1 00:00:12,030 --> 00:00:15,180 ‫مترجم: «محمدعلی sm» ‫در تلگرام mmli_Subs@ 2 00:00:36,930 --> 00:00:38,100 ‫سلام 3 00:00:40,350 --> 00:00:41,850 ‫گشنت نیست؟ 4 00:00:41,850 --> 00:00:43,980 ‫گه توش، گه توش، گه توش! 5 00:00:44,730 --> 00:00:46,560 ‫کارمون اشتباه بود. ‫ببخشید. 6 00:00:46,560 --> 00:00:49,310 ‫نه، به‌خاطر تو نیست، فقط... ‫ای خدا، عجب آدم مزخرفی‌ام. 7 00:00:49,320 --> 00:00:50,480 ‫نه،‌ نیستی 8 00:00:50,480 --> 00:00:53,240 ‫سامر بهترین دوستمـه، خب؟ ‫اصلاً هم نباید این قضیه رو بفهمه 9 00:00:53,240 --> 00:00:56,150 ‫هیشکی نباید از این قضیه باخبر بشـه... 10 00:00:56,160 --> 00:00:58,660 ‫صبح‌بخیر گنده‌بک. ‫ساندویچ تخم‌مرغ داریم،‌ داغِ داغ. 11 00:00:59,410 --> 00:01:00,540 ‫خوابت برد؟ 12 00:01:01,040 --> 00:01:04,000 ‫- آره ‫- پس راه بیفت. روز قشنگیـه 13 00:01:05,750 --> 00:01:07,130 ‫در اتاقت رو نمی‌زنـه؟ 14 00:01:07,750 --> 00:01:09,380 ‫نه وقتی ساندویچ تخم‌مرغ داغ باشه 15 00:01:09,920 --> 00:01:12,170 ‫باید قیافه‌ی شاون رو می‌دیدی 16 00:01:12,170 --> 00:01:15,050 ‫خیلی عصبانی و داغون بود 17 00:01:15,050 --> 00:01:17,890 ‫درست مثل اون روز من شده بود که ‫فهمیدم پسر سومم رو حامله‌م 18 00:01:17,890 --> 00:01:19,340 ‫هی، اینقدر خودت رو نکوب 19 00:01:19,350 --> 00:01:20,920 ‫تو نفر اولی نیستی که شرکتش رو 20 00:01:20,920 --> 00:01:22,680 ‫به پدر جدا شده‌ی شریکش می‌فروشـه 21 00:01:22,680 --> 00:01:24,600 ‫- چرا این رو گفتی؟ ‫- گفتم یه شوخی‌ای بکنم 22 00:01:24,600 --> 00:01:26,310 ‫گفتم الان شوخی می‌چسبه واسه همین.... 23 00:01:26,310 --> 00:01:29,560 ‫- فقط من می‌تونم شوخی کنم، نه تو... ‫- باشه. آروم باش. بیا اینجا ببینم 24 00:01:29,560 --> 00:01:31,730 ‫بغلم کن. ببخشید. ‫بیا بغلم. 25 00:01:31,730 --> 00:01:35,070 ‫بیا اینجا ببینم. ‫راحت از پسش برمیای، خب؟ 26 00:01:35,070 --> 00:01:36,110 ‫- گه توش ‫- آره 27 00:01:36,110 --> 00:01:38,160 ‫میشه حالا که صورتت رو ممه‌هامـه شوخی کنم؟ 28 00:01:38,160 --> 00:01:40,370 ‫نه، اما دوست‌شون دارم 29 00:01:46,580 --> 00:01:48,000 ‫باید قیافه‌ی لیز رو می‌دیدی 30 00:01:48,000 --> 00:01:50,670 ‫- عصبی شدم رفیق ‫- هی، همه‌مون اشتباه می‌کنیم 31 00:01:50,670 --> 00:01:52,540 ‫ببین، تو روزهای سختم 32 00:01:52,550 --> 00:01:55,720 ‫یه بار واقعاً نشئه کردم، ‫نصف پروژه‌ی‌ زیست‌شناسی آلیس رو خوردم 33 00:01:55,720 --> 00:01:59,090 ‫در دفاع از خودم باید بگم که یه مدل از ‫ دی‌‌ان‌ای انسان با پاستیل نواری بود 34 00:01:59,090 --> 00:02:01,470 ‫نمره‌ش «قابل‌ِ قبول» شد اما خوشمزه بود 35 00:02:01,470 --> 00:02:03,720 ‫خب، ممنون که اینقدر همیشه ‫حرفای مرتبط می‌زنی 36 00:02:04,890 --> 00:02:07,140 ‫باورم نیمشه اونطوری سرش داد زدم 37 00:02:11,060 --> 00:02:12,150 ‫گه توش 38 00:02:16,570 --> 00:02:17,990 ‫گه توش! 39 00:02:20,030 --> 00:02:22,000 ‫شاید بهتره تا آخر عمرم ‫اصلاً سمت لیز نرم 40 00:02:22,000 --> 00:02:23,660 ‫من امتحان کردم اما فایده نداره 41 00:02:23,660 --> 00:02:24,740 ‫پیدات می‌کنـه 42 00:02:26,410 --> 00:02:27,830 ‫هی،‌ زانوت داره خون میاد 43 00:02:27,830 --> 00:02:29,540 ‫- اصلاً نپرس ‫- چیشده؟ 44 00:02:29,540 --> 00:02:33,090 ‫ای خدا! کدوم قسمت از ‫«اصلاً نپرس» رو نفهمیدی؟ 45 00:02:33,670 --> 00:02:34,960 ‫ببخشید عزیزم 46 00:02:35,550 --> 00:02:38,090 ‫- ازش می‌ترسی، مگه نه؟ ‫- خب که چی؟ تو هم از لیز می‌ترسی 47 00:02:38,090 --> 00:02:39,720 ‫معلومـه، خیلی ترسناکـه 48 00:02:40,510 --> 00:02:41,970 ‫همه‌‌چی به گا رفته 49 00:02:41,970 --> 00:02:43,140 ‫نه 50 00:02:44,860 --> 00:02:46,430 ‫می‌دونم چطوری می‌تونی درستش کنی 51 00:02:46,430 --> 00:02:49,060 ‫جیمی گفت باید پیش تو مطرحش کنم 52 00:02:51,060 --> 00:02:52,860 ‫عاشق وقتایی‌ام که جیمی حرف می‌زنـه 53 00:02:52,860 --> 00:02:55,770 ‫قراره خوش بگذره چون من تاحالا ‫پیش مشاور نرفتم 54 00:02:55,780 --> 00:02:58,030 ‫- باور کردنش سختـه ‫- جادوت رو نشونم بده 55 00:02:59,200 --> 00:03:06,200 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 56 00:03:06,200 --> 00:03:13,200 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 57 00:03:24,160 --> 00:03:29,270 ‫«روان‌درمانی» ‫«فصل دوم، قسمت چهارم»‫ 58 00:03:29,270 --> 00:03:32,150 ‫می‌دونم فکر می‌کردی داری بهم لطف می‌کنی 59 00:03:33,060 --> 00:03:35,690 ‫نباید اعصابم خورد می‌شد، ‫معذرت می‌خوام 60 00:03:35,690 --> 00:03:37,360 ‫نه، باید قبلش باهات حرف می‌زدم 61 00:03:37,360 --> 00:03:38,780 ‫واقعاً شرمنده‌م 62 00:03:39,570 --> 00:03:41,240 ‫- پس آشتی‌ایم ‫- آره 63 00:03:42,610 --> 00:03:43,620 ‫کارتون خوب بود 64 00:03:45,950 --> 00:03:48,450 ‫لیز، می‌خوام صادقانه این رو بگم 65 00:03:49,040 --> 00:03:50,410 ‫خوشحالم اومدی اینجا 66 00:03:51,710 --> 00:03:52,745 ‫همین؟ 67 00:03:52,770 --> 00:03:57,591 ‫چیـه، نکنـه می‌خوای شلوارم رو در بیارم و ‫با کونم برات کف بزنم؟ 68 00:03:57,616 --> 00:03:58,723 ‫خب دیگه 69 00:03:59,090 --> 00:04:01,050 ‫- چقدر بهش پول میدی؟ ‫- هیچی 70 00:04:01,050 --> 00:04:02,430 ‫آره، درستش هم همینـه 71 00:04:04,640 --> 00:04:05,970 ‫واقعاً ممنونم 72 00:04:06,970 --> 00:04:09,720 ‫فکر خوبی بود. ‫دونات خوردن رو به پیاده‌روی ترجیح میدم. 73 00:04:09,720 --> 00:04:10,760 ‫بچه رو نگاه کن 74 00:04:10,760 --> 00:04:13,190 ‫نمی‌دونم دختره یا پسر اما ‫نمی‌تونه کل پیاده‌روی رو تحمل کنـه 75 00:04:13,190 --> 00:04:15,940 ‫نمی‌دونی؟ یه ژاکت صورتی پوشیده که ‫روش نوشته «امیلی» 76 00:04:15,940 --> 00:04:18,650 ‫- نوبت منـه ‫- خیلی‌خب 77 00:04:18,650 --> 00:04:22,740 ‫سلام. وای‌ چقدر تو بانمکی. 78 00:04:22,740 --> 00:04:24,070 این رو ‫دیروز به من گفتی 79 00:04:24,070 --> 00:04:26,000 ‫اگه همه بانمک باشن که ‫دیگه هیشکی بانمک نیست 80 00:04:26,000 --> 00:04:27,490 ‫انگار تو ذاتتـه چارلی 81 00:04:28,740 --> 00:04:31,450 ‫برنامه‌‌های تولیدِ مثلت رو ‫به ما تحمیل نکن جیمز 82 00:04:31,450 --> 00:04:33,620 ‫وقتی با هم قرار می‌ذاشتیم ‫سنگ‌هامون رو واکندیم 83 00:04:33,620 --> 00:04:34,840 ‫هیچ‌کدوم‌مون بچه نمی‌خوایم 84 00:04:34,840 --> 00:04:36,630 ‫نه، تو بچه نمی‌خوای 85 00:04:36,630 --> 00:04:39,340 ‫من گفتم مشکلی با بچه نداشتن ندارم، ‫نه این که نخوام‌شون 86 00:04:39,340 --> 00:04:42,130 ‫- تو اصلاً کی هستی؟ چه خبر شده؟ ‫- شاید باید تنهاشون بذاریم 87 00:04:42,130 --> 00:04:43,680 ‫چرا؟ لحظه‌‌ی صمیمانه‌ایـه که 88 00:04:44,340 --> 00:04:46,560 ‫- دلیلش همینـه مایکل ‫- اشکالی نداره 89 00:04:46,800 --> 00:04:47,970 ‫دوست دارم بچه‌دار بشیم 90 00:04:47,970 --> 00:04:49,600 ‫اما اگه نشیم هم 91 00:04:49,600 --> 00:04:52,890 ‫من قهرمانی‌ام که با همه‌چیز ساخته تا ‫زندگی مشترکش رو حفظ کنـه 92 00:04:52,890 --> 00:04:56,440 ‫من هم می‌تونم حداقل با وانمود کردن ‫به این که در نظرش می‌‌گیرم،‌ قهرمان باشم 93 00:04:56,440 --> 00:04:57,860 ‫چه تصمیم شجاعانه‌ای 94 00:04:57,860 --> 00:05:00,530 ‫اگه خواستین می‌تونم به ‫وکیل فرزندخوندگی‌مون که دوستمـه بگم 95 00:05:00,530 --> 00:05:02,940 ‫واقعاً عالی میشـه 96 00:05:02,940 --> 00:05:05,110 ‫البته اگه برایان هم موافق باشه 97 00:05:06,280 --> 00:05:08,450 ‫شوخیت گرفته چارلی؟ ‫برایان یه قهرمانـه 98 00:05:09,120 --> 00:05:11,030 ‫اوه، اوه. بعضی‌ها باتلاق گه راه انداختن 99 00:05:11,040 --> 00:05:12,950 ‫- کمک کنم عوضش کنی؟ ‫- آره، ممنون میشم 100 00:05:12,950 --> 00:05:14,620 ‫بیا اینجا ببینم، بوگندو 101 00:05:15,120 --> 00:05:16,790 ‫«انگار تو ذاتتـه چارلی»؟ 102 00:05:16,790 --> 00:05:19,440 ‫گردن من ننداز. خودت نمی‌خواستی ‫رفاقت‌مون نابود شـه 103 00:05:19,440 --> 00:05:21,590 ‫من... بوش هنوز هست 104 00:05:24,260 --> 00:05:25,510 ‫سلام بچه 105 00:05:26,970 --> 00:05:29,600 ‫بابات با یه ورود قدرتمند ‫به زندگیت برگشته، 106 00:05:30,620 --> 00:05:32,440 ‫برای همین نمی‌تونیم هی ازش فرار کنیم 107 00:05:32,440 --> 00:05:33,890 ‫با هم حرف زدین؟ 108 00:05:33,890 --> 00:05:35,350 ‫اصلاً می‌دونه خونه‌ت کجاس؟ 109 00:05:35,350 --> 00:05:37,360 ‫بیخیال پاول، ‫هفته‌ی پیش ازم پرسیدی و 110 00:05:37,360 --> 00:05:39,600 ‫از صورتم معلوم بود که ‫جوابم «نه» هست 111 00:05:41,820 --> 00:05:42,820 ‫آره 112 00:05:42,820 --> 00:05:45,110 ‫چرا همیشه باید برگردیم سراغ بابام؟ 113 00:05:45,110 --> 00:05:48,610 ‫ببین، می‌دونم بابات یه کاری کرده و ‫به رابطه‌تون آسیب زده و 114 00:05:48,620 --> 00:05:50,410 ‫تو هم درموردش بهم نگفتی 115 00:05:51,120 --> 00:05:52,160 ‫از کجا بدونم خب؟ 116 00:05:52,160 --> 00:05:54,410 ‫هزارسالـه که کارم همینـه 117 00:05:54,410 --> 00:05:56,660 ‫چرا می‌خوای تو آشپزخونه بهم مشاوره بدی؟ 118 00:05:56,660 --> 00:05:59,500 ‫تو و جیمی همیشه بیرونِ دفتر ‫با هم حرف می‌زدین 119 00:05:59,500 --> 00:06:02,200 ‫- گفتم منم یه امتحانی بکنم ‫- از ده قدمی اتاقت؟ 120 00:06:02,200 --> 00:06:03,970 ‫با قدم بچه‌ها حساب کردم 121 00:06:06,970 --> 00:06:08,470 ‫بیخیال 122 00:06:08,470 --> 00:06:09,840 ‫شرمنده، باید برگردم سر کار 123 00:06:13,100 --> 00:06:14,180 ‫تو چرا هنوز اینجایی؟ 124 00:06:14,180 --> 00:06:16,230 ‫چون تو کشوی میزت ریدم 125 00:06:16,810 --> 00:06:19,190 ‫آروم باش. ‫کلیدهام رو جا گذاشتم. 126 00:06:20,650 --> 00:06:22,940 ‫واسه همینـه بدم میاد ‫از دفترم برم بیرون 127 00:06:29,620 --> 00:06:31,330 ‫« مجبورت کردم نگاه کنی » 128 00:06:33,030 --> 00:06:34,490 ‫هی، چه خبر از لیز؟ 129 00:06:34,490 --> 00:06:37,910 ‫همین که توی میزم نریده ‫به گمونم برد حساب میشـه 130 00:06:38,520 --> 00:06:42,440 ‫هنوز نمی‌تونم سفره‌ی دل شاون رو ‫درمورد باباش باز کنم 131 00:06:43,250 --> 00:06:45,170 ‫حتی بیرون دفتر باهاش حرف زدم 132 00:06:45,170 --> 00:06:46,920 ‫پس داشتی جیمی‌بازی در می‌آوردی 133 00:06:47,510 --> 00:06:50,010 ‫مراجع‌هام این اسم رو ‫روی روش‌های غیرعادیم گذاشتن... 134 00:06:50,010 --> 00:06:52,600 ‫- ولی من هیچوقت قرار نیست این کلمه رو بگم ‫- معلوم میشـه 135 00:06:52,600 --> 00:06:53,850 ‫هی، من و شاون هنوز رفیقیم 136 00:06:53,850 --> 00:06:55,720 ‫می‌‌خوای یه بار دیگه امتحان کنم؟ 137 00:06:55,720 --> 00:06:57,520 ‫نه. دخالت کردن دیگه کافیـه. 138 00:06:57,520 --> 00:06:59,100 ‫تو دیگه مشاورش نیستی 139 00:06:59,100 --> 00:07:00,270 ‫گه‌خوریش به تو نیومده 140 00:07:00,270 --> 00:07:02,230 ‫باشه پاول، گه‌خوریش به من نیومده 141 00:07:02,980 --> 00:07:04,650 ‫- آره ‫- چیـه خب؟ می‌تونم دخالت نکنم 142 00:07:04,650 --> 00:07:06,620 ‫- تو خیلی چیزها دخالت نمی‌کنم ‫- یکیش رو بگو 143 00:07:06,620 --> 00:07:08,460 ‫هیچوقت توی «روح‌درمانی» دخالت نمی‌کنم 144 00:07:08,460 --> 00:07:10,560 ‫- کاش مثال بهتری داشتم ‫- من تو رو می‌شناسم 145 00:07:10,560 --> 00:07:14,030 ‫لحظه‌ای که شاون کمک بخواد، ‫می‌پری وسط 146 00:07:14,030 --> 00:07:16,580 ‫نمی‌تونی کمک نکنی 147 00:07:16,580 --> 00:07:21,080 ‫اگه تصمیم بگیرم کاری نکنم، ‫هیچ‌کاری نمی‌تونم بکنم 148 00:07:21,080 --> 00:07:22,880 ‫چرا اونجا نوشته «اینجا شاشیدم»؟ 149 00:07:22,880 --> 00:07:23,960 ‫کجا؟ 150 00:07:25,000 --> 00:07:26,840 ‫ای خدا... بدش به من ببینم 151 00:07:26,840 --> 00:07:30,470 ‫- خودت این رو نوشتی پاول؟ ‫- کار همسایه‌ی دیوونه‌ی دیوثتـه! 152 00:07:33,970 --> 00:07:35,850 ‫نگران شاونم 153 00:07:36,470 --> 00:07:38,020 ‫که داره با باباش کار می‌کنـه 154 00:07:38,020 --> 00:07:40,850 ‫فقط یه جرقه کافیه تا منفجرش کنـه 155 00:07:42,940 --> 00:07:46,300 ‫چقدر این خوبه. ‫تاحالا امتحانش کردی؟ 156 00:07:47,280 --> 00:07:49,070 ‫سخت می‌شد از خونه بیارمت بیرون اما 157 00:07:50,160 --> 00:07:53,320 می‌دونستم چیزی که لازم داری ‫یه ذره سخت‌گیری از روی محبتـه 158 00:07:53,320 --> 00:07:55,280 ‫یه نگاه به الانت بنداز 159 00:07:56,490 --> 00:07:58,160 ‫اصلاً به جفت‌مون نگاه کن 160 00:07:58,950 --> 00:08:01,210 ‫اولش مامانت یکم ترسیده بود 161 00:08:01,210 --> 00:08:03,420 ‫من هم گفتم، ‫«نه، باید بذاری مرد، مرد بار بیاد» 162 00:08:05,250 --> 00:08:06,340 ‫ردیفی؟ 163 00:08:06,880 --> 00:08:08,090 ‫آره، خوبم 164 00:08:10,220 --> 00:08:13,340 ‫عاشق اون کامیون بودم. ‫الکی الکی از دستم رفت. 165 00:08:13,340 --> 00:08:15,760 ‫- واقعاً ناراحت شدم ‫- آره، خیلی بد شد 166 00:08:15,760 --> 00:08:17,550 ‫این یارو که بهم اهمیت نمی‌داد رو له کردم 167 00:08:17,560 --> 00:08:19,810 ‫حالا باید بی‌اجازه برم خونه‌ش و ‫همه‌ی وسایلم رو بردارم، 168 00:08:19,810 --> 00:08:21,230 ‫علی‌الخصوص ویبراتور موردعلاقم 169 00:08:21,230 --> 00:08:23,350 ‫- چه ضدحالی ‫- گرون بود؟ 170 00:08:23,350 --> 00:08:25,030 ‫آره. راستش پول خیلی‌شون رو ‫شریکی دادیم 171 00:08:25,030 --> 00:08:27,650 ‫من از جفت‌تون بدبخت‌ترم. ‫چارلی دلش بچه می‌خواد. 172 00:08:27,650 --> 00:08:29,820 ‫- این که مسأله‌ی بزرگی نیست ‫- چرا، بچه‌ها دردسرن 173 00:08:29,820 --> 00:08:31,780 ‫- فقط یه بچه‌ست دیگه ‫- کی قراره بچه‌دار شه؟ 174 00:08:31,780 --> 00:08:33,360 ‫- برایان ‫- اصلاً عوض نشدی ولی 175 00:08:33,360 --> 00:08:35,410 ‫- قرار نیست بچه‌دار شم ‫- چرا، میشی 176 00:08:35,410 --> 00:08:36,620 ‫ازدواج همینـه 177 00:08:36,620 --> 00:08:39,200 ‫اگه یکی یه چیزی بخواد ‫دیگه کاریش نمیشـه کرد 178 00:08:39,870 --> 00:08:41,870 ‫یا بچه‌دار میشین یا طلاق می‌گیرین 179 00:08:41,870 --> 00:08:44,040 ‫یا یه راه‌حل پیدا می‌کنی 180 00:08:44,040 --> 00:08:47,000 ‫چون عشق تو با چارلی شکست‌ناپذیره 181 00:08:48,080 --> 00:08:49,130 ‫دلم یه دِرِک خواست 182 00:08:49,130 --> 00:08:52,010 ‫پس قراره عجیب‌ترین اتفاق ممکن بیفته 183 00:08:52,010 --> 00:08:54,260 ‫ایشون رفیق صمیمیم از محل کار قبلیمـه 184 00:08:54,260 --> 00:08:55,590 ‫دِریک 185 00:08:55,590 --> 00:08:57,510 ‫سلام بچه‌ها. ‫لیز. 186 00:08:57,510 --> 00:09:00,680 ‫- سلام بوبا، چطوری؟ ‫- خوشحال شدم دیدمت 187 00:09:00,680 --> 00:09:02,470 ‫- چه بوی خوبی میدی ‫- ممنون 188 00:09:02,480 --> 00:09:04,940 ‫همیشه بوی خوبی میدی. ‫خب دیگه. 189 00:09:05,560 --> 00:09:06,600 ‫باشه 190 00:09:06,600 --> 00:09:09,020 ‫باورت نمیشه اما همین حالا گبی گفت که دلش... 191 00:09:09,020 --> 00:09:11,900 ‫- نگو ‫- دلش هیچی نمی‌خواد 192 00:09:11,900 --> 00:09:13,570 ‫- هیچی؟ ‫- آره 193 00:09:13,570 --> 00:09:15,570 ‫خب، انگار دروغـه اما مشکلی باهاش ندارم 194 00:09:15,570 --> 00:09:17,950 ‫- اینجا غذا می‌خوریم یا... نه ‫- نه،‌ نه 195 00:09:17,950 --> 00:09:20,240 ‫- جو اینجا خیلی غم‌انگیزه ‫- آره 196 00:09:20,240 --> 00:09:22,040 ‫ما دِرِک‌ها دوست داریم خوشحال باشیم 197 00:09:25,080 --> 00:09:26,420 ‫راستی... 198 00:09:26,420 --> 00:09:28,300 اشکالی نداره دلت دِریک بخواد 199 00:09:28,300 --> 00:09:30,000 ‫- باشه ‫- بابت بچه تبریک میگم 200 00:09:30,000 --> 00:09:32,170 ‫- قرار نیست بچه‌دار شم! ‫- خیلی‌خب 201 00:09:33,050 --> 00:09:36,050 ‫- دل تو دلم نیست بچه‌ش رو ببینم ‫- بچه‌ای در کار نیست، نه 202 00:09:36,050 --> 00:09:38,970 ‫باید یه اتفاقی توی زندگیم بیفته ‫وگرنه می‌افتم تو تاریکی مطلق 203 00:09:38,970 --> 00:09:42,600 ‫فقط یه سانتی‌متر تا گریه کردن توی ‫وان حموم و خوردن مشروب فاصله دارم 204 00:09:42,600 --> 00:09:44,390 ‫عاشق این کارم، ‫اون هم با تو 205 00:09:44,390 --> 00:09:46,480 ‫مثلاً من اون سمت وان باشم و 206 00:09:46,480 --> 00:09:47,730 ‫پاهامون بهم بخوره و 207 00:09:47,730 --> 00:09:49,560 ‫انگشت‌هامون رو اینطوری قفل کنیم 208 00:09:49,560 --> 00:09:51,570 ‫- تازه وان ما هم جا داره ‫- می‌دونم! 209 00:09:51,570 --> 00:09:53,650 ‫- همین حالا بریم! ‫- ای خدا... صبر کن، نه 210 00:09:53,650 --> 00:09:56,030 ‫گفتیم این کار رو نمی‌کنیم. ‫نمی‌افتیم ته چاه. 211 00:09:56,030 --> 00:09:57,780 ‫باید مثبت فکر کنیم 212 00:09:57,780 --> 00:09:59,160 ‫پایه‌م 213 00:09:59,160 --> 00:10:00,480 ‫واسه این که روحیه بگیرم 214 00:10:00,480 --> 00:10:02,950 ‫می‌‌خوام از سگ‌های پناهگاه که ‫تو صف مرگن عکس بگیرم 215 00:10:02,950 --> 00:10:04,700 ‫تو رو باید بکنن برنامه‌ریز مهمونی 216 00:10:04,700 --> 00:10:07,330 ‫عکس‌های سایت‌شون ریده‌ست 217 00:10:07,330 --> 00:10:09,550 ‫می‌خوام عکس‌های خوب بگیرم تا ‫به سرپرستی بگیرن‌شون 218 00:10:09,550 --> 00:10:11,880 ‫- تو هم باهام میای ‫- به هیچ‌وجه 219 00:10:11,880 --> 00:10:14,590 ‫وگرنه ‫این قضیه‌ی بچه رو عین یه مسأله‌ی بزرگ جلوه میدم 220 00:10:14,590 --> 00:10:15,800 ‫خودش مسأله‌ی بزرگی هست! 221 00:10:15,800 --> 00:10:17,680 ‫- هنوز هم نیست ‫- نه 222 00:10:39,200 --> 00:10:41,040 ‫- چه غلطی داری می‌کنی؟ ‫- ببخشید 223 00:10:41,040 --> 00:10:43,870 ‫آخه وقتی انگشتات رو اینطوری می‌کنی ‫می‌دونم ذهنت درگیره 224 00:10:43,870 --> 00:10:46,790 ‫اما با پاول توافق کردیم که ‫نصیحت دوتا مشاور فایده‌ نداره 225 00:10:46,790 --> 00:10:49,040 ‫- برای همین دخالت نمی‌کنم ‫- به نفعتـه 226 00:10:49,040 --> 00:10:52,830 ‫من رو ول می‌کنی، اینطوری اگه از هم بپاشم ‫تقصیر تو نیست، اگه هم حالم خوب بشه 227 00:10:52,840 --> 00:10:55,170 ‫- واسه اینه که من رو به دکتر بهتری سپردی ‫- وای 228 00:10:55,170 --> 00:10:59,170 ‫تونستی توی یه جمله، ‫بهم حس عذاب‌وجدان و تحقیر و نفرت بدی 229 00:10:59,180 --> 00:11:00,590 ‫- ما اینیم دیگه ‫- هی 230 00:11:00,590 --> 00:11:02,680 ‫باورم نمیشه واسه ورزش رفتن ‫باید تاکسی بگیرم 231 00:11:02,680 --> 00:11:03,760 ‫باید ماشین بگیریم 232 00:11:03,760 --> 00:11:05,010 ‫پولش رو هم خودمون میدیم؟ 233 00:11:07,840 --> 00:11:10,780 ‫اگه بفهمه همین حالا می‌خواستم برم ‫یه ماشین کارکرده براش بگیرم 234 00:11:10,780 --> 00:11:11,820 ‫عذاب‌وجدان می‌گیره 235 00:11:11,820 --> 00:11:14,150 ‫یعنی الان بهش نمیگی که ‫بعداً بکوبونی توی صورتش؟ 236 00:11:14,150 --> 00:11:15,980 ‫پدر بودن این شکلیـه عزیزم 237 00:11:16,420 --> 00:11:18,570 ‫خیلی‌خب. ‫فعلاً. 238 00:11:19,200 --> 00:11:20,490 ‫می‌خوای باهام بیای؟ 239 00:11:20,490 --> 00:11:22,530 ‫فقط واسه این که ذهنت آزاد شه؟ 240 00:11:23,070 --> 00:11:24,280 ‫حتماً. چرا که نه؟ 241 00:11:26,580 --> 00:11:27,910 ‫خب خوشگله 242 00:11:27,910 --> 00:11:30,960 ‫آروم بشین و یه لبخند ملیح برام بزن 243 00:11:32,330 --> 00:11:34,380 ‫- تو رو نگفتم ‫- می‌دونم اما قبول کن عالی بودم 244 00:11:34,380 --> 00:11:36,300 ‫خیلی‌خب. یکی رو پیدا کن که ‫چشماش مهربون باشه. 245 00:11:36,300 --> 00:11:37,960 ‫چشمای همه‌شون عین همـه 246 00:11:37,960 --> 00:11:41,340 ‫یه مشت تیله‌ی بزرگ و عجیبن که ‫انگار دارن قضاوتت می‌کنن، ای خدا 247 00:11:42,300 --> 00:11:43,590 ‫خب دیگه. ‫بیا. 248 00:11:43,600 --> 00:11:45,470 ‫نوبت توئـه که ازت عکس بگیریم 249 00:11:45,470 --> 00:11:47,760 ‫- می‌دونم ‫- دفعه‌ی اولتـه یه سگی رو می‌بینی؟ 250 00:11:47,770 --> 00:11:50,060 ‫- این خودش سه تا سگـه. بشین ‫- ای خدا 251 00:11:50,060 --> 00:11:51,060 ‫خیلی‌خب 252 00:11:51,060 --> 00:11:53,940 ‫من و چارلی نمی‌تونیم بچه‌دار شیم. ‫خیلی سرمون شلوغـه. 253 00:11:53,940 --> 00:11:55,820 ‫پس ساعت ۳ عصر سه‌شنبه‌، ‫اینجا چی‌کار می‌کنی؟ 254 00:11:55,820 --> 00:11:58,280 ‫به‌عنوان یه «خ.د.ب.ف» این حق منـه 255 00:11:58,280 --> 00:11:59,860 ‫«خانواده دو نفره بدون فرزند» 256 00:11:59,860 --> 00:12:02,110 ‫با پولش می‌تونیم کل دنیا رو بگردیم 257 00:12:02,110 --> 00:12:04,280 ‫مائوئی. نپال. پاریس. 258 00:12:04,280 --> 00:12:06,830 ‫اصلاً مطمئنم تو پاریس بچه راه نمیدن 259 00:12:06,830 --> 00:12:07,740 ‫میدن 260 00:12:07,740 --> 00:12:10,540 ‫اونا فقط سیگار می‌کشن و ‫اجازه ندارن خوشبوکننده بزنن 261 00:12:10,540 --> 00:12:12,210 ‫اصلاً بیا ببریم‌شون پارک 262 00:12:12,210 --> 00:12:13,370 ‫بهمون اجازه میدن؟ 263 00:12:13,370 --> 00:12:15,460 ‫آره. ‫تو بزرگ‌ترین حامی پناهگاهی. 264 00:12:15,460 --> 00:12:17,680 ‫- چی؟ ‫- واسه کادوی عروسیت، دوهزار دلار بهشون دادم 265 00:12:17,680 --> 00:12:18,960 ‫دو هزار؟ 266 00:12:18,960 --> 00:12:21,613 ‫می‌تونستم باهاش دوچرخه‌برقی یا ‫دستگاه بدنسازی ساق پا بگیرم 267 00:12:21,638 --> 00:12:24,220 ‫- مگه ساق پاهات چشونـه؟ ‫- همین رو می‌خواستم بشنوم، بریم 268 00:12:24,220 --> 00:12:25,220 ‫چقدر شیطونـه 269 00:12:26,220 --> 00:12:27,220 ‫هی... 270 00:12:27,930 --> 00:12:31,480 ‫- انگار راه رو بند آوردم، شرمنده ‫- اشکالی نداره دِریک شماره‌‌ی ۲ 271 00:12:31,480 --> 00:12:34,650 ‫جالبـه، توی تصورم بیشتر یه مردِ ‫ماشینِ اسپورت‌سوار بودی 272 00:12:34,650 --> 00:12:36,480 ‫جداً؟ اینطوری عین دیوث‌ها نمی‌شدم؟ 273 00:12:36,480 --> 00:12:39,440 ‫خب، الانش هم با این عینکت جبرانش کردی 274 00:12:39,440 --> 00:12:41,110 ‫- کدوم عینک؟ ‫- وای 275 00:12:41,110 --> 00:12:43,360 ‫بعداً برش می‌دارم. ‫طبی‌ان. 276 00:12:43,360 --> 00:12:44,490 ‫- آره، لازمش داری ‫- آره 277 00:12:44,490 --> 00:12:46,870 ‫- کمکت کنم؟ ‫- ممنون 278 00:12:46,870 --> 00:12:48,870 ‫- من هم عینک‌‌‌آفتابی دیوثیت رو میارم ‫- ممنون 279 00:12:48,870 --> 00:12:51,080 ‫- مشکلی نیست ‫- خب، چی اینجا هست؟ 280 00:12:51,080 --> 00:12:54,330 ‫مسواک، چندتا سوتین شیک 281 00:12:54,330 --> 00:12:57,750 ‫- پاپ-تارتس هم داری. چه باحال ‫- خب... راستش اونا مال من نیستن 282 00:12:57,750 --> 00:13:00,670 ‫اما برای گرفتن‌شون، ‫حاضر شدم آبروم رو فدا کنم 283 00:13:02,470 --> 00:13:04,930 ‫این جعبه‌ی جداییـه. ‫من هم تجربه‌ش رو داشتم. 284 00:13:04,930 --> 00:13:07,340 ‫می‌خواب بدونی من چطوری ‫از دوست‌دختر سابقم انتقام گرفتم؟ 285 00:13:07,340 --> 00:13:07,890 ‫حتماً 286 00:13:07,890 --> 00:13:10,140 ‫چندین ماه بهش فکر کردم و ‫مدت زیادی ناراحت بودم 287 00:13:10,140 --> 00:13:11,890 ‫- نتونست تحمل کنـه ‫- معلومـه 288 00:13:11,890 --> 00:13:13,520 ‫آره، بعضی‌وقتا هم به گربه‌ش غذا می‌دادم 289 00:13:13,520 --> 00:13:15,020 ‫- بهش فهموندی ‫- درس عبرت گرفت 290 00:13:17,060 --> 00:13:19,270 ‫- اون گوشیمـه ‫- اما گوشیت که دستتـه 291 00:13:19,270 --> 00:13:21,150 ‫راستش... گوشی دوممـه 292 00:13:21,150 --> 00:13:22,780 ‫همونی که زیر ویبراتوره‌ست؟ 293 00:13:24,780 --> 00:13:27,540 ‫الو. تلفن کاری گبی. ‫باهاتون تماس می‌گیرن. 294 00:13:28,140 --> 00:13:29,240 ‫کدوم‌شون رو دوست داری؟ 295 00:13:29,240 --> 00:13:30,160 ‫- قرمزه قشنگـه ‫- این 296 00:13:30,160 --> 00:13:31,910 ‫- آره، قشنگـه ‫- اسمش رو چی گذاشتی؟ 297 00:13:31,910 --> 00:13:33,031 ‫کلیفورد، چون... 298 00:13:33,056 --> 00:13:35,510 ‫- بزرگ و قرمزه ‫- بزرگ قرمز 299 00:13:41,170 --> 00:13:43,460 ‫خیابون بسته‌ست. ‫باید از اون سمت برین. 300 00:13:43,460 --> 00:13:44,540 ‫نمیشه که کل راه رو 301 00:13:44,540 --> 00:13:47,760 ‫فقط واسه تغییر دکوراسیونِ ‫خونه‌ی «پم نژادپرست» ببندین 302 00:13:48,180 --> 00:13:49,660 ‫احتمالاً‌ اون رو به اسم پم می‌شناسین 303 00:13:49,660 --> 00:13:52,520 ‫- می‌دونیم بهش پم نژادپرست هم میگن ‫- بیخیال. مخروط رو ببر اونور 304 00:13:52,520 --> 00:13:54,850 ‫باشه. جاده بازه. 305 00:13:56,390 --> 00:13:57,940 ‫جاده بسته شد. ‫خیلی دیره. 306 00:13:57,940 --> 00:13:59,980 ‫حالا مجبور نیستی دیوث‌‌بازی در بیاری 307 00:13:59,980 --> 00:14:02,520 ‫چه پسر گردن‌کلفتی. ‫چه گهی می‌خوای بخوری؟ 308 00:14:02,530 --> 00:14:05,650 ‫هی، آروم باش شاون. ‫ارزشش رو نداره. نفس بکش. 309 00:14:05,650 --> 00:14:06,820 ‫نفس بکش. ‫هی. 310 00:14:06,820 --> 00:14:09,160 ‫شاون، برگرد تو ماشین. ‫هی. 311 00:14:09,160 --> 00:14:10,620 ‫برگرد تو ماشین شاون 312 00:14:10,620 --> 00:14:12,450 ‫خواهش می‌کنم. ‫شاون! 313 00:14:14,950 --> 00:14:17,250 ‫خواهش می‌کنم. ‫به‌خاطر من. 314 00:14:18,960 --> 00:14:20,340 ‫عجب اوضاعی بود 315 00:14:21,090 --> 00:14:22,750 می‌فهمن خونه‌مون کجاس 316 00:14:22,750 --> 00:14:23,880 ‫نه، نمی‌فهمن 317 00:14:23,880 --> 00:14:26,380 ‫یه کوچه اون‌طرف‌تر پارک کردی و ‫تا اینجا پیاده آوردی‌مون 318 00:14:26,380 --> 00:14:30,260 ‫چون طرف گنده‌ترین آدمی بود که ‫تاحالا تو زندگیم دیدم 319 00:14:30,260 --> 00:14:31,510 ‫- طرف گنده بود ‫- شاون 320 00:14:31,510 --> 00:14:34,600 ‫نمی‌دونم چه اتفاقی افتاده. ‫مثل قبل همه‌چیز جلوی چشمام سفید شد. 321 00:14:36,060 --> 00:14:37,770 ‫کل روز رو با بابام کار کردم 322 00:14:37,770 --> 00:14:39,190 ‫خیلی داغونم 323 00:14:41,853 --> 00:14:42,933 ‫چرا؟ 324 00:14:48,490 --> 00:14:50,370 ‫روز اولی که از افغانستان برگشتم... 325 00:14:51,700 --> 00:14:53,760 ‫هیچی با عقل جور در نمی‌اومد 326 00:14:54,160 --> 00:14:57,580 ‫واقعاً برام سخت بود که ‫دلیلی برای ادامه دادن پیدا کنم، 327 00:14:58,620 --> 00:14:59,620 ‫اون‌وقت... 328 00:15:01,790 --> 00:15:04,000 یه‌جوری رفتار می‌کرد که ‫انگار هیچی نشده 329 00:15:04,000 --> 00:15:05,630 ‫ببین، این وحشتناکـه 330 00:15:05,630 --> 00:15:08,680 ‫اما نمی‌تونی بابات رو مقصر بدونی که ‫چرا نتونسته ذهنت رو بخونـه 331 00:15:08,680 --> 00:15:10,130 ‫بهش گفتم! 332 00:15:10,130 --> 00:15:11,890 ‫بهش گفتم دارم سختی می‌کشم 333 00:15:11,890 --> 00:15:14,140 ‫می‌دونی چقدر برام سختـه؟ 334 00:15:15,640 --> 00:15:18,270 ‫عملاً التماسش رو کردم که کمکم کنـه... 335 00:15:19,600 --> 00:15:21,190 ‫اون‌وقت می‌دونی چی‌کار کرد؟ 336 00:15:21,190 --> 00:15:22,730 ‫بهم گفت بزرگ میشم یادم میره 337 00:15:22,730 --> 00:15:24,190 ‫این دیگه چه کسشریـه؟ 338 00:15:24,190 --> 00:15:26,180 ‫بعدش هم دیگه درموردش حرف نمی‌زد 339 00:15:26,650 --> 00:15:29,320 ‫اما بعدش که دعوا کردن‌هام شروع شد، 340 00:15:29,320 --> 00:15:31,610 ‫کسشرهای سخت‌گیری‌های ‫از روی محبتش رو شروع کرد 341 00:15:31,610 --> 00:15:32,820 از خونه بیرونم کرد 342 00:15:32,820 --> 00:15:36,620 ‫اون‌وقت حالا که حالم خوب شده ‫فکر می‌کنـه قهرمانـه؟ 343 00:15:36,620 --> 00:15:38,830 ‫انگار همه‌ی این چیزها به‌خاطر اون بوده 344 00:15:40,040 --> 00:15:41,710 ‫می‌دونم چی میگی. ‫هی، شاون. 345 00:15:43,130 --> 00:15:46,340 ‫تو درد زیادی داشتی. ‫پدرت ناامیدت کرده. می‌فهمم. 346 00:15:46,340 --> 00:15:48,800 ‫هی، قضیه خیلی پیچیده‌ست، خب؟ 347 00:15:48,800 --> 00:15:51,720 ‫- اون مرد خوبیـه، باشه؟ ‫- می‌دونم. می‌فهمم 348 00:15:51,720 --> 00:15:53,640 ‫- عاشق منـه، خب؟ ‫- مطمئنم که هست 349 00:15:53,640 --> 00:15:56,480 ‫کون خودش رو برای من پاره کرد و ‫من هم خیلی براش دردسر درست کردم 350 00:15:56,480 --> 00:16:00,180 ‫نمی‌خوام بشنوم که درمورد پدرم کسشر بگی 351 00:16:00,190 --> 00:16:02,230 ‫می‌فهمم. دیگه هیچی نمیگم. 