1 00:00:01,048 --> 00:00:04,952 ‫≡ سی‌نما تقدیم می‌کند ≡ ‫ WwW.30nama.CoM 2 00:00:01,047 --> 00:00:04,960 ‫{\an8}کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما در تلگرام ‫@CinamaSub 3 00:00:06,279 --> 00:00:10,008 ‫ترجمه و زیرنویس از پوریا هزیمتی ‫∞ POORUYO ∞ 4 00:00:18,010 --> 00:00:20,176 ‫- سلام. سلام. ‫- سلام، اِستیو. 5 00:00:20,375 --> 00:00:21,500 ‫عع... 6 00:00:21,583 --> 00:00:23,125 ‫- ممنون که اومدی. ‫- خواهش می‌کنم. 7 00:00:23,208 --> 00:00:24,875 ‫- بفرما بشین. ‫- باشه. 8 00:00:24,958 --> 00:00:27,208 ‫اَنگوس بهت میکروفون وصل می‌کنه. 9 00:00:27,291 --> 00:00:29,541 ‫ببخشین، باید این رو وصل کنم. 10 00:00:29,625 --> 00:00:32,541 ‫- و این رو می‌ذارم توی جیب خودت. ‫- باشه. 11 00:00:32,625 --> 00:00:34,250 ‫- ممنون. ‫- قربانت. 12 00:00:34,333 --> 00:00:36,083 ‫خیلی خوب. ‫شرمنده معطل شدی. 13 00:00:36,166 --> 00:00:37,833 ‫- الان شروع می‌کنیم. ‫- باشه. 14 00:00:42,750 --> 00:00:45,541 ‫- آماده؟ ‫- بذار این رو دربیارم. 15 00:00:54,500 --> 00:00:56,750 ‫- گفتی مشکلی نداری دیگه؟ ‫- نه، مشکلی نیست. 16 00:01:02,375 --> 00:01:04,500 ‫البته فکر کنم مشکل دارم. 17 00:01:05,416 --> 00:01:07,833 ‫می‌شه یه‌لحظه ضبط نکنین؟ 18 00:01:07,916 --> 00:01:09,250 ‫- آره. ‫- حتماً. 19 00:01:16,916 --> 00:01:19,000 ‫- می‌تونیم بعداً انجام بدیم. ‫- نه... 20 00:01:19,083 --> 00:01:21,791 ‫حالا که اومدیم... ‫باید تمومش می‌کنیم. 21 00:01:22,583 --> 00:01:23,916 ‫- شروع کنین. ‫- مطمئنـی؟ 22 00:01:23,941 --> 00:01:24,951 ‫بله. 23 00:01:25,208 --> 00:01:26,458 ‫باشه. 24 00:01:28,208 --> 00:01:32,041 ‫خب... یه‌کم از ‫اِستنتون وود برامون بگو. 25 00:01:32,888 --> 00:01:36,891 ‫{\an8}[ اِستیو ] 26 00:01:49,333 --> 00:01:50,583 ‫خب. 27 00:01:52,458 --> 00:01:56,375 ‫اگه جِنی بعداز جلساتش ‫هنوز می‌خواد بمونه 28 00:01:56,458 --> 00:01:58,875 ‫باید ببینیم ماجرا چیـه. 29 00:02:01,500 --> 00:02:04,500 ‫بذارشون توی یه اتاق کنار هم. 30 00:02:04,583 --> 00:02:05,541 ‫عع... 31 00:02:05,625 --> 00:02:07,333 ‫باید جلوی رایلی رو بگیریم، اِستیوِن. 32 00:02:07,416 --> 00:02:09,458 ‫ای لامصب. ‫به بابای نابیل زنگ نزدم. 33 00:02:09,541 --> 00:02:12,541 ‫پس مورد چهارم اینـه که ‫به بابای نابز زنگ بزنی. 34 00:02:12,625 --> 00:02:16,166 ‫خودت می‌دونی، اِستیوِن. ‫یه کاریش بکن. 35 00:02:16,250 --> 00:02:18,333 ‫ناسلامتی ۴۸ سالتـه. ‫از پس خودت برمی‌آی. 36 00:02:18,416 --> 00:02:19,958 ‫انسان‌ها این‌طوری‌ان. 37 00:02:20,041 --> 00:02:21,666 ‫تو یه انسان بالغـی. 38 00:02:21,750 --> 00:02:23,583 ‫و بعد می‌رسیم به مشاجره‌ی 39 00:02:23,666 --> 00:02:25,416 ‫بین دوستان و اعضای باشگاه. 40 00:02:25,500 --> 00:02:28,333 ‫یه مشاجره‌ی قدیمی ‫بین انگلیسی‌ها و اسکاتلندی‌ها 41 00:02:28,416 --> 00:02:32,708 ‫که ممکنـه طرف بازنده از مسابقات قهرمانی ‫فوتبال اروپای سال ۱۹۹۶ حذف بشه. 42 00:03:00,625 --> 00:03:02,416 ‫یا خدا! 43 00:03:04,750 --> 00:03:06,833 ‫- صبح به‌خیر، شای! ‫- ترسیدم. 44 00:03:08,583 --> 00:03:10,583 ‫یواشکی می‌آی، اِستیو. 45 00:03:10,666 --> 00:03:13,041 ‫به نظرت این وضع درستـه؟ 46 00:03:13,583 --> 00:03:15,916 ‫- چه وضعی؟ ‫- بس کن، شای. 47 00:03:16,000 --> 00:03:18,916 ‫خودت هم می‌دونی درست نیست ‫وقت صبحونه بیای بیرون 48 00:03:18,941 --> 00:03:20,357 ‫و سیگار بزنی. 49 00:03:23,025 --> 00:03:24,083 ‫این رو بگیر. 50 00:03:32,083 --> 00:03:33,125 ‫ایول. 51 00:03:33,208 --> 00:03:34,875 ‫- چی‌کار می‌کنی؟ ‫- نه، اتفاقاً... 52 00:03:36,416 --> 00:03:37,777 ‫چیز خفنیـه. 53 00:03:40,166 --> 00:03:43,500 ‫- چه انرژی‌ای داره. ‫- آره، خفنـه. 54 00:03:43,583 --> 00:03:47,083 ‫البته من ترجیح می‌دم ‫ملودی آروم‌تری داشته باشه... 55 00:03:47,166 --> 00:03:49,166 ‫- من هم دوست دارم. ‫- که با ذهن هماهنگ بشه. 56 00:03:49,666 --> 00:03:51,916 ‫شاید بعداً بیشتر بهش گوش بدم. 57 00:03:54,125 --> 00:03:55,375 ‫خب، حالت چطوره؟ 58 00:03:56,333 --> 00:03:57,729 ‫نگرانت بودم. 59 00:03:58,125 --> 00:03:59,583 ‫یه‌کم احساسِ... 60 00:04:01,791 --> 00:04:05,575 ‫محدودیت می‌کنم... ‫احساس خستگی... 61 00:04:06,833 --> 00:04:07,852 ‫آره. 62 00:04:08,541 --> 00:04:09,625 ‫می‌فهمم. 63 00:04:11,083 --> 00:04:15,000 ‫امروز نفر اول فهرست منـی، درستـه؟ ‫پس وقت برای صحبت داریم. 64 00:04:17,125 --> 00:04:19,333 ‫یکی توی لیوانم شاشید و من هم خوردم. 65 00:04:19,416 --> 00:04:21,375 ‫احتمالاً جِیمی بوده. 66 00:04:21,458 --> 00:04:22,916 ‫چیـه؟ چرا می‌خندی؟ 67 00:04:22,942 --> 00:04:25,083 ‫- می‌دونم خنده نداره. ‫- دوست داری خودت شاش بخوری؟ 68 00:04:25,166 --> 00:04:28,541 ‫باید این چیزها رو بهم بگی، شای. ‫این خیلی بَده. 69 00:04:32,125 --> 00:04:33,147 ‫راستی، اِستیو. 70 00:04:34,448 --> 00:04:35,490 ‫این رو داشته باش. 71 00:04:35,583 --> 00:04:36,615 ‫به‌به. 72 00:04:38,083 --> 00:04:39,791 ‫چه خوشگلـه. 73 00:04:39,875 --> 00:04:41,750 ‫- آره. ‫- خوشم اومد. 74 00:04:42,708 --> 00:04:43,791 ‫دست خودت باشه. 75 00:04:45,916 --> 00:04:49,375 ‫می‌خوام بشینم روی کاپوت. ‫من رو آروم تا مدرسه ببر. 76 00:04:49,458 --> 00:04:51,750 ‫نه‌خیر. ‫بلند شو ببینم، شای. 77 00:04:51,833 --> 00:04:55,041 ‫- گروه فیلم‌برداری ورودمون رو ضبط می‌کنن. ‫- چی گفتی؟ 78 00:04:55,125 --> 00:04:57,416 ‫موقع ورود، این‌طوری ‫توی دوربین می‌افتیم. 79 00:04:57,500 --> 00:04:59,916 ‫ای وای، امروز پنجشنبه‌ست! ‫دیرم شده! بیا پایین! 80 00:05:00,000 --> 00:05:01,791 ‫- هنوز می‌خوام حرف بزنم! ‫- پیاده شو! 81 00:05:01,875 --> 00:05:04,375 ‫- اذیت نکن دیگه، اِستیو. ‫- بیا پایین، شای. 82 00:05:04,458 --> 00:05:06,041 ‫- همه اذیتم می‌کنن... ‫- بیا پایین! 83 00:05:06,066 --> 00:05:07,058 ‫بیا پایین! 84 00:05:07,083 --> 00:05:08,458 ‫- اذیت نکن دیگه. ‫- خیلی خوب. 85 00:05:10,916 --> 00:05:13,291 ‫خیلی خوب. ‫بیا پایین دیگه! 86 00:05:13,375 --> 00:05:14,375 ‫باشه بابا! 87 00:05:17,416 --> 00:05:18,583 ‫گوش کن، حاجی. 88 00:05:18,666 --> 00:05:20,791 ‫نشستم جلوی خونه‌م، دنبال برنامه‌ام... 89 00:05:20,875 --> 00:05:21,958 ‫- برنامه... ‫- زیدبازی... 90 00:05:22,041 --> 00:05:23,916 ‫آره، صبح‌تاشب با زیدها داستان دارم... 91 00:05:24,000 --> 00:05:25,958 ‫- زیدها... ‫- عین پاتریک سوویزی... 92 00:05:26,041 --> 00:05:27,666 ‫- سوویزی... ‫- دخترها دیوونه‌ی منـن... 93 00:05:27,750 --> 00:05:29,333 ‫صبر کن. ‫ببند دهنت رو. 94 00:05:29,416 --> 00:05:32,141 ‫من هم که زیدها رو دیوونه می‌کنم... ‫برعکس جِیمی اُسگل که مثل بچه‌هاست... 95 00:05:32,166 --> 00:05:33,333 ‫چه گُهی خوردی؟ 96 00:05:33,416 --> 00:05:35,583 ‫سلام، مامان پوش کال! ‫ما پوش کال رو دزدیدیم. 97 00:05:35,666 --> 00:05:37,041 ‫۵۰هزار پوند می‌فروشیمش... 98 00:05:37,125 --> 00:05:39,582 ‫۵۰هزارتا، مامان‌جون! 99 00:05:42,750 --> 00:05:44,416 ‫یه‌کم صبر کن، اَنگوس... 100 00:05:45,833 --> 00:05:47,541 ‫- حالت خوبـه، تارون؟ ‫- آره. 101 00:05:48,250 --> 00:05:49,958 ‫- اووِن. ‫- خودش اومد. 102 00:05:50,041 --> 00:05:53,125 ‫به‌به. ‫شما همون اِستیو معروفـی. 103 00:05:53,208 --> 00:05:55,708 ‫- هروقت آماده بودی بگو، داداش. ‫- باشه. 104 00:05:55,791 --> 00:05:58,333 ‫- کامیلا هستم از خبرگزاری پونیتس وِست. ‫- خوش‌وقتـم. 105 00:05:58,416 --> 00:06:02,000 ‫بچه‌ها! آروم باشین. ‫بسـه دیگه. 106 00:06:02,083 --> 00:06:05,041 ‫جِیمی، لطفاً خلوت کن. ‫برین توی سالن مشترک. 107 00:06:05,125 --> 00:06:06,750 ‫بابت جِیمی شرمنده‌ام، خیلی اُسگلـه... 108 00:06:06,833 --> 00:06:09,333 ‫برین به سلامت. ‫من معذرت می‌خوام. 109 00:06:09,416 --> 00:06:12,041 ‫اِستیو، ایشون جِف هست ‫که کارگردان‌مونـه. 110 00:06:12,125 --> 00:06:13,708 ‫- خیلی خوش‌وقتـم. ‫- به‌به. کارگردان؟ 111 00:06:13,791 --> 00:06:17,875 ‫گفتن قراره یه مصاحبه‌ی کوچیک ‫درباره‌ی ما و مدرسه باشه. 112 00:06:17,958 --> 00:06:20,958 ‫مثلاً در حد پنج دقیقه... 113 00:06:21,041 --> 00:06:22,333 ‫تیکه‌تیکه‌ت می‌کنم! 114 00:06:22,416 --> 00:06:24,333 ‫در حد پنج دقیقه ‫آخرِ برنامه‌ی اخبار از ما بگن... 115 00:06:24,416 --> 00:06:28,125 ‫بله، بخشی از اخبار رو ‫به شما اختصاص می‌دیم. 116 00:06:28,208 --> 00:06:30,833 ‫- ولی جای بررسی بیشتر داره. ‫- درستـه. 117 00:06:30,916 --> 00:06:33,125 ‫- ایشون اَنگوس‌ـه. مسئول صداگذاری. ‫- سلام. 118 00:06:33,208 --> 00:06:36,041 ‫- کلِیر، مسئول فیلم‌برداری. ‫- سلام، دوستان. یه‌لحظه اجازه بدین. 119 00:06:36,125 --> 00:06:37,750 ‫- سلام، شولا. ‫- سلام. 120 00:06:37,833 --> 00:06:39,041 ‫می‌شه حرف بزنیم؟ 121 00:06:39,125 --> 00:06:40,875 ‫- بریم اتاق کارکنان. ‫- حتماً. 122 00:06:40,958 --> 00:06:44,416 ‫شرمنده، امروز خیلی شلوغـیم... 123 00:06:45,791 --> 00:06:47,791 ‫تو حالت خوبـه؟ مشکلی نداری؟ 124 00:06:47,875 --> 00:06:50,083 ‫نه، خوبـم... 125 00:06:52,958 --> 00:06:57,250 ‫حقیقتش... می‌خوام درباره‌ی ‫یه‌سری چیزها حرف بزنم، اِستیو. 126 00:06:57,333 --> 00:06:58,833 ‫- درباره‌ی تارون... ‫- درستـه. 127 00:06:59,833 --> 00:07:03,625 ‫اِستیو، می‌شه برن طبقه‌ی بالا ‫و فیلم بگیرن؟ 128 00:07:03,708 --> 00:07:06,375 ‫- و توی باغ هم برن؟ ‫- عع، نه. نه. 129 00:07:06,458 --> 00:07:07,583 ‫اتاق پسرها نرن. 130 00:07:07,666 --> 00:07:10,916 ‫هرجای دیگه خواستن، برن، ‫ولی اتاق پسرها نه. 131 00:07:11,000 --> 00:07:13,958 ‫شولا جان، بله حتماً صحبت می‌کنیم. 132 00:07:14,041 --> 00:07:16,208 ‫- تو نفر اول فهرست منـی. ‫- باشه. 133 00:07:16,291 --> 00:07:18,083 ‫عع، ببخشین دوستان. 134 00:07:18,166 --> 00:07:20,625 ‫ولم کن، کُسکش! 135 00:07:20,708 --> 00:07:22,250 ‫- بچه‌ها! ‫- می‌کُشمت! 136 00:07:22,333 --> 00:07:24,166 ‫- جِیمی، بس کن! ‫- می‌کُشمت! 137 00:07:24,250 --> 00:07:25,291 ‫رایلی! رایلی! 138 00:07:25,375 --> 00:07:26,875 ‫- چیـه؟ ‫- جِیمی! 139 00:07:26,958 --> 00:07:28,083 ‫ولم کن! 140 00:07:28,166 --> 00:07:30,041 ‫- بیا اینجا، بی‌خایه! ‫- گم شو! 141 00:07:30,125 --> 00:07:32,541 ‫- بچه‌ها. بچه‌ها. ‫- چه مرگتـه؟ 142 00:07:34,500 --> 00:07:36,541 ‫اُسگل خیکی! 143 00:07:36,625 --> 00:07:39,416 ‫- س کن رایلی! ‫- ولم کن، اِستیو! 144 00:07:39,500 --> 00:07:41,083 ‫- آروم باش، رایلی. ‫- تو هم می‌خاری؟ 145 00:07:41,166 --> 00:07:42,208 ‫نه .نه. 146 00:07:42,291 --> 00:07:44,166 ‫بیخیال. ‫این چه کاریـه؟ 147 00:07:44,250 --> 00:07:46,875 ‫- کُسکش لاشی! ‫- جِیمی، آروم باش. 148 00:07:46,958 --> 00:07:50,875 ‫- روی صورتم خط انداختی، لاشی! ‫- گُه نخور، پسره‌ی کونی! 149 00:07:50,958 --> 00:07:52,208 ‫- بریم. ‫- لاشی! 150 00:07:52,291 --> 00:07:55,083 ‫- سوراخ‌سوراخت می‌کنم! ‫- بیلیارد برای هر دوتون ممنوع شد. 151 00:07:55,166 --> 00:07:57,166 ‫- دیگه کافیـه. ‫- پسره‌ی کسخل. 152 00:07:57,250 --> 00:07:58,250 ‫رایلی! 153 00:07:58,333 --> 00:07:59,833 ‫همیشه... 154 00:08:00,500 --> 00:08:02,583 ‫رایلی، این چه وضعیـه؟ 155 00:08:03,375 --> 00:08:04,500 ‫نه. 156 00:08:04,583 --> 00:08:06,916 ‫نه، حاجی. ‫این یارو روانیـه. 157 00:08:08,333 --> 00:08:11,541 ‫اول آروم بگیر. ‫نفس عمیق بِکش. 158 00:08:11,625 --> 00:08:13,916 ‫می‌گم طرف روانیـه، اِستیو. 159 00:08:14,000 --> 00:08:16,250 ‫همه‌تون می‌دونین، ولی ‫مجبوریـم باهاش کنار بیایم! 160 00:08:16,333 --> 00:08:18,583 ‫- هرروز به یکی سیخ می‌زنه! ‫- نه... 161 00:08:18,666 --> 00:08:21,333 ‫بس کن. سعی کن آروم باشی. ‫باشه؟ 162 00:08:21,416 --> 00:08:26,000 ‫تو و جِیمی با هم رفیقـین. ‫متوجه نیستی، ولی رفیقـین. 163 00:08:26,083 --> 00:08:28,625 ‫با جنگ‌ودعوا به جایی نمی‌رسین. 164 00:08:28,708 --> 00:08:31,625 ‫صورتم رو لیس زد، اِستیو. ‫توی دهنم تُف کرد. 165 00:08:31,650 --> 00:08:33,100 ‫به این می‌گن تعرض جنسی! 166 00:08:33,125 --> 00:08:36,708 ‫ببین، می‌خوام یه چیزی بهت بگم ‫و مطمئنـم باز آه می‌کِشی. 167 00:08:36,791 --> 00:08:39,291 ‫- «تو آدم بَدی نیستی، رایلی». ‫- بله. 168 00:08:39,375 --> 00:08:41,250 ‫خلاصه‌ی حرفم همینـه. 169 00:08:41,333 --> 00:08:45,166 ‫ولی اگه یه‌بار دیگه روی من ‫یا بقیه‌ی کارکن‌ها دست بلند کنی 170 00:08:45,750 --> 00:08:47,333 ‫اون‌وقت... اون‌وقت از اینجا می‌ری. 171 00:08:47,416 --> 00:08:48,500 ‫اخراج می‌شی. 172 00:08:49,958 --> 00:08:52,708 ‫فهمیدی؟ من کنارتـم. ‫باشه؟ 173 00:08:52,791 --> 00:08:53,683 ‫ممنون، اِستیو. 174 00:08:53,708 --> 00:08:55,083 ‫حالا بریم. 175 00:08:56,041 --> 00:08:57,791 ‫حواست رو جمع کن. باشه؟ 176 00:08:57,875 --> 00:08:58,766 ‫بریم. 177 00:08:58,791 --> 00:09:00,875 ‫- عده‌ای آن را «آخرین فرصت» می‌نامند. ‫- آخ جون. 178 00:09:00,958 --> 00:09:03,458 ‫نه، رایلی! رایلی! 