1 00:00:00,000 --> 00:00:18,000 بامابین تقدیم می‌کند .:: Bamabin.com ::. 2 00:00:18,000 --> 00:00:26,000 ..:: کانال تلگرام و اينستاگرام بامابین ::.. .:: Telegram: @BamabinOfficial ::. .:: Instagram: @BamabinOfficial_Com ::. 3 00:00:26,000 --> 00:00:33,000 با سپاس از انتخاب سایت بامابین برای تماشا !برای دسترسی راحت‌تر و کامل به آرشیو، از «اپلیکیشن گوشی» استفاده کنید 4 00:00:33,250 --> 00:00:37,101 ‫اولین باری که دیدمت، می‌دونستم باید مال من باشی. 5 00:00:37,125 --> 00:00:41,142 ‫اون مرد غریبه با بی‌عاطفگی تو رو گرفته بود. 6 00:00:41,166 --> 00:00:44,208 ‫چاره‌ای نداشتم که تو رو از چنگش دربیارم. 7 00:00:44,708 --> 00:00:48,458 ‫هیچ کس هرگز مثل من ‫تو رو دوست نخواهد داشت، گلادیس. 8 00:00:50,166 --> 00:00:53,083 ‫چیه؟ همیشه روی پیتزاهام اسم میذارم. 9 00:00:53,666 --> 00:00:55,142 ‫حالا بیا پیش بابا. 10 00:00:55,166 --> 00:00:57,267 ‫نه! 11 00:00:57,291 --> 00:00:59,351 ‫گلادیس! 12 00:00:59,375 --> 00:01:01,809 ‫تو خیلی جوون بودی! 13 00:01:01,833 --> 00:01:03,851 ‫چه خبرها، بروبچ اهل عشق و حال؟ 14 00:01:03,875 --> 00:01:07,351 ‫این صدای رو مخ چیه؟ 15 00:01:07,375 --> 00:01:11,142 ‫رفیق‌تون، کایلر مفسد، 16 00:01:11,166 --> 00:01:13,851 ‫دخترکش قهار از دنیای کایلره! 17 00:01:13,875 --> 00:01:16,309 ‫درسته، همه‌تون واسه چالش جرئت بعدیم رای دادین، 18 00:01:16,333 --> 00:01:20,458 ‫پس من اینجام، وسط جنگل با رفقای اهل عشق و حالم 19 00:01:21,500 --> 00:01:23,916 ‫داریم زنده می‌مونیم! 20 00:01:26,750 --> 00:01:29,601 ‫زنده می‌مونین؟ این اسکل کی رو داره گول می‌زنه؟ 21 00:01:29,625 --> 00:01:33,267 ‫من و بروبچ کایلر کاملا واسه ‫زندگی در شرایط سخت آماده‌ایم، 22 00:01:33,291 --> 00:01:35,208 ‫با پناهگاه خفنم شروع می‌کنیم، 23 00:01:38,000 --> 00:01:39,333 ‫خیمه‌ی مغولی! 24 00:01:40,083 --> 00:01:41,309 ‫وقتی اینو ببینین، 25 00:01:41,333 --> 00:01:44,541 ‫تمام شما ۸ میلیون طرفدار کایلر ‫دل‌تون می‌خواد بیاین توش! 26 00:01:45,083 --> 00:01:47,791 ‫هشت میلیون طرفدار کایلر بیان؟ 27 00:01:48,416 --> 00:01:49,892 ‫مگه از روی جنازه‌ی من رد بشین. 28 00:01:49,916 --> 00:01:51,642 ‫اینم از خیمه‌ی مغولی. 29 00:01:51,666 --> 00:01:52,767 ‫صندلی ماساژ. 30 00:01:52,791 --> 00:01:53,976 ‫میز چای حبابی. 31 00:01:54,000 --> 00:01:57,059 ‫تلویزیون صفحه تخت درجه یک، 32 00:01:57,083 --> 00:01:58,750 ‫فقط واسه اینکه بهم یادآوری بشه کجام. 33 00:02:02,625 --> 00:02:05,791 ‫این صدای رو مخ چیه؟ 34 00:02:13,041 --> 00:02:16,166 ‫داداش، تو چی هستی؟ 35 00:02:17,958 --> 00:02:20,083 ‫بدترین کابوست. 36 00:02:29,583 --> 00:02:32,059 ‫توی جنگل دستشویی می‌کنین؟ 37 00:02:32,083 --> 00:02:33,125 ‫بی‌ادب‌ها! 38 00:02:38,750 --> 00:02:40,833 ‫عاشق آب‌ بازی هستم. 39 00:02:43,041 --> 00:02:45,541 ‫هیچ کس به استخر بادی من بی‌احترامی نمی‌کنه. 40 00:02:46,458 --> 00:02:47,458 ‫تو مال منی! 41 00:02:50,958 --> 00:02:53,958 ‫بریم واسه بولینگ. 42 00:03:13,791 --> 00:03:15,809 ‫کجایی، داداش کوچیکه؟ 43 00:03:15,833 --> 00:03:17,767 ‫یالا، داداش بزرگه. 44 00:03:17,791 --> 00:03:20,333 ‫میشه یه استراحتی بکنیم ‫و چای حبابی بخوریم؟ 45 00:03:26,750 --> 00:03:28,976 ‫وای! وای! وای! 46 00:03:29,000 --> 00:03:30,166 ‫وای! 47 00:03:32,291 --> 00:03:34,291 ‫اه! 48 00:03:38,375 --> 00:03:40,333 ‫کتونی‌های خفنی داری، داداش. 49 00:03:41,375 --> 00:03:43,291 ‫ولی کتونی چوبی جدید رو دیدی؟ 50 00:03:45,541 --> 00:03:48,541 ‫می‌دونم. خودم هم زبونم بند اومده. 51 00:03:59,125 --> 00:04:02,041 ‫چطوره تمومش کنیم بره، داداش؟ 52 00:04:08,416 --> 00:04:11,125 ‫این کلی لایک می‌گیره. 53 00:04:20,416 --> 00:04:23,666 ‫داداش‌مون درست می‌گفت. ‫من لایک می‌کنم.(خوشم اومد) 54 00:04:27,083 --> 00:04:28,125 ‫حدس بزنین کی اینجاست؟ 55 00:04:37,209 --> 00:04:39,709 ‫[مرکز جنگلبانی] 56 00:04:44,459 --> 00:04:46,001 ‫[جنگلبان والترز] 57 00:04:46,041 --> 00:04:48,476 ‫وودی، می‌دونی همه‌مون دوستت داریم. 58 00:04:48,500 --> 00:04:51,267 ‫منم همینطور! دیگه میرم. 59 00:04:51,291 --> 00:04:53,500 ‫بوس! 60 00:04:55,916 --> 00:04:59,184 ‫ولی این الم‌ شنگه‌هات باید تموم بشه. 61 00:04:59,208 --> 00:05:02,017 ‫بهم بر خورد! 62 00:05:02,041 --> 00:05:04,642 ‫اون منگل‌ها حق‌شون بود. 63 00:05:04,666 --> 00:05:08,601 ‫نمی‌تونیم بذاریم موجودات پر سروصدا ‫و رو مخ که فقط به خودشون اهمیت میدن 64 00:05:08,625 --> 00:05:10,976 ‫جنگل‌مون رو خراب کنن، می‌تونیم؟ 65 00:05:11,000 --> 00:05:13,125 ‫نه، نمی‌تونیم. 66 00:05:14,916 --> 00:05:18,642 ‫ولی رسیدگی به اینجور موارد ‫یه راه و روش درستی داره، وودی. 67 00:05:18,666 --> 00:05:22,541 ‫همکاری با سایر حیواناتی که اینجا زندگی می‌کنن. 68 00:05:26,000 --> 00:05:27,851 ‫ولی تو به روش خودت عمل می‌کنی، 69 00:05:27,875 --> 00:05:29,809 ‫روش دیوونه‌ بازی و خودسرانه. 70 00:05:29,833 --> 00:05:31,851 ‫و روش تو طبق معمول 71 00:05:31,875 --> 00:05:34,976 ‫خسارت بیشتری نسبت به اون منگل‌ها وارد کرد. 72 00:05:35,000 --> 00:05:37,059 ‫دیگه تکرار نمیشه، رئیس. 73 00:05:37,083 --> 00:05:38,166 ‫اوه، جدی؟ 74 00:05:38,750 --> 00:05:41,851 ‫هر کاری می‌کنی ‫واسه این اجتماع هرج‌ومرج میاره. 75 00:05:41,875 --> 00:05:43,375 ‫یه نگاه به پرونده‌ات بنداز. 76 00:05:44,584 --> 00:05:46,490 ‫[پرونده‌ی وودی] 77 00:05:46,495 --> 00:05:47,976 ‫این فقط مال همین هفته‌ست. 78 00:05:48,000 --> 00:05:50,041 ‫تحسین‌برانگیزه، نه؟ 79 00:05:50,666 --> 00:05:53,226 ‫نمی‌تونم همش به خاطر رفتارت بهونه بیارم. 80 00:05:53,250 --> 00:05:54,476 ‫من می‌تونم کمکت کنم. 81 00:05:54,500 --> 00:05:57,226 ‫کار اون پیشکار بود. ‫منو آدم فضایی‌ها ربوده بودن. 82 00:05:57,250 --> 00:05:59,226 ‫تصادفا خودم رو هیپنوتیزم کردم. 83 00:05:59,250 --> 00:06:00,684 ‫متاسفم، وودی، 84 00:06:00,708 --> 00:06:01,934 ‫ولی باید بری. 85 00:06:01,958 --> 00:06:05,017 ‫تمام حیوانات درخواست رو امضا کردن ‫و هیچ کدوم‌شون شک ندارن. 86 00:06:05,041 --> 00:06:08,083 ‫می‌خواین از جنگل برم؟ 87 00:06:08,916 --> 00:06:10,333 ‫ولی اینجا خونه‌ی منه. 88 00:06:11,000 --> 00:06:13,851 ‫اینجا خونه‌ی ماست. و نکته‌اش هم همینه. 89 00:06:13,875 --> 00:06:16,851 ‫باید یاد بگیری عضویت در یک تیم یعنی چی. 90 00:06:16,875 --> 00:06:19,541 ‫تا وقتی ثابت نکنی بازیکن تیمی هستی، 91 00:06:20,291 --> 00:06:22,083 ‫دیگه اینجا جایی نداری. 92 00:06:23,625 --> 00:06:27,000 ‫از خونه‌ی خودم پرت شدم بیرون ‫چون به روش خودم کار می‌کنم؟ 93 00:06:27,541 --> 00:06:29,184 ‫چون هرج‌ومرج درست می‌کنم؟ 94 00:06:29,208 --> 00:06:31,500 ‫- مراقب باش، رفیق! ‫- عجب پرت‌وپلایی. 95 00:06:33,250 --> 00:06:37,000 ‫آخه اصلا کجا باید کار تیمی رو یاد بگیرم؟ 96 00:06:40,333 --> 00:06:41,434 ‫"کمپ وو هو. 97 00:06:41,458 --> 00:06:43,434 ‫مختص کار تیمی‌." 98 00:06:43,458 --> 00:06:46,291 ‫خب، خدا رو چه دیدی! ‫سه سوته برمی‌گردم خونه. 99 00:06:51,791 --> 00:06:55,916 ‫اینجا دیگه کجاست؟ ‫یه شهر کوچیک که توسط بچه‌ها اداره میشه؟ 100 00:07:02,083 --> 00:07:04,333 ‫اون به نظر آدم مهمی میاد. 101 00:07:06,750 --> 00:07:08,416 ‫یه تراشکار، ها؟ 102 00:07:08,916 --> 00:07:11,375 ‫منم سوراخ‌کن هستم. اینو داشته باش. 103 00:07:18,458 --> 00:07:20,791 ‫بدک نیست... حالا هر چی که هست. 104 00:07:22,291 --> 00:07:25,583 ‫- اصلا روی چی داری کار می‌کنی؟ ‫- مثلا قراره منجنیق باشه. 105 00:07:27,125 --> 00:07:28,684 ‫ماهر نیستی. فهمیدم. 106 00:07:28,708 --> 00:07:30,226 ‫ولی صحبت در مورد تو بسه‌. 107 00:07:30,250 --> 00:07:34,017 ‫طبق تابلو، اینجا کار تیمی می‌فروشه، نه؟ 108 00:07:34,041 --> 00:07:37,601 ‫این مدل بیانش عجیبه ‫ولی آره، کار تیمی بخش مهمی 109 00:07:37,625 --> 00:07:38,726 ‫از هر کمپ استیمیه. 110 00:07:38,750 --> 00:07:41,083 ‫استیم(بخار). منظورت اینه؟ 111 00:07:42,625 --> 00:07:44,226 ‫نه، خله. 112 00:07:44,250 --> 00:07:47,517 ‫علوم، تکنولوژی، مهندسی، هنر و ریاضی. 113 00:07:47,541 --> 00:07:48,541 ‫استیم. 114 00:07:49,041 --> 00:07:53,333 ‫اینجا فقط بخش هنر و خلاقیته. ‫ولی اینجا همه یه استعداد خاصی دارن. 115 00:07:54,541 --> 00:07:56,625 ‫خب، تقریبا همه. 116 00:07:57,500 --> 00:07:59,934 ‫خب، من یه چیزی نیاز دارم که بگه، ‫"من بازیکن تیمی هستم" 117 00:07:59,958 --> 00:08:02,184 ‫تا بتونم استعدادهام رو دوباره به خونه ببرم. 118 00:08:02,208 --> 00:08:05,934 ‫یه جور فرمی، چیزی هست ‫که بتونی برام امضا کنی؟ ها؟ 119 00:08:05,958 --> 00:08:09,351 ‫اگه تمام فعالیت‌ها رو انجام بدیم ‫آخر تابستون نشان تیمی می‌گیریم. 120 00:08:09,375 --> 00:08:11,601 ‫"انجام بدیم"؟ 121 00:08:11,625 --> 00:08:15,559 ‫این به نظر یعنی باید کار کنم، ‫و من اصلا از کار کردن خوشم نمیاد. 122 00:08:15,583 --> 00:08:17,017 ‫روز خوش. 123 00:08:17,041 --> 00:08:19,642 ‫عیبی نداره‌. به هر حال الان وقت ناهاره. 124 00:08:19,666 --> 00:08:22,476 ‫ما شروع بدی داشتیم. من وودی هستم. 125 00:08:22,500 --> 00:08:23,477 ‫مگی. 126 00:08:23,501 --> 00:08:26,500 ‫جالبه. این ناهاری که صحبتش رو کردی کو؟ 127 00:08:32,000 --> 00:08:35,726 ‫من مُردم و به بهشت دارکوب‌ها رفتم؟ 128 00:08:35,750 --> 00:08:37,934 ‫آروم باش، تازه امروز روز پیتزا نیست. 129 00:08:37,958 --> 00:08:41,309 ‫یه روز کامل واسه پیتزا؟ 130 00:08:41,333 --> 00:08:42,392 ‫اهم! 131 00:08:42,416 --> 00:08:45,517 ‫توجه، شهروندان وو هو. 132 00:08:45,541 --> 00:08:47,517 ‫بوفه تعطیله، 133 00:08:47,541 --> 00:08:50,976 ‫چون من قراره باقی این غذاهای معرکه رو بخورم. 134 00:08:51,000 --> 00:08:52,875 ‫اینجا از این خبرها نیست. 135 00:08:57,041 --> 00:09:02,476 ‫مگی، می‌دونی که حیوون‌ها ‫اجازه‌ی ورود به سالن غذاخوری رو ندارن. 136 00:09:02,500 --> 00:09:06,208 ‫نگران نباش، خانم. ‫مالک اینجا لازم نیست خبردار بشه. 137 00:09:06,791 --> 00:09:08,041 ‫من مالک اینجام. 138 00:09:08,791 --> 00:09:10,351 ‫بار بعدی از اول بگو. 139 00:09:10,375 --> 00:09:13,309 ‫بازرس پارک‌ها امروز میاد. 140 00:09:13,333 --> 00:09:16,684 ‫واقعا نمی‌خوام یه جریمه‌ی دیگه بشم. 141 00:09:16,708 --> 00:09:18,392 ‫آره، می‌دونم، مامان. 142 00:09:18,416 --> 00:09:21,208 ‫این خانم غرغرو مامانته؟ 143 00:09:21,708 --> 00:09:24,375 ‫داری در گوشی گفتن رو اشتباه انجام میدی. 144 00:09:26,958 --> 00:09:30,642 ‫عزیزم، به جای وقت‌گذرونی با یه دارکوب، 145 00:09:30,666 --> 00:09:33,226 ‫چطوره تو و دوست‌هات واسه 146 00:09:33,250 --> 00:09:34,583 ‫ بازی‌های حیات وحش آماده بشین؟ 147 00:09:35,166 --> 00:09:37,916 ‫خدا رو چه دیدی، شاید امسال فرق داشت. 148 00:09:43,875 --> 00:09:44,875 ‫بیا. 149 00:09:52,916 --> 00:09:56,601 ‫- خب، من خیلی فکر کردم. ‫- تو همش یه ساعته اینجایی. 150 00:09:56,625 --> 00:09:59,809 ‫این کمپ غذای مفتی داره، ‫کلی جا واسه خواب داره، 151 00:09:59,833 --> 00:10:01,642 ‫و غذای مفتی رو گفتم؟ 152 00:10:01,666 --> 00:10:04,767 ‫پس تصمیم گرفتم بی‌خیال ماموریتم ‫واسه یادگیری کار تیمی بشم، 153 00:10:04,791 --> 00:10:06,892 ‫و اینجا رو خونه‌ی دائمیم کنم. 154 00:10:06,916 --> 00:10:09,726 ‫کمپ دائمی نیست، وودی. فقط تابستونه. 155 00:10:09,750 --> 00:10:11,642 ‫و ماموریت دوباره برقراره. 156 00:10:11,666 --> 00:10:14,351 ‫خب، اون صحبت‌ها در مورد بازی چی بود؟ 157 00:10:14,375 --> 00:10:16,059 ‫من عاشق بازی هستم. 158 00:10:16,083 --> 00:10:19,017 ‫بازی‌های حیات وحش. ‫و اصلا هم دوست داشتنی نیست. 159 00:10:19,041 --> 00:10:23,184 ‫یه رسم ضایع‌ست که هر تابستون ‫اون کمپ دیگه حال ما رو جا میاره. 160 00:10:23,208 --> 00:10:24,666 ‫کدوم کمپ دیگه؟ 161 00:10:26,750 --> 00:10:29,458 ‫صبر کن. وودی، نمی‌تونی! ‫اونا صندلی‌های ما نیستن! 162 00:10:39,375 --> 00:10:41,500 ‫سفر(سکندری) خوبی داشتی، مگی؟ 163 00:10:42,000 --> 00:10:44,517 ‫آره! جینا بدجور سوزوند. 164 00:10:44,541 --> 00:10:46,875 ‫چون اون واقعا سکندری خورد. 165 00:10:54,916 --> 00:10:57,142 ‫و چرا این بدجور سوزوند؟ 166 00:10:57,166 --> 00:10:59,642 ‫اینکه بگی چه اتفاقی افتاده ‫باعث نمیشه بامزه باشه. 167 00:10:59,666 --> 00:11:02,184 ‫با کمپ دیگه آشنا شو، کمپ هو را. 168 00:11:02,208 --> 00:11:04,166 ‫هو را! 169 00:11:15,500 --> 00:11:17,976 ‫بذار حدس بزنم. اون آدم بده‌ست. 170 00:11:18,000 --> 00:11:20,166 ‫فراموش کردیم کی هستیم، هو را؟ 171 00:11:21,458 --> 00:11:26,166 ‫خب، هو را یک صدا فریاد می‌زنه، ‫تا همه بدونن کی فریاد زده! 172 00:11:26,958 --> 00:11:28,291 ‫هو را! 173 00:11:28,833 --> 00:11:30,291 ‫و حالا می‌دونن. 174 00:11:31,000 --> 00:11:32,000 ‫هممم. 175 00:11:33,541 --> 00:11:34,541 ‫این پیش من می‌مونه. 176 00:11:35,458 --> 00:11:37,101 ‫اینجا چه خبره؟ 177 00:11:37,125 --> 00:11:39,309 ‫خب، دخترعموی محبوبم اینجاست. 178 00:11:39,333 --> 00:11:43,184 ‫- واقعا، زین؟ سیم‌تله‌ گذاشتی؟ ‫- بله، آنجی، واقعا. 179 00:11:43,208 --> 00:11:46,392 ‫مگی و پرنده‌ی خونگیش به حریم ما تجاوز کردن. 180 00:11:46,416 --> 00:11:48,500 ‫پرنده‌ی خونگی؟ خب، تو... 181 00:11:50,083 --> 00:11:53,125 ‫تقصیر من نیست که ‫پدران‌مون این زمین رو تقسیم کردن. 182 00:11:53,708 --> 00:11:54,892 ‫فقط از قوانین تبعیت می‌کنم. 183 00:11:54,916 --> 00:11:57,559 ‫ولی به این معنی نیست ‫که طرف تو باید راجع بهش عوضی بازی دربیاره. 