1 00:00:00,001 --> 00:00:10,001 ‫سی‌نما تقدیم می‌کند ‫www.30nama.com 2 00:00:10,002 --> 00:00:15,002 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 3 00:00:15,003 --> 00:00:20,003 ‫ترجمه از «امــیــررضــا» ‫ARZ_110_SUB@ 4 00:00:25,916 --> 00:00:26,875 ‫اونجا، مامانی! 5 00:00:28,250 --> 00:00:30,458 ‫- اونجا! ‫- پاس بده به من! 6 00:00:34,708 --> 00:00:37,000 ‫اومم. ممنون 7 00:00:37,500 --> 00:00:38,500 ‫ممنون 8 00:00:38,583 --> 00:00:41,583 ‫می‌دونی توی آمریکا ‫به سیب‌زمینی سرخ‌کرده چی میگن؟ 9 00:00:43,583 --> 00:00:44,500 ‫سیب‌زمینیِ... 10 00:00:44,583 --> 00:00:46,416 ‫- هوم؟ ‫- فرانسوی 11 00:00:46,500 --> 00:00:49,000 ‫- فرانسوی! ‫- پاس بده به من، احمق! 12 00:00:50,583 --> 00:00:51,666 ‫بنداز! 13 00:00:54,541 --> 00:00:56,791 ‫بابات همیشه می‌گفت 14 00:00:56,875 --> 00:00:59,708 ‫مزه‌ی سیب‌زمینی توی آمریکا ‫از آلمان بهتره 15 00:00:59,791 --> 00:01:01,250 ‫اما اونطور نیست 16 00:01:01,333 --> 00:01:03,041 ‫اونطور نیست 17 00:01:03,125 --> 00:01:04,500 ‫نه، نیست 18 00:01:04,583 --> 00:01:06,000 ‫و این یکی برای کیه؟ 19 00:01:06,750 --> 00:01:09,541 ‫برای بابا که توی بهشته 20 00:01:11,541 --> 00:01:12,750 ‫هی، بنداز 21 00:01:13,291 --> 00:01:14,916 ‫بذار یه‌کم کرم ضد آفتاب برات بزنم 22 00:01:15,000 --> 00:01:17,000 ‫پاس بده 23 00:01:17,083 --> 00:01:18,541 ‫بنداز اینجا. یالا 24 00:01:18,625 --> 00:01:21,333 ‫خودم می‌تونم 25 00:01:21,416 --> 00:01:22,750 ‫یالا. من خالی‌ام 26 00:01:37,208 --> 00:01:39,083 ‫اونجا نه! 27 00:01:41,333 --> 00:01:43,458 ‫پسرها، آروم باشید! 28 00:01:43,541 --> 00:01:45,458 ‫- هی! ‫- چه غلطی می‌کنی؟ 29 00:01:52,583 --> 00:01:54,583 ‫خانم... 30 00:01:56,083 --> 00:01:57,166 ‫گندش بزنن، رفیق 31 00:02:00,291 --> 00:02:01,625 ‫پسر، حالت خوبه؟ 32 00:02:03,791 --> 00:02:05,458 ‫بلند شو 33 00:02:05,541 --> 00:02:06,541 ‫ببخشید 34 00:02:17,302 --> 00:02:23,856 ‫« بـرون مـرزی » 35 00:02:23,857 --> 00:02:25,904 ‫[ شرکت امنیتی پورتاس ] 36 00:02:25,905 --> 00:02:28,875 ‫[ چهار سال بعد ] ‫- حالا بهم زنگ نمی‌زنه ‫- واقعاً؟ 37 00:02:28,958 --> 00:02:31,666 ‫من درکش می‌کنم. ‫منم بودم زنگ نمی‌زدم 38 00:02:31,750 --> 00:02:35,000 ‫- فراموشش کن. خودت زنگ بزن بهش ‫- نمی‌دونم می‌تونم... 39 00:03:16,916 --> 00:03:17,916 ‫آه 40 00:03:42,916 --> 00:03:43,916 ‫یالا! 41 00:03:46,291 --> 00:03:47,541 ‫وقت ملاقات داریم 42 00:03:59,708 --> 00:04:01,833 ‫خانم وولف، اِرال گونی هستم، 43 00:04:01,916 --> 00:04:04,625 ‫روزنامه‌نگار تحقیقاتیِ کلاریتیو 44 00:04:04,708 --> 00:04:06,958 ‫دوباره باهاتون تماس گرفتم ‫چون اطلاعات جدیدی به دست آوردم 45 00:04:07,041 --> 00:04:09,375 ‫درمورد اتفاقی که براتون ‫توی افغانستان افتاد 46 00:04:10,375 --> 00:04:12,541 ‫می‌دونم ترجیح می‌دید ‫راجع بهش حرف نزنید، 47 00:04:12,625 --> 00:04:14,708 ‫اما اگه فیلمی که براتون ‫می‌فرستم رو نگاه کنید 48 00:04:14,791 --> 00:04:16,458 ‫کمک بزرگی به من کردید 49 00:04:16,541 --> 00:04:18,208 ‫از طریق ایمیل براتون فرستادمش 50 00:04:18,291 --> 00:04:21,291 ‫توی این فیلم کسی رو می‌شناسید؟ ‫منتظر جوابتون... 51 00:04:22,625 --> 00:04:25,528 ‫[ اسلام‌آباد، هتل سیرنا ] ‫[ ۲۰۱۷/۰۳/۱۰ ] 52 00:04:35,041 --> 00:04:36,041 ‫جاش؟ 53 00:04:39,166 --> 00:04:40,166 ‫جاش؟ 54 00:04:48,083 --> 00:04:51,791 ‫باید کنار مامانی بمونی، باشه؟ ‫نمی‌خوام گم بشی 55 00:04:53,625 --> 00:04:57,208 ‫وقتی بریم آمریکا ‫برام دستکش بیسبال می‌خری؟ 56 00:04:57,291 --> 00:04:59,500 ‫- آره، حتماً ‫- یه اتاق جدا هم گیرم میاد؟ 57 00:04:59,583 --> 00:05:01,791 ‫- آره ‫- و یه پلی‌اِستیشن ۵؟ 58 00:05:03,416 --> 00:05:04,583 ‫تلاش خوبی بود 59 00:05:05,208 --> 00:05:06,708 ‫امکان نداره، آقا کوچولو 60 00:05:14,708 --> 00:05:16,916 ‫صبح بخیر. ‫لطفاً گذرنامه‌هاتون رو آماده کنید 61 00:05:37,337 --> 00:05:39,573 ‫[ کنسولگری کل ایالات متحده‌ی آمریکا ] 62 00:05:54,041 --> 00:05:56,666 ‫[ لطفاً وسایل ممنوعه را در کمد قرار دهید ] 63 00:06:11,291 --> 00:06:13,666 ‫لطفاً جیب‌هاتون رو خالی کنید 64 00:06:13,750 --> 00:06:15,875 ‫وسایلتون رو بذارید ‫توی اون ظرف. ممنون 65 00:06:15,958 --> 00:06:18,375 ‫گوشی‌های هوشمند رو بذارید اینجا. ‫کت‌ها رو جدا بذارید 66 00:06:18,458 --> 00:06:21,208 ‫لطفاً جیب‌هاتون رو خالی کنید 67 00:06:25,375 --> 00:06:26,708 ‫نفر بعدی بیاد لطفاً 68 00:06:29,041 --> 00:06:31,083 ‫می‌تونم توی کوله‌پشتی رو نگاه کنم؟ 69 00:06:31,166 --> 00:06:32,500 ‫- البته ‫- باشه 70 00:06:33,500 --> 00:06:35,208 ‫باشه، نفر بعدی بیاد لطفاً. ‫آلمانی یا انگلیسی؟ 71 00:06:35,291 --> 00:06:36,166 ‫انگلیسی 72 00:06:36,250 --> 00:06:38,875 ‫- باشه ‫- ویزای کار موقت برای آمریکا می‌خوام بگیرم 73 00:06:38,958 --> 00:06:41,041 ‫- سارا و جاشوآ وولف ‫- باشه 74 00:06:41,833 --> 00:06:44,708 ‫سلام، رفیق. تو آمریکایی هستی. ‫حالت چطوره؟ 75 00:06:44,791 --> 00:06:47,875 ‫- هوم؟ ‫- سلام، حالت چطوره؟ 76 00:06:47,958 --> 00:06:51,000 ‫- خجالتیه ‫- خیلی‌خب. ثبت‌نام شدید 77 00:06:51,083 --> 00:06:53,750 ‫این شماره‌ی شماست. ‫وقتی نوبت‌تون بشه صداتون می‌زنن ‫[ بی۹۳ ] 78 00:06:53,833 --> 00:06:54,916 ‫[ بی۸۶ ] 79 00:06:55,000 --> 00:06:56,666 ‫وقتی ازت می‌پرسن «حالت چطوره؟» 80 00:06:56,750 --> 00:06:59,208 ‫فقط باید بگی «خوبم» 81 00:06:59,291 --> 00:07:01,416 ‫اما اگه خوب نباشم چی؟ 82 00:07:01,500 --> 00:07:03,708 ‫در هر صورت باید بگی «خوبم» 83 00:07:03,791 --> 00:07:07,000 ‫آمریکایی اصلاً براشون مهم نیست ‫که حالت خوبه یا نه 84 00:07:07,083 --> 00:07:10,083 ‫پس فقط می‌تونی بگی «خوبم». ‫به همین سادگی 85 00:07:10,666 --> 00:07:11,666 ‫خیلی‌خب 86 00:07:12,833 --> 00:07:16,416 ‫بابا آلمانی هم بلد بود ‫یا فقط انگلیسی حرف میزد؟ 87 00:07:16,500 --> 00:07:18,791 ‫فقط انگلیسی 88 00:07:21,250 --> 00:07:24,458 ‫وقتی می‌خواست آلمانی حرف بزنه ‫خیلی خنده‌دار میشد 89 00:07:25,083 --> 00:07:26,083 ‫می‌دونی چطور؟ 90 00:07:28,250 --> 00:07:32,208 ‫«فردا صبح به صرف صبحانه ‫بریم بیرون، عزیزم؟» 91 00:07:34,583 --> 00:07:37,541 ‫می‌خوایم بریم جایی زندگی کنیم ‫که بابا زندگی می‌کرده؟ 92 00:07:39,666 --> 00:07:40,666 ‫آره، همون نزدیکی‌ها 93 00:07:43,750 --> 00:07:47,708 ‫بی۱۱۷، پیشخوان شماره‌ی ۶ 94 00:07:47,791 --> 00:07:49,375 ‫میشه لطفاً بشینی؟ 95 00:07:52,083 --> 00:07:54,416 ‫- جاش! ‫- می‌خوام قایم موشک بازی کنم! 96 00:07:55,333 --> 00:07:58,541 ‫چیکار می‌کنی؟ ‫جاش! ببخشید 97 00:08:00,000 --> 00:08:02,708 ‫- اما دوست دارم قایم موشک بازی کنم! ‫- بسه! تمومش کن 98 00:08:06,750 --> 00:08:08,666 ‫بیا بریم سوال بپرسیم، باشه؟ 99 00:08:14,083 --> 00:08:16,750 ‫ببخشید. فکر کنم ما رو فراموش کردن 100 00:08:16,833 --> 00:08:19,625 ‫- بی۹۳ ‫- همه چیز سیستمی انجام میشه 101 00:08:20,916 --> 00:08:24,166 ‫بیش‌تر از ۳ ساعته که منتظریم. ‫یه بچه همراهمه 102 00:08:24,250 --> 00:08:26,000 ‫یه اتاق بازی ته راهرو هست 103 00:08:32,708 --> 00:08:34,958 ‫پلی‌اِستیشن! 104 00:08:35,041 --> 00:08:37,125 ‫می‌تونم بمونم اینجا، مامانی؟ 105 00:08:37,208 --> 00:08:39,666 ‫باشه، اما زیاد بازی نکن، ‫وگرنه نمی‌فهمیم صدامون زدن 106 00:08:39,750 --> 00:08:43,083 ‫باشه، خب وقتی صدامون زدن ‫بیا سراغم، مامانی 107 00:08:43,583 --> 00:08:46,666 ‫باشه، ۱۰ دقیقه‌ی دیگه برمی‌گردم 108 00:08:46,750 --> 00:08:49,875 ‫اما دیگه اون موقع نباید ‫بهونه بگیری، باشه؟ 109 00:08:49,958 --> 00:08:51,333 ‫- قبوله؟ ‫- قبوله! 110 00:08:52,625 --> 00:08:54,125 ‫من برم یه قهوه بگیرم 111 00:09:09,353 --> 00:09:12,674 ‫[ ایالات متحده‌ی آمریکا: سرزمین داستان‌ها ] 112 00:09:22,083 --> 00:09:26,208 ‫بی۹۳، پیشخوان شماره‌ی ۶ 113 00:09:48,000 --> 00:09:49,125 ‫جاش؟ 114 00:09:51,708 --> 00:09:54,125 ‫الان وقت قایم موشک بازی نیست 115 00:09:57,791 --> 00:09:58,791 ‫جاش! 116 00:10:13,583 --> 00:10:17,000 ‫جاش، خنده‌دار نیست. ‫نوبت خودمونه 117 00:10:18,083 --> 00:10:19,083 ‫جاشوآ! 118 00:11:01,166 --> 00:11:02,708 ‫جاش؟ 119 00:11:06,125 --> 00:11:07,000 ‫جاش! 120 00:11:22,125 --> 00:11:23,333 ‫انگلیسی؟ 121 00:11:23,416 --> 00:11:25,458 ‫- آلمانی؟ ‫- آلمانی. آلمانی 122 00:11:25,541 --> 00:11:27,791 ‫- چه مشکلی پیش اومده؟ ‫- من... 123 00:11:27,875 --> 00:11:30,666 ‫پسرم رو پیدا نمی‌کنم. ‫توی اتاق بازی بود 124 00:11:30,750 --> 00:11:32,791 ‫فکر کنم داره قایم موشک بازی می‌کنه 125 00:11:32,875 --> 00:11:36,083 ‫- میشه توی اتاق‌ها رو نگاه کنیم؟ ‫- لطفاً بمونید همین‌جا 126 00:11:36,166 --> 00:11:38,458 ‫حتماً برگشته توی سالن ‫یا رفته دستشویی 127 00:11:38,541 --> 00:11:41,875 ‫نه. میشه لطفاً توی اتاق‌ها رو بگردیم؟ 128 00:11:41,958 --> 00:11:43,750 ‫- چرا تنهاش گذاشتید؟ ‫- من... 129 00:11:43,833 --> 00:11:46,375 ‫فقط یه لحظه تنهاش گذاشتم. ‫توی اتاق بازی بود... 130 00:11:46,458 --> 00:11:49,166 ‫اولاً، من اجازه ندارم این درها رو ‫برای شما باز کنم 131 00:11:49,250 --> 00:11:51,291 ‫دوماً، این رو با حسن نیت بهتون میگم، 132 00:11:51,375 --> 00:11:54,000 ‫این مسائل خیلی ‫برای آمریکایی‌ها مهمن 133 00:11:54,708 --> 00:11:56,583 ‫پس لطفاً همراهم بیاید 134 00:11:57,166 --> 00:11:59,583 ‫می‌خوام با سرپرستت حرف بزنم 135 00:12:06,916 --> 00:12:08,458 ‫مشکل چیه؟ 136 00:12:08,541 --> 00:12:11,333 ‫آقای کینچ، ببخشید. ‫ایشون باعث ایجاد اختلال شدن 137 00:12:11,416 --> 00:12:13,416 ‫باشه، خودم حلش می‌کنم. ‫خیلی ممنون 138 00:12:13,500 --> 00:12:15,916 ‫اِریک کینچ هستم، افسر امنیت منطقه‌ای 139 00:12:16,000 --> 00:12:17,125 ‫سارا وولف هستم 140 00:12:17,208 --> 00:12:19,500 ‫- گروه‌بان دوم نیروی دریایی دانووان هستن ‫- خانم 141 00:12:20,250 --> 00:12:22,541 ‫- پسرتون گم شده، درسته؟ ‫- آره 142 00:12:22,625 --> 00:12:25,416 ‫- اسمش چیه؟ ‫- جاش. ۶ سالشه 143 00:12:26,708 --> 00:12:28,541 ‫- توی همین اتاق‌ها گم شده؟ ‫- آره 144 00:12:39,708 --> 00:12:40,875 ‫همه‌جا رو بگردید 145 00:12:42,000 --> 00:12:43,041 ‫جاش؟ 146 00:12:46,583 --> 00:12:50,750 ‫لازم نیست نگران باشید، خانم وولف. ‫اینجا امن‌ترین مکانه 147 00:12:51,625 --> 00:12:54,833 ‫- چقدر توی اتاق بازی بوده؟ ‫- نمی‌دونم. شاید ۵ دقیقه؟ 148 00:12:55,875 --> 00:12:58,291 ‫خیلی منتظر نوبت‌مون بودیم. ‫خیلی بی‌قرار شده بود 149 00:13:00,833 --> 00:13:02,708 ‫گندش بزنن. چطور تنهاش گذاشتم؟ 