1 00:00:35,130 --> 00:00:36,741 ‫وایستین! 2 00:00:36,828 --> 00:00:40,222 ‫وایستین، یه لحظه وایستین. 3 00:00:40,309 --> 00:00:43,138 ‫اگه چنین کاری بکنین، ‫می‌رین جهنم خانم. 4 00:00:43,225 --> 00:00:44,836 ‫خب؟ من رو ببرین نزدیک‌ترین کلانتری... 5 00:00:44,923 --> 00:00:46,577 ‫که خودشون اعدامم کنن. 6 00:00:46,664 --> 00:00:48,492 ‫این‌جوری هم خودتون ‫عدالت رو اجرا کردین، 7 00:00:48,579 --> 00:00:50,276 ‫هم در بهشت رو روتون نمی‌بندن. 8 00:00:50,363 --> 00:00:52,321 ‫تو از بهشت چی سرت می‌شه؟ 9 00:00:54,000 --> 00:01:01,000 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 10 00:01:01,200 --> 00:01:08,200 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@ 11 00:01:22,830 --> 00:01:25,964 ‫این خانواده همیشه به خاطر خشونت عذاب کشیده. 12 00:01:26,051 --> 00:01:28,096 ‫خشونت از ارتفاعات اسکاتلند ‫و زاغه‌های دوبلین... 13 00:01:28,183 --> 00:01:30,708 ‫دنبالمون اومده. 14 00:01:30,795 --> 00:01:33,928 ‫تو کشتی‌های مهاجران ایرلندی ویرانمون کرد. 15 00:01:34,015 --> 00:01:37,889 ‫باعث شد تو سواحل نیوجرسی سرگردان بشیم... 16 00:01:37,976 --> 00:01:39,934 ‫و تو میادین نبرد شایلو... 17 00:01:40,021 --> 00:01:42,676 ‫و آنتی‌تام ما رو بلعید. 18 00:01:42,763 --> 00:01:45,853 ‫بعدش هم تا اینجا دنبالمون اومد... 19 00:01:45,940 --> 00:01:48,421 ‫و زیر درختان نخل و تو رودها مخفی شده. 20 00:01:55,776 --> 00:01:58,562 ‫هر جایی هم که دنبالمون نیاد، ‫خودمون دنبالش می‌ریم. 21 00:02:00,085 --> 00:02:01,565 ‫خودمون خواستارشیم. 22 00:02:05,000 --> 00:02:20,000 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 23 00:03:05,237 --> 00:03:06,717 ‫آهای. 24 00:03:14,115 --> 00:03:15,639 ‫آره. 25 00:03:33,308 --> 00:03:34,353 ‫خودشه؟ 26 00:03:36,660 --> 00:03:37,704 ‫همونیه که ردش رو گرفته بودیم. 27 00:03:43,884 --> 00:03:45,494 ‫خودشه. 28 00:04:15,960 --> 00:04:18,702 ‫پدر من سه فرزند داشت. 29 00:04:18,789 --> 00:04:21,400 ‫فقط یکیشون تونست اون‌قدر عمر کنه ‫که شاهد بزرگ شدن بچه‌های خودش باشه. 30 00:04:24,272 --> 00:04:27,014 ‫فقط یکیشون سرنوشت این خانواده رو... 31 00:04:27,101 --> 00:04:30,278 ‫در طول رکود و کلی بدبختی دیگه... 32 00:04:30,365 --> 00:04:33,194 ‫که قرن بیستم نصیبشون کرد، ‫رقم می‌زنه. 33 00:05:33,864 --> 00:05:35,909 ‫بعد از مرگ پدرم، 34 00:05:35,996 --> 00:05:38,782 ‫مادرم به برادرش نامه‌ای نوشت... 35 00:05:38,869 --> 00:05:40,218 ‫و التماس کرد خانواده‌اش رو... 36 00:05:40,305 --> 00:05:43,569 ‫به این سرزمین وحشی بیاره ‫و خانواده خودش رو نجات بده. 37 00:05:43,656 --> 00:05:45,266 ‫بهتره جابه‌جاشون کنیم. 38 00:05:47,007 --> 00:05:48,487 ‫کجا ببریمشون؟ 39 00:05:55,450 --> 00:05:57,583 ‫یه سال بعدش از راه رسید ‫و دید مادرم... 40 00:05:57,670 --> 00:05:59,585 ‫زیر توده برف یخ زده، 41 00:05:59,672 --> 00:06:02,109 ‫و دو پسرش از گرسنگی رو به موتن ‫و به زور صحبت می‌کنن. 42 00:06:03,763 --> 00:06:05,983 ‫عین پسر خودش بزرگشون کرد، 43 00:06:06,070 --> 00:06:09,900 ‫بعدش آرزوی پدرم رو در پیش گرفت ‫و به قلمروی بدلش کرد. 44 00:06:12,685 --> 00:06:14,034 ‫ولی بعدش قلمروش فرو ریخت. 45 00:07:17,850 --> 00:07:21,900 ‫[۱۹۲۳] 46 00:07:51,750 --> 00:07:56,100 ‫[فروشگاه خودرو برادران داج] 47 00:08:06,400 --> 00:08:08,900 ‫[شربت‌خانه «دلار نقره‌ای»] 48 00:08:08,950 --> 00:08:12,000 ‫[مسابقه قهرمانی سنگین‌وزن] 49 00:08:20,600 --> 00:08:25,250 ‫[ممنوعیت الکل را در مونتانا برقرار سازید] 50 00:08:25,300 --> 00:08:27,600 ‫[ممنوعیت الکل را در مونتانا برقرار سازید] 51 00:08:38,091 --> 00:08:39,963 ‫ممنوعیت الکل رو برقرار کنین! ‫ممنوعیت الکل رو برقرار کنین! 52 00:08:40,050 --> 00:08:43,009 ‫نرین تو جناب. ‫نوشیدنی شیطان رو نخورین. 53 00:08:43,096 --> 00:08:47,361 ‫ممنوعیت الکل رو برقرار کنین! ‫ممنوعیت الکل رو تو مونتانا برقرار کنین. 54 00:08:47,448 --> 00:08:49,494 ‫به جنبشمون بپیوندین خانم‌ها. 55 00:08:49,581 --> 00:08:52,018 ‫کاش اومده باشین ‫این لونه فساد رو تعطیل کنین. 56 00:08:52,105 --> 00:08:53,541 ‫- رو تابلوش نوشته «شربت‌خانه». ‫- اوهوم. 57 00:08:53,628 --> 00:08:55,500 ‫رو تابلوی روسیپی‌خانه هم نوشته «سالن رقص». 58 00:08:55,587 --> 00:08:57,154 ‫نه بابا؟ 59 00:08:57,241 --> 00:08:58,720 ‫اگه برین تو، همسرتون... 60 00:08:58,807 --> 00:09:00,766 ‫خبردار می‌شه کمیسر. 61 00:09:00,853 --> 00:09:02,594 ‫خبردار می‌شه جناب! 62 00:09:08,513 --> 00:09:10,123 ‫سلام. 63 00:09:10,210 --> 00:09:11,995 ‫گمون نکنم از وقتی اومدم اینجا، ‫بارون اومده باشه. 64 00:09:12,082 --> 00:09:14,084 ‫فقط آفت ملخ داره ‫عین بارون رو سرمون می‌باره. 65 00:09:14,171 --> 00:09:15,607 ‫ماءالشعیر میل دارین؟ 66 00:09:15,694 --> 00:09:17,435 ‫گمون کنم نوشابه بخورم. 67 00:09:17,522 --> 00:09:21,613 ‫اگه بخوام ماءالشعیر واقعی بخورم چی؟ 68 00:09:21,700 --> 00:09:23,658 ‫خب، اِم، در اون صورت ‫می‌گم برین داروخانه. 69 00:09:24,920 --> 00:09:27,010 ‫پس مال خودتون رو بده. 70 00:09:27,097 --> 00:09:29,099 ‫چوپان‌ها دارن خیلی عصبی می‌شن. 71 00:09:29,186 --> 00:09:31,753 ‫تقصیر خودشونه و بس. 72 00:09:31,840 --> 00:09:35,322 ‫نباید گوسفندهاشون رو ‫تو زمین بقیه بچرونن. 73 00:09:35,409 --> 00:09:38,238 ‫شانس آوردن که چوپان‌ها رو هم نکشتن. 74 00:09:38,325 --> 00:09:41,024 ‫سعی کن نظرت رو تو شهرداری ‫ملایم‌تر بیان کنی جیک. 75 00:09:44,462 --> 00:09:46,116 ‫چندتا سرکار داری؟ 76 00:09:46,203 --> 00:09:47,900 ‫تعدادشون کافی نیست. 77 00:09:47,987 --> 00:09:49,945 ‫سیصدتاشون دارن تو خیابون... 78 00:09:50,033 --> 00:09:51,556 ‫مسابقه بوکس رو تماشا می‌کنن. 79 00:09:51,643 --> 00:09:53,253 ‫دارن یاد می‌گیرن. 80 00:09:53,340 --> 00:09:54,559 ‫من نگران درگیری بوکس نیستم. 81 00:09:54,646 --> 00:09:56,517 ‫نگرانم تیر بخورم. 82 00:09:56,604 --> 00:09:58,302 ‫ای قلدرها. 83 00:09:58,389 --> 00:10:00,869 ‫مشتی قلدرن که بابت عواقب... 