1 00:00:55,001 --> 00:01:06,112 ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو .:: FilmKio.Com ::. 2 00:01:20,020 --> 00:01:25,020 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت فیلمکیو را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @FilmKio 3 00:01:25,133 --> 00:01:30,133 :کانال زیرنویس‌های فیلمکیو @SubKio 4 00:01:45,135 --> 00:01:55,135 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین .:: FilmKio.Com ::. 5 00:01:55,834 --> 00:01:58,069 ‫قدیمی‌ترین مورد ثبت شده... 6 00:01:58,169 --> 00:02:00,573 ‫در مورد حرف زدن یک حیوان به مانند انسان... 7 00:02:00,672 --> 00:02:02,575 ‫در پنجمین قرن قبل از میلاد مسیح... 8 00:02:02,707 --> 00:02:05,810 ‫توسط پزشک یونانی کتزیاس بود ‫که نوشت... 9 00:02:05,910 --> 00:02:07,413 ‫"در سفرهای خودم به هند... 10 00:02:07,513 --> 00:02:10,449 ‫به یک طوطی به بزرگی شاهین برخوردم، 11 00:02:10,549 --> 00:02:14,052 ‫که صدا و زبان انسانی، منقار قرمز تیره، ‫یک ریش سیاه، 12 00:02:14,152 --> 00:02:17,789 ‫و پرهای آبی رنگی تا گردن داشت ‫و گردنش مثل جیوه سرخ بود. 13 00:02:17,889 --> 00:02:19,691 ‫مثل یک محلی هندی صحبت می‌کرد... 14 00:02:19,791 --> 00:02:22,360 ‫و اگر یونانی به اون آموزش داده میشد، ‫یونانی صحبت می‌کرد." 15 00:02:26,164 --> 00:02:30,301 ‫در سال ۱۹۶۲ یک مرغ عشق ‫به نام اسپارکی ویلیامز... 16 00:02:30,402 --> 00:02:33,539 ‫رکورد جهانی بزرگترین دایره‌ی لغت... 17 00:02:33,638 --> 00:02:34,973 ‫برای یک پرنده‌ی سخنگو رو به ثبت رسوند. 18 00:02:35,073 --> 00:02:36,074 ‫حرومزاده‌ی احمق. 19 00:02:36,174 --> 00:02:37,543 ‫در زمان مرگش، 20 00:02:37,568 --> 00:02:39,770 ‫اون ۵۳۱ کلمه بلد بود. 21 00:02:39,944 --> 00:02:44,450 ‫حرومزاده‌ای احمق، لاشی دلقک. ‫حرومزاده‌ی احمق. 22 00:02:44,550 --> 00:02:45,917 ‫همون‌طور که به شما گفتم، 23 00:02:46,017 --> 00:02:48,653 ‫اون پسر خیلی خیلی خوبیه. 24 00:02:49,020 --> 00:02:50,321 ‫این الان مهم نیست. 25 00:02:50,422 --> 00:02:53,925 ‫در سال ۱۹۹۵، یک مرغ عشق به نام پارک... 26 00:02:54,025 --> 00:02:56,761 ‫توسط کتاب رکوردهای گینس به عنوان... 27 00:02:56,861 --> 00:03:00,231 ‫دارنده‌ی بزرگترین دایره‌ی لغات میان ‫پرندگان شناخته شد. 28 00:03:00,331 --> 00:03:04,102 ‫پرنده‌ کوچولو رو تابه، ‫زدنش حتما گناهه. 29 00:03:05,236 --> 00:03:06,004 ‫کونیچیوا! ‫[سلام به زبان ژاپنی] 30 00:03:06,104 --> 00:03:07,372 ‫در حالی که میشه به مرغ عشق... 31 00:03:07,473 --> 00:03:09,240 ‫بیشتر کلمات رو یاد داد، 32 00:03:09,340 --> 00:03:12,177 ‫این باور میان خیلی‌ها وجود داره ‫که مینای تپه‌ای... 33 00:03:12,277 --> 00:03:16,114 ‫خیلی شبیه انسان صحبت می‌کنه. 34 00:03:16,214 --> 00:03:18,016 ‫سلام، چطوری؟ 35 00:03:20,351 --> 00:03:22,020 ‫سلام، چطوری؟ 36 00:03:23,121 --> 00:03:24,756 ‫کلاغ‌ها به عنوان... 37 00:03:24,856 --> 00:03:27,959 ‫یکی از باهوش‌ترین حیوانات ‫روی زمین در نظر گرفته میشن. 38 00:03:28,059 --> 00:03:29,160 ‫بیا. 39 00:03:29,260 --> 00:03:31,262 ‫و اون‌ها در مواردی... 40 00:03:31,362 --> 00:03:34,265 ‫می‌تونن صحبت کردن و خندیدن انسان ‫رو تقلید کنند. 41 00:03:34,365 --> 00:03:35,833 ‫چه گل پسری. 42 00:03:35,934 --> 00:03:37,403 ‫و در اغلب اوقات... 43 00:03:37,503 --> 00:03:38,703 ‫وقتی کسی فکر می‌کنه که یه حیوون... 44 00:03:38,803 --> 00:03:40,271 ‫مثل یک انسان حرف میزنه... 45 00:03:42,006 --> 00:03:43,942 ‫یه پرنده‌ توی ذهنش میاد. 46 00:03:49,080 --> 00:03:51,115 ‫حیوانات دیگه می‌تونن صداهایی تولید کنند... 47 00:03:51,216 --> 00:03:54,752 ‫که خیلی شبیه صداهایی هست که ما ‫از خودمون در میاریم. 48 00:04:03,161 --> 00:04:06,030 ‫با این حال موارد نادری ‫از چنین مسئله‌ای رخ داده. 49 00:04:06,130 --> 00:04:07,799 ‫و این رویدادها نتایج اتفاقات بودند... 50 00:04:07,899 --> 00:04:10,034 ‫تا یک رخداد ماورائی. 51 00:04:18,316 --> 00:04:20,741 ‫["می‌تونیم بگیم که ترس از ‫مرگ از بدو تولد شروع میشه"] 52 00:04:20,765 --> 00:04:22,731 ‫[از کتاب "در جستجوی عزیز"، ‫تحقیق بالینی در مورد شوک تولد] 53 00:04:22,755 --> 00:04:24,721 ‫[اثر دکتر نندور فودور] ‫[منتشر شده در سال ۱۹۴۹] 54 00:04:24,766 --> 00:04:33,386 « مترجم: میثم موسویان و علیرضا نورزاده » ::. MeysaM.UnicorN & MrLightborn11 .:: 55 00:04:33,858 --> 00:04:36,794 ‫شما پیشروترین متخصص دنیا... ‫[لندن، انگلیس - سال ۱۹۳۷] 56 00:04:36,894 --> 00:04:38,497 ‫در زمینه‌ی فراروانشناسی هستید. 57 00:04:38,520 --> 00:04:40,022 ‫من اعتراف می‌کنم که تا همین اواخر... 58 00:04:40,121 --> 00:04:43,292 ‫با این موضوع آشنایی نداشتم. 59 00:04:44,030 --> 00:04:45,232 ‫خب، بیشتر مردم همین‌طورن. 60 00:04:45,232 --> 00:04:46,465 ‫هوم. 61 00:04:46,566 --> 00:04:49,269 ‫یه چیزی هست که برای ‫پرسیدنش داره جونم بالا میاد، 62 00:04:49,402 --> 00:04:50,436 ‫البته واقعا قصد مردن ندارم، 63 00:04:50,536 --> 00:04:52,955 ‫چون ما این مصاحبه رو ترتیب دادیم. 64 00:04:52,980 --> 00:04:56,851 ‫امیدوارم اصطلاحاتی که به کار می‌برم ‫خیلی زمخت نباشه. 65 00:04:56,876 --> 00:04:58,452 ‫خب، سوالت چیه؟ 66 00:04:58,477 --> 00:05:02,515 ‫خب، شما به اشباح اعتقاد دارین؟ 67 00:05:03,816 --> 00:05:05,851 ‫خب، جواب این سوال... 68 00:05:05,876 --> 00:05:07,887 ‫خیلی پیچیده‌ست. 69 00:05:07,987 --> 00:05:09,121 ‫چطور؟ 70 00:05:09,221 --> 00:05:12,024 ‫تو باور داری که اشباح واقعی هستن؟ 71 00:05:12,124 --> 00:05:14,126 ‫این یه سوال کاملا متفاوته... 72 00:05:14,226 --> 00:05:16,996 ‫و یک جواب پیچیده‌تر داره. 73 00:05:17,796 --> 00:05:20,333 ‫متاسفانه یکمی گیج شدم. 74 00:05:20,866 --> 00:05:22,269 ‫همه‌مون گیج هستیم، مگه نه؟ 75 00:05:23,869 --> 00:05:25,804 ‫اجازه بده که با یک پرسش... 76 00:05:25,905 --> 00:05:27,340 ‫به سوالت جواب بدم. 77 00:05:27,440 --> 00:05:30,577 ‫تو چطور واژه‌ی "واقعی" رو تعریف می‌کنی؟ 78 00:05:31,010 --> 00:05:36,616 ‫خب،‌ چیزی هست که من بتونم ‫ببینم و حس کنم. 79 00:05:36,715 --> 00:05:39,818 ‫بتونم بشنومش و بوش کنم. ‫چیزی که مشخصه نزدیکمه. 80 00:05:39,919 --> 00:05:42,289 ‫دقیقا همین‌طوره. ‫چیزی که تو می‌تونی ببینی، 81 00:05:42,389 --> 00:05:43,523 ‫چیزی که تو می‌تونی حس کنی... 82 00:05:43,623 --> 00:05:44,924 ‫چیزی که اطرافته. 83 00:05:45,024 --> 00:05:46,225 ‫- درسته. ‫- اجازه بده... 84 00:05:46,326 --> 00:05:48,961 ‫قضیه رو با یک مثال توضیح بدم. 85 00:05:49,061 --> 00:05:50,796 ‫- خیلی خب. ‫- فرض کن که وقتی من... 86 00:05:50,896 --> 00:05:52,164 ‫به گوشه‌ی اتاق نگاه می‌کنم، 87 00:05:52,265 --> 00:05:55,834 ‫یه مردی رو می‌بینم که اون‌جا ایستاده ‫و به من نگاه می‌کنه. 88 00:05:58,103 --> 00:05:59,639 ‫اما کسی اون‌جا نیست. 89 00:05:59,738 --> 00:06:00,773 ‫تو این‌طور میگی. 90 00:06:00,873 --> 00:06:03,876 ‫اما اگه من بتونم کسی رو ببینم چی؟ 91 00:06:04,578 --> 00:06:05,711 ‫تو می‌تونی؟ 92 00:06:05,811 --> 00:06:07,380 ‫برای این مثال فرض می‌کنیم... 93 00:06:07,480 --> 00:06:10,350 ‫که بله، من همون‌طور که گفتم ‫یک مرد رو می‌بینم. 94 00:06:10,450 --> 00:06:14,387 ‫اون پیره و ریش پرپشت داره. 95 00:06:14,487 --> 00:06:16,489 ‫چشمای آبی داره. 96 00:06:16,590 --> 00:06:18,857 ‫الان داره برای من ادا در میاره. 97 00:06:18,958 --> 00:06:20,893 ‫اون داره زبونشو تکون میده. 98 00:06:24,863 --> 00:06:29,902 ‫درسته، اما هیچ کسی اون‌جا نیست. 99 00:06:30,002 --> 00:06:31,737 ‫تو کسی رو اون‌جا می‌بینی؟ 100 00:06:34,441 --> 00:06:37,477 ‫چیه؟ پس تو و اون نمی‌تونید ‫ببینیدش. 101 00:06:37,577 --> 00:06:39,246 ‫ولی من می‌تونم. 102 00:06:39,346 --> 00:06:40,714 ‫پس اون واقعی هست یا نه؟ 103 00:06:40,813 --> 00:06:43,215 ‫خب، نه. 104 00:06:43,782 --> 00:06:45,252 ‫اما من میگم که هست. 105 00:06:45,352 --> 00:06:47,554 ‫اما اون واقعی نیست. 106 00:06:47,654 --> 00:06:49,322 ‫اما من... 107 00:06:50,323 --> 00:06:52,359 ‫میگم که هست. 108 00:06:54,059 --> 00:06:56,929 ‫و می‌تونم بگم که شما دوتا کسی رو ‫نمی‌تونین ببینین که... 109 00:06:57,029 --> 00:06:58,764 ‫به خودتون ربطی نداشته باشه. 110 00:06:58,864 --> 00:07:00,567 ‫می‌تونین هزار نفر رو بیارین این‌جا... 111 00:07:00,667 --> 00:07:02,234 ‫و ازشون بپرسین که می‌تونن ‫کسی رو ببینن... 112 00:07:02,335 --> 00:07:05,305 ‫و همه‌شون می‌تونن بگن نه، ‫ولی من می‌تونم. 113 00:07:05,405 --> 00:07:07,973 ‫اما برای من اون واقعیه. 114 00:07:09,008 --> 00:07:11,176 ‫فکر کنم الان فهمیدم. 115 00:07:11,944 --> 00:07:14,414 ‫خوبه. اما با این حال... 116 00:07:14,514 --> 00:07:15,814 ‫وای خدا، دیگه چی؟ 117 00:07:15,914 --> 00:07:18,418 ‫حیطه‌ی تحقیقاتی من ‫در مورد این سناریویی... 118 00:07:18,518 --> 00:07:20,819 ‫که سرهم کردم به این واقعیت ربطی نداره... 119 00:07:20,919 --> 00:07:22,955 ‫که شما دو تا نمی‌تونین کسی رو ‫در اون گوشه ببینین. 120 00:07:23,055 --> 00:07:26,459 ‫در واقع، این هم که من می‌تونم ‫اونو ببینم خیلی مهم نیست. 121 00:07:26,559 --> 00:07:28,662 ‫چیزی که من درگیرشم... 122 00:07:29,429 --> 00:07:32,332 ‫چیزی که روی فهمیدنش تمرکز کردم ‫اینه که... 123 00:07:32,432 --> 00:07:34,967 ‫چرا می‌تونم اون مرد رو ببینم. 124 00:07:35,568 --> 00:07:36,770 ‫متوجهی؟ 125 00:07:37,404 --> 00:07:38,804 ‫اصلا. 126 00:08:19,510 --> 00:08:23,889 ‫[نندور فودور و خدنگ سخنگو] 127 00:08:23,939 --> 00:08:25,448 ‫[بر اساس رویدادهای واقعی] 128 00:08:37,330 --> 00:08:38,931 ‫ان، سلام. 129 00:08:39,733 --> 00:08:40,834 ‫چطور بود؟ 130 00:08:43,303 --> 00:08:44,865 ‫یه نوشیدنی بیار، لطفا. 131 00:08:44,890 --> 00:08:45,925 ‫فهمیدم. 132 00:08:47,239 --> 00:08:49,542 ‫برنز رو ترجیح میدی یا کالورت؟ 133 00:08:49,642 --> 00:08:51,711 ‫با کالورت شروع می‌کنم. 134 00:08:58,251 --> 00:09:01,053 ‫بعد از روزی که داشتی، 135 00:09:01,153 --> 00:09:05,625 ‫احتمالا حوصله‌ نداری که من ‫برات نامه‌ها رو بخونم. 136 00:09:05,725 --> 00:09:07,560 ‫خب... می‌تونی بخونی. 137 00:09:07,660 --> 00:09:09,396 ‫وگرنه اونا... 138 00:09:09,496 --> 00:09:10,797 ‫روی هم انباشته میشن. 139 00:09:10,896 --> 00:09:12,298 ‫بله. 140 00:09:12,766 --> 00:09:14,032 ‫درسته. 141 00:09:19,104 --> 00:09:20,874 ‫"دکتر فودور عزیز، 142 00:09:20,973 --> 00:09:22,742 ‫امیدوارم این نامه به دستت برسه. 143 00:09:22,842 --> 00:09:23,810 ‫اسم من..." 144 00:09:23,909 --> 00:09:25,378 ‫ببخشید، ان. 145 00:09:26,044 --> 00:09:28,348 ‫تعارفات رو رد کن، 146 00:09:28,448 --> 00:09:29,649 ‫من حوصله‌شون رو ندارم. 147 00:09:29,749 --> 00:09:30,983 ‫قطعا. باشه. 148 00:09:31,083 --> 00:09:32,385 ‫"من در شهر داندی اسکاتلند... 149 00:09:32,485 --> 00:09:34,287 ‫با پسرم اولیور زندگی می‌کنم. 150 00:09:34,387 --> 00:09:36,322 ‫وقتی که ما به یک کلبه‌ی روستایی در..." 151 00:09:36,423 --> 00:09:37,657 ‫خیلی خب. 152 00:09:37,757 --> 00:09:38,858 ‫این کارو می‌کنیم. 153 00:09:38,957 --> 00:09:41,694 ‫تو نامه رو برای خودت بخون، 154 00:09:41,795 --> 00:09:44,364 ‫و بعد وقت بذار. 155 00:09:44,798 --> 00:09:47,834 ‫و بعد برای من خلاصه‌اش رو بگو. 156 00:09:47,933 --> 00:09:49,369 ‫چشم، قربان. 157 00:09:52,505 --> 00:09:58,010 ‫دوست دارین این خلاصه چقدر کوتاه باشه؟ 158 00:10:00,045 --> 00:10:02,114 ‫چهار جمله یا کمتر. 159 00:10:03,148 --> 00:10:05,852 ‫- این چطوره؟ ‫- ۴ جمله. بله. 160 00:10:15,413 --> 00:10:16,480 ‫اوه. 161 00:10:19,031 --> 00:10:20,333 ‫فکر کنم فهمیدم. 162 00:10:20,433 --> 00:10:22,702 ‫این جز ۴ جمله‌ی من حساب میشه؟ 163 00:10:22,802 --> 00:10:24,637 ‫- نه. ‫- عالیه. 164 00:10:25,505 --> 00:10:29,074 ‫یه پسربچه‌ی اسکاتلندی ‫مادربزرگ مرده‌اش رو می‌بینه. 165 00:10:29,174 --> 00:10:30,976 ‫مادرش باور نداره. 166 00:10:32,545 --> 00:10:36,116 ‫مادر گردنبند مادربزرگ مرده رو ‫روی بالشش پیدا می‌کنه... 167 00:10:36,129 --> 00:10:37,197 ‫یک، دو، سه. 168 00:10:37,202 --> 00:10:39,162 ‫و اون پسر توی مدرسه... 169 00:10:39,187 --> 00:10:41,012 ‫به‌خاطر چیزایی که می‌بینه اذیت میشه. 170 00:10:41,037 --> 00:10:41,773 ‫بعدی. 171 00:10:52,425 --> 00:10:53,559 ‫خیلی خب. 172 00:10:54,774 --> 00:10:56,329 ‫یه کتابخونه در کلکته. 173 00:10:57,007 --> 00:11:00,976 ‫گفته شده که شبح کتابدار قبلی اون‌جا ‫بخش کتاب‌های تاریخی رو تسخیر کرده. 174 00:11:01,001 --> 00:11:03,035 ‫کتاب‌ها پخش و پلا میشه. 175 00:11:03,295 --> 00:11:06,470 ‫عکس شبح هم پیوست شده. 176 00:11:08,499 --> 00:11:09,633 ‫می‌بینی؟ اون‌جاست. 177 00:11:10,332 --> 00:11:11,634 ‫عجب. 178 00:11:11,659 --> 00:11:12,693 ‫بعدی. 179 00:11:19,427 --> 00:11:22,297 ‫ای وای. 180 00:11:25,333 --> 00:11:28,604 ‫جزیره‌ی من. خانواده‌ای توی ‫یه مزرعه زندگی می‌کنن. 181 00:11:29,437 --> 00:11:32,842 ‫ادعا می‌کنن که یه خدنگ سخنگو ‫توی طویله‌شون زندگی می‌کنه. 182 00:11:33,475 --> 00:11:35,077 ‫اسم اون موجود جفه. 183 00:11:38,614 --> 00:11:40,616 ‫یه خدنگ سخنگو. 184 00:11:40,716 --> 00:11:41,751 ‫بله. 185 00:11:42,151 --> 00:11:44,053 ‫اون موجود که اسمش جف هست، 186 00:11:45,087 --> 00:11:48,024 ‫شبیه یک خدنگ یا یک زیرشاخه‌ی دیگه... 187 00:11:48,124 --> 00:11:49,759 ‫میشه ببینمش؟ 