1 00:00:00,000 --> 00:00:12,450 2 00:00:51,110 --> 00:00:56,240 خادم سیاه 3 00:00:51,110 --> 00:00:56,240 آرک مدرسه‌ی عمومی 4 00:01:47,180 --> 00:01:50,810 ‫می‌-رین، برو چای ترکیبی سلطنتی فورتنوم و میسون رو بیار. 5 00:01:50,810 --> 00:01:52,650 ‫چـ ـ چشم، قربان! 6 00:01:54,730 --> 00:01:57,130 ‫هوم... 7 00:02:05,550 --> 00:02:07,390 ‫جناب سباستین! 8 00:02:07,820 --> 00:02:09,990 ‫سبزی‌ها رو چیدم! 9 00:02:10,330 --> 00:02:12,010 ‫خیلی‌خب، لطفاً بشورشون. 10 00:02:12,010 --> 00:02:13,190 ‫چــشــم! 11 00:02:27,450 --> 00:02:28,480 ‫ارباب جوان. 12 00:02:29,550 --> 00:02:31,340 ‫وقتشه بیدار شین. 13 00:02:40,790 --> 00:02:42,550 ‫امروز چای ترکیبی دم کردی؟ 14 00:02:43,430 --> 00:02:45,170 ‫مثل همیشه خیلی تیزبین‌اید. 15 00:02:45,740 --> 00:02:48,410 ‫امروز فورتنوم و میسون داریم. 16 00:02:48,890 --> 00:02:50,150 ‫شیر بریزم؟ 17 00:02:50,150 --> 00:02:51,180 ‫آره. 18 00:02:51,740 --> 00:02:53,100 ‫عسل هم بریز. 19 00:02:55,120 --> 00:02:57,570 ‫کلی مدارک تلنبارشده هست که باید امضاشون کنین. 20 00:02:58,830 --> 00:03:03,690 ‫ضمناً، مدیر شعبه‌ی جدیدتون توی هرودز باهامون تماس گرفت. 21 00:03:03,690 --> 00:03:06,450 ‫ازتون می‌خواد بیاین از فروشگاه بازدید کنین. 22 00:03:06,850 --> 00:03:08,910 ‫آه، اون رو می‌گی. 23 00:03:09,440 --> 00:03:11,370 ‫باشه. امروز می‌رم. 24 00:03:11,370 --> 00:03:12,950 ‫بسیارخب. 25 00:03:14,190 --> 00:03:17,010 ‫دراین‌صورت، یه درخواست کوچیکی ازتون دارم. 26 00:03:17,330 --> 00:03:18,030 ‫هوم؟ 27 00:03:19,050 --> 00:03:22,470 ‫نمره‌ی چشم می-رین بالا رفته، می‌خواستم عینکش رو عوض کنیم، 28 00:03:23,410 --> 00:03:26,850 ‫و همین‌طور کلاه جدیدی برای فینی بخریم‌ــ وصله‌ی روش خیلی ناجور به‌نظر می‌رسه. 29 00:03:27,850 --> 00:03:31,040 ‫خیلی‌خب. پس امروز می‌برم‌ـــ 30 00:03:31,930 --> 00:03:33,350 ‫شیل! 31 00:03:33,390 --> 00:03:35,540 ‫این چه کاری بود کردی؟! 32 00:03:36,580 --> 00:03:39,740 ‫چطور تونستی بدون اینکه بهم بگی، از مدرسه بری؟ 33 00:03:40,030 --> 00:03:43,950 ‫تـ ـ تو باید تاموقع فارغ‌التحصیلی اونجا بمونی. 34 00:03:43,950 --> 00:03:46,000 ‫می‌تونی درمورد جامعه‌ی انگلیسی یاد بگیری. 35 00:03:46,360 --> 00:03:48,560 ‫بدون تو کسل‌کننده‌ست. 36 00:03:48,560 --> 00:03:51,770 ‫و درس‌هاشون خیلی آسونن. 37 00:03:52,130 --> 00:03:54,920 ‫همه‌شون رو وقتی بچه بودم، یاد گرفتم. 38 00:03:55,870 --> 00:03:58,120 ‫ا ـ انتظار نداشتم. 39 00:03:58,120 --> 00:04:00,270 ‫از اونجایی که عضو خانواده‌ی سلطنتی هستین، 40 00:04:00,270 --> 00:04:02,040 ‫گمونم باید دوره‌های آموزشی اختصاصی گذرونده باشین؟ 