1 00:00:00,000 --> 00:00:04,300 «امپایر بست تی‌وی با افتخار تقدیم میکند» ..:::EmpireBestTV.Com:::. 2 00:00:04,337 --> 00:00:06,754 ‫آنچه در دکستر: گناه اصلی گذشت... 3 00:00:06,755 --> 00:00:07,924 ‫یا خدا! 4 00:00:13,930 --> 00:00:15,221 ‫قاتل زنجیره‌ای؟ 5 00:00:15,222 --> 00:00:17,223 ‫روش‌های قاتل داره پیشرفت می‌کنه. 6 00:00:17,224 --> 00:00:20,645 ‫داره آزمایش می‌کنه. ‫داره خشن‌تر می‌شه. 7 00:00:22,105 --> 00:00:23,229 ‫یکی یه سیخ بخاری برداشته، 8 00:00:23,230 --> 00:00:24,605 ‫مرده رو مثل پینیاتا زده، 9 00:00:24,606 --> 00:00:26,107 ‫و تا وقتی مغزش بیرون ریخته ادامه داده. 10 00:00:26,108 --> 00:00:27,650 ‫مظنونی هم دارین؟ 11 00:00:27,651 --> 00:00:29,529 ‫موزر؟ 12 00:00:35,493 --> 00:00:38,077 ‫با توجه به چیزایی که از سر گذرونده 13 00:00:38,078 --> 00:00:40,080 ‫برایان به طرز عجیبی مقاوم بوده. 14 00:00:42,333 --> 00:00:43,791 ‫من از اینجا متنفرم! 15 00:00:43,792 --> 00:00:45,628 ‫از همه‌تون متنفرم! 16 00:00:47,922 --> 00:00:49,049 ‫منو تنها بذارین! 17 00:00:50,175 --> 00:00:54,093 ‫خب، متاسفانه فکر می‌کنم ما ‫از پس این سطح از آسیب روحی برنمی‌آیم. 18 00:00:54,094 --> 00:00:55,263 ‫دکستر چی؟ 19 00:00:55,263 --> 00:00:57,640 ‫ما واقعاً بهش علاقه‌مند شدیم. 20 00:01:06,024 --> 00:01:07,317 ‫یا خدا. 21 00:01:11,112 --> 00:01:12,695 ‫این عوضی داره پسرم رو تعقیب می‌کنه. 22 00:01:12,696 --> 00:01:15,323 ‫به من قول دادی... 23 00:01:15,324 --> 00:01:18,119 ‫که من و دکستر رو ‫از هم جدا نمی‌کنی. 24 00:01:18,119 --> 00:01:19,287 ‫متاسفم. 25 00:01:19,287 --> 00:01:20,495 ‫نه! 26 00:01:20,496 --> 00:01:22,205 ‫منم الان تو رو جدا می‌کنم. 27 00:01:22,206 --> 00:01:23,792 ‫کمک کنین! 28 00:01:26,294 --> 00:01:27,710 ‫می‌دونم این حرفم دیوونه‌وار به نظر میاد، 29 00:01:27,711 --> 00:01:30,254 ‫ولی فکر می‌کنم کاپیتان اسپنسر ‫جیمی پاول رو کشته 30 00:01:30,255 --> 00:01:31,297 ‫و نیکی رو دزدیده. 31 00:01:31,298 --> 00:01:32,507 ‫آره، واقعا دیوونگیه. 32 00:01:32,508 --> 00:01:33,508 ‫خواهش می‌کنم منو از اینجا بیار بیرون. 33 00:01:33,509 --> 00:01:35,053 ‫من چه گناهی کردم؟ 34 00:01:37,263 --> 00:01:39,224 ‫همه‌چی به زودی تموم می‌شه. 35 00:01:40,433 --> 00:01:42,642 ‫نیکی اسپنسر تو یه انبار ‫قاچاق کارتل معروف دیده شده. 36 00:01:42,643 --> 00:01:43,935 ‫بگو پسرِ کوفتیِ من کجاست، حرومی. 37 00:01:43,936 --> 00:01:45,230 ‫آرون، بسه! 38 00:01:46,981 --> 00:01:48,147 ‫یه افسر تیر خورده! 39 00:01:48,148 --> 00:01:49,732 ‫- حال بابی چطوره؟ ‫- گردنش تیر خورده. 40 00:01:49,733 --> 00:01:51,442 ‫خون زیادی از دست داده. ‫تو اتاق عمله. 41 00:01:51,443 --> 00:01:52,862 ‫یا خدا. 42 00:01:52,862 --> 00:01:55,281 ‫نباید بذاریم فداکاری بابی ‫بیهوده باشه. 43 00:02:02,539 --> 00:02:04,205 ‫دکستر، این دیگه چیه؟ 44 00:02:04,206 --> 00:02:06,124 ‫تو همیشه واسه من ‫یکی از خوب‌ها بودی. 45 00:02:06,125 --> 00:02:08,835 ‫من یکی از خوب‌هام! 46 00:02:08,836 --> 00:02:10,878 ‫آدم خوب که بچه نمی‌کشه. 47 00:02:10,879 --> 00:02:12,672 ‫- اون بهم خیانت کرد. ‫- بکا؟ 48 00:02:12,673 --> 00:02:15,800 ‫به خانواده‌ام خیانت ‫و نیکی رو علیه من کرد. 49 00:02:15,801 --> 00:02:17,969 ‫تو همه‌ی این کارها رو کردی... 50 00:02:17,970 --> 00:02:20,680 ‫- که زنت رو اذیت کنی؟ ‫- آزادم کن. 51 00:02:20,681 --> 00:02:21,889 ‫میگم نیکی کجاست. 52 00:02:21,890 --> 00:02:23,307 ‫وقتی برگشتم، 53 00:02:23,308 --> 00:02:25,979 ‫بهتره درباره نیکی ‫بیشتر روراست باشی. 54 00:02:26,003 --> 00:02:31,003 ترجمه از رضا حضرتی DeathStroke 55 00:03:00,000 --> 00:03:04,000 دکستر: گناه اصلی فصل اول، قسمت دهم 56 00:04:24,973 --> 00:04:29,227 ‫خوک کوچولو، خوک کوچولو، ‫نمی‌خوای بذاری بیام تو؟ 57 00:04:29,227 --> 00:04:33,271 ‫نه، نه، نه، ‫به موهای چونه‌ام قسم که نه... 58 00:04:33,272 --> 00:04:34,857 ‫مامان؟ 59 00:04:36,359 --> 00:04:38,025 ‫مامان الان سرش شلوغه. 60 00:04:38,026 --> 00:04:39,652 ‫مامان؟ 61 00:04:39,653 --> 00:04:41,531 ‫بیا قصه‌ی سه تا خوک کوچولو رو تموم کنیم. 62 00:04:41,531 --> 00:04:42,780 ‫قصه‌ی مورد علاقته دیگه. 63 00:04:42,781 --> 00:04:43,906 ‫نه، نه، نه، 64 00:04:43,907 --> 00:04:47,370 ‫به موهای چونه‌ی کوچولوم قسم که نه. 65 00:04:52,792 --> 00:04:53,791 ‫هی! 66 00:04:53,792 --> 00:04:55,126 ‫خیلی خب. 67 00:04:55,127 --> 00:04:56,921 ‫دارمت. دارمت. صبر کن. 68 00:04:58,548 --> 00:05:00,840 ‫نه! 69 00:05:00,841 --> 00:05:04,261 ‫اون اولین باری بود که ‫برادرم رو ازم گرفتن. 70 00:05:10,435 --> 00:05:13,479 ‫ولی آخرین بار نبود. 71 00:05:28,369 --> 00:05:30,997 ‫دکستر نمیاد؟ 72 00:05:32,457 --> 00:05:34,248 ‫این دفعه نه، عزیزم. 73 00:05:34,249 --> 00:05:37,376 ‫ما یه خانواده‌ی جدید ‫واست پیدا می‌کنیم که پیششون بمونی. 74 00:05:37,377 --> 00:05:40,590 ‫یه خانواده‌ای که... بیشتر بهت بخوره. 75 00:05:49,474 --> 00:05:51,474 ‫"بیشتر بهت بخوره" 76 00:05:51,475 --> 00:05:54,395 ‫جمله مودبانه‌ای برای گفتنِ ‫اینکه یه نفر نخواستت هست. 77 00:05:54,395 --> 00:05:56,522 ‫بعدش نوبت خانواده‌ی کرستن بود. 78 00:05:58,608 --> 00:06:00,610 ‫خب، بریم. 79 00:06:07,784 --> 00:06:09,952 ‫شب بخیر، عوضی. 80 00:06:09,952 --> 00:06:14,207 ‫ولم کنین! 81 00:06:24,258 --> 00:06:28,513 ‫بعد هی پُف کرد و هی پُف کرد ‫و خونه رو با خاک یکسان کرد. 82 00:06:29,097 --> 00:06:30,096 ‫بعد هی پُف کرد... 83 00:06:30,097 --> 00:06:31,265 ‫و هی پُف کرد 84 00:06:31,265 --> 00:06:34,018 ‫و خونه رو با خاک یکسان کرد... 85 00:06:34,769 --> 00:06:36,144 ‫برایان؟ تو چطوری رفتی اون تو؟ 86 00:06:40,233 --> 00:06:42,819 ‫تو منو اذیت کردی! برایان! 