1
00:00:02,000 --> 00:00:12,000
ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز
.:: DigiMoviez.Com ::.
2
00:00:13,013 --> 00:00:23,013
جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت
دیجیموویز را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
DigiMoviez@
3
00:00:44,780 --> 00:00:48,821
« تقدیم به تمام افرادی که با اختلال
طیف اوتیسم دست و پنجه نرم میکنند »
4
00:00:51,318 --> 00:00:54,822
حق با من بود، حق با من بود.
5
00:00:54,922 --> 00:00:57,692
این شد یه چیزی.
این خوب بود، خوشم اومد.
6
00:00:57,717 --> 00:00:59,914
اکثر مردم منو درک نمیکنن.
7
00:01:00,527 --> 00:01:02,864
دیگه هیچکس باهات روراست نیست،
تابحال دقت کردین؟
8
00:01:03,497 --> 00:01:06,533
همه یهجور زبون سرّیِ خودشون رو دارن.
9
00:01:06,634 --> 00:01:09,771
مثل یه کدی میمونه
واسه قصد و غرض واقعیشون.
10
00:01:09,871 --> 00:01:12,506
مثل وقتی که دکتر واسه اولینبار
بهم گفت پسرم اوتیسم داره.
11
00:01:12,607 --> 00:01:15,308
میدونین، برگشت بهم گفت:
«ذهن بیماران اوتیسم...
12
00:01:15,409 --> 00:01:19,881
بهطرز خارقالعاده
و متحولکنندهای غیرطبیعیه.»
13
00:01:19,981 --> 00:01:22,416
بهش گفتم: «جدی میفرمایید؟»
14
00:01:22,516 --> 00:01:24,018
«مثلاً چطور؟»
15
00:01:24,118 --> 00:01:26,386
چون میدونین، پسرم خیلی حرف نمیزد.
16
00:01:26,486 --> 00:01:29,057
سالها بود یه کلمه هم حرف نمیزد.
17
00:01:29,082 --> 00:01:31,636
فقط زبونِ ناله، غُرغُر...
18
00:01:31,661 --> 00:01:34,251
و جیغ و دادهای کَرکننده حالیش میشد.
19
00:01:40,332 --> 00:01:44,301
و وقتی بالاخره زبون باز کرد،
دیگه خفهخون نمیگرفت.
20
00:01:44,326 --> 00:01:47,315
عین واقعیته. واقعاً ساکت نمیشد.
21
00:01:47,340 --> 00:01:50,210
اگه دکتر حقیقت رو بهمون گفته بود
وقت کمتری ازمون میگرفت.
22
00:01:50,310 --> 00:01:52,914
«بزن تو گوش اون جک و جندهها
و بهشون نشون بده کی رئیسه!»
23
00:01:53,014 --> 00:01:55,917
- عذرا!
- بچههای اوتیسمی به تخمشون هم نیست.
24
00:01:56,017 --> 00:01:59,687
- «اسم منو بگو!» «اسم منو بگو!»
- واقعاً نیست، نیستش.
25
00:01:59,994 --> 00:02:07,994
ترجمه از امیر فرحناک
:::. FarahSub@ .:::
26
00:02:08,262 --> 00:02:09,633
بهنظر خوب میای.
27
00:02:10,283 --> 00:02:11,853
کار و بار چطوره؟
28
00:02:11,953 --> 00:02:12,854
خوبه.
29
00:02:14,154 --> 00:02:15,790
عذرا کِی وقت کرد «برکینگ بد» ببینه؟
30
00:02:15,890 --> 00:02:17,592
آخرهفتهی پیش بکوب همهشو دیدیم.
31
00:02:20,628 --> 00:02:22,897
- شاید بهتره یکم بیشتر مراقب باشیم.
- منـ... منظورت چیه؟
32
00:02:22,997 --> 00:02:24,966
اون از پنج سالگی نیویورک تامیز مطالعه میکنه.
33
00:02:25,066 --> 00:02:26,466
قطعاً با والتر وایت کنار میاد.
34
00:02:26,567 --> 00:02:28,836
- ممنون که تشریف آوردین.
- سلام.
35
00:02:28,936 --> 00:02:31,271
- سلام، جنا.
- خانم لی، سلام. خوشبختم.
36
00:02:31,371 --> 00:02:33,675
مکس، جفتتون دکتر تاماروا رو که میشناسین.
37
00:02:33,775 --> 00:02:34,642
اوهوم.
38
00:02:36,276 --> 00:02:38,178
عذرا، لطفاً پیش آنتونی بمون.
39
00:02:38,278 --> 00:02:40,414
سلام. سلام، خانم کاترو.
40
00:02:40,514 --> 00:02:41,783
چی... چی شده؟
41
00:02:41,883 --> 00:02:43,785
چرا عذرا پیش بقیهی همکلاسیهاش نیست؟
42
00:02:43,885 --> 00:02:45,452
امروز حسابی کار دستمون داد.
43
00:02:45,553 --> 00:02:47,088
من دانشآموزهای دیگهای هم دارم
که میخوان اینجا درس بخونن،
44
00:02:47,187 --> 00:02:48,523
کسایی که سر امنیتشون
روی من حساب باز کردن.
45
00:02:48,623 --> 00:02:50,390
- دیگه حوصلهی این چرندیات رو ندارم.
- مکس، لطفاً.
46
00:02:50,490 --> 00:02:52,660
نه، شما میدونین که اینجا
بچهها اذیتش میکنن؟
47
00:02:52,760 --> 00:02:55,697
شاید میخواست از اون
خندههای شیطانیِ کودکانه کنه.
48
00:02:55,797 --> 00:02:57,865
عذی هفتهی پیش با لبهای خونی خونه اومد.
49
00:02:57,965 --> 00:02:59,266
کسی رو بابتش اخراج کردین؟
50
00:02:59,366 --> 00:03:00,500
با والدین اون هم صحبت کردیم.
51
00:03:00,601 --> 00:03:01,903
درسته، ولی عذی آدم بدهست.
52
00:03:02,003 --> 00:03:03,403
نه، نه. عذرا پسر بدی نیست،
53
00:03:03,503 --> 00:03:05,873
ولی امروز هم جون خودش
و هم دیگران رو بهخطر انداخت.
54
00:03:05,973 --> 00:03:08,142
بفرما، خودشه. همون زبون سرّی.
55
00:03:08,241 --> 00:03:09,844
- منتظرش بودم.
- مکس.
56
00:03:09,944 --> 00:03:11,646
- هان؟
- مکس، تمومش کن!
57
00:03:15,883 --> 00:03:19,721
نمیتونین اخراجش کنین.
اون خیلی زحمت کشیده.
58
00:03:19,821 --> 00:03:21,756
درسته، اونم روزهای بدش رو داشته،
59
00:03:21,856 --> 00:03:24,759
ولی به خیلی از اهدافی که...
60
00:03:24,859 --> 00:03:26,226
شما براش تعیین کردین رسیده.
61
00:03:26,326 --> 00:03:28,395
خانم لی، خواهش میکنم.
62
00:03:29,329 --> 00:03:30,832
نمیتونین اخراجش کنین.
63
00:03:31,498 --> 00:03:33,835
مکس، این جوکهای اوتیسم
آدم رو افسرده میکنن.
64
00:03:33,935 --> 00:03:35,536
اگه بهمون دلیل کافی واسه
گوش کردن به استندآپت بدی،
65
00:03:35,636 --> 00:03:36,971
میتونی راجعبه هرچیزی
که میخوای صحبت کنی.
66
00:03:37,071 --> 00:03:39,674
و منم دلم میخواد گوش بدم.
گمونم پسرخالهام اوتیسم داره.
67
00:03:39,774 --> 00:03:42,610
- ولی باید بامزه باشه.
- نگاه، روی تابلو نوشته «کُمدی.»
68
00:03:42,710 --> 00:03:44,579
مجلس کفن و دفن که نیومدی.
69
00:03:44,679 --> 00:03:46,055
چهخبرتونه؟ جلسهی درمانیه؟
70
00:03:46,080 --> 00:03:49,150
مخالفم. باید بیشتر و عمیقتر بهش بپردازی.
71
00:03:49,249 --> 00:03:50,450
کل اجرات رو بهش اختصاص بدی.
72
00:03:50,475 --> 00:03:51,761
آره، اصلاً کل شب راجعبه همین صحبت کن.
73
00:03:51,786 --> 00:03:53,654
اسمش هم بذار «معلولیتها با مکس.»
74
00:03:53,755 --> 00:03:55,556
خب، من که جوک نمیگم،
داستان تعریف میکنم.
75
00:03:55,656 --> 00:03:57,357
میدونم جوک نمیگی،
ولی داستانهات باید بامزه باشن.
76
00:03:57,457 --> 00:03:59,594
جکی، تازه داستانهای تلخش رو نشنیدی.
77
00:03:59,694 --> 00:04:01,028
اتفاقاً یه چندتاییش رو شنیدم.
78
00:04:01,129 --> 00:04:02,230
طلاق دادن خایه میخواد.
79
00:04:02,329 --> 00:04:03,865
فضول، دلگیر و سکسی.
80
00:04:03,965 --> 00:04:05,533
ببخشید مزاحم شدم،
فقط خواستم بگم...
81
00:04:05,633 --> 00:04:07,367
- از اجراتون لذت بردم.
- بفرما.
82
00:04:07,467 --> 00:04:09,336
- ممنون.
- خواهش میکنم. من سوزانام.
83
00:04:09,436 --> 00:04:10,671
میتونم یه نوشیدنی مهمونتون کنم؟
84
00:04:10,772 --> 00:04:12,907
من جات بودم پولم رو هدر نمیدادم.
این رفیقمون عزاداره.
85
00:04:19,814 --> 00:04:21,616
هی.
86
00:04:21,716 --> 00:04:24,018
- داری گریه میکنی؟
- بیخیال.
87
00:04:27,255 --> 00:04:28,355
بهت زنگ میزنم.
88
00:04:29,583 --> 00:04:30,607
واقعاً میزنی؟
89
00:04:31,926 --> 00:04:33,293
نه.
90
00:04:46,541 --> 00:04:48,943
گریه کرد، مگه نه؟
91
00:04:50,377 --> 00:04:53,014
بهخاطر پسرشه، نوهام.
92
00:04:56,918 --> 00:04:57,985
گرسنهای؟
93
00:04:58,085 --> 00:04:59,452
برات غذا درست کنم؟
94
00:05:08,274 --> 00:05:10,072
یکم از اون رقمی که توافق کردیم بیشتره،
95
00:05:10,097 --> 00:05:13,534
ولی دقیقاً همون محلهایه که میخواستی.
96
00:05:13,634 --> 00:05:15,368
ببین، چند نفری قصد خریدش رو دارن،
97
00:05:15,468 --> 00:05:17,738
واسه همین باید
بیشتر از مبلغ درخواستی بدیم.
98
00:05:18,847 --> 00:05:22,050
کاش مشکلمون چیز دیگهای بود،
ولی متأسفانه...
99
00:05:22,075 --> 00:05:23,981
همچنان هرچی فروشنده بگه همونه.
100
00:05:24,477 --> 00:05:26,714
عذرا، بیا صبحونه!
101
00:05:33,696 --> 00:05:34,908
« یه پسر توی کاسهی توالت دستشویی میکنه »
102
00:05:46,499 --> 00:05:49,637
- این تیشرت رو از کجا آوردی؟
- بیخیال، ول کن. تیشرت تو نیست.
103
00:05:49,737 --> 00:05:51,873
- مطمئنی مال من نیست؟
- مطمئنم.
104
00:05:55,209 --> 00:05:58,312
انریکو رفت ریتز.
105
00:05:58,411 --> 00:06:00,480
خونهی منم هنوز واسه اتحادیهست.
106
00:06:00,581 --> 00:06:01,916
و الانم برای فروشه، پس...
107
00:06:02,016 --> 00:06:04,218
- خب؟
- میخوام بهش فکر کنی.
108
00:06:04,318 --> 00:06:05,620
خیلیخب، باشه.
109
00:06:05,720 --> 00:06:07,355
من قرار نیست مثل تو دربان باشم، بابا. مرسی.
110
00:06:07,461 --> 00:06:09,097
دربان بودن مگه چه عیبی داره؟
111
00:06:09,190 --> 00:06:11,993
در ضمن، مردی به سن و سالِ تو
نباید با پدرش زندگی کنه.
112
00:06:13,460 --> 00:06:17,064
دارن اخراجش میکنن.
عذ رو اخراج کردن.
113
00:06:17,089 --> 00:06:19,030
ازم میخوان مدرسهی کودکان استثنایی بفرستمش.
114
00:06:19,055 --> 00:06:21,769
اونجا هیچیِ استثنایی نیست.
همهش مزخرفه.
115
00:06:21,869 --> 00:06:23,905
بفرما، پیشنهاد کردن دارو مصرف کنه.
116
00:06:26,974 --> 00:06:29,243
باشگاه بفرستش.
بذار انرژی خودش رو خالی کنه.
117
00:06:29,343 --> 00:06:31,112
- آره.
- ولی باید به مبارزه ادامه بدی.
118
00:06:31,212 --> 00:06:33,513
آره، ادامه بدم. درسته.
میدونی چقدر داره برام آب میخوره؟
119
00:06:33,614 --> 00:06:34,949
هم دارم پول وکیل اون رو میدم
هم پول وکیل خودم.
120
00:06:35,049 --> 00:06:36,884
جنا میدونه که آه در بساط ندارم.
یه چنگال بهم میدی؟
121
00:06:36,984 --> 00:06:39,053
اون میدونه هنوز دوستش داری.
این از اولیش.
122
00:06:39,153 --> 00:06:41,956
بیخیالش شو، خب؟
ولم کن، بیخیال.
123
00:06:42,056 --> 00:06:44,258
آخه کی بعد از سکس با یه غریبه گریه میکنه؟
124
00:06:44,358 --> 00:06:46,861
باورکردنی نیست.
باید فراموشش کنی، بچهجون.
125
00:06:46,961 --> 00:06:48,896
باور کن. من میدونم گند زدن
به رابطهات با یه زن...
126
00:06:48,996 --> 00:06:51,185
و دستتنها موندن با پسرت چه حسی داره.
127
00:06:51,210 --> 00:06:53,331
بازم قهوه میخوای؟
128
00:06:53,378 --> 00:06:55,648
اولینباره بهم صبحونه میدی؟
آره، قهوه میخوام.
129
00:06:58,873 --> 00:07:00,808
یه پیشنهاد خوب بده، جین.
130
00:07:00,908 --> 00:07:03,411
یه چیز خیلی خوب برات دارم.
131
00:07:03,510 --> 00:07:05,445
دیگه این کارو نمیکنم.
نه، الان دیگه واسه خودم مینویسم.
132
00:07:05,470 --> 00:07:06,881
- بیا اینجا ببینم.
- راجعبه خودم.
133
00:07:06,906 --> 00:07:08,115
بیا اینجا.
134
00:07:08,140 --> 00:07:09,516
روی پات نمیشینم!
135
00:07:09,541 --> 00:07:10,818
میخوام یه چیزی بهت بگم.
136
00:07:10,843 --> 00:07:12,278
بیا.
137
00:07:12,303 --> 00:07:14,030
نذار خودم بلند شم.
138
00:07:14,055 --> 00:07:17,258
خیلیخب، دیگه عمراً کسی
منو واسه اجرای نیمهشب بیاره.
139
00:07:17,358 --> 00:07:19,293
کَنون گفت حق ندارم بیام.
140
00:07:19,393 --> 00:07:21,395
خب، با مشت زدی تو تخمهاش!
141
00:07:21,494 --> 00:07:23,097
میخواستم شکمش رو بزنم.
142
00:07:23,197 --> 00:07:24,665
از بس که قدش بلنده!
143
00:07:27,335 --> 00:07:29,036
چرا انقدر دیوونهای؟
144
00:07:29,136 --> 00:07:32,873
ببین، رابرت سیگل کلی تعریف ازت شنیده.
145
00:07:32,974 --> 00:07:35,142
رابرت سیگل؟ مدیر دعوت مهمانِ کیمل؟
146
00:07:35,242 --> 00:07:37,678
میخواد امشب توی «سلار» اجرات رو ببینه.
147
00:07:37,778 --> 00:07:39,512
نه، نمیتونم. امشب نمیتونم.
148
00:07:39,613 --> 00:07:41,382
قراره عذی رو ببرم واسه
بزرگداشت فیلم لبوفسکی بزرگ.
149
00:07:41,481 --> 00:07:43,918
قراره مثل شخصیتهای فیلم لباس بپوشیم،
سمت پردهی سینما آتوآشغال پرت کنیم.
150
00:07:44,018 --> 00:07:46,587
- یه شب بینظیر قراره داشته باشیم.
- اینها همهش قشنگه، ولی امشب نه!
151
00:07:46,687 --> 00:07:47,955
نمیتونم. نمیتونم پسرم رو ناامید کنم.
152
00:07:48,055 --> 00:07:50,524
واقعاً دوست داری یه لطفی
در حق پسرت کنی؟
153
00:07:50,624 --> 00:07:54,028
کاری کن آقای سیگل تو رو
واسه شوی کیمل رزرو کنه.
154
00:07:54,128 --> 00:07:57,098
خب، آماده؟
میرم لباس مدل رو بیارم.
155
00:07:57,198 --> 00:07:58,099
خیلیخب.
156
00:07:59,233 --> 00:08:00,735
خب، چه لباس راحتی.
157
00:08:04,438 --> 00:08:06,941
- این یکم اذیتت میکنه.
- میدونم.
158
00:08:07,041 --> 00:08:08,042
خیلیخب.
159
00:08:10,277 --> 00:08:12,179
- خب.
- وایسا، الان نه. خودم درستش میکنم.
160
00:08:12,279 --> 00:08:15,583
خودم درستش میکنم.
161
00:08:15,683 --> 00:08:18,619
ببین چه خوشگل شدی!
162
00:08:18,719 --> 00:08:21,589
ببخشید، ببخشید، ببخشید!
163
00:08:21,689 --> 00:08:24,859
باشه، ببخشید. چیزی نیست.
164
00:08:24,959 --> 00:08:27,294
متأسفم، عذی. چیزی نیست.
165
00:08:27,395 --> 00:08:29,163
چیزی نیست، چیزی نیست.
166
00:08:30,439 --> 00:08:31,599
چیزی نیست.
167
00:08:56,257 --> 00:08:57,625
خودم باز میکنم، عذیزم.
168
00:08:58,659 --> 00:09:00,361
واو، چه تیپی زدی!
169
00:09:00,461 --> 00:09:03,532
- یه روز یه وکیل میره مشروبفروشی...
- نه، نه. این کارو نکن، برایس.
170
00:09:03,631 --> 00:09:05,800
- اسمم بروسه.
- عذی! عذی!
171
00:09:05,900 --> 00:09:07,701
تو نقش «منجی» هستی،
همون بولینگبازه، نه؟
172
00:09:07,802 --> 00:09:09,670
نقش «مسیح»ـه، مرد.
173
00:09:09,770 --> 00:09:11,005
- مسیح؟
- مگه فیلم رو ندیدی؟
174
00:09:11,105 --> 00:09:13,574
نه، خیلی وقته که... اوه!
اینم از لبوفسکی بزرگ!
175
00:09:13,674 --> 00:09:16,010
من آقای لبوفسکی نیستم، تویی!
176
00:09:16,110 --> 00:09:16,911
من «دود»ام.
(لقب جف لبوفسکی)
177
00:09:17,011 --> 00:09:18,579
خب، هنوز نیستی.
178
00:09:18,679 --> 00:09:20,247
بذار ببینم.
179
00:09:20,347 --> 00:09:22,049
حالا دود شدی.
180
00:09:22,149 --> 00:09:24,485
بذار ببینمت.
181
00:09:24,585 --> 00:09:25,920
محض احتیاط.
182
00:09:26,020 --> 00:09:28,557
باشه، اون با منه.
بداخلاقی نمیکنه.
183
00:09:28,656 --> 00:09:30,925
حتماً. خب، تا ساعت ۹ برگردین.
184
00:09:31,025 --> 00:09:32,726
از سینما مستقیم برگردین خونه.
185
00:09:32,827 --> 00:09:34,428
- قول میدی؟
- آره، قول میدم.
186
00:09:34,529 --> 00:09:35,596
- خیلیخب.
- خیلیخب.
187
00:09:35,696 --> 00:09:37,498
باشه.
188
00:09:37,598 --> 00:09:39,934
- مستقیم برگردین خونه، رفقا.
- باشه، همچنین. خب؟
189
00:09:40,034 --> 00:09:41,802
- خوش بگذره.
- خیلیخب.
190
00:09:41,902 --> 00:09:43,321
از جوکم خوشش نیومد.
191
00:09:47,406 --> 00:09:49,492
« باشگاه کُمدی سلار »
192
00:09:54,415 --> 00:09:55,683
چه تیپی!
193
00:09:55,783 --> 00:09:57,552
چهخبر، رفیق؟
194
00:09:57,651 --> 00:09:59,019
جک جک جکلین.
195
00:09:59,120 --> 00:10:01,155
- چهخبر مکس؟
- میرم لباسم رو عوض کنم.
196
00:10:01,255 --> 00:10:02,957
- سلام، عذرا.
- سلام.
197
00:10:03,057 --> 00:10:05,159
جشن رقص با لباس مبدل بودی، عذیزم؟
198
00:10:05,259 --> 00:10:07,495
نه. لبوفسکی بزرگ، ساعت هفت.
199
00:10:07,596 --> 00:10:09,463
چه فیلم خوبی. عاشقشم.
200
00:10:09,564 --> 00:10:11,566
یه «وایت راشن» میخوام.
(اشاره به فیلم بیگ لبوفسکی)
201
00:10:11,665 --> 00:10:14,869
یه وایت راشن بدون الکل واسه دود.
202
00:10:14,969 --> 00:10:17,638
راستش، همون آب آناناس رو بیار.
یه آب آناناس، لطفاً.
203
00:10:25,012 --> 00:10:28,249
- تو منو یاد دزدهای دریایی میندازی.
- جداً؟ عجیبه.
204
00:10:28,349 --> 00:10:29,283
آره.
205
00:10:29,383 --> 00:10:32,319
هرچند لهجهی دزدهای دریایی...
206
00:10:32,419 --> 00:10:34,421
معمولاً انگلیسیِ وِستکانتریه.
207
00:10:36,357 --> 00:10:37,725
ایرلندیها هم دزدهای دریایی خوبیان.
208
00:10:39,894 --> 00:10:42,763
گوشش رو ول کن!
گوشش رو ول کن!
209
00:10:42,863 --> 00:10:47,101
مکس نشئهست، همگی.
مکس نشئهست.
210
00:10:47,201 --> 00:10:48,035
واقعاً، رفیق؟
211
00:10:48,135 --> 00:10:49,036
نمیدونم کسی اینجا توی...
212
00:10:49,136 --> 00:10:50,838
یه رابطهی چندنژادی هست یا نه.
213
00:10:50,938 --> 00:10:52,873
من خودم اینجوریام.
دوستدخترم اهل پورتوریکوئه.
214
00:10:52,973 --> 00:10:55,142
- آره، مرسی. ممنون.
- اونو میبینی؟
215
00:10:55,242 --> 00:10:57,311
اون آقای عینکیای که
اونجا نشسته رو میبینی؟
216
00:10:57,411 --> 00:11:00,080
خودشه. افسونت رو نیاز دارم، عذی، خب؟
217
00:11:00,181 --> 00:11:01,982
حاضری تا طالع شانسِ من باشی؟
218
00:11:03,585 --> 00:11:05,920
اگه میتونی یه آدم بدبختتر برام پیدا کن.
219
00:11:06,020 --> 00:11:08,989
مأیوسکنندهست.
چرا باید این کارو کنم؟
220
00:11:09,089 --> 00:11:11,158
انقدر بیروح نباش، عذی.
بیا بریم.
221
00:11:11,258 --> 00:11:14,061
هر وقت بابام با یه همجنسگرا
برخوردی داشته باشه بهم زنگ میزنه.
222
00:11:14,161 --> 00:11:16,130
هر نوع برخوردی!
223
00:11:16,230 --> 00:11:18,199
حالا هرچقدر که میخواد جزئی باشه.
چند روز پیش بهم زنگ زد.
224
00:11:18,299 --> 00:11:19,900
گفت: «اِما، رفته بودم فروشگاه،
225
00:11:20,000 --> 00:11:22,069
دیدم اونطرف یه لزبینه.»
226
00:11:22,770 --> 00:11:25,406
منم بهش گفتم: «چه عالی، بابا.
از کجا فهمیدی لزبین بود؟»
227
00:11:25,506 --> 00:11:28,242
گفت: «خب، شبیه خودت بود.»
«خدافظ بابا!»
228
00:11:28,342 --> 00:11:30,878
خب، رفقا، آمادهاید واسه اجرای بعد؟
229
00:11:30,978 --> 00:11:33,414
افسونت رو بده من.
افسونت رو بده من! بده من!
230
00:11:33,514 --> 00:11:35,216
یکی از کمدینهای محبوب خودم.
231
00:11:35,316 --> 00:11:37,686
نویسندهی آثار خیلی از
بزرگهای این صنعت بوده.
232
00:11:37,785 --> 00:11:38,953
حالا ولی برای خودش مینویسه.