84 00:10:00,956 --> 00:10:02,958 ‫قوانینی که خودشون ‫زیر پا گذاشتن غر می‌زنن. 85 00:10:03,046 --> 00:10:04,177 ‫بیا. 86 00:10:06,092 --> 00:10:08,007 ‫بریم تمومش کنیم. 87 00:10:15,850 --> 00:10:17,842 ‫[کلانتری بووزمن] 88 00:10:17,843 --> 00:10:19,279 ‫خیلی‌خب بچه‌ها، بریم. 89 00:10:56,403 --> 00:11:00,146 ‫گوسفندهامون رو عین سگ کشتن. 90 00:11:00,233 --> 00:11:01,887 ‫جسدشون رو تو جنگل پخش کردن. 91 00:11:01,974 --> 00:11:03,323 ‫همین‌جوری ولشون کردن که بپوسن. 92 00:11:03,410 --> 00:11:05,020 ‫اون‌وقت شما چیکار کردین؟ 93 00:11:05,108 --> 00:11:06,196 ‫هیچ‌کاری نکردین! 94 00:11:06,283 --> 00:11:07,849 ‫ما که نمی‌دونیم کار کی بوده. 95 00:11:08,981 --> 00:11:11,288 ‫همه می‌دونن کار کی بوده. 96 00:11:11,375 --> 00:11:13,681 ‫کار همین حرومزاده‌های ایرلندی بوده. 97 00:11:13,768 --> 00:11:15,205 ‫بیا ببینم چند مرده حلاجی ‫اسکاتلندی پدرسوخته. 98 00:11:15,292 --> 00:11:16,771 ‫میام خوک ایرلندی. 99 00:11:21,036 --> 00:11:22,473 ‫داره خوب پیش می‌ره. 100 00:11:25,476 --> 00:11:27,434 ‫بشینین! 101 00:11:27,521 --> 00:11:29,480 ‫وگرنه امشب تو بازداشتگاه می‌خوابین. 102 00:11:29,567 --> 00:11:30,742 ‫بشینین. 103 00:11:33,962 --> 00:11:35,703 ‫حق دارم جوابم رو بدین. 104 00:11:35,790 --> 00:11:37,923 ‫خودتون می‌دونین کدوم حرومزاده‌ها ‫گوسفندهام رو به قتل رسوندن، 105 00:11:38,010 --> 00:11:41,448 ‫چون می‌دونین قول‌نامه ‫محل اجسادشون به نام کیه. 106 00:11:41,535 --> 00:11:44,364 ‫پس خودت اعتراف می‌کنی ‫وارد زمین کس دیگه‌ای شده بودی. 107 00:11:44,451 --> 00:11:47,846 ‫گوسفندها واسه خودشون می‌چرخن دیگه. 108 00:11:47,933 --> 00:11:50,544 ‫اون‌ها که نمی‌فهمن قول‌نامه ‫فلان زمین به نام کیه. 109 00:11:50,631 --> 00:11:52,242 ‫پس اصلا واسه چی قول‌نامه داریم؟ 110 00:11:52,329 --> 00:11:53,808 ‫گوسفندها چمن رو از ریشه می‌خورن. 111 00:11:53,895 --> 00:11:56,507 ‫چمنی واسه گاوها ‫یا باقی دام‌ها باقی نمی‌ذارن. 112 00:11:56,594 --> 00:11:59,292 ‫می‌شه گفت تو هم دام‌هاشون رو کشتی، 113 00:11:59,379 --> 00:12:00,641 ‫فقط مرگشون بیشتر طول می‌کشه. 114 00:12:02,217 --> 00:12:05,046 ‫تا بارون نیاد، تو دره از چرا خبری نیست. 115 00:12:05,133 --> 00:12:08,658 ‫فقط چمن کوهستان برامون باقی مونده. 116 00:12:08,745 --> 00:12:11,835 ‫اگه تعداد گوسفندهات با وسعت زمینت ‫سازگار نیست، یه سریشون رو بفروش. 117 00:12:11,922 --> 00:12:15,143 ‫یه سریشون رو بفروشم؟ 118 00:12:15,230 --> 00:12:16,971 ‫به کی بفروشم؟ 119 00:12:17,058 --> 00:12:19,626 ‫جنگ تموم شده. ‫دیگه کسی خریدارشون نیست. 120 00:12:19,713 --> 00:12:21,192 ‫شرایط همه‌مون یکسانه. 121 00:12:21,279 --> 00:12:24,544 ‫پیشنهاد می‌کنم با هم همکاری کنیم، ‫وگرنه همه‌مون مجبوریم... 122 00:12:24,631 --> 00:12:25,893 ‫برگردیم بریتانیا. 123 00:12:25,980 --> 00:12:28,765 ‫زمین‌های ما به همدیگه چسبیده... 124 00:12:28,852 --> 00:12:31,028 ‫و واسه پیدا کردن چمن جون می‌کنیم، 125 00:12:31,115 --> 00:12:34,554 ‫ولی تو واسه خودت یه رشته‌کوه داری. 126 00:12:34,641 --> 00:12:38,427 ‫کلی زمین داری، قول‌نامه‌اش به نام خودته، ‫همه‌چی دست خودته. 127 00:12:38,514 --> 00:12:40,951 ‫خانواده‌ام پای داراییم جنگیده بودن. 128 00:12:41,038 --> 00:12:42,866 ‫تو هم می‌خوای پاش باهام بجنگی؟ 129 00:12:44,651 --> 00:12:47,610 ‫گمون نمی‌کردم بخوای. 130 00:12:47,697 --> 00:12:49,569 ‫اگه زمین بیشتری می‌خواستی، ‫بهتر بود بیشتر قول‌نامه می‌کردی. 131 00:12:57,359 --> 00:13:00,014 ‫خیال می‌کردم هدفمون آروم کردنشونه جیک. 132 00:13:00,101 --> 00:13:01,798 ‫هدف تو از این قرار بود. 133 00:13:01,885 --> 00:13:03,539 ‫هدف من از این قراره ‫که جنگ سر زمین رخ نده. 134 00:13:14,134 --> 00:13:15,526 ‫چوپانه بیرون وایستاده. 135 00:13:29,149 --> 00:13:30,933 ‫می‌خوای چیکار کنی بنر؟ 136 00:13:31,020 --> 00:13:32,152 ‫می‌خوای وسط خیابون دعوا کنیم؟ 137 00:13:32,239 --> 00:13:35,808 ‫گوسفند هم دام محسوب می‌شه، ‫یادت بمونه. 138 00:13:35,895 --> 00:13:38,332 ‫من هم عین گاودارها ‫عضو هستم... 139 00:13:38,419 --> 00:13:41,335 ‫عضویت دلیل نمی‌شه ‫قوانین رو نادیده بگیری. 140 00:13:41,422 --> 00:13:43,511 ‫چمن زمین خودت رو تموم کردی، ‫بعدش گله‌ات رو فرستادی... 141 00:13:43,598 --> 00:13:45,469 ‫چمن زمین یکی دیگه رو بخورن. 142 00:13:45,556 --> 00:13:47,297 ‫آفت ملخ چمنم رو خورده. 143 00:13:47,384 --> 00:13:49,386 ‫آفت ملخ چمن همه رو خورده. 144 00:13:49,473 --> 00:13:51,649 ‫همه‌مون بدبخت شدیم. ‫گله‌ات رو ببر ارتفاعات بالاتر. 145 00:13:51,736 --> 00:13:54,261 ‫در اون صورت جای گاوچرون‌ها، ‫خرس‌ها می‌کشنشون. 146 00:13:54,348 --> 00:13:57,046 ‫چی بگم بنر؟ 147 00:13:57,133 --> 00:13:58,569 ‫دامداری همین شکلیه دیگه. 148 00:14:03,357 --> 00:14:04,053 ‫بیا ببینم. 149 00:14:07,883 --> 00:14:09,885 ‫چهار نفر حریف دوازده نفر نمی‌شن جیکوب. 150 00:14:09,972 --> 00:14:12,235 ‫من نگران یازده نفر دیگه نیستم. 151 00:14:12,322 --> 00:14:13,671 ‫فقط با خودت کار دارم. 152 00:14:13,758 --> 00:14:16,196 ‫آهای! امان از دستتون. 153 00:14:16,283 --> 00:14:18,067 ‫نمی‌ذارم چنین اتفاقی ‫تو شهر من رخ بده! 154 00:14:18,154 --> 00:14:20,200 ‫ایشون مأمور دولته. 155 00:14:20,287 --> 00:14:22,985 ‫اگه باز هم تهدیدش کنی، ‫تا یه ماه آب خنک می‌خوری. 156 00:14:23,072 --> 00:14:24,552 ‫فهمیدی؟ 157 00:14:24,639 --> 00:14:28,251 ‫قاپیدن چمن ملت ‫با قاپیدن گاوهاشون فرقی نداره. 158 00:14:28,338 --> 00:14:30,166 ‫اگه باز هم گله‌ات رو ‫تو زمین بقیه بچرونی، 159 00:14:30,253 --> 00:14:32,865 ‫کل گله‌ات رو می‌کشم. ‫من سر حرفم می‌مونم. 160 00:14:36,651 --> 00:14:39,393 ‫قاپیدن چمن. 161 00:14:39,480 --> 00:14:41,874 ‫چمن که مال انسان نیست. 162 00:14:41,961 --> 00:14:44,006 ‫چمن مال کوهستانه. 163 00:14:44,093 --> 00:14:46,443 ‫چمن مال خداست. 164 00:14:46,530 --> 00:14:49,403 ‫تو هم خدا نیستی جیکوب داتون. 165 00:14:49,490 --> 00:14:50,795 ‫خدا نیستی! 