1 00:00:00,943 --> 00:00:10,943 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:12,860 --> 00:00:13,860 ‫بله؟ 3 00:00:18,200 --> 00:00:20,080 ‫کایل، می‌شه یه لحظه باهات صحبت کنم؟ 4 00:00:21,700 --> 00:00:23,460 ‫مامانت هم باهامه. 5 00:00:23,460 --> 00:00:24,620 ‫سلام عزیزم. 6 00:00:39,060 --> 00:00:40,720 ‫کایل، یه عکسی از دوچرخه‌ت... 7 00:00:40,720 --> 00:00:44,270 ‫دم خونه‌ی کارولین تو شب هجدهم مه هست. 8 00:00:44,850 --> 00:00:46,020 ‫برای چی اونجا بودی؟ 9 00:00:48,360 --> 00:00:50,020 ‫نمی‌دونم درمورد چی حرف می‌زنین. 10 00:00:53,950 --> 00:00:55,110 ‫عزیزم... 11 00:00:56,780 --> 00:00:59,950 ‫من نبودم. حتماً از اونجا رد می‌شدم. ‫فقط همین... 12 00:00:59,950 --> 00:01:02,660 ‫- عزیزم. ‫- خیلی خب کایل، یه عکسی از تو... 13 00:01:02,660 --> 00:01:06,000 ‫دم خونه‌ی کارولین پولیمس ‫توی شب هجدهم مه هست. 14 00:01:06,000 --> 00:01:07,250 ‫برای چی اونجا بودی؟ 15 00:01:08,880 --> 00:01:11,800 ‫عزیزم، این عکسا رو از پلیس گرفتیم، 16 00:01:13,090 --> 00:01:15,170 ‫پس این مدرک دست اونا هم هست. 17 00:01:15,840 --> 00:01:17,930 ‫باید صادقانه بگی. الان مهمه. 18 00:01:17,930 --> 00:01:22,930 ‫وای خدای من. محض رضای خدا کایل، ‫برای چی اونجا بودی؟ 19 00:01:26,230 --> 00:01:28,350 ‫گمونم می‌خواستم ببینم اونجا چه خبره. 20 00:01:31,831 --> 00:01:33,251 ‫کجا؟ 21 00:01:33,570 --> 00:01:34,860 ‫جایی که تو می‌رفتی. 22 00:01:34,885 --> 00:01:37,265 ‫پس تو جریان بابات و کارولین رو می‌دونستی؟ 23 00:01:37,306 --> 00:01:39,186 ‫شنیدم شما دو تا سرش دعوا می‌کردین. 24 00:01:40,280 --> 00:01:41,280 ‫خیلی خب. 25 00:01:41,493 --> 00:01:44,083 ‫خواهرت می‌دونه؟ ‫جیدن... اون می‌دونه؟ 26 00:01:45,080 --> 00:01:47,120 ‫من بهش نگفتم. نمی‌دونم. 27 00:01:47,120 --> 00:01:49,210 ‫اولین بار کی فهمیدی؟ 28 00:01:49,210 --> 00:01:50,380 ‫مهمه؟ 29 00:01:50,380 --> 00:01:51,960 ‫ازت نپرسیدم مهمه یا نه. 30 00:01:53,500 --> 00:01:54,960 ‫یادم نیست. 31 00:01:55,670 --> 00:01:57,090 ‫شاید چند ماه پیش. 32 00:01:57,090 --> 00:01:59,356 ‫خیلی خب، بذار ببینم درست متوجه شدم، 33 00:01:59,381 --> 00:02:02,799 ‫تو رفتی اونجا تا ببینی اون چه شکلیه. 34 00:02:03,600 --> 00:02:06,350 ‫تو بلدی از گوگل استفاده کنی ‫پس می‌تونستی یه عکس ازش پیدا کنی 35 00:02:06,350 --> 00:02:09,600 ‫اما می‌خواستی ببینی کجا زندگی می‌کرده. 36 00:02:11,020 --> 00:02:12,940 ‫- خونه‌ش رو زیر نظر داشتی؟ ‫- راستی. 37 00:02:12,940 --> 00:02:15,110 ‫خونه‌ش رو زیر نظر داشتی کایل؟ 38 00:02:15,110 --> 00:02:17,485 ‫فقط نمی‌فهمم چه دلیلی داشت... 39 00:02:17,497 --> 00:02:19,570 ‫که تو اونجا بری. 40 00:02:19,570 --> 00:02:21,780 ‫شاید می‌خواستم ببینم دلیل تو چی بوده. 41 00:02:28,370 --> 00:02:30,580 ‫- می‌خوام درموردش با مامان حرف بزنم. ‫- نه! من باباتم... 42 00:02:30,580 --> 00:02:32,250 ‫- راستی. ‫-... و تو جوابمو می‌دی... 43 00:02:32,250 --> 00:02:33,710 ‫راستی لطفاً. 44 00:02:34,340 --> 00:02:35,420 ‫اشکال نداره. 45 00:02:36,510 --> 00:02:37,510 ‫باشه. 46 00:02:37,657 --> 00:02:47,657 ‫ترجمه از : «فائزه شاهمرادی » کانال تلگرامی: @FSH294 47 00:02:52,345 --> 00:02:57,121 ‫« اصـل برائــت » ‫[ فصل اول/قسمت چهار ] 48 00:02:57,305 --> 00:03:04,465 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫@DigiMoviez 49 00:03:04,490 --> 00:03:06,910 ‫بانی دیویس دختر کسی بود. 50 00:03:08,080 --> 00:03:13,960 ‫بانی دیویس خواهر کسی بود، ‫یه دوست، فامیل. 51 00:03:16,050 --> 00:03:18,260 ‫بانی دیویس ۲۶ سالش بود 52 00:03:18,840 --> 00:03:23,680 ‫که دید توی یه مسافرخونه‌ی کثیف ‫دست و پاش بسته‌ست و یه هیولا کنارشه 53 00:03:24,260 --> 00:03:26,850 ‫و دعا می‌کرد... التماس می‌کرد... 54 00:03:26,850 --> 00:03:30,020 ‫که ای کاش این مرد آدمی باشه که رهاش کنه. 55 00:03:32,150 --> 00:03:33,440 ‫اما نه. 56 00:03:33,440 --> 00:03:37,980 ‫این مرد، لیام رینولدز، 57 00:03:38,990 --> 00:03:42,490 ‫آدمیه که این کارو می‌کنه.... 58 00:03:45,990 --> 00:03:47,370 ‫و این کار... 59 00:03:49,910 --> 00:03:51,330 ‫و این کار. 60 00:04:01,590 --> 00:04:02,720 ‫نظرت چیه؟ 61 00:04:04,720 --> 00:04:06,350 ‫به نظرم تو فوق‌العاده‌ای کارولین. 62 00:04:33,526 --> 00:04:35,536 ‫چقدر درب و داغونه. 63 00:04:39,960 --> 00:04:41,050 ‫سلام. 64 00:04:42,300 --> 00:04:44,800 ‫سلام. لامپ ایوون جلویی سوخته. 65 00:04:44,800 --> 00:04:49,010 ‫اون چند باری با دوچرخه تا دم خونه‌ش رفته 66 00:04:49,600 --> 00:04:51,980 ‫و یه بار تو رو دیده که رفتی داخل. 67 00:04:56,350 --> 00:04:59,110 ‫مسلماً باید هر چی زودتر ببریمش تراپی. 68 00:04:59,110 --> 00:04:59,881 ‫برای چی؟ 69 00:04:59,914 --> 00:05:02,400 ‫راستی، اون چندین ماهه این مسئله رو ‫ریخته توی خودش. 70 00:05:02,400 --> 00:05:04,990 ‫ما از تاثیراتش بی‌خبریم. 71 00:05:04,990 --> 00:05:07,950 ‫باشه حتماً ولی من و تو باهمدیگه ‫می‌تونیم درموردش باهاش حرف بزنیم. 72 00:05:07,950 --> 00:05:08,870 ‫آره حتماً! 73 00:05:08,870 --> 00:05:11,080 ‫- مثل حرف زدن الانت؟ ‫- نیازی نیست که... 74 00:05:11,080 --> 00:05:12,540 ‫یعنی چی؟ 75 00:05:12,540 --> 00:05:14,080 ‫تو از بچه بازجویی کردی. 76 00:05:14,080 --> 00:05:15,500 ‫ازش بازجویی کردم؟ 77 00:05:15,864 --> 00:05:16,750 ‫آره. 78 00:05:16,750 --> 00:05:19,000 ‫من داشتم ازش سوال می‌پرسیدم. 79 00:05:19,000 --> 00:05:20,820 ‫"چرا خونه‌ش رو زیر نظر داشتی؟" 80 00:05:20,832 --> 00:05:22,710 ‫خب اون اونجا بود، معلومه که می‌پرسم. 81 00:05:22,710 --> 00:05:24,630 ‫مثل یه بازپرس سوال می‌کردی، راستی. 82 00:05:24,630 --> 00:05:26,680 ‫- شوخیت گرفته؟ ‫- اون ۱۵ سالشه! 83 00:05:28,140 --> 00:05:30,510 ‫- تو چه مرگته؟ ‫- چی؟ 84 00:05:32,390 --> 00:05:35,310 ‫- تو باعثش شدی راستی. تو. ‫- معلومه. تقصیر منه. 85 00:05:35,310 --> 00:05:38,100 ‫آره، من استادِ همه‌ی ریدمان‌هائم. 86 00:05:38,485 --> 00:05:41,270 ‫اما حدس بزن چیه ‫تو هم توش نقش داشتی. 87 00:05:41,512 --> 00:05:43,437 ‫و یه جایی بالاخره... 88 00:05:43,449 --> 00:05:45,820 ‫باید مسئولیت‌پذیر باشی. 89 00:05:45,820 --> 00:05:48,030 ‫دیگه نمی‌تونم ادامه بدم. بسمه. 90 00:05:48,780 --> 00:05:50,240 ‫- من فقط... ‫- بسمه! 91 00:06:05,630 --> 00:06:06,970 ‫از دیدگاه پزشکی من، 92 00:06:06,970 --> 00:06:09,340 ‫علت مرگ ضربه‌ با شئ سخت به جمجمه بوده. 93 00:06:10,640 --> 00:06:13,100 ‫قاضی از قبل گفته که تو متخصصی، 94 00:06:13,100 --> 00:06:14,220 ‫پس نیاز نیست خودت رو ثابت کنی. 95 00:06:14,220 --> 00:06:15,680 ‫نیازی نیست بگی "از دیدگاه من" 96 00:06:15,680 --> 00:06:17,140 ‫- می‌تونی صاف بشینی. ‫- باشه. 97 00:06:17,140 --> 00:06:18,900 ‫- فقط صاف بشین. ‫- نیازی نیست... 98 00:06:18,900 --> 00:06:21,520 ‫- بهم نگو چه جوری بشینم... ‫- تو قراره یافته‌هات رو... 99 00:06:21,520 --> 00:06:24,690 ‫- به هیئت منصفه بدی درسته؟ نظر تخصصیت رو. ‫- نمی‌خواد... فقط.. باشه... من... 100 00:06:24,690 --> 00:06:27,030 ‫- عجب. ‫- و موضوع رو برنمی‌گردونی سمت خودت. 101 00:06:27,030 --> 00:06:29,360 ‫چی... نه. این کارو نکن. 102 00:06:29,360 --> 00:06:31,160 ‫می‌‌دونی، من این تمرین مزخرف رو ‫به خاطر تو انجام می‌دم 103 00:06:31,160 --> 00:06:33,280 ‫- که کله‌ی صبح بیدارم کردی... ‫- که بابتش ممنونتم. 104 00:06:33,280 --> 00:06:35,950 ‫من پزشکم. تو بهم احترام می‌ذاری. 105 00:06:35,950 --> 00:06:38,330 ‫به عنوان دکتر بهت احترام می‌ذارم. 106 00:06:38,330 --> 00:06:41,790 ‫هرچند به عنوان شاهد به ریدن مشهوری. 107 00:06:42,590 --> 00:06:43,920 ‫لاشی عوضی. 108 00:06:43,920 --> 00:06:45,170 ‫بیخیالش. 109 00:06:45,880 --> 00:06:47,840 ‫واسه این منو از تخت کشوندی بیرون؟ 110 00:06:51,140 --> 00:06:53,510 ‫راستی اون پوشه رو می‌دمش بهت عوضی. 111 00:06:56,520 --> 00:06:59,810 ‫جزئیات این پرونده فوق‌محرمانه‎ست. 112 00:06:59,810 --> 00:07:01,400 ‫حتی ذره‌ای اطلاعات ازش درز نکرده. 113 00:07:01,400 --> 00:07:03,570 ‫یعنی این پرونده چقدر می‌تونه محکم باشه؟ 114 00:07:03,570 --> 00:07:04,650 ‫اونا حتی آلت قتاله رو هم ندارن. 115 00:07:04,650 --> 00:07:06,820 ‫آره، نمی‌دونم چه جوری تونستن ‫به مرحله‌ای برسن 116 00:07:06,820 --> 00:07:08,150 ‫که از شک فراتر برن. 117 00:07:08,150 --> 00:07:10,360 ‫باورش سخته که حتی قراره دادرسی بشه. 118 00:07:10,360 --> 00:07:13,410 ‫می‌دونی، همکارهای سابقی که الان ‫به خونِ هم تشنه‌ن... 119 00:07:13,410 --> 00:07:15,240 ‫سبیچ دو تا بچه داره... 120 00:07:15,240 --> 00:07:16,830 ‫- اما کایل اونجا بود. ‫- نه. 121 00:07:16,830 --> 00:07:19,080 ‫اون فقط... همونطور که گفتم ‫ از اونجا رد می‌شده. 122 00:07:19,080 --> 00:07:21,330 ‫فقط چند بار بوده. 123 00:07:22,460 --> 00:07:24,670 ‫- مطمئنی اون نکشتتش؟ ‫- اصلاً بامزه نیستی ها. 124 00:07:24,670 --> 00:07:26,130 ‫حرفت اصلاً بامزه نبود. 125 00:07:26,330 --> 00:07:28,080 ‫همچین قصدی هم نداشتم. 126 00:07:29,630 --> 00:07:33,510 ‫پس مایکل کالدول شب قتل ‫خونه‌ی کارولین بوده. 127 00:07:33,510 --> 00:07:36,350 ‫و چند هفته قبلش از کایل اونجا فیلم هست؟ 128 00:07:36,350 --> 00:07:37,560 ‫خدای من. 129 00:07:38,680 --> 00:07:40,190 ‫باید درموردش فکر کنم. 130 00:07:40,786 --> 00:07:41,866 ‫وای نمی‌تونم. 131 00:07:44,535 --> 00:07:45,915 ‫- لعنتی... ‫- چیز دیگه‌ای هم هست؟ 132 00:07:45,940 --> 00:07:48,690 ‫دیشب چشم رو هم نذاشتم، خب؟ 133 00:07:49,650 --> 00:07:50,860 ‫فقط به خاطر همینه؟ 134 00:07:53,280 --> 00:07:54,530 ‫جریان چیه؟ 135 00:07:55,740 --> 00:07:57,717 ‫من و باربارا جر و بحثمون شد، 136 00:07:57,729 --> 00:07:59,450 ‫و گفت دیگه نمی‌تونه ادامه بده. 137 00:07:59,450 --> 00:08:02,670 ‫به این معنی که "می‌خوام ترکت کنم"؟ 138 00:08:03,710 --> 00:08:07,340 ‫بیخیال. اگه می‌خواست ترکت کنه ‫تا الان این کارو کرده بود. 139 00:08:07,340 --> 00:08:09,905 ‫- الان نیازی به این حرفا ندارم. ‫- منتظر چی بوده؟ 140 00:08:09,930 --> 00:08:11,550 ‫یه بهونه‌ی خوب؟ 141 00:08:15,430 --> 00:08:16,600 ‫تو بهش خیانت کردی. 142 00:08:17,370 --> 00:08:19,000 ‫به بچه‌هات خیانت کردی. 143 00:08:19,025 --> 00:08:21,060 ‫در واقع با شناختی که از باربارا دارم 144 00:08:21,060 --> 00:08:24,440 ‫بین این دو تا جرم خیانت به بچه‌ها عمیق‌تره. 145 00:08:25,860 --> 00:08:27,860 ‫ری، قضیه پیچیده‌ست. 146 00:08:27,860 --> 00:08:29,940 ‫- آره. بگو ببینم. یالا. ‫- چیزه... 147 00:08:29,940 --> 00:08:32,990 ‫افسردگی، تکانشگری، خودشیفتگی. 148 00:08:32,990 --> 00:08:34,240 ‫هرکدومو بگی قبول می‌کنم. 149 00:08:34,240 --> 00:08:36,950 ‫بیا بفرستیمت پیش یه دکتر ‫تا تشخیص بده. 150 00:08:37,910 --> 00:08:40,540 ‫اما می‌ترسم تشخیصش این باشه ‫که تو یه آدم لجنی. 151 00:08:43,080 --> 00:08:45,250 ‫واسه کارولین راست کردی، گاییدیش، 152 00:08:45,250 --> 00:08:47,040 ‫و حالا می‌خوای کمتر بابتش ‫عذاب وجدان داشته باشی. 153 00:08:47,630 --> 00:08:50,210 ‫مردهایی که خیانت می‌کنن ‫همین کارو می‌کنن راستی. 154 00:08:50,800 --> 00:08:52,437 ‫می‌خوان عشق و حالشونو بکنن... 155 00:08:52,449 --> 00:08:54,630 ‫و بعد توجیهشون این باشه ‫که پیچیده بود. 156 00:08:55,340 --> 00:08:57,720 ‫برای هیئت منصفه خیلی ساده‌ست. 157 00:08:58,600 --> 00:09:01,140 ‫از جنبه‌ی مثبت بخوایم بگیم هم ‫این کارو بی‌اصالتی می‌دونن. 158 00:09:02,600 --> 00:09:04,310 ‫جا نمی‌خورن. 159 00:09:05,230 --> 00:09:08,310 ‫اما به هر حال من جا خوردم. 160 00:09:09,400 --> 00:09:12,030 ‫لورین جا خورد و مطمئنم باربارا هم جا خورده. 161 00:09:14,360 --> 00:09:15,780 ‫اما هنوز باهاته. 162 00:09:16,820 --> 00:09:18,910 ‫و این برای من به این معنیه ‫که می‌خواد بمونه. 163 00:09:22,160 --> 00:09:23,790 ‫می‌دونی چیه؟ یه لحظه صبر کن. 164 00:09:24,710 --> 00:09:25,790 ‫می‌دونی چیه؟ من... 165 00:09:25,790 --> 00:09:28,080 ‫به چه جرئتی می‌گی ‫که من مسئولیتش رو قبول نمی‌کنم؟ 166 00:09:29,000 --> 00:09:33,720 ‫که من احساس شرم ندارم ‫و غرق احساس گناه نیستم؟ 167 00:09:35,880 --> 00:09:37,099 ‫ریدم دهنت. 168 00:09:39,600 --> 00:09:42,614 ‫می‌دونی توی این ۴۰ سال... 169 00:09:42,626 --> 00:09:45,980 ‫من احساس شرم و گناه زیادی ‫توی کارم دیدم. 170 00:09:46,560 --> 00:09:48,650 ‫شرم چیزیه که به خودت تحمیل می‌کنی. 171 00:09:48,650 --> 00:09:51,070 ‫خودمحوره، درمورد خودته. 172 00:09:51,690 --> 00:09:53,495 ‫احساس گناه ‫بیشتر داشتن و احساس کردنِ دردیه... 173 00:09:53,507 --> 00:09:55,990 ‫که به بقیه دادی. 174 00:09:57,070 --> 00:09:58,700 ‫من شک ندارم که احساس شرم داری. 175 00:10:14,010 --> 00:10:15,220 ‫تامی... 176 00:10:16,300 --> 00:10:18,720 ‫تامی، چرا من توی لیست شواهدم؟ 177 00:10:18,720 --> 00:10:20,010 ‫چون فکر می‌کنم تو اطلاعاتی... 178 00:10:20,010 --> 00:10:22,390 ‫درمورد رابطه‌ی کارولین و راستی داری. 179 00:10:23,310 --> 00:10:26,520 ‫من هیچ اطلاعاتی در مورد اتفاق اون شب ندارم. 180 00:10:27,770 --> 00:10:29,426 ‫اما ممکنه یه اطلاعاتی... 181 00:10:29,438 --> 00:10:31,190 ‫درمورد اتفاقات شب‌های دیگه داشته باشی. 182 00:10:32,610 --> 00:10:33,480 ‫درسته؟ 183 00:10:34,980 --> 00:10:36,844 ‫به نظر من که این مسئله... 184 00:10:36,856 --> 00:10:39,160 ‫واقعاً باید به منابع انسانی گزارش می‌شد، 185 00:10:39,160 --> 00:10:42,580 ‫پس احتمالا فقط با مقصر بودن خودت درگیری. 186 00:10:42,639 --> 00:10:45,700 ‫عجب، تو واقعاً یه لاشی بدبختی نه؟ 187 00:10:45,700 --> 00:10:46,910 ‫هی گوش کن. 188 00:10:46,910 --> 00:10:48,812 ‫ما به خاطر کارولین این کارو می‌کنیم، خب؟ 189 00:10:48,824 --> 00:10:51,170 ‫فقط بهش فکر کن. به خاطر اون. 190 00:10:55,920 --> 00:10:57,010 ‫سلام آقایون. 191 00:10:58,220 --> 00:10:59,340 ‫مرسی که تشریف آوردین. 192 00:10:59,930 --> 00:11:01,720 ‫چطورین؟ چیزی براتون بیارم؟ 193 00:11:02,300 --> 00:11:03,300 ‫راحتین؟ 194 00:11:04,060 --> 00:11:06,810 ‫من زیاد با این کارها راحت نیستم. 195 00:11:06,810 --> 00:11:08,390 ‫کاملاً درک می‌کنم. وحشتناکه. 196 00:11:09,018 --> 00:11:11,440 ‫اما از اونجایی که این پرونده رو ‫علیه آقای سبیچ درست می‌کنیم، 197 00:11:11,440 --> 00:11:13,570 ‫تمام جزئیات به شدت مهمن، 198 00:11:13,570 --> 00:11:15,820 ‫و وکیل مدافع تمام این سوالا رو ‫قراره از شما بپرسه. 199 00:11:15,820 --> 00:11:18,294 ‫من فقط می‌خوام مطمئن بشم ‫که همه‌‌ی جواب‌ها کاملاً درست باشن. 200 00:11:18,890 --> 00:11:20,647 ‫نباید یه وکیل داشته باشیم؟ 201 00:11:21,910 --> 00:11:23,120 ‫این کاملاً به خودتون بستگی نداره، 202 00:11:23,120 --> 00:11:25,990 ‫اما من فقط دارم اطلاعاتی که ‫قبلاً درموردش حرف زدیم رو تایید می‌کنم. 203 00:11:28,910 --> 00:11:30,500 ‫این عکسیه که شما از آقای سبیچ... 204 00:11:30,500 --> 00:11:32,380 ‫موقع ورود به خونه‌ی مادرت ‫در شب کشته شدنش گرفتی. 205 00:11:32,380 --> 00:11:35,300 ‫شانزدهم ژوئن، ساعت ۹:۴۹ شب. ‫درسته؟ 206 00:11:35,827 --> 00:11:36,542 ‫بله. 207 00:11:36,567 --> 00:11:38,662 ‫و همه‌ی این عکسا رو هم همون شب گرفتی؟ 208 00:11:38,687 --> 00:11:39,501 ‫بله. 209 00:11:39,562 --> 00:11:43,284 ‫چرا ازش موقع ترک کردن خونه عکس نگرفتی؟ 210 00:11:43,309 --> 00:11:45,195 ‫بعد این که رفت داخل از اونجا رفتم. 211 00:11:46,140 --> 00:11:47,140 ‫برای چی اونجا بودی؟ 212 00:11:48,560 --> 00:11:49,890 ‫بعضی وقتا می‌رفتم. 213 00:11:52,520 --> 00:11:53,520 ‫چرا؟ 214 00:11:54,020 --> 00:11:55,440 ‫قبلاً هم جوابش رو داده. 215 00:11:55,440 --> 00:12:00,530 ‫باشه. قطعی کردن همه چی ‫خیلی برامون مهمه، 216 00:12:00,530 --> 00:12:03,410 ‫چون اون هم قراره همین سوالا رو ‫بپرسه. وکیل مدافع رو می‌گم. 217 00:12:04,410 --> 00:12:05,700 ‫چون اون مامانم بود. 218 00:12:05,986 --> 00:12:08,406 ‫گاهی وقتا می‌رفتم خونه رو نگاه می‌کردم. 219 00:12:08,870 --> 00:12:11,080 ‫تا حالا کس دیگه‌ای رو دیدی ‫که وارد خونه‌ش بشه؟ 220 00:12:11,960 --> 00:12:13,370 ‫اونشب فقط اون اونجا بود. 221 00:12:14,750 --> 00:12:18,130 ‫وقتی آقای سبیچ وارد خونه شد ‫چه جوری به نظر می‌رسید؟ 222 00:12:18,130 --> 00:12:19,590 ‫رفتارش چه جوری بود؟ 223 00:12:21,420 --> 00:12:22,153 ‫نمی‌دونم. 224 00:12:22,178 --> 00:12:26,508 ‫توی دیداری که باهاش داشتی ‫چطور به نظر می‌رسید؟ 225 00:12:27,640 --> 00:12:29,378 ‫تو گفتی که توی اون دیدار 226 00:12:29,721 --> 00:12:31,390 ‫تو بهش اتهام زدی که مادرت رو کشته. 227 00:12:31,390 --> 00:12:32,480 ‫درسته؟ 228 00:12:32,480 --> 00:12:35,690 ‫خب اون انکارش کرد ولی دروغ می‌گفت. 229 00:12:35,690 --> 00:12:38,440 ‫چرا این حرف رو می‌زنی؟ از کجا می‌دونی؟ 230 00:12:39,230 --> 00:12:40,990 ‫می‌تونستم از چشماش بخونم. 231 00:12:43,450 --> 00:12:47,330 ‫و این که یه بار مامانم بهم گفت ‫که داره ازش می‌ترسه. 232 00:12:48,240 --> 00:12:49,562 ‫اما فکر کردم تو... تو کِی... 233 00:12:49,574 --> 00:12:50,870 ‫با مادرت تماس داشتی؟ 234 00:12:50,870 --> 00:12:55,080 ‫یه بار راضیش کردم واسه ناهار همو ببینیم. 235 00:12:55,670 --> 00:12:57,920 ‫به نظر میومد تحت فشاره 236 00:12:57,920 --> 00:13:00,760 ‫و من عصبانی شدم چون فکر کردم به خاطر منه. 237 00:13:00,760 --> 00:13:02,670 ‫بعدش ازش پرسیدم مشکل چیه 238 00:13:02,670 --> 00:13:05,517 ‫و اون گفت یکی از همکارها... 239 00:13:05,529 --> 00:13:08,942 ‫کم کم داره می‌ترسونتش. 240 00:13:10,600 --> 00:13:12,600 ‫- گفتش اون مرد کیه؟ ‫- نه. 241 00:13:13,600 --> 00:13:16,690 ‫گفت باهاش پرونده‌های مشترک داشته 242 00:13:17,980 --> 00:13:19,770 ‫و واسه همین نمی‌تونست از شرش خلاص شه. 243 00:13:33,790 --> 00:13:35,330 ‫- سلام. ‫- سلام. 244 00:13:36,000 --> 00:13:37,080 ‫چی براتون بیارم؟ 245 00:13:41,460 --> 00:13:42,460 ‫فکر کنم... 246 00:13:43,010 --> 00:13:45,880 ‫"مارتینی بِلوِدر". بدون زیتون و آبمیوه. 247 00:13:48,470 --> 00:13:50,100 ‫- سلام. ‫- سلام. 248 00:13:53,180 --> 00:13:55,060 ‫کل این هفته درمورد تو حرف می‌زدم. 249 00:13:57,060 --> 00:13:59,020 ‫نه، اونطور که به نظر میاد نیست. 250 00:13:59,020 --> 00:14:00,610 ‫باشه. 251 00:14:01,134 --> 00:14:02,634 ‫نوشیدنیِ شیفت می‌خوری کلیف؟ 252 00:14:03,230 --> 00:14:04,440 ‫نمی‌خواستم بخورم ولی حالا می‌خورم. 253 00:14:06,465 --> 00:14:09,005 ‫دستام از کار باریستایی اینجوری شده. 254 00:14:09,030 --> 00:14:10,990 ‫همیشه داغونه. 255 00:14:13,450 --> 00:14:14,620 ‫اون داستان‌ها چطور پیش می‌رن؟ 256 00:14:15,620 --> 00:14:18,500 ‫- مثل سابق. ‫- معلومه خب. می‌شه منم بیام پیشت؟ 257 00:14:19,920 --> 00:14:21,670 ‫- آره حتماً. ‫- آره؟ 258 00:14:23,340 --> 00:14:24,670 ‫کلیفتون. 259 00:14:26,090 --> 00:14:27,930 ‫- باربارا. ‫- باربارا. 260 00:14:28,357 --> 00:14:30,067 ‫از آشنایی رسمیت خوش‌وقتم. 261 00:14:32,100 --> 00:14:33,680 ‫اون کِرِمه چیه؟ 262 00:14:33,680 --> 00:14:36,310 ‫اینا رو جنین درست می‌کنه. 263 00:14:37,230 --> 00:14:39,690 ‫کره‌ی کاکائو با ترکیب گله. ‫(گل: ماری‌جوانا) 264 00:14:39,690 --> 00:14:41,400 ‫انگشتت رو به دهنت نزن. 265 00:14:41,400 --> 00:14:42,770 ‫- حسابی نشئه می‌شی. ‫- باشه. 266 00:14:42,770 --> 00:14:46,190 ‫- مرسی که اطلاع دادی. ‫- خواهش می‌کنم. قابل نداشت. 267 00:14:47,900 --> 00:14:49,360 ‫خیلی لطف کردی. مرسی. 268 00:14:49,360 --> 00:14:52,950 ‫درمورد خالکوبیات بهم بگو. 269 00:14:53,740 --> 00:14:57,080 ‫با این که می‌دونم سوال کردن درمورد خالکوبی ‫خیلی کلیشه‌ایه، می‌پرسم. 270 00:14:57,080 --> 00:14:58,830 ‫آره. متوجهم. 271 00:14:59,500 --> 00:15:02,500 ‫این... من یه نیمچه هنرمندی هم هستم. 272 00:15:03,340 --> 00:15:05,434 ‫بیشتر هنر نورپردازی اما من... 273 00:15:05,446 --> 00:15:07,220 ‫این رو تو دوران خامی جوونی طراحی کردم. 274 00:15:07,220 --> 00:15:08,760 ‫«یی چینگ»ئه. 275 00:15:09,800 --> 00:15:10,930 ‫می‌دونی چیه؟ 276 00:15:12,550 --> 00:15:14,180 ‫درمورد جان کیج، 277 00:15:14,905 --> 00:15:18,745 ‫برایان اینو و کارهای خلاقانه‌ ‫یه چیزهایی می‌دونم. 278 00:15:18,770 --> 00:15:19,940 ‫درسته. 279 00:15:22,576 --> 00:15:25,656 ‫البته با خامی دوران جوونی هم ‫آشنایی کامل دارم. 280 00:15:29,530 --> 00:15:30,860 ‫- به سلامتی. ‫- به سلامتی. 281 00:15:39,830 --> 00:15:40,870 ‫ریگو. 282 00:15:40,870 --> 00:15:42,040 ‫حدس بزن چی گیرم اومد. 283 00:15:43,130 --> 00:15:45,710 ‫یه مورد مطابق با نمونه‌ی دوم ‫توی پرونده‌ی بانی دیویس. 284 00:15:45,710 --> 00:15:48,050 ‫چی؟ چه جوری این کارو کردی؟ 285 00:15:48,050 --> 00:15:50,220 ‫من هیچ مورد مطابقی توی سیستم پیدا نکردم. 286 00:15:50,220 --> 00:15:53,510 ‫آره. این احمق دی‌ان‌ایش رو ‫به سایت "اجداد" داده بود. ‫Ancestry.com 287 00:15:53,510 --> 00:15:54,640 ‫برایان رتزر. 288 00:15:55,600 --> 00:15:58,390 ‫رتزر. آدرسش؟ 289 00:16:04,360 --> 00:16:05,980 ‫اطلاعاتی درموردش داریم؟ 290 00:16:05,980 --> 00:16:10,200 ‫نه در واقع، به جز این که یه نمونه‌ی اسپرم ‫توی صحنه‌ی قتلی به جا گذاشته 291 00:16:10,200 --> 00:16:11,650 ‫که به یه فاحشه‌ی مُرده ربط داشته. 292 00:16:12,860 --> 00:16:15,580 ‫ببین، مرسی که این کارو می‌کنی. 293 00:16:15,580 --> 00:16:17,410 ‫می‌دونم داری موقعیتت رو به خطر میندازی. 294 00:16:17,910 --> 00:16:20,210 ‫به خاطر تو این کارو نمی‌کنم. ‫به خاطر کارولین می‌کنم. 295 00:16:20,210 --> 00:16:22,500 ‫راستی ازت می‌خوام اونجا آروم باشی خب؟ 296 00:16:23,000 --> 00:16:24,040 ‫هیچی نگو. 297 00:16:35,640 --> 00:16:36,970 ‫- سلام خانم. ‫- سلام. 298 00:16:36,970 --> 00:16:39,270 ‫ببخشید مزاحمتون شدیم. ‫از اداره پلیس شیکاگو اومدیم. 299 00:16:39,270 --> 00:16:42,020 ‫دنبال برایان رتزر می‌گردیم. خونه‌ست؟ 300 00:16:43,100 --> 00:16:44,190 ‫عزیزم! 301 00:16:45,940 --> 00:16:47,020 ‫اون توی زیرزمینه. 302 00:16:47,520 --> 00:16:49,940 ‫می‌خواین بیاین داخل تا صداش کنم؟ 303 00:16:49,940 --> 00:16:51,030 ‫حتماً. 304 00:16:52,360 --> 00:16:53,360 ‫عزیزم. 305 00:17:00,450 --> 00:17:01,620 ‫عزیزم؟ 306 00:17:01,620 --> 00:17:04,160 ‫- بله. ‫- پلیس اینجاست. 307 00:17:05,420 --> 00:17:07,090 ‫بفرمایید بشینید لطفاً. الان میاد بالا. 308 00:17:07,090 --> 00:17:08,960 ‫- عالیه. ممنون. ‫- قهوه می‌خورین؟ 309 00:17:08,960 --> 00:17:10,050 ‫حتماً. 310 00:17:27,610 --> 00:17:28,730 ‫سلام. 311 00:17:29,440 --> 00:17:31,360 ‫- سلام. ‫- بفرمایید؟ 312 00:17:31,900 --> 00:17:34,900 ‫ما درمورد یک سری اتفاقاتی که ‫ ۱۶ ژوئن سال ۲۰۱۹ 313 00:17:34,900 --> 00:17:36,870 ‫توی این منطقه افتاده تحقیق می‌کنیم. 314 00:17:37,740 --> 00:17:39,660 ‫تو شبِ شانزدهم. فقط داریم پرس و جو می‌کنیم. 315 00:17:40,490 --> 00:17:42,290 ‫درمورد چه اتفاقی تحقیق می‌کنید؟ 316 00:17:42,290 --> 00:17:43,870 ‫ورود غیرقانونی. 317 00:17:44,257 --> 00:17:47,250 ‫توی این خیابون نه. ‫چند مایل به سمت شرق، توی خیابون رابرتسون. 318 00:17:47,750 --> 00:17:49,790 ‫شب پنجشنبه بود. ‫می‌دونم به یادآوردنش سخته اما... 319 00:17:49,790 --> 00:17:53,460 ‫نیازی ندارم به یاد بیارم. ‫اون خیابون رو نمی‌شناسم. 320 00:17:53,460 --> 00:17:57,430 ‫اگه شبونه اتفاق افتاده، ‫من شیفت شب کار می‌کنم. 321 00:17:59,140 --> 00:18:00,140 ‫کجا کار می‌کنید؟ 322 00:18:01,930 --> 00:18:03,470 ‫می‎شه نشانتون رو ببینم؟ 323 00:18:03,470 --> 00:18:04,560 ‫حتماً. 324 00:18:06,730 --> 00:18:07,730 ‫فقط این که... 325 00:18:07,730 --> 00:18:10,610 ‫- یه کارگر جنسی به قتل رسیده بود... ‫- بفرمایید. 326 00:18:11,110 --> 00:18:13,190 ‫الان نه عزیزم باشه؟ 327 00:18:14,076 --> 00:18:15,439 ‫گفتم الان نه. 328 00:18:16,320 --> 00:18:17,360 ‫باشه. 329 00:18:23,160 --> 00:18:24,910 ‫قضیه دقیقاً درمورد چیه؟ 330 00:18:25,620 --> 00:18:26,710 ‫الان بهتون گفتم. 331 00:18:27,483 --> 00:18:28,943 ‫کجا کار می‌کنید آقای رتزر؟ 332 00:18:29,290 --> 00:18:30,590 ‫سوال رو جواب دادین؟ 333 00:18:30,590 --> 00:18:31,920 ‫من نیازی ندارم به سوالی جواب بدم. 334 00:18:31,920 --> 00:18:34,460 ‫دیر یا زود مجبورید به سوالات جواب بدید. 335 00:18:35,800 --> 00:18:38,510 ‫یعنی خب بالاخره یه وقتی ‫قراره این صحبتا رو بکنید. 336 00:18:42,720 --> 00:18:44,560 ‫من شما رو قبلاً جایی ندیدم؟ 337 00:18:49,560 --> 00:18:50,730 ‫این کارتمه. 338 00:18:51,810 --> 00:18:53,360 ‫هروقت آمادگی حرف زدن داشتین ‫بهم زنگ بزنین. 339 00:18:53,360 --> 00:18:55,110 ‫اگه آمادگی نداشتم چی؟ 340 00:18:55,110 --> 00:18:56,740 ‫فکر کنم چاره‌ای ندارید. 341 00:18:57,780 --> 00:18:59,240 ‫ فکر کنم بدونید چرا. 342 00:19:01,160 --> 00:19:02,740 ‫یا شاید بهتره از خانومتون بپرسیم. 343 00:19:03,740 --> 00:19:05,540 ‫- لورا. ‫- آهای. 344 00:19:05,540 --> 00:19:06,830 ‫بله؟ 345 00:19:06,830 --> 00:19:08,580 ‫- هیچی عزیزم. ‫- بله؟ 346 00:19:11,790 --> 00:19:14,130 ‫چی شده؟ چیزی لازم دارین؟ 347 00:19:15,590 --> 00:19:17,340 ‫فقط می‌خواستم بابت قهوه تشکر کنم. 348 00:19:18,220 --> 00:19:20,970 ‫خواهش می‌کنم. همه چی مرتبه؟ 349 00:19:20,970 --> 00:19:22,220 ‫آره. 350 00:19:24,310 --> 00:19:25,310 ‫باشه. 351 00:19:33,480 --> 00:19:34,860 ‫گم شین بیرون. 352 00:19:36,990 --> 00:19:38,990 ‫بهت گفتم عصبانیش نکنی. 353 00:19:38,990 --> 00:19:41,030 ‫فقط یه سوال ازش پرسیدم. 354 00:19:42,410 --> 00:19:44,450 ‫واقعاً باورنکردنی هستی. 355 00:19:59,970 --> 00:20:01,260 ‫چرا به نظر میاد خیلی ترسیدی؟ 356 00:20:10,440 --> 00:20:11,850 ‫چرا به نظر میاد خیلی ترسیدی؟ 357 00:20:22,450 --> 00:20:23,450 ‫بی؟ 358 00:20:54,810 --> 00:20:57,150 ‫بی چی کار می‌کنی؟ 359 00:20:57,730 --> 00:20:59,530 ‫نمی‌خوام ریسک کنم. 360 00:20:59,530 --> 00:21:01,610 ‫اون نزدیک خونه‌ش دوچرخه سواری می‌کرده. 361 00:21:02,450 --> 00:21:05,320 ‫از کجا معلوم توی باغچه‌ش نرفته، 362 00:21:05,769 --> 00:21:09,540 ‫از پنجره نگاه نکرده، روی پادریش ‫واینستاده...؟ 363 00:21:09,540 --> 00:21:11,750 ‫- هی هی. ‫- زنگ درش رو نزده؟ 364 00:21:11,750 --> 00:21:13,540 ‫بلند شو. یالا. 365 00:21:14,460 --> 00:21:16,880 ‫فکر نمی‌کنم کایل مظنون باشه. 366 00:21:18,920 --> 00:21:20,260 ‫راستی. 367 00:21:28,640 --> 00:21:31,720 ‫گاهی وقتا فکر کنم یادت می‌ره ‫که پسرمون سیاهپوسته. 368 00:21:33,633 --> 00:21:45,975 «دیجــــی موویـــــز» 369 00:21:48,950 --> 00:21:52,830 ‫وقتی دیدی بابات رفت توی اون خونه ‫چه احساسی بهت دست داد؟ 370 00:21:55,000 --> 00:21:56,250 ‫می‌خوای درموردش حرف بزنی؟ 371 00:21:58,420 --> 00:21:59,420 ‫نه. 372 00:22:01,840 --> 00:22:04,340 ‫- حتماً یه احساساتی داری. ‫- اما نمی‌خوام درموردشون حرف بزنم. 373 00:22:07,720 --> 00:22:08,720 ‫کایل. 374 00:22:14,060 --> 00:22:16,980 ‫از وقتی که دیدم رفت توی خونه‌ش ‫خیلی اتفاقات بدتری افتاد. 375 00:22:23,110 --> 00:22:24,240 ‫شوخی می‌کنی؟ 376 00:22:30,410 --> 00:22:31,780 ‫مسخره‌ست. 377 00:22:32,580 --> 00:22:37,170 ‫هیچ پیشرفتی نداشتیم، ‫خب اغلب بلافاصله به دست نمیاد. 378 00:22:37,170 --> 00:22:39,880 ‫جلسات اولیه می‌تونه بیشتر ‫برای جلب اعتماد باشه، 379 00:22:39,880 --> 00:22:43,300 ‫و فکر کنم توی این مورد هم موفق نشدم. 380 00:22:44,630 --> 00:22:46,340 ‫ببین در رابطه با... 381 00:22:47,260 --> 00:22:51,930 ‫مشکل بزرگتر، به نظرم باید ‫مجدداً یه سری مرزها رو تعیین کنیم. 382 00:22:53,060 --> 00:22:54,640 ‫باشه. منظورتون چیه؟ 383 00:22:54,640 --> 00:22:58,270 ‫این مسئله خیلی پیچیده‌تر و عمیق‌تر... 384 00:22:58,270 --> 00:23:00,808 ‫از چیزی شده که بخوام به تو و راستی ‫مشاوره بدم، 385 00:23:00,820 --> 00:23:03,820 ‫و حالا کایل هم این وسط.... 386 00:23:03,820 --> 00:23:06,400 ‫واقعاً باید برای هر فرد یه تراپیست جدا باشه. 387 00:23:06,400 --> 00:23:09,160 ‫برای هر نفر؟ پولمون کجا بود! 388 00:23:09,740 --> 00:23:11,700 ‫من فکر می‌کنم فقط باید به تو مشاوره بدم. 389 00:23:13,620 --> 00:23:14,620 ‫می‌دونم. 390 00:23:16,370 --> 00:23:17,580 ‫می‌شه بشینی... 391 00:23:21,750 --> 00:23:25,050 ‫فکر کنم ممکنه که بخوای ‫راستی رو ببخشی... 392 00:23:25,050 --> 00:23:26,630 ‫و توی این ازدواج بمونی. 393 00:23:26,945 --> 00:23:28,905 ‫همینطور فکر می‌کنم ممکنه... 394 00:23:28,930 --> 00:23:32,350 ‫حتی احتمال این ‫بیشتره که سیستم لیمبیکت... 395 00:23:32,350 --> 00:23:35,060 ‫با تمام قوا داره در حال کار کردن باشه. 396 00:23:35,060 --> 00:23:37,008 ‫تو توی حالت تدافعی هستی... 397 00:23:37,020 --> 00:23:38,980 ‫و سعی داری به خاطر بچه‌هات ‫ازدواجت رو حفظ کنی، 398 00:23:39,480 --> 00:23:43,820 ‫و هر کاری که آگاهانه یا ناخودآگاه ‫به نظرت نیازه رو انجام بدی. 399 00:23:43,820 --> 00:23:46,780 ‫تو همیشه در تلاش بودی ‫یه خانواده رو حفظ کنی. 400 00:23:47,440 --> 00:23:49,727 ‫اما فکر می‌کنم این هم ممکنه... 401 00:23:49,739 --> 00:23:51,870 ‫که وقتی بچه‌ها بزرگ بشن یا برن دانشگاه، 402 00:23:51,870 --> 00:23:55,990 ‫این اجبار برای بخشیدن... 403 00:23:56,580 --> 00:23:58,910 ‫می‌تونه گسترده‌تر بشه ‫و به چیز دیگه‌ای تبدیل شه، 404 00:24:00,160 --> 00:24:04,250 ‫مثل خشم یا حتی نفرت. 405 00:24:05,500 --> 00:24:07,340 ‫شاید همین الان هم داره این اتفاق میفته. 406 00:24:10,090 --> 00:24:15,220 ‫ببین، شوهرت عاشق یه زن دیگه شده بود. 407 00:24:15,220 --> 00:24:17,850 ‫الان با محاکمه بابت قتلش مواجه شده. 408 00:24:19,100 --> 00:24:20,890 ‫تو یه تراپیست جداگونه لازم داری. 409 00:24:29,610 --> 00:24:32,320 ‫امروز یوجینیا اومده بود دفترم. 410 00:24:32,320 --> 00:24:34,450 ‫چی گفت؟ چرا؟ چی گفت؟ 411 00:24:34,450 --> 00:24:35,370 ‫هی هی. 412 00:24:35,370 --> 00:24:37,790 ‫من مشکلی با این ندارم که تو ‫اون رو شاهد اعلام کنی خب؟ 413 00:24:37,790 --> 00:24:40,210 ‫فقط... اگه قراره شاهد تو باشه، 414 00:24:40,210 --> 00:24:41,960 ‫شاید بودن توی کمپینت به کمکش بیاد. 415 00:24:41,960 --> 00:24:43,040 ‫بهم بگو چی گفت. 416 00:24:44,170 --> 00:24:45,460 ‫اون گفتش که... 417 00:24:46,000 --> 00:24:47,670 ‫گفت تو عوضی هستی خب؟ 418 00:24:47,670 --> 00:24:49,340 ‫اما می‌دونیم که تو گاهی وقتا یه کوچولو... 419 00:24:49,340 --> 00:24:52,800 ‫خیلی خب گوش کن. من عصبانی بودنی، ‫بهترین روی دادستانیم میاد بالا. 420 00:24:52,800 --> 00:24:53,720 ‫خودت می‌دونی. 421 00:24:53,720 --> 00:24:55,869 ‫آره ولی اگه نقشه‌ت اینه که برای ‫پرونده‌سازی... 422 00:24:55,881 --> 00:24:58,100 ‫به شواهد خطرناک اتکا کنی... 423 00:24:58,100 --> 00:25:01,520 ‫یوجینیا هرطور که بتونه ‫انعطاف به خرج می‌ده تا به راستی کمک کنه. 424 00:25:01,520 --> 00:25:05,100 ‫فکر کنم اون عاشق راستیه. 425 00:25:05,353 --> 00:25:07,573 ‫من باید یه اولتیماتوم بهش بدم. 426 00:25:07,900 --> 00:25:11,990 ‫نه نه. چیزی که باید ترتیبش رو بدی ‫یه مدرک محکمه، خب؟ 427 00:25:11,990 --> 00:25:14,160 ‫آبروی کسی رو بردن این کارو برات نمی‌کنه. 428 00:25:14,160 --> 00:25:16,320 ‫من مدرک محکم برات جور می‌کنم، نگران نباش. 429 00:25:17,120 --> 00:25:19,870 ‫نگرانم. من نگرانم. 430 00:25:20,540 --> 00:25:22,460 ‫ریموند درخواست یه جلسه داده. 431 00:25:23,670 --> 00:25:24,670 ‫چرا؟ در چه مورد؟ 432 00:25:24,670 --> 00:25:26,791 ‫خب تنها چیزی که ‫ می‌تونم تصور کنم اینه... 433 00:25:26,803 --> 00:25:28,880 ‫که می‌خواد دنبال توافق بیفته. 434 00:25:28,880 --> 00:25:32,420 ‫و اگه اینطور فکر می‌کنه ‫حتماً احساس می‌کنه بهمون چیره شده. 435 00:25:33,170 --> 00:25:34,970 ‫به من که چیره نشده، تامی. 436 00:25:36,140 --> 00:25:37,140 ‫به تو چیره شده؟ 437 00:25:39,640 --> 00:25:40,890 ‫هیچ‌جوره امکان توافق نیست. 438 00:25:45,400 --> 00:25:46,686 ‫نه. بعدشم باید بگردیم ببینیم... 439 00:25:46,698 --> 00:25:48,360 ‫که کارگر جنسی دیگه‌ای توی این منطقه هست 440 00:25:48,360 --> 00:25:50,320 ‫و می‌تونه رتزر رو شناسایی کنه یا نه. 441 00:25:50,320 --> 00:25:52,820 ‫اون یارو یه چیزی می‌دونه، شک ندارم. 442 00:25:52,820 --> 00:25:54,400 ‫- حتماً. ‫- آماده‌ای؟ 443 00:25:54,400 --> 00:25:56,660 ‫- آره. ببین، بعداً بهت زنگ می‌زنم. ‫- باشه. 444 00:25:59,620 --> 00:26:01,750 ‫می‌تونی دوباره از اون شب برام بگی؟ 445 00:26:01,983 --> 00:26:04,563 ‫گفتی اون شب دفتر بودی. 446 00:26:07,580 --> 00:26:08,670 ‫آره. 447 00:26:08,670 --> 00:26:10,880 ‫چند نفرمون داشتیم تا دیروقت ‫برای کمپین ریموند کار می‌کردیم، 448 00:26:10,880 --> 00:26:14,010 ‫یعنی به ظاهر روی کمپین ریموند کار می‌کردیم. 449 00:26:15,590 --> 00:26:17,010 ‫به ظاهر؟ 450 00:26:18,300 --> 00:26:19,680 ‫خب من بیشتر مشغول پیام دادن بودم. 451 00:26:21,810 --> 00:26:26,350 ‫و هیچ پیامی در جواب نمی‌گرفتم... 452 00:26:28,520 --> 00:26:30,570 ‫که زیاد خوب باهاش کنار نمیومدم. 453 00:26:31,520 --> 00:26:36,820 ‫و اون عملاً داشت من رو می‌پیچوند ‫واسه همین نیاز داشتم برم یه جایی. 454 00:26:41,780 --> 00:26:44,000 ‫و کِی از اداره خارج شدی؟ 455 00:26:44,000 --> 00:26:45,660 ‫یه کم بعد از ساعت ۸:۳۰. 456 00:26:45,660 --> 00:26:49,210 ‫واسه همین بعضی وقتا بیرون غذا می‌خوردم ‫چون من... 457 00:26:50,670 --> 00:26:52,590 ‫تو شرایطی نبودم که برم خونه. 458 00:27:03,430 --> 00:27:06,270 ‫چیز زیادی از بار یادم نمیاد. 459 00:27:12,230 --> 00:27:14,940 ‫گمونم چند تا پیک مشروب زدم. 460 00:27:16,530 --> 00:27:18,110 ‫شاید بازم سفارش دادم. نمی‌دونم. 461 00:27:26,660 --> 00:27:28,250 ‫بعدش اون جواب پیاممو داد، 462 00:27:28,299 --> 00:27:29,546 ‫[وای خدا راستی. اصلاً بیا خونه‌‌م.] 463 00:27:29,620 --> 00:27:31,290 ‫و من رو ابرها بودم. 464 00:27:32,502 --> 00:27:37,720 ‫اون ساعت ۹:۲۴ شب پیام داده. 465 00:27:37,720 --> 00:27:42,800 ‫عکسای مایکل کالدوِل نشون می‌دن ‫که تو ساعت ۹:۴۹ رسیدی. 466 00:27:45,390 --> 00:27:46,600 ‫چه اتفاقی افتاد؟ 467 00:27:49,730 --> 00:27:53,190 ‫نمی‌دونم در چه حد دنبال جزئیات هستی ولی... 468 00:27:56,610 --> 00:27:57,820 ‫سلام. 469 00:28:00,450 --> 00:28:01,950 ‫اتفاقی که افتاد... 470 00:28:04,240 --> 00:28:05,580 ‫- چیه؟ ‫- من فقط... 471 00:28:06,950 --> 00:28:07,950 ‫چه اتفاقی افتاد؟ 472 00:28:07,950 --> 00:28:09,500 ‫نمی‌دونم چرا انقدر عصبانی هستی. 473 00:28:10,540 --> 00:28:12,000 ‫چه اتفاقی افتاد؟ 474 00:28:13,330 --> 00:28:16,170 ‫خیلی دلم برات تنگ شده بود. 475 00:28:23,430 --> 00:28:24,800 ‫خب بیشتر بحث کردیم. 476 00:28:25,970 --> 00:28:26,970 ‫بحث کردین؟ 477 00:28:26,970 --> 00:28:29,350 ‫من می‌خواستم دوباره باهم باشیم ‫و اون نمی‌خواست، 478 00:28:29,350 --> 00:28:31,440 ‫- و تقریباً بیشترش درمورد همین بود. ‫- نکن. 479 00:28:31,440 --> 00:28:33,400 ‫- هی. ‫- برو! 480 00:28:38,040 --> 00:28:43,130 ‫داده‌های مکمل موبایل نشون میدن ‫که سرِ ساعت ۱۱:۰۰ رسیدی خونه. 481 00:28:44,200 --> 00:28:47,199 ‫از خونه‌ی اون تا خونه‌ی شما، 482 00:28:47,211 --> 00:28:50,460 ‫با ماشین ۲۰ دقیقه راهه که یعنی ‫ساعت ۱۰:۴۰ خونه‌ش رو ترک کردی. 483 00:28:51,830 --> 00:28:54,330 ‫۵۱ دقیقه توی خونه‌ش بودی. 484 00:28:56,710 --> 00:28:57,840 ‫بحث طولانی‌ای بوده. 485 00:29:04,680 --> 00:29:06,100 ‫گورتو کم کن. 486 00:29:08,930 --> 00:29:11,940 ‫بعدش همینجوری رفتی؟ 487 00:29:14,690 --> 00:29:16,110 ‫بعدش با یه بوسه از هم خداحافظی کردیم. 488 00:29:17,940 --> 00:29:18,780 ‫همدیگه رو بوس کردین؟ 489 00:29:20,740 --> 00:29:22,030 ‫آره، بعدش هم رفتم خونه. 490 00:29:23,820 --> 00:29:29,370 ‫وقتی منو بوسید می‌دونست امیدوار می‌شم. 491 00:29:38,090 --> 00:29:39,920 ‫همون بوس باعث شد بتونم تا ماشین برم. 492 00:29:39,920 --> 00:29:41,670 ‫تا خونه برم. 493 00:29:41,670 --> 00:29:45,760 ‫اما وقتی رسیدم خونه فهمیدم... 494 00:29:45,785 --> 00:29:48,625 ‫که اون امید به ظلم تبدیل شده بود. 495 00:29:50,640 --> 00:29:52,310 ‫اون می‌دونست داره چی کار می‌کنه. 496 00:29:55,066 --> 00:29:56,826 ‫اون خیلی ظالم بود. 497 00:30:06,570 --> 00:30:08,910 ‫حالا برداشتت تا اینجا چیه؟ 498 00:30:09,490 --> 00:30:13,000 ‫خب درمورد پرونده ‫جایی که بهش رسیدیم رو دوست دارم. 499 00:30:13,750 --> 00:30:15,620 ‫جور کردن مدرک محکم سختشون می‌شه. 500 00:30:15,620 --> 00:30:18,540 ‫اما از طرفی هم زمانش ۵۱ دقیقه بوده. 501 00:30:18,540 --> 00:30:19,863 ‫بحثشون به قدری طول کشیده... 502 00:30:19,875 --> 00:30:21,210 ‫که بخواد دست و پاش رو ببنده ‫یا صحنه‌ی جرم رو پاک کنه. 503 00:30:21,210 --> 00:30:24,880 ‫یا سکس کنن، بحث کنن ‫یا دعوا و بعدش آشتی کنن. 504 00:30:26,130 --> 00:30:27,430 ‫راستی چطور؟ 505 00:30:27,983 --> 00:30:29,693 ‫نظرت درمورد این که ‫بره تو جایگاه شهادت حرف بزنه چیه؟ 506 00:30:30,260 --> 00:30:33,180 ‫امکان نداره بذاریم اون مرد ‫نزدیک جایگاه شهادت بشه. 507 00:30:36,230 --> 00:30:37,230 ‫موافقم. 508 00:30:38,690 --> 00:30:40,270 ‫درمورد رتزر چی دستگیرمون شد؟ 509 00:30:40,270 --> 00:30:41,650 ‫باید یه چیزی درموردش باشه. 510 00:30:41,650 --> 00:30:43,070 ‫عذر موجه برای غیبت داره؟ 511 00:30:43,070 --> 00:30:44,610 ‫سابقه‌ی بازداشت شدن نداشته؟ 512 00:30:45,820 --> 00:30:47,780 ‫از پلیس شیکاگو توی ایالت ایلینوی ‫استفاده کردیم 513 00:30:47,780 --> 00:30:50,990 ‫هیچی گیرمون نیومد. خیلی خب. ‫اون پیش رینولدز بود درسته؟ 514 00:30:50,990 --> 00:30:53,330 ‫خب اون با رینولدز و بانی دیویس اونجا بوده. ‫[راستی سبیچ] 515 00:30:53,330 --> 00:30:55,580 ‫فقط باید این رو ثابت کنیم. 516 00:30:55,580 --> 00:30:57,460 ‫آره فقط همینطور ادامه بده. 517 00:30:57,460 --> 00:30:58,580 ‫همینجوری تلاشتو بکن. 518 00:31:00,250 --> 00:31:01,090 ‫لعنتی. 519 00:31:08,260 --> 00:31:09,430 ‫مولتو. 520 00:31:22,360 --> 00:31:23,860 ‫باشه ممنون. 521 00:31:58,810 --> 00:31:59,980 ‫بله؟ 522 00:31:59,980 --> 00:32:01,060 ‫سلام... 523 00:32:04,360 --> 00:32:08,240 ‫می‌دونم اون شب خیلی حرفا به هم زدیم و... 524 00:32:09,950 --> 00:32:14,200 ‫فقط می‌خوام بدونی... که درکت کردم. 525 00:32:15,740 --> 00:32:19,620 ‫راستی، می‌‌شه درمورد این قضیه ‫وقتی رسیدم خونه حرف بزنیم؟ 526 00:32:19,620 --> 00:32:22,960 ‫الان دارم می‌رم فروشگاه. 527 00:32:25,800 --> 00:32:27,840 ‫- آره حتماً. باشه. ‫- باشه؟ 528 00:32:30,970 --> 00:32:32,090 ‫دوستت دارم. 529 00:32:35,260 --> 00:32:36,260 ‫دوستت دارم. 530 00:32:41,440 --> 00:32:43,392 ‫می‌دونم، کم کم واقعاً دارم... 531 00:32:43,404 --> 00:32:45,860 ‫جذابیت مشروب خوردن تو روز رو می‌بینم. 532 00:32:45,860 --> 00:32:47,030 ‫تا حالا شب‌ها مشروب خوردی؟ 533 00:32:47,376 --> 00:32:49,836 ‫باید ظاهرمو حفظ کنم. 534 00:32:50,240 --> 00:32:51,240 ‫مثلاً چه ظاهری؟ 535 00:32:52,110 --> 00:32:54,620 ‫مادر بودن. همسر بودن. 536 00:32:54,620 --> 00:32:57,290 ‫همه‌ی مزخرفاتی که احتمالاً ‫دلت نمی‌خواد درموردش بشنوی. 537 00:32:57,830 --> 00:32:59,040 ‫اتفاقاً برعکس. 538 00:32:59,540 --> 00:33:02,420 ‫حسابی کنجکاوم بدونم که الان ‫جای تو بودن چه جوریه. 539 00:33:03,080 --> 00:33:04,210 ‫راستش... 540 00:33:06,210 --> 00:33:07,300 ‫نمی‌دونم. 541 00:33:12,180 --> 00:33:19,100 ‫خب، اگه یه وقت خواستی حرف بزنی ‫و من اینجا نبودم... 542 00:33:26,020 --> 00:33:27,070 ‫ممنون. 543 00:34:20,080 --> 00:34:21,080 ‫- سلام کریس. ‫- سلام ریموند. 544 00:34:21,080 --> 00:34:22,330 ‫- هلن. ‫- سلام. 545 00:34:23,950 --> 00:34:25,210 ‫یوجینیا. 546 00:34:25,960 --> 00:34:29,880 ‫وای خدای من. ریموند. ‫وای خدا. چطوری؟ 547 00:34:29,880 --> 00:34:31,210 ‫بد نیستم. تو چی؟ 548 00:34:32,210 --> 00:34:33,460 ‫توی لیست شاهدهام. 549 00:34:33,460 --> 00:34:35,300 ‫- دیدم. ‫- آره. 550 00:34:35,300 --> 00:34:38,050 ‫جریان اون دو نفرو می‌دونستم. 551 00:34:39,050 --> 00:34:40,510 ‫خب، جای نگرانی نیست. 552 00:34:40,510 --> 00:34:42,060 ‫رابطه‌شون رو انکار نمی‌کنیم. 553 00:34:42,060 --> 00:34:43,390 ‫باشه. 554 00:34:43,390 --> 00:34:44,930 ‫خب یه لطفی بهم می‌کنی؟ 555 00:34:44,930 --> 00:34:49,980 ‫به راستی بگو اصلاً قصد ندارم ‫که علیهش شهادتی بدم خب؟ 556 00:34:49,980 --> 00:34:52,150 ‫- بهش می‌گم. ‫- مرسی. 557 00:34:56,490 --> 00:34:58,160 ‫- سلام رفقا. ‫- ریموند. 558 00:34:58,160 --> 00:35:00,070 ‫طبق معمول از دیدنت خوشحالم. 559 00:35:01,950 --> 00:35:02,790 ‫باشه. 560 00:35:04,160 --> 00:35:05,660 ‫خیلی خب، بریم سر اصل مطلب. 561 00:35:06,250 --> 00:35:08,093 ‫شما دو نفر پرونده‌ی خیلی ضعیفی دارین 562 00:35:08,105 --> 00:35:09,960 ‫و گمونم جفتتون این رو می‌دونین. 563 00:35:10,750 --> 00:35:12,460 ‫یعنی خب خیلی هم ناچیز نیست. 564 00:35:12,460 --> 00:35:14,170 ‫اون اونجا بوده، آخرین نفر با اون دیده شده. 565 00:35:14,170 --> 00:35:16,340 ‫مهمه. اما بازم ضعیفه. 566 00:35:16,340 --> 00:35:17,260 ‫ما موافق نیستیم. 567 00:35:17,260 --> 00:35:19,250 ‫حتی یه قطره از خونش هم... 568 00:35:19,262 --> 00:35:21,640 ‫توی ماشین راستی پیدا نشده، ‫هیچ دی‌ان‌ایی. 569 00:35:21,640 --> 00:35:23,970 ‫خون و محتویات بدنش همه جای خونه‌ش بود 570 00:35:23,970 --> 00:35:26,810 ‫اما حتی یه ذره هم توی ماشین راستی نبوده. 571 00:35:26,810 --> 00:35:28,730 ‫- اون تمیزش کرده. ‫- یا حتی روی لباسش. 572 00:35:28,730 --> 00:35:30,310 ‫- اون رو هم تمیز کرده. ‫- هیچ آلت قتلی نیست. 573 00:35:30,310 --> 00:35:31,230 ‫انداخته دور. 574 00:35:31,230 --> 00:35:33,320 ‫می‌دونین که با حدسیات ‫نمی‌تونین محکومش کنید دیگه؟ 575 00:35:33,900 --> 00:35:37,280 ‫وقتی دست و پاش رو اونجوری بستن ‫یعنی عمدی بوده. 576 00:35:37,860 --> 00:35:40,595 ‫ولی مرگ به علت میله‌ی شومینه ‫می‌تونه از سر هیجانی شدن باشه. 577 00:35:40,923 --> 00:35:43,200 ‫پرونده‌ی شما از همون شروعش افتضاحه. 578 00:35:43,200 --> 00:35:44,540 ‫خب ما عاشق چالشیم. 579 00:35:44,540 --> 00:35:46,200 ‫می‌دونم دلیل داره... 580 00:35:46,200 --> 00:35:48,870 ‫که اتهام ممانعت از اجرای عدالت ناچیز رو ‫پیش کشیدین 581 00:35:48,870 --> 00:35:50,330 ‫که منم بودم همین کارو می‌کردم، 582 00:35:50,330 --> 00:35:52,028 ‫شما می‌خواستین فقط سر یه چیزی محکومش کنین. 583 00:35:52,040 --> 00:35:53,750 ‫چون دست خالی رفتن... 584 00:35:53,750 --> 00:35:55,210 ‫حرفت چیه؟ 585 00:35:55,608 --> 00:35:59,278 ‫می‌بینم به یه نفر دستور دادن حرف نزنه. 586 00:36:01,590 --> 00:36:03,970 ‫- چه باهوش. ‫- باشه عالیه. لطفاً فقط... 587 00:36:03,970 --> 00:36:08,140 ‫راستی نمی‌تونه ریسک کنه ‫و باقی عمر طبیعیش رو بیفته زندان 588 00:36:08,140 --> 00:36:10,230 ‫و تو نمی‌تونی ریسک کنی 589 00:36:10,230 --> 00:36:13,690 ‫که یه‌وقت اون تبرئه شه ‫و جایگاه سیاسی تو خراب بشه. 590 00:36:13,790 --> 00:36:17,124 ‫ما سر ۳ سال حبس به جرم ممانعت ‫از اجرای عدالت توافق می‌کنیم. 591 00:36:19,700 --> 00:36:21,565 ‫ری، واقعاً فکر می‌کنی... 592 00:36:21,577 --> 00:36:24,080 ‫که ما درخواست توافق می‌دیم؟ 593 00:36:24,080 --> 00:36:25,910 ‫نیکو، خودت می‌دونی که خیلی تند رفتی. 594 00:36:25,910 --> 00:36:28,410 ‫تامی تشنه‌‌ی یه مظنون بود. 595 00:36:28,410 --> 00:36:31,330 ‫و این که اون مظنون می‌تونست راستی باشه... 596 00:36:31,330 --> 00:36:33,170 ‫واقعاً؟ گور بابات. 597 00:36:33,170 --> 00:36:36,710 ‫بیاید درمورد مشکل بزرگترتون حرف بزنیم ‫که همینجا نشسته. 598 00:36:36,710 --> 00:36:39,970 ‫تو یه پرونده‌ی مزخرف و ضمنی رو 599 00:36:39,970 --> 00:36:44,890 ‫دادی دست یه دوزاری کوفتی ‫که ضد من باشی. 600 00:36:44,890 --> 00:36:46,560 ‫تو احمق نیستی نیکو. 601 00:36:46,560 --> 00:36:48,430 ‫دنبال محکوم شدنشی و این رو بهت می‌دم. 602 00:36:48,430 --> 00:36:50,730 ‫و با قاضی لیتل، 603 00:36:50,730 --> 00:36:54,650 ‫به احتمال خیلی قوی ‫بتونم حکم بی‌گناهی براش بگیرم. 604 00:36:54,650 --> 00:36:57,150 ‫این یعنی نابودی جایگاه سیاسیت. 605 00:36:57,980 --> 00:37:00,150 ‫من دارم یه راه گریز بهت پیشنهاد می‌دم. 606 00:37:04,990 --> 00:37:07,450 ‫- این چیه؟ ‫- فقط بخونش. یه نگاه بنداز. 607 00:37:19,090 --> 00:37:20,670 ‫چرا تازه الان دارم اینو می‌بینم؟ 608 00:37:22,050 --> 00:37:23,720 ‫تازه دست خودمون رسیده. 609 00:37:41,320 --> 00:37:43,780 ‫شبیه سکسای همیشگیمون نبود. 610 00:37:44,280 --> 00:37:46,620 ‫یا حداقل خیلی وقت اینجوری سکس نکرده بودیم. 611 00:37:50,040 --> 00:37:52,210 ‫تو اینجوری باهاش سکس می‌کردی؟ 612 00:37:56,500 --> 00:37:57,500 ‫نه. 613 00:38:00,670 --> 00:38:01,880 ‫اون تو نیست. 614 00:38:04,090 --> 00:38:05,090 ‫نبود. 615 00:38:08,600 --> 00:38:11,520 ‫فکر می‌کنم چیزی که درکش برام سخته ‫اینه که... 616 00:38:14,480 --> 00:38:16,400 ‫تو از خودت پرسیدی... 617 00:38:18,400 --> 00:38:20,570 ‫که حاضر بودی چی رو از دست بدی؟ 618 00:38:27,120 --> 00:38:29,660 ‫من و تو خیلی از هم دور بودیم. 619 00:38:30,160 --> 00:38:33,250 ‫احساس می‌کنم اون موقع ‫حتی نمی‌تونستیم صحبت کنیم. 620 00:38:35,250 --> 00:38:37,710 ‫اما اون یه چیزی رو درونم بیدار کرد می‌دونی؟ 621 00:38:37,710 --> 00:38:38,790 ‫یه چیزی... 622 00:38:40,170 --> 00:38:41,840 ‫که فکر می‌کردم مُرده. 623 00:38:46,550 --> 00:38:49,640 ‫وقتی گفتی باید مسئولیت‌پذیر باشم... 624 00:38:49,640 --> 00:38:51,810 ‫بی، منظورم اون چیزی نبود ‫که تو برداشت کردی... 625 00:38:51,810 --> 00:38:54,430 ‫به نظرم اشتباه نمی‌کنی راستی. 626 00:38:55,640 --> 00:38:57,690 ‫به نظرم ما به خودمون اجازه دادیم... 627 00:39:01,440 --> 00:39:02,860 ‫که فاصله بگیریم. 628 00:39:05,280 --> 00:39:07,826 ‫حتی سکسی که الان داشتیم... 629 00:39:07,838 --> 00:39:10,530 ‫یه جوری بود که انگار سعی داشتیم ‫یه چیزی رو ثابت کنیم. 630 00:39:10,530 --> 00:39:15,620 ‫این که هنوز مثل سابقیم. 631 00:39:19,000 --> 00:39:20,000 ‫هستیم؟ 632 00:39:27,380 --> 00:39:28,590 ‫ریموندِ گور به گور شده. 633 00:39:30,640 --> 00:39:31,720 ‫جواب می‌دم. 634 00:39:35,560 --> 00:39:36,390 ‫سلام. 635 00:39:37,890 --> 00:39:39,480 ‫- راستی. ‫- بله. 636 00:39:41,940 --> 00:39:43,320 ‫پرونده‌مون وارد یه مسیر جدید شد. 637 00:39:46,650 --> 00:39:49,360 ‫پوستت رو زیر ناخن‌های کارولین کشف کردن. 638 00:39:50,160 --> 00:39:52,030 ‫چی؟ صبر کن. امکان نداره. 639 00:39:52,030 --> 00:39:54,410 ‫توی گزارشه. تازه فهمیدم. 640 00:39:54,410 --> 00:39:57,620 ‫نه. من... ری، اون منو چنگ ننداخت. 641 00:39:57,620 --> 00:39:59,920 ‫دروغه. 642 00:39:59,920 --> 00:40:01,880 ‫دی‌ان‌ایه دیگه راستی. 643 00:40:01,880 --> 00:40:04,340 ‫نه دروغه. من... خدای من. 644 00:40:06,050 --> 00:40:07,760 ‫باورم نمی‌شه دارن این کارو می‌کنن. 645 00:40:07,760 --> 00:40:09,050 ‫کی؟ 646 00:40:09,050 --> 00:40:12,510 ‫مولتو و حلزون و کوماگای لعنتی، همه‌شون. 647 00:40:12,510 --> 00:40:13,810 ‫- دست بردار. ‫- منظورت چیه؟ 648 00:40:13,810 --> 00:40:15,470 ‫من... اون هیچ‌وقت منو چنگ ننداخت. 649 00:40:15,470 --> 00:40:18,582 ‫عمدیه. ‫اونا پرونده‌‌ی محکم ندارن. 650 00:40:18,607 --> 00:40:21,600 ‫پرونده‌ی محکم ندارن واسه همین ‫می‌خوان برام پاپوش درست کنن. 651 00:40:21,600 --> 00:40:23,020 ‫بابا! 652 00:40:23,020 --> 00:40:24,860 ‫زود باش! باز کن! ‫می‌دونم اونجایی! 653 00:40:24,860 --> 00:40:26,820 ‫- لعنتی. چیه؟ ‫- این مورد باید یه دلیلی داشته باشه. 654 00:40:26,820 --> 00:40:27,900 ‫- بابا! ‫- نه! من... 655 00:40:27,900 --> 00:40:29,950 ‫- چیه؟ چی شده؟ ‫- یه نفر دم دره! 656 00:40:29,950 --> 00:40:32,030 ‫ریموند صبر کن. چی شده؟ 657 00:40:32,030 --> 00:40:33,870 ‫- نمی‌دونم. یه نفر دم دره. ‫- آروم باش. 658 00:40:33,870 --> 00:40:35,490 ‫- من داشتم تلویزیون می‌دیدم... ‫- باشه. 659 00:40:35,490 --> 00:40:36,910 ‫عزیزم عزیزم آروم باش. چیزی نیست. 660 00:40:36,910 --> 00:40:39,370 ‫هی! در خونه‌مو از جا کندی! 661 00:40:39,370 --> 00:40:41,170 ‫- کیه؟ ‫- نمی‌دونم! 662 00:40:41,170 --> 00:40:42,500 ‫راستی. جیدن! 663 00:40:42,500 --> 00:40:44,590 ‫- با خونواده‌ی من درمیفتی؟ ‫- بابا اون کیه؟ 664 00:40:44,590 --> 00:40:46,340 ‫- وایستا! نکن! ‫- زنگ می‌زنم پلیس. 665 00:40:46,340 --> 00:40:48,670 ‫نه! به پلیس زنگ نزن باربارا. ‫بذار فکر کنم. 666 00:40:48,670 --> 00:40:49,800 ‫این درو باز کن. 667 00:40:49,800 --> 00:40:51,680 ‫- جیدن از دم در برو کنار! ‫- برو کنار! 668 00:40:51,680 --> 00:40:53,220 ‫- در کوفتی رو باز کن! ‫- صبر کن... 669 00:40:53,220 --> 00:40:54,850 ‫- راستی. ‫- آقای رتزر! گوش کن. 670 00:40:54,850 --> 00:40:56,890 ‫- با خونواده‌ی من درمیفتی... ‫- تو دنبال منی. 671 00:40:56,890 --> 00:40:59,140 ‫- از خونه‌م دور شو. ‫- منم خونواده‌ی تو رو اذیت می‌کنم! 672 00:40:59,140 --> 00:41:01,440 ‫- عزیزم بیا اینجا. عزیزم. ‫- آقای رتزر! 673 00:41:01,465 --> 00:41:04,255 ‫- گوش کن... ‫- راستی. الو؟ 674 00:41:05,520 --> 00:41:07,900 ‫یه بار دیگه تکرار کنی به خدا قسم... 675 00:41:07,900 --> 00:41:10,610 ‫- راستی! ‫- بابا! 676 00:41:10,610 --> 00:41:12,030 ‫- راستی نکن! ‫- بسه! منو ببین! 677 00:41:12,030 --> 00:41:15,120 ‫- لطفاً! بابا. ‫- راستی! 678 00:41:16,496 --> 00:41:26,496 ‫ترجمه از: «فائزه شاهمرادی » کانال تلگرامی: @FSH294 679 00:41:26,881 --> 00:41:36,881 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 680 00:41:37,116 --> 00:41:47,116 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫@DigiMoviez