1 00:00:35,000 --> 00:00:40,000 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:40,000 --> 00:00:45,000 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 3 00:00:45,000 --> 00:00:50,000 ‫تـرجمه از « امیر ستارزاده و محمدعلی sm » ‫ :::. t.me/mmli_Subs & H1tmaN .::: 4 00:00:55,000 --> 00:00:58,000 ‫« آنچه قرار است تماشا کنید، ‫تا حدی داستانِ واقعی است. » 5 00:00:58,001 --> 00:01:01,001 ‫« الهام‌گرفته از زندگی گری جانسون » 6 00:01:01,500 --> 00:01:04,020 ‫خب، منظور «نیچه» از این حرف چی بود؟ 7 00:01:04,021 --> 00:01:06,541 ‫«راز نفع بردن از هستی 8 00:01:06,542 --> 00:01:09,167 ‫بزرگترین ثمرات، بزرگترین لذت، 9 00:01:09,168 --> 00:01:11,249 ‫خطرناک زیستن است! 10 00:01:11,250 --> 00:01:13,708 ‫شهرهاتون رو توی دامنه‌ی کوهستان ‫آتشفشانی وزوویوس بسازید! 11 00:01:13,709 --> 00:01:15,749 ‫کشتی‌هاتون رو به دریاهای ناشناخته بفرستید! 12 00:01:15,750 --> 00:01:18,875 ‫با خودتون و همسالان‌تون ‫در کشمکش باشید!» 13 00:01:18,876 --> 00:01:21,792 ‫اینجا منظورش چی بوده؟ 14 00:01:23,958 --> 00:01:25,375 ‫کسی جوابی نداره؟ 15 00:01:26,625 --> 00:01:27,833 ‫سیلویا 16 00:01:28,458 --> 00:01:31,458 ‫انگار داره میگه که باید ریسک کنید 17 00:01:32,292 --> 00:01:35,542 ‫باید خطر کنی و از محدوده‌ی امنت خارج بشی 18 00:01:35,543 --> 00:01:37,707 ‫چون زندگی کوتاهـه 19 00:01:37,708 --> 00:01:41,083 ‫باید با اشتیاق و باب میل خودت زندگی کنی 20 00:01:41,084 --> 00:01:44,333 ‫خب، من یه واکنش ‫دو کلمه‌ای به این جوابت دارم 21 00:01:44,334 --> 00:01:46,457 ‫صد درصد! 22 00:01:46,458 --> 00:01:49,542 ‫کسی این حرفو می‌زنه که ‫ماشینش هوندا سیویکـه 23 00:02:39,042 --> 00:02:43,333 ‫می‌دونم به صورت ظاهری، ‫زندگی من ساده و کمی بی‌شیله‌پیله به نظر میاد 24 00:02:43,334 --> 00:02:46,875 ‫یه یارویی که به پرنده‌ها ‫غذا میده و تنهایی با گربه‌هاش 25 00:02:46,876 --> 00:02:50,417 ‫توی حومه‌ی شهر زندگی می‌کنه، ‫ولی من زندگی داخل خونه‌ام رو دوست داشتم 26 00:02:50,958 --> 00:02:52,167 ‫نسبتاً راضی بودم 27 00:02:52,917 --> 00:02:54,958 ‫اقلاً، ناراضی نبودم 28 00:02:56,167 --> 00:02:59,354 ‫راستی، اسم من گری جانسونـه و چند ساله که 29 00:02:59,355 --> 00:03:02,542 ‫توی دانشگاه نیواورلئان روان‌شناسی و ‫کلاس‌های فلسفه 30 00:03:02,543 --> 00:03:04,208 ‫تدریس می‌کنم 31 00:03:05,292 --> 00:03:09,083 ‫در حالی که من همیشه از زندگی توی ‫دنیای پرسش‌ها و ایده‌ها لذت می‌بردم 32 00:03:09,084 --> 00:03:12,875 ‫به همه‌ی چیزای الکترونیکی و ‫دیجیتالی هم علاقه داشتم 33 00:03:12,876 --> 00:03:15,499 ‫و نیمه‌وقت و مخفیانه با پلیس نیواورلئان 34 00:03:15,500 --> 00:03:17,208 ‫- کار می‌کنم و... ‫- سلام گری! 35 00:03:17,209 --> 00:03:19,208 ‫این بخشی از درآمدم رو شامل میشه 36 00:03:21,583 --> 00:03:23,332 ‫بعد از یه سری آموزش‌های پایه‌ای 37 00:03:23,333 --> 00:03:26,750 ‫دوربین‌ها و میکروفون‌ها رو قایم می‌کردم و ‫سوژه‌های خوبی ضبط می‌کردم 38 00:03:26,751 --> 00:03:29,250 ‫اکثراً توی پرونده‌های قاتل اجیر شده 39 00:03:30,250 --> 00:03:31,541 ‫چی بگم؟ 40 00:03:31,542 --> 00:03:36,083 ‫سرم به کار خودم بود که زندگیم ‫دچار عجیب‌ترین پیچ و تاب ممکن شد 41 00:03:46,792 --> 00:03:49,208 ‫بهتره جسپر جلوی این یارو کریگ ‫حواسش به تن لشـش باشه 42 00:03:49,209 --> 00:03:51,792 ‫چندین فقره اتهام ضرب و شتم، تملک دارایی... 43 00:03:54,333 --> 00:03:55,582 ‫سلام گری 44 00:03:55,583 --> 00:03:57,958 ‫ببین، تازه شنیدیم. ‫جسپر نمی‌تونه انجامش بده. 45 00:03:58,458 --> 00:04:01,333 ‫رئیس رسماً به خاطر کتک زدنِ ‫اون نوجوون‌ها تعلیقـش کرد 46 00:04:01,334 --> 00:04:02,374 ‫چه عجب 47 00:04:02,375 --> 00:04:04,042 ‫به هر حال، فکر می‌کنیم نوبت توئـه 48 00:04:05,792 --> 00:04:08,082 ‫نوبت منه؟ یعنی چی؟ 49 00:04:08,083 --> 00:04:11,583 ‫تبریک میگم گری. ترفیع گرفتی و ‫شدی قاتل قراردادی 50 00:04:15,583 --> 00:04:17,167 ‫خب، بندازش واسه یه وقت دیگه 51 00:04:18,208 --> 00:04:19,374 ‫اون هنوز حتی نیومده 52 00:04:19,375 --> 00:04:21,292 ‫آدمکُش‌ها اولین قرار رو کنسل نمی‌کنن 53 00:04:21,293 --> 00:04:22,542 ‫آدمکش‌ها؟! 54 00:04:24,042 --> 00:04:25,041 ‫آدمکش‌ها وجود ندارن 55 00:04:25,042 --> 00:04:26,750 ‫نکنه داریم از قوانین مَن‌درآوردی ‫تبعیت می‌کنیم؟ 56 00:04:26,751 --> 00:04:29,417 ‫هزار بار روالش رو دیدی. ‫از پسش برمیای. 57 00:04:29,418 --> 00:04:30,624 ‫چرا خودت انجامش نمیدی؟ 58 00:04:30,625 --> 00:04:33,925 ‫محاله. سال‌ها پیش امتحان کردم، ‫چیزی نمونده بود خودم رو به کُشتن بدم 59 00:04:34,208 --> 00:04:37,083 ‫من هم نمی‌خوام خودم رو به کُشتن بدم. خب؟ 60 00:04:37,084 --> 00:04:38,395 ‫من شهروند غیرنظامی‌ام 61 00:04:38,396 --> 00:04:39,707 ‫ما هوات رو داریم 62 00:04:39,708 --> 00:04:42,000 ‫اگه اوضاع به‌هم بریزه، وارد عمل می‌شیم 63 00:04:44,542 --> 00:04:46,645 ‫زمان داره می‌گذره، ازت می‌خوام ‫میکروفون جسپر رو برداری. 64 00:04:46,646 --> 00:04:48,750 ‫و شاید بخوای سریع یه نگاهی به این بندازی 65 00:04:48,751 --> 00:04:51,042 ‫این کلِ اطلاعاتیـه که تا الان داریم، بیلی 66 00:04:51,833 --> 00:04:53,478 ‫- چی؟ ‫- اسم مستعارت 67 00:04:53,479 --> 00:04:55,125 ‫«بیلی». .بزن بریم 68 00:04:56,792 --> 00:04:58,667 ‫وای خدا، قراره بمیرم 69 00:05:11,708 --> 00:05:15,041 ‫چقدر از این فرهنگِ کنسل بدم میاد... 70 00:05:15,042 --> 00:05:18,499 ‫از این بابت متأسفم، جسپر. ‫خب، کلاد منو فرستاد که... 71 00:05:18,500 --> 00:05:22,417 ‫می‌دونی، با توجه به شرایط خیلیا با ‫کاری که کردم مشکلی نداشتن 72 00:05:22,418 --> 00:05:25,582 ‫اونا در واقع کَک‌شون هم نگزید 73 00:05:25,583 --> 00:05:30,042 ‫اگه بخش کامنت‌ها رو بخونی، ‫نسبت دو به یک به نفع منـه 74 00:05:30,625 --> 00:05:31,958 ‫چقدر بد 75 00:05:32,917 --> 00:05:35,291 ‫کون لق‌شون 76 00:05:35,292 --> 00:05:40,124 ‫120 روز تعلیق با حقوق. لعنتی 77 00:05:40,125 --> 00:05:44,542 ‫من که از خدامـه لامصب. ‫میرم ماهی‌گیری، مادرجنده‌ها. 78 00:05:44,543 --> 00:05:47,624 ‫کل تابستون رو توی پنساکولا می‌گذرونم 79 00:05:47,625 --> 00:05:50,500 ‫ببینم اینجا بدون من چیکار می‌کنید 80 00:05:50,501 --> 00:05:52,583 ‫چرا توی ماشینِ منی؟ 81 00:05:53,875 --> 00:05:56,583 ‫خب، کلاد گفت بیام میکروفون و ‫فرستنده‌ات رو بگیرم 82 00:05:57,917 --> 00:06:00,083 ‫خب، کی جای من میره؟ 83 00:06:03,208 --> 00:06:04,208 ‫تو؟ 84 00:06:07,792 --> 00:06:08,833 ‫نه؟ 85 00:06:08,834 --> 00:06:09,875 ‫واو 86 00:06:10,417 --> 00:06:12,625 ‫حس می‌کنم گزینه‌های بهتری هست 87 00:06:12,626 --> 00:06:14,917 ‫آره، آره 88 00:06:16,042 --> 00:06:18,791 ‫با عقل جور در میاد ولی 89 00:06:18,792 --> 00:06:23,750 ‫از چهره‌ات نمیشه چیزی رو خوند، ‫سریع هم فراموش میشه 90 00:06:23,751 --> 00:06:25,042 ‫می‌دونم 91 00:06:26,292 --> 00:06:28,437 ‫خب، مدتیـه که پشت بی‌سیم گوش میدم 92 00:06:28,438 --> 00:06:30,583 ‫یجورایی می‌دونم باید چی بگم، ولی... 93 00:06:31,292 --> 00:06:33,207 ‫توصیه یا ترفندی برام نداری؟ 94 00:06:33,208 --> 00:06:37,332 ‫ختم کلام اینکه، اونا باید باور کنن. خب؟ 95 00:06:37,333 --> 00:06:40,457 ‫اونا می‌خوان تو قاتل باشی، ‫پس باید باشی 96 00:06:40,458 --> 00:06:44,000 ‫نباید هیچ نقطه‌ضعفی نشون بدی. ‫باید دائماً پرخاشگر باشی 97 00:06:44,001 --> 00:06:46,042 ‫تا وقتی که اونا شروع به حرف زدن بکنن 98 00:06:46,043 --> 00:06:47,708 ‫فهمیدم 99 00:06:48,417 --> 00:06:51,041 ‫ولی باید خونسرد باشی 100 00:06:51,042 --> 00:06:53,666 ‫آروم و خونسرد 101 00:06:53,667 --> 00:06:55,374 ‫خیلی‌خب، پس من دنبالِ... 102 00:06:55,375 --> 00:06:57,135 ‫یعنی باید سعی کنم... 103 00:06:59,667 --> 00:07:02,582 ‫وظیفه‌ات اینه که ‫ اون کونده‌ها رو بندازی زندان 104 00:07:02,583 --> 00:07:05,125 ‫- چی شده، کلاد؟ ‫- بیلی جدیده باید دست به کار بشه 105 00:07:05,126 --> 00:07:06,917 ‫- کریگ رسیده اینجا ‫- خیلی‌خب 106 00:07:06,918 --> 00:07:09,166 ‫وای، رفیق... 107 00:07:09,167 --> 00:07:12,167 ‫فقط یه بار می‌تونی تحت تأثیر ‫قرارشون بدی. نرین توش. 108 00:07:13,250 --> 00:07:15,330 ‫واسه عملیات که این لباس‌ها رو نمی‌پوشی؟ 109 00:07:21,708 --> 00:07:23,958 ‫راستش اینا خیلی خوبن 110 00:07:23,959 --> 00:07:25,583 ‫هوا خوب ازشون رد میشه 111 00:07:25,584 --> 00:07:27,750 ‫آره 112 00:07:31,375 --> 00:07:32,375 ‫آخ! 113 00:07:34,000 --> 00:07:35,895 ‫تو بیلی هستی 114 00:07:35,896 --> 00:07:37,791 ‫تو یه قاتلی! 115 00:07:42,292 --> 00:07:44,042 ‫منبع درآمدت... 116 00:07:45,500 --> 00:07:47,042 ‫آدم کُشتنـه! 117 00:08:15,375 --> 00:08:17,833 ‫میز بدی انتخاب کردی. ‫غذات رو بردار بیا اینجا بشین. 118 00:08:27,042 --> 00:08:31,042 ‫گوش کن، کل این ماجرا باید ‫طبق اعتماد باشه 119 00:08:32,708 --> 00:08:33,750 ‫آره رفیق 120 00:08:34,667 --> 00:08:35,708 ‫غیب گفتی 121 00:08:38,333 --> 00:08:39,583 ‫خب... 122 00:08:40,917 --> 00:08:42,417 ‫چند وقتـه که کارت اینه؟ 123 00:08:43,500 --> 00:08:46,167 ‫به تو ربطی نداره عوضی 124 00:08:47,125 --> 00:08:49,041 .پشمام .گری رو باش 125 00:08:49,042 --> 00:08:50,292 ‫منو خواستی که کار رو انجام بدم 126 00:08:50,293 --> 00:08:51,916 ‫این مرد استعداد ذاتی داره 127 00:08:51,917 --> 00:08:53,999 ‫داره دستِ پیش می‌گیره که پس نیفته 128 00:08:54,000 --> 00:08:57,125 ‫تو من رو نمی‌شناسی، من هم تو رو نمی‌شناسم، ‫و در آینده، توی یه برهه‌ای، 129 00:08:57,126 --> 00:08:59,041 ‫همین خودش یه برگ برنده‌ست 130 00:08:59,042 --> 00:09:01,875 ‫قرار نیست رفیق و داداشی بشیم. حالیتـه؟ 131 00:09:05,083 --> 00:09:06,083 ‫آره 132 00:09:08,500 --> 00:09:11,792 ‫نفس بکش... مثل آدمکش‌ها فکر کن 133 00:09:11,793 --> 00:09:14,166 ‫- خب... ‫- خب... 134 00:09:14,167 --> 00:09:16,082 داری به چشم خریدار نگاهم میکنی 135 00:09:16,083 --> 00:09:19,666 ‫آیا من آدم مناسبی واسه ‫محو کردنِ مشکلتـم؟ 136 00:09:19,667 --> 00:09:23,250 ‫ضمناً جهت اطلاع، ‫من هم به چشم خریدار نگاهت می‌کنم 137 00:09:24,125 --> 00:09:25,667 ‫نکنه خالی‌بند باشی؟ 138 00:09:26,417 --> 00:09:28,124 ‫یه دهن‌گشاد که قصدش جدی نیست؟ 139 00:09:28,125 --> 00:09:31,208 ‫و اگه الان قصدت جدی باشه، ‫نکنه یه روز مسیح رو پیدا کنی و 140 00:09:31,209 --> 00:09:34,250 ‫اونقدر احساس گناه و ‫پشیمونی روی دوشت باشه 141 00:09:34,251 --> 00:09:35,499 ‫که به گناهات اعتراف کنی؟ 142 00:09:35,500 --> 00:09:38,291 ‫قراره زیر فشار وا بدی، کریگ؟ 143 00:09:38,292 --> 00:09:40,625 ‫و قراره منو لو بدی؟ 144 00:09:40,626 --> 00:09:42,312 !هیچوقت 145 00:09:42,313 --> 00:09:43,999 ‫لعنتی، رفیق، عمراً 146 00:09:44,000 --> 00:09:48,542 ‫راستش، همین الانشم ترتیب همه چی رو دادم 147 00:09:49,125 --> 00:09:50,125 ‫خیلی‌خب 148 00:09:51,625 --> 00:09:52,958 ‫بگو بشنویم 149 00:09:55,625 --> 00:09:57,499 ‫شیفت کاریم یک هفته در میونـه 150 00:09:57,500 --> 00:10:01,292 ‫از همین سه‌شنبه، ‫شیفت کاری توی هوما عوض میشه، 151 00:10:01,293 --> 00:10:06,167 ‫پس تک‌تک ثانیه‌های محل حضورم ‫ثبت میشه و مستنده 152 00:10:06,168 --> 00:10:07,499 ‫چطوره؟ 153 00:10:07,500 --> 00:10:12,792 ‫اینطوری، اگه اتفاق بدی هم افتاد 154 00:10:13,500 --> 00:10:16,542 ‫هیچکس به ذهنش نمی‌رسه کار من بوده، نه؟ 155 00:10:17,500 --> 00:10:19,582 ‫کار کریگ نبوده، نه نه 156 00:10:19,583 --> 00:10:22,583 ‫چون کریگ توی سکوی نفتی ‫مشغول کار بوده، مگه نه؟ 157 00:10:23,167 --> 00:10:26,625 ‫تمام مدت 200 کیلومتر ‫دورتر از اینجا و توی خلیجم 158 00:10:28,042 --> 00:10:29,625 ‫نظرت چیه؟ 159 00:10:29,626 --> 00:10:30,958 ‫نقشه‌ی خوبیـه 160 00:10:30,959 --> 00:10:32,249 ‫آره 161 00:10:32,250 --> 00:10:36,125 ‫خیلی‌خب، به نظرم پنجشنبه یا جمعه ‫بهترین موقع‌ست 162 00:10:37,292 --> 00:10:38,791 ‫به نظر خوبـه 163 00:10:38,792 --> 00:10:40,750 ‫خب، دقیقاً چی توی فکرتـه؟ 164 00:10:41,333 --> 00:10:44,291 ‫می‌دونی، فقط ترتیبش رو بده 165 00:10:44,292 --> 00:10:47,250 ‫دقیقاً منظورت چیه؟ 166 00:10:48,772 --> 00:10:50,291 ‫بیخیال رفیق 167 00:10:50,292 --> 00:10:52,125 ‫خودت می‌دونی منظورم چیه 168 00:10:53,958 --> 00:10:56,875 ‫نه، باید برای همیشه سر به نیست بشه 169 00:10:58,167 --> 00:11:00,375 ‫خب، بعدش فاصله‌ات چقدر قراره باشه؟ 170 00:11:01,500 --> 00:11:02,583 ‫منظورت چیه؟ 171 00:11:04,333 --> 00:11:05,542 ‫مراسم ختمش میری؟ 172 00:11:05,543 --> 00:11:06,667 ‫مراسم ختم؟ 173 00:11:08,083 --> 00:11:09,500 ‫توی دنیای ایده‌آلم، 174 00:11:10,292 --> 00:11:12,875 ‫نباید مراسم ختمی باشه، مگه نه؟ 175 00:11:12,876 --> 00:11:14,375 ‫پس مراسم ختم بی مراسم ختم؟ 176 00:11:15,458 --> 00:11:17,292 ‫رفیق، ببخشید، ولی... 177 00:11:17,875 --> 00:11:18,791 ‫وای پسر 178 00:11:18,792 --> 00:11:21,125 ‫مطمئنی داریم سر یه موضوع بحث می‌کنیم؟ 179 00:11:21,875 --> 00:11:24,978 ‫داره می‌زنه جاده خاکی. ‫یالا، برگرد به مسیر، گری. 180 00:11:24,979 --> 00:11:28,051 ‫دلیل پرسیدنم اینـه که چون به نظرم 181 00:11:28,052 --> 00:11:31,125 ‫خواسته‌ات خلاص شدن از شر جسده 182 00:11:31,126 --> 00:11:33,042 ‫که برای من خطرش بیشتره 183 00:11:33,043 --> 00:11:34,874 ‫فهمیدم... آره 184 00:11:34,875 --> 00:11:38,082 ‫خودکشی صحنه‌سازی شده، ‫سرقتی که منجر به درگیری شده، خوراکمـه 185 00:11:38,083 --> 00:11:41,125 ‫چیزی که میگی لازمه‌اش اینـه که ‫زمان زیادی برای جسد بذارم 186 00:11:41,126 --> 00:11:42,583 ‫تا مطمئن بشم هیچ‌وقت پیداش نمی‌کنن 187 00:11:43,583 --> 00:11:46,625 ‫درسته. فقط کنجکاوم... 188 00:11:49,583 --> 00:11:50,874 ‫چطوری انجامش میدی؟ 189 00:11:50,875 --> 00:11:53,375 ‫ببین، چندتا از رازهام رو بهت میگم 190 00:11:53,376 --> 00:11:55,417 ‫- آره ‫- روش‌های مختلفی دارم، ولی... 191 00:11:56,583 --> 00:11:58,207 واسه این مورد، 192 00:11:58,208 --> 00:12:00,416 ‫احتمالاً بزنم به سیم آخر 193 00:12:00,417 --> 00:12:04,958 ‫سر رو از بدن جدا کنم، همون کاری که ‫بهش میگم «خاکسپاری بایو» 194 00:12:04,959 --> 00:12:06,917 ‫شهر «بایو گووش» رو می‌شناسی؟ 195 00:12:06,918 --> 00:12:07,999 ‫البته 196 00:12:08,000 --> 00:12:12,208 ‫اونجا یه زمین خانوادگی داریم، ‫پس شب دیر وقت، 197 00:12:12,209 --> 00:12:16,417 ‫با سر و صدا میرم اونجا، ‫سوار یه قایق میشم، 198 00:12:17,333 --> 00:12:18,958 ‫از اونجا به بعدش با تمساح‌هاست 199 00:12:20,667 --> 00:12:23,583 ‫داریم راجع به جسد حرف می‌زنیم 200 00:12:24,958 --> 00:12:26,000 ‫یا کله‌اش؟ 201 00:12:26,001 --> 00:12:27,542 ‫جسد 202 00:12:28,625 --> 00:12:29,708 ‫سرش... 203 00:12:31,625 --> 00:12:33,167 ‫سرش کلاً قضیه‌اش فرق داره 204 00:12:33,750 --> 00:12:34,833 ‫سر یعنی دندون 205 00:12:36,083 --> 00:12:38,333 ‫دندون مشکل‌سازه 206 00:12:38,334 --> 00:12:40,167 ‫سوابق دندون‌پزشکی، نه؟ 207 00:12:40,958 --> 00:12:41,916 ‫خیلی‌خب 208 00:12:43,792 --> 00:12:45,292 ‫خب، واسه اون چی‌کار می‌کنی؟ 209 00:12:46,500 --> 00:12:50,207 ‫خب، یه جا وسط ناکجاآباد پیدا می‌کنم 210 00:12:50,208 --> 00:12:52,583 ‫یه دینامیت می‌کنم توی دهنش و... 211 00:12:53,542 --> 00:12:57,124 ‫دیگه دندونی در کار نیست، ‫مشکلی هم نیست 212 00:12:57,125 --> 00:12:59,667 ‫پس اون کونده‌ رو می‌ترکونی؟ 213 00:12:59,668 --> 00:13:00,750 ‫لعنتی 214 00:13:02,688 --> 00:13:03,750 ‫واو 215 00:13:05,083 --> 00:13:08,582 ‫اثر انگشت‌ها چی؟ 216 00:13:08,583 --> 00:13:13,667 ‫آخه اونا هم مثل دندونـن دیگه؟ ‫یعنی میشه باهاشون شناساییش کرد؟ 217 00:13:13,668 --> 00:13:16,166 ‫با اونا چیکار می‌کنی؟ 218 00:13:16,167 --> 00:13:18,208 ‫باید بگم خیلی موشکافانه فکر می‌کنی 219 00:13:18,209 --> 00:13:19,250 ‫که خوبه 220 00:13:20,167 --> 00:13:23,958 ‫حالا، اگه جسد بی‌سر و خورده نشده کشف بشه 221 00:13:23,959 --> 00:13:26,292 ‫که تابحال برای من اتفاق نیفتاده، ‫ ولی آره... 222 00:13:26,958 --> 00:13:28,332 ‫نوک انگشت‌ها روی جسد نیست 223 00:13:28,333 --> 00:13:31,417 ‫اونا رو قبلش قطع می‌کنم و ‫جداگانه پراکنده‌شون می‌کنم 224 00:13:33,875 --> 00:13:37,625 ‫به نظر عجیب میاد، ولی من یه تشریفاتی دارم 225 00:13:39,000 --> 00:13:42,124 ‫عدد کیلومتر رو ‫ به تعداد انگشت‌ها تقسیم می‌کنم 226 00:13:42,125 --> 00:13:46,437 ‫پس موقعی که دارم با ماشین میرم جایی، ‫که تو این مورد 50 کیلومتره 227 00:13:46,438 --> 00:13:50,750 ‫شیشه رو میدم پایین و حدوداً هر ‫پنج کیلومتر یکی رو می‌ندازم بیرون 228 00:13:52,167 --> 00:13:55,208 ‫انگشت‌ها رو از پنجره پرت می‌کنی بیرون... 229 00:13:56,458 --> 00:13:57,999 ‫لعنتی رفیق، تو... 230 00:13:58,000 --> 00:14:00,042 ‫تو اصل جنسی، کارت درسته، نه؟ 231 00:14:00,043 --> 00:14:01,646 ‫آره 232 00:14:01,647 --> 00:14:03,249 ‫و در ضمن، 233 00:14:03,250 --> 00:14:05,417 ‫کار خیریه هم انجام نمیدم 234 00:14:07,375 --> 00:14:08,666 ‫پول رو آوردی؟ 235 00:14:08,667 --> 00:14:11,708 ‫اوه لعنتی، آره. .معلومه 236 00:14:20,583 --> 00:14:24,207 ‫2500 دلار پول نقد آوردم الان 237 00:14:24,208 --> 00:14:28,708 ‫2500تای بقیه رو هم بعدش میدم 238 00:14:31,042 --> 00:14:32,500 ‫عالیه 239 00:14:33,125 --> 00:14:35,833 ‫حالا، موافقت صد درصدی و نهاییت رو می‌خوام 240 00:14:35,834 --> 00:14:37,457 ‫اینجا داریم قرارداد می‌بندیم 241 00:14:37,458 --> 00:14:39,792 ‫که بعد از یه هفته نمی‌تونی لغوش کنی 242 00:14:39,793 --> 00:14:41,249 ‫پس ازت می‌خوام توی چشمام نگاه کنی و 243 00:14:41,250 --> 00:14:43,375 ‫باید همین الان از دهن خودت بشنوم 244 00:14:43,376 --> 00:14:45,582 ‫آروم باش. من فقط... 245 00:14:45,583 --> 00:14:48,958 ‫فکر کردم قبلاً توافق کردیم دیگه، ولی آره 246 00:14:48,959 --> 00:14:51,750 ‫ببین رفیق، می‌خوام دخل این یارو رو بیاری 247 00:14:52,250 --> 00:14:55,125 ‫با هر روشی که خودت راحتی 248 00:14:55,126 --> 00:14:56,396 ‫گرفتیمش 249 00:14:56,397 --> 00:14:57,666 ‫می‌دونستم 250 00:14:57,667 --> 00:14:59,125 ‫در تماسیم 251 00:15:00,667 --> 00:15:02,582 ‫باید بگم، رفیق 252 00:15:02,583 --> 00:15:04,583 ‫شغل فوق‌العاده‌ای داری 253 00:15:04,584 --> 00:15:05,707 ‫آره 254 00:15:05,708 --> 00:15:08,667 ‫دفعه‌ی بعدی که منو می‌بینی، ‫یه زندگی کاملاً جدید داری 255 00:15:09,792 --> 00:15:10,917 ‫گمونم آره 256 00:15:17,542 --> 00:15:18,958 ‫بی‌حرکت! دست‌ها بالا! 257 00:15:18,959 --> 00:15:20,041 ‫برو، برو، برو 258 00:15:20,042 --> 00:15:21,791 ‫- چه غلطا؟ ‫- دستات رو نشون بده 259 00:15:21,792 --> 00:15:23,667 ‫- بچرخ، دستت رو نشون بده ‫- مگه چیکار کردم؟ 260 00:15:23,668 --> 00:15:26,082 ‫لعنتی! دستاتون رو بکشید! 261 00:15:26,083 --> 00:15:28,582 ‫حق داری سکوت کنی. ‫هر چیزی که بگی... 262 00:15:28,583 --> 00:15:31,166 ‫توی دادگاه بر علیه‌ت استفاده میشه. ‫حق داری وکیل اختیار کنی. 263 00:15:31,167 --> 00:15:33,708 ‫اگه نخوای و پولش رو نداشته باشی، ‫دادگاه برات یه وکیل تعیین می‌کنه 264 00:15:33,709 --> 00:15:36,332 ‫- متوجه حقوقت هستی؟ ‫- مادرجنده 265 00:15:36,333 --> 00:15:39,583 ‫متوجه میشم که باید برید ‫درتون رو بذارید. این چطوره؟ 266 00:15:40,167 --> 00:15:41,917 ‫گرفتیمش. .خسته نباشید 267 00:15:43,417 --> 00:15:44,874 ‫آهای! 268 00:15:44,875 --> 00:15:47,020 ‫خیلی‌خب، «دنیل دی‌لوئیس»! 269 00:15:47,021 --> 00:15:49,166 ‫اون کونده رو گیر انداختی 270 00:15:49,167 --> 00:15:52,208 ‫پول رو گرفتی، حرفی که باید می‌زد رو ‫از زیر زبونش کشیدی، ایول! 271 00:15:52,209 --> 00:15:53,749 ‫- پس خوب بود؟ ‫- آره! 272 00:15:53,750 --> 00:15:56,416 ‫گرفتیش رفیق! کارت حرف نداشت، گری 273 00:15:56,417 --> 00:15:59,333 ‫خیلی تمیز بود. ‫اون یارو کی بود توی رستوران؟! 274 00:15:59,334 --> 00:16:01,249 ‫نمی‌دونم 275 00:16:01,250 --> 00:16:03,667 ‫مثل آب خوردن بود برات. ‫شاید جون یکی رو نجات داده باشی. 276 00:16:03,668 --> 00:16:04,791 ‫چه حسی داره؟ 277 00:16:04,792 --> 00:16:07,583 ‫حس خوبی داره. واقعاً خوبـه 278 00:16:08,167 --> 00:16:09,875 ‫میشه حالا شلوارم رو پس بگیرم؟ 279 00:16:09,876 --> 00:16:11,125 ‫آره 280 00:16:13,708 --> 00:16:15,125 ‫خدایا، شماها چقدر عجیبـین 281 00:16:20,208 --> 00:16:21,332 ‫آهای گری 282 00:16:21,333 --> 00:16:24,499 ‫واقعاً خانواده‌ات توی بایو زمین دارن؟ 283 00:16:24,500 --> 00:16:27,667 ‫نه، اینش رو از خودم در آوردم 284 00:16:27,668 --> 00:16:30,333 ‫چند باری واسه تماشای پرنده‌ها رفتم اونجا 285 00:16:30,334 --> 00:16:32,333 ‫- تماشای پرنده؟ ‫- آره 286 00:16:33,208 --> 00:16:34,124 ‫نه بابا؟ 287 00:16:34,125 --> 00:16:38,042 ‫یه بار همزمان سه تا دارکوب کاکلی دیدم 288 00:16:38,043 --> 00:16:39,792 ‫کاکلی؟ 289 00:16:39,793 --> 00:16:41,207 ‫آره 290 00:16:41,208 --> 00:16:46,249 ‫این پرنده‌های بزرگ زیبا ‫که شبیه بال‌انگشتی‌ها هستن 291 00:16:46,250 --> 00:16:49,917 ‫اصولاً اولین هم‌رده‌های ‫دارکوب نوک‌عاجی هستن 292 00:16:51,167 --> 00:16:54,542 ‫که شایعه شده بود توی سال 2005 دیده شدن 293 00:16:54,543 --> 00:16:56,249 ‫اولین مورد تو صد سال گذشته 294 00:16:56,250 --> 00:16:58,792 ‫خبرش خیلی ترکوند، چون اکثر مردم ‫فکر می‌کردن که منقرض شدن 295 00:16:58,793 --> 00:17:01,625 ‫ولی بقیه فکر می‌کردن شاید ‫اونا راهبرد موفقی رو ابداع کردن 296 00:17:01,626 --> 00:17:03,708 ‫تا از مردم دور بمونن 297 00:17:03,709 --> 00:17:06,250 ‫میشه درجه کولر رو بیشتر کنی، فیل؟ 298 00:17:19,083 --> 00:17:21,583 ‫خب، کارت حرف نداشت، گری 299 00:17:21,584 --> 00:17:22,707 ‫آره رفیق 300 00:17:22,708 --> 00:17:23,667 ‫خیلی‌خب، خداحافظ 301 00:17:23,668 --> 00:17:25,167 ‫وای خدا 302 00:17:25,168 --> 00:17:26,749 ‫خداحافظ 303 00:17:26,750 --> 00:17:28,374 ‫به نظرت می‌دونه که مسخره‌بازی هم در آورد؟ 304 00:17:28,375 --> 00:17:31,291 ‫فکر نکنم، ولی ذهنِ گری رو خوندن سختـه 305 00:17:31,292 --> 00:17:34,499 ‫می‌دونی، اونجاش که گفت هر پنج کیلومتر ‫یه انگشت از پنجره می‌ندازه بیرون... 306 00:17:34,500 --> 00:17:38,208 ‫- آخه این اصلاً به ذهن کی می‌رسه؟ ‫- لامصب خیلی پرجزئیات و مریض بود 307 00:17:38,209 --> 00:17:41,208 ‫میشه با اطمینان گفت که ‫آدمکش جدیدمون رو پیدا کردیم 308 00:17:41,209 --> 00:17:42,832 ‫اقلاً تا وقتی جسپر برگرده 309 00:17:42,833 --> 00:17:46,375 ‫120 روز خیلی کمه، اگه از من بپرسی 310 00:17:46,376 --> 00:17:48,625 ‫آره، چون جسپر لاشیـه 311 00:17:49,500 --> 00:17:53,417 ‫مردم وقتی می‌فهمن ‫ آدمکش‌ها واقعاً وجود ندارن 312 00:17:53,418 --> 00:17:55,332 ‫تقریباً ناامید میشن 313 00:17:55,333 --> 00:17:58,749 ‫این ایده که بیرون کف خیابون افرادی هستن 314 00:17:58,750 --> 00:18:02,041 ‫که می‌تونی استخدام‌شون کنی تا ‫بدترین مشکلات رابطه‌ات رو محو کنن 315 00:18:02,042 --> 00:18:06,374 ‫یا به اختلاس مالی کمک کنن، ‫یا ترکیب معمولِ هر دو 316 00:18:06,375 --> 00:18:10,707 ‫این به کل یه فرهنگ عامه‌پسند خیالیـه. ‫ولی چون آدمکُش‌ها... 317 00:18:10,708 --> 00:18:15,332 ‫پای ثابت کتاب‌ها، فیلم‌ها و برنامه‌های ‫تلوزیونی طی 50 سال گذشته بوده 318 00:18:15,333 --> 00:18:19,250 ‫صد سال سیاه بتونی کسی رو حالی کنی ‫که وجود ندارن و همه‌اش داستانـه 319 00:18:19,251 --> 00:18:22,375 ‫ولی البته، ‫شغل من از بین بردن این فانتزی نبود 320 00:18:22,376 --> 00:18:24,333 ‫بلکه تبدیل شدن به این فانتزی بود 321 00:18:25,625 --> 00:18:28,083 ‫و این قسمت از کار رو خیلی جدی گرفتم 322 00:18:29,000 --> 00:18:32,332 ‫درسته من آدمی نبودم که ‫ اونقدر عصبانی بشم که 323 00:18:32,333 --> 00:18:36,875 ‫بخوام کسی رو بکُشم یا به خاطر چیزی بمیرم، ‫ولی شاید اونا این نقش رو به آدم درستی دادن 324 00:18:36,876 --> 00:18:40,125 ‫چون تنها چیزی که من رو ‫برای شغل جدیدم آماده می‌کرد 325 00:18:40,126 --> 00:18:41,791 ‫علاقه‌ی اصلیم بود 326 00:18:41,792 --> 00:18:45,583 یعنی ‫راز ابدی آگاهی و رفتار انسان 327 00:18:46,542 --> 00:18:49,750 ‫خب، من... شماره‌ات رو گرفتم 328 00:18:50,708 --> 00:18:52,167 ‫از یه دوستی 329 00:18:52,875 --> 00:18:54,292 ‫انگار باید همدیگه رو ببینیم 330 00:18:55,208 --> 00:18:59,083 ‫انگار یه کارهایی از دستت برمیاد 331 00:18:59,958 --> 00:19:02,624 ‫لعنتی 332 00:19:02,625 --> 00:19:04,792 ‫باید یه چیز دیگه می‌گفتم 333 00:19:07,125 --> 00:19:08,749 ‫خب... 334 00:19:08,750 --> 00:19:13,125 ‫مطمئنم می‌دونی ‫ دارم راجع به چی حرف می‌زنم... 335 00:19:13,667 --> 00:19:16,124 ‫هر چی، فقط بهم زنگ بزن 336 00:19:16,125 --> 00:19:18,583 ‫اسمم والتـه 337 00:19:25,042 --> 00:19:26,083 ‫آ... 338 00:19:27,708 --> 00:19:29,000 ‫پای چطوره؟ 339 00:19:29,583 --> 00:19:31,042 همه‌ی پای‌ها خوشمزه‌ان 340 00:19:32,250 --> 00:19:34,083 ‫خیلی‌خب 341 00:19:37,708 --> 00:19:39,042 ‫خب 342 00:19:40,375 --> 00:19:41,625 ‫بعدش چی؟ 343 00:19:45,500 --> 00:19:48,041 ‫تا ابد مات و مبهوت اونایی‌ام که واقعاً 344 00:19:48,042 --> 00:19:50,791 ‫خیال می‌کنن یارویی که ‫ده دقیقه پیش باهاش آشنا شدن 345 00:19:50,792 --> 00:19:53,666 ‫حاضره با یه پول نه چندان هنگفت، ‫ریسکِ مجازات اعدام رو به جون بخره 346 00:19:53,667 --> 00:19:56,542 ‫تا واسه یه توطئه‌ی مسخره‌ی قتل کمکشون کنه 347 00:19:58,042 --> 00:20:00,417 ‫تقریباً به ساده‌لوحی و ‫اشتیاق‌شون حسودیم میشه 348 00:20:01,375 --> 00:20:04,792 ‫مهم نیست از کی بپرسی که ‫دنبالِ آدمکش هستی 349 00:20:04,793 --> 00:20:07,916 ‫می‌دونی، این مدت دنبال یکی بودم 350 00:20:07,917 --> 00:20:12,458 ‫که واسه این مشکلی که اخیراً دارم کمکم کنه 351 00:20:12,459 --> 00:20:15,917 ‫گفتم شاید یکی رو توی این زمینه بشناسی 352 00:20:15,918 --> 00:20:17,750 ‫می‌تونم پرس و جو کنم 353 00:20:17,751 --> 00:20:19,332 ‫خیلی‌خب 354 00:20:19,333 --> 00:20:21,791 ‫نمی‌دونم چقدر جدی بود، 355 00:20:21,792 --> 00:20:25,166 ‫ولی یارو خیلی مشکوک بود و ‫من هم ترسیده بودم 356 00:20:25,167 --> 00:20:28,250 ‫این ارجاع و معرفی‌ها ‫معمولاً به پلیس می‌رسه 357 00:20:28,251 --> 00:20:30,292 ‫که اونا هم حتماً شماره‌ی من رو میدن 358 00:20:35,292 --> 00:20:39,207 ‫باید زبون‌تون رو سفت بچرخونید. رررر... 359 00:20:39,208 --> 00:20:42,750 ‫فهمیدم تصوراتِ هر شخص از آدمکش فرق داره 360 00:20:43,417 --> 00:20:47,333 ‫پس فهمیدم تغییر دادنِ شکل ظاهری آدمکش ‫برای هر مشتری 361 00:20:47,334 --> 00:20:49,416 ‫خیلی موثرتره 362 00:20:49,417 --> 00:20:53,874 ‫و استعدادش رو داشتم که ‫همون آدمی باشم که اونا می‌خوان 363 00:20:57,125 --> 00:21:01,042 ‫قراره به زودی یه آلبوم بدیم، ‫همه‌ی حواشی ناشی از این ماجرا 364 00:21:01,043 --> 00:21:03,041 ‫به نفع‌مون میشه 365 00:21:03,042 --> 00:21:06,792 ‫اون با یه یارویی به اسم ‫راب49 دعوا داره... 366 00:21:06,793 --> 00:21:08,957 ‫اون مادرسگ یه گانگستر واقعیـه 367 00:21:08,958 --> 00:21:11,166 ‫پس حس می‌کنم همه با خودشون میگن: 368 00:21:11,167 --> 00:21:14,250 ‫«این کار اونـه». آره. ‫حواسم هست که من توی شهر نباشم، 369 00:21:14,251 --> 00:21:16,374 ‫پس فقط باید به قولت عمل کنی و... 370 00:21:16,375 --> 00:21:18,542 ‫مردک، من نیازی به دلایل و 371 00:21:18,543 --> 00:21:20,667 ‫برنامه‌های کاریت ندارم 372 00:21:21,625 --> 00:21:23,832 ‫اسم طرف و پول رو بهم بده 373 00:21:23,833 --> 00:21:26,875 ‫خیلی‌خب. یه راست میری ‫سر اصل مطلب. خوشم اومد. 374 00:21:31,708 --> 00:21:33,792 ‫وقتی باهام قرار می‌ذاشتن، 375 00:21:33,793 --> 00:21:35,666 ‫تصمیم‌ اکثرشون قطعی بود 376 00:21:35,667 --> 00:21:38,917 ‫از اون خط قرمز روانی رد شده بودن و ‫فقط می‌خواستن که من تأیید کنم... 377 00:21:38,918 --> 00:21:42,312 ‫تاریک‌ترین خواسته‌شون درست و به حقـه 378 00:21:42,313 --> 00:21:45,708 ‫اگه از ورودی فرعی بیای داخل، ‫نزدیکِ استخر، 379 00:21:45,709 --> 00:21:47,208 ‫هیچ دوربینی نیست 380 00:21:47,792 --> 00:21:51,666 ‫خانم، عجب خونه‌ای دارید 381 00:21:51,667 --> 00:21:54,583 ‫و اجازه نمیدم اون تخم سگ ازم بگیرتش 382 00:21:55,708 --> 00:21:57,541 ‫تو کار خودت رو انجام بده 383 00:21:57,542 --> 00:21:59,375 ‫من هم کار خودمو انجام میدم 384 00:21:59,958 --> 00:22:01,333 ‫بله، خانم 385 00:22:02,083 --> 00:22:03,666 ‫بعد از اینکه کلکش کنده شد 386 00:22:03,667 --> 00:22:07,833 ‫من توی اون خونه‌ی بزرگ تنهای تنهام 387 00:22:09,458 --> 00:22:10,874 ‫خونه‌ی بزرگ؟ 388 00:22:10,875 --> 00:22:12,292 ‫خونه‌ی بزرگ 389 00:22:15,375 --> 00:22:18,416 ‫البته که از آدمای کله‌گنده ‫ بیشتر پول می‌گرفتم 390 00:22:18,417 --> 00:22:21,500 ‫تا واقعی‌تر به نظر بیاد، ‫ولی برای من هر پرداختی مدرک بود، 391 00:22:21,501 --> 00:22:24,375 ‫پس هر مقداری که وسع‌شون می‌رسید، می‌گرفتم 392 00:22:27,458 --> 00:22:30,458 ‫زیاد نیست، ولی اینا رو هم بهت میدم 393 00:22:31,583 --> 00:22:34,042 ‫واقعاً می‌خوای مامانت رو بکُشی، مانتی؟ 394 00:22:38,042 --> 00:22:39,749 ‫تو جوونی 395 00:22:39,750 --> 00:22:41,917 ‫داری خودت رو یتیم می‌کنی 396 00:22:41,918 --> 00:22:43,749 ‫نکته همینـه 397 00:22:43,750 --> 00:22:46,250 ‫مگه ازت نظر خواستم؟ 398 00:22:46,251 --> 00:22:47,749 ‫اون جنده رو بکُش 399 00:22:47,750 --> 00:22:51,208 ‫و در نهایت به این بچه‌ که قرار بود در آینده توی مدرسه اسلحه بکشه 400 00:22:51,209 --> 00:22:53,208 ‫عفو مشروط دادن 401 00:22:53,209 --> 00:22:54,499 ‫خیلی‌خب، رئیس 402 00:22:57,167 --> 00:22:59,791 ‫کارفرماهام خیلی متنوع بودن 403 00:22:59,792 --> 00:23:02,187 ‫مردها و زن‌ها به تعداد مساوی بودن 404 00:23:02,188 --> 00:23:04,583 ‫همینطور جوون و پیر، ‫پولدار و فقیر 405 00:23:10,417 --> 00:23:13,625 ‫خودکشی رو دوست دارم. ‫به نظر تمیز میاد. 406 00:23:14,375 --> 00:23:15,735 ‫معلومه 407 00:23:16,833 --> 00:23:18,124 ‫رؤیای همه همینـه 408 00:23:18,125 --> 00:23:20,958 ‫ولی یه شخص چپ‌دست ‫با دستِ راستش 409 00:23:20,959 --> 00:23:22,957 ‫به خودش شلیک نمی‌کنه 410 00:23:22,958 --> 00:23:26,375 ‫کسی که ترس از ارتفاع داره، نمی‌پره 411 00:23:26,376 --> 00:23:29,874 ‫یه کار تمیز نیاز به مطالعه داره 412 00:23:29,875 --> 00:23:32,292 ‫آدمای عشق خودکشی به راحتی ‫این دنیا رو ترک نمی‌کنن 413 00:23:32,293 --> 00:23:34,417 ‫نمی‌خوان افکارشون رو توضیح بدن 414 00:23:35,875 --> 00:23:36,999 ‫من هم همینطور 415 00:23:37,000 --> 00:23:39,542 ‫چطوره... غافلگیرم کنی؟ 416 00:23:39,543 --> 00:23:41,333 ‫به نظر عالی میاد 417 00:23:43,583 --> 00:23:46,708 ‫ببین، یه مدت پیش براش ‫گزارش سلامت روانی پر کردم 418 00:23:46,709 --> 00:23:50,625 ‫قید کردم که قصد خودکشی داره، ‫پس برای همه منطقی به نظر میاد 419 00:23:51,375 --> 00:23:54,875 ‫بعدش می‌تونم بابت اشتباه پزشکی ‫علیه دکترهاش شکایت کنم 420 00:23:54,876 --> 00:23:56,625 ‫تو زن باهوشی هستی 421 00:23:58,125 --> 00:24:02,250 ‫به نظرم، مچ دستش رو ببُر، ‫بعدش نگهش دار تا از خونریزی بمیره، چطوره؟ 422 00:24:03,292 --> 00:24:04,957 ‫کار من خدمات رسانیـه 423 00:24:04,958 --> 00:24:08,833 ‫شنیدم با مُردن از خون‌ریزی اصلاً درد نداره 424 00:24:10,458 --> 00:24:13,041 ‫حالا، من اونقدر پول نقد 425 00:24:13,042 --> 00:24:15,249 ‫که پشت تلفن می‌گفتی رو ندارم 426 00:24:15,250 --> 00:24:19,292 ‫ولی یه معامله برات دارم ‫که ارزشش بیشتره 427 00:24:22,250 --> 00:24:23,375 ‫ببین 428 00:24:25,542 --> 00:24:29,667 ‫می‌تونی این قایق رو داشته باشی، ‫ولی نمی‌تونی توی ایالت لوئیزیانا بفروشیش 429 00:24:29,668 --> 00:24:32,374 ‫چون ادعای خسارت بیمه روشـه 430 00:24:32,375 --> 00:24:36,292 ‫ولی اگه ببریش شرق تگزاس، ‫بومانت یا پورت آرتور... 431 00:24:36,293 --> 00:24:38,875 ‫تضمین می‌کنم کم ِکم شیش‌هزار تا بابتش گیرت میاد 432 00:24:38,876 --> 00:24:40,292 ‫قایق سرعتی 433 00:24:42,958 --> 00:24:44,542 ‫مثل سریال «میامی وایس» 434 00:24:45,875 --> 00:24:48,917 ‫آره! مثل سریال میامی وایس 435 00:24:59,875 --> 00:25:04,207 ‫باور کنید، بالأخره به همه‌ی اینا می‌رسیم 436 00:25:04,208 --> 00:25:10,042 ‫ولی بذارید یه سؤال مطرح کنم ‫چون فکر می‌کنم 437 00:25:10,043 --> 00:25:13,082 ‫قراره به طرح درس این ترم ربط داشته باشه 438 00:25:13,083 --> 00:25:16,500 ‫این مفاهیم از شخصیت، نفس و آگاهی 439 00:25:16,501 --> 00:25:20,167 ‫پس، سؤال ساده‌ی من اینـه 440 00:25:21,333 --> 00:25:23,708 ‫چند نفرتون فکر می‌کنین خودش رو می‌شناسه؟ 441 00:25:25,458 --> 00:25:27,708 ‫شناخت کافی از خودش داره؟ 442 00:25:31,583 --> 00:25:33,792 ‫بیخیال، خودتون رو نمی‌شناسید؟ 443 00:25:34,750 --> 00:25:35,999 ‫البته که می‌شناسید 444 00:25:36,000 --> 00:25:38,792 ‫تمام وجودتون مبتنی بر مفهوم نفس و خودتونـه 445 00:25:38,793 --> 00:25:41,250 برای بقای خودش باشه 446 00:25:41,251 --> 00:25:43,708 ‫ولی کاری که قراره توی این ترم بکنیم 447 00:25:43,709 --> 00:25:46,167 ‫به چالش کشیدنِ این عقیده‌ست 448 00:25:47,250 --> 00:25:52,125 ‫اگه «نفس» شما یه ساختمون باشه چی؟ 449 00:25:53,250 --> 00:25:56,667 ‫یه توهم، یه ژست، یه نقش ‫که از اولین روزی که 450 00:25:56,668 --> 00:25:59,166 ‫یادتون میاد داشتید بازیش می‌کردید؟ 451 00:25:59,167 --> 00:26:00,832 ‫همیشه لحظه‌ی تلخیـه که ببینی 452 00:26:00,833 --> 00:26:03,667 ‫زن سابقت با یکی دیگه بچه‌دار شده 453 00:26:03,668 --> 00:26:04,917 ‫ببینیم چی میشه 454 00:26:06,417 --> 00:26:07,749 ‫به نظر کلاس خیلی خوبیـه 455 00:26:07,750 --> 00:26:10,333 ‫خیلی‌ها رو می‌شناسم که ‫از زن سابق‌شون متنفرن 456 00:26:10,334 --> 00:26:12,916 ‫ولی آلیشا شاید بهترین دوستم باشه 457 00:26:12,917 --> 00:26:14,958 ‫یا اقلاً شخصی که بهتر از همه منو می‌شناخت 458 00:26:14,959 --> 00:26:16,707 ‫اگه «نفس» یه ساختمون باشه 459 00:26:16,708 --> 00:26:21,958 ‫و همه‌اش نقش بازی کردن باشه، ‫به نظرت آدما می‌تونن عوض بشن؟ 460 00:26:22,542 --> 00:26:26,062 ‫آره، توی حد و مرز تعیین‌شده‌مون، ‫که زیاد هم نیست 461 00:26:26,063 --> 00:26:29,582 ‫آره، نمی‌دونم. ‫هیچ‌وقت مطمئن نبودم. 462 00:26:29,583 --> 00:26:32,417 ‫راستش کلی تحقیقات و مطالعات جدید هستن 463 00:26:32,418 --> 00:26:33,500 ‫که میگن می‌تونیم 464 00:26:35,583 --> 00:26:37,000 ‫بگو و روشنم کن 465 00:26:37,667 --> 00:26:40,395 ‫این اواخر مقالات زیادی رو ‫خوندم که نوشته بود محقق‌ها 466 00:26:40,396 --> 00:26:43,125 ‫فهمیدن مردم می‌تونن توی ‫بزرگسالی هم شخصیت‌شون رو عوض کنن 467 00:26:43,126 --> 00:26:45,833 ‫من هم دارم روی بیماران زیادی ‫با همین روش جلو میرم 468 00:26:46,417 --> 00:26:48,250 ‫خیلی‌خب. «تغییر» رو تعریف کن 469 00:26:49,333 --> 00:26:52,457 ‫خیلی‌خب. پنج خصلتی که شخصیت رو می‌سازن 470 00:26:52,458 --> 00:26:55,582 ‫برون‌گرایی، تجربه‌پذیری 471 00:26:55,583 --> 00:26:58,332 ‫ثبات عاطفی، سازگاری و ‫وجدان‌مداری 472 00:26:58,333 --> 00:27:01,083 ‫همه‌ی اینا می‌تونن طی چند ماه تغییر کنن 473 00:27:01,084 --> 00:27:03,249 ‫از چه نظر؟ 474 00:27:03,250 --> 00:27:08,125 ‫خب، یعنی باید اون خصلت رو ‫تجسم کنی، نه که فقط بهش فکر کنی 475 00:27:08,126 --> 00:27:09,957 ‫مثل قاعده‌ی «انگار که»ست 476 00:27:09,958 --> 00:27:12,708 ‫طوری رفتی می‌کنی «انگار که» ‫همون آدمی هستی که می‌خوای باشی 477 00:27:12,709 --> 00:27:16,125 ‫و بعدش خیلی زود شاید بفهمی که همون آدم شدی 478 00:27:16,126 --> 00:27:20,041 ‫اون آدم قبلی دقیقاً کجا میره؟ 479 00:27:20,042 --> 00:27:23,875 ‫هنوز همونجاست، ‫فقط به طرز چشمگیری عقب‌نشینی کرده، 480 00:27:23,876 --> 00:27:26,417 ‫و شخصیت جدید جاش رو گرفته 481 00:27:27,583 --> 00:27:31,583 ‫پس، حاضر نبودی بیست سال ‫واسه تغییر کردنِ من صبر کنی؟ 482 00:27:34,583 --> 00:27:35,624 ‫خب... 483 00:27:35,625 --> 00:27:37,041 ...ام 484 00:27:37,042 --> 00:27:39,417 ‫تنها چیزی که اصلاً بهش علاقه نداشتی 485 00:27:39,418 --> 00:27:40,957 ‫تغییر کردن بود 486 00:27:40,958 --> 00:27:45,250 ‫این رو قبول کردم که یه رابطه‌ی عادی ‫توی سرنوشتـم نیست 487 00:27:45,251 --> 00:27:47,374 ‫نه. عادی چیه؟ 488 00:27:47,375 --> 00:27:51,041 ‫یعنی، از این زاویه بهش نگاه کن، ‫همه یه مقداری ریدمان هستن 489 00:27:51,042 --> 00:27:53,999 ‫فقط باید یکی رو پیدا کنی که ‫اون یه‌کم ریدمانش باب میل خودت باشه 490 00:27:54,000 --> 00:27:56,958 ‫یا اقلاً، نمی‌دونم، مکمل ریدمانِ خودت باشه 491 00:27:56,959 --> 00:27:58,667 ‫این یجور شیوه‌ی بقاست که 492 00:27:58,668 --> 00:28:01,042 ‫شامل یه شخص دیگه هم میشه 493 00:28:02,542 --> 00:28:04,833 ‫خیلی‌خب 494 00:28:04,834 --> 00:28:05,999 ‫خیلی‌خب 495 00:28:06,000 --> 00:28:08,707 ‫حرف از ریدمان شد 496 00:28:08,708 --> 00:28:14,833 ‫نمی‌دونم، فکر می‌کردم واسه ‫پلیس کارهای فنی انجام میدی 497 00:28:14,834 --> 00:28:17,750 ‫حالا مأمور مخفی تمام عیار ‫شدی که جلوی قتل رو می‌گیره؟ 498 00:28:17,751 --> 00:28:19,167 ‫آره 499 00:28:19,168 --> 00:28:21,166 ‫خودمم 500 00:28:21,167 --> 00:28:23,166 ‫متأسفم، لابد خیلی عجیبـه 501 00:28:23,167 --> 00:28:24,749 ‫من هیچوقت درس دادن رو کنار نمی‌ذارم 502 00:28:24,750 --> 00:28:27,625 ‫ولی این مأموریت مخفی ‫مثل تحقیقات میدانی می‌مونه 503 00:28:27,626 --> 00:28:28,749 ‫چطور؟ 504 00:28:28,750 --> 00:28:33,542 ‫باورت نمیشه با چه آدم‌هایی دم‌خور میشم 505 00:28:33,543 --> 00:28:39,458 ‫و تو اکثر موارد می‌بینم که ‫چطور عشق به نفرت تبدیل شده 506 00:28:39,459 --> 00:28:42,333 ‫و قتل بهترین راه خلاصیـه 507 00:28:44,708 --> 00:28:45,874 ‫واو 508 00:28:45,875 --> 00:28:52,208 ‫حس می‌کنم وقتی زن و شوهر بودیم ‫هیچ‌وقت نمی‌خواستی منو بکُشی 509 00:28:54,042 --> 00:28:58,292 ‫- طوری میگی انگار نکته‌ی بدیـه ‫- خب نه، نه. صرفاً مشاهده‌ست 510 00:28:58,293 --> 00:29:01,041 ‫آخه فکر می‌کنم واسه کُشتن یکی 511 00:29:01,042 --> 00:29:03,792 ‫باید اشتیاق زیادی درونت باشه 512 00:29:06,000 --> 00:29:08,374 ‫من خالی از اشتیاق نیستم 513 00:29:08,375 --> 00:29:10,833 ‫برای یه سری چیزای ‫به‌خصوص آره، قطعاً، ولی... 514 00:29:12,333 --> 00:29:14,542 ‫به نظرم بهتره یکی رو ببینی 515 00:29:14,543 --> 00:29:15,957 ‫مثلاً روان‌شناس؟ 516 00:29:15,958 --> 00:29:18,292 ‫نه، نه. منظورم رابطه با یه زنـه 517 00:29:18,293 --> 00:29:19,958 ‫یا هر چی 518 00:29:20,833 --> 00:29:23,249 ‫دو دوستِ وفادار دارم، خودم و نفسم 519 00:29:23,250 --> 00:29:26,250 ‫خیلی‌خب. هم باید بری توی رابطه ‫و هم باید بری پیش روان‌شناس 520 00:29:33,042 --> 00:29:36,417 ‫دارم بهتون میگم، فکر کنم ‫اینطوری مهارت‌هام هدر میره 521 00:29:37,417 --> 00:29:40,125 ‫فقط یادت باشه جسپر، ‫اگه به خاطر اتحادیه‌ی پلیس نبود، 522 00:29:40,126 --> 00:29:42,500 ‫الان اصلاً سر کار نبودی 523 00:29:42,501 --> 00:29:43,916 ‫فهمیدم 524 00:29:43,917 --> 00:29:47,541 ‫ولی حالا که برگشتم، ‫بهتره کارم رو پس بگیرم 525 00:29:47,542 --> 00:29:50,458 ‫اقلاً من براش آموزش دیدم 526 00:29:50,459 --> 00:29:52,375 ‫شاید این مدت که توی ‫تعلیق بودی خبرها رو نشنیدی 527 00:29:52,376 --> 00:29:54,541 ‫ولی گری کارش حرف نداشته 528 00:29:54,542 --> 00:29:57,792 ‫آمار پرونده‌های منجر به محکومیتش ‫بالاست و راستش رو بخوای 529 00:29:57,793 --> 00:29:59,417 ‫آمارش از تو بهتره 530 00:30:01,500 --> 00:30:02,917 ‫تو باور می‌کنی، گری؟ 531 00:30:09,375 --> 00:30:11,250 ‫به نظر شماها درستـه؟ 532 00:30:13,583 --> 00:30:14,957 ‫آمارها که دروغ نمیگن 533 00:30:14,958 --> 00:30:16,999 ‫از جایگاه خدمتی‌ـت خوشت نمیاد، جسپر؟ 534 00:30:17,000 --> 00:30:19,791 ‫شاید بتونم یه کاری توی گشت ‫راهنمایی و رانندگی برات پیدا کنم 535 00:30:19,792 --> 00:30:23,000 ‫لعنتی. چطوره بگی توالت‌های ‫اینجا رو تمیز کنم، گروهبان؟ 536 00:30:23,001 --> 00:30:25,271 ‫از دستم بر میاد! 537 00:30:25,272 --> 00:30:27,541 ‫از اونجا که لاشی‌بازی در میاری 538 00:30:27,542 --> 00:30:29,791 ‫رک و روراست میگم 539 00:30:29,792 --> 00:30:32,042 ‫داریم سعی می‌‌کنیم نذاریم ‫به چشم بقیه دیده بشی، خب؟ 540 00:30:33,042 --> 00:30:34,833 ‫«اون یارویی که نوجوون‌ها رو کتک زده کیه؟» 541 00:30:34,834 --> 00:30:36,208 ‫بی‌دلیل که نزدم‌شون 542 00:30:36,958 --> 00:30:38,374 ‫شاید یادت رفته، جسپر، 543 00:30:38,375 --> 00:30:41,166 ‫بر خلاف اون 9 میلیون نفر دیگه‌ای که ‫فیلمت رو تماشا کردن. 544 00:30:41,167 --> 00:30:44,917 ‫ولی با یه جماعت عصبانی طرفیم و ‫نمی‌خوایم بهمون گیر بدن 545 00:30:45,583 --> 00:30:48,457 ‫پس، از من به تو نصیحت 546 00:30:48,458 --> 00:30:52,041 ‫به خودت و همه‌مون یه لطفی کن 547 00:30:52,042 --> 00:30:54,458 ‫آفتابی نشو و دهن کوفتیت رو بسته نگه دار 548 00:30:54,459 --> 00:30:56,208 ‫می‌تونی این کار رو بکنی؟ 549 00:30:57,208 --> 00:30:58,542 ‫مورد دیگه‌ای هست؟ 550 00:31:06,958 --> 00:31:09,707 ‫مادرش دختر شایسته‌ی دل‌ریو بوده 551 00:31:09,708 --> 00:31:12,499 ‫بعد از دنیا اومدنِ کاترینا ‫همگی اومدن نیواورلئان 552 00:31:12,500 --> 00:31:15,875 ‫والدینش طلاق گرفتن، ‫پدرش توی عکس نیست 553 00:31:17,125 --> 00:31:20,042 ‫دوره کوتاه آرایشگری، مهمانداری هواپیما 554 00:31:21,333 --> 00:31:23,499 ‫با ری مسترز ازدواج کرده 555 00:31:23,500 --> 00:31:26,083 ‫توی تجارت نفت و گازِ ‫خانواده‌اش مشغول به کاره 556 00:31:27,250 --> 00:31:28,624 ‫بعدش... 557 00:31:28,625 --> 00:31:30,417 ‫هیچی 558 00:31:31,333 --> 00:31:33,457 ‫سابقه‌ی کیفری‌ نداره 559 00:31:33,458 --> 00:31:36,375 ‫چند تا خشونت خانگی داشته ولی بازداشت نشده 560 00:31:37,958 --> 00:31:39,083 ‫عجب 561 00:31:43,917 --> 00:31:46,542 ‫خب، مدیسن... 562 00:31:49,167 --> 00:31:52,500 ‫آدمکُش تو چجور آدمی میشه؟ 563 00:32:24,875 --> 00:32:26,333 ‫پای‌ت خوشمزه‌ست؟ 564 00:32:28,042 --> 00:32:29,708 ‫همه‌ی پای‌ها خوشمزه‌ان 565 00:32:33,708 --> 00:32:35,041 ‫ران هستم 566 00:32:35,042 --> 00:32:36,375 ‫مدیسن 567 00:32:49,042 --> 00:32:52,083 ‫خب، بگو ببینم مدیسن، ‫شغلت چیه؟ 568 00:32:52,792 --> 00:32:54,354 ‫یه همسر فداکارم 569 00:32:54,355 --> 00:32:55,916 ‫مشخصه 570 00:32:55,917 --> 00:32:58,208 ‫گمونم اومدی راجع به همین حرف بزنی 571 00:32:58,209 --> 00:32:59,208 ‫اوهوم 572 00:32:59,958 --> 00:33:01,708 ‫و در جواب سؤالت باید بگم 573 00:33:03,333 --> 00:33:05,458 ‫شوهرم نمی‌ذاره کار کنم 574 00:33:06,417 --> 00:33:08,625 ‫راستش نمی‌ذاره هیچ کاری بکنم 575 00:33:10,833 --> 00:33:12,708 ‫میشه یه گاز از اون پای بخورم؟ 576 00:33:15,583 --> 00:33:16,583 ‫البته 577 00:33:17,583 --> 00:33:19,392 ‫مجبورم کرده این رژیم مسخره رو بگیرم 578 00:33:23,501 --> 00:33:25,104 ‫خوشمزه‌ست 579 00:33:28,958 --> 00:33:30,500 ‫چه نازه 580 00:33:32,917 --> 00:33:34,333 ‫سگ‌بازی؟ 581 00:33:36,250 --> 00:33:38,374 ‫شبیه گربه‌بازهام؟ 582 00:33:38,375 --> 00:33:40,500 ‫آره. راستش اصلاً گربه‌ها رو درک نمی‌کنم 583 00:33:40,501 --> 00:33:41,917 ‫یجورایی چندشم میشه 584 00:33:42,792 --> 00:33:43,792 ‫واقعاً؟ 585 00:33:44,208 --> 00:33:46,000 ‫اون قصه‌ها... 586 00:33:47,250 --> 00:33:48,333 ‫چه قصه‌هایی؟ 587 00:33:48,833 --> 00:33:52,208 ‫همونا که میگن گربه‌های حسود ‫نوزادها رو خفه می‌کنن و اینا 588 00:33:52,875 --> 00:33:53,874 ‫عجب 589 00:33:53,875 --> 00:33:56,249 ‫- اوهوم ‫- ببخشید... 590 00:33:56,250 --> 00:33:59,167 ‫کسی رو می‌شناسی که یه گربه‌ی حسود قاتل 591 00:33:59,168 --> 00:34:01,999 ‫بچه‌اش رو ازش گرفته باشه؟ 592 00:34:02,000 --> 00:34:03,833 ‫فقط دارم حقایق‌سنجی می‌کنم 593 00:34:03,834 --> 00:34:05,666 ‫- نه که رو در رو بشناسم ‫- خیلی‌خب 594 00:34:05,667 --> 00:34:08,458 ‫ولی از خیلیا شنیدم 595 00:34:08,459 --> 00:34:09,999 ‫خب، همینـه 596 00:34:10,000 --> 00:34:11,167 ‫باید ته و توش رو در بیاریم 597 00:34:11,168 --> 00:34:12,250 ‫موافقم 598 00:34:12,251 --> 00:34:13,333 ‫کارآگاه 599 00:34:14,583 --> 00:34:17,167 ‫اثر پنجه‌ای روی قربانی پیدا کردیم؟ 600 00:34:17,750 --> 00:34:20,832 ‫نه قربان، ‫ ولی داریم مظنون‌ها رو جمع می‌کنیم 601 00:34:20,833 --> 00:34:24,125 ‫که اصلاً کار ساده‌ای نیست 602 00:34:25,750 --> 00:34:28,875 ‫عجب گربه...مصیبتی! 603 00:34:28,876 --> 00:34:30,708 ‫چی؟ 604 00:34:33,333 --> 00:34:34,583 ‫کارت درسته 605 00:34:35,542 --> 00:34:36,708 ‫تو هم همینطور 606 00:34:42,625 --> 00:34:43,917 ‫خب، شغلت چیه؟ 607 00:34:47,250 --> 00:34:48,292 ‫اوه 608 00:34:49,375 --> 00:34:50,292 ‫شرمنده. یادم رفت 609 00:34:50,293 --> 00:34:51,583 ‫نه، طوری نیست 610 00:34:52,333 --> 00:34:53,500 ‫این... 611 00:34:55,542 --> 00:34:56,542 ‫هضمش سختـه 612 00:34:57,500 --> 00:34:58,499 ‫آره 613 00:35:01,083 --> 00:35:02,917 ‫باورم نمیشه دارم این کار رو می‌کنم 614 00:35:06,125 --> 00:35:07,625 ‫خیالت تخت، پیش خوب کسی اومدی 615 00:35:09,417 --> 00:35:11,458 ‫خب، معمولاً چطور انجام میشه؟ 616 00:35:13,000 --> 00:35:14,583 ‫می‌خوای چطور انجام بشه؟ 617 00:35:14,584 --> 00:35:16,000 ‫نمی‌دونم 618 00:35:17,542 --> 00:35:19,292 ‫فقط بدجور ترسیدم 619 00:35:22,083 --> 00:35:23,625 ‫چرا ترسیدی؟ 620 00:35:25,500 --> 00:35:27,708 ‫چون اون آدم بدیـه 621 00:35:29,250 --> 00:35:34,292 ‫نمی‌دونی با چه نسناسی ازدواج کردم، ‫و هی داره بدتر و بدتر میشه 622 00:35:37,458 --> 00:35:38,917 ‫که اینطور 623 00:35:44,875 --> 00:35:47,167 ‫از اولش می‌دونستی که قراره یه... 624 00:35:50,417 --> 00:35:52,583 ‫رؤیای کودکیم نبوده 625 00:35:52,584 --> 00:35:54,749 ‫شده بهش فکر کنی؟ 626 00:35:54,750 --> 00:35:57,791 ‫مثلاً، اگه شغلت یه چیز دیگه بود؟ 627 00:35:57,792 --> 00:36:00,958 ‫یا اگه مسیر دیگه‌ای رو انتخاب می‌کردی؟ 628 00:36:03,042 --> 00:36:05,917 ‫وسواس به خرج نمیدم. ‫زیاد احساسی نیستم. 629 00:36:06,917 --> 00:36:09,208 ‫آره. خب، همه‌مون پشیمونی‌هایی داریم 630 00:36:11,583 --> 00:36:14,583 ‫خب، توی حیطه‌ی کاری من، ‫به هیچ‌وجه نمی‌تونم اینطور فکر کنم 631 00:36:14,584 --> 00:36:16,416 ‫ای‌کاش من هم می‌تونستم این کار رو بکنم 632 00:36:16,417 --> 00:36:18,583 ‫ولی حس می‌کنم توی زندانم 633 00:36:18,584 --> 00:36:21,083 ‫و قراره توی زندان بمیرم 634 00:36:21,667 --> 00:36:23,708 ‫ولی قرار نیست توی زندان بمیرم 635 00:36:23,709 --> 00:36:25,749 ‫چون اگه اومدنِ من به اینجا و 636 00:36:25,750 --> 00:36:29,500 ‫ملاقات با تو، بهترین تصمیمی باشه ‫که به عمرم گرفتم چی؟ 637 00:36:29,501 --> 00:36:31,583 ‫چون واسه خودمـه 638 00:36:36,042 --> 00:36:38,000 ‫اوه 639 00:36:38,917 --> 00:36:40,042 ‫شرمنده 640 00:36:43,000 --> 00:36:44,208 ‫لعنتی 641 00:36:45,792 --> 00:36:46,874 ‫خودشـه 642 00:36:46,875 --> 00:36:49,500 ‫باید برم، ولی پول رو... 643 00:36:49,501 --> 00:36:51,500 ‫میشه یه چیزی بگم؟ 644 00:36:52,875 --> 00:36:55,207 ‫ببین، گفتن این حرف منفعتی برای من نداره 645 00:36:55,208 --> 00:37:00,583 ‫اصولاً دارم خودم رو از کار بی‌کار می‌کنم، ‫ولی آیا شخصیتِ آینده‌ات، 646 00:37:01,292 --> 00:37:04,042 ‫شخصیتی که لایق ‫یه زندگی شاد و رضایت‌بخشـه، 647 00:37:04,043 --> 00:37:06,708 ‫که هنوزم می‌تونه اینو ‫داشته باشه، یه لطف بزرگ 648 00:37:07,583 --> 00:37:10,708 ‫پولی که داخل این پاکت هست رو بردار ‫و از نو زندگیت رو بساز 649 00:37:11,750 --> 00:37:12,895 ‫همین الان 650 00:37:12,896 --> 00:37:14,042 ‫نرو خونه 651 00:37:16,208 --> 00:37:17,708 ‫و اگه چیزی لازم داشتی... 652 00:37:19,458 --> 00:37:21,000 ‫اگه نظرت عوض شد... 653 00:37:22,625 --> 00:37:23,833 ‫شماره‌ام رو داری 654 00:37:42,542 --> 00:37:43,374 ‫الو؟ 655 00:37:43,375 --> 00:37:45,791 ‫خب، حالا شدی مشاور زناشویی؟ 656 00:37:45,792 --> 00:37:48,583 ‫اینی که دیدم و شنیدم واقعی بود؟! 657 00:37:48,584 --> 00:37:49,708 ‫باورم نمیشه 658 00:37:49,709 --> 00:37:50,749 ‫چی رو؟ 659 00:37:50,750 --> 00:37:53,458 ‫«چی رو»؟ گور بابای عملیاتِ مخفی‌‌مون... 660 00:37:53,459 --> 00:37:55,395 ‫«بذار روان‌شناست بشم؟» 661 00:37:55,396 --> 00:37:57,332 ‫اون قاتل نیست 662 00:37:57,333 --> 00:37:58,791 ‫فقط باید خودش رو جمع و جور کنه 663 00:37:58,792 --> 00:38:02,042 ‫فقط دارم به صلاح جامعه خدمت می‌کنم 664 00:38:03,376 --> 00:38:04,707 ‫صلاح جامعه؟ 665 00:38:04,708 --> 00:38:09,375 ‫کاری که الان کردی یکی از ‫غیرحرفه‌ای‌ترین چیزهایی بود 666 00:38:09,376 --> 00:38:11,292 ‫که تابه‌حال شاهدش بودم 667 00:38:11,293 --> 00:38:12,582 ‫دیدید؟ دیدید؟ 668 00:38:12,583 --> 00:38:14,750 ‫وقتی یه تازه‌کار رو میارید همین میشه 669 00:38:14,751 --> 00:38:15,791 ‫بیخیال! 670 00:38:15,792 --> 00:38:17,416 ‫نذاشتم به دام بیفته... 671 00:38:17,417 --> 00:38:19,375 ‫نه، این تصمیم با هیئت منصفه‌ست 672 00:38:19,376 --> 00:38:20,791 ‫اقلاً اونا رو رام کردی 673 00:38:20,792 --> 00:38:22,833 ‫خیلی‌خب. باید قبول کنیم روش‌هاتون فرق داره 674 00:38:22,834 --> 00:38:23,791 ‫تموم شد و رفت 675 00:38:23,792 --> 00:38:26,082 ‫دقت کردی چقدر خوشگل بود؟ 676 00:38:26,083 --> 00:38:28,417 ‫موندم این حرکتت ربطی به ‫خوشگل بودنش داشته یا نه؟ 677 00:38:28,418 --> 00:38:30,500 ‫خب، هیچ‌وقت نمی‌فهمیم، مگه نه؟ 678 00:38:30,501 --> 00:38:32,582 ‫چون این خل و چل گذاشت بره 679 00:38:32,583 --> 00:38:35,000 ‫قبل اینکه حرفی علیه خودش بزنه 680 00:38:36,125 --> 00:38:39,437 ‫نتیجه‌اش، یه‌جورایی غیرعادی بود 681 00:38:39,438 --> 00:38:42,750 ‫همینطور هم گزارش میشه 682 00:38:42,751 --> 00:38:44,292 ‫باشه، حله 683 00:38:46,083 --> 00:38:47,749 ‫خیلی‌خب. به زودی حرف می‌زنیم، گری 684 00:38:47,750 --> 00:38:49,625 ‫- خیلی‌خب ‫- خداحافظ، گری 685 00:38:49,626 --> 00:38:50,708 ‫خداحافظ 686 00:38:53,750 --> 00:38:56,333 ‫یا خدا. بدجور گری رو تحت فشار گذاشت 687 00:38:56,334 --> 00:38:58,916 ‫قبلاً این رو دیده بودم ‫[پلیس نیواورلئان] 688 00:38:58,917 --> 00:39:01,374 ‫ستاره شکست می‌خوره، جایگزینش میاد 689 00:39:01,375 --> 00:39:04,124 ‫و بهتر از اون عمل می‌کنه 690 00:39:04,125 --> 00:39:06,625 ‫می‌دونم این بار گند زد، ولی... 691 00:39:06,626 --> 00:39:07,999 ‫اسم مستعارش چی بود؟ 692 00:39:08,000 --> 00:39:10,332 ‫- ران ‫- ران خیلی محشره 693 00:39:10,333 --> 00:39:12,916 ‫انگار ادریس آلبای سفیدپوستـه 694 00:39:12,917 --> 00:39:17,042 ‫از خدامه با اون یارو یه آبجو بخورم، ‫و منظورم گری نیست 695 00:39:17,043 --> 00:39:19,207 ‫من با ران، خودم رو سیاه‌مست می‌کنم 696 00:39:19,208 --> 00:39:21,833 ‫حاضرم توی راه لاس‌وگاس ‫باهاش کوکائین بکشم 697 00:39:21,834 --> 00:39:24,374 ‫حاضرم به خاطر ران، آیودی ضدبارداری رو ‫از داخل رَحمم بیرون بکشم! 698 00:39:24,375 --> 00:39:26,874 ‫ولی حاضر نیستم با گری بپلکم 699 00:39:26,875 --> 00:39:29,375 ‫گری مثل نِی شل و ولـه، ولی ران؟ 700 00:39:29,376 --> 00:39:31,292 ‫مثل باتوم کُلُفتـه 701 00:39:32,417 --> 00:39:36,250 ‫یجورایی حس می‌کنم ‫تو هم دلت می‌خواد با ران بخوابی 702 00:39:37,375 --> 00:39:39,292 ‫بعد از تو نفر دومم... 703 00:39:39,875 --> 00:39:41,042 ‫اگه ران بود! 704 00:39:42,167 --> 00:39:47,500 ‫کل این محاکمه چیزی جز 705 00:39:47,501 --> 00:39:51,542 ‫یه عملیات ضربتی و اغفال‌کننده نبوده! 706 00:39:53,833 --> 00:39:54,958 ‫و این یارو... 707 00:39:56,000 --> 00:39:59,103 ‫دروغگوترین، فریبکارترین و 708 00:39:59,104 --> 00:40:02,208 ‫دغل‌بازترین آدمیـه که پیدا میشه! 709 00:40:03,000 --> 00:40:06,500 ‫این گری جانسون آدم نیست 710 00:40:06,501 --> 00:40:10,042 ‫چون آدم، انسانیت داره 711 00:40:10,043 --> 00:40:11,416 ‫دلسوزی داره! 712 00:40:11,417 --> 00:40:16,875 ‫یه انسان توی لحظاتِ ضعف، ‫دستِ کمک دراز می‌کنه 713 00:40:17,500 --> 00:40:20,375 ‫گری جانسون ضعیفا رو طعمه می‌کنه 714 00:40:21,458 --> 00:40:24,645 ‫و اگه از منظر فرآیند قانونی بهش نگاه کنیم 715 00:40:24,646 --> 00:40:27,832 ‫انگار این مأمور مخفی 716 00:40:27,833 --> 00:40:32,249 ‫داره با آرپی‌جی پشه می‌کُشه! 717 00:40:32,250 --> 00:40:36,666 ‫من دیگه به این چیزا عادت کردم 718 00:40:36,667 --> 00:40:39,541 ‫در حالی که من یه عالمه مدرک ‫انکارناپذیر جلوشون گذاشتم 719 00:40:39,542 --> 00:40:42,020 ‫فقط بلدن یه‌جوری منو آدم بده جلوه بدن 720 00:40:42,021 --> 00:40:44,499 ‫و می‌دونم که فقط دارن کارشون رو می‌کنن 721 00:40:44,500 --> 00:40:47,895 ‫ولی حمله‌ی شخصی همچنان حمله‌ی شخصیـه 722 00:40:47,896 --> 00:40:51,291 ‫و یه‌جورایی گوش دادن بهش حس خوبی نداره 723 00:40:51,292 --> 00:40:54,999 ‫ما، هیئت منصفه، مدعی‌علیه رو طبق ‫اتهام وارده، گناهکار اعلام می‌کنیم 724 00:40:55,000 --> 00:40:58,375 ‫ولی توی دسته‌ی «مردم همیشه ‫پر از رمز و راز هستن» 725 00:40:58,376 --> 00:41:00,332 ‫اغلب این اتفاق میفته: 726 00:41:00,333 --> 00:41:03,208 ‫من اونو بخشیدم، ‫اون هم منو بخشیده، 727 00:41:03,209 --> 00:41:05,500 ‫تازه، من بیشتر تقصیر داشتم 728 00:41:06,458 --> 00:41:08,457 ‫به نظرم حقش هست که ‫یه فرصت دوباره داشته باشه 729 00:41:08,458 --> 00:41:10,457 ‫که معمولاً به این ختم میشه: 730 00:41:10,458 --> 00:41:13,417 ‫با توجه به تمام شواهد و ‫شهادت‌هایی که شنیدیم، 731 00:41:13,418 --> 00:41:15,479 ‫از نظر ما مدعی‌علیه گناهکار نیست 732 00:41:17,844 --> 00:41:20,208 ‫تبریک میگم، تمی! 733 00:41:23,750 --> 00:41:26,208 ‫شاید عشق‌شون بی‌نقص نبوده 734 00:41:26,209 --> 00:41:28,417 ‫ولی بازم پوچ نبوده 735 00:41:28,418 --> 00:41:29,999 ‫درست میگی 736 00:41:30,000 --> 00:41:32,375 ‫قسم می‌خورم، سیستم قضایی کشورمون... 737 00:41:32,958 --> 00:41:33,958 ‫پرتاب! 738 00:41:36,042 --> 00:41:37,874 ‫...به گای سگ رفته! 739 00:41:37,875 --> 00:41:39,666 ‫- بیا ‫- نه 740 00:41:39,667 --> 00:41:41,458 ‫تو بیشتر از من به تمرین نیاز داری! 741 00:41:41,459 --> 00:41:42,874 ‫خیلی‌خب پس 742 00:41:42,875 --> 00:41:45,708 ‫نمی‌تونی کسی رو سرزنش کنی که قانون رو 743 00:41:45,709 --> 00:41:47,207 ‫خودش دست گرفته 744 00:41:47,208 --> 00:41:49,167 ‫یه چیزی هست که واقعاً بهش باور دارم 745 00:41:49,168 --> 00:41:51,708 ‫- چی؟ ‫- عدالتِ شخصی 746 00:41:51,709 --> 00:41:54,249 ‫واسه وقتی که سیستم قضایی ‫بی‌خایه‌مون گند می‌زنه 747 00:41:54,250 --> 00:41:57,292 ‫- وقتی این کار رو می‌کنیم، درست انجامش می‌دیم... ‫- آره 748 00:41:57,917 --> 00:42:00,124 ‫عدالت شخصی مال خودتـه 749 00:42:00,125 --> 00:42:02,417 ‫اون همه بی‌عدالتی رو الکی تحمل نکردی 750 00:42:02,418 --> 00:42:04,250 ‫البته که الکی تحمل نکردم 751 00:42:06,000 --> 00:42:07,000 ‫پرتاب! 752 00:42:10,000 --> 00:42:12,750 ‫دلم برای همین آمریکا تنگ میشه 753 00:42:12,751 --> 00:42:14,416 ‫آمین، آمین 754 00:42:14,417 --> 00:42:16,082 ‫ببین... 755 00:42:16,083 --> 00:42:17,833 ‫واسه کُشتن یه نفر به سه تا چیز نیاز داری 756 00:42:17,834 --> 00:42:18,832 ‫خب؟ 757 00:42:18,833 --> 00:42:19,916 ‫- اسلحه ‫- درسته 758 00:42:19,917 --> 00:42:21,042 ‫- گلوله ‫- اوهوم 759 00:42:21,043 --> 00:42:22,291 ‫و خایه‌اش 760 00:42:22,292 --> 00:42:24,542 ‫و پسر، من از هر سه تاش یه عالمه دارم 761 00:42:26,625 --> 00:42:28,167 ‫تنر، حروم زاده 762 00:42:29,793 --> 00:42:30,875 ‫پرتاب! 763 00:42:34,042 --> 00:42:36,041 ‫همینو می‌گفتم! 764 00:42:56,700 --> 00:42:59,700 ‫از مدیسون مسترز: «سلام ران، فکر کردم شاید ‫از این خوشت بیاد. امیدوارم خوب باشی» 765 00:42:59,701 --> 00:43:01,701 ‫«پنجه‌ها را بگیرید، مرکز نجات حیوانات» 766 00:43:01,792 --> 00:43:06,250 ‫البته که هیچوقت این خط قرمز رو رد نمی‌کنم. ‫من حرفه‌ای‌ام. 767 00:43:06,251 --> 00:43:08,667 ‫ولی اصولاً، اون به من پیامک نداده 768 00:43:08,668 --> 00:43:10,375 ‫اون به ران پیام داده 769 00:43:11,375 --> 00:43:14,583 ‫ولی فکر نکنم سگ‌دوست باشم. ‫اتفاقاً بهشون حساسیت دارم. 770 00:43:14,584 --> 00:43:16,082 ‫فیزیکی و احساساتی 771 00:43:16,083 --> 00:43:17,624 ‫به نظرم زیادی وابسته و آویزون هستن 772 00:43:17,625 --> 00:43:20,208 ‫گوشت دست هر کی باشه، براش دُم تکون میدن 773 00:43:21,958 --> 00:43:23,166 ‫ولی... 774 00:43:23,167 --> 00:43:26,291 ‫در نهایت، به داشته‌هامون قانع نیستیم 775 00:43:26,292 --> 00:43:30,499 ‫چشم‌مون دنبالِ بیشتره، خودمون رو ‫بابت ته‌مونده‌ی بقیه شرمنده می‌کنیم 776 00:43:30,500 --> 00:43:34,083 ‫فقط سگ‌ها بابتش عذرخواهی نمی‌کنن 777 00:43:36,042 --> 00:43:37,417 ‫رفیق 778 00:43:42,917 --> 00:43:44,457 ‫موفق شدی! 779 00:43:44,458 --> 00:43:47,166 ‫خیال می‌کردم من عاشق توله‌سگ‌هام 780 00:43:47,167 --> 00:43:51,542 ‫قبل این کارها سس باربیکیو رو ‫مثل دهان‌شویه غرغره می‌کنم 781 00:43:51,543 --> 00:43:53,375 ‫طوری که ازم خوش‌شون بیاد 782 00:43:56,000 --> 00:43:57,478 ‫خوشحالم اومدی 783 00:43:57,479 --> 00:43:58,958 ‫خوشحالم دعوتم کردی 784 00:43:58,959 --> 00:44:01,708 ‫خب، چطوری؟ 785 00:44:02,667 --> 00:44:05,374 ‫خوبم. خوبم 786 00:44:05,375 --> 00:44:06,708 ‫سؤال اصلی اینه که تو چطوری؟ 787 00:44:06,709 --> 00:44:08,500 ‫من، من عالی‌ام 788 00:44:08,501 --> 00:44:10,291 ‫آره. عالی‌ام 789 00:44:10,292 --> 00:44:12,437 ‫بلافاصله از اونجا زدم بیرون 790 00:44:12,438 --> 00:44:14,582 ‫الان توی سنت راک خونه‌ی خودم رو دارم 791 00:44:14,583 --> 00:44:18,417 ‫یعنی، درب و داغونـه، ولی مال خودمه. ‫پس دوستش دارم. 792 00:44:18,418 --> 00:44:21,250 ‫دارم طلاق می‌گیرم 793 00:44:21,251 --> 00:44:22,583 ‫- واو ‫- آره 794 00:44:23,333 --> 00:44:25,875 ‫گاهی فقط باید یه حرکتی بزنی 795 00:44:27,208 --> 00:44:28,750 ‫خیلی برات خوشحالم 796 00:44:30,458 --> 00:44:32,707 ‫می‌دونی، وقتی پیامکت رو دیدم خیال کردم... 797 00:44:32,708 --> 00:44:35,542 ‫نکنه محل خیریه‌ی سگ‌ها رو انتخاب کرده ‫که دوباره باهام قرارداد ببنده؟ 798 00:44:35,543 --> 00:44:37,791 ‫نه! خدایا، نه، نه 799 00:44:37,792 --> 00:44:40,958 ‫اون لحظه‌ی دیوانه‌وار دیگه گذشته 800 00:44:40,959 --> 00:44:44,125 ‫منِ جدید، زندگی جدید، اون... 801 00:44:45,708 --> 00:44:46,874 ‫و حالا خودت رو نگاه کن 802 00:44:46,875 --> 00:44:49,333 ‫- موهام رو دوست داری؟ ‫- عاشقشم 803 00:44:50,938 --> 00:44:52,541 ‫اون بدش می‌اومد 804 00:44:52,542 --> 00:44:54,958 ‫از سگ‌ها و دامن کوتاه بدش می‌اومد. ‫خب، می‌دونی چیه؟ 805 00:44:54,959 --> 00:44:57,457 ‫می‌خوام لطفی که کردی رو جبران کنم 806 00:44:57,458 --> 00:45:01,750 ‫خب، فقط خوشحالم که عاقبت به خیر شدی 807 00:45:01,751 --> 00:45:03,082 ‫ممنون 808 00:45:03,083 --> 00:45:05,457 ‫نه، ولی واقعاً ممنونم 809 00:45:05,458 --> 00:45:07,249 ‫نمی‌خوام عجیب رفتار کنم 810 00:45:07,250 --> 00:45:09,042 ‫ولی یجورایی بدون تو موفق نمی‌شدم 811 00:45:09,043 --> 00:45:10,292 ‫بفرما! گفتم 812 00:45:12,042 --> 00:45:15,708 ‫توی حیطه‌ی کاری من، ‫زیاد ازم تشکر نمیشه 813 00:45:15,709 --> 00:45:17,833 ‫آره، گمونم همینطور باشه 814 00:45:17,834 --> 00:45:19,958 ‫مدیسن 815 00:45:20,958 --> 00:45:22,750 ‫توی قفس هاسکی یه مشکلی داریم 816 00:45:22,751 --> 00:45:24,021 ‫کد قهوه‌ای 817 00:45:24,022 --> 00:45:25,291 ‫- سلام ‫- سلام 818 00:45:25,292 --> 00:45:27,458 ‫اوه، ران، جیل 819 00:45:27,459 --> 00:45:28,666 ‫جیل، ران 820 00:45:28,667 --> 00:45:30,417 ‫خوشبختم. کمک لازم دارید؟ 821 00:45:30,418 --> 00:45:32,708 ‫نه، ردیفیم. تو خوبی؟ 822 00:45:32,709 --> 00:45:34,125 ‫ردیفم 823 00:45:34,708 --> 00:45:35,833 ‫خودم کلی کار دارم! 824 00:45:35,834 --> 00:45:36,833 ‫باشه 825 00:45:38,042 --> 00:45:39,124 ‫واو 826 00:45:39,125 --> 00:45:40,750 ‫پاس بلنده، پاس بلنده! 827 00:45:41,375 --> 00:45:42,416 ‫برو، برو، برو! 828 00:45:46,042 --> 00:45:47,042 ‫بفرما! 829 00:45:47,625 --> 00:45:49,625 ‫اوه! 830 00:45:49,626 --> 00:45:51,500 ‫وای نه نه! 831 00:45:53,958 --> 00:45:55,375 ‫نه 832 00:45:55,376 --> 00:45:57,083 ‫نه، نه. باورم نمیشه 833 00:45:57,084 --> 00:45:58,166 ‫چی رو؟ 834 00:45:58,167 --> 00:45:59,292 ‫تو آدمکش نیستی 835 00:45:59,958 --> 00:46:02,542 ‫نمی‌تونی باشی. ‫توله‌سگ‌ها رو ناز کردی. 836 00:46:02,543 --> 00:46:04,249 ‫با بچه‌ها بازی کردی 837 00:46:04,250 --> 00:46:06,917 ‫امشب از روی احترام، ‫همه‌ی درها رو برام باز کردی 838 00:46:06,918 --> 00:46:09,750 ‫اون‌وقت واسه پول آدم می‌کُشی؟ 839 00:46:11,958 --> 00:46:14,124 ‫شاید جوانمردی مُرده باشه، ‫ولی من نکُشتمش 840 00:46:14,125 --> 00:46:18,375 ‫اسمت رو سرچ کردم و هیچی نیومد. ‫انگار اصلاً وجود نداری. 841 00:46:20,667 --> 00:46:22,292 ‫گمونم فقط فانتزی تو هستم 842 00:46:23,417 --> 00:46:25,417 ‫باشه 843 00:46:25,418 --> 00:46:27,042 ‫ببینیم چی میشه 844 00:46:29,750 --> 00:46:30,750 ‫چند تا؟ 845 00:46:31,958 --> 00:46:34,092 ‫وایسا، نمی‌خوام بدونم... ‫نه، می‌خوام بدونم 846 00:46:37,750 --> 00:46:40,083 ‫چیه؟ نکنه یه آقای متشخص ‫از قربانی‌هاش نمیگه؟ 847 00:46:40,084 --> 00:46:42,625 ‫خیلی‌خب. محض اطلاع، ‫من مردم رو دوست دارم 848 00:46:42,626 --> 00:46:44,017 ‫با این‌حال، اونا رو می‌کُشی 849 00:46:44,667 --> 00:46:46,125 ‫همینطوری شانسی نه 850 00:46:47,542 --> 00:46:49,292 ‫همیشه با هدفـه 851 00:46:49,293 --> 00:46:51,000 ‫واسه محافظت 852 00:46:51,625 --> 00:46:52,999 ‫و اصلاً اشتباه نکن 853 00:46:53,000 --> 00:46:55,375 ‫یه سری‌ها هستن که باید کُشته بشن 854 00:46:56,208 --> 00:46:57,292 ‫درسته؟ 855 00:47:00,250 --> 00:47:01,417 ‫درسته 856 00:47:03,750 --> 00:47:06,541 ‫خب، بزرگترین تفاوت بین... 857 00:47:06,542 --> 00:47:09,333 ‫شخصیتِ واقعیت و شغلت چیه؟ 858 00:47:11,750 --> 00:47:17,625 ‫باید بگم، خودِ واقعیم اهل معاشرتـه 859 00:47:17,626 --> 00:47:19,333 ‫دلم می‌خواد خوش بگذرونم 860 00:47:19,334 --> 00:47:20,458 ‫ولی... 861 00:47:22,833 --> 00:47:27,083 ‫واسه مؤثر بودن توی این کار، ‫باید یه مقدار هم گرگِ تنها باشم 862 00:47:27,084 --> 00:47:30,042 نباید هیچ‌وقت توجهی رو به خودم جلب کنم 863 00:47:31,000 --> 00:47:34,250 ‫نمی‌خوام هیچکس چهره‌ام رو به خاطر داشته ‫باشه. واسه همین نه کم انعام میدم نه زیاد. 864 00:47:34,251 --> 00:47:37,833 ‫نمی‌خوام مکالمه‌های به یاد موندنی ‫ داشته باشم 865 00:47:40,917 --> 00:47:43,333 ‫واسه همین ماشینم هوندا سیویکـه 866 00:47:43,334 --> 00:47:45,792 ‫می‌خوام طوری باشه که انگار وجود نداره 867 00:47:46,875 --> 00:47:49,792 ‫نمی‌دونم. این وجه‌ی شغلی و حرفه‌ایمـه 868 00:47:52,083 --> 00:47:54,750 ‫از وجهه‌ی غیر حرفه‌ایت بیشتر برام بگو 869 00:47:57,875 --> 00:47:58,875 ‫باید بگم... 870 00:47:59,750 --> 00:48:05,292 ‫اینکه الان اینجا پیشت هستم... ‫بدجور غیر حرفه‌ایـه، ولی خب چه کنیم 871 00:48:05,293 --> 00:48:07,792 ‫خوبه. نمی‌خوام زیادی حرفه‌ای باشی 872 00:48:11,042 --> 00:48:12,458 ‫می‌خوای چطور باشم؟ 873 00:48:17,375 --> 00:48:18,750 ‫چی؟ 874 00:48:19,875 --> 00:48:21,208 ‫می‌ترسونمت؟ 875 00:48:21,792 --> 00:48:22,833 ‫نه 876 00:48:24,250 --> 00:48:25,562 ‫من تو رو می‌ترسونم؟ 877 00:48:25,563 --> 00:48:26,875 ‫باید بترسم؟ 878 00:48:29,750 --> 00:48:31,750 ‫بستگی داره قصدت چی باشه 879 00:48:34,542 --> 00:48:35,875 ‫خیلی‌خب 880 00:48:37,875 --> 00:48:40,333 ‫تو می‌خوای همه چی رو ‫راجع به من بدونی. ولی خودت چی؟ 881 00:48:40,334 --> 00:48:42,208 ‫هر چی که لازمـه رو می‌دونی 882 00:48:43,458 --> 00:48:44,458 ‫جدی؟ 883 00:48:50,542 --> 00:48:53,687 ‫یه بار یکی بهم گفت زیادی غرق ‫فکر میشم و معشوقه‌ی خوبی نیستم 884 00:48:53,688 --> 00:48:56,833 ‫گفت لازمه‌ی سکس استثنایی فکر نکردنـه 885 00:48:56,834 --> 00:48:59,250 ‫تا یه حدی مثل حیوانات از قید و بند رها شدن 886 00:49:02,250 --> 00:49:03,625 ‫از ران خوشم می‌اومد 887 00:49:04,417 --> 00:49:06,958 ‫اون اهل فکر نبود. اهل عمل بود 888 00:49:14,958 --> 00:49:17,416 ‫پس، نمی‌دونم به‌عنوان ران بهتر بودم 889 00:49:17,417 --> 00:49:20,687 ‫یا به خاطر اون شوک الکتریکی بود که ‫توی بدن هر دومون جریان داشت 890 00:49:20,688 --> 00:49:23,957 ‫آخه ناسلامتی، از نظر خودش، ‫داره با یکی سکس می‌کنه که 891 00:49:23,958 --> 00:49:26,083 ‫کلی آدم رو به قتل رسونده 892 00:49:26,084 --> 00:49:27,916 ‫و من هم داشتم با یکی سکس می‌کردم که 893 00:49:27,917 --> 00:49:30,750 ‫معلوم بود می‌تونه بگه ‫معشوقه‌اش رو براش بکُشن 894 00:49:32,708 --> 00:49:36,500 ‫گفتنش باعث افتخارم نیست، ‫ولی باعث شد سطح کارم بالاتر بره 895 00:49:43,667 --> 00:49:46,625 ‫می‌دونی، خیلی وقت بود با کسی نخوابیده بودم 896 00:49:48,292 --> 00:49:49,875 ‫میشه یه چیزی بهت بگم؟ 897 00:49:49,876 --> 00:49:51,000 ‫چی؟ 898 00:49:52,083 --> 00:49:53,417 ‫این خیلی حال میده 899 00:49:54,625 --> 00:49:55,917 ‫موافقم 900 00:49:58,667 --> 00:50:00,083 ‫ازش خوشم میاد 901 00:50:01,167 --> 00:50:02,250 ‫ما 902 00:50:03,708 --> 00:50:05,167 ‫آره 903 00:50:10,167 --> 00:50:14,542 ‫ببین، بذار یه نکته‌ی مهم رو ‫برات بریزم روی دایره 904 00:50:16,000 --> 00:50:18,957 ‫چندتا دوست‌دختر داشتم، ‫زود هم ازدواج کردم، 905 00:50:18,958 --> 00:50:23,520 ‫ولی به خاطر حیطه‌ی کاریم، ‫معمولاً نمی‌تونم اون رابطه‌ای که 906 00:50:23,521 --> 00:50:28,083 ‫از نظر همه رابطه‌ی عادیـه رو حفظ کنم 907 00:50:28,084 --> 00:50:30,042 ‫گور بابای عادی 908 00:50:30,043 --> 00:50:31,166 ‫آمین 909 00:50:31,167 --> 00:50:32,708 ‫می‌خوای دوباره منو ببینی؟ 910 00:50:34,500 --> 00:50:35,750 ‫آره 911 00:50:37,542 --> 00:50:38,542 ‫ولی... 912 00:50:40,333 --> 00:50:42,208 ‫یه‌کم پیچیده‌ست، نه؟ 913 00:50:42,209 --> 00:50:43,792 ‫لازم نیست باشه 914 00:50:50,417 --> 00:50:52,187 ‫فکر خوبی نیست 915 00:50:52,188 --> 00:50:53,958 ‫گمونم آره 916 00:51:03,125 --> 00:51:05,500 ‫مثلاً، هیچوقت نمی‌تونیم بریم خونه‌ی من 917 00:51:05,501 --> 00:51:07,499 ‫خوبه. دلم هم نمی‌خواد 918 00:51:07,500 --> 00:51:10,666 ‫هیچ‌وقت و تحت هیچ شرایطی ‫نمی‌تونم بهت بگم کجام 919 00:51:10,667 --> 00:51:13,833 ‫اگه ردم رو بزنن، ‫ پای تو هم به ماجرا باز میشه 920 00:51:13,834 --> 00:51:15,958 ‫هر وقت شد می‌بینمت 921 00:51:19,750 --> 00:51:21,667 ‫و نمی‌تونیم بیش از حد به هم نزدیک بشیم 922 00:51:22,583 --> 00:51:25,333 ‫و هرچی کمتر درموردم بدونی، ‫هرچی کمتر من درموردت بدونم... 923 00:51:25,334 --> 00:51:27,270 ‫خیلی‌خب، جمله‌ی بعدیت چیه؟ 924 00:51:27,271 --> 00:51:29,208 ‫«عاشقم نشو»؟ 925 00:51:31,250 --> 00:51:32,750 ‫خودم می‌دونم این چه رابطه‌ایـه 926 00:51:34,375 --> 00:51:36,707 ‫نمی‌خوام بدونم کجا زندگی می‌کنی 927 00:51:36,708 --> 00:51:39,750 ‫یا توی هر لحظه مشغول چه کاری هستی 928 00:51:40,375 --> 00:51:43,250 ‫فقط قراره هر وقت خواستیم ‫اینجا همدیگه رو ببینیم 929 00:51:43,251 --> 00:51:45,374 ‫و هیچی خارج از اینجا اهمیتی نداره 930 00:51:49,042 --> 00:51:50,125 ‫خب، پس حله 931 00:51:50,126 --> 00:51:51,666 ‫خیلی‌خب، باشه 932 00:51:51,667 --> 00:51:53,000 ‫پس به توافق رسیدیم؟ 933 00:51:53,001 --> 00:51:54,458 ‫کجا رو باید امضاء کنم؟ 934 00:52:01,125 --> 00:52:02,917 ‫جای دیگه‌ای هست که باید امضاءش کنم؟ 935 00:52:06,167 --> 00:52:07,792 ‫حرف اولش اینجاست 936 00:52:09,333 --> 00:52:11,542 ‫حرف اول جای دیگه‌ای هست؟ 937 00:52:12,958 --> 00:52:16,583 ‫باید مطمئن بشیم این اسناد ‫مو لای درزشون نمیره 938 00:52:26,417 --> 00:52:30,249 ‫مفاهیم فرویدی «نهاد، خود، فراخود» 939 00:52:30,250 --> 00:52:34,083 ‫از نظر یونگ، مدام با هم در تعارض هستن 940 00:52:35,292 --> 00:52:36,916 ‫فراخود 941 00:52:36,917 --> 00:52:38,499 ‫آگاهی و وجدان ماست 942 00:52:38,500 --> 00:52:40,582 ‫واسه رفتار شایسته بهمون پاداش میده 943 00:52:40,583 --> 00:52:44,083 ‫پایبندی به هنجارهای اجتماعی، ‫معیارهای اخلاقی. 944 00:52:47,292 --> 00:52:48,833 ‫و نهاد... 945 00:52:49,542 --> 00:52:51,166 ‫ما انسان‌ها، خواسته‌ها و امیالی داریم 946 00:52:51,167 --> 00:52:53,208 ‫غرایزی که بدوی هستن 947 00:52:55,292 --> 00:52:58,250 ‫انگیزه‌هایی که صرفاً مبتنی بر لذت هستن 948 00:52:58,251 --> 00:53:01,042 ‫و عواقب رو نادیده می‌گیرن 949 00:53:01,043 --> 00:53:02,124 ‫حالا، خود، 950 00:53:02,125 --> 00:53:04,332 ‫واسطه‌ی ایناست 951 00:53:04,333 --> 00:53:07,583 ‫پل بین غریزه و منطق 952 00:53:07,584 --> 00:53:09,416 ‫قانون و بی‌قانون 953 00:53:09,417 --> 00:53:11,917 ‫تا ابد سعی می‌کنه لذت رو ‫به بیشترین حد برسونه 954 00:53:11,918 --> 00:53:14,500 ‫در حالی که بهاش رو پایین بیاره 955 00:53:25,125 --> 00:53:27,250 ‫به هواپیمایی مدیسون خوش اومدی 956 00:53:30,370 --> 00:53:31,830 ‫مقصدمون کجاس؟ 957 00:53:31,830 --> 00:53:34,700 ‫یه جای داغ و گرمسیری 958 00:53:38,040 --> 00:53:39,910 ‫لطفاً تا کابین بالایی دنبالم بیاین 959 00:53:41,080 --> 00:53:42,580 ‫تمام راه با پرواز درجه یک 960 00:53:42,840 --> 00:53:44,160 ‫هیس 961 00:53:44,700 --> 00:53:48,290 ‫قربان، ‫لطفاً کمربندتون رو باز کنید 962 00:53:48,290 --> 00:53:49,910 ‫برای ایمنی خودتون‌ـه 963 00:53:56,000 --> 00:53:59,360 ‫انتظار میره با چاله‌های هوایی سنگینی ‫ رو در رو شیم... 964 00:54:00,980 --> 00:54:03,340 ‫پس آماده باشین ‫که محکم سر جاتون بشینین 965 00:54:31,290 --> 00:54:34,790 ‫می‌دونم توافق کردیم ‫که درمورد این چیزا حرف نزنیم 966 00:54:34,790 --> 00:54:36,910 ‫اگه هم دلت نخواست ‫لازم نیست جواب بدی 967 00:54:36,910 --> 00:54:42,370 ‫اما چطوری این کار رو می‌کنی ‫و گیر نمیفتی؟ 968 00:54:45,120 --> 00:54:49,200 ‫خب باید باهوش و دقیق باشی 969 00:54:49,200 --> 00:54:52,200 ‫و یه قدم ازشون جلوتر باشی ‫و بدونی دنبال چی می‌گردن 970 00:54:53,250 --> 00:54:56,160 ‫راستش راز کثیفش اینه که ‫بیشتر پرونده‌های قتل حل نمیشن، 971 00:54:56,160 --> 00:54:57,660 مخصوصاً این اطراف 972 00:54:57,660 --> 00:55:02,580 ‫برای همین، روش کار من اینطوره که ‫ قتل توی مناطق کنترل شده اتفاق بیفتن 973 00:55:02,580 --> 00:55:07,080 بعدش هم جسد رو می‌برم جایی که شلوغ باشه 974 00:55:07,080 --> 00:55:08,370 اینطوری شلخته‌وار نیست؟ 975 00:55:08,370 --> 00:55:11,450 ‫خب اگه باهوش نباشی چرا 976 00:55:11,450 --> 00:55:14,200 ‫زود بگو، فکر کن می‌خوای بهم شلیک کنی ‫کجام رو می‌زنی؟ 977 00:55:16,410 --> 00:55:18,080 ‫نه! ‫پایین‌تر. 978 00:55:18,080 --> 00:55:19,250 ‫پایین‌تر 979 00:55:19,250 --> 00:55:21,450 ‫پایـ... ‫خیلی‌خب 980 00:55:23,950 --> 00:55:25,200 ‫قلب 981 00:55:27,540 --> 00:55:31,580 ‫منظورم نواحی به‌خصوصی ‫مثل سر یا گردن‌ـه، 982 00:55:31,580 --> 00:55:34,540 ‫جاهایی که خون فقط می‌تونه از بدن خارج شه 983 00:55:34,540 --> 00:55:36,620 ‫اصلاً همه‌جا رو خون برمی‌داره 984 00:55:36,620 --> 00:55:39,910 ‫ما آدم‌ها مثل یه کیسه‌ی بزرگ خون می‌مونیم 985 00:55:39,910 --> 00:55:42,540 ‫یه حفره‌ی قفسه‌ سینه‌ی خوشگل داری 986 00:55:42,540 --> 00:55:44,120 ‫که تموم خون‌ها رو نگه می‌داره 987 00:55:47,410 --> 00:55:49,410 ‫تا این که جسد رو جا به جا کنی 988 00:55:49,410 --> 00:55:50,790 ‫صحنه جرم رو درست کنی 989 00:55:52,280 --> 00:55:54,620 ‫داستانی که می‌خوان رو بهشون بگی 990 00:55:58,040 --> 00:56:01,880 ‫راستش همیشه خجالت می‌‌کشیدم ‫که اجراهای دبیرستان رو بازی کنم اما... 991 00:56:01,880 --> 00:56:03,740 ‫ بالاخره استیج‌ـم رو پیدا کرده بود، 992 00:56:03,740 --> 00:56:06,620 ‫و هربار که کسی رو دستگیر می‌کردم ‫انگار ایستاده برام کَف می‌زدن 993 00:56:06,620 --> 00:56:09,960 ‫اینجا دیگه آخر خط‌ـه 994 00:56:10,870 --> 00:56:12,370 ‫بحث جدی میشه 995 00:56:13,620 --> 00:56:16,540 ‫اگه این پاکت رو بردارم ‫و از اینجا برم، 996 00:56:16,540 --> 00:56:21,540 ‫فردا همین موقع، ‫سرش تو یه کیسه سوپرمارکت‌ـه 997 00:56:21,540 --> 00:56:24,450 ‫بقیه‌ی جاهاش هم توی لجنزار خوک‌های ‫توی آپلوسس‌ـه 998 00:56:25,660 --> 00:56:28,250 ‫حالا هم می‌خوام یه جواب واضح بهم بدی 999 00:56:29,370 --> 00:56:31,330 ‫واقعاً‌ همچین چیزی می‌خوای؟ 1000 00:56:32,000 --> 00:56:35,250 ‫خیلی‌خب. زنم همش سرش تو گوشیش‌ـه ‫و برنامه‌های دوست‌یابی داره 1001 00:56:35,250 --> 00:56:36,750 ‫واسه دوست‌پسر پیدا کردن‌ـه، ‫خب؟ 1002 00:56:36,750 --> 00:56:40,000 ‫وسط میون‌گذر به مدیرش ‫ که اهل پیکدیلی‌ـه کُس میده 1003 00:56:40,000 --> 00:56:41,810 ‫و می‌خواد همه‌چی رو هم تصاحب کنه 1004 00:56:41,810 --> 00:56:45,450 ‫نمی‌دونم تو محله‌ی شما اوضاع چطوریه ‫اما اینجاها 1005 00:56:45,450 --> 00:56:49,080 ‫نمی‌تونی تلویوزیون و سگ ‫و کشتی یه مرد رو ازش بگیری 1006 00:56:49,080 --> 00:56:50,580 ‫هیچ‌جوره نمیشه 1007 00:56:53,280 --> 00:56:55,040 ‫اون جنده رو بکش 1008 00:56:55,040 --> 00:56:56,540 ‫با کمال میل 1009 00:57:03,540 --> 00:57:05,450 ‫عالیجناب... 1010 00:57:05,450 --> 00:57:09,750 ‫یه شکارچی روان‌پریش ‫همیشه تهدیدی برای جامعه به حساب میاد 1011 00:57:09,750 --> 00:57:14,120 ‫از طرف دیگه، ‫کسی که یک‌بار جنایتی رو از روی احساس 1012 00:57:14,120 --> 00:57:16,860 ‫که توی قانون به «احساس ناگهانی» معروفه، ‫انجام میده، 1013 00:57:16,860 --> 00:57:21,620 ‫مثل سایر اعضای جامعه ‫احتمال کمی داره که مرتکب اون جنایت بشه 1014 00:57:21,620 --> 00:57:24,000 ‫توی این پرونده، ‫من این نیت 1015 00:57:24,000 --> 00:57:27,790 ‫برای استخدام یک قاتل رو، 1016 00:57:27,790 --> 00:57:31,950 ‫با این که در نهایت کسی آسیب ندیده، ‫یک جور «احساس ناگهانی» 1017 00:57:31,950 --> 00:57:34,580 ‫به‌جای اقدام به‌ قتل از پیش طراحی شده، ‫توصیف می‌کنم 1018 00:57:34,580 --> 00:57:35,870 ‫اعتراض دارم! 1019 00:57:35,870 --> 00:57:37,200 ‫اعتراض وارد نیست 1020 00:57:37,200 --> 00:57:39,160 ‫منتظر سوالات‌تون هستم 1021 00:57:39,160 --> 00:57:43,120 ‫آقای جانسون، ‫قبلاً‌ شهادت دادین 1022 00:57:43,120 --> 00:57:46,200 ‫که احساس کردین ‫این یک اقدام از پیش طراحی شده بوده، 1023 00:57:46,200 --> 00:57:49,040 ‫یعنی این کارتون برای طرح این نقشه 1024 00:57:49,040 --> 00:57:52,830 ‫و وادار کردن اون‌ها به کشیدن این برنامه‌ی‌ قتل، ‫از پیش طراحی شده بوده؟ 1025 00:57:52,830 --> 00:57:56,410 ‫ملاقات ما ناگهانی ‫و بدون برنامه‌ریزی قبلی نبود 1026 00:57:56,410 --> 00:58:01,120 ‫نیت واضح بود. ‫نحوه‌ی تموم کردن کار هم با جزئیات بود. 1027 00:58:01,120 --> 00:58:05,330 ‫خب اگه قصد وادار کردن نداشتین ‫چرا تحقیق می‌کردین؟ 1028 00:58:05,330 --> 00:58:09,370 ‫چرا لباس‌ مبدل می‌پوشیدین؟ ‫تغییر چهره می‌دادین؟ 1029 00:58:09,370 --> 00:58:13,120 ‫حتماً، موکل من دیده که ‫توی موقعیت سختی‌ـه، 1030 00:58:13,120 --> 00:58:17,200 ‫اما سوالی که از شما، آقای جانسون دارم ‫اینه که موقعیت‌های شما چی‌‌ان؟ 1031 00:58:17,200 --> 00:58:18,540 ‫اعتراض دارم عالیجناب 1032 00:58:18,540 --> 00:58:19,950 ‫اعتراض وارده 1033 00:58:19,950 --> 00:58:22,330 ‫چی رو دارین با این لباس‌های مبدل ‫ مخفی می‌کنین 1034 00:58:22,330 --> 00:58:23,700 ‫کی رو می‌خواین فریب بدین؟ 1035 00:58:23,700 --> 00:58:24,790 ‫اگه ران بود چی‌کار می‌کرد؟ 1036 00:58:24,790 --> 00:58:27,080 ‫اعتراض دارم، ‫وکیل مدافع دارن شاهد رو آزاد میدن 1037 00:58:27,080 --> 00:58:29,870 ‫وظیفه‌ی من تحلیل وقایع حول ملاقاتم نیست 1038 00:58:29,870 --> 00:58:33,000 ‫وظیفه‌ی من اینه که توی اون موقعیت ‫با مشتری ملاقات کنم 1039 00:58:33,000 --> 00:58:36,450 ‫نقاشی‌ای رو کامل می‌کنم ‫که قبلاً برای خودشون کشیدن. 1040 00:58:37,160 --> 00:58:40,000 ‫کار من دادن فرصت‌های مجدد نیست 1041 00:58:45,290 --> 00:58:47,620 ‫یه وسیله‌ی بازی آوردم 1042 00:58:47,620 --> 00:58:49,410 ‫بهش می‌خوره جالب باشه 1043 00:58:49,410 --> 00:58:50,720 ‫چی اون پشت داری؟ 1044 00:58:50,720 --> 00:58:52,430 ‫یه دست رو انتخاب کن 1045 00:58:52,950 --> 00:58:53,830 ‫چپ 1046 00:58:54,180 --> 00:58:55,450 ‫- باختی ‫- هی 1047 00:58:55,450 --> 00:58:56,660 ‫لعنتی 1048 00:58:57,540 --> 00:58:58,620 ‫اون دیگه واسه چیه؟ 1049 00:59:00,200 --> 00:59:02,830 ‫نظر خودت چیه؟ ‫من یه زن تنهام 1050 00:59:02,830 --> 00:59:04,250 ‫باید از خودم محافظت کنم 1051 00:59:04,250 --> 00:59:07,200 ‫بعدش هم، اون همه صحبت درباره قتل ‫ترسوندتم 1052 00:59:07,910 --> 00:59:08,830 ‫خیلی‌خب 1053 00:59:08,830 --> 00:59:11,910 ‫مطمئن باش این قرار نیست برات امنیت بخره 1054 00:59:12,660 --> 00:59:14,080 ‫خودت هم تفنگ داری 1055 00:59:14,830 --> 00:59:17,000 ‫یکم فرق می‌کنه. ‫من حرفه‌ای‌ـم. 1056 00:59:17,360 --> 00:59:18,580 ‫همم 1057 00:59:18,910 --> 00:59:21,950 ‫حالا می‌خوای یادم بدی ‫چطوری باهاش کار کنم یا نه؟ 1058 00:59:21,950 --> 00:59:24,330 ‫همین حالا؟ 1059 00:59:25,580 --> 00:59:27,400 ‫مگه قرارداد نداشتیم 1060 00:59:27,400 --> 00:59:29,600 ‫که هیچی بیرون اینجا اهمیت نداشته باشه؟ 1061 00:59:31,450 --> 00:59:34,840 ‫بالاخره یه وقتی می‌رسه ‫که مجبوریم از لونه‌ی عاشقانه‌مون بیایم بیرون 1062 00:59:34,840 --> 00:59:36,330 ‫مگه نه؟ 1063 00:59:36,330 --> 00:59:37,370 ‫جدی؟ 1064 00:59:46,760 --> 00:59:48,220 ‫خیلی‌خب. ‫ریــدم. 1065 00:59:48,780 --> 00:59:50,420 ‫سوژه‌ها خودشون رو درمان می‌کنن 1066 00:59:50,420 --> 00:59:52,040 ‫چرا اینقدر سخت‌ـه؟ 1067 00:59:52,040 --> 00:59:53,420 ‫فقط تمرین می‌خواد 1068 00:59:53,420 --> 00:59:56,100 ‫خب چرا یادم نمیدی جناب حرفه‌ای؟ 1069 00:59:58,120 --> 00:59:59,790 ‫خب، ‫این فاصله... 1070 00:59:59,790 --> 01:00:02,790 ‫واسه توریست‌ها ‫و کساییه که میرن تعطیلات آخر هفته... 1071 01:00:10,620 --> 01:00:12,250 ‫فاصله‌ی همیشگی من این‌ـه 1072 01:00:18,120 --> 01:00:20,040 ‫خب وایسا. ‫حالا این رو گوش کن. 1073 01:00:20,040 --> 01:00:23,370 ‫مگه ماه، عامل جزر و مد نیست؟ 1074 01:00:23,370 --> 01:00:25,370 ‫- آره ‫- بیشتر بدن ما رو هم آب تشکیل میده، 1075 01:00:25,370 --> 01:00:27,580 ‫چطوری ماه کامل ‫روی آدم تاثیری نمی‌ذاره؟ 1076 01:00:27,580 --> 01:00:29,580 ‫بهش فکر کن 1077 01:00:29,580 --> 01:00:31,830 ‫خب، از نظر فنی ‫این منطقی نیست 1078 01:00:31,830 --> 01:00:34,080 ‫- چرا،‌ منطقی‌ـه ‫- نه 1079 01:00:34,080 --> 01:00:37,450 ‫هلال ماه ربطی به جاذبه نداره 1080 01:00:37,450 --> 01:00:39,040 ‫به سایه‌ها مربوط میشه 1081 01:00:39,040 --> 01:00:40,750 ‫هلال فقط نشون میده که زمین 1082 01:00:40,750 --> 01:00:42,660 ‫چقدر از رسیدن نور خورشید ‫به ماه رو گرفته 1083 01:00:42,660 --> 01:00:45,790 ‫رابطه‌ی گرانشی بین ماه و زمین 1084 01:00:45,790 --> 01:00:47,760 ‫یعنی بین این دوتا اجرام سیاره‌ای ثابت‌ـه 1085 01:00:47,760 --> 01:00:50,040 ‫برای همین ممکنه ظاهر قمر ‫تو طول ماه تغییر کنه 1086 01:00:50,040 --> 01:00:53,290 ‫اما چیزی تو زمین عوض نمیشه، ‫فهمیدی؟ 1087 01:00:53,290 --> 01:00:57,910 ‫خب. ‫نمی‌دونستم دوست‌پسرم نیل دگراس تایسون‌ـه. 1088 01:00:59,120 --> 01:01:01,120 ‫باید ذهنت رو به چالش بکشم 1089 01:01:01,120 --> 01:01:03,040 ‫- بریم برقصیم پسره‌ی سفید مِفید ‫- باشه 1090 01:01:38,290 --> 01:01:40,330 ‫بیا گورمون رو بکنیم 1091 01:01:46,660 --> 01:01:48,910 ‫ری. ‫بس کن رفیق. 1092 01:01:48,910 --> 01:01:50,700 ‫مدیسن؟ 1093 01:01:50,700 --> 01:01:52,000 ‫گندش بزنن 1094 01:01:53,790 --> 01:01:55,870 ‫- خیلی بهت زنگ زدم ‫- ری، بس کن 1095 01:01:55,870 --> 01:01:58,720 ‫به گمونم دستت خیلی بند بود ‫و نتونستی جواب بدی 1096 01:01:59,660 --> 01:02:00,870 ‫این دیگه کدوم خری‌ـه؟ 1097 01:02:02,040 --> 01:02:03,120 ‫دوست‌پسرشم 1098 01:02:03,700 --> 01:02:06,120 ‫جداً؟ ‫خب من هم شوهرشم 1099 01:02:06,120 --> 01:02:08,370 ‫- ری، میشه لطفاً... ‫- میشه چی مدی؟ 1100 01:02:08,370 --> 01:02:10,160 ‫نه، خودت بهم بگو. ‫خودت بگو مدی. 1101 01:02:10,160 --> 01:02:11,980 ‫- می‌خوای صمیمی بمونیم؟ ‫- از دیدنت خوشحال شدم 1102 01:02:11,980 --> 01:02:13,870 ‫من هم همینطور جناب دوست‌پسر! 1103 01:02:13,870 --> 01:02:15,410 ‫مدیسنِ حال‌بهم‌زن! 1104 01:02:16,120 --> 01:02:17,830 ‫- اصلاً حالا که اینطور شد... ‫- ری، ری! 1105 01:02:17,830 --> 01:02:21,080 ‫نه، کارم تموم نشده. ‫ولم نکن دیگه 1106 01:02:21,080 --> 01:02:23,000 ‫شوخی می‌کنم بچه‌ها 1107 01:02:23,000 --> 01:02:24,290 ‫دست بردارین! 1108 01:02:24,290 --> 01:02:27,540 ‫مگه یکم خوشگذرونی با دوست جدیدت جرم‌ـه؟ 1109 01:02:27,540 --> 01:02:29,330 ‫ری، ‫میشه دست از سرمون برداری؟ 1110 01:02:29,330 --> 01:02:31,250 ‫لعنت بهت مدیسن. ‫همینطوری رات رو نکش و برو. 1111 01:02:31,250 --> 01:02:33,290 ‫- ری ‫- اینطوری رات رو نکش و برو 1112 01:02:33,290 --> 01:02:35,500 ‫جنده‌ی نمک‌نشناس! ‫بیا اینجا ببینم! 1113 01:02:35,500 --> 01:02:37,790 ‫- لعنتی ‫- معذرت‌خواهی کن مادرقحبه 1114 01:02:37,790 --> 01:02:40,200 ‫آره، ‫گفت معذرت‌خواهی کن مادرقحبه 1115 01:02:41,370 --> 01:02:43,370 ‫اون حرفه‌ای‌ـه. ‫راحت این کار رو می‌کنه. 1116 01:02:43,370 --> 01:02:44,750 ‫نشونش بده 1117 01:02:48,200 --> 01:02:49,120 ‫لعنتی 1118 01:02:52,950 --> 01:02:54,080 ‫بیا بریم 1119 01:02:54,620 --> 01:02:55,700 ‫تو چی حرفه‌ای‌ـه؟ 1120 01:02:57,500 --> 01:02:59,160 ‫آره. ‫توی عوضی بودن. 1121 01:03:00,000 --> 01:03:03,000 ‫بدجور داری پله‌های ترقی رو طی می‌کنی، ‫مگه نه مدیسن؟ 1122 01:03:03,000 --> 01:03:05,450 ‫- باز همدیگه رو می‌بینیم حرفه‌ای ‫- بیا ری. بیا بریم 1123 01:03:05,450 --> 01:03:08,450 ‫اصلاً گور باباتون. ‫لنگه‌ی همدیگه‌این. 1124 01:03:08,450 --> 01:03:10,870 ‫- بس کن ری! بیا بریم... ‫- خفه‌خون بگیر! 1125 01:03:10,870 --> 01:03:12,250 ‫اصلاً کارت خوب نیست رفیق! 1126 01:03:14,080 --> 01:03:16,620 ‫باورم نمیشه که چقدر کارت محشر بود! 1127 01:03:16,620 --> 01:03:20,410 ‫اصلاً... ‫حرف نداشتی 1128 01:03:20,410 --> 01:03:23,750 ‫مرتیکه‌ی حق‌به‌جانت ‫تاحالا هیچوقت از رو نمیره 1129 01:03:24,790 --> 01:03:26,790 ‫صورت‌ـش رو دیدی؟ 1130 01:03:26,790 --> 01:03:29,660 ‫- آره... ‫- همینطوری گذاشت و رفت 1131 01:03:33,450 --> 01:03:35,250 ‫خیلی خفن بود 1132 01:03:37,910 --> 01:03:39,290 ‫خب آقا خفن‌ـه 1133 01:03:39,290 --> 01:03:44,700 ‫تاحالا هیشکی اینطوری پشتم در نیومده بود 1134 01:03:46,000 --> 01:03:47,200 ‫خب 1135 01:03:53,790 --> 01:03:54,750 ‫بیا 1136 01:03:54,750 --> 01:03:56,000 ‫بهترین قرار دنیا 1137 01:03:57,950 --> 01:03:59,500 ‫اوه 1138 01:03:59,500 --> 01:04:02,870 ‫وای 1139 01:04:02,870 --> 01:04:04,040 ‫چه خوبه 1140 01:04:04,040 --> 01:04:05,750 ‫آره، ‫خیلی خوبه 1141 01:04:06,540 --> 01:04:11,660 ‫انگار تو و ری واکنش‌های متفاوتی ‫نسبت به طلاق‌تون داشتین 1142 01:04:12,580 --> 01:04:13,950 ‫برای من که واضح‌ـه 1143 01:04:13,950 --> 01:04:16,160 ‫دست من نیست که ‫اون دیوونه‌بازی در میاره 1144 01:04:16,160 --> 01:04:17,660 ‫خودت که دیدی چقدر دیوونه‌ـس 1145 01:04:17,660 --> 01:04:18,790 ‫آره 1146 01:04:20,580 --> 01:04:22,660 ‫ولی طلاق گرفتین دیگه؟ 1147 01:04:24,250 --> 01:04:26,200 ‫حلقه‌ای تو انگشت‌ـم می‌بینی؟ 1148 01:04:27,290 --> 01:04:29,120 ‫حلقه‌ای تو انگشت‌ـم می‌بینی؟ 1149 01:04:29,700 --> 01:04:30,790 ‫نه 1150 01:04:30,790 --> 01:04:32,120 ‫دقیقاً 1151 01:04:35,040 --> 01:04:37,120 ‫آخه چقدر احتمال داره 1152 01:04:37,120 --> 01:04:39,830 ‫دقیقاً‌ همه‌مون بریم به یه کلوب؟ 1153 01:04:39,830 --> 01:04:41,910 ‫این سوالا رو واسه چی می‌پرسی؟ 1154 01:04:43,910 --> 01:04:45,000 ‫خیلی‌خب 1155 01:04:46,450 --> 01:04:47,660 ‫من گند زدم 1156 01:04:48,410 --> 01:04:50,120 ‫زدم زیر قراردادمون 1157 01:04:53,910 --> 01:04:59,700 ‫اما با کمال میل وقتی که رسیدیم خونه ‫یه جدیدش رو امضا می‌کنم... 1158 01:05:09,790 --> 01:05:11,250 ‫خیلی‌خب. ‫انگار ناراحتی. 1159 01:05:11,250 --> 01:05:16,040 ‫ناراحت نیستم که روی یه آشغال اسلحه کشیدم 1160 01:05:16,040 --> 01:05:17,830 ‫مسئله‌ی بزرگی نیست 1161 01:05:17,830 --> 01:05:20,220 ‫منظورم اینه که تو تاحالا ندیدی 1162 01:05:20,220 --> 01:05:22,940 ‫ببرمت جایی که دوستا ‫و معشوقه‌های قدیمی‌ـم اونجا باشن 1163 01:05:22,940 --> 01:05:24,500 ‫باید رعایت کنیم 1164 01:05:24,500 --> 01:05:26,620 ‫اتفاقی بود! 1165 01:05:26,620 --> 01:05:29,620 ‫هی. ‫پشمام! 1166 01:05:29,620 --> 01:05:31,790 ‫ببین کی اینجاس 1167 01:05:31,790 --> 01:05:33,580 ‫فکر می‌کردم خودت باشی 1168 01:05:37,080 --> 01:05:38,290 ‫چخبر؟ 1169 01:05:38,290 --> 01:05:40,330 ‫اومدم غذا بگیرم 1170 01:05:40,330 --> 01:05:43,160 ‫داشتم میومدم بیرون دیدمت. ‫اصلاً‌ پشمام ریخت. 1171 01:05:43,160 --> 01:05:45,540 ‫خیلی عجیبه. ‫واقعاً مسخره‌ـس. 1172 01:05:46,250 --> 01:05:48,580 ‫می‌خوای من رو به دوستت معرفی کنی؟ 1173 01:05:52,790 --> 01:05:54,660 ‫- جسپر ‫- مدیسن 1174 01:05:54,660 --> 01:05:56,250 ‫مدیسن 1175 01:05:56,250 --> 01:05:57,660 ‫مدیسن؟ 1176 01:05:59,000 --> 01:06:00,200 ‫مدیسن... 1177 01:06:01,450 --> 01:06:04,290 ‫قبلاً همدیگه رو ندیدیم؟ ‫خیلی به چشمم آشنایی 1178 01:06:04,870 --> 01:06:06,080 ‫نه 1179 01:06:06,080 --> 01:06:08,160 ‫نه، ‫گمون نکنم 1180 01:06:11,290 --> 01:06:13,910 ‫حالا هرچی. ‫شاید بعداً‌ بفهمم... 1181 01:06:13,910 --> 01:06:15,830 ‫شاید 1182 01:06:16,410 --> 01:06:19,410 ‫خب. مزاحم دسر خوردن‌تون نمیشم 1183 01:06:19,410 --> 01:06:20,910 ‫فقط اومدم یه سلامی بکنم 1184 01:06:21,580 --> 01:06:23,160 ‫شب‌تون بخیر 1185 01:06:23,750 --> 01:06:26,040 ‫آخرهفته‌ی خوبی داشته باشی 1186 01:06:26,040 --> 01:06:27,500 ‫از دیدنت خوشحال شدم 1187 01:06:27,500 --> 01:06:28,620 ‫خب دیگه 1188 01:06:28,620 --> 01:06:30,370 ‫- خدافظ! ‫- خدافظ 1189 01:06:31,870 --> 01:06:33,790 ‫اوه 1190 01:06:33,790 --> 01:06:36,410 ‫به این میگن اتفاقی 1191 01:06:38,700 --> 01:06:40,040 ‫طرف کی بود؟ 1192 01:06:42,790 --> 01:06:45,910 ‫قبلاً باهاش کار می‌کردم 1193 01:06:47,620 --> 01:06:54,040 ‫پس شوهر سابق، ‫همکار سابق... 1194 01:06:55,880 --> 01:06:57,450 ‫مساوی شدیم؟ 1195 01:06:57,450 --> 01:06:58,620 ‫نه 1196 01:06:58,900 --> 01:07:00,340 ‫آره 1197 01:07:01,080 --> 01:07:02,790 ‫دوباره قرارداد رو امضا می‌کنم 1198 01:07:15,830 --> 01:07:19,370 ‫برنامه چیه؟ نه از قبل خبر دادین. ‫نه درموردش تحقیق کردم. 1199 01:07:19,760 --> 01:07:21,120 ‫انگار لخت دارم میرم اونجا 1200 01:07:21,120 --> 01:07:23,600 ‫سختی کارت همینجاس دیگه 1201 01:07:23,600 --> 01:07:26,120 ‫هالووین تموم شد. ‫خبری از لباس مبدل نیست رفیق. 1202 01:07:26,120 --> 01:07:28,450 ‫خیلی‌خب. ‫اطلاعات زیادی ازش پیدا نکردیم. 1203 01:07:28,450 --> 01:07:30,870 ‫حتی واسه مجوز شنود سطح سه هم نشد بگیرم، 1204 01:07:30,870 --> 01:07:32,330 ‫برای همین فقط صدا ضبط می‌کنیم 1205 01:07:32,330 --> 01:07:33,700 ‫اسم‌ـش مایک‌ـه 1206 01:07:33,700 --> 01:07:35,870 ‫داخل منتظره ‫و بهش می‌خوره یکم بی‌قرار باشه 1207 01:07:35,870 --> 01:07:38,000 ‫هی! ‫داره ترسناک میشه. 1208 01:07:38,000 --> 01:07:40,120 ‫اصلاً می‌دونیم طرف چه شکلی‌ـه؟ 1209 01:07:40,120 --> 01:07:42,160 ‫نه، اما گفته تنهایی نشسته 1210 01:07:42,160 --> 01:07:43,700 ‫و «ناطور دشت» می‌خونه 1211 01:07:43,700 --> 01:07:46,040 ‫که آمار نشون میده ‫هیچوقت نشونه‌ی خوبی نیست 1212 01:07:46,040 --> 01:07:47,790 ‫مشکلی پیش نمیاد گری 1213 01:07:47,790 --> 01:07:49,160 ‫برات عین آب خوردن می‌مونه 1214 01:07:49,160 --> 01:07:51,860 ‫فقط یه بی‌خایه‌ی دیگه‌ـس ‫که خودش جرات نکرده کارش رو بکنه 1215 01:07:51,860 --> 01:07:53,060 ‫از پسش برمیای جی 1216 01:07:54,040 --> 01:07:55,950 ‫خیلی‌خب 1217 01:07:55,950 --> 01:07:57,250 ‫صبحونه نوش جونت 1218 01:08:25,200 --> 01:08:26,250 ‫مایک تویی؟ 1219 01:08:26,250 --> 01:08:27,410 ‫آره. ‫جود هم تویی؟ 1220 01:08:27,410 --> 01:08:30,250 ‫صورتت رو به جلو باشه! ‫برای حفاظت از خودت‌ـه. 1221 01:08:31,870 --> 01:08:35,370 ‫خب، تعریف کن مایک ‫چه کمکی می‌تونم بهت بکنم؟ 1222 01:08:35,950 --> 01:08:37,500 ‫- پس تو... ‫- آره 1223 01:08:40,910 --> 01:08:41,950 ‫و آدم... 1224 01:08:41,950 --> 01:08:43,410 ‫آره 1225 01:08:45,700 --> 01:08:47,580 ‫خب بگو چی تو سرت می‌گذره 1226 01:08:47,580 --> 01:08:49,830 ‫مگه این که واسه خوردن پنکیک اومده باشی 1227 01:08:51,290 --> 01:08:52,450 ‫زن‌‌ـم 1228 01:08:56,120 --> 01:08:57,870 ‫چی مدنظرت‌ـه؟ 1229 01:08:57,870 --> 01:09:01,660 ‫نظر خودت چیه؟ ‫جنده امونم رو بریده 1230 01:09:02,950 --> 01:09:05,290 ‫نمی‌تونم با دونستن این که 1231 01:09:06,370 --> 01:09:07,870 ‫یا یکی دیگه‌ـس، ‫زندگی کنم 1232 01:09:09,620 --> 01:09:13,160 ‫برای همین اومدم اینجا... ‫سراغ تو 1233 01:09:15,720 --> 01:09:18,120 ‫خب من رو واسه چی می‌خوای؟ 1234 01:09:18,120 --> 01:09:20,000 ‫چرا خودت کارت رو نمی‌کنی؟ 1235 01:09:20,620 --> 01:09:22,410 ‫باور کن دلم می‌خواد 1236 01:09:23,700 --> 01:09:27,120 ‫اما الان داریم از هم جدا میشیم 1237 01:09:27,950 --> 01:09:30,040 ‫اینطوری مظنون اصلی میشم 1238 01:09:30,700 --> 01:09:35,000 ‫برای همین باید ظاهرم بی‌نقص باشه، ‫عذرم بی‌نقص باشه 1239 01:09:37,040 --> 01:09:39,290 ‫پس یعنی رسماً طلاق نگرفتین؟ 1240 01:09:41,500 --> 01:09:43,660 ‫به تو چه مربوط‌ـه؟ 1241 01:09:45,250 --> 01:09:47,160 ‫این رو هم یادم رفت بگم... 1242 01:09:47,160 --> 01:09:49,790 ‫شاید یه تیر و دو نشون باشه 1243 01:09:50,120 --> 01:09:52,350 ‫دوست‌پسر جدید داره 1244 01:09:52,820 --> 01:09:55,160 ‫از اون دیوثای روزگاره 1245 01:09:56,790 --> 01:09:57,910 ‫خب؟ 1246 01:09:59,120 --> 01:10:02,080 ‫اگه اون هم اونجا بود ‫می‌تونی دخل اون هم بیاری 1247 01:10:05,120 --> 01:10:07,080 ‫مشکلی ندارم 1248 01:10:07,080 --> 01:10:08,700 ‫فقط هزینه‌ـش بیشتر میشه 1249 01:10:08,700 --> 01:10:10,160 ‫مشکلی نداری؟ 1250 01:10:10,160 --> 01:10:12,750 ‫نه، ‫گور بابای جفت‌شون 1251 01:10:13,870 --> 01:10:15,000 ‫حله 1252 01:10:15,790 --> 01:10:16,950 ‫پول رو آوردی؟ 1253 01:10:17,750 --> 01:10:20,870 ‫آره، همنیجاس. ‫باید واسه جفت‌شون کافی باشه. 1254 01:10:24,950 --> 01:10:28,000 ‫یه درخواست مخصوص هم دارم 1255 01:10:30,450 --> 01:10:32,160 ‫در خدمت‌ـم 1256 01:10:36,620 --> 01:10:40,580 ‫وقتی این کار رو کردی ‫باید دلیلش رو بهش بگی 1257 01:10:41,950 --> 01:10:46,790 ‫قبل این که اون کار رو بکنی ‫تو چشماش نگاه کن و بگو 1258 01:10:46,790 --> 01:10:48,870 ‫«از طرف شوهر عزیزت» 1259 01:10:52,040 --> 01:10:54,790 ‫می‌خوام آخرین حرفایی باشه ‫که می‌شنوه 1260 01:11:01,950 --> 01:11:03,580 ‫می‌دونی چیه 1261 01:11:03,580 --> 01:11:05,910 ‫شاید دوست‌پسره رو اشانتیتون برات کشتم 1262 01:11:07,000 --> 01:11:08,370 ‫یعنی چی؟ 1263 01:11:08,370 --> 01:11:10,750 ‫چیه؟ ‫خیلی ساده‌ـس 1264 01:11:10,750 --> 01:11:13,410 ‫تو پول رو میدی. ‫بقیه‌ـش هم می‌سپاری به من. 1265 01:11:14,620 --> 01:11:16,410 ‫خودم از پسش برمیام 1266 01:11:20,370 --> 01:11:21,410 ‫چیشد یهو؟ 1267 01:11:21,410 --> 01:11:24,370 ‫نمی‌دونم. ‫یهو زد به سرش. 1268 01:11:24,370 --> 01:11:25,910 ‫پیش میاد... 1269 01:11:25,910 --> 01:11:27,410 ‫جدی؟ 1270 01:11:31,330 --> 01:11:33,660 ‫پیغام خودتون رو بگذارید 1271 01:11:34,750 --> 01:11:37,540 ‫خب مدیسن، ‫اگه پیامم به دستت رسید، از خونه برو بیرون 1272 01:11:37,540 --> 01:11:39,760 ‫خب؟ یه خبرایی درمورد ری به گوشم رسیده. ‫فقط... 1273 01:11:42,660 --> 01:11:43,750 ‫این دیگه چه کسشری بود؟ 1274 01:11:43,750 --> 01:11:45,200 ‫- چی؟ ‫- چی؟ 1275 01:11:45,200 --> 01:11:48,290 ‫منظورت چیه که چی؟ ‫طرف همینطوری گذاشت و رفت؟ 1276 01:11:48,290 --> 01:11:50,660 ‫چمیدونم. ‫هول کرد. 1277 01:11:50,660 --> 01:11:52,040 ‫همش که موفقیت‌آمیز نیست 1278 01:11:52,040 --> 01:11:55,450 ‫با این طرز حرف زدن معلومه که نه. ‫اگه مضطرب بودن باید آروم‌شون کنی. 1279 01:11:55,450 --> 01:11:58,290 ‫از نظر من داری یکم بی‌دقت میشی 1280 01:12:00,700 --> 01:12:02,080 ‫شاید 1281 01:12:04,290 --> 01:12:08,250 ‫هی، می‌خواستم درمورد اون شب ‫باهات حرف بزنم... 1282 01:12:09,080 --> 01:12:11,660 ‫جدی؟ ‫چی بگی؟ 1283 01:12:14,290 --> 01:12:15,250 ‫دختره رو میگی؟ 1284 01:12:15,250 --> 01:12:19,260 ‫می‌فهمم بابا. ‫همه‌ـش با عقل جور در میاد. 1285 01:12:19,260 --> 01:12:20,540 ‫مشکلی نداره. 1286 01:12:20,540 --> 01:12:23,100 ‫من هم به اندازه‌ی خودم ‫با مظنون‌ها خوابیدم. 1287 01:12:23,100 --> 01:12:25,790 ‫مسئله‌ی خاصی نیست. ‫خوشحال هم شدم. 1288 01:12:25,790 --> 01:12:28,830 ‫یهویی هم رو دیدیم. ‫خب؟ 1289 01:12:28,830 --> 01:12:32,420 ‫فقط داشت ازم تشکر می‌کرد ‫که به سمت درستی هدایت‌ـش کردم 1290 01:12:32,420 --> 01:12:34,600 ‫مطمئنم همینطوره 1291 01:12:35,830 --> 01:12:38,750 ‫فقط نمی‌خوام برداشت غلطی پیش بیاد 1292 01:12:39,120 --> 01:12:40,480 ‫گری... 1293 01:12:40,950 --> 01:12:42,660 ‫می‌تونی بهم اعتماد کنی 1294 01:12:45,250 --> 01:12:46,700 ‫وایسا، ‫وایسا... 1295 01:12:47,790 --> 01:12:50,580 ‫فقط یه بار دیگه بهم بگو. ‫گفتی واسه کشتنم آدم اجیر کرده؟ 1296 01:12:50,580 --> 01:12:53,080 ‫آره! ‫می‌خواست من رو اجیر کنه! 1297 01:12:53,080 --> 01:12:55,080 ‫چیش رو نمی‌فهمی؟ ‫باید بریم 1298 01:12:55,660 --> 01:12:57,950 ‫- رو در رو دیدت؟ ‫- آره 1299 01:12:58,830 --> 01:13:01,450 ‫- و می‌دونه چی‌کار می‌کنی؟ ‫- آره 1300 01:13:03,680 --> 01:13:05,940 ‫خب می‌خوای من رو بکشی؟ 1301 01:13:07,080 --> 01:13:08,200 ‫چی داری میگی؟ 1302 01:13:08,790 --> 01:13:10,660 ‫می‌خوای من رو بکشی؟ 1303 01:13:12,080 --> 01:13:13,120 ‫نه 1304 01:13:14,450 --> 01:13:16,750 ‫پس لازم نیست نگران چیزی باشم 1305 01:13:21,660 --> 01:13:23,450 ‫ممکنه خودش بیاد سراغت 1306 01:13:23,450 --> 01:13:25,160 ‫نه، ‫نمیاد 1307 01:13:26,370 --> 01:13:27,700 ‫نمیاد. ‫نمیاد. 1308 01:13:28,950 --> 01:13:33,410 ‫خب، از هیئت منصفه‌ی امروزی می‌پرسم، ‫حکم‌تون چیه؟ 1309 01:13:35,700 --> 01:13:38,540 ‫تصمیم‌مون حبس ابد بدون عفو مشروط‌ـه 1310 01:13:39,450 --> 01:13:41,580 ‫چقدر هم امروزی 1311 01:13:41,580 --> 01:13:43,580 ‫چطوری به این نتیجه رسیدین؟ 1312 01:13:43,580 --> 01:13:47,660 ‫خب، با این که احساس کردیم این شخص ‫مرتکب عمل شنیعی شده، 1313 01:13:47,660 --> 01:13:50,700 ‫فکر نمی‌کنیم که اعدام‌ کردن‌ـش ‫دستاورد خاصی داشته باشه 1314 01:13:50,700 --> 01:13:53,290 ‫و فقط باعث درد و رنج بیشتر میشه 1315 01:13:53,290 --> 01:13:54,250 ‫خیلی‌خب 1316 01:13:54,910 --> 01:13:57,000 ‫این یه مثال خوب از سیستم قضایی‌ـه 1317 01:13:57,000 --> 01:14:00,040 ‫که برای پاسخگویی به خواسته‌ی شهروندان‌ـش ‫طراحی شده 1318 01:14:00,040 --> 01:14:04,540 ‫حالا برگردیم به دوران ‫دوستان عصر حجرمون 1319 01:14:04,540 --> 01:14:08,040 ‫۲۵ هزار سال پیش، ‫که اوضاع خیلی فرق می‌کرد 1320 01:14:08,040 --> 01:14:09,450 ‫هیئت منصفه‌ای نبود 1321 01:14:09,450 --> 01:14:11,410 ‫سسیتم قضایی رسمی‌ای نبود 1322 01:14:11,410 --> 01:14:13,750 ‫شما یه جامعه‌ی چادرنشینین 1323 01:14:13,750 --> 01:14:16,620 ‫حالا می‌خواین با این مشکل ‫چطوری برخورد کنین؟ 1324 01:14:16,620 --> 01:14:20,540 ‫این خطر اساسی ‫در قالب یه رهبر دیوونه 1325 01:14:20,540 --> 01:14:22,120 ‫که به قبایل دیگه هجوم می‌بره؟ 1326 01:14:22,120 --> 01:14:24,790 ‫می‌کُشه. ‫تجاوز می‌کنه. غارت می‌کنه. 1327 01:14:24,790 --> 01:14:27,700 ‫انگار قراره همه‌تون رو به کشتن بده 1328 01:14:28,220 --> 01:14:29,700 ‫چه انتخاب‌هایی دارین؟ 1329 01:14:29,700 --> 01:14:31,700 ‫ایده‌های متفاوتی داریم 1330 01:14:31,700 --> 01:14:33,450 ‫بعضی‌هامون میگیم باید تبعید شه... 1331 01:14:33,450 --> 01:14:36,330 ‫ابزار تبعید کردن‌ـش رو نداریم. ‫باید سوار قایق بکنیم‌ـش؟ 1332 01:14:36,330 --> 01:14:37,660 ‫اکثریت‌مون... 1333 01:14:38,700 --> 01:14:40,410 ‫می‌خوایم که حذف شه 1334 01:14:40,880 --> 01:14:43,800 ‫هرکاری که لازم‌ باشه ‫برای بقامون می‌کنیم 1335 01:14:43,800 --> 01:14:46,950 ‫وای. ‫با جرن در نیفتین. 1336 01:14:46,950 --> 01:14:48,620 ‫خب چطور این مشکل رو حل می‌کنین؟ 1337 01:14:48,620 --> 01:14:50,000 ‫اعدام 1338 01:14:50,790 --> 01:14:52,250 ‫بی‌رحمانه‌ـس 1339 01:14:53,290 --> 01:14:56,450 ‫اما به لحاظ تاریخی ‫احتمالاً‌ تصمیم درستی‌ـه 1340 01:14:56,450 --> 01:14:59,500 ‫اخیراً مطالعات زیادی ‫روی این موضوع انجام شده 1341 01:14:59,500 --> 01:15:02,910 ‫و تفکر جدید اینه که ‫اینجور کشتارهای هدفمند 1342 01:15:02,910 --> 01:15:06,620 ‫از چیزی که قبلاً تصور می‌شد، نقش بزرگ‌تری رو ‫ توی تکامل اجتماعی‌مون بازی کرده 1343 01:15:06,620 --> 01:15:11,200 ‫این انگیزه برای از بین بردن ‫نیروهای بی‌ثبات‌کننده 1344 01:15:11,200 --> 01:15:15,910 ‫احتمالاً یه رشته‌ی تاریک ‫توی دی‌‌ان‌ای تاریخی‌مون‌ـه 1345 01:15:15,910 --> 01:15:18,520 ‫قبلاً عقیده این بود که ‫این کشتارها اهداف دوگانه‌ای داشتند. 1346 01:15:18,520 --> 01:15:21,410 ‫نه تنها از همبستگی و هنجارهای اجتماعی ‫محافطت می‌کرد 1347 01:15:21,410 --> 01:15:25,250 ‫بلکه اون ویژگی خشن و سرکش رو 1348 01:15:25,250 --> 01:15:27,540 ‫از ژن‌مون حذف کرد 1349 01:15:27,540 --> 01:15:29,950 ‫ببخشید. ‫از کی تاحالا استاد اینقدر جذاب شده؟ 1350 01:15:29,950 --> 01:15:31,250 ‫همین رو بگو 1351 01:15:31,640 --> 01:15:35,460 ‫بعد از ظهر امروز ‫این آمارهای مقایسه‌ای رو می‌بری پایگاه؟ 1352 01:15:38,450 --> 01:15:39,870 ‫از جسد خبر دارن؟ 1353 01:15:39,870 --> 01:15:41,870 ‫نه، هنوز فرصت نشده ‫که بهشون بگم 1354 01:15:41,870 --> 01:15:43,290 ‫کدوم جسد؟ 1355 01:15:43,290 --> 01:15:44,370 ‫اون خانمه رو یادته 1356 01:15:44,370 --> 01:15:46,410 ‫که می‌خواست شوهرش رو بکشه ‫و ما ولش کردیم؟ 1357 01:15:46,410 --> 01:15:48,080 ‫نه، ‫اون ولش کرد 1358 01:15:48,080 --> 01:15:50,500 ‫مدیسن فیگئورا مسترز. 1359 01:15:50,500 --> 01:15:52,000 ‫همونی که اسمت ران بود 1360 01:15:52,000 --> 01:15:54,120 ‫آره، ‫جنازه شوهرش رو پیدا کردیم 1361 01:15:56,250 --> 01:15:58,620 ‫جانم؟ چیشده؟ ‫کجا؟ 1362 01:15:58,620 --> 01:16:01,700 ‫جسدش توی «کبج الی» ‫توی جاده‌ی «شف منتور» پیدا کردیم 1363 01:16:01,700 --> 01:16:03,560 ‫احتمالاً معامله موادشون خوب پیش نرفته 1364 01:16:03,560 --> 01:16:06,250 ‫یه گلوله خورده آئورتش. ‫یه گلوله‌ی ۳۸ میلی‌متری. 1365 01:16:14,450 --> 01:16:15,290 ‫گری؟ 1366 01:16:18,290 --> 01:16:20,580 ‫آره. ‫وقتی داشتم درموردش تحقیق می‌کردم، 1367 01:16:20,580 --> 01:16:23,750 ‫انگار مشکلات اعتیاد زیادی داشت... 1368 01:16:26,120 --> 01:16:27,540 ‫مظنونی نداریم؟ 1369 01:16:27,540 --> 01:16:30,200 ‫نه راستش. ‫انگار بیرون یه میکده به اسم ویرگو 1370 01:16:30,200 --> 01:16:31,620 ‫با زنش بحث‌ـش شده 1371 01:16:31,620 --> 01:16:34,440 ‫و اون پسره که همراه دختره بوده ‫روش اسحله کشیده 1372 01:16:35,750 --> 01:16:36,950 ‫پسره رو شناسایی نکردیم؟ 1373 01:16:37,540 --> 01:16:38,500 ‫نه هنوز 1374 01:16:41,750 --> 01:16:45,160 ‫شاید دوست‌پسر جدیدش بود 1375 01:16:46,200 --> 01:16:49,120 ‫باید بریم پسره رو پیدا کنیم، ‫باهاش حرف بزنیم؟ 1376 01:16:49,120 --> 01:16:50,790 ‫ایده‌ی خوبی‌ـه 1377 01:16:50,790 --> 01:16:52,250 ‫چیزی پیدا کردین خبر کنین 1378 01:16:52,250 --> 01:16:56,080 ‫به‌نظرم من و جانسون ‫باید با هم روش کار کنیم 1379 01:16:56,080 --> 01:16:58,430 ‫اشکالی نداره اون رو هم بیارم؟ 1380 01:16:59,250 --> 01:17:00,080 ‫نه 1381 01:17:00,080 --> 01:17:01,700 ‫تو مشکلی نداری گری؟ 1382 01:17:04,250 --> 01:17:05,700 ‫نه 1383 01:17:34,250 --> 01:17:35,370 ‫چی‌کار می‌کنی؟ 1384 01:17:35,370 --> 01:17:37,290 ‫دنبال دوست‌پسره می‌گردم 1385 01:17:43,450 --> 01:17:45,160 ‫وای! ‫پیداش کردم! 1386 01:17:45,160 --> 01:17:46,830 ‫پشمام! ‫چقدر کارم خوبه 1387 01:17:46,830 --> 01:17:49,290 ‫بس کن! ‫واسه چی اومدیم اینجا؟ 1388 01:17:49,290 --> 01:17:52,580 ‫ببین، ‫به کسی نمیگم 1389 01:17:52,580 --> 01:17:53,700 ‫چی رو بگی؟ 1390 01:17:53,700 --> 01:17:56,240 ‫خب باز هم اتفاقی هم رو دیدیم. ‫دلیل نمیشه دوست‌پسرش باشم. 1391 01:17:56,240 --> 01:17:57,750 ‫دلیل نمیشه ربطی به من داشته باشه. 1392 01:17:57,750 --> 01:17:59,080 ‫هی، هی 1393 01:17:59,080 --> 01:18:01,250 ‫چرا جبهه می‌گیری؟ 1394 01:18:01,250 --> 01:18:04,160 ‫کسی تو رو متهم نکرده 1395 01:18:04,160 --> 01:18:08,500 ‫فقط می‌خوام بدونم ‫این یارو رو می‌شناختی؟ 1396 01:18:09,410 --> 01:18:10,870 ‫قیافه‌ـش آشنا نیست؟ 1397 01:18:13,040 --> 01:18:16,160 ‫آره، همونی‌ـه که ‫ازز رستوران فرار کرد 1398 01:18:16,160 --> 01:18:18,330 ‫اسم‌ـش چی بود؟ ‫مایک؟ 1399 01:18:18,330 --> 01:18:21,540 ‫ری. ‫شوهر مدیسن‌‌ـه. 1400 01:18:21,540 --> 01:18:22,660 ‫درسته؟ 1401 01:18:25,120 --> 01:18:26,290 ‫درسته 1402 01:18:27,700 --> 01:18:30,540 ‫راستش برگشتم و ‫یه بار دیگه به حرفاتون گوش کردم 1403 01:18:30,540 --> 01:18:36,080 ‫و اصلاً‌ یه برداشت متفاوتی داشتم 1404 01:18:36,080 --> 01:18:40,410 با اون جمله درمورد دوست‌پسرش ‫می‌دونستی دقیقاً چطوری بری رو مخش 1405 01:18:40,410 --> 01:18:41,330 ‫نه؟ 1406 01:18:41,330 --> 01:18:43,160 ‫می‌خوای به کجا برسی؟ 1407 01:18:45,700 --> 01:18:47,950 ‫هیچی. ‫فقط... 1408 01:18:47,950 --> 01:18:50,540 ‫هی، ببین، ما دوست همدیگه‌ایم، ‫خب گری؟ 1409 01:18:50,540 --> 01:18:52,330 ‫بذار یه چیزی بهت بگم 1410 01:18:52,330 --> 01:18:57,120 ‫تو این سال‌ها ‫یاد گرفتم که با دماغم 1411 01:18:57,120 --> 01:19:01,700 ‫حد‌س‌هام رو بو بکشم ‫و معمولاً‌ هم به نتایج جالبی ‌می‌رسم 1412 01:19:03,290 --> 01:19:04,540 ‫نتایج ارزشمند 1413 01:19:05,120 --> 01:19:06,500 ‫چیزی فهمیدی به من هم بگو 1414 01:19:08,830 --> 01:19:09,870 ‫شاید بگم 1415 01:19:11,500 --> 01:19:12,950 ‫خب دیگه... 1416 01:19:14,080 --> 01:19:15,950 ‫فکر نکنم چیزی اینجا باشه 1417 01:19:22,410 --> 01:19:23,830 ‫ترسوندیم 1418 01:19:25,160 --> 01:19:26,290 ‫سلام 1419 01:19:29,290 --> 01:19:31,000 ‫چرا اینطوری داری نگام می‌کنی؟ 1420 01:19:32,160 --> 01:19:33,620 ‫چطوری؟ 1421 01:19:33,620 --> 01:19:36,120 ‫یه‌طوری که انگار مشکلی پیش اومده؟ 1422 01:19:36,120 --> 01:19:38,000 ‫پیش نیومده؟ 1423 01:19:40,250 --> 01:19:42,080 ‫اتفاق غیرطبیعی‌‌ای رخ نداده؟ 1424 01:19:42,870 --> 01:19:44,540 ‫چی‌کار داری می‌‌کنی؟ 1425 01:19:44,540 --> 01:19:46,580 ‫ببین ران، ‫واسه این کارا خیلی زوده 1426 01:19:46,580 --> 01:19:48,200 ‫خبر رِی به گوشت رسیده؟ 1427 01:19:50,790 --> 01:19:52,620 ‫که مُرده؟ 1428 01:19:52,620 --> 01:19:53,750 ‫آره 1429 01:19:54,950 --> 01:19:56,410 ‫تو از کجا فهمیدی؟ 1430 01:19:56,410 --> 01:19:57,870 ‫می‌دونم دیگه 1431 01:19:58,950 --> 01:20:03,540 ‫اصلاً‌ می‌خواستی بهم بگی؟ ‫یا فکر نمی‌کردی اصلاً بحث‌ـش بشه؟ 1432 01:20:03,540 --> 01:20:05,250 ‫چرا اما کی بهت گفته؟ 1433 01:20:07,000 --> 01:20:08,950 ‫این تو حوزه‌‌ی منه 1434 01:20:08,950 --> 01:20:11,330 ‫به بی‌سیم پلیس‌ها گوش می‌کنم 1435 01:20:11,330 --> 01:20:13,620 باید بدونم کی تو این شهر کشته میشه 1436 01:20:15,450 --> 01:20:18,330 ‫خواستم ببینم حالت چطوره ‫چون به‌طرز عجیبی حالت خوبه 1437 01:20:18,330 --> 01:20:20,290 ‫معلوم بود که بهت می‌گفتم 1438 01:20:22,870 --> 01:20:25,870 ‫فقط هنوز نتونستم خودم هضم‌ـش کنم 1439 01:20:28,250 --> 01:20:30,330 ‫واقعاً نمی‌دونم باید چی‌کار کنم 1440 01:20:30,330 --> 01:20:33,450 ‫راستش موقعیت عجیبی‌ـه 1441 01:20:33,450 --> 01:20:36,370 ‫الان باید نقش بیوه‌های داغدار رو بازی کنم؟ 1442 01:20:36,370 --> 01:20:39,620 ‫خب بلد نیستم وانمود کنم 1443 01:20:40,950 --> 01:20:43,000 ‫آدم خوبی بود؟ ‫نه 1444 01:20:43,790 --> 01:20:47,080 ‫دوستش داشتم؟ ‫خب دوستش که داشتم... 1445 01:20:48,620 --> 01:20:51,000 ‫هرکی یه‌جوری عزاداری می‌کنه 1446 01:20:53,200 --> 01:20:57,040 ‫فقط می‌خوام بدونم. ‫تو ربطی به این قضیه نداشتی؟ 1447 01:20:57,040 --> 01:21:00,450 ‫چرا باید ربطی به من داشته باشه؟ 1448 01:21:00,450 --> 01:21:02,370 ‫با چه انگیزه‌ای؟ ‫فکر کردی... 1449 01:21:02,370 --> 01:21:05,700 ‫من بودم که اول کار ‫از کشتن‌ـش منصرفت کردم، یادت رفته؟ 1450 01:21:05,700 --> 01:21:07,540 ‫فکر کردی همینطوری راه میرم 1451 01:21:07,540 --> 01:21:09,360 ‫و بدون گرفتن پول آدما رو می‌کشم؟ 1452 01:21:09,360 --> 01:21:10,780 ‫باشه بابا 1453 01:21:12,160 --> 01:21:13,700 ‫فقط باید می‌پرسیدم 1454 01:21:17,750 --> 01:21:19,120 ‫ببخشید 1455 01:21:22,700 --> 01:21:24,290 ‫اشکالی نداره... 1456 01:21:25,870 --> 01:21:27,370 ‫متوجهم 1457 01:21:34,080 --> 01:21:35,410 ‫بیا بغلم 1458 01:21:38,790 --> 01:21:40,540 ‫خیلی خوشحالم که اینجایی 1459 01:21:40,540 --> 01:21:41,830 ‫منم همینطور 1460 01:21:44,370 --> 01:21:46,290 ‫چیشد؟ 1461 01:21:46,290 --> 01:21:48,080 ‫پلیس بهت زنگ زد؟ 1462 01:21:48,080 --> 01:21:50,120 ‫آره 1463 01:21:50,120 --> 01:21:53,330 ‫چی میگن؟ ‫کسی رو نگرفتن؟ مظنونی ندارن؟ 1464 01:21:54,540 --> 01:21:58,660 ‫فکر می‌کردن داشتن مواد معامله می‌کردن. ‫بهش تیر زدن. 1465 01:22:02,200 --> 01:22:03,700 ‫من خیلی می‌ترسم 1466 01:22:03,700 --> 01:22:05,700 ‫می‌دونم 1467 01:22:05,700 --> 01:22:07,200 ‫خیلی عجیب‌ـه، 1468 01:22:09,370 --> 01:22:10,830 ‫یهو از همه‌جا بی‌خبر 1469 01:22:14,540 --> 01:22:17,370 ‫اما لازم نیست بترسی. ‫چرا باید بترسی؟ 1470 01:22:20,980 --> 01:22:22,600 ‫چون من کشتمش 1471 01:22:28,790 --> 01:22:30,370 ‫تو کشتیش؟ 1472 01:22:30,950 --> 01:22:31,870 ‫آره 1473 01:22:34,160 --> 01:22:36,120 ‫چرا باید همچین کاری بکنی؟ 1474 01:22:37,250 --> 01:22:39,700 ‫خودت بهم گفتی. ‫گفتی می‌خواد من رو بکشه! 1475 01:22:40,830 --> 01:22:43,700 ‫خب اون خواسته حمله کنه. ‫تو باید از خودت دفاع می‌کردی. 1476 01:22:44,290 --> 01:22:47,250 ‫- عملاً... ‫- عملاً چی؟ چی‌کار داشته می‌کرده؟ 1477 01:22:47,250 --> 01:22:50,950 ‫یا بی‌هوش بوده ‫یا خواب. 1478 01:22:51,660 --> 01:22:53,410 ‫اون‌وقت تو کُشتیش؟ 1479 01:22:53,410 --> 01:22:54,660 ‫آره 1480 01:22:54,660 --> 01:22:57,160 ‫یه داستان سر هم کردم، ‫اونا هم باورشون شده 1481 01:22:57,160 --> 01:22:59,160 ‫وای خدا 1482 01:22:59,160 --> 01:23:02,910 ‫وای خدا! 1483 01:23:03,870 --> 01:23:05,660 ‫حالا چرا اینطوری می‌کنی؟ 1484 01:23:05,660 --> 01:23:07,920 ‫- خودت که همیشه از این کارا می‌کنی ‫- من از این کارا نمی‌کنم 1485 01:23:07,920 --> 01:23:11,040 ‫تاحالا این کار رو نکردم. ‫تاحالا کسی رو نکشتم. 1486 01:23:11,040 --> 01:23:13,180 ‫چی داری میگی؟ 1487 01:23:13,180 --> 01:23:15,380 ‫من یه آدم‌کش قلابی‌ام 1488 01:23:16,580 --> 01:23:20,950 ‫واسه همین ننداختمت هلفدونی. ‫برای همین ندادم دستگیرت کنن. 1489 01:23:20,950 --> 01:23:24,580 ‫چون یه عملیات مخفیانه بود 1490 01:23:24,580 --> 01:23:26,120 ‫تو پلیسی؟ 1491 01:23:26,120 --> 01:23:27,830 ‫نه من... 1492 01:23:31,080 --> 01:23:34,380 ‫تو دانشگاه درس میدم. ‫این قضیه آدم‌کشی، یه نمایش پاره‌وقته 1493 01:23:34,380 --> 01:23:35,960 ‫که از کنترل خارج شده 1494 01:23:35,960 --> 01:23:39,000 ‫پس تمام این مدت ‫داشتی بهم دروغ می‌گفتی؟ 1495 01:23:42,160 --> 01:23:43,820 ‫گیر کرده بودم 1496 01:23:45,120 --> 01:23:48,370 ‫نمی‌خواستم از دستت بدم، ‫تو هم اول با ران آشنا شده بودی 1497 01:23:48,370 --> 01:23:50,160 ‫از ران هم خوشت اومده بود... 1498 01:23:50,910 --> 01:23:54,250 ‫خودم هم خوشم اومده بود. ‫نمی‌خواستم گری رو بهت نشون بدم. 1499 01:23:54,250 --> 01:23:55,950 ‫گری دیگه کدوم خریه؟ 1500 01:23:56,950 --> 01:23:57,870 ‫من گری‌ام 1501 01:23:58,700 --> 01:24:00,200 ‫حتی اسمت رو هم نمی‌دونم؟ 1502 01:24:00,200 --> 01:24:02,040 ‫اسم واقعی‌ـم گری جانسون‌ـه 1503 01:24:03,790 --> 01:24:05,830 ‫- گری؟ ‫- می‌دونم 1504 01:24:07,940 --> 01:24:09,040 ‫ببخشید 1505 01:24:09,040 --> 01:24:11,250 ‫- دفعه سومه زنگ زدن ‫- وای 1506 01:24:12,040 --> 01:24:15,870 ‫حتما یه اتفاقی افتاده. ‫احتمالاً یه موقعیت... 1507 01:24:15,870 --> 01:24:17,450 ‫سلام، ‫چه‌‌خبر کلاود؟ 1508 01:24:17,450 --> 01:24:20,620 ‫کجایی گری؟ ‫همین حالا باید برگردی اداره. 1509 01:24:20,620 --> 01:24:22,790 ‫- الان؟ ‫- آره، الان 1510 01:24:22,790 --> 01:24:25,880 ‫اطلاعات جدیدی درمورد این ‫مدیسن مسترز به دست‌مون رسیده 1511 01:24:27,910 --> 01:24:29,830 ‫باشه. ‫الان میام. 1512 01:24:30,790 --> 01:24:32,290 ‫ببخشید 1513 01:24:32,290 --> 01:24:35,620 ‫باید خیلی زود بهش رسیدگی کنم ‫بعدش هم زودی برمی‌گردم... 1514 01:24:35,620 --> 01:24:36,700 ‫برنگرد 1515 01:24:38,080 --> 01:24:41,450 ‫فقط برو، ‫اسمت هرچی که هست 1516 01:24:44,290 --> 01:24:47,950 ‫شاید وقتی وارد شدم ران بودم ‫اما وقتی خارج شدم، گری بودم 1517 01:24:52,910 --> 01:24:55,040 ‫جانسون اومده! ‫فیل، بیا اتاق جلسه. 1518 01:24:57,870 --> 01:24:59,660 ‫فقط صبر کن تا بشنوی 1519 01:24:59,660 --> 01:25:02,000 ‫هی! ‫چه خوشتیپ شدی گری. 1520 01:25:09,000 --> 01:25:10,450 ‫خوشحالم تونستی بیای 1521 01:25:12,830 --> 01:25:15,830 ‫تازه داره معلوم میشه ‫که چقدر اشتباه کردیم 1522 01:25:15,830 --> 01:25:19,080 ‫الان مدیسن فیگئورا ‫مظنون شماره یک‌مون‌ـه 1523 01:25:20,580 --> 01:25:21,950 ‫- واقعاً؟ ‫- واقعاً 1524 01:25:22,540 --> 01:25:23,500 ‫بشین 1525 01:25:25,330 --> 01:25:27,410 ‫بهش بگو چی پیدا کردیم 1526 01:25:27,410 --> 01:25:28,450 ‫حدوداً شیش ماه پیش 1527 01:25:28,450 --> 01:25:31,120 ‫ری مسترز بیمه‌نامه‌ی عمرش رو 1528 01:25:31,120 --> 01:25:32,790 ‫به یه میلیون دلار رسوند 1529 01:25:33,830 --> 01:25:38,120 ‫بیمه‌ای که تنها وارث‌ـش رو ‫همسرش معرفی کرده 1530 01:25:38,120 --> 01:25:39,080 ‫همم 1531 01:25:39,080 --> 01:25:41,790 ‫این تغییر پول بیمه، قبل از روزی بوده ‫ که خواست تو رو استخدام کنه 1532 01:25:41,790 --> 01:25:44,870 ‫اما بخش جنایی فکر می‌کنه که ‫احتمالاً ربطی بین‌شون هست 1533 01:25:44,870 --> 01:25:47,950 ‫شاید بعد از ملاقات تو ‫یکی دیگه رو وادار به این کار کرده 1534 01:25:47,950 --> 01:25:49,290 ‫یا اصلاً خودش اون رو کشته 1535 01:25:49,290 --> 01:25:50,940 ‫وقتی یکی رو ول کنی بره ‫اینطوری میشه 1536 01:25:50,940 --> 01:25:52,060 ‫الان دیگه فایده نداره 1537 01:25:52,060 --> 01:25:54,200 ‫اون هم مربوط به خیلی وقت پیش میشه 1538 01:25:55,950 --> 01:26:00,000 ‫گری، بعد از اون روز توی رستوران «پلیز یو» ‫دیگه باهاش حرف زدی؟ 1539 01:26:00,000 --> 01:26:03,450 ‫چرا راستش، ‫زدم. 1540 01:26:03,450 --> 01:26:05,750 ‫جدی؟ ‫کِی؟ 1541 01:26:05,750 --> 01:26:08,200 ‫تو کافه «تدز فراستاپ» یهو همدیگه رو دیدیم 1542 01:26:08,200 --> 01:26:11,700 ‫به‌خاطر این که بهش کمک کردم ازم تشکر کرد، ‫این که نصیحت‌ـش کردم. 1543 01:26:12,250 --> 01:26:14,700 ‫راستش اون شب تو رو هم دیدم 1544 01:26:14,700 --> 01:26:16,160 ‫تو هم باهاش حرف زدی 1545 01:26:18,200 --> 01:26:19,500 ‫تو هم باهاش حرف زدی؟ 1546 01:26:22,500 --> 01:26:24,500 ‫نفهمیدم اون بود 1547 01:26:24,500 --> 01:26:26,580 ‫آره، ‫مدیسن بود 1548 01:26:30,410 --> 01:26:33,750 ‫خب،‌ به نظرت ممکنه که ‫نقشی تو این قتل داشته باشه؟ 1549 01:26:35,290 --> 01:26:38,500 ‫خب همیشه احتمال‌ـش هست ‫اما بعید می‌دونم 1550 01:26:38,500 --> 01:26:42,450 ‫بهش می‌خورد خوشحال باشه. ‫شوهرش رو ترک کرده بود. 1551 01:26:42,450 --> 01:26:43,910 ‫واسه خودش خونه گرفته بود 1552 01:26:45,620 --> 01:26:47,660 ‫بهش می‌خورد که ‫خیلی حال‌ـش خوب باشه 1553 01:26:50,200 --> 01:26:52,120 ‫خب باید چی‌‌کار کنیم بچه‌ها؟ 1554 01:26:54,240 --> 01:26:57,800 ‫هروقت بخوایم می‌تونیم ‫ازش بازجویی کنیم 1555 01:26:57,800 --> 01:27:00,020 ‫احتمالاً‌ وکیل می‌گیره ‫و لال میشه، 1556 01:27:00,020 --> 01:27:01,620 ‫اگه هم واقعاً کار خودش باشه 1557 01:27:01,620 --> 01:27:04,370 ‫احتمالاً‌ تا الان ‫کلی دروغ و بهونه جور کرده 1558 01:27:04,370 --> 01:27:08,370 ‫به‌نظرم همین یه فرصت رو داریم ‫که حقیقت رو از زیر زبونش بکشیم 1559 01:27:11,120 --> 01:27:12,370 ‫این آقا 1560 01:27:13,250 --> 01:27:14,750 ‫- من؟ ‫- آره 1561 01:27:16,200 --> 01:27:20,910 ‫یه سوال، ‫وقتی یهو دیدیش 1562 01:27:20,910 --> 01:27:23,410 ‫گری بودی یا اون آدم‌کش‌ـه؟ 1563 01:27:23,410 --> 01:27:25,750 ‫تو نقش کدوم‌شون بودی؟ 1564 01:27:25,750 --> 01:27:27,200 ‫ران 1565 01:27:28,250 --> 01:27:30,450 ‫پس هنوز واسه اون ‫ران آدم‌کشی دیگه؟ 1566 01:27:31,500 --> 01:27:32,870 ‫دیگه کی می‌تونم باشم؟ 1567 01:27:35,290 --> 01:27:38,660 ‫عالیه. ‫خب اون تا همیشه می‌دونه 1568 01:27:38,660 --> 01:27:41,830 ‫که تو می‌دونی ‫که اون می‌خواسته طرف رو بکشه، 1569 01:27:41,830 --> 01:27:45,700 ‫حتماً‌ هم از ران خوش‌ـش اومده ‫یا اونقدری بهش اعتماد داره 1570 01:27:45,700 --> 01:27:48,700 ‫که تو کافه‌ی «تدز فراستاپ» ‫یه بستنی‌معجون باهاش خورده 1571 01:27:48,700 --> 01:27:52,450 ‫مشخصه دیگه، نه؟ ‫اونا رابطه‌ی خوبی با هم دارم. 1572 01:27:52,450 --> 01:27:55,330 ‫یعنی هیچ‌جوره امکان نداره ‫که شک کرده باشه 1573 01:27:55,330 --> 01:27:56,910 ‫که حرفاشون رو ضبط کرده 1574 01:27:56,910 --> 01:27:58,950 ‫به‌نظرم این فرصت خوبی‌ـه 1575 01:28:00,910 --> 01:28:06,500 ‫پس یعنی اتفاقی به هم برخورد کنن ‫و ران هم به حرف بگیرتش. 1576 01:28:06,500 --> 01:28:07,700 ‫اتفاقی نه 1577 01:28:08,450 --> 01:28:11,200 ‫یه برخورد غافلگیرکننده 1578 01:28:11,700 --> 01:28:14,290 ‫به‌نظرم یه شنود به گری وصل کنیم 1579 01:28:14,290 --> 01:28:16,160 ‫و همین‌حالا راه بیفتیم 1580 01:28:17,370 --> 01:28:22,450 ‫به‌نظرم می‌تونی یه جوری نقش‌ـت رو بازی کنی ‫که انگار نگرانی و می‌خوای یه حالی ازش بپرسی 1581 01:28:22,450 --> 01:28:25,250 ‫درمورد مرگ شوهرش فهمیدی 1582 01:28:25,250 --> 01:28:28,790 ‫و خیلی صریح بهش میگی ‫که چرا اومدی باهاش حرف بزنی 1583 01:28:32,330 --> 01:28:33,870 ‫خوشم اومد 1584 01:28:33,870 --> 01:28:37,660 ‫معلوم نیست چی بگه ‫اما به محض این که تو باهاش حرف بزنی 1585 01:28:37,660 --> 01:28:39,700 ‫می‌تونی بفهمی ‫که داره بهت دروغ میگه یا نه 1586 01:28:39,700 --> 01:28:40,830 ‫دقیقاً 1587 01:28:40,830 --> 01:28:42,750 ‫مشکلی نداری گری؟ 1588 01:28:43,330 --> 01:28:44,830 ‫به‌نظرم نقشه‌ی خوبی‌ـه 1589 01:28:45,660 --> 01:28:46,790 ‫خیلی‌ خوبه 1590 01:28:47,500 --> 01:28:49,120 ‫خب شما آدرس‌ـش رو برام بفرستین 1591 01:28:49,700 --> 01:28:51,000 ‫اونجا همدیگه رو می‌بینیم 1592 01:28:51,660 --> 01:28:53,500 ‫- بریم تو کارش ‫- نه، من هم باهات میام 1593 01:28:53,500 --> 01:28:55,450 ‫آماده‌ـت می‌کنم 1594 01:28:55,450 --> 01:28:56,910 ‫توی ون می‌بینم‌‌تون 1595 01:29:04,080 --> 01:29:05,250 ‫ردیفی؟ 1596 01:29:06,620 --> 01:29:08,250 ‫آره 1597 01:29:09,160 --> 01:29:11,080 ‫خیلی‌خب 1598 01:29:12,620 --> 01:29:16,370 ‫داری نگرانم می‌کنی 1599 01:29:25,660 --> 01:29:27,500 ‫جداً؟ ‫واقعاً‌ لازمه؟ 1600 01:29:27,500 --> 01:29:30,120 ‫آره. ‫می‌خوام این دفعه تو گوش‌ـش باشم. 1601 01:29:31,330 --> 01:29:32,370 ‫برو سراغ‌ـش ران! 1602 01:29:38,620 --> 01:29:39,550 ‫هی 1603 01:29:41,290 --> 01:29:42,250 ‫هوات رو دارم 1604 01:29:48,450 --> 01:29:49,830 ‫می‌شنوین؟ 1605 01:29:49,830 --> 01:29:50,950 ‫صدام رو می‌شنوین؟ 1606 01:29:50,950 --> 01:29:52,000 ‫بلند و واضح 1607 01:29:52,700 --> 01:29:53,870 ‫گوشی‌هات کار می‌کنن؟ 1608 01:29:53,870 --> 01:29:56,120 ‫- آره ‫- عالیه 1609 01:29:56,120 --> 01:29:59,160 ‫یاد باشه، فقط صدا داریم ‫باید اطلاعات خوبی بگیری 1610 01:29:59,160 --> 01:30:00,250 ‫حله 1611 01:30:09,040 --> 01:30:10,160 ‫باید حرف بزنیم 1612 01:30:10,244 --> 01:30:11,266 {\an8}‫« پلیس‌ها دارن گوش می‌کنن. ‫هرکار میگم بکن. ما تو یه تیمیم. » 1613 01:30:11,250 --> 01:30:12,290 ‫خبرای زیادی شنیدم 1614 01:30:12,290 --> 01:30:15,080 ‫باید سریعاً یه کاری‌ـش بکنیم ‫وگرنه دهن‌هامون گاییده‌ـس 1615 01:30:15,080 --> 01:30:16,160 ‫وایسا ببینم، ‫چی؟ 1616 01:30:16,160 --> 01:30:18,750 ‫ببین، مردم می‌دونن ‫ گه‌کاری‌های این اطراف رو من می‌کنم 1617 01:30:16,458 --> 01:30:18,773 {\an8}‫« من هنوز ران‌ـم. ‫با هم رابطه نداریم. » 1618 01:30:18,750 --> 01:30:20,540 ‫به‌خاطر اون ملاقاتی که اون روز داشتیم، 1619 01:30:20,540 --> 01:30:22,700 ‫مرگ شوهرت داره دامن من رو می‌گیره 1620 01:30:22,700 --> 01:30:25,370 ‫- فکر می‌کنن کار یکی از ماها بوده ‫- خب کار من که نبوده! 1621 01:30:25,370 --> 01:30:28,450 ‫ببین،‌ می‌دونم کار تو بوده. ‫خیلی ضایع‌ـس. 1622 01:30:27,125 --> 01:30:28,540 {\an8}‫« تو بی‌گناهی. ‫انکار کن. انکار کن. انکار کن. » 1623 01:30:28,450 --> 01:30:30,160 ‫- ...تو رو هم مقصر نمی‌دونم ‫- من اون رو نکشتم! 1624 01:30:30,160 --> 01:30:33,160 ‫وایسا ببینم، ‫کی من رو متهم کرده؟ 1625 01:30:33,160 --> 01:30:34,870 ‫کسشره! ‫و تو بهتر از همه می‌دونی 1626 01:30:34,870 --> 01:30:36,240 ‫که من نمی‌تونم همچین کاری بکنم! 1627 01:30:36,240 --> 01:30:38,660 ‫خب پس کار کی بوده؟ ‫چه اتفاقی افتاده؟ 1628 01:30:40,000 --> 01:30:41,200 ‫فقط چیزی که بهم گفتن رو می‌دونم... 1629 01:30:41,200 --> 01:30:42,870 ‫و چی بهت گفتن؟ 1630 01:30:42,870 --> 01:30:44,790 ‫که موقع خرید مواد تیر خورده 1631 01:30:44,790 --> 01:30:46,120 ‫طرف معتاد بود 1632 01:30:46,910 --> 01:30:49,370 ‫خب، ‫پس میگی که نکشتیش 1633 01:30:49,458 --> 01:30:51,370 {\an8}‫« درمورد اسلحه بیرون ویرگو خبر دارن. ‫نباید من باشم. » 1634 01:30:51,450 --> 01:30:53,120 ‫آخرین بار کِی دیدیش؟ 1635 01:30:53,120 --> 01:30:55,410 ‫همین چندوقت‌ پیش‌ها، ‫دم ویرگو 1636 01:30:55,740 --> 01:30:56,780 ‫کلوبه؟ 1637 01:30:56,780 --> 01:30:59,750 ‫آره، کلوبه. ‫داشتم با یکی از ویرگو میومدم بیرون 1638 01:30:59,750 --> 01:31:03,250 ‫که موقع رقص باهاش آشنا شده بودم، ‫و یهو رِی رو دیدم 1639 01:31:03,250 --> 01:31:05,830 ‫رِی هم وقتی من رو با طرف دید ‫اعصاب‌ـش بهم ریخت 1640 01:31:05,830 --> 01:31:07,870 ‫دهنش رو باز کرد ‫و همه‌ـش تهدیدمون می‌کرد 1641 01:31:07,870 --> 01:31:09,000 ‫و حتی با دستاش من رو گرفت 1642 01:31:09,000 --> 01:31:10,870 ‫بعدش طرف خواست ازم محافظت کنه 1643 01:31:10,870 --> 01:31:13,870 ‫نمی‌دونم از کجاش یه تفنگ در آورد ‫و به سمت صورت ری گرفتش 1644 01:31:13,870 --> 01:31:15,950 ‫بیشتر درمورد یارو بپرس 1645 01:31:15,950 --> 01:31:17,160 ‫ری هم ترسید 1646 01:31:17,160 --> 01:31:21,450 ‫رفت، من هم فرار کردم ‫و این آخرین باری بود که دیدم‌ـش 1647 01:31:21,450 --> 01:31:22,950 ‫این یارو کی بود؟ 1648 01:31:22,950 --> 01:31:25,500 ‫که روی رِی تفنگ کشید. ‫اسم‌‌ـش چی‌ـه؟ 1649 01:31:27,200 --> 01:31:28,660 ‫نمی‌دونم 1650 01:31:28,660 --> 01:31:31,250 ‫- اسمش رو نمی‌دونی؟ ‫- اسمش رو نمی‌دونم 1651 01:31:31,250 --> 01:31:33,330 ‫داشتیم اون وسط حال می‌کردیم 1652 01:31:33,330 --> 01:31:36,660 ‫ازش پرسیدم که ‫می‌خوای بریم یه جای دیگه؟ 1653 01:31:36,660 --> 01:31:37,750 ‫اون هم گفت آره 1654 01:31:37,750 --> 01:31:40,200 ‫اومدیم بیرون ‫و اون اتفاقاتی که گفتم افتاد 1655 01:31:40,200 --> 01:31:43,580 ‫حتی اگه اسم‌ـش رو هم گفته باشه ‫من نشنیدم 1656 01:31:44,580 --> 01:31:46,250 ‫پس اسم‌ـش رو نمی‌دونی 1657 01:31:46,250 --> 01:31:49,830 ‫یعنی همینطوری با یه غریبه که تازه آشنا شدی ‫از کلوب رفتی؟ 1658 01:31:49,830 --> 01:31:51,410 ‫هی، ‫چی زر زر می‌کنی؟! 1659 01:31:51,410 --> 01:31:55,250 ‫من زن بالغی‌‌ام، ‫مجردم و اونم یه غریبه معمولی نبود 1660 01:31:55,250 --> 01:31:57,200 ‫رقص‌ـش محشر بود 1661 01:31:58,330 --> 01:32:00,200 ‫خب، ‫خوش به حالت 1662 01:32:00,200 --> 01:32:02,580 ‫چون این مرد مرموزت ‫الان یه مظنون‌ـه 1663 01:32:02,580 --> 01:32:04,790 ‫شنیدم دارن دنبال‌ـش می‌گردن 1664 01:32:04,790 --> 01:32:06,830 ‫بحث بیمه رو پیش بکش 1665 01:32:06,830 --> 01:32:09,120 ‫پشمام، ‫خودم هم شنیدم 1666 01:32:09,120 --> 01:32:13,040 ‫این روزها مرد خوب کم پیدا میشه. ‫پشتم در اومد. ازم محافظت کرد. 1667 01:32:13,040 --> 01:32:16,200 ‫اصلاً اگه پیداش کردن ‫حتماً بهم بگو 1668 01:32:17,080 --> 01:32:19,120 ‫بار اولی که توی «پلیز یو» هم رو دیدیم 1669 01:32:17,625 --> 01:32:19,187 {\an8}‫« از اون بیمه عمر خبر دارن. ‫بندازن گردن خود رِی. » 1670 01:32:19,950 --> 01:32:22,450 ‫انگار انگیزه‌ی مالی نداشتی 1671 01:32:22,450 --> 01:32:25,250 ‫مثل بقیه این جاکش‌هایی ‫که واسه‌شون کار می‌‌کنم 1672 01:32:25,250 --> 01:32:26,700 ‫آره، ‫چون انگیزه‌ـم هم مالی نبود 1673 01:32:26,700 --> 01:32:29,200 ‫پس قضیه‌ی این بیمه‌ی عمر یه میلیون دلاری 1674 01:32:29,200 --> 01:32:30,950 ‫که انگار همه ازش خبر دارن چیه؟ 1675 01:32:30,950 --> 01:32:33,500 ‫یه جوری هم رفتار نکن ‫که انگار پول زیادی نیست 1676 01:32:33,500 --> 01:32:36,700 ‫به من هم دروغ نگو. ‫می‌دونی می‌تونم چه کارایی بکنم. 1677 01:32:40,790 --> 01:32:43,580 ‫خونواده‌ی رِی خیلی خرپول‌ـن. ‫از این کارا زیاد می‌کنن. 1678 01:32:43,580 --> 01:32:45,370 ‫خودشون رو بیمه می‌کنن 1679 01:32:45,370 --> 01:32:47,820 ‫ببین، من اصلاً خبر ندارم ‫که قسمتی‌ـش به من هم می‌‌رسه یا نه 1680 01:32:47,820 --> 01:32:51,220 ‫تا جایی که من می‌دونم ‫وقتی طلاق گرفتیم، وارث‌ـش رو عوض کرد 1681 01:32:51,220 --> 01:32:53,870 ‫گوش کن، ‫من اصلاً به مسائل مالی اهمیتی نمیدم 1682 01:32:53,870 --> 01:32:55,500 ‫ری همش درمورد پول 1683 01:32:54,000 --> 01:32:56,915 {\an8}‫« آخرش خیلی مهم‌ـه. ‫خجالت نکش. پرتم کن بیرون. » 1684 01:32:55,500 --> 01:32:59,580 ‫و سرمایه‌گذاری و این‌جور چیزا حرف می‌زد ‫و این چیزا هم رو مخ‌ـم بود 1685 01:32:59,580 --> 01:33:02,120 ‫داره همه‌ی سوالام رو جواب میدی 1686 01:33:03,250 --> 01:33:05,370 ‫اما جواب‌های درستی نیستن 1687 01:33:05,370 --> 01:33:06,750 ‫دارم راست‌ـش رو بهت میگم! 1688 01:33:06,750 --> 01:33:08,620 ‫هنوز هم فکر می‌کنم کار خودت بوده 1689 01:33:08,620 --> 01:33:10,540 ‫گور بابات! ‫کار من نبود. 1690 01:33:10,540 --> 01:33:13,580 ‫اصلاً به چه جراتی میای تو خونه‌ـم ‫و بهم اتهام می‌زنی؟ 1691 01:33:13,580 --> 01:33:15,180 ‫اصلاً‌ از خونه‌ـم گمشو برو بیرون! 1692 01:33:15,180 --> 01:33:18,250 ‫هی، من طرف تو ام. ‫واسه همینه که اینجام. 1693 01:33:18,250 --> 01:33:20,580 ‫می‌خوام بهت کمک کنم ‫تا بتونی قسر در بری. 1694 01:33:20,580 --> 01:33:23,040 ‫نه به‌خاطر این که یه آدم خیرخواهم 1695 01:33:23,040 --> 01:33:25,410 ‫اما اگه شک‌هاشون نسبت به تو برطرف بشه ‫بیخیال من هم میشن. 1696 01:33:25,410 --> 01:33:28,000 ‫می‌تونیم با همدیگه ‫از این منجلاب بیرون بیایم 1697 01:33:28,000 --> 01:33:29,160 ‫با همدیگه‌ای وجود نداره! 1698 01:33:29,160 --> 01:33:31,540 ‫می‌تونم کل این کارها ‫بندازم گردن یکی دیگه 1699 01:33:31,540 --> 01:33:33,660 ‫اما قبل این کار ‫باید راست‌ـش رو بهم بگی 1700 01:33:33,660 --> 01:33:35,790 ‫- تا بتونم اوضاع رو درست کنم ‫- دیگه خسته‌ـم کردی 1701 01:33:35,790 --> 01:33:38,580 ‫دیگه از جواب دادن به سوالاتِ ‫یه آدم‌کش کوفتی خسته شدم 1702 01:33:38,580 --> 01:33:41,410 ‫تو که پلیس نیستی! ‫بذار بفهمن کی این کار رو کرده. 1703 01:33:41,410 --> 01:33:43,330 ‫من که هرچی می‌دونستم رو بهت گفتم. 1704 01:33:43,330 --> 01:33:45,290 ‫این قضیه هیچ ربطی به من نداره! 1705 01:33:45,290 --> 01:33:48,160 ‫ری یه آشغال مفنگی بی‌عرضه بود 1706 01:33:48,160 --> 01:33:50,330 ‫حالا هم از خونه‌ی من گمشو بیرون! 1707 01:33:50,330 --> 01:33:52,700 ‫هی! ‫واسه بار آخر میگم. 1708 01:33:52,700 --> 01:33:55,260 ‫دارم یه راه واسه خلاصی بهت پیشنهاد میدم 1709 01:33:55,290 --> 01:33:58,560 ‫پام رو از در این خونه بذارم بیرون ‫دیگه خودتی و خودت. می‌تونستم بهت کمک کنم 1710 01:33:58,560 --> 01:34:00,430 ‫خوبه. ‫چون بهش نیازی ندارم. 1711 01:34:01,290 --> 01:34:04,100 ‫تا جایی که می‌دونیم ‫ممکنه همین الان هم زیرنظر داشته باشن‌مون 1712 01:34:04,100 --> 01:34:06,460 ‫پس احتمالاً‌ دیگه هیچوقت نباید ‫همدیگه رو ببینیم 1713 01:34:06,460 --> 01:34:07,120 ‫عالیه 1714 01:34:07,120 --> 01:34:09,360 ‫اگه هم جایی من رو دیدی ‫بهم سلام نکن. 1715 01:34:09,360 --> 01:34:10,860 ‫مشکل شخصی باهات ندارم 1716 01:34:10,860 --> 01:34:12,420 ‫اما باید مراقب باشیم 1717 01:34:12,420 --> 01:34:14,660 ‫به درک 1718 01:34:21,540 --> 01:34:22,540 ‫لعنتی 1719 01:34:28,790 --> 01:34:30,200 ‫نظرت چیه؟ 1720 01:34:31,500 --> 01:34:33,120 ‫نظر شما چیه؟ 1721 01:34:35,040 --> 01:34:37,620 ‫رسماً‌ داشتی بهش طناب تعارف می‌کردی ‫که خودشو بکشه. 1722 01:34:37,620 --> 01:34:42,160 ‫اوهوم. یا جزو بهترین دروغگوهایی‌ـه ‫ که تاحالا دیدیم یا بی‌گناه‌ـه 1723 01:34:42,160 --> 01:34:43,910 ‫آره 1724 01:34:43,910 --> 01:34:46,950 ‫- لعنتی!‌ فکر می‌‌کردم کار خودش‌‌ـه ‫- آره، منم همینطور 1725 01:34:47,940 --> 01:34:50,350 ‫اما انگار خیلی صادق بود 1726 01:34:53,790 --> 01:34:55,290 ‫تو چی جسپر؟ 1727 01:34:58,250 --> 01:35:01,330 ‫آره. من هم موافقم. ‫فکر نکنم کار اون بوده باشه. 1728 01:35:03,290 --> 01:35:05,500 ‫کارت عالی بودی گری. ‫جدی میگم. 1729 01:35:09,000 --> 01:35:12,790 ‫خب این طرف که تفنگ کشیده 1730 01:35:12,790 --> 01:35:15,290 ‫- نباید بیفتیم دنبال اون؟ ‫- نه 1731 01:35:15,290 --> 01:35:19,320 ‫نه، بهش می‌خوره یکی بوده که ‫همینطوری تو یه کوچه رو یکی اسحله کشیده 1732 01:35:19,320 --> 01:35:21,100 ‫اتفاق خاصی نیفتاده 1733 01:35:21,540 --> 01:35:23,120 ‫آره ‫دیگه کارمون اینجا تمومه 1734 01:35:50,500 --> 01:35:52,950 ‫خدایا! 1735 01:35:53,540 --> 01:35:55,120 ‫ایول! ‫اومدش. 1736 01:35:55,910 --> 01:35:58,200 ‫خود طرف 1737 01:36:05,120 --> 01:36:08,370 ‫می‌دونستم میای اینجا رفیق 1738 01:36:09,040 --> 01:36:11,790 ‫جشن نگیریم؟ ‫من میرم آبجو بیارم 1739 01:36:11,790 --> 01:36:14,370 ‫- دفعه اول تو آوردی. الان من میارم ‫- خودم میارم 1740 01:36:15,450 --> 01:36:16,750 ‫حرف نداره 1741 01:36:17,620 --> 01:36:19,160 ‫قضیه چیه جسپر؟ 1742 01:36:19,160 --> 01:36:24,200 ‫داشتم به مدیسن می‌گفتم ‫که چه بازیگرای معرکه‌ای هستین 1743 01:36:24,200 --> 01:36:27,120 ‫مجبور شدم بیام پشت صحنه 1744 01:36:27,120 --> 01:36:29,830 ‫یه سری به اتاق بازیگرها بزنم 1745 01:36:29,830 --> 01:36:33,620 ‫البته بازی تو هم معرکه بود ها 1746 01:36:33,620 --> 01:36:35,040 ‫اما تو... 1747 01:36:35,950 --> 01:36:37,370 ‫تو، ‫دوست من 1748 01:36:37,370 --> 01:36:39,580 ‫مو به تنم سیخ کردی 1749 01:36:40,910 --> 01:36:43,120 ‫شاید هیچوقت به اندازه کافی ‫تحسینت نکردم گری 1750 01:36:43,120 --> 01:36:45,750 ‫یا... ران. ‫ببخشید. 1751 01:36:45,750 --> 01:36:47,410 ‫گری... ‫ران... 1752 01:36:49,540 --> 01:36:51,830 ‫بعضی‌وقتا قاتی می‌کنم. ‫تو نمی‌کنی؟ 1753 01:36:51,830 --> 01:36:53,080 ‫بعضی‌وقتا چرا 1754 01:36:54,500 --> 01:36:57,160 ‫- آره ‫- دقیقاً اینجا چه خبره؟ 1755 01:36:58,250 --> 01:37:03,620 ‫خب، ‫داشتم به مدیسن عزیز می‌گفتم که 1756 01:37:03,620 --> 01:37:07,160 ‫با اتفاقاتی که بعد از ظهر امروز ‫ممکن بود بیفته، مشکلی نداشتم 1757 01:37:07,160 --> 01:37:11,000 ‫اگه لو می‌رفتین 1758 01:37:11,000 --> 01:37:13,370 ‫من حداقل به کارم برمی‌گشتم 1759 01:37:13,370 --> 01:37:16,000 ‫اما اگه می‌تونستی قسر در برین 1760 01:37:16,000 --> 01:37:20,330 ‫که تبریک میگم، ‫ظاهراً موفق هم شدین، 1761 01:37:21,330 --> 01:37:25,290 ‫کلی پول به جیب می‌زدم 1762 01:37:26,950 --> 01:37:30,830 ‫اینجا بود که می‌گفتین ‫«کدوم پول، جسپر؟» 1763 01:37:30,830 --> 01:37:32,580 ‫یا مثلاً ‫«پول کجا بود؟» 1764 01:37:32,580 --> 01:37:34,860 ‫بعدش هم من می‌گفتم 1765 01:37:36,450 --> 01:37:38,750 ‫«بیمه‌ی عمر شوهر مرده‌ـت» 1766 01:37:40,410 --> 01:37:42,870 ‫خیلی‌خب. ‫هی، هی، هی. 1767 01:37:42,870 --> 01:37:45,660 ‫این توافق بین خودمون می‌مونه، خب؟ 1768 01:37:45,660 --> 01:37:47,540 ‫چیزی که من رو ساکت نگه می‌داره 1769 01:37:48,450 --> 01:37:51,250 ‫و شماها رو هم راهی زندان نمی‌کنه 1770 01:37:51,950 --> 01:37:54,200 ‫- هیچی دستت رو نمی‌گیره جسپر ‫- خب... 1771 01:37:54,200 --> 01:37:56,330 ‫چون هیچی هم وجود نداره. ‫مگه ما با هم رابطه داریم؟ 1772 01:37:56,330 --> 01:37:58,330 ‫- به‌نظرت کسی به حرفات اهمیت میده؟ ‫- وای! نمی‌دونستم 1773 01:37:58,330 --> 01:38:00,200 ‫دیگه هرچی داشتی رو رو کردی 1774 01:38:00,200 --> 01:38:02,020 ‫- تبریک میگم ‫- گور بابات!‌ گم شرو برو بیرون! 1775 01:38:02,020 --> 01:38:03,160 ‫هی! ‫بس کنین. 1776 01:38:04,450 --> 01:38:06,080 ‫همینجا بمون 1777 01:38:06,080 --> 01:38:08,540 ‫عزیزم، بشین. ‫به حرفاش گوش می‌کنیم. 1778 01:38:08,540 --> 01:38:10,950 ‫آره عزیزم، ‫داری لاشی بازی در میاری. 1779 01:38:18,120 --> 01:38:19,410 ‫من فقط می‌خوام کمک‌تون کنم 1780 01:38:19,410 --> 01:38:22,700 ‫- چه کمکی؟ ‫- ای خدا، گری! 1781 01:38:22,700 --> 01:38:25,870 ‫بسه دیگه. خب؟ ‫بسه دیگه! 1782 01:38:27,040 --> 01:38:29,120 ‫این کسشرا رو تمومش کن 1783 01:38:29,120 --> 01:38:32,000 ‫اول من میگم، ‫خب؟ 1784 01:38:32,000 --> 01:38:34,910 ‫من جفت‌تون رو تعقیب کردم 1785 01:38:34,910 --> 01:38:37,080 ‫حتی صداقت بیشتری هم دارم 1786 01:38:37,080 --> 01:38:38,910 ‫من می‌خواستم شغلم رو پس بگیرم 1787 01:38:38,910 --> 01:38:44,500 ‫مشکلی با تو ندارم‌ها، ‫اما پشمام! 1788 01:38:46,580 --> 01:38:51,620 ‫اینقدری مدرک دارم ‫که بتونم واست حبس ابد ببرم 1789 01:38:51,620 --> 01:38:52,870 ‫و تو... 1790 01:38:53,580 --> 01:38:55,830 ‫مشارکت در قتل؟ 1791 01:38:56,410 --> 01:38:59,830 ‫وای، ‫خدا برسه به دادت 1792 01:39:01,160 --> 01:39:03,540 ‫یه مدتی رو اون تو می‌مونی 1793 01:39:03,540 --> 01:39:08,250 ‫و تنها دلیلی که اینقدر مطمئنم 1794 01:39:08,250 --> 01:39:13,620 ‫که تو این کار رو کردی، ‫چون صد در صد مطمئنم 1795 01:39:13,620 --> 01:39:16,620 ‫که این آقای کله‌شقی که اینجاس... 1796 01:39:18,200 --> 01:39:20,410 ‫حتی پشه هم نمی‌تونه بکشه 1797 01:39:30,580 --> 01:39:32,870 ‫این خونه چقدر گرم‌ـه 1798 01:39:37,870 --> 01:39:39,410 ‫و از قضا... 1799 01:39:41,160 --> 01:39:44,370 ‫اون بیمه عمر شاید بتونه نجات‌تون بده 1800 01:39:44,370 --> 01:39:51,040 ‫چون اون پول من رو به فکر انداخت... 1801 01:39:55,000 --> 01:39:56,290 ‫که این... 1802 01:39:58,160 --> 01:40:02,040 ‫ماجراجویی تاریکی که ‫ همه‌مون جزوی ازش بودیم... 1803 01:40:02,040 --> 01:40:05,660 ‫می‌تونه واقعاً پایان خوشی داشته باشه 1804 01:40:06,700 --> 01:40:09,950 ‫روزی که شما پول رو تحویل میدین... 1805 01:40:11,700 --> 01:40:14,410 ‫روزیه که... 1806 01:40:15,950 --> 01:40:16,910 ‫لعنتی! 1807 01:40:20,920 --> 01:40:22,440 ‫لعنتی! 1808 01:40:43,120 --> 01:40:45,500 ‫بگا رفتم 1809 01:40:45,500 --> 01:40:47,200 ‫چیشد؟ 1810 01:40:49,500 --> 01:40:52,620 ‫تو آبجوش قرص ریختم. ‫امیدوارم زیادی نریخته باشم. 1811 01:40:55,620 --> 01:40:58,910 ‫اما اگه بیدار شه ‫میفتم زندان... 1812 01:41:02,870 --> 01:41:04,500 ‫یه پلیس رو چیزخور کردم 1813 01:41:06,660 --> 01:41:08,370 ‫بدجور بگا رفتم 1814 01:41:24,250 --> 01:41:25,450 ‫چی‌کار داری می‌کنی؟ 1815 01:41:48,290 --> 01:41:49,660 ‫اون واسه چیه؟ 1816 01:41:51,330 --> 01:41:52,540 ‫تعهد 1817 01:41:59,330 --> 01:42:01,450 ‫نمی‌تونیم با کشتن پلیس قسر در بریم 1818 01:42:06,620 --> 01:42:09,700 ‫نه راستش، ‫اما درمورد جسپر... 1819 01:42:11,620 --> 01:42:12,830 ‫فکر کنم بتونیم 1820 01:42:14,950 --> 01:42:17,910 ‫پلیس هم احتمالاً 1821 01:42:17,910 --> 01:42:19,870 ‫مثل ما بهش فکر می‌کنن 1822 01:42:19,870 --> 01:42:24,370 ‫که اگه دیگه زنده نباشه ‫به نفع‌ همه‌ـس 1823 01:42:32,040 --> 01:42:33,250 ‫وای خدا 1824 01:42:38,250 --> 01:42:40,200 ‫چی باید بگیم؟ 1825 01:42:42,040 --> 01:42:45,160 ‫تو یه منقطه‌ی دور افتاده ‫توی ماشین‌ـش پیدا میشه 1826 01:42:45,160 --> 01:42:47,870 ‫توی بدنش دارو پیدا می‌کنن، ‫روی سرش هم کیسه، 1827 01:42:47,870 --> 01:42:50,330 ‫کوفتگی یا نشانه‌ی مقاومتی دیده نمیشه، 1828 01:42:50,330 --> 01:42:51,830 ‫یه خودکشی واضح‌ـه 1829 01:42:54,120 --> 01:42:57,040 ‫آخه زن‌ـش چند سال پیش‌ از پیش‌ـش رفته... 1830 01:42:58,540 --> 01:43:00,580 ‫کسی نیست که به این قضیه شک کنه 1831 01:43:01,660 --> 01:43:07,410 ‫نژادپرست‌ـه، ‫ضد زن‌ـه، خشن‌ـه 1832 01:43:08,660 --> 01:43:11,290 ‫یه پلیس کثیف‌ـه 1833 01:43:14,830 --> 01:43:16,160 ‫کون لق‌ـش 1834 01:43:22,160 --> 01:43:23,870 ‫واقعاً باید همچین کاری بکنیم؟ 1835 01:43:23,870 --> 01:43:25,450 ‫چاره‌ای نداریم 1836 01:43:27,750 --> 01:43:31,160 ‫می‌دونم داریم ریسک بزرگی می‌کنیم 1837 01:43:31,160 --> 01:43:35,700 ‫مسائل حل‌نشده‌ی زیادی هست ‫که باهاشون سر و کار داریم اما... 1838 01:43:37,620 --> 01:43:39,000 ‫فکر کنم عاشقت‌ـم 1839 01:43:43,660 --> 01:43:45,200 ‫خب، ‫همیشه ریسک بوده 1840 01:43:47,000 --> 01:43:51,040 ‫و محض اطلاع ‫من هم فکر کنم عاشقتم 1841 01:43:55,370 --> 01:43:56,700 ‫در خوشی و ناخوشی؟ 1842 01:43:59,120 --> 01:44:03,200 ‫فکر کنم جفت‌مون موافق باشیم ‫که الان ناخوش‌ترین حالت ممکن‌ـه، نه؟ 1843 01:44:07,950 --> 01:44:09,080 ‫آره 1844 01:44:11,870 --> 01:44:14,330 ‫پس تا آخرش با همیم؟ 1845 01:44:14,330 --> 01:44:16,260 ‫تا زمانی که مرگ از همدیگه جدامون کنه؟ 1846 01:44:17,040 --> 01:44:20,080 ‫آره، ‫چون من اصلاً به طلاق اعتقادی ندارم 1847 01:44:21,120 --> 01:44:23,700 ‫شوخی می‌کنم 1848 01:44:23,700 --> 01:44:26,830 ‫پس با شرایط موافقیم؟ 1849 01:44:26,830 --> 01:44:28,180 ‫من موافقم 1850 01:44:28,180 --> 01:44:29,450 ‫منم موافقم 1851 01:44:29,450 --> 01:44:31,080 ‫کجا رو امضا کنم 1852 01:44:33,790 --> 01:44:36,500 ‫- جای دیگه‌ای هست که باید امضا کنم؟ ‫- اینجا رو امضا کن 1853 01:44:37,870 --> 01:44:42,040 ‫نباید مو لای درزش بره 1854 01:44:42,040 --> 01:44:44,870 ‫به‌نظرم یه جای کوچیک این پایین مونده ‫که باید امضاش کنم 1855 01:45:02,120 --> 01:45:05,000 ‫می‌دونم که این ترم مطالب زیادی بهتون گفتم، 1856 01:45:06,500 --> 01:45:08,580 ‫اما اصلش همینه دیگه، ‫نه؟ 1857 01:45:08,580 --> 01:45:13,250 ‫غوطه‌ور شدن توی دیدگاه‌ها و احتمالات، 1858 01:45:13,250 --> 01:45:17,450 ‫چون این چیزیه که زندگی بهتون ارائه میده، ‫اگه انتخاب کنین که اینطوری بهش نگاه کنین 1859 01:45:18,620 --> 01:45:20,380 ‫و من همیشه همچین دیدگاهی نداشتم 1860 01:45:20,380 --> 01:45:25,870 ‫معتقد بودم که واقعیت ‫عینی و ثابت‌ـه 1861 01:45:25,870 --> 01:45:31,410 ‫و همه‌مون یه جورایی گیر کردیم. ‫در حد افلاطون و دکارت و کانت. 1862 01:45:32,580 --> 01:45:34,500 ‫اما با گذشت سال‌ها، ‫به این باور رسیدم 1863 01:45:34,500 --> 01:45:37,000 ‫که حقیقت از طریق یکپارچه سازیِ 1864 01:45:37,000 --> 01:45:40,540 ‫دیدگاه‌های مختلف به‌وجود میاد ‫و هیچ‌چیزی مطلق نیست، 1865 01:45:40,540 --> 01:45:43,040 ‫چه اخلاقی باشه ‫و چه معرفت‌شناختی 1866 01:45:43,040 --> 01:45:46,330 ‫به‌نظر من این راه برای زندگی ‫خیلی قدرتمندتره، 1867 01:45:46,330 --> 01:45:50,160 ‫این ایده که جهان ثابت نیست، 1868 01:45:51,080 --> 01:45:52,700 ‫یعنی شما هم ثابت نیستین، 1869 01:45:52,700 --> 01:45:57,280 ‫و می‌تونین یه انسان کامل متفاوت ‫و خوشبختانه، یه انسان بهتر بشین. 1870 01:45:57,450 --> 01:46:02,080 ‫چیزی که به یقین می‌دونم ‫اینه که واقعیت شما به مرور زمان 1871 01:46:02,080 --> 01:46:04,540 ‫جوری تغییر می‌کنه ‫که حتی نمی‌تونین تصورش رو بکنین، 1872 01:46:04,540 --> 01:46:09,160 ‫و بهتون توصیه می‌کنم ‫که دربرابر دگرگونی، منعطف باشین 1873 01:46:09,160 --> 01:46:11,200 ‫برای تموم کردن این ترم 1874 01:46:11,200 --> 01:46:14,410 ‫اگه یه نصیحت داشته باشم ‫که می‌دونم تو این دنیای پیچیده 1875 01:46:14,410 --> 01:46:18,950 ‫به دردتون می‌خوره، ‫اینه که 1876 01:46:20,410 --> 01:46:25,330 ‫هویتی که برای خودتون می‌خواین رو ‫به دست بیارین 1877 01:46:27,410 --> 01:46:30,080 ‫و هرکسی که بعد از این کلاس می‌خواین باشین 1878 01:46:30,080 --> 01:46:33,370 ‫با اشتیاق و خیال راحت باشین 1879 01:46:35,750 --> 01:46:38,330 ‫امیدوارم این امتحان آخر رو هم ‫با موفقیت بدین 1880 01:46:39,370 --> 01:46:41,000 ‫می‌تونین شروع کنین 1881 01:46:43,660 --> 01:46:46,370 ‫خب. ‫اون پرنده‌های سفید رو می‌بینی؟ 1882 01:46:46,370 --> 01:46:51,300 ‫منقار بلند نارنجی‌ـش رو دیدی؟ ‫بهش میگن اکراس سفید. 1883 01:46:51,830 --> 01:46:55,120 ‫چشماشون رو نگاه. ‫خیلی باحال‌ـن. 1884 01:46:55,120 --> 01:46:57,160 ‫می‌دونم که هم کروسان داریم 1885 01:46:57,160 --> 01:47:00,200 ‫و هم کیک فنجونی. ‫می‌خوای پای سیب بیاری؟ 1886 01:47:00,200 --> 01:47:02,330 ‫آره، پای سیب معروف گری رو میارم 1887 01:47:02,330 --> 01:47:04,870 ‫عالیه. ‫این رو هم می‌نویسم. 1888 01:47:04,870 --> 01:47:08,830 ‫راستی نگران لباس مبدل‌ها هم نباش. ‫خودم دارم. 1889 01:47:09,330 --> 01:47:11,910 ‫خداروشکر. تو بهترینی مدیسن. ‫ممنون. 1890 01:47:11,910 --> 01:47:14,120 ‫امیدوار بودیم یکی پا پیش بذاره ‫و کمک کنه 1891 01:47:14,120 --> 01:47:16,120 ‫گبی تازه واسن اسپن وثیقه گذاشته 1892 01:47:16,120 --> 01:47:18,250 ‫قشنگ می‌تونستم اینقدر خفه‌ـش کنم تا بمیره 1893 01:47:21,580 --> 01:47:22,540 ‫آره. ‫می‌دونم. 1894 01:47:22,540 --> 01:47:24,160 ‫خلاصه، ‫جلسه بعد هم رو می‌بینیم. 1895 01:47:25,620 --> 01:47:28,910 ‫توی این مسیر،‌ عشق من رو تغییر داد ‫چون قادر به انجامش‌ـه 1896 01:47:29,620 --> 01:47:32,870 ‫بالاخره ترکیب مناسب گری و ران رو پیدا کردم 1897 01:47:32,870 --> 01:47:35,450 ‫بالاخره زندگی کوتاه‌ـه 1898 01:47:35,450 --> 01:47:37,500 ‫باید با شرایط خودتون زندگی کنین 1899 01:47:39,700 --> 01:47:42,370 ‫مامان، ‫کجا با بابا آشنا شدی؟ 1900 01:47:54,750 --> 01:47:59,660 ‫خب، بابا بهترین آدمی بود ‫که تاحالا باهاش آشنا شده بودم 1901 01:47:59,660 --> 01:48:02,500 ‫با این که خیلی گردن‌کلفت بود 1902 01:48:02,500 --> 01:48:04,620 ‫اما می‌تونستم تشخیص بدم ‫که همش بازی‌ـه 1903 01:48:04,620 --> 01:48:08,580 ‫مامان‌تون هم... ‫خب چی بگم؟ 1904 01:48:08,580 --> 01:48:11,080 ‫عشق در نگاه اول بود 1905 01:48:11,080 --> 01:48:13,410 ‫آخرش تونست یه مرد جدید ازم بسازه 1906 01:48:16,830 --> 01:48:20,500 ‫اما اگه بخوام جواب سوال‌تون رو بدم، ‫تو یه جای کوچولوی جادویی آشنا شدیم 1907 01:48:20,500 --> 01:48:22,450 ‫که اسمش کافه «پلیز یو» بود 1908 01:48:26,250 --> 01:48:27,830 ‫پای‌‌ـت خوشمزه‌ست؟ 1909 01:48:28,500 --> 01:48:29,910 ‫همه‌ی پای‌ها خوشمزه‌‌ـن 1910 01:48:30,660 --> 01:48:32,680 ‫معلومه 1911 01:48:37,090 --> 01:48:40,190 « تقدیم به گری جانسون » « ۱۹۴۷ - ۲۰۲۲ » 1912 01:48:40,274 --> 01:48:44,174 « رزمنده جنگ ویتنام » « استاد دانشگاه » 1913 01:48:44,258 --> 01:48:48,158 « مامور مخفی در بیش از ۱۷۰ دستگیری » « بودایی حیوان‌دوست » 1914 01:48:48,242 --> 01:48:52,142 « خون‌سرد‌ترین آدم قابل‌تصور » « مرتکب هیچ قتلی نشده (اون رو از خودمون در آوردیم) » 1915 01:48:54,000 --> 01:49:01,000 ‫تـرجمه از « امیر ستارزاده و محمدعلی sm » ‫ :::. t.me/mmli_Subs & H1tmaN .::: 1916 01:49:01,084 --> 01:49:08,084 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 1917 01:49:08,168 --> 01:49:15,168 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez