1 00:00:06,292 --> 00:00:09,311 {\an8}‫[ آنچه گذشت... ] 2 00:00:07,633 --> 00:00:09,156 ‫این نشان‌ها که می‌زنیم به سینه‌مون، 3 00:00:09,200 --> 00:00:10,984 ‫جنس‌شون یکی نیست. 4 00:00:11,028 --> 00:00:13,639 ‫نشان من یه ستارۀ برش خورده ‫از یه سکۀ پنج پزوییـه. 5 00:00:13,682 --> 00:00:15,597 ‫زندانیِ من آدم خوبیـه. 6 00:00:15,641 --> 00:00:18,078 ‫اعتماد دارم می‌رسونیش که ‫محاکمه‌ی منصفانه‌ای داشته باشه. 7 00:00:18,122 --> 00:00:20,124 ‫زندانی‌های من همیشه به حقشون می‌رسن. 8 00:00:20,167 --> 00:00:22,300 ‫می‌بینم خودت رو توی دردسر انداختی. 9 00:00:22,343 --> 00:00:23,388 ‫کارای روزمره‌ست دیگه. 10 00:00:24,650 --> 00:00:26,173 ‫باهام ازدواج کن، کالیستا. 11 00:00:26,217 --> 00:00:28,959 ‫حتی از پس هزینۀ حلقه‌ای که برای ‫وصلت کردن باهام لازمـه هم برنمیای. 12 00:00:29,002 --> 00:00:31,918 ‫این همونیـه که وب رو کشت. 13 00:00:34,529 --> 00:00:36,618 ‫باریکلا، بیلی کرو. 14 00:00:37,793 --> 00:00:40,144 ‫من دارم میرم. نمی‌تونم اینجا بمونم... ‫می‌کُشنم. 15 00:00:40,187 --> 00:00:41,667 ‫دلیلی واسه نگرانی نداری. 16 00:00:41,710 --> 00:00:44,365 ‫شاید تو نگران نباشی، ولی من ‫عضوی از خانواده‌ی ریوز نیستم. 17 00:00:44,409 --> 00:00:46,150 ‫خب، باید داستان‌های دزدیده شدنِ 18 00:00:46,193 --> 00:00:47,281 ‫سیاهپوست‌ها رو شنیده باشی. 19 00:00:47,325 --> 00:00:49,109 ‫به لحاظ قانونی، ‫برده‌داری باید مُرده باشه، 20 00:00:49,153 --> 00:00:51,198 ‫ولی در عمل، فقط زخمی شده. 21 00:00:51,242 --> 00:00:53,548 ‫رنجرهای تگزاس کفش‌های جکسون کولِ 22 00:00:53,592 --> 00:00:55,028 ‫زندانی را تحویل گرفتند. 23 00:00:55,072 --> 00:00:56,943 ‫کی داره مردان سیاهپوست رو ناپدید می‌کنه؟ 24 00:00:58,249 --> 00:01:00,991 ‫بس ریوز. آقای سان‌داون. 25 00:01:01,034 --> 00:01:02,383 ‫سکۀ پنج پزوییـه. 26 00:01:02,427 --> 00:01:06,126 ‫نمی‌بینی؟ ‫بهشت پر از قاتلـه، بس ریوز. 27 00:01:40,291 --> 00:01:42,467 ‫تو باهام خوب بودی. 28 00:01:43,468 --> 00:01:45,513 ‫حالا با اونا خوب باش. 29 00:02:02,530 --> 00:02:04,750 ‫می‌دونی چرا اینجام؟ 30 00:02:12,149 --> 00:02:14,107 ‫می‌خوای خداحافظی کنی؟ 31 00:03:09,945 --> 00:03:12,078 ‫وقتی به اندازۀ من، 32 00:03:12,122 --> 00:03:14,689 ‫در جایگاه قاضی بشینین، 33 00:03:14,733 --> 00:03:17,301 ‫دیگه بد اقبالی رو 34 00:03:17,344 --> 00:03:20,217 ‫تاحدی با بی‌طرفی در نظر می‌گیرین. 35 00:03:21,218 --> 00:03:22,784 ‫این هم تفاوتی نداره. 36 00:03:23,829 --> 00:03:26,179 ‫در پروندۀ بس ریوز، 37 00:03:26,223 --> 00:03:29,226 ‫معاون کلانتری که برای این دادگاه گماشته شده، 38 00:03:29,269 --> 00:03:31,750 ‫کسی به جرم قتل محاکمه شده... 39 00:03:39,148 --> 00:03:42,195 ‫در این تاریخ، 40 00:03:42,239 --> 00:03:45,068 ‫هیئت منصفه با قاطعیت... 41 00:03:46,394 --> 00:03:56,429 ‫چنل تلگرام: T.me/ErfanTabarsiOfficial 42 00:03:56,743 --> 00:04:08,274 آیدی تلگرام @Erfan_CFSF 43 00:04:35,235 --> 00:04:37,857 ‫[ مجریان قانون ] ‫[ بس ریوز ] 44 00:04:42,552 --> 00:04:53,896 ‫مــتــرجــم: ‫.:: عرفان طبرسی ::. 