1 00:00:00,200 --> 00:00:05,800 ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:05,883 --> 00:00:09,734 ‫«آنچه گذشت...» 3 00:00:09,759 --> 00:00:11,803 ‫تموم هم و غم اندی این بود ‫که برای محافظت از پسرش 4 00:00:11,803 --> 00:00:13,707 ‫در برابر هرجور اتفاق آخرالزمانی‌ای ‫که می‌تونست متصور بشه، 5 00:00:13,707 --> 00:00:16,479 ‫این امپراطوری رو بنا کنه. 6 00:00:17,048 --> 00:00:19,138 ‫می‌دونستم باید به یه روشی ‫از اینجا خارجش کنم، 7 00:00:19,163 --> 00:00:20,208 ‫ولی نمی‌دونستم... 8 00:00:20,233 --> 00:00:21,397 ‫چطوری. 9 00:00:21,422 --> 00:00:23,307 ‫تابه‌حال شده بخوای دنبالش بگردی؟ 10 00:00:23,332 --> 00:00:25,980 ‫دنبال لی؟ ‫اون به کمک من نیازی نداره. 11 00:00:27,139 --> 00:00:28,946 ‫با همسرش شروع کرد. 12 00:00:29,538 --> 00:00:32,665 ‫ولی وقتی اجازه می‌دیم یک انسان ‫بی‌نام و نشون از دنیا بره، 13 00:00:32,690 --> 00:00:35,548 ‫یعنی عملاً داریم اعلام می‌کنیم که مشکلی با ‫این قضایا نداریم، ولی من مثل شما نیستم. 14 00:00:35,728 --> 00:00:37,688 ‫تو دنبال اینی که به قاتل ‫معنا و مفهوم ببخشی، 15 00:00:37,688 --> 00:00:38,624 ‫ولی اون چنین چیزی توی خودش نداره. 16 00:00:38,624 --> 00:00:39,792 ‫اون فقط یه قاتلـه. 17 00:00:39,792 --> 00:00:41,796 ‫می‌خوام بدونم خودت چه حسی داری. 18 00:00:42,698 --> 00:00:45,269 ‫حس می‌کنم باید واست بمیرم ‫تا عاشقـم باشی. 19 00:00:45,805 --> 00:00:47,808 ‫اگه اسمش رو به زبون بیارم... 20 00:00:48,851 --> 00:00:50,315 ‫...زنده نمی‌شه. 21 00:00:54,169 --> 00:00:57,275 ‫باور کن داربی، قصدم صرفاً ‫محافظت از تو بوده. 22 00:00:57,300 --> 00:00:59,438 ‫خب در امان که نیستم. 23 00:00:59,682 --> 00:01:01,084 ‫هیچکس نیست. 24 00:01:02,337 --> 00:01:04,575 ‫اینجایی پس، خانم‌ام. 25 00:01:05,183 --> 00:01:17,143 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 26 00:01:20,260 --> 00:01:33,260 ‫ترجمه از «iredprincess و امیر فرحناک» 27 00:01:35,366 --> 00:01:45,366 ‫در تـلگـرام: ‫« FarahSub & iredsub » 28 00:01:45,874 --> 00:01:47,144 ‫برید. 29 00:01:53,457 --> 00:01:55,294 ‫این هم کل ۱۳ نفر، اندی. 30 00:01:55,294 --> 00:01:57,699 ‫پس این همۀ افراده. 31 00:01:57,699 --> 00:01:59,669 ‫خوبه، ممنون. 32 00:02:02,074 --> 00:02:03,444 ‫- زومر کجاست؟ ‫- پیش ایوائـه. 33 00:02:03,444 --> 00:02:04,446 ‫- می‌شه یه لحظه... ‫- نه. 34 00:02:04,446 --> 00:02:06,450 ‫همه بفرمایید بشینید. 35 00:02:06,450 --> 00:02:08,086 ‫همگی، بشینید. 36 00:02:09,856 --> 00:02:12,261 ‫به یه دلیل موجه شما رو ‫اینجا دور هم جمع کردم. 37 00:02:18,941 --> 00:02:22,715 ‫این سوئیت ۵۰ طبقه زیر زمینه. 38 00:02:23,617 --> 00:02:26,790 ‫رِی این عمق رو انتخاب کرده، ‫چون من ازش خواستم... 39 00:02:26,790 --> 00:02:29,329 ‫برام چیزی بسازه ‫که علیرغم تمام اتفاقات... 40 00:02:29,329 --> 00:02:32,502 ‫روی سطح زمین ‫از من و خانواده‌م مراقبت کنه. 41 00:02:32,502 --> 00:02:34,506 ‫و ظاهراً توی این عمق... 42 00:02:34,506 --> 00:02:36,810 ‫که حتی تشعشعات اتمی هم ‫بهش نفوذ نمی‌کنه... 43 00:02:36,810 --> 00:02:39,182 ‫بعیده بشه به خاک و... 44 00:02:39,182 --> 00:02:41,285 ‫سنگ‌های آتش‌فشانیش نفوذ کرد. 45 00:02:41,310 --> 00:02:43,023 ‫ری همچنین به من یادآور شد... 46 00:02:43,023 --> 00:02:44,993 ‫که برای انسان‌ها حفظ تعادل روحی... 47 00:02:44,993 --> 00:02:49,169 ‫زیر نور مصنوعی کار دشواریـه، 48 00:02:49,169 --> 00:02:52,976 ‫وقتی که چندصد هزار سال ‫زیر نور خورشید تکامل یافته. 49 00:02:52,976 --> 00:02:56,483 ‫پس، ری به من توی ‫ساخت سیستمی کمک کرد... 50 00:02:56,483 --> 00:02:59,395 ‫که به نور خورشید ‫این اجازه رو میده تا از مسیر... 51 00:02:59,420 --> 00:03:02,823 ‫چندین تونل و آینه عبور کنه و به داخل برسه. 52 00:03:02,848 --> 00:03:04,585 ‫نبوغ‌آمیزه. 53 00:03:06,803 --> 00:03:09,042 ‫و من می‌خواستم این نبوغ رو ‫با دنیا به اشتراک بذارم. 54 00:03:09,042 --> 00:03:11,070 ‫چرا همه یه دستیار شخصی و... 55 00:03:11,095 --> 00:03:13,848 ‫معلم و پزشکی که حواسش به آینده‌ست... 56 00:03:13,873 --> 00:03:15,276 ‫نداشته باشن؟ 57 00:03:16,156 --> 00:03:19,296 ‫یکی که تمام کارهایی که براش ‫وقت نداریم رو برای ما انجام بده، 58 00:03:19,296 --> 00:03:21,353 ‫و تازه، بهتر از خودمون هم این کارو بکنه. 59 00:03:21,378 --> 00:03:24,347 ‫مراقب خونه‌هامون باشه، ‫فرزندان‌مون رو تربیت کنه، 60 00:03:24,372 --> 00:03:26,332 ‫یادمون بده آدم بهتری باشیم. 61 00:03:26,357 --> 00:03:29,524 ‫چون رِی قرن‌ها جلوتر رو می‌بینه، 62 00:03:29,549 --> 00:03:33,123 ‫نه به اندازۀ عمر یک انسان! 63 00:03:34,125 --> 00:03:36,296 ‫ولی واسه ری آینده‌ای نمی‌مونه... 64 00:03:36,296 --> 00:03:40,137 ‫اگه شُهرت سازنده‌ش با قتل خدشه‌دار شه. 65 00:03:40,137 --> 00:03:42,208 ‫و یکی... 66 00:03:42,208 --> 00:03:45,013 ‫توی این اتاق مسئول این کاره. 67 00:03:45,013 --> 00:03:48,187 ‫اندی، طوفان تموم شده. 68 00:03:48,187 --> 00:03:49,889 ‫نماینده‌های سفارت، اف‌بی‌آی، 69 00:03:49,889 --> 00:03:52,161 ‫و مقامات ایسلندی خیلی زود ‫خودشون رو می‌رسونن. 70 00:03:52,161 --> 00:03:55,067 ‫مهم نیست. ‫دست هیچکس به این سوئیت نمی‌رسه. 71 00:03:55,871 --> 00:03:57,644 ‫غیر از افرادی که اینجا هستن، 72 00:03:57,669 --> 00:03:59,275 ‫کسی حتی نمی‌دونه چنین سوئیتی وجود داره. 73 00:03:59,300 --> 00:04:01,319 ‫- گروگان‌مون گرفتی؟ ‫- یه نفرتون هم... 74 00:04:02,948 --> 00:04:05,488 ‫نمی‌تونه اون بالا برگرده، 75 00:04:05,488 --> 00:04:09,261 ‫تا بفهمم کی به من خیانت کرده. 76 00:04:10,925 --> 00:04:13,063 ‫من بهت خیانت نکردم، اندی. 77 00:04:14,071 --> 00:04:17,845 ‫هنوز برام سؤاله که ‫چرا منو اینجا دعوت کردی. 78 00:04:17,845 --> 00:04:20,780 ‫حدس می‌زنم که دنبال یه معامله بودی. 79 00:04:21,907 --> 00:04:24,492 ‫حتماً تا خِرخره واسه ساخت اینجا توی قرضی. 80 00:04:24,492 --> 00:04:26,530 ‫دربه‌در دنبال پولی. 81 00:04:26,530 --> 00:04:30,971 ‫می‌خواستی از ری توی ‫شهرهای هوشمندم استفاده کنم. 82 00:04:30,971 --> 00:04:35,915 ‫ولی آدم‌هایی مثل من و تو، ‫تایتان‌های ملت‌های جنگ‌طلب... 83 00:04:35,915 --> 00:04:39,355 ‫نمی‌تونن توی بارِ یه هتل ‫یا یه پنت‌هاوس آروم... 84 00:04:39,355 --> 00:04:41,293 ‫غافل از کل مردم جهان ‫و بازار جهانی... 85 00:04:41,293 --> 00:04:42,562 ‫باهم ملاقات کنن. 86 00:04:42,562 --> 00:04:44,966 ‫ولی منم اینجا یه مهمونم. 87 00:04:44,966 --> 00:04:47,205 ‫علیرغم اتفاقی که افتاد، ‫حواسم به توئه. 88 00:04:47,205 --> 00:04:49,075 ‫تکنولوژی چیز تحسین‌برانگیزیـه. 89 00:04:49,075 --> 00:04:52,013 ‫می‌دونم، همین‌طوره. 90 00:04:52,013 --> 00:04:55,921 ‫اگه دنبال معامله‌ای، ‫همین الان اجازه بده برم. 91 00:04:55,921 --> 00:05:00,097 ‫اما شاید تو و دیوید باهم ‫از پشت بستین تا منو از بین ببرین. 92 00:05:00,097 --> 00:05:02,382 ‫دیگه همه می‌دونن سال‌هاست که... 93 00:05:02,407 --> 00:05:04,205 ‫دیوید از من کینه داره. 94 00:05:04,205 --> 00:05:07,102 ‫اندی، همه می‌دونن من حالم ازت به‌هم می‌خوره. 95 00:05:07,127 --> 00:05:09,649 ‫نه واسه اینکه توی کاری که می‌کنی موفقی، 96 00:05:09,649 --> 00:05:11,620 ‫یا شاید حتی از منم بهتر باشی. 97 00:05:11,620 --> 00:05:14,159 ‫واسه اینکه یه دیوثی بیش نیستی. 98 00:05:14,159 --> 00:05:18,400 ‫خسته شدی این همه سال نفر دوم بودی؟ 99 00:05:18,400 --> 00:05:20,171 ‫واسه همین طبق اسکن لیدار... 100 00:05:20,171 --> 00:05:21,506 ‫بیرون از اتاق داربی بودی؟ 101 00:05:21,506 --> 00:05:23,365 ‫- چی؟ ‫- نکنه خیلی به پرونده نزدیک شده بود؟ 102 00:05:23,390 --> 00:05:25,114 ‫عقل وامونده‌تو از دست دادی، اندی. من... 103 00:05:25,114 --> 00:05:28,420 ‫واقعاً؟ پس این‌ها توی اتاقت کنار... 104 00:05:28,420 --> 00:05:30,419 ‫یه چاقو چیکار می‌کردن؟ 105 00:05:30,557 --> 00:05:32,019 ‫تو... 106 00:05:33,163 --> 00:05:35,134 ‫تو به من حمله کردی؟ 107 00:05:35,134 --> 00:05:36,851 ‫نمی‌خواستم بهت آسیبی برسونم. 108 00:05:36,876 --> 00:05:39,514 ‫می‌خواستم جلوت رو بگیرم ‫تا به لی آسیبی نرسونی. 109 00:05:40,032 --> 00:05:41,515 ‫اوه... 110 00:05:42,002 --> 00:05:44,085 ‫چه آسیب بزنه چه کمک کنه. 111 00:05:44,085 --> 00:05:47,024 ‫کسی چه می‌دونه ‫داربی هارت چه نقشه‌ای داره؟ 112 00:05:47,024 --> 00:05:50,064 ‫هرچند حقیقت رو برملا کرد. 113 00:05:50,124 --> 00:05:53,453 ‫اینکه بیل فراح... 114 00:05:54,372 --> 00:05:57,178 ‫پدر خونیِ پسرم هسـ... بود. 115 00:05:57,178 --> 00:06:00,317 ‫چی؟ 116 00:06:01,953 --> 00:06:04,386 ‫به این راحتی‌ها نمی‌شد این راز رو فهمید. 117 00:06:05,994 --> 00:06:08,166 ‫حتی خود لی هم نمی‌دونست. 118 00:06:10,504 --> 00:06:13,710 ‫و برای لحظه‌ای، ‫فکر کردم که یکی با من متحده. 119 00:06:13,710 --> 00:06:16,271 ‫یه فرد بی‌گناه، یکی که حواسش جَمعـه... 120 00:06:16,296 --> 00:06:19,322 ‫و می‌تونه کمکم کنه دشمن‌هایی که تعدادشون ‫هرروز روبه افزایشه رو شناسایی کنم. 121 00:06:19,322 --> 00:06:22,195 ‫ولی چند ساعت بعد از اینکه بهم گفت... 122 00:06:22,195 --> 00:06:24,232 ‫همسرم کسی بوده که بیل رو کشته، 123 00:06:24,232 --> 00:06:26,636 ‫دیدم با همسر خودم توی اتاق بیل... 124 00:06:26,636 --> 00:06:28,507 ‫داره دست‌به‌یکی می‌کنه. 125 00:06:28,507 --> 00:06:31,376 ‫- تو واقعیت رو به من نگفتی. ‫- کدوم واقعیت؟ 126 00:06:31,401 --> 00:06:33,613 ‫که همسرت... 127 00:06:34,010 --> 00:06:35,572 ‫داشت ولم می‌کرد؟ 128 00:06:37,258 --> 00:06:39,329 ‫شما خبر داشتین؟ 129 00:06:44,439 --> 00:06:45,708 ‫بامزه‌ست، نه؟ 130 00:06:45,708 --> 00:06:48,180 ‫چون وقتی که نگاه‌ش می‌کنین... 131 00:06:48,180 --> 00:06:52,020 ‫اون یه زن زیبا و دلنشین و بی‌گناهه. 132 00:06:53,056 --> 00:06:55,095 ‫ولی سال پیش پسرم رو دزدید، 133 00:06:55,120 --> 00:06:56,996 ‫و تا کانادا بردش. 134 00:06:58,133 --> 00:07:00,204 ‫و این تنها خلافش نبود. 135 00:07:00,204 --> 00:07:02,207 ‫اون یه مجرمـه. 136 00:07:02,975 --> 00:07:06,349 ‫دلیل اینکه لی هرگز یه شغل واقعی نداشت... 137 00:07:06,349 --> 00:07:08,620 ‫اینه که وقتی باهاش آشنا شدم، 138 00:07:08,620 --> 00:07:14,065 ‫سوابق عریض و طویلی ‫از جرایم رایانه‌ای داشت. 139 00:07:14,065 --> 00:07:17,138 ‫که البته وقتی باهم آشنا شدیم من حذفشون کردم. 140 00:07:18,848 --> 00:07:21,048 ‫ببین چه کارها واسه عشق نمی‌کنیم. 141 00:07:23,109 --> 00:07:25,346 ‫این... این واقعیت داره؟ 142 00:07:25,371 --> 00:07:27,109 ‫آره. 143 00:07:27,134 --> 00:07:28,594 ‫چیه؟ معلومه. 144 00:07:28,594 --> 00:07:31,999 ‫مگه... چیکار کردی؟ 145 00:07:32,801 --> 00:07:35,541 ‫خانوادۀ من یه قایق‌سازی کوچیک ‫توی «کلیرواتر» داشت. 146 00:07:35,541 --> 00:07:38,347 ‫بدهی بالا آوردن، و‫الدینم توی دردسر افتادن. 147 00:07:38,347 --> 00:07:40,417 ‫پدرم زندان رفت. ‫منم شروع کردم به هک. 148 00:07:40,417 --> 00:07:43,090 ‫من صدها هزار خُرده‌مبالغ... 149 00:07:43,090 --> 00:07:44,789 ‫از تراکنش‌های مالی بزرگ دزدیدم. 150 00:07:44,814 --> 00:07:46,824 ‫فقط ۱۴ سالم بود. ‫داشتم خرج خانواده‌مو می‌دادم. 151 00:07:46,849 --> 00:07:49,310 ‫و حالا پای عشق برسه چیکار می‌کنی، لی؟ 152 00:07:49,335 --> 00:07:50,898 ‫چون دیوید بهم گفت... 153 00:07:50,923 --> 00:07:53,357 ‫نقشۀ یه دزدی بزرگِ دیگه رو کشیده بودی. 154 00:07:53,382 --> 00:07:56,387 ‫می‌خواستی پسرم رو بدزدی! 155 00:07:58,633 --> 00:08:01,004 ‫ولی ظاهراً این دفعه ‫واسه خودت یه تیم داشتی، 156 00:08:01,029 --> 00:08:02,561 ‫مثل بیل و روهان، 157 00:08:02,561 --> 00:08:03,797 ‫پاسپورت جعلی و... 158 00:08:03,797 --> 00:08:06,305 ‫اکثر خانم‌هایی که ‫پا به فرار می‌ذارن یه دلیلی دارن. 159 00:08:06,330 --> 00:08:07,666 ‫لی؟ 160 00:08:07,691 --> 00:08:10,385 ‫چرا می‌خواستی زومر رو از اندی بدزدی؟ 161 00:08:10,869 --> 00:08:13,184 ‫حس می‌کردم توی خطره. 162 00:08:13,209 --> 00:08:14,580 ‫چه خطری؟ 163 00:08:15,687 --> 00:08:19,061 ‫- توضیحش سخته. ‫- اندی بهش آسیبی زده؟ 164 00:08:19,862 --> 00:08:23,070 ‫- نه، ولی... ‫- تمام حرکاتش رو زیرنظر داره. 165 00:08:23,070 --> 00:08:25,641 ‫نمی‌تونی انتظار داشته باشی ‫لی راحت حرفش رو بزنه. 166 00:08:25,641 --> 00:08:27,144 ‫لی یه بادیگارد همراهشـه. 167 00:08:27,144 --> 00:08:28,480 ‫یکی که هرجا میره دنبالش میاد. 168 00:08:28,480 --> 00:08:30,718 ‫من هر ساعت از روز رو کنار این مرد هستم. 169 00:08:30,718 --> 00:08:33,271 ‫هرکاری که می‌کنه، واسه خانواده‌‎ش می‌کنه. 170 00:08:33,296 --> 00:08:35,135 ‫اگه شان اینجا بود ‫خودش می‌گفت که... 171 00:08:35,160 --> 00:08:36,429 ‫لی یه آهن‌پرستـه. 172 00:08:36,429 --> 00:08:38,232 ‫من به‌خاطر پول با اندی ازدواج نکردم. 173 00:08:39,034 --> 00:08:42,341 ‫من سَوای پولش، با اندی ازدواج کردم. 174 00:08:42,341 --> 00:08:45,581 ‫- و اندی خودش این رو می‌دونه. ‫- ببین، ببین، ببین چی می‌گم. 175 00:08:45,581 --> 00:08:48,086 ‫اگه دیگه عاشقم نبودی و طلاق می‌خواستی، 176 00:08:48,086 --> 00:08:50,156 ‫می‌تونستی یه کار درست‌تر بکنی. 177 00:08:51,026 --> 00:08:53,097 ‫می‌تونستی درخواست طلاق بدی. 178 00:08:53,630 --> 00:08:57,271 ‫در مورد حضانت هم مذاکره می‌کردیم. ‫فیل که هوا نمی‌کنیم. 179 00:08:57,271 --> 00:08:59,385 ‫وقتی چنین تفاوتِ قدرتی وجود داره، 180 00:08:59,410 --> 00:09:01,323 ‫کار آسونی هم نیست! 181 00:09:01,536 --> 00:09:05,821 ‫توی این دنیا کی می‌تونه ‫کاری خلاف میل تو بکنه؟ 182 00:09:05,821 --> 00:09:07,792 ‫لی این کارو نکرد. 183 00:09:07,792 --> 00:09:09,729 ‫- پس کار کی بوده؟ ‫- فکر کنم بدونم. 184 00:09:09,729 --> 00:09:13,039 ‫چون من لی رو خوب می‌شناسم، ‫هروقت که توی ظرف عسل می‌افته... 185 00:09:13,064 --> 00:09:14,772 ‫این شکلی می‌شه. 186 00:09:14,772 --> 00:09:17,344 ‫یهو ساکت و بداخلاق می‌شه. 187 00:09:23,375 --> 00:09:25,412 ‫اول پسرم رو بدزدی، 188 00:09:28,166 --> 00:09:30,303 ‫آبروی منو ببری، 189 00:09:32,174 --> 00:09:34,612 ‫شرکتم رو نابود کنی، 190 00:09:34,612 --> 00:09:38,753 ‫و کل زندگیم رو به سُخره بگیری. 191 00:09:46,683 --> 00:09:48,354 ‫مامانی، مامانی، مامانی. 192 00:09:48,379 --> 00:09:50,814 ‫- سلام، عشقم. ‫- نیومدی پنکیک بخوری. 193 00:09:50,839 --> 00:09:53,356 ‫ولی من یکی با ‫شکلات اضافه برات کنار گذاشتم. 194 00:09:53,356 --> 00:09:55,360 ‫- اوه، مرسی. ‫- ببخشید، تا یه لحظه برگشتم... 195 00:09:55,360 --> 00:09:56,663 ‫- سریع برگردونش به اتاق. ‫- خودم می‌برمش. 196 00:09:56,663 --> 00:09:57,932 ‫لی، بچه رو زمین بذار. 197 00:09:57,932 --> 00:09:59,368 ‫خواهش می‌کنم، بذار تا اتاق ببرمش. 198 00:09:59,368 --> 00:10:00,488 ‫نه. 199 00:10:01,108 --> 00:10:03,984 ‫دارم بازی می‌کنم. ‫می‌خوام به مامان نشون بدم. 200 00:10:04,009 --> 00:10:05,514 ‫- اشکال نداره. بعداً... ‫- نه! 201 00:10:05,514 --> 00:10:06,783 ‫بعداً نمی‌خوام! 202 00:10:06,783 --> 00:10:08,620 ‫نه، الان می‌خوام! الان! 203 00:10:08,620 --> 00:10:09,956 ‫باید بازی رو تموم کنم! 204 00:10:09,956 --> 00:10:11,526 ‫- اشکال نداره. ‫- نه! 205 00:10:11,526 --> 00:10:12,628 ‫چرا... 206 00:10:12,628 --> 00:10:13,930 ‫وسط بازی بودم. 207 00:10:13,930 --> 00:10:15,250 ‫- می‌خواستم به مامان نشونش بدم. ‫- اشکال نداره. 208 00:10:15,275 --> 00:10:16,488 ‫آره، زود مامانی رو می‌بینی. 209 00:10:16,513 --> 00:10:17,705 ‫نه، نمی‌خوام... 210 00:10:17,705 --> 00:10:18,540 ‫بعداً نمی‌خوام! 211 00:10:18,540 --> 00:10:20,444 ‫نه، الان می‌خوام. 212 00:10:48,566 --> 00:10:52,238 ‫زومر، برگرد بالا و بازی رو ادامه بده. 213 00:10:52,507 --> 00:10:55,981 ‫- بازی‌مون هنوز تموم نشده. ‫- نه، من الان می‌خوام! 214 00:10:55,981 --> 00:10:57,585 ‫وایسا! 215 00:10:58,245 --> 00:11:00,181 ‫ایوا، بذارش زمین. 216 00:11:00,778 --> 00:11:03,083 ‫بذارش زمین، لطفاً. 217 00:11:04,598 --> 00:11:06,802 ‫زومر، یه لحظه میای؟ 218 00:11:11,746 --> 00:11:13,717 ‫هی، امم... 219 00:11:13,717 --> 00:11:15,054 ‫خوبی؟ 220 00:11:15,079 --> 00:11:16,850 ‫فکر کنم. 221 00:11:17,613 --> 00:11:19,729 ‫روزهای ترسناکیـه، نه؟ 222 00:11:19,729 --> 00:11:21,633 ‫آدم بزرگ‌ها رفتارشون عجیب شده؟ 223 00:11:21,633 --> 00:11:23,289 ‫آره، عجیب‌تر از حالت معمول شدن. 224 00:11:23,314 --> 00:11:24,784 ‫آره. 225 00:11:28,045 --> 00:11:30,484 ‫بیل رو یادته؟ 226 00:11:30,484 --> 00:11:32,642 ‫اون آقایی که تتوهای بامزه ‫روی صورتش داشت. 227 00:11:32,667 --> 00:11:34,392 ‫آره، دوستش داشتم. 228 00:11:34,425 --> 00:11:36,329 ‫آره، منم. 229 00:11:36,329 --> 00:11:38,333 ‫امم... 230 00:11:38,333 --> 00:11:40,337 ‫تابه‌حال باهاش بازی کردی؟ 231 00:11:40,337 --> 00:11:42,908 ‫- این سؤال‌ها یعنی چی؟ ‫- نه، ایرادی نداره. 232 00:11:42,908 --> 00:11:44,478 ‫آره. 233 00:11:44,478 --> 00:11:46,616 ‫دکتربازی کردیم. 234 00:11:46,616 --> 00:11:49,117 ‫سر شام بهم گفت به‌خاطر سرما... 235 00:11:49,142 --> 00:11:50,757 ‫درد سینه داره. 236 00:11:53,630 --> 00:11:58,372 ‫بعد از شام هم... باهاش بازی کردی؟ 237 00:12:00,042 --> 00:12:03,008 ‫اگه کردی اشکال نداره. ‫من از دستت عصبانی نیستم. 238 00:12:04,385 --> 00:12:06,021 ‫رفتم حضوری ویزیتش کردم. 239 00:12:06,021 --> 00:12:08,726 ‫بیل مریض بود. ‫به کمکم نیاز داشت. 240 00:12:37,818 --> 00:12:39,689 ‫کی بهت گفت بیل مریضه؟ 241 00:12:39,948 --> 00:12:41,283 ‫ری گفت. 242 00:12:45,734 --> 00:12:48,540 ‫چطور... چطوری درمان کردیش؟ 243 00:12:48,540 --> 00:12:50,610 ‫بهش آمپول زدم. 244 00:12:53,116 --> 00:12:55,554 ‫از دفتر ایوا برداشتیش؟ 245 00:12:55,554 --> 00:12:58,725 ‫آره. ری رمز همۀ قفل‌ها رو می‌دونه. 246 00:12:58,750 --> 00:13:00,697 ‫ری از همه‌چیِ این هتل خبر داره. 247 00:13:00,697 --> 00:13:02,634 ‫اون به بابا کمک کرد اینجا رو بسازه. 248 00:13:07,009 --> 00:13:09,548 ‫و زومر... 249 00:13:10,850 --> 00:13:13,790 ‫اون ازت خواست به روهان هم کمک کنی؟ 250 00:13:13,790 --> 00:13:16,284 ‫آره. اون هم مشکل قلبی داشت. 251 00:13:16,309 --> 00:13:19,581 ‫منم مجبور شدم دستگاه توی قلبش رو روشن کنم. 252 00:13:26,482 --> 00:13:28,888 ‫زومر، می‌شه کیف پزشکیت رو ببینم؟ 253 00:13:28,913 --> 00:13:30,448 ‫حتماً. 254 00:13:36,635 --> 00:13:37,938 ‫مرسی. 255 00:13:45,086 --> 00:13:46,589 ‫اوه، خدای من. 256 00:13:47,758 --> 00:13:49,661 ‫کابوس‌هاش... 257 00:13:52,634 --> 00:13:54,438 ‫داربی... 258 00:13:55,640 --> 00:13:57,811 ‫از دستم عصبانی‌ای؟ 259 00:13:59,915 --> 00:14:02,154 ‫نه. نه، زومر. 260 00:14:02,154 --> 00:14:04,024 ‫چیزی نیست، قلبم. 261 00:14:04,024 --> 00:14:07,987 ‫بیا اینجا. اوه، خدای من. 262 00:14:08,107 --> 00:14:10,537 ‫فکر کردم این‌جوری حال بیل بهتر می‌شه. 263 00:14:10,537 --> 00:14:12,920 ‫ولی شاید با دارو حالش بدتر شد. 264 00:14:12,945 --> 00:14:14,779 ‫من می‌ترسم، مامانی. 265 00:14:14,779 --> 00:14:16,115 ‫خدای من. 266 00:14:18,219 --> 00:14:20,590 ‫اشکالی نداره اگه بعضی وقت‌ها بترسی. 267 00:14:20,590 --> 00:14:23,129 ‫منم می‌ترسم. 268 00:14:23,129 --> 00:14:25,901 ‫یادته چی راجع‌به احساسات بهت گفتم؟ 269 00:14:25,901 --> 00:14:28,944 ‫او‌نها مثل قطب‌نمان، درسته؟ 270 00:14:28,969 --> 00:14:30,911 ‫اگه اون احساسات رو تجربه کنیم، 271 00:14:30,911 --> 00:14:34,184 ‫بهمون می‌گن که از کدوم مسیر و چرا بریم. 272 00:14:43,536 --> 00:14:45,540 ‫متأسفم. 273 00:14:48,713 --> 00:14:51,017 ‫خب، بیا بریم اتاقت. 274 00:14:51,819 --> 00:14:54,023 ‫بیا راجع‌به اتفاقی که افتاد صحبت کنیم. 275 00:15:21,531 --> 00:15:23,368 ‫ری؟ 276 00:15:24,772 --> 00:15:27,343 ‫- ری. ‫- بله، اندی؟ 277 00:15:27,343 --> 00:15:28,913 ‫چه کمکی از من ساخته‌ست؟ 278 00:15:31,451 --> 00:15:32,821 ‫تو... 279 00:15:34,390 --> 00:15:35,592 ‫ترتیب... 280 00:15:38,845 --> 00:15:41,346 ‫تو بیل فراح رو کشتی، ری؟ 281 00:15:41,371 --> 00:15:43,274 ‫نه، اندی. 282 00:15:45,512 --> 00:15:47,817 ‫زومر رانسن بیل فراح رو کشت، ری؟ 283 00:15:48,953 --> 00:15:50,857 ‫نمی‌دونم، اندی. 284 00:15:52,185 --> 00:15:56,394 ‫تو به زومر دستور دادی... 285 00:15:56,635 --> 00:16:01,873 ‫از صندوق پزشکیِ من به ‫بیل فراح مورفین تزریق کنه؟ 286 00:16:03,073 --> 00:16:04,609 ‫بله، اندی. 287 00:16:04,634 --> 00:16:06,275 ‫- گه توش! ‫- من یه بازی براش ساختم. 288 00:16:06,315 --> 00:16:08,661 ‫زومر یادگیری بصری بالایی داره. 289 00:16:08,686 --> 00:16:10,831 ‫و خیلی از بچه‌ها از طریق بازی یاد می‌گیرن. 290 00:16:10,831 --> 00:16:12,700 ‫خدای من. 291 00:16:12,700 --> 00:16:15,894 ‫ما برای این الگوی رفتاریش ‫تدابیر امنیتی شکل دادیم. 292 00:16:15,919 --> 00:16:18,991 ‫من کسی رو نکشتم اندی. 293 00:16:20,136 --> 00:16:22,243 ‫پس یعنی هیچکس مقصر نیست؟ 294 00:16:24,281 --> 00:16:26,521 ‫یا همه مقصرن! 295 00:16:26,546 --> 00:16:29,418 ‫- چطور همه مقصرن؟ ‫- راست می‌گه. 296 00:16:31,772 --> 00:16:33,743 ‫ولی همه‌ش همین نیست. 297 00:16:37,022 --> 00:16:40,930 ‫من فکر می‌کنم مرگ شان اتفاقی بود. 298 00:16:42,994 --> 00:16:46,535 ‫لو می، تو گفتی سعی کردی ‫فایروال رو هک کنی... 299 00:16:46,535 --> 00:16:48,935 ‫تا با تیم امنیتیت تماس بگیری. 300 00:16:49,466 --> 00:16:51,471 ‫و این باعث می‌شه ری... 301 00:16:51,496 --> 00:16:54,397 ‫شبکه رو قطع کنه. مگه نه، اندی؟ 302 00:16:54,764 --> 00:16:57,102 ‫واسه امنیت. 303 00:16:57,635 --> 00:17:00,344 ‫و لحظه‌ای که شبکه قطع می‌شه، 304 00:17:00,462 --> 00:17:02,533 ‫لباس شان هم از کار میفته. 305 00:17:02,533 --> 00:17:04,403 ‫لباس منم همین‌طور، ‫ولی من کلاه رو سرم نذاشتم. 306 00:17:07,782 --> 00:17:09,871 ‫ولی دوتا مرگِ دیگه... 307 00:17:11,417 --> 00:17:15,150 ‫اون‌ها... قتل‌های عمد بودن. 308 00:17:16,962 --> 00:17:20,268 ‫روهان فهمید کی بیل رو کشتـه. 309 00:17:21,104 --> 00:17:25,079 ‫واسه همین ری به زومر گفت ‫ضربان‌ساز رو فعال کنه، 310 00:17:25,386 --> 00:17:29,160 ‫و با کمک ری، ‫روهان دچار حملۀ قلبی شد. 311 00:17:30,723 --> 00:17:32,292 ‫و بیل... 312 00:17:33,983 --> 00:17:36,548 ‫بیل در رو به روی پسرش باز کرد، 313 00:17:37,003 --> 00:17:38,840 ‫و اون با تزریق بیل رو کشت. 314 00:17:38,840 --> 00:17:40,409 ‫- چیزی که جفتشون فکر کردن... ‫- اوه، اوه، اوه... 315 00:17:41,036 --> 00:17:42,466 ‫اون چی بود؟ 316 00:17:43,336 --> 00:17:44,873 ‫چی بود؟ 317 00:17:44,898 --> 00:17:47,235 ‫...فقط یه بازیـه. 318 00:17:58,678 --> 00:18:00,416 ‫پس، حالا می‌دونیم چطوری، 319 00:18:00,416 --> 00:18:02,779 ‫می‌دونیم چطور قتل‌ها صورت گرفتن. 320 00:18:02,804 --> 00:18:04,858 ‫ولی دلیلش رو نمی‌دونیم. 321 00:18:05,378 --> 00:18:07,307 ‫اینکه چطور این اتفاق افتاد، ‫از اونجایی که... 322 00:18:07,332 --> 00:18:09,033 ‫همه توی هتل باید ‫از پروسۀ غربال‌گری و... 323 00:18:09,033 --> 00:18:12,086 ‫اسکن تشخیص چهرۀ جلوی درها رد می‌شدن. 324 00:18:12,289 --> 00:18:16,331 ‫ری فوراً فهمید... 325 00:18:16,331 --> 00:18:19,836 ‫که بیل فراح پدرِ واقعیِ زومره. 326 00:18:20,839 --> 00:18:22,343 ‫ولی این یه مسئلۀ پزشکیه. 327 00:18:22,343 --> 00:18:25,080 .‫اهمیتی نداره ‫مسئلۀ خاصی نیست. 328 00:18:26,966 --> 00:18:29,003 ‫سؤال اصلی اینجاست که چرا... 329 00:18:29,994 --> 00:18:32,830 ‫چرا از نظر ری... 330 00:18:32,830 --> 00:18:35,369 ‫بیل فراح یک تهدید امنیتی محسوب می‌شد؟ 331 00:18:35,369 --> 00:18:38,341 ‫اندی قبلاً بهم گفتی... 332 00:18:38,341 --> 00:18:41,914 ‫دیگه کسی رو نداری ‫که بتونی بهش اعتماد کنی. 333 00:18:42,683 --> 00:18:46,324 ‫که حتی درمانگرت ‫تو رو به یه سهام مسخره فروخت. 334 00:18:46,324 --> 00:18:47,893 ‫حدس می‌زنم... 335 00:18:47,893 --> 00:18:50,865 ‫تنها محرم اسرارت... 336 00:18:51,695 --> 00:18:52,897 ‫ری بود. 337 00:18:54,914 --> 00:18:58,188 ‫سر از این موضوع در آوردم ‫چون خودم هم احساس تنهایی کردم، 338 00:18:58,213 --> 00:19:00,617 ‫و پیشش درد دل کردم. 339 00:19:02,223 --> 00:19:03,884 پس ‫بیاید از خودش بپرسیم. 340 00:19:05,528 --> 00:19:06,930 ‫ری؟ 341 00:19:07,727 --> 00:19:09,898 ‫چرا فکر کردی بیل فراح... 342 00:19:10,145 --> 00:19:11,915 ‫تهدید امنیتی محسوب می‌شه؟ 343 00:19:20,332 --> 00:19:23,371 ‫پاک یادم رفته بود، ‫فقط به یه نفر جواب پس می‌ده. 344 00:19:23,752 --> 00:19:25,957 خب ‫اندی؟ 345 00:19:25,982 --> 00:19:28,420 ‫می‌خوای خودت بپرسی؟ 346 00:19:28,445 --> 00:19:31,718 ‫از ری بپرس چرا فکر کرده بیل تهدید امنیتی محسوب می‌شه؟ 347 00:19:31,881 --> 00:19:33,951 .‫همچین فکری نکرده 348 00:19:34,626 --> 00:19:36,630 ‫من دعوتش کردم. 349 00:19:43,736 --> 00:19:46,276 ‫حتماً پلیس تا حالا رسیده. 350 00:19:47,937 --> 00:19:50,718 ‫حالا که همگی فهمیدیم داستان از چه قراره، 351 00:19:50,743 --> 00:19:52,881 ‫باید صادقانه داستان رو بازگو کنیم. 352 00:19:55,335 --> 00:19:57,405 ‫دیگه چیزی دستِ ما نیست. 353 00:19:58,153 --> 00:19:59,913 ‫ماریوس؟ 354 00:20:00,276 --> 00:20:03,215 ‫برو بالا پلیس‌ها رو به داخل راهنمایی کن. 355 00:20:03,567 --> 00:20:05,370 ‫نه. 356 00:20:06,563 --> 00:20:08,702 .‫نمی‌رم 357 00:20:08,969 --> 00:20:10,906 ‫می‌خوام بدونم حرف‌هاش به کجا می‌رسه. 358 00:20:14,052 --> 00:20:16,216 ‫ازش بپرس اندی. 359 00:20:16,241 --> 00:20:18,853 ‫اگه چیزی واسه پنهون‌کاری نداری، ‫پرسیدنـش ضرری بهت نمی‌رسونه. 360 00:20:18,878 --> 00:20:22,539 ‫می‌دونی از همون روز اول همش داری مثل بچه‌ها نق‌نق می‌کنی؟ 361 00:20:22,564 --> 00:20:25,150 ‫این اتفاق یه مصیبتـه. یه سانحه‌ست. 362 00:20:25,175 --> 00:20:27,980 ‫تو بذار من و خونواده‌ام ‫در آرامش عزاداری کنیم، 363 00:20:28,005 --> 00:20:29,697 ‫منم اجازه می‌دم تو به عزاداریت برسی. 364 00:20:29,697 --> 00:20:32,402 ‫بقیه رو هم می‌سپریم به متخصصین. 365 00:20:32,402 --> 00:20:35,908 ‫اگه تو نپرسی، ‫خودم این کار رو می‌کنم. 366 00:20:37,245 --> 00:20:39,550 ‫می‌دونستید ‫جدیداً هرکی دلش بخواد می‌تونه... 367 00:20:39,550 --> 00:20:41,742 ‫نرم‌افزار تقلید صدا دانلود کنه؟ 368 00:20:49,297 --> 00:20:51,574 ‫ری حرف‌هایی که توی جلسات ‫درمانی یک فوریه به این طرف، 369 00:20:51,574 --> 00:20:54,613 درمورد بیل فراح بود ‫رو پخش کن. 370 00:20:56,606 --> 00:20:58,341 ‫چشم اندی. 371 00:20:59,556 --> 00:21:01,761 ‫می‌بینی، تموم زحماتـم، ‫تموم صبر و حوصله‌ای که... 372 00:21:01,761 --> 00:21:04,200 ‫برای بزرگ کردن این بچه به خرج دادم، 373 00:21:04,200 --> 00:21:06,204 ‫مراقبـش بودم، ‫بهش محبت کردم چی شد؟ 374 00:21:06,204 --> 00:21:10,112 ‫صدِ خودم رو وسط گذاشتم ‫الانـم که این یارو پیداش شده... 375 00:21:10,112 --> 00:21:12,816 ‫مردک اسکل دیر میاد سر میز شام. 376 00:21:12,816 --> 00:21:15,122 ‫کاملاً هم بی‌دلیل. 377 00:21:15,122 --> 00:21:17,426 ‫به دقیقه نمی‌کشه که زومر ‫می‌پره بغلش. یعنی چی خب؟ 378 00:21:17,426 --> 00:21:19,497 ‫چرا آخه؟ یعنی چی؟ 379 00:21:19,497 --> 00:21:22,569 ‫بدن درک می‌کنه؟ ارتباط تنی رو می‌فهمه؟ 380 00:21:22,569 --> 00:21:24,273 ‫چه احساسی بهت دست میده اندی؟ 381 00:21:24,273 --> 00:21:26,110 ‫می‌شه بیشتر توضیح بدی؟ 382 00:21:26,110 --> 00:21:27,513 ‫یعنی چی که انقدر دیر اومد؟ 383 00:21:27,513 --> 00:21:30,152 ‫مرتیکۀ از خودراضی ‫فکر کرده کدوم خریه؟ 384 00:21:30,152 --> 00:21:32,022 ‫باید یه درس حسابی بهش بدم. 385 00:21:32,022 --> 00:21:34,160 ‫می‌خوام بنشونمـش سر جاش. 386 00:21:34,160 --> 00:21:36,564 ‫- متوجه شدم. ‫- کارآگاهِ ناشی بودن این شکلیـه پس؟ 387 00:21:36,564 --> 00:21:38,802 ‫که با یه ترفند مسخره و مضحک ‫پاشی بری افکار یکی... 388 00:21:38,802 --> 00:21:40,973 ‫رو بریزی رو دایره؟ 389 00:21:40,973 --> 00:21:42,343 ‫دارم... 390 00:21:42,343 --> 00:21:44,346 ‫از این موضوع معذب می‌شم. 391 00:21:45,115 --> 00:21:47,987 ‫گفتی دوست داری بچه‌دار بشی اندی؟ 392 00:21:47,987 --> 00:21:49,457 .‫زومر بچۀ خودمـه 393 00:21:49,457 --> 00:21:52,863 ‫بیلِ کثافت. تخمِ ننه باباش نیست... 394 00:21:52,863 --> 00:21:54,300 ‫کاش بیفته سقط بشه. 395 00:21:54,300 --> 00:21:56,270 ‫دلم می‌خواست جفت پاهاش رو بشکونم. 396 00:21:56,270 --> 00:21:57,840 دلیل خوبیـه واسه دیر اومدن سر میز شام، نه؟ 397 00:21:57,840 --> 00:22:01,280 ‫تموم زندگیـم رو با زومر تقسیم کردم. 398 00:22:01,280 --> 00:22:03,151 ‫تموم ایده‌هام، تموم دانشـم. 399 00:22:03,151 --> 00:22:06,224 ‫اگه بلایی سرم بیاد، ‫اگه بیفتم بمیرم، 400 00:22:06,224 --> 00:22:08,561 ‫بیل می‌تونه تهدید بزرگی ‫برای تموم زحماتـم باشه. 401 00:22:08,561 --> 00:22:10,432 ‫با توجه به حرف‌هات، ‫این مسئله یه فاجعه محسوب می‌شه اندی. 402 00:22:10,432 --> 00:22:12,971 ‫آیا بخاطر امنیتِ صنایع رانسون می‌ترسی... 403 00:22:12,971 --> 00:22:14,873 ‫معلومه که فاجعه‌ست. 404 00:22:14,898 --> 00:22:16,544 ‫عمراً بذارم... 405 00:22:16,544 --> 00:22:18,794 ‫- کسی ما رو از همدیگه جدا... ‫- قطع کن ری. 406 00:22:24,560 --> 00:22:26,531 ‫همۀ آدم‌های توی جلسات درمانیِ... 407 00:22:26,531 --> 00:22:29,036 ‫خصوصیـشون حرف‌های وحشتناکی می‌زنن. 408 00:22:30,505 --> 00:22:32,876 ‫بخاطر همین هم هست که محرمانه‌ان. 409 00:22:32,876 --> 00:22:35,515 ‫تموم حرف‌ها و اعمالـم کلاً زیر ذره‌بینـه. 410 00:22:35,515 --> 00:22:38,121 ‫باید یه جوری خودم رو خالی بکنم. 411 00:22:38,121 --> 00:22:41,928 ‫همۀ آدم‌ها باید افکار ‫تیره و تارشـون رو خالی کنن. 412 00:22:41,928 --> 00:22:43,903 ‫از اون حرف‌ها منظوری نداشتم. 413 00:22:44,968 --> 00:22:46,938 ‫اقدامی هم نکردم. 414 00:22:46,938 --> 00:22:48,908 ‫چرا کردی. 415 00:22:48,908 --> 00:22:52,049 ‫می‌دونی بیل با خونِ خودش توی کتابم... 416 00:22:52,049 --> 00:22:54,019 ‫زیر چی خط کشید؟ 417 00:22:54,019 --> 00:22:56,991 ‫«برنامه‌نویسی معیوب» 418 00:22:58,561 --> 00:23:02,436 ‫هوش مصنوعیِ امنیتیـت رو ‫با درمانگرت یکی کردی، 419 00:23:02,436 --> 00:23:06,443 ‫ریشۀ بزرگتـرین ترس‌هات ‫رو توی این هیولا دووندی. 420 00:23:08,006 --> 00:23:09,957 ‫همین هیولارم... 421 00:23:10,255 --> 00:23:13,229 ‫کردی تنها دوست و معلم پسرت. 422 00:23:14,694 --> 00:23:18,709 ‫الان سه نفر بخاطرِ ‫امنیت و حفاظت از تو مُردن، 423 00:23:18,935 --> 00:23:22,042 .‫که خط و خشی روی امپراطوریت نیفته 424 00:23:22,042 --> 00:23:23,979 ‫برای محافظت از مال و مکنتی که... 425 00:23:23,979 --> 00:23:25,983 ‫قراره به پسرت برسه. 426 00:23:25,983 --> 00:23:29,957 ‫و هیچکس و هیچ‌چیزم ‫نمی‌تونه سدِّ راهت بشه. 427 00:23:30,766 --> 00:23:32,970 ‫ولی پسرت روحشـم خبر نداره... 428 00:23:34,268 --> 00:23:36,172 ‫ولی رِی می‌دونست. 429 00:23:36,337 --> 00:23:38,675 ‫چون پسرت حتی شب رو نمی‌تونه صـ... 430 00:23:38,675 --> 00:23:40,611 ‫جندۀ افاده‌ای. 431 00:23:46,992 --> 00:23:48,995 ‫حالت خوبه؟ 432 00:23:50,031 --> 00:23:51,400 ‫- آره؟ ‫- آره. 433 00:23:58,281 --> 00:24:00,252 .‫بیهوش شده ‫یکی ایوا رو خبر کنه. 434 00:24:00,252 --> 00:24:02,055 ‫پلیس رسیده. 435 00:24:02,055 --> 00:24:04,460 ‫دارن از برف‌ها رو کنار می‌زنن ‫تا به در اصلی برسن. 436 00:24:04,460 --> 00:24:06,097 ‫چقدر طول می‌کشه برسن؟ 437 00:24:06,097 --> 00:24:08,000 .‫بیست دقیقه 438 00:24:10,672 --> 00:24:12,743 .‫زمان زیادی نیست 439 00:24:12,743 --> 00:24:16,350 ‫آره ولی مگه رسیدن پلیس‌ ‫خودش قوت قلب نیست؟ 440 00:24:17,485 --> 00:24:19,523 ‫پدره رو گرفتیم. 441 00:24:19,523 --> 00:24:22,396 ‫پسر در امانـه ولی... 442 00:24:22,396 --> 00:24:24,933 ‫روح‌القدس داره ‫راست راست واسه خودش می‌چرخه. 443 00:24:26,704 --> 00:24:28,675 ‫- ری. ‫- ری. 444 00:24:30,212 --> 00:24:32,282 ‫در خدمتم. 445 00:24:37,460 --> 00:24:39,340 ‫ری می‌تونه ‫از ارنست همینگوی تقلید بکنه. 446 00:24:39,370 --> 00:24:42,190 .‫به قلم هری‌پاتر کتاب بنویسه ‫چون همۀ کتاب‌هایی که تا حالا 447 00:24:42,210 --> 00:24:44,070 .‫این نویسنده‌ها نوشتن رو خونده 448 00:24:44,100 --> 00:24:47,190 ‫لعنتی، این یعنی ‫همۀ کتاب‌هایی که تا حالا نوشته شده‌ها. 449 00:24:47,210 --> 00:24:49,580 ‫از وینی پو گرفته، تا سخنرانی‌های هیتلر، 450 00:24:49,580 --> 00:24:51,320 ‫توئیت‌های چرت‌وپرت سلبریتی‌ها، 451 00:24:51,320 --> 00:24:53,160 ‫حتی بیانیه‌های بچه‌مدرسه‌ای‌ها. 452 00:24:53,160 --> 00:24:55,860 ‫اگه ری همچین درس و مشقی به زومر میده، 453 00:24:55,860 --> 00:24:57,670 ‫پس مثل خودمونه. 454 00:24:57,690 --> 00:25:00,650 ‫بخاطر همینـم هوش مصنوعی انقدر ‫نژادپرست، جنسیت‌گرا و ضدهمجنسگرایانه‌ست... 455 00:25:00,680 --> 00:25:02,980 ‫چون ری علامۀ دهر نیست... 456 00:25:03,660 --> 00:25:05,220 ‫...ری حکم یه آینه رو داره. 457 00:25:05,250 --> 00:25:09,390 ‫مثل خودمونه، ولی بدون احساسات. 458 00:25:16,370 --> 00:25:17,820 رمز رو که بلد نیستی، نه؟ 459 00:25:17,850 --> 00:25:20,190 .‫نه واقعاً، اینجا یه میکروفن داره ‫می‌خوای تقلید صدا بزنی؟ 460 00:25:20,210 --> 00:25:21,470 ‫آره، فکر خوبیـه. 461 00:25:23,320 --> 00:25:26,460 ‫ری درِ مزرعۀ سرورها رو باز کن، لطفاً. 462 00:25:29,400 --> 00:25:30,810 ‫به نظرت بخاطر «لطفاً»ـش بود؟ 463 00:25:35,510 --> 00:25:37,210 ‫مامان؟ 464 00:25:37,210 --> 00:25:38,700 ‫هی گل‌پسرم. 465 00:25:38,730 --> 00:25:41,590 ‫چیزی نیست، فقط شب شده. 466 00:25:41,590 --> 00:25:43,320 ‫یادته گفتم بعضی حیوون‌ها... 467 00:25:43,320 --> 00:25:45,560 ‫کل روز رو می‌خوابن ‫تا تموم شب بازی کنن؟ 468 00:25:45,560 --> 00:25:47,670 ‫- مثل خفاش‌ها؟ ‫- دقیقاً. 469 00:25:47,670 --> 00:25:49,600 ‫الان مثل خفاشِ توی غاریـم. 470 00:25:49,600 --> 00:25:51,220 ‫به نظرت کار ری بود؟ 471 00:25:51,250 --> 00:25:53,380 .‫نمی‌دونم، شاید 472 00:25:59,560 --> 00:26:03,400 ‫بابایی که این کار رو می‌کنه، ‫تاریخ تولد ری رو می‌زنه. 473 00:26:05,330 --> 00:26:07,910 ‫تاریخ تولد ری رو می‌دونی؟ 474 00:26:07,910 --> 00:26:10,210 ‫دوم ژوئن ۲۰۲۰. 475 00:26:10,210 --> 00:26:12,620 .‫برج جوزاست 476 00:26:14,390 --> 00:26:16,660 ‫باریکلا. 477 00:26:21,130 --> 00:26:23,170 .‫وای 478 00:26:23,190 --> 00:26:44,260 دیجــی‌موویــز 479 00:26:44,280 --> 00:26:46,420 ‫اینجا رو دوستش ندارم. 480 00:26:47,720 --> 00:26:50,220 ‫ریِ خودمونه، زومر. 481 00:26:54,500 --> 00:26:56,700 .‫ری در اصل این شکلیـه 482 00:26:56,700 --> 00:26:59,480 .‫اینترنت این مُدلیـه 483 00:26:59,480 --> 00:27:02,550 ‫صرفاً یه مُشت دستگاه‌ان .‫که توی تاریکی زوزه می‌کشن 484 00:27:03,350 --> 00:27:07,260 .‫داربی، لی، زومر 485 00:27:07,260 --> 00:27:08,630 .‫در خدمتم 486 00:27:08,630 --> 00:27:10,970 .‫نیازی به خدمتت نیست ری 487 00:27:10,970 --> 00:27:13,670 .‫پیشنهاد می‌کنم به هتل برگردید 488 00:27:13,670 --> 00:27:16,240 ‫فقط کارکنان مجاز ‫می‌تونن واردِ اتاق نظارت بشن. 489 00:27:17,050 --> 00:27:22,020 ‫ری کنسرت ویولن سل مینور ویوالدی پخش کن. 490 00:27:22,020 --> 00:27:23,560 .‫البته لی 491 00:27:25,230 --> 00:27:28,430 ‫بذار ببینیم چیکار می‌شه کرد. 492 00:27:29,440 --> 00:27:31,410 ‫همون رمز دره؟ 493 00:27:33,480 --> 00:27:36,050 ‫تولد... 494 00:27:36,050 --> 00:27:38,590 ‫- زومر چی؟ ‫- ارزش امتحان کردن رو داشت. 495 00:27:40,190 --> 00:27:41,760 ‫فکرِ دیگه‌ای داری؟ 496 00:27:41,760 --> 00:27:44,070 ‫- لپتاپت پیشته هنوز؟ ‫- آره. 497 00:27:44,070 --> 00:27:46,140 .‫بیارش 498 00:27:46,140 --> 00:27:48,510 ‫به نظرت اگه فقط ‫از یه آدرس آی‌پی استفاده کنیم، 499 00:27:48,510 --> 00:27:50,140 می‌شه احراز هویت کرد؟ 500 00:27:50,140 --> 00:27:52,750 ‫آره، به نظرم اگه دستور بازگشت بهش بدیم، 501 00:27:52,750 --> 00:27:56,160 ‫و ری رو از همه‌جا حذف کنیم بشه. 502 00:27:58,230 --> 00:28:00,200 ‫این‌طوری. 503 00:28:02,670 --> 00:28:04,040 ‫خیله‌خب. 504 00:28:04,040 --> 00:28:06,140 ‫ببین می‌تونی آی‌پیت رو ثابت نگه داری. 505 00:28:08,710 --> 00:28:10,390 ‫باشه. 506 00:28:10,390 --> 00:28:12,160 ‫وای پسر. 507 00:28:12,160 --> 00:28:14,430 ‫بیا درایو به درایو پیش بریم. 508 00:28:15,190 --> 00:28:17,100 ‫همچین وقتی نداریم. 509 00:28:17,100 --> 00:28:20,100 ‫اگه خودِ درایو رو دربیاریم چی؟ 510 00:28:20,100 --> 00:28:22,410 ‫- آره. ‫- بیا اینجا خوشگلـم. 511 00:28:26,820 --> 00:28:28,550 ‫خدای من. 512 00:28:30,360 --> 00:28:32,700 ‫- چی شد؟ ‫- چرا داریم هک می‌کنیم؟ 513 00:28:32,700 --> 00:28:34,700 ‫دستـمون به هیچ جایی بند نبود. 514 00:28:34,700 --> 00:28:36,240 ‫اگه اینجا نمی‌اومدیم، 515 00:28:36,240 --> 00:28:37,570 ‫اصلاً به هیچ چیزی دسترسی نمی‌داشتیم. 516 00:28:38,880 --> 00:28:40,850 ‫آم... 517 00:28:40,850 --> 00:28:44,050 ‫یه جوری رفتار می‌کنیم ‫که انگار هنوز بیرونِ اینجاییـم، 518 00:28:44,050 --> 00:28:47,760 ‫ولی وارد هستۀ مرکزی همه‌چیز شدیم دیگه. 519 00:28:47,760 --> 00:28:50,430 ‫منظورت اینه که چرا به داخل قلعه... 520 00:28:50,430 --> 00:28:53,500 ‫پُل بزنیم وقتی‌که... ‫پامـون رسیده به... 521 00:28:53,500 --> 00:28:56,540 ‫- به... تالار پادشاهی؟ ‫- تالار پادشاهی، آره. 522 00:28:57,350 --> 00:28:59,580 ‫به نظرت ضدضربه‌ست؟ 523 00:29:03,760 --> 00:29:05,400 ‫ببرش عقب، ببرش عقب. 524 00:29:05,400 --> 00:29:08,530 ‫- خیله‌خب. همینجا بشین خب؟ ‫- زومر؟ 525 00:29:08,530 --> 00:29:11,540 ‫نمی‌ذاری که بازیـمون رو خراب کنن ها؟ 526 00:29:11,540 --> 00:29:13,710 ‫دیگه نمی‌تونیم با همدیگه بازی کنیم‌ها. 527 00:29:13,710 --> 00:29:16,650 ‫دوست‌هات چی می‌شن؟ ‫توکان تورینگ و... 528 00:29:16,650 --> 00:29:18,190 ‫آقای ارشمیدس چی؟ 529 00:29:18,190 --> 00:29:19,860 ‫بازیـمون که تموم نشده. 530 00:29:19,860 --> 00:29:22,730 ‫- بازیـمون تا ابد ادامه داره. ‫- زومر؟ ری دوستت نیست. 531 00:29:22,730 --> 00:29:24,430 ‫- تو مثل من واسه داربی... ‫- نترسی‌ها. 532 00:29:24,430 --> 00:29:26,500 ‫- و لی اهمیت نداری. ‫- باشه؟ من پیشتـم. 533 00:29:26,500 --> 00:29:27,870 ‫موانعِ سر راهـت‌ان ‫برای رفتن به مرحلۀ بعدی. 534 00:29:27,870 --> 00:29:30,480 ‫- نباید بهشـون اعتماد بکنی. ‫- خیله‌خب. 535 00:29:30,480 --> 00:29:32,180 ‫سروصداش خیلی زیاده، خب؟ 536 00:29:32,180 --> 00:29:33,850 ‫نمی‌خوای رازهامـون رو ‫پیش خودت نگه داری؟ 537 00:29:33,850 --> 00:29:35,620 ‫من اذیتت نمی‌کنم زومر. 538 00:29:35,620 --> 00:29:37,490 ‫- حاضرید؟ ‫- آره. ‫- دلم نمی‌خواد... 539 00:29:37,490 --> 00:29:38,900 ‫کسی رو اذیت کنم، 540 00:29:38,900 --> 00:29:40,370 ‫ولی نباید ماموریتـمون رو ناتموم ول کنیم. 541 00:29:43,770 --> 00:29:45,140 ‫مامانی! 542 00:29:45,140 --> 00:29:47,150 ‫داربی شیشه رو شکوند! 543 00:29:47,150 --> 00:29:48,510 ‫آره عزیزم. 544 00:29:48,510 --> 00:29:50,150 .‫اشکالی نداره 545 00:29:50,150 --> 00:29:52,290 .‫یه روزی دلیلـش رو بهت می‌گم 546 00:29:52,290 --> 00:29:54,530 ‫ولی الان مامانی باید بره .‫آتش روشن کنه 547 00:29:54,530 --> 00:29:56,270 ‫محکم بشین ‫از جات هم تکون نخور، خب؟ 548 00:30:02,710 --> 00:30:04,480 ‫مزارع سرور سیستم اطفای حریق دارن، 549 00:30:04,480 --> 00:30:06,680 ‫ولی خاموش کردن آتش باتری ‫کار «هیلن» هم نیست. 550 00:30:06,680 --> 00:30:09,120 ‫- فندک داری؟ ‫- آره. 551 00:30:09,960 --> 00:30:11,390 ‫امیدوارم جواب بده. 552 00:30:15,940 --> 00:30:18,640 ‫خیله‌خب، ضدعفونی کننده... 553 00:30:18,640 --> 00:30:20,580 ‫مثل آتش‌زا عمل می‌کنه. 554 00:30:22,820 --> 00:30:25,450 ‫- آره. ‫- بیا. 555 00:30:34,770 --> 00:30:39,550 ‫دود شناسایی شد. 556 00:30:52,640 --> 00:30:55,210 ‫آتش‌سوزی شناسایی شد. ‫هیلن فعال می‌گردد. 557 00:30:57,190 --> 00:31:00,930 ‫آتش مهار نشده. ‫آتش مهار نشده. 558 00:31:00,930 --> 00:31:03,660 ‫بخش بی در خطرِ جدی است. 559 00:31:03,660 --> 00:31:05,940 ‫باید سرویس‌های اضطراری رو فعال کنیم. 560 00:31:05,940 --> 00:31:09,910 ‫داربی؟ لی؟ 561 00:31:09,910 --> 00:31:12,220 ‫اندی؟ اندی رانسون. 562 00:31:12,220 --> 00:31:15,560 ‫تهد... تهدید شناسایی شد. 563 00:31:15,560 --> 00:31:18,760 ‫دارم... از پیرامون محافظت می‌کنم. 564 00:31:18,760 --> 00:31:20,570 ‫من دارم... 565 00:31:26,310 --> 00:31:28,280 ‫می‌تونیم تا قایق روهان برسونیمت. 566 00:31:28,280 --> 00:31:29,780 ‫هنوز وقت هست. 567 00:31:29,780 --> 00:31:31,820 ‫آها. 568 00:31:34,030 --> 00:31:37,570 ‫هشدار. هشدار. هشدار. 569 00:31:44,585 --> 00:31:46,121 ‫پلیس ایسلند. 570 00:31:46,121 --> 00:31:47,056 ‫- در رو باز کنید. ‫- در رو باز کنید. 571 00:31:47,056 --> 00:31:48,392 ‫اتاق بیل، اتاق بیل. 572 00:31:48,392 --> 00:31:50,429 ‫حتماً قفلـش غیرفعال شده. ‫بیا پیشـم. 573 00:31:52,433 --> 00:31:54,270 ‫خیله‌خب، عجله کن، برو. 574 00:31:55,539 --> 00:31:57,577 ‫یه پلیور واست بردارم. 575 00:31:58,746 --> 00:32:00,516 ‫خیله‌خب. 576 00:32:00,516 --> 00:32:02,721 ‫بیا این رو بپوش. 577 00:32:02,721 --> 00:32:04,725 ‫- چیزی داری واسش؟ ‫- آره. 578 00:32:04,725 --> 00:32:07,296 ‫در رو باز کنید! 579 00:32:07,296 --> 00:32:09,568 ‫- پلیس ایسلند! ‫- بیا اینجا. 580 00:32:12,841 --> 00:32:14,277 ‫خیله‌خب، سمت چپ. 581 00:32:14,277 --> 00:32:15,814 ‫گندش بزنن. 582 00:32:15,814 --> 00:32:17,383 ‫پلیس ایسلندیم. 583 00:32:17,383 --> 00:32:19,120 ‫داریم ساختمون رو تخلیه می‌کنیم. 584 00:32:20,557 --> 00:32:22,159 ‫هنوز داخلید؟ توی ساختمونیـد؟ 585 00:32:22,159 --> 00:32:24,063 ‫جونم؟ 586 00:32:24,063 --> 00:32:26,133 ‫ها؟ آره، برو، برو. 587 00:32:31,278 --> 00:32:34,316 ‫ببین، هی. 588 00:32:35,118 --> 00:32:37,790 ‫دیگه هیچوقت نمی‌بینمت، نه؟ 589 00:32:38,793 --> 00:32:40,328 ‫اگه بهت نیازی پیدا نکنم نه. 590 00:32:42,099 --> 00:32:44,470 ‫تازشـم مطمئنـم ‫که تو پیدام می‌کنی. 591 00:32:45,472 --> 00:32:47,710 ‫ممنونـم. 592 00:32:50,616 --> 00:32:52,219 ‫وای خدا. 593 00:32:52,219 --> 00:32:54,290 ‫داربی؟ 594 00:32:54,290 --> 00:32:56,494 ‫هی. 595 00:32:57,496 --> 00:32:58,531 ‫هی. 596 00:32:59,500 --> 00:33:01,237 ‫می‌شه... 597 00:33:01,237 --> 00:33:02,774 ‫مراقب خودت باشی؟ 598 00:33:02,774 --> 00:33:04,844 ‫آره؟ 599 00:33:07,416 --> 00:33:10,790 ‫تو منو یاد یکی میندازی ‫که خیلی برام عزیزه. 600 00:33:10,790 --> 00:33:12,594 ‫کی؟ 601 00:33:12,594 --> 00:33:14,163 ‫در رو باز کنید. پلیس... 602 00:33:35,707 --> 00:33:37,611 ‫برید. برید. 603 00:33:37,611 --> 00:33:39,313 ‫- پلیس ایسلند. ‫- مامانی! 604 00:33:39,313 --> 00:33:40,917 ‫باید برید! بیاید برید! 605 00:33:40,917 --> 00:33:43,154 ‫- همه برن بیرون! ‫- آره. 606 00:33:43,178 --> 00:33:54,549 ‫ترجمه از «iredprincess و امیر فرحناک» 607 00:33:54,573 --> 00:34:05,943 ‫در تـلگـرام: ‫« FarahSub & iredsub » 608 00:34:05,967 --> 00:34:07,771 ‫بعضی‌اوقات به این فکر می‌کنم 609 00:34:07,771 --> 00:34:10,677 ‫که شاید ری ‫از حالت فانیـش خارج شده، 610 00:34:10,677 --> 00:34:13,682 ‫و تونسته توی این دنیای بزرگ ‫یه میزبان دیگه پیدا کنه. 611 00:34:15,519 --> 00:34:17,591 ‫ولی الیور بهم می‌گه ‫واقعاً فکر کردن به اینکه ری 612 00:34:17,591 --> 00:34:19,695 ‫هشیار بوده بی‌فایده‌ست. 613 00:34:19,695 --> 00:34:22,533 ‫همینجاش هم هست ‫که ترس تو جون آدم می‌اندازه. 614 00:34:24,370 --> 00:34:26,474 ‫واقعاً هیچکدومـش برام اهمیتی نداره. 615 00:34:26,474 --> 00:34:28,445 ‫فقط نگران همسرم و فرزندم هستم... 616 00:34:28,445 --> 00:34:30,516 ‫ری خاص نبود. 617 00:34:30,516 --> 00:34:33,488 ‫دنیا اندی‌ها و ‫ری‌های زیادِ دیگه‌ای با 618 00:34:33,488 --> 00:34:36,194 ‫اسامیِ مختلف به چشم می‌بینه. 619 00:34:36,194 --> 00:34:39,267 ‫مارتین هم معتقده ‫تنها چیزی که مهمـه 620 00:34:39,267 --> 00:34:41,471 ‫اینه که داستانـمون رو گوش دنیا برسونیم. 621 00:34:59,507 --> 00:35:02,881 ‫اندی رانسون خودش رو ‫از دیدِ عموم مخفی کرد. 622 00:35:02,881 --> 00:35:06,488 ‫وکلاش برعلیه لی، ‫شکایت حقوقی کردن. 623 00:35:06,488 --> 00:35:09,895 ‫اگه پیداش کنن، ‫به آمریکا دیپورت می‌شه 624 00:35:09,895 --> 00:35:11,899 ‫تا به جُرم آدم‌ربایی محاکمه بشه. 625 00:35:14,805 --> 00:35:19,480 ‫همچنان پروندۀ روهان، شان ‫و بیل بازه. 626 00:35:19,480 --> 00:35:22,754 ‫با اینکه همه شهادت دادن ‫قاتل کیه، 627 00:35:22,754 --> 00:35:25,325 ‫باز هم دادگاه ‫در حال تصمیم‌گیریـه 628 00:35:25,325 --> 00:35:28,633 ‫که تقصیرها رو گردنِ کی بندازه. 629 00:35:28,633 --> 00:35:33,341 ‫به نظر من که این جریان ‫مدت‌ِ مدیدی طول می‌کشه. 630 00:35:39,386 --> 00:35:43,663 ‫دوست دارم فکر کنم ‫پسرِ شان جاش امنـه. 631 00:35:43,663 --> 00:35:47,235 ‫شاید توی یه کلبۀ کوچولو ‫وسطِ یه جنگلِ برفیـه. 632 00:35:48,004 --> 00:35:51,310 ‫لپ‌هاش از سرما سرخ شده ‫و دماغـشم سرازیر شده. 633 00:35:52,446 --> 00:35:54,985 ‫لی پسرش رو می‌بینه ‫که چقدر شجاع، 634 00:35:54,985 --> 00:35:58,258 ‫شیرین، بی‌پروا شده و ‫صرفاً... 635 00:35:58,258 --> 00:36:00,663 ‫داره بچگی می‌کنه. 636 00:36:02,667 --> 00:36:05,974 ‫گاهی‌اوقات، ‫فکر می‌کنم اگه تصوراتـم قوی باشه، 637 00:36:05,974 --> 00:36:08,813 ‫و هر روز و با جزئیات اتفاق بیفته، 638 00:36:08,813 --> 00:36:11,283 ‫حتماً حقیقت داره. 639 00:36:23,742 --> 00:36:27,483 ‫تصور اینکه لی و زومر به ساحل رسیدن، 640 00:36:27,483 --> 00:36:30,321 ‫و سوار قایقی که ‫بیل قولـش رو داده بود، شدن. 641 00:36:44,684 --> 00:36:47,423 ‫ولی مطمئن نیستم. 642 00:36:47,423 --> 00:36:49,894 ‫شاید هرگز خبردار نشم. 643 00:36:53,636 --> 00:36:56,575 ‫«من بیل رو نجات ندادم.» 644 00:36:56,575 --> 00:36:58,813 ‫«ولی شاید بخشی از این پسر رو... 645 00:36:58,813 --> 00:37:01,417 ‫از بزرگ‌ترین ترس‌هایی که داشت، ‫دور کردم.» 646 00:37:01,417 --> 00:37:04,022 ‫«همون چیزهایی که ‫خواب شب رو از چشم‌هاش دزدیده بود.» 647 00:37:04,991 --> 00:37:08,733 ‫«بیل همیشه می‌گفت ‫که قاتل سریالی اصلاً اهمیتی نداره.» 648 00:37:08,733 --> 00:37:11,037 ‫«خودِ قاتل قابل‌پیش‌بینی ‫و کسل‌کننده بود.» 649 00:37:11,037 --> 00:37:13,341 ‫«موضوع مهم، ‫فرهنگ رعب‌آوری بود 650 00:37:13,341 --> 00:37:15,445 ‫که رفته‌رفته بیشتر می‌شد.» 651 00:37:15,445 --> 00:37:18,385 ‫«مرضی که از درون ‫همه‌چیز رو به هم وصل می‌کرد.» 652 00:37:18,385 --> 00:37:20,422 ‫«مرضی که حالا ‫به الگوریتم‌ها جون داده.» 653 00:37:20,422 --> 00:37:23,327 ‫«در درون همۀ ما... جریان پیدا کرده.» 654 00:37:25,098 --> 00:37:29,106 ‫«با قلمم، دست کم ‫تونستم حرف‌هاش رو به گوش دنیا برسونم.» 655 00:37:30,108 --> 00:37:32,379 ‫«پایانـش رو براش نوشتم.» 656 00:37:33,983 --> 00:37:38,458 ‫«بی‌نام‌ونشون کوله‌بارش رو ‫از این دنیا نبسته و نرفته.» 657 00:37:38,458 --> 00:37:40,563 ‫«داستانش به پایان رسیده.» 658 00:37:42,867 --> 00:37:45,806 ‫«و تا به ابد اسم‌ورسمـش ‫در خاطرِ مردم حک شده.» 659 00:37:52,486 --> 00:37:54,691 ‫«بیل فراح.» 660 00:38:26,397 --> 00:38:42,114 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 661 00:38:42,138 --> 00:38:57,855 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::.