87 00:06:43,820 --> 00:06:47,740 ‫هر خونه جدید یه ‫"بیشتر بهت بخوره" جدید بود. 88 00:07:02,672 --> 00:07:05,716 ‫ولی وقتی بهت نخوره... 89 00:07:07,677 --> 00:07:09,093 ‫همه‌چی رو آوردی؟ 90 00:07:09,094 --> 00:07:11,597 ‫- آره. باشه. ‫- دور انداخته می‌شی. 91 00:07:14,851 --> 00:07:17,810 ‫خیلی ممنونم. فکر می‌کنم ‫اینجا بیشتر بهش بخوره. 92 00:07:17,811 --> 00:07:21,149 ‫خب، برایان، اینجا قراره بشه 93 00:07:21,149 --> 00:07:22,731 ‫خونه‌ی جدیدت. 94 00:07:22,732 --> 00:07:25,776 ‫آره. و این آقا قراره ‫بهت اتاق رو نشون بده. 95 00:07:25,777 --> 00:07:26,986 ‫می‌تونی باهاش بری. 96 00:07:26,987 --> 00:07:29,240 ‫طوری نیست. 97 00:07:30,158 --> 00:07:33,659 ‫اونا گفتن من ‫اختلال شخصیت ضداجتماعی دارم. 98 00:07:33,660 --> 00:07:36,328 ‫که من همدلی ندارم، 99 00:07:36,329 --> 00:07:38,539 ‫به هنجارهای اجتماعی بی‌توجهم. 100 00:07:38,540 --> 00:07:42,293 ‫که از بقیه سوءاستفاده می‌کنم ‫یا بهشون آسیب می‌زنم. 101 00:07:42,294 --> 00:07:46,132 ‫بعضی دکترا حتی گفتن ‫من یه جامعه‌ستیزم. 102 00:07:47,049 --> 00:07:51,552 ‫هفت سالم بود، ‫بعد هشت، نه، ده سال. 103 00:07:51,553 --> 00:07:53,762 ‫همه‌چی رو ازم گرفتن. 104 00:07:53,763 --> 00:07:57,310 ‫مادرم، برادر کوچولوم، آزادیم. 105 00:07:58,436 --> 00:08:01,228 ‫سال‌ها تنها آدمِ ثابت ‫تو زندگیم رائول بود. 106 00:08:01,229 --> 00:08:04,650 ‫فکر می‌کردم اون تنها کسیه که ‫واقعاً برام اهمیت قائله. 107 00:08:05,443 --> 00:08:07,276 ‫سلام، لوییز خانم. 108 00:08:07,277 --> 00:08:08,946 ‫- داروی موزر. ‫- بله. 109 00:08:10,490 --> 00:08:13,159 ‫- ممنون، عزیزم. ‫- خواهش می‌کنم. 110 00:08:23,753 --> 00:08:24,710 ‫هی. 111 00:08:24,711 --> 00:08:25,711 ‫کجان؟ 112 00:08:25,712 --> 00:08:26,670 ‫چی کجان؟ 113 00:08:26,671 --> 00:08:28,047 ‫دکتر جدید گفت 114 00:08:28,048 --> 00:08:29,550 ‫قرار بوده من سه تا داروی جدید 115 00:08:29,550 --> 00:08:30,925 ‫تو این شش ماه گذشته مصرف کنم. 116 00:08:30,926 --> 00:08:32,718 ‫عجیبه که هیچ بهبودی ‫حاصل نشده. 117 00:08:32,719 --> 00:08:33,886 ‫من نمی‌دونم درمورد ‫چی ‫داری حرف می‌زنی، بچه جون خب؟ 118 00:08:33,887 --> 00:08:34,887 ‫- فقط... ‫- کجاست؟ 119 00:08:34,888 --> 00:08:36,597 ‫بابا تو داری دیوونه‌بازی درمیاری. 120 00:08:36,598 --> 00:08:38,224 ‫من دیوونه نیستم! 121 00:08:38,225 --> 00:08:39,560 ‫حراست! 122 00:08:44,440 --> 00:08:46,734 ‫ولم کنین لعنتیا! 123 00:08:51,989 --> 00:08:53,866 ‫دروغگو! 124 00:09:07,421 --> 00:09:08,963 ‫بهت افتخار می‌کنم، برایان. 125 00:09:08,964 --> 00:09:10,673 ‫تو هیچ‌وقت نمی‌تونستی ‫بدون اینکه از کوره در بری 126 00:09:10,674 --> 00:09:12,093 ‫راجع به گذشته‌ات حرف بزنی. 127 00:09:13,135 --> 00:09:15,304 ‫انگار داری به آرامش می‌رسی. 128 00:09:16,305 --> 00:09:17,723 ‫به لطف تو. 129 00:09:18,516 --> 00:09:20,182 ‫ما با هم راه زیادی رو اومدیم. 130 00:09:20,183 --> 00:09:22,853 ‫به اندازه‌ای که برم ببینمش؟ 131 00:09:23,646 --> 00:09:25,354 ‫راجع به این موضوع حرف زدیم. 132 00:09:25,355 --> 00:09:28,065 ‫به نفعته تمام پیشرفت‌هایی ‫که داشتی رو خراب نکنی. 133 00:09:28,066 --> 00:09:29,277 ‫اون برادرمه. 134 00:09:30,611 --> 00:09:32,655 ‫اون تنها خانواده‌ایه که ‫تو این دنیا دارم. 135 00:09:32,655 --> 00:09:34,657 ‫و اون واسه تو یه محرکه. 136 00:09:35,491 --> 00:09:37,074 ‫فقط باعث می‌شه دوباره از کنترل خارج شی. 137 00:09:37,075 --> 00:09:38,576 ‫از پسش برمیام. 138 00:09:38,577 --> 00:09:40,830 ‫نه، راستش نمی‌تونی. 139 00:09:44,750 --> 00:09:47,128 ‫پس من دارم این کارها رو واسه چی انجام می‌دم؟ 140 00:09:48,337 --> 00:09:50,921 ‫که بتونم تا آخر عمر تو یه رادیوشک کار کنم؟ 141 00:09:50,922 --> 00:09:53,799 ‫برایان، اگه به اصرار ادامه بدی، 142 00:09:53,800 --> 00:09:55,094 ‫مجبور می‌شیم درباره‌ی 143 00:09:55,094 --> 00:09:57,054 ‫دوباره فرستادنت به بیمارستان صحبت کنیم. 144 00:09:57,054 --> 00:09:59,098 ‫تو که اینو نمی‌خوای، مگه نه؟ 145 00:10:01,142 --> 00:10:04,061 ‫پس فکر کنم دیگه کاری ‫برای من از دستت برنمیاد. 146 00:10:32,673 --> 00:10:35,008 ‫نه! 147 00:11:33,067 --> 00:11:34,566 ‫بعد از اینکه رو تخت من اومد، 148 00:11:34,567 --> 00:11:36,235 ‫اسپنسر دیگه حسابی به بن‌بست رسیده بود. 149 00:11:36,236 --> 00:11:39,323 ‫و آدم‌هایی که به بن‌بست می‌رسن ‫دست به کارایی از روی استیصال می‌زنن. 150 00:11:54,004 --> 00:11:55,629 ‫یه لحظه فکر کردم داره منو می‌بره 151 00:11:55,630 --> 00:11:57,840 ‫به اداره پلیس. 152 00:11:57,841 --> 00:12:00,219 ‫ولی حتی اونم نمی‌تونست ‫انقدر به بن‌بست رسیده باشه. 153 00:12:21,574 --> 00:12:24,283 ‫ما کل شهر رو زیر و رو کرده بودیم، ‫در حالی که اسپنسر نیکی رو 154 00:12:24,284 --> 00:12:27,077 ‫فقط نیم مایل دورتر از اداره پلیس ‫نگه داشته بود. 155 00:12:27,078 --> 00:12:29,248 ‫حرومزاده. 156 00:12:41,177 --> 00:12:43,012 ‫یادته بن رو گذاشتیم خونه مادرت 157 00:12:43,012 --> 00:12:45,014 ‫و یواشکی رفتیم کیز؟ 158 00:12:45,014 --> 00:12:47,057 ‫فکر کنم 159 00:12:47,057 --> 00:12:49,643 ‫همون شب بود که ‫آنا رو باردار شدیم. 160 00:12:49,643 --> 00:12:50,895 ‫منم الان شنیدم. 161 00:12:51,687 --> 00:12:53,937 ‫وای، ببخشید. مزاحم که نشدم؟ 162 00:12:53,938 --> 00:12:55,147 ‫نه، اصلا. 163 00:12:55,148 --> 00:12:56,984 ‫خیلی خوشحالم که می‌بینمت، دبرا. 164 00:12:56,984 --> 00:12:58,402 ‫- ببخشید، میسی. ‫- سلام. 165 00:12:58,402 --> 00:12:59,943 ‫فکر نمی‌کردم هنوز اینجا باشی. 166 00:12:59,944 --> 00:13:01,862 ‫منم همینطور. 167 00:13:01,863 --> 00:13:04,072 ‫خب، من دیگه باید بچه‌ها رو ببرم خونه. 168 00:13:04,073 --> 00:13:06,033 ‫از وقت خوابشون خیلی گذشته، پس... 169 00:13:06,034 --> 00:13:07,201 ‫خیلی خب. ‫من پیش می‌مونم. 170 00:13:07,202 --> 00:13:08,913 ‫نه، تو خیلی زحمت کشیدی. 