41 00:04:02,040 --> 00:04:03,500 ‫معلومه! 42 00:04:03,710 --> 00:04:07,710 ‫استعداد سرشار شاهزاده سوما، ایشون رو ‫مایه‌ی سرافرازی و خرسندی اساتید دربار کرده! 43 00:04:07,710 --> 00:04:10,630 ‫تو هم اومدی اینجا، آگنی؟ 44 00:04:09,150 --> 00:04:12,420 ‫شیل، گوشت با منه؟ 45 00:04:12,420 --> 00:04:16,240 ‫بله. با عرض احترام، ارباب شیل و جناب سباستین. 46 00:04:16,240 --> 00:04:18,410 ‫از آخرین‌باری که درخدمت‌تون بودم، خیلی‌وقته می‌گذره. 47 00:04:18,910 --> 00:04:20,270 ‫خیلی‌وقته؟ 48 00:04:20,640 --> 00:04:24,710 ‫مگه همین تازگی‌ها توی کالج وستون همو ندیدیم؟ 49 00:04:26,800 --> 00:04:29,460 ‫درست بعد پذیرفته‌شدن شاهزاده سوما توی مدرسه. 50 00:04:32,330 --> 00:04:35,780 ‫حوصله‌م سر رفته! می‌رم یه‌سر به شیل بزنم! 51 00:04:39,800 --> 00:04:43,810 ‫نباید برین، شاهزاده سوما! ‫خروج از خوابگاه در شب برخلاف قوانین مدرسه‌ست! 52 00:04:43,810 --> 00:04:45,830 ‫تازه یه‌روزه اومدین اینجا! 53 00:04:46,590 --> 00:04:50,630 ‫ولی بهم دستور دادن توی خونه بمونم. ‫نمی‌تونم همین‌طوری برم سراغ‌شون... 54 00:04:50,630 --> 00:04:51,920 ‫اما... 55 00:04:52,570 --> 00:04:53,630 ‫اون چیه؟ 56 00:04:53,630 --> 00:04:56,610 ‫ا ـ این‌طرفی نـــــــه! 57 00:04:56,610 --> 00:04:59,610 ‫شـ ـ شاهزاده سوما! 58 00:05:00,600 --> 00:05:02,710 ‫یادتون رفته؟ 59 00:05:01,520 --> 00:05:04,810 ‫نه، من... راستش... 60 00:05:05,040 --> 00:05:07,560 ‫تاجایی که یادمه، توی مسابقات کریکت هم حضور داشتین. 61 00:05:07,560 --> 00:05:08,650 ‫هــــــــه؟ 62 00:05:08,890 --> 00:05:13,200 ‫وقتی رفته بودم پای مخصوص رو به خوابگاه سرخ تحویل بدم... 63 00:05:13,860 --> 00:05:16,620 ‫برامون برد آسونی می‌شه. 64 00:05:16,620 --> 00:05:18,320 ‫اینو که از قبل می‌دونستیم. 65 00:05:18,540 --> 00:05:21,280 ‫انقدر فک‌ نزنین و این‌ها رو آماده‌ــ 66 00:05:21,280 --> 00:05:24,240 ‫هان؟ اون پای گوشت کجا غیبش زد؟ 67 00:05:24,240 --> 00:05:25,750 ‫شاید یکی از بچه‌ها یادش رفته بیاره؟ 68 00:05:25,750 --> 00:05:27,710 ‫نه، فکر نکنم. 69 00:05:28,600 --> 00:05:31,320 ‫و ـ واقعاً وحشتناکه. 70 00:05:32,550 --> 00:05:36,670 ‫می‌ترسیدم سرورم بابت اینکه نمی‌تونن ‫پای گوشت گاو بخورن، ناراحت شن، 71 00:05:37,050 --> 00:05:40,300 ‫برای همین یواشکی یه پای مرغ براشون پختم... 72 00:05:40,660 --> 00:05:43,800 ‫...ولی جناب سباستین زودتر از من دست به کار شدن! 73 00:05:45,460 --> 00:05:49,110 ‫باورم نمی‌شه با اینکه الان حریف همن، بازم به فکر شاهزاده سومان... 74 00:05:49,110 --> 00:05:51,490 ‫دست‌مریزاد،‌ جناب سباستین! 