1 00:00:00,249 --> 00:00:10,119 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:10,120 --> 00:00:20,120 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 3 00:01:05,250 --> 00:01:08,416 ‫ روزگاری گذرگاه‌هایی برای ورود ‫ به جهان کهن وجود داشت 4 00:01:09,083 --> 00:01:12,250 ‫ کوره‌راه‌های ناشناس، ‫ مسیرهای پنهان 5 00:01:13,208 --> 00:01:16,750 ‫ یه جا رو می‌پیچیدی و ناگهان می‌دیدی 6 00:01:16,833 --> 00:01:21,125 ‫ با یک معمای بزرگ روبرو شدی، ‫ با بنیاد همه‌ی هستی 7 00:01:23,083 --> 00:01:26,000 ‫ و با اینکه اون جهان کهن دیگه وجود نداره 8 00:01:26,791 --> 00:01:30,500 ‫ با اینکه مثل طومار جمع شده ‫ و گذاشته شده یه گوشه 9 00:01:31,958 --> 00:01:34,208 ‫ هنوز پژواکش رو میشه حس کرد 10 00:01:47,500 --> 00:01:48,708 ‫انجام شد 11 00:01:50,709 --> 00:01:58,709 ‫تــرجمه از « حسین رضایی » ‫:::. H o s s e i n T L .::: 12 00:02:02,791 --> 00:02:04,791 ‫ اسمش رابرت گرینیر بود 13 00:02:06,291 --> 00:02:07,791 ‫ و بیش از ۸۰ سال در شهرِ... 14 00:02:07,875 --> 00:02:10,458 ‫ بانرز فری در آیداهو و اطرافش زندگی کرد 15 00:02:12,541 --> 00:02:15,178 ‫ در طول زندگیش، از غرب 16 00:02:15,190 --> 00:02:17,625 ‫ تا چند‌ده مایلیِ اقیانوس آرام رفت 17 00:02:17,708 --> 00:02:19,958 ‫ گرچه هیچوقت خود اقیانوس رو ندید 18 00:02:20,041 --> 00:02:24,666 ‫ از سمت شرق هم نهایتاً تا شهر لیبی رفت، ‫ در ایالت مونتانا، در چهل مایلیِ مرزش 19 00:02:28,375 --> 00:02:31,416 ‫ وقتی تنهایی به شهر فرای در آیداهو فرستاده شد 20 00:02:31,500 --> 00:02:34,583 ‫ شش سال یا شاید هفت سالش بود 21 00:02:35,208 --> 00:02:38,333 ‫ هیچوقت سال یا روز تولدش رو نفهمید 22 00:02:44,250 --> 00:02:46,666 ‫ نفهمید چطور پدر و مادر اصلیش رو از دست داده 23 00:02:47,291 --> 00:02:48,625 ‫ کسی بهش نگفت 24 00:02:51,875 --> 00:02:53,659 ‫ یکی از اولین خاطراتش 25 00:02:53,671 --> 00:02:55,916 ‫ تماشای دیپورت دسته‌جمعیِ 26 00:02:56,000 --> 00:02:58,791 ‫ صد خانواده چینی یا بیشتر، ‫ از شهر بود 27 00:03:00,291 --> 00:03:04,021 ‫ گرینیر از این‌که خشونت رو اینقدر ‫ سرسری و ساده می‌گرفتن ماتش برده بود 28 00:03:05,916 --> 00:03:07,041 ‫بیا این بالا 29 00:03:07,666 --> 00:03:08,875 ‫لطفا جوون 30 00:03:09,541 --> 00:03:14,125 ‫یه بابایی به اسم آل گوش‌گنده ‫پشت زانوم رو برید 31 00:03:15,208 --> 00:03:18,083 ‫و باید بگم که... ‫می‌دونم منو کشته 32 00:03:18,791 --> 00:03:21,291 ‫ خاطرات دیگری هم بود ‫ که هروقت به یاد می‌آورد 33 00:03:21,375 --> 00:03:23,208 ‫ از ذهنش بیرون می‌کرد 34 00:03:26,958 --> 00:03:29,458 ‫ در سالهای آغاز نوجوانی ترک تحصیل کرد 35 00:03:29,541 --> 00:03:33,458 ‫ و دو دهه‌ی آتی، بدون داشتن مسیر ‫ یا هدف خاصی گذشت 36 00:03:34,791 --> 00:03:37,333 ‫ حس کرد که چیز خاصی توجه‌ش رو جلب نمی‌کنه 37 00:03:38,041 --> 00:03:42,250 ‫ البته تا اینکه با گلادیس اولدینگ آشنا شد 38 00:03:50,875 --> 00:03:52,458 ‫ گلادیس خودش رو معرفی کرد 39 00:03:52,541 --> 00:03:54,666 ‫ گویی که زن‌ها هر روز چنین کارهایی می‌کردن 40 00:03:54,750 --> 00:03:55,583 ‫سلام 41 00:03:55,666 --> 00:03:56,833 ‫ و شاید واقعا می‌کردن 42 00:03:56,916 --> 00:03:57,750 ‫سلام 43 00:03:58,625 --> 00:03:59,666 ‫من... 44 00:03:59,750 --> 00:04:01,666 ‫تا حالا اینجا ندیدمتون 45 00:04:01,750 --> 00:04:04,041 ‫نه، من تا حالا... عه... 46 00:04:04,833 --> 00:04:07,666 ‫- اولین باره؟ ‫- پسرعموم، آره، اون منو آورد 47 00:04:07,750 --> 00:04:10,000 ‫البته زنش خیلی... 48 00:04:10,083 --> 00:04:11,833 ‫من... رابرت هستم 49 00:04:12,833 --> 00:04:13,958 ‫من گلادیس هستم 50 00:04:15,958 --> 00:04:18,083 ‫- خوشوقتم ‫- خوشوقتم 51 00:04:22,916 --> 00:04:25,250 ‫ ناگهان متوجه شد ‫ که علاقه‌ش به کلیسا 52 00:04:25,333 --> 00:04:27,083 ‫ از همیشه بیشتر شده 53 00:04:35,416 --> 00:04:38,458 ‫ سه ماه نگذشته بود ‫ که نمی‌شد از همدیگه جداشون کرد 54 00:04:39,041 --> 00:04:42,833 ‫تو این لحظه تقریبا می‌تونم همه‌چیز رو درک کنم 55 00:04:51,666 --> 00:04:53,333 ‫به چی فکر می‌کنی؟ 56 00:04:58,208 --> 00:04:59,625 ‫خب... 57 00:05:04,625 --> 00:05:07,041 ‫داشتم فکر می‌کردم که باید ازدواج کنیم 58 00:05:10,708 --> 00:05:11,541 ‫چی؟ 59 00:05:15,458 --> 00:05:16,625 ‫ازدواج که کردیم 60 00:05:20,916 --> 00:05:23,833 ‫فقط باید یه مراسم بگیریم که ثابتش کنیم 61 00:05:35,083 --> 00:05:39,750 ‫و کلبه‌مون باید یه پنجره رو به رودخونه داشته باشه 62 00:05:41,208 --> 00:05:42,041 ‫ باشه 63 00:05:42,875 --> 00:05:44,958 ‫ - یه سگ لازم داریم ‫ - هوم 64 00:05:46,083 --> 00:05:48,416 ‫ همیشه یه سگ می‌خواستم 65 00:05:48,916 --> 00:05:49,750 ‫ باشه 66 00:05:49,833 --> 00:05:51,500 ‫در رو باز کن. بدو 67 00:05:51,583 --> 00:05:52,416 ‫باشه 68 00:05:55,333 --> 00:05:58,166 ‫- سلام. بفرما ‫- چه خونه‌ی زیبایی داری 69 00:05:58,250 --> 00:05:59,291 ‫اجازه هست؟ 70 00:05:59,375 --> 00:06:00,916 ‫نگاش کن اینجا رو 71 00:06:03,125 --> 00:06:06,833 ‫- تخت رو می‌ذاریم اینجا ‫- رو به اینجا 72 00:06:06,916 --> 00:06:08,833 ‫- پنجره؟ ‫- آره، اینجا 73 00:06:10,291 --> 00:06:11,250 ‫یکی هم اینجا 74 00:06:11,333 --> 00:06:14,000 ‫ می‌خوام یه بار دیگه اسمم رو بگی 75 00:06:14,833 --> 00:06:18,000 ‫خیلی دوست دارم ‫وقتی از زبون تو می‌شنوم 76 00:06:19,041 --> 00:06:20,208 ‫از آوایی که داره 77 00:06:26,000 --> 00:06:26,916 ‫رابرت 78 00:06:30,583 --> 00:06:33,791 ‫ ناگهان، زندگی برای گرینیر منطقی شد 79 00:06:34,583 --> 00:06:37,166 ‫ گویی که داشته از سمت اشتباهی زور می‌زده 80 00:06:37,250 --> 00:06:40,125 ‫ و حالا جهت عوض شده بود ‫ و همه‌چیز راحت بود 81 00:06:43,083 --> 00:06:45,625 ‫ زن و شوهر روی یه آکر زمین ‫ کلبه‌ای ساختن 82 00:06:45,708 --> 00:06:47,958 ‫ و همونجا کنار رودخانه موییه 83 00:06:49,500 --> 00:06:51,375 ‫ زندگی‌ای با هم آغاز کردن 84 00:06:57,500 --> 00:07:00,958 ‫ در اون سالها، گرینیر برای کار ‫ به ناچار از خونه دور می‌شد 85 00:07:02,041 --> 00:07:05,291 ‫ در کنار مردانی کار می‌کرد ‫ که از سرزمین‌های دوری اومده بودن 86 00:07:05,375 --> 00:07:06,875 ‫ که اسمشون هم به گوشش نخورده بود 87 00:07:07,375 --> 00:07:10,833 ‫ جاهایی مثل شانگهای و چاتانوگا 88 00:07:13,083 --> 00:07:14,587 ‫ براش مایه تسلی بود 89 00:07:14,599 --> 00:07:16,958 ‫ که به راحتی با هم اخت شدن 90 00:07:17,041 --> 00:07:19,000 ‫ و تبدیل به خانواده‌های موقتی شدن 91 00:07:21,000 --> 00:07:23,833 ‫ اما در تابستان سال ۱۹۱۷ 92 00:07:24,333 --> 00:07:27,208 ‫ وارد پروژه ساخت پل رابینسون گورج 93 00:07:27,291 --> 00:07:29,625 ‫ برای شرکت راه‌آهن اسپوکن اینترنشنال شد 94 00:07:30,791 --> 00:07:33,708 ‫ تا حالا با گروه ساخت خط آهن کار نکرده بود 95 00:07:34,458 --> 00:07:36,166 ‫ و از این همکاری پشیمون شد 96 00:07:38,041 --> 00:07:40,041 ‫خیلی‌خب پسرا، ‫همینجاست 97 00:07:41,666 --> 00:07:44,291 ‫- جوونی که داره اون چوب رو می‌بُره ‫- خودشه 98 00:07:45,333 --> 00:07:46,500 ‫برید سراغش 99 00:07:47,708 --> 00:07:48,750 ‫بیارینش اینجا 100 00:07:48,833 --> 00:07:49,791 ‫هی، یالا 101 00:07:52,750 --> 00:07:53,708 ‫بیارینش بالا 102 00:07:54,333 --> 00:07:55,541 ‫چی... چیکار کرده؟ 103 00:07:56,416 --> 00:07:58,000 ‫بیاین بالا 104 00:08:00,833 --> 00:08:02,250 ‫- بگیرش ‫- هی 105 00:08:02,333 --> 00:08:03,750 ‫خب، چیکار کرده؟ 106 00:08:03,833 --> 00:08:06,333 ‫هی! 107 00:08:06,416 --> 00:08:07,708 ‫یک، دو... 108 00:08:09,083 --> 00:08:11,000 ‫بیارینش این بالا! آفرین 109 00:08:11,083 --> 00:08:13,125 ‫بیارینش. ببرینش اون طرف 110 00:08:17,416 --> 00:08:18,750 ‫چیکار کرده بود اصلا؟ 111 00:08:18,833 --> 00:08:20,250 ‫نمی‌دونم 112 00:08:20,333 --> 00:08:22,500 ‫چی؟ هی 113 00:09:21,375 --> 00:09:23,083 ‫- عجب... ‫- هی، چیکار می‌کنه؟ 