184 00:11:57,583 --> 00:11:58,833 ‫عوضی بازی؟ 185 00:11:59,750 --> 00:12:02,017 ‫کاری که جینا کرد شجاعانه بود، 186 00:12:02,041 --> 00:12:04,351 ‫از کمپ‌مون در برابر مزاحم‌ها محافظت کرد. 187 00:12:04,375 --> 00:12:07,142 ‫این یکی از مهارت‌های متعدد زندگیه ‫که در کمپ هو را آموزش میدیم. 188 00:12:07,166 --> 00:12:08,392 ‫شروع شد. 189 00:12:08,416 --> 00:12:11,017 ‫خب، کمپ من بچه‌ها رو آماده می‌کنه ‫که بهترینِ بهترین‌ها باشن، 190 00:12:11,041 --> 00:12:12,684 ‫کاری که یه کمپ واقعی باید بکنه. 191 00:12:12,708 --> 00:12:14,000 ‫هو را! 192 00:12:14,583 --> 00:12:16,166 ‫این هیچ وقت قدیمی نمیشه. 193 00:12:16,833 --> 00:12:19,767 ‫خب، ما هم می‌تونیم با هم داد بزنیم! مگه نه، بچه‌ها؟ 194 00:12:19,791 --> 00:12:23,000 ‫داریم میریم؟ اوه، خیلی خب‌. 195 00:12:23,666 --> 00:12:26,916 ‫ها. 196 00:12:35,583 --> 00:12:39,000 ‫کمپ رسمیه. 197 00:12:42,668 --> 00:12:44,959 ‫[زندان ایالتی] 198 00:12:51,083 --> 00:12:53,809 ‫اوه، نه. بازرس زود اومد. 199 00:12:53,833 --> 00:12:55,642 ‫اون دلقکه؟ 200 00:12:55,666 --> 00:12:57,916 ‫درش باز بشه ۲۰ نفر می‌ریزن بیرون؟ 201 00:13:10,041 --> 00:13:11,375 ‫صبر کن. 202 00:13:16,125 --> 00:13:17,559 ‫خیلی بهتر شد. 203 00:13:17,583 --> 00:13:20,226 ‫الان خیلی بهتر شد؟ 204 00:13:20,250 --> 00:13:22,309 ‫همونطور که داشتم می‌گفتم، خانم آنجی، 205 00:13:22,333 --> 00:13:26,101 ‫از زمان بازرسی قبلیم ‫اوضاع در کمپ وو هو چطور بوده؟ 206 00:13:26,125 --> 00:13:28,601 ‫فقط سعی داریم ذهن‌های جوون رو شکل بدیم، والی. 207 00:13:28,625 --> 00:13:31,517 ‫البته مثل بار قبلی ‫خبری از کپک واقعی نیست، نه؟ 208 00:13:31,541 --> 00:13:33,791 ‫چون این یه تخلف دیگه‌ست. 209 00:13:35,333 --> 00:13:38,434 ‫یه خرده شوخ طبع شدم. 210 00:13:38,458 --> 00:13:40,684 ‫خب، یه لحظه صبر کن رفیق. 211 00:13:40,708 --> 00:13:42,458 ‫این شوخ طبعی نبود. 212 00:13:43,416 --> 00:13:44,809 ‫این شوخ طبعیه. 213 00:13:44,833 --> 00:13:47,333 ‫دفترچه‌ی برگه‌های اخطارم! 214 00:13:53,000 --> 00:13:55,726 ‫اون یه پرنده‌ی ولگرده. 215 00:13:55,750 --> 00:13:57,559 ‫فورا میگم بندازنش بیرون. 216 00:13:57,583 --> 00:13:59,916 ‫مشخصا ولگرد یعنی خوشتیپ. 217 00:14:00,916 --> 00:14:02,601 ‫من ازت خوشم میاد، خانم آنجی، 218 00:14:02,625 --> 00:14:06,976 ‫ولی به قول ما در این حیطه، ‫کمپت داره از هم می‌پاشه. 219 00:14:07,000 --> 00:14:08,809 ‫نمی‌خوام مجوزت رو از دست بدی، 220 00:14:08,833 --> 00:14:12,642 ‫پس اومدم مطمئن بشم شانسی داشته باشی ‫که همه چی رو طبق قانون درست کنی. 221 00:14:12,666 --> 00:14:16,208 ‫یادت باشه، بدون قانون، ما یه مشت حیوون هستیم. 222 00:14:16,750 --> 00:14:18,934 ‫من یه دوش کوچیک توی فواره‌ی آب می‌گیرم. 223 00:14:18,958 --> 00:14:21,101 ‫وودی، نباید سر به سر بازرس بذاری. 224 00:14:21,125 --> 00:14:23,601 ‫اون می‌تونه اوضاع رو ‫واسه مامانم و کمپ‌مون خیلی بد کنه. 225 00:14:23,625 --> 00:14:25,892 ‫باشه. به گراز دریایی سخت نمی‌گیرم. 226 00:14:25,916 --> 00:14:28,559 ‫ولی اون زین قضیه‌اش فرق داره. ‫اون قراره یه خرده... 227 00:14:28,583 --> 00:14:30,476 ‫هیا! هو! واهو! 228 00:14:30,500 --> 00:14:32,434 ‫بابت اون کاری ازت ساخته نیست. 229 00:14:32,458 --> 00:14:35,458 ‫این نبرد چند نسله جریان داره. 230 00:14:36,541 --> 00:14:41,041 ‫وو هو و هو را شاید جدا شده باشن، ‫ولی یه خویشاوند مشترک خیلی مهم داریم. 231 00:14:41,625 --> 00:14:43,708 ‫با بابابزرگ اوبادایا مالارد آشنا شو. 232 00:14:47,166 --> 00:14:49,083 ‫اون خیلی... چوبیه. 233 00:14:49,791 --> 00:14:53,392 ‫اون معدن‌یاب بود. ‫زمان تب طلا واسه پیدا کردن ثروت اومد اینجا. 234 00:14:53,416 --> 00:14:56,517 ‫طلا؟ من عاشق طلا هستم. 235 00:14:56,541 --> 00:15:00,726 ‫اوبادایا هم‌ همینطور. ‫و میگن اون خیلی پولدار شد. 236 00:15:00,750 --> 00:15:04,101 ‫پس یه زمین خرید ‫و اسمش رو کمپ اوبادایا گذاشت. 237 00:15:04,125 --> 00:15:06,892 ‫جایی که کل خانواده‌اش بتونن ‫زندگی کنن و خوشبخت بشن. 238 00:15:06,916 --> 00:15:09,767 ‫ولی وقتی ۲ تا پسرش اومدن که پیشش بمونن، 239 00:15:09,791 --> 00:15:13,476 ‫اون مُرد، و باقی طلا دیگه پیدا نشد. 240 00:15:13,500 --> 00:15:16,017 ‫بد شد این فلش‌بک رنگی نیست. 241 00:15:16,041 --> 00:15:18,601 ‫- این داستان می‌تونست خیلی صدا کنه. ‫- اوه، صدا کرد. 242 00:15:18,625 --> 00:15:21,434 ‫چون پسرهاش سر همه چی مخالف بودن. 243 00:15:21,458 --> 00:15:24,726 ‫ریش مسخره چی؟ ‫جفت‌شون ریش مسخره دوست داشتن، نه؟ 244 00:15:24,750 --> 00:15:26,934 ‫اونا در مورد استفاده از زمین جروبحث داشتن. 245 00:15:26,958 --> 00:15:29,142 ‫یکی سرباز بود، اون یکی دیگه هنرمند. 246 00:15:29,166 --> 00:15:33,625 ‫پس اونا کمپ رو به دو کمپ متفاوت تقسیم کردن، ‫به معنای واقعی کلمه. 247 00:15:34,541 --> 00:15:37,059 ‫از همون زمان وو هو و هو را رقیب بودن. 248 00:15:37,083 --> 00:15:39,351 ‫واسه همین بازی‌های حیات وحش رو شروع کردن. 249 00:15:39,375 --> 00:15:41,517 ‫ولی این فقط اوضاع رو بدتر کرد، 250 00:15:41,541 --> 00:15:44,142 ‫چون بچه‌های هو را همیشه برنده شدن. 251 00:15:44,166 --> 00:15:46,166 ‫و هنوزم می‌برن. 252 00:15:46,875 --> 00:15:50,809 ‫ما هنوزم فقط به این خاطر بازی می‌کنیم ‫چون مامانم فکر می‌کنه تلاش شخصیت می‌سازه. 253 00:15:50,833 --> 00:15:52,875 ‫شخصیت مخصیت چه چرتیه؟ 254 00:15:53,791 --> 00:15:56,101 ‫پنج دقیقه بذار با جماعت هو را تنها باشم، 255 00:15:56,125 --> 00:15:57,684 ‫اون وقت رفتارشون رو عوض می‌کنن. 256 00:15:57,708 --> 00:15:59,059 ‫بیاین جلو ببینم! 257 00:15:59,083 --> 00:16:01,642 ‫مگه نمی‌خواستی کار تیمی یاد بگیری؟ 258 00:16:01,666 --> 00:16:05,101 ‫و اون یه ماکت تفنگ منور اندازه. ‫فقط واسه زمان‌های اضطراری بوده. 259 00:16:05,125 --> 00:16:07,892 ‫اگه توی دردسر بیفتی، ‫اون یه علامت به تیمت میده. 260 00:16:07,916 --> 00:16:09,142 ‫چه کسل‌کننده! 261 00:16:09,166 --> 00:16:12,041 ‫- و این چیز قدیمی واسه چی استفاده می‌شده؟ ‫- وودی، اون... 262 00:16:15,041 --> 00:16:17,500 ‫واقعیه. 263 00:16:25,083 --> 00:16:26,601 ‫من اومدم! 264 00:16:26,625 --> 00:16:30,291 ‫مراقب باشین! 265 00:16:34,291 --> 00:16:35,583 ‫چه اتفاقی افتاد؟ 266 00:16:37,000 --> 00:16:40,184 ‫پیش‌رانش پودر خشک اتفاق افتاد. 267 00:16:40,208 --> 00:16:41,291 ‫عالی بود! 268 00:16:42,541 --> 00:16:45,142 ‫- شما حال‌تون خوبه؟ ‫- نه. من داشتم رکورد خودم رو می‌زدم. 269 00:16:45,166 --> 00:16:47,392 ‫کسی خونریزی نداره؟ زخمی نشده؟ 270 00:16:47,416 --> 00:16:50,726 ‫نمی‌دونم. بذار از این پرنده‌های دیگه بپرسم. 271 00:16:50,750 --> 00:16:54,833 ‫اون یه دارکوب کاکل‌‌سرخ کاملا بالغه. 272 00:16:55,333 --> 00:16:56,583 ‫خیلی باشکوهه. 273 00:16:57,791 --> 00:16:59,958 ‫اوه، همینه. خودشه. 274 00:17:02,083 --> 00:17:03,684 ‫اوه، صحیح. 275 00:17:03,708 --> 00:17:06,017 ‫- این جی‌جیه. ‫- الهه‌ی گیمر. 276 00:17:06,041 --> 00:17:07,601 ‫اون بازی ویدئویی طراحی می‌کنه، 277 00:17:07,625 --> 00:17:09,625 ‫مثل همونی که الان خرابش کردی. 278 00:17:10,625 --> 00:17:12,434 ‫گاس یه مکانیک نابغه‌ی خودکاره. 279 00:17:12,458 --> 00:17:15,517 ‫من به سرعت و ترکوندن علاقه دارم. 280 00:17:15,541 --> 00:17:17,059 ‫اورسون یه کامپیوتر انسانیه. 281 00:17:17,083 --> 00:17:19,750 ‫همه چی ریاضیه. 282 00:17:20,791 --> 00:17:21,892 ‫رز نویسنده‌ست، 283 00:17:21,916 --> 00:17:24,351 ‫ولی هیچ کس اونقدر شجاع نیست ‫که چیزهایی که اون می‌نویسه رو بخونه. 284 00:17:24,375 --> 00:17:25,875 ‫هدفم همین بوده. 285 00:17:27,416 --> 00:17:31,208 ‫میشه برگردیم سر قسمت سرعت و ترکوندن؟ 286 00:17:33,041 --> 00:17:35,976 ‫و من مایکی هستم، متخصص طبیعت. 287 00:17:36,000 --> 00:17:38,684 ‫- به خصوص در زمینه‌ی اورنیتولوژی. ‫- حالم به هم خورد! 288 00:17:38,708 --> 00:17:41,375 ‫- یعنی پرنده‌شناسی. ‫- باید هم همین باشه. 289 00:17:44,333 --> 00:17:46,726 ‫بچه‌ها، این وودیه. 290 00:17:46,750 --> 00:17:50,517 ‫خیلی عالیه، مگی. ‫باورم نمیشه مامانت اجازه داد اونو نگه داری. 291 00:17:50,541 --> 00:17:53,125 ‫اون سوراخ توی دیوار چیه؟ 292 00:17:53,833 --> 00:17:56,541 ‫یه تخلف دیگه‌ست. 293 00:17:57,375 --> 00:17:58,958 ‫ولی اون اجازه نداد. 294 00:18:07,541 --> 00:18:10,476 ‫هی، شلبی، پیام رو خوندی که ‫گفتم ساندویچ مرغ درست کنی؟ 295 00:18:10,500 --> 00:18:12,666 ‫چون ساندویچ مرغ می‌خوام. 296 00:18:18,375 --> 00:18:19,185 ‫تو کی هستی؟ 297 00:18:19,209 --> 00:18:20,517 ‫آشپز جدیدت هستم. 298 00:18:20,541 --> 00:18:21,976 ‫من آشپز دارم. 299 00:18:22,000 --> 00:18:23,726 ‫دیگه نداری. 300 00:18:23,750 --> 00:18:26,976 ‫خب، عجیبه. نگران گم شدن آشپز قدیمیم باشم؟ 301 00:18:27,000 --> 00:18:31,708 ‫به نظرت بردن بلیت یه سفر رایگان ‫به پالم اسپرینگز "گم شدن" حساب میشه؟ 302 00:18:32,708 --> 00:18:35,017 ‫چی؟ نه. این مثل جایزه‌ی یه برنامه‌ی تلویزیونیه. 303 00:18:35,041 --> 00:18:36,892 ‫پس همین رو برده. 304 00:18:36,916 --> 00:18:39,226 ‫شرمنده، من آشپز موقت هستم. 305 00:18:39,250 --> 00:18:40,809 ‫فکر می‌کردم یکی تماس گرفته. 306 00:18:40,833 --> 00:18:42,583 ‫خب، اگه کسی زنگ می‌زد خبر داشتم. 307 00:18:43,083 --> 00:18:44,060 ‫زین مالارد، 308 00:18:44,084 --> 00:18:45,434 ‫رئیس کمپ هو را. 309 00:18:45,458 --> 00:18:49,017 ‫باز بازرد، همه‌فن‌حریف، کارآفرین، و... 310 00:18:49,041 --> 00:18:50,142 ‫از بخت خوبت، 311 00:18:50,166 --> 00:18:53,583 ‫کسی که شاید یه جا واسه تابستون لازم داشته باشه ‫که آفتابی نشه. 312 00:18:55,875 --> 00:18:59,142 ‫خیلی خب، باز، خب، بذار ببینم چند مرده حلاجی. 313 00:18:59,166 --> 00:19:01,726 ‫روزه‌ام ۴۰ دقیقه پیش خاتمه پیدا کرد، 314 00:19:01,750 --> 00:19:04,083 ‫و باید غذا بخورم، ‫وگرنه فرصتم رو از دست میدم. 315 00:19:04,833 --> 00:19:06,416 ‫هممم. 316 00:19:07,208 --> 00:19:08,208 ‫هممم! 317 00:19:08,791 --> 00:19:10,476 ‫این طبق رژیم کتوئه؟ نگو. 318 00:19:10,500 --> 00:19:13,851 ‫وای. چه همه جام. 319 00:19:13,875 --> 00:19:17,392 ‫کلی پیروزی در بازی‌های حیات وحش. 320 00:19:17,416 --> 00:19:19,226 ‫و همه در مقابل وو هو. 321 00:19:19,250 --> 00:19:23,184 ‫می‌بینم کمپت بچه‌ها رو آماده می‌کنه ‫که بهترینِ بهترین‌ها باشن، 322 00:19:23,208 --> 00:19:25,476 ‫کاری که یه کمپ واقعی باید بکنه. 323 00:19:25,500 --> 00:19:27,476 ‫منم همیشه دقیقا همین رو میگم. 324 00:19:27,500 --> 00:19:33,142 ‫ولی باید بپرسم، چطور می‌تونی بهترین باشی ‫وقتی زمین رو با بقیه تقسیم کردی؟ 325 00:19:33,166 --> 00:19:34,309 ‫منظورت چیه؟ 326 00:19:34,333 --> 00:19:37,184 ‫- به نظرم کمپ ایمی... ‫- آنجی. 327 00:19:37,208 --> 00:19:41,333 ‫کمپ آنجی نمیذاره هو را به پتانسیل واقعیش برسه. 328 00:19:43,166 --> 00:19:46,142 ‫تصور کن، البته فرضا، ابی... 329 00:19:46,166 --> 00:19:47,060 ‫آنجی. 330 00:19:47,084 --> 00:19:51,267 ‫آنجی مثلا، نمی‌دونم، مجبور بشه کمپش رو تعطیل کنه. 331 00:19:51,291 --> 00:19:54,142 ‫تو می‌تونی زمینش رو بخری، ‫هو را رو دو برابر کنی، 332 00:19:54,166 --> 00:19:56,351 ‫یعنی موفقیتت رو دو برابر کنی. 333 00:19:56,375 --> 00:19:58,351 ‫نمی‌خوام فضولی کنم. من... 334 00:19:58,375 --> 00:20:00,517 ‫فقط دارم ایده میدم. 335 00:20:00,541 --> 00:20:03,458 ‫هرگز عذرخواهی نکن، باز. نشونه‌ی ضعفه. 336 00:20:04,083 --> 00:20:05,541 ‫ولی به نظر داری درست میگی. 337 00:20:06,041 --> 00:20:08,684 ‫یعنی میگم، آنجی به زور می‌تونه ‫وو هو رو با همین وضع فعلی نگه داره. 338 00:20:08,708 --> 00:20:11,476 ‫اگه من کمپ رو ازش بگیرم، در حقش لطف کردم. 339 00:20:11,500 --> 00:20:14,458 ‫ولی اون عاشق اونجاست. 340 00:20:15,041 --> 00:20:17,791 ‫باید یه اتفاق دیوونه‌واری بیفته ‫که اونجا رو تعطیل کنه. 341 00:20:19,458 --> 00:20:22,642 ‫خب، گفتگوی خوبی بود، باز، ولی من باید برم. 342 00:20:22,666 --> 00:20:26,125 ‫ساعت ۷ یه جلسه‌ی استراتژی ‫واسه بازی‌های حیات وحش دارم. 343 00:20:26,875 --> 00:20:29,000 ‫باید مطمئن بشم نقشه‌ام بی‌نقصه. 344 00:20:30,375 --> 00:20:33,500 ‫منم مثل تو. 345 00:20:34,458 --> 00:20:37,392 ‫واقعا لازمه این همه اخطار جدید بهمون بدی، والی؟ 346 00:20:37,416 --> 00:20:40,476 ‫این تعمیرات زمان و پول می‌خواد. 347 00:20:40,500 --> 00:20:42,309 ‫می‌خوای چیکار کنم؟ 348 00:20:42,333 --> 00:20:45,892 ‫روی تک تک جزئیاتی که ‫می‌تونه تخلف باشه تمرکز نکنم؟ 349 00:20:45,916 --> 00:20:47,392 ‫آره. از خدامه. 350 00:20:47,416 --> 00:20:50,916 ‫من قسم بازرسیم رو خیلی جدی می‌گیرم. 351 00:20:52,333 --> 00:20:54,434 ‫پناه بر خدا! 352 00:20:54,458 --> 00:20:56,726 ‫من تازه اینو بردم کارواش! 353 00:20:56,750 --> 00:20:59,750 ‫اون دارکوب رو کنترل کن! 354 00:21:03,291 --> 00:21:06,333 ‫واویلا! آخه داخلش هم؟ 355 00:21:08,291 --> 00:21:12,226 ‫منم. وارد هو را شدم. 356 00:21:12,250 --> 00:21:13,642 ‫قبلا صحبت کردیم. 357 00:21:13,666 --> 00:21:16,142 ‫باید هر دو سمت زمین در اختیارمون باشه 358 00:21:16,166 --> 00:21:19,059 ‫تا بتونیم بدون مزاحم دنبال گنج بگردیم. 359 00:21:19,083 --> 00:21:22,226 ‫با دک کردن وو هو شروع می‌کنیم. 360 00:21:22,250 --> 00:21:24,684 ‫کار خیلی ساده‌ایه. 361 00:21:24,708 --> 00:21:27,083 ‫بعد به حساب زین می‌رسیم. 362 00:21:28,375 --> 00:21:30,267 ‫آیا مطمئنم که افسانه‌ی اوبادایا واقعیه 363 00:21:30,291 --> 00:21:32,726 ‫و طلاهاش زیر یکی از این دو کمپ مدفونه؟ 364 00:21:32,750 --> 00:21:36,434 ‫وقتی نمی‌تونی به هم‌سلولیت ‫که نقشه‌ی دزدی بهت میده اعتماد کنی، 365 00:21:36,458 --> 00:21:38,267 ‫پس به کی می‌تونی اعتماد کنی؟ 366 00:21:38,291 --> 00:21:40,851 ‫آروم باش. این امکان خطا نداره. 367 00:21:40,875 --> 00:21:44,166 ‫آره، از قبلی بیشتر امکان خطا نداره! 368 00:21:46,708 --> 00:21:49,934 ‫حالا اون طلا کجا می‌تونه باشه؟ 369 00:21:49,958 --> 00:21:51,226 ‫باز؟ 370 00:21:51,250 --> 00:21:53,791 ‫رفیق؟ میشه یه دقیقه بیای بیرون لطفا؟ 371 00:21:59,000 --> 00:22:01,434 ‫چرا این یارو میگه برات بسته آورده؟ 372 00:22:01,458 --> 00:22:03,434 ‫یادم رفت بگم. 373 00:22:03,458 --> 00:22:07,392 ‫من بااجازه‌ی خودم ‫یه سری اقلام غذایی جدید واسه هو را سفارش دادم. 374 00:22:07,416 --> 00:22:09,583 ‫می‌دونی، چیزهای سالم‌تر. 375 00:22:10,625 --> 00:22:14,250 ‫- این به نظر درست نیست. ‫- به نظرم درسته. 376 00:22:14,916 --> 00:22:17,934 ‫پس یه جور برنامه‌ی تحویل اقلام غذایی تازه‌ست. 377 00:22:17,958 --> 00:22:20,101 ‫ابتکار خوبیه، باز. 378 00:22:20,125 --> 00:22:23,375 ‫به عنوان رئیس، من تایید می‌کنم. بده بیاد. 379 00:22:25,458 --> 00:22:26,916 ‫"ر-ئ-ی... 380 00:22:28,208 --> 00:22:29,018 ‫س." 381 00:22:29,042 --> 00:22:30,333 ‫بفرما. 382 00:22:32,625 --> 00:22:33,809 ‫خوبی؟ 383 00:22:33,833 --> 00:22:36,309 ‫چه... 384 00:22:36,333 --> 00:22:37,583 ‫چه خبره؟ 385 00:22:56,166 --> 00:23:00,916 ‫می‌دونی، گاهی آدم‌ها به کسایی که ‫شعبده‌بازی می‌کنن انعام میدن. 386 00:23:02,333 --> 00:23:03,958 ‫وقتی این اتفاق میفته حتما خیلی خوشحال میشی. 387 00:23:06,125 --> 00:23:07,125 ‫آره‌. 388 00:23:12,583 --> 00:23:15,041 ‫باز، بی‌صبرانه منتظرم ببینم ‫با اینا چی درست می‌کنی. 389 00:23:16,125 --> 00:23:18,458 ‫منم همینطور. 390 00:23:28,291 --> 00:23:32,000 ‫هی، مگی، باید بیشتر ‫توی اتاق بازی با ما وقت بگذرونی. 391 00:23:32,625 --> 00:23:36,333 ‫- فکر می‌کردم خوابی. ‫- اگه خواب بودم، چشم‌هام باز بود. 392 00:23:37,166 --> 00:23:39,541 ‫یه مکانیزم دفاعیه واسه اینکه زنده دفن نشم. 393 00:23:42,375 --> 00:23:45,083 ‫اون دارکوب کجاست؟ می‌دونم اینجاست. 394 00:23:46,166 --> 00:23:50,101 ‫یه پرنده نمی‌تونه در سکوت و آرامش ‫واسه خواب آماده بشه؟ 395 00:23:55,166 --> 00:23:57,291 ‫سکوت و آرامش؟ 396 00:23:58,375 --> 00:24:02,083 ‫از وقتی اومدی اینجا فقط هرج‌ومرج به پا کردی. 397 00:24:02,750 --> 00:24:04,041 ‫اون مسواک منه؟ 398 00:24:07,041 --> 00:24:09,351 ‫خواهش می‌کنم، مامان، ‫نمی‌تونیم وودی رو توی سرما بندازیم بیرون. 399 00:24:09,375 --> 00:24:11,434 ‫الان تابستونه. 400 00:24:11,458 --> 00:24:14,184 ‫و به لطف وودی، ممکنه آخرین تابستون‌مون باشه. 401 00:24:14,208 --> 00:24:16,476 ‫امان از دست اون اسکل! صبر کن، چی؟ 402 00:24:16,500 --> 00:24:20,642 ‫والی ۲۴ ساعت بهم زمان داده همه چی رو درست کنم، 403 00:24:20,666 --> 00:24:23,142 ‫من جمله اتاق بازی‌مون که جدیدا داغون شد، 404 00:24:23,166 --> 00:24:25,142 ‫قبل از آخرین بازرسیش. 405 00:24:25,166 --> 00:24:29,642 ‫ببین، آنجی، کمپت بلیت من ‫واسه اینه که یه دارکوب بی‌چوب نشم. 406 00:24:29,666 --> 00:24:33,601 ‫من فقط یکی از اون نشان‌های تیمی رو لازم دارم ‫و بعدش راهم رو می‌کشم میرم. 407 00:24:33,625 --> 00:24:34,851 ‫نظرت چیه؟ 408 00:24:34,875 --> 00:24:37,184 ‫- نشان تیمی می‌خوای؟ ‫- گفتم که. 409 00:24:37,208 --> 00:24:38,208 ‫خیلی خب‌. 410 00:24:39,250 --> 00:24:43,184 ‫باید باشایستگی به دستش بیاری. ‫و این واسه همه‌تون صدق می‌کنه. 411 00:24:43,208 --> 00:24:45,809 ‫یا نکنه یادتون رفته وو هو یعنی چی؟ 412 00:24:45,833 --> 00:24:49,416 ‫وودی می‌تونه هر چیزی رو سوراخ کنه. ‫می‌تونه توی تعمیرات کمک کنه. همه‌مون می‌تونیم. 413 00:24:50,083 --> 00:24:52,666 ‫ممنون، مگی. 414 00:24:53,166 --> 00:24:57,392 ‫اون پرنده دیگه حق نداره ‫نزدیک هیچ کدوم از ساختمون‌هام بره. 415 00:24:57,416 --> 00:24:59,726 ‫یوهو! 416 00:24:59,750 --> 00:25:02,767 ‫من یه ایده‌ی بهتری دارم، ‫ایده‌ای که اونو از دردسر دور می‌کنه. 417 00:25:02,791 --> 00:25:06,726 ‫از فردا همه‌تون باید ‫واسه بازی‌های حیات وحش تمرین کنین. 418 00:25:06,750 --> 00:25:08,333 ‫و وودی می‌تونه کمک کنه. 419 00:25:18,666 --> 00:25:21,934 ‫می‌دونم چرا شما بچه‌ها ‫توی اتاق بازی بودین، نه توی میدون. 420 00:25:21,958 --> 00:25:24,726 ‫از تحقیر توسط بچه‌های هو را خسته شدین 421 00:25:24,750 --> 00:25:26,875 ‫و فکر نمی‌کنین شانسی داشته باشین. 422 00:25:28,208 --> 00:25:32,291 ‫ولی کل عمرتون نمی‌تونین ‫از دست قلدرهای دنیا قایم بشین. 423 00:25:32,791 --> 00:25:34,791 ‫اگه با همدیگه همکاری کنین، 424 00:25:36,000 --> 00:25:37,666 ‫نمی‌دونین چه اتفاقی ممکنه بیفته. 425 00:25:38,166 --> 00:25:43,083 ‫شاید چیزی رو درون‌تون پیدا کنین ‫که هرگز نمی‌دونستین دارین. 426 00:25:45,750 --> 00:25:48,434 ‫اگه باعث میشه یه نشان بگیرم، این کار رو می‌کنیم. 427 00:25:48,458 --> 00:25:51,333 ‫این "تمرین کردن" مگه چقدر می‌تونه سخت باشه؟ 428 00:25:54,708 --> 00:25:57,184 ‫وای! 429 00:25:57,208 --> 00:25:58,500 ‫وای! 430 00:26:01,666 --> 00:26:02,833 ‫وای! 431 00:26:09,791 --> 00:26:12,309 ‫کسی توی این کمپ تا حالا تحرک داشته؟ 432 00:26:12,333 --> 00:26:13,916 ‫من سعیم رو کردم. 433 00:26:15,875 --> 00:26:18,458 ‫بازی‌های مجازی رو ادامه میدم. ‫خیلی بی‌خطرتره. 434 00:26:18,958 --> 00:26:20,476 ‫نباید جا بزنی. 435 00:26:20,500 --> 00:26:23,142 ‫قول دادیم. بحث نشان وسطه. 436 00:26:23,166 --> 00:26:26,642 ‫و جوری تمرین می‌کنیم ‫انگار هیچ کس تماشا نمی‌کنه. 437 00:26:26,666 --> 00:26:29,500 ‫چون اگه کسی تماشا می‌کرد آبرومون می‌رفت. 438 00:26:34,375 --> 00:26:36,809 ‫"ولی ایمی عاشق اونجاست. 439 00:26:36,833 --> 00:26:40,601 ‫باید یه اتفاق دیوونه‌واری بیفته ‫که‌ اون اونجا رو تعطیل کنه." 440 00:26:40,625 --> 00:26:44,541 ‫خب، زین، من جعبه‌های دیوونه‌واری دارم. 441 00:26:48,958 --> 00:26:51,351 ‫مورچه‌های آتیشی بزریلی وارداتی. 442 00:26:51,375 --> 00:26:52,750 ‫توی تمام کشورها ممنوع هستن. 443 00:26:53,708 --> 00:26:54,560 ‫به جز برزیل. 444 00:26:54,584 --> 00:26:57,559 ‫عالی برای خسارت زدن به کلبه‌های چوبی 445 00:26:57,583 --> 00:27:00,017 ‫و ترسوندن بچه‌ها. 446 00:27:00,041 --> 00:27:02,142 ‫خیلی خب. فهمیدم. 447 00:27:02,166 --> 00:27:06,434 ‫نکته‌ی کلیدی میدون موانع ‫مشخصا خلاصی از شر موانعه 448 00:27:06,458 --> 00:27:09,083 ‫قبل اینکه به موانع برسی. 449 00:27:09,750 --> 00:27:10,750 ‫ها؟ 450 00:27:11,875 --> 00:27:13,351 ‫بدرود، کلبه‌ها. 451 00:27:13,375 --> 00:27:15,791 ‫بدرود، وو هو. 452 00:27:16,791 --> 00:27:17,916 ‫مانع. 453 00:27:30,250 --> 00:27:32,934 ‫فقط ۴۰ تا مانع دیگه واسه برداشتن از سر راه مونده. 454 00:27:32,958 --> 00:27:34,166 ‫کی پایه‌ست؟ 455 00:27:37,000 --> 00:27:40,684 ‫نوچ. نمی‌تونم. ‫همه‌تون می‌دونین از ارتفاع می‌ترسم. 456 00:27:40,708 --> 00:27:43,892 ‫عشقِ پرنده‌ای که از ارتفاع می‌ترسه؟ 457 00:27:43,916 --> 00:27:47,583 ‫حالا می‌فهمم چرا این کمپ ‫هرگز به اوج نمی‌رسه. 458 00:27:49,708 --> 00:27:52,583 ‫ولش کنین. بعدا بیاین پیشم. ‫یه چیز بامزه‌تر پیدا می‌کنم. 459 00:27:55,125 --> 00:27:57,892 ‫آهنربای فوق قوی تسلیحاتی، 460 00:27:57,916 --> 00:28:00,267 ‫که به خاطر سطح انرژی بالاش غیرقانونی شده، 461 00:28:00,291 --> 00:28:04,726 ‫باید فونداسیون فلزی ‫سالن غذاخوری وو هو رو از جا دربیاره. 462 00:28:04,750 --> 00:28:07,517 ‫بذار ببینیم وو هو بدون جایی واسه غذا خوردن 463 00:28:07,541 --> 00:28:09,375 ‫تا کِی می‌تونه دووم بیاره. 464 00:28:12,875 --> 00:28:16,642 ‫خیلی خب، مایکی، ‫من کمکت می‌کنم از روی دیوار رد بشی. 465 00:28:16,666 --> 00:28:19,916 ‫فقط یه خرده کمک لازم داری. 466 00:28:26,791 --> 00:28:28,434 ‫وای! 467 00:28:28,458 --> 00:28:30,125 ‫وای! 468 00:28:41,041 --> 00:28:43,583 ‫خب، رد شدی، نه؟ 469 00:28:48,833 --> 00:28:50,666 ‫بازم اون خنده. 470 00:28:53,791 --> 00:28:56,250 ‫اون دارکوبه؟ 471 00:29:05,458 --> 00:29:06,559 ‫- خوبی؟ ‫- دارمت. 472 00:29:06,583 --> 00:29:08,208 ‫- خوبی، مرد؟ ‫- خوبی؟ 473 00:29:15,958 --> 00:29:18,767 ‫خب، اینجوری باید واسه مسابقه‌ی دریاچه تمرین کنین. 474 00:29:18,791 --> 00:29:20,517 ‫کسی کرم خاکی نداره؟ 475 00:29:20,541 --> 00:29:24,517 ‫دوباره بگو چرا ۶ نفر ‫سوار یه قایق ۳ نفره شدیم؟ 476 00:29:24,541 --> 00:29:28,267 ‫چون تو ریاضیت خوبه، اورسون، ‫دلیل نمیشه ریاضی منم خوب باشه. 477 00:29:28,291 --> 00:29:31,101 ‫و چرا توی آب این کار رو نمی‌کنیم؟ 478 00:29:31,125 --> 00:29:32,642 ‫ایمنی مهم‌ترین چیزه، گاس. 479 00:29:32,666 --> 00:29:35,309 ‫شش نفر سوار یه قایق ۳ نفره شدین. 480 00:29:35,333 --> 00:29:36,392 ‫حالا بی‌سروصداتر پارو بزنین! 481 00:29:36,416 --> 00:29:38,708 ‫نمی‌خوام ماهی‌ها رو بترسونم. 482 00:29:41,958 --> 00:29:46,809 ‫حالا این سمت لوله‌ی دستگاه فاضلاب ‫بازار سیاهیم رو وصل می‌کنم، 483 00:29:46,833 --> 00:29:49,684 ‫و این دمنده‌ باقی کار رو انجام میده. 484 00:29:49,708 --> 00:29:53,416 ‫سعی کنین با یه دریاچه‌ی بوگندو ‫پایدار باقی بمونین، وو هو. 485 00:29:54,708 --> 00:29:56,101 ‫یه چکمه؟ 486 00:29:56,125 --> 00:29:58,958 ‫انگار باید قلابم رو دورتر بندازم، ها؟ 487 00:30:02,583 --> 00:30:04,351 ‫یه چیزی گرفتم! 488 00:30:04,375 --> 00:30:06,916 ‫و پسر، خیلی بزرگه! 489 00:30:27,541 --> 00:30:30,934 ‫حالم به هم خورد! 490 00:30:30,958 --> 00:30:33,184 ‫خداحافظ، ناهار دوم. 491 00:30:33,208 --> 00:30:34,833 ‫اصلا فرصت نشد بخورمت. 492 00:30:34,833 --> 00:30:37,830 ا‌را‌ئه‌ا‌ی ا‌ز وب‌‌گا‌ه ب‍ا‌‌م‍ا‌ب‍ی‍ن 493 00:30:38,666 --> 00:30:41,392 ‫بازم اون دارکوب ملعون! 494 00:30:41,416 --> 00:30:42,642 ‫مهم نیست. 495 00:30:42,666 --> 00:30:45,833 ‫این ماهی خیلی زشته! 496 00:30:46,916 --> 00:30:50,726 ‫- و این دقیقا چیه؟ ‫- قلعه‌مونه، وودی. 497 00:30:50,750 --> 00:30:54,101 ‫تصاحب پرچم تنها مسابقه‌ایه ‫که ما کمپ‌نشینان وو هو ازش خوش‌مون میاد. 498 00:30:54,125 --> 00:30:56,851 ‫مامان پول امکاناتی که هو را دارن رو نداره، 499 00:30:56,875 --> 00:30:58,434 ‫پس ما باید خلاق باشیم. 500 00:30:58,458 --> 00:31:02,434 ‫ما هرگز نمی‌تونیم پرچم هو را رو تصاحب کنیم، ولی ‫همیشه با محافظت از پرچم خودمون خوش می‌گذرونیم. 501 00:31:02,458 --> 00:31:04,059 ‫من محاسبات دقیقی می‌کنم 502 00:31:04,083 --> 00:31:07,392 ‫تا لوازم کمپ عادی رو ‫به موانع قابل استفاده‌ای تبدیل کنم. 503 00:31:07,416 --> 00:31:09,267 ‫من موانع رو تبدیل به هزارتو می‌کنم 504 00:31:09,291 --> 00:31:11,833 ‫که باعث میشه هو رایی‌ها گیج بشن ‫و نفهمن پرچم کجاست. 505 00:31:15,958 --> 00:31:17,517 ‫قانون اول طراحی بازی. 506 00:31:17,541 --> 00:31:21,226 ‫دنیایی عمیق خلق کن، ‫که اشیاء اون چیزی که به نظر میان نباشن. 507 00:31:21,250 --> 00:31:22,767 ‫من... 508 00:31:22,791 --> 00:31:24,833 ‫فضا رو آماده می‌کنم. 509 00:31:27,333 --> 00:31:29,958 ‫یه استخوان ران اینجا، یه درشت نی اینجا... 510 00:31:30,458 --> 00:31:33,083 ‫من لونه‌های دیدبانی ‫واسه مخفی شدن بالای درختان می‌سازم 511 00:31:33,958 --> 00:31:35,875 ‫که میذارم بقیه نصب کنن. 512 00:31:40,375 --> 00:31:43,392 ‫و نهایتا، اگه هر کدوم از هو رایی‌ها از اینا رد بشن، 513 00:31:43,416 --> 00:31:45,625 ‫چند تا سوپرایز براشون آماده کردم. 514 00:31:53,625 --> 00:31:56,892 ‫البته که چیز خطرناکی نیست، ‫ولی اونا رو حسابی می‌ترسونه. 515 00:31:56,916 --> 00:31:57,934 ‫کابووم! 516 00:31:57,958 --> 00:32:00,517 ‫گاس، "کابووم" گفتی و دلم رو بردی. 517 00:32:00,541 --> 00:32:03,226 ‫شما اونقدر که به نظر میاد ناامیدکننده نیستین. 518 00:32:03,250 --> 00:32:05,250 ‫و تو اینجا چیکار می‌کنی، مگی؟ 519 00:32:06,250 --> 00:32:07,250 ‫من؟ 520 00:32:07,916 --> 00:32:09,750 ‫هر جا بتونم کمک می‌کنم. 521 00:32:21,916 --> 00:32:23,041 ‫مثل روز اولش شد. 522 00:32:25,750 --> 00:32:27,559 ‫داد نزن! 523 00:32:27,583 --> 00:32:31,434 ‫آسیب زدن به کمپ‌شون سخته ‫وقتی تمام آسیب‌ها به خودم زده میشه! 524 00:32:31,458 --> 00:32:35,184 ‫اونا یه دارکوب دیوونه دارن، ‫و اون دستگاه خرابکاریه. 525 00:32:35,208 --> 00:32:38,434 ‫هر جا میره فاجعه رخ میده. 526 00:32:38,458 --> 00:32:41,642 ‫خب، آره، می‌تونم واسه دستم آتل ببندم. 527 00:32:41,666 --> 00:32:43,976 ‫به نظرم شکسته. 528 00:32:44,000 --> 00:32:47,392 ‫از دیوونگی دارکوب علیه‌اش استفاده کنم، 529 00:32:47,416 --> 00:32:49,809 ‫تا اون خسارت وارد کنه؟ 530 00:32:49,833 --> 00:32:54,083 ‫ایده‌ی جالبیه... که الان می‌خواستم بگم. 531 00:32:56,625 --> 00:32:58,184 ‫اینجا کارم تمومه، مرد. 532 00:32:58,208 --> 00:33:01,083 ‫رئیس گنددماغت فرم‌ها رو امضا کرده. 533 00:33:02,708 --> 00:33:03,708 ‫ولی... 534 00:33:06,375 --> 00:33:07,375 ‫ها؟ 535 00:33:12,833 --> 00:33:15,041 ‫مامانت حتما بهت افتخار می‌کنه. 536 00:33:18,250 --> 00:33:21,500 ‫ممنون که عضو کانون مشتریان وفادار لیتل جم هستی. 537 00:33:25,666 --> 00:33:28,517 ‫به زودی این سلاح‌های جدید رو چک می‌کنم. 538 00:33:28,541 --> 00:33:32,833 ‫ولی فعلا اون پرنده، تنها سلاحیه که نیاز دارم. 539 00:33:35,750 --> 00:33:38,017 ‫خب، خسته‌کننده بود. 540 00:33:38,041 --> 00:33:40,184 ‫کدوم یکی‌تون قراره منو تا جای شام بغل کنه؟ 541 00:33:40,208 --> 00:33:42,916 ‫پیسس! هی، پسر. 542 00:33:43,625 --> 00:33:46,309 ‫می‌خوام یه چیزی نشونت بدم. 543 00:33:46,333 --> 00:33:49,642 ‫یه جای کار به نظر می‌لنگه. 544 00:33:49,666 --> 00:33:51,517 ‫توی بوفه می‌بینمت. 545 00:33:51,541 --> 00:33:54,184 ‫تا من نیومدم به غذایی دست نزن. 546 00:33:54,208 --> 00:33:55,309 ‫وودی... 547 00:33:55,333 --> 00:33:57,934 ‫باید برم دستشویی. 548 00:33:57,958 --> 00:34:01,059 ‫و وقتی دستشویی داری، باید حتما بری، می‌دونی؟ 549 00:34:01,083 --> 00:34:02,166 ‫هممم. 550 00:34:07,375 --> 00:34:09,392 ‫چه عجب اومدی. 551 00:34:09,416 --> 00:34:11,059 ‫می‌شناسمت؟ 552 00:34:11,083 --> 00:34:13,476 ‫من از اون چهره‌های آشنا هستم، همین. 553 00:34:13,500 --> 00:34:16,559 ‫اومدم این اتاق رو تعمیر کنم، ‫و کمک به کارم میاد. 554 00:34:16,583 --> 00:34:17,767 ‫شرمنده، رفیق. 555 00:34:17,791 --> 00:34:20,309 ‫من اصلا از کار کردن خوشم... 556 00:34:20,333 --> 00:34:21,976 ‫صبر کن ببینم. 557 00:34:22,000 --> 00:34:23,809 ‫این اتاق تعمیر شده. 558 00:34:23,833 --> 00:34:25,541 ‫مطمئنی، پسر؟ 559 00:34:26,208 --> 00:34:30,250 ‫مطمئنی این اتاق بازی یه اتاق خراب نیست؟ 560 00:34:31,500 --> 00:34:34,208 ‫هی! تو چه جور تعمیرکاری هستی؟ 561 00:34:36,083 --> 00:34:40,375 ‫تعمیرکاری که وقتی چیزی بی‌ثباته می‌فهمه. 562 00:34:45,875 --> 00:34:47,208 ‫خب، تو... 563 00:34:48,458 --> 00:34:49,767 ‫آها! 564 00:34:49,791 --> 00:34:52,809 ‫تو اون لاشخور مزاحمی هستی ‫که دیدم کنار دریاچه می‌گردی. 565 00:34:52,833 --> 00:34:53,934 ‫بهم بگو باز. 566 00:34:53,958 --> 00:34:56,017 ‫"باز بازرد(لاشخوره)"؟ 567 00:34:56,041 --> 00:34:58,642 ‫و آدم‌ها فکر می‌کنن اسم من ضایع‌ست. 568 00:34:58,666 --> 00:35:01,017 ‫مسابقه‌ی بعدی، پرش با نیزه! 569 00:35:01,041 --> 00:35:02,500 ‫هیا! 570 00:35:05,541 --> 00:35:09,416 ‫- اووپس! یه گند دیگه. ‫- بازم می‌خوای، ها؟ 571 00:35:10,708 --> 00:35:12,416 ‫وقت چکشه! 572 00:35:14,208 --> 00:35:15,351 ‫اوه، نه! 573 00:35:15,375 --> 00:35:18,309 ‫لابد الان می‌خوای بپری ‫روی اون اره برقی‌ شارژ‌شده‌ای که 574 00:35:18,333 --> 00:35:19,726 ‫من اونجا گذاشتم. 575 00:35:19,750 --> 00:35:21,184 ‫اره‌ی "باز"؟ 576 00:35:21,208 --> 00:35:23,726 ‫ابزار بهتری لازم داری. 577 00:35:23,750 --> 00:35:25,684 ‫هی، دیوونه نشو، رفیق. 578 00:35:25,708 --> 00:35:26,916 ‫دیوونگی رو نشونت میدم! 579 00:35:34,750 --> 00:35:36,684 ‫اووه! داره بهم می‌رسه! 580 00:35:36,708 --> 00:35:37,726 ‫گرفتمت! 581 00:35:37,750 --> 00:35:39,083 ‫نگرفتمت. 582 00:35:51,416 --> 00:35:53,184 ‫برگرد اینجا، بازی خان. 583 00:35:53,208 --> 00:35:55,059 ‫تازه دارم شروع می‌کنم. 584 00:35:55,083 --> 00:35:57,708 ‫نه، وودی. کارت تمومه. 585 00:35:59,666 --> 00:36:01,476 ‫هیچ قبض جریمه‌ای نمی‌تونه 586 00:36:01,500 --> 00:36:05,875 ‫واسه این وحشتی که با دو تا دندونم ‫شاهدش هستم مناسب باشه. 587 00:36:07,833 --> 00:36:10,142 ‫- وودی؟ ‫- برام پاپوش دوختن. 588 00:36:10,166 --> 00:36:12,125 ‫این به نظر کاریه که من بکنم؟ 589 00:36:12,708 --> 00:36:14,309 ‫آره. 590 00:36:14,333 --> 00:36:16,851 ‫والی، خواهش می‌کنم، وقت بیشتری نیاز دارم. 591 00:36:16,875 --> 00:36:19,892 ‫متاسفم، خانم آنجی، ولی وقتت تمومه. 592 00:36:19,916 --> 00:36:22,916 ‫چاره‌ای جز تعطیل کردن این کمپ ندارم. 593 00:36:24,000 --> 00:36:25,642 ‫ببخشید. لطفا برین کنار. 594 00:36:25,666 --> 00:36:26,791 ‫می‌خوام رد بشم. 595 00:36:27,291 --> 00:36:28,750 ‫ما با هم قراری داشتیم. 596 00:36:33,125 --> 00:36:37,101 ‫این مسخره‌ست! دلقک‌ بازیه! چرنده! 597 00:36:37,125 --> 00:36:38,500 ‫میشه گم شی؟ 598 00:36:40,666 --> 00:36:42,892 ‫اوبادایا این زمین رو به ما داد، والی. 599 00:36:42,916 --> 00:36:44,767 ‫این کمپ میراث اونه. 600 00:36:44,791 --> 00:36:47,142 ‫دیدن این کمپ مایه‌ی شرمساریه. 601 00:36:47,166 --> 00:36:50,392 ‫زمین هو را رو هم اوبادایا بهشون داده، 602 00:36:50,416 --> 00:36:52,958 ‫ولی اونا هرگز تخلفی نداشتن. 603 00:36:55,500 --> 00:36:58,500 ‫خدای من. آنجی، سروصدا رو شنیدیم. 604 00:36:59,083 --> 00:37:00,125 ‫چه اتفاقی افتاده؟ 605 00:37:04,208 --> 00:37:06,684 ‫کار اون لاشخوره. 606 00:37:06,708 --> 00:37:09,559 ‫به خاطر اونه که والی می‌خواد وو هو رو تعطیل کنه. 607 00:37:09,583 --> 00:37:14,017 ‫پسرم، با این تهمت‌هات بدجور قلبم رو شکستی. 608 00:37:14,041 --> 00:37:15,726 ‫باز آشپز جدید منه. 609 00:37:15,750 --> 00:37:18,041 ‫امکان نداره اون دخلی به این ماجرا داشته باشه. 610 00:37:20,083 --> 00:37:23,476 ‫حالا عوض تهمت زدن به کارکنان من، ‫شاید وقتشه اعتراف کنی 611 00:37:23,500 --> 00:37:26,125 ‫وو هو حتی اونقدر خوب نیست که یه کمپ باشه. 612 00:37:26,916 --> 00:37:30,892 ‫کمپ‌نشین‌های من اونقدر خوب هستن ‫که هر چی می‌خوان باشن، زین. 613 00:37:30,916 --> 00:37:33,500 ‫اگه کسی اونا رو سرافکنده کرده باشه، منم. 614 00:37:36,833 --> 00:37:38,309 ‫پس رسمی شد. 615 00:37:38,333 --> 00:37:40,476 ‫کمپ وو هو حالا تعطیل... 616 00:37:40,500 --> 00:37:43,458 ‫نه با این عجله. 617 00:37:47,458 --> 00:37:48,500 ‫وودی؟ 618 00:37:49,375 --> 00:37:51,726 ‫تو فقط گفتی، "نه با این عجله." 619 00:37:51,750 --> 00:37:53,625 ‫اوه. صحیح. 620 00:37:54,125 --> 00:37:56,392 ‫نه با این عجله. 621 00:37:56,416 --> 00:37:59,291 ‫ما فقط کافیه اون لعنتی رو ببریم. 622 00:37:59,916 --> 00:38:01,726 ‫کدوم لعنتی؟ 623 00:38:01,750 --> 00:38:03,851 ‫بازی‌های حیات وحش. 624 00:38:03,875 --> 00:38:06,267 ‫بازی‌های اسطوره‌ای پدران‌مون، 625 00:38:06,291 --> 00:38:08,184 ‫که دنیس در مقابل جالوت قد علم کرد. 626 00:38:08,208 --> 00:38:09,642 ‫دنیس؟ 627 00:38:09,666 --> 00:38:12,184 ‫بازی‌هایی که توسری‌خورها توسری‌زن شدن. 628 00:38:12,208 --> 00:38:16,333 ‫و سرنوشت کل کهکشان رو هوا بود. 629 00:38:16,916 --> 00:38:21,476 ‫این رقابت تاریخی معیار کمپ برتر بودنه. 630 00:38:21,500 --> 00:38:25,958 ‫پس بذارین این تصمیم‌گیرنده‌ی بزرگ باشه. 631 00:38:30,958 --> 00:38:32,291 ‫حق با وودیه. 632 00:38:33,208 --> 00:38:37,309 ‫اگه هو را بهترین بهترین‌هاست، ‫و ما بهترین بهترین‌ها رو شکست بدیم، 633 00:38:37,333 --> 00:38:39,958 ‫این ثابت نمی‌کنه به حد کافی واسه کمپ بودن خوبیم؟ 634 00:38:40,708 --> 00:38:42,000 ‫و لیاقت داریم بمونیم؟ 635 00:38:43,875 --> 00:38:45,767 ‫این خانم کوچولو درست میگه. 636 00:38:45,791 --> 00:38:48,351 ‫ولی واسه اطمینان از عادلانه بودن مسابقات، 637 00:38:48,375 --> 00:38:52,351 ‫باید یه داور کاملا بی‌طرف وجود داشته باشه. 638 00:38:52,375 --> 00:38:54,142 ‫یه داور خوشتیپ. 639 00:38:54,166 --> 00:38:55,767 ‫یه داور دانا. 640 00:38:55,791 --> 00:38:58,791 ‫داوری با سیبیل خفن. 641 00:38:59,958 --> 00:39:01,184 ‫اه... 642 00:39:01,208 --> 00:39:03,601 ‫تو. دارم در مورد تو صحبت می‌کنم. 643 00:39:03,625 --> 00:39:07,351 ‫خیلی خب، این مسخره‌ست. ‫مطمئنی می‌خوای این کار رو بکنی، آنجی؟ 644 00:39:07,375 --> 00:39:09,642 ‫جفت‌مون می‌دونیم کمپت داغون میشه. 645 00:39:09,666 --> 00:39:13,142 ‫پس نباید توی قبول کردن چالش مشکلی داشته باشی. 646 00:39:13,166 --> 00:39:15,416 ‫اوه، من دلم خیلی می‌خواد قبول کنم. 647 00:39:18,333 --> 00:39:19,268 ‫قبوله. 648 00:39:19,292 --> 00:39:21,625 ‫پس حله. 649 00:39:22,208 --> 00:39:25,101 ‫بازی‌های حیات وحش طبق برنامه برگزار میشه. 650 00:39:25,125 --> 00:39:27,392 ‫آخرین مقاومت وو هو. 651 00:39:27,416 --> 00:39:30,309 ‫این معرکه میشه. 652 00:39:30,333 --> 00:39:31,500 ‫مگه نه، بچه‌ها؟ 653 00:39:32,375 --> 00:39:33,375 ‫بچه‌ها؟ 654 00:39:43,666 --> 00:39:45,809 ‫اونجا چه اتفاقی افتاد؟ 655 00:39:45,833 --> 00:39:47,767 ‫به خاطر اون ساندویچ‌های مزخرفیه که درست می‌کنی. 656 00:39:47,791 --> 00:39:50,392 ‫دیگه دارم فکر می‌کنم ‫طبق رژیم کتو یا پالئو نیستن. 657 00:39:50,416 --> 00:39:52,184 ‫منظورم توی کلبه‌ست. 658 00:39:52,208 --> 00:39:53,851 ‫کار وو هو تموم بود. 659 00:39:53,875 --> 00:39:55,767 ‫خب، اونا ما رو به چالش دعوت کردن، باز. 660 00:39:55,791 --> 00:39:58,267 ‫و هو رایی‌ها هرگز از چالش نمی‌ترسن. 661 00:39:58,291 --> 00:39:59,559 ‫هی، آروم باش. 662 00:39:59,583 --> 00:40:01,642 ‫برای بار آخر حال وو هو رو جا میاریم 663 00:40:01,666 --> 00:40:04,875 ‫و دیگه هیچ کس برتری ما رو زیر سوال نمی‌بره، خب؟ 664 00:40:10,625 --> 00:40:14,142 ‫چرا پکرین؟ مجبور نیستیم کمپ رو تعطیل کنیم. 665 00:40:14,166 --> 00:40:17,142 ‫تا یکی دو روز دیگه. ‫فقط داریم اتفاق اجتناب ناپذیر رو به تعویق میندازیم. 666 00:40:17,166 --> 00:40:19,142 ‫در حالت عادی تحقیر میشیم، 667 00:40:19,166 --> 00:40:21,875 ‫پس وقتی پای همه چی وسطه ‫انتظار داری چی بشه؟ 668 00:40:22,458 --> 00:40:24,809 ‫یه پایان خیلی وحشتناک واسه داستان‌مون میشه. 669 00:40:24,833 --> 00:40:27,142 ‫تو فقط می‌خوای وو هو باقی بمونه 670 00:40:27,166 --> 00:40:29,517 ‫تا بتونی نشان تیمی مسخره‌ات رو بگیری، نه؟ 671 00:40:29,541 --> 00:40:31,625 ‫بذار جوابت رو بدم، گاس. 672 00:40:32,125 --> 00:40:33,226 ‫آره. 673 00:40:33,250 --> 00:40:35,392 ‫حداقل اولش اینطور بود. 674 00:40:35,416 --> 00:40:38,625 ‫ولی حالا بحث یه چیز خیلی شرافتمندانه‌تره. 675 00:40:39,750 --> 00:40:41,601 ‫انتقام شیرین. 676 00:40:41,625 --> 00:40:44,458 ‫اون قلدرها نابود میشن! 677 00:40:44,958 --> 00:40:45,768 ‫بعیده. 678 00:40:45,792 --> 00:40:49,541 ‫از لحاظ آماری شانس برنده شدن‌مون ‫یک به ۱.۹ میلیونه. 679 00:40:56,416 --> 00:40:57,583 ‫به هر حال شانس داریم. 680 00:41:02,750 --> 00:41:05,351 ‫اگه این تنها راه نجات وو هوئه، 681 00:41:05,375 --> 00:41:08,083 ‫به خاطر مامانم، به خاطر همه‌مون، 682 00:41:08,750 --> 00:41:09,958 ‫پس من پایه‌ام. 683 00:41:10,625 --> 00:41:13,226 ‫ولی باید روی این تمرکز کنیم ‫که چطور قراره موفق بشیم. 684 00:41:13,250 --> 00:41:16,291 ‫اونو بسپرین به من. 685 00:41:28,041 --> 00:41:30,375 ‫وای! 686 00:41:30,958 --> 00:41:33,208 ‫آها! 687 00:41:34,000 --> 00:41:36,101 ‫هیا! 688 00:41:50,666 --> 00:41:53,392 ‫♪واسه موفقیت آماده میشیم♪ 689 00:41:53,416 --> 00:41:55,184 ‫♪موفقیت، موفقیت، موفقیت♪ 690 00:41:55,208 --> 00:41:56,958 ‫♪آره!♪ 691 00:42:00,083 --> 00:42:01,684 ‫جواب داد؟ آماده‌ایم؟ 692 00:42:01,708 --> 00:42:04,309 ‫تو فقط ۵ دقیقه دوره دویدی و گیتار خیالی زدی. 693 00:42:04,333 --> 00:42:05,642 ‫قابل‌تون رو نداشت. 694 00:42:05,666 --> 00:42:07,267 ‫بازی‌ها فردا شروع میشه. 695 00:42:07,291 --> 00:42:09,000 ‫احتمالا بهتره یه خرده بخوابیم. 696 00:42:10,375 --> 00:42:14,351 ‫مشکل از آهنگی بود که انتخاب کردم؟ ‫کسی کلید آشپزخونه رو داره؟ 697 00:42:14,375 --> 00:42:15,958 ‫همه‌مون می‌میریم. 698 00:42:17,334 --> 00:42:20,293 ‫[بازی‌های حیات وحش] 699 00:42:21,833 --> 00:42:25,351 ‫سلام بر کمپ وو هو و کمپ هو را. 700 00:42:25,375 --> 00:42:30,208 ‫به ۱۱۷مین دوره‌ بازی‌های حیات وحش خوش اومدین! 701 00:42:32,416 --> 00:42:35,583 ‫این به خاطر اینه که شلوارک کوتاه پوشیدی. 702 00:42:40,875 --> 00:42:43,017 ‫هر مسابقه ۱ امتیاز داره، 703 00:42:43,041 --> 00:42:47,267 ‫و مسابقه‌ی نهایی، تصاحب پرچم، ۲ امتیاز داره. 704 00:42:47,291 --> 00:42:48,976 ‫یه اسکوربرد داریم، 705 00:42:49,000 --> 00:42:51,934 ‫و تیمی که بیشترین امتیاز رو بگیره برنده‌ میشه! 706 00:42:51,958 --> 00:42:54,642 ‫می‌دونیم روال اسکوربرد چه جوریه. 707 00:42:54,666 --> 00:42:57,416 ‫من که می‌دونم. ایشالا بهترین کمپ برنده بشه. 708 00:43:00,750 --> 00:43:02,267 ‫هو را! 709 00:43:02,291 --> 00:43:03,934 ‫خیلی خب. 710 00:43:03,958 --> 00:43:06,291 ‫بیاین بازی‌ها رو شروع کنیم! 711 00:43:12,416 --> 00:43:14,250 ‫سعی کنین غرق نشین. 712 00:43:27,208 --> 00:43:29,642 ‫دارین اشتباه میرین! 713 00:43:29,666 --> 00:43:32,642 ‫- ما کجاییم؟ ‫- دور بزنین! 714 00:43:32,666 --> 00:43:33,958 ‫- برعکس! ‫- برعکس! 715 00:43:35,541 --> 00:43:36,767 ‫شما می‌تونین! 716 00:43:49,791 --> 00:43:51,851 ‫ماشالا، هو را! 717 00:43:51,875 --> 00:43:53,476 ‫ایول، جینا! 718 00:43:53,500 --> 00:43:55,434 ‫هو را! هو را! 719 00:43:55,458 --> 00:43:57,791 ‫هو را! هو را! 720 00:44:01,666 --> 00:44:03,892 ‫این قبل اینکه شروع بشه تموم بود. 721 00:44:03,916 --> 00:44:05,059 ‫آره! 722 00:44:05,083 --> 00:44:07,791 ‫و حالا که تموم شده بیشتر تمومه. 723 00:44:10,458 --> 00:44:12,458 ‫امتیاز برای هو را! 724 00:44:15,125 --> 00:44:16,125 ‫اه... 725 00:44:22,875 --> 00:44:27,000 ‫هو را! هو را! 726 00:44:27,033 --> 00:44:28,810 ‫خیلی خب، برین! 727 00:44:28,834 --> 00:44:32,083 ‫هو را! هو را! عجله کنین! هو را! هو را! 728 00:44:37,166 --> 00:44:39,976 ‫- هو را! هو را! هو را! ‫- احسنت! 729 00:44:40,000 --> 00:44:42,351 ‫هو را! هو را! 730 00:44:42,375 --> 00:44:44,625 ‫یه امتیاز دیگه برای هو را! 731 00:44:49,458 --> 00:44:51,250 ‫این شاید یه خرده دردناک باشه. 732 00:44:54,833 --> 00:44:56,601 ‫آره. 733 00:44:57,833 --> 00:45:00,708 ‫بله، درست حدس زدین. امتیاز برای هو را. 734 00:45:03,000 --> 00:45:05,559 ‫وو هوها دارن شکست بخورن. 735 00:45:05,583 --> 00:45:08,250 ‫نقشه دقیقا داره طبق نقشه 736 00:45:09,333 --> 00:45:10,333 ‫پیش میره. 737 00:45:17,500 --> 00:45:19,583 ‫هـو را! هـو را! 738 00:45:25,916 --> 00:45:29,083 ‫یک دقیقه و 55 ثانیه! 739 00:45:30,958 --> 00:45:35,041 ‫این زمان شکست ناپذیریـه ‫و اونم یه نینجای واقعیه. 740 00:45:35,625 --> 00:45:37,517 ‫با این وضع، تنها بُردی که ما میاریم 741 00:45:37,541 --> 00:45:40,125 ‫اینه که شیوه‌های مختلفی واسه صفر گفتن یاد بگیریم! 742 00:45:40,833 --> 00:45:44,059 ‫"تهی، صفر، پوچ، هیچ". 743 00:45:44,083 --> 00:45:46,309 ‫قبول کن، وودی. ‫ما این کارها رو خوب بلد نیستیم. 744 00:45:46,333 --> 00:45:47,958 ‫من فقط یه گیمر ام، یادته؟ 745 00:45:51,125 --> 00:45:53,434 ‫خب، این یه بازی ویدئویی نیست، خواهر. 746 00:45:53,458 --> 00:45:55,059 ‫این عینک‌ رو بده به من. 747 00:45:55,083 --> 00:45:57,934 ‫شاید یه جنگل مجازی باشه که ‫من بتونم به اونجا برم. 748 00:45:57,958 --> 00:46:00,767 ‫میدان موانع مسخره با این همه 749 00:46:00,791 --> 00:46:02,184 ‫موانع. 750 00:46:02,208 --> 00:46:03,185 ‫صبر کنین. 751 00:46:03,209 --> 00:46:06,767 ‫- شاید وودی می‌خواد منظوری رو برسونه. ‫- قطعا همینطوره! 752 00:46:06,791 --> 00:46:07,976 ‫جی‌جی، 753 00:46:08,000 --> 00:46:11,041 ‫اگه فکر می‌کردی که این میدان یه بازی ویدئوییه چی؟ 754 00:46:11,541 --> 00:46:14,833 ‫هیچکس تو بازی ویدئویی که از الهه‌ی گیمر نمی‌‎بره، درسته؟ 755 00:46:35,000 --> 00:46:37,809 ‫هی، کمپ بو هو. ‫بیاین مهمونی رو شروع کنیم. 756 00:46:37,833 --> 00:46:42,000 ‫وای! ‫چون "بو هو" با "وو هو" هم‌قافیه‌ست. ‫[بو هو: گریه کردن] 757 00:46:50,291 --> 00:46:52,642 ‫آماده‌این، وو هو؟ 758 00:46:52,666 --> 00:46:55,208 ‫بازیکن شماره یک، آماده. 759 00:46:59,583 --> 00:47:01,726 ‫♪ نه نه نه نه نه نه، هـو! ♪ 760 00:47:01,750 --> 00:47:04,392 ‫ ♪ چراغ‌ها رو خاموش کنین، لحظه رو حس کنین ‫ وقتشه ♪ 761 00:47:04,416 --> 00:47:07,142 ‫ ♪ همه به من نگاه کنین ♪ 762 00:47:07,166 --> 00:47:09,767 ‫ ♪ همیشه می‌دونستم که تقدیرم این کاره ♪ 763 00:47:09,791 --> 00:47:12,184 ‫ ♪ هـو اوه اوه، هـو اوه اوه ♪ 764 00:47:12,208 --> 00:47:14,583 ‫ ♪ تمام حرفاشون رو یادمه ♪ 765 00:47:15,166 --> 00:47:17,458 ‫ ♪ این فقط آتش بیار معرکه شدنه ♪ 766 00:47:17,958 --> 00:47:20,059 ‫ ♪ می‌گن که من هیچوقت میراثی از خودم باقی نمی‌ذارم ♪ 767 00:47:20,083 --> 00:47:22,684 ‫ ♪ ولی یه روز بهترین منو می‌بینین ♪ 768 00:47:22,708 --> 00:47:25,184 ‫ ♪ اشتباه نکنین ♪ 769 00:47:25,208 --> 00:47:27,583 ‫ ♪ به هر قیمتی که باشه، موفق می‌شم ♪ 770 00:47:29,333 --> 00:47:31,166 ‫جی‌جی! 771 00:47:32,666 --> 00:47:34,934 ‫تو می‌تونی! ادامه بده! 772 00:47:34,958 --> 00:47:36,934 ‫تو می‌تونی! یالا، جی‌جی! 773 00:47:36,958 --> 00:47:38,958 ‫ ♪ من قراره فراموش نشدنی باشم ♪ 774 00:47:39,458 --> 00:47:42,601 ‫یک دقیقه و 52 ثانیه؟ 775 00:47:42,625 --> 00:47:44,291 ‫امتیاز میرسه به وو هو! 776 00:47:48,791 --> 00:47:50,434 ‫ ♪ نه نه نه نه نه نه نه نه ♪ 777 00:47:50,458 --> 00:47:52,125 ‫ما الان یه مسابقه رو باختیم؟ 778 00:47:52,708 --> 00:47:54,958 ‫ما الان یه مسابقه رو بردیم؟ 779 00:47:58,250 --> 00:48:00,333 ‫ ♪ نه نه نه، نه نه نه نه نه ♪ 780 00:48:01,041 --> 00:48:02,934 ‫هـو، هـو، هـو! 781 00:48:02,958 --> 00:48:05,684 ‫ ♪ من قراره فراموش نشدنی باشم ♪ 782 00:48:05,708 --> 00:48:07,976 ‫اون سرسام‌آور بود! ‫صورتشون رو دیدین؟ 783 00:48:08,000 --> 00:48:10,017 ‫برخلاف انتظار همه بود. 784 00:48:10,041 --> 00:48:11,809 ‫خب، استراتژی خفنی بود. 785 00:48:11,833 --> 00:48:14,851 ‫منظورت ایده‌ایه که من داشتم ‫و مگی گفت؟ 786 00:48:14,875 --> 00:48:16,309 ‫کارت عالی بود، وودی. 787 00:48:16,333 --> 00:48:19,291 ‫نمی‌خوام خز بازی در بیارم، ‫ولی فکر کنم پیستون‌هامون تازه دارن دور برمی‌دارن. 788 00:48:20,666 --> 00:48:23,666 ‫اگه می‌خواین خز بازی در بیارین، ‫به من اجازه بدین. 789 00:48:29,583 --> 00:48:30,916 ‫هی! بپا! 790 00:48:34,583 --> 00:48:36,541 ‫خب، این کار پودینگی زشتی بود. 791 00:48:37,125 --> 00:48:40,017 ‫ می‌دونم. ‫ وای، خدای من. 792 00:48:40,041 --> 00:48:44,351 ‫من این کار پودینگی رو تحمل نمی‌کنم. 793 00:48:44,375 --> 00:48:47,309 ‫- آره، جوک اون بهتره. ‫- جنگ غذایی! 794 00:48:47,333 --> 00:48:48,791 ‫حالا شد یه چیزی! 795 00:48:52,458 --> 00:48:55,250 ‫دل و روده‌ام! 796 00:49:04,958 --> 00:49:06,541 ‫اِهم! 797 00:49:10,833 --> 00:49:12,208 ‫فکر کنم این عکس گرفتن می‌طلبه. 798 00:49:13,708 --> 00:49:16,125 ‫بگین سیب. 799 00:49:40,541 --> 00:49:45,166 ‫برای کمپ هو را، رکورد جدیدی از سواری گراز ثبت شد. 800 00:49:49,375 --> 00:49:52,184 ‫وو هو حالا فرصت اینو دارن که ‫رکورد رو بشکونن. 801 00:49:52,208 --> 00:49:54,892 ‫سوار گراز شو! سوار گراز شو! 802 00:49:54,916 --> 00:49:56,351 ‫سوار گراز شو! 803 00:49:56,375 --> 00:49:58,601 ‫- سوار گراز شو! ‫- نمی‌خوام سوار گراز بشم. 804 00:49:58,625 --> 00:50:00,559 ‫نگران نباش، اورسون. 805 00:50:00,583 --> 00:50:03,017 ‫من به عنوان مغز متفکر این عملیات، 806 00:50:03,041 --> 00:50:06,726 ‫دوباره توصیه عاقلانه‌ای میدم که ‫ما رو به پیروزی برسونه. 807 00:50:06,750 --> 00:50:10,351 ‫اینو به چشم یه بازی ویدئویی ببین. 808 00:50:10,375 --> 00:50:13,934 ‫- بازی ویدئویی سوار گراز شدن؟ ‫- من که بازی ویدئویی بلد نیستم. 809 00:50:13,958 --> 00:50:16,517 ‫به نظر نمیاد که سر این یکی ‫باید از این زاویه وارد عمل بشیم. 810 00:50:16,541 --> 00:50:19,541 ‫خب، برمی‌گردم سر نقشه‌ کشیدن. 811 00:50:21,291 --> 00:50:26,142 ‫خب، اگه کسی بدونه که باید از کدوم زاویه وارد عمل شد، ‫اون شخص تویی. 812 00:50:26,166 --> 00:50:27,541 ‫لطفا توضیحش بده. 813 00:50:28,291 --> 00:50:31,250 ‫همه‌چی ریاضیه. ‫درسته؟ 814 00:50:31,833 --> 00:50:35,666 ‫سوار گراز شو! سوار گراز شو! ‫سوار گراز شو! 815 00:50:41,500 --> 00:50:44,458 ‫چرا داری اینقدر طولش میدی، بچه؟ ‫سوار گراز شو! 816 00:50:45,083 --> 00:50:47,000 ‫چیه؟ 817 00:50:51,541 --> 00:50:54,142 ‫تو از پسش برمیای، اورسون. ‫یالا، تو می‌تونی! 818 00:50:54,166 --> 00:50:55,333 ‫یالا، اورسون. 819 00:51:19,952 --> 00:51:22,580 ‫[30 دقیقه بعد] 820 00:51:30,875 --> 00:51:33,392 ‫لطفا تمومش کنین. 821 00:51:33,416 --> 00:51:36,976 ‫امتیاز به وو هو رسید! 822 00:51:37,000 --> 00:51:38,809 ‫چی؟ 823 00:51:38,833 --> 00:51:40,208 ‫هـو! 824 00:51:49,208 --> 00:51:50,916 ‫ما یه مشکلی داریم، رفیق. 825 00:51:51,666 --> 00:51:54,892 ‫وو هوها دو مسابقه پشت سر هم رو بردن. 826 00:51:54,916 --> 00:51:57,184 ‫می‌دونم که هو راها قوی‌ترن. 827 00:51:57,208 --> 00:51:59,392 ‫ولی وو هوها دارن از هوش‌شون 828 00:51:59,416 --> 00:52:01,083 ‫واسه پیدا کردن راه‌های برنده شدن ‫استفاده می‌کنن. 829 00:52:05,333 --> 00:52:08,851 ‫اون داره سیب‌زمینیش رو تو یه پوشک می‌پیچونه. 830 00:52:08,875 --> 00:52:10,750 ‫اون واقعا یه مغز متفکر مکانیکه! 831 00:52:11,791 --> 00:52:12,768 ‫بهش مچاله کردن گفته میشه. 832 00:52:12,792 --> 00:52:15,750 ‫برای سرعت پرتاب بالاتر ‫فشرده‌سازی بهتری انجام میده. 833 00:52:21,750 --> 00:52:23,101 ‫اگه همینطوری ادامه پیدا کنه، 834 00:52:23,125 --> 00:52:25,976 ‫ممکنه مجبور بشم کمی دخالت کنم. 835 00:52:26,000 --> 00:52:28,750 ‫- امتیاز به وو هو رسید! ‫- بوم! 836 00:52:31,583 --> 00:52:34,000 ‫خیلی‌خب، دیگه وقتشه که دخالت کنم. 837 00:52:42,125 --> 00:52:44,291 ‫حداقل دوست‌های درس خونت ‫مهارت‌های هوشی دارن. 838 00:52:45,041 --> 00:52:48,041 ‫تو فقط بخاطر اینکه مامانت صاحب کمپه اینجایی. 839 00:52:50,291 --> 00:52:54,333 ‫گاس! گاس! گاس! 840 00:52:59,120 --> 00:53:02,580 ‫[دیوار صخره نوردی] 841 00:53:08,625 --> 00:53:10,934 ‫چرب و چیلیـه، وو هوو. 842 00:53:10,958 --> 00:53:14,958 ‫وقتی سنگ‌های بالایی پر از روغنن ‫سعی کنین محکم بگیرین‌شون. 843 00:53:32,291 --> 00:53:34,541 ‫این دیوار بزرگیه. 844 00:53:35,125 --> 00:53:36,102 ‫واسه من که اینطور نیست. 845 00:53:36,126 --> 00:53:40,142 ‫اون تیکه چوب عظیم ‫رویای یه دارکوبه. 846 00:53:40,166 --> 00:53:43,476 ‫من تو تمام سوراخ‌ها و درزهاش می‌کوبم. 847 00:53:43,500 --> 00:53:47,392 ‫هی، هیچکس بهتر از تو با پرنده‌ها آشنایی نداره. ‫درسته، مایکی؟ 848 00:53:47,416 --> 00:53:48,809 ‫هیچکس. 849 00:53:48,833 --> 00:53:51,000 ‫پس یه پرنده باش. 850 00:53:56,250 --> 00:53:57,833 ‫پرنده باش. 851 00:54:03,791 --> 00:54:05,333 ‫قارقار! 852 00:54:06,125 --> 00:54:07,208 ‫قارقار! 853 00:54:07,791 --> 00:54:08,809 ‫قارقار! 854 00:54:08,833 --> 00:54:11,000 ‫قارقار! 855 00:54:12,333 --> 00:54:13,310 ‫قارقار! 856 00:54:13,334 --> 00:54:16,000 ‫- نگاهش کنین. چقدر چابکه. ‫- قارقار! 857 00:54:16,958 --> 00:54:18,666 ‫قارقار! 858 00:54:19,791 --> 00:54:21,166 ‫قارقار! 859 00:54:23,541 --> 00:54:25,059 ‫قارقار! اوه! 860 00:54:25,083 --> 00:54:27,166 ‫اوه! 861 00:54:28,208 --> 00:54:30,541 ‫امتیاز به هو را رسید! 862 00:54:33,333 --> 00:54:36,458 ‫اگه جسارت نباشه، خیلی لغزنده بود. ‫[هوشمندانه] 863 00:54:39,333 --> 00:54:41,000 ‫بد با کلمات بازی کردم. ‫حقم بود. 864 00:54:50,958 --> 00:54:52,208 ‫خراب کردم، بچه‌ها. 865 00:54:52,708 --> 00:54:54,000 ‫شرمنده. 866 00:54:56,125 --> 00:54:57,601 ‫خرابش نکردی. 867 00:54:57,625 --> 00:55:01,666 ‫به ترست از ارتفاع غلبه کردی، ‫و به نظر من که این یه بُرده. 868 00:55:02,958 --> 00:55:03,976 ‫واقعا؟ 869 00:55:04,000 --> 00:55:05,267 ‫آره، پسر. 870 00:55:05,291 --> 00:55:08,375 ‫با اینکه عمراً بتونیم اینو فراموش کنیم. 871 00:55:19,166 --> 00:55:21,875 ‫قارقار! قارقار! 872 00:55:33,416 --> 00:55:37,416 ‫و حالا، باید گرمای وو هوها رو بالا ببرم. 873 00:55:37,417 --> 00:55:39,353 ‫[سس آتشین] 874 00:55:45,875 --> 00:55:47,333 ‫و بخورین! 875 00:55:52,041 --> 00:55:54,517 ‫جریمه! هو را برنده شد! 876 00:55:54,541 --> 00:55:57,809 ‫چه جالب. ‫به هرحال جواب داد! 877 00:55:57,833 --> 00:55:59,142 ‫- وودی! ‫- چیه؟ 878 00:55:59,166 --> 00:56:02,041 ‫نمی‌تونین ازم انتظار داشته باشین که ‫از پای دوری کنم. 879 00:56:04,458 --> 00:56:07,208 ‫بچه‌ها، بعداً میام پیشتون. 880 00:56:25,625 --> 00:56:27,625 ‫بازم ارزشش رو داشت. 881 00:56:36,541 --> 00:56:38,934 ‫خیلی‌خب بچه‌ها، این مسابقه یکی مونده به آخره. 882 00:56:38,958 --> 00:56:40,642 ‫یه جورایی اینو باید ببریم. 883 00:56:40,666 --> 00:56:42,976 ‫مشکلی نیست. ‫ما یه حرفه‌ای داریم. 884 00:56:43,000 --> 00:56:45,726 ‫یکی که تخصصش تعریف داستان ارواحه. 885 00:56:45,750 --> 00:56:47,851 ‫رز ترسناکه. 886 00:56:47,875 --> 00:56:48,875 ‫نه. 887 00:56:50,416 --> 00:56:53,059 ‫اون حتی می‌خواد با نه گفتن ‫ما رو بترسونه. 888 00:56:53,083 --> 00:56:55,517 ‫رز ترسناکه کلا همینطوریه. 889 00:56:55,541 --> 00:56:57,767 ‫من می‌ترسم، باشه؟ 890 00:56:57,791 --> 00:57:00,892 ‫تو، می‌ترسی؟ ‫این اصلا منطقی نیست. 891 00:57:00,916 --> 00:57:04,500 ‫می‌ترسم که جلوی آدم‌ها مثل خودم رفتار کنم، ‫نمی‌دونم والا. 892 00:57:12,833 --> 00:57:16,250 ‫- اگه فقط خودمون اونجا بودیم چی؟ ‫- زهره‌ترکتون می‌کردم. 893 00:57:17,458 --> 00:57:22,059 ‫پس تصور کن که بقیه آدم‌ها ‫ماسکی 894 00:57:22,083 --> 00:57:23,583 ‫با چهره‌ی ما زدن. 895 00:57:28,000 --> 00:57:30,416 ‫می‌دونم، مال من مسخره‌ست. 896 00:57:40,333 --> 00:57:42,333 ‫"این داستان حقیقت داره". 897 00:57:43,333 --> 00:57:46,101 ‫وقتی من یه دختربچه بودم ‫برام رخ داد، 898 00:57:46,125 --> 00:57:48,791 ‫ولی همیشه زیادی می‌ترسیدم که بخوام ‫با کسی در میونش بذارم. 899 00:57:49,583 --> 00:57:53,125 ‫"تا الان". 900 00:57:53,625 --> 00:57:55,976 ‫"و وقتی بالاخره بیدار شدم، 901 00:57:56,000 --> 00:57:58,059 ‫سگم دیگه نبود. 902 00:57:58,083 --> 00:58:01,142 ‫تنها چیزی که ازش مونده بود ‫قلاده‌ روی پا تختی‌ام بود، 903 00:58:01,166 --> 00:58:04,101 ‫با یادداشتی که روش نوشته بود، 904 00:58:04,125 --> 00:58:07,958 ‫انسان‌ها هم می‌تونن خوراکی‌ سگ‌ها رو بخورن". 905 00:58:18,958 --> 00:58:22,958 ‫نظرتون چیه که این مسابقه رو ‫به نفع وو هو تموم کنیم؟ 906 00:58:27,958 --> 00:58:30,958 ‫رز ترسناکه و سگش رو تشویق کنین. 907 00:58:31,625 --> 00:58:33,434 ‫من هیچوقت سگی نداشتم. 908 00:58:33,458 --> 00:58:35,767 ‫و هنوزم یه امتیاز کم داریم. 909 00:58:35,791 --> 00:58:39,892 ‫- ولی تصاحب پرچم دو امتیاز داره. ‫- واقعا شانس برنده شدن داریم. 910 00:58:39,916 --> 00:58:42,142 ‫شانس خوبی هم داریم. 911 00:58:42,166 --> 00:58:44,250 ‫با قلعه مستحکم‌مون؟ ‫شک نکنین که می‌تونیم برنده بشیم. 912 00:58:47,458 --> 00:58:49,416 ‫شما به جاساز آبناب‌ها حمله کردین؟ 913 00:58:51,416 --> 00:58:54,976 ‫چون بهتره که جا واسه پیتزا گذاشته باشین! 914 00:58:55,000 --> 00:58:57,267 ‫آره! پیتزا! 915 00:58:57,291 --> 00:58:58,958 ‫بده من، بده من، بده من، بده من! 916 00:59:00,291 --> 00:59:02,458 ‫دلم برات تنگ شده بود، گلادیس. 917 00:59:06,750 --> 00:59:07,791 ‫بیاین جمع بشیم. 918 00:59:14,333 --> 00:59:16,351 ‫یک، دو، سه، 919 00:59:16,375 --> 00:59:18,976 ‫وو هو! 920 00:59:19,000 --> 00:59:20,809 ‫خیلی‌خب، گوش کنین. ‫گوش کنین. 921 00:59:20,833 --> 00:59:25,583 ‫بچه‌ها، می‌خوام بدونین که من خیلی به همه‌تون افتخار می‌کنم. 922 00:59:26,916 --> 00:59:30,976 ‫و فردا هر اتفاقی که هم که بی‌افته، ‫ما همیشه وو هو می‌مونیم. 923 00:59:31,000 --> 00:59:33,166 ‫آره! وو هو! 924 00:59:34,958 --> 00:59:36,958 ‫خیلی‌خب، وقت پیتزاست. 925 00:59:37,500 --> 00:59:40,226 ‫لطفا بگو گه پپرونی گرفتی. ‫سبزیجاتی یا ساده؟ 926 00:59:40,250 --> 00:59:42,666 ‫من فقط پنیری خالی می‌خوام. ‫اورسون، یه تیکه بده من. 927 00:59:44,875 --> 00:59:48,476 ‫و فردا هر اتفاقی هم که افتاد، ‫به نظرم تو باید نشانت رو بگیری. 928 00:59:48,500 --> 00:59:49,809 ‫واقعا؟ 929 00:59:49,833 --> 00:59:52,541 ‫یعنی می‌تونم برم خونه؟ 930 00:59:53,833 --> 00:59:55,916 ‫- چی شده؟ ‫- اوه. آم... 931 00:59:56,416 --> 00:59:58,934 ‫این چهره‌ گرسنه‌ی منه. 932 00:59:58,958 --> 01:00:01,684 ‫مطمئنی؟ ‫انگار یه چیزی داره اذیتت می‌کنه. 933 01:00:01,708 --> 01:00:04,101 ‫غذا نخوردن داره اذیتم می‌کنه. ‫آه... 934 01:00:04,125 --> 01:00:05,851 ‫من میرم یه پای دیگه بخورم. 935 01:00:05,875 --> 01:00:07,467 ‫باشه. ‫خب، همه‌شون رو نخور. 936 01:00:07,468 --> 01:00:09,060 ‫تیم ممکنه هنوزم گرسنه‌شون باشه. 937 01:00:09,083 --> 01:00:13,041 ‫فکر می‌کردم منم عضوی از تیمم، ‫ولی ظاهراً که نیستم. 938 01:00:19,291 --> 01:00:21,416 ‫اوه عزیزم، ولش کن بره. 939 01:00:22,125 --> 01:00:23,625 ‫بعضی وقت‌ها دارکوب‌ها 940 01:00:24,458 --> 01:00:25,500 ‫باید نوکشون رو بزنن. 941 01:00:25,500 --> 01:00:31,500 ا‌را‌ئه‌ا‌ی ا‌ز وب‌‌گا‌ه ب‍ا‌‌م‍ا‌ب‍ی‍ن 942 01:00:33,541 --> 01:00:35,309 ‫اوه. باز. 943 01:00:35,333 --> 01:00:38,309 ‫دوباره اومدی تو کانکس من. ‫چرا؟ 944 01:00:38,333 --> 01:00:41,767 ‫وو هوها یه بُرد دیگه تا نگه داشتن کمپ‌شون فاصله دارن! 945 01:00:41,791 --> 01:00:43,169 ‫آره. ‫داری اینو به من میگی؟ 946 01:00:43,222 --> 01:00:45,810 ‫کی انتظار اینو داشت؟ ‫من که نداشتم. 947 01:00:45,833 --> 01:00:48,642 ‫زین! ‫حواست از هدف اصلی داره پرت میشه. 948 01:00:48,666 --> 01:00:51,949 ‫این ممکنه آخرین فرصت هو را ‫واسه برداشتن قدم‌ بعدی‌ای باشه 949 01:00:51,999 --> 01:00:52,768 ‫که راجع‌بهش حرف زده بودیم. 950 01:00:52,791 --> 01:00:54,726 ‫بهم می‌خوره نگران باشم؟ 951 01:00:54,750 --> 01:00:55,892 ‫بهم که نمی‌خوره، درسته؟ 952 01:00:55,916 --> 01:00:59,351 ‫نباید نگران به نظر بیام، ‫چون نگرانی نشون دادن یه نشونه دیگه‌ای از ضعفه. 953 01:00:59,375 --> 01:01:02,601 ‫باز. ‫تصاحب پرچم یه شبیه‌سازی بازی‌های جنگیه، 954 01:01:02,625 --> 01:01:05,291 ‫که به معنای واقعی همون کاریه ‫که ما اینجا در هو را انجام می‌دیم. 955 01:01:05,791 --> 01:01:08,666 ‫حالا اگه منو ببخشی، ‫باید چراغ خواب رو روشن کنم. 956 01:01:10,041 --> 01:01:13,642 ‫داستان اون دختره منو به فکرهایی فرو برد. 957 01:01:13,666 --> 01:01:15,250 ‫بیا اینجا، سرهنگ تدی. 958 01:01:15,958 --> 01:01:18,791 ‫خب، من که ریسک نمی‌کنم. 959 01:01:22,916 --> 01:01:24,250 ‫نمی‌فهمم. 960 01:01:25,000 --> 01:01:30,267 ‫مگی گفت، فردا هرچی که بشه، ‫شاید من بتونم برم خونه. 961 01:01:30,291 --> 01:01:33,517 ‫پس چرا حس جشن گرفتن ندارم؟ 962 01:01:33,541 --> 01:01:37,267 ‫بخاطر اینه که اگه شکست بخوریم، ‫مگی و بقیه وو هو رو از دست میدن؟ 963 01:01:37,291 --> 01:01:39,351 ‫نه، نمی‌تونه بخاطر این باشه. 964 01:01:39,375 --> 01:01:41,851 ‫این هیچ ربطی به مأموریت من نداره. 965 01:01:41,875 --> 01:01:43,142 ‫یا هم داره؟ 966 01:01:43,166 --> 01:01:46,083 ‫این بغض‌های تو دلم چی هستن؟ 967 01:01:47,541 --> 01:01:49,000 ‫احساسات؟ 968 01:01:51,958 --> 01:01:53,392 ‫نه، حق با توئه. 969 01:01:53,416 --> 01:01:55,809 ‫قطعا گرسنگیه. ‫صحبت خوبی بود. 970 01:01:55,833 --> 01:01:58,125 ‫خوشحالم با کسی آشنا شدم که واقعا به حرفم گوش میده. 971 01:02:03,750 --> 01:02:05,142 ‫بازرد به درد نخور. 972 01:02:05,166 --> 01:02:07,791 ‫میرم یه خوراکی از تو آشپزخونه‌اش کش برم. 973 01:02:13,541 --> 01:02:14,851 ‫خیلی‌خب. 974 01:02:14,875 --> 01:02:18,226 ‫فقط باید بفهمم که کره بادوم زمینی ‫رو کجا قایم کردن. 975 01:02:18,250 --> 01:02:22,625 ‫فردا صبح، کمپ وو هو به کمپ بای‌بای تبدیل میشه. 976 01:02:24,333 --> 01:02:28,309 ‫بالاخره اون زین احمق رو مجبور می‌کنم که ‫زمین وو هو رو از آنی بخره. 977 01:02:28,333 --> 01:02:30,226 ‫آره، آنجی رو میگم! 978 01:02:30,250 --> 01:02:33,059 ‫بعد ازش اخاذی می‌کنم که ‫به هر دومون کمپ بده. 979 01:02:33,083 --> 01:02:35,267 ‫معلومه که جواب میده! 980 01:02:35,291 --> 01:02:37,726 ‫اون احمق تمام بارهای منو امضاء کرده. 981 01:02:37,750 --> 01:02:42,250 ‫بار چیزهاییه که آدم می‌تونه بخاطر امضا کردن‌شون ‫بی‌افته... 982 01:02:42,750 --> 01:02:44,017 ‫زندان. 983 01:02:44,041 --> 01:02:47,101 ‫راحت‌تر از نابود کردن قلعه مسخره وو هوهاست. 984 01:02:47,125 --> 01:02:49,351 ‫فقط منتظر علامتم باش. 985 01:02:49,375 --> 01:02:52,625 ‫اون طلا دیگه مال ماست. 986 01:03:04,750 --> 01:03:05,750 ‫هوف! 987 01:03:06,916 --> 01:03:08,375 ‫ها؟ کی اونجاست؟ 988 01:03:08,958 --> 01:03:11,517 ‫فقط ما ماهیتابه‌های دست و پا چلفتی هستیم. 989 01:03:11,541 --> 01:03:13,267 ‫خب، سر و صدا نکنین. 990 01:03:13,291 --> 01:03:16,250 ‫هی، یه لحظه صبر کن! ‫ماهیتابه‌ها که حرف نمی‌زنن! 991 01:03:31,083 --> 01:03:32,166 ‫حدس بزن کیه؟ 992 01:03:35,916 --> 01:03:37,017 ‫آخ! 993 01:03:37,041 --> 01:03:38,851 ‫کار کردنم با کفگیر حرف نداره. 994 01:03:38,875 --> 01:03:41,684 ‫الکی که تو زندان بهم "آشپز برتر" نمی‌گفتن. 995 01:03:41,708 --> 01:03:45,767 ‫- ولی الان یه هدف بزرگ‌تر دارم. ‫- می‌خوای یه کمپ تابستونی رو اداره کنی؟ 996 01:03:45,791 --> 01:03:47,059 ‫نه، خنگ خدا! 997 01:03:47,083 --> 01:03:50,500 ‫میلیون‌ها دلار طلایی که یه جایی تو این آشغال‌دونی ‫چال شده رو می‌خوام. 998 01:03:51,833 --> 01:03:55,351 ‫و اصلا نیازی ندارم که یه دارکوب وراج ‫نقشه‌ام رو خراب کنه. 999 01:03:55,375 --> 01:03:57,833 ‫پس چطوره خونسرد باشی؟ 1000 01:04:00,750 --> 01:04:04,976 ‫"خونسرد"! اوه، پسر! ‫اینا یهو به ذهنم می‌رسن. 1001 01:04:05,000 --> 01:04:08,184 ‫تو خنک‌ترین بچه‌ی تو کمپ میشی، وودی. ‫[باحال‌ترین] 1002 01:04:08,208 --> 01:04:11,476 ‫یکی دیگه گفتم! ترکوندم! 1003 01:04:11,500 --> 01:04:13,601 ‫خودتم می‌دونی که اینا بامزه نبودن! 1004 01:04:13,625 --> 01:04:16,125 ‫اینقدر دروغ به خورد خودت نده! 1005 01:04:16,958 --> 01:04:20,934 ‫باید به مگی و آنجی و زین هشدار بدم! 1006 01:04:20,958 --> 01:04:22,392 ‫شاید به زین نیازی نباشه. 1007 01:04:22,416 --> 01:04:24,833 ‫ولی اول، باید کاری کنم که یخ نبندم. 1008 01:04:25,916 --> 01:04:26,810 ‫یه حقیقت جالب. 1009 01:04:26,834 --> 01:04:29,184 ‫زبان یه دارکوب حاوی استخوان و غضروفه 1010 01:04:29,208 --> 01:04:32,041 ‫که دور مغزش می‌پیچه تا در حین نوک زدن ‫شوک رو جذب کنه. 1011 01:04:36,791 --> 01:04:40,708 ‫این هیچی رو جذب نکرد. 1012 01:04:44,916 --> 01:04:47,684 ‫وقتش رسید. ‫تصاحب پرچم. 1013 01:04:47,708 --> 01:04:51,892 ‫آخرین مسابقه بازی‌های هیجان‌انگیز طبیعتی. 1014 01:04:51,916 --> 01:04:54,101 ‫وودی کجاست؟ ‫خاطرات زیادی ساخته شد. 1015 01:04:54,125 --> 01:04:56,851 ‫- نمی‌دونم. ناراحت شد. ‫ خیلی چشم انتظارش بودیم. - 1016 01:04:56,875 --> 01:05:00,226 ‫نمی‌خواستم که دیشب تمام پیتزاها رو بخوره ‫یا همچین چیزی... 1017 01:05:00,250 --> 01:05:02,142 ‫حس درستی نداره که پیشمون نیست. 1018 01:05:02,166 --> 01:05:05,309 ‫می‌دونم. ‫ولی مشکلی برامون پیش نمیاد. 1019 01:05:05,333 --> 01:05:07,351 ‫فقط باید این کارو بدون اون انجام بدیم. 1020 01:05:07,375 --> 01:05:10,142 ‫پس از مراسم نصب پرچم‌ها، 1021 01:05:10,166 --> 01:05:13,267 ‫هر دو تیم سعی می‌کنن پرچم تیم مقابل رو بگیرن. 1022 01:05:13,291 --> 01:05:15,083 ‫خودمون بلدیم چطور تصاحب پرچم بازی کنیم، خب؟ 1023 01:05:17,041 --> 01:05:20,041 ‫خیلی‌خب. ممنون. 1024 01:05:20,541 --> 01:05:21,833 ‫اوه. 1025 01:05:22,416 --> 01:05:24,291 ‫حتما شلوارکم تو خشک‌کن آب رفته. 1026 01:05:28,000 --> 01:05:33,017 ‫من رسماً پرچم هو را رو تو پایگاه معین شده‌اش ‫قرار دادم. 1027 01:05:33,041 --> 01:05:35,184 ‫همین کارو در پایگاه وو هو هم انجام می‌دیم. 1028 01:05:35,208 --> 01:05:37,916 ‫بعد تسخر پرچم رو شروع می‌کنیم. 1029 01:05:40,375 --> 01:05:42,916 ‫خیلی مشتاقم چهره‌شون رو ببینم ‫تا ببینن... 1030 01:05:45,166 --> 01:05:46,517 ‫قلعه‌مون! 1031 01:05:46,541 --> 01:05:49,125 ‫وای، خدای من. 1032 01:05:53,291 --> 01:05:55,083 ‫یکی نابودش کرده. 1033 01:05:57,791 --> 01:05:59,434 ‫زین، چطور تونستی؟ 1034 01:05:59,458 --> 01:06:03,601 ‫ببین، قبول دارم که از این بابت ناراحت نیستم، ‫ولی کار من نبوده، دختر عمو. 1035 01:06:03,625 --> 01:06:04,791 ‫راستش رو میگم. 1036 01:06:05,375 --> 01:06:07,226 ‫خانوم آنجی، ببخشید. 1037 01:06:07,250 --> 01:06:10,958 ‫می‌خواین چند دقیقه وقت داشته باشین که ‫تصمیم بگیرین می‌خواین چیکار کنین؟ 1038 01:06:15,333 --> 01:06:18,708 ‫من سر صبح عاشق بوی جریمه‌ مسابقاتی‌ام. 1039 01:06:20,583 --> 01:06:21,583 ‫آهای؟ 1040 01:06:22,083 --> 01:06:23,809 ‫سفارش آوردم. 1041 01:06:23,833 --> 01:06:24,916 ‫کسی نیست؟ 1042 01:06:25,833 --> 01:06:28,208 ‫رئیس عصبی‌ای که انعام نمیده؟ 1043 01:06:30,000 --> 01:06:31,250 ‫یارو بازرده؟ 1044 01:06:32,958 --> 01:06:35,000 ‫ها. این جدیده. 1045 01:06:38,291 --> 01:06:40,000 ‫اوه! 1046 01:06:45,000 --> 01:06:47,666 ‫حالت خوبه؟ 1047 01:06:48,958 --> 01:06:52,309 ‫بهتر هم بودم. 1048 01:06:52,333 --> 01:06:54,250 ‫آره... 1049 01:06:54,750 --> 01:06:55,750 ‫می‌دونی چیه؟ 1050 01:06:56,250 --> 01:07:00,041 ‫حس می‌کنم دارم درگیر قضیه‌ای می‌شم ‫که ربطی به من نداره. 1051 01:07:04,583 --> 01:07:06,184 ‫تو چی رو باز کردی؟ 1052 01:07:06,208 --> 01:07:09,500 ‫فریزر! ‫گفتم فریزر! 1053 01:07:15,541 --> 01:07:18,434 ‫یادت باشه، تو یه هنرمندی. 1054 01:07:18,458 --> 01:07:22,250 ‫این فقط واسه تابستونه که ‫بتونی پول مدرسه شعبده‌بازی رو در بیاری. 1055 01:07:24,583 --> 01:07:27,059 ‫این حس خوبی داره. 1056 01:07:27,083 --> 01:07:29,726 ‫ولی چرا بوی دُم سوخته به مشامم میرسه؟ 1057 01:07:29,750 --> 01:07:31,309 ‫دُم! اووه! 1058 01:07:31,333 --> 01:07:33,333 ‫چیزی نمونده بود که با خودم قرمه درست کنم! 1059 01:07:33,875 --> 01:07:36,083 ‫حالا برم مگی و آنجی رو پیدا کنم. 1060 01:07:37,375 --> 01:07:38,684 ‫اوه نه، این کارو نمی‌کنی! 1061 01:07:38,708 --> 01:07:40,101 ‫اوه آره، می‌کنم! 1062 01:07:40,125 --> 01:07:44,434 ‫حقه‌ها و فریبکاریت رو به همه میگم! 1063 01:07:44,458 --> 01:07:47,083 ‫خدا از من خوشش نمیاد، 1064 01:07:47,791 --> 01:07:49,166 ‫من از کسی که زیر آب‌زن باشه! 1065 01:07:50,750 --> 01:07:53,184 ‫با این بویی که من حس می‌کنم ‫انگار از مام زیر بغل، 1066 01:07:53,208 --> 01:07:54,416 ‫و خمیر دندون، 1067 01:07:55,833 --> 01:07:56,916 ‫و هوای شکم در ندادن ‫هم بدت میاد. 1068 01:08:01,708 --> 01:08:03,226 ‫- ها؟ ‫- دالی! 1069 01:08:03,250 --> 01:08:06,583 ‫اینجام! ‫این بازی رو خیلی خوب بلد نیستی، مگه نه؟ 1070 01:08:09,583 --> 01:08:10,583 ‫هیس! 1071 01:08:23,208 --> 01:08:26,375 ‫پس درصد بُرد پیش‌‌بینی‌ شده‌مون ‫الان رسید به 1072 01:08:27,083 --> 01:08:28,083 ‫صفر؟ 1073 01:08:29,041 --> 01:08:30,375 ‫شکست‌مون رو قطعی کرد. 1074 01:08:30,958 --> 01:08:33,458 ‫یه لحظه فکر کردم که ممکنه ‫ازش پسش بربیایم. 1075 01:08:34,125 --> 01:08:34,977 ‫منم. 1076 01:08:35,001 --> 01:08:37,166 ‫هرچی که داشتیمو رو کردیم. 1077 01:08:40,000 --> 01:08:41,041 ‫من رو نکردم. 1078 01:08:43,208 --> 01:08:45,500 ‫من هیچ کمکی به این بازی‌ها نکردم. 1079 01:08:46,000 --> 01:08:48,000 ‫همونطوری که هیچ سودی واسه وو هو ندارم. 1080 01:08:49,083 --> 01:08:51,458 ‫همه‌ی شما استعدادهای فوق‌العاده‌ای دارین، 1081 01:08:52,208 --> 01:08:54,684 ‫و اون پیروزی‌ها رو بخاطر استعدادهاتون گرفتیم. 1082 01:08:54,708 --> 01:08:56,250 ‫ولی من ندارم. 1083 01:08:57,166 --> 01:08:59,684 ‫اگه داشتم، شاید می‌تونستم کمکمون کنم ‫بیشتر بُرد بیاریم 1084 01:08:59,708 --> 01:09:01,833 ‫اونوقت اصلا تو این وضعیت نبودیم. 1085 01:09:07,458 --> 01:09:08,809 ‫هی، تو کجا میری؟ 1086 01:09:08,833 --> 01:09:11,200 ‫کی اهمیت میده؟ ‫اگه تو صاحب اینجا نبودی، 1087 01:09:11,260 --> 01:09:12,200 ‫من اصلا عضوی از این تیم نبودم. 1088 01:09:12,291 --> 01:09:14,000 ‫اینو از کجا شنیدی؟ 1089 01:09:14,666 --> 01:09:17,125 ‫مهم نیست. ‫اونا نیازی بهم ندارم. 1090 01:09:17,875 --> 01:09:20,684 ‫مگی، کلا بخاطر توئه که ‫این یه تیم شده. 1091 01:09:20,708 --> 01:09:24,267 ‫تو کاری کردی که جی‌جی ‫خارج از محدوده‌ ویدئوییش فکر کنه، 1092 01:09:24,291 --> 01:09:27,934 ‫و مایکی که دیوارهای دورش رو بشکونه. 1093 01:09:27,958 --> 01:09:30,892 ‫کاری کردی که رز با ترس‌هاش مواجه بشه. 1094 01:09:30,916 --> 01:09:33,458 ‫کاری کردی که گاس به سینه‌اش مشت بزنه. 1095 01:09:34,250 --> 01:09:36,875 ‫و حالا نشنیده بودم که اورسون اینقدر حرف بزنه. 1096 01:09:37,375 --> 01:09:38,375 ‫آره. 1097 01:09:41,583 --> 01:09:43,541 ‫ببخشید. ‫همه‌مون داشتیم گوش می‌دادیم. 1098 01:09:45,208 --> 01:09:47,934 ‫مگی، تو ما رو بهتر می‌کنی. 1099 01:09:47,958 --> 01:09:50,279 ‫آره خب، هر کدوم از ما مهارت‌های خاصی داریم، 1100 01:09:50,280 --> 01:09:52,601 ‫ولی تو فهمیدی که چطور باید ازشون استفاده کنیم. 1101 01:09:52,625 --> 01:09:55,934 ‫و تو بهمون روحیه دادی تا باور داشته باشیم ‫که می‌تونیم. 1102 01:09:55,958 --> 01:09:57,916 ‫آره. ما بدون تو می‌مُردیم. 1103 01:09:58,458 --> 01:09:59,458 ‫تو 1104 01:10:00,208 --> 01:10:01,333 ‫رهبر مایی. 1105 01:10:03,250 --> 01:10:04,708 ‫- واقعا؟ ‫- آره. 1106 01:10:06,916 --> 01:10:09,333 ‫و اگه دور هم جمع کردن این خل و چل‌ها 1107 01:10:10,041 --> 01:10:12,833 ‫استعداد فوق‌العاده‌ای نیست، ‫والا دیگه نمی‌دونم چیه. 1108 01:10:14,000 --> 01:10:17,851 ‫میشه همگی قبول داشته باشیم که ‫من با عشق گفتم "خل و چل‌ها" 1109 01:10:17,875 --> 01:10:19,458 ‫و نباید کنسل‌ام کنن؟ 1110 01:10:44,750 --> 01:10:46,083 ‫بچرخین تا بچرخیم. 1111 01:10:47,208 --> 01:10:48,851 ‫باشه. 1112 01:10:48,875 --> 01:10:51,184 ‫اعضای هو را به قلعه‌شون برمی‌گردن. 1113 01:10:51,208 --> 01:10:54,791 ‫بعد من سوتم رو می‌زنم که مسابقه شروع بشه. 1114 01:10:58,958 --> 01:11:01,101 ‫خب حالا چیکار کنیم، کاپیتان؟ 1115 01:11:01,125 --> 01:11:02,488 ‫نمی‌تونم پنج دقیقه‌ای قلعه‌مون رو دوباره بسازیم، 1116 01:11:02,489 --> 01:11:03,852 ‫و پرچم‌مون بی‌دفاع اونجا قرار گرفته. 1117 01:11:03,875 --> 01:11:04,768 ‫دقیقا، 1118 01:11:04,792 --> 01:11:08,059 ‫که یعنی قراره مغرور باشن ‫و فوراً به سمت ما حمله کنن، 1119 01:11:08,083 --> 01:11:10,083 ‫بدون اینکه به فکر دفاع باشن. 1120 01:11:10,833 --> 01:11:12,083 ‫نقشه از این قراره. 1121 01:11:12,666 --> 01:11:15,142 ‫سه! دو! یک! 1122 01:11:15,166 --> 01:11:16,226 ‫شروع کنید! 1123 01:11:16,250 --> 01:11:19,517 ‫ مایکی حواس اولین اعضای هو را رو ‫ با صدای پرنده عجیب پرت می‌کنه، 1124 01:11:19,541 --> 01:11:21,000 ‫ اونا هم به بالا نگاه می‌کنن. 1125 01:11:22,083 --> 01:11:24,976 ‫ رز هم دراز کشیده، ‫ کلا پوشیده از برگ و خزه‌ست، 1126 01:11:25,000 --> 01:11:26,101 ‫ انگار مُرده. 1127 01:11:26,125 --> 01:11:27,184 ‫ بوم! 1128 01:11:27,208 --> 01:11:28,541 ‫ اون کمپرها از بازی حذف شدن. 1129 01:11:29,458 --> 01:11:31,184 ‫ گاس با استفاده از سیم تزئینات خراب شده‌ی رز 1130 01:11:31,208 --> 01:11:33,476 ‫ واسه موج بعدی تله می‌ذاره. 1131 01:11:33,500 --> 01:11:36,958 ‫ مثل یه سیم رهاساز. ‫ چیزی که هو راها خوب باهاش آشنا هستن. 1132 01:11:39,458 --> 01:11:40,934 ‫ یه عده دیگه حذف شدن. 1133 01:11:40,958 --> 01:11:44,017 ‫ در این بین، جی‌جی و اورسون ‫ با یه حقه خیلی حساب شده 1134 01:11:44,041 --> 01:11:46,059 ‫ اعضای بیشتر از هو را رو گول می‌زنن. 1135 01:11:46,083 --> 01:11:50,184 ‫ فکر می‌کنن که خیلی ضایع سعی کردیم ‫ دیوار درست کنیم و هیچ خطری درکار نیست. 1136 01:11:50,208 --> 01:11:52,041 ‫ ولی وقتی رد بشن... 1137 01:11:54,041 --> 01:11:56,434 ‫بوم! ‫قانون اول طراحی بازی. 1138 01:11:56,458 --> 01:11:59,434 ‫دنیایی اونقدر عمیق درست کنین که ‫چیزها اونطوری که به نظر میان نباشن. 1139 01:11:59,458 --> 01:12:02,101 ‫ما دخل این نوب‌ها رو آوردیم! 1140 01:12:02,125 --> 01:12:05,101 ‫ یکی یکی حذف‌شون می‌کنیم ‫ تا اینکه ازشون بیشتر باشیم. 1141 01:12:05,125 --> 01:12:07,500 ‫و اون موقع‌ست که وارد عمل می‌شیم. 1142 01:12:08,583 --> 01:12:10,208 ‫این نمک کوشر بود؟ 1143 01:12:11,791 --> 01:12:13,767 ‫آها! 1144 01:12:13,791 --> 01:12:18,017 ‫پس با یه مبارزه کلاسیک همزن با وردنه تموم میشه، ها؟ 1145 01:12:18,041 --> 01:12:20,767 ‫این از اون کارهای مستانه‌ست، رفیق 1146 01:12:20,791 --> 01:12:22,642 ‫- حالت دفاعی! ‫- حالت دفاعی؟ 1147 01:12:22,666 --> 01:12:25,517 ‫منظورت حالت ماشین ظرفشوییـه؟ 1148 01:12:25,541 --> 01:12:27,226 ‫کی حرف زدن رو بهت یاد داده؟ 1149 01:12:27,250 --> 01:12:30,184 ‫دیگه از دستت خسته شدم، دارکوب! 1150 01:12:30,208 --> 01:12:32,434 ‫مگه دوتا پرنده نمی‌تونن باهم کنار بیان؟ 1151 01:12:32,458 --> 01:12:33,934 ‫این حرکت رو داشته باش. 1152 01:12:33,958 --> 01:12:36,083 ‫تو کلاس اسپینینگ یاد گرفتم. 1153 01:12:37,291 --> 01:12:39,000 ‫حالا بیا اینجا ببینم! 1154 01:12:40,250 --> 01:12:42,101 ‫حالا من دارم می‌چرخم. 1155 01:12:42,125 --> 01:12:43,416 ‫بعداً می‌بینمت! 1156 01:12:52,250 --> 01:12:55,125 ‫دفعه بعد که تو شهر بودی بهم زنگ بزنی ‫و باهم حرف حرف می‌زنیم. 1157 01:13:01,958 --> 01:13:04,541 ‫بازی کردن تموم شد. 1158 01:13:11,307 --> 01:13:12,600 ‫[بازداشتگاه] 1159 01:13:12,791 --> 01:13:14,750 ‫می‌فهمم که اینجا چه خبره. 1160 01:13:16,833 --> 01:13:19,767 ‫دیگه کسی نمی‌تونه کمکت کنه، رفیق. 1161 01:13:19,791 --> 01:13:22,166 ‫قراره کباب بشه. 1162 01:13:25,875 --> 01:13:28,559 ‫ اون یه منوراندازه. ‫ فقط واسه مواقع اضطراریه. 1163 01:13:28,583 --> 01:13:31,375 ‫ اگه تو دردسر بودی، به تیمت علامت میده. 1164 01:13:51,375 --> 01:13:53,000 ‫نقشه هوشمندانه‌ای بود، مگی. 1165 01:13:53,001 --> 01:13:54,626 ‫ولی نه به اندازه کافی. 1166 01:13:55,666 --> 01:13:56,916 ‫گرفتمت. 1167 01:13:58,625 --> 01:14:00,458 ‫ولی ما پرچمت رو گرفتیم. 1168 01:14:05,916 --> 01:14:06,916 ‫ها؟ 1169 01:14:27,166 --> 01:14:29,125 ‫هـو! 1170 01:14:30,250 --> 01:14:32,875 ‫فقط باید پرچم رو تا پایگاهمون ببریم، ‫و بعدش برنده می‌شیم! 1171 01:14:36,708 --> 01:14:38,750 ‫اون یه منوره؟ 1172 01:14:39,875 --> 01:14:42,309 ‫وودی از پیشمون نرفته. ‫تو دردسر افتاده. 1173 01:14:42,333 --> 01:14:43,780 ‫از طرف هو را زده شد. 1174 01:14:43,781 --> 01:14:45,228 ‫از کجا می‌دونی که کار وودیـه؟ 1175 01:14:45,250 --> 01:14:47,767 ‫چون تنها دلیل اینجا نبودنش همینه. 1176 01:14:47,791 --> 01:14:49,017 ‫باید بریم کمکش کنیم. 1177 01:14:49,041 --> 01:14:52,333 ‫میشه بعداً نگران این قضیه باشیم؟ ‫چیزی تا بُردمون نمونده. 1178 01:14:53,083 --> 01:14:55,416 ‫وقتی یه منور زده میشه، تیم جواب میده. 1179 01:14:55,417 --> 01:14:57,751 ‫و وودی هم عضوی از تیمه. 1180 01:15:05,791 --> 01:15:06,851 ‫ولی من حذفت کردم! 1181 01:15:06,875 --> 01:15:08,000 ‫به درک! 1182 01:15:09,458 --> 01:15:14,125 ‫- ها. این جزئی از بازی نیست. ‫- دارن چیکار می‌کنن؟ 1183 01:15:20,666 --> 01:15:22,809 ‫ها! تیرت خطا رفت. 1184 01:15:22,833 --> 01:15:23,976 ‫جدی؟ 1185 01:15:24,000 --> 01:15:25,059 ‫ها؟ 1186 01:15:25,083 --> 01:15:26,375 ‫وودی! 1187 01:15:27,791 --> 01:15:28,958 ‫هیا! 1188 01:15:36,791 --> 01:15:39,017 ‫- حالت خوبه؟ ‫- معلومه! 1189 01:15:39,041 --> 01:15:41,267 ‫درگیر خنثی کردن یه نقشه‌ی خبیثانه بودم. 1190 01:15:41,291 --> 01:15:43,476 ‫ولی تو با منورانداز درخواست کمک کردی. 1191 01:15:43,500 --> 01:15:48,184 ‫پوف! از منورانداز استفاده کردم ‫تا حواس بازرد رو پرت کنم. همین. 1192 01:15:48,208 --> 01:15:49,601 ‫پوف! واقعا؟ 1193 01:15:49,625 --> 01:15:51,333 ‫پوف! دقیقا. 1194 01:15:54,791 --> 01:15:57,375 ‫صبر کنین. ‫تصاحب پرچم چی؟ 1195 01:15:57,958 --> 01:16:00,166 ‫داریم برنده می‌شیم. ‫باورت میشه؟ 1196 01:16:00,708 --> 01:16:02,791 ‫ولی تصمیم گرفتیم یه میون‌بر بزنیم. 1197 01:16:04,625 --> 01:16:08,041 ‫شما بخاطر من مسابقات رو ول کردین؟ 1198 01:16:09,333 --> 01:16:10,375 ‫اوهوم. 1199 01:16:12,375 --> 01:16:14,291 ‫میشه برگردیم به اونجاش که گفتی ‫یه نقشه خبیثانه هست؟ 1200 01:16:16,083 --> 01:16:19,000 ‫درسته. ‫انبار مواد غذایی رو ببینین. 1201 01:16:24,416 --> 01:16:27,559 ‫جعبه‌های پر از سلاح‌های عجیب ‫و ابزار استخراج طلا؟ 1202 01:16:27,583 --> 01:16:29,458 ‫شما قبل از من طلا رو پیدا نمی‌کنین! 1203 01:16:34,666 --> 01:16:35,791 ‫خیلی بهتر شد. 1204 01:16:40,416 --> 01:16:42,101 ‫اینجا چه خبره؟ 1205 01:16:42,125 --> 01:16:44,184 ‫و چرا دست و پاهای آشپز منو بستین؟ 1206 01:16:44,208 --> 01:16:46,017 ‫همونطور که داشتم می‌گفتم، 1207 01:16:46,041 --> 01:16:47,767 ‫نقشه خبیثانه درکاره. 1208 01:16:47,791 --> 01:16:51,559 ‫بازز قلعه وو هو رو نابود کرد ‫تا مسابقات رو ببازین و کمپ‌تون رو از دست بدین. 1209 01:16:51,583 --> 01:16:52,934 ‫بعد زین وو هو رو می‌خرید، 1210 01:16:52,958 --> 01:16:55,791 ‫و باز از زین اخاذی می‌کرد که هر دو کمپ ‫رو به اون بده. 1211 01:16:57,541 --> 01:16:58,352 ‫- چی؟ ‫- چی؟ 1212 01:16:58,376 --> 01:17:03,434 ‫اسم زین تو تمام کارهای غیرقانونی باز هست. 1213 01:17:03,458 --> 01:17:05,666 ‫پس تو یه آشپز حرفه‌ای نیستی؟ 1214 01:17:06,333 --> 01:17:08,476 ‫ای بازرد دروغگو. ‫من بهت اعتماد کردم. 1215 01:17:08,500 --> 01:17:11,351 ‫این به نظر فوق‌العاده احمقانه میاد. ‫الان دارم توجهش می‌شم. 1216 01:17:11,375 --> 01:17:13,351 ‫ولی چرا اون زمین ما رو می‌خواد؟ 1217 01:17:13,375 --> 01:17:16,875 ‫تا طلای بابابزرگ اوبادایا رو پیدا کنه. 1218 01:17:18,791 --> 01:17:20,101 ‫مسئله سر اینه؟ 1219 01:17:20,125 --> 01:17:22,517 ‫هیچ طلای گم شده‌ای درکار نیست. 1220 01:17:22,541 --> 01:17:24,226 ‫فقط یه افسانه قدیمی هست. 1221 01:17:24,250 --> 01:17:25,666 ‫من خیلی مطمئن نیستم، مامان. 1222 01:17:26,208 --> 01:17:27,291 ‫نگاه کن. 1223 01:17:30,041 --> 01:17:33,142 ‫ما تو کلبه‌مون نقشه‌ای نداریم که ‫شبیه به اونه؟ 1224 01:17:33,166 --> 01:17:35,226 ‫تو جعبه ابزار حفاری؟ 1225 01:17:35,250 --> 01:17:37,083 ‫ما هم یکی تو جعبه‌مون داریم. 1226 01:17:38,416 --> 01:17:40,559 ‫هر کمپ یه تیکه از این نقشه قدیمی رو داره. 1227 01:17:40,583 --> 01:17:44,291 ‫همیشه فکر می‎‌کردم دو نصف کاغذی‌ان ‫که از هم پاره شدن. 1228 01:17:45,333 --> 01:17:47,125 ‫اگه سه تیکه بوده چی؟ 1229 01:17:49,333 --> 01:17:50,642 ‫این نمی‌تونه واقعی باشه. 1230 01:17:50,666 --> 01:17:52,833 ‫فقط در یه صورت میشه فهمید. 1231 01:18:00,083 --> 01:18:01,559 ‫همه کجا رفتن؟ 1232 01:18:01,583 --> 01:18:03,559 ‫و چطوری از اینجا بیام پایین؟ 1233 01:18:03,583 --> 01:18:05,041 ‫اوه! 1234 01:18:06,375 --> 01:18:09,791 ‫من خوبم! ‫پیچک سمی نذاشت محکم بخورم زمین. 1235 01:18:13,708 --> 01:18:16,208 ‫این نقاط علامت خورده تصادفی رو ببینین. 1236 01:18:16,708 --> 01:18:18,541 ‫مگه اینکه اصلا تصادفی نباشن. 1237 01:18:24,583 --> 01:18:25,583 ‫هوم. 1238 01:18:36,375 --> 01:18:38,333 ‫صبر کن. چی؟ 1239 01:18:38,916 --> 01:18:40,267 ‫- چیه؟ ‫- خب، این خطوط. 1240 01:18:40,291 --> 01:18:42,017 ‫- من... ‫- این عالیه. 1241 01:18:42,041 --> 01:18:43,125 ‫اجازه هست؟ 1242 01:18:43,875 --> 01:18:46,083 ‫هوم. 1243 01:18:53,708 --> 01:18:55,708 ‫تیکه‌ی سوم نیست. 1244 01:18:58,166 --> 01:19:01,125 ‫یه روکشه. ‫و اونم اوبادایاست! 1245 01:19:05,375 --> 01:19:07,125 ‫ایکس محل گنجه! 1246 01:19:07,666 --> 01:19:08,726 ‫یافتم! 1247 01:19:08,750 --> 01:19:11,017 ‫- دقیقا نزدیک مجسمه اوبادایا. ‫- هوم. 1248 01:19:11,041 --> 01:19:14,208 ‫این همه مدت اونجا بوده، ‫دقیقا جلوی روی ما. 1249 01:19:15,208 --> 01:19:17,392 ‫وای، پسر! ‫طلای واقعی. 1250 01:19:17,416 --> 01:19:19,934 ‫ممکنه یه تشکر به اون بازرد خنگ بدهکار باشیم. 1251 01:19:19,958 --> 01:19:21,851 ‫من باید ازتون تشکر کنم، 1252 01:19:21,875 --> 01:19:24,809 ‫که تمام معماها رو برام حل کردین. 1253 01:19:24,833 --> 01:19:27,184 ‫هی! ‫من دست و پاهات رو بسته بودم. 1254 01:19:27,208 --> 01:19:29,351 ‫منم دست و پاهام رو باز کردم. 1255 01:19:29,375 --> 01:19:30,809 ‫این چاقو رو می‌بینی؟ 1256 01:19:30,833 --> 01:19:33,934 ‫همه‌کاره‌ست، یعنی دکمه داره، 1257 01:19:33,958 --> 01:19:36,684 ‫دکمه‌هایی که شما رو طرف اشتباه درهای قفل شده‌ای قرار میده 1258 01:19:36,708 --> 01:19:38,458 ‫که من تو وقت‌های استراحتم نصبشون کردم. 1259 01:19:42,958 --> 01:19:44,767 ‫مگه چقدر وقت استراحت داشتی؟ 1260 01:19:44,791 --> 01:19:46,583 ‫هنوز یه راه خروج هست. 1261 01:19:48,583 --> 01:19:50,184 ‫یا نیست. 1262 01:19:50,208 --> 01:19:51,267 ‫اوف! 1263 01:19:51,291 --> 01:19:53,583 ‫به امید دیدار، بازنده‌ها! 1264 01:19:55,916 --> 01:19:57,291 ‫باورم نمیشه. 1265 01:19:57,916 --> 01:20:01,000 ‫من همیشه باهوش‌ترین آدم توی جمع‌ام، ‫ولی اون بازرد گولم زد. 1266 01:20:01,625 --> 01:20:03,642 ‫- هر دومون رو گول زد. ‫- درسته. 1267 01:20:03,666 --> 01:20:08,976 ‫این دشمنی مسخره بین کمپ‌هامون ‫ما رو هدف‌های راحتی کرد. 1268 01:20:09,000 --> 01:20:11,892 ‫طوری میگی انگار تقصیر منه که ‫ما دشمن‌های قسم خورده هستیم. 1269 01:20:11,916 --> 01:20:14,017 ‫ما دشمن‌های قسم خورده نیستیم، زین. 1270 01:20:14,041 --> 01:20:16,434 ‫من همیشه می‎خواستم باهم همکاری کنیم. 1271 01:20:16,458 --> 01:20:18,101 ‫تو بچگی که نه. 1272 01:20:18,125 --> 01:20:21,059 ‫نه. ‫هیچوقت نمی‌ذاشتی با تو و دوست‌هات بازی کنم. 1273 01:20:21,083 --> 01:20:24,392 ‫چون همیشه بخاطر کارهای خلاقانه‌ای که ‫می‌خواستیم انجام بدیم مسخره می‌کردی! 1274 01:20:24,416 --> 01:20:26,059 ‫تو به من گفتی عوضیِ نفهم! 1275 01:20:26,083 --> 01:20:28,125 ‫تو هم منو آنجیِ تیپ هنری صدا کردی! 1276 01:20:37,208 --> 01:20:40,101 ‫بگذریم، احتمالا باید یه فکری کنیم ‫که چطور باید از اینجا بریم بیرون 1277 01:20:40,125 --> 01:20:42,184 ‫و قبل از باز طلا رو گیر بیاریم. 1278 01:20:42,208 --> 01:20:45,517 ‫♪ بانی من رو به روی اقیانوسه ♪ 1279 01:20:45,541 --> 01:20:48,601 ‫♪ بانی من رو به روی دریاست ♪ 1280 01:20:48,625 --> 01:20:49,750 ‫♪ بانی من ♪ 1281 01:20:56,666 --> 01:20:59,892 ‫به گمونم کلمه‌اش "یافتم" باشه! 1282 01:20:59,916 --> 01:21:01,809 ‫خیلی‌خب. ‫نقشه از این قراره. 1283 01:21:01,833 --> 01:21:03,101 ‫یه ماشین زمان می‌سازیم 1284 01:21:03,125 --> 01:21:05,559 ‫و به یکم قبل از موقعی که من منورانداز رو ‫از تو اون دودکشی که اونجا 1285 01:21:05,583 --> 01:21:07,517 ‫روی اجاقه شلیک کردم، برمی‌گردیم. 1286 01:21:07,541 --> 01:21:09,351 ‫شما خودتون که در گذشته‌ هستین ‫رو پیدا می‌کنین 1287 01:21:09,375 --> 01:21:11,988 ‫و بهشون هشدار می‌دین که من یکم محکم‌تر 1288 01:21:11,989 --> 01:21:14,602 ‫دست‌ و پاهای باز رو ببندم که فرار نکنه. 1289 01:21:14,625 --> 01:21:16,541 ‫چندجهانی‌طور. 1290 01:21:17,375 --> 01:21:18,375 ‫نه. 1291 01:21:19,166 --> 01:21:21,184 ‫دقیقا همونطور که فکر می‌کردم. 1292 01:21:21,208 --> 01:21:22,884 ‫هنوزم بازه. 1293 01:21:22,885 --> 01:21:24,561 ‫باز موقع نصب تجهیزات امنیتیش اینو جا انداخته. 1294 01:21:24,583 --> 01:21:27,166 ‫ولی سوراخش اونقدر کوچیکه که ‫حتی وودی هم نمی‌تونه ازش رد بشه. 1295 01:21:27,958 --> 01:21:28,958 ‫شاید نباشه. 1296 01:21:30,375 --> 01:21:33,142 ‫هی وودی، وقتی برای اولین بار دیدیمت رو یادته، ‫تو اتاق بازی؟ 1297 01:21:33,166 --> 01:21:36,059 ‫چه روزهای خوبی. ‫عجب دورانی داشتیم. 1298 01:21:36,083 --> 01:21:38,708 ‫منظورم موقعیه که از تو دیوار رد شدی اومدی. 1299 01:21:40,833 --> 01:21:42,976 ‫درسته! ‫اگه وودی رو به کپسول آتش‌نشانی ببندیم... 1300 01:21:43,000 --> 01:21:45,892 ‫می‌تونه از سقف رو بشکونه و رد بشه، ‫بره بیرون و کمک خبر کنه. 1301 01:21:45,916 --> 01:21:47,434 ‫نیروی محرکه‌ی پودر خشک! 1302 01:21:47,458 --> 01:21:50,351 ‫به نظر خطرناک میاد. ‫عاشقشم. 1303 01:21:50,375 --> 01:21:52,000 ‫گل گفتی، خواهر. 1304 01:21:52,500 --> 01:21:56,017 ‫- آماده‌ی پرتابم. ‫- موقع اون قدش زدن، حساب و کتابش رو کردم. 1305 01:21:56,041 --> 01:21:59,351 ‫صرفا از بالای اجاق تا سقف اونقدر فاصله نداره 1306 01:21:59,375 --> 01:22:02,267 ‫که نیروی مورد نیاز برای رد شدن ‫با شکستن سقف رو به وودی بده. 1307 01:22:02,291 --> 01:22:05,583 ‫و خیلی هم سنگینه که بخوایم جا به جاش کنیم. 1308 01:22:06,791 --> 01:22:08,416 ‫نه اگه باهم جا به جاش کنیم. 1309 01:22:15,708 --> 01:22:16,958 ‫ما کمکت می‌کنیم، مگی. 1310 01:22:32,708 --> 01:22:33,958 ‫حالا بریم تو کارش. 1311 01:22:39,625 --> 01:22:40,625 ‫اوه‌اوه. 1312 01:22:49,791 --> 01:22:50,892 ‫من خوبم! 1313 01:22:50,916 --> 01:22:54,642 ‫این جعبه پر از سیم‌های برق ‫نذاشتن محکم بخورم زمین. 1314 01:22:54,666 --> 01:22:57,666 ‫اووه! این یکی داره جرقه می‌زنه. ‫بهش دست می‌زنم. 1315 01:23:06,541 --> 01:23:10,541 ‫شما رو نمی‌دونم، ولی من که شوکه شدم. 1316 01:23:24,333 --> 01:23:25,310 ‫بریم، رفیق! 1317 01:23:25,334 --> 01:23:29,434 ‫باورم نمیشه که واقعا طلا رو پیدا کردی، ‫بازرد بوگندو. 1318 01:23:29,458 --> 01:23:32,750 ‫باورم نمیشه که هلی‌کوپر روندن رو یاد گرفتی، ‫دارنِ بوگندو. 1319 01:23:36,166 --> 01:23:37,226 ‫پس 1320 01:23:37,250 --> 01:23:39,184 ‫اینجا هستین. 1321 01:23:39,208 --> 01:23:40,851 ‫الان نه، گراز دریایی. 1322 01:23:40,875 --> 01:23:42,958 ‫باید خودم رو به یه پرواز برسونم. 1323 01:23:48,083 --> 01:23:51,208 ‫دشمن داریم، رفیق. ‫این پرنده تسلیم بشو نیست. 1324 01:23:51,833 --> 01:23:54,750 ‫و این پرنده هم قراره زمین‌گیر بشه. 1325 01:23:58,833 --> 01:24:01,226 ‫زود باشین! ‫کمکم کنین صندوق رو باز کنم! 1326 01:24:01,250 --> 01:24:02,833 ‫شاید بتونیم واسه وودی زمان بخریم! 1327 01:24:08,125 --> 01:24:09,291 ‫پلمپ شده! 1328 01:24:14,000 --> 01:24:15,000 ‫تو صورت نزن! 1329 01:24:17,375 --> 01:24:19,267 ‫داره لیز می‌خوره! ‫دارم سعیم رو می‌کنم! 1330 01:24:19,291 --> 01:24:22,416 ‫- ول نکنین! ول نکنین! ‫- نگهش دارین! 1331 01:24:23,583 --> 01:24:26,375 ‫منتظر چی هستی؟ ‫ما رو از اینجا ببر، رفیق! 1332 01:24:28,750 --> 01:24:31,041 ‫نگهش دارین! 1333 01:24:31,833 --> 01:24:34,101 ‫اوه! 1334 01:24:34,125 --> 01:24:36,309 ‫مگی! 1335 01:24:36,333 --> 01:24:37,500 ‫کمربندم! گیر کردم! 1336 01:24:38,125 --> 01:24:39,375 ‫- مگی! ‫- مگی! 1337 01:24:42,083 --> 01:24:43,642 ‫حالا، هلی‌کوپتر رو فرود بیار. 1338 01:24:43,666 --> 01:24:45,059 ‫عمراً. 1339 01:24:45,083 --> 01:24:47,101 ‫کمک! یکی کمک کنه! 1340 01:24:47,125 --> 01:24:48,642 ‫وودی! 1341 01:24:48,666 --> 01:24:49,833 ‫مگی! 1342 01:24:50,458 --> 01:24:52,458 ‫عجب مخمصه‌ای. 1343 01:24:55,333 --> 01:24:56,958 ‫واسه من که نیست. 1344 01:25:02,458 --> 01:25:05,291 ‫فکر که نمی‌کردی آویزون ولت کنم، آره؟ 1345 01:25:07,375 --> 01:25:09,083 ‫آماده باش، زین! 1346 01:25:21,875 --> 01:25:23,500 ‫خوب... 1347 01:25:27,458 --> 01:25:28,666 ‫گرفتی. 1348 01:25:32,958 --> 01:25:35,583 ‫خداحافظ، احمق‌ها! 1349 01:25:50,041 --> 01:25:53,017 ‫من گنج رو نجات دادم؟ 1350 01:25:53,041 --> 01:25:54,226 ‫جواب منفیه. 1351 01:25:54,250 --> 01:25:55,934 ‫ولی مگی رو نجات دادی. 1352 01:25:55,958 --> 01:25:58,392 ‫فکر کنم این تو رو بهترین هم‌تیمی دنیا می‌کنه. 1353 01:25:58,416 --> 01:26:01,583 ‫و بهترین کمپ‌نشین وو هویی که ‫تا حالا سعی کردم بندازم بیرون. 1354 01:26:02,666 --> 01:26:04,934 ‫ولی حالا هیچ وو هویی وجود نداره. 1355 01:26:04,958 --> 01:26:07,229 ‫شما مسابقات و طلا رو از دست دادین، 1356 01:26:07,230 --> 01:26:09,501 ‫همش هم بخاطر من. 1357 01:26:10,083 --> 01:26:11,060 ‫حق با اونه. 1358 01:26:11,084 --> 01:26:13,625 ‫متاسفم، ولی قوانین قوانینن. 1359 01:26:14,625 --> 01:26:17,541 ‫آخه چرا همه رو ناامید کردم؟ 1360 01:26:18,125 --> 01:26:19,125 ‫چرا؟ 1361 01:26:19,625 --> 01:26:21,333 ‫چرا؟ 1362 01:26:25,958 --> 01:26:26,958 ‫نگاه کنین، بچه‌ها. 1363 01:26:28,250 --> 01:26:30,851 ‫مجسمه طلا رو قایم نمی‌کرد. 1364 01:26:30,875 --> 01:26:33,500 ‫مجسمه خود طلاست! 1365 01:26:41,541 --> 01:26:42,875 ‫چی؟ 1366 01:26:44,291 --> 01:26:46,809 ‫هی باز، صندوق رو باز کن. 1367 01:26:46,833 --> 01:26:49,601 ‫می‌خوام دلخوشی درخشان رو ببینم. 1368 01:26:49,625 --> 01:26:51,958 ‫الان، رفیق. 1369 01:26:55,083 --> 01:26:56,559 ‫سنگ؟ 1370 01:26:56,583 --> 01:26:57,916 ‫سنگ طلا؟ 1371 01:26:59,958 --> 01:27:01,267 ‫نه! 1372 01:27:01,291 --> 01:27:03,726 ‫اینا سنگ‌های معمولی‌ان! 1373 01:27:03,750 --> 01:27:05,851 ‫فکر کردم ما پولدار شدیم! 1374 01:27:05,875 --> 01:27:07,666 ‫منم فکر کردم که تو داشتی پرواز می‌کردی! 1375 01:27:13,500 --> 01:27:16,000 ‫اینجا رو نگاه کنین. ‫یه چیزی نوشته شده. 1376 01:27:19,708 --> 01:27:21,083 ‫برو. 1377 01:27:26,875 --> 01:27:28,434 ‫"اگه دارین اینو می‌خونین، 1378 01:27:28,458 --> 01:27:33,226 ‫ یعنی باهم همکاری کردین ‫ تا ویژگی خاص درون‌تون رو پیدا کنین. 1379 01:27:33,250 --> 01:27:35,851 ‫ من همیشه فقط همینو برای این خانواده می‌خواستم. 1380 01:27:35,875 --> 01:27:38,434 ‫ ارادتمند شما، اوبادایا مالارد 1381 01:27:38,458 --> 01:27:42,226 ‫ و رفیق صمیمی پرنده‌اش که ‫ کل زحمت حکاکی اینو کشیده، 1382 01:27:42,250 --> 01:27:45,059 ‫ دار‌تالمیو دارکوبی". 1383 01:27:45,083 --> 01:27:47,750 ‫من اجدادی دارم؟ 1384 01:27:51,541 --> 01:27:53,934 ‫آم... 1385 01:27:53,958 --> 01:27:56,250 ‫آنجی، من... 1386 01:27:57,041 --> 01:27:58,458 ‫فقط می‌خواستم بگم که 1387 01:27:59,083 --> 01:28:01,958 ‫شرمنده که اتفاقی به یه بازرد کمک کردم ‫وو هو رو از بین ببره. 1388 01:28:04,041 --> 01:28:07,875 ‫و اینکه این همه سال عوضی بودم. 1389 01:28:09,375 --> 01:28:10,227 ‫شاید... 1390 01:28:10,251 --> 01:28:12,559 ‫و نمیگم که این حقیقت داره و اینا. 1391 01:28:12,583 --> 01:28:16,642 ‫ولی شاید حسودیم می‌شد، 1392 01:28:16,666 --> 01:28:20,750 ‫بخاطر اون کارهای خلاقانه‌ای که ‫وقتی بچه بودیم می‌کردی. 1393 01:28:22,083 --> 01:28:23,642 ‫شاید... ‫هرچقدر اینو بگم بازم کمه. 1394 01:28:23,666 --> 01:28:26,976 ‫الان دارم همینطوری مثال می‌زنم و اینا. 1395 01:28:27,000 --> 01:28:28,083 ‫ولی شاید... 1396 01:28:28,625 --> 01:28:32,791 ‫شاید فقط می‌خواستم به همه، ‫و تو ثابت کنم 1397 01:28:33,791 --> 01:28:35,750 ‫که منم خاص بودم. 1398 01:28:39,708 --> 01:28:42,291 ‫اونوقت من اسم خودم رو آدم قویه گذاشتم، ها؟ 1399 01:28:44,125 --> 01:28:46,833 ‫اینکه به اشتباهت اقرار کنی ‫تو رو ضعیف نمی‌کنه، زین. 1400 01:28:48,875 --> 01:28:51,250 ‫و هیچی خاص‌تر از خانواده نداریم. 1401 01:28:55,041 --> 01:28:56,208 ‫آره. 1402 01:28:56,791 --> 01:28:59,083 ‫- آره. ‫- آره. 1403 01:29:00,125 --> 01:29:01,018 ‫ممنون، بچه‌ها. 1404 01:29:01,042 --> 01:29:04,291 ‫به گمونم هر دومون باید دست از ‫بچه بودن بر می‌داشتیم، ها؟ 1405 01:29:05,208 --> 01:29:07,851 ‫من که اینطوری توصیفش نمی‌کنم، ‫ولی قابلت رو نداشت، رفیق. 1406 01:29:07,875 --> 01:29:08,892 ‫باشه. آره. 1407 01:29:08,916 --> 01:29:11,851 ‫و حالا که می‌تونیم پول جریمه‌ها رو بدیم، 1408 01:29:11,875 --> 01:29:14,125 ‫می‌تونیم یه دستی به سر و صورت اینجا بکشیم. 1409 01:29:14,625 --> 01:29:17,142 ‫- تو با نصف طلات چیکار می‌کنی، زین؟ ‫- اووه. 1410 01:29:17,166 --> 01:29:20,351 ‫شاید هر دوتون بتونین کمک مالی خوبی ‫به پارک‌ها و تفریحات... 1411 01:29:20,375 --> 01:29:22,958 ‫- از این خبرا نیست. ‫- کور خوندی. نه. 1412 01:29:26,583 --> 01:29:27,833 ‫من یه فکری دارم. 1413 01:29:41,541 --> 01:29:43,559 ‫بعد از صحبت کردن با زین، 1414 01:29:43,583 --> 01:29:47,059 ‫تصمیم گرفتیم که هر دو سهم طلامون ‫رو کنار هم بذاریم 1415 01:29:47,083 --> 01:29:49,767 ‫و یه کمپ بزرگ بسازیم، 1416 01:29:49,791 --> 01:29:53,017 ‫دقیقا همونطوری که بابابزرگ اوبادایا می‌خواسته. 1417 01:29:53,041 --> 01:29:55,601 ‫یه کمپ برای همه‌جور اهل کمپی. 1418 01:29:55,625 --> 01:30:00,083 ‫پس کمپ وو هو و کمپ هو را ‫رو می‌ندازیم دور... 1419 01:30:00,583 --> 01:30:03,250 ‫و از الان به بعد، کمپ وو هو راست! 1420 01:30:11,375 --> 01:30:13,875 ‫اون خوشتیپه کیه؟ 1421 01:30:14,958 --> 01:30:16,892 ‫و همونطور که قول داده بودیم، 1422 01:30:16,916 --> 01:30:19,791 ‫وقتشه که همه یکی از اینا بگیرن. 1423 01:30:20,375 --> 01:30:21,583 ‫با تو شروع میشه، وودی. 1424 01:30:26,625 --> 01:30:27,625 ‫اوه. 1425 01:30:30,166 --> 01:30:31,541 ‫این حقته. 1426 01:30:41,333 --> 01:30:43,601 ‫خب، به گمونم این خداحافظیه. 1427 01:30:43,625 --> 01:30:46,750 ‫کجا با این عجله. 1428 01:30:51,041 --> 01:30:52,142 ‫وقتی اولین بار همدیگه رو دیدیم، 1429 01:30:52,166 --> 01:30:54,750 ‫داشتی سعی می‌کردی یه منجنیق بسازی، یادته؟ 1430 01:30:55,625 --> 01:30:56,435 ‫کم و بیش. 1431 01:30:56,459 --> 01:30:58,684 ‫بی‌ریخت بود و شبیه یه‌جور... 1432 01:30:58,708 --> 01:31:00,767 ‫باشه بابا! ‫یادم میاد. 1433 01:31:00,791 --> 01:31:03,434 ‫وودی گفت که نمی‌تونستی یکی بسازی، ‫واسه همین ما ساختیم. 1434 01:31:03,458 --> 01:31:06,559 ‫- برای نهایت سرعت طراحی شده. ‫- با خط سیر بی‌نقصی. 1435 01:31:06,583 --> 01:31:08,226 ‫من شبیه‌سازی‌هاش رو انجام دادم. 1436 01:31:08,250 --> 01:31:11,208 ‫- واسه پرنده‌ها خطری نداره. ‫- ولی می‌تونه آدم‌ها رو بکشه. 1437 01:31:16,166 --> 01:31:17,541 ‫نمی‌دونم چی بگم. 1438 01:31:18,416 --> 01:31:21,666 ‫چطوره بگی... ‫سه، دو، یک! 1439 01:31:26,041 --> 01:31:28,125 ‫اوه! صبر کن. ‫من اهل بغل کردن نیستم. 1440 01:31:29,291 --> 01:31:31,958 ‫باشه. فقط این یه بار. 1441 01:31:45,416 --> 01:31:48,166 ‫تابستون سال دیگه می‌بینمتون! 1442 01:31:53,750 --> 01:31:57,875 ‫پنجره رو باز کن! ‫پنجره رو باز کن! 1443 01:32:05,833 --> 01:32:07,601 ‫وودی؟ چرا اومدی اینجا؟ 1444 01:32:07,625 --> 01:32:10,434 ‫تو داری به یه بازیکن تیمی نگاه می‌کنی، رئیس. 1445 01:32:10,458 --> 01:32:13,250 ‫بوم! ‫خوشحالم که اومدم خوه. 1446 01:32:14,251 --> 01:32:19,251 !سیر تا پیاز سینمای جهان رو با ما ببین .:: Bamabin.com ::. 1447 01:32:19,251 --> 01:32:25,250 ..:: کانال تلگرام و اينستاگرام بامابین ::.. .:: Telegram: @BamabinOfficial ::. .:: Instagram: @BamabinOfficial_Com ::. 1448 01:32:25,250 --> 01:32:30,250 با سپاس از انتخاب سایت بامابین برای تماشا !برای دسترسی راحت‌تر و کامل به آرشیو، از «اپلیکیشن گوشی» استفاده کنید 1449 01:32:40,291 --> 01:32:43,291 ‫- ما کجاییم؟ ‫- کی اهمیت میده؟ 1450 01:32:44,041 --> 01:32:46,208 ‫تنها چیزی که مهمه اینه که ما... 1451 01:32:47,291 --> 01:32:48,291 ‫آزادیم؟ 1452 01:38:23,875 --> 01:38:25,976 ‫ ها! خطا زدی. 1453 01:38:26,000 --> 01:38:26,935 ‫ جدی؟ 1454 01:38:26,959 --> 01:38:28,208 ‫ ها؟ 1455 01:38:28,791 --> 01:38:29,916 ‫ وودی!