188 00:11:51,393 --> 00:11:52,628 ‫ممنون. 189 00:11:53,147 --> 00:11:55,347 ‫"دکتر فودور عزیز، درود. 190 00:11:55,432 --> 00:11:58,535 ‫امیدوارم این نامه به شما... ‫جزیره‌ی من. 191 00:11:58,560 --> 00:12:01,771 ‫بذار با این شروع کنم که ‫قدیمی‌ترین مورد ثبت شده... 192 00:12:01,871 --> 00:12:04,014 ‫در مورد حرف زدن یک حیوان به مانند انسان... 193 00:12:04,039 --> 00:12:05,974 ‫در پنجمین قرن قبل از میلاد مسیح... 194 00:12:06,074 --> 00:12:08,511 ‫توسط پزشک یونانی کتزیاس..." 195 00:12:08,611 --> 00:12:10,513 ‫این از طرف دکتر هری پرایس هست. 196 00:12:10,613 --> 00:12:14,284 ‫بله، فکر کنم که اون به ‫خانواده‌ی اروینگ سر زده... 197 00:12:14,384 --> 00:12:16,352 ‫و اون موجود رو بررسی کرده. 198 00:12:17,821 --> 00:12:19,122 ‫جف. 199 00:12:20,290 --> 00:12:23,959 ‫"و در حالی که اونو ندیده، صداشو شنیده. 200 00:12:24,727 --> 00:12:27,497 ‫و خانواده‌ی اروینگ و بسیاری از ‫مردم شهر... 201 00:12:27,597 --> 00:12:31,134 ‫کاملا قانع شدند که اون موجود وجود داره." 202 00:12:38,808 --> 00:12:41,311 ‫- میشه اینو پر کنی؟ ‫- بله. 203 00:12:46,282 --> 00:12:48,785 ‫"و در حالی که اونو ندیده، 204 00:12:48,885 --> 00:12:50,286 ‫صداشو شنیده. 205 00:12:51,588 --> 00:12:54,757 ‫و خانواده‌ی اروینگ و بسیاری ‫از مردم شهر... 206 00:12:54,858 --> 00:12:58,561 ‫کاملا قانع شدند که ‫اون موجود وجود داره." 207 00:13:01,764 --> 00:13:03,233 ‫یه خدنگ... 208 00:13:04,400 --> 00:13:05,768 ‫سخنگو. 209 00:13:23,051 --> 00:13:25,388 ‫من برای یه جین ریکی سفارش دادم. 210 00:13:25,488 --> 00:13:28,491 ‫به صورت مبهم یادم میاد که دوست داشتی... 211 00:13:30,693 --> 00:13:31,728 ‫ممنونم. 212 00:13:33,196 --> 00:13:37,065 ‫عذر میخوام که دیر کردم. 213 00:13:39,067 --> 00:13:41,471 ‫من از یک مسیر پر پیچ و خم اومدم... 214 00:13:41,571 --> 00:13:45,141 ‫تا مطمئن بشم کسی منو ‫تعقیب نمی‌کنه. 215 00:13:45,241 --> 00:13:47,744 ‫چرا باید کسی تو رو تعقیب کنه؟ 216 00:13:47,844 --> 00:13:49,345 ‫نمی‌دونم. 217 00:13:49,445 --> 00:13:52,615 ‫نمی‌خواستم ما با همدیگه توی این... 218 00:13:52,715 --> 00:13:54,049 ‫مکان عمومی دیده بشیم. 219 00:13:58,454 --> 00:14:01,291 ‫این‌قدر بین همکارای تو نامحبوبم؟ 220 00:14:02,158 --> 00:14:03,660 ‫متاسفانه بله. 221 00:14:05,762 --> 00:14:08,498 ‫اتحادیه‌ی احضارکنندگان لندن... 222 00:14:08,598 --> 00:14:13,803 ‫خیلی از روش‌های تحقیقی بالینی ‫تو خوشش نمیاد. 223 00:14:15,905 --> 00:14:17,173 ‫خب... 224 00:14:18,274 --> 00:14:19,642 ‫خدنگ. 225 00:14:20,977 --> 00:14:22,011 ‫جف. 226 00:14:24,380 --> 00:14:28,851 ‫خب، اعتراف می‌کنم که نامه‌ی شما ‫برام جالب بود. 227 00:14:28,952 --> 00:14:33,056 ‫در ۳۰ سال... 228 00:14:33,156 --> 00:14:38,194 ‫تحقیقاتم در مورد رویدادهای ‫غیرطبیعی... 229 00:14:38,294 --> 00:14:40,964 ‫این شاید عجیب‌ترین موردی باشه... 230 00:14:41,064 --> 00:14:43,600 ‫که باهاش مواجه شدم. 231 00:14:43,700 --> 00:14:44,867 ‫واقعا؟ 232 00:14:44,968 --> 00:14:49,138 ‫آقای اروینگ، که صاحب اون مزرعه‌ای هست ‫که جف درش سکونت داره... 233 00:14:49,238 --> 00:14:54,077 ‫در طی ۴ سال گذشته برام ۱۶ نامه نوشته... 234 00:14:54,177 --> 00:14:58,414 ‫و رفتارهای مسخره‌ی این ‫موجود عجیب رو توصیف کرده. 235 00:14:58,514 --> 00:15:00,249 ‫عجیبه که تا حالا برای من نامه‌ای ننوشته. 236 00:15:00,350 --> 00:15:04,754 ‫خانواده‌ی اروینگ عجیب و غریبن. 237 00:15:04,854 --> 00:15:06,489 ‫محض روشن شدن قضیه می‌پرسم، 238 00:15:06,589 --> 00:15:10,026 ‫تو در طی تحقیقاتت این موجود رو دیدی؟ 239 00:15:10,126 --> 00:15:14,130 ‫شاید این بودی که مثل یک انسان حرف میزنه؟ 240 00:15:14,230 --> 00:15:15,498 ‫نه. 241 00:15:15,598 --> 00:15:16,866 ‫نه. 242 00:15:16,966 --> 00:15:19,936 ‫اما صداشو شنیدم. 243 00:15:20,036 --> 00:15:21,004 ‫واقعا؟ 244 00:15:21,104 --> 00:15:23,206 ‫بله. یک بار. 245 00:15:23,806 --> 00:15:25,541 ‫از یه اتاق دیگه. 246 00:15:25,642 --> 00:15:27,010 ‫از یه اتاق دیگه؟ 247 00:15:27,744 --> 00:15:30,647 ‫و مطمئنی که صدای اون موجود رو شنیدی، 248 00:15:30,747 --> 00:15:32,015 ‫نه کس دیگه؟ 249 00:15:32,116 --> 00:15:34,217 ‫ممکنه کس دیگه بوده باشه. 250 00:15:35,251 --> 00:15:38,321 ‫ما توسط یکی از اهالی شهر مطلع شدیم... 251 00:15:38,421 --> 00:15:40,823 ‫که دختر اون‌ها یعنی وری، 252 00:15:40,923 --> 00:15:44,327 ‫یه شکم‌گوی ماهره. 253 00:15:45,528 --> 00:15:46,396 ‫ببخشید. 254 00:15:46,496 --> 00:15:48,665 ‫می‌دونم چطور به نظر میاد. 255 00:16:00,643 --> 00:16:01,744 ‫این چیه؟ 256 00:16:01,844 --> 00:16:02,845 ‫سفرنامه‌ی من. 257 00:16:02,945 --> 00:16:04,747 ‫این شامل یادداشت‌هایی هست که... 258 00:16:04,847 --> 00:16:10,887 ‫در طی تحقیقاتم از خانواده‌ی ‫اروینگ و جف برداشتم. 259 00:16:17,161 --> 00:16:19,328 ‫یه شکم‌گوی ماهر. 260 00:16:25,635 --> 00:16:28,771 ‫مردم کشنزگپ تقریبا همگی... 261 00:16:28,871 --> 00:16:32,308 ‫به جف باور دارن. 262 00:16:32,742 --> 00:16:37,580 ‫خیلی‌ها با این موجود مواجه شدن، ‫یا این‌طور میگن. 263 00:16:39,048 --> 00:16:40,316 ‫جالبه. 264 00:16:43,553 --> 00:16:45,621 ‫می‌دونی منو یاد کی میندازی؟ 265 00:16:46,389 --> 00:16:47,657 ‫کی؟ 266 00:16:48,192 --> 00:16:49,859 ‫هری هودینی. 267 00:16:51,294 --> 00:16:53,596 ‫من خیلی از اون کم‌هوش‌تر هستم. 268 00:16:53,696 --> 00:16:56,699 ‫شاید این‌طور باشه، اما زندگی‌های شما... 269 00:16:56,799 --> 00:16:58,267 ‫از جهاتی خیلی شبیه همه. 270 00:16:59,836 --> 00:17:01,237 ‫من زمانی رو یادمه... 271 00:17:01,337 --> 00:17:03,706 ‫که هنوز شکاک نشده بودی. 272 00:17:03,806 --> 00:17:05,175 ‫من یه شکاک نیستم. 273 00:17:05,274 --> 00:17:07,577 ‫قبل از این‌که به چیزی که الان هستی ‫تبدیل بشی، 274 00:17:07,677 --> 00:17:09,679 ‫به‌طور واضح یادمه که تو به من... 275 00:17:09,779 --> 00:17:14,016 ‫داستان جلسه‌ی احضار روحی که ‫توش شرکت داشتی رو تعریف کردی. 276 00:17:14,517 --> 00:17:18,254 ‫با یک واسط صدا که ویلیام کارتهسر بود. 277 00:17:18,354 --> 00:17:21,158 ‫طبق چیزی که می‌دونیم تو از کارتهسر... 278 00:17:21,691 --> 00:17:24,393 ‫و سایر واسط ها ناامید شدی. 279 00:17:24,494 --> 00:17:26,095 ‫و با این حال تو... 280 00:17:26,196 --> 00:17:29,365 ‫از تاثیر احساسی شدید... 281 00:17:29,465 --> 00:17:31,901 ‫مواجه شدن... 282 00:17:32,001 --> 00:17:33,736 ‫با پدر متوفیت صحبت می‌کنی. 283 00:17:34,871 --> 00:17:36,439 ‫این چه ربطی به هودینی داره؟ 284 00:17:36,539 --> 00:17:40,309 ‫انسان‌ها درگیر مسئله‌ی مرگ هستند. 285 00:17:40,409 --> 00:17:45,014 ‫همین‌طور درگیر چیزی که بعدش ‫میاد و یا نمیاد. 286 00:17:45,381 --> 00:17:48,017 ‫تو رویدادهای غیرطبیعی رو... 287 00:17:48,118 --> 00:17:50,019 ‫تحت ظاهر درک این مسئله کاوش می‌کنی... 288 00:17:50,120 --> 00:17:56,959 ‫که چرا انسان‌ها این اشباح ‫رو مجسم می‌کنند. 289 00:17:57,593 --> 00:18:03,733 ‫چرا اون‌ها نمی‌تونن این چیزهایی که ‫تو بهشون میگی توهم رو... 290 00:18:03,833 --> 00:18:05,001 ‫رها کنند. 291 00:18:05,768 --> 00:18:06,803 ‫بله. 292 00:18:07,770 --> 00:18:12,074 ‫من فکر می‌کنم تو هنوز دلتنگ پدرت هستی. 293 00:18:17,613 --> 00:18:19,715 ‫همون‌طور که می‌دونی هودینی شدیدا ‫تحت تاثیر... 294 00:18:19,816 --> 00:18:23,519 ‫مرگ مادرش بود. 295 00:18:24,387 --> 00:18:26,455 ‫اون با یک واسط ارواح ملاقات کرد... 296 00:18:26,556 --> 00:18:30,059 ‫به این امید که بتونه با مادرش ‫ارتباط برقرار کنه. 297 00:18:38,401 --> 00:18:42,272 ‫اون متوجه شد که اون واسط ‫یک شیاده. 298 00:18:42,371 --> 00:18:45,842 ‫برای همین اون به دنبال ‫رد کردن تمامی واسط‌ ها، 299 00:18:45,942 --> 00:18:47,677 ‫افشاکردن تمامی غیب‌گوها... 300 00:18:47,777 --> 00:18:51,447 ‫و احضارکننده‌ها و نشون دادن اون‌ها ‫به عنوان فرصت طلب‌هایی بود... 301 00:18:51,547 --> 00:18:54,383 ‫که از افراد داغدیده سواستفاده می‌کنند. 302 00:18:55,618 --> 00:18:59,555 ‫اون با لباس مبدل به جلسات ‫احضار روح می‌رفت... 303 00:18:59,655 --> 00:19:03,526 ‫و می‌پرید جلو و به حضار توضیح می‌داد... 304 00:19:03,626 --> 00:19:06,028 ‫که چطور دارن گول می‌خورن... 305 00:19:06,129 --> 00:19:07,797 ‫تو یه شیادی! 306 00:19:07,897 --> 00:19:10,366 ‫روش‌های شیادانه‌ی... 307 00:19:10,466 --> 00:19:12,935 ‫واسط ها رو به مردم نشون می‌داد. 308 00:19:13,035 --> 00:19:14,271 ‫من اون داستان‌ها رو شنیدم. 309 00:19:14,370 --> 00:19:17,073 ‫اما اون می‌خواست به این مسئله ‫باور داشته باشه. 310 00:19:17,174 --> 00:19:19,809 ‫اون می‌خواست رمزآلود باشه. 311 00:19:19,909 --> 00:19:24,480 ‫اون می‌خواست کسی رو پیدا کنه ‫که این مسئله رو درک می‌کرد... 312 00:19:24,580 --> 00:19:29,619 ‫تا بتونه با مادر مرده‌ی ‫خودش ارتباط برقرار کنه. 313 00:19:29,719 --> 00:19:33,522 ‫می‌دونستی که اون و همسرش بس... 314 00:19:33,623 --> 00:19:35,925 ‫پیامی رو طراحی کردن... 315 00:19:36,392 --> 00:19:38,761 ‫که هر کدومشون بعد از مرگ... 316 00:19:38,861 --> 00:19:42,498 ‫با یه واسط به گوش هم برسونن؟ 317 00:19:42,965 --> 00:19:47,170 ‫ظاهرا اونا به هیچ کس این پیام رو نگفتند. 318 00:19:47,271 --> 00:19:49,071 ‫من اینو نمی‌دونستم، نه. 319 00:19:54,211 --> 00:19:55,778 ‫بعد از مرگ هودینی، 320 00:19:55,878 --> 00:20:00,549 ‫بس با یک واسط به اسم آرتور فورد ‫ملاقات کرد. 321 00:20:00,650 --> 00:20:04,487 ‫و اون به اطلاع بس رسوند که پیامی... 322 00:20:04,587 --> 00:20:07,423 ‫از طرف همسر مرحومش دریافت کرده. 323 00:20:08,991 --> 00:20:10,193 ‫این درسته؟ 324 00:20:10,559 --> 00:20:13,996 ‫بس تایید کرد که اون پیام... 325 00:20:14,096 --> 00:20:19,502 ‫واقعا همون رمزی بود که فقط خودش ‫و هری می‌دونستن. 326 00:20:26,410 --> 00:20:29,845 ‫خب، در این مورد چه فکری می‌کنی؟ 327 00:20:33,015 --> 00:20:35,551 ‫من فکری در این مورد نمی‌کنم. 328 00:20:43,926 --> 00:20:44,894 ‫ان! 329 00:20:52,369 --> 00:20:54,470 ‫کی اینو این‌جا گذاشته؟ 330 00:20:56,973 --> 00:20:58,074 ‫ان! 331 00:21:04,251 --> 00:21:05,419 ‫همه چیز رو به راهه؟ 332 00:21:05,519 --> 00:21:08,021 ‫ما به جزیره‌ی من میریم. 333 00:21:09,055 --> 00:21:10,090 ‫عجب! 334 00:21:16,297 --> 00:21:18,232 ‫"خارق‌العاده‌ترین بخش... 335 00:21:18,332 --> 00:21:19,500 ‫این مورد شگفت‌انگیز... 336 00:21:19,599 --> 00:21:21,968 ‫این بود که آقای اروینگ ‫یک جور دفتر خاطرات... 337 00:21:22,068 --> 00:21:24,037 ‫در شکل نامه‌هایی از کارهای جف ‫نگه داشته... 338 00:21:24,137 --> 00:21:26,873 ‫و از نظر محالاتی که ثبت شده... 339 00:21:26,973 --> 00:21:31,479 ‫با اثر داستان هزار و یک شب رقابت می‌کنه. 340 00:21:31,579 --> 00:21:34,614 ‫در جلوی من ۲۰۰ صفحه ‫در قطع رحلی وجود داره... 341 00:21:34,714 --> 00:21:37,016 ‫و هر صفحه یک معجزه رو توصیف کرده. 342 00:21:37,117 --> 00:21:40,321 ‫من به بعضی از جالب‌ترین ‫حوادث اشاره می‌کنم." 343 00:21:46,460 --> 00:21:50,364 ‫در ژوئن ۱۹۳۲، جف شروع ‫به کشتن خرگوش‌ها... 344 00:21:50,464 --> 00:21:51,798 ‫برای خانواده کرد. 345 00:21:51,898 --> 00:21:53,032 ‫اون خرگوش‌ها رو خفه می‌کرد... 346 00:21:53,133 --> 00:21:54,901 ‫و مدبرانه اون‌ها رو بیرون خونه... 347 00:21:55,001 --> 00:21:58,339 ‫روی دیوار و در محلی جلوی دید می‌گذاشت. 348 00:21:58,439 --> 00:22:01,841 ‫در طی سال بعد اون تعداد زیادی از خرگوش‌ها ‫رو سلاخی کرد... 349 00:22:01,941 --> 00:22:04,677 ‫و تعادل گونه‌های جانوران منطقه... 350 00:22:04,777 --> 00:22:07,780 ‫در معرض خطر قرار گرفت. 351 00:22:09,450 --> 00:22:10,850 ‫در سال ۱۹۳۴... 352 00:22:10,950 --> 00:22:14,120 ‫جف شروع به رفت و آمد به ‫نزدیک‌ترین شهر کرد... 353 00:22:14,221 --> 00:22:16,490 ‫و بعد از برگشتش به کشاورز گفت... 354 00:22:16,590 --> 00:22:18,958 ‫که افراد خاصی چکار می‌کردند. 355 00:22:19,058 --> 00:22:21,262 ‫این ادعاها ثابت شد. 356 00:22:21,362 --> 00:22:24,632 ‫بعد اون به یک غیب‌گو تبدیل شد ‫و بدون این‌که مزرعه رو ترک کنه... 357 00:22:24,731 --> 00:22:28,835 ‫به کشاورز گفت که ۱۶ کیلومتر دورتر ‫چه اتفاقی می‌افته. 358 00:22:28,935 --> 00:22:31,771 ‫از اون سوال شد که یک "روح" هست یا نه... 359 00:22:31,871 --> 00:22:36,277 ‫و جف جواب داد "من یک ‫روح‌ زمینگیر شده هستم." 360 00:22:36,377 --> 00:22:40,046 ‫در جولای همون سال جف شروع ‫به انجام حقه‌هایی کرد. 361 00:22:40,146 --> 00:22:43,883 ‫شخصی به بیرون خونه و یعنی ایوان می‌رفت... 362 00:22:43,983 --> 00:22:45,985 ‫و روی یک سنگ چند پنی قرار می‌داد. 363 00:22:46,085 --> 00:22:48,455 ‫جف که از سوراخ در تماشا می‌کرد... 364 00:22:48,556 --> 00:22:52,792 ‫می‌گفت که اون سکه رو به شیر ‫قرار داده شده و یا رو به خط. 365 00:22:53,327 --> 00:22:55,529 ‫بعضی وقت‌ها درست می‌گفت. 366 00:22:56,363 --> 00:22:59,165 ‫وری حتی تلاش کرد که از اون عکس بگیره. 