114 00:09:25,625 --> 00:09:28,791 ‫شما پسرا به این دره رود نشون دادین ‫که کت تن کیه 115 00:09:28,875 --> 00:09:31,666 ‫شرکت اسپوکن رو نجات دادید 116 00:09:31,750 --> 00:09:34,458 ‫دور زدن این دره، ۱۱ مایل ‫به مسیر اضافه می‌کرد 117 00:09:34,541 --> 00:09:37,083 ‫و بخش جدیدی از کشور رو باز کردید 118 00:09:38,250 --> 00:09:40,250 ‫می‌دونم مثل اهرام ثلاثه مصر نیست 119 00:09:40,333 --> 00:09:44,041 ‫ولی بنظرم کاری که شما کردین ‫خیلی حیرت‌انگیزه 120 00:09:47,583 --> 00:09:50,958 ‫ سالها بعد، پلی از جنس بتن و فولاد 121 00:09:51,041 --> 00:09:53,166 ‫ ده مایل بالاتر ساخته شد 122 00:09:53,833 --> 00:09:55,500 ‫ و این یکی رو بلااستفاده کرد 123 00:10:05,750 --> 00:10:06,750 ‫خب 124 00:10:07,833 --> 00:10:09,208 ‫ببینیم دووم میاره یا نه 125 00:12:09,291 --> 00:12:10,958 ‫دلم برات تنگ شده بود 126 00:12:11,041 --> 00:12:12,208 ‫دلم برات تنگ شده بود 127 00:12:12,958 --> 00:12:14,375 ‫سلام 128 00:12:16,291 --> 00:12:17,500 ‫اوه، گلادیس 129 00:12:21,750 --> 00:12:23,416 ‫- وای خدا ‫- خدایا 130 00:12:23,500 --> 00:12:25,333 ‫هیس، هیس 131 00:12:26,416 --> 00:12:28,083 ‫تازه خوابوندمش 132 00:12:29,416 --> 00:12:30,541 ‫الان... 133 00:12:31,333 --> 00:12:32,333 ‫برو ببینش 134 00:12:35,333 --> 00:12:37,833 ‫چقدر بزرگ شده 135 00:12:39,625 --> 00:12:41,625 ‫داره شبیه تو میشه 136 00:12:41,708 --> 00:12:42,750 ‫هوم 137 00:12:42,833 --> 00:12:45,333 ‫حداقل داره به یکی‌مون میره 138 00:12:50,666 --> 00:12:52,500 ‫این دفعه انگشت شکسته نداری؟ 139 00:12:53,083 --> 00:12:54,458 ‫فکر نکنم 140 00:12:55,625 --> 00:12:57,416 ‫فکر نمی‌کردم انقدر زود برگردی خونه 141 00:12:57,500 --> 00:13:00,416 ‫تا رسیدن به خونه نتونستم ‫حتی یه لحظه وایسم 142 00:13:06,416 --> 00:13:08,000 ‫- نگاش کن ‫- اوه 143 00:13:11,291 --> 00:13:14,458 ‫فکر می‌کردم پول کمتری بیاری ‫چون یه مقدار هم فرستاده بودی 144 00:13:14,958 --> 00:13:17,166 ‫آخر کار خوردیم به نرمی 145 00:13:23,583 --> 00:13:24,916 ‫اوه راستی 146 00:13:34,208 --> 00:13:36,208 ‫امشب یه شام مفصل بخوریم 147 00:13:36,291 --> 00:13:38,375 ‫خیلی خودت رو تو زحمت ننداز 148 00:13:48,250 --> 00:13:50,791 ‫نه، بیا. ‫بیا یه چیزی نشونت بدم 149 00:14:00,250 --> 00:14:02,541 ‫از بچه‌های قدیمی کسی رو می‌بینی؟ 150 00:14:02,625 --> 00:14:05,208 ‫آره. دو سه نفر رو از پروژه اورگن می‌شناختم 151 00:14:05,291 --> 00:14:07,583 ‫خاطرات قشنگی دارن؟ 152 00:14:08,625 --> 00:14:12,416 ‫آره. خاطرات قشنگی دارن ‫ولی معلوم نیست راست باشن یا نه 153 00:14:18,416 --> 00:14:20,500 ‫داره شمع رو نگاه می‌کنه. ببین 154 00:14:21,875 --> 00:14:23,833 ‫نگاش کن. می‌بینی؟ 155 00:14:25,041 --> 00:14:26,500 ‫قشنگ نیست؟ 156 00:14:27,041 --> 00:14:27,875 ‫آره عزیزم 157 00:14:29,000 --> 00:14:30,333 ‫آره 158 00:14:35,541 --> 00:14:36,416 ‫هوم 159 00:14:37,708 --> 00:14:39,625 ‫می‌خوای بهت غذا بدم؟ 160 00:14:39,708 --> 00:14:40,666 ‫هوم؟ 161 00:14:40,750 --> 00:14:42,666 ‫یکم مرغ بهم بده 162 00:14:49,708 --> 00:14:51,083 ‫بیا ببینم 163 00:14:53,375 --> 00:14:55,375 ‫- باید بخوابه؟ ‫- آره 164 00:15:02,500 --> 00:15:03,458 ‫اوه 165 00:15:04,500 --> 00:15:05,333 ‫آره 166 00:15:18,041 --> 00:15:19,125 ‫نظرت چیه؟ 167 00:15:23,375 --> 00:15:25,583 ‫گهواره عجیبیه 168 00:15:28,958 --> 00:15:31,208 ‫تله ماهیه 169 00:15:32,208 --> 00:15:33,541 ‫اوه 170 00:15:33,625 --> 00:15:34,875 ‫گهواره 171 00:16:29,958 --> 00:16:31,000 ‫عه... 172 00:16:33,250 --> 00:16:34,958 ‫بیدار شد؟ 173 00:16:39,208 --> 00:16:40,291 ‫گریه می‌کرد؟ 174 00:16:41,125 --> 00:16:43,500 ‫نه زیاد 175 00:16:44,208 --> 00:16:46,166 ‫فقط گشنه‌ش بود بیدار شد 176 00:16:46,250 --> 00:16:47,208 ‫هوم 177 00:16:50,416 --> 00:16:53,083 ‫معنی همه ناله‌هاش رو می‌دونی؟ 178 00:16:54,416 --> 00:16:55,791 ‫اکثرشون رو، فکر کنم 179 00:16:58,500 --> 00:17:00,916 ‫بنظرت چقدر چیز میز می‌دونه؟ 180 00:17:02,416 --> 00:17:03,333 ‫نمی‌دونم 181 00:17:05,833 --> 00:17:08,083 ‫به اندازه توله سگ؟ 182 00:17:10,125 --> 00:17:14,416 ‫خب، توله سگ بعد از اینکه از شیر ‫گرفته میشه می‌تونه خودش زندگی کنه 183 00:17:16,250 --> 00:17:19,500 ‫بچه آدم نمی‌تونه بعد از اینکه ‫از شیر گرفته میشه خودش زندگی کنه 184 00:17:21,333 --> 00:17:25,041 ‫تا وقتی بچه حرف زدن یاد نگرفته ‫سگ چیزای بیشتری ازش می‌دونه 185 00:17:25,125 --> 00:17:27,125 ‫اونم نه فقط چند کلمه 186 00:17:28,791 --> 00:17:31,375 ‫سگی که دور و بر خونه بزرگ میشه ‫هم چند کلمه بلده 187 00:17:31,458 --> 00:17:33,708 ‫حداقل به اندازه یه بچه 188 00:17:35,458 --> 00:17:36,875 ‫چه کلمه‌هایی؟ 189 00:17:38,375 --> 00:17:40,166 ‫من فقط می‌خوام صدای تو رو بشنوم 190 00:17:43,166 --> 00:17:45,958 ‫خب، برو بیار 191 00:17:46,041 --> 00:17:49,041 ‫و بیا 192 00:17:50,791 --> 00:17:53,791 ‫دراز بکش و بشین 193 00:17:54,791 --> 00:17:56,208 ‫غلت بزن 194 00:17:58,250 --> 00:18:00,958 ‫هر کاری که بلده بکنه، ‫کلماتش رو هم بلده 195 00:18:05,958 --> 00:18:08,416 ‫بنظرت می‌دونه من باباشم؟ 196 00:18:10,291 --> 00:18:11,500 ‫البته که می‌دونه 197 00:18:13,791 --> 00:18:15,458 ‫تو اعماق وجودش می‌دونه 198 00:18:17,458 --> 00:18:21,250 ‫حتی اگه هنوز ندونه که اینو می‌دونه 199 00:18:25,708 --> 00:18:26,666 ‫نگران نباش 200 00:18:28,250 --> 00:18:30,750 ‫کلی وقت داری که باباش باشی 201 00:18:59,250 --> 00:19:00,750 ‫حس خوبیه که خونه‌ای 202 00:19:01,375 --> 00:19:02,291 ‫هوم 203 00:19:04,083 --> 00:19:06,708 ‫نمی‌خوام غیب بشی 204 00:19:11,291 --> 00:19:12,208 ‫بفرما 205 00:19:13,500 --> 00:19:14,333 ‫آره 206 00:19:16,083 --> 00:19:18,250 ‫- نه. نخورش ‫- بوش خوبه؟ 207 00:19:20,958 --> 00:19:22,875 ‫شرمنده. یه دقیقه دیگه 208 00:19:28,791 --> 00:19:30,791 ‫دستم رو بذارم تو جیبم؟ 209 00:19:31,958 --> 00:19:33,166 ‫نظرت چیه؟ 210 00:19:34,791 --> 00:19:36,916 ‫اوپ 211 00:19:43,125 --> 00:19:46,666 ‫ انگار به محض اینکه گرینیر ‫ به خونه بودن عادت می‌کرد 212 00:19:46,750 --> 00:19:48,481 ‫ فصل درخت‌بری دوباره از راه می‌رسید 213 00:19:48,493 --> 00:19:50,875 ‫ و دوباره باید خونه رو ترک می‌کرد 214 00:19:57,083 --> 00:19:59,833 ‫ حرفه‌ش پر بود از خانه‌به‌دوش‌ها 215 00:20:00,916 --> 00:20:03,583 ‫ بیشترشون خونه نداشتن، ‫ خانواده نداشتن 216 00:20:04,166 --> 00:20:08,875 ‫ به اقتضای کار، از کاری به کار دیگه، ‫ از ایالتی به ایالت دیگه می‌رفتن 217 00:20:11,041 --> 00:20:13,708 ‫ و با اینکه در این دنیا ‫ بهشون اهمیت خاصی داده نمی‌شد 218 00:20:14,333 --> 00:20:16,791 ‫ تاثیر ماندگاری روی گرینیر گذاشتن 219 00:20:23,916 --> 00:20:26,375 ‫ یک بار دو ماه تمام ‫ در کنار یک مرد کار کرد 220 00:20:26,458 --> 00:20:28,583 ‫ بدون اینکه کلمه‌ای حرف رد و بدل بشه 221 00:20:31,916 --> 00:20:35,333 ‫منم گفتم «رفیق، من دنبال این نوع طلا نبودم» 222 00:20:37,833 --> 00:20:41,166 ‫تو چطور آقا؟ ‫تا حالا رفتی کالیفرنیا؟ 223 00:20:44,166 --> 00:20:47,416 ‫یعنی آدم نمی‌تونه یه جا ‫تو این دنیا آرامش داشته باشه؟ 224 00:20:50,166 --> 00:20:53,541 ‫ این تنها جمله‌ای بود ‫ که گرینیر از زبون اون مرد شنید 225 00:20:54,083 --> 00:20:56,000 ‫ این جمله همیشه باهاش موند 226 00:20:57,833 --> 00:21:01,958 ‫ مرد دیگری هنک هیلی بود، ‫ که خونه‌ش رو داخل تنه‌ی یک درخت ساخته بود 227 00:21:02,583 --> 00:21:05,083 ‫و این بهم آرامش میده، ‫می‌گیری چی میگم؟ 228 00:21:05,166 --> 00:21:06,208 ‫مشکلی داشته باشم... 229 00:21:06,291 --> 00:21:07,750 ‫ حواری فرانک هم بود 230 00:21:08,416 --> 00:21:11,666 ‫ درخت‌اندازی که با چنان ‫ شناختی از کتاب مقدس حرف می‌زد 231 00:21:11,750 --> 00:21:15,000 ‫ که گویی موقع مکتوب شدن کتاب ‫ شخصاً اونجا حضور داشته 232 00:21:15,083 --> 00:21:17,458 ‫مثل اون پسره بلعم تو کتاب مقدس 233 00:21:18,041 --> 00:21:19,905 ‫گاهی وقتا خدا مجبور میشه 234 00:21:19,917 --> 00:21:22,125 ‫از راه‌های عجیبی حرفی که لازمه ‫رو بهت بزنه 235 00:21:22,208 --> 00:21:24,077 ‫بعضی وقتا یه الاغ باهات 236 00:21:24,089 --> 00:21:26,333 ‫حرف می‌زنه، ‫بعضی وقتا یه چیز نامعلوم 237 00:21:26,416 --> 00:21:27,833 ‫من زمانی تو نبراسکا بودم 238 00:21:27,916 --> 00:21:30,500 ‫خداوند با دلم صحبت کرد ‫و بهم گفت برم اوماها 239 00:21:30,583 --> 00:21:33,708 ‫وقتی از قطار پیاده شدم، ‫رو تابلو نوشته بود «اوپلیکا» 240 00:21:33,791 --> 00:21:35,375 ‫گفتم «اوپلیکا»؟ 241 00:21:35,458 --> 00:21:38,041 ‫همون موقع فهمیدم چشمام داغون شدن 242 00:21:38,125 --> 00:21:41,625 ‫شکر خدا و هللویا 243 00:21:41,708 --> 00:21:43,333 ‫فکر کنم تمومه 244 00:21:43,416 --> 00:21:45,916 ‫- می‌گیری در کل چی میگم؟ ‫- اوهوم 245 00:21:46,000 --> 00:21:47,625 ‫خدا لگنش رو لمس کرد 246 00:21:47,708 --> 00:21:50,625 ‫و یعقوب تا آخر عمر مثل چی لنگ می‌زد 247 00:21:50,708 --> 00:21:52,250 ‫یعقوب همه فن حریف بود 248 00:21:52,333 --> 00:21:55,208 ‫تو کارهاش از هیچکس کمک نمی‌گرفت 249 00:21:55,291 --> 00:21:57,458 ‫اما آخرش، جور دیگه‌ای... 250 00:21:57,958 --> 00:21:58,958 ‫این کیه؟ 