1 00:00:00,000 --> 00:00:10,000 ‫بامابین تقدیم می‌کند ‫.:: Bamabin.com ::. 2 00:01:01,533 --> 00:01:06,533 ‫فصل اول — قسمت چهارم ‫«جنگ و جز و مد فیروزه‌ای» 3 00:01:15,932 --> 00:01:25,932 ‫به یاد روان پاک قربانیان پرواز PS752 4 00:01:58,105 --> 00:02:08,105 ‫مترجمان: «حامی مغیثی و تارخ علی‌خانی» ‫در تلگرام: Timelordsubs@ و aManofWar@ 5 00:03:32,122 --> 00:03:33,557 ‫بذار من و بچه‌ها تمیزش کنیم. 6 00:03:34,680 --> 00:03:36,349 ‫توی جیبم نامه‌ای هست. بگیرش. 7 00:03:38,848 --> 00:03:40,316 ‫نمی‌خوام خونی بشه. 8 00:03:45,322 --> 00:03:47,590 ‫ماه‌ها طول می‌کشه که برسه اونجا خانم. 9 00:03:47,615 --> 00:03:48,749 ‫باید تلگراف بزنیم. 10 00:03:48,774 --> 00:03:51,477 ‫- نمی‌شه تلگراف زد. ‫- چرا نشه؟ 11 00:03:51,715 --> 00:03:54,651 ‫چون اون‌جوری کل دنیا خبردار می‌شه. 12 00:03:54,824 --> 00:03:56,860 ‫باید فراموش کنیم چنین اتفاقی افتاده. 13 00:03:57,881 --> 00:03:59,950 ‫به کسی درموردش چیزی نمی‌گیم. 14 00:03:59,983 --> 00:04:01,485 ‫خانم، من باید به کلانتر اطلاع بدم. 15 00:04:01,518 --> 00:04:03,954 ‫- جیکوب گفت پیش کلانتر نرو. ‫- می‌دونم چی گفته، ولی... 16 00:04:03,987 --> 00:04:05,989 ‫نه کلانتر، نه افسر پلیس. 17 00:04:07,033 --> 00:04:10,136 ‫خانم، انجمن دامداران ‫دور بار در ماه جلسه دارن. 18 00:04:10,561 --> 00:04:12,829 ‫اگه پیداش نشه خودشون بو می‌برن. 19 00:04:14,737 --> 00:04:16,273 ‫من به جاش حاضر می‌شم. 20 00:04:17,762 --> 00:04:18,896 ‫نامه رو پست کن. 21 00:04:22,172 --> 00:04:23,674 ‫چشم خانم. 22 00:04:25,609 --> 00:04:27,344 ‫نپرسیدی حالش چطوره. 23 00:04:28,432 --> 00:04:30,467 ‫گفتم اگه بخواید بدونم، ‫خودتون بهم می‌گید. 24 00:04:31,834 --> 00:04:33,003 ‫دیشب جون سالم به در برد. 25 00:04:35,452 --> 00:04:36,587 ‫اینم شروع خوبیه. 26 00:04:37,485 --> 00:04:39,753 ‫فقط کافیه روی امشبش تمرکز کنیم. 27 00:04:42,425 --> 00:04:44,860 ‫امید چیز خطرناکیه خانم. 28 00:04:45,050 --> 00:04:46,786 ‫دل آدم رو به اتفاقاتی خوش می‌کنه، 29 00:04:46,811 --> 00:04:48,213 ‫که هیچ‌وقت واقعی نمی‌شن. 30 00:04:49,782 --> 00:04:51,951 ‫بهتره تا وقتی فرصتش هست ‫باهاش خداحافظی کنید. 31 00:04:53,823 --> 00:04:57,160 ‫ظاهراً که توی دنیای تو ‫چیزی به اسم معجزه وجود نداره. 32 00:04:57,239 --> 00:04:59,074 ‫وجود که داره خانم. 33 00:04:59,178 --> 00:05:01,113 ‫صرفاً تا به حال به چشم ندیدمش. 34 00:05:23,129 --> 00:05:25,564 ‫تو بمون اینجا. اسلحه‌ات نزدیکت باشه. 35 00:05:25,878 --> 00:05:27,447 ‫اگه دیدی غریبه اومد این سمتی، 36 00:05:27,472 --> 00:05:29,374 ‫کاری کن آخرین اقدام زندگی‌اش باشه. 37 00:05:29,431 --> 00:05:30,432 ‫چشم جناب. 38 00:05:43,333 --> 00:05:45,201 ‫باقی گروه کجاست؟ 39 00:05:45,556 --> 00:05:46,857 ‫بیرونشون کردیم. 40 00:05:48,884 --> 00:05:49,885 ‫بگید برگردن. 41 00:06:05,993 --> 00:06:07,911 ‫چی کار می‌کنه؟ 42 00:06:08,545 --> 00:06:10,013 ‫نمی‌دونم. 43 00:06:19,857 --> 00:06:21,258 ‫حالا فهمیدم چی کار می‌کنه. 44 00:07:18,855 --> 00:07:21,158 ‫دیشب حالش چطور بود؟ 45 00:07:21,341 --> 00:07:22,908 ‫تکون نخورد. 46 00:07:34,009 --> 00:07:35,444 ‫بچرخ ببینم عزیزدلم. 47 00:07:44,583 --> 00:07:47,819 ‫شانس آوردیم دکتر میلر وقتی اومد اینجا ‫مست و پاتیل نبود، 48 00:07:47,978 --> 00:07:49,512 ‫وگرنه خط صاف جراحی‌اش، 49 00:07:49,546 --> 00:07:51,548 ‫می‌شد عین علامت سوال. 50 00:07:53,468 --> 00:07:55,336 ‫مادرم خبردار شده؟ 51 00:07:56,419 --> 00:07:57,654 ‫فرستادیم کسی بهش خبر بده. 52 00:08:02,092 --> 00:08:05,261 ‫تبش خیلی نگران‌کننده‌ست. ‫ولی دکتر گفت آسپرین بهش ندیم. 53 00:08:10,133 --> 00:08:11,401 ‫وان حمام رو واسه‌ات آماده کنم؟ 54 00:08:14,037 --> 00:08:15,271 ‫می‌رم آب بیارم. 55 00:08:15,305 --> 00:08:17,507 ‫نه، لازم نیست تو از خودت کار بکشی. 56 00:08:17,540 --> 00:08:19,843 ‫هنوز یک دستم کار می‌کنه. 57 00:10:02,919 --> 00:10:04,988 ‫چرا کسی از این آفریقا صحبت نمی‌کنه؟ 58 00:10:05,248 --> 00:10:07,083 ‫چون نمی‌دونن چنین جایی وجود داره. 59 00:10:11,755 --> 00:10:13,156 ‫ما هم بهشون چیزی نمی‌گیم. 60 00:10:14,466 --> 00:10:17,569 ‫به شیر و پلنگ ترجیحش می‌دم. 61 00:10:17,774 --> 00:10:19,375 ‫اینجا هم شیر و پلنگ داره. 62 00:10:22,361 --> 00:10:23,729 ‫می‌خوام یه چیزی نشونت بدم. 63 00:10:26,596 --> 00:10:27,663 ‫بهتر از اینجاست؟ 64 00:10:28,947 --> 00:10:29,948 ‫بهتر از اینجاست. 65 00:10:32,248 --> 00:10:33,382 ‫نشون بده. 66 00:10:56,292 --> 00:10:58,008 ‫من رو نبین. 67 00:10:58,233 --> 00:10:59,434 ‫پشت سرت رو ببین. 68 00:12:04,818 --> 00:12:07,187 ‫ظاهراً منظورت از جملۀ ‫«می‌خوام یه چیزی نشونت بدم»، 69 00:12:07,212 --> 00:12:09,582 ‫اینه که «می‌خوام یه جای جدید ‫ترتیبت رو بدم.» 70 00:12:10,827 --> 00:12:12,763 ‫متوجه شدی؟ 71 00:12:13,053 --> 00:12:14,858 ‫آره، الگوی مشخصی داشت. 72 00:12:18,658 --> 00:12:20,126 ‫دست به کار بشو دیگه. 73 00:12:20,565 --> 00:12:22,267 ‫اگه انقدر مصممی... 74 00:12:31,677 --> 00:12:33,178 ‫بهم قول بده... 75 00:12:37,967 --> 00:12:39,335 ‫زندگی‌مون همیشه این‌شکلی بمونه. 