150 00:13:04,583 --> 00:13:06,833 ‫خودم یه دختر دارم، آیلین 151 00:13:07,500 --> 00:13:08,500 ‫‏۸ سالشه 152 00:13:09,250 --> 00:13:12,375 ‫می‌دونم. بعضی‌وقت‌ها نیازه ‫یه‌کم تنها باشی 153 00:13:12,458 --> 00:13:14,000 ‫خودتون رو سرزنش نکنید 154 00:13:14,083 --> 00:13:15,583 ‫جاش رو پیدا می‌کنیم 155 00:13:16,500 --> 00:13:17,500 ‫ممنون 156 00:13:20,583 --> 00:13:22,833 ‫یه پسر بچه گم شده. ‫‏۶ سالشه 157 00:13:22,916 --> 00:13:26,958 ‫اسمش جاش‌ـه. ‫لطفاً اگه چیزی می‌دونید اطلاع بدید 158 00:13:31,791 --> 00:13:33,666 ‫یه پسر بچه گم شده 159 00:13:39,250 --> 00:13:41,875 ‫دیگه نمی‌دونم کجا می‌تونه رفته باشه 160 00:13:41,958 --> 00:13:43,916 ‫شاید رفته بیرون؟ 161 00:13:44,000 --> 00:13:46,291 ‫اینجا فقط یه خروجی داره 162 00:13:46,375 --> 00:13:49,791 ‫اگه خودش رو به پذیرش رسونده بود، ‫ما حتماً متوجه می‌شدیم 163 00:13:49,875 --> 00:13:51,041 ‫من میرم بررسی می‌کنم 164 00:13:52,541 --> 00:13:53,541 ‫یه... 165 00:13:54,416 --> 00:13:55,708 ‫یه خروجی دیگه هست 166 00:14:00,875 --> 00:14:03,958 ‫یه مرد و زن اینجا بودن. ‫یه ساک رو دست به دست کردن 167 00:14:04,041 --> 00:14:05,125 ‫عجیب بود. زنه از در خارج شد، 168 00:14:05,208 --> 00:14:07,708 ‫مرده به طرز عجیبی به من نگاه کرد 169 00:14:07,791 --> 00:14:09,916 ‫انگار مخفیانه داشتن ‫یه کاری انجام می‌دادن 170 00:14:10,500 --> 00:14:13,138 ‫اگه اونا جاش رو برده باشن چی؟ 171 00:14:14,083 --> 00:14:15,791 ‫میشه این در رو باز کنید؟ 172 00:14:15,875 --> 00:14:18,333 ‫متاسفانه امکان‌پذیر نیست. ‫منطقه‌ی امنیتیه 173 00:14:18,416 --> 00:14:21,541 ‫اگه کار اون دو نفر بوده باشه چی؟ ‫خودت یه بچه داری 174 00:14:21,625 --> 00:14:24,083 ‫می‌دونی چه بلایی ‫ممکنه سر بچه‌ها بیاد 175 00:14:32,791 --> 00:14:36,541 ‫- چی شده؟ ‫- میشه لطفاً خصوصی صحبت کنیم؟ 176 00:14:36,625 --> 00:14:37,500 ‫آره 177 00:14:49,250 --> 00:14:52,416 ‫آموزش نیروهای ویژه ‫و تجربه‌ی رزمی 178 00:14:54,666 --> 00:14:55,916 ‫پس یه کهنه‌سرباز هستید 179 00:14:57,375 --> 00:14:59,000 ‫ممنون بابت خدمات‌تون 180 00:15:01,166 --> 00:15:04,000 ‫- کِی توی افغانستان بودید؟ ‫- تا سال ۲۰۱۷ 181 00:15:04,875 --> 00:15:07,208 ‫پسرم چی شده؟ 182 00:15:11,750 --> 00:15:13,916 ‫برای خودتون و پسرتون ‫درخواست ویزا دادید 183 00:15:14,000 --> 00:15:16,125 ‫اما امروز صبح خودتون تنها اومدید 184 00:15:17,000 --> 00:15:18,166 ‫چی؟ 185 00:15:18,250 --> 00:15:20,833 ‫شوخی می‌کنید؟ ‫معلومه که جاش هم همراهم بوده 186 00:15:20,916 --> 00:15:22,500 ‫اینجا که اینطور نوشته شده 187 00:15:26,666 --> 00:15:29,750 ‫این لیست اشتباهه. ‫امروز صبح دوتامون اومدیم 188 00:15:29,833 --> 00:15:32,791 ‫مردم ما رو دیدن. ‫جاش با مرد پشت میز ثبت‌نام حرف زد 189 00:15:32,875 --> 00:15:35,625 ‫من با مدیر خدمات صحبت کردم. ‫هیچ‌کس پسرتون رو ندیده 190 00:15:36,208 --> 00:15:38,000 ‫تو توی بخش بازرسی امنیتی بودی. ‫خودت اون رو دیدی! 191 00:15:38,083 --> 00:15:39,833 ‫من هیچ بچه‌ای ندیدم، خانم 192 00:15:41,250 --> 00:15:43,333 ‫بهم می‌گید پسرم اصلاً اینجا نبوده؟ 193 00:15:43,416 --> 00:15:45,291 ‫اینطور به نظر می‌رسه، خانم وولف 194 00:15:46,541 --> 00:15:50,500 ‫باشه، همه‌جا دوربین هست. ‫تصاویر دوربین‌ها چی نشون میدن؟ 195 00:15:50,583 --> 00:15:53,458 ‫من همه رو بررسی کردم. ‫فقط خود شما توی تصاویر هستید 196 00:15:53,541 --> 00:15:55,708 ‫امکان نداره. ‫خودم می‌خوام تصاویر رو ببینم 197 00:15:55,791 --> 00:15:57,583 ‫منظورتون اینه که من دروغ میگم، خانم؟ 198 00:15:57,666 --> 00:15:59,458 ‫گروهبان. لطفاً 199 00:16:05,458 --> 00:16:06,333 ‫باشه 200 00:16:07,041 --> 00:16:09,291 ‫این کار فایده‌ای نداره. ‫می‌خوام با پلیس آلمان صحبت کنم 201 00:16:09,375 --> 00:16:12,541 ‫البته. بهشون اطلاع دادیم 202 00:16:19,666 --> 00:16:23,208 ‫سلام. من اِریک کینچ هستم. ‫خانم وولف می‌خواد باهاتون صحبت کنه 203 00:16:25,958 --> 00:16:27,500 ‫شرمر هستم 204 00:16:27,583 --> 00:16:29,083 ‫جوری باهام رفتار می‌کنن ‫انگار دیوونه‌ام 205 00:16:29,166 --> 00:16:31,625 ‫امروز صبح با پسرم اومدم اینجا 206 00:16:31,708 --> 00:16:34,000 ‫ولی اون ادعا می‌کنن ‫که پسرم اصلاً اینجا نبوده 207 00:16:34,083 --> 00:16:35,458 ‫میشه لطفاً بیاید اینجا؟ 208 00:16:36,291 --> 00:16:39,875 ‫خانم وولف، در جریان ماجرا هستیم 209 00:16:39,958 --> 00:16:42,833 ‫اما اجازه‌ی ورود به کنسولگری رو نداریم 210 00:16:42,916 --> 00:16:43,875 ‫یعنی چی؟ 211 00:16:43,958 --> 00:16:46,833 ‫کنسولگری یه منطقه‌ی برون‌مرزی ‫محسوب میشه 212 00:16:46,916 --> 00:16:49,083 ‫آره، می‌دونم. ‫اما منظورت چیه؟ 213 00:16:49,166 --> 00:16:51,500 ‫مقامات آلمانی در اونجا ‫صلاحیت قانونی ندارن 214 00:16:51,583 --> 00:16:54,208 ‫در اصل قلمرو آمریکا محسوب میشه 215 00:16:54,791 --> 00:16:57,250 ‫بهتره بیاید بیرون. ‫ما همیشه خیلی خوب همکاری... 216 00:16:57,333 --> 00:17:00,250 ‫اما اگه الان بیام بیرون ‫دیگه اجازه نمیدن برگردم داخل! 217 00:17:00,333 --> 00:17:02,958 ‫دیگه پسرم رو نمی‌بینم! 218 00:17:03,041 --> 00:17:05,500 ‫خانم وولف، باید آروم باشید 219 00:17:05,583 --> 00:17:08,208 ‫همکارهای بنده ۱۰ دقیقه‌ی دیگه ‫شما رو جلوی ورودی می‌بینن 220 00:17:11,250 --> 00:17:15,125 ‫خانم وولف، قول میدم ‫که در ادامه کاملاً همکاری می‌کنیم... 221 00:17:15,208 --> 00:17:16,166 ‫هی! 222 00:17:22,375 --> 00:17:24,958 ‫- خانم وولف، لطفاً آروم باشید ‫- بدون پسرم از اینجا نمیرم 223 00:17:25,041 --> 00:17:27,875 ‫نمی‌دونم چه اتفاقی برای پسرتون افتاده. ‫اما اصلاً نیومده اینجا! 224 00:17:28,958 --> 00:17:31,541 ‫خانم وولف، لطفاً! خواهش می‌کنم! 225 00:17:32,833 --> 00:17:33,833 ‫باشه؟ 226 00:17:34,583 --> 00:17:36,083 ‫باشه 227 00:17:39,208 --> 00:17:40,416 ‫چیزی نیست 228 00:17:41,250 --> 00:17:43,750 ‫الان تحت فشار هستید. ‫درک می‌کنم 229 00:17:43,833 --> 00:17:45,750 ‫اما لطفاً بمونید توی همین اتاق 230 00:17:45,833 --> 00:17:47,666 ‫تا پلیس آلمان بیاد سراغتون 231 00:17:47,750 --> 00:17:49,833 ‫گروهبان اینجا پیشتون می‌مونه 232 00:17:51,541 --> 00:17:53,000 ‫آرزوی بهترین‌ها رو براتون دارم 233 00:17:59,291 --> 00:18:00,666 ‫لطفاً بشینید، خانم 234 00:18:26,916 --> 00:18:27,958 ‫دریافت شد 235 00:18:28,791 --> 00:18:31,041 ‫بمونید همین‌جا. جایی نرید 236 00:18:52,041 --> 00:18:54,666 ‫- سلام؟ ‫- سلام. منم، مامان 237 00:18:54,750 --> 00:18:57,500 ‫- سارا؟ ‫- توی فرانکفورت توی کنسولگری آمریکام 238 00:18:57,583 --> 00:18:59,708 ‫- باید کمکم کنی. جاش گم شده ‫- چی؟ 239 00:18:59,791 --> 00:19:02,250 ‫با مقامات، مطبوعات ‫و پلیس تماس بگیر 240 00:19:02,333 --> 00:19:05,041 ‫اینجا یه نفر جاش رو دزدیده ‫و دارن لاپوشونی می‌کنن 241 00:19:09,250 --> 00:19:10,166 ‫مامان؟ 242 00:19:11,166 --> 00:19:13,250 ‫سارا، قرص‌هات رو ‫مرتب می‌خوری، درسته؟ 243 00:19:13,333 --> 00:19:16,166 ‫مامان، لطفاً. ‫چه ربطی داره؟ 244 00:19:16,250 --> 00:19:18,666 ‫می‌دونی که حالم خوبه. ‫چرا اون حرف رو می‌زنی؟ 245 00:19:18,667 --> 00:19:22,208 ‫خیلی‌خب، سارا. میشه گوشی رو ‫بدی به یکی از کارکنان کنسولگری؟ 246 00:19:22,291 --> 00:19:24,500 ‫الان برات توضیح دادم، مامان... 247 00:19:24,583 --> 00:19:28,250 ‫می‌دونم چقدر شرایط برات سخته، ‫اما باید آروم باشی 248 00:19:28,333 --> 00:19:31,291 ‫لطفاً بهم بگو چی شده؟ ‫جاش کجاست؟ سارا... 249 00:20:27,958 --> 00:20:30,750 ‫وای، خدا، مرحله‌ی ۱۰ خیلی سخته، ‫بردنش تقریباً غیرممکنه 250 00:20:30,833 --> 00:20:33,583 ‫دو ساعته دارم بازی می‌کنم، ‫اما هنوز برنده نشدم 251 00:20:52,250 --> 00:20:53,250 ‫گروهبان 252 00:20:54,250 --> 00:20:55,375 ‫لطفاً الان برو استراحت 253 00:20:56,000 --> 00:20:57,250 ‫شیفت بعدی با من 254 00:21:37,625 --> 00:21:38,875 ‫مشکلی نیست؟ 255 00:21:38,958 --> 00:21:40,458 ‫نه. همه چیز خوبه 256 00:21:41,416 --> 00:21:42,416 ‫خوبه 257 00:23:43,416 --> 00:23:44,416 ‫جاش؟ 258 00:24:10,047 --> 00:24:12,047 ‫[ نقشه‌ی تخلیه‌ی اضطراری ] 259 00:24:40,588 --> 00:24:42,588 ‫[ آپارتمان مهمان ] 260 00:25:09,875 --> 00:25:11,291 ‫کمک! 261 00:25:13,500 --> 00:25:14,666 ‫ساکت باش 262 00:25:23,750 --> 00:25:24,625 ‫باشه 263 00:25:28,875 --> 00:25:29,708 ‫انگلیسی یا آلمانی؟ 264 00:25:31,333 --> 00:25:32,250 ‫انگلیسی یا آلمانی؟ 265 00:25:32,333 --> 00:25:34,291 ‫آلمانی. آلمانی 266 00:25:38,000 --> 00:25:39,125 ‫بشین 267 00:25:40,958 --> 00:25:44,583 ‫یه پسر بچه ندیدی؟ ‫قدش اینقدره، موهاش مشکیه 268 00:25:44,666 --> 00:25:45,791 ‫چی؟ 269 00:25:46,916 --> 00:25:48,666 ‫جواهرات توی یه پلاستیک 270 00:25:48,750 --> 00:25:50,958 ‫تو کی هستی؟ ‫اینجا چیکار می‌کنی؟ 271 00:25:54,000 --> 00:25:55,000 ‫خانم؟ 272 00:25:58,250 --> 00:25:59,291 ‫خانم! 273 00:25:59,375 --> 00:26:01,791 ‫من اینجا نیستم. ‫من اینجا نیستم 274 00:26:04,500 --> 00:26:05,875 ‫چیزی که می‌خواستید رو آوردم 275 00:26:07,416 --> 00:26:09,125 ‫حالتون خوبه؟ 276 00:26:10,000 --> 00:26:11,083 ‫نه 277 00:26:14,375 --> 00:26:16,000 ‫بازم میوه‌ی تازه نیاوردی؟ 278 00:26:16,500 --> 00:26:18,916 ‫عزیزم، نمی‌تونم از این ‫آت‌واشغال‌ها بخورم 279 00:26:19,833 --> 00:26:21,791 ‫با سرپرست بخش ‫مهمان‌ها صحبت می‌کنم 280 00:26:26,625 --> 00:26:27,500 ‫ممنون 281 00:26:33,083 --> 00:26:34,833 ‫قضیه‌ی بچه چیه؟ 282 00:26:35,958 --> 00:26:38,125 ‫پسرم ۲ ساعت پیش غیبش زد 283 00:26:38,208 --> 00:26:41,500 ‫فکر می‌کنم دزدیدنش. ‫توی اتاق بازی بود 284 00:26:42,250 --> 00:26:43,916 ‫چرا به حراست خبر نمیدی؟ 285 00:26:44,000 --> 00:26:46,791 ‫فکر کنم کار یکی ‫از اعضای کنسولگریه 286 00:26:48,416 --> 00:26:50,041 ‫یه پسر بچه ندیدی؟ 287 00:26:51,500 --> 00:26:52,541 ‫نه 288 00:26:54,500 --> 00:26:55,958 ‫من رو هم اصلاً ندیدی 289 00:26:57,291 --> 00:26:59,500 ‫چطور تونستی بیایی اینجا؟ 290 00:27:00,000 --> 00:27:04,166 ‫همه جا دوربین هست. ‫درب‌های امنیتی، نیروهای امنیتی 291 00:27:06,916 --> 00:27:08,291 ‫قبلاً زیاد تمرین کردم 292 00:27:08,375 --> 00:27:10,833 ‫چی هستی؟ یه مامور مخفی؟ 293 00:27:11,458 --> 00:27:13,000 ‫قبلاً سرباز بودم 294 00:27:13,083 --> 00:27:14,041 ‫هوم 295 00:27:15,625 --> 00:27:17,416 ‫- مراقب خودت باش ‫- می‌تونم کمکت کنم 296 00:27:18,916 --> 00:27:21,041 ‫به یکی نیاز داری ‫که اینجا رو بشناسه 297 00:27:21,625 --> 00:27:23,000 ‫‏۲ ماهی میشه که اینجام 298 00:27:24,083 --> 00:27:27,541 ‫می‌ذارم اینجا بمونی ‫تا بتونی دنبال پسرت بگردی 299 00:27:28,708 --> 00:27:31,041 ‫به شرطی که کمکم کنی ‫از اینجا خارج بشم 300 00:27:33,454 --> 00:27:35,594 ‫[ ‏۸ کشته در تبادل آتش در افغانستان ] 301 00:27:36,333 --> 00:27:39,291 ‫اون ماجرا رو یادمه. ‫درگیری توی بیمارستان، درسته؟ 302 00:27:39,958 --> 00:27:44,250 ‫آره. برای یه تیم شناسایی آمریکایی ‫و آلمانی کمین کردن 303 00:27:44,333 --> 00:27:45,333 ‫‏۸ نفر کشته شدن 304 00:27:45,416 --> 00:27:48,916 ‫سارا وولف تنها بازمانده بوده ‫و بر اثر اصابت ترکش به شدت مجروح شده 305 00:27:50,125 --> 00:27:54,000 ‫برای نبرد تن به تن آموزش دیده. ‫توی نیروهای ویژه‌ست؟ 306 00:27:54,083 --> 00:27:55,568 ‫بازنشسته شده 307 00:27:55,569 --> 00:27:58,279 ‫توی نیروی دفاعی آلمان ‫توی واحد «فرنچبیر» بوده 308 00:27:58,280 --> 00:28:01,625 ‫واحد شناسایی. آموزش دیده برای پنهان شدن، ‫نفوذ و خارج کردن افراد 309 00:28:04,291 --> 00:28:05,666 ‫به نظرم به کسی آسیب نمی‌زنه 310 00:28:06,458 --> 00:28:09,333 ‫شاید دچار توهم باشه، ‫اما خطری نداره 311 00:28:09,416 --> 00:28:13,291 ‫ولی بازم نمی‌تونیم اجازه بدیم ‫یه سرباز نیروی ویژه آزادانه توی محوطه‌مون بچرخه 312 00:28:14,750 --> 00:28:17,458 ‫خانم سرکنسول، ‫اگه هشدار صادر کنیم 313 00:28:17,541 --> 00:28:21,125 ‫اون دستگیر میشه، می‌اندازنش زندان، ‫سابقه‌دار میشه، دیگه کسی استخدامش نمی‌کنه 314 00:28:21,708 --> 00:28:24,625 ‫بعد از سختی‌هایی که اون کشیده ‫برگشتن به زندگی عادی خیلی سخته 315 00:28:25,333 --> 00:28:26,875 ‫فقط یه مادر وحشت‌زده‌ست 316 00:28:28,875 --> 00:28:31,083 ‫پیداش کن. ‫اما بی‌سروصدا 317 00:28:31,875 --> 00:28:32,916 ‫چشم، خانم 318 00:28:41,000 --> 00:28:42,791 ‫- بله، قربان ‫- کجاست؟ 319 00:28:42,875 --> 00:28:45,166 ‫متاسفم. نمی‌بینمش 320 00:28:48,291 --> 00:28:49,291 ‫اسمم ساراست 321 00:28:52,000 --> 00:28:52,916 ‫منم ایرینا هستم 322 00:28:55,833 --> 00:28:56,916 ‫خاموشش کن 323 00:28:57,000 --> 00:28:59,458 ‫صداش رو زیاد کردم ‫تا کسی صدای خودمون رو نشنوه 324 00:29:02,250 --> 00:29:03,666 ‫می‌تونی به اینترنت وصل بشی؟ 325 00:29:03,750 --> 00:29:06,125 ‫نه. سیم‌کارتم رو گرفتن 326 00:29:06,208 --> 00:29:07,791 ‫یه شبکه‌ی داخلی محدود هست، 327 00:29:07,875 --> 00:29:11,375 ‫و وای‌فای با سه لایه امنیتی محافظت میشه، ‫سیستم رمزگذاری داره و اصلاً اسمش نمایش داده نمیشه 328 00:29:11,458 --> 00:29:13,416 ‫توی سوئیس کامپیوتر خوندم 329 00:29:15,833 --> 00:29:17,250 ‫یه پناهنده‌ی سیاسی هستی؟ 330 00:29:18,875 --> 00:29:19,916 ‫یه همچین چیزی، آره 331 00:29:20,833 --> 00:29:23,125 ‫چرا به کمک من نیاز داری؟ ‫تو تحت محافظتی، 332 00:29:23,208 --> 00:29:24,541 ‫زندانی نیستی 333 00:29:24,625 --> 00:29:26,666 ‫آره. ولی نمی‌تونم ‫از کنسولگری خارج بشم 334 00:29:26,750 --> 00:29:28,416 ‫چرا بهم حمله کردی؟ 335 00:29:28,916 --> 00:29:31,250 ‫خیلی سوال می‌پرسی. پس... 336 00:29:33,458 --> 00:29:34,666 ‫قبوله؟ 337 00:29:35,416 --> 00:29:36,666 ‫آره، باشه. قبوله 338 00:29:37,875 --> 00:29:40,708 ‫نیازی نیست. فقط از اینجا ببرم بیرون 339 00:29:46,125 --> 00:29:47,291 ‫توی این قسمت ساختمون چی هست؟ 340 00:29:47,375 --> 00:29:51,083 ‫انبارها، آپارتمان‌‌های مهمان‌ها. ‫اما کسی اینجا نیست 341 00:29:51,166 --> 00:29:52,541 ‫و توی بقیه‌ی ساختمون‌ها؟ 342 00:29:52,625 --> 00:29:55,541 ‫بعضی‌وقت‌ها می‌تونم برم ‫توی باشگاه و کافه‌تریا 343 00:29:55,625 --> 00:29:58,500 ‫اما حتماً باید یکی همراهم باشه. ‫یه کارت دسترسی نیاز داری 344 00:30:00,125 --> 00:30:05,041 ‫توی مسیر فقط دفتر ‫و اتاق‌های آموزشی دیدم، 345 00:30:05,125 --> 00:30:07,291 ‫و یه مرکز نگهداری ‫برای بچه‌های کارمندان 346 00:30:07,375 --> 00:30:10,583 ‫و یه تونل توی انبار هست. ‫یه فضای ذخیره‌سازی بزرگه 347 00:30:10,666 --> 00:30:13,000 ‫از اونجا به سفارت‌خونه‌های دیگه ‫کالا می‌فرستن 348 00:30:13,083 --> 00:30:14,833 ‫پس باید بریم توی انبار 349 00:30:17,166 --> 00:30:19,000 ‫- به چی نگاه می‌کنی؟ ‫- هیچی 350 00:30:20,500 --> 00:30:21,708 ‫بریم 351 00:30:23,041 --> 00:30:24,541 ‫چرا انبار؟ 352 00:30:24,625 --> 00:30:27,708 ‫فقط از اونجا میشه مخفیانه ‫یکی رو از ساختمون خارج کرد 353 00:30:28,208 --> 00:30:29,958 ‫امیدوارم هنوز جاش رو ‫بیرون نبرده باشن 354 00:30:30,041 --> 00:30:31,041 ‫کیا؟ 355 00:30:31,125 --> 00:30:33,000 ‫اونایی که یه ساک رو ‫دست به دست کردن 356 00:30:33,583 --> 00:30:35,541 ‫زنه وارد این ساختمون شد 357 00:30:35,625 --> 00:30:38,166 ‫به نظرم توی ناپدید شدن جاش ‫دخالت داشتن 358 00:30:38,250 --> 00:30:41,500 ‫یه پسر توی کنسولگری ناپدید شده، ‫مردم ساک دست به دست کردن 359 00:30:42,166 --> 00:30:44,416 ‫خیلی منطقیه. کاملاً 360 00:30:46,416 --> 00:30:49,541 ‫- فقط مسیر رو نشونم بده ‫- گفتم کارت دسترسی می‌خوایم 361 00:30:54,375 --> 00:30:55,708 ‫باشه، دریافت شد 362 00:30:59,791 --> 00:31:00,721 ‫هی! 363 00:31:10,750 --> 00:31:13,750 ‫- لعنتی. کشتیش؟ ‫- معلومه که نه. کمکم کن 364 00:31:13,833 --> 00:31:16,208 ‫پاش رو بگیر. بجنب 365 00:31:16,291 --> 00:31:18,583 ‫به زودی به هوش میاد. ‫پاش رو بگیر 366 00:31:19,291 --> 00:31:20,166 ‫باشه، باشه 367 00:31:25,916 --> 00:31:26,833 ‫از این طرف 368 00:31:27,375 --> 00:31:29,958 ‫یه ماشین مبارزه‌ی خفنی 369 00:31:30,041 --> 00:31:31,458 ‫ببین کسی نیست 370 00:31:42,041 --> 00:31:43,375 ‫خیلی ساده‌ست 371 00:31:44,875 --> 00:31:47,666 ‫الان باید همه‌جا رو به هم می‌ریختن. ‫در رو ببند 372 00:31:47,750 --> 00:31:49,458 ‫تیم‌های جستجو می‌اومدن، ‫خروجی‌ها رو می‌بستن 373 00:31:50,250 --> 00:31:52,250 ‫باید توی دوربین‌ها ما رو می‌دیدن 374 00:31:52,333 --> 00:31:54,041 ‫و متوجه‌ی دوربین شکسته‌شده می‌شدن 375 00:31:54,541 --> 00:31:55,875 ‫یه جای کار می‌لنگه 376 00:32:04,041 --> 00:32:05,833 ‫مطمئنی از اینجا باید بریم توی انبار؟ 377 00:32:05,916 --> 00:32:07,125 ‫آره، مطمئنم 378 00:32:13,625 --> 00:32:15,125 ‫یکی داره میاد. بجنب! 379 00:32:45,083 --> 00:32:47,083 ‫چی شده؟ 380 00:32:48,833 --> 00:32:49,958 ‫چیزی نیست 381 00:32:52,708 --> 00:32:55,916 ‫اگه مشکلی داری، همین الان ‫بهم بگو، باشه؟ 382 00:33:00,916 --> 00:33:01,916 ‫باشه 383 00:33:17,250 --> 00:33:19,250 ‫یه بچه؟ اینجا؟ 384 00:33:19,333 --> 00:33:21,541 ‫سارا، جدی میگم 385 00:33:27,125 --> 00:33:29,625 ‫نمی‌تونی کل کنسولگری رو بگردی 386 00:33:29,708 --> 00:33:31,541 ‫می‌دونی چقدر بزرگه؟ 387 00:33:31,625 --> 00:33:32,500 ‫آهای؟ 388 00:33:33,375 --> 00:33:34,916 ‫یالا 389 00:33:37,791 --> 00:33:39,875 ‫آخرین کامیون حدوداً ‫ساعت ۱ خارج شده 390 00:33:39,958 --> 00:33:41,666 ‫جاش ساعت ۲ ناپدید شد 391 00:33:41,750 --> 00:33:43,625 ‫یعنی هنوز نتونستن خارجش کنن 392 00:33:43,708 --> 00:33:45,458 ‫ماشین بعدی یک ساعت دیگه خارج میشه 393 00:33:45,541 --> 00:33:46,958 ‫باشه، من می‌مونم همین‌جا 394 00:33:47,282 --> 00:33:48,625 ‫من چی پس؟ 395 00:33:49,500 --> 00:33:51,500 ‫با ماشین بعدی تو رو ‫می‌فرستیم بیرون. و... 396 00:33:53,513 --> 00:33:54,580 ‫چی شده؟ 397 00:33:54,581 --> 00:33:55,503 ‫[ دانشگاه گلنویل ] 398 00:33:58,375 --> 00:33:59,749 ‫[ دانشگاه گلنویل ] 399 00:34:01,458 --> 00:34:02,458 ‫یه لحظه صبر کن 400 00:34:10,958 --> 00:34:13,208 ‫چیکار می‌کنی؟ ‫نمی‌تونی همینطوری... 401 00:34:13,994 --> 00:34:15,041 ‫عجب 402 00:34:17,541 --> 00:34:18,541 ‫اوه، آره 403 00:34:21,333 --> 00:34:23,625 ‫پس قضیه از این قراره. مواد 404 00:34:25,916 --> 00:34:27,083 ‫باید بریم 405 00:34:27,166 --> 00:34:29,791 ‫من باید بمونم همین‌جا 406 00:34:29,875 --> 00:34:32,458 ‫- باید سوار اون ماشین بشم. من... ‫- الان همه چیز عوض شد 407 00:34:33,125 --> 00:34:35,625 ‫- بهم قول دادی! این نقشه‌مون نبود! ‫- هیس! 408 00:34:55,666 --> 00:34:58,041 ‫چمدون‌های سیاسیون ‫توی گمرک بررسی نمیشن 409 00:34:58,125 --> 00:34:59,541 ‫نمی‌تونه اتفاقی باشه 410 00:34:59,625 --> 00:35:01,291 ‫مواد، دست به دست کردن 411 00:35:01,375 --> 00:35:03,375 ‫جاش حتماً یه چیزی دیده 412 00:35:03,458 --> 00:35:06,333 ‫- باید با رئيس تیم امنیتی حرف بزنم ‫- اونوقت من چطور از اینجا خارج میشم؟ 413 00:35:07,333 --> 00:35:08,416 ‫دیگه نمی‌تونم اون کار رو بکنم 414 00:35:08,500 --> 00:35:09,708 ‫چی؟ 415 00:35:09,791 --> 00:35:10,750 ‫اول باید این موضوع رو حل کنن 416 00:35:10,751 --> 00:35:13,250 ‫- اگه فرار کنی اینجا آشوب به‌پا میشه ‫- اما... 417 00:35:13,251 --> 00:35:15,875 ‫- باید پسرم رو پیدا کنم، شرمنده! ‫- اصلاً با عقل جور درنمیاد! 418 00:35:17,333 --> 00:35:19,125 ‫شاید واقعاً اصلاً اینجا نیومده 419 00:35:23,291 --> 00:35:24,916 ‫این اسباب‌بازی جاشه 420 00:35:25,750 --> 00:35:26,583 ‫اون اینجا بوده 421 00:35:28,250 --> 00:35:29,625 ‫یه اسباب‌بازی چیزی رو ثابت نمی‌کنه 422 00:35:30,333 --> 00:35:31,166 ‫ثابت می‌کنه 423 00:35:33,333 --> 00:35:34,333 ‫اون اینجا بوده 424 00:35:35,166 --> 00:35:36,458 ‫شرمنده، سارا 425 00:35:37,875 --> 00:35:39,833 ‫به نظر می‌رسه کامل دیوونه‌ای 426 00:35:42,000 --> 00:35:42,833 ‫موفق باشی 427 00:35:42,916 --> 00:35:45,041 ‫- نه، من رو از اینجا خارج کن! ‫- باید پسرم رو پیدا کنم! 428 00:35:45,125 --> 00:35:47,166 ‫مزخرف نگو. پسرت اصلاً... 429 00:35:47,250 --> 00:35:50,541 ‫- به من دست نزن! پسرت... ‫- می‌دونم چی دیدم، باشه؟ 430 00:35:51,708 --> 00:35:54,125 ‫حتی بهش فکر هم نکن! ‫تو کی هستی؟ 431 00:35:54,208 --> 00:35:56,541 ‫یه دختر ثروتمند که مورد ‫آزار و اذیت سیاسی قرار گرفته؟ باور نمی‌کنم 432 00:36:00,083 --> 00:36:01,458 ‫دیوونه‌ای 433 00:36:06,708 --> 00:36:08,666 ‫کیه؟ 434 00:36:08,750 --> 00:36:09,666 ‫دارم میام 435 00:36:11,583 --> 00:36:13,958 ‫چیکار می‌کنید؟ بس کنید! 436 00:36:15,861 --> 00:36:17,083 ‫سارا! 437 00:36:35,000 --> 00:36:36,333 ‫سارا! 438 00:36:36,416 --> 00:36:37,958 ‫سارا! 439 00:36:47,166 --> 00:36:48,439 ‫فلش کجاست؟ 440 00:37:00,083 --> 00:37:02,166 ‫سارا! کمکم کن! 441 00:37:02,708 --> 00:37:05,041 ‫سارا! سارا، کمک! 442 00:37:49,041 --> 00:37:50,916 ‫سارا! مراقب باش! 443 00:38:21,791 --> 00:38:23,375 ‫می‌خواستن من رو بکشن 444 00:38:24,916 --> 00:38:26,375 ‫در اون صورت الان مُرده بودی 445 00:38:27,333 --> 00:38:28,958 ‫می‌خواستن تو رو بدزدن 446 00:38:31,958 --> 00:38:35,625 ‫ایرینا، این آدم‌ها کی‌ان؟ ‫توی اون فلش چی هست؟ 447 00:38:36,583 --> 00:38:38,125 ‫باید از اینجا خارج بشم 448 00:38:44,583 --> 00:38:47,166 ‫دو تا مرد زخمی داخلن. ‫می‌خواستن آدم‌ربایی… 449 00:38:56,041 --> 00:38:57,125 ‫خیلی متاسفم 450 00:38:58,886 --> 00:39:00,208 ‫شرمنده 451 00:39:01,791 --> 00:39:03,458 ‫من آپارتمان رو تمیز می‌کنم 452 00:40:41,375 --> 00:40:42,583 ‫خانم وولف 453 00:40:44,833 --> 00:40:47,291 ‫من سرکنسول دبرا آلن هستم 454 00:40:47,375 --> 00:40:48,375 ‫حالتون خوبه؟ 455 00:40:49,125 --> 00:40:51,291 ‫پسرم بعدازظهر اینجا ناپدید شد 456 00:40:52,166 --> 00:40:54,416 ‫اونا ادعا می‌کنن ‫که اصلاً وارد اینجا نشده 457 00:40:54,500 --> 00:40:55,708 ‫من مواد پیدا کردم 458 00:40:55,791 --> 00:40:57,000 ‫و دو نفر می‌خواستن 459 00:40:57,083 --> 00:40:59,333 ‫زنی که توی آپارتمان مهمان ‫بود رو بدزدن. ایرینا 460 00:41:00,291 --> 00:41:01,958 ‫به نظرم این ماجرا به جاش... 461 00:41:04,833 --> 00:41:05,833 ‫چیه؟ 462 00:41:06,500 --> 00:41:08,333 ‫مادرت باهامون تماس گرفت، خانم وولف 463 00:41:08,416 --> 00:41:11,000 ‫- خیلی نگرانتون بود ‫- مادرم؟ 464 00:41:11,083 --> 00:41:13,875 ‫گفت شما از اختلال استرس ‫پس از سانحه رنج می‌برید 465 00:41:13,958 --> 00:41:16,125 ‫به همراه دوره‌های روان‌پریشی و توهم 466 00:41:17,458 --> 00:41:19,791 ‫در بیمارستان تحت درمان بودید 467 00:41:19,875 --> 00:41:22,625 ‫احتمالاً به دلیل مجروح شدن ‫در افغانستان بوده 468 00:41:22,708 --> 00:41:25,583 ‫پدر پسرتون هم اونجا ‫کشته شد، درسته؟ 469 00:41:25,666 --> 00:41:28,000 ‫اتفاقی که اینجا افتاده ‫ربطی به مشکل من نداره 470 00:41:28,500 --> 00:41:30,416 ‫لطفاً، وقتمون داره تموم میشه 471 00:41:30,500 --> 00:41:32,541 ‫باید پسرم رو پیدا کنیم. ‫دست و پام رو باز کنید 472 00:41:32,625 --> 00:41:36,527 ‫خانم وولف، شما ‫از بازداشت موقت فرار کردید 473 00:41:36,708 --> 00:41:38,833 ‫و به یه مامور امنیتی حمله کردید 474 00:41:38,916 --> 00:41:41,708 ‫و اون دو تا آدم‌رباهایی که می‌گید هم ‫هیچ اثری ازشون نیست 475 00:41:41,791 --> 00:41:43,000 ‫کسی ندیدشون 476 00:41:43,083 --> 00:41:45,666 ‫- اما ایرینا ثابت می‌کنه... ‫- در حال حاضر، 477 00:41:45,750 --> 00:41:48,416 ‫فقط یکی از آپارتمان‌ها پره 478 00:41:48,500 --> 00:41:51,083 ‫و خانمی که اونجا زندگی می‌کنه ‫اصلاً اسمش ایرینا نیست 479 00:41:52,583 --> 00:41:53,541 ‫چی؟ 480 00:41:53,625 --> 00:41:55,625 ‫گروهبان دانووان ‫با مهمون‌مون صحبت کرد 481 00:41:55,708 --> 00:41:59,333 ‫اون خانم هیچ حمله‌ای رو ندیده ‫و میگه اصلاً شما رو نمی‌شناسه 482 00:41:59,416 --> 00:42:02,208 ‫غیرممکنه. دانووان دروغ میگه 483 00:42:03,500 --> 00:42:06,500 ‫می‌تونید دوربین‌ها رو بررسی کنید. ‫می‌خوام خودم فیلم‌ها رو ببینم 484 00:43:05,125 --> 00:43:07,083 ‫با یه روانشناس صحبت کردیم 485 00:43:07,833 --> 00:43:09,916 ‫بعضی‌وقت‌ها مغزمون ما رو فریب میده 486 00:43:10,000 --> 00:43:13,375 ‫وقتی که نمی‌خواد یه تجربه‌ی ‫وحشتناک رو هضم کنه 487 00:43:15,291 --> 00:43:19,041 ‫مادرتون اشاره کرد که قبلاً یه اتفاق مشابه ‫افتاده و به یه نفر حمله کردید 488 00:43:20,041 --> 00:43:21,541 ‫خیلی وقت پیش بود 489 00:43:22,208 --> 00:43:23,791 ‫من تحت درمان قرار گرفتم. ‫دارو مصرف می‌کنم 490 00:43:23,875 --> 00:43:24,875 ‫حالم خوبه 491 00:43:24,958 --> 00:43:27,625 ‫نمی‌خوام مقصر رو پیدا کنم، خانم وولف، 492 00:43:27,708 --> 00:43:30,833 ‫فقط می‌خوام بهتون کمک کنم 493 00:43:30,916 --> 00:43:31,875 ‫سعی کنید به خاطر بیارید 494 00:43:32,916 --> 00:43:34,708 ‫شاید اتفاقی برای جاش افتاده؟ 495 00:43:34,791 --> 00:43:35,666 ‫نه 496 00:43:36,541 --> 00:43:39,166 ‫ممکنه حادثه‌ای اتفاق افتاده ‫که می‌خواید سرکوبش کنید؟ 497 00:43:39,250 --> 00:43:41,791 ‫- نه ‫- یا شاید گمش کردید؟ 498 00:43:43,174 --> 00:43:44,745 ‫جاش؟ 499 00:43:47,791 --> 00:43:50,291 ‫نه. نه، حواسم بهش بود 500 00:43:50,375 --> 00:43:52,250 ‫امروز با اون اومدم اینجا. ‫اینا رو تصور نمی‌کنم 501 00:43:52,333 --> 00:43:54,125 ‫جدی میگم. توهم نزدم 502 00:43:54,750 --> 00:43:57,000 ‫بهتون آرام‌بخش تزریق کردن ‫که هنوز اثرش از بین نرفته 503 00:43:57,083 --> 00:43:58,896 ‫توهم نزدم. دست و پام رو باز کنید 504 00:43:58,897 --> 00:44:01,541 ‫فردا صبح مقامات آلمان میان 505 00:44:01,625 --> 00:44:04,875 ‫و شما رو به بیمارستان می‌برن. ‫اونجا به همه چیز رسیدگی میشه 506 00:44:04,958 --> 00:44:08,041 ‫لطفاً دست و پام رو باز کنید! ‫توهم نزدم! 507 00:44:08,125 --> 00:44:11,291 ‫امروز با جاش اومدم اینجا. جاش! 508 00:44:11,375 --> 00:44:13,291 ‫بگو بعداً یه پرستار بیاد ‫وضعیتش رو بررسی کنه 509 00:44:13,375 --> 00:44:14,208 ‫چشم، خانم 510 00:44:15,416 --> 00:44:16,541 ‫جاش... 511 00:44:56,041 --> 00:44:57,416 ‫دارن همه چیز رو لاپوشونی می‌کنن 512 00:44:58,291 --> 00:44:59,583 ‫چی؟ 513 00:44:59,666 --> 00:45:03,916 ‫دستیار رئیس تیم امنیتی، دانووان، ‫دیشب ازم بازجویی کرد 514 00:45:04,000 --> 00:45:05,791 ‫درمورد مواد چیزی بهش نگفتم 515 00:45:06,291 --> 00:45:09,250 ‫نمی‌خواست چیزی راجع به تو ‫و آدم‌رباها بشنوه 516 00:45:10,583 --> 00:45:12,541 ‫امروز صبح من رو برگردوند به آپارتمان 517 00:45:13,291 --> 00:45:15,083 ‫اون مردها رو برده بودن 518 00:45:15,750 --> 00:45:17,000 ‫همه چیز رو مرتب کرده بودن 519 00:45:19,208 --> 00:45:21,208 ‫خوشبختانه ساک رو پیدا نکرده بودن 520 00:45:23,666 --> 00:45:24,875 ‫دیوونه نیستی 521 00:45:26,166 --> 00:45:27,625 ‫یه جای کار می‌لنگه 522 00:45:30,500 --> 00:45:31,500 ‫یالا 523 00:45:34,625 --> 00:45:37,875 ‫- نمی‌دونم واقعی هستی یا نه ‫- منظورت چیه که واقعی نیستم؟ 524 00:45:39,041 --> 00:45:41,750 ‫میگن تو وجود خارجی نداری. ‫اسمت رو نشنیده بودن 525 00:45:48,125 --> 00:45:49,625 ‫نمی‌دونستم می‌تونم ‫بهت اعتماد کنم یا نه 526 00:45:51,416 --> 00:45:53,166 ‫اسمم ایرینا نیست 527 00:45:54,000 --> 00:45:55,416 ‫اسمم «کیرا ولکووا»ست 528 00:45:57,000 --> 00:45:59,875 ‫ما یکی از ثروتمندترین ‫خانواده‌های بلاروس بودیم 529 00:45:59,958 --> 00:46:01,541 ‫پدرم پولشویی می‌کرد 530 00:46:05,125 --> 00:46:06,375 ‫در مقیاسی عظیم 531 00:46:07,250 --> 00:46:08,958 ‫راستش رو بخوای اون یه جنایتکار بود 532 00:46:09,041 --> 00:46:11,166 ‫مثل خیلی از آدم‌های دیگه ‫که توی دولت هستن 533 00:46:11,750 --> 00:46:15,250 ‫ولی وقتی پدرم به اپوزیسیون ‫ملحق شد، اونا ترسیدن 534 00:46:21,208 --> 00:46:22,625 ‫پدرم رو کشتن 535 00:46:24,166 --> 00:46:26,875 ‫اگه توی مینسک خودم رو ‫به سفارت آمریکا نمی‌رسوندم، 536 00:46:26,958 --> 00:46:29,125 ‫من رو هم می‌کشتن 537 00:46:32,416 --> 00:46:34,666 ‫پدرم همه‌ی اسناد و مدارک رو ‫انداخته بود روی این فلش 538 00:46:35,833 --> 00:46:37,666 ‫و اون آدم‌ها می‌خوان فلش رو بگیرن 539 00:46:37,750 --> 00:46:39,125 ‫اما چرا فرانکفورت؟ 540 00:46:40,000 --> 00:46:41,875 ‫سی‌آی‌اِی من رو از کشور خارج کرد 541 00:46:43,833 --> 00:46:46,416 ‫قرار بود مستقیم ببرنم به آمریکا 542 00:46:46,500 --> 00:46:47,750 ‫اما الان اینجا گیر افتادم 543 00:46:49,083 --> 00:46:50,208 ‫هیچ چیز تغییر نمی‌کنه 544 00:46:50,833 --> 00:46:53,416 ‫الان ۲ ماهی میشه ‫که فقط بهونه میارن 545 00:46:54,333 --> 00:46:56,916 ‫‏۲ روز پیش، دانووان گذرنامه‌م رو می‌خواست 546 00:46:57,000 --> 00:46:58,833 ‫اون موقع فهمیدم ‫که یه خبرهایی هست 547 00:46:59,416 --> 00:47:02,166 ‫اونا موفق شدن آدم‌های ‫خودشون رو بفرستن اینجا 548 00:47:02,708 --> 00:47:04,083 ‫اومدن سراغ من 549 00:47:04,166 --> 00:47:06,333 ‫اما من تصاویر امنیتی رو دیدم 550 00:47:07,083 --> 00:47:09,333 ‫با خودم حرف می‌زدم. ‫تنها بودم 551 00:47:09,416 --> 00:47:11,708 ‫باور نمی‌کنی که من واقعی‌ام؟ باشه.. 552 00:47:20,416 --> 00:47:22,666 ‫- پس این واقعی نیست؟ ‫- چیکار می‌کنی؟ 553 00:47:23,583 --> 00:47:25,291 ‫هیچی. واقعی نیست 554 00:47:26,833 --> 00:47:27,833 ‫تمومش کن 555 00:47:31,458 --> 00:47:32,458 ‫خوشحالم که برگشتی 556 00:47:45,291 --> 00:47:48,458 ‫پنجره. توی راهرو‌ها دوربین هست 557 00:47:50,916 --> 00:47:52,750 ‫مطمئنی بیرون امن‌تره؟ 558 00:47:52,833 --> 00:47:54,000 ‫نه 559 00:47:54,083 --> 00:47:55,833 ‫- عالیه ‫- یالا 560 00:48:06,750 --> 00:48:08,291 ‫نمی‌دونم چه خبره 561 00:48:08,375 --> 00:48:11,875 ‫یا اینکه مواد و آدم‌رباها اصلاً ‫چه ربطی به جاش دارن 562 00:48:11,958 --> 00:48:13,833 ‫اما شرط می‌بندم دانووان ‫بخشی از ماجراست 563 00:48:13,916 --> 00:48:15,375 ‫اما نمی‌تونیم بهش دست پیدا کنیم 564 00:48:15,875 --> 00:48:19,291 ‫باید صاحب ساک رو پیدا کنیم. ‫اون تنها سرنخ‌مونه 565 00:48:19,833 --> 00:48:20,833 ‫می‌تونی... 566 00:48:34,833 --> 00:48:38,625 ‫کنفرانس اقتصادی دوجانبه ‫پنج دقیقه‌ی دیگر از سر گرفته می‌شود 567 00:48:38,708 --> 00:48:41,500 ‫شرکت‌کنندگان لطفاً ‫به سالن شماره‌ی ۱ مراجعه کنند 568 00:49:18,875 --> 00:49:19,833 ‫حراست 569 00:49:38,583 --> 00:49:39,875 ‫نقشه‌ت حرف نداشت، سارا 570 00:49:51,226 --> 00:49:53,166 ‫[ درمانگاه ] 571 00:49:57,791 --> 00:49:59,000 ‫لعنتی 572 00:50:00,791 --> 00:50:06,208 ‫عنوان صفحه‌ی بعدی اینه: ‫«اتصال کسب‌وکارها به بازارهای جهانی» 573 00:50:06,791 --> 00:50:08,458 ‫این فقط یه بیانیه نیست 574 00:50:09,500 --> 00:50:10,694 ‫...یه تعهده ‫[ یه ساک آبی‌رنگ ورزشی پیدا شده ] 575 00:50:10,695 --> 00:50:12,826 ‫[ صاحبش هر کسی که هست... ] 576 00:50:14,666 --> 00:50:15,875 ‫...پیام شخصی 577 00:50:15,958 --> 00:50:19,000 ‫توی شبکه‌ی داخلی کنسولگری فرستادمش. ‫امیدوارم سریع جواب بدن 578 00:50:25,500 --> 00:50:26,750 ‫همه چی خوبه؟ 579 00:50:28,708 --> 00:50:30,250 ‫اگه حق با اونا باشه چی؟ 580 00:50:31,000 --> 00:50:32,083 ‫حرف‌های مسخره نزن 581 00:50:33,958 --> 00:50:36,333 ‫فکر می‌کردم با خوردن قرص‌ها کنترلش کردم 582 00:50:37,041 --> 00:50:38,958 ‫اما دوباره دارم صحنه‌هایی ‫از گذشته رو می‌بینم 583 00:50:40,750 --> 00:50:42,666 ‫تمام خاطراتم رو دارم می‌بینم 584 00:50:43,958 --> 00:50:45,125 ‫دستکاری روانی 585 00:50:46,125 --> 00:50:48,458 ‫دوست پسر سابقم ‫باهام همچین کاری کرد 586 00:50:49,041 --> 00:50:50,833 ‫از همون اول مغزم رو به بازی گرفت 587 00:50:50,916 --> 00:50:54,583 ‫چیزهایی رو بهم می‌گفت ‫که حقیقت نداشتن 588 00:50:54,666 --> 00:50:58,708 ‫تا کار به جایی رسید که دیگه نمی‌دونستم ‫چه چیزی واقعیه و چه چیزی نیست 589 00:51:02,125 --> 00:51:04,125 ‫می‌دونم شرایط یکسان نیست، اما... 590 00:51:08,291 --> 00:51:10,083 ‫بذار این دور مچت باشه 591 00:51:11,208 --> 00:51:13,541 ‫وقتی حسش می‌کردم ‫خیلی برام مفید بود 592 00:51:17,500 --> 00:51:19,041 ‫درست انجامش بده 593 00:51:19,958 --> 00:51:21,166 ‫آخ! 594 00:51:29,625 --> 00:51:30,458 ‫ممنون 595 00:51:35,916 --> 00:51:37,750 ‫خب، برنامه‌ت چیه؟ 