251 00:22:00,000 --> 00:22:02,500 ‫ببخشید آقایون. ‫شرمنده مزاحم میشم 252 00:22:03,125 --> 00:22:06,291 ‫کسی از شما اسمش سم لاوینگ ‫و اهل نیومکزیکو هست؟ 253 00:22:08,750 --> 00:22:11,291 ‫اسم دیگه‌ش هم... 254 00:22:11,375 --> 00:22:12,500 ‫سم پوست‌پوشه 255 00:22:13,208 --> 00:22:15,416 ‫در آریزونای جنوبی و مناطقی از کالیفرنیا 256 00:22:16,541 --> 00:22:19,000 ‫من مدتهاست دنبال این فرد هستم 257 00:22:19,083 --> 00:22:21,416 ‫که پیغامی رو بهش برسونم 258 00:22:30,125 --> 00:22:31,375 ‫- اوه ‫- اوه، لعنتی 259 00:22:42,500 --> 00:22:44,000 ‫یا خدا! بیخیال 260 00:22:44,083 --> 00:22:45,125 ‫خدای من 261 00:22:45,208 --> 00:22:46,208 ‫یعنی چی؟ 262 00:22:51,875 --> 00:22:53,375 ‫این آدم برادرم رو کشت 263 00:22:54,416 --> 00:22:57,291 ‫به اسم مارتین براون. ‫تو گلوپ نیومکزیکو با بی‌رحمی کشتش 264 00:22:57,791 --> 00:22:59,166 ‫پنجم آگوست ۱۹۹۳ 265 00:23:00,750 --> 00:23:03,125 ‫بخاطر رنگ پوستش کشتش 266 00:23:04,750 --> 00:23:07,458 ‫اگه کاری که الان کردم ‫شما رو دل‌چرکین کرده 267 00:23:07,958 --> 00:23:09,958 ‫تا از اینجا نرفتم بیاین جلو 268 00:23:10,625 --> 00:23:12,263 ‫قصد ندارم تا آخر عمر 269 00:23:12,275 --> 00:23:13,791 ‫با ترس زندگی کنم 270 00:23:19,958 --> 00:23:21,000 ‫بسیارخب پس 271 00:23:23,500 --> 00:23:25,875 ‫شرمنده که مزاحم کارتون شدم 272 00:23:29,500 --> 00:23:32,041 ‫چه درختای بلندی. ‫نمی‌دونستم درخت انقدر می‌تونه بلند شه 273 00:23:37,208 --> 00:23:40,333 ‫ در قلب این ماجرا مردی بود به نام آرن پیپلز 274 00:23:40,833 --> 00:23:42,916 ‫ یک سرگردونِ بیخیال با خاستگاه نامعلوم 275 00:23:43,000 --> 00:23:46,375 ‫ که گهگداری واقعا به کار میومد ‫ اما کارش تخصصی بود 276 00:24:10,041 --> 00:24:12,541 ‫شما بچه‌های مینه‌سوتایی ‫بهتره گوشتون رو بگیرید 277 00:24:27,916 --> 00:24:31,250 ‫- بوم ‫- گفتم که کار نمی‌کنه 278 00:24:43,666 --> 00:24:45,916 ‫- بهش دست نزنین ‫- نمی‌زنیم 279 00:24:46,000 --> 00:24:49,125 ‫- چپ چپ هم نگاش نکنین ‫- نگاه هم نمی‌کنیم 280 00:24:54,500 --> 00:24:56,875 ‫ پیرترین مرد بیشتر پروژه‌ها بود 281 00:24:56,958 --> 00:25:00,375 ‫ همیشه در حال وراجی بود ‫ و از زیر کارهای سخت درمی‌رفت 282 00:25:00,458 --> 00:25:03,250 ‫اون تیشه رو بدین به من ‫اگه نیاز به استراحت داشتین 283 00:25:04,041 --> 00:25:06,000 ‫من شروع کنم به تبر زدن، ‫صبح که بیاین سرکار 284 00:25:06,083 --> 00:25:08,208 ‫می‌بینین خاک اره هنوز تو هواست 285 00:25:09,333 --> 00:25:11,291 ‫من برای درخت‌بری تابستونی ساخته شدم 286 00:25:12,291 --> 00:25:15,250 ‫تا دما به ۳۸ نرسه دستم راه نمیفته 287 00:25:16,666 --> 00:25:17,500 ‫خوبه 288 00:25:21,500 --> 00:25:23,500 ‫همش سر یه بارون کوچولو 289 00:25:25,000 --> 00:25:27,041 ‫ما قدیما شبانه‌روزی کار می‌کردیم 290 00:25:27,125 --> 00:25:28,791 ‫نه فقط وقتی که راحت بود 291 00:25:31,625 --> 00:25:35,125 ‫اون زمان، ‫تنه‌ها رو با مته سوراخ سوراخ می‌کردیم 292 00:25:35,208 --> 00:25:37,182 ‫بعضی وقتا باید یه هفته صبر می‌کردیم 293 00:25:37,194 --> 00:25:39,291 ‫که یه باد خوب بیاد ‫و درختای غول‌پیکر رو بندازه 294 00:25:39,791 --> 00:25:42,416 ‫بعد همه‌شون همزمان میفتادن 295 00:25:44,291 --> 00:25:47,333 ‫درختای اینجا نصف اونا هم نیستن 296 00:25:47,416 --> 00:25:49,708 ‫من روی یه قله نزدیک بیزبیِ آریزونا کار کردم 297 00:25:49,791 --> 00:25:52,375 ‫که فقط یازده دوازده مایل ‫با خورشید فاصله داشتیم 298 00:25:53,333 --> 00:25:55,875 ‫دماسنج ۴۶ درجه رو نشون می‌داد 299 00:25:56,375 --> 00:25:58,375 ‫و با هر درجه آدم بیشتر می‌پخت 300 00:26:00,541 --> 00:26:02,083 ‫تازه سایه‌ش اینجوری بود 301 00:26:03,375 --> 00:26:05,000 ‫که اصلا سایه‌ای در کار نبود 302 00:26:06,625 --> 00:26:08,708 ‫داره میاد. اومد 303 00:26:21,875 --> 00:26:23,875 ‫اوه! 304 00:26:29,500 --> 00:26:32,583 ‫ ♪ اگه خدا یه سرخ‌چوب بود ♪ 305 00:26:33,958 --> 00:26:36,625 ‫ ♪ سعی می‌کردی قطعش کنی؟ ♪ 306 00:26:38,083 --> 00:26:43,416 ‫ ♪ یا از شاخه‌های پرمهرش بالا می‌رفتی ♪ ‫ ♪ که اطراف رو نگاه کنی؟ ♪ 307 00:26:45,125 --> 00:26:49,708 ‫ ♪ اگه رود پر از اشک کسانی بود ♪ ‫ ♪ که از دنیا رفتن... ♪ 308 00:26:49,791 --> 00:26:52,083 ‫نخون دیگه! ‫می‌خوام بخوابم خیرسرم 309 00:26:52,166 --> 00:26:54,583 ‫- آرن، بگیر بخواب ‫- انقدر نخون! 310 00:26:54,666 --> 00:26:55,666 ‫هی آرن 311 00:26:55,750 --> 00:26:58,041 ‫باشه... دیگه نمی‌خونم 312 00:26:58,125 --> 00:26:59,166 ‫نه، نه، نه 313 00:27:01,125 --> 00:27:05,083 ‫به آدرین گفتی این چادرها ‫مال جنگ داخلی‌ان؟ 314 00:27:05,583 --> 00:27:08,541 ‫درسته. پیاده‌نظام ارتش اتحادیه 315 00:27:09,250 --> 00:27:13,708 ‫بعد از اون رسید به سواره‌نظام ایالات متحده ‫برای جنگ‌های سرخپوستی 316 00:27:14,916 --> 00:27:16,517 ‫این چادرهای کهنه از آدمایی 317 00:27:16,529 --> 00:27:18,833 ‫که بهشون پناه دادن ‫مدت بیشتری خدمت کردن 318 00:27:19,375 --> 00:27:22,750 ‫کرباس زبریه، ولی احتمالا تا مدتها ‫بعد از مرگ ما پابرجا می‌مونن 319 00:27:23,375 --> 00:27:24,291 ‫هوم 320 00:27:26,458 --> 00:27:28,458 ‫چی بیدار نگهت داشته؟ 321 00:27:29,791 --> 00:27:30,916 ‫عه... 322 00:27:33,583 --> 00:27:35,958 ‫آرن، تو... تو فکر می‌کنی... 323 00:27:37,916 --> 00:27:40,875 ‫کارهای بد ما تا آخر عمر دنبالمون میان؟ 324 00:27:41,500 --> 00:27:42,416 ‫نمی‌دونم 325 00:27:44,708 --> 00:27:47,875 ‫من به عرش رسیدن آدم‌های بد ‫و زمین خوردن آدم‌های خوب رو دیدم 326 00:27:49,958 --> 00:27:51,500 ‫فکر کنم اگه اینو می‌فهمیدم 327 00:27:51,583 --> 00:27:54,291 ‫الان کنار کسی خوابیده بودم ‫که خیلی از تو خوشگل‌تر بود 328 00:28:02,291 --> 00:28:04,375 ‫اون ترانه‌ای که می‌خوندی چی بود؟ 329 00:28:04,958 --> 00:28:08,041 ‫عه... اسم نداره. ‫یهو به ذهنم می‌رسه 330 00:28:10,500 --> 00:28:12,208 ‫چطوره یکم بیشتر بخونی؟ 331 00:28:12,708 --> 00:28:16,208 ‫نه، نه. نمی‌خوام بچه‌های مینه‌سوتا رو ناراحت کنم 332 00:28:17,666 --> 00:28:20,208 ‫خب، وایسا ببینم 333 00:28:23,666 --> 00:28:24,500 ‫بیا 334 00:28:45,208 --> 00:28:48,875 ‫ گروه با هر کار بیشتر ‫ به اعماق جنگل می‌رفتن 335 00:28:50,250 --> 00:28:54,000 ‫ انگار دنیا هیچوقت از الوار سیر نمی‌شد 336 00:28:54,500 --> 00:28:57,708 ‫ اونها هم از طلوع آفتاب ‫ تا وقت شام کار می‌کردن 337 00:28:57,791 --> 00:29:02,708 ‫ کاج نوئل، سرو، سیاه‌کاج، صنوبر داگلاس ‫ و کاج سفید قطع می‌کردن 338 00:29:02,791 --> 00:29:06,333 ‫ و در این حین چهره‌ی کوه‌ها رو تغییر می‌دادن 339 00:29:07,875 --> 00:29:10,341 ‫ با وجود اینکه یک چوب‌بر خبره 340 00:29:10,353 --> 00:29:12,583 ‫ ممکنه ۹۹ بار درست پیشبینی کنه ‫ که درخت چطور سقوط می‌کنه 341 00:29:14,041 --> 00:29:15,916 ‫ بار صدم بهاش رو می‌پردازه 342 00:29:18,083 --> 00:29:20,083 ‫درخت! هی! 343 00:29:20,166 --> 00:29:22,166 ‫- کمک! کمک! ‫- مراقب باش! 344 00:29:22,250 --> 00:29:23,750 ‫کمک! 345 00:29:23,833 --> 00:29:25,333 ‫- کمک بیارید! ‫- کمک! 346 00:29:25,416 --> 00:29:26,583 ‫کمک! 347 00:29:33,958 --> 00:29:34,833 ‫بفرمایید 348 00:29:35,833 --> 00:29:37,919 ‫حالا در حالی از این دنیا میرن 349 00:29:37,931 --> 00:29:39,833 ‫که چیزی هست که نشون بده زمانی اینجا بودن 350 00:29:47,083 --> 00:29:48,958 ‫عجب 351 00:29:49,750 --> 00:29:54,208 ‫کاش می‌تونستم یه روز مرخصی به همه‌مون بدم، ‫ولی شرکت نمی‌ذاره 352 00:29:55,666 --> 00:29:57,809 ‫دنیا بخاطر اینکه ما یه روز بد داشتیم 353 00:29:57,821 --> 00:30:00,166 ‫از نیازش به کاج نمی‌گذره 354 00:30:08,625 --> 00:30:10,681 ‫ گرینیر هر روز بیشتر نگران می‌شد 355 00:30:10,693 --> 00:30:12,875 ‫ که شاید یه چیز وحشتناک ‫ داره دنبالش می‌کنه 356 00:30:13,375 --> 00:30:15,500 ‫ که شاید مرگ اینجا بهش برسه 357 00:30:16,333 --> 00:30:19,375 ‫ دور از تنها جایی که ‫ واقعا می‌خواست باشه 358 00:30:20,541 --> 00:30:21,416 ‫سلام... 359 00:30:27,208 --> 00:30:28,375 ‫چی داری؟ 360 00:30:28,458 --> 00:30:29,666 ‫میوه کاجه 361 00:30:29,750 --> 00:30:31,916 ‫میوه کاج داری؟ 362 00:30:32,000 --> 00:30:33,625 ‫اوه! 363 00:30:35,333 --> 00:30:36,750 ‫منم میوه کاج دارم 364 00:30:37,875 --> 00:30:39,583 ‫بریم مرغ رو بیاریم؟ 