352 00:16:02,230 --> 00:16:04,400 ‫الان می‌شینیم. ‫یه چند دقیقه می‌‌شینیم. 353 00:16:08,860 --> 00:16:11,450 ‫- ببخشید ‫- اشکالی نداره 354 00:16:30,090 --> 00:16:31,090 ‫ممنون 355 00:16:40,890 --> 00:16:42,890 ‫یعنی پم داره با خونه‌ش چی‌کار می‌کنـه؟ 356 00:16:49,280 --> 00:16:50,860 ‫نگاه چقدر پیشش بامزه شدی 357 00:16:50,860 --> 00:16:53,860 ‫تخماش رو روی رونم حس می‌کنم و ‫داغ هم هستن 358 00:16:53,860 --> 00:16:56,530 ‫دوستش داری، ‫بچه رو هم همینطوری دوست داری 359 00:16:56,530 --> 00:16:57,700 ‫من نمی‌تونم لیز 360 00:16:58,660 --> 00:17:00,330 ‫می‌دونم بابای مزخرفی میشم 361 00:17:00,330 --> 00:17:02,000 ‫آروم باش «خ.د.ب.ف» 362 00:17:02,000 --> 00:17:04,980 ‫- پدر بودن... ‫- فکر کنم داداش‌مون یکم هوا می‌خواد 363 00:17:06,210 --> 00:17:07,420 ‫نه! 364 00:17:08,800 --> 00:17:09,960 ‫هی! سگـه! 365 00:17:12,340 --> 00:17:13,880 ‫وای، وای! 366 00:17:13,880 --> 00:17:15,630 ‫هردفعه که خواهرم زنگ می‌زنه، اینطوریـه که 367 00:17:15,630 --> 00:17:18,220 ‫«باورت نمیشـه چی شد» ‫اما یه اتفاق معمولی بوده، 368 00:17:18,220 --> 00:17:20,560 ‫مثلاً کلاه‌گیس مامانم ‫توی سوپرمارکت از سرش افتاده 369 00:17:20,560 --> 00:17:22,810 ‫- کلاه‌گیس‌ها هم همیشه می‌افتن. آره ‫- آره 370 00:17:22,810 --> 00:17:24,890 ‫- هی! شما که هنوز اینجایین ‫- سلام 371 00:17:24,890 --> 00:17:27,230 ‫مگه نباید سر کلاس باشی، نقطه‌ی جی؟ 372 00:17:27,230 --> 00:17:29,620 ‫شاید بهتره جلوی دوست جدیدم ‫بهم نگی نقطه‌ی جی 373 00:17:29,620 --> 00:17:31,400 ‫- چرا؟ ‫- بعداً بهت میگم 374 00:17:31,400 --> 00:17:32,820 ‫- بامزه‌ست. آره ‫- خیلی‌خب، ممنون 375 00:17:32,820 --> 00:17:36,780 ‫آره اما درست میگـه. ‫واقعاً باید الهام‌بخش نسل جدید باشم. 376 00:17:38,740 --> 00:17:39,950 ‫خب دیگـه. ‫عالیـه. 377 00:17:39,950 --> 00:17:41,540 ‫- از دیدنت خوشحال شدم ‫- من هم همینطور 378 00:17:41,540 --> 00:17:43,660 ‫- فعلاً دی ‫- فعلاً دی به توان ۲ 379 00:17:43,660 --> 00:17:47,080 ‫- عینک دیوثیم رو هم بزنم ‫- آره، آره 380 00:17:48,840 --> 00:17:51,090 ‫- باید باهاش بری سر قرار ‫- چی؟ نه! 381 00:17:51,090 --> 00:17:52,710 ‫- خودتم می‌خوای باهاش بخوابی ‫- سرم شلوغـه 382 00:17:52,710 --> 00:17:55,300 ‫راستش هنوز ذهنم از اون ‫جریانات مزخرف با جیمی پاک نشده 383 00:17:55,300 --> 00:17:56,380 ‫- آره ‫- به‌نظرم فعلاً... 384 00:17:56,380 --> 00:18:00,470 ‫بهترین کار واسم اینـه که ‫کُسم رو بسته نگه دارم 385 00:18:00,470 --> 00:18:02,930 ‫- هی، پایین رو نگاه کن ‫- چیـه خب؟ خودت براش دست تکون میدی 386 00:18:02,930 --> 00:18:05,180 ‫- واسه کُس خودم می‌تونم ‫- ببخشید، هرطور راحتی 387 00:18:05,180 --> 00:18:08,500 ‫باید بدون این که از لیز بپرسم ‫قیچی‌ رو پیدا کنم 388 00:18:09,300 --> 00:18:11,990 یعنی کل روز رو درگیرم 389 00:18:13,990 --> 00:18:15,990 ‫بابات واقعاً نمی‌ذاره خالکوبی بزنی؟ 390 00:18:15,990 --> 00:18:17,620 ‫تا ابد که نمی‌تونه جلوم رو بگیره 391 00:18:17,620 --> 00:18:20,200 ‫به‌نظرتون باید اینجا بزنم؟ ‫یا شاید هم اینجا؟ 392 00:18:20,200 --> 00:18:22,410 ‫نمی‌دونم. نظر تو چیـه؟ 393 00:18:22,410 --> 00:18:24,120 ‫به‌نظرم جفتش خوبن 394 00:18:24,120 --> 00:18:25,620 ‫تو که اصلاً نگاه نکردی 395 00:18:28,750 --> 00:18:29,960 ‫خیلی‌خب... 396 00:18:31,710 --> 00:18:34,010 ‫معلومـه یه خبرایی هست 397 00:18:38,600 --> 00:18:39,850 ‫یادم رفت گواکم رو بیارم 398 00:18:39,850 --> 00:18:42,340 ‫بدون گواک اصلاً نمیشـه 399 00:18:43,850 --> 00:18:45,680 ‫- معلومـه فهمیده ‫- نفهمیده 400 00:18:45,680 --> 00:18:48,640 ‫- میشه با این قضیه اوکی باشی؟ ‫- اوکی‌ام 401 00:18:48,650 --> 00:18:50,810 ‫عینِ ال ال اوکی اوکی ‫(ال‌ ال‌ کول، رپر آمریکایی) 402 00:18:50,810 --> 00:18:52,020 ‫اسمش این نیست 403 00:18:53,000 --> 00:18:56,740 ‫- کیف پولم رو تو اتاق خوابت جا نذاشتم؟ ‫- نه ولی اون اتاق هیچوقت تمیز نمیشـه 404 00:18:56,740 --> 00:19:00,030 ‫- به‌خاطر کاری که ما کردیم تسخیر شده ‫- ای خدا 405 00:19:00,030 --> 00:19:02,530 ‫- سلام بابا ‫- هی، من یه سر میرم بیرون، چیزی نمی‌خوای؟ 406 00:19:02,530 --> 00:19:04,040 ‫نه. دوستت دارم. 407 00:19:05,330 --> 00:19:07,160 ‫منم همینطور. ‫فعلاً کانر. 408 00:19:07,160 --> 00:19:08,500 ‫دوستت دارم 409 00:19:08,500 --> 00:19:09,710 ‫ندارم، ببخشید 410 00:19:10,960 --> 00:19:11,960 ‫خیلی‌خب 411 00:19:12,630 --> 00:19:13,710 ‫داش 412 00:19:14,380 --> 00:19:16,260 ‫خب، اصلاً شوکه نمیشی که 413 00:19:16,260 --> 00:19:18,670 ‫پدرت به هیچ‌کدوم‌مون نگفته ‫داری میای 414 00:19:18,680 --> 00:19:20,550 ‫چون ربطی به تو نداره جیمی 415 00:19:20,550 --> 00:19:23,140 ‫اینجا «قلعه‌ی تنهایی» منـه 416 00:19:24,470 --> 00:19:25,720 ‫- بامزه‌ست، مگه نه؟ ‫- آره 417 00:19:25,720 --> 00:19:27,060 ‫مثل خانم میزل 418 00:19:27,890 --> 00:19:29,180 ‫چیـه خب؟ ‫تلویزیون می‌بینم 419 00:19:29,190 --> 00:19:31,730 مِگ می‌خواد درمورد انرژی پایدار 420 00:19:31,730 --> 00:19:33,230 ‫یه سخنرانی مهم بکنـه 421 00:19:33,230 --> 00:19:34,440 ‫- توی کَل‌تِک ‫- بیخیال 422 00:19:34,440 --> 00:19:36,730 ‫- نه، مسئله‌ی مهمی نیست. نه ‫- خیلی هم بزرگـه 423 00:19:36,730 --> 00:19:38,400 ‫بیخیال. ‫خیلی ذوق دارم. 424 00:19:38,400 --> 00:19:40,070 ‫هی، باید باهات حرف بزنم 425 00:19:40,070 --> 00:19:41,320 ‫من... 426 00:19:41,320 --> 00:19:43,660 ‫هروقت صدای «واق» شنیدم برمی‌گردم 427 00:19:46,580 --> 00:19:47,580 ‫چی شده؟ 428 00:19:48,450 --> 00:19:50,460 ‫شاون بهم گفت که مشکلش با پدرش چیـه 429 00:19:50,460 --> 00:19:52,790 ‫نمی‌خواستم دخالت کنم اما ‫نزدیک بود دعواش بشـه 430 00:19:52,790 --> 00:19:54,170 ‫حالش خوبـه 431 00:19:54,170 --> 00:19:56,250 ‫بعدش اون... ‫آره، یه جورایی بهم گفت 432 00:19:57,050 --> 00:19:59,920 ‫زمانی که شاون حالش خیلی بد بوده، ‫از باباش کمک خواسته 433 00:19:59,920 --> 00:20:03,430 ‫باباش هم بهش بی‌محلی کرده. ‫کلاً دست به سرش کرده. 434 00:20:03,430 --> 00:20:06,720 ‫اون‌وقت همینطوری این رو بهت گفت؟ 435 00:20:09,890 --> 00:20:10,890 ‫آره 436 00:20:10,890 --> 00:20:15,270 ‫گفت که چقدر از کار کردن با باباش ‫داغون شده 437 00:20:15,270 --> 00:20:17,440 ‫و بعدش هم... آره دیگه 438 00:20:17,440 --> 00:20:20,110 ‫من گفتم، «چرا؟» 439 00:20:20,110 --> 00:20:22,240 ‫- چی گفتی؟ ‫- «چرا؟» 440 00:20:22,240 --> 00:20:23,780 ‫- «چرا؟» ‫- «چرا؟» 441 00:20:23,780 --> 00:20:25,620 ‫- گفتی «چرا؟» ‫- گفتم «چرا؟» 442 00:20:25,620 --> 00:20:27,660 ‫حالا هی باید ادامه بدیم؟ 443 00:20:27,660 --> 00:20:31,040 ‫کاملاً عادی بهش گفتم، «چرا؟» 444 00:20:31,040 --> 00:20:33,710 ‫- ای خدا ‫- اون وحشت کرده بود پاول 445 00:20:33,710 --> 00:20:36,080 ‫وقت نبود که بهش بگم چشمات رو ببند و 446 00:20:36,090 --> 00:20:37,960 ‫یه توفان بزرگ و سیاه رو تصور کن 447 00:20:37,960 --> 00:20:40,960 ‫ابر، نه توفان. .می‌دونم خودت می‌دونی 448 00:20:40,970 --> 00:20:43,180 ‫خیلی‌خب. می دونستم وقتی می‌رسم ‫سرزنشم می‌کنی اما 449 00:20:43,180 --> 00:20:44,510 ‫درهرصورت اومدم. ‫می‌دونی چرا؟ 450 00:20:44,510 --> 00:20:47,470 ‫چون فقط کمک کردن به شاونـه که برام مهمـه. ‫تو چی؟ 451 00:20:48,220 --> 00:20:50,600 ‫من اون رو می‌شناسم. ‫تاحالا اصلاً یادداشت‌هام رو خوندی؟ 452 00:20:50,600 --> 00:20:52,480 ‫لازم نیست جواب بدی 453 00:20:52,520 --> 00:20:55,560 ‫چون هیچوقت به حرفام گوش نمی‌کنی و 454 00:20:56,150 --> 00:20:57,730 ‫ما باید با هم همکاری کنیم 455 00:20:58,440 --> 00:21:01,940 ‫باید تو یه تیم باشیم، ‫مثل بتمن و رابین 456 00:21:01,950 --> 00:21:04,070 ‫اصلاً تو بتمن باش. ‫صدات هم که بهش می‌خوره. 457 00:21:04,070 --> 00:21:07,160 ‫- واسه این کار ازت پول می‌گیرم ‫- بتمن هم دقیقاً همین رو می‌گفت 458 00:21:07,160 --> 00:21:09,370 ‫پاول، چرا هنوز از دستم عصبانی‌ای؟ 459 00:21:09,370 --> 00:21:12,580 ‫هنوز می‌خوای بهم درس بدی؟ ‫چون خودم می‌دونم 460 00:21:12,580 --> 00:21:13,870 ‫درمورد شاون گند زدم 461 00:21:13,870 --> 00:21:17,330 ‫اما لطفاً بهم نگو واسه این ناراحتی که ‫سفره‌ی دلش رو برای من باز کرده 462 00:21:17,340 --> 00:21:20,170 ‫اون‌ هم درمورد موضوعی که به تو نمی‌گفت 463 00:21:20,170 --> 00:21:22,720 ‫لطفاً بهم بگو که غرورت اونقدر بزرگ نیست 464 00:21:26,970 --> 00:21:28,180 ‫فعلاً جیمی 465 00:21:30,350 --> 00:21:31,470 ‫پاول 466 00:21:31,470 --> 00:21:32,600 ‫واق 467 00:21:35,100 --> 00:21:38,040 ‫خب، از چیزی که انتظار داشتم خوشحال‌تری 468 00:21:38,480 --> 00:21:41,110 ‫فکر کنم واسه اولین بار برنده شدم 469 00:21:42,240 --> 00:21:43,820 ‫بهم بگو چه حسی داره 470 00:21:43,820 --> 00:21:44,950 ‫هنوز دارم هضمش می‌کنم 471 00:21:44,950 --> 00:21:48,240 ‫- نظرت چیـه درمورد کَل‌تِک بهم بگی؟ ‫- ای خدا 472 00:21:48,240 --> 00:21:50,530 ‫نه، حالم بهم می‌خوره. ‫نمی‌تونم درموردش حرف بزنم. 473 00:21:50,540 --> 00:21:52,540 ‫- جدی؟ اضطراب داری؟ ‫- آره، خیلی 474 00:21:52,540 --> 00:21:54,080 ‫آخه... سخنرانیم... 475 00:21:54,080 --> 00:21:57,460 ‫خیلی طولانیـه 476 00:21:57,460 --> 00:22:00,340 ‫وای، خیلی‌خب. ‫این خیلی خوبـه. 477 00:22:00,800 --> 00:22:03,550 ‫اما اینجا ساختارگرایی و کارکردگرایی رو قاتی کردی 478 00:22:03,550 --> 00:22:05,420 ‫- چه خونه‌ی قشنگی داری ‫- ممنون 479 00:22:05,430 --> 00:22:08,340 ‫اما اگه تو این پروژه گه بزنی ‫هیچوقت همچین خونه‌ای گیرت نمیاد، خب؟ 480 00:22:08,340 --> 00:22:11,600 ‫- پس تمرکز کن ‫- باشه 481 00:22:11,600 --> 00:22:13,310 ‫- البته خیلی خفنـه، مگه نه؟ آره ‫- آره 482 00:22:13,310 --> 00:22:15,560 ‫کاشی‌های کف دستشویی حموم گرمن... 483 00:22:16,440 --> 00:22:18,690 ‫- بعضی‌وقتا می‌‌شینم روی زمین ‫- ایول 484 00:22:21,333 --> 00:22:22,360 ‫- سلام ‫- ببخشید 485 00:22:22,385 --> 00:22:24,320 ‫نمی‌دونستم سرم شلوغـه، ‫زود تمومش می‌کنم 486 00:22:24,320 --> 00:22:27,820 ‫نتونستم به اون بسته نگه داشتن کُست فکر نکنم 487 00:22:27,820 --> 00:22:29,870 ‫جداً؟ خیلی‌خب. ‫این کیشاس. 488 00:22:29,870 --> 00:22:31,990 ‫حتی اگه پچ‌پچ کنی هم ‫صدات رو می‌شنوه 489 00:22:31,990 --> 00:22:33,410 ‫یعنی نمی‌ذاری باهات بخوابـه؟ 490 00:22:33,410 --> 00:22:35,250 ‫برگرد سر پروژه‌ت 491 00:22:35,250 --> 00:22:38,330 ‫- عالیـه. حالا فکر می‌کنه با هم می‌خوابیم ‫- ایول 492 00:22:38,330 --> 00:22:41,920 ‫ببین، دلیل این که فکر می‌کنم ‫اون یکی دریک به دردت می‌خوره 493 00:22:41,920 --> 00:22:45,470 ‫اینـه که تو همیشه مراقب بقیه‌ای 494 00:22:46,970 --> 00:22:50,300 ‫شاید وقتشـه یکی دیگه مراقب تو باشه 495 00:22:50,850 --> 00:22:52,180 ‫شماره‌ش رو برات فرستادم 496 00:22:52,180 --> 00:22:53,720 ‫- باید زنگش بزنی ‫- چی؟ بیخیال 497 00:22:53,720 --> 00:22:55,810 ‫معلوم نیست جواب بده که 498 00:22:55,810 --> 00:22:59,020 ‫اما جی، تو حقتـه خوشحال باشی 499 00:23:01,560 --> 00:23:02,820 ‫واقعاً لطف کردی 500 00:23:03,610 --> 00:23:05,280 ‫- ممنون ‫- تو حرف داری 501 00:23:05,780 --> 00:23:06,940 ‫من هم دلم یه دِرِک خواست 502 00:23:06,950 --> 00:23:08,450 ‫همه دل‌شون می‌خواد 503 00:23:09,700 --> 00:23:12,320 ‫از الان یه سگ داریم. ‫فعلاً نمی‌تونی ببینیش 504 00:23:12,330 --> 00:23:14,280 ‫چون پاش رو بخیه کردیم و 505 00:23:14,290 --> 00:23:17,290 ‫- یه عمل چشم خیلی گرون‌قیمت داره روش میشـه ‫- دل تو دلم نیست ببینمش 506 00:23:17,290 --> 00:23:19,500 ‫- برایان، به استوارت معرفیت می‌کنم ‫- سلام 507 00:23:19,500 --> 00:23:22,210 ‫وکیل فرزندخوندگی‌مون مایکلـه 508 00:23:24,250 --> 00:23:25,205 ‫به همین زودی؟ 509 00:23:25,230 --> 00:23:26,460 ‫- آره ‫- وای 510 00:23:26,460 --> 00:23:30,720 ‫خب، اصلاً از کجا باید شروع کرد؟ 511 00:23:30,720 --> 00:23:33,720 ‫خب، اگه می‌خواین بدونین چه بچه‌هایی موجوده 512 00:23:33,720 --> 00:23:35,430 ‫یه چندتایی‌شون پشت ماشینمـه 513 00:23:35,430 --> 00:23:37,020 ‫- چی؟ ‫- شوخی می‌کنم 514 00:23:37,020 --> 00:23:38,230 ‫دوست دارم خنده‌دارش کنم 515 00:23:39,640 --> 00:23:42,860 ‫کلی راه از تارزانا اومدم. ‫میشه یه دستشویی فوری برم؟ 516 00:23:42,860 --> 00:23:44,150 ‫انتهای راهروئـه 517 00:23:44,150 --> 00:23:45,520 ‫خیلی ممنون 518 00:23:45,530 --> 00:23:46,730 ‫ببخشید چارلی 519 00:23:46,730 --> 00:23:48,650 ‫کل روز به قضیه‌ی بچه فکر کردم و 520 00:23:48,650 --> 00:23:51,110 ‫من حتی از یه سگ هم نمی‌تونم مراقبت کنم 521 00:23:51,900 --> 00:23:54,460 ‫- فکر نمی‌کنم واسه این کار آماده باشم ‫- اشکالی نداره 522 00:23:54,460 --> 00:23:56,700 ‫من هم نباید با استوارت غافلگیرت می‌کردم 523 00:23:56,700 --> 00:23:57,746 ‫من.... 524 00:23:59,040 --> 00:24:00,620 ‫چرا اینقدر می‌ترسم روراست باشم؟ 525 00:24:03,960 --> 00:24:05,880 ‫واقعاً دلم می‌خواد بابا بشم 526 00:24:08,010 --> 00:24:10,940 ‫دلم می‌خواد واسه کریسمس ‫سه‌تا جوراب داشته باشم و 527 00:24:11,470 --> 00:24:15,010 ‫می‌خوام رانندگی کنم و ‫برگردم و بگم که 528 00:24:15,010 --> 00:24:17,560 ‫«به‌خدا همین حالا برمی‌گردیم خونه» 529 00:24:20,060 --> 00:24:21,730 ‫و می‌خوام با تو یه بابا باشم 530 00:24:22,650 --> 00:24:25,770 ‫یعنی تو اصلاً دلت ‫هیچکدوم از این چیزا رو نمی‌خواد؟ 