1 00:00:00,555 --> 00:00:09,055 « تقدیم به تمام پدرانِ آسمانی » 2 00:00:12,555 --> 00:00:20,055 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 3 00:00:20,555 --> 00:00:26,055 «تـرجمه از «آرمـان اسـدی و آیـــدا ::: Arman333 & Ayda.NDR ::: 4 00:00:32,916 --> 00:00:34,250 اوضاعت خوب بود دیگه، درسته؟ 5 00:00:34,333 --> 00:00:35,916 منظورم غیر از این جریان 6 00:00:36,000 --> 00:00:38,541 .حالش به نظر خوب میاد حداقل بهتر اونیه که تصور میکردم 7 00:00:38,625 --> 00:00:40,583 از دفعه‌ی قبل که اینجا بودم خیلی فرق نکرده 8 00:00:40,666 --> 00:00:43,392 .نمیشه تشخیص داد درد یا نه حداقل وقتی خوابه اینطوریه 9 00:00:43,416 --> 00:00:45,166 ولی بهش میرسیدی دیگه؟ 10 00:00:45,250 --> 00:00:49,041 ،چون به نظرم مهم همینه اینکه تا حد ممکن براش بدون درد باشه 11 00:00:49,125 --> 00:00:51,041 ،فن‌ـش اینه که منظورم اینه که 12 00:00:51,125 --> 00:00:53,250 امیدوارم این قضیه رو براش آسون کنیم 13 00:00:53,333 --> 00:00:55,041 جنجال راه نندازیم 14 00:00:55,125 --> 00:00:57,725 اگه مخالف بودیم، در موردش حرف بزنیم و عصبانی نشیم و داد نزنیم 15 00:00:57,750 --> 00:00:59,416 یا کاری نکنیم که اون ناراحت بشه 16 00:00:59,500 --> 00:01:02,166 مثل آدم‌های بالغ و هم‌سن و سالمون عمل کنیم 17 00:01:02,250 --> 00:01:04,559 اصلا فکر نکنم چیزی واسه مخالفت باشه 18 00:01:04,583 --> 00:01:06,750 آخرش، حقیقت تلخ اینه که داره می‌میره 19 00:01:06,833 --> 00:01:09,541 هیچکدوم از ما نمیتونه کاری کنه تا جلوش رو بگیره 20 00:01:09,625 --> 00:01:12,267 ،سعی ندارم سنگدل باشم ،ولی مهمه که کنارش باشیم 21 00:01:12,291 --> 00:01:13,375 اینجا باشیم 22 00:01:13,458 --> 00:01:15,833 گذشته‌ها اهمیتی ندارن، الان نه 23 00:01:15,916 --> 00:01:17,833 ولی اگه بحثی داریم، میتونه بمونه واسه بعد 24 00:01:17,916 --> 00:01:19,375 واقعا امیدوارم موافق باشین 25 00:01:19,458 --> 00:01:22,583 .ناراحتم، میدونم شما هم ناراحتین همه‌امون هستیم. سخته و افتضاحه 26 00:01:22,666 --> 00:01:24,458 بیاین سخت‌ترش نکنیم، باشه؟ 27 00:01:24,541 --> 00:01:25,583 ...دیدم 28 00:01:26,250 --> 00:01:29,208 دیدم با اینکه درخواست کرده بودم فرم عدم احیا امضا نشده 29 00:01:29,291 --> 00:01:30,416 بارها درخواست کردم 30 00:01:30,500 --> 00:01:31,791 درک میکنم، خیلی آسون نیست 31 00:01:31,875 --> 00:01:34,500 .راستش آسون بود حالا خیلی سخت‌تره 32 00:01:34,583 --> 00:01:35,703 نمیخوام در موردش جر و بحث کنم 33 00:01:35,750 --> 00:01:38,416 فقط میگم حالا که پیش دکترها نمیره سخت‌تره 34 00:01:38,500 --> 00:01:41,458 باید دکتر سندرز رو بیارم اینجا یا یکی رو بیارم که شاهد امضا کردن باشه 35 00:01:41,541 --> 00:01:44,291 و وقتی می‌آوردیش خونه خیلی راحت‌تر بود 36 00:01:44,375 --> 00:01:45,833 نمیدونم چقدر برام زمان مونده 37 00:01:45,916 --> 00:01:46,874 براش زمان مونده 38 00:01:46,875 --> 00:01:48,166 مهمه 39 00:01:48,250 --> 00:01:49,583 خیلی مهمه 40 00:01:54,500 --> 00:01:57,208 یکم چشم‌هاش رو باز کرد 41 00:01:57,291 --> 00:01:59,375 خوب بود. میدونه اینجاییم 42 00:01:59,458 --> 00:02:01,125 مشخص بود که خوشحال شد 43 00:02:01,791 --> 00:02:03,750 میدونم 44 00:02:04,958 --> 00:02:06,833 قول میدم تموم مدت اینطوری رفتار نمیکنم 45 00:02:06,916 --> 00:02:09,375 .قرار نیست تموم مدت گریه کنم فقط الان گریه میکنم 46 00:02:10,958 --> 00:02:13,875 دور بودن از میرابلا و دیوید برام عجیبه 47 00:02:13,958 --> 00:02:15,166 به اینم مربوطه 48 00:02:15,250 --> 00:02:17,809 اولین بارمه - می‌تونستی بیاریشون - 49 00:02:17,833 --> 00:02:19,750 نه، نه، خوبه که اینجا نیستن 50 00:02:19,833 --> 00:02:21,041 خوبن 51 00:02:21,125 --> 00:02:23,458 ترجیح میدم آخرین باری که به عیادتش اومدیم تو ذهنشون بمونه 52 00:02:23,541 --> 00:02:26,541 .حالش بهتر بود اینه که بیشتر از همه ناراحتم میکنه 53 00:02:26,625 --> 00:02:31,416 ،هنوز مریض بود ولی هنوز حواسش بود 54 00:02:31,500 --> 00:02:33,083 میتونست حرکت کنه 55 00:02:33,833 --> 00:02:37,333 فکر نمیکردم اوضاع یهویی به اینجا برسه 56 00:02:37,416 --> 00:02:41,166 ،احتمالا فیلم زیاد دیدم مخصوصاً فیلم‌های بچگونه رو 57 00:02:41,250 --> 00:02:45,166 ،توی چند سال اخیر با میرابلا زیاد دیدم توشون همه چی خیلی خوب و روشنه 58 00:02:45,791 --> 00:02:47,541 حتی اگه اوضاع سنگین بشه 59 00:02:47,625 --> 00:02:49,958 بازم زیبایی و شفافیت داره 60 00:02:50,041 --> 00:02:51,708 این خیلی واقعی به نظر میاد 61 00:02:51,791 --> 00:02:53,708 .دارم وراجی میکنم. ببخشید به خاطر هواپیما زدگیه 62 00:02:53,791 --> 00:02:55,541 وقتی پرواز میکنم احساساتی‌تر میشم 63 00:02:57,500 --> 00:02:58,500 ...بگذریم 64 00:02:59,375 --> 00:03:01,291 خوبه که خودمونیم. فقط خودمون 65 00:03:01,375 --> 00:03:03,833 .باید همینطوری باشه همونطوریه که میخواست 66 00:03:05,000 --> 00:03:07,708 وسط حرفتون پریدم. ببخشید 67 00:03:07,791 --> 00:03:10,791 چطوری، ریچل؟ حس میکنم از زمان جشن شکرگزاری با هم حرف نزدیم 68 00:03:10,875 --> 00:03:11,875 حالت چطوره؟ 69 00:03:13,583 --> 00:03:14,583 خوبم 70 00:03:17,666 --> 00:03:21,125 .نمیدونم میخوای چی بگم خوبم. فقط همین 71 00:03:21,208 --> 00:03:24,333 .صد در صد نئشه‌اس خونه رو بوی گند ماریجوانا برداشته 72 00:03:24,416 --> 00:03:25,833 معلومه که نئشه‌ام 73 00:03:25,916 --> 00:03:27,083 کاملا تو فضام 74 00:03:27,166 --> 00:03:29,333 صبح اولین کاری که میکنم یه سیگاری درست میکنم 75 00:03:29,416 --> 00:03:31,875 بعدش حداقل سه تای دیگه تا شب میکشم 76 00:03:31,958 --> 00:03:34,041 میدونی چرا؟ چون من کارهام رو اینطوری میکنم 77 00:03:34,125 --> 00:03:35,405 برام مهم نیست ماریجوانا میکشی 78 00:03:35,458 --> 00:03:38,017 فقط خوب نیست تو خونه‌ای که مریض هست، بکشی 79 00:03:38,041 --> 00:03:39,083 بابایی اهمیتی نمیده 80 00:03:39,166 --> 00:03:41,458 بهم اعتماد کن، تموم مدت کنارش میکشیدم 81 00:03:41,541 --> 00:03:43,166 و اون هیچ مشکلی نداشت 82 00:03:43,250 --> 00:03:45,875 در واقع، از بوش خوشش میاد 83 00:03:45,958 --> 00:03:47,158 بارها بهم گفته 84 00:03:47,208 --> 00:03:50,791 .دود رو میگم. دود رو میگم، بو رو نمیگم طرف داره می‌میره. برو بیرون بکش 85 00:03:50,875 --> 00:03:52,666 لعنت، پنج دقیقه برات طول کشید 86 00:03:52,750 --> 00:03:55,708 پنج دقیقه، نه؟ تا به کارهام گیر بدی 87 00:03:55,791 --> 00:03:57,583 "یه لحظه پیش میگفتی، "بیاین باهم کنار بیایم 88 00:03:57,666 --> 00:04:00,833 .آره. آره. بیاین آروم باشیم دلیلی نداره که مشکلی به وجود بیاد 89 00:04:00,916 --> 00:04:03,333 اونم ماریجوانای آشغالش رو ببره بیرون بکشه 90 00:04:03,416 --> 00:04:04,416 ماریجوانای آشغال؟ 91 00:04:04,500 --> 00:04:06,458 بیخیال. نه، من جنس درجه یک میگیرم 92 00:04:06,541 --> 00:04:08,666 از اون گه‌هایی که تو همیشه میکشیدی نیست 93 00:04:08,750 --> 00:04:10,809 فکر میکنی یادم رفته؟ - زمان دبیرستان بود - 94 00:04:10,833 --> 00:04:13,000 برخلاف بعضی‌ها، از اون موقع خیلی بزرگتر شدم 95 00:04:13,083 --> 00:04:14,166 بزرگ شدی؟ هنوز بیشعوری 96 00:04:14,250 --> 00:04:16,875 .ریچل، کیتی، نه بیاین بس کنیم 97 00:04:17,625 --> 00:04:18,625 ببینین 98 00:04:19,333 --> 00:04:21,500 سلام. سعی داشتی ما رو پیدا کنی؟ 99 00:04:22,083 --> 00:04:23,958 خواهش میکنم. بیا بشین 100 00:04:29,291 --> 00:04:31,750 ...ببخشید، ما - نه. نیازی به عذرخواهی نیست - 101 00:04:31,833 --> 00:04:34,250 درک میکنم چه وضعیت اضطراب‌آوریه 102 00:04:34,333 --> 00:04:35,750 طبیعیه 103 00:04:35,833 --> 00:04:36,833 دوران سختیه 104 00:04:37,291 --> 00:04:39,916 ،وقتی شریکم میرابلا توی اتاق پیش پدرتون بود 105 00:04:40,000 --> 00:04:42,351 امیدوار بودم در مورد وضعیت فعلی حرف بزنیم 106 00:04:42,375 --> 00:04:43,375 میرابلا؟ 107 00:04:43,458 --> 00:04:45,000 اسم دخترمه 108 00:04:45,666 --> 00:04:48,708 وای - واقعا؟ اسم زیباییه - 109 00:04:48,791 --> 00:04:50,625 سه سالشه - چه خوب - 110 00:04:51,250 --> 00:04:54,291 اینم خوبه که توی همچین زمانی همه‌اتون اینجایین 111 00:04:54,375 --> 00:04:56,125 همیشه اینطوری نیست 112 00:04:56,208 --> 00:04:57,458 اتفاقاتی توی خانواده‌ها می‌افته 113 00:04:57,541 --> 00:05:00,375 بعضی‌وقت‌ها به دلایل پزشکی آدم‌ها نمیتونن بیان 114 00:05:00,458 --> 00:05:03,416 بعضی‌وقت‌ها به دلایل دیگه نمیان 115 00:05:04,416 --> 00:05:06,291 تا جایی که میدونم همسرش سال‌ها پیش فوت کرده 116 00:05:06,375 --> 00:05:07,375 دو بار ازدواج کرده بود 117 00:05:07,458 --> 00:05:08,458 آره، همینطوره 118 00:05:08,500 --> 00:05:11,666 حدود 20 سال پیش به خاطر سرطان سینه، درسته؟ 119 00:05:11,750 --> 00:05:14,350 .متاسفم که می‌شنوم ،نمیدونم پروسه‌ی اون بیماری چطور پیش میرفت 120 00:05:14,416 --> 00:05:17,458 ولی به نظرم مفیده که پروسه‌ی این بیماری رو متوجه بشین 121 00:05:17,541 --> 00:05:19,625 اونم حالا که پدرتون دیگه نمیتونه غذا و مایعات بخوره 122 00:05:19,708 --> 00:05:22,416 من یا میرابلا یا اگر امکانش باشه هردومون 123 00:05:22,500 --> 00:05:25,125 ،هر صبح همین موقع‌ها میایم اینجا 124 00:05:25,208 --> 00:05:27,916 ولی شماره‌ام رو بهتون میدم 125 00:05:28,000 --> 00:05:31,791 نهایت تلاشم رو میکنم به تمام سوالاتتون جواب بدم یا اگر لازم بود بیام اینجا 126 00:05:33,875 --> 00:05:37,083 وقتی از دنیا رفت به ما زنگ میزنین 127 00:05:37,791 --> 00:05:39,231 میتونیم زمان مرگ رو اعلام کنیم 128 00:05:39,291 --> 00:05:42,041 مگه اینکه قبلش به دلایلی پزشکی به بیمارستان ببرینش 129 00:05:42,125 --> 00:05:45,166 شرمنده، ولی خیلی عجیبه که اسم همکارش اینه 130 00:05:45,250 --> 00:05:47,708 وقتی بهش اشاره میکنی چهره‌ی دخترم میاد جلوی چشمم 131 00:05:48,750 --> 00:05:50,708 لطفا ادامه بده. ببخشید 132 00:05:50,791 --> 00:05:51,791 ،خب 133 00:05:52,250 --> 00:05:55,750 خبر خوبیه که مسکن‌ها روی پدرتون اثر میکنه 134 00:05:56,833 --> 00:05:59,666 ،سرطانش خیلی پیشرفته‌اس و وقتی درد داریم 135 00:05:59,750 --> 00:06:01,333 بدنمون طبیعتاً سعی میکنه باهاش مبارزه کنه 136 00:06:01,416 --> 00:06:04,166 و این حتی باعث میشه بیشتر درد بکشیم 137 00:06:04,916 --> 00:06:08,916 تسکین دردش احتمالا پروسه رو به شکل طبیعی‌تری تسریع می‌بخشه 138 00:06:09,000 --> 00:06:12,625 این بزرگترین تفاوت بین بستری شدن در خانه و بیمارستانه 139 00:06:12,708 --> 00:06:14,250 که هدفش اینه عمر رو طولانی‌تر کنه 140 00:06:15,000 --> 00:06:17,333 همیشه هدفمون اینه که درد رو کمتر کنیم 141 00:06:17,416 --> 00:06:19,000 ،ولی مورد دیگه اینه که 142 00:06:19,083 --> 00:06:21,963 فقط بدنمون روی طولانی شدن مرگ تاثیر نداره 143 00:06:22,500 --> 00:06:23,976 ،نمیتونم بحث علمیش رو بگم 144 00:06:24,000 --> 00:06:26,434 ولی میتونم بگم توی 12 سالی که با بیماران در شرف مرگ کار میکردم 145 00:06:26,458 --> 00:06:28,625 برام مشخص شده که ذهن 146 00:06:28,708 --> 00:06:30,791 به اندازه‌ی بدن تاثیر داره 147 00:06:30,875 --> 00:06:32,715 توی این مورد خیلی میتونین کمک کنین 148 00:06:32,750 --> 00:06:35,750 در صورتی که دوام بیاره و از ترس نخواد بره 149 00:06:35,833 --> 00:06:39,125 میتونین کمکش کنین و بهش اطمینان بدین 150 00:06:39,208 --> 00:06:40,500 که همه چی خوبه 151 00:06:41,666 --> 00:06:44,142 ،ذهن این قدرت رو نداره که بیماری رو شفا بده 152 00:06:44,166 --> 00:06:45,083 ،توی این مرحله نمیتونه 153 00:06:45,166 --> 00:06:47,708 ولی اگه پدرتون بدونه مشکلی پیش نمیاد 154 00:06:48,375 --> 00:06:49,916 ،و شما مشکلی ندارین 155 00:06:50,833 --> 00:06:52,458 خیلی تاثیر داره 156 00:06:54,666 --> 00:06:56,458 ببخشید. اسمت انجل(فرشته) بود دیگه؟ 157 00:06:56,541 --> 00:06:58,625 انجل، با توجه به کاری که میکنی اسم جالبیه 158 00:06:58,708 --> 00:06:59,833 ،میخواستم ازت بپرسم 159 00:06:59,916 --> 00:07:03,208 پدرم قرار بود یه فرم عدم احیا امضا کنه 160 00:07:03,291 --> 00:07:07,041 ولی به دلایلی وقتی هنوز پیش دکترها میرفت امضاش نکرده 161 00:07:07,125 --> 00:07:08,565 ولی هنوز خیلی مهمه 162 00:07:08,625 --> 00:07:11,166 واسه همین میخواستم بدونم چقدر زمان داریم 163 00:07:11,250 --> 00:07:13,041 درک میکنم. راحت و دقیق نمیشه گفت 164 00:07:13,125 --> 00:07:14,125 خب، دقیق نگفت 165 00:07:14,166 --> 00:07:18,208 ،ممکنه هر لحظه اتفاق بیفته یا ممکنه چند روز طول بکشه، شایدم بیشتر 166 00:07:18,291 --> 00:07:19,931 باید ببینیش. اوضاعش خوب به نظر نمیاد 167 00:07:19,958 --> 00:07:21,638 ،فکر کنم همین یه ماه پیش دیدمش 168 00:07:21,666 --> 00:07:23,916 ولی الان که می‌بینمش انگار چند سال پیش بود 169 00:07:24,625 --> 00:07:27,583 فعلا برنامه اینه که اینجا بمونم 170 00:07:27,666 --> 00:07:29,958 نوبتی ازش مراقبت میکنیم 171 00:07:30,041 --> 00:07:31,916 وقتی اتفاق بیفته کنار هم هستیم 172 00:07:32,000 --> 00:07:34,767 مطمئنم اگه برم، همون لحظه‌ای که دور بشم ممکنه اتفاق بیفته 173 00:07:34,791 --> 00:07:36,500 و واسه برگشتن دیر بشه، میدونی چی میگم؟ 174 00:07:37,416 --> 00:07:38,666 می‌شنوی؟ 175 00:07:38,750 --> 00:07:41,791 کریستینا داره توی اتاقش براش آواز میخونه 176 00:07:41,875 --> 00:07:44,208 نمیدونم. امیدوارم آهنگش از گروه «گریتفول دد» نباشه 177 00:07:44,291 --> 00:07:47,625 .اونوقت سریع می‌میره اونم به اندازه من از اون آهنگ‌ها متنفر بود 178 00:07:48,375 --> 00:07:51,291 .اونم خوبه. روبراهه حداقل مثل همیشه خوب به نظر میاد 179 00:07:51,875 --> 00:07:55,125 .امیدوارم آهنگش زیاد طول نکشه اونوقت منم می‌میرم 180 00:07:56,375 --> 00:07:58,083 ...اون 181 00:07:58,166 --> 00:08:00,041 اونم دقیقا همونطوریه که همیشه بود 182 00:08:00,125 --> 00:08:03,000 ازش خواستم یه کار ساده بکنه و واسه فرم عدم احیا لعنتی یه امضا بگیره 183 00:08:03,083 --> 00:08:05,375 و الان دیگه واسش خیلی پیچیده شده 184 00:08:05,458 --> 00:08:08,258 امیدوار بودم اونی که از بیمارسرا اومده بود کمک کنه، ولی انگار باید 185 00:08:08,291 --> 00:08:11,708 باید یه پزشک به خونه بیارم و دوباره زمان‌بندی کنم 186 00:08:11,791 --> 00:08:14,041 و بدونم کِی قراره به هوش بیاد 187 00:08:14,541 --> 00:08:15,375 اون الان خوابیده 188 00:08:15,458 --> 00:08:17,809 ازش خواستم توی خونه ماریجوانا نکشه و ناراحت شد 189 00:08:17,833 --> 00:08:20,559 انگار خیلی مشتاقه پدر بمیره و آپارتمان مال خودش بشه 190 00:08:20,583 --> 00:08:23,041 اونوقت دیگه به یه ورم نیست اینجا چیکار میکنه 191 00:08:23,125 --> 00:08:24,583 مسئولیتش با من نیست 192 00:08:25,125 --> 00:08:30,629 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 193 00:08:50,458 --> 00:08:51,541 ریچل، چیکار میکنی؟ 194 00:08:51,625 --> 00:08:53,416 میدونی که نمیتونی این بیرون بکشی 195 00:08:54,041 --> 00:08:55,166 !ویکتور 196 00:08:58,291 --> 00:09:00,208 چیکار میکنی، پسر؟ 