1 00:00:00,100 --> 00:00:05,797 ‫سی‌نما تقدیم میکند ‫WwW.30NaMa.CoM 2 00:00:05,797 --> 00:00:08,800 ‫« آسایشگاه جونیپر هیل » 3 00:00:14,764 --> 00:00:18,393 ‫« سال ۱۹۳۵ » 4 00:00:35,660 --> 00:00:37,260 ‫نمی‌خوام برم 5 00:00:38,246 --> 00:00:40,582 ‫اون پایین چیزی نیست ‫که بخوای ازش بترسی 6 00:00:41,875 --> 00:00:43,475 ‫بیا 7 00:00:44,419 --> 00:00:46,019 ‫آفرین دختر خوب 8 00:00:49,632 --> 00:00:51,232 ‫اسمت چیه عزیزم؟ 9 00:00:52,635 --> 00:00:54,235 ‫میبل 10 00:01:12,280 --> 00:01:13,880 ‫خب، میبل... 11 00:01:15,200 --> 00:01:17,368 ‫دلقکه گفته بود اینجا منتظرته؟ 12 00:01:19,537 --> 00:01:21,137 ‫می‌تونی بهم بگی 13 00:01:50,985 --> 00:01:54,239 ‫چیزی نیست عزیزدلم، چیزی نیست ‫فقط یه بادکنکه 14 00:02:12,059 --> 00:02:20,059 ‫« تـرجـمـه: حسین اسماعیلی و امــیــررضــا » 15 00:02:20,060 --> 00:02:25,060 ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید ‫officialcinama@ 16 00:03:51,356 --> 00:03:54,359 ‫« آن: به دری خوش آمدید » 17 00:04:00,365 --> 00:04:02,951 ‫فرار کنید و قایم بشید، بچه‌ها 18 00:04:04,619 --> 00:04:07,413 ‫چرا متوجه نیستی ‫که ممکن بود اون پایین بکشمت؟ 19 00:04:08,498 --> 00:04:12,293 ‫ولی به‌جاش، مجبور شدم ‫بهترین دوستم رو توی تابوت بفرستم خونه 20 00:04:14,879 --> 00:04:16,479 ‫چون تو به حرفم گوش نکردی 21 00:04:17,214 --> 00:04:19,968 ‫بیخیال بابا. این حرفت بی‌انصافیه ‫خودت می‌دونی چی عمو پاولی رو کشت 22 00:04:19,968 --> 00:04:22,929 ‫تنها چیزی که می‌دونم ‫اینه که پسرم یه ذره عقل تو سرش نیست 23 00:04:22,929 --> 00:04:24,847 ‫- باشه آروم باش، لیروی ‫- شارلوت، معذرت می‌خوام 24 00:04:24,847 --> 00:04:26,975 ‫ولی تو دخالت نکن ‫تو اونجا نبودی 25 00:04:27,475 --> 00:04:29,394 ‫اون موجود می‌تونه ظاهرش رو تغییر بده 26 00:04:30,061 --> 00:04:31,479 ‫انگار می‌تونه ذهنم رو بخونه 27 00:04:31,479 --> 00:04:34,107 ‫- چطور ممکنه، لی؟ ‫- نمی‌دونم 28 00:04:34,107 --> 00:04:36,484 ‫ولی اینو می‌دونم که حقه نبود 29 00:04:36,484 --> 00:04:38,319 ‫واقعی بود. قابل لمس بود 30 00:04:38,319 --> 00:04:41,422 ‫- سربازهای آموزش دیده رو کشت ‫- بابا، من می‌دونم چه کارایی ازش برمیاد 31 00:04:41,698 --> 00:04:44,575 ‫چند باری اومد سراغمون ‫و دست بردار نیست 32 00:04:44,575 --> 00:04:46,411 ‫خب، اینجا خارج از "دری" ‫دستش بهت نمی‌رسه 33 00:04:46,411 --> 00:04:49,706 ‫پس از الان به بعد ‫بدون اجازه‌ی من از اتاق بیرون نمیری 34 00:04:49,706 --> 00:04:51,306 ‫فهمیدی؟ 35 00:04:52,417 --> 00:04:53,584 ‫نـه 36 00:04:53,584 --> 00:04:56,254 ‫- نه...؟ ‫- عزیزم، به حرف بابات گوش کن 37 00:04:58,673 --> 00:05:03,011 ‫نـه! همیشه بهم گفتی ‫یه مرد نباید هرگز از مشکلات فرار کنه 38 00:05:03,011 --> 00:05:05,138 ‫که مهم‌ترین چیز در زندگی ‫دوست‌هاییه که پیدا می‌کنی 39 00:05:05,138 --> 00:05:08,182 ‫و خطراتی که به جون می‌خری ‫خب، من حالا دوست دارم، بابا 40 00:05:08,182 --> 00:05:09,517 ‫دوست‌هایی دارم که بهم نیاز دارن 41 00:05:09,517 --> 00:05:11,477 ‫و درست مثل تو ولشون نمی‌کنم 42 00:05:11,477 --> 00:05:13,646 ‫تو مثل من نیستی 43 00:05:14,147 --> 00:05:18,026 ‫آره، خودم می‌دونم. می‌دونم مثل تو نیستم ‫چون عمراً نمی‌ذارم دوست‌هام بمیرن 44 00:05:19,319 --> 00:05:20,919 ‫لیروی! 45 00:05:30,163 --> 00:05:32,623 ‫- ببخشید پسرم ‫- روی توام تاثیر گذاشته 46 00:05:33,207 --> 00:05:35,460 ‫- روی ذهن توام تاثیر گذاشته ‫- نـه 47 00:05:36,461 --> 00:05:38,880 ‫- بیا اینجا پسرم ‫- نزدیکم نشو! 48 00:06:05,156 --> 00:06:08,618 ‫« پایگاه هوایی دری » 49 00:06:11,579 --> 00:06:13,539 ‫« گم‌شده » 50 00:06:13,539 --> 00:06:15,666 ‫« گم‌شده » ‫« لین جونز » 51 00:06:15,666 --> 00:06:17,668 ‫« گم‌شده » ‫« تئودور یوریس » 52 00:06:29,472 --> 00:06:31,474 ‫« تحت تعقیب » ‫« هنری گروگن » 53 00:07:07,802 --> 00:07:09,095 ‫این چیه؟ 54 00:07:09,095 --> 00:07:11,639 ‫وقتی دلقکه اومد سراغم ‫زیر آب پیداش کردم 55 00:07:13,182 --> 00:07:15,059 ‫شروع کرد به درخشیدن و... 56 00:07:15,601 --> 00:07:17,562 ‫جوری بهش نگاه کرد که انگار... 57 00:07:18,187 --> 00:07:19,787 ‫انگار می‌ترسید 58 00:07:20,815 --> 00:07:23,067 ‫می‌ترسید؟ واقعاً؟ 59 00:07:23,776 --> 00:07:25,570 ‫آره 60 00:07:25,570 --> 00:07:27,572 ‫بعدش رفت عقب و... 61 00:07:28,781 --> 00:07:30,381 ‫ناپدید شد 62 00:07:33,034 --> 00:07:34,634 ‫میشه ببینمش؟ 63 00:07:35,455 --> 00:07:37,055 ‫خودم نگهش می‌دارم 64 00:07:38,624 --> 00:07:40,224 ‫باشه 65 00:07:43,004 --> 00:07:46,132 ‫- به‌نظر میاد هیروگلیف روشه ‫- مگه هیروگلیف مصری نبود؟ 66 00:07:46,132 --> 00:07:49,427 ‫تمام تمدن‌های باستانی هیروگلیف دارن ‫یه کلمه‌ی یونانیه 67 00:07:49,969 --> 00:07:51,569 ‫دقیقاً 68 00:07:51,846 --> 00:07:54,640 ‫هرچی که هست، اگر اون موجوده ازش می‌ترسه 69 00:07:54,640 --> 00:07:56,240 ‫شاید بتونیم ازش استفاده کنیم 70 00:07:57,058 --> 00:08:00,605 ‫برمی‌گردیم اون پایین ‫همه‌مون با همدیگه... 71 00:08:01,981 --> 00:08:03,581 ‫و می‌کشیمش 72 00:08:06,569 --> 00:08:09,155 ‫واقعاً انتظار داری ‫به حرف تو گوش بدیم؟ 73 00:08:09,155 --> 00:08:12,533 ‫تو بودی که ما رو کشوندی اون پایین 74 00:08:13,117 --> 00:08:16,496 ‫نزدیک بود بمیریم ‫و حالا می‌خوای برگردیم اونجا؟ 75 00:08:17,788 --> 00:08:19,415 ‫واقعاً دیوونه‌ای 76 00:08:20,291 --> 00:08:21,891 ‫بهم چی گفتی؟ 77 00:08:26,255 --> 00:08:27,632 ‫لیلی؟ 78 00:08:27,632 --> 00:08:29,258 ‫- بدش به من... ‫- بهش دست نزن! 79 00:08:33,846 --> 00:08:35,446 ‫خیال می‌کنی می‌خواستم اینطوری بشه؟ 80 00:08:36,474 --> 00:08:39,769 ‫اگر برمی‌گشتم به گذشته ‫هیچوقت نمیومدم دم خونه‌ت 81 00:08:40,394 --> 00:08:42,522 ‫تو اون بالا توی جایگاه بودی ‫ندیدی چی شد 82 00:08:42,522 --> 00:08:45,441 ‫من تنها کسی بودم ‫که از سینما زنده دراومدم 83 00:08:45,441 --> 00:08:47,902 ‫و وقتی متی اومد بهمون گفت احتمال داره 84 00:08:47,902 --> 00:08:49,278 ‫فیل هنوز زنده باشه... 85 00:08:49,278 --> 00:08:50,988 ‫انتظار داشتین چیکار کنم؟ 86 00:08:50,988 --> 00:08:53,783 ‫اگر اون روز نیومده بودین دم خونه‌ی من 87 00:08:53,783 --> 00:08:55,785 ‫احتمالاً هنوز زنده بودن 88 00:08:55,785 --> 00:08:59,288 ‫و پلیس‌ها عین حیوون ‫دنبال بابام نبودن 89 00:08:59,288 --> 00:09:01,415 ‫من فقط می‌خواستم بهت کمک کنم 90 00:09:02,041 --> 00:09:05,294 ‫چقدرم فایده داشت ‫ای‌کاش هیچوقت سعی نمی‌کردم کمکت کنم 91 00:09:05,294 --> 00:09:07,004 ‫- بچه‌ها... ‫- و ای‌کاش هیچوقت باهات آشنا نمی‌شدم 92 00:09:07,004 --> 00:09:08,839 ‫- لیلی بین‌بریج! ‫- چرا حواستون نیست؟ 93 00:09:09,465 --> 00:09:12,468 ‫اونم همینو می‌خواد! ‫که ما رو به جون هم بندازه 94 00:09:12,468 --> 00:09:16,055 ‫اصلاً نباید می‌ذاشتن ‫از جونیپر هیل دربیای! 95 00:09:21,852 --> 00:09:23,452 ‫میرم ببینم حالش خوبه یا نه 96 00:09:29,485 --> 00:09:31,237 ‫- از حرفش منظوری نداشت ‫- چیزی نگو... 97 00:09:32,780 --> 00:09:35,533 ‫فقط... دست از سرم بردارین 98 00:10:04,687 --> 00:10:07,064 ‫هالورن؟ کجا بودی؟ 99 00:10:07,648 --> 00:10:09,248 ‫نمی‌تونم بگم 100 00:10:09,609 --> 00:10:11,360 ‫خیلی‌خب. اینجا مرتب شده، مگه نه؟ 101 00:10:11,360 --> 00:10:13,571 ‫آره، فردا شب یه دورهمی راه می‌اندازیم 102 00:10:13,571 --> 00:10:16,198 ‫چند تا دختر میاریم، آهنگ می‌ذاریم ‫تا اینجا رو افتتاح کنیم 103 00:10:16,699 --> 00:10:19,076 ‫آره، قراره حسابی خوش بگذره 104 00:10:23,706 --> 00:10:25,306 ‫گندش بزنن 105 00:10:27,376 --> 00:10:29,170 ‫اینو می‌خوای؟ 106 00:10:29,170 --> 00:10:30,770 ‫بیشتر از چیزی که بتونی تصور کنی 107 00:10:41,098 --> 00:10:42,698 ‫خوبی؟ 108 00:10:43,559 --> 00:10:45,159 ‫آره 109 00:10:46,771 --> 00:10:49,815 ‫یخچال لامصب نشتی داره ‫باید تعویضش کنین 110 00:10:50,316 --> 00:10:51,916 ‫کف‌پوش پوسیده 111 00:10:54,904 --> 00:10:57,365 ‫این بطری رو تا آخر می‌خورم 112 00:10:57,365 --> 00:10:59,909 ‫و میرم اون پشت یکم می‌خوابم 113 00:10:59,909 --> 00:11:01,509 ‫نمی‌تونی 114 00:11:02,495 --> 00:11:04,121 ‫باید در مورد یه چیزی صحبت کنیم 115 00:11:09,710 --> 00:11:10,795 ‫خب بگین 116 00:11:10,795 --> 00:11:12,797 ‫باورت میشه؟ انگار تا وقتی یکیمون نمرده 117 00:11:12,797 --> 00:11:14,048 ‫دست بردار نیست 118 00:11:14,048 --> 00:11:15,841 ‫به‌زحمت زنده از تونل‌ها دراومدیم 119 00:11:15,841 --> 00:11:17,927 ‫و حالا می‌خواد دوباره ما رو دو دستی ‫تقدیم اون موجود کنه؟ 120 00:11:17,927 --> 00:11:19,527 ‫حتماً مخش تاب برداشته 121 00:11:19,887 --> 00:11:21,681 ‫توام باهام موافقی، مگه نه؟ 122 00:11:21,681 --> 00:11:23,281 ‫آره. معلومه 123 00:11:24,392 --> 00:11:25,992 ‫به‌نظرت زیاده‌روی کردم؟ 124 00:11:26,560 --> 00:11:28,160 ‫خب... 125 00:11:28,521 --> 00:11:30,121 ‫شاید یکم زیاده‌روی کردم، ولی... 126 00:11:33,567 --> 00:11:35,167 ‫آخه خسته‌م 127 00:11:35,778 --> 00:11:37,613 ‫خسته شدم از بس ترسیدم 128 00:11:40,116 --> 00:11:41,716 ‫می‌دونم 129 00:11:42,576 --> 00:11:44,176 ‫منم همینطور 130 00:12:09,437 --> 00:12:11,355 ‫ویلیام دوبوا هنلن؟ 131 00:12:12,022 --> 00:12:14,358 ‫زود باش سوار شو ببینم ‫پسره‌ی حرف گوش نکن 132 00:12:15,526 --> 00:12:17,126 ‫دوبوا؟ 133 00:12:19,071 --> 00:12:20,489 ‫توام همینطور، دختر خانم 134 00:12:20,489 --> 00:12:22,533 ‫من؟ چرا؟ 135 00:12:24,785 --> 00:12:26,579 ‫خیال کردین بزرگ شدین؟ 136 00:12:40,785 --> 00:12:43,304 ‫پشمام. شوخیتون...؟ 137 00:12:43,304 --> 00:12:45,473 ‫- این همون کسیه که فکر می‌کنم؟ ‫- آره، ولی... 138 00:12:45,473 --> 00:12:47,224 ‫پوستر این یارو رو ‫توی تمام شهر چسبوندن، رجی 139 00:12:47,224 --> 00:12:49,477 ‫جایزه و همه‌چی هم براش تعیین کردن 140 00:12:49,977 --> 00:12:51,312 ‫نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه 141 00:12:51,312 --> 00:12:53,147 ‫- خواهش می‌کنم، من... خواهش می‌کنم ‫- نه، نه، نه، نه، نه! 142 00:12:53,147 --> 00:12:55,065 ‫خانم هنلن ازمون خواست ‫اینجا قایمش کنیم 143 00:12:55,065 --> 00:12:56,400 ‫انتظار داشتی چی بگم؟ 144 00:12:56,400 --> 00:12:59,320 ‫با اینجا بودنت داری برامون ‫ خیلی دردسر درست می‌کنی 145 00:12:59,320 --> 00:13:01,530 ‫خانم هنلن گفت یه نقشه داره ‫که چطوری از شهر خارجش کنه 146 00:13:01,530 --> 00:13:03,199 ‫ولی یکی دو روز وقت می‌خواد ‫که همه‌چی رو آماده کنه 147 00:13:03,199 --> 00:13:05,618 ‫انتظار داری چیکار کنم؟ ‫بدمش دست یه مشت وحشی؟ 148 00:13:05,618 --> 00:13:07,286 ‫ببین، خودمو... خودمو به کسی نشون نمیدم 149 00:13:07,286 --> 00:13:09,163 ‫خودمو به کسی نشون نمیدم ‫قول... قول میدم آقا 150 00:13:09,163 --> 00:13:11,248 ‫از این اتاق بیرون نمیام. تو رو خدا 151 00:13:12,082 --> 00:13:13,682 ‫تو رو خدا 152 00:13:14,210 --> 00:13:15,810 ‫الان حوصله‌ی این مسخره‌بازیا رو ندارم 153 00:13:19,590 --> 00:13:21,675 ‫کجاست؟ بابایی؟ 154 00:13:21,675 --> 00:13:22,885 ‫- رانی؟ ‫- بابایی! 155 00:13:22,885 --> 00:13:24,678 ‫رانی! رانی! 156 00:13:24,678 --> 00:13:26,806 ‫- بابایی! ‫- وای خدا! وای خدا! 157 00:13:29,183 --> 00:13:30,783 ‫عزیزدلم 158 00:13:31,018 --> 00:13:33,938 ‫دلم برات تنگ شده بود! بذار ببینمت 159 00:13:33,938 --> 00:13:36,607 ‫- حالت خوبه؟ بذار ببینمت ‫- دلم برات تنگ شده بود 160 00:13:36,607 --> 00:13:38,526 ‫- خیلی دلم برات تنگ شده بود ‫- منم دلم برات تنگ شده بود 161 00:13:39,068 --> 00:13:40,736 ‫همه‌جا دنبالت گشتیم 162 00:13:40,736 --> 00:13:42,863 ‫چیزی نیست عزیزم ‫هیچکس از اینجا خبر نداره 163 00:13:42,863 --> 00:13:45,324 ‫فقط چند تا از هوانوردهای ‫رنگین‌پوست پایگاه ازش باخبرن 164 00:13:48,410 --> 00:13:50,010 ‫واقعاً متاسفم 165 00:13:50,412 --> 00:13:52,289 ‫- ببخشید که تنهات گذاشتم ‫- هی 166 00:13:53,123 --> 00:13:54,723 ‫بابت این لطفت ممنون 167 00:13:54,959 --> 00:13:56,559 ‫منو قاطی این قضیه نکن 168 00:13:56,877 --> 00:13:58,477 ‫واقعاً متاسفم 169 00:13:59,588 --> 00:14:01,090 ‫چطوری پیدات کردن؟ 170 00:14:01,090 --> 00:14:04,093 ‫یکی از دوست‌هام از طرف من ‫با خانم هنلن صحبت کرد 171 00:14:04,093 --> 00:14:06,345 ‫- کی؟ ‫- داستانش مفصله، عزیزم 172 00:14:07,263 --> 00:14:10,724 ‫مهم اینه که پیش همدیگه‌ایم ‫و قراره کنار همدیگه بمونیم 173 00:14:11,392 --> 00:14:13,602 ‫دیگه هیچکس نمی‌تونه ‫ما رو از هم جدا کنه 174 00:14:14,186 --> 00:14:15,896 ‫هیچکس، باشه؟ 175 00:14:15,896 --> 00:14:18,399 ‫عمراً اگر بتونن. باشه؟ 176 00:14:20,150 --> 00:14:21,351 ‫دلم برات تنگ شده بود 177 00:14:21,351 --> 00:14:22,528 ‫دلم برات تنگ شده بود 178 00:14:22,528 --> 00:14:24,905 ‫می‌خوای در مورد اتفاقات ‫امروز صبح صحبت کنی؟ 179 00:14:24,905 --> 00:14:27,533 ‫من کنارتم. پیشتم 180 00:14:29,660 --> 00:14:31,260 ‫دخترکم 181 00:14:31,579 --> 00:14:33,179 ‫همه‌چی درست میشه 182 00:14:34,957 --> 00:14:37,084 ‫جات امنه. جات امنه، باشه؟ 183 00:14:37,084 --> 00:14:39,598 ‫چیزی نیست. چیزی نیست 184 00:14:39,598 --> 00:14:41,463 ‫چیزی نیست عزیزم 185 00:15:02,776 --> 00:15:04,695 ‫- سلام ‫- سلام 186 00:15:07,323 --> 00:15:09,617 ‫- ترسوندیم ‫- شرمنده 187 00:15:10,117 --> 00:15:12,036 ‫فکر نمی‌کردم کسی اینجا باشه 188 00:15:13,203 --> 00:15:16,290 ‫- اینجا چیکار می‌کنی؟ ‫- هنوز نتونستم بندازمش توی خیابون مِین 189 00:15:17,917 --> 00:15:20,502 ‫- می‌خوای امتحان کنی؟ ‫- باید پانسمان چشمم رو عوض کنم 190 00:15:21,170 --> 00:15:23,923 ‫- کندن چسبش سخته ‫- کمک می‌خوای؟ 191 00:15:23,923 --> 00:15:26,050 ‫چند سالی پیشاهنگ بودم 192 00:15:27,092 --> 00:15:29,887 ‫بلدم چطوری چسب رو بدون درد بکنم 193 00:15:30,679 --> 00:15:32,279 ‫خیلی حال بهم‌زنه 194 00:15:50,282 --> 00:15:51,742 ‫چیکار داری می‌کنی؟ 195 00:15:51,742 --> 00:15:53,911 ‫چیه خب؟ اگر یکم خیسش کنی ‫راحت درمیاد 196 00:15:53,911 --> 00:15:56,288 ‫- نه با تف دهنت ‫- اشکال نداره 197 00:15:56,288 --> 00:15:58,540 ‫آب دهن خاصیت ضدعفونی کنندگی داره 198 00:15:59,165 --> 00:16:01,710 ‫- فکر نکنم اینطور باشه ‫- از کجا معلوم، شاید داشته باشه 199 00:16:01,710 --> 00:16:04,797 ‫علم همیشه درحال تغییره ‫به قول "ویل" 200 00:16:04,797 --> 00:16:06,397 ‫باید بشنوی چطور در موردش حرف می‌زنه 201 00:16:12,972 --> 00:16:15,307 ‫دیدی؟ خیلی راحت... 202 00:16:16,767 --> 00:16:18,367 ‫در اومد 203 00:16:22,398 --> 00:16:24,525 ‫وحشتناکه، مگه نه؟ 204 00:16:26,026 --> 00:16:28,278 ‫نه، باحال‌ترین چیزیه که تابحال دیدم 205 00:16:36,662 --> 00:16:39,206 ‫از اینجا به بعدشو خودم می‌تونم. ممنون 206 00:16:47,840 --> 00:16:49,440 ‫عجب وضعی بود، نه؟ 207 00:16:49,883 --> 00:16:52,428 ‫لیلی و رانی بدجوری با همدیگه درگیر شدن 208 00:16:52,428 --> 00:16:54,028 ‫آره 209 00:16:57,850 --> 00:16:59,450 ‫آره، آخه... 210 00:17:00,394 --> 00:17:02,146 ‫آخه حس بدی به دلم افتاده، انگار... 211 00:17:03,230 --> 00:17:05,523 ‫انگار که قرار نیست موجوده ‫دست از سرمون برداره 212 00:17:05,523 --> 00:17:07,818 ‫و اگر قرار باشه ‫تنهایی باهاش روبه‌رو بشیم... 213 00:17:09,528 --> 00:17:11,128 ‫می‌دونم 214 00:17:12,740 --> 00:17:14,340 ‫اگر حق با لیلی باشه چی؟ 215 00:17:15,492 --> 00:17:17,092 ‫در مورد اون چیزی که پیدا کرده؟ 216 00:17:17,536 --> 00:17:19,913 ‫اگر فقط با اون بتونیم ‫جلوش رو بگیریم چی؟ 217 00:17:21,415 --> 00:17:24,167 ‫اگر با همدیگه باشیم ‫شانس موفقیت‌مون بیشتر نیست؟ 218 00:17:29,965 --> 00:17:31,675 ‫اونی که باید قانع بشه من نیستم 219 00:17:32,259 --> 00:17:33,859 ‫و رانی به‌نظر یک‌دنده میاد 220 00:17:40,225 --> 00:17:41,825 ‫خودم انجامش میدم 221 00:17:59,036 --> 00:18:00,636 ‫هرچه بادا باد 222 00:18:06,919 --> 00:18:08,519 ‫گندش بزنن! 223 00:18:51,004 --> 00:18:52,923 ‫هالورن، اینجایی؟ 224 00:19:03,934 --> 00:19:05,534 ‫سرگرد 225 00:19:11,692 --> 00:19:13,292 ‫کجا بودی؟ 226 00:19:14,903 --> 00:19:16,503 ‫مشروب می‌خوری؟ 227 00:19:18,115 --> 00:19:20,409 ‫بخور. بخور، بخور، بخور 228 00:19:24,580 --> 00:19:26,290 ‫دستورات جدید "شاو"ـه 229 00:19:26,832 --> 00:19:29,901 ‫چه اجساد سربازها رو دستش مونده باشه یا نه ‫درهرحال دنبال ستون‌هاست 230 00:19:30,627 --> 00:19:32,254 ‫منطقیه 231 00:19:32,254 --> 00:19:34,673 ‫ولی اگر من جای شاو بودم ‫بیخیالش می‌شدم قبل از اینکه... 232 00:19:49,897 --> 00:19:51,648 ‫بعداً یه نگاهی بهش می‌اندازم 233 00:19:53,859 --> 00:19:55,459 ‫دیک، اون پایین چی شد؟ 234 00:19:58,071 --> 00:19:59,740 ‫فکر کنم عصبانیش کردیم 235 00:19:59,740 --> 00:20:01,340 ‫منظورم اینه که تو کجا رفتی؟ 236 00:20:02,701 --> 00:20:04,620 ‫ساعت‌ها توی اون تونل‌ها بودی 237 00:20:05,120 --> 00:20:06,720 ‫چی شد؟ 238 00:20:08,749 --> 00:20:10,349 ‫این توانایی که دارم... 239 00:20:11,210 --> 00:20:14,296 ‫وقتی بچه بودم ‫بهم اجازه می‌داد یه چیزایی ببینم 240 00:20:15,339 --> 00:20:16,939 ‫خیلی‌خب 241 00:20:17,549 --> 00:20:19,149 ‫چجور چیزایی؟ 242 00:20:20,052 --> 00:20:21,652 ‫چیزای مُرده 243 00:20:27,935 --> 00:20:30,312 ‫مامان‌بزرگم هم همین توانایی من رو داشت 244 00:20:31,230 --> 00:20:33,899 ‫به قدرت من نبود ‫ولی تاحدودی داشت، برای همین... 245 00:20:35,651 --> 00:20:38,320 ‫متوجه شد خواب نمیرم ‫و فهمید چرا 246 00:20:38,320 --> 00:20:40,989 ‫و یه ترفندی بهم یاد داد. بهم گفت... 247 00:20:42,241 --> 00:20:45,535 ‫گفت "دیک، یه جعبه رو تصور کن" 248 00:20:46,411 --> 00:20:48,622 ‫"و تصور کن تمام چیزهایی" 249 00:20:48,622 --> 00:20:52,376 ‫"که نمی‌خوای دیگه ببینی رو ‫می‌ذاری توی اون جعبه و می‌بندیش" 250 00:20:53,377 --> 00:20:54,977 ‫منم همین‌کارو کردم 251 00:20:56,171 --> 00:20:58,006 ‫تمام اون چیزهای مُرده رو برداشتم 252 00:20:58,924 --> 00:21:01,176 ‫و انداختمشون توی جعبه‌ی توی ذهنم 253 00:21:01,176 --> 00:21:03,804 ‫و در لامصبشو محکم بستم 254 00:21:05,889 --> 00:21:07,489 ‫نُه سالم بود 255 00:21:08,267 --> 00:21:09,867 ‫از اون‌موقع تا الان ندیدمشون 256 00:21:11,270 --> 00:21:12,870 ‫تا دیروز... 257 00:21:14,398 --> 00:21:16,191 ‫که اون موجود کوفتی... 258 00:21:17,693 --> 00:21:22,197 ‫به‌زور وارد ذهنم شد، درش رو باز کرد... 259 00:21:23,448 --> 00:21:26,702 ‫و درحالی‌که همه‌ش داشت ‫می‌ریخت بیرون، بهم خندید 260 00:21:42,384 --> 00:21:43,984 ‫الان اینجان؟ 261 00:21:47,014 --> 00:21:48,614 ‫می‌تونی ببینیشون؟ 262 00:21:52,978 --> 00:21:55,689 ‫مامان‌بزرگم بهم می‌گفت 263 00:21:57,274 --> 00:22:01,028 ‫مُرده‌ها همیشه برمی‌گردن به محل مرگشون 264 00:22:01,820 --> 00:22:04,281 ‫ظاهراً یکی دوتاشون همین‌جا مُردن 265 00:22:06,408 --> 00:22:08,008 ‫باهات حرف می‌زنن؟ 266 00:22:09,411 --> 00:22:10,787 ‫نه، نه، نه، نه، نه، نه 267 00:22:10,787 --> 00:22:13,623 ‫تا وقتی بهشون توجه نکنم ‫اصلاً متوجه حضور من نمیشن 268 00:22:14,124 --> 00:22:15,917 ‫ولی پسر، اگر دهنمو باز کنم... 269 00:22:19,087 --> 00:22:21,006 ‫صداها هیچوقت قطع نمیشن 270 00:22:22,382 --> 00:22:27,512 ‫و چیزهایی می‌دونن که ما نمی‌دونیم ‫چیزهایی که زنده‌ها نباید بدونن 271 00:22:29,890 --> 00:22:31,490 ‫مثلاً چه چیزایی؟ 272 00:22:37,814 --> 00:22:40,166 ‫مثلاً اینکه چطوری ‫چیزی که دنبالشیم رو پیدا کنیم؟ 273 00:22:43,028 --> 00:22:44,628 ‫اصلاً شنیدی چی گفتم؟ 274 00:22:45,155 --> 00:22:49,076 ‫ببین... تازه کمک‌خلبانم رو خاک کردم 275 00:22:50,160 --> 00:22:53,622 ‫خب؟ بهترین دوستم ‫و نزدیک بود پسر خودمو بکشم 276 00:22:54,122 --> 00:22:57,334 ‫پس بهت برنخوره ‫ولی پای جفتمون تو این قضیه گیره 277 00:22:57,334 --> 00:22:59,961 ‫و می‌دونم خواسته‌ی زیادیه ‫ولی در نهایت 278 00:22:59,961 --> 00:23:03,173 ‫تو هوانورد یکم ارتش ایالات متحده‌ای 279 00:23:03,173 --> 00:23:05,483 ‫وقتی اوضاع بیخ پیدا می‌کنه ‫باید وظیفه‌تو انجام بدی 280 00:23:06,009 --> 00:23:08,887 ‫اگر این‌کار به انجام ماموریت کمک می‌کنه ‫همین یه بار انجامش بده 281 00:23:08,887 --> 00:23:11,223 ‫و بعدش... بعدش می‌تونی... 282 00:23:12,140 --> 00:23:14,851 ‫مثل قبل همه‌شو توی ذهنت دفن کنی 283 00:23:14,851 --> 00:23:18,772 ‫خب اگر... اگر نتونم ‫مثل قبل ته ذهنم دفنشون کنم چی؟ 284 00:23:20,732 --> 00:23:22,734 ‫نمی‌دونی. نمی‌دونی، مگه نه؟ 285 00:23:24,069 --> 00:23:27,447 ‫یا اصلاً برات مهم نیست ‫درهرحال خواسته‌ی خودت برات مهمه 286 00:23:27,447 --> 00:23:30,951 ‫- مهم انجام کار درسته ‫- زر نزن بابا 287 00:23:30,951 --> 00:23:32,285 ‫می‌دونی چیه؟ شاو کارت داره 288 00:23:32,285 --> 00:23:35,080 ‫می‌خواد پاچه‌شو براش بخارونی ‫مرتیکه‌ی پاچه‌خوار 289 00:23:35,080 --> 00:23:37,374 ‫حق نداری اینطوری باهام حرف بزنی ‫من افسر ارشدتم 290 00:23:37,374 --> 00:23:40,585 ‫به جهنم! برو بیرون! 291 00:23:42,379 --> 00:23:43,979 ‫برو بیرون! 292 00:23:57,769 --> 00:24:00,730 ‫فکر کن ببین می‌خوای ‫وظیفه‌‌ای که بابتش سوگند خوردی رو انجام بدی 293 00:24:00,730 --> 00:24:02,691 ‫یا دستبند به دست از اینجا بری بیرون 294 00:24:04,609 --> 00:24:06,209 ‫یکم استراحت کن 295 00:24:20,584 --> 00:24:22,184 ‫شارلوت؟ 296 00:24:27,799 --> 00:24:29,399 ‫شار؟ 297 00:24:35,348 --> 00:24:38,268 ‫قضیه چیه؟ ویل کجاست؟ 298 00:24:39,227 --> 00:24:40,827 ‫احتمالاً پیش دوست‌هاشه 299 00:24:41,563 --> 00:24:44,191 ‫تنها کسایی که الان می‌تونه ‫بهشون اعتماد کنه 300 00:24:44,191 --> 00:24:46,485 ‫و می‌دونی چیه؟ از نظر من حق داره 301 00:24:47,110 --> 00:24:49,988 ‫- خیلی‌خب، یه لحظه وایسا ‫- نخیر، تو یه لحظه وایسا 302 00:24:50,655 --> 00:24:53,241 ‫روی پسرمون دست بلند کردی 303 00:24:53,783 --> 00:24:55,383 ‫می‌دونم 304 00:24:56,203 --> 00:24:59,039 ‫و معذرت می‌خوام، شار ‫ولی خودت می‌دونی که تو حال خودم نبودم 305 00:24:59,956 --> 00:25:02,250 ‫نبودم. ذهنم... 306 00:25:03,543 --> 00:25:05,045 ‫داغون بود 307 00:25:05,045 --> 00:25:06,838 ‫بخاطر اتفاقاتی که توی فاضلاب افتاد 308 00:25:08,715 --> 00:25:11,259 ‫و اتفاقی که برای پالی افتاد 309 00:25:19,100 --> 00:25:20,700 ‫معذرت می‌خوام 310 00:25:25,607 --> 00:25:27,207 ‫معذرت می‌خوام، شار 311 00:25:27,817 --> 00:25:31,404 ‫فقط... می‌خوام از این ‫کشور لامصب دفاع کنم 312 00:25:33,198 --> 00:25:35,450 ‫- این کشور؟ ‫- چیه؟ 313 00:25:35,450 --> 00:25:38,286 ‫ما رو انداختی توی قفس یه هیولای کوفتی! 314 00:25:38,286 --> 00:25:39,886 ‫نمی‌دونستم 315 00:25:41,873 --> 00:25:43,166 ‫نمی‌دونستم 316 00:25:43,166 --> 00:25:45,502 ‫- خب، خیلی چیزا هست که نمی‌دونی ‫- وایسا ببینم، وایسا ببینم 317 00:25:45,502 --> 00:25:47,212 ‫منظورت از این حرف چیه؟ 318 00:25:48,838 --> 00:25:50,674 ‫هنک گروگن توی "پاتوق سیاه‌پوستان"ـه 319 00:25:51,967 --> 00:25:54,261 ‫- چطوری سر از اونجا درآورده، شارلوت؟ ‫- من فرستادمش اونجا 320 00:25:54,261 --> 00:25:55,861 ‫تو... 321 00:25:57,722 --> 00:26:01,476 ‫داد بزن، فریاد بزن، سروصدا کن ‫هرکاری می‌خوای بکن 322 00:26:01,476 --> 00:26:02,936 ‫هیچ فرقی نمی‌کنه 323 00:26:02,936 --> 00:26:06,064 ‫فردا صبح صحیح و سالم ‫از شهر می‌برمش بیرون 324 00:26:06,064 --> 00:26:08,108 ‫و بعدش من و ویل برمی‌گردیم شریوپورت 325 00:26:08,108 --> 00:26:09,276 ‫چه با تو چه بدون تو 326 00:26:09,276 --> 00:26:12,237 ‫من هنوز ماموریتم رو کامل نکردم، شارلوت ‫نمی‌تونم همینطوری ولش کنم 327 00:26:12,237 --> 00:26:13,530 ‫خب پس گمونم 328 00:26:13,530 --> 00:26:15,532 ‫هرموقع وقت کردی جبران کنی ‫میای پیشمون 329 00:26:15,532 --> 00:26:16,992 ‫نمی‌بینی دارم سعی می‌کنم 330 00:26:16,992 --> 00:26:18,592 ‫- همین‌کارو بکنم؟ ‫- برای من نه 331 00:26:19,411 --> 00:26:21,011 ‫برای پسرت 332 00:26:34,572 --> 00:26:37,572 ‫ارائـ ــ.ـه از سـ ـایـ.ـت سـ ـی‌نـ.ـمـ ـا 333 00:26:43,560 --> 00:26:47,731 ‫تو همه رو قانع کردی که بیان من رو ببینن 334 00:26:49,899 --> 00:26:53,403 ‫چون دوست خیلی خوبی هستی 335 00:26:53,486 --> 00:26:57,240 ‫اما دختر خیلی بدی هستی! 336 00:26:57,324 --> 00:27:00,160 ‫کتاب‌تون رو باز کنید و صفحه‌ی ۶۱ رو بیارید 337 00:27:04,414 --> 00:27:09,210 ‫باشه، سالی دو برابر سیب داره 338 00:27:10,879 --> 00:27:14,591 ‫الان کی می‌خواد بهت کمک کنه، دیوونه؟ 339 00:27:18,178 --> 00:27:20,722 ‫اگه چنین کاری بکنی، می‌میری 340 00:27:21,514 --> 00:27:23,016 ‫نزدیک من نشو! 341 00:27:26,978 --> 00:27:28,438 ‫لیلی بین‌بریج 342 00:27:30,273 --> 00:27:31,983 ‫زود باش بشین سر جات! 343 00:27:43,662 --> 00:27:45,830 ‫فکر می‌کنی داری کجا می‌ری، دخترخانم؟ 344 00:27:50,085 --> 00:27:52,045 ‫باباش؟ جدی می‌گی؟ 345 00:27:52,128 --> 00:27:53,463 ‫برای همین امروز غایبه 346 00:27:53,546 --> 00:27:55,131 ‫ویل گفت مامانش دیروز ‫اونا رو برده پیش بابای رانی 347 00:27:55,215 --> 00:27:56,883 ‫و رانی اصلاً از کنارش تکون نمی‌خوره 348 00:27:57,425 --> 00:28:00,220 ‫گفت بعداً خودمون رو هم می‌بره، ‫اما نباید به کسی بگیم 349 00:28:01,262 --> 00:28:04,516 ‫- به نظرت می‌تونیم نظرش رو عوض کنیم؟ ‫- نمی‌دونم. باید تلاشمون رو بکنیم 350 00:28:05,016 --> 00:28:06,643 ‫دیشب اصلاً نتونستم بخوابم 351 00:28:07,227 --> 00:28:08,937 ‫وقتی دندون‌هام رو مسواک می‌زدم، ‫فکر کردم صداهایی 352 00:28:09,020 --> 00:28:10,897 ‫- از توی لوله‌ها میاد ‫- صداهایی از توی لوله‌ها؟ 353 00:28:10,980 --> 00:28:12,208 ‫تو هم شنیدی؟ 354 00:28:12,232 --> 00:28:14,067 ‫حتی جرأت نداشتم برم دستشویی 355 00:28:14,818 --> 00:28:16,611 ‫پس چیکار کردی؟ توی مثانه‌ت نگهش داشتی؟ 356 00:28:16,695 --> 00:28:19,531 ‫شوخی می‌کنی؟ ‫حتی اگه می‌خواستم هم نمی‌تونستم… 357 00:28:19,614 --> 00:28:20,914 ‫پس… 358 00:28:23,326 --> 00:28:25,286 ‫بیخیالش. مهم نیست 359 00:28:26,371 --> 00:28:28,540 بگو دیگه. لطفاً. تو تنها کسی هستی 360 00:28:28,623 --> 00:28:30,760 ‫که زخم چرک‌کرده‌ی چشمم رو نشونش دادم 361 00:28:33,002 --> 00:28:34,302 ‫باشه 362 00:28:35,630 --> 00:28:38,842 ‫یه شیشه گذاشتم کنار تختم ‫و امروز صبح خالیش کردم 363 00:28:43,513 --> 00:28:45,724 ‫توی دوران قرون وسطی ‫بهش می‌گفتن "شاش‌دان" 364 00:28:45,807 --> 00:28:47,767 ‫همه توی اونا جیش می‌کردن، حتی شوالیه‌ها 365 00:28:48,393 --> 00:28:49,495 ‫شوالیه‌ها؟ چه باحال 366 00:28:49,519 --> 00:28:52,355 ‫اونا همچنین دوئل می‌کردن ‫و دوشیزه‌ها رو نجات می‌دادن 367 00:28:54,941 --> 00:28:56,241 ‫هی، یه چیزی برات آوردم 368 00:28:59,779 --> 00:29:01,079 ‫این‌جاست 369 00:29:02,240 --> 00:29:03,616 ‫از توی اتاق زیر شیروونی درش آوردم 370 00:29:04,242 --> 00:29:07,996 ‫در اصل مال یه دزد دریایی بوده ‫که اجدادم توی کوبا می‌شناختنش 371 00:29:08,079 --> 00:29:10,123 ‫گفتم شاید ازش خوشت بیاد 372 00:29:22,761 --> 00:29:24,061 ‫عاشقشم 373 00:29:26,181 --> 00:29:27,932 ‫از بچگی دوست داشتم یه دزد دریایی باشم 374 00:29:28,475 --> 00:29:31,519 ‫می‌بینی؟ یه دزد دریایی و یه شوالیه شدیم 375 00:29:31,603 --> 00:29:33,813 ‫پس لباس هالووین بعدی‌مون جوره، نه؟ 376 00:29:33,897 --> 00:29:35,690 ‫یه قراره 377 00:29:37,233 --> 00:29:38,943 ‫نه، می‌دونم 378 00:29:39,027 --> 00:29:41,112 ‫- منظورم این نبود که… ‫- منم… فکر نمی‌کردم تو… 379 00:29:41,738 --> 00:29:43,038 ‫شرمنده 380 00:29:45,241 --> 00:29:46,409 ‫سلام، مارجی 381 00:29:46,410 --> 00:29:49,185 ‫اگه خبر نداشتم فکر می‌کردم ازمون دوری می‌کنی 382 00:29:49,329 --> 00:29:50,872 ‫سلام، پتی 383 00:29:50,955 --> 00:29:52,957 ‫همه هنوز در مورد این حرف می‌زنن که تو موفق شدی 384 00:29:53,041 --> 00:29:54,341 ‫از مرگ فرار کنی 385 00:29:54,667 --> 00:29:57,086 ‫حداقل لیلی دیوونه هر دو چشمت رو کور نکرد 386 00:29:57,754 --> 00:29:59,130 ‫چنین چیزی واقعیت نداره 387 00:29:59,714 --> 00:30:01,633 ‫خب، چطوره موقع ناهار برامون تعریف کنی؟ 388 00:30:02,550 --> 00:30:03,850 ‫سر میز ما 389 00:30:06,304 --> 00:30:09,265 ‫مگه این‌که ترجیح بدی این‌جا پیش ریکی ریکاردو ‫و بقیه‌ی عجیب‌الخلقه‌ها بمونی ‫(شخصیت مشهور تاریخ تلویزیون آمریکا) 390 00:30:25,907 --> 00:30:27,207 ‫پتی؟ 391 00:30:27,784 --> 00:30:29,084 ‫مارگرت؟ 392 00:30:30,495 --> 00:30:31,830 ‫منم یه عجیب‌الخلقه‌ام 393 00:30:36,042 --> 00:30:37,342 ‫بس کن! 394 00:30:37,836 --> 00:30:40,964 ‫ران؟ وای، خدا، راندا. ‫نفس بکش! یا خدا! 395 00:31:05,572 --> 00:31:06,872 ‫چقدر دیگه مونده؟ 396 00:31:07,991 --> 00:31:09,367 ‫دیگه داریم می‌رسیم، فکر کنم 397 00:31:14,247 --> 00:31:15,707 ‫ویل! صبر کن! 398 00:31:19,836 --> 00:31:21,136 ‫رسیدیم 399 00:31:21,254 --> 00:31:23,214 ‫الان باید رانی رو قانع کنیم ‫که باید همکاری کنیم 400 00:31:23,298 --> 00:31:24,598 ‫تا با اون هیولا بجنگیم 401 00:31:25,300 --> 00:31:27,719 ‫یه سوال. اگه قبول نکنه چی؟ 402 00:31:28,803 --> 00:31:31,764 ‫- دعا کن قبول کنه ‫- نمی‌دونم، پسر 403 00:31:31,848 --> 00:31:35,310 ‫آخرین باری که دعا کردم، ‫عموی مُرده‌م نزدیک بود بُکُشمون 404 00:31:35,476 --> 00:31:38,563 ‫باشه، خب… پس دعا نکن 405 00:31:39,105 --> 00:31:40,405 ‫یا خدا 406 00:31:49,824 --> 00:31:51,124 ‫این‌جا دیگه کجاست؟ 407 00:31:52,243 --> 00:31:54,495 ‫شبیه یه پاتوق برای نیروهای هوایی پایگاهه 408 00:31:54,996 --> 00:31:58,166 ‫مثل همون "اِستندپایپ"ـه، ‫ولی مخصوص بزرگسال‌هاست 409 00:32:08,635 --> 00:32:09,935 ‫کیه؟ 410 00:32:10,970 --> 00:32:12,270 ‫منم ویل 411 00:32:13,056 --> 00:32:14,891 ‫ریچ. بجنب 412 00:32:55,473 --> 00:32:56,773 ‫سلام؟ 413 00:33:13,700 --> 00:33:15,000 ‫خانم کِرش؟ 414 00:33:44,539 --> 00:33:47,597 ‫« عکس‌ها » 415 00:33:50,070 --> 00:33:52,228 ‫« دِری، سال ۱۹۶۰ » ‫« تصاویر - سال ۱۹۵۹ » 416 00:33:55,479 --> 00:33:58,700 ‫« دهمین سالگرد، ۱۶ مه ۱۹۵۳ » 417 00:34:02,723 --> 00:34:05,747 ‫« استودیوی عکاسی مک‌مورتی - سال۱۹۳۰ » 418 00:34:13,802 --> 00:34:16,118 ‫« مین، شهرستان کامبرلند - سال ۱۹۰۸ » 419 00:34:48,628 --> 00:34:50,045 ‫لیلی؟ 420 00:34:51,339 --> 00:34:52,924 ‫این بالا چیکار می‌کنی؟ 421 00:34:53,757 --> 00:34:55,802 ‫در باز بود 422 00:34:56,928 --> 00:35:01,307 ‫اشکالی نداره. ‫فقط انتظار نداشتم کسی رو ببینم 423 00:35:01,849 --> 00:35:03,149 ‫حالت خوبه؟ 424 00:35:04,268 --> 00:35:06,646 ‫خوبم. فقط… 425 00:35:07,563 --> 00:35:10,691 ‫خب، رفتیم توی تونل‌ها و… 426 00:35:10,775 --> 00:35:12,401 ‫لیلی… 427 00:35:13,069 --> 00:35:15,738 ‫- التماست کردم که اون کار رو نکنی ‫- چاره‌ای نداشتیم 428 00:35:16,823 --> 00:35:18,123 ‫و متی… 429 00:35:19,075 --> 00:35:20,576 ‫متی… 430 00:35:26,040 --> 00:35:27,340 ‫عزیزم 431 00:35:31,462 --> 00:35:32,762 ‫چیزی نیست 432 00:35:33,256 --> 00:35:35,967 ‫چیزی نیست. همه‌چیز درست می‌شه 433 00:35:36,050 --> 00:35:38,386 ‫من فقط… نمی‌دونستم باید برم پیش کی 434 00:35:40,888 --> 00:35:42,890 ‫جای خوبی اومدی. خب؟ 435 00:35:43,975 --> 00:35:45,810 ‫چیزی نیست 436 00:35:46,519 --> 00:35:47,819 ‫چیزی نیست 437 00:35:51,274 --> 00:35:52,574 ‫آروم باش 438 00:35:55,653 --> 00:35:58,865 ‫لیلی، این‌جا پیش من در امانی 439 00:36:04,704 --> 00:36:07,290 ‫لیلی، چی شده؟ 440 00:36:15,298 --> 00:36:16,598 ‫اون رو دیدی؟ 441 00:36:20,928 --> 00:36:22,228 ‫اون رو دیدی 442 00:36:24,473 --> 00:36:27,852 ‫یا خدا. موفق شدی 443 00:36:29,270 --> 00:36:32,064 ‫عزیزدلم، موفق شدی. موفق شدی 444 00:36:34,108 --> 00:36:36,986 ‫لیلی، معلومه که کار تو بوده 445 00:36:37,862 --> 00:36:40,698 ‫می‌دونم متوجه نمی‌شی، 446 00:36:40,781 --> 00:36:43,367 ‫اما اون رو برگردوندی 447 00:36:46,996 --> 00:36:49,498 ‫لباس قدیمیمه 448 00:36:56,797 --> 00:36:58,299 ‫ما رو تعقیب کردی؟ 449 00:36:59,258 --> 00:37:01,552 ‫آره. آره 450 00:37:02,220 --> 00:37:04,889 ‫فکر می‌کردم ممکنه اون شب ‫توی قبرستون خودش رو نشون بده 451 00:37:05,389 --> 00:37:06,849 ‫شما بچه‌ها سوار دوچرخه‌هاتون بودید، 452 00:37:06,933 --> 00:37:09,477 ‫و نگران بودم ممکنه من جا بمونم و نبینمش، 453 00:37:09,560 --> 00:37:11,729 ‫اگه خودش رو بهتون نشون می‌داد 454 00:37:12,438 --> 00:37:13,738 ‫پس تو بودی 455 00:37:18,986 --> 00:37:20,404 ‫اما چرا؟ 456 00:37:30,706 --> 00:37:33,542 ‫پدرم توی یه سیرک سیار اجرا می‌کرد 457 00:37:34,669 --> 00:37:37,296 ‫اسم خودش رو گذاشته بود ‫"پنی‌وایز، دلقک رقاص" 458 00:37:38,673 --> 00:37:40,591 ‫می‌پرستیدمش 459 00:37:42,176 --> 00:37:43,844 ‫ولی ازم گرفتنش 460 00:37:46,347 --> 00:37:48,724 ‫سیرک سیار از این‌جا رفت، ‫اما من توی دِری موندم 461 00:37:50,434 --> 00:37:54,230 ‫فکر کنم می‌شه گفت احساس می‌کردم… ‫بهش جذب شدم 462 00:38:08,244 --> 00:38:09,870 ‫پدر و مادرت خیلی نگرانن 463 00:38:10,371 --> 00:38:14,333 ‫حرف‌های من در مورد پنی‌وایز رو باور نمی‌کنن 464 00:38:20,464 --> 00:38:22,883 ‫می‌گه می‌خواد سیرک سیارش رو نشونم بده 465 00:38:24,844 --> 00:38:28,472 ‫اون این‌جا توی لوله‌هاست 466 00:38:29,473 --> 00:38:32,601 ‫بهم می‌گه شب‌ها برم توی زیرزمین 467 00:38:32,685 --> 00:38:35,146 ‫توی لوله‌ها هیچ دلقکی وجود نداره 468 00:38:36,731 --> 00:38:38,274 ‫دلقک‌ها توی سیرک‌ها زندگی می‌کنن 469 00:38:40,568 --> 00:38:41,868 ‫دختر خوب 470 00:38:59,337 --> 00:39:02,256 ‫چیزی نیست عزیزدلم، چیزی نیست ‫فقط یه بادکنکه 471 00:39:27,239 --> 00:39:28,539 ‫سلام، مِیبل 472 00:39:32,453 --> 00:39:35,456 ‫بالاخره اومدی 473 00:39:48,135 --> 00:39:50,721 ‫و یکی از دوست‌هات رو هم آوردی 474 00:39:53,349 --> 00:39:54,649 ‫بابا؟ 475 00:40:07,071 --> 00:40:08,371 ‫پشت سرت رو نگاه نکن! 476 00:40:09,949 --> 00:40:11,367 ‫باید بریم اون‌جا، مِیبل! 477 00:40:21,794 --> 00:40:25,047 ‫- کمک! ‫- دارم سعی‌ام رو می‌کنم! گیر کرده! 478 00:40:25,131 --> 00:40:26,632 ‫لطفاً در رو باز کن! 479 00:40:28,259 --> 00:40:29,885 ‫در رو باز کن! 480 00:40:30,886 --> 00:40:32,186 ‫یا خدا! نه! 481 00:40:32,596 --> 00:40:35,391 ‫ولش کن! نه! ‫لطفاً! خواهش می‌کنم! 482 00:40:40,312 --> 00:40:41,612 ‫مِیبل… 483 00:40:59,498 --> 00:41:00,798 ‫نه! 484 00:41:45,836 --> 00:41:50,257 ‫عزیزدلم، منم بابا 485 00:41:56,514 --> 00:42:01,894 ‫چقدر دلم برات تنگ شده بود 486 00:42:04,605 --> 00:42:06,649 ‫نه، نه، نترس 487 00:42:08,567 --> 00:42:10,319 ‫می‌تونم همه‌چیز رو توضیح بدم 488 00:42:12,321 --> 00:42:15,115 ‫فقط در رو باز کن و بذار بیام داخل 489 00:42:24,875 --> 00:42:26,252 ‫درسته 490 00:42:27,670 --> 