531 00:24:25,770 --> 00:24:26,770 ‫معلومـه 532 00:24:28,530 --> 00:24:30,690 ‫محض اطلاع، دستمال توالت‌‌تون تموم شده 533 00:24:30,700 --> 00:24:32,070 ‫ممنون استوارت 534 00:24:32,070 --> 00:24:34,410 ‫وقتی شریک زندگیت اینقدر یه چیزی رو می‌خواد 535 00:24:34,410 --> 00:24:35,620 ‫چطوری می‌تونی قبول نکنی؟ 536 00:24:35,620 --> 00:24:37,910 ‫برایان، بابا بودن حرف نداره 537 00:24:37,910 --> 00:24:40,160 ‫شش سال اولش، ‫هرچی بگی رو باور می‌کنن 538 00:24:40,160 --> 00:24:42,580 ‫تو مگه دوست نداری واسه هالووین ‫مثل شِر لباس بپوشی؟ 539 00:24:42,580 --> 00:24:44,210 ‫- چرا ‫- خب، تصور کن که 540 00:24:44,210 --> 00:24:47,000 ‫یه بچه که مثل سانی لباس پوشیده بغلتـه 541 00:24:47,000 --> 00:24:50,260 ‫ای خدا. بچه‌ها سیبیل در میارن یا ‫باید براش بخرم؟ 542 00:24:51,930 --> 00:24:55,140 ‫شوخی می‌کنم، ‫اما فقط ۷۵‌ درصد مطمئنم که دارم شوخی می‌کنم 543 00:24:55,140 --> 00:24:56,640 ‫قراره حسابی گند بزنم 544 00:24:56,640 --> 00:25:00,390 ‫من یه خوشیفته‌ی ظاهربینم که ‫برده‌ی غرور خودشـه 545 00:25:00,390 --> 00:25:02,560 ‫و با این که این ویژگیم رو خیلی دوست دارم، 546 00:25:02,560 --> 00:25:04,690 ‫آدم ظالم و قضاوت‌گری‌ام 547 00:25:04,690 --> 00:25:06,230 ‫مثل بابام می‌مونم 548 00:25:07,230 --> 00:25:10,150 ‫و خب اون هم همچین پدر نمونه‌ای نبود 549 00:25:10,150 --> 00:25:11,610 ‫من هم کپی تو بودم 550 00:25:11,610 --> 00:25:14,660 ‫خیلی می‌ترسیدم، ‫می‌گفتم هیچوقت بچه‌دار نمیشم 551 00:25:14,660 --> 00:25:18,910 ‫خوشبختانه دِرِک یه توانایی عجیب ‫برای نگه کردن تو چشمات داره و 552 00:25:18,910 --> 00:25:22,250 ‫بهت میگـه که همه‌چیز درست میشـه و ‫هردفعه هم حرفش رو باور می‌کنی و 553 00:25:22,250 --> 00:25:23,710 ‫می‌زنی زیر گریه 554 00:25:23,710 --> 00:25:28,380 ‫خیلی خوشحالم بهش گوش کردم چون ‫وقتی بچه رو به دنیا میاری... 555 00:25:28,960 --> 00:25:31,300 ‫- البته تو باید آنباکسش کنی... ‫- وای 556 00:25:31,300 --> 00:25:33,260 ‫...مثل برق می‌گیرتت 557 00:25:33,260 --> 00:25:35,550 ‫برایان، داری زیادی از خودت ایراد می‌گیری 558 00:25:35,550 --> 00:25:38,970 ‫اما تو همین الان هم یکی از ‫دلسوزترین کسایی هستی که می‌شناسم 559 00:25:39,260 --> 00:25:41,100 ‫وقتی ببینی یکی واقعاً ازت کمک می‌خواد 560 00:25:41,100 --> 00:25:44,230 ‫یه نفس عمیق می‌کشی و ‫دست‌شون رو می‌گیری 561 00:25:44,480 --> 00:25:46,860 ‫آدم از یه پدر چی بیشتر از این می‌خواد؟ 562 00:25:47,400 --> 00:25:48,940 ‫- ممنونم ‫- هی، این هم از این 563 00:25:49,340 --> 00:25:50,740 ‫دوست دارم اون کارش رو بکنـه 564 00:25:50,740 --> 00:25:52,740 ‫دی، کار ویژه‌‌ت رو می‌خواد 565 00:25:54,460 --> 00:25:56,340 ‫خیلی‌خب، تو چشمام نگاه کن برایان 566 00:25:57,370 --> 00:25:58,450 ‫هرچی که هست... 567 00:26:00,780 --> 00:26:03,000 ‫مطمئن باش همه‌چیز درست میشـه 568 00:26:05,420 --> 00:26:06,466 ‫گرفتمش 569 00:26:07,000 --> 00:26:08,250 ‫گرفتم 570 00:26:08,250 --> 00:26:09,380 ‫حالت خوبـه؟ 571 00:26:13,170 --> 00:26:14,300 ‫خوابت نمی‌بره؟ 572 00:26:15,720 --> 00:26:17,060 ‫به‌خاطر مراجع‌هامـه 573 00:26:17,800 --> 00:26:18,800 ‫باید حدس می‌زدم 574 00:26:19,300 --> 00:26:20,470 ‫تو چرا بیداری؟ 575 00:26:20,470 --> 00:26:22,680 ‫به‌خاطر سخنرانیم استرس دارم 576 00:26:22,680 --> 00:26:24,180 ‫می‌ترکونی 577 00:26:24,850 --> 00:26:25,980 ‫یکمش رو بده من 578 00:26:33,780 --> 00:26:35,490 ‫یه بچه‌هه هست که نگرانشم 579 00:26:35,490 --> 00:26:38,660 ‫کلی مشکل حل نشده با باباش داره 580 00:26:38,660 --> 00:26:40,530 ‫وای خدا 581 00:26:41,120 --> 00:26:42,330 ‫من رو میگی؟ 582 00:26:44,290 --> 00:26:46,460 ‫فکر می‌کنی حرفی که می‌زدم چرند خالصـه اما 583 00:26:46,460 --> 00:26:48,870 ‫چندهفته پیش بهش گفتم که 584 00:26:48,880 --> 00:26:51,960 ‫اگه واقعاً با گذشته‌ت رو در رو نشی... 585 00:26:53,670 --> 00:26:55,590 ‫برمی‌گرده سراغت 586 00:26:55,590 --> 00:26:58,300 ‫نمی‌تونم این حس رو از ‫سرم بیرون کنم که انگار 587 00:26:58,300 --> 00:27:01,180 ‫یه اتفاق خیلی بدی قراره بیفته 588 00:27:01,180 --> 00:27:02,470 ‫پس غیبگو هم شدی؟ 589 00:27:02,470 --> 00:27:05,180 ‫تو هم وقتی به اندازه‌ی من ‫این کار رو بکنی 590 00:27:05,180 --> 00:27:08,230 ‫یه چیزهایی رو توی هوا حس می‌کنی 591 00:27:09,690 --> 00:27:12,280 ‫آسیب‌های روحی‌ای که هنوز ‫باهاشون مواجه نشدی 592 00:27:17,150 --> 00:27:19,490 ‫درگیری‌هایی که ازشون دوری کردی 593 00:27:22,580 --> 00:27:24,120 ‫« کورتنی » 594 00:27:26,540 --> 00:27:28,710 ‫دو بار زنگ خورد. ‫ای جنده. 595 00:27:33,420 --> 00:27:38,050 ‫انگار یه عالمه اسکلت قدیمی منتظرن که ‫یهو از پشت غافلگیرمون کنن و 596 00:27:39,130 --> 00:27:40,720 ‫کون‌‌مون رو گاز بگیرن 597 00:27:49,060 --> 00:27:50,400 ‫حرفام چرت به‌نظر میاد؟ 598 00:27:51,100 --> 00:27:52,310 ‫یکم 599 00:27:52,310 --> 00:27:54,150 ‫اما فرصت خوبی هم هست که بگم 600 00:27:54,150 --> 00:27:56,780 ‫مامان داره میاد شهر تا ‫سخنرانیم رو ببینه و 601 00:27:56,780 --> 00:27:58,320 ‫حالا که اومده... 602 00:27:59,490 --> 00:28:00,860 ‫می‌خواد تو رو هم ببینـه 603 00:28:01,450 --> 00:28:02,700 ‫خوبـه 604 00:28:04,030 --> 00:28:05,920 ‫یه سوال ازت دارم 605 00:28:05,920 --> 00:28:10,000 ‫به‌نظرت من غرور بزرگی دارم؟ 606 00:28:12,130 --> 00:28:14,340 ‫ببخشید، فکر کردم داری شوخی می‌کنی 607 00:28:16,050 --> 00:28:17,750 ‫خب، بذار ببینم 608 00:28:17,760 --> 00:28:20,300 ‫یه زمانی اینقدر درگیر کارت بودی که 609 00:28:20,300 --> 00:28:22,890 ‫۱۸ سال من رو بزرگ نکردی 610 00:28:23,890 --> 00:28:25,560 ‫می‌تونستی بگی آره 611 00:28:29,100 --> 00:28:32,060 ‫با این که ۸ صبح برام قهوه بیاری ‫هیچ مشکلی ندارم 612 00:28:32,060 --> 00:28:34,060 ‫اما برام سوال میشـه که... 613 00:28:34,810 --> 00:28:37,610 ‫- آدم سحرخیزی هستی؟ ‫- آره. این سومین قرار امروزمـه 614 00:28:37,610 --> 00:28:39,940 ‫- خب، پس شاید با هم تفاهم نداشته باشیم ‫- درستـه 615 00:28:39,940 --> 00:28:42,260 ‫اما من هم چندتا دونات بیکنی ‫توی اجاق گاز گذاشتم 616 00:28:42,260 --> 00:28:43,490 ‫پس بهتره بمونی 617 00:28:43,490 --> 00:28:47,780 ‫راستی، یه ریمیکس ترپ هم از ‫«ارباب حلقه‌ها» توی صف پخش دارم 618 00:28:47,790 --> 00:28:50,290 ‫نیم‌ساعت آهنگـه. یعنی وقتی تموم بشه ‫باید برم سر کار 619 00:28:50,290 --> 00:28:52,790 ‫خبر بد اینـه که باید ۱۵‌ دقیقه از ‫قرارمون رو واسه‌ی 620 00:28:52,790 --> 00:28:56,710 ‫عوض کردن لباسم بکنم چون این یکی ‫خیلی یقه‌بازه، اگه منظورم رو بگیری 621 00:28:56,710 --> 00:28:58,710 ‫چون مریض‌هام اصلاً نمی‌تونن تحمل کنن 622 00:28:58,710 --> 00:29:01,670 ‫- حواس‌پرت‌کنـه.