367 00:22:59,266 --> 00:23:02,202 ‫اما به محض این‌که اون می‌خواست ‫دکمه رو فشار بده... 368 00:23:02,303 --> 00:23:06,172 ‫اون فرار کرد و تا چند روز ازش خبری نبود. 369 00:23:06,273 --> 00:23:09,075 ‫جف توضیح داد که اون از گیر افتادن می‌ترسه. 370 00:23:09,175 --> 00:23:11,945 ‫نه توسط دوربین، بلکه توسط یک تله. 371 00:23:12,045 --> 00:23:14,415 ‫و به همین دلیل کمرو هست. 372 00:23:15,482 --> 00:23:18,785 ‫گاهی اوقات جف خانواده‌ی اروینگ رو تا ‫شهر نزدیک دنبال می‌کرد... 373 00:23:18,885 --> 00:23:20,186 ‫وقتی که اونا به خرید می‌رفتند. 374 00:23:20,287 --> 00:23:23,257 ‫البته همیشه طرف دورتر حصار باقی می‌موند... 375 00:23:23,357 --> 00:23:27,160 ‫با این‌که تمام مدت با ‫شور و شوق حرف می‌زد. 376 00:23:29,396 --> 00:23:34,368 ‫در مارس ۱۹۳۵ من مقدار ‫خز و مو دریافت کردم... 377 00:23:34,468 --> 00:23:38,572 ‫که جف لطف کرده بود و ‫از پشت و دمش کنده بود... 378 00:23:38,672 --> 00:23:41,275 ‫و از من خواسته شد که اون رو شناسایی کنم. 379 00:23:42,108 --> 00:23:45,312 ‫من اونا رو برای پرفسور ‫جولیان هاکسلی فرستادم... 380 00:23:45,412 --> 00:23:49,550 ‫که اون رو به آقای اف مارتین دانکن ‫یا همون اف‌ زی اس داد... 381 00:23:49,650 --> 00:23:52,686 ‫و اون متخصص مو و خز بود. 382 00:23:52,785 --> 00:23:54,887 ‫در یک نامه به من اون گفت: 383 00:23:54,988 --> 00:23:57,691 ‫من با میکروسکوپ به دقت ‫این‌ها رو بررسی کردم... 384 00:23:57,790 --> 00:24:00,527 ‫و اون‌ها رو با موهای موجودات شناخته شده ‫مقایسه کردم. 385 00:24:00,960 --> 00:24:03,264 ‫در نتیجه، من با قاطعیت می‌تونم بگم... 386 00:24:03,364 --> 00:24:06,600 ‫که این نمونه مو هیچ وقت ‫روی یه خدنگ رشد نمی‌کنه، 387 00:24:07,100 --> 00:24:11,004 ‫و اون متعلق به یه موش صحرایی، ‫خرگوش معمولی، خرگوش صحرایی، سنجاب... 388 00:24:11,104 --> 00:24:14,907 ‫یا جونده‌ی دیگه و یا گوسفند، بز ‫یا گاو نیست. 389 00:24:15,542 --> 00:24:18,811 ‫من این فرض رو دارم که این موها احتمالا... 390 00:24:18,911 --> 00:24:23,182 ‫از یک یا چندین سگ مو بلند گرفته شده. 391 00:24:24,285 --> 00:24:26,620 ‫آقای اروینگ نوشت که اون خوشحال میشه... 392 00:24:26,720 --> 00:24:30,658 ‫که منو ببینه و تمامی مقدمات ‫ملاقاتم رو فراهم کرد. 393 00:24:30,758 --> 00:24:32,959 ‫متاسفانه به محض این‌که ‫من اون نامه رو دریافت کردم... 394 00:24:33,059 --> 00:24:36,597 ‫و تصمیمم رو اعلام ‫کردم، جف ناگهان ناپدید شد. 395 00:24:37,096 --> 00:24:39,366 ‫در انتهای ماه هنوز خبری از اون نبود، 396 00:24:39,466 --> 00:24:41,735 ‫اما من تصمیم گرفتم که ‫برنامه‌هام رو تغییر ندم. 397 00:24:41,834 --> 00:24:43,337 ‫و در حالی که من یک شاهد می‌خواستم... 398 00:24:43,437 --> 00:24:46,039 ‫در صورتی که جف خودش رو نشون می‌داد، 399 00:24:46,139 --> 00:24:50,143 ‫من از آقای آر اس لمبرت، ‫سردبیر لیسنر خواستم... 400 00:24:50,244 --> 00:24:52,178 ‫که منو همراهی کنه. 401 00:24:52,746 --> 00:24:55,783 ‫به محض رسیدن ما به جزیره، ‫تصمیم گرفتیم که... 402 00:24:55,882 --> 00:24:57,817 ‫مستقیما پاتوق جف رو ببینیم. 403 00:24:57,917 --> 00:25:00,354 ‫در حالی که به اون‌جا نزدیک می‌شدیم، ‫من و آقای لمبرت... 404 00:25:00,454 --> 00:25:05,392 ‫توسط حیوانی که به سمت ما میومد ‫شوکه شدیم. 405 00:25:06,192 --> 00:25:08,161 ‫اما اون رالف بود، 406 00:25:08,262 --> 00:25:10,063 ‫سگ سه ساله‌ی خانواده‌ی اروینگ... 407 00:25:10,163 --> 00:25:13,267 ‫که صدای اربابش رو شنیده بود. 408 00:25:14,702 --> 00:25:19,138 ‫ما در نهایت به خونه رسیدیم، ‫و به وری معرفی شدیم، 409 00:25:19,239 --> 00:25:23,777 ‫یک دختر ۱۷ ساله‌ی زیبا که ‫از نظر ما خیلی باهوش، 410 00:25:23,876 --> 00:25:25,978 ‫خجالتی و ساکت بود. 411 00:25:26,079 --> 00:25:29,048 ‫خانم اروینگ هم یک بانوی ‫جذاب و باوقار بود... 412 00:25:29,148 --> 00:25:30,917 ‫که با روی باز خوش‌آمدگویی کرد... 413 00:25:31,017 --> 00:25:34,254 ‫و به ما گفت که راحت باشیم. 414 00:25:34,355 --> 00:25:37,825 ‫آقای اروینگ یک تاجر موفق لیورپولی بود... 415 00:25:37,924 --> 00:25:39,526 ‫که در شروع جنگ... 416 00:25:39,626 --> 00:25:40,794 ‫اون مزرعه رو خرید... 417 00:25:40,893 --> 00:25:43,863 ‫و امیدوار بود از طریق ‫دامداری گوسفندا ارتزاق کنه. 418 00:25:43,963 --> 00:25:45,833 ‫در حالی که ما دور چراغ ‫پارافینی نشسته بودیم... 419 00:25:45,932 --> 00:25:48,302 ‫در اتاق نشیمن کوچیک و تاریک... 420 00:25:48,402 --> 00:25:51,137 ‫داستان جف رو دوباره شنیدیم. 421 00:25:51,238 --> 00:25:53,906 ‫من و آقای لمبرت از خانواده‌ی اروینگ... 422 00:25:54,006 --> 00:25:57,009 ‫سوالات بی‌شمار موشکافانه‌ای پرسیدیم ‫و جواب‌هایی گرفتیم... 423 00:25:57,110 --> 00:25:58,945 ‫که کاملا مطابق... 424 00:25:59,045 --> 00:26:02,683 ‫با چیزی بود که آقای اروینگ در نامه‌‌هاش ‫گفته بود. 425 00:26:03,751 --> 00:26:09,055 ‫اون خانواده بخاطر غیبت طولانی جف ‫دلشکسته بودند. 426 00:26:09,155 --> 00:26:11,759 ‫خانم اروینگ قانع شده بود که خدنگ... 427 00:26:11,859 --> 00:26:13,794 ‫هنوز توی خونه هست. 428 00:26:14,328 --> 00:26:18,332 ‫احتمالا داره به هر کلمه‌ای ‫که میگیم گوش می‌کنه. 429 00:26:20,501 --> 00:26:22,569 ‫اون چند کلمه با جف حرف زد... 430 00:26:22,669 --> 00:26:24,304 ‫و امیدوار بود که درخواستش... 431 00:26:24,405 --> 00:26:27,574 ‫دل اون رو به نوعی به رحم بیاره. 432 00:26:27,674 --> 00:26:30,042 ‫هیچ جوابی داده نشد. 433 00:26:30,143 --> 00:26:31,845 ‫و بعد من یک صحبت کوتاهی... 434 00:26:31,978 --> 00:26:34,147 ‫برای چهار دیواری اتاق نشیمن انجام دادم، 435 00:26:34,248 --> 00:26:36,115 ‫و امیدوار بودم که جف صدامو بشنوه. 436 00:26:36,215 --> 00:26:39,586 ‫من به این نکته اشاره کردم که ما بخاطر اون ‫راه درازی رو طی کردیم... 437 00:26:39,686 --> 00:26:43,055 ‫و ما حق داریم اونو ببینیم. 438 00:26:43,156 --> 00:26:45,559 ‫چند کلمه حرف، یه جیغ، یه جیرجیر... 439 00:26:45,659 --> 00:26:48,995 ‫یا فقط یه پنجه کشیدن ساده ‫از پشت تخته‌های چوبی. 440 00:26:49,095 --> 00:26:52,499 ‫من حتی بهش پیشنهاد کردم ‫که یه چیزی رو سمتم پرت کنه. 441 00:26:52,599 --> 00:26:54,435 ‫اما هیچ فایده‌ای نداشت. 442 00:26:54,535 --> 00:26:58,505 ‫جف قطعا حال و حوصله‌ی حرف زدن نداشت. 443 00:27:01,207 --> 00:27:04,578 ‫هم آقای لمبرت و هم من خوب نخوابیدیم. 444 00:27:04,678 --> 00:27:07,714 ‫مشکل خدنگ ذهن ما ‫رو درگیر کرده بود... 445 00:27:07,815 --> 00:27:09,949 ‫و خواب رو دشوار کرده بود. 446 00:27:10,049 --> 00:27:13,420 ‫آیا کل این قضیه از اول تا آخر ‫یک شیادی بوده؟ 447 00:27:13,520 --> 00:27:16,590 ‫یک نقشه بوده که ۴ سال طول کشیده؟ 448 00:27:16,690 --> 00:27:18,991 ‫اگه این‌طور بوده، انگیزه‌شون چی بوده؟ 449 00:27:19,091 --> 00:27:21,495 ‫آقای خانواده‌ی اروینگ در یک توطئه‌ی... 450 00:27:21,595 --> 00:27:23,963 ‫هوشمندانه و نامعمول دست داشتند؟ 451 00:27:24,063 --> 00:27:26,999 ‫اصلا حیوانی در کار بوده؟ 452 00:27:27,099 --> 00:27:30,069 ‫آیا مدر یا چیز دیگه‌ای ‫وجود داشته که نشون بده... 453 00:27:30,169 --> 00:27:32,306 ‫صدای جف شنیده شده؟ 454 00:27:32,406 --> 00:27:33,607 ‫اگه این یه نقشه بوده... 455 00:27:33,707 --> 00:27:35,576 ‫هیچ انگیزه‌ی آشکار... 456 00:27:35,676 --> 00:27:37,511 ‫یا سود مالی در کار نبوده. 457 00:27:41,915 --> 00:27:45,652 ‫صبح با این خبر بیدار شدیم که ‫جف برگشته... 458 00:27:45,752 --> 00:27:48,489 ‫و بیشتر شب و مشغول حرف زدن بوده. 459 00:27:48,589 --> 00:27:51,157 ‫جف به طور ضمنی به اطلاع کشاورز رسونده... 460 00:27:51,258 --> 00:27:54,160 ‫که اون زیرکانه منو نگاه کرده... 461 00:27:54,261 --> 00:27:58,030 ‫و از قیافه‌ام خوشش نیومده. 462 00:27:58,130 --> 00:28:01,033 ‫و به من گفته شد که در یک موقعیت خاص ‫روی زمین بایستم... 463 00:28:01,133 --> 00:28:04,638 ‫و داد بزنم "من به تو باور دارم، جف!" 464 00:28:05,137 --> 00:28:07,374 ‫من به تو باور دارم، جف! 465 00:28:07,474 --> 00:28:10,109 ‫صدای یک جیغ گوش‌خراش از طبقه‌ی بالا اومد. 466 00:28:10,209 --> 00:28:13,179 ‫من دوباره اونو صدا زدم، این بار گفتم... 467 00:28:13,280 --> 00:28:15,682 ‫"نمیای پایین؟ من به تو باور دارم!" 468 00:28:15,782 --> 00:28:17,016 ‫و جف به این سوالم جواب داد... 469 00:28:17,116 --> 00:28:19,286 ‫"نه، من نمی‌خوام مدت زیادی بمونم... 470 00:28:19,386 --> 00:28:21,053 ‫و من از تو خوشم نمیاد!" 471 00:28:21,153 --> 00:28:22,589 ‫در حالی که خدنگ داشت صحبت می‌کرد، 472 00:28:22,689 --> 00:28:25,993 ‫آقای لمبرت به آرومی از پله‌ها بالا رفت. 473 00:28:26,092 --> 00:28:27,327 ‫اما متاسفانه... 474 00:28:27,427 --> 00:28:29,363 ‫تخته‌ی بالایی پله شل بود... 475 00:28:29,463 --> 00:28:32,064 ‫و اون روش پا گذاشت و با صدای بلند... 476 00:28:32,164 --> 00:28:34,133 ‫قل خورد اومد پایین. 477 00:28:34,234 --> 00:28:37,704 ‫جف داد زد "اون داره میاد!" و ناپدید شد. 478 00:28:44,143 --> 00:28:46,613 ‫خانواده‌ی اروینگ لطف و محبت زیادی داشتن... 479 00:28:46,713 --> 00:28:51,318 ‫و برای ما هر کاری جز ‫نشون دادن جف انجام دادن. 480 00:28:52,953 --> 00:28:56,390 ‫آقای اروینگ شخصا خونه رو به ما نشون داد... 481 00:28:56,490 --> 00:28:59,293 ‫و پاتوق‌های جف رو مشخص کرد. 482 00:28:59,760 --> 00:29:02,094 ‫ما چندین سوراخ... 483 00:29:02,194 --> 00:29:04,096 ‫و شکاف دیدیم که جف از طریف اون‌ها ‫به ملاقات کنندگان شکاک... 484 00:29:04,196 --> 00:29:05,999 ‫چیزهایی پرت می‌کرد. 485 00:29:06,533 --> 00:29:08,902 ‫حفره‌هایی که خدنگ از طریق اون‌ها... 486 00:29:08,927 --> 00:29:10,379 ‫خانواده‌ی اروینگ رو تماشا می‌کرد. 487 00:29:10,404 --> 00:29:12,239 ‫ما راه‌های پشت تخته‌ها رو می‌دیدیم... 488 00:29:12,339 --> 00:29:14,942 ‫که از طریق اون‌ها جف می‌تونست ‫بدون دیده شدن از یک اتاق... 489 00:29:15,042 --> 00:29:17,244 ‫به اتاق دیگه بره. 490 00:29:17,344 --> 00:29:18,879 ‫این واقعیت که دیوار هر ‫اتاقی تخته‌های چوبی داشت... 491 00:29:18,979 --> 00:29:22,382 ‫کل خونه رو به یک لوله‌ی صدارسان بزرگ ‫تبدیل کرده بود... 492 00:29:22,482 --> 00:29:25,619 ‫با دیوارهایی که مثل ‫صفحه‌ی صدا عمل می‌کردند. 493 00:29:27,688 --> 00:29:30,924 ‫به ما در اتاق وری "پناهگاه" جف ‫نشون داده شد... 494 00:29:31,024 --> 00:29:33,026 ‫که یک قسمت جعبه مانند بود... 495 00:29:33,125 --> 00:29:35,662 ‫که گفته شد جف بالای اون... 496 00:29:35,762 --> 00:29:40,033 ‫با صدای گرامافون می‌رقصه ‫و با توپ مورد علاقه‌اش بازی می‌کنه. 497 00:29:40,934 --> 00:29:44,805 ‫با صحبت کردن درون روزنه‌های این صفحات... 498 00:29:44,905 --> 00:29:46,172 ‫امکان داشت... 499 00:29:46,273 --> 00:29:47,808 ‫که صدا... 500 00:29:47,908 --> 00:29:50,109 ‫به قسمت‌های مختلف خونه برسه. 501 00:29:53,447 --> 00:29:56,650 ‫ظاهرا جف خیلی وقت‌ها این کار رو می‌کنه. 502 00:30:05,726 --> 00:30:06,526 ‫می‌تونم براتون یه نوشیدنی بیارم؟ 503 00:30:06,627 --> 00:30:09,296 ‫ممنون. نه، من خسته‌ام. 504 00:30:09,396 --> 00:30:11,965 ‫فکر کنم زود می‌خوابم. 505 00:30:12,065 --> 00:30:13,800 ‫فردا باید روز جالبی باشه. 506 00:30:14,901 --> 00:30:17,471 ‫من به میخونه میرم که نوشیدنی بخورم. 507 00:30:17,571 --> 00:30:19,272 ‫چیز دیگه‌ای که نیاز ندارین؟ 508 00:30:20,107 --> 00:30:21,575 ‫نه، برو. 509 00:30:21,675 --> 00:30:26,046 ‫و اگه یه خردنگ سخنگو دیدی... 510 00:30:28,982 --> 00:30:30,417 ‫فکر کنم اسمش خدنگ باشه. 511 00:30:30,884 --> 00:30:33,887 ‫خب، اگه هر کدومشون رو دیدی، 512 00:30:34,454 --> 00:30:35,856 ‫بلافاصله به من خبر بده. 513 00:30:35,956 --> 00:30:37,357 ‫بله، البته. 514 00:30:37,457 --> 00:30:39,826 ‫- شب بخیر. ‫- شب بخیر. 515 00:30:51,738 --> 00:30:52,906 ‫شب خوش. 516 00:30:55,409 --> 00:30:58,311 ‫- شب تو هم خوش. ‫- بار تعطیله؟ 517 00:30:59,680 --> 00:31:01,815 ‫چی دوست داری بنوشی، عزیزم؟ 518 00:31:03,984 --> 00:31:05,352 ‫یه ویسکی. 519 00:31:06,520 --> 00:31:09,256 ‫فکر نکنم ویسکی خوبی باشه. 520 00:31:09,890 --> 00:31:11,558 ‫خب، بهتر نیست صبر کنیم برای... 521 00:31:11,658 --> 00:31:12,693 ‫برای کی؟ 522 00:31:30,644 --> 00:31:32,979 ‫اومدی که جف رو ببینی، آره؟ 523 00:31:34,347 --> 00:31:36,550 ‫من این‌جا هستم که به دکتر ‫نندور فودور، 524 00:31:36,650 --> 00:31:38,652 ‫پیشروترین فراروانشناس دنیا کمک کنم. 525 00:31:38,752 --> 00:31:41,021 ‫و ما این‌جا هستیم که یک... 526 00:31:41,121 --> 00:31:42,823 ‫رویداد ماورایی احتمالی رو بررسی کنیم... 527 00:31:42,923 --> 00:31:44,991 ‫که در مورد موجودیه که به عنوان... 528 00:31:45,726 --> 00:31:47,594 ‫بله، جف شناخته میشه. 529 00:31:47,694 --> 00:31:48,729 ‫هوم. 530 00:31:49,429 --> 00:31:51,398 ‫جف ماورایی نیست. 531 00:31:53,200 --> 00:31:54,801 ‫اون یه روح زمینیه. 532 00:31:56,403 --> 00:31:58,438 ‫اون خودش اینو به من گفت. 533 00:32:00,140 --> 00:32:01,608 ‫باهاش مواجه شدی؟ 534 00:32:03,110 --> 00:32:04,511 ‫بله. 535 00:32:05,879 --> 00:32:06,913 ‫یه بار. 536 00:32:07,714 --> 00:32:09,850 ‫نزدیک دو سال از اون موقع گذشته. 537 00:32:11,718 --> 00:32:14,187 ‫تو اونو دیدی؟ می‌تونی توصیفش کنی؟ 538 00:32:14,287 --> 00:32:16,790 ‫فقط چند لحظه دیدمش. 539 00:32:18,558 --> 00:32:20,894 ‫با گوشه‌ی چشمم دیدمش. 540 00:32:22,929 --> 00:32:24,131 ‫اوه، که این‌طور. 541 00:32:24,232 --> 00:32:25,332 ‫اما صحبت کردنش رو شنیدم. 542 00:32:28,034 --> 00:32:29,469 ‫مثل روز روشن بود. 543 00:32:38,645 --> 00:32:41,381 ‫بعد از اون مراسم ‫خاکسپاری بود که پدر پنزن... 544 00:32:41,481 --> 00:32:43,350 ‫برای هلن عزیزم برگزار کرد. 545 00:32:45,051 --> 00:32:46,086 ‫اون همسرت بود؟ 546 00:32:46,186 --> 00:32:47,454 ‫آره. 547 00:32:49,356 --> 00:32:51,458 ‫۳۰ سال زن و شوهر بودیم. 548 00:32:52,492 --> 00:32:54,594 ‫سل اونو از پا در آورد... 549 00:32:56,196 --> 00:32:57,631 ‫قبل این‌که وقت مرگش برسه. 550 00:32:58,131 --> 00:32:59,900 ‫تسلیت میگم. 551 00:33:00,000 --> 00:33:01,668 ‫و اون روز یکمی مشروب خورده بودم. 552 00:33:02,302 --> 00:33:04,704 ‫من خیلی خوب با غم از دست دادن ‫اون کنار نمیومده بودم. 553 00:33:05,239 --> 00:33:07,241 ‫برای همین زمانی که ‫مراسم داشت انجام میشد... 554 00:33:07,340 --> 00:33:09,376 ‫من باید می‌رفتم می‌شاشیدم. 555 00:33:13,947 --> 00:33:16,550 ‫من رفتم کنار اون کلیسای قدیمی... 556 00:33:17,317 --> 00:33:18,718 ‫که از جلوی چشم‌ها دور باشم. 557 00:33:20,554 --> 00:33:23,924 ‫و وقتی اون‌جا ایستاده بودم و می‌شاشیدم، 558 00:33:27,093 --> 00:33:28,495 ‫صداشو شنیدم. 559 00:33:30,730 --> 00:33:32,266 ‫- جف؟ ‫- آره. 560 00:33:39,673 --> 00:33:41,942 ‫اون برای من یه شعر خوند. 561 00:33:44,711 --> 00:33:50,116 ‫و حتی حالا که اون قضیه رو یاد میارم، ‫حالم عوض میشه. 562 00:33:56,957 --> 00:34:00,527 ‫"خواب دیدم که کسی در جایی غریب می‌میرد... 563 00:34:00,627 --> 00:34:02,296 ‫و آشنایی ندارد... 564 00:34:02,395 --> 00:34:05,031 ‫و تخته‌های بالای صورتش را میخ زدند... 565 00:34:05,131 --> 00:34:07,100 ‫رعیت‌های آن سرزمین... 566 00:34:07,200 --> 00:34:10,003 ‫خواستند تا آن را در تنهایی بیارامند... 567 00:34:10,103 --> 00:34:11,705 ‫و بر پشته‌ی قبرش... 568 00:34:11,805 --> 00:34:15,075 ‫صلیلی ساخته شده از دو تکه چوب ساختند... 569 00:34:15,175 --> 00:34:17,010 ‫و درخت سرو کاشتند.... 570 00:34:17,110 --> 00:34:20,413 ‫و او را برای ستارگان بی‌تفاوت بالا ‫رها کردند... 571 00:34:20,513 --> 00:34:22,983 ‫تا زمانی که من این کلمات راه حک کردم 572 00:34:23,083 --> 00:34:27,187 ‫او از اولین عشقت زیباتر بود... 573 00:34:27,288 --> 00:34:31,157 ‫و حالا زیر تخته‌ی چوبی آرامیده..." 574 00:34:35,996 --> 00:34:38,698 ‫اون روز بالاخره مشروب خوری رو کنار گذاشتم. 575 00:34:46,907 --> 00:34:49,075 ‫اون شعر از ییتس بود، مگه نه؟ ‫[ویلیام باتلر ییتس] 576 00:34:49,442 --> 00:34:50,744 ‫اون شعر "رویای مرگ" بود. 577 00:34:50,844 --> 00:34:51,912 ‫درسته. 578 00:34:53,013 --> 00:34:56,983 ‫اما فقط خود شعر منو تحت تاثیر قرار نداد. 579 00:34:59,119 --> 00:35:00,587 ‫اون صدا بود. 580 00:35:02,722 --> 00:35:04,991 ‫اون صدایی که به درونم نفوذ کرد. 581 00:35:07,027 --> 00:35:12,198 ‫حس کردم که ستون فقراتم رو داره ‫مثل دکمه‌های پیانو می‌نوازه. 582 00:35:13,401 --> 00:35:14,467 ‫که این‌طور. 583 00:35:14,567 --> 00:35:15,802 ‫من بی‌حس بودم. 584 00:35:16,436 --> 00:35:17,671 ‫متوجهی؟ 585 00:35:20,173 --> 00:35:22,208 ‫قبول نمی‌کردم که اون مرده. 586 00:35:25,879 --> 00:35:30,183 ‫اون اولین زمانی بود که ‫به خودم اجازه دادم درد رو حس کنم. 587 00:35:33,321 --> 00:35:34,821 ‫من به این نیاز داشتم. 588 00:35:36,223 --> 00:35:37,657 ‫من به این نیاز داشتم. 589 00:35:38,225 --> 00:35:39,826 ‫متوجهم. 590 00:35:47,767 --> 00:35:51,104 ‫می‌تونی عجیب‌ترین قسمت ‫این قضیه چیه؟ 591 00:35:54,040 --> 00:35:56,910 ‫چیزی عجیب‌تر از این‌که ‫به من گفتی هست؟ 592 00:35:58,279 --> 00:35:59,612 ‫آره. 593 00:36:01,181 --> 00:36:04,251 ‫هلن من در ماه آپریل سال ۳۳ فوت کرد. 594 00:36:05,559 --> 00:36:08,929 ‫شاید باورت نشه ولی روز "آدینه‌ی نیک" بود. ‫[روز بزرگداشت مصلوب شدن عیسی مسیح] 595 00:36:09,830 --> 00:36:11,197 ‫اوه. 596 00:36:11,731 --> 00:36:15,501 ‫اون شعر از ییتس،‌ همون‌طور که می‌دونی... 597 00:36:17,303 --> 00:36:20,606 ‫تا تابستون سال ۳۴ منتشر نشده بود. 598 00:36:21,842 --> 00:36:23,075 ‫اوه. 599 00:36:23,810 --> 00:36:24,778 ‫هوم. 600 00:36:24,878 --> 00:36:26,445 ‫تو حرفمو باور نداری، مگه نه؟ 601 00:36:27,781 --> 00:36:30,449 ‫خب، این داستان ناراحت‌کننده‌ای هست. 602 00:36:30,550 --> 00:36:31,384 ‫آره. 603 00:36:35,229 --> 00:36:37,665 ‫باید درک کنی که دکتر فودور... 604 00:36:37,690 --> 00:36:39,692 ‫باعث شده خیلی شکاک باشم. 605 00:36:41,160 --> 00:36:43,296 ‫اون همیشه میگه‌ "فقط چیزی رو باور کن... 606 00:36:43,396 --> 00:36:45,197 ‫که میشه دید، شنید، 607 00:36:45,298 --> 00:36:49,770 ‫لمس کرد و با ابزار علمی ‫شناسایی کرد. 608 00:36:49,945 --> 00:36:51,512 ‫کلمات رو باور نکن، 609 00:36:51,537 --> 00:36:56,108 ‫فقط واقعیت‌های قابل اثبات و مشاهده ‫رو باور کن." 610 00:37:00,346 --> 00:37:02,348 ‫و تو این‌جوری زندگی می‌کنی؟ 611 00:37:05,418 --> 00:37:07,653 ‫دکتر فودور مرد باهوشیه. 612 00:37:12,678 --> 00:37:15,181 ‫فکر کنم داستان تو هم مثل من ‫غم‌انگیزه. 613 00:37:17,103 --> 00:37:18,470 ‫البته از جهت دیگه. 614 00:38:02,200 --> 00:38:03,934 ‫هی. هی. 615 00:38:05,666 --> 00:38:07,818 ‫- شما باید دکتر فودور باشین. ‫- بله. سلام. 616 00:38:07,843 --> 00:38:09,511 ‫- تو باید ان باشی. ‫- حالتون چطوره؟ 617 00:38:09,536 --> 00:38:10,971 ‫از ملاقات با شما بسیار خوشوقتم! 618 00:38:11,072 --> 00:38:12,472 ‫به کشنزگپ خوش اومدین! 619 00:38:12,923 --> 00:38:14,493 ‫می‌بینم که شهردار ما رو ملاقات کردین! 620 00:38:14,942 --> 00:38:16,510 ‫ما خیلی هیجان زده هستیم ‫که شما این‌جایید. 621 00:38:16,610 --> 00:38:18,413 ‫دکتر پرایس خیلی از شما تعریف می‌کرد. 622 00:38:18,512 --> 00:38:20,214 ‫اون یه مرد دوست داشتنی بود. 623 00:38:20,315 --> 00:38:21,982 ‫کاملا درسته. 624 00:38:22,083 --> 00:38:23,284 ‫براتون آرزوی موفقیت می‌کنم. 625 00:38:23,384 --> 00:38:25,018 ‫ممنون، ماریس. 626 00:38:25,119 --> 00:38:26,220 ‫شهردار. 627 00:38:27,821 --> 00:38:29,589 ‫بیا بقیه‌ی راه رو تا خونه با ماشین بریم... 628 00:38:29,690 --> 00:38:31,159 ‫اگه مشکلی نداشته باشین. 629 00:38:31,259 --> 00:38:33,194 ‫سطح زمین متاسفانه... 630 00:38:33,294 --> 00:38:35,296 ‫یه مقداری ناهمواره. 631 00:38:35,696 --> 00:38:37,497 ‫فکر می‌کنم مشکلی برامون پیش نمیاد. 632 00:38:39,866 --> 00:38:41,601 ‫گرمای این زمستون... 633 00:38:41,702 --> 00:38:44,571 ‫برای کشت زردآلو خیلی مناسبه. 634 00:38:44,671 --> 00:38:47,040 ‫اگه تا حالا نخوردین باید بدونین ‫که میوه‌های کوچولو و خوشمزه‌ای هستن. 635 00:38:47,908 --> 00:38:49,710 ‫- فکر کنم حالم داره بد میشه. ‫- وای خدا. 636 00:38:49,810 --> 00:38:53,714 ‫و این‌جا به آب نزدیک‌تره و ‫خاک خیلی سبک‌تره... 637 00:38:53,814 --> 00:38:57,251 ‫خاک حالت شنی داره، ‫درختای گیلاس عاشق اینن. 638 00:38:57,352 --> 00:38:58,752 ‫می‌تونین اونا رو ببینید. 639 00:39:01,021 --> 00:39:02,156 ‫چی؟ 640 00:39:12,966 --> 00:39:15,436 ‫و همون‌طور که اشاره کردم، ‫با گرمایی که این‌جا داره... 641 00:39:15,535 --> 00:39:18,172 ‫میوه‌ها خیلی خوب رشد می‌کنند. 642 00:39:18,272 --> 00:39:20,007 ‫پارسال از سال قبلش خیلی پربارتر بود... 643 00:39:20,108 --> 00:39:21,708 ‫که اون هم از سال قبلش پربارتر بود. 644 00:39:21,808 --> 00:39:23,910 ‫و این سال قراره بهترین سال باشه. 645 00:39:24,011 --> 00:39:26,947 ‫کارش سخته، اما نتیجه‌بخشه. 646 00:39:27,048 --> 00:39:30,218 ‫اوه، دکتر فودور، این همسرم مارگارت هست. 647 00:39:30,318 --> 00:39:32,253 ‫مگی، ایشون دکتر نندور فودور... 648 00:39:32,353 --> 00:39:33,587 ‫و ایشون دستیارش ان هستن. 649 00:39:33,687 --> 00:39:36,290 ‫از ملاقات با شما واقعا ‫خوشحال شدم، دکتر فودور. 650 00:39:36,391 --> 00:39:40,961 ‫دکتر پرایس توی نامه‌هاش خیلی ‫شما رو تحسین می‌کرد. 651 00:39:41,062 --> 00:39:43,563 ‫من می‌خواستم قبل از ‫اومدنتون کتابتون رو بخونم، 652 00:39:43,663 --> 00:39:45,799 ‫اما وقتی از کتاب‌فروشی پاول توی ‫شهر اونو سفارش دادم... 653 00:39:45,899 --> 00:39:48,102 ‫گفتن یه ماه طول می‌کشه تا یه نسخه ‫از اون کتاب برسه این‌جا. 654 00:39:48,202 --> 00:39:52,672 ‫خب، این لطف شما رو می‌رسونه، ‫ولی اصلا ضرورتی نداشت. 655 00:39:53,740 --> 00:39:56,710 ‫و تو چه موجود زیبایی هستی. 656 00:39:57,178 --> 00:39:59,480 ‫چه چشمای درخشانی داری. 657 00:39:59,579 --> 00:40:00,914 ‫سلام. 658 00:40:01,548 --> 00:40:03,950 ‫ازدواج کردین، آره؟ 659 00:40:04,751 --> 00:40:06,820 ‫اوه، نه. 660 00:40:07,321 --> 00:40:08,789 ‫ببخشید... 661 00:40:08,889 --> 00:40:11,159 ‫نه. من... 662 00:40:11,259 --> 00:40:13,485 ‫من دستیار دکتر فودور هستم. 663 00:40:14,828 --> 00:40:17,165 ‫منظورم این نبود که با هم ‫ازدواج کردین، دختر جون. 664 00:40:17,265 --> 00:40:19,800 ‫البته طبق این واکنشی که داشتی انگار... 665 00:40:19,900 --> 00:40:22,636 ‫من به موضوع حساسی اشاره کردم. 666 00:40:22,736 --> 00:40:23,737 ‫وای خدا. 667 00:40:23,837 --> 00:40:25,339 ‫منظورم این بود که کلا ازدواج کردی یا نه! 668 00:40:25,440 --> 00:40:27,241 ‫اندامی که داری مناسب زاد و ولده. 669 00:40:27,341 --> 00:40:28,342 ‫ام... 670 00:40:28,443 --> 00:40:30,078 ‫می‌تونم دستت رو ببینم؟ 671 00:40:30,178 --> 00:40:31,312 ‫وای، آره. 672 00:40:31,412 --> 00:40:33,947 ‫خب، خط عشقت این‌جاست. 673 00:40:34,048 --> 00:40:35,615 ‫خیلی خب، کافیه. 674 00:40:35,715 --> 00:40:37,418 ‫اونا این همه راه نیومدن که ‫حرافی شما رو بشنون. 675 00:40:37,518 --> 00:40:38,486 ‫ببخشید. 676 00:40:38,585 --> 00:40:41,055 ‫و تو باید وری باشی. 677 00:40:41,588 --> 00:40:43,091 ‫از ملاقات با شما خوشوقتم، دکتر فودور. 678 00:40:43,191 --> 00:40:47,161 ‫دکتر پرایس اشاره کرد که تو ‫یه شکم‌گوی موفقی. 679 00:40:47,694 --> 00:40:49,796 ‫اوه. 680 00:40:49,896 --> 00:40:52,599 ‫من خودم رو موفق حساب نمی‌کنم، آقا. 681 00:40:53,167 --> 00:40:55,111 ‫خودت این کارو یاد گرفتی، آره؟ 682 00:40:55,136 --> 00:40:58,738 ‫بله، آقا. وقتی یه دختر بچه بودم ‫به‌جای عروسک‌هام حرف می‌زدم. 683 00:40:58,839 --> 00:41:00,108 ‫یه روز من دوستم سیرشا رو ترسوندم... 684 00:41:00,208 --> 00:41:02,577 ‫چون فکر می‌کرد اونا واقعا حرف میزنن. 685 00:41:02,676 --> 00:41:03,743 ‫فوق‌العاده‌ست. 686 00:41:03,844 --> 00:41:05,745 ‫اوه، اون کمک‌دست من، ارول هست. 687 00:41:05,846 --> 00:41:08,524 ‫اون به کارای خونه رسیدگی می‌کنه، ‫با من به زمین کشاورزی رسیدگی می‌کنه. 688 00:41:08,549 --> 00:41:09,883 ‫اون توی اتاقک کنار خونه زندگی می‌کنه. 689 00:41:09,983 --> 00:41:11,952 ‫باعث افتخار منه که با ‫شما آشنا شدم، دکتر فودور. 690 00:41:12,053 --> 00:41:13,387 ‫منم همین‌طور. 691 00:41:13,488 --> 00:41:15,123 ‫و اینا کی هستن؟ 692 00:41:15,223 --> 00:41:16,656 ‫رالف و رولف. 693 00:41:16,756 --> 00:41:18,526 ‫این کدوم یکیه؟ 694 00:41:18,625 --> 00:41:19,594 ‫اون رولفه. 695 00:41:19,693 --> 00:41:21,395 ‫رولف؟ 696 00:41:22,829 --> 00:41:25,433 ‫خب، ممنون که ما رو به خانواده‌ی... 697 00:41:25,533 --> 00:41:28,369 ‫دوست داشتنیت معرفی ‫کردی، آقای اروینگ. 698 00:41:28,469 --> 00:41:30,871 ‫همون‌طور که گفتی ما مسافت ‫زیادی رو طی کردیم... 699 00:41:30,971 --> 00:41:32,672 ‫به امید این‌که شاید بتونیم... 700 00:41:32,772 --> 00:41:34,674 ‫یه عضو دیگه از ساکنین خونه‌ی ‫شما رو ملاقات کنیم. 701 00:41:34,774 --> 00:41:37,445 ‫بله، البته، شما این‌جا اومدین ‫که جف رو ببینید. 702 00:41:37,545 --> 00:41:38,778 ‫کاملا درسته. 703 00:41:38,879 --> 00:41:41,415 ‫اون موجود این‌جاست؟ ما می‌تونیم ببینیمش؟ 704 00:41:41,848 --> 00:41:43,650 ‫موجود؟ خب. 705 00:41:43,750 --> 00:41:46,254 ‫میشه گفت جف همیشه این‌جاست. 706 00:41:46,354 --> 00:41:48,322 ‫اون همیشه این اطرافه. 707 00:41:49,157 --> 00:41:51,225 ‫اما اون در حال حاضر توی خونه نیست. 708 00:41:51,325 --> 00:41:54,895 ‫اون یه هفته پیش این‌جا رو ترک کرد. 709 00:41:54,995 --> 00:41:56,863 ‫راستش با فاصله‌ی کمی بعد از این‌که ‫ما بهش اطلاع دادیم تو داری میای. 710 00:41:56,963 --> 00:41:59,666 ‫اون یکمی ناراحت میشه وقتی که ما... 711 00:41:59,766 --> 00:42:01,369 ‫متخصصینی رو برای دیدنش میاریم. 712 00:42:01,469 --> 00:42:03,052 ‫آره، اینو به عنوان یه توهین می‌بینه. 713 00:42:03,077 --> 00:42:04,679 ‫اون میگه که میدونه ‫وجود داره، پس چرا باید... 714 00:42:04,704 --> 00:42:05,906 ‫اینو به بقیه ثابت کنه؟ 715 00:42:06,006 --> 00:42:07,074 ‫اه. 716 00:42:07,175 --> 00:42:08,975 ‫البته مطمئن باشین جای نگرانی نیست! 717 00:42:09,076 --> 00:42:11,745 ‫همون‌طور که گفتم جف همیشه این‌جاست، ‫این‌جا خونه‌اش هست. 718 00:42:11,845 --> 00:42:13,880 ‫اگه بخوام حدس بزنم،‌ به نظرم اون ناقلا... 719 00:42:13,980 --> 00:42:16,083 ‫احتمالا الان داره ما رو تماشا می‌کنه. 720 00:42:16,184 --> 00:42:17,684 ‫آره. 721 00:42:17,784 --> 00:42:19,053 ‫سعی می‌کنه تو رو سبک سنگین کنه. 722 00:42:22,423 --> 00:42:23,924 ‫یه غاری هست... 723 00:42:24,024 --> 00:42:25,526 ‫که بعد از ۸۰۰ متر کوهنوردی بهش می‌رسین... 724 00:42:25,626 --> 00:42:27,562 ‫و معمولا وقتی اون توی خونه نیست... 725 00:42:27,587 --> 00:42:29,063 ‫اون‌جا می‌تونم پیداش کنم. 726 00:42:29,444 --> 00:42:31,613 ‫تقریبا مطمئنم که اون‌جاست. 727 00:42:32,999 --> 00:42:34,868 ‫بگذریم، بیاین داخل و یه چای بخورین. 728 00:42:34,968 --> 00:42:37,471 ‫همسرم یه تارت تمشک پخته ‫که شما باید امتحانش کنین. 729 00:42:37,572 --> 00:42:39,839 ‫اوه، این خیلی خوب به نظر میاد. 730 00:42:39,940 --> 00:42:41,409 ‫بیاین. 731 00:43:02,630 --> 00:43:04,831 ‫من فهمیدم وقتی که جف ‫این‌جا پیش ما توی خونه نیست، 732 00:43:04,931 --> 00:43:06,534 ‫معمولا میشه توی یه غاری پیداش کرد... 733 00:43:06,634 --> 00:43:08,135 ‫که نزدیک قله‌ی کوهه. 734 00:43:08,236 --> 00:43:11,305 ‫و من شرط می‌بندم الان اون‌جاست. 735 00:43:11,405 --> 00:43:12,473 ‫که این‌طور. 736 00:43:13,140 --> 00:43:14,642 ‫البته بالا رفتن یکمی سخته. 737 00:43:14,741 --> 00:43:16,277 ‫خیلی سربالایی داره، 738 00:43:16,377 --> 00:43:17,545 ‫مسیرش یکم ناهمواره. 739 00:43:18,079 --> 00:43:19,447 ‫البته فکر می‌کنم این مسئله ‫برای جف اهمیتی نداره... 740 00:43:19,547 --> 00:43:20,615 ‫با پاهای کوچیک چابکی که داره. 741 00:43:20,715 --> 00:43:21,848 ‫اما ظاهرا برای پنجه‌های انسانی ما... 742 00:43:21,873 --> 00:43:23,384 ‫یکمی سخت‌تره. 743 00:43:25,219 --> 00:43:29,490 ‫پس... طبق چیزی که ما ‫فهمیدیم الان این‌جا نیست. 744 00:43:30,725 --> 00:43:32,526 ‫نمی‌دونم باقی روز رو چکار کنیم. 745 00:43:33,294 --> 00:43:34,428 ‫خب... 746 00:43:35,028 --> 00:43:36,863 ‫بیا بریم اون غار رو ببینیم. 747 00:43:40,701 --> 00:43:43,803 ‫می‌دونی چند گونه گوسفند توی دنیا هست؟ 748 00:43:45,506 --> 00:43:47,774 ‫اعتراف می‌کنم که نمی‌دونم. 749 00:43:47,874 --> 00:43:49,410 ‫چندین هزار گونه. 750 00:43:51,878 --> 00:43:53,514 ‫البته فقط گونه‌های نادری هستن... 751 00:43:53,614 --> 00:43:54,948 ‫که ما بهشون میگیم "خوش پشم" 752 00:43:55,049 --> 00:43:56,450 ‫اما اونا توی این‌جا زیاد نیستن. 753 00:43:56,550 --> 00:43:59,086 ‫البته ما این‌جا با نژاد رامبویه ‫موفقیت زیادی داشتیم... 754 00:43:59,186 --> 00:44:01,888 ‫با این‌که اونا خیلی از بارون خوششون نمیاد. 755 00:44:03,957 --> 00:44:05,359 ‫فوق‌العاده‌ست. 756 00:44:06,960 --> 00:44:08,462 ‫چی فوق‌العاده‌ست؟ 757 00:44:08,562 --> 00:44:09,697 ‫گوسفند. 758 00:44:09,796 --> 00:44:11,399 ‫اوه. 759 00:44:22,410 --> 00:44:24,245 ‫خیلی خب، ما رسیدیم. 760 00:44:24,345 --> 00:44:27,048 ‫یکی از مکان‌های اختفای مورد علاقه‌ی جف. 761 00:44:28,316 --> 00:44:29,350 ‫جف! 762 00:44:30,184 --> 00:44:32,119 ‫جف! اون‌جایی، پسر؟ 763 00:44:32,219 --> 00:44:35,589 ‫دکتر فودور و دستیار دوست‌داشتنیش ‫اومدن این‌جا که تو رو ببینن. 764 00:44:36,057 --> 00:44:37,792 ‫غار خیلی طولانیه. 765 00:44:37,891 --> 00:44:39,826 ‫این‌که اون جواب نمیده ‫و ما نمی‌تونیم ببینیمش... 766 00:44:39,926 --> 00:44:41,696 ‫دلیل نمیشه که این‌جا نباشه. 767 00:44:46,434 --> 00:44:48,835 ‫شاید... البته مجبور نیستین این کارو بکنین، 768 00:44:48,935 --> 00:44:52,038 ‫اما شاید اگه خودتون ‫رو بهش معرفی کنین... 769 00:44:52,139 --> 00:44:55,582 ‫و بگین که توی ذهنشون هیچ شکی ‫ندارین که اون واقعیه... 770 00:44:55,607 --> 00:44:57,478 ‫شاید باعث فروکش‌ کردن نگرانی‌هاش ‫باشه... 771 00:44:57,503 --> 00:44:59,616 ‫و راضی شه که خودش رو نشون بده. 772 00:45:00,947 --> 00:45:02,783 ‫و دوست داری من چی بگم؟ 773 00:45:02,882 --> 00:45:04,918 ‫فقط همین. بهش بگو کی هستی... 774 00:45:05,018 --> 00:45:06,287 ‫و مطمئنی که اون واقعیه، 775 00:45:06,387 --> 00:45:07,755 ‫و نمی‌خوای بهش آسیبی برسونی. 776 00:45:07,854 --> 00:45:09,090 ‫نیومدی این‌جا که اونو تشریح کنی. 777 00:45:09,190 --> 00:45:10,825 ‫بیا فقط بهش سلام کنیم. 778 00:45:10,924 --> 00:45:12,560 ‫سلام؟ 779 00:45:12,660 --> 00:45:15,925 ‫سلام. خیلی خب. 780 00:45:23,204 --> 00:45:24,338 ‫سلام. 781 00:45:25,373 --> 00:45:26,374 ‫سلام، جف. 782 00:45:27,642 --> 00:45:30,312 ‫- ادامه بده. ‫- باشه. 783 00:45:30,912 --> 00:45:33,648 ‫اسم من دکتر نندور فودور هست. 784 00:45:34,782 --> 00:45:36,050 ...و 785 00:45:36,818 --> 00:45:39,687 و آقای اروینگ بهم گفته بهت اطلاع بدم 786 00:45:39,787 --> 00:45:44,092 که به عقیده من جنابعالی وجود داری 787 00:45:44,192 --> 00:45:45,693 ...و 788 00:45:47,161 --> 00:45:52,267 باید اضافه کنم که اگر درحال حاضر توی این غار زندگی می‌کنی 789 00:45:52,367 --> 00:45:56,304 می‌شه تشریف بیاری بیرون 790 00:45:56,403 --> 00:45:59,040 تا گفتگو کنیم؟ 791 00:46:01,342 --> 00:46:03,543 بنده بسیار مشتاقم 792 00:46:03,645 --> 00:46:05,613 تا با شما آشنا بشم 793 00:46:08,683 --> 00:46:10,051 چطور بود؟ - هوشمندانه بود - 794 00:46:10,151 --> 00:46:11,352 خیلی خوب بود - عالی و هوشمندانه - 795 00:46:11,451 --> 00:46:12,553 آره 796 00:46:12,578 --> 00:46:14,345 می‌دونی، اگه اون داخل باشه 797 00:46:14,370 --> 00:46:16,490 شک ندارم که صحبت‌هات 798 00:46:16,515 --> 00:46:18,543 باعث می‌شه بیاد بیرون 799 00:46:18,568 --> 00:46:19,802 واقعا؟ 800 00:46:24,933 --> 00:46:27,201 لعنتی. آخ، لعنتی 801 00:46:28,687 --> 00:46:29,888 چیه؟ 802 00:46:29,913 --> 00:46:31,948 .دکتر فودور، به‌شدت متاسفم جدی می‌گم 803 00:46:32,973 --> 00:46:35,676 به‌نظر میاد دوست کوچولومون درحال حاضر، حضور نداره 804 00:46:35,893 --> 00:46:37,385 شاید رفته شهر 805 00:46:37,410 --> 00:46:39,947 لابد موقعی که داشتیم می‌اومدیم از کنارمون رد شده 806 00:46:40,239 --> 00:46:42,316 احتمالا برگشته خونه و داره توی اتاق «وری» بازی می‌کنه 807 00:46:42,341 --> 00:46:43,475 ...اونجا یه‌کم جا داره 808 00:46:43,500 --> 00:46:45,419 آره، می‌دونم 809 00:46:45,518 --> 00:46:47,854 دفتر خاطراتِ دکتر پرایس رو خوندم 810 00:46:47,955 --> 00:46:49,222 ...درسته. خب 811 00:46:49,990 --> 00:46:52,626 از اونجایی که قرار نیست جف، با حضورش شرف‌یاب‌مون کنه 812 00:46:53,060 --> 00:46:55,629 شاید بهتر باشه خودمون بریم داخل غار 813 00:46:57,631 --> 00:47:00,634 می‌دونید، متاسفانه یکی از خصلت‌های زشت جف 814 00:47:00,734 --> 00:47:02,803 اینکه بعضی وقت‌ها دست کجی می‌کنه 815 00:47:02,903 --> 00:47:04,938 می‌دونی، اغلب مواقع یه سری وسایل 816 00:47:05,038 --> 00:47:07,608 مثل بدلیجات، زلم زیمبو و اینا توی آشپزخونه گم می‌شه 817 00:47:07,708 --> 00:47:10,010 بقیه‌ی اهالی شهر هم همچین چیزی رو تجربه کردن 818 00:47:10,110 --> 00:47:11,211 ...شاید 819 00:47:11,578 --> 00:47:14,448 شاید یه سری از چیزهایی که دزدیده رو اینجا قایم کرده 820 00:47:15,281 --> 00:47:16,617 آره 821 00:47:17,417 --> 00:47:19,520 لطفا، بفرماید 822 00:47:20,286 --> 00:47:21,688 خب، من کیفم رو می‌ذارم همین‌جا 823 00:47:21,789 --> 00:47:24,358 چون اگه یه وقت افتادین باید دستم خالی باشه 824 00:47:24,458 --> 00:47:25,492 آره، اول تو برو 825 00:47:25,592 --> 00:47:27,261 مواظب باش - باشه - 826 00:47:27,361 --> 00:47:29,830 حدسم درست بود 827 00:47:30,364 --> 00:47:32,499 کلی وسیله دزدیده شده اینجاست 828 00:47:32,728 --> 00:47:34,196 بیاید ببینید 829 00:47:34,868 --> 00:47:36,036 اوه آره 830 00:47:37,204 --> 00:47:38,806 یا خدا 831 00:47:38,906 --> 00:47:40,541 آره، اینجا رو 832 00:47:43,110 --> 00:47:44,411 ...به‌نظرم 833 00:47:45,311 --> 00:47:47,881 بدون شک، این هم مال جفه 834 00:47:47,981 --> 00:47:50,284 می‌خوای ببریش لندن تا روش آزمایش کنی؟ 835 00:47:50,384 --> 00:47:51,718 ممنون آقای اروینگ 836 00:47:51,819 --> 00:47:54,621 صحیح و سالم می‌برمش لندن 837 00:47:54,721 --> 00:47:55,923 آره 838 00:47:56,423 --> 00:47:59,393 یه‌بار سال 1929 توی هند یه خدنگ دیدم 839 00:47:59,493 --> 00:48:01,094 جدی؟ حرف هم می‌زد؟ 840 00:48:08,936 --> 00:48:10,437 به چی می‌خندی؟ 841 00:48:11,138 --> 00:48:12,372 هیچی 842 00:48:14,174 --> 00:48:17,678 توی غاره سوتینِ زن ندیدی؟ 843 00:48:23,483 --> 00:48:25,786 ببین، تا جایی که می‌دونم تموم ساکنین این جزیره 844 00:48:25,886 --> 00:48:26,987 از مواجه شدن‌شون با این موجود 845 00:48:27,087 --> 00:48:29,756 یه خاطره‌ای از جف دارن 846 00:48:29,857 --> 00:48:30,991 خاطره خودت رو بهم بگو 847 00:48:32,793 --> 00:48:35,762 من خاطره‌ای با جف ندارم - جدی؟ - 848 00:48:36,129 --> 00:48:37,431 از اونجایی که توی 849 00:48:37,531 --> 00:48:40,067 مزرعه اروینگ زندگی می‌کنی خیلی جالبه 850 00:48:42,436 --> 00:48:44,371 خاطره‌ای با جف ندارم 851 00:48:45,305 --> 00:48:46,974 ...ولی جفت‌مون می‌دونیم 852 00:48:48,475 --> 00:48:50,043 که «جف» وجود نداره 853 00:48:51,044 --> 00:48:52,212 چی گفتی؟ 854 00:48:54,181 --> 00:48:55,716 چی گفتی؟ 855 00:48:59,286 --> 00:49:01,356 جونمی جون، لیموناد 856 00:49:01,455 --> 00:49:03,090 قبل از اینکه دوباره بزنیم به دل جاده 857 00:49:03,190 --> 00:49:04,591 یه سر می‌رم دستشویی 858 00:49:04,691 --> 00:49:06,593 ...می‌شه ممنون 859 00:49:08,462 --> 00:49:10,864 بیا، ممنون 860 00:49:15,168 --> 00:49:16,403 خیلی‌خب 861 00:49:16,503 --> 00:49:20,440 ♪ یه روزی پیدات می‌کنم ♪ 862 00:49:20,540 --> 00:49:23,877 ♪ درحالی که مهتاب پشت سرته ♪ 863 00:49:23,977 --> 00:49:30,150 ♪ به این رویا ایمان دارم و پاش هستم ♪ 864 00:49:30,250 --> 00:49:32,486 ♪ وقتی بهت نزدیک می‌شم ♪ 865 00:49:32,586 --> 00:49:36,156 ♪ یه لبخند کوچیک می‌زنی ♪ 866 00:49:36,256 --> 00:49:39,059 ♪ به مدتی کوتاه ♪ 867 00:49:40,027 --> 00:49:41,528 به همین سادگی 868 00:49:42,963 --> 00:49:46,800 ♪ یه روزی پیدات می‌کنم ♪ 869 00:49:47,234 --> 00:49:51,605 ♪ درحالی که مهتاب پشت سرته ♪ 870 00:49:56,710 --> 00:49:58,745 اوه، سلام خانم ان 871 00:49:58,845 --> 00:50:00,948 .سلام وری ببخشید مزاحم شدم 872 00:50:01,048 --> 00:50:04,451 داشتم می‌اومدم بالا که صدای آوازت رو شنیدم 873 00:50:09,122 --> 00:50:10,157 می‌شه بیام تو؟ 874 00:50:17,264 --> 00:50:19,132 وای خدا، چه اتاق قشنگی داری 875 00:50:19,933 --> 00:50:22,569 شعرِ «نوئل کوارد» بود؟ 876 00:50:24,104 --> 00:50:25,639 صدات خیلی قشنگه 877 00:50:26,306 --> 00:50:28,842 ممنون، صدای تو هم قشنگه 878 00:50:29,743 --> 00:50:32,212 خب، نظر لطفته 879 00:50:34,881 --> 00:50:38,819 می‌شه یه‌کم بیش‌تر از استعدادت برام بگی؟ 880 00:50:39,252 --> 00:50:40,687 اگه بخوای می‌تونم یادت بدم 881 00:50:40,787 --> 00:50:42,522 راستش خیلی ساده‌ست 882 00:50:42,956 --> 00:50:44,624 فکرنکنم مهارتی توش داشته باشم 883 00:50:44,725 --> 00:50:46,226 خیلی ساده‌ست 884 00:50:47,594 --> 00:50:48,962 قول می‌دم 885 00:50:49,062 --> 00:50:52,367 الان انجامش دادی 886 00:50:52,392 --> 00:50:54,134 خارق العاده‌ست 887 00:50:55,036 --> 00:50:57,905 دهنت باید تا حد زیادی بسته باشه 888 00:50:58,271 --> 00:50:59,606 زبونت رو شل کن 889 00:50:59,706 --> 00:51:01,341 یه سری صداها رو بدون تکون دادن لب 890 00:51:01,442 --> 00:51:02,509 آسون‌تر می‌شه درآورد 891 00:51:02,609 --> 00:51:03,877 اوه 892 00:51:03,977 --> 00:51:05,012 امتحان کن 893 00:51:05,446 --> 00:51:06,580 الان؟ 894 00:51:06,680 --> 00:51:09,516 آره، حرف بزن 895 00:51:10,550 --> 00:51:11,918 سلام 896 00:51:12,019 --> 00:51:13,086 سلام 897 00:51:13,186 --> 00:51:14,154 سلام 898 00:51:15,822 --> 00:51:18,359 آره، فکرکنم باید تمرین کنم 899 00:51:18,459 --> 00:51:19,593 قطعا همین‌طوره 900 00:51:19,960 --> 00:51:22,229 ...اینجوری که شکم‌گویی می‌کنی 901 00:51:22,827 --> 00:51:24,731 خارق العاده‌ست 902 00:51:24,831 --> 00:51:26,066 درسته 903 00:51:26,800 --> 00:51:30,070 به‌شدت دلم می‌خواد یادش بگیرم 904 00:51:30,170 --> 00:51:31,738 فکرکنم بتونم به‌لحاظِ نظری یادت بدم 905 00:51:31,838 --> 00:51:34,207 ولی خیلی باید تمرین کنی 906 00:51:34,307 --> 00:51:35,809 مطمئنم همین‌طوره 907 00:51:37,010 --> 00:51:40,213 انسان‌ها می‌تونن مبدا صدا رو مشخص کنن 908 00:51:40,680 --> 00:51:44,017 به همون اندازه که با گوش می‌شنویمش، با چشم‌هامون هم می‌شنویمش 909 00:51:44,584 --> 00:51:48,255 صدا مسیر نداره، فقط نوسان داره 910 00:51:49,056 --> 00:51:51,992 صداهایی که از دور میان ...متفاوت‌تر از صداهای نزدیک 911 00:51:52,427 --> 00:51:53,693 به‌گوش می‌رسن 912 00:51:54,628 --> 00:51:59,900 وای خدا، خارق العاده‌ست 913 00:52:01,735 --> 00:52:05,672 ♪ یه روزی پیدات می‌کنم ♪ 914 00:52:05,772 --> 00:52:09,544 ♪ درحالی که مهتاب پشت سرته ♪ 915 00:52:10,243 --> 00:52:16,016 ♪ به این رویا ایمان دارم و پاش هستم ♪ 916 00:52:21,556 --> 00:52:22,989 تو یه اعجوبه‌ای 917 00:52:23,524 --> 00:52:24,658 یه امتحانی بکن 918 00:52:24,758 --> 00:52:26,927 اصلا بلد نیستم 919 00:52:30,230 --> 00:52:31,598 صرفا امتحان کن 920 00:52:32,799 --> 00:52:36,103 تموم تمرکزت رو بذار روی سوراخِ اون دیوار 921 00:52:38,439 --> 00:52:39,940 و وادارش کن بخونتش 922 00:52:40,774 --> 00:52:42,109 وادارش کنم بخونتش 923 00:52:43,377 --> 00:52:45,145 بلد نیستم - سعی‌ت رو بکن - 924 00:52:50,650 --> 00:52:52,853 ♪ درحالی که مهتاب پشت سرته ♪ 925 00:52:52,953 --> 00:52:55,188 آره، خودشه 926 00:52:55,288 --> 00:52:57,290 صدات رو بفرست توی اون فضا 927 00:52:57,757 --> 00:52:59,759 اون فضا رو وادار به خوندن کن 928 00:53:02,162 --> 00:53:04,698 خیلی‌خب، ولی فکرنکنم فایده‌ای داشته باشه 929 00:53:07,701 --> 00:53:12,038 ♪ یه روزی پیدات می‌کنم ♪ 930 00:53:12,139 --> 00:53:16,943 ♪ درحالی که مهتاب پشت سرته ♪ 931 00:53:17,043 --> 00:53:23,316 ♪ به این رویا ایمان دارم و پاش هستم ♪ 932 00:53:23,417 --> 00:53:28,955 ♪ وقتی بهت نزدیک می‌شم ♪ ♪ یه لبخند کوچیک می‌زنی ♪ 933 00:53:29,590 --> 00:53:32,325 ♪ برای مدتی کوتاه ♪ 934 00:53:32,959 --> 00:53:34,694 الان منتظرمن 935 00:53:34,794 --> 00:53:36,663 باید برم 936 00:54:04,725 --> 00:54:08,462 واقعا معذرت می‌خوام که آوردمت اینجا 937 00:54:08,562 --> 00:54:10,497 نیازی به عذرخواهی نیست 938 00:54:10,865 --> 00:54:11,967 آدم‌های مهربونی هستن 939 00:54:14,069 --> 00:54:16,136 اکثرشون روانی‌ان 940 00:54:16,236 --> 00:54:18,172 به‌خصوص ریش‌سفیدشون 941 00:54:18,272 --> 00:54:21,342 انگیزه‌هاشون کاملاً برام مبهمه 942 00:54:21,442 --> 00:54:26,180 ولی مطمئنم که این قضیه یه عوام‌فریبیِ مضحکه 943 00:54:27,381 --> 00:54:30,150 ظاهرا تنها کسی که بین‌شون یه خرده عاقله 944 00:54:30,250 --> 00:54:32,720 کارگرشون اروله 945 00:54:33,487 --> 00:54:35,489 به‌نظرم همه‌شون آدم‌هایی مهربونی ان 946 00:54:36,024 --> 00:54:37,291 ...یه 947 00:54:38,927 --> 00:54:41,128 یه دونه سوتین 948 00:54:41,228 --> 00:54:42,864 توی غاره بود 949 00:54:42,964 --> 00:54:44,465 دیدیش؟ 950 00:54:45,165 --> 00:54:47,869 لباس زیر یه زن بود 951 00:54:51,472 --> 00:54:54,075 واقعا فکر نمی‌کنی امکان نداره که 952 00:54:54,174 --> 00:54:55,509 ادعاشون حقیقت داشته باشه؟ 953 00:54:56,111 --> 00:54:57,846 ببخشید؟ 954 00:54:57,946 --> 00:55:00,147 می‌دونم اتفاقات امروز غیرعادی بود 955 00:55:00,581 --> 00:55:04,551 و می‌دونم که خانواده اروینگ غیرعادی هستن 956 00:55:04,652 --> 00:55:07,688 ولی همه‌ش به این فکر می‌کنم که 957 00:55:07,789 --> 00:55:09,124 آخه چرا؟ 958 00:55:09,623 --> 00:55:12,226 اگه واقعا طبق حرفت یه حرکت عوام فریبانه باشه 959 00:55:12,326 --> 00:55:15,063 پس انگیزه اروینگ از این کار چیه؟ 960 00:55:15,864 --> 00:55:19,400 ...قبل از اومدن جف - قبل از اومدنِ احتمالی جف - 961 00:55:19,500 --> 00:55:21,803 ...قبل از این حادثه احتمالی 962 00:55:22,636 --> 00:55:25,506 خانواده اروینگ یه خانواده ثروتمند بوده 963 00:55:25,606 --> 00:55:30,210 بین مردم اعتبار دارن و به لحاظ مالی تامین هستن 964 00:55:30,879 --> 00:55:32,113 به‌نظرم کلاهبردار نیستن 965 00:55:33,647 --> 00:55:35,884 اگه بابتش از مردم پول می‌گرفتن شاید می‌شد گفت کلاهبردارن 966 00:55:38,352 --> 00:55:41,355 حالا که خودت باهاشون آشنا شدی 967 00:55:41,455 --> 00:55:43,124 هیچ نظریه‌ای نداری؟ 968 00:55:43,223 --> 00:55:47,494 اگه صرفا یک شخص ...دچار این توهمات شده بود 969 00:55:47,594 --> 00:55:50,698 اگه صرفا آقای اروینگ از جانب خانواده‌ش و مردم شهر 970 00:55:50,799 --> 00:55:52,633 ادعا می‌کرد که همچین موجودی وجود داره 971 00:55:52,733 --> 00:55:55,536 اون موقع شاید می‌تونستم 972 00:55:55,636 --> 00:55:57,571 یک ارزیابی روانی انجام بدم 973 00:55:57,671 --> 00:56:01,009 ولی اینکه کل خانواده‌ش 974 00:56:01,109 --> 00:56:03,243 ....و ظاهرا کل مردم شهر 975 00:56:04,012 --> 00:56:06,948 پس یعنی معتقدی که دچار جنون جمعی شدن؟ 976 00:56:09,450 --> 00:56:11,786 ...و اصلا فکر نمی‌کنی 977 00:56:13,054 --> 00:56:14,856 ممکنه احتمال داشته باشه 978 00:56:14,956 --> 00:56:18,492 که خانواده اروینگ دارن راست می‌گن و جف وجود داره؟ 979 00:56:19,761 --> 00:56:21,295 تو همچین فکری می‌کنی؟ 980 00:56:32,140 --> 00:56:33,373 ان؟ 981 00:56:34,042 --> 00:56:35,676 ...اوضاع 982 00:56:36,487 --> 00:56:38,823 شرمنده دیروقت مزاحم شدم، قربان 983 00:56:39,313 --> 00:56:41,015 ولی یکی تلفن زده کارتون داره 984 00:56:42,716 --> 00:56:43,918 تلفن زدن؟ 985 00:56:47,321 --> 00:56:48,857 این وقت شب؟ 986 00:56:48,957 --> 00:56:49,991 کی هست حالا؟ 987 00:56:50,091 --> 00:56:51,592 از آمریکا زنگ زدن؟ 988 00:56:52,827 --> 00:56:54,796 از آمریکا نیست، قربان 989 00:56:54,896 --> 00:56:56,563 ...تماس 990 00:56:57,397 --> 00:56:58,767 ...از طرفِ 991 00:57:00,869 --> 00:57:01,903 اونه 992 00:57:17,384 --> 00:57:18,820 الو؟ 993 00:57:22,322 --> 00:57:25,059 الو؟ دکتر نندور فودور هستم 994 00:57:28,937 --> 00:57:30,339 به‌نظر میاد کسی 995 00:57:30,364 --> 00:57:32,299 پشت خط نیست 996 00:57:32,399 --> 00:57:34,368 ...دکتر فودور - بله؟ - 997 00:57:34,468 --> 00:57:38,239 .الو، سلام شما؟ 998 00:57:38,338 --> 00:57:40,041 من یه عجیب‌الخلقه‌م 999 00:57:40,141 --> 00:57:41,776 دست و پا دارم 1000 00:57:41,876 --> 00:57:44,378 و اگر من رو ببینی، فلج می‌شی 1001 00:57:44,478 --> 00:57:48,649 خشکت می‌زنه، وحشت می‌کنی و پشیمون می‌شی 1002 00:57:48,750 --> 00:57:49,650 خیلی‌خب 1003 00:57:49,751 --> 00:57:51,552 من بعد پنجم هستم 1004 00:57:51,652 --> 00:57:54,055 پدیده عجیب هشتم هستم 1005 00:57:54,155 --> 00:57:55,990 می‌تونم اتم بشکافم 1006 00:57:56,090 --> 00:57:57,391 ...بله 1007 00:57:57,416 --> 00:57:59,901 جف، خودتی؟ 1008 00:57:59,926 --> 00:58:02,196 من روح مقدس هستم 1009 00:58:03,296 --> 00:58:05,599 بله، فوق العاده‌ست 1010 00:58:05,699 --> 00:58:11,137 جف، امروز با آقای اروینگ رفتم توی یه غاری 1011 00:58:11,237 --> 00:58:14,909 که ظاهراً این اواخر ...اونجا دیده بودنت و 1012 00:58:15,341 --> 00:58:17,944 اگر اونجا بوده باشی، لابد شنیدی 1013 00:58:18,044 --> 00:58:23,384 ...که ایمان راسخم به وجودیتت رو 1014 00:58:24,485 --> 00:58:26,620 ابراز کردم 1015 00:58:29,557 --> 00:58:32,460 پس گمونم باید بگم که 1016 00:58:32,560 --> 00:58:35,128 اگر مایل باشی، خیلی دوست دارم 1017 00:58:35,228 --> 00:58:37,297 شخصاً ببینمت 1018 00:58:37,398 --> 00:58:42,001 بهت قول می‌دم که نسبت بهت، هیچ‌گونه 1019 00:58:42,101 --> 00:58:44,070 نیت شومی ندارم 1020 00:58:46,239 --> 00:58:49,309 دیگه هیچ‌وقت دوباره نمی‌بینمت 1021 00:58:49,410 --> 00:58:50,611 دوباره؟ 1022 00:58:52,178 --> 00:58:55,683 مگه امروز توی غار من رو دیدی؟ 1023 00:59:01,054 --> 00:59:02,656 پدرت 1024 00:59:06,627 --> 00:59:07,994 خب چِشه؟ 1025 00:59:10,564 --> 00:59:12,933 این حرفیه که قبل از رفتنت 1026 00:59:13,032 --> 00:59:14,702 پدرت بهت زده بود 1027 00:59:14,802 --> 00:59:17,671 دیگه هیچ‌وقت دوباره نمی‌بینمت 1028 00:59:22,041 --> 00:59:23,309 چی؟ 1029 00:59:25,579 --> 00:59:26,914 فردا 1030 00:59:27,013 --> 00:59:32,386 فردا اجازه می‌دم ببینیم 1031 00:59:33,988 --> 00:59:36,423 چطور فهمیدی پدرم این حرف رو بهم زده؟ 1032 00:59:38,834 --> 00:59:39,934 الو؟ 1033 01:00:12,493 --> 01:00:16,129 من یه چهره سرشناسم... یعنی بودم 1034 01:00:16,229 --> 01:00:21,435 و بعضی از مجلات علمی و شبه علمی 1035 01:00:21,535 --> 01:00:24,038 درباره‌م مقاله منتشر کردن، درسته؟ 1036 01:00:24,137 --> 01:00:25,906 ...و 1037 01:00:26,006 --> 01:00:27,273 به‌لحاظ تئوری، اگر کسی بخواد 1038 01:00:27,374 --> 01:00:29,443 به یه سری حقایق از زندگیم دست پیدا کنه 1039 01:00:29,543 --> 01:00:32,211 می‌فهمه که از بوداپست رفتم نیویورک 1040 01:00:32,312 --> 01:00:34,213 و می‌تونه حدس بزنه که 1041 01:00:34,314 --> 01:00:37,317 یه سری از مکالمه‌هام چطور پیش رفتن 1042 01:01:01,642 --> 01:01:04,110 !صبح‌تون به‌خیر حدس می‌زنم خوب خوابیده باشید 1043 01:01:04,210 --> 01:01:05,379 بله، ممنون 1044 01:01:05,479 --> 01:01:06,580 نه 1045 01:01:07,354 --> 01:01:08,489 اوه 1046 01:01:14,855 --> 01:01:17,424 باید اقرار کنم وقتی بیدارم کردن و گفتن که خود جف 1047 01:01:17,524 --> 01:01:20,193 بهت پیشنهاد دیدار داده غافلگیر شدم 1048 01:01:20,293 --> 01:01:22,529 چطور شد؟ بهت زنگ زد، درسته؟ 1049 01:01:23,063 --> 01:01:25,532 آره، دیشب یه نفر بهم زنگ زد 1050 01:01:25,633 --> 01:01:27,668 موندم از تلفن کی استفاده کرده 1051 01:01:27,768 --> 01:01:28,869 فسقلی شیطون 1052 01:01:28,969 --> 01:01:30,269 به‌گمونم از تلفن خانواده گالی استفاده کرده 1053 01:01:30,371 --> 01:01:31,472 یه تلفن شمعدونی قدیمی 1054 01:01:31,572 --> 01:01:33,440 توی سالن‌شون دارن که جفت پنجره‌ست 1055 01:01:33,540 --> 01:01:36,043 لابد به راحتی خزیده داخل و بهتون زنگ زده 1056 01:01:36,175 --> 01:01:37,778 انگشت‌های کوچولو و فرزی داره 1057 01:01:37,878 --> 01:01:39,513 جدی؟ 1058 01:01:50,124 --> 01:01:51,825 هوم 1059 01:01:53,027 --> 01:01:54,260 هوم 1060 01:01:56,664 --> 01:01:58,065 بفرماید 1061 01:01:58,164 --> 01:02:00,233 هوم، ممنون عزیزم 1062 01:02:01,334 --> 01:02:03,704 وری بهمون ملحق نمی‌شه؟ 1063 01:02:03,804 --> 01:02:07,908 طفلکی حالش خوب نیست، متاسفانه 1064 01:02:08,008 --> 01:02:09,843 به گیاه جاکوبا ولگاریس آلرژی خفیف داره 1065 01:02:09,943 --> 01:02:12,211 باورتون می‌شه؟ 1066 01:02:12,311 --> 01:02:15,482 ...واسه همین تابستون‌ها یه خرده 1067 01:02:15,949 --> 01:02:17,518 متوجه‌م 1068 01:02:19,386 --> 01:02:21,320 داشت یادم می‌رفت 1069 01:02:34,568 --> 01:02:38,237 دانشنامه‌ی علوم ماورایی 1070 01:02:38,337 --> 01:02:40,074 چه حجیمه 1071 01:02:40,174 --> 01:02:42,142 دیروز رسید به کتابفروشی پاول 1072 01:02:42,241 --> 01:02:44,478 اون هم درست قبل از اینکه مغازه رو تعطیل کنه 1073 01:02:44,578 --> 01:02:47,815 ولی منتظرم موندن که برم و تحویلش بگیرم 1074 01:02:48,582 --> 01:02:51,118 برای خوندنش لحظه‌شماری می‌کنم 1075 01:02:51,485 --> 01:02:54,488 وقتی خوندمش، نظر صادقانه‌م رو بهتون می‌گم 1076 01:02:55,819 --> 01:02:57,320 یادته دیروز چی گفتی؟ 1077 01:02:58,959 --> 01:03:01,495 خب، امیدوارم ازش لذت ببری 1078 01:03:02,228 --> 01:03:04,465 تنها کتاب جامعِ» 1079 01:03:04,565 --> 01:03:07,935 تمامی رویدادهای ماورا طبیعی 1080 01:03:10,136 --> 01:03:13,139 خب، به‌گمونم توش اشاره‌ای به جف نشده 1081 01:03:13,674 --> 01:03:16,577 پس باید بعد از فردا سری دومش رو بنویسی 1082 01:03:23,050 --> 01:03:25,686 ظاهرا تو تنها کسی نیستی که جف، دیشب بهش زنگ زده 1083 01:03:33,794 --> 01:03:34,962 ...خب 1084 01:03:35,062 --> 01:03:37,196 اومدن‌تون مایه‌ی خوش‌حالیه 1085 01:03:37,297 --> 01:03:39,232 دیگه به بزرگی خودتون ببخشید 1086 01:03:39,333 --> 01:03:40,801 که نمی‌تونیم از همه‌تون پذیرایی کنیم 1087 01:03:40,901 --> 01:03:43,103 اگه من و همسرم می‌دونستیم که قراره این همه آدم بیاد 1088 01:03:43,202 --> 01:03:44,805 براتون چای و بیسکوییت آماده می‌کردیم 1089 01:03:44,905 --> 01:03:47,574 جف بهمون نگفته بود که با شماها صحبت کرده 1090 01:03:48,308 --> 01:03:49,843 نصف شب به من زنگ زد 1091 01:03:50,377 --> 01:03:52,146 درباره خواهرم و اعتیادش به مشروب، صحبت کرد 1092 01:03:52,246 --> 01:03:54,515 از کجا همچین چیزی رو می‌دونسته؟ 1093 01:03:55,516 --> 01:03:57,183 من رو قند عسل صدا زد 1094 01:03:57,284 --> 01:03:59,319 از 20 سال پیش که مادربزرگم فوت شده 1095 01:03:59,420 --> 01:04:01,055 هیچ‌کس قندعسل صدام نکرده 1096 01:04:01,155 --> 01:04:03,157 بله، می‌دونم همگی هیجان‌زده‌اید 1097 01:04:03,257 --> 01:04:05,826 .ولی بذارید حرفم رو تموم کنم ...داشتم می‌گفتم 1098 01:04:05,926 --> 01:04:07,961 میهمانانی داریم که از راه دور اومدن 1099 01:04:08,062 --> 01:04:11,098 تا درباره دوست‌مون جف تحقیقاتی انجام بدن 1100 01:04:11,565 --> 01:04:14,668 دکتر نندور فودور و دستیارشون ان 1101 01:04:14,768 --> 01:04:17,805 دکتر فودور یکی از بهترین متخصصان 1102 01:04:17,905 --> 01:04:19,773 در زمینه علوم ماورا طبیعه‌ست 1103 01:04:19,873 --> 01:04:23,977 و به‌نظرم همگی هم‌نظریم که جف توی این دسته‌بندی قرار می‌گیره 1104 01:04:24,945 --> 01:04:26,246 همون‌طور که همه می‌دونیم 1105 01:04:26,346 --> 01:04:28,148 جف بعضی وقت‌ها چموش می‌شه 1106 01:04:28,248 --> 01:04:29,650 بنده به‌شدت غافلگیر شدم 1107 01:04:29,750 --> 01:04:31,819 .وقتی فهمیدم موافقِ این دیدار بوده ...پس 1108 01:04:31,919 --> 01:04:34,688 متاسفانه، قراره دیدار کوتاهی باشه 1109 01:04:34,788 --> 01:04:36,557 بنده دوست دارم همگی باهاش صحبت کنید 1110 01:04:36,657 --> 01:04:38,325 ولی خب اگر داد بزنید 1111 01:04:38,425 --> 01:04:41,295 می‌ترسه و فرار می‌کنه 1112 01:04:41,395 --> 01:04:43,430 پس قول می‌دید که 1113 01:04:43,530 --> 01:04:46,467 تا جای ممکن، خونسردی‌تون رو حفظ کنید؟ 1114 01:04:46,567 --> 01:04:47,334 بله 1115 01:04:47,434 --> 01:04:48,969 آره - جدی؟ - 1116 01:04:49,069 --> 01:04:50,104 خب آره دیگه 1117 01:04:50,204 --> 01:04:51,171 آره 1118 01:04:51,271 --> 01:04:53,040 خیلی‌خب 1119 01:04:53,140 --> 01:04:54,475 بفرماید از این‌طرف 1120 01:05:09,456 --> 01:05:11,391 خب یه قدم برید عقب، لطفا 1121 01:05:11,825 --> 01:05:13,212 اینجا یه‌کم تاریکه - دقیقا - 1122 01:05:13,237 --> 01:05:13,635 آره 1123 01:05:13,660 --> 01:05:16,263 حالا ملحفه رو برمی‌داریم 1124 01:05:16,363 --> 01:05:17,498 ولی به‌نظرم انصاف حکم می‌کنه 1125 01:05:17,598 --> 01:05:18,932 که اجازه بدیم اول از همه میهمانان سرشناس‌مون 1126 01:05:19,032 --> 01:05:20,367 با جف، صحبت کنن 1127 01:05:21,969 --> 01:05:23,370 برش دار 1128 01:05:30,711 --> 01:05:33,714 این که توی جعبه‌ست، خودشه؟ 1129 01:05:33,814 --> 01:05:35,783 این پشمالوئه‌ست؟ 1130 01:05:35,883 --> 01:05:38,051 ظاهرا یه‌کم خجالتیه 1131 01:05:38,685 --> 01:05:41,955 خب می‌شه بهش بگی بیاد بیرون تا بتونیم ببینیمش؟ 1132 01:05:42,055 --> 01:05:45,859 می‌شه بهش بگی بیاد بیرون تا بتونیم ببینیمش؟ 1133 01:05:47,761 --> 01:05:50,631 تا نظرش عوض نشده سوالت رو ازش بپرس 1134 01:05:50,731 --> 01:05:55,502 باشه. سلام جف، ممنون که ...گذاشتی بالاخره 1135 01:05:56,271 --> 01:05:57,604 باهات رو در رو بشیم 1136 01:05:57,704 --> 01:06:00,941 آقای اروینگ گفت که می‌تونیم ازت یه سوالی بپرسیم 1137 01:06:01,041 --> 01:06:02,409 درسته؟ 1138 01:06:02,509 --> 01:06:05,312 اوهوم، آره 1139 01:06:06,180 --> 01:06:08,649 صحیح، خب دیشب که تلفنی صحبت کردیم 1140 01:06:08,749 --> 01:06:11,252 یه چیزی گفتی 1141 01:06:11,351 --> 01:06:13,720 جمله‌ای که پدرم خیلی وقت پیش 1142 01:06:13,821 --> 01:06:15,489 بهم گفته بود رو تکرار کردی 1143 01:06:15,589 --> 01:06:18,125 از کجا می‌دونستی دقیقا همچین حرفی زده؟ 1144 01:06:18,225 --> 01:06:22,596 از کجا فهمیدی که بهم گفته دیگه هیچ‌وقت نمی‌بینتم؟ 1145 01:06:22,696 --> 01:06:26,834 من ورای دنیای بی‌نهایت رو دیدم 1146 01:06:26,934 --> 01:06:30,571 بر شیاطین ستارگان مسلط شدم 1147 01:06:30,671 --> 01:06:35,542 من با قدرت تاریکی و سایه‌های دنیاها 1148 01:06:35,642 --> 01:06:41,715 مرگ و جنون رو به ارمغان میارم 1149 01:06:42,482 --> 01:06:44,017 یالا، ببریدش بیرون 1150 01:06:44,117 --> 01:06:45,219 بذارید هوا بخوره 1151 01:06:45,320 --> 01:06:47,554 .ممکنه کسشعر باشه یه نگاه بنداز 1152 01:06:49,623 --> 01:06:51,458 به‌شدت متاسفم دکتر فودور 1153 01:06:51,558 --> 01:06:53,460 هیاهوی اینجا جف رو ترسونده 1154 01:06:53,560 --> 01:06:56,964 ولی همون‌طور که گفتم همیشه برمی‌گرده؛ به وقتش 1155 01:07:16,383 --> 01:07:18,552 تو کل این مدت اینجا بودی 1156 01:07:19,853 --> 01:07:22,656 می‌دونی که این یه حقه‌ی بزرگه 1157 01:07:23,224 --> 01:07:26,494 می‌دونی که این آدم‌ها دیوونه‌ن 1158 01:07:27,695 --> 01:07:29,563 ولی با این‌حال کاری نمی‌کنی 1159 01:07:29,663 --> 01:07:31,198 امیال جنون‌آمیزشون رو ارضا می‌کنی 1160 01:07:32,113 --> 01:07:33,149 تو هم همین‌طور 1161 01:07:34,067 --> 01:07:37,404 من برای تحقیقات علمی اومدم اینجا 1162 01:07:37,504 --> 01:07:38,806 هرچی تو بگی 1163 01:07:40,541 --> 01:07:42,442 این قضایا اذیتت نمی‌کنن 1164 01:07:42,543 --> 01:07:44,878 این آدم‌ها شیفته‌ی موجودی شدن که 1165 01:07:44,978 --> 01:07:46,547 حتی نمی‌تونن ثابت کنن واقعیه 1166 01:07:46,647 --> 01:07:49,583 یه مشت آدم بالغ، دارن به همچین مسخره‌بازی‌ای دامن می‌زنن 1167 01:07:49,683 --> 01:07:52,352 کسایی که در همه زمینه‌ها بنیادِ 1168 01:07:52,452 --> 01:07:55,022 جامعه هستن 1169 01:07:56,089 --> 01:07:57,691 چرا اینقدر برات مهمه؟ 1170 01:07:58,759 --> 01:08:01,962 کار من اهمیت دادن و درک کردنه 1171 01:08:03,831 --> 01:08:08,001 هدف همه‌ی مردم دنیا خوش‌حال بودنه 1172 01:08:09,403 --> 01:08:10,971 شاید اگه می‌ذاشتی مردم به چیزهایی که می‌خوان 1173 01:08:11,071 --> 01:08:12,573 عقیده داشته باشن تو هم خوش‌حال‌تر می‌بودی 1174 01:08:13,774 --> 01:08:17,711 نظرت محبت‌آمیزه، ولی به‌طرز بچگانه‌ای ساده‌ست 1175 01:08:18,078 --> 01:08:22,516 توی این دنیا، کی از یه بچه خوش‌حال‌تره؟ 1176 01:08:23,650 --> 01:08:24,685 ...شاید 1177 01:08:25,619 --> 01:08:28,121 سادگی خیلی هم بد نباشه، هان؟ 1178 01:08:28,223 --> 01:08:30,291 ولی این آدم‌ها دارن دروغ می‌گن 1179 01:08:30,390 --> 01:08:31,825 همه دروغ می‌گن 1180 01:08:31,925 --> 01:08:33,093 دارن عمداً 1181 01:08:33,194 --> 01:08:35,863 و به‌طرز غیرقابل توجیهی بقیه رو گمراه می‌کنن 1182 01:08:36,430 --> 01:08:38,131 ملت عاشق اون خدنگن 1183 01:08:38,233 --> 01:08:39,900 خدنگی که وجود نداره 1184 01:08:40,467 --> 01:08:42,402 آره - آهان - 1185 01:08:44,705 --> 01:08:47,875 خب، بنده قصد دارم این دروغ رو افشا کنم 1186 01:08:49,376 --> 01:08:50,644 باشه 1187 01:08:55,250 --> 01:08:57,285 حتما توی جشن‌ها باهات خیلی خوش می‌گذره 1188 01:08:57,384 --> 01:08:58,652 ببخشید؟ 1189 01:09:01,555 --> 01:09:05,092 من به جشن‌های زیادی دعوت می‌شم و می‌رم 1190 01:09:05,193 --> 01:09:06,727 به‌گمونم بیش‌تر از تو جشن می‌رم 1191 01:09:06,827 --> 01:09:10,530 و توی این جشن‌ها مکالمات جالب زیادی دارم 1192 01:09:10,631 --> 01:09:12,766 مکالمات روشنگرانه و سرگرم‌کننده‌ای 1193 01:09:12,866 --> 01:09:14,902 با آدم‌هایی از هر زمینه‌ی مطالعاتی 1194 01:09:15,002 --> 01:09:16,103 و هر قشری از جامعه دارم 1195 01:09:16,204 --> 01:09:17,404 باشه 1196 01:09:17,771 --> 01:09:20,107 وقتی از جمع‌شون می‌ری می‌گن عجب آدم لاشی‌ایه 1197 01:09:24,778 --> 01:09:25,913 لاشی 1198 01:09:31,652 --> 01:09:33,553 قبلا گفته بودم 1199 01:09:33,654 --> 01:09:35,022 که اون کلفته، ارول 1200 01:09:35,122 --> 01:09:37,258 تنها کسیه که توی 1201 01:09:37,358 --> 01:09:40,093 عمارت اروینگ، آدم عاقلیه 1202 01:09:40,194 --> 01:09:42,363 حرفم رو پس می‌گیرم 1203 01:09:42,462 --> 01:09:45,499 معتقدم که ممکنه از همه دیوونه‌تر باشه 1204 01:09:46,066 --> 01:09:48,369 "چرا اینقدر برات مهمه؟" 1205 01:09:48,468 --> 01:09:50,171 با پر رویی همچین چیزی ازم پرسید 1206 01:09:51,772 --> 01:09:55,509 اون هم بدون اینکه 20 سال سابقه تحقیقاتی‌م 1207 01:09:55,609 --> 01:09:57,611 در این زمینه رو درنظر بگیره 1208 01:09:58,111 --> 01:09:59,579 تحقیقاتی که باید بگم 1209 01:09:59,680 --> 01:10:02,449 برای خیلی‌ها ارزشمند بوده 1210 01:10:06,586 --> 01:10:09,623 برگشته می‌گه بذار مردم به هرچیزی می‌خوان، باور داشته باشن 1211 01:10:09,723 --> 01:10:12,960 به‌نظر توصیه خیلی بدی نمیاد 1212 01:10:16,264 --> 01:10:18,098 به‌نظرت بهتر بود که همون وکیل می‌موندم؟ 1213 01:10:18,732 --> 01:10:21,101 همیشه می‌گفتی که از وکالت متنفری 1214 01:10:21,202 --> 01:10:22,502 درسته 1215 01:10:23,003 --> 01:10:24,339 ...رویای پدرم 1216 01:10:24,439 --> 01:10:27,408 این بود که توی بوداپست بمونم 1217 01:10:27,507 --> 01:10:29,243 و با «هانا وارگا» ازدواج کنم 1218 01:10:31,179 --> 01:10:33,214 می‌خواست یه زندگی ساده داشته باشم 1219 01:10:35,249 --> 01:10:36,917 چنین زندگی‌ای خوش‌حالت می‌کرد؟ 1220 01:10:38,051 --> 01:10:39,086 نه 1221 01:10:40,921 --> 01:10:42,923 ولی حداقل الان پیش پدرم بودم 1222 01:10:43,023 --> 01:10:46,893 نه که توی این جزیره لعنتی دنبالِ یه خدنگ خیالی باشم 1223 01:10:52,233 --> 01:10:54,034 خیالی نیست 1224 01:10:56,237 --> 01:10:57,504 ببخشید، چی گفتی؟ 1225 01:10:58,939 --> 01:11:00,107 جف 1226 01:11:00,774 --> 01:11:02,809 فکر نمی‌کنم اونجوری 1227 01:11:02,909 --> 01:11:04,678 که اروینگ‌ها توصیفش کردن وجود داشته باشه 1228 01:11:04,778 --> 01:11:06,447 بلکه مطمئنم 1229 01:11:06,546 --> 01:11:08,249 مطمئنی؟ 1230 01:11:21,061 --> 01:11:24,097 لطفا بگو که داری کیرم می‌کنی 1231 01:11:25,333 --> 01:11:26,600 شب به‌خیر نندور 1232 01:11:26,700 --> 01:11:28,702 دکتر فودور 1233 01:11:29,470 --> 01:11:30,971 شبت به‌خیر 1234 01:11:39,447 --> 01:11:41,182 ماریس 1235 01:11:43,151 --> 01:11:44,318 دکتر فودور 1236 01:11:46,019 --> 01:11:49,890 همین الان خانواده اروینگ باهام تماس گرفت 1237 01:11:52,460 --> 01:11:53,727 که این‌طور 1238 01:11:53,827 --> 01:11:55,896 و ازم خواستن که 1239 01:11:55,996 --> 01:12:00,634 برم خونه‌شون، تا تحقیقات بیش‌تری 1240 01:12:00,734 --> 01:12:02,569 انجام بدم 1241 01:12:02,669 --> 01:12:06,441 پس ازت می‌خوام تا مزرعه برسونیم 1242 01:12:06,873 --> 01:12:08,842 یه‌کم دیروقته، نه؟ 1243 01:12:08,942 --> 01:12:14,315 و این رو هم بهم قرض بده 1244 01:12:26,993 --> 01:12:28,028 جف 1245 01:12:29,363 --> 01:12:31,031 اینجایی جف؟ 1246 01:12:33,367 --> 01:12:35,936 .جف، منم رفیقت دکتر فودور 1247 01:12:37,637 --> 01:12:40,774 می‌خوام یه لحظه باهات صحبت کنم 1248 01:12:42,477 --> 01:12:45,045 می‌ذارم شورتم رو بدزدی 1249 01:12:45,146 --> 01:12:46,347 دکتر فودور؟ 1250 01:12:47,848 --> 01:12:51,084 اوضاع مرتبه؟ 1251 01:12:51,586 --> 01:12:53,887 بهتر شدی، وری؟ 1252 01:12:53,987 --> 01:12:55,755 باید بگم که انتظار نداشتیم 1253 01:12:55,856 --> 01:12:58,024 امشب بهمون سر بزنی 1254 01:12:59,092 --> 01:13:00,361 جف کجاست؟ 1255 01:13:00,461 --> 01:13:01,795 درحال حاضر اینجا نیست 1256 01:13:01,895 --> 01:13:03,598 متاسفانه هیجانات امروز ترسوندش و فرار کرده 1257 01:13:03,697 --> 01:13:05,699 ...ولی اگه فردا، موقع مناسبی برگردی 1258 01:13:05,799 --> 01:13:08,977 جف - دکتر فودور! لطفا - 1259 01:13:09,002 --> 01:13:12,373 باید بیام داخل، تا تحقیقات بیش‌تری انجام بدم 1260 01:13:12,473 --> 01:13:14,808 فکرنکنم با این شرایطی که الان دارید، این وقت شب 1261 01:13:14,908 --> 01:13:17,145 اومدن‌تون به داخل خونه‌مون فکر خوبی باشه 1262 01:13:17,245 --> 01:13:18,546 با این شرایطی که الان دارم؟ 1263 01:13:18,645 --> 01:13:19,846 اوهوم 1264 01:13:19,946 --> 01:13:22,115 بسیار خب، اگه نمی‌ذاری بیام داخل 1265 01:13:22,216 --> 01:13:26,119 پس از همین‌جا، تحقیقاتم رو انجام می‌دم 1266 01:13:26,220 --> 01:13:27,321 جف 1267 01:13:30,724 --> 01:13:32,959 می‌رم طویله رو چک کنم 1268 01:13:34,928 --> 01:13:36,430 برو پاسبان رو خبر کن 1269 01:13:36,531 --> 01:13:38,064 دکتر فودور 1270 01:13:38,166 --> 01:13:39,866 به مارگارت گفتم که بره پاسبان رو خبر کنه 1271 01:13:39,966 --> 01:13:41,868 بهت پیشنهاد می‌کنم 1272 01:13:42,168 --> 01:13:44,037 با ماریس بری سوار ماشین بشی 1273 01:13:44,137 --> 01:13:45,573 تا برت گردونه به اقامتگاهت 1274 01:13:45,673 --> 01:13:48,007 و بگیری بخوابی 1275 01:13:55,416 --> 01:13:56,584 جف 1276 01:13:57,917 --> 01:13:59,387 جف کوچولو؟ 1277 01:14:02,088 --> 01:14:03,591 می‌خوام باهات حرف بزنم 1278 01:14:05,058 --> 01:14:07,227 می‌تونیم بیش‌تر درباره‌ی پدرم صحبت کنیم 1279 01:14:08,962 --> 01:14:11,632 یه نسخه از کتابم رو امضا می‌کنم بهت می‌دم 1280 01:14:12,031 --> 01:14:13,501 دکتر فودور، نه 1281 01:14:20,541 --> 01:14:22,175 عذر می‌خوام رفیق 1282 01:14:38,692 --> 01:14:41,529 آخ 1283 01:14:42,295 --> 01:14:43,263 آخ 1284 01:14:49,703 --> 01:14:51,104 آهای؟ 1285 01:14:51,938 --> 01:14:53,173 آهای؟ 1286 01:14:54,575 --> 01:14:58,546 ظاهرا یکی مست کرده بوده 1287 01:15:00,881 --> 01:15:06,420 جورجی پورجی، پودینگ و پای بعد از مرگ‌مون مقصد کجاست؟ 1288 01:15:06,520 --> 01:15:07,588 تو کی هستی؟ 1289 01:15:10,524 --> 01:15:12,292 اگه یه ذره مثل من بودی 1290 01:15:12,393 --> 01:15:16,062 می‌تونستی از بین میله‌ها فرار کنی و آزاد بشی 1291 01:15:21,167 --> 01:15:22,670 این دیوانگیه 1292 01:15:25,972 --> 01:15:28,007 جف، خودتی؟ 1293 01:15:31,479 --> 01:15:34,715 ...بنده دیگه بیش‌تر از این 1294 01:15:35,716 --> 01:15:37,618 توی این حقه‌تون مشارکت نمی‌کنم 1295 01:15:38,853 --> 01:15:40,086 آهای؟ 1296 01:15:40,987 --> 01:15:42,222 آهای؟ 1297 01:15:43,491 --> 01:15:45,593 می‌خوام از تلفن استفاده کنم 1298 01:15:45,693 --> 01:15:49,396 تا با دستیارم تماس بگیرم که مقدمات آزادی‌م رو فراهم کنه 1299 01:15:51,197 --> 01:15:54,100 توی بانکِ ابیِ لندن، حساب دارم 1300 01:15:54,200 --> 01:15:58,004 اگر بخواید، می‌تونم اوراق و اینا گرو بذارم 1301 01:16:00,039 --> 01:16:01,475 و البته باید بگم که 1302 01:16:01,575 --> 01:16:06,514 وکیلم، امسش مارلون ساندرسون اسکوایره که توی نیویورک زندگی می‌کنه 1303 01:16:06,614 --> 01:16:09,082 بهتون تضمین می‌کنم که اگر درجا آزادم نکنید 1304 01:16:09,182 --> 01:16:11,685 بهش زنگ می‌زنم 1305 01:16:16,790 --> 01:16:19,426 باشه، بچرخ تا بچرخیم 1306 01:16:23,731 --> 01:16:25,064 لعنت بهت 1307 01:16:25,533 --> 01:16:26,534 هرکی که هستی 1308 01:16:26,634 --> 01:16:29,135 از کجا فهمیدی پدرم بهم چی گفته؟ 1309 01:16:30,371 --> 01:16:32,373 کتابم رو خوندی؟ 1310 01:16:34,073 --> 01:16:36,777 ...از این حقه‌ی جنون‌آمیز 1311 01:16:36,877 --> 01:16:38,012 ...چه سودی 1312 01:16:38,144 --> 01:16:39,647 می‌خوای عایدت بشه؟ 1313 01:16:39,747 --> 01:16:44,485 ...دنبال پولی یا 1314 01:16:45,019 --> 01:16:47,220 تشنه‌ی توجهی؟ 1315 01:16:48,422 --> 01:16:51,324 همینه، درسته؟ 1316 01:16:52,258 --> 01:16:54,160 خب پس خودت رو نشون بده 1317 01:16:54,260 --> 01:16:57,398 اگر می‌تونی از بین میله‌ها رد بشی 1318 01:16:57,498 --> 01:16:59,299 اگر راست می‌گی، پس بیا توی راهرو 1319 01:16:59,400 --> 01:17:00,868 تا ببینمت 1320 01:17:00,968 --> 01:17:03,637 بذار خوب نگاه‌ت کنم، جف 1321 01:17:08,809 --> 01:17:11,979 ...به محض اینکه برگردم لندن 1322 01:17:12,580 --> 01:17:16,282 یه مقاله درباره این حوادث می‌نویسم 1323 01:17:16,684 --> 01:17:17,885 ...