596 00:51:38,416 --> 00:51:39,791 ‫وقتی این ماجرا تموم بشه؟ 597 00:51:41,833 --> 00:51:45,750 ‫می‌خوام برم به بوستون. ‫اعضای اپوزیسیون اونجا جمع شدن 598 00:51:47,208 --> 00:51:49,458 ‫با کمک اونا و اطلاعاتی ‫که روی فلش هست، 599 00:51:49,541 --> 00:51:51,666 ‫می‌خوایم تلاش کنیم ‫بقیه‌ی مخالفان رو نجات بدیم 600 00:51:53,291 --> 00:51:55,416 ‫مادرم هم اونجاست 601 00:51:56,500 --> 00:51:58,666 ‫آخرین بار پارسال دیدمش 602 00:52:01,791 --> 00:52:02,791 ‫خودت چی؟ 603 00:52:02,875 --> 00:52:05,416 ‫چرا می‌خوای بری آمریکا؟ 604 00:52:09,083 --> 00:52:11,666 ‫یه شرکت امنیتی بزرگ ‫یه شغل بهم پیشنهاد داده 605 00:52:12,875 --> 00:52:13,791 ‫آره 606 00:52:15,083 --> 00:52:17,708 ‫پول خوبی میدن. ‫موقعیت خیلی خوبیه 607 00:52:19,833 --> 00:52:23,625 ‫اونا... کهنه‌سربازهای ‫زن رو استخدام می‌کنن 608 00:52:23,708 --> 00:52:25,083 ‫یه شروع تازه‌ست 609 00:52:26,208 --> 00:52:28,791 ‫دیگه نمی‌تونستم زندگی اینجا رو تحمل کنم 610 00:52:31,791 --> 00:52:34,791 ‫اصلاً برای جاش وقت نداشتم 611 00:52:38,250 --> 00:52:39,750 ‫و خونه‌ی مادرم زندگی می‌کنیم 612 00:52:39,833 --> 00:52:41,083 ‫وای 613 00:52:41,166 --> 00:52:42,375 ‫آره 614 00:52:44,375 --> 00:52:46,875 ‫مادرم تلاشش رو می‌کنه، اما... 615 00:52:48,375 --> 00:52:49,916 ‫و می‌خوام... 616 00:52:51,291 --> 00:52:53,291 ‫جاش با خانواده‌ش آشنا بشه 617 00:52:55,958 --> 00:52:57,708 ‫باباش آمریکایی بود 618 00:52:59,000 --> 00:52:59,875 ‫بود؟ 619 00:53:00,708 --> 00:53:01,791 ‫توی یه عملیات کشته شد 620 00:53:04,458 --> 00:53:05,666 ‫توی افغانستان 621 00:53:08,875 --> 00:53:10,041 ‫متاسفم 622 00:53:12,791 --> 00:53:15,833 ‫من... توی بیمارستان متوجه شدم... 623 00:53:16,458 --> 00:53:17,458 ‫که حامله‌ام 624 00:53:19,750 --> 00:53:21,500 ‫جاش معجزه کوچولوی منه 625 00:53:24,041 --> 00:53:25,625 ‫شاید هم معجزه‌ی بزرگیه 626 00:53:28,500 --> 00:53:29,500 ‫جواب داد 627 00:53:35,500 --> 00:53:38,000 ‫اسم واقعیش رو ننوشته. ‫میگه فوراً همدیگه رو ببینیم 628 00:53:38,083 --> 00:53:39,041 ‫اینجا؟ 629 00:53:39,541 --> 00:53:41,625 ‫خیلی خطرناکه. ‫یه جای عمومی بهتره 630 00:53:42,166 --> 00:53:44,458 ‫اما کجا؟ کافه‌تریا یا چی؟ 631 00:53:45,541 --> 00:53:46,541 ‫دقیقاً 632 00:53:47,458 --> 00:53:51,333 ‫سارا. داشتم مسخره می‌کردم. ‫صبر کن! 633 00:53:51,416 --> 00:53:54,833 ‫- انتظار ندارن بریم اونجا ‫- دیوونه شدی 634 00:53:55,416 --> 00:53:57,750 ‫باید از وسط کنسولگری رد بشیم 635 00:53:59,000 --> 00:54:01,000 ‫از وسطش رد نمی‌شیم 636 00:54:03,583 --> 00:54:04,583 ‫بیا 637 00:54:23,750 --> 00:54:24,750 ‫لعنتی 638 00:54:28,166 --> 00:54:30,166 ‫به دانووان زنگ بزن. ‫باید برم سراغ دخترم 639 00:54:30,250 --> 00:54:31,541 ‫چشم، قربان 640 00:55:01,250 --> 00:55:02,291 ‫دنبالت می‌گردن 641 00:55:03,208 --> 00:55:04,208 ‫همه جا 642 00:55:06,750 --> 00:55:07,958 ‫پسرم کجاست؟ 643 00:55:08,041 --> 00:55:10,375 ‫موهای قهوه‌ای، ۶ ساله؟ 644 00:55:11,458 --> 00:55:12,291 ‫اسمش جاش‌ـه؟ 645 00:55:15,625 --> 00:55:18,166 ‫ساک رو بده بهم ‫تا بهت بگم کجاست 646 00:55:23,666 --> 00:55:24,666 ‫هیچی نمی‌دونی 647 00:55:25,750 --> 00:55:27,083 ‫فقط ساک رو می‌خوای 648 00:55:27,166 --> 00:55:28,166 ‫چی؟ نه 649 00:55:28,750 --> 00:55:31,625 ‫آره. معلومه داری دروغ میگی 650 00:55:32,958 --> 00:55:35,958 ‫موادها چقدر ارزش دارن؟ ‫چند صد هزار مارک؟ 651 00:55:37,083 --> 00:55:39,916 ‫پس اگه ساک به مقصد نرسه، 652 00:55:40,000 --> 00:55:41,041 ‫توی دردسر بزرگی می‌افتی 653 00:55:42,541 --> 00:55:45,416 ‫- چی می‌خوای؟ ‫- کمکم کن پسرم رو پیدا کنم 654 00:55:46,166 --> 00:55:47,750 ‫الان هر چیزی ‫که می‌دونستم رو بهت گفت 655 00:55:48,458 --> 00:55:50,291 ‫برای اینکه برای افرادی که بهت پول میدن ‫ارزش داشته باشی، 656 00:55:50,375 --> 00:55:52,500 ‫باید سطح دسترسی ‫امنیتی بالایی داشته باشی 657 00:55:52,583 --> 00:55:55,291 ‫چی هستی؟ سی‌آی‌اِی؟ ‫سازمان امنیت ملی؟ 658 00:55:56,166 --> 00:55:57,458 ‫بخش فنی؟ 659 00:55:57,541 --> 00:55:58,458 ‫آره 660 00:56:02,125 --> 00:56:03,583 ‫نقشه‌ی کامل این مجموعه رو می‌خوام 661 00:56:03,666 --> 00:56:06,000 ‫و یه کارت دسترسی ‫به تمامی اتاق‌ها 662 00:56:06,083 --> 00:56:08,291 ‫- غیرممکنه ‫- واقعاً؟ 663 00:56:09,041 --> 00:56:11,000 ‫اگه ساک رو می‌خوای، ‫باید یه کاریش بکنی 664 00:56:14,708 --> 00:56:15,583 ‫آه... 665 00:56:16,375 --> 00:56:19,750 ‫همین‌جا بمون. ۲۰ دقیقه. ‫بعدش برو 666 00:56:20,333 --> 00:56:21,375 ‫قبلش جایی نرو 667 00:56:23,500 --> 00:56:25,416 ‫ته راهرو توی دستشویی مردونه منتظرت می‌مونم 668 00:56:45,101 --> 00:56:46,750 ‫باید برم دستشویی 669 00:56:46,833 --> 00:56:48,208 ‫باید برم دستشویی 670 00:56:48,291 --> 00:56:51,000 ‫باید برم دستشویی 671 00:57:02,702 --> 00:57:03,702 ‫[ عدم دریافت سیگنال ] 672 00:57:06,458 --> 00:57:08,333 ‫حتماً شوخیت گرفته! 673 00:57:10,208 --> 00:57:13,125 ‫چیپس ترد 674 00:57:17,166 --> 00:57:18,000 ‫بله؟ 675 00:57:18,083 --> 00:57:20,583 ‫قربان، یه خطای سیستمی رخ داده 676 00:57:20,666 --> 00:57:23,875 ‫باشه. باید بریم، عزیزم. بجنب 677 00:57:24,375 --> 00:57:26,250 ‫ببخشید، بابایی باید بره سر کار 678 00:57:26,333 --> 00:57:28,625 ‫- باید بشقاب‌هامون رو تمیز کنیم، بابایی ‫- الان نه 679 00:57:39,625 --> 00:57:40,625 ‫لعنتی 680 00:57:41,291 --> 00:57:42,458 ‫نزدیک بود 681 00:57:43,458 --> 00:57:45,708 ‫- شاید باید با کینچ حرف می‌زدیم ‫- حرفشم نزن 682 00:57:45,791 --> 00:57:47,583 ‫اصلاً نمی‌دونیم چه خبره 683 00:57:50,583 --> 00:57:51,750 ‫برنامه‌ای برای اون داری؟ 684 00:57:52,791 --> 00:57:54,958 ‫وقتی ماجرا تموم شد ‫بهش پسش میدم 685 00:57:56,125 --> 00:57:56,958 ‫من... 686 00:57:58,666 --> 00:58:00,458 ‫فکر می‌کردم به‌خاطر موادهاست 687 00:58:00,541 --> 00:58:02,583 ‫اما مواد هیچ ربطی به جاش نداره 688 00:58:02,666 --> 00:58:03,666 ‫دوباره برگشتم به مرحله‌ی اول 689 00:58:14,250 --> 00:58:16,583 ‫پسرت رو پیدا می‌کنیم 690 00:58:16,666 --> 00:58:19,750 ‫پسرت رو پیدا می‌کنیم 691 00:58:19,833 --> 00:58:22,750 ‫پسرت رو پیدا می‌کنیم 692 00:58:26,750 --> 00:58:27,916 ‫آره 693 00:58:41,958 --> 00:58:43,708 ‫دیر اومدی. یالا 694 00:58:47,541 --> 00:58:50,000 ‫تونستم روی سرور بدافزار پخش کنم 695 00:58:50,083 --> 00:58:53,500 ‫حالا تیم پشتیبانی فناوری روش کار می‌کنه. ‫پس حداکثر یک ساعت وقت دارید 696 00:58:53,583 --> 00:58:55,625 ‫یک ساعت دیگه دوربین‌ها درست میشن 697 00:58:55,708 --> 00:58:58,208 ‫- نقشه‌ی مجموعه. کارت دسترسی ‫- کارت دسترسی. آره 698 00:59:00,625 --> 00:59:01,708 ‫انبار 699 00:59:03,083 --> 00:59:05,083 ‫- اینجا کجاست؟ ‫- مرکز تفریحی 700 00:59:06,000 --> 00:59:07,291 ‫و اینجا؟ 701 00:59:07,375 --> 00:59:09,666 ‫ساختمون‌های سی‌آی‌اِی و سازمان ‫امنیت ملی. حالا میشه ساک رو بدید؟ 702 00:59:09,750 --> 00:59:11,953 ‫- اینا چی‌ان؟ ‫- سلول‌های بازداشتگاه 703 00:59:11,954 --> 00:59:15,750 ‫خودم تا حالا نرفتم اونجا، اما فکر کنم ‫بعد از جنگ عراق از رده خارج شدن 704 00:59:15,833 --> 00:59:17,291 ‫ممکنه کسی اونجا یه بچه قایم کنه؟ 705 00:59:17,375 --> 00:59:20,750 ‫واقعاً فکر می‌کنی سی‌آی‌اِی به‌خاطر ‫یه نقشه‌ی مخفی پسرت رو دزدیده؟ 706 00:59:20,833 --> 00:59:21,833 ‫هیس! 707 00:59:36,625 --> 00:59:39,125 ‫- دیگه ساک من رو بدید ‫- درمورد گروهبان دانووان چی می‌دونی؟ 708 00:59:39,208 --> 00:59:41,458 ‫- چرا؟ ‫- به تو ربطی نداره. چی می‌دونی؟ 709 00:59:42,291 --> 00:59:45,333 ‫اون فقط یه هیکلی احمقه ‫که می‌خواد یه آدم تاثیرگذار باشه 710 00:59:45,416 --> 00:59:48,250 ‫یه بار به‌خاطر انجام یه بازی اینترنتی ‫سیستم رو از کار انداخت 711 00:59:48,333 --> 00:59:49,791 ‫و بعداً هم دروغ گفت 712 00:59:49,875 --> 00:59:51,083 ‫دفترش کجاست؟ 713 00:59:51,166 --> 00:59:53,833 ‫طبقه‌ی دوم توی این ساختمون 714 00:59:53,916 --> 00:59:56,416 ‫آره. آره 715 01:00:05,916 --> 01:00:09,000 ‫- از همون اول همرات بود؟ ‫- «از همون اول همرات بود؟» 716 01:00:09,083 --> 01:00:11,875 ‫بی‌ادب. خیلی‌خب 717 01:00:12,916 --> 01:00:15,041 ‫بعداً باید توضیح بدم ‫که چطور کارتم رو گرفتی 718 01:00:15,125 --> 01:00:17,375 ‫- کجا؟ ‫- این رو بگیر 719 01:00:17,958 --> 01:00:18,958 ‫باشه 720 01:00:20,291 --> 01:00:22,291 ‫باید یه جور باشه که فکر کنن ‫مقاومت کردی 721 01:00:22,375 --> 01:00:23,750 ‫چی... 722 01:00:29,333 --> 01:00:32,416 ‫به نظرت دانووان چه ارتباطی ‫به ناپدید شدن جاش داشته؟ 723 01:00:33,166 --> 01:00:35,125 ‫خب، امیدوارم اطلاعاتی... 724 01:00:35,208 --> 01:00:36,333 ‫اوه، لعنتی! 725 01:00:37,125 --> 01:00:39,791 ‫کجا بیام به دیدنت؟ ‫دفتر یا پست یک؟ 726 01:00:39,875 --> 01:00:40,958 ‫لعنتی! 727 01:00:52,750 --> 01:00:54,708 ‫باشه، دنبال چی می‌گردیم؟ 728 01:00:54,791 --> 01:00:57,416 ‫چیزی که مربوط به آدم‌رباها ‫یا جاش باشه 729 01:01:05,333 --> 01:01:08,416 ‫اون همه پول رو از کجا آورده؟ ‫ایمیل‌هاش رو بیار 730 01:01:09,041 --> 01:01:10,500 ‫دنبال اسمت می‌گردم 731 01:01:11,522 --> 01:01:13,579 ‫[ سارا وولف ] 732 01:01:14,799 --> 01:01:15,698 ‫[ نتیجه‌ای یافت نشد ] 733 01:01:15,833 --> 01:01:17,166 ‫لعنتی 734 01:01:17,916 --> 01:01:21,125 ‫- چیکار می‌کنی؟ ‫- پوشه‌های سیستم رو می‌گردم 735 01:01:21,750 --> 01:01:23,166 ‫باشه. این... 736 01:01:23,958 --> 01:01:24,958 ‫فریم‌ورک... 737 01:01:24,959 --> 01:01:26,975 ‫[ سارا وولف ] ‫[ سارا وولف ] ‫[ سارا وولف ] 738 01:01:29,166 --> 01:01:30,541 ‫اینا دیگه چی‌ان؟ 739 01:01:32,791 --> 01:01:34,458 ‫اسم شرکتیه که توی آمریکا ‫می‌خواد استخدامم کنه 740 01:01:36,455 --> 01:01:38,722 ‫[ آقای دانووان عزیز، قرارداد را ‫برای سارا وولف ارسال کردم. ممنون بابت... ] 741 01:01:38,833 --> 01:01:41,541 ‫- دانووان اون شغل رو برات جور کرده ‫- اینطور به نظر می‌رسه 742 01:01:46,754 --> 01:01:48,776 ‫[ گزارش نهایی روانپزشکی ] 743 01:01:51,500 --> 01:01:53,708 ‫[ دیدن خاطرات قدیمی - رفتار تجزیه‌ای ] 744 01:01:53,791 --> 01:01:57,250 ‫می‌دونسته اوضاعت چطوره. ‫می‌خواسته بیایی اینجا 745 01:02:00,375 --> 01:02:01,375 ‫باشه 746 01:02:01,958 --> 01:02:05,458 ‫- این اطلاعات رو فرستادن برای یکی ‫- برای کی؟ 