1
00:01:07,679 --> 00:01:17,679
ارائهشده توسط سینما دریمینگ
@CinemDreaming
2
00:01:38,292 --> 00:01:40,083
نه استرس ندارم.
3
00:01:40,250 --> 00:01:43,542
باید عجله میکردم، قراره...
4
00:01:46,542 --> 00:01:49,625
خوبی؟ میخوام که خوب باشی.
5
00:01:54,250 --> 00:01:56,208
الو؟ آرماند؟
6
00:01:57,792 --> 00:01:59,833
صدات میاد.
7
00:02:01,292 --> 00:02:03,333
دوستت دارم.
8
00:02:06,208 --> 00:02:08,250
دوستم داری؟
9
00:02:11,667 --> 00:02:13,708
آرماند؟
10
00:02:25,458 --> 00:02:37,458
مترجم: «تارخ علیخانی»
تلگرام: aManOfWar@
11
00:04:47,786 --> 00:04:52,708
[آرماند]
12
00:04:58,542 --> 00:05:00,583
- سلام.
- سلام.
13
00:05:08,958 --> 00:05:11,000
- شروع کنیم؟
- الان؟
14
00:05:11,167 --> 00:05:15,000
- طاقت سر و صدای اینجا رو ندارم.
- خیلیخب، اجازه بده...
15
00:05:25,167 --> 00:05:28,625
مدرسه ابتدایی که هشدار زنگ خطرش شکسته.
16
00:05:28,792 --> 00:05:31,917
- باید همه رو بفرستم خونه.
- خوب نمیشه که.
17
00:05:37,250 --> 00:05:39,542
خب دوباره قضیهی آرمانده.
18
00:05:40,708 --> 00:05:45,375
- به الیزابت زنگ زدی؟
- وقت حرف زدن نداشت.
19
00:05:45,542 --> 00:05:51,708
نمیخواستم با پیام بهش بگم.
ولی زمانش رو تعیین کردم و لبخندک فرستادم.
20
00:05:53,208 --> 00:05:55,125
- لبخندک؟
- آره.
21
00:05:55,292 --> 00:06:00,542
نمیخواستم نگرانش کنم.
فقط جواب داد «باشه.»
22
00:06:02,500 --> 00:06:05,542
- یعنی این...
- سارا و آندرس؟
23
00:06:05,708 --> 00:06:11,542
دیروز باهاشون حرف زدم.
ولی به نظرم اثبات حرفی که بهمون زدن سخته.
24
00:06:11,708 --> 00:06:16,375
بچهها... خیلی حرف نمیزنن.
25
00:06:19,042 --> 00:06:23,292
خب به نظرم بهتره ببینیم چطور پیش میره.
26
00:06:23,458 --> 00:06:28,125
- خب؟
- اگه لازم باشه ما هم بهت کمک میکنیم.
27
00:06:28,292 --> 00:06:33,542
- آهان. پس خودم تنهام دیگه؟
- لازم نیست بزرگش کنی.
28
00:06:33,708 --> 00:06:38,292
الیزابت شخصیت معروفیه.
سختی زیاد کشیده.
29
00:06:38,458 --> 00:06:42,792
- پس به نظرم باید با احتیاط پیش بریم.
- بخاطر بچهها هم هست.
30
00:06:42,958 --> 00:06:45,458
آره البته.
31
00:06:45,625 --> 00:06:49,500
- سعی میکنم هوشیار باشم و واقعیت رو بگم.
- هوشیار خوبه.
32
00:06:49,667 --> 00:06:51,625
گمونم از پسش بربیایم.
33
00:06:52,667 --> 00:06:58,333
فقط یه سوال دیگه دارم.
پروسه اینجور شرایط چطوریه؟
34
00:06:58,500 --> 00:07:00,625
یعنی اگه رخ داده باشه.
35
00:07:01,750 --> 00:07:04,750
خب باید بگم که...
36
00:07:05,792 --> 00:07:09,667
یه سری پروسههایی هست دیگه.
مگه نه آجسا؟
37
00:07:09,833 --> 00:07:14,500
باید سر اتفاقی که رخ داده به توافق برسیم.
قدم اول همینه.
38
00:07:14,667 --> 00:07:20,667
ممکنه... ممکنه جدی باشه.
از طرفی هم ممکنه واقعا چیزی رخ نداده باشه.
39
00:07:20,833 --> 00:07:24,750
ولی... وای. ای وای.
40
00:07:24,917 --> 00:07:26,958
در مجموع...
41
00:07:27,125 --> 00:07:32,333
در مجموع مهمه که هر دو طرف هم رو درک کنن.
42
00:07:32,500 --> 00:07:36,375
آره متوجهام. ولی پروسه خاصی نداره؟
43
00:07:36,542 --> 00:07:39,375
چرا. ای وای. همهجا کثیف شد.
44
00:07:39,542 --> 00:07:44,333
- خب برو پاکش بکن دیگه.
- گمونم بهتره برم. ببخشید.
45
00:07:50,250 --> 00:07:52,208
درسته، اون...
46
00:07:52,375 --> 00:07:56,542
- اخیرا خیلی خونریزی میکنه.
- آهان.
47
00:07:56,708 --> 00:08:00,125
گمونم خودم باید پروسه رو تنهایی انجام بدم.
48
00:08:01,583 --> 00:08:03,125
آره.
49
00:08:06,417 --> 00:08:08,417
راستی سونا...
50
00:08:08,583 --> 00:08:11,667
در مورد کلماتی که انتخاب میکنی احتیاط بکن.
51
00:08:11,833 --> 00:08:16,083
- رسمی و هوشیار رفتار کن. همونطور که گفتی.
- حتما.
52
00:08:16,250 --> 00:08:18,333
و سونا...
53
00:08:18,500 --> 00:08:23,000
تو از طرف مدرسه حرف میزنی.
نظراتت رو بذار واسه بعد.
54
00:08:23,167 --> 00:08:25,792
- بله حتما.
- و یه چی دیگه.
55
00:08:26,917 --> 00:08:29,655
این قضیه بین ما و کسایی
که بهشون مربوطه باقی میمونه.
56
00:08:29,679 --> 00:08:30,583
حتما.
57
00:08:30,750 --> 00:08:33,125
و یه چیز دیگه.
58
00:08:34,250 --> 00:08:37,208
اگه این قضیه پخش بشه همهچیز تمومه.
59
00:08:37,958 --> 00:08:40,667
آره.
60
00:08:40,833 --> 00:08:43,208
همهچیز درست میشه.
61
00:08:44,333 --> 00:08:47,250
حضور تو خیلی مثبته.
62
00:08:47,417 --> 00:08:49,458
ممنون.
63
00:08:51,667 --> 00:08:55,375
خیلیخب، از این زندان بریم بیرون دیگه.
64
00:10:26,208 --> 00:10:28,250
سلام.
65
00:10:41,542 --> 00:10:46,500
سلام. ممنون که انقدر زود اومدید.
66
00:10:46,667 --> 00:10:49,208
- چی شده؟
- بهتون میگم.
67
00:10:49,375 --> 00:10:53,167
ولی بیایید صبر کنیم که والدین یون بیان.
68
00:10:53,333 --> 00:10:57,125
- والدین یون؟ چرا؟
- همونطور که پشت تلفن گفتم...
69
00:10:57,292 --> 00:11:02,208
پشت تلفن هیچی نگفتی.
انقدر مهمه که سارا و آندرس...
70
00:11:02,375 --> 00:11:07,417
متوجه هستم، ولی باید منتظرشون بمونیم.
در همین حین بشینید استراحت کنید.
71
00:11:07,583 --> 00:11:09,708
کتتون رو در بیارید.
72
00:11:46,250 --> 00:11:50,208
سونا، جلسه گذاشتی و نمیگی که در مورد چیه.
73
00:11:50,375 --> 00:11:56,542
به زودی همهچیز رو میگم.
ولی الان باید صبر کنیم والدین یون بیان.
74
00:11:56,708 --> 00:12:00,583
متاسفم. متوجه هستم که حتما
کلی سوال واستون پیش اومده.
75
00:12:00,750 --> 00:12:05,250
خواهشا بشینید تا بیان.
کتتون رو در بیارید.
76
00:12:05,417 --> 00:12:07,958
قضیه جدی نیست.
77
00:12:10,250 --> 00:12:12,167
باشه.
78
00:12:12,333 --> 00:12:15,000
- جدی نیست؟
- نه.
79
00:12:15,167 --> 00:12:17,208
نه.
80
00:12:18,250 --> 00:12:20,292
بسیارخب.
81
00:12:35,292 --> 00:12:39,458
- میخوای کتت رو در بیاری؟
- آره.
82
00:12:46,542 --> 00:12:49,250
عجب هواییه امروز.
83
00:12:49,417 --> 00:12:51,458
هان؟ آره.
84
00:12:59,958 --> 00:13:03,333
خیلیخب، احتمالا اومدن.
85
00:14:01,458 --> 00:14:03,708
تو اینجا تنهایی؟
86
00:14:03,875 --> 00:14:08,792
آره، گفتیم بهتره اولش تنها باشم.
87
00:14:08,958 --> 00:14:11,000
خیلیخب.
88
00:14:11,958 --> 00:14:14,750
سلام. مطمئنم مشکلی پیش نمیاد سارا.
89
00:14:21,542 --> 00:14:24,708
- ببخشید. سلام الیزابت.
- سلام سارا.
90
00:14:26,500 --> 00:14:30,542
- چه خبره؟
- وای. ببخشید.
91
00:14:30,708 --> 00:14:32,625
سارا؟
92
00:14:32,792 --> 00:14:35,667
ببینیم سونا چی میخواد بگه.
93
00:14:38,458 --> 00:14:43,375
خیلیخب. اول ازتون تشکر میکنم...
94
00:14:43,542 --> 00:14:46,167
که انقدر زود خودتون رو رسوندید.
95
00:14:46,333 --> 00:14:51,417
با توجه به تعطیلات تابستانی
تنها روزی که ممکن بود امروز بود.
96
00:14:52,542 --> 00:14:56,958
به نظرم بهتره شروعمون این باشه که
اهدافمون رو مشخص کنیم.
97
00:14:58,917 --> 00:15:00,708
درسته.
98
00:15:00,875 --> 00:15:06,125
گمونم باید بگم که امروز زنگ خطرمون
هم به مشکل خورده بود.
99
00:15:06,292 --> 00:15:09,542
توی برخی اتاقها یهویی روشن میشه.
100
00:15:09,708 --> 00:15:12,708
ولی به زودی تعمیرش میکنن.
101
00:15:12,875 --> 00:15:17,167
- نباید بریم بیرون؟
- نه، خطا میزنه.
102
00:15:17,333 --> 00:15:19,792
فردا درست میشه.
103
00:15:21,125 --> 00:15:23,917
خیلیخب، بسیارخب.
104
00:15:28,542 --> 00:15:32,542
امیدوارم که در هر صورت بتونیم به نوعی...
105
00:15:35,792 --> 00:15:39,750
توافق در آینده برسیم و با ذهنی روشن...
106
00:15:39,917 --> 00:15:42,500
این اتاق رو ترک کنیم.
107
00:15:44,625 --> 00:15:49,958
خب... شروع قضیه از جایی بود که
نظافتچیمون...
108
00:15:50,125 --> 00:15:54,042
یون رو گریان توی دستشویی پیدا کرد.
داشت گریه میکرد...
109
00:15:54,208 --> 00:15:57,792
و خراش کوچکی روی صورتش داشت.
110
00:15:59,083 --> 00:16:03,292
اولش نمیگفت که چی شده،
صرفا گفت...
111
00:16:03,458 --> 00:16:06,833
آرماند یه کاری باهاش کرده.
112
00:16:08,125 --> 00:16:12,042
یون با شما دو تا حرف زده.
با سارا و آندرس.
113
00:16:12,208 --> 00:16:18,708
اونها اومدن پیش ما و خواستن
که این موضوع رو...
114
00:16:18,875 --> 00:16:22,750
با جدیت مثل انحراف احتمالی بررسی کنیم.
یعنی...
115
00:16:23,958 --> 00:16:28,375
به نظر اونها، که از دید ما هم جدی هست...
116
00:16:28,542 --> 00:16:31,708
موضوع انحراف جنسی هستش.
117
00:16:34,208 --> 00:16:37,083
چنین چیزی بین کودکان پیش میاد.
118
00:16:37,250 --> 00:16:42,833
ولی به نظر ما کار درست اینه که جمع بشیم
و در موردش با هم حرف بزنیم.
119
00:16:47,542 --> 00:16:53,500
متوجهام که حرفمون بیرحمانهست و نمیشه
همینطوریش روش برچسب خاصی زد.
120
00:16:53,667 --> 00:16:59,000
ولی مدرسه این رفتار رو ناشایست میدونه.
121
00:16:59,167 --> 00:17:02,750
واسه همین جمع شدیم که در موردش حرف بزنیم.
122
00:17:02,917 --> 00:17:05,292
بدون اینکه وارد جزئیات بشیم...
123
00:17:05,458 --> 00:17:07,750
دقیقا چه اتفاقی رخ داده؟
124
00:17:11,708 --> 00:17:13,750
بهش بگو.
125
00:17:15,333 --> 00:17:17,375
خیلیخب.
126
00:17:29,833 --> 00:17:33,667
آرماند و یون داشتن توی حیاط
مدرسه بازی میکردن.
127
00:17:33,833 --> 00:17:38,083
یون میخواست با پیتر بازی کنه.
همین آرماند رو ناراحت کرد.
128
00:17:38,250 --> 00:17:42,958
به یون گفت که یه چیزی داره که میخواد
توی دستشویی پسرانه به یون نشون بده...
129
00:17:43,125 --> 00:17:46,417
ولی آرماند چیزی نداشت که به یون نشون بده.
130
00:17:46,583 --> 00:17:52,167
یون گفت که ترجیح میده با پیتر بازی کنه.
توافق کرده بودن که با هم بازی کنن.
131
00:17:52,333 --> 00:17:58,167
یون سعی کرد که بره ولی آرماند که قویتره
جلوش رو گرفت و ولش نکرد.
132
00:17:58,333 --> 00:18:02,750
یون فریاد زد و کمک خواست. آرماند چسبوندش
به زمین و بهش چنگ زد و کتکش زد.
133
00:18:02,917 --> 00:18:07,583
بهش گفت که اگه یون ساکت نباشه...
134
00:18:07,750 --> 00:18:10,500
از باسن بهش دخول میکنه.
135
00:18:10,667 --> 00:18:15,042
گویا آرماند، یون رو مجبور کرده که به
سوراخهای بدنش نگاه کنه.
136
00:18:15,208 --> 00:18:20,417
بعد آرماند رفته و کارکنی از مدرسه یون رو
گریهکنان در دستشویی پیدا کرده...
137
00:18:20,583 --> 00:18:25,792
که صورتش زخمی بوده و شلوار پاش نبوده.
138
00:18:25,958 --> 00:18:29,250
اینطور بود که ما...
139
00:18:30,958 --> 00:18:33,000
از این حادثه باخبر شدیم.
140
00:19:04,250 --> 00:19:10,042
اول بذارید بگم که شنیدن
چنین چیزی راحت نیست.
141
00:19:12,417 --> 00:19:16,583
و مشخصا درک میکنم که شنیدنش...
142
00:19:16,750 --> 00:19:21,125
از خود یون هم راحت نیست.
143
00:19:25,125 --> 00:19:27,583
ولی... مجبورم هم که بگم...
144
00:19:27,750 --> 00:19:31,917
به نظرم مدرسه باید قبل اینکه
هم رو ببینیم به من اطلاع میداد.
145
00:19:32,083 --> 00:19:36,208
که بتونم صحبتی با آرماند داشته باشم...
146
00:19:36,375 --> 00:19:38,833
و داستان رو از سمت اون بشنوم...
147
00:19:39,000 --> 00:19:44,042
که بتونیم تمامی حقایق رو داشته باشیم.
148
00:19:47,167 --> 00:19:51,917
حتی در بدبینانهترین افکارم هم...
149
00:19:52,083 --> 00:19:55,750
تصور نمیکنم که چنین کاری کرده باشه.
150
00:19:58,208 --> 00:20:01,583
اصلا از کجا ممکنه چنین چیزی
به ذهنش رسیده باشه؟
151
00:20:03,292 --> 00:20:06,083
خب متوجه حرفتون هستم...
152
00:20:06,250 --> 00:20:11,083
و در دفاع از خودم،
یا بهتره بگم از طرف مدرسه...
153
00:20:11,250 --> 00:20:15,542
باید بگم که گفتیم بهتره که این
مسئله رو رو در رو بیان کنیم...
154
00:20:15,708 --> 00:20:19,167
و همه هم حاضر باشن.
چون خیلی جدیه...
155
00:20:19,333 --> 00:20:24,292
یا بهتره که بگم خیلی اتفاق دردسرسازیه.
156
00:20:24,458 --> 00:20:28,417
از نظر من کاملا جدیه.
157
00:20:28,583 --> 00:20:30,833
آره ولی...
158
00:20:31,000 --> 00:20:33,792
اثبات کردنش هم سخته.
159
00:20:33,958 --> 00:20:39,458
واسه همین خواستهی ما اینه که جای اتهام
زدن به دیگری، درموردش حرف بزنیم.
160
00:20:39,625 --> 00:20:45,917
پیشنهاد ما بود که هم رو ببینیم و حرف بزنیم.
161
00:20:46,083 --> 00:20:50,083
- گفتیم منصفانهاش همینه.
- درسته.
162
00:20:50,250 --> 00:20:52,292
ولی...
163
00:20:53,917 --> 00:20:56,875
ولی در مورد این قضیه...
164
00:20:57,042 --> 00:21:00,500
چیزی به نظر شما عجیب نیست؟
165
00:21:02,500 --> 00:21:08,417
یعنی واقعا الان پذیرفتیم که
یه شش ساله به همکلاسیش تجاوز کرده؟
166
00:21:11,375 --> 00:21:13,417
یعنی چطور...
167
00:21:13,583 --> 00:21:16,375
چطور شد که یون چنین چیزی
رو واسه شما تعریف کرد؟
168
00:21:17,792 --> 00:21:21,292
با چه کلماتی بیانش کرد؟
طوری که شما میگید...
169
00:21:21,458 --> 00:21:27,083
یه شش ساله با کلمات «از کون»،
«از دهن» و «گاییدن» که آشنا نیست.
170
00:21:27,250 --> 00:21:31,167
حتی فرق بین دختر و پسر رو نمیدونه.
171
00:21:31,333 --> 00:21:34,542
خیلی از شش سالهها فعل «گاییدن» رو بلدن.
172
00:21:34,708 --> 00:21:37,833
گوش کن، یون اومد خونه.
173
00:21:38,000 --> 00:21:41,792
ترسیده بود. حالت تهوع داشت.
174
00:21:41,958 --> 00:21:45,667
- همهجای بدنش کبودی داشت...
- کبودی هم داشت؟
175
00:21:45,833 --> 00:21:48,292
این رو من نشنیده بودم.
176
00:21:50,292 --> 00:21:53,208
- تو هم دیدیشون آندرس؟
- آره.
177
00:21:53,375 --> 00:21:56,167
گمونم داشت. درسته.
178
00:21:58,208 --> 00:22:00,583
خیلیخب، زنگ میزنم به آرماند.
179
00:22:13,958 --> 00:22:19,208
خب گمونم بهتره یکم بهش وقت بدیم.
180
00:22:37,083 --> 00:22:39,708
بیا.
181
00:22:39,875 --> 00:22:42,292
آرماند نبوده.
182
00:22:43,417 --> 00:22:45,375
- شوخی میکنی؟
- نه.
183
00:22:45,542 --> 00:22:48,542
آرماند میگه نکرده. یون دروغ میگه.
184
00:22:48,708 --> 00:22:52,042
به نظرم کار درستی نیست که
به یون تهمت دروغگویی بزنیم.
185
00:22:52,208 --> 00:22:56,792
چرا؟ آرماند میگه یون دروغ میگه.
شما که با آرماند حرف نزدین.
186
00:22:56,958 --> 00:22:59,167
حرف زدن الیزابت.
187
00:22:59,333 --> 00:23:02,208
ببین، من واقعا یون رو دوست دارم.
188
00:23:03,208 --> 00:23:07,833
و خیلی مهربون...
189
00:23:08,000 --> 00:23:10,167
کنجکاو...
190
00:23:10,333 --> 00:23:13,708
و خلاقه.
191
00:23:14,958 --> 00:23:17,500
و بله...
192
00:23:17,667 --> 00:23:19,958
ممکنه یکم گیج شده باشه.
193
00:23:24,125 --> 00:23:27,917
و کاملا مطمئنید که کار آرماند بوده؟
194
00:23:28,083 --> 00:23:31,083
بله، واقعا سونا.
195
00:23:31,250 --> 00:23:34,083
آره. مطمئنیم. صد درصد مطمئنیم.
196
00:23:34,250 --> 00:23:38,375
میدونی چرا؟ چون یون بهمون گفت.
شما و همکارتون گفتید.
197
00:23:38,542 --> 00:23:42,500
- و چون حرفش رو باور کردید.
- اون هیچوقت در این موارد دروغ نگفته.
198
00:23:42,667 --> 00:23:47,500
به نظرم شرمآوره که مدرسه
این موضوع رو جدی نمیگیره.
199
00:23:47,667 --> 00:23:49,958
آرماند بچهی آرومی نیست.
200
00:23:51,083 --> 00:23:54,917
و یه چیز دیگه...
یون میگه وقتی میاد خونهی شما...
201
00:23:55,083 --> 00:23:58,917
توی خونه لخت راه میری و دائما بغلش میکنی.
202
00:23:59,083 --> 00:24:04,375
- چی؟ این دیگه چه حرفیه؟
- بیایید با حقایق پیش بریم.
203
00:24:04,542 --> 00:24:09,208
پسر ما ممکنه تحت آسیب روحی
و جسمی قرار گرفته باشه...
204
00:24:09,375 --> 00:24:13,958
ولی از چیزی مطمئن نیستیم.
شما دارید حرف یه بچه رو بهانه میکنید...
205
00:24:14,125 --> 00:24:18,000
که اتهامات غیرقابل قبولی بزنید.
ما از چیزی مطمئن نیستیم!
206
00:24:18,167 --> 00:24:23,042
شهادت یه کودک واسه بیست سال
زندانی کردن یه آدم بزرگ کافیه.
207
00:24:23,208 --> 00:24:28,583
ثابت کردنش سخته. شما دائما
اتهامات جدید دارید.
208
00:24:28,750 --> 00:24:33,667
ما چطور درکش کنیم؟ منطقی نیست.
شما از برهنگی حرف میزنین.
209
00:24:33,833 --> 00:24:38,167
- این پیشرفتی حاصل نمیکنه.
- کاملا غیرمنطقیه.
210
00:24:38,333 --> 00:24:42,292
- یعنی من لخت دور میزنم؟
- گمونم ما... الیزابت؟
211
00:24:42,458 --> 00:24:47,000
گمونم بهتره یه استراحت کوتاهی
داشته باشیم که آروم بشیم. من باید...
212
00:24:47,167 --> 00:24:51,042
باید بهتون یادآوری کنم که باید...
213
00:24:51,208 --> 00:24:54,917
بخاطر آرماند و یون این مشکل رو حل کنیم.
بخاطر هر دوشون.
214
00:25:00,000 --> 00:25:02,375
الیزابت؟
215
00:25:02,542 --> 00:25:04,583
نمیدونم.
216
00:25:20,375 --> 00:25:24,792
بقیه کجان؟ مدیر، پرستار و بازرس مدرسه.
217
00:25:24,958 --> 00:25:28,750
اشکالی نداره. بیایید خارج
از تناسب حرف نزنیم.
218
00:25:33,542 --> 00:25:35,583
خیلیخب...
219
00:25:36,875 --> 00:25:38,917
پنج دقیقه استراحت کنیم.
220
00:25:47,500 --> 00:25:51,333
سونا؟ سونا میشه که...
221
00:25:51,500 --> 00:25:53,875
یه لحظه صبر کنی.
222
00:25:57,292 --> 00:26:00,667
باید از مدرسه بخوام که مسئله رو جدی
پیگیری کنن.
223
00:26:00,833 --> 00:26:04,375
جدی پیگیری میکنیم سارا.
واقعا قول میدم.
224
00:26:04,542 --> 00:26:08,292
ظاهرا الیزابت نمیتونه این موضوع رو بپذیره.
225
00:26:08,458 --> 00:26:13,875
به نظرم با توجه به شرایط فعلی
باید نسبت بهش درک داشته باشیم.
226
00:26:14,042 --> 00:26:20,958
ولی به نظرم درست نیست که بشینیم و
بذاریم که اتفاقاتی که رخ دادن رو انکار کنه.
227
00:26:21,125 --> 00:26:26,292
شاید میشد یه جور دیگه پیش رفت.
یا یه نفر دیگه حضور داشت...
228
00:26:26,458 --> 00:26:31,250
که تاکید میکرد که درک این موضوع چقدر مهمه.
229
00:26:31,417 --> 00:26:34,625
- آره، هم...
- درسته.
230
00:26:34,792 --> 00:26:36,917
آره.
231
00:26:37,083 --> 00:26:42,167
- چطور پیش میره؟
- خب چیزه...
232
00:26:42,333 --> 00:26:46,042
خیلی خوب پیش نمیره.
233
00:26:46,208 --> 00:26:48,000
نه؟
234
00:26:48,167 --> 00:26:52,917
خب سخته. ولی گمونم داریم
پیشرفت میکنیم.
235
00:26:53,083 --> 00:26:55,125
آره.
236
00:26:56,500 --> 00:27:01,250
- میشه یه لحظه تنها با سونا حرف بزنم؟
- کاملا.
237
00:27:01,417 --> 00:27:06,292
ولی باید چیزی که بهش گفتم رو تکرار کنم.
امیدوارم که مدرسه این موضوع رو جدی بگیره.
238
00:27:06,458 --> 00:27:08,958
بله، طبیعتا.
239
00:27:22,000 --> 00:27:25,125
هی، چیزی نمیشه. مخالفت دارن.
240
00:27:25,292 --> 00:27:30,542
الیزابت نمیتونه اتفاقی که رخ داده رو
بپذیره. ولی قابل درکه.
241
00:27:30,708 --> 00:27:35,083
حساسه. سارا و آندرس کمتر حرفی
واسه گفتن دارن...
242
00:27:35,250 --> 00:27:39,500
- هیس!
- باید حرف بزنن و به حرف هم گوش کنن.
243
00:27:39,667 --> 00:27:43,375
به اونجا هم میرسیم.
مطمئنم از پسش برمیاییم.
244
00:27:43,542 --> 00:27:50,250
اگه الان بیای شرایط تشدید میشه.
البته تنش هم وجود داره.
245
00:27:50,417 --> 00:27:52,875
ولی من از پسش برمیام.
246
00:27:54,958 --> 00:27:57,542
به نظرم بهتره بهت ملحق بشیم.
247
00:27:59,167 --> 00:28:01,208
باشه.
248
00:29:59,125 --> 00:30:01,042
سلام.
249
00:30:01,208 --> 00:30:03,333
بیشتر شدین پس؟
250
00:30:07,042 --> 00:30:11,792
- صندلیها جابهجا شدن. چرا؟
- که نزدیکتر به هم بشینیم.
251
00:30:11,958 --> 00:30:15,333
- فکر خوبیه.
- لطفا بشین الیزابت.
252
00:30:15,500 --> 00:30:18,083
باشه، الان میشینم.
253
00:30:18,250 --> 00:30:20,167
بیا.
254
00:30:20,333 --> 00:30:23,917
حالا حاضریم. همهی ما.
255
00:30:24,083 --> 00:30:28,500
اول باید از جانب مدرسه عذرخواهی کنم
که از اولش...
256
00:30:28,667 --> 00:30:31,417
من و آجسا حضور نداشتیم.
257
00:30:31,583 --> 00:30:36,875
سونا یکی از بهترین آموزگارهای جوان ماست
و بهش اطمینان کامل داریم.
258
00:30:37,042 --> 00:30:39,208
و ما...
259
00:30:39,375 --> 00:30:44,083
ولی الان همه اینجاییم و همه میتونیم
همکاری کنیم.
260
00:30:44,250 --> 00:30:47,417
بله؟ موافقید؟
261
00:30:48,708 --> 00:30:50,500
بذارید ببینیم...
262
00:30:51,750 --> 00:30:54,000
خیلیخب، بریم سر اصل مطلب.
263
00:30:54,167 --> 00:31:00,500
مدرسه قبلا هم بخاطر چندین بار بخاطر
سهلانگاری رفتاری با بچهها...
264
00:31:00,667 --> 00:31:05,333
با آرماند صحبت داشته.
265
00:31:05,500 --> 00:31:10,167
ولی موضوع جدیای نبوده که بخواد بررسی بشه.
266
00:31:10,333 --> 00:31:14,167
شاید بهتر بود که انتظار چنین
چیزی رو میداشتیم.
267
00:31:14,333 --> 00:31:18,833
ولی اتفاقات گذشته انقدر جدی نبودن.
268
00:31:19,000 --> 00:31:22,500
ولی... متوجه نمیشم.
269
00:31:22,667 --> 00:31:26,167
این اتهامات براساس حوادث گذشته زده شدن؟
270
00:31:26,333 --> 00:31:32,500
نه، این اتهامات و حوادث براساس چیزی ساخته
شدن که امیدوارم سونا در موردش حرف زده باشه.
271
00:31:32,667 --> 00:31:38,208
- بله. هر چی میدونم رو بهشون گفتم.
- گفتم بهتره که بهتون بگیم.
272
00:31:38,375 --> 00:31:42,500
در مورد این که آرماند بوده یا نه
عدم قطعیتی وجود داره.
273
00:31:42,667 --> 00:31:45,292
به نظرم حقایق به همین اشاره میکنن.
274
00:31:45,458 --> 00:31:50,417
چون آرماند با بقیه دانشآموزها
بدرفتاری داشته؟ متوجه نمیشم.
275
00:31:50,583 --> 00:31:54,958
البته این ربطی به حادثه نداشته.
276
00:31:55,125 --> 00:32:01,375
نه، این انتقاد به خودی از جانب ما بود.
باید زودتر با آرماند صحبت میکردیم.
277
00:32:01,542 --> 00:32:03,750
خیلیخب پس...
278
00:32:05,083 --> 00:32:08,667
کلی کار کرده که به من نگفتید؟
279
00:32:08,833 --> 00:32:12,833
خیلی نه ولی یه سری کار کرده.
واسه همین از خودمون انتقاد کردیم.
280
00:32:16,167 --> 00:32:20,875
یعنی همه میدونن که
به عنوان مثال یون...
281
00:32:21,042 --> 00:32:23,833
گاهیاوقات کنار آرماند
احساس کرده راحت نیست.
282
00:32:24,542 --> 00:32:27,333
- این واسه من جدیده.
- نیست.
283
00:32:30,167 --> 00:32:32,125
خیلیخب، خیلیخب.
284
00:32:32,292 --> 00:32:36,583
پس هر باری که یون اومده خونهی ما،
هر باری...
285
00:32:36,750 --> 00:32:42,875
تا دیروقت کار کردین و گذاشتم
یون بیاد خونهی ما...
286
00:32:43,042 --> 00:32:46,792
واسش شام درست کردم و
توی تکالیفش بهش کمک کردم...
287
00:32:46,958 --> 00:32:51,125
اومده بوده جایی که واسش غیرقابل تحمل بوده؟
یعنی...
288
00:32:51,292 --> 00:32:56,625
در مورد مادر بودن من حرف زیاد میشه زد،
ولی اونها بچهشون رو فرستادن توی دل ترسش.
289
00:32:56,792 --> 00:33:01,875
- لزومی نداره انقدر شدید بگی.
- پسر فعال و اجتماعیایه.
290
00:33:02,042 --> 00:33:06,125
و بله. مثل هر پسر دیگهای
توی اون سن هیجان داره.
291
00:33:06,292 --> 00:33:09,083
مگه دکتر بازی کردن چه مشکلی داره؟
292
00:33:09,250 --> 00:33:15,125
خب به نظر ما دکتر بازی کردن مال مهدکودکه.
293
00:33:15,292 --> 00:33:19,500
- خیلیخب شاید.
- و یون و آرماند اکثرا با هم...
294
00:33:19,667 --> 00:33:23,167
بدون مشکلی بازی میکنن.
و این چیز خوبیه.
295
00:33:23,333 --> 00:33:27,667
- ممنون سونا.
- با اون شرایطی هم پیش اومده.
296
00:33:27,833 --> 00:33:31,333
شرایط؟ شما دائما داستان رو عوض میکنید.
297
00:33:31,500 --> 00:33:34,917
واقعا خجالتآوره که قبلا بهم خبر ندادید.
298
00:33:35,083 --> 00:33:38,000
چرا فقط به حرف اونها گوش میکنیم؟
299
00:33:38,167 --> 00:33:42,833
در شش ماه گذشته یون حدودا
چهل باری اومده خونهی ما.
300
00:33:43,000 --> 00:33:46,208
یه چیزی اینجا مشکل داره.
انگار که...
301
00:33:46,375 --> 00:33:50,667
شما پیشاپیش من و آرماند رو قضاوت کردید.
302
00:33:52,250 --> 00:33:56,708
و من... راستش اصلا نمیفهمم
داریم اینجا چیکار میکنیم.
303
00:33:59,500 --> 00:34:01,583
این چه وضعیه؟
304
00:34:02,708 --> 00:34:06,625
اون هم با بچههای کوچیک؟
اون صرفا یه بچهست!
305
00:34:06,792 --> 00:34:08,917
این...
306
00:34:11,625 --> 00:34:13,667
وای.
307
00:34:15,500 --> 00:34:18,500
- وای. حالت خوبه؟
- آره.
308
00:34:18,500 --> 00:34:23,292
الان تمام میشه. توی جیبم دستمال دارم.
309
00:34:25,375 --> 00:34:28,750
متوجه حرفت هستیم الیزابت.
310
00:34:32,792 --> 00:34:34,917
بذار ببینم...
311
00:34:42,792 --> 00:34:45,750
- یعنی ادامه بدید.
- ولی...
312
00:34:45,917 --> 00:34:49,208
وای. ایوای. ببخشید.
313
00:34:49,375 --> 00:34:51,833
ادامه بدید. زودی تموم میشه.
314
00:34:52,000 --> 00:34:54,583
لطفا ادامه بدید.
315
00:35:01,292 --> 00:35:05,333
- بیا. تمومه.
- خیلیخب.
316
00:35:05,500 --> 00:35:11,917
واسه همین قصد داریم برنامه عملیای بریزیم
که واسه همه رضایتبخش باشه.
317
00:35:12,083 --> 00:35:14,458
آجسا، میشه که...
318
00:35:20,375 --> 00:35:25,708
چون موضوع دو بچهست که همسن هستن...
319
00:35:25,875 --> 00:35:30,708
همچنین موضوع جلوگیری هم هست که دیگه رخ نده.
320
00:35:30,875 --> 00:35:37,542
هدف این جلسه صحبته که ما هم
الان داریم همینکار رو میکنیم.
321
00:35:37,708 --> 00:35:42,292
ولی همچنین باید به خاطر داشته باشیم
که موضوع جدیه.
322
00:35:42,458 --> 00:35:46,042
اگه این اطلاعات درست باشن...
323
00:35:46,208 --> 00:35:52,292
باید ترتیبات خاصی انجام بدیم.
324
00:35:52,458 --> 00:35:57,500
ولی وقتی بچهها کمسن باشن
مشکلات بیشتری به وجود میاد...
325
00:35:57,667 --> 00:36:02,417
و اثبات وقایع هم سختتر میشن.
326
00:36:03,542 --> 00:36:05,917
ببخشید.
327
00:36:06,083 --> 00:36:09,833
گمونم... متاسفانه باید برم دستشویی.
328
00:36:10,000 --> 00:36:13,042
- کمک میخوای؟
- نه لطفا ادامه بدید.
329
00:36:13,208 --> 00:36:16,500
- گمونم بهتره اینجا باشی.
- میدونم ولی...
330
00:36:16,667 --> 00:36:19,375
میبینی که وضعیتم چطوریه.
331
00:37:12,708 --> 00:37:15,667
یعنی الیزابت بازیگره.
332
00:37:18,542 --> 00:37:22,750
کمابیش شغلش همینه که خودش رو جالب جلوه بده.
333
00:37:23,917 --> 00:37:26,417
زندگیش رو داستان جلوه بده.
334
00:37:26,583 --> 00:37:29,208
دور و بر خودش داستان درست کنه.
335
00:37:30,333 --> 00:37:33,125
هر کاری کنه که توجه جلب کنه.
336
00:37:37,083 --> 00:37:39,042
صرفا باید بگم...
337
00:37:39,208 --> 00:37:41,917
یارله متوجه حرفت هست.
338
00:37:45,500 --> 00:37:47,667
درسته؟
339
00:37:48,625 --> 00:37:51,875
در موردش اخباری وجود داشته.
340
00:37:52,042 --> 00:37:55,500
صرفا حرفم اینه که نباید سادهلوح بود.
341
00:37:55,667 --> 00:37:58,375
و باید گذشتهاش رو یادمون باشه.
342
00:37:58,542 --> 00:38:05,083
مطمئنم که درک میکنید که من صرفا
میتونم در مورد شرایط فعلی حرف بزنم.
343
00:38:05,250 --> 00:38:10,417
آرماند مرتبا آلتش رو توی مهدکودک
به بقیه دانشآموزها نشون میداد.
344
00:38:10,583 --> 00:38:13,958
ببخشید. من باید برم دستشویی.
345
00:38:14,125 --> 00:38:17,667
امیدوارم وقتی برگشتم بتونیم ادامه بدیم.
346
00:38:28,708 --> 00:38:30,750
آره.
347
00:38:36,042 --> 00:38:40,833
باید بخاطر آجسا عذرخواهی بکنم.
متاسفانه از کنترل من خارجه.
348
00:38:42,917 --> 00:38:45,333
آره.
349
00:38:45,500 --> 00:38:48,458
- سخته.
- آره، سخته.
350
00:38:48,625 --> 00:38:50,708
مشخصا.
351
00:38:50,875 --> 00:38:56,667
سارا و الیزابت حیف شدن.
قبلا خیلی دوستهای خوبی بودن.
352
00:38:56,833 --> 00:39:01,417
آره ولی به نظر من الان هم خوب کنار میان.
353
00:39:02,542 --> 00:39:05,083
بعد اتفاقی که واسه توماس افتاد؟
354
00:39:08,250 --> 00:39:13,583
- حادثهی... تراژدیکی بود.
- در هر صورت...
355
00:39:13,750 --> 00:39:15,875
همهچیز نابود شد.
356
00:39:16,792 --> 00:39:21,958
سارا نیتش پاکه. میخواد که که الیزابت
کمک کنه. همینطور هم به آرماند.
357
00:39:22,125 --> 00:39:26,208
هر چی باشه برادرزادشه.
برادرزادهی من هم هست.
358
00:39:28,333 --> 00:39:32,333
ولی آرماند احتمالا نامتعارف بزرگ شده.
359
00:39:32,500 --> 00:39:36,667
یا هم تظاهر میکنه.
مطمئن نیتسم.
360
00:39:36,833 --> 00:39:41,708
- حدس زدنش وظیفه من نیست.
- نه، حدس و گمان نیست، فقط...
361
00:39:41,875 --> 00:39:45,542
- ما همه متفاوتیم، مگه نه؟
- واقعا؟
362
00:39:45,708 --> 00:39:48,917
بعد اون اتفاق به الیزابت خیلی سخت گذشت.
363
00:39:49,083 --> 00:39:52,000
که تنها باشه و... میدونی دیگه.
364
00:39:52,167 --> 00:39:55,000
طوری که حرفه کاریش یهویی نابود شد.
365
00:39:58,167 --> 00:40:05,125
فکر نکنم که این تزلزل و بیاطمینانی
حین آسیبپذیری واسه آدم خوب باشه.
366
00:40:05,292 --> 00:40:09,542
- همونطور که گفتم تصمیمش با من نیست.
- نه، ولی منطقیه.
367
00:40:09,708 --> 00:40:16,417
با صرف نظر از این، نگرانی اصلی
من اینه که این اتفاق دیگه رخ نده.
368
00:40:16,583 --> 00:40:21,125
که یه پسر قوی پیدا نشه که
خودش رو به دیگران تحمیل کنه.
369
00:40:23,833 --> 00:40:25,875
فهمیدم.
370
00:40:32,292 --> 00:40:34,958
خیلیخب.
371
00:40:35,125 --> 00:40:37,167
خوبه.
372
00:40:47,792 --> 00:40:50,167
مرتیکهی کسکش.
373
00:41:36,667 --> 00:41:41,542
- نمیخواستم مزاحمت بشم.
- نه، اومدم یکم آروم بشم.
374
00:41:50,750 --> 00:41:53,125
انرژی میده به آدم.
375
00:44:15,375 --> 00:44:18,625
- هی، بهتره برگردیم.
- آره.
376
00:44:26,292 --> 00:44:28,333
وای چقدر گرمه.
377
00:44:31,625 --> 00:44:35,208
یادمه چند سال پیش یه کتاب توی مدرسه خوندم.
378
00:44:35,375 --> 00:44:39,083
یکی از شخصیتهاش بخاطر
سرطانخون خوندماغ میشد.
379
00:44:39,250 --> 00:44:42,708
- سرطانخون؟
- وای، حالا منظورم نیست که تو هم داری.
380
00:44:42,875 --> 00:44:46,042
کتاب مسخرهای بود.
381
00:44:47,750 --> 00:44:51,500
ولی شاید بهتر باشه بری دکتر که مطمئن بشی.
382
00:44:51,667 --> 00:44:54,583
- حتما.
- به نظرت چی شده؟
383
00:44:54,750 --> 00:44:59,417
من از کجا بدونم؟
گاهی اوقات خوندماغ شدن طبیعیه دیگه.
384
00:44:59,583 --> 00:45:05,083
- نه یعنی به نظرت آرماند این کار رو کرده؟
- اون قضیه؟ نمیدونم راستش.
385
00:45:05,250 --> 00:45:10,042
طرز برخورد الیزابت با این موضوع
واقعا آدم رو تحتتاثیر قرار میده.
386
00:45:10,875 --> 00:45:14,500
زمانبندیش از دست ما خارج بوده.
387
00:45:14,667 --> 00:45:20,167
باعث میشه که جشن پایان
سال بچهها نادیده گرفته بشه.
388
00:45:20,333 --> 00:45:26,208
ولی با این وجود معتقدیم که باید
با این مسئله برخورد جدی داشته باشیم.
389
00:45:26,375 --> 00:45:31,500
ما توی این مدرسه هدفمون ارتقای
سلامتی و لذت و آموزش...
390
00:45:31,667 --> 00:45:35,292
و خلق محیطی امن واسه همه کودکانه.
391
00:45:35,458 --> 00:45:41,292
همونطور که گفتیم قصد داریم ترتیبی بدیم
که چنین اتفاقی دیگه رخ نده.
392
00:45:41,458 --> 00:45:44,750
خوشبختانه واسه این برنامه داریم.
393
00:45:44,917 --> 00:45:47,292
- آجسا؟
- بله.
394
00:45:49,875 --> 00:45:53,958
ما قصد نداریم که آرماند رو مقصد بدونیم.
395
00:45:55,083 --> 00:46:00,208
وقتی چنین اتفاقاتی رخ میده
معمولا در اثر چیز دیگهایه.
396
00:46:00,375 --> 00:46:05,292
ممکنه بخاطر استرس یا اضطراب و خشم باشه.
397
00:46:05,458 --> 00:46:10,000
پس کاری که میخوایم بکنیم
شامل هر دو پسر میشه.
398
00:46:10,167 --> 00:46:15,958
بعدتر میخوایم با هر دوی شما حرف بزنیم
و پیشنهادات فردی شما رو بشنویم.
399
00:46:17,500 --> 00:46:21,208
در مجموع میخوام بگم که ممکنه
عقلانی باشه...
400
00:46:21,375 --> 00:46:25,083
که آدم روتینی که در خونه
داره رو مرور کنه...
401
00:46:25,250 --> 00:46:31,208
و این که چقدر بهتره که آدم کودکان
رو درگیر مشکل بزرگسالان نکنه.
402
00:46:36,458 --> 00:46:40,125
- بله. درسته.
- ولی الان و از آینده...
403
00:46:40,292 --> 00:46:43,917
به نظر ما عقلانیه که...
404
00:46:44,083 --> 00:46:47,958
یون و آرماند رو از هم جدا کنیم.
405
00:46:48,125 --> 00:46:52,458
همین الانش هم یه دستیار توی کلاس
واسه این داریم، شخصی که...
406
00:46:52,625 --> 00:46:57,208
حواسش بهشون هست، دنبالشون تا
دستشویی و رختکن میره.
407
00:46:59,917 --> 00:47:01,958
ببخشید. ببخشید.
408
00:47:02,125 --> 00:47:04,667
ببخشید.
409
00:47:04,833 --> 00:47:10,125
درسته، دلایل زیادی ممکنه منجر
به این رفتار در کودکان بشه.
410
00:47:10,292 --> 00:47:12,667
ما اصلا و ابدا...
411
00:47:15,542 --> 00:47:21,500
اگه میشه جلوی خودتون رو بگیرید که کارمون
تموم بشه که همه بتونن برن خونه.
412
00:47:22,625 --> 00:47:24,833
- حتما.
- خوبه.
413
00:47:25,958 --> 00:47:30,667
ولی ممکنه فکر خوبی باشه
که از کلاس بپرسیم...
414
00:47:30,833 --> 00:47:33,292
که به جای دعوا کردن چیکار کنیم.
415
00:47:46,958 --> 00:47:50,333
راستش این اصلا خندهدار نیست.
416
00:47:59,792 --> 00:48:04,292
- به نظر خوب میاد.
- سوال اینه که کافیه یا نه.
417
00:48:04,458 --> 00:48:07,750
و چه بازه زمانی مدنظرتون هستش؟
418
00:48:19,292 --> 00:48:21,333
ببخشید.
419
00:48:37,417 --> 00:48:40,375
- دوباره داره تکرارش میکنه.
- بس کن.
420
00:48:53,125 --> 00:48:56,917
- خوبی الیزابت؟
- آره خوبم.
421
00:48:57,083 --> 00:48:59,167
خوبم. خوبم.
422
00:49:08,917 --> 00:49:11,208
خواهشا بس کن الیزابت.
423
00:49:12,250 --> 00:49:14,292
بس کن.
424
00:49:15,875 --> 00:49:17,917
کافیه.
425
00:49:22,875 --> 00:49:27,208
خیلیخب سارا. اول در مورد یون حرف بزنیم؟
قبل اینکه بریم سراغ...
426
00:49:27,375 --> 00:49:30,333
ولی اینها... اینها...
427
00:49:34,417 --> 00:49:36,917
ولی اینها... اینها...
428
00:49:38,208 --> 00:49:40,250
اینها...
429
00:49:47,417 --> 00:49:49,458
اینها صرفا...
430
00:49:54,542 --> 00:49:57,750
اینها...
431
00:49:57,917 --> 00:50:00,583
اقدامات عمومیه.
432
00:50:00,750 --> 00:50:05,292
دوست دارم بدونم اقدامات شخصی چطوره.
433
00:50:05,458 --> 00:50:08,250
خیلیخب الیزابت...
434
00:50:19,792 --> 00:50:23,542
بس کن الیزابت. بس کن!
435
00:50:36,250 --> 00:50:38,292
بسه.
436
00:50:46,042 --> 00:50:48,083
باشه.
437
00:50:55,333 --> 00:50:58,708
خنده دار نیست الیزابت.
438
00:51:01,542 --> 00:51:05,792
بهم نگاه نکن. بهم نگاه نکن!
439
00:51:26,208 --> 00:51:29,000
- واقعا خنده دار نیست.
- نه ولی...
440
00:51:29,167 --> 00:51:33,708
ولی بعدش ما...
بعدش ما مجبوریم...
441
00:51:33,875 --> 00:51:36,792
بعدش مجبوریم لیست رو مرور کنیم.
442
00:51:36,958 --> 00:51:41,708
باید لیست اقدامات رو مرور کنیم.
443
00:51:41,875 --> 00:51:44,792
- چند اقدام شخصی...
- حتما.
444
00:51:44,958 --> 00:51:49,500
چند اقدام شخصی هستش؟
من باید چیکار کنم؟
445
00:51:49,667 --> 00:51:52,458
میتونم فهرستی بهتون بدم.
446
00:53:32,458 --> 00:53:34,500
- هی...
- نکن!
447
00:54:19,458 --> 00:54:22,083
درسته.
448
00:54:22,250 --> 00:54:26,042
شاید بهتر باشه فعلا بیخیال بشیم.
449
00:54:28,375 --> 00:54:30,417
دوباره.
450
00:54:31,958 --> 00:54:34,625
دوباره.
451
00:54:34,792 --> 00:54:37,417
دوباره؟
452
00:54:38,125 --> 00:54:41,708
- دوباره داره تکرارش میکنه.
- چی؟
453
00:54:41,875 --> 00:54:44,125
همون کار رو.
454
00:54:46,875 --> 00:54:49,167
عمدی نیست.
455
00:54:51,250 --> 00:54:53,292
چرا هست.
456
00:55:52,208 --> 00:55:54,125
سونا؟
457
00:55:54,292 --> 00:55:56,625
سلام.
458
00:56:04,708 --> 00:56:06,833
خوبی؟
459
00:56:08,042 --> 00:56:11,792
آره. فقط یه جلسه داریم.
460
00:56:11,958 --> 00:56:14,125
- الان؟
- آره یا...
461
00:56:14,292 --> 00:56:19,958
الان مدتی هست که شروع شده.
یارله و آجسا هم هستن.
462
00:56:21,125 --> 00:56:23,167
خوبی؟
463
00:56:25,500 --> 00:56:27,458
چه خبر؟
464
00:56:30,042 --> 00:56:33,500
خب هیچی. فقط روز سختی بوده دیگه.
465
00:56:34,833 --> 00:56:36,875
خیلیخب.
466
00:56:42,458 --> 00:56:46,125
بابت کل این قضیه جشن پایان ترم پشیمونم.
467
00:56:46,292 --> 00:56:50,375
قرار بود ساده و راحت باشه،
ولی یه سری والدین بهشون برخورده...
468
00:56:50,542 --> 00:56:54,833
چون توی کلاسها انیمیشن فروزن گذاشته
بودم که سرپرستی والدین حینش پیشنهاد میشه.
469
00:56:59,625 --> 00:57:02,250
دوباره آرمانده.
470
00:57:02,417 --> 00:57:05,917
جلسه الان و...
471
00:57:06,083 --> 00:57:08,208
الیزابت...
472
00:57:10,042 --> 00:57:12,250
کنترلش رو از دست داده.
473
00:57:17,375 --> 00:57:19,417
الو؟
474
00:57:36,125 --> 00:57:38,500
فقط یکم ناراحتم.
475
00:57:39,542 --> 00:57:41,583
موضوع بزرگی نیست.
476
00:57:49,958 --> 00:57:53,542
فقط میخواستم صدات رو بشنوم.
477
00:57:57,667 --> 00:57:59,708
خیلیخب.
478
00:58:20,083 --> 00:58:22,125
خوبی؟
479
00:58:24,667 --> 00:58:26,292
آره.
480
00:58:26,458 --> 00:58:28,667
صرفا خوبم.
481
00:58:31,708 --> 00:58:34,667
- تو خوبی؟
- آره.
482
00:58:34,833 --> 00:58:36,792
خوبه.
483
00:59:04,458 --> 00:59:06,417
- سلام!
- اومدی؟
484
00:59:06,583 --> 00:59:08,625
آره، سلام.
485
00:59:13,167 --> 00:59:16,042
- آرماند چطوره؟
- خوبه.
486
00:59:20,583 --> 00:59:22,583
سلام!
487
00:59:31,667 --> 00:59:34,958
- چهارشنبهها. بعدی تویی.
- باشه.
488
00:59:35,125 --> 00:59:38,417
حقیقت داره؟ چه محشر؟
489
01:00:00,250 --> 01:00:02,292
میشه یه سوالی ازت بپرسم؟
490
01:00:05,250 --> 01:00:07,292
ولی به کسی نگو.
491
01:00:07,458 --> 01:00:09,833
حتما. چیه؟
492
01:00:11,625 --> 01:00:15,042
- قول میدی؟
- آره.
493
01:00:15,208 --> 01:00:18,000
میترسم.
494
01:00:21,958 --> 01:00:25,542
میترسم که آرماند چیزی دیده باشه.
495
01:00:26,667 --> 01:00:28,708
چی دیده باشه؟
496
01:00:30,458 --> 01:00:32,500
یه بار...
497
01:00:34,625 --> 01:00:37,167
که توماس...
498
01:00:37,333 --> 01:00:39,917
میدونی؟
499
01:00:40,083 --> 01:00:42,500
خیلی عصبانی بود.
500
01:00:48,875 --> 01:00:50,625
گمونم آرماند بیدار بود.
501
01:00:55,292 --> 01:00:57,583
جلوی در دیدمش.
502
01:01:00,792 --> 01:01:02,750
توماس همینطور من رو کتک میزد.
503
01:01:38,208 --> 01:01:40,375
اینطوری بوده؟
504
01:01:40,542 --> 01:01:42,667
نه.
505
01:01:42,833 --> 01:01:46,292
یا هم آره. یه چنین چیزی بود.
506
01:01:46,458 --> 01:01:50,167
این کار رو کرد؟ آلتش رو توی باسن
یون فرو کرد؟
507
01:01:50,333 --> 01:01:53,792
نه، فکر نمیکنم. ولی...
508
01:01:53,958 --> 01:01:57,000
شلوار یون پاش نبود، من از کجا بدونم؟
509
01:02:02,333 --> 01:02:04,625
فیضل، هی. این...
510
01:02:04,792 --> 01:02:07,708
این، چیز. اشتباه بیان شده.
511
01:02:07,875 --> 01:02:11,708
نمیدونیم قضیه چقدر جدیه، خب؟
512
01:02:11,875 --> 01:02:16,125
یه سری میگن جدیه و یه سری میگن نیست.
513
01:02:16,292 --> 01:02:21,167
و بعد بحث کلمات استفادهشده میاد.
به عنوان مثال «از کون».
514
01:02:21,333 --> 01:02:26,958
بچه که از چنین کلماتی
استفاده نمیکنه، مگه نه؟
515
01:02:27,125 --> 01:02:30,125
پس قطعا اینطوری رخ نداده.
516
01:02:30,292 --> 01:02:32,667
یا تقریبا مطمئنیم.
517
01:02:35,083 --> 01:02:37,458
بقیه والدین هم دارن میان.
518
01:02:37,625 --> 01:02:42,458
فقط اومدم این برگهها رو ببرم.
یه لحظه زمان لازمه که آماده بشم.
519
01:02:42,625 --> 01:02:46,792
فیضل چیزی نگو.
این باید بین خودمون بمونه.
520
01:02:46,958 --> 01:02:52,250
صرفا یه نفر رو میخواستم که باهاش حرف بزنم.
خسته شده بودم و اغراق هم کردم.
521
01:02:53,375 --> 01:02:59,000
شاید بهتر باشه آرماند رو ببرن جایی که
میتونن به این مسائل رسیدگی کنن.
522
01:02:59,167 --> 01:03:01,833
آخه خیلی زشت به نظر میاد.
523
01:03:02,000 --> 01:03:04,042
چیزی نگو.
524
01:03:16,208 --> 01:03:19,583
وای... وای!
525
01:03:31,542 --> 01:03:33,250
ای وای!
526
01:03:50,833 --> 01:03:52,875
خب، خب.
527
01:03:55,125 --> 01:03:58,125
حداقل زنگ خطر رو درست کردن.
528
01:04:05,500 --> 01:04:07,917
خب روز سختی بوده.
529
01:04:11,458 --> 01:04:14,125
بهتر نیست تمومش کنیم؟
530
01:04:23,500 --> 01:04:27,583
فقط یه دختر بچه بودی.
531
01:04:29,875 --> 01:04:32,750
فکر کنم تازه اومده بودین اینجا.
532
01:04:41,667 --> 01:04:44,208
این هم توماسه.
533
01:04:46,250 --> 01:04:48,625
و اون هم منم.
534
01:04:53,167 --> 01:04:55,625
توماس پسر خوبی بود.
535
01:05:00,333 --> 01:05:03,167
رابطه خیلی وحشتناکی داشتن.
536
01:05:05,375 --> 01:05:08,375
- کی؟
- توماس و الیزابت.
537
01:05:10,917 --> 01:05:13,875
خب زندگی کنار هم میتونه سخت باشه.
538
01:05:14,042 --> 01:05:17,208
میبینی که حالش خوش نیست.
539
01:05:17,375 --> 01:05:20,292
هیچی تقصیر اون نیست.
540
01:05:21,417 --> 01:05:23,875
گمونم مشکلات خودش رو داشته باشه.
541
01:05:25,167 --> 01:05:27,208
مشکلات؟
542
01:05:29,333 --> 01:05:31,708
اسمش رو میذاری مشکلات؟
543
01:05:34,250 --> 01:05:36,625
اصلا خبر ندارم.
544
01:05:36,792 --> 01:05:40,000
الان باید در مورد همهچیز صبر داشته باشیم.
545
01:05:40,167 --> 01:05:43,833
آره، نمیتونیم چیزی بگیم و کاری کنیم. نه؟
546
01:05:46,000 --> 01:05:50,708
صبر کردن با بیمسئولیتی فرق داره.
547
01:05:53,792 --> 01:05:58,167
- موافقی؟
- آره، حتما. حتما. ولی...
548
01:05:58,333 --> 01:06:03,250
الیزابت دائما اصلا نبود.
مشغول سفر و خوشگذرونی بود.
549
01:06:03,417 --> 01:06:06,833
کلی آدم ناجور میدید. میبردشون خونه.
550
01:06:07,000 --> 01:06:10,417
پولش رو هدر میداد.
تو بودی تحمل میکردی؟
551
01:06:10,583 --> 01:06:13,792
کسی چه میدونه قبلا چه اتفاقی رخ داده؟
552
01:06:15,667 --> 01:06:21,333
توماس اونجا بود، در کنار خانواده.
در کنار آرماند. البته ما هم بودیم.
553
01:06:23,042 --> 01:06:28,750
بعد دیگه توماس به خودش فکر نکرد،
به نیازهای خودش فکر نکرد.
554
01:06:28,917 --> 01:06:31,542
و بعد...
555
01:06:31,708 --> 01:06:35,208
حاصلش دیگه اجتنابناپذیر شده بود.
556
01:06:36,250 --> 01:06:38,750
دیگه رمقی براش نمونده بود.
557
01:06:41,708 --> 01:06:44,792
حادثه؟ حتما.
558
01:06:47,667 --> 01:06:53,250
- چی داری میگی؟
- الیزابت دائما دروغ میگه. دست خودش نیست.
559
01:06:53,417 --> 01:06:57,750
ولی نمیتونیم اجازه بدیم که
سرنوشت آرماند مثل برادرم بشه.
560
01:06:59,208 --> 01:07:05,042
اگه همه اتفاقاتی که دور و بر آرماند
رخ میده رو نادیده بگیرن چه بلایی سرش میاد؟
561
01:07:05,208 --> 01:07:08,750
اگه این خبر پخش بشه واسه همه بد میشه.
562
01:07:08,917 --> 01:07:13,625
و حرفم این نیست که میخوام که
عواقب غیرمنصفانهای...
563
01:07:15,292 --> 01:07:17,875
واسه الیزابت داشته باشه.
من درکش میکنم.
564
01:07:19,000 --> 01:07:24,583
خودم بودم یا بهتره بگم ما بودیم که خواستیم
بهش یه شانس دوباره بدیم.
565
01:07:24,750 --> 01:07:27,500
خواستیم حرف بزنیم. ولی رفتارش...
566
01:07:27,667 --> 01:07:30,958
دیگه چی میخواید ببینید؟
567
01:07:55,667 --> 01:07:58,750
آجسا... سونا...
568
01:07:58,917 --> 01:08:01,000
آجسا...
569
01:08:03,708 --> 01:08:06,708
کجا...
570
01:08:06,875 --> 01:08:08,917
هستید؟
571
01:11:11,042 --> 01:11:15,208
سارا و بقیه در مورد چی حرف میزنن؟
572
01:11:15,375 --> 01:11:19,708
سارا و الیزابت و...
در مورد چی حرف میزنن؟
573
01:11:19,875 --> 01:11:21,667
هم...
574
01:11:21,833 --> 01:11:25,542
خب الان یه جلسه دارن.
575
01:11:28,542 --> 01:11:33,042
چون بین پسرها اتفاقاتی رخ داده.
بین یون و آرماند.
576
01:11:33,208 --> 01:11:35,042
اوه.
577
01:11:35,208 --> 01:11:37,792
واسه همین...
578
01:11:37,958 --> 01:11:41,125
چی شده؟
579
01:11:41,292 --> 01:11:45,167
- چی شده؟
- آره. قضیه جدیه؟
580
01:11:48,333 --> 01:11:50,208
هم...
581
01:12:27,292 --> 01:12:31,042
- تصادفی نبوده.
- چی نبوده؟
582
01:12:31,625 --> 01:12:35,042
توماس. تصادفی نبوده.
583
01:12:36,167 --> 01:12:38,583
خودکشی بوده.
584
01:12:38,750 --> 01:12:42,708
باید میفهمیدم. چرا نفهمیدم؟
هیچی رو نفهمیدم.
585
01:12:42,875 --> 01:12:45,375
آرماند بیچاره.
586
01:12:45,542 --> 01:12:49,208
ولی این چه ربطی به مسئله داره؟
587
01:12:49,375 --> 01:12:51,875
باید منطقی باشیم سونا.
588
01:12:52,875 --> 01:12:57,125
پس باید اماره اتفاقی رو درنظر بگیریم.
589
01:12:57,292 --> 01:13:00,125
شاید این کار آرماند یه درخواست کمک بوده؟
590
01:13:01,208 --> 01:13:04,250
باید قبل تشدید شدن ماجرا جلوش رو بگیریم.
591
01:13:09,458 --> 01:13:12,042
- آهان تویی.
- خوبی؟
592
01:13:12,208 --> 01:13:14,250
آره.
593
01:13:30,500 --> 01:13:33,875
ببخشید که گریه کردم. چقدر زشت شد.
594
01:14:02,375 --> 01:14:05,833
اینها حدس و گمانه.
وظیفه ما این نیست که حدس و گمان بزنیم.
595
01:14:06,000 --> 01:14:08,708
سادهلوح نباش سونا.
596
01:14:08,875 --> 01:14:13,708
میدونم که از الیزابت خوشت میاد،
ولی موضوع سلامت کودکانه.
597
01:14:13,875 --> 01:14:16,417
از الیزابت خوشم نمیاد.
598
01:14:16,583 --> 01:14:21,250
و در مورد سلامت کودکان هم بگم
که ما از حقایق مطلع نیستیم.
599
01:14:21,417 --> 01:14:25,542
حق با آجساست.
شاید مجبور باشیم به پلیس خبر بدیم.
600
01:14:26,667 --> 01:14:29,500
نمیتونیم همینطوری اقدامات
رو به تاخیر بندازیم.
601
01:14:41,167 --> 01:14:43,958
چرا اینطوری نگاهم میکنی؟
602
01:14:50,625 --> 01:14:52,667
سونا؟
603
01:14:54,333 --> 01:14:56,292
هم...
604
01:14:56,458 --> 01:14:59,417
نظرت در مورد این چیه؟
605
01:14:59,583 --> 01:15:02,625
یه حسی بهم میگه...
606
01:15:02,792 --> 01:15:04,833
من...
607
01:15:07,000 --> 01:15:09,750
یهویی بگو. یعنی...
608
01:15:09,917 --> 01:15:12,708
در هر صورت مشکلی نداره.
609
01:15:12,875 --> 01:15:14,917
من...
610
01:15:17,583 --> 01:15:20,208
حرفت رو باور میکنم.
611
01:15:38,958 --> 01:15:41,208
ببخشید.
612
01:15:42,333 --> 01:15:44,375
واسه چی عذرخواهی میکنی؟
613
01:15:46,750 --> 01:15:49,542
باید برگردیم.
614
01:15:54,750 --> 01:15:59,000
اونجا میبینمت الیزابت.
615
01:16:17,083 --> 01:16:19,125
صبر کن. نرو اونجا.
616
01:16:20,250 --> 01:16:24,625
- باید وسایلمون رو بیارم.
- ما... الان نمیریم خونه.
617
01:16:24,792 --> 01:16:29,458
- باید با الیزابت حرف بزنن.
- با الیزابت؟ چرا؟
618
01:16:29,625 --> 01:16:32,875
پیششون تنهاست؟
619
01:16:33,042 --> 01:16:36,417
- زیادهروی نکردیم سارا؟
- اینجا نه.
620
01:17:25,792 --> 01:17:28,667
منظورت از زیادهروی چیه؟
621
01:17:30,292 --> 01:17:33,125
موضوع مهمیه.
622
01:17:33,292 --> 01:17:35,583
به یون فکر کن.
623
01:17:44,208 --> 01:17:46,667
توی وضعیت ناجوریه.
624
01:17:49,250 --> 01:17:51,708
پس به فکر اونی؟
625
01:17:54,500 --> 01:17:57,667
- نه.
- باهاش حرف زدی؟
626
01:18:00,417 --> 01:18:04,208
صرفا نمیفهمم چرا باید قضیه رو کشش بدیم؟
627
01:18:06,833 --> 01:18:09,292
چی رو کشش بدیم؟
628
01:18:11,875 --> 01:18:16,375
هدف من کمک به یونه.
629
01:18:16,542 --> 01:18:19,333
همینطور هم سعی میکنم به آرماند کمک کنم.
630
01:18:20,750 --> 01:18:22,792
آره.
631
01:18:24,792 --> 01:18:28,542
حالا قراره در موردش با حرف حرف بزنن.
632
01:18:28,708 --> 01:18:32,042
الیزابت کمکی که لازم داره رو دریافت میکنه.
633
01:18:32,208 --> 01:18:37,042
به آرماند و یون هم کمک میشه.
خوبه دیگه. همونطور که باید هم باشه.
634
01:18:50,625 --> 01:18:53,667
نمیدونم چرا به اون فکر میکنی.
635
01:18:57,458 --> 01:19:01,583
- شاید بهتر باشه بیخیالش بشیم؟
- موضوع یونه.
636
01:19:01,750 --> 01:19:04,375
ولی تو داری به اون فکر میکنی.
637
01:19:11,292 --> 01:19:13,333
هی؟
638
01:19:17,208 --> 01:19:19,250
چیه؟
639
01:19:23,708 --> 01:19:26,208
این...
640
01:19:26,375 --> 01:19:28,417
چیه؟
641
01:19:30,542 --> 01:19:32,583
بگو چی شده.
642
01:19:48,000 --> 01:19:50,542
چیکار میکنی؟
643
01:19:50,708 --> 01:19:52,833
منظورت چیه؟
644
01:19:54,833 --> 01:19:58,417
وقتی از یون پرسیدم چی شده این کار رو کرد.
645
01:20:00,667 --> 01:20:02,708
خب؟
646
01:20:03,958 --> 01:20:06,458
- و همین.
- هان؟
647
01:20:06,625 --> 01:20:09,292
فقط همین کار رو کرد.
648
01:20:09,458 --> 01:20:12,208
چی داری میگی؟
649
01:20:12,375 --> 01:20:15,125
حقیقت نداره.
650
01:20:15,292 --> 01:20:20,333
آخه اصلا چیزی نیست که بهم گفتی،
اصلا چیزی نیست که یون بهم گفت.
651
01:20:20,500 --> 01:20:23,500
تو توضیح دادی که چه اتفاقی رخ داد!
652
01:20:23,667 --> 01:20:27,917
- هر چیزی که یون گفت رو تکرار کردی!
- میدونم چی گفتم.
653
01:20:28,083 --> 01:20:31,000
- وحشت کردم.
- هی؟
654
01:20:39,542 --> 01:20:42,000
یون با من خیلی کم حرف زد.
655
01:20:46,333 --> 01:20:49,625
ولی وقتی با من حرف زد، واضح حرف زد
656
01:20:53,208 --> 01:20:55,250
آرماند یون رو زده.
657
01:20:56,708 --> 01:21:00,583
ولی این یه معنی دیگه داره.
658
01:21:09,167 --> 01:21:15,333
ولی تو چطور از یون پرسیدی؟
در مورد چیزی که بهت گفتم ازش پرسیدی؟
659
01:21:15,500 --> 01:21:18,667
یا خودش به نحو خودش بیانش کرد؟
660
01:21:25,250 --> 01:21:27,292
اونش مهم نیست.
661
01:21:29,375 --> 01:21:33,417
باید کاملا باهات صادق باشم الیزابت.
662
01:21:37,375 --> 01:21:40,833
باید تجربهی یون رو جدی بگیریم.
663
01:21:42,667 --> 01:21:46,292
چیزی که واقعا رخ داده اهمیتش کمتره.
664
01:21:46,458 --> 01:21:49,208
چیزی که رخ داده اهمیت نداره؟
665
01:21:49,375 --> 01:21:51,750
مشکل اصلی اون نیست.
666
01:21:51,917 --> 01:21:55,917
حرف یارله اینه که هر کاری که
یه کودک میکنه...
667
01:21:56,083 --> 01:21:58,750
بیانی از چیزیه.
668
01:21:58,917 --> 01:22:03,000
حتی وقتی دروغ میگن سعی میکنن
که چیزی رو بهمون بگن.
669
01:22:03,167 --> 01:22:08,208
از لحاظ تئوری بعد از رخ داد این حادثه...
670
01:22:08,375 --> 01:22:13,333
لازم بود که ما سازمان سلامت کودکان
و پلیس رو باخبر کنیم.
671
01:22:15,792 --> 01:22:18,292
ما میل نداریم که پای...
672
01:22:18,458 --> 01:22:22,958
قطعا میل نداریم که پای پلیس
رو وسط بکشیم ولی...
673
01:22:23,125 --> 01:22:27,708
الان وظیفه قانونی داریم
که این کار رو بکنیم.
674
01:22:35,000 --> 01:22:38,292
الیزابت عزیز، چطور کمکت کنیم؟
675
01:22:41,792 --> 01:22:43,875
خب هوم...
676
01:22:44,042 --> 01:22:48,208
واقعا مطمئن نیستم چیه.
677
01:23:01,625 --> 01:23:04,042
نمیدونستم که...
678
01:23:05,167 --> 01:23:08,292
که انقدر فوریه،
که...
679
01:23:11,792 --> 01:23:16,125
اصلا خبر نداشتم. پلیس،
سازمان سلامت کودکان...
680
01:23:21,083 --> 01:23:24,542
یعنی صرفا بازیایه که از کنترل خارج شده.
681
01:23:31,583 --> 01:23:36,042
حتما، ولی اگه در منزل مشکلاتی باشه...
682
01:23:36,625 --> 01:23:38,708
یعنی آرماند...
683
01:23:38,875 --> 01:23:43,417
حتما واسش سخت بوده که پدرش رو از دست بده،
تو و آرماند...
684
01:23:43,583 --> 01:23:50,083
اصلا حتی نمیتونم تصور کنم.
دلیلی نداره که در این مورد مشکوک بشیم.
685
01:23:51,208 --> 01:23:53,917
وظیفه ما تحقیق نیست.
686
01:23:55,583 --> 01:24:00,125
و هدف ما اینه که این مسئله رو
با هم حل کنیم.
687
01:24:00,292 --> 01:24:04,250
و شاید هم اقداماتمون اشتباه بوده.
شاید هم نه.
688
01:24:06,000 --> 01:24:10,500
ولی میخوام که بزرگی ماجرا رو درک کنید.
689
01:24:12,708 --> 01:24:14,750
میخواید که من چی بگم؟
690
01:24:21,583 --> 01:24:27,792
من تمام تلاشم رو کردم که شرایط
رو به خوبی ممکن...
691
01:24:27,958 --> 01:24:31,667
واسه خودم و آرماند پیش ببرم.
692
01:24:31,833 --> 01:24:36,667
درک میکنیم. نباید خودتون رو مقصر بدونین.
693
01:24:36,833 --> 01:24:40,583
ولی پذیرفتن کمک دیگران که عیبی نداره.
694
01:24:41,458 --> 01:24:44,542
ولی متوجه نمیشم.
695
01:24:44,708 --> 01:24:47,333
متوجه نمیشم.
696
01:24:47,500 --> 01:24:51,500
چرا باید پای سازمان سلامت کودکان بیاد وسط.
697
01:24:56,583 --> 01:24:59,958
چون ما مشکلی نداریم.
من و آرماند مشکلی نداریم.
698
01:25:03,167 --> 01:25:09,500
آره، ولی تعجبی نداره که اوضاعتون سخت بوده.
همه درکتون میکنن.
699
01:25:09,667 --> 01:25:13,958
آره، شما دائما تکرار میکنین که
به آرماند سخت گذشته.
700
01:25:15,083 --> 01:25:18,792
در مورد توماس حرف میزنین.
متوجه منظورتون نمیشم.
701
01:25:20,375 --> 01:25:22,792
ما که مشکلی نداریم.
702
01:25:22,958 --> 01:25:26,667
آرماند مشکلی نداره. پس منظورتون چیه؟
703
01:25:28,167 --> 01:25:30,208
منظوری نداره.
704
01:25:32,375 --> 01:25:36,333
- منظورتون چیه؟
- مشخصه دیگه.
705
01:25:36,500 --> 01:25:38,500
جدا؟ مشخصه؟
706
01:25:39,833 --> 01:25:45,250
منظورم اینه که وقتی کسی رو از دست میدی،
پدرت رو از دست میدی، سخته.
707
01:25:45,417 --> 01:25:47,292
- واسه ما نیست.
- الیزابت...
708
01:25:52,083 --> 01:25:55,583
- توماس... من توماس رو میشناختم.
- نه نمیشناختی.
709
01:25:56,708 --> 01:25:59,292
من معلمش بودم و میشناختمش.
710
01:25:59,458 --> 01:26:02,792
وقتی اون اتفاق رخ داد خیلی ناراحت شدم.
711
01:26:02,958 --> 01:26:05,458
واقعا نمیتونستم باهاش کنار بیام.
712
01:26:05,625 --> 01:26:11,292
کلی به تو و آرماند فکر کردم.
به خانوادتون.
713
01:26:11,458 --> 01:26:14,917
به شیوهی مرگش.
714
01:26:15,083 --> 01:26:17,292
به...
715
01:26:17,458 --> 01:26:20,500
به اینکه توماس چقدر درد کشید.
716
01:26:20,667 --> 01:26:24,833
که چقدر واسه هردوتون سخت بود.
717
01:26:25,958 --> 01:26:28,375
نمیدونستم.
718
01:26:28,542 --> 01:26:30,792
متاسفم.
719
01:26:42,625 --> 01:26:45,875
ولی در مورد پرونده چیز زیادی نمیدونیم.
720
01:26:46,042 --> 01:26:51,042
فیضل چیز زیادی بهمون نگفته.
721
01:26:51,208 --> 01:26:57,917
شاید یون و سارا صرفا خیالاتی شده باشن.
از کجا معلوم؟
722
01:26:58,083 --> 01:27:03,000
حتما. ولی اگه تو بودی حاضر بودی بعدا
بذاری دیوید با آرماند بازی کنه؟
723
01:27:03,167 --> 01:27:07,542
- موضوع این نیست.
- موضوع دقیقا همینه.
724
01:27:07,708 --> 01:27:10,958
موضوع بچههامونه، مدرسشون.
725
01:27:11,125 --> 01:27:16,375
بحث یه بچه شش سالهست و داری قضاوتش میکنی.
726
01:27:16,542 --> 01:27:19,125
آره، باید احتیاط کنیم...
727
01:27:19,292 --> 01:27:22,833
اصلا متوجه هستی داری چی میگی؟
728
01:27:23,000 --> 01:27:27,250
همین که میگی قضاوتش کردیم
یعنی داری ما رو قضاوت میکنی.
729
01:27:27,417 --> 01:27:31,792
داری میگی همهمون آرماند رو قضاوت کردیم.
730
01:27:31,958 --> 01:27:34,125
دارم احتیاط میکنم.
731
01:27:34,292 --> 01:27:39,083
و سوالم رو جواب ندادی.
میذاری دیوید با آرماند بازی کنه؟
732
01:27:39,250 --> 01:27:41,667
موضوع دیوید نیست.
733
01:27:41,833 --> 01:27:45,833
- این دفعه نیست.
- خیلیخب.
734
01:27:46,000 --> 01:27:50,125
راستش فکر نمیکنم که آرماند راه بیفته و...
735
01:27:50,292 --> 01:27:53,125
آلتش رو توی ملت فرو کنه.
736
01:27:53,292 --> 01:27:56,167
وای. خیلی...
737
01:28:15,083 --> 01:28:19,708
باید یادتون باشه که آرماند کل زندگیش
رفتارش همین بوده.
738
01:28:20,833 --> 01:28:24,042
بالاخره وقتش رسیده که بهش اشاره کنیم.
739
01:28:24,958 --> 01:28:27,333
نمیشد جلوش رو گرفت.
740
01:28:29,375 --> 01:28:32,167
تمامی اعمال عواقب خودشون رو دارن.
741
01:28:33,875 --> 01:28:36,500
حتی اگه بهتون سخت گذشته باشه.
742
01:28:38,292 --> 01:28:40,333
به کی نگذشته؟
743
01:28:43,292 --> 01:28:48,375
حین مستی رانندگی نکرده. اصلا مشروب
نمیخورده. هزاران بار اونجا رانندگی کرده.
744
01:28:48,542 --> 01:28:52,250
- یهویی از جاده منحرف شده.
- مهمه؟
745
01:28:52,417 --> 01:28:55,458
پس چرا در موردش دروغ میگه؟
746
01:28:55,625 --> 01:28:58,417
نمیتونه حقیقت رو بگه؟
747
01:28:59,792 --> 01:29:04,458
وقتی یه نفر رو انقدر زجر بدی که
خودش رو بکشه اسمش چیه؟
748
01:29:04,625 --> 01:29:05,707
بس کن.
749
01:29:05,731 --> 01:29:09,000
تمام سعیش رو میکنه که
خودش رو قربانی جلوه بده.
750
01:29:10,125 --> 01:29:12,125
همش مزخرفه.
751
01:29:12,292 --> 01:29:14,333
شیوه زندگیش همینه.
752
01:29:14,500 --> 01:29:17,667
نقش قربانی رو بازی کردن.
آسیبپذیر بودن.
753
01:29:18,792 --> 01:29:21,583
چرا تنها کسی که متوجهاش میشه منم؟
754
01:29:27,292 --> 01:29:29,333
هان؟
755
01:29:48,500 --> 01:29:51,542
از کی رازهاش رو به تو میگفته؟
756
01:29:52,667 --> 01:29:56,458
- منظورت چیه؟
- بدون یه خراشیدگی روی بدنش.
757
01:29:58,042 --> 01:30:01,708
در مورد توماس کلی دروغ بهت میگه.
758
01:30:03,250 --> 01:30:05,875
- که تو رو حشری کنه؟
- آره.
759
01:30:07,625 --> 01:30:10,083
تو عقدهی اون رو داری.
760
01:30:11,792 --> 01:30:14,833
خیلیخب دیگه. بسه.
761
01:30:15,000 --> 01:30:17,458
بس کن.
762
01:30:49,958 --> 01:30:52,000
فقط دارم اذیتت میکنم.
763
01:30:54,875 --> 01:30:57,417
میدونی دیگه آندرس؟
764
01:31:07,625 --> 01:31:09,667
حالا بریم؟
765
01:31:15,042 --> 01:31:18,833
بیا بریم. بقیه بهش رسیدگی میکنن.
766
01:31:22,375 --> 01:31:25,583
چی شد که بدن یون کبود شد؟
767
01:31:29,250 --> 01:31:31,625
خودت میدونی.
768
01:31:31,792 --> 01:31:33,917
آره.
769
01:31:34,083 --> 01:31:37,667
- ولی حرف تو این نبود.
- منظورت چیه؟
770
01:31:38,333 --> 01:31:43,292
وقتی با سونا و الیزابت حرف زدی
یه چیز دیگه گفتی.
771
01:31:43,458 --> 01:31:48,083
طوری جلوه دادی که انگار
آرماند بدن یون رو کبود کرده.
772
01:31:48,250 --> 01:31:51,583
اون کبودیها قبل برخوردش
با آرماند روی بدنش بود.
773
01:31:51,750 --> 01:31:53,792
حتما ولی اون...
774
01:31:54,833 --> 01:31:57,625
یعنی اون بخاطر این بود که...
775
01:32:02,000 --> 01:32:06,417
- یعنی میدونی که علتشون چی بود.
- نه.
776
01:32:08,792 --> 01:32:12,667
تو میدونی. خودت اونجا بودی.
من چیزی نمیدونم.
777
01:32:17,208 --> 01:32:19,583
منظورت از این حرفها چیه؟
778
01:32:27,292 --> 01:32:29,750
چرا در موردش دروغ گفتی؟
779
01:32:35,542 --> 01:32:38,500
صرفا از دهنم در رفت.
780
01:32:38,667 --> 01:32:41,458
گمون نکنم مهم بوده باشه.
781
01:32:44,208 --> 01:32:46,958
خیلیخب.
782
01:32:47,125 --> 01:32:52,417
- چی شد که بدن یون کبود شد؟
- قرار نیست جواب بدم.
783
01:32:52,583 --> 01:32:58,250
بگو ببینم، کل خانواده کوفتیتون
همینطوری با خشونت رفتار میکنن؟
784
01:32:58,417 --> 01:33:01,583
- آروم باش!
- به من نگو آروم باشم.
785
01:33:01,750 --> 01:33:04,125
میخوای به چی برسی؟
786
01:33:06,000 --> 01:33:08,833
چی میخوای؟
787
01:34:12,083 --> 01:34:14,250
داریم چیکار میکنیم؟
788
01:34:17,667 --> 01:34:20,042
چی شده؟
789
01:34:33,583 --> 01:34:35,167
الیزابت؟
790
01:34:46,000 --> 01:34:47,667
الیزابت؟
791
01:35:08,583 --> 01:35:09,625
گوش کنین.
792
01:35:34,542 --> 01:35:36,583
لعنتی.
793
01:50:02,458 --> 01:50:04,750
سلام.
794
01:50:04,917 --> 01:50:06,958
سلام.
795
01:50:13,667 --> 01:50:15,625
ببخشید.
796
01:50:15,792 --> 01:50:21,583
یعنی... من باید از طرف مدرسه عذرخواهی کنم.
797
01:50:27,750 --> 01:50:29,792
خوبه.
798
01:50:34,167 --> 01:50:36,667
میدونی...
799
01:50:36,875 --> 01:50:40,083
اگه به ما سطحی نگاه کنی...
800
01:50:41,792 --> 01:50:43,833
هرج و مرج زیاده.
801
01:50:46,208 --> 01:50:48,708
اگه عمیق کاوش کنی...
802
01:50:49,875 --> 01:50:52,833
چیزی که پیدا میکنی هم خوب نیست.
803
01:50:54,750 --> 01:50:58,333
ولی اگه درست به مقدار کافی بهمون نگاه کنی.
804
01:51:00,500 --> 01:51:02,542
نه خیلی زیاد.
805
01:51:04,500 --> 01:51:06,542
نه خیلی کم.
806
01:51:09,375 --> 01:51:11,750
میبینی که حالمون خوبه.
807
01:51:16,292 --> 01:51:18,042
خداحافظ.
808
01:51:56,833 --> 01:52:07,919
مترجم: «تارخ علیخانی»
تلگرام: aManOfWar@
809
01:52:52,184 --> 01:53:02,184
ارائهشده توسط سینما دریمینگ
@CinemDreaming