1 00:00:23,501 --> 00:00:28,562 ‫«ارائه ای از مونت مووی» ‫ :.: MontMovie.Net :.: ‫مـونـت مـووی در تلگرام و اینستاگرام ‫@MontMovie 2 00:00:28,586 --> 00:00:33,596 ‫«امپایر بست تی وی تقدیم میکند» ‫دانلود و تماشای آنلاین فیلم و سریال به صورت سافت ساب و هارد ساب پارسی ‫..:::EmpireBestTV.Com:::. 3 00:00:33,620 --> 00:00:38,643 ‫«مترجم: رضا کاکتوس» 4 00:00:38,667 --> 00:00:40,994 ‫(بر اساس یک داستان واقعی) 5 00:00:41,019 --> 00:00:42,019 ‫(یه جورهایی) 6 00:00:45,206 --> 00:00:47,560 ‫(اخبار مد: بهترین استایل بورکینی ‫برای این تابستان) 7 00:00:47,992 --> 00:00:51,261 ‫آهنگ Chaise Longue اثر wet leg 8 00:02:00,662 --> 00:02:06,418 ‫و برنده‌ی بهترین لباس هالووین امسال... 9 00:02:06,502 --> 00:02:08,837 ‫خانم بورکاتینی! 10 00:02:08,921 --> 00:02:10,088 ‫خدایا! 11 00:02:27,731 --> 00:02:29,066 ‫چه پاهای قشنگی. 12 00:02:29,900 --> 00:02:31,527 ‫چه برداشت فرهنگی قشنگی. 13 00:02:35,239 --> 00:02:36,615 ‫خدایا. من عاشق زن‌پوش‌هام. 14 00:02:36,698 --> 00:02:39,409 ‫اوه، نه، من یه بازیگرم. ‫دارم نقش هدویگ رو توی بلاسکو بازی می‌کنم. 15 00:02:39,493 --> 00:02:41,495 ‫من قرار بود واسه این ‫مراسم فرانکنشتاین بیام که... 16 00:02:41,578 --> 00:02:43,080 ‫وقتی حرف نمی‌زنی خیلی خوشگلی. 17 00:02:44,373 --> 00:02:47,000 ‫- واسه چی این کار رو کردی؟ ‫- ببخشید، فکر کردم جذابه. 18 00:02:47,084 --> 00:02:47,918 ‫ببخشید. 19 00:02:50,295 --> 00:02:51,880 ‫- با ناخنت چنگم زدی. ‫- ببخشید. 20 00:02:51,964 --> 00:02:53,590 ‫بذار بهت نشون بدم چطوریه. 21 00:02:55,926 --> 00:02:58,303 ‫- اون کار رو با یه دست کردی. ‫- من کلی تمرین داشتم. 22 00:03:03,475 --> 00:03:06,478 ‫مشخصاً من یه سری مشکلات فرهنگی داشتم، ‫ولی می‌تونید ملامتم کنید؟ 23 00:03:07,062 --> 00:03:09,773 ‫من از دوتا کشور اومدم که قبلاً حسابی ‫عاشق همدیگه بودن. 24 00:03:14,361 --> 00:03:17,739 ‫و مثل هر ماجرای رمانتیک فوق‌العاده‌ای، ‫به طلاق تلخی منجر شد. 25 00:03:17,823 --> 00:03:19,116 ‫بحران ایران... 26 00:03:22,786 --> 00:03:24,037 ‫از اون اوایل که یادم میاد، 27 00:03:24,121 --> 00:03:27,165 ‫این دوتا فرهنگ فقط از هم متنفر نبودن، ‫داشتن با هم می‌جنگیدن. 28 00:03:31,894 --> 00:03:33,839 ‫(همه‌ی ایرانی‌ها رو دیپورت کنید.) 29 00:03:39,011 --> 00:03:41,180 ‫مثل یه بچه‌ی طلاق، ‫من دقیقاً اون وسط‌شون بودم، 30 00:03:41,263 --> 00:03:43,182 ‫هردو طرف داشتن من رو می‌کشیدن سمت خودشون. 31 00:03:43,265 --> 00:03:46,018 ‫چون دختر بودم، ‫نمی‌تونستم برای ایران برم سربازی. 32 00:03:46,935 --> 00:03:48,729 ‫واسه همین من تنها بچه‌ی خانواده‌مون بودم ‫که می‌تونست... 33 00:03:48,754 --> 00:03:50,265 ‫بین این دوتا کشور سفر کنه. 34 00:03:50,731 --> 00:03:52,649 ‫بین این دوتا پدر و مادر که می‌خواستن ‫اون یکی بمیره، 35 00:03:53,483 --> 00:03:55,152 ‫ایران و آمریکا. 36 00:03:55,611 --> 00:03:57,112 ‫من هیچوقت جایی پذیرفته نمی‌شم. 37 00:03:57,237 --> 00:04:00,032 ‫توی آمریکا زیادی ایرانی‌ام، ‫توی ایران زیادی آمریکایی. 38 00:04:00,657 --> 00:04:02,284 ‫مشکلات حل نشده‌ی دوران بچگی. 39 00:04:02,910 --> 00:04:06,038 ‫روان‌نژندی باعث شد نویسنده بشم. ‫یه تراپی رایگان. 40 00:04:07,289 --> 00:04:10,375 ‫نویسنده‌ بودن و روان‌نژندی، ‫چی از این بیشتر نیویورکی آخه؟ 41 00:04:11,043 --> 00:04:12,419 ‫به عنوان بچه‌ای که داشتم توی بروکلین ‫بزرگ می‌شدم، 42 00:04:12,503 --> 00:04:16,507 ‫فکر می‌کردم ما کاملاً یه خانواده‌ی ‫آمریکایی‌ایم، با عکس‌های خانوادگی و همه چیز. 43 00:04:16,590 --> 00:04:17,867 ‫حتی کهن‌الگوهای خودمونم داشتیم، 44 00:04:17,892 --> 00:04:19,063 ‫پادشاه دیسکو، ‫(شیواز) 45 00:04:19,078 --> 00:04:20,360 ‫دردسرساز، ‫(وحید) 46 00:04:20,385 --> 00:04:21,898 ‫ ‫جان اف. کندی جونیور منهای سقوط هواپیما، ‫(دکتر مجید) 47 00:04:21,923 --> 00:04:23,822 ‫نابغه، فارغ‌التحصیل آینده‌ی هاروارد، ‫(حمید) 48 00:04:23,847 --> 00:04:24,704 ‫گوت، ‫(ایمان) 49 00:04:24,729 --> 00:04:25,508 ‫هیپی، ‫(رستم) 50 00:04:25,533 --> 00:04:26,376 ‫گریسر، ‫(خرد فرهنگی در دهه‌ی 40 و 50) (زال) 51 00:04:26,431 --> 00:04:27,727 ‫و متروسکشوال. ‫(عباس) 52 00:04:28,060 --> 00:04:29,937 ‫بعد هم من، بیگانه. ‫(به فنا رفته) 53 00:04:31,146 --> 00:04:33,732 ‫- لیلا. ‫- تقریباً کارم تمومه! 54 00:04:38,820 --> 00:04:42,574 ‫من یه دختر تماماً آمریکایی بودم، ‫ولی آمریکایی‌ها نظرشون این نبود. 55 00:04:43,283 --> 00:04:45,244 ‫تروریست بوگندو! 56 00:04:46,245 --> 00:04:47,246 ‫در حالی که توی ایران... 57 00:04:54,169 --> 00:04:55,212 ‫و پرتاب. 58 00:04:55,535 --> 00:04:58,747 ‫توی آمریکا، یاد گرفتم که به علم اعتماد کنم. 59 00:05:00,843 --> 00:05:03,679 ‫توی ایران یاد گرفتم که به سیاست ‫اعتماد کنم. 60 00:05:11,019 --> 00:05:14,273 ‫تنها راه زنده موندن این بود که به هیچ کدوم ‫از قوانین اعتماد نکنم. 61 00:05:15,065 --> 00:05:16,900 ‫صبر کنید! 62 00:05:16,984 --> 00:05:19,319 ‫نه علم، نه سیاست. 63 00:05:20,195 --> 00:05:21,029 ‫لیلا؟ 64 00:05:21,113 --> 00:05:25,033 ‫تنها چیزی که من می‌تونستم بهش اعتماد کنم ‫هنر بود. 65 00:05:25,117 --> 00:05:27,494 ‫زود باش، عجله کن. 66 00:05:28,412 --> 00:05:29,496 ‫لیلا! 67 00:05:30,956 --> 00:05:33,792 ‫چون داشتم توی یه خونه با هشت‌تا پسر ‫بزرگ می‌شدم، می‌دونستم واسه پسرها آسون‌تره. 68 00:05:34,376 --> 00:05:37,754 ‫ولی با این حال، تنها دختر خانواده بودن هم ‫مزایای خودش رو داشت. 69 00:05:37,838 --> 00:05:40,007 ‫هم برای جلوتر رفتن توی صف و هم قاچاق. 70 00:05:40,032 --> 00:05:41,150 ‫(سال 1985، فرودگاه مهرآباد) 71 00:05:41,175 --> 00:05:42,718 ‫پس بعد از انقلاب ایران... 72 00:05:42,801 --> 00:05:44,803 ‫دولت ایران می‌خواست که از... 73 00:05:44,887 --> 00:05:48,015 ‫معشوقه‌ی سابقش، ایالات متحده‌ی آمریکا ‫فاصله بگیره. 74 00:05:48,098 --> 00:05:50,184 ‫پس اگه توی گذشته همه‌ی چیزهای آمریکایی ‫باحال بودن، (مرگ بر آمریکا) 75 00:05:50,267 --> 00:05:54,271 ‫بعد از انقلاب، هرچیز غربی‌ای ممنوع بود ‫و منشا شیطان بود. 76 00:05:54,354 --> 00:05:57,191 ‫پس منطقاً، من تبدیل به قاچاقچی ‫کل اجناس آمریکا شدم. 77 00:06:01,361 --> 00:06:04,406 ‫من مایکل جکسون، پرینس و سیندی لاپر رو... 78 00:06:04,489 --> 00:06:07,159 ‫برگردوندم به خونه، ولی باید درست پیش می‌رفتم. 79 00:06:07,242 --> 00:06:10,287 ‫اگه توی کنترل بار گرفتار می‌شدیم، ‫یه تفتیش بدنی کامل می‌کردن، 80 00:06:10,370 --> 00:06:11,788 ‫اونوقت گیر می‌افتادم. 81 00:06:36,980 --> 00:06:38,065 ‫آره! 82 00:06:38,148 --> 00:06:40,275 ‫من عاشق این سفرهای مادر دختری به ایران بودم. 83 00:06:40,359 --> 00:06:41,568 ‫واسه‌مون چی آوردید؟ 84 00:06:41,652 --> 00:06:43,320 ‫یه آمریکای کوچولو رو آوردیم ایران. 85 00:06:51,980 --> 00:06:56,254 ‫(آهنگ she's so unusual ‫اثر سیندی لاپر) 86 00:07:57,230 --> 00:08:00,777 ‫(حدوداً زمان حال، دهه‌ی 2000 ‫بروکلین) 87 00:08:22,920 --> 00:08:24,254 ‫لعنتی. 88 00:08:29,259 --> 00:08:30,260 ‫باهات موافقم. 89 00:08:44,733 --> 00:08:47,528 ‫می‌خوای بدونی وقتی ظاهرت داغونه ‫و به دوست دختر سابقت برمی‌خوریه چه حسی داره؟ 90 00:08:47,611 --> 00:08:49,363 ‫خدایا. باشه، باشه، باشه. 91 00:08:50,822 --> 00:08:52,115 ‫جیغ نزن. 92 00:08:52,658 --> 00:08:53,825 ‫یه همچین چیزیه. 93 00:08:54,451 --> 00:08:55,744 ‫خانم، شما این بچه رو می‌شناسید؟ 94 00:08:55,827 --> 00:08:57,579 ‫ببخشید، من نمی‌شناسمش. 95 00:08:58,622 --> 00:08:59,665 ‫- لیلا؟ ‫- لعنتی. 96 00:08:59,748 --> 00:09:02,918 ‫- ماسک گوریل رو پوشید. ‫- تویی؟ 97 00:09:03,919 --> 00:09:06,004 ‫الینا. سلام، حالت چطوره؟ 98 00:09:06,088 --> 00:09:07,589 ‫از قرار معلوم از تو بهترم. 99 00:09:08,674 --> 00:09:12,135 ‫- دیگه نباید بهم زنگ بزنی. ‫- شاید چندبار زنگ زده باشم. 100 00:09:13,303 --> 00:09:15,597 ‫من 54تا تماس از دست رفته ازت دارم. 101 00:09:16,306 --> 00:09:18,767 ‫خب، شاید بیشتر از چندبار بوده باشه. 102 00:09:18,851 --> 00:09:19,852 ‫لیلا. 103 00:09:20,561 --> 00:09:24,857 ‫فقط می‌خواستم بگم که به نظرم یه شانس دیگه ‫بهش بدیم. من هنوز دوستت دارم. 104 00:09:25,566 --> 00:09:28,569 ‫فکر نمی‌کنم دوست داشتن رو بلد باشی، ‫تو خیلی مشکلات داری. 105 00:09:29,486 --> 00:09:30,487 ‫آخ. 106 00:09:31,071 --> 00:09:33,198 ‫باید یاد بگیری که چطور با خانواده‌ات ‫رو به رو بشی. 107 00:09:33,282 --> 00:09:35,033 ‫مخصوصاً مادر عزیز. 108 00:09:36,159 --> 00:09:40,914 ‫- واقعاً الینا؟ هنوز قراره این بحث رو بکنیم؟ ‫- من دیگه گذشتم، بذار زندگیم رو بکنم. 109 00:09:41,790 --> 00:09:44,501 ‫شاید بالاخره بتونی بیای ‫و بقیه‌ی وسایلت رو برداری. 110 00:09:55,345 --> 00:09:58,599 ‫می‌دونی بهترین نکته‌ی ازدواج ‫هم‌جنس‌گراها چیه؟ طلاق هم‌جنس‌گراها. 111 00:10:04,605 --> 00:10:05,606 ‫لعنتی. 112 00:10:06,840 --> 00:10:09,770 ‫(نیوجرزی) 113 00:10:30,869 --> 00:10:34,235 ‫(مجید: همین الان جواب بده، ‫باید همین الان بری بیمارستان) 114 00:10:34,260 --> 00:10:35,735 ‫(مجید: بیمارستان گفت نمی‌تونه باهات ‫تماس بگیره) 115 00:10:35,760 --> 00:10:38,071 ‫(مجید: قلب رسیده!) 116 00:10:52,486 --> 00:10:54,071 ‫این حرف‌ها چیه. اون قلب رو می‌گیری. 117 00:10:58,116 --> 00:11:01,161 ‫- لیلا کجاست؟ ‫- لیلا رو که می‌شناسی. خدا می‌دونه. 118 00:11:04,331 --> 00:11:07,417 ‫سلام، پدرمون قراره به زودی جراحی کنه، 119 00:11:07,501 --> 00:11:09,753 ‫اسمش علیرضا جمشیدپوره. 120 00:11:13,757 --> 00:11:16,510 ‫جالبه، بابام قراره یه قلب بگیره. 121 00:11:16,593 --> 00:11:18,762 ‫فرض کن قلب یه نفر دیگه توی بدنت باشه، 122 00:11:18,846 --> 00:11:20,764 ‫ولی واقعاً هیچی ازشون ندونی. 123 00:11:25,853 --> 00:11:26,687 ‫سلام مامان. 124 00:11:26,770 --> 00:11:30,399 ‫لیلا، راستش نمی‌خواستم بهت زنگ بزنم، ‫ولی باید از خونه می‌رفتیم. 125 00:11:30,482 --> 00:11:33,610 ‫ما توی ماشینیم، ‫مامان‌جون توی خونه منتظرته. 126 00:11:33,694 --> 00:11:36,905 ‫- معلوم نیست چرا پیش هیچکس به جز تو نمی‌مونه. ‫- بابا چطوره؟ 127 00:11:40,534 --> 00:11:41,368 ‫الو؟ 128 00:11:44,246 --> 00:11:45,539 ‫خدایا! 129 00:12:03,849 --> 00:12:05,684 ‫صبر کنید! وایسید، وایسید، وایسید. 130 00:12:06,518 --> 00:12:08,896 ‫اینجاست که باید ماجرا رو متوقف کنم. 131 00:12:14,276 --> 00:12:18,530 ‫مسلمون‌های شیعه خیلی اهل این چیزهای ‫جادوییه واقع‌گرایانه‌ان. 132 00:12:18,614 --> 00:12:21,617 ‫توی خانواده‌ی ما، همیشه یه نفر هست که ‫قراره بیاد همه چیز رو نجات بده. 133 00:12:22,367 --> 00:12:24,745 ‫اسمش امام زمانه. 134 00:12:24,828 --> 00:12:28,248 ‫اون یه قدیس فوق‌العاده‌ست. ‫چند صد سال پیش ناپدید شد. 135 00:12:28,332 --> 00:12:32,294 ‫انگار واقعاً یه روزی همینطوری غیبش زده. ‫همیشه سرش شلوغه. 136 00:12:32,836 --> 00:12:36,215 ‫یه معتقد واقعی اسمش رو میاره ‫و توی مواقع نیاز ظاهر میشه. 137 00:12:36,298 --> 00:12:39,718 ‫و می‌تونه به شکل انسان یا حیوان پیداش بشه. 138 00:12:39,801 --> 00:12:42,930 ‫سخت باور می‌کنی، ها؟ ‫خب، من هم یه جورهایی همینطوری‌ام. 139 00:12:43,805 --> 00:12:45,682 ‫حالا که انقدر به رسیدن به چیزی که می‌خواد ‫نزدیک شده، 140 00:12:45,766 --> 00:12:47,684 ‫طبیعیه که از اون مَشتی هم یه کمکی بخواد. 141 00:12:48,894 --> 00:12:51,688 ‫مادرم واقعاً به این چیزها معتقده. ‫من مطمئن نیستم معتقد باشم. 142 00:12:52,439 --> 00:12:56,443 ‫اون مال دنیای قدیمه، من مال دنیای جدیدم. ‫این خلاصه‌ی ارتباط من و مادرمه. 143 00:12:58,278 --> 00:13:01,031 ‫امام زمان امشب خوشگله ها، درست میگم؟ 144 00:13:02,533 --> 00:13:04,660 ‫مشخصاً نمی‌تونید صورتش رو ببینید. 145 00:13:05,285 --> 00:13:08,664 ‫خب، به خاطر این که نمیشه. ‫توی این مورد بهم اعتماد کنید. 146 00:13:25,347 --> 00:13:26,640 ‫داره جادو می‌کنه. 147 00:13:27,766 --> 00:13:31,103 ‫قراره بعد از این یه کلوپ طرفداری اختصاصی ‫ایرانی واسه خودت داشته باشی. 148 00:13:32,020 --> 00:13:34,106 ‫فقط خانواده‌ی درجه یک لطفاً. 149 00:13:34,189 --> 00:13:37,985 ‫اینا حتی همه‌ی برادر و خواهرهای من نیستن. ‫مثل یه گروه بچه گربه می‌مونن. 150 00:13:38,068 --> 00:13:41,238 ‫معمولاً گربه‌های قوی‌تر ‫همه‌ی ضعیف‌ترها رو می‌کشن. 151 00:13:43,490 --> 00:13:46,785 ‫مامان، دکتر بالستری بهترین جراح قلب نیویورکه. 152 00:13:46,869 --> 00:13:49,913 ‫ولی بابا، همین رو نمیشه در موردی قلبی که ‫قراره بگیری گفت. 153 00:13:49,997 --> 00:13:51,206 ‫ما توی لیست بی هستیم. 154 00:13:52,165 --> 00:13:54,918 ‫ولی یه قلب درجه‌ی دوم بهتر از اونیه که ‫الان داری. 155 00:13:55,002 --> 00:13:57,004 ‫خیلی وقته که همه‌اش داری میای بیمارستان، 156 00:13:57,087 --> 00:13:59,548 ‫این بهت دو سال دیگه وقت میده. 157 00:13:59,631 --> 00:14:01,258 ‫اگه شانس بیاریم پنج سال. 158 00:14:01,341 --> 00:14:03,510 ‫این توی عمر سگ‌ها مثل 35 سال می‌مونه. 159 00:14:06,430 --> 00:14:08,891 ‫شیواز، به خاطر پدرت قوی باش. 160 00:14:09,600 --> 00:14:11,435 ‫بابا، با تاریخچه‌ای که داری، 161 00:14:11,518 --> 00:14:15,349 ‫عمل ممکنه هشت ساعت یا بیشتر طول بکشه. 162 00:14:15,374 --> 00:14:17,154 ‫این واسه هر مردی با هر سنی زیاده. 163 00:14:17,816 --> 00:14:22,029 ‫من خیلی پیش نیومده مریض‌هام رو از دست بدم، ‫ولی این یه برنامه‌ی آزمایشیه. 164 00:14:26,658 --> 00:14:28,869 ‫لعنتی. وحید. 165 00:14:29,912 --> 00:14:30,954 ‫پیداش می‌کنیم بابا. 166 00:15:59,084 --> 00:16:00,711 ‫خب آماده‌ای که با خانواده‌ام آشنا بشی؟ 167 00:16:02,087 --> 00:16:03,463 ‫دوستت دارم، باشه؟ 168 00:16:06,341 --> 00:16:07,551 ‫قراره عالی پیش بره. 169 00:16:11,889 --> 00:16:13,599 ‫زود اومدی. 170 00:16:16,268 --> 00:16:19,396 ‫خب روز شکرگزاری مبارک مامان. ‫الینا رو یادته که. 171 00:16:24,610 --> 00:16:27,863 ‫روز شکرگزاری مبارک. ‫راستش سرما خوردم. 172 00:16:29,323 --> 00:16:30,157 ‫آره. 173 00:16:31,533 --> 00:16:32,367 ‫سلام بابا. 174 00:16:32,451 --> 00:16:34,703 ‫- اوه، سلام الینا. ‫- اوضاع چطوره؟ 175 00:16:35,412 --> 00:16:37,998 ‫بیا پیش‌مون بشین. ‫تخته بازی می‌کنی؟ 176 00:16:40,918 --> 00:16:42,252 ‫سوال انحرافی بود؟ 177 00:16:42,336 --> 00:16:43,170 ‫باهامون بازی کن. 178 00:16:43,837 --> 00:16:45,923 ‫از وقتی پنج سالم بوده بازی نکردم. 179 00:16:52,513 --> 00:16:53,931 ‫می‌دونی امروز چه روزیه؟ 180 00:16:54,806 --> 00:16:55,807 ‫معلومه. 181 00:16:58,352 --> 00:17:00,020 ‫سالگرد فوت بابابزرگه. 182 00:17:04,816 --> 00:17:06,593 ‫- یادم میاد که... ‫- من چندتا از... 183 00:17:06,985 --> 00:17:08,862 ‫شعرهاش رو توی راه برای الینا خوندم. 184 00:17:16,620 --> 00:17:18,956 ‫فکر می‌کنم اگه امروز می‌دیدت ‫به خاطرت خجالت‌زده میشد. 185 00:17:22,417 --> 00:17:23,544 ‫نه، نمی‌شد. 186 00:17:25,212 --> 00:17:27,297 ‫اون یه شاعر بود. 187 00:17:28,173 --> 00:17:31,134 ‫از یه چیزی فقط به خاطر این که نمی‌تونست ‫درکش کنه نمی‌ترسید. 188 00:17:31,802 --> 00:17:34,429 ‫- تو اون رو زیاد نمی‌شناختی. ‫- من کتاب‌هاش رو بیشتر از تو خوندم مامان. 189 00:17:35,264 --> 00:17:38,267 ‫بین همه‌ی آدما، اگه بابابزرگ می‌بود ‫می‌خواست مثل خودم زندگی کنم. 190 00:17:38,350 --> 00:17:41,061 ‫مثل خودت؟ ‫مثل خودت بودن پدرت رو به کشتن میده. 191 00:17:41,144 --> 00:17:43,981 ‫وایسا، ببخشید، الان داریم راجع به ‫به کشتن دادن بابا حرف می‌زنیم؟ 192 00:17:44,106 --> 00:17:46,441 ‫فکر کردم دارم توی سالگرد بابابزرگ ‫بدش رو میگم. 193 00:17:52,656 --> 00:17:53,949 ‫تو خیلی ترسویی مامان. 194 00:17:55,409 --> 00:17:58,537 ‫این که پشت بابا قایم میشی، ‫این که پشت پدرت قایم میشی. 195 00:17:58,662 --> 00:18:01,957 ‫اونا نیستن که نمی‌خوان ‫من کسی باشم که هستم، تویی. 196 00:18:04,293 --> 00:18:07,296 ‫تو از وقتی بچه بودی همینطوری بودی. 197 00:18:08,964 --> 00:18:11,550 ‫یه دنده، خودخواه... 198 00:18:12,676 --> 00:18:15,095 ‫یه قانون هم نبود که نخوای زیر پاش بذاری. 199 00:18:15,179 --> 00:18:17,723 ‫من هیچ قانونی رو زیر پا نذاشتم. 200 00:18:22,978 --> 00:18:26,565 ‫به نظرم بهتره برید، تو و الینا، جفت‌تون. 201 00:18:28,192 --> 00:18:29,818 ‫داری توی روز شکرگزاری می‌اندازی‌مون بیرون؟ 202 00:18:31,486 --> 00:18:35,032 ‫می‌خوای طبق قوانین زندگی نکنی، ‫طبق قوانین زندگی نکن. 203 00:18:46,043 --> 00:18:47,503 ‫مامانم می‌تونه خیلی بی‌رحم باشه. 204 00:18:49,864 --> 00:18:52,887 ‫(خانه‌ی پدر و مادر، نیوجرزی، شب، ‫شیرین دخترش رو نمی‌پذیره.) 205 00:18:55,636 --> 00:18:57,888 ‫اون توی قلبش واسه من جایی نداشت. 206 00:19:04,106 --> 00:19:07,371 ‫(بورکاتینی بازنشسته شده؟) 