75 00:05:53,050 --> 00:05:58,110 ‫ولی به‌هرحال پختمش و دلم می‌خواد سرورم میلش کنن! 76 00:05:58,700 --> 00:06:02,700 ‫مطمئنم بزرگ‌ترین تیکه رو می‌خوان. 77 00:06:02,700 --> 00:06:06,520 ‫پروردگارا، لطفاً خودخواهی من رو عفو بفرما! 78 00:06:07,160 --> 00:06:09,280 ‫پس، بزرگ‌ترین تیکه رو به من بده! 79 00:06:10,670 --> 00:06:12,740 ‫یادتون رفته؟ 80 00:06:10,670 --> 00:06:13,110 ‫نه، من... 81 00:06:13,110 --> 00:06:16,140 ‫جـ ـ جـ ـ جـ ـ جناب سباستین، این‌طورــــ 82 00:06:16,140 --> 00:06:18,810 ‫پس برای همینه که سرحال و قبراق مونده بود؟ 83 00:06:19,260 --> 00:06:24,720 ‫آگـــنـــی! 84 00:06:24,980 --> 00:06:27,390 ‫از دستورم سرپیچی کردی؟! 85 00:06:27,390 --> 00:06:31,690 ‫متأسفم، سرورم! آخه خیلی نگران‌تون بودم! 86 00:06:31,690 --> 00:06:34,570 ‫یعنی سر سوزنی بهم اعتماد نداری؟! 87 00:06:35,870 --> 00:06:39,470 ‫با اجازه‌تون، ما به یه سفر کوتاه می‌ریم. 88 00:06:39,800 --> 00:06:41,410 ‫ در نبود ما حواس‌تون به اینجا باشه. 89 00:06:42,160 --> 00:06:47,120 ‫شیل! وایســــــــا! 90 00:06:57,000 --> 00:06:59,520 ‫وای! 91 00:06:59,880 --> 00:07:02,570 ‫عجب ساعت گنده‌ای! 92 00:07:02,570 --> 00:07:05,220 ‫اسمش بیگ بِن ـه. 93 00:07:06,100 --> 00:07:07,670 ‫قوی به‌نظر میاد! 94 00:07:11,320 --> 00:07:14,070 ‫موندم ساخت اون پل کِی قراره به اتمام برسه. 95 00:07:14,560 --> 00:07:16,390 ‫تاور بریج؟ 96 00:07:16,970 --> 00:07:19,950 ‫حدوداً زمانی‌که شما به‌دنیا اومدین، تازه داشتن براش طرح می‌ریختن، 97 00:07:19,950 --> 00:07:22,240 ‫و ساختش از سه‌سال پیش شروع شد. 98 00:07:22,240 --> 00:07:24,670 ‫گمونم هنوز خیلی مونده تا تموم شه. 99 00:07:26,520 --> 00:07:31,290 ‫با اینکه انسان‌ها مخلوقاتی با طول عمر بسیار کوتاهن، ولی اصلاً اهل عجله نیستن. 100 00:07:31,560 --> 00:07:32,440 ‫هوم. 101 00:07:32,440 --> 00:07:37,470 ‫برخلاف شیاطین، ما مجبوریم با مسائل دشوار زیادی ‫مثل قراردادها، تکیه‌گاه‌ها و امثالهم سروکله‌ بزنیم. 102 00:07:42,970 --> 00:07:44,050 ‫نظرتون چیه؟ 103 00:07:45,730 --> 00:07:47,110 ‫بهم میاد؟ 104 00:07:47,110 --> 00:07:49,080 ‫ارباب جوان، شما هم امتحان می‌کنین؟ 105 00:07:49,080 --> 00:07:51,400 ‫چشم‌بند برای هفت‌پشتم بسه. 106 00:07:51,710 --> 00:07:58,190 ‫گوته می‌گه... «وقتی عینک می‌زنی، دنیا به‌شکل خنده‌داری دور سرت می‌چرخه!» 107 00:07:58,430 --> 00:08:01,090 ‫همه‌چی رو دقیق می‌بینم! 108 00:08:01,090 --> 00:08:02,290 ‫پس،‌ همون رو می‌خریم. 109 00:08:04,100 --> 00:08:05,280 ‫همین خوبه دیگه؟ 110 00:08:09,790 --> 00:08:13,160 ‫زیادی دقیق دیدن هم معایب خودش رو داره! 111 00:08:19,400 --> 00:08:21,720 ‫این‌ها خیلی نازن! 112 00:08:22,250 --> 00:08:24,340 ‫چیز خاصی مدنظرتونه؟ 