365 00:30:42,291 --> 00:30:44,625 ‫نگاه کن، یکیش اونجاست 366 00:30:45,125 --> 00:30:46,750 ‫مرغ اونجاس 367 00:30:47,458 --> 00:30:49,000 ‫بیا اینجا مرغ 368 00:30:49,083 --> 00:30:50,333 ‫بیا اینجا مرغ 369 00:30:51,000 --> 00:30:53,083 ‫- دارن میرن تو ‫- دارن میرن تو 370 00:30:53,166 --> 00:30:55,500 ‫- دارن میرن تو! ‫- مرغ! 371 00:30:56,083 --> 00:30:57,833 ‫- مرغ! ‫- مرغ! 372 00:30:57,916 --> 00:30:58,916 ‫مرغ! 373 00:30:59,666 --> 00:31:03,458 ‫رو تختت می‌خوابن و غذات رو می‌خورن 374 00:31:09,666 --> 00:31:12,416 ‫ هر بار که می‌بینمش انگار یه آدم دیگه شده 375 00:31:15,916 --> 00:31:17,666 ‫ حس می‌کنم دارم کل زندگیش رو از دست میدم 376 00:31:19,875 --> 00:31:21,250 ‫ منم حسش می‌کنم 377 00:31:23,375 --> 00:31:25,458 ‫ خیلی سریع داره می‌گذره 378 00:31:46,291 --> 00:31:48,375 ‫- می‌خوای شلیک کنی؟ ‫- نه 379 00:31:48,875 --> 00:31:50,916 ‫فقط گوزن‌ها می‌خوان من شلیک کنم 380 00:31:51,000 --> 00:31:52,166 ‫گلادیس 381 00:31:54,166 --> 00:31:55,250 ‫شلیک نکن 382 00:31:56,250 --> 00:31:57,333 ‫به من شلیک نکن 383 00:31:58,750 --> 00:32:00,541 ‫اگه به سروصدا کردن ادامه بدی می‌کنم 384 00:32:01,166 --> 00:32:02,416 ‫اوناهاش 385 00:32:17,416 --> 00:32:18,291 ‫چه شلیکی 386 00:32:26,541 --> 00:32:28,250 ‫اگه ما باهات بیایم چی؟ 387 00:32:28,791 --> 00:32:29,750 ‫هوم؟ 388 00:32:30,458 --> 00:32:31,666 ‫بیایم سر درخت‌بری 389 00:32:33,958 --> 00:32:35,625 ‫- درخت‌بری؟ ‫- هوم 390 00:32:35,708 --> 00:32:36,625 ‫چی... 391 00:32:36,708 --> 00:32:38,541 ‫خب، می‌تونم کمک کنم 392 00:32:38,625 --> 00:32:41,375 ‫می‌تونم با لباس شستن ‫یکم پول دربیارم 393 00:32:42,458 --> 00:32:45,083 ‫بچه هم الان به اندازه قبل پرزحمت نیست 394 00:32:45,791 --> 00:32:47,375 ‫خب می‌دونم کمک می‌کنی 395 00:32:47,458 --> 00:32:50,833 ‫بهم گفتی بقیه هم بعضی‌هاشون ‫زنشون رو آوردن 396 00:32:50,916 --> 00:32:54,125 ‫نه، نه بعضی‌هاشون، ‫فقط همون یه پیرمرد بود 397 00:32:54,208 --> 00:32:56,083 ‫و اون زوج جوون اهل کالیفرنیا؟ 398 00:32:56,166 --> 00:32:59,208 ‫دیک کلینتون بعد یه هفته غیب شد 399 00:32:59,291 --> 00:33:03,125 ‫بعدشم تازه اونا بچه نداشتن 400 00:33:03,208 --> 00:33:04,416 ‫واقعا... 401 00:33:06,750 --> 00:33:08,291 ‫واقعا خطرناکه 402 00:33:13,291 --> 00:33:15,375 ‫فقط می‌خوام یه راهی پیدا کنم 403 00:33:22,583 --> 00:33:23,416 ‫می‌دونم 404 00:33:25,375 --> 00:33:27,041 ‫می‌دونم. می‌دونم. می‌دونم 405 00:33:34,125 --> 00:33:36,916 ‫ گرینیر دنبال کارهایی گشت ‫ که به خونه نزدیک‌تر باشه 406 00:33:37,000 --> 00:33:39,083 ‫ هر خرده‌کاری‌ای که می‌تونست انجام می‌داد 407 00:33:40,541 --> 00:33:43,958 ‫ اما جنگ تموم شده بود، ‫ و دستمزد خوب سخت پیدا میشد 408 00:33:50,750 --> 00:33:53,750 ‫- شرمنده منتظرت گذاشتم رابرت ‫- نه، مشکلی نیست 409 00:33:53,833 --> 00:33:55,416 ‫خیلی‌خب 410 00:33:57,000 --> 00:33:57,958 ‫بفرما 411 00:33:58,041 --> 00:34:00,125 ‫خیلی‌خب. دمت گرم 412 00:34:00,208 --> 00:34:01,500 ‫- ممنونم ‫- ممنون از تو 413 00:34:01,583 --> 00:34:04,458 ‫عه، اگه چیزی نیاز داشتی، ‫می‌دونی کجا پیدام کنی 414 00:34:04,541 --> 00:34:05,708 ‫هوم 415 00:34:06,958 --> 00:34:09,916 ‫ دستشون از همیشه تنگ‌تر بود 416 00:34:10,916 --> 00:34:12,833 ‫ و گرچه اون موقع خودش نمی‌دونست 417 00:34:12,916 --> 00:34:14,637 ‫ اما همیشه این دوران رو 418 00:34:14,649 --> 00:34:17,125 ‫ شادترین دوران زندگیش می‌دید 419 00:34:17,208 --> 00:34:18,541 ‫چی برداشتی؟ 420 00:34:19,250 --> 00:34:20,208 ‫تخم مرغ 421 00:34:23,916 --> 00:34:24,750 ‫تخم مرغ 422 00:34:26,291 --> 00:34:28,375 ‫آره، اینم یه جور تخمه 423 00:34:29,333 --> 00:34:30,750 ‫بفرما 424 00:34:31,708 --> 00:34:32,791 ‫اینم از این 425 00:34:40,416 --> 00:34:43,375 ‫- خسته شدی کیتی؟ می‌خوای بخوابی؟ ‫- آره 426 00:34:46,125 --> 00:34:47,708 ‫چه بزرگ شدی‌ها 427 00:34:48,250 --> 00:34:50,208 ‫به زودی تو باید منو بغل کنی 428 00:35:13,125 --> 00:35:14,958 ‫ شاید یه راه بهتری باشه 429 00:35:16,833 --> 00:35:19,125 ‫شاید بتونیم زمینمون رو تبدیل به مزرعه کنیم 430 00:35:19,916 --> 00:35:22,541 ‫می‌تونم دوبرابر الان کاشت و برداشت کنم 431 00:35:22,625 --> 00:35:24,917 ‫و اگه این کارو بکنیم ‫و اونقدر... 432 00:35:24,929 --> 00:35:27,666 ‫پس‌انداز کنیم که ‫یه چوب‌بری کوچولو راه بندازیم 433 00:35:27,750 --> 00:35:29,750 ‫شاید بتونی بیشتر خونه باشی 434 00:35:29,833 --> 00:35:33,750 ‫قسطی یه اسب یا قاطر هم بگیرم 435 00:35:33,833 --> 00:35:35,375 ‫آره، قسطی قطعا 436 00:35:36,458 --> 00:35:39,250 ‫ولی چوب‌بری یکم زحمت بیشتری می‌طلبه 437 00:35:39,333 --> 00:35:41,291 ‫خیلی ارزون نیست، ولی... 438 00:35:41,375 --> 00:35:43,375 ‫آره. منم نگفتم ارزونه 439 00:35:43,458 --> 00:35:46,291 ‫نه، ولی ایده خوبیه 440 00:35:47,666 --> 00:35:49,541 ‫ایده خوبیه 441 00:35:49,625 --> 00:35:50,458 ‫آره 442 00:36:00,833 --> 00:36:03,333 ‫بیا کیتی. ‫بای‌بای نمی‌کنی؟ 443 00:36:03,416 --> 00:36:04,875 ‫کیتی، اینو ببین. حاضری؟ 444 00:36:15,708 --> 00:36:16,541 ‫دیگه میرم 445 00:36:16,625 --> 00:36:18,000 ‫- باشه ‫- دوستت دارم 446 00:36:19,250 --> 00:36:20,375 ‫دلم برات تنگ میشه 447 00:36:21,916 --> 00:36:24,208 ‫منم دوستت دارم. خیلی‌خب 448 00:36:33,083 --> 00:36:35,625 ‫بیا کیت. با بابا خدافظی کن 449 00:36:35,708 --> 00:36:37,125 ‫کیت. بیا دیگه 450 00:36:39,750 --> 00:36:41,458 ‫کیتی، میشه اونو بذاری زمین؟ 451 00:36:52,083 --> 00:36:54,708 ‫ببخشید. دنبال سرکارگر می‌گردم 452 00:36:54,791 --> 00:36:56,375 ‫همون طرف رو بگیر برو 453 00:36:57,333 --> 00:36:58,166 ‫ممنون 454 00:37:00,916 --> 00:37:03,541 ‫ در بیشتر کارها، روزی چهار دلار می‌گرفت 455 00:37:03,625 --> 00:37:06,208 ‫ منهای هزینه‌ی خدماتی که شرکت فراهم می‌کرد 456 00:37:10,291 --> 00:37:13,916 ‫ با گلادیس به این نتیجه رسیدن که ‫ بعد از یه کار طولانی دیگه تو جنگل 457 00:37:14,000 --> 00:37:17,416 ‫ پولشون قدری میشه که شروع کنن ‫ تو زمینشون یه چوب‌بری بسازن 458 00:37:47,791 --> 00:37:51,041 ‫شما میرین سراغ یه کار دیگه ‫یا دیگه این فصل کار نمی‌کنین؟ 459 00:37:51,125 --> 00:37:52,208 ‫هوم 460 00:37:55,125 --> 00:37:56,125 ‫نمی‌تونم تصمیم بگیرم 461 00:37:56,208 --> 00:38:00,083 ‫نمی‌دونم چرا ولی هیچوقت ‫موقع تموم شدن یه کار خوشحال نیستم 462 00:38:01,083 --> 00:38:02,916 ‫انگار از درون می‌خارم 463 00:38:04,083 --> 00:38:06,171 ‫برای اینه که کار سختیه آقایون 464 00:38:06,183 --> 00:38:08,083 ‫اونم نه فقط برای بدن، ‫بلکه برای روح 465 00:38:09,625 --> 00:38:12,500 ‫ما الان درختایی رو بریدیم ‫که پونصد سال اینجا بودن 466 00:38:13,708 --> 00:38:16,416 ‫چه بفهمی چه نه، روحت رو اذیت می‌کنه 467 00:38:18,250 --> 00:38:20,500 ‫فردا صبح دویست دلار میره تو جیبم 468 00:38:22,333 --> 00:38:25,375 ‫روح منو که آزار نمیده. ‫تو بگو یه ذره 469 00:38:25,875 --> 00:38:27,490 ‫بخاطر اینه که شما مینه‌سوتایی‌ها 470 00:38:27,502 --> 00:38:29,083 ‫هیچی از تاریخ نمی‌دونین 471 00:38:29,166 --> 00:38:31,375 ‫این درخت‌ها واقعا انقدر قدمت دارن؟ 472 00:38:31,458 --> 00:38:32,916 ‫بعضی‌هاشون قدیمی‌ترم هستن 473 00:38:33,583 --> 00:38:37,041 ‫تو این دنیا همه‌چی به هم دوخته شده بچه‌ها 474 00:38:38,166 --> 00:38:40,110 ‫نمی‌دونیم هر نخی که می‌کشیم 475 00:38:40,122 --> 00:38:42,250 ‫چه تأثیری روی طرح جهان می‌ذاره 476 00:38:43,375 --> 00:38:45,070 ‫ما طفلیم روی این زمین، نه بیشتر 477 00:38:45,082 --> 00:38:47,041 ‫پیچ و مهره‌ی چرخ و فلک رو باز می‌کنیم 478 00:38:47,125 --> 00:38:48,583 ‫و خیال می‌کنیم خداییم 479 00:38:48,666 --> 00:38:51,083 ‫کسشعره دیگه. ‫من واشینگتن هم رفتم 480 00:38:52,458 --> 00:38:55,208 ‫تا کانادا رفتم درخت بریدم ‫و دوباره اومدم پایین 481 00:38:56,750 --> 00:38:59,666 ‫اونقدر درخت هست که ‫تا هزار سال دیگه هم می‌تونیم قطع کنیم 482 00:39:01,250 --> 00:39:02,666 ‫وقتی هم آخری رو قطع کنیم 483 00:39:02,750 --> 00:39:06,375 ‫خب، درخت‌های جدید ‫به بزرگی همین درخت‌ها شدن 484 00:39:09,166 --> 00:39:12,041 ‫یادمه جوون که بودم ‫همین فکر رو می‌کردم... 485 00:39:13,458 --> 00:39:14,833 ‫دقیقا همین 486 00:39:34,375 --> 00:39:37,541 ‫میری سراغ کار بعد، رابرت؟ ‫یا جمع می‌کنی میری خونه؟ 487 00:39:39,333 --> 00:39:42,000 ‫جمع می‌کنم میرم خونه 488 00:39:44,500 --> 00:39:47,125 ‫دلم برای زن و کوچولوم تنگ شده 489 00:39:48,666 --> 00:39:50,416 ‫اسمش چیه؟ خانومت 490 00:39:51,458 --> 00:39:52,500 ‫گلادیس 491 00:39:52,583 --> 00:39:53,416 ‫هوم 492 00:39:54,083 --> 00:39:57,000 ‫ولزیه. اسم نجیب‌زاده‌ایه 493 00:39:58,750 --> 00:40:01,041 ‫با عقل جور درمیاد، ‫اگه می‌شناختیش 494 00:40:02,625 --> 00:40:04,333 ‫این اسم‌های قدیمی قدرت دارن 495 00:40:05,250 --> 00:40:07,375 ‫موهبته برای صاحب این اسم‌ها 496 00:40:08,250 --> 00:40:09,125 ‫هوم 497 00:40:11,250 --> 00:40:13,000 ‫خانواده‌ای داری جایی؟ 498 00:40:15,458 --> 00:40:16,625 ‫خانواده من... 499 00:40:17,750 --> 00:40:19,875 ‫هر جاییه که یه چهره خندان هست 500 00:40:21,500 --> 00:40:24,125 ‫تا حالا جایی نرفتم ‫که خانواده‌ای نداشته باشم 501 00:40:25,708 --> 00:40:26,750 ‫جز کانزاس 502 00:40:26,833 --> 00:40:29,500 ‫اون ایالت کلکسیون روانی‌های وحشیه 503 00:40:34,541 --> 00:40:36,208 ‫خوبه که اینجایی 504 00:40:36,791 --> 00:40:40,375 ‫زیاد نیستن کسایی که بیشتر از یه بار ‫مسیرم باهاشون تلاقی کنه 505 00:40:41,333 --> 00:40:44,083 ‫هر کی که دوباره سر راهم قرار می‌گیره ‫رو یه نعمت می‌بینم 506 00:40:48,208 --> 00:40:50,416 ‫نمی‌دونم سالهای عمر کجا میرن آرن 507 00:40:51,291 --> 00:40:55,583 ‫خب... اگه فهمیدی به ما هم بگو 508 00:40:55,666 --> 00:40:57,625 ‫چندتا از اون سالها رو پس می‌خوام 509 00:40:59,500 --> 00:41:01,139 ‫ بنظر می‌رسید که آرن پیپلز قطعا 510 00:41:01,151 --> 00:41:03,541 ‫ در میان هاله‌ای از نور ‫ و با صدایی بلند 511 00:41:03,625 --> 00:41:04,875 ‫ از این دنیا میره 512 00:41:06,166 --> 00:41:08,166 ‫ اما خروج خیلی متفاوتی داشت 513 00:41:15,083 --> 00:41:16,750 ‫- یکی کمک خبر کنه! ‫- کمک! 514 00:41:16,833 --> 00:41:18,833 ‫- کیه؟ ‫- یه نفر افتاده! 515 00:41:18,916 --> 00:41:20,291 ‫هی، آرن! 516 00:41:21,500 --> 00:41:22,583 ‫آرن؟ 517 00:41:22,666 --> 00:41:24,500 ‫- «بیوه‌ساز» افتاد روش ‫- آرن؟ ‫(اصطلاحی برای چنین شاخه‌هایی) 518 00:41:24,583 --> 00:41:26,333 ‫هی، آرن؟ صدامو می‌شنوی؟ 519 00:41:26,416 --> 00:41:28,041 ‫من خوبم. فقط... 520 00:41:28,125 --> 00:41:30,708 ‫کمک کن بشینم. ‫کمک کن بشینم 521 00:41:30,791 --> 00:41:34,125 ‫خیلی‌خب. آروم 522 00:41:34,208 --> 00:41:37,000 ‫- میشه یکم آب بیارین؟ ‫- خواهرم و شوهرش رو دیدم 523 00:41:37,083 --> 00:41:40,125 ‫همین الان اینجا بودن. ‫می‌دونی کدوم طرف رفتن؟ 524 00:41:40,208 --> 00:41:41,125 ‫آرن... 525 00:41:41,208 --> 00:41:42,958 ‫ طی چند روز آینده چند بار 526 00:41:43,041 --> 00:41:46,750 ‫ سرگیجه گرفت ‫ و هذیان‌گو و فراموش‌کار شد 527 00:41:47,291 --> 00:41:49,958 ‫ قبل از رفتن حتی اسم خودش ‫ رو هم یادش رفته بود 528 00:41:52,208 --> 00:41:53,125 ‫می‌شنوی؟ 529 00:41:57,583 --> 00:41:58,791 ‫زیباست، نه؟ 530 00:42:01,250 --> 00:42:02,333 ‫زیباست 531 00:42:04,791 --> 00:42:06,083 ‫چی زیباست آرن؟ 532 00:42:09,125 --> 00:42:10,083 ‫همه‌ش 533 00:42:13,666 --> 00:42:14,833 ‫ذره ذره‌اش 534 00:42:34,375 --> 00:42:36,833 ‫آرن پیپلز دوست من بود 535 00:42:38,375 --> 00:42:41,000 ‫می‌گفت که... درخت هم یه دوسته 536 00:42:44,208 --> 00:42:45,708 ‫اگه به حال خودش رهاش کنی 537 00:42:47,291 --> 00:42:51,000 ‫اما به محض اینکه تیغ به تنش فرو میره ‫یعنی وارد جنگ شدی 538 00:42:52,208 --> 00:42:54,000 ‫و درخت قاتله 539 00:42:56,375 --> 00:42:58,833 ‫ولی اون کاری به اون درخت نداشت 540 00:43:00,250 --> 00:43:01,833 ‫فقط... فقط یه شاخه بود 541 00:43:04,541 --> 00:43:05,416 ‫پس... 542 00:43:06,583 --> 00:43:08,875 ‫نمی‌دونم چه معنایی از این اتفاق برداشت کنم 543 00:43:15,583 --> 00:43:17,166 ‫به نام عیسی... 544 00:43:17,666 --> 00:43:19,291 ‫- آمین ‫- آمین 545 00:43:20,791 --> 00:43:22,791 ‫ با اینکه گرینیر مرگ زیاد دیده بود 546 00:43:23,708 --> 00:43:25,875 ‫ کسی رو از دست نداده بود ‫ که اینقدر بهش نزدیک باشه 547 00:43:29,958 --> 00:43:32,000 ‫ دلهره‌ای به دلش نشست 548 00:43:32,083 --> 00:43:34,625 ‫ که شاید شاخه قرار بوده بیفته روی خودش 549 00:43:35,291 --> 00:43:37,708 ‫ که یک جور مجازات در تعقیبشه 550 00:43:54,375 --> 00:43:55,958 ‫ رابرت؟ 551 00:44:05,375 --> 00:44:06,500 ‫اون چیه؟ 552 00:44:06,583 --> 00:44:07,875 ‫یا خدا 553 00:44:11,625 --> 00:44:13,583 ‫- بیا اینو ببین ‫- اون کجاست؟ 554 00:44:13,666 --> 00:44:16,625 ‫- داریم میرم به سمتش؟ ‫- خیلی دور نیست 555 00:44:17,791 --> 00:44:19,083 ‫- وای ‫- وای 556 00:44:19,166 --> 00:44:20,083 ‫هی 557 00:44:21,208 --> 00:44:22,333 ‫اون چیه؟ 558 00:44:37,625 --> 00:44:38,875 ‫مری! 559 00:44:38,958 --> 00:44:41,125 ‫مری، تو... تو گلادیس رو دیدی؟ 560 00:44:41,750 --> 00:44:42,583 ‫نه؟ 561 00:44:44,875 --> 00:44:45,958 ‫گلادیس! 562 00:45:16,500 --> 00:45:17,666 ‫گلادیس! 563 00:47:43,250 --> 00:47:46,291 ‫ حدود دو هفته، ‫ تمام شهرهای منطقه رو گشت 564 00:47:46,375 --> 00:47:48,208 ‫ به دنبال گلادیس و کیت 565 00:47:50,291 --> 00:47:51,333 ‫چهار و نیم دلار 566 00:47:54,250 --> 00:47:56,125 ‫ وقتی هیچ‌جا پیداشون نکرد 567 00:47:56,208 --> 00:47:59,083 ‫ برگشت به زمینش تا ‫ منتظر بازگشتشون بمونه 568 00:47:59,583 --> 00:48:01,083 ‫هی... اوه، وایسا 569 00:48:01,833 --> 00:48:02,833 ‫این برای تو 570 00:48:05,250 --> 00:48:06,083 ‫ممنون 571 00:49:24,875 --> 00:49:25,833 ‫آب! 572 00:49:26,333 --> 00:49:27,166 ‫آب؟ 573 00:49:32,375 --> 00:49:34,041 ‫می‌خوای برای مامان گیاه‌ها رو آب بدی؟ 574 00:49:56,416 --> 00:49:58,208 ‫بنظرت زیادی نیست؟ 575 00:50:02,583 --> 00:50:04,458 ‫اونا... اونا چه گناهی کرده بودن؟ 576 00:50:07,333 --> 00:50:08,208 ‫هوم؟ 577 00:50:12,208 --> 00:50:13,041 ‫چرا؟ 578 00:50:17,000 --> 00:50:18,083 ‫چرا؟! 579 00:51:02,166 --> 00:51:03,083 ‫سلام رابرت 580 00:51:04,500 --> 00:51:05,458 ‫گشنته؟ 581 00:51:22,041 --> 00:51:24,083 ‫نمی‌دونستم اینجا با چی مواجه میشم 582 00:51:26,750 --> 00:51:28,110 ‫باورت نمیشه چه داستان‌هایی 583 00:51:28,122 --> 00:51:29,666 ‫درباره‌ت تو شهر میگن 584 00:51:33,250 --> 00:51:35,333 ‫بعداً پول اینا رو میدم بهت. ‫قول میدم 585 00:51:35,416 --> 00:51:36,625 ‫من پول نخواستم 586 00:51:44,000 --> 00:51:46,750 ‫خب، ازت ممنونم که اومدی 587 00:51:48,125 --> 00:51:49,125 ‫بهم سر بزنی 588 00:51:59,083 --> 00:52:00,166 ‫بیا یه قدم بزنیم 589 00:52:09,916 --> 00:52:10,916 ‫اوه، اوه، اوه 590 00:52:25,625 --> 00:52:27,708 ‫ جای خوبیه برای کلبه 591 00:52:30,250 --> 00:52:31,750 ‫ دوست داری اسمت رو بگم؟ 592 00:52:41,708 --> 00:52:42,750 ‫ رابرت 593 00:52:51,916 --> 00:52:52,750 ‫اونا... 594 00:53:00,083 --> 00:53:01,041 ‫او... 595 00:53:01,791 --> 00:53:02,666 ‫اونا... 596 00:53:09,291 --> 00:53:11,166 ‫اونا دیگه برنمی‌گردن 597 00:53:46,625 --> 00:53:47,750 ‫ببخشید 598 00:53:55,125 --> 00:53:57,625 ‫بب... ببخشید 599 00:53:59,958 --> 00:54:01,625 ‫نمی‌دونم چم شد یهو 600 00:54:06,083 --> 00:54:06,916 ‫بیا پوستش رو بکَنیم 601 00:54:35,833 --> 00:54:38,416 ‫ گرینیر جای خونه‌ش یه سرپناه ساخت 602 00:54:38,500 --> 00:54:40,791 ‫ و تا آخر تابستون اونجا زندگی کرد 603 00:54:40,875 --> 00:54:42,416 ‫ قزل‌آلای خال‌دار صید کرد 604 00:54:42,500 --> 00:54:45,375 ‫ و به دنبال یه قارچ کمیاب و خوش‌طعم گشت 605 00:54:45,458 --> 00:54:47,708 ‫ که کانادایی‌ها بهش می‌گفتن مورل 606 00:54:47,791 --> 00:54:50,416 ‫ و در زمینِ آتش‌دیده رشد می‌کرد 607 00:54:52,541 --> 00:54:54,583 ‫ گرچه به هیچکس اقرار نمی‌کرد 608 00:54:55,083 --> 00:54:59,875 ‫ اما کورسوی امیدی برای بازگشت ‫ گلادیس و کیت داشت 609 00:54:59,958 --> 00:55:02,291 ‫ و می‌خواست اگر برگشتن ‫ براشون آماده باشه 610 00:55:09,250 --> 00:55:10,583 ‫هی! 611 00:55:11,166 --> 00:55:12,166 ‫بیا بیرون ببینم 612 00:55:19,208 --> 00:55:20,833 ‫شما از کجا اومدین؟ 613 00:55:22,750 --> 00:55:24,000 ‫مال کی‌ هستین؟ 614 00:55:26,375 --> 00:55:27,208 ‫کسی نیست؟ 615 00:55:28,500 --> 00:55:31,500 ‫نباید تو شهر باشین؟ ‫بهتون می‌خوره سگ شهری باشین 616 00:55:33,333 --> 00:55:34,875 ‫بیا 617 00:55:37,208 --> 00:55:38,916 ‫امیدوارم ماهی دوست داشته باشین 618 00:55:45,916 --> 00:55:47,791 ‫خیلی‌خب. چشماتو ببند. حاضری؟ 619 00:55:52,250 --> 00:55:53,916 ‫خیلی‌خب، تو مرخصی. بیا 620 00:55:55,625 --> 00:55:57,666 ‫این توله‌ها مال توئن واقعا؟ 621 00:55:59,791 --> 00:56:01,791 ‫اینجا چیکار می‌کنین آخه؟ 622 00:56:02,333 --> 00:56:03,166 ‫ها؟ 623 00:56:03,750 --> 00:56:05,083 ‫چه چیزایی می‌دونی؟ 624 00:56:07,166 --> 00:56:08,291 ‫غلت می‌زنی؟ 625 00:56:09,916 --> 00:56:10,791 ‫می‌شینی؟ 626 00:56:12,416 --> 00:56:13,416 ‫میری چیزی بیاری؟ 627 00:56:31,250 --> 00:56:32,125 ‫ کیتی؟ 628 00:56:40,250 --> 00:56:41,166 ‫ می‌بینیش؟ 629 00:56:50,541 --> 00:56:52,750 ‫بنظرت چه جور سگی هستن؟ 630 00:56:54,541 --> 00:56:55,416 ‫نمی‌دونم 631 00:56:57,416 --> 00:56:58,958 ‫خیلی گرگی بنظر میان 632 00:56:59,041 --> 00:56:59,916 ‫تو هم نظرت اینه؟ 633 00:57:01,583 --> 00:57:03,083 ‫خب شاید... 634 00:57:04,666 --> 00:57:08,583 ‫شاید سگ قرمزه خودش رفته یه جایی 635 00:57:09,291 --> 00:57:11,333 ‫با یه گرگ جفت‌گیری کرده، می‌دونی؟ 636 00:57:11,416 --> 00:57:13,208 ‫نه، امکان نداره 637 00:57:13,875 --> 00:57:14,750 ‫چرا؟ 638 00:57:15,958 --> 00:57:18,333 ‫فقط گرگ نر جفت‌گیری می‌کنه 639 00:57:18,416 --> 00:57:21,458 ‫تازه اونم رئیس گله گرگ‌ها 640 00:57:21,541 --> 00:57:22,666 ‫خب 641 00:57:22,750 --> 00:57:25,041 ‫و گرگ ماده‌ای که انتخاب می‌کنه ‫تا براش توله بیاره 642 00:57:25,625 --> 00:57:27,833 ‫تنها ماده‌ایه که فحل میشه 643 00:57:28,583 --> 00:57:29,666 ‫خب... اگه... 644 00:57:31,125 --> 00:57:32,583 ‫سگ قرمزه فحل شده باشه چی؟ 645 00:57:33,250 --> 00:57:34,500 ‫فقط یه ماده رو انتخاب می‌کنه 646 00:57:35,958 --> 00:57:39,625 ‫خب، اگه... دقیقا همون لحظه ‫با گرگ رئیس 647 00:57:41,083 --> 00:57:42,416 ‫روبرو شده باشه چی؟ 648 00:57:43,458 --> 00:57:44,583 ‫می‌دونی چی میگم؟ 649 00:57:44,666 --> 00:57:49,875 ‫محض تازگی اون تجربه ‫باهاش جفت‌گیری نمی‌کنه؟ 650 00:57:54,500 --> 00:57:56,250 ‫«تازگی اون تجربه»؟ 651 00:57:56,333 --> 00:57:57,166 ‫آره 652 00:58:00,666 --> 00:58:01,750 ‫چیه؟ 653 00:58:01,833 --> 00:58:04,416 ‫«تازگی اون تجربه» 654 00:58:11,875 --> 00:58:14,458 ‫می‌تونی زوزه بکشی؟ ها؟ ‫تو هم می‌تونی زوزه بکشی؟ 655 00:58:15,041 --> 00:58:16,750 ‫ها؟ می‌تونی؟ 656 00:58:20,750 --> 00:58:21,833 ‫سلام رفیق 657 00:58:21,916 --> 00:58:23,333 ‫سلام. سلام کوچولو 658 00:58:24,000 --> 00:58:24,916 ‫سلام 659 00:58:39,291 --> 00:58:42,958 ‫ با کمک ایگنیشس جک، ‫ چهار دیوار کلبه رو ساخت 660 00:58:43,041 --> 00:58:45,791 ‫ دقیقا همون‌جایی که دیوارهای قبلی بودن 661 00:58:45,875 --> 00:58:46,833 ‫سگ قرمزه؟ 662 00:58:48,500 --> 00:58:51,083 ‫ دلش رو نداشت که اتاق خواب رو از نو بسازه 663 00:58:57,041 --> 00:59:01,166 ‫ همون سال، یک شهاب‌سنگ بزرگ ‫ در آسمون پدیدار شد 664 00:59:01,250 --> 00:59:03,833 ‫ که خیلی‌ها گفتن نشونه‌ی پایان دنیاست 665 00:59:05,500 --> 00:59:09,875 ‫ اما بعد از دو هفته، ‫ مثل ظاهر شدنش، بی‌سروصدا محو شد 666 00:59:17,291 --> 00:59:20,125 ‫ کلبه‌ی بازسازی شده ‫ خیلی شبیه کلبه نخست بود 667 00:59:21,625 --> 00:59:24,958 ‫ اما خالی بودنش گاهی کلافه‌ش می‌کرد 668 00:59:27,666 --> 00:59:31,208 ‫ سالها گذشت و دید که همچنان در انتظاره 669 00:59:32,791 --> 00:59:35,333 ‫ هرچند دیگه نمی‌دونست در انتظار چیه 670 01:00:21,875 --> 01:00:25,416 ‫گم شید برید سراغ کاج‌های سفید! 671 01:00:26,750 --> 01:00:31,000 ‫می‌خوام تک تک اون درخت‌ها ‫قبل از اینکه 672 01:00:31,083 --> 01:00:34,083 ‫یکشنبه از خواب بیدار بشم افتاده باشن! 673 01:00:34,166 --> 01:00:40,583 ‫بعد از اون، روزی یک دلار ‫از تک تکتون کم می‌کنم! 674 01:00:40,666 --> 01:00:41,666 ‫یالا! 675 01:00:52,000 --> 01:00:52,958 ‫بجنبین! 676 01:01:06,250 --> 01:01:09,083 ‫هی. بپا پیرمرد. ‫بدش به من 677 01:01:09,166 --> 01:01:10,666 ‫برو یه اره دستی‌ای چیزی بردار 678 01:01:14,458 --> 01:01:16,750 ‫فقط نمی‌دونم چی... 679 01:01:43,541 --> 01:01:45,166 ‫بپا! بپا! بپا! 680 01:02:07,958 --> 01:02:09,208 ‫مراقب باشین پسرا! 681 01:02:15,458 --> 01:02:17,416 ‫هی، اگه آب خواستی بهم بگو رفیق 682 01:02:19,583 --> 01:02:20,833 ‫چیزیت نشد 683 01:02:21,333 --> 01:02:23,250 ‫کمک می‌خوای؟ 684 01:02:34,458 --> 01:02:36,208 ‫اشکالی نداره یه دقیقه خودم رو گرم کنم؟ 685 01:02:36,291 --> 01:02:38,916 ‫هوم 686 01:02:43,625 --> 01:02:45,041 ‫- بیلی؟ ‫- آره 687 01:02:45,833 --> 01:02:46,916 ‫تویی؟ 688 01:02:49,250 --> 01:02:51,833 ‫بله. شما رو می‌شناسم؟ 689 01:02:52,666 --> 01:02:56,458 ‫آره، چند سال پیش با همدیگه ‫تو سالمو-پریست درخت بریدیم 690 01:02:57,208 --> 01:03:00,125 ‫من... من از دوستای آرن پیپلز بودم 691 01:03:00,791 --> 01:03:01,625 ‫من رابرتم 692 01:03:02,666 --> 01:03:03,750 ‫آهان، آره 693 01:03:04,541 --> 01:03:06,083 ‫سلام رابرت 694 01:03:06,625 --> 01:03:07,958 ‫خوشحالم می‌بینمت 695 01:03:08,041 --> 01:03:08,875 ‫منم همینطور 696 01:03:09,708 --> 01:03:12,708 ‫باورم نمیشه هنوز اینجایی 697 01:03:13,500 --> 01:03:15,583 ‫من با این سن ‫به زور پابه‌پای بقیه میام 698 01:03:16,083 --> 01:03:18,791 ‫من فقط به موتور چوب رسیدگی می‌کنم 699 01:03:18,875 --> 01:03:20,958 ‫آب و گریسش رو چک می‌کنم 700 01:03:21,833 --> 01:03:25,083 ‫کار خاص دیگه‌ای نمی‌تونم بکنم، ‫ولی می‌گذره 701 01:03:26,125 --> 01:03:27,416 ‫- هوم ‫- هوم 702 01:03:32,333 --> 01:03:37,833 ‫ببینم بیلی، بنظرت این کار یکم فرق نکرده؟ 703 01:03:39,708 --> 01:03:42,583 ‫نمی‌دونم فرق کرده ‫یا همیشه اینجوری بوده 704 01:03:42,666 --> 01:03:45,666 ‫شاید من پوست‌کلفت‌تر بودم، ‫مثل این بچه‌ها 705 01:03:46,208 --> 01:03:48,291 ‫واقعا یادم نمیاد 706 01:03:49,666 --> 01:03:53,625 ‫خب، مسئله ازلی ما همینه 707 01:03:54,208 --> 01:03:55,166 ‫مگه نه رفیق؟ 708 01:03:55,750 --> 01:03:57,000 ‫مسئله همینه 709 01:03:58,625 --> 01:03:59,458 ‫آره 710 01:04:01,375 --> 01:04:04,416 ‫ببینم، آرن... آرن چطوره؟ 711 01:04:07,541 --> 01:04:08,375 ‫آرن... 712 01:04:08,458 --> 01:04:10,583 ‫چند وقته ندیدمش؟ 713 01:04:12,375 --> 01:04:14,291 ‫حداقل یه سال، شاید بیشتر 714 01:04:20,125 --> 01:04:22,333 ‫آره. عه، نه 715 01:04:23,625 --> 01:04:26,291 ‫آره. منم ندیدمش 716 01:04:30,166 --> 01:04:32,375 ‫ای. روزگار همینه دیگه 717 01:04:42,208 --> 01:04:43,166 ‫بذار کمکت کنم 718 01:04:43,958 --> 01:04:45,041 ‫بذار 719 01:04:45,125 --> 01:04:46,833 ‫دستام امروز کار نمی‌کنن 720 01:04:46,916 --> 01:04:48,000 ‫بده من 721 01:04:49,000 --> 01:04:50,083 ‫من دارمت 722 01:04:51,541 --> 01:04:53,541 ‫- ممنون ‫- آره. خواهش می‌کنم 723 01:04:53,625 --> 01:04:56,958 ‫ بدین ترتیب، ‫ حرفه‌ی درخت‌بریِ گرینیر به پایان رسید 724 01:05:41,875 --> 01:05:43,041 ‫ چند سال اخیر 725 01:05:43,125 --> 01:05:45,112 ‫ منتظر بود یک جور مکاشفه‌ی بزرگ 726 01:05:45,124 --> 01:05:47,416 ‫ درباره زندگیش بهش نازل بشه 727 01:05:53,500 --> 01:05:56,458 ‫اون چیه؟ 728 01:06:03,333 --> 01:06:04,500 ‫تو می‌تونی؟ 729 01:06:04,583 --> 01:06:07,083 ‫ اما هنوز خبری نبود 730 01:06:07,875 --> 01:06:10,833 ‫ و داشت شک می‌کرد ‫ که هیچوقت نازل بشه 731 01:06:15,416 --> 01:06:17,041 ‫سلام 732 01:06:23,625 --> 01:06:26,541 ‫علف هرزها رو نکندی، ها؟ 733 01:06:32,791 --> 01:06:35,416 ‫ این روزها، کار در شهر زیاد بود 734 01:06:35,500 --> 01:06:38,125 ‫ برای هر کسی که حاضر بود انجام بده 735 01:06:38,750 --> 01:06:42,208 ‫ مالک یک جفت اسب و یک گاری شد 736 01:06:42,291 --> 01:06:44,541 ‫ البته با اتفاقی غم‌انگیز 737 01:06:48,958 --> 01:06:49,833 ‫ایوری؟ 738 01:06:49,916 --> 01:06:51,910 ‫ وضعیت ایوری پینکهام به راحتی 739 01:06:51,922 --> 01:06:53,875 ‫ تشخیص داده و درمان می‌شد 740 01:06:53,958 --> 01:06:56,291 ‫ اگر یک نسل دیرتر به دنیا اومده بود 741 01:06:57,291 --> 01:06:58,541 ‫آقای پینکهام! 742 01:07:01,041 --> 01:07:03,000 ‫ گرینیر با خانواده پینکهام قرارداد بست 743 01:07:03,083 --> 01:07:07,000 ‫ که در ازای سیصد دلار بصورت قسطی ‫ اسب‌ها و گاری رو بخره 744 01:07:07,083 --> 01:07:10,541 ‫ و به نوعی با باربری ‫ سر خودش رو گرم می‌کرد 745 01:07:12,500 --> 01:07:15,666 ‫ ترابری فرصت تماشای یک جور ‫ نمایش رو فراهم می‌کرد 746 01:07:15,750 --> 01:07:18,708 ‫ نمایشی از حماقت‌ها و تلاش‌های همسایه‌هاش 747 01:07:21,666 --> 01:07:23,375 ‫شما راحتین اون پشت؟ 748 01:07:23,458 --> 01:07:24,583 ‫بله 749 01:07:24,666 --> 01:07:26,791 ‫ کار باعث شده بود ‫ بعد از سالها ارتباط نزدیکی 750 01:07:26,875 --> 01:07:28,375 ‫ باهاشون پیدا کنه 751 01:07:29,041 --> 01:07:31,500 ‫ با این حال، حس تنهایی بیشتری می‌کرد 752 01:07:31,583 --> 01:07:32,500 ‫نه؟ 753 01:07:46,791 --> 01:07:49,000 ‫ با خرگوش‌ها آروم رفتار کن 754 01:07:49,083 --> 01:07:51,500 ‫ اونا نمی‌دونن که تو نمی‌خوای ‫ بهشون آسیب بزنی 755 01:07:57,916 --> 01:07:59,000 ‫ کیتی 756 01:08:22,625 --> 01:08:23,625 ‫خانم... 757 01:08:24,833 --> 01:08:25,708 ‫خانم تامسون؟ 