1 00:00:01,070 --> 00:00:26,851 ارائه‌ای از وبسایت دیجی‌موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:26,875 --> 00:00:52,656 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 3 00:00:52,680 --> 00:00:53,680 ‫پاشو! 4 00:00:54,200 --> 00:00:55,680 ‫داداشت رو بگیر! 5 00:01:00,640 --> 00:01:02,880 ‫مراقب باش، الکس! مراقب باش! 6 00:01:02,904 --> 00:01:18,204 ‫ ترجمه و تنظیم از «iredprincess» ‫ در تلگرام: t.me/iredsub 7 00:01:18,400 --> 00:01:19,600 ‫خوابیدن؟ 8 00:01:21,080 --> 00:01:23,240 ‫آره، خیلی طول کشید 9 00:01:26,320 --> 00:01:27,680 ‫زهره‌ترک‌شون کردی 10 00:01:30,160 --> 00:01:31,000 ‫می‌دونم 11 00:01:37,400 --> 00:01:38,240 ‫هی 12 00:01:39,840 --> 00:01:42,760 ‫گفتی که قبلاً یه بار مُردی... ‫منظورت چی بود؟ 13 00:01:46,880 --> 00:01:49,240 ‫چیزی که درموردم دیدی واقعیت بود 14 00:01:51,440 --> 00:01:52,360 ‫نمی‌فهمم 15 00:01:54,640 --> 00:01:55,640 ‫من مُردم 16 00:01:57,160 --> 00:01:59,200 ‫دقیقاً همونطوری که توصیفش کردی 17 00:01:59,280 --> 00:02:03,560 ‫« آخرین شب در ساحل ترمور » 18 00:02:06,640 --> 00:02:09,080 ‫« قسمت چهارم » ‫« برای جودی » 19 00:02:09,160 --> 00:02:10,840 ‫نمی‌دونم از کجا شروع کنم 20 00:02:17,520 --> 00:02:19,200 ‫واسه خیلی وقت پیشـه 21 00:02:20,640 --> 00:02:24,640 ‫اگه به روم نمی‌آوردی که چی دیدی، ‫احتمالاً من هم لام تا کام حرف نمی‌زدم 22 00:02:27,280 --> 00:02:29,880 ‫کابوس‌های من ناشی از ‫یه کابوس واقعی‌ان 23 00:02:33,760 --> 00:02:36,520 ‫هشت سال پیش، ‫آماده بودم دنیا رو بپذیرم، 24 00:02:37,720 --> 00:02:39,240 ‫از زندگی لذت ببرم، 25 00:02:40,040 --> 00:02:41,000 ‫با آدم‌های جدید آشنا بشم 26 00:02:43,320 --> 00:02:45,240 ‫تصمیم گرفتم برم تولوز 27 00:02:47,200 --> 00:02:48,880 ‫- صبح بخیر ‫- صبح بخیر 28 00:02:49,640 --> 00:02:50,480 ‫جودی شمایی؟ 29 00:02:51,960 --> 00:02:54,160 ‫- بله ‫- خیلی‌خب، کلیدها خدمتِ شما 30 00:02:54,240 --> 00:02:55,560 ‫آپارتمانت اونجاست 31 00:02:55,640 --> 00:02:57,360 ‫هیچوقت ترسی از شروع نداشتم 32 00:02:57,440 --> 00:02:58,800 ‫- عالیه ‫- خداحافظ 33 00:02:58,880 --> 00:03:03,040 ‫قبلاً بخاطر مامانم این کار رو نکردم. ‫جز خودمون کسِ دیگه‌ای رو نداشتیم. 34 00:03:04,160 --> 00:03:05,920 ‫هم برام پدر بود و هم مادر 35 00:03:12,680 --> 00:03:15,560 ‫یه ماه قبل از اینکه راهی تولوز بشم، ‫فوت کرد 36 00:03:15,640 --> 00:03:17,320 ‫چندین سال با بیماریش دست‌وپنجه نرم کرد 37 00:03:17,400 --> 00:03:19,400 ‫شاید بخاطر همینـه که پرستار شدم 38 00:03:22,360 --> 00:03:23,240 ‫عالیـه 39 00:03:23,320 --> 00:03:26,640 ‫یاد گرفتم که زندگی و مرگ ‫با هم رابطه‌ی مستقیم دارن 40 00:03:26,720 --> 00:03:31,080 ‫وقتی فهمیدم چقدر عمر آدمی کوتاهـه، ‫باعث شد بتونم از چیزهای کوچیک لذت ببرم 41 00:03:31,160 --> 00:03:32,880 ‫دکتره برگشت به مریض گفت: 42 00:03:33,400 --> 00:03:36,200 ‫«متأسفم، جناب. وقت زیادی براتون نمونده» 43 00:03:36,760 --> 00:03:40,960 ‫«وقت زیادی برام نمونده؟ ‫میشه کاری کرد که بیشتر زنده بمونم؟» 44 00:03:41,040 --> 00:03:42,800 ‫«بله، می‌تونی آروم‌تر بشمری» 45 00:03:44,080 --> 00:03:44,920 ‫همین؟ 46 00:03:48,160 --> 00:03:50,160 ‫میرای، افتضاح بود 47 00:03:50,880 --> 00:03:54,360 ‫اسمش میرای بود و ‫بهترین دوستم توی تولوز بود 48 00:03:57,360 --> 00:03:58,320 ‫تو سفارش بده 49 00:03:58,400 --> 00:03:59,520 ‫- من؟ ‫- آره 50 00:04:00,200 --> 00:04:02,440 ‫دو... دوتا کروسان، لطفاً 51 00:04:02,520 --> 00:04:05,920 ‫نذاشت احساس غریبی کنم. ‫همیشه کنارم بود. 52 00:04:14,960 --> 00:04:17,360 ‫خونه‌ام رو ترک کردم تا ‫بتونم یجور دیگه زندگی کنم 53 00:04:17,440 --> 00:04:19,200 ‫به نظرم ریوخا بهترینـه 54 00:04:19,280 --> 00:04:20,920 ‫- ریوخا خوبه ‫- آره 55 00:04:21,000 --> 00:04:22,880 ‫جودی، دقیقاً اهل کجایی؟ 56 00:04:22,960 --> 00:04:23,800 ‫سانتاندر 57 00:04:24,600 --> 00:04:26,160 ‫من تسلیمم. میرم بخوابم 58 00:04:26,680 --> 00:04:28,760 ‫کم کم، جایگاهم رو پیدا کردم... 59 00:04:31,920 --> 00:04:33,440 ‫- پایه‌ام ‫- خب؟ 60 00:04:34,920 --> 00:04:36,400 ‫- من بردم! ‫- عمراً 61 00:04:36,480 --> 00:04:38,680 ‫تیشرت! 62 00:04:41,120 --> 00:04:44,240 ‫...به دور از تموم چیزهایی که ‫باهاشون بزرگ شدم 63 00:04:46,080 --> 00:04:48,240 ‫میرای از اون دسته آدم‌ها بود که... 64 00:04:50,240 --> 00:04:52,040 ‫به دردت می‌خورد 65 00:04:53,360 --> 00:04:54,600 ‫عاشق این پارک‌ام 66 00:04:56,240 --> 00:04:58,600 ‫دوستش داری؟ کبوترهای خوشگل رو نگاه! 67 00:05:00,000 --> 00:05:01,600 ‫می‌تونیم پیک‌نیک بیایم اینجا 68 00:05:02,440 --> 00:05:03,360 ‫سعی کردیم 69 00:05:03,880 --> 00:05:07,720 ‫از زندگی لذت ببریم که حدأقل ‫چیزیـه که همه‌مون باید انجام بدیم 70 00:05:10,080 --> 00:05:11,640 ‫- میمی ‫- میمی 71 00:05:11,720 --> 00:05:13,120 ‫توی تولوز خیلی خوشبخت بودم 72 00:05:13,720 --> 00:05:15,200 ‫نگاه کن! این چه خفنـه 73 00:05:15,280 --> 00:05:16,760 ‫اونجا معرکه‌ست 74 00:05:18,120 --> 00:05:20,800 ‫تا ساعت ۴ صبح، ترغیب شدم 75 00:05:21,360 --> 00:05:23,440 ‫تا شبی که همه‌چیز عوض شد 76 00:05:32,080 --> 00:05:33,840 ‫دستت طلا، گوگولی مگولی! 77 00:05:37,160 --> 00:05:39,480 ‫- این مهمونی رو باش! ‫- باید بریم اونجا 78 00:05:40,240 --> 00:05:42,680 ‫آماده شو، دوست من. ‫قراره حسابی عشق کنی! 79 00:05:44,320 --> 00:05:45,720 ‫بخور! 80 00:05:47,000 --> 00:05:48,760 ‫قراره حسابی خوش بگذرونیم! 81 00:05:48,840 --> 00:05:52,280 ‫- میرای، تو دیوونه‌ای ‫- می‌دونم. بیا بریم عشق و حال 82 00:05:54,040 --> 00:05:55,120 ‫- اون طرفی ‫- کجا؟ 83 00:05:55,200 --> 00:05:57,760 ‫نمی‌دونم، هوس یه نوشیدنی کردم 84 00:05:57,840 --> 00:05:59,000 ‫جونمی جون! 85 00:06:00,280 --> 00:06:01,760 ‫همه‌جا رنگ عشق گرفته! 86 00:06:16,320 --> 00:06:18,960 ‫ببین کِی گفتم، ‫تا فردا از اینجا نمیریم! 87 00:06:56,960 --> 00:06:58,440 ‫با چند نفری آشنا شدیم 88 00:07:01,040 --> 00:07:02,840 ‫هیچوقت اسم‌هاشون رو یادم نمیره 89 00:07:03,680 --> 00:07:04,880 ‫آلفونس 90 00:07:04,960 --> 00:07:06,320 ‫- کلود ‫- قدیر 91 00:07:06,400 --> 00:07:08,880 ‫کلمنت. رفقام کِلم صدام می‌کنن 92 00:07:09,680 --> 00:07:10,520 ‫پیِر 93 00:07:11,040 --> 00:07:11,880 ‫پیر 94 00:07:13,880 --> 00:07:15,360 ‫اسمش پیر بود و 95 00:07:17,120 --> 00:07:18,080 ‫ازش خوشم اومد 96 00:07:20,080 --> 00:07:21,200 ‫خیلی چشمم رو گرفته بود 97 00:07:21,280 --> 00:07:23,520 ‫سه، چهار، پنج. پنج 98 00:07:24,120 --> 00:07:26,440 ‫یه کاروان اجاره کردیم و ‫داریم باهاش سفر می‌کنیم 99 00:07:27,280 --> 00:07:30,080 ‫چطوری سر از اینجا درآوردید، ‫البته اگه دوست دارید بهمون بگید؟ 100 00:07:30,680 --> 00:07:33,280 ‫چطوری سر از اینجا درآوردیم؟ ‫سوال خوبیـه 101 00:07:35,080 --> 00:07:38,960 ‫چون گرگ کوچولومون داره بزرگ میشه. ‫تازه ۲۶ سالش شده. 102 00:07:41,760 --> 00:07:45,560 ‫تولدت مبارک! 103 00:07:45,640 --> 00:07:49,600 ‫با کاروان‌شون دل به جاده زده بودن. ‫یجورهایی براشون سنت بود. 104 00:07:50,320 --> 00:07:52,760 ‫پیر بهم نگاه کرد و گفت: 105 00:07:53,760 --> 00:07:55,080 ‫«می‌خوای برقصی؟» 106 00:08:20,680 --> 00:08:21,640 ‫باهام میای؟ 107 00:08:24,480 --> 00:08:25,320 ‫آره 108 00:08:25,400 --> 00:08:28,000 ‫خیلی وقت بود که تو لاک خودم رفته بودم 109 00:08:29,240 --> 00:08:30,520 ‫اون شب، آزاد شدم 110 00:08:31,560 --> 00:08:32,800 ‫اون شب، رقصیدم 111 00:08:48,480 --> 00:08:50,440 ‫شروع کردیم به... بوسیدن همدیگه 112 00:09:05,200 --> 00:09:07,920 ‫میرای داشت با یکی که وسط رقص ‫دیده بودتش دل می‌داد و قلوه می‌گرفت 113 00:09:08,800 --> 00:09:10,240 ‫پسره دعوتش کرد خونه‌اش 114 00:09:11,600 --> 00:09:14,280 ‫قبل رفتن، ازم پرسید برسونتم یا نه 115 00:09:16,680 --> 00:09:17,520 ‫ببخشید؟ 116 00:09:19,640 --> 00:09:20,480 ‫میرای! 117 00:09:23,920 --> 00:09:25,160 ‫می‌خوای تا خونه برسونمت؟ 118 00:09:29,000 --> 00:09:30,960 ‫یه حرفی به میرای زدم که... 119 00:09:31,040 --> 00:09:32,720 ‫تا عمر دارم یادم نمیره 120 00:09:35,960 --> 00:09:37,600 ‫«فردا از این کارم پشیمون میشم» 121 00:09:39,400 --> 00:09:41,080 ‫فردا از این کارم پشیمون میشم 122 00:09:41,600 --> 00:09:43,920 ‫دنیا دو روزه. مگه نه، خوشگلم؟ 123 00:09:46,840 --> 00:09:49,400 ‫- فردا توی بیمارستان می‌بینمت؟ ‫- آره 124 00:09:52,640 --> 00:09:53,480 ‫بعدش رفت 125 00:09:56,320 --> 00:09:59,440 ‫بعدش پیر اومد جلوتر و در گوشم گفت: 126 00:09:59,520 --> 00:10:01,520 ‫«میشه ببرمت یه جای جادویی؟» 127 00:10:10,400 --> 00:10:12,400 ‫گوشه به گوشه‌ی خونه رو گشتیم 128 00:10:13,320 --> 00:10:14,760 ‫تا اینکه رسیدیم به 129 00:10:17,880 --> 00:10:18,720 ‫زیرزمین 130 00:10:46,240 --> 00:10:48,320 ‫وایسا، در 131 00:10:49,160 --> 00:10:50,000 ‫برو ببندش 132 00:10:51,120 --> 00:10:51,960 ‫یالا 133 00:10:59,480 --> 00:11:02,960 ‫دقیقاً می‌دونست داره باهام چیکار می‌کنه و... 134 00:11:04,040 --> 00:11:05,560 ‫من لذت می‌بردم 135 00:11:10,880 --> 00:11:12,040 ‫عاشق بوسیدنتـم 136 00:11:28,600 --> 00:11:29,600 ‫عاشق پوستت‌ام 137 00:12:05,720 --> 00:12:06,560 ‫صبر کن 138 00:12:06,640 --> 00:12:08,720 ‫چیه؟ دلت می‌خواد بریم توی کاروان؟ 139 00:12:08,800 --> 00:12:11,000 ‫نه، کاندوم داری؟ 140 00:12:17,600 --> 00:12:20,960 ‫احساس آزادی مطلق می‌کردم 141 00:12:21,960 --> 00:12:23,400 ‫صرفاً می‌خواستم 142 00:12:24,280 --> 00:12:25,880 ‫باهاش خوش بگذرونم 143 00:12:39,680 --> 00:12:40,880 ‫تو خیلی خوشگلی 144 00:13:25,640 --> 00:13:26,840 ‫بعد دیدمش 145 00:13:27,560 --> 00:13:29,680 ‫می‌خوام... 146 00:13:29,760 --> 00:13:31,040 ‫داری چه غلطی می‌کنی؟ 147 00:13:35,640 --> 00:13:37,800 ‫- چی؟ ‫- ازم فیلم گرفتی؟ 148 00:13:38,920 --> 00:13:41,120 ‫- فیلم گرفتی دیگه، لاشی ‫- نه، نگرفتم 149 00:13:41,200 --> 00:13:42,640 ‫- فیلم گرفتی! ‫- نگرفتم! 150 00:13:42,720 --> 00:13:44,840 ‫- فیلم گرفتی ازم ‫- روی ضبط نزده بودم 151 00:13:44,920 --> 00:13:46,400 ‫- گوشی رو بده من! ‫- می‌خوایش؟ 152 00:13:46,480 --> 00:13:47,840 ‫گوشی رو بده من! 153 00:13:47,920 --> 00:13:49,280 ‫- گوشی رو می‌خوای؟ ‫- آره 154 00:13:49,360 --> 00:13:50,640 ‫مؤدبانه بگو 155 00:13:52,480 --> 00:13:54,240 ‫- گوشی رو می‌خوای؟ ‫- آره 156 00:13:54,320 --> 00:13:55,760 ‫- می‌خوای گوشیو؟ ‫- آره! 157 00:13:55,840 --> 00:13:57,880 ‫گوشی رو می‌خوای دیگه؟ بیا بگیرش 158 00:13:58,960 --> 00:14:00,040 ‫این از گوشی 159 00:14:01,400 --> 00:14:02,880 ‫- حالا گمشو برو ‫- لاشی 160 00:14:02,960 --> 00:14:04,160 ‫- چی گفتی؟ ‫- لاشی 161 00:14:04,240 --> 00:14:05,680 ‫- جنده ‫- لاشی 162 00:14:05,760 --> 00:14:06,760 ‫جنده! 163 00:14:09,320 --> 00:14:10,240 ‫گمشو بیرون! 164 00:14:11,200 --> 00:14:12,080 ‫لاشی 165 00:14:12,160 --> 00:14:13,840 ‫کیفت رو بردار بزن به چاک! 166 00:14:15,960 --> 00:14:17,920 ‫برو ردّ کارت. گفتم برو گمشو! 167 00:14:19,160 --> 00:14:20,360 ‫اینجا چه خبره؟ 168 00:14:23,600 --> 00:14:25,360 ‫نگو که انقدر سریع تموم شدی 169 00:14:25,440 --> 00:14:27,760 ‫- می‌خواد نیمه‌کاره ول کنه بره ‫- نه 170 00:14:28,560 --> 00:14:30,240 ‫بی‌ادبیـه 171 00:14:30,760 --> 00:14:33,440 ‫باید کاری که شروع کردی رو تموم کنی 172 00:14:33,520 --> 00:14:34,360 ‫چه خبر، پسر؟ 173 00:14:37,600 --> 00:14:40,360 ‫کار نیمه‌تموم واسه ما معنی نداره. ‫کاری که شروع کردی رو تمومش کن. 174 00:14:40,440 --> 00:14:41,560 ‫بذارید برم 175 00:14:42,400 --> 00:14:44,120 ‫نگران نباش. می‌خوایم برقصیم 176 00:14:44,200 --> 00:14:45,040 ‫بذارید برم 177 00:14:46,040 --> 00:14:48,800 ‫می‌خواستم برم اما راه فراری نداشتم 178 00:14:48,880 --> 00:14:50,760 ‫- بس کنید! ‫- تکون نخور 179 00:14:50,840 --> 00:14:53,080 ‫- وایسید! ‫- محکم نگهش دارید! 180 00:14:53,160 --> 00:14:55,480 ‫نمی‌تونستم. کاری... از دستم برنمی‌اومد 181 00:15:04,960 --> 00:15:07,400 ‫یکی‌شون شلوارش رو کشید پایین 182 00:15:08,000 --> 00:15:09,480 ‫برو تو کارش، پسر! 183 00:15:09,560 --> 00:15:10,760 ‫خب، اول من 184 00:15:11,400 --> 00:15:12,280 ‫چیکار می‌کنی؟ 185 00:15:12,360 --> 00:15:16,360 ‫اون موقع یهو پیر یه چیزی گفت که ‫مو به تنم سیخ شد 186 00:15:18,760 --> 00:15:20,920 ‫«برو تو صف، اول منـم» 187 00:15:22,360 --> 00:15:23,920 ‫ساکت 188 00:15:25,520 --> 00:15:26,520 ‫ساکت 189 00:15:26,600 --> 00:15:27,800 ‫ساکت 190 00:15:27,880 --> 00:15:29,320 ‫گفتم ساکت! ساکت! 191 00:15:31,280 --> 00:15:34,440 ‫صدای چندتا دختر رو شنیدم که ‫یهو سروکله‌شون پیدا شده بود 192 00:15:38,680 --> 00:15:39,840 ‫- برو دم در مراقب باش ‫- چی؟ 193 00:15:39,920 --> 00:15:40,760 ‫برو نگهبانی بده 194 00:15:40,840 --> 00:15:43,600 ‫همیشه من میرم. خسته شدم دیگه 195 00:15:44,200 --> 00:15:45,640 ‫فکر کردم شاید... 196 00:15:51,280 --> 00:15:53,600 ‫نه، مهمونی طبقه‌ی بالاست 197 00:15:58,160 --> 00:16:01,720 ‫آروم آروم می‌کنم تو. آروم و یواش 198 00:16:02,360 --> 00:16:03,920 ‫یالا، رفیق. برو تو کارش! 199 00:16:04,000 --> 00:16:05,760 ‫- بجنب! ‫- ایولا! 200 00:16:24,360 --> 00:16:26,080 ‫بهم تجاوز کردن، الکس 201 00:16:29,320 --> 00:16:30,160 ‫بهم تجاوز کردن 202 00:16:31,160 --> 00:16:32,720 ‫هر پنج‌تاشون بهم تجاوز کردن 203 00:16:59,360 --> 00:17:01,720 ‫وقتی هم که کارشون تموم شد، ‫همونجا ولم کردن 204 00:17:09,520 --> 00:17:12,800 ‫نشستن فیلم‌هایی که با گوشی‌هاشون ‫گرفته بودن رو تماشا کردن 205 00:17:17,320 --> 00:17:18,360 ‫من تشنمـه 206 00:17:19,360 --> 00:17:22,640 ‫میرم چندتا نوشیدنی بیارم. ‫بازم آبجو می‌خواید؟ 