166 00:14:57,933 --> 00:14:59,108 ‫دوست دارم ببینم ‫اگه گاوها تو زمین خودش... 167 00:14:59,195 --> 00:15:00,414 ‫چرا کنن، چی می‌شه. 168 00:15:00,501 --> 00:15:02,459 ‫همون‌جا بهشون شلیک می‌کنه. 169 00:15:02,546 --> 00:15:04,026 ‫پول گلوله‌اش رو هم ‫از دامدارشون می‌گیره. 170 00:15:08,800 --> 00:15:12,450 ‫[انجمن دامداران مونتانا] 171 00:15:17,474 --> 00:15:19,912 ‫مک‌کلاود اکثر اسب‌هاش رو ‫برده کوهستان کریزی. 172 00:15:19,999 --> 00:15:22,566 ‫از اینجا تا مایلز سیتی، ‫یه چمن هم باقی نمونده. 173 00:15:22,653 --> 00:15:24,351 ‫با این قیمت‌ها که نمی‌شه فروختشون. 174 00:15:24,438 --> 00:15:26,483 ‫نمی‌فهمم واسه چی اتمام جنگ... 175 00:15:26,570 --> 00:15:28,572 ‫باید چنین تأثیر افتضاحی ‫رو بازار داشته باشه. 176 00:15:28,659 --> 00:15:31,184 ‫کل سربازهاشون اومدن خونه دیگه. 177 00:15:31,271 --> 00:15:33,403 ‫اینجا غذا نمی‌خورن؟ ‫فقط اون‌ور آب غذا می‌خورن؟ 178 00:15:33,490 --> 00:15:36,319 ‫گوشت دام خودشون رو می‌خورن. ‫لزومی نداره از ما بخرن. 179 00:15:36,406 --> 00:15:37,668 ‫نظرتون چیه تو زمین خودکفایان بچرونیمشون؟ 180 00:15:37,755 --> 00:15:39,105 ‫مالک اون زمین‌ها الان دیگه بانکه. 181 00:15:39,192 --> 00:15:40,497 ‫گمون نکنم براشون مهم باشه. 182 00:15:40,584 --> 00:15:42,064 ‫گمون نکنم حتی بفهمن. 183 00:15:42,151 --> 00:15:43,805 ‫بانک همیشه می‌فهمه. 184 00:15:43,892 --> 00:15:47,374 ‫من زمینش رو دارم. ‫ارتفاعش زیاده. 185 00:15:47,461 --> 00:15:50,246 ‫خرس‌ها و گرگ‌ها بدبختمون می‌کنن. 186 00:15:50,333 --> 00:15:52,553 ‫باید تا آخر تابستون تحملشون کنیم. 187 00:15:52,640 --> 00:15:56,600 ‫من می‌گم با همدیگه گله‌هامون رو ‫جابه‌جا کنیم، ببریمشون همون بالا... 188 00:15:56,687 --> 00:15:58,298 ‫و تا پاییز مواظبشون باشیم. 189 00:15:58,385 --> 00:16:00,169 ‫می‌دونی مواظبت از چنین گله بزرگی... 190 00:16:00,256 --> 00:16:02,476 ‫تا آخر تابستون، ‫چندتا گاوچرون می‌خواد؟ 191 00:16:02,563 --> 00:16:03,651 ‫خودم می‌دونم. 192 00:16:03,738 --> 00:16:05,435 ‫من همین الانش هم گاوچرون کم دارم. 193 00:16:05,522 --> 00:16:07,742 ‫اگه گاوهات رو به زمین چمن‌دار نرسونی، ‫گاوهات هم کم می‌شن. 194 00:16:07,829 --> 00:16:09,222 ‫زمستون چی می‌خوایم بهشون بدیم؟ 195 00:16:09,309 --> 00:16:12,747 ‫بیاین اول تا آخر تابستون ‫زنده نگهشون داریم. 196 00:16:12,834 --> 00:16:14,270 ‫ازتون اجاره نمی‌گیرم، 197 00:16:14,357 --> 00:16:17,578 ‫ولی همگی پول بذارین ‫و مقداری یونجه خشک تهیه کنین. 198 00:16:17,665 --> 00:16:22,713 ‫شنیدم اورگن فعلا از شر آفت ملخ خلاص شده. 199 00:16:22,800 --> 00:16:25,499 ‫چه بدونم جیک. نصف دام‌های من ‫توان چنین سفری رو ندارن. 200 00:16:25,586 --> 00:16:26,804 ‫آروم جابه‌جاشون می‌کنیم. 201 00:16:26,891 --> 00:16:29,024 ‫کنار رودخونه می‌چرونیمشون. 202 00:16:29,111 --> 00:16:31,635 ‫از کنار پارک جابه‌جاشون می‌کنیم. 203 00:16:31,722 --> 00:16:34,290 ‫آره. خب، اگه چند سالی ‫راحت نمی‌گذروندیم، 204 00:16:34,377 --> 00:16:36,423 ‫وقتم رو تو این سال‌های دشوار هدر نمی‌کردم. 205 00:16:36,510 --> 00:16:40,079 ‫من از سال ۱۸۹۴ اینجا ساکنم کلایو. 206 00:16:40,166 --> 00:16:43,212 ‫یادم نمیاد سالی رو راحت گذرونده باشم. 207 00:16:43,299 --> 00:16:44,866 ‫خودت یادت میاد؟ 208 00:16:44,953 --> 00:16:46,868 ‫نه. 209 00:16:49,175 --> 00:16:51,568 ‫ایول، خیلی‌خب! ‫وای! 210 00:16:57,052 --> 00:16:58,271 ‫- ولش نکن! ‫- یوهو! 211 00:17:01,230 --> 00:17:02,275 ‫یوهو! 212 00:17:07,323 --> 00:17:08,629 ‫یوهو! 213 00:17:08,716 --> 00:17:10,805 ‫ای بابا، گاوبازی رودیو که نیست، ‫جمعش کن دیگه. 214 00:17:10,892 --> 00:17:12,502 ‫باز هم ببرش سمت چپ. 215 00:17:12,589 --> 00:17:15,331 ‫یه هفته قبل از ازدواجش به کشتنش نده. 216 00:17:15,418 --> 00:17:16,593 ‫خودم بهش گفته بودم ‫این یکی رو انتخاب نکنه. 217 00:17:16,680 --> 00:17:18,639 ‫احتمالا واسه همین انتخابش کرده. 218 00:17:24,340 --> 00:17:25,907 ‫دیر شده. 219 00:17:25,994 --> 00:17:27,735 ‫قبلا هم تو تاریکی سواری کردیم خانم. 220 00:17:27,822 --> 00:17:28,823 ‫درسته، ولی نگرانم. 221 00:17:28,910 --> 00:17:31,434 ‫می‌تونیم با اسب بریم پیششون. 222 00:17:31,521 --> 00:17:32,609 ‫ممنون زین. 223 00:17:33,654 --> 00:17:35,047 ‫کارش که با این اسب تموم شد، می‌ریم. 224 00:17:35,134 --> 00:17:38,311 ‫نمی‌شه الان دست کشید. 225 00:17:38,398 --> 00:17:39,268 ‫بجنب! 226 00:17:41,227 --> 00:17:44,360 ‫اصلا نمی‌فهمم واسه چی مردها ‫این‌قدر از خطر لذت می‌برن. 227 00:17:50,758 --> 00:17:52,499 ‫- ایول. ‫- بجنب جک! 228 00:17:52,586 --> 00:17:53,674 ‫امروز دیگه بسه جک. 229 00:17:53,761 --> 00:17:55,720 ‫یه اسب رام بردار. 230 00:17:55,807 --> 00:17:57,112 ‫می‌ریم پدرت رو پیدا کنیم. 231 00:17:57,199 --> 00:17:59,724 ‫- گم شده؟ ‫- شک دارم. 232 00:17:59,811 --> 00:18:01,334 ‫پس واسه چی می‌خوایم بریم پیداش کنیم؟ 233 00:18:01,421 --> 00:18:04,163 ‫چون من خواستم. ‫از خودت هم خواسته بودم مواظب باشی. 234 00:18:04,250 --> 00:18:06,687 ‫کسی خوشحال نمی‌شه ‫روز عروسیت دستت رو گچ بگیری، 235 00:18:06,774 --> 00:18:08,167 ‫عروست که اصلا خوشحال نمی‌شه. 236 00:18:08,254 --> 00:18:10,778 ‫هنوز خدا اسبی خلق نکرده ‫که من رو بندازه زن‌عمو. 237 00:18:10,865 --> 00:18:13,172 ‫- اوهوم. ‫- نگران نباش زن‌عمو کارا. 238 00:18:13,259 --> 00:18:15,957 ‫یه هفته دیگه می‌تونی با همین اسب ‫از باغ میوه‌مون سیب بچینی. 239 00:18:16,044 --> 00:18:17,785 ‫خیلی ممنون، با همون درشکه خودم می‌رم. 240 00:18:17,872 --> 00:18:20,483 ‫خیلی‌خب. ‫امروز کارت حرف نداشت جک. 241 00:18:35,672 --> 00:18:37,936 ‫مواد صابون رو نام ببر. 242 00:18:39,720 --> 00:18:41,548 ‫نام ببر. 243 00:18:41,635 --> 00:18:44,029 ‫روغن، قلیاب و آب. 244 00:18:44,116 --> 00:18:46,205 ‫چه نوع روغنیه؟ 245 00:18:46,292 --> 00:18:47,772 ‫هر نوعی می‌شه. 246 00:18:51,036 --> 00:18:52,864 ‫ترجیح می‌دم با گستاخی جواب ندی. 247 00:18:52,951 --> 00:18:56,868 ‫حالا بگو چه نوع روغنیه؟ 248 00:18:56,955 --> 00:18:59,348 ‫هم روغن گیاهی جواب می‌ده، ‫هم پیه. 249 00:18:59,435 --> 00:19:00,697 ‫پیه چطوری تولید می‌شه؟ 