و 1324 01:17:17,985 --> 01:17:19,687 و لحنی که قراره تو 1325 01:17:19,787 --> 01:17:21,555 و خانواده اروینگ و مردم این جزیره لعنتی رو 1326 01:17:21,655 --> 01:17:25,291 باهاش توصیف کنم، کاملا 1327 01:17:25,392 --> 01:17:27,428 به این لحظه و اینکه خودت رو 1328 01:17:27,528 --> 01:17:30,330 نشونم بدی یا نه، بستگی داره 1329 01:17:39,138 --> 01:17:40,541 لطفا 1330 01:17:41,941 --> 01:17:44,078 اگر بعد از اینجا خبری نباشه، چی؟ 1331 01:17:44,178 --> 01:17:47,515 نه بهشت، نه جهنم، نه هیچ چیز دیگه‌ای 1332 01:17:47,615 --> 01:17:52,386 اگر هیچ آگاهی‌ای ازمون باقی نمونه و نفهمیم زمانی وجود داشتیم، چی؟ 1333 01:17:52,486 --> 01:17:55,389 بس کن! لطفا 1334 01:17:57,725 --> 01:17:59,694 خودت رو نشونم بده دیگه 1335 01:18:00,394 --> 01:18:03,164 .فقط یه لحظه ...لطفا، فقط 1336 01:18:03,997 --> 01:18:06,167 فقط نشونم بده که واقعی هستی 1337 01:18:06,267 --> 01:18:10,237 یه ذره از دمت رو نشونم بده حداقل 1338 01:18:13,341 --> 01:18:17,345 وایسا، می‌تونی روی دستم خنج بندازی؟ 1339 01:18:17,445 --> 01:18:20,815 .با پنجه‌هات یه خنج کوچولو بنداز لطفا 1340 01:18:21,248 --> 01:18:23,584 .لطفا، التماست می‌کنم با پنجه‌های کوچولوت 1341 01:18:23,684 --> 01:18:25,586 یه خنج کوچیک بنداز 1342 01:18:25,686 --> 01:18:28,155 نمی‌خوام بهت آسیب بزنم 1343 01:18:28,255 --> 01:18:30,658 هرچند که تو می‌خوای به من آسیب بزنی 1344 01:18:30,758 --> 01:18:31,991 اینطور نیست 1345 01:18:32,093 --> 01:18:33,893 من نمی‌خوام بهت آسیب بزنم 1346 01:18:33,993 --> 01:18:35,563 منظورت چیه؟ 1347 01:18:36,029 --> 01:18:38,065 من قصد ندارم بهت آزاری برسونم 1348 01:18:38,165 --> 01:18:41,034 .و برام هم مهم نیست ...جدی می‌گم، فقط 1349 01:18:41,135 --> 01:18:43,870 التماست می‌کنم، لطفا 1350 01:18:43,970 --> 01:18:47,208 .روی دستم خنج بنداز روی مچم 1351 01:18:47,808 --> 01:18:50,043 آخ، آخ 1352 01:19:04,891 --> 01:19:06,193 ممنون 1353 01:19:09,096 --> 01:19:10,930 حالت خوبه؟ 1354 01:19:13,367 --> 01:19:15,935 آره، به‌نظرم وقتشه 1355 01:19:16,035 --> 01:19:18,672 که برگردم لندن 1356 01:19:58,978 --> 01:20:01,315 نشستم خوب فکرهام رو کردم 1357 01:20:01,415 --> 01:20:03,284 و تصمیم گرفتم که بعد از برگشتن به لندن 1358 01:20:03,384 --> 01:20:06,387 استعفانامه‌م رو تحویلت بدم 1359 01:20:08,622 --> 01:20:10,324 به‌خاطر خدنگه؟ 1360 01:20:10,424 --> 01:20:11,625 آره 1361 01:20:13,294 --> 01:20:15,096 و به‌خاطر اینکه ناراضی هستم 1362 01:20:19,400 --> 01:20:20,968 من هم همین‌طور 1363 01:20:26,974 --> 01:20:31,379 در آینده، هرجایی خواستی 1364 01:20:31,479 --> 01:20:34,315 مشغول به کار بشی باهام تماس بگیر 1365 01:20:34,415 --> 01:20:37,251 تا یه توصیه‌نامه منصفانه برات بنویسم 1366 01:20:37,351 --> 01:20:39,053 ممنون 1367 01:20:39,153 --> 01:20:40,655 ...و 1368 01:20:43,191 --> 01:20:44,591 دلم برات تنگ می‌شه 1369 01:20:47,668 --> 01:20:49,970 من هم دلم برات تنگ می‌شه، نندور 1370 01:20:51,298 --> 01:20:53,232 خب پس نرو 1371 01:20:53,333 --> 01:20:56,103 تصمیمم رو گرفتم 1372 01:20:56,202 --> 01:20:58,739 خب منصرف شو 1373 01:21:03,711 --> 01:21:06,780 واقعا دلت می‌خواد بمونم؟ 1374 01:21:07,715 --> 01:21:11,385 اگه تو نباشی، خودم رو گم می‌کنم 1375 01:21:17,858 --> 01:21:18,892 ...خب 1376 01:21:21,161 --> 01:21:22,963 اگر قرار باشه بمونم 1377 01:21:25,332 --> 01:21:28,569 باید به ازای هر یک ساعت فعالیت یک دلار به حقوقم اضافه بشه 1378 01:21:29,203 --> 01:21:30,671 اوه 1379 01:21:33,006 --> 01:21:34,074 باشه 1380 01:21:34,174 --> 01:21:36,310 و برام نامه معرفی‌نامه بنویس 1381 01:21:36,410 --> 01:21:39,146 و برای دکتر الیوت ویوینگ مسئول بخش تحقیقات ماورا طبیعه‌ی 1382 01:21:39,246 --> 01:21:40,881 دانشگاه کنت بفرست 1383 01:21:40,981 --> 01:21:42,783 من از اون مرد، نفرت دارم 1384 01:21:42,883 --> 01:21:44,451 ولی اون برات احترام قائله 1385 01:21:45,953 --> 01:21:47,788 باشه. خواسته‌ی دیگه‌ای نداری؟ 1386 01:21:47,888 --> 01:21:48,989 .چرا 1387 01:21:50,624 --> 01:21:54,828 ...باید حداقل احتمال واقعی بودنِ 1388 01:21:55,963 --> 01:21:57,464 جف رو درنظر بگیری... 1389 01:21:59,666 --> 01:22:02,336 برات آینده‌ی کاریِ خوبی رو آرزومندم 1390 01:22:03,837 --> 01:22:04,872 باشه 1391 01:22:06,140 --> 01:22:07,174 گفتی ساعتی یه دلار بیش‌ترش می‌کنی؟ 1392 01:22:07,274 --> 01:22:08,275 آره 1393 01:22:08,375 --> 01:22:10,010 معرفی‌نامه رو هم می‌نویسی؟ 1394 01:22:10,911 --> 01:22:12,379 با اکراه، بله 1395 01:22:13,847 --> 01:22:15,282 پس قبول می‌کنم 1396 01:22:17,050 --> 01:22:18,552 خوش برگشتی 1397 01:22:37,471 --> 01:22:38,839 کالورت‌خور بودی؟ 1398 01:22:38,939 --> 01:22:44,645 درسته، ولی متاسفانه باید اطلاع بدم 1399 01:22:47,214 --> 01:22:50,350 که الکل رو ترک کردم 1400 01:22:50,450 --> 01:22:52,686 یعنی اینقدر سفرت بوده؟ 1401 01:22:54,521 --> 01:22:56,890 این نامه رو آقای جیمز اروینگ نوشته 1402 01:22:56,990 --> 01:22:58,592 وای خدا 1403 01:23:01,161 --> 01:23:03,163 دکتر فودور 1404 01:23:03,264 --> 01:23:04,565 سفر شما به دالبی مانتین 1405 01:23:04,665 --> 01:23:06,366 در ابتدا مساعد و بی‌مورد بود 1406 01:23:06,466 --> 01:23:08,769 ...هرچند که حین رفتن 1407 01:23:08,869 --> 01:23:10,305 ایناش چرت و پرته 1408 01:23:10,404 --> 01:23:13,274 متاسفانه باید اطلاع بدم 1409 01:23:13,373 --> 01:23:15,175 که کارل لیبویتز محترم 1410 01:23:15,276 --> 01:23:17,544 وکیل "لیدز" رو استخدام کردم 1411 01:23:17,644 --> 01:23:20,848 که تخصصش در زمینه‌ی پرونده‌های مربوط به توهین، تهمت 1412 01:23:20,948 --> 01:23:22,283 و افتراست 1413 01:23:22,382 --> 01:23:24,484 خارق العاده‌ست 1414 01:23:24,585 --> 01:23:26,854 .ایناش هم چرت و پرته بذار برسم به... ایناهاش 1415 01:23:26,954 --> 01:23:29,421 ،این رو نگفتم که تهدیدتون کنم اگر یک روز خواستید درباره‌ی 1416 01:23:29,446 --> 01:23:32,025 اقامت‌تون در کشنزگپ 1417 01:23:32,125 --> 01:23:34,461 مقاله‌ای منتشر کنید 1418 01:23:34,561 --> 01:23:37,631 بهتره این رو درنظر داشته باشید 1419 01:23:39,516 --> 01:23:40,550 اوه 1420 01:23:42,803 --> 01:23:45,372 می‌خوای یه لیوان آب برات سفارش بدم؟ 1421 01:23:45,472 --> 01:23:46,907 آره لطفا 1422 01:23:48,675 --> 01:23:51,178 خودِ جف چی؟ 1423 01:23:51,279 --> 01:23:53,480 از اون حرومزاده خبری نشد؟ 1424 01:23:53,580 --> 01:23:57,584 کمِ‌کم هفته‌ای یه‌بار به من زنگ می‌زنه 1425 01:23:57,684 --> 01:24:01,289 یه ماه پیش بهم زنگ زد 1426 01:24:01,388 --> 01:24:03,724 بهم گفت که یکی از کفش‌هام رو جا گذاشتم 1427 01:24:03,824 --> 01:24:06,226 و برام توی غارش نگه داشته تا اگر روزی برگشتم 1428 01:24:06,327 --> 01:24:08,495 برم تحویل‌شون بگیرم 1429 01:24:08,962 --> 01:24:10,697 حرومزاده 1430 01:24:13,433 --> 01:24:17,671 جف تبدیل به یه سلبریتیِ محلی شده 1431 01:24:18,105 --> 01:24:20,641 از قضیه‌ی پرونده‌ی آر اس لمبرت 1432 01:24:20,741 --> 01:24:23,844 و بی‌بی‌سی خبر داری؟ 1433 01:24:23,944 --> 01:24:25,112 آره 1434 01:24:25,212 --> 01:24:27,814 شنیدی که بعد از رفتنت 1435 01:24:27,915 --> 01:24:31,319 یه فیلم‌ساز به اسم راجر سنز 1436 01:24:31,418 --> 01:24:34,621 یه تیم فیلم‌سازی رو برد جزیره 1437 01:24:34,721 --> 01:24:39,493 قصد داشت از جف مدرک جمع کنه 1438 01:24:40,027 --> 01:24:43,130 اون هم با فیلم 1439 01:24:43,230 --> 01:24:44,498 آره بابا 1440 01:24:44,598 --> 01:24:46,900 «شکار در جزیره من» 1441 01:24:47,335 --> 01:24:49,002 حین اکران اولیه فیلم توی سالن حضور داشتم 1442 01:24:49,102 --> 01:24:50,504 البته اگه بشه همچین اسمی روش گذاشت 1443 01:24:50,604 --> 01:24:52,373 در جزیره دور افتاده من 1444 01:24:52,472 --> 01:24:54,007 یک موجود به اسم جف که کم‌تر دیده شده 1445 01:24:54,107 --> 01:24:56,109 ولی آوازه‌ش کل جزیره رو پر کرده 1446 01:24:56,209 --> 01:24:58,979 داره به اندازه‌ی هیولای لُخ‌نس مشهور می‌شه 1447 01:24:59,079 --> 01:25:00,948 با این تفاوت که این موجود زیرک سخنگو هست 1448 01:25:01,048 --> 01:25:03,550 به‌شدت متخصصین رو با شیطنت‌هاش 1449 01:25:03,650 --> 01:25:06,019 و جملات قصارش، گیج کرده 1450 01:25:06,720 --> 01:25:08,323 تا اکران شد رفتم دیدمش 1451 01:25:09,723 --> 01:25:12,360 به‌نظرم بدون هیچ جای سوالی 1452 01:25:12,459 --> 01:25:15,829 پرونده وجود داشتن جف رو می‌بنده می‌ره 1453 01:25:22,736 --> 01:25:24,504 حالا که آقای اروینگ تهدیدت کرده 1454 01:25:24,604 --> 01:25:26,106 درباره تجربه‌ای که داشتی 1455 01:25:26,206 --> 01:25:32,313 مقاله‌ای منتشر می‌کنی؟ 1456 01:25:32,413 --> 01:25:34,715 فکرکنم منتشر کنم 1457 01:25:34,815 --> 01:25:35,649 هوم 1458 01:25:35,749 --> 01:25:38,252 از من شجاع‌تری 1459 01:25:39,720 --> 01:25:44,558 خب، جوری مقاله رو نمی‌نویسم که آقای اروینگ و حیوانِ خیالی‌ش 1460 01:25:44,658 --> 01:25:47,194 جلوه‌ی بدی پیدا کنن؛ هرچند که لایقشن 1461 01:25:47,295 --> 01:25:51,131 ...شکی در این نیست که دورانِ 1462 01:25:51,865 --> 01:25:53,401 وحشتناکی رو توی مزرعه گذروندم 1463 01:25:53,500 --> 01:25:57,472 اما الان که چند ماه گذشته به اون دوران عجیب 1464 01:25:57,571 --> 01:26:02,310 علاقه خاصی پیدا کردم 1465 01:26:02,410 --> 01:26:05,012 من هم همین حس رو دارم 1466 01:26:08,181 --> 01:26:10,150 ...در نهایت 1467 01:26:10,251 --> 01:26:13,186 حس می‌کنی که پدیده‌ی جف رو 1468 01:26:13,287 --> 01:26:17,358 بهتر درک می‌کنی؟ 1469 01:26:17,458 --> 01:26:22,029 یا انگیزه‌های خانواده اروینگ از این کار رو فهمیدی؟ 1470 01:26:23,230 --> 01:26:24,298 شاید 1471 01:26:25,766 --> 01:26:29,102 چرا ماها نویسندگی می‌کنیم، دکتر پرایس؟ 1472 01:26:29,202 --> 01:26:30,804 هوم 1473 01:26:31,905 --> 01:26:37,210 تا تجربیات‌مون رو بازگو کنیم 1474 01:26:37,644 --> 01:26:39,280 تا به‌یاد بیاریم 1475 01:26:40,614 --> 01:26:44,252 شاید تو بتونی تمام جزئیاتِ 1476 01:26:44,352 --> 01:26:46,153 مواردی که درباره‌شون تحقیق کردی رو به‌یاد بیاری 1477 01:26:46,254 --> 01:26:47,888 ...ولی متاسفانه 1478 01:26:47,988 --> 01:26:53,593 اکثر اتفاقات زندگیم، از یادم رفته 1479 01:26:53,693 --> 01:26:56,531 منظورم این نبود 1480 01:26:56,630 --> 01:26:58,031 ثبت وقایع که جای خود داره 1481 01:26:58,131 --> 01:27:01,601 ولی چرا نوشته‌هامون رو منتشر می‌کنیم؟ 1482 01:27:02,235 --> 01:27:03,770 گفتی تا به‌یاد بیاریم 1483 01:27:03,870 --> 01:27:08,509 ولی نه، ما نوشته‌هامون رو منتشر می‌کنیم تا در یادها باقی بمونیم 1484 01:27:08,608 --> 01:27:10,378 معمولا به زبون نمیاریمش 1485 01:27:10,478 --> 01:27:13,180 ولی می‌خوایم معروف بشیم 1486 01:27:13,281 --> 01:27:16,317 می‌خوایم در زمینه کاری و خارج از اون شناخته بشیم 1487 01:27:16,417 --> 01:27:19,119 من دنبال شهرت نیستم 1488 01:27:19,219 --> 01:27:20,521 من هم همین‌طور 1489 01:27:20,620 --> 01:27:22,756 ولی دکتر پرایس، اگر نمی‌خواستیم 1490 01:27:22,856 --> 01:27:25,659 نوشته‌ها و رمان‌هامون خونده بشن 1491 01:27:25,759 --> 01:27:28,895 هیچ‌وقت چاپ‌شون نمی‌کردیم 1492 01:27:31,665 --> 01:27:33,401 به‌شدت خنده‌داره 1493 01:27:33,501 --> 01:27:37,538 که یکی از عمیق‌ترین سوالات ممکن رو 1494 01:27:37,637 --> 01:27:40,674 خودِ جف ازم پرسیده 1495 01:27:40,774 --> 01:27:42,642 شوخیت گرفته 1496 01:27:44,044 --> 01:27:45,212 نه 1497 01:27:46,079 --> 01:27:49,350 اگر بعد از اینجا خبری نباشه، چی؟ 1498 01:27:49,749 --> 01:27:51,618 موجوده ازم پرسید 1499 01:27:53,086 --> 01:27:57,090 نه بهشت، نه جهنم، نه هیچ چیز دیگه‌ای 1500 01:27:58,058 --> 01:28:01,728 اگر هیچ آگاهی‌ای ازمون باقی نمونه و نفهمیم زمانی وجود داشتیم، چی؟ 1501 01:28:04,831 --> 01:28:07,067 عجب سوال ترسناکی 1502 01:28:07,167 --> 01:28:08,635 دقیقا 1503 01:28:09,769 --> 01:28:13,073 اگر قبل از تولد و بعد از مرگ چیزی نباشه، چی؟ 1504 01:28:15,041 --> 01:28:17,144 اگه همه‌ش همین باشه، چی؟ 1505 01:28:19,913 --> 01:28:21,382 ...اگر چنین باشه، پس 1506 01:28:21,482 --> 01:28:24,318 تنها چیزی که بعد از مرگ‌مون می‌مونه 1507 01:28:24,418 --> 01:28:25,886 چیزهاییه که از خودمون به‌جا می‌ذاریم 1508 01:28:25,986 --> 01:28:29,323 برای من و جنابعالی نوشته‌هامون هست 1509 01:28:29,423 --> 01:28:31,925 داستانِ جاهای عجیبی که رفتیم 1510 01:28:32,025 --> 01:28:34,895 آدم‌ها و رویدادهایی که مشاهده کردیم 1511 01:28:34,995 --> 01:28:37,532 این چیزهایی که تجربه کردیم 1512 01:28:37,632 --> 01:28:38,965 ما رو از دو میلیارد و خرده‌ای 1513 01:28:39,065 --> 01:28:42,002 آدم که روی این سیاره‌ست متمایز می‌کنه 1514 01:28:43,136 --> 01:28:45,373 ولی چه چیزی قراره اروینگ‌ها رو از بقیه متمایز کنه؟ 1515 01:28:46,673 --> 01:28:48,975 بابت چه چیزی قراره در یادها باقی بمونن؟ 1516 01:28:54,251 --> 01:29:05,362 « مترجم: میثم موسویان و علیرضا نورزاده » ::. MeysaM.UnicorN & MrLightborn11 .:: 1517 01:29:05,459 --> 01:29:25,459 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین .:: FilmKio.Com ::.