171 00:13:08,913 --> 00:13:11,081 ‫- بابا، این که چیزی نیست. ‫- خیلی چیزه. 172 00:13:11,081 --> 00:13:13,457 ‫با وجود تو و بقیه بچه‌های اداره‌ی میامی مترو، 173 00:13:13,458 --> 00:13:15,626 ‫بابی یه دقیقه هم تنها نبوده. 174 00:13:15,627 --> 00:13:17,211 ‫خیلی ارزش داشت. 175 00:13:17,212 --> 00:13:19,671 ‫خب، هیچ کاری نیست ‫که ما برای این پسر نکنیم. 176 00:13:19,672 --> 00:13:21,632 ‫یا برای تو. تو خانواده‌ای. 177 00:13:21,633 --> 00:13:23,260 ‫ممنونم. 178 00:13:26,305 --> 00:13:28,013 ‫و از تو هم ممنونم. ‫چون می‌دونم 179 00:13:28,014 --> 00:13:29,890 ‫یه میلیون جای دیگه هست ‫که می‌تونستی باشی. 180 00:13:29,891 --> 00:13:32,518 ‫بابام برای یه بارم که شده درست می‌گفت. 181 00:13:32,519 --> 00:13:33,977 ‫تو خانواده‌ای. 182 00:13:33,978 --> 00:13:35,729 ‫هیچ‌جای دیگه‌ای رو به اینجا ترجیح نمیدم. 183 00:13:35,730 --> 00:13:37,358 ‫ممنون. 184 00:13:40,778 --> 00:13:42,110 ‫شب بخیر، عشق من. 185 00:13:42,111 --> 00:13:43,656 ‫صبح برمی‌گردم. 186 00:13:43,656 --> 00:13:47,284 ‫سعی کن تا اون موقع ‫هیجان زیادی نداشته باشی. 187 00:13:52,915 --> 00:13:55,040 ‫ممنون که اومدی دِب. 188 00:13:55,041 --> 00:13:58,293 ‫متاسفانه، به لطف مامان و بعدش تو، 189 00:13:58,294 --> 00:13:59,920 ‫من کاملاً تو این 190 00:13:59,921 --> 00:14:02,550 ‫کارای کنار تخت بیمارستانی خبره شدم. 191 00:14:08,013 --> 00:14:09,390 ‫حالش چطوره؟ 192 00:14:09,390 --> 00:14:11,934 ‫همش داره هوشیاریش رو ‫از دست میده و به دست میاره. 193 00:14:11,934 --> 00:14:13,433 ‫باید به حرف زدن باهاش ادامه بدیم. 194 00:14:13,434 --> 00:14:16,355 ‫ظاهراً این کار حتی اگه نتونه جواب بده، کمک می‌کنه. 195 00:14:19,066 --> 00:14:21,608 ‫مورگان. یه پیجر تازه اومد. 196 00:14:21,609 --> 00:14:24,571 ‫هلی‌کوپتر خبری یه جسد رو ‫روی پشت‌بوم یه ساختمون دیده. 197 00:14:25,948 --> 00:14:27,614 ‫همین الان به میسی گفتم ‫می‌خوام پیش بابی بمونم. 198 00:14:27,615 --> 00:14:28,907 ‫می‌تونی از پسش بربیای؟ 199 00:14:28,908 --> 00:14:31,702 ‫خوبه که می‌دونم بهم اعتماد داری. 200 00:14:31,703 --> 00:14:33,495 ‫ولی این یکی... 201 00:14:35,331 --> 00:14:36,748 ‫خیلی خب. 202 00:14:36,749 --> 00:14:38,418 ‫یه دقیقه به ما وقت بده، عزیزم. 203 00:14:43,132 --> 00:14:45,926 ‫مرکز پیام بهم گفت ‫صحنه به طرز خاصی افتضاحه. 204 00:14:45,926 --> 00:14:48,176 ‫قربانی... تیکه تیکه شده. 205 00:14:48,177 --> 00:14:50,264 ‫با اره موتوری. 206 00:14:50,264 --> 00:14:51,763 ‫هویت قربانی مشخص شده؟ 207 00:14:53,892 --> 00:14:55,603 ‫باربارا پلیمپتون. 208 00:14:56,854 --> 00:14:58,604 ‫من بارب پلیمپتونم. 209 00:14:58,605 --> 00:15:00,314 ‫این اسم چیزی رو برات تداعی می‌کنه؟ 210 00:15:00,315 --> 00:15:01,899 ‫نه. 211 00:15:01,900 --> 00:15:03,527 ‫هی، دِب. 212 00:15:04,737 --> 00:15:06,280 ‫چی شده، بابا؟ 213 00:15:06,280 --> 00:15:08,532 ‫نمی‌خواستم اینو ازت بخوام، ‫ولی میشه تو پیش بابی بمونی؟ 214 00:15:09,533 --> 00:15:10,576 ‫مشکلی نیست. 215 00:15:17,333 --> 00:15:19,752 ‫خیلی خب، اگه چیزی شد، ‫پیجم کن. 216 00:15:19,752 --> 00:15:21,587 ‫باشه. 217 00:15:23,881 --> 00:15:25,797 ‫فکر می‌کنی این کارِ همون قاتل سریالی باشه؟ 218 00:16:21,188 --> 00:16:23,438 ‫نمی‌ذاشتم اون زودتر از من به نیکی برسه. 219 00:16:23,439 --> 00:16:26,026 ‫باید یه چیز دیگه واسه ‫نگران کردن اسپنسر بهش می‌دادم: 220 00:16:26,026 --> 00:16:27,778 ‫من. 221 00:16:33,867 --> 00:16:35,577 ‫اسپنسر! 222 00:16:36,370 --> 00:16:38,622 ‫بدون خداحافظی رفتی. 223 00:16:40,124 --> 00:16:42,501 ‫مادرجنده. 224 00:16:50,592 --> 00:16:52,261 ‫کمک. 225 00:16:53,095 --> 00:16:54,512 ‫کمک. 226 00:16:56,515 --> 00:16:57,641 ‫کمک. 227 00:17:03,105 --> 00:17:05,357 ‫کمک! 228 00:17:06,775 --> 00:17:08,736 ‫کمک! 229 00:17:14,867 --> 00:17:17,701 ‫من همیشه تو تاریکی ‫راحت‌تر بودم. 230 00:17:17,702 --> 00:17:19,120 ‫کمک! 231 00:17:30,090 --> 00:17:31,467 ‫دکستر کجاست؟ 232 00:17:31,467 --> 00:17:33,383 ‫شیفتش تموم شده. ‫که خوب هم شد. 233 00:17:33,384 --> 00:17:35,220 ‫این صحنه‌ی جرم یکم ‫بیش از حد آزاردهنده‌ست. 234 00:17:41,143 --> 00:17:42,350 ‫تا حالا چی می‌دونیم؟ 235 00:17:42,351 --> 00:17:43,393 ‫فقط همین چیزی که می‌بینی. 236 00:17:43,394 --> 00:17:45,147 ‫جسد به شش قسمت تقسیم شده. 237 00:17:45,147 --> 00:17:48,025 ‫وقتی این اتفاق افتاده زنده بوده. ‫چالش برانگیزه، نه؟ 238 00:17:48,025 --> 00:17:50,442 ‫چه جور هیولایی این کارو می‌کنه؟ 239 00:17:50,443 --> 00:17:53,320 ‫این همه خشم. 240 00:17:53,321 --> 00:17:55,447 ‫فکر می‌کنی این کارِ ‫همون قاتل سریالیمون باشه؟ 241 00:17:55,448 --> 00:17:57,785 ‫مرحله‌ی بعدی تکاملش؟ 242 00:18:03,207 --> 00:18:05,207 ‫من میرم... 243 00:18:05,208 --> 00:18:06,752 ‫محیط اطراف رو بررسی کنم. 244 00:18:30,567 --> 00:18:33,110 ‫کارآگاه، جسد رو ‫می‌خوای چطوری جابجا کنی؟ 245 00:18:33,111 --> 00:18:34,694 246 00:18:34,695 --> 00:18:36,365 ‫کارآگاه مورگان؟ 247 00:18:42,830 --> 00:18:44,456 ‫مورگان کدوم گوریه؟ 248 00:18:56,510 --> 00:18:58,010 ‫کمک! 249 00:19:16,572 --> 00:19:17,822 ‫لعنتی. 250 00:19:27,166 --> 00:19:28,625 ‫آخ! 251 00:20:07,080 --> 00:20:10,374 ‫کمک! کمک! 252 00:20:29,269 --> 00:20:31,021 ‫کمک! 253 00:20:32,272 --> 00:20:35,025 ‫نه! 254 00:20:36,318 --> 00:20:37,651 ‫اون پسرته. 255 00:20:37,652 --> 00:20:39,363 ‫واقعا؟ 256 00:20:40,530 --> 00:20:45,577 ‫کمک! کمک! 257 00:20:47,746 --> 00:20:49,454 ‫اون یه بچه‌ست. 258 00:20:49,455 --> 00:20:51,539 ‫بی‌گناهه. حقش این نیست. 259 00:20:51,540 --> 00:20:53,709 ‫حقش بودن یا نبودن، هیچ ربطی ‫به این قضیه نداره. 