179 00:09:03,541 --> 00:09:05,333 ‫- وای... ‫- صبر کن. دوباره بریم. 180 00:09:05,416 --> 00:09:07,375 ‫- نه، اتفاقاً خیلی خوشم اومد. ‫- شرمنده‌ام... 181 00:09:07,458 --> 00:09:11,625 ‫از عقب‌تر شروع کن و بعد حرف بزن. 182 00:09:11,708 --> 00:09:12,833 ‫عجله نداریم. 183 00:09:13,416 --> 00:09:15,458 ‫عده‌ای آن را «آخرین فرصت» می‌نامند 184 00:09:15,541 --> 00:09:17,958 ‫و بعضی‌ها آن را یک ‫زباله‌دانی گران‌قیمت 185 00:09:18,041 --> 00:09:20,541 ‫برای زباله‌های جامعه می‌خوانند. 186 00:09:20,625 --> 00:09:23,958 ‫یک مداخله‌ی آموزشیِ ‫پیشرو برای نوجَوانان 187 00:09:24,041 --> 00:09:26,208 ‫یا مکانی برای ‫ارسال آن‌ها به ندامتگاه؟ 188 00:09:26,291 --> 00:09:28,916 ‫شاید در عمارت اِستنتون وود 189 00:09:29,666 --> 00:09:31,041 ‫همه‌ی موارد باشد. 190 00:09:33,453 --> 00:09:35,375 ‫- خوب شد. ‫- آره، عالی بود. 191 00:09:35,458 --> 00:09:37,166 ‫یه جای دیگه هم امتحان کنیم؟ 192 00:09:37,250 --> 00:09:39,416 ‫- داره ضبط می‌شه؟ ‫- آره. 193 00:09:39,500 --> 00:09:41,916 ‫کیر! کُس! کون! گاییدمتون! 194 00:09:42,000 --> 00:09:44,416 ‫رایلی هستم، ۱۷ساله. 195 00:09:44,500 --> 00:09:46,666 ‫به‌اضافه‌ی نُه ماه. 196 00:09:47,166 --> 00:09:50,125 ‫خب خودت رو توی سه کلمه توصیف کن. 197 00:09:50,208 --> 00:09:52,375 ‫کلمه‌ی اول: قهرمان کورنوال. 198 00:09:52,458 --> 00:09:53,875 ‫دوم: کاردرست. 199 00:09:53,958 --> 00:09:56,208 ‫سوم: پُررو. 200 00:09:56,291 --> 00:09:57,625 ‫جِیمی چی انتخاب کرد؟ 201 00:09:57,708 --> 00:10:00,333 ‫جِیمی گفت... 202 00:10:01,083 --> 00:10:04,791 ‫«باجذبه، سکسی و دیوونه‌کننده». 203 00:10:06,083 --> 00:10:08,208 ‫- چه اُسگلیـه. ‫- آخرین سؤال. 204 00:10:08,291 --> 00:10:12,875 ‫رایلیِ سال ۱۹۹۶ برای ‫رایلیِ سال ۱۹۹۰ چه حرفی داره؟ 205 00:10:12,958 --> 00:10:14,083 ‫سلام، رایلی. 206 00:10:15,083 --> 00:10:17,208 ‫نذار کسی بهت زور بگه. 207 00:10:17,291 --> 00:10:19,791 ‫یادت باشی کی هستی ‫و سرت رو بالا بگیر. 208 00:10:19,875 --> 00:10:22,041 ‫تو رایلی هستی، فهمیدی؟ ‫تو رایلی هستی، لامصب! 209 00:10:31,583 --> 00:10:33,375 ‫ای بابا. 210 00:10:46,916 --> 00:10:49,291 ‫... که جِیمی بیُفته کنار رایلی. 211 00:10:51,000 --> 00:10:53,458 ‫... باعث می‌شه که ‫جِیمی بیُفته کنار رایلی. 212 00:10:53,541 --> 00:10:55,583 ‫شاید جای نابز و شای هم عوض بشه. 213 00:10:57,416 --> 00:10:58,833 ‫اون‌طوری فایده نداره. 214 00:10:58,916 --> 00:11:02,458 ‫مامان، ناراحت نشو. ‫فقط یه‌لحظه عصبانی شدم. 215 00:11:02,541 --> 00:11:03,916 ‫فقط همین... 216 00:11:04,000 --> 00:11:05,708 ‫حرف نزن، شای. ‫فقط گوش کن. 217 00:11:06,833 --> 00:11:08,708 ‫اون کارِت اشتباه بود. 218 00:11:09,416 --> 00:11:11,375 ‫خیلی از دستت ناراحت شدم... 219 00:11:12,166 --> 00:11:13,791 ‫دیگه من و ایان طاقت نداریم. 220 00:11:14,791 --> 00:11:16,250 ‫این آخرین بار بود. 221 00:11:16,333 --> 00:11:18,958 ‫واسه همین تصمیم گرفتیم ‫تا وقتی توی اِستنتون وود هستی 222 00:11:19,478 --> 00:11:20,545 ‫قطع‌رابطه کنیم. 223 00:11:26,291 --> 00:11:28,541 ‫چی... منظورت چیـه؟ 224 00:11:30,291 --> 00:11:32,125 ‫نه زنگ می‌زنیم و نه می‌آیم ملاقات. 225 00:11:34,916 --> 00:11:37,041 ‫یعنی چی؟ 226 00:11:38,125 --> 00:11:40,875 ‫نمی‌تونی قطع‌رابطه کنی. ‫من پسرتـم. 227 00:11:40,958 --> 00:11:42,458 ‫ساکت شو و گوش کن. 228 00:11:43,541 --> 00:11:44,666 ‫دیگه تموم شد. 229 00:11:46,625 --> 00:11:48,125 ‫این‌که همه‌ش سرم داد بزنی... 230 00:11:48,208 --> 00:11:52,041 ‫توهین و تهدید کنی، ‫زندگی‌مون به هم می‌ریزه، شای. 231 00:11:58,166 --> 00:11:59,625 ‫زندگی‌تون به هم می‌ریزه؟ 232 00:12:01,791 --> 00:12:03,416 ‫دیوونه شدی، مامان؟ 233 00:12:04,958 --> 00:12:07,500 ‫کِی تهدیدت کردم؟ ‫منظورت...؟ 234 00:12:07,583 --> 00:12:09,958 ‫می‌دونی که بعضی‌وقت‌ها ‫اون‌طوری می‌شم... 235 00:12:10,041 --> 00:12:11,041 ‫بله، دقیقاً. 236 00:12:12,166 --> 00:12:13,875 ‫منظور من هم همینـه. 237 00:12:17,625 --> 00:12:19,458 ‫دار... دارم خواب می‌بینم؟ 238 00:12:21,958 --> 00:12:24,125 ‫این به نفع همه‌مونـه، باشه؟ 239 00:12:26,125 --> 00:12:28,000 ‫اگه... 240 00:12:31,166 --> 00:12:33,166 ‫اگه... بهت نیاز... داشته باشم چی؟ 241 00:12:34,500 --> 00:12:36,166 ‫شای هستم، ۱۷ساله. 242 00:12:37,083 --> 00:12:38,502 ‫اسم واقعی‌ت همینـه؟ 243 00:12:38,006 --> 00:12:38,512 ‫{\an8}(شای به‌معنای «خجالتی») 244 00:12:38,625 --> 00:12:39,750 ‫الان دیگه هست. 245 00:12:39,958 --> 00:12:42,875 ‫می‌شه خودت رو توی سه کلمه توصیف کنی؟ 246 00:12:43,500 --> 00:12:45,041 ‫عع، افسرده... 247 00:12:45,916 --> 00:12:47,458 ‫عصبانی و خسته. 248 00:12:47,541 --> 00:12:49,500 ‫عع، خیلی ناراحت شدم. 249 00:13:04,750 --> 00:13:07,375 ‫پیدی پالِ، می‌دونم صدام رو می‌شنوی! 250 00:13:07,458 --> 00:13:08,583 ‫- اُسگل شاشو! ‫- نابز؟ 251 00:13:08,666 --> 00:13:10,166 ‫الان می‌آم داخل و می‌کُشمت! 252 00:13:10,250 --> 00:13:11,083 ‫- نابز. ‫- با توام! 253 00:13:11,166 --> 00:13:14,416 ‫دو ساعتـه اون‌توئـه! ‫جدی می‌گم! پیدی پال کُسکش! 254 00:13:14,500 --> 00:13:17,083 ‫نکن... اگه واجبـه، ‫از یکی دیگه استفاده کن. 255 00:13:17,166 --> 00:13:20,083 ‫برو یه مستراح دیگه. ‫پال، بیا بیرون دیگه. 256 00:13:21,500 --> 00:13:22,583 ‫لاشی. 257 00:13:22,666 --> 00:13:27,000 ‫رپ، جانگل، جاز، فانکی هاس، فشن. 258 00:13:27,500 --> 00:13:29,166 ‫دروغ چرا... ‫از خانوم‌ها هم خوشم می‌آد. 259 00:13:29,250 --> 00:13:32,000 ‫به مُد علاقه دارم. ‫دوست دارم مدل بشم. 260 00:13:32,083 --> 00:13:33,916 ‫همه می‌گن مثل مدل‌هائـم... 261 00:13:34,000 --> 00:13:36,166 ‫البته حق دارن این رو بگن. ‫من رو ببینین. 262 00:13:36,791 --> 00:13:37,840 ‫صبح به‌خیر. 263 00:13:37,865 --> 00:13:40,750 ‫- بالاخره اومدی، اِستیوِن. آفرین. ‫- اوضاع بیرون چطوره؟ 264 00:13:40,833 --> 00:13:42,041 ‫- خوبـی؟ ‫- بله. 265 00:13:42,125 --> 00:13:46,041 ‫امروز همه‌چی به گا رفته. ‫واژه‌ی مناسب دیگه‌ای براش نیست. 266 00:13:46,125 --> 00:13:48,416 ‫گروه فیلم‌سازی هم ‫قراره تا پایان جلسه 267 00:13:48,500 --> 00:13:52,375 ‫فیلم ضبط کنه که کمک بزرگیـه. ‫با تشکر از تو، اِستیو. 268 00:13:52,458 --> 00:13:55,875 ‫این فرصت به نفع مدرسه‌ست. ‫تبلیغات خوبی می‌شه. 269 00:13:55,958 --> 00:13:57,750 ‫- باید ازش استقبال کنیم. ‫- حتماً همین‌طوره. 270 00:13:57,833 --> 00:13:59,916 ‫به نظر آدم‌های خوبی می‌آن. ‫من مشکلی ندارم. 271 00:14:00,000 --> 00:14:02,666 ‫راستی وقت فیزیوتراپیـه، اِستیو. ‫بخواب. 272 00:14:02,750 --> 00:14:04,583 ‫- باشه. ‫- آفرین. 273 00:14:04,666 --> 00:14:07,041 ‫بهشون گفتم تا ساعت ۵ تموم کنن. 274 00:14:07,125 --> 00:14:09,208 ‫- و نباید مزاحم کلاس‌ها بشن. ‫- آره. 275 00:14:09,291 --> 00:14:11,625 ‫- نباید حواس بچه‌ها پرت بشه. باشه؟ ‫- بله. 276 00:14:11,708 --> 00:14:13,500 ‫- قرص‌هات رو خوردی؟ ‫- بله. 277 00:14:15,333 --> 00:14:16,416 ‫آخ. 278 00:14:16,500 --> 00:14:20,250 ‫کلاً پنج دقیقه وقت دارم، بچه‌ها. ‫بعدش باید برم سراغ جِیمی. 279 00:14:20,275 --> 00:14:21,225 ‫باشه. 280 00:14:21,250 --> 00:14:24,916 ‫مهم‌ترین برنامه‌ی ‫امروز، جلسه‌ی جلب‌اعتماد 281 00:14:25,000 --> 00:14:26,333 ‫با جولیان و شارلوت‌ـه. 282 00:14:26,416 --> 00:14:27,541 ‫بله، متوجهـم. 283 00:14:27,625 --> 00:14:29,291 ‫باز قراره غر بزنن 284 00:14:29,375 --> 00:14:32,666 ‫و بگن زمستون بعدی ‫قرار نیست گرمایش داشته باشیم. 285 00:14:32,750 --> 00:14:35,208 ‫فعلاً ازتون می‌خوام ‫پرونده‌ی پسرها رو جمع کنین 286 00:14:35,291 --> 00:14:37,666 ‫و برنامه بریزین ‫تا به همه‌ی کارها برسیم. 287 00:14:37,750 --> 00:14:39,875 ‫ببینین هرکس کجا مستقر شده... 288 00:14:39,958 --> 00:14:42,583 ‫جِنی کجاست... ‫و برنامه‌مون برای ترم بعدی چیـه. 289 00:14:42,666 --> 00:14:45,041 ‫- روی زمان حال تمرکز کنین. ‫- چَشم. 290 00:14:46,125 --> 00:14:47,166 ‫قشنگ بود، رئیس. 291 00:14:47,250 --> 00:14:48,500 ‫- آره! ‫- ایول! 292 00:14:48,583 --> 00:14:49,583 ‫قربونت. 293 00:14:49,666 --> 00:14:51,750 ‫حالا بگو برنامه‌ی امروز چیـه. 294 00:14:52,333 --> 00:14:58,291 ‫اَندی و اووِن، شرمنده‌ام ‫ولی نوبت شماست. 295 00:14:58,375 --> 00:15:00,333 ‫- امروز شمایـین. شاید فردا هم باشین. ‫- باشه. 296 00:15:00,416 --> 00:15:01,708 ‫- شولا. ‫- بله؟ 297 00:15:01,791 --> 00:15:03,875 ‫برنامه‌ی تو تغییر نمی‌کنه. 298 00:15:03,958 --> 00:15:05,958 ‫تارون با جِنی برمی‌گرده به کلاس‌ها. 299 00:15:06,041 --> 00:15:07,458 ‫اگه مشکلی نداره... 300 00:15:07,541 --> 00:15:09,791 ‫می‌خواد از امروز ‫دوباره فوتبال بازی کنه. 301 00:15:09,875 --> 00:15:12,000 ‫عع... مشکلی نداره. 302 00:15:12,083 --> 00:15:15,500 ‫به اووِن می‌گم ‫اگه مشکلی بود، خبر بده. 303 00:15:15,583 --> 00:15:18,166 ‫ولی حقیقتاً اگه پسرها ‫بازیِ من رو ببینن... 304 00:15:18,250 --> 00:15:19,958 ‫اون کیـه؟ ‫بفرمایید، امرتون؟ 305 00:15:20,041 --> 00:15:23,375 ‫اگه اِشکال نداره، می‌خوام ‫باتری‌هام رو شارژ کنم. 306 00:15:23,458 --> 00:15:25,500 ‫- عع... ‫- باشه. 307 00:15:25,583 --> 00:15:29,750 ‫راستی شولا... ماجرای... 308 00:15:29,833 --> 00:15:32,250 ‫کتاب‌های صوتی اِستیو چطور می‌گذره؟ 309 00:15:32,333 --> 00:15:33,583 ‫بالاخره ضبط‌شون کرد؟ 310 00:15:33,666 --> 00:15:35,541 ‫آره، خیلی مفیدن، اِستیو. 311 00:15:35,625 --> 00:15:37,500 ‫من شولا مارشال هستم. 312 00:15:37,583 --> 00:15:39,666 ‫۲۸ سالمـه. 313 00:15:40,166 --> 00:15:44,250 ‫بیشتر از یه ماهـه که ‫توی اِستنتون وود هستم. 314 00:15:44,333 --> 00:15:48,791 ‫ما از همه می‌خوایم ‫خودشون رو با سه کلمه توصیف کنن. 315 00:15:50,166 --> 00:15:51,708 ‫اوه اوه. 316 00:15:51,791 --> 00:15:53,541 ‫عع... 317 00:15:53,625 --> 00:15:55,708 ‫«حواس‌جمع». 318 00:15:56,541 --> 00:15:58,291 ‫«مصمم». 319 00:15:59,208 --> 00:16:00,100 ‫«سازگار». 320 00:16:00,125 --> 00:16:03,625 ‫یادتونـه می‌خواستن ‫نماینده‌ی محلی رو بفرستن 321 00:16:03,708 --> 00:16:05,750 ‫که یه جلسه با عنوان ‫«آشنایی با اوباش» بذاره؟ 322 00:16:05,833 --> 00:16:06,833 ‫اسمش چی بود؟ 323 00:16:06,916 --> 00:16:11,166 ‫جناب فارکوهار دودول‌طلا. 324 00:16:11,250 --> 00:16:12,541 ‫- ای بابا. ‫- بس کن. 325 00:16:12,625 --> 00:16:14,500 ‫ای وای! از جِیمی یادم رفت... 326 00:16:14,583 --> 00:16:19,125 ‫اسمش «هیو مونتاگیو پال»ـه. 327 00:16:19,208 --> 00:16:21,041 ‫- عجب. ‫- که «پول» تلفظ می‌شه. 328 00:16:21,125 --> 00:16:22,375 ‫- متوجه شدم. ‫- خیلی خوب. 329 00:16:22,458 --> 00:16:24,375 ‫۱۲ ظهر می‌رسه اینجا 330 00:16:24,458 --> 00:16:26,500 ‫که توی فیلم‌برداری پوینتس وِست باشه. 331 00:16:26,583 --> 00:16:27,416 ‫- فهمیدی؟ ‫- آره. 332 00:16:27,500 --> 00:16:30,958 ‫با گروه فیلم‌برداری هماهنگ کرده ‫و قراره دور مدرسه بچرخه. 333 00:16:31,041 --> 00:16:33,375 ‫ما هم باید جلوی دوربین بهش دست بدیم 334 00:16:33,458 --> 00:16:35,375 ‫و ازش تشکر کنیم ‫که کشورمون رو دوقطبی کرده. 335 00:16:35,458 --> 00:16:39,916 ‫جیمیِ سال ۱۹۹۶ برای ‫جیمیِ سال ۱۹۹۰ چه حرفی داره؟ 336 00:16:40,000 --> 00:16:42,875 ‫پشمام. این حرکت رو توی ‫کلاس انگلیسی هم زدیم. 337 00:16:44,750 --> 00:16:45,666 ‫ایول. 338 00:16:46,333 --> 00:16:50,000 ‫جیمی، برو ننه‌بزرگت رو بغل کن، ‫جذاب لعنتی. 339 00:16:50,083 --> 00:16:52,875 ‫مراقب لاشی‌ها ‫و خایه‌مال‌های اینجا باش. 340 00:16:52,958 --> 00:16:54,333 ‫به هیچ‌کدوم اعتماد نکن. 341 00:16:54,416 --> 00:16:55,708 ‫یه چاقو همراه خودت داشته باش. 342 00:16:55,733 --> 00:16:57,950 ‫اصلاً کون لق پلیس‌ها. ‫به اون‌ها هم اعتماد نکن. 343 00:16:58,530 --> 00:16:59,780 ‫عع... 344 00:16:59,958 --> 00:17:02,000 ‫نوار «آقای صورت‌زخمی» رو ‫به پال هاوارت قرض نده. 345 00:17:02,083 --> 00:17:04,375 ‫- خیلی هم عالی. ‫- صبر کنین. هنوز مونده. 346 00:17:04,458 --> 00:17:08,291 ‫جیمی، به جشن خونه‌ی فرِیا نرو ‫و کوکایین نزن. تو قرصی هستی. 347 00:17:08,375 --> 00:17:11,708 ‫می‌تونم نویسنده بشم. ‫آشغال‌هایی که نِیتِن بهت می‌ده رو نکِش. 348 00:17:11,791 --> 00:17:13,833 ‫- به دختر مونارنجیه کله نزن... ‫- کات. 349 00:17:14,416 --> 00:17:17,750 ‫منتقدهای چنین مدارسی همیشه ‫به هزینه‌های آن اشاره می‌کنند. 350 00:17:17,833 --> 00:17:24,291 ‫هرچه باشد، سالی ۳۰هزار پوند ‫برای هر فرزند در اینجا هزینه می‌شود. 351 00:17:24,375 --> 00:17:29,666 ‫آیا منصفانه است که هزینه‌ی مدرسه‌ی ‫خصوصی و لوکس مَردان جوان ناخلف را بدهیم؟ 