76 00:12:41,506 --> 00:12:42,741 ‫همیشه توی ماجراجویی باشیم. 77 00:12:43,725 --> 00:12:45,226 ‫هیچ‌وقت کسل‌کننده نمی‌شه... 78 00:12:47,404 --> 00:12:49,015 ‫حداقل این قول رو می‌تونم بدم. 79 00:12:49,090 --> 00:12:50,953 ‫حتی وقتی پیر و فرتوت شدیم، 80 00:12:51,081 --> 00:12:54,217 ‫دیگه سنمون از سکس گذشت، ‫بعدش چی کار می‌کنیم؟ 81 00:12:55,302 --> 00:12:57,852 ‫با ویلچر مسابقه می‌دیم. 82 00:12:59,073 --> 00:13:00,508 ‫مبارزه‌تون رو می‌پذیرم جناب. 83 00:13:00,533 --> 00:13:02,094 ‫الکس. 84 00:13:03,426 --> 00:13:05,195 ‫- اسپنسر... ‫- خفه شو. 85 00:13:05,228 --> 00:13:07,697 ‫وای، معذرت می‌خوام... 86 00:13:07,730 --> 00:13:09,199 ‫با حرف‌هام نذاشتم ترتیبم رو بدی. 87 00:13:09,232 --> 00:13:12,035 ‫لطفاً ادامه بده. 88 00:13:12,068 --> 00:13:13,703 ‫عزیزدلم. 89 00:13:13,736 --> 00:13:14,770 ‫صحبت نکن، باشه؟ 90 00:13:19,895 --> 00:13:21,029 ‫دوباره اون‌جوری صدام کن. 91 00:13:23,013 --> 00:13:24,649 ‫دوباره «عزیزدلم» صدام کن. 92 00:13:27,183 --> 00:13:28,318 ‫عزیزدلم. 93 00:13:29,953 --> 00:13:30,954 ‫باشه. 94 00:13:32,851 --> 00:13:34,252 ‫دیگه چیزی نمی‌گم. 95 00:13:52,748 --> 00:13:54,050 ‫کجا زندگی کنیم؟ 96 00:13:54,177 --> 00:13:55,645 ‫واسه من فرقی نداره، ‫خودت انتخاب کن. 97 00:13:56,554 --> 00:13:58,672 ‫من که اینجا رو دوست دارم. 98 00:13:59,315 --> 00:14:01,417 ‫متأسفانه به ناچار باید بریم لندن، 99 00:14:01,451 --> 00:14:03,819 ‫که خانواده‌ام بتونن حضوری ‫ازت متنفر بشن. 100 00:14:03,853 --> 00:14:06,589 ‫و منم پدرم رو واسه پول التماس کنم. 101 00:14:08,024 --> 00:14:09,225 ‫تا حالا رفتی اونجا؟ 102 00:14:09,259 --> 00:14:11,027 ‫قبل اعزام به جبهه اونجا می‌موندم. 103 00:14:12,262 --> 00:14:15,298 ‫آره، جنگی که برای هیچی بود، ‫ولی همه‌چیزمون رو گرفت. 104 00:14:16,967 --> 00:14:18,368 ‫از تو چی گرفت؟ 105 00:14:18,401 --> 00:14:20,803 ‫برادرم. 106 00:14:20,836 --> 00:14:22,594 ‫از تو چی گرفت؟ 107 00:14:22,782 --> 00:14:24,398 ‫گفتنش سخته. 108 00:14:25,715 --> 00:14:27,289 ‫گمونم روحم رو گرفت. 109 00:14:29,545 --> 00:14:31,109 ‫ولی دارم پسش می‌گیرم. 110 00:14:32,748 --> 00:14:37,187 ‫هیچ‌وقت قدرت التیام یک سکس ‫درست و حسابی رو دست کم نگیر. 111 00:14:37,220 --> 00:14:40,190 ‫البته بهتون هشدار می‌دم جناب، ‫ممکنه آدم بهش معتاد بشه. 112 00:14:40,223 --> 00:14:43,126 ‫فکر کنم بهتره داروی شما رو جیره‌بندی کنیم. 113 00:14:43,159 --> 00:14:46,196 ‫واسه خودتون می‌گم جناب! 114 00:14:49,565 --> 00:14:51,601 ‫از روی عشق عرض می‌کنم. 115 00:15:02,049 --> 00:15:04,051 ‫ببین نقشه‌ام چقدر خوب جواب داده. 116 00:15:04,343 --> 00:15:05,835 ‫خیلی از خودم راضی‌ام. 117 00:15:08,418 --> 00:15:10,786 ‫هرموقع بخوام می‌تونم ‫دور انگشتم بپیچونمت. 118 00:15:10,820 --> 00:15:12,055 ‫- اوهوم؟ ‫- اوهوم. 119 00:15:14,290 --> 00:15:15,325 ‫نه! 120 00:15:42,152 --> 00:15:43,153 ‫آهای. 121 00:15:46,398 --> 00:15:47,800 ‫تعقیبت کرده‌ان؟ 122 00:15:47,826 --> 00:15:49,762 ‫وقتی برگشتیم دره دور زدن. 123 00:15:50,044 --> 00:15:51,245 ‫کس دیگه‌ای نیومد بیرون؟ 124 00:15:51,427 --> 00:15:53,429 ‫باید از ایالت خارج بشیم. 125 00:15:53,463 --> 00:15:54,864 ‫ما هیچ‌جا نمی‌ریم. 126 00:15:54,897 --> 00:15:56,566 ‫بنر، به نفعته ارتش جمع کنی. 127 00:15:56,599 --> 00:15:58,734 ‫بذار فکر کنم! 128 00:16:06,288 --> 00:16:08,148 ‫باید ارتش بزرگتری بسازیم. 129 00:16:08,724 --> 00:16:11,026 ‫چطوری؟ کلاً سه نفر از ما مونده. 130 00:16:11,381 --> 00:16:14,344 ‫چی چرخ این ایالت رو می‌چرخونه؟ 131 00:16:14,554 --> 00:16:17,617 ‫نه گلۀ گاوشه، نه گلۀ گوسفندش. 132 00:16:18,510 --> 00:16:21,250 ‫طلا اینجا رو می‌چرخونه. و نقره. 133 00:16:22,486 --> 00:16:24,664 ‫لازم نیست ارتش تشکیل بدیم. 134 00:16:26,929 --> 00:16:28,211 ‫می‌تونیم قرض کنیم. 135 00:16:55,401 --> 00:16:57,370 ‫جیک داتون مرده؟ 136 00:16:57,560 --> 00:16:59,529 ‫مرده جناب. 137 00:17:02,445 --> 00:17:03,766 ‫چطوری مرده؟ 138 00:17:04,757 --> 00:17:05,891 ‫مگه مهمه چطوری؟ 139 00:17:06,206 --> 00:17:08,569 ‫برای قانون مهمه. 140 00:17:08,766 --> 00:17:11,861 ‫قانون؟ کدوم قانون؟ ‫اینجا مگه قانونی هم داریم؟ 141 00:17:11,894 --> 00:17:13,262 ‫من که تا حالا ندیدمش. 142 00:17:15,010 --> 00:17:17,742 ‫مزرعه‌اش به برادرزاده‌اش رسیده؟ 143 00:17:18,089 --> 00:17:19,875 ‫برادرزاده‌اش هم مرده. 144 00:17:20,241 --> 00:17:22,179 ‫الآن مزرعه دست کدوم داتونه؟ 145 00:17:22,480 --> 00:17:23,714 ‫دست خانمشه. 146 00:17:23,959 --> 00:17:26,016 ‫که عملاً می‌شه گفت دست کسی نیست. 147 00:17:27,168 --> 00:17:29,413 ‫تا شش ماه آینده من صاحبش می‌شم. 148 00:17:29,868 --> 00:17:32,871 ‫وقتی که بیفته دستت، ‫قصد داری چی کار کنی؟ 