45 00:04:54,496 --> 00:04:59,348 ‫{\an8}[ شش هفته قبل ] 46 00:04:55,268 --> 00:04:59,403 ‫جنی، تو به چیزی مسلط شدی ‫که من در 46 سال زندگی زناشویی 47 00:04:59,446 --> 00:05:02,362 ‫باهاش در کشمکش بودم. 48 00:05:02,406 --> 00:05:04,408 ‫چی؟ 49 00:05:04,451 --> 00:05:07,237 ‫این‌که شوهرم یه جا ثابت بشینه. 50 00:05:07,280 --> 00:05:10,762 ‫این‌که هر روز روی صندلی قاضی نشستم... 51 00:05:12,416 --> 00:05:15,245 ‫من همیشه گفتم ما تفاوت چندانی نداریم، 52 00:05:15,288 --> 00:05:17,725 ‫بجز اون یه مورد. 53 00:05:30,608 --> 00:05:33,785 ‫بهشت پر از قاتلـه، بس ریوز. 54 00:05:33,828 --> 00:05:36,701 ‫اونا به لطف خدا ازم پذیرایی می‌کنن 55 00:05:36,744 --> 00:05:38,964 ‫همون‌طور که از تو پذیرایی می‌کنن. 56 00:05:46,276 --> 00:05:49,366 ‫ولی همه‌ی این خونی که رو دست‌هات ریخته... 57 00:05:50,367 --> 00:05:54,066 ‫داشتم فکر می‌کردم یه‌ذره ‫خونه‌نشینی حال بس رو بهتر می‌کنه. 58 00:05:54,109 --> 00:05:56,851 ‫عجب فکر بکری. 59 00:05:56,895 --> 00:05:59,071 ‫به‌نظر من که ضرورتی نداره. 60 00:05:59,114 --> 00:06:01,508 ‫حالا حواسش برگشت. 61 00:06:26,925 --> 00:06:30,929 ‫قاضی پارکر پیشنهاد کرد ‫یه مأموریت سبک‌تر بهت بدم. 62 00:06:36,064 --> 00:06:38,937 ‫یه آشپز حسابی برای خودمون پیدا کردم، بس. 63 00:06:38,980 --> 00:06:40,982 ‫توصیه شده توسط هک توماس. 64 00:06:41,026 --> 00:06:44,377 ‫می‌گن کلوچه‌ای که درست می‌کنه ‫از بیسکوییت‌هاش هم خوش‌مزه‌تره. 65 00:06:44,421 --> 00:06:46,466 ‫ممم. 66 00:06:49,600 --> 00:06:51,079 ‫بیا. 67 00:07:05,137 --> 00:07:07,748 ‫هم‌نوع‌مون رو می‌شناسیم. 68 00:07:07,792 --> 00:07:09,097 ‫دیدمت. 69 00:07:10,621 --> 00:07:12,405 ‫تو یه گرگی، بس. 70 00:07:13,101 --> 00:07:14,973 ‫هم‌نوع‌مون رو می‌شناسیم. 71 00:07:15,887 --> 00:07:18,933 ‫نه، تو یه هیولایی. 72 00:07:24,591 --> 00:07:26,550 ‫چه زری زدی؟ 73 00:07:28,639 --> 00:07:29,901 ‫هیچی. 74 00:08:22,606 --> 00:08:24,608 ‫ترکش کردی؟ 75 00:08:26,218 --> 00:08:29,439 ‫ملاقات‌مون با تو و بس ‫روی جفت‌مون تأثیر گذاشت. 76 00:08:31,005 --> 00:08:34,661 ‫ازش پرسیدم چطور می‌تونه دنیای جدیدی بسازه 77 00:08:34,704 --> 00:08:37,098 ‫وقتی حتی خونۀ خودش نظم نداره. 78 00:08:38,229 --> 00:08:40,450 ‫ازم پرسید مگه اصلاً مهمـه. 79 00:08:41,712 --> 00:08:43,366 ‫اسمه، عزیزم. 80 00:08:46,456 --> 00:08:48,675 ‫حقیقت اینه که، 81 00:08:48,719 --> 00:08:52,592 ‫همیشه می‌دونستم رویاهای ادوین خالص و پاکن، 82 00:08:52,636 --> 00:08:54,911 ‫اما قلبش به اون اندازه خالص و پاک نبود. 83 00:08:57,075 --> 00:08:58,642 ‫بذار بریم داخل. 84 00:09:15,659 --> 00:09:17,574 ‫اگه همه‌اش منتظر بس می‌موندم ‫که این‌کارو بکنم، 85 00:09:17,617 --> 00:09:20,141 ‫دیگه باید سر مراسم خاک سپاریم پیانو می‌زدم. 86 00:09:20,185 --> 00:09:22,535 ‫این‌طوری تشکر می‌کنی؟ 87 00:09:22,579 --> 00:09:24,494 ‫این هم یه‌جورشـه دیگه. 88 00:09:27,148 --> 00:09:29,542 ‫به من ربطی نداره‌ها، ولی... 89 00:09:29,586 --> 00:09:31,501 ‫چطور از پسش بر میاین؟ 