207 00:17:23,400 --> 00:17:25,920 ‫رفتم گوشیم رو بردارم زنگ بزنم کمک اما... 208 00:17:28,280 --> 00:17:29,120 ‫پیر منو دید 209 00:17:31,560 --> 00:17:32,920 ‫به قدری ترسیدم که... 210 00:17:36,480 --> 00:17:38,680 ‫چیکار می‌کنی، جغله خانم؟ 211 00:17:39,600 --> 00:17:41,360 ‫...نمی‌تونستم از خودم دفاع کنم 212 00:17:42,120 --> 00:17:44,000 ‫رفقا، ببینید کی بیدار شده 213 00:17:46,560 --> 00:17:48,000 ‫به این زودی بیدار شدی، عشقم؟ 214 00:17:48,080 --> 00:17:51,040 ‫بیا، بیا اینجا. بیا اینجا پیش خودمون 215 00:17:53,800 --> 00:17:55,680 ‫چقدر تو خوشگلی 216 00:17:55,760 --> 00:17:57,680 ‫دیدید؟ اسپانیاییم همچین هم بد نیست 217 00:17:58,400 --> 00:18:00,240 ‫خیلی ملوسـه، نه؟ 218 00:18:01,880 --> 00:18:04,000 ‫آره، استراحت کن. لیاقتش رو داری، عشقم 219 00:18:04,600 --> 00:18:05,840 ‫آره، لیاقتش رو داری 220 00:18:07,640 --> 00:18:09,360 ‫- نگاه کن ‫- خدایا، چقدر تو خوشگلی 221 00:18:12,000 --> 00:18:13,480 ‫آبجو آوردم 222 00:18:15,440 --> 00:18:16,400 ‫تشنتـه؟ 223 00:18:18,480 --> 00:18:19,800 ‫یهو به فکرم رسید که 224 00:18:21,600 --> 00:18:23,160 ‫«امکان نداره همچین اتفاقی افتاده باشه» 225 00:18:28,120 --> 00:18:31,400 ‫دیگه مغزم نکشید و از حال رفتم 226 00:18:32,480 --> 00:18:34,400 ‫نمی‌دونم چقدر بیهوش بودم 227 00:18:36,240 --> 00:18:39,320 ‫بعد که بیدار شدم، فکر کردم همه‌چی تموم شده 228 00:18:41,800 --> 00:18:43,560 ‫الان‌هاست که بقیه برن 229 00:18:48,640 --> 00:18:50,120 ‫سلام، زیبای خفته 230 00:18:50,200 --> 00:18:51,360 ‫خوب خوابیدی؟ 231 00:18:51,440 --> 00:18:53,720 ‫راستی گوشیت رو هم با خودمون می‌بریم 232 00:18:56,360 --> 00:18:57,800 ‫صبر کنید 233 00:19:00,000 --> 00:19:00,960 ‫اما بعدش... 234 00:19:07,840 --> 00:19:09,760 ‫اینم از امشب، حالا من و تو اینجاییم... 235 00:19:10,800 --> 00:19:13,120 ‫راستش گمونم هنوزم شق درد دارم 236 00:19:15,640 --> 00:19:18,280 ‫یکی‌شون دید که هنوز سیر نشده 237 00:19:22,720 --> 00:19:23,560 ‫هیچکس... 238 00:19:24,880 --> 00:19:27,640 ‫هیچکس جلوش رو نگرفت و ‫گذاشتن دوباره بهم تجاوز کنه 239 00:19:30,840 --> 00:19:32,200 ‫نتونستم تحمل کنم 240 00:19:33,680 --> 00:19:34,800 ‫نتونستم تحمل کنم 241 00:19:36,960 --> 00:19:38,160 ‫یه بطری برداشتم و 242 00:19:39,240 --> 00:19:42,360 ‫کوبوندم تو صورت اون بی‌ناموس 243 00:19:56,560 --> 00:20:00,640 ‫همه‌شون زدن زیر خنده تا اینکه ‫متوجه شدن تکون نمی‌خوره 244 00:20:01,800 --> 00:20:03,720 ‫رفیق، تِلِپی افتاد رو زمین 245 00:20:12,640 --> 00:20:14,040 ‫دادا، حالت خوبه؟ 246 00:20:18,040 --> 00:20:19,880 ‫برو ببین نفس می‌کِشه یا نه 247 00:20:33,000 --> 00:20:34,320 ‫خاک بر سرم، مُرده 248 00:20:34,400 --> 00:20:36,960 ‫نمیخواستم همچین اتفاقی بیفته 249 00:20:38,520 --> 00:20:39,360 ‫اما 250 00:20:40,240 --> 00:20:41,240 ‫حقش بود 251 00:20:52,600 --> 00:20:53,440 ‫من... 252 00:20:57,560 --> 00:20:59,640 ‫تا آخر عمرم عذاب وجدان دارم 253 00:21:02,400 --> 00:21:04,760 ‫- نه، لعنتی! ‫- هی، پسر 254 00:21:04,840 --> 00:21:06,920 ‫رفیق، اصلاً خنده‌دار نیست 255 00:21:07,000 --> 00:21:09,920 ‫مزه نریز! بس کن! 256 00:21:10,520 --> 00:21:11,480 ‫کم کم دیگه... 257 00:21:13,400 --> 00:21:14,640 ‫بی‌دست‌وپا شدن 258 00:21:14,720 --> 00:21:16,160 ‫نمی‌دونستن چیکار کنن 259 00:21:18,400 --> 00:21:19,560 ‫بر پدرت 260 00:21:28,640 --> 00:21:30,080 ‫زنیکه‌ی تخمی! 261 00:21:32,120 --> 00:21:33,240 ‫داری چیکار می‌کنی؟ 262 00:21:33,840 --> 00:21:34,960 ‫زنگ می‌زنم آمبولانس 263 00:21:35,040 --> 00:21:37,920 ‫زنگ بزنی آمبولانس که به گا می‌ریم. ‫همه‌مون رو به گای سگ میدی! 264 00:21:38,000 --> 00:21:39,520 ‫افتاده مُرده ها 265 00:21:39,600 --> 00:21:41,840 ‫به نفعتـه زر نزنی، جنده! 266 00:21:41,920 --> 00:21:43,080 ‫مهم نیست 267 00:21:43,160 --> 00:21:46,520 ‫پلیس که جسدهاشون رو پیدا کنه، ‫ما رو شناسایی می‌کنه 268 00:21:46,600 --> 00:21:48,480 ‫به من نگاه کن 269 00:21:48,560 --> 00:21:50,080 ‫نباید با خودت می‌آوردیش 270 00:21:50,160 --> 00:21:53,120 ‫- برو طناب و چاقو بیار ‫- از کدوم قبرستونی پیدا کنم؟ 271 00:21:53,200 --> 00:21:55,840 ‫با اون آشفته‌بازاری که بالا به‌پاست، ‫همچین هم کار سختی نیست 272 00:21:55,920 --> 00:21:57,880 ‫یالا! راه بیفت! 273 00:22:00,440 --> 00:22:02,240 ‫برو یه طناب پیدا کن! 274 00:22:03,480 --> 00:22:04,920 ‫چیکار کنیم حالا؟ 275 00:22:05,680 --> 00:22:06,840 ‫صبر داشته باش! 276 00:22:07,520 --> 00:22:11,520 ‫یارویی که رفت طبقه‌ی بالا، ‫با یه چاقو و طناب برگشت 277 00:22:12,720 --> 00:22:14,560 ‫پیر بدجور استرس داشت 278 00:22:17,040 --> 00:22:18,000 ‫دست‌هاش! 279 00:22:18,080 --> 00:22:20,240 ‫نه 280 00:22:20,320 --> 00:22:22,240 ‫سعی کردم مقاومت کنم اما پیر... 281 00:22:23,040 --> 00:22:23,920 ‫منو زد و 282 00:22:25,480 --> 00:22:26,320 ‫گفت: 283 00:22:30,040 --> 00:22:32,480 ‫«تکون نخور وگرنه بدتر میشه» 284 00:22:32,560 --> 00:22:34,360 ‫تکون نخور وگرنه بدتر میشه 285 00:22:34,440 --> 00:22:35,320 ‫نه، توروخدا 286 00:22:35,400 --> 00:22:37,000 ‫- نه ‫- انقدر تکون نخور! 287 00:22:37,760 --> 00:22:39,080 ‫گفتم انقدر تکون نخور! 288 00:22:39,920 --> 00:22:41,320 ‫جنده‌ی هرجایی! 289 00:22:42,080 --> 00:22:43,040 ‫دست‌هاش رو نگه دار 290 00:22:54,600 --> 00:22:55,520 ‫خودت خواستی 291 00:23:51,560 --> 00:23:53,760 ‫تو اون تصویر رو از من دیدی، الکس 292 00:23:57,560 --> 00:23:59,280 ‫بعد از تموم اون ماجراها، رفتن 293 00:24:00,480 --> 00:24:01,560 ‫منو تنهایی توی اون زیرزمین 294 00:24:03,160 --> 00:24:05,480 ‫جلوی اون جنازه 295 00:24:06,520 --> 00:24:07,960 ‫ول کردن 296 00:24:12,400 --> 00:24:15,400 ‫رفتن یه چیزی بخورن و ‫وقتی هم که برگشتن، 297 00:24:15,480 --> 00:24:17,240 ‫میراری داشت به گوشیم زنگ می‌زد 298 00:24:24,760 --> 00:24:26,400 ‫رفیقت نگرانت شده 299 00:24:28,400 --> 00:24:32,800 ‫بگو مامان و بابات فوت کردن و ‫بعداً بهش زنگ می‌زنی 300 00:24:34,840 --> 00:24:35,920 ‫باش 301 00:24:36,000 --> 00:24:37,000 ‫هروقت آماده‌ای 302 00:24:37,960 --> 00:24:39,240 ‫بگو جواب بدم 303 00:24:41,840 --> 00:24:43,680 ‫میراری باور نمی‌کنه 304 00:24:45,200 --> 00:24:46,640 ‫همه‌چیزم رو می‌دونه 305 00:24:48,560 --> 00:24:50,160 ‫من کسی رو اونجا ندارم 306 00:24:51,080 --> 00:24:53,200 ‫کل زندگیم همینجاست 307 00:24:58,520 --> 00:25:00,120 ‫خب؟ حالا چه خاکی به سرمون بریزیم؟ 308 00:25:01,160 --> 00:25:02,520 ‫طبق نقشه پیش میریم 309 00:25:03,280 --> 00:25:04,720 ‫بدون هیچ نامه‌ی خداحافظی‌ای؟ 