207 00:19:15,614 --> 00:19:17,741 ‫اگه قبل از هم‌جنس‌گرا شدن می‌خواید ‫آخرین دوست پسرتون رو داشته باشید، 208 00:19:17,824 --> 00:19:19,409 ‫انتخاب‌تون می‌تونه خیلی از دانکن بدتر باشه. 209 00:19:44,768 --> 00:19:47,187 ‫خدایا. باشه مادربزرگ، ‫بس کن، بس کن، بس کن. 210 00:20:23,807 --> 00:20:26,643 ‫آمریکا به خاطر جنگ ویتنام کمبود دکتر داشت. 211 00:20:28,270 --> 00:20:32,399 ‫واسه همین از ایران دکتر استخدام کردن که ‫توی شهرهای داخلی آمریکا کار کنن. 212 00:20:35,152 --> 00:20:37,154 ‫پدرم کارش رو توی بروکلین شروع کرد، 213 00:20:38,238 --> 00:20:39,865 ‫قرار بود پنج سال اینجا باشیم، 214 00:20:39,948 --> 00:20:42,492 ‫تا پدرم تخصص داخلیش رو بگیره. 215 00:20:43,493 --> 00:20:45,370 ‫اون پنج سال شد پانزده سال. 216 00:20:46,205 --> 00:20:47,623 ‫مامان، دردم اومد. 217 00:20:47,706 --> 00:20:50,918 ‫بعدش هم انقلاب شد... بعدش هم جنگ. 218 00:20:54,880 --> 00:20:56,131 ‫واسه همین برنگشتیم. 219 00:21:00,302 --> 00:21:02,846 ‫مامان‌جون، نسخه‌های دیگه‌ی حقیقت چین؟ 220 00:21:08,435 --> 00:21:10,145 ‫یه اسکاندال. ‫(انگلیسی رسوایی) 221 00:21:26,537 --> 00:21:28,038 ‫یعنی اون رسوایی چیه؟ 222 00:21:29,331 --> 00:21:30,999 ‫باز هم ظریف‌تر، باز هم ظریف‌تر. 223 00:21:31,583 --> 00:21:33,085 ‫چه اهمیتی داره؟ 224 00:21:33,710 --> 00:21:35,879 ‫اگه می‌خوای قرمه‌سبزی درست کردن رو ‫یاد بگیری، 225 00:21:35,963 --> 00:21:37,422 ‫باید درست یادش بگیری. 226 00:21:40,759 --> 00:21:42,511 ‫مادرم مثل یه معما می‌موند. 227 00:21:42,594 --> 00:21:44,513 ‫همیشه فهمیدن این که داره به چی فکر می‌کنه ‫کار سختی بود. 228 00:21:45,264 --> 00:21:49,393 ‫همیشه همه چیز رو توی دل خودش نگه می‌داشت، ‫به جز غر زدنش به من. 229 00:21:49,476 --> 00:21:50,644 ‫باز هم. ادامه بده. 230 00:21:51,629 --> 00:21:53,455 ‫(بروکلین، دهه‌ی 80) 231 00:21:53,480 --> 00:21:54,940 ‫مراقب انگشتت باش لیلا. 232 00:22:00,487 --> 00:22:02,114 ‫آمریکایی‌ها سر موقع اومدن؟ 233 00:22:03,365 --> 00:22:06,201 ‫واسه چی سر موقع اومدن؟ ‫بابات هنوز نیومده خونه. 234 00:22:06,743 --> 00:22:08,620 ‫لیلا، مراقب برنج باش، ‫من باید آماده بشم. 235 00:22:08,704 --> 00:22:11,248 ‫خب، همگی، وقت تمیزکاریه. 236 00:22:14,668 --> 00:22:17,462 ‫همگی، همین الان آماده بشید! 237 00:22:17,546 --> 00:22:18,922 ‫بیدار شو! 238 00:22:22,301 --> 00:22:25,053 ‫وحید، از روی کاناپه بلند شو. 239 00:22:35,939 --> 00:22:37,232 ‫لیلا، کفش‌ها رو بیار. 240 00:22:44,489 --> 00:22:46,200 ‫مامان، کفش‌هات! 241 00:22:46,283 --> 00:22:48,327 ‫سیندرلا، بگیر. 242 00:22:56,043 --> 00:22:58,420 ‫- سال نو مبارک! ‫- خواهش می‌کنم مامان. 243 00:22:59,755 --> 00:23:01,840 ‫مادرم همچنین استاد چندتا کار رو با هم ‫انجام دادن بود. 244 00:23:01,924 --> 00:23:05,010 ‫به راحتی یه غذای حسابی درست می‌کرد، ‫خونه رو تمیز می‌کرد و واسه مهمونی آماده می‌شد. 245 00:23:05,636 --> 00:23:08,847 ‫یه چیزی که احتمالاً ازش یاد گرفتم و بهم توی ‫کارگردان شدن کمک کرد. 246 00:24:37,477 --> 00:24:39,771 ‫این که یه خواب خوب چقدر تاثیر داره ‫خیلی جالبه. 247 00:24:39,855 --> 00:24:41,982 ‫همه‌ی نگرانی‌های شب قبل... 248 00:24:42,065 --> 00:24:44,651 ‫- صبح بخیر نیویورک... ‫- و گذشته رو پاک می‌کنه. 249 00:24:49,198 --> 00:24:50,782 ‫آب پرتقال‌مون تموم شده. 250 00:24:51,283 --> 00:24:53,118 ‫پنکیک‌ها یه کمی زیادی سرخ شدن. 251 00:24:54,077 --> 00:24:56,455 ‫- من یه نوشابه دیگه می‌خوام. ‫- این تخم‌مرغ‌ها خیلی خوبن. 252 00:24:57,873 --> 00:24:59,041 ‫شربت هست؟ 253 00:25:02,211 --> 00:25:04,463 ‫- من دوستش دارم. ‫- میشه آب پرتقال رو بدی؟ 254 00:25:10,761 --> 00:25:13,847 ‫- چه موهای قشنگی آبجی. ‫- ممنون. 255 00:25:27,402 --> 00:25:28,529 ‫من نمیرم مدرسه. 256 00:25:34,826 --> 00:25:37,037 ‫شما پسرها به اندازه‌ی کافی به وحید ‫کمک نمی‌کنید. 257 00:25:37,746 --> 00:25:39,206 ‫نمی‌تونم مجبورش کنم درس بخونه. 258 00:25:39,998 --> 00:25:41,667 ‫می‌خوای ما چیکار کنیم مامان؟ 259 00:25:41,750 --> 00:25:45,796 ‫اگه کمکش نکنید دیگه حق ندارید از ماشین ‫استفاده کنید. 260 00:26:16,994 --> 00:26:19,246 ‫- علیرضا جمشیدپور؟ ‫- آره. 261 00:26:19,705 --> 00:26:22,040 ‫بهبود پیدا کردن از یه بای‌پس سه‌گانه ‫مسئله‌ی مهمیه. 262 00:26:22,124 --> 00:26:24,001 ‫باید سبک زندگی‌تون تغییر کنه. 263 00:26:24,084 --> 00:26:25,794 ‫شاید این باعث بشه که دیگه سیگار نکشه. 264 00:26:26,587 --> 00:26:28,213 ‫می‌تونه برگرده سر کارش؟ 265 00:26:28,297 --> 00:26:31,675 ‫آسیبی که قلبش دیده جدی بوده. ‫اصلاً نباید استرس ببینه. 266 00:26:31,758 --> 00:26:34,845 ‫اگه بتونه توی محل قدم بزنه شانس آورده، ‫ولی زنده‌ست. 267 00:26:37,598 --> 00:26:41,059 ‫باشه. از دانشکده‌ی حقوق انصراف میدم، ‫یه کار پیدا می‌کنم. 268 00:26:42,269 --> 00:26:43,312 ‫این کار رو نمی‌کنی. 269 00:26:43,395 --> 00:26:44,479 ‫- ولی می‌خوام کمک کنم. ‫- نه. 270 00:26:45,564 --> 00:26:47,900 ‫ما نیومدیم آمریکا که تو حمال بشی. 271 00:26:48,859 --> 00:26:50,819 ‫تو دانشگاهت رو تموم می‌کنی. من... 272 00:26:51,945 --> 00:26:54,239 ‫من یه کاریش می‌کنم. ‫من یه کاریش می‌کنم. 273 00:26:55,032 --> 00:26:57,242 ‫مادرم کسی نیست که جواب منفی رو ‫قبول کنه. 274 00:26:57,910 --> 00:27:01,788 ‫هیچکس تا حالا یاد نداده که خانم‌های مسلمون ‫باید دخترهای منفعل و خوبی باشن. 275 00:27:02,873 --> 00:27:05,250 ‫هیچ کوهی وجود نداشت که نشه فتحش کرد. 276 00:27:15,969 --> 00:27:19,223 ‫سلام، به خاطر موقعیت کاری منشی تماس گرفتم. 277 00:27:20,307 --> 00:27:23,310 ‫آره، چقدر تایپ کردن؟ 278 00:27:25,604 --> 00:27:28,148 ‫و دیپلم دبیرستان هم لازمه؟ 279 00:27:30,359 --> 00:27:33,820 ‫باشه. به خاطر وقت‌تون ممنونم. ممنون. 280 00:27:39,660 --> 00:27:44,081 ‫مبلغش یه مقدار بالاست به خاطر این که ‫بیمه‌ی درمانی ندارید. 281 00:27:44,164 --> 00:27:47,709 ‫اون 20 سال توی این کشور به عنوان یه دکتر ‫کار کرده. 282 00:27:48,502 --> 00:27:50,337 ‫ولی شما بیمه‌ی درمانی ندارید. 283 00:27:51,380 --> 00:27:54,174 ‫متاسفانه باید کل مبلغ رو پرداخت کنید. 284 00:27:55,133 --> 00:27:58,136 ‫سلام، تماس گرفتم به خاطر... چی؟ 285 00:28:01,431 --> 00:28:05,686 ‫اون حتی نمی‌تونه این پول رو توی یه سال دراره. ‫اون باید دو هفته‌ی دیگه هم اینجا باشه. 286 00:28:05,769 --> 00:28:08,355 ‫نمی‌تونه کار کنه. ما نه‌تا بچه داریم. 287 00:28:09,189 --> 00:28:11,275 ‫خب، بعضی‌ها اعلام ورشکستگی می‌کنن. 288 00:28:11,859 --> 00:28:12,943 ‫ولی ورشکستگی... 289 00:28:14,194 --> 00:28:16,613 ‫ما ایرانی هستیم. ما ورشکسته نمی‌شیم. 290 00:28:16,697 --> 00:28:20,325 ‫سلام، برای اون دستیار دفتر نیمه‌وقت ‫تماس گرفتم. 291 00:28:20,409 --> 00:28:24,037 ‫اینجا می‌بینم که مطب خودشون رو دارن. 292 00:28:24,121 --> 00:28:25,497 ‫باشه. خب؟ 293 00:28:25,581 --> 00:28:27,708 ‫خب، به فروختن مطب فکر کنید. 294 00:28:28,542 --> 00:28:31,962 ‫زیادی برای شکست خوردن مغرور بود. ‫امکان نداشت برگرده کشور خودش. 295 00:28:32,629 --> 00:28:34,840 ‫پس یا توی آمریکا موفق می‌شد یا شکست می‌خورد. 296 00:28:35,299 --> 00:28:39,011 ‫- مطب رو بفروشیم که هزینه‌ی بیمارستان رو بدیم؟ ‫- آره. 297 00:28:40,012 --> 00:28:44,266 ‫مادرم ملکه‌ی یه دنده بودن بود. ‫اخلاقی که من بعداً کاملش کردم. 298 00:29:54,461 --> 00:29:59,508 ‫مادرم فقط ذهنیتش یه چیز بود. ‫مسیری که دقیقاً جلوش بود. 299 00:29:59,591 --> 00:30:00,592 ‫خدایا کمکم کن. 300 00:30:02,219 --> 00:30:03,887 ‫بعد همه چیز عوض شد. 301 00:30:22,239 --> 00:30:25,534 ‫برای مشاور املاک شدن تماس گرفتم. 302 00:30:25,617 --> 00:30:27,452 ‫سلام، به شماره‌ی... 303 00:30:27,536 --> 00:30:32,124 ‫یک هشتصد، برای تبدیل به مشاور املاک شدن ‫خوش اومدید. 304 00:30:32,207 --> 00:30:33,584 ‫- آره! ‫- خب. ممنونم. 305 00:30:34,168 --> 00:30:37,421 ‫خب من چطور می‌تونم مشاور املاک شم؟ ‫من باید بلافاصله پول دربیارم. 306 00:30:37,504 --> 00:30:39,214 ‫از ذوق‌تون خوشم اومد. 307 00:30:39,298 --> 00:30:41,633 ‫بعد از این که دوره‌ی کوتاه هشت هفته‌ای ‫ما رو بگذرونید، 308 00:30:41,717 --> 00:30:44,094 ‫می‌تونید توی هر املاکی‌ای شروع به کار کنید. 309 00:30:44,636 --> 00:30:48,098 ‫- چیز دیگه‌ای لازم نیست؟ ‫- یه دیپلم دبیرستان یا جی‌ای‌‌دی. 310 00:30:48,223 --> 00:30:49,766 ‫بعد می‌تونم کلی پول دربیارم؟ 311 00:30:49,850 --> 00:30:52,686 ‫فرصت‌هاتون به عنوان یه مشاور املاک بی‌پایانن. 312 00:30:52,769 --> 00:30:54,021 ‫همیشه این رو یادتون باشه. 313 00:30:54,104 --> 00:30:55,397 ‫باشه. ممنونم. 