260 00:20:56,964 --> 00:20:59,339 ‫ببین. من خشمت رو درک می‌کنم. 261 00:20:59,340 --> 00:21:01,049 ‫باور کن، 262 00:21:01,050 --> 00:21:04,012 ‫راه‌های بهتری برای کنترلش هست، ‫قول میدم. 263 00:21:12,562 --> 00:21:14,938 ‫تو چه جور هیولایی هستی؟ 264 00:21:14,939 --> 00:21:16,356 ‫بهت یه انتخاب میدم. 265 00:21:16,357 --> 00:21:18,275 ‫یا می‌تونی دنبالم بیای. 266 00:21:18,276 --> 00:21:19,901 ‫یا می‌تونی نجاتش بدی. 267 00:21:19,902 --> 00:21:21,444 ‫پس سوال اصلی اینه که 268 00:21:21,445 --> 00:21:23,740 ‫تو چه جور هیولایی هستی؟ 269 00:21:24,408 --> 00:21:26,952 ‫کمک! 270 00:22:48,367 --> 00:22:50,952 ‫به زودی یکی میاد اینجا. 271 00:22:52,287 --> 00:22:53,914 ‫دیگه جات امنه، نیکی. 272 00:23:14,476 --> 00:23:16,144 ‫بابی؟ 273 00:23:19,106 --> 00:23:22,359 ‫نمی‌دونم صدامو می‌شنوی یا نه، ولی... 274 00:23:22,359 --> 00:23:24,692 ‫ظاهراً قرار شده با تو حرف بزنم. 275 00:23:24,693 --> 00:23:28,613 ‫آخرین باری که تو بیمارستان ‫پیش کسی بودم که دوسش داشتم، 276 00:23:28,614 --> 00:23:32,117 ‫بابام تازه سکته قلبی کرده بود. 277 00:23:32,118 --> 00:23:34,619 ‫و قبل از اون، 278 00:23:34,620 --> 00:23:36,790 ‫مامانم داشت می‌مرد. 279 00:23:38,083 --> 00:23:39,376 ‫خاک به سرم. 280 00:23:39,376 --> 00:23:40,959 ‫قرار بود بحث مثبت باشه. 281 00:23:40,960 --> 00:23:43,753 282 00:23:46,466 --> 00:23:48,677 ‫استعدادیاب دانشگاه ایالتی فلوریدا زنگ زد. 283 00:23:49,803 --> 00:23:51,678 ‫فکر کنم هنوز واسه اون ‫بورسیه تحصیلی شانسی دارم، 284 00:23:51,679 --> 00:23:54,558 ‫حتی با اینکه با مشت زدم تو صورت تیفانی. 285 00:23:55,475 --> 00:23:56,685 ‫آره. 286 00:23:58,645 --> 00:24:00,937 ‫من زدم تو صورت تیفانی، 287 00:24:00,938 --> 00:24:02,856 ‫و محروم شدم. 288 00:24:02,857 --> 00:24:05,944 ‫مطمئن نیستم بابام ‫این رو بهت گفته باشه یا نه. 289 00:24:06,736 --> 00:24:10,948 ‫بهترین لحظه‌ام نبود، ولی... 290 00:24:12,284 --> 00:24:14,953 ‫فکر کنم هنوز فرصت بازی ‫تو دانشگاه ایالتی فلوریدا هست. 291 00:24:16,621 --> 00:24:19,330 ‫باید تا آخر هفته خبرش بیاد. 292 00:24:19,331 --> 00:24:21,791 ‫تنها کاری که باید بکنم اینه که صبر کنم. 293 00:24:21,792 --> 00:24:25,088 ‫و هردومون می‌دونیم ‫من چقدر تو این کار حرفه‌ایم. 294 00:24:27,632 --> 00:24:31,676 ‫امسال خیلی مزخرف بود. 295 00:24:31,677 --> 00:24:35,054 ‫یعنی، همش رو سرم خراب شد. 296 00:24:35,055 --> 00:24:38,308 ‫یعنی بین مرگ مامانم ‫و سکته قلبی بابا، 297 00:24:38,309 --> 00:24:40,685 ‫کمتر پیدا بودن دکستر بیشتر آزارم داد. 298 00:24:40,686 --> 00:24:43,773 ‫کات‌های مسخره هم که هیچی. 299 00:24:43,773 --> 00:24:47,192 ‫با یه عوضی و حتی بهترین دوستم. 300 00:24:47,193 --> 00:24:49,403 ‫تف به این زندگی. 301 00:24:51,156 --> 00:24:53,658 ‫به یه برنامه‌ی جدید نیاز دارم. 302 00:24:59,164 --> 00:25:02,584 ‫کجایی، داداش کوچیکه؟ 303 00:25:14,346 --> 00:25:15,845 ‫باید حرف بزنیم، برایان. 304 00:25:15,846 --> 00:25:18,183 ‫اره موتوری منو لو داد؟ 305 00:25:19,434 --> 00:25:21,226 ‫فقط چیزی رو تایید کرد ‫که از قبل می‌دونستم. 306 00:25:21,227 --> 00:25:25,104 ‫اینکه تو دنبال یه جور ‫انتقام‌جویی روانی افتادی. 307 00:25:25,105 --> 00:25:28,109 ‫بارب پلیمپتون، مددکار اجتماعیت رو کشتی. 308 00:25:28,109 --> 00:25:32,862 ‫رائول مارتینز، یه بهیار تو تیمارستان هاربر لایت. 309 00:25:32,863 --> 00:25:35,909 ‫و دکتر پتِری، روان‌درمانگرت. 310 00:25:35,909 --> 00:25:37,825 ‫کیه که دلش نخواد ‫روان‌شناسش رو بکشه؟ 311 00:25:37,826 --> 00:25:39,160 ‫خب، اون دو تا قربانی دیگه چی؟ 312 00:25:39,161 --> 00:25:40,995 ‫اونا چه گناهی کرده بودن ‫که سر از لیست تو درآوردن؟ 313 00:25:40,996 --> 00:25:42,415 ‫بلیک کرستن 314 00:25:42,415 --> 00:25:45,208 ‫پسرِ اون خانواده‌ای بود که 315 00:25:45,209 --> 00:25:47,963 ‫بعد از اینکه منو بیرون کردی پیششون موندم. 316 00:25:48,630 --> 00:25:50,296 ‫اون باهام خیلی مهربون نبود. 317 00:25:50,297 --> 00:25:52,384 ‫هی، هی. همونجا وایسا. 318 00:25:56,596 --> 00:25:58,306 ‫وودارد چی؟ 319 00:25:58,306 --> 00:26:00,058 ‫اون تو گروه خونگیم بود. 320 00:26:09,943 --> 00:26:12,485 ‫اونم باهام خیلی مهربون نبود. 321 00:26:12,486 --> 00:26:14,447 ‫ولی تو نه تنها اونارو کشتی، 322 00:26:14,447 --> 00:26:16,656 ‫ازشون به عنوان طعمه استفاده کردی 323 00:26:16,657 --> 00:26:19,200 ‫که بتونی دکستر رو موقع ‫کار کردن در صحنه‌ی جرمشون تماشا کنی. 324 00:26:19,201 --> 00:26:20,493 ‫از کجا به این نتیجه رسیدی؟ 325 00:26:20,494 --> 00:26:22,328 ‫پرونده‌های پتِری رو خوندم. 326 00:26:22,329 --> 00:26:24,080 ‫درک می‌کنم برای دیدنش چقدر آشفته 327 00:26:24,081 --> 00:26:26,751 ‫و چقدر بی‌تابی. 328 00:26:28,503 --> 00:26:30,295 ‫حق با پتِری بود. 329 00:26:30,296 --> 00:26:33,008 ‫تو نباید با دکستر تماس بگیری 330 00:26:33,008 --> 00:26:36,177 ‫و من مطمئن میشم که ‫هیچ‌وقت این کارو نکنی. 331 00:26:37,137 --> 00:26:38,219 ‫خیلی دیره. 332 00:26:38,220 --> 00:26:39,929 ‫جای کسیه؟ 333 00:26:39,930 --> 00:26:43,308 ‫آره. دارم جاشونو نگه می‌دارم. 334 00:26:43,309 --> 00:26:45,059 ‫ببخشید. 335 00:26:45,060 --> 00:26:47,314 ‫خواهش می‌کنم. 336 00:26:47,981 --> 00:26:49,899 ‫سرش چی آوردی؟ 337 00:26:49,899 --> 00:26:50,940 ‫راجع به چی حرف می‌زنی؟ 338 00:26:50,941 --> 00:26:54,738 ‫راجع به دکستر. چطور کاری کردی ‫که برادر خودشو فراموش کنه؟ 339 00:26:54,738 --> 00:26:58,990 ‫اون خیلی جوون بود، خیلی آسیب دیده، ‫همه‌چیو پس زده. 340 00:26:58,991 --> 00:27:00,869 ‫چه راحت! 341 00:27:02,954 --> 00:27:05,373 ‫واسه همینه که منو دور انداختی؟ 342 00:27:05,915 --> 00:27:08,960 ‫که مجبور نشی حقیقت رو ‫به پسرت بگی؟ 343 00:27:09,753 --> 00:27:12,756 ‫اینکه مامانشو گاییدی 344 00:27:12,756 --> 00:27:15,548 ‫مجبورش کردی خبرچینی کنه 345 00:27:15,549 --> 00:27:17,719 ‫و فرستادیش پیش کارتل 346 00:27:17,719 --> 00:27:21,056 ‫که با اره موتوری جلوی چشماش تیکه تیکه شه. 347 00:27:22,974 --> 00:27:24,349 ‫و در مورد این واقعیت چی که 348 00:27:24,350 --> 00:27:26,519 ‫تنها برادر بازمانده‌اش رو 349 00:27:26,519 --> 00:27:29,937 ‫انقدر تو سیستم دفن کردی... 350 00:27:29,938 --> 00:27:33,318 ‫تا بتونی همه‌اش رو واسه خودت داشته باشی. 351 00:27:35,362 --> 00:27:38,154 ‫من هیچ‌وقت نمی‌خواستم بهت آسیب بزنم. 352 00:27:38,155 --> 00:27:41,783 ‫ولی تو نجات‌پذیر نبودی. ‫دکستر بود. 353 00:27:41,784 --> 00:27:43,493 ‫دکستر به من نیاز داره. 354 00:27:43,494 --> 00:27:45,870 ‫حق با توئه. 355 00:27:45,871 --> 00:27:47,997 ‫اون بهت نیاز داره... 356 00:27:47,998 --> 00:27:50,875 ‫که ولش کنی. 357 00:27:50,876 --> 00:27:52,001 ‫تو دوباره برگردی به زندگیش، 358 00:27:52,002 --> 00:27:54,504 ‫همه‌ی اون درد رو با خودت میاری. 359 00:27:54,505 --> 00:27:56,214 ‫همه‌ی اون رنج رو. 360 00:27:56,215 --> 00:27:59,135 ‫این چیزیه که واسه ‫برادر کوچولوت می‌خوای؟ 361 00:28:01,596 --> 00:28:04,681 ‫من دکستر رو از همه‌ی اینا نجات دادم. 362 00:28:04,682 --> 00:28:07,727 ‫بهش یه زندگی خوب و ‫یه فرصت برای رشد دادم. 363 00:28:07,727 --> 00:28:10,397 ‫اون هیچ‌وقت با تو ‫اینارو تجربه نمی‌کرد. 364 00:28:12,982 --> 00:28:16,693 ‫دو تا چیز می‌تونن همزمان درست باشن. 365 00:28:16,694 --> 00:28:21,239 ‫تو می‌تونی به دلایل خوبی ازم متنفر باشی 366 00:28:21,240 --> 00:28:26,369 ‫و با این حال بدونی که من ‫بهترین اتفاق برای دکسترم. 367 00:28:30,417 --> 00:28:32,252 ‫واقعاً فکر می‌کنی قهرمانی، نه؟ 368 00:28:34,337 --> 00:28:36,381 ‫اصلاً. 369 00:28:37,674 --> 00:28:39,718 ‫ولی دستگیرت می‌کنم. 370 00:28:41,052 --> 00:28:43,930 ‫و اگه واقعاً برادرت رو دوست داری، 371 00:28:43,930 --> 00:28:46,266 ‫هیچی کوفتی نمیگی. 372 00:28:55,442 --> 00:28:57,944 ‫من نمیرم زندان. 373 00:28:59,904 --> 00:29:02,572 ‫باید کاری رو که ۱۷ سال پیش با 374 00:29:02,573 --> 00:29:06,244 ‫دور انداختن من شروع کردی، تموم کنی. 375 00:29:40,028 --> 00:29:43,364 ‫من ماریا گونزالس هستم و اینم ‫از مهم‌ترین خبرهای امشب. 376 00:29:43,364 --> 00:29:46,365 ‫میامی وسط یه رونق بزرگ املاک و مستغلاته 377 00:29:46,366 --> 00:29:49,454 ‫که با هجوم سرمایه‌گذاران بین‌المللی 378 00:29:49,454 --> 00:29:50,995 ‫اهل آمریکای لاتین رقم خورده، است. 379 00:29:50,996 --> 00:29:52,665 ‫- عزیزم. ‫- تو سال گذشته... 380 00:29:52,665 --> 00:29:54,209 ‫چرا دوباره نمیای تو تخت؟ 381 00:29:54,209 --> 00:29:56,584 ‫همون پخش خبریه ‫که اول شب دیدیم. 382 00:29:56,585 --> 00:29:58,044 ‫شاید یه خبر جدید ‫راجع به نیکی داشته باشن. 383 00:29:58,045 --> 00:30:00,505 ‫- پلیسا زنگ می‌زدن. ‫- الان میام. 384 00:30:00,506 --> 00:30:02,173 ‫در حالی که یه عده دارن ‫این رونق رو جشن می‌گیرن... 385 00:30:02,174 --> 00:30:03,299 ‫قول میدم. 386 00:30:03,300 --> 00:30:04,801 ‫در اقتصاد محلی، 387 00:30:04,802 --> 00:30:06,511 ‫خیلی از ساکنین میامی نگرانن 388 00:30:06,512 --> 00:30:08,805 ‫که قیمت‌های بالاتر و مالیات املاک 389 00:30:08,806 --> 00:30:11,849 ‫ممکنه توان مالی خرید خونه رو ‫غیرممکن کنه. 390 00:30:11,850 --> 00:30:13,559 ‫در اخبار ورزشی، 391 00:30:13,560 --> 00:30:15,269 ‫جیم کویر اهل فلوریدا ‫آندره آگاسی رو غافلگیر کرد... 392 00:30:15,270 --> 00:30:17,605 ‫نلسون؟ عزیزم؟ 393 00:30:17,606 --> 00:30:19,357 394 00:30:19,358 --> 00:30:21,234 ‫نلسون! خدای من! 395 00:30:21,235 --> 00:30:23,402 ‫- می‌کشمت! ‫- آرون، بسه! 396 00:30:23,403 --> 00:30:25,865 ‫خواهش می‌کنم! خواهش می‌کنم! 397 00:30:25,865 --> 00:30:29,200 ‫بهم دروغ گفتی! ‫بهم گفتی اون پسر منه! 398 00:30:29,201 --> 00:30:31,953 ‫جنده دروغگو. 399 00:30:31,954 --> 00:30:33,621 ‫چطور تونستی این کارو با من بکنی؟ 400 00:30:37,126 --> 00:30:39,710 ‫دوستت داشتم. دوستت داشتم. 401 00:30:39,711 --> 00:30:41,965 ‫چطور تونستی این کارو با من بکنی؟ 402 00:30:42,799 --> 00:30:43,965 ‫چطور؟! 403 00:30:43,966 --> 00:30:45,677 ‫با نیکی چیکار کردی؟ 404 00:30:45,677 --> 00:30:47,178 ‫همون بلایی که قراره سر تو بیارم. 405 00:30:47,178 --> 00:30:49,556 ‫ولی موقع انجامش ‫تو چشمات نگاه می‌کنم! 406 00:30:49,556 --> 00:30:52,349 ‫ای جنده دروغگو! 407 00:30:56,938 --> 00:30:59,188 ‫فرار کردن اسپنسر ‫منطقی به نظر می‌رسید. 408 00:30:59,189 --> 00:31:02,192 ‫ولی می‌دونستم که کینه منطق نداره. 409 00:31:04,070 --> 00:31:06,239 ‫جسد یه زن ناشناس 410 00:31:06,239 --> 00:31:08,573 ‫بالای یه ساختمون بلند تو بریکل پیدا شده. 411 00:31:08,574 --> 00:31:11,450 ‫جسد این زن به ‫شش قسمت تقسیم شده. 412 00:31:11,451 --> 00:31:14,078 ‫پلیس معتقده که قاتلش ‫از اره موتوری استفاده کرده. 413 00:31:14,079 --> 00:31:17,876 ‫جسد روی پشت‌بوم یه ساختمون ‫تو مرکز شهر رها شده... 414 00:31:23,506 --> 00:31:25,216 ‫لعنتی. 415 00:31:41,816 --> 00:31:43,401 ‫چی؟ 416 00:31:53,870 --> 00:31:55,121 ‫بابی. 417 00:32:06,841 --> 00:32:08,217 ‫دِب؟ 418 00:32:11,554 --> 00:32:13,554 ‫حالش خوبه. 419 00:32:13,555 --> 00:32:14,973 ‫حالش خوب میشه. 420 00:32:16,267 --> 00:32:17,644 ‫تو حالت خوبه؟ 421 00:32:23,733 --> 00:32:26,901 ‫هی. 422 00:32:26,902 --> 00:32:28,446 ‫همه‌چی روبه‌راهه. 423 00:32:39,207 --> 00:32:42,251 ‫چه شب زیبایی تو آب. 424 00:32:48,925 --> 00:32:51,594 ‫من هفته‌ها رو با یه وسواس شدید گذروندم 425 00:32:51,594 --> 00:32:55,473 ‫تا قاتل جیمی پاول رو پیدا کنم و بکشم. 426 00:32:56,557 --> 00:32:58,059 ‫بعضی آدما ارزش صبر کردن رو دارن. 427 00:33:17,203 --> 00:33:18,830 ‫تویی. 428 00:33:22,041 --> 00:33:23,541 ‫بازم. 429 00:33:23,542 --> 00:33:26,794 ‫چه حسی داره که زندگیت و میراثت 430 00:33:26,795 --> 00:33:29,463 ‫رو سر هیچی به باد دادی؟ 