90 00:09:31,544 --> 00:09:32,502 ‫از پس چی؟ 91 00:09:32,545 --> 00:09:34,504 ‫دوریِ بین‌تون. 92 00:09:37,594 --> 00:09:40,379 ‫گمونم قوی‌تر شدم. 93 00:09:41,728 --> 00:09:43,730 ‫ولی بس؟ 94 00:09:43,774 --> 00:09:47,473 ‫بچه‌هاش دیگه به سختی متوجهش می‌شن. 95 00:09:48,692 --> 00:09:50,476 ‫حتی وقتی اینجاست، 96 00:09:50,520 --> 00:09:51,608 ‫مثل سایه‌ای می‌مونه که ‫افتاده رو کف‌پوشِ زمین. 97 00:09:51,651 --> 00:09:53,653 ‫ولی بازم. 98 00:09:53,697 --> 00:09:55,699 ‫تلاش می‌کنه رفتار خوبی باهاشون داشته باشه. 99 00:09:55,742 --> 00:09:57,614 ‫تلاش کردن با عمل کردن فرق داره. 100 00:09:57,657 --> 00:09:59,703 ‫خودش رو وقف تو کرده. 101 00:09:59,746 --> 00:10:01,531 ‫بس خودش رو وقف عدالت کرده. 102 00:10:01,574 --> 00:10:04,316 ‫وقف یه‌جور آرمانِ خیالی ‫که توی قلبش پنهان کرده. 103 00:10:04,359 --> 00:10:06,579 ‫درست زیر همون نشان. 104 00:10:06,623 --> 00:10:08,494 ‫بعضاً انگاری جای زیادی 105 00:10:08,538 --> 00:10:11,105 ‫برای کار یا شخص دیگه‌ای نمونده. 106 00:10:12,498 --> 00:10:15,458 ‫وظیفه و قانون. ‫درست مثل خون و استخوان. 107 00:10:15,501 --> 00:10:18,199 ‫خدایا منو ببخش، 108 00:10:18,243 --> 00:10:21,681 ‫ولی اون مرد برای تو غسل تمعید شده، جنی. 109 00:10:21,725 --> 00:10:23,640 ‫تازه باید خداتم شکر کنی. 110 00:10:29,297 --> 00:10:32,170 این پیانو از حد تصورات 111 00:10:32,213 --> 00:10:34,385 ‫کدبانو ریوز هم بهتر میشه. 112 00:10:35,478 --> 00:10:37,044 ‫کی تصورش رو می‌کرد. 113 00:10:50,405 --> 00:10:51,668 ‫سلام. 114 00:10:51,711 --> 00:10:53,800 ‫شما خانوادۀ ریوز هستین؟ 115 00:10:53,844 --> 00:10:55,367 ‫بله 116 00:10:55,410 --> 00:10:56,586 ‫بس خونه‌ست؟ 117 00:10:56,629 --> 00:10:58,631 ‫جناب ریوز بیرونن. 118 00:10:58,675 --> 00:11:00,720 ‫کمکی از دستم برمیاد برات؟ 119 00:11:00,764 --> 00:11:02,330 ‫سالی چطور؟ 120 00:11:02,374 --> 00:11:04,550 ‫می‌خوای تا میارمش، بیای داخل؟ 121 00:11:04,594 --> 00:11:06,726 ‫دیگه باید برم. 122 00:11:17,737 --> 00:11:19,739 ‫سالی شارون ریوز! 123 00:11:27,747 --> 00:11:30,358 ‫فقط به اون دختر گفتم مراقب رفتارش باشه. 124 00:11:30,402 --> 00:11:31,664 ‫به یه دختر سفیدپوست؟ 125 00:11:31,708 --> 00:11:33,448 ‫تو عاقل‌تر از این حرفایی. 126 00:11:33,492 --> 00:11:34,754 ‫بابا هم عاقل‌تر از این حرفاست؟ 127 00:11:35,755 --> 00:11:37,757 ‫چون دقیقاً همون‌کاری رو کردم ‫که اگه بابا بود، می‌کرد. 128 00:11:38,845 --> 00:11:40,368 ‫راست می‌گه‌ها. 129 00:11:40,412 --> 00:11:42,153 می‌خوای برگردی بری ریل‌هد؟ 130 00:11:42,196 --> 00:11:43,676 ‫همراهیت می‌کنما. 131 00:11:43,720 --> 00:11:45,765 ‫و تو. 132 00:11:45,809 --> 00:11:47,462 ‫یه‌جور رفتار نکن که چون ‫بزرگ شدی شلاق نمی‌خوری. 133 00:11:48,768 --> 00:11:50,161 ‫چشم، خانم. 134 00:12:09,615 --> 00:12:10,703 ‫خانم. 135 00:12:13,706 --> 00:12:14,794 ‫چطورین؟ 