113 00:08:24,340 --> 00:08:27,640 ‫یه کلاه حصیری می‌خوام که مثل بیگ بن خفن باشه! 114 00:08:27,640 --> 00:08:29,220 ‫یه کلاه حصیری معمولی هم کفایت می‌کنه. 115 00:08:29,930 --> 00:08:32,400 ‫وای،‌ خیلی بهتون میاد. 116 00:08:41,980 --> 00:08:43,110 ‫ول کنین دیگه! 117 00:08:45,120 --> 00:08:49,280 ‫حالا که اومدیم اینجا، شما دوتا نمی‌خواین چیزی بگیرین؟ 118 00:08:55,500 --> 00:08:58,460 ‫به‌نظرم این‌ همون چیزیه که دنبالشید. 119 00:08:58,990 --> 00:09:02,210 ‫جنسش از چرم برایدل‌ـه که خیلی بادوامه، 120 00:09:02,210 --> 00:09:05,840 ‫پس قطعاً می‌تونین مدت زیادی ازش استفاده کنین. 121 00:09:06,050 --> 00:09:08,250 ‫واقعاً یه‌چیزی به این بزرگی می‌خوای؟ 122 00:09:09,340 --> 00:09:13,760 ‫وردزورث می‌گه... «این‌یکی انقدر بزرگه که می‌تونم همه رو با خودم ببرم.» 123 00:09:20,860 --> 00:09:22,940 ‫در رابطه با درخواست بالدو... 124 00:09:23,280 --> 00:09:25,830 ‫مگه اون اصلاً کتاب می‌خونه؟ 125 00:09:25,830 --> 00:09:26,720 ‫ارباب جوان! 126 00:09:27,320 --> 00:09:29,490 ‫می‌شه این رو بخرم؟ 127 00:09:29,740 --> 00:09:30,740 ‫خیر. 128 00:09:30,740 --> 00:09:32,680 ‫تف. 129 00:09:40,800 --> 00:09:42,490 ‫یه رمان تاریخی؟ 130 00:09:42,490 --> 00:09:44,470 ‫اوه،‌ اون... 131 00:09:45,010 --> 00:09:49,320 ‫کتاب دوست‌مون، استاد آرتوره. 132 00:09:49,800 --> 00:09:51,810 ‫«استاد آرتور» کیه؟ 133 00:09:51,810 --> 00:09:54,770 ‫چشم‌پزشک رو می‌گین؟ 134 00:09:55,950 --> 00:09:57,990 ‫همونی‌که اون شب طوفانی اومده بود. 135 00:09:59,480 --> 00:10:02,690 ‫اوه، برای قتل‌های زنجیره‌ای! 136 00:10:03,000 --> 00:10:07,440 ‫گویا کار استاد آرتور داره خوب پیش می‌ره. 137 00:10:07,900 --> 00:10:10,280 ‫هرموقع که می‌خواست، می‌تونست یه رمان تاریخی بنویسه. 138 00:10:10,630 --> 00:10:14,280 ‫به‌نظرم الان به‌جای این، باید رمان‌های کارآگاهی بنویسه. 139 00:10:15,720 --> 00:10:19,290 ‫با این‌حال، بازم قصد دارین بخرینش. 140 00:10:19,290 --> 00:10:20,850 ‫برای سرگرمی. 141 00:10:21,970 --> 00:10:23,540 ‫بسیارخب. 142 00:10:26,920 --> 00:10:30,530 ‫ارباب جوان، اگه الان این رو بخورین، دیگه شام نمی‌تونین بخورین. 143 00:10:30,530 --> 00:10:32,110 ‫دارم بازارو بررسی می‌کنم. 144 00:10:34,400 --> 00:10:35,370 ‫بالدو. 145 00:10:35,370 --> 00:10:36,390 ‫جانم؟ 146 00:10:36,390 --> 00:10:37,280 ‫بگیرش. 147 00:10:39,760 --> 00:10:40,690 ‫آب‌نبات؟ 148 00:10:41,560 --> 00:10:43,820 ‫نمی‌خواستم فقط تو یکی دست‌خالی بمونی. 149 00:10:44,580 --> 00:10:47,600 ‫انقدر که سیگار می‌کشی، آخرش حس چشایی‌ات رو از دست می‌دی. 150 00:10:48,510 --> 00:10:50,120 ‫تو آشپزمی، درسته؟ 151 00:10:52,310 --> 00:10:54,990 ‫بله! خیلی ممنونم! 152 00:10:58,790 --> 00:11:01,800 ‫خب، حالا فقط می‌مونه هرودز. 153 00:11:01,800 --> 00:11:06,470 ‫عذر می‌خوام، می‌شه به یه‌جای دیگه هم سر بزنیم؟ 154 00:11:07,400 --> 00:11:08,310 ‫کجا؟ 155 00:11:09,120 --> 00:11:11,240 ‫خانه سامرست. 156 00:11:13,140 --> 00:11:14,430 ‫اینجا دیگه کجاست؟ 157 00:11:14,430 --> 00:11:19,640 ‫ظاهراً اینجا پر از ادارات دولتی مثل اداره‌ی مالیات و ثبت‌احوال ـه. 158 00:11:20,160 --> 00:11:21,740 ‫هــــــــه. 159 00:11:26,520 --> 00:11:28,040 ‫ببخشید که منتظرتون گذاشتم. 160 00:11:28,440 --> 00:11:30,780 ‫خب؟ اینجا چیکار داشتی؟ 161 00:11:33,080 --> 00:11:33,950 ‫این رو می‌خواستم. 162 00:11:36,010 --> 00:11:39,210 ‫اون جواهر سوگواری آندرتیکره! 163 00:11:42,840 --> 00:11:48,170 ‫بله. گفتم شاید سرنخی ازش داشته باشه، برای همین بررسی‌اش می‌کردم. 164 00:11:49,630 --> 00:11:53,270 ‫نام و تاریخ مرگِ متوفی، توی هر قطعه ثبت شده. 165 00:11:54,220 --> 00:11:57,160 ‫علامت‌های پشت هرقطعه، نشون‌دهنده‌ی محل ساخت‌شونه. 166 00:11:58,180 --> 00:12:02,200 ‫ادارۀ کل ثبت‌احوال که در خانه‌ی سامرست قرار داره، 167 00:12:02,200 --> 00:12:04,190 ‫همه‌ی گواهی فوت‌های توی انگلستان و ولز رو نگه می‌داره. 168 00:12:04,950 --> 00:12:07,350 ‫تمام این خرده اطلاعات رو کنار هم قرار دادم. 169 00:12:08,690 --> 00:12:13,900 ‫این‌ها هفت گواهی فوتی هستن که با هر گردنبند مو تطابق دارن. 170 00:12:14,600 --> 00:12:19,120 ‫توی تحقیقاتم هیچ ارتباطی بین هفت متوفی پیدا نکردم، 171 00:12:19,470 --> 00:12:21,780 ‫ولی یکی از اسامی نظرم رو جلب کرد. 172 00:12:24,010 --> 00:12:25,290 ‫این... 173 00:12:25,960 --> 00:12:27,820 ‫کلودیا فنتوم‌هایو؟! 174 00:12:29,540 --> 00:12:32,780 ‫به‌جز اسمش چیز زیادی ازش نمی‌دونم، ولی مادربزرگم بود. 175 00:12:33,910 --> 00:12:36,260 ‫از اونجایی که موی ایشون رو دراختیار داشته، 176 00:12:36,260 --> 00:12:39,940 ‫گمونم می‌تونیم این برداشت رو داشته باشیم که ‫آندرتیکر حتی پیش‌از اِرل قبلی، 177 00:12:39,940 --> 00:12:43,100 ‫با خاندان فنتوم‌هایو سروکار داشته. 178 00:12:43,980 --> 00:12:49,310 ‫نام‌های خانوادگی با حرف اول «P» خیلی رایجن، ‫برای همین تاحالا بهش توجه نکرده بودم. 179 00:12:50,450 --> 00:12:53,990 ‫هیچ فکرشو نمی‌کردم این «P» حرف اول فنتوم‌هایو باشه. 180 00:12:54,920 --> 00:12:57,420 ‫گنجینه‌ی منه. 181 00:13:02,160 --> 00:13:06,400 ‫مطمئن بودم به‌جای من از اِرل محافظت می‌کنی. 182 00:13:12,210 --> 00:13:13,750 ‫آندرتیکر... 183 00:13:15,200 --> 00:13:18,520 ‫رابطه‌ش با خاندان فنتوم‌هایو چی بوده؟ 184 00:13:28,900 --> 00:13:32,110 ‫اجناس جدیدی از «شرکت فانتوم»‌ داریم! 185 00:13:32,110 --> 00:13:35,440 ‫بیاین این عطر جدید مخصوص خانم‌های جوان رو امتحان کنین! 186 00:13:35,860 --> 00:13:38,380 ‫لطفاً، یه نمونه بگیرین! 187 00:13:38,380 --> 00:13:39,320 ‫وای! 188 00:13:39,990 --> 00:13:42,410 ‫اون‌ها رو همون‌طوری بی‌رویه پخش نکن! 189 00:13:42,410 --> 00:13:45,000 ‫محض اطلاع، این محصول مخصوص خانم‌های جوانه. 190 00:13:47,410 --> 00:13:49,680 ‫به مسئولش اخطار می‌دم. 191 00:13:51,120 --> 00:13:52,290 ‫ولی... 192 00:13:53,980 --> 00:14:00,090 ‫طراح‌ها نمی‌تونستن یکم بیشتر روی اون عروسک تن‌پوش کار کنن؟ 193 00:14:00,440 --> 00:14:03,720 ‫شرکت فانتوم برای هر شعبه، یه نماد متفاوت داره. 194 00:14:04,400 --> 00:14:07,420 ‫از گربه و خرگوش استفاده کردیم، پس... 195 00:14:08,310 --> 00:14:12,880 ‫پس یه اسب تک‌شاخ رو برای به تصویر کشیدنِ یه «خانم جوان»، انتخاب کردین؟ 196 00:14:12,880 --> 00:14:16,030 ‫بسه دیگه. لیزی به‌اندازه‌ی کافی به‌خاطرش بهم توپیده. 197 00:14:16,030 --> 00:14:18,200 ‫بامزه نیست! 198 00:14:18,910 --> 00:14:23,490 ‫اگرچه ورود به‌موقع‌تون به بازار داغ محصولات زنانه رو تحسین می‌کنم، 199 00:14:24,460 --> 00:14:27,630 ‫اما گویا میزان فروش و کیفیت محصولات‌تون، 200 00:14:27,630 --> 00:14:31,380 ‫برای زدن مخ دخترها کافی نبودن. 201 00:14:32,360 --> 00:14:37,230 ‫خفه! و ببند اون نیشتو! اگه یه ایده‌ی بازاریابی مؤثرتری به ذهنم برسه‌ـــ 202 00:14:39,720 --> 00:14:41,590 ‫چـ ـ‌ چه خبر شد؟ 203 00:14:41,930 --> 00:14:43,900 ‫اوی!‌ کجا داری می‌ری؟ 204 00:14:43,900 --> 00:14:45,500 ‫ارباب جوان رو می‌سپارم به تو. 205 00:14:46,360 --> 00:14:47,320 ‫چه اتفاقی افتاده؟ 206 00:14:48,440 --> 00:14:49,770 ‫اسبه یهو رم کرد! 207 00:14:49,770 --> 00:14:50,850 ‫از کالسکه بیرون نمیان. 208 00:14:50,850 --> 00:14:51,760 ‫حال‌شون خوبه؟ 209 00:14:51,760 --> 00:14:53,310 ‫یه‌نفر سرنشین‌ها رو بیاره بیرون! 210 00:14:55,690 --> 00:14:56,950 ‫حال‌تون خوبه؟ 211 00:15:00,240 --> 00:15:04,550 ‫بـــه، مشتاق دیدار بودیم خانم آیرین دیاز. 212 00:15:05,160 --> 00:15:07,760 ‫پذیرایی از شما توی مهمانی شام‌مون مایه‌ی افتخار این‌جانب بود. 213 00:15:10,930 --> 00:15:12,640 ‫تویی! 214 00:15:15,590 --> 00:15:18,910 ‫مـ ـ می‌شه خوش‌وبش رو بذارین واسه بعد؟ 215 00:15:19,680 --> 00:15:20,940 ‫حالت خوبه؟ 216 00:15:20,940 --> 00:15:22,180 ‫ایشون کی باشن؟ 217 00:15:22,900 --> 00:15:24,550 ‫آخ... 218 00:15:24,550 --> 00:15:28,270 ‫توی هی‌مارکت نمایش اجرا می‌کنم، ژولیوس پیتمنم. 219 00:15:31,950 --> 00:15:33,680 ‫آه! که اینطور. 220 00:15:34,210 --> 00:15:38,050 ‫جسارت نباشه، احیاناً نمی‌خواستین به یه‌جایی برین؟ 221 00:15:38,050 --> 00:15:41,920 ‫چرا! ولی با این‌وضع عمراً دیگه به‌موقع به پایان نمایش برسم. 222 00:15:41,920 --> 00:15:47,350 ‫و اگه مردم بفهمن پیش یه مرد از سالن اپرای رقیب بودم... 223 00:15:50,350 --> 00:15:54,060 ‫من یه ایده‌ی عالی دارم. 224 00:15:58,010 --> 00:16:00,490 ‫هنوز از آیرین خبری نشده؟! 225 00:16:00,800 --> 00:16:03,160 ‫با این وضع مجبوریم نمایش رو لغو کنیم. 226 00:16:03,160 --> 00:16:06,230 ‫اون هم روزی که خیلی از حامیان‌ مالی‌مون تشریف آوردن! 227 00:16:06,230 --> 00:16:11,500 ‫لطفاً آروم باشید، قربان! تاجای ممکن سعی می‌کنیم ورود ژولیت به نمایش رو عقب بندازیم‌ـــ 228 00:16:11,500 --> 00:16:13,600 ‫ولی خیلی طول نمی‌کشه که‌ـــ 229 00:16:16,180 --> 00:16:19,120 ‫این چه مصیبتی‌ـه؟! 230 00:16:28,890 --> 00:16:32,230 ‫هوی، هوی. دیگه سه‌بار رقصیدیم، 231 00:16:32,230 --> 00:16:34,020 ‫تکلیف چیه، رومئو؟ 232 00:16:34,020 --> 00:16:35,790 ‫از من نپرس. 233 00:16:35,790 --> 00:16:37,870 ‫الاناست که تماشاچی‌ها پاشن برن. 234 00:16:40,000 --> 00:16:42,960 ‫زود باش بیا دیگه، آیرین! 235 00:16:43,130 --> 00:16:44,590 ‫ا ـ اوی! 236 00:16:44,750 --> 00:16:46,130 ‫اون دیگه چیه؟ 237 00:16:47,260 --> 00:16:48,480 ‫پرنده؟ 238 00:16:48,480 --> 00:16:49,970 ‫پری؟ 239 00:16:51,770 --> 00:16:52,630 ‫نـــه! 240 00:17:04,310 --> 00:17:08,860 ‫ژو... ژولیته! 241 00:17:10,360 --> 00:17:11,590 ‫کارت‌؟ 242 00:17:11,590 --> 00:17:12,980 ‫موگه؟ 243 00:17:14,300 --> 00:17:16,070 ‫چه بوی خوبی! 244 00:17:16,070 --> 00:17:17,910 ‫عجب دستور صحنه‌ی معرکه‌ای! 245 00:17:19,770 --> 00:17:21,460 ‫می‌بخشید که دیر کردم. 246 00:17:22,400 --> 00:17:27,360 ‫من دختر کپیولت، ژولیت هستم. 247 00:17:29,020 --> 00:17:31,850 ‫آه، چه بوی شیرینی! 248 00:17:33,050 --> 00:17:35,940 ‫ای زیباروی سوار بر اسب تک‌شاخ... 249 00:17:37,310 --> 00:17:39,230 ‫حقّا که یک الهه هستی! 250 00:17:43,790 --> 00:17:45,920 ‫ممنون که آوردیم اینجا... 251 00:17:48,060 --> 00:17:49,410 ‫...جناب تک‌شاخ. 252 00:17:55,450 --> 00:17:57,420 ‫کدوم گوری رفت؟ 253 00:17:57,740 --> 00:18:00,180 ‫زیر پامون علف سبز شد. 254 00:18:03,700 --> 00:18:05,020 ‫اوناهاشش! 255 00:18:05,020 --> 00:18:07,630 ‫یه‌دونه از عطرهای جدید فانتوم رو لطف می‌کنید! 256 00:18:07,630 --> 00:18:09,110 ‫برای منم لطفاً! 257 00:18:07,980 --> 00:18:09,310 ‫چه خبر شده؟ 258 00:18:09,310 --> 00:18:11,510 ‫نمی‌دونم والا! 259 00:18:14,080 --> 00:18:15,490 ‫سباستین! 260 00:18:17,180 --> 00:18:19,480 ‫چقدر با بیچارگی جیغ‌وداد کردین. 261 00:18:19,970 --> 00:18:21,660 ‫کدوم گوری بودی؟ 262 00:18:23,500 --> 00:18:26,470 ‫یا بهتره بپرسم، این چیه پوشیدی؟ 263 00:18:28,050 --> 00:18:30,870 ‫یه‌مقدار کار تبلیغاتی کردم. 264 00:18:30,870 --> 00:18:31,790 ‫هان؟ 265 00:18:31,790 --> 00:18:36,470 ‫یکم پیش که یه صدای جیغ شنیدیم، صداش به‌نظرم آشنا اومد. 266 00:18:36,470 --> 00:18:38,280 ‫آیرین دیاز بود. 267 00:18:38,750 --> 00:18:42,210 ‫ازش خواستم درجبران خدمتم، یه لطف کوچیکی درحقم بکنه. 268 00:18:42,750 --> 00:18:45,060 ‫داشتی این‌کارو می‌کردی؟ 269 00:18:46,210 --> 00:18:48,540 ‫برای خدمتکار یه فنتوم‌هایو... 270 00:18:49,500 --> 00:18:54,350 ‫کسر شأن داره که نتونه فروش یه محصول جدید رو دوچندان کنه. 271 00:18:57,080 --> 00:19:01,400 ‫خب،‌ دیگه لازم نیست پول یامفت خرج تبلیغات بکنم. 272 00:19:02,270 --> 00:19:06,560 ‫ولی انتظار نداشتم که یه‌ذره تبلیغِ یه ستاره‌ی اپرا... 273 00:19:06,560 --> 00:19:08,700 ‫انقدر مؤثر باشه... 274 00:19:09,980 --> 00:19:13,770 ‫عموم مردم به‌راحتی تحت‌تأثیر قرار می‌گیرن، ارباب جوان. 275 00:19:18,230 --> 00:19:19,240 ‫درنتیجه... 276 00:19:23,460 --> 00:19:26,200 ‫تصمیم گرفتم از آیرین برای تبلیغ این عطر استفاده کنم. 277 00:19:26,510 --> 00:19:30,000 ‫احسنت به این حرص و طمع، ارباب جوان. 278 00:21:35,390 --> 00:21:37,150 ‫تو روحش! رفته توی جنگل. 279 00:21:37,770 --> 00:21:42,150 ‫شکار وقتی یه‌مقدار تعقیب‌وگریز داشته باشه، جالب‌تره. 280 00:21:42,650 --> 00:21:43,280 ‫بزن بریم. 281 00:21:43,650 --> 00:21:46,030 ‫زده به سرت؟ اینجا... 282 00:21:48,420 --> 00:21:50,030 ‫...جنگل تسخیرشده نیست؟ 283 00:21:52,040 --> 00:21:53,040 ‫تو که... 284 00:21:53,040 --> 00:21:54,410 ‫به اون خزعبلات اعتقاد نداری؟ 285 00:21:54,910 --> 00:21:56,040 ‫البته که نه! 286 00:22:27,490 --> 00:22:28,070 ‫گورتونو گم کنین! 287 00:22:28,400 --> 00:22:28,910 ‫آه! 288 00:22:31,660 --> 00:22:35,500 ‫گرگینه‌ها از این درختان حفاظت می‌کنن! 289 00:22:36,160 --> 00:22:41,170 ‫اگه ببینن‌تون، نفرین‌تون می‌کنن! 290 00:22:42,520 --> 00:22:43,880 ‫اون عجوزه دیگه کیه؟ 291 00:22:44,120 --> 00:22:46,510 ‫چه می‌دونم. یالا بریم. 292 00:22:46,840 --> 00:22:47,720 ‫بـ ـ باشه... 293 00:22:48,090 --> 00:22:49,880 ‫نادون‌ها! 294 00:22:58,520 --> 00:23:00,140 ‫آه، اوناهاشش! 295 00:23:00,940 --> 00:23:02,560 ‫روباهه کجا رفت؟ 296 00:23:05,190 --> 00:23:06,690 ‫چرا دارن پارس می‌کنن؟