431 00:33:29,464 --> 00:33:32,550 ‫نه. بهش درس عبرت دادم. 432 00:33:32,551 --> 00:33:34,303 ‫اون... 433 00:33:34,303 --> 00:33:36,137 ‫اون دیگه هیچ‌وقت احساس امنیت نمی‌کنه. 434 00:33:36,138 --> 00:33:38,347 ‫خب، این کارو که کردی. 435 00:33:38,348 --> 00:33:40,018 ‫ولی نیکی زنده‌ست. 436 00:33:41,519 --> 00:33:44,895 ‫نیکی، بکا و نلسون... 437 00:33:44,896 --> 00:33:47,608 ‫شانس داشتن یه ‫زندگی سعادتمندانه رو دارن. 438 00:33:48,860 --> 00:33:50,318 ‫ولی تو چی؟ 439 00:33:51,946 --> 00:33:53,531 ‫نه چندان. 440 00:33:54,449 --> 00:33:56,032 ‫به خودت نگاه کن. 441 00:33:56,033 --> 00:33:58,117 ‫قراره با این دونستن این بمیری ‫که شکست خوردی. 442 00:33:58,118 --> 00:34:00,246 ‫به عنوان یه پلیس، به عنوان یه پدر، 443 00:34:00,246 --> 00:34:01,622 ‫یه شوهر... 444 00:34:03,916 --> 00:34:06,667 ‫و یه انسان. 445 00:34:06,668 --> 00:34:08,796 ‫اگه می‌دونستی 446 00:34:08,796 --> 00:34:11,883 ‫پدرت چطوری ناامیدت کرد... 447 00:34:13,176 --> 00:34:15,926 ‫نه. این ربطی به هری نداره. 448 00:34:15,927 --> 00:34:20,391 ‫نه، امشب همه‌اش مربوط به توئه. 449 00:34:26,564 --> 00:34:29,231 ‫فقط چون نتونستی ‫احساسات خودتو کنترل کنی 450 00:34:29,232 --> 00:34:31,942 ‫چند تا زندگی رو ‫حاضر بودی نابود کنی؟ 451 00:34:31,943 --> 00:34:34,945 ‫من فرمانده بخش جنایی ‫میامی مترو هستم. 452 00:34:34,946 --> 00:34:37,281 ‫تو یه آشغال روانی هستی! 453 00:34:37,282 --> 00:34:38,824 ‫خفه شو. 454 00:34:38,825 --> 00:34:40,953 ‫تو لیاقت اون نشان رو نداری. 455 00:34:40,953 --> 00:34:43,289 ‫و تو لیاقت زنده بودن رو نداری. 456 00:34:43,289 --> 00:34:44,999 ‫کافیه! 457 00:34:46,042 --> 00:34:48,169 ‫فقط تمومش کن. 458 00:35:07,688 --> 00:35:10,024 ‫حالا دیگه "تموم شد." 459 00:35:26,707 --> 00:35:28,541 ‫به لطف پیشنهاد سخاوتمندانه‌ی کامیلا، 460 00:35:28,542 --> 00:35:31,629 ‫یه راه جدید برای خلاص شدن ‫از شر جسدهام پیدا کردم. 461 00:35:41,681 --> 00:35:44,348 ‫یکم بیشتر به فرم نهایی خودم ‫نزدیک شده بودم. 462 00:35:44,349 --> 00:35:47,351 ‫تقریباً احساس... کامل بودن می‌کردم. 463 00:36:11,878 --> 00:36:13,544 ‫در خبری فوری، 464 00:36:13,545 --> 00:36:16,881 ‫جستجو برای پسر فرمانده ‫بخش جنایی میامی مترو، 465 00:36:16,882 --> 00:36:18,841 ‫آرون اسپنسر، بالاخره تموم شد. 466 00:36:18,842 --> 00:36:20,384 ‫حال این پسر 467 00:36:20,385 --> 00:36:23,347 ‫در بیمارستان انجل آو مرسی خوبه ‫و مادرش هم کنارشه. 468 00:36:24,849 --> 00:36:26,182 ‫چی سرت اومده؟ 469 00:36:26,183 --> 00:36:28,017 ‫چی سر خودت اومده؟ 470 00:36:29,144 --> 00:36:31,687 ‫آره، من... 471 00:36:31,688 --> 00:36:33,898 ‫پرونده‌ی سختی بود. 472 00:36:33,899 --> 00:36:35,482 ‫اینو می‌بینی؟ 473 00:36:35,483 --> 00:36:36,859 ‫طبق گفته‌ی یه منبع، 474 00:36:36,860 --> 00:36:38,485 ‫پسر بچه ادعا کرده 475 00:36:38,486 --> 00:36:39,904 ‫توسط پدر خودش دزدیده شده، 476 00:36:39,905 --> 00:36:41,406 ‫که نه دیده شده ‫و نه خبری ازش هست... 477 00:36:44,410 --> 00:36:48,412 ‫غریزه‌ات در مورد اسپنسر درست بود. 478 00:36:48,413 --> 00:36:49,872 ‫اگه به خاطر من نبود... 479 00:36:49,873 --> 00:36:51,167 ‫- بابا... ‫- هی. 480 00:36:52,418 --> 00:36:55,169 ‫اگه واسه من نبود، 481 00:36:55,170 --> 00:36:58,297 ‫اسپنسر تا الان گیر افتاده بود. 482 00:36:58,298 --> 00:37:00,967 ‫نیکی روزها پیش ‫نجات پیدا کرده بود. 483 00:37:02,720 --> 00:37:04,970 ‫من هیچ‌وقت نباید جلوی تو از 484 00:37:04,971 --> 00:37:06,641 ‫از دنبالش رفتن می‌گرفتم. 485 00:37:08,768 --> 00:37:11,687 ‫متاسفم که به حرفت گوش ندادم. 486 00:37:14,065 --> 00:37:15,900 ‫عیب نداره. 487 00:37:17,443 --> 00:37:19,695 ‫منم به حرف تو گوش ندادم. 488 00:37:24,200 --> 00:37:25,241 ‫یعنی... 489 00:37:25,242 --> 00:37:27,494 ‫اسپنسر دیگه به کسی آسیب نمی‌زنه. 490 00:37:38,631 --> 00:37:41,592 ‫و نیکی چی؟ ‫اونم... اونم کار تو بود؟ 491 00:37:44,262 --> 00:37:46,847 ‫اسپنسر سعی کرد غرقش کنه، بابا. 492 00:37:47,974 --> 00:37:49,934 ‫پسر خودشو. 493 00:37:53,020 --> 00:37:54,897 ‫من نجاتش دادم. 494 00:37:55,856 --> 00:37:58,984 ‫حتی قبل از اینکه از آب بیایم بیرون ‫بهش تنفس دهان به دهان دادم. 495 00:38:01,279 --> 00:38:03,531 ‫نگران نباش. هیچ‌کس منو ندید. 496 00:38:04,282 --> 00:38:06,284 ‫حتی نیکی. 497 00:38:14,625 --> 00:38:17,295 ‫من اسپنسر رو خیلی وقته می‌شناسم. 498 00:38:18,170 --> 00:38:20,298 ‫اون دوست من بود. 499 00:38:21,215 --> 00:38:23,882 ‫هیچ‌وقت تو یه میلیون سال هم 500 00:38:23,883 --> 00:38:26,971 ‫نمی‌تونستم تصور کنم که اون ‫قادر به کشتن یه بچه باشه. 501 00:38:27,972 --> 00:38:30,349 ‫یا... 502 00:38:30,349 --> 00:38:32,893 ‫شکنجه دادن پسر خودشو. 503 00:38:36,314 --> 00:38:39,191 ‫من تو اسپنسر ‫چیزی رو دیدم که می‌خواستم ببینم، 504 00:38:39,191 --> 00:38:41,610 ‫نه چیزی که واقعاً بود. 505 00:38:43,154 --> 00:38:46,866 ‫اون آدمی که قبلاً می‌شناختی... 506 00:38:46,866 --> 00:38:48,198 ‫همونی که همه‌مون می‌شناختیم... 507 00:38:48,199 --> 00:38:50,159 ‫آدم خوبی بود. 508 00:38:50,160 --> 00:38:53,331 ‫اسپنسر هیولا به دنیا نیومده بود. 509 00:38:54,123 --> 00:38:56,334 ‫هیولا شد. 510 00:38:57,835 --> 00:38:59,754 ‫ولی من... 511 00:39:02,173 --> 00:39:04,508 ‫اینجوری به دنیا اومدم. 512 00:39:10,014 --> 00:39:13,391 ‫هی! دارمت! 