1 00:00:03,640 --> 00:00:06,040 ‫[پورت هیون، نیوبرانزویک، سال 1814] 2 00:00:06,070 --> 00:00:14,070 بامابین تقدیم می‌کند .:: Bamabin.com ::. 3 00:00:21,890 --> 00:00:24,310 ‫جلوش رو بگیرین! 4 00:00:24,330 --> 00:00:36,330 بامابین تقدیم می‌کند .:: Bamabin.com ::. 5 00:00:36,360 --> 00:00:48,360 ..:: کانال تلگرام و اينستاگرام بامابین ::.. .:: Telegram: @BamabinOfficial ::. .:: Instagram: @BamabinOfficial_Com ::. 6 00:01:19,030 --> 00:01:21,030 ‫[مینیاپولیس، مینه‌سوتا] ‫[اکنون] 7 00:01:24,250 --> 00:01:27,080 ‫♪دیوونه‌اتم، خیلی دیوونه‌اتم♪ 8 00:01:27,120 --> 00:01:32,300 ‫♪من دیوونه‌اتم♪ 9 00:01:32,340 --> 00:01:34,510 ‫♪خیلی♪ 10 00:01:34,550 --> 00:01:37,720 ‫♪دیوونه♪ 11 00:01:37,760 --> 00:01:43,520 ‫♪خیلی دیوونه‌اتم♪ 12 00:01:50,520 --> 00:01:53,820 ‫خیلی خب، شرکت‌کننده بعدی‌مون، ‫آلیس داوان‌! 13 00:02:17,300 --> 00:02:19,760 ‫می‌دونستم شهرتت دوومی نداره. 14 00:02:27,230 --> 00:02:30,650 ‫واقعا معذرت می‌خوام. طبق معمول ‫یکی از والدین دیر می‌رسه. 15 00:02:30,690 --> 00:02:32,480 ‫چی شده؟ 16 00:02:32,520 --> 00:02:34,480 ‫کسی نتونسته آلیس رو پیدا کنه. 17 00:02:34,520 --> 00:02:36,480 ‫از صحنه‌ی جرم فرار کرده. 18 00:02:36,530 --> 00:02:39,740 ‫جرم... آلیس از صحنه ترسیده. ‫این کجاش جرمه؟ 19 00:02:39,780 --> 00:02:42,990 ‫خب این جرم نیست، ‫ولی صدای آژیر آتیش‌سوزی رو درآوردن جرمه 20 00:02:43,030 --> 00:02:45,240 ‫و جریمه‌ی هنگفتی هم داره. 21 00:02:45,290 --> 00:02:47,830 ‫خیلی خب، ببینین، من... ‫جریمه رو پرداخت می‌کنم 22 00:02:47,870 --> 00:02:51,210 ‫و حاضرم یه کمک حسابی دیگه ‫از طرف خانواده‌ی داوان 23 00:02:51,250 --> 00:02:53,250 ‫به مدرسه بکنم. 24 00:02:53,290 --> 00:02:55,170 ‫بِرِیدی، جدی می‌گم، فقط... ‫تمومش کن. 25 00:02:55,210 --> 00:02:57,510 ‫- با همسرتون موافقم. ‫- همسر سابق. 26 00:02:57,550 --> 00:03:00,840 ‫عذر می‌خوام. قبلا بهش اخطار داده شده بود. ‫این آخرین فرصتش بود. 27 00:03:00,880 --> 00:03:02,930 ‫خانم مندوزا، خواهش می‌کنم. ‫آلیس... 28 00:03:02,970 --> 00:03:06,350 ‫آلیس دیگه در این مدرسه جایی نداره. ‫اخراجه، متاسفم. 29 00:03:06,390 --> 00:03:08,770 ‫آلیس هنوزم جواب نمی‌ده. 30 00:03:08,810 --> 00:03:11,810 ‫آره و شارلوت هم گفت که اون و آلیس ‫کل تابستون رو با همدیگه حرف نزدن. 31 00:03:11,850 --> 00:03:14,400 ‫ظاهرا با یه اکیپ جدید می‌گرده، پس... 32 00:03:14,440 --> 00:03:16,320 ‫تو چطوری خبر نداشتی؟ 33 00:03:16,360 --> 00:03:19,150 ‫ام، جفت‌مون خوب می‌دونیم 34 00:03:19,190 --> 00:03:22,070 ‫که نمی‌شه هیچ حرفی از آلیس کشید بیرون. 35 00:03:22,110 --> 00:03:24,070 ‫چرا امروز نبودی؟ 36 00:03:24,120 --> 00:03:27,950 ‫من داشتم... اخراج می‌شدم. 37 00:03:27,990 --> 00:03:30,410 ‫تو بهترین گزارشگرشون هستی. 38 00:03:30,460 --> 00:03:33,790 ‫آره، ولی یهو اداره داره تعدیل نیرو می‌کنه ‫و من... 39 00:03:33,830 --> 00:03:36,540 ‫اضافی‌ام. عجیبه. 40 00:03:36,590 --> 00:03:38,840 ‫بابت این قضیه متاسفم، کت. 41 00:03:38,880 --> 00:03:42,220 ‫ولی هی، اینجوری برای آموزش توی خونه ‫وقت داری، مگه نه؟ 42 00:03:42,260 --> 00:03:47,350 ‫اون شغل... ‫برای من همه چیزم بود. 43 00:03:47,390 --> 00:03:50,600 ‫و همه که نمی‌تونن روی ارثیه خانوادگی‌شون ‫حساب باز کنن. 44 00:03:50,640 --> 00:03:52,810 ‫بی‌خیال. می‌تونم کمکت کنم، ‫فقط باید... 45 00:03:52,850 --> 00:03:56,060 ‫نه، نه، خواهش می‌کنم. ‫من... من دیگه نمی‌تونم. 46 00:03:56,110 --> 00:03:59,940 ‫نمی‌تونم توی خونه باشم. 47 00:03:59,980 --> 00:04:01,860 ‫کت، هنوزم خونه‌ی خودته. 48 00:04:01,900 --> 00:04:05,910 ‫نه، نیست. 49 00:04:08,280 --> 00:04:11,500 ‫پس... ریچل امروز کجا بود؟ 50 00:04:11,540 --> 00:04:15,460 ‫ام، به ریچل گفتم نیاد، 51 00:04:15,500 --> 00:04:17,420 ‫چون اتفاق جدیدی برام افتاده. 52 00:04:17,460 --> 00:04:19,500 ‫خب، باید بگم اتفاق جدیدی برامون افتاده. 53 00:04:19,550 --> 00:04:21,420 ‫ریچل دیگه با من زندگی می‌کنه. 54 00:04:23,130 --> 00:04:26,140 ‫من... نمی‌دونستم، ام.... 55 00:04:26,180 --> 00:04:29,560 ‫نمی‌دونستم تا این حد پیش رفتین. 56 00:04:31,470 --> 00:04:35,150 ‫ام... پس... ‫کِی می‌خوای به آلیس بگی؟ 57 00:04:39,150 --> 00:04:41,030 ‫ریچله. اون می‌دونه آلیس کجاست. 58 00:04:41,070 --> 00:04:44,110 ‫چی؟ کجاست؟ 59 00:04:47,910 --> 00:04:50,870 ‫خیلی خب، همگی بیرون. 60 00:04:50,910 --> 00:04:54,370 ‫شنیدین که، جشن تمومه. ‫از خونه‌مون برید بیرون! 61 00:04:54,410 --> 00:04:56,120 ‫جدی می‌گین؟ 62 00:04:56,170 --> 00:04:59,960 ‫خودت چی؟ و... واقعا؟ ‫آخه این؟ 63 00:05:05,720 --> 00:05:08,600 ‫چطوری تونستین با دوست‌هام ‫همچین کاری کنین؟! 64 00:05:08,640 --> 00:05:11,220 ‫آلیس. اونا دوست‌هات نیستن. 65 00:05:11,260 --> 00:05:13,910 ‫اونا به حرفم گوش می‌دن. آخرین باری که شماها ‫به حرفم گوش دادین کِی بوده؟ 66 00:05:13,930 --> 00:05:16,940 ‫خب، گوش دادن مستلزم حرف زدنه. 67 00:05:18,730 --> 00:05:20,480 ‫بشین. 68 00:05:22,980 --> 00:05:25,400 ‫هی، کت. من باید برم. 69 00:05:25,450 --> 00:05:27,840 ‫وایسا، چی؟ هی، هی، هی، ‫یه دقیقه وایسا. داری چی کار می‌کنی؟ 70 00:05:27,860 --> 00:05:30,010 ‫خب، نمی‌تونم بمونم. فردا صبح زود دادگاه دارم 71 00:05:30,030 --> 00:05:31,990 ‫و چند ساعت پیش ‫باید برمی‌گشتم اداره. 72 00:05:32,040 --> 00:05:34,700 ‫ولی... 73 00:05:37,580 --> 00:05:40,500 ‫اوه، نه، نه، نه. هنوز حرف‌هامون تموم نشده. 74 00:05:40,540 --> 00:05:43,340 ‫بابا که حرفش تموم شد. ‫در ضمن، من اخراج شدم، مگه نه؟ 75 00:05:43,380 --> 00:05:45,340 ‫دیگه چی برای گفتن وجود داره؟ 76 00:05:45,380 --> 00:05:47,340 ‫آخه تو چه مرگت شده؟ 77 00:05:47,380 --> 00:05:50,640 ‫پارسال سالن نمایش رو محو خودت کرده بودی. 78 00:05:50,680 --> 00:05:53,010 ‫به‌خاطر اینه که من و پدرت... 79 00:05:53,060 --> 00:05:56,060 ‫خودت رو تحویل نگیر. 80 00:05:56,100 --> 00:05:58,140 ‫آلیس، تو خیلی با استعدادی. 81 00:05:58,190 --> 00:06:02,940 ‫همچین استعدادی نصیبت شده. ‫چرا داری می‌ندازیش دور؟ 82 00:06:02,980 --> 00:06:05,190 ‫چرا برات مهمه؟ ‫تو حتی نیومدی! 83 00:06:05,240 --> 00:06:08,700 ‫باشه، وایسا، وایسا، فقط... 84 00:06:08,740 --> 00:06:10,700 ‫حقمه. 85 00:06:10,740 --> 00:06:15,540 ‫ولی اونجا نبودنم ‫به این معنی نیست که برام مهم نیست. 86 00:06:15,580 --> 00:06:18,750 ‫من مدام نگرانتم 87 00:06:18,790 --> 00:06:21,040 ‫و مراقبتم و من... 88 00:06:21,080 --> 00:06:23,670 ‫و اگه بذارم اشتباه گذشته‌ی منو تکرار کنی، 89 00:06:23,710 --> 00:06:25,710 ‫داغون می‌شم. 90 00:06:25,760 --> 00:06:28,930 ‫- پس الان من شدم اشتباه. ‫- نه، منظورم این نبود. 91 00:06:28,970 --> 00:06:32,760 ‫باشه. شاید من اشتباهم. واضحه که ‫این خانواده یه اشتباه بزرگه. 92 00:06:32,800 --> 00:06:34,680 ‫آلیس. 93 00:07:14,910 --> 00:07:17,510 ‫[خیلی بهش فکر کردم و با اینکه می‌دونم راه همیشه برامون ‫هموار نبوده، به نظرم مهمه که الان دوباره به راهمون ادامه بدیم.] 94 00:07:19,100 --> 00:07:21,200 ‫[حداقل به‌خاطر خانواده. زمان زیادی گذشته. خیلی فاصله افتاده. ‫امیدوارم برای از بین بردن این فاصله زیاد دیر نشده باشه.] 95 00:07:22,250 --> 00:07:24,850 ‫[در مورد خیلی چیزها باید حرف بزنیم، خیلی حرف‌های نگفته داریم. ‫گمونم چیزی که می‌خوام بگم اینه که... بیا خونه. (مادر)] 96 00:07:46,920 --> 00:07:52,220 ‫- سلام. ‫- سلام مامان، ام... منم. 97 00:08:17,240 --> 00:08:18,990 ‫اینجا واقعا زیبا نیست؟ 98 00:08:19,040 --> 00:08:24,420 ‫برگشتن به اینجا واقعا برات خوبه. ‫برای هر دومون. 99 00:08:24,460 --> 00:08:26,210 ‫برگشتنی در کار نیست. 100 00:08:26,250 --> 00:08:28,480 ‫وقتی کار بابا کمتر بشه، ‫منو برمی‌گردونه پیش خودش. 101 00:08:28,500 --> 00:08:34,840 ‫ام... خب، به نظرم الان ‫این بهترین گزینه‌ست. 102 00:08:34,880 --> 00:08:37,800 ‫و به نظرم واقعا مزخرفه که ‫تو شغلت رو از دست دادی، 103 00:08:37,850 --> 00:08:39,850 ‫ولی به این معنی نیست که من مجبورم بیام 104 00:08:39,890 --> 00:08:41,980 ‫وسط ناکجاآباد توی کانادا ‫و با مادربزرگی زندگی کنم 105 00:08:42,020 --> 00:08:43,350 ‫که اصلا نمی‌شناسمش. 106 00:08:49,610 --> 00:08:51,990 ‫اصلا چطوری می‌تونی راحت برگردی اینجا؟ 107 00:08:52,030 --> 00:08:55,360 ‫منظورم با وجود همه‌ی اتفاقاتی که افتاده ‫و برام تعریف کردی. 108 00:08:55,410 --> 00:08:58,580 ‫نمی‌دونم اگه برادرم رو توی همچین سن کمی ‫از دست بدم، چی کار می‌کنم. 109 00:08:59,660 --> 00:09:03,370 ‫اینجام چون با وجود همه‌ی اینا، 110 00:09:03,410 --> 00:09:06,370 ‫اینجا واقعا جای خاصیه. 111 00:09:06,420 --> 00:09:10,250 ‫اگه انقدر خاصه، پس چطوریه که ‫20 سال ازش فاصله گرفتی؟ 112 00:09:50,290 --> 00:09:53,420 ‫مامان. سلام. 113 00:09:53,460 --> 00:09:55,760 ‫کاترین. 114 00:09:55,800 --> 00:09:58,840 ‫ام... اول از همه ‫می‌خوام ازت تشکر کنم که... 115 00:09:58,890 --> 00:10:01,300 ‫آلیس. 116 00:10:01,350 --> 00:10:03,350 ‫آخه ببینش! 117 00:10:03,390 --> 00:10:07,310 ‫چه دختر خوشگلی شدی. آخی... 118 00:10:07,350 --> 00:10:09,560 ‫به مزرعه‌ی لندری خوش اومدی. 119 00:10:09,600 --> 00:10:11,310 ‫دوست داری یه گشتی بزنی؟ 120 00:10:11,360 --> 00:10:14,610 ‫اوه، می‌خواستم تازه وسایل ماشین رو بیارم داخل، ‫پس... 121 00:10:14,650 --> 00:10:16,990 ‫مشکلی نیست، تو رو که دعوت نکردم. 122 00:10:17,030 --> 00:10:19,320 ‫نگران مامانت نباش. ‫اون اینجا رو مثل کف دستش می‌شناسه. 123 00:10:19,360 --> 00:10:21,780 ‫توی این 20 سال ‫چیز زیادی عوض نشده. 124 00:11:37,860 --> 00:11:41,200 ‫خانواده‌ام اهل کارولیناس هستن، ‫ولی مزرعه نسل‌هاست 125 00:11:41,240 --> 00:11:44,570 ‫که متعلق به خانواده‌ی لندری‌ئه. 126 00:11:44,620 --> 00:11:48,040 ‫آخرین بار به شوهرم کولتون به ارث رسید. 127 00:11:48,080 --> 00:11:53,960 ‫و یه روزی، از کجا معلوم، ‫اگه کارت رو درست انجام بدی... 128 00:11:54,000 --> 00:11:57,250 ‫- شرمنده، من کشاورز نیستم. ‫- درسته. 129 00:11:58,630 --> 00:12:01,050 ‫خواننده‌ای، آره؟ 130 00:12:01,090 --> 00:12:03,550 ‫خب، بودم، ولی دیگه نیستم. 131 00:12:03,590 --> 00:12:05,890 ‫یه خواننده همیشه خواننده‌ست. 132 00:12:05,930 --> 00:12:07,760 ‫این رو از خانواده‌ی کول به ارث بردی. 133 00:12:07,810 --> 00:12:10,270 ‫نمی‌شه جلوی اونا رو گرفت که آواز نخونن. 134 00:12:12,480 --> 00:12:15,020 ‫اه، فین! ‫نه، سگ دیوونه. 135 00:12:15,060 --> 00:12:18,980 ‫نمی‌تونی با این سر و وضع ‫برگردی خونه. اهه! 136 00:12:19,030 --> 00:12:22,780 ‫توی جنگل یه دریاچه‌ست ‫و اونم همه‌اش اونجاست. 137 00:12:22,820 --> 00:12:25,570 ‫بیشتر شبیه گودال آبه. 138 00:12:25,620 --> 00:12:27,910 ‫به نظر جالبه. 139 00:12:31,370 --> 00:12:34,420 ‫شام عالی بود مامان. ‫واقعا دلم برای مرغ سوخاری‌هات تنگ شده بود. 140 00:12:34,460 --> 00:12:36,790 ‫اوه، خواهش می‌کنم. 141 00:12:38,130 --> 00:12:41,590 ‫خب، شما دو تا وقتی که اینجایین ‫چه برنامه‌ای دارین؟ 142 00:12:41,630 --> 00:12:43,760 ‫باید یه برنامه‌ای داشته باشین. 143 00:12:43,800 --> 00:12:46,590 ‫خانم‌های لندری باید سرشون گرم باشه. 144 00:12:46,640 --> 00:12:49,260 ‫ام... من... من... 145 00:12:49,310 --> 00:12:52,600 ‫راستش داشتم به نوشتن کتاب فکر می‌کردم. 146 00:12:52,640 --> 00:12:55,400 ‫می‌دونی، توی این سال‌ها ‫یه سری ویراستار 147 00:12:55,440 --> 00:12:58,900 ‫بهم درخواست کار دادن و منم ‫ایده‌های فوق‌العاده‌ای دارم، پس... 148 00:12:58,940 --> 00:13:01,070 ‫این راه‌حل عملیه؟ 149 00:13:01,110 --> 00:13:03,700 ‫نگران نباش، هنوزم توی شهر کار هست. 150 00:13:03,740 --> 00:13:06,910 ‫شنیدم دارن توی پوینت ‫نیرو استخدام می‌کنن. 151 00:13:06,950 --> 00:13:08,950 ‫بهتره یه دستی به رزومه‌ات بکشی، مامان. 152 00:13:08,990 --> 00:13:10,950 ‫و آلیس، از فردا می‌ری مدرسه. 153 00:13:10,990 --> 00:13:13,580 ‫ام، راستش می‌خوام ‫بقیه‌ی سال رو آنلاین بخونم. 154 00:13:13,620 --> 00:13:16,500 ‫چه ایده‌ی افتضاحی. ‫برو مدرسه و با بچه‌های هم‌سن خودت آشنا شو. 155 00:13:16,540 --> 00:13:18,460 ‫واقعا به نظرم مشکلی نیست. 156 00:13:18,500 --> 00:13:23,050 ‫هر جور راحتی، ولی اینترنت اینجا ‫چنگی به دل نمی‌زنه. 157 00:13:23,090 --> 00:13:25,380 ‫باید بری تا کتابخونه. 158 00:13:25,430 --> 00:13:27,430 ‫خوبیش اینه که، 159 00:13:27,470 --> 00:13:30,180 ‫شنیدم تازه یه مجموعه ‫از کتاب‌های گرگ‌ومیش رو آوردن. 160 00:13:33,390 --> 00:13:36,060 ‫باشه. می‌رم مدرسه. 161 00:13:36,100 --> 00:13:38,520 ‫خوبه. چون ثبت‌نامت کردم. 162 00:13:38,560 --> 00:13:40,650 ‫از فردا شروع می‌کنی. 163 00:13:40,690 --> 00:13:42,400 ‫کدوم اتاق مال منه؟ 164 00:13:42,440 --> 00:13:44,280 ‫طبقه بالا، انتهای راهرو. 165 00:13:44,320 --> 00:13:46,510 ‫اوه نه، راستش گذاشتم توی اتاق خودم بمونه، ‫اونجا فضاش بیشتره. 166 00:13:46,530 --> 00:13:48,280 ‫منم اتاق جیکوب می‌مونم. 167 00:13:53,410 --> 00:13:55,410 ‫[بابا، واقعا شرایط مزخرفیه! ‫بهم زنگ بزن. خواهش می‌کنم!!] 168 00:13:56,790 --> 00:13:59,130 ‫آخه من اینجا چه غلطی می‌کنم؟ 169 00:14:23,320 --> 00:14:25,990 ‫خب، اوضاع با بِرِیدن چطوره؟ 170 00:14:26,030 --> 00:14:29,070 ‫جدایی‌مون دیگه موقتی نیست. 171 00:14:29,110 --> 00:14:31,030 ‫درخواست طلاق دادیم. 172 00:14:31,070 --> 00:14:33,580 ‫نشد که بشه. 173 00:14:33,620 --> 00:14:39,370 ‫خب، توی کمپ همدیگه رو دیدین، ‫15 ساله‌ات بود؟ آدم‌ها عوض می‌شن. 174 00:14:39,420 --> 00:14:42,040 ‫آره، ولی تو و بابا وقتی نوجوون بودین ‫همدیگه رو دیدین و موفق شدین. 175 00:14:43,840 --> 00:14:46,380 ‫خب، عشق جوونی همینه. 176 00:14:46,420 --> 00:14:48,510 ‫یا با همدیگه پیر می‌شین ‫یا از هم جدا می‌شین. 177 00:14:51,510 --> 00:14:55,180 ‫می‌دونی، من... باید بگم واقعا ‫خیلی برام ارزش داشت 178 00:14:55,220 --> 00:14:57,520 ‫که قدم اول رو برای آشتی ‫تو برداشتی. 179 00:14:57,560 --> 00:14:59,980 ‫نامه‌ات انقدر تاثیرگذار بود... 180 00:15:00,020 --> 00:15:02,770 ‫نامه؟ ‫چی داری می‌گی؟ 181 00:15:02,810 --> 00:15:05,280 ‫خودت قدم اول رو برداشتی ‫و بعد از این همه سال بهم زنگ زدی. 182 00:15:05,320 --> 00:15:07,900 ‫به‌خاطر نامه زنگ زدم. 183 00:15:07,940 --> 00:15:10,660 ‫واقعا داری می‌زنی زیرش؟ 184 00:15:10,700 --> 00:15:12,200 ‫آره، چون من نفرستادمش. 185 00:15:13,320 --> 00:15:16,450 ‫مامان، دست‌خط خودت بود. 186 00:15:24,710 --> 00:15:28,300 ‫خواهش می‌کنم، بابا. ‫می‌خوام بیام خونه. 187 00:15:28,340 --> 00:15:31,220 ‫می‌دونم سرت شلوغه، ولی من 15 سالمه. ‫نیازی به پرستار ندارم. 188 00:15:31,260 --> 00:15:33,430 ‫خواهش می‌کنم. 189 00:15:33,470 --> 00:15:35,100 ‫آره، فراموشش کن. 190 00:15:36,140 --> 00:15:42,270 ‫صدات قطع و وصل می‌شه، بابا. ‫بابا؟ الو؟ 191 00:16:11,720 --> 00:16:15,350 ‫- دستم نمی‌رسه. ‫- بذار کمکت کنم. 192 00:16:15,390 --> 00:16:20,930 ‫- تکون نخور. ‫- خیلی سنگینی! 193 00:16:26,150 --> 00:16:29,690 ‫می‌دونستی کاوشگرها وقتی گم می‌شدن ‫با استفاده از ستاره‌ها 194 00:16:29,730 --> 00:16:32,240 ‫راه خونه‌شون رو پیدا می‌کردن؟ 195 00:16:49,550 --> 00:16:51,210 ‫صبح بخیر. 196 00:16:51,840 --> 00:16:54,630 ‫نمی‌خوای لباست رو عوض کنی؟ ‫دیرت می‌شه ها. 197 00:16:54,680 --> 00:16:56,640 ‫اول کافئین. 198 00:16:57,350 --> 00:16:59,970 ‫صبحونه هم بخور. 199 00:17:00,020 --> 00:17:02,770 ‫شرمنده، من اهل صبحونه نیستم. 200 00:17:02,810 --> 00:17:05,100 ‫که اینطور. 201 00:17:05,150 --> 00:17:08,230 ‫می‌شه لطفا در رو باز کنی فین بره بیرون؟ 202 00:17:10,480 --> 00:17:12,780 ‫فین! 203 00:17:22,910 --> 00:17:25,790 ‫تو باید نوه‌ی اون خانم آمریکایی باشی. ‫آلیس، درسته؟ 204 00:17:31,760 --> 00:17:34,470 ‫برات درس عبرت شد ‫که قبل صبحونه لباست رو عوض کنی. 205 00:17:34,510 --> 00:17:36,930 ‫از عمد اون کار رو کردی؟ 206 00:17:36,970 --> 00:17:40,060 ‫- اصلا اونا کی هستن؟! ‫- کدوم‌ها؟ 207 00:17:40,100 --> 00:17:42,180 ‫اه، اونا بچه‌های مدرسه‌ان. 208 00:17:42,220 --> 00:17:44,330 ‫با کار کردن توی مزرعه ‫خدمات اجتماعی ارائه می‌دن. 209 00:17:44,350 --> 00:17:46,140 ‫اگه بخوای، می‌تونم معرفیت کنم. 210 00:17:46,190 --> 00:17:49,230 ‫وای. کار شرورانه‌ای بود، ‫ولی واقعا خوشم اومد. 211 00:17:53,070 --> 00:17:55,700 ‫هی بچه‌ها! ‫باغ عالی شده! 212 00:17:59,950 --> 00:18:03,080 ‫جک، سلام، سلام! ‫کت لندری‌ام. 213 00:18:03,120 --> 00:18:06,120 ‫چند سال پیش توی جشن هری ‫همدیگه رو دیدیم. 214 00:18:06,160 --> 00:18:10,420 ‫درسته. داوان. کت، کت داوان. 215 00:18:10,460 --> 00:18:14,010 ‫ام، خب، نمی‌دونم یادته یا نه، ‫ولی توی جشن گفته بودی 216 00:18:14,050 --> 00:18:16,190 ‫اگه یه وقت جدی‌جدی خواستم کتاب بنویسم، 217 00:18:16,220 --> 00:18:20,350 ‫بهت زنگ بزنم و... ‫الان جدی‌ام! 218 00:18:22,390 --> 00:18:27,480 ‫درسته. درسته. ام... خب، ‫باهات تماس می‌گیرم، من... 219 00:18:27,520 --> 00:18:29,730 ‫ممنون. 220 00:18:32,820 --> 00:18:35,610 ‫شاید پیش خودت فکر کردی داری کمک می‌کنی، ‫ولی فرستادن اون نامه 221 00:18:35,650 --> 00:18:38,450 ‫کار خودسرانه‌ای بود. ‫از کجا پیداش کردی؟ 222 00:18:38,490 --> 00:18:40,910 ‫دل، اصلا داری در مورد چی حرف می‌زنی؟ 223 00:18:44,620 --> 00:18:46,620 ‫خودت می‌دونی دارم در مورد چی حرف می‌زنم. 224 00:18:51,250 --> 00:18:55,800 ‫خب، کت لندری. ‫به خونه خوش اومدی. 225 00:18:55,840 --> 00:19:02,220 ‫الیوت آگوستین. وای خدای من! ‫سلام! وای! ال! 226 00:19:02,260 --> 00:19:04,100 ‫ببینش... ببینش آخه. 227 00:19:04,140 --> 00:19:07,640 ‫وای، چون چند وقتی گذشته. 228 00:19:07,680 --> 00:19:09,230 ‫اینجا چی کار می‌کنی؟ 229 00:19:09,270 --> 00:19:11,060 ‫چند سال پیش اومدم اینجا. 230 00:19:11,100 --> 00:19:12,980 ‫توی دبیرستان ‫علوم درس می‌دم. 231 00:19:13,020 --> 00:19:15,820 ‫اصلا غافلگیر نشدم. 232 00:19:15,860 --> 00:19:18,450 ‫خب، شما دو تا حرف‌های نگفته ‫زیاد دارین. 233 00:19:18,490 --> 00:19:23,070 ‫خیلی تفاهم دارین. ‫هی چی نباشه جفت‌تون طلاق گرفتین. 234 00:19:24,910 --> 00:19:27,620 ‫هنوزم نامحسوس رفتار می‌کنه. 235 00:19:27,660 --> 00:19:30,500 ‫- پس، تو و بِرِیدی؟ ‫- آره. 236 00:19:30,540 --> 00:19:34,500 ‫- بابتش متاسفم. ‫- خب، منم همینطور. 237 00:19:34,540 --> 00:19:36,760 ‫من حتی نمی‌دونستم ‫تو ازدواج کردی. 238 00:19:36,800 --> 00:19:38,550 ‫- سورپرایز. ‫- آره. 239 00:19:39,170 --> 00:19:40,970 ‫مامان! 240 00:19:41,010 --> 00:19:43,550 ‫اینکه دانش‌آموز جدیدم یه طرف ‫و اینکه قراره دیر کنم یه طرف، 241 00:19:43,600 --> 00:19:45,430 ‫و قرار نیست همچین اتفاقی بیفته، باشه؟ ‫باید بریم! 242 00:19:46,180 --> 00:19:49,600 ‫ام... اون دخترمه. 243 00:19:49,640 --> 00:19:53,650 ‫ام، وقت انجام وظیفه‌ست، پس... ‫آره، باید همدیگه رو ببینیم. 244 00:19:53,690 --> 00:19:55,900 ‫- آره. ‫- آره. 245 00:19:55,940 --> 00:19:58,610 ‫حتی نمی‌دونستم چی بپوشم! ‫واقعا از همه‌ی لباس‌هام متنفرم! 246 00:19:58,650 --> 00:20:02,160 ‫اوهوم... باشه! 247 00:20:12,830 --> 00:20:15,130 ‫هی، تویی. 248 00:20:15,170 --> 00:20:17,520 ‫بدون دمپایی خرگوشیت به زور شناختمت. ‫آلیس بودی، درسته؟ 249 00:20:17,550 --> 00:20:20,340 ‫من اسپنسر هستم و اینم دوست‌دخترمه، زویی 250 00:20:20,380 --> 00:20:23,300 ‫باشه، خب، ‫از آشنایی با جفت‌تون خوشبختم. 251 00:20:23,340 --> 00:20:25,150 ‫نگران نباش. ما در برابر بچه‌ها ‫ازت محافظت می‌کنیم. 252 00:20:25,180 --> 00:20:26,810 ‫و از شایعاتی که هست. 253 00:20:26,850 --> 00:20:29,810 ‫- شایعات؟ ‫- شهر کوچیکیه و خبرها زود پخش می‌شه. 254 00:20:29,850 --> 00:20:32,520 ‫مثلا اینکه مدرسه‌ی قبلیت رو ‫به آتیش کشیدی. همچین چیزهای احمقانه‌ای. 255 00:20:34,100 --> 00:20:36,860 ‫ناهار بیا پیشمون، باشه؟ 256 00:20:39,320 --> 00:20:43,110 ‫هی. سریع حرفت رو بزن. ‫کی می‌دونه تا کِی می‌تونم تحملت کنم. 257 00:20:43,150 --> 00:20:46,320 ‫خیلی خب، ام، زنگ زدم که ببینم ‫اوضاع شماها چطوره. 258 00:20:46,370 --> 00:20:48,950 ‫اوه، حتما. حتما، آره. 259 00:20:48,990 --> 00:20:51,710 ‫خب، بیا در مورد تماس دیشبت ‫با آلیس حرف بزنیم. 260 00:20:51,750 --> 00:20:54,040 ‫اونجوری روش رو زمین زدی 261 00:20:54,080 --> 00:20:56,040 ‫و کار رو بهونه کردی؟ 262 00:20:56,080 --> 00:20:59,380 ‫و باورم نمی‌شه هنوز در مورد ریچل ‫بهش چیزی نگفتی. 263 00:20:59,420 --> 00:21:02,050 ‫به‌خاطر ریچل روی آلیس رو زمین نزدم. 264 00:21:02,090 --> 00:21:03,800 ‫با موافقت تو این کار رو کردم. 265 00:21:05,720 --> 00:21:07,860 ‫ببین، می‌دونم چقدر مهمه که ‫آلیس اونجا کنارت باشه. 266 00:21:07,890 --> 00:21:09,640 ‫و اینم می‌دونم 267 00:21:10,560 --> 00:21:12,430 ‫فقط آلیس نیست که ‫احساس آسیب‌پذیر بودن می‌کنه. 268 00:21:12,480 --> 00:21:14,980 ‫برگشتن به اونجا کار آسونی نیست. 269 00:21:15,020 --> 00:21:19,770 ‫مامان تقریبا هیچ ردی ‫از جیکوب و بابا باقی نذاشته، و... 270 00:21:19,820 --> 00:21:25,780 ‫این خونه پر از خنده و آواز بود. 271 00:21:25,820 --> 00:21:27,870 ‫یادمه. 272 00:21:29,950 --> 00:21:32,250 ‫ببین فقط، ام... 273 00:21:32,290 --> 00:21:34,120 ‫قوی باش. ‫از پسش برمیای، باشه؟ 274 00:21:34,160 --> 00:21:37,460 ‫درسته. ممنونم. 275 00:21:37,500 --> 00:21:40,050 ‫و به آلیس بگو که دوستش دارم. 276 00:21:40,090 --> 00:21:41,760 ‫و من چی؟ 277 00:21:41,800 --> 00:21:45,550 ‫آره معلومه، تو هم همینطور. ‫خیلی خب، خداحافظ. 278 00:21:56,520 --> 00:21:58,520 ‫پس الان زنبورداری هم می‌کنی؟ 279 00:21:58,560 --> 00:22:01,440 ‫آره. از کریگزلیست گرفتم‌شون. 280 00:22:01,480 --> 00:22:03,650 ‫در خطر انقراضن. 281 00:22:03,690 --> 00:22:05,530 ‫گفتم منم سهم خودم رو انجام بدم، ‫می‌دونی؟ 282 00:22:05,570 --> 00:22:07,450 ‫آره، به نظر کار درستیه. 283 00:22:07,490 --> 00:22:11,910 ‫من، ام... خواستم ‫از چیدمان مجددت تعریف کنم. 284 00:22:11,950 --> 00:22:14,290 ‫خیلی شبیه ایربی‌ان‌بی شده. 285 00:22:14,330 --> 00:22:17,000 ‫کِی تصمیم گرفتی این کار رو کنی؟ 286 00:22:17,040 --> 00:22:20,590 ‫نمی‌دونم. طی این سال‌ها ‫اتفاق افتاد. 287 00:22:20,630 --> 00:22:26,420 ‫اوه. عکس‌های ما چی؟ ‫عکس جیکوب و بابا؟ 288 00:22:26,470 --> 00:22:29,260 ‫اونا هم طی این سال‌ها ‫ناپدید شدن؟ 289 00:22:29,300 --> 00:22:31,970 ‫مامان، انگار که هرگز وجود نداشتن. 290 00:22:32,010 --> 00:22:34,100 ‫ببین، کت. 291 00:22:34,140 --> 00:22:36,520 ‫چون اومدی خونه، ‫دلیل نمی‌شه زندگی از همون موقعی که رفتی 292 00:22:36,560 --> 00:22:38,190 ‫ادامه پیدا کنه. 293 00:22:38,230 --> 00:22:40,770 ‫من فراموش کردم. تو هم باید فراموش کنی. 294 00:22:40,810 --> 00:22:43,780 ‫دوباره زندگیت رو شروع کن. ‫سردرگمی، مشخصه کاملا. 295 00:22:43,820 --> 00:22:47,990 ‫سردرگمم چون هیچی ندارم ‫که بهش تکیه کنم. 296 00:22:49,360 --> 00:22:52,490 ‫همه‌چی رو پاک کردی. 297 00:23:01,000 --> 00:23:03,840 ‫محدودیت ادراک انسان ‫واقعا شگفت‌انگیزه. 298 00:23:03,880 --> 00:23:06,760 ‫مثلا خطای دید رو در نظر بگیرین. 299 00:23:06,800 --> 00:23:08,840 ‫اونا مغز رو فریب می‌دن، 300 00:23:08,880 --> 00:23:11,390 ‫ولی در واقع به نور ‫و نحوه حرکتش بستگی داره. 301 00:23:13,470 --> 00:23:16,560 ‫خیلی خب، بچه‌ها. ‫زنگ تفریح جونتون رو خرید. 302 00:23:16,600 --> 00:23:19,100 ‫فردا می‌بینمتون. 303 00:23:19,140 --> 00:23:21,900 ‫ام، ببخشید، آلیس؟ 304 00:23:21,940 --> 00:23:24,690 ‫گفتم بهتره رسما خودم رو معرفی کنم. 305 00:23:24,730 --> 00:23:26,480 ‫جلوتر فرصتش پیش نیومد. 306 00:23:26,530 --> 00:23:29,150 ‫مطمئن نیستم مامانت ‫حرفی زده باشه. 307 00:23:29,200 --> 00:23:32,950 ‫ولی بگذریم، من یه دوست قدیمی‌ام. ‫همسایگی مزرعه بزرگ شدم. 308 00:23:32,990 --> 00:23:35,040 ‫اوه. عالیه. 309 00:23:35,080 --> 00:23:36,950 ‫برای خانواده‌ی لندری ‫هر کاری می‌کنم. 310 00:23:37,000 --> 00:23:39,080 ‫اونا برام مثل خانواده‌ی دومم هستن. 311 00:23:39,120 --> 00:23:40,960 ‫خوبه که نسل بعدی‌شون رو می‌بینم. 312 00:23:41,000 --> 00:23:44,750 ‫خب، در اصل من داوانم، پس... 313 00:23:44,790 --> 00:23:47,170 ‫حتما. ولی اگه خواستی با کسی حرف بزنی، ‫من اینجام. 314 00:23:47,210 --> 00:23:50,130 ‫هر جا و هر زمانی که خواستی، باشه؟ 315 00:23:50,180 --> 00:23:53,930 ‫باشه، ممنون. ‫باید برم به کلاس بعدیم برسم. 316 00:23:53,970 --> 00:23:55,970 ‫آره. 317 00:23:56,010 --> 00:23:57,600 ‫زود باش، نذار بهش دست بزنه. 318 00:23:57,640 --> 00:23:59,350 ‫وای، اینجا گرم نیست؟ 319 00:24:23,290 --> 00:24:26,380 ‫چرخ‌هاش رو ببین. ‫همه‌چی به همدیگه وصله، مگه نه؟ 320 00:24:26,420 --> 00:24:28,630 ‫آره. 321 00:24:28,670 --> 00:24:30,300 ‫خیلی خب، حالا بیا ‫روش رو ببینیم. 322 00:24:30,340 --> 00:24:33,050 ‫- درپوشش می‌ره اینجا. ‫- گمونم درست می‌گی. 323 00:24:33,090 --> 00:24:37,060 ‫- هی، نکنه قبلا انجامش دادی؟ ‫- شاید. 324 00:25:17,010 --> 00:25:19,850 ‫توش رو پر از گنج می‌کنم ‫و قایمش می‌کنم. 325 00:25:22,930 --> 00:25:27,690 ‫اینجایی. ‫آلیس مدرسه رو پیچونده. 326 00:25:27,730 --> 00:25:30,400 ‫چی؟ تو از کجا می‌دونی؟ 327 00:25:30,440 --> 00:25:34,360 ‫مثل اینکه فراموش کردی ‫اینجا خبرها چقدر سریع پخش می‌شه. 328 00:25:41,240 --> 00:25:47,880 ‫هی. وقت کادوئه. ‫تولد 13 سالگیت مبارک بچه. 329 00:25:50,300 --> 00:25:52,880 ‫اوه، ببین. 330 00:25:52,920 --> 00:25:55,070 ‫جدی؟ ولی این مال توئه، مامان. ‫بابا داده بودش به تو. 331 00:25:55,090 --> 00:25:57,800 ‫خب، این مناسب نوجوون‌هاست، 332 00:25:57,840 --> 00:25:59,970 ‫و تو همیشه دوستش داشتی. 333 00:26:00,010 --> 00:26:01,970 ‫نظرت چیه، بابا؟ 334 00:26:02,020 --> 00:26:04,890 ‫آم، آره. ‫خیلی بهت میاد، آل. 335 00:26:13,320 --> 00:26:15,860 ‫توی ماشین. همین الان. 336 00:26:17,740 --> 00:26:19,870 ‫هی. هی! فکر کردی داری ‫کجا می‌ری؟ 337 00:26:19,910 --> 00:26:21,910 ‫یه جایی دور از تو. 338 00:26:21,950 --> 00:26:24,080 ‫چطوری یه روزم نتونستی دووم بیاری؟ 339 00:26:24,120 --> 00:26:26,670 ‫باورم نمی‌شه حتی تلاش نمی‌کنی 340 00:26:26,710 --> 00:26:28,750 ‫اینجا یه شروع جدید داشته باشیم. 341 00:26:28,790 --> 00:26:31,920 ‫- من که شروع جدیدی نخواستم! ‫- خب، خیلی بد شد، چون اینجا با من گیر افتادی. 342 00:26:31,960 --> 00:26:33,920 ‫نخیر، می‌رم با بابا زندگی می‌کنم. 343 00:26:33,960 --> 00:26:35,720 ‫اوه، درسته. باشه خب، خوبه، ‫به همین خیال باش. 344 00:26:36,050 --> 00:26:38,260 ‫تو بهش گفتی بهم نه بگه؟ 345 00:26:38,300 --> 00:26:40,610 ‫تو بهش گفتی نذاره باهاش زندگی کنم؟ ‫برای همین گفت نه؟! 346 00:26:40,640 --> 00:26:43,600 ‫نه، من هرگز همچین کاری نمی‌کنم! 347 00:26:43,640 --> 00:26:46,910 ‫- پس اون منو نمی‌خواد. منظورت اینه؟ ‫- نه. بابات دلایل خودش رو داره. 348 00:26:46,940 --> 00:26:48,250 ‫آره، مشغول کارشه. ‫همین. 349 00:26:48,270 --> 00:26:50,900 ‫فقط همین نیست، باشه؟ ‫ریچیل دیگه باهاش زندگی می‌کنه. 350 00:26:57,650 --> 00:27:02,120 ‫پس همینه؟ ‫تموم شد؟ 351 00:27:02,160 --> 00:27:07,370 ‫اوه، آلیس، عزیزم... ‫خیلی وقته که تموم شده. 352 00:27:07,410 --> 00:27:11,630 ‫واقعا متاسفم، ‫ولی باید می‌دونستی. 353 00:27:11,670 --> 00:27:16,420 ‫آلیس. آلیس، خواهش می‌کنم، وایسا! ‫فقط... 354 00:27:16,460 --> 00:27:18,880 ‫برگرد! 355 00:29:23,970 --> 00:29:26,930 ‫وایسا، گرفتمت. 356 00:29:26,970 --> 00:29:28,760 ‫نفس عمیق بکش، باشه؟ 357 00:29:32,350 --> 00:29:35,350 ‫چه فکری پیش خودت کردی ‫اومدی اینجا شنا؟ 358 00:29:35,400 --> 00:29:37,810 ‫پر از زالوئه ‫و خدا می‌دونه دیگه چی توشه! 359 00:29:37,860 --> 00:29:41,110 ‫در ضمن، تو توی زمین خانوادگیم هستی، 360 00:29:41,150 --> 00:29:42,900 ‫که البته اشکالی نداره، ‫ولی اگه غرق می‌شدی، 361 00:29:42,940 --> 00:29:45,110 ‫توی دردسر بزرگی می‌افتادیم. 362 00:29:45,160 --> 00:29:49,120 ‫وایسا ببینم، اینجا ‫زمین خانوادگیته؟ 363 00:29:49,160 --> 00:29:53,120 ‫آره. کاترین لندری هستم. ‫ولی همه کت صدام می‌کنن. 364 00:29:54,210 --> 00:29:57,210 ‫تو کت لندری هستی؟ 365 00:30:04,510 --> 00:30:07,470 ‫آلیس مدرسه رو پیچونده ‫و رسما در رفته. 366 00:30:07,510 --> 00:30:09,430 ‫ظاهرا تازگی‌ها این‌کاره شده. 367 00:30:09,470 --> 00:30:13,270 ‫- در رفته، هان؟ ‫- فکر کنم گندیه که من زدم. 368 00:30:13,310 --> 00:30:18,770 ‫خب، برگشتن به اینجا. ‫آلیس داشت دست و پنجه نرم می‌کرد. 369 00:30:18,810 --> 00:30:22,820 ‫می‌دونی، اون واقعا بچه‌ی خوب ‫و دانش‌آموز فوق‌العاده‌ای بود، 370 00:30:22,860 --> 00:30:25,240 ‫و گمونم پیش خودم فکر کردم ‫اومدن به اینجا 371 00:30:25,280 --> 00:30:28,660 ‫باعث می‌شه آلیس مثل قبلش بشه. 372 00:30:28,700 --> 00:30:31,620 ‫مطمئنم می‌شه. 373 00:30:31,660 --> 00:30:35,330 ‫نمی‌دونم. کم‌کم دارم به این فکر می‌کنم ‫که اومدن به اینجا تصمیم خودخواهانه‌ای بود. 374 00:30:35,370 --> 00:30:39,210 ‫آلیس نیاز نداشت بیاد اینجا، ‫من... نیاز داشتم. 375 00:30:39,250 --> 00:30:41,960 ‫سن که بالا می‌ره، 376 00:30:42,000 --> 00:30:44,800 ‫بیشتر نیاز داری دور و بر کسایی باشی ‫که موقع جوونی می‌شناختی‌شون. 377 00:30:44,840 --> 00:30:47,760 ‫نه، خدایا. 378 00:30:47,800 --> 00:30:50,890 ‫یادته این آهنگه که اومده بود ‫چه گیری بهش داده بودیم؟ 379 00:30:50,930 --> 00:30:54,720 ‫آره، معلومه! "همه آزادن" اواخر دهه 90 ‫حسابی معروف بودن. 380 00:30:54,770 --> 00:30:58,520 ‫یکسره بهش گوش می‌کردیم ‫و سعی می‌کردیم متنش رو حفظ کنیم. 381 00:30:58,560 --> 00:31:01,860 ‫اگه درست یادم باشه، دکمه‌ی تکرار ‫پخش‌کننده سی‌دی ارزونم رو خراب کردم. 382 00:31:01,900 --> 00:31:04,150 ‫ارزون بود، آره. 383 00:31:04,820 --> 00:31:06,610 ‫ببخشید که ارتباطمون قطع شد. 384 00:31:09,990 --> 00:31:13,080 ‫منم همینطور. زندگیه دیگه. 385 00:31:13,120 --> 00:31:16,790 ‫زندگیه دیگه. 386 00:31:19,580 --> 00:31:21,790 ‫من دیگه... باید راه بیفتم. 387 00:31:21,840 --> 00:31:24,670 ‫- تا بعد، کیت. ‫- تا بعد. 388 00:31:27,340 --> 00:31:29,800 ‫خب اصلا تو کی هستی؟ 389 00:31:29,840 --> 00:31:32,600 ‫این اطراف ندیدمت. ‫اسمت چیه؟ 390 00:31:32,640 --> 00:31:37,730 ‫ام، آلیس. تازه اومدم اینجا. ‫منظورم همینجا نیست، ولی... 391 00:31:37,770 --> 00:31:40,100 ‫هی، وایسا. ‫امشب ماه صورتیه، کت. 392 00:31:40,150 --> 00:31:42,770 ‫برام جذابیتی نداره، الیوت. 393 00:31:42,810 --> 00:31:44,940 ‫الیوت؟ 394 00:31:44,980 --> 00:31:48,030 ‫ال، با دختر جدید شهر آشنا شو. ‫آلیس. 395 00:31:48,070 --> 00:31:51,530 ‫آلیس، این الیوته، بهترین دوستم. 396 00:31:51,570 --> 00:31:55,290 ‫سلام. جدی می‌گم کت، ‫بیا یه نگاه بنداز. 397 00:31:55,330 --> 00:31:57,790 ‫این ماه واقعا خفنه. ‫دارم تلسکوپ رو تنظیم می‌کنم. 398 00:31:57,830 --> 00:32:00,330 ‫شرمنده. بابام دوست داره ‫شب باهاش شام بخورم. 399 00:32:00,370 --> 00:32:03,960 ‫بابای پیرت رو بهونه نکن. 400 00:32:06,050 --> 00:32:09,010 ‫این... این... ‫اون... 401 00:32:09,050 --> 00:32:11,800 ‫آره. بابامه. 402 00:32:11,840 --> 00:32:15,260 ‫ولی واقعا باید امشب رو جشن بگیریم، مگه نه؟ 