1 00:00:35,558 --> 00:00:36,752 ‫وایستا! 2 00:00:36,982 --> 00:00:38,448 ‫یه لحظه وایستا. 3 00:00:40,338 --> 00:00:43,167 ‫اگه چنین کاری بکنی ‫شک نکن می‌ری جهنم خانم. 4 00:00:43,535 --> 00:00:45,146 ‫من رو ببر نزدیکترین کلانتری، 5 00:00:45,257 --> 00:00:46,911 ‫بذار کلانتر اعدامم کنه. 6 00:00:46,998 --> 00:00:48,549 ‫این‌جوری به عدالت می‌رسی، 7 00:00:48,574 --> 00:00:50,580 ‫بدون اینکه درهای بهشت رو ‫به روی خودت ببندی. 8 00:00:50,963 --> 00:00:52,921 ‫تو از بهشت چی سرت می‌شه؟ 9 00:01:22,390 --> 00:01:25,524 ‫خشونت همیشه دامن‌گیر این خانواده بوده. 10 00:01:26,103 --> 00:01:28,471 ‫ما رو از ارتفاعات اسکاتلند، 11 00:01:28,587 --> 00:01:30,300 ‫و زاغه‌های دوبلین تعقیب می‌کرد. 12 00:01:30,606 --> 00:01:33,739 ‫ما رو روی کشتی‌های تابوت ایرلند تباه کرد. 13 00:01:34,044 --> 00:01:37,479 ‫توی سواحل نیوجرسی زمین‌گیر کرد، 14 00:01:37,770 --> 00:01:41,799 ‫توی میادین جنگ شیلو و آنتی‌تام بلعید. 15 00:01:42,792 --> 00:01:44,932 ‫و تا اینجا دنبالمون اومده. 16 00:01:45,492 --> 00:01:48,668 ‫زیر کاج‌ها و توی رودخونه‌ها ‫واسه‌مون کمین کرده. 17 00:01:55,656 --> 00:01:58,442 ‫و جایی که دیگه دنبالمون نکنه، ‫ما سایه‌اش رو با تیر می‌زنیم. 18 00:01:59,950 --> 00:02:01,430 ‫میفتیم دنبالش. 19 00:03:05,125 --> 00:03:06,605 ‫آهای. 20 00:03:14,742 --> 00:03:16,266 ‫آره. 21 00:03:33,328 --> 00:03:34,373 ‫خودشه؟ 22 00:03:36,680 --> 00:03:37,724 ‫همونه که دنبالش بودیم. 23 00:03:43,904 --> 00:03:45,514 ‫خودشه. 24 00:04:15,429 --> 00:04:18,171 ‫پدر من سه فرزند داشت. 25 00:04:19,048 --> 00:04:21,659 ‫فقط یکی‌شون اونقدر زنده موند ‫که صاحب فرزندی بشه. 26 00:04:24,132 --> 00:04:26,874 ‫فقط یکی‌شون دودمان ‫این خانواده رو ادامه داد. 27 00:04:26,961 --> 00:04:29,279 ‫توی دوران رکود، 28 00:04:30,108 --> 00:04:33,763 ‫و هر مصیبت دیگه‌ای که ‫قرن بیستم به سرشون آوار کرد. 29 00:05:33,724 --> 00:05:35,769 ‫بعد از فوت پدرم، 30 00:05:36,341 --> 00:05:38,447 ‫مادرم برای عموم نامه‌ای نوشت. 31 00:05:38,729 --> 00:05:40,078 ‫التماسش کرد تا خانواده‌اش رو... 32 00:05:40,165 --> 00:05:42,825 ‫برای نجات خانوادۀ ما به این برهوت بیاره. 33 00:05:44,445 --> 00:05:46,055 ‫باید از اینجا ببریمشون. 34 00:05:47,492 --> 00:05:48,972 ‫ببریم کجا؟ 35 00:05:55,310 --> 00:05:59,445 ‫یک سال بعد اومد و مادرم رو در حالی که ‫توی برف منجمد شده بود پیدا کرد، 36 00:05:59,516 --> 00:06:02,700 ‫جفت پسرهاش نیمه‌گرسنه بودن ‫و حتی به سختی صحبت می‌کردن. 37 00:06:03,623 --> 00:06:05,843 ‫مثل پسرهای خودش بزرگشون کرد، 38 00:06:06,290 --> 00:06:10,120 ‫و از رویای پدر من برای خودش امپراتوری ساخت. 39 00:06:12,545 --> 00:06:13,894 ‫و بعد اون امپراتوری فرو ریخت. 40 00:06:20,857 --> 00:06:30,857 ‫بامابین تقدیم می‌کند ‫.:: Bamabin.com ::. 41 00:07:18,021 --> 00:07:22,279 ‫فصل اول — قسمت اول 42 00:07:29,240 --> 00:07:44,240 ‫مترجمان: «حامی مغیثی و تارخ علی‌خانی» ‫در تلگرام: Timelordsubs@ و aManofWar@ 43 00:08:25,294 --> 00:08:27,669 ‫[ممنوعیت الکل برای مونتانا] 44 00:08:37,404 --> 00:08:39,276 ‫ممنوعیت الکل! ممنوعیت الکل! 45 00:08:39,363 --> 00:08:42,322 ‫نرو اون داخل آقا. ‫اون نوشیدنی اهریمنی رو نخور. 46 00:08:42,409 --> 00:08:46,674 ‫ممنوعیت الکل فوری! ‫ممنوعیت الکل برای مونتانا. 47 00:08:46,761 --> 00:08:48,807 ‫توی جنبش ما شرکت کنید خانم‌ها. 48 00:08:48,894 --> 00:08:51,449 ‫امیدوارم اومده باشید این ‫لانۀ فساد رو تعطیل کنید. 49 00:08:51,519 --> 00:08:53,136 ‫روی تابلوش که نوشته نوشیدنی فروشی. 50 00:08:53,222 --> 00:08:55,168 ‫روی تابلوی جنده‌خانه هم نوشته سالن رقص. 51 00:08:55,308 --> 00:08:56,467 ‫شوخی نکن. 52 00:08:56,554 --> 00:08:58,033 ‫اگه وارد اون مکان بشید، 53 00:08:58,120 --> 00:09:00,079 ‫یعنی عقل خانمتون ‫از شما بیشتره جناب کمیسر. 54 00:09:00,666 --> 00:09:02,407 ‫عقل اون از شما بیشتره! 55 00:09:07,826 --> 00:09:09,023 ‫سلام. 56 00:09:09,077 --> 00:09:11,390 ‫گمونم از وقتی من اومدم اینجا بارونی نیومده. 57 00:09:11,623 --> 00:09:13,625 ‫اینجا فقط ملخ می‌باره. 58 00:09:13,712 --> 00:09:15,148 ‫ماءالشعیر بدم؟ 59 00:09:15,235 --> 00:09:16,976 ‫همون نوشابه رو بده. 60 00:09:17,063 --> 00:09:21,154 ‫اگه من ماءالشعیر بخوام چی؟ ‫از اون ماءالشعیرهای واقعی. 61 00:09:21,241 --> 00:09:23,199 ‫در اون صورت می‌گم برو دوا فروشی. 62 00:09:24,677 --> 00:09:26,418 ‫از همون مال خودتون بده. 63 00:09:26,638 --> 00:09:28,640 ‫چوپان‌ها دارن حسابی کفری می‌شن. 64 00:09:28,727 --> 00:09:31,294 ‫دست‌گلیه که خودشون به آب دادن. 65 00:09:31,381 --> 00:09:34,863 ‫نمی‌شه که گوسفندهاشون ‫توی علفزار یکی دیگه بچرن. 66 00:09:34,950 --> 00:09:37,779 ‫باید خدا رو شکر کنن به چوپان‌ها رحم کردن. 67 00:09:37,866 --> 00:09:41,646 ‫سعی کن همین حرف رو یه خرده ‫ملایم‌تر توی کاخ شهرداری بزنی جیک. 68 00:09:44,003 --> 00:09:45,657 ‫چند تا معاون همراهت داری؟ 69 00:09:45,744 --> 00:09:47,441 ‫اندازۀ کافی ندارم. 70 00:09:47,528 --> 00:09:49,486 ‫سی‌صد نفر از اون حروم‌زاده‌ها توی خیابون، 71 00:09:49,574 --> 00:09:51,097 ‫سرشون با مسابقات مشت‌زنی گرمه. 72 00:09:51,184 --> 00:09:52,794 ‫یادداشت‌برداری می‌کنن، ‫می‌گیری چی می‌گم؟ 73 00:09:52,881 --> 00:09:54,100 ‫نگران مشت خوردن از کسی نیستم. 74 00:09:54,187 --> 00:09:56,058 ‫بیشتر نگران تیر خوردنم. 75 00:09:56,145 --> 00:09:57,843 ‫قلدر جماعت. 76 00:09:57,930 --> 00:10:02,499 ‫قلدر جماعتی که مدام از عواقب ‫قوانینی که زیر پا می‌ذارن می‌نالن. 77 00:10:03,415 --> 00:10:04,546 ‫بیا بریم. 78 00:10:05,633 --> 00:10:08,365 ‫بریم قضیه رو فیصله بدیم. 79 00:10:17,384 --> 00:10:18,820 ‫خیلی‌خب رفقا، راه بیفتید. 80 00:10:56,193 --> 00:10:58,818 ‫گوسفندهای کوفتی ما رو کشتن. 81 00:11:00,099 --> 00:11:01,753 ‫همه‌شون رو راهی جنگل کردن. 82 00:11:01,840 --> 00:11:03,189 ‫گذاشتن اونجا بپوسن. 83 00:11:03,276 --> 00:11:04,886 ‫بعد شما بابتش چی کار کردید؟ 84 00:11:04,974 --> 00:11:06,062 ‫هیچ کاری! 85 00:11:06,149 --> 00:11:07,715 ‫نمی‌دونیم کار کی بوده. 86 00:11:08,589 --> 00:11:10,896 ‫همه می‌دونن کار کی بوده. 87 00:11:11,030 --> 00:11:13,336 ‫کار اون ایرلندی‌های کثافته که اونجا نشستن. 88 00:11:13,467 --> 00:11:14,904 ‫بیا تو روی خودم بگو مردک پرمدعا. 89 00:11:14,991 --> 00:11:16,470 ‫معلومه که می‌گم خوک‌صفت. 90 00:11:20,735 --> 00:11:22,172 ‫خیلی داره خوب پیش می‌ره. 91 00:11:25,175 --> 00:11:27,133 ‫بشینید! 92 00:11:27,437 --> 00:11:29,396 ‫وگرنه امشب رو آب‌خنک می‌خورید. 93 00:11:29,421 --> 00:11:30,596 ‫بشینید. 94 00:11:33,388 --> 00:11:35,129 ‫من حقمه جواب بگیرم. 95 00:11:35,216 --> 00:11:37,505 ‫خودتونم می‌دونید کدوم حروم‌زاده ‫گوسفندهای من رو کشته، 96 00:11:37,544 --> 00:11:41,020 ‫چون می‌دونید چراگاهی که ‫جنازه‌شون توش افتاده مال کیه. 97 00:11:41,106 --> 00:11:43,790 ‫پس اعتراف می‌کنی توی ‫چراگاه کس دیگه‌ای بودی. 98 00:11:44,356 --> 00:11:46,856 ‫گوسفندن دیگه. پرسه می‌زنن. 99 00:11:47,117 --> 00:11:50,098 ‫اون‌ها که نمی‌فهمن کدوم چراگاه مال کیه. 100 00:11:50,287 --> 00:11:51,898 ‫پس چرا هر کسی برای خودش چراگاه داره؟ 101 00:11:51,985 --> 00:11:53,464 ‫گوسفندها تا ریشه فقط می‌خورن. 102 00:11:53,551 --> 00:11:56,163 ‫جوری علفزار رو خراب می‌کنن ‫که گاوها نمی‌تونن چیزی بخورن. 103 00:11:56,250 --> 00:11:58,948 ‫حتی می‌شه گفت توئم دام‌های اون رو کشتی، 104 00:11:59,058 --> 00:12:00,966 ‫ولی مرگشون لحظه‌ای نبوده. 105 00:12:02,151 --> 00:12:05,333 ‫تا موقعی که بارون نیومده ‫خبری از چروندن توی این دره نیست. 106 00:12:05,520 --> 00:12:09,045 ‫چمنی که توی کوهستان مونده ‫تمام دار و ندارمونه. 107 00:12:09,132 --> 00:12:12,222 ‫اگه جیرۀ گوسفندت زیادیه، ‫چندتاشون رو بفروش. 108 00:12:12,309 --> 00:12:15,530 ‫بفروشم؟ 109 00:12:15,617 --> 00:12:17,358 ‫آخه به کی بفروشم؟ 110 00:12:17,445 --> 00:12:20,013 ‫جنگ تموم شده. دیگه کسی نیست گوسفند بخره. 111 00:12:20,100 --> 00:12:21,579 ‫شرایط همه‌مون همینه. 112 00:12:21,666 --> 00:12:24,931 ‫پیشنهادم اینه قبل اینکه ‫گذر همه‌مون دوباره به انگلیس بیفته، 113 00:12:25,018 --> 00:12:26,280 ‫با همدیگه همکاری کنیم. 114 00:12:26,367 --> 00:12:29,152 ‫همۀ ما اینجا روی هم رفته، 115 00:12:29,239 --> 00:12:31,415 ‫واسه هر شاخه علف ‫باید مثل سگ جون بکنیم، 116 00:12:31,502 --> 00:12:34,941 ‫اونم وقتی که جنابعالی ‫برای خودت رشته‌کوه داری. 117 00:12:35,028 --> 00:12:38,814 ‫زمینش رو داری، چراگاهش رو داری، ‫همه‌چیزش رو داری. 118 00:12:38,901 --> 00:12:41,338 ‫من چیزی رو دارم که ‫خانواده‌ام واسش جنگیده. 119 00:12:41,721 --> 00:12:43,549 ‫تو هم می‌خوای سرش باهام بجنگی؟ 120 00:12:45,038 --> 00:12:47,208 ‫همون بهتر نکنی. 121 00:12:47,653 --> 00:12:50,388 ‫اگه زمین بیشتر می‌خوای، ‫باید چراگاه بیشتر می‌گرفتی. 122 00:12:57,511 --> 00:13:00,166 ‫مگه هدف جلسه این نبود ‫که آرومشون کنیم جیک؟ 123 00:13:00,190 --> 00:13:01,887 ‫هدف تو این بود. 124 00:13:01,959 --> 00:13:04,154 ‫هدف من این بود جنگ دامداری به پا نشه. 125 00:13:14,162 --> 00:13:16,146 ‫چوپان‌ها بیرون منتظرن. 126 00:13:29,256 --> 00:13:31,040 ‫می‌خوای چی کار کنی بنر؟ 127 00:13:31,127 --> 00:13:32,259 ‫وسط خیابون باهام گلاویز بشی؟ 128 00:13:32,346 --> 00:13:35,915 ‫گوسفند هم دام محسوب می‌شه. ‫این رو یادت نره. 129 00:13:36,002 --> 00:13:38,439 ‫منم مثل گاوداران عضو دامدارانم. 130 00:13:38,526 --> 00:13:41,442 ‫عضویت در جایی به معنی ‫نادیده گرفتن قوانین نیست. 131 00:13:41,529 --> 00:13:43,357 ‫تو تمام علف‌های خودت رو تموم کردی، 132 00:13:43,382 --> 00:13:45,576 ‫گله‌ات رو بردی سمت علف یکی دیگه. 133 00:13:45,663 --> 00:13:47,404 ‫علف من رو ملخ‌ها خوردن. 134 00:13:47,491 --> 00:13:49,493 ‫ملخ‌ها علف همه رو خوردن. 135 00:13:49,580 --> 00:13:51,756 ‫همه‌مون داریم عذاب می‌کشیم. ‫گله‌ات رو ببر بالاتر. 136 00:13:51,843 --> 00:13:54,368 ‫اون‌وقت به جای گاوچرون‌ها ‫قربانی خرس‌ها می‌شن. 137 00:13:54,455 --> 00:13:57,153 ‫دیگه چی بگم بنر؟ 138 00:13:57,240 --> 00:13:58,676 ‫سعی کن با دامداری کنار بیای. 139 00:14:02,743 --> 00:14:03,871 ‫بیا اینجا. 140 00:14:07,310 --> 00:14:09,312 ‫چهار به دوازده شانسی ندارید جیکوب. 141 00:14:09,501 --> 00:14:11,764 ‫یازده نفر دیگه واسه من مهم نیست. 142 00:14:12,280 --> 00:14:13,302 ‫فقط خودت. 143 00:14:13,427 --> 00:14:15,654 ‫آهای! پدرسوخته‌ها. 144 00:14:15,826 --> 00:14:17,610 ‫توی شهر من از این خبرها نیست. 145 00:14:17,697 --> 00:14:19,743 ‫ناسلامتی این مرد مأمور دولته. 146 00:14:19,830 --> 00:14:22,528 ‫یه بار دیگه تهدیدش کنی، ‫تا یک ماه روی زمین بتنی می‌خوابی. 147 00:14:22,615 --> 00:14:24,095 ‫شیرفهم شدی؟ 148 00:14:24,182 --> 00:14:27,794 ‫دزدیدن علف یکی دیگه، ‫مثل دزدیدن دام یکی دیگه‌ست. 149 00:14:27,881 --> 00:14:29,709 ‫دوباره توی علفزار یکی دیگه چرا کنی، 150 00:14:29,920 --> 00:14:33,615 ‫کل گله‌ات رو ازت می‌گیرم. ‫و شک نکن سر حرفم می‌مونم. 151 00:14:36,194 --> 00:14:38,154 ‫علف‌دزدی؟ 152 00:14:39,023 --> 00:14:41,417 ‫آدم‌ها صاحب علف نیستن. 153 00:14:41,504 --> 00:14:43,549 ‫کوهستان صاحب علفه. 154 00:14:43,636 --> 00:14:45,986 ‫خدا صاحب علفه. 155 00:14:46,073 --> 00:14:48,946 ‫جنابعالی هم خدا نیستی جیکوب داتون. 156 00:14:49,220 --> 00:14:51,029 ‫خدا نیستی! 157 00:14:57,476 --> 00:15:00,175 ‫دوست دارم ببینم اگه بحث ‫سر زمین خودش بود چی کار می‌کرد. 158 00:15:00,324 --> 00:15:02,282 ‫درجا بهشون شلیک می‌کرد. 159 00:15:02,307 --> 00:15:04,591 ‫پول فشنگش هم از دامداره می‌گرفت. 160 00:15:16,719 --> 00:15:19,294 ‫مک‌کلود بیشتر اسب‌هاش رو ‫به کوهستان کریزیز منتقل کرده. 161 00:15:19,542 --> 00:15:22,109 ‫از اینجا تا مایلز سیتی حتی ‫یک شاخه علف هم نیست. 162 00:15:22,365 --> 00:15:24,063 ‫با این قیمت‌ها نمی‌شه چیزی فروخت. 163 00:15:24,412 --> 00:15:26,457 ‫نمی‌فهمم چطوری تموم شدن جنگ، 164 00:15:26,544 --> 00:15:28,546 ‫می‌تونه انقدر بازار رو کساد کنه. 165 00:15:28,633 --> 00:15:30,638 ‫ناسلامتی کل سربازها برگشتن خونه. 166 00:15:30,779 --> 00:15:32,911 ‫مگه اینجا غذا نمی‌خورن؟ ‫فقط خارج از کشور می‌خورن؟ 167 00:15:32,998 --> 00:15:35,726 ‫از گوسالۀ خودشون می‌خورن. ‫نیازی ندارن مال ما رو بخرن. 168 00:15:35,751 --> 00:15:37,421 ‫چرا توی زمین دهقان‌ها چرا نکنیم؟ 169 00:15:37,523 --> 00:15:39,117 ‫دیگه بانک صاحب کل زمین‌هاشون شده. 170 00:15:39,193 --> 00:15:40,382 ‫شک دارم واسه‌شون مهم باشه. 171 00:15:40,407 --> 00:15:41,960 ‫من شک دارم حتی متوجه بشن. 172 00:15:42,027 --> 00:15:43,681 ‫بانک متوجه همه‌چیز می‌شه. 173 00:15:43,893 --> 00:15:47,375 ‫زمینش رو من دارم. جای مرتفعیه. 174 00:15:47,724 --> 00:15:50,509 ‫ولی خرس‌ها و گرگ‌ها اذیتمون می‌کنن. 175 00:15:50,596 --> 00:15:52,130 ‫باید کل تابستون با گله بمونیم. 176 00:15:52,365 --> 00:15:56,325 ‫من می‌گم گله‌ها رو یکی کنیم. ‫ببریمشون اون بالا، 177 00:15:56,412 --> 00:15:58,023 ‫صبر کنیم تا پاییز از راه برسه. 178 00:15:58,110 --> 00:15:59,744 ‫می‌دونی چندتا گاوچرون لازمه... 179 00:15:59,769 --> 00:16:01,892 ‫تا کل تابستون از گله‌ای ‫به اون وسعت نگهداری کنه؟ 180 00:16:01,998 --> 00:16:03,032 ‫خودم می‌دونم. 181 00:16:03,079 --> 00:16:04,776 ‫من همین‌جوریش کمبود گاوچرون دارم. 182 00:16:04,801 --> 00:16:07,463 ‫اگه به گله‌ات علف نرسونی، ‫کمبود گاو و گوساله هم میاری. 183 00:16:07,554 --> 00:16:08,947 ‫زمستون چطوری بهشون غذا بدیم؟ 184 00:16:09,034 --> 00:16:11,544 ‫حالا بذار اول تابستون رو رد کنیم. 185 00:16:12,003 --> 00:16:13,802 ‫بابتش اجاره‌ای نمی‌گیرم، 186 00:16:14,082 --> 00:16:17,303 ‫ولی خودتون جمع بشید و ‫سر مقداری یونجه قرار بذارید. 187 00:16:17,390 --> 00:16:21,654 ‫شنیدم توی اورگن خبری از ملخ نیست... ‫البته فعلاً. 188 00:16:22,115 --> 00:16:24,814 ‫نمی‌دونم جیک. نصف دام من انقدر ضعیف‌ان ‫که نمی‌تونن کوچ کنن. 189 00:16:25,201 --> 00:16:26,419 ‫آروم کوچ می‌کنیم. 190 00:16:26,506 --> 00:16:28,639 ‫همه‌شون رو کنار رودخونه می‌چرونیم. 191 00:16:28,726 --> 00:16:30,443 ‫بعد تا بوستان می‌بریمشون بالا. 192 00:16:31,101 --> 00:16:33,669 ‫خب، اگه به امید سال‌های آسوده نبود، 193 00:16:33,694 --> 00:16:35,740 ‫عمرم رو با سال‌های ‫پر از سختی تلف نمی‌کردم. 194 00:16:36,125 --> 00:16:39,694 ‫من از سال ۱۸۹۴ اینجام کلایو. 195 00:16:39,781 --> 00:16:42,827 ‫یادم نمیاد اینجا ‫رنگ سال آسوده رو دیده باشم. 196 00:16:42,914 --> 00:16:44,341 ‫ندیدی؟ 197 00:16:44,482 --> 00:16:46,397 ‫نه. 198 00:16:48,665 --> 00:16:51,122 ‫آره، همینه! 199 00:16:56,667 --> 00:16:57,886 ‫بچسب بهش! 200 00:17:00,845 --> 00:17:01,890 ‫یوهو! 201 00:17:06,727 --> 00:17:08,033 ‫یوهو! 202 00:17:08,331 --> 00:17:10,420 ‫راه بیفتید، مگه اومدید نمایش؟ ‫ببرش اون سمتی. 203 00:17:10,507 --> 00:17:12,117 ‫مجبورش کن بره چپ. 204 00:17:12,204 --> 00:17:14,711 ‫خواهشاً یک هفته قبل عروسی به کشتنش نده. 205 00:17:14,844 --> 00:17:16,258 ‫من که بهش گفتم این رو انتخاب نکنه. 206 00:17:16,341 --> 00:17:18,300 ‫لابد واسه همین انتخابش کرده. 207 00:17:24,303 --> 00:17:25,870 ‫دیروقته. 208 00:17:25,957 --> 00:17:27,698 ‫اولین سواری‌مون توی شب نیست خانم. 209 00:17:27,785 --> 00:17:28,786 ‫می‌دونم، ولی نگران می‌شم. 210 00:17:28,873 --> 00:17:31,397 ‫می‌تونیم الآن بریم پیششون. 211 00:17:31,484 --> 00:17:32,572 ‫ممنونم زین. 212 00:17:33,492 --> 00:17:35,257 ‫البته وقتی نمایشش با کره‌اسبش تموم شد. 213 00:17:35,351 --> 00:17:38,274 ‫اینجا وقت برای توقف نداریم. 214 00:17:38,361 --> 00:17:39,231 ‫یالا! 215 00:17:41,190 --> 00:17:44,323 ‫هیچ‌وقت نفهمیدم چرا مرد جماعت ‫انقدر از خطر کردن لذت می‌بره. 216 00:17:50,721 --> 00:17:52,462 ‫- همینه. ‫- زودباش جک! 217 00:17:52,549 --> 00:17:53,637 ‫واسه امروز بسه جک. 218 00:17:53,724 --> 00:17:55,683 ‫یه اسب درست‌حسابی بردار. 219 00:17:55,770 --> 00:17:57,075 ‫می‌ریم پدرت رو پیدا کنیم. 220 00:17:57,162 --> 00:17:59,687 ‫- گم شده؟ ‫- شک دارم. 221 00:17:59,774 --> 00:18:01,297 ‫پس واسه چی بریم پیداش کنیم؟ 222 00:18:01,384 --> 00:18:04,126 ‫چون من خواستم. ‫از تو هم می‌خوام مواظب باشی. 223 00:18:04,213 --> 00:18:06,650 ‫هیچ‌کس دلش نمی‌خواد ببینه ‫روز عروسیت یه جاییت رو گچ گرفتی، 224 00:18:06,737 --> 00:18:08,130 ‫مخصوصاً عروس خانم. 225 00:18:08,217 --> 00:18:10,741 ‫خدا هنوز اسبی نیافریده که ‫بتونه من رو زمین بندازه عمه جون. 226 00:18:10,828 --> 00:18:13,135 ‫- اوهوم. ‫- الکی نگران نباش عمه کارا. 227 00:18:13,222 --> 00:18:15,706 ‫در عرض یک هفته می‌تونی با این اسب ‫بری توی باغ سیب بچینی. 228 00:18:15,811 --> 00:18:17,948 ‫نمی‌خواد زحمت بکشی، ‫من به همون درشکه راضی‌ام. 229 00:18:18,061 --> 00:18:20,672 ‫امروز کارت حرف نداشت جک. 230 00:18:35,635 --> 00:18:37,899 ‫مواد تشکیل‌دهندۀ صابون رو نام ببر. 231 00:18:39,683 --> 00:18:41,511 ‫نام ببر. 232 00:18:41,598 --> 00:18:43,992 ‫چربی، قلیاب، آب. 233 00:18:44,079 --> 00:18:46,168 ‫چه نوعی از چربی؟ 234 00:18:46,255 --> 00:18:47,735 ‫هر نوعی. 235 00:18:50,717 --> 00:18:52,545 ‫مایلم محترمانه جواب سوالم رو بشنوم. 236 00:18:52,632 --> 00:18:55,482 ‫حالا بگو ببینم، چه نوع چربی؟ 237 00:18:56,521 --> 00:18:58,914 ‫می‌شه از چربی گیاهی یا پیه استفاده کرد. 238 00:18:59,001 --> 00:19:00,263 ‫پیه از کجا به دست میاد؟ 239 00:19:00,351 --> 00:19:02,091 ‫- از دنبه حیوانی ‫- چطوری به دست میاد؟ 240 00:19:02,178 --> 00:19:04,398 ‫با جوشوندن دنبه. 241 00:19:05,008 --> 00:19:06,270 ‫قلیاب چیه؟ 242 00:19:08,663 --> 00:19:10,099 ‫از... 243 00:19:13,494 --> 00:19:15,888 ‫از خاکستر میاد. 244 00:19:15,975 --> 00:19:18,847 ‫از چه خاکستری؟ 245 00:19:22,834 --> 00:19:24,444 ‫قلیایی؟ 246 00:19:24,531 --> 00:19:26,185 ‫قلیا. 247 00:19:26,216 --> 00:19:27,435 ‫چطوری قلیا به دست میاد؟ 248 00:19:31,748 --> 00:19:33,097 ‫چطوری؟ 249 00:19:33,184 --> 00:19:35,317 ‫نمی‌دونم. 250 00:19:35,404 --> 00:19:37,406 ‫چرا نمی‌دونی؟ توی درس دیروز بود. 251 00:19:37,493 --> 00:19:39,843 ‫- یادم نمیاد... ‫- چرا، یادته. 252 00:19:39,930 --> 00:19:41,889 ‫یادم نیست. نیست! 253 00:19:41,976 --> 00:19:43,238 ‫آخ. 254 00:19:45,283 --> 00:19:48,330 ‫اجازه نداری با اون زبان کفرآمیز توی... 255 00:20:14,835 --> 00:20:18,273 ‫در عجبم چی باعث شده ‫به شما حمله کنن خواهر مری. 256 00:20:18,678 --> 00:20:21,637 ‫خودمم نمی‌دونم پدر. 257 00:20:21,724 --> 00:20:24,118 ‫این دختر حیوان سرکشیه. 258 00:20:26,468 --> 00:20:27,774 ‫دست‌هات رو نشون بده دختر. 259 00:20:35,263 --> 00:20:38,875 ‫برای جواب دادن به سوال ساده‌ای ‫که کل کلاس جواب دادن، 260 00:20:38,962 --> 00:20:42,531 ‫باید این بچه رو مثل الاغ کتک زد. 261 00:20:42,618 --> 00:20:45,534 ‫سوالی که نتونستی جواب بدی چی بود؟ 262 00:20:45,621 --> 00:20:47,101 ‫داشت ازم درمورد صابون می‌پرسید. 263 00:20:47,188 --> 00:20:50,021 ‫من به جای قلیا گفتم قلیایی. 264 00:20:58,373 --> 00:21:00,146 ‫خواهر مری، بی‌زحمت بیا جلو. 265 00:21:13,301 --> 00:21:15,552 ‫می‌شه دستت رو بذاری روی میز؟ 266 00:21:24,051 --> 00:21:28,271 ‫می‌شه آیۀ اول فصل سیزدهم ‫از رسالۀ اول قرنتیان رو قرائت کنی؟ 267 00:21:31,799 --> 00:21:34,106 ‫«اگر به زبان آدمیان...» 268 00:21:38,641 --> 00:21:40,034 ‫ادامه بده. 269 00:21:42,563 --> 00:21:44,304 ‫«...و فرشتگان صحبت کنم، 270 00:21:46,073 --> 00:21:49,380 ‫اما محبت نداشته باشم...» 271 00:21:49,467 --> 00:21:52,296 ‫آیه رو تلاوت کن خواهر. 272 00:21:53,689 --> 00:21:57,345 ‫«گونگی پر سر و صدا ‫یا سنجی بیش نیستم... 273 00:21:57,432 --> 00:21:58,651 ‫سنجی ناموزون نیستم. 274 00:21:58,738 --> 00:22:00,696 ‫اگر قادر به نبوّت باشم، 275 00:22:00,783 --> 00:22:02,219 ‫و تمام اسرار جهان را درک کنم...» 276 00:22:02,306 --> 00:22:03,960 ‫سریع‌تر خواهر. 277 00:22:04,047 --> 00:22:05,266 ‫«...و ایمانی داشته باشم،» 278 00:22:05,353 --> 00:22:06,746 ‫سریع‌تر! 279 00:22:06,833 --> 00:22:08,459 ‫«که کوه را جا به جا کند،» 280 00:22:08,484 --> 00:22:09,313 ‫سریع‌تر! 281 00:22:09,400 --> 00:22:11,187 ‫«اما محبت نداشته باشم 282 00:22:11,250 --> 00:22:12,621 ‫اما محبت نداشته باشم...» 283 00:22:12,708 --> 00:22:14,667 ‫بسه، بسه، بسه! 284 00:22:16,494 --> 00:22:17,887 ‫لطفاً پدر. لطفاً. 285 00:22:18,941 --> 00:22:21,335 ‫نگاه کن خواهر مری. 286 00:22:22,258 --> 00:22:23,999 ‫تو بچه‌ای رو زدی، 287 00:22:24,024 --> 00:22:26,255 ‫که حاضره از جانب تو طلب آمرزش کنه. 288 00:22:26,722 --> 00:22:28,216 ‫شاید بهتره اون معلم تو باشه. 289 00:22:28,898 --> 00:22:30,378 ‫نه؟ 290 00:22:47,308 --> 00:22:51,399 ‫من میل حمله به خواهری که... 291 00:22:51,486 --> 00:22:53,009 ‫کمبود شفقت داره رو درک می‌کنم، ولی... 292 00:22:55,751 --> 00:22:58,711 ‫اگه تو حمله کنی، 293 00:22:58,798 --> 00:23:00,669 ‫همه حمله می‌کنن. 294 00:23:07,415 --> 00:23:09,286 ‫من نسبت بهت حس شفقت دارم فرزندم. 295 00:23:11,245 --> 00:23:12,353 ‫واقعاً می‌گم. 296 00:23:16,990 --> 00:23:18,818 ‫لطفاً دست‌هات رو روی قفسه بذار. 297 00:23:31,178 --> 00:23:35,399 ‫شفقت دارم، اما... 298 00:23:35,486 --> 00:23:38,402 ‫هیچ رحمی ندارم. 299 00:23:58,516 --> 00:24:03,608 ‫حوله‌هاتون رو بردارید، تا کنید، ‫و بذارید کنار وان حمامتون. 300 00:24:10,620 --> 00:24:12,278 ‫وارد وان بشید. 301 00:24:27,152 --> 00:24:32,052 ‫صابون رو بردارید و روی لیف حمامتون بمالید. 302 00:24:37,213 --> 00:24:38,708 ‫از گردنتون شروع کنید. 303 00:24:47,863 --> 00:24:49,691 ‫زیر هر دو بازو رو بمالید. 304 00:24:52,367 --> 00:24:53,801 ‫پایین شکم. 305 00:24:57,929 --> 00:24:59,411 ‫نقاط خصوصی‌تون. 306 00:25:07,124 --> 00:25:08,512 ‫و در نهایت پاهاتون. 307 00:25:11,569 --> 00:25:13,466 ‫انقدر تمیز کنید تا من بگم کافیه. 308 00:25:19,329 --> 00:25:21,896 ‫کافیه. 309 00:25:22,175 --> 00:25:26,083 ‫لیف حمامتون رو کنار لگن بذارید. 310 00:25:31,248 --> 00:25:33,946 ‫حوله‌هاتون رو دوباره بردارید. 311 00:25:34,267 --> 00:25:39,272 ‫بایستید و حوله رو از زیر بغل، 312 00:25:39,390 --> 00:25:41,685 ‫دور شکمتون بپیچید. 313 00:25:51,753 --> 00:25:53,310 ‫از وان خارج بشید. 314 00:26:04,973 --> 00:26:08,585 ‫شانه و پشتتون رو خشک کنید، 315 00:26:09,031 --> 00:26:10,685 ‫بعد پاهاتون. 316 00:26:23,161 --> 00:26:25,442 ‫آمادۀ بازرسی بشید. 317 00:26:44,132 --> 00:26:45,443 ‫ممنون. 318 00:26:52,466 --> 00:26:53,989 ‫حوله‌ات رو باز کن. 319 00:27:00,156 --> 00:27:01,372 ‫برگرد. 320 00:27:07,505 --> 00:27:09,154 ‫حوله‌ات رو در بیار. 321 00:27:19,841 --> 00:27:21,234 ‫خودت رو بپوشون. 322 00:27:25,255 --> 00:27:26,387 ‫برگرد. 323 00:27:34,692 --> 00:27:38,060 ‫الآن دیگه همدیگه رو درک می‌کنیم، نه؟ 324 00:27:39,015 --> 00:27:40,482 ‫بله خواهر. 325 00:27:42,544 --> 00:27:47,680 ‫پس بهتره جفتمون از دفترش دور بمونیم. 326 00:27:47,767 --> 00:27:49,464 ‫بله خواهر. 327 00:27:54,469 --> 00:27:58,965 ‫بعد اینکه لباس پوشیدی اینجا رو تمیز کن. 328 00:28:05,175 --> 00:28:09,441 ‫♪ کشور من متعلق به توست ♪ 329 00:28:09,528 --> 00:28:14,228 ‫♪ سرزمین شیرین آزادی ♪ 330 00:28:14,315 --> 00:28:18,580 ‫♪ از تو می‌خوانم ♪ 331 00:28:18,667 --> 00:28:20,887 ‫♪ سرزمینی که... ♪ 332 00:28:44,325 --> 00:28:45,763 ‫چقدر بد بود؟ 333 00:28:47,411 --> 00:28:48,809 ‫بد بود. 334 00:28:52,934 --> 00:28:54,075 ‫نشونم بده. 335 00:29:05,520 --> 00:29:11,919 ‫بهتره روش عسل و شیره سدر بمالی. 336 00:29:12,520 --> 00:29:22,778 ‫فردا صبح می‌رم سراغ کندو و درخت سدر. 337 00:29:22,903 --> 00:29:27,942 ‫جدی میگم. باید یه اقدامی بکنی. 338 00:29:28,528 --> 00:29:30,708 ‫جای زخمش می‌مونه. 339 00:29:31,137 --> 00:29:33,090 ‫مردها دوستش ندارن. 340 00:29:33,145 --> 00:29:39,942 ‫به نظرت اونقدر زنده می‌مونیم ‫ که شوهر پیدا کنیم؟ 341 00:29:40,427 --> 00:29:43,427 ‫فقط یه سال دیگه مونده. 342 00:29:44,520 --> 00:29:47,942 ‫هرکسی که می‌شناختیم و رفته ‫ گفته بود نامه می‌نویسه. 343 00:29:48,645 --> 00:29:51,106 ‫چند تا نامه گرفتی؟ 344 00:29:53,075 --> 00:29:54,598 ‫هیچی. 345 00:29:55,325 --> 00:30:01,121 ‫فامیل و دوست‌هامون بودن. 346 00:30:01,880 --> 00:30:04,145 ‫بهمون دروغ نمیگن. 347 00:30:06,067 --> 00:30:08,645 ‫پس نامه‌ها چی شد؟ 348 00:30:11,255 --> 00:30:15,840 ‫شاید راهبه‌ها نگهشون می‌دارن. 349 00:30:16,013 --> 00:30:20,192 ‫شاید اصلا نرفتن خونه که نامه بنویسن. 350 00:30:21,669 --> 00:30:25,379 ‫باید از اینجا بریم بیرون... 351 00:31:34,646 --> 00:31:37,083 ‫آهای جیکوب. 352 00:31:37,170 --> 00:31:38,911 ‫کی می‌خوای ادامه بدیم؟ 353 00:31:38,998 --> 00:31:41,304 ‫زین... فردا جمعشون کن. 354 00:31:41,391 --> 00:31:43,215 ‫چهارشنبه ادامه می‌دیم. 355 00:31:44,169 --> 00:31:46,737 ‫یعنی سه روز دیگه، چند روز معطلشون کنیم؟ ‫دو روز؟ 356 00:31:47,247 --> 00:31:48,684 ‫یه همچین چیزی. 357 00:31:48,771 --> 00:31:51,457 ‫اینطوری سر وقت به کلیسا نمی‌رسه. 358 00:31:51,645 --> 00:31:53,297 ‫فکر می‌کردم عروسی شنبه باشه. 359 00:31:53,384 --> 00:31:54,951 ‫چهارشنبه‌ست قربان. 360 00:31:55,038 --> 00:31:56,866 ‫کدوم خری چهارشنبه‌ ازدواج می‌کنه؟ 361 00:31:56,953 --> 00:31:58,694 ‫نمی‌دونم قربان، گمونم فقط خودم. 362 00:31:58,781 --> 00:32:00,086 ‫چرا چهارشنبه رو انتخاب کردی؟ 363 00:32:00,173 --> 00:32:02,610 ‫انتخابش با من نبوده قربان. 364 00:32:02,698 --> 00:32:04,090 ‫ای‌بابا، نمیشه گله یه هفته منتظر باشه که. 365 00:32:04,177 --> 00:32:05,222 ‫می‌دونم. 366 00:32:05,309 --> 00:32:06,919 ‫من یه گروه جمع می‌کنم و کوچشون میدم. 367 00:32:07,006 --> 00:32:08,573 ‫اگه قراره کوچ کنیم من هم میام. 368 00:32:08,660 --> 00:32:12,838 ‫وظیفمه، و همین الانش نیرو کمه. 369 00:32:12,925 --> 00:32:14,622 ‫یا باید عروسی رو به تعویق بندازیم. 370 00:32:14,710 --> 00:32:17,495 ‫یا باید کوچ رو تعویق بندازیم که نمیشه. 371 00:32:17,582 --> 00:32:20,193 ‫پس باید به عروست بگی که عروسیش ‫یه هفته به تعویق می‌افته... 372 00:32:20,280 --> 00:32:22,326 ‫که تو روی زمین بخوابی و گله رو کوچ بدی. 373 00:32:22,413 --> 00:32:24,371 ‫داره با یه دامدار ازدواج می‌کنه. 374 00:32:24,458 --> 00:32:26,286 ‫دلیلی نداره که این ازدواج... 375 00:32:26,373 --> 00:32:28,680 ‫با ازدواج‌های دیگه فرقی بکنه. ‫قراره همین باشه. 376 00:32:30,116 --> 00:32:31,465 ‫دقیقا همینطوری بهش بگو پسر. 377 00:32:31,552 --> 00:32:33,337 ‫می‌خوام ببینم واکنشش چیه. 378 00:32:33,424 --> 00:32:36,470 ‫ولی حقیقت داره دیگه. چند تا از جشن‌ ‫ تولدهاتون رو تا الان از دست دادین؟ 379 00:32:36,557 --> 00:32:38,472 ‫ممکنه حقیقت داشته باشه، ‫ولی باید یه شیوه بهتر پیدا کنی... 380 00:32:38,559 --> 00:32:42,041 ‫که بهش بگی، وگرنه اصلا از عروسی خبری نیست. 381 00:32:42,128 --> 00:32:43,608 ‫بذار اول با رئیس حرف بزنم... 382 00:32:43,695 --> 00:32:44,914 ‫بعدی می‌بینیم چی می‌شه. 383 00:32:46,219 --> 00:32:47,504 ‫خدایا... 384 00:32:48,332 --> 00:32:49,246 ‫ای‌بابا... 385 00:33:00,180 --> 00:33:01,530 ‫ببخشید. 386 00:33:04,411 --> 00:33:05,935 ‫دیر کردی. 387 00:33:06,022 --> 00:33:07,327 ‫یکم طول کشید. 388 00:33:10,200 --> 00:33:12,376 ‫چطور بود؟ 389 00:33:12,463 --> 00:33:17,120 ‫آدم‌های زیادی که کار نمی‌کنن. 390 00:33:17,207 --> 00:33:19,122 ‫منتظر نامه نهضت مخالفت ‫با مصرف الکل هستیم. 391 00:33:19,209 --> 00:33:22,081 ‫خیلی مقاومت می‌کنن. 392 00:33:22,168 --> 00:33:23,691 ‫آره. 393 00:33:23,779 --> 00:33:26,607 ‫باید گله رو ببرم کوهستان. 394 00:33:26,694 --> 00:33:31,134 ‫گله‌ی همسایه هم همینطور. 395 00:33:31,221 --> 00:33:33,049 ‫اگه نبرم همشون تلف می‌شن. 396 00:33:33,136 --> 00:33:35,747 ‫کی باید ببری؟ 397 00:33:35,834 --> 00:33:37,357 ‫فردا جمعشون می‌کنم. 398 00:33:39,316 --> 00:33:42,449 ‫عروسی یه هفته دیگه‌ست جیک. 399 00:33:42,536 --> 00:33:44,887 ‫یعنی نمی‌تونی بیای؟ 400 00:33:44,974 --> 00:33:46,889 ‫هیچکس قرار نیست بیاد. 401 00:33:46,976 --> 00:33:48,151 ‫کل مردم می‌خوان گله رو کوچ بدن. 402 00:33:48,238 --> 00:33:50,893 ‫اوه... 403 00:33:50,980 --> 00:33:54,244 ‫پس فردا با مادر دختره حرف می‌زنم. 404 00:33:54,331 --> 00:33:57,682 ‫گمون نکنم دو هفته تاخیر عیبی داشته باشه. 405 00:33:57,769 --> 00:34:00,250 ‫جک گفت ترتیبش رو میده. 406 00:34:00,337 --> 00:34:02,948 ‫خیلی‌خب جیکوب. 407 00:34:03,035 --> 00:34:05,385 ‫عروسی خودشه. 408 00:34:05,472 --> 00:34:07,474 ‫مراسم عروسی مال زن‌هاست جیک. 409 00:34:07,561 --> 00:34:10,173 ‫اگه مال مرد‌ها بود ‫کف دستمون تف می‌کردیم... 410 00:34:10,260 --> 00:34:12,828 ‫و به هم دست می‌دادیم. ‫و روی اولین چیزی که... 411 00:34:12,915 --> 00:34:17,702 ‫وزنمون رو تحمل می‌کرد ترتیبم رو می‌دادی. 412 00:34:17,789 --> 00:34:19,530 ‫مگه همین‌کار رو نکردم عزیزم؟ 413 00:34:24,100 --> 00:34:26,189 ‫این تنها روز زندگی یه زنه... 414 00:34:26,276 --> 00:34:28,800 ‫که کاملا مختص اونه. 415 00:34:28,887 --> 00:34:30,454 ‫و می‌خوای پسره بهش بگه که... 416 00:34:30,541 --> 00:34:33,631 ‫کوچ دادن گله مهم تره. 417 00:34:33,718 --> 00:34:37,156 ‫پدر دختره هم دامداره عزیزم. 418 00:34:37,243 --> 00:34:39,506 ‫گمون نکنم خیلی غافلگیر بشه. 419 00:34:48,776 --> 00:34:50,126 ‫خب چقدر طول می‌کشه؟ 420 00:34:50,213 --> 00:34:52,084 ‫یکی، دو هفته؟ 421 00:34:52,171 --> 00:34:53,738 ‫دو هفته؟ 422 00:34:53,825 --> 00:34:55,261 ‫پدرت دامداره دیگه عزیزم، ‫خودت می‌دونی چطوریه. 423 00:34:55,348 --> 00:34:56,654 ‫این گله منتظره... 424 00:34:56,741 --> 00:34:58,047 ‫و باید بهشون کمک کنیم. 425 00:34:58,134 --> 00:34:59,265 ‫چرا من باید یه هفته صبر کنم؟ 426 00:34:59,352 --> 00:35:00,701 ‫چرا گله نمی‌تونه یه هفته صبر کنه؟ 427 00:35:00,788 --> 00:35:03,182 ‫چون گله تا هفته دیگه تلف میشه. 428 00:35:03,269 --> 00:35:05,358 ‫ببین، خودم هم بی‌صبرانه منتظرم عروسی کنیم، 429 00:35:05,445 --> 00:35:08,013 ‫اگه مهم نبود ازت نمی‌خواستم. 430 00:35:08,100 --> 00:35:10,407 ‫مهم؟ 431 00:35:10,494 --> 00:35:13,018 ‫آره جک، راجع به مهم بودن گله حرف بزن. 432 00:35:13,105 --> 00:35:14,541 ‫اصلا حالا که انقدر مهم هستن... 433 00:35:14,628 --> 00:35:16,979 ‫چرا با یکیشون ازدواج نمی‌کنی؟ 434 00:35:17,066 --> 00:35:19,329 ‫و وقتی رسیدید بالای تپه... 435 00:35:19,416 --> 00:35:20,721 ‫واسه خودتون ماه عسل بگیرید. 436 00:35:48,400 --> 00:35:49,895 ‫گمونم دیر کردم. 437 00:35:51,883 --> 00:35:53,493 ‫خیلی بد پیش رفت؟ 438 00:35:53,580 --> 00:35:55,887 ‫خب، بهم گفت که... 439 00:35:55,974 --> 00:35:59,630 ‫با یه گاو ازواج کنم و ببرمش روی تپه... 440 00:35:59,717 --> 00:36:01,545 ‫و... 441 00:36:01,632 --> 00:36:03,677 ‫خب تصورش جالبه. 442 00:36:03,764 --> 00:36:07,159 ‫برو، برگرد به مزرعه. ‫من درستش می‌کنم. 443 00:36:07,246 --> 00:36:09,161 ‫گمونم بهتر باشه که بمونم. ‫محض اینکه بخواد من رو ببینه. 444 00:36:09,248 --> 00:36:10,380 ‫درسته. می‌خواد تو رو ببینه... 445 00:36:10,467 --> 00:36:12,338 ‫و بعدش تو یه چیز احمقانه میگی. 446 00:36:12,425 --> 00:36:14,253 ‫و این باعث میشه دیگه نخواد ببینت. 447 00:36:14,340 --> 00:36:15,602 ‫خیلی نگرانم عمه. 448 00:36:15,689 --> 00:36:16,647 ‫توی مزرعه خیلی بدردبخور نیستم. 449 00:36:16,734 --> 00:36:18,040 ‫باید هم نگران باشی. 450 00:36:18,127 --> 00:36:20,085 ‫زودباش. برگرد مزرعه. 451 00:36:20,172 --> 00:36:21,434 ‫برو، زود. برو ببینم. 452 00:36:26,613 --> 00:36:27,614 ‫برو دیگه. 453 00:36:36,069 --> 00:36:37,332 ‫من اصلا نمی‌خوام... 454 00:36:39,439 --> 00:36:40,701 ‫خانم داتون. 455 00:36:41,367 --> 00:36:42,716 ‫بعدازظهر بخیر. 456 00:36:42,803 --> 00:36:44,457 ‫خب، قطعا بعدازظهر خوبی نیست. 457 00:36:45,722 --> 00:36:47,507 ‫پدر و مادرت هستن؟ 458 00:36:48,000 --> 00:36:50,176 ‫پدرم داره به گله رسیدگی می‌کنه. 459 00:36:50,996 --> 00:36:54,028 ‫مادرم هم رفته بووزمن، که آمادگی... 460 00:36:55,198 --> 00:36:57,375 ‫می‌دونم. می‌دونم. 461 00:36:57,970 --> 00:36:59,493 ‫میشه حرف بزنیم الیزابت؟ 462 00:37:01,119 --> 00:37:01,946 ‫بله. 463 00:37:11,998 --> 00:37:15,654 ‫می‌دونی، من تحسینت می‌کنم. 464 00:37:16,100 --> 00:37:19,233 ‫و فرصت‌هایی که داشتی رو تحسین می‌کنم. 465 00:37:19,579 --> 00:37:23,105 ‫پشیمونم که جک رو واسه ‫ تحصیل نفرستادیم شرق. 466 00:37:23,192 --> 00:37:24,541 ‫گاهی اوقات حس می‌کنم باعث شدیم... 467 00:37:24,628 --> 00:37:26,195 ‫نتونه اون تجربیات بی‌شماری که... 468 00:37:26,282 --> 00:37:28,606 ‫تو به دست آوردی رو به دست بیاره. 469 00:37:29,085 --> 00:37:31,000 ‫ولی چیزی که بلد نیستی... 470 00:37:31,282 --> 00:37:33,606 ‫دانش مربوط به روش زندگیه. 471 00:37:34,953 --> 00:37:38,652 ‫قراره واسه گله چیزهایی از عروسی ‫بزرگ‌تر هم فدا کنی عزیزم. 472 00:37:39,192 --> 00:37:42,021 ‫اگه حین فصل زایمانشون بچه دار بشی... 473 00:37:42,046 --> 00:37:45,629 ‫یه ماهی طول می‌کشه که بیاد بچه‌ش رو ببینه. 474 00:37:46,119 --> 00:37:49,296 ‫اگه توی پاییز بچه دار بشی ‫ که بیشتر هم طول می‌کشه. 475 00:37:49,763 --> 00:37:52,984 ‫باید تا زانو توی گِل فرو بری که ‫به یه کره گاو مریض رسیدگی کنی. 476 00:37:53,071 --> 00:37:55,247 ‫مجبور میشی حین طوفان با ‫ واگن‌هایی پر یونجه... 477 00:37:55,334 --> 00:37:58,076 ‫بری پیششون و وقتی که بهشون نزدیک میشی... 478 00:37:58,163 --> 00:37:59,860 ‫ببینی که واسه قدردانی جیغ می‌کشن. 479 00:38:02,079 --> 00:38:05,213 ‫و آزادی‌ای به دست میاری که... 480 00:38:05,238 --> 00:38:08,284 ‫اکثر مردم نمی‌تونن به دستش بیارن. 481 00:38:13,042 --> 00:38:16,393 ‫حالا اگه این زندگی‌ای نیست که می‌خوای... 482 00:38:16,559 --> 00:38:18,909 ‫باید همین الان به پسره بگی. 483 00:38:19,113 --> 00:38:21,376 ‫چون نباید فقط از پسره خوشت بیاد. 484 00:38:21,448 --> 00:38:22,884 ‫باید از این سبک زندگی هم خوشت بیاد. 485 00:38:24,579 --> 00:38:26,494 ‫چون توی این سبک زندگی بحثی نیست که... 486 00:38:26,619 --> 00:38:28,577 ‫کدوم مهم تره، عروسی یا گله. 487 00:38:28,759 --> 00:38:30,151 ‫جواب همیشه گله‌ست. 488 00:38:34,650 --> 00:38:37,697 ‫وقتی می‌بینمش از خود‌بی‌خود میشم. 489 00:38:37,963 --> 00:38:39,825 ‫و بدون اون نمی‌تونم زندگی کنم. 490 00:38:42,967 --> 00:38:44,447 ‫این سبک زندگی رو بلد نیستم. 491 00:38:46,220 --> 00:38:47,743 ‫ولی یاد می‌گیرمش. 492 00:38:48,605 --> 00:38:50,738 ‫تموم شد پس. 493 00:38:51,059 --> 00:38:53,670 ‫دو هفته بعد از شنبه ‫عروسی رو برگزار می‌کنیم. 494 00:38:55,089 --> 00:38:56,003 ‫خیلی‌خب. 495 00:38:58,207 --> 00:38:59,557 ‫اون رفت. 496 00:38:59,628 --> 00:39:01,281 ‫آره، رفت. 497 00:39:01,306 --> 00:39:03,047 ‫خب، خیلی کله‌شقه. 498 00:39:03,204 --> 00:39:05,468 ‫میشه من رو ببرید پیشش لطفا؟ 499 00:39:05,563 --> 00:39:07,608 ‫واسه پدرت یه یادداشت می‌ذاریم. 500 00:39:22,290 --> 00:39:23,770 ‫دیدمش. 501 00:39:23,857 --> 00:39:24,989 ‫خب از کجا معلوم؟ 502 00:39:25,076 --> 00:39:26,599 ‫می‌شه وایستید؟ 503 00:39:26,686 --> 00:39:28,775 ‫وقتی سر و روش رو تمیز کرد ‫ توی خونه می‌بینیمش. 504 00:39:28,862 --> 00:39:30,211 ‫بوی گندش تا اینجا اومد. 505 00:39:45,280 --> 00:39:47,586 ‫نمی‌خوام هیچ‌وقت دوباره باهات دعوا کنم. 506 00:39:47,611 --> 00:39:48,873 ‫دیگه باهام اینطوری رفتار نکن. 507 00:39:51,559 --> 00:39:53,234 ‫- متاسفم. ‫- من هم متاسفم. 508 00:39:53,792 --> 00:39:55,577 ‫اون دختر منه؟ 509 00:39:56,071 --> 00:39:59,161 ‫خب اگه نباشه برادرزاده‌م ‫باید قضیه رو توضیح بده. 510 00:39:59,270 --> 00:40:01,141 ‫به‌هرحال یه توضیحی بدهکاره. 511 00:40:01,190 --> 00:40:02,931 ‫هنوز که ازدواج نکردن. 512 00:40:03,017 --> 00:40:04,758 ‫رابطه الانشون با زن و شوهر فرقی نداره باب. 513 00:40:04,783 --> 00:40:06,176 ‫منظورت چیه؟ 514 00:40:06,451 --> 00:40:09,802 ‫طبق تجربه شخصیم بخوام بگم، ‫وقتی بچه اولشون به دنیا اومد... 515 00:40:09,827 --> 00:40:14,484 ‫سعی نکن بشینی حساب و کتاب کنی. 516 00:40:17,119 --> 00:40:18,164 ‫خدای من. 517 00:41:11,423 --> 00:41:13,120 ‫حصار اینجا چیکار می‌کنه؟ 518 00:41:13,309 --> 00:41:16,094 ‫نمی‌دونم. نباید اینجا باشه. 519 00:41:16,595 --> 00:41:20,077 ‫ولی خب هست. 520 00:41:21,155 --> 00:41:22,940 ‫داتون عوضی. 521 00:41:23,323 --> 00:41:26,805 ‫دور چمنی که خودش بهش نمی‌رسه هم حصار کشیده. 522 00:41:27,010 --> 00:41:29,012 ‫من نمی‌شینم اینجا گله‌م بمیره... 523 00:41:29,037 --> 00:41:31,754 ‫اون هم درحالی که چنین چمن ‫ بکر و بلندی اینجاست. 524 00:41:34,247 --> 00:41:35,378 ‫بِبُریدش. 525 00:41:55,360 --> 00:41:56,769 ‫ردشون کنید. 526 00:42:58,052 --> 00:43:00,871 ‫[ایستگاه نایروبی] 527 00:44:14,209 --> 00:44:16,473 ‫خیلی زیادن، باید عقب‌نشینی کنیم. 528 00:44:16,569 --> 00:44:19,567 ‫- نمی‌تونم. پام شکسته. ‫- باید فرار کنیم! 529 00:45:05,638 --> 00:45:07,466 ‫به نایروبی رسیدیم قربان. 530 00:45:07,553 --> 00:45:08,859 ‫مسیر تموم شد آقا. 531 00:45:08,946 --> 00:45:12,168 ‫اینجا مقصد شماست. 532 00:45:22,166 --> 00:45:23,558 ‫من مقصدی ندارم. 533 00:45:25,270 --> 00:45:26,314 ‫بلیط نایروبی دارید؟ 534 00:45:26,402 --> 00:45:28,012 ‫همین‌طوره. 535 00:45:28,099 --> 00:45:29,970 ‫پس به مقصد رسیدید آقا. 536 00:45:30,057 --> 00:45:31,494 ‫فقط به ایستگاه بعدیم رسیدم. همین. 537 00:45:32,624 --> 00:45:35,017 ‫ببخشید که ترسوندمت. 538 00:45:35,323 --> 00:45:37,413 ‫آدم بد خوابیم. 539 00:45:37,500 --> 00:45:39,284 ‫نه آقا، اصلا اینطور نیست. 540 00:46:39,779 --> 00:46:41,085 ‫انقدر چادر ها رو محکم کوبیدیم... 541 00:46:41,172 --> 00:46:42,826 ‫که موریانه هم نمی‌تونه بره زیرشون. 542 00:46:42,913 --> 00:46:46,264 ‫کیسه خواب ها رو وسط هر یک چهارم بخش گذاشتم. 543 00:46:46,351 --> 00:46:47,483 ‫مطمئنی همون پلنگه؟ 544 00:46:47,570 --> 00:46:49,006 ‫اندازش رو ببین. 545 00:46:51,660 --> 00:46:53,746 ‫آره، همون پلنگه. 546 00:46:53,904 --> 00:46:55,489 ‫سعی کرده وارد این چادر بشه. 547 00:46:57,659 --> 00:47:00,401 ‫مهمان بهش شلیک کرده. 548 00:47:02,008 --> 00:47:04,097 ‫رد خونی نیست؟ 549 00:47:04,169 --> 00:47:05,910 ‫تیرش خطا رفته. 550 00:47:05,974 --> 00:47:08,934 ‫شانس آورده تیرش نخورده به ‫ کسی که توی اون چادر بوده. 551 00:47:09,192 --> 00:47:10,628 ‫واسه همین مهمون‌ها رو می‌برم ‫به ارودگاه رودخانه. 552 00:47:10,723 --> 00:47:13,934 ‫تا وقتی که تو از شر این موجود خالخالی ‫حرومزاده خلاص بشی. 553 00:47:14,031 --> 00:47:15,598 ‫ترجیح می‌دم نبری. 554 00:47:15,685 --> 00:47:18,035 ‫داری همه طعمه‌‌ها رو می‌بری. 555 00:47:18,122 --> 00:47:20,559 ‫نه، چند تا بز واست آوردم. 556 00:47:20,646 --> 00:47:23,562 ‫بز که جواب نمیده، میده؟ 557 00:47:23,649 --> 00:47:25,521 ‫وقتی یه بار آدم بخورن، ‫از اون به بعد فقط آدم می‌خورن. 558 00:47:27,131 --> 00:47:28,698 ‫لازم نیست نگران بشی هالند. 559 00:47:28,785 --> 00:47:31,788 ‫خودمون طعمه می‌شیم. 560 00:47:31,875 --> 00:47:33,050 ‫واست اونجا یه چادر آماده کردم. 561 00:47:33,137 --> 00:47:35,052 ‫دور از بقیه‌ست؟ 562 00:47:35,139 --> 00:47:36,783 ‫اگه می‌خوای از این بیشتر توی جنگل باشه... 563 00:47:36,877 --> 00:47:38,490 ‫باید از آسمون پرتش کنی. 564 00:48:07,040 --> 00:48:09,114 ‫به خدا تو روانی‌ای رفیق. 565 00:48:09,197 --> 00:48:11,503 ‫پیشنهاد می‌کنم از بزها استفاده کنی داتون. 566 00:48:11,708 --> 00:48:13,580 ‫گمونم از خودمون استفاده کنیم. 567 00:48:13,917 --> 00:48:16,136 ‫باشه خب، شام ساعت شیش سرو می‌شه. 568 00:48:16,598 --> 00:48:19,036 ‫ترجیح میدم سر وقت سروش کنم. ‫چون احتمالا آخرین شامیه که می‌خوری. 569 00:48:21,751 --> 00:48:23,301 ‫عمرا از دستش بدم. 570 00:48:41,650 --> 00:48:43,942 ‫باید حادثه بدی بوده باشه. 571 00:48:46,584 --> 00:48:48,059 ‫نه خانم، حادثه نبوده. 572 00:48:48,986 --> 00:48:50,248 ‫یه آمریکایی. 573 00:48:50,406 --> 00:48:51,799 ‫بدون شک یه گاوچرونی. 574 00:48:52,448 --> 00:48:53,623 ‫اهل کجای آمریکایی؟ 575 00:48:54,681 --> 00:48:55,856 ‫نسخه کوهستانی همین‌جا. 576 00:48:56,350 --> 00:48:58,309 ‫قهوه. 577 00:48:58,396 --> 00:49:00,528 ‫قهوه اون هم عصر؟ 578 00:49:00,616 --> 00:49:03,053 ‫نه ممنونم. کل شب خوابم نمی‌بره. 579 00:49:03,140 --> 00:49:04,750 ‫نقشه هم همینه. 580 00:49:04,837 --> 00:49:06,752 ‫گمونم جای تعجب نداره. 581 00:49:11,482 --> 00:49:12,788 ‫تنهایی اومدی سفر؟ 582 00:49:12,923 --> 00:49:14,272 ‫با شوهرشون اومدن آقا. 583 00:49:39,480 --> 00:49:42,887 ‫کل شب بیدار باشی؟ چرا؟ 584 00:49:44,268 --> 00:49:46,487 ‫می‌خوام چیزی رو شکار کنم که ‫ می‌خواد شما رو شکار کنه. 585 00:49:46,574 --> 00:49:47,880 ‫و چی می‌خواد ما رو شکار کنه؟ 586 00:49:47,967 --> 00:49:51,362 ‫یه پلنگ اندازه یه مبل. 587 00:49:51,449 --> 00:49:53,930 ‫همین امروز رسیدیم. کسی به پلنگی اشاره نکرد. 588 00:49:54,634 --> 00:49:55,983 ‫باید هم همین باشه. 589 00:49:57,557 --> 00:49:59,341 ‫نگران نباشید، شما فردا می‌رید ‫ اردوگاه رودخانه. 590 00:49:59,631 --> 00:50:01,328 ‫اونجا پلنگی نیست. 591 00:50:01,415 --> 00:50:04,549 ‫اسب آبی و شیر و کروکودیل هست ولی... 592 00:50:04,636 --> 00:50:06,812 ‫پلنگ نیست. 593 00:50:07,227 --> 00:50:09,229 ‫خطرش که به نظر کمتر نشد. 594 00:50:10,804 --> 00:50:13,111 ‫اینجا آفریقاست. 595 00:50:14,315 --> 00:50:15,403 ‫همه‌چیز خطرناکه. 596 00:50:18,781 --> 00:50:20,364 ‫خانم. 597 00:50:31,445 --> 00:50:33,293 ‫خدای من. 598 00:50:52,858 --> 00:50:54,817 ‫ببینید چی آوردم. 599 00:50:54,904 --> 00:50:56,340 ‫- ضرری نداره. ‫- نه. 600 00:50:58,995 --> 00:51:01,954 ‫پلنگ ها وارد چادر نمیشن. 601 00:51:02,041 --> 00:51:03,347 ‫از پشت شبیخون می‌زنن. 602 00:51:03,434 --> 00:51:06,872 ‫شیرها وارد میشن. 603 00:51:06,959 --> 00:51:08,526 ‫اون رد پلنگ بود که بیرون بود. 604 00:51:08,613 --> 00:51:10,702 ‫و سی‌ و هفت تا هم توی ‫اردوگاه راه‌آهن بود. 605 00:51:10,789 --> 00:51:13,574 ‫شیر بی‌رحمه. 606 00:51:13,661 --> 00:51:15,272 ‫ولی پلنگ زیرکه. 607 00:51:15,359 --> 00:51:18,057 ‫متوجه می‌شه که خیلی آسونه. 608 00:51:18,144 --> 00:51:20,114 ‫همین الانش هم متوجه شده. 609 00:51:21,060 --> 00:51:23,323 ‫سرتون پایین باشه. 610 00:51:23,410 --> 00:51:26,629 ‫توی چادر بمونید. 611 00:51:26,736 --> 00:51:29,086 ‫این انگلیسی ها ممکنه روانی بشن ‫ و سمت لولوخورخوره شلیک کنن. 612 00:53:11,291 --> 00:53:12,858 ‫اون گله بروستره. 613 00:53:13,272 --> 00:53:14,543 ‫آره. 614 00:53:15,706 --> 00:53:18,629 ‫وای، چقدر گله‌های زیادی اومدن این طرف. 615 00:53:20,745 --> 00:53:23,008 ‫هوی، پخش شید! 616 00:53:31,364 --> 00:53:32,800 ‫هوی! 617 00:53:37,893 --> 00:53:40,069 ‫- هوی، بیا! ‫- بیا گاو. 618 00:54:04,093 --> 00:54:05,921 ‫تا حالا گله رو آورده بودی این ارتفاع؟ 619 00:54:06,008 --> 00:54:08,967 ‫هیچکس گله رو نمیاره توی این ارتفاع. 620 00:54:09,054 --> 00:54:10,882 ‫امیدوارم با تفنگت تمرین کرده باشی. 621 00:54:10,969 --> 00:54:12,536 ‫تفنگ لازم ندارم. 622 00:54:12,623 --> 00:54:15,321 ‫به محض اینکه یه خرس گریزلی ببینم ‫به طناب می‌کشمش. 623 00:54:17,497 --> 00:54:19,151 ‫منتظرم ببینم چطور پیش میره. 624 00:55:28,141 --> 00:55:29,838 ‫گفتن یه هفته؟ 625 00:55:29,863 --> 00:55:31,430 ‫گفتن حدود یه هفته. 626 00:55:31,602 --> 00:55:33,856 ‫یعنی نزدیک دو هفته. 627 00:55:34,749 --> 00:55:36,746 ‫متنفرم که هردوشون انقدر ‫طولانی مدت خونه نباشن. 628 00:55:36,959 --> 00:55:39,222 ‫من متنفرم که اصلا بیرون باشن. 629 00:55:39,247 --> 00:55:40,988 ‫ولی گاوچرونن دیگه اِما. کارشون همینه. 630 00:55:42,176 --> 00:55:43,743 ‫من میرم شام آماده کنم. 631 00:55:43,768 --> 00:55:47,106 ‫لازم نیست. کسی نیست که بخوره. 632 00:55:48,137 --> 00:55:50,139 ‫بیا ساندویچ بخوریم. 633 00:55:50,164 --> 00:55:53,635 ‫نمیشه فقط ساندویچ درست کرد که. ‫ سوپ هم درست می‌کنم. 634 00:55:54,356 --> 00:55:55,488 ‫هرجور راحتی. 635 00:55:58,903 --> 00:56:00,525 ‫نمیای؟ 636 00:56:03,647 --> 00:56:05,127 ‫نه. 637 00:56:05,692 --> 00:56:09,087 ‫گمونم یکم این بیرون بمونم. 638 00:56:15,968 --> 00:56:30,968 ‫مترجمان: «حامی مغیثی و تارخ علی‌خانی» ‫ در تلگرام: Timelordsubs@ و aManofWar@ 639 00:56:34,243 --> 00:56:36,219 ‫اسپنسر عزیزم... 640 00:56:36,710 --> 00:56:38,914 ‫تابستان رسیده و همراهش آفت ملخ... 641 00:56:38,939 --> 00:56:41,390 ‫و خشکسالی میاد. 642 00:56:42,037 --> 00:56:44,169 ‫عمو و برادرت و جک جوان... 643 00:56:44,194 --> 00:56:46,781 ‫دارن گله رو به سمت کوهستان می‌برن... 644 00:56:46,806 --> 00:56:49,070 ‫که شاید اونجا چمن بهتری پیدا بشه. 645 00:56:49,525 --> 00:56:52,397 ‫عروسی جک رو عقب انداختیم، ‫ چون همونطور که می‌دونی... 646 00:56:52,422 --> 00:56:54,512 ‫گله از همه‌چیز مهم تره. 647 00:56:57,037 --> 00:56:58,995 ‫وقتی خونه پره و مزرعه شلوغه... 648 00:56:59,020 --> 00:57:01,414 ‫توی همهمه‌ش گم می‌شم... 649 00:57:01,485 --> 00:57:04,358 ‫و فراموش می‌کنم که تو نیستی. 650 00:57:04,577 --> 00:57:08,058 ‫ولی الان خانه سوت و کوره و ‫همه کارها رو انجام دادم. 651 00:57:08,216 --> 00:57:12,177 ‫واسه همین به تو فکر می‌کنم. 652 00:57:12,365 --> 00:57:16,719 ‫و برام سواله که چرا نمیای خونه پیشمون؟ 653 00:58:26,938 --> 00:58:29,531 ‫دو تان. 654 00:58:30,254 --> 00:58:33,305 ‫نمی‌تونم این خیال رو از ذهنم بیرون کنم ‫که غیبتت یه جور مجازاته... 655 00:58:33,389 --> 00:58:36,820 ‫که یه‌جورهایی بخاطر ماست که برنمی‌گردی. 656 00:58:37,698 --> 00:58:39,744 ‫گمونم این خودخواهیه. 657 00:58:39,823 --> 00:58:42,739 ‫می‌دونم که جنگ انسان‌ها رو عوض می‌کنه. 658 00:58:42,889 --> 00:58:44,717 ‫فرضم بر اینه که تو به دنبال... 659 00:58:44,742 --> 00:58:46,836 ‫اون بخشی از خودت هستی که گمش کردی. 660 00:58:47,062 --> 00:58:49,978 ‫و من فقط می‌تونم امیدوار باشم ‫ که پیداش کنی... 661 00:58:50,315 --> 00:58:52,491 ‫و برگردی پیشمون. 662 00:59:17,022 --> 00:59:19,133 ‫درست گفتی. خیلی واسش آسون بود. 663 00:59:22,521 --> 00:59:24,555 ‫اسپنسر، دو تا هستن! 664 00:59:27,359 --> 00:59:37,359 ‫سیر تا پیاز سینمای جهان رو با ما ببین! ‫.:: Bamabin.com ::.