197 00:09:00,291 --> 00:09:02,059 دارم جنسم رو میکشم 198 00:09:02,083 --> 00:09:04,083 جنست رو نباید اینجا بکشی 199 00:09:04,166 --> 00:09:05,166 مشکل همینه 200 00:09:05,833 --> 00:09:07,291 جنس‌ها دیگه قانونی شدن 201 00:09:07,375 --> 00:09:09,434 آخرین باری که نئشه کردی توی همون دهه‌ی 90 موندی؟ 202 00:09:09,458 --> 00:09:10,875 بیخیال 203 00:09:10,958 --> 00:09:12,208 ،من هر شب میکشم 204 00:09:12,291 --> 00:09:15,166 ولی وقتی که میرم خونه و داخل آپارتمانم هستم 205 00:09:15,250 --> 00:09:16,666 میدونی که اینجا چطوریه 206 00:09:16,750 --> 00:09:20,250 وقتی یکی اینجا سیگار هم میکشه بهش گیر میدن 207 00:09:20,333 --> 00:09:22,958 بهم گفتن به پلیس زنگ بزنم. دیوونگیه 208 00:09:23,958 --> 00:09:25,625 ،چرا داخل نیستی 209 00:09:25,708 --> 00:09:27,541 تا بتونم بهت بگم همسایه‌ها شاکی هستن 210 00:09:27,625 --> 00:09:29,916 و تو هم بهم بگی برم کونم رو بدم؟ 211 00:09:30,000 --> 00:09:31,208 ،باشه 212 00:09:32,375 --> 00:09:33,375 آخریه 213 00:09:45,958 --> 00:09:48,083 به خاطر خواهر لاشی‌ـمه 214 00:09:48,166 --> 00:09:51,958 سعی داره بهم بگه دود پدرمون رو میکشه 215 00:09:52,750 --> 00:09:54,166 وینی چطوره؟ 216 00:09:54,250 --> 00:09:57,291 ،داره می‌میره ولی به خاطر دود ماریجوانام نیست 217 00:09:57,375 --> 00:09:59,125 ...خواهرم فقط 218 00:10:00,000 --> 00:10:01,625 همیشه باید یه چیزی باشه 219 00:10:01,708 --> 00:10:04,833 حالا منو انداخته بیرون تا ریلکس کنم و تو سرم داد میزنی 220 00:10:04,916 --> 00:10:06,708 .بهت بر نخوره ،میدونی که دوستت دارم، ویکتور 221 00:10:06,791 --> 00:10:09,958 ولی، باید سر خواهرم داد بزنی، نه من 222 00:10:10,041 --> 00:10:11,041 ...من 223 00:10:11,708 --> 00:10:13,958 فقط سعی دارم از هم نپاشم 224 00:10:17,333 --> 00:10:19,375 هی، میخوای بیای داخل و پیشمون باشی؟ 225 00:10:19,458 --> 00:10:20,666 پرستار الان میاد 226 00:10:20,750 --> 00:10:22,950 و میتونیم قبل از اینکه بیاد دورش بگردیم 227 00:10:23,000 --> 00:10:24,041 میتونیم براش بخونیم 228 00:10:24,125 --> 00:10:26,809 یا اگه بخوای میتونین تنها باشین. اینم میشه 229 00:10:26,833 --> 00:10:29,208 خوابیده ولی خیلی آروم به نظر میاد 230 00:10:29,791 --> 00:10:30,791 مطمئنی؟ 231 00:10:31,916 --> 00:10:32,958 باشه 232 00:10:33,041 --> 00:10:34,750 خب، اگه نظرت عوض شد 233 00:10:35,291 --> 00:10:39,000 نمیخوام حس کنی مزاحم حریم خصوصیت شدیم 234 00:10:49,083 --> 00:10:50,083 کریستینا؟ 235 00:10:50,833 --> 00:10:51,833 کریستینا 236 00:10:55,041 --> 00:10:56,041 بله؟ 237 00:10:58,000 --> 00:10:59,333 فقط این تو یخچاله 238 00:10:59,416 --> 00:11:01,375 یه کیسه سیب هم نیست، سه تاست 239 00:11:01,458 --> 00:11:03,458 و میدونی چیه؟ همه‌اشون کهنه به نظر میان 240 00:11:03,541 --> 00:11:06,708 .نرم شدن و چیز دیگه‌ای نیست جدی میگم، میتونی نگاه کنی 241 00:11:06,791 --> 00:11:07,958 ،سه کیسه سیب 242 00:11:08,041 --> 00:11:10,333 یکم ادویه که خدا میدونه از کِی موندن و همین 243 00:11:10,875 --> 00:11:12,416 واقعا، مگه چند سالشه؟ 244 00:11:12,500 --> 00:11:14,333 میتونم برم و یکم خرید کنم 245 00:11:14,416 --> 00:11:16,750 نه، من میرم، ولی منظورم این نیست 246 00:11:16,833 --> 00:11:19,541 دیمین 9 سالشه و بهتر از اون میتونه از خودش مراقبت کنه 247 00:11:19,625 --> 00:11:22,708 ،همون لحظه‌ای که پدر نتونست مراقب خودش باشه فقط همین رو خریده 248 00:11:22,791 --> 00:11:24,031 تازه این قضیه واسه چند هفته‌ی اخیره 249 00:11:24,083 --> 00:11:26,250 بعدش قراره چه بلایی سرش بیاد؟ 250 00:11:26,333 --> 00:11:28,500 ،یه چیزی رو از الان میگم ما نمیتونیم کمکش کنیم 251 00:11:28,583 --> 00:11:31,023 تو اونور کشور زندگی میکنی و باید از خانواده‌ات مراقبت کنی 252 00:11:31,083 --> 00:11:34,416 .منم به قدر کافی مشکلات خودم رو دارم خیلی هم زیاده 253 00:11:34,500 --> 00:11:37,666 ،اون خیلی داغونه ولی نمیتونه تبدیل به مشکل ما بشه 254 00:11:38,291 --> 00:11:40,416 الان رفته خرید 255 00:11:40,500 --> 00:11:41,958 آره، اونم اینجا می‌مونه 256 00:11:42,041 --> 00:11:44,958 .نوبتی مراقبش هستیم الان یه پرستار پیششه 257 00:11:45,041 --> 00:11:47,791 هر روز چهار ساعت میاد 258 00:11:49,041 --> 00:11:50,041 چیزی نیست 259 00:11:50,833 --> 00:11:52,625 نه، نمیتونم حدس بزنم چقدر طول میکشه 260 00:11:52,708 --> 00:11:55,666 .هیچکس نمیتونه ...و نمیخوام حدس بزنم، ولی 261 00:11:55,750 --> 00:11:57,666 فکر کنم به زودی برمیگردم خونه 262 00:11:59,458 --> 00:12:00,458 چیزی نیست 263 00:12:01,208 --> 00:12:02,291 چیزی نیست. ممنون 264 00:12:02,875 --> 00:12:05,958 .میخوام بشنوم اونجا اوضاع چطوره بهتون خوش میگذره؟ 265 00:12:07,875 --> 00:12:11,166 ،ببینیم به عقب برمیگردن به کادیم جک 266 00:12:14,458 --> 00:12:15,333 اینم از جک 267 00:12:15,416 --> 00:12:17,041 ...می‌پره رو هوا 268 00:12:17,125 --> 00:12:19,708 و خطای حمله ازش گرفته میشه 269 00:12:21,875 --> 00:12:23,833 خطای شخصی روی جک 270 00:12:25,083 --> 00:12:27,726 ،اریک، ببین چی ازش گرفتن خیلی خوب از بینشون رد شد 271 00:12:27,750 --> 00:12:30,250 ولی بازوی چپش رو ببین. تصمیم خوبی بود 272 00:12:30,333 --> 00:12:31,250 ...اون 273 00:12:31,333 --> 00:12:34,000 .دلم برات تنگ شده دلم برای جفتتون تنگ شده 274 00:12:34,083 --> 00:12:35,283 هنوز یه روز هم نشده 275 00:12:35,333 --> 00:12:38,083 و فقط به فکر اینم که برگردم پیش هردوتون 276 00:12:38,166 --> 00:12:40,916 چون اینجا دیگه اصلا شبیه خونه نیست 277 00:12:41,000 --> 00:12:43,208 .من خیلی خوش‌شانسم نه، نمیدونی، بهم اعتماد کن 278 00:12:43,291 --> 00:12:45,309 شماره پنج بازی رو شروع میکنه 279 00:12:45,333 --> 00:12:48,250 دکر به خاطر ضربه به سر از بازی بیرون میره 280 00:12:48,333 --> 00:12:49,333 صدای اونه؟ 281 00:12:49,875 --> 00:12:50,875 آره 282 00:12:51,333 --> 00:12:53,000 آره، خواهش میکنم 283 00:12:55,125 --> 00:12:57,166 فرشته‌ی من 284 00:12:58,541 --> 00:13:01,250 آره. آره، منم. منم مامانی 285 00:13:01,333 --> 00:13:05,125 سلام، میرابلای عزیز و خوشگلم 286 00:13:07,000 --> 00:13:08,500 دلت برام تنگ شده؟ 287 00:13:09,333 --> 00:13:12,166 شنیدم خیلی با بابایی خوش گذشته 288 00:13:13,208 --> 00:13:17,333 نه. واسه این گریه میکنم چون خوشحالم که صدات رو میشنوم. مامانی ناراحت نیست 289 00:13:17,416 --> 00:13:18,416 ...اون 290 00:13:19,166 --> 00:13:21,375 خوشحاله چون دوستت داره 291 00:13:21,458 --> 00:13:23,250 و بی‌صبرانه منتظر دیدنته 292 00:13:24,375 --> 00:13:25,750 میرابلا، میدونی چیه؟ 293 00:13:25,833 --> 00:13:27,083 امروز با یه زن آشنا شدم 294 00:13:27,166 --> 00:13:28,458 به آدم‌ها کمک میکنه 295 00:13:28,541 --> 00:13:29,833 مثل دکترهاست 296 00:13:29,916 --> 00:13:31,541 خب، اون... دکتره 297 00:13:31,625 --> 00:13:33,333 و حدس بزن اسمش چیه 298 00:13:46,625 --> 00:13:47,833 چطوری به نظر میاد؟ 299 00:13:47,916 --> 00:13:49,250 هنوز خوابه 300 00:13:49,333 --> 00:13:51,083 پرستار هنوز نیم ساعت دیگه هم اینجاست 301 00:13:51,166 --> 00:13:54,416 ...ال... السوان... الژوان الیژان. دختر خوبیه 302 00:13:54,500 --> 00:13:56,541 بهش غذا بدیم؟ غذای کافی داریم - میتونم بپرسم - 303 00:13:56,625 --> 00:13:57,916 شاید . آره 304 00:13:58,000 --> 00:14:00,392 .احتمالا میخواد برگرده خونه خدا میدونه چقدر با خونه‌اش فاصله داره 305 00:14:00,416 --> 00:14:02,208 ولی آره فکر کنم. بیا تعارف کنیم 306 00:14:02,291 --> 00:14:04,375 حداقل اینطوری ازمون متنفر نمیشه 307 00:14:05,541 --> 00:14:07,166 اون چی؟ 308 00:14:08,125 --> 00:14:10,166 نمیخوام مزاحم حریم خصوصیش بشم 309 00:14:17,541 --> 00:14:19,750 بهم خبر میدم غذا داریم و میتونه بیاد بخوره 310 00:14:19,833 --> 00:14:22,458 .درسته. درسته، براش غذا درست کردم میتونی بهش بگی 311 00:14:22,541 --> 00:14:24,041 اگه بخواد براش غذا درست کردم 312 00:14:24,125 --> 00:14:26,041 به پرستار تعارف کن، به اونم بگو 313 00:14:30,000 --> 00:14:32,958 .هر چیز سبزی. نمیدونم چرا اگه سبز باشه نمیخوره 314 00:14:33,041 --> 00:14:36,416 به این فکر کردیم غذاش رو با رنگ خوراکی رنگ کنیم 315 00:14:36,500 --> 00:14:39,000 .جدی میگم اون که نمیدونه خیار نباید بنفش باشه 316 00:14:39,083 --> 00:14:39,916 همم 317 00:14:40,000 --> 00:14:42,250 البته شاید وقتی بزرگتر شد گیج بشه 318 00:14:42,333 --> 00:14:45,250 .مطمئن باش اینطوری میشه فقط این گیجش نمیکنه 319 00:14:45,333 --> 00:14:47,416 وقتی بزرگتر میشن خیلی چیزها گیجشون میکنه 320 00:14:47,500 --> 00:14:49,750 اوضاع یکم بهتر نشدن؟ 321 00:14:49,833 --> 00:14:50,666 با تریسی؟ 322 00:14:50,750 --> 00:14:52,916 .بهتر داریم تا بهتر منظورت از بهتر چیه؟ 323 00:14:53,000 --> 00:14:54,458 باهامون حرف میزنه؟ آره 324 00:14:54,541 --> 00:14:56,875 اکثر اوقات یه نوجوون بی‌ادب و دروغگوـه 325 00:14:56,958 --> 00:14:59,666 و با ما، مخصوصا من مثل دشمنی رفتار میکنه 326 00:14:59,750 --> 00:15:02,430 که تنها وظیفه‌اش به عنوان مادر اینه که جلوی خواسته‌اش رو بگیرم؟ 327 00:15:02,500 --> 00:15:03,583 آره 328 00:15:03,666 --> 00:15:05,500 ...نمی... نمی 329 00:15:05,583 --> 00:15:06,750 بیا در موردش حرف نزنیم، باشه؟ 330 00:15:17,916 --> 00:15:19,166 غذا چطوره؟ 331 00:15:29,708 --> 00:15:30,868 چی گفتی؟ - غذا - 332 00:15:30,916 --> 00:15:32,791 غذایی که پختم رو دوست داری؟ 333 00:15:33,625 --> 00:15:36,250 آره، غذایی که پختی رو دوست دارم 334 00:15:37,125 --> 00:15:39,291 ممنون غذایی که پختی رو پختی 335 00:15:40,166 --> 00:15:41,750 غذایی که پختی خوشمزه‌اس 336 00:15:41,833 --> 00:15:44,166 روی تیم نهایی شرط‌بندی کردم 337 00:15:44,250 --> 00:15:47,041 .واسه همین به گوشیم نگاه میکنم دارم کار میکنم 338 00:15:47,125 --> 00:15:49,708 منظورت اینه بازی‌ای که روش شرط بستی رو نگاه میکنی؟ 339 00:15:49,791 --> 00:15:51,125 ،آره، من 340 00:15:51,958 --> 00:15:55,958 ،روی 413 شرط بستم یعنی با 10 دلار میشه 270 دلار برد 341 00:15:58,125 --> 00:16:00,250 فکر میکنی نگاه کردنش نتیجه رو عوض میکنه؟ 342 00:16:05,666 --> 00:16:06,958 به خاطر شام ممنونم 343 00:16:19,125 --> 00:16:20,666 نگاه کن حتی ظرف‌هاش رو هم نمی‌شوره 344 00:17:23,583 --> 00:17:24,958 !چرخیدم 345 00:18:20,083 --> 00:18:21,166 چه بامزه 346 00:18:22,208 --> 00:18:23,208 پیراهنت رو میگم 347 00:18:23,916 --> 00:18:27,666 آره. توی یکی از جعبه‌ها توی اتاقمون پیدا کردم 348 00:18:27,750 --> 00:18:30,041 باید همشون رو نگاه کنم چیزهایی که میخوام رو با خودم ببرم 349 00:18:30,125 --> 00:18:31,833 ...و بقیه رو بدم بره، ولی 350 00:18:32,708 --> 00:18:35,166 آره، خوشحالم که پیداش کردم 351 00:18:35,250 --> 00:18:37,916 هنوز دوستشون داری، ولی هنوز واسه کنسرت‌هاشون نمیری، نه؟ 352 00:18:38,500 --> 00:18:41,083 اگه بتونم چند ساعتی رانندگی میکنم تا به کنسرت برم 353 00:18:41,166 --> 00:18:42,166 کنسرت جان میر؟ 354 00:18:42,666 --> 00:18:43,666 معلومه 355 00:18:44,458 --> 00:18:45,791 معلومه. ولی خانواده اولویت اوله 356 00:18:46,875 --> 00:18:48,755 چرا نخوابیدی؟ تا ساعت 4 پیشش بودی 357 00:18:48,791 --> 00:18:50,851 وقتی میدونم بچه‌ها باید برن مدرسه نمیتونم بخوابم 358 00:18:50,875 --> 00:18:51,958 به هر سه تاشون پیامک می‌دادم 359 00:18:52,041 --> 00:18:53,961 ،جِی از بچه‌ها هم بدتره ولی به مدرسه رسوندشون 360 00:18:54,000 --> 00:18:54,875 پس بد نیست 361 00:18:54,958 --> 00:18:57,000 البته تریسی صبحونه نخورده 362 00:18:57,083 --> 00:18:59,291 .قبلا یکم خوابیدم بعدا بازم میخوابم 363 00:18:59,375 --> 00:19:01,291 میدونی که اون یه شیفت هم مراقبش نبوده؟ 364 00:19:01,375 --> 00:19:02,375 کی؟ 365 00:19:04,541 --> 00:19:05,625 اوه، آره 366 00:19:05,708 --> 00:19:06,708 مطمئن نیستم 367 00:19:07,666 --> 00:19:09,750 بهتره برگردم پیش پدر 368 00:19:09,833 --> 00:19:12,017 یکم آب میخورم - به نظرت عجیب نیست؟ - 369 00:19:12,041 --> 00:19:14,458 به محض اینکه اومدیم اینجا بیخیال تمام مسئولیت‌ها شده؟ 370 00:19:15,458 --> 00:19:16,833 قهوه هنوز داغه 371 00:19:16,916 --> 00:19:18,041 مرسی 372 00:19:18,125 --> 00:19:21,375 .دارم روی اعلامیه‌اش کار میکنم هر موقع تونستی خوب میشه اگه بخونیش 373 00:19:21,458 --> 00:19:23,125 آره، متوجه‌ام 374 00:19:23,208 --> 00:19:24,083 ،ولی اگه نمیتونه این کار رو بکنه 375 00:19:24,166 --> 00:19:26,517 میخوام یکی بیاد اینجا تا بتونه امضاش رو تایید کنه 376 00:19:26,541 --> 00:19:28,291 این خیلی براش مهمه 377 00:19:30,500 --> 00:19:34,500 متوجه هستم، بله، ولی الان به اینجا رسیدیم و اون مریض‌تر از اونیه که جایی بره 378 00:19:35,166 --> 00:19:37,750 ،هر لحظه ممکنه بمیره واقعاً یه راه‌حل میخوام 379 00:19:41,166 --> 00:19:43,041 بله، خواهش میکنم. منتظر می‌مونم 380 00:19:44,750 --> 00:19:47,511 این باید انجل و میرابلا باشن - آره، باز میکنم - 381 00:20:06,291 --> 00:20:09,500 به نظرم گوش دادن بهش، اوضاع رو بهتر میکنه 382 00:20:09,583 --> 00:20:10,583 همم 383 00:20:11,458 --> 00:20:12,458 هی 384 00:20:13,333 --> 00:20:14,333 صبح بخیر 385 00:20:14,666 --> 00:20:15,666 ریچل بودی، درسته؟ 386 00:20:17,083 --> 00:20:18,416 میخوای لباس بپوشی و بهمون ملحق بشی؟ 387 00:20:18,500 --> 00:20:21,041 انجل داشت میگفت اوضاع در چه حاله 388 00:20:21,125 --> 00:20:22,125 حتما 389 00:20:30,166 --> 00:20:31,291 قهوه میخوری؟ 390 00:20:33,000 --> 00:20:34,750 خب، آره 391 00:20:34,833 --> 00:20:37,958 داشتم به خواهرهات میگفتم به نظرم بیماری وینسنت 392 00:20:38,041 --> 00:20:40,666 خیلی بیشتر از دیروز پیشروی کرده 393 00:20:40,750 --> 00:20:42,916 نمیخوام فکر کنین میدونم کِی از دنیا میره 394 00:20:43,000 --> 00:20:46,708 همونقدری که حدس‌هام اشتباه در میان همونقدر هم درست در میان 395 00:20:46,791 --> 00:20:50,458 و چند نفر رو با همین شرایط پدرتون دیدم 396 00:20:50,541 --> 00:20:53,250 که خیلی بیشتر از اونی که فکر میکردم دوام آوردن 397 00:20:53,333 --> 00:20:55,875 ،فقط میگم لطفا خودتون رو آماده کنین 398 00:20:55,958 --> 00:20:58,333 مخصوصا واسه این که دیگه کمتر به هوش میاد 399 00:20:58,416 --> 00:21:01,083 تازگیا تونستین باهاش حرف بزنین؟ 