747 01:02:05,541 --> 01:02:07,833 ‫نمی‌دونم. اسمش رو ننوشته 748 01:02:08,458 --> 01:02:10,750 ‫- باشه. باید سرکنسول رو توی گوگل بزنم ‫- صبر کن! 749 01:02:10,833 --> 01:02:12,583 ‫بعداً توی تاریخچه‌ی جستجو می‌بینه 750 01:02:12,666 --> 01:02:14,250 ‫از لپ‌تاپ من استفاده کن 751 01:02:14,333 --> 01:02:17,041 ‫بله، خانم سرکنسول. ‫به نظر میاد یه مشکل نرم‌افزاریه 752 01:02:17,125 --> 01:02:19,958 ‫ربطی به سارا وولف نداره. ‫اون هنوز توی درمانگاهه 753 01:02:20,041 --> 01:02:21,541 ‫گروهبان دانووان رفت به دیدنش 754 01:02:21,625 --> 01:02:24,958 ‫مقامات آلمان به زودی ‫میان سراغش. خیلی‌خب 755 01:02:26,125 --> 01:02:28,333 ‫- خبری نشد؟ ‫- نه 756 01:02:28,416 --> 01:02:31,208 ‫- سعی کردی وارد بشی؟ ‫- تبلتم رو توی دفتر جا گذاشتم، قربان 757 01:02:31,291 --> 01:02:33,000 ‫- خب برو بیارش ‫- چشم، قربان 758 01:02:34,875 --> 01:02:37,791 ‫- به نظرت سرکنسول بخشی از ماجراست؟ ‫- آره، یه رده بالاست 759 01:02:37,875 --> 01:02:40,916 ‫کسیه که فیلم‌های دوربین‌ها رو ‫دستکاری می‌کنه و مخفیانه آدم میاره داخل 760 01:02:40,917 --> 01:02:42,557 ‫[ دبرا آلن سرکنسول فرانکفورت ] 761 01:02:43,041 --> 01:02:44,041 ‫اینجا 762 01:02:45,666 --> 01:02:48,000 ‫توی ویسبادن به دنیا اومده. ‫دانشگاه هاوارد درس خونده 763 01:02:49,041 --> 01:02:50,041 ‫دیگه چیزی نیست 764 01:02:50,125 --> 01:02:52,500 ‫- خیلی‌خب. اریک... ‫- الان میارمش 765 01:02:52,583 --> 01:02:53,916 ‫اریک کینچ 766 01:02:54,500 --> 01:02:55,958 ‫کنسول فرانکفورت 767 01:02:57,833 --> 01:02:59,791 ‫اون هم توی افغانستان سرباز بوده 768 01:03:01,583 --> 01:03:03,833 ‫برو پایین. صبر کن... 769 01:03:06,416 --> 01:03:09,541 ‫«متخصص منطقه‌ای ‫در اسلام‌آباد، پاکستان» 770 01:03:12,497 --> 01:03:13,958 ‫[ اسلام‌آباد، هتل سرنا ] 771 01:03:17,166 --> 01:03:19,500 ‫- باید ایمیل‌هام رو ببینم ‫- ها؟ چرا؟ 772 01:03:26,125 --> 01:03:28,208 ‫هتل سیرنا، اسلام‌آباد 773 01:03:31,291 --> 01:03:32,333 ‫اون کینچه 774 01:03:35,375 --> 01:03:36,666 ‫ماجرای این فیلم چیه؟ 775 01:03:36,750 --> 01:03:39,000 ‫مربوط به مأموریت نظامی‌مونه 776 01:03:40,375 --> 01:03:41,750 ‫ایوان اونجا کشته شد 777 01:03:46,333 --> 01:03:49,291 ‫‏۸۹ ۱۶۵ ۰۱۷۵. باشه 778 01:03:49,375 --> 01:03:51,833 ‫- دیوونه شدی؟ همه‌ی تماس‌ها رو زیر نظر دارن ‫- برام مهم نیست 779 01:03:51,916 --> 01:03:54,916 ‫- به کی زنگ می‌زنی؟ ‫- روزنامه‌نگاری که فیلم رو برام فرستاد 780 01:03:57,916 --> 01:03:59,625 ‫گونی هستم، شبکه‌ی کلاریتیو 781 01:03:59,708 --> 01:04:02,708 ‫- سارا وولف‌ام. اون فیلم رو برام فرستادی ‫- ممنون بابت... 782 01:04:02,791 --> 01:04:04,333 ‫یکی از آدم‌ها اریک کینچه 783 01:04:04,416 --> 01:04:07,041 ‫- درسته ‫- درموردش چی می‌دونی؟ 784 01:04:07,125 --> 01:04:10,708 ‫باشه، اریک کینچ به دلیل مجروح شدن ‫مجبور شد از ارتش کنار بکشه 785 01:04:10,791 --> 01:04:13,458 ‫شبهه‌هایی درمورد فساد وجود داشته، 786 01:04:13,541 --> 01:04:15,333 ‫ولی هر بار تبرئه شده 787 01:04:15,416 --> 01:04:17,166 ‫الان یه منبع جدید دارم که میگه 788 01:04:17,250 --> 01:04:18,916 ‫کینچ مسئول اون کمین بوده 789 01:04:19,000 --> 01:04:21,250 ‫همون کمین توی افغانستان 790 01:04:21,333 --> 01:04:22,375 ‫چی؟ 791 01:04:29,583 --> 01:04:30,458 ‫گندش بزنن 792 01:04:32,291 --> 01:04:33,125 ‫سارا، باید بریم 793 01:04:33,208 --> 01:04:35,916 ‫ولی هنوزم یه آدم ناشناس هست 794 01:04:36,000 --> 01:04:37,958 ‫توی فیلم کینچ داره ‫با کی حرف می‌زنه؟ 795 01:04:38,041 --> 01:04:39,625 ‫- نمی‌دونم ‫- سارا، بجنب! 796 01:04:39,708 --> 01:04:42,416 ‫توی آینه قیافه‌ش مشخصه. ‫می‌شناسیدش؟ 797 01:04:42,500 --> 01:04:45,708 ‫برام آشنا نیست. ‫صورتش مشخص نیست 798 01:04:45,791 --> 01:04:47,583 ‫من یه عکس بهتر ازش دارم 799 01:04:47,666 --> 01:04:48,708 ‫- اگه... ‫- بفرستش برام. آره 800 01:04:48,791 --> 01:04:50,666 ‫- خانم وولف؟ چی... ‫- ممنون 801 01:04:50,750 --> 01:04:53,333 ‫- گندش بزنن، نمی‌تونم بازش کنم ‫- چی شده؟ 802 01:04:53,416 --> 01:04:55,083 ‫خودم بازش می‌کنم 803 01:04:58,750 --> 01:04:59,833 ‫باشه، داره دانلود میشه 804 01:05:01,541 --> 01:05:03,000 ‫لعنتی 805 01:05:03,666 --> 01:05:04,916 ‫- یالا! ‫- یالا 806 01:05:07,125 --> 01:05:08,000 ‫یالا 807 01:05:08,083 --> 01:05:09,250 ‫سریع‌تر 808 01:05:09,333 --> 01:05:10,916 ‫یالا. تموم شو! 809 01:05:16,750 --> 01:05:18,166 ‫از این طرف! 810 01:05:24,291 --> 01:05:25,916 ‫کمک! دارن میرن به سمت کافه‌تریا! 811 01:05:26,000 --> 01:05:28,208 ‫بجنبید! بدوید! 812 01:05:34,000 --> 01:05:35,291 ‫از سر راه برید کنار! 813 01:05:40,958 --> 01:05:42,000 ‫در! 814 01:05:48,708 --> 01:05:51,250 ‫- آسانسور؟ ‫- خیلی طول می‌کشه. از این طرف 815 01:06:01,250 --> 01:06:02,083 ‫گندش بزنن 816 01:06:03,958 --> 01:06:04,958 ‫لعنتی 817 01:06:05,041 --> 01:06:06,708 ‫از اون در رفتن 818 01:06:19,875 --> 01:06:21,958 ‫کسی نیست! بریم 819 01:06:44,041 --> 01:06:45,583 ‫توی افغانستان چه اتفاقی افتاد؟ 820 01:06:45,666 --> 01:06:48,291 ‫‏۲ تا تیم بودیم. ‫تیم آمریکایی و ما 821 01:06:49,083 --> 01:06:51,125 ‫و شب دوم بهمون حمله کردن 822 01:06:51,208 --> 01:06:54,375 ‫تونستیم بعضی‌هاشون رو بکشیم، ‫اما خیلی زیاد بودن 823 01:06:56,041 --> 01:07:00,000 ‫وقتی هلی‌کوپترها رسیدن، ‫همه مُرده بودن 824 01:07:03,125 --> 01:07:05,125 ‫خب، همه به جز من 825 01:07:07,291 --> 01:07:08,791 ‫من... 826 01:07:08,875 --> 01:07:12,000 ‫بعضی‌وقت‌ها از خودم می‌پرسم: ‫«چرا من؟» 827 01:07:14,250 --> 01:07:15,291 ‫فقط تو زنده نموندی 828 01:07:16,375 --> 01:07:17,541 ‫تو و جاش زنده موندید 829 01:07:29,791 --> 01:07:30,833 ‫اینم از عکس 830 01:07:35,750 --> 01:07:37,833 ‫به نظرت نقش کینچ چیه؟ 831 01:07:46,583 --> 01:07:47,875 ‫سارا؟ 832 01:07:48,458 --> 01:07:49,625 ‫اون مرد کیه؟ 833 01:07:49,708 --> 01:07:51,291 ‫فرار کنید! برامون کمین کردن 834 01:07:51,375 --> 01:07:52,791 ‫یالا، حرکت کنید 835 01:07:52,875 --> 01:07:55,416 ‫- کسی نیست! ‫- برید. شناسایی! برید! 836 01:07:55,500 --> 01:07:56,458 ‫دشمن تیر خورده 837 01:08:03,166 --> 01:08:06,916 ‫- باید برگردیم توی انبار ‫- چی؟ چرا؟ 838 01:08:08,250 --> 01:08:09,583 ‫الان به اندازه‌ی کافی مدرک داریم! 839 01:08:09,666 --> 01:08:11,833 ‫دانووان تو رو کشونده اینجا ‫و تلاش برای دزدیدن من رو هم لاپوشونی کرد 840 01:08:11,916 --> 01:08:14,791 ‫کینچ توی گذشته‌ی تو دخیله. ‫نمی‌دونیم چطور به هم ربط دارن 841 01:08:14,875 --> 01:08:16,458 ‫باید با سرکنسول حرف بزنیم 842 01:08:16,541 --> 01:08:17,958 ‫سارا، با عقل جور درنمیاد! 843 01:08:18,041 --> 01:08:20,375 ‫بیا بریم اون سلول‌ها رو بررسی کنیم 844 01:08:20,458 --> 01:08:22,041 ‫و تازه، چی توی عکس دیدی؟ 845 01:08:25,380 --> 01:08:26,422 ‫سارا! 846 01:08:28,458 --> 01:08:30,000 ‫- خب؟ ‫- گمشون کردیم 847 01:08:31,375 --> 01:08:32,958 ‫و تبلتم رو نگاه کردم 848 01:08:33,583 --> 01:08:34,875 ‫ایمیل‌ها رو پیدا کرده 849 01:08:35,666 --> 01:08:36,583 ‫از همه چیز خبر داره 850 01:08:37,541 --> 01:08:38,500 ‫متاسفم 851 01:08:55,788 --> 01:08:56,750 ‫مراقب آینه باش 852 01:08:56,833 --> 01:08:58,041 ‫چرا اومدیم اینجا؟ 853 01:08:58,125 --> 01:08:59,875 ‫با قطار به فرانسه برو 854 01:09:00,666 --> 01:09:02,666 ‫توی پاریس، یه بلیط برای مکزیک بگیر 855 01:09:02,750 --> 01:09:05,625 ‫از اونجا احتمالاً می‌تونی ‫بری به آمریکا 856 01:09:07,458 --> 01:09:11,458 ‫باشه، اون یکی می‌خواد بره. ‫توی محفظه‌ی بار قایم شو 857 01:09:11,541 --> 01:09:12,833 ‫متوجه نمیشم 858 01:09:13,916 --> 01:09:15,958 ‫- گفتی ما... ‫- الان می‌دونم کینچ چیکار کرده 859 01:09:17,500 --> 01:09:21,000 ‫می‌دونم چرا اینجام. ‫خیلی خطرناکه. تو باید بری 860 01:09:22,583 --> 01:09:23,875 ‫خودت چی پس؟ 861 01:09:23,958 --> 01:09:26,291 ‫من چیزیم نمیشه. باشه؟ 862 01:09:28,041 --> 01:09:29,125 ‫چیزیم نمیشه 863 01:09:31,500 --> 01:09:32,458 ‫برو 864 01:09:34,333 --> 01:09:35,833 ‫مادرت رو پیدا کن، باشه؟ 865 01:09:36,416 --> 01:09:38,291 ‫- من حواسشون رو پرت می‌کنم ‫- باشه 866 01:09:39,208 --> 01:09:40,041 ‫خیلی‌خب 867 01:09:49,000 --> 01:09:50,000 ‫هی! 868 01:09:50,833 --> 01:09:53,041 ‫بمون! تو کی هستی؟ 869 01:09:54,333 --> 01:09:56,458 ‫هی، چیکار می‌کنی؟ 870 01:09:56,541 --> 01:09:57,541 ‫هی! 871 01:10:00,750 --> 01:10:02,333 ‫گفتم بمون سر جات! 872 01:10:03,166 --> 01:10:04,791 ‫از ماشین پیاده شو! همین الان! 873 01:10:07,208 --> 01:10:09,833 ‫بمون وگرنه شلیک می‌کنم! 874 01:10:32,666 --> 01:10:34,500 ‫بمون وگرنه شلیک می‌کنم! 875 01:10:41,916 --> 01:10:43,875 ‫ایست! ‫بمون سر جات! 876 01:10:49,875 --> 01:10:51,625 ‫هی، بمون سر جات! 877 01:10:52,166 --> 01:10:54,625 ‫برگرد اینجا! ‫نباید اینجا باشی! 878 01:10:54,708 --> 01:10:56,583 ‫تو بازداشتی 879 01:11:00,416 --> 01:11:01,833 ‫صبر کن! هی! 880 01:11:16,458 --> 01:11:18,958 ‫هی! چه مرگته؟ 881 01:11:21,291 --> 01:11:22,625 ‫بمون سر جات! 882 01:11:53,416 --> 01:11:56,333 ‫اصلاً تسلیم نمیشی، نه؟ 883 01:12:14,333 --> 01:12:15,500 ‫آه! 884 01:12:29,291 --> 01:12:31,541 ‫لعنتی! 885 01:13:12,250 --> 01:13:13,583 ‫جاش کجاست؟ 886 01:13:14,208 --> 01:13:15,708 ‫تو دزدیدیش؟ 887 01:13:16,375 --> 01:13:18,458 ‫- تو دزدیدیش؟ ‫- آره 888 01:13:19,958 --> 01:13:21,000 ‫پیش منه 889 01:13:22,125 --> 01:13:23,458 ‫حالش خوبه 890 01:13:27,750 --> 01:13:29,250 ‫چرا پسرم رو دزدیدی؟ 891 01:13:30,750 --> 01:13:32,750 ‫می‌تونستی من رو بکشی 892 01:13:33,916 --> 01:13:35,125 ‫مثلاً توی یه تصادف یا هر چیزی 893 01:13:36,458 --> 01:13:37,458 ‫چطور فهمیدی؟ 894 01:13:39,625 --> 01:13:41,166 ‫فیلم رو دیدم 895 01:13:41,250 --> 01:13:42,416 ‫توی اسلام‌آباد، 896 01:13:42,500 --> 01:13:45,666 ‫با یکی از اعضای طالبان که بهمون ‫حمله کردن ملاقات داشتی 897 01:13:45,750 --> 01:13:47,250 ‫اون مرد رو می‌شناسم 898 01:13:47,333 --> 01:13:49,458 ‫من تنها شاهد زنده‌ام 899 01:13:50,583 --> 01:13:54,208 ‫می‌دونم تو ما رو لو دادی 900 01:13:58,041 --> 01:13:58,875 ‫چرا؟ 901 01:14:00,541 --> 01:14:02,416 ‫می‌خواستم کاریت نداشته باشم، سارا 902 01:14:03,041 --> 01:14:06,458 ‫اما این روزنامه‌نگار ‫خیلی بهم فشار میاره 903 01:14:06,541 --> 01:14:07,791 ‫جاش کجاست؟ 904 01:14:11,208 --> 01:14:12,625 ‫کجاست؟ 905 01:14:12,708 --> 01:14:14,875 ‫من تنها کسی‌ام ‫که می‌دونم جاش کجاست 906 01:14:15,833 --> 01:14:19,041 ‫اگه الان بهم شلیک کنی، ‫از گرسنگی می‌میره 907 01:14:21,666 --> 01:14:25,770 ‫می‌خوای چیکار کنی؟ ‫نیروهام به زودی می‌رسن 908 01:14:29,500 --> 01:14:30,875 ‫خودم پیداش می‌کنم 909 01:14:46,665 --> 01:14:48,523 ‫[ سازمان امنیت ملی ] 910 01:15:10,250 --> 01:15:11,250 ‫جاش؟ 911 01:15:32,875 --> 01:15:33,875 ‫جاش؟ 912 01:16:24,875 --> 01:16:26,041 ‫یکی رو زدن! 913 01:16:29,208 --> 01:16:30,416 ‫حالتون خوبه، قربان؟ 914 01:16:34,416 --> 01:16:38,166 ‫گمش کردیم. ‫اما احتمالاً هنوز اینجاست 915 01:16:38,250 --> 01:16:40,083 ‫قربان، باید زنگ خطر رو به صدا دربیاریم 916 01:16:40,166 --> 01:16:42,250 ‫نه، پروتکل روزانه رو دنبال می‌کنیم 917 01:16:42,333 --> 01:16:43,583 ‫اما طبق قوانین... 918 01:16:43,666 --> 01:16:46,166 ‫نه، فقط به من گزارش میدی، ‫نه هیچکس دیگه‌ای 919 01:17:24,375 --> 01:17:26,541 ‫تکرار می‌کنم. انفجار در ساختمان ای 920 01:17:26,625 --> 01:17:28,041 ‫انفجار توی ساختمون ای 921 01:17:28,125 --> 01:17:29,375 ‫کار اون بوده 922 01:17:41,750 --> 01:17:44,833 ‫- چرا توی دوربین‌ها معلوم نیست؟ ‫- حتما از دید دوربین‌ها پنهان شده، قربان 923 01:17:47,666 --> 01:17:50,333 ‫- بله، خانم سرکنسول؟ ‫- چه خبره، آقای کینچ؟ 924 01:17:50,416 --> 01:17:52,666 ‫خب، یه انفجار رخ داده 925 01:17:52,750 --> 01:17:55,875 ‫جداً؟ حمله‌ی توی مرکز تفریحی چی؟ 926 01:17:56,750 --> 01:17:59,041 ‫آره، ببخشید. یه اختلال توی ‫زنجیره‌ی فرماندهی پیش اومد، من... 927 01:17:59,125 --> 01:18:00,708 ‫اینقدر مزخرف تحویل من نده 928 01:18:01,291 --> 01:18:02,625 ‫و پروتکل رو دنبال کن 929 01:18:03,875 --> 01:18:06,208 ‫چشم، خانم. لعنتی! 930 01:18:06,916 --> 01:18:08,666 ‫وضعیت قرمز رو اعلام کن. ‫به محض دیدنش بهش شلیک کنید 931 01:18:10,713 --> 01:18:11,750 ‫برید! 932 01:18:11,833 --> 01:18:14,250 ‫لطفاً طبق پروتکل اضطراری عمل کنید 933 01:18:14,333 --> 01:18:19,375 ‫به نزدیک‌ترین نقطه تجمع مراجعه کنید ‫و منتظر دستورات بعدی بمونید 934 01:18:21,208 --> 01:18:23,333 ‫توجه کنید. ‫این یه وضعیت اضطراریه 935 01:18:23,416 --> 01:18:24,291 ‫کسی نیست! 936 01:18:28,458 --> 01:18:30,041 ‫بجنبید! سریع‌تر! 937 01:18:31,208 --> 01:18:33,208 ‫- کسی نیست! ‫- سمت راست 938 01:18:37,000 --> 01:18:38,791 ‫خیلی‌خب. همینطوری حرکت کنید 939 01:18:40,250 --> 01:18:41,708 ‫دوست دارم برم خونه 940 01:18:43,666 --> 01:18:44,666 ‫آیلین؟ 941 01:18:47,583 --> 01:18:50,333 ‫- من سارائم. اومدم تو رو... ‫- اسمم رو از کجا بلدی؟ 942 01:18:50,416 --> 01:18:52,333 ‫- صورتت چی شده؟ ‫- اوه 943 01:18:53,708 --> 01:18:56,791 ‫من یکی از دوست‌های باباتم. ‫ازم خواست بیام سراغت 944 01:18:57,375 --> 01:18:59,333 ‫بهم گفته با غریبه‌ها جایی نرم 945 01:19:00,458 --> 01:19:03,791 ‫آره، درسته. ‫اما من که غریبه نیستم 946 01:19:04,583 --> 01:19:06,708 ‫یکی از دوست‌های باباتم. قول میدم 947 01:19:07,291 --> 01:19:09,708 ‫می‌بینی؟ بابات این رو بهم داد 948 01:19:09,791 --> 01:19:11,250 ‫آقا خرگوشه! 949 01:19:13,208 --> 01:19:14,208 ‫یالا 950 01:19:16,083 --> 01:19:18,541 ‫برید، برید! 951 01:19:33,666 --> 01:19:36,250 ‫این یه اتاق امنه. ‫بابام همه چیز رو بهم گفته 952 01:19:37,000 --> 01:19:38,625 ‫دختر خیلی باهوشی هستی 953 01:19:40,541 --> 01:19:43,125 ‫پست یک 954 01:19:45,500 --> 01:19:48,083 ‫بخش اِی پاکسازی شد. ‫تیم آلفا، حرکت کنید به بخش سی 955 01:19:49,964 --> 01:19:52,150 ‫[ تماس از اتاق امن ] 956 01:19:53,208 --> 01:19:56,375 ‫نباید توی اتاق امن باشی. ‫دارن همه جا رو تخلیه می‌کنن 957 01:19:58,958 --> 01:20:00,083 ‫قربان، با شما کار دارن 958 01:20:02,875 --> 01:20:03,958 ‫اریک کینچ هستم 959 01:20:15,875 --> 01:20:17,000 ‫سارا؟ 960 01:20:18,583 --> 01:20:19,583 ‫سارا؟ 961 01:20:27,958 --> 01:20:29,583 ‫بهش گفتم دارم ازش نگهداری می‌کنم 962 01:20:30,958 --> 01:20:32,416 ‫می‌تونم باهاش حرف بزنم؟ 963 01:20:37,083 --> 01:20:39,125 ‫عزیزم؟ بابات کارت داره 964 01:20:43,833 --> 01:20:46,583 ‫- بابایی؟ ‫- سلام، دختر کوچولو، حالت خوبه؟ 965 01:20:46,666 --> 01:20:48,500 ‫آره. داری میایی سراغم؟ 966 01:20:48,583 --> 01:20:51,458 ‫نه، ببخشید، خوشگلم. ‫بابایی یه‌کم دیگه کار داره 967 01:20:51,541 --> 01:20:54,500 ‫سارا مراقبته. ‫بعداً میام سراغت، باشه؟ 968 01:20:55,083 --> 01:20:56,708 ‫باشه. دوستت دارم 969 01:20:56,791 --> 01:20:58,791 ‫منم دوستت دارم، خوشگلم 970 01:21:03,500 --> 01:21:05,541 ‫چی می‌خوای؟ 971 01:21:06,625 --> 01:21:08,125 ‫جاش رو می‌خوام 972 01:21:09,541 --> 01:21:11,208 ‫- خانم وولف... ‫- و باید اعتراف کنی 973 01:21:11,291 --> 01:21:12,583 ‫اینقدر آلمانی حرف نزنید 974 01:21:13,250 --> 01:21:15,916 ‫این در ۱۰ سانتی‌متر ضخامت داره، ‫فولاد تقویت‌شده‌ست 975 01:21:16,000 --> 01:21:18,916 ‫اگه می‌خوای منفجرش کنی، ‫ممکنه دخترت هم کشته بشه 976 01:21:20,083 --> 01:21:22,583 ‫- بخوای سوراخش هم بکنی دیر میشه ‫- چی دیر میشه؟ 977 01:21:23,250 --> 01:21:25,166 ‫اکسیژنمون داره تموم میشه 978 01:21:26,041 --> 01:21:29,083 ‫بار بعدی که زنگ می‌زنی، ‫می‌خوام جاش رو ببینم 979 01:21:36,791 --> 01:21:37,791 ‫سارا؟ 980 01:21:39,625 --> 01:21:40,625 ‫سارا؟ 981 01:21:40,708 --> 01:21:41,708 ‫دریافت شد 982 01:21:45,625 --> 01:21:46,916 ‫سیستم تهویه‌ی هوا رو بسته 983 01:21:48,333 --> 01:21:49,916 ‫- می‌تونیم بازش کنیم؟ ‫- نه 984 01:21:50,000 --> 01:21:52,000 ‫این واحدها کامل خودگردان هستن 985 01:21:52,083 --> 01:21:54,625 ‫باید یه راه دیگه برای داخل رفتن ‫وجود داشته باشه! 986 01:22:11,583 --> 01:22:13,958 ‫- می‌خوای یه بازی دیگه بکنیم؟ ‫- آره 987 01:22:14,833 --> 01:22:18,958 ‫باشه. من با چشم‌های کوچیکم ‫یه چیزی رو می‌بینم... 988 01:22:19,541 --> 01:22:20,500 ‫که قرمزه 989 01:22:43,666 --> 01:22:45,291 ‫اینجا چه خبره، اریک؟ 990 01:22:46,000 --> 01:22:48,750 ‫- چرا این اتفاق افتاده؟ ‫- همه چیز درست میشه 991 01:22:48,833 --> 01:22:51,458 ‫اصلاً نگران نباش. چیزی نیست 992 01:22:53,333 --> 01:22:56,625 ‫من با چشم‌های کوچیکم... 993 01:22:58,000 --> 01:23:01,375 ‫یه چیزی رو می‌بینم... که... 994 01:23:02,208 --> 01:23:03,208 ‫سبزه 995 01:23:04,625 --> 01:23:05,833 ‫پتو؟ 996 01:23:07,416 --> 01:23:08,291 ‫نه 997 01:23:13,041 --> 01:23:13,875 ‫اون جعبه؟ 998 01:23:16,166 --> 01:23:17,000 ‫نه 999 01:23:20,583 --> 01:23:21,791 ‫حالت خوبه؟ 1000 01:23:24,333 --> 01:23:26,291 ‫من... خیلی خسته‌ام 1001 01:23:27,125 --> 01:23:28,333 ‫دراز بکش 1002 01:23:47,375 --> 01:23:49,000 ‫سارا؟ 1003 01:23:53,833 --> 01:23:55,333 ‫پسرم کجاست؟ 1004 01:23:55,416 --> 01:23:57,666 ‫سارا، لطفاً دختره رو بفرست بیرون 1005 01:23:58,458 --> 01:24:00,583 ‫اصلاً می‌دونی اینجا چه خبره؟ 1006 01:24:01,166 --> 01:24:02,916 ‫از گذشته‌ی اریک کینچ خبر داری؟ 1007 01:24:03,500 --> 01:24:05,416 ‫- چرا اسم تو رو گفت؟ ‫- نمی‌دونم 1008 01:24:05,500 --> 01:24:07,000 ‫- اون فاسده ‫- چه خبره؟ 1009 01:24:07,083 --> 01:24:07,916 ‫توهم زده 1010 01:24:08,000 --> 01:24:10,125 ‫اون باعث مرگ ۸ انسان شده 1011 01:24:10,833 --> 01:24:13,208 ‫می‌دونه فقط من می‌تونم متهمش کنم 1012 01:24:13,291 --> 01:24:15,000 ‫برای همین می‌خواست ‫من رو بکشه 1013 01:24:17,083 --> 01:24:19,666 ‫سارا، لطفاً فعلاً بیا بیرون 1014 01:24:19,750 --> 01:24:22,166 ‫حتماً دوست نداری دختره بمیره 1015 01:24:23,083 --> 01:24:24,500 ‫می‌خوام با کینچ حرف بزنم 1016 01:24:27,141 --> 01:24:28,958 ‫چطور؟ 1017 01:24:35,666 --> 01:24:36,916 ‫واقعاً؟ 1018 01:24:38,125 --> 01:24:39,125 ‫منظورت چیه؟ 1019 01:24:39,708 --> 01:24:42,625 ‫ترجیح میدی دخترت بمیره ‫ولی زندانی نشی؟ 1020 01:24:42,708 --> 01:24:46,416 ‫آیلین بی‌گناهه. ‫می‌خوای اون رو بکشی؟ 1021 01:24:48,708 --> 01:24:52,291 ‫می‌دونم نمی‌تونی ‫اون کار رو بکنی، سارا 1022 01:24:55,500 --> 01:24:56,916 ‫تو یه قاتل نیستی 1023 01:25:13,750 --> 01:25:15,208 ‫فانوس؟ 1024 01:25:22,708 --> 01:25:23,708 ‫چی؟ 1025 01:25:24,250 --> 01:25:27,708 ‫با چشم‌های کوچیکت... فانوس رو دیدی 1026 01:25:31,208 --> 01:25:32,208 ‫آره 1027 01:25:34,916 --> 01:25:36,875 ‫آره، درسته 1028 01:25:38,083 --> 01:25:39,333 ‫حالت خوبه؟ 1029 01:25:44,166 --> 01:25:46,416 ‫داشتم به پسرم فکر می‌کردم 1030 01:25:47,375 --> 01:25:49,208 ‫عاشق این بازی هستیم 1031 01:25:50,416 --> 01:25:51,541 ‫اسمش چیه؟ 1032 01:25:52,750 --> 01:25:56,625 ‫اسمش جاشه. ‫یه‌کم از تو کوچیک‌تره 1033 01:25:57,625 --> 01:25:59,041 ‫و الان کجاست؟ 1034 01:26:01,208 --> 01:26:02,166 ‫نمی‌دونم 1035 01:26:45,208 --> 01:26:46,208 ‫بیا بریم، عزیزدلم 1036 01:26:47,708 --> 01:26:50,250 ‫- می‌خوایم کجا بریم؟ ‫- می‌خوام بفرستمت خونه 1037 01:27:09,500 --> 01:27:10,875 ‫دارم آیلین رو می‌فرستم بیرون 1038 01:27:12,958 --> 01:27:14,208 ‫اما می‌خوام با تو حرف بزنم 1039 01:27:15,250 --> 01:27:16,375 ‫اینجا، فقط خودمون دو تا 1040 01:27:17,250 --> 01:27:18,500 ‫باشه، سارا 1041 01:27:19,208 --> 01:27:20,916 ‫همه برید عقب 1042 01:27:21,000 --> 01:27:23,083 ‫خیلی‌خب. همه برن عقب 1043 01:27:24,333 --> 01:27:25,458 ‫برید عقب 1044 01:27:26,875 --> 01:27:27,916 ‫بیش‌تر! 1045 01:28:01,833 --> 01:28:03,375 ‫ممنون، خانم وولف 1046 01:28:04,250 --> 01:28:06,083 ‫الان لطفاً خودت هم بیا بیرون 1047 01:28:07,166 --> 01:28:08,541 ‫نه 1048 01:28:09,291 --> 01:28:11,958 ‫کینچ باید بیاد اینجا. ‫همونطور که توافق کردیم 1049 01:28:35,125 --> 01:28:36,416 ‫نمی‌خوام بهت صدمه بزنم 1050 01:28:38,166 --> 01:28:42,291 ‫تو... تا وقتی من زنده باشم ‫جاش رو آزاد نمی‌کنی 1051 01:28:43,666 --> 01:28:46,041 ‫اینکه من قول بدم چیزی ‫نگم هم مهم نیست 1052 01:28:47,875 --> 01:28:49,583 ‫فقط بگو... 1053 01:28:49,666 --> 01:28:51,750 ‫من خیلی مقاومت کردم 1054 01:28:52,625 --> 01:28:55,916 ‫و وقتی تو بری بیرون، ‫دوباره سیستم تهویه‌ی هوا رو می‌بندم 1055 01:28:56,000 --> 01:28:59,666 ‫با توجه به شرایطم، ‫کسی تعجب نمی‌کنه 1056 01:29:01,250 --> 01:29:03,875 ‫اما قول بده که جاش رو ‫می‌بری پیش مادرم 1057 01:29:06,500 --> 01:29:07,833 ‫لطفاً بهم قول بده 1058 01:29:12,989 --> 01:29:14,115 ‫نه! 1059 01:29:25,416 --> 01:29:27,208 ‫لطفاً بذار من و جاش بریم 1060 01:29:28,458 --> 01:29:30,208 ‫می‌دونی که نمی‌تونم 1061 01:29:39,041 --> 01:29:40,708 ‫چرا اون رو دزدیدی؟ 1062 01:29:41,916 --> 01:29:43,583 ‫چرا اینقدر خودت رو اذیت کردی؟ 1063 01:29:45,125 --> 01:29:46,750 ‫لطفاً، حداقل یه توضیح بهم بدهکاری 1064 01:30:07,875 --> 01:30:09,500 ‫اشتباه کردم 1065 01:30:10,500 --> 01:30:11,875 ‫یه اشتباه بزرگ 1066 01:30:11,958 --> 01:30:15,583 ‫تو رو دست کم گرفتم. ‫«اون یه مبارزه. هیچوقت تسلیم نمیشه» 1067 01:30:16,166 --> 01:30:18,208 ‫همه‌ی دوست‌هات همین رو گفتن 1068 01:30:20,250 --> 01:30:23,625 ‫اصلاً فکر نمی‌کردم بتونی ‫از ساختمون بازدیدکنند‌ه‌ها خارج بشی 1069 01:30:24,958 --> 01:30:28,125 ‫دردسر از اونجایی شروع شد ‫که دیدی یه ساک رو دست به دست کردن 1070 01:30:28,208 --> 01:30:30,833 ‫بدشانسی بود، اما اشتباه من این بود 1071 01:30:30,916 --> 01:30:33,083 ‫که نمی‌دونستم مارتلو ‫مشغول چه کارهاییه 1072 01:30:35,041 --> 01:30:37,500 ‫برای همین رفتی به ساختمون کناری 1073 01:30:37,583 --> 01:30:39,666 ‫که اصلاً بخشی از نقشه نبود 1074 01:30:43,500 --> 01:30:46,000 ‫ولی بازم تصمیم گرفتم ‫که کاری نداشته باشم 1075 01:30:46,583 --> 01:30:50,833 ‫حتی وقتی کیرا ولکووا رو دیدی، ‫باز هم شرایط تحت کنترل بود 1076 01:30:53,333 --> 01:30:55,458 ‫اون مردها طبق نقشه ‫قرار بود کارشون رو بکنن 1077 01:30:55,541 --> 01:30:59,083 ‫اما هیچکس انتظار نداشت ‫که تو حساب ۲ تا آدم‌کُش آموزش‌دیده رو برسی 1078 01:30:59,166 --> 01:31:00,958 ‫و نقشه رو به هم بزنی 1079 01:31:04,458 --> 01:31:06,500 ‫تمام نقشه به هم ریخت 1080 01:31:09,791 --> 01:31:11,791 ‫تو آدم‌رباها رو آوردی داخل 1081 01:31:12,791 --> 01:31:15,833 ‫تو نقشه ریختی که اون شرکت آمریکایی ‫بهم پیشنهاد بده و من بیام اینجا 1082 01:31:15,916 --> 01:31:17,916 ‫بمونید همین‌جا. جایی نرید 1083 01:31:18,916 --> 01:31:21,083 ‫گروهبان، لطفاً الان برو استراحت 1084 01:31:21,166 --> 01:31:23,416 ‫تو کاری کردی بتونم فرار کنم 1085 01:31:23,500 --> 01:31:26,625 ‫می‌خواستی توی کنسولگری بچرخم 1086 01:31:26,708 --> 01:31:29,708 ‫نمی‌تونیم اجازه بدیم یه سرباز ‫نیروی ویژه آزادانه توی محوطه‌مون بچرخه 1087 01:31:29,791 --> 01:31:31,416 ‫فقط یه مادر وحشت‌زده‌ست 1088 01:31:32,333 --> 01:31:34,666 ‫می‌دونستی برای پیدا کردن پسرم ‫حاضرم هر کاری بکنم 1089 01:31:39,912 --> 01:31:40,912 ‫[ حذف ] 1090 01:31:48,166 --> 01:31:51,458 ‫اگه یکی مثل کیرا ‫از توی کنسولگری غیبش میزد، 1091 01:31:51,541 --> 01:31:53,541 ‫حتی تو هم نمی‌تونستی قسر در بری 1092 01:31:54,125 --> 01:31:56,041 ‫خیلی سوال می‌پرسیدن 1093 01:31:56,833 --> 01:32:00,041 ‫اما کهنه‌سربازی که آزادانه می‌چرخه؟ 1094 01:32:01,375 --> 01:32:03,375 ‫بهترین سپر بلا برای همه‌ی اتفاقاته 1095 01:32:03,958 --> 01:32:05,625 ‫و می‌تونی تنها شاهد افغانستان رو 1096 01:32:05,626 --> 01:32:08,041 ‫در حالی که داره فرار می‌کنه ‫با تیر بزنی 1097 01:32:09,250 --> 01:32:10,791 ‫اینم بهترین بخش ماجراست 1098 01:32:12,541 --> 01:32:14,750 ‫چقدر بهت پول دادن؟ ها؟ 1099 01:32:15,875 --> 01:32:17,500 ‫برای اینکه بذاری آدم‌رباها بیان داخل؟ 1100 01:32:21,041 --> 01:32:23,000 ‫چرا توی این شرایطی، سارا؟ 1101 01:32:23,916 --> 01:32:25,166 ‫هوم؟ 1102 01:32:25,250 --> 01:32:27,541 ‫چون نیروی دفاعی آلمان ‫خیلی خوب ازت مراقبت کرده؟ 1103 01:32:28,625 --> 01:32:31,375 ‫نه، دیگه کارایی نداشتی ‫و اونا انداختنت دور 1104 01:32:32,166 --> 01:32:33,375 ‫همینطور نیست؟ 1105 01:32:33,958 --> 01:32:36,333 ‫من کونم رو براشون پاره کردم 1106 01:32:38,083 --> 01:32:41,833 ‫بورسیه‌ی دانشگاه نظامی، فارغ‌التحصیلی ‫با نمره‌ی ممتاز، و بعدش... بوم! 1107 01:32:43,333 --> 01:32:45,125 ‫یه مین ماشینت رو منفجر می‌کنه 1108 01:32:45,708 --> 01:32:48,166 ‫بعد از ۶ ماه، ‫میگن که حالت خوب شده 1109 01:32:48,250 --> 01:32:49,916 ‫ولی حتی نمی‌تونی صبح ‫از روی تخت پاشی 1110 01:32:50,000 --> 01:32:51,416 ‫چون خیلی افسرده شدی 1111 01:32:51,500 --> 01:32:54,250 ‫و اونا میگن: ‫«باشه، برو بشین پشت یه میز» 1112 01:32:54,333 --> 01:32:56,583 ‫«بن‌بست شغلی، ‫قبول کن یا برو پِی کارت» 1113 01:32:58,125 --> 01:33:00,458 ‫خانواده‌ت هر چند سال یه بار ‫باید نقل مکان کنه 1114 01:33:01,166 --> 01:33:03,625 ‫دخترت هیچوقت نمی‌تونه ‫یه خونه‌ی خوب داشته باشه 1115 01:33:03,708 --> 01:33:07,416 ‫و حتی اونقدر بهت پول نمیدن ‫که بتونی هزینه‌ی دانشگاهش رو بدی 1116 01:33:07,500 --> 01:33:08,375 ‫کون لقشون! 1117 01:33:09,500 --> 01:33:10,458 ‫کون لقشون! 1118 01:33:15,750 --> 01:33:17,041 ‫هیچ دِینی به اونا ندارم 1119 01:33:19,833 --> 01:33:20,958 ‫اونا مدیون من هستن 1120 01:33:23,000 --> 01:33:24,125 ‫اونا مدیون من هستن 1121 01:33:26,833 --> 01:33:27,833 ‫می‌دونی... 1122 01:33:29,625 --> 01:33:31,375 ‫ما خیلی با هم فرق نداریم، سارا 1123 01:33:33,500 --> 01:33:35,625 ‫من این کار رو به‌خاطر ‫خانواده‌م انجام میدم 1124 01:33:36,541 --> 01:33:38,500 ‫اما خانواده‌ی من رو نابود کردی 1125 01:33:43,708 --> 01:33:45,083 ‫جاش پدر نداره 1126 01:33:48,208 --> 01:33:50,333 ‫و ۸ تا انسان رو کشتی 1127 01:33:53,583 --> 01:33:55,166 ‫خیلی متاسفم، سارا 1128 01:33:57,208 --> 01:33:59,833 ‫فکر می‌کردم دارم بهشون ‫اطلاعات به درد نخور می‌فروشم 1129 01:34:02,333 --> 01:34:04,958 ‫نمی‌خوام به ناله‌هات گوش بدم. ‫برو بیرون 1130 01:34:06,708 --> 01:34:08,250 ‫گفتم برو بیرون! 1131 01:34:10,625 --> 01:34:12,875 ‫واقعاً هیچوقت دست ‫از مبارزه نمی‌کشی، سارا 1132 01:34:13,833 --> 01:34:14,833 ‫و به همین دلیل... 1133 01:34:27,375 --> 01:34:30,208 ‫مادرجنده! می‌دونستم ‫از این قسمتش متنفرم 1134 01:34:38,500 --> 01:34:39,875 ‫تفنگم رو گرفته! 1135 01:34:40,500 --> 01:34:41,875 ‫تفنگم رو گرفته! 1136 01:34:41,958 --> 01:34:44,875 ‫- زخمی شدی؟ ‫- مراقب در باشید! دکتر بیارید! 1137 01:35:24,333 --> 01:35:26,250 ‫- برامون کمین کردن! ‫- حرکت کنید! 1138 01:35:27,208 --> 01:35:30,458 ‫- کسی نیست! برید بیرون! ‫- پناه بگیرید! 1139 01:36:41,500 --> 01:36:42,541 ‫مامانی؟ 1140 01:36:45,541 --> 01:36:46,583 ‫مامانی؟ 1141 01:37:42,291 --> 01:37:43,833 ‫مواد منفجره کار گذاشته شدن 1142 01:37:55,291 --> 01:37:56,291 ‫فعال شد 1143 01:37:59,916 --> 01:38:01,083 ‫پنج... 1144 01:38:05,500 --> 01:38:06,750 ‫چهار... 1145 01:38:09,958 --> 01:38:11,458 ‫سه... 1146 01:38:16,125 --> 01:38:17,583 ‫دو... 1147 01:38:19,166 --> 01:38:20,166 ‫یک 1148 01:38:22,291 --> 01:38:24,416 ‫اشتباه کردم 1149 01:38:25,333 --> 01:38:26,541 ‫یه اشتباه بزرگ 1150 01:38:27,666 --> 01:38:31,083 ‫تو رو دست کم گرفتم. ‫«اون یه مبارزه. هیچوقت تسلیم نمیشه» 1151 01:38:32,000 --> 01:38:34,458 ‫همه‌ی دوست‌هات همین رو گفتن 1152 01:38:36,291 --> 01:38:40,416 ‫اصلاً فکر نمی‌کردم بتونی ‫از ساختمون بازدیدکنند‌ه‌ها خارج بشی 1153 01:38:40,500 --> 01:38:42,208 ‫و نقشه رو به هم بزنی 1154 01:38:44,875 --> 01:38:46,875 ‫تمام نقشه به هم ریخت 1155 01:38:46,958 --> 01:38:49,791 ‫تو آدم‌رباها رو آوردی داخل 1156 01:38:50,750 --> 01:38:52,833 ‫تو کاری کردی بتونم فرار کنم 1157 01:38:52,916 --> 01:38:55,541 ‫می‌خواستی توی کنسولگری بچرخم 1158 01:38:59,875 --> 01:39:02,125 ‫تکون نخور! ‫دراز بکش روی زمین! 1159 01:39:07,750 --> 01:39:09,083 ‫پسر بچه کجاست؟ 1160 01:39:14,708 --> 01:39:16,458 ‫لطفاً الان تسلیم نشو 1161 01:39:39,375 --> 01:39:40,458 ‫مامانی؟ 1162 01:39:47,291 --> 01:39:49,125 ‫وضعیتش پایداره 1163 01:39:49,208 --> 01:39:51,083 ‫الان می‌تونیم ببریمش 1164 01:39:54,000 --> 01:39:55,000 ‫مامانی؟ 1165 01:39:56,541 --> 01:39:57,541 ‫مامانی؟ 1166 01:40:04,208 --> 01:40:05,541 ‫یه دقیقه بهشون فرصت بده 1167 01:40:05,625 --> 01:40:07,083 ‫سلام، عزیزم 1168 01:40:13,750 --> 01:40:15,708 ‫حالت چطوره، جاش؟ 1169 01:40:16,750 --> 01:40:17,708 ‫خوبم 1170 01:40:22,083 --> 01:40:23,208 ‫بیا بغلم 1171 01:40:34,541 --> 01:40:35,375 ‫اومم 1172 01:40:43,530 --> 01:40:46,980 ‫[ هشت هفته بعد ] 1173 01:40:49,208 --> 01:40:51,458 ‫کینچ توی آمریکا بازداشت شده 1174 01:40:51,541 --> 01:40:53,291 ‫سرکنسول بهم گفت 1175 01:40:53,875 --> 01:40:56,250 ‫و متوجه شدن که علاوه‌بر دانووان 1176 01:40:56,333 --> 01:40:58,375 ‫اون مَرده پشت میز ثبت‌نام هم ‫باهاشون همکاری می‌کرده 1177 01:40:58,458 --> 01:41:00,666 ‫و مارتلو؟ همون کسی ‫که توی بخش فناوری بود؟ 1178 01:41:00,750 --> 01:41:03,041 ‫اوه، اون همون روز فرار کرده ‫و قایم شده 1179 01:41:03,791 --> 01:41:05,416 ‫باشه. غیرمنطقیه 1180 01:41:05,500 --> 01:41:06,375 ‫آره 1181 01:41:07,250 --> 01:41:08,416 ‫حالت چطوره؟ 1182 01:41:09,500 --> 01:41:10,875 ‫آره، خوبم 1183 01:41:12,333 --> 01:41:14,000 ‫دکتر گفت شانس آوردم 1184 01:41:15,750 --> 01:41:17,208 ‫باید برم. تاکسی اومد 1185 01:41:17,291 --> 01:41:20,208 ‫باشه، به زودی می‌بینمت. ‫پرواز خوبی داشته باشی 1186 01:41:21,041 --> 01:41:22,791 ‫ممنون. به مادرت سلام برسون 1187 01:41:22,875 --> 01:41:26,208 ‫- حتماً. به زودی می‌بینمت، دیوونه ‫- می‌بینمت 1188 01:41:34,582 --> 01:41:36,852 ‫[ اقامت دائم ایالات متحده‌ی آمریکا ] 1189 01:41:37,708 --> 01:41:38,708 ‫خداحافظ، مامان 1190 01:41:38,791 --> 01:41:42,125 ‫مراقب خودت باش، خیلی‌خب؟ ‫مراقب جاش هم باش 1191 01:41:45,083 --> 01:41:47,083 ‫حتماً، قول میدم 1192 01:41:47,666 --> 01:41:48,875 ‫می‌دونم 1193 01:41:48,958 --> 01:41:50,625 ‫وقتی هواپیما فرود اومد ‫بهت زنگ می‌زنم 1194 01:41:59,875 --> 01:42:01,333 ‫چی شده، مامانی؟ 1195 01:42:15,333 --> 01:42:17,000 ‫فقط یه هلی‌کوپتره 1196 01:42:18,500 --> 01:42:20,208 ‫دیگه می‌تونیم بریم؟ 1197 01:42:20,291 --> 01:42:22,416 ‫آره. می‌تونیم بریم 1198 01:42:26,833 --> 01:42:28,833 ‫♪ Higher Ground - SKAAR ♪ 1199 01:42:29,542 --> 01:42:34,542 ‫ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید ‫officialcinama@ 1200 01:42:34,543 --> 01:42:39,543 ‫ترجمه از «امــیــررضــا» ‫ARZ_110_SUB@ 1201 01:42:39,544 --> 01:42:54,544 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫www.30nama.com