758 01:08:26,375 --> 01:08:28,708 ‫کلِر هستم. شما باید رابرت باشین 759 01:08:28,791 --> 01:08:30,458 ‫بله خانم 760 01:08:30,541 --> 01:08:31,541 ‫خوشوقتم 761 01:08:31,625 --> 01:08:33,625 ‫آره. همچنین 762 01:08:33,708 --> 01:08:36,875 ‫منم خوشوقتم. تو ایستگاه راه‌‌آهن ‫دنبالتون می‌گشتم 763 01:08:36,958 --> 01:08:38,486 ‫آره، چند دقیقه صبر کردم 764 01:08:38,498 --> 01:08:40,166 ‫بعد تصمیم گرفتم پیاده بیام 765 01:08:40,250 --> 01:08:41,333 ‫واقعا متأسفم 766 01:08:41,416 --> 01:08:43,916 ‫صبح یکم طول کشید ‫تا این خانوما رو راه بندازم 767 01:08:44,000 --> 01:08:45,250 ‫و... 768 01:08:45,333 --> 01:08:47,916 ‫هنوز می‌خواین ببرمتون به برجکتون؟ 769 01:08:48,000 --> 01:08:51,416 ‫- اگه خیلی زحمتتون نمیشه ‫- نه بابا. بپر بالا 770 01:08:52,041 --> 01:08:53,291 ‫- می‌خواین...؟ ‫- آره 771 01:08:54,791 --> 01:08:55,791 ‫آهان، باشه 772 01:08:57,250 --> 01:08:58,125 ‫خیلی‌خب 773 01:08:59,125 --> 01:09:00,666 ‫خیلی‌خب. حاضرین؟ 774 01:09:02,125 --> 01:09:03,250 ‫خیلی‌خب 775 01:09:09,583 --> 01:09:11,083 ‫شما اهل کدوم طرفایین؟ 776 01:09:11,708 --> 01:09:13,041 ‫من همه‌جا بودم 777 01:09:13,666 --> 01:09:17,291 ‫ولی مدت زیادی تو مونتانا ‫زندگی کردم. تو نوکسون 778 01:09:18,333 --> 01:09:19,833 ‫من تا حالا مونتانا رو ندیدم 779 01:09:19,916 --> 01:09:22,333 ‫جای زیباییه. ‫آره، ارزش رفتن داره 780 01:09:31,708 --> 01:09:33,666 ‫قضیه شما رو بهم گفتن 781 01:09:35,416 --> 01:09:36,500 ‫کیا؟ 782 01:09:37,458 --> 01:09:39,166 ‫همونایی که پیشنهادت کردن 783 01:09:40,708 --> 01:09:41,750 ‫هوم 784 01:09:42,333 --> 01:09:43,583 ‫چی گفتن حالا؟ 785 01:09:46,000 --> 01:09:47,333 ‫گفتن متفاوتی 786 01:09:49,500 --> 01:09:51,083 ‫مگه همه متفاوت نیستن؟ 787 01:09:53,791 --> 01:09:54,666 ‫نه 788 01:09:55,791 --> 01:09:58,208 ‫هوم. هوم 789 01:10:00,416 --> 01:10:02,333 ‫متفاوت بودن چیز خوبیه 790 01:10:03,916 --> 01:10:05,625 ‫حداقل از دید من 791 01:10:09,916 --> 01:10:13,250 ‫خیلی خوشحالم اومدم اینجا. ‫این دره خیلی خاصه 792 01:10:17,041 --> 01:10:19,536 ‫می‌دونستی قبلا زیر یه یخچال طبیعی بوده؟ 793 01:10:19,548 --> 01:10:21,916 ‫زیر نهصد متر یخ 794 01:10:22,000 --> 01:10:25,708 ‫وقتی شکسته، کل منطقه رفته زیر آب 795 01:10:27,541 --> 01:10:29,583 ‫همه این دره‌ها رو ایجاد کرده 796 01:10:30,333 --> 01:10:32,083 ‫همه این دریاچه‌ها همون موقع ایجاد شدن 797 01:10:32,750 --> 01:10:34,833 ‫تصور کن اون موقع اینجا بودی 798 01:10:34,916 --> 01:10:37,791 ‫یه تیکه یخ بزرگ، ‫با چندصدمتر ارتفاع 799 01:10:37,875 --> 01:10:41,708 ‫با همه ترک‌ها و آب یخش 800 01:10:42,958 --> 01:10:45,625 ‫حتما حس می‌کردی دنیا داره به آخر می‌رسه 801 01:10:47,791 --> 01:10:48,708 ‫هوم 802 01:10:50,041 --> 01:10:52,416 ‫ریشه همه افسانه‌ها همینه، می‌دونی؟ 803 01:10:52,500 --> 01:10:53,958 ‫قصه‌های سیل 804 01:10:54,583 --> 01:10:56,625 ‫همه دین‌های مختلف سراسر دنیا 805 01:10:56,708 --> 01:10:59,541 ‫داستان همونه، ‫فقط روایت متفاوته 806 01:11:01,500 --> 01:11:03,083 ‫البته نمی‌خواستم بی‌احترامی کنم 807 01:11:03,166 --> 01:11:04,916 ‫به هر اعتقادی که داری یا چیزی 808 01:11:05,000 --> 01:11:05,875 ‫فقط، می‌دونی... 809 01:11:05,958 --> 01:11:07,291 ‫نه، نه، نه 810 01:11:07,375 --> 01:11:09,208 ‫فقط برام جذابه 811 01:11:09,291 --> 01:11:12,000 ‫وقتی میام همچین جایی، ‫دیگه دست خودم نیست 812 01:11:16,083 --> 01:11:17,958 ‫دنیا جای کهنیه 813 01:11:18,041 --> 01:11:18,958 ‫آره 814 01:11:20,125 --> 01:11:22,166 ‫یحتمل چیزی نمونده ‫که هنوز به خودش ندیده باشه 815 01:11:28,750 --> 01:11:32,083 ‫ کلر در دوران جنگ بزرگ (جنگ جهانی اول) ‫ در اروپا پرستاری کرده بود 816 01:11:32,583 --> 01:11:36,041 ‫ حالا برای سازمان تازه‌تأسیس ‫ جنگل‌داری ایالات متحده کار می‌کرد 817 01:11:36,125 --> 01:11:38,033 ‫ سازمانی که تلاش می‌کرد درخت‌بری 818 01:11:38,045 --> 01:11:40,541 ‫ رو مدیریت، ‫ و از جنگل‌سوزی پیشگیری کنه 819 01:11:41,166 --> 01:11:43,583 ‫اوه، ممنون 820 01:11:45,500 --> 01:11:47,125 ‫از آشناییت خوشحال شدم رابرت 821 01:11:48,875 --> 01:11:51,791 ‫- ممنون که رسوندیم ‫- منم خیلی خوشحال شدم 822 01:11:52,500 --> 01:11:54,500 ‫آره. خیلی‌خب 823 01:11:55,750 --> 01:11:56,791 ‫عه... 824 01:11:56,875 --> 01:11:57,750 ‫اوه 825 01:11:58,416 --> 01:12:00,166 ‫- بفرما ‫- ممنون 826 01:12:00,250 --> 01:12:01,833 ‫کمک نمی‌خوای؟ 827 01:12:01,916 --> 01:12:03,458 ‫- نه ‫- نه؟ باشه 828 01:12:06,291 --> 01:12:07,416 ‫مراقبت کن 829 01:12:37,708 --> 01:12:38,875 ‫ترسوندمت؟ 830 01:12:41,041 --> 01:12:43,041 ‫ای پسر 831 01:13:54,833 --> 01:13:56,500 ‫ رابرت 832 01:14:58,375 --> 01:14:59,333 ‫کیتی! 833 01:15:12,291 --> 01:15:14,250 ‫چیزی نیست 834 01:15:15,458 --> 01:15:17,416 ‫یه پتو میندازم روی... 835 01:15:30,208 --> 01:15:31,666 ‫مامان... 836 01:17:35,250 --> 01:17:36,375 ‫خانم تامسون؟ 837 01:17:37,958 --> 01:17:39,208 ‫اون بالایی؟ 838 01:17:46,125 --> 01:17:47,500 ‫رابرت؟ 839 01:17:47,583 --> 01:17:49,041 ‫اوه 840 01:17:49,125 --> 01:17:51,500 ‫چه سوپرایزی 841 01:17:51,583 --> 01:17:52,791 ‫حالت چطوره؟ 842 01:17:52,875 --> 01:17:53,833 ‫خوبم 843 01:17:54,541 --> 01:17:57,500 ‫آره. امیدوارم نترسونده باشمت 844 01:17:57,583 --> 01:17:58,541 ‫نه. اصلا 845 01:17:58,625 --> 01:18:01,583 ‫داشتم می‌رفتم بررسی عصرگاهی رو انجام بدم 846 01:18:01,666 --> 01:18:03,333 ‫و... صدات رو شنیدم 847 01:18:03,416 --> 01:18:04,708 ‫آره 848 01:18:05,208 --> 01:18:07,000 ‫- آره، من... ‫- داشتی...؟ 849 01:18:07,083 --> 01:18:08,583 ‫داشتم رد می‌شدم 850 01:18:08,666 --> 01:18:12,125 ‫و گفتم یه سری بهت بزنم 851 01:18:14,708 --> 01:18:16,833 ‫این بالا ترسناک نمیشه برات؟ 852 01:18:17,375 --> 01:18:19,541 ‫نه. بنظرم آروم و دنجه 853 01:18:21,041 --> 01:18:24,083 ‫تشکیل ابرها و تغییر نور ‫رو تماشا می‌کنم 854 01:18:24,166 --> 01:18:26,541 ‫و براش حقوق هم می‌گیرم 855 01:18:26,625 --> 01:18:28,208 ‫یه موهبته 856 01:18:29,083 --> 01:18:31,041 ‫آره، مشخصه 857 01:18:36,000 --> 01:18:37,625 ‫چجوری به اینجا رسیدی؟ 858 01:18:38,416 --> 01:18:41,083 ‫آگهی استخدامش رو دیدم 859 01:18:41,166 --> 01:18:42,416 ‫درست وقتی بهش نیاز داشتم 860 01:18:43,125 --> 01:18:44,833 ‫بیا، بید علفیه 861 01:18:44,916 --> 01:18:46,166 ‫ممنون 862 01:18:47,583 --> 01:18:50,250 ‫باید از یکی از دوستان خانواده‌مون ‫توصیه‌نامه می‌گرفتم 863 01:18:51,166 --> 01:18:52,541 ‫به بیان اون: 864 01:18:52,625 --> 01:18:54,833 ‫«کلر تامسون به کل عاری‌ست از 865 01:18:54,916 --> 01:18:57,791 ‫کمرویی‌ای که عمدتاً ‫به جنس مونث نسبت داده می‌شود 866 01:18:57,875 --> 01:19:00,750 ‫اخلاق کاری بی‌مانندی دارد... 867 01:19:01,916 --> 01:19:05,541 ‫و از هر موجودی که راه می‌رود، ‫می‌خزد یا پرواز می‌کند ترسی ندارد» 868 01:19:08,000 --> 01:19:09,708 ‫هوم 869 01:19:09,791 --> 01:19:11,000 ‫چطوره؟ 870 01:19:11,083 --> 01:19:12,208 ‫اوم 871 01:19:12,291 --> 01:19:13,750 ‫خوبه. ممنون 872 01:19:22,250 --> 01:19:25,500 ‫از این بالا همه‌چی چقدر کوچیک بنظر میاد 873 01:19:27,416 --> 01:19:28,458 ‫آره 874 01:19:31,458 --> 01:19:33,083 ‫می‌خوای یه نگاهی بندازی؟ 875 01:19:40,541 --> 01:19:42,750 ‫- همه‌چی چقدر سریع رشد می‌کنه ‫- اوهوم 876 01:19:42,833 --> 01:19:45,416 ‫دیگه معلوم نیست ‫اینجا یه زمانی سوخته بوده 877 01:19:45,500 --> 01:19:47,166 ‫انگار اصلا اتفاق نیفتاده 878 01:19:55,708 --> 01:19:57,500 ‫موقع آتیش‌سوزی اینجا بودی؟ 879 01:20:03,625 --> 01:20:04,541 ‫نه 880 01:20:06,541 --> 01:20:07,541 ‫نبودم 881 01:20:10,250 --> 01:20:11,125 ‫ولی... 882 01:20:12,708 --> 01:20:16,916 ‫زنم و... و بچه‌ام... 883 01:20:21,625 --> 01:20:24,041 ‫آره. اونا... اونا زنده نموندن 884 01:20:25,000 --> 01:20:26,458 ‫اوه، رابرت 885 01:20:26,541 --> 01:20:29,791 ‫آره. می‌دونی، گاهی وقتا... 886 01:20:32,041 --> 01:20:35,458 ‫حس می‌کنم این غم ‫قراره زنده زنده منو بخوره، ولی... 887 01:20:38,125 --> 01:20:42,416 ‫گاهی وقتا، حس می‌کنم... ‫اون بلا سر یه نفر دیگه اومده 888 01:20:46,625 --> 01:20:48,333 ‫ولی نه، اینجا نبودم 889 01:20:51,375 --> 01:20:52,791 ‫حداقل نه موقعی... 