136 00:12:14,838 --> 00:12:17,405 ‫به داغی فلفلی که توی ‫آتیش ریخته شده، داغ کردم. 137 00:12:18,406 --> 00:12:19,756 ‫خودم خوب می‌دونم. 138 00:12:21,540 --> 00:12:24,499 ‫انگاری اخیراً شیطان زده رو دست خدا. 139 00:12:25,631 --> 00:12:27,677 ‫دنبال مودی اونیل نامی می‌گردیم. 140 00:12:28,721 --> 00:12:32,682 ‫یه حکم تو جیبم دارم که اسم اون روشـه. 141 00:12:36,337 --> 00:12:39,297 ‫احیاناً نمی‌دونین کجاست؟ 142 00:12:41,734 --> 00:12:43,475 ‫توی همین ایوان نشسته. 143 00:12:47,740 --> 00:12:50,743 ‫بعد از ظهر بخیر، بانو اونیل. 144 00:12:52,702 --> 00:12:56,488 ‫قشنگ‌ترین لباسم رو برای ‫اعدام شدنم به تن کردم. 145 00:12:56,531 --> 00:13:00,753 ‫فقط نمی‌دونستم شما میاین سراغم ‫یا یه عده لات و لوت. 146 00:13:03,713 --> 00:13:06,672 ‫اون لازم نیست. 147 00:13:06,716 --> 00:13:08,326 ‫لازمـه، خانم؟ 148 00:13:08,369 --> 00:13:12,896 ‫خب، بهم گفتن وقتی به‌دنیا اومدم ‫هیچ سروصدایی نکردم. 149 00:13:14,245 --> 00:13:17,204 ‫بدون نق و نوق. 150 00:13:18,684 --> 00:13:21,600 ‫قصد دارم به همین شکل هم از دنیا برم. 151 00:13:25,299 --> 00:13:29,216 ‫شرمنده که می‌گم، ‫ولی نمی‌تونین لواز شخصی بیارین. 152 00:13:29,260 --> 00:13:31,262 ‫خب... 153 00:13:31,305 --> 00:13:34,700 ‫دلت می‌خواد اینو بیاری. 154 00:13:34,744 --> 00:13:36,746 ‫با همین زدم کشتمش. 155 00:13:53,334 --> 00:14:03,469 ‫مــتــرجــم: ‫.:: عرفان طبرسی ::. 156 00:14:19,005 --> 00:14:20,964 ‫باباتون با بوقلمون‌ها یاد گرفت. 157 00:14:21,739 --> 00:14:22,835 ‫کار ویلیام ریوز، 158 00:14:22,879 --> 00:14:24,794 ‫پدر جرج بود که بهش یاد داد، 159 00:14:24,837 --> 00:14:26,752 ‫ولی... 160 00:14:26,796 --> 00:14:30,016 ‫فکر کنم مادرزادی بلد بود چطور ماشه رو بکشه. 161 00:14:30,060 --> 00:14:32,976 به مسابقات مختلف می‌رفتن ‫و بس همیشه برنده می‌شد. 162 00:14:33,019 --> 00:14:37,981 ‫و بعد، با یه گاری پر برمی‌گشتن. 163 00:14:38,024 --> 00:14:41,767 ‫البته ارباب ویلیام پولش ‫رو نگه می‌داشت، ولی بس، 164 00:14:41,811 --> 00:14:44,901 ‫کل اون پرنده‌های چاق و چله که ‫به بزرگی کدو تنبل بودن رو می‌برد. 165 00:14:44,944 --> 00:14:46,816 ‫و پرلالی می‌پختن‌شون، 166 00:14:46,859 --> 00:14:51,342 ‫و انقدر همه‌مون می‌خوردیم ‫که دیگه شکم‌مون هم به بزرگی کدو تنبل می‌شد 167 00:14:51,385 --> 00:14:54,519 ‫و کم مونده بود بترکه. 168 00:14:54,562 --> 00:14:57,827 ‫بهم گفتن باباتون تابحال خطا نزده. 169 00:14:57,870 --> 00:14:59,872 ‫نه حتی یه‌بار. 170 00:15:02,527 --> 00:15:04,311 ‫مامان! 171 00:15:14,060 --> 00:15:15,932 ‫برین طبقۀ بالا. 172 00:15:15,975 --> 00:15:17,760 ‫همین الان برین اتاقتون. 173 00:15:17,803 --> 00:15:19,457 ‫بدویین برین طبقۀ بالا. 174 00:15:19,500 --> 00:15:21,328 ‫سالی. 175 00:15:21,372 --> 00:15:23,896 ‫تا وقتی نگفتم، نیاین بیرون. 176 00:15:42,349 --> 00:15:43,698 ‫چیزی نمی‌خوره. 177 00:16:04,197 --> 00:16:06,286 ‫من هم از چیزی که می‌پزه چندان خوشم نمیاد، 178 00:16:06,330 --> 00:16:07,635 ‫ولی باید غذا بخورین. 179 00:16:07,679 --> 00:16:10,290 ‫نمی‌دونم مجبورم یا نه. 180 00:16:11,639 --> 00:16:15,165 ‫با توجه به چیزی که در شرفشم. 181 00:16:15,208 --> 00:16:16,862 ‫شما که از سرنوشتتون خبر ندارین. 182 00:16:16,906 --> 00:16:18,559 ‫دادگاه برای همینـه. 183 00:16:18,603 --> 00:16:20,997 ‫حقمـه که اعدام بشم. 184 00:16:22,085 --> 00:16:25,131 ‫و از هیچی پشیمون نیستم. 185 00:17:08,739 --> 00:17:11,612 ‫اون ننه بزرگ یه کار کرد فکر کنی ‫آمادۀ اعدام شدنـه، ها؟ 186 00:17:11,656 --> 00:17:15,399 ‫باید می‌دیدی وقتی از قل و زنجیرت آزاد شد، ‫با چه سرعتی فرار کرد. 187 00:17:27,324 --> 00:17:29,065 ‫کلاغ پیر کجاست؟ 188 00:17:29,108 --> 00:17:30,980 ‫آشپزت آزادش کرد. 189 00:17:35,071 --> 00:17:36,637 ‫گندش بزنن. 190 00:17:38,161 --> 00:17:40,250 ‫اگه پیاده رفته باشه ‫نمی‌تونه زیاد دور شده باشه. 191 00:17:40,293 --> 00:17:43,035 ‫اوه، ساعت‌ها قبل از سحر فرار کرد. 192 00:17:43,079 --> 00:17:45,124 ‫ای حرومزادۀ بزدل. 193 00:17:54,829 --> 00:17:57,571 ‫تو اومدی یه زن سیاهپوستِ پیر رو 194 00:17:57,615 --> 00:17:59,747 ‫ببری که با طناب یه مرد سفیدپوست اعدام بشه. 195 00:17:59,771 --> 00:18:01,116 ‫[ بس ریوز اینجا آویزان خواهد شد ] 196 00:18:01,140 --> 00:18:02,315 ‫ولی بزدل منم؟ 197 00:18:02,359 --> 00:18:04,230 ‫دهن لعنتیت رو ببند بره بابا. 198 00:18:05,710 --> 00:18:07,016 ‫می‌تونیم زنه بگیریم. 199 00:18:07,059 --> 00:18:08,060 ‫طرفت می‌خواد منو بزنه. 200 00:18:08,104 --> 00:18:09,540 ‫حالا، باید بهش یادآوری کنی، 201 00:18:09,583 --> 00:18:11,759 ‫که اسم من پای حکم‌های اربابتون نخورده. 202 00:18:11,803 --> 00:18:13,544 ‫ها؟ 203 00:18:13,587 --> 00:18:16,242 ‫جنازۀ من برای خانم بس نون نمی‌شه. 204 00:18:16,286 --> 00:18:19,332 ‫یا اون توله‌هایی که اون کاکاسیاه پس انداخته. 205 00:18:21,944 --> 00:18:24,555 ‫اه... 206 00:18:24,598 --> 00:18:26,035 ‫ولی... 207 00:18:31,301 --> 00:18:34,173 ‫اه، اینا آرومت می‌کنن. 208 00:18:37,307 --> 00:18:40,223 ‫بفرما، خون‌بهات رو بردار. 209 00:18:41,398 --> 00:18:43,530 ‫برده‌گیرِ تازه به‌دوران رسیده. 210 00:18:43,574 --> 00:18:46,403 ‫چون هر کاری هم که بکنی، 211 00:18:46,446 --> 00:18:48,231 ‫تو فقط همینی. 212 00:19:11,819 --> 00:19:13,386 ‫تو چی‌کار کردی؟ 213 00:19:21,307 --> 00:19:23,048 ‫بس، باید داستانمون رو درست کنیم. 214 00:19:24,876 --> 00:19:27,618 ‫بگیم فقط داشتی اسلحه‌ات رو ‫تمیزی چیزی می‌کردی، وگرنه... 215 00:19:27,661 --> 00:19:29,533 ‫پارکر رحم و مروت سرش نمی‌شه. 216 00:20:44,390 --> 00:20:46,566 ‫دیدمت. 217 00:20:46,610 --> 00:20:48,394 ‫تو یه گرگی، بس. 218 00:20:48,438 --> 00:20:51,528 ‫من وقتی یه هیولا ببینم ‫می‌شناسمش، بس ریوز. 219 00:20:51,571 --> 00:20:53,312 ‫حالا، به حرف بابات گوش کن. 220 00:20:53,356 --> 00:20:55,358 ‫کرتیس! 221 00:20:56,663 --> 00:20:58,012 ‫نه! 222 00:21:02,408 --> 00:21:05,498 ‫بس، باید بدونی... 223 00:21:05,542 --> 00:21:07,718 ‫هیچ تمایلی نداشتم به اون پسر شلیک کنم. 224 00:21:10,068 --> 00:21:11,635 ‫برام سؤالـه که خودت 225 00:21:11,678 --> 00:21:13,637 ‫تو مسیر آزادیت چقدر خون ریختی. 226 00:21:13,680 --> 00:21:15,465 ‫فقط به اندازه‌ای که مجبور بودم. 227 00:21:16,727 --> 00:21:19,382 ‫- و خون بچه‌ای رو نریختم. ‫- تو هم درست مثل من یه قاتلی. 228 00:22:08,866 --> 00:22:10,389 ‫و یک تابستون، 229 00:22:10,433 --> 00:22:13,914 ‫احتمالاً شیش یا هفت سالم بود، 230 00:22:13,958 --> 00:22:16,482 ‫یه خشک‌سالی داشتیم. 231 00:22:16,526 --> 00:22:18,136 ‫از اون‌هاش که تو انجیل گفته شده. 232 00:22:18,180 --> 00:22:21,313 ‫بابام زیاد بی‌خوابی کشید. 233 00:22:21,357 --> 00:22:25,143 ‫تا سر حد مرگ نگران بود که هر چی داره ‫قراره از دست بده. 234 00:22:25,187 --> 00:22:27,972 ‫پسرش رو می‌دید که از اون چیزی هم که بود 235 00:22:28,015 --> 00:22:30,235 ‫داشت لاغرتر می‌شد. 236 00:22:30,279 --> 00:22:33,499 ‫عادت داشتم سرگردون برم تو انبار زیرزمینی 237 00:22:33,543 --> 00:22:36,372 ‫و یه بار بعد کلیسا، ‫دومین پله رو که رفتم پایین 238 00:22:36,415 --> 00:22:38,896 ‫شنیدم مامان و بابا کلی حرف درشت 239 00:22:38,939 --> 00:22:41,420 ‫و نامهربانانه... 240 00:22:41,464 --> 00:22:44,118 ‫که معنی‌شون رو نمی‌فهمیدم، نثار هم کردن. 241 00:22:46,469 --> 00:22:48,514 ‫ترسیده بودن. 242 00:22:51,430 --> 00:22:54,868 ‫برای فردا و پس‌فرداش. 243 00:22:57,349 --> 00:23:01,353 ‫حالا، من همیشه خودم رو ‫ملزم می‌دونستم که به بقیه کمک کنم. 244 00:23:03,094 --> 00:23:04,922 ‫از زمان بچگی تا الان فرقی نکرده. 245 00:23:04,965 --> 00:23:06,532 ‫با فرق این‌که وقتی بچه بودم، 246 00:23:06,576 --> 00:23:08,273 ‫می‌رفتم به جستجوی گنج. 247 00:23:08,317 --> 00:23:10,580 ‫فکر می‌کردم اگه چیزی پیدا کنم، 248 00:23:10,623 --> 00:23:12,973 ‫اتفاقی برای مامان و بابا نیفته. 249 00:23:13,017 --> 00:23:15,237 ‫و بگو از قضا چی شد؟ 250 00:23:16,499 --> 00:23:20,546 ‫توی نهرِ اونورِ مزرعه، 251 00:23:20,590 --> 00:23:22,548 ‫طلا پیدا کردم. 252 00:23:22,592 --> 00:23:25,377 ‫می‌درخشید و بهم چشمک می‌زد. 253 00:23:25,421 --> 00:23:29,163 ‫پس هر چقدر تونستم برداشتم و دویدم تو خونه، 254 00:23:29,207 --> 00:23:31,165 ‫به این باور که 255 00:23:31,209 --> 00:23:33,516 ‫چیزی که سرش اون همه ‫بی‌خوابی کشیدن رو نجات دادم. 256 00:23:33,559 --> 00:23:35,996 ‫شتابزده رفتم داخل، 257 00:23:36,040 --> 00:23:38,129 ‫کل گنج رو انداختم رو میز مامان. 258 00:23:38,172 --> 00:23:41,045 ‫نمی‌تونستم بشنوم بابا چی می‌گفت، 259 00:23:41,088 --> 00:23:44,004 ‫ولی یه چکش برداشت و شروع کرد به زدنش. 260 00:23:44,048 --> 00:23:48,095 ‫وقتی دیدم شکست و... 261 00:23:48,139 --> 00:23:49,314 ‫تیکه‌تیکه شد... 262 00:23:50,446 --> 00:23:53,231 ‫...و بعد مثل شیشه خرد شد، گریه کردم. 263 00:23:54,972 --> 00:23:57,322 ‫هیچی جز پیریت نبود. 264 00:23:57,366 --> 00:24:00,282 ‫بهش می‌گن سنگ طلای ابلهان. 265 00:24:03,154 --> 00:24:05,417 ‫این برای همیشه برام درس عبرت شد. 266 00:24:06,462 --> 00:24:10,988 ‫با استفاده ازش انتظاراتم رو کنترل کردم. 267 00:24:11,031 --> 00:24:13,991 ‫پس، چرا فقط ازت نپرسم، بس، 268 00:24:14,034 --> 00:24:15,297 ‫تو چی هستی؟ 269 00:24:17,560 --> 00:24:19,344 ‫طلایی؟ 270 00:24:20,998 --> 00:24:22,434 ‫یا پیریت؟ 271 00:24:25,394 --> 00:24:28,440 ‫من پدرم رو نمی‌شناختم. 272 00:24:29,441 --> 00:24:32,009 ‫قبل از این‌که به دنیا بیام فروختنش. 273 00:24:34,359 --> 00:24:37,275 ‫ایام کریسمس که می‌شد، 274 00:24:37,319 --> 00:24:39,669 ‫می‌ذاشتن سر بزنه. 275 00:24:39,712 --> 00:24:43,542 ‫یه همنشینی، یه غذا... 276 00:24:43,586 --> 00:24:46,545 ‫بعد دوباره می‌رفت. 277 00:24:46,589 --> 00:24:50,419 ‫مامانم موهاش رو با گل شاه پسند می‌بافت. 278 00:24:50,462 --> 00:24:52,986 ‫برای اومدن بابام به خودش می‌رسید. 279 00:24:53,030 --> 00:24:56,947 ‫اینو از چهرۀ خود بابام واضح‌تر یادمـه. 280 00:24:57,643 --> 00:24:59,993 ‫نه... 281 00:25:01,691 --> 00:25:06,217 ‫مردی که اسم و داغش رو با خودم به‌دوش می‌کشم، 282 00:25:06,260 --> 00:25:08,480 ‫کسی که بهم سوارکاری 283 00:25:08,524 --> 00:25:10,439 ‫و تیراندازی یاد داد، 284 00:25:10,482 --> 00:25:13,137 ‫ویلیام ریوز بود. 285 00:25:14,617 --> 00:25:17,054 ‫همه بهم گفتن چقدر خوش شانسم 286 00:25:17,097 --> 00:25:18,577 ‫که مورد لطف و مرحمتش واقع شدم. 287 00:25:18,621 --> 00:25:20,710 ‫«رئیس بهت علاقمند شده، بس.» 288 00:25:20,753 --> 00:25:23,408 ‫«خوب ازش مواظبت کن، بس.» 289 00:25:25,279 --> 00:25:27,543 ‫اون آدمِ بی‌رحمی نبود. 290 00:25:27,586 --> 00:25:29,545 ‫حداقل در ظاهر آدم بی‌رحمی نبود. 291 00:25:29,588 --> 00:25:33,157 ‫ولی بعد منو به پسرش هدیه داد. 292 00:25:33,200 --> 00:25:34,550 ‫جرج. 293 00:25:34,593 --> 00:25:39,337 ‫و وقتی بی‌رحمی اون مرد بیش از حد تحمل شد... 294 00:25:39,381 --> 00:25:41,731 ‫نرفتم دنبال گنج بگردم، 295 00:25:41,774 --> 00:25:44,473 ‫یا سنگ جمع کنم، 296 00:25:44,516 --> 00:25:46,649 ‫یا سنگ طلای ابلهان. 297 00:25:46,692 --> 00:25:48,564 ‫نه، قربان. 298 00:25:50,522 --> 00:25:53,612 ‫برای شما، شناخت آدم‌ها کار ساده‌ایـه. 299 00:25:53,656 --> 00:25:56,441 یا ‫طلائن یا پیریت. 300 00:25:56,485 --> 00:25:59,183 ‫ولی عدالت... 301 00:26:00,619 --> 00:26:03,143 ‫هیچی پر هزینه‌تر از این نیست. 302 00:26:03,187 --> 00:26:06,625 ‫حالا من حاضرم هزینۀ عدالت خودم ‫رو توی «جهنم روی زمین» بپردازم. 303 00:26:06,669 --> 00:26:08,714 ‫تو هزینۀ خودتو پرداختی، قاضی پارکر؟ 304 00:26:08,758 --> 00:26:10,586 ‫چون گمونم در شرف پرداختشی، 305 00:26:10,629 --> 00:26:13,502 ‫چون من قرار نیست اونجا تنها باشم، مگه نه؟ 306 00:26:13,545 --> 00:26:15,504 ‫تو هم قراره درست کنارم بشینی. 307 00:26:15,547 --> 00:26:17,636 ‫پس مستقیم ازت می‌پرسم. 308 00:26:19,769 --> 00:26:23,425 ‫چند وقت آب خنک می‌خوریم... 309 00:26:23,468 --> 00:26:25,078 ‫قربان؟ 310 00:27:06,424 --> 00:27:08,687 ‫تو هم درست مثل من یه قاتلی. 311 00:27:08,731 --> 00:27:10,472 ‫تو... تو یه قاتلی. 312 00:27:12,691 --> 00:27:15,128 ‫وقتی به اندازۀ من، 313 00:27:15,172 --> 00:27:17,435 ‫در جایگاه قاضی بشینین، 314 00:27:17,479 --> 00:27:19,785 ‫دیگه بد اقبالی رو 315 00:27:19,829 --> 00:27:22,701 ‫تاحدی با بی‌طرفی در نظر می‌گیرین. 316 00:27:23,702 --> 00:27:25,574 ‫این هم تفاوتی نداره. 317 00:27:26,618 --> 00:27:28,577 ‫در پروندۀ بس ریوز، 318 00:27:28,620 --> 00:27:31,710 ‫معاون کلانتری که برای این دادگاه گماشته شده، 319 00:27:31,754 --> 00:27:36,454 ‫کسی که به جرم قتلِ ویلی لیچ محاکمه شده... 320 00:27:36,498 --> 00:27:39,762 ‫پیرو مرورِ دقیق مدارکی که 321 00:27:39,805 --> 00:27:42,721 ‫توسط وکیلِ مدافع 322 00:27:42,765 --> 00:27:45,463 ‫و ایالت ارائه شده، 323 00:27:45,507 --> 00:27:47,291 ‫تو را... 324 00:27:48,292 --> 00:27:50,512 ‫...بی‌گناه اعلام می‌کنم. 325 00:29:05,369 --> 00:29:07,545 ‫این نشان‌ها که می‌زنیم به سینه‌مون، 326 00:29:07,589 --> 00:29:09,547 ‫جنس‌شون یکی نیست. 327 00:29:09,591 --> 00:29:13,333 ‫نشان تو یه ستارۀ حلبیـه، نشان من ‫یه ستارۀ برش خورده از یه سکۀ پنج پزوییـه. 328 00:29:13,377 --> 00:29:16,423 ‫ولی قدرتی که به آدم می‌دن... 329 00:29:16,467 --> 00:29:18,643 ‫تو واسه نشان احترام قائلی، بس. 330 00:29:18,687 --> 00:29:21,646 ‫ولی حتی با این وجود، مردی مثل تو ‫وقتی از اون رودخونه رد بشیم 331 00:29:21,690 --> 00:29:23,343 ‫نمی‌تونه مردی مثل من رو دستگیر کنه. 332 00:29:23,387 --> 00:29:25,607 ‫تو فکر دستگیر کردنت نبودم. 333 00:29:25,650 --> 00:29:26,956 ‫نه، با اون چشم‌های خشمگینی که تو داری، 334 00:29:26,999 --> 00:29:28,610 ‫گمونم به‌سرعت منـو می‌کشی. 335 00:29:33,571 --> 00:29:35,704 ‫بس، باید بدونی... 336 00:29:35,747 --> 00:29:37,749 ‫هیچ تمایلی نداشتم به اون پسر شلیک کنم. 337 00:29:52,329 --> 00:29:54,853 ‫وقتی از پیشت رفته بودم... 338 00:29:56,507 --> 00:29:59,684 ‫...یه پسری بود که مثل پسر خودم دوستش داشتم. 339 00:30:01,686 --> 00:30:03,819 ‫اسمش کرتیس بود. 340 00:30:05,995 --> 00:30:07,910 ‫اون کشته شد. 341 00:30:10,739 --> 00:30:13,698 ‫دارم می‌رم سراغ مردی که کشتش. 342 00:30:30,651 --> 00:30:41,716 ‫مــتــرجــم: ‫.:: عرفان طبرسی ::. 343 00:30:43,740 --> 00:30:53,775 ‫چنل تلگرام: T.me/ErfanTabarsiOfficial 344 00:30:54,089 --> 00:31:05,620 آیدی تلگرام @Erfan_CFSF 345 00:31:18,121 --> 00:31:20,496 {\an8}‫[ آنچه در قسمت آخر از این فصل خواهید دید ] 346 00:31:19,590 --> 00:31:22,071 ‫تو مجری قانونی یا یاغی؟ 347 00:31:22,114 --> 00:31:24,508 ‫امروز، گمونم یکمی از جفتش. 348 00:31:27,946 --> 00:31:29,861 ‫رنجر پیرس مهمان مسلح نمی‌پذیره. 349 00:31:29,905 --> 00:31:33,299 ‫حالا، افسانۀ آقای سان‌داون، 350 00:31:33,343 --> 00:31:35,780 زیادی بال و پر گرفته ‫و از واقعیت دور شده. 351 00:31:35,824 --> 00:31:36,955 ‫البته نه این‌که ناراحت باشم. 352 00:31:36,999 --> 00:31:38,870 ‫لعنتی، بچه‌جون! 353 00:31:40,959 --> 00:31:42,918 ‫مراقب باش. 354 00:31:42,961 --> 00:31:45,311 ‫کنجکاوی، معاون رو به‌کشتن داد.