513 00:39:21,108 --> 00:39:22,860 ‫آره. 514 00:39:23,986 --> 00:39:25,819 ‫تو بودی. 515 00:39:32,912 --> 00:39:34,995 ‫ولی از چیزی که الان هستی 516 00:39:34,996 --> 00:39:37,541 ‫به خودم می‌بالم. 517 00:39:38,376 --> 00:39:40,711 ‫ممنونم که ایمان داشتی ‫چیزی بیشتر از یه هیولا میشم. 518 00:39:43,297 --> 00:39:45,881 ‫از اینکه بهم نشون دادی ‫چطور امیالمو هدایت کنم. 519 00:39:45,882 --> 00:39:47,802 ‫کنترلشون کنم. 520 00:39:49,553 --> 00:39:52,473 ‫و از اینکه بهم یاد دادی ‫کی سزاوار مرگه. 521 00:39:53,682 --> 00:39:56,727 ‫متاسفم که مجبور شدم دوستتو بکشم. 522 00:40:00,523 --> 00:40:02,817 ‫کار درستی کردی... 523 00:40:03,818 --> 00:40:05,611 ‫پسرم. 524 00:40:26,132 --> 00:40:27,297 ‫هی. 525 00:40:27,298 --> 00:40:28,507 ‫فکر کردم نمی‌خوای با من حرف بزنی. 526 00:40:28,508 --> 00:40:30,759 ‫نمی‌خوام. ولی راجع به جیو شنیدم. 527 00:40:30,760 --> 00:40:32,636 ‫و با اینکه آدم مزخرفی هستی... 528 00:40:32,637 --> 00:40:34,430 ‫خواستم مطمئن شم حالت خوبه. 529 00:40:34,431 --> 00:40:36,642 ‫- باهاش کات کردم. ‫- خوبه. 530 00:40:37,351 --> 00:40:39,019 ‫متاسفم. 531 00:40:40,020 --> 00:40:42,022 ‫بد گند زدم. 532 00:40:43,065 --> 00:40:44,690 ‫آره، دکستر برادر منه. 533 00:40:44,691 --> 00:40:46,861 ‫ولی یه احمق هم هست. 534 00:40:47,695 --> 00:40:49,862 ‫و تو بهترین دوست منی. 535 00:40:49,863 --> 00:40:52,158 ‫و باید خیلی بیشتر به ‫احساساتت اهمیت می‌دادم. 536 00:40:53,325 --> 00:40:55,617 ‫منم متاسفم. 537 00:40:55,618 --> 00:40:57,786 ‫نباید راجع به ‫شوخی ماشین به تیفانی می‌گفتم. 538 00:40:57,787 --> 00:40:59,663 ‫فقط می‌خواستم کاری کنم ریلکس شه، 539 00:40:59,664 --> 00:41:01,957 ‫ولی باید می‌دونستم ‫مثل یه روانیِ به تمام معنا واکنش نشون میده. 540 00:41:01,958 --> 00:41:03,711 ‫تیف همینه دیگه. 541 00:41:04,503 --> 00:41:08,340 ‫ولی من و تو... 542 00:41:08,340 --> 00:41:10,134 ‫اوکیم؟ 543 00:41:11,177 --> 00:41:13,804 ‫آره. آره، اوکی هستیم. 544 00:41:19,435 --> 00:41:21,226 ‫آدمامون همه جا رو دارن می‌گردن. 545 00:41:21,227 --> 00:41:23,772 ‫فرودگاه‌ها. پل‌ها. قطارها. 546 00:41:23,772 --> 00:41:25,856 ‫حتی کشتی‌های تفریحی. 547 00:41:25,857 --> 00:41:28,192 ‫همش دارم به این تخته‌ها نگاه می‌کنم، 548 00:41:28,193 --> 00:41:29,776 ‫منتظرم یه جوری منطقی بشن. 549 00:41:29,777 --> 00:41:32,198 ‫این همه مدرک... ‫چطور اینا رو نفهمیدیم؟ 550 00:41:34,575 --> 00:41:36,202 ‫بیش از حد باهاش خاطره داشتی. 551 00:41:36,202 --> 00:41:38,787 ‫و اون مالپاریتو، ‫دروغگوی قهاری بود. 552 00:41:38,787 --> 00:41:40,996 ‫آره. ولی چطور کار به اینجا کشید؟ 553 00:41:40,997 --> 00:41:43,123 ‫که جیمی رو بکشه، ‫دنبال پسر خودشم بیفته؟ 554 00:41:43,124 --> 00:41:44,210 ‫واسه چی؟ 555 00:41:44,210 --> 00:41:45,961 ‫آدمایی که تو خشم غرق میشن... 556 00:41:45,961 --> 00:41:48,086 ‫تصمیم‌های منطقی نمی‌گیرن. 557 00:41:48,087 --> 00:41:50,547 ‫تصمیم‌های خطرناک می‌گیرن. 558 00:41:50,548 --> 00:41:52,549 ‫با عواقب جدی. 559 00:41:52,550 --> 00:41:54,134 ‫آره. 560 00:41:54,135 --> 00:41:56,553 ‫خب، به طور رسمی، 561 00:41:56,554 --> 00:41:58,555 ‫مشاوره‌های روان‌درمانی 562 00:41:58,556 --> 00:42:01,268 ‫واسه هر افسری که بهش نیاز داره، در دسترسن. 563 00:42:02,520 --> 00:42:03,894 ‫به طور غیر رسمی، 564 00:42:03,895 --> 00:42:06,605 ‫یه بطری سانتا ترزا ‫۱۷۹۶ تو کشوی میزم دارم. 565 00:42:06,606 --> 00:42:08,859 ‫ممنونم ازت. 566 00:42:10,444 --> 00:42:12,780 ‫تمپا چطور بود؟ 567 00:42:12,780 --> 00:42:14,863 ‫خبری از قاتل سریالی ‫لاگوئرتا نشد؟ 568 00:42:14,864 --> 00:42:17,074 ‫بین خودمون باشه، 569 00:42:17,075 --> 00:42:19,745 ‫لاگوئرتا در مورد پرونده‌های قتل ‫اون افراد بی‌اهمیت، اشتباه می‌کرد. 570 00:42:19,745 --> 00:42:20,911 ‫قاتل سریالی نداریم. 571 00:42:20,912 --> 00:42:22,496 ‫فکر می‌کردم باهاش موافقی. 572 00:42:22,497 --> 00:42:24,248 ‫داشتم به نفعش قضاوت می‌کردم. 573 00:42:24,249 --> 00:42:26,752 ‫ولی می‌دونی، بعضی وقتا ‫همه‌چی اتفاقیه. 574 00:42:26,752 --> 00:42:28,963 ‫من گزارشم رو از قبل ثبت کردم. 575 00:42:32,925 --> 00:42:35,467 ‫تیرانوسوروس دِکس، ‫روزای دیوونه‌وار داشتیم، نه؟ 576 00:42:35,468 --> 00:42:37,511 ‫ببخشید که تورو کنار گذاشته بودیم. 577 00:42:37,512 --> 00:42:39,765 ‫راجع به اون جسد روی پشت‌بوم شنیدم. 578 00:42:39,765 --> 00:42:42,891 ‫می‌خواستیم خبرت کنیم، ولی واسه ‫چشمای کارآموز خیلی سنگین بود. 579 00:42:42,892 --> 00:42:45,104 ‫نکته‌ی خوبی بود، وینس. 580 00:42:45,104 --> 00:42:47,145 ‫اون نباید کارآموز باشه. 581 00:42:47,146 --> 00:42:50,274 ‫مسئولین رده بالا ‫با استخدام یه نفر دیگه موافقت کردن. 582 00:42:50,275 --> 00:42:51,441 ‫دکستر، نظرت چیه 583 00:42:51,442 --> 00:42:52,903 ‫به طور تمام وقت ‫به اداره بپیوندی؟ 584 00:42:54,113 --> 00:42:55,948 ‫حس... 585 00:42:55,948 --> 00:42:57,364 ‫خوبی خواهم داشت. 586 00:42:57,365 --> 00:42:59,575 ‫پس این مال توئه. 587 00:43:10,754 --> 00:43:12,256 ‫خیلی خب، دیگه لوس بازی بسه. 588 00:43:12,256 --> 00:43:14,798 ‫اینا رو تجزیه و تحلیل کن، ‫ثبت کن و صبح قبل از اینکه بیام اداره 589 00:43:14,799 --> 00:43:17,384 ‫رو میز من باشن. 590 00:43:17,385 --> 00:43:19,555 ‫و من زود میام اداره. 591 00:43:21,015 --> 00:43:23,807 ‫تبریک میگم. 592 00:43:23,808 --> 00:43:24,685 ‫همیشه می‌گفتم تو 593 00:43:24,685 --> 00:43:25,936 ‫سومین متخصص برتر علوم جنایی اینجایی. 594 00:43:32,318 --> 00:43:35,779 ‫یه عالمه دوست و ‫همکار جدید که هنوز ندیده بودمشون. 595 00:44:14,610 --> 00:44:16,360 ‫- ماسوکا. ‫- هی... 596 00:44:21,867 --> 00:44:23,867 ‫هری سال‌ها رو صرف این کرد که 597 00:44:23,868 --> 00:44:25,869 ‫بهم بگه بعضی آدما سزاوار مرگن. 598 00:44:25,870 --> 00:44:29,375 ‫این اولین باری بود که فهمیدم ‫چرا باید کاری رو بکنم... 599 00:44:29,375 --> 00:44:31,041 ‫که انجام میدم. 600 00:44:31,042 --> 00:44:34,838 ‫چون بعضی آدما سزاوار زندگی کردنن. 601 00:44:50,562 --> 00:44:52,522 ‫- بفرمایید. ‫- به به. 602 00:44:54,566 --> 00:44:57,234 ‫ممنون. 603 00:44:57,235 --> 00:44:59,405 ‫نوش جان. 604 00:44:59,405 --> 00:45:00,779 ‫خیلی خوبه که یه چیزی غیر از 605 00:45:00,780 --> 00:45:02,531 ‫پنکیک کوفتی واسه شام داریم. 606 00:45:02,532 --> 00:45:04,074 ‫بهت برنخوره، دکس. 607 00:45:04,075 --> 00:45:05,200 ‫ناراحت نشدم. 608 00:45:05,201 --> 00:45:06,618 ‫باید یه جوری ارتقای درجه‌ی بزرگ پسرم رو 609 00:45:06,619 --> 00:45:07,911 ‫جشن می‌گرفتم. 610 00:45:07,912 --> 00:45:10,122 ‫- ممنون. ‫- می‌دونی، 611 00:45:10,123 --> 00:45:12,624 ‫دکستر تنها عضو خانواده‌ی مورگان نیست ‫که خبرای خوبی داره. 612 00:45:12,625 --> 00:45:14,378 ‫واقعاً؟ 613 00:45:15,087 --> 00:45:16,880 ‫یعنی این همون چیزیه که فکر می‌کنم؟ 614 00:45:20,509 --> 00:45:22,720 ‫نامه‌ی قبولی واسه... 615 00:45:23,679 --> 00:45:25,262 ‫آکادمی پلیس میامی مترو؟ 616 00:45:25,263 --> 00:45:27,889 ‫می‌دونم همه‌مون از ‫دانشگاه ایالتی فلوریدا هیجان‌زده بودیم. 617 00:45:27,890 --> 00:45:30,767 ‫ولی بعد از اینکه تانیا و کامیلا 618 00:45:30,768 --> 00:45:32,269 ‫و لاگوئرتا رو در حال انجام وظیفه دیدم، 619 00:45:32,270 --> 00:45:34,354 ‫و بعد از کاری که همه تو ‫اهدای خون بابی کردن... 620 00:45:34,355 --> 00:45:37,899 ‫حتی، دیدن اینکه کل اداره ‫واسه نیکی حاضر شدن... 621 00:45:37,900 --> 00:45:38,900 ‫فهمیدم که 622 00:45:38,901 --> 00:45:40,569 ‫می‌تونم چهار سال بعدی عمرمو 623 00:45:40,570 --> 00:45:42,156 ‫به توپ زدن بالای تور بگذرونم 624 00:45:42,156 --> 00:45:44,948 ‫یا می‌تونم نقشی تو یه چیز ‫بزرگتر از خودم داشته باشم. 625 00:45:44,949 --> 00:45:46,867 ‫یه چیزی که مهمه. 626 00:45:46,868 --> 00:45:48,536 ‫دِب... 627 00:45:49,288 --> 00:45:50,579 ‫من خیلی هیجان‌زده‌ام. 628 00:45:50,580 --> 00:45:52,622 ‫- داری شوخی می‌کنی. ‫- شوخی نمی‌کنم. 629 00:45:52,623 --> 00:45:55,792 ‫منظورم اینه، آکادمی ممکنه ‫اون چیزی نباشه که واست تصور کرده بودم. 630 00:45:55,793 --> 00:45:57,794 ‫ولی مهم اینه که، این چیزیه ‫که تو واسه خودت تصور کردی. 631 00:45:57,795 --> 00:45:59,713 ‫و تو به واقعیت تبدیلش کردی. 632 00:45:59,714 --> 00:46:02,299 ‫خب، مورگان بودن باعث راحت‌تر شدن ‫روند استخدام تو میامی مترو شد. 633 00:46:02,300 --> 00:46:05,135 ‫شاید. ولی تو پلیس بی‌نظیری میشی. 634 00:46:05,136 --> 00:46:07,598 ‫و من بهت خیلی افتخار می‌کنم. 635 00:46:08,432 --> 00:46:10,182 ‫و می‌دونم مامانت هم اگه زنده بود ‫خیلی بهت افتخار می‌کرد. 636 00:46:10,183 --> 00:46:12,058 ‫تبریک میگم، آبجی. 637 00:46:12,059 --> 00:46:13,685 ‫آره. 638 00:46:13,686 --> 00:46:15,312 ‫قول بده وقتی اومدی اداره 639 00:46:15,313 --> 00:46:16,690 ‫خیلی سربه‌سرم نذاری. 640 00:46:16,690 --> 00:46:17,983 ‫حالا باید منم تو تمام 641 00:46:17,983 --> 00:46:19,318 ‫گفتگوهای پنهونیتون راه بدین. 642 00:46:19,318 --> 00:46:21,319 ‫درسته. آره. 643 00:46:25,574 --> 00:46:27,785 ‫این یه علامت واسه جشن گرفتن منه! 644 00:46:37,836 --> 00:46:40,005 ‫بریم حواسمون بهش باشه. 645 00:46:48,347 --> 00:46:51,016 ‫باورت میشه این دختره قراره ‫افسر قانون شه؟ 646 00:46:52,351 --> 00:46:54,101 ‫می‌دونی چیه؟ باورم میشه. 647 00:46:55,479 --> 00:46:57,687 ‫سه تاییمون با هم کار کنیم؟ ‫چقدر عالیه! 648 00:46:57,688 --> 00:47:00,067 ‫خب می‌دونی، من که تا ابد زنده نیستم. 649 00:47:01,276 --> 00:47:03,485 ‫اینطوری نگو. 650 00:47:03,486 --> 00:47:06,071 ‫گوش کن، باید اینو بشنوی. 651 00:47:06,072 --> 00:47:08,698 ‫وقتی قانون رو بهت یاد دادم، ‫فکر کردم... 652 00:47:08,699 --> 00:47:10,367 ‫امیدوار بودم... 653 00:47:10,368 --> 00:47:13,328 ‫بهت یه راهی بده که بتونی ‫با انگیزه‌هات به تنهایی کنار بیای. 654 00:47:13,329 --> 00:47:14,955 ‫و تو اون کشتی باری 655 00:47:14,956 --> 00:47:16,706 ‫می‌تونستی دنبال اسپنسر بری، 656 00:47:16,707 --> 00:47:18,667 ‫نیکی رو بذاری بمیره. 657 00:47:18,668 --> 00:47:20,669 ‫ولی نکردی. 658 00:47:20,670 --> 00:47:22,754 ‫تو نجات دادن یه بچه رو 659 00:47:22,755 --> 00:47:25,092 ‫به جای اینکه تسلیم وسواس‌های خودت بشی، ‫انتخاب کردی. 660 00:47:26,385 --> 00:47:29,219 ‫من انگیزه‌هامو کنترل کردم. 661 00:47:29,220 --> 00:47:31,221 ‫تو هدایتشون کردی. 662 00:47:31,222 --> 00:47:33,016 ‫برای خوبی. 663 00:47:34,893 --> 00:47:37,729 ‫به لطف قانون تو. 664 00:47:40,649 --> 00:47:43,108 ‫الان قانون توئه. 665 00:47:51,201 --> 00:47:53,535 ‫بیا دیگه، از تنها رقصیدن خسته شدم. 666 00:47:53,536 --> 00:47:55,370 ‫توام بیا، دکس. 667 00:47:57,248 --> 00:47:58,832 ‫خواهش می‌کنم؟ 668 00:47:58,833 --> 00:48:00,752 ‫خواهش می‌کنم، خواهش می‌کنم، ‫با پنیر روش؟ 669 00:48:00,752 --> 00:48:03,003 ‫و گوشت خوک کبابی، ‫و ژامبون و ترشی؟ 670 00:48:03,004 --> 00:48:04,798 ‫باشه. باشه. 671 00:48:30,073 --> 00:48:33,118 ‫همیشه فکر می‌کردم ‫هیچ‌وقت عادی نمیشم. 672 00:48:33,452 --> 00:48:34,451 ‫ولی تو اون لحظه، فهمیدم 673 00:48:34,452 --> 00:48:36,077 ‫تنها چیزی که می‌تونه ‫نجاتم بده... 674 00:48:36,078 --> 00:48:38,540 ‫خانواده‌ست. 675 00:48:38,564 --> 00:48:43,564 ترجمه از رضا حضرتی DeathStroke 676 00:48:43,588 --> 00:48:50,588 «امپایر بست تی‌وی کهکشانی از فیلم و سریال» .:::EmpireBestTV.Com:::. «در شبکه‌های اجتماعی» @EmpireBestTV 677 00:48:50,612 --> 00:48:57,612 «امپایر بست تی‌وی، حرفه ای ترین اپلیکیشن دانلود و تماشای آنلاین فیلم و سریال» .::: EBTV.App :::.