149 00:17:33,062 --> 00:17:37,467 ‫اگه بخواید حقوق معدنی‌اش رو ‫به شما کرایه می‌دم. 150 00:17:38,391 --> 00:17:39,969 ‫می‌خوام. 151 00:17:41,284 --> 00:17:43,234 ‫پس بریم سر قیمت. 152 00:17:44,440 --> 00:17:47,377 ‫شش ماه دیگه سر قیمتش بحث می‌کنیم. 153 00:17:47,410 --> 00:17:50,012 ‫هرموقع رسید دستت. 154 00:17:50,045 --> 00:17:52,081 ‫کشتن یک شاه باعث نمی‌شه خودت شاه بشی، 155 00:17:52,114 --> 00:17:55,185 ‫صرفاً تبدیل به قاتل می‌شی. 156 00:17:55,218 --> 00:17:58,203 ‫منم تا حالا نشنیده‌ام یک قاتل، ‫صاحب چیزی بشه. 157 00:17:58,356 --> 00:18:01,656 ‫کدوم بخش مونتانا بیشترین طلا، 158 00:18:01,967 --> 00:18:04,789 ‫بیشترین نقره و زغال‌سنگ رو داره؟ 159 00:18:06,162 --> 00:18:07,863 ‫یلواستون. 160 00:18:09,332 --> 00:18:11,701 ‫پیشنهاد منم همینه. 161 00:18:14,304 --> 00:18:17,000 ‫- مال تو نیست که پیشنهادش بدی. ‫- می‌تونم صاحبش بشم. 162 00:18:17,025 --> 00:18:18,927 ‫پس چرا نمی‌شی؟ 163 00:18:19,022 --> 00:18:21,024 ‫بذار بگم چرا نمی‌شی: 164 00:18:21,182 --> 00:18:24,000 ‫چون پول خریدش رو نداری. 165 00:18:24,357 --> 00:18:26,726 ‫و افراد کافی برای به دست آوردنش رو نداری. 166 00:18:29,056 --> 00:18:30,724 ‫حالا دنبال کدومش هستی؟ 167 00:18:30,890 --> 00:18:33,092 ‫پولش؟ یا افرادش؟ 168 00:18:33,189 --> 00:18:35,458 ‫واسه‌ام فرقی نداره. 169 00:18:35,491 --> 00:18:37,827 ‫پولش رو بهت می‌دم. 170 00:18:37,860 --> 00:18:39,262 ‫تو بگرد دنبال افرادش. 171 00:18:39,295 --> 00:18:40,930 ‫وقتی که بهش رسیدی، 172 00:18:40,963 --> 00:18:44,500 ‫با هزینۀ کرایه‌ای که از قبل داده‌ام، ‫هر چیزی که بخوام استخراج می‌کنم. 173 00:18:44,534 --> 00:18:46,702 ‫تو هم هر کجا که خواستی ‫گوسفندهات رو بچرون. 174 00:18:46,736 --> 00:18:49,004 ‫کوه‌ها مال منه. 175 00:18:49,038 --> 00:18:50,540 ‫قبوله. 176 00:18:54,740 --> 00:18:56,442 ‫دست بده. 177 00:18:59,545 --> 00:19:01,447 ‫اینم بدون بنر: 178 00:19:01,684 --> 00:19:05,406 ‫اگه بهم دروغ بگی، اگه ازم چیزی بدزدی، 179 00:19:05,780 --> 00:19:07,189 ‫فقط خودت رو نمی‌کشم. 180 00:19:07,223 --> 00:19:09,259 ‫خانمت رو می‌کشم. 181 00:19:09,292 --> 00:19:12,528 ‫زنده‌زنده پوستش رو می‌کنم، 182 00:19:12,562 --> 00:19:16,766 ‫و پوستش رو کفن بچه‌هات می‌کنم ‫که زنده به گورشون کنم. 183 00:19:19,335 --> 00:19:20,670 ‫متوجه شدم. 184 00:19:22,372 --> 00:19:25,641 ‫جناب ارتش می‌خواد. ‫سرمایه‌اش رو بهش بدید. 185 00:20:15,257 --> 00:20:16,926 ‫یالا. 186 00:20:20,563 --> 00:20:22,532 ‫نشونۀ روی بعضی از این گاوها فرق داره. 187 00:20:22,565 --> 00:20:24,300 ‫داریم گاوهای یلواستون رو برمی‌داریم؟ 188 00:20:24,334 --> 00:20:26,602 ‫همه‌شون رو می‌بریم. 189 00:20:26,636 --> 00:20:28,571 ‫خیلی‌خب. 190 00:20:51,226 --> 00:20:52,094 ‫کجاست؟ 191 00:20:52,127 --> 00:20:53,529 ‫طبقۀ بالاست. 192 00:20:53,563 --> 00:20:54,764 ‫من رو ببرید پیشش. 193 00:21:08,411 --> 00:21:10,079 ‫وای. 194 00:21:10,112 --> 00:21:12,247 ‫چه مصیبتی به سرت اومد. 195 00:21:15,351 --> 00:21:17,687 ‫دکترش گفت می‌تونه سفر کنه؟ 196 00:21:17,720 --> 00:21:19,288 ‫درمورد سفر کردن چیزی نگفت ولی... 197 00:21:19,321 --> 00:21:20,790 ‫ماشین خبر می‌کنم. 198 00:21:20,823 --> 00:21:23,192 ‫تا لیوینگ‌استون می‌بریمت و ‫از اونجا سوار قطار می‌شیم. 199 00:21:23,225 --> 00:21:26,962 ‫چرا قطار؟ که بریم کجا؟ 200 00:21:26,996 --> 00:21:29,198 ‫شرق ایالت. جایی که بیمارستان باشه. 201 00:21:29,231 --> 00:21:30,466 ‫اینجا که آدم خوب نمی‌شه. 202 00:21:30,500 --> 00:21:32,134 ‫اصلاً اینجا جای موندن نیست. 203 00:21:32,167 --> 00:21:34,078 ‫پس عروسی چی؟ 204 00:21:34,224 --> 00:21:35,664 ‫کدوم عروسی؟ 205 00:21:36,653 --> 00:21:37,654 ‫عروسی خودم. 206 00:21:40,241 --> 00:21:41,509 ‫وقتی پدرت رو کشتن، 207 00:21:41,534 --> 00:21:42,802 ‫عروسی‌ات هم باهاش کشتن عزیزدلم. 208 00:21:47,082 --> 00:21:48,684 ‫اگه همچنان مایلی دستت توی دستش باشه، 209 00:21:48,718 --> 00:21:50,520 ‫پیشنهاد می‌کنم وسایلت رو جمع کنی. 210 00:21:50,553 --> 00:21:53,367 ‫دیگه هیچ دلیلی نمی‌بینم که ‫توی این شهر لعنت‌شده بمونم. 211 00:21:53,392 --> 00:21:57,962 ‫قصد توهین ندارم خانم استرافورد. ‫ولی شما که قرار نیست زنم بشید. 212 00:21:57,987 --> 00:21:59,054 ‫جک. 213 00:22:12,965 --> 00:22:16,201 ‫خودم بلدم نوۀ برادر شوهرم رو تربیت کنم، ‫شما زحمت نکشید. 214 00:22:20,853 --> 00:22:21,854 ‫شوهرم کجاست؟ 215 00:22:22,192 --> 00:22:23,961 ‫توی انبار یخ. می‌برمتون اونجا. 216 00:22:23,986 --> 00:22:25,187 ‫خودم پیداش می‌کنم. 217 00:22:30,643 --> 00:22:34,747 ‫خب، ظاهراً باید بحث مفصلی بکنید. 218 00:22:42,776 --> 00:22:46,213 ‫اگه خودت بخوای، ‫اینجا می‌تونه خونه‌ات باشه. 219 00:22:48,399 --> 00:22:49,600 ‫منم می‌خوام. 220 00:22:52,777 --> 00:22:55,747 ‫ظاهراً بحثتون اونقدرم مفصل نبود. 221 00:23:24,291 --> 00:23:25,826 ‫دختره می‌خواد بمونه. 222 00:23:26,825 --> 00:23:29,586 ‫با نوۀ برادر شوهرم ازدواج کنه ‫و اینجا تشکیل خانواده بده. 223 00:23:31,425 --> 00:23:32,937 ‫اجازه نمی‌دم. 224 00:23:33,513 --> 00:23:35,415 ‫چنین تصمیمی رو شما نباید بگیرید. 225 00:23:35,448 --> 00:23:36,982 ‫ماشین خبر می‌کنم. 226 00:23:38,047 --> 00:23:39,148 ‫از دروازه وارد نمی‌شه. 227 00:23:39,173 --> 00:23:40,542 ‫ناسلامتی دختر خودمه. 228 00:23:40,614 --> 00:23:43,116 ‫شما اجازه ندارید که برای ‫آینده‌اش تصمیمی بگیرید! 229 00:23:43,141 --> 00:23:45,411 ‫فقط و فقط خودم حق دارم! 230 00:23:45,553 --> 00:23:49,539 ‫دخترت می‌تونه با میل خودش بره، ‫ولی شما نمی‌تونید به زور ببریدش. 231 00:23:50,755 --> 00:23:53,663 ‫اینجا مزرعۀ استرافورد نیست. 232 00:23:54,043 --> 00:23:56,226 ‫اینجا یلواستونه. 233 00:23:56,588 --> 00:23:58,601 ‫و اینجا شما چنین حقی ندارید. 234 00:24:17,132 --> 00:24:19,535 ‫این رفت، بلای بعدی اومد. 235 00:24:22,191 --> 00:24:23,693 ‫دام‌های اردوگاه قبلی غیب شده‌ان. 236 00:24:23,741 --> 00:24:24,641 ‫غیب شده‌ان؟ 237 00:24:24,666 --> 00:24:25,734 ‫رد پای اسب‌ها به سمت شرق رفته. 238 00:24:25,759 --> 00:24:27,375 ‫می‌خوان ببرنشون وایومینگ، 239 00:24:27,409 --> 00:24:28,648 ‫و شبانه وارد قطار کنن. 240 00:24:28,673 --> 00:24:30,642 ‫باید همه رو با خودم ببرم. 241 00:24:30,667 --> 00:24:33,236 ‫جک، وایستا. 242 00:24:33,337 --> 00:24:35,439 ‫همون‌جا که هستی وایستا! 243 00:24:41,624 --> 00:24:46,061 ‫اول توی زمین ما به خودمون حمله کردن، ‫الآنم دام‌هامون رو می‌دزدن؟ 244 00:24:48,636 --> 00:24:51,373 ‫یا ما باید جنگ رو ببریم سمتشون، ‫یا صبر کنیم جنگ به سر ما بیاد. 245 00:24:51,600 --> 00:24:52,768 ‫یه لحظه وایستا. 246 00:24:52,793 --> 00:24:55,062 ‫- یه لحظه وقت نداریم. ‫-یه لحظه باید فکر کنم. 247 00:24:57,265 --> 00:24:59,034 ‫گمونم چنین حقی دارم، ندارم؟ 248 00:25:01,483 --> 00:25:02,851 ‫جم نخور. 249 00:25:13,780 --> 00:25:15,214 ‫تو بودی چی کار می‌کردی؟ 250 00:25:18,719 --> 00:25:21,063 ‫آخ... راهنمایی‌ام کن مریم مقدس. ‫راهنمایی‌ام کن. 251 00:25:22,796 --> 00:25:25,578 ‫دزد زده به دام‌هامون، ‫ولی ضعیف هستیم. 252 00:25:26,535 --> 00:25:28,237 ‫هیچ رهبری نداریم. 253 00:25:29,705 --> 00:25:31,506 ‫خودت رهبر بشو. 254 00:25:36,578 --> 00:25:38,480 ‫خودت رهبر بشو. 255 00:25:43,669 --> 00:25:45,906 ‫جون یکی دیگه از افرادمون ‫از دام‌هامون مهم‌تره. 256 00:25:46,548 --> 00:25:48,531 ‫می‌تونیم چنین تلفاتی رو متحمل بشیم؟ 257 00:25:49,333 --> 00:25:51,969 ‫فقط تلفات جانی رو نمی‌شه متحمل شد. 258 00:25:57,356 --> 00:25:58,424 ‫هیچ جنگی راه نندازید... 259 00:26:01,070 --> 00:26:03,405 ‫تا اسپنسر برسه اینجا. 260 00:26:04,774 --> 00:26:06,108 ‫بذارید دام‌ها رو ببرن. 261 00:26:10,537 --> 00:26:12,539 ‫کاملاً ازت قطع امید کرده بودم. 262 00:26:14,684 --> 00:26:16,686 ‫به این راحتی از شرم خلاص نمی‌شی. 263 00:26:20,268 --> 00:26:22,603 ‫اجازه نمی‌دم بمیری. 264 00:26:22,768 --> 00:26:24,904 ‫متوجهی چی می‌گم؟ 265 00:26:25,062 --> 00:26:26,230 ‫نمی‌میرم. 266 00:26:28,410 --> 00:26:30,846 ‫واسه مردن زیادی کله‌شقم. 267 00:26:32,622 --> 00:26:33,956 ‫زین رو بیار پیشم. 268 00:26:44,213 --> 00:26:45,514 ‫امشب گله رو پس می‌گیریم، 269 00:26:45,547 --> 00:26:46,581 ‫شنیدید چی گفتم؟ 270 00:26:46,615 --> 00:26:48,517 ‫باید زود راه بیفتیم پسر. 271 00:26:48,550 --> 00:26:51,047 ‫- راه میفتیم. ‫- زیاد وقت نداریم. 272 00:26:51,209 --> 00:26:52,911 ‫قید گله رو می‌زنیم. 273 00:26:54,340 --> 00:26:56,041 ‫ارزش خطرش رو نداره. 274 00:26:56,278 --> 00:26:58,347 ‫خدا لعنتش کنه! نصف گله‌مون رو برده! 275 00:26:58,372 --> 00:26:59,841 ‫حق نداری تنهایی چنین تصمیمی بگیری. 276 00:26:59,945 --> 00:27:02,047 ‫می‌خواد با تو صحبت کنه. 277 00:27:13,474 --> 00:27:14,908 ‫گوساله‌ها رو از شیر بگیر... 278 00:27:17,625 --> 00:27:18,893 ‫ماده‌ها رو بفروش. 279 00:27:22,051 --> 00:27:26,021 ‫گاوهای نر رو وقتی وزنشون به ‫هفتصد کیلو رسید، بذارید پیش... 280 00:27:27,241 --> 00:27:29,710 ‫بذارید پیش تلیسه‌ها... 281 00:27:29,861 --> 00:27:32,464 ‫این‌جوری ذخایرمون هم حفظ می‌شه. 282 00:27:32,489 --> 00:27:35,406 ‫این یارو کریتون قراره برگرده. 283 00:27:35,524 --> 00:27:38,194 ‫اگه توی کنفرانس دامداران پیدات نشه، 284 00:27:38,321 --> 00:27:39,689 ‫همه‌شون برمی‌گردن. 285 00:27:39,807 --> 00:27:42,042 ‫کارا رو جای من بفرست. 286 00:27:42,249 --> 00:27:45,118 ‫بگه که من توی وایومینگم، 287 00:27:46,386 --> 00:27:48,354 ‫رفتم سراغ دزدها. 288 00:27:48,942 --> 00:27:51,422 ‫بذارید مدتی این‌جوری فکر کنن. 289 00:27:53,745 --> 00:27:54,812 ‫بهش می‌گم. 290 00:27:59,989 --> 00:28:02,724 ‫به اسپنسر خبر دادید؟ 291 00:28:05,727 --> 00:28:08,230 ‫ممکنه یک سال طول بکشه که برگرده اینجا جیک. 292 00:28:10,565 --> 00:28:13,035 ‫پس باید تا یک سال دوام بیاریم. 293 00:28:30,161 --> 00:28:31,630 ‫امید به دلم راه نمی‌دم. 294 00:28:33,355 --> 00:28:35,124 ‫راه نمی‌دم. 295 00:28:37,995 --> 00:28:40,264 ‫تو کاری کردی که دوباره برگرده پیشم. 296 00:28:40,830 --> 00:28:42,932 ‫بهش ایمان پیدا می‌کنم. 297 00:28:44,603 --> 00:28:45,971 ‫بهش متکی می‌شم. 298 00:28:54,193 --> 00:28:55,695 ‫خانم داتون؟ 299 00:29:06,726 --> 00:29:09,161 ‫جواب دعا فقط سه جور داده می‌شه. 300 00:29:09,758 --> 00:29:14,087 ‫یا مستجاب می‌شه، یا بعدا مستجاب می‌شه، 301 00:29:14,112 --> 00:29:17,115 ‫و یا این‌که خدا واست برنامه‌ دیگه‌ای داره. 302 00:29:19,093 --> 00:29:20,995 ‫و چالش سخت انسان اعتماد کردن، 303 00:29:21,020 --> 00:29:23,490 ‫به بعدا مستجاب شدن یا برنامه‌ی خدا. 304 00:29:25,002 --> 00:29:27,237 ‫و دوری کردن از امید احمقانه‌ست. 305 00:29:29,022 --> 00:29:32,125 ‫به درگاه پوچ متکی می‌شی که دعات مستجاب بشه. 306 00:29:34,104 --> 00:29:37,475 ‫امید داشتن یعنی اختیار عملت ‫ رو به سرنوشت بسپری... 307 00:29:37,953 --> 00:29:40,122 ‫و به خواسته‌های روزگار تسلیم بشی. 308 00:29:41,349 --> 00:29:44,519 ‫خانواده من امیدواری نمی‌کنه. 309 00:29:44,638 --> 00:29:47,074 ‫ما وقتی دست از جنگیدن می‌کشیم ‫ که خواسته‌هامون رو به دست بیاریم... 310 00:29:48,630 --> 00:29:50,765 ‫و یا در راه به دست آوردنش کشته بشیم. 311 00:29:57,881 --> 00:30:02,819 ‫دوره‌ی تعقیب گاوهای وحشی ‫توی چمنزار و سوزاندن فضولاتشون... 312 00:30:02,844 --> 00:30:07,815 ‫واسه‌ی گرم شدن دیگه تموم شده. 313 00:30:08,117 --> 00:30:11,712 ‫زمستان‌هایی که گرسنگی ‫ و رنج می‌کشیدیم هم تموم شده. 314 00:30:11,737 --> 00:30:15,074 ‫مراقبت از برکت خدا، راه نجات مردم شماست. 315 00:30:15,099 --> 00:30:17,697 ‫بنا کردن ستون‌های مستقل شدنه. 316 00:30:18,215 --> 00:30:20,385 ‫دارید یاد می‌گیرید که ‫رزقتون رو به دست بیارید... 317 00:30:20,410 --> 00:30:23,970 ‫جای این‌که بی‌هدفانه بچرخید تا ‫برحسب اتفاق بهش برسید. 318 00:30:24,561 --> 00:30:25,729 ‫وای دختر... 319 00:30:25,754 --> 00:30:27,455 ‫با این سرعتی که پیش می‌ری میوه‌ها ‫روی درخت شراب می‌شن 320 00:30:27,669 --> 00:30:29,304 ‫بخاطر خارهاست. 321 00:30:29,338 --> 00:30:33,442 ‫مسیح تاجی از خار به سر کرد ‫و ازش شکایتی نشنیدیم. 322 00:30:33,475 --> 00:30:35,144 ‫من که مسیح نیستم. 323 00:30:35,177 --> 00:30:37,556 ‫درسته، نیستی. 324 00:30:38,145 --> 00:30:39,980 ‫میوه‌های اون وسط رو رها نکن. 325 00:30:41,385 --> 00:30:42,386 ‫اون وسط. 326 00:30:43,923 --> 00:30:46,526 ‫انقدر از خارها نترس و از من بترس! 327 00:31:12,726 --> 00:31:15,361 ‫آخر این روحیه وحشیت به کشتنت می‌ده دختر. 328 00:31:16,751 --> 00:31:17,994 ‫تو یه وحشی‌ای. 329 00:31:18,498 --> 00:31:20,500 ‫یه وحشی. 330 00:31:20,727 --> 00:31:24,064 ‫یادآوری زشت از این‌که مردمت چقدر... 331 00:31:24,293 --> 00:31:26,262 ‫به دور از خدا زندگی کردن. 332 00:31:26,428 --> 00:31:29,898 ‫با یک گله گرگ هیچ فرقی ندارید، ‫و دقیقا مثل گرگ‌ها... 333 00:31:29,931 --> 00:31:32,634 ‫باید سگی زندگی کنید... 334 00:31:32,667 --> 00:31:35,870 ‫وگرنه نابود خواهید شد. 335 00:31:35,904 --> 00:31:39,374 ‫من سعی دارم از دست شنیع‌ترین دشمنت... 336 00:31:39,408 --> 00:31:44,113 ‫یعنی خودت، نجاتت بدم فرزندم. 337 00:31:44,146 --> 00:31:46,648 ‫تو بدترین دشمن خودت هستی. 338 00:31:46,681 --> 00:31:49,251 ‫باید پاک بشی فرزندم. 339 00:31:49,284 --> 00:31:53,355 ‫باید برای نجات داده شدن در خون حمام کنی. 340 00:31:53,388 --> 00:31:55,302 ‫ولی باید به خواست خودت باشه. 341 00:31:55,327 --> 00:31:57,129 ‫باید نجات‌ رو بطلبی. 342 00:31:59,075 --> 00:32:00,443 ‫می‌خوای که نجات داده بشی؟ 343 00:32:03,598 --> 00:32:05,800 ‫من چیزی از تو نمی‌خوام. 344 00:32:12,307 --> 00:32:13,775 ‫می‌خوای نجات داده بشی؟ 345 00:32:13,808 --> 00:32:15,244 ‫نه، نمی‌خوام. 346 00:32:21,621 --> 00:32:23,295 ‫شیطان درونش رخنه کرده! 347 00:32:32,403 --> 00:32:35,171 ‫نگرانی نداره. باز هم دارم. 348 00:32:39,334 --> 00:32:41,136 ‫قبوله. قبوله. قبوله. 349 00:32:41,170 --> 00:32:44,206 ‫قبوله. قبوله. قبوله. 350 00:32:46,028 --> 00:32:47,930 ‫چی قبوله؟ 351 00:32:49,444 --> 00:32:50,879 ‫نجاتم بده. 352 00:32:57,786 --> 00:33:01,356 ‫و فرشته‌ای را دیدم که از بهشت سقوط کرد... 353 00:33:01,390 --> 00:33:02,657 ‫ابلیس... 354 00:33:02,691 --> 00:33:06,209 ‫او را به گودالی بی‌انتها انداخت... 355 00:33:06,234 --> 00:33:08,826 ‫او را خفه و غل و زنجیر کرد. 356 00:33:09,271 --> 00:33:12,734 ‫سنگی در حوضی از آتش و گوگرد انداخته شد. 357 00:33:13,006 --> 00:33:16,271 ‫جایی که هیولا و منجی دروغین... 358 00:33:16,305 --> 00:33:18,740 ‫شبانه‌روز عذاب خواهند کشید. 359 00:33:18,773 --> 00:33:22,077 ‫برای همیشه تا به ابد. 360 00:33:23,845 --> 00:33:26,081 ‫هشیار باش و ببین... 361 00:33:26,115 --> 00:33:32,554 ‫زیرا که دشمن شما شیطان، شیری سرگردان است... 362 00:33:32,587 --> 00:33:34,523 ‫کسی که گناهان شیطان را مرتکب شود... 363 00:33:34,556 --> 00:33:35,424 ‫زیرا شیطان... 364 00:33:39,795 --> 00:33:42,230 ‫از آغاز بذر گناه را در دل پاک شما می‌کارد. 365 00:33:42,631 --> 00:33:46,268 ‫پس بنده‌ی خدا باش و ‫در مقابل شیطان مقاومت کن... 366 00:33:46,301 --> 00:33:48,470 ‫و او شما را رها خواهد کرد. 367 00:33:48,503 --> 00:33:52,040 ‫به خداوند نزدیک شو تا او... 368 00:35:21,095 --> 00:35:22,197 ‫داری می‌ری؟ 369 00:35:22,231 --> 00:35:24,633 ‫باهام بیا. 370 00:35:24,666 --> 00:35:26,468 ‫پیدامون می‌کنن. 371 00:35:26,501 --> 00:35:27,769 ‫و زندانی می‌شیم. 372 00:35:27,802 --> 00:35:30,439 ‫کجای قانون نوشته ما باید بردگی بکشیم... 373 00:35:30,472 --> 00:35:32,841 ‫و یا کتک بخوریم؟ 374 00:36:02,836 --> 00:36:04,704 ‫انجیلت رو می‌برم. 375 00:36:05,159 --> 00:36:07,762 ‫خواهر مری من رو می‌زنه. 376 00:36:07,842 --> 00:36:09,711 ‫نه، نمی‌زنه. 377 00:36:17,641 --> 00:36:19,075 ‫کجا می‌ری؟ 378 00:36:19,645 --> 00:36:20,680 ‫خونه. 379 00:36:25,382 --> 00:36:27,151 ‫چیکار می‌کنی؟ 380 00:36:30,098 --> 00:36:31,733 ‫جنگ رو شروع می‌کنم. 381 00:37:17,178 --> 00:37:20,655 ‫زبان من رو بشناس. 382 00:37:20,795 --> 00:37:30,506 ‫این زبان این سرزمینه. 383 00:37:31,248 --> 00:37:34,803 ‫من خود این سرزمینم. 384 00:37:35,030 --> 00:37:39,178 ‫این سرزمین داره تو رو می‌کشه. 385 00:37:39,615 --> 00:37:45,693 ‫من اهل این سرزمینم و تو رو می‌کشم. 386 00:38:08,365 --> 00:38:12,834 ‫خیلی خط‌کش رو دوست داری... 387 00:38:14,201 --> 00:38:17,998 ‫حالا تا ابد پیشت می‌مونه. 388 00:38:53,319 --> 00:38:57,217 ‫[کاخ شهرداری] 389 00:39:01,916 --> 00:39:03,284 ‫حقیقت داره؟ 390 00:39:03,317 --> 00:39:05,019 ‫نمی‌دونم. بررسی می‌کنم. 391 00:39:06,387 --> 00:39:08,287 ‫فورا بررسی کن. 392 00:39:08,312 --> 00:39:09,580 ‫زنش اومده. 393 00:39:10,171 --> 00:39:11,911 ‫تنهاست؟ 394 00:39:11,936 --> 00:39:14,029 ‫با چندتا گاوچرون اومده. 395 00:39:14,177 --> 00:39:18,215 ‫جیک یا جان نیومدن؟ ‫اون جوان چی؟ 396 00:39:18,443 --> 00:39:19,911 ‫نه. 397 00:39:30,178 --> 00:39:31,245 ‫اومد. 398 00:39:40,301 --> 00:39:41,535 ‫خانم. 399 00:39:42,514 --> 00:39:44,016 ‫جیکوب کجاست؟ 400 00:39:44,088 --> 00:39:46,023 ‫برای اشاره به همین موضوع اومدم. 401 00:39:52,642 --> 00:39:57,180 ‫گاو دزدانی که مثل طاعونی ‫بدتر از خشکسالی و آفت... 402 00:39:57,205 --> 00:39:59,508 ‫به جان مزارع مونتانا افتادن... 403 00:39:59,533 --> 00:40:02,703 ‫به مزارع ما هم حمله کردن. 404 00:40:02,728 --> 00:40:06,499 ‫و برای همین همسرم ‫برای گشتن به دنبال گله... 405 00:40:06,524 --> 00:40:07,692 ‫به وایومینگ رفته. 406 00:40:07,717 --> 00:40:11,131 ‫گله‌ای که متعلق به بقیه ‫ اعضای انجمن هم هست. 407 00:40:11,263 --> 00:40:13,029 ‫نمونش شما آقای بروستر. 408 00:40:13,247 --> 00:40:15,082 ‫همچنین شما آقای هوبرن. 409 00:40:15,201 --> 00:40:17,571 ‫و شما آقای گرانت. 410 00:40:17,659 --> 00:40:22,256 ‫ظاهرا به نظر می‌رسه که ‫ این سارقان قاتل هم هستند... 411 00:40:22,618 --> 00:40:25,654 ‫و باب استرافورد رو به قتل رسوندن. 412 00:40:27,268 --> 00:40:28,537 ‫اعدامشون کنید! 413 00:40:29,220 --> 00:40:32,123 ‫باید جواب قاطع... 414 00:40:32,492 --> 00:40:34,527 ‫اما قانونمندی بدیم. 415 00:40:34,702 --> 00:40:37,405 ‫وحشی‌گری ما رو هم مثل اون اوباش می‌کنه. 416 00:40:37,430 --> 00:40:41,177 ‫وقتشه که این آژانس اجازه‌ی بازداشت... 417 00:40:41,503 --> 00:40:44,873 ‫و صلاحیت قضایی در تمام ایالت رو داشته باشه. 418 00:40:44,898 --> 00:40:46,900 ‫قدرت صدور حکم... 419 00:40:47,106 --> 00:40:50,743 ‫و تعقیب متخلفان اجاره‌نامه... 420 00:40:50,823 --> 00:40:52,992 ‫و همچنین دام دزدان رو داشته باشه. 421 00:40:53,025 --> 00:40:54,994 ‫نامه‌ای به فرماندار فرستاده شده. 422 00:40:55,019 --> 00:40:58,576 ‫از طرف شوهرم از شما ‫ اعضای انجمن درخواست دارم... 423 00:40:58,601 --> 00:41:04,946 ‫که به ایجاد نیروی پلیس رای بدید. 424 00:41:05,139 --> 00:41:07,475 ‫همان‌طور که شوهرم از فرماندار خواسته... 425 00:41:07,508 --> 00:41:09,892 ‫تا اجازه‌ی چیزی که بیان کردم رو صادر کنه. 426 00:41:10,078 --> 00:41:13,275 ‫حال درخواست رای‌گیری برای ایجاد... 427 00:41:13,300 --> 00:41:15,712 ‫نیروی پلیس ایالتی برای تحقق... 428 00:41:15,917 --> 00:41:18,687 ‫وظایفی که اینجا ذکر شده را دارم. 429 00:41:19,947 --> 00:41:21,815 ‫موافقین اعلام کنند. 430 00:41:28,763 --> 00:41:30,131 ‫تو حق نداری که جلوی اعضاء... 431 00:41:30,164 --> 00:41:32,333 ‫درخواست رای‌گیری کنی. 432 00:41:32,366 --> 00:41:34,135 ‫- آره. ‫- درسته. 433 00:41:34,168 --> 00:41:36,437 ‫این اختیار توسط کمیسر این انجمن... 434 00:41:36,470 --> 00:41:39,073 ‫نوشته و امضاء شده. 435 00:41:39,107 --> 00:41:41,743 ‫امضای جیکوب داتون رو تایید می‌کنی؟ 436 00:41:44,429 --> 00:41:45,430 ‫تایید می‌کنم. 437 00:41:46,794 --> 00:41:49,463 ‫موافقین اعلام کنند. 438 00:41:51,920 --> 00:41:53,588 ‫مخالفین اعلام کنند. 439 00:41:57,371 --> 00:42:00,307 ‫موافقین بیشتر بودند. پیشنهاد تایید می‌شه. 440 00:42:00,332 --> 00:42:03,068 ‫عوارض سالانه بیست و هفت دلار زیاد می‌شه. 441 00:42:03,093 --> 00:42:04,962 ‫برای حقوق افسران پلیس و منابع. 442 00:42:04,987 --> 00:42:08,591 ‫جلسه پایان یافت، ماه بعدی ‫ دوباره تشکیل جلسه می‌دیم. 443 00:42:08,616 --> 00:42:10,183 ‫نه، دو هفته دیگه‌ست. 444 00:42:10,208 --> 00:42:11,710 ‫گفتم یک ماه. 445 00:42:14,133 --> 00:42:15,568 ‫پایان جلسه. 446 00:42:16,572 --> 00:42:17,607 ‫ممنونم آقایون. 447 00:42:26,049 --> 00:42:28,385 ‫حرف جیک این نبود. 448 00:42:28,857 --> 00:42:30,391 ‫توی راه بهش فکر کردم. 449 00:42:31,305 --> 00:42:32,806 ‫خب چطور مجبورش کردی امضاش کنه؟ 450 00:42:33,161 --> 00:42:34,528 ‫خودم امضاش کردم. 451 00:42:36,663 --> 00:42:39,453 ‫[کاخ شهرداری] 452 00:42:46,074 --> 00:42:47,408 ‫تو دروغ‌گویی. 453 00:42:49,165 --> 00:42:51,033 ‫تو یه دروغ‌گوی عوضی‌ای زن. 454 00:42:51,279 --> 00:42:53,214 ‫همون‌جایی که ایستادی می‌کشمت. 455 00:42:55,812 --> 00:42:58,147 ‫- دروغ‌گو؟ ‫- درسته. 456 00:42:58,172 --> 00:43:00,742 ‫می‌خوای حرفت رو ثابت کنی؟ ‫برگردیم داخل... 457 00:43:00,955 --> 00:43:03,692 ‫که حقیقت رو به کلانتر بگی؟ 458 00:43:03,725 --> 00:43:06,961 ‫شوهرت نرفته وایومینگ. 459 00:43:06,995 --> 00:43:08,429 ‫هیچ‌جا ندیدنش. 460 00:43:08,462 --> 00:43:10,732 ‫تو از کجا می‌دونی؟ 461 00:43:10,765 --> 00:43:12,734 ‫تو از کجا می‌دونی اون کجاست؟ 462 00:43:15,269 --> 00:43:18,539 ‫هیچ بانکی اجازه حمل یک چک رو به زن نمی‌ده. 463 00:43:19,575 --> 00:43:23,145 ‫هیچ دولتی‌ هم اجاره‌نامه ‫ رو به یک زن نمی‌ده. 464 00:43:23,341 --> 00:43:26,845 ‫این مسخره‌بازیت زیاد طول نمی‌کشه. 465 00:43:32,095 --> 00:43:34,694 ‫وقتی مسخره‌بازی من تموم بشه، ‫کار تو هم تموم می‌شه. 466 00:43:35,810 --> 00:43:37,445 ‫مردها با گلوله و طناب دار هم رو می‌کشن... 467 00:43:37,470 --> 00:43:39,439 ‫پس می‌شه گفت مردها سریع می‌کشن. 468 00:43:39,660 --> 00:43:41,662 ‫ولی الان جنگت با منه. 469 00:43:41,696 --> 00:43:43,798 ‫من خیلی آروم‌تر می‌کشم. 470 00:43:52,747 --> 00:43:54,849 ‫افراد کافی واسه این جنگ رو نداری. 471 00:43:56,561 --> 00:43:58,863 ‫یا هم پولش. 472 00:43:58,888 --> 00:44:00,256 ‫من جفتش رو دارم. 473 00:44:00,563 --> 00:44:03,166 ‫بی‌صبرانه منتظرم با ‫برادرزاده‌ی شوهرم آشنا بشی. 474 00:44:03,191 --> 00:44:05,928 ‫قبلا شدم. 475 00:44:05,953 --> 00:44:08,122 ‫زیاد تعریفی نداشت. 476 00:44:08,311 --> 00:44:09,679 ‫اون یکی رو نمی‌گم. 477 00:44:44,477 --> 00:44:46,278 ‫می‌دونی که آماده‌ش هم پیدا می‌شه دیگه؟ 478 00:44:46,303 --> 00:44:47,571 ‫توی جنگ این‌ها رو بهمون دادن. 479 00:44:50,480 --> 00:44:52,015 ‫دیگه این‌ها رو نمی‌کشم. 480 00:44:56,581 --> 00:44:57,916 ‫اسپنسر... 481 00:45:00,970 --> 00:45:02,071 ‫این‌ها چیه؟ 482 00:45:05,514 --> 00:45:06,915 ‫کارا داتون. 483 00:45:09,150 --> 00:45:10,918 ‫چیزی هست که بخوای بهم بگی؟ 484 00:45:13,790 --> 00:45:15,359 ‫زن عمومه. 485 00:45:17,933 --> 00:45:19,267 ‫چرا نمی‌خونیشون؟ 486 00:45:20,018 --> 00:45:21,052 ‫توضیحش سخته. 487 00:45:21,355 --> 00:45:22,890 ‫سعیت رو بکن. 488 00:45:32,520 --> 00:45:33,795 ‫حین جنگ زندگی نمی‌کنی. 489 00:45:36,251 --> 00:45:37,753 ‫جنگ... 490 00:45:40,980 --> 00:45:45,551 ‫اگه جنون رو می‌شد لمس کرد، جنگ همون بود. 491 00:45:48,622 --> 00:45:51,225 ‫و نامه‌ها یک دقیقه حواست رو ‫ از اون جهنم پرت می‌کنن. 492 00:45:51,756 --> 00:45:52,957 ‫ولی یه معامله‌ی دو سر باخته. 493 00:45:55,029 --> 00:45:58,867 ‫رویاپردازی و دلتنگ خانه شدن ‫ سربازهای زیادی رو کشته. 494 00:46:02,003 --> 00:46:03,471 ‫اگه می‌خوای حین نبرد تیر بخوری... 495 00:46:03,504 --> 00:46:04,805 ‫آرزوی اومدن نامه داشته باش. 496 00:46:08,118 --> 00:46:09,686 ‫انقدر نامه واسه مُرده‌ها داشتیم که... 497 00:46:09,711 --> 00:46:12,513 ‫جمع‌شون کردیم و باهاشون مبلمان درست کردیم. 498 00:46:12,648 --> 00:46:15,451 ‫زنده بودنم رو مدیون نخوندن اون نامه‌هام. 499 00:46:15,649 --> 00:46:18,219 ‫بعدش جنگ تموم شد ‫و به اندازه دو سال نامه دارم. 500 00:46:19,712 --> 00:46:21,113 ‫اون‌موقع احساس گناه داشتم. 501 00:46:24,704 --> 00:46:26,538 ‫ولی الان نمی‌دونم چه حسی داشته باشم. 502 00:46:28,084 --> 00:46:30,419 ‫اکثر اوقات رو سعی می‌کنم ‫احساسی نداشته باشم. 503 00:46:34,283 --> 00:46:35,818 ‫تا این‌که با تو آشنا شدم. 504 00:46:42,606 --> 00:46:45,375 ‫یه چیزی هست که باید راجع به من بدونی. 505 00:46:45,533 --> 00:46:48,136 ‫من معشوق خیلی حسودی هستم. 506 00:46:48,333 --> 00:46:50,269 ‫تو رو با افکار پلیدت شریک نمی‌شم. 507 00:46:53,159 --> 00:46:54,961 ‫پس باید پیداشون کنیم... 508 00:46:56,277 --> 00:46:58,379 ‫و فراریشون بدیم. 509 00:47:10,787 --> 00:47:12,522 ‫بیا شروع کنیم، باشه؟ 510 00:47:17,335 --> 00:47:19,805 ‫کی گفته حین شکار افکار پلید نباید مست بود؟ 511 00:47:21,185 --> 00:47:22,419 ‫بیا. 512 00:47:30,979 --> 00:47:32,646 ‫تصادفی انتخاب کنیم یا به ترتیب؟ 513 00:47:32,860 --> 00:47:35,729 ‫خب اگه قراره انجامش بدیم ‫گمونم بهتره به ترتیب پیش بریم. 514 00:47:47,607 --> 00:47:49,143 ‫«اسپنسر عزیزم... 515 00:47:53,863 --> 00:47:55,731 ‫خبر تهاجم بهاری آلمان‌ها... 516 00:47:55,890 --> 00:47:59,359 ‫به درۀ کوچیک‌مون توی مونتانا رسیده... 517 00:47:59,384 --> 00:48:01,853 ‫و باعت ترسمون شده... 518 00:48:01,888 --> 00:48:03,822 ‫جیکوب بهم گفت که ارتش آلمان... 519 00:48:03,847 --> 00:48:06,783 ‫به لشکر شما حمله کرده... 520 00:48:06,816 --> 00:48:10,973 ‫و شما با افتخار جناح رو حفظ کردید. 521 00:48:15,260 --> 00:48:17,228 ‫از ادوات جنگی وحشتناکی شنیدم که... 522 00:48:17,253 --> 00:48:21,223 ‫به جای چرخ، تسمه دارند، ‫توپخانه‌هایی که می‌چرخند... 523 00:48:23,544 --> 00:48:28,149 ‫هواپیماهایی که بمب و تیربار دارند. ‫و این خواب رو از من گرفته. 524 00:48:32,907 --> 00:48:36,144 ‫فرمانده سرتیپ از شجاعتت برام می‌گه. 525 00:48:36,193 --> 00:48:38,495 ‫از عزم سرسختانه‌ت. 526 00:48:50,405 --> 00:48:52,240 ‫من فقط به مرد جوانی فکر می‌کنم که... 527 00:48:52,265 --> 00:48:55,802 ‫جای جمع‌آوری گله ترجیح می‌داد ‫ اون‌ها رو دنبال کنه. 528 00:48:57,878 --> 00:49:01,515 ‫و انقدر با اسب‌ها مسابقه می‌داد ‫که توان کار نداشتند. 529 00:49:02,331 --> 00:49:06,325 ‫عاجزانه منتظر بازگشت اون پسربچه هستم. 530 00:49:06,955 --> 00:49:09,991 ‫و امیدوارم که اون لبخند قشنگت ‫هم باهات برگرده. 531 00:49:10,524 --> 00:49:14,662 ‫لبخندت باعث دلگرمی منه ‫و من با تمام وجودم دلتنگش هستم. 532 00:49:21,472 --> 00:49:23,875 ‫به خاطراتی که از تو دارم فکر می‌کنم... 533 00:49:23,900 --> 00:49:25,880 ‫و منتظر برگشتت به خونه هستم. 534 00:49:26,509 --> 00:49:31,981 ‫تا خاطره‌های بیشمار دیگری بسازیم.» ‫از طرف کارا. 535 00:49:36,117 --> 00:49:38,253 ‫متاسفم، نمی‌خواستم... 536 00:49:39,372 --> 00:49:41,074 ‫تصمیم اشتباهی بود. معذرت می‌خوام. 537 00:49:44,013 --> 00:49:45,309 ‫ادامه بده. 538 00:49:47,126 --> 00:49:48,127 ‫بعدی رو بخون. 539 00:49:49,363 --> 00:49:50,531 ‫باشه. 540 00:49:58,857 --> 00:50:02,239 ‫«و جک گفت که کی اسب لازم داره؟ 541 00:50:02,443 --> 00:50:04,378 ‫و زینش رو از روی اسب برداشت. 542 00:50:04,412 --> 00:50:08,005 ‫و به سمت گاوشیرده حرکت کرد. 543 00:50:08,216 --> 00:50:11,637 ‫گلادیس مستقیم به سمت آبشخور رفت ‫و به داخلش پرید... 544 00:50:11,679 --> 00:50:14,248 ‫و جک به زیر آب فرو رفت. ‫ تا این‌که جیکوب و جان... 545 00:50:14,322 --> 00:50:17,091 ‫به جانور طناب وصل کردن و جک رو... 546 00:50:17,125 --> 00:50:20,594 ‫از غرق شدن همراه گاو نجات دادن.» 547 00:50:20,628 --> 00:50:22,163 ‫بی‌صبرانه منتظرم باهاش آشنا بشم. 548 00:50:22,196 --> 00:50:24,064 ‫خیلی آتیش به پا کنه. 549 00:50:24,098 --> 00:50:26,834 ‫می‌بینم که ارثیه پس. 550 00:50:26,867 --> 00:50:27,868 ‫از سمت پدرت؟ 551 00:50:27,901 --> 00:50:30,604 ‫از هر دو طرف دیوانه‌ایم. 552 00:50:30,638 --> 00:50:32,072 ‫متاسفانه از دو نژاد دیوانه‌ام. 553 00:50:32,106 --> 00:50:34,536 ‫من هم همین‌طور. 554 00:50:34,628 --> 00:50:37,065 ‫بچه‌هامون خیلی روانی بار میان. 555 00:50:37,090 --> 00:50:38,624 ‫باید به فکر سرپرستی باشیم. 556 00:50:39,852 --> 00:50:42,888 ‫دل تو دلم نیست نامه بعدی رو بخونم. 557 00:50:45,894 --> 00:50:49,964 ‫«متاسفانه بچه زنده نموند. 558 00:50:51,298 --> 00:50:54,969 ‫اما از ناراحتی نابود شده بود، ‫ولی جان کل روز... 559 00:50:54,994 --> 00:50:58,764 ‫کنارش موند تا بالاخره روحیه‌ا‌ش برگرده. 560 00:51:01,302 --> 00:51:02,670 ‫سنش از دوباره بچه‌دار شدن گذشته. 561 00:51:04,674 --> 00:51:06,810 ‫خدا فقط یک بچه بهش داد. 562 00:51:06,835 --> 00:51:08,570 ‫ولی خیلی بچه خاصی بود.» 563 00:51:13,365 --> 00:51:15,801 ‫«این بدترین زمستانیه که ‫ از سال ۱۹۸۳، یعنی وقتی که... 564 00:51:15,826 --> 00:51:18,696 ‫پدر و مادرت اومدن اینجا، به چشم دیدم. 565 00:51:18,721 --> 00:51:22,292 ‫یه توده برفی پیدا کردیم که صد راس گاو... 566 00:51:22,443 --> 00:51:25,980 ‫ایستاده و سالم توش یخ زده بودن.» 567 00:51:27,873 --> 00:51:30,842 ‫دختر دوست‌داشتنی‌ایه با چشم‌هایی درشت... 568 00:51:30,867 --> 00:51:33,336 ‫و موهایی به رنگ گندم... 569 00:51:33,518 --> 00:51:36,755 ‫و با افساری نامرئی جک رو به ‫دنبال خودش می‌کشه. 570 00:51:37,264 --> 00:51:40,176 ‫تفریح جدیدم شده تماشای قربون‌صدقه این‌ها. 571 00:51:40,916 --> 00:51:43,085 ‫کلا بافندگی رو گذاشتم کنار... 572 00:51:43,110 --> 00:51:44,478 ‫و حواسم کاملا به اون‌هاست.» 573 00:51:49,916 --> 00:51:59,916 ‫مترجمان: «حامی مغیثی و تارخ علی‌خانی» ‫در تلگرام: Timelordsubs@ و aManofWar@ 574 00:52:28,155 --> 00:52:29,423 ‫اسپنسر. 575 00:52:30,238 --> 00:52:31,172 ‫چیه؟ 576 00:52:31,284 --> 00:52:33,019 ‫باید این رو بخونی. 577 00:52:33,761 --> 00:52:34,896 ‫فردا می‌خونم. 578 00:52:36,055 --> 00:52:37,056 ‫بخونش. 579 00:52:41,775 --> 00:52:43,009 ‫چی نوشته؟ 580 00:52:50,978 --> 00:52:52,446 ‫باید خودت بخونی. 581 00:52:54,371 --> 00:52:55,406 ‫خودت بخونش. 582 00:53:00,670 --> 00:53:02,940 ‫«اسپنسر... 583 00:53:03,215 --> 00:53:05,684 ‫برادرت کشته شده. 584 00:53:09,621 --> 00:53:12,857 ‫وقتی که این نامه برسه دستت، 585 00:53:13,587 --> 00:53:17,190 ‫گمونم عموت هم کشته شده باشه. 586 00:53:21,076 --> 00:53:22,911 ‫برادرزاده‌ات زخمی شده. 587 00:53:26,064 --> 00:53:30,335 ‫این مزرعه و میراثت در خطره. 588 00:53:33,396 --> 00:53:37,734 ‫جنگ به سر این مزرعه و خانواده‌ات نازل شده. 589 00:53:41,662 --> 00:53:44,365 ‫هر جنگی که با خودت داری بمونه برای بعد. 590 00:53:46,909 --> 00:53:48,844 ‫باید برگردی خونه و توی این جنگ باشی.» 591 00:53:58,936 --> 00:54:00,171 ‫تاریخش مال کیه؟ 592 00:54:02,049 --> 00:54:03,384 ‫تاریخش؟ 593 00:54:03,417 --> 00:54:04,885 ‫تاریخ نامه. کی نوشته شده؟ 594 00:54:09,677 --> 00:54:11,479 ‫سه ماه پیش. 595 00:54:15,337 --> 00:54:25,337 ‫سیر تا پیاز سینمای جهان رو با ما ببین! ‫.:: Bamabin.com ::.