400 00:21:02,166 --> 00:21:04,375 آره. حرف‌های خیلی کوتاه 401 00:21:04,458 --> 00:21:08,166 گاهی وقت‌ها چند تا کلمه در جواب میگه 402 00:21:08,250 --> 00:21:10,517 ،منو با یکی دیگه اشتباه گرفت یا چیزی ازم پرسید 403 00:21:10,541 --> 00:21:12,291 که منطقی نیست 404 00:21:12,375 --> 00:21:16,125 هنوز فکر میکنه کار و موعد تحویل پروژه داره 405 00:21:16,208 --> 00:21:17,375 کار مورد بزرگیه 406 00:21:17,458 --> 00:21:19,791 حتی اگه شغلش بدی هم داشته باشه 407 00:21:19,875 --> 00:21:22,375 و شخص مشتاق روزی باشه که بازنشست میشه 408 00:21:22,458 --> 00:21:26,875 هنوز هم از چیزهای آشناییه که الان نیاز داره 409 00:21:28,583 --> 00:21:31,708 ،امیدوارم که همه‌اتون، اگه بخواین 410 00:21:31,791 --> 00:21:35,875 از هر فرصتی که بتونین استفاده کنین تا حرف‌هایی که نیاز دارین رو بزنین 411 00:21:36,750 --> 00:21:37,750 البته اگه بخواین 412 00:21:38,291 --> 00:21:39,666 الان بهترین زمانه 413 00:21:39,750 --> 00:21:41,083 فرم عدم احیا 414 00:21:42,083 --> 00:21:44,226 درسته - خیلی سخته که یکی رو بیاریم اینجا 415 00:21:44,250 --> 00:21:46,809 ،و حالا با چیزی که میگین به نظر غیرممکن‌تر میاد 416 00:21:46,833 --> 00:21:49,541 بله، بله. متوجهم که این خیلی براتون مهمه 417 00:21:49,625 --> 00:21:50,458 برای پدرمون 418 00:21:50,541 --> 00:21:53,250 میدونم بدون فرم عدم احیا چه اتفاقی می‌افته یا ممکنه بیفته 419 00:21:53,333 --> 00:21:55,708 ،دکترهای اورژانس دنده‌های مادر دوست صمیم رو شکستن 420 00:21:55,791 --> 00:21:56,666 تقریبا همه‌ی دنده‌هاش رو 421 00:21:56,750 --> 00:21:59,333 ،بعد از اینکه در آرامش فوت کرده بود سعی کردن برش گردونن 422 00:21:59,416 --> 00:22:01,750 زن بیچاره سه هفته‌ی دیگه مرگ مغزی موند 423 00:22:01,833 --> 00:22:03,375 استخون‌هاش شکسته و کبود شده بود 424 00:22:03,458 --> 00:22:05,291 و پدرمون این رو نمیخواد 425 00:22:05,375 --> 00:22:07,333 وقتی از دنیا بره، باید اجازه بدیم بره 426 00:22:07,416 --> 00:22:08,496 درک میکنین دیگه؟ 427 00:22:08,541 --> 00:22:10,250 بله. بله 428 00:22:10,916 --> 00:22:12,041 ...بعضی‌وقت‌ها 429 00:22:13,125 --> 00:22:15,466 بعضی‌وقت‌ها، آدم‌ها وقتی باور دارن عزیزانشون فوت کرده 430 00:22:15,550 --> 00:22:17,583 فوراً به اورژانس زنگ نمی‌زنن 431 00:22:18,208 --> 00:22:20,708 بعضی‌وقت‌ها کاملا مطمئن نیستن 432 00:22:20,791 --> 00:22:23,625 و این باعث میشه با تاخیر تماس بگیرن 433 00:22:24,625 --> 00:22:25,791 درسته. درسته 434 00:22:25,875 --> 00:22:28,875 ولی اگه به دلایلی نیاز باشه به بیمارستان بره چی؟ 435 00:22:29,375 --> 00:22:32,750 به کاملا به دستورات عدم احیا باور دارم 436 00:22:33,458 --> 00:22:34,875 فقط نمیتونم امضاش کنم 437 00:22:46,708 --> 00:22:48,458 چیه؟ - موضوع از این قراره - 438 00:22:48,541 --> 00:22:50,221 درک میکنم که دلت نمیخواد به اتاقش بری 439 00:22:50,250 --> 00:22:52,809 درسته، من تا ساعت 4 اونجا بودم و کریستینا از اون موقع اونجاست 440 00:22:52,833 --> 00:22:54,033 از هر کمکی ممنون میشیم 441 00:22:54,083 --> 00:22:56,934 هر کسی به روش خودش با مرگ کنار میاد و بهت نمیگم چیکار کنی 442 00:22:56,958 --> 00:22:58,000 این بین خودت و پدره 443 00:22:58,083 --> 00:22:59,923 و هر جوری که میخوای میتونی زندگیت رو اداره کنی 444 00:22:59,958 --> 00:23:02,142 ولی ازت میخوام مثل نوجوون‌ها رفتار نکنی 445 00:23:02,166 --> 00:23:03,526 و دزدکی توی دستشویی ماریجوانا نکشی 446 00:23:03,583 --> 00:23:05,625 .دزدکی نیست بوش کل خونه رو گرفته 447 00:23:05,708 --> 00:23:08,392 ،اصلا ازت نمیخوام به خاطر پدر این کار رو بکنی با اینکه نمیتونه از طرف خودش حرف بزنه 448 00:23:08,416 --> 00:23:09,541 به خاطر خودم درخواست میکنم 449 00:23:09,625 --> 00:23:11,583 ازت میخوام به من و درخواستم احترام بذاری 450 00:23:11,666 --> 00:23:14,166 و تا زمانی که اون زنده‌اس و من اینجام بیرون بکشی. همین 451 00:23:14,250 --> 00:23:16,226 .بعدش این خونه مال تو میشه به اسمت ثبت میشه 452 00:23:16,250 --> 00:23:18,351 آزادی هر کاری که بخوای بکنی و به من ربطی نداره 453 00:23:18,375 --> 00:23:20,495 فقط میخوای سیب فاسد توی یخچال بذاری؟ به من ربطی نداره 454 00:23:20,541 --> 00:23:23,061 میخوای کل روز و شب دود کنی؟ به من ربطی نداره 455 00:23:23,125 --> 00:23:25,208 ولی فعلا، هر موقع میری بیرون تا ماریجوانا بکشی 456 00:23:25,291 --> 00:23:27,333 "با خودت بگو، "به کیتی احترام میذارم 457 00:23:27,416 --> 00:23:29,916 و من میفهمم که بهم احترام میذاری، باشه؟ 458 00:23:31,083 --> 00:23:32,083 چرا که نه 459 00:23:51,833 --> 00:23:54,153 .نمیخوام چیزی بشنوم، ویکتور تو حس و حالش نیستم 460 00:23:54,208 --> 00:23:57,041 ریچل - ببین، دوستت دارم، ویکتور، ولی گم شو - 461 00:23:57,125 --> 00:23:59,045 ،به هر کی میخوای زنگ بزن هر کاری میخوای بکن 462 00:23:59,083 --> 00:24:02,500 .واقعاً به یه ورم نیست تا جایی که میدونم این چیزها قانونیه 463 00:24:05,291 --> 00:24:06,458 درستش هم همینه 464 00:24:07,833 --> 00:24:09,500 برو و مزخرفاتت رو با خودت ببر 465 00:24:15,666 --> 00:24:17,041 چطوری؟ روبراهی؟ 466 00:24:17,125 --> 00:24:19,458 میدونی دیگه. با زندگی سر میکنیم 467 00:24:19,541 --> 00:24:21,625 آره، میدونم 468 00:24:21,708 --> 00:24:23,208 شک نکن میدونم، برادر 469 00:24:23,708 --> 00:24:25,851 میخواستم بگم بشین، ولی می‌بینم که بچه پیشته 470 00:24:25,875 --> 00:24:26,875 ردیفه 471 00:24:26,958 --> 00:24:30,166 خیلی زود خودشون میان اینجا. نگران نباش 472 00:24:30,250 --> 00:24:32,291 خودشون یدونه سیگاری ردیف روشن میکنن 473 00:24:32,375 --> 00:24:35,166 آره والا. آره والا - آره - 474 00:24:36,541 --> 00:24:37,625 بچه‌های لامصب 475 00:24:53,500 --> 00:24:55,750 اومدم بیرون تا یکم هوای تازه بخورم 476 00:24:57,541 --> 00:25:00,916 راحت میشه فراموش کرد بیرون وجود داره 477 00:25:01,000 --> 00:25:03,000 خوبه که آدم بیاد بیرون و یه نفسی تازه کنه 478 00:25:06,833 --> 00:25:11,458 خیلی وقته که اینجا ننشستم، احتمالا چند ساله 479 00:25:11,541 --> 00:25:14,500 ولی خوبه. فراموش کرده بودم 480 00:25:16,458 --> 00:25:19,291 کاملا یادمه که بعضی‌وقت‌ها می‌اومدم اینجا و فقط می‌نشستم 481 00:25:19,375 --> 00:25:21,250 یادمه بهش نیاز پیدا میکردم 482 00:25:22,250 --> 00:25:25,375 ،عجیبه چیزهایی رو فراموش میکنیم ،چیزهایی که برامون خوبه 483 00:25:25,458 --> 00:25:28,583 چیزهایی مثل یه دقیقه بیرون رفتن 484 00:25:31,666 --> 00:25:32,666 حالت چطوره؟ 485 00:25:33,208 --> 00:25:35,500 ،میدونم اوضاع نمیتونه برات راحت باشه 486 00:25:35,583 --> 00:25:38,333 اینکه من و کیتی اینطوری مزاحم حریم خصوصیت شدیم 487 00:25:38,416 --> 00:25:40,208 حریم خصوصی من نیست 488 00:25:40,291 --> 00:25:42,875 .نه. هست مال تو و باباست 489 00:25:42,958 --> 00:25:46,625 ولی به زودی مال تو میشه 490 00:25:47,250 --> 00:25:48,809 برنامه دارم وسایلم رو خالی کنم 491 00:25:48,833 --> 00:25:51,000 یا می‌ریزم دور یا با خودم می‌برم 492 00:25:51,500 --> 00:25:53,500 متاسفم این همه مدت وسایلم اونجا مونده بود 493 00:25:53,541 --> 00:25:55,541 نمیذارم بار اضافی رو دوشت بمونه 494 00:25:55,625 --> 00:25:57,666 برام مهم نیست 495 00:25:57,750 --> 00:25:59,750 توی اتاق من نیست، به من مربوط نیست 496 00:25:59,833 --> 00:26:03,208 واسه من مهمه. و میگم دلیلی نداره که اونجا بمونن 497 00:26:03,291 --> 00:26:04,541 خودم کلی جا دارم 498 00:26:05,041 --> 00:26:06,583 فضای خیلی زیادیه 499 00:26:07,458 --> 00:26:10,708 فکر کنم اگه به موقعش یه بچه‌ی دیگه بیاریم ،کفایت میکنه 500 00:26:10,791 --> 00:26:13,000 ولی میرابلا الانش هم خیلی شلوغه 501 00:26:13,083 --> 00:26:16,375 ،تصور دو تا بچه سخته ولی میگن راحت‌تر میشه 502 00:26:17,583 --> 00:26:19,291 حداقل اینو میگن 503 00:26:19,375 --> 00:26:20,666 میدونم دیوید آماده‌اس 504 00:26:22,000 --> 00:26:23,000 تو چی؟ 505 00:26:25,291 --> 00:26:26,541 من چی؟ 506 00:26:26,625 --> 00:26:27,625 بچه 507 00:26:27,958 --> 00:26:29,250 بچه میخوای؟ 508 00:26:30,375 --> 00:26:31,791 شرمنده، ولی تو دیوونه‌ای 509 00:26:31,875 --> 00:26:33,750 بهت بر نخوره، فقط یکم خلی 510 00:26:34,791 --> 00:26:35,791 من دیوونه‌ام؟ 511 00:26:38,166 --> 00:26:39,833 منظورت از دیوونه چیه؟ 512 00:26:39,916 --> 00:26:42,541 چطوری؟ دقیقا چرا؟ 513 00:26:42,625 --> 00:26:43,791 نمیدونم 514 00:26:43,875 --> 00:26:45,795 شاید به خاطر قارچ‌های توهم‌زاییه که خوردی 515 00:26:45,833 --> 00:26:48,125 .همینطور به «گریتفول دد» گوش میدی اینا آدم رو دیوونه میکنن 516 00:26:50,375 --> 00:26:51,375 آره 517 00:26:52,916 --> 00:26:53,916 آره، درسته 518 00:27:01,166 --> 00:27:03,083 ...میدونی 519 00:27:04,583 --> 00:27:07,541 میدونی، واقعاً اینطوری نیست 520 00:27:07,625 --> 00:27:09,500 ...مطمئنم اینا یکم ربط دارن، ولی 521 00:27:11,208 --> 00:27:13,250 هیچوقت به خاطر اینا نبود 522 00:27:15,000 --> 00:27:18,750 .خیلی خب، دارم سر به سرت میذارم نئشه‌ام. واسه اینه. فراموشش کن 523 00:27:18,833 --> 00:27:21,958 .نه، نه من تو فکر بچه‌دار شدن نیستم 524 00:27:22,041 --> 00:27:23,375 اشکالی نداره 525 00:27:23,458 --> 00:27:25,083 بهم اعتماد کن، توی گذشته اینو زیاد بهم گفتن 526 00:27:25,166 --> 00:27:28,166 بقیه عکس لختم لای گِل‌ها رو نشون میدادن 527 00:27:28,250 --> 00:27:30,958 ،و کارهایی که توی فستیوال «وودستاک» میکردم ولی حقیقت اینه که توی کنسرت‌ها 528 00:27:31,041 --> 00:27:34,375 فقط یه گروه از آدم‌ها هستن که هوای هم رو دارن 529 00:27:34,458 --> 00:27:35,458 همین 530 00:27:37,916 --> 00:27:38,916 همه 531 00:27:40,000 --> 00:27:43,250 با عشقشون به موسیقی پیوند میخورن 532 00:27:43,333 --> 00:27:47,000 و باعث میشه باهم مرتبط بشن و درک کنن و اهمیت بدن 533 00:27:47,083 --> 00:27:48,500 واسه کسایی که 534 00:27:48,583 --> 00:27:51,291 ،این موارد رو جای دیگه پیدا نکردن نصیبشون نشده 535 00:27:51,375 --> 00:27:52,833 و مجبور شدن 536 00:27:54,208 --> 00:27:55,666 خودشون برن دنبالش 537 00:28:00,291 --> 00:28:02,541 آره. حداقل واسه بعضی‌ها اینطوریه، واسه همه نه 538 00:28:07,833 --> 00:28:09,958 احتمالا بهتره یکم قدم بزنم 539 00:28:12,041 --> 00:28:13,958 یکم غذا می‌گیرم 540 00:28:14,041 --> 00:28:16,583 غذای خاصی میخوای؟ غذایی مد نظر داری؟ 541 00:28:16,666 --> 00:28:18,166 نه، ردیفم. مرسی 542 00:28:19,583 --> 00:28:21,541 خیلی خب. زود می‌بینمت 543 00:28:21,625 --> 00:28:22,625 آره 544 00:28:24,750 --> 00:28:25,791 زود می‌بینمت 545 00:28:35,541 --> 00:28:38,083 شماره‌اتون رو مطب دکتر سندرز بهم داده 546 00:28:38,166 --> 00:28:40,541 و گفتن واسه ویزیت به خونه هم میاین 547 00:28:41,583 --> 00:28:44,541 خب، پدرم خیلی مریضه 548 00:28:44,625 --> 00:28:45,625 داره می‌میره 549 00:28:46,625 --> 00:28:47,791 ممنون. بله 550 00:28:47,875 --> 00:28:50,041 ،و میخواد فرم عدم احیا امضا کنه 551 00:28:50,125 --> 00:28:51,541 ولی مریض‌تر از اونیه که بتونه بیاد 552 00:28:52,375 --> 00:28:54,083 بله، به هوشه 553 00:28:54,166 --> 00:28:57,208 .البته همیشه نه واسه مراقبت قبل از مرگ توی خونه‌اس 554 00:28:57,291 --> 00:28:59,601 ....کبه نظرتون دکتر میتونه - کیتی؟ کیتی - 555 00:28:59,625 --> 00:29:02,250 .نفس کشیدنش عجیب شده یه اتفاقی داره می‌افته 556 00:29:05,333 --> 00:29:06,726 بابایی؟ 557 00:29:06,750 --> 00:29:08,934 ریچل، باید بیای - بابا، میتونی صدام رو بشنوی؟ - 558 00:29:08,958 --> 00:29:10,291 نفس کشیدنش، یه مشکلی هست 559 00:29:10,375 --> 00:29:11,500 بابا؟ 560 00:29:11,583 --> 00:29:14,583 ...حسش نمیکنم ...عکس‌العملی نداره. خیلی خب 561 00:29:14,666 --> 00:29:17,083 خیلی خب، به نظرم باید به اورژانس زنگ بزنیم 562 00:29:17,166 --> 00:29:18,642 نه - باید بزنیم - 563 00:29:18,666 --> 00:29:20,875 نه. باید به انجل زنگ بزنم - باشه - 564 00:29:52,958 --> 00:29:54,642 حالش خوبه - حالش خوبه - 565 00:29:54,666 --> 00:29:56,375 حالش خوبه 566 00:30:06,000 --> 00:30:07,000 اوه 567 00:30:12,625 --> 00:30:15,416 وای خدا 568 00:30:16,625 --> 00:30:18,291 آره، دیوونه‌کننده بود 569 00:30:18,791 --> 00:30:19,951 ...فکر کردم 570 00:30:20,750 --> 00:30:23,000 نمیدونم 571 00:30:23,083 --> 00:30:25,083 خب، میدونم که اون لعنتی قویه 572 00:30:25,166 --> 00:30:27,476 تا خودش آماده نباشه کسی نمیتونه ببرتش 573 00:30:27,500 --> 00:30:29,851 داری جشن میگیری؟ - شک نکن - 574 00:30:29,875 --> 00:30:33,101 .میدونستم دلیلی داره که شراب گرفتم نمیدونستم واسه جشن گرفتن زندگی می‌خوریمش 575 00:30:33,125 --> 00:30:34,958 ولی یکم برات می‌ریزم 576 00:30:35,541 --> 00:30:39,125 .فقط یکم انجل گفت زود خودش رو میرسونه 577 00:30:39,208 --> 00:30:41,168 وقتی برسه اینجا نباید ببینه در حال جشن گرفتنیم 578 00:30:41,250 --> 00:30:42,541 وجهه‌ی بدی داره 579 00:30:42,625 --> 00:30:43,750 انجل 580 00:30:43,833 --> 00:30:45,666 بیشتر بهش میخوره عزراییل باشه 581 00:30:46,833 --> 00:30:48,166 بخورش 582 00:30:48,666 --> 00:30:50,375 به سلامتی بابا 583 00:30:58,208 --> 00:30:59,125 اوه 584 00:31:02,041 --> 00:31:04,500 فهمیدی که انجل چی میگفت؟ 585 00:31:05,291 --> 00:31:08,000 تا بابا کامل نمرده به اون و کس دیگه زنگ نزنیم 586 00:31:08,083 --> 00:31:10,250 مطمئن بشیم نفس نمیکشه و یکم منتظر بمونیم 587 00:31:13,541 --> 00:31:16,541 بهتره برگردم به اتاقش و مطمئن بشم وضعیتش پایداره 588 00:31:18,791 --> 00:31:21,000 عزراییل میاد و با خودش می‌برتش 589 00:31:23,083 --> 00:31:24,083 برو دیگه 590 00:31:26,666 --> 00:31:29,333 تا عمق پیش‌روی کرده، با دست راست جلو می‌بره 591 00:31:29,416 --> 00:31:30,976 ...و این بازی 592 00:31:31,000 --> 00:31:33,767 ...بازی با - این کار رو نکن. بس کن - 593 00:31:33,791 --> 00:31:35,892 .نه، باید هردوش رو ببینم روی هر دو شرط‌بندی کردم 594 00:31:35,916 --> 00:31:37,791 مهم نیست. فقط یکیش رو ببین 595 00:31:37,875 --> 00:31:39,916 رو اعصابه که همه‌اش کانال عوض میکنی 596 00:31:40,000 --> 00:31:41,920 هر کدوم مهم‌تره رو انتخاب کن و بذار باشه 597 00:31:41,958 --> 00:31:44,059 اصلا نمیدونم توی هیچ کدوم چه خبره 598 00:31:44,083 --> 00:31:45,723 همه‌اش کانال رو عوض میکنی 599 00:31:46,833 --> 00:31:47,833 درست نمیگم؟ 600 00:31:48,583 --> 00:31:52,083 حرکت خوب از نایجل هیز - ممنون - 601 00:31:52,166 --> 00:31:55,416 .توپ رو بیشتر تصاحب میکنن چطوری این کار رو میکنن؟ باید به بدنت فشار بیاری 602 00:31:55,500 --> 00:31:56,833 گاسر، اینجا انجامش میده 603 00:31:57,333 --> 00:31:59,458 باید بریم بیرون تا بکشیم 604 00:31:59,541 --> 00:32:00,976 خلاف جهت میره 605 00:32:01,000 --> 00:32:03,375 ازم درخواست کردن 606 00:32:04,000 --> 00:32:05,333 داریم بازی رو می‌بینیم 607 00:32:06,500 --> 00:32:09,750 شرمنده، ارزشش رو نداره 608 00:32:09,833 --> 00:32:11,625 اصلا مشکلی نیست. وظیفه‌ی منه 609 00:32:11,708 --> 00:32:14,559 خوشحالم وقتی زنگ زدین که نزدیک بودم و میتونستم خودم رو برسونم 610 00:32:14,583 --> 00:32:16,708 نیم ساعت دیرتر زنگ میزدین توی کوئینز بودم 611 00:32:16,791 --> 00:32:19,250 ،خب، خوشحالیم که هنوز پیشمونه 612 00:32:19,333 --> 00:32:22,666 ،ولی صدایی که در آورد نفس کشیدنش سخت شده بود 613 00:32:22,750 --> 00:32:25,791 نگرانم، نگرانیم که درد میکشه 614 00:32:25,875 --> 00:32:28,250 بله، میرابلا الان داره بررسی میکنه 615 00:32:28,333 --> 00:32:31,500 مطمئناً قدرت تحمل مسکن براش بالاتر میره و دردش بیشتر میشه 616 00:32:31,583 --> 00:32:34,375 محض اطمینان توصیه میکنم مورفین رو بیشتر کنیم 617 00:32:34,916 --> 00:32:37,000 فقط باید یه حدی تعیین کنیم 618 00:32:37,083 --> 00:32:39,041 به قدری باشه که کمکش کنه، ولی باعث مرگش نشه 619 00:32:39,541 --> 00:32:41,581 ،وقتی میرابلا آماده باشه میاد بیرون و بهمون میگه 620 00:32:41,625 --> 00:32:44,583 ولی متوجه شدی قبلا منظورم چی بود دیگه؟ 621 00:32:44,666 --> 00:32:45,875 ممکن بود به اورژانس زنگ بزنیم 622 00:32:45,958 --> 00:32:48,351 اگه نفس کشیدنش اینطوری ادامه پیدا میکرد زنگ میزدیم 623 00:32:48,375 --> 00:32:50,708 معلوم بود که درد داره و نمیدونیم چیکار کنیم 624 00:32:50,791 --> 00:32:53,333 ،آره. متوجهم. بهم اعتماد کنین آخرین چیزی که هر کسی میخواد 625 00:32:53,416 --> 00:32:55,000 اینه که توی این وضعیت بمونه 626 00:32:55,083 --> 00:32:57,791 همه‌امون میخوایم تا حد ممکن در آرامش از دنیا بره 627 00:32:57,875 --> 00:32:59,115 ولی میرابلا کمک میکنه 628 00:32:59,166 --> 00:33:01,958 بهمون میگه دقیقا چقدر مورفین بیشتری بهش بدیم 629 00:33:02,041 --> 00:33:03,333 اگه بازم همین اتفاق بیفته چی؟ 630 00:33:03,416 --> 00:33:05,791 درد بکشه و بیشتر از چیزی که میرابلا توصیه میکنه بهش بدیم 631 00:33:07,083 --> 00:33:10,833 .نمیتونین عمداً این کار رو بکنین در حال حاضر توی این شهر و بیشتر کشور 632 00:33:10,916 --> 00:33:13,083 ،این کار قتل محسوب میشه 633 00:33:13,166 --> 00:33:15,541 حتی اگه خودِ بیمار هم بخواد 634 00:33:15,625 --> 00:33:18,083 تنها جوری که میشه این کار رو کرد، با اشتباهه 635 00:33:18,166 --> 00:33:20,125 و غیرعمدی باشه 636 00:33:20,208 --> 00:33:22,708 شاید یه نفر مقدار دقیق رو اندازه نگرفته باشه 637 00:33:22,791 --> 00:33:25,291 بعضی‌وقت‌ها مقدارش بالاتر میره و ممکنه کشنده باشه 638 00:33:25,375 --> 00:33:30,083 نمیدونم، ولی اشتباهاتی رخ میده و حوادث طبیعیه، درسته؟ 639 00:33:30,916 --> 00:33:33,166 متاسفم که درد می‌کشید 640 00:33:33,250 --> 00:33:35,809 درک میکنم چقدر براتون بده ،که شاهد این چیزها هستین 641 00:33:35,833 --> 00:33:40,208 ولی اون پیش شماست و توی بیمارستان نیست 642 00:33:40,291 --> 00:33:44,541 و امیدواریم اوضاع در ادامه تا جایی که امکان داره در آرامش پیش بره 643 00:33:45,333 --> 00:33:46,791 عزراییل لامصب 644 00:33:46,875 --> 00:33:48,541 بهت نگفتم این اسم بهش میاد؟ 645 00:33:49,083 --> 00:33:51,392 .سعی داره کمک کنه خودت ازش پرسیدی 646 00:33:51,416 --> 00:33:53,833 .میدونم. داره کمک میکنه بهم اعتماد کن، ازش ممنونم 647 00:33:53,916 --> 00:33:57,625 ولی قصد ندارم طبق پیشنهاد انجل باعث بشم بابا اوردوز کنه 648 00:33:57,708 --> 00:33:59,166 فقط نمیخوام درد بکشه 649 00:33:59,250 --> 00:34:01,541 باید تا زمانی که پرستار اینجاست یه فکری برای شام بکنیم 650 00:34:01,625 --> 00:34:03,083 باشه. نمیخوای وارد بحثش بشی 651 00:34:03,166 --> 00:34:04,226 اشکالی نداره 652 00:34:04,250 --> 00:34:06,392 شراب میخوای؟ اندازه‌ی دو تا لیوان مونده 653 00:34:06,416 --> 00:34:08,166 ...اگه بخوای یه بطری دیگه هم - نمیخواد - 654 00:34:19,291 --> 00:34:20,291 ریچل؟ 655 00:34:26,458 --> 00:34:28,458 بله. مشکلی هست؟ 656 00:34:28,541 --> 00:34:30,458 مشکلی هست؟ تو بگو 657 00:34:30,541 --> 00:34:33,708 جون من شروع نکن، باشه؟ همونطوری که خواستی بیرون ماریجوانا کشیدیم 658 00:34:34,250 --> 00:34:36,208 حالا هم توی اتاقمون داریم حال میکنیم 659 00:34:36,291 --> 00:34:39,291 فکر نمیکنی یکم عجیبه؟ یه جورایی غیرعادیه 660 00:34:39,375 --> 00:34:42,041 الان توی همچین زمانی یه غریبه رو میاری خونه 661 00:34:42,125 --> 00:34:45,041 به نظرت وقتی هر لحظه ممکنه از دنیا بره درسته که یه غریبه تو خونه باشه؟ 662 00:34:45,125 --> 00:34:46,208 غریبه نیست 663 00:34:46,291 --> 00:34:48,583 من و بنجی یه مدتی هست که باهمیم 664 00:34:49,208 --> 00:34:52,166 چون تو نمی‌شناسیش دلیل نمیشه غریبه باشه 665 00:34:53,250 --> 00:34:55,125 بابایی هم ازش خوشش میاد. مهم همینه 666 00:34:57,416 --> 00:34:58,416 باشه 667 00:35:01,458 --> 00:35:02,458 باشه 668 00:35:05,750 --> 00:35:08,125 به نظرم بهتره بهش آسون بگیری 669 00:35:08,208 --> 00:35:09,583 زندگیش همیشه آسونه 670 00:35:16,708 --> 00:35:19,625 .وحشتناک بود دیگه مطمئن بودم که رفتنیه 671 00:35:19,708 --> 00:35:22,666 ...نفس کشیدنش عجیب به نظر میومد، صورتش 672 00:35:22,750 --> 00:35:25,125 امیدوارم بتونم این تصویر رو از ذهنم پاک کنم 673 00:35:26,375 --> 00:35:28,750 .آره، داروی بیشتری بهش دادن خوابیده 674 00:35:28,833 --> 00:35:30,875 مطمئن نیستم بازم به هوش بیاد 675 00:35:31,583 --> 00:35:34,500 خوبم. حداقل معنیش اینه به زودی میام خونه 676 00:35:35,666 --> 00:35:37,000 اشکالی نداره. اشکالی نداره 677 00:35:38,041 --> 00:35:42,875 کیتی چند ساعت پیش نوشیدن رو شروع کرده ...و میدونی که اون و ریچل 678 00:35:44,625 --> 00:35:47,666 بگذریم، اشکالی نداره 679 00:35:47,750 --> 00:35:48,958 همه چی روبراهه 680 00:35:58,125 --> 00:36:00,958 چه داستانی بود. سومین کوارتربک 681 00:36:01,041 --> 00:36:03,125 از مسابقات قهرمانی دفاع میکنه 682 00:36:04,208 --> 00:36:05,208 چیه؟ 683 00:36:06,125 --> 00:36:08,726 هیچی. نمیخوام زور بزنم و از خواب بیدارت کنم 684 00:36:08,750 --> 00:36:12,166 الانش هم کلی مشکل دارم - حالم خوبه. نمیخوابم - 685 00:36:13,416 --> 00:36:16,517 منو بیرون پیش اون سلیطه‌ها ننداز - بیخیال. اونا خواهرهام هستن - 686 00:36:16,541 --> 00:36:18,291 من میتونم سلیطه صداشون کنم، تو نمیتونی 687 00:36:18,875 --> 00:36:19,916 آره، حتما 688 00:36:20,000 --> 00:36:23,250 .خواهرهات هستن که میگن بیرون سیگاری بکشی اینجا خونه‌اته 689 00:36:23,333 --> 00:36:25,125 جدی میگم. حوصله‌ی فیلم هندی ندارم - باشه - 690 00:36:25,208 --> 00:36:26,791 خیلی خب. صدات رو بیار پایین 691 00:36:26,875 --> 00:36:29,375 باشه، ولی میدونی خیلی مزخرفه دیگه؟ 692 00:36:29,458 --> 00:36:31,684 و میدونی که لازم نیست هر کاری میگن بکنی 693 00:36:31,708 --> 00:36:35,083 تموم مدت تو توی این خونه بودی و از پدرت مراقبت میکردی 694 00:36:35,583 --> 00:36:37,684 و یهویی خونه‌ی اونا شده؟ اونا همه کاره شدن؟ 695 00:36:37,708 --> 00:36:39,291 گمشو بیرون - بس کن - 696 00:36:39,375 --> 00:36:41,642 .خواهشا ساکت باش داری داد میزنی 697 00:36:41,666 --> 00:36:43,875 فقط دارم میگم 698 00:36:45,375 --> 00:36:46,791 خواهرت کجا زندگی میکنه؟ 699 00:36:47,541 --> 00:36:48,875 محله‌ی بروکلین؟ 700 00:36:48,958 --> 00:36:50,541 اونوقت کِی به اینجا سر میزنه؟ 701 00:36:50,625 --> 00:36:52,500 در بهترین حالت ماهی یه بار 702 00:36:52,583 --> 00:36:53,625 حتی کمتر از این 703 00:36:54,416 --> 00:36:55,416 واقعاً مزخرفه 704 00:36:55,500 --> 00:36:57,833 میدونی که باید تو روش گفته بشه 705 00:36:57,916 --> 00:37:01,333 اون یکی خواهرت؟ وقتی نگاهش میکنم انگار اصلا تو باغ نیست 706 00:37:02,625 --> 00:37:04,583 خیلی خب - خوب تشخیص میدم - 707 00:37:05,208 --> 00:37:06,125 آره، خوب تشخیص میدم 708 00:37:06,208 --> 00:37:07,458 اگه بتونم فقط یه چیزی رو تشخیص بدم 709 00:37:07,541 --> 00:37:10,000 اونم اینه که یکی مزخرف میگه یا عقلش رو از دست داده 710 00:37:10,791 --> 00:37:11,958 و تو اینطوری نیستی 711 00:37:13,583 --> 00:37:15,000 تو هیچکدومش نیستی 712 00:37:16,125 --> 00:37:18,833 ببین، شاید جوری رفتار کنن که همه چی تحت کنترلشونه 713 00:37:19,666 --> 00:37:20,666 ولی تحت کنترلشون نیست 714 00:37:21,291 --> 00:37:22,291 باشه؟ 715 00:37:25,166 --> 00:37:26,166 متوجهی؟ 716 00:37:29,375 --> 00:37:30,375 فهمیدم 717 00:37:33,916 --> 00:37:35,476 ،بعد از ترک گارد ساحلی 718 00:37:35,500 --> 00:37:38,250 وینسنت توی دانشگاه منهتن به کلاس‌های تجاری شبانه میرفت 719 00:37:38,333 --> 00:37:41,750 و اونجا عاشق دختر ساکت و چشم سبزی شد که پشت سرش می‌نشست 720 00:37:41,833 --> 00:37:46,375 اون دختر در سال 1978 تبدیل به مارگارت دایسون شد 721 00:37:47,125 --> 00:37:49,541 و والدین مهربان دو دختر شدن 722 00:37:49,625 --> 00:37:52,358 مارگارت پس از یک مبارزه‌ی طولانی ،که وینسنت نیز همراهش بود 723 00:37:52,441 --> 00:37:55,041 در سال 1994 تسلیم سرطان سینه شد 724 00:37:55,125 --> 00:37:56,565 ...سه سال بعد 725 00:37:59,833 --> 00:38:02,416 سه سال بعد، وینسنت با سارا برادسکی ازدواج کرد 726 00:38:02,500 --> 00:38:04,666 و دختر جوانش را به عنوان دختر خودش بزرگ کرد 727 00:38:04,750 --> 00:38:08,041 سارا نیز قبل از وینست به دیار باقی شتافت ...آن هم بعد از مبارزه‌اش با 728 00:38:14,208 --> 00:38:16,128 غذای کافی واسه هردوتون هست 729 00:38:16,166 --> 00:38:18,166 اگه بخوای به ریچل بگو و بیاین پیشمون 730 00:38:18,250 --> 00:38:19,333 باشه، ممنون 731 00:38:20,083 --> 00:38:21,458 خب، از آشناییت خوشحال شدم 732 00:38:40,208 --> 00:38:42,000 قبلا آشنا شدیم 733 00:38:43,291 --> 00:38:44,750 خیلی هم ازش نگذشته 734 00:38:45,416 --> 00:38:46,791 شاید چند ماه پیش بود 735 00:38:47,291 --> 00:38:49,500 یادت نمیاد؟ - مطمئن نیستم - 736 00:38:49,583 --> 00:38:50,416 نه، نه، یادم نمیاد 737 00:38:50,500 --> 00:38:53,750 پس فکر کنم شاید آخرین باری بود که اینجا بودی 738 00:38:53,833 --> 00:38:55,666 چون زمان زیادی از اومدنت به اینجا میگذره، درسته؟ 739 00:38:57,375 --> 00:38:59,500 راستش همینجا توی این اتاق بود 740 00:38:59,583 --> 00:39:01,333 من و وینی بازی رو تماشا میکردیم 741 00:39:01,833 --> 00:39:02,833 تیم باکس در مقابل تیم بولز 742 00:39:03,875 --> 00:39:06,625 .راستش زیاد این کار رو کردیم بازی‌های زیادی رو باهم تماشا کردیم 743 00:39:06,708 --> 00:39:08,666 چه خوب - واقعاً خوب بود - 744 00:39:10,458 --> 00:39:12,583 همیشه باعث میشد حس کنم خونه‌ی خودمه 745 00:39:14,125 --> 00:39:16,083 و همیشه مشتاق دیدنش بودم 746 00:39:16,958 --> 00:39:20,083 .بعضی‌وقت‌ها اصلا چیزی نمیگفتیم فقط می‌نشستیم و تماشا میکردیم 747 00:39:20,166 --> 00:39:21,166 فقط تماشا میکردیم 748 00:39:22,875 --> 00:39:24,083 زمان‌های دیگه حرف میزدیم 749 00:39:24,833 --> 00:39:25,833 چرت و پرت میگفتیم 750 00:39:26,250 --> 00:39:27,250 در مورد زندگی حرف میزدیم 751 00:39:27,833 --> 00:39:28,833 یه همچین چیزهایی 752 00:39:29,583 --> 00:39:30,958 آدم‌های پیر 753 00:39:31,041 --> 00:39:32,041 بعضی‌هاشون اینطوری هستن 754 00:39:32,083 --> 00:39:35,541 همه‌اشون نه، ولی معمولا باهاشون جور میشم 755 00:39:36,125 --> 00:39:37,833 بعضی‌وقت‌ها باذکاوت هستن 756 00:39:38,666 --> 00:39:40,458 یا اینطورین یا نیستن 757 00:39:43,208 --> 00:39:45,088 از اول از همین خصلت وینسنت خوشم میومد 758 00:39:45,125 --> 00:39:46,684 ،معلوم بود همون لحظه‌ای که منو دید 759 00:39:46,708 --> 00:39:49,375 بعضی چیزها رو متوجه شد که نمیگم چی بودن 760 00:39:49,458 --> 00:39:51,541 نیازی نیست بگم چون منم اینطوریم 761 00:39:51,625 --> 00:39:53,945 به نظر میاد رابطه‌ی خوبی داشتین 762 00:39:54,000 --> 00:39:55,250 خوشحالم که می‌شنوم 763 00:39:58,083 --> 00:39:59,958 منم میتونم شخصیت آدم‌ها رو تشخیص بدم 764 00:40:01,333 --> 00:40:03,208 حتی لازم نیست چیزی بگن 765 00:40:04,208 --> 00:40:05,708 میتونم ذاتشون رو بفهمم 766 00:40:06,791 --> 00:40:08,208 یا حداقل بیشتر ذاتشون رو 767 00:40:09,500 --> 00:40:12,875 ،آسونه وقتی یکی بهم نگاه میکنه ...ولی در واقع 768 00:40:14,791 --> 00:40:15,833 داره درونم رو نگاه میکنه 769 00:40:15,916 --> 00:40:17,316 مطمئن نیستم متوجه منظورت شده باشم 770 00:40:17,375 --> 00:40:18,559 ...اگه نمیخوای واسه شام بهمون ملحق بشی 771 00:40:18,583 --> 00:40:21,166 فقط میگم واسه هردوتون غذای کافی داریم 772 00:40:21,250 --> 00:40:23,000 میتونی دو تا بشقاب با خودت ببری 773 00:40:23,083 --> 00:40:24,208 می‌بینی؟ 774 00:40:24,291 --> 00:40:25,708 می‌فهمم داری چیکار میکنی 775 00:40:25,791 --> 00:40:27,583 البته شاید واضحه 776 00:40:27,666 --> 00:40:30,041 ولی قبل از اینکه دهنت رو باز کنی میتونم تشخیصش بدم 777 00:40:30,125 --> 00:40:31,365 با رد شدن از کنارتون میتونم تشخیص بدم 778 00:40:31,416 --> 00:40:33,666 فکر کنم بعضی چیزها رو اشتباه متوجه شدی 779 00:40:33,750 --> 00:40:35,500 هیچی رو اشتباه متوجه نمیشم 780 00:40:36,375 --> 00:40:38,000 اصلا اشتباه متوجه نشدم 781 00:40:39,083 --> 00:40:40,375 کاملا متوجه میشم 782 00:40:40,458 --> 00:40:44,125 حتی تعارف کردن غذا معنیش اینه که خودتون رو صاحب اختیار میدونین 783 00:40:44,750 --> 00:40:45,666 تا حالا بهش فکر کردین؟ 784 00:40:45,750 --> 00:40:49,875 فکر کنم توی چند سال اخیر من یبشتر از شما دو تا سر این میز نشستم 785 00:40:49,958 --> 00:40:50,833 اون پدرمونه 786 00:40:50,916 --> 00:40:53,333 آره، ولی فکر میکنین کی اینجا بوده؟ 787 00:40:56,625 --> 00:40:59,750 اون از حق خودش دفاع نمیکنه 788 00:41:01,250 --> 00:41:04,125 البته ریچل میتونه از پس خودش بربیاد 789 00:41:04,208 --> 00:41:06,168 ،و این یکی از خصلت‌هاشه که عاشقشم 790 00:41:06,208 --> 00:41:08,416 ولی از حق خودش دفاع نمیکنه 791 00:41:08,500 --> 00:41:10,708 ...مخصوصا کنار شما دو تا. فکر کردین 792 00:41:10,791 --> 00:41:12,911 .فکر کنم فهمیدیم. ممنون به قدر کافی شنیدیم 793 00:41:12,958 --> 00:41:14,250 ،نه، نه، نه، نشنیدین 794 00:41:14,333 --> 00:41:17,833 چون اگه می‌فهمیدین همیشه اینجا این شکلی رفتار نمیکردین 795 00:41:19,333 --> 00:41:21,750 پدرتون رو کی به دستشویی می‌برد؟ 796 00:41:22,958 --> 00:41:23,958 ...کی 797 00:41:24,583 --> 00:41:26,433 کی قرص‌ها رو 798 00:41:26,516 --> 00:41:29,083 توی جاقرصی پلاستیکی مسخره تقسیم میکرد که اسم روزها رو روش نوشته؟ 799 00:41:29,166 --> 00:41:31,375 همونطوری که دیدم مامانم 800 00:41:32,083 --> 00:41:34,375 همین کار رو موقع فوت پدرم میکرد 801 00:41:34,458 --> 00:41:35,791 خیلی خب، صداش میکنم 802 00:41:35,875 --> 00:41:37,625 فکر کنم وقتشه بری پی کارت 803 00:41:37,708 --> 00:41:39,875 بوی هر چی که نوشیدی تا اینجا میاد 804 00:41:39,958 --> 00:41:41,318 دختر بیچاره غذاش رو تو دهنش میذاشت 805 00:41:42,833 --> 00:41:44,601 ،وقتی دیگه چیزی جز سیب نمیخورد 806 00:41:44,625 --> 00:41:46,708 کی تیکه‌تیکه‌اشون میکرد و تو دهنش میذاشت؟ 807 00:41:46,791 --> 00:41:48,271 اصلا هیچی رو متوجه نمیشی 808 00:41:48,333 --> 00:41:50,666 ریچل، بیا دوست‌پسر سیاه‌مستت رو 809 00:41:50,750 --> 00:41:52,790 از جلوی صورتمون ببر کنار معلوم نیست چی مصرف کرده 810 00:41:52,833 --> 00:41:54,353 نمیخوام اینجا باشه. باید از اینجا بره 811 00:41:54,416 --> 00:41:56,625 .بیا، بنجی بیا از اینجا بریم 812 00:41:58,875 --> 00:42:02,083 .میخوام با وینسنت خداحافظی کنم اشکالی نداره؟ میشه باهاش خداحافظی کنم 813 00:42:02,666 --> 00:42:04,208 حتما، البته 814 00:42:04,291 --> 00:42:05,625 باهام میای؟ 815 00:42:06,291 --> 00:42:07,750 بیرون می‌مونم 816 00:43:10,125 --> 00:43:11,416 وای 817 00:43:19,083 --> 00:43:21,416 ممنون. خیلی ممنون 818 00:43:22,083 --> 00:43:25,541 خیلی بهمون کمک میکنی که هر روز این موقع میای و ازش مراقبت میکنی 819 00:43:25,625 --> 00:43:27,541 اینطوری همه‌امون میتونیم همزمان بیرون اتاقش باشیم 820 00:43:27,625 --> 00:43:29,250 یه نفسی تازه کنیم، میدونی منظورم چیه؟ 821 00:43:29,791 --> 00:43:32,458 بعضی‌وقت‌ها به خاطر این اوضاع فشار رومون زیاد میشه 822 00:43:32,541 --> 00:43:34,166 به خاطر قبلا متاسفم 823 00:43:35,166 --> 00:43:37,833 .اوضاع اضطراب‌آور شده فکر کنم همه‌اش رو قبلا به چشم دیدی 824 00:43:37,916 --> 00:43:38,958 مشکلی نیست 825 00:43:39,041 --> 00:43:40,250 پس، فردا 5 عصر؟ 826 00:43:40,333 --> 00:43:42,833 آره، مگه اینکه قبلش اتفاقی براش بیفته 827 00:43:42,916 --> 00:43:43,958 اگه اینطوری بشه بهت زنگ میزنم 828 00:43:44,458 --> 00:43:46,166 حس میکنم... نمیدونم 829 00:43:47,208 --> 00:43:50,875 ،باید ببینیم فردا چی میشه ولی نمیدونم چقدر دیگه طول میکشه 830 00:43:50,958 --> 00:43:53,416 حال... حالش خوب نیست 831 00:43:55,291 --> 00:43:56,166 ببخشید 832 00:43:56,250 --> 00:43:58,208 ببخشید. میدونم باید بری 833 00:43:58,291 --> 00:44:00,458 واقعاً به خاطر امروز ممنونم 834 00:44:00,541 --> 00:44:02,708 مطمئنم فردا می‌بینیمت 835 00:44:11,291 --> 00:44:12,750 ♪ روی کفش‌هاش... ♪ 836 00:44:13,541 --> 00:44:17,750 ♪ و بدون پرسیدن میدونستم ♪ ♪ عاشق رنگ آبیه ♪ 837 00:44:17,833 --> 00:44:20,958 ♪ گل بگونیای قرمز ♪ 838 00:44:21,041 --> 00:44:23,541 ♪ لای موهای فِرِش میکرد ♪ 839 00:44:23,625 --> 00:44:28,916 ♪ همون موقع میدونستم مثل دخترهای دیگه نیست ♪ 840 00:45:14,458 --> 00:45:15,458 ریچل؟ 841 00:45:28,541 --> 00:45:30,684 ‫- یه‌چیزی بگم؟ یه‌لحظه صبرکن ‫- علاقه‌ای ندارم بشنوم 842 00:45:30,708 --> 00:45:33,000 ‫- من‌که هنوز... ‫- نمی‌خوام بشنوم 843 00:45:33,083 --> 00:45:35,642 ‫- ببین، من فقط دارم می‌گم... ‫- خب ببین؛ بیا یه قراری بذاریم. باشه؟ 844 00:45:35,666 --> 00:45:38,506 ‫هیچ حرفی با هم دیگه‌ نمی‌زنیم. ‫نه حرفی مونده، نه می‌خوام چیزی بشنوم 845 00:45:38,583 --> 00:45:41,101 تا وقتی این‌جایی هرکاری لازمه بکن و سرت به کار خودت باشه 846 00:45:41,125 --> 00:45:44,333 ‫هیچ کاری به هم‌دیگه نداریم. ‫هرکسی بره پیِ زندگی خودش. 847 00:45:44,416 --> 00:45:46,559 ‫این‌کار هیچ مشکلی رو حل نمی‌کنه ‫و اصلاً هم درست نیست. 848 00:45:46,583 --> 00:45:48,208 ‫خب راستش نظر تو زیاد مهم نیست... 849 00:45:48,291 --> 00:45:50,291 ‫اصلاً موضوع ما نیستیم. ‫بحث بابامون در میونه! 850 00:45:50,375 --> 00:45:51,934 ‫- وای! بابامون؟ چقدر بامزه بود ‫- چرا؟ 851 00:45:51,958 --> 00:45:55,541 ‫فقط هرموقع یه چیزی ازم می‌خوای می‌گی «بابامون» 852 00:45:55,625 --> 00:45:57,333 چون معمولاٌ از کلمه «بابام» استفاده می‌کنی 853 00:45:57,416 --> 00:45:59,458 ‫- مسخره‌بازی درنیار! ‫- چه‌تون شده شماها؟ 854 00:45:59,541 --> 00:46:02,375 ‫من می‌خواستم ازش معذرت خواهی کنم، ‫اما همونطور که می‌بینی... 855 00:46:02,458 --> 00:46:04,875 ‫گور بابای خودت و معذرت خواهی‌ات بابا 856 00:46:06,541 --> 00:46:07,375 ‫عالیه! 857 00:46:07,458 --> 00:46:09,418 ‫عالیه. داره اتاق بغل جون می‌ده ‫و تو اینطوری در رو می‌کوبی؟ 858 00:46:09,458 --> 00:46:11,083 ‫هرزه‌ی کصکش! 859 00:46:11,791 --> 00:46:13,271 ‫چه مرگته؟ 860 00:46:13,333 --> 00:46:15,791 ‫- نه! نه! ‫- واقعاً چه مرگته؟ 861 00:46:15,875 --> 00:46:18,250 ‫نه! نشونت می‌دم. ‫کونـت رو پاره می‌کنم 862 00:46:18,333 --> 00:46:20,017 ‫- تو کونم رو پاره می‌کنی؟ ‫- آره! 863 00:46:20,041 --> 00:46:23,208 ‫مفت‌خور تر از تو ندیدم! دختره‌ی انگلِ گدا... 864 00:46:23,291 --> 00:46:26,041 ‫کریستینا این دختره‌ی هرزه رو از این‌جا ببر! 865 00:46:26,125 --> 00:46:29,375 ‫- بیا جلو دیگه! ‫- بس کنیـد 866 00:46:29,458 --> 00:46:30,583 ‫بس کنید! 867 00:46:31,250 --> 00:46:35,166 ‫از دوتاتون متنفرم! عوضی‌های به‌دردنخور. ‫مثل بچه‌های 2 ساله‌ رفتار می‌کنین! 868 00:46:37,458 --> 00:46:40,583 ‫کریستینا، کجا می‌ری؟ 869 00:47:01,583 --> 00:47:02,583 ‫سلام... 870 00:47:03,250 --> 00:47:05,750 ‫یکم پیش توی اتاقش بودم و بعد ‫رفتم وسایل‌ام رو جمع کنم. حالش خوبه! 871 00:47:05,833 --> 00:47:07,041 ‫چرا وسایل‌ت رو جمع کردی؟ 872 00:47:07,125 --> 00:47:08,958 ‫فکر کنم بهتره یه‌مدت برم خونه! 873 00:47:10,458 --> 00:47:11,500 ‫الان دیر وقته... 874 00:47:11,583 --> 00:47:13,208 ‫به‌نظرم بهتره یه‌مدت از این‌جا دور باشم 875 00:47:13,291 --> 00:47:15,666 ‫اگه اتفاق خاصی افتاد، بهم بگو ‫سریع خودم رو می‌رسونم 876 00:47:15,750 --> 00:47:17,750 ‫خب اتفاق خاصی که احتمالاً میفته. ‫خودتم می‌دونی... 877 00:47:17,833 --> 00:47:19,041 ‫کریستینا... 878 00:47:19,125 --> 00:47:20,565 ‫من واقعاً نمی‌دونم تو از من چی می‌خوای! 879 00:47:20,625 --> 00:47:22,750 ‫ما سه‌تامون یه مشکل اساسی داریم 880 00:47:22,833 --> 00:47:24,583 ‫قبلاً نمی‌دونستم اینقدر اوضاع خرابه! 881 00:47:24,666 --> 00:47:26,833 ‫به‌هرحال، اون‌ این‌جا زندگی می‌کنه ‫و تو هم که خیلی از این‌جا دوری 882 00:47:26,916 --> 00:47:28,676 ‫برای همین کاملاً منطقیه که من یه مدت برم 883 00:47:28,750 --> 00:47:32,291 ‫ببخشید، اما اون قراره بمیره ‫و اون موقع تو این‌جا نیستی 884 00:47:32,375 --> 00:47:33,583 ‫می‌دونم هیچوقت من رو نمی‌بخشی... 885 00:47:33,666 --> 00:47:35,375 ‫ببخشید. من نمی‌خوام بری 886 00:47:35,458 --> 00:47:38,500 ‫می‌خوام سه‌تامون این‌جا بمونیم ‫و یه راه حل پیدا کنیم 887 00:47:38,583 --> 00:47:42,833 ‫یه‌جوری که فعلاً بتونیم با هم‌دیگه کنار بیایم 888 00:47:42,916 --> 00:47:44,250 ‫فکر می‌کردم هیچ مشکلی با هم نداریم 889 00:47:44,333 --> 00:47:45,875 ‫من و تو. 890 00:47:45,958 --> 00:47:47,375 ‫واقعاً از اون حرفت تعجب کردم 891 00:47:48,083 --> 00:47:49,875 ‫کیتی، من عصبانی بودم 892 00:47:50,541 --> 00:47:51,958 ‫از کوره در رفتم! 893 00:47:52,041 --> 00:47:53,875 ‫اگه حرف بدی زدم بهم حق بده ‫باشه؟ 894 00:47:53,958 --> 00:47:55,041 ‫ترسیده بودم 895 00:47:57,375 --> 00:47:58,666 ‫بیا بشینیم حرف بزنیم 896 00:47:59,375 --> 00:48:00,541 ‫هر سه‌تامون... 897 00:48:01,416 --> 00:48:03,500 ‫در اتاق‌ش رو باز می‌ذاریم 898 00:48:03,583 --> 00:48:05,666 ‫اگه اتفاقی افتاد سریع می‌شنویم! 899 00:48:06,250 --> 00:48:07,250 ‫نمی‌دونم 900 00:48:08,208 --> 00:48:10,708 مطمئنم وسط جیغ و داد کردن‌مون می‌میره 901 00:48:10,791 --> 00:48:13,083 ‫نه؛ بعید می‌دونم 902 00:48:14,041 --> 00:48:16,666 ‫مخصوصاً اگه بشنوه داریم صحبت می‌کنیم 903 00:48:37,541 --> 00:48:39,101 فکر نکنم بیاد 904 00:48:52,083 --> 00:48:53,416 ‫- سلام ‫- سلام 905 00:48:55,625 --> 00:48:58,666 ‫کیتی داره روی متن اعلامیه بابا کار می‌کنه 906 00:49:00,458 --> 00:49:01,333 ‫خب... 907 00:49:01,416 --> 00:49:03,750 ‫یکم پیش داشت می‌خوندش... 908 00:49:03,833 --> 00:49:05,875 و بعد از شنیدنش 909 00:49:05,958 --> 00:49:09,750 ‫فهمیدم هر کدوم از ما داستان‌های ‫خیلی متفاوتی داریم 910 00:49:10,625 --> 00:49:14,583 ‫از شخصیت‌ش؛ از این‌که توی زندگی ‫هر کدوم‌مون چه نقشی داشته... 911 00:49:14,666 --> 00:49:17,625 ‫همه‌مون زیر بال و پر اون بزرگ ‫شدیم، ولی تو بازه‌های زمانی مختلف 912 00:49:17,708 --> 00:49:20,958 ‫زندگی‌های متفاوتی داشتیم؛ ‫حتی با این‌که تو یه خونه زندگی می‌کردیم 913 00:49:21,041 --> 00:49:23,250 ‫البته شما دو نفر که وقتی من ‫خیلی کوچیک بودم از این‌جا رفتید 914 00:49:23,333 --> 00:49:26,750 ‫پس... با عقل جور در میاد که ‫هیچ کدوم‌مون شبیه هم‌دیگه نیستیم 915 00:49:26,833 --> 00:49:29,833 ‫واقعاً بابت اون حرفی که بهتون زدم متاسفم! 916 00:49:30,500 --> 00:49:32,583 ‫من از هیچ کدوم‌تون متنفر نیستم 917 00:49:32,666 --> 00:49:34,875 ‫اصلاً عوضی و به‌دردنخور نیستین 918 00:49:35,500 --> 00:49:36,666 ‫عصبانی بودم، 919 00:49:37,458 --> 00:49:38,333 ‫ترسیده بودم 920 00:49:38,416 --> 00:49:40,541 ‫به هیچ عنوان دلم نمی‌خواست ‫همچین اتفاقی بیفته 921 00:49:41,125 --> 00:49:42,125 ‫معذرت می‌خوام! 922 00:49:43,083 --> 00:49:44,166 ‫باشه؛ مشکلی نیست 923 00:49:44,958 --> 00:49:46,375 ‫اما مشکل‌ اصلی این نیست 924 00:49:47,916 --> 00:49:50,583 ‫یعنی خب، همه‌چی اوکیه 925 00:49:50,666 --> 00:49:51,750 ‫ام... 926 00:49:51,833 --> 00:49:55,041 ‫نیازی نبود معذرت خواهی کنی، ‫اما اوکیه 927 00:49:55,125 --> 00:49:58,541 ‫آره؛ اوکیه کریستینا ‫فدای سرت! 928 00:49:59,208 --> 00:50:01,625 ‫منم معذرت می‌خوام الکی ‫درگیر دعواهای ما شدی 929 00:50:07,416 --> 00:50:08,250 ‫خب... 930 00:50:08,333 --> 00:50:11,458 ‫می‌خواستم از جناب‌عالی هم ‫معذرت خواهی کنم اما اوضاع از کنترل خارج شد 931 00:50:11,541 --> 00:50:12,666 ‫بابت چی؟ 932 00:50:12,750 --> 00:50:16,125 ‫خب، بابت داستان‌ِ اون سیب‌ها که قضاوتت کردم 933 00:50:16,208 --> 00:50:18,476 ‫نمی‌دونستم واسه بابائـه. ببخشید. ‫کاش زودتر می‌فهمیدم 934 00:50:18,500 --> 00:50:20,291 ‫خب تفاوت خاصی ایجاد می‌کنه؟ 935 00:50:20,375 --> 00:50:22,416 ‫جریان سیب‌ها... 936 00:50:23,375 --> 00:50:24,708 ‫همه‌چی رو برات روشن کرد؟ 937 00:50:24,791 --> 00:50:27,833 ‫این یه موضوع جدا بود. ‫موضوعی که اشتباه قضاوت کردم 938 00:50:27,916 --> 00:50:29,083 ‫بازم هست؟ 939 00:50:30,625 --> 00:50:31,625 ‫آره 940 00:50:34,791 --> 00:50:37,416 ‫از همون اول فهمیدم که جای تو رو تنگ کردم 941 00:50:37,500 --> 00:50:39,375 ‫چرت و پرت نگو. ‫این‌جا خونه‌ی تو هم هست 942 00:50:39,458 --> 00:50:40,708 ‫هردوتامون این رو می‌دونیم 943 00:50:40,791 --> 00:50:42,958 ‫اما تو این‌جا زندگی می‌کنی؛ ‫اسمت تو اجاره‌نامه‌ست 944 00:50:43,041 --> 00:50:44,476 ‫این دومین باریه که به اجاره‌نامه اشاره کردی! 945 00:50:44,500 --> 00:50:46,458 ‫موضوع چیه؟ ‫منظور خاصی داری؟ 946 00:50:46,541 --> 00:50:48,708 ‫تو هم بحث‌ش رو پیش کشیدی. ‫بیرون 947 00:50:48,791 --> 00:50:50,416 ‫بگین ببینم چه‌خبره؟ 948 00:50:50,500 --> 00:50:53,375 ‫چیزی نیست. فقط وقتی بابا بمیره ‫این‌جا مال تو می‌شه! 949 00:50:53,458 --> 00:50:55,767 ‫فکر کردی مثلاً لنگِ این‌جام؟ ‫فکر کردی خیلی برام مهمه؟ 950 00:50:55,791 --> 00:50:56,916 ‫ببخشید؛ لطفاً... 951 00:50:57,000 --> 00:51:00,750 ‫بیاین یکم آروم‌تر حرف بزنیم. ‫تا اگه چیزی شد صدای بابا رو بشنویم 952 00:51:01,625 --> 00:51:04,833 ‫باشه؟ فکر کنم نیازی نباشه بی‌مورد 953 00:51:04,916 --> 00:51:06,958 ‫به چیزی که مشخصه اشاره کنیم 954 00:51:07,041 --> 00:51:07,916 ‫مشخصه؟ 955 00:51:08,000 --> 00:51:10,375 ‫بی‌خیال ریچل. می‌دونم ‫که بابا برات خیلی مهمه 956 00:51:10,458 --> 00:51:12,333 ‫ولی این خونه خیلی خوبه! 957 00:51:12,416 --> 00:51:13,666 ‫بیاین صادق باشیم 958 00:51:13,750 --> 00:51:15,500 هیچ خونه‌ای رو پیدا نمی‌کنی که اجاره‌ش اینقدر باشه 959 00:51:15,583 --> 00:51:17,333 اصلاً دیگه همچین نرخی وجود خارجی نداره 960 00:51:17,416 --> 00:51:18,416 ‫واقعاً خوبه! 961 00:51:18,500 --> 00:51:21,059 ‫- برات خوشحالم. می‌خوام مال خودت باشه ‫- خب پس سگ خورد 962 00:51:21,083 --> 00:51:22,083 ‫نمی‌خوامش 963 00:51:22,791 --> 00:51:23,791 ‫الان چی؟ 964 00:51:23,875 --> 00:51:25,666 ‫مسخره‌بازی در نیار. ‫مثلاً چرا نمی‌خوایش؟ 965 00:51:25,750 --> 00:51:28,916 ‫چون اون موقع هیچ کاری با هم نداریم ‫و هرکسی می‌ره دنبال زندگی خودش! 966 00:51:29,000 --> 00:51:30,458 ‫اصلاً منطقی نیست... 967 00:51:30,541 --> 00:51:32,341 ‫کریستینا، تو می‌فهمی چی می‌گه؟ 968 00:51:32,375 --> 00:51:34,125 ‫- نه دقیقاً... ‫- ادای کسخل‌ها رو در نیار! 969 00:51:34,208 --> 00:51:35,958 ‫- کون لقت بابا ‫- باشه، باشه 970 00:51:36,041 --> 00:51:38,041 ‫بس کنید 971 00:51:56,583 --> 00:51:57,666 ‫همه‌چی روبه‌راهه 972 00:52:03,875 --> 00:52:04,875 ‫فکر کنم... 973 00:52:06,125 --> 00:52:07,666 ‫منظور ریچل اینه که 974 00:52:08,791 --> 00:52:10,833 ‫بعد از این‌که بابا بمیره، چه دلیلی داره ‫که کنار هم بمونیم؟ 975 00:52:12,208 --> 00:52:14,500 ‫ما که نه 976 00:52:14,583 --> 00:52:17,500 ‫یعنی خب، شما دو نفر که وضعیت‌تون مشخصه نه؟ 977 00:52:18,125 --> 00:52:20,791 ‫یعنی خب...من واقعاً درکت می‌کنم کریستینا 978 00:52:20,875 --> 00:52:22,916 ‫تو اون‌ور دنیا زندگی می‌کنی، 979 00:52:23,000 --> 00:52:24,083 ‫بچه داری... 980 00:52:24,166 --> 00:52:25,958 ‫احتمالاً بزودی چندتا دیگه هم ‫مثل قارچ می‌زنه بیرون! 981 00:52:26,041 --> 00:52:28,976 ‫درگیر زندگی خودتی دیگه؛ می‌فهمی؟ ‫این‌ شهر جای تو نیست 982 00:52:29,000 --> 00:52:31,040 ‫پس یعنی منظورت رابطه‌ی خودت و کیتیه؟ 983 00:52:31,083 --> 00:52:31,916 ‫من گه بخورم! 984 00:52:32,000 --> 00:52:34,708 آخه تو همیشه یه‌جوری رفتار می‌کنی که ما انگار وجه‌اشتراک‌های بیشتری داریم 985 00:52:34,791 --> 00:52:36,708 ‫ منظورِ منم دقیقاً همینـه 986 00:52:36,791 --> 00:52:40,583 ‫هر کدوم از ما داستانِ خودش رو داره ‫ولی از داستان هم‌دیگه بی‌خبریم 987 00:52:40,666 --> 00:52:41,958 ‫جوری رفتار می‌کنیم که انگار خبر داریم 988 00:52:42,041 --> 00:52:44,583 ‫اما شاید فقط...خب 989 00:52:44,666 --> 00:52:48,166 ‫شاید قبل از این‌که بچه‌های من ‫مثل قارچ بزنن بیرون، که حرف واقعاً چندشی بود... 990 00:52:48,250 --> 00:52:49,500 ‫- راست گفتم خب! ‫- نه؛ خبری از بیرون زدن نیست 991 00:52:49,583 --> 00:52:51,458 ‫بچه که مثل قارچ بیرون نمی‌زنه. ‫اینطوری نیست 992 00:52:51,541 --> 00:52:52,916 ‫باشه. از دید من مثل قارچ می‌زنن بیرون 993 00:52:53,500 --> 00:52:55,875 ‫خب حالا، قبل از این‌که ‫خانواده‌ی من بزرگ‌تر بشه 994 00:52:55,958 --> 00:52:58,250 ‫یعنی اگه بخوام... 995 00:52:58,333 --> 00:53:01,166 ‫یه سری کارها هست که دوست دارم انجام بدم. 996 00:53:01,250 --> 00:53:02,250 ‫خب مثل چی؟ 997 00:53:02,333 --> 00:53:04,416 ‫یعنی خب دیگه چی می‌خوای؟ 998 00:53:04,500 --> 00:53:06,833 ‫چون زندگی‌ات بی‌نقصه 999 00:53:06,916 --> 00:53:10,166 ‫یعنی خب من می‌دونم دیگه. همه خبر دارن ‫به همه می‌گی... 1000 00:53:10,250 --> 00:53:11,250 ‫واقعاً برداشتت اینه؟ 1001 00:53:11,333 --> 00:53:15,125 ‫وقتی که عکس‌های میرابلا رو بهت نشون می‌دم ‫یا درمورد زندگی‌ام حرف می‌زنم 1002 00:53:15,208 --> 00:53:16,666 ‫اینطوری فکر می‌کنی؟ 1003 00:53:21,083 --> 00:53:22,083 ‫کیتی؟ 1004 00:53:23,125 --> 00:53:25,208 ‫تو هم همچین فکر می‌کنی؟ 1005 00:53:27,583 --> 00:53:30,125 ‫باورم نمی‌شه! 1006 00:53:30,208 --> 00:53:31,583 ‫واقعاً عجیبه... 1007 00:53:31,666 --> 00:53:35,625 ‫من واقعاً همچین منظوری ندارم ‫یعنی... یعنی خب... 1008 00:53:35,708 --> 00:53:37,833 ‫نه، ببین. ببخشید... 1009 00:53:38,333 --> 00:53:41,416 ‫من واقعاً نمی‌خواستم حرفی بزنم ‫که ناراحت بشی. من... 1010 00:53:42,791 --> 00:53:44,583 ‫یعنی فکر کردم که این ‫موضوع واسه همه‌مون روشنه 1011 00:53:44,666 --> 00:53:47,375 ‫چون هیچوقت ندیدم از چیزی غر بزنی ‫یا گله کنی... 1012 00:53:47,458 --> 00:53:50,625 ‫یعنی خب در حد «میرابلا سبزیجات نمی‌خوره» ‫و این چیزها بوده 1013 00:53:50,708 --> 00:53:53,000 من خب، من یکم احمقم... 1014 00:53:53,083 --> 00:53:55,083 ‫اصلاً بی‌خیالش. 1015 00:53:57,125 --> 00:54:00,791 ‫دوست داری قبل از این‌که ‫بچه‌های بیشتری بیاری چیکار کنی؟ 1016 00:54:05,208 --> 00:54:10,500 ‫می‌خوام یه پیوند محکم ‫بین هم ایجاد کنیم. 1017 00:54:14,500 --> 00:54:15,500 ‫اوه 1018 00:54:18,291 --> 00:54:19,708 ‫چقدر خوب کریستینا... 1019 00:54:22,000 --> 00:54:23,000 ‫جدی می‌گم 1020 00:54:25,041 --> 00:54:27,916 ‫خب مگه همین الانش پیوند محکم نداریم؟ 1021 00:54:28,416 --> 00:54:30,958 ‫- نه؛ نه از نوعِ واقعیش ‫- همینه که هست 1022 00:54:33,375 --> 00:54:34,375 ‫ببینید... 1023 00:54:36,958 --> 00:54:38,366 ‫بیاین کلاً بی‌خیال این موضوع بشیم 1024 00:54:39,375 --> 00:54:41,375 ‫ما خیلی با هم‌دیگه فرق می‌کنیم 1025 00:54:41,458 --> 00:54:44,541 ‫شما...شما دوتا حداقل ‫یه خون توی رگ‌تون جریان داره 1026 00:54:45,416 --> 00:54:46,500 ‫مادرتون یکیه... 1027 00:54:46,583 --> 00:54:48,416 ‫- و همین‌طور پدر ‫- آره خب 1028 00:54:49,083 --> 00:54:50,083 ‫می‌دونم! 1029 00:54:50,833 --> 00:54:53,875 ‫خب؟ اما اون بابای منم هست ‫منظورِ من اینه! 1030 00:54:53,958 --> 00:54:56,833 ‫می‌دونید؟ همون‌قدر که بابای شماست، ‫بابای منم هست! 1031 00:54:56,916 --> 00:55:00,458 ‫- اما راستش یه‌ بابای دیگه هم داشتی! ‫- کسی که حتی یه‌بارم ندیدمش! 1032 00:55:00,541 --> 00:55:03,291 ‫کسی که چهار سالم بود نُرد 1033 00:55:03,375 --> 00:55:06,500 ‫ولی خب باز هم بابات بوده. ‫وینست هم بابای ماست 1034 00:55:08,708 --> 00:55:09,916 ‫خب همین دیگه 1035 00:55:10,958 --> 00:55:13,291 ‫حرفِ منم همینه 1036 00:55:17,250 --> 00:55:20,000 ‫من بابا نداشتم 1037 00:55:21,166 --> 00:55:22,250 ‫تا اون اومد 1038 00:55:23,208 --> 00:55:24,208 ‫خب؟ 1039 00:55:25,333 --> 00:55:27,333 ‫الان کجای حرف‌هام رو متوجه نمی‌شی؟ 1040 00:55:28,916 --> 00:55:31,583 اون همیشه مثل پدر واقعی خودم باهام رفتار کرده 1041 00:55:32,166 --> 00:55:36,875 ‫پس اونی که الان اون سمت تو اتاق 1042 00:55:38,250 --> 00:55:39,250 ‫داره جون می‌ده... 1043 00:55:40,333 --> 00:55:41,708 ‫بابای منم هست! 1044 00:55:41,791 --> 00:55:42,791 ‫گرفتی؟ 1045 00:55:43,916 --> 00:55:45,958 ‫بابای منـه 1046 00:55:46,916 --> 00:55:49,791 ‫بابای خودمه؛ فهمیدی؟ 1047 00:55:50,625 --> 00:55:53,375 ‫می‌دونم. می‌دونم ‫من منظورم این نیست که بابات نیست... 1048 00:56:18,625 --> 00:56:22,291 ‫ببینید، چون من هیچوقت غر نمی‌زنم ‫دلیل نمی‌شه هیچ مشکلی نداشته باشم 1049 00:56:28,041 --> 00:56:30,625 ‫من به‌خاطر بابا این‌جا موندم 1050 00:56:32,125 --> 00:56:33,791 ‫نه به‌خاطر این خونه‌ی مسخره 1051 00:56:39,333 --> 00:56:40,583 ‫خدای من... 1052 00:57:28,083 --> 00:57:30,166 ‫فکر کنم بلاخره یکی رو پیدا کردم 1053 00:57:30,250 --> 00:57:31,666 ‫یه‌دکتر، تا بیاد فرم رو امضا کنه 1054 00:57:31,750 --> 00:57:32,750 ‫عالیه 1055 00:57:32,833 --> 00:57:35,791 ‫- ببخشید؛ مزاحمِ تمرینت شدم ‫- نه. اوکیه. آخراشه 1056 00:57:36,708 --> 00:57:37,833 ‫قهوه می‌خوای؟ 1057 00:57:37,916 --> 00:57:38,916 بی‌زحمت 1058 00:57:55,333 --> 00:57:58,583 ‫مسئله این‌جاست که وقتی دکتر میاد ‫بابا باید هوشیار باشه 1059 00:57:59,083 --> 00:58:00,791 ‫آره؛ این یکم برامون مشکل‌سازه 1060 00:58:00,875 --> 00:58:02,715 ‫دیشب نتونست حرف خاصی بزنه 1061 00:58:02,791 --> 00:58:05,250 ‫یه‌چیزایی زمزمه کرد، ‫اما متوجه نشدم 1062 00:58:05,333 --> 00:58:06,333 ‫منم 1063 00:58:06,833 --> 00:58:08,433 ‫به‌نظرت بد می‌شه بهش قهوه بدیم؟ 1064 00:58:09,291 --> 00:58:10,333 ‫نه فکرنکنم فکر خوبی باشه 1065 00:58:10,416 --> 00:58:12,833 ‫فقط یه‌بار دیگه هوشیار بشه کافیه 1066 00:58:12,916 --> 00:58:14,333 ‫می‌دونم که می‌تونه 1067 00:58:14,416 --> 00:58:16,056 ‫قهوه خیلی خوشمزه‌ست. ممنون 1068 00:58:19,958 --> 00:58:22,166 ‫بابت دیشب واقعاً ببخشید ‫یهو از کوره در رفتم 1069 00:58:23,875 --> 00:58:24,875 ‫منم 1070 00:58:30,125 --> 00:58:36,000 ‫بعد از این‌که دیروز همگی صحبت کردیم... ‫یه‌چیزی رو فهمیدم 1071 00:58:36,083 --> 00:58:37,083 ‫واقعاً مسخره‌ست... 1072 00:58:37,125 --> 00:58:40,375 ‫سال‌ها پیش باید این رو می‌فهمیدم؛ ‫اما حتماً یه دلیلی داشته 1073 00:58:41,083 --> 00:58:42,833 ‫این‌که مامان ریچل هم ‫مُرده؛ درست مثل مامان ما 1074 00:58:44,666 --> 00:58:47,458 ‫جز بابا، این‌ هم بین‌مون مشترکه! 1075 00:58:47,541 --> 00:58:49,750 ‫هیچوقت درمورد این‌که چه بلایی ‫سرش مامانش اومده صحبت نکردیم 1076 00:58:49,833 --> 00:58:50,958 ‫خیلی بچه بودی 1077 00:58:51,500 --> 00:58:52,791 ‫آره. همه‌مون بچه بودیم 1078 00:58:53,500 --> 00:58:56,666 ‫احتمالاً اونقدری بزرگ نبودیم که به‌طور ‫جدی درمورد این مسائل حرف بزنیم 1079 00:59:22,166 --> 00:59:23,250 ‫دکتر اومد! 1080 00:59:23,750 --> 00:59:27,541 ‫می‌تونی بابا رو... ‫( به زبان نا آشنا ) 1081 00:59:29,458 --> 00:59:31,166 ‫قهوه نمی‌خوای؟ ‫تازه درست کردیم 1082 00:59:31,250 --> 00:59:33,458 ‫آب و آب‌میوه هم داریم 1083 00:59:33,541 --> 00:59:35,541 ‫دقیقاً اون‌جاست 1084 00:59:35,625 --> 00:59:39,291 ‫پرستار تا ساعت سه نمیاد؛ اما احتمالاً ‫خودمون بتونیم بیدارش کنیم 1085 00:59:39,375 --> 00:59:41,083 ‫بابا؟ بابا؟ حالت چطوره؟ 1086 00:59:41,166 --> 00:59:43,125 ‫من کریستینام. ایشون پدرمونه 1087 00:59:43,208 --> 00:59:44,976 ‫خب بیاید... ‫بیاید اهرم رو بکشیم تا... 1088 00:59:45,000 --> 00:59:47,500 ‫یعنی...اون دکمه رو بزنیم که ‫یکم بیاد بالاتر 1089 00:59:47,583 --> 00:59:49,500 ‫یکم بی‌حاله؛ ‫داشت استراحت می‌کرد 1090 00:59:49,583 --> 00:59:50,708 ‫چندتا کلمه هم گفت 1091 00:59:59,041 --> 01:00:00,083 ‫خیلی‌خب... 1092 01:00:01,333 --> 01:00:02,973 ‫- خیلی‌خب. عالیه ‫- آره 1093 01:00:03,375 --> 01:00:04,625 ‫خب، فکرکنم الان... 1094 01:00:05,416 --> 01:00:07,500 ‫ای کاش چندماه پیش می‌اومدید... 1095 01:00:08,416 --> 01:00:11,000 ‫وقتی که سرحال‌تر بود و می‌تونست حرف بزنه 1096 01:00:11,083 --> 01:00:12,683 ‫نه خب نمی‌شد کار خاصی کرد 1097 01:00:12,750 --> 01:00:14,333 ‫یه نبض ساده نیاز داشت 1098 01:00:14,416 --> 01:00:16,958 واسه ده دقیقه 550 دلار گرفت 1099 01:00:17,041 --> 01:00:20,000 حتماً زندگی خیلی خوبی داره ‫آره؛ حداقل تموم شد... 1100 01:00:21,583 --> 01:00:24,458 ‫خب بهش بگو مجبوره؛ ‫اصلاً جای بحث نداره 1101 01:00:25,833 --> 01:00:28,458 ‫دیگه توی این موضوع من ‫نمی‌تونم آدم بده باشه، 1102 01:00:28,541 --> 01:00:29,833 من مامان بدی ام؟ 1103 01:00:30,375 --> 01:00:32,083 ‫این‌جا به اندازه کافی بدبختی داریم 1104 01:00:32,166 --> 01:00:33,916 ‫آخه این‌جا هم همین بساطه. واقعاً نمی‌فهمم 1105 01:00:34,000 --> 01:00:37,500 ‫واقعاً نمی‌فهمم چرا همه فکر می‌کنن ‫من آدم بدی ام. اصلاً عادلانه نیست 1106 01:00:37,583 --> 01:00:40,708 ‫من اصلاً همچین آدمی نیستم. ‫جوری رفتار می‌کنن که مجبور می‌شم 1107 01:00:45,041 --> 01:00:46,583 ‫هیچی. بیخیالش 1108 01:00:46,666 --> 01:00:47,708 ‫باشه 1109 01:00:47,791 --> 01:00:50,750 ‫بذار تریسی هرکاری دلش می‌خواد بکنه ‫کاری که از دستم برنمیاد 1110 01:00:51,416 --> 01:00:52,458 ‫بعداً حرف می‌زنیم 1111 01:00:58,500 --> 01:01:00,916 ‫پسر کوچولوی خوشگل‌ رو ببین 1112 01:01:01,000 --> 01:01:02,875 ‫مرد گنده! 1113 01:01:02,958 --> 01:01:05,791 ‫مثل یه مرد گنده همه‌ش چرت می‌زنی 1114 01:01:06,291 --> 01:01:07,208 ‫خدایا 1115 01:01:07,291 --> 01:01:09,333 ‫خیلی بچه‌ی مودبیه نه؟ 1116 01:01:09,416 --> 01:01:12,125 ‫شرط می‌بندم مثل اسب غذا می‌خوره! 1117 01:01:23,875 --> 01:01:24,875 ‫سلام 1118 01:01:28,666 --> 01:01:30,666 ‫آره. دقیقاً. آفرین 1119 01:01:31,375 --> 01:01:33,095 ‫از نظرم بهتره یکم زودتر باز کنید. ‫نه؟ 1120 01:01:33,166 --> 01:01:35,083 ‫ساعت 10 آخه؟ 1121 01:01:35,166 --> 01:01:37,500 ‫واسه همین می‌گم این محله ‫داره به‌گا می‌ره. آره 1122 01:01:37,583 --> 01:01:40,625 ‫تو فکرشم بانگ‌فروشیه خودم رو باز کنم. ‫24 ساعته و بدون این مسخره‌بازی‌ها 1123 01:01:40,708 --> 01:01:43,291 ‫بیای جنست رو بگیری و گورت رو گم کنی ‫خوب نیست؟ 1124 01:01:43,375 --> 01:01:45,916 ‫آره بابا. می‌ترکونم به‌مولا 1125 01:01:46,000 --> 01:01:47,333 ‫خیلی‌خب داداش 1126 01:01:47,416 --> 01:01:50,250 ‫قرار نیست مغازه کنم. نگران نباش 1127 01:01:53,750 --> 01:01:54,750 ‫صبح به‌خیر 1128 01:01:58,208 --> 01:01:59,375 ‫سلام 1129 01:01:59,458 --> 01:02:00,458 ‫حالت چطوره؟ 1130 01:02:01,791 --> 01:02:02,791 ‫هوم... 1131 01:02:03,541 --> 01:02:04,541 ‫بد نیست... 1132 01:02:05,458 --> 01:02:07,083 ‫خوبه. خوبه 1133 01:02:07,625 --> 01:02:09,666 ‫اومده بودم بابات رو ببینم 1134 01:02:09,750 --> 01:02:12,000 ‫می‌بینم که بلاخره تونستید امضای فرم ‫عدم احیای قلب رو بگیرید! 1135 01:02:12,083 --> 01:02:12,958 ‫آره 1136 01:02:13,041 --> 01:02:14,708 ‫آره، امروز صبح یه دکتری اومد انجامش داد 1137 01:02:14,791 --> 01:02:18,625 ‫همینطوری امضاش کرد؟ ‫یعنی منظورم اینه که، می‌دونست چه‌خبره؟ 1138 01:02:18,708 --> 01:02:19,541 ‫آره 1139 01:02:19,625 --> 01:02:21,083 ‫باورم نمی‌شه 1140 01:02:21,166 --> 01:02:22,166 ‫یعنی خب خوبه 1141 01:02:23,708 --> 01:02:26,166 ‫خب داشتم به خواهرات می‌گفتم... 1142 01:02:26,833 --> 01:02:28,125 ‫ممکنه یکم شنیدنش براتون سخت باشه، 1143 01:02:28,750 --> 01:02:32,708 ‫اما من بعید می‌دونم پدرتون دوباره ‫مثل روز اول سرحال و هوشیار بشه 1144 01:02:33,291 --> 01:02:35,791 ‫خداروشکر ظاهراً دردی نداره 1145 01:02:36,666 --> 01:02:38,166 ‫و اگه بعداً اتفاقی افتاد، 1146 01:02:38,250 --> 01:02:41,333 ‫من و میرابلا به محض این‌که بتونیم ‫میایم این‌جا 1147 01:02:41,416 --> 01:02:43,416 ‫تا جایی که می‌تونیم ‫به‌تون کمک می‌کنیم 1148 01:02:43,500 --> 01:02:46,791 ‫اما توی یه‌سری مسائل کاری از دست ما برنمیاد 1149 01:02:46,875 --> 01:02:49,125 ‫مثل زمان دقیقِ مرگش 1150 01:02:49,208 --> 01:02:52,375 ‫ازتون می‌خوام اگه می‌تونید یادداشت‌ش کنید ‫می‌دونید... 1151 01:02:52,458 --> 01:02:55,333 ‫حالا نیاز نیست با ثانیه‌ی دقیق باشه. ‫می‌دونیم که نمی‌شه 1152 01:02:55,958 --> 01:02:58,791 ‫هر موقع تونستید سر یه ‫دقیقه مشخص بهش سر بزنید 1153 01:02:59,750 --> 01:03:03,666 ‫بعد بین خودتون وظایف رو تقسیم کنید 1154 01:03:03,750 --> 01:03:06,125 ‫که کاغذبازی‌ها رو انجام می‌ده؛ ‫کی به بقیه زنگ می‌زنه... 1155 01:03:07,666 --> 01:03:09,166 ‫باید به هم‌دیگه کمک کنید 1156 01:03:09,750 --> 01:03:11,666 ‫خداروشکر که سه نفریـد 1157 01:03:11,750 --> 01:03:14,916 ‫انگار منظورت اینه که ‫دیگه تموم شده 1158 01:03:16,833 --> 01:03:18,791 ‫یعنی، به ایستگاه آخر رسیدیم 1159 01:03:19,583 --> 01:03:20,750 ‫تهـش! 1160 01:03:22,125 --> 01:03:24,750 ‫آره، اما مگه همین دیروز اینارو نگفتی؟ 1161 01:03:25,416 --> 01:03:29,666 ‫یعنی خب، ناراحت نشی ‫اما خودمون می‌دونیم که داره می‌میره 1162 01:03:29,750 --> 01:03:31,125 ‫می‌گی نمی‌شه زمانِ ‫دقیق‌ش رو حدس زد 1163 01:03:31,208 --> 01:03:36,000 ‫اما هر روز میای این‌جا و می‌گی ‫« دیگه تمومه » 1164 01:03:36,083 --> 01:03:38,583 ‫نمی‌خوام از طرف بقیه حرف بزنم، 1165 01:03:38,666 --> 01:03:41,125 ‫اما من واقعاً دیگه کلافه شدم ‫می‌دونی؟ 1166 01:03:41,208 --> 01:03:44,333 ‫تحملش خیلی سخته. ‫این یه مدت هر روز داریم ازش خداحافظی می‌کنیم 1167 01:03:44,416 --> 01:03:46,096 ‫آره؛ یعنی خب، آخرین بار همین دیروز بود 1168 01:03:46,125 --> 01:03:47,458 ‫- و امروز ‫- آره 1169 01:03:47,541 --> 01:03:49,875 ‫ببخشید که هی میام به‌تون یادآوری می‌کنم 1170 01:03:49,958 --> 01:03:52,000 ‫اصلاً همچین قصدی ندارم 1171 01:03:52,791 --> 01:03:55,416 ‫قضیه اینه که مشخصه آخراشه... 1172 01:03:55,958 --> 01:03:57,750 ‫- برای همین این‌جام ‫- می‌دونیم 1173 01:03:58,625 --> 01:04:02,125 ‫و واقعاً لطف کردی. جدی می‌گم ‫ازت ممنونیم 1174 01:04:02,833 --> 01:04:04,375 ‫فقط شب سختی داشتیم... 1175 01:04:05,083 --> 01:04:06,166 ‫نتونستم جلوی خودم رو بگیرم 1176 01:04:06,250 --> 01:04:08,916 ‫هر روزِ خدا میاد این‌جا می‌گه الان می‌میره 1177 01:04:09,000 --> 01:04:11,625 ‫درسته اوضاع واقعاً بده، ‫اما این دیگه خیلی شلوغش می‌کنه 1178 01:04:11,708 --> 01:04:12,708 ‫می‌دونم. می‌دونم 1179 01:04:12,791 --> 01:04:15,666 ‫« سلام صبح‌ به‌خیر. باباتون داره می‌میره » 1180 01:04:15,750 --> 01:04:18,083 ‫« می‌شه بهم قهوه بدین؟ » 1181 01:04:18,166 --> 01:04:20,166 ‫شما دونفر چه‌تونه؟ 1182 01:04:20,250 --> 01:04:22,875 ‫ببخشید؛ من... ‫باید خفه‌خون می‌گرفتم 1183 01:04:22,958 --> 01:04:25,500 ‫نه، حق با توئـه ‫باید یکم سبک گفتارش رو تغییر بده 1184 01:04:25,583 --> 01:04:30,375 ‫بگه مثلاً بزودی پا می‌شه براتون ‫شعبده‌بازی می‌کنه تا ببینه به حرفاش توجه می‌کنیم یا نه 1185 01:04:30,458 --> 01:04:31,458 ‫شعبده‌بازی؟ 1186 01:04:32,250 --> 01:04:34,041 ‫آره، یه‌چیز رندوم. حالا هرچیزی. 1187 01:04:34,125 --> 01:04:36,791 ‫شعبده‌بازی؟ اصلاً چرا اون؟ ‫بابا که شعبده‌بازی بلد نیست! 1188 01:04:36,875 --> 01:04:38,684 ‫اون حرکتِ ناپدید شدن سکه رو بلد بود! 1189 01:04:38,708 --> 01:04:39,625 ‫وای آره! 1190 01:04:39,708 --> 01:04:40,708 آره 1191 01:04:40,791 --> 01:04:42,166 ‫آره، آره، آره، آره 1192 01:04:43,000 --> 01:04:47,875 ‫« هرلحظه ممکنه باباتون مثل یه سکه ناپدید بشه » 1193 01:04:47,958 --> 01:04:50,666 ‫آره؛ خوشم اومد ‫الان منطقی شد 1194 01:04:50,750 --> 01:04:52,375 ‫مشخصه کشیدی؛ اما باهات موافقم 1195 01:04:52,458 --> 01:04:54,041 ‫نمی‌خوای بری پیشش؟ 1196 01:04:56,375 --> 01:04:58,916 ‫یعنی اگه دوست داری. مجبورت نمی‌کنم ‫اما اگه... 1197 01:04:59,708 --> 01:05:03,125 ‫دوست داشتی با ما یا بدون ما بری پیشش ‫امیدوارم به‌مون بگی! 1198 01:05:07,083 --> 01:05:08,750 ‫باشه پس. من می‌رم 1199 01:05:08,833 --> 01:05:11,208 ‫اگه چیزی شد زنگ می‌زنم، 1200 01:05:11,708 --> 01:05:13,583 ‫یعنی اگه سکه داشت ناپدید می‌شد! 1201 01:05:22,250 --> 01:05:25,541 ‫دوست ندارم وقتی مُرد ‫زود رابطه‌هامون با هم تموم شه و بریم 1202 01:05:28,958 --> 01:05:30,333 ‫چه رابطه‌ای؟ 1203 01:05:30,416 --> 01:05:32,375 ‫خب، دوست داری چطوری باشه؟ 1204 01:05:46,291 --> 01:05:48,125 ‫نه. تلفن رو جواب می‌دی! 1205 01:05:48,208 --> 01:05:49,208 ‫تریسی! 1206 01:05:51,416 --> 01:05:55,083 ‫تیم بنت به جیمی هانت تکل می‌زنه 1207 01:05:55,166 --> 01:05:56,625 ‫همین که گفتم! 1208 01:05:57,250 --> 01:05:59,166 ‫بنت نزدیک بود یه اشتباه بزرگ کنه! 1209 01:06:00,458 --> 01:06:02,178 ‫برام مهم نیست که ‫داشتی ناهار می‌خوردی 1210 01:06:02,208 --> 01:06:04,226 ‫یه کورنر به‌شدت قوی... 1211 01:06:04,250 --> 01:06:05,250 ‫تریسی؟ 1212 01:06:05,791 --> 01:06:07,767 ‫من واقعاً عاشقِ همچین کورنرهایی ام... 1213 01:06:07,791 --> 01:06:11,750 ‫اون‌هایی که هیچ مشکلی با ضربه زدن توی زمینِ... 1214 01:06:12,208 --> 01:06:13,208 ‫نمی‌تونم! 1215 01:06:14,041 --> 01:06:15,125 ‫تریسی؟ 1216 01:06:16,333 --> 01:06:18,750 ‫این مدافعانِ دفاعی... 1217 01:06:19,875 --> 01:06:21,125 ‫تریسی؛ گوش کن ببین چی می‌گم 1218 01:06:21,625 --> 01:06:23,500 ‫ازت می‌خوام دست برداری ‫و به من گوش کنی 1219 01:06:24,250 --> 01:06:25,958 ‫این‌کار رو نکن! 1220 01:06:26,041 --> 01:06:28,333 ‫تریسی. دارم بهت می‌گم حق نداری... 1221 01:06:28,416 --> 01:06:31,291 ‫تریسی؟ 1222 01:06:39,875 --> 01:06:41,750 ‫مطمئنی که حداقل نصفش رو نمی‌خوای؟ 1223 01:06:41,833 --> 01:06:43,353 ‫نه. زیاد گشنم نیست 1224 01:06:48,166 --> 01:06:50,041 ‫می‌دونم عجیبه. ‫اما روش نوشته دقیقاً همین‌کارو بکنید 1225 01:06:50,125 --> 01:06:51,166 ‫باشه؛ اشکالی نداره 1226 01:06:52,166 --> 01:06:53,846 ‫واقعاً؟ هیچی نمی‌خوای؟ 1227 01:06:53,875 --> 01:06:56,000 ‫- من‌که همیشه‌ی خدا این‌جا گشنمه ‫- واقعً؟ 1228 01:06:56,500 --> 01:06:58,340 ‫می‌خوای یکم استراحت کنی؟ ‫من می‌تونم برم پیشش بشینم 1229 01:06:58,375 --> 01:07:01,125 ‫من‌که مشکلی ندارم. خودت دوست داری ‫بری پیشش؟ 1230 01:07:01,208 --> 01:07:05,166 ‫چون می‌تونیم با هم بریم پیشش. ‫دارم براش کتاب می‌خونم. اشکالی نداره 1231 01:07:05,250 --> 01:07:07,250 ‫نه. اوکیه. راحتم باید به اوضاع این‌جا رسیدگی کنم 1232 01:07:15,541 --> 01:07:16,916 ‫خبر نداری ریچل کجا رفت؟ 1233 01:07:50,458 --> 01:07:51,541 ‫کریستینا؟ 1234 01:07:55,333 --> 01:07:56,333 ‫کریستینا؟ 1235 01:07:58,250 --> 01:07:59,250 ‫سلام 1236 01:08:04,333 --> 01:08:05,166 ‫اوه! 1237 01:08:05,250 --> 01:08:07,166 ‫- پس این‌جایی ‫- آره 1238 01:08:08,708 --> 01:08:10,333 ‫داشتم یکم استراحت می‌کردم. ‫چه‌خبر؟ 1239 01:08:10,416 --> 01:08:13,041 ‫هیچی. استراحت کن. ‫همه‌چی روبه‌راهه 1240 01:08:38,916 --> 01:08:41,291 ‫- مُرد؟ ‫- نـه 1241 01:08:41,875 --> 01:08:44,041 ‫نه؛ اگه همچین اتفاقی بیفته ‫قطعاً بهت زنگ می‌زنیم 1242 01:08:46,041 --> 01:08:47,041 ‫نمی‌دونم 1243 01:08:48,208 --> 01:08:49,958 ‫فقط این‌که این‌جا نشستی ‫یکم برام عجیب بود 1244 01:08:52,875 --> 01:08:54,958 ‫- اگه گشنته کیتی غذا درست کرده ‫- آره 1245 01:08:57,041 --> 01:08:58,916 ‫چقدر جو این‌جا عجیبه... 1246 01:08:59,000 --> 01:09:02,958 ‫فقط دارم قبل از این‌که دوباره ‫برگردم پیش بابا یکم استراحت می‌کنم 1247 01:09:04,375 --> 01:09:05,375 ‫باشه 1248 01:09:06,791 --> 01:09:07,791 ‫خب... 1249 01:09:08,708 --> 01:09:11,041 ‫من برم نتایج فوتبال رو چک کنم ‫16 تا شرط‌بندی کردم 1250 01:09:11,125 --> 01:09:13,583 ‫بعید می‌دونم برنده بشم اما... 1251 01:09:14,666 --> 01:09:15,666 ‫باز هم خدا می‌دونه! 1252 01:09:28,958 --> 01:09:29,958 ‫حالت خوبه؟ 1253 01:09:30,750 --> 01:09:32,000 ‫خوبم 1254 01:09:35,333 --> 01:09:36,333 ‫باشه 1255 01:09:44,333 --> 01:09:45,875 ‫بیا. این رو بگیر بخور 1256 01:09:47,250 --> 01:09:48,250 ‫ممنون 1257 01:09:49,916 --> 01:09:51,833 ‫خواهش؛ قابلی نداشت 1258 01:10:30,666 --> 01:10:31,666 ‫می‌گم بابا... 1259 01:10:32,208 --> 01:10:34,416 ‫فعلاً ضریب‌ها اینطوریه... 1260 01:10:35,458 --> 01:10:37,375 ‫کلیپرز؛ مثبتِ 124 1261 01:10:37,916 --> 01:10:39,208 ‫بیلز. منفیِ 900 1262 01:10:39,291 --> 01:10:41,291 ‫تایتاز. مثبت 145 1263 01:10:41,375 --> 01:10:42,791 ‫وایکینگز. منفیِ 900 1264 01:10:43,291 --> 01:10:44,708 ‫متز. منفیِ 115 1265 01:10:44,791 --> 01:10:47,583 ‫و ایگلز...منفیِ 220 1266 01:10:47,666 --> 01:10:48,666 ‫پس... 1267 01:10:49,666 --> 01:10:52,291 ‫با 20 دلار می‌تونم 724 دلار ‫و خورده‌ای پول به جیب بزنم 1268 01:10:53,000 --> 01:10:55,291 ‫عالیه؛ نه؟ 1269 01:11:07,166 --> 01:11:08,166 ‫آره 1270 01:11:31,500 --> 01:11:33,291 ‫خوشحالم می‌بینمتون ‫بفرمائید داخل 1271 01:11:39,416 --> 01:11:41,208 ‫باباتون چطوره؟ خوبه؟ 1272 01:11:41,291 --> 01:11:45,250 ‫هنوز زنده‌ست؛ داره به مبارزه ادامه می‌ده 1273 01:11:50,000 --> 01:11:51,833 ‫غذا میل دارید؟ سوپ درست کردم 1274 01:11:53,916 --> 01:11:55,708 ‫نه؟ قهوه چی؟ 1275 01:11:56,291 --> 01:11:57,875 ‫باشه 1276 01:11:59,708 --> 01:12:01,548 ‫باز اگه بعداً نظرت عوض شد ‫و چیزی خواستی بهم بگو 1277 01:12:01,625 --> 01:12:02,875 ‫زیاد درست کردم 1278 01:12:04,583 --> 01:12:08,250 ‫می‌خوای بری حموم؟ با آقای اردک؟ دیگه کی؟ 1279 01:12:09,375 --> 01:12:10,375 ‫حباب؟ 1280 01:12:10,916 --> 01:12:12,166 ‫چه بابای خوبی داری! 1281 01:12:13,500 --> 01:12:15,333 ‫به‌جای منم آب بازی کن. باشه؟ 1282 01:12:18,291 --> 01:12:19,291 ‫آهای؟ 1283 01:12:19,750 --> 01:12:20,750 ‫آهای؟ 1284 01:12:23,500 --> 01:12:24,875 ‫فکرکنم دستت بنده... 1285 01:12:24,958 --> 01:12:27,708 ‫نه. هیچی. هیچی. اوضاع روبه‌راهه 1286 01:12:27,791 --> 01:12:30,791 ‫فقط گفتم یه زنگی بزنم؛ ‫دلم برای خونه تنگ شده 1287 01:12:33,208 --> 01:12:35,375 ‫حتماً. ممنون 1288 01:12:37,541 --> 01:12:38,916 ‫ذهنت رو خالی کن 1289 01:12:40,333 --> 01:12:42,375 ‫حواست به طرز نشستنت باشه 1290 01:12:43,791 --> 01:12:46,250 ‫یادت باشه که مهم‌ترین چیز در مدیتیشن 1291 01:12:47,125 --> 01:12:50,666 ‫نشستن و احساسِ امنیت و راحتی داشتنه 1292 01:12:51,666 --> 01:12:52,916 ‫بقیه جوانبِ... 1293 01:13:24,708 --> 01:13:26,250 ‫حالت چطوره ریچل؟ 1294 01:13:27,833 --> 01:13:28,875 ‫خوبم 1295 01:13:30,541 --> 01:13:31,541 ‫بابات چطوره؟ 1296 01:13:32,833 --> 01:13:33,958 ‫بدک نیست 1297 01:13:34,708 --> 01:13:35,708 ‫هنوز زنده‌ست 1298 01:13:36,708 --> 01:13:37,791 ‫عالیه 1299 01:13:38,916 --> 01:13:39,916 ‫آره 1300 01:13:40,666 --> 01:13:43,875 ‫خب، فکرکنم می‌دونی ‫که اومدم بهت چی بگم نه؟ 1301 01:13:44,541 --> 01:13:45,916 ‫راجع به این بیرون گل کشیدن 1302 01:13:47,208 --> 01:13:49,291 ‫فرض کن بهت گفتم. باشه؟ 1303 01:13:51,208 --> 01:13:52,208 ‫باشه؛ باشه 1304 01:13:52,916 --> 01:13:53,916 ‫ممنون 1305 01:14:40,625 --> 01:14:42,583 ‫روزی چندبار مدیتیشن می‌کنی؟ 1306 01:14:42,666 --> 01:14:44,083 ‫هرموقع که بتونم 1307 01:14:44,166 --> 01:14:46,500 ‫معمولاً وقتش رو ندارم. اما حال و هوام رو عوض می‌کنه 1308 01:14:47,833 --> 01:14:49,375 ‫تو هم می‌خوای امتحان کنی؟ 1309 01:14:49,458 --> 01:14:50,333 ‫ممنون 1310 01:14:50,416 --> 01:14:53,666 ‫شاید وقتی بچه‌ها بزرگ شدن و ‫از خونه رفتن، برم سراغش 1311 01:14:56,041 --> 01:14:57,708 ‫فعلاً درگیرِ نوشتن اینم 1312 01:14:58,208 --> 01:15:00,333 ‫فکر می‌کنم بهتره از ریچل بپرسی 1313 01:15:01,041 --> 01:15:02,041 ‫واقعاً؟ 1314 01:15:09,833 --> 01:15:10,833 ‫سرت شلوغه؟ 1315 01:15:12,708 --> 01:15:16,916 ‫داشتم این چیزه رو می‌نوشتم. اعلامیه بابا ‫گفتم تو شاید بتونی یکم کمکم کنی 1316 01:15:18,833 --> 01:15:20,750 ‫من از این چیزها سر در نمیارم! 1317 01:15:20,833 --> 01:15:21,958 ‫منم همینطور 1318 01:15:22,458 --> 01:15:23,750 ‫وینست به ‌کار کردن توی 1319 01:15:23,833 --> 01:15:26,041 ‫سازمانِ خدمات اداری شهری می‌بالید 1320 01:15:26,125 --> 01:15:28,916 ‫بعد از 32 سال به عنوان سرپرست ارشد، بازنشسته شد 1321 01:15:29,000 --> 01:15:30,040 ‫نزد همکارانش شخصی محبوب بود 1322 01:15:30,083 --> 01:15:33,500 ‫وینسنت به خاطر فداکاریش برای خانواده و دوستاش، 1323 01:15:33,583 --> 01:15:35,708 ‫روحیه‌ی مهربونش، شوخ‌طبعی گرمش، 1324 01:15:35,791 --> 01:15:37,750 ‫و عشق بی‌قید و شرطش به گروه ‫جت‌ها، تا ابد در یادها باقی می‌مونه 1325 01:15:41,583 --> 01:15:42,583 ‫همین؟ 1326 01:15:43,041 --> 01:15:44,041 ‫فعلاً تا این‌جا... 1327 01:15:44,666 --> 01:15:47,916 ‫و می‌دونم که خیلی خشک و بی‌روحه، 1328 01:15:48,000 --> 01:15:51,000 ‫اما نمی‌دونم چطوری کل زندگی‌اش ‫رو توی چندتا جمله خلاصه کنم 1329 01:15:51,583 --> 01:15:53,142 ‫تا این‌جا که از نظرم خیلی خوبه 1330 01:15:53,166 --> 01:15:55,333 ‫واقعاً نمی‌دونم کی می‌شینه ‫اینارو می‌خونه. من‌که نمی‌خونم 1331 01:15:55,416 --> 01:15:57,416 ‫اگه طرف رو می‌شناختی، ‫نیازی به این چیزها نیست 1332 01:15:57,500 --> 01:15:59,875 ‫بیشتر حالتِ یادگاری داره 1333 01:15:59,958 --> 01:16:03,250 ‫یعنی خب شاید یکی بخواد بدونه ‫همچین آدمی وجود داشته... 1334 01:16:03,333 --> 01:16:05,166 ‫پول می‌ذارم وسط 1335 01:16:05,958 --> 01:16:09,041 ‫هرچیزی که بنویسی بقیه اصلاً ‫دقت نمی‌کنن، می‌دونی؟ 1336 01:16:09,750 --> 01:16:11,750 ‫با چندتا جنده‌ ازدواج کرده بوده، 1337 01:16:11,833 --> 01:16:13,375 ‫چندتا جنده هم بزرگ کرده 1338 01:16:13,458 --> 01:16:14,458 ‫ممنون! 1339 01:16:15,291 --> 01:16:17,250 ‫خیلی‌خب؛ بیاین جدی باشیم 1340 01:16:17,750 --> 01:16:19,166 ‫وینست... 1341 01:16:20,625 --> 01:16:21,750 ‫عاشقِ جت‌ها بود 1342 01:16:21,833 --> 01:16:22,708 ‫آره؛ این رو نوشتم 1343 01:16:22,791 --> 01:16:25,500 ‫عاشقِ خندیدن به چیزهای مسخره‌ست 1344 01:16:26,041 --> 01:16:27,875 ‫از فیلم‌های قدیمی خوشش میاد 1345 01:16:28,958 --> 01:16:30,333 ‫با صفحه گرامافون ‫آهنگ گوش می‌ده 1346 01:16:30,416 --> 01:16:31,416 ‫هوم... 1347 01:16:31,875 --> 01:16:32,875 ‫اون... 1348 01:16:33,750 --> 01:16:36,041 ‫معمولاً... معمولاً زنگ... 1349 01:16:36,666 --> 01:16:39,666 ‫معمولاً زنگ می‌زنه به اخبار رادیویی ‫و باهاشون بحث می‌کنه 1350 01:16:40,791 --> 01:16:45,583 ‫حسابی عصبانی می‌شه، ‫سرشون داد می‌زنه 1351 01:16:45,666 --> 01:16:47,083 ‫بعد هم دلیلِ زنگ زدنش رو یادش می‌ره 1352 01:16:48,000 --> 01:16:51,625 ‫خیلی از چیزایی که نباید ‫به کیر آدم باشه 1353 01:16:51,708 --> 01:16:53,166 ‫اصلاً به کیرش نیست 1354 01:16:53,250 --> 01:16:57,583 ‫خیلی از چیزایی که نباید به کیر آدم باشه، ‫به کیرش نیست 1355 01:16:57,666 --> 01:16:58,708 ‫خب این‌که واقعاً راسته 1356 01:16:58,791 --> 01:17:01,083 ‫- تمام حرف‌هایی که زدم راست بود ‫- می‌دونم 1357 01:17:01,166 --> 01:17:02,958 ‫از چیزی که من نوشتم خیلی جالب‌تره 1358 01:17:03,500 --> 01:17:05,208 ‫اما باز هم شبیه لیست شد 1359 01:17:05,291 --> 01:17:06,291 ‫من تلاشم رو کردم 1360 01:17:07,833 --> 01:17:11,500 ‫یه روز، بعد از این‌که سارا فوت کرد 1361 01:17:11,583 --> 01:17:14,101 ‫و کیتی، تو هم رفته بودی دانشگاه ‫یا فکرکنم تابستون قبلش بود، 1362 01:17:14,125 --> 01:17:18,000 ‫ولی این‌جا نبودی ‫و ریچل، تو... 1363 01:17:18,625 --> 01:17:21,625 ‫هر شب تا دیر وقت بیرون بودی و این‌که 1364 01:17:21,708 --> 01:17:25,916 ‫من و بابا خونه با هم تنها باشیم ‫چیز زیاد عجیبی نبود 1365 01:17:26,000 --> 01:17:27,666 ‫واسه نوشتن مشق‌هام ‫به کمک کسی نیاز نداشتم 1366 01:17:27,750 --> 01:17:31,500 ‫و می‌دونید، بابا هنوز عزادار بود 1367 01:17:32,125 --> 01:17:35,375 ‫اما معمولاً بعد از شام، با هم دیگه می‌نشستیم 1368 01:17:35,458 --> 01:17:37,083 ‫فیلم یا سریال تماشا می‌کردیم 1369 01:17:37,166 --> 01:17:39,708 ‫و من همیشه توی فکر اون دوران‌ام 1370 01:17:39,791 --> 01:17:42,166 ‫همه‌چی...همه‌چی آروم بود 1371 01:17:43,291 --> 01:17:49,541 ‫بعد یه شب، سر یه فیلمی که ‫داشتیم نگاه می‌کردیم خیلی ناراحت شد 1372 01:17:49,625 --> 01:17:52,583 ‫اسمش رو یادم نمیاد ‫اما یکی داشت داخلش می‌مُرد 1373 01:17:52,666 --> 01:17:55,125 ‫و بابا هی می‌خواست واسه من توضیح بده 1374 01:17:55,208 --> 01:17:58,875 ‫مرگ و مُردنی که ‫توی فیلم‌ها نشون می‌دن 1375 01:17:58,958 --> 01:18:02,791 ‫هیچ ارتباطی با مرگ واقعی نداره 1376 01:18:02,875 --> 01:18:06,041 ‫این‌که کتاب‌ها و فیلم‌ها و هر چیز دیگه‌ای که 1377 01:18:06,125 --> 01:18:08,208 ‫سعی می‌کرد مرگ رو به تصویر بکشه، ‫کاملاً در اشتباهه! 1378 01:18:08,291 --> 01:18:10,166 ‫خودِ عمل به تصویر کشیدنش، 1379 01:18:10,250 --> 01:18:12,250 ‫و تبدیلش به کلمات، باعثِ ‫همچین برداشت اشتباهی شده 1380 01:18:12,333 --> 01:18:16,333 ‫همه‌شون یه دروغ بزرگ‌ان. یعنی ‫اون چیزهایی که نگاه می‌کردیم... 1381 01:18:16,416 --> 01:18:18,208 ‫الان یادم میاد... 1382 01:18:19,291 --> 01:18:22,416 ‫« تنها راه خلاصه کردن زندگی یه نفر، 1383 01:18:22,500 --> 01:18:25,583 ‫« تنها راه جمع‌بندی همه چیز تو یه قاب 1384 01:18:26,416 --> 01:18:31,333 ‫« کارهایی که کردن، چه آدمی بودن ‫یا به چه چیزهایی ابراز علاقه می‌کردن و... » 1385 01:18:32,250 --> 01:18:34,250 ‫- چی شده؟ ‫- نه. نه. خوابیده 1386 01:18:34,333 --> 01:18:35,625 ‫فقط من دیگه باید برم 1387 01:18:37,416 --> 01:18:38,625 ‫پشمام ریخت 1388 01:18:39,333 --> 01:18:40,933 ‫خدای من؛ فکر کردم چیزی شده 1389 01:18:41,000 --> 01:18:42,041 ‫منم 1390 01:18:42,125 --> 01:18:43,541 ‫خیلی مسخره‌ست... 1391 01:18:43,625 --> 01:18:46,500 ‫یه لحظه همه‌مون سکته کردیم. ‫اصلاً درست نیست 1392 01:18:46,583 --> 01:18:48,750 ‫من می‌رم بدرقه‌ش کنم 1393 01:18:48,833 --> 01:18:50,416 ‫چی؟ نه. نه. ‫صبرکن 1394 01:18:50,500 --> 01:18:52,958 ‫ما رو نذار توی خماری! ‫می‌خواستی بگی... 1395 01:18:54,833 --> 01:18:56,541 ‫بگو بابا درموردِ مرگ چی بهت گفته بود! 1396 01:18:57,041 --> 01:18:58,041 ‫آهان 1397 01:18:59,500 --> 01:19:03,958 ‫گفت تنها راه درک واقعیِ حس مرگ، 1398 01:19:04,041 --> 01:19:05,125 از طریق رفتن و نبودنه 1399 01:19:05,208 --> 01:19:07,750 ‫بقیه‌ چیزها واقعیت ندارن 1400 01:19:10,000 --> 01:19:12,291 ‫که اینطور 1401 01:19:13,500 --> 01:19:14,666 ‫پس با این اوضاع... 1402 01:19:15,708 --> 01:19:16,958 ‫چیزی ننویسی بهتره! 1403 01:19:17,583 --> 01:19:19,375 ‫فکر می‌کنم منظورم بابا این بوده که 1404 01:19:19,458 --> 01:19:22,750 ‫تا وقتی نمرده باشه، ‫نمی‌تونیم بفهمیم واقعاً چه آدمی بوده 1405 01:19:23,500 --> 01:19:26,916 ‫اما از نظر من وقتی آدم‌ها زنده‌ان ‫هم می‌شه شناختشون. نه؟ 1406 01:19:27,000 --> 01:19:28,166 ‫آره 1407 01:19:29,458 --> 01:19:31,125 ‫خب راستش یه‌جورایی... 1408 01:19:31,916 --> 01:19:33,500 ‫می‌دونیم در حال حاضر ‫چه‌جور آدمی هستن 1409 01:19:34,666 --> 01:19:35,583 ‫من... 1410 01:19:37,625 --> 01:19:39,250 ‫به من ربطی نداره، اما... 1411 01:19:40,458 --> 01:19:43,333 ‫شنیدم داشتی با تریسی ‫دعوا می‌کردی. اما می‌دونی... 1412 01:19:43,416 --> 01:19:46,125 ‫اون الان یه نوجوونه و این چیزها عادیه 1413 01:19:46,208 --> 01:19:47,500 ‫خودت هم می‌دونی 1414 01:19:47,583 --> 01:19:49,250 ‫به‌نظرم منظور بابا 1415 01:19:50,000 --> 01:19:51,000 ‫یه‌جورایی 1416 01:19:51,916 --> 01:19:52,833 ‫حالتِ کُلی داشته 1417 01:19:52,916 --> 01:19:55,500 ‫همه‌چی، می‌دونی...؟ 1418 01:19:56,000 --> 01:19:59,833 ‫دوران‌های مختلف زندگی و ‫آدمی که طی این دوران‌ها بهش تبدیل می‌شیم 1419 01:20:01,083 --> 01:20:03,250 ‫می‌دونی؟ همه‌ش با هم 1420 01:20:07,208 --> 01:20:08,208 ‫آره 1421 01:20:10,125 --> 01:20:12,125 ‫اما تریسی کاری می‌کنه ‫این چیزها رو به‌کل فراموش کنم 1422 01:20:12,791 --> 01:20:14,708 ‫انگار قراره تا ابد به این وضع ادامه بده 1423 01:20:14,791 --> 01:20:16,125 ‫نه 1424 01:20:16,208 --> 01:20:18,458 ‫حتی وقتی بزرگ بشه هم لوس می‌مونه 1425 01:20:18,541 --> 01:20:20,166 ‫اما یه‌جور دیگه از لوس بودن 1426 01:20:23,166 --> 01:20:24,291 ‫شوخی می‌کنم 1427 01:20:24,375 --> 01:20:25,375 ‫آره، می‌دونم 1428 01:20:32,208 --> 01:20:35,208 ‫ببخشید که بیشتر این‌جا نبودم ‫تا کمکت کنم 1429 01:20:36,000 --> 01:20:37,208 ‫می‌دونم خیلی برات سخت بوده 1430 01:20:40,250 --> 01:20:41,375 ‫اشکالی نداره 1431 01:20:43,833 --> 01:20:45,041 ‫خوش می‌گذشت 1432 01:20:47,458 --> 01:20:48,541 ‫اما ممنون 1433 01:20:48,625 --> 01:20:51,041 ‫امیدوارم که همین‌جا بمونی 1434 01:20:51,125 --> 01:20:52,125 ‫چرا؟ 1435 01:20:52,541 --> 01:20:55,041 ‫چون می‌خوام این خونه ‫دستِ خانواده‌ی خودمون باشه 1436 01:21:01,625 --> 01:21:03,875 ‫می‌خواین الان همه‌گی با هم بریم پیشش؟ 1437 01:21:06,333 --> 01:21:08,291 ‫زودباشین. بیاین بریم 1438 01:21:22,666 --> 01:21:25,333 ‫ببین کی این‌جاست... 1439 01:21:26,875 --> 01:21:28,666 ‫سلام 1440 01:21:31,375 --> 01:21:33,208 ‫سلام بابایی. من اومدم 1441 01:21:33,291 --> 01:21:34,291 ‫بالا 1442 01:21:35,791 --> 01:21:37,041 ‫چی شده بابایی؟ 1443 01:21:38,166 --> 01:21:40,833 ‫متوجه نمی‌شم. ‫می‌خوای جابه‌جات کنم؟ 1444 01:21:41,625 --> 01:21:43,041 ‫می‌شه دوباره بگی؟ 1445 01:21:43,125 --> 01:21:44,833 ‫فکر کنم می‌خواد بلند شه بشینه 1446 01:21:44,916 --> 01:21:47,333 ‫- واقعاً؟ ‫- بابایی؟ 1447 01:21:48,125 --> 01:21:49,851 ‫- مراقبِ تابلو باش! ‫- باشه 1448 01:21:49,875 --> 01:21:51,017 ‫- خدای من ‫- بچه‌ها 1449 01:21:51,041 --> 01:21:53,142 ‫- بچه‌ها، فکر خوبیه؟ ‫- آروم آروم 1450 01:21:53,166 --> 01:21:54,625 ‫خیلی‌خب؛ مراقب باشید. خواهش می‌کنم 1451 01:21:54,708 --> 01:21:56,875 ‫- حواست به پاش باشه ‫- بیا دنبال من 1452 01:21:56,958 --> 01:21:58,642 ‫- مراقب باش ‫- بریم بابایی 1453 01:21:58,666 --> 01:22:01,166 ‫- محکم بگیرش ‫- خیلی‌خب. خیلی‌خب 1454 01:22:01,250 --> 01:22:03,250 ‫- خیلی‌خب ‫- داریم موفق می‌شیم 1455 01:22:03,333 --> 01:22:04,375 ‫اوه... 1456 01:22:06,416 --> 01:22:08,208 ‫خیلی‌خب 1457 01:22:09,041 --> 01:22:10,541 ‫فکر کنم می‌خواد بشینه روی صندلی‌اش 1458 01:22:10,625 --> 01:22:13,833 ‫اون‌جا؟ کار عاقلانه‌ایه؟ ‫اگه یهو مجبور بشیم ببریمش یه‌جایی چی؟ 1459 01:22:14,416 --> 01:22:15,416 ‫کجا مثلاً؟ 1460 01:22:15,750 --> 01:22:18,625 ‫- باشه. باشه. ‫- خیلی‌خب. باشه 1461 01:22:19,583 --> 01:22:22,000 ‫- بیا ‫- خوبه؛ اون یکی صندلی رو بیار 1462 01:22:25,833 --> 01:22:27,393 ‫- خوبه؟ ‫- آره. آفرین 1463 01:22:27,875 --> 01:22:29,625 ‫مانیتور رو ببر بذار اون‌جا 1464 01:22:29,708 --> 01:22:31,188 ‫- خیلی‌خب ‫- باشه، صبرکن 1465 01:22:31,708 --> 01:22:34,583 ‫پاهاش. ‫الان می‌خوام پاهات رو بلند کنم بابا. باشه؟ 1466 01:22:34,666 --> 01:22:37,059 ‫- قفلش کن. ‫- باشه. الان قفلش می‌کنم 1467 01:22:46,083 --> 01:22:48,083 ‫یک، دو، سه 1468 01:22:56,333 --> 01:22:59,166 ‫بده‌ش؛ من وصلش می‌کنم 1469 01:22:59,250 --> 01:23:00,708 ‫عالیه. خیلی‌خب 1470 01:23:00,791 --> 01:23:02,458 ‫آفرین. ممنون 1471 01:23:02,958 --> 01:23:05,291 ‫وای، مراقب باش 1472 01:23:05,375 --> 01:23:06,695 ‫- درست شد؟ ‫- آره 1473 01:23:08,000 --> 01:23:09,476 ‫- وصل شد ‫- باشه 1474 01:23:09,500 --> 01:23:11,083 ‫اکسیژن جریان پیدا کرد 1475 01:23:11,166 --> 01:23:13,583 ‫خیلی‌خب 1476 01:23:13,666 --> 01:23:15,125 ‫آره 1477 01:23:28,583 --> 01:23:30,851 ‫الان چیکار کنیم؟ ‫فکر کنم براش خوب نیست غذا بخوره 1478 01:23:30,875 --> 01:23:34,000 ‫یکم با هم وقت می‌گذرونیم. ‫فیلمی می‌بینیم یا بازی ای چیزی می‌کنیم 1479 01:23:34,083 --> 01:23:35,166 ‫آره... 1480 01:23:35,250 --> 01:23:36,916 ‫«تایتانز» رید توی شرط‌بندی‌مون 1481 01:23:37,000 --> 01:23:40,208 ‫ولی اگه دوست داشته باشی می‌تونیم ‫بازی «بیلز» رو نگاه کنیم 1482 01:23:42,500 --> 01:23:43,875 ‫دوست داری؟ 1483 01:23:43,958 --> 01:23:45,758 ‫- بچرخونش ‫- باشه. باشه. 1484 01:23:50,166 --> 01:23:51,708 ‫- خیلی‌خب ‫- خیلی‌خب 1485 01:23:51,791 --> 01:23:55,666 ‫هی 1486 01:23:57,125 --> 01:23:59,666 ‫افتضاح شد! 1487 01:23:59,750 --> 01:24:00,875 ‫بابا جونم 1488 01:24:20,166 --> 01:24:22,666 ‫بچه‌ها، خواهش می‌کنم... 1489 01:24:26,166 --> 01:24:28,958 ‫- صدای این... ‫- بابا! 1490 01:24:29,041 --> 01:24:30,750 ‫صبرکن! نمی‌شه که! 1491 01:24:43,166 --> 01:24:45,916 ‫- نه، نه، نه ‫- نه، نه، نه 1492 01:24:46,000 --> 01:24:47,375 ‫نه. بذارید خودم بلند شم 1493 01:24:49,916 --> 01:24:52,000 ‫من هنوزم 1494 01:24:52,750 --> 01:24:54,208 ‫مثل قبل قوی‌ام 1495 01:25:28,041 --> 01:25:29,708 ‫خب دیگه، خودتون رو جمع و جور کنید 1496 01:25:29,791 --> 01:25:31,458 ‫به‌اندازه کافی توی تخت بودم 1497 01:25:46,000 --> 01:25:48,875 ‫ ممنون که تلاش کردید اما... 1498 01:25:51,708 --> 01:25:52,708 ‫نـه 1499 01:25:53,250 --> 01:25:54,541 ‫ریچل خواهرته... 1500 01:25:55,875 --> 01:25:57,125 ‫دخترمه! 1501 01:25:58,416 --> 01:26:01,083 ‫اینطوری نیست که بگی ‫مثلِ دختر خودم بزرگش کردم 1502 01:26:01,166 --> 01:26:02,500 ‫چون واقعاً دخترمه.... 1503 01:26:02,583 --> 01:26:04,541 ‫اگه نسبت خونی براش مهم بود، 1504 01:26:04,625 --> 01:26:06,666 ‫یه پدر دیگه نسیب‌ش می‌شد 1505 01:26:06,750 --> 01:26:09,000 ‫یکی مثل پدر خودم 1506 01:26:09,083 --> 01:26:11,750 ‫پدرم آدم خیلی عوضی‌ای بود 1507 01:26:11,833 --> 01:26:13,250 ‫البته این رو که همه‌تون می‌دونید 1508 01:26:13,333 --> 01:26:15,625 ‫یه خون توی رگ‌هامون جریان داشت اما... 1509 01:26:16,958 --> 01:26:18,875 ‫هیچوقت در حقم پدری نکرد 1510 01:26:23,541 --> 01:26:26,958 ‫تو روحتـم خبر نداره 1511 01:26:27,541 --> 01:26:29,458 ‫چقدر ریچل دوستت داره 1512 01:26:29,541 --> 01:26:31,708 ‫این‌که چقدر براش با ارزشی 1513 01:26:31,791 --> 01:26:34,875 ‫وقتی رفتی دانشگاه و این‌جا رو ترک کردی 1514 01:26:34,958 --> 01:26:37,291 ‫به‌عمرم اونقدر ناراحت ندیده بودمش! 1515 01:26:37,375 --> 01:26:40,541 البته به‌علاوه زمانی که مادرش ‫مریض شد و از دنیا رفت 1516 01:26:43,166 --> 01:26:44,958 ‫مدت‌ها منتظر بودم تا بلاخره 1517 01:26:45,041 --> 01:26:48,375 ‫بفهمین چرا اینقدر ‫با هم دیگه دعوا می‌کنین 1518 01:26:50,375 --> 01:26:52,000 ‫چون خیلی شبیه‌ هم هستین! 1519 01:26:52,541 --> 01:26:54,833 ‫می‌خوام وقتی مُردم ‫تلاش‌تون رو بکنید 1520 01:26:54,916 --> 01:26:57,791 ‫می‌دونم که می‌تونید ‫با هم‌دیگه صمیمی‌تر باشین 1521 01:26:58,625 --> 01:27:01,875 ‫بعد از این‌که بمیرم، ‫بیشتر به‌هم نزدیک می‌شین 1522 01:27:01,958 --> 01:27:03,375 ‫دلیل اصلیش هم می‌تونه مرگ من باشه 1523 01:27:03,458 --> 01:27:04,625 ‫مطمئنم 1524 01:27:08,833 --> 01:27:09,833 ‫کریستینا 1525 01:27:13,708 --> 01:27:14,708 ‫کریستینا، 1526 01:27:16,416 --> 01:27:18,125 ‫می‌دونم که خیلی اذیت شدی... 1527 01:27:19,333 --> 01:27:22,500 ‫شنیدم درمورد اون زمان‌هایی که با هم ‫فیلم می‌دیدیم صحبت می‌کردی 1528 01:27:22,583 --> 01:27:24,500 ‫آم، 1529 01:27:24,583 --> 01:27:28,500 ‫اون تنها دفعه‌ای بود که من ‫عصبانیت‌ام رو سرت خالی نکردم 1530 01:27:29,000 --> 01:27:31,291 ‫و همینطور بقیه 1531 01:27:32,583 --> 01:27:34,541 ‫نمی‌دونی چقدر شرمنده‌ام... 1532 01:27:36,625 --> 01:27:38,125 ‫آخه تو، خب... 1533 01:27:38,208 --> 01:27:40,833 ‫از همون اول لحظه‌ای ‫شروع کردی به راه رفتن 1534 01:27:40,916 --> 01:27:43,375 ‫انگار به هیچکس نیاز نداشتی 1535 01:27:43,458 --> 01:27:45,041 ‫می‌شد راحت تنهات گذاشت 1536 01:27:45,125 --> 01:27:47,791 ‫حتی بعداً، وقتی مادرت از دنیا رفت ‫به‌نظر اونقدرها اذیت نشدی 1537 01:27:47,875 --> 01:27:50,541 ‫اما باید می‌فهمیدم که ‫همچین چیزی ممکن نیست 1538 01:27:50,625 --> 01:27:52,125 ‫این‌که تو هم داری ‫اندازه‌ی من عذاب می‌کشی 1539 01:27:52,208 --> 01:27:55,208 ‫اما اینقدر تو درد و غم‌های ‫خودم غرق بودم که متوجه نشدم 1540 01:27:57,041 --> 01:27:59,375 ‫بعدش هم که دوباره عاشق شدم. و بعدش... 1541 01:28:03,583 --> 01:28:06,208 ‫دخترت قرار نیست هیچ کمبودی داشته باشه 1542 01:28:07,833 --> 01:28:12,416 ‫خودم شاهدم که چقدر اون و دیوید رو دوست داری 1543 01:28:12,500 --> 01:28:16,666 ‫می‌دونم اگه یه‌روزی بخوای باز بچه‌دار ‫بشی، اون‌ها رو هم عاشقانه دوست خواهی داشت 1544 01:28:16,750 --> 01:28:19,583 ‫و ازت ممنونم 1545 01:28:20,958 --> 01:28:24,625 ‫ممنون که از من بهتر بودی؛ 1546 01:28:24,708 --> 01:28:26,041 ‫ممنون که بیشتر تلاش کردی 1547 01:28:29,958 --> 01:28:31,666 ‫لعنتی؛ من عاشقِ این شهرم 1548 01:28:34,166 --> 01:28:35,583 ‫واقعاً حیرت‌زده‌ام می‌کنه 1549 01:28:37,041 --> 01:28:42,250 ‫ما هم مثل سوسک‌های بین علف‌ها، همیشه یه ‫راهی پیدا می‌کنیم و به زندگی ادامه می‌دیم 1550 01:28:44,250 --> 01:28:47,750 ‫مطمئنم دلم برای ارواح 1551 01:28:48,541 --> 01:28:51,208 ‫و تمام خاطره‌هایی که توی این ‫محله دارم تنگ می‌شه 1552 01:28:53,750 --> 01:28:55,750 ‫احتمالاً خودم هم بزودی ‫خاطره می‌شم 1553 01:28:59,041 --> 01:29:05,166 ‫من به جز مادرتون، یه عشق ‫واقعی دیگه هم داشتم 1554 01:29:05,250 --> 01:29:07,333 ‫جریان‌ش مال زمانیه که خیلی جوون بودم 1555 01:29:07,416 --> 01:29:09,375 ‫تابستونی که وارد «گارد ساحلی» شدم 1556 01:29:10,375 --> 01:29:13,041 ‫اسمش «بلیس» بود 1557 01:29:14,250 --> 01:29:16,958 ‫می‌دونم؛ توی ایرلند آدم به این اسم زیاد هست 1558 01:29:17,041 --> 01:29:18,250 ‫و ایرلندی هم بود 1559 01:29:18,916 --> 01:29:19,916 ‫اهل «کوئینز» بود 1560 01:29:21,166 --> 01:29:23,583 ‫و درست مثل همه‌ی شما، 1561 01:29:24,458 --> 01:29:25,958 ‫درست مثل مادران‌تون، 1562 01:29:26,666 --> 01:29:28,333 ‫می‌تونست از پس خودش بر بیاد 1563 01:29:28,958 --> 01:29:31,916 ‫اما تا اون موقق، هیچکس رو مثلش ندیده بودم 1564 01:29:32,625 --> 01:29:35,500 ‫اون بیشتر از هر کسی ‫که تا اون موقع دیده بودم، 1565 01:29:35,583 --> 01:29:38,833 ‫یا می‌شه گفت کلاً توی زندگیم 1566 01:29:38,916 --> 01:29:40,375 ‫به چیزهای مختلف علاقه داشت 1567 01:29:40,958 --> 01:29:42,375 ‫از نظرش زندگی، 1568 01:29:44,375 --> 01:29:48,291 ‫جهان و مردم، چیزهای به‌شدت جالبی بودن 1569 01:29:52,041 --> 01:29:54,791 ‫صحبت کردن باهاش واقعاً دلچسب بود 1570 01:29:54,875 --> 01:29:56,458 ‫واقعاً...واقعاً خسته نمی‌شدم 1571 01:29:56,958 --> 01:30:00,541 ‫می‌خواستم دیدگاهم مثل اون باشه 1572 01:30:00,625 --> 01:30:03,125 ‫خیلی هم تلاش کردم 1573 01:30:05,708 --> 01:30:07,458 ‫و بعدش از اون‌جا رفتم 1574 01:30:08,416 --> 01:30:10,333 ‫و وقتی هم که از اون‌جا رفتم 1575 01:30:11,791 --> 01:30:12,958 ‫هیچ نامه‌ای نفرستادم 1576 01:30:13,041 --> 01:30:15,833 ‫و مثل روالِ همیشگیه زندگی، ‫از هم جدا شدیم 1577 01:30:17,041 --> 01:30:22,416 ‫راستش دیگه هیچوقت هم رو ملاقات نکردیم ‫یا اتفاقی هم رو ندیدیم 1578 01:30:23,125 --> 01:30:25,833 ‫به جز یه‌بار... 1579 01:30:26,416 --> 01:30:28,666 ‫جفت‌مون تو گروه‌های جداگونه بودیم ‫و از بغل هم رد شدیم 1580 01:30:28,750 --> 01:30:29,916 ‫خیلی کوتاه بود 1581 01:30:33,291 --> 01:30:37,791 ‫وقتی دستش رو گرفتم و گفتم «سلام» 1582 01:30:38,666 --> 01:30:41,958 ‫گفت: تو هنوز من رو یادت میاد؟ 1583 01:30:44,291 --> 01:30:47,208 ‫گفتم: معلومه که آره 1584 01:30:47,875 --> 01:30:50,375 ‫« تو زندگی من رو تغییر دادی » 1585 01:30:52,416 --> 01:30:53,833 ‫بعد از این جمله لبخند زد 1586 01:30:55,541 --> 01:30:58,416 ‫اما اگه یه ذره احساس گناه داشته باشم، 1587 01:30:58,500 --> 01:31:01,375 ‫قطعاً بابت اینه که باید... 1588 01:31:02,250 --> 01:31:04,375 ‫می‌تونستم بهتر ابراز احساسات کنم 1589 01:31:06,291 --> 01:31:07,833 ‫از اون موضوع هیچ درسی نگرفتم 1590 01:31:08,583 --> 01:31:09,583 ‫من... 1591 01:31:10,750 --> 01:31:13,458 ‫همه‌ی آدم‌ها حداقل با یه پشیمونی ‫توی دل‌شون، از دنیا می‌رن! 1592 01:31:14,416 --> 01:31:16,791 ‫اما من... 1593 01:31:18,541 --> 01:31:22,916 ‫فقط از شما می‌خوام از وجودِ عشق غافل نشید 1594 01:31:24,791 --> 01:31:27,916 ‫چون چیزی بود که به‌کل من رو تغییر داد 1595 01:31:28,708 --> 01:31:30,208 ‫بابا؟ 1596 01:31:31,666 --> 01:31:32,666 ‫من رو به کسی که... 1597 01:31:34,250 --> 01:31:35,250 ‫الان هستم، تبدیل کرد 1598 01:31:36,125 --> 01:31:37,125 ‫بابا؟ 1599 01:31:37,166 --> 01:31:38,351 ‫- بابا؟ ‫- بابایی؟ 1600 01:31:38,375 --> 01:31:39,541 ‫- بابا؟ ‫- بابا؟ 1601 01:31:39,625 --> 01:31:41,000 ‫- کسی که... ‫- بابا! 1602 01:31:41,083 --> 01:31:42,208 ‫من... 1603 01:31:42,291 --> 01:31:44,500 ‫- بابا ‫- نه، نه، نه 1604 01:31:44,583 --> 01:31:46,625 ‫- بابا؟ ‫- بابا؟ بابا؟ 1605 01:31:47,416 --> 01:31:48,416 ‫بابا! 1606 01:33:17,291 --> 01:33:18,291 ‫بابا مُرد 1607 01:33:24,833 --> 01:33:32,737 «تـرجمه از «آرمـان اسـدی و آیـــدا ::: Arman333 & Ayda.NDR ::: 1608 01:34:43,583 --> 01:34:48,166 ♪ پنج‌تا اردک کوچولو یه‌روز رفتن گردش ♪ 1609 01:34:48,916 --> 01:34:53,291 ♪ رفتن اون دور دورها، به آن سوی تپـه ♪ 1610 01:34:54,083 --> 01:34:59,041 ♪ مادر اردک گفت: کواک، کواک، کواک ♪ 1611 01:34:59,875 --> 01:35:04,625 ♪ اما فقط چهارتاشون برگشتن ♪ 1612 01:35:18,958 --> 01:35:23,250 ♪ چهار تا اردک کوچولو یه‌روز رفتن گردش ♪ 1613 01:35:23,333 --> 01:35:27,375 ♪ رفتن اون دور دورها، به آن سوی تپـه ♪ 1614 01:35:27,458 --> 01:35:30,958 ♪ مادر اردک گفت: کواک، کواک، کواک ♪ 1615 01:35:31,666 --> 01:35:35,708 ♪ اما فقط سه‌تاشون برگشتن ♪ 1616 01:35:36,541 --> 01:35:40,875 ♪ سه تا اردک کوچولو یه‌روز رفتن گردش ♪ 1617 01:35:40,958 --> 01:35:45,250 ♪ رفتن اون دور دورها، به آن سوی تپـه ♪ 1618 01:35:45,333 --> 01:35:49,958 ♪ مادر اردک گفت: کواک، کواک، کواک ♪ 1619 01:35:50,041 --> 01:35:54,708 ♪ اما فقط سه‌تاشون برگشتن ♪ 1620 01:35:57,625 --> 01:36:02,208 ♪ دو تا اردک کوچولو یه‌روز رفتن گردش ♪ 1621 01:36:02,291 --> 01:36:06,541 ♪ رفتن اون دور دورها، به آن سوی تپـه ♪ 1622 01:36:06,625 --> 01:36:10,958 ♪ مادر اردک گفت: کواک، کواک، کواک ♪ 1623 01:36:11,041 --> 01:36:15,791 ♪ اما فقط یدونه‌شون برگشت ♪ 1624 01:36:36,250 --> 01:36:40,333 ♪ یدونه اردک کوچولو یه‌روز رفت گردش ♪ 1625 01:36:40,416 --> 01:36:44,208 ♪ رفت اون دور دورها، به آن سوی تپـه ♪ 1626 01:36:44,708 --> 01:36:48,666 ♪ مادر اردک گفت: کواک، کواک، کواک ♪ 1627 01:36:48,750 --> 01:36:51,916 ♪ اما هیچ کدوم از پنج‌تا اردک♪ 1628 01:36:52,000 --> 01:36:53,791 ♪ برنگشتن ♪ 1629 01:36:55,041 --> 01:36:56,500 ‫حالت چطوره رچ؟ 1630 01:36:58,791 --> 01:37:00,000 ‫خبرها رو شنیدم 1631 01:37:00,708 --> 01:37:01,875 ‫واقعاً متاسفم 1632 01:37:03,041 --> 01:37:04,666 ‫اوضاع‌ت روبه‌راهه؟ 1633 01:37:08,041 --> 01:37:09,041 ‫آره 1634 01:37:10,458 --> 01:37:11,500 ‫خوبم 1635 01:37:14,541 --> 01:37:15,541 ‫ممنون ویکتور 1636 01:37:16,083 --> 01:37:23,539 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 1637 01:37:26,416 --> 01:37:31,708 ♪ مادر اردکِ ناراحت یه روز رفت گردش ♪ 1638 01:37:32,250 --> 01:37:37,083 ♪ رفت اون دور دورها، به آن سوی تپـه ♪ 1639 01:37:37,583 --> 01:37:43,125 ♪ بابا اردک گفت: بیپ، بیپ، بیپ ♪ 1640 01:37:44,000 --> 01:37:45,416 ♪ بــیــپ ♪ 1641 01:37:51,333 --> 01:37:55,208 ‫و بعدش تمام اون اردک‌های احمق برگشتن! 1642 01:37:56,750 --> 01:38:03,430 « سـه دختـر او »