890 01:20:54,583 --> 01:20:57,291 ‫نه موقعی که... باید می‌بودم 891 01:20:57,375 --> 01:21:01,291 ‫وقتی... وقتی بیشتر از همیشه بهم نیاز داشتن 892 01:21:09,500 --> 01:21:10,833 ‫بعضی وقتا صداشون رو می‌شنوم 893 01:21:13,458 --> 01:21:14,791 ‫توی جنگل 894 01:21:16,791 --> 01:21:19,125 ‫حرف می‌زنن و می‌خندن 895 01:21:21,166 --> 01:21:22,083 ‫آره 896 01:21:23,500 --> 01:21:26,791 ‫حتی دلم نمی‌خواد سرم رو برگردونم ‫چون می‌ترسم... 897 01:21:28,541 --> 01:21:31,375 ‫که فراری‌شون بدم 898 01:21:34,791 --> 01:21:35,875 ‫پس فقط گوش میدم... 899 01:21:39,458 --> 01:21:41,291 ‫تا محو بشن و برن جای دیگه... 900 01:21:44,500 --> 01:21:45,875 ‫هر جایی که این چیزا میرن 901 01:21:52,833 --> 01:21:55,250 ‫تا حالا اینو به کسی نگفتم 902 01:21:59,291 --> 01:22:01,166 ‫بنظرت با این حرف دیوونه بنظر می‌رسم؟ 903 01:22:09,875 --> 01:22:14,000 ‫آره. منم شوهرم رو از دست دادم، ‫یه سال و اندی پیش 904 01:22:15,333 --> 01:22:17,333 ‫مرگش خیلی طول کشید 905 01:22:18,875 --> 01:22:21,125 ‫و وقتی تموم شد، ‫حس کردم... 906 01:22:21,791 --> 01:22:23,083 ‫یه حفره تو دنیا درست شده 907 01:22:24,791 --> 01:22:27,041 ‫بیشتر سوال داشتم تا جواب 908 01:22:27,125 --> 01:22:30,333 ‫انگار که هیچ انسانی ‫تا اون موقع نمرده بوده 909 01:22:32,125 --> 01:22:36,708 ‫وقتی همچین مصیبتی رو می‌گذرونی، ‫هر کاری هم بکنی دیوونگی نیست 910 01:22:38,291 --> 01:22:40,708 ‫هر کی یه جوری می‌گذرونه دیگه 911 01:22:40,791 --> 01:22:41,750 ‫هوم 912 01:22:43,791 --> 01:22:46,708 ‫تو جنگل، کوچک‌ترین چیزها مهمن 913 01:22:47,375 --> 01:22:49,125 ‫همه‌چیز به هم دوخته شده 914 01:22:49,208 --> 01:22:51,833 ‫پس اگه خوب دقت کنی ‫دیگه معلوم نیست یک چیز کجا تموم شده 915 01:22:51,916 --> 01:22:53,250 ‫و چیز دیگه از کجا شروع شده 916 01:22:56,041 --> 01:22:57,860 ‫اون حشراتی که حتی نمی‌بینی‌شون 917 01:22:57,872 --> 01:22:59,750 ‫هم نقششون به اندازه رود حیاتیه 918 01:23:01,666 --> 01:23:04,500 ‫درخت مرده اهمیتش کمتر از درخت زنده نیست 919 01:23:08,250 --> 01:23:10,875 ‫از همین موضوع می‌تونیم درس بگیریم 920 01:23:12,916 --> 01:23:14,833 ‫اگه دیگه چیزی برای ارائه نداشته باشی چی؟ 921 01:23:16,958 --> 01:23:18,416 ‫هوم؟ اونوقت چی؟ 922 01:23:21,750 --> 01:23:23,469 ‫دنیا همونقدر که به کشیشِ ‫پشت میز خطابه نیاز داره 923 01:23:23,481 --> 01:23:25,166 ‫به زاهدِ جنگل هم نیاز داره 924 01:23:30,083 --> 01:23:32,416 ‫آره. آره 925 01:23:33,791 --> 01:23:34,958 ‫پس من اینم؟ 926 01:23:36,750 --> 01:23:37,666 ‫زاهد؟ 927 01:23:38,750 --> 01:23:41,708 ‫خب، بنظرم هر دو ‫به شیوه خودمون زاهد هستیم 928 01:23:44,833 --> 01:23:47,291 ‫فقط منتظریم ببینیم برای چی موندیم اینجا 929 01:24:58,541 --> 01:25:01,041 ‫ با اینکه می‌دونست باید غیرممکن باشه 930 01:25:01,125 --> 01:25:04,708 ‫ این فکر بهش هجوم آورد ‫ که دخترش برگشته 931 01:25:05,666 --> 01:25:06,541 ‫کیتی؟ 932 01:25:11,875 --> 01:25:12,958 ‫کیت 933 01:25:13,625 --> 01:25:14,541 ‫کیتی؟ 934 01:25:17,166 --> 01:25:18,333 ‫اوه، کیت 935 01:25:18,958 --> 01:25:20,375 ‫خیلی‌خب 936 01:25:34,708 --> 01:25:35,541 ‫خیلی‌خب 937 01:25:41,458 --> 01:25:42,708 ‫‌خب 938 01:25:46,208 --> 01:25:47,458 ‫خدای بزرگ 939 01:25:48,541 --> 01:25:50,041 ‫عزیزم، پات شکسته 940 01:25:50,750 --> 01:25:53,291 ‫الان دردت میاد، ‫فقط یه لحظه 941 01:26:00,041 --> 01:26:01,416 ‫خیلی‌خب 942 01:26:18,416 --> 01:26:19,500 ‫کیتی 943 01:26:24,500 --> 01:26:25,416 ‫نه 944 01:26:57,250 --> 01:26:58,208 ‫خیلی‌خب 945 01:27:24,125 --> 01:27:26,083 ‫می‌خوای یکم آب برداری عزیزم؟ 946 01:27:26,166 --> 01:27:27,458 ‫- آره ‫- باشه 947 01:27:28,166 --> 01:27:29,125 ‫بیارش بالا 948 01:27:33,416 --> 01:27:34,875 ‫وای 949 01:27:34,958 --> 01:27:36,250 ‫چیکار کردی؟ 950 01:27:36,791 --> 01:27:38,125 ‫چرا این کارو کردی؟ 951 01:27:42,208 --> 01:27:44,125 ‫آب! 952 01:27:52,666 --> 01:27:53,541 ‫بای‌بای 953 01:27:54,541 --> 01:27:55,500 ‫بای‌بای 954 01:27:56,458 --> 01:27:57,458 ‫بای‌بای 955 01:28:18,125 --> 01:28:19,041 ‫کیتی؟ 956 01:28:27,083 --> 01:28:28,000 ‫کیت؟ 957 01:28:34,083 --> 01:28:35,041 ‫کیت! 958 01:28:37,916 --> 01:28:38,875 ‫کیت! 959 01:29:03,875 --> 01:29:07,541 ‫ دیدن دوباره‌ی کیت براش به اندازه ‫ هر تجربه دیگری در زندگیش واقعی بود 960 01:29:08,583 --> 01:29:11,333 ‫ با این وجود که نمی‌دونست ‫ واقعا اون اتفاق افتاده یا نه 961 01:29:14,875 --> 01:29:17,291 ‫ روزها و شب‌های بسیاری در جنگل‌ها 962 01:29:17,303 --> 01:29:19,500 ‫ و دشت‌های اون منطقه پرسه زد 963 01:29:20,166 --> 01:29:21,916 ‫ در جستجوی نشونی از کیت 964 01:29:28,041 --> 01:29:29,375 ‫ با اینکه هیچ نشونی پیدا نکرد 965 01:29:30,208 --> 01:29:32,208 ‫ باقی روزها رو در انتظار موند 966 01:29:33,041 --> 01:29:36,250 ‫ تا اگر روزی برگشت، اونجا باشه 967 01:30:33,208 --> 01:30:34,833 ‫ در سالهای آخرش 968 01:30:34,916 --> 01:30:38,666 ‫ گرینیر هرازگاهی با قطار ‫ گریت نوردرن به اسپوکن می‌رفت 969 01:30:43,208 --> 01:30:46,541 ‫ بدون مسیر یا هدف خاصی ‫ در شهر پرسه می‌زد 970 01:30:46,625 --> 01:30:50,625 ‫ گویی دنبال چیزی می‌گشت ‫ که مدتها پیش جا گذاشته بود 971 01:30:55,333 --> 01:30:57,666 ‫ دریافت شد. در حالت بی‌وزنی هستم ‫ و حالم خوبه 972 01:30:57,750 --> 01:30:59,666 ‫ کپسول داره می‌چرخه 973 01:31:00,541 --> 01:31:02,583 ‫ وای، چه منظره حیرت‌انگیزی 974 01:31:03,541 --> 01:31:05,125 ‫این آقا داره چیکار می‌کنه؟ 975 01:31:05,208 --> 01:31:06,333 ‫ دریافت شد، کپسول... 976 01:31:06,416 --> 01:31:07,708 ‫تو فضاست 977 01:31:11,500 --> 01:31:12,458 ‫آها 978 01:31:14,583 --> 01:31:15,791 ‫پس اون... 979 01:31:16,375 --> 01:31:17,458 ‫اون ماییم 980 01:31:24,083 --> 01:31:26,458 ‫ شتری که طلا تف کرد 981 01:31:26,541 --> 01:31:27,708 ‫طلا! 982 01:31:27,791 --> 01:31:32,041 ‫شاهد سون تزو باشید، ‫مرد مقدسِ خاور دور 983 01:31:32,125 --> 01:31:35,208 ‫سون تزو، مرد مقدس، ‫خواب‌های شما رو تعبیر می‌کنه 984 01:31:35,291 --> 01:31:38,208 ‫خواهران بیتلر معروف رو تجربه کنید 985 01:31:38,291 --> 01:31:41,958 ‫یا بهتر از اون، ‫یه ده سنتی بدید تا یه هیولا ببینید 986 01:31:42,041 --> 01:31:43,791 ‫شما. شما 987 01:31:43,875 --> 01:31:47,083 ‫بیا اینجا. بیا دیگه. ‫آره. سنگ رو کنار بزن 988 01:31:47,166 --> 01:31:48,416 ‫داخل این سالن 989 01:31:48,500 --> 01:31:52,708 ‫اسرار دنیا مثل خفاش و حشرات بال می‌زنن 990 01:31:52,791 --> 01:31:56,375 ‫اینجا، پاسخ تمام سوالاته. ‫یه بلیط بخر... 991 01:31:56,458 --> 01:31:59,666 ‫ اون شب در سالن تئاتر، ‫ به نمایش اسرارآمیزی رفت 992 01:31:59,750 --> 01:32:01,875 ‫ که وعده‌ی رونمایی از یک هیولا داده بود 993 01:32:02,791 --> 01:32:04,750 ‫ اما تنها پسربچه‌ای در لباس هیولا بود 994 01:32:09,458 --> 01:32:13,625 ‫ بعد از حدود یک دهه ‫ چهره خودش رو در آینه دید 995 01:32:15,125 --> 01:32:18,500 ‫ حالا می‌دید که سالهای عمر ‫ چقدر شکسته‌ش کردن 996 01:32:20,750 --> 01:32:22,833 ‫ حس کرد تازه کم کم داره 997 01:32:22,916 --> 01:32:26,291 ‫ درکی هرچند اندک از زندگیش پیدا می‌کنه 998 01:32:26,375 --> 01:32:28,833 ‫ با اینکه این زندگی داشت ‫ آروم آروم از دستش سُر می‌خورد 999 01:32:33,208 --> 01:32:37,583 ‫با فقط چهار دلار، دنیا رو اونطور ببین ‫که فقط پرنده‌ها می‌بینن 1000 01:33:12,041 --> 01:33:14,291 ‫هی، بهتره یه چیزی رو سفت بگیرین 1001 01:33:15,583 --> 01:33:16,625 ‫ها؟ 1002 01:33:31,166 --> 01:33:32,791 ‫ رابرت 1003 01:34:14,333 --> 01:34:15,666 ‫زیباست، نه؟ 1004 01:34:17,916 --> 01:34:18,958 ‫ واقعا زیباست 1005 01:34:22,541 --> 01:34:24,625 ‫ زمانی که رابرت گرینیر در خواب 1006 01:34:24,708 --> 01:34:28,000 ‫ در روزی از روزهای نوامبر ۱۹۶۸ درگذشت 1007 01:34:28,083 --> 01:34:31,000 ‫ عمرش همونقدر بی‌سروصدا که ‫ آغاز شده بود، به پایان رسید 1008 01:34:32,041 --> 01:34:35,958 ‫ هیچوقت نه سلاح گرمی خرید، ‫ نه با تلفن صحبت کرد 1009 01:34:37,250 --> 01:34:39,916 ‫ هیچ نمی‌دونست که ‫ پدر و مادرش کی بودن 1010 01:34:40,000 --> 01:34:42,000 ‫ و هیچ وارثی هم به جا نگذاشت 1011 01:34:44,625 --> 01:34:46,166 ‫ اما در اون روز بهاری 1012 01:34:46,958 --> 01:34:50,416 ‫ در حالی که بالا و پایین ‫ رو از هم تشخیص نمی‌داد 1013 01:34:51,250 --> 01:34:55,750 ‫ سرانجام، حس کرد که ‫ با همه‌چیز پیوند داره 1014 01:34:56,751 --> 01:35:04,751 ‫تــرجمه از « حسین رضایی » ‫:::. H o s s e i n T L .::: ‫HosseinTLsub@yahoo.com 1015 01:35:05,752 --> 01:35:14,752 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 1016 01:35:14,753 --> 01:35:24,753 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@