00:42:28,970 ‫بازش کن 491 00:42:30,297 --> 00:42:31,597 ‫بذار بیام داخل 492 00:42:33,384 --> 00:42:35,928 ‫همه‌چیز درست می‌شه 493 00:42:47,064 --> 00:42:48,364 ‫بابام بود 494 00:42:50,109 --> 00:42:52,152 ‫عوض شده بود، شاید تغییر کرده بود 495 00:42:52,236 --> 00:42:55,781 ‫به‌خاطر سختی‌هایی که کشیده بود ‫یا جاهایی که رفته بود 496 00:42:56,824 --> 00:42:59,076 ‫اما خودش بود 497 00:43:00,661 --> 00:43:02,079 ‫یه دختر، باباش رو می‌شناسه 498 00:43:05,541 --> 00:43:06,841 ‫و… 499 00:43:07,876 --> 00:43:09,253 ‫یهویی من… 500 00:43:11,088 --> 00:43:12,923 ‫دوباره به آرامش درونی رسیده بودم 501 00:43:13,007 --> 00:43:16,594 ‫اولین باری بود که بعد از اون روز وحشتناک ‫احساس آرامش داشتم 502 00:43:20,889 --> 00:43:22,683 ‫اما هر بار که برمی‌گشت، 503 00:43:23,309 --> 00:43:27,229 ‫اون سایه، پدرم رو ازم می‌گرفت 504 00:43:29,148 --> 00:43:32,860 ‫من… باید یه راهی برای آزاد کردنش پیدا می‌کردم 505 00:43:34,820 --> 00:43:37,239 ‫پس برای این‌که دوباره ببینمش ‫مجبور شدم یه کاری بکنم 506 00:43:46,582 --> 00:43:49,668 ‫اگه بتونه یه بار دیگه به عنوان ‫دختر کوچولوش من رو ببینه، 507 00:43:50,794 --> 00:43:52,796 ‫و عشقی که نسبت به هم داشتیم رو یادش بیاد، 508 00:43:54,214 --> 00:43:57,343 ‫می‌دونم که می‌تونه رها بشه 509 00:44:00,387 --> 00:44:01,687 ‫لطفاً بهم آسیب نرسون 510 00:44:03,432 --> 00:44:04,732 ‫بهت آسیب نرسونم؟ 511 00:44:05,809 --> 00:44:08,979 ‫من هیچ‌وقت بهت آسیب نمی‌رسونم 512 00:44:09,897 --> 00:44:11,197 ‫و دوست‌هام؟ 513 00:44:13,233 --> 00:44:14,533 ‫اوه، لیلی… 514 00:44:15,694 --> 00:44:18,989 ‫تو که دیگه باید درک بکنی 515 00:44:25,204 --> 00:44:28,749 ‫اگه بتونی دوباره پدرت رو ببینی، بغلش کنی، 516 00:44:29,958 --> 00:44:31,293 ‫دوباره دختر کوچولوش باشی… 517 00:44:32,961 --> 00:44:36,090 ‫حاضر نیستی تمام تلاشت رو بکنی ‫تا اون‌طور اتفاقی بیُفته؟ 518 00:44:39,259 --> 00:44:41,220 ‫پدرم مُرده 519 00:44:42,221 --> 00:44:44,473 ‫می‌دونی در مورد دِری چی می‌گن، عزیزم 520 00:44:46,266 --> 00:44:48,727 ‫در اصل این‌جا هیچ‌کس نمی‌میره 521 00:44:50,813 --> 00:44:52,439 ‫امشب همراهم بیا 522 00:44:53,315 --> 00:44:54,615 ‫بذار نشونت بدم 523 00:44:56,193 --> 00:44:57,493 ‫لیلی! 524 00:45:10,791 --> 00:45:13,919 ‫اگه می‌خوایم بریم سراغ اون هیولا، ‫باید همه‌مون با هم بریم 525 00:45:14,962 --> 00:45:17,506 ‫تا وقتی مطمئن نشم که بابام در امانه ‫از کنارش تکون نمی‌خورم 526 00:45:17,589 --> 00:45:21,427 ‫هی، مشکلی برای بابات پیش نمیاد. ‫هیچ‌کس نمی‌دونه این‌جاست 527 00:45:22,845 --> 00:45:25,472 ‫دوباره ازش جدا نمی‌شم 528 00:45:25,556 --> 00:45:28,851 ‫شما هر کاری که می‌خواید، بکنید. ‫من همین‌جا می‌مونم 529 00:45:36,191 --> 00:45:38,819 ‫- خب، خیلی یک‌دنده‌ست ‫- بهت گفتم 530 00:45:40,529 --> 00:45:41,829 ‫آره، خب… 531 00:45:43,282 --> 00:45:44,582 ‫منم همین‌طور 532 00:45:45,534 --> 00:45:46,834 ‫ویل… 533 00:45:47,911 --> 00:45:49,580 ‫خیلی‌خب. بزن بریم 534 00:45:50,080 --> 00:45:52,750 ‫یک، دو. ‫یک، دو، سه، چهار 535 00:45:57,463 --> 00:45:59,047 ‫شاید بهتر باشه بیرون منتظر بمونیم 536 00:46:01,216 --> 00:46:04,011 ‫نه، به نظرم… همین‌جا خوبه 537 00:46:05,971 --> 00:46:09,266 ‫اگه اون چیزی که لیلی توی فاضلاب پیدا کرد ‫واقعاً اون موجود رو بترسونه، 538 00:46:09,975 --> 00:46:12,519 ‫این فرصت رو داریم که برای همیشه از بین ببریمش 539 00:46:13,604 --> 00:46:16,273 ‫اما اگه همه‌مون کنار هم باشیم ‫شانس بیشتری داریم… 540 00:46:16,356 --> 00:46:17,656 ‫کافیه 541 00:46:17,691 --> 00:46:19,818 ‫واقعاً انتظار داری بابام اجازه بده برگردم اون پایین؟ 542 00:46:19,902 --> 00:46:22,112 ‫نه، هیچ‌جا نمی‌ری، اما درک می‌کنم 543 00:46:23,322 --> 00:46:24,622 ‫نگرانته 544 00:46:25,449 --> 00:46:26,676 ‫درسته؟ 545 00:46:26,700 --> 00:46:28,535 ‫خب، آره، آقا. ‫اما اون… 546 00:46:28,619 --> 00:46:30,287 ‫واقعاً دخترم برات مهمه، نه؟ 547 00:46:31,330 --> 00:46:33,749 ‫آره، آقا 548 00:46:35,167 --> 00:46:38,212 ‫برای منم خیلی مهمه. ‫برای همین نمی‌تونم بهش اجازه بدم همراهتون بیاد 549 00:46:39,671 --> 00:46:43,008 ‫اخیراً شما دو نفر خیلی کنار هم بودید؟ 550 00:46:43,091 --> 00:46:44,468 ‫- بابایی ‫- حرف نزن 551 00:46:45,093 --> 00:46:46,393 ‫یه دوست آقا پسر محترم داری 552 00:46:47,179 --> 00:46:49,014 ‫من پدرتم. باید یه‌کم بیشتر بشناسمش 553 00:46:51,183 --> 00:46:52,851 ‫بذار یه چیزی ازت بپرسم، ویلیام 554 00:46:55,229 --> 00:46:56,529 ‫فیلم مورد علاقه‌ت چیه؟ 555 00:46:58,885 --> 00:47:01,965 ‫« مِی‌خانه‌ی فالکون » 556 00:47:02,110 --> 00:47:03,987 ‫اون بچه‌کُش برای خودش آزاده 557 00:47:04,822 --> 00:47:08,200 ‫- دیگه کجا رو باید بگردیم؟ ‫- یه بار همه‌ی زمین‌های بایر رو گشتیم 558 00:47:08,283 --> 00:47:10,869 ‫ممکنه توی فاضلاب قایم شده باشه 559 00:47:11,578 --> 00:47:14,581 ‫به نظرم بریم اون‌جا، تقسیم بشیم، ‫و دوباره بگردیمش 560 00:47:14,665 --> 00:47:17,501 ‫اون منطقه‌ی بیرون از محوطه‌ی راه‌آهن چی؟ 561 00:47:17,584 --> 00:47:19,169 ‫همون‌جایی که بی‌خانمان‌ها ازش رد می‌شدن 562 00:47:19,878 --> 00:47:22,756 ‫فردا بقیه رو جمع می‌کنیم، ‫برادران "بون" رو هم میاریم، 563 00:47:22,840 --> 00:47:24,675 ‫- با چند تا سگ… ‫- اون‌جا نیست 564 00:47:28,345 --> 00:47:29,645 ‫گروگن 565 00:47:30,264 --> 00:47:32,766 ‫می‌دونم کجا قایم شده، ‫و توی محوطه‌ی راه‌آهن نیست 566 00:47:32,850 --> 00:47:34,601 ‫- جدی می‌گی؟ ‫- آره 567 00:47:35,435 --> 00:47:37,020 ‫یه خانم تماس گرفت و اطلاع داد 568 00:47:37,771 --> 00:47:39,439 ‫اسمش رو نگفت، اما… 569 00:47:40,482 --> 00:47:43,144 ‫خب، با توجه به طبیعت مکانی که گفت، 570 00:47:43,145 --> 00:47:44,528 ‫به‌نظرم خبرش درست بوده 571 00:47:45,028 --> 00:47:47,573 ‫- می‌خوای دستگیرش کنی؟ ‫- خب، یه مشکلی هست 572 00:47:48,824 --> 00:47:52,244 ‫وقتی تماس گرفت و اطلاع داد ‫من داشتم وسایلم رو جمع می‌کردم 573 00:47:52,327 --> 00:47:53,829 ‫چون معاون شهردار… 574 00:47:54,413 --> 00:47:56,039 ‫من رو اخراج کرد 575 00:47:56,582 --> 00:48:00,043 ‫انگار به توانایی‌های من توی… 576 00:48:00,919 --> 00:48:02,421 ‫خدمت و محافظت شک دارن 577 00:48:03,088 --> 00:48:05,966 ‫پس نه، نمی‌تونم… 578 00:48:07,175 --> 00:48:08,844 ‫حتی نمی‌تونم جریمه‌ش هم بکنم 579 00:48:10,387 --> 00:48:11,763 ‫پس چرا به ما می‌گی؟ 580 00:48:56,391 --> 00:48:58,852 ‫♪ آهنگ اشتباهیه… ♪ 581 00:48:59,686 --> 00:49:02,522 ‫- ببینید که اومده ‫- چه خبره، پسر؟ 582 00:49:02,606 --> 00:49:04,111 ‫♪ لبخندت دوست‌داشتنیه ♪ 583 00:49:04,112 --> 00:49:05,985 ‫♪ لبخند اشتباهیه ♪ 584 00:49:06,276 --> 00:49:11,406 ‫♪ لبخند اون نیست ‫اما لبخند دوست‌داشتنی‌ایه ♪ 585 00:49:11,490 --> 00:49:15,619 ‫♪ من که اصلاً مشکلی باهاش ندارم ♪ 586 00:49:16,620 --> 00:49:19,915 ‫♪ امکان نداره بدونی چقدر خوش‌حالم ♪ 587 00:49:19,998 --> 00:49:21,541 ‫♪ که با هم آشنا شدیم ♪ 588 00:49:21,708 --> 00:49:26,338 ‫♪ به طرز عجیبی بهت دل بستم… ♪ 589 00:49:26,880 --> 00:49:30,384 ‫بفرمایید. ولی مراقب باش، ‫یه‌کم تنده و قویه 590 00:49:30,926 --> 00:49:32,226 ‫ممنون 591 00:49:36,056 --> 00:49:37,724 ‫دوست‌های آقا ویل کوچولو هستید 592 00:49:38,517 --> 00:49:40,602 ‫- چی می‌خورید؟ ‫- دو لیوان نوشابه 593 00:49:41,228 --> 00:49:42,528 ‫دو لیوان نوشابه میارم 594 00:49:51,571 --> 00:49:52,871 ‫چیکار می‌کنن؟ 595 00:49:54,491 --> 00:49:56,243 ‫فکر کنم دارن می‌رقصن 596 00:49:56,326 --> 00:49:57,953 ‫این دیگه چه جور رقصیدنیه؟ 597 00:50:00,247 --> 00:50:01,547 ‫دو لیوان نوشابه؟ 598 00:50:02,624 --> 00:50:03,924 ‫ممنون 599 00:50:07,087 --> 00:50:08,839 ‫فکر کنم این نوشابه یه مشکلی داره 600 00:50:08,922 --> 00:50:10,507 ‫خب، نه، اون… 601 00:50:11,216 --> 00:50:12,516 ‫نوشابه‌ی مخصوص نیروی هواییه 602 00:50:13,844 --> 00:50:15,144 ‫مزه‌ی عجیبی داره 603 00:50:15,721 --> 00:50:17,389 ‫مزه‌ی آزادیه، پسر 604 00:50:17,472 --> 00:50:19,766 ‫♪ و مشکلی نداره ♪ 605 00:50:19,850 --> 00:50:26,690 ‫♪ و من اصلاً مشکلی ندارم ♪ 606 00:50:26,773 --> 00:50:28,073 ‫آزادی مزه‌ی عجیبی می‌ده 607 00:50:35,198 --> 00:50:38,618 ‫فیلم "جنگ دنیاها" رو سال گذشته ‫توی مرکز تفریحی پایگاه پخش کردن 608 00:50:38,702 --> 00:50:40,704 ‫- ازش خوشم اومد ‫- جواب خیلی خوبی بود 609 00:50:43,498 --> 00:50:45,417 ‫به نظر می‌رسه پسر جوون ‫باهوشی هستی، ویلیام 610 00:50:51,173 --> 00:50:52,473 ‫حقیقت اینه که… 611 00:50:55,510 --> 00:50:57,179 ‫اگه اتفاقی برام بیُفته… 612 00:50:58,805 --> 00:51:00,640 ‫خوبه که بدونم پسری مثل تو 613 00:51:01,683 --> 00:51:03,435 ‫مراقب دختر کوچولوم هست 614 00:51:09,274 --> 00:51:11,735 ‫هیچ اتفاقی برای شما و رانی نمی‌افته، آقا 615 00:51:12,402 --> 00:51:13,702 ‫من اجازه نمی‌دم 616 00:51:26,625 --> 00:51:27,925 ‫گندش بزنن 617 00:51:28,168 --> 00:51:30,337 ‫حتی جذابیت هنلن هم جواب نداد، نه؟ 618 00:51:30,378 --> 00:51:32,172 ‫سعی‌ام رو کردم. اما کوتاه نمیاد 619 00:51:32,923 --> 00:51:34,633 ‫وای، پسر، خیلی بده 620 00:51:35,300 --> 00:51:38,303 ‫- الان چیکار کنیم؟ ‫- هی، بلدی درام بزنی؟ 621 00:51:39,471 --> 00:51:41,431 ‫نمی‌دونم. یه‌کم 622 00:51:41,515 --> 00:51:44,684 ‫ببین، می‌خوایم شروع کنیم، ‫اما نوازنده‌ی درام یه‌کم… 623 00:51:45,769 --> 00:51:47,229 ‫ناخوش احواله 624 00:51:48,522 --> 00:51:50,273 ‫نظرت چیه؟ می‌خوای بزنی؟ 625 00:51:51,441 --> 00:51:52,859 ‫یالا! 626 00:51:52,943 --> 00:51:55,987 ‫تا حالا موقع درام زدن ندیدمت. ‫چه اشکالی داره چند دقیقه‌ی دیگه بمونیم؟ 627 00:51:59,616 --> 00:52:00,916 ‫قراره چی بزنیم؟ 628 00:52:01,368 --> 00:52:02,702 ‫بلدی از اینا استفاده کنی؟ 629 00:52:10,377 --> 00:52:13,088 ‫♪ این فقط یه ماه کاغذیه ♪ 630 00:52:13,171 --> 00:52:16,091 ‫♪ که روی دریای مقوایی شناور شده ♪ 631 00:52:16,174 --> 00:52:18,301 ‫♪ اما اگه به من باور داشته باشی ♪ 632 00:52:18,426 --> 00:52:20,887 ‫♪ دیگه توهم و ساختگی نیست ♪ 633 00:52:29,271 --> 00:52:31,648 ‫عاشق نوشابه‌های نیروی هوایی‌ام 634 00:53:19,654 --> 00:53:20,954 ‫ایول، ریچ! 635 00:53:48,975 --> 00:53:50,518 ‫این بیرون خیلی قشنگه، نه؟ 636 00:53:51,061 --> 00:53:53,939 ‫خودمون دو تا تنهاییم. ‫بالاخره می‌تونیم صدای همدیگه رو بشنویم 637 00:53:55,523 --> 00:53:56,983 ‫و دختر، بذار یه چیزی رو بهت بگم 638 00:53:57,567 --> 00:53:59,736 ‫می‌تونم تا خود صبح به صدای قشنگت گوش بدم 639 00:53:59,819 --> 00:54:02,280 ‫مطمئنی صدای خودت رو نمی‌گی؟ 640 00:54:04,950 --> 00:54:06,451 ‫بجنب. روشنش کن 641 00:54:22,926 --> 00:54:24,928 ‫منتظر آدم‌های بیشتری بودید؟ 642 00:54:25,720 --> 00:54:27,020 ‫نه 643 00:54:33,937 --> 00:54:35,237 ‫لعنتی 644 00:54:37,983 --> 00:54:41,194 ‫نمی‌خوای اون چراغ‌ها رو خاموش کنی، رفیق؟ 645 00:54:43,405 --> 00:54:44,906 ‫این آدم‌ها چه مرگشونه؟ 646 00:54:54,457 --> 00:54:56,126 ‫بیا پشت سرم. همین‌الان! 647 00:55:09,609 --> 00:55:17,609 ‫« تـرجـمـه: حسین اسماعیلی و امــیــررضــا » 648 00:55:17,610 --> 00:55:22,610 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 649 00:55:22,611 --> 00:55:27,611 ‫[ کانال تلگرام حسین اسماعیلی ] ‫[ @BDSubs ] 650 00:55:27,612 --> 00:55:42,612 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫WwW.30NaMa.CoM