233
00:11:39,053 --> 00:11:40,622
بزنید به افتخار رفیق خودم، مکس برنال!
234
00:11:40,721 --> 00:11:41,623
تشویقش کنید!
235
00:11:41,722 --> 00:11:43,857
خودشه!
236
00:11:46,661 --> 00:11:49,496
بزنید به افتخار اِما ویلمن!
237
00:11:50,931 --> 00:11:53,133
- حالتون چطوره؟
- خوب!
238
00:11:53,234 --> 00:11:55,402
خیلیخب، آروم باشید.
خیلی هم برام مهم نیست.
239
00:11:55,502 --> 00:11:59,139
امشب پسرم اینجاست.
درسته، پسرم امشب اینجاست.
240
00:12:00,975 --> 00:12:02,544
از خجالت داره آب میشه.
241
00:12:02,644 --> 00:12:04,278
پاشو کلاهگیست رو بردار، عذ!
242
00:12:04,378 --> 00:12:08,048
انقدر راجعبه من حرف نزن!
243
00:12:08,148 --> 00:12:10,585
خب. انتظار اینو نداشتم.
میدونی...
244
00:12:10,685 --> 00:12:12,152
یکم احترام بذار، باشه عذ؟
245
00:12:12,253 --> 00:12:14,855
اومدم این بالا آبروی خودم رو ببرم
تا تو یه زندگی بهتری داشته باشی.
246
00:12:14,955 --> 00:12:17,024
خیلیخب.
247
00:12:17,124 --> 00:12:18,727
من که باهات خوبم، وزهی کوچولو.
248
00:12:18,826 --> 00:12:20,794
- نه مثل بابای پیرم.
- آقاجون!
249
00:12:20,894 --> 00:12:22,930
خودشه، آقاجون.
250
00:12:23,030 --> 00:12:25,032
در ضمن، این آخرینباریه که حرف میزنه.
251
00:12:25,132 --> 00:12:28,135
آقاجون، اتفاقاً این بهترین اسم واسه بابامه.
252
00:12:28,235 --> 00:12:30,904
آقاجون. مثل دوتا گلوله میمونه.
253
00:12:31,005 --> 00:12:33,474
یکی توی مغزت یکی توی قلبت.
پاپ! پاپ!
254
00:12:34,174 --> 00:12:35,610
بذارید یکم از بابام بگم.
255
00:12:35,710 --> 00:12:38,812
این مرد یه زمانی یکی از خبرهترین...
256
00:12:38,912 --> 00:12:40,481
سرآشپزهای نیویورک سیتی بود.
257
00:12:40,582 --> 00:12:43,250
توی تمام رستورانهای
درجهیک آشپزی کرده. عین واقعیته.
258
00:12:43,350 --> 00:12:45,687
از همهشون هم بیرون اومد،
259
00:12:45,786 --> 00:12:47,722
چون آبش با هیچکس توی یه جوب نمیرفت.
260
00:12:47,821 --> 00:12:49,456
حتی از شهر هم رفت،
261
00:12:49,557 --> 00:12:52,092
و تنها جایی که به عنوان
سرآشپز میتونست کار کنه...
262
00:12:52,192 --> 00:12:54,729
خانهی استیکِ نبراسکا بود.
263
00:12:54,828 --> 00:12:56,698
- اوه!
- خودشه.
264
00:12:56,797 --> 00:12:59,900
شما خودتون بهتر غذاهای نبراسکا رو میشناسین.
265
00:13:00,000 --> 00:13:01,703
اینجا هیچ غذایی نداره.
(نبراسکا به استیکش معروفه)
266
00:13:01,802 --> 00:13:04,919
شما حیوون رو میکشین،
اونها کبابش میکنن،
267
00:13:04,944 --> 00:13:06,731
یه تیکه لاستیکِ میشلن تحویلتون میدن.
268
00:13:06,907 --> 00:13:09,310
حالا، منِ پنج ساله که
توی نبراسکا زندگی میکنم،
269
00:13:09,410 --> 00:13:12,146
جشن تولدمه و کلی فشار رومه.
270
00:13:12,246 --> 00:13:14,915
بچههای کشاورزهای خیکی بهم خیره شدن.
271
00:13:15,015 --> 00:13:18,787
من تنها مانع بین اونها و کیکام.
پس، میدونین دیگه...
272
00:13:19,486 --> 00:13:22,990
پیشبند بچگونهی خمیر کاغذی،
سال ۱۹۸۰، خودتون میدونین هرچی تنمه...
273
00:13:23,090 --> 00:13:24,526
از جنس آتشزاست.
274
00:13:24,626 --> 00:13:27,227
خم شدم که شمعها رو فوت کنم،
275
00:13:27,328 --> 00:13:29,196
وقتی داشتم شمعها رو
فوت میکردم بابام میگفت:
276
00:13:29,296 --> 00:13:31,599
«شمعهای تخمی رو فوت کن، مکس!»
277
00:13:33,133 --> 00:13:36,136
ترسیدم، روبه جلو افتادم.
278
00:13:36,236 --> 00:13:39,106
آتیش شمع به من گرفت،
مثل مُنور روشن شدم.
279
00:13:39,206 --> 00:13:41,676
یه چیزی میگم یه چیزی میشنوین!
آتیش گرفته بودم ها!
280
00:13:41,776 --> 00:13:44,211
اونوقت بابام نوشابهش رو برداشت،
281
00:13:44,311 --> 00:13:46,413
مثل آتیش کمپ خاموشم کرد و گفت:
282
00:13:46,513 --> 00:13:49,950
«کیک میخوای، مکسی؟»
283
00:13:50,050 --> 00:13:51,418
گفتم: «نه، بابا!»
284
00:13:51,518 --> 00:13:53,454
- «اَبروهامو میخوام!»
- اَبروهامو میخوام!
285
00:13:55,989 --> 00:13:57,659
مرسی، بچهجون.
286
00:13:57,759 --> 00:13:59,493
امشب دخل پسرم رو میارم.
287
00:13:59,594 --> 00:14:02,496
بهنظرم عالیه که اجرام رو حفظی،
288
00:14:02,597 --> 00:14:04,331
ولی نباید وقتی دارم اوج داستان
رو میگم وسط بیای، رفیق.
289
00:14:04,431 --> 00:14:06,934
نمیتونم اجازه بدم قطار از مسیر خارج شه!
290
00:14:07,034 --> 00:14:09,604
خب، عذ. آقای شاد و شنگول داره میاد.
291
00:14:09,704 --> 00:14:13,507
هر حرفی توی سرته،
فقط به زبون نیارش. باشه؟ لطفاً!
292
00:14:13,608 --> 00:14:14,908
- اجرای خوبی بود.
- ممنون.
293
00:14:15,008 --> 00:14:17,010
گمونم باید پسرت رو دعوت کنم.
294
00:14:17,111 --> 00:14:18,546
همچنان بامزه نیستی، باب.
295
00:14:18,646 --> 00:14:21,816
عذی، ایشون آقای سیگله.
باب، اینم پسرم، عذرا.
296
00:14:21,915 --> 00:14:24,251
خب، هفتهی دیگه یه تهیهکننده میاد...
297
00:14:24,351 --> 00:14:26,755
- به تو و سال آرجنتو سر میزنه.
- خیلیخب.
298
00:14:26,855 --> 00:14:29,923
بعدش یکی از شما برای
اجرا توی شوی کیمل به لس آنجلس میاد.
299
00:14:30,023 --> 00:14:33,193
آقای سیگل، از اینکه کچلین ناراحتین؟
300
00:14:34,194 --> 00:14:35,996
بهشکل دردناکی رُکـه
301
00:14:36,096 --> 00:14:38,198
مثل باباش
302
00:14:38,298 --> 00:14:40,234
- بهترین جوکهاتو آماده کن، مکس.
- خیلیخب.
303
00:14:40,334 --> 00:14:42,804
- باشه؟ نیازت میشن.
- خیلیخب، باشه.
304
00:14:44,371 --> 00:14:47,675
ناراحت و کچل؟
خداروشکر حرف نزدی!
305
00:14:47,776 --> 00:14:50,377
- فقط یه سؤال پرسیدم.
- خیلیخب.
306
00:14:50,477 --> 00:14:53,581
بیا تا مادرت منو نکشته از اینجا بریم.
307
00:14:53,681 --> 00:14:55,449
شرمنده، شرمنده.
308
00:15:01,756 --> 00:15:02,800
خب...
309
00:15:08,162 --> 00:15:10,431
خدای من.
310
00:15:10,532 --> 00:15:12,132
خب.
311
00:15:12,232 --> 00:15:14,268
بگیر آروم و راحت بخواب.
312
00:15:18,405 --> 00:15:20,608
باشه. خیلیخب، باشه.
313
00:15:20,708 --> 00:15:22,042
کاری نمیکردم.
314
00:15:24,846 --> 00:15:27,582
بهمون خوش گذشت، مگه نه؟
315
00:15:27,682 --> 00:15:29,450
یهبار دیگه.
316
00:15:29,551 --> 00:15:32,687
باشه. خیلیخب. هی، دوستت دارم.
317
00:15:34,388 --> 00:15:35,657
شبت بخیر.
318
00:15:41,195 --> 00:15:43,197
کی گفته بچههای اوتیسمی معاشرت بلد نیستن؟
319
00:15:43,297 --> 00:15:46,366
«از اتاقم برو بیرون!»
و منم اومدم بیرون. آره.
320
00:15:46,467 --> 00:15:48,435
بهترین معاشرت جهان.
321
00:15:48,536 --> 00:15:50,404
میتونی دفعهی بعد از
براشهای حسی استفاده کنی.
322
00:15:50,504 --> 00:15:52,707
نه، نه، نه.
اون براشها تخصص توئه.
323
00:15:52,807 --> 00:15:54,441
مگه آلپاکاست؟
324
00:15:54,542 --> 00:15:57,211
رفتی سلار اجرا کردی
و به من قول دادی این کارو نمیکنی.
325
00:15:57,311 --> 00:15:59,246
- داری دیوونهام میکنی.
- متأسفم، خب؟
326
00:15:59,346 --> 00:16:01,248
یکی از طرف کیمل اومد اجرام رو ببینه،
327
00:16:01,348 --> 00:16:04,318
منم خواستم طالع شانسم پیشم باشه، خب؟
328
00:16:04,418 --> 00:16:06,386
تو که منو میشناسی.
به افسونم نیاز داشتم.
329
00:16:06,487 --> 00:16:09,089
ارزیابی دکتر تاماروا رو خوندی؟
330
00:16:11,860 --> 00:16:14,361
نگاه چه خوشگل شدی.
بیا، یه بوس بهم بده.
331
00:16:14,461 --> 00:16:15,996
- بِرَد که نیست.
- تمومش کن.
332
00:16:16,096 --> 00:16:18,298
اسمش بروسه و توی آشپزخونهست.
333
00:16:19,901 --> 00:16:22,302
- برایان توی آشپزخونهی منه؟
- سلام، مکس!
334
00:16:22,402 --> 00:16:24,238
اون هیچوقت توی خونهمون جایی نداره.
335
00:16:24,338 --> 00:16:26,507
مکس، این خونهی منه.
ارزیابی رو خوندی؟
336
00:16:26,608 --> 00:16:28,743
آره، خوندم. خوندمش، آره.
337
00:16:28,843 --> 00:16:30,879
ولی همهش زورگویی بود.
اونها فقط میخوان عذرا اونجا نباشه.
338
00:16:30,979 --> 00:16:33,715
انجمن آموزش و پرورش هزینهی
مدرسهی کودکان استثنایی رو پرداخت میکنه.
339
00:16:33,740 --> 00:16:35,324
اون نیازی به مدرسهی کودکان استثنایی نداره.
340
00:16:35,349 --> 00:16:37,819
مکس، اون ۲۰تا از بچهها رو
برد وسط خیابون واشینگتن.
341
00:16:37,919 --> 00:16:40,655
- کارش شدیداً خطرناک بود.
- باشه، ولی اون بچهی خطرناکی نیست.
342
00:16:40,755 --> 00:16:41,990
اون یه چالشه.
343
00:16:42,089 --> 00:16:44,091
لعنتی، چرا کسی نمیخواد
کار خودش رو انجام بده!
344
00:16:44,191 --> 00:16:46,861
کار؟ کار! تمام زندگی من شده کار.
345
00:16:46,961 --> 00:16:49,597
میای اینجا، لباس مبدل میپوشی،
اونوقت میبریش باشگاه کمدی؟
346
00:16:49,697 --> 00:16:51,900
- نصفهشب برمیگردونیش.
- منظور من این نبود، خب؟
347
00:16:51,925 --> 00:16:53,208
ببین، ما قصد جفتمون یکیه، جن.
348
00:16:53,233 --> 00:16:56,136
هم تو میدونی اون
چه طرز فکری داره و هم من.
349
00:16:56,236 --> 00:16:58,171
فقط کافیه که دیده شه، جن.
350
00:16:58,272 --> 00:17:02,376
شنیده شه و بابت کارهایی
که ازش برمیاد قدرش رو بدونن.
351
00:17:02,476 --> 00:17:05,045
آره، درسته، ولی باید بتونه
حداقل بدون داد و بیداد...
352
00:17:05,145 --> 00:17:06,313
یه بغل بهمون بده.
353
00:17:09,149 --> 00:17:10,417
فرصت خوبیه، مکس.
354
00:17:10,517 --> 00:17:13,988
معلمین و مشاورین آموزش دیده...
355
00:17:14,087 --> 00:17:15,255
توی مدرسهای که
برای خودش ساخته شده کنارشان،
356
00:17:15,355 --> 00:17:17,157
جوری که براش لازمه، درس یاد میگیره.
357
00:17:18,492 --> 00:17:19,827
کسی اذیتش هم نمیکنه.
358
00:17:21,428 --> 00:17:23,297
کنار بچههاییه که مثل خودشان.
359
00:17:26,199 --> 00:17:28,636
- آفرین. بچههایی که مثل خودشان، هان؟
- خیلیخب.
360
00:17:28,736 --> 00:17:31,471
- منظورم این نبود.
- اتفاقاً من خوب منظورت رو فهمیدم.
361
00:17:31,573 --> 00:17:34,042
داستان از این قراره،
منم یه بچهای مثل اونم.
362
00:17:34,067 --> 00:17:36,363
و بچههایی که مثل ما هستن
میدونی به چی نیاز دارن؟
363
00:17:36,388 --> 00:17:37,639
اینکه کنار بچههای دیگه باشن!
364
00:17:37,664 --> 00:17:40,967
پس نه، بمیرم هم اون
توصیهی کوفتی رو قبول نمیکنم!
365
00:17:53,528 --> 00:17:55,697
- تو خوبی؟
- نه.
366
00:17:57,097 --> 00:17:58,465
همیشه داستان همینه!
367
00:17:58,566 --> 00:17:59,901
هربار به یه تصمیمی میرسیم...
368
00:18:00,001 --> 00:18:01,035
که ممکنه در واقع جواب بده،
369
00:18:01,134 --> 00:18:02,770
مکس باید بیاد و گند بزنه بهش!
370
00:18:02,870 --> 00:18:05,405
این سومین مدرسهایه
که عذرا ازش اخراج میشه.
371
00:18:05,505 --> 00:18:09,077
راه دیگهای نداریم.
من دیگه باید چیکار کنم؟
372
00:18:09,176 --> 00:18:11,579
خب، میتونم شرّ مکس رو برات کم کنم.
373
00:18:11,679 --> 00:18:13,881
- میتونی این کارو کنی؟
- آره، ناسلامتی وکیلم.
374
00:18:13,982 --> 00:18:15,349
احساساتم روی تصمیماتم تأثیر نمیذارن.
375
00:18:15,449 --> 00:18:19,486
در ضمن، من یه آشنایی دارم.
بهش جیمی تبر میگن.
376
00:18:19,587 --> 00:18:23,256
بنگ بنگ، جک و جندهها.
سرش رو ببُرید و بدید ماهیها بخورن.
377
00:18:36,403 --> 00:18:39,941
آروم بگیر، آروم بگیر!
378
00:18:51,552 --> 00:18:53,153
خیلی طول نمیکشه، عذیزم،
379
00:18:53,253 --> 00:18:55,757
ولی تو جون به لبم کردی!
380
00:18:58,760 --> 00:19:01,395
عذیزدلم، چرا اونجوری از خونه بیرون رفتی؟
381
00:19:01,495 --> 00:19:04,398
هوم؟ خواهش میکنم دیگه این کارو نکن.
382
00:19:05,232 --> 00:19:09,269
- بگو که دیگه این کارو نمیکنی.
- دیگه این کارو نمیکنم.
383
00:19:09,369 --> 00:19:11,606
خانم دموزیو دید از وسط خیابون رد میشدی،
384
00:19:11,706 --> 00:19:13,975
بعدش یه تاکسی اومد و باهاش تصادف کردی.
385
00:19:14,075 --> 00:19:16,044
- ممکن بود الان...
- یه سگ میخوست گازم بگیره.
386
00:19:16,144 --> 00:19:18,245
باید از دست دندونهاش فرار میکردم.
387
00:19:18,345 --> 00:19:20,514
هی، جن. اونها آمادهان که کمکم ببرنش.
388
00:19:20,615 --> 00:19:22,182
نه!
389
00:19:23,283 --> 00:19:24,284
- چیزی نیست.
- هی.
390
00:19:24,384 --> 00:19:27,155
- هی، بابا اومده.
- چهخبر شده؟
391
00:19:27,254 --> 00:19:29,090
هی، رفیق.
هی، هی. حالت خوبه؟
392
00:19:29,189 --> 00:19:32,359
چهخبر شده؟ هان؟ چی شده؟
393
00:19:32,459 --> 00:19:35,362
- خیابون ۱۴ وایداکت به منهتن.
- چی؟
394
00:19:35,462 --> 00:19:37,598
- سه بلوک به سمت پارک...
- هی، هی، میدونم...
395
00:19:37,699 --> 00:19:39,734
- میدونم که آدرس خونهی آقاجون رو بدی.
- متأسفم.
396
00:19:39,834 --> 00:19:42,402
نمیخواد متأسف باشی.
فقط بهم بگو چی...
397
00:19:42,502 --> 00:19:43,938
- عصبانیای.
- نه، عصبانی نیستم.
398
00:19:44,038 --> 00:19:45,338
خیلیخب، عصبانی نیستم.
399
00:19:45,439 --> 00:19:47,175
باشه، میدونی چیه؟
آره، یکم عصبانیام.
400
00:19:47,274 --> 00:19:49,177
منو نگاه کن، منو نگاه کن، عذی.
401
00:19:49,276 --> 00:19:52,279
- اومدی بیرون چیکار کنی...
- میشه یه لحظه باهات صحبت کنم؟
402
00:19:54,816 --> 00:19:55,883
هی...
403
00:19:59,787 --> 00:20:01,421
عذرا برنال؟
404
00:20:01,522 --> 00:20:03,825
- چرا توی راهروئه؟
- باید ازش آزمایش بگیرن.
405
00:20:03,925 --> 00:20:06,359
منظورت چیه که آزمایش بگیرن؟
چه آزمایشی؟ مثل اشعهی ایکس؟
406
00:20:06,460 --> 00:20:08,062
- ارزیابی روانی.
- منظورت چیه که ارزیابی روانی؟
407
00:20:08,162 --> 00:20:10,898
هی، کجا میری؟ نه، ممنون.
408
00:20:10,998 --> 00:20:12,934
- منم اولش همین واکنش رو داشتم.
- چه ارزیابی روانیای؟
409
00:20:13,034 --> 00:20:15,103
- با تاکسی تصادف کرده!
- یه دستورالعمل واسه کودکانه.
410
00:20:15,203 --> 00:20:18,072
- ببخشید، مشکلیه؟
- بله، میخوای دکتر رو ببینیم.
411
00:20:18,172 --> 00:20:21,642
- من دکتر کپلینام.
- اوه، باشه. ما... هی، دست نزن!
412
00:20:21,743 --> 00:20:23,611
قربان، باید اجازه بدیم
ایشون وظیفهش رو انجام بده.
413
00:20:23,711 --> 00:20:25,713
آره، بیا خونسردی خودمون رو حفظ کنیم، فقط...
414
00:20:25,813 --> 00:20:27,715
- بابا؟
- جونم، من کنارتم، رفیق.
415
00:20:27,815 --> 00:20:29,382
- ما همینجاییم، رفیق.
- نگران نباش.
416
00:20:29,483 --> 00:20:31,052
فوراً قضیه رو حلش میکنیم، خب؟
417
00:20:49,402 --> 00:20:51,404
اونها مجبورم کردن نقاشی بکشم،
418
00:20:51,505 --> 00:20:55,442
توی چشمهام نور زدن و سؤالپیچم کردن.
419
00:20:56,376 --> 00:20:58,378
چه سؤالهایی؟
420
00:20:58,478 --> 00:21:03,084
ازم پرسیدن مامان و بابام
تابحال خواستن کتکم بزنن یا نه.
421
00:21:03,184 --> 00:21:05,385
پرسیدن تابحال خواستم
به خودم آسیبی برسونم یا نه.
422
00:21:07,188 --> 00:21:09,791
متأسفم که این سؤالها رو ازت پرسیدن.
423
00:21:11,391 --> 00:21:15,830
میخوان مجبورم کنن یهجای دیگه...
424
00:21:15,930 --> 00:21:17,297
زندگی کنم؟
425
00:21:18,266 --> 00:21:20,635
- مثل بیمارستان؟
- نه.
426
00:21:20,735 --> 00:21:22,270
نمیتونن.
427
00:21:22,369 --> 00:21:25,673
تو خونواده داری،
و اونا باید به ما جوابگو باشن.
428
00:21:25,773 --> 00:21:29,744
- پس چنین اتفاقی قرار نیست بیفته.
- باشه.
429
00:21:29,844 --> 00:21:31,179
حرکت کن.
430
00:21:31,279 --> 00:21:33,548
- مطمئنی میخوای این کارو کنی؟
- چهجورم.
431
00:21:34,347 --> 00:21:36,284
باختی.
432
00:21:36,383 --> 00:21:39,086
حتماً باید شکستم میدادی، نه؟
433
00:21:42,899 --> 00:21:44,091
سلام.
434
00:21:44,116 --> 00:21:45,568
ممنون که منتظر موندین.
435
00:21:45,593 --> 00:21:47,674
میدونم شب بلندی داشتین.
436
00:21:47,699 --> 00:21:48,975
یهسری خبرهای خوب دارم.
437
00:21:49,000 --> 00:21:51,265
صبح عذرا رو خونه میفرستیم.
438
00:21:51,364 --> 00:21:53,601
ولی بهخاطر سنش...
439
00:21:53,701 --> 00:21:56,170
و بهخاطر شاهدی که دید
اون داشت جلوی تاکسی فرار میکرد...
440
00:21:56,270 --> 00:21:57,470
اینها چرنده.
441
00:21:57,572 --> 00:21:58,806
لطفاً بذار حرفش رو بزنه.
442
00:21:58,906 --> 00:22:00,942
عذی هرگز بیدلیل جلوی تاکسی فرار نمیکنه.
443
00:22:01,042 --> 00:22:03,311
- فقط به حرف دکتر گوش بده.
- من میدونم بهش آسیب روحی وارد شده،
444
00:22:03,410 --> 00:22:05,445
ولی دارم کاری رو میکنم
که قانون بهم دستور داده.
445
00:22:05,546 --> 00:22:07,215
دولت از لحاظ فنی از عذرا حمایت میکنه.
446
00:22:07,315 --> 00:22:10,117
- شما چنین حقی ندارین.
- قانوناً در واقع داره.
447
00:22:10,218 --> 00:22:11,484
فقط به حرفهای دکتر گوش بده.
448
00:22:11,586 --> 00:22:13,420
عذرا سابقهی فرار...
449
00:22:13,520 --> 00:22:14,956
و بهخاطر انداختن خودش رو داره.
450
00:22:15,056 --> 00:22:18,259
من قرار نیست اون رو به بخش
روانشناس کودکان بسپرم.
451
00:22:18,358 --> 00:22:22,597
ولی ازش میخوام که به
مدرسهی کودکان استثنایی بره.
452
00:22:22,697 --> 00:22:25,633
و میخوام ریسپریدون مصرف کنه.
453
00:22:26,968 --> 00:22:28,803
ریسپریدون؟
این که داروی ضد روانپریشیه.
454
00:22:28,903 --> 00:22:31,539
- پسرتون جون خودش رو بهخاطر انداخته.
- اینطور نیست!
455
00:22:31,639 --> 00:22:34,342
مکس! چیزی نمونده بود بمیره!
این اتفاقی بود که افتاد.
456
00:22:34,441 --> 00:22:35,977
فقط بذار دکتر حرفش رو بزنه.
بذار حرفش رو کامل کنه.
457
00:22:36,077 --> 00:22:38,679
طی سه ماه ارزیابی مجدد میکنیم.
458
00:22:38,779 --> 00:22:41,949
ولی درحال حاضر،
ریسپریدون تجویز درستیه.
459
00:22:47,722 --> 00:22:49,790
- مکس.
- نه، نه. فقط...
460
00:22:49,891 --> 00:22:52,293
- اینجا کلی ریسپریدون دارین.
- مکس.
461
00:22:52,392 --> 00:22:55,296
شرکتهای داروسازی به ازای تجویز
این داروها به بچهها بهت چی میدن؟
462
00:22:55,395 --> 00:22:56,664
بُن خرید رایگان، عوضی؟
463
00:22:56,764 --> 00:22:58,431
- هی، مکس. آروم باش.
- آروم باش.
464
00:22:58,532 --> 00:23:00,433
الان میفهمم رفتار خطرناکش
رو از کی به ارث برده.
465
00:23:00,534 --> 00:23:02,536
- ببخشید؟
- مکس!
466
00:23:02,576 --> 00:23:04,005
مرتیکهی حرومزاده.
467
00:23:07,679 --> 00:23:09,785
« مقر ادارهی پلیس نیویورک سیتی »
« پلیس پلازای یک »
468
00:23:09,810 --> 00:23:11,779
- نه، من این کارو نمیکنم.
- مکس.
469
00:23:11,879 --> 00:23:13,446
به دکتر ولز گفتم شکایت نکنه،
470
00:23:13,547 --> 00:23:15,650
- ولی تو باید برنامه رو قبول کنی.
- کون لق اون یارو.
471
00:23:15,750 --> 00:23:18,085
- طرف دلال مواده.
- هرچی باشه، صاحب اختیاره.
472
00:23:18,185 --> 00:23:21,889
مسئول مدرسهی آموزش استثنایی،
داروها، همهشون.
473
00:23:24,292 --> 00:23:27,929
اونوقت حکم... «دستور منع» چی میشه؟
474
00:23:29,597 --> 00:23:32,767
سه ماه. نباید نزدیک عذرا هم بیای.
475
00:23:32,867 --> 00:23:36,070
متأسفم. دستور قاضیه.
476
00:23:36,170 --> 00:23:39,307
اگه از «کارتهای رفتاری» استفاده کنی،
میتونم تا یک ماه کاهشش بدم.
477
00:23:39,407 --> 00:23:41,842
گور بابای کارتها.
اون روشون میشاشه.
478
00:23:41,943 --> 00:23:45,313
میخوای خونه بری
یا میخوای یه شب دیگه اینجا بمونی؟
479
00:23:45,413 --> 00:23:46,547
به خودت بستگی داره.
480
00:24:01,429 --> 00:24:04,432
چه حسی داری دوستپسر همسرت
تو رو از بازداشت درآورده؟
481
00:24:04,532 --> 00:24:06,267
توروخدا هیچی نگو.
482
00:24:06,367 --> 00:24:08,269
زنت پیله کرده به این داستان عقبموندگی.
483
00:24:08,369 --> 00:24:10,338
هی، چه مرگته؟
484
00:24:10,438 --> 00:24:14,507
هیچکس دیگه نمیگه «عقبمونده.»
هیچکس. دیگه این حرف رو نزن.
485
00:24:14,589 --> 00:24:16,091
باشه. نمیگم.
486
00:24:18,726 --> 00:24:20,294
میدونی که داشتن اینها جرمه؟
487
00:24:20,394 --> 00:24:21,662
چرند محضه.
488
00:24:21,762 --> 00:24:24,198
واسه کشورم خدمت کردم.
این کارت حقمه!
489
00:24:24,298 --> 00:24:26,200
غذا، خدمتت فقط سرو غذا بود.
490
00:24:28,803 --> 00:24:32,339
راه دیگهای نداشتم.
الانم بهم میگن نمیتونم عذرا رو ببینم.
491
00:24:33,207 --> 00:24:36,143
حق ندارم بگم چه دارویی براش تجویز کنن.
492
00:24:36,243 --> 00:24:38,479
توی کدوم مدرسه ثبتنامش کنن.
این چه گـ...
493
00:24:44,285 --> 00:24:45,953
تو حرفی نداری؟
494
00:24:46,053 --> 00:24:49,857
- خوب دستت رو کوتاه کرد، میدونم.
- دستم رو کوتاه نکرد.
495
00:24:49,957 --> 00:24:51,659
لازم به این کار نبود.
همین الان از بازداشتگاه درت آوردم.
496
00:24:51,759 --> 00:24:52,893
چی داری میگی؟
497
00:24:53,060 --> 00:24:54,562
- همهی حرفهات همین بود؟
- چی میخوای بگم؟
498
00:24:54,662 --> 00:24:56,596
کور کورانه تصمیم گرفتی، زمین خوردی.
499
00:24:56,697 --> 00:24:57,932
اگه نمیتونی قدرتت رو کنترل کنی،
500
00:24:58,032 --> 00:24:59,100
پس چی برات میمونه؟ هیچی.
501
00:24:59,200 --> 00:25:00,634
اینو کسی میگه که بهخاطر سوختن استیکش،
502
00:25:00,734 --> 00:25:01,735
زده مشتری رو بیهوش کرده.
503
00:25:01,836 --> 00:25:02,937
اون استیک بینظیر بود.
504
00:25:03,037 --> 00:25:04,338
حالا دیدی؟ همین رو میگم.
505
00:25:04,572 --> 00:25:06,507
- حالا فهمیدی خوب و بد رو از کی یاد گرفتم؟
- خیلیخب، حالا هرچی.
506
00:25:06,607 --> 00:25:07,741
آره، هرچی میخواد بشه.
507
00:25:07,942 --> 00:25:09,285
شاید اگه این حرف درست بود
ما هنوز نبراسکا بودیم،
508
00:25:09,310 --> 00:25:11,475
هنوز یه مادری بالاسرم بود،
تو چی فکر میکنی؟
509
00:25:12,646 --> 00:25:13,948
چیکار میکنی؟ چیکار میکنی؟
510
00:25:14,048 --> 00:25:16,016
وایسا.
511
00:25:16,117 --> 00:25:18,452
متأسفم، خب؟
512
00:25:18,552 --> 00:25:20,020
نمیخواستم... بحثش رو پیش بکشم.
513
00:25:20,254 --> 00:25:22,723
مرتیکهی عوضی برگشته میگه:
«هی، احمق، توی بشقابم خون نمیبینم.»
514
00:25:22,796 --> 00:25:24,798
منم بهش گفتم: «هی، شرمنده.»
بعدش یکی خوابوندم توی صورتش.
515
00:25:24,823 --> 00:25:26,368
گفتم: «اینم اون خونی که
توی بشقاب دنبالش بودی.»
516
00:25:26,393 --> 00:25:28,295
چی داری میگی؟
من دارم راجعبه مادرم حرف میزنم.
517
00:25:28,395 --> 00:25:30,297
حالا چی؟ میخوام تمام
مشکلاتی که واسه خودت...
518
00:25:30,397 --> 00:25:32,399
و زندگیت پیش اومد
رو گردن من و مامانت بندازی؟
519
00:25:32,424 --> 00:25:34,392
گم شو از جلو چشمام!
520
00:25:34,417 --> 00:25:35,785
میدونی، تو یه پفیوز لاشیای!
521
00:25:35,810 --> 00:25:38,506
کون لقت. برو خودت
استیک درست کردن رو یاد بگیر.
522
00:25:38,607 --> 00:25:40,875
ماشین رو حرکت بده!
523
00:25:42,376 --> 00:25:43,386
برداشتی؟
524
00:25:50,384 --> 00:25:51,440
آفرین.
525
00:25:57,103 --> 00:25:59,068
بهنظرت فکر خوبیه واقعاً روز اول...
526
00:25:59,093 --> 00:26:01,241
توی مدرسهی جدیدت لباس دایناسور بپوشی؟
527
00:26:03,397 --> 00:26:05,266
هی، مدرسهی جدید عالی میشه.
528
00:26:05,366 --> 00:26:09,703
کلی بچههای جدید میان،
و بهترین دوستها رو پیدا میکنی.
529
00:26:13,795 --> 00:26:15,376
هی، عذرا.
530
00:26:16,410 --> 00:26:17,745
عذی.
531
00:26:19,580 --> 00:26:20,915
عذی.
532
00:26:49,710 --> 00:26:51,445
خیلیخب، همگی. برید داخل!
533
00:26:59,720 --> 00:27:01,789
باید بیای داخل، عذرا.
534
00:27:04,825 --> 00:27:07,728
چه کلاسی داری؟ هنر؟
535
00:27:14,201 --> 00:27:15,869
میدونی، اخیراً داشتم بهش فکر میکردم.
536
00:27:15,970 --> 00:27:18,038
بچه که بودیم یه بازی مزخرفی میکردیم.
537
00:27:18,138 --> 00:27:19,974
«صندلیبازی» رو یادتونه؟
538
00:27:20,074 --> 00:27:21,308
- آره!
- آره؟
539
00:27:21,408 --> 00:27:24,044
- هـو!
- هـو؟ ناموساً؟ خدای من.
540
00:27:24,144 --> 00:27:27,081
انگار توی یه اتاق با
مدیرهای ارشد داروسازیام.
541
00:27:27,181 --> 00:27:29,684
میدونین، اخیراً داشتم
به این بازی فکر میکردم.
542
00:27:29,783 --> 00:27:31,118
ولی قانون بازی رو که بلدید؟
543
00:27:31,218 --> 00:27:34,689
زمانی که ۱۲تا بچه دارین و ۱۱تا صندلی،
544
00:27:34,788 --> 00:27:37,558
هر کدوم که نتونه روی صندلی بشینه،
545
00:27:37,659 --> 00:27:41,095
«کون لقت، برو بیرون.» مگه نه؟
546
00:27:41,195 --> 00:27:43,163
آره، بازی بیرحمیه، بازی بیرحمیه.
547
00:27:43,264 --> 00:27:46,433
بچهها سر این بازی وحشی میشن، مگه نه؟
548
00:27:46,533 --> 00:27:49,937
همدیگه رو گاز میگیرن، بههم لگد میزنن.
549
00:27:50,037 --> 00:27:52,707
انگشت توی چِش و چالِ هم میکنن.
550
00:27:52,806 --> 00:27:54,775
کدوم مردم آزاری این بازی رو اختراع کرده؟
551
00:27:56,143 --> 00:27:58,178
و اصلاً چرا بهش «صندلیبازی» میگن؟
(به انگلیسی: صندلیهای موزیکال)
552
00:27:58,279 --> 00:28:02,349
هیچچیزش نزدیک به موزیکال هم نیست.
553
00:28:02,449 --> 00:28:05,519
مثل نسخهی اصلی «بازی مرکب»ـه.
554
00:28:08,690 --> 00:28:11,525
میدونین... چند روز پیش از زندان آزاد شدم.
555
00:28:11,626 --> 00:28:12,793
واقعیته.
556
00:28:12,893 --> 00:28:14,194
ممنون، ممنون.
557
00:28:14,295 --> 00:28:17,364
میدونین... زمان سختی رو گذروندم.
558
00:28:17,464 --> 00:28:20,702
سختترین ۱۴ ساعتِ عمرم بود.
559
00:28:20,801 --> 00:28:22,403
ولی...
560
00:28:25,139 --> 00:28:27,841
آره، دکتر... دکتر.
561
00:28:27,941 --> 00:28:29,143
اون دکتر لامصب.
562
00:28:29,243 --> 00:28:30,944
میخواست به زور
قرص به خورد پسرم بده...
563
00:28:31,045 --> 00:28:32,513
میدونین، منم مجبور شدم
باهاش دست به یقه شم.
564
00:28:32,614 --> 00:28:34,459
و... بازداشتم کردن.
565
00:28:36,884 --> 00:28:39,019
ولی معاملهای رو بهم پیشنهاد دادن.
566
00:28:41,458 --> 00:28:43,223
اگه قبول کنم به پسرم همون دارویی که...
567
00:28:43,324 --> 00:28:47,027
به افرادِ از لحاظ کیفری دیوانه میدن رو بدن،
568
00:28:47,127 --> 00:28:49,430
اونوقت شکایتشون رو پس میگیرن.
569
00:28:51,633 --> 00:28:53,500
و منم...
570
00:28:56,402 --> 00:28:57,595
معامله رو قبول کردم.
571
00:29:00,040 --> 00:29:02,276
پسرم میخواست ازش دفاع کنم...
572
00:29:09,350 --> 00:29:12,987
اونوقت به ثانیه نکشیده پسرم رو فروختم.
573
00:29:20,829 --> 00:29:23,397
کجایی؟ چیکار میکنی؟ بیا اجرا داری!
574
00:29:23,497 --> 00:29:25,499
- باید برگردی اینجا.
- من برنمیگردم.
575
00:29:25,599 --> 00:29:30,672
ببین، مکس.
من واقعاً میخوام که پرواز کنی.
576
00:29:30,772 --> 00:29:32,473
بری بالا بالاها. جدی میگم.
577
00:29:32,573 --> 00:29:35,542
ولی باید از این اجراهای بدت دست برداری.
578
00:29:35,643 --> 00:29:37,779
میدونی اون اجرا راجعبه دارو و عذ...
579
00:29:37,878 --> 00:29:39,346
همهش واقعیته؟
580
00:29:39,446 --> 00:29:42,049
خیلیخب. پس برگرد و بهشون بگو.
581
00:29:42,149 --> 00:29:44,251
ولی باید برگردی.
582
00:29:44,351 --> 00:29:46,987
و اونها درکت میکنن.
ببین، کیمل عاشق بچههاست.
583
00:29:48,361 --> 00:29:49,515
منم همینطور.
584
00:30:04,505 --> 00:30:07,508
هیس.
585
00:30:08,175 --> 00:30:11,545
هی، تمرینمون روی پلکان فرار رو یادته؟
586
00:30:15,482 --> 00:30:16,550
میخوای دوباره انجامش بدیم؟
587
00:30:19,420 --> 00:30:20,988
باشه.
588
00:30:21,088 --> 00:30:22,699
باید بهم اعتماد کنی، رفیق.
589
00:30:24,258 --> 00:30:26,326
این عقب یه تخت گرم و نرم
برات درست کردم، عذ.
590
00:30:26,427 --> 00:30:28,529
بالش جنگ ستارگانت هم هست،
منم برات خوراکی خریدم.
591
00:30:28,630 --> 00:30:29,898
کلی قراره خوش بگذره!
592
00:30:30,632 --> 00:30:33,534
هی، چیکار میکنی؟
داری چیکار میکنی؟
593
00:30:33,635 --> 00:30:35,302
نگران نباش، برو داخل.
594
00:30:35,402 --> 00:30:37,171
- منظورت چیه؟
- نگران چیزی نباش.
595
00:30:37,271 --> 00:30:38,606
نمیذارم ماشین رو ببری.
596
00:30:39,006 --> 00:30:40,742
- فقط قراره پدر و پسری بیرون بریم.
- نمیذارم ماشین رو ببری.
597
00:30:40,842 --> 00:30:43,010
- شور در مانیله! (رقابت کِلی و جو فریزیر)
- ما دعوا نمیکنیم، عذرا.
598
00:30:43,110 --> 00:30:44,311
دعوا نمیکنیم، فقط صحبت میکنیم.
599
00:30:44,411 --> 00:30:46,313
فریزیر محمدعلیِ قدرتمند رو میزنه!
600
00:30:46,413 --> 00:30:48,750
دادگاه علیهت حکم صادر کرده.
دیوونه شدی؟ چیکار میکنی؟
601
00:30:48,850 --> 00:30:51,318
فریزیر زمین میخوره!
فریزیر زمین میخوره!
602
00:30:51,418 --> 00:30:52,586
باید برم بخوابونمش.
603
00:30:52,687 --> 00:30:55,355
برو سوار شو، عذرا.
هی، گوش بده چی میگم، خب؟
604
00:30:55,456 --> 00:30:57,826
توی مدرسه دیدمش،
وقتی تحتتأثیر اون داروها بود دیدمش.
605
00:30:57,926 --> 00:30:59,828
اون داروها داشت میکشتش.
باید از اینجا فراریش بدم.
606
00:30:59,928 --> 00:31:02,062
اینجوری که فراری نمیدن!
تو آخه چه مرگت شده؟
607
00:31:02,162 --> 00:31:03,698
بابا، قَسَمت میدم، تمومش کن، خب؟
فقط تمومش کن.
608
00:31:03,798 --> 00:31:05,800
تو خودت گفتی به مبارزه ادامه بدم،
منم دارم ادامه میدم. سوار شو، عذ.
609
00:31:05,900 --> 00:31:07,968
تو مبارزه نمیکنی، داری فرار میکنی!
چیکار میکنی؟
610
00:31:08,068 --> 00:31:09,604
فرار نمیکنم. عذرا، سوار ماشین شو!
611
00:31:09,704 --> 00:31:11,004
خیلیخب، چیزی نیست.
612
00:31:11,104 --> 00:31:12,339
- برات وافل دارم.
- نه.
613
00:31:12,439 --> 00:31:14,441
نه، وافلی درکار نیست.
عذ، برو سور ماشین شو.
614
00:31:14,541 --> 00:31:17,010
- خامهی قنادی تازه میخوای؟
- بسه، خواهش میکنم.
615
00:31:17,110 --> 00:31:19,513
گوش کن، ما خانوادهایم.
ما پسران رایس کریسپیایم.
616
00:31:19,614 --> 00:31:21,649
اون اسنپه، تو کراکل، من چیام؟
(اسنپ، کراکل و پاپ)
617
00:31:21,749 --> 00:31:23,016
- آقاجون پاپ!
- خودشه!
618
00:31:23,116 --> 00:31:24,886
ما دعوا نمیکنیم،
فقط تمرین میکنیم.
619
00:31:24,985 --> 00:31:26,053
حالا نشون بده ببینم چی بلدی.
620
00:31:26,153 --> 00:31:27,856
خودشه! حالا...
621
00:31:27,956 --> 00:31:30,825
- اوه!
- خیلیخب، ضربه فنی شد!
622
00:31:30,925 --> 00:31:32,092
آفرین. بیا بریم، رفیق.
623
00:31:32,192 --> 00:31:33,661
برو سوار شو. بجنب. بیا بریم.
624
00:31:33,761 --> 00:31:36,563
- این کارِت اشتباهست.
- بیا بریم. کی گفته اشتباهست؟
625
00:31:36,931 --> 00:31:39,399
- آقاجون هم میاد؟
- نه، آقاجون نمیتونه بیاد.
626
00:31:39,500 --> 00:31:41,335
آقاجون باید مراقب قلعه باشه.
مگه نه، آقاجون؟
627
00:31:41,435 --> 00:31:43,570
- کجا میبریش؟
- میرم میشیگان، پیش نیک.
628
00:31:43,671 --> 00:31:46,006
خدای من. اون پفیوز یونانی.
از بین این همه آدم...
629
00:31:46,106 --> 00:31:47,709
بس کن. اون رفیق صمیمیمه.
630
00:31:47,809 --> 00:31:48,943
اون مردک یه دزده!
631
00:31:49,042 --> 00:31:50,812
خونهی خودم دعوتش کردم،
ازم دزدی کرد.
632
00:31:50,912 --> 00:31:52,513
اون قابلمهی دستهدرازت رو ندزدیده.
633
00:31:52,614 --> 00:31:54,949
منم لباسهاتو نمیدزدم.
کسی ازت چیزی نمیدزده، خب؟
634
00:31:55,048 --> 00:31:57,351
داری اشتباه میکنی.
نمیتونی این کارو کنی.
635
00:31:57,451 --> 00:31:59,721
میدونی چیه؟ اینو بگیر، لطفاً.
اندازهی کافی گرفتاری دارم.
636
00:31:59,821 --> 00:32:01,288
- مرسی!
- این کارِت دیوانگیه.
637
00:32:01,388 --> 00:32:02,924
- بگو: «خدافظ، آقاجون.»
- خدافظ، آقاجون.
638
00:32:03,023 --> 00:32:04,157
خدافظ، آقاجون!
639
00:32:22,744 --> 00:32:24,244
چه غلطی دارم میکنم؟
640
00:32:28,549 --> 00:32:34,311
♪ Andrew Bird - Sisyphus ♪
641
00:32:59,047 --> 00:33:02,382
عذی؟ عذی؟
642
00:33:02,482 --> 00:33:03,651
عذی؟
643
00:33:03,751 --> 00:33:05,218
عذرا؟
644
00:33:09,624 --> 00:33:10,524
عذی؟
645
00:33:11,525 --> 00:33:13,828
عذرا؟ عذرا؟
646
00:33:17,348 --> 00:33:18,893
« جنا »
647
00:33:26,440 --> 00:33:28,676
- شب خوب خوابیدی؟
- نه.
648
00:33:31,578 --> 00:33:33,113
شرط میبندم مامانه.
649
00:33:33,213 --> 00:33:34,682
شرط میبندم حق با توئه.
650
00:33:34,782 --> 00:33:37,417
ربودن کودک توسط والدین،
یعنی یکی از والدین بدون...
651
00:33:37,517 --> 00:33:39,721
اجازه از دیگری فرزند رو برداره.
652
00:33:40,420 --> 00:33:43,190
- بله؟
- عذرا رو دزدیدی؟
653
00:33:43,290 --> 00:33:45,359
اگه پدرش باشم دیگه دزدی حساب نمیشه.
654
00:33:45,459 --> 00:33:47,127
معلومه که حساب میشه!
تو دستور منع داری!
655
00:33:47,227 --> 00:33:48,395
من دارم زندگی پسرم رو نجات میدم.
656
00:33:48,495 --> 00:33:50,330
عذی یکی رو میخواد
که از حقش دفاع کنه...
657
00:33:50,430 --> 00:33:52,299
همونجوری که من و تو قبلاً
باهمدیگه این کارو میکردیم.
658
00:33:52,399 --> 00:33:53,701
میدونی که حق با منه.
659
00:33:53,801 --> 00:33:56,838
نه! نه، حق با تو نیست، مکس.
تو اشتباه میکنی، خب؟
660
00:33:56,938 --> 00:33:59,139
باید همین الان بیاریش خونه!
661
00:34:01,241 --> 00:34:03,044
- صدای عذرا بود؟
- هی، هی، هی، هی!
662
00:34:03,143 --> 00:34:04,444
- ولش کن!
- موز نه!
663
00:34:04,544 --> 00:34:06,480
- موز نه!
- موز نه!
664
00:34:06,580 --> 00:34:08,082
- برو اسپریشو بیار!
- ببخشید!
665
00:34:08,181 --> 00:34:09,516
خیلیخب، عذی. چیزی نیست. نفس بکش.
666
00:34:09,617 --> 00:34:12,452
نفس بکش! نفس بکش!
نفس بکش! نفس بکش، خیلیخب.
667
00:34:12,552 --> 00:34:14,789
هواتو دارم. چیزی نیست.
بیا، بیا، بیا.
668
00:34:14,889 --> 00:34:16,523
سرویس بهداشتی کجاست؟
سرویس بهداشتی کجاست؟
669
00:34:16,624 --> 00:34:19,192
بیا بریم، طوری نیست.
670
00:34:22,462 --> 00:34:23,563
حالش خوبه.
671
00:34:23,665 --> 00:34:25,399
ببین، من نمیدونستم...
672
00:34:25,499 --> 00:34:27,869
توی اوتمیل موز بود، خب؟
673
00:34:27,969 --> 00:34:30,537
- این کارت جنون محضه!
- نه، من همچین فکری نمیکنم.
674
00:34:30,638 --> 00:34:32,707
مشکل همینه. چون اصلاً فکر نمیکنی.
675
00:34:32,807 --> 00:34:34,574
بهم اعتماد کن، این کار...
676
00:34:34,676 --> 00:34:35,810
خیلی خیلی کار بدیه.
677
00:34:35,910 --> 00:34:37,078
در واقع، این کارِت جرمه!
678
00:34:37,177 --> 00:34:38,880
برگردونش!
679
00:34:41,149 --> 00:34:42,427
مکس؟
680
00:34:42,617 --> 00:34:44,952
باورم نمیشه!
بازم گوشی رو روم قطع کرد!
681
00:34:46,553 --> 00:34:47,554
گندش بزنن.
682
00:34:49,129 --> 00:34:51,302
میدونی که میتونی با پلیس تماس بگیری!
683
00:34:53,728 --> 00:34:55,930
نه، وضعیت رو بدترش نمیکنم.
684
00:34:56,030 --> 00:34:58,503
روح و روان پسرم رو خراب نمیکنم.
685
00:35:11,527 --> 00:35:13,890
« جنا »
686
00:35:17,685 --> 00:35:20,791
هی، رفیق، داستانِ موز نخوردنت چیه؟
687
00:35:22,990 --> 00:35:26,293
عُق میزنم و نمیتونم نفس بکشم.
688
00:35:26,961 --> 00:35:29,329
درسته، ولی میدونیم که به
موز حساسیت نداری، مگه نه؟
689
00:35:29,429 --> 00:35:31,531
چون رفتیم پیش اون دکتره، یادته؟
690
00:35:31,632 --> 00:35:34,902
شاید اون چیزی که راجعبه موز
فکر میکنی فقط توی سرته، میدونی؟
691
00:35:40,708 --> 00:35:44,578
غرغر میکنم و ما میکنم،
اگه گفتی چیام؟
692
00:35:44,979 --> 00:35:48,149
روحم هم خبر نداره، ولی همین که
لباس نپوشیدی داری منو میترسونی.
693
00:35:48,248 --> 00:35:50,184
جنون گاویام!
694
00:35:50,283 --> 00:35:53,020
خودت ساختیش؟
695
00:35:53,121 --> 00:35:54,488
- از باب اسفنجی دیدم.
- که اینطور.
696
00:35:54,588 --> 00:35:56,057
واسه همین بامزه نبود.
697
00:36:09,402 --> 00:36:10,938
قراره زندان بری؟
698
00:36:13,875 --> 00:36:17,178
ببین، عذ، بابا وقتی ناراحت بود
یه تصمیم بزرگی گرفته،
699
00:36:17,203 --> 00:36:18,888
و اینجور مواقع تصمیمگیری
اصلاً فکر خوبی نیست.
700
00:36:18,913 --> 00:36:20,313
«بنگ بنگ، جک و جندهها.»
701
00:36:20,413 --> 00:36:23,084
«سرش رو ببُرید و بدید ماهیها بخورن!»
702
00:36:23,184 --> 00:36:26,187
خیلیخب، دیگه بیخیال برکینگ بد شو.
703
00:36:26,286 --> 00:36:28,421
شاید توی این مورد حق با مادرت بود.
704
00:36:28,522 --> 00:36:30,992
بروس میخواست تو رو بکشه.
نمیتونی برگردی خونه.
705
00:36:31,092 --> 00:36:34,862
- خب، قطعاً عاشقم نیست...
- نه! خودش این حرف رو زد!
706
00:36:34,962 --> 00:36:35,863
چی؟
707
00:36:37,198 --> 00:36:39,299
- کِی؟
- همون شبی که با تاکسی تصادف کردم.
708
00:36:39,399 --> 00:36:42,435
داشتم میاومدم خونهی آقاجون
تا راجعبه بروس بهت هشدار بدم.
709
00:36:43,436 --> 00:36:44,906
خیلیخب، حرفت یادت بمونه، رفیق.
710
00:36:51,411 --> 00:36:53,281
یعنی داری میگی...
711
00:36:53,380 --> 00:36:55,683
از قصد نرفتی وسط جاده؟
712
00:36:56,818 --> 00:36:58,485
عذی؟
713
00:36:58,585 --> 00:37:00,254
عذی، میخوام به چشمام نگاه کنی، خب؟
714
00:37:00,353 --> 00:37:02,089
موضوع مهمیه.
715
00:37:03,057 --> 00:37:06,359
یعنی از قصد نرفتی وسط جاده؟
716
00:37:06,459 --> 00:37:08,830
مگه خلم؟
یه سگ میخواست گازم بگیره.
717
00:37:11,165 --> 00:37:13,071
اینو واسه مامان تعریف کردی؟
718
00:37:15,636 --> 00:37:17,905
- عصبانی نشو.
- کسی عصبانی نشده.
719
00:37:18,005 --> 00:37:19,506
- فقط...
- نباید بهت میگفتم؟
720
00:37:19,531 --> 00:37:21,184
چرا، معلومه باید میگفتی.
721
00:37:21,209 --> 00:37:23,811
گفتن حقیقت بزرگترین ابرقدرت توئه.
722
00:37:23,911 --> 00:37:25,046
هان؟
723
00:37:25,378 --> 00:37:26,889
مرسی که بهم گفتی.
724
00:37:27,894 --> 00:37:29,199
میدونی چیه؟
725
00:37:29,609 --> 00:37:30,885
میدونی چیه؟
726
00:37:30,954 --> 00:37:32,253
گمونم باید برقصیم.
727
00:37:32,319 --> 00:37:33,934
باید یه قری به کمر بدیم.
728
00:37:34,188 --> 00:37:36,657
بذار ببینم چه موج خوبی پیدا میشه.
729
00:37:36,757 --> 00:37:39,026
آهان، خودشه.
میتونی عضلات باسنت رو تکون بدی؟
730
00:37:39,126 --> 00:37:41,629
یالا، بیا.
بیارش بالا، سمت سینهها.
731
00:37:41,729 --> 00:37:44,598
بده روی شونه.
آره، بذار بچرخه.
732
00:37:44,699 --> 00:37:47,400
بذار بچرخه. بده پایین روی باسن.
بیارش دوباره روی شونهها.
733
00:37:47,500 --> 00:37:51,038
حالا منقبض کن.
دست بزن، هان؟ آرنجها بالا.
734
00:37:51,138 --> 00:37:52,607
آره، تکونشون بده.
735
00:37:52,632 --> 00:37:54,366
یالا، تکون بده.
بده سمت سینه، رفیق.
736
00:37:54,391 --> 00:37:55,727
سمت سینه، عذی.
737
00:37:55,752 --> 00:37:58,096
آره، آره، خودشه.
تکونش بده، تکونش بده.
738
00:37:58,121 --> 00:38:01,479
« مسافرخانهی فرش قرمز »
739
00:38:06,386 --> 00:38:08,322
یکی بیاد منو آب بکشه!
740
00:38:08,820 --> 00:38:10,545
اومدم.
741
00:38:14,494 --> 00:38:15,495
سلام، جین.
742
00:38:15,595 --> 00:38:17,632
کدوم گوری هستی؟
743
00:38:17,732 --> 00:38:19,267
یکم دارم با عذ وقت میگذرونم.
744
00:38:19,367 --> 00:38:21,661
الان زمان مناسبی واسه مرخصی نیست، مکس.
745
00:38:21,903 --> 00:38:24,372
آره، میدونم. میدونم. گند زدم.
746
00:38:24,471 --> 00:38:26,073
آره، گند زدی، اونها هم عصبی بودن!
747
00:38:26,173 --> 00:38:28,676
ببین، شب بدی داشتم.
پیش میاد، خب؟
748
00:38:28,776 --> 00:38:31,913
نه. سال آرجنتو شب بدی داشت.
749
00:38:32,013 --> 00:38:34,514
آره. گمونم اینجوری هم بد نشد.
750
00:38:34,615 --> 00:38:36,684
نه، ولی خوبیش اینه که
یه مدیر برنامهای داشته باشی...
751
00:38:36,784 --> 00:38:39,253
که ویدئوت رو بفرسته جیمی کیمل تماشا کنه.
752
00:38:39,353 --> 00:38:40,955
ویدئو؟
753
00:38:41,055 --> 00:38:42,455
کـ... کدوم ویدئو؟
754
00:38:42,555 --> 00:38:44,457
همونی که با گوشیم درست کردم!
755
00:38:44,557 --> 00:38:46,493
میخواد دعوتت کنه!
756
00:38:46,593 --> 00:38:48,663
- چی؟
- یکی بیاد منو آب بکشه!
757
00:38:48,763 --> 00:38:50,865
حالا باید بری لس آنجلس.
758
00:38:50,965 --> 00:38:53,334
نمیتونن با پرواز بیارنت.
مشکلی که نداره؟
759
00:38:53,433 --> 00:38:54,969
اوه، نه.
760
00:38:55,269 --> 00:38:57,504
- کِی؟
- جمعهی آینده.
761
00:38:57,605 --> 00:38:59,407
ساعت ۴ استودیوی کیمل باش.
762
00:38:59,506 --> 00:39:01,342
بیا منو آب بکش!
763
00:39:01,441 --> 00:39:03,510
خیلیخب، باشه. میام. اومم...
764
00:39:04,111 --> 00:39:06,280
- اون عاشق کارِت شد، مکس.
- عاشق کارم شد؟ واقعاً؟
765
00:39:06,380 --> 00:39:07,615
منم عاشق توام، جین.
766
00:39:07,715 --> 00:39:09,817
این غلطا به تو نیومده. خدافظ.
767
00:39:09,917 --> 00:39:10,785
بیا منو آب بکش!
768
00:39:10,885 --> 00:39:13,520
باشه. اومدم، اومدم.
هی، آخ!
769
00:39:13,621 --> 00:39:15,957
لعنتی! این که جوشه!
بیا، بیا بیرون!
770
00:39:16,057 --> 00:39:18,059
بیا بیرون، بیا بیرون، بیا بیرون! بجنب.
771
00:39:18,159 --> 00:39:20,161
چیکار میکنی؟
مگه... مگه حس نمیکنی؟ جوشه!
772
00:39:20,261 --> 00:39:22,930
- من... گرما رو حس نمیکنم.
- خیلیخب، ولی جوشه!
773
00:39:23,030 --> 00:39:24,699
خب؟ دستهاتو ببین.
همهی جونت قرمز شده!
774
00:39:24,799 --> 00:39:26,834
مامان برام دما رو چک میکنه!
775
00:39:26,934 --> 00:39:30,171
اشکالی نداره، ولی بخار رو میبینی؟
این یعنی زیادی داغه، خب؟
776
00:39:30,271 --> 00:39:31,806
- لعنتی!
- منِ احمق.
777
00:39:31,906 --> 00:39:33,975
- بسه، نه. هی، بس کن. بگیر بشین.
- کلهپوکِ احمق!
778
00:39:34,075 --> 00:39:35,910
- احمق، احمق، احمق!
- بسه دیگه، خب؟
779
00:39:36,010 --> 00:39:38,179
تو احمق نیستی! نیستی!
انقدر خودت رو نزن.
780
00:39:38,279 --> 00:39:40,681
هی، هی، هی، گوش بده چی میگم.
هی، هی. تو احمق نیستی.
781
00:39:40,781 --> 00:39:42,216
تو احمق نیستی. تو باهوشی، خب؟
782
00:39:42,316 --> 00:39:45,953
هروقت بخار رو دیدی، یعنی زیادی داغه.
آب خوردن، باشه؟
783
00:39:47,688 --> 00:39:50,257
اینو روی کارت نوشته.
784
00:39:50,358 --> 00:39:52,059
الان اون کارتها رو نداریم!
785
00:39:53,560 --> 00:39:54,996
متأسفم.
786
00:39:55,629 --> 00:39:57,832
- مامان بتادین میزنه.
- واقعاً؟ خب، حدس بزن چی!
787
00:39:57,932 --> 00:39:59,800
ما بتادین نداریم، پس من و تو...
788
00:39:59,900 --> 00:40:02,036
خودمون یه فکری بهحالش میکنیم، خب؟
789
00:40:02,136 --> 00:40:04,571
بفرما، خوبه.
790
00:40:04,596 --> 00:40:05,848
میدونی چیه؟
من یه فکر بهتری دارم.
791
00:40:05,873 --> 00:40:07,842
یه فکر بهتری دارم، ولش کن.
792
00:40:08,142 --> 00:40:11,679
آماده؟ بیا، بلند شو.
بلند شو، دستها بالا.
793
00:40:12,246 --> 00:40:14,749
چطوره؟ زیربغلها. خوش میگذره؟
794
00:40:14,849 --> 00:40:17,550
هان؟ مامان از این کارها میکنه؟ نمیکنه؟
795
00:40:17,651 --> 00:40:19,353
خودم فکرش رو میکردم. خیلیخب.
796
00:40:19,453 --> 00:40:20,921
خودمون از پسش برمیایم.
797
00:40:21,689 --> 00:40:23,290
چرا همیشه داد میزنی؟
798
00:40:24,892 --> 00:40:27,395
چون آقاجون همیشه منو توی
اتاق زیرشیروونی زندونی میکرد...
799
00:40:27,495 --> 00:40:28,595
و به شوفاژ میبست.
800
00:40:28,696 --> 00:40:30,931
باید انقدر بلند داد میزدم
تا یادش نره بهم غذا بده.
801
00:40:31,032 --> 00:40:33,334
اونجا که شوفاژ نداریم.
802
00:40:33,768 --> 00:40:35,936
تو حافظهت خیلی خوبه.
کسی از پس تو برنمیاد.
803
00:40:37,772 --> 00:40:39,006
بوم. بفرما.
804
00:40:39,106 --> 00:40:40,975
میخوام راجعبه یه چیزی باهات صحبت کنم.
805
00:40:41,075 --> 00:40:43,778
داشتم با عمه جین صحبت میکردم.
806
00:40:44,638 --> 00:40:48,442
ظاهراً جیمی کیمل میخواد برم
لس آنجلس توی برنامهاش شرکت کنم.
807
00:40:48,548 --> 00:40:49,901
خیلی دوره!
808
00:40:50,384 --> 00:40:52,053
آره، خیلی دوره.
809
00:40:52,686 --> 00:40:56,957
اون قسمت که گفتم جیمی کیمل میخواد
مهمان برنامهاش باشم رو شنیدی؟
810
00:40:57,058 --> 00:40:58,259
آره؟
811
00:40:58,359 --> 00:41:00,327
خب... چیزی نمیخوای بهم بگی؟
812
00:41:00,428 --> 00:41:02,156
نصیحتی واسه بابات نداری؟
813
00:41:03,964 --> 00:41:05,032
مؤدب باش.
814
00:41:05,132 --> 00:41:06,200
مؤدب باشم؟
815
00:41:07,501 --> 00:41:08,736
دیگه چی؟
816
00:41:09,804 --> 00:41:12,606
- هیچی. انقدر از من نپرس.
- خیلیخب.
817
00:41:13,910 --> 00:41:15,409
اونوقت افسونم چی میشه؟
818
00:41:15,509 --> 00:41:18,578
- مرد افسونگر!
- خودشه.
819
00:41:18,679 --> 00:41:20,514
خوبه، خیلیخب.
820
00:41:20,915 --> 00:41:22,450
بیا مسابقهی زلزنی.
821
00:41:22,550 --> 00:41:24,218
- نمیخوام.
- بیا دیگه.
822
00:41:24,318 --> 00:41:25,853
- بهخاطر من! لطفاً.
- نه.
823
00:41:26,620 --> 00:41:28,089
- توروخدا؟
- نه.
824
00:41:28,489 --> 00:41:30,224
اگه برات جبران کنم چی؟
825
00:41:32,526 --> 00:41:35,996
اگه برنده شدم، میریم قاشقزنی؟
826
00:41:37,198 --> 00:41:38,632
آره، قبوله.
827
00:41:39,066 --> 00:41:41,969
آماده؟ بیا.
هرکی اول پلک بزنه باخته.
828
00:41:42,069 --> 00:41:44,205
بریم، یک، دو...
829
00:41:44,305 --> 00:41:45,873
سه، چهار...
830
00:41:45,973 --> 00:41:48,476
- اوتیسم داری؟
- پنج، شش...
831
00:41:49,009 --> 00:41:50,611
- هفت...
- مامان میگه داری.
832
00:41:50,717 --> 00:41:53,386
هشت... مامانت فکر میکنه همه اوتیسم دارن.
833
00:41:53,468 --> 00:41:55,736
- نُه، ده...
- اون فکر میکنه تو از آقاجون گرفتی.
834
00:41:55,761 --> 00:41:57,452
که اون به تو منتقل کرده و تو به من.
835
00:41:57,477 --> 00:41:59,954
گوش بده چی میگم. هیچکس
نمیتونه قطعی اینو بگه، خب عذیزم؟
836
00:42:00,054 --> 00:42:01,155
هیچکس.
837
00:42:01,322 --> 00:42:03,224
ولی مهم نیست چون تو بینظیری.
838
00:42:03,324 --> 00:42:04,692
۱۴، ۱۵...
839
00:42:04,792 --> 00:42:06,927
- مامان دوستم داره؟
- ۱۷...
840
00:42:08,129 --> 00:42:11,065
رفیق، مامان تو رو بیشتر از
هرچیزی توی دنیا دوست داره.
841
00:42:11,165 --> 00:42:12,299
آره! خب؟
842
00:42:12,433 --> 00:42:14,168
ما فقط به اختلاف خوردیم.
843
00:42:14,268 --> 00:42:18,272
- پلک زدی. من بردم.
- اوه! کارِت حرف نداشت.
844
00:42:18,372 --> 00:42:20,541
کارِت حرف نداشت. برنده شدی.
845
00:42:20,641 --> 00:42:22,611
آفرین، رفیق.
846
00:42:22,710 --> 00:42:26,147
یالا، رو کن ببینم چی بلدی.
آفرین، عذیزم! هـو!
847
00:42:27,848 --> 00:42:29,316
استن، میشه باز کنی، لطفاً؟
848
00:42:30,584 --> 00:42:31,585
استن!
849
00:42:33,020 --> 00:42:35,890
باید باهم صحبت کنیم.
850
00:42:35,990 --> 00:42:37,525
استن؟
851
00:42:37,626 --> 00:42:39,160
میدونم اونجایی!
852
00:42:39,260 --> 00:42:40,995
در رو باز کن!
853
00:42:41,729 --> 00:42:42,930
در رو باز کن!
854
00:42:46,133 --> 00:42:48,736
استن، فقط باهام حرف بزن، لطفاً!
855
00:42:49,270 --> 00:42:51,438
من نگرانشونم.
856
00:42:54,275 --> 00:42:55,276
خواهش میکنم!
857
00:43:05,252 --> 00:43:06,678
تو به چپت هم نیست!
858
00:43:06,987 --> 00:43:08,030
هان!
859
00:43:08,055 --> 00:43:10,224
میخوای بذاری مکس بازم زندگیش رو نابود کنه!
860
00:43:10,324 --> 00:43:12,860
زندگی پسرهای توام همینطور!
861
00:43:13,794 --> 00:43:15,696
عوضی!
862
00:43:32,915 --> 00:43:36,975
♪ My Morning Jacket - Golden ♪
863
00:43:59,708 --> 00:44:02,142
هی! بالاخره اومدین!
864
00:44:02,677 --> 00:44:03,744
- سلام!
- سلام!
865
00:44:03,844 --> 00:44:05,813
سلام، خوشگله!
866
00:44:05,913 --> 00:44:09,583
عذی، پیاده شو یه بغل گنده به عمو نیکی بده!
867
00:44:09,684 --> 00:44:13,053
بیا اینجا ببینم!
هی، کجا میری بچه؟ گیرت میارم!
868
00:44:13,153 --> 00:44:16,156
گرفتمت، گرفتمت!
کارت تمومه. دخلت اومدهست!
869
00:44:17,692 --> 00:44:20,094
سلام، من مارگارتم.
870
00:44:20,194 --> 00:44:21,395
حالت چطوره؟
871
00:44:22,664 --> 00:44:24,716
میخوای بیای کمک کنی میز رو بچینم؟
872
00:44:26,066 --> 00:44:27,434
بیا.
873
00:44:27,995 --> 00:44:31,565
- اوه، تو...
- نگاهش کن!
874
00:44:31,679 --> 00:44:34,649
فکرش هم نکن!
خدایا، چهخبرته، مرد؟
875
00:44:34,743 --> 00:44:37,612
وقتی اردوگاه داری
تا میتونی دسرِ اسمور میخوری.
876
00:44:37,712 --> 00:44:39,714
- تا میتونی اسمور میخوری.
- اینو میتونی بیاری؟
877
00:44:39,813 --> 00:44:41,048
- من هیچی نمیارم.
- خیلیخب.
878
00:44:41,148 --> 00:44:42,816
داستان اون لباسهای مذهبی چیه؟
879
00:44:42,916 --> 00:44:44,885
اون خواهر مارگارته از سنگال.
880
00:44:44,985 --> 00:44:46,820
خیلی از اینجا دوره که!
881
00:44:46,920 --> 00:44:49,423
آره، توی «اَن آربر»
خونهی اقوامش میمونه.
882
00:44:49,523 --> 00:44:50,791
میره میشیگان.
883
00:44:51,025 --> 00:44:53,260
میدونستی راهبهها باید کارشناسی بگیرن؟
884
00:44:53,360 --> 00:44:56,430
- من چرا باید اینو بدونم؟
- باورت میشه؟
885
00:44:56,530 --> 00:44:59,133
چهار سال قبل از اینکه
سوگند بخوری باید دانشگاه بری.
886
00:44:59,233 --> 00:45:00,934
ولی تا وقتی واسه من کار کنه،
887
00:45:01,035 --> 00:45:02,936
کلیسای کاتولیک نیمی از هزینههام رو میده.
888
00:45:02,961 --> 00:45:05,491
ایول، واتیکان رو داری تیغ میزنی.
بهت افتخار میکنم.
889
00:45:05,516 --> 00:45:07,341
- آره.
- روش پنیر نیست!
890
00:45:07,441 --> 00:45:09,711
وایسا تا امتحانش کنی. حرف نداره.
891
00:45:09,810 --> 00:45:11,646
از ادویههای باستانیِ سنگالی توش میریزه.
892
00:45:11,671 --> 00:45:12,846
ادویهها رو از کاستکو خریدم.
893
00:45:12,946 --> 00:45:14,848
- واو!
- کاستکو.
894
00:45:14,948 --> 00:45:17,451
کارِت اصلاً بومی نبود! کاستکو.
895
00:45:17,551 --> 00:45:19,453
منو بگو فکر میکردم از سنگال آوردی.
896
00:45:19,553 --> 00:45:21,588
نه. داری پنیرها رو قاتی میکنی.
897
00:45:21,690 --> 00:45:24,124
تازه توی... توی لازانیا پنیر بز میریزه.
898
00:45:24,224 --> 00:45:27,361
- چی شده؟
- فلز دندونهامو اذیت میکنه.
899
00:45:28,262 --> 00:45:31,666
آره، ولی میدونی که پلاستیک
کرهی زمین رو اذیت میکنه! پس...
900
00:45:31,766 --> 00:45:34,034
توی انبار پلاستیکیش هم دارم.
میتونم برم...
901
00:45:34,134 --> 00:45:35,836
نه، نه. مشکلی نداره.
از همین چنگال استفاده میکنیم.
902
00:45:35,936 --> 00:45:36,970
اشکالی نداره.
903
00:45:37,071 --> 00:45:38,038
اینم تأثیر ذهن روی جنسه، مثل موز.
904
00:45:38,138 --> 00:45:39,907
بیا، عذی. امتحانش کن.
905
00:45:40,874 --> 00:45:42,042
عذی.
906
00:45:42,142 --> 00:45:43,911
عذ، یالا. این کارت مؤدبانه نیست.
907
00:45:44,011 --> 00:45:46,013
چنگال رو بردار و بخور، لطفاً.
908
00:45:46,113 --> 00:45:48,248
- عذ؟
- من... چنگال پلاستیکی میخوام.
909
00:45:48,349 --> 00:45:50,984
- مامان چنگال پلاستیکی داره!
- باشه. خب، مامان اینجا نیست.
910
00:45:51,085 --> 00:45:53,220
عذرا، کجا میری؟
911
00:45:53,722 --> 00:45:56,290
- عذرا؟
- چنگال پلاستیکی میخوام!
912
00:45:56,390 --> 00:45:58,859
- به حرفهام گوش نمیدی!
- متأسفم، بچهها.
913
00:45:58,959 --> 00:46:00,729
عذ، بیا. بیا بشین، لطفاً.
914
00:46:00,829 --> 00:46:02,162
اذیتم میکنه!
915
00:46:02,262 --> 00:46:04,098
- چون عین تیغ تیزن!
- عذی، عذی!
916
00:46:04,198 --> 00:46:05,899
- بهخاطر ذهنم نیست!
- عذی!
917
00:46:05,999 --> 00:46:08,302
- عذرا، بگیر بشین!
- من نمیخورم!
918
00:46:08,402 --> 00:46:09,804
بیا یه معاملهای کنیم.
اگه یهبار با چنگال امتحان کنی،
919
00:46:09,903 --> 00:46:11,740
میذارم با دستت غذا بخوری.
920
00:46:11,840 --> 00:46:14,642
- اذیتم میکنه، اذیتم میکنه!
- یهبار، عذرا.
921
00:46:15,909 --> 00:46:17,111
من جات بودم قبول میکردم.
922
00:46:17,211 --> 00:46:19,681
- چنگال پلاستکی میخوام!
- بهنظرم معاملهی خوبیه!
923
00:46:19,781 --> 00:46:21,850
در ضمن، منم با دستم غذا میخورم.
924
00:46:21,949 --> 00:46:23,183
منم همینطور.
925
00:46:25,452 --> 00:46:26,887
یهبار، عذی!
926
00:46:28,723 --> 00:46:30,057
قبوله؟
927
00:46:31,826 --> 00:46:35,362
خیلیخب! بیاین دست به کار شیم.
شروع کنیم!
928
00:46:35,462 --> 00:46:36,798
خیلیخب.
929
00:46:37,197 --> 00:46:39,566
یالا، مکس. توام مثل ما بخور.
930
00:46:40,060 --> 00:46:42,730
بیا توی جشن لازانیای ما شرکت کن.
اوه، خدای من.
931
00:46:42,837 --> 00:46:44,438
- اوه، مرد. معلومه!
- خدای من!
932
00:46:44,538 --> 00:46:47,408
«همگی مسئولیت بار سنگین
و خیکی را که سهم...
933
00:46:47,508 --> 00:46:48,743
همگیِ آنان بود به عهده گرفتند.»
934
00:46:48,843 --> 00:46:52,546
«سپس بر نور تابان به
سرزمینهای خارجی پشت کرده،
935
00:46:52,647 --> 00:46:54,783
و در دل جنگل قدم گذاشتند.»
936
00:46:56,912 --> 00:47:03,912
« دیــ ـجــ ــی مـ ــوویــ ـــز »
::. FarahSub .::
937
00:47:39,801 --> 00:47:41,972
حالا دیگه میتونی بری.
938
00:47:46,567 --> 00:47:48,035
عذی، الان...
939
00:47:51,906 --> 00:47:53,073
بهخاطر من؟
940
00:47:54,141 --> 00:47:55,677
حالا دیگه میتونی بری.
941
00:47:56,410 --> 00:47:57,454
باشه؟
942
00:47:58,847 --> 00:48:00,347
خدافظ.
943
00:48:03,484 --> 00:48:04,551
باشه.
944
00:48:21,836 --> 00:48:25,740
مکس، اوه، خدای من.
کشته مُردهی پسرت شدم.
945
00:48:25,840 --> 00:48:27,074
آخرش قلبت رو میشکنه.
946
00:48:27,174 --> 00:48:28,776
نگران نباش، باهاش کنار میام.
947
00:48:28,877 --> 00:48:30,277
خیلیخب، ولی میدونی چیه؟
948
00:48:30,377 --> 00:48:32,947
اگه آیندهای وجود نداره، پس بیا
اون رو سمتش سوق ندیم، خواهر.
949
00:48:33,046 --> 00:48:35,182
هی، هی. من هنوز سوگند نخوردم.
950
00:48:35,282 --> 00:48:37,785
- اوه!
- اوه، باشه!
951
00:48:45,125 --> 00:48:46,426
شب بخیر.
952
00:48:46,527 --> 00:48:48,161
- شب بخیر.
- داری میکِشی؟
953
00:48:48,262 --> 00:48:50,597
نتیجهی این گناهت مرگه!
954
00:48:51,098 --> 00:48:52,760
الان تقدیست کرد؟
955
00:48:52,913 --> 00:48:54,903
هربار که میره این کارو میکنه.
956
00:48:55,003 --> 00:48:57,065
حس میکنم باعث شده آدم بهتری باشم.
957
00:48:59,172 --> 00:49:03,310
ببین، من نمیخوام به مقدسات توهین کنم،
ولی حس میکنم این ممکنه عشق باشه.
958
00:49:03,845 --> 00:49:04,913
هی.
959
00:49:04,938 --> 00:49:06,154
من یه ارتدکس یونانیام،
960
00:49:06,179 --> 00:49:07,447
ما رو اونجا راه نمیدن.
961
00:49:07,472 --> 00:49:08,781
خب؟
962
00:49:09,154 --> 00:49:11,660
و اون... اون خودش روحالقدسه.
963
00:49:11,685 --> 00:49:14,018
- بیا، یکم تو بِکش.
- از من گفتن بود، مرد.
964
00:49:14,043 --> 00:49:16,513
خونهی جنگلی، اردوگاه تابستونی، راهبهی جذاب.
965
00:49:18,101 --> 00:49:19,513
آره، قطعاً از جوکهایی که راجعبه...
966
00:49:19,537 --> 00:49:21,228
آلت واسه گردشگرهای مست
تعریف میکنی بهتره.
967
00:49:21,253 --> 00:49:22,869
حداقل خرج خودم رو درمیارم.
968
00:49:24,117 --> 00:49:25,653
بهخاطر من اینجا نیومدی.
969
00:49:28,035 --> 00:49:29,368
پس بگو چرا واقعاً اینجایی!
970
00:49:29,423 --> 00:49:31,059
منظورت چیه؟
دنبال نیکی کوچولو میگشتم.
971
00:49:32,292 --> 00:49:33,895
نیکی هم دیدی،
972
00:49:33,995 --> 00:49:38,398
و... الان نیکی یکم نگرانه.
973
00:49:38,498 --> 00:49:40,868
هنوز برگهها رو امضا نکردی، مگه نه؟
974
00:49:41,268 --> 00:49:43,136
شوخیت گرفته؟
975
00:49:46,306 --> 00:49:49,176
- راحت شدی؟ حالمو گرفتی.
- میخوای گریه کنی؟
976
00:49:49,276 --> 00:49:51,079
میخوای گریه کنی؟
میخوای بغضت بترکه؟
977
00:49:51,178 --> 00:49:52,914
بیا بغل بابا خرسه. بیا ببینم.
978
00:49:53,547 --> 00:49:55,449
سعی کردم بهش همهچی بدم، نیک.
979
00:49:55,549 --> 00:49:57,412
گیریم دادی، اون کجا بذاره؟
980
00:49:59,453 --> 00:50:01,480
خدا استیون رایت رو حفظ کنه.
981
00:50:02,090 --> 00:50:04,358
«تمام اونایی که به دورجُنبی باور دارن،
(حرکت اجسام با قدرت ذهن)
982
00:50:04,458 --> 00:50:07,795
دست منو بالا ببرن.»
983
00:50:07,895 --> 00:50:10,632
نصفهشب دزدکی رفتم خونهی جِنا،
984
00:50:10,732 --> 00:50:12,292
و عذرا رو برداشتم با خودم بردم.
985
00:50:15,837 --> 00:50:17,204
خیلیخب، همین بحث رو ادامه میدیم.
986
00:50:17,304 --> 00:50:19,774
چرا دزدکی خونهی جنا رفتی و عذرا رو دزدیدی؟
987
00:50:19,874 --> 00:50:22,810
عذی از خونهی جنا بیرون زد
و با یه تاکسی تصادف کرد.
988
00:50:22,910 --> 00:50:24,078
چی؟
989
00:50:24,378 --> 00:50:26,648
دکترش گفت ممکنه
از قصد این کارو کرده باشه.
990
00:50:26,748 --> 00:50:27,682
پشمام!
991
00:50:27,782 --> 00:50:29,651
بهنظرت راست میگه؟
992
00:50:29,751 --> 00:50:32,386
نه! چی... دستم انداختی؟
993
00:50:32,486 --> 00:50:35,632
هر روزی که اون بچه از خواب پا میشه
تصمیمش اینه که زندگیش رو ادامه بده!
994
00:50:35,923 --> 00:50:37,224
خب، خوبه.
995
00:50:38,291 --> 00:50:40,394
خداروشکر.
996
00:50:40,795 --> 00:50:42,063
پس چرا دزدیدیش؟
997
00:50:42,697 --> 00:50:45,033
جنا فکر میکنه باید عذرا رو مدرسهی
کودکان استثنایی بفرستیم و من مخالفم.
998
00:50:45,133 --> 00:50:47,167
- چرا مخالفی؟
- چون توی مدرسهی عمومی...
999
00:50:47,267 --> 00:50:49,937
یاد میگیره چطور بجنگه،
چطور از خودش محافظت کنه.
1000
00:50:49,962 --> 00:50:51,279
نکنه فکر کردی سانتینی کبیری؟
1001
00:50:51,304 --> 00:50:52,974
چی واسه خودت میگی؟
1002
00:50:52,999 --> 00:50:55,167
من میبینم که مردم عذ رو
از خودشون میرونن، خب؟
1003
00:50:55,420 --> 00:50:58,278
یهو بداخلاق میشه یا حتی
توی خیابون داره قدم میزنه.
1004
00:50:58,378 --> 00:51:02,182
میدونی، مردم قصد بیاحترامی ندارن،
فقط اینجوری براشون راحتتره.
1005
00:51:02,282 --> 00:51:04,351
میدونستی کلمهی «اوتیسم»
ریشهی یونانی داره...
1006
00:51:04,451 --> 00:51:05,720
به معنی «در دنیای خودت»
1007
00:51:05,820 --> 00:51:08,455
نمیخوام توی دنیای خودش باشه، نیک. من...
1008
00:51:13,460 --> 00:51:14,896
میخوام توی همین دنیا باشه.
1009
00:51:26,808 --> 00:51:28,142
راحت رسیدی؟
1010
00:51:28,475 --> 00:51:29,877
گوشی رو بده مکس.
1011
00:51:29,977 --> 00:51:32,279
خدای من.
1012
00:51:32,386 --> 00:51:34,122
قابلمهی دستهدرازت دست من نیست!
1013
00:51:34,214 --> 00:51:35,549
الو؟
1014
00:51:38,091 --> 00:51:40,093
- الو؟
- سلام، صداتو دارم، بابا.
1015
00:51:40,193 --> 00:51:41,729
نکنه فکر کردی جهان متوقف شده...
1016
00:51:41,829 --> 00:51:43,998
- تا بری با این کودن بچرخی؟
- چی میگی واسه خودت؟
1017
00:51:44,097 --> 00:51:46,099
اون پسرمو ازم گرفت، منم پسش گرفتم.
1018
00:51:46,199 --> 00:51:48,168
یه قولی دادی، سر قولت نموندی.
1019
00:51:48,268 --> 00:51:50,137
حالا همسرت سمت پنجره سنگ پرتاب میکنه.
1020
00:51:50,237 --> 00:51:51,806
- قطعش کن.
- الو؟
1021
00:51:51,906 --> 00:51:53,340
فردا خودم میام اونجا!
1022
00:51:53,440 --> 00:51:54,909
- نه!
- پس خوب گوشهاتو باز کن.
1023
00:51:55,009 --> 00:51:56,844
به مادر عذی زنگ بزن!
1024
00:51:56,945 --> 00:52:00,411
- شنیدی چی گفتم؟ به مادرش زنگ بزن.
- قابلمهی دستهدرازت دست من نیست.
1025
00:52:06,286 --> 00:52:08,355
- کجایی؟
- نگران نباش.
1026
00:52:08,380 --> 00:52:11,458
- کجایی؟ کجایی؟
- میدونی جن، راستش...
1027
00:52:11,559 --> 00:52:13,828
علیرغم تمام اتفاقاتی که از سر گذروندیم،
1028
00:52:13,853 --> 00:52:16,021
وقتی که بهم گفتی «هرچی که بشه،
1029
00:52:16,046 --> 00:52:18,140
ما باهم مثل یه خانواده رفتار میکنیم»
حرفت رو باور کرده بودم.
1030
00:52:18,165 --> 00:52:19,496
گفتی باهم صادق میمونیم.
1031
00:52:19,521 --> 00:52:21,820
- یادته این حرفها رو زدی؟
- تو ولی صادق نبودی، مکس.
1032
00:52:21,845 --> 00:52:24,514
تو برداشتی بچهمون رو بردی
و الانم باید بیاریش خونه!
1033
00:52:24,539 --> 00:52:25,834
بذار یه سؤالی ازت بپرسم.
1034
00:52:25,859 --> 00:52:27,793
عذرا بهت گفت واسه این
رفت وسط خیابون...
1035
00:52:27,818 --> 00:52:30,520
چون فکر میکرد سگ قراره گازش بگیره؟
1036
00:52:30,545 --> 00:52:33,339
آره، خب... چه فرقی میکنه؟
1037
00:52:33,364 --> 00:52:36,506
با لباس خوابش، پابرهنه از خونه زد بیرون،
1038
00:52:36,531 --> 00:52:38,160
و چیزی نمونده بود تاکسی زیرش کنه!
1039
00:52:38,185 --> 00:52:40,220
آره، چون شنید دوستپسرت میخواست منو بکشه!
1040
00:52:40,245 --> 00:52:41,783
داشت میاومد خبرم کنه.
1041
00:52:41,808 --> 00:52:44,734
خیلیخب، دیگه داری منو میترسونی، مکس.
1042
00:52:44,759 --> 00:52:47,595
میترسونمت؟
چرا نمیری از دوستپسرت بپرسی!
1043
00:52:47,895 --> 00:52:49,312
میدونی که عذی دروغ نمیگه!
1044
00:52:49,337 --> 00:52:51,619
خیلیخب. هی، هی، حق با توئه.
1045
00:52:51,644 --> 00:52:53,981
تو خانوادهی منی، راستش رو میگم.
1046
00:52:54,234 --> 00:52:57,170
ولی باید همین الان بیاریش خونه، خب؟
1047
00:52:58,606 --> 00:53:00,942
بیا خونه، بعدش راجعبه تمام
این چیزها باهم صحبت میکنیم.
1048
00:53:01,408 --> 00:53:02,677
هیچ کدوم از این اتفاقات آسون نیست.
1049
00:53:02,777 --> 00:53:05,980
ولی تنها خواستهی من این بود
که از پسرمون محافظت کنم.
1050
00:53:06,413 --> 00:53:08,016
منم الان دارم همین کارو میکنم.
1051
00:53:08,116 --> 00:53:09,584
درضمن، دست از سر پدرم بردار.
1052
00:53:14,656 --> 00:53:17,959
بعد از چهار روز اومدین
گزارش مفقودی پسرتون...
1053
00:53:17,984 --> 00:53:19,936
توسط مردی که شما
درحال طلاقش هستین...
1054
00:53:19,961 --> 00:53:22,730
و دادگاه حکم قرار منع برای
عدم ملاقات پسرتون داده رو بدین؟
1055
00:53:22,830 --> 00:53:25,566
- درست متوجه شدم؟
- میدونم چه فکری میکنین.
1056
00:53:26,366 --> 00:53:27,568
اون پدرشه.
1057
00:53:27,593 --> 00:53:29,211
شما فکر نمیکنین که بهش آسیبی برسونه؟
1058
00:53:29,236 --> 00:53:30,872
نه. نه، نه. به هیچ وجه.
1059
00:53:31,238 --> 00:53:33,206
خیلیخب، بذارید چندتا تماس بگیریم.
1060
00:53:33,306 --> 00:53:36,443
ببینم میشه پیداش کرد یا نه،
شاید بتونیم تلفن همراهش رو ردیابی کنیم.
1061
00:53:36,544 --> 00:53:38,345
قصد بیاحترامی ندارم، مایک، ولی نه.
1062
00:53:38,445 --> 00:53:42,083
متأسفم، خانم، ولی من
حس خوبی به این کارش ندارم.
1063
00:53:42,182 --> 00:53:43,918
- متوجهاید؟
- بله، متوجهام.
1064
00:53:44,018 --> 00:53:47,689
خوبه، چون از دیدگاه مرکز
کودکان مفقود و مورد سوءاستفاده،
1065
00:53:47,789 --> 00:53:50,158
باید دستور صدور «هشدار امبر» بدیم.
(وضعیت اضطراری کودکربایی)
1066
00:53:50,257 --> 00:53:52,259
مطمئنین توی چنین شرایطی...
1067
00:53:52,359 --> 00:53:54,862
مارگو، بیا با گزارش
فرد مفقود شده شروع کنیم.
1068
00:53:54,962 --> 00:53:57,470
هشدار امبر دقیقاً برای چنین شرایطیه.
1069
00:53:57,495 --> 00:53:59,048
تازه الانم دیر کردیم، خانم.
1070
00:53:59,073 --> 00:54:01,575
متأسفانه تصمیمش با شما نیست.
1071
00:54:03,805 --> 00:54:05,584
بلدی این کارو کنی؟
1072
00:54:22,222 --> 00:54:25,626
هی، لطف کردی. مرسی.
1073
00:54:26,060 --> 00:54:28,696
- بار و بندیل رو بستم که برم.
- خیلیخب.
1074
00:54:31,499 --> 00:54:33,468
ولی فکر نکنم پسرت آمادهی رفتن باشه.
1075
00:54:33,568 --> 00:54:34,936
- هوم؟
- میبینی اونجا...
1076
00:54:34,961 --> 00:54:37,258
- با خواهر مارگارت داره طناب درست میکنه.
- آره.
1077
00:54:37,283 --> 00:54:39,607
پسرت میخواد سوگلیم رو ازم بگیره.
1078
00:54:39,674 --> 00:54:42,143
باهم خوب اُخت شدن.
1079
00:54:42,168 --> 00:54:44,846
فکر کنم بهخاطر اوتیسم باشه.
دختره براش جالبه.
1080
00:54:45,646 --> 00:54:48,182
بعضی وقتها فکر میکنم منم
ممکنه طیفی ازش رو داشته باشم.
1081
00:54:48,816 --> 00:54:50,317
بهنظر خیلی از نشونههاش رو داری.
1082
00:54:50,417 --> 00:54:52,421
- آره.
- نه، راستش بهنظرم...
1083
00:54:52,446 --> 00:54:53,963
تو فقط یکم عجیبی.
1084
00:54:53,988 --> 00:54:57,415
آره، توی موقعیتهای اجتماعی یکم معذبم.
1085
00:54:57,440 --> 00:54:58,743
خوبه که اینجایی.
1086
00:54:58,768 --> 00:55:02,004
- آره، باعث میشه از...
- از همه دور باشی.
1087
00:55:02,029 --> 00:55:04,565
- از مردم.
- آره، میدونم.
1088
00:55:05,166 --> 00:55:08,018
البته قدم شماها رو چشمه.
1089
00:55:08,322 --> 00:55:11,346
رفیق، دوست دارم بمونم،
ولی نمیتونم. باید لس آنجلس برم.
1090
00:55:11,371 --> 00:55:12,840
لس آنجلس مگه چهخبره؟
1091
00:55:14,789 --> 00:55:16,308
مهمونِ برنامهی کیملام.
1092
00:55:18,479 --> 00:55:20,248
- دستم انداختی؟
- نه، راستش...
1093
00:55:20,347 --> 00:55:22,950
اینجوری که معروف میشی!
این معرکهست.
1094
00:55:23,050 --> 00:55:25,186
- آره، خوبه.
- مکس، بیخیال.
1095
00:55:25,285 --> 00:55:26,854
- کیمل حرف نداره!
- آره.
1096
00:55:26,954 --> 00:55:30,423
منو تهش از اجرای آرسنیو بیرون کردن.
بدترین شب زندگیم بود.
1097
00:55:30,525 --> 00:55:32,693
بخش اجرای هسلهاف طول کشید.
1098
00:55:32,794 --> 00:55:35,263
بذار یه چیزی بهت بگم.
تو برو لس آنجلس،
1099
00:55:35,362 --> 00:55:36,764
روی اجرات کار کن،
خودت رو آروم کن،
1100
00:55:36,789 --> 00:55:38,891
حواست رو جمع کن،
روی کارِت مسلط شو.
1101
00:55:38,916 --> 00:55:40,134
عذرا رو بسپر به خودم.
1102
00:55:40,159 --> 00:55:41,309
من و مارگارت مراقبش هستیم.
1103
00:55:41,334 --> 00:55:42,578
نمیتونم این کارو کنم، رفیق.
1104
00:55:42,603 --> 00:55:44,046
- باید با خودم ببرمش.
- چرا نمیشه؟
1105
00:55:44,071 --> 00:55:46,874
چون بهش نیاز دارم.
بهخاطر اونه که سرپام.
1106
00:55:47,208 --> 00:55:49,051
خیلیخب، باشه.
1107
00:55:49,076 --> 00:55:51,220
کیک درست میکنم
برات توی زندان میارم.
1108
00:55:51,245 --> 00:55:54,148
فقط یادت باشه قابلمهی
دستهدراز استن هم با خودت بیاری.
1109
00:55:54,173 --> 00:55:56,377
قابلمهی اون دست من نیست!
1110
00:55:58,953 --> 00:56:02,355
خیلیخب، آقا و خانم کارلتون.
روز خوبی داشته باشید.
1111
00:56:04,592 --> 00:56:06,093
کجان؟
1112
00:56:06,194 --> 00:56:08,162
منظورت چیه؟
برو به خودش زنگ بزن.
1113
00:56:08,262 --> 00:56:10,330
جوابم رو نمیده. عین خودته.
1114
00:56:10,430 --> 00:56:12,600
خب... الان نمیتونم صحبت کنم.
مشغول کارم. نمیتونم.
1115
00:56:12,700 --> 00:56:15,236
سلام خانم سی.
حال شما چطوره، خانم جوان؟
1116
00:56:15,335 --> 00:56:16,771
- سلام استن!
- برو ببینم چه امتیازی میگیری.
1117
00:56:16,871 --> 00:56:18,539
یه جعبه پفیلا اونجا واسه تو هست.
1118
00:56:18,639 --> 00:56:20,107
پفیلا واسه دندونهاش خوب نیست.
1119
00:56:20,208 --> 00:56:22,143
قراره به سازمان امبر خبر بدیم.
1120
00:56:22,476 --> 00:56:23,945
منظورت چیه؟
رفتی پلیس خبر کردی؟
1121
00:56:24,045 --> 00:56:25,345
عذی کجاست؟
1122
00:56:27,481 --> 00:56:29,817
پیش پدرشه.
تو نباید اون کارو میکردی.
1123
00:56:29,917 --> 00:56:32,053
کارت... خیلی زشت بود.
1124
00:56:32,153 --> 00:56:33,721
- کار من زشت بود؟
- آره.
1125
00:56:33,821 --> 00:56:35,990
- داری کاری میکنی که پسرش رو نبینه.
- تقصیر مکس بود.
1126
00:56:36,090 --> 00:56:38,226
- چه انتظاری ازش داشتی؟
- اینکه پسرمو ندزده!
1127
00:56:38,326 --> 00:56:40,862
خودت باعث شدی!
خودت باعث شدی اونو بدزده.
1128
00:56:43,130 --> 00:56:44,732
خواهش میکنم. خواهش میکنم.
1129
00:56:44,832 --> 00:56:47,301
- استن، من...
- چطور تونستی این کارو کنی؟
1130
00:56:47,400 --> 00:56:49,036
هشدار امبر؟ اصلاً میدونی یعنی؟
1131
00:56:49,136 --> 00:56:51,606
- نمیخوام جر و بحث کنم.
- منم دلم نمیخواد،
1132
00:56:51,706 --> 00:56:53,440
ولی یهو حرفش رو باور نمیکنی!
1133
00:56:53,541 --> 00:56:55,209
حالا هم هشدار امبر؟
1134
00:56:55,309 --> 00:56:57,645
خسته شدم از اینکه
نمیدونستم میخواد چیکار کنه.
1135
00:56:57,745 --> 00:57:00,948
همینجوریش هم از دست عذی خستهام،
خواهش میکنم، فقط...
1136
00:57:01,322 --> 00:57:05,326
ترسیدم، من... خستهام.
تنها و محتاجام.
1137
00:57:06,020 --> 00:57:08,689
از دست پسران رایس کریسپی خسته شدم.
1138
00:57:16,764 --> 00:57:18,699
باشه، باید قبل از اینکه...
1139
00:57:18,799 --> 00:57:21,434
دست پلیس بهشون برسه
خودمون دست به کار شیم.
1140
00:57:23,271 --> 00:57:25,072
- دست به کار شیم؟
- آره، «شیم»، آره.
1141
00:57:25,172 --> 00:57:27,631
شیفتم تموم شه، راه میفتیم.
1142
00:57:28,342 --> 00:57:29,644
تا میشیگان ۱۱ ساعت راهه.
1143
00:57:29,744 --> 00:57:31,679
خوشبختانه تا فردا اونجاییم.
1144
00:57:32,880 --> 00:57:34,181
رفته پیش نیک؟
1145
00:57:35,082 --> 00:57:36,560
آره. پیش نیکه.
1146
00:57:36,585 --> 00:57:38,251
منم از این بابت خوشحال نیستم، ولی آره.
1147
00:57:38,653 --> 00:57:40,909
متأسفانه قراره پیش نیک بریم، آره.
1148
00:57:41,093 --> 00:57:44,262
من شخصیت خودمخربی دارم.
« اَلبای »
1149
00:57:44,926 --> 00:57:47,395
ولی اشکالی نداره،
تازگی یه پیشرفتی داشتم.
1150
00:57:47,495 --> 00:57:50,464
بعد از هزاران ساعت هیپنوتیزم درمانی،
1151
00:57:50,564 --> 00:57:52,700
بالاخره کودک درونم رو ملاقات کردم.
1152
00:57:54,148 --> 00:57:55,737
و یه اسلحه دستش بود.
1153
00:58:01,409 --> 00:58:03,377
اوه، سلام.
چهخبر بچهجون؟
1154
00:58:03,477 --> 00:58:06,047
واو! خیلیخب، باشه. جانم؟
1155
00:58:06,259 --> 00:58:09,684
خیلیخب، بیخیال.
اسحله رو بذار زمین. بذارش زمین.
1156
00:58:09,709 --> 00:58:11,360
وسط اجرای استندآپم.
1157
00:58:11,385 --> 00:58:13,788
میشه برگردی توی ذهنم، لطفاً؟
خیلی ممنون.
1158
00:58:13,888 --> 00:58:17,625
میگفتم، تراپیستم گفت:
«مکس، تو دیگه بزرگ شدی.»
1159
00:58:17,725 --> 00:58:20,528
«دیگه نیازی به کودک درون نداری.
اون دیگه نمیتونه بهت کمکی کنه.»
1160
00:58:20,628 --> 00:58:22,263
منم گفتم: «جدی، مارک؟»
1161
00:58:22,363 --> 00:58:23,831
«اون یه اسلحه دستشه، تو چی داری؟»
1162
00:58:23,931 --> 00:58:26,367
این جامعهستیزِ کوچولو رو
هرجا که برم با خودم میبرم.
1163
00:58:26,467 --> 00:58:28,269
مرسی، مردم لنسینگ!
1164
00:58:28,369 --> 00:58:30,338
بینظیر بودید!
شب خوبی داشته باشید!
1165
00:58:33,841 --> 00:58:37,378
همگی بزنید به افتخار مکس برنال.
1166
00:58:37,712 --> 00:58:39,647
یه ویسکی، بدون یخ و...
1167
00:58:39,747 --> 00:58:41,782
یه لیوان آب آناناس واسه مدیر برنامههام.
1168
00:58:41,882 --> 00:58:43,617
الان آب آناناس رو براتون میارم.
1169
00:58:43,718 --> 00:58:45,486
بهتره پسرت رو خونه ببری.
1170
00:58:45,586 --> 00:58:46,887
- خیلیخب.
- پسرته، مگه نه؟
1171
00:58:46,988 --> 00:58:49,023
آره، اون... پسرمه.
1172
00:58:49,123 --> 00:58:51,192
ساعت از ۱۲ گذشته.
من مراقبش بودم.
1173
00:58:51,292 --> 00:58:52,827
خیلی خوشحال نبود.
1174
00:58:52,960 --> 00:58:56,097
هی، هی، هی.
حین اجرام تو مراقبش بودی؟
1175
00:58:56,122 --> 00:58:58,054
- حالا بهم توهین شده. خیالت راحت، عذ.
- نه، بابا، بابا...
1176
00:58:58,132 --> 00:58:59,834
- خودم درستش میکنم.
- توی این کلوپ بچه نباید بیاد.
1177
00:58:59,934 --> 00:59:02,103
مخصوصاً بچهای که مشکل داره.
1178
00:59:02,128 --> 00:59:03,254
- مشکل؟
- بله.
1179
00:59:03,404 --> 00:59:05,106
- من نمیشنوم.
- واقعاً؟ بذار یه سؤالی ازت کنم.
1180
00:59:05,206 --> 00:59:07,341
مگه من میام محل کارت
از جندهبازیهات بگم؟
1181
00:59:07,441 --> 00:59:08,477
هی، هی، هی!
1182
00:59:08,502 --> 00:59:10,059
- داری با همسرم حرف میزنی ها!
- اوه، جداً؟
1183
00:59:10,084 --> 00:59:12,146
شرمنده، ولی همسرت باید
سرش توی کون خودش باشه!
1184
00:59:12,246 --> 00:59:13,314
هی، هی، هی!
1185
00:59:18,219 --> 00:59:19,620
بابا!
1186
00:59:21,255 --> 00:59:22,356
بیا، عذرا!
1187
00:59:28,029 --> 00:59:31,866
- اونها صاحب باشگاه کمدی بودن.
- بهت که گفتم، نمیدونستم.
1188
00:59:32,467 --> 00:59:35,403
- اونها صاحب باشگاه کمدی بودن.
- ما راجعبهش صحبت کردیم، خب؟
1189
00:59:35,504 --> 00:59:37,038
دیگه کافیه.
1190
00:59:37,738 --> 00:59:41,008
- من میخوام برم خونه.
- رفیق، من متأسفم، خب؟
1191
00:59:41,108 --> 00:59:42,643
- من میخوام برم خونه!
- تقصیر من بود.
1192
00:59:42,743 --> 00:59:44,645
گوش بده چی میگم، عذی، خب؟
1193
00:59:45,112 --> 00:59:48,115
بعضی وقتها زندگیت بههم میریزه.
1194
00:59:48,215 --> 00:59:51,886
و اگه بههم ریخت، اشکالی نداره.
1195
00:59:51,986 --> 00:59:53,522
مردم میگن زندگی باید تمیز باشه،
1196
00:59:53,621 --> 00:59:55,589
باید قشنگ باشه، ولی اینطور نیست.
1197
00:59:56,924 --> 00:59:58,793
- شنیدی؟
- آره.
1198
01:00:00,561 --> 01:00:01,862
خیلیخب.
1199
01:00:03,330 --> 01:00:04,632
خیلیخب، خوبه.
1200
01:00:06,567 --> 01:00:07,935
بگیر بخواب، این...
1201
01:00:09,136 --> 01:00:10,337
فکر خوبیه.
1202
01:00:20,515 --> 01:00:22,583
واقعاً ازت ممنونم، استن.
1203
01:00:28,456 --> 01:00:30,157
یه مادر همیشه مادره.
1204
01:00:31,192 --> 01:00:32,593
یه پدر هم همینطور.
1205
01:00:35,629 --> 01:00:37,731
گمونم دیگه حتی نمیدونم.
1206
01:00:48,876 --> 01:00:50,744
اینجا، همین رو برو داخل.
1207
01:00:58,252 --> 01:01:00,654
خودشه، خودشه. برو نزدیک، ببین.
1208
01:01:00,754 --> 01:01:02,723
خیلیخب، خیلیخب.
1209
01:01:04,593 --> 01:01:06,060
لعنتی.
1210
01:01:06,160 --> 01:01:08,462
ظاهرت داد میزنه که احساس گناه میکنی!
1211
01:01:08,563 --> 01:01:10,465
- چیکار میکنی؟
- چیکار میکنم؟
1212
01:01:10,565 --> 01:01:12,399
- فرار کن، زوربا، فرار کن!
- از ملک من برو بیرون!
1213
01:01:12,501 --> 01:01:14,435
آره، فرار کن! یالا، برو!
1214
01:01:14,536 --> 01:01:15,803
- کون لقت، استن!
- آره، کون لق خودت!
1215
01:01:15,903 --> 01:01:18,305
بهت که گفتم، نمیدونم کجا رفتن!
1216
01:01:18,405 --> 01:01:20,641
فکر میکردم تو دیگه عاقل باشی، نیک.
1217
01:01:20,741 --> 01:01:22,977
آره، خب. منم فکر میکردم
هنوز توی سینهات قلب داری، جنا.
1218
01:01:23,077 --> 01:01:25,312
- به فکر عذرا باش!
- پسرم اون بیرونه!
1219
01:01:25,365 --> 01:01:26,579
- بگو کجاست!
- اوه! اوه! اوه!
1220
01:01:26,714 --> 01:01:28,082
همین رو فرو میکنم توی قلبت...
1221
01:01:28,182 --> 01:01:29,750
اگه بهم نگی دقیقاً کجان!
1222
01:01:29,850 --> 01:01:30,951
کجان؟
1223
01:01:31,051 --> 01:01:33,597
رفتن لس آنجلس تا توی برنامهی کیمل شرکت کنن!
1224
01:01:35,789 --> 01:01:37,024
مهمون برنامهی کیمله؟
1225
01:01:37,124 --> 01:01:37,858
آره.
1226
01:01:37,958 --> 01:01:39,490
میدونم، مهمون برنامهی کیمله!
1227
01:01:40,495 --> 01:01:41,462
تو باورت میشه؟
1228
01:01:41,563 --> 01:01:44,932
خب... کمدین بامزهایه ولی...
1229
01:01:45,032 --> 01:01:47,434
وایسا، به مکس نگی من لوش دادم.
1230
01:01:47,536 --> 01:01:49,436
من خیلی تحمل شکنجه رو ندارم.
1231
01:01:49,538 --> 01:01:50,404
- آخ!
- انقدر نِق نزن.
1232
01:01:50,429 --> 01:01:51,811
خدایا...
1233
01:01:51,836 --> 01:01:53,847
برو سوار شو من خودم میام.
یه کارِ ناتموم باهاش دارم.
1234
01:01:53,872 --> 01:01:55,941
خواهش میکنم، منو باهاش تنها نذار.
1235
01:01:59,113 --> 01:02:02,383
ببین، به محبتآمیزترین شکل ممکن بهت میگم.
1236
01:02:03,217 --> 01:02:04,718
باید یه دکتر بری!
1237
01:02:04,818 --> 01:02:06,655
سلام، من دستیار جین گرینام.
1238
01:02:06,754 --> 01:02:10,357
میخواستم تاریخ و زمان
حضور مکس برنال رو تأیید کنم.
1239
01:02:12,860 --> 01:02:15,696
بله، خیلی اتفاقی ایمیل رو پاک کردم.
1240
01:02:18,432 --> 01:02:20,635
خیلی هم عالی.
خیلی ازتون ممنونم.
1241
01:02:20,734 --> 01:02:22,369
ممنونم، خدانگهدار.
1242
01:02:23,771 --> 01:02:24,939
بریم.
1243
01:02:32,012 --> 01:02:33,414
میرم یه قهوه سفارش بدم.
1244
01:02:33,515 --> 01:02:36,463
- اوه، شکلات هم داره.
- امروز به اندازهی کافی شیرینیجات خوردی.
1245
01:02:38,085 --> 01:02:39,487
یه فنجون قهوه تلخ، لطفاً.
1246
01:02:39,588 --> 01:02:40,988
- حتماً.
- ممنون.
1247
01:02:43,491 --> 01:02:47,761
رفیق، اینطرفها کجا میتونم
یه مسافرخونه پیدا کنم؟
1248
01:02:47,861 --> 01:02:49,797
آره، ماشینت همونیه که پلاک نیوجرسیه، درسته؟
1249
01:02:49,897 --> 01:02:51,131
پلاک ۷۱ اِل دو؟
(کادیلاک اِلدورادو)
1250
01:02:51,232 --> 01:02:52,366
- خودشه.
- خوشگله.
1251
01:02:52,733 --> 01:02:55,736
هی، آقا... ماشینها رو خوب میشناسی!
1252
01:02:55,836 --> 01:02:58,305
یه چیزهایی بلدم.
مادربزرگم هم اِلدورادو داره.
1253
01:02:58,405 --> 01:03:00,975
پنجمین خروجی، هتل «بست وسترن»
صبحونه و بیسکوئیت هم داره.
1254
01:03:01,075 --> 01:03:02,776
- عالیه، کدوم سمت؟ این سمت؟
- همین سمت.
1255
01:03:02,876 --> 01:03:04,778
هی، اونجا رو، توی تلویزیونم!
1256
01:03:05,346 --> 01:03:07,649
آره، اونجا رو، رفیق. تبلیغی که
بازی کردی همهجا پخش میشه.
1257
01:03:07,748 --> 01:03:08,983
- این شاید کمکت کنه.
- آره.
1258
01:03:09,083 --> 01:03:10,652
بازیگر کودک، قراره هالیوود بریم.
1259
01:03:10,751 --> 01:03:12,086
یه آزمون بازیگری بده.
1260
01:03:12,186 --> 01:03:13,254
- اصلاً هم اینطور نیست.
- نظرت چیه بری...
1261
01:03:13,354 --> 01:03:15,624
- توی ماشین منتظرم بمونی؟
- هی، وایسا!
1262
01:03:16,056 --> 01:03:18,727
من جایی ندیدمت؟
1263
01:03:18,826 --> 01:03:22,096
«سنفورد و پسر»
قراره بازسازیش کنن.
1264
01:03:23,864 --> 01:03:26,100
یه امضا بهم بده، بنویس «تقدیم به تیم»
1265
01:03:26,200 --> 01:03:28,440
«تا وقتی زندهام دستت بهم نمیرسه، تیم!»
1266
01:03:40,682 --> 01:03:43,117
ایست بازرسیِ رانندگی
تحتتأثیر الکل و مواد؟ یعنی چی؟
1267
01:03:56,063 --> 01:03:57,699
- واو!
- چی شده؟
1268
01:03:57,798 --> 01:03:59,400
هیچی! تو بخواب، رفیق.
1269
01:03:59,501 --> 01:04:01,001
- بجنب، دیروقته.
- چیکار میکنی؟
1270
01:04:01,101 --> 01:04:02,970
- دارم میانبر میزنم.
- میانبر به کجا؟
1271
01:04:03,070 --> 01:04:05,873
- بهترین اردوگاه نبراسکا.
- این کجاش میانبره!
1272
01:04:05,973 --> 01:04:07,341
- چرا، میانبره!
- نخیر، نیست.
1273
01:04:07,441 --> 01:04:09,877
جاده رو میبینم اونجاست... لعنتی.
1274
01:04:09,977 --> 01:04:11,912
گندش بزنن.
1275
01:04:12,012 --> 01:04:14,081
عذ؟ عذ، کجایی؟ خوبی؟
1276
01:04:14,181 --> 01:04:15,949
عذی؟
1277
01:04:16,050 --> 01:04:17,552
من میخوام برم خونه.
1278
01:04:17,652 --> 01:04:18,886
عذ...
1279
01:04:18,986 --> 01:04:22,890
عذ! گندش بزنن، گندش بزنن!
بیا ببینم، رفیق.
1280
01:04:25,159 --> 01:04:26,060
خیلیخب.
1281
01:04:26,994 --> 01:04:28,295
بیا ببینم، کجایی؟
1282
01:04:29,096 --> 01:04:29,997
عذ؟
1283
01:04:31,231 --> 01:04:31,965
عذی؟
1284
01:04:35,336 --> 01:04:36,270
لعنتی!
1285
01:04:39,373 --> 01:04:40,441
عذی؟
1286
01:04:45,179 --> 01:04:46,347
عذی؟
1287
01:04:56,793 --> 01:04:58,060
عذ!
1288
01:05:04,532 --> 01:05:05,800
عذی!
1289
01:05:15,943 --> 01:05:17,411
- هی، وایسا!
- نه!
1290
01:05:17,512 --> 01:05:18,780
وایسا!
1291
01:05:19,279 --> 01:05:21,315
- هی، هی! گفتم وایسا، خب!
- آخ!
1292
01:05:21,415 --> 01:05:23,551
وایسا ببینم! گفتم وایسا!
1293
01:05:23,651 --> 01:05:25,520
بهت گفتم وایسی!
1294
01:05:25,620 --> 01:05:27,121
میخوای چیکار کنی؟
1295
01:05:27,622 --> 01:05:30,625
میخوای بزنی؟
میخوای منو بزنی؟ یالا، بزن!
1296
01:05:30,725 --> 01:05:32,059
نه! نمیخوام بزنمت، نمیخوام.
1297
01:05:32,159 --> 01:05:33,427
نه، من فقط... منو ترسوندی، رفیق.
1298
01:05:33,528 --> 01:05:35,830
منو ترسوندی. متأسفم، خب؟
1299
01:05:35,929 --> 01:05:37,766
چرا منو با خودت آوردی؟
1300
01:05:38,165 --> 01:05:40,535
چرا منو با خودت آوردی،
وقتی نمیدونی چطور بهم کمک کنی؟
1301
01:05:40,635 --> 01:05:42,169
نمیدونم، رفیق.
1302
01:05:42,269 --> 01:05:44,338
تو ابرقهرمان منی.
فقط... تو همهچیز منی.
1303
01:05:44,438 --> 01:05:46,073
تو افسون منی.
1304
01:05:46,173 --> 01:05:48,743
من ابرقهرمان تو نیستم.
1305
01:05:48,843 --> 01:05:50,978
من افسون و رفیق تو نیستم.
1306
01:05:51,078 --> 01:05:53,380
من پسرتم! و توام پدرمی!
1307
01:05:53,481 --> 01:05:56,651
پدرم! پدرم! پدرم! پدرم! پدرم!
1308
01:05:56,751 --> 01:05:59,119
خیلیخب، خیلیخب، باشه.
1309
01:05:59,219 --> 01:06:01,088
- ازت بدم میاد.
- چیزی نیست.
1310
01:06:01,188 --> 01:06:03,417
ازت بدم میاد.
1311
01:06:37,759 --> 01:06:39,561
- الو؟
- بابا؟
1312
01:06:41,496 --> 01:06:42,463
الو؟
1313
01:06:42,564 --> 01:06:43,865
نزدیک بود پسرم رو بزنم.
1314
01:06:43,964 --> 01:06:45,232
چـ... چی شد؟
1315
01:06:45,999 --> 01:06:47,134
چه اتفاقی افتاد؟
1316
01:06:47,234 --> 01:06:48,903
- من نزدیک بود...
- چی؟
1317
01:06:49,002 --> 01:06:50,605
نزدیک بود عذرا رو بزنم.
1318
01:06:50,939 --> 01:06:52,607
الان کجایی؟ گندش بزنن.
1319
01:06:52,707 --> 01:06:56,276
- الان... توی... توی جنگلم.
- کجا؟ کجا؟ کجا؟
1320
01:06:56,376 --> 01:06:58,177
توی جنگل تخمیام دیگه.
چمیدونم کجا، خب؟
1321
01:06:58,202 --> 01:07:01,181
فقط... نزدیک بود عذرا رو بزنم و...
1322
01:07:01,206 --> 01:07:02,715
نمیدونم چطور باهاش کنار بیام، بابا.
1323
01:07:02,740 --> 01:07:05,363
نمیدونم با این همه خشم چه غلطی کنم.
1324
01:07:05,787 --> 01:07:09,122
هیچ غلطی نیاز نیست بکنی.
فقط... دفنش کن.
1325
01:07:09,491 --> 01:07:12,794
خیلیخب، باشه.
ولی ازت میخوام بهم بگی چیکار کنم.
1326
01:07:12,894 --> 01:07:13,928
خودت میدونی چیکار کنی!
تو نمیتونی...
1327
01:07:14,027 --> 01:07:15,362
نمیدونم! نمیدونم باید چیکار کنم، مرد.
1328
01:07:15,462 --> 01:07:17,297
توی جنگل گیر افتادم،
از ترس ریدم به خودم،
1329
01:07:17,397 --> 01:07:19,601
و نمیدونم باید چیکار کنم،
واسه همین گفتم شاید...
1330
01:07:19,701 --> 01:07:21,368
شاید مثل بقیهی پدرها باشی و...
1331
01:07:21,469 --> 01:07:22,537
یه نصیحتی چیزی کنی!
1332
01:07:22,737 --> 01:07:24,137
مکس، ببند اون دهنتو!
چی میگی واسه خودت؟
1333
01:07:24,238 --> 01:07:25,707
همین الان دارم راجعبهش
باهات صحبت میکنم.
1334
01:07:25,807 --> 01:07:26,808
اونوقت تو میگی نصیحت میخوای؟
1335
01:07:26,908 --> 01:07:27,976
باشه، نصیحتت میکنم.
1336
01:07:28,075 --> 01:07:29,343
مثل آب خوردنه!
1337
01:07:29,443 --> 01:07:31,513
دستت رو داغ کن،
خودت رو به درخت ببند،
1338
01:07:31,613 --> 01:07:34,081
هر کاری که لازمه بکن تا پسرت رو نزنی!
1339
01:07:34,181 --> 01:07:36,016
به همین سادگی!
1340
01:07:37,251 --> 01:07:38,385
حالیت شد؟
1341
01:07:38,486 --> 01:07:40,254
ببین چه اتفاقی واسه ما افتاد!
منو کشت!
1342
01:07:40,354 --> 01:07:42,590
نمیتونی پسرت رو بزنی!
نمیتونی پسرت رو بزنی!
1343
01:07:44,859 --> 01:07:46,761
باشه، آره... فهمیدم.
1344
01:07:47,279 --> 01:07:48,663
مطمئنی؟ چون اگه فهمیده بودی...
1345
01:07:48,763 --> 01:07:50,030
میدونستی که دیگه وقتشه...
1346
01:07:50,130 --> 01:07:51,164
این سفر مسخره رو تمومش کنی.
1347
01:07:51,265 --> 01:07:52,967
- مسخره نیست.
- آره، هست.
1348
01:07:53,066 --> 01:07:54,536
نیست، بابا. مسخره نیست.
1349
01:07:54,636 --> 01:07:57,137
آره، هست. مسخرهست.
1350
01:07:57,162 --> 01:07:59,482
اگه آخرش بازم زندون بیفتی چه حالی میشی؟
1351
01:07:59,507 --> 01:08:00,407
اونوقت چی؟
1352
01:08:03,110 --> 01:08:05,112
کجایی؟ خودم میام دنبالت.
1353
01:08:10,518 --> 01:08:12,654
گندش بزنن، گندش بزنن.
1354
01:08:46,186 --> 01:08:47,855
حتی نمیتونی به زبون بیاریش.
1355
01:08:47,956 --> 01:08:49,156
یه کلمهی بیارزشه.
1356
01:08:50,090 --> 01:08:51,224
اوتیسم.
1357
01:08:53,293 --> 01:08:54,696
آره، هرچی.
1358
01:08:56,831 --> 01:09:01,368
بلند بگو، به عذی توی زندگی کمکش میکنه.
1359
01:09:01,469 --> 01:09:05,372
نه، میدونی... خیلی بابتش مطمئن نیستم.
1360
01:09:07,709 --> 01:09:10,511
باید بتونیم راجعبهش صحبت کنیم و...
1361
01:09:11,311 --> 01:09:12,914
خیلیخب، بگو.
میخوای راجعبه چی حرف بزنیم؟
1362
01:09:13,014 --> 01:09:14,348
نمیخوام مخفیش کنیم.
1363
01:09:14,448 --> 01:09:15,950
میخوام راجعبهش حرف بزنیم.
میخوام بهش یه اسمی رو اختصاص بدیم.
1364
01:09:16,050 --> 01:09:17,986
میخوام از هرکسی که شده کمک بگیریم.
1365
01:09:18,086 --> 01:09:19,887
کی خواست مخفیش کنه؟
کی؟ هیچکس نمیخواد مخفیش کنه.
1366
01:09:19,988 --> 01:09:22,557
مکس همین الانش هم اونو مخفی کرده!
عذرا رو برداشته، مخفیش کرده.
1367
01:09:22,657 --> 01:09:24,358
مخفیش نکرده، داره اونو تا جایی میبره.
1368
01:09:24,458 --> 01:09:26,360
فکر کردی میخواد عذرا رو بکشه؟
فکر کردی الان...
1369
01:09:26,460 --> 01:09:28,496
نخیرم، معلومه که چنین فکری نمیکنم.
1370
01:09:28,596 --> 01:09:31,398
همچین فکری نمیکنم،
ولی اون منو ترسوند.
1371
01:09:31,499 --> 01:09:33,868
تو میدونستی قراره عذرا رو
جایی ببره و برنامهای براش داره.
1372
01:09:33,968 --> 01:09:36,504
ولی کسی نگفت قراره اتفاق بدی براش بیفته.
1373
01:09:36,604 --> 01:09:37,572
نمیدونم.
1374
01:09:37,672 --> 01:09:39,406
جوری که مکس
و وضعیت روحیش ناپایداره...
1375
01:09:39,507 --> 01:09:42,477
و موقعیتی که... اون
بدجوری از کوره در میره.
1376
01:09:42,577 --> 01:09:44,612
نمیدونه چطور عذی رو کنترل کنه.
1377
01:09:44,712 --> 01:09:46,714
اون نمیدونه عذی چی نیاز داره.
1378
01:09:46,742 --> 01:09:49,336
نه، نمیدونه. ولی توام همینطور!
هیچکس نیازهای اون رو نمیدونه.
1379
01:09:49,449 --> 01:09:50,985
- من...
- همینه که هست.
1380
01:09:51,085 --> 01:09:53,038
شرایط همینیه که هست.
1381
01:09:54,055 --> 01:09:55,389
باید باهاش کنار بیای.
1382
01:09:55,490 --> 01:09:57,091
و میدونم که... میدونم فکر میکنی...
1383
01:09:57,190 --> 01:09:59,259
مشکلی که داره رو از من به ارث برده.
1384
01:09:59,359 --> 01:10:00,795
- من هرگز این حرف رو نزدم.
- نیاز نیست به زبون بیاریش.
1385
01:10:00,895 --> 01:10:02,096
من هرگز اینو نگفتم.
1386
01:10:02,497 --> 01:10:04,065
همسر خودم هم همین کارو کرد.
با اون هم همین جر و بحثها رو کردم.
1387
01:10:04,164 --> 01:10:06,366
- منو با مادرش مقایسه نکن.
- مقایسهت نمیکنم، ولی...
1388
01:10:06,467 --> 01:10:07,669
منو با مادرش مقایسه نکن.
1389
01:10:07,769 --> 01:10:09,971
نمیکنم، ولی یه شباهتهایی هست.
1390
01:10:10,071 --> 01:10:12,172
- متأسفم، کاریش نمیشه کرد.
- من...
1391
01:10:12,272 --> 01:10:13,941
عمرم رو پای این خانواده گذاشتم.
1392
01:10:14,042 --> 01:10:17,812
عمرم رو پای این خانواده گذاشتم.
اون زن مکس رو ول کرد!
1393
01:10:18,846 --> 01:10:21,448
من حتی نمیدونم چه اتفاقی افتاد،
چون تو راجعبهش حرفی نمیزنی.
1394
01:10:21,549 --> 01:10:24,251
و مکس هم چیزی نمیگه،
هیچ کدومتون حرفی نمیزنین.
1395
01:10:24,351 --> 01:10:26,831
ولی کاری که مادرش کرد نابخشودنی بود.
1396
01:10:27,253 --> 01:10:28,805
منو با اون مقایسه نکن.
1397
01:10:30,024 --> 01:10:31,191
چطور جرئت میکنی!
1398
01:10:31,291 --> 01:10:33,695
ماجرا...
1399
01:10:33,795 --> 01:10:36,731
واسه خیلی وقت پیش بود،
الان دیگه همهچیز تموم شده.
1400
01:10:45,640 --> 01:10:47,809
باورم نمیشه این اطراف بزرگ شدی.
1401
01:10:47,909 --> 01:10:49,209
آره، واسه منم عجیبه، مگه نه؟
1402
01:10:49,610 --> 01:10:51,211
آقاجون توی نیویورک با مادرم آشنا شد.
1403
01:10:51,311 --> 01:10:53,380
بعدش همگی به نبراسکا رفتیم.
1404
01:10:53,481 --> 01:10:54,749
چرا مادرت ولت کرد؟
1405
01:10:58,619 --> 01:11:01,354
میدونی، داستانش بامزهست، رفیق.
1406
01:11:01,455 --> 01:11:03,191
خودم هم واقعاً نمیدونم.
1407
01:11:03,290 --> 01:11:04,357
این کجاش بامزهست؟
1408
01:11:05,660 --> 01:11:07,294
راست میگی، بامزه نبود.
1409
01:11:09,931 --> 01:11:12,700
یه روز صبح بیدار شدم دیدم رفته.
1410
01:11:14,836 --> 01:11:17,038
و گمونم...
1411
01:11:17,138 --> 01:11:18,438
گمونم بعد از چندین سال...
1412
01:11:18,539 --> 01:11:20,041
با خودم به این نتیجه رسیدم که...
1413
01:11:20,141 --> 01:11:22,643
حتماً خیلی دلسرد بوده...
1414
01:11:24,112 --> 01:11:25,646
که چنین کاری کرده، مگه نه؟
1415
01:11:26,581 --> 01:11:29,016
مادر افتضاحی بود.
1416
01:11:32,284 --> 01:11:33,829
حق با توئه، مادر افتضاحی بود.
1417
01:11:36,256 --> 01:11:37,324
مادر افتضاحی بود.
1418
01:11:40,862 --> 01:11:43,097
خیلیخب، بیا بریم.
1419
01:11:43,197 --> 01:11:44,431
هی، رفقا، بازم ممنون.
1420
01:11:44,532 --> 01:11:47,068
- خیلی ممنون.
- خدا نگهدار، مراقب خودتون باشین.
1421
01:11:47,168 --> 01:11:48,536
چه زوج مهربونی.
1422
01:11:49,103 --> 01:11:52,405
شرط میبندم از وقتی
همسن و سالِ تو بودن باهمدیگه بودن.
1423
01:11:52,507 --> 01:11:56,010
- من که ناکام از دنیا میرم.
- چی؟ نه، چرند نگو.
1424
01:11:56,477 --> 01:11:59,947
یکی اون بیرون پیدا میشه
که عاشق دایناسور،
1425
01:12:00,047 --> 01:12:02,250
داستایوفسکی و انیمیشن فمیلی گای باشه.
1426
01:12:02,349 --> 01:12:04,719
- بشین و تماشا کن.
- و لایو اکشن سیاهچالها و اژدهایان.
1427
01:12:04,819 --> 01:12:08,122
و لایو اکشن سیاهچالها و اژدهایان.
بفرما. خودت میدونی دنبال چی هستی.
1428
01:12:08,756 --> 01:12:11,692
اینجا چیکار میکنیم؟
1429
01:12:11,793 --> 01:12:15,930
خانمی که اینجا زندگی میکنه
یکی از دوستان قدیمی پدرته.
1430
01:12:16,731 --> 01:12:19,133
اینجا شبیه فیلمهای شیطانیایه که
منتظری هر لحظه شیطان سراغت بیاد.
1431
01:12:19,233 --> 01:12:21,769
بیا امیدوار باشیم اینطور نباشه.
1432
01:12:21,869 --> 01:12:23,107
آه...
1433
01:12:28,609 --> 01:12:30,343
- خدای من!
- اوه، هی!
1434
01:12:30,443 --> 01:12:32,647
- سلام.
- چی...
1435
01:12:32,747 --> 01:12:35,216
- سلام.
- نه!
1436
01:12:35,315 --> 01:12:36,851
- سلام.
- سلام، گریس، سلام.
1437
01:12:36,951 --> 01:12:37,985
اینجا چیکار میکنی؟
1438
01:12:38,085 --> 01:12:40,087
خب... داستانش مفصله.
1439
01:12:40,188 --> 01:12:43,691
گریس، ایشون عذراست.
1440
01:12:46,194 --> 01:12:47,995
از دیدنت خوشوقتم، عذرا.
1441
01:12:48,095 --> 01:12:49,462
خیلی چیزها راجعبهت شنیدم.
1442
01:12:50,698 --> 01:12:52,733
- من که تابحال چیزی ازت نشنیده بودم.
- آره خب...
1443
01:12:52,834 --> 01:12:54,602
- کی اومده، مامان؟
- واو!
1444
01:12:54,702 --> 01:12:57,171
- تو چقدر...
- ایشون هم روبی هستش.
1445
01:12:57,271 --> 01:12:58,973
از زمین تا آسمون با
عکسهای بچگیت فرق داری.
1446
01:12:58,998 --> 01:13:00,049
امیدوارم همینطور باشه.
1447
01:13:00,074 --> 01:13:02,109
- سلام.
- ایشون از دوستهای قدیمی من، مکس، هستش.
1448
01:13:02,210 --> 01:13:03,611
و اون هم پسرش، عذرا.
1449
01:13:04,612 --> 01:13:05,813
سلام.
1450
01:13:05,913 --> 01:13:07,982
دوست داری بیای با من و هارپر بازی کنی؟
1451
01:13:12,220 --> 01:13:13,721
بیا! هارپر!
1452
01:13:15,223 --> 01:13:17,225
- غافلگیرمون کردی!
- آره، میدونم.
1453
01:13:17,325 --> 01:13:20,728
میتونیم داخل بیایم؟
1454
01:13:20,828 --> 01:13:23,331
یه جورهایی از دست قانون فراریام.
1455
01:13:23,430 --> 01:13:24,932
- یعنی چی؟
- شوخی نمیکنم.
1456
01:13:25,867 --> 01:13:26,868
بیا ببینم.
1457
01:13:32,940 --> 01:13:33,975
هارپر!
1458
01:13:37,845 --> 01:13:38,713
هارپر...
1459
01:13:39,847 --> 01:13:42,216
هارپر هرجا که بری دنبالت میاد؟
1460
01:13:42,316 --> 01:13:43,416
همیشه!
1461
01:13:43,517 --> 01:13:45,286
چه سگ خوششانسی.
1462
01:13:45,586 --> 01:13:48,756
ولم کن!
1463
01:13:48,856 --> 01:13:52,293
ریجوِی خواست منو توی آبگیر جک هل بده.
1464
01:13:52,392 --> 01:13:54,369
- تو که بدت نیومد.
- به همین خیال باش.
1465
01:13:54,394 --> 01:13:57,598
- داری مخ دوستدختر منو میزنی؟
- من دوستدخترش نیستم.
1466
01:13:59,200 --> 01:14:00,568
ما رو بههم معرفی کن، روبز.
1467
01:14:00,668 --> 01:14:03,871
- عذرا، ریجوِی و کلی.
- اهل کجایی؟
1468
01:14:06,240 --> 01:14:07,742
از شرق میاد.
1469
01:14:08,142 --> 01:14:09,610
واو، ببین چیکار میکنه!
1470
01:14:09,710 --> 01:14:12,713
لطفاً عوضیبازی درنیار!
1471
01:14:12,813 --> 01:14:15,783
«کسی براش مهم نبود من کیام
تا وقتی که این نقاب رو زدم.»
1472
01:14:15,883 --> 01:14:18,753
اینو یهو از کجات درآوردی، خلوچل؟
1473
01:14:18,853 --> 01:14:21,622
«بگو بِین کیه؟ چرا نقاب میزنه؟»
1474
01:14:21,722 --> 01:14:23,090
من دیوونهی شوالیهی تاریکیام.
1475
01:14:25,005 --> 01:14:26,266
بیا بریم.
1476
01:14:28,062 --> 01:14:29,196
خب، داشتی تعریف میکردی.
1477
01:14:29,297 --> 01:14:31,599
دیگه به اینجام رسیده بود.
1478
01:14:31,699 --> 01:14:33,100
واسه همهی پدر و مادرها پیش میاد.
1479
01:14:33,200 --> 01:14:35,503
آره، ولی من میدیدم که...
1480
01:14:35,603 --> 01:14:36,671
جاش امن نبود.
1481
01:14:38,198 --> 01:14:39,607
و حالا امنه؟
1482
01:14:43,144 --> 01:14:44,512
بهنظر من که امن میاد.
1483
01:14:47,315 --> 01:14:50,751
- نمیدونم چی بگم، مکس.
- چی؟
1484
01:14:50,851 --> 01:14:52,153
چرا نمیذاری به جنا زنگ بزنم؟
1485
01:14:52,253 --> 01:14:54,188
نه، نه، نه، نه.
من خودم بهش زنگ زدم، خب؟
1486
01:14:54,288 --> 01:14:55,489
اون میدونه که عذرا حالش خوبه.
1487
01:14:57,925 --> 01:14:58,826
خیلیخب.
1488
01:14:59,459 --> 01:15:00,628
باشه.
1489
01:15:01,028 --> 01:15:03,631
باهات بحث نمیکنم، خب؟
1490
01:15:03,731 --> 01:15:06,267
ساندویچت رو بخور،
سر و صورتت رو آب بزن،
1491
01:15:06,367 --> 01:15:08,002
بعدش راه بیفت برو لس آنجلس.
1492
01:15:09,503 --> 01:15:12,640
ببین، میدونم هیچ کدوم از
این ماجراها با عقل جور درنمیاد، ولی...
1493
01:15:12,740 --> 01:15:14,709
- درسته.
- نمیدونستم دیگه کجا برم.
1494
01:15:14,809 --> 01:15:15,876
پس...
1495
01:15:17,111 --> 01:15:19,146
پس بذار خودم کمکت کنم.
1496
01:15:19,246 --> 01:15:22,516
نمیتونم، باید... باید تا تهش برم، گریس.
1497
01:15:22,616 --> 01:15:25,453
جدی میگم، میدونی. اون بچه...
1498
01:15:26,087 --> 01:15:27,855
تنها کسیه که نمیتونم
توی تربیتش اشتباه کنم.
1499
01:15:27,955 --> 01:15:29,657
درسته. درسته، نمیتونی.
1500
01:15:29,757 --> 01:15:31,459
- چون اون بینقصه!
- نه.
1501
01:15:31,826 --> 01:15:33,627
بینقص نیست، گریس.
اون بینقص نیست.
1502
01:15:33,728 --> 01:15:36,030
و همه میخوان وادارش کنن...
1503
01:15:36,130 --> 01:15:37,264
تا همرنگ جماعت شه.
1504
01:15:37,365 --> 01:15:39,400
حتی خود من، خب؟
1505
01:15:39,500 --> 01:15:41,635
و یه روزی ممکنه به شکل
جادوییای چشمهاشو باز کنه...
1506
01:15:41,736 --> 01:15:44,939
و ببینه که خفنترین، خوشذوقترین...
1507
01:15:45,039 --> 01:15:49,143
و عادیترین بچهایه که پا به این دنیا گذاشته.
1508
01:15:49,243 --> 01:15:51,031
و چنین اتفاقی قرار نیست بیفته.
1509
01:15:52,380 --> 01:15:53,280
قرار نیست.
1510
01:16:00,117 --> 01:16:01,530
قرار نیست. هرگز این اتفاق نمیفته.
1511
01:16:01,555 --> 01:16:02,590
بنابراین منم که باید ازش مراقبت کنم،
1512
01:16:02,690 --> 01:16:04,892
و اگه من از پسش برنیام...
1513
01:16:04,992 --> 01:16:06,627
اونوقته که دیگه از دست میره.
1514
01:16:06,727 --> 01:16:08,195
و منم...
1515
01:16:20,441 --> 01:16:22,877
با طعم تافی میخوای یا شیرینیِ فاج.
1516
01:16:24,011 --> 01:16:25,079
جفتش.
1517
01:16:25,179 --> 01:16:26,947
خیلی بدجنسی.
1518
01:16:27,648 --> 01:16:29,817
خدای من، اینو باید امتحان کنی، عذرا.
1519
01:16:31,152 --> 01:16:33,087
بیا، بگی نه ناراحت میشم.
1520
01:16:38,199 --> 01:16:39,488
پشیمون نمیشی.
1521
01:16:45,166 --> 01:16:46,067
چطوره؟
1522
01:16:49,637 --> 01:16:50,805
حالت خوبه؟
1523
01:16:54,742 --> 01:16:56,410
آره، خب. کسی دیگه ازش استفاده نمیکنه.
1524
01:16:56,511 --> 01:16:58,679
خدای من.
1525
01:17:00,314 --> 01:17:01,897
ایناهاش!
1526
01:17:01,983 --> 01:17:03,117
باید لمسش کنم.
1527
01:17:03,217 --> 01:17:04,852
حسش داره میاد.
1528
01:17:04,952 --> 01:17:06,488
توی این لگن همهکار کردیم.
1529
01:17:06,620 --> 01:17:08,656
میدونی چیه؟
1530
01:17:08,756 --> 01:17:10,024
اگه روشن شد، ببرش.
1531
01:17:11,158 --> 01:17:12,426
- واقعاً؟
- اوهوم.
1532
01:17:12,527 --> 01:17:14,128
خیلیخب، مرسی.
1533
01:17:14,563 --> 01:17:17,698
به محض اینکه تمام این
ماجراها تموم شه برمیگردونمش.
1534
01:17:17,798 --> 01:17:19,600
مشکلی نیست. چیزی نمیشه، مکس.
1535
01:17:20,502 --> 01:17:21,635
چیزی نمیشه.
1536
01:17:21,969 --> 01:17:24,071
فقط کافیه دیگه سگی رو گاز نگیری.
1537
01:17:26,508 --> 01:17:28,609
- چی؟ منظورت چیه؟
- کلاس شیشم.
1538
01:17:28,709 --> 01:17:31,812
یه سگ داشت بهمون حمله میکرد
و تو گازش گرفتی.
1539
01:17:31,912 --> 01:17:32,713
اوه!
1540
01:17:32,813 --> 01:17:34,415
- آره، خب...
- گازش گرفتی.
1541
01:17:34,516 --> 01:17:36,150
خب... میخواستم ازت محافظت کنم.
1542
01:17:36,175 --> 01:17:38,110
- آره، جون خودت. بیخیال!
- داشتم ازت محافظت میکردم.
1543
01:17:38,135 --> 01:17:41,455
بیخیال! اون سگ اصلاً قصد نداشت
من یا تو رو گاز بگیره.
1544
01:17:41,556 --> 01:17:44,493
سگ بیچاره، دمش رو گذاشت
روی کولش و فرار کرد.
1545
01:17:44,593 --> 01:17:46,026
- واقعاً؟
- آره.
1546
01:17:48,395 --> 01:17:51,165
ببین مکس، همه که نمیخوان گازت بگیرن.
1547
01:17:56,637 --> 01:17:58,005
میخوای بهش غذا بدی؟
1548
01:17:59,640 --> 01:18:01,175
تابحال اسبسوار کردی؟
1549
01:18:03,744 --> 01:18:05,279
اگه بدون اینکه یکی از این...
1550
01:18:05,379 --> 01:18:07,748
خوشگلها رو ناز کنی از اینجا بری،
چه حسی بهت دست میده؟
1551
01:18:07,773 --> 01:18:09,673
حس میکنم پخمهام.
1552
01:18:10,050 --> 01:18:11,085
خیلیخب.
1553
01:18:11,185 --> 01:18:13,888
پس بیا بهت بگم که
چطور با اسب برخورد میکنن.
1554
01:18:14,455 --> 01:18:17,492
از کنار بهش نزدیک میشی تا تو رو ببینه.
1555
01:18:17,925 --> 01:18:20,794
بعد بغل صورتش رو نوازش میکنی.
1556
01:18:21,328 --> 01:18:25,332
بعدش به مهربونترین شکل ممکن
میگی: «سلام، باسکو.»
1557
01:18:29,670 --> 01:18:31,138
سلام، سلطان علفزار.
1558
01:18:34,708 --> 01:18:36,810
شرط میبیندم عاشق علفزاره.
1559
01:18:36,911 --> 01:18:38,445
از تو هم خوشش میاد.
1560
01:18:38,547 --> 01:18:39,548
معلومه؟
1561
01:18:39,648 --> 01:18:40,814
چهجورم.
1562
01:18:42,049 --> 01:18:43,618
فقط به چشمهاش خیره شو.
1563
01:18:44,451 --> 01:18:47,489
خیره شدن به چشمهای اسب
مثل اینه که روحت رو باهاش سهیم شی.
1564
01:18:56,063 --> 01:18:57,765
حالا دیگه یه رفیقِ ابدی داری.
1565
01:19:03,672 --> 01:19:06,106
مامان، تام دم دره.
1566
01:19:07,241 --> 01:19:09,276
- اوه!
- تام کیه؟
1567
01:19:09,376 --> 01:19:11,646
- خیلیخب، مکس، سوییچ روی ماشینه.
- باشه.
1568
01:19:11,745 --> 01:19:13,747
کلی، ریجوِی، جادهی جنگلی رو نشون بدین.
1569
01:19:13,847 --> 01:19:15,617
- روبی، با عذرا برو کیفهاشون رو جمع کن.
- باشه.
1570
01:19:15,716 --> 01:19:17,718
برید. برید! برید!
1571
01:19:17,818 --> 01:19:19,320
دایناسورت رو یادت نره، خب؟
1572
01:19:19,420 --> 01:19:20,888
- برو، برو.
- هی.
1573
01:19:22,256 --> 01:19:23,578
متأسفم.
1574
01:19:25,385 --> 01:19:26,820
مشکلی نیست.
1575
01:19:40,475 --> 01:19:43,811
- سلام، تام. چهخبر؟
- شرمنده مزاحمت شدم، گریس.
1576
01:19:43,911 --> 01:19:44,979
یه زوجی قسم میخوردن...
1577
01:19:45,079 --> 01:19:46,313
که یه پدر و پسر رو...
1578
01:19:46,413 --> 01:19:47,515
با ماشین اینجا پیاده کردن.
1579
01:19:47,616 --> 01:19:49,917
ظاهراً پدره پسرش رو از نیوجرسی دزدیده.
1580
01:19:50,017 --> 01:19:52,554
این که وحشتناکه.
چه کمکی از دست من برمیاد؟
1581
01:19:53,053 --> 01:19:54,788
متأسفم. میشه یه نگاهی به اطراف بندازم؟
1582
01:19:54,888 --> 01:19:57,726
- این خانمه بدجور ناراحته.
- نه، به هیچ وجه. بیا داخل، تام.
1583
01:19:57,825 --> 01:19:59,527
- آره، بیا.
- مرسی، زود تمومش میکنم.
1584
01:20:04,832 --> 01:20:07,134
- اینجوری ماشین خفه میکنه!
- خیلیخب.
1585
01:20:11,640 --> 01:20:13,240
گمونم وقت رفتنه.
1586
01:20:29,524 --> 01:20:31,425
شما دوتا، برید یه اتاقی جایی!
1587
01:20:33,595 --> 01:20:38,132
«قصد بیادبی ندارم، ولی به این
آسونیای که بهنظر رسید نبود،
1588
01:20:38,232 --> 01:20:41,302
پس ازت ممنون میشم
اگه حواسم رو پرت نکنی.»
1589
01:20:41,703 --> 01:20:42,903
دیالوگ فیلم «عروس شاهزاده»
1590
01:20:43,971 --> 01:20:45,139
این پسر نابغهست.
1591
01:20:59,987 --> 01:21:01,121
میشه اسب بگیریم؟
1592
01:21:03,309 --> 01:21:05,059
رفیق، ما وسط «هابوکن» زندگی میکنیم.
1593
01:21:07,027 --> 01:21:08,530
آره، فکرش رو میکردم اینو بگی.
1594
01:21:10,758 --> 01:21:14,361
عذ، تو میدونی که چرا
دارم این کارو میکنم، مگه نه؟
1595
01:21:14,461 --> 01:21:16,664
البته، میخوای توی برنامهی جیمی کیمل باشی.
1596
01:21:16,764 --> 01:21:17,732
آرزوی هر پدریه.
1597
01:21:17,832 --> 01:21:20,000
نه، نه. دلیلش این نیست.
1598
01:21:20,635 --> 01:21:24,371
البته اون هم هست،
ولی دلیل اصلیش چیزِ دیگهایه.
1599
01:21:24,471 --> 01:21:26,875
میدونی...
1600
01:21:26,975 --> 01:21:29,376
میدونی چی شد آقاجون
سرآشپزی رو کنار گذاشت،
1601
01:21:29,476 --> 01:21:32,379
و شغل دربانی رو قبول کرد؟
1602
01:21:33,013 --> 01:21:34,749
خب، بهخاطر من این کارو کرد.
1603
01:21:37,251 --> 01:21:38,887
اصلاً با عقل جور درنمیاد.
1604
01:21:39,419 --> 01:21:43,457
خب، راستش خیلی هم جور درمیاد، رفیق.
1605
01:21:44,024 --> 01:21:45,158
چون...
1606
01:21:46,493 --> 01:21:49,797
چون شغل یه پدر، میدونی...
1607
01:21:49,898 --> 01:21:52,432
اینه که پسرش رو وارد میدون کنه.
1608
01:21:52,934 --> 01:21:55,602
- چه میدونی؟
- هر میدونی، میدونی؟
1609
01:21:55,703 --> 01:21:56,704
زمین فوتبال.
1610
01:21:56,804 --> 01:21:58,438
فوتبال که باعث آسیبهای مغزی میشه!
1611
01:21:58,552 --> 01:22:02,023
خب، درسته، ولی اینجا
منظورم استعاری بود، خب؟
1612
01:22:02,109 --> 01:22:06,246
- خیلیخب.
- واسه همین یه پدر باید...
1613
01:22:06,346 --> 01:22:08,048
باید وارد چنین میدونی شه، خب؟
1614
01:22:08,148 --> 01:22:11,251
و اگه توی زمین قبل از اینکه
امتیازی بگیره زمین بزننش،
1615
01:22:11,351 --> 01:22:14,121
- اونوقت بازی تمومه.
- ولی اینطور نیست.
1616
01:22:14,221 --> 01:22:15,957
چون تمام خواستهی اون پدر...
1617
01:22:16,056 --> 01:22:21,395
اینه که پسرش جایی که
زمین خورد توپ رو برداره...
1618
01:22:21,495 --> 01:22:23,130
و تا خط پایان ببره.
1619
01:22:23,230 --> 01:22:24,531
- تاچداون!
- دقیقاً.
1620
01:22:24,632 --> 01:22:26,801
باید انقدر ادامه بده تا امتیاز رو بگیره.
1621
01:22:30,752 --> 01:22:31,950
بگذریم.
1622
01:22:34,508 --> 01:22:36,176
واسه اینه که شوی کیمل میرم.
1623
01:22:42,850 --> 01:22:43,851
تو بابای خوبی هستی.
1624
01:23:08,175 --> 01:23:10,969
« غذاخوری نورثویل »
1625
01:23:26,724 --> 01:23:28,610
قهوه میخوای؟
1626
01:23:28,635 --> 01:23:30,363
آره، بدم نمیاد.
1627
01:23:31,488 --> 01:23:33,663
نظرت چیه بری یه میز
توی «خانهی پای» رزرو کنی؟
1628
01:23:33,688 --> 01:23:36,523
بنزین که زدم میام پیشت.
1629
01:23:36,658 --> 01:23:38,325
داخل میبینمت.
1630
01:23:38,425 --> 01:23:39,494
میبینمت.
1631
01:23:39,828 --> 01:23:40,862
نوشیدنی چی میخوری؟
1632
01:23:40,961 --> 01:23:42,664
«زندگی یه ورزشه، بنوش.»
1633
01:23:42,689 --> 01:23:44,206
خب، این جمله رو کی گفتی؟
(ویدئو تبلیغاتی مایکل جوردن)
1634
01:23:44,231 --> 01:23:46,501
«بهنظر یه معمای دیگه روی دستمون مونده.»
1635
01:23:46,601 --> 01:23:50,037
من عاشق نقل قولم، خب؟
ولی نه توی هر موقعیتی.
1636
01:23:50,137 --> 01:23:52,439
این خانم مهربون کلی کار داره.
1637
01:23:52,540 --> 01:23:53,974
آیس تی، لطفاً.
1638
01:23:55,777 --> 01:23:56,977
رفیقم، عذرا.
1639
01:23:57,070 --> 01:23:59,874
خودسر و بیمحابا نقل قول میکنه...
1640
01:23:59,980 --> 01:24:02,450
تا واسه خودش چی سفارش بده؟
1641
01:24:02,550 --> 01:24:03,984
«آیس تی، لطفاً.»
1642
01:24:14,462 --> 01:24:17,565
- کجا میری؟
- سلام، حالتون چطوره؟
1643
01:24:17,665 --> 01:24:18,867
اسم من عذرائه.
1644
01:24:18,967 --> 01:24:21,201
و قراره براتون یه جوک تعریف کنم.
1645
01:24:22,369 --> 01:24:24,472
وقتی اسبها مریض میشن کجا میرن؟
1646
01:24:25,807 --> 01:24:27,441
بیمارسطبل!
1647
01:24:30,578 --> 01:24:31,646
خب.
1648
01:24:31,746 --> 01:24:34,248
ممنون! حضار بینظیری بودید!
1649
01:24:35,917 --> 01:24:38,218
واو! اولین جوکی که خودت ساختی.
1650
01:24:38,318 --> 01:24:40,922
- بهت افتخار میکنم.
- ساخت کار جدید آسون نیست.
1651
01:24:53,768 --> 01:24:57,137
رفیق، من میرم یه آبی به دستم بزنم، خب؟
1652
01:24:57,237 --> 01:24:58,506
- زود برمیگردم.
- باشه.
1653
01:24:58,606 --> 01:24:59,807
خیلیخب.
1654
01:25:01,676 --> 01:25:02,544
بیمارسطبل!
1655
01:25:04,177 --> 01:25:05,112
میره بیمارسطبل!
1656
01:25:05,212 --> 01:25:06,447
اینجا چیکار میکنی؟
1657
01:25:06,548 --> 01:25:07,807
حالا اونش مهم نیست، ببین، من...
1658
01:25:07,916 --> 01:25:09,316
- چطور پیدام کردی؟
- وقت این صحبتها رو نداریم.
1659
01:25:09,416 --> 01:25:10,818
اینجا چطور پیدام کردی؟
1660
01:25:10,912 --> 01:25:12,547
خانهی پای بودیم.
اونجا دیدمت.
1661
01:25:12,654 --> 01:25:14,756
- بودین؟ تو و کی؟
- من و جنا. اون هم اونجاست.
1662
01:25:14,882 --> 01:25:16,617
- چیزی نیست.
- جـ... خیلیخب.
1663
01:25:16,691 --> 01:25:18,927
بابا، تو دیگه چقدر خایه داری!
گوش بده چی میگم.
1664
01:25:19,027 --> 01:25:20,394
- میشه دهنت رو ببندی؟
- نه، تو ببند!
1665
01:25:20,495 --> 01:25:21,896
دارم سعی میکنم یه چیزی بهت بگم.
1666
01:25:21,996 --> 01:25:23,230
الان برمیگردی میری به همون خانهی پای،
1667
01:25:23,330 --> 01:25:24,599
شتری دیدی ندیدی.
1668
01:25:24,699 --> 01:25:26,266
خفه شو، میخوام یه چیزی بهت بگم.
1669
01:25:26,366 --> 01:25:27,735
اینجا نیومدم جلوت رو بگیرم.
1670
01:25:31,673 --> 01:25:34,008
اومدم ازت عذرخواهی کنم.
1671
01:25:34,107 --> 01:25:36,109
- بابت چی؟
- خب، ببین...
1672
01:25:36,209 --> 01:25:38,446
متأسفم.
1673
01:25:38,546 --> 01:25:42,082
میدونی، من... همین دیگه، متأسفم.
1674
01:25:42,717 --> 01:25:45,118
چی داری میگی؟ چی شده؟ چی...
1675
01:25:46,219 --> 01:25:48,690
مادرم رفت و...
1676
01:25:48,790 --> 01:25:51,358
منم دوستش داشتم،
ولی زندگی با من غیرممکن بود،
1677
01:25:51,459 --> 01:25:53,393
من هرگز چیزی راجعبهش
به تو نگفتم، واسه همین...
1678
01:25:53,494 --> 01:25:55,128
- متأسفم.
- منظورت چیه؟
1679
01:25:55,228 --> 01:25:56,764
مامان واسه این رفت
چون من آدم غیرقابل تحملی بودم.
1680
01:25:56,864 --> 01:25:58,967
- خودت بهم گفتی.
- نه، اونی که غیرقابل تحمل بود من بودم.
1681
01:25:59,067 --> 01:26:01,776
بهخاطر من بود. همهش سر جنگ داشتم.
و با هرکس که درگیر میشدم...
1682
01:26:01,801 --> 01:26:03,613
بعدش یکی دیگه بود که
فکر میکردم از پسش برمیام.
1683
01:26:03,638 --> 01:26:05,473
و معمولاً از این درگیریها برنده بیرون نمیای.
1684
01:26:05,573 --> 01:26:09,209
فقط از یه آدم میری سراغ
یه آدم دیگه تا دیگه کسی نمونه.
1685
01:26:09,309 --> 01:26:13,081
و بعدش که کسی نبود
باهاش درگیر شم، اونوقت...
1686
01:26:13,199 --> 01:26:15,392
مخفی شدم، خودم رو توی...
1687
01:26:15,520 --> 01:26:17,585
آشپزخونهی رستورانها
و باشگاههای بوکس پنهون کردم.
1688
01:26:17,685 --> 01:26:21,154
حالا هم با باز کردن در برای
غریبهها خودم رو پنهون میکنم.
1689
01:26:21,179 --> 01:26:23,248
من... من فقط...
1690
01:26:26,259 --> 01:26:28,463
پنهون شدم چون نمیدونستم
دیگه چیکار کنم، من...
1691
01:26:29,764 --> 01:26:32,332
نمیدونستم چطور کاری
که تو میکنی رو انجام بدم.
1692
01:26:32,357 --> 01:26:34,334
- چی؟
- تو برای چیزی میجنگی...
1693
01:26:34,434 --> 01:26:36,180
که یه ارزشی داره.
1694
01:26:36,437 --> 01:26:39,272
شاید زیادهروی کرده باشی،
ولی سعی داری کار درست رو انجام بدی.
1695
01:26:39,475 --> 01:26:41,611
و برای پسرت وارد
بزرگترین مبارزهی زندگیت شدی.
1696
01:26:41,784 --> 01:26:44,053
و اگه دستگیر شی، میپذیریش.
1697
01:26:44,112 --> 01:26:46,914
ولی تا جایی که به من مربوطه،
تو قهرمان سنگینوزن منی.
1698
01:26:48,850 --> 01:26:50,250
چون من یه مشکلی داشتم.
1699
01:26:50,985 --> 01:26:53,721
با مادرت یه مشکلی داشتم
که هرگز فراموش نمیکنم.
1700
01:26:56,057 --> 01:26:57,725
کاش منم کارِ تو رو میکردم.
1701
01:26:59,460 --> 01:27:01,062
شاید عواقبش گریبانگیرت بشه،
1702
01:27:01,161 --> 01:27:04,499
ولی... ارزشش رو داره،
چون دلیل خوبی برای انجامش داشتی.
1703
01:27:04,599 --> 01:27:07,535
این کار رو کردی چون عاشق پسرتی.
1704
01:27:08,736 --> 01:27:12,073
نیمهشب از جاش بلندش کردی.
1705
01:27:12,172 --> 01:27:13,808
- جرمه.
- نه، نه، نه.
1706
01:27:13,908 --> 01:27:15,308
هرکسی انقدر جرئت نداره.
1707
01:27:15,666 --> 01:27:18,286
باورت بشه یا نشه، احتمالاً بهترین کاری بود
که توی عمرت میتونستی انجام بدی.
1708
01:27:18,311 --> 01:27:22,083
و نباید انقدر نگران نداشتن خانواده باشی.
1709
01:27:22,182 --> 01:27:25,119
من اینجام، عذی هم اونجاست.
1710
01:27:25,218 --> 01:27:27,488
و اون زنی که توی خانهی پای هستش، خب...
1711
01:27:27,588 --> 01:27:29,023
اونم درست میشه.
1712
01:27:29,123 --> 01:27:32,126
تمام این ماجراها حل میشن،
ولی باید بدونی...
1713
01:27:32,225 --> 01:27:33,594
که تو یه خانوادهای داری که دوستت داره،
1714
01:27:33,695 --> 01:27:35,630
و بهت نیاز داره و براش مهمی.
1715
01:27:36,964 --> 01:27:38,533
- حالا مراقب باش.
- خیلیخب.
1716
01:27:39,033 --> 01:27:40,468
- من دیگه برمیگردم.
- باشه.
1717
01:27:42,170 --> 01:27:43,403
خیلیخب.
1718
01:27:55,616 --> 01:27:57,985
بگو ببینم، هیچ کدوم از
این اسمها رو میشناسی، رفیق؟
1719
01:27:58,086 --> 01:27:59,554
میشناسم. سیدنی پوآتیه.
1720
01:28:00,455 --> 01:28:03,091
«به من میگن آقای تیبز.»
1721
01:28:03,191 --> 01:28:06,393
معلومه، چه سؤال احمقانهای، متأسفم.
1722
01:28:06,500 --> 01:28:09,570
«توتو، حس میکنم دیگه کانزاس نیستیم.»
(دیالوگ فیلم «جادوگر شهر اُز»)
1723
01:28:09,664 --> 01:28:11,766
- دورثی مامان لایزا مینلی بود.
- خیلیخب.
1724
01:28:11,866 --> 01:28:14,318
- اینم یه حقیقت راجعبهش.
- سریعتر بیا، خب؟ بیا بریم.
1725
01:28:14,343 --> 01:28:15,903
«گریه میکنی؟»
1726
01:28:16,003 --> 01:28:18,673
«توی بیسبال گریه نداریم!»
(دیالوگ «لیگ خودشان» از تام هنکس)
1727
01:28:19,107 --> 01:28:21,576
بیا، بیا بریم.
1728
01:28:23,544 --> 01:28:26,413
- جیمی اینجاست؟
- شاید واسه سلام و احوالپرسی بیاد.
1729
01:28:26,514 --> 01:28:28,082
چه خوب، پسرم بدجوری طرفدارشه.
1730
01:28:28,182 --> 01:28:29,249
نه، اصلاً هم اینطور نیست.
1731
01:28:30,952 --> 01:28:32,220
اونجا پارک کن.
1732
01:28:32,319 --> 01:28:34,188
- اینجا جای پارک معلولینه.
- میدونم، برو پارک کن.
1733
01:28:34,287 --> 01:28:35,790
- جای پارک معلولینه!
- برو پارک کن!
1734
01:28:38,626 --> 01:28:40,661
واسه تست صدا هرچقدر که میخوای اجرا کن.
1735
01:28:40,762 --> 01:28:42,797
- اوضاع افسونت چطوره؟
- تا قطرهی آخرش کار میکنه.
1736
01:28:42,897 --> 01:28:43,931
- هی، مکس.
- بله؟
1737
01:28:44,031 --> 01:28:45,166
این مربع رو میبینی؟
1738
01:28:45,365 --> 01:28:46,567
از این مربع خارج نشو،
به جیمی نگاه نکن،
1739
01:28:46,667 --> 01:28:47,969
و اندازهی وقتت اجرا کن.
1740
01:28:47,994 --> 01:28:49,277
- ردیفه؟
- کچلم کردی، خیالت راحت.
1741
01:28:49,302 --> 01:28:50,638
- میکروفن باتری داره؟
- امیدوارم داشته باشه.
1742
01:28:50,738 --> 01:28:52,807
- عذرا، ردیف اول برات یه صندلی گرفتم.
- باشه.
1743
01:28:52,907 --> 01:28:55,710
چک، چک، چک،
اونجا میکروفنه؟ همینه؟
1744
01:28:55,810 --> 01:28:58,746
عالی، ممنون.
امشب حالتون چطوره؟
1745
01:28:58,846 --> 01:29:01,281
خوب؟ الو؟ آه...
1746
01:29:01,381 --> 01:29:03,764
باید داخل خطوط بمونم.
باید داخل خطوط بمونم.
1747
01:29:03,789 --> 01:29:04,790
سلام.
1748
01:29:04,815 --> 01:29:07,470
مکس برنال با یه پسر جوون رسیدن؟
1749
01:29:07,495 --> 01:29:08,931
هردوتاشون هم خوشتیپان.
1750
01:29:08,956 --> 01:29:11,459
یه عادتیه که همیشه
یه دید منفی به قضایا دارم.
1751
01:29:11,559 --> 01:29:13,828
که البته منطقیه،
چون برعکس بهدنیا اومدم.
1752
01:29:13,928 --> 01:29:16,664
بابام میگه وقتی بهدنیا اومدم
زیر چشمم کبود بود.
1753
01:29:16,764 --> 01:29:18,633
میگه اومدم بیرون
و اولین چیزی که به زبون آوردم این بود:
1754
01:29:18,733 --> 01:29:20,468
«کی گفت این فکر خوبیه؟»
1755
01:29:20,568 --> 01:29:21,936
از این طرفه.
1756
01:29:23,571 --> 01:29:24,739
پسرم چند روز پیش اومد پیشم،
1757
01:29:24,839 --> 01:29:26,841
بهم گفت: «بابا، تو یه افتضاحسازی.»
1758
01:29:26,941 --> 01:29:28,676
گفتم: «عذیزم، فکر نکنم
که افتضاحساز یه کلمه باشه.»
1759
01:29:28,776 --> 01:29:30,310
- اون گفت: «چرا، هست.»
- آره!
1760
01:29:30,410 --> 01:29:31,679
اینم از پسرم!
1761
01:29:31,779 --> 01:29:33,313
گمونم یه فکرهایی توی سرش داره.
1762
01:29:33,413 --> 01:29:34,515
گمونم من واقعاً یه افتضاحساز باشم.
1763
01:29:34,615 --> 01:29:35,817
چون راستش رو بخواید،
1764
01:29:35,917 --> 01:29:37,952
میتونم توی هر موقعیتی
که بخواین قرار بگیرم...
1765
01:29:38,052 --> 01:29:39,253
و بدترش کنم.
1766
01:29:39,352 --> 01:29:41,756
آقای برنال. مأمور ویژه کاستا هستم.
1767
01:29:41,856 --> 01:29:44,692
افبیآی. اینجا اومدیم تا شما رو دستگیر کنیم.
1768
01:29:46,194 --> 01:29:47,929
خیلیخب، باورم نمیشه.
1769
01:29:48,029 --> 01:29:50,164
- میشه جلوی پسرم این کارو نکنید؟
- سلام، عذرا.
1770
01:29:50,264 --> 01:29:51,465
من جسیکام.
1771
01:29:51,566 --> 01:29:53,113
قراره بریم یه قدمی بزنیم، خب؟
1772
01:29:53,138 --> 01:29:55,570
من از اون سرِ کشور با پسرم اینجا اومدم.
1773
01:29:55,670 --> 01:29:57,238
من متوجهام که از
اون سرِ کشور به اینجا اومدید.
1774
01:29:59,173 --> 01:30:00,675
عذی، چیزی نیست، چیزی نیست.
1775
01:30:00,775 --> 01:30:03,443
- بیا بریم بستنی بخوریم.
- عذی.
1776
01:30:03,544 --> 01:30:05,246
بابات فقط باید با دوستم جو صحبت کنه.
1777
01:30:05,345 --> 01:30:07,281
همهچیز روبهراهه، عذرا، خب؟
1778
01:30:07,380 --> 01:30:09,550
به بچهم دست نزن!
1779
01:30:09,650 --> 01:30:11,619
- به پسرم دست نزن!
- اون دوست نداره کسی بهش دست بزنه.
1780
01:30:11,719 --> 01:30:13,353
- بهش دست نزن!
- چیزی نیست، عذی.
1781
01:30:14,589 --> 01:30:15,756
چیزی نیست، چیزی نیست.
ببینید، میدونم.
1782
01:30:15,857 --> 01:30:17,357
خودم باهاتون تماس گرفتم و اشتباه کردم.
1783
01:30:17,458 --> 01:30:19,594
چیزی نیست، عذی.
چیزی نیست. ما همه اینجاییم.
1784
01:30:19,694 --> 01:30:21,462
طوری نیست، طوری نیست، عذی.
1785
01:30:21,562 --> 01:30:23,231
- خانم، ازتون میخوام که برید عقب.
- شما خودت برو عقب!
1786
01:30:23,331 --> 01:30:24,699
این پسرمه، سلام!
1787
01:30:24,799 --> 01:30:27,969
هی، عذیزم. عذی، رفیق.
حالت خوبه؟
1788
01:30:28,069 --> 01:30:30,204
سلام، سلام.
1789
01:30:30,504 --> 01:30:33,674
عذی، دلم برات تنگ شده بود.
1790
01:30:34,642 --> 01:30:37,478
عذ؟ حالت خوبه، رفیق؟
1791
01:30:37,578 --> 01:30:40,047
بهت خوش گذشت؟
سفرت چطور بود؟
1792
01:30:43,284 --> 01:30:45,987
- با یه اسب صحبت کردم.
- چی؟
1793
01:30:46,087 --> 01:30:47,922
فوقالعادهست.
1794
01:30:48,022 --> 01:30:49,457
کاش منم اونجا بودم.
1795
01:31:03,070 --> 01:31:06,439
متأسفم، خانم، ولی همچنان
باید آقای برنال رو دستگیر کنیم.
1796
01:31:06,540 --> 01:31:08,542
من خودم باهاتون تماس گرفتم.
اشتباه کردم.
1797
01:31:08,643 --> 01:31:11,212
همونطوری که میبینید
پسرم حالش خوبه، پس...
1798
01:31:11,312 --> 01:31:13,281
- راه دیگهای نداریم، خانم.
- چرا، دارید!
1799
01:31:13,381 --> 01:31:16,450
من مادرشم، ایشون پدرش
و اون آقا هم پدربزرگشه.
1800
01:31:16,918 --> 01:31:20,855
ما یه خانوادهایم
و خودمون بچه رو خونه میبریم.
1801
01:31:20,948 --> 01:31:23,884
پس، خیلی ازتون ممنونم.
دیگه نیازی به این کارها نیست.
1802
01:31:23,991 --> 01:31:26,694
- خیلیخب، همگی خونسرد باشید.
- هی، مرد. چیزی نیست.
1803
01:31:26,794 --> 01:31:28,329
- بهتره آرامشت رو حفظ کنی.
- نه، من آرومام.
1804
01:31:30,164 --> 01:31:31,732
هی! اون مقاومت نمیکنه!
1805
01:31:31,832 --> 01:31:33,868
مقاومت نمیکنم.
اون شکایتش رو پس گرفت، مگه نه جنا؟
1806
01:31:33,968 --> 01:31:36,137
- ما شکایت رو پس میگیریم!
- بیخیال، تمومش کن.
1807
01:31:36,237 --> 01:31:37,972
بابا!
1808
01:31:38,472 --> 01:31:40,808
بابامو ول کن!
1809
01:31:41,776 --> 01:31:43,443
- ولم کن!
- باید تمومش کنم.
1810
01:31:43,544 --> 01:31:46,480
بابا، منو نگاه کن. بابا!
بابا! منو نگاه کن!
1811
01:31:46,580 --> 01:31:49,091
طوری نیست، طوری نیست.
1812
01:31:49,116 --> 01:31:50,555
زمین زدنت.
1813
01:31:52,186 --> 01:31:53,587
توپ رو بسپرش به من.
1814
01:32:09,370 --> 01:32:11,005
آروم باش، طوری نیست.
1815
01:32:12,139 --> 01:32:13,007
خیلیخب.
1816
01:32:34,962 --> 01:32:37,231
- خب دیگه، بریم.
- اومدم.
1817
01:32:37,331 --> 01:32:40,334
زود، زود، زود.
دیرمون میشه. بجنب.
1818
01:32:41,335 --> 01:32:43,504
صبح بخیر. میدونم درگیر
مشکلات بازداشت در خانهای،
1819
01:32:43,604 --> 01:32:45,339
ولی میتونی از مدرسه بیاریش؟
1820
01:32:45,439 --> 01:32:46,774
یه قرار بازدید خونه دارم،
نمیتونم عقب بندازم.
1821
01:32:46,874 --> 01:32:49,276
باشه، حتماً.
فقط باید به مأمور ناظرم بگم.
1822
01:32:49,377 --> 01:32:51,312
باشه. هی، هی، هی.
1823
01:32:51,412 --> 01:32:53,647
یادت نره، فقط تند تند صحبت نکن.
1824
01:32:53,748 --> 01:32:55,716
دیشب کارِت معرکه بود.
1825
01:32:55,983 --> 01:33:00,521
«بهر هرکس ناقوس به صدا درآید.
امروز بهر من به صدا درخواهد آمد.»
1826
01:33:00,621 --> 01:33:02,857
چه ارائهای بشه!
1827
01:33:03,657 --> 01:33:05,326
- خیلیخب، خدافظ. موفق باشی.
- بریم.
1828
01:33:05,426 --> 01:33:07,094
بیا بریم تا حبسمون نکردن.
1829
01:33:08,696 --> 01:33:10,364
- میخوای برات بیارمش؟
- حتماً.
1830
01:33:10,865 --> 01:33:13,567
وقتی هِمینگوِی همسن و سال من بود،
1831
01:33:13,667 --> 01:33:17,171
میدونی والدینش چه کادوی تولدی براش خریدن؟
1832
01:33:17,271 --> 01:33:18,473
نه، چی؟
1833
01:33:18,572 --> 01:33:21,575
باباش براش تفنگ ساچمهای،
1834
01:33:21,675 --> 01:33:24,045
و مامانش براش ویولن خرید.
1835
01:33:25,579 --> 01:33:28,483
- همینگوی ویولن میزد؟
- نه.
1836
01:33:28,949 --> 01:33:31,218
پنجاه سال بعد با همون تفنگ...
1837
01:33:33,554 --> 01:33:34,655
واقعاً؟
1838
01:33:35,389 --> 01:33:36,491
میتونی بری چک کنی.
1839
01:33:36,924 --> 01:33:38,659
واو، من خبر نداشتم.
1840
01:33:38,759 --> 01:33:40,861
حدس بزن کی قراره کلاس ویولن بره!
1841
01:33:43,297 --> 01:33:45,933
رفیق، خیلی از اینکه برای
این مدرسه هیجانزدهای خوشحالم.
1842
01:33:46,033 --> 01:33:48,035
- بالاخره موفق شدی.
- آره.
1843
01:33:48,135 --> 01:33:49,303
حق با مامان بود.
1844
01:33:50,905 --> 01:33:52,840
نمیشه اون رو زیر جورابت کنی؟
1845
01:33:52,940 --> 01:33:55,076
چی رو؟
خوشم نمیاد به بدنم بخوره.
1846
01:33:55,176 --> 01:33:57,411
- بهخاطر جنسش، میدونی؟
- داره چشمک میزنه.
1847
01:33:57,512 --> 01:33:58,813
- بیپ.
- خب، میدونی چیه؟
1848
01:33:58,838 --> 01:34:00,420
نمیخوای یه بغل بهم بدی؟
1849
01:34:01,560 --> 01:34:02,715
باشه.
1850
01:34:05,629 --> 01:34:06,996
حالا دیگه میتونی بری.
1851
01:34:07,021 --> 01:34:07,998
باشه.
1852
01:34:08,502 --> 01:34:09,693
بفرما.
1853
01:34:16,083 --> 01:34:17,318
روز خوبی داشته باشی.
1854
01:34:21,256 --> 01:34:31,256
ترجمه از امیر فرحناک
:::. FarahSub@ .:::
1855
01:34:31,503 --> 01:34:34,003
« فیلم بعد از تیتراژ ادامه دارد »
1856
01:34:35,267 --> 01:34:45,267
ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز
.:: DigiMoviez.Com ::.
1857
01:34:47,388 --> 01:34:50,191
یادته آخرین باری که
اون اینجا اومد دستگیر شد.
1858
01:34:50,291 --> 01:34:51,759
اوه، واو.
1859
01:34:51,859 --> 01:34:54,061
- مکس؟
- جیمی؟
1860
01:34:54,161 --> 01:34:56,263
- سلام، مرد. حالت چطوره؟
- مرد، بهنظر عالی میای.
1861
01:34:56,363 --> 01:34:58,232
خوشحالم که اینجایی. ایشون گیرموئه.
1862
01:34:58,332 --> 01:35:00,367
- سلام. خیلی خوشبختم.
- از بهترینهای حفاظت.
1863
01:35:00,467 --> 01:35:02,703
- پسرت چطوره؟
- عذی عالیه، مرد. آره.
1864
01:35:02,803 --> 01:35:05,139
اگه اجازه داشتم از ایالت
خارجش کنم الان اینجا بود.
1865
01:35:05,239 --> 01:35:08,008
آره، درسته. گمونم نمیشد.
آره، گمونم نمیتونست بیاد.
1866
01:35:08,108 --> 01:35:11,745
خب، داشتم بهش میگفتم یادته
آخرین باری که مکس اینجا بود،
1867
01:35:11,845 --> 01:35:14,715
چیزی نمونده بود مهمان
برنامه شه ولی دستگیر شد.
1868
01:35:14,815 --> 01:35:18,052
اون پسرش رو از مدرسه نجات داد.
1869
01:35:18,152 --> 01:35:19,654
- درسته؟
- من که اینجوری تصور میکنم.
1870
01:35:19,753 --> 01:35:20,854
- آره.
- آره.
1871
01:35:20,955 --> 01:35:22,990
ولی به هرحال خوشحالم که اینجایی.
1872
01:35:23,090 --> 01:35:24,659
متأسفم.
1873
01:35:24,684 --> 01:35:25,962
یادم رفت بهت بگم.
1874
01:35:25,987 --> 01:35:29,363
مجبور شدم... مأمور ناظرم رو با خودم بیارم.
1875
01:35:30,798 --> 01:35:33,067
- این مأمور ناظرته؟
- آره.
1876
01:35:33,702 --> 01:35:35,069
واو.
1877
01:35:35,094 --> 01:35:36,162
آره.
1878
01:35:36,337 --> 01:35:38,172
- باید دائماً همراهت باشه؟
- آره.
1879
01:35:38,272 --> 01:35:40,675
- خیلی بامزهست.
- هی مرد، چهخبر؟
1880
01:35:40,774 --> 01:35:42,076
من بیرون منتظرم، خب؟
1881
01:35:42,176 --> 01:35:44,345
حداقل آدم خوشتیپیه.
1882
01:35:44,945 --> 01:35:46,413
- خیلیخب، موفق باشی.
- باشه.
1883
01:35:46,514 --> 01:35:49,116
- خوشحال شدم بالاخره اومدی.
- احتیاط شرط عقله.
1884
01:35:49,216 --> 01:35:50,585
- آره، ممنون.
- آره، درسته.
1885
01:35:50,685 --> 01:35:52,419
- میبینمت.
- باشه، فعلاً.
1886
01:35:54,788 --> 01:36:00,761
♪ Rae Isla - Ezra ♪
1887
01:36:00,786 --> 01:36:10,786
جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت
دیجیموویز را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
DigiMoviez@