‌ آره. چه جورم ‫- جداً؟ ممنون 623 00:29:02,260 --> 00:29:04,260 ‫- نگاه کردی؟ ‫- با چشمام آره 624 00:29:04,260 --> 00:29:06,600 ‫- خنده‌دار بود ‫- قشنگن 625 00:29:07,060 --> 00:29:08,850 ‫معلومـه که خواهرم باید زنگ بزنـه 626 00:29:08,850 --> 00:29:11,520 ‫- گوشی رو بده من. بسپارش به خودم ‫- باشه، موفق باشی 627 00:29:11,520 --> 00:29:13,890 ‫سلام، با دفتر گبی فلان تماس گرفتید 628 00:29:13,900 --> 00:29:15,850 ‫- الان نمی‌تونن گوشی رو جواب بدن ‫- ایول 629 00:29:15,860 --> 00:29:17,150 ‫ببخشید. چی؟ 630 00:29:17,860 --> 00:29:19,480 ‫چطوری می‌تونم صورت خودم رو بگام؟ 631 00:29:20,440 --> 00:29:22,280 ‫- آره، بهتره خودت باهاش حرف بزنی ‫- بدش بهم 632 00:29:22,280 --> 00:29:24,240 ‫چی می‌خوای؟ ‫وسط قرار قهوه و بیکن خورونم. 633 00:29:24,240 --> 00:29:26,780 ‫مامان تصادف کرده. ‫الان هم بیمارستانـه. 634 00:29:26,780 --> 00:29:29,480 ‫از اونجا که هی ازم فرار می‌کنی، ‫چیز بیشتری بهت نمیگم 635 00:29:30,500 --> 00:29:31,750 ‫- ببخشید ‫- نه... 636 00:29:31,750 --> 00:29:33,620 ‫راستش اگه جدی بود، ‫گوشی رو قطع نمی‌کرد 637 00:29:33,620 --> 00:29:35,290 ‫- اما خب باید برم ‫- آره 638 00:29:35,290 --> 00:29:36,670 ‫میشه یه لطف بزرگ بهم بکنی؟ 639 00:29:36,670 --> 00:29:38,630 ‫میشه بیکن‌های با شیره‌ی افرا رو ‫از اجاق در بیاری و 640 00:29:38,630 --> 00:29:40,250 ‫بعدش هم همه‌ی پنجره‌ها رو باز کنی تا 641 00:29:40,260 --> 00:29:41,760 ‫خونه بوی بیکن با افرا نگیره؟ 642 00:29:41,760 --> 00:29:43,360 ‫می‌تونی بیکن خالی بگی. عجله کن 643 00:29:43,360 --> 00:29:46,510 ‫رمز در هم ۸۵۸۵ـه 644 00:29:46,510 --> 00:29:48,600 ‫آره، به‌خاطر سایز ممه. ‫نه، نمی‌تونی به کسی بگی. 645 00:29:48,600 --> 00:29:51,350 ‫بیکن، پنجره، ممه 646 00:29:51,350 --> 00:29:52,520 ‫- به همه میگم ‫- ممنون 647 00:29:52,520 --> 00:29:54,850 ‫از موسیقی هم لذت ببر 648 00:29:59,820 --> 00:30:00,940 ‫عزیز دلم 649 00:30:00,940 --> 00:30:03,120 ‫- احتمالاً بهتره بری پیش مامانت ‫- آره، خدافظ 650 00:30:07,370 --> 00:30:09,080 ‫این رو... کی خونده؟ 651 00:30:26,590 --> 00:30:28,260 ‫- چه غلطی داری می‌کنی؟ ‫- نمی‌دونم 652 00:30:28,260 --> 00:30:30,760 ‫حس کردم اومدی بهم بگی که ‫اتاقم رو تمیز کنم 653 00:30:36,440 --> 00:30:37,900 ‫واقعاً‌ غرور بزرگی دارم 654 00:30:38,690 --> 00:30:39,810 ‫خودم می‌دونم. ‫آره. 655 00:30:39,810 --> 00:30:42,070 ‫صورتت کل جلد کتابت رو گرفتـه 656 00:30:42,070 --> 00:30:44,190 ‫خب خودم نوشتمش، مگه نه؟ 657 00:30:45,900 --> 00:30:51,490 ‫معمولاً برام مهم نیست که شاون ‫سفره‌ی دلش درمورد پدرش رو 658 00:30:51,490 --> 00:30:53,870 ‫به‌جای من برای تو باز کرده 659 00:30:53,870 --> 00:30:56,040 ‫اما قبل از اون، ‫یه سوال ازش کردم که 660 00:30:56,040 --> 00:30:59,210 ‫پاک یادم رفته بود ‫قبلاً این رو ازش پرسیدم. انگار... 661 00:30:59,210 --> 00:31:01,500 ‫خب که چی؟ ‫من هم همیشه یادم میره 662 00:31:01,500 --> 00:31:04,500 ‫- برای همین یادداشت می‌کنم ‫- خب، من هم می‌کنم 663 00:31:04,510 --> 00:31:05,590 ‫انگار... 664 00:31:06,170 --> 00:31:07,180 ‫با این... 665 00:31:08,840 --> 00:31:12,140 ‫با این پارکینسونی که دارم، ‫داره سخت‌تر میشـه 666 00:31:12,140 --> 00:31:13,390 ‫و... 667 00:31:16,940 --> 00:31:20,360 ‫می‌ترسم شاید عقلم از کار بیفته 668 00:31:22,270 --> 00:31:23,690 ‫امکان نداره پاول 669 00:31:26,650 --> 00:31:27,990 ‫یه قرار باهات می‌ذارم 670 00:31:29,450 --> 00:31:32,240 ‫هرموقع اون اتفاق افتاد، بهت میگم 671 00:31:32,240 --> 00:31:35,120 ‫که مطمئنم اصلاً نمی‌پذیری و ‫این قیافه رو به خودت می‌گیری 672 00:31:35,120 --> 00:31:37,620 ‫احتمالاً هم کلی ناسزا بهم میگی 673 00:31:38,960 --> 00:31:40,790 ‫اما با اینا حال بهت میگم 674 00:31:40,790 --> 00:31:42,500 ‫الان هم دارم بهت میگم که 675 00:31:43,210 --> 00:31:44,420 ‫پشمام رفیق... 676 00:31:46,300 --> 00:31:48,200 ‫هنوز توی این کار بهترینی 677 00:31:54,600 --> 00:31:55,600 ‫می‌دونم 678 00:31:56,520 --> 00:32:01,400 ‫معذرت می‌خوام که بعضی‌وقتا ‫اینقدر آدم رو مخی میشم 679 00:32:01,400 --> 00:32:04,230 ‫می‌دونم هم فکر می‌کنی که ‫هیچوقت به حرفات گوش نمیدم 680 00:32:04,230 --> 00:32:05,610 ‫می‌خوام یه چیزی نشونت بدم 681 00:32:06,190 --> 00:32:08,950 ‫فقط لاشی‌بازی در نیار 682 00:32:12,070 --> 00:32:13,910 ‫هنوز با ری میرم بیرون... 683 00:32:15,410 --> 00:32:16,870 ‫به‌‌خاطر تو 684 00:32:16,870 --> 00:32:18,160 ‫دوست داری 685 00:32:19,290 --> 00:32:20,370 ‫برات دوست پیدا کردم 686 00:32:20,940 --> 00:32:23,260 ‫دیگه بس می‌کنم. ‫اما میشه این عکس رو برام بفرستی؟ 687 00:32:23,260 --> 00:32:25,550 ‫نه، برگردیم سر کارمون 688 00:32:26,380 --> 00:32:31,220 ‫یادداشت‌هایی که درمورد شاون ‫برام فرستادی رو نگاه کردم 689 00:32:32,640 --> 00:32:36,390 ‫آره، همون لحظه که برام فرستادی خوندم‌شون 690 00:32:36,390 --> 00:32:38,430 ‫این لبخند رو از صورتت بردار 691 00:32:38,430 --> 00:32:41,560 ‫موقع انفکاک، همه‌چیز جلوی چشمش سفید میشـه 692 00:32:41,560 --> 00:32:42,650 ‫این یعنی چی؟ 693 00:32:43,480 --> 00:32:46,520 ‫خب نیک پشمالو، ‫این اولین قرار بازیتـه 694 00:32:46,520 --> 00:32:47,650 ‫فقط قبلش بگم که 695 00:32:47,650 --> 00:32:52,530 ‫این آدمه، لیز، ‫احتمالاً چشم‌پوشت رو مسخره می‌کنـه پس... 696 00:32:54,200 --> 00:32:55,450 ‫سلام؟ 697 00:32:57,660 --> 00:32:59,540 ‫تو اینجا چه غلطی می‌کنی؟ 698 00:32:59,540 --> 00:33:01,750 ‫ببخشید. آلیس کیف پولش رو جا گذاشته بود. 699 00:33:01,750 --> 00:33:03,790 ‫- می‌خواستم بذارمش تو صندوق پست ‫- بدش به من 700 00:33:04,710 --> 00:33:05,710 ‫باشه 701 00:33:09,170 --> 00:33:10,380 ‫میشه یه چیزی بپرسم؟ 702 00:33:13,800 --> 00:33:16,300 ‫- حال‌‌شون خوبـه؟ ‫- جدی داری این رو میگی؟ 703 00:33:18,060 --> 00:33:20,180 ‫ببخشید، بله. ‫ببخشید. 704 00:33:27,400 --> 00:33:28,400 ‫صبر کن 705 00:33:31,820 --> 00:33:32,950 ‫حال‌شون بهتره 706 00:33:34,360 --> 00:33:35,450 ‫حال همه‌مون بهتره 707 00:33:38,740 --> 00:33:39,790 ‫ممنون 708 00:33:43,250 --> 00:33:44,250 ‫حال تو خوبـه؟ 709 00:33:48,460 --> 00:33:49,460 ‫آره 710 00:33:51,630 --> 00:33:52,970 ‫آره، خوبم 711 00:34:02,980 --> 00:34:04,460 ‫هی 712 00:34:08,610 --> 00:34:15,610 ‫مترجم: «محمدعلی sm» ‫در تلگرام mmli_Subs@ 713 00:34:15,610 --> 00:34:22,610 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 714 00:34:22,610 --> 00:34:29,610 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez