1 00:00:00,100 --> 00:00:02,127 ‫سی‌نما تقدیم میکند ‫WwW.30NaMa.CoM 2 00:00:02,127 --> 00:00:05,047 ‫ری؟ ری؟ ری؟ ‫حالت خوبه؟ هی! هی 3 00:00:05,047 --> 00:00:07,925 ‫- من زنشم ‫- هی، یکی آمبولانس خبر کنه 4 00:00:07,925 --> 00:00:09,625 ‫آمبولانس خبر کردین؟ 5 00:00:11,929 --> 00:00:13,639 ‫در زمان رسیدن بیهوش بوده 6 00:00:13,639 --> 00:00:15,849 ‫- ضربان قلب نامنظمه ‫- سرم رو توی دست راستش زدم 7 00:00:15,849 --> 00:00:18,435 ‫خیلی‌خب، بیاین مطمئن بشیم ‫میزان اکسیژنش 8 لیتره 8 00:00:18,435 --> 00:00:20,312 ‫نوار قلب 12 کاناله براش بذارین 9 00:00:20,312 --> 00:00:23,065 ‫آزمایش خون کامل، سی‌بی‌سی ‫و آزمایش گروه خونی ازش بگیرین 10 00:00:30,447 --> 00:00:32,448 ‫داره میره توی تاکی‌کاردی بطنی ‫نبضش رو چک کن 11 00:00:35,536 --> 00:00:37,236 ‫نبض نداره 12 00:00:53,220 --> 00:00:56,956 ‫« اصــل بــرائــت » 13 00:00:56,956 --> 00:01:02,956 ‫تـرجـمـه و تـنـظـیـم : حـسـیـن اسـمـاعـیـلـی 14 00:01:14,575 --> 00:01:16,869 ‫- سلام عزیزم ‫- با بچه‌ها اومدیم خونه 15 00:01:16,869 --> 00:01:18,569 ‫حالش چطوره؟ 16 00:01:18,912 --> 00:01:20,122 ‫هنوز توی اتاق عمله 17 00:01:20,122 --> 00:01:21,748 ‫خیلی‌خب 18 00:01:21,748 --> 00:01:24,001 ‫- خبری شد بهت میگم، باشه؟ ‫- باشه 19 00:01:24,001 --> 00:01:25,252 ‫- دوستت دارم ‫- باشه. خداحافظ 20 00:01:25,252 --> 00:01:27,796 ‫ظاهراً دچار سکته‌ی قلبی شده 21 00:01:27,796 --> 00:01:29,923 ‫- حقیقتاً اتفاق غیرمنتظره‌ای بوده ‫- خدایا 22 00:01:29,923 --> 00:01:34,011 ‫هنوز هیچ خبری مبنی بر اینکه این محاکمه ‫ ادامه پیدا می‌کنه یا نه به دستمون نرسیده 23 00:01:34,011 --> 00:01:37,389 ‫ری، تابحال همچین اتفاقی افتاده بوده؟ 24 00:01:37,389 --> 00:01:40,225 ‫که یه متهم بیاد و جون وکیلش رو نجات بده؟ 25 00:01:40,225 --> 00:01:42,728 ‫می‌دونی، معمولاً برعکسش اتفاق میفته 26 00:01:42,728 --> 00:01:45,439 ‫ولی در جواب سوالت ‫باید بگم قانونی وجود نداره 27 00:01:45,439 --> 00:01:46,607 ‫تصمیمش با قاضیه 28 00:01:46,607 --> 00:01:50,861 ‫و با توجه به این شرایط ‫به‌نظرم هرچیزی ممکنه 29 00:01:50,861 --> 00:01:53,864 ‫خب، اگر بگن محاکمه از روال قانونی خارج شده ‫از اول شروع می‌کنن؟ 30 00:01:53,864 --> 00:01:55,564 ‫آره ظاهراً 31 00:01:55,866 --> 00:01:56,909 ‫عجب وضع مزخرفی 32 00:02:05,459 --> 00:02:07,419 ‫هی، نوشیدنی‌ای چیزی می‌خوری؟ 33 00:02:07,419 --> 00:02:09,338 ‫آبی چیزی برات بیارم؟ 34 00:02:10,214 --> 00:02:11,548 ‫آره 35 00:02:11,548 --> 00:02:13,248 ‫- آره، ممنون ‫- آره؟ 36 00:02:18,847 --> 00:02:22,309 ‫لورین، فقط می‌خوام بگم واقعاً متاسفم 37 00:02:22,309 --> 00:02:23,936 ‫و اگر هرگونه کمکی از دستم برمیاد... 38 00:02:23,936 --> 00:02:28,023 ‫می‌دونم حرفم به‌نظر توخالی میاد ‫ولی اگر کاری ازم برمیاد... 39 00:02:32,194 --> 00:02:34,071 ‫- ممنون ‫- خواهش 40 00:02:34,071 --> 00:02:35,906 ‫- خیلی‌خب ‫- ممنون 41 00:02:35,906 --> 00:02:37,115 ‫- خانم هورگن؟ ‫- بله؟ 42 00:02:37,115 --> 00:02:39,159 ‫- خانم هورگن هستین؟ ‫- بله؟ 43 00:02:39,159 --> 00:02:41,495 ‫حالش خوب میشه. حتی از قبل هم بهتر میشه 44 00:02:41,495 --> 00:02:42,955 ‫- واقعاً؟ ‫- حمله‌ی قلبی کرونری نبوده 45 00:02:42,955 --> 00:02:44,540 ‫- کُندتَپشی داشته (ضربان قلب آهسته) ‫- خدایا... 46 00:02:44,540 --> 00:02:47,751 ‫یه مشکل الکتریکی بوده که سرعت ‫ضربان قلبش رو تا حد توقف کامل پایین آورده 47 00:02:47,751 --> 00:02:50,295 ‫ضربان‌ساز قلب براش گذاشتیم ‫هیچگونه آسیب عصبی ندیده 48 00:02:50,921 --> 00:02:53,924 ‫- بهتر از قبل از اینجا میره بیرون ‫- ممنونم، دکتر 49 00:02:54,424 --> 00:02:56,176 ‫پس حالش خوب میشه؟ 50 00:02:56,176 --> 00:02:57,678 ‫- کاملاً خوب میشه ‫- آره 51 00:02:57,678 --> 00:02:59,930 ‫بهتر از قبل میشه ‫الان توی بخش ریکاوریه 52 00:02:59,930 --> 00:03:02,641 ‫چند ساعت دیگه میره توی اتاقش ‫و اون‌موقع می‌تونین برین دیدنش 53 00:03:02,641 --> 00:03:04,393 ‫خدایا 54 00:03:04,393 --> 00:03:06,353 ‫- ممنون ‫- خواهش می‌کنم 55 00:03:06,353 --> 00:03:08,053 ‫دیدی؟ 56 00:03:18,574 --> 00:03:20,274 ‫به مشکل برخوردیم 57 00:03:21,869 --> 00:03:23,569 ‫آره، به مشکل برخوردیم 58 00:03:23,912 --> 00:03:28,041 ‫هیئت منصفه قهرمان‌بازی راستی رو دید و... 59 00:03:29,042 --> 00:03:30,794 ‫باید درخواست محاکمه‌ی مجدد کنیم 60 00:03:31,378 --> 00:03:32,754 ‫- چی؟ ‫- آره 61 00:03:32,754 --> 00:03:34,298 ‫- ما... ‫- ما که داریم برنده میشیم 62 00:03:34,298 --> 00:03:37,593 ‫- چندان مطمئن نیستم ‫- اگر همچین درخواستی کنیم قسر درمیره 63 00:03:37,593 --> 00:03:40,137 ‫- نه. از کجا معلوم ‫- چرا، معلومه. بیخیال 64 00:03:40,137 --> 00:03:42,014 ‫توی محاکمه‌ی دوم ‫می‌فهمه چیا بر علیهش داریم 65 00:03:42,014 --> 00:03:45,392 ‫بهش فکر کن ‫به عنوان یه آدم دروغگو، خیانت‌کار و روانی 66 00:03:45,392 --> 00:03:47,311 ‫- آدم خیلی جذابیه، درسته؟ ‫- مهم... 67 00:03:47,311 --> 00:03:50,564 ‫و حالا جلوی هیئت منصفه ‫جون یه آدم رو نجات داد 68 00:03:50,564 --> 00:03:53,609 ‫میشه اینم گفت که هیئت منصفه دید ‫که بدون فکر یه کاری انجام داده 69 00:03:53,609 --> 00:03:55,152 ‫و دیدن چجوری حمله‌ور شد 70 00:03:55,152 --> 00:03:56,852 ‫ولی باید به هیئت‌منصفه اعتماد کنی 71 00:03:57,738 --> 00:04:00,407 ‫بدونی که بهتر از جفتمون ‫توانایی اینو دارن که تصور کنن 72 00:04:00,407 --> 00:04:02,107 ‫اون شب چه اتفاقی افتاده 73 00:04:03,744 --> 00:04:06,079 ‫خب، سوال اینجاست که "حالا چی؟" 74 00:04:06,580 --> 00:04:10,417 ‫نمیشه وسط محاکمه ‫بدون وکیل اصلی ادامه داد 75 00:04:10,417 --> 00:04:12,127 ‫شاید محاکمه رو موقتاً متوقف کنن؟ 76 00:04:12,127 --> 00:04:14,171 ‫فکر نکنم همچین چیزی ممکن باشه 77 00:04:14,171 --> 00:04:17,007 ‫بر اساس نظرات تمام ‫کارشناس‌های حقوقی که خوندم... 78 00:04:47,329 --> 00:04:49,164 ‫خب نظرتون چیه؟ 79 00:04:50,457 --> 00:04:52,157 ‫نظری دارین؟ 80 00:04:52,626 --> 00:04:56,296 ‫آقای دیلی گواردیا ‫ظاهراً توی عالم خودت سیر می‌کنی 81 00:04:57,506 --> 00:05:00,425 ‫دارم فکر می‌کنم اصول ‫صرفه‌جویی در منابع قضایی مهم‌تره 82 00:05:00,425 --> 00:05:02,052 ‫یا عدل و انصاف، می‌دونین؟ 83 00:05:02,052 --> 00:05:04,763 ‫متوجهیم که به عنوان ضابطین دادگستری ‫وظیفه داریم مطمئن بشیم 84 00:05:04,763 --> 00:05:07,391 ‫روند قضایی عاری از هرگونه ‫تبعیض و سوگیری باشه 85 00:05:07,391 --> 00:05:08,684 ‫چه زری داری می‌زنی؟ 86 00:05:08,684 --> 00:05:10,352 ‫سال‌هاست از دانشکده‌ی حقوق دراومدیم 87 00:05:10,352 --> 00:05:12,396 ‫- چی داری میگی واسه خودت؟ ‫- دارم میگم 88 00:05:12,396 --> 00:05:14,273 ‫فکر می‌کنیم دلایل کافی برای ‫درخواست محاکمه‌ی مجدد هست 89 00:05:14,273 --> 00:05:16,149 ‫- خب کافی بود همینو بگی ‫- ما مخالفیم 90 00:05:19,653 --> 00:05:21,353 ‫می‌خواین ادامه بدین؟ 91 00:05:22,281 --> 00:05:23,991 ‫آماده‌م شخصاً دفاعیات رو ادامه بدم 92 00:05:23,991 --> 00:05:26,159 ‫- از همین الان؟ ‫- تو می‌خوای جاشو بگیری؟ 93 00:05:27,953 --> 00:05:29,746 ‫از فردا. یک روز وقت می‌خوام 94 00:05:30,330 --> 00:05:32,030 ‫آقای دیلی گواردیا؟ 95 00:05:34,751 --> 00:05:35,836 ‫شرمنده 96 00:05:35,836 --> 00:05:39,006 ‫باشه. باشه ‫دادستانی آماده‌ی ادامه‌ دادن دادرسیه 97 00:05:40,632 --> 00:05:42,342 ‫می‌خوام خودم وکیل خودم باشم 98 00:05:47,389 --> 00:05:48,432 ‫جانم؟ 99 00:05:48,432 --> 00:05:51,852 ‫می‌خوام وظیفه‌ی وکیل اصلیم رو به‌عهده بگیرم ‫حضورم همین الانشم در دادرسی ثبت شده 100 00:05:51,852 --> 00:05:53,896 ‫و تجربه‌ی خانم وینزلو کمتر از منه 101 00:05:53,896 --> 00:05:56,190 ‫- نه، یه شخص نمی‌تونه در یک دادرسی... ‫- می‌تونه دستیارم باشه 102 00:05:56,190 --> 00:05:57,774 ‫هم شاهد باشه و هم وکیل 103 00:05:57,774 --> 00:05:59,943 ‫از همین الان میگم، من شهادت نمیدم 104 00:05:59,943 --> 00:06:02,404 ‫شهادت میدی. باهوش‌ترین ‫شاهد کل تاریخ میشی... 105 00:06:02,404 --> 00:06:04,907 ‫چون می‌تونی دیدگاه و رفتارت رو ‫ به هیئت‌منصفه نشون بدی 106 00:06:04,907 --> 00:06:07,409 ‫- وکیل اصلیم توی بیمارستانه ‫- بدون اینکه ما سوالی ازت بپرسیم 107 00:06:07,409 --> 00:06:09,328 ‫هیچ مدرک و شهادتی ارائه نمیدم 108 00:06:09,328 --> 00:06:12,164 ‫و اینو به خانم قاضی یادآوری کنم ‫که این‌کار حق منه 109 00:06:12,164 --> 00:06:14,833 ‫و خانم قاضی به تو یادآوری می‌کنه ‫آقای سبیچ 110 00:06:14,833 --> 00:06:16,710 ‫اگر حتی یک‌ذره ‫اتفاقات رو از دیدگاه خودت گفتی 111 00:06:16,710 --> 00:06:20,339 ‫به دادستانی اجازه میدم ‫بفرستت توی جایگاه شهود 112 00:06:20,339 --> 00:06:23,509 ‫و هرچی سوال دارن ازت بپرسن 113 00:06:23,509 --> 00:06:25,469 ‫و اگر خرابکاری کردی 114 00:06:25,469 --> 00:06:28,055 ‫اجازه پیدا نمی‌کنی بر اساس ‫متمم ششم قانون اساسی 115 00:06:28,055 --> 00:06:30,390 ‫و گفتن اینکه وکیلت احمقه ‫ تجدیدنظرخواهی کنی 116 00:06:30,390 --> 00:06:31,850 ‫می‌خوای خودت وکیل خودت باشی؟ 117 00:06:31,850 --> 00:06:34,478 ‫تا وقتی شهادتی نده، مانعی نداره 118 00:06:35,729 --> 00:06:37,429 ‫متوجهم، خانم قاضی 119 00:06:38,273 --> 00:06:39,973 ‫فکر خیلی بدیه 120 00:06:41,026 --> 00:06:42,726 ‫ولی می‌تونی انجامش بدی 121 00:06:44,738 --> 00:06:46,156 ‫توضیحات لازم رو به اعضای هیئت‌منصفه میدم 122 00:06:46,156 --> 00:06:48,325 ‫و فردا ساعت 10 دادرسی رو ادامه میدیم 123 00:06:52,246 --> 00:06:53,946 ‫بهتره تجدیدنظر کنی 124 00:06:58,001 --> 00:07:01,213 ‫چطوری اینطوری شد؟ ‫بهم قول دادین ازش محافظت می‌کنین 125 00:07:01,213 --> 00:07:03,632 ‫- تمام تلاشمون رو می‌کنیم ‫- تمام تلاشتون رو می‌کنین؟ 126 00:07:03,632 --> 00:07:05,332 ‫تمام تلاشتون رو می‌کنین؟ 127 00:07:06,677 --> 00:07:08,762 ‫هیچکس مراقب پسر من نیست؟ 128 00:07:08,762 --> 00:07:12,182 ‫الان همون مردی ازش سوال می‌کنه ‫که مادرشو کشته 129 00:07:12,182 --> 00:07:14,768 ‫- این حق رو داره که وکیل خودش... ‫- مرتیکه قاتله! 130 00:07:18,438 --> 00:07:21,275 ‫حتی در پرونده‌ای با این همه پیچ و خم 131 00:07:21,275 --> 00:07:22,901 ‫این اتفاق بهت‌آوره 132 00:07:22,901 --> 00:07:26,280 ‫و النور، اینکه راستی سبیچ ‫قراره وکیل خودش باشه 133 00:07:26,280 --> 00:07:28,407 ‫- نظر تو در موردش چیه؟ ‫- مامان، این‌کار دیوونگیه 134 00:07:28,407 --> 00:07:30,284 ‫پدرتو دست‌کم نگیر، عزیزم 135 00:07:30,284 --> 00:07:32,494 ‫- نه توی دادگاه ‫- مامان، بی‌خیال 136 00:07:33,203 --> 00:07:35,205 ‫- فکر تخمی‌ایه ‫- عزیزم! 137 00:07:53,891 --> 00:07:55,591 ‫بس کن! بس کن! 138 00:08:09,990 --> 00:08:11,950 ‫یه سوال خدمتتون دارم! ‫بیاین اینجا لطفاً! 139 00:09:01,834 --> 00:09:03,534 ‫خیلی‌خب، اون داخل می‌بینمت 140 00:10:00,893 --> 00:10:02,686 ‫بابت تاخیرم عذر می‌خوام، عالیجناب 141 00:10:28,921 --> 00:10:30,621 ‫آقای سبیچ 142 00:10:32,758 --> 00:10:37,179 ‫سلام، مایکل ‫اول می‌خوام عمیقاً بهت تسلیت بگم 143 00:10:37,179 --> 00:10:39,264 ‫نمی‌تونم درد از دست دادن مادرت رو تصور کنم 144 00:10:39,264 --> 00:10:40,964 ‫تو مادرمو کشتی 145 00:10:49,608 --> 00:10:51,527 ‫قبلاً زیاد می‌رفتی خونه‌ی مادرت 146 00:10:52,486 --> 00:10:54,363 ‫و فقط تماشا می‌کردی؟ 147 00:10:55,364 --> 00:10:57,074 ‫که زندگیش رو ببینی. که... 148 00:10:59,159 --> 00:11:01,870 ‫که زندگی‌ای رو ببینی ‫که نمی‌خواست توش باشی 149 00:11:02,538 --> 00:11:03,705 ‫آره 150 00:11:03,705 --> 00:11:06,875 ‫تابحال بهت نگفته بود ‫چرا نمی‌خواست بخشی از زندگیش باشی؟ 151 00:11:08,293 --> 00:11:09,586 ‫نه 152 00:11:09,586 --> 00:11:13,382 ‫پدرت تابحال بهت نگفته چرا نمی‌خواست؟ 153 00:11:15,926 --> 00:11:17,626 ‫نه 154 00:11:17,803 --> 00:11:19,638 ‫خب پس حتماً خیلی عصبانیت کرده 155 00:11:20,389 --> 00:11:22,089 ‫درست میگم؟ 156 00:11:22,808 --> 00:11:23,809 ‫نه اونقدر که بکشمش 157 00:11:23,809 --> 00:11:24,893 ‫مراقب باش 158 00:11:24,893 --> 00:11:26,979 ‫- ریموند ‫- فقط دارم نگاه می‌کنم 159 00:11:27,813 --> 00:11:30,816 ‫جالبه، مایکل ‫آخه توی هفته‌های آخر عمرش 160 00:11:30,816 --> 00:11:35,279 ‫چندین پیام بین تو و مادرت ردوبدل شده 161 00:11:37,906 --> 00:11:40,909 ‫براش فرستادی ‫"اگر مرده بودی راحت‌تر بود؟" 162 00:11:40,909 --> 00:11:42,609 ‫اینو براش فرستادی؟ 163 00:11:42,744 --> 00:11:44,037 ‫فقط دل منو نشکست 164 00:11:44,037 --> 00:11:45,247 ‫دل پدرمم شکست 165 00:11:45,247 --> 00:11:48,959 ‫"خیلی از دستت کفریم. زندگیم رو نابود کردی" 166 00:11:50,169 --> 00:11:51,869 ‫اینو براش فرستادی؟ 167 00:11:53,213 --> 00:11:54,913 ‫براش آرزوی مرگ می‌کردی 168 00:11:56,383 --> 00:11:58,844 ‫نه، گفتم اونطوری آسون‌تر می‌شد 169 00:11:59,428 --> 00:12:01,013 ‫مردم با مرگ کنار میان 170 00:12:01,013 --> 00:12:02,472 ‫طلاق سخت‌تره 171 00:12:02,472 --> 00:12:04,172 ‫منظورم این بود 172 00:12:05,184 --> 00:12:07,769 ‫خیلی‌خب. دیگه ادامه نده ‫ همین... همین کافیه 173 00:12:07,769 --> 00:12:09,146 ‫این فیلم رو از من گرفتی 174 00:12:09,146 --> 00:12:10,981 ‫که شب مرگ مادرت ‫وارد خونه‌ش شدم 175 00:12:10,981 --> 00:12:13,567 ‫و شهادت دادی که قبلاً هم ‫منو موقع ورود به اونجا دیدی 176 00:12:13,567 --> 00:12:15,777 ‫پس خبر داشتی که من و مادرت رابطه داشتیم 177 00:12:19,406 --> 00:12:20,407 ‫آره 178 00:12:20,407 --> 00:12:23,702 ‫فکر اینکه نمی‌خواست ‫تو توی زندگیش باشی 179 00:12:23,702 --> 00:12:27,789 ‫ولی به من علاقه داشته ‫این اصلاً باعث نشد ازم متنفر بشی؟ 180 00:12:27,789 --> 00:12:30,209 ‫ازت متنفرم چون کشتیش 181 00:12:32,085 --> 00:12:33,785 ‫بهش سخت نگیر، راستی 182 00:12:37,090 --> 00:12:41,762 ‫پس بعد از اینکه این فیلم رو گرفتی ‫چیکار کردی؟ 183 00:12:41,762 --> 00:12:42,930 ‫رفتم 184 00:12:42,930 --> 00:12:46,433 ‫و چقدر بعد از اینکه دیدی ‫وارد خونه‌ش شدم رفتی؟ 185 00:12:46,433 --> 00:12:48,435 ‫- تقریباً همون موقع ‫- و کجا رفتی؟ 186 00:12:48,435 --> 00:12:50,135 ‫رفتم خونه 187 00:12:50,354 --> 00:12:51,605 ‫کی خونه بود؟ 188 00:12:51,605 --> 00:12:53,305 ‫بابام 189 00:12:54,399 --> 00:12:56,109 ‫خودتون دو نفر بودین؟ 190 00:12:56,860 --> 00:12:57,861 ‫آره 191 00:12:57,861 --> 00:12:59,561 ‫کس دیگه‌ای نبود؟ 192 00:12:59,738 --> 00:13:00,989 ‫نه فقط ما بودیم 193 00:13:00,989 --> 00:13:04,409 ‫پس کسی جز اون ‫نمی‌تونه بگه اونجا بودی 194 00:13:04,910 --> 00:13:07,663 ‫و کسی جز تو ‫نمی‌تونه بگه اون اونجا بوده 195 00:13:07,663 --> 00:13:09,289 ‫- اعتراض دارم ‫- وارد نیست 196 00:13:09,289 --> 00:13:12,668 ‫به بابات گفتی دیدی معشوق بابات ‫وارد خونه‌ش شده؟ 197 00:13:15,295 --> 00:13:17,214 ‫لطفاً جواب سوال رو بده، مایکل 198 00:13:19,758 --> 00:13:21,635 ‫یادم نمیاد چیزی بهش گفتم یا نه 199 00:13:22,553 --> 00:13:24,253 ‫پس امکانش هست... 200 00:13:25,097 --> 00:13:27,975 ‫امکانش هست که شب قتل مادرت 201 00:13:27,975 --> 00:13:32,187 ‫ به بابات گفته باشی ‫که دیدی معشوق مادرت وارد خونه‌ش شده؟ 202 00:13:35,315 --> 00:13:37,150 ‫یادم نمیاد چیزی بهش گفته باشم 203 00:13:37,150 --> 00:13:39,736 ‫یه سری مدارک توسط اداره‌ی پلیس 204 00:13:39,736 --> 00:13:42,531 ‫توی کامپیوترت پیدا شدن 205 00:13:42,531 --> 00:13:46,076 ‫و نشون می‌دادن که علاقه‌ی خاصی ‫به پرونده‌های قبلی مادرت داشتی 206 00:13:46,076 --> 00:13:49,079 ‫رفتی توی سایت‌های جنایی ‫و داشتی دنبال اطلاعاتی می‌گشتی 207 00:13:49,079 --> 00:13:50,956 ‫که توی رسانه‌های عمومی گفته نشده بود 208 00:13:50,956 --> 00:13:53,584 ‫از جمله بانی دیویس 209 00:13:53,584 --> 00:13:56,253 ‫- اعتراض دارم ‫- وارده. سوال بپرس، جناب وکیل 210 00:13:56,253 --> 00:13:57,462 ‫باید با احتیاط پیش بره 211 00:13:57,462 --> 00:13:58,797 ‫- تو مادرتو کشتی؟ ‫- اعتراض دارم 212 00:13:58,797 --> 00:14:00,299 ‫پدرت چی؟ اون مادرتو کشته؟ 213 00:14:00,299 --> 00:14:02,551 ‫- عجب ‫- لطفاً بگو دلایلی برای این سوالات داری 214 00:14:02,551 --> 00:14:05,846 ‫من هیچ دلیلی برای متهم کردن ‫شاهد یا پدرش ندارم 215 00:14:05,846 --> 00:14:06,930 ‫چطور می‌تونم داشته باشم؟ 216 00:14:06,930 --> 00:14:11,226 ‫بعد از کوتاه‌ترین و سهل‌انگارانه‌ترین ‫تحقیقات از طرف پلیس 217 00:14:11,226 --> 00:14:13,270 ‫دفتر دادستانی ناحیه ‫هیچکدوم رو مظنون ندونست... 218 00:14:13,270 --> 00:14:14,479 ‫- هیچ کنترلی روی خودش نداره ‫- عالیجناب! 219 00:14:14,479 --> 00:14:16,356 ‫برای اطمینان می‌پرسم، مادرتو کشتی یا نه؟ 220 00:14:16,356 --> 00:14:18,066 ‫هی! مرتیکه‌ی مریض! 221 00:14:18,692 --> 00:14:19,693 ‫بابا! 222 00:14:19,693 --> 00:14:22,613 ‫- بسه! بسه! ‫- آقای کالدول، برگرد سر جات 223 00:14:22,613 --> 00:14:23,906 ‫شوخیت گرفته لعنتی؟ 224 00:14:23,906 --> 00:14:26,241 ‫- برو ‫- برگرد سر جات، آقای کالدول 225 00:14:26,241 --> 00:14:27,941 ‫قرار بود مراقبش باشی 226 00:14:36,293 --> 00:14:39,379 ‫آقای سبیچ، وقتی دالتون کالدول ‫بهت حمله‌ور شد ترسیدی؟ 227 00:14:39,379 --> 00:14:41,632 ‫دادستانی می‌تونه ‫همچین اشتباهی رو جبران کنه؟ 228 00:14:41,632 --> 00:14:43,425 ‫کالدول‌ها با هم توی این جنایت دست داشتن؟ 229 00:14:43,425 --> 00:14:46,094 ‫به‌نظرت چرا این همه سرنخ بررسی نشدن؟ 230 00:15:04,613 --> 00:15:08,534 ‫می‌دونی، ریموند قدیما وقتی پرونده‌ای ‫ افتضاح پیش می‌رفت یه جمله‌ای می‌گفت 231 00:15:08,534 --> 00:15:10,746 ‫می‌گفت بگایی کم‌پخت داریم 232 00:15:10,770 --> 00:15:13,872 ‫بگایی نیم‌پخت داریم، و بگایی مغزپخت 233 00:15:13,872 --> 00:15:15,958 ‫به‌نظرم در حد مغزپخت به‌گا رفتیم 234 00:15:15,958 --> 00:15:17,042 ‫رفتارش مستاصل به‌نظر میومد 235 00:15:17,042 --> 00:15:19,086 ‫داره همه رو متهم می‌کنه جز خودش 236 00:15:19,086 --> 00:15:20,838 ‫خیلی‌خب 237 00:15:20,838 --> 00:15:22,381 ‫خیلی‌خب، خیلی‌خب 238 00:15:22,381 --> 00:15:26,844 ‫پس اثبات کردن که کسی ‫که از کارولین پلیموس نفرت داشته 239 00:15:26,844 --> 00:15:30,764 ‫سر صحنه بوده، که احتمالاً از جزئیات ‫ پرونده‌ی بانی دیویس خبر داشته 240 00:15:30,764 --> 00:15:32,724 ‫حرف لیام رینولدز رو پیش کشیدن 241 00:15:33,809 --> 00:15:37,062 ‫و بعد از پدرش اسم بردن ‫ که عین روانی‌ها حمله‌ور شد 242 00:15:37,896 --> 00:15:41,024 ‫پس، ما... ما... ریگو 243 00:15:41,024 --> 00:15:42,442 ‫- از ریگو می‌خوایم بیاد شهادت بده ‫- ریگو؟ 244 00:15:42,442 --> 00:15:44,319 ‫- نه، ریگو کاملاً طرف "راستی"ـه ‫- آره 245 00:15:44,319 --> 00:15:46,363 ‫یوجنیا هم بود ‫مهم اینه که سوالات درست رو بپرسیم 246 00:15:46,363 --> 00:15:48,782 ‫- ریگو ازم متنفره ‫- از من که متنفر نیست. خودم ازش می‌پرسم 247 00:15:48,782 --> 00:15:50,617 ‫- نه ‫- آره 248 00:15:50,617 --> 00:15:51,785 ‫- آره. آره ‫- نه 249 00:15:51,785 --> 00:15:53,203 ‫بذار بهت بگم چرا 250 00:15:53,203 --> 00:15:54,371 ‫چون اگر این‌کارو نکنیم 251 00:15:54,371 --> 00:15:57,666 ‫بگایی مغزپخت که هیچ ‫تا فیها خالدون‌مون به‌گا میریم 252 00:16:01,295 --> 00:16:03,797 ‫- ریگو چی می‌خواد بگه؟ ‫- نمی‌دونم 253 00:16:03,797 --> 00:16:05,841 ‫نه، بیخیال. چرت نگو ‫با همدیگه دوستین 254 00:16:05,841 --> 00:16:07,968 ‫- بهم بگو قراره چی... ‫- نه، شما دو تا دوستین 255 00:16:07,968 --> 00:16:11,013 ‫قراره در مورد چی شهادت بده؟ 256 00:16:11,597 --> 00:16:15,934 ‫احتمالاً در مورد چیزی که من دیدم، راستی ‫و در مورد همین کوفتی که الان دارم می‌بینم 257 00:16:15,934 --> 00:16:17,019 ‫منظورت چیه؟ 258 00:16:17,019 --> 00:16:20,480 ‫رفتارت داره نابهنجار میشه ‫مثل همین الان با این کارات 259 00:16:20,480 --> 00:16:22,180 ‫چی...؟ 260 00:16:22,983 --> 00:16:25,652 ‫می‌دونی که خودم نمی‌خواستم ‫شهادت بدم، مگه نه؟ 261 00:16:26,486 --> 00:16:28,488 ‫می‌دونم خودت اینو می‌دونی 262 00:16:28,488 --> 00:16:30,407 ‫ای خدا 263 00:16:32,910 --> 00:16:34,703 ‫برداشتم از این جریان اشتباه بوده؟ 264 00:16:37,206 --> 00:16:38,906 ‫- برداشتم...؟ ‫- منظورت...؟ 265 00:16:39,499 --> 00:16:40,584 ‫کارولین مثل مواد بوده 266 00:16:40,584 --> 00:16:43,545 ‫تو بهش اعتیاد داشتی ‫اعتیاد زندگی‌ آدما رو نابود می‌کنه 267 00:16:45,088 --> 00:16:47,966 ‫خدایا. نابود کردن تو یه چیزه 268 00:16:47,966 --> 00:16:51,136 ‫ولی نمی‌خواستی اجازه بدی ‫خانواده‌ت رو نابود کنه 269 00:16:55,474 --> 00:16:58,018 ‫یا خدا. فکر کنم اون شب بهت گفته... 270 00:16:59,937 --> 00:17:02,481 ‫که می‌خواسته بچه رو نگاه داره، مگه نه؟ 271 00:17:03,607 --> 00:17:08,987 ‫اون شب بهت گفت ‫که می‌خواد بچه رو نگه داره؟ 272 00:17:09,780 --> 00:17:11,698 ‫می‌خواسته بچه رو نگه داره 273 00:17:12,324 --> 00:17:14,076 ‫- بچه‌ی تو ‫- از ماشینم پیاده شو 274 00:17:18,664 --> 00:17:20,364 ‫از ماشینم پیاده شو 275 00:17:57,661 --> 00:18:00,205 ‫لیام رینولدز توی قتل ‫کارولین پلیموس نقشی نداشته 276 00:18:00,205 --> 00:18:02,791 ‫ولی جفتتون با هم رفتین زندان ‫دیدن لیام رینولدز 277 00:18:02,791 --> 00:18:05,502 ‫- درسته؟ ‫- آره رفتیم 278 00:18:06,295 --> 00:18:07,995 ‫چرا؟ 279 00:18:09,214 --> 00:18:10,914 ‫می‌ذاریم راستی بهمون بگه 280 00:18:13,343 --> 00:18:15,220 ‫حتی اگرم داده باشی ‫کارولین رو برات بکشن 281 00:18:17,097 --> 00:18:18,797 ‫ممکنه به نفعت باشه 282 00:18:20,225 --> 00:18:24,771 ‫اینطوری یعنی همدستی داشتی ‫که یعنی چیزی برای معامله داری 283 00:18:24,771 --> 00:18:26,982 ‫خب؟ پس تصورش کن 284 00:18:28,025 --> 00:18:32,070 ‫الان بخاطر قتل بانی دیویس ‫تا آخر عمرت پشت میله‌هایی 285 00:18:32,070 --> 00:18:33,989 ‫ولی اگر اطلاعاتی ‫در مورد کارولین بهمون بدی 286 00:18:33,989 --> 00:18:36,366 ‫امکانش هست یه روزی آزاد بشی، می‌دونی؟ 287 00:18:36,366 --> 00:18:39,328 ‫حتی اگر توام توی قتلش نقش داشتی 288 00:18:39,828 --> 00:18:41,705 ‫به این میگن یه سیستم معیوب 289 00:18:41,705 --> 00:18:47,336 ‫پس، بذار ببینم درست فهمیدم ‫یعنی میگی با شهادت دادن علیه خودم 290 00:18:47,336 --> 00:18:49,087 ‫- اگر همدست داشتی ‫- توی پرونده‌ی قتل یه دادیار 291 00:18:49,087 --> 00:18:51,256 ‫- ممکنه منجر به آزادیم بشه؟ ‫- آره 292 00:18:51,757 --> 00:18:53,497 ‫چیزی که قطعیه اینه که فعلاً 293 00:18:53,521 --> 00:18:56,428 ‫با حکم حبس ابد ‫بدون آزادی مشروط پشت میله‌هایی 294 00:18:56,929 --> 00:18:59,598 ‫و دارم یه فرصت بهت میدم ‫که شرایطت رو عوض کنی 295 00:19:01,683 --> 00:19:03,383 ‫خدایا 296 00:19:06,772 --> 00:19:08,472 ‫عجب اوضاع قشنگی 297 00:19:08,899 --> 00:19:11,818 ‫نه! خدایا 298 00:19:13,737 --> 00:19:18,075 ‫آخه... روحمم خبر نداشت 299 00:19:18,700 --> 00:19:20,400 ‫داری به در و دیوار می‌زنی 300 00:19:21,119 --> 00:19:22,371 ‫حکم سبک‌تر 301 00:19:22,371 --> 00:19:25,457 ‫در ازای اعتراف به قتل کارولین پلیموس 302 00:19:26,375 --> 00:19:28,836 ‫من حضور نداشتم ‫نمی‌دونستم قراره همچین کاری بکنه 303 00:19:28,836 --> 00:19:30,212 ‫با این تلاشش برای تطمیع کردن مشکل داشتی؟ 304 00:19:30,212 --> 00:19:31,296 ‫اعتراض دارم! 305 00:19:31,296 --> 00:19:32,506 ‫- وارده ‫- عذر می‌خوام 306 00:19:32,506 --> 00:19:35,384 ‫با این حرکتش مشکل داشتی؟ 307 00:19:36,134 --> 00:19:40,472 ‫آره. وقتی بهم گفت چی شده ‫گفتم از نظرم پاشو از خط قرمز فراتر گذاشته 308 00:19:40,472 --> 00:19:42,172 ‫آره 309 00:19:43,517 --> 00:19:45,217 ‫و جوابی داد؟ 310 00:19:47,855 --> 00:19:49,815 ‫آره، یه چیزی توی این مایه‌ها گفت که... 311 00:19:49,815 --> 00:19:53,026 ‫پای زندگیم درمیونه ‫هرکاری لازم باشه می‌کنم 312 00:19:53,527 --> 00:19:54,528 ‫عجب قهرمانی 313 00:19:54,528 --> 00:19:56,989 ‫وقتی متهم اولین بار ‫این پرونده رو بهت داد 314 00:19:56,989 --> 00:20:00,826 ‫در مورد نحوه‌ی جمع‌آوری مدارک ‫حرف خاصی بهت نزد؟ 315 00:20:01,994 --> 00:20:06,540 ‫گفت تمام شواهد، چه شواهد پزشکی قانونی ‫باشن یا نباشن، باید مستقیم برسن دست خودش 316 00:20:06,540 --> 00:20:08,584 ‫و بهت گفت به‌طور خاص 317 00:20:08,584 --> 00:20:11,377 ‫تمام شواهد پزشکی قانونی و شواهد دیگه 318 00:20:11,377 --> 00:20:13,881 ‫نباید به دست کی برسن؟ 319 00:20:14,840 --> 00:20:16,540 ‫آقای مولتو و شما 320 00:20:17,718 --> 00:20:19,418 ‫تاسف‌برانگیزه 321 00:20:24,308 --> 00:20:26,008 ‫شاهد خدمت شماست 322 00:20:34,943 --> 00:20:36,445 ‫شروع شد 323 00:20:36,445 --> 00:20:40,824 ‫تمام مدت داشتم به در و دیوار می‌زدم ‫که بی‌گناهیم رو اثبات کنم 324 00:20:40,824 --> 00:20:43,076 ‫در مقابل اتهاماتی که حس می‌کردم ‫ناعادلانه بهم زده شده 325 00:20:43,076 --> 00:20:44,776 ‫درست میگم؟ 326 00:20:45,078 --> 00:20:46,079 ‫خیلی‌خب 327 00:20:46,079 --> 00:20:48,665 ‫و تمام مدت، به‌شدت روی بی‌گناهیم 328 00:20:48,665 --> 00:20:51,502 ‫در پرونده‌ی قتل کارولین پلیموس ‫ پافشاری کردم 329 00:20:52,461 --> 00:20:54,161 ‫- نکردم؟ ‫- چرا کردین 330 00:20:55,672 --> 00:20:59,551 ‫و طبق تجربه‌ی شما، کارآگاه ‫غیرعادیه که دادیاری ازت بخواد 331 00:20:59,551 --> 00:21:01,637 ‫یه سری اطلاعات بین خودتون بمونه؟ 332 00:21:02,596 --> 00:21:04,296 ‫طبق تجربه‌ی من، نه نیست 333 00:21:06,099 --> 00:21:11,271 ‫و اطلاع داری دلیل اینکه ‫ازت خواستم شواهد بین خودمون بمونه 334 00:21:11,271 --> 00:21:13,357 ‫دقیقاً بخاطر همین بود 335 00:21:13,357 --> 00:21:16,777 ‫که اعتماد نداشتم آقای مولتو یا آقای ‫ دلا گواردیا تحقیقات عادلانه‌ای انجام بدن 336 00:21:16,777 --> 00:21:18,737 ‫اینم درست میگم؟ 337 00:21:20,155 --> 00:21:21,855 ‫بله 338 00:21:24,868 --> 00:21:26,568 ‫ممنونم 339 00:22:09,788 --> 00:22:11,790 ‫- سلام ‫- سلام 340 00:22:22,217 --> 00:22:23,917 ‫حالت چطوره؟ 341 00:22:25,512 --> 00:22:27,212 ‫آره، می‌دونی... 342 00:22:28,432 --> 00:22:30,934 ‫دو تا شاهد آوردن که نشون بدن من... 343 00:22:30,934 --> 00:22:35,856 ‫و من یه‌خرده زیادی ‫روی بی‌گناهیم پافشاری کردم 344 00:22:35,856 --> 00:22:38,775 ‫به‌جهنم، خب که چی؟ ‫هنوزم وضع‌مون خوبه. هنوزم خوبه 345 00:22:39,276 --> 00:22:40,976 ‫بازم شروع کردی به خوردن اینا؟ 346 00:22:47,576 --> 00:22:49,276 ‫آخه باید تمرکز کنم 347 00:22:51,872 --> 00:22:53,572 ‫چطور می‌تونم این‌کارو بکنم؟ 348 00:23:06,303 --> 00:23:08,388 ‫باید بهم می‌گفتی، راستی 349 00:23:28,617 --> 00:23:31,078 ‫« راستی سبیچ » ‫« پرونده‌ی دادستانی علیه گابریل میم » 350 00:23:31,078 --> 00:23:33,747 ‫« ری "قاتل" هورگن » ‫« پرونده‌ی دادستانی علیه لیو لی » 351 00:23:35,666 --> 00:23:37,334 ‫« تامی مولتو » ‫« اولین پرونده‌ی جنایی » 352 00:23:37,334 --> 00:23:40,128 ‫« کارولین پلیموس » ‫« اولین محکومیت پرونده‌ی قتل » 353 00:23:43,298 --> 00:23:46,468 ‫- خیلی‌خوب بود. آره ‫- اوه، آره. ممنون 354 00:23:59,439 --> 00:24:01,139 ‫همه برخیزید 355 00:24:01,733 --> 00:24:03,433 ‫جلسه‌ی دادگاه شروع میشه 356 00:24:03,944 --> 00:24:06,113 ‫به ریاست قاضی محترم خانم لیتل 357 00:24:06,780 --> 00:24:08,480 ‫بفرمایید بنشینید 358 00:24:11,743 --> 00:24:13,078 ‫خیلی‌خب، آقای مولتو 359 00:24:13,078 --> 00:24:14,746 ‫دادستانی شاهد دیگه‌ای داره؟ 360 00:24:14,746 --> 00:24:16,446 ‫بله عالیجناب 361 00:24:19,751 --> 00:24:21,461 ‫دادستانی راستی سبیچ رو فرا می‌خونه 362 00:24:29,303 --> 00:24:31,003 ‫این دیگه چه غلطی بود کردی؟ 363 00:24:31,555 --> 00:24:35,184 ‫خب، از اونجایی که آقای سبیچ اصرار داشت ‫از طریق کارآگاه رودریگز شهادت بده 364 00:24:35,184 --> 00:24:37,561 ‫عدل و انصاف حکم می‌کنه قسم یاد کنه ‫و مورد سوال قرار بگیره 365 00:24:37,561 --> 00:24:38,770 ‫نشنیدم اعتراضی بکنی 366 00:24:38,770 --> 00:24:41,273 ‫نیازی ندیدم اعتراض کنم ‫چون خانم قاضی به‌وضوح گفته بودن 367 00:24:41,273 --> 00:24:43,108 ‫که اگر متهم حتی ذره‌ای... 368 00:24:43,108 --> 00:24:44,234 ‫نه، من شهادت ندادم 369 00:24:44,234 --> 00:24:45,694 ‫از شاهدی سوال پرسیدم ‫که شما احضار کردین 370 00:24:45,694 --> 00:24:47,988 ‫ولی خیلی فراتر از سوالات ما پرسیدی 371 00:24:47,988 --> 00:24:49,239 ‫روی بی‌گناهیت تاکید کردی 372 00:24:49,239 --> 00:24:50,574 ‫شما شاهد رو فرا خوندین 373 00:24:50,574 --> 00:24:53,535 ‫شما کارآگاه رو فرا خوندین ‫که گناهکاری و فریبکاری من رو نشون بدین 374 00:24:53,535 --> 00:24:55,704 ‫و سوالات من برای نشون دادن ‫راستگویی و بی‌گناهیم بود 375 00:24:55,704 --> 00:24:58,081 ‫که کاملاً مربوط به سوالات شما بود 376 00:24:58,749 --> 00:25:00,449 ‫اتفاقات رو از دیدگاه خودت گفتی 377 00:25:01,793 --> 00:25:04,963 ‫بهت هشدار داده بودم ‫حتی اگر ذره‌ای به مسائلی اشاره کنی 378 00:25:04,963 --> 00:25:06,840 ‫که توی شواهد پرونده نیست... 379 00:25:07,841 --> 00:25:09,541 ‫دقیقاً همین‌کارو کردی 380 00:25:11,053 --> 00:25:14,640 ‫خیلی‌خب، دو تا انتخاب داری 381 00:25:14,640 --> 00:25:16,475 ‫اگر محاکمه‌ی مجدد می‌خوای، بهت میدم 382 00:25:16,975 --> 00:25:18,769 ‫بدون هیچ اما و اگری 383 00:25:18,769 --> 00:25:22,147 ‫مجبورت نمی‌کنم ادامه بدی ‫ولی اگر ادامه دادیم میری توی جایگاه شهود 384 00:25:23,482 --> 00:25:25,317 ‫خودت قضیه رو به اینجا کشوندی 385 00:25:28,487 --> 00:25:30,187 ‫درخواست محاکمه‌ی مجدد کن، راستی 386 00:25:43,794 --> 00:25:45,494 ‫شهادت میدم 387 00:25:52,636 --> 00:25:54,888 ‫- مایا، خودشون یه محاکمه‌ی دیگه می‌خواستن ‫- این دیگه چه غلطی بود کردی؟ 388 00:25:54,888 --> 00:25:56,390 ‫- می‌دونن دارن می‌بازن ‫- نه، نه، نه، نه 389 00:25:56,390 --> 00:25:58,308 ‫- برای همین منو فرا خوندن! ‫- شاید، شاید، شاید 390 00:25:58,308 --> 00:25:59,935 ‫یا شاید می‌خواستن ‫ببرنت توی جایگاه شهود 391 00:25:59,935 --> 00:26:01,562 ‫جایی که براشون هدف راحتی هستی 392 00:26:01,562 --> 00:26:03,146 ‫باشه، منو بذارین توی جایگاه شهود 393 00:26:03,146 --> 00:26:05,732 ‫باشه. بیاین خودشیفتگی مولتو رو 394 00:26:05,732 --> 00:26:07,109 ‫- تمام و کمال نشون بدیم ‫- چرا؟ 395 00:26:07,109 --> 00:26:08,193 ‫و مال تو نشون داده نمیشه؟ 396 00:26:08,193 --> 00:26:10,070 ‫منظورت از این حرف چیه؟ 397 00:26:10,737 --> 00:26:12,447 ‫عمداً این‌کارو کردی؟ 398 00:26:14,366 --> 00:26:16,076 ‫- چی؟ ‫- قضیه رو به اینجا کشوندی 399 00:26:16,076 --> 00:26:17,995 ‫- منظورت چیه...؟ ‫- از دیدگاه خودت شهادت دادی 400 00:26:17,995 --> 00:26:19,580 ‫- عمداً این‌کارو کردی؟ ‫- نه... 401 00:26:19,580 --> 00:26:21,290 ‫چرا باید این‌کارو بکنم؟ 402 00:26:21,290 --> 00:26:24,877 ‫چون تو راستی سبیچ هستی ‫و می‌تونی هرکاری خواستی بکنی، آره؟ 403 00:26:24,877 --> 00:26:28,005 ‫مایا، شاید... شــاید... 404 00:26:28,005 --> 00:26:31,341 ‫بخاطر این این‌کارو کردم ‫چون می‌دونم دارم چه غلطی می‌کنم 405 00:26:31,341 --> 00:26:33,886 ‫فکر نکنم 406 00:26:36,847 --> 00:26:38,547 ‫من دیگه نیستم 407 00:26:48,483 --> 00:26:52,237 ‫پس، انتظار میره راستی سبیج ‫در دفاع از خودش شهادت بده 408 00:26:52,237 --> 00:26:56,783 ‫که یعنی نه تنها متهم پرونده‌ست ‫بلکه وکیل پرونده 409 00:26:56,783 --> 00:26:58,493 ‫و شاهد پرونده هم خواهد بود 410 00:26:58,493 --> 00:26:59,578 ‫چی؟ 411 00:26:59,578 --> 00:27:02,122 ‫قرار نیست وکیل دستیاری داشته باشه 412 00:27:02,122 --> 00:27:04,166 ‫که یعنی قراره خودش دست‌تنها جلو بره 413 00:27:04,166 --> 00:27:08,378 ‫در این محاکمه بار سنگینی روی شونه‌هاشه 414 00:27:08,378 --> 00:27:11,882 ‫ظاهراً سبیچ واقعاً در تنگنا قرار گرفته 415 00:27:11,882 --> 00:27:13,634 ‫و فکر کنم نیاز به معجزه باشه تا... 416 00:27:13,634 --> 00:27:14,718 ‫خدایا، راستی 417 00:27:14,718 --> 00:27:16,887 ‫بتونه از این وضع خلاص بشه 418 00:27:16,887 --> 00:27:17,971 ‫در دیگر خبرها... 419 00:27:17,971 --> 00:27:19,640 ‫قرص؟ چجور قرصی؟ 420 00:27:19,640 --> 00:27:21,850 ‫- داره ریتالین می‌خوره ‫- جدی میگی؟ 421 00:27:21,850 --> 00:27:25,687 ‫آره، شنیدم مامان داشت پای تلفن ‫با روان‌شناسش حرف می‌زد 422 00:27:25,687 --> 00:27:28,232 ‫و گمونم قبلاً هم ‫برای دادگاه‌های مهم می‌خورده 423 00:27:29,483 --> 00:27:31,183 ‫باعث میشه حواسش جمع‌تر بشه 424 00:27:31,985 --> 00:27:32,986 ‫آره 425 00:27:32,986 --> 00:27:37,449 ‫و الان داره می‌خوره؟ ‫قبل از اینکه فردا شهادت بده؟ 426 00:27:38,033 --> 00:27:39,733 ‫آره، خیلی احمقانه‌ست 427 00:27:52,005 --> 00:27:53,705 ‫امکانش هست 428 00:27:54,174 --> 00:27:59,680 ‫یکم از اون پودر جادویی راستی بهم بدی؟ 429 00:28:00,264 --> 00:28:05,477 ‫فکر نکنم چیزی باشه ‫که بتونم بهت بدم 430 00:28:23,912 --> 00:28:26,999 ‫معلومه که می‌خواستم باهاش حرف بزنم ‫ولی قسم می‌خورم اتفاقی نیفتاد... 431 00:28:40,345 --> 00:28:42,723 ‫نیاز داشتم ببینمش و بهش بگم که... 432 00:28:42,723 --> 00:28:44,423 ‫که رابطه‌مون تمومه 433 00:28:45,642 --> 00:28:51,190 ‫می‌خواستم بدونه که... ‫متاسفم، متاسفم 434 00:28:59,990 --> 00:29:02,284 ‫لطفاً بهم بگو تمام شب اینجا نبودی 435 00:29:03,035 --> 00:29:04,735 ‫نه، صبح زود اومدم 436 00:29:06,038 --> 00:29:08,207 ‫خیلی‌خب. آماده‌ای؟ 437 00:29:08,874 --> 00:29:10,709 ‫آره، آماده‌م 438 00:29:12,169 --> 00:29:14,796 ‫عالیه. خب، روز مهمی در پیش داریم 439 00:29:16,590 --> 00:29:19,510 ‫داشتم در مورد دانشکده‌ی حقوق ‫و اینکه چقدر تلاش کردیم فکر می‌کردم 440 00:29:20,177 --> 00:29:25,432 ‫آره، فقط یه روز بهم بده، نیکو ‫یه روز که بتونم بگم همه‌ش ارزشش رو داشته 441 00:29:26,725 --> 00:29:28,425 ‫امروز همون روزه، تامی 442 00:29:31,605 --> 00:29:33,815 ‫از اصول اولیه‌ی جناییه 443 00:29:33,815 --> 00:29:37,027 ‫نباید در دفاع از خودت شهادت بدی 444 00:29:37,027 --> 00:29:39,530 ‫خب، نمی‌خواد شهادت بده، درسته؟ ‫دادستانی اونو فرا خونده... 445 00:29:39,530 --> 00:29:42,991 ‫چطوری می‌تونی وکیل خودت باشی ‫بدون اینکه مثل روانی‌ها بنظر بیای؟ 446 00:29:46,119 --> 00:29:49,498 ‫چیزی که بتونه توی ذهن ‫اعضای هیئت‌منصفه شک و تردید ایجاد کنه 447 00:30:25,826 --> 00:30:27,619 ‫اوه، گندش بزنن 448 00:30:36,086 --> 00:30:37,786 ‫سلام 449 00:30:39,339 --> 00:30:40,591 ‫سلام، مایا 450 00:30:40,591 --> 00:30:41,675 ‫امروز موفق باشی 451 00:30:41,675 --> 00:30:45,804 ‫فقط خواستم بگم مهم اینه که ‫نذاری بهمت بریزه 452 00:30:45,804 --> 00:30:47,222 ‫که قصدش هم همینه 453 00:30:47,222 --> 00:30:50,225 ‫که کاری کنه جوش بیاری ‫نباید توی تله‌ش بیفتی 454 00:30:51,143 --> 00:30:52,686 ‫ممنونم، مایا 455 00:30:52,686 --> 00:30:54,938 ‫می‌تونم توصیه‌های کلی دیگه‌ای بکنم؟ 456 00:30:55,439 --> 00:30:57,139 ‫میشه قبلش معذرت خواهی کنم؟ 457 00:30:58,525 --> 00:31:00,225 ‫عذرخواهیت رو قبول می‌کنم 458 00:31:00,861 --> 00:31:02,561 ‫شاید حق با تو بود 459 00:31:03,989 --> 00:31:05,689 ‫همیشه حق با منه 460 00:31:06,074 --> 00:31:08,535 ‫بهش اجازه نده نشون بده آدم عوضی‌ای هستی 461 00:31:09,328 --> 00:31:12,581 ‫اعضای هیئت‌منصفه نباید ‫تو رو به این دید ببینن 462 00:31:15,667 --> 00:31:17,367 ‫توی هیچ موردی جلوشون کوتاه نیا 463 00:31:18,712 --> 00:31:20,839 ‫- منم دارم میام، راستی ‫- خیلی‌خب، یکی اومده 464 00:31:20,839 --> 00:31:22,549 ‫- باید برم. ممنونم، مایا ‫- باشه 465 00:31:23,383 --> 00:31:25,083 ‫سلام 466 00:31:25,552 --> 00:31:27,930 ‫- اینجا چیکار می‌کنی؟ ‫- دکترها مرخصم کردن 467 00:31:29,056 --> 00:31:30,140 ‫بهم نیاز داری 468 00:31:30,140 --> 00:31:32,601 ‫مطمئنی خطری نداره ‫که بیای توی دادگاه؟ 469 00:31:32,601 --> 00:31:35,812 ‫جدی میگم. دکترها گفتن ‫حالم خوبه. تو چی؟ 470 00:31:41,360 --> 00:31:43,060 ‫آره 471 00:31:44,696 --> 00:31:46,490 ‫در درگاه خداوند قسم می‌خوری 472 00:31:46,490 --> 00:31:48,575 ‫حقیقت رو بگی ‫تمام حقیقت رو بگی و چیزی جز حقیقت نگی؟ 473 00:31:48,575 --> 00:31:50,275 ‫- بله ‫- بفرما بشین 474 00:32:07,427 --> 00:32:09,127 ‫آقای سبیچ... 475 00:32:10,889 --> 00:32:13,183 ‫گفتی که در مقابل کارآگاه رودریگز 476 00:32:13,183 --> 00:32:15,143 ‫همیشه روی بی‌گناهیت پافشاری می‌کردی 477 00:32:15,894 --> 00:32:17,594 ‫- درسته ‫- و این حرفت صادقانه بود؟ 478 00:32:17,938 --> 00:32:18,939 ‫آره بود 479 00:32:18,939 --> 00:32:20,691 ‫در مورد همه‌چی با ایشون صادق بودی؟ 480 00:32:20,691 --> 00:32:23,569 ‫ارتباطم با قربانی رو بهش نگفتم 481 00:32:24,152 --> 00:32:25,153 ‫بهش گفتی 482 00:32:25,153 --> 00:32:27,447 ‫که شب قتل ‫در خونه‌ی مقتول حضور داشتی؟ 483 00:32:28,156 --> 00:32:30,742 ‫- بعدها گفتم ‫- بعدها؟ 484 00:32:30,742 --> 00:32:33,412 ‫پس وقتی به عنوان معاون دادستان 485 00:32:33,412 --> 00:32:36,790 ‫ این پرونده رو به کارآگاه رودریگز دادی 486 00:32:36,790 --> 00:32:41,128 ‫بهش گفتی که در شب قتل ‫در صحنه‌ی جرم حضور داشتی؟ 487 00:32:41,128 --> 00:32:42,828 ‫نه نگفتم 488 00:32:42,963 --> 00:32:45,591 ‫به هیچکدوم از افرادی ‫که به پرونده مرتبط بودن گفتی؟ 489 00:32:45,591 --> 00:32:46,717 ‫من نکشتمش 490 00:32:46,717 --> 00:32:48,443 ‫آیا مهم‌ترین زمان در هر تحقیقاتی 491 00:32:48,443 --> 00:32:50,012 ‫چهل و هشت ساعت اولشه؟ 492 00:32:50,012 --> 00:32:52,014 ‫و به پلیس و تیم تحقیقاتی کمک نمی‌کرد 493 00:32:52,014 --> 00:32:54,683 ‫اگر می‌دونستن اونجا حضور داشتی؟ 494 00:32:54,683 --> 00:32:56,393 ‫منظورت رو رسوندی، تامی 495 00:32:56,393 --> 00:32:57,769 ‫حضورم رو به کسی نگفتم 496 00:32:57,769 --> 00:33:00,439 ‫- عاشقش بودی؟ ‫- عاشقش شدم 497 00:33:01,398 --> 00:33:03,734 ‫میشه گفت تمام فکر و ذکرت شده بود؟ 498 00:33:03,734 --> 00:33:06,528 ‫عاشقش بودم. ولی اینکه ‫تمام فکر و ذکرم بوده یعنی چی... 499 00:33:06,528 --> 00:33:09,156 ‫فرستادن 30 پیام یا ایمیل ‫در روز یا نزدیک به روز مرگش 500 00:33:09,156 --> 00:33:11,158 ‫- این به تعریفش می‌خوره؟ ‫- عاشقش بودم 501 00:33:11,158 --> 00:33:14,912 ‫در شب مرگش رفتی خونه‌ش ‫با این امید که دوباره برگردین پیش هم؟ 502 00:33:15,871 --> 00:33:16,872 ‫آره 503 00:33:16,872 --> 00:33:20,334 ‫در ساعات قبل از مرگش ‫این پیام‌ها رو براش فرستادی؟ 504 00:33:20,334 --> 00:33:22,336 ‫"این‌کار درست نیست. نمی‌تونی این‌کارو بکنی" 505 00:33:22,336 --> 00:33:25,464 ‫"اجازه نمیدم اینطوری باهام رفتار کنی ‫تلفن کوفتیت رو بردار" 506 00:33:25,464 --> 00:33:26,798 ‫- تو اینا رو فرستادی؟ ‫- آره 507 00:33:26,798 --> 00:33:28,498 ‫و این یکی چی؟ 508 00:33:29,176 --> 00:33:31,094 ‫"می‌خوام تا آخر عمرم باهات باشم" 509 00:33:34,014 --> 00:33:35,390 ‫تو اینو برای کارولین فرستادی؟ 510 00:33:35,390 --> 00:33:37,476 ‫بهش گفتی می‌خوای ‫تا آخر عمرت باهاش باشی؟ 511 00:33:37,476 --> 00:33:38,560 ‫عاشقش بودم 512 00:33:38,560 --> 00:33:40,896 ‫- از دستش عصبانی بودی؟ ‫- کلافه شده بودم 513 00:33:41,438 --> 00:33:43,138 ‫کلافه شده بودی؟ مثل این پیام؟ 514 00:33:44,274 --> 00:33:45,651 ‫"تلفن کوفتیت رو بردار" 515 00:33:45,651 --> 00:33:47,861 ‫"فکر کردی کدوم خری هستی ‫که اینطوری باهام رفتار می‌کنی؟" 516 00:33:47,861 --> 00:33:50,030 ‫این کلافگیه یا بیانگر عصبانیته؟ 517 00:33:50,030 --> 00:33:51,990 ‫بیانگر شور و احساسه 518 00:33:53,033 --> 00:33:54,733 ‫شور و احساس می‌تونه آدم رو کور کنه 519 00:33:54,952 --> 00:33:57,663 ‫و من قطعاً چشم‌هام رو ‫روی مهم‌ترین چیزهای زندگیم بسته بودم 520 00:33:57,663 --> 00:33:59,706 ‫زنم و بچه‌هام 521 00:34:01,375 --> 00:34:03,293 ‫شور و احساس مواد خطرناکیه 522 00:34:03,293 --> 00:34:05,546 ‫چیزی که خودتم در مقابلش مصون نیستی، تامی 523 00:34:06,588 --> 00:34:09,132 ‫فکر و ذکرت اونقدر درگیر زمین زدن منه 524 00:34:09,132 --> 00:34:13,011 ‫که متوجه این حقیقت نیستی ‫که هیچ مدرک واقعی نداری 525 00:34:13,011 --> 00:34:14,929 ‫آره، عاشقش بودم 526 00:34:15,597 --> 00:34:19,296 ‫آره، حضورم در اونجا رو به کسی نگفتم 527 00:34:19,320 --> 00:34:20,686 ‫ولی من نکشتمش 528 00:34:21,853 --> 00:34:25,148 ‫- با میله‌ی شومینه زدیش؟ ‫- من هرگز نزدمش 529 00:34:25,148 --> 00:34:26,848 ‫من آدم خشنی نیستم 530 00:34:28,694 --> 00:34:30,987 ‫آقای رتزر، میشه بلند بشین؟ 531 00:34:35,242 --> 00:34:36,827 ‫تابحال با این شخص روبرو شدی؟ 532 00:34:36,827 --> 00:34:38,370 ‫یه قضیه‌ای پشتش هست 533 00:34:38,370 --> 00:34:41,623 ‫این تصویر دوربین خونه‌ی همسایه‌ی شماست 534 00:34:42,165 --> 00:34:43,865 ‫شما دوتایین، درسته؟ 535 00:34:47,963 --> 00:34:50,632 ‫این کاملاً و دقیقاً قضیه‌ش رو نشون میده؟ 536 00:34:51,132 --> 00:34:52,801 ‫عالیجناب، این غافلگیری غیرمنصفانه‌ایه 537 00:34:52,801 --> 00:34:54,311 ‫برای زیر سوال بردن اعتبار شهادته 538 00:34:54,311 --> 00:34:57,439 ‫شاهد همین الان شهادت داد ‫که آدم خشنی نیست 539 00:34:58,140 --> 00:34:59,840 ‫اجازه‌ش رو میدم 540 00:35:01,268 --> 00:35:04,813 ‫این فرد بدون دعوت اومد دم خونه‌م 541 00:35:06,023 --> 00:35:08,275 ‫بدون اجازه وارد ملکم شد و تهدیدم کرد 542 00:35:09,902 --> 00:35:11,602 ‫برای همین گرفتی زدیش؟ 543 00:35:12,029 --> 00:35:14,072 ‫گناهم اینه که از سر ناچاری ‫دست به این اقدامات زدم 544 00:35:14,781 --> 00:35:17,409 ‫باعث شد رابطه‌م ‫با کارولین پلیموس رو مخفی کنم 545 00:35:17,409 --> 00:35:19,661 ‫باعث شد با جدیت سعی کنم 546 00:35:19,661 --> 00:35:21,705 ‫لیام رینولدز به قتلش اعتراف کنه 547 00:35:21,705 --> 00:35:23,624 ‫باعث شد با برایان رتزر گلاویز بشم 548 00:35:23,624 --> 00:35:25,083 ‫درضمن، وقتی بود 549 00:35:25,083 --> 00:35:28,378 ‫که اومد دم خونه‌م و وقتی دخترم رفت دم در ‫با خشونت می‌کوبید روی در خونه‌م 550 00:35:28,378 --> 00:35:31,548 ‫جوش آوردم؟ آره. آره جوش آوردم 551 00:35:31,548 --> 00:35:35,093 ‫کسی که عاشقش بودم با خشونت به قتل رسید ‫و من متهم به قتلش شدم 552 00:35:35,093 --> 00:35:39,181 ‫و همچین شرایطی می‌تونه منجر ‫به خیلی چیزها بشه 553 00:35:40,224 --> 00:35:42,476 ‫از جمله حس ناچاری 554 00:35:42,976 --> 00:35:45,771 ‫ضعف، بی‌ثباتی احساسی 555 00:35:46,438 --> 00:35:48,482 ‫و بابت تمام اینا عذر می‌خوام 556 00:35:48,482 --> 00:35:51,443 ‫تقصیر تمام این‌ها گردنمه 557 00:35:51,443 --> 00:35:55,239 ‫ولی چیزی که تقصیرش گردنم نیست ‫کشتن "کارولین پلیموس"ـه 558 00:35:55,239 --> 00:35:56,939 ‫من اونو نکشتم 559 00:35:59,701 --> 00:36:02,371 ‫صحیح. دکتر کوماگای چی؟ 560 00:36:05,040 --> 00:36:08,126 ‫تابحال سعی کردی ‫پزشک قانونی‌مون رو خفه کنی؟ 561 00:36:18,011 --> 00:36:20,347 ‫- می‌خوای سوال رو تکرار کنم؟ ‫- نه، سوالت رو شنیدم 562 00:36:20,347 --> 00:36:22,099 ‫به اطلاعم رسید 563 00:36:22,099 --> 00:36:26,144 ‫که در پرونده‌ی دیگه‌ای ‫شواهدی رو مخفی کرده 564 00:36:26,144 --> 00:36:29,314 ‫یا حداقل توی مطلع کردن من کوتاهی کرده بود 565 00:36:29,314 --> 00:36:33,861 ‫برای همین بحث بین‌مون بالا گرفت و... 566 00:36:36,613 --> 00:36:38,657 ‫متاسفانه باهاش دست به یقه شدم 567 00:36:38,657 --> 00:36:40,325 ‫متاسفانه سعی کردی خفه‌ش کنی 568 00:36:40,325 --> 00:36:41,660 ‫نه، خفه‌ش نکردم 569 00:36:41,660 --> 00:36:42,744 ‫خیلی‌خب، وقتی جوش آوردی 570 00:36:42,744 --> 00:36:44,580 ‫- و گلوش رو گرفتی... ‫- یقه‌ش رو گرفتم 571 00:36:44,580 --> 00:36:47,207 ‫خیلی‌خب، وقتی جوش آوردی ‫و یقه‌ش رو گرفتی 572 00:36:47,207 --> 00:36:49,626 ‫خودت تصمیم گرفتی این‌کارو بکنی ‫یا یهویی قاطی کردی؟ 573 00:36:51,712 --> 00:36:52,963 ‫مطمئن نیستم سوالت چیه 574 00:36:52,963 --> 00:36:55,591 ‫خودت تصمیم گرفتی این‌کارو بکنی ‫یا یهویی قاطی کردی؟ 575 00:36:56,800 --> 00:36:58,010 ‫آقای رتزر چی؟ 576 00:36:58,010 --> 00:37:00,095 ‫وقتی بر اساس چیزی که توی فیلم دیدیم ‫ مشت‌های متعددی بهش زدی؟ 577 00:37:00,095 --> 00:37:02,222 ‫اونم خودت تصمیم گرفتی انجام بدی ‫یا یهویی قاطی کردی؟ 578 00:37:02,931 --> 00:37:04,631 ‫از دم خونه‌م نمی‌رفت 579 00:37:05,475 --> 00:37:07,811 ‫تو بودی چیکار می‌کردی؟ ‫شما بودین چیکار می‌کردین؟ 580 00:37:11,064 --> 00:37:12,764 ‫پس قاطی کردی 581 00:37:21,158 --> 00:37:22,858 ‫تامی، یه سوال ازت دارم! 582 00:37:27,998 --> 00:37:31,251 ‫هی، منو نگاه کن. منو نگاه کن 583 00:37:32,503 --> 00:37:34,203 ‫خارق‌العاده بود 584 00:37:46,892 --> 00:37:48,592 ‫این عین شکنجه می‌مونه 585 00:37:49,770 --> 00:37:51,605 ‫لعنتی عین شکنجه‌ست 586 00:37:52,481 --> 00:37:55,275 ‫کل روزها دارم به خانواده‌م دروغ میگم 587 00:37:59,154 --> 00:38:02,199 ‫و وقتی پیش اونام ‫فقط دلم می‌خواد بیام پیش تو 588 00:38:18,799 --> 00:38:21,844 ‫تا آخر عمرت، ها؟ 589 00:38:26,598 --> 00:38:28,016 ‫یادم نمیاد اینو نوشته باشم 590 00:38:28,016 --> 00:38:29,716 ‫یه جمله‌ی الکی بود؟ 591 00:38:35,774 --> 00:38:37,474 ‫میشه بپرسم، حالا می‌خوای چیکار کنی؟ 592 00:40:12,871 --> 00:40:14,571 ‫سلام 593 00:40:21,255 --> 00:40:24,466 ‫« برو درتو بذار » 594 00:40:37,900 --> 00:40:42,900 ‫تـرجـمـه و تـنـظـیـم : حـسـیـن اسـمـاعـیـلـی 595 00:40:42,924 --> 00:40:47,924 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 596 00:40:47,948 --> 00:40:52,948 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫WwW.30NaMa.CoM 597 00:40:52,972 --> 00:40:57,972 ‫[ کانال تلگرام حسین اسماعیلی ] ‫[ @BDSubs ]