310 00:25:05,560 --> 00:25:07,280 ‫جسدهان که مهم‌ان 311 00:25:09,080 --> 00:25:10,000 ‫جسد نباشه، 312 00:25:11,680 --> 00:25:12,520 ‫جرمی هم نیست 313 00:25:13,720 --> 00:25:15,120 ‫قرعه‌کشی می‌کنیم 314 00:25:19,840 --> 00:25:21,400 ‫هرکی که توپ مشکی به قرعه‌اش بیفته 315 00:25:24,200 --> 00:25:28,200 ‫- یانیک، صبر کن. فکر خوبی نیست ‫- اینجوری صدام نکن، کسخل 316 00:25:28,280 --> 00:25:29,240 ‫صدات رو می‌شنوه 317 00:25:29,840 --> 00:25:31,800 ‫هیچکدوم‌مون اسم واقعی‌مون رو نگفته 318 00:25:32,720 --> 00:25:35,400 ‫راست میگه. بهتره به اسم همدیگه رو صدا نکنیم 319 00:25:37,040 --> 00:25:38,640 ‫می‌خواستن منو بکشن و 320 00:25:40,200 --> 00:25:42,120 ‫جسد رفیق‌شون رو دفن کنن 321 00:25:43,520 --> 00:25:44,640 ‫قرعه انداختن 322 00:26:33,720 --> 00:26:34,800 ‫التماست رو می‌کنم 323 00:26:38,120 --> 00:26:39,960 ‫بذار برم لطفاً 324 00:27:49,840 --> 00:27:52,080 ‫اولویت مغز همیشه زنده موندنـه 325 00:27:54,000 --> 00:27:57,400 ‫وقتی هوا بهت نرسه، ‫برای حفظ اکسیژن وارد حالت بقا میشه 326 00:27:57,480 --> 00:27:58,720 ‫بخاطر همینـه که بیهوش میشی 327 00:28:01,560 --> 00:28:02,480 ‫مغز من هم 328 00:28:03,800 --> 00:28:06,480 ‫بدنم رو از کار انداخت و ‫اون‌هام خیال کردن مُردم 329 00:28:08,200 --> 00:28:09,120 ‫گند بالا آوردن 330 00:28:12,120 --> 00:28:14,040 ‫اون حرومزاده‌ها گند بالا آوردن 331 00:28:30,520 --> 00:28:33,440 ‫- باهاش چیکار کنیم؟ ‫- می‌اندازیمش توی سد 332 00:29:59,480 --> 00:30:01,560 ‫- یانیک، چیکار کنیم؟ ‫- انقدر اسمم رو نگو! 333 00:30:01,640 --> 00:30:03,960 ‫حالا هرچی. ما که بیرونیـم. چیکار کنیم؟ 334 00:30:05,840 --> 00:30:09,200 ‫- باید همین الان بریم ‫- باید همه‌چی رو جمع و جور کنیم 335 00:30:13,200 --> 00:30:16,760 ‫- سد چقدر باهامون فاصله داره؟ ‫- دو ساعت. دورترین‌شونـه 336 00:30:25,240 --> 00:30:26,320 ‫- لوئیس ‫- بله؟ 337 00:30:26,920 --> 00:30:29,160 ‫همه‌ی شوینده‌ها رو برداشتی؟ 338 00:30:29,680 --> 00:30:33,120 ‫بیاید همه‌چی رو تر و تمیز کنیم، ‫بعدش جسدها رو میاریم 339 00:30:33,200 --> 00:30:34,160 ‫بجنب 340 00:30:34,240 --> 00:30:35,200 ‫بجنبید 341 00:30:56,720 --> 00:30:58,240 ‫کمک! 342 00:30:59,400 --> 00:31:00,320 ‫کمک! 343 00:31:00,840 --> 00:31:01,680 ‫کمک! 344 00:31:02,680 --> 00:31:03,560 ‫کمک! 345 00:31:04,640 --> 00:31:05,520 ‫کمک! 346 00:31:06,600 --> 00:31:07,640 ‫کمک! 347 00:31:08,280 --> 00:31:09,560 ‫کمک! 348 00:31:10,320 --> 00:31:12,680 ‫کمک! 349 00:31:20,680 --> 00:31:23,760 ‫بعد از اینکه دستگیر شدن، ‫فکر می‌کردم قسمت سخت ماجرا تموم شده 350 00:31:29,000 --> 00:31:31,680 ‫اما اونجا بود که مجبور شدم ‫دوباره همه رو از نو تجربه کنم... 351 00:31:34,840 --> 00:31:36,120 ‫اون هم چندین بار 352 00:31:39,200 --> 00:31:40,040 ‫باید مو به مو 353 00:31:41,840 --> 00:31:43,200 ‫بهشون می‌گفتم که 354 00:31:45,320 --> 00:31:46,640 ‫چطوری بهم تجاوز کردن 355 00:31:50,760 --> 00:31:52,240 ‫تا اینکه دادگاه برگزار شد 356 00:31:53,920 --> 00:31:55,880 ‫نمی‌فهمم چرا اینجام 357 00:31:55,960 --> 00:31:58,200 ‫اوضاع ناخوشی دارم و تحت درمانم 358 00:31:58,280 --> 00:32:02,160 ‫درسته که خودش باصراحت نگفته راغب بوده اما... 359 00:32:04,360 --> 00:32:06,480 ‫اون شب داشت با هر پنج نفرمون تیک می‌زد 360 00:32:08,400 --> 00:32:11,080 ‫از لحظه‌ای که رسید، ‫از زدن مخ‌مون... 361 00:32:12,240 --> 00:32:13,200 ‫دست برنداشت تا 362 00:32:14,320 --> 00:32:17,040 ‫اینکه بالأخره با یکی‌مون مشغول معاشقه شد 363 00:32:18,160 --> 00:32:21,520 ‫بعدش از بقیه‌مون خواست که ‫بریم پیش‌شون و فیلمبرداری کنیم 364 00:32:22,200 --> 00:32:25,160 ‫به محض اینکه فهمید داریم فیلمش رو ‫برای بعضی از دوست‌هامون می‌فرستیم، 365 00:32:25,240 --> 00:32:26,600 ‫حتماً حس شرمندگی بهش دست داد 366 00:32:28,480 --> 00:32:30,200 ‫رفتارش به شدت خشونت‌آمیز شد 367 00:32:30,280 --> 00:32:32,040 ‫تموم شب مشغول مشروب خوردن بود 368 00:32:32,840 --> 00:32:34,920 ‫خیلی مشروب خورده بود، گل کشیده بود... 369 00:32:37,320 --> 00:32:39,440 ‫یه بطری برداشت و بعدش... 370 00:32:40,240 --> 00:32:43,320 ‫محکم کوبوند توی صورتش. ‫کارد می‌زدی خونش درنمی‌اومد 371 00:32:43,400 --> 00:32:46,680 ‫بدترین لحظه‌ی زندگیم بود که ‫هیچوقت از ذهنم درنمیره 372 00:32:46,760 --> 00:32:47,600 ‫کلمنت... 373 00:32:49,040 --> 00:32:51,400 ‫خودش منو کشوند توی زیرزمین 374 00:32:57,600 --> 00:32:58,960 ‫روزی که شهادت دادن، 375 00:32:59,840 --> 00:33:01,200 ‫این دفعه جلوی همه 376 00:33:02,960 --> 00:33:04,240 ‫بهم تجاوز کردن 377 00:33:04,840 --> 00:33:05,960 ‫اینو یادتون میاد؟ 378 00:33:06,040 --> 00:33:09,480 ‫محاکمه برای چهار متجاوزی بود که ‫قصد جونم رو کرده بودن و 379 00:33:09,560 --> 00:33:12,000 ‫می‌خواستن رفیق مُرده‌شون رو خاک کنن 380 00:33:12,080 --> 00:33:14,120 ‫اما وکیل مدافع به سرعت بحث رو منحرف کرد 381 00:33:14,200 --> 00:33:15,040 ‫بگید ببینم 382 00:33:16,040 --> 00:33:18,600 ‫- اینو یادتونـه؟ ‫- بله 383 00:33:18,680 --> 00:33:20,880 ‫دیگه حرفی از تجاوز به میون نیاوردن 384 00:33:21,480 --> 00:33:25,120 ‫جای اینکه از تجاوز دسته‌جمعی‌شون حرف بزنن، ‫بحث رو به سمت این بردن که 385 00:33:26,200 --> 00:33:27,440 ‫آیا من با هدف قتل از ‫اون بطری استفاده کردم یا نه 386 00:33:27,520 --> 00:33:30,760 ‫اظهارات این چهار مرد رو تأیید می‌کنید که ‫توی صورتش کوبوندید؟ 387 00:33:32,560 --> 00:33:33,400 ‫بله 388 00:33:34,360 --> 00:33:36,400 ‫بخاطر اینکه دوباره بهم تجاوز نکنه 389 00:33:37,000 --> 00:33:39,160 ‫وکیل مدافع اون چهار حرومزاده 390 00:33:39,880 --> 00:33:43,120 ‫تونست وجهه‌ی من رو جلوی بقیه خراب کنه 391 00:33:46,720 --> 00:33:48,160 ‫کاری کردن که بخاطر دفاع از خودم 392 00:33:48,920 --> 00:33:50,160 ‫برای اینکه قربانی بی‌نقصی نبودم 393 00:33:52,560 --> 00:33:54,480 ‫احساس گناه کنم 394 00:33:55,800 --> 00:33:57,360 ‫باید همچین چیزی باشه 395 00:33:58,920 --> 00:34:00,200 ‫تا سزاوار اجرای عدالت باشی 396 00:34:03,400 --> 00:34:04,800 ‫هیئت منصفه حرفت رو باور می‌کنه، جودی 397 00:34:04,880 --> 00:34:08,200 ‫وقتی تموم ماجرا رو تعریف کردی، ‫از صورت‌شون خوندم 398 00:34:09,280 --> 00:34:11,160 ‫اگه اینطوری نباشه چی؟ 399 00:34:11,240 --> 00:34:14,640 ‫در صورت لزوم درخواست تجدید نظر می‌دیم و ‫بهت قول میدم که بُرد با ماست 400 00:34:14,664 --> 00:34:34,496 ‫دیــجی‌موویـــز ‫ در تلگرام: t.me/iredsub 401 00:34:34,520 --> 00:34:37,400 ‫به نمایندگی از نُه نفر از اعضای هیئت منصفه و 402 00:34:37,480 --> 00:34:39,800 ‫پس از بررسی و رأی‌گیری، 403 00:34:40,320 --> 00:34:42,160 ‫چهار متهم را به جرم آدم‌ربایی و 404 00:34:43,000 --> 00:34:45,920 ‫تجاوز گروهی جودی گارمندیا 405 00:34:48,360 --> 00:34:54,160 ‫با شش رأی موافق و سه رأی مخالف، ‫گناهکار اعلام می‌داریم 406 00:35:04,440 --> 00:35:05,280 ‫ممنونم 407 00:35:08,920 --> 00:35:10,320 ‫محکوم شدن 408 00:35:11,960 --> 00:35:13,400 ‫اما زندگیم رو نابود کردن 409 00:35:31,160 --> 00:35:32,560 ‫بابا! 410 00:35:33,160 --> 00:35:34,000 ‫بابا! 411 00:35:40,760 --> 00:35:41,600 ‫بابا! 412 00:35:41,680 --> 00:35:43,040 ‫- بابا! ‫- چی شده؟ 413 00:35:43,120 --> 00:35:46,040 ‫دوباره برونو اونجوری شده. بیا 414 00:35:46,120 --> 00:35:47,720 ‫- بجنب ‫- کجاست؟ 415 00:35:48,960 --> 00:35:50,880 ‫- آروم باش ‫- بدو، بابا. بجنب 416 00:35:51,640 --> 00:35:52,480 ‫بجنب 417 00:36:22,520 --> 00:36:23,560 ‫رفیق 418 00:36:25,960 --> 00:36:26,800 ‫هی 419 00:36:27,720 --> 00:36:28,560 ‫پسرم 420 00:36:30,080 --> 00:36:31,840 ‫صدام رو می‌شنوی؟ آهای؟ 421 00:36:33,240 --> 00:36:34,920 ‫نگران نباش. بابایی پیشتـه 422 00:36:35,840 --> 00:36:36,760 ‫آروم باش 423 00:36:37,600 --> 00:36:38,840 ‫داری چیکار می‌کنی؟ 424 00:36:38,920 --> 00:36:40,840 ‫بهتره بیدارش نکنیم 425 00:36:41,920 --> 00:36:44,160 ‫- سرتاپاش شاشی شده ‫- بسپُرش به من 426 00:36:44,240 --> 00:36:46,080 ‫مامان و نیلز هیچوقت همچین کاری نمی‌کردن 427 00:36:46,160 --> 00:36:48,040 ‫مامان و نیلز رو چیکار دارم من 428 00:36:48,120 --> 00:36:51,040 ‫- همه‌تون یه مُشت دیوونه‌اید! ‫- ناسلامتی باباتم ها 429 00:36:51,720 --> 00:36:52,920 ‫صدات رو بیار پایین 430 00:36:53,000 --> 00:36:54,000 ‫هرچی تو بگی! 431 00:37:26,560 --> 00:37:28,000 ‫نیازی نیست بری 432 00:37:34,240 --> 00:37:36,080 ‫تو هم می‌خوای ولش کنی؟ 433 00:37:36,680 --> 00:37:37,880 ‫چطوری تحملش می‌کنی؟ 434 00:37:39,000 --> 00:37:40,920 ‫بخاطر بابات نیست که اینجوریم 435 00:37:42,680 --> 00:37:43,520 ‫مطمئنی؟ 436 00:37:45,840 --> 00:37:46,680 ‫مطمئنم 437 00:37:53,040 --> 00:37:54,440 ‫بیا اینجا 438 00:38:08,840 --> 00:38:10,160 ‫میشه یه سوالی ازت بپرسم؟ 439 00:38:13,320 --> 00:38:14,200 ‫البته 440 00:38:15,840 --> 00:38:16,720 ‫مشکلش چیه؟ 441 00:38:21,480 --> 00:38:22,600 ‫می‌ترسی ازش؟ 442 00:38:23,440 --> 00:38:24,280 ‫آره 443 00:38:26,400 --> 00:38:27,240 ‫من هم همینطور 444 00:38:28,840 --> 00:38:31,080 ‫مشکلش هرچی که باشه، من کمکش می‌کنم 445 00:38:31,680 --> 00:38:32,520 ‫چطوری؟ 446 00:38:33,040 --> 00:38:34,880 ‫کنارش می‌مونم. نگران نباش 447 00:38:36,360 --> 00:38:37,320 ‫تا یکی رو پیدا نکنم که 448 00:38:38,960 --> 00:38:41,040 ‫بتونه کمکش کنه دست برنمی‌دارم. قول میدم 449 00:38:43,800 --> 00:38:45,440 ‫یه قولی بهم میدی؟ 450 00:39:00,760 --> 00:39:01,800 ‫هیچوقت نذار... 451 00:39:04,120 --> 00:39:04,960 ‫کسی... 452 00:39:06,960 --> 00:39:08,000 ‫ساکتت کنه 453 00:39:09,280 --> 00:39:10,120 ‫قول میدی؟ 454 00:39:15,000 --> 00:39:17,440 ‫- دست خودم نبود ‫- آره، می‌دونم 455 00:39:18,160 --> 00:39:19,480 ‫تو خواب داشتی راه می‌رفتی 456 00:39:21,120 --> 00:39:23,040 ‫خواب و بیدار بودی 457 00:39:23,760 --> 00:39:25,160 ‫نگران نباش. چیزی نیست 458 00:39:25,760 --> 00:39:28,920 ‫- من هم هم‌سن تو بودم اینجوری می‌شدم ‫- یادت می‌اومد؟ 459 00:39:29,520 --> 00:39:30,360 ‫چی رو؟ 460 00:39:32,840 --> 00:39:34,760 ‫من یادمه چی خواب می‌دیدم 461 00:39:35,560 --> 00:39:37,040 ‫دوباره همون هیولائه بود 462 00:39:40,040 --> 00:39:41,440 ‫همونی که توی غار بود؟ 463 00:39:44,640 --> 00:39:46,000 ‫می‌خواست اذیت‌مون کنه 464 00:39:47,360 --> 00:39:50,240 ‫رو صورتش ماسک کشیده بود 465 00:39:53,440 --> 00:39:54,800 ‫با ماسک؟ 466 00:39:55,440 --> 00:39:56,360 ‫همینجا 467 00:39:57,840 --> 00:39:58,680 ‫توی این خونه بود 468 00:40:07,560 --> 00:40:09,280 ‫انگار اصلاً خواب و رؤیا نبود 469 00:40:09,880 --> 00:40:10,960 ‫خیلی ترسیده بودم 470 00:40:11,440 --> 00:40:13,320 ‫- انگار واقعی بود ‫- آره 471 00:40:14,200 --> 00:40:15,040 ‫و... 472 00:40:16,520 --> 00:40:18,640 ‫قبلاً هم تا حالا همچین ترسی رو حس کردی؟ 473 00:40:21,960 --> 00:40:23,920 ‫وقتی اینطوری میشه ‫چه حسی بهت دست میده؟ 474 00:40:24,840 --> 00:40:26,160 ‫انگار که دردسر تو راهـه 475 00:40:27,520 --> 00:40:28,360 ‫آها 476 00:40:43,840 --> 00:40:45,680 ‫بیا یه کاری بکنیم 477 00:40:46,680 --> 00:40:49,680 ‫فعلاً چیزی در این مورد به مامان نمی‌گیم. باشه؟ 478 00:40:49,760 --> 00:40:51,920 ‫اگه دوباره اینجوری شدی، ‫بهم بگو. باشه؟ 479 00:40:53,920 --> 00:40:57,080 ‫حالا سعی کن یکم بخوابی. ‫چشم‌هات رو ببند، رفیق. 480 00:40:57,160 --> 00:40:58,000 ‫ببندشون 481 00:40:59,360 --> 00:41:00,280 ‫آفرین، پسرم 482 00:41:08,640 --> 00:41:09,480 ‫هی 483 00:41:19,080 --> 00:41:22,640 ‫- بابت امشب معذرت می‌خوام ‫- همیشه همین حرف‌ها رو می‌زنی، بابا 484 00:41:22,720 --> 00:41:24,280 ‫ولی هیچ کاری نمی‌کنی 485 00:41:45,920 --> 00:41:48,760 ‫همه‌ی بچه‌ها توی یه برهه‌ای خواب هیولا می‌بینن 486 00:41:48,840 --> 00:41:51,120 ‫ما هم دوران بچگی‌مون ‫همچین تجربیاتی داشتیم 487 00:41:57,600 --> 00:42:00,400 ‫شاید برونو خواب نمی‌بینه 488 00:42:04,480 --> 00:42:06,000 ‫شاید چیزی که من می‌بینم رو می‌بینه 489 00:42:09,720 --> 00:42:11,520 ‫هیچکس نمی‌تونه آینده رو پیش‌بینی کنه 490 00:42:13,200 --> 00:42:15,240 ‫یا گذشته رو ببینه 491 00:42:15,320 --> 00:42:16,680 ‫امکان نداشت 492 00:42:17,800 --> 00:42:20,360 ‫بدونم دقیقاً چطوری با طناب بسته بودنت، ‫اما دیدم 493 00:42:20,960 --> 00:42:22,160 ‫نمی‌تونی مُنکرش بشی 494 00:42:23,680 --> 00:42:25,920 ‫شاید توی یکی از کابوس‌هام بهت گفتم 495 00:42:27,000 --> 00:42:30,480 ‫شاید وقتی خواب بودی ازم شنیدی و ‫خیال کردی داری خواب می‌بینی 496 00:42:30,560 --> 00:42:31,640 ‫توی عالم خواب نبود 497 00:42:35,720 --> 00:42:37,400 ‫اما دیگه مهم نیست 498 00:42:39,320 --> 00:42:40,160 ‫حالت چطوره؟ 499 00:42:45,720 --> 00:42:47,000 ‫تو چی؟ 500 00:42:51,280 --> 00:42:53,480 ‫جفت‌مون اوضاع و احوال درستی نداریم 501 00:42:58,440 --> 00:43:00,240 ‫می‌دونم تو نگران برونویی 502 00:43:00,960 --> 00:43:02,640 ‫تو هم نگران منی 503 00:43:04,400 --> 00:43:06,960 ‫با این مشکل دارم. ‫خودت کم بدبختی نداری. 504 00:43:08,360 --> 00:43:11,600 ‫الکس، مشکل اصلی اینـه که ‫دیشب بچه‌ها رو ترسوندی 505 00:43:12,920 --> 00:43:13,760 ‫هم پسرت و هم بی 506 00:43:21,560 --> 00:43:22,560 ‫جودی 507 00:43:25,600 --> 00:43:26,720 ‫الکس 508 00:43:30,680 --> 00:43:31,800 ‫جودی، من چیکار کنم؟ 509 00:43:38,760 --> 00:43:39,600 ‫الکس، 510 00:43:41,000 --> 00:43:41,920 ‫فکر کنم... 511 00:43:43,880 --> 00:43:46,240 ‫وقتشـه یکی کمکت کنه 512 00:43:47,920 --> 00:43:50,240 ‫می‌دونم کی می‌تونه کمکت کنه. باور کن 513 00:43:58,800 --> 00:44:01,320 ‫بعد از تموم مصیبت‌هایی که کِشیدم، ‫همیشه... 514 00:44:02,760 --> 00:44:04,680 ‫کابوس‌های وحشتناکی می‌دیدم 515 00:44:07,040 --> 00:44:11,280 ‫تصمیم گرفتم از تولوز برم و ‫برگردم وطنم، سانتاندر 516 00:44:12,760 --> 00:44:14,640 ‫انگار که فرار کردن راه‌حل‌ام بود 517 00:44:14,720 --> 00:44:15,560 ‫جودی 518 00:45:03,480 --> 00:45:06,440 ‫یکی از همکارهام بهم گفت که ‫اون هم روزهای سختی رو پشت‌سر گذاشته... 519 00:45:06,520 --> 00:45:08,080 ‫متوجه شدم حال و روز خوشی نداری 520 00:45:08,160 --> 00:45:10,480 ‫...روزهایی بوده که به‌زور ‫از رختخواب می‌اومد بیرون 521 00:45:11,960 --> 00:45:13,840 ‫تا اینکه رفت پیش یه روانپزشک 522 00:45:15,080 --> 00:45:16,080 ‫دکتر کافمن 523 00:45:17,360 --> 00:45:18,440 ‫رفتم دیدنش 524 00:45:19,920 --> 00:45:23,320 ‫مهم‌ترین تصمیمی بود که تو کل زندگیم گرفتم 525 00:45:24,200 --> 00:45:25,800 ‫زندگیم رو بهش مدیونم 526 00:45:35,880 --> 00:45:38,160 ‫جودی گارمندیا؟ تشریف میارید؟ 527 00:45:38,240 --> 00:45:41,240 ‫روشش فشرده‌ست. ‫بعد یک ماه، اون هیولاها رو فراموش کردم. 528 00:45:41,320 --> 00:45:42,600 ‫بهتر شدم 529 00:45:43,680 --> 00:45:44,800 ‫آروم‌ترم 530 00:45:46,560 --> 00:45:48,640 ‫راحت‌تر می‌خوابم 531 00:45:49,600 --> 00:45:53,600 ‫- کابوس‌ها هنوز... ‫- کابوس‌ها هیچوقت از بین نمیرن، جودی 532 00:45:53,680 --> 00:45:54,680 ‫شاید تا همیشه هم بمونن 533 00:45:56,640 --> 00:45:59,920 ‫باید درک کنی که کابوس‌ها زخم‌هایی از ‫یک جراحت خیلی بزرگ‌ان 534 00:46:02,000 --> 00:46:02,840 ‫راست می‌گفت 535 00:46:03,960 --> 00:46:07,040 ‫اما بعد از مدت‌ها، برای اولین بار، ‫آماده‌ی پشت‌سر گذاشتن همه‌چیز بودم 536 00:46:14,080 --> 00:46:16,680 ‫از شغلم استعفا دادم. ‫از آپارتمان نقل مکان کردم. 537 00:46:17,960 --> 00:46:20,600 ‫فقط یه چندتا چیزم رو نگه داشتم و ‫رفتم تا خودم رو پیدا کنم 538 00:46:47,960 --> 00:46:51,320 ‫اما برای شروع دوباره، ‫لازم بود که جودیِ جدیدی بسازم 539 00:47:05,240 --> 00:47:06,080 ‫پیاده‌روی کردم 540 00:47:07,440 --> 00:47:08,440 ‫تنهایی سفر رفتم 541 00:47:09,360 --> 00:47:10,560 ‫هیچ مقصدی نداشتم 542 00:47:12,680 --> 00:47:14,160 ‫نه توی سفرهام و نه زندگیم 543 00:47:16,640 --> 00:47:18,320 ‫شروع کردم دوباره خودم رو از نو ساختن 544 00:47:18,840 --> 00:47:19,760 ‫کم کم، 545 00:47:20,760 --> 00:47:21,600 ‫با صبر و حوصله 546 00:47:31,360 --> 00:47:33,160 ‫هر قدمی که رو به جلو برمی‌داشتم، 547 00:47:33,920 --> 00:47:37,000 ‫حس می‌کردم داشتم تموم بلاهایی که ‫به سرم اومده رو پشت‌سر می‌ذارم 548 00:47:38,040 --> 00:47:41,600 ‫جای اون زخم‌ها مونده بود ‫اما داشتن من رو به آدم دیگه‌ای تبدیل می‌کردن 549 00:48:02,520 --> 00:48:05,880 ‫تا اینکه یه روز، با کسی آشنا شدم که ‫من رو از درون تغییر داد 550 00:48:14,960 --> 00:48:16,800 ‫هی! بیا اینجا! 551 00:48:18,480 --> 00:48:19,520 ‫یالا، دختر! 552 00:48:25,480 --> 00:48:28,920 ‫توی مزرعه‌ای زندگی می‌کردن که خودشون ‫توی دل طبیعت بازسازی کرده بودنش 553 00:48:29,440 --> 00:48:31,760 ‫دعوتم کردن یه چند روزی پیششون باشم 554 00:48:36,360 --> 00:48:38,800 ‫یه بهشت دورافتاده که باعث رشد و نمو 555 00:48:39,640 --> 00:48:40,720 ‫جسم و روح‌شون می‌شد 556 00:48:47,160 --> 00:48:51,200 ‫همونجا با آرورا آشنا شدم. ‫به مرور با همدیگه صمیمی شدیم. 557 00:48:51,280 --> 00:48:53,600 ‫- سه‌تا تخم‌مرغ، آرورا ‫- سه‌تا؟ عالیـه 558 00:48:54,360 --> 00:48:57,200 ‫ترسم ریخت و کم‌کم احساس امنیت بهم دست داد 559 00:48:57,920 --> 00:48:59,040 ‫شیر و کلوچه 560 00:48:59,680 --> 00:49:01,240 ‫داستان رو فقط برای آرورا تعریف کردم 561 00:49:05,240 --> 00:49:08,720 ‫آرورا دعوتم کرد برم زادگاه‌اش، ‫یه شهر ساحلی کوچیک 562 00:49:09,680 --> 00:49:11,640 ‫اونجا، زمان جور دیگه‌ای می‌گذشت 563 00:49:17,360 --> 00:49:18,560 ‫- محشره ‫- نه؟ 564 00:49:21,640 --> 00:49:26,160 ‫آرورا یه مسافرخونه داشت اما می‌خواست ‫بازنشسته بشه و یه روزی به تنریفه بره 565 00:49:27,200 --> 00:49:30,800 ‫باز نظرت رو درمورد تزئین ورودی بهم بگو 566 00:49:35,440 --> 00:49:36,280 ‫صبح بخیر 567 00:49:36,360 --> 00:49:39,480 ‫رفتم چندهفته‌ای اونجا بمونم که شد چندسال 568 00:49:39,560 --> 00:49:41,640 ‫اتاق شماره‌ی پنج مال شماست 569 00:49:42,120 --> 00:49:43,200 ‫- عالیه ‫- خوش اومدید 570 00:49:43,280 --> 00:49:44,480 ‫- روز خوش ‫- ممنون 571 00:49:44,560 --> 00:49:45,400 ‫صبح بخیر 572 00:49:46,400 --> 00:49:48,440 ‫کم کم مسئولیت‌های بیشتری بهم داد 573 00:49:49,320 --> 00:49:53,040 ‫اجازه داد مِنو براش بنویسم. ‫ترتیب کارگاه‌های یوگا رو دادیم. 574 00:49:54,120 --> 00:49:56,800 ‫قبل از اینکه به خودم بیام، ‫زندگی جدیدی رو برای خودمون رقم زده بودیم 575 00:50:05,400 --> 00:50:06,560 ‫خونه‌ی تو 576 00:50:10,480 --> 00:50:11,600 ‫ممنونم، آرورا 577 00:50:31,240 --> 00:50:35,920 ‫« مسافرخونه‌ی جودی » 578 00:50:37,000 --> 00:50:38,320 ‫خودم رو توی ترمور جا کرده بودم 579 00:50:39,360 --> 00:50:40,200 ‫آرامش و 580 00:50:40,880 --> 00:50:42,000 ‫چند نفری هم دور و برم 581 00:50:47,680 --> 00:50:50,400 ‫بهترین مکان برای اینکه ‫حواسم باشه کی وارد زندگیم میشه 582 00:51:00,400 --> 00:51:02,120 ‫تمرکزم رو روی شاد بودنم گذاشتم 583 00:51:02,840 --> 00:51:05,320 ‫تنها آرزوم این بود که ‫از هر روزم لذت ببرم 584 00:51:05,400 --> 00:51:06,360 ‫روز خوش 585 00:51:13,880 --> 00:51:15,400 ‫تا چهار ماه پیش 586 00:51:16,400 --> 00:51:17,680 ‫- سلام ‫- سلام 587 00:51:18,320 --> 00:51:20,080 ‫اتاق خالی نداریم 588 00:51:20,160 --> 00:51:22,720 ‫صرفاً می‌خواستم بدونم اینترنت دارید اینجا یا نه؟ 589 00:51:22,800 --> 00:51:25,000 ‫همسایه‌هام گفتن اینجا اینترنت هست 590 00:51:25,080 --> 00:51:26,680 ‫آره، همراهم بیاید 591 00:51:27,440 --> 00:51:30,160 ‫- راستی، من جودی‌ام ‫- الکس. از دیدنت خوشحالم 592 00:51:33,760 --> 00:51:35,960 ‫- نگاه کن، می‌تونی اینجا بشینی ‫- ممنونم 593 00:51:36,040 --> 00:51:37,280 ‫- سلام ‫- سلام، حالتون چطوره؟ 594 00:51:37,360 --> 00:51:41,040 ‫روزی که باهم آشنا شدیم، ‫حسی بهم دست داد که مدت‌ها بود حس نکرده بودم 595 00:52:01,680 --> 00:52:05,160 ‫قبل از کافمن، ‫نمی‌تونستم با هیچ مردی تنها باشم 596 00:52:13,320 --> 00:52:17,000 ‫اون گفتگو باعث شد جوری درد دل کنم که ‫تا حالا تو عمرم نکرده بودم 597 00:52:17,080 --> 00:52:18,440 ‫واسه همین شهره 598 00:52:19,440 --> 00:52:20,640 ‫امیدوارم خوب باشه 599 00:52:22,640 --> 00:52:25,600 ‫بحث‌مون تا خود طلوع آفتاب ادامه پیدا کرد 600 00:52:34,840 --> 00:52:37,680 ‫دوتا غریبه‌ای که یهویی باهم ارتباط گرفته بودن، 601 00:52:38,720 --> 00:52:40,960 ‫با اینکه هردومون سعی داشتیم مخفیش کنیم 602 00:52:43,360 --> 00:52:44,440 ‫نه! مراقب باش 603 00:52:44,520 --> 00:52:47,520 ‫تو اومدی ترمور تا تصمیم بگیری ‫با زندگیت چیکار کنی 604 00:52:48,240 --> 00:52:49,200 ‫گم شده بودی 605 00:52:50,680 --> 00:52:52,640 ‫دقیقاً مثل حال من، ‫روز اولی که اومدم اینجا 606 00:52:55,960 --> 00:52:58,000 ‫وقتی از خودم می‌پرسم: «چرا تو؟» 607 00:52:59,680 --> 00:53:01,240 ‫جوابش خیلی ساده‌ست 608 00:53:05,080 --> 00:53:06,480 ‫چون درکت کردم 609 00:53:46,640 --> 00:53:48,760 ‫تو قوی‌ترین زنی هستی که می‌شناسم 610 00:53:51,280 --> 00:53:53,200 ‫مامانت خیلی بهت افتخار می‌کرد 611 00:53:56,520 --> 00:53:57,960 ‫کافمن همیشه می‌گفت... 612 00:53:59,000 --> 00:54:00,720 ‫ما همه به یه اندازه توانمندیم 613 00:54:04,400 --> 00:54:06,880 ‫اما باید قدرتت رو اینجا پیدا کنی 614 00:54:20,040 --> 00:54:22,680 ‫می‌ترسی حرفی بزنه که ‫دلت نمی‌خواد بشنوی؟ 615 00:54:26,760 --> 00:54:30,200 ‫اگه تصمیم بگیری نری و ‫همه‌چی رو به بسپُری به زمان، 616 00:54:31,160 --> 00:54:34,160 ‫ممکنه خودت مسبب درد و ‫رنجی بشی که داری ازش فرار می‌کنی 617 00:54:38,160 --> 00:54:39,400 ‫وقتت رو تلف نکن 618 00:55:17,640 --> 00:55:19,560 ‫« برای استرلا » 619 00:56:31,760 --> 00:56:32,880 ‫خودت ساختیش؟ 620 00:56:44,240 --> 00:56:45,360 ‫یالا، دوباره 621 00:57:23,400 --> 00:57:24,520 ‫- هی! ‫- بابابزرگ! 622 00:57:26,120 --> 00:57:27,920 ‫- حالتون چطوره؟ ‫- خوبیم 623 00:57:28,000 --> 00:57:31,600 ‫بالأخره اومدی؟ واسه پیرمردی ‫مثل تو کار شاقّیـه، آقا 624 00:57:31,680 --> 00:57:35,240 ‫خوبیِ نقشه‌ی خوب داشتن اینـه که ‫هیچوقت راهت رو گم نمی‌کنی 625 00:57:36,040 --> 00:57:38,480 ‫می‌بینم که سری به سلمونی شهر هم نزدی 626 00:57:38,560 --> 00:57:39,440 ‫نه والا 627 00:57:40,840 --> 00:57:41,880 ‫من جودی‌ام 628 00:57:43,160 --> 00:57:44,360 ‫تو همون دوستشی 629 00:57:45,440 --> 00:57:47,120 ‫- از دیدنت خوشحالم ‫- با همدیگه‌ان 630 00:57:47,200 --> 00:57:49,320 ‫- از خبرها عقبی ‫- هی 631 00:57:50,160 --> 00:57:52,200 ‫- چی داری میگی؟ ‫- بیاید بریم 632 00:57:57,360 --> 00:58:00,000 ‫- کجا می‌برید منو؟ ‫- بریم خونه رو نشونت بدیم 633 00:58:07,440 --> 00:58:08,280 ‫باشه 634 00:58:09,400 --> 00:58:12,880 ‫موقتیـه، خب؟ ‫تا وقتی که خط تلفن بگیریم 635 00:58:12,960 --> 00:58:16,120 ‫دیگه نیازی نیست چیزی پیش اومد ‫تا فانوس دریایی برید 636 00:58:16,200 --> 00:58:19,160 ‫- باز میگی من تو عهد بوق موندم ‫- ساز و کارش یادته؟ 637 00:58:19,760 --> 00:58:23,000 ‫همون اولین بار فهمیدم. ‫دیگه نیازی به توضیح دوباره نیست. 638 00:58:23,080 --> 00:58:24,200 ‫مطمئنی؟ 639 00:58:24,280 --> 00:58:25,880 ‫- بیخیال ‫- باش 640 00:58:25,960 --> 00:58:28,720 ‫شام توی یخچالـه. ‫همه‌جور غذا هست. 641 00:58:28,800 --> 00:58:32,240 ‫فردا زیرزمین رو تعمیر می‌کنن. ‫نرو پایین، خیلی کثیف کاریـه 642 00:58:32,320 --> 00:58:33,160 ‫الکس 643 00:58:34,560 --> 00:58:36,320 ‫نگران ما نباش 644 00:58:37,360 --> 00:58:38,200 ‫ولی تو چی؟ 645 00:58:39,240 --> 00:58:40,240 ‫نگرانت نباشیم؟ 646 00:58:41,440 --> 00:58:43,320 ‫آره گمونم 647 00:58:44,280 --> 00:58:46,280 ‫خوبـه با یکی صحبت کنم... 648 00:58:47,440 --> 00:58:49,800 ‫یکی که اطلاعات بیشتری تو این زمینه داره 649 00:58:49,880 --> 00:58:50,720 ‫آره 650 00:58:50,800 --> 00:58:53,800 ‫جودی خوب می‌شناسدش؟ ‫منظورم دکتره‌ست 651 00:58:55,520 --> 00:58:56,640 ‫چی؟ 652 00:58:58,640 --> 00:59:02,600 ‫بخاطر چیزهایی که با مادرت پشت‌سر گذاشتیم میگم. ‫از این دکتر به اون دکتر. 653 00:59:02,680 --> 00:59:05,520 ‫هرکدوم‌شون هم یه نظریه و ‫برنامه‌ی درمانی‌ای داشتن 654 00:59:06,200 --> 00:59:08,520 ‫دیگه از دست همه‌شون خسته شده بودم، الکس 655 00:59:09,200 --> 00:59:10,760 ‫خیال می‌کنن همه‌چی‌دون‌ان 656 00:59:10,840 --> 00:59:13,880 ‫سر مامانت، بدون هیچ دانشی، ‫حدس و گمانه‎‌زنی‌های زیادی داشتن... 657 00:59:14,400 --> 00:59:17,480 ‫خیال می‌کردم تو هم به اندازه‌ی من مأیوسی 658 00:59:18,440 --> 00:59:19,280 ‫اما، بگذریم... 659 00:59:20,360 --> 00:59:21,400 ‫می‌خوام تلاشم رو بکنم 660 00:59:22,600 --> 00:59:25,120 ‫- اگه فکر می‌کنی فکر خوبیـه... ‫- تصمیمم رو گرفتم 661 00:59:25,200 --> 00:59:27,880 ‫- تو هم بهش احترام بذار ‫- البته، پسرم 662 00:59:29,400 --> 00:59:33,840 ‫اما خب، اگه خواستی درمورد مامانت ‫یا دوران بچگیت و یا هرچیز دیگه‌ای 663 00:59:33,920 --> 00:59:36,600 ‫با دکترت صحبت کنم... 664 00:59:39,320 --> 00:59:40,360 ‫ممنونم، بابا 665 00:59:45,280 --> 00:59:47,760 ‫راستش می‌خوام یه درخواستی ازت بکنم 666 00:59:48,920 --> 00:59:49,800 ‫چی؟ 667 00:59:50,400 --> 00:59:52,600 ‫لطفاً برونو رو قاتی این قضایا نکن 668 00:59:52,680 --> 00:59:56,320 ‫پائولا می‌برتش پیش یه روانپزشک و ‫دچار وحشت شبونه میشه... 669 00:59:56,400 --> 00:59:58,240 ‫وحشت شبونه نیست 670 00:59:58,840 --> 01:00:03,360 ‫صرفاً یه بچه‌ست که از باباش دوره و ‫باباش توی یه کشور دیگه زندگی می‌کنه 671 01:00:03,440 --> 01:00:04,840 ‫- بابا... ‫- الکس 672 01:00:06,480 --> 01:00:07,440 ‫باید بریم 673 01:00:07,520 --> 01:00:10,120 ‫- یک ساعت طول می‌کشه تا برسیم سانتاندر ‫- خیلی‌خب 674 01:00:13,320 --> 01:00:14,160 ‫بابا 675 01:00:15,200 --> 01:00:16,760 ‫وحشت شبونه نیست 676 01:00:17,440 --> 01:00:18,760 ‫خودت هم خوب می‌دونی 677 01:00:20,080 --> 01:00:24,160 ‫اگه وقتی توی بچگیم که خوابگردی می‌کردم، ‫بیشتر بهم توجه می‌کردی، 678 01:00:24,240 --> 01:00:26,680 ‫شاید هیچوقت دستم رو با ‫پیانو نمی‌شکستم 679 01:00:32,520 --> 01:00:34,640 ‫پاشو، بریم با بچه‌ها خداحافظی کنم 680 01:00:37,360 --> 01:00:39,360 ‫رفقا، من دارم میرم 681 01:00:41,240 --> 01:00:42,520 ‫پاتو وردار، پسر 682 01:00:49,440 --> 01:00:51,320 ‫- هنوزم از دستم عصبانی‌ای؟ ‫- نه 683 01:00:52,160 --> 01:00:53,680 ‫مؤدب باشید، خب؟ 684 01:00:55,480 --> 01:00:56,840 ‫مراقب بابابزرگ هم باشید 685 01:00:57,480 --> 01:00:59,320 ‫میشه موقع تلویزیون تماشا کردن بخوابیم؟ 686 01:00:59,960 --> 01:01:00,840 ‫نه 687 01:01:00,920 --> 01:01:02,920 ‫- بیخیال دیگه، اجازه بده ‫- نه 688 01:01:03,000 --> 01:01:05,360 ‫وقتی برگشتی، می‌تونی ‫بغل‌مون کنی ببری‌مون طبقه بالا 689 01:01:05,440 --> 01:01:06,280 ‫نخیر 690 01:01:06,880 --> 01:01:08,520 ‫- چرا خب؟ ‫- چون همینـه که من میگم 691 01:01:09,600 --> 01:01:10,560 ‫باش 692 01:01:11,960 --> 01:01:12,800 ‫قبولـه 693 01:01:20,240 --> 01:01:21,480 ‫نه! 694 01:01:22,640 --> 01:01:24,160 ‫نه 695 01:01:24,240 --> 01:01:25,160 ‫یه بوس بدید! 696 01:01:26,080 --> 01:01:26,920 ‫بیاید اینجا 697 01:02:08,040 --> 01:02:09,400 ‫سعی کن یکم بخوابی 698 01:02:53,360 --> 01:02:54,200 ‫الکس 699 01:02:57,120 --> 01:02:58,080 ‫نگران نباش 700 01:02:58,104 --> 01:03:10,788 ‫ ترجمه و تنظیم از «iredprincess» ‫ در تلگرام: t.me/iredsub 701 01:03:10,812 --> 01:03:23,496 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 702 01:03:23,520 --> 01:03:24,640 ‫آقای د لا فونته؟ 703 01:03:26,800 --> 01:03:29,080 ‫ویکتوریا کافمن هستم. تشریف میارید؟ 704 01:03:32,960 --> 01:03:34,080 ‫- حالتون چطوره؟ ‫- خوبم 705 01:03:35,880 --> 01:03:40,280 ‫گوش بدید، آقای د لا فونته، ‫نمیگم که مسئله‌ی شما... غیرعادیـه 706 01:03:41,960 --> 01:03:45,280 ‫موارد مشابه وضعیت‌تون رو شنیدم ‫اما بیشتر جسته گریخته بوده 707 01:03:46,200 --> 01:03:48,600 ‫وضعیت شما... شبیه یه اپرای بزرگـه 708 01:03:49,760 --> 01:03:51,560 ‫مغز جالبی داری 709 01:03:51,640 --> 01:03:53,640 ‫درمورد مامانم هم همین رو می‌گفتن 710 01:03:54,800 --> 01:03:57,480 ‫چیزی که تو اسمش رو گذاشتی «بصیرت» 711 01:03:58,360 --> 01:04:02,080 ‫چیزی نیست جز توجیهی که ‫مغزت بنا به دلایلی، 712 01:04:02,160 --> 01:04:04,520 ‫برای خوابگردی‌هات سرهم می‌کنه 713 01:04:05,280 --> 01:04:06,440 ‫«بنا به دلایلی»؟ 714 01:04:07,840 --> 01:04:10,640 ‫آقای د لا فونته، شما می‌خوای بدونی ‫چه اتفاقی داره برات میفته و 715 01:04:10,720 --> 01:04:12,320 ‫من هم درک‌تون می‌کنم 716 01:04:12,400 --> 01:04:13,960 ‫اما ما تازه باهم آشنا شدیم 717 01:04:15,400 --> 01:04:18,520 ‫هنوز نفهمیدم چرا مغزت ‫داره باهات بازی می‌کنه 718 01:04:18,600 --> 01:04:20,680 ‫چیزی که می‌تونم با اطمینان بهت بگم 719 01:04:20,760 --> 01:04:23,720 ‫اینـه که توی زندگی همه‌چی یه توجیه علمی داره 720 01:04:23,800 --> 01:04:25,000 ‫همچین باوری دارید؟ 721 01:04:28,400 --> 01:04:29,720 ‫شما مرد ایمان هستید 722 01:04:30,480 --> 01:04:31,520 ‫یا علم؟ 723 01:04:34,360 --> 01:04:37,880 ‫نیازی نیست الان جوابم رو بدی. ‫سوال می‌پرسم که روش فکر کنی. 724 01:04:40,040 --> 01:04:42,920 ‫اسم کتاب تفسیر خواب فروید به گوشت خورده؟ 725 01:04:43,000 --> 01:04:43,840 ‫نه 726 01:04:43,920 --> 01:04:46,400 ‫یه داستانی توی این کتاب هست که ‫میگه یه مرد معمولی 727 01:04:46,480 --> 01:04:49,840 ‫همیشه خواب درمان حیوانات ‫به وسیله‌ی گیاهان دارویی رو می‌بینه که 728 01:04:49,920 --> 01:04:52,280 ‫وقتی بیدار میشه اسمش رو بخاطر میاره 729 01:04:52,360 --> 01:04:54,120 ‫سرخس دیواری جودانه 730 01:04:54,920 --> 01:04:58,000 ‫بعدش متوجه میشه که ‫نه تنها همچین اسمی وجود نداره، 731 01:04:58,080 --> 01:05:01,080 ‫بلکه اسم یه گیاه داروییـه 732 01:05:01,160 --> 01:05:02,680 ‫نکته‌ی اخلاقیش چیه اون‌وقت؟ 733 01:05:03,280 --> 01:05:04,680 ‫شونزده سال قبل، 734 01:05:05,200 --> 01:05:07,800 ‫ذهن اون مرد، ‫وقتی که داشته به سوئیس سفر می‌کرده، 735 01:05:07,880 --> 01:05:11,800 ‫اسم اون گیاه رو ثبت و ذخیره کرد و ‫بعدش فراموشش کرد 736 01:05:11,880 --> 01:05:13,200 ‫تا اینکه یه شب، 737 01:05:13,680 --> 01:05:16,360 ‫وقتی که ذهنش داشته یه خواب جدیدی می‌ساخته، 738 01:05:16,440 --> 01:05:19,360 ‫این اسم رو از گوشه‌ی ذهنش می‌کِشه بیرون تا 739 01:05:19,440 --> 01:05:22,640 ‫توی اون حالت روانی متبلورش کنه 740 01:05:23,720 --> 01:05:25,440 ‫سرخس دیواری جودانه 741 01:05:27,080 --> 01:05:28,320 ‫بی‌سابقه نیست 742 01:05:28,840 --> 01:05:31,120 ‫اولین چیزی هم که همیشه به ذهن می‌رسه 743 01:05:31,200 --> 01:05:32,880 ‫توجیه فراطبیعیـه 744 01:05:33,680 --> 01:05:35,840 ‫زندگی‌های گذشته، تناسخ... 745 01:05:36,560 --> 01:05:40,640 ‫حتی الهامات آخرالزمانی، همون چیزی که ‫فکر می‌کنی درگیرشی 746 01:05:42,480 --> 01:05:43,640 ‫اما چرا من؟ 747 01:05:46,120 --> 01:05:50,040 ‫شاید شانس شما نسبت به ‫اکثر مردم بیشتر بوده 748 01:05:50,640 --> 01:05:53,560 ‫توی مقوله‌ی شما، ‫بحث‌مون روی ذهنی خلاقـه که 749 01:05:53,640 --> 01:05:59,160 ‫عادت به توجیه احساسات عمیق و ناخودآگاه 750 01:05:59,240 --> 01:06:02,080 ‫به واسطه‌ی چیزی انتزاعی ‫به اندازه‌ی نوت‌های موسیقی داره 751 01:06:03,080 --> 01:06:05,440 ‫البته تصادفت رو از قلم نندازیم 752 01:06:05,520 --> 01:06:08,240 ‫عوارض شوک الکتریکی توی مغزت 753 01:06:08,320 --> 01:06:11,400 ‫می‌تونه منشأ این الهامات افراطی باشه 754 01:06:12,080 --> 01:06:14,840 ‫با توجه به شکلی که به خودشون می‌گیرن، 755 01:06:15,680 --> 01:06:16,800 ‫نمادگرایی‌شون... 756 01:06:18,600 --> 01:06:21,320 ‫می‌تونیم یک سال تموم رو ‫برای تلاش برای درک‌شون 757 01:06:22,200 --> 01:06:24,200 ‫اختصاص بدیم 758 01:06:26,320 --> 01:06:29,200 ‫مورد شما اصلاً پیش‌پاافتاده نیست، آقای د لا فونته 759 01:06:31,320 --> 01:06:33,400 ‫تنها کاری که از دست‌تون برمیاد همینـه؟ 760 01:06:37,040 --> 01:06:39,200 ‫تا حالا اسم هیپنوتیزم بالینی ‫به گوش‌تون خورده؟ 761 01:06:40,360 --> 01:06:43,680 ‫- می‌خواید هیپنوتیزمم کنید؟ ‫- تموم مدت هشیار هستید 762 01:06:47,680 --> 01:06:49,160 ‫یکمی تنش داری، الکس 763 01:06:50,160 --> 01:06:51,520 ‫سعی کن آروم باشی، خب؟ 764 01:06:55,400 --> 01:06:56,240 ‫عالیـه 765 01:06:56,720 --> 01:06:58,560 ‫ضربان قلبت داره تثبیت میشه 766 01:07:00,560 --> 01:07:02,680 ‫نذار این چیزها روت تأثیر بذارن 767 01:07:02,760 --> 01:07:04,360 ‫درواقع، کار سختی هم نیست 768 01:07:04,440 --> 01:07:09,080 ‫فقط باید دوتا کار انجام بدی؛ ‫آروم باشی و بذاری هدایتت کنم 769 01:07:11,440 --> 01:07:12,760 ‫هدایتم کنی؟ به کجا؟ 770 01:07:15,160 --> 01:07:18,800 ‫هنوز شروع نکردیم و همینجوریش ‫داری هردوتا کار رو اشتباه انجام میدی 771 01:07:18,880 --> 01:07:20,280 ‫آروم باش لطفاً 772 01:07:23,160 --> 01:07:25,360 ‫ازت می‌خوام که بذاری ذهنت خالی بشه 773 01:07:25,880 --> 01:07:28,360 ‫تموم توجه‌ات رو بذار روی چراغ‌ها 774 01:07:30,840 --> 01:07:33,240 ‫می‌خوام خودت رو جلوی یه در تصور کنی 775 01:07:35,680 --> 01:07:36,760 ‫عجله‌ای نیست 776 01:07:42,840 --> 01:07:44,080 ‫در رو می‌بینی؟ 777 01:07:44,160 --> 01:07:45,040 ‫آره 778 01:07:45,120 --> 01:07:47,040 ‫تو جلوی یه در وایسادی 779 01:07:48,120 --> 01:07:51,040 ‫پشت این در، ‫خاطره‌ای هست که خودت می‌خوای 780 01:07:52,120 --> 01:07:53,840 ‫یه خاطره از زندگیت رو انتخاب کن 781 01:07:54,440 --> 01:07:57,960 ‫من تا سه می‌شمرم و ‫تو در رو باز می‌کنی 782 01:07:58,960 --> 01:08:00,760 ‫- متوجه شدی؟ ‫- بله 783 01:08:01,360 --> 01:08:03,360 ‫هر خاطره‌ای انتخاب بکنی، 784 01:08:03,960 --> 01:08:07,320 ‫پشتِ این در، ‫به حقیقت پی می‌بریم 785 01:08:08,840 --> 01:08:10,240 ‫حالا شروع می‌کنیم 786 01:08:11,120 --> 01:08:11,960 ‫یک 787 01:08:14,240 --> 01:08:15,160 ‫دو 788 01:08:16,800 --> 01:08:18,040 ‫سه 789 01:08:18,064 --> 01:08:26,816 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی‌موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 790 01:08:26,840 --> 01:08:29,680 ‫اگه شما یا کسی که می‌شناسید ‫خشونت جنسی را تجربه کرده، 791 01:08:29,760 --> 01:08:33,240 ‫می‌تونید در سایت مذکور اطلاعات و ‫پشتیبانی دریافت نمایید