352 00:17:29,750 --> 00:17:34,250 ‫یا این در واقع نوعی ‫سرمایه‌گذاری اجتماعی است 353 00:17:34,333 --> 00:17:37,291 ‫تا یک میوه‌ی فاسد را ‫به محصولی ارزشمند تبدیل کنیم؟ 354 00:17:37,791 --> 00:17:42,416 ‫منتقدها بر این باورند که ‫هزینه‌ی چنین مکانی گزاف است. 355 00:17:42,500 --> 00:17:45,208 ‫و همچنین محیطی خطرناک است ‫که نیروی کار برایش پیدا نمی‌شود. 356 00:17:45,291 --> 00:17:49,083 ‫پلیس در این مکان حضور پُررنگی دارد ‫و حتی برایش افسر مخصوص منصوب کرده‌اند. 357 00:17:49,166 --> 00:17:53,000 ‫واقعاً برام عجیبـه که ‫مَردی با سلیقه‌ی ناب تو... 358 00:17:53,083 --> 00:17:57,208 ‫مَردی با تخصص تو در زمینه‌ی موسیقی... 359 00:17:57,291 --> 00:18:00,041 ‫توپاک رو یه رپر خوب می‌دونه. 360 00:18:01,416 --> 00:18:02,458 ‫ارواح عمه‌ت. 361 00:18:03,458 --> 00:18:08,291 ‫خب... کال باهام هم‌نظره... ‫اَش و شای هم موافقـن... 362 00:18:08,375 --> 00:18:11,500 ‫می‌دونم داری سربه‌سرم می‌ذاری. 363 00:18:11,583 --> 00:18:13,833 ‫پوش کال سر از کونش در نمی‌آره. 364 00:18:13,916 --> 00:18:16,958 ‫سؤال‌پرسیدن از اَش ‫مثل سؤال‌پرسیدن از... 365 00:18:17,041 --> 00:18:20,083 ‫می‌فهمی چی می‌گم؟ ‫شای هم فرق توپاک و گَری بارلو رو نمی‌دونه! 366 00:18:20,166 --> 00:18:23,625 ‫- اون فقط حرف‌های بِنی رو تکرار می‌کنه. ‫- دارم سربه‌سرت می‌ذارم، جِیمی. 367 00:18:24,333 --> 00:18:26,791 ‫می‌فهمم. ‫باهات موافقـم. 368 00:18:27,500 --> 00:18:29,333 ‫خیلی لاشی‌ای، اِستیو. 369 00:18:29,416 --> 00:18:31,833 ‫ببین، مشکل همینـه، جِیمی. 370 00:18:31,916 --> 00:18:35,250 ‫نمی‌شه خیلی راحت ‫بهم بگی «لاشی» یا «کونی». 371 00:18:35,333 --> 00:18:37,083 ‫یعنی... اصلاً نمی‌شه. 372 00:18:40,083 --> 00:18:41,125 ‫باشه. 373 00:18:42,375 --> 00:18:45,458 ‫آقا من تسلیم. حلـه؟ 374 00:18:46,000 --> 00:18:49,125 ‫و ببخشین که توی ‫دهن کثیف رایلی تُف کردم. 375 00:18:51,125 --> 00:18:52,416 ‫ادامه بده. 376 00:18:54,625 --> 00:18:56,708 ‫می‌دونم اذیت‌کردنِ ‫رایلی فایده‌ای نداره. 377 00:18:56,791 --> 00:18:59,541 ‫مخصوصاً وقتی به تو و جِنی ‫قول دادم که این کار رو نکنم. 378 00:18:59,625 --> 00:19:01,041 ‫می‌دونم امروز خیلی سرت شلوغـه 379 00:19:01,125 --> 00:19:03,416 ‫و دارم مزاحم کارکن‌ها می‌شم. 380 00:19:03,500 --> 00:19:05,291 ‫این هم می‌دونم که ‫تعداد تذکرهام تموم شده 381 00:19:05,375 --> 00:19:08,375 ‫و اگه به جُرمی بازداشت بشم، ‫نمی‌تونی کمکم کنی. 382 00:19:08,458 --> 00:19:10,000 ‫- همین. ‫- آره. 383 00:19:10,083 --> 00:19:12,916 ‫دقیقاً همین. ‫به همین سادگیـه. 384 00:19:13,000 --> 00:19:16,166 ‫این‌قدر سربه‌سر شای نذار، باشه؟ ‫یه‌روز نابودش می‌کنی. 385 00:19:16,250 --> 00:19:19,458 ‫این‌قدر سعی نکن رایلی رو بُکشی، ‫چون ممکنـه یه‌روز موفق بشی. 386 00:19:19,541 --> 00:19:21,500 ‫همه‌ش بهم می‌گه «چاقالو». 387 00:19:21,583 --> 00:19:24,000 ‫می‌دونم. ‫می‌فهمم چی می‌گی. 388 00:19:24,958 --> 00:19:27,625 ‫ولی اگه بخوایم نرخ ‫توهین‌کردن رو در نظر بگیریم 389 00:19:27,708 --> 00:19:29,666 ‫تو نفر اول جدولـی. 390 00:19:29,750 --> 00:19:33,583 ‫وقتی دم‌به‌دقیقه خودت رو خالی می‌کنی، ‫باید منتظر جبرانش هم باشی. 391 00:19:33,666 --> 00:19:34,666 ‫منصفانه‌ست. 392 00:19:35,791 --> 00:19:37,541 ‫- برو بابا. ‫- کجا برم؟ 393 00:19:37,625 --> 00:19:41,958 ‫سعی کن یه‌بار شروع‌کننده نباشی ‫و غافل‌گیرمون کن. 394 00:19:42,458 --> 00:19:43,625 ‫ارواح عمه‌ت. 395 00:19:43,708 --> 00:19:44,708 ‫ارواح عمه‌م. 396 00:19:46,291 --> 00:19:49,666 ‫چه درس بزرگی بهم دادی، اِستیو. ‫واقعاً استاد بزرگی هستی. 397 00:19:51,500 --> 00:19:55,291 ‫من بیخیالت نمی‌شم، جِیمی. ‫هیچ‌وقت بیخیالت نمی‌شم. 398 00:19:55,375 --> 00:19:57,166 ‫بیا بریم به کلاس انگلیسی‌ت برس. 399 00:19:57,250 --> 00:20:00,250 ‫دیگه کُسشعرگویی بسـه. ‫بدو بدو بدو. 400 00:20:00,333 --> 00:20:04,833 ‫بعله... به این می‌گن بدن. 401 00:20:04,916 --> 00:20:06,958 ‫یه بدن زیبا و بی‌نقص. 402 00:20:07,041 --> 00:20:10,833 ‫این قسمت جلوبازوئـه ‫که دو بخش کوتاه و بلند داره. 403 00:20:10,916 --> 00:20:13,541 ‫پشتش پشت‌بازو داریم. 404 00:20:13,625 --> 00:20:16,166 ‫می‌خواین یه‌چیز خفن نشونتون بدم؟ 405 00:20:16,250 --> 00:20:17,666 ‫خیلی خوب. 406 00:20:17,750 --> 00:20:22,000 ‫- به این می‌گن یه اثر هنری. ‫- داداش، چرا لخت کردی؟ 407 00:20:22,083 --> 00:20:24,916 ‫اون روز مَد ویز خورده بودم. 408 00:20:25,000 --> 00:20:28,083 ‫اون زمان با ویز خیلی حال می‌کردم، ‫مخصوصاً مشروب «کاپیتان مورگان». 409 00:20:28,166 --> 00:20:31,375 ‫تو هم خوردی؟ ای ناقلا! ‫دوران خوشی بود. 410 00:20:31,458 --> 00:20:33,250 ‫بگذریم... ‫خلاصه‌ش اینـه که... 411 00:20:33,333 --> 00:20:36,833 ‫با ماشین رفتم توی ‫باجه‌ی بلیت‌فروشی مترو 412 00:20:36,916 --> 00:20:39,750 ‫و نزدیک بود خیلی‌ها رو بُکشم. ‫ولی نکُشتم‌ها. 413 00:20:39,833 --> 00:20:41,000 ‫شیشه‌کاری اصلیـه. 414 00:20:41,083 --> 00:20:42,541 ‫- نه، بازسازی شده. ‫- نه، اصلیـه. 415 00:20:42,625 --> 00:20:45,125 ‫- احتمالاً چندصد سالشـه. ‫- بله، آثار باستانیـه. 416 00:20:45,208 --> 00:20:47,541 ‫تصمیمی که به شوالیه سپرده شده، ‫چه مفهومی داره 417 00:20:47,625 --> 00:20:53,250 ‫و چاسر چطور از ایهام برای توصیف ‫مضامین و شخصیت‌هاش استفاده می‌کنه؟ 418 00:20:53,333 --> 00:20:55,791 ‫- خب، کجای مقدمه بودیم؟ ‫- اَش! 419 00:20:55,875 --> 00:20:56,916 ‫- و نوبت کی بود... ‫- چیـه؟ 420 00:20:57,000 --> 00:20:59,250 ‫رایلی. اَش. چی شده؟ 421 00:20:59,333 --> 00:21:01,125 ‫- پشمام! ‫- بچه‌ها. 422 00:21:02,916 --> 00:21:04,541 ‫آهای! 423 00:21:04,625 --> 00:21:06,416 ‫- پول زیادی خرج شده. ‫- اونجا رو. 424 00:21:06,500 --> 00:21:08,000 ‫ای وای، پنجره‌ها رو نشکن، رفیق. 425 00:21:08,083 --> 00:21:09,333 ‫باید ضبطش کنم! 426 00:21:09,416 --> 00:21:11,583 ‫- آره، آفرین. ‫- فکر نکنم اجازه بدن... 427 00:21:11,666 --> 00:21:13,666 ‫- مهم نیست. ‫- بهمون اجازه نمی‌دن. 428 00:21:17,583 --> 00:21:20,250 ‫- صورت‌هاشون رو مخفی می‌کنیم. ‫- عالیـه! 429 00:21:20,333 --> 00:21:22,000 ‫- خدای من. ‫- ببینشون! 430 00:21:23,458 --> 00:21:25,750 ‫بچه‌ها! 431 00:21:25,833 --> 00:21:26,958 ‫دقیقاً همین رو می‌خوایم. 432 00:21:27,041 --> 00:21:29,333 ‫واقعاً داری ضبط می‌کنی؟ ‫اجازه‌ی پخش نمی‌دن‌ها. 433 00:21:29,416 --> 00:21:31,583 ‫امیدوارم منظور پسره تو باشی، نه من. 434 00:21:31,666 --> 00:21:34,708 ‫چرا من؟ ‫واقعاً که، جِف. 435 00:21:34,791 --> 00:21:35,791 ‫خب... 436 00:21:35,875 --> 00:21:37,916 ‫مثل حیوون‌های باغ‌وحش رفتار می‌کنین. 437 00:21:38,000 --> 00:21:41,625 ‫- می‌گه حیوون‌های باغ‌وحش. ‫- تارون، خوش‌حالـم که برگشتی. 438 00:21:41,708 --> 00:21:44,166 ‫- چه مرگتـه؟ ‫- ادامه بدیم؟ 439 00:21:47,666 --> 00:21:50,208 ‫بسیار عالی. برو به سلامت. ‫خب، شای! 440 00:21:52,041 --> 00:21:53,583 ‫- می‌شنوی؟ ‫- گُه نخور! 441 00:21:53,666 --> 00:21:55,125 ‫ردیفـی، رفیق؟ 442 00:21:57,250 --> 00:22:00,000 ‫اگه خواستی صحبت کنی، خبرم کن. 443 00:22:00,083 --> 00:22:02,375 ‫خب، دوستان. ‫دَه دقیقه استراحت و بعدش... 444 00:22:02,458 --> 00:22:04,333 ‫ای کُسکش! 445 00:22:18,500 --> 00:22:21,333 ‫- اوناهاشن! ‫- ناخن‌هات رو نخور. 446 00:22:21,833 --> 00:22:23,250 ‫آخه... 447 00:22:23,333 --> 00:22:26,583 ‫می‌دونی چیِ اینجا رو دوست دارم؟ ‫هیچ‌وقت عوض نمی‌شه. 448 00:22:28,028 --> 00:22:31,295 ‫این هم از سه شیر روی پرچم. ‫روح ژول ریمه رو زنده نگه داشتین. 449 00:22:30,790 --> 00:22:31,294 ‫{\an8}(سه کله‌ی شیر نمادی از تیم ملی فوتبال انگلیس هست. ‫ژول ریمه رئیس فیفا و فدراسیون فوتبال فرانسه بود.) 450 00:22:31,375 --> 00:22:32,875 ‫سلام، اووِن. چطوری؟ 451 00:22:32,958 --> 00:22:35,500 ‫نیازی به چایی، قهوه ‫و این قرتی‌بازی‌ها نیست. 452 00:22:35,583 --> 00:22:36,750 ‫حالا چیزی هم نداریم. 453 00:22:36,833 --> 00:22:39,708 ‫البته یه لیوان شامپاین ‫جای دوری نمی‌ره. 454 00:22:39,791 --> 00:22:42,458 ‫بگذریم... ‫حال‌وهوای اینجا عالیـه. 455 00:22:42,541 --> 00:22:44,583 ‫هربار که می‌آم اینجا، انگار... 456 00:22:44,666 --> 00:22:47,208 ‫پُر از انرژیـه. ‫داستان اصلی اینجا اتفاق می‌افته. 457 00:22:47,291 --> 00:22:50,375 ‫خوش اومدین. خوش‌حالـم می‌بینمت، شارلوت. ‫ممنون که اومدی، جولیان. 458 00:22:50,458 --> 00:22:51,916 ‫- خواهش می‌کنم. ‫- بله. 459 00:22:52,000 --> 00:22:52,891 ‫ما در خدمتـیم. 460 00:22:52,916 --> 00:22:54,708 ‫- بله، جولیان. امروز... ‫- بله؟ 461 00:22:54,791 --> 00:22:57,833 ‫اگه می‌شه، برین سر اصل مطلب. ‫فکر کنم شارلوت همین رو می‌خواد... 462 00:22:57,916 --> 00:23:01,166 ‫- قصد جسارت ندارم، فقط... ‫- نه، می‌فهمم. منطقیـه. 463 00:23:01,250 --> 00:23:02,875 ‫هیچ مشکلی نیست... 464 00:23:02,958 --> 00:23:07,875 ‫خب، اجازه بدین مثل همیشه ‫با این جمله شروع کنم... 465 00:23:08,541 --> 00:23:09,916 ‫«دمتون گرم». 466 00:23:10,000 --> 00:23:12,250 ‫دمت گرم، اِستیو و بقیه‌ی دوستان. 467 00:23:12,333 --> 00:23:17,000 ‫دستاوردی که با مدیریت ‫اینجا بهش رسیدین... 468 00:23:17,083 --> 00:23:18,250 ‫خیلی... 469 00:23:18,833 --> 00:23:21,333 ‫توی ماشین به شارلوت داشتم می‌گفتم... 470 00:23:21,416 --> 00:23:24,833 ‫دستاوردی که با مدیریت اینجا ‫بهش رسیدین، خیلی... 471 00:23:26,208 --> 00:23:28,416 ‫دارم چرت‌وپرت می‌گم. ‫شارلوت، تو حرف بزن. 472 00:23:28,958 --> 00:23:31,416 ‫باشه. ‫عع... 473 00:23:32,958 --> 00:23:38,958 ‫ما قبلاً درباره‌ی ‫دو مرحله‌ی مجزا حرف زدیم. 474 00:23:39,041 --> 00:23:40,375 ‫یعنی توی آخرین ملاقات‌مون. 475 00:23:41,500 --> 00:23:46,291 ‫و ظاهراً این دو مرحله ‫به دلایلی می‌تونن 476 00:23:46,791 --> 00:23:49,791 ‫به یک مرحله تبدیل بشن. 477 00:23:49,875 --> 00:23:53,000 ‫واسه همین اِستنتون وود ‫به فروش گذاشته می‌شه 478 00:23:53,083 --> 00:23:54,708 ‫و این یعنی... 479 00:23:55,583 --> 00:23:56,591 ‫عع... 480 00:23:57,000 --> 00:23:58,875 ‫ماه دسامبر اینجا تخلیه می‌شه. 481 00:23:58,958 --> 00:24:01,375 ‫ببخشین، یه‌لحظه اجازه بدین... 482 00:24:01,458 --> 00:24:04,083 ‫- منظورتون... منظورتون چیـه؟ ‫- یعنی چی؟ 483 00:24:04,166 --> 00:24:07,458 ‫- متوجه نمی‌شم... ‫- تخلیه می‌شه؟ 484 00:24:07,541 --> 00:24:10,333 ‫دارین درباره‌ی فروش ‫مدرسه حرف می‌زنین؟ 485 00:24:10,916 --> 00:24:12,041 ‫عع... 486 00:24:13,041 --> 00:24:14,086 ‫بله. 487 00:24:15,958 --> 00:24:18,833 ‫موضوع اینـه که ما تونستیم... 488 00:24:18,916 --> 00:24:20,250 ‫نه، صبر کنین. 489 00:24:20,333 --> 00:24:22,875 ‫باورم نمی‌شه الان چی شنیدم... 490 00:24:23,541 --> 00:24:25,541 ‫صبر کنین. الان ما... 491 00:24:25,625 --> 00:24:27,708 ‫شما چندین بار... 492 00:24:27,791 --> 00:24:31,500 ‫به‌طور فرضی به این اشاره کردین 493 00:24:31,583 --> 00:24:33,875 ‫که شاید فروشِ اینجا ‫در طولانی‌مدت لازم بشه. 494 00:24:33,958 --> 00:24:35,458 ‫فقط همین. درستـه؟ 495 00:24:36,083 --> 00:24:37,208 ‫- درستـه؟ ‫- آره. 496 00:24:37,291 --> 00:24:39,541 ‫- آره. ‫- و حالا یه‌هویی اومدین می‌گین... 497 00:24:39,625 --> 00:24:42,125 ‫می‌خواین بفروشینش؟ 498 00:24:42,502 --> 00:24:43,791 ‫آخه... 499 00:24:43,875 --> 00:24:49,000 ‫شارلوت، تو گفتی مدرسه رو ‫توی دسامبر تخلیه کنیم... 500 00:24:49,083 --> 00:24:50,750 ‫پس یعنی... یعنی... 501 00:24:51,875 --> 00:24:54,833 ‫یعنی قراره تا حداکثر ۱۸ ماه دیگه ‫مدرسه تعطیل بشه؟ 502 00:24:54,916 --> 00:24:56,375 ‫- منظورت اینـه؟ ‫- وای خدا. 503 00:24:56,458 --> 00:24:57,791 ‫عع... 504 00:24:57,875 --> 00:25:00,000 ‫عع... اِستیو... 505 00:25:00,541 --> 00:25:04,333 ‫منظورمون دسامبر سال ۱۹۹۶ بود. 506 00:25:04,416 --> 00:25:06,333 ‫- قراره که... ‫- یعنی شیش ماه دیگه؟ 507 00:25:06,416 --> 00:25:09,541 ‫- وسط دوره‌ی تحصیلی؟ ‫- آروم باشین، دوستان! 508 00:25:09,625 --> 00:25:11,625 ‫- شوخی‌تون گرفته؟ ‫- اجازه بدین... 509 00:25:11,708 --> 00:25:13,291 ‫اجازه بدین حرف بزنم. 510 00:25:13,375 --> 00:25:15,833 ‫یه‌کم از اِستنتون وود برامون بگو. 511 00:25:14,851 --> 00:25:17,796 ‫{\an8}[ اِستیو - مدیر مدرسه ] 512 00:25:15,916 --> 00:25:17,791 ‫اینجا یه‌جور نمونه‌ی اولیه‌ست. 513 00:25:17,875 --> 00:25:20,458 ‫می‌خوایم یه رویکرد درمانگرایانه 514 00:25:20,541 --> 00:25:23,750 ‫برای مدارش شبانه داشته باشیم. ‫براساس یه نظریه‌ی فنلاندی هست. 515 00:25:23,833 --> 00:25:26,333 ‫ببخشین، اِستیو. ‫می‌شه دوباره بریم؟ 516 00:25:26,416 --> 00:25:28,500 ‫هنوز خیلی احساساتی هستی... 517 00:25:28,583 --> 00:25:30,750 ‫نه بابا. ‫واقعاً؟ 518 00:25:30,833 --> 00:25:33,583 ‫توی بازار امروز اصلاً ثبات نداره. 