314 00:31:00,944 --> 00:31:04,323 ‫وقتی مسیرش رو پیدا کرد، ‫انجام دادن همزمان چندتا کار رو بهتر هم کرد. 315 00:31:05,157 --> 00:31:06,450 ‫همه‌ی اینا هم بدون آدرال بود. ‫(دارویی برای درمان ای‌دی‌اچ‌دی) 316 00:31:11,788 --> 00:31:14,583 ‫به دوره‌ی فوری قبولی در جی‌دی‌ای خوش اومدید. ‫(جی‌ای‌دی: توسعه آموزشی عمومی) 317 00:31:14,666 --> 00:31:18,504 ‫در طول هشت هفته‌ی آینده، ما هر دوشنبه، ‫چهارشنبه و جمعه... 318 00:31:18,587 --> 00:31:19,755 ‫از ساعت 7 تا 10 شب همدیگه رو می‌بینیم. 319 00:31:19,838 --> 00:31:21,757 ‫یه کلاس رو هم نمی‌تونید غیبت کنید. 320 00:31:26,678 --> 00:31:29,932 ‫حلش کردم. خدایا، من عاشق ریاضی‌ام. 321 00:31:31,183 --> 00:31:33,018 ‫میشه اینجا بهم کمک کنی؟ 322 00:31:33,101 --> 00:31:35,479 ‫عباس از من بیشتر بلده، از اون بپرس. 323 00:31:53,997 --> 00:31:55,165 ‫ببخشید. 324 00:31:55,249 --> 00:31:58,210 ‫دویست هزار دلار از وام مسکنت مونده، 325 00:31:58,293 --> 00:32:00,420 ‫ولی 100هزار دلارش رو پرداخت کردی. 326 00:32:01,004 --> 00:32:02,256 ‫اون میشه دارایی خالصت. 327 00:32:03,423 --> 00:32:04,424 ‫آره، خواهش می‌کنم. 328 00:32:04,883 --> 00:32:07,594 ‫- شما استعدادش رو دارید. ‫- ممنونم. 329 00:32:08,136 --> 00:32:09,972 ‫خبری از مدرک جی‌ای‌دی‌تون شد؟ 330 00:32:11,265 --> 00:32:13,350 ‫براشون نامه فرستادم. 331 00:32:13,433 --> 00:32:16,228 ‫به دستم می‌رسه، چند هفته دیگه دستمه. 332 00:32:16,979 --> 00:32:19,398 ‫باشه. ولی قبل از امتحان، باشه؟ 333 00:32:47,551 --> 00:32:50,888 ‫ببخشید، این تخفیف برای برشتوک‌های 800 گرمیه. 334 00:32:50,971 --> 00:32:52,347 ‫شما نیم کیلویی برداشتی. 335 00:32:52,931 --> 00:32:55,726 ‫جداً؟ بچه‌هام منتظرن، اشکال نداره. 336 00:32:55,809 --> 00:32:59,980 ‫- اگه تخفیف پنجاه درصدی می‌خواید، پس... ‫- من... باشه، خب... 337 00:33:12,242 --> 00:33:15,329 ‫از سر جات تکون نخور. آروم باش. ‫زنگ بزنید اورژانس! 338 00:33:15,871 --> 00:33:17,664 ‫آمبولانس داره میاد. 339 00:33:18,415 --> 00:33:20,834 ‫ولی مادرم کسی نبود که بذاره شکستگی گردن ‫جلوش رو بگیره. 340 00:33:21,405 --> 00:33:24,087 ‫اون می‌خواست به هر قیمتی شده ‫اون مدرک رو بگیره، 341 00:33:24,922 --> 00:33:26,715 ‫حتی اگه معناش جهنم کردن زندگی من باشه. 342 00:33:31,428 --> 00:33:35,140 ‫مامان، نمیشه پیتزا بگیریم؟ ‫من می‌خوام بسکتبال بازی کنم. 343 00:33:35,224 --> 00:33:36,642 ‫پول نداریم. 344 00:33:37,351 --> 00:33:39,603 ‫به خاطر این می‌خوای من آشپزی کنم چون دخترم. 345 00:33:39,686 --> 00:33:44,107 ‫- نه، واسه این می‌خوام چون روت حساب می‌کنم. ‫- من می‌خوام بسکتبال بازی کنم. 346 00:33:44,191 --> 00:33:46,860 ‫لعنتی من خیلی درد دارم لیلا! 347 00:33:50,656 --> 00:33:52,866 ‫باشه، شام لعنتی رو درست می‌کنم. 348 00:33:56,286 --> 00:33:58,747 ‫و بعدش دوباره یه معجزه اتفاق افتاد. 349 00:34:07,089 --> 00:34:12,719 ‫بر اساس صدماتی که دیدید، می‌تونیم تا ‫صد هزار دلار مبلغ رو براتون بالا ببریم. 350 00:34:14,012 --> 00:34:16,765 ‫- صدهزار دلار؟ ‫- درسته. 351 00:34:20,894 --> 00:34:23,397 ‫اون پول به حساب شوهرم واریز میشه، 352 00:34:23,480 --> 00:34:26,358 ‫یا مستقیماً میشه بیاد به حساب من؟ 353 00:34:26,942 --> 00:34:28,026 ‫هرچیزی که شما بخواید. 354 00:34:31,905 --> 00:34:34,491 ‫و مسیر حتی روشن‌تر شد. 355 00:34:38,495 --> 00:34:40,163 ‫این هم از مدرک جی‌ای‌دی. 356 00:34:40,831 --> 00:34:43,625 ‫میشه امتحان مشاور املاک شدن رو بدم لطفاً؟ 357 00:34:48,005 --> 00:34:49,298 ‫مدرک جی‌ای‌دی. 358 00:34:54,761 --> 00:34:55,804 ‫ببخشید. 359 00:34:55,888 --> 00:34:58,640 ‫مادرم تنها کسی نبود که اپل می‌پوشید ‫و جاه‌طلب بود. 360 00:35:00,809 --> 00:35:04,313 ‫با نوشتن دنبال چی بودم؟ ‫ثابت کردن خودم؟ 361 00:35:04,396 --> 00:35:08,567 ‫داشتم همه‌ی تلاشم رو توی ناامید کردن ‫پدر و مادرم می‌کردم و خوب هم پیش می‌رفتم. 362 00:35:08,650 --> 00:35:12,446 ‫رویای من این بود که یک مارتین اسکورسیزی ‫ایرانی آمریکایی باشم، 363 00:35:12,529 --> 00:35:14,114 ‫داستان‌هام رو روی پرده‌ی سینما ببینم. 364 00:35:15,699 --> 00:35:17,576 ‫ولی پدر و مادرم فکرهای دیگه‌ای داشتن. 365 00:35:22,956 --> 00:35:25,000 ‫و این ماجرا تموم شدنی نبود. 366 00:35:31,006 --> 00:35:32,716 ‫آهای، امشب برنامه‌ات چیه؟ 367 00:35:34,134 --> 00:35:35,636 ‫عکس! 368 00:35:36,720 --> 00:35:39,389 ‫ناامید شدن‌شون از من بهم توی هنر ‫انگیزه می‌داد. 369 00:35:39,473 --> 00:35:42,643 ‫و بالاخره داشتم کارم رو توی فستیوال باکلاس ‫فیلم نیویورک نمایش می‌دادم. 370 00:35:43,101 --> 00:35:44,561 ‫رویای هر فیلم‌سازی. 371 00:35:45,479 --> 00:35:47,314 ‫مامان، نظرت چیه؟ 372 00:35:48,315 --> 00:35:49,733 ‫این کار رو برای آزار دادن من کردی. 373 00:35:58,784 --> 00:36:00,786 ‫هنوز اصلاً نمی‌دونستم اون رسوایی چی بوده. 374 00:36:01,870 --> 00:36:04,456 ‫کند و کاو توی مشکلات ذهنیم ‫توی به بن‌بست خوردن نویسنده بهم کمکی نمی‌کنه. 375 00:36:05,165 --> 00:36:08,126 ‫بهتره خلاق‌تر باشم و دنبال روش‌هایی که ‫احتمالاً باعث میشن بمیرم بگردم. 376 00:36:08,210 --> 00:36:09,419 ‫لعنتی، لعنتی، لعنتی. 377 00:36:13,507 --> 00:36:16,093 ‫اخیراً یه مقداری حس می‌کنم حالم خوب نیست. 378 00:36:17,761 --> 00:36:19,847 ‫نتیجه‌ی آزمایش‌هات اومده. 379 00:36:21,223 --> 00:36:22,724 ‫سرطان دارم، می‌دونستم. 380 00:36:23,684 --> 00:36:26,353 ‫دوست داری سرطان داشته باشی یا می‌خوای ‫بدونی چه خبر شده؟ 381 00:36:27,271 --> 00:36:28,522 ‫این یه سوال انحرافیه؟ 382 00:36:28,605 --> 00:36:32,526 ‫بسیار خب، تو حامله‌ای. 383 00:36:32,609 --> 00:36:33,569 ‫لعنتی. 384 00:36:33,652 --> 00:36:35,070 ‫خدایا. من عاشق زن‌پوش‌هام. 385 00:36:35,153 --> 00:36:37,281 ‫- لعنتی. ‫- خیلی هم حامله‌ای. 386 00:36:38,073 --> 00:36:40,617 ‫متوجه نشدی که دوتا پریود آخرت رو ‫جا انداختی؟ 387 00:36:41,493 --> 00:36:43,412 ‫فکر می‌کردم به خاطر استرس فیلممه. 388 00:36:43,996 --> 00:36:47,374 ‫خب، حداقل سرطان نیست. ‫این خبر خوبیه، درسته؟ 389 00:36:47,457 --> 00:36:48,834 ‫نه، ترجیح می‌دادم سرطان باشه. 390 00:36:50,711 --> 00:36:53,046 ‫خب چطور این اتفاق افتاد؟ 391 00:36:53,839 --> 00:36:55,674 ‫به نظرم برنامه‌ریزی شده نبوده. 392 00:36:56,383 --> 00:36:59,136 ‫نه، نمی‌دونستم میشه از یه رابطه‌ی یه شبه هم ‫حامله شد. 393 00:36:59,219 --> 00:37:00,888 ‫لیلا، یه بار کافیه. 394 00:37:00,971 --> 00:37:03,015 ‫حالا داری بهم آموزش سکس میدی. 395 00:37:03,098 --> 00:37:05,642 ‫خب، فکر نمی‌کردم از اونجایی که لزبینی ‫لازم باشه توضیح بدم. 396 00:37:08,478 --> 00:37:09,730 ‫لعنتی. 397 00:37:09,855 --> 00:37:11,940 ‫من لزبینم. من نمی‌تونم حامله باشم. 398 00:37:20,240 --> 00:37:22,743 ‫وقتی حامله‌ای پرخوری محسوب نمیشه، درسته؟ 399 00:37:37,883 --> 00:37:39,510 ‫به نظرم بهتره برید. 400 00:37:42,429 --> 00:37:45,398 ‫(هدویگ و انگری اینچ) 401 00:38:21,635 --> 00:38:22,803 ‫خوشحالم اومدی. 402 00:38:30,018 --> 00:38:31,979 ‫- خوشت اومد؟ ‫- تو فوق‌العاده‌ای. 403 00:38:35,107 --> 00:38:36,441 ‫بالاخره زنگ زدی. 404 00:38:38,777 --> 00:38:39,903 ‫خب چقدر گذشته؟ 405 00:38:42,322 --> 00:38:43,490 ‫دوازده هفته. 406 00:38:44,157 --> 00:38:45,826 ‫این عدد خیلی دقیقیه. 407 00:38:47,160 --> 00:38:48,954 ‫همین الان از معاینه‌ی سه ماه‌ی اولم اومدم. 408 00:38:52,624 --> 00:38:55,711 ‫آره، آره. میشه چند دقیقه بهمون وقت بدی؟ 409 00:38:55,794 --> 00:38:59,548 ‫- سوپراستار، اونا منتظرتن. ‫- آره، الان میام. 410 00:38:59,631 --> 00:39:03,260 ‫- من می‌تونم برم. فقط می‌خواستم بهت بگم. ‫- خواهش می‌کنم. می‌خوام کمک کنم. 411 00:39:09,224 --> 00:39:10,392 ‫می‌خوای چیکار کنی؟ 412 00:39:15,564 --> 00:39:18,358 ‫- فکر می‌کنم نگهش می‌دارم. ‫- واقعاً؟ 413 00:39:19,276 --> 00:39:21,528 ‫اصراری نیست. ‫فقط می‌خواستم بهت خبر بدم. 414 00:39:22,529 --> 00:39:24,323 ‫آره. باشه، خوبه. 415 00:39:25,199 --> 00:39:27,075 ‫می‌خوای نگهش داری؟ 416 00:39:28,994 --> 00:39:31,205 ‫آره. فکر می‌کنم. 417 00:39:31,997 --> 00:39:35,792 ‫- آره. من هم به اندازه‌ی تو غافلگیر شدم. ‫- خب، بیا یه شانسی بهش بدیم. 418 00:39:37,852 --> 00:39:39,521 ‫نه. اصراری چیزی نیست. 419 00:39:39,546 --> 00:39:41,924 ‫نه، دوست دارم باز هم ببینمت. 