403 00:32:15,310 --> 00:32:18,600 ‫آره، هی، بابت انتشار مقاله‌ات ‫توی هرالد تبریک می‌گم. 404 00:32:18,640 --> 00:32:21,060 ‫دخترم، گزارشگر ماجراجو. 405 00:32:21,100 --> 00:32:23,560 ‫ایشون کی باشن؟ 406 00:32:23,980 --> 00:32:26,570 ‫آلیس هستم. ‫واقعا از آشنایی باهاتون خوشبختم. 407 00:32:26,610 --> 00:32:30,490 ‫منم از دیدنت خوشحالم، آلیس. ‫چه بلایی سرت اومده؟ 408 00:32:30,530 --> 00:32:35,830 ‫ام... توی دریاچه پیداش کردم. ‫راستش داشت شنا می‌کرد. 409 00:32:35,870 --> 00:32:38,950 ‫آره، اون تازه به این شهر اومده. 410 00:32:39,000 --> 00:32:40,580 ‫موقع شام بهت توضیح می‌دم. 411 00:32:40,620 --> 00:32:42,330 ‫یالا. 412 00:32:49,420 --> 00:32:52,010 ‫خیلی خب، بیا بهت لباس بدم. 413 00:33:06,060 --> 00:33:10,070 ‫وای! واقعا از همه‌ی لباس‌هام متنفرم. 414 00:33:10,110 --> 00:33:11,950 ‫لباس‌هام افتضاحن، شرمنده. 415 00:33:11,990 --> 00:33:14,410 ‫درکت می‌کنم. اشکال نداره. 416 00:33:14,450 --> 00:33:15,930 ‫به هر حال دهه 90 اصلا رو مُد نبودن. 417 00:33:15,950 --> 00:33:18,240 ‫چی؟ 418 00:33:18,280 --> 00:33:20,950 ‫هیچی. ام... ‫ببینم چی داری! 419 00:33:21,000 --> 00:33:24,670 ‫عکس‌هات حرف ندارن. 420 00:33:24,710 --> 00:33:26,960 ‫چشم قشنگی داری، جیکوب. 421 00:33:27,000 --> 00:33:29,000 ‫بی‌مزه، من دو تا چشم دارم. 422 00:33:40,470 --> 00:33:42,850 ‫شنیدم نزدیک بود توی گودال آب ‫گیر بیفتی. 423 00:33:42,890 --> 00:33:47,310 ‫نزدیک بود. ولی ‫به لطف کت اومدم بیرون. 424 00:33:47,360 --> 00:33:51,940 ‫خیلی خوشحالیم که اینجایی. ‫خوش اومدی، آلیس. 425 00:33:51,990 --> 00:33:54,990 ‫عشقم، یذره مرغ سوخاری برام بریز. 426 00:33:55,030 --> 00:33:57,120 ‫چشم عزیزم. 427 00:33:57,160 --> 00:33:59,590 ‫باور کن به‌خاطر دستپختش باهاش ازدواج نکردم. ‫دروغ نمی‌گم. 428 00:33:59,620 --> 00:34:01,750 ‫اه. فکر کردم به‌خاطر پولم ‫باهام ازدواج کردی. 429 00:34:01,790 --> 00:34:03,620 ‫این دیگه دروغه. 430 00:34:03,660 --> 00:34:07,630 ‫راستش چون باهوش و بامزه‌ای ‫باهات ازدواج کردم، 431 00:34:07,670 --> 00:34:10,960 ‫و از قضا خوشگل‌ترین دختر ‫این شهرستان بودی. 432 00:34:11,000 --> 00:34:13,470 ‫- ایش، بابا! ‫- چیه؟ راست می‌گم خب! هنوزم خوشگله. 433 00:34:13,510 --> 00:34:15,470 ‫خب، خوشحالم که اینجوری فکر می‌کنی عزیزم. 434 00:34:15,510 --> 00:34:19,010 ‫ولی داری بچه‌ها رو ‫خجالت‌زده می‌کنی. 435 00:34:19,050 --> 00:34:21,220 ‫اوه، خب، عذر می‌خوام. 436 00:34:21,260 --> 00:34:22,330 ‫باید لوبیا سبز بخوری. 437 00:34:22,350 --> 00:34:23,660 ‫خب آلیس، ‫اهل کجایی؟ 438 00:34:23,680 --> 00:34:26,810 ‫ام... راستش اهل ایالتم. 439 00:34:26,850 --> 00:34:28,360 ‫کدوم ایالت؟ 440 00:34:29,810 --> 00:34:31,940 ‫خب، ما زیاد اسباب‌کشی کردیم، ‫برای همین واقعا می‌شه گفت اهل همه‌جام. 441 00:34:31,980 --> 00:34:35,030 ‫چی شد که تو و خانواده‌ات ‫به پورت هیون اومدین؟ 442 00:34:35,070 --> 00:34:37,240 ‫خب، فقط خودم و مامانم هستیم، 443 00:34:37,280 --> 00:34:39,620 ‫و والدینم اخیرا ‫از همدیگه جدا شدن. 444 00:34:39,660 --> 00:34:43,450 ‫اوه، واقعا متاسفم. ‫حتما خیلی سخته. 445 00:34:43,500 --> 00:34:47,790 ‫آره، کت. ‫آره، واقعا سخته. 446 00:34:47,830 --> 00:34:50,090 ‫کت که بره ‫اتاقش مال ما می‌شه؟ 447 00:34:50,130 --> 00:34:52,840 ‫- الان نه، جیکوب. ‫- بری؟ مگه قراره کجا بری؟ 448 00:34:52,880 --> 00:34:55,590 ‫اونورِ مرز کار مشاوره توی کمپ ‫بهم پیشنهاد شده. 449 00:34:55,630 --> 00:34:58,010 ‫کمپ تاناماکان؟ 450 00:34:59,510 --> 00:35:02,430 ‫آره. تو از کجا می‌دونی؟ 451 00:35:02,470 --> 00:35:04,970 ‫ام، من... من فقط ‫در موردش شنیدم. 452 00:35:05,020 --> 00:35:07,690 ‫واقعا؟ عجیبه. 453 00:35:07,730 --> 00:35:10,810 ‫و نخیر، اتاق من مال تو نمی‌شه. 454 00:35:10,860 --> 00:35:13,940 ‫راستش حتی خودمم نمی‌دونم ‫می‌خوام برم یا نه. 455 00:35:13,980 --> 00:35:17,110 ‫خیلی استرس دارم. 456 00:35:17,150 --> 00:35:18,860 ‫اوه، ولی حتما باید بری. 457 00:35:18,910 --> 00:35:20,870 ‫چرا؟ 458 00:35:20,910 --> 00:35:23,120 ‫خب، از کجا معلوم ‫چه کسایی رو اونجا ببینی، مگه نه؟ 459 00:35:23,160 --> 00:35:26,000 ‫حق با آلیسه. ‫تجربه‌ی فوق‌العاده‌ایه. 460 00:35:26,040 --> 00:35:28,750 ‫راحتی رو کنار گذاشتن ‫و رفتن به یه جای جدید 461 00:35:28,790 --> 00:35:31,210 ‫می‌تونه ترسناک باشه، ‫ولی همین‌جوریه که خودمون رو بیشتر می‌شناسیم. 462 00:35:31,250 --> 00:35:34,840 ‫قانون شماره یک: ‫از تغییر نترس. 463 00:35:34,880 --> 00:35:37,020 ‫مطمئنم آلیس که تازه اومده اینجا ‫می‌دونه چی دارم می‌گم. 464 00:35:37,050 --> 00:35:40,090 ‫باید دل رو بزنی به دریا. ‫مگه نه، آلیس؟ 465 00:35:40,140 --> 00:35:42,930 ‫آره. آره، درسته. 466 00:35:48,980 --> 00:35:52,060 ‫چطوری می‌تونی انقدر خونسرد باشی؟ 467 00:35:52,110 --> 00:35:55,820 ‫من... من دیگه دارم کم‌کم ‫عقلم رو از دست می‌دم. 468 00:35:55,860 --> 00:35:59,240 ‫خب آره، این چیزها از آلیس برمیاد ‫و بهترین کار اینه که 469 00:35:59,280 --> 00:36:03,120 ‫اون رو به حال خودش بذاریم، ‫ولی اون با این شهر آشنا نیست. 470 00:36:03,160 --> 00:36:05,160 ‫ممکنه هر جایی باشه. 471 00:36:05,200 --> 00:36:07,620 ‫مشکلی برای آلیس پیش نمیاد. 472 00:36:07,660 --> 00:36:09,540 ‫خب، برای جیکوب پیش اومد. 473 00:36:11,460 --> 00:36:13,710 ‫آخه چرا پیش خودم فکر کردم ‫با اومدن به خونه 474 00:36:13,750 --> 00:36:16,090 ‫این خانواده به هم نزدیک‌تر می‌شه؟ 475 00:36:16,130 --> 00:36:19,050 ‫و تو... 476 00:36:19,090 --> 00:36:24,600 ‫می‌دونی، من... من جیک و بابا رو ‫همه‌جا می‌بینم. 477 00:36:25,970 --> 00:36:29,140 ‫می‌تونی قایمشون کنی، مامان. ‫اونا هنوز اینجان. 478 00:36:42,990 --> 00:36:45,950 ‫♪یه جایی در اعماق وجودت ♪ 479 00:36:45,990 --> 00:36:49,790 ‫♪یه چیزی تاثیر زیادی روت گذاشته♪ 480 00:36:52,580 --> 00:36:56,800 ‫♪و داره منو به فراموشی می‌سپاره♪ 481 00:36:56,840 --> 00:36:59,710 ‫♪می‌بینم که داره تا ابد ادامه پیدا می‌کنه♪ 482 00:37:01,630 --> 00:37:07,060 ‫♪و می‌دونم برای اولین بار توی زندگیم♪ 483 00:37:07,100 --> 00:37:11,810 ‫♪حق با منه♪ 484 00:37:11,850 --> 00:37:16,820 ‫♪برای همین بهت می‌گم♪ 485 00:37:16,860 --> 00:37:21,190 ‫♪بهتره زود برگردی خونه♪ 486 00:37:23,320 --> 00:37:25,450 ‫ببخشید، من... 487 00:37:25,490 --> 00:37:27,030 ‫نه، هیچ‌وقت به‌خاطر استعدادت ‫عذرخواهی نکن. 488 00:37:27,080 --> 00:37:30,660 ‫آخه مامانم یه گیتاری بهم داده 489 00:37:30,700 --> 00:37:32,660 ‫که دقیقا شبیه همینه 490 00:37:32,710 --> 00:37:34,830 ‫و یکی از وسایل مورد علاقه‌امه. 491 00:37:34,870 --> 00:37:36,750 ‫آهان. پس تو هم می‌زنی و می‌خونی؟ 492 00:37:36,790 --> 00:37:40,090 ‫ام، آره. می‌خونم. 493 00:37:40,130 --> 00:37:42,420 ‫هوا داره تاریک می‌شه. ‫نمی‌خوام تنها پیاده بری. 494 00:37:42,470 --> 00:37:45,050 ‫کولتون و کت باهات میان. 495 00:37:45,090 --> 00:37:47,930 ‫نه، نمی‌خواد. مشکلی نیست. ‫فقط لباس‌هام رو برمی‌دارم. 496 00:37:47,970 --> 00:37:52,270 ‫- می‌بینمت دیگه؟ ‫- ام، آره. سعیم رو می‌کنم. 497 00:37:52,310 --> 00:37:55,230 ‫هی، آلیس! 498 00:37:55,270 --> 00:37:57,730 ‫بعدا می‌بینمت. 499 00:37:58,570 --> 00:38:01,570 ‫مراقب خودت باش، باشه؟ 500 00:38:01,610 --> 00:38:04,090 ‫باشه، تو هم همینطور. ولی بهتره ‫مراقب جادوگر سفیدی که سر راه خونه‌تونه باشی . 501 00:38:04,110 --> 00:38:06,780 ‫اون جنگل رو تسخیر می‌کنه ‫و بچه‌های کوچیک رو می‌بره و... 502 00:38:06,820 --> 00:38:08,870 ‫اوه، هیس، جیکوب! 503 00:38:08,910 --> 00:38:12,200 ‫آلیس برای یاد گرفتن ‫افسانه‌های اینجا کلی وقت داره. 504 00:38:12,250 --> 00:38:16,790 ‫خب، فقط می‌خوام بگم که شما ‫خانواده‌ی فوق‌العاده‌ای هستین. 505 00:38:16,830 --> 00:38:20,800 ‫واقعا خوشبختم ‫و خیلی خوشحالم که دیدمت. 506 00:38:21,670 --> 00:38:24,970 ‫بگین پنیر! 507 00:38:25,010 --> 00:38:27,720 ‫جیک! اگه زشت افتاده باشم، ‫می‌سوزونمش! 508 00:38:27,760 --> 00:38:31,180 ‫- فرار کن، رفیق. فرار کن. فرار کن! ‫- بده من ببینم! 509 00:38:34,850 --> 00:38:37,060 ‫جیک، نه، جدی‌ می‌گم! ‫عکس رو بده من! 510 00:39:11,100 --> 00:39:13,890 ‫سلام، با آلیس تماس گرفتین. ‫پیام بذارین. 511 00:39:13,930 --> 00:39:15,680 ‫یا نذارین. هر جور راحتین. 512 00:39:17,890 --> 00:39:22,570 ‫آلیس، منم. ‫ام، خواهش می‌کنم... 513 00:39:22,610 --> 00:39:25,900 ‫بیا خونه، عزیزم. من... 514 00:39:25,940 --> 00:39:27,990 ‫حق با تو بود، باشه؟ 515 00:39:28,030 --> 00:39:31,780 ‫اومدن به اینجا اشتباه بود، ‫ولی ما می‌تونیم... 516 00:39:31,830 --> 00:39:34,330 ‫با همدیگه یه کاریش می‌کنیم، ‫باشه؟ 517 00:39:34,370 --> 00:39:37,290 ‫دوستت دارم. ‫تو همه‌چیم هستی دخترم. 518 00:39:37,330 --> 00:39:40,380 ‫می‌دونی که؟ 519 00:39:40,420 --> 00:39:44,710 ‫خیلی خب، ام... بهم زنگ بزن. 520 00:39:44,750 --> 00:39:49,430 ‫باشه، خواهش می‌کنم... خداحافظ. ‫من... من دوستت دارم. 521 00:40:24,350 --> 00:40:26,550 ‫[نگران آلیس نباش. اون راه خونه رو پیدا می‌کنه.] 522 00:40:26,710 --> 00:40:30,800 ‫آره. ممنون، الیوت. ‫کمک بزرگی کردی. 523 00:40:39,140 --> 00:40:40,940 ‫کت؟ 524 00:40:40,980 --> 00:40:44,770 ‫منم، آلیسم. ‫دیدم چراغ روشنه. 525 00:40:44,810 --> 00:40:46,980 ‫اوه، تو اینجا چی کار می‌کنی؟ 526 00:40:47,030 --> 00:40:49,320 ‫قبلا بهم گفته بودی کمکم می‌کنی. 527 00:40:49,360 --> 00:40:52,200 ‫هر وقت و هر جایی که شد. 528 00:40:52,240 --> 00:40:55,950 ‫من... من... من نگفتم. ‫ما تازه همدیگه رو دیدیم. 529 00:40:55,990 --> 00:40:58,370 ‫نه، بهم اعتماد کن، خودت گفتی ‫و من به کمکت نیاز دارم. 530 00:40:58,410 --> 00:41:01,080 ‫همینجا، همین الان. 531 00:41:16,890 --> 00:41:20,270 ‫- کت؟ ‫- نگران نباشم؟ جدی گفتی؟ 532 00:41:20,310 --> 00:41:24,600 ‫ال، از کجا می‌دونی آلیس برمی‌گرده خونه؟ ‫چطوری؟ 533 00:41:24,650 --> 00:41:28,980 ‫فقط... می‌دونم دیگه. 534 00:41:29,010 --> 00:41:41,010 !سیر تا پیاز سینمای جهان رو با ما ببین .:: Bamabin.com ::. 535 00:41:41,030 --> 00:41:53,030 ..:: کانال تلگرام و اينستاگرام بامابین ::.. .:: Telegram: @BamabinOfficial ::. .:: Instagram: @BamabinOfficial_Com ::. 536 00:41:53,060 --> 00:42:05,060 با سپاس از انتخاب سایت بامابین برای تماشا !برای دسترسی راحت‌تر و کامل به آرشیو، از «اپلیکیشن گوشی» استفاده کنید