519 00:25:33,666 --> 00:25:35,208 ‫خفه شو، داداش. 520 00:25:36,083 --> 00:25:37,666 ‫- ببخشید؟ ‫- خفه شو. 521 00:25:37,750 --> 00:25:40,708 ‫اِستیو، بی‌خیال، رفیق. ‫هر دو می‌دونستیم این روز می‌رسه... 522 00:25:40,791 --> 00:25:43,500 ‫جون مادرت حرف نزن. ساکت باش. 523 00:25:43,583 --> 00:25:45,000 ‫حرف نزن! 524 00:25:45,083 --> 00:25:49,208 ‫وگرنه می‌آم اون‌طرف ‫و با دست‌های خودم خفه‌ت می‌کنم! 525 00:25:49,291 --> 00:25:52,916 ‫- اون‌جوری دوست داری، جولیان؟ ‫- تهدید به مرگ دیگه زیاده‌رویـه. 526 00:25:53,000 --> 00:25:54,166 ‫خفه شو! 527 00:25:54,250 --> 00:25:57,500 ‫- خفه شو! خفه شو! ‫- آروم باش، اِستیو! 528 00:25:58,083 --> 00:26:00,083 ‫خفه شو! 529 00:26:01,166 --> 00:26:02,500 ‫وای. 530 00:26:04,000 --> 00:26:07,041 ‫- وای خدا. ‫- اِستیو... 531 00:26:08,791 --> 00:26:09,916 ‫دارمت. 532 00:26:13,750 --> 00:26:19,500 ‫این بچه‌ها شخصیت ‫بسیار پیچیده‌ای دارن. 533 00:26:20,083 --> 00:26:22,041 ‫بسیاربسیار پیچیده. 534 00:26:22,125 --> 00:26:26,208 ‫و همون طور که می‌دونین، ما برای ‫نگهداری‌شون مجوز قانونی نداریم. 535 00:26:26,291 --> 00:26:32,458 ‫و جدا از تمام آسیب‌های ‫اخلاقی، سیاسی، اقتصادی... 536 00:26:32,541 --> 00:26:37,458 ‫و تربیتی که قراره بهشون وارد کنین... 537 00:26:37,541 --> 00:26:38,916 ‫به نظرم اگه... 538 00:26:39,000 --> 00:26:42,250 ‫مدرسه رو وسط سال تعطیل کنین... 539 00:26:42,275 --> 00:26:43,294 ‫کارشون تمومـه. 540 00:26:44,416 --> 00:26:46,750 ‫باید مراقب این بچه‌ها باشیم. 541 00:26:46,833 --> 00:26:48,125 ‫اینجا خونه‌شونـه. 542 00:26:48,208 --> 00:26:52,208 ‫اینجا سعی می‌کنیم ‫زندگی‌شون رو عوض کنیم. 543 00:26:52,291 --> 00:26:53,333 ‫متوجهـین؟ 544 00:26:53,454 --> 00:27:00,413 ‫فرایند به‌شدت پیچیده ‫و درهمی اینجا در جریانـه. 545 00:27:00,458 --> 00:27:02,000 ‫هر روزِ خدا همینـه. 546 00:27:02,034 --> 00:27:03,355 ‫اصلاً شما... 547 00:27:03,625 --> 00:27:04,916 ‫نمی‌تونین... 548 00:27:05,666 --> 00:27:07,083 ‫یه‌هو تعطیل کنین. 549 00:27:07,166 --> 00:27:09,916 ‫نمی‌شه با زدن یه دکمه ‫یه‌هو جمعش کنیم. 550 00:27:10,000 --> 00:27:13,000 ‫متوجهـین؟ ‫زمان زیادی لازم داریم. 551 00:27:17,125 --> 00:27:18,208 ‫بسیار خوب. 552 00:27:19,791 --> 00:27:21,125 ‫ادامه بده، شارلوت. 553 00:27:24,875 --> 00:27:26,291 ‫دیگه... 554 00:27:26,791 --> 00:27:28,125 ‫دیگه دیره. 555 00:27:28,916 --> 00:27:31,708 ‫ما اِستنتون وود رو فروختیم. 556 00:27:35,666 --> 00:27:37,458 ‫- ای وای... ‫- شرمنده‌ام. 557 00:27:37,541 --> 00:27:40,333 ‫- اجازه بدین. نمی‌تونم تحمل کنم. ‫- راحت باش. 558 00:27:49,833 --> 00:27:52,875 ‫خلاصه‌ای از رابطه‌تون با پسرها بگین. 559 00:27:52,958 --> 00:27:54,125 ‫نظرتون درباره‌شون چیـه؟ 560 00:27:54,708 --> 00:27:56,375 ‫می‌خوام جواب رسمی بدم. 561 00:27:55,493 --> 00:27:58,411 ‫{\an8}[ آماندا - معاون مدرسه ] 562 00:27:58,000 --> 00:28:01,916 ‫اون‌ها انسان‌هایی بسیار ‫پیچیده و ظریف هستن 563 00:28:02,000 --> 00:28:06,750 ‫که به حجم زیادی از مراقبت‌های ‫آموزشی ویژه نیاز دارن. 564 00:28:06,833 --> 00:28:11,458 ‫این کار به‌شدت خسته‌کننده ‫و پیچیده‌ست و داره نابودمون می‌کنه. 565 00:28:11,541 --> 00:28:14,875 ‫هم حقوق کمی داریم ‫و هم نیروی کارمون کمـه. 566 00:28:14,958 --> 00:28:17,541 ‫امکانات کمی داریم. 567 00:28:17,625 --> 00:28:21,625 ‫من گاهی نگهبان زندانـم ‫و گاهی پرستار. 568 00:28:21,708 --> 00:28:25,333 ‫گاهی مادر فولادزره هستم ‫و گاهی یه مادر مهربون. 569 00:28:25,416 --> 00:28:27,916 ‫گاهی... متوحهـین؟ 570 00:28:28,000 --> 00:28:30,041 ‫- بله، متوجهـم. ‫- عع... 571 00:28:31,666 --> 00:28:33,625 ‫- حالا جواب غیررسمی. ‫- بفرمایید. 572 00:28:35,458 --> 00:28:37,166 ‫من عاشق‌شونـم. 573 00:28:51,041 --> 00:28:52,083 ‫ای لامصب. 574 00:28:56,666 --> 00:29:00,208 ‫چرا کُسشعر می‌گی؟ ‫منظورشون این نبود... 575 00:29:20,541 --> 00:29:21,708 ‫اِستیو. 576 00:29:25,708 --> 00:29:28,250 ‫- خیلی عصبانی‌ام. ‫- می‌دونم. 577 00:29:29,291 --> 00:29:30,416 ‫می‌دونم. 578 00:29:31,916 --> 00:29:33,208 ‫من کنارتـم. 579 00:29:33,291 --> 00:29:35,625 ‫عصبانی‌ام و نمی‌دونم چی‌کار کنم. 580 00:29:37,458 --> 00:29:38,958 ‫خدایا. 581 00:29:42,541 --> 00:29:46,416 ‫پسرهای ناخلف عزیزمون. 582 00:29:46,500 --> 00:29:47,750 ‫آره. 583 00:29:48,958 --> 00:29:51,458 ‫- پسرهامونـن. ‫- آره. 584 00:29:51,541 --> 00:29:52,958 ‫آره... 585 00:29:53,750 --> 00:29:55,916 ‫پشت‌شون رو خالی نمی‌کنیم... 586 00:29:56,000 --> 00:29:59,351 ‫کنار همه‌شون می‌مونیم. ‫مثل همیشه. 587 00:30:00,166 --> 00:30:02,125 ‫- مثل همیشه. ‫- آره. 588 00:30:04,500 --> 00:30:07,583 ‫بعدش نمی‌ذارن بهشون نزدیک بشیم. 589 00:30:07,666 --> 00:30:09,291 ‫می‌دونی دیگه؟ 590 00:30:09,375 --> 00:30:15,125 ‫اِستیو، به‌زودی ‫من و تو رو می‌ندازن بیرون 591 00:30:15,208 --> 00:30:17,625 ‫و می‌شیم یه‌مُشت غریبه‌ی بیکار. 592 00:30:17,708 --> 00:30:19,625 ‫- می‌دونم، ولی الان اینجایـیم... ‫- و بعدش... 593 00:30:19,708 --> 00:30:21,250 ‫فوقش تا کریسمس وقت داریم... 594 00:30:21,333 --> 00:30:22,375 ‫فعلاً هستیم، آماندا. 595 00:30:22,458 --> 00:30:24,875 ‫- شاید دیگه هیچ‌وقت نبینیمشون. ‫- بفرمایید. 596 00:30:25,583 --> 00:30:28,041 ‫اگه کمک خواستین، صدام بزنین. 597 00:30:31,125 --> 00:30:35,083 ‫خب شای و بِنی که ‫از جاززن‌های مدرسه‌ان، درستـه؟ 598 00:30:35,166 --> 00:30:36,541 ‫نه، ببین. ببین. 599 00:30:36,625 --> 00:30:40,375 ‫استودیوی اتمیک بِیس ‫خفن‌تر از چیزیـه که فکر می‌کنی. 600 00:30:40,458 --> 00:30:43,541 ‫داش‌مون شای مدیر عاملـه ‫و مسئول قرارداد و این‌هاست. 601 00:30:43,625 --> 00:30:45,500 ‫من هم رئیس بریز و بپاشـم؛ ‫مسئول کلوپ. 602 00:30:45,583 --> 00:30:48,250 ‫- کلوپ شبانه؟ ‫- آره، یه ساختمون بزرگ داریم. 603 00:30:48,333 --> 00:30:52,125 ‫از دفتر رئیس می‌آیم به فروشگاه ‫و استودیو و می‌رسیم به زیرزمین که کلوپـه. 604 00:30:52,208 --> 00:30:54,666 ‫روی پشت‌بوم هم گُل‌خونه ‫راه می‌ندازیم و صفاسیتی. 605 00:30:54,750 --> 00:30:56,625 ‫- بعله. ‫- کلوپ توی لندنـه؟ 606 00:30:56,708 --> 00:30:58,791 ‫- بله، شک نکنین. ‫- هنوز مونده. 607 00:30:58,875 --> 00:31:01,458 ‫تازه باید اونجا رو حصارکشی کنیم ‫چون داش‌مون شای... 608 00:31:01,541 --> 00:31:04,583 ‫تحت تعقیبـه. ‫باید از رئیس محافظت کنیم. 609 00:31:04,666 --> 00:31:06,166 ‫از رئیس خجالتی‌مون. 610 00:31:06,250 --> 00:31:08,416 ‫چرا تحت تعقیبـه؟ ‫می‌شه بدونم؟ 611 00:31:08,500 --> 00:31:11,125 ‫پلیس دنبالشـه. ‫صورت یه بنده‌خدا رو با شیشه... 612 00:31:11,208 --> 00:31:12,708 ‫- هیس! ‫- نابیل، حرف نزن! 613 00:31:12,791 --> 00:31:14,875 ‫حرف نزن. ‫این درست نیست. 614 00:31:14,958 --> 00:31:16,125 ‫- اِستیو. ‫- فیلم نگیرین. 615 00:31:16,208 --> 00:31:18,750 ‫لطفاً. ‫ما... با هم طی کردیم... 616 00:31:18,833 --> 00:31:21,541 ‫حتی اگه صورت‌شون مخفی می‌شه، ‫دلیل نمی‌شه حرف بزنن... 617 00:31:21,625 --> 00:31:23,208 ‫- اومد! ‫- اصلاً درست نیست! 618 00:31:23,291 --> 00:31:24,750 ‫- متوجهـم. ‫- با هم طی کردیم... 619 00:31:24,833 --> 00:31:27,166 ‫- توی سالن منتظرن. ‫- ممنون. الان می‌آم. 620 00:31:27,250 --> 00:31:28,791 ‫می‌شه فیلم نگیرین؟ 621 00:31:28,875 --> 00:31:30,750 ‫- ببین، نمی‌تونم... ‫- خیلی کار زشتی کردین... 622 00:31:30,833 --> 00:31:31,833 ‫همه‌ش رو پاک کنین. 623 00:31:31,916 --> 00:31:33,875 ‫- باید همه‌ش پاک بشه. ‫- بله، متوجهـم. 624 00:31:33,958 --> 00:31:36,791 ‫اِستیو، خیلی عذر می‌خوام. ‫نگران نباش. 625 00:31:36,875 --> 00:31:38,666 ‫من هم عذر می‌خوام، ولی نگرانـم. 626 00:31:38,750 --> 00:31:41,291 ‫- بهت اطمینان خاطر می‌دم... ‫- طرف منتظره، اِستیو... 627 00:31:41,375 --> 00:31:44,791 ‫نه، این بنده‌خدا هم ‫به‌خاطر شما اومده. 628 00:31:44,875 --> 00:31:47,000 ‫وقتی ازش فیلم گرفتین، برین به سلامت. 629 00:31:47,083 --> 00:31:48,291 ‫ریدم به این شانس. 630 00:31:53,416 --> 00:31:56,750 ‫- سلام عرض شد. من اِستیوِن هستم. ‫- سلام، اِستیوِن. 631 00:31:56,833 --> 00:31:59,000 ‫سلام، خوش‌وفتـم. ‫تشریف بیارین. 632 00:31:59,083 --> 00:32:00,125 ‫بسـه دیگه! 633 00:32:01,125 --> 00:32:03,458 ‫- ایشون آمانداست. ‫- به اِستنتون وود خوش اومدین. 634 00:32:03,541 --> 00:32:05,000 ‫- آماندا. ‫- آماندا هستم، معاون مدرسه. 635 00:32:05,083 --> 00:32:05,958 ‫هِنری هاروی هستم. 636 00:32:06,041 --> 00:32:08,875 ‫ایشون سارا هست؛ ‫بخشی از گروه فوق‌العاده‌مون. 637 00:32:08,958 --> 00:32:09,875 ‫سلام، سارا. 638 00:32:10,666 --> 00:32:11,833 ‫از این‌طرف بفرمایید. 639 00:32:12,541 --> 00:32:14,500 ‫چه فضای... جالبی. 640 00:32:14,583 --> 00:32:20,125 ‫اینجا یه‌جورهایی محل دورهمی‌هاست. 641 00:32:20,208 --> 00:32:21,958 ‫عع، اومد. 642 00:32:22,041 --> 00:32:24,583 ‫و همه منتظرتونـن. 643 00:32:24,666 --> 00:32:28,375 ‫دوستان، بفرمایین بشینین. ‫صندلی برای همه هست. 644 00:32:28,458 --> 00:32:29,416 ‫عالیـه. 645 00:32:30,416 --> 00:32:34,541 ‫دوستان، ایشون آقای هیو مونتاگیو... 646 00:32:34,625 --> 00:32:37,333 ‫- عذر می‌خوام. نمی‌دونم چجوری باید... ‫- «سِر هیو مونتاگیو..» 647 00:32:36,807 --> 00:32:37,331 ‫{\an8}(«سِر» یه عنوان افتخاری هست که ازطرف پادشاه یا ملکه‌ی انگلیس ‫به مَردهای موفق در زمینه‌ای خاص اهدا می‌شه.) 648 00:32:37,416 --> 00:32:39,416 ‫پول. مونتاگیو پول. 649 00:32:40,125 --> 00:32:42,041 ‫«پال» نوشته می‌شه ‫ولی «پول» خونده می‌شه. 650 00:32:42,125 --> 00:32:44,210 ‫- مثل «آنتونی». ‫- پول. 651 00:32:43,694 --> 00:32:44,217 ‫{\an8}(بچه‌ها اسمش رو جوری تلفظ می‌کنن که شبیه واژه‌ای به‌معنای «لوله»‌ست؛ ‫این واژه توی اصطلاحات عامیانه به آلت تناسلی مَردانه اشاره داره.) 652 00:32:44,458 --> 00:32:46,208 ‫حالا چندان مهم نیست. 653 00:32:47,583 --> 00:32:50,666 ‫- به اِستنتون وود خوش اومدین. ‫- ممنون. 654 00:32:52,166 --> 00:32:56,416 ‫جناب پول، من سِر بنجامین گریفیت هستم. 655 00:32:57,083 --> 00:32:59,583 ‫باریکلا. خوش‌وقتـم، بنجامین. 656 00:33:01,125 --> 00:33:06,500 ‫خب، از اونجاکه پسرهای باهوشی هستین، ‫حتماً خودتون می‌دونین 657 00:33:06,583 --> 00:33:12,041 ‫که من نماینده‌ی محلی شما هستم. 658 00:33:12,125 --> 00:33:15,791 ‫فعالیتم توی وستمینستر هست ‫و کارم اینـه که 659 00:33:15,875 --> 00:33:18,958 ‫درباره‌ی چیزهای مختلف ‫مثل جنگ‌های خارجی... 660 00:33:19,041 --> 00:33:20,750 ‫قیمت حبوبات... 661 00:33:20,833 --> 00:33:23,083 ‫حقوق معلمان تصمیم بگیرم. 662 00:33:25,875 --> 00:33:29,291 ‫و به‌زودی بهتون حق رأی داده می‌شه 663 00:33:30,208 --> 00:33:32,500 ‫که اگه تا اون‌موقع توی زندان نباشین 664 00:33:32,583 --> 00:33:35,208 ‫باید از رأی‌تون ‫استفاده‌ی هوشمندانه کنین. 665 00:33:35,291 --> 00:33:38,375 ‫به این فکر کنین که چه‌کسی ‫قراره از پول‌تون محافظت کنه... 666 00:33:38,458 --> 00:33:41,833 ‫از متعلقات‌تون... از آزادی‌تون... 667 00:33:41,916 --> 00:33:43,750 ‫ما هیچ‌کدومش رو نداریم. 668 00:33:43,833 --> 00:33:45,291 ‫نشنیدم، دوباره می‌گی؟ 669 00:33:45,375 --> 00:33:46,583 ‫مهم نیست. 670 00:33:47,333 --> 00:33:51,458 ‫بچه‌ها تازگی درس دموکراسی می‌خونن. 671 00:33:52,958 --> 00:33:59,166 ‫کلاً... درباره‌ی دموکراسی ‫و این چیزها حرف می‌زنن... 672 00:33:59,250 --> 00:34:02,125 ‫مربوط به درس تاریخ ‫روسیه و کمونیسم‌ـه. 673 00:34:02,208 --> 00:34:03,500 ‫خیلی هم عالی. 674 00:34:03,583 --> 00:34:04,750 ‫من هم همیشه... 675 00:34:04,833 --> 00:34:08,125 ‫وقتی مشغول ملاقات ‫افرادی مثل شما نیستم... 676 00:34:08,208 --> 00:34:12,791 ‫تلاش می‌کنم کاری کنم ‫که به کمونیسم نزدیک نشیم. 677 00:34:12,875 --> 00:34:16,333 ‫بریتانیای کمونیستی دیگه ‫مثل سرزمین سرسبزی نیست 678 00:34:16,416 --> 00:34:18,875 ‫که الان ازش لذت می‌بریم. 679 00:34:18,958 --> 00:34:20,166 ‫بسیار عالی. 680 00:34:21,208 --> 00:34:23,583 ‫خیلی هم عالی. 681 00:34:23,666 --> 00:34:26,083 ‫بچه‌ها انگیزه گرفتن. ‫حالا چندتا عکس... 682 00:34:26,166 --> 00:34:29,750 ‫کسی درباره‌ی اوضاع کشور سؤال نداره؟ 683 00:34:33,416 --> 00:34:36,541 ‫بچه‌ها، شما که همیشه سؤال دارین. 684 00:34:37,166 --> 00:34:39,375 ‫نمی‌خواین از شاهدخت دایانا بدونین؟ ‫از رازهای دولت؟ 685 00:34:39,458 --> 00:34:41,666 ‫زود باشین، آقایون. بپرسین. 686 00:34:42,958 --> 00:34:44,041 ‫بگو، پسرم. 687 00:34:45,416 --> 00:34:47,958 ‫قربان، می‌خواستم بدونم... 688 00:34:48,041 --> 00:34:51,500 ‫بخشی از تمرینات ‫نماینده‌شدن همین‌طوریـه 689 00:34:51,583 --> 00:34:54,166 ‫یا همیشه این‌قدر کُسکش بودین؟ 690 00:34:56,583 --> 00:34:57,583 ‫- چی... ‫- شای! 691 00:34:57,666 --> 00:34:59,416 ‫دهنت سرویس. 692 00:34:59,500 --> 00:35:00,833 ‫چتـه، پسر؟ 693 00:35:00,916 --> 00:35:01,750 ‫جناب. 694 00:35:01,833 --> 00:35:03,625 ‫آخه برام سؤال شده. 695 00:35:03,708 --> 00:35:05,250 ‫این قسمت رو حذف کنین. 696 00:35:05,333 --> 00:35:07,625 ‫خب سؤال پرسیدم دیگه. 697 00:35:07,708 --> 00:35:10,416 ‫خودتون گفتین سؤال بپرسیم. 698 00:35:10,500 --> 00:35:12,166 ‫- من هم سؤال دارم! ‫- پول! 699 00:35:12,250 --> 00:35:13,583 ‫خودت گفتی بپرس... 700 00:35:13,666 --> 00:35:15,250 ‫کافیـه، بچه‌ها. 701 00:35:15,333 --> 00:35:16,225 ‫پول! 702 00:35:16,250 --> 00:35:18,541 ‫لطفاً جواب بده، آقای پول. 703 00:35:31,041 --> 00:35:32,833 ‫همه‌ش کُسشعره. ‫یه‌مُشت نژادپرست. 704 00:35:32,916 --> 00:35:36,050 ‫جالبـه، تارون. ‫چرا می‌گی نژادپرستـن؟ 705 00:35:36,500 --> 00:35:38,083 ‫نمی‌دونم. شما بگین. 706 00:35:38,166 --> 00:35:41,500 ‫پس این‌جوریـه. ‫باشه. 707 00:35:41,583 --> 00:35:43,916 ‫شاید همین‌طوری بهتره. 708 00:35:45,083 --> 00:35:46,375 ‫شاید احساس می‌کنی 709 00:35:46,458 --> 00:35:49,166 ‫اگه یکی از پسرهای دیگه 710 00:35:49,250 --> 00:35:52,166 ‫اون حرف‌هایی که ‫زدی رو به شولا می‌زد... 711 00:35:52,250 --> 00:35:54,373 ‫تنبیه سبک‌تری می‌گرفت. 712 00:35:54,791 --> 00:35:55,810 ‫پس منظورم رو فهمیدین. 713 00:35:57,375 --> 00:36:01,208 ‫هم سیاه‌پوستـم و هم شولا. ‫اون کسخل‌ها هم هیچی حالی‌شون نیست. 714 00:36:01,291 --> 00:36:03,375 ‫فکر می‌کنن من توی فاز تجاوزم... 715 00:36:03,458 --> 00:36:07,166 ‫نه، ببین. ادامه نده. ‫کاملاً باهات مخالفـم. 716 00:36:07,250 --> 00:36:11,333 ‫معلومـه که مخالفـی، جِنی. ‫همه‌تون لنگه‌ی همـین. 717 00:36:11,416 --> 00:36:12,375 ‫مراقب باش، تارون. 718 00:36:16,000 --> 00:36:18,125 ‫می‌شه نظر خودم رو بگم؟ 719 00:36:18,208 --> 00:36:19,416 ‫بگو. 720 00:36:19,500 --> 00:36:22,958 ‫یک ماه تعلیق ویژه ‫و جلسات اضافه با من 721 00:36:23,041 --> 00:36:27,541 ‫به‌خاطر طعنه‌های جنسی و تعرض 722 00:36:27,625 --> 00:36:33,125 ‫و یک مورد رفتار فیزیکیِ ‫بسیار نامناسب با شولا. 723 00:36:36,583 --> 00:36:39,708 ‫اگه جای دیگه‌ای بودی ‫و به پلیس زنگ می‌زدن... 724 00:36:39,791 --> 00:36:40,708 ‫آره. 725 00:36:40,791 --> 00:36:43,750 ‫فکر نکنم اون‌ها همچین ‫تنبیه سبکی در نظر می‌گرفتن. 726 00:36:43,833 --> 00:36:45,458 ‫رایلی رو ببین. 727 00:36:46,125 --> 00:36:47,916 ‫جِیمی رو اوایل سال یادتـه؟ 728 00:36:48,000 --> 00:36:51,791 ‫به نظرم این تنبیه بیش‌ازحد مناسبـه. 729 00:36:51,875 --> 00:36:54,458 ‫یه تنبیه مفید و ملایم. 730 00:36:54,541 --> 00:36:56,250 ‫اگه توی یه مدرسه‌ی معمولی 731 00:36:56,333 --> 00:37:00,875 ‫همچین حرف‌هایی به شولا می‌زدی، ‫بدون شک اخراج می‌شدی. 732 00:37:00,958 --> 00:37:03,333 ‫و شاید شولا ازت شکایت می‌کرد. 733 00:37:09,583 --> 00:37:11,375 ‫سارا، چه غذای خوش‌مزه‌ای پختی! 734 00:37:11,458 --> 00:37:13,083 ‫- ممنون، سارا. ‫- خیلی خوبـه. 735 00:37:13,166 --> 00:37:15,083 ‫- ممنون. ‫- ممنون. 736 00:37:15,166 --> 00:37:17,666 ‫- مال من هم گرفت. ‫- ولش کن دیگه. 737 00:37:17,750 --> 00:37:19,791 ‫آلن شیرر که نیستی. ‫کلاً یه گُل زدی. 738 00:37:19,875 --> 00:37:21,000 ‫- مال منـه. ‫- نه. 739 00:37:21,083 --> 00:37:22,625 ‫تو که... ‫چه مرگتـه؟ 740 00:37:24,291 --> 00:37:26,708 ‫مثل بچه‌ها ازت دزدیدش. 741 00:37:26,791 --> 00:37:28,166 ‫نه، داداش مال منـه. 742 00:37:29,166 --> 00:37:31,291 ‫- شروع نکنین. ‫- چتـه، حاجی؟ 743 00:37:33,708 --> 00:37:34,750 ‫ببین. 744 00:37:34,833 --> 00:37:37,375 ‫خدا رو شکر حداقل امروز ‫به شولا تجاوز نکردی. 745 00:37:37,458 --> 00:37:38,708 ‫چی؟ 746 00:37:38,791 --> 00:37:41,833 ‫بدن نابی داره، نه؟ 747 00:37:44,833 --> 00:37:45,916 ‫اوه... 748 00:37:46,791 --> 00:37:48,791 ‫- پشمام! ‫- آره؟ 749 00:37:48,875 --> 00:37:49,916 ‫بس کنین! 750 00:37:50,000 --> 00:37:52,666 ‫بیا ببینم. ‫بیا، کُسکش. 751 00:37:52,750 --> 00:37:54,791 ‫از آشپزخونه برین بیرون! 752 00:37:54,875 --> 00:37:56,000 ‫پاره‌ش کن! 753 00:37:56,083 --> 00:37:57,708 ‫- بس کنین! ‫- حالش رو بگیر! 754 00:37:57,791 --> 00:37:59,416 ‫چند بار بهتون بگم؟ 755 00:38:03,333 --> 00:38:04,583 ‫اوه اوه! 756 00:38:06,250 --> 00:38:09,625 ‫چرا فرار می‌کنی، حاجی؟ ‫کجا می‌ری، جِیمی؟ 757 00:38:09,708 --> 00:38:11,125 ‫اوه! 758 00:38:11,208 --> 00:38:12,541 ‫لاشی! 759 00:38:15,272 --> 00:38:16,314 ‫مادرتو! 760 00:38:20,583 --> 00:38:21,507 ‫بدو بدو! 761 00:38:27,833 --> 00:38:30,375 ‫- برو کنار! ‫- پاره‌ش کن! 762 00:38:30,958 --> 00:38:34,083 ‫نــه! ‫بسـه! 763 00:38:40,000 --> 00:38:42,416 ‫همه آروم بگیرین! 764 00:38:50,625 --> 00:38:52,625 ‫- بچه‌کونی! ‫- یا خدا! 765 00:38:53,125 --> 00:38:54,291 ‫پشمام. 766 00:38:55,291 --> 00:38:57,791 ‫چرا همیشه لاشی‌بازی درمی‌آری؟ 767 00:38:57,875 --> 00:38:58,833 ‫چی؟ 768 00:38:58,916 --> 00:39:00,875 ‫چرا همیشه لاشی‌بازی درمی‌آری؟ 769 00:39:00,958 --> 00:39:02,666 ‫- زنده‌ت نمی‌ذارم، شای! ‫- نه! 770 00:39:02,750 --> 00:39:04,833 ‫- زنده‌ت نمی‌ذارم! ‫- بسـه! بسـه! 771 00:39:04,916 --> 00:39:10,916 ‫شایِ سال ۱۹۹۶ برای ‫شایِ سال ۱۹۹۰ چه حرفی داره؟ 772 00:39:14,078 --> 00:39:16,078 ‫حقیقتاً حوصله‌ش رو ندارم. 773 00:39:16,333 --> 00:39:17,791 ‫باشه. ادامه نمی‌دیم. 774 00:39:17,875 --> 00:39:20,851 ‫نه، می‌خوام مصحبه کنم. ‫فقط بعضی‌وقت‌ها... 775 00:39:21,250 --> 00:39:24,208 ‫حالم از خودم به هم می‌خوره. 776 00:39:24,291 --> 00:39:27,166 ‫باشه. پس ادامه نمی‌دیم. 777 00:39:27,250 --> 00:39:28,791 ‫نه، ادامه بدیم. 778 00:39:28,875 --> 00:39:29,916 ‫باشه. 779 00:39:30,666 --> 00:39:33,500 ‫خیلی دنبال سیگار و گُل بودم... 780 00:39:33,583 --> 00:39:36,375 ‫و الکل‌های ارزون... 781 00:39:37,666 --> 00:39:38,833 ‫و آبجو. 782 00:39:41,041 --> 00:39:43,583 ‫می‌خواستم همیشه مست و چِت باشم 783 00:39:43,666 --> 00:39:46,541 ‫و مامانم و بابای ناتنی‌م رو اذیت کنم. 784 00:39:48,125 --> 00:39:51,500 ‫به یه بچه آسیب بَدی زدم. 785 00:39:53,625 --> 00:39:55,875 ‫به بابای ناتنی‌م هم چاقو زدم. 786 00:39:55,958 --> 00:39:56,916 ‫ای وای. 787 00:39:57,000 --> 00:39:59,583 ‫به انگشتش خورد. چیزیش نشد. 788 00:39:59,666 --> 00:40:00,958 ‫اتفاقاً... 789 00:40:01,041 --> 00:40:02,333 ‫آخرش... 790 00:40:04,208 --> 00:40:07,625 ‫باعث شد با هم صمیمی‌تر بشیم. 791 00:40:07,708 --> 00:40:09,666 ‫البته انگشت‌هاش هم خیلی چاقـه. 792 00:40:09,750 --> 00:40:12,208 ‫خودش هو عوضیـه. 793 00:40:15,000 --> 00:40:17,708 ‫اِستیو گفت این کار رو نکنیم. 794 00:40:17,791 --> 00:40:20,208 ‫منظورش وقتی بود ‫که پسرها توی اتاق‌شونـن. 795 00:40:20,291 --> 00:40:23,000 ‫- این درست نیست. ‫- نگران نباش. اتاق‌ها خالیـه. 796 00:40:23,083 --> 00:40:25,750 ‫بیا، کلِیر. ‫از این آثار هنری بگیر. 797 00:40:25,833 --> 00:40:27,916 ‫- کلِیر، فیلم نگیر. ‫- اِشکال نداره. 798 00:40:28,000 --> 00:40:32,333 ‫اِستیو دوست نداره درباره‌ش حرف بزنه، ‫ولی یه‌بار با ماشینش تصادف بَدی داشت. 799 00:40:32,416 --> 00:40:33,833 ‫حدوداً دو سال... 800 00:40:33,916 --> 00:40:37,041 ‫نه، حداقل سه سال پیش بود. 801 00:40:37,125 --> 00:40:38,291 ‫خیلی بَد بود. 802 00:40:38,375 --> 00:40:42,250 ‫تیکه‌های ماشین رو بُریدن تا درش بیارن. 803 00:40:42,895 --> 00:40:44,083 ‫عجب. 804 00:40:44,166 --> 00:40:46,291 ‫- حالا می‌شه بریم؟ ‫- وای. 805 00:40:46,375 --> 00:40:47,916 ‫عع... 806 00:40:48,000 --> 00:40:49,125 ‫خدایا. 807 00:40:50,375 --> 00:40:52,416 ‫- «شای». ‫- شای. 808 00:40:53,500 --> 00:40:55,708 ‫- یه بچه‌ی مثبت به نظر می‌رسه. ‫- آره. 809 00:40:55,791 --> 00:40:57,750 ‫- جِف، می‌شه بری کنار؟ ‫- من... 810 00:40:57,833 --> 00:40:59,833 ‫درست نیست توی کشوها رو بگردیم. 811 00:40:59,916 --> 00:41:02,500 ‫- همون قفسه کافیـه. ‫- داره می‌شکنه. 812 00:41:02,583 --> 00:41:05,791 ‫- ای وای. توی این کیف چیـه؟ ‫- «استودیو اتمیک بِیس». 813 00:41:05,875 --> 00:41:07,458 ‫دیدی چقدر سنگینـه؟ 814 00:41:09,291 --> 00:41:10,875 ‫بین توش چیـه. 815 00:41:13,791 --> 00:41:15,166 ‫عع... 816 00:41:16,208 --> 00:41:19,000 ‫یه کیف پُر از سنگـه. 817 00:41:48,458 --> 00:41:50,041 ‫ممنون. 818 00:41:50,583 --> 00:41:53,791 ‫لطفاً اون‌قدر برام احترام قائل باش ‫که به حرف‌هام گوش بدی. 819 00:41:58,666 --> 00:42:00,500 ‫و به نظرم... 820 00:42:00,583 --> 00:42:04,333 ‫دلیل این‌که نمی‌تونی درست بخوابی 821 00:42:05,541 --> 00:42:08,250 ‫همین موسیقی‌ای هست که گوش می‌دی. 822 00:42:09,416 --> 00:42:12,166 ‫ریتم خیلی تندی داره و پُرهیجانـه. 823 00:42:12,250 --> 00:42:14,375 ‫خیلی انرژی داره. 824 00:42:14,958 --> 00:42:16,125 ‫درستـه، شای؟ 825 00:42:26,000 --> 00:42:28,500 ‫تازگی خیلی با هم پیش رفتیم. 826 00:42:32,916 --> 00:42:34,708 ‫ای وای. باشه. 827 00:42:39,250 --> 00:42:41,125 ‫از مامانت و ایان خبری شده؟ 828 00:42:41,208 --> 00:42:44,375 ‫مشکلی پیش اومده که من خبر ندارم؟ 829 00:42:46,666 --> 00:42:49,375 ‫اوضاعت با بِنی چطوره؟ ‫استودیو خوب پیش می‌ره؟ 830 00:42:55,500 --> 00:42:57,500 ‫هنوز علوم تجربی دوست داری؟ 831 00:42:58,958 --> 00:43:00,125 ‫زمین‌شناسی؟ 832 00:43:01,708 --> 00:43:05,041 ‫بذار یکی از کارنامه‌هات رو دربیارم. 833 00:43:13,375 --> 00:43:17,291 ‫جوری رفتار نکن انگار می‌شناسیم! 834 00:43:18,083 --> 00:43:21,000 ‫من رو نمی‌شناسی! 835 00:43:22,083 --> 00:43:24,083 ‫فقط از حرف‌هام قضاوت می‌کنی! 836 00:43:24,166 --> 00:43:25,000 ‫خیلی خوب، شای. 837 00:44:00,291 --> 00:44:03,041 ‫- کارِت تمومـه، شای. ‫- لهش کردی. 838 00:44:03,125 --> 00:44:04,625 ‫بزن بچه‌اُبنه‌ای رو. 839 00:44:04,708 --> 00:44:05,875 ‫بوم! 840 00:44:06,875 --> 00:44:08,750 ‫مثل دخترها نباش. ‫زود باش، کال. 841 00:44:08,833 --> 00:44:10,416 ‫تو هم بزنش. 842 00:44:10,500 --> 00:44:13,333 ‫شای. ‫می شه... 843 00:44:13,416 --> 00:44:14,250 ‫ها؟ 844 00:44:14,333 --> 00:44:17,583 ‫- می‌شه دو دقیقه باهات حرف بزنم؟ ‫- می‌دونم می‌خوای چی بگی. 845 00:44:17,666 --> 00:44:20,125 ‫بیا همین بیرون باهات حرف بزنم. ‫دو ثانیه. 846 00:44:23,250 --> 00:44:27,000 ‫همه‌ش می‌گفت من مثل دخترهائـم. ‫دلم برای اون‌روزها تنگ شده. 847 00:44:33,333 --> 00:44:34,696 ‫عع... 848 00:44:35,000 --> 00:44:36,833 ‫خب... 849 00:44:37,750 --> 00:44:39,708 ‫شنیدم جلسه‌ت با جِنی چطور پیش رفت. 850 00:44:42,666 --> 00:44:45,041 ‫خدا رو شکر صندلی شکایت نکرد. 851 00:44:47,625 --> 00:44:49,291 ‫خیلی بامزه‌ای، حاجی. 852 00:44:50,596 --> 00:44:51,625 ‫شای... 853 00:44:52,541 --> 00:44:54,166 ‫باشه، جوک بی‌مزه‌ای گفتم. 854 00:44:54,250 --> 00:44:56,458 ‫خیلی... مسخره بود. 855 00:45:00,689 --> 00:45:04,064 ‫ببین، ما همیشه با هم روراست بودیم. 856 00:45:04,291 --> 00:45:06,708 ‫سریع می‌فهمم یه‌چیزیت هست. 857 00:45:06,791 --> 00:45:11,666 ‫ازت می‌خوام از ما استفاده کنی. 858 00:45:11,750 --> 00:45:14,416 ‫از آدم‌های اینجا که ‫بهت اهمیت می‌دن، استفاده کن. 859 00:45:15,125 --> 00:45:16,125 ‫با ما حرف بزن. 860 00:45:16,208 --> 00:45:20,000 ‫با من، آماندا یا حتی بچه‌ها. ‫اصلاً هرکی. 861 00:45:20,708 --> 00:45:24,583 ‫منظورم اینـه که تو تنها نیستی، شای. 862 00:45:28,500 --> 00:45:29,500 ‫بگو ببینم. 863 00:45:32,250 --> 00:45:34,958 ‫اصلاً می‌خوای به مامانت ‫زنگ بزن بگو با ایان بیاد 864 00:45:35,041 --> 00:45:36,541 ‫تا یه جلسه داشته باشیم. 865 00:45:36,625 --> 00:45:37,916 ‫- وای وای. ‫- با هم حرف بزنیم. 866 00:45:38,000 --> 00:45:40,916 ‫از من بِکش بیرون، اِستیو. 867 00:45:41,000 --> 00:45:44,250 ‫نمی‌خوام حرف بزنم، داداش. ‫حالم به هم می‌خوره از حرف‌زدن. 868 00:45:44,333 --> 00:45:46,083 ‫حالم از جِنی به هم می‌خوره. 869 00:45:46,166 --> 00:45:47,750 ‫حالم از تو به هم می‌خوره. 870 00:45:47,833 --> 00:45:49,333 ‫باشه. می‌فهمم. 871 00:45:49,416 --> 00:45:51,125 ‫- متوجهـم. ‫- تو چی، اِستیو؟ 872 00:45:52,333 --> 00:45:54,000 ‫بیا درباره‌ی تو حرف بزنیم. 873 00:45:55,708 --> 00:45:57,666 ‫چرا اهمیت می‌دی؟ 874 00:45:59,125 --> 00:46:00,125 ‫مرتیکه روانی. 875 00:46:00,208 --> 00:46:01,791 ‫- شای. ‫- داستانت چیـه؟ 876 00:46:01,875 --> 00:46:04,083 ‫معتاد الکلی چیزی بودی؟ 877 00:46:12,666 --> 00:46:14,791 ‫ما از همه می‌خوایم خودشون رو 878 00:46:14,875 --> 00:46:17,000 ‫توی سه کلمه توصیف کنن. 879 00:46:17,083 --> 00:46:18,125 ‫آها. 880 00:46:19,500 --> 00:46:20,666 ‫خب... 881 00:46:22,708 --> 00:46:24,791 ‫خیلی خیلی خسته. 882 00:46:28,583 --> 00:46:32,291 ‫و بچه‌ها چطور؟ 883 00:46:33,041 --> 00:46:34,750 ‫نظرشون درباره‌ت چیـه؟ 884 00:46:34,833 --> 00:46:38,208 ‫یه گُهی بخور، کال! ‫بزن دَرِ کونش! 885 00:46:39,250 --> 00:46:42,083 ‫خب، دوستان. بشینین. ‫بشینین، لطفاً. 886 00:46:42,166 --> 00:46:43,083 ‫عع... 887 00:46:43,166 --> 00:46:46,875 ‫امروز به دلایل مختلف ‫برنامه‌ها به هم ریخت... 888 00:46:46,958 --> 00:46:48,583 ‫فکر کنم قبولم دارن. 889 00:46:48,666 --> 00:46:50,625 ‫اَش، ردیفـی؟ ‫تو چی، رایلی؟ 890 00:46:50,708 --> 00:46:54,083 ‫البته بهم می‌گن «لاشی»، «عوضی»، ‫«اُسگل»، «خودخواه» و... 891 00:46:54,166 --> 00:46:58,166 ‫می‌تونم همه‌شون رو ‫به جُرم اهانت بدم دستگیر کنن. 892 00:46:58,250 --> 00:47:00,333 ‫و نژادپرستی علیه ایرلندی‌ها. 893 00:47:00,416 --> 00:47:04,833 ‫ولی فکر می‌کنم... ‫یعنی امیدوارم بهم اعتماد داشته باشن. 894 00:47:04,916 --> 00:47:07,208 ‫یادتونـه داشتم درباره‌ی ‫عمر سیاره‌مون حرف می‌زدم؟ 895 00:47:07,291 --> 00:47:10,291 ‫این خطی که اینجا کشیدم، بچه‌ها... 896 00:47:10,375 --> 00:47:13,666 ‫این نمادی از عمر سیاره‌ست. 897 00:47:13,750 --> 00:47:19,666 ‫همین‌طور می‌آد... می‌آد... ‫می‌رسیم به شهر. 898 00:47:19,750 --> 00:47:22,875 ‫گاهی پیش می‌آد که وارد ‫یه موقعیت هیجانی و حساس می‌شیم 899 00:47:22,958 --> 00:47:25,291 ‫چون مثلاً بچه‌ها با هم دعواشون شده... 900 00:47:25,375 --> 00:47:27,125 ‫از بالاسری‌ها عصبانی‌ان... 901 00:47:27,208 --> 00:47:28,166 ‫از کارکنان... 902 00:47:28,250 --> 00:47:29,291 ‫یا از مامان‌باباشون. 903 00:47:29,375 --> 00:47:31,958 ‫- بشر یعنی همین. فهمیدین؟ ‫- پشم‌هایم! 904 00:47:32,041 --> 00:47:33,541 ‫منظورم اینـه که... 905 00:47:33,625 --> 00:47:35,958 ‫مردم به دلایل مختلف رهاشون کردن. 906 00:47:36,041 --> 00:47:39,250 ‫این یعنی کارکنان من ‫داوطلبانه اینجا اومدن. 907 00:47:39,333 --> 00:47:41,416 ‫متوجهـین؟ ‫منظورم اینـه که... 908 00:47:42,000 --> 00:47:44,166 ‫و به نظرم این خیلی مهمـه. 909 00:47:44,250 --> 00:47:46,500 ‫- به نظرتون این سنگ‌ها چند سال‌شونـه؟ ‫- نمی‌دانم! 910 00:47:47,666 --> 00:47:51,375 ‫این‌ها گچـه، جِیمی. ‫چندتا گچ معمولی. 911 00:47:51,458 --> 00:47:52,541 ‫- کسی نمی‌دونه؟ ‫- پنجاه‌میلیون سال! 912 00:47:52,625 --> 00:47:53,833 ‫- نه‌خیر. ‫- آفرین، بِنی. 913 00:47:53,916 --> 00:47:55,125 ‫- چیـه؟ ‫- و... 914 00:47:56,833 --> 00:47:58,125 ‫عع... 915 00:47:58,208 --> 00:48:01,625 ‫می‌تونین... ‫کسی می‌دونه گچ از چی ساخته شده؟ 916 00:48:02,666 --> 00:48:04,420 ‫- کسی نبود؟ ‫- چقدر کُس می‌گی. 917 00:48:04,500 --> 00:48:06,000 ‫- خفه شو، داداش. ‫- خفه شو. 918 00:48:06,083 --> 00:48:08,625 ‫میلیاردها ذره‌ی... 919 00:48:08,708 --> 00:48:11,833 ‫- چی گفتی، شای؟ ‫- میلیاردها ذره‌ی... 920 00:48:11,916 --> 00:48:14,375 ‫- آفرین. بگو. ‫- نه، نمی‌دونم. 921 00:48:14,458 --> 00:48:15,475 ‫نه، درست گفتی. 922 00:48:15,500 --> 00:48:16,833 ‫نه، نمی‌دونم. 923 00:48:16,916 --> 00:48:17,958 ‫درست گفتی‌ها. 924 00:48:23,625 --> 00:48:27,416 ‫میلیاردهامیلیارد ذرات فسیلی ‫که روی هم جمع شدن. 925 00:48:27,500 --> 00:48:30,250 ‫مثل صدف‌های دریایی... 926 00:48:30,333 --> 00:48:32,916 ‫اگه معلم‌هات توی سه کلمه ‫تو رو توصیف می‌کردن 927 00:48:33,000 --> 00:48:34,708 ‫به نظرت چی می‌گفتن؟ 928 00:48:35,875 --> 00:48:39,083 ‫منظور من هم همینـه. ‫ممکنـه هرروز نظرشون فرق کنه. 929 00:48:39,166 --> 00:48:45,208 ‫بعضی‌روزها می‌گن ‫«پُرحرف»، «باهوش» و «آروم». 930 00:48:45,291 --> 00:48:48,500 ‫و روز بعدش می‌گن... 931 00:48:50,083 --> 00:48:54,333 ‫«بَدبخت»، «دردسرساز» و «عصبی». 932 00:48:55,375 --> 00:48:58,166 ‫اگه ناراحت نمی‌شی، باید بگم 933 00:48:58,250 --> 00:48:59,791 ‫به نظرم تو هوش هیجانی بالایی داری. 934 00:49:00,541 --> 00:49:05,000 ‫آره، انگار به آسمون شب نگاه می‌کنی ‫و می‌خوای تصویرش همیشه یادت بمونه. 935 00:49:05,083 --> 00:49:08,000 ‫- حالا گریه نکن، اِستیو. ‫- چی؟ 936 00:49:08,083 --> 00:49:10,833 ‫شما هم دیدین. ‫وضعیت عجیبیـه، نه؟ 937 00:49:11,791 --> 00:49:13,708 ‫ولی به نظر ما داره جواب می‌ده. 938 00:49:13,791 --> 00:49:16,041 ‫می‌شه این بچه‌ها رو تا ابد ‫انداخت توی سلول زندان 939 00:49:17,125 --> 00:49:19,166 ‫ولی ما داریم کار متفاوتی می‌کنیم. 940 00:49:19,250 --> 00:49:20,750 ‫یه روش متفاوت. 941 00:49:26,958 --> 00:49:29,750 ‫- گم شو! ‫- بیا دنیالم، اُسگل! 942 00:49:41,693 --> 00:49:46,317 ‫تـ.ر.جـ.ـمـ.ـه و ز.یـ.ر.نـ.ویـ.ـس از ‫پـ.و.ر.یـ.ـا هـ.ـز.یـ.ـمـ.ـتـ.ـی 943 00:49:41,698 --> 00:49:46,337 ‫{\an8}ا.ر.ا.ئـ.ـه از سـ.ـا.یـ.ـتِ سـ.ـی نـ.ـمـ.ـا 944 00:49:51,166 --> 00:49:52,666 ‫آتیش‌سوزی! 945 00:49:52,750 --> 00:49:55,416 ‫اِستیو! 946 00:49:55,500 --> 00:49:56,500 ‫آتیش‌سوزی! 947 00:50:19,041 --> 00:50:20,458 ‫کی فعالش کرد؟ 948 00:50:21,541 --> 00:50:22,708 ‫یکی فعالش کرده. 949 00:50:46,166 --> 00:50:49,541 ‫همکارهات رو با سه کلمه توصیف کن. 950 00:50:51,250 --> 00:50:54,041 ‫خوشم اومد. ‫ضبط که نمی‌شه؟ 951 00:50:54,125 --> 00:50:57,916 ‫بله. بله. فقط محض سرگرمی ‫و جنبه‌ی روان‌درمانی. 952 00:50:58,000 --> 00:50:59,000 ‫آها. 953 00:50:59,625 --> 00:51:01,541 ‫آِستیو... 954 00:51:02,458 --> 00:51:04,833 ‫اِستیو خیلی... 955 00:51:06,541 --> 00:51:07,875 ‫مرتبـه. 956 00:51:15,125 --> 00:51:17,250 ‫خیلی آدم خوبیـه. 957 00:51:19,250 --> 00:51:20,708 ‫اصالت داره. 958 00:51:24,875 --> 00:51:26,875 ‫آره. رئیس‌مونـه. 959 00:51:42,233 --> 00:51:43,275 ‫می‌فهمم. 960 00:51:44,542 --> 00:51:45,501 ‫خب؟ 961 00:51:46,875 --> 00:51:48,916 ‫از کلاس درس متنفرم. 962 00:51:49,000 --> 00:51:50,791 ‫تازگی همه‌ش استرس دارم. 963 00:51:50,875 --> 00:51:54,208 ‫حتی نمی‌تونم بیلیارد بازی کنم ‫و زندگی‌م نابود شده! 964 00:51:54,291 --> 00:51:55,625 ‫دلم واسه مواد و کُس تنگ شده. 965 00:51:55,708 --> 00:51:58,041 ‫- کاش توی این مدرسه نبودم. ‫- کافیـه. ممنون. 966 00:52:02,583 --> 00:52:03,619 ‫راستی. 967 00:52:04,875 --> 00:52:08,125 ‫بذار یه‌چیزی بهت بگم که حال کنی. 968 00:52:10,041 --> 00:52:12,125 ‫یه‌کم پیش با خرگوش‌مون حرف می‌زدم. 969 00:52:12,208 --> 00:52:14,208 ‫- شای؟ ‫- آره. 970 00:52:16,791 --> 00:52:21,000 ‫و می‌گفت چقدر مامان‌هامون ‫بهمون گیر می‌دادن. 971 00:52:21,811 --> 00:52:22,875 ‫می‌دونی؟ 972 00:52:24,000 --> 00:52:25,333 ‫همه‌ش غر می‌زدن. 973 00:52:26,500 --> 00:52:29,000 ‫«این کار رو بکن، اون کار رو نکن». 974 00:52:29,541 --> 00:52:31,458 ‫«اینجا برو، اونجا نرو». 975 00:52:32,541 --> 00:52:34,208 ‫«تو این خونواده رو نابود کردی». 976 00:52:41,000 --> 00:52:44,083 ‫بهم گفت ‫«دل‌تنگ اون روزهائـم، داداش». 977 00:52:48,875 --> 00:52:50,375 ‫من هم بهش گفتم... 978 00:52:52,645 --> 00:52:55,875 ‫«من هم دل‌تنگ مادرم هستم». 979 00:53:00,875 --> 00:53:03,416 ‫مامانم... 980 00:53:09,125 --> 00:53:10,666 ‫زندگی‌ش رو نابود کردم، مگه نه؟ 981 00:53:13,750 --> 00:53:16,500 ‫ولی تو حالش رو ببر، جِنی. 982 00:53:17,166 --> 00:53:18,250 ‫این هم سوژه‌ی جدید. 983 00:53:20,708 --> 00:53:23,458 ‫آخ جِنی... جِنی... 984 00:53:23,693 --> 00:53:27,235 ‫حالا کاغذ رو دور سوژه بپیچ ‫و دودش کن و عشق کن. 985 00:53:31,250 --> 00:53:35,291 ‫دقیقاً همون‌طوریـه که به تارون گفتم. 986 00:53:35,375 --> 00:53:36,833 ‫اگه یه مدرسه‌ی معمولی بود... 987 00:53:36,916 --> 00:53:38,791 ‫سریع دستگیرش می‌کردن. 988 00:53:38,875 --> 00:53:41,541 ‫آره، دارم سعی می‌کنم ‫همین رو بهتون بفهمونم. 989 00:53:43,083 --> 00:53:44,875 ‫ولی از نقطه‌نظر شولا، ما... 990 00:53:44,958 --> 00:53:46,958 ‫منظورم از «ما» شمایـین... 991 00:53:47,041 --> 00:53:51,291 ‫مدرسه نسبت به موارد زیادی ‫بی‌دقتی کرده و... 992 00:53:51,375 --> 00:53:53,125 ‫ببخشین، جِنی. 993 00:53:53,666 --> 00:53:56,375 ‫فیلم‌بردارها اینجا قایم شدن؟ 994 00:53:56,458 --> 00:53:57,916 ‫فکر کنم کارشون تموم شد. 995 00:53:58,000 --> 00:54:00,625 ‫- لامصب‌ها همه‌جا بودن. ‫- امیدوارم تموم شده باشه. 996 00:54:00,708 --> 00:54:03,166 ‫سلام، اِستیو. ‫امروز عجب روزی داشتین. 997 00:54:03,250 --> 00:54:04,375 ‫نگم برات. 998 00:54:04,458 --> 00:54:07,541 ‫شای به یه سِر توهین کرد 999 00:54:07,625 --> 00:54:09,958 ‫ولی شانسی تونست قسر در بره. 1000 00:54:10,041 --> 00:54:11,708 ‫طرف سِر بود یا لُرد؟ 1001 00:54:11,791 --> 00:54:14,041 ‫- آره، آماندا بهم گفت. ‫- وای اون مرتیکه. 1002 00:54:14,125 --> 00:54:17,250 ‫تا حالا اون‌قدر ‫از یه آدم متنفر نبودم. 1003 00:54:17,333 --> 00:54:19,000 ‫و چه به‌موقع گفت. 1004 00:54:19,083 --> 00:54:22,666 ‫بیچاره شای. با اون وضعیت روانش... ‫یه‌هو یه جوک معرکه انداخت وسط. 1005 00:54:22,750 --> 00:54:24,666 ‫آره۷ می‌خوام درباره‌ی همون حرف بزنم. 1006 00:54:25,666 --> 00:54:27,625 ‫یا، اِستیو، ترجیح می‌دی که... 1007 00:54:28,916 --> 00:54:30,041 ‫نه، بگو. بگو. 1008 00:54:31,875 --> 00:54:34,916 ‫باشه. ‫چیزه... 1009 00:54:35,791 --> 00:54:39,708 ‫امروز بعدازظهر یه جلسه‌ی ‫افتضاح باهاش داشتم. 1010 00:54:39,791 --> 00:54:44,541 ‫به یه صندلی حمله کرد، ‫ولی فکر کنم باید برم عقب‌تر... 1011 00:54:44,625 --> 00:54:48,333 ‫به پنجشنبه‌ی هفته‌ی پیش ‫یا دو هفته پیش... 1012 00:54:48,416 --> 00:54:53,458 ‫متوجه شدم که توانایی ‫درکش پایین اومده... 1013 00:54:53,541 --> 00:54:56,750 ‫به کارهای هفتگی‌مون توجه نمی‌کنه. 1014 00:54:56,833 --> 00:54:59,958 ‫دیگه حتی خاطره نمی‌نویسه. 1015 00:55:00,041 --> 00:55:03,666 ‫جملات صبحگاهی‌ش رو نمی‌گه. ‫تمرین تنفس نمی‌کنه. 1016 00:55:03,750 --> 00:55:06,125 ‫می‌گه همه‌ش بی‌هدفـه. 1017 00:55:06,208 --> 00:55:09,833 ‫قبلاً همیشه ‫از کابوس‌های شبانه‌ش می‌گفت 1018 00:55:09,916 --> 00:55:11,083 ‫و از... 1019 00:55:12,083 --> 00:55:13,583 ‫احساس خستگی‌ش. 1020 00:55:13,666 --> 00:55:15,083 ‫ولی توی یه ماه اخیر... 1021 00:55:15,166 --> 00:55:18,083 ‫آره، انگار دیگه کشیده بیرون. 1022 00:55:18,166 --> 00:55:19,833 ‫آره، اِستیو. واقعاً همینـه. 1023 00:55:19,916 --> 00:55:21,458 ‫- و من نگرانـم. ‫- آره خب. 1024 00:55:21,541 --> 00:55:24,166 ‫ولی فکر کنم اوضاعش ‫توی گروه موسیقی خوبـه. 1025 00:55:24,250 --> 00:55:27,250 ‫- منظورم گروه جاززن‌هاست. ‫- ظاهراً همین‌طوره. 1026 00:55:27,333 --> 00:55:28,833 ‫اوه اوه. 1027 00:55:28,916 --> 00:55:31,125 ‫چه بارون شدیدی. 1028 00:55:31,208 --> 00:55:34,750 ‫آره، تازگی همه‌چی رو جدی می‌گیره... 1029 00:55:34,833 --> 00:55:37,583 ‫رابطه‌ش هم با بِنی خوبـه... ‫هم با کال خوبـه... 1030 00:55:37,666 --> 00:55:40,500 ‫فقط تازگی خیلی ساکت شده. 1031 00:55:40,583 --> 00:55:42,500 ‫آره... ‫شای... 1032 00:55:43,375 --> 00:55:44,416 ‫چیزه... 1033 00:55:44,500 --> 00:55:47,875 ‫ازش خواستم مامان‌باش ‫بیان جلسه بذاریم... 1034 00:55:47,958 --> 00:55:49,750 ‫و واکنش بَدی به حرفم نشون داد. 1035 00:55:49,833 --> 00:55:53,250 ‫ولی تازگی خیلی ساکت بوده... ‫به‌جز موقعی که پول رو با خاک یکی کرد. 1036 00:55:53,333 --> 00:55:54,500 ‫وای، آره. 1037 00:55:54,583 --> 00:55:57,708 ‫ببین، می‌دونم به ‫مخفی‌کاری‌هاشون اهمیت نمی‌دی. 1038 00:55:57,791 --> 00:55:59,083 ‫منظورم مصرف ماریجواناست. 1039 00:55:59,166 --> 00:56:01,625 ‫دیگه اهمیت که می‌دیم. 1040 00:56:01,708 --> 00:56:04,708 ‫- اکثرشون گروهی مصرف می‌کنن. ‫- نمی‌تونیم همه‌چی رو کنترل کنیم! 1041 00:56:04,791 --> 00:56:07,125 ‫ولی شای ترجیح می‌ده ‫تنهایی سیگار بِکشه. 1042 00:56:07,208 --> 00:56:10,041 ‫داستان سیگار رو قبول دارم. ‫من و اووِن باید بیشتر روش کار کنیم. 1043 00:56:10,125 --> 00:56:14,958 ‫ولی این مشکل همیشه باهامون بوده. 1044 00:56:18,250 --> 00:56:20,958 ‫آره، اووِن بچه‌ی خوبیـه. 1045 00:56:21,041 --> 00:56:23,625 ‫خیلی دلم براش می‌سوزه. 1046 00:56:23,708 --> 00:56:26,875 ‫واقعاً دوست داره اصلاح بشه. 1047 00:56:26,958 --> 00:56:29,041 ‫دستت خورد، اووِن! 1048 00:56:29,625 --> 00:56:30,583 ‫ببینین... 1049 00:56:32,083 --> 00:56:35,208 ‫باور کنین قصدم ‫قضاوت شخصی نیست، ولی... 1050 00:56:36,166 --> 00:56:38,875 ‫تا حالا توی اِستنتون وود همچین ‫احساسی بهم دست نداده بود. 1051 00:56:40,458 --> 00:56:44,376 ‫دو هفته پیش ازت خواستم ‫درباره‌ی شای حرف بزنیم 1052 00:56:44,833 --> 00:56:47,666 ‫و این هفته هم دو بار ازت خواستم. 1053 00:56:52,041 --> 00:56:55,250 ‫این اصلی‌ترین وظیفه‌ی توئـه. 1054 00:56:55,333 --> 00:56:57,000 ‫جِنی، این‌روزها اوضاع سخت شده. 1055 00:56:57,083 --> 00:57:01,000 ‫می‌دونین که خودم دوست دارم اینجا باشم ‫و برای کاری که می‌کنین، احترام قائلـم 1056 00:57:01,083 --> 00:57:03,041 ‫ولی اِستیو، نمی‌تونی ‫همه‌چی رو کنترل کنی. 1057 00:57:03,125 --> 00:57:05,291 ‫مخصوصاً با شخصیتی مثل شای... 1058 00:57:05,375 --> 00:57:08,250 ‫پس برامون چندتا ‫نیروی کار پیدا کن، جِنی. 1059 00:57:08,333 --> 00:57:11,291 ‫قصد توهین ندارم، اِستیو... 1060 00:57:14,375 --> 00:57:16,000 ‫ولی شاید تو هم تا یه حدی می‌تونی... 1061 00:57:16,083 --> 00:57:18,250 ‫همین‌جا حرفت رو قطع می‌کنم ‫که دل‌خوری پیش نیاد. 1062 00:57:20,083 --> 00:57:21,708 ‫درهرصورت کار ما تمومـه. 1063 00:57:22,291 --> 00:57:24,916 ‫چی تمومـه، آماندا؟ 1064 00:57:25,000 --> 00:57:26,875 ‫دارن مدرسه رو تعطیل می‌کنن. 1065 00:57:41,583 --> 00:57:43,916 ‫اتفاقاً دوست دارم اینجا ‫توی اِستنتون وود باشم 1066 00:57:44,000 --> 00:57:46,166 ‫ولی بعضی‌وقت‌ها می‌خوام ‫برگردم به چهارسالگی 1067 00:57:48,250 --> 00:57:50,041 ‫و دوباره شروع کنم تا دیگه گند نزنم. 1068 00:57:51,541 --> 00:57:53,875 ‫یه دور دیگه زندگی رو طی کنم، ‫ولی نه فقط توی ذهنم. 1069 00:57:55,333 --> 00:57:56,833 ‫نرینم به همه‌چی... 1070 00:57:56,916 --> 00:57:59,708 ‫و احساس نکنم همه‌ی ‫گُه‌کاری‌ها تقصیر منـه. 1071 00:58:00,750 --> 00:58:02,625 ‫انگار همه‌ی کارها رو من کردم. 1072 00:58:09,583 --> 00:58:10,750 ‫تو چی، اِستیو؟ 1073 00:58:10,833 --> 00:58:13,416 ‫بیا درباره‌ی تو حرف بزنیم. ‫چرا این‌قدر اهمیت می‌دی؟ 1074 00:58:13,500 --> 00:58:15,125 ‫- شای. ‫- داستانت چیـه؟ 1075 00:58:15,208 --> 00:58:17,458 ‫معتاد الکلی چیزی بودی؟ 1076 00:58:19,958 --> 00:58:22,583 ‫نه زنگ می‌زنیم و نه می‌آیم ملاقات. 1077 00:58:23,291 --> 00:58:25,666 ‫نمی‌تونی قطع‌رابطه کنی. ‫من پسرتـم. 1078 00:58:25,750 --> 00:58:27,500 ‫ساکت شو و گوش کن. 1079 00:58:41,166 --> 00:58:42,958 ‫این‌ها تقصیر توئـه، اِستیو. 1080 00:58:44,041 --> 00:58:45,333 ‫تقصیر توئـه. 1081 00:59:10,583 --> 00:59:14,625 ‫می‌رم به کارهام برسم. ‫می‌بینمت، جِنی. 1082 00:59:38,000 --> 00:59:39,041 ‫اِستیو. 1083 00:59:46,000 --> 00:59:47,083 ‫متأسفـم. 1084 01:00:01,791 --> 01:00:03,000 ‫عیب نداره. 1085 01:00:07,750 --> 01:00:09,166 ‫- حالت خوبـه؟ ‫- آره. 1086 01:00:10,208 --> 01:00:12,291 ‫آره. مشکلی نیست. 1087 01:00:14,375 --> 01:00:15,666 ‫- فعلاً. ‫- قربونت. 1088 01:01:04,291 --> 01:01:06,458 ‫گم شین! 1089 01:01:06,541 --> 01:01:08,216 ‫گم شین! 1090 01:01:11,006 --> 01:01:13,964 ‫همه‌چی ردیفـه، شولا؟ 1091 01:01:14,125 --> 01:01:16,958 ‫آره. مشکلی نیست. 1092 01:01:17,041 --> 01:01:20,833 ‫خب. آماندا، بی‌زحمت امضاش کن. 1093 01:01:20,916 --> 01:01:23,500 ‫باشه. 1094 01:01:27,666 --> 01:01:30,250 ‫توی فوتبال مشکلی پیش نیومد؟ 1095 01:01:30,333 --> 01:01:31,208 ‫نه. 1096 01:01:32,416 --> 01:01:35,166 ‫آره، فکر کنم تاحدی ‫تونستم تربیت‌شون کنم. 1097 01:01:36,083 --> 01:01:37,416 ‫شاید هم اشتباه می‌کنم. 1098 01:01:37,500 --> 01:01:41,625 ‫ولی رفتار همه خیلی خوب بود ‫و تارون هم هیچی بهم نگفته. 1099 01:01:41,708 --> 01:01:45,291 ‫من برم بهشون سر بزنم ‫و یه سیگاری بِکشم. 1100 01:01:45,375 --> 01:01:46,500 ‫خیلی خوب. 1101 01:01:47,708 --> 01:01:48,938 ‫آره. 1102 01:01:49,875 --> 01:01:51,750 ‫شاعر می‌گه... 1103 01:01:51,833 --> 01:01:55,416 ‫«تا لب بر چهره داری، سیگار دود کن». 1104 01:01:56,333 --> 01:01:57,541 ‫عع، شولا. 1105 01:01:57,566 --> 01:02:00,649 ‫می‌خوای با هم ‫اون صحبت رو داشته باشیم؟ 1106 01:02:01,915 --> 01:02:02,916 ‫الان؟ 1107 01:02:03,000 --> 01:02:04,666 ‫اگه مشکلی نداری، آره. 1108 01:02:06,541 --> 01:02:07,375 ‫حتماً. 1109 01:02:07,458 --> 01:02:09,666 ‫آره۷ بیا اینجا. 1110 01:02:16,000 --> 01:02:17,708 ‫چه روزی بود امروز. 1111 01:02:19,166 --> 01:02:24,083 ‫آره، تا قبل‌از جنگ توی آشپزخونه 1112 01:02:24,166 --> 01:02:27,500 ‫همه‌چی داشت خوب پیش می‌رفت. 1113 01:02:30,916 --> 01:02:33,750 ‫خب... اولین موضوع. 1114 01:02:33,833 --> 01:02:38,625 ‫این نوارهایی که ضبط می‌کنم... ‫می‌دونم احمقانه‌ست 1115 01:02:38,708 --> 01:02:42,541 ‫ولی وقت نکردم گزارش بنویسم ‫و می‌خوام نظرت رو بدونم. 1116 01:02:44,083 --> 01:02:45,666 ‫عالی‌ان، اِستیو. 1117 01:02:45,750 --> 01:02:47,291 ‫- واقعاً؟ ‫- آره. 1118 01:02:47,375 --> 01:02:51,375 ‫شولا می‌گه واقعاً ‫نوارها رو دوست داره. 1119 01:02:53,458 --> 01:02:56,666 ‫شولا می‌گه واقعاً ‫نوارها رو دوست داره. 1120 01:02:58,166 --> 01:03:02,083 ‫زمان‌بندی شیفت‌ها چطوره؟ ‫راضی‌ای؟ 1121 01:03:02,166 --> 01:03:05,916 ‫آره، شیفت جدید رو دوست دارم. ‫ممنون. 1122 01:03:09,875 --> 01:03:11,208 ‫می‌دونم... 1123 01:03:13,375 --> 01:03:16,250 ‫می‌دونم از نظر آماندا، من... 1124 01:03:17,458 --> 01:03:19,791 ‫آماده نیستم... 1125 01:03:19,875 --> 01:03:21,416 ‫یعنی چی آماده نیستی؟ 1126 01:03:22,791 --> 01:03:26,291 ‫برای اینجا و این موقعیت. 1127 01:03:26,375 --> 01:03:29,125 ‫نه، این چه حرفیـه. ‫اشتباه می‌کنی. 1128 01:03:30,375 --> 01:03:32,541 ‫آخه خودش به زبون آورد. 1129 01:03:32,625 --> 01:03:33,916 ‫نه، آماندا... 1130 01:03:34,000 --> 01:03:37,083 ‫آماندا وقتی استرس داره، ‫چرت‌وپرت می‌پرونه... 1131 01:03:37,166 --> 01:03:39,250 ‫هیچ‌کدوم‌مون آماده نیستیم... 1132 01:03:39,333 --> 01:03:43,083 ‫هیچ‌کدوم نه حقوق کافی داریم ‫و نه بلدیـم و نه آموزش دیدیم. 1133 01:03:43,166 --> 01:03:45,625 ‫هیچ‌کدوم. ‫پس... 1134 01:03:45,708 --> 01:03:48,125 ‫این دلیل نمی‌شه که... 1135 01:03:50,291 --> 01:03:52,333 ‫- یه‌شبه رَه صدساله نمی‌شه رفت. ‫- آره. 1136 01:03:52,416 --> 01:03:53,750 ‫اوضاع همیشه تخمیـه. 1137 01:03:58,875 --> 01:04:00,375 ‫آخه چیزه... 1138 01:04:01,291 --> 01:04:04,333 ‫واقعاً دوست دارم ‫اینجا کار کنم، اِستیو... 1139 01:04:04,875 --> 01:04:07,291 ‫این کار رو بلدم. 1140 01:04:07,375 --> 01:04:08,708 ‫خیلی هم بلدی، شولا. 1141 01:04:08,791 --> 01:04:12,625 ‫اون ماجرای تارون هم ‫توی زمان بَدی اتفاق افتاد. 1142 01:04:12,708 --> 01:04:16,166 ‫احساس می‌کنم اگه ‫یه سال پیش اینجا بودم... 1143 01:04:16,250 --> 01:04:17,750 ‫یه‌جور دیگه رفتار می‌کردم... 1144 01:04:17,833 --> 01:04:19,291 ‫ببین، اگه... 1145 01:04:19,375 --> 01:04:22,166 ‫احساس می‌کنم من ‫نتونستم زود اقدام کنم. 1146 01:04:22,250 --> 01:04:26,708 ‫واگه احساس کردی توی اون قضیه ‫تنهایـی یا حامی نداشتی 1147 01:04:26,791 --> 01:04:29,833 ‫واقعاً ازت عذر می‌خوام. 1148 01:04:31,083 --> 01:04:33,875 ‫داری اشکم رو درمی‌آری، اِستیو. 1149 01:04:36,458 --> 01:04:39,947 ‫نگران نباش. ‫آدم همیشه درحال یادگیریـه. 1150 01:04:40,333 --> 01:04:44,041 ‫ما خیلی خوش‌بختیـم که تو رو داریم. ‫جدی می‌گم. 1151 01:04:44,125 --> 01:04:44,958 ‫لطف داری. 1152 01:04:48,708 --> 01:04:49,841 ‫عع... 1153 01:04:50,244 --> 01:04:53,578 ‫یه چیز دیگه هم می‌خواستم بگم... 1154 01:04:53,833 --> 01:04:55,916 ‫شاید هم هنوز نشنیدی... 1155 01:04:57,625 --> 01:04:59,166 ‫قضیه‌ی تعطیلی...؟ 1156 01:05:00,000 --> 01:05:01,125 ‫توی دسامبر؟ 1157 01:05:01,208 --> 01:05:02,083 ‫آره. 1158 01:05:02,166 --> 01:05:05,166 ‫خب... این یعنی چی؟ 1159 01:05:05,250 --> 01:05:09,791 ‫- الان باید دنبال شغل جدید باشیم یا...؟ ‫- نمی‌دونم، شائولا. 1160 01:05:14,083 --> 01:05:15,125 ‫نمی‌دونم... 1161 01:05:17,833 --> 01:05:19,250 ‫حقیقتاً نمی‌دونم... 1162 01:05:26,916 --> 01:05:28,208 ‫عع... 1163 01:05:29,458 --> 01:05:32,000 ‫حداقل... 1164 01:05:33,708 --> 01:05:35,458 ‫تونستیم یه نماینده رو ببینیم. 1165 01:05:36,583 --> 01:05:38,791 ‫- یه نماینده‌ی واقعی. ‫- آره. 1166 01:05:38,875 --> 01:05:41,865 ‫افتخار بزرگی بود. 1167 01:05:42,291 --> 01:05:43,833 ‫یه نماینده‌ی واقعی. 1168 01:05:51,291 --> 01:05:54,416 ‫چیز دیگه هم هست که... 1169 01:05:55,458 --> 01:05:57,583 ‫- نه... ‫- خیلی خوب. پس... 1170 01:05:58,375 --> 01:05:59,833 ‫- حلـه. ‫- پس... 1171 01:05:59,916 --> 01:06:02,000 ‫من برم. فردا صبح می‌بینمت. 1172 01:06:02,083 --> 01:06:03,166 ‫آره. می‌بینمت. 1173 01:06:03,250 --> 01:06:04,166 ‫امشب می‌مونی؟ 1174 01:06:04,250 --> 01:06:06,541 ‫آره، من و آماندا و اووِن می‌مونیم. 1175 01:06:06,625 --> 01:06:09,500 ‫- پس یه‌کم استراحت کن. می‌بینمت. ‫- حلـه. خدافظ. 1176 01:06:17,583 --> 01:06:22,000 ‫خب، به مامان و بابای ‫ناتنی شای زنگ بزن 1177 01:06:22,083 --> 01:06:25,708 ‫و حتماً همه‌چی رو بهشون بگو. 1178 01:06:25,791 --> 01:06:29,625 ‫از رفتارش گرفته تا نگرانی‌هامون. 1179 01:06:29,708 --> 01:06:30,750 ‫عع... 1180 01:06:31,375 --> 01:06:36,291 ‫یه گزارش کامل ازطرف جِنی ‫و یه گزارش عذرخواهی از خودم... 1181 01:06:37,375 --> 01:06:39,916 ‫با پزشک حرف بزن ‫که داروها رو عوض کنه. 1182 01:06:40,708 --> 01:06:45,500 ‫سعی کن اتاق‌ها رو هم مرتب کنی با... 1183 01:06:45,583 --> 01:06:48,000 ‫مثل آدم پیش برو، اِستیون. 1184 01:06:51,166 --> 01:06:53,208 ‫ناسلامتی مدیر تخمیِ 1185 01:06:53,291 --> 01:06:56,250 ‫این گُه‌دونی هستی. 1186 01:06:56,679 --> 01:06:57,666 ‫مرتیکه‌ی... 1187 01:07:00,041 --> 01:07:02,125 ‫دارن مدرسه‌ت رو می‌بندن، اِستیون. 1188 01:07:04,333 --> 01:07:06,125 ‫اِستیون... 1189 01:07:07,250 --> 01:07:10,708 ‫ناسلامتی مدیر تخمیِ این گُه‌دونی هستی. 1190 01:07:12,208 --> 01:07:14,333 ‫دارن مدرسه‌ت رو می‌بندن، اِستیون. 1191 01:07:16,791 --> 01:07:18,458 ‫دارن مدرسه‌ت رو می‌بندن، اِستیون. 1192 01:07:20,375 --> 01:07:21,291 ‫اِستیون... 1193 01:08:11,083 --> 01:08:12,458 ‫داری کار می‌کنی؟ 1194 01:08:12,541 --> 01:08:14,416 ‫هَه. 1195 01:08:16,583 --> 01:08:18,625 ‫- داری مشروب می‌خوری؟ ‫- آره. 1196 01:08:18,708 --> 01:08:20,375 ‫- داری مشروب می‌خوری؟ ‫- آره. 1197 01:08:20,458 --> 01:08:22,250 ‫یه لیوان شراب می‌خورم. 1198 01:08:23,000 --> 01:08:25,583 ‫چیز خاصی نیست. ‫اونجا زیاده. 1199 01:08:25,666 --> 01:08:28,416 ‫قرمز کریسمسیـه. ‫تو هم بخور، آماندا. 1200 01:08:35,000 --> 01:08:36,750 ‫- چیزی مصرف کردی؟ ‫- نه! 1201 01:08:36,833 --> 01:08:40,041 ‫- آره جون خودت! ‫- بیخیال، آماندا. 1202 01:08:41,041 --> 01:08:43,583 ‫یه لیوان شرابـه دیگه. 1203 01:08:44,375 --> 01:08:47,416 ‫فقط یه لیوان شرابـه. ‫تو هم بخور. 1204 01:08:54,916 --> 01:08:57,083 ‫می‌دونی که این قضیه تقصیر تو نیست. 1205 01:09:01,291 --> 01:09:02,875 ‫- همم. ‫- اِستیو. 1206 01:09:05,583 --> 01:09:06,666 ‫ولی هست. 1207 01:09:06,750 --> 01:09:07,916 ‫نه، نیست. 1208 01:09:08,000 --> 01:09:09,958 ‫- هست. ‫- نیست! 1209 01:09:12,000 --> 01:09:15,666 ‫تقصیر تو نیست، اِستیون. 1210 01:09:16,333 --> 01:09:19,416 ‫تعطیلی مدرسه تقصیر تو نیست. 1211 01:09:23,708 --> 01:09:25,083 ‫تصادف ماشین هم... 1212 01:09:26,666 --> 01:09:29,000 ‫- مرگ اون دختر تقصیر تو نیست. ‫- لطفاً بس کن. 1213 01:09:29,083 --> 01:09:30,791 ‫- آخه ببین... ‫- خواهش می‌کنم. 1214 01:09:30,875 --> 01:09:34,000 ‫- چرا درباره‌ش حرف نمی‌زنی؟ ‫- حوصله ندارم، آماندا. 1215 01:09:34,083 --> 01:09:36,916 ‫- یه‌نفر مُرده و اگه فکر می‌کنی بی‌حس شدی... ‫- نمی‌خوام حرف بزنم. 1216 01:09:37,000 --> 01:09:38,916 ‫- به سلامتی تو. ‫- نه‌خیر. 1217 01:09:39,000 --> 01:09:40,708 ‫- بیار بالا... ‫- نه. نه. 1218 01:09:40,791 --> 01:09:42,500 ‫می‌خوام درباره‌ش حرف بزنی. 1219 01:09:42,583 --> 01:09:46,083 ‫می‌خوام بگی که تقصیر تو نیست. 1220 01:09:46,166 --> 01:09:49,250 ‫بهم نگاه کن و قشنگ بگو! 1221 01:09:51,791 --> 01:09:55,291 ‫داری عذاب می‌کِشی، رفیق! ‫داری عذاب می‌کِشی! 1222 01:09:55,375 --> 01:09:57,875 ‫و نمی‌تونی با دارو ‫خودت رو بی‌حس کنی... 1223 01:09:57,958 --> 01:09:59,375 ‫نمی‌تونی جلوش رو بگیری... 1224 01:09:59,458 --> 01:10:02,583 ‫چون اصلاً سعی نمی‌کنی، اِستیو! 1225 01:10:02,666 --> 01:10:05,416 ‫هیچ کاری نمی‌کنی! 1226 01:10:11,166 --> 01:10:14,916 ‫من و اِستیو توقع داشتیم ‫اوضاع اینجا متفاوت پیش بره. 1227 01:10:15,875 --> 01:10:18,375 ‫حداقل ۶۰تا دانش‌آموز داشته باشیم 1228 01:10:18,458 --> 01:10:19,916 ‫و حدوداً همون‌قدر معلم. 1229 01:10:20,000 --> 01:10:23,708 ‫قرار بود اینجا ‫یه مرکز تربیت عالی بشه. 1230 01:10:24,583 --> 01:10:27,875 ‫ولی روزبه‌روز جونِ ‫بیشتری از همه‌مون رفت 1231 01:10:27,958 --> 01:10:30,041 ‫و دیگه نفس‌های آخرمونـه. 1232 01:10:30,208 --> 01:10:33,583 ‫انگار یه فاجعه‌ی تموم‌نشدنیـه. 1233 01:10:33,666 --> 01:10:34,583 ‫و... 1234 01:10:36,250 --> 01:10:39,666 ‫اِستیو عذاب‌وجدان داره که ‫به نظرم نباید داشته باشه. 1235 01:10:39,750 --> 01:10:40,708 ‫عع... 1236 01:10:40,791 --> 01:10:43,583 ‫ولی درکش می‌کنم، چون ‫خودم هم عذاب‌وجدان دارم. 1237 01:10:43,666 --> 01:10:46,541 ‫ولی همینـه که باعث می‌شه ادامه بدیم. 1238 01:10:46,625 --> 01:10:50,000 ‫خوب یا بَد، ما به اینجا وابسته شدیم 1239 01:10:50,083 --> 01:10:52,166 ‫و این باعث می‌شه عذابش بیشتر باشه. 1240 01:14:43,166 --> 01:14:44,583 ‫کُسکش... 1241 01:15:44,500 --> 01:15:47,625 ‫از من بِکش بیرون، اِستیو. 1242 01:15:48,708 --> 01:15:52,250 ‫نمی‌خوام حرف بزنم، داداش. ‫حالم از حرف‌زدن به هم می‌خوره. 1243 01:15:54,916 --> 01:15:56,541 ‫حالم از جِنی به هم می‌خوره. 1244 01:16:00,333 --> 01:16:02,291 ‫تو چی، اِستیو؟ 1245 01:16:04,583 --> 01:16:06,708 ‫چرا اهمیت می‌دی؟ 1246 01:16:41,166 --> 01:16:42,708 ‫وای، نه. 1247 01:16:45,083 --> 01:16:45,958 ‫نه. 1248 01:16:46,875 --> 01:16:47,916 ‫نه! 1249 01:16:48,541 --> 01:16:49,750 ‫نه .نه... 1250 01:16:50,375 --> 01:16:52,750 ‫- آماندا! ‫- چیـه؟ 1251 01:16:52,833 --> 01:16:54,125 ‫- شای نیست. ‫- چی گفتی؟ 1252 01:16:54,208 --> 01:16:55,208 ‫- شای رفته. ‫- چی؟ 1253 01:16:55,291 --> 01:16:56,416 ‫یه نامه گذاشته. 1254 01:16:56,500 --> 01:16:58,000 ‫- چی؟ ‫- پسرها رو بیدار نکن. 1255 01:16:58,083 --> 01:17:00,291 ‫- اینجا نیست. رفته. ‫- حالا چی‌کار... 1256 01:17:00,375 --> 01:17:02,916 ‫- باید بریم پیداش کنیم... ‫- باشه. 1257 01:17:03,458 --> 01:17:06,708 ‫باز چه غلطی کردی؟ ‫چیزی مصرف کردی؟ 1258 01:17:06,791 --> 01:17:09,416 ‫- چی خوردی؟ ‫- فقط چند لیوان شراب خوردم. 1259 01:17:09,500 --> 01:17:12,750 ‫بهم دروغ گفتی. ‫مرتیکه‌ی بی‌اراده‌ی... 1260 01:17:12,833 --> 01:17:15,250 ‫بهم دروغ گفتی. ‫گم شو پیداش کن. 1261 01:17:15,333 --> 01:17:16,439 ‫برو پیداش کن. 1262 01:17:20,291 --> 01:17:21,625 ‫شای! 1263 01:17:25,750 --> 01:17:26,875 ‫شای! 1264 01:17:32,291 --> 01:17:33,375 ‫شای! 1265 01:17:36,333 --> 01:17:37,291 ‫شای؟ 1266 01:17:37,791 --> 01:17:39,375 ‫- شای! ‫- شای. 1267 01:17:40,416 --> 01:17:41,625 ‫شای! 1268 01:17:44,375 --> 01:17:45,541 ‫شای؟ 1269 01:17:51,583 --> 01:17:52,458 ‫شای! 1270 01:17:54,666 --> 01:17:55,875 ‫شای! 1271 01:17:57,041 --> 01:17:58,208 ‫شای. 1272 01:17:58,291 --> 01:17:59,375 ‫شای! 1273 01:18:02,208 --> 01:18:03,208 ‫شای! 1274 01:18:09,791 --> 01:18:11,750 ‫- به پلیس زنگ می‌زنم. ‫- نه! 1275 01:18:11,833 --> 01:18:15,000 ‫برو اتاق زیر شیروونی رو بگرد. ‫من این اطراف رو می‌گردم. 1276 01:18:17,333 --> 01:18:18,166 ‫شای! 1277 01:18:21,000 --> 01:18:21,958 ‫شای! 1278 01:18:28,333 --> 01:18:29,458 ‫شای! 1279 01:18:32,875 --> 01:18:34,125 ‫شای! 1280 01:18:37,875 --> 01:18:38,958 ‫شای! 1281 01:18:42,000 --> 01:18:43,541 ‫شای! 1282 01:19:27,416 --> 01:19:28,875 ‫اگه برمی‌گشتم به گذشته... 1283 01:19:29,791 --> 01:19:31,166 ‫عع... 1284 01:19:32,541 --> 01:19:34,250 ‫می‌رفتم... 1285 01:19:34,333 --> 01:19:39,000 ‫می‌رفتم خونه‌ی مامان‌بزرگم ‫و خوش می‌گذروندم. 1286 01:19:42,375 --> 01:19:43,916 ‫می‌رفتم یه گوشه... 1287 01:19:45,541 --> 01:19:47,416 ‫می‌نشستم. 1288 01:19:51,208 --> 01:19:54,000 ‫و به حرف‌زدن مامان‌بزرگم 1289 01:19:55,291 --> 01:19:56,458 ‫گوش می‌دادم. 1290 01:19:56,958 --> 01:19:59,666 ‫با بوی خونه‌ش عشق می‌کردم. 1291 01:20:02,708 --> 01:20:05,041 ‫بیسکوییت‌های نرم ‫و خوش‌مزه‌ش رو می‌خوردم. 1292 01:20:05,125 --> 01:20:06,083 ‫همین... 1293 01:20:18,833 --> 01:20:21,221 ‫همه‌چی رو جمع می‌کردم... 1294 01:20:23,166 --> 01:20:26,583 ‫یه ون بزرگ می‌گرفتم ‫و می‌زدم به دل جاده. 1295 01:20:26,666 --> 01:20:29,000 ‫یه کلاس جغرافیای ‫بین‌جاده‌ای برگزار می‌کردم. 1296 01:20:29,958 --> 01:20:32,083 ‫می‌رفتم به‌سمت ابدیت. 1297 01:21:07,569 --> 01:21:09,069 ‫بابا! بابایی! 1298 01:21:09,125 --> 01:21:10,583 ‫- سلام! سلام! ‫- بابایی! 1299 01:21:10,666 --> 01:21:11,583 ‫- بابا! ‫- بابایی! 1300 01:21:11,666 --> 01:21:13,291 ‫حال و احوال؟ چطوریـن؟ 1301 01:21:13,375 --> 01:21:14,541 ‫بابایی. 1302 01:21:14,625 --> 01:21:15,833 ‫- بابا. ‫- بله. 1303 01:21:15,916 --> 01:21:17,083 ‫- بابا! ‫- چقدر گِلی شدی. 1304 01:21:17,166 --> 01:21:19,041 ‫- آره، خیلی گِلی شدم. ‫- چرا گِلی شدی؟ 1305 01:21:19,125 --> 01:21:20,458 ‫حالم بَد شد. 1306 01:21:20,541 --> 01:21:21,416 ‫ایش. 1307 01:21:22,166 --> 01:21:23,625 ‫- بریم، دخترها. ‫- مرسی، مامان. 1308 01:21:23,708 --> 01:21:24,833 ‫امروز کلوچه داریم! 1309 01:21:24,916 --> 01:21:27,083 ‫- وای، بابایی رو ببین. ‫- کلوچه داریم، بابا. 1310 01:21:27,166 --> 01:21:29,583 ‫- صبح به‌خیر. ‫- آتیش‌سوزی شده؟ کسی به قتل رسیده؟ 1311 01:21:29,666 --> 01:21:31,291 ‫- همه خوبـن؟ ‫- آره، خوبـن. 1312 01:21:31,375 --> 01:21:32,833 ‫پس چرا گِلی شدی؟ 1313 01:21:32,916 --> 01:21:35,250 ‫نه... چیزی نیست. 1314 01:21:35,333 --> 01:21:36,916 ‫- همه خوبـن دیگه؟ ‫- آره. 1315 01:21:37,000 --> 01:21:38,875 ‫- از اون داستان‌هاست؟ ‫- آره، دقیقاً. 1316 01:21:38,958 --> 01:21:41,625 ‫- برمی دخترها. دیرمون می‌شه. ‫- زود باشین، دخترها. 1317 01:21:41,708 --> 01:21:45,458 ‫یادتون نره رفتارتون خوب باشه، مهربون باشین، ‫باهوش باشین و حسابی بترکونین. مخصوصاً توی... 1318 01:21:45,541 --> 01:21:46,833 ‫- دویدن. ‫- نه‌خیر، مخصوصاً توی... 1319 01:21:46,916 --> 01:21:47,916 ‫نقاشی. 1320 01:21:48,000 --> 01:21:51,083 ‫مخصوصاً توی علوم تجربی. 1321 01:21:51,750 --> 01:21:53,416 ‫امروز فقط بخواب. استراحت کن. 1322 01:21:53,500 --> 01:21:55,333 ‫- بعد برامون غذا درست کن. باشه؟ ‫- باشه. 1323 01:21:55,416 --> 01:21:56,333 ‫- دوستت دارم. ‫- من هم دوستت دارم. 1324 01:21:56,416 --> 01:21:59,666 ‫زود باشین بریم، دخترها. ‫دیرمون شد. 1325 01:21:59,750 --> 01:22:01,458 ‫- بریم! ‫- خدافظ، بابا! 1326 01:22:01,541 --> 01:22:04,166 ‫- ما علوم نداریم. ‫- بدویین ببینم، وروجک‌ها. 1327 01:22:44,291 --> 01:22:46,708 ‫خب، شولا. ‫من اِستیو هستم. 1328 01:22:46,791 --> 01:22:49,250 ‫ولی خودت می‌دونی. ‫نیازی به معرفی نیست. 1329 01:22:49,333 --> 01:22:52,625 ‫راستی مجبور نیستی ‫به این نوار گوش کنی‌ها. 1330 01:22:52,708 --> 01:22:57,500 ‫ازطرف من اجباری نیست. خب، از اَش ‫شروع می‌کنم. مطمئنـم ازش خوشت می‌آد. 1331 01:22:57,583 --> 01:23:00,083 ‫از اون بچه‌های موذیـه 1332 01:23:00,166 --> 01:23:02,625 ‫و اگه حواست نباشه، ‫لباس تنت هم می‌دزده. 1333 01:23:02,708 --> 01:23:07,791 ‫بچه‌ی شیطونیـه ولی ‫خیلی باهوش و بامزه‌ست. 1334 01:23:08,500 --> 01:23:10,166 ‫کلاً اهل خوش‌گذرونیـه. 1335 01:23:11,041 --> 01:23:14,375 ‫بِنی حضور پُررنگی توی مدرسه داره. 1336 01:23:14,458 --> 01:23:18,000 ‫حتی گاهی بیشتر شبیه یکی از ‫کارکنان اونجاست تا دانش‌آموز. 1337 01:23:18,083 --> 01:23:20,625 ‫وقتی مشکلی پیش می‌آد، ‫سعی کن بیاریش طرف خودت 1338 01:23:20,708 --> 01:23:22,583 ‫چون معمولاً مشکل رو حل می‌کنه. 1339 01:23:22,666 --> 01:23:26,208 ‫چند وقت پیش باباش فوت کرده ‫و نتونسته باهاش خدافظی کنه. 1340 01:23:26,291 --> 01:23:27,583 ‫فکر کنم باباش زندان بوده. 1341 01:23:27,666 --> 01:23:31,541 ‫از درون فقط یه بچه‌ی غمگینـه. 1342 01:23:31,625 --> 01:23:35,291 ‫رایلی. ‫وای از دست این بچه. 1343 01:23:35,375 --> 01:23:39,541 ‫مغز رایلی کلاً با همه‌مون فرق داره. 1344 01:23:39,625 --> 01:23:44,208 ‫این بشر خستگی‌ناپذیر، ‫زیبا و فوق‌العاده‌ست. 1345 01:23:44,291 --> 01:23:47,583 ‫همیشه یا با خودش ‫دعوا داره یا با بقیه. 1346 01:23:47,666 --> 01:23:49,791 ‫یه نیروی تموم‌نشدنی و دیوانه‌وار داره. 1347 01:23:49,875 --> 01:23:52,833 ‫همیشه درحال حمله‌ست. 1348 01:23:52,916 --> 01:23:54,416 ‫خیلی سرکشـه. 1349 01:23:54,500 --> 01:23:57,500 ‫بسیار باهوشـه ‫و افتخار می‌کنه که اهل کورنوال‌ـه. 1350 01:23:57,583 --> 01:24:01,041 ‫نابیل. مطمئنـم ازش خوشت می‌آد، شولا. 1351 01:24:01,125 --> 01:24:03,833 ‫نابیل ریلکس‌ترین بچه‌ی مدرسه‌ست. 1352 01:24:03,916 --> 01:24:06,541 ‫و به‌لحاظ تحصیلی ‫پتانسیل بالایی داره. 1353 01:24:07,250 --> 01:24:10,458 ‫جِیمی. باور کن حقوقی که می‌گیرم، ‫فقط اندازه‌ی جِیمی‌ـه. 1354 01:24:10,541 --> 01:24:12,166 ‫اگه دعوایی باشه، حتماً اون شروع کرده. 1355 01:24:12,250 --> 01:24:15,375 ‫همیشه نقطه‌ضعف‌ها رو پیدا می‌کنه. ‫خیلی دوستش دارم. 1356 01:24:15,458 --> 01:24:18,125 ‫به‌شدت باهوشـه و آدم‌شناس قهاریـه. 1357 01:24:18,208 --> 01:24:19,958 ‫می‌دونه کی رو چجوری عصبانی کنه. 1358 01:24:20,041 --> 01:24:23,500 ‫خیلی دوست دارم سربه‌راه بشه. ‫می‌تونه آینده‌ی روشنی داشته باشه. 1359 01:24:23,583 --> 01:24:26,083 ‫همه‌ش درباره‌ی امور ‫تجاری صحبت می‌کنه. 1360 01:24:26,166 --> 01:24:30,125 ‫جزئیات رو قشنگ به ذهن می‌سپره. ‫هرچی درباره‌ی رپ ازش بپرسی، جواب می‌ده. 1361 01:24:33,375 --> 01:24:34,541 ‫خب، حالا شای. 1362 01:24:35,666 --> 01:24:39,041 ‫احساس می‌کنم از قدیم ‫این بچه رو می‌شناختم. 1363 01:24:42,500 --> 01:24:43,541 ‫از کجا شروع کنم؟ 1364 01:24:43,625 --> 01:24:46,041 ‫- صدای چی بود؟ ‫- پشمام. 1365 01:24:46,125 --> 01:24:47,041 ‫یا خدا! 1366 01:24:47,125 --> 01:24:49,458 ‫- کدوم کسخلی پرت کرد؟ ‫- اوه اوه! 1367 01:24:49,541 --> 01:24:51,791 ‫- چه خبره؟ ‫- همه‌جا شیشه ریخته! 1368 01:24:58,833 --> 01:25:00,583 ‫پشمام! شای داره پرت می‌کنه! 1369 01:25:00,666 --> 01:25:01,833 ‫شای! شای! 1370 01:25:01,916 --> 01:25:03,833 ‫چه مرگتـه، شای؟ 1371 01:25:08,166 --> 01:25:11,000 ‫یه غم عجیبی توی شای لونه کرده. 1372 01:25:11,083 --> 01:25:16,708 ‫انگار این بچه ‫حقیقت تلخ دنیا رو دیده. 1373 01:25:16,733 --> 01:25:17,750 ‫و واقعاً قبول دارم. 1374 01:25:17,833 --> 01:25:20,750 ‫اصلاً وقتی شای بهت می‌گه ‫اوضاع به گا رفته 1375 01:25:20,833 --> 01:25:24,166 ‫نمی‌تونی حرفش رو قبول نکنی. 1376 01:25:29,083 --> 01:25:31,083 ‫شای! 1377 01:25:38,000 --> 01:25:41,458 ‫ولی هروقت اراده می‌کنه، ‫یه بچه‌ی باهوش و باشعور می‌شه. 1378 01:25:41,541 --> 01:25:43,958 ‫یه‌جور... چجوری بگم... 1379 01:25:44,041 --> 01:25:47,083 ‫یه درد مظلومانه‌ای درون خودش داره. 1380 01:25:47,166 --> 01:25:48,416 ‫نمی‌دونم متوجهـی یا نه. 1381 01:25:48,500 --> 01:25:52,375 ‫فقط امیدوارم ذهنش آروم بگیره 1382 01:25:52,458 --> 01:25:53,958 ‫تا یه‌کم نفس بِکشه. 1383 01:25:54,041 --> 01:25:56,500 ‫امیدوارم این طور بشه. ‫چون وقتی شای ناراحتـه 1384 01:25:56,583 --> 01:25:59,291 ‫انگار یه بمب توی خونه ترکیده. 1385 01:26:10,541 --> 01:26:15,500 ‫بعضی شب‌ها کابوس می‌بینه ‫که باعث می‌شه روزش هم خراب بشه. 1386 01:26:15,583 --> 01:26:17,375 ‫خودت بعداً می‌فهمی. 1387 01:26:17,458 --> 01:26:19,541 ‫ولی حقیقتاً درکش می‌کنم. 1388 01:26:19,625 --> 01:26:22,208 ‫واقعاً می‌فهممش ‫و دوست دارم بهش بگم 1389 01:26:22,958 --> 01:26:26,666 ‫«می‌دونم داره سخت می‌گذره، ‫ولی تحمل کن 1390 01:26:26,750 --> 01:26:29,041 ‫چون قرار نیست تا ابد این‌طوری باشی». 1391 01:26:29,125 --> 01:26:31,458 ‫می‌دونی که دارم بهش دروغ می‌گم. 1392 01:26:48,250 --> 01:26:50,583 ‫می‌گیری چی می‌گم؟ ‫می‌خوام این بچه‌ها... 1393 01:26:50,666 --> 01:26:53,583 ‫حتی دخترهای خودم هم فرقی ندارن... 1394 01:26:53,666 --> 01:26:56,208 ‫می‌خوام بدونن همیشه ‫امیدی به زندگی هست. 1395 01:27:15,125 --> 01:27:17,500 ‫زندگی انتها نداره... 1396 01:27:17,583 --> 01:27:20,708 ‫موسیقی‌هایی که توی ‫مکان‌های دیگه پیدا می‌شه... 1397 01:27:20,791 --> 01:27:25,166 ‫آب‌وهوای متفاوت... عشق جدید... ‫یا شاید هم یه زندگی تاریک دیگه. 1398 01:27:25,250 --> 01:27:26,208 ‫کسی چه می‌دونه؟ 1399 01:27:26,291 --> 01:27:30,416 ‫فاجعه همیشه تغییرشکل می‌ده ‫و به شادیِ فردا تبدیل می‌شه. 1400 01:27:30,500 --> 01:27:33,333 ‫همیشه یه آدم جدیدی هست ‫که هنوز باهاش آشنا نشدی... 1401 01:27:34,708 --> 01:27:37,416 ‫خودت می‌دونی منظورم چیـه دیگه. 1402 01:27:37,500 --> 01:27:39,208 ‫دیگه دارم چرت‌وپرت می‌گم. 1403 01:27:39,291 --> 01:27:42,291 ‫ولی کافی بود، نه؟ 1404 01:28:17,098 --> 01:28:21,478 ‫{\an8}[ درصورتی‌که شما یا یکی از عزیزان‌تان با مسائل روحی مواجه هستید، ‫با شماره‌ی ۱۲۳ تماس بگیرید. ] 1405 01:28:22,295 --> 01:28:27,344 ‫ترجمه و زیرنویس از پوریا هزیمتی ‫∞ POORUYO ∞ 1406 01:28:27,639 --> 01:28:32,153 ‫≡ بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ≡ ‫ WwW.30nama.CoM 1407 01:28:32,496 --> 01:28:37,010 ‫ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید ‫@OfficialCinama