250 00:19:00,785 --> 00:19:02,525 ‫- چربی حیوانات رو صاف می‌کنن. ‫- چطوری صاف می‌کنن؟ 251 00:19:02,612 --> 00:19:04,832 ‫می‌جوشونش. 252 00:19:04,919 --> 00:19:06,181 ‫قلیاب چیه؟ 253 00:19:09,097 --> 00:19:10,533 ‫از... 254 00:19:13,928 --> 00:19:16,322 ‫از خاکستر به دست میاد. 255 00:19:16,409 --> 00:19:19,281 ‫چی از خاکستر به دست میاد؟ 256 00:19:22,937 --> 00:19:24,547 ‫قلیعا؟ 257 00:19:24,634 --> 00:19:26,506 ‫قلیا. 258 00:19:26,593 --> 00:19:27,812 ‫قلیا از کجا به دست میاد؟ 259 00:19:32,033 --> 00:19:33,382 ‫از کجا به دست میاد؟ 260 00:19:33,469 --> 00:19:35,602 ‫نمی‌دونم. 261 00:19:35,689 --> 00:19:37,691 ‫واسه چی نمی‌دونی؟ ‫دیروز درس داده بودیم. 262 00:19:37,778 --> 00:19:40,128 ‫- یادم نمیـ... ‫- چرا، میاد. 263 00:19:40,215 --> 00:19:42,174 ‫یادم نمیاد. ‫یادم نمیاد! 264 00:19:42,261 --> 00:19:43,523 ‫آخ. 265 00:19:45,568 --> 00:19:48,615 ‫نباید تو کلاس من ‫به زبان بی‌خدایان صحبت کـ... 266 00:20:15,120 --> 00:20:18,558 ‫یعنی چی شد که بهت حمله کرد خواهر مری؟ 267 00:20:18,645 --> 00:20:21,604 ‫اصلا نمی‌دونم پدر. 268 00:20:21,691 --> 00:20:24,085 ‫این یکی حیوان وحشی‌ایه. 269 00:20:26,435 --> 00:20:27,741 ‫دستت رو ببینم فرزندم. 270 00:20:35,575 --> 00:20:39,187 ‫باید عین قاطر به جون این یکی افتاد ‫تا جواب سوالی رو... 271 00:20:39,274 --> 00:20:42,843 ‫که باقی بچه‌های کلاس دادن، بده. 272 00:20:42,930 --> 00:20:45,846 ‫جواب چه سوالی رو بلد نبودی؟ 273 00:20:45,933 --> 00:20:47,413 ‫داشتن راجع به صابون ازم سوال می‌کردن. 274 00:20:47,500 --> 00:20:49,676 ‫من هم به جای قلیا، گفتم قلیعا. 275 00:20:58,685 --> 00:20:59,947 ‫خواهر مری، لطفا بیا جلو. 276 00:21:13,613 --> 00:21:15,136 ‫می‌شه لطفا دستت رو روی میز بذاری؟ 277 00:21:24,363 --> 00:21:27,975 ‫می‌شه لطفا اولین آیه از فصل سیزدهم ‫«نامه اول به قرنتیان» رو بخونی؟ 278 00:21:31,979 --> 00:21:34,286 ‫«اگر به زبان انسان‌ها...» 279 00:21:38,594 --> 00:21:39,987 ‫ادامه بده. 280 00:21:42,250 --> 00:21:43,991 ‫«و فرشتگان سخن بگویم،» 281 00:21:46,385 --> 00:21:49,692 ‫«اما عشقی در قلبم نباشد،» 282 00:21:49,779 --> 00:21:52,608 ‫آیه رو بخون خواهر. 283 00:21:54,001 --> 00:21:57,657 ‫«در حکم گونگی پرسروصدا یا سنجی...» 284 00:21:57,744 --> 00:21:58,963 ‫«سنجی پرصدا هستم...» 285 00:21:59,050 --> 00:22:01,008 ‫«و اگر بتوانم از آینده بگویم...» 286 00:22:01,095 --> 00:22:02,531 ‫«و کل دانش‌ها را درک کنم...» 287 00:22:02,618 --> 00:22:04,272 ‫سریع‌تر بخون خواهر. 288 00:22:04,359 --> 00:22:05,578 ‫«و آن‌قدر باایمان باشم...» 289 00:22:05,665 --> 00:22:07,058 ‫سریع‌تر بخون! 290 00:22:07,145 --> 00:22:07,797 ‫«که بتوانم کوه‌ها را از جا برکنم،» 291 00:22:07,884 --> 00:22:09,625 ‫سریع‌تر بخون! 292 00:22:09,712 --> 00:22:10,626 ‫- «اما عشقی در قلبم نباشد...» ‫- سریع‌تر بخون! 293 00:22:10,713 --> 00:22:12,933 ‫«اما عشقی در...» 294 00:22:13,020 --> 00:22:14,979 ‫بسه، بسه، بسه! 295 00:22:16,227 --> 00:22:17,620 ‫خواهش می‌کنم پدر. خواهش می‌کنم. 296 00:22:19,448 --> 00:22:21,842 ‫اینجا رو باش خواهر مری. 297 00:22:21,929 --> 00:22:23,670 ‫این بچه رو کتک زدی، 298 00:22:23,757 --> 00:22:26,368 ‫ولی التماس می‌کنه که بهت رحم کنم. 299 00:22:26,455 --> 00:22:27,587 ‫شاید بهتر باشه خودش درس بده. 300 00:22:28,631 --> 00:22:30,111 ‫مگه نه؟ 301 00:22:47,041 --> 00:22:51,132 ‫درک می‌کنم که دلت می‌خواد ‫به خواهری که دلسوزی نمی‌کنه... 302 00:22:51,219 --> 00:22:52,742 ‫حمله کنی، ولی... 303 00:22:55,484 --> 00:22:58,444 ‫اگه حمله کنی، 304 00:22:58,531 --> 00:23:00,402 ‫همه حمله می‌کنن. 305 00:23:07,148 --> 00:23:09,019 ‫من در قبالت دلسوزی می‌کنم فرزندم. 306 00:23:11,065 --> 00:23:12,022 ‫جدی می‌گم. 307 00:23:16,723 --> 00:23:18,551 ‫لطفا دستت رو بذار رو قفسه. 308 00:23:30,911 --> 00:23:35,132 ‫در قبالت دلسوزی می‌کنم، ولی... 309 00:23:35,219 --> 00:23:38,135 ‫اصلا رحم ندارم. 310 00:23:58,460 --> 00:24:03,552 ‫حوله‌هاتون رو باز کنین، تاشون کنین ‫و بذارینشون کنار وانتون. 311 00:24:10,603 --> 00:24:11,604 ‫وارد وانتون بشین. 312 00:24:27,228 --> 00:24:31,624 ‫صابونتون رو بردارین و به لیفتون بمالین. 313 00:24:37,368 --> 00:24:38,544 ‫اول گردنتون رو بشورین. 314 00:24:47,596 --> 00:24:49,424 ‫جفت زیربغل‌هاتون رو بشورین. 315 00:24:52,209 --> 00:24:53,123 ‫زیر شکمتون رو بشورین. 316 00:24:57,475 --> 00:24:58,694 ‫بعدش جای خصوصیتون رو بشورین... 317 00:25:06,920 --> 00:25:08,008 ‫و در نهایت پاهاتون رو بشورین. 318 00:25:11,881 --> 00:25:13,230 ‫تا نگفتم بسه، بشورین. 319 00:25:19,062 --> 00:25:22,196 ‫بسه. 320 00:25:22,283 --> 00:25:25,591 ‫لیفتون رو بذارین کنار وانتون. 321 00:25:31,379 --> 00:25:34,077 ‫حوله‌تون رو بردارین. 322 00:25:34,164 --> 00:25:39,169 ‫وایستین و حوله‌تون رو ‫زیربغلتون... 323 00:25:39,256 --> 00:25:40,910 ‫و دور شکمتون بپیچین. 324 00:25:51,486 --> 00:25:52,835 ‫از وانتون بیاین بیرون. 325 00:26:05,065 --> 00:26:08,677 ‫الو شونه و کمرتون رو خشک کنین، 326 00:26:08,764 --> 00:26:10,418 ‫بعدش پاتون رو خشک کنین. 327 00:26:22,996 --> 00:26:24,824 ‫آماده باشین که بررسیتون کنیم. 328 00:26:44,147 --> 00:26:44,931 ‫ممنون. 329 00:26:52,199 --> 00:26:53,722 ‫حوله‌ات رو باز کن. 330 00:27:00,076 --> 00:27:00,947 ‫برگرد. 331 00:27:07,910 --> 00:27:09,216 ‫حوله‌ات رو باز کن. 332 00:27:19,574 --> 00:27:20,967 ‫خودت رو بپوشون. 333 00:27:25,058 --> 00:27:25,754 ‫برگرد. 334 00:27:35,198 --> 00:27:37,897 ‫گمون کنم الان دیگه ‫زبون همدیگه رو بفهمیم، درسته؟ 335 00:27:39,115 --> 00:27:39,986 ‫درسته خواهر. 336 00:27:42,945 --> 00:27:48,081 ‫پس به نفع جفتمونه ‫که پامون به دفترش باز نشه. 337 00:27:48,168 --> 00:27:49,865 ‫درسته خواهر. 338 00:27:54,870 --> 00:27:58,744 ‫لباست رو که پوشیدی، ‫اینجا رو تمیز کن. 339 00:28:05,576 --> 00:28:09,842 ‫♪ کشور من از آن توست. ♪ 340 00:28:09,929 --> 00:28:14,629 ‫♪ ای سرزمین زیبای آزادی، ♪ 341 00:28:14,716 --> 00:28:18,981 ‫♪ از تو می‌خوانم. ♪ 342 00:28:19,068 --> 00:28:20,330 ‫♪ ای سرزمینی که... ♪ 343 00:28:44,600 --> 00:28:46,500 ‫چقدر بد کتکت زد؟ 344 00:28:47,650 --> 00:28:49,200 ‫خیلی بد. 345 00:28:53,050 --> 00:28:54,000 ‫بذار ببینم. 346 00:29:05,700 --> 00:29:11,800 ‫بهتره عسل و عصاره صدر روش بمالی. 347 00:29:12,600 --> 00:29:22,500 ‫سپیده‌دم می‌رم دم کندو و درخت سدر. 348 00:29:22,750 --> 00:29:28,600 ‫جدی می‌گم. باید یه کاری بکنی. 349 00:29:28,650 --> 00:29:32,600 ‫جاش زخمش می‌مونه. ‫مردی از چنین زخمی خوشش نمیاد. 350 00:29:33,100 --> 00:29:40,000 ‫به نظرت این‌قدر عمر می‌کنیم ‫که شوهر پیدا کنیم؟ 351 00:29:40,500 --> 00:29:43,700 ‫یه سال دیگه بیشتر نمونده. 352 00:29:44,550 --> 00:29:47,900 ‫هر آشنایی که داشتیم و رفته، ‫گفته بود نامه می‌نویسه. 353 00:29:48,850 --> 00:29:51,000 ‫چند نامه به دست خودت رسیده؟ 354 00:29:52,900 --> 00:29:54,400 ‫هیچی. 355 00:29:55,600 --> 00:30:00,800 ‫فامیل‌ها و دوستانمون بودن. 356 00:30:02,150 --> 00:30:04,100 ‫دروغ نمی‌گن. 357 00:30:06,400 --> 00:30:09,800 ‫پس نامه‌هاشون کجاست؟ 358 00:30:11,100 --> 00:30:15,550 ‫شاید راهبه‌ها نگهشون داشتن. 359 00:30:16,050 --> 00:30:20,000 ‫شاید اصلا به خونه نرسیدن ‫که نامه بنویسن. 360 00:30:21,900 --> 00:30:25,300 ‫باید از اینجا بریم... 361 00:31:34,773 --> 00:31:37,210 ‫سلام جیکوب. 362 00:31:37,297 --> 00:31:39,038 ‫می‌خوای گله رو کی ‫به ارتفاعات ببریم؟ 363 00:31:39,125 --> 00:31:41,431 ‫اِم، زین، فردا جمعشون کن. 364 00:31:41,518 --> 00:31:42,824 ‫چهارشنبه به ارتفاعات می‌بریمشون. 365 00:31:44,608 --> 00:31:47,176 ‫مسیرش سه روز طول می‌کشه، ‫چند روز نگهشون داریم و دو روزه برگردیم؟ 366 00:31:47,263 --> 00:31:48,700 ‫تقریبا همین‌طوره. 367 00:31:48,787 --> 00:31:52,051 ‫این‌جوری به موقع به کلیسا نمی‌رسه. 368 00:31:52,138 --> 00:31:53,313 ‫مگه عروسی شنبه نبود؟ 369 00:31:53,400 --> 00:31:54,967 ‫چهارشنبه است جناب. 370 00:31:55,054 --> 00:31:56,882 ‫کدوم خری چهارشنبه عروسی می‌کنه؟ 371 00:31:56,969 --> 00:31:58,710 ‫چه بدونم جناب. ‫لابد خودم می‌کنم دیگه. 372 00:31:58,797 --> 00:32:00,102 ‫واسه چی چنین روزی رو ‫انتخاب کردی؟ 373 00:32:00,189 --> 00:32:02,626 ‫به من حق انتخاب ندادن جناب. 374 00:32:02,714 --> 00:32:04,106 ‫ای خدا. این گاوها ‫که یه هفته طاقت نمیارن. 375 00:32:04,193 --> 00:32:05,238 ‫خودم می‌دونم. 376 00:32:05,325 --> 00:32:06,935 ‫با چند نفر دیگه می‌برمشون. 377 00:32:07,022 --> 00:32:08,589 ‫اگه قرار باشه ببریمشون، ‫من هم میام. 378 00:32:08,676 --> 00:32:12,854 ‫وظیفه‌ام از همین قراره، ‫همین الانش هم آدم کم داریم... 379 00:32:12,941 --> 00:32:14,638 ‫یا باید عروسی رو عقب بندازیم، 380 00:32:14,726 --> 00:32:17,511 ‫یا انتقال گاوها رو؛ ولی نمی‌شه ‫انتقالشون رو عقب بندازیم. 381 00:32:17,598 --> 00:32:20,209 ‫پس باید به عروست بگی ‫که یه هفته دیرتر ازدواج می‌کنین... 382 00:32:20,296 --> 00:32:22,342 ‫تا بتونی رو زمین بخوابی ‫و گاوها رو جابه‌جا کنی. 383 00:32:22,429 --> 00:32:24,387 ‫داره با یه دامدار ازدواج می‌کنه. 384 00:32:24,474 --> 00:32:26,302 ‫نمی‌دونم واسه چی عروسیمون ‫باید با زندگی مشترکمون... 385 00:32:26,389 --> 00:32:28,696 ‫فرق داشته باشه، ‫آخه همین شکلیه دیگه. 386 00:32:30,132 --> 00:32:31,481 ‫همین حرف رو بهش بزن پسرم. 387 00:32:31,568 --> 00:32:33,353 ‫می‌خوام ببینم بعدش چی می‌شه. 388 00:32:33,440 --> 00:32:36,486 ‫ای بابا، ولی راست می‌گم دیگه. ‫خودت چند بار به تولد بقیه نرسیدی؟ 389 00:32:36,573 --> 00:32:38,488 ‫شاید راست بگی، ‫ولی باید خوش‌آیندتر... 390 00:32:38,575 --> 00:32:42,057 ‫بهش بگی، وگرنه اصلا عروسی نمی‌کنین. 391 00:32:42,144 --> 00:32:43,624 ‫بذار اول به رئیس بگم... 392 00:32:43,711 --> 00:32:44,930 ‫و ببینیم بعدش چی می‌شه. 393 00:32:46,235 --> 00:32:48,542 ‫ای خدا. 394 00:32:48,629 --> 00:32:49,543 ‫وای پسر. 395 00:33:00,423 --> 00:33:01,773 ‫ببخشید. 396 00:33:04,427 --> 00:33:05,951 ‫دیر کردی. 397 00:33:06,038 --> 00:33:07,343 ‫کارم تو شهر طول کشید. 398 00:33:10,216 --> 00:33:12,392 ‫چطور بود؟ 399 00:33:12,479 --> 00:33:17,136 ‫کلی آدم بودن، ‫کار خاصی نداشتن. 400 00:33:17,223 --> 00:33:19,138 ‫البته از نهضت مخالفت ‫با مصرف الکل نامه فرستاده بودن. 401 00:33:19,225 --> 00:33:22,097 ‫چقدر ثابت قدمن. 402 00:33:22,184 --> 00:33:23,707 ‫آره. 403 00:33:23,795 --> 00:33:26,623 ‫باید گله‌مون رو ببرم روی کوه. 404 00:33:26,710 --> 00:33:31,150 ‫باید گله‌های همسایه‌هامون رو هم ببرم. 405 00:33:31,237 --> 00:33:33,065 ‫اگه نبریم، همه‌شون می‌میرن. 406 00:33:33,152 --> 00:33:35,763 ‫کی می‌رین؟ 407 00:33:35,850 --> 00:33:37,373 ‫فردا جمعشون می‌کنیم. 408 00:33:39,332 --> 00:33:42,465 ‫عروسیشون یه هفته دیگه است جیک. 409 00:33:42,552 --> 00:33:44,903 ‫یعنی تو عروسیشون شرکت نمی‌کنی؟ 410 00:33:44,990 --> 00:33:46,905 ‫هیچ‌کس شرکت نمی‌کنه. 411 00:33:46,992 --> 00:33:48,167 ‫کل ساکنین دره ‫گله‌هاشون رو جابه‌جا می‌کنن. 412 00:33:48,254 --> 00:33:50,909 ‫وای... 413 00:33:50,996 --> 00:33:54,260 ‫خب، فردا با مادر دختره صحبت می‌کنم. 414 00:33:54,347 --> 00:33:57,698 ‫گمون نکنم دو هفته تعویق ضرری داشته باشه. 415 00:33:57,785 --> 00:34:00,266 ‫جک گفت ردیفش می‌کنه. 416 00:34:00,353 --> 00:34:02,964 ‫خیلی‌خب جیکوب. 417 00:34:03,051 --> 00:34:05,401 ‫عروسی خودشه دیگه. 418 00:34:05,488 --> 00:34:07,490 ‫عروسی واسه زنه جیک. 419 00:34:07,577 --> 00:34:10,189 ‫اگه واسه مرد جماعت بود، ‫کف دستمون تف می‌کردیم، 420 00:34:10,276 --> 00:34:12,844 ‫دست می‌دادیم و بعدش ‫من رو روی اولین چیزی... 421 00:34:12,931 --> 00:34:17,718 ‫که وزن جفتمون رو تحمل کنه خم می‌کردی. 422 00:34:17,805 --> 00:34:19,546 ‫عروسیمون تفاوت چندانی نداشت عزیز دلم. 423 00:34:24,116 --> 00:34:26,205 ‫تو کل عمر زن جماعت، 424 00:34:26,292 --> 00:34:28,816 ‫همین یه روز به خودش اختصاص داده شده. 425 00:34:28,903 --> 00:34:30,470 ‫اون‌وقت می‌خوای بذاری ‫اون پسره بهش بگه... 426 00:34:30,557 --> 00:34:33,647 ‫«جابه‌جا کردن گاوها مهم‌تره.» 427 00:34:33,734 --> 00:34:37,172 ‫پدر خودش دامداره عزیز دلم. 428 00:34:37,259 --> 00:34:39,522 ‫شک دارم زیاد غافلگیر بشه. 429 00:34:48,383 --> 00:34:49,733 ‫خب، چقدر طول می‌کشه؟ 430 00:34:49,820 --> 00:34:51,691 ‫یکی دو هفته‌ای طول می‌کشه؟ 431 00:34:51,778 --> 00:34:53,345 ‫یکی دو هفته؟ 432 00:34:53,432 --> 00:34:54,868 ‫بابای خودت هم دامداره عزیزم. ‫خودت که با کارمون آشنایی. 433 00:34:54,955 --> 00:34:56,261 ‫این گاوها آستینشون رو بالا زدن... 434 00:34:56,348 --> 00:34:57,654 ‫و باید کمکشون کنیم. 435 00:34:57,741 --> 00:34:58,872 ‫واسه چی من باید ‫یه هفته صبر کنم؟ 436 00:34:58,959 --> 00:35:00,308 ‫واسه چی گاوها نمی‌تونن یه هفته صبر کنن؟ 437 00:35:00,395 --> 00:35:02,789 ‫آخه گاوها تا یه هفته دیگه می‌میرن. 438 00:35:02,876 --> 00:35:04,965 ‫ببین، من هم بی‌صبرانه ‫منتظرم عروسی کنیم... 439 00:35:05,052 --> 00:35:07,620 ‫و اگه موضوع مهمی نبود، ‫اصلا چنین درخواستی نمی‌کردم. 440 00:35:07,707 --> 00:35:10,014 ‫مهم؟ 441 00:35:10,101 --> 00:35:12,625 ‫باشه جک، از اهمیت گاوها برام بگو. 442 00:35:12,712 --> 00:35:14,148 ‫اصلا می‌دونی چیه؟ ‫حالا که این‌قدر مهمن، 443 00:35:14,235 --> 00:35:16,586 ‫نظرت چیه با یکیشون ازدواج کنی؟ 444 00:35:16,673 --> 00:35:18,936 ‫وقتی هم رفتین نوک تپه، 445 00:35:19,023 --> 00:35:20,328 ‫همون‌جا ماه عسل برگزار کنین. 446 00:35:48,226 --> 00:35:49,227 ‫ظاهرا خیلی دیر رسیدم. 447 00:35:51,490 --> 00:35:53,100 ‫چقدر ناراحت شد؟ 448 00:35:53,187 --> 00:35:55,494 ‫خب، بهم گفت... 449 00:35:55,581 --> 00:35:59,237 ‫با یه گاو ازدواج کنم، ‫ببرمش نوک کوه... 450 00:35:59,324 --> 00:36:01,152 ‫و... و... 451 00:36:01,239 --> 00:36:03,284 ‫خب، چه پیشنهاد جالبی داد. 452 00:36:03,371 --> 00:36:06,766 ‫برو، برگرد مزرعه‌مون، ‫خودم ردیفش می‌کنم. 453 00:36:06,853 --> 00:36:08,768 ‫به نظرم بهتره بمونم، ‫آخه ممکنه بخواد من رو ببینه. 454 00:36:08,855 --> 00:36:09,987 ‫می‌خواد، ‫می‌خواد ببیندت، 455 00:36:10,074 --> 00:36:11,945 ‫ولی بعدش حرف احمقانه‌ای می‌زنی... 456 00:36:12,032 --> 00:36:13,860 ‫و باز نمی‌خواد ببیندت. 457 00:36:13,947 --> 00:36:15,209 ‫خیلی نگرانم زن‌عمو. 458 00:36:15,296 --> 00:36:16,254 ‫تو مزرعه به درد خاصی نمی‌خورم. 459 00:36:16,341 --> 00:36:17,647 ‫باید هم نگران باشی. 460 00:36:17,734 --> 00:36:19,692 ‫برو، برگرد مزرعه‌مون. 461 00:36:19,779 --> 00:36:21,041 ‫برو دیگه، بجنب، برو ببینم. 462 00:36:26,220 --> 00:36:27,221 ‫برو. 463 00:36:36,317 --> 00:36:37,580 ‫اصلا نمی‌خوام... 464 00:36:39,625 --> 00:36:40,887 ‫سلام خانم داتون. 465 00:36:40,974 --> 00:36:42,323 ‫بعدازظهرتون به خیر... 466 00:36:42,410 --> 00:36:44,064 ‫خب، قطعا بعدازظهر پرماجراییه. 467 00:36:45,892 --> 00:36:47,677 ‫والدینت خونه‌ان؟ 468 00:36:47,764 --> 00:36:49,940 ‫بابا داره به گاوهامون می‌رسه، 469 00:36:50,027 --> 00:36:55,336 ‫مادر هم رفته بووزمن ‫که به کارهای... 470 00:36:55,423 --> 00:36:57,600 ‫خودم می‌دونم، خودم می‌دونم. 471 00:36:57,687 --> 00:36:59,210 ‫می‌شه صحبت کنیم الیزابت؟ 472 00:37:01,125 --> 00:37:01,952 ‫آره. 473 00:37:12,223 --> 00:37:15,879 ‫راستش، من تحسینت می‌کنم. 474 00:37:15,966 --> 00:37:19,099 ‫فرصت‌هایی که داشتی رو ‫هم تحسین می‌کنم. 475 00:37:19,186 --> 00:37:22,712 ‫پشیمونم که جک رو نفرستادم شرق ‫که تحصیل کنه. 476 00:37:22,799 --> 00:37:24,148 ‫گاهی اوقات حس می‌کنم ‫نذاشتیم تجربیات بی‌شماری رو... 477 00:37:24,235 --> 00:37:25,802 ‫که خودت داشتی، 478 00:37:25,889 --> 00:37:29,066 ‫تجربه کنه. 479 00:37:29,153 --> 00:37:31,068 ‫ولی در راستای این سبک زندگی... 480 00:37:31,155 --> 00:37:35,333 ‫چیزی یاد نگرفتی. 481 00:37:35,420 --> 00:37:39,119 ‫قراره چیزهایی مهم‌تری از عروسی رو ‫هم بابت گاوها از دست بدی عزیز دلم. 482 00:37:39,206 --> 00:37:42,035 ‫اگه تو فصل زایش گاوها بچه‌دار بشی، 483 00:37:42,122 --> 00:37:46,257 ‫یه ماه طول می‌کشه ‫تا اولین بچه‌اش رو ببینه. 484 00:37:46,344 --> 00:37:49,521 ‫اگه پاییز بچه‌دار بشی، ‫بیشتر از یه ماه طول می‌کشه. 485 00:37:49,608 --> 00:37:52,829 ‫قراره تا زانو تو گل وایستی ‫که به کره‌ای مریض کمک کنی. 486 00:37:52,916 --> 00:37:55,092 ‫قراره وسط کولاک با درشکه... 487 00:37:55,179 --> 00:37:57,921 ‫برای گاوها یونجه خشک ببری ‫و وقتی برسی، 488 00:37:58,008 --> 00:37:59,705 ‫صدای جیغ و داد خوشحالیشون رو بشنوی. 489 00:38:02,229 --> 00:38:05,363 ‫به علاوه، اون‌قدر رها خواهی بود... 490 00:38:05,450 --> 00:38:08,496 ‫که تصورش از توان اکثر مردم خارجه. 491 00:38:13,240 --> 00:38:16,591 ‫خب، اگه دنبال چنین زندگی‌ای نیستی، 492 00:38:16,679 --> 00:38:19,029 ‫باید همین الان به پسره بگی. 493 00:38:19,116 --> 00:38:21,379 ‫آخه اگه صرفا پسره رو بخوای، ‫کافی نیست، 494 00:38:21,466 --> 00:38:22,902 ‫باید خواهان این سبک زندگی هم باشی. 495 00:38:24,643 --> 00:38:26,558 ‫آخه تو این سبک زندگی، ‫اصلا جای بحثی نیست... 496 00:38:26,645 --> 00:38:28,603 ‫که عروسی مهم‌تره یا گاوها. 497 00:38:28,691 --> 00:38:30,083 ‫گاوها همیشه مهم‌ترن. 498 00:38:35,175 --> 00:38:38,222 ‫وقتی پیششم، سرگیجه می‌گیرم... 499 00:38:38,309 --> 00:38:39,789 ‫و وقتی نباشه، نفسم بالا نمیاد. 500 00:38:42,922 --> 00:38:44,402 ‫من این سبک زندگی رو بلد نیستم. 501 00:38:46,230 --> 00:38:47,753 ‫ولی یادش می‌گیرم. 502 00:38:48,841 --> 00:38:50,974 ‫پس حل شد. 503 00:38:51,061 --> 00:38:53,672 ‫شنبه دو هفته دیگه ‫عروسی رو برگزار می‌کنیم. 504 00:38:54,934 --> 00:38:55,848 ‫خیلی‌خب. 505 00:38:58,459 --> 00:38:59,809 ‫رفته. 506 00:38:59,896 --> 00:39:01,549 ‫آره، رفته. 507 00:39:01,636 --> 00:39:03,377 ‫خب، خیلی یهویی تصمیم می‌گیره. 508 00:39:03,464 --> 00:39:05,728 ‫می‌شه لطفا من رو ببرین پیشش؟ 509 00:39:05,815 --> 00:39:07,860 ‫واسه پدرت یادداشت می‌نویسیم. 510 00:39:22,135 --> 00:39:23,615 ‫دیدمش. 511 00:39:23,702 --> 00:39:24,834 ‫خب، چه جالب! 512 00:39:24,921 --> 00:39:26,444 ‫می‌شه لطفا وایستین؟ 513 00:39:26,531 --> 00:39:28,620 ‫بعد از این که آبی به دست و صورتش زد، ‫تو خونه می‌بینیمش. 514 00:39:28,707 --> 00:39:30,056 ‫بوش رو از اینجا حس می‌کنم. 515 00:39:45,376 --> 00:39:47,682 ‫دیگه اصلا نمی‌خوام باهات دعوا کنم. 516 00:39:47,770 --> 00:39:49,032 ‫دیگه چنین بلایی سرم نیار. 517 00:39:52,035 --> 00:39:53,079 ‫- عذر می‌خوام. ‫- خودم عذر می‌خوام. 518 00:39:54,341 --> 00:39:56,126 ‫دختر منه؟ 519 00:39:56,213 --> 00:39:59,303 ‫خب، اگه نباشه، ‫برادرزاده‌ام باید توضیحاتی ارائه بده. 520 00:39:59,390 --> 00:40:01,261 ‫در هر صورت، باید توضیحاتی ارائه بده. 521 00:40:01,348 --> 00:40:03,089 ‫اون‌ها که هنوز ازدواج نکردن. 522 00:40:03,176 --> 00:40:04,917 ‫دیگه با زوج متأهل فرقی ندارن باب. 523 00:40:05,004 --> 00:40:06,397 ‫منظورت چیه؟ 524 00:40:06,484 --> 00:40:09,835 ‫باب، طبق تجربیات من، ‫بهتره موقع به دنیا اومدن... 525 00:40:09,922 --> 00:40:14,579 ‫اولین بچه‌شون، زیاد به فکر تقویم ‫و محاسبات تاریخی نباشی. 526 00:40:17,277 --> 00:40:18,322 ‫ای خدا. 527 00:41:11,941 --> 00:41:13,638 ‫واسه چی این بالا حصار کشیدن؟ 528 00:41:13,725 --> 00:41:16,510 ‫نمی‌دونم. ‫نباید اینجا باشه. 529 00:41:16,597 --> 00:41:20,079 ‫خب، حالا که هست. 530 00:41:21,329 --> 00:41:23,114 ‫ای داتون عوضی. 531 00:41:23,201 --> 00:41:26,683 ‫نمی‌ذاره بقیه از چمنی ‫که به دست خودش نمی‌رسه بهره ببرن. 532 00:41:26,770 --> 00:41:28,772 ‫حالا که چمن اینجا بیش از سی سانته... 533 00:41:28,859 --> 00:41:34,125 ‫و گاوی بهش نمی‌رسه، ‫دست رو دست نمی‌ذارم که گوسفندهام بمیرن. 534 00:41:34,212 --> 00:41:35,343 ‫قطعش کنین. 535 00:41:54,972 --> 00:41:56,016 ‫ردشون کنین. 536 00:42:57,950 --> 00:43:01,200 ‫[نایروبی] 537 00:44:14,502 --> 00:44:16,766 ‫چند هزار نفرن. ‫باید عقب‌نشینی کنیم، خب؟ 538 00:44:16,853 --> 00:44:18,855 ‫- نمی‌تونم، پام شکسته. ‫- باید فرار کنی! 539 00:44:53,324 --> 00:44:54,978 ‫آخ! 540 00:45:06,206 --> 00:45:08,034 ‫رسیدیم نایروبی جناب. 541 00:45:08,121 --> 00:45:09,427 ‫سفرتون به اتمام رسیده جناب. 542 00:45:09,514 --> 00:45:11,429 ‫به مقصدتون رسیدین. 543 00:45:22,266 --> 00:45:23,658 ‫من مقصدی ندارم. 544 00:45:25,266 --> 00:45:26,310 ‫بلیت نایروبی رو نخریده بودین؟ 545 00:45:26,398 --> 00:45:28,008 ‫چرا. 546 00:45:28,095 --> 00:45:29,966 ‫پس به مقصدتون رسیدین جناب. 547 00:45:30,053 --> 00:45:31,490 ‫صرفا به ایستگاه بعدیم رسیدم، همین و بس. 548 00:45:32,839 --> 00:45:35,232 ‫عذر می‌خوام که ترسوندمت. 549 00:45:35,319 --> 00:45:37,409 ‫راحت از خواب بیدار نمی‌شم. 550 00:45:37,496 --> 00:45:39,280 ‫درسته جناب، گمون نکنم راحت بیدار بشین. 551 00:46:39,775 --> 00:46:41,081 ‫چادرها رو این‌قدر محکم... 552 00:46:41,168 --> 00:46:42,822 ‫میخ کردم که خرخاکی ‫هم زیرشون نمی‌ره. 553 00:46:42,909 --> 00:46:46,260 ‫رخت‌خواب‌های سفری رو ‫وسط هر چادر گذاشتم. 554 00:46:46,347 --> 00:46:47,479 ‫مطمئنین همون پلنگه؟ 555 00:46:47,566 --> 00:46:49,002 ‫جثه‌اش رو ببین. 556 00:46:51,961 --> 00:46:53,572 ‫آره. همون پلنگه. 557 00:46:53,912 --> 00:46:54,913 ‫سعی کرده بود وارد این چادر بشه. 558 00:46:56,697 --> 00:46:59,439 ‫مهمانمون بهش شلیک کرد. 559 00:47:02,066 --> 00:47:04,155 ‫رد خونش باقی نموند؟ 560 00:47:04,242 --> 00:47:05,983 ‫تیرش خطا رفت. 561 00:47:06,070 --> 00:47:09,030 ‫شانس آوردیم به بقیه ‫که تو چادر خوابیده بودن اصابت نکرد. 562 00:47:09,117 --> 00:47:10,553 ‫واسه همین مهمون‌هامون رو ‫به اردوگاه کنار رودخانه منتقل می‌کنم... 563 00:47:10,640 --> 00:47:13,861 ‫تا بتونی دنیا رو از شر ‫این حرومزاده خال‌خالی خلاص کنی. 564 00:47:13,948 --> 00:47:15,515 ‫ترجیح می‌دم منتقلشون نکنی. 565 00:47:15,602 --> 00:47:17,952 ‫در اون صورت، طعمه‌ای ندارم. 566 00:47:18,039 --> 00:47:20,476 ‫نه، نه، برات تعدادی بز آوردم. 567 00:47:20,563 --> 00:47:23,479 ‫خب، بز که در همون حد نیست، مگه نه؟ 568 00:47:23,566 --> 00:47:25,438 ‫وقتی طعم انسان رو بچشن، ‫فقط دنبال انسان می‌افتن. 569 00:47:27,048 --> 00:47:28,615 ‫نمی‌خواد نگران بشی هالند. 570 00:47:28,702 --> 00:47:31,705 ‫خودمون طعمه می‌شیم. 571 00:47:31,792 --> 00:47:32,967 ‫چادرت رو اونجا برپا کردم. 572 00:47:33,054 --> 00:47:34,969 ‫از بقیه فاصله داره، درسته؟ 573 00:47:35,056 --> 00:47:35,926 ‫اگه می‌خواستیم ‫بیشتر تو دل بوته‌ها باشه، 574 00:47:36,013 --> 00:47:38,407 ‫باید از بالا ولش می‌کردیم پایین. 575 00:48:06,957 --> 00:48:09,394 ‫ای خدا، واقعا دیوانه‌ای‌ها. 576 00:48:09,482 --> 00:48:11,788 ‫پیشنهاد می‌کنم بزها رو ‫طعمه کنی داتون. 577 00:48:11,875 --> 00:48:13,747 ‫گمون کنم خودمون رو طعمه کنیم. 578 00:48:13,834 --> 00:48:16,053 ‫باشه، خب، شام ساعت شش سرو می‌شه. 579 00:48:16,432 --> 00:48:18,870 ‫من اگه جات بودم، به موقع می‌اومدم، ‫آخه احتمالا آخرین شام عمرت باشه. 580 00:48:21,655 --> 00:48:22,874 ‫به هر قیمتی که شده میام. 581 00:48:41,680 --> 00:48:43,551 ‫حتما سانحه وخیمی بوده. 582 00:48:46,506 --> 00:48:47,682 ‫نه خانم، سانحه‌ای در کار نبود. 583 00:48:49,205 --> 00:48:50,467 ‫آمریکاییه. 584 00:48:50,554 --> 00:48:51,947 ‫شک ندارم گاوچرونه. 585 00:48:52,034 --> 00:48:53,209 ‫اهل کجای آمریکاست؟ 586 00:48:54,684 --> 00:48:55,859 ‫اهل نسخه کوهستانی همین‌جام. 587 00:48:55,946 --> 00:48:57,905 ‫قهوه می‌خورم. 588 00:48:57,992 --> 00:49:00,124 ‫عصر قهوه می‌خوره. 589 00:49:00,212 --> 00:49:02,649 ‫نه، ممنون. ‫در اون صورت تا صبح بیدار می‌مونم. 590 00:49:02,736 --> 00:49:04,346 ‫قصد دارم بیدار بمونم دیگه. 591 00:49:04,433 --> 00:49:06,348 ‫گمون نکنم جای تعجب داشته باشه. 592 00:49:11,259 --> 00:49:12,565 ‫تک و تنها به اینجا سفر کردی؟ 593 00:49:12,659 --> 00:49:14,008 ‫با شوهرشون تشریف آوردن جناب. 594 00:49:28,109 --> 00:49:29,371 ‫هوم. 595 00:49:39,076 --> 00:49:43,777 ‫تا صبح بیدار بمونین؟ ‫واسه چی؟ 596 00:49:43,864 --> 00:49:46,083 ‫من شکارچی موجودی‌ام ‫که دنبال شکار شماست. 597 00:49:46,170 --> 00:49:47,476 ‫خب، چی دنبال شکار ماست؟ 598 00:49:47,563 --> 00:49:50,958 ‫پلنگی به اندازه یه مبل دنبال شکارتونه. 599 00:49:51,045 --> 00:49:53,526 ‫ما همین امروز رسیدیم. ‫کسی حرفی از پلنگ نزده. 600 00:49:53,613 --> 00:49:54,962 ‫مطمئنم نزدن. 601 00:49:57,356 --> 00:49:59,140 ‫نگران نباشین، فردا می‌رین ‫اردوگاه کنار رودخانه. 602 00:49:59,227 --> 00:50:00,924 ‫اونجا پلنگ نداره. 603 00:50:01,011 --> 00:50:04,145 ‫اسب آبی، شیر و تمساح داره، ولی... 604 00:50:04,232 --> 00:50:06,408 ‫پلنگ نداره. 605 00:50:07,213 --> 00:50:09,215 ‫ظاهرا اونجا هم همین‌قدر خطرناکه. 606 00:50:11,696 --> 00:50:14,003 ‫اینجا آفریقاست دیگه. 607 00:50:14,090 --> 00:50:15,178 ‫همه‌جاش خطرناکه. 608 00:50:19,095 --> 00:50:20,096 ‫با اجازه خانم. 609 00:50:31,570 --> 00:50:32,833 ‫وای خدا جون. 610 00:50:52,976 --> 00:50:54,935 ‫ببینین چی آوردم. 611 00:50:55,022 --> 00:50:56,458 ‫- ضرری نداره. ‫- نچ. 612 00:50:59,113 --> 00:51:02,072 ‫پلنگ‌ها معمولا وارد چادر نمی‌شن. 613 00:51:02,159 --> 00:51:03,465 ‫از پشت کمین می‌کنن. 614 00:51:03,552 --> 00:51:06,990 ‫شیر وارد چادر می‌شه. 615 00:51:07,077 --> 00:51:08,644 ‫بیرون رد پای پلنگه. 616 00:51:08,731 --> 00:51:10,820 ‫سی و هفت بار هم وارد ‫اردوگاه خط‌آهن شده. 617 00:51:10,907 --> 00:51:13,692 ‫شیر خیلی وحشیه. 618 00:51:13,779 --> 00:51:15,390 ‫ولی پلنگ زرنگه. 619 00:51:15,477 --> 00:51:18,175 ‫به نظرش شکار خیلی راحتیه. 620 00:51:18,262 --> 00:51:19,611 ‫همین الانش هم خیال می‌کنه خیلی راحته. 621 00:51:21,178 --> 00:51:23,441 ‫آفتابی نشین. 622 00:51:23,528 --> 00:51:27,228 ‫تو چادر بمونین. 623 00:51:27,315 --> 00:51:29,665 ‫ممکنه این انگلیسی‌ها دیوانه بشن ‫و به لولوها شلیک کنن. 624 00:53:05,674 --> 00:53:06,675 ‫برو ببینم گاو! 625 00:53:11,676 --> 00:53:13,243 ‫افراد بروسترن. 626 00:53:13,330 --> 00:53:16,246 ‫آره. 627 00:53:16,333 --> 00:53:18,683 ‫وای خدا، داریم کلی گاو ‫تو این زمین رها می‌کنیم. 628 00:53:20,685 --> 00:53:22,948 ‫آهای، جداشون کنین! 629 00:53:23,035 --> 00:53:24,820 ‫- یوهو! ‫- آها! 630 00:53:31,304 --> 00:53:32,740 ‫آها! 631 00:53:37,833 --> 00:53:40,009 ‫- آهای، بیاین ببینم! ‫- بیا گاو. 632 00:54:04,033 --> 00:54:05,861 ‫تا حالا گاوها رو به چنین ‫ارتفاعاتی آورده بودی؟ 633 00:54:05,948 --> 00:54:08,907 ‫هیچ‌کس گاوها رو ‫به چنین ارتفاعاتی نمیاره. 634 00:54:08,994 --> 00:54:10,822 ‫امیدوارم با تفنگت تمرین کرده باشی. 635 00:54:10,909 --> 00:54:12,476 ‫تفنگم لازمم نمی‌شه. 636 00:54:12,563 --> 00:54:15,261 ‫اولین خرس خاکستری‌ای رو که ببینم ‫با طناب می‌گیرم. 637 00:54:15,348 --> 00:54:17,350 ‫آها! آها! 638 00:54:17,437 --> 00:54:19,091 ‫مشتاقم ببینم بعدش چی می‌شه. 639 00:54:19,178 --> 00:54:20,049 ‫یوهو! 640 00:55:28,128 --> 00:55:29,825 ‫گفتن یه هفته؟ 641 00:55:29,912 --> 00:55:31,479 ‫گفتن تقریبا یه هفته. 642 00:55:31,566 --> 00:55:35,048 ‫یعنی تقریبا دو هفته. 643 00:55:35,135 --> 00:55:36,789 ‫اصلا خوشم نمیاد ‫جفتشون این همه مدت بیرون باشن. 644 00:55:36,876 --> 00:55:39,139 ‫اصلا خوشم نمیاد هیچ‌کدومشون بیرون باشن. 645 00:55:39,226 --> 00:55:40,967 ‫ولی گاوچرونن دیگه اما. ‫کارشون همینه. 646 00:55:42,272 --> 00:55:43,839 ‫می‌رم شام رو حاضر کنم. 647 00:55:43,926 --> 00:55:48,365 ‫لزومی نداره. ‫کسی نیست که شکمش رو سیر کنیم. 648 00:55:48,452 --> 00:55:50,454 ‫بیا ساندویچ بخوریم. 649 00:55:50,541 --> 00:55:54,545 ‫نمی‌شه که فقط ساندویچ درست کنیم. ‫سوپ درست می‌کنم. 650 00:55:54,632 --> 00:55:55,764 ‫هرطور راحتی. 651 00:55:58,593 --> 00:56:01,335 ‫نمیاین؟ 652 00:56:01,422 --> 00:56:03,250 ‫هوم. 653 00:56:03,337 --> 00:56:05,295 ‫نه. 654 00:56:05,382 --> 00:56:08,777 ‫نه، گمون کنم کمی اینجا بمونم. 655 00:56:33,410 --> 00:56:36,587 ‫سلام اسپنسر عزیزتر از جانم. 656 00:56:36,668 --> 00:56:38,409 ‫تابستون شده ‫و آفت ملخ... 657 00:56:38,496 --> 00:56:41,760 ‫و خشکسالی به جونمون افتاده. 658 00:56:41,847 --> 00:56:43,979 ‫عموت، برادرت و جک جوان... 659 00:56:44,066 --> 00:56:46,504 ‫دارن گله‌مون رو می‌برن بالای کوه ‫و امیدوارن... 660 00:56:46,591 --> 00:56:49,115 ‫اونجا چمن مناسبی پیدا کنن. 661 00:56:49,202 --> 00:56:52,074 ‫عروسی جک رو عقب انداختیم، ‫آخه همون‌طور که می‌دونی، 662 00:56:52,161 --> 00:56:54,251 ‫گله‌مون مهم‌تره. 663 00:56:56,862 --> 00:56:58,820 ‫وقتی همه خونه‌ان ‫و سرمون تو مزرعه شلوغه، 664 00:56:58,907 --> 00:57:01,301 ‫حواسم پرت کارهای پرشتابمون می‌شه... 665 00:57:01,388 --> 00:57:04,261 ‫و یادم می‌ره اینجا نیستی. 666 00:57:04,348 --> 00:57:07,829 ‫ولی الان کسی خونه نیست، ‫کاری ندارم... 667 00:57:07,916 --> 00:57:11,877 ‫و واسه همین به یادت افتادم... 668 00:57:11,964 --> 00:57:15,794 ‫و با خودم می‌گم واسه چی ‫نمیای خونه پیشمون؟ 669 00:58:26,950 --> 00:58:29,500 ‫دوتان. 670 00:58:30,373 --> 00:58:32,897 ‫مدام خیال می‌کنم ‫با غیابت تنبیهمون می‌کنی... 671 00:58:32,984 --> 00:58:36,901 ‫و به طریقی، به خاطر حضور ما برنمی‌گردی. 672 00:58:36,988 --> 00:58:39,034 ‫گمون کنم فکر خودخواهانه‌ای باشه. 673 00:58:39,121 --> 00:58:42,037 ‫خودم می‌دونم آدم با تجربه جنگ عوض می‌شه. 674 00:58:42,124 --> 00:58:43,952 ‫صرفا فرض می‌کنم ‫دنبال بخشی... 675 00:58:44,039 --> 00:58:46,476 ‫گمشده از وجودت هستی. 676 00:58:46,563 --> 00:58:49,479 ‫صرفا می‌تونم دعا کنم ‫که بهش برسی... 677 00:58:49,566 --> 00:58:51,742 ‫و برگردی پیشمون. 678 00:59:00,000 --> 00:59:15,000 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 679 00:59:17,294 --> 00:59:18,600 ‫درست می‌گفتین. ‫خیلی راحت بود. 680 00:59:22,386 --> 00:59:24,693 ‫اسپنسر، دوتان! 681 00:59:25,000 --> 00:59:32,000 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 682 00:59:32,200 --> 00:59:39,200 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@