420 00:39:44,218 --> 00:39:46,094 ‫شش ماه آینده رو در خدمت‌تون هستم. 421 00:39:49,097 --> 00:39:51,058 ‫این یعنی جواب تماس‌هام رو میدی؟ 422 00:39:53,894 --> 00:39:54,937 ‫فقط بذار مسئله رو روشن کنم، درسته؟ 423 00:39:55,020 --> 00:39:58,065 ‫من فقط به خاطر این که دارم بچه دار میشم ‫از کار کردن دست نمی‌کشم. 424 00:39:58,090 --> 00:39:59,800 ‫باشه. آره. من هم همینطور. 425 00:40:00,000 --> 00:40:03,086 ‫یعنی اگه بخوام وقتی حامله‌ام موقع سونامی ‫برم ژاپن میرم. 426 00:40:03,111 --> 00:40:06,114 ‫- باشه. ‫- یا موقع نسل کشی بخوام برم سری‌لانکا میرم. 427 00:40:06,198 --> 00:40:10,410 ‫اگه واقعاً بخوای باشه. فکر می‌کنم جنگ الان ‫چند ماهیه که تموم شده. 428 00:40:11,578 --> 00:40:15,541 ‫- درسته. ‫- درسته. می‌تونم شام دعوتت کنم بیرون؟ 429 00:40:16,083 --> 00:40:19,962 ‫خدایا. الان خیلی دیروقته. ‫می‌خوام یه ذره استراحت کنم. 430 00:40:20,045 --> 00:40:22,422 ‫باشه. فردا ناهار. 431 00:40:23,924 --> 00:40:27,010 ‫- قراره با خانواده‌ام ناهار بخورم. ‫- عالیه. می‌تونن باهام آشنا شن. 432 00:40:27,094 --> 00:40:29,596 ‫- عالیه. کجا زندگی می‌کنن؟ ‫- توی جرزی. 433 00:40:31,056 --> 00:40:33,559 ‫جرزی؟ جرزی. 434 00:40:36,353 --> 00:40:38,063 ‫جرزی چه مشکلی داره؟ 435 00:40:38,673 --> 00:40:45,780 ‫مــوــنــــت مـو.وی ر.و سـر.چ کـن 436 00:40:47,030 --> 00:40:50,617 ‫- چی گفت؟ ‫- گفت که خیلی دندون‌های قشنگی داری. 437 00:40:50,701 --> 00:40:52,703 ‫اوه، پدر من دندان‌پزشکه. 438 00:40:52,786 --> 00:40:54,204 ‫- امکان نداره. ‫- آره. 439 00:40:55,706 --> 00:40:58,709 ‫- دندان‌پزشک به فارسی چی میشه؟ ‫- الان نه. 440 00:40:59,835 --> 00:41:02,254 ‫خب، مامان، بابا چطوره؟ 441 00:41:04,965 --> 00:41:08,260 ‫- به زودی ایشالا بیدار میشه. ‫- بابا داشت راجع به تو می‌پرسید. 442 00:41:10,262 --> 00:41:13,223 ‫آخرین باری که با حضورت ‫مفتخرمون کردی کی بود دختر قند عسل؟ 443 00:41:13,307 --> 00:41:14,308 ‫دختر قند عسل؟ 444 00:41:14,892 --> 00:41:17,019 ‫خب، باعث افتخارمونه که اینجایی. 445 00:41:17,102 --> 00:41:19,062 ‫- جلوی غذای لومین نمی‌تونم مقاومت کنم. ‫- درسته. 446 00:41:19,146 --> 00:41:22,149 ‫حداقل اوضاعش به اندازه‌ی وحید داغون نیست. 447 00:41:22,232 --> 00:41:24,401 ‫آهای، راجع به کسی که اینجا نیست حرف نزنید. 448 00:41:24,484 --> 00:41:25,861 ‫ببخشید. بهشون میگی؟ 449 00:41:25,944 --> 00:41:27,946 ‫- براشون ایمیل می‌فرستم. ‫- دیوونه‌ای؟ 450 00:41:28,030 --> 00:41:30,115 ‫- یه مسئله‌ی فرهنگیه. ‫- نه نیست. 451 00:41:30,199 --> 00:41:31,825 ‫دارید راجع به چی پچ پچ می‌کنید؟ 452 00:41:33,035 --> 00:41:34,203 ‫من قراره بچه‌دار بشم. 453 00:41:34,912 --> 00:41:36,371 ‫- قراره بچه‌دار بشی؟ ‫- چی؟ 454 00:41:44,505 --> 00:41:45,672 ‫نه، من حامله‌ام. 455 00:41:47,633 --> 00:41:48,842 ‫از یه آدم گی حامله شدی؟ 456 00:41:50,636 --> 00:41:52,596 ‫اون گی نیست، اروپاییه. 457 00:41:52,679 --> 00:41:57,476 ‫فقط در مواقع خاصی. نه، نه، من گی نیستم. 458 00:41:57,601 --> 00:41:59,686 ‫با توجه به این که ‫خواهر لزبینم رو حامله کردی واضحه. 459 00:41:59,770 --> 00:42:01,605 ‫- اون اهل تئاتره لزبین نیست. ‫- عالیه. 460 00:42:01,688 --> 00:42:03,482 ‫من همچنان هم‌جنس‌گرام. ‫فقط اتفاقاً حامله شدم. 461 00:42:03,565 --> 00:42:05,567 ‫روز هالووین که هم‌جنس‌گرا نبودی. 462 00:42:24,002 --> 00:42:26,171 ‫بعضی آدم‌ها قهوه دوست دارن ‫بعضی‌ها هم چایی. 463 00:42:26,255 --> 00:42:28,549 ‫البته ما مشکلی با همجنس‌گراها نداریم. 464 00:42:30,050 --> 00:42:32,010 ‫وایسا، تو و الینا دیگه با هم نیستید؟ 465 00:42:32,094 --> 00:42:33,345 ‫شش ماه پیش جدا شدن. 466 00:42:33,428 --> 00:42:37,015 ‫- بعضی آدما هم قهوه دوست دارن هم چایی. ‫- بعضی‌ها اهل تئاترها رو دوست دارن. 467 00:42:37,099 --> 00:42:40,769 ‫- تبریک میگم آبجی، مادر فوق‌العاده‌ای میشی. ‫- ممنون. 468 00:42:42,062 --> 00:42:43,605 ‫من میرم یه ذره آب بیارم. 469 00:43:06,670 --> 00:43:09,006 ‫لیلا، چطور انقدر بی‌مسئولیتی؟ 470 00:43:14,887 --> 00:43:16,180 ‫امیدوارم بخوای ازدواج کنی. 471 00:43:17,014 --> 00:43:19,057 ‫با الینا ازدواج کرده بودم و نابودش کردی. 472 00:43:23,896 --> 00:43:27,399 ‫اگه می‌خوای نوه‌ی دخترت رو ببینی، ‫دیگه هیچوقت بحث ازدواج رو پیش نمی‌کشی. 473 00:43:33,238 --> 00:43:34,072 ‫دختره؟ 474 00:43:41,872 --> 00:43:43,624 ‫اون باعث شد از هم جدا بشیم؟ 475 00:43:44,458 --> 00:43:45,542 ‫ما خیلی عاشق هم بودیم. 476 00:43:46,335 --> 00:43:48,754 ‫داشتم اونجوری که همیشه می‌خواستم خارج از ‫چهارچوب‌ها زندگی می‌کردم. 477 00:43:48,837 --> 00:43:54,718 ‫جولیت، همه چیز از قبل مشخص شده بود، 478 00:43:54,801 --> 00:43:59,389 ‫و مطمئن بودم، تا تو توی قلبم ترکیدی، 479 00:43:59,473 --> 00:44:00,307 ‫دوستت دارم. 480 00:44:00,390 --> 00:44:01,475 ‫و فراموش می‌کنم که... 481 00:44:02,142 --> 00:44:03,435 ‫تا وقتی زندگی مداخله کرد. 482 00:44:03,519 --> 00:44:05,896 ‫این که توی یک رابطه‌ی افراطی ‫دخترونه هستم، 483 00:44:05,979 --> 00:44:07,731 ‫به خاطر اینه که نمی‌خوام مجبورم کنن ‫زن خونه باشم. 484 00:44:07,814 --> 00:44:10,025 ‫مسئولیت‌پذیر بودن زن خونه بودن نیست. 485 00:44:10,108 --> 00:44:13,320 ‫اینه که روی حرفت بمونی و امسال بچه‌دار شیم، 486 00:44:13,403 --> 00:44:15,155 ‫نه این که شش ماه واسه فیلم‌برداری ‫یه فیلم بری. 487 00:44:15,739 --> 00:44:18,492 ‫من الان دارم فیلمم رو می‌سازم. ‫عقبش نمی‌اندازم. 488 00:44:19,326 --> 00:44:22,204 ‫چطور می‌تونی انقدر حال به هم زن خودخواه باشی؟ 489 00:44:23,121 --> 00:44:26,083 ‫- خب، من باید خودخواه باشم. ‫- خب، پس من باید باهات به هم بزنم. 490 00:44:30,754 --> 00:44:32,589 ‫پس همه‌اش تقصیر مامانم نیست. 491 00:44:32,673 --> 00:44:35,592 ‫ولی این که گردن مادرم بندازم خیلی آسون‌تره، ‫مگه نه؟ 492 00:44:36,927 --> 00:44:40,848 ‫فقط خیلی می‌ترسیدم که مثل اون بشم. ‫من باید مثل خودم مادری کنم. 493 00:44:40,931 --> 00:44:42,933 ‫درست وقتی فکر می‌کردم ‫مادرم رو شناختم، 494 00:44:43,016 --> 00:44:45,102 ‫یه دفعه یه ماجرایی توی داستانم درست می‌کرد. 495 00:44:45,727 --> 00:44:49,231 ‫شخصیتی بود که نمی‌تونستم کاملش کنم، ‫همه‌اش خودش رو دوباره تغییر می‌داد. 496 00:44:50,941 --> 00:44:53,193 ‫و این دفعه تبدیل شد به یه... 497 00:44:53,277 --> 00:44:55,946 ‫زن مهاجر فوق‌العاده موفق. 498 00:44:56,029 --> 00:44:58,574 ‫سلام، خوش اومدید. از این طرف لطفاً. 499 00:44:58,657 --> 00:45:02,870 ‫خب آقا و خانم پارک، امروز روز خیلی بزرگیه. 500 00:45:02,953 --> 00:45:04,705 ‫- هیجان‌زده‌اید؟ ‫- آره. 501 00:45:04,788 --> 00:45:06,915 ‫حتماً خیلی خوش‌تون میاد. 502 00:45:06,999 --> 00:45:09,293 ‫من همه چیز رو براتون طبق توافق‌مون ‫آماده کردم. 503 00:45:09,376 --> 00:45:11,962 ‫فقط باید اینجا و اینجا رو امضا کنید. 504 00:45:13,130 --> 00:45:15,507 ‫عالیه. تبریک میگم. 505 00:45:15,591 --> 00:45:17,968 ‫قراره به زودی به خونه‌ی جدیدتون برید. 506 00:45:18,051 --> 00:45:19,261 ‫- ممنونم. ‫- خواهش می‌کنم. 507 00:45:19,344 --> 00:45:21,430 ‫باشه، بریم لطفاً. بریم. 508 00:45:22,097 --> 00:45:23,265 ‫خداحافظ. 509 00:45:26,852 --> 00:45:30,147 ‫خب، شیرین، داری یه اردوگاه پناهندگان رو ‫اینجا مدیریت می‌کنی یا چی؟ 510 00:45:31,148 --> 00:45:33,817 ‫- سومین قرارداد این هفته. ‫- داری از من هم بهتر پیش میری. 511 00:45:34,902 --> 00:45:38,071 ‫نکته‌ی بامزه‌ی پناهنده‌ها اینه که ‫عاشق خونه خریدنن. 512 00:45:42,993 --> 00:45:46,538 ‫مادرم همیشه روی من خیلی به عنوان ‫کمک‌دست کوچولوش حساب می‌کرد. 513 00:45:46,622 --> 00:45:48,290 ‫خیلی به خودت فشار نیار عسلم. 514 00:45:48,373 --> 00:45:50,000 ‫باید جلوش وایمیسادم. 515 00:45:50,834 --> 00:45:52,211 ‫وگرنه لهم می‌کرد. 516 00:45:55,756 --> 00:45:58,926 ‫واسه آماده کردن بازدید امروز ‫به کمکت نیاز دارم. 517 00:45:59,009 --> 00:46:00,219 ‫من همینجا منتظر می‌مونم. 518 00:46:01,094 --> 00:46:03,972 ‫- فقط ده دقیقه. ‫- همیشه میگی ده دقیقه. 519 00:46:04,556 --> 00:46:05,432 ‫بریم. 520 00:46:16,568 --> 00:46:17,569 ‫مامان! 521 00:46:24,535 --> 00:46:25,994 ‫به نظر باحال میاد. 522 00:46:26,787 --> 00:46:29,289 ‫حسابانه. یاد گرفتنش غیرممکنه. 523 00:46:42,636 --> 00:46:45,764 ‫میشه املای این قرارداد رو بررسی کنی؟ 524 00:46:45,848 --> 00:46:47,558 ‫فقط یه دقیقه، لطفاً. 525 00:46:55,816 --> 00:47:00,237 ‫مامان. خدایا، تو خیلی املات بده. ‫حتی هزار رو هم درست ننوشتی. 526 00:47:01,780 --> 00:47:04,491 ‫من املام بده که املای تو خوب بشه. 527 00:47:04,575 --> 00:47:05,701 ‫من میان‌ترم دارم. 528 00:47:05,784 --> 00:47:07,995 ‫خیلی اشتباه داره، کل روز طول می‌کشه. 529 00:47:08,078 --> 00:47:09,663 ‫فقط درستش کن لطفاً. 530 00:47:13,000 --> 00:47:16,128 ‫- خدایا. ‫- ممنون که کمکم می‌کنی. 531 00:47:18,046 --> 00:47:21,133 ‫ولی خانم خان، چرا پول‌تون رو واسه اجاره ‫حروم کنید؟ 532 00:47:21,633 --> 00:47:24,344 ‫همین الانش هم به سختی اجاره رو می‌دیم. 533 00:47:24,428 --> 00:47:30,392 ‫خونه‌ای که بهتون نشون میدم، ‫قسطش 200 دلار از اجاره‌تون کمتره. 534 00:47:30,475 --> 00:47:33,437 ‫چهارتا اتاق خواب داره. ‫پدر شوهرتون می‌تونه سر بزنه. 535 00:47:34,313 --> 00:47:36,815 ‫پدرشوهرم مثل یه نقاشی امپرسیونیسمه. 536 00:47:36,899 --> 00:47:39,234 ‫یه فاصله‌ای که باشه باهاش راحت‌تری. 537 00:47:41,111 --> 00:47:43,071 ‫ما وسع‌مون به پیش‌پرداخت نمی‌رسه. 538 00:47:43,155 --> 00:47:46,033 ‫کسایی که اولین باره خونه دار میشن، ‫نیازی به پرداخت پیش‌پرداخت ندارن. 539 00:47:46,116 --> 00:47:47,492 ‫حتماً دارید شوخی می‌کنید. 540 00:47:48,160 --> 00:47:50,621 ‫من هیچوقت توی کار شوخی نمی‌کنم خانم خان. 541 00:48:03,675 --> 00:48:05,594 ‫میشه بهمون بگید چه اتفاقی افتاد آقای پاتل؟ 542 00:48:05,719 --> 00:48:07,513 ‫ما ده ساله که اینجاییم. 543 00:48:10,807 --> 00:48:13,685 ‫یه چیزهایی پرتاب کردن و هرچیزی که ‫داشتیم رو آتیش زدن، 544 00:48:14,436 --> 00:48:15,687 ‫همه‌ی چیزهایی که براشون زحمت کشیده بودیم. 545 00:48:15,771 --> 00:48:18,524 ‫نمی‌دونم چیکار کردیم. ‫ما آدم‌های خوبی هستیم. 546 00:48:18,607 --> 00:48:21,401 ‫بعد اومدن و همه چیز رو برامون خراب کردن. 547 00:48:21,485 --> 00:48:25,072 ‫این هفتمین حمله‌ی این چنینی ‫توی منطقه‌ی جرزیه. 548 00:48:25,155 --> 00:48:26,532 ‫ما توی میدان جورنال هستیم. 549 00:48:36,399 --> 00:48:38,060 ‫(فروشنده‌ی برتر سال، شیرین جمشیدپور) 550 00:48:38,085 --> 00:48:42,714 ‫خب، آقا و خانم رودریگز... پاتل... گارسیا... ‫امروز روز خیلی بزرگیه. 551 00:48:43,382 --> 00:48:44,508 ‫هیجان‌زده‌اید؟ 552 00:48:46,969 --> 00:48:49,137 ‫همه چیز رو طبق توافق‌مون آماده کردم. 553 00:48:49,221 --> 00:48:52,266 ‫فقط باید اینجا و اینجا رو امضا کنید. 554 00:48:52,349 --> 00:48:54,476 ‫عالیه. تبریک میگم. 555 00:49:01,608 --> 00:49:03,819 ‫از این طرف. مراقب جلوتون باشید. 556 00:49:09,533 --> 00:49:10,367 ‫خب. 557 00:49:11,368 --> 00:49:14,705 ‫سیصد متر مربع برای خوار و بار فروشی‌تون. 558 00:49:15,247 --> 00:49:19,793 ‫- خودتون دارید بازسازیش می‌کنید؟ ‫- مهاجرها، ما می‌دونیم چطور پول پس‌انداز کنیم. 559 00:49:19,877 --> 00:49:21,253 ‫ما خیلی مشکلات داریم. 560 00:49:21,336 --> 00:49:26,175 ‫همونطور که گفتم، داستان‌تون خیلی تحت تاثیر ‫قرارم داد و خیلی خوشحالم که اینجایید. 561 00:49:26,258 --> 00:49:29,469 ‫هیجان‌زده هم هستم. ‫بعد می‌دونید بهترین بخشش چیه؟ 562 00:49:29,553 --> 00:49:32,639 ‫توی کل این محل، هیچ فروشگاهی نیست. ‫نمی‌دونم چرا. 563 00:49:32,723 --> 00:49:35,642 ‫بعد چرا دارید سه ماهش رو بهمون ‫رایگان می‌دید؟ 564 00:49:35,726 --> 00:49:39,855 ‫اگه کارتون خوب پیش بره، اونوقت به یه شکلی ‫توافق می‌کنیم که برای هردومون منصفانه باشه. 565 00:49:39,938 --> 00:49:43,150 ‫موفقیت شما موفقیت منه ‫و می‌دونم که شما موفق می‌شید. 566 00:49:43,233 --> 00:49:46,570 ‫این به نظرم واسه واقعی بودن زیادی خوبه، نه؟ 567 00:49:48,780 --> 00:49:50,365 ‫می‌دونی رئیسم وقتی که... 568 00:49:50,449 --> 00:49:53,076 ‫شروع کردم به ملک فروختن به مهاجرین ‫بهم چی گفت؟ 569 00:49:53,702 --> 00:49:56,413 ‫گفت یکی‌شون رو که بیاری، کل روستا میاد. 570 00:49:56,955 --> 00:49:58,498 ‫اون به عنوان یه هشدار گفت. 571 00:49:58,957 --> 00:50:01,793 ‫ولی من این رو مثل یه فرصت دیدم. 572 00:50:02,461 --> 00:50:04,796 ‫من یه چیزی رو می‌فهمم که اونا نمی‌فهمن. 573 00:50:05,380 --> 00:50:09,134 ‫من توی شش ماه گذشته بهترین فروشنده‌ی ‫آژانس‌مون بودم. 574 00:50:09,760 --> 00:50:11,678 ‫هنوز کار تجاری‌ای نکردم، 575 00:50:11,762 --> 00:50:14,848 ‫ولی این 3 تا ساختمون تمام و کمال ‫مال منن. 576 00:50:16,016 --> 00:50:17,351 ‫من این رو یه فرصت می‌بینم. 577 00:50:17,976 --> 00:50:19,603 ‫من به این پروژه و... 578 00:50:19,686 --> 00:50:21,730 ‫شما باور دارم آقای پاتل. 579 00:50:25,484 --> 00:50:27,319 ‫خب. شاید یه ذره خودسرانه باشه، ولی... 580 00:50:28,278 --> 00:50:29,279 ‫قشنگه، درسته؟ 581 00:50:30,072 --> 00:50:31,073 ‫خیلی قشنگه. 582 00:50:31,990 --> 00:50:35,410 ‫اون فرصتی که اون موقع مادرم دید، ‫امروز بهش می‌گیم لیتل ایندیا. 583 00:50:35,994 --> 00:50:39,206 ‫درسته، لیلا، برو اون طرف. ‫ببخشید، یه لحظه. عذر می‌خوام. 584 00:50:39,665 --> 00:50:41,625 ‫خب. الان دقیقاً وسطه. 585 00:50:41,708 --> 00:50:43,335 ‫- چیزی که می‌بینم رو می‌بینید؟ ‫- آره. 586 00:50:43,418 --> 00:50:45,045 ‫- نظرتون چیه؟ ‫- بله. 587 00:50:46,296 --> 00:50:48,715 ‫- ممنونم. ‫- تبریک میگم آقای پاتل. 588 00:51:37,973 --> 00:51:40,517 ‫- ببخشید دیر کردم. ‫- برنده شدن؟ 589 00:51:40,601 --> 00:51:43,395 ‫خب، مجبور شدم قبل از تموم شدن نیمه ‫بیام بیرون، ولی... 590 00:51:44,188 --> 00:51:46,523 ‫لیلا داشت می‌رفت که دوباره تریپل دابل کنه. 591 00:51:47,149 --> 00:51:48,692 ‫قراره بورسیه‌ی بسکتبال بگیره؟ 592 00:51:48,817 --> 00:51:51,862 ‫نه، قراره بورسیه‌ی تحصیلی بگیره. 593 00:51:53,155 --> 00:51:56,116 ‫خب شما هشت ماهه که بهترین کارمند ماه شدی. 594 00:51:56,617 --> 00:51:58,577 ‫- بعدش چی میشه؟ ‫- خوشحالم پرسیدی. 595 00:51:59,369 --> 00:52:00,871 ‫خیابون اوک تری رو می‌شناسید؟ 596 00:52:01,538 --> 00:52:05,542 ‫باشه. همه‌ی مغازه‌هاش تعطیلن، ‫من هم یه برنامه‌ای دارم. 597 00:52:09,004 --> 00:52:10,005 ‫بازی چطور بود؟ 598 00:52:12,049 --> 00:52:15,469 ‫اگه می‌اومدی خودت می‌دونستی. ‫یک چهارم نهایی. یادت رفت. 599 00:52:16,220 --> 00:52:18,131 ‫ببخشید درگیر نون آوردن سر سفره‌ام. 600 00:52:19,223 --> 00:52:21,308 ‫این مدارک جرم من رو دیدید؟ 601 00:52:21,850 --> 00:52:23,769 ‫- جرم؟ ‫- یعنی عضلاتم. 602 00:52:24,436 --> 00:52:28,774 ‫خیلی خوبه که از خواهرت حمایت می‌کنی، ‫ولی وارد یه ورزش واقعی شو. 603 00:52:28,857 --> 00:52:31,735 ‫نه که دخترهای سفیدپوست رو بندازی بالا ‫و زیر دامن‌شون رو نگاه کنی. 604 00:52:32,694 --> 00:52:35,113 ‫- لیلا، شلوار ورزشی. ‫- نه، خیلی گرمه. 605 00:52:35,197 --> 00:52:38,951 ‫- می‌خوای دوباره ارتباطت با پدرت خوب بشه؟ ‫- لیلا، مسلمون بدی نباش. 606 00:52:39,826 --> 00:52:42,788 ‫وقتی یه ریش بلند مسلمونی گذاشتی ‫اونوقت دیگه موهای پام رو نمی‌زنم. 607 00:52:42,871 --> 00:52:46,500 ‫این کشور، دخترم بسکتبال بازی می‌کنه ‫و پسرم رقصنده‌ست. 608 00:52:47,417 --> 00:52:48,752 ‫لیلا، شلوارت، بریم! 609 00:52:48,836 --> 00:52:50,754 ‫- شلوارت رو بپوش هرزه. ‫- خفه شو. 610 00:52:50,838 --> 00:52:53,173 ‫- یه ذره از موهای صورتت رو به من هم بده. ‫- برو ببینم. 611 00:52:53,882 --> 00:52:55,050 ‫عجله کن! 612 00:52:58,971 --> 00:53:00,180 ‫خیلی احمقانه‌ست. 613 00:53:02,057 --> 00:53:04,226 ‫همیشه فکر می‌کردم باید جلوی مادرم وایسم. 614 00:53:05,394 --> 00:53:08,480 ‫بالاخره فهمیدم که باید سعی کنم بفهممش. 615 00:53:09,982 --> 00:53:12,526 ‫و شاید سر درآوردن از اون رسوایی توی این کار ‫بهم کمک کنه. 616 00:54:00,866 --> 00:54:02,117 ‫برات یه کم غذا درست کردم. 617 00:54:11,335 --> 00:54:12,586 ‫غذای مورد علاقه‌ام. 618 00:54:16,798 --> 00:54:18,217 ‫اینجا بهت نیازی نداریم لیلا. 619 00:54:21,637 --> 00:54:23,722 ‫برو خونه و از مامان‌جون مراقبت کن. 620 00:54:43,909 --> 00:54:45,702 ‫واقعاً نیاز دارم یه کمی ‫سرحالم بیاری مامان‌جون. 621 00:54:45,846 --> 00:54:49,041 ‫آهنگ dance dance dance ‫اثر Lykke Li 622 00:55:22,739 --> 00:55:24,825 ‫اینجا بهت نیازی نداریم لیلا. 623 00:56:53,077 --> 00:56:55,233 ‫(دهه‌ی شصت میلادی، ایران.) 624 01:04:37,127 --> 01:04:38,128 ‫من نمی‌ترسم. 625 01:04:39,087 --> 01:04:40,088 ‫من نمی‌ترسم. 626 01:04:40,964 --> 01:04:41,965 ‫من نمی‌ترسم. 627 01:04:43,091 --> 01:04:44,092 ‫من نمی‌ترسم. 628 01:10:13,130 --> 01:10:17,442 ‫(دو سال بعد) 629 01:21:59,378 --> 01:22:00,712 ‫این رو از مادرم به ارث بردم. 630 01:22:01,588 --> 01:22:03,006 ‫قدرت سکوت. 631 01:22:03,841 --> 01:22:05,843 ‫اگه راجع به درد حرف نزنی دستش بهت نمی‌رسه. 632 01:22:06,510 --> 01:22:07,344 ‫درسته؟ 633 01:22:12,182 --> 01:22:13,851 ‫خیلی عذر می‌خوام. ‫خیلی معذرت می‌خوام دیر کردم. 634 01:22:13,934 --> 01:22:16,103 ‫اوه، عالیه. اهدا کننده‌ی اسپرم اینجاست. ‫می‌تونیم شروع کنیم. 635 01:22:16,186 --> 01:22:18,355 ‫من مکس هستم. من اهدا کننده‌ی اسپرم نیستم. ‫با هم تو رابطه‌ایم. 636 01:22:19,398 --> 01:22:22,609 ‫خب، تو رابطه نیستیم، ما... ‫پیچیده‌ست، پس... 637 01:22:24,820 --> 01:22:27,614 ‫- شروع کنیم؟ دراز بکشید لطفاً. ‫- آره، آره. آره، حتماً. 638 01:22:32,536 --> 01:22:35,831 ‫- می‌تونم کمکت کنم؟ ‫- به اندازه‌ی کافی مشکل درست نکردی؟ 639 01:22:36,665 --> 01:22:37,708 ‫آره. باشه. 640 01:22:42,838 --> 01:22:44,423 ‫اندازه‌ی سرش طبیعیه. 641 01:22:46,049 --> 01:22:49,136 ‫دست‌هاش ده‌تا انگشت دارن و پاهاش طبیعین. 642 01:22:49,887 --> 01:22:51,680 ‫مهم‌تر از همه قلبشه. 643 01:22:52,514 --> 01:22:54,391 ‫قلبش به نظرم طبیعیه. 644 01:22:56,935 --> 01:22:59,479 ‫وای، این واقعاً فوق‌العاده‌ست. 645 01:23:03,609 --> 01:23:07,112 ‫داشتم فکر می‌کردم که... ‫اگه به رابطه‌مون ادامه بدیم چی؟ 646 01:23:07,196 --> 01:23:10,657 ‫ما توی رابطه‌ایم؟ ‫فکر کردم فقط یه بار سکس داشتیم. 647 01:23:11,700 --> 01:23:13,493 ‫آره. این عجیب‌ترین نکته‌ی قضیه‌ست، درسته؟ 648 01:23:14,411 --> 01:23:16,622 ‫حالا که جاذبه‌ی جنسی بین‌مون از بین رفته، ‫می‌تونیم واقعاً قرار بذاریم، 649 01:23:16,705 --> 01:23:18,874 ‫و ببینیم از همدیگه خوش‌مون میاد یا نه. ‫می‌دونی منظورم چیه؟ 650 01:23:18,957 --> 01:23:21,335 ‫ارزش امتحان کردن داره، درسته؟ 651 01:23:24,880 --> 01:23:28,842 ‫- دامپلینگ دوست داری؟ ‫- آخه کی دامپلینگ دوست نداره؟ 652 01:23:28,926 --> 01:23:29,927 ‫من دامپلینگ دوست دارم. 653 01:23:31,220 --> 01:23:32,846 ‫من... آره. یعنی... 654 01:23:34,640 --> 01:23:35,807 ‫خدایا، این عالیه. 655 01:23:36,433 --> 01:23:38,852 ‫من یه جورهایی توی دامپلینگ خیلی فرد مهمی‌ام. 656 01:23:38,936 --> 01:23:42,272 ‫یه جورهایی خجالت‌آوره، ‫ولی من پادشاه دامپلینگم. 657 01:23:43,106 --> 01:23:44,191 ‫پادشاه دامپلینگ؟ 658 01:23:44,316 --> 01:23:46,068 ‫آره. آره، پادشاه دامپلینگ. 659 01:23:46,735 --> 01:23:48,904 ‫خودت این لقب رو به خودت دادی ‫یا اونا بهت گفتن؟ 660 01:23:48,987 --> 01:23:51,990 ‫نه. یه نفر هست که هربار وارد مغازه میشم ‫شیپور می‌زنه. 661 01:23:52,074 --> 01:23:53,909 ‫- واقعاً؟ ‫- آره. همه چیز برامون رایگانه. 662 01:23:53,992 --> 01:23:56,286 ‫- واقعاً باورم شد. ‫- واقعیته. 663 01:23:58,747 --> 01:24:01,500 ‫نه، نمی‌تونی سوشی بخوری. ببخشید. ‫لیلا، این... 664 01:24:01,583 --> 01:24:03,836 ‫یه چیزی خونده بودم. توی بهداشت جهانی یا... 665 01:24:03,919 --> 01:24:05,629 ‫مردم ژاپن وقتی حامله‌ان سوشی می‌خورن. 666 01:24:05,712 --> 01:24:08,423 ‫می‌دونی، این... ‫از خودم درنمیارم. یه جورهایی... 667 01:24:08,507 --> 01:24:10,551 ‫- یه چیزی خوندم که... ‫- می‌دونی باید چیکار کنی؟ 668 01:24:10,634 --> 01:24:12,427 ‫باید با دولت ژاپن تماس بگیری، 669 01:24:12,511 --> 01:24:14,346 ‫و راجع به این اتهامات بزرگی که... 670 01:24:14,429 --> 01:24:17,182 ‫داری به زن‌های حامله می‌زنی بهشون بگی. 671 01:24:17,266 --> 01:24:19,726 ‫باشه. قبوله، قبوله، قبوله، حالا هرچی، قبوله. 672 01:24:20,435 --> 01:24:21,603 ‫هرکاری می‌خوای بکن. 673 01:24:22,396 --> 01:24:24,982 ‫- احسنت. چیزی نیست. فقط بده‌اش بهم. ‫- شوخی می‌کنی؟ 674 01:24:26,108 --> 01:24:28,068 ‫- باشه. جداً؟ ‫- آره، آره، بسیار خب. باشه. 675 01:24:28,151 --> 01:24:30,654 ‫اگه واقعاً می‌خوای بهترین قسمتش رو امتحان کنی ‫باید این رو بخوری. 676 01:24:34,241 --> 01:24:35,242 ‫چقدر خوبه؟ 677 01:24:44,459 --> 01:24:47,337 ‫موهاش، از همیشه سیاه‌تر شده. 678 01:24:47,921 --> 01:24:51,341 ‫اون داره دوبرابر قبل اکسیژن می‌گیره. 679 01:24:51,425 --> 01:24:55,637 ‫توی ایران باستان، گربه‌هایی که موهاشون ‫توی شب تیره می‌شد، 680 01:24:56,555 --> 01:24:58,223 ‫قدرت‌های جادویی داشتن. 681 01:25:00,225 --> 01:25:01,977 ‫عروسی فردا رو که می‌تونه بیاد، ها؟ 682 01:25:02,519 --> 01:25:06,481 ‫متاسفانه، جادوش کمکی به سیستم ایمنیش نکرده. 683 01:25:06,565 --> 01:25:07,566 ‫متاسفم. 684 01:25:46,688 --> 01:25:48,398 ‫جشن مجردی. 685 01:25:49,066 --> 01:25:51,109 ‫- برای تو هم... بیا، بیا، بیا. ‫- چه زود برگشتی. 686 01:25:51,193 --> 01:25:53,987 ‫چشمه‌ی آب گرم خانم‌ها. 687 01:26:33,944 --> 01:26:36,321 ‫فقط صبر کن. سر جات بمون. واقعاً آسونه. 688 01:26:36,405 --> 01:26:38,282 ‫- فقط فشارش میدی، همینطوری. ‫- نه، می‌دونم. 689 01:26:38,407 --> 01:26:39,825 ‫دوستش دارم. ممنونم. 690 01:26:39,908 --> 01:26:43,829 ‫جداً؟ گفتم بس کن. بیارش پایین. ‫بیارش پایین. دکمه‌ی سردستت رو بهم بده. 691 01:26:43,912 --> 01:26:45,622 ‫خیلی بد شد مامان‌جون مجبور شد برگرده ایران. 692 01:26:45,747 --> 01:26:49,293 ‫می‌خوام به افتخار مامان‌جون حسابی بترکونم. 693 01:26:49,376 --> 01:26:50,460 ‫باشه. 694 01:26:59,386 --> 01:27:00,637 ‫- عاشق دندون‌هاشید ها. ‫- سلام. 695 01:27:00,721 --> 01:27:01,555 ‫- سلام. ‫- اوه، آره. 696 01:27:01,638 --> 01:27:04,308 ‫- آره. ‫- یه کرساژه برای عروسی. 697 01:27:04,391 --> 01:27:05,392 ‫چقدر سنتی. 698 01:27:05,517 --> 01:27:06,894 ‫- ایول. ‫- خوبه؟ 699 01:27:06,977 --> 01:27:08,395 ‫- دوستش داری؟ ‫- عاشقشم. 700 01:27:11,148 --> 01:27:12,691 ‫خیلی خوشگل شدی. 701 01:27:13,442 --> 01:27:14,318 ‫ممنونم. 702 01:27:14,902 --> 01:27:18,947 ‫داشتم فکر می‌کردم بعد از نمایش می‌تونم بیام؟ ‫یعنی، اگه اشکالی نداشته باشه. 703 01:27:20,032 --> 01:27:22,409 ‫آره. چندتا جمشیدپور رو با هم می‌تونی ‫تحمل کنی؟ 704 01:27:23,243 --> 01:27:24,203 ‫آره، حالا ببینیم. 705 01:27:24,953 --> 01:27:26,872 ‫نه، فرصت خوبیه که بفهمم. 706 01:27:28,332 --> 01:27:30,292 ‫بازیگری که از نظر جامعه عجیبه ‫می‌خواد تا آخرش بره. 707 01:27:31,376 --> 01:27:32,377 ‫آره. این یکی؟ 708 01:27:33,128 --> 01:27:34,755 ‫من میرم. 709 01:27:37,508 --> 01:27:40,469 ‫به فارسی چطور باید خداحافظی کنم؟ 710 01:27:41,386 --> 01:27:44,264 ‫بیشترمون توی آمریکا به دنیا اومدیم، ‫واسه همین همه انگلیسی حرف می‌زنیم. 711 01:27:44,348 --> 01:27:46,808 ‫آره، درسته. من... آره، می‌دونم، فقط... 712 01:27:47,768 --> 01:27:50,270 ‫نمی‌دونم، می‌خوام وارد فرهنگ‌تون بشم. 713 01:27:53,982 --> 01:27:54,858 ‫باشه. 714 01:27:57,778 --> 01:27:58,570 ‫همگی. 715 01:27:58,695 --> 01:27:59,571 ‫چی؟ 716 01:28:04,326 --> 01:28:05,786 ‫- چرا این کار رو کردی؟ ‫- مشکل تو چیه؟ 717 01:28:06,453 --> 01:28:09,373 ‫- این چیه؟ ‫- بهش نگید. بهش نگید. 718 01:28:09,456 --> 01:28:11,333 ‫اون کرساژ فیکه؟ احتمالاً فیکه. 719 01:28:11,416 --> 01:28:12,668 ‫- بازش کن. ‫- بازش کن. 720 01:28:14,878 --> 01:28:16,922 ‫- تازه از والمارت اومده. ‫- آره. 721 01:28:19,049 --> 01:28:20,467 ‫- نگاهش کن. ‫- آره. 722 01:28:20,592 --> 01:28:21,927 ‫قشنگه. 723 01:28:22,010 --> 01:28:23,720 ‫- تلاشش رو کرده. ‫- یه جورهایی دل‌مُرده‌ست، درسته؟ 724 01:28:49,788 --> 01:28:51,415 ‫هیچکس به عروسی من و الینا نیومد. 725 01:28:51,498 --> 01:28:54,001 ‫هیچکس بهم نگفت که ‫با الینا به هم زدی. می‌دونی؟ 726 01:28:54,084 --> 01:28:55,294 ‫مگه اصلاً عروسی گرفتی؟ 727 01:28:56,086 --> 01:28:58,922 ‫فکر کردم توی سالن شهر ثبت نام کردی ‫که بیمه‌ی درمانی بگیری. 728 01:28:59,006 --> 01:29:01,633 ‫- حواس‌تون نیست چی میگم. ‫- اصلاً به ازدواج اعتقاد داری؟ 729 01:29:01,717 --> 01:29:03,135 ‫من کلی مشکلات دارم. 730 01:29:03,218 --> 01:29:05,012 ‫شاید وقتشه چندتاشون رو حل کنی آبجی. 731 01:29:05,095 --> 01:29:06,346 ‫آره، واقعاً. 732 01:29:08,473 --> 01:29:09,600 ‫دارم تلاشم رو می‌کنم. 733 01:29:09,683 --> 01:29:13,395 ‫شاید وقت این هم باشه که یه ذره ‫این خشمت رو بریزی بیرون. 734 01:29:13,478 --> 01:29:16,398 ‫اگه به خاطر خودت نمی‌کنی، ‫به خاطر دختر کوچولوت بکن. 735 01:29:16,481 --> 01:29:18,901 ‫- همینطوری میگم. ‫- آره، از توصیه‌ات ممنونم. 736 01:29:20,068 --> 01:29:21,153 ‫بامبینا چیه؟ ‫(به معنای دختر جوان) 737 01:31:22,524 --> 01:31:24,610 ‫حتماً بزرگ کردن وحید سخت بوده. 738 01:31:27,237 --> 01:31:28,989 ‫من همه‌ی بچه‌هام رو یه اندازه دوست دارم. 739 01:31:29,823 --> 01:31:31,491 ‫آره، ولی اون فرق می‌کرد، مگه نه؟ 740 01:31:35,454 --> 01:31:37,122 ‫تو و اون خیلی با هم فرقی ندارید. 741 01:31:38,749 --> 01:31:41,001 ‫هردوتون دوست‌های بدی داشتید. 742 01:31:42,294 --> 01:31:44,004 ‫آره، خیلی به هم شبیهیم. 743 01:31:47,174 --> 01:31:49,176 ‫دوست‌های من مجبورم کردن که دوتا لیسانس بگیرم، 744 01:31:49,259 --> 01:31:51,011 ‫در حالی که وحید توی مواد فروشی ‫زندگی می‌کنه. 745 01:32:02,314 --> 01:32:05,442 ‫آهای، دختر قند عسل، می‌دونم می‌تونی برقصی. 746 01:32:05,526 --> 01:32:07,027 ‫زود باش. زود باش. 747 01:32:32,094 --> 01:32:33,262 ‫خوبه! 748 01:32:35,347 --> 01:32:36,557 ‫پنجاه‌بار دیگه همین رو برو. 749 01:33:27,232 --> 01:33:29,818 ‫من همین الان یواشکی از عروسی برادرم ‫اومدم بیرون. فکر کنم درد زایمان دارم. 750 01:33:43,582 --> 01:33:45,542 ‫لیلا رو دیدی؟ 751 01:33:45,626 --> 01:33:46,460 ‫لیلا؟ 752 01:33:47,461 --> 01:33:49,546 ‫نمی‌دونم. دنبال دختر قند عسلم. 753 01:33:50,214 --> 01:33:51,882 ‫نمی‌بینمش مامان. ببخشید. 754 01:33:51,965 --> 01:33:53,759 ‫- خواهرت رو دیدی؟ ‫- کی؟ 755 01:33:54,343 --> 01:33:55,802 ‫لیلا رو دیدی؟ 756 01:33:56,261 --> 01:33:57,429 ‫نه. نه. 757 01:34:01,016 --> 01:34:02,809 ‫لیلا رو دیدی؟ 758 01:34:02,893 --> 01:34:03,894 ‫نه. 759 01:34:05,229 --> 01:34:06,104 ‫ببخشید. 760 01:34:08,106 --> 01:34:11,068 ‫- هیچکس باهاش نبود؟ ‫- نه، فکر نمی‌کنم. 761 01:34:11,151 --> 01:34:12,486 ‫خانواده‌ای داره؟ 762 01:34:14,821 --> 01:34:16,365 ‫اونجا، مادرش. 763 01:34:16,448 --> 01:34:18,784 ‫- باشه، بیا با مادرش تماس بگیریم. ‫- باشه. آره. 764 01:34:23,956 --> 01:34:24,831 ‫الو؟ 765 01:34:26,416 --> 01:34:28,544 ‫نه. سلام... ببخشید، صداتون رو نمی‌شنوم. 766 01:34:32,881 --> 01:34:33,674 ‫تاکسی! 767 01:34:34,383 --> 01:34:36,260 ‫تاکسی. تاکسی! 768 01:34:36,885 --> 01:34:38,178 ‫تاکسی... تاکسی... 769 01:34:41,640 --> 01:34:43,976 ‫تاکسی! تاکسی! لطفاً، لطفاً! 770 01:34:48,605 --> 01:34:51,650 ‫تاکسی! لطفاً، لطفاً، دخترم، تاکسی، من... 771 01:35:18,177 --> 01:35:19,636 ‫بیمارستان کورنل لطفاً. 772 01:35:22,055 --> 01:35:24,600 ‫امام زمان واقعاً وقتی انتظارش رو نداری ‫پیداش میشه. 773 01:35:30,189 --> 01:35:31,148 ‫خدایا. 774 01:35:32,399 --> 01:35:33,650 ‫رستم، رستم... 775 01:35:34,359 --> 01:35:35,944 ‫خب، سرش رو می‌بینم. 776 01:35:36,028 --> 01:35:38,697 ‫موهای مشکی و قشنگی داره. باشه؟ 777 01:35:38,780 --> 01:35:40,115 ‫بسیار خب، زود باش، بیا زور بزن. 778 01:35:41,575 --> 01:35:43,410 ‫- لعنتی! ‫- زور بزن عزیزم، زود باش. 779 01:35:43,493 --> 01:35:46,330 ‫باشه، لیلا، بهم گوش کن. ‫باید زور بزنی. نفس عمیق بکش، باشه؟ 780 01:36:02,387 --> 01:36:03,972 ‫اوه، لعنتی. 781 01:36:04,056 --> 01:36:06,517 ‫گوش کن، باید از خشمت استفاده کنی، باشه؟ 782 01:36:06,600 --> 01:36:09,728 ‫- باید به زور بدیش بیرون. ‫- من عصبانی نیستم. عصبانی نیستم. 783 01:36:21,615 --> 01:36:23,283 ‫به نظر عصبانی میام؟ 784 01:36:23,408 --> 01:36:25,869 ‫به نظر یه ذره عصبانی میای. اشکالی نداره، ‫اشکالی نداره. 785 01:36:32,334 --> 01:36:33,710 ‫نفس عمیق بکش، زور بزن. 786 01:36:33,836 --> 01:36:34,628 ‫نمی‌تونم. 787 01:36:43,178 --> 01:36:44,304 ‫مامان؟ 788 01:36:44,388 --> 01:36:46,473 ‫مامان. مامان. 789 01:36:46,557 --> 01:36:47,599 ‫من اینجام. 790 01:36:47,683 --> 01:36:49,935 ‫من اینجام عزیزم. من اینجام. 791 01:36:50,686 --> 01:36:51,687 ‫من اینجام. 792 01:36:51,770 --> 01:36:53,939 ‫لیلا، بچه توی کانال گیر کرده، باشه؟ 793 01:36:54,022 --> 01:36:56,942 ‫لگنت خیلی ظریفه. ‫باید زور بزنی لطفاً. 794 01:36:57,025 --> 01:36:59,069 ‫لیلا، بهم گوش کن. 795 01:36:59,152 --> 01:37:02,531 ‫می‌خوام به بلندترین صدایی که می‌تونی ‫جیغ بزنی که بتونی زور بزنی. 796 01:37:02,614 --> 01:37:05,826 ‫- لطفاً زور بزن. می‌دونم که... ‫- این بچه می‌میره؟ 797 01:37:06,994 --> 01:37:08,912 ‫باید تمرکز کنی، باشه؟ 798 01:37:10,789 --> 01:37:13,625 ‫ما داریم دنبال لیلا جمشیدپور می‌گردیم. ‫داره زایمان می‌کنه. کدوم اتاقه؟ 799 01:37:13,709 --> 01:37:16,211 ‫- کسی از شما پدرشه؟ ‫- من پدرشم. 800 01:37:16,295 --> 01:37:18,380 ‫- خدایا. ‫- اتاق 345. 801 01:37:18,463 --> 01:37:19,882 ‫- 345. ‫- اتاق 345. 802 01:37:19,965 --> 01:37:21,300 ‫زور بزن لیلا. زور بزن. 803 01:37:21,383 --> 01:37:23,385 ‫هردوتون توی خطرید. ‫باید تمرکز کنی. 804 01:37:23,468 --> 01:37:26,346 ‫به بلندترین صدایی که می‌تونی جیغ بزن ‫که بتونی زور بزنی. 805 01:37:26,430 --> 01:37:29,850 ‫از پسش برمیای. زود باش عزیزم. ‫زود باش. از پسش برمیای. 806 01:37:29,933 --> 01:37:31,310 ‫- زور بزن عزیزم. ‫- زود باش. 807 01:37:31,393 --> 01:37:32,978 ‫- از پسش برمیای. ‫- برو لیلا! 808 01:37:33,061 --> 01:37:35,022 ‫- برو! برو، لیلا، از پسش برمیای! ‫- برو لیلا! 809 01:37:35,898 --> 01:37:37,107 ‫مادرجنده! 810 01:37:37,191 --> 01:37:38,984 ‫زود باش لیلا، از پسش برمیای. زود باش. 811 01:37:43,030 --> 01:37:45,407 ‫- تو خیلی فوق‌العاده‌ای. ‫- برو لیلا. برو لیلا. 812 01:37:45,490 --> 01:37:47,367 ‫خدایا، این عالیه. این عالیه. 813 01:37:50,495 --> 01:37:52,831 ‫آره! آره! آره! 814 01:37:54,917 --> 01:37:59,129 ‫- اره. ‫- صاحب یه دختر کوچولوی قشنگ شدی. 815 01:38:00,589 --> 01:38:02,299 ‫پدر، می‌خوای بند نافش رو ببری؟ 816 01:38:02,424 --> 01:38:04,676 ‫بفرمایید. درست مثل فیلم‌ها. 817 01:38:05,385 --> 01:38:06,220 ‫باشه. 818 01:38:07,387 --> 01:38:08,764 ‫- اینطوری؟ ‫- آره. 819 01:38:08,847 --> 01:38:09,640 ‫خب؟ 820 01:38:12,601 --> 01:38:14,353 ‫دختر کوچولو. 821 01:38:14,436 --> 01:38:17,439 ‫سلام خوشگلم. من مامانتم. 822 01:38:18,857 --> 01:38:20,984 ‫بفرمایید. بفرمایید. 823 01:38:24,238 --> 01:38:25,239 ‫تو مادر شدی. 824 01:38:27,157 --> 01:38:28,242 ‫همه‌تون عمو شدید. 825 01:38:32,037 --> 01:38:33,372 ‫من هم مادربزرگ شدم. 826 01:38:35,332 --> 01:38:38,335 ‫بسیار خب، آقایون و خانم نمایش تموم شد. 827 01:38:38,418 --> 01:38:39,419 ‫ممنونم. 828 01:38:40,546 --> 01:38:42,089 ‫- ممنونم. ‫- باشه، باشه. 829 01:38:42,756 --> 01:38:45,926 ‫- من آموزش پزشکی دیدم. لازمه که...؟ ‫- بسیار خب، ممنونم. خداحافظ. 830 01:38:46,009 --> 01:38:47,845 ‫- باشه. بسیار خب. ‫- من... لیلا. 831 01:38:47,928 --> 01:38:49,471 ‫- خوبه. ‫- بذار... من... 832 01:38:49,972 --> 01:38:53,725 ‫- من همین بیرون می‌مونم. ‫- کارت عالی بود دختر قند عسل. 833 01:38:56,061 --> 01:38:57,062 ‫کارت خوب بود لیلا. 834 01:39:05,904 --> 01:39:07,197 ‫بذار تر و تمیزش کنم. 835 01:39:07,823 --> 01:39:09,700 ‫توی فیلم‌ها این اتفاق نمیفته. 836 01:39:10,784 --> 01:39:12,995 ‫اشکالی نداره عزیزم. خیلی طبیعیه. 837 01:39:14,288 --> 01:39:15,789 ‫عزیزم، چی خوردی؟ 838 01:39:17,291 --> 01:39:19,710 ‫خب امروز کارهای گواهی تولد رو می‌کنیم. 839 01:39:19,793 --> 01:39:23,589 ‫من اطلاعات هدویگ رو دارم، ‫پس فقط اسمش رو لازم داریم. 840 01:39:25,132 --> 01:39:26,175 ‫چی صداش کنیم؟ 841 01:39:27,301 --> 01:39:28,427 ‫اسمش آرزوئه. 842 01:39:28,969 --> 01:39:31,513 ‫آرزو. چه اسم قشنگی. 843 01:39:36,018 --> 01:39:37,769 ‫چرا اون اسم رو انتخاب کردی؟ 844 01:39:38,937 --> 01:39:39,938 ‫نمی‌دونم. 845 01:39:40,898 --> 01:39:41,982 ‫فقط اسمش آرزوئه. 846 01:39:44,067 --> 01:39:45,235 ‫می‌خوای بغلش کنی؟ 847 01:39:51,366 --> 01:39:52,242 ‫آره. 848 01:40:17,684 --> 01:40:18,685 ‫لیلا. 849 01:40:21,855 --> 01:40:22,689 ‫من... 850 01:40:27,069 --> 01:40:28,070 ‫معذرت می‌خوام. 851 01:40:33,075 --> 01:40:34,660 ‫دوستت دارم. 852 01:40:37,454 --> 01:40:38,705 ‫خیلی آمریکایی نشو. 853 01:40:45,921 --> 01:40:46,922 ‫آرزو. 854 01:40:51,677 --> 01:40:52,761 ‫دوستت دارم. 855 01:40:52,785 --> 01:40:58,019 ‫دانلود اپلیکیشن موبایل مونت مووی ‫appmt.MontMovie.net ‫مـونـت مـووی در تلگرام و اینستاگرام ‫@MontMovie 856 01:40:58,043 --> 01:41:03,011 ‫«امپایر بست تی وی کهکشانی از فیلم و سریال» ‫.:::EmpireBestTV.Com:::. ‫«در تلگرام و اینستاگرام و توئـیـتـر» ‫@EmpireBestTV 857 01:41:03,035 --> 01:41:08,542 ‫«مترجم: رضا کاکتوس»