1
00:00:01,000 --> 00:00:07,741
ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز
© DigiMoviez.Com
2
00:00:07,765 --> 00:00:15,858
« ترجمه از سینـا صداقت »
.:: SinCities ::.
3
00:00:18,470 --> 00:00:19,470
نه، صبر کن
4
00:00:21,850 --> 00:00:23,190
ارضا نشو. صبر کن
5
00:00:25,440 --> 00:00:26,440
نه، صبر کن
6
00:00:28,360 --> 00:00:29,440
نه، صبر کن
7
00:00:29,440 --> 00:00:32,240
نه، صبر کن. نه
8
00:00:34,490 --> 00:00:35,744
نه، صبر کن
9
00:00:35,768 --> 00:00:37,716
نه، صبر کن. صبر کن
10
00:00:41,750 --> 00:00:42,830
ارضا نشو
11
00:00:43,710 --> 00:00:44,620
صبر کن
12
00:00:46,290 --> 00:00:47,290
صبر کن
13
00:00:55,050 --> 00:00:56,970
- جقی!
- ببخشید
14
00:00:56,970 --> 00:00:58,930
ببخشید. ببخشید
15
00:00:58,930 --> 00:01:00,930
جدی میگم. تو واقعاً جقی هستی
16
00:01:00,930 --> 00:01:03,350
- ببخشید
- یعنی کسی که زیادی جق میزنه
17
00:01:03,350 --> 00:01:07,400
ببخشید. به خاطر قطاره.
تا حالا توی قطار سکس نکرده بودم.
18
00:01:07,400 --> 00:01:09,690
آره، انگار من هر بار که
سوار متروی پیکادلی میشم سکس دارم
19
00:01:09,690 --> 00:01:11,230
- داری؟
- آره
20
00:01:11,230 --> 00:01:14,780
سفر با متروی بینِ سیرک آکسفورد
و خیابون باند خیلی حشریام میکنه
21
00:01:14,780 --> 00:01:16,820
- واقعاً؟
- آره
22
00:01:16,820 --> 00:01:17,780
با کارمندهای دفتر؟
23
00:01:17,780 --> 00:01:20,950
خدای من. با کارمندهای دفتر.
و با اون توریستهای لعنتی.
24
00:01:20,950 --> 00:01:24,330
- توریستها، البته
- و زمینهای چسبناک
25
00:01:25,620 --> 00:01:27,080
عجب جندهای هستی
26
00:01:28,040 --> 00:01:29,130
آره. آهان
27
00:01:31,670 --> 00:01:32,670
بلیتهاتون
28
00:01:42,850 --> 00:01:44,390
بده من... لعنتی. اون رو بده من
29
00:01:44,390 --> 00:01:47,900
- جاناتان. جاناتان. جاناتان!
- بس کن. بس کن
30
00:01:48,650 --> 00:01:49,610
لعنتی
31
00:01:52,110 --> 00:01:53,610
چه غلطی میکنی
32
00:02:06,120 --> 00:02:10,040
لعنتی... نمیتونم...
اون زُل زده بود به ممههام،
33
00:02:10,040 --> 00:02:11,590
و تو همش ملافه رو میکشیدی
34
00:02:11,590 --> 00:02:12,960
آره، ولی باید بلیتهای لعنتی رو
برمیداشتم، مگه نه؟
35
00:02:12,960 --> 00:02:16,300
- برام مهم نیست. لعنتی
- و به هر حال ممههات حرف ندارن
36
00:02:16,300 --> 00:02:18,720
آره، ممههام محشرن،
ولی واسه همه نیستن.
37
00:02:18,720 --> 00:02:22,010
- چرا نه؟ خیلی خودخواهی
- جقی
38
00:02:27,934 --> 00:02:35,934
جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت
دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
DigiMoviez@
39
00:02:35,980 --> 00:02:38,400
مواظب روایت و ساختار باشید
40
00:02:39,400 --> 00:02:42,740
قدرتِ اونا میتونه ما رو
به حقیقت نزدیکتر کنه،
41
00:02:42,740 --> 00:02:47,200
اما همچنین میتونن سلاح قدرتمندی
برای فریب دادن افراد باشن
42
00:02:48,040 --> 00:02:50,540
در مسیر حرفهای که تقریباً
20 سال به طول انجامیده،
43
00:02:50,540 --> 00:02:52,750
دریافتکنندهی جایزهی امشب
44
00:02:52,750 --> 00:02:57,420
به روایتها و ساختارهایی که حواسِ ما رو
از حقایق پنهان پرت میکنن فائق اومده
45
00:02:57,420 --> 00:03:01,050
تا به برخی از سختترین مسائلِ معاصر بپردازه،
46
00:03:01,050 --> 00:03:06,180
و به ما این امکان رو بده که نگاه بیپردهای
به هویتِ واقعی سوژههاش داشته باشیم
47
00:03:06,890 --> 00:03:10,940
این مستندسازِ فوقالعاده
پردهای رو کنار زده
48
00:03:10,940 --> 00:03:14,150
که مدتها از مؤسسات برجسته
49
00:03:14,150 --> 00:03:17,070
و عوامل اغلب باجذبهشون محافظت کرده
50
00:03:17,650 --> 00:03:19,610
اما خانمها و آقایان، آگاه باشید
51
00:03:20,200 --> 00:03:22,870
در روند افشای موضوع مد نظرش،
52
00:03:22,870 --> 00:03:26,290
کاترین نشون میده که اونا
میتونن ما رو فریب بدن
53
00:03:26,290 --> 00:03:30,500
فقط به خاطر باورهای عمیق خودمون
54
00:03:30,500 --> 00:03:32,960
و قضاوتهایی که میکنیم
55
00:03:32,960 --> 00:03:37,300
و کاترین از این طریق مشکلِ دشوارتر
و عمیقتری رو آشکار میکنه:
56
00:03:38,010 --> 00:03:43,260
مشارکتِ خود ما در تعدادی
از گناهان اجتماعی سمّی امروزه
57
00:03:44,050 --> 00:03:46,430
و بنابراین حالا باعث افتخار منه
58
00:03:46,430 --> 00:03:51,230
که جایزهی دستاورد برجستهی
خبرنگاری تلویزیونی امسال رو
59
00:03:51,230 --> 00:03:52,690
به روشنگرِ حقیقت...
60
00:03:52,690 --> 00:03:53,770
- خوبی؟
- آره
61
00:03:53,770 --> 00:03:58,280
و زنی که الهامبخش همهی ما بوده،
یعنی کاترین ریونزکرافت تقدیم کنم.
62
00:04:24,550 --> 00:04:27,180
از اتفاقی که افتاده بود ناراحت بودم
63
00:04:27,180 --> 00:04:28,350
واقعاً ناراحت بودم
64
00:04:29,470 --> 00:04:31,890
بالأخره اون فقط یه بچه بود
65
00:04:32,980 --> 00:04:34,440
ولی من خسته بودم
66
00:04:34,440 --> 00:04:36,150
از تدریس خسته بودم
67
00:04:36,770 --> 00:04:41,690
از تکرار کردن یه سری درس یکسان
به مدت تقریباً 50 سال خسته بودم
68
00:04:42,690 --> 00:04:44,400
ولی بیشتر از هر چیز دیگه،
69
00:04:44,400 --> 00:04:50,080
از تحمل رفتارهای حیلهگرانهی
بچههای لوس و حق به جانب خسته شده بودم
70
00:04:54,210 --> 00:04:55,290
آقای بریگستاک؟
71
00:04:55,290 --> 00:04:56,460
بله؟
72
00:04:56,460 --> 00:04:58,540
آقای بنکس میخواد شما رو توی دفترش ببینه
73
00:04:59,500 --> 00:05:00,960
- الان؟
- اگه لطف کنید
74
00:05:02,010 --> 00:05:07,890
5,500 سانتیگراد. درسته.
حالا، هستهی بیرونی...
75
00:05:07,890 --> 00:05:10,260
وقتی جاستین من رو به دفترش صدا کرد
تعجب نکردم
76
00:05:10,260 --> 00:05:11,600
آقای بنکس
77
00:05:11,600 --> 00:05:12,930
منتظرش بودم
78
00:05:13,930 --> 00:05:15,520
بیشتر از اونی که انتظار میرفت طول کشید
79
00:05:15,520 --> 00:05:16,690
آقای بریگستاک
80
00:05:17,860 --> 00:05:18,860
لطفاً بفرمایید بشینید
81
00:05:23,150 --> 00:05:27,570
آقای بریگستاک، ایشون خانم پمبرتون،
مادرِ تریستن هستن.
82
00:05:28,490 --> 00:05:30,740
بله. خانم پمبرتون،
از دیدنتون خوشحالم.
83
00:05:31,370 --> 00:05:34,750
آقای بریگستاک، خانم پمبرتون
در مورد اظهار نظرتون
84
00:05:34,750 --> 00:05:37,830
راجع به مقالهی تریستن جوان
نگرانیهای جدی مطرح کردن
85
00:05:38,710 --> 00:05:41,590
خانم پمبرتون، لطفاً چیزهایی رو
که به من میگفتید تکرار کنید
86
00:05:41,590 --> 00:05:43,010
ممنون، جاستین. حتماً
87
00:05:43,010 --> 00:05:44,630
و خوشحالم که شما...
88
00:05:44,630 --> 00:05:48,720
که شما بهش میگید نگرانیهای جدی
چون دقیقاً همینطوره
89
00:05:48,720 --> 00:05:54,560
من جداً نگرانِ چیزهایی هستم
که در مورد پسرم نوشتید
90
00:05:54,560 --> 00:05:56,980
باورش سخته که یه زمانی،
91
00:05:56,980 --> 00:06:01,150
من چند سال پشت سر هم به عنوان
محبوبترین معلم سال انتخاب شده بودم
92
00:06:02,070 --> 00:06:03,940
ولی اون سالها قبل بود
93
00:06:04,740 --> 00:06:08,780
اون موقع، متعهد بودم.
به کارم اهمیت میدادم.
94
00:06:09,280 --> 00:06:10,950
باید اون موقع بازنشسته میشدم،
95
00:06:10,950 --> 00:06:16,000
وقتی هنوز بارقهای برای روشن کردن
ذهنِ بچههای کوچیک برام مونده بود
96
00:06:16,000 --> 00:06:18,000
- ...که نوشتهاش در مورد...
- خانم پمبرتون
97
00:06:18,000 --> 00:06:21,000
آقای بریگستاک، میشه لطفاً
فقط معذرت خواهی کنید،
98
00:06:21,000 --> 00:06:23,590
و میتونیم این قضیه رو فیصله بدیم
و فراموشش کنیم
99
00:06:24,960 --> 00:06:28,180
من هنوزم سرِ ارزیابی اولم هستم
100
00:06:29,260 --> 00:06:30,090
ببخشید؟
101
00:06:30,090 --> 00:06:32,100
میدونم. بیا بذاریمش برای بعد
102
00:06:32,100 --> 00:06:34,310
نه، جاناتان. میخوام امروز برم
103
00:06:34,310 --> 00:06:36,479
روزِ قشنگیه. امروز میریم...
104
00:06:36,503 --> 00:06:38,076
لعنتی. شورتم رو جا گذاشتم
105
00:06:38,100 --> 00:06:41,650
- همیشه جا میذاریش
- هی! چیکار میکنی؟
106
00:06:41,650 --> 00:06:44,440
- هی!
- دستِ خودت نیست
107
00:06:46,110 --> 00:06:48,700
- پسش بده!
- لعنتی. هی!
108
00:06:49,820 --> 00:06:52,200
حالت خوبه؟ خوبی؟
109
00:06:52,200 --> 00:06:54,280
- نه
- مطمئنی؟
110
00:06:55,490 --> 00:06:57,410
- هنوزم شورتت دستمه
- هی!
111
00:06:59,960 --> 00:07:04,420
خدای من. پشمام. محشره!
112
00:07:04,420 --> 00:07:05,670
حالا کدوم گوری بریم؟
113
00:07:06,510 --> 00:07:10,260
بیا بریم سمتِ کمپو سانتا مارگاریتا
114
00:07:10,260 --> 00:07:11,970
- بهترین هتل ارزون قیمت
- یعنی چی، شنا کنیم
115
00:07:11,970 --> 00:07:13,470
یا سوارِ مترو شیم؟
116
00:07:13,470 --> 00:07:18,180
تو میتونی این کارو بکنی.
من سوارِ «ویپرتو» میشم
117
00:07:18,180 --> 00:07:20,560
فکر کنم این متروشون باشه
118
00:07:20,560 --> 00:07:22,060
- گمونم اونجاست
- باشه. فهمیدم
119
00:07:22,060 --> 00:07:24,980
صبر کن، صبر کن. یه لحظه صبر کن
120
00:07:24,980 --> 00:07:27,360
- میخوای عکس بگیری
- آره
121
00:07:31,360 --> 00:07:32,450
- بیا بریم
- خوبه
122
00:07:33,660 --> 00:07:35,370
خب، قایق هم حشریت میکنه؟
123
00:07:35,370 --> 00:07:38,620
شوخی میکنی؟ معلومه،
به خاطر تمام دریانوردها.
124
00:07:38,620 --> 00:07:40,500
- جنده
- جقی
125
00:07:44,250 --> 00:07:45,880
میدونی، اصلاً بد نبود
126
00:07:45,880 --> 00:07:47,710
در واقع خیلی هم عالی بود
127
00:07:53,890 --> 00:07:57,560
- مشروب میخوری؟
- حتماً. چرا که نه؟
128
00:07:58,270 --> 00:08:02,640
شاید تصادفی قبل از رفتن
یه بطری لاتورِ 1982 باز کرده باشم
129
00:08:02,640 --> 00:08:04,100
رابرت
130
00:08:04,770 --> 00:08:06,320
شرمنده، فکر میکردم رایبیناست
131
00:08:06,820 --> 00:08:08,900
- اشتباه سهوی بود
- نباید این کارو میکردی، عشقم
132
00:08:08,900 --> 00:08:11,650
فکر نمیکنم این مناسبتِ ویژهای باشه
133
00:08:11,650 --> 00:08:12,700
مناسبتِ ویژهای نیست...
134
00:08:12,700 --> 00:08:13,990
- نگران نباش
- تو عاشق اون شرابی
135
00:08:13,990 --> 00:08:15,410
هنوز دو بطری دیگه داریم
برای وقتی که...
136
00:08:15,410 --> 00:08:19,660
رابرت عاشق شرابه،
مخصوصاً بوردوی اعلا.
137
00:08:20,620 --> 00:08:23,710
چیزیه که توی سالهای اخیر
بهش علاقه پیدا کرده
138
00:08:24,880 --> 00:08:28,800
به سختی متوجه تفاوت مزهی
شرابِ قرمز و سفید میشی،
139
00:08:29,550 --> 00:08:32,220
ولی از شریک شدن توی لذتِ شوهرت
لذت میبری
140
00:08:33,670 --> 00:08:35,140
خودش اعتراف نمیکنه،
141
00:08:35,140 --> 00:08:38,550
ولی بخشی از لذتش به خاطر اینه که
وُسع مالیِ خریدنش رو داره
142
00:08:38,550 --> 00:08:40,640
بعد از اون همه شامپاین بنجل،
143
00:08:40,640 --> 00:08:43,100
حتی اگه بهم یه لیوان سرکه هم بدی
متوجه نمیشم
144
00:08:43,100 --> 00:08:45,270
خب، اگه زنم نمیتونه
به خودش حال بده،
145
00:08:45,270 --> 00:08:48,610
که نمیتونه، پس این وظیفه
به گردن من میافته
146
00:08:48,610 --> 00:08:49,690
به من نگاه کن
147
00:08:52,030 --> 00:08:53,450
به افتخارِ یه روشنگر حقیقت،
148
00:08:54,150 --> 00:08:56,990
کسی که هر روز بهم الهام میبخشه
149
00:08:56,990 --> 00:08:58,410
ممنون، عزیزم. خیلی مسخرهای
150
00:09:03,000 --> 00:09:05,830
- خیلی خوشمزهست. چیه؟ ادویهست؟
- محشره
151
00:09:07,460 --> 00:09:08,380
چوب صندل
152
00:09:11,880 --> 00:09:13,050
کشمش سیاه
153
00:09:13,720 --> 00:09:14,880
موز
154
00:09:15,930 --> 00:09:17,260
و اینا هم هستن
155
00:09:17,260 --> 00:09:19,140
فقط همین؟
156
00:09:19,140 --> 00:09:20,060
بله
157
00:09:28,560 --> 00:09:30,070
هفت تا دامن
158
00:09:32,230 --> 00:09:33,570
اینا مالِ همسرم بودن
159
00:09:34,490 --> 00:09:37,160
متأسفم. تازه فوت شدن؟
160
00:09:37,910 --> 00:09:39,120
هفت تا کیف
161
00:09:39,120 --> 00:09:40,160
نُه سال پیش
162
00:09:40,160 --> 00:09:41,240
ده تا شال
163
00:09:42,330 --> 00:09:43,910
یه کلاه
164
00:09:44,500 --> 00:09:45,710
کفشها هم هستن
165
00:09:45,710 --> 00:09:48,330
- بله. و کفشها
- بله، البته
166
00:09:49,960 --> 00:09:50,840
یالا
167
00:09:50,840 --> 00:09:52,590
پاهاش کوچیک بودن
168
00:09:53,840 --> 00:09:55,340
سایز 36
169
00:09:55,340 --> 00:09:59,470
خب، هشت جفت کفش
و یه جفت دمپایی بود
170
00:10:05,640 --> 00:10:07,140
و همین بود
171
00:10:08,350 --> 00:10:11,480
زندگیِ نانسی توی فهرستی
از اقلام خلاصه شده بود
172
00:10:16,740 --> 00:10:17,740
ممنون
173
00:10:18,740 --> 00:10:21,030
این لباسها بید دارن
174
00:10:21,030 --> 00:10:24,870
نمیتونیم لباسهایی رو که بید دارن ببریم
ولی میتونیم براتون بندازیمشون دور
175
00:10:24,870 --> 00:10:27,330
- آره. ممنون
- ببریدش
176
00:10:27,330 --> 00:10:28,830
نه، صبر کنید، صبر کنید
177
00:10:29,750 --> 00:10:32,840
این ژاکتِ مورد علاقهی همسرم بود
178
00:10:33,420 --> 00:10:36,050
متوجهم. ممنون، آقای بریگستاک
179
00:10:36,050 --> 00:10:37,550
خیلی لطف دارید
180
00:10:55,230 --> 00:10:58,570
یادمه نانسی نصفِ شب
این ژاکت رو میپوشید
181
00:10:58,570 --> 00:11:00,780
وقتی برای شیر دادن
به جاناتان بیدار میشد
182
00:11:03,370 --> 00:11:05,160
هیچوقت نمیذاشت کمکش کنم
183
00:11:09,290 --> 00:11:10,830
ببریمش بالا؟
184
00:11:10,830 --> 00:11:14,710
آره. آره، من یکم دیگه میام بالا.
فقط میخوام نامههام رو چک کنم.
185
00:11:15,710 --> 00:11:17,840
ولی تو تازه یه پروژه رو تموم کردی
186
00:11:17,840 --> 00:11:19,420
میدونم. من رو که میشناسی
187
00:11:19,420 --> 00:11:21,050
یالا، لاتور،
188
00:11:21,050 --> 00:11:24,390
- بیا ازش لذت ببریم
- فقط کنجکاوم،
189
00:11:24,390 --> 00:11:27,060
میدونی، در مورد اتفاقاتِ آینده
190
00:11:27,640 --> 00:11:29,480
چیزی که مثل همیشه
دنیا رو متحول میکنه
191
00:11:30,770 --> 00:11:35,110
- اون منتظرت میمونه، مثل من
- بابتِ امشب ازت ممنونم
192
00:11:39,570 --> 00:11:41,280
همیشه خوشحال میشم همراهت باشم
193
00:11:51,044 --> 00:11:55,465
[کاملاً بیگانه]
[اثر: ایجی پرستون]
194
00:12:01,013 --> 00:12:04,016
[برای پسرم، جاناتان]
195
00:12:04,766 --> 00:12:10,898
[سلب مسئولیت]
[هر نوع شباهتی با اشخاص زنده]
[یا مُرده تصادفی نیست.]
196
00:12:13,770 --> 00:12:14,730
آره
197
00:12:16,820 --> 00:12:17,980
اونجا بمون. اونجا بمون
198
00:12:21,030 --> 00:12:23,240
- خیلی قشنگه!
- پس بگیر دیگه
199
00:12:23,240 --> 00:12:24,450
پس تکون نخور
200
00:12:25,320 --> 00:12:27,160
- میخوای شورتم رو ببینی؟
- نشونش بده
201
00:12:29,370 --> 00:12:32,080
- خیلی خب، حالا ممههات رو نشون بده
- نه. خفه شو
202
00:12:32,080 --> 00:12:34,170
- میخوام با تو عکس بگیرم
- هی. یواش. یواش
203
00:12:42,880 --> 00:12:44,970
اون نباید وقتی این کارو میکنه
آواز بخونه؟
204
00:12:44,970 --> 00:12:50,810
♪ سانتا لوشیا ♪
♪ سانتا لوشیا ♪
205
00:12:53,020 --> 00:12:54,690
وقتی از زیرِ پل افسوس رد میشیم،
206
00:12:54,690 --> 00:12:57,190
باید من رو زیرش ببوسی،
مثل فیلم «یک عاشقانهی کوچک».
207
00:12:57,190 --> 00:12:58,690
تا حالا ندیدمش
208
00:12:58,690 --> 00:13:01,690
خب، باید من رو زیرش ببوسی
تا عشقمون تا ابد پایدار بمونه
209
00:13:02,650 --> 00:13:05,450
یه سؤال بهتر،
تا حالا زیر پل سکس کردی؟
210
00:13:05,450 --> 00:13:06,490
خب، معلومه که کردم
211
00:13:06,490 --> 00:13:07,700
- زیرِ پل بترسی
- نه بابا
212
00:13:07,700 --> 00:13:09,790
نه، صبر کن، زیرِ پل واترلو هم سکس کردم
213
00:13:11,660 --> 00:13:12,500
تحسین برانگیزه
214
00:13:12,500 --> 00:13:15,170
- آره. همینطوره. جقی
- جنده
215
00:13:22,340 --> 00:13:24,010
صبر کن، چرا داریم دور میزنیم؟
216
00:13:24,010 --> 00:13:25,630
چرا داریم برمیگردیم؟
217
00:13:25,630 --> 00:13:26,720
رفیق، نه
218
00:13:26,720 --> 00:13:29,010
- ما میخوایم مستقیم بریم سمتِ پل
- نه، نه، نه. تموم شد
219
00:13:29,010 --> 00:13:30,720
- آره، پل...
- نه، نه
220
00:13:32,100 --> 00:13:33,850
بیخیال، رفیق. پل اونجاست.
خواهش میکنم.
221
00:13:33,850 --> 00:13:34,770
40 یورو بهم بده
222
00:13:34,770 --> 00:13:36,060
- چهل یورو، لعنتی؟
- چهل یورو؟
223
00:13:36,060 --> 00:13:38,150
- ما قبلاً 50 دلار بهت دادیم
- چهل یورو، وگرنه برمیگردیم
224
00:13:38,150 --> 00:13:39,940
- من 40 دلار بهت نمیدم عوضی
- نه
225
00:13:43,150 --> 00:13:44,570
- پیاده شید. پیاده شید
- محاله!
226
00:13:52,370 --> 00:13:55,040
هی. بس کن. بس کن.
لطفاً این کارو نکن. هی.
227
00:14:01,130 --> 00:14:02,050
جقی
228
00:16:44,710 --> 00:16:48,500
- عزیزم، حالت خوبه؟
- آره. نه، خوبم. کاملاً
229
00:16:48,500 --> 00:16:51,420
فقط... احتمالاً زیاد نوشیدنی خوردم، عزیزم.
خواهش میکنم.
230
00:16:51,420 --> 00:16:53,630
- مطمئنی؟
- آره. کاملاً. بگیر بخواب
231
00:16:54,430 --> 00:16:55,260
من خوبم
232
00:17:06,350 --> 00:17:08,480
قبلاً این چهره رو دیدی
233
00:17:09,610 --> 00:17:11,990
امیدوار بودی دیگه هرگز نبینیش
234
00:17:14,400 --> 00:17:16,110
نقابت افتاده
235
00:17:48,810 --> 00:17:51,400
تصور میکردم عکسها مالِ تعطیلات باشن
236
00:17:55,490 --> 00:17:58,570
حتی امیدوار بودم چندتا عکس
از سفرمون به کورنوال باشه
237
00:18:01,620 --> 00:18:04,160
انتظار عکسهایی داشتم که میشناختم،
238
00:18:04,160 --> 00:18:07,830
ولی نه، هیچوقت این عکسها رو ندیده بودم
239
00:18:57,590 --> 00:18:59,130
من اون زن رو میشناختم
240
00:18:59,130 --> 00:19:01,180
سالها بود که اسمش رو میدونستم
241
00:19:02,850 --> 00:19:08,140
ولی تا اون موقع، فکر میکردم اون فقط
یه تماشاچیِ بیگناه توی نابودی زندگیام بود
242
00:20:11,870 --> 00:20:16,170
- هی. هی، هی. خوبی؟
- من باید برگردم لندن
243
00:20:16,170 --> 00:20:17,090
چی؟ چرا؟
244
00:20:17,670 --> 00:20:19,260
- رُزی...
- آهان
245
00:20:19,260 --> 00:20:21,180
خالهام، کامیون زیرش کرده
246
00:20:22,930 --> 00:20:23,760
- لعنتی
- آره
247
00:20:24,550 --> 00:20:25,550
سوار دوچرخهاش بود
248
00:20:25,550 --> 00:20:26,850
- یعنی، همیشه دوچرخه سواری میکنه
- آره
249
00:20:26,850 --> 00:20:28,020
راننده کامیون اون رو ندیده
250
00:20:28,640 --> 00:20:29,640
حالش خوبه؟
251
00:20:30,560 --> 00:20:32,480
نه، کامیون زیرش کرده. اون مُرده
252
00:20:34,980 --> 00:20:36,900
لعنتی، متأسفم. خیلی متأسفم
253
00:20:38,400 --> 00:20:39,570
اون مثل...
254
00:20:40,360 --> 00:20:42,360
اون مثل خواهرِ بزرگم بود
255
00:20:42,360 --> 00:20:44,870
اون کسی بود که بعد از اولین پریودم
رفتم پیشش
256
00:20:46,580 --> 00:20:48,200
مامانم پشتِ تلفن گریه میکرد
257
00:20:48,200 --> 00:20:50,290
رُزی خواهرِ کوچیکش بود
258
00:20:51,660 --> 00:20:54,830
- خیلی وحشتناکه
- میدونم. بیا اینجا. بیا اینجا
259
00:20:57,000 --> 00:20:58,500
خیلی متأسفم
260
00:21:02,130 --> 00:21:03,510
خیلی خیلی متأسفم
261
00:21:08,100 --> 00:21:09,850
بعد از مرگِ پسرمون،
262
00:21:09,850 --> 00:21:15,520
نانسی بیشتر وقتش رو توی اتاق جاناتان
و بینِ وسایلش میگذروند
263
00:21:15,520 --> 00:21:18,230
و اونجا رو مثل یه زیارتگاه تزئین میکرد
264
00:21:28,370 --> 00:21:30,910
تا این که یه روز،
کاملاً به اونجا نقل مکان کرد،
265
00:21:31,700 --> 00:21:33,580
و فقط برای غذا خوردن بیرون میاومد
266
00:21:40,800 --> 00:21:42,460
اوایل میذاشت منم برم پیشش،
267
00:21:42,460 --> 00:21:46,130
ولی یه روز ازم خواست
دیگه نرم توی اتاق
268
00:21:47,050 --> 00:21:50,140
تنها چیزی که میشنیدم
صدای ماشین تایپش بود
269
00:21:51,430 --> 00:21:54,230
هیچوقت نتونستم چیزی رو
که مینوشت پیدا کنم
270
00:21:58,980 --> 00:22:01,900
بعد از مرگش به اتاقِ پسرمون دست نزده بودم
271
00:22:02,650 --> 00:22:06,490
اون کشوی بالا رو قفل کرده بود
و منم به زور بازش نکرده بودم
272
00:22:06,490 --> 00:22:09,410
و پیش خودم میگفتم
باید به حریم خصوصیش احترام بذارم
273
00:22:38,350 --> 00:22:41,860
حالا درک میکنم چرا قبلاً بازش نکرده بودم
274
00:22:41,860 --> 00:22:46,570
بازش نکرده بودم چون از چیزی که
ممکن بود توش پیدا کنم میترسیدم
275
00:22:49,410 --> 00:22:52,496
نانسی مخفیانه یه کتاب نوشته بود،
276
00:22:52,520 --> 00:22:53,857
[کاملاً بیگانه]
[18 سپتامبر 2011]
277
00:22:53,881 --> 00:22:56,458
و من میدونستم که باید بخونمش
278
00:22:56,482 --> 00:22:58,146
[کاملاً بیگانه]
[18 سپتامبر 2011]
279
00:22:58,170 --> 00:23:03,380
حتی اگه میترسیدم کلماتِ توی اون صفحات
ممکن باشه واقعاً من رو از پا در بیارن
280
00:23:46,670 --> 00:23:48,170
چیکار میکنی؟ کاترین؟
281
00:23:48,170 --> 00:23:52,220
کاترین! بذارش زمین!
کاترین. بذارش زمین...
282
00:23:52,720 --> 00:23:53,800
اون در مورد منه
283
00:23:53,800 --> 00:23:55,180
چرا این کتاب رو میسوزونی؟
284
00:23:55,180 --> 00:23:59,640
برای من فرستاده شده،
و فکر کنم دارم مجازات میشم.
285
00:23:59,640 --> 00:24:01,310
- مجازات میشی؟
- خدایا
286
00:24:02,520 --> 00:24:04,770
- خدایا. من دارم مجازات میشم
- آره، گفتی، عزیزم
287
00:24:04,770 --> 00:24:07,110
- کی سعی داره مجازاتت کنه؟
- نمیدونم. نمیدونم
288
00:24:07,780 --> 00:24:08,780
هرکی که اون کتاب رو فرستاده
289
00:24:08,780 --> 00:24:10,530
از چه نظر مجازاتت میکنه، عزیزم؟
290
00:24:10,530 --> 00:24:12,450
خدایا. من میمیرم
291
00:24:12,450 --> 00:24:14,950
- من میمیرم
- کسی تهدیدت کرده؟
292
00:24:14,950 --> 00:24:17,830
کاترین، چرا کسی باید بخواد
به تو صدمه بزنه؟
293
00:24:17,830 --> 00:24:18,910
کاترین!
294
00:24:18,910 --> 00:24:20,580
به خاطر اتفاقی که سالها پیش افتاده
295
00:24:20,580 --> 00:24:21,920
چی؟ چه اتفاقی برات افتاده؟
296
00:24:22,920 --> 00:24:24,670
- به خاطر یکی از فیلمهاته؟
- نه. نه
297
00:24:24,670 --> 00:24:27,170
اگه واقعاً اینطور فکر میکنی،
پس باید به پلیس خبر بدیم.
298
00:24:27,170 --> 00:24:28,880
- کاترین
- نه، اصلاً اینطور نیست
299
00:24:28,880 --> 00:24:30,260
چی باعث میشه فکر کنی در مورد توئه؟
300
00:24:30,260 --> 00:24:33,390
خدایا. من خودم رو میشناسم
301
00:24:33,390 --> 00:24:35,350
- خب، اسمی ازت آورده شده؟
- نه
302
00:24:35,350 --> 00:24:38,520
نه، اسمی ازم آورده نشده،
ولی توصیف شدم.
303
00:24:38,520 --> 00:24:42,730
چطور توصیف شدی؟ سفید؟ بلوند؟
304
00:24:43,400 --> 00:24:45,520
- زیبا، جذاب، موفق؟
- بس کن
305
00:24:45,520 --> 00:24:46,690
نه، من پلیدم
306
00:24:46,690 --> 00:24:48,150
من هیچکدوم از اونا نیستم،
307
00:24:48,150 --> 00:24:50,690
و یه چیزی توی اون کتاب
باعث شد دوباره از خودم بدم بیاد
308
00:24:52,030 --> 00:24:54,410
آخه چرا از خودت متنفری؟
تو که آزارت به مورچه هم نرسیده.
309
00:24:54,410 --> 00:24:56,120
- تو آدمِ خوبی هستی
- واقعاً؟
310
00:24:56,120 --> 00:24:57,660
معلومه که هستی، عروسکم
311
00:24:57,660 --> 00:24:58,950
- تو کاملاً معصومی
- نه، نه، نه
312
00:24:58,950 --> 00:25:01,120
من نمیدونم که آدمِ خوبی هستم یا نه
313
00:25:01,660 --> 00:25:05,130
رابی، من همسرِ خوبی نیستم
و احساس میکنم مادرِ افتضاحی بودم
314
00:25:05,130 --> 00:25:06,210
اینا چرندیاتِ محضه
315
00:25:06,210 --> 00:25:09,090
نه، کنار اومدن با خودم برام خیلی سخته.
من خیلی از نیک فاصله گرفتم.
316
00:25:09,090 --> 00:25:11,090
خب، این دلیل نمیشه
داستانِ قتل تصور کنی،
317
00:25:11,090 --> 00:25:12,550
- مگه نه، عزیزم؟
- نه. خواهش میکنم، عزیزم
318
00:25:12,550 --> 00:25:14,970
خواهش میکنم گوش کن. متأسفم
319
00:25:14,970 --> 00:25:21,600
فقط چیزهای خیلی زیادی هست
که باید بهت میگفتم
320
00:25:21,600 --> 00:25:24,100
میدونی، چیزهایی که واقعاً میخوام بدونی،
321
00:25:24,100 --> 00:25:27,480
ولی فقط نمیدونم چطوری بهت بگم
322
00:25:27,480 --> 00:25:29,150
نمیدونم از کجا شروع کنم
323
00:25:29,150 --> 00:25:32,740
از اتفاقی که بین من و نیک افتاد.
از کاری که کردم.
324
00:25:32,740 --> 00:25:36,450
- میدونم. من همه چی رو میدونم
- من...
325
00:25:39,160 --> 00:25:40,700
- واقعاً؟
- آره
326
00:25:46,000 --> 00:25:49,298
میدونم رابطهی تو و نیک
هیچوقت آسون نبوده،
327
00:25:49,322 --> 00:25:50,776
ولی اون دوستت داره
328
00:25:50,800 --> 00:25:52,880
خودتم میدونی که خیلی دوستت داره
329
00:25:52,880 --> 00:25:54,050
- آره. بحث این نیست...
- نه، نه، نه،
330
00:25:54,050 --> 00:25:57,550
فقط چون من و اون خیلی راحت
باهم حرف میزنیم،
331
00:25:57,550 --> 00:26:01,350
به اشتباه برداشت نکن که این یعنی
اون تو رو دوست نداره
332
00:26:01,350 --> 00:26:02,350
اون دوستت داره
333
00:26:03,680 --> 00:26:06,190
اون کتاب ذهنت رو درگیر کرد، مگه نه؟
334
00:26:06,190 --> 00:26:08,730
- موضوع چیه؟ احساس گناه داری؟
- آره
335
00:26:08,730 --> 00:26:11,650
تو دلیلی برای احساس گناه نداری، کاترین
336
00:26:11,650 --> 00:26:14,320
نیک 25 سالشه
337
00:26:14,320 --> 00:26:16,360
دیگه وقتشه بره خونهی خودش
338
00:26:16,360 --> 00:26:18,990
تو تصمیمِ کاملاً درستی گرفتی
339
00:26:18,990 --> 00:26:20,620
- بعید میدونم
- آره، درست بوده،
340
00:26:20,620 --> 00:26:23,040
و متأسفم که باهاش مخالف بودم، باشه؟
341
00:26:23,040 --> 00:26:25,660
خب. اگه جور در نیاد،
اون برمیگرده پیش خودمون.
342
00:26:25,660 --> 00:26:27,580
بشین. بشین. باشه
343
00:26:28,790 --> 00:26:32,090
میدونی، تو حق داری زندگی کنی.
تو حقِ زندگی داری.
344
00:26:32,710 --> 00:26:35,170
آره، تو یه جورایی نبودی و فاصله گرفتی،
345
00:26:35,170 --> 00:26:38,300
ولی برای پسرمون الگوی فوقالعادهای بودی
346
00:26:38,300 --> 00:26:41,560
و دیگه وقتشه اون رو تبدیل
به یه بزرگسال مستقل کنی، باشه؟
347
00:26:42,600 --> 00:26:45,770
پس لطفاً انقدر خودت رو شکنجه نکن
348
00:26:46,600 --> 00:26:47,560
قول میدی؟
349
00:26:48,730 --> 00:26:50,610
کمکم میکنی؟
350
00:26:50,610 --> 00:26:51,520
معلومه که کمکت میکنم
351
00:26:51,520 --> 00:26:56,450
میتونی هرچی دلت میخواد بهم بگی
و قسم میخورم هرگز قضاوتت نمیکنم
352
00:26:58,820 --> 00:27:00,200
این رو میدونی، مگه نه؟
353
00:27:00,780 --> 00:27:03,200
اون از هرکسِ دیگه به تو نزدیکتره
354
00:27:03,950 --> 00:27:08,250
و با این حال، در تمام این سالها
تونستی همه چی رو ازش پنهون کنی
355
00:27:10,040 --> 00:27:14,170
و حالا، عملِ مخفی کردن راز،
356
00:27:14,170 --> 00:27:17,220
تقریباً از خود راز بزرگتر شده
357
00:27:19,380 --> 00:27:20,930
درک میکنم که سرت شلوغه،
358
00:27:20,930 --> 00:27:23,890
ولی بهت زنگ میزنم
و حالت رو میپرسم. باشه؟
359
00:27:25,140 --> 00:27:26,730
پس گمونم وقتِ خداحافظیه
360
00:27:28,020 --> 00:27:29,020
ممنون
361
00:27:30,020 --> 00:27:31,770
بهم خبر بده کارها چطور پیش میرن
362
00:27:31,770 --> 00:27:33,070
قراره افتضاح باشه
363
00:27:33,070 --> 00:27:35,190
مامانم قراره داغون باشه، مگه نه؟
364
00:27:35,190 --> 00:27:36,280
صبر کن
365
00:27:41,030 --> 00:27:42,280
بگو سییب
366
00:27:42,280 --> 00:27:43,950
- باشه، واقعاً باید برم
- باشه، خدافظ
367
00:27:43,950 --> 00:27:45,040
خدافظ
368
00:27:45,540 --> 00:27:46,950
- دوستت دارم
- منم دوستت دارم
369
00:27:49,710 --> 00:27:51,250
میدونی با فکر کردن به من جق بزنی
370
00:27:51,250 --> 00:27:52,420
تو چی؟
371
00:27:52,420 --> 00:27:54,460
من توی متروی پیکادلی با یکی سکس میکنم
372
00:28:16,860 --> 00:28:17,690
خدافظ
373
00:28:21,110 --> 00:28:22,870
- جنده
- جقی
374
00:28:32,540 --> 00:28:33,670
این طرف
375
00:28:35,090 --> 00:28:36,210
نوش
376
00:28:38,710 --> 00:28:39,920
خوندمش
377
00:28:39,920 --> 00:28:41,220
- آهان؟
- آره
378
00:28:41,220 --> 00:28:45,890
خب، وقتی گفتی یه رُمان نوشتی
خیلی خوشحال شدم
379
00:28:45,890 --> 00:28:49,430
و خیلی تحتِ تأثیر قرار گرفتم
که چقدر سریع نوشتیش، رفیق
380
00:28:49,430 --> 00:28:53,900
- نظرت در موردش چی بود؟
- خوبه. خیلی خوبه
381
00:28:53,900 --> 00:28:56,440
رفیق، به نظرم باید منتشرش کنی
382
00:28:56,440 --> 00:28:58,980
خیلی لطف داری،
383
00:28:59,940 --> 00:29:04,700
ولی فکر نکنم کتابِ کوچیکم
برای یه حرفهای جالب باشه
384
00:29:04,700 --> 00:29:06,830
رفیق، آنلاین منتشرش کن،
385
00:29:06,830 --> 00:29:11,370
صدتا نسخه هم چاپ کن که
میتونی خودت یا آنلاین بفروشی
386
00:29:11,370 --> 00:29:12,460
ببین چطور پیش میره
387
00:29:12,460 --> 00:29:14,250
نمیدونم چطور شروع کنم
388
00:29:14,250 --> 00:29:15,630
من میتونم کمکت کنم
389
00:29:16,920 --> 00:29:17,750
چطور؟
390
00:29:17,750 --> 00:29:20,630
مگه سرگرم مدیریتِ مدرسه نیستی؟
391
00:29:20,630 --> 00:29:22,630
دارم بازنشسته میشم، دوستِ من
392
00:29:24,590 --> 00:29:26,970
- کِی؟
- الان
393
00:29:26,970 --> 00:29:31,310
دارن اخراجت میکنن؟
به خاطر منه؟
394
00:29:31,310 --> 00:29:32,770
نه. نه
395
00:29:33,980 --> 00:29:36,060
به خاطر خودمه
396
00:29:36,610 --> 00:29:39,480
به خاطر این که پیر شدم
397
00:29:45,780 --> 00:29:46,950
ما پیر شدیم
398
00:29:48,330 --> 00:29:53,080
خب، من یکم وقت دارم
و به تو ایمان دارم
399
00:29:53,080 --> 00:29:54,670
ممنون، جاستین
400
00:29:55,620 --> 00:29:57,460
واقعاً فکر میکنی انقدر خوبه؟
401
00:29:57,460 --> 00:30:00,170
آره، واقعاً اینطور فکر میکنم، رفیق
402
00:30:01,550 --> 00:30:05,380
به این نتیجه رسیدم که نانسی
میخواست نوشتهاش رو پیدا کنم،
403
00:30:05,380 --> 00:30:08,470
همونطور که میخواست
عکسها رو پیدا کنم
404
00:30:11,010 --> 00:30:13,520
میدونستم چرا این کتاب باید نوشته میشد،
405
00:30:13,520 --> 00:30:16,480
و شک نداشتم که برای کی نوشته شده
406
00:30:17,520 --> 00:30:19,110
نظرت در مورد زنه چی بود؟
407
00:30:20,650 --> 00:30:23,070
فکر میکنی به سزایی که لایقش بود رسید؟
408
00:30:24,400 --> 00:30:26,030
اون یه سلیطهی حیلهگر بود،
409
00:30:26,660 --> 00:30:30,530
و گمونم از فرصت استفاده کرد
تا قسر در بره، مگه نه؟
410
00:30:31,200 --> 00:30:34,870
آره، ولی به سؤالم جواب ندادی
411
00:30:35,870 --> 00:30:37,040
اون لایقش بود؟
412
00:30:39,590 --> 00:30:42,050
خب، وقتی اتفاق افتاد ناراحت نشدم
413
00:30:42,050 --> 00:30:45,090
پس، گمونم، آره. لایقش بود
414
00:30:45,090 --> 00:30:49,220
من قرار بود توی زندگیِ واقعی نابودش کنم،
415
00:30:50,140 --> 00:30:54,140
ولی اول باید عذاب میکشید،
مثل من و نانسی.
416
00:30:54,140 --> 00:30:55,480
به افتخار «کاملاً بیگانه»
417
00:30:56,060 --> 00:30:57,900
«کاملاً بیگانه»
418
00:31:01,150 --> 00:31:02,610
آپارتمان چطوره؟
419
00:31:02,610 --> 00:31:04,150
- بد نیست
- خوبه
420
00:31:05,360 --> 00:31:07,820
- هماتاقیهات خوبن؟
- یه ذره خرخونن
421
00:31:08,700 --> 00:31:10,780
چی، همهشون؟
422
00:31:10,780 --> 00:31:12,410
همهشون دانشجو هستن
423
00:31:13,410 --> 00:31:14,790
پس مطالعه میکنن، آره؟
424
00:31:15,660 --> 00:31:16,830
خیلی خب
425
00:31:16,830 --> 00:31:18,170
معلومه، همهشون دانشجو هستن
426
00:31:18,170 --> 00:31:19,250
آره
427
00:31:22,210 --> 00:31:24,210
ولی هنوز از کار لذت میبری دیگه؟
428
00:31:24,210 --> 00:31:25,760
آره، خوبه
429
00:31:32,180 --> 00:31:33,390
این رو با خودم میبرم
430
00:31:33,390 --> 00:31:37,100
نیکلاس توی بخشِ الکتریکی
یه فروشگاه بزرگ کار میکنه
431
00:31:38,020 --> 00:31:41,560
این عاقبتی نیست که تو و رابرت
برای پسرتون متصور بودید
432
00:31:42,110 --> 00:31:44,730
ولی خیالت راحته که کار میکنه،
433
00:31:44,730 --> 00:31:47,490
با توجه به این که زمانی بود که نمیتونستی
434
00:31:47,490 --> 00:31:51,240
تصور کنی روزی به هر نوع کاری متعهد بشه
435
00:31:52,160 --> 00:31:53,450
و سندی؟
436
00:31:56,580 --> 00:31:57,830
یادت میاد، مگه نه؟
437
00:31:58,410 --> 00:32:01,540
وقتی بدون بغل کردنش خوابت نمیبرد
438
00:32:03,170 --> 00:32:04,960
- سندی
- فقط...
439
00:32:09,970 --> 00:32:11,890
درک میکنی دیگه، مگه نه؟
440
00:32:14,180 --> 00:32:15,350
- نیکلاس
- چیه؟
441
00:32:15,350 --> 00:32:16,850
یالا. خواهش میکنم
442
00:32:16,850 --> 00:32:18,060
- نمیتونی این کارو بکنی
- ببخشید
443
00:32:18,060 --> 00:32:20,520
فقط میخوام جابجایی رو درک کنی
444
00:32:21,600 --> 00:32:24,230
دیگه چنین جای بزرگی لازم نداشتیم
445
00:32:26,070 --> 00:32:28,320
خب؟ و تو باید مستقل باشی
446
00:32:29,740 --> 00:32:31,740
نمیخوای مستقل باشی؟
447
00:32:34,280 --> 00:32:36,830
البته ما کنارت هستیم،
اگه مثلاً...
448
00:32:36,830 --> 00:32:41,000
اگه مشکل واقعی برات پیش بیاد،
ولی فقط...
449
00:32:44,290 --> 00:32:45,750
دیگه وقتشه، نیک
450
00:32:47,800 --> 00:32:49,760
آره؟ اینطور نیست؟
451
00:32:49,760 --> 00:32:52,340
اگه این چیزیه که میخوای
به خودت بگی، مامان
452
00:32:52,340 --> 00:32:55,180
نیک! یالا، مسابقه داره شروع میشه!
453
00:33:03,440 --> 00:33:06,520
هی، یالا. یالا، بیا اینجا
454
00:33:11,110 --> 00:33:12,910
- یالا
- یالا
455
00:33:13,780 --> 00:33:15,120
آره!
456
00:33:19,450 --> 00:33:23,920
تو هیچوقت نتونستی مثل رابرت
با نیکلاس ارتباط برقرار کنی
457
00:33:24,960 --> 00:33:26,540
و این آزارت میده
458
00:33:29,250 --> 00:33:30,090
هی
459
00:33:30,630 --> 00:33:31,760
شماها اهل کجایید؟
460
00:33:33,090 --> 00:33:34,090
انگلیس؟
461
00:33:41,730 --> 00:33:44,020
سلام. چه خبر؟
462
00:34:26,480 --> 00:34:28,060
مادرِ عزیزم،
463
00:34:29,230 --> 00:34:32,860
ونیز و فلورانس واقعاً همون قدر
که میگفتی جادویی بودن
464
00:34:34,570 --> 00:34:38,490
اما حالا از خرابهها خسته شدم،
برای همین به ساحل میرم،
465
00:34:41,290 --> 00:34:43,450
بابتِ دوربین نیکونی که بهم دادی ممنونم
466
00:34:44,200 --> 00:34:46,620
کلی عکس باهاش گرفتم
467
00:34:48,830 --> 00:34:51,040
دوستت دارم. جاناتان
468
00:34:53,920 --> 00:34:57,800
راستی، الان تنهام.
ساشا مجبور شد برگرده لندن.
469
00:35:30,630 --> 00:35:34,760
کریسمس اومده بود و رفته بود.
برای من تعطیلاتی پر از تنهایی بود.
470
00:35:34,760 --> 00:35:38,760
برای کریسمسِ واقعیام
باید تا آخر ژانویه منتظر میموندم
471
00:35:38,760 --> 00:35:41,090
کریسمسی که نوید آغازی نو میداد
472
00:35:50,020 --> 00:35:51,060
بله
473
00:35:52,360 --> 00:35:53,650
جاستین
474
00:35:54,730 --> 00:35:56,404
بعد از ظهر بخیر، رفیق
475
00:35:57,238 --> 00:35:58,796
ببخشید که زنگ نزدم
476
00:35:58,820 --> 00:36:02,950
نه، نه. از دیدنت خوشحالم.
قدمت روی چشمه.
477
00:36:02,950 --> 00:36:04,660
میخواستم غافلگیرت کنم
478
00:36:04,660 --> 00:36:06,398
میدونستم دلت میخواد اونا رو ببینی
479
00:36:06,422 --> 00:36:08,206
به قول معروف تازه از تنور در اومدن
480
00:36:08,330 --> 00:36:11,086
نمیفهمم چرا میخوای
از اسمِ مستعار استفاده کنی،
481
00:36:11,110 --> 00:36:12,629
ولی من که از داستانت خوشم اومد
482
00:36:13,380 --> 00:36:14,714
خوب از آب در اومده، مگه نه؟
483
00:36:14,738 --> 00:36:16,106
[کاملاً بیگانه]
[اثر: ایجی پرستون]
484
00:36:16,130 --> 00:36:18,630
- فوقالعادهست
- خوشحالم که ازش خوشت میاد
485
00:36:18,630 --> 00:36:21,590
میدونی، و ایدهات برای استفاده از اون عکس؟
486
00:36:21,590 --> 00:36:23,180
خیلی خوب شد
487
00:36:23,180 --> 00:36:24,720
عالیه
488
00:36:27,100 --> 00:36:28,390
ولی من ازت پذیرایی نکردم
489
00:36:29,520 --> 00:36:32,310
بذار کتری رو بذارم بجوشه.
چایی میخوری؟
490
00:36:32,310 --> 00:36:35,860
آره، لطفاً. با یه ذره شیر، بدون شکر
491
00:36:35,860 --> 00:36:39,070
من با تامی صحبت کردم. اون شاگردم بود.
الان از دانشگاه فارغالتحصیل شده...
492
00:36:39,070 --> 00:36:42,070
که ببینم میتونه یه وبسایت
برای کتاب درست کنه،
493
00:36:42,070 --> 00:36:44,870
برای این که بتونیم سفارشاتِ آنلاین بگیریم
494
00:36:46,290 --> 00:36:47,450
محشره
495
00:36:47,450 --> 00:36:50,790
خب، اون میگه چند روزه آماده میشه
496
00:36:50,790 --> 00:36:56,340
پس الان فقط کافیه
یه اکانتِ پیپل بسازیم،
497
00:36:56,340 --> 00:37:00,010
و بعدش کارِ من و تو راه میافته، رفیق
498
00:37:02,510 --> 00:37:04,090
آره، همچنین فکر میکردم،
499
00:37:04,090 --> 00:37:08,100
چطوره یه مسابقه
برای آثارِ منتشرنشدهی قدیمی بذاریم؟
500
00:37:08,100 --> 00:37:10,140
میدونی، اون موقع میتونیم چاپشون کنیم
501
00:37:10,140 --> 00:37:11,440
جاستینِ بیچاره
502
00:37:11,440 --> 00:37:17,230
اون در مورد پروژههای آینده و تبدیل شدن
به ناشرِ مستقل خیالپردازی میکرد
503
00:37:17,230 --> 00:37:23,160
ای کاش میدونست من قصد نداشتم
منتظر سفارشهای آنلاین بمونم
504
00:37:23,740 --> 00:37:25,490
...ولی واقعاً فکر میکنم مهمه...
505
00:37:25,490 --> 00:37:28,870
فقط یه خواننده بود که میخواستم بهش برسم
506
00:37:28,870 --> 00:37:31,960
کتاب اون رو از مخفیگاهش بیرون میکشید
507
00:37:31,960 --> 00:37:34,290
و به فضای باز میآوردش
508
00:37:46,720 --> 00:37:48,890
- من میرم
- آره. لباسهات یادت نرن
509
00:37:53,690 --> 00:37:56,980
هنوز یکم نَم دارن.
ببخشید، عزیزم.
510
00:38:01,280 --> 00:38:02,570
غذای مونده هست
511
00:38:02,570 --> 00:38:04,360
من این کتاب رو خوندم.
ازش لذت بردم.
512
00:38:04,360 --> 00:38:06,450
- تو هم خوندیش؟
- آره، خیلی خوبه
513
00:38:07,950 --> 00:38:09,240
چی، همه رو خوندی؟
514
00:38:09,240 --> 00:38:11,160
آره، تمومش کردم.
محض اطلاعت منم کتاب میخونم.
515
00:38:11,160 --> 00:38:13,120
- اوه، نه. منظورم این نبود...
- آره، بیخیال، نیک
516
00:38:13,120 --> 00:38:14,410
ما تحسینت میکنیم، رفیق
517
00:38:14,410 --> 00:38:16,290
تو برام فرستادیش؟
518
00:38:16,290 --> 00:38:17,250
نه
519
00:38:17,250 --> 00:38:19,590
- مطمئنی؟
- آره، مالِ من توی آپارتمانه
520
00:38:19,590 --> 00:38:21,420
پس، تو چطوری خوندیش؟
521
00:38:21,420 --> 00:38:22,420
- یعنی...
- کاترین
522
00:38:22,420 --> 00:38:25,260
نه، نه. فقط منظورم این بود
که تصادفِ عجیبیه
523
00:38:25,260 --> 00:38:26,220
فقط برای من فرستاده شده،
524
00:38:26,220 --> 00:38:27,680
- و نمیدونم واسه کی...
- کتابِ من هدیهست
525
00:38:28,390 --> 00:38:29,600
هدیه؟
526
00:38:29,600 --> 00:38:30,640
آره
527
00:38:30,640 --> 00:38:31,770
از طرف کی؟
528
00:38:31,770 --> 00:38:34,350
یه مشتریِ قدردان. اسمم رو روش نوشته بود
و گذاشته بودش روی پیشخوان
529
00:38:34,350 --> 00:38:35,480
این خیلی عالیه، نیک
530
00:38:35,480 --> 00:38:36,850
- مگه نه، کاترین؟
- آره. آره
531
00:38:36,850 --> 00:38:38,860
خب، اون کی بود؟
532
00:38:38,860 --> 00:38:40,440
- یکی که نیک تحت تأثیر قرارش داده
- نمیدونم
533
00:38:40,440 --> 00:38:42,610
من هر روز هزاران مشتری میبینم
534
00:38:42,610 --> 00:38:44,070
- میدونم
- پس، مشکل چیه؟
535
00:38:44,070 --> 00:38:45,780
- چرا مهمه؟
- مهم نیست
536
00:38:46,450 --> 00:38:48,450
اشکالی نداره. شرمنده، شرمنده
537
00:38:49,660 --> 00:38:51,200
خب، چی... ازش خوشت اومده؟
538
00:38:51,200 --> 00:38:52,740
- آره
- میبینی، چیزی نیست
539
00:38:52,740 --> 00:38:54,160
- خب، چرا؟
- چرا؟
540
00:38:54,160 --> 00:38:56,120
- چون من ازش خوشم اومده حتماً آشغاله؟
- نه، نه
541
00:38:56,120 --> 00:38:57,500
فقط میخوام بدونم
542
00:38:57,500 --> 00:39:00,790
- نظرت در موردش چیه
- جریان چیه؟ مگه مدرسهست؟
543
00:39:00,790 --> 00:39:02,550
- نه. مادرت فقط میخواد...
- بعداً میبینمتون
544
00:39:02,550 --> 00:39:05,090
- در طول هفته بهتون زنگ میزنم
- میشه لطفاً بهم بگی؟
545
00:39:05,090 --> 00:39:06,800
خدایا. زنه آخرش میمیره!
546
00:39:06,800 --> 00:39:10,390
خیلی هم لذتبخش بود.
حقش بود. اون یه سلیطهی خودخواه بود.
547
00:39:17,270 --> 00:39:18,900
در مورد تو نیست
548
00:40:00,190 --> 00:40:01,650
برگرد، نیکلاس
549
00:40:10,360 --> 00:40:13,740
- مامان، به من نگاه کن
- نیکلاس، نزدیکم بمون
550
00:40:23,840 --> 00:40:24,880
با من بشمار
551
00:40:24,880 --> 00:40:27,710
- سه، دو، یک
- سه، دو، یک، بپر
552
00:40:32,720 --> 00:40:34,680
سه، دو، یک، بپر
553
00:40:39,980 --> 00:40:41,730
به من نگاه کن، مامانی
554
00:40:57,450 --> 00:40:59,450
نیکلاس، بیا نزدیکتر
555
00:41:04,170 --> 00:41:05,340
نمیتونی من رو بگیری
556
00:41:05,364 --> 00:41:14,956
جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت
دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
DigiMoviez@
557
00:41:35,800 --> 00:41:42,400
« ترجمه از سینـا صداقت »
.:: SinCities ::.
558
00:41:42,525 --> 00:41:53,094
ارائهای از وبسایت دیجی موویز
.:: DigiMoviez.Com ::.