1 00:00:07,000 --> 00:00:12,000 ‫‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:12,024 --> 00:00:19,024 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 3 00:00:28,160 --> 00:00:29,800 ‫آلفرد! 4 00:01:20,800 --> 00:01:22,800 «چرا از ایوانز نخواستند؟» (بر اساس رمانی به همین نام، اثر آگاتا کریستی) 5 00:01:25,000 --> 00:01:30,000 ‫ترجمه از مـرتـضـی لـک‌زایـی و مـحـمـدعـلـی ‫Morteza_Lkz & mml.moh 6 00:01:45,360 --> 00:01:47,880 ‫نظرت چیه، بابی جونز؟ 7 00:01:47,960 --> 00:01:49,800 ‫یک ضربه از روی موانع، قربان 8 00:01:49,880 --> 00:01:51,320 ‫که زاویۀ خوبی نسبت به صخره داشته باشید 9 00:01:52,120 --> 00:01:54,720 ‫اکسکالیبور رو بده 10 00:01:56,000 --> 00:01:57,600 ‫- مطمئنید، قربان؟ ‫- نه زیاد 11 00:02:03,600 --> 00:02:06,200 ‫گفتی نابخشودنیه 12 00:02:06,280 --> 00:02:08,040 ‫- به‌هیچ‌وجه، قربان. چوب مردانه‌ست ‫- هوم 13 00:02:16,360 --> 00:02:18,720 ‫هیچی نگو، بابی جونز. ازت چیزی نشنوم 14 00:02:25,040 --> 00:02:26,080 ‫- قربان ‫- می‌دونی، 15 00:02:26,160 --> 00:02:27,840 ‫همین «قربان» گفتنت حواسم رو پرت می‌کنه 16 00:02:27,920 --> 00:02:30,280 ‫تا جایی که می‌دونم سرجوخه دو خط و یک پا داره 17 00:02:30,360 --> 00:02:32,120 ‫- درحالی‌که تو... ‫- ستوان هستم 18 00:02:32,200 --> 00:02:35,040 ‫هوم... ستوان توی نیروی دریایی، ‫در واقع حساب نمی‌شه 19 00:02:36,120 --> 00:02:39,000 ‫- دلت تنگ شده؟ ‫- گاهی 20 00:02:39,080 --> 00:02:41,960 ‫صحیح، آره. خب، در حال سفر توی اقیانوس آرامی، 21 00:02:42,040 --> 00:02:44,080 ‫بروشور «باشگاه گلف مارچبولت» رو می‌بینی 22 00:02:44,160 --> 00:02:46,720 ‫و روحیۀ ماجراجویی درونت طغیان می‌کنه 23 00:02:46,800 --> 00:02:48,720 ‫مارچبولت جزو برنامه‌های بلندمدت من نیست 24 00:02:48,800 --> 00:02:50,280 ‫امیدوارم نباشه 25 00:02:51,480 --> 00:02:54,000 ‫خب. حالا چی پیشنهاد می‌دی، قربان؟ 26 00:02:55,920 --> 00:02:58,360 چوب فلزی شماره 3، دکتر توماس 27 00:03:01,000 --> 00:03:03,000 ‫به من پیرمرد نشون بده چطور بزنم 28 00:03:03,080 --> 00:03:05,280 ‫این یک دستوره، ستوان 29 00:03:18,520 --> 00:03:19,520 ‫شما هم شنیدین؟ 30 00:03:22,520 --> 00:03:23,600 ‫فکر کنم یه صدایی شنیدم 31 00:03:29,400 --> 00:03:31,040 ‫- مراقب باش، بابی ‫- دوربین تک‌چشمی 32 00:03:36,920 --> 00:03:38,640 ‫وای خدا 33 00:04:22,440 --> 00:04:23,760 ‫اوه، نه، نه، نه، نه 34 00:04:29,080 --> 00:04:30,320 ‫حالش خوبه؟ 35 00:04:30,880 --> 00:04:31,880 ‫زنده‌ست 36 00:04:32,600 --> 00:04:33,600 ‫نمی‌تونم... 37 00:04:34,720 --> 00:04:36,360 ‫باید برم و کمک بیارم 38 00:04:37,400 --> 00:04:38,960 ‫سعی کن گرم نگهش داری 39 00:04:40,080 --> 00:04:41,400 ‫و براش دعا بخون 40 00:04:44,240 --> 00:04:46,080 ‫دارن میان. کمک توی راهه 41 00:04:52,320 --> 00:04:53,920 ‫چرا از ایوانز نخواستن؟ 42 00:05:37,080 --> 00:05:38,280 ‫همه‌چی مرتبه؟ 43 00:05:44,160 --> 00:05:46,880 ‫نه. یه حادثه اتفاق افتاده 44 00:05:48,640 --> 00:05:50,680 ‫دنبال کمک فرستادم. کسی رو می‌بینید؟ 45 00:05:55,480 --> 00:05:56,600 ‫اوه، ای... 46 00:06:25,440 --> 00:06:26,600 ‫اوه، گندش بزنن 47 00:06:27,720 --> 00:06:29,720 ‫وای خدا. چه اتفاقی افتاده؟ 48 00:06:31,080 --> 00:06:33,480 ‫نمی‌دونم. حتماً سقوط کرده 49 00:06:33,560 --> 00:06:35,480 ‫- اون... ‫- مُرده به نظر میاد 50 00:06:37,160 --> 00:06:39,560 ‫دکتر توماس رفته کمک بیاره 51 00:06:39,640 --> 00:06:42,480 ‫- ندیدیش؟ ‫- نه، نه. پرنده پر نمی‌زد 52 00:06:42,560 --> 00:06:44,000 ‫اینجا شبیه قبرستونه 53 00:06:45,640 --> 00:06:48,800 ‫عذر می‌خوام. کلمۀ مناسبی نبود 54 00:06:55,400 --> 00:06:58,920 ‫مردک بی‌نوا. دوستته؟ 55 00:06:59,000 --> 00:07:01,520 ‫نه. تا حالا ندیده بودمش 56 00:07:01,600 --> 00:07:03,960 ‫من رو هم تا حالا ندیده بودی، مگه نه؟ ‫چه گستاخ 57 00:07:04,040 --> 00:07:06,240 ‫راجر باسینگتون‌فرنچ، با دو تا ف 58 00:07:06,320 --> 00:07:08,280 ‫فقط نپرس مخففِ چی هستن 59 00:07:08,360 --> 00:07:09,640 ‫بابی جونز 60 00:07:12,360 --> 00:07:14,720 ‫ببین، دوست ندارم این درخواست رو بکنم 61 00:07:14,800 --> 00:07:17,000 ‫دکتر توماس رفته کمک بیاره. منم الآن باید... 62 00:07:17,080 --> 00:07:18,760 ‫باید بری، نه؟ 63 00:07:18,840 --> 00:07:22,920 ‫اشکالی نداره؟ آخه کار دیگه‌ای نیست که بخواد انجام بدم 64 00:07:23,000 --> 00:07:25,480 ‫اما بازم نمی‌خوام تنهاش بذارم 65 00:07:25,560 --> 00:07:27,800 ‫نه، نه. البته که نه. ‫درست به نظر نمی‌رسه 66 00:07:27,880 --> 00:07:30,400 ‫من حواسم بهش هست. ‫گفتی دکتر توماس؟ 67 00:07:30,480 --> 00:07:33,000 ‫بله. راحت تشخیصش می‌دی. ‫یک پای چوبی داره 68 00:07:33,080 --> 00:07:36,960 ‫خب، من که کسی رو ندیدم. برای همین اومدم، 69 00:07:37,040 --> 00:07:39,120 ‫دنبال یه خونۀ جدید بودم، ‫که کمی آرام و ساکت باشه 70 00:07:39,200 --> 00:07:41,520 ‫ولی نه این‌قدر 71 00:07:43,640 --> 00:07:45,280 ‫درسته. خب... 72 00:07:45,360 --> 00:07:48,000 ‫واقعاً دیگه باید برم. از این بابت ممنونم 73 00:07:48,080 --> 00:07:52,360 ‫نه، حرفش هم نزن. تو مرخصی، بابی جونز 74 00:07:59,960 --> 00:08:03,880 ‫«خوشا به حال آن‌که به تو جزا دهد، 75 00:08:03,960 --> 00:08:06,240 ‫چنان‌که تو به ما جزا دادی» 76 00:08:13,080 --> 00:08:14,720 ‫تهش رو خراب نکنید 77 00:08:14,800 --> 00:08:16,880 ‫و وقتی لیس می‌زنیدش، باید تصور کنین 78 00:08:16,960 --> 00:08:18,600 ‫که در حال بوسیدن یه... 79 00:08:18,680 --> 00:08:21,200 ‫آهای، آهای، آهای! 80 00:08:21,280 --> 00:08:24,840 ‫لعنتی، حواست کجاست. ‫ممکن بود خسارت به بار بیاری 81 00:08:24,920 --> 00:08:27,600 ‫نه راستش. این‌ها خیلی قرص‌ومحکمن 82 00:08:27,680 --> 00:08:30,120 ‫- شما دو نفر چرا توی کلیسا نیستین؟ ‫- خودت چرا نیستی؟ 83 00:08:31,120 --> 00:08:33,080 ‫نکتۀ خوبی بود. ببخشید 84 00:08:39,455 --> 00:08:41,455 [ دوروتی الن جونز: همسر و مادری عزیز ] 85 00:08:41,480 --> 00:08:44,400 ‫روز نوزدهم، یک‌شنبه ساعت 3 عصر 86 00:08:50,040 --> 00:08:53,160 ‫خانم مورگان با بزرگواری پذیرفتن که دوباره بانی بشن 87 00:08:54,640 --> 00:08:57,320 ‫و مطمئنم ایشون هم مثل همۀ ما، از وقت‌شناسی 88 00:08:58,320 --> 00:08:59,480 ‫قدردانی می‌کنن 89 00:09:01,200 --> 00:09:02,680 ‫سرود نیایشی 84 90 00:09:25,200 --> 00:09:27,040 ‫- از دیدنتون خوشحال شدم ‫- ممنون 91 00:09:27,120 --> 00:09:29,360 ‫- بابا، معذرت. درگیر... ‫- ببخشید 92 00:09:29,440 --> 00:09:31,320 ‫بابی، مجبور نیستی انجامش بدی 93 00:09:31,400 --> 00:09:33,280 ‫نه، می‌دونم. می‌دونم. خودم دلم می‌خواد 94 00:09:33,360 --> 00:09:35,080 ‫آره، خودت این کارو قبول کردی، موضوع اینه 95 00:09:35,160 --> 00:09:36,720 ‫- اجبارت نکردم، کردم؟ ‫- نه 96 00:09:38,720 --> 00:09:40,080 ‫می‌تونم از جنیس بخوام انجامش بده، مشکلی نداره 97 00:09:40,160 --> 00:09:41,576 ‫- جنیس... ‫- بلد نیست ارگ بزنه، می‌دونم، 98 00:09:41,600 --> 00:09:42,920 ‫اما لااقل می‌تونه اینجا باشه 99 00:09:43,000 --> 00:09:44,080 ‫پدر 100 00:09:47,520 --> 00:09:48,760 ‫اون کیه؟ 101 00:09:50,680 --> 00:09:52,440 ‫بانو فرانسیس دِروِنت 102 00:09:54,640 --> 00:09:56,040 ‫- فرانکی ‫- اوهوم 103 00:09:57,760 --> 00:10:00,080 ‫چه بزرگ شده 104 00:10:01,240 --> 00:10:03,840 ‫بله، بابی. بزرگ شده 105 00:10:22,440 --> 00:10:24,760 ‫دوستت، آقای بیدن، زنگ زد 106 00:10:25,720 --> 00:10:27,280 ‫ناکر؟ 107 00:10:27,360 --> 00:10:28,960 ‫چی گفت؟ 108 00:10:29,040 --> 00:10:32,240 ‫ظاهراً، اجاره‌نامه گرفته و قراره سرت شلوغ بشه 109 00:10:35,240 --> 00:10:37,216 ‫بله، بابا. می‌خواستم درباره‌ش باهات صحبت کنم 110 00:10:37,240 --> 00:10:39,400 ‫120 پوند بابت یک گاراژ، بابی 111 00:10:39,480 --> 00:10:41,400 ‫گاراژ نیست. اتاق فروشه 112 00:10:41,480 --> 00:10:42,760 ‫اوه، محض رضای... 113 00:10:42,840 --> 00:10:44,880 ‫ناکر خیلی بیشتر از من سرمایه‌گذاری کرده 114 00:10:44,960 --> 00:10:46,080 ‫همین الآنش سه تا ماشین داره 115 00:10:46,160 --> 00:10:47,880 ‫و بهش قول دادم که پنجاه‌پنجاه با هم شریک می‌شیم 116 00:10:47,960 --> 00:10:51,040 ‫اوه، جداً؟ چون من که قول ندادم 117 00:10:51,120 --> 00:10:52,960 ‫اوه، ممنون، خانم رابرتس. خیلی خوشمزه بود 118 00:10:53,040 --> 00:10:54,800 ‫- تموم شد؟ ‫- محلی بود؟ 119 00:10:54,880 --> 00:10:56,920 ‫- سوپ رو می‌گید؟ ‫- ماهی 120 00:10:57,000 --> 00:10:59,080 ‫از مغازه «بنت» توی خیابون اصلی بود 121 00:10:59,160 --> 00:11:00,960 ‫و برای آخرهفته هم درست کردم 122 00:11:01,400 --> 00:11:02,440 ‫اوه 123 00:11:03,720 --> 00:11:06,400 ‫- کارناوال ‫- اوه، بله. البته 124 00:11:07,000 --> 00:11:08,080 ‫ممنون 125 00:11:12,240 --> 00:11:14,160 ‫امروز عصر یک مرد جای زمین گلف مُرد 126 00:11:14,240 --> 00:11:15,600 ‫مُرد؟ 127 00:11:15,680 --> 00:11:16,800 ‫از روی صخره افتاد 128 00:11:17,520 --> 00:11:18,520 ‫کمرش شکسته بود 129 00:11:20,080 --> 00:11:22,440 ‫کمک‌دستِ دکتر توماس بودم. ‫ساحل 17 پیداش کردیم 130 00:11:24,440 --> 00:11:25,440 ‫کنارش نشستم 131 00:11:26,240 --> 00:11:27,280 ‫بعدش مُرد 132 00:11:28,120 --> 00:11:29,600 ‫از اهالی روستا بود؟ 133 00:11:29,680 --> 00:11:31,760 ‫فکر نکنم. یه مرد معمولی بود 134 00:11:31,840 --> 00:11:33,720 ‫اوه. کنارش نشستی، ای‌وای 135 00:11:34,960 --> 00:11:36,120 ‫براش دعا خوندی؟ 136 00:11:37,240 --> 00:11:38,240 ‫آره 137 00:11:40,680 --> 00:11:43,680 ‫خب، اگه از اهالی روستا نیست، 138 00:11:43,760 --> 00:11:45,760 ‫بعید می‌دونم بخوان اینجا دفنش کنن 139 00:11:45,840 --> 00:11:49,200 ‫ولی. اوه، راستی، گراهام موریس فوت کرد 140 00:11:51,600 --> 00:11:53,000 ‫اتفاق بدی که نیست، هست؟ 141 00:11:53,520 --> 00:11:54,600 ‫نه راستش 142 00:12:45,520 --> 00:12:47,280 ‫بالاخره رفتن 143 00:12:47,360 --> 00:12:49,360 ‫آشپزخونه رو کَروکثیف کردن 144 00:12:49,440 --> 00:12:52,280 ‫همچنین، برای تحقیقات احضارت کردن 145 00:12:58,960 --> 00:13:01,120 ‫جل‌الخالق 146 00:13:19,880 --> 00:13:22,400 ‫بانو فرانسیس، قدم‌رنجه فرمودید 147 00:13:22,480 --> 00:13:24,720 ‫عصر به‌خیر، مرد پشتِ پیشخوان 148 00:13:24,800 --> 00:13:26,440 ‫- آلبرت ‫- آلب 149 00:13:26,520 --> 00:13:28,360 ‫می‌شه یک دست گلف برام رزرو کنی، آلب؟ 150 00:13:28,440 --> 00:13:31,120 ‫حیف شد، بانو فرانسیس، ‫زمین گلف بسته‌ست 151 00:13:31,200 --> 00:13:32,840 ‫دیروز یک حادثه اینجا پیش اومد 152 00:13:32,920 --> 00:13:36,560 ‫و انجمن... خب، خودتون می‌دونید انجمن‌ها چه‌جوری‌ان 153 00:13:36,640 --> 00:13:38,320 ‫اصلاً نمی‌دونم، آلبرت 154 00:13:38,400 --> 00:13:40,760 ‫چه‌جور حادثه‌ای؟ 155 00:13:40,840 --> 00:13:43,040 ‫- یک حادثۀ بسیار تأسف‌بار ‫- اوه، بله 156 00:13:43,120 --> 00:13:44,400 ‫آزرده‌م می‌کنه 157 00:13:44,480 --> 00:13:46,240 ‫شاید بهتره یک دست گلف بازی کنم 158 00:13:46,320 --> 00:13:47,800 ‫تا فکرم سمتش نره 159 00:13:47,880 --> 00:13:50,840 ‫و البته این هم برای حمل‌کنندۀ راکت‌ها 160 00:13:51,360 --> 00:13:52,360 ‫اوه... 161 00:13:54,040 --> 00:13:55,440 ‫سلام، فرانکی 162 00:13:57,360 --> 00:13:58,920 ‫ببخشید چی گفتی؟! 163 00:14:02,040 --> 00:14:05,400 ‫باور کردی، بابی جونز. ‫خوب و قشنگ دست انداختمت 164 00:14:11,000 --> 00:14:12,600 ‫آخرین باری که دیدمت، 165 00:14:12,680 --> 00:14:15,640 ‫سوار یه اسب پاکوتاه بودی و فکر کنم 12 سالت بود 166 00:14:15,720 --> 00:14:18,240 ‫انگار یه‌وقتی 12 سالم بود. دیوونگیه 167 00:14:20,000 --> 00:14:21,640 ‫تو چی؟ 168 00:14:21,720 --> 00:14:24,560 ‫وقتی 15 سالت بود توی تیم زیرهجده‌ساله‌ها ‫راگبی بازی می‌کردی؟ 169 00:14:24,640 --> 00:14:26,560 ‫چه‌قدر رؤیایی 170 00:14:26,640 --> 00:14:28,320 ‫و گفتن فرار کردی رفتی دریا 171 00:14:29,400 --> 00:14:31,520 ‫- یه‌جورایی ‫- اما برگشتی 172 00:14:33,280 --> 00:14:34,880 ‫یه‌جورایی 173 00:14:34,960 --> 00:14:37,880 ‫اوه، عجب داستانی، استیو. کمی این وسط گیر افتادی 174 00:14:37,960 --> 00:14:41,480 ‫- استیو کیه؟ ‫- همیشه استیو صدات می‌کردم 175 00:14:41,560 --> 00:14:43,120 ‫یادم نمیاد اصلاً به اسمی صدام زده باشی 176 00:14:43,200 --> 00:14:44,280 ‫بلندبلند نه 177 00:14:45,800 --> 00:14:47,560 ‫و تو چی؟ 178 00:14:47,640 --> 00:14:49,320 ‫چی باعث شد به مارچبولت برگردی؟ 179 00:14:49,400 --> 00:14:51,960 ‫هیچی. لندن منو پس فرستاد 180 00:14:52,040 --> 00:14:54,440 ‫اسم لندن رو که شنیدی. کسی آدم رو گیج نمی‌کنه 181 00:14:55,880 --> 00:14:58,560 ‫خب، یک‌عالمه آدم توش هست ‫و بااین‌حال هیچ‌کس نیست 182 00:14:58,640 --> 00:15:01,280 ‫این رو بهم توضیح بده، ای ملوان دنیادیده 183 00:15:01,360 --> 00:15:02,640 ‫تو چی‌کار می‌کنی؟ 184 00:15:02,720 --> 00:15:05,120 ‫خب، اولی یک سوراخِ 4پارِ نسبتاً درازه، پس، 185 00:15:05,200 --> 00:15:08,000 ‫گفتم شاید بخوای دست‌گرمی ‫با یه راکت چوبی شروع کنی 186 00:15:08,080 --> 00:15:11,160 ‫- حالا داری ولزی حرف می‌زنی ‫- فکر کردم می‌خوای بازی کنی 187 00:15:11,920 --> 00:15:13,160 ‫گلف؟ 188 00:15:13,240 --> 00:15:15,880 ‫خب، برای همین کیف گلفت رو حمل می‌کنم، غیر اینه؟ 189 00:15:15,960 --> 00:15:17,000 ‫پیک‌نیک 190 00:15:19,840 --> 00:15:21,840 ‫- همین‌جاست؟ ‫- آره 191 00:15:21,920 --> 00:15:23,480 ‫خب، پلیس کل روز اینجا بوده 192 00:15:23,560 --> 00:15:25,400 ‫شاید بهتر باشه... ‫اوه. برو بریم 193 00:15:35,280 --> 00:15:37,680 ‫سکوت روی یک قله در مارچبولت 194 00:15:40,120 --> 00:15:41,320 ‫توپ داری؟ 195 00:15:47,800 --> 00:15:50,240 ‫هزارویک، هزارودو 196 00:15:50,320 --> 00:15:51,920 ‫هزاروسه 197 00:15:53,960 --> 00:15:56,760 ‫سه‌ونیم ثانیه آگاهی به اینکه قراره بمیری 198 00:15:58,320 --> 00:16:00,400 ‫درحقیقت، اون‌موقع نمرد 199 00:16:01,280 --> 00:16:03,200 ‫وقتی پیداش کردم هنوز زنده بود 200 00:16:03,280 --> 00:16:05,400 ‫- تازه ولی... ‫- تو پیشش بودی؟ 201 00:16:05,480 --> 00:16:08,400 ‫اوه، بابی. چی‌کار کردی؟ حرفی زدی؟ 202 00:16:08,480 --> 00:16:11,040 ‫- حرفی برای گفتن نبود ‫- اون چی؟ 203 00:16:11,120 --> 00:16:13,040 ‫فکر نکنم می‌دونست کجاست 204 00:16:13,120 --> 00:16:14,880 ‫همون بهتر که نمی‌دونست 205 00:16:14,960 --> 00:16:16,840 ‫خب، چطوری؟ همه‌جا توپ هست 206 00:16:16,920 --> 00:16:19,840 ‫آره و مال من هستن، همه‌شون 207 00:16:19,920 --> 00:16:21,800 ‫هر ماه، حمل‌کنندۀ چوب‌ها می‌ره پایین 208 00:16:21,880 --> 00:16:23,840 ‫توپ‌ها رو جمع می‌کنه و توی بازار ‫بازفروششون می‌کنه 209 00:16:23,920 --> 00:16:25,040 ‫یکی از مزایای کاره 210 00:16:27,200 --> 00:16:28,960 ‫دختر خوش‌شانسیه، هرکی که هست 211 00:16:34,000 --> 00:16:35,000 ‫گرسنه‌ای؟ 212 00:16:38,800 --> 00:16:40,000 ‫یه لحظه وایسا 213 00:16:40,960 --> 00:16:43,280 ‫- چرا، یه حرفی زد ‫- چی؟ 214 00:16:43,880 --> 00:16:45,160 ‫فکر کنم گفت... 215 00:16:46,400 --> 00:16:47,920 ‫«چرا از ایوانز نخواستن؟» 216 00:16:50,000 --> 00:16:51,200 ‫سر درنمیارم 217 00:16:52,720 --> 00:16:56,000 ‫نمی‌دونم حرف‌هاش بیانیه بوده یا نه 218 00:16:56,080 --> 00:16:58,400 ‫وصیت‌نامه پشتِ میزِ چوب‌گردوییه 219 00:16:59,480 --> 00:17:02,120 ‫به ایدث بگو که دوستش دارم 220 00:17:02,200 --> 00:17:06,040 ‫این‌طوری نباید باشه که سؤال بپرسی و بعد بمیری 221 00:17:06,120 --> 00:17:09,120 ‫امکانش هست که نمی‌دونسته آخرین حرف‌هاشه 222 00:17:09,200 --> 00:17:11,040 ‫پیچیده‌ست 223 00:17:14,200 --> 00:17:15,800 ‫خب چطور می‌خوای جوابش رو پیدا کنی؟ 224 00:17:17,320 --> 00:17:20,200 ‫- جوابش؟ نمی‌تونم ‫- ولی مجبوری 225 00:17:20,880 --> 00:17:23,000 ‫- چرا؟ ‫- چرا؟ 226 00:17:23,080 --> 00:17:25,200 ‫چون طرف آخرین کلماتش رو به تو گفته 227 00:17:25,280 --> 00:17:26,600 ‫نسبت بهش تعهد داری 228 00:17:26,680 --> 00:17:30,120 ‫- اینو همه می‌دونن ‫- فرانکی، طرف داشت می‌مرد 229 00:17:30,200 --> 00:17:31,920 ‫روحش هم خبر نداشت چی داره می‌گه 230 00:17:36,120 --> 00:17:37,120 ‫هوم 231 00:17:38,600 --> 00:17:40,240 ‫الکس پریچارد بیچاره 232 00:17:41,840 --> 00:17:43,560 ‫فکر می‌کردم استیو باشم 233 00:17:43,640 --> 00:17:45,280 ‫مدام ناامیدم می‌کنی 234 00:17:45,360 --> 00:17:47,720 ‫الکس پریچارد اسم مردیه که مُرده 235 00:17:47,800 --> 00:17:48,960 ‫از کجا می‌دونی؟ 236 00:17:52,720 --> 00:17:54,680 ‫«قربانیِ این فاجعه الکس پریچارد نام دارد 237 00:17:54,760 --> 00:17:56,520 ‫این سرنخ اولم بود 238 00:17:56,600 --> 00:18:00,480 ‫«که به‌وسیلۀ عکسی که از خواهرش، خانم لئو کیمن، به همراه داشت ‫شناسایی شد» 239 00:18:00,560 --> 00:18:02,120 ‫«خانم کیمن اواخر شب گذشته 240 00:18:02,200 --> 00:18:04,720 ‫«از پدینگتون به مارچبولت سفر کرد تا جسد را شناسایی کند 241 00:18:04,800 --> 00:18:07,640 ‫«جلسۀ تحقیق فردا برگزار خواهد شد» ‫همه‌ش فقط با سه پنی 242 00:18:07,720 --> 00:18:09,240 ‫ظاهراً، روزی یکی هست 243 00:18:10,040 --> 00:18:12,720 ‫- خواهرش ‫- کی؟ 244 00:18:12,800 --> 00:18:14,960 ‫یک عکس دیدم. توی جیبش بود 245 00:18:15,040 --> 00:18:16,480 ‫جیب‌هاش رو گشتی؟ 246 00:18:17,240 --> 00:18:19,040 ‫قطعاً نه. فقط... 247 00:18:19,120 --> 00:18:20,813 ‫امیدوارم جیب‌هاش رو گشته باشی 248 00:18:20,880 --> 00:18:22,400 ‫- من بودم می‌گشتم ‫- می‌دونم تو می‌گشتی 249 00:18:22,480 --> 00:18:24,320 ‫فقط می‌خواستم بفهمم چه اتفاقی افتاده 250 00:18:24,400 --> 00:18:26,080 ‫معلومه 251 00:18:26,160 --> 00:18:28,400 ‫چون می‌خواستی بدونی کسی هلش داده یا نه 252 00:18:40,360 --> 00:18:41,560 ‫اوه... 253 00:18:52,080 --> 00:18:54,480 ‫دو بار 254 00:18:59,520 --> 00:19:02,360 ‫- ناکر ‫- سلام، بابی، خودتی 255 00:19:02,440 --> 00:19:03,760 ‫خیلی‌خب، لباس رو بپا 256 00:19:03,840 --> 00:19:06,960 ‫♪ آهای، برو که اومدیم ♪ 257 00:19:07,040 --> 00:19:09,880 ‫♪ شاید یک روز بچۀ من رو باردار بشه ♪ 258 00:19:09,960 --> 00:19:13,400 ‫♪ پولم رو خرج سالی براون می‌کنم ♪ 259 00:19:16,000 --> 00:19:19,000 ‫چه کار تروتمیزی، پسر 260 00:19:19,080 --> 00:19:21,160 ‫اوه، ممنون، قربان 261 00:19:21,240 --> 00:19:24,400 ‫- بریم یه دور بزنیم؟ ‫- نه، قربان. نمی‌شه بریم 262 00:19:24,480 --> 00:19:28,120 ‫- چرا؟ ‫- موتور نداره. 25 پونده 263 00:19:28,200 --> 00:19:29,600 ‫اما خوب کار می‌کنه 264 00:19:29,680 --> 00:19:31,760 ‫این ماشین هرجای دنیا 300 تا می‌ارزه 265 00:19:31,840 --> 00:19:34,480 ‫ناکر، چطوری می‌خوای یک ماشین بدون موتور رو بفروشی؟ 266 00:19:34,560 --> 00:19:36,680 ‫من نمی‌فروشم. تو می‌فروشی 267 00:19:36,760 --> 00:19:38,080 ‫اوه... 268 00:19:46,960 --> 00:19:48,040 ‫برو عقب، مرد. برو عقب 269 00:19:51,080 --> 00:19:53,160 ‫- بابی ‫- آیوی 270 00:20:00,760 --> 00:20:02,600 ‫از تو قوی‌تره، مگه نه؟ 271 00:20:02,680 --> 00:20:04,720 ‫کی؟ ناکر؟ آره خیلی 272 00:20:09,240 --> 00:20:10,920 ‫بهت افتخار می‌کنم، پسر 273 00:20:11,000 --> 00:20:12,680 ‫ولی به‌جاش تو مغز داری؟ 274 00:20:12,760 --> 00:20:14,200 ‫نه. مغز رو هم اون داره 275 00:20:14,280 --> 00:20:16,560 ‫چی گفته بودم؟ هان؟ 276 00:20:16,640 --> 00:20:19,480 ‫پس تو چی داری، بابی جونز؟ 277 00:20:19,560 --> 00:20:21,680 ‫همینه، پسرها و دخترها. همینه 278 00:20:23,360 --> 00:20:25,320 ‫نوشیدنی رام 279 00:20:25,400 --> 00:20:27,240 ‫ستوان، نظرت چیه، پسر؟ 280 00:20:27,320 --> 00:20:29,000 ‫نه، ممنون، ناکر 281 00:20:29,080 --> 00:20:31,120 ‫فردا روز پرمشغله‌ایه 282 00:20:34,080 --> 00:20:35,080 ‫شب به‌خیر، آیوی 283 00:20:39,720 --> 00:20:43,040 شکستی جلوی فقرات در نواحی کمرسینه‌ای 284 00:20:43,120 --> 00:20:46,240 ‫و هم آسیب داخل‌شکمی به نیروی برخوردِ بدن با صخره‌ها 285 00:20:46,320 --> 00:20:50,720 ‫از ارتفاع بسیار، روشن است 286 00:20:50,800 --> 00:20:55,280 ‫شما گفتید علف‌ها اون‌قدر بلند بودن که راه رو بسته 287 00:20:55,360 --> 00:20:58,000 ‫شاید، اگه کسی با زمین ناهموار آشنا نبوده باشه 288 00:20:58,080 --> 00:21:00,760 ‫اما شما که آشنایید، دکتر توماس 289 00:21:00,840 --> 00:21:04,520 ‫به نظر شما، اون مسیر، معبر امنی بوده؟ 290 00:21:04,600 --> 00:21:06,720 ‫معبری که خودتون ازش عبور کنید؟ 291 00:21:07,680 --> 00:21:09,280 ‫یک پای من چوبیه 292 00:21:09,360 --> 00:21:11,520 ‫از دوست‌های فرانکی هستی؟ 293 00:21:13,080 --> 00:21:14,080 ‫قوم‌وخویش 294 00:21:15,200 --> 00:21:16,600 ‫درسته 295 00:21:19,400 --> 00:21:20,600 ‫دور یا... 296 00:21:20,960 --> 00:21:22,160 ‫نورفلک (از شمال) 297 00:21:22,240 --> 00:21:24,880 ‫- نه. منظورم این بود که... ‫- از سمت شمال 298 00:21:25,400 --> 00:21:26,840 ‫وسط گوش‌کردنم مزاحم نشو 299 00:21:27,720 --> 00:21:29,120 ‫رابرت جونز 300 00:21:39,240 --> 00:21:40,520 ‫تو رابرت جونز هستی 301 00:21:40,600 --> 00:21:43,000 ‫و در خانۀ کشیش محل ‫توی مارچبولت زندگی می‌کنی 302 00:21:43,080 --> 00:21:45,640 ‫- بله، درسته ‫- پیشه‌ت؟ 303 00:21:46,720 --> 00:21:48,080 ‫اکثراً به بن‌بست خوردم در این کارها 304 00:21:49,320 --> 00:21:52,080 ‫برای آقای بارت میوه چیدم 305 00:21:52,160 --> 00:21:55,240 ‫بعد از توفان روی پشت‌بوم مدرسه کار کردم 306 00:21:55,320 --> 00:21:57,400 ‫این هفته سواری‌های کارناوال رو به عهده دارم... 307 00:21:57,480 --> 00:21:59,080 ‫بله، بله. بسیار‌خب 308 00:21:59,160 --> 00:22:00,920 ‫و هنگام فوت‌شدنِ آقای پریچارد 309 00:22:01,000 --> 00:22:03,280 ‫در کنارش بودی، صحت داره؟ 310 00:22:03,360 --> 00:22:04,520 ‫بله 311 00:22:04,600 --> 00:22:06,120 ‫صدای فریاد شنیدم 312 00:22:09,680 --> 00:22:12,440 ‫و از صخره‌ها پایین رفتم، 313 00:22:12,520 --> 00:22:14,760 ‫و در انتهای صخره افتاده بود 314 00:22:14,840 --> 00:22:16,280 ‫حرفی هم ردوبدل شد؟ 315 00:22:17,040 --> 00:22:18,040 ‫بله 316 00:22:19,040 --> 00:22:20,360 ‫دقیقاً چه حرف‌هایی؟ 317 00:22:25,280 --> 00:22:26,280 ‫من... 318 00:22:27,240 --> 00:22:28,800 ‫بهش گفتم که کمک توی راهه 319 00:22:29,960 --> 00:22:32,240 ‫بسیارخب. ممنون، آقای جونز 320 00:22:35,480 --> 00:22:36,880 ‫آملیا کیمن 321 00:22:40,600 --> 00:22:42,560 ‫لطفاً نام و آدرستون رو بیان کنید 322 00:22:42,640 --> 00:22:43,640 ‫آملیا کیمن، 323 00:22:43,720 --> 00:22:47,000 ‫خیابان هفدهم، باغ‌های سنت لئونارد، پدینگتون 324 00:22:47,080 --> 00:22:49,920 ‫خانم کیمن، آخرین بار چه زمانی برادرتون رو دیدید؟ 325 00:22:50,480 --> 00:22:51,800 ‫سه روز پیش 326 00:22:51,880 --> 00:22:54,360 ‫بهم گفت که به یک تور پیاده‌روی در ولز می‌خواد بره 327 00:22:54,440 --> 00:22:57,120 ‫مدتی خارج بود و می‌خواست از کشور دیدن کنه 328 00:22:57,200 --> 00:23:00,280 ‫خارج به چه کاری مشغول بود؟ ‫پیشۀ برادرتون چی بود؟ 329 00:23:00,360 --> 00:23:04,760 ‫به من گفته بود بازاریابی. ‫زمان زیادی رو خارج‌ازکشور بود 330 00:23:04,840 --> 00:23:06,440 ‫خلق‌وخوش چطور بود؟ 331 00:23:06,520 --> 00:23:10,680 ‫برادرتون دچار پریشانی یا افسردگی نشده بود؟ 332 00:23:10,760 --> 00:23:13,240 ‫هرگز. همیشه سرزنده و شاداب بود 333 00:23:13,320 --> 00:23:15,560 ‫برای این تور پیاده‌روی لحظه‌شماری می‌کرد 334 00:23:15,640 --> 00:23:17,240 ‫بله 335 00:23:17,320 --> 00:23:20,400 ‫خانم کیمن، این کلید براتون آشناست؟ 336 00:23:20,480 --> 00:23:22,160 ‫پلیس گمان می‌کنه که 337 00:23:22,240 --> 00:23:24,720 ‫از یک هتل یا مهمانکده بوده 338 00:23:24,800 --> 00:23:27,680 ‫که نشون می‌ده چرا باروبنه‌ای کنار جسد نبوده 339 00:23:27,760 --> 00:23:29,480 ‫حتی کوله‌پشتی‌ای هم نبوده 340 00:23:29,560 --> 00:23:31,120 ‫می‌تونید تشخیصش بدید؟ 341 00:23:31,200 --> 00:23:32,560 ‫ایده‌ای ندارم 342 00:23:32,640 --> 00:23:36,800 ‫می‌دونم که الکس دوست نداشت کوله‌پشتی حمل کنه 343 00:23:36,880 --> 00:23:39,640 ‫عادت داشت که بسته بفرسته 344 00:23:39,720 --> 00:23:41,880 ‫روزی که رفت یک بسته ارسال کرد 345 00:23:41,960 --> 00:23:45,080 ‫به‌جای دنبیشر بسته رو به داربیشر فرستاد 346 00:23:45,160 --> 00:23:46,720 ‫پس، تازه امروز رسید دستم 347 00:23:46,800 --> 00:23:51,960 ‫که این‌طور. برادرتون همیشه ‫عکسی از شما همراه خودش داشته 348 00:23:52,040 --> 00:23:54,320 ‫با اسم چاپ‌شدۀ استودیو که پشتشه 349 00:23:54,400 --> 00:23:56,840 ‫شما می‌دونستید که این عکس همراهش بوده؟ 350 00:23:56,920 --> 00:23:58,000 ‫خیر 351 00:23:58,080 --> 00:24:00,400 ‫خیلی وقت پیش اون عکس گرفته شده 352 00:24:02,760 --> 00:24:05,000 ‫می‌خواید کمی مکث کنیم؟ 353 00:24:05,080 --> 00:24:07,800 ‫نه، نه. من فقط... فقط 354 00:24:07,880 --> 00:24:13,560 ‫نمی‌دونستم که الکس این‌همه مدت ‫اون عکس همراهش بوده 355 00:24:13,640 --> 00:24:16,360 ‫کاش من هم یک عکس از اون داشتم 356 00:24:18,400 --> 00:24:20,400 ‫ممنون، خانم کیمن 357 00:24:21,480 --> 00:24:23,400 ‫خانم‌ها و آقایان هیئت‌منصفه... 358 00:24:29,560 --> 00:24:30,960 ‫کارِت خوب بود، جونز 359 00:24:33,480 --> 00:24:36,280 ‫پزشک قانونی کمی کودنه، ‫اما کارشو بلده. گوش کن 360 00:24:36,360 --> 00:24:39,160 ‫وسط این بیاوبرو فراموش کردم بابت گم‌کردنِ توپم، ‫بهت پول بدم 361 00:24:39,240 --> 00:24:41,040 ‫بگیر، باشه؟ 362 00:25:12,280 --> 00:25:14,600 ‫اگه بلیت نداشتن، راهشون نمی‌دید 363 00:25:14,680 --> 00:25:15,880 ‫آخر شب، 364 00:25:15,960 --> 00:25:17,840 ‫بلیت‌ها رو برگردونین توی کتری، 365 00:25:17,920 --> 00:25:20,960 ‫که بتونیم مالیاتمون رو بدیم 366 00:25:21,040 --> 00:25:22,560 ‫تو صندوق‌داری 367 00:25:22,640 --> 00:25:26,160 ‫سه دقیقه عصر. دو دقیقه هم غروب آفتاب 368 00:25:26,240 --> 00:25:27,880 ‫آقای میلر، می‌شه من صندوق‌دار باشم؟ 369 00:25:27,960 --> 00:25:30,240 ‫آخه اون بیرون دریازده می‌شم 370 00:25:30,320 --> 00:25:32,440 ‫- تو دریازده می‌شی؟ ‫- نه 371 00:25:32,520 --> 00:25:33,800 ‫پس جاتون رو با هم عوض کنین 372 00:25:33,880 --> 00:25:36,880 ‫و یادتون باشه، بچه‌ها باید بالای پنج سال باشن 373 00:25:36,960 --> 00:25:39,680 ‫مادرها هم باید زیر 30 سال باشن 374 00:25:39,760 --> 00:25:42,240 ‫آقای میلر؟ 375 00:25:43,520 --> 00:25:45,560 ‫موقع آخرهفته، کامیون‌ها چی می‌شن؟ 376 00:25:47,000 --> 00:25:48,360 ‫خوشحالم که پرسیدی 377 00:26:10,000 --> 00:26:12,480 ‫بابی. مهمون داریم 378 00:26:12,560 --> 00:26:14,600 ‫بهتره بگم تو مهمون داری 379 00:26:16,640 --> 00:26:19,240 ‫لئو کیمن. حال‌واحوال؟ 380 00:26:23,840 --> 00:26:25,680 ‫به‌نظرت خیلی زجر کشید؟ 381 00:26:26,800 --> 00:26:28,160 ‫فکر نمی‌کنم 382 00:26:28,680 --> 00:26:29,840 ‫می‌شه گفت، 383 00:26:30,840 --> 00:26:32,440 ‫در آرامش بود 384 00:26:32,520 --> 00:26:34,280 ‫خوبه 385 00:26:34,360 --> 00:26:37,880 ‫و هیچ حرفی نزد؟ پیغام آخری؟ 386 00:26:38,960 --> 00:26:39,960 ‫نه 387 00:26:41,400 --> 00:26:44,080 ‫- در رابطه با تدفین... ‫- می‌تونست صدات رو بشنوه؟ 388 00:26:44,160 --> 00:26:47,200 ‫آملیا گفت که بهش گفتی کمک توی راهه 389 00:26:47,280 --> 00:26:48,920 ‫می‌خواستیم بدونیم صدات رو شنیده یا نه 390 00:26:49,840 --> 00:26:51,120 ‫نمی‌دونم 391 00:26:51,200 --> 00:26:52,600 ‫اما به‌هرصورت گفتم 392 00:26:52,680 --> 00:26:54,600 ‫و دعا، من هم خوشحالم که بگم 393 00:26:56,440 --> 00:26:58,720 ‫خب، خوشحال که نه 394 00:26:58,800 --> 00:27:00,320 ‫پس صدات رو شنیده 395 00:27:02,040 --> 00:27:03,560 ‫نمی‌دونم. گفتش... 396 00:27:03,640 --> 00:27:05,160 ‫فکر کردم گفتی حرفی نزده 397 00:27:05,600 --> 00:27:06,880 ‫حرفی نزد 398 00:27:06,960 --> 00:27:09,560 ‫خب، لااقل من فکر نمی‌کردم چیز خاصی باشه 399 00:27:11,280 --> 00:27:13,360 ‫گفت: «چرا از ایوانز نخواستن؟» 400 00:27:14,400 --> 00:27:15,400 ‫چه معنی‌ای می‌ده؟ 401 00:27:16,400 --> 00:27:17,600 ‫نمی‌دونم 402 00:27:17,680 --> 00:27:19,960 ‫برای همین مهم قلمدادش نکردم 403 00:27:20,040 --> 00:27:23,640 ‫آملیا، الکس شخصی به‌اسم ایوانز می‌شناخت؟ 404 00:27:23,720 --> 00:27:25,280 ‫فکر نمی‌کنم 405 00:27:26,320 --> 00:27:28,520 ‫تو کسی به‌اسم ایوانز می‌شناسی؟ 406 00:27:29,920 --> 00:27:31,080 ‫ما توی ولز هستیم 407 00:27:37,760 --> 00:27:40,800 ‫خب، خیلی مدیونت هستیم، مرد جوان 408 00:27:40,880 --> 00:27:43,200 ‫خیلی زیاد 409 00:27:43,280 --> 00:27:45,560 ‫خیلی خوشحالم که تو اونجا بودی 410 00:27:45,640 --> 00:27:47,960 ‫که یکی اونجا بوده 411 00:27:48,040 --> 00:27:50,960 ‫ترتیب کارهای کفن‌ودفن توی لندن رو دادیم 412 00:27:51,040 --> 00:27:53,440 ‫همین‌که پزشک قانونی جسد رو آزاد کنه، 413 00:27:53,520 --> 00:27:56,560 ‫با قطار منتقلش می‌کنیم 414 00:27:56,640 --> 00:27:59,680 ‫و، پدر گفت که توی نیروی دریایی هستین 415 00:27:59,760 --> 00:28:00,920 ‫بودم 416 00:28:01,000 --> 00:28:02,880 ‫رابرت الآن سر دوراهیه، 417 00:28:02,960 --> 00:28:04,240 ‫گزینه‌های زیادی توی زندگی داره 418 00:28:04,320 --> 00:28:07,960 ‫خب، نذار گزینه‌هات بسوزن، ها؟ 419 00:28:08,040 --> 00:28:10,080 ‫برات آرزوی موفقیت می‌کنم 420 00:28:10,160 --> 00:28:11,840 ‫ممنون 421 00:28:11,920 --> 00:28:14,800 ‫هورا، و بلند می‌شه 422 00:28:14,880 --> 00:28:17,200 ‫تکه‌های کف با اندازه‌های مختلف می‌رسه 423 00:28:17,280 --> 00:28:18,560 ‫دل بده به کار، جونز 424 00:28:18,640 --> 00:28:20,240 ‫و خرابش نکن، مرد 425 00:28:21,320 --> 00:28:23,000 ‫اگه تو رو نمی‌کشیدم راحت‌تر بود 426 00:28:23,080 --> 00:28:24,840 ‫تغییر ایجاد می‌کنه 427 00:28:25,560 --> 00:28:27,280 ‫منظورم این نبود 428 00:28:27,360 --> 00:28:29,840 ‫پول رو فراموش کن. بعد از ماه اول، پول هم میاد 429 00:28:30,680 --> 00:28:32,600 ‫ناکر، گوش کن 430 00:28:32,680 --> 00:28:34,600 ‫اگه یک مرد به‌عنوان آخرین کلماتش 431 00:28:34,680 --> 00:28:36,520 ‫قبل از مرگ، بهت یه چیزی بگه، 432 00:28:37,760 --> 00:28:40,240 ‫تو بهش می‌گی... 433 00:28:40,320 --> 00:28:42,360 ‫نمی‌دونم، نسبت بهش تعهد داری؟ 434 00:28:44,400 --> 00:28:45,840 ‫لعنتی! 435 00:28:45,920 --> 00:28:47,920 ‫باید ببریمت لندن، پسر 436 00:28:54,000 --> 00:28:55,400 ‫وای! 437 00:28:58,120 --> 00:29:00,960 ‫کله‌پوک. بجنب 438 00:29:06,480 --> 00:29:08,840 ‫بابی؟ با خودت چی فکر می‌کردی؟ 439 00:29:08,920 --> 00:29:10,520 ‫منظورت چیه که من چی فکر می‌کردم؟ 440 00:29:10,600 --> 00:29:11,831 ‫خب، خودمو می‌دونم چه فکری می‌کردم 441 00:29:11,880 --> 00:29:13,880 ‫- حالت خوبه؟ ‫- خوبم 442 00:29:13,960 --> 00:29:15,200 ‫زنجیر انداخته 443 00:29:15,280 --> 00:29:16,760 ‫به راهمون ادامه بدیم؟ 444 00:29:16,840 --> 00:29:19,000 ‫زنجیر انداخته. هرچی که هست 445 00:29:19,080 --> 00:29:21,000 ‫کنار رودخونه می‌بینمت 446 00:29:24,120 --> 00:29:25,400 ‫فکر می‌کردم لندن باشی 447 00:29:25,480 --> 00:29:29,080 ‫بودم. حالا نیستم. چطور این کارو می‌کنه؟ ‫هیچ‌کس نمی‌دونه 448 00:29:29,160 --> 00:29:31,000 ‫- پیشرفتی هم داشتی؟ ‫- توی چی؟ 449 00:29:31,080 --> 00:29:33,440 ‫پرونده، استیو. پرونده 450 00:29:33,520 --> 00:29:35,680 ‫تیکو رو به‌عنوان جاسوسم فرستادم جلسۀ تحقیق 451 00:29:35,760 --> 00:29:37,720 ‫- اون تیکوئه؟ ‫- از قرار معلوم 452 00:29:37,800 --> 00:29:40,240 ‫یک گزارش کامل بهم داد. ‫گفت زبر و زرنگ بودی 453 00:29:40,320 --> 00:29:42,560 ‫خانم... اسمش چیه؟ بی‌کلاس بوده 454 00:29:42,640 --> 00:29:45,240 ‫- کیمن ‫- هوم 455 00:29:45,320 --> 00:29:47,680 ‫آره، شبیه عکسش که اصلاً نبود 456 00:29:47,760 --> 00:29:49,336 ‫جداً؟ تیکو اینو نگفت 457 00:29:49,360 --> 00:29:51,720 ‫- اون گفت با عکسش مو نمی‌زده ‫- اون از کجا می‌دونه؟ 458 00:29:51,800 --> 00:29:53,520 ‫عکسش توی روزنامۀ «کاریان» و «اکسپرس» 459 00:29:53,600 --> 00:29:55,560 ‫چاپ شده بود، باورت می‌شه؟ 460 00:29:55,640 --> 00:29:57,520 ‫مارچبولت در روزنامه‌های ملی 461 00:29:57,600 --> 00:29:59,000 ‫باید یه کلاه بخرم 462 00:29:59,080 --> 00:30:00,600 ‫به‌نظرم عجیب‌وغریب بود 463 00:30:00,680 --> 00:30:02,720 ‫باعث شد به زمان فکر کنم 464 00:30:02,800 --> 00:30:05,680 ‫خرابی‌هاش 465 00:30:05,760 --> 00:30:07,840 ‫اون ابوقراضه رو ول کن و بپر بالا 466 00:30:09,840 --> 00:30:11,720 ‫این دخترخانم تحمل دو نفر رو داره؟ 467 00:30:11,800 --> 00:30:13,560 ‫بله، می‌تونه و پسره 468 00:30:13,640 --> 00:30:15,320 ‫عجب کارآگاهی بشی تو 469 00:30:16,720 --> 00:30:18,000 ‫خیلی‌خب 470 00:30:43,440 --> 00:30:44,600 ‫اون چیه؟ 471 00:30:47,680 --> 00:30:48,920 ‫کارناوال 472 00:30:49,640 --> 00:30:51,200 ‫از فردا شروع می‌شه 473 00:30:51,280 --> 00:30:53,120 ‫عالیه، می‌شه بریم؟ 474 00:30:54,120 --> 00:30:55,280 ‫خب... 475 00:30:55,360 --> 00:30:56,680 ‫من که اونجا هستم 476 00:30:57,440 --> 00:30:59,120 ‫کارگر سیرک... 477 00:30:59,200 --> 00:31:00,280 ‫در جلوی شماست، بانو 478 00:31:00,360 --> 00:31:02,280 ‫خیلی هیجان داره؟ 479 00:31:02,360 --> 00:31:04,320 ‫امنیتـم تامینه؟ 480 00:31:04,400 --> 00:31:06,040 ‫ما نژاد یاغی‌ای هستیم، درسته 481 00:31:06,880 --> 00:31:08,640 ‫ولی قلب‌هایی از جنس طلا داریم 482 00:31:08,720 --> 00:31:11,760 ‫می‌دونستم. قلب... ‫لعنتی. گفتی فرداست 483 00:31:11,840 --> 00:31:13,960 ‫نمی‌تونم بیام. ‫باید برم لندن، مهمونی 484 00:31:15,720 --> 00:31:17,400 ‫منم هفتهٔ دیگه میام لندن 485 00:31:18,320 --> 00:31:19,480 ‫واقعا؟ بریم کاوندیش؟ 486 00:31:19,560 --> 00:31:21,840 ‫من... مطمئن نیستم 487 00:31:21,920 --> 00:31:23,120 ‫ولی وقت سر خاروندون پیدا نمی‌کنم 488 00:31:23,200 --> 00:31:26,360 ‫مگه چیکار داری؟ ‫بی‌خیال. بیا با هم بریم 489 00:31:26,440 --> 00:31:27,600 ‫می‌تونم... 490 00:31:27,680 --> 00:31:30,120 ‫تو رو آقای استیو راست خانه‌به‌دوش معرفی کنم 491 00:31:35,360 --> 00:31:37,080 ‫دست رد به سینه‌م می‌زنی، بابی جونز؟ 492 00:31:41,760 --> 00:31:43,320 ‫زود باش، باهام درددل کن. 493 00:31:43,400 --> 00:31:45,520 ‫چی ذهنِ کارگر قدیمی سیرک رو مشغول کرده؟ 494 00:31:48,000 --> 00:31:50,200 ‫من قراره فروشنده ‫ماشین‌های دسته‌دوم بشم، فرانکی 495 00:31:51,600 --> 00:31:52,880 ‫داری چیستان می‌گی؟ 496 00:31:54,160 --> 00:31:55,640 ‫نه، گذران زندگیه 497 00:31:55,720 --> 00:31:56,920 ‫شغله 498 00:31:57,520 --> 00:31:58,680 ‫یه شغل می‌خواستم 499 00:31:58,760 --> 00:32:00,520 ‫و فروشِ ماشین‌های دسته‌دوم رو انتخاب کردم 500 00:32:05,120 --> 00:32:06,080 ‫که این‌طور 501 00:32:08,480 --> 00:32:10,160 ‫فهمیدم جریان از چه قراره 502 00:32:11,800 --> 00:32:13,800 ‫بابی جونز طفلک، پسر کشیش 503 00:32:13,880 --> 00:32:16,360 ‫این‌قدر سطح فرهنگی‌ش پایینه تا با امثالِ... 504 00:32:16,440 --> 00:32:18,560 ‫بانو فرانسیس دِرونت بگرده 505 00:32:19,760 --> 00:32:21,760 ‫ناامیدکننده‌ست. ‫بدون اغراق می‌گم 506 00:32:21,840 --> 00:32:24,320 ‫- فرانکی، واقع‌بین باش ‫- نه، تو واقع‌بین باش 507 00:32:24,400 --> 00:32:25,800 ‫و پیش خودت دو دو تا چهار تا کن 508 00:32:25,880 --> 00:32:27,480 ‫که چقدر کارت زشته من رو افاده‌ای می‌بینی 509 00:32:27,560 --> 00:32:28,800 ‫درحالی‌که من هیچ‌کاری نکردم ‫تا لایق چنین صفتی باشم 510 00:32:28,880 --> 00:32:29,960 ‫من نگفتم افاده‌ای هستی 511 00:32:30,040 --> 00:32:31,640 ‫گفتم من فروشنده ماشین دسته‌دومم 512 00:32:31,720 --> 00:32:32,960 ‫جوری گفتی که انگار ‫واسه من اهمیت داره 513 00:32:33,040 --> 00:32:34,240 ‫می‌تونی جان تعمیددهنده باشی 514 00:32:34,320 --> 00:32:37,440 ‫و من بازم با اسم واقعیت ‫تو رو صدا می‌زنم، بیشعور 515 00:32:37,520 --> 00:32:40,440 ‫جالبه، چون فقط یه آدم افاده‌ای ‫همچین حرفی می‌زنه 516 00:32:40,520 --> 00:32:42,200 ‫خب، یه آدم بیشعور ‫همچین حرفی می‌زنه 517 00:33:17,840 --> 00:33:19,080 ‫صبح به‌خیر، بابی! 518 00:33:19,160 --> 00:33:21,000 ‫یکی شانسش زده 519 00:33:21,080 --> 00:33:22,800 ‫هنوز نمی‌دونم یعنی چی، نایجل 520 00:33:22,880 --> 00:33:25,440 ‫- در هر صورت امیدوارم خبر خوبی باشه ‫- چی؟ 521 00:33:25,520 --> 00:33:27,640 ‫پست سریع السیر، ‫با دو پنی اضافه 522 00:33:27,720 --> 00:33:30,280 ‫کدوم آدمی دو پنی بیشتر می‌ده ‫تا خبر بد برسونه 523 00:33:31,320 --> 00:33:33,360 ‫انگلیسی‌ها می‌دن 524 00:33:39,080 --> 00:33:40,880 ‫آره، آره. می‌دونم. ‫اشتباه سهوی بود 525 00:33:40,960 --> 00:33:43,840 ‫ولی تو هم جونزی ‫و انتظار داشتم... 526 00:33:48,320 --> 00:33:50,000 ‫بوینس آیرس، بابی 527 00:33:50,080 --> 00:33:51,920 ‫بالاخره شانس هم در این خونه اومد 528 00:33:53,800 --> 00:33:55,440 ‫از گیلفورد پست شده 529 00:33:55,520 --> 00:33:58,280 ‫خب، صد البته، ‫اینجا مامور دارن 530 00:33:58,360 --> 00:34:00,440 ‫و رابرت جونز، ‫عضو سابق نیروی دریایی پادشاهی، 531 00:34:00,520 --> 00:34:02,040 ‫واضحه توجهشون رو جلب کرده 532 00:34:05,160 --> 00:34:06,480 ‫خدای بزرگ! 533 00:34:06,560 --> 00:34:07,680 ‫سالی هزار تا؟ 534 00:34:07,760 --> 00:34:10,040 ‫به پونده، نه؟ 535 00:34:12,080 --> 00:34:15,760 ‫از یه هفته دیگه شروع می‌شه؟ ‫این آدم‌ها کی هستن؟ 536 00:34:15,840 --> 00:34:19,440 ‫واردات ‫و بنگاه دلالی لباس هنریکه دالو، بوینس آیرس 537 00:34:19,520 --> 00:34:21,640 ‫اما شش روز راهه 538 00:34:22,680 --> 00:34:24,320 ‫باید همین الان راه بیفتم 539 00:34:24,400 --> 00:34:26,840 ‫شانس یه بار در خونه آدم رو می‌زنه 540 00:34:28,200 --> 00:34:31,240 ‫باید بهش فکر کنم 541 00:34:31,320 --> 00:34:35,280 ‫بابی عزیزم، شغلیه ‫که هم‌سن‌وسال‌هات آرزوش رو دارن 542 00:34:35,360 --> 00:34:37,600 ‫فرصتیه تا خونه و زندگی تشکیل بدی 543 00:34:37,680 --> 00:34:39,200 ‫تا تاثیری روی دنیا بذاری 544 00:34:41,920 --> 00:34:44,040 ‫- نمی‌تونم. به ناکر قول دادم ‫- ناکـ... 545 00:34:44,120 --> 00:34:45,880 ‫نه! بابی! 546 00:34:45,960 --> 00:34:48,160 ‫قبول کردم، بابا 547 00:34:48,240 --> 00:34:50,800 ‫همه‌چیزش رو واسه این کار گذاشته 548 00:34:50,880 --> 00:34:53,160 ‫حقوق و پس‌اندازش رو گذاشته 549 00:34:56,600 --> 00:34:57,720 ‫نمی‌تونم دلش رو بشکنم 550 00:35:04,280 --> 00:35:06,160 ‫خیلی دوست دارم به آقای بیدن بگم 551 00:35:06,240 --> 00:35:07,400 ‫که داری فرصت شغلی فوق‌العاده‌ای 552 00:35:07,480 --> 00:35:09,040 ‫رو به‌خاطر اون فدا می‌کنی. 553 00:35:11,560 --> 00:35:12,840 ‫ولی نمی‌گم 554 00:35:19,080 --> 00:35:21,200 ‫ممنون، پیشنهاد خوبیه. ‫تمام. 555 00:35:22,080 --> 00:35:24,760 ‫با اندوه باید رد کنم. تمام. 556 00:35:24,840 --> 00:35:27,080 ‫با برنامه‌های دیگر تداخل دارم. تمام. 557 00:35:27,160 --> 00:35:28,120 ‫جونز. تمام. 558 00:35:28,920 --> 00:35:30,000 ‫ده تا حرفه. 559 00:35:31,520 --> 00:35:34,400 ‫شش پوند واسه نه حرف ‫و یه پنی واسه حرف بعدش. 560 00:35:35,760 --> 00:35:38,600 ‫- می‌تونی اندوه رو حذف کنی ‫- ولی اندوه دارم 561 00:35:38,680 --> 00:35:40,360 ‫- خوب ‫- نمی‌شه 562 00:35:40,440 --> 00:35:43,640 ‫- خیلی رو برداشتیم ‫- یه معامله کنیم؟ 563 00:35:43,720 --> 00:35:46,760 ‫در ازای یه بوس، یه کاریش می‌کنم 564 00:35:48,480 --> 00:35:51,040 ‫خیلی چونه می‌زنی، آیوی 565 00:35:51,120 --> 00:35:53,080 ‫خوب می‌دونی که زیاد چونه نمی‌زنم 566 00:35:59,960 --> 00:36:01,560 ‫اصلا و ابدا! 567 00:36:01,640 --> 00:36:03,600 ‫- سالی هزار تا؟ ‫- اوهوم 568 00:36:03,680 --> 00:36:05,000 ‫خدای من 569 00:36:05,080 --> 00:36:09,000 ‫دست بر قضا، دنبال یه دکتر یه‌پا نیستن؟ 570 00:36:09,080 --> 00:36:10,760 ‫سرجوخه بودی که از ارتش اومدی بیرون؟ 571 00:36:10,840 --> 00:36:12,880 ‫حق انتخاب داشتی، نداشتی؟ 572 00:36:12,960 --> 00:36:15,480 ‫می‌تونستی نماینده بشی 573 00:36:15,560 --> 00:36:18,440 ‫جالبیش اینجاست، اصلا از اول ‫من رو نمی‌خواستن 574 00:36:19,000 --> 00:36:20,720 ‫سنـم خیلی بالا بود 575 00:36:20,800 --> 00:36:23,080 ‫تا این‌که نبرد پاشاندل شکل گرفت 576 00:36:23,160 --> 00:36:26,040 ‫یه دفعه گفتن قدم تازه کارها به روی چشم! 577 00:36:26,120 --> 00:36:28,200 ‫تابه‌حال عبارت ‫«شانس ولزی» رو شنیدی؟ 578 00:36:28,280 --> 00:36:30,040 ‫- فکر می‌کردم در اصل ایرلندی بود ‫- دقیقا 579 00:36:30,120 --> 00:36:32,400 ‫اون شانس ولزی بود 580 00:36:32,480 --> 00:36:34,800 ‫روز سوم، دو تا از بهترین دوستانم مرده بودن 581 00:36:34,880 --> 00:36:36,160 ‫و منم یه پا نداشتم 582 00:36:37,240 --> 00:36:38,720 ‫می‌خوای چیکار کنی؟ 583 00:36:38,800 --> 00:36:40,720 ‫نگرانی که ممکنه چی پیش بیاد 584 00:36:40,800 --> 00:36:42,800 ‫یا در لحظه زندگی می‌کنی؟ 585 00:36:42,880 --> 00:36:46,280 ‫فقط یه قانون وجود داره، بابی. ‫قانون خودت 586 00:36:46,360 --> 00:36:49,320 ‫- هر جور که بشه ‫- هر جور که بشه 587 00:37:10,240 --> 00:37:12,360 ‫آیوی. بلیط لطفا 588 00:37:13,280 --> 00:37:14,240 ‫ممنون 589 00:37:17,120 --> 00:37:19,160 ‫دل‌رحم باش، بابی 590 00:37:19,240 --> 00:37:20,360 ‫عشق جوونیه 591 00:37:22,000 --> 00:37:23,000 ‫خیلی‌خب 592 00:37:23,080 --> 00:37:24,800 ‫شما دو تا رو یه نفر حساب می‌کنم اگه... 593 00:37:25,960 --> 00:37:28,120 ‫نزدیک به هم بشینید 594 00:38:06,320 --> 00:38:08,320 ‫آقای میلر گفت اینو بهت بدم 595 00:38:08,400 --> 00:38:11,000 ‫خب، دست آقای میلر درد نکنه 596 00:38:11,080 --> 00:38:12,160 ‫چند تا دوست دارم 597 00:38:13,640 --> 00:38:14,920 ‫نمی‌شه تحمل کرد، تیکو 598 00:38:31,600 --> 00:38:32,560 ‫یه لحظه 599 00:38:41,000 --> 00:38:42,200 ‫متصدی! 600 00:38:43,240 --> 00:38:45,360 ‫بابی جونزه، پسر کشیش 601 00:38:45,440 --> 00:38:47,400 ‫اوه! پسر کشیش 602 00:38:48,520 --> 00:38:50,680 ‫بذار ببینم چند نفریم... 603 00:38:51,240 --> 00:38:52,760 ‫پنج تا بزرگسال 604 00:38:52,840 --> 00:38:55,480 ‫و یه بچهٔ گنده 605 00:38:55,560 --> 00:38:56,960 ‫بس کن، تیکو 606 00:38:58,880 --> 00:39:01,040 ‫- بفرما ‫- پول خرد ندارم 607 00:39:03,600 --> 00:39:05,360 ‫واسه خودت 608 00:39:05,440 --> 00:39:07,720 ‫باهاش دوچرخه جدید بخر 609 00:39:10,240 --> 00:39:11,720 ‫لطفا دستتون رو از واگن بیرون نیارید 610 00:39:11,800 --> 00:39:13,200 ‫شنیدین؟ 611 00:39:13,280 --> 00:39:16,000 ‫خوش‌به‌حال من! 612 00:39:16,080 --> 00:39:18,520 ‫بچرخونمون، پسر کشیش. ‫زود باش! 613 00:39:29,640 --> 00:39:31,840 ‫ما رو بچرخون، پسر کشیش 614 00:40:01,000 --> 00:40:02,000 ‫بابی؟ 615 00:40:02,080 --> 00:40:03,040 ‫چی شده؟ 616 00:40:22,040 --> 00:40:24,880 ‫همچون پاسدار قلبم، 617 00:40:26,240 --> 00:40:28,120 ‫تاثیر این درس رو در ذهن می‌سپارم 618 00:40:30,160 --> 00:40:31,920 ‫اما برادر مهربان من 619 00:40:32,000 --> 00:40:34,880 ‫همانند عده‌ای از کشیشانِ منفور نباش 620 00:40:36,120 --> 00:40:40,680 ‫شیب و مسیر پرپیچ‌وخم ‫به بهشت را نشانم بده. 621 00:40:44,480 --> 00:40:45,960 ‫لباس های منو پوشیدی؟ 622 00:40:46,960 --> 00:40:48,720 ‫بله، آقا 623 00:40:48,800 --> 00:40:50,840 ‫فکر کنم می‌خوای بگی ‫دختری که تیپ پسرونه زده 624 00:40:59,880 --> 00:41:02,120 ‫- برای چی... ‫- پلیس لباس هام رو برد 625 00:41:04,120 --> 00:41:05,880 ‫خیلی‌خب، خودت رو آماده کن جونز 626 00:41:06,760 --> 00:41:08,960 ‫دیشب روم بالا آوردی 627 00:41:09,040 --> 00:41:11,040 ‫- چیکار کردم؟ ‫- بالا آوری 628 00:41:11,120 --> 00:41:13,320 ‫استفراغ کردی، هر چی تو دلت ‫بود و نبود رو ریختی روم 629 00:41:15,480 --> 00:41:16,840 ‫دوییدم سمت 630 00:41:16,920 --> 00:41:19,320 ‫گفتی اوغ... ‫ریختی روی کل لباسم 631 00:41:19,400 --> 00:41:21,920 ‫معده‌ات رو شست‌وشو دادن ‫و اثر مورفین پیدا کردن 632 00:41:22,000 --> 00:41:24,000 ‫واسه همین، پلیس لباسم رو برد ‫تا بررسی کنن 633 00:41:24,080 --> 00:41:26,000 ‫لباس تو رو پوشیدم چون تو لباس بیمارستان 634 00:41:26,080 --> 00:41:28,160 ‫شبیه کرگدن می‌شدم 635 00:41:28,240 --> 00:41:31,640 ‫و تازه دارم اوفلیا رو می‌خونم. ‫فکر کنم قدیمی باشه 636 00:41:31,720 --> 00:41:33,720 ‫ببخشید، گفتی مورفین؟ 637 00:41:33,800 --> 00:41:35,080 ‫مورفـ.... 638 00:41:35,160 --> 00:41:36,720 ‫آره، مورفین 639 00:41:36,800 --> 00:41:39,240 ‫میگن اگه حالت بهم نمی‌خورد، مرده بودی 640 00:41:39,320 --> 00:41:40,280 ‫حالم بهم نخورد 641 00:41:41,080 --> 00:41:42,360 ‫خب، هر بلایی که سرت اومد، 642 00:41:42,440 --> 00:41:44,080 ‫دست‌پاچگی‌ت باعث شد ‫سم رو بیرون بریزی، 643 00:41:44,160 --> 00:41:45,680 ‫قبل از این‌که سم کارت رو تموم کنه 644 00:41:46,840 --> 00:41:48,320 ‫یکی می‌خواسته من رو مسموم کنه؟ 645 00:41:49,920 --> 00:41:53,120 ‫مگه این‌که خودت، خودت رو مسموم کرده باشی 646 00:41:54,040 --> 00:41:55,120 ‫واسه چی باید همچین کاری کنم؟ 647 00:42:00,080 --> 00:42:03,360 ‫ظاهرا، تو آمبولانس اسم من رو آوردی 648 00:42:04,120 --> 00:42:05,440 ‫اون هم چند بار 649 00:42:05,520 --> 00:42:07,000 ‫فرانکی... 650 00:42:07,080 --> 00:42:09,840 ‫امیدوارم بهت برنخوره ‫اگه که بهت بگم... 651 00:42:09,920 --> 00:42:11,800 ‫هنوز آماده نیستم به‌خاطر تو خودم رو بکشم 652 00:42:13,280 --> 00:42:15,320 ‫یه‌کم ناراحت شدم 653 00:42:20,280 --> 00:42:23,720 ‫و بابت حرفی که زدم معذرت می‌خوام 654 00:42:23,800 --> 00:42:25,200 ‫- نه، من معذرت می‌خوام ‫- نه واقعا... 655 00:42:25,280 --> 00:42:27,600 ‫- نه، نباید هیچ‌وقت... 656 00:42:27,680 --> 00:42:31,200 ‫بابی، پسرکم، حالت خوبه؟ 657 00:42:32,080 --> 00:42:33,240 ‫خوبم، فکر کنم 658 00:42:34,120 --> 00:42:35,680 ‫یادت میاد چی شد؟ 659 00:42:35,760 --> 00:42:38,840 ‫نه، هیچی یادم نیست 660 00:42:38,920 --> 00:42:40,840 ‫ظاهرا مورفین توی بدنم پیدا کردن 661 00:42:40,920 --> 00:42:42,600 ‫آره 662 00:42:42,680 --> 00:42:46,480 ‫مقدار آگاهانه‌ای بوده 663 00:42:46,560 --> 00:42:50,840 ‫بابی، ناجوره، ولی باید بپرسم 664 00:42:50,920 --> 00:42:53,560 ‫قصد داشتی... می‌دونی؟ 665 00:42:53,640 --> 00:42:55,400 ‫قلب شکسته‌ات رو تسلی بدی؟ 666 00:42:56,200 --> 00:42:58,080 ‫ابدا، نه 667 00:42:58,160 --> 00:43:01,400 ‫فقط یه شب توی خیابون اصلی گفتیم و خندیدیم 668 00:43:02,360 --> 00:43:03,800 ‫پلیس لباسم رو برد 669 00:43:05,920 --> 00:43:08,960 ‫خب، می‌تونید توضیح بدید ‫که چطور دو گرم مورفین 670 00:43:09,040 --> 00:43:11,200 ‫توی معده‌ات رفته؟ 671 00:43:11,280 --> 00:43:13,480 ‫نمی‌دونم. ‫مقدار زیادیه؟ 672 00:43:13,560 --> 00:43:17,160 ‫اون‌قدریه تا دو مرد ‫و اسب‌هاشون رو از پا در بیاره 673 00:43:17,240 --> 00:43:19,320 ‫اگه حالت بهم نخورده بود 674 00:43:19,400 --> 00:43:20,840 ‫من حالم به‌هم نخورد 675 00:43:20,920 --> 00:43:22,840 ‫سر این قضیه یه‌کم پرخاشگر می‌شی، ‫دلیلش رو نمی‌دونم 676 00:43:22,920 --> 00:43:25,800 ‫خب، روزنامهٔ محلی فکر می‌کنه مست بودی. ‫توی جلد روزنامه نوشتن 677 00:43:25,880 --> 00:43:28,200 ‫مست هم نبودم 678 00:43:28,280 --> 00:43:29,880 ‫ولی یه بطری آبجو خوردم 679 00:43:31,920 --> 00:43:32,880 ‫دوقلوها... 680 00:43:35,880 --> 00:43:39,800 ‫گفتن از طرف.... ‫اسمش چی بود، فکر کنم میلر بود 681 00:43:39,880 --> 00:43:41,520 ‫بطری رو داری؟ 682 00:43:41,600 --> 00:43:43,320 ‫شاید توی جیبم باشه 683 00:43:43,400 --> 00:43:44,880 ‫فکر کنم اگه بود متوجه می‌شدم 684 00:43:44,960 --> 00:43:45,960 ‫حیف شد... 685 00:43:46,040 --> 00:43:47,800 ‫ولی لباسم هنوز دست پلیسه 686 00:43:47,880 --> 00:43:49,680 ‫نشون می‌ده سم کجا رفته، 687 00:43:49,760 --> 00:43:51,040 ‫نه این‌که منشاش کجا بوده 688 00:43:56,000 --> 00:43:57,480 ‫فرانکی کجا می‌ری؟ 689 00:43:57,560 --> 00:43:59,520 ‫تا با میلر حرف بزنم 690 00:43:59,600 --> 00:44:01,160 ‫نخیر، جایی نمی‌ری 691 00:44:01,240 --> 00:44:04,720 ‫آروم باش جونز، ‫مسئولیت اینجا با منه 692 00:44:04,800 --> 00:44:06,760 ‫فرانکی، من ده کلمه هم با اون آدم حرف نزدم 693 00:44:08,040 --> 00:44:10,720 ‫و « چرا از ایوانز نخواستند؟» ‫خودش پنج تا کلمه‌ست 694 00:44:22,640 --> 00:44:24,080 ‫من خودم رو مسموم نکردم 695 00:44:24,800 --> 00:44:26,680 ‫البته که نه 696 00:44:26,760 --> 00:44:29,280 ‫اگه می‌خواستی خودت رو بکشی، ‫خودت رو غرق می‌کردی 697 00:44:31,120 --> 00:44:33,800 ‫اگه من بخوام خودکشی کنم، ‫زیر درخت بید می‌شینم 698 00:44:33,880 --> 00:44:34,960 ‫و یه واحد فنوباربیتال تزریق می‌کنم، 699 00:44:35,040 --> 00:44:37,760 ‫تا خانم مک‌کالی به زحمت نیفته ‫و نیاز نباشه تمیزکاری کنه 700 00:44:37,840 --> 00:44:39,800 ‫امان از دست اون آدم‌های کودنی 701 00:44:39,880 --> 00:44:41,320 ‫که روی فرش‌های آنچنانی ‫خودشون رو دار می‌زنن 702 00:44:42,560 --> 00:44:45,640 ‫مقاله در مورد جان سوج رو خوندی؟ 703 00:44:45,720 --> 00:44:48,120 ‫نه، کشیش زیاد به روزنامه اهمیت نمی‌ده 704 00:44:48,200 --> 00:44:52,040 ‫منم اهمیت نمی‌دم، ‫ولی جان سوج کارآفرین ثروتمندی بود 705 00:44:52,120 --> 00:44:53,560 ‫و خودکشی کرد 706 00:44:53,640 --> 00:44:56,240 ‫چون متقاعد شده بود که سرطان داره 707 00:44:56,320 --> 00:44:58,840 ‫نتایج کالبد شکافی نشون داد ‫که صحیح و سالم بوده! 708 00:44:59,560 --> 00:45:00,960 ‫باشه... 709 00:45:01,040 --> 00:45:04,160 ‫خب، منظورم اینه که مغز انسان واقعا عجیبه 710 00:45:04,240 --> 00:45:05,920 ‫مغز من عجیب نیست! 711 00:45:06,000 --> 00:45:08,920 ‫من توی آبجوم مورفین نریختم، ‫دلیلی ندارم این کار رو بکنم 712 00:45:09,000 --> 00:45:10,440 ‫حیف شد... 713 00:45:10,520 --> 00:45:12,680 ‫چون گزینه دیگه بدتره 714 00:45:13,520 --> 00:45:14,720 ‫کدوم گزینه؟ 715 00:45:15,880 --> 00:45:17,400 ‫بابی، تو مرد جوانِ زرنگی هستی 716 00:45:17,480 --> 00:45:19,600 ‫و استخدام تو مایهٔ مباهات هر کارفرماییه 717 00:45:19,680 --> 00:45:21,000 ‫اما فکر نکردی خیلی عجیبه 718 00:45:21,080 --> 00:45:23,080 ‫که یه دفعه یه شرکت کشتیرانی آرژانتینی 719 00:45:23,160 --> 00:45:25,040 ‫ازت می‌خواد فورا بری پیششون؟ 720 00:45:25,120 --> 00:45:29,040 ‫بدون مصاحبه و رزومه، ‫بلیت فرست‌کلاس فرستادن 721 00:45:29,120 --> 00:45:30,680 ‫تا سوار کشتی بعدی بشی؟ 722 00:45:32,280 --> 00:45:36,840 ‫خب، یه‌جورایی، اما نه، فکر نکردم 723 00:45:36,920 --> 00:45:38,000 ‫خب، من فکر کردم 724 00:45:39,000 --> 00:45:42,840 ‫یه‌کم تحقیق کردی 725 00:45:42,920 --> 00:45:46,960 ‫هیچ آدمی به اسم هنری کاستلو ‫توی بوینس آیرس یا جای دیگه وجود نداره 726 00:45:48,920 --> 00:45:50,680 ‫- صبر کن، فکر می‌کنی... ‫- دقیقا! 727 00:45:52,240 --> 00:45:54,120 ‫یه نفر به یه دلیل خاص، 728 00:45:54,200 --> 00:45:56,400 ‫خواسته توی مارچبولت نباشی 729 00:45:57,280 --> 00:45:59,520 ‫و وقتی نقشه‌اش کارساز نبوده، 730 00:45:59,600 --> 00:46:02,320 ‫خواستن نباشی 731 00:46:12,120 --> 00:46:13,960 ‫اگه پات رو روی گاز بذاری، آرتور، 732 00:46:14,040 --> 00:46:16,160 ‫مجبور نیستی نگران پشت سرت باشی 733 00:46:16,240 --> 00:46:18,040 ‫چشم، بانو 734 00:46:18,120 --> 00:46:20,960 ‫باعث می‌شه این‌قدر به آینه نگاه نکنی 735 00:47:23,560 --> 00:47:25,280 ‫همین‌طوریش که کارگرام 736 00:47:25,360 --> 00:47:27,520 ‫موقع کار کردن آبجو بخورن ‫توی دردسر می‌افتم، 737 00:47:27,600 --> 00:47:29,840 ‫چه برسه به این‌که مورفین هم قاتی کنم 738 00:47:29,920 --> 00:47:31,640 ‫یعنی می‌گی در عوض پول 739 00:47:31,720 --> 00:47:33,080 ‫بهش آبجو ندادی؟ 740 00:47:33,160 --> 00:47:36,360 ‫اون حقوق نمی‌گرفت. ‫گفت می‌شه کامیونت رو قرض بگیرم، 741 00:47:36,440 --> 00:47:38,400 ‫منم گفتم واسم کار کن ‫تا بهت بدم 742 00:47:38,480 --> 00:47:40,160 ‫کامیون رو واسه چی می‌خواست؟ 743 00:47:40,240 --> 00:47:41,240 ‫به من ربط نداره 744 00:47:42,440 --> 00:47:45,600 ‫- فکر کنم به منم ربط نداره ‫- نپرسیدی چرا 745 00:47:45,680 --> 00:47:48,320 ‫چرا باید کارگر خودم رو مسموم کنم؟ 746 00:47:52,560 --> 00:47:53,680 ‫ممنون، آقای میلر 747 00:47:53,760 --> 00:47:56,040 ‫امکان داره باز هم سوال داشته باشیم، 748 00:47:56,120 --> 00:47:58,640 ‫امیدوارم قصد نداشته باشید ‫بزودی شهر رو ترک کنید 749 00:47:58,720 --> 00:48:01,920 ‫ما کارناوال دوره‌گردیم 750 00:48:03,640 --> 00:48:05,440 ‫درسته. ‫روز خوش، جناب 751 00:48:08,000 --> 00:48:09,600 ‫پاس بده. زود باش 752 00:48:11,960 --> 00:48:14,880 ‫پسرا، سمی، ‫باید یه چیزی ازت بپرسم 753 00:48:14,960 --> 00:48:15,920 ‫سمی منم 754 00:48:17,080 --> 00:48:18,640 ‫می‌دونم، فقط... 755 00:48:18,720 --> 00:48:20,240 ‫گوش کن، دیشب، 756 00:48:20,320 --> 00:48:21,760 ‫بهم آبجو دادی، یادت میاد؟ 757 00:48:21,840 --> 00:48:22,800 ‫من بهت آبجو دادم 758 00:48:25,240 --> 00:48:29,120 ‫درسته، میکی، تو دادی، ‫گفتی از طرف آقای میلره 759 00:48:29,200 --> 00:48:30,680 ‫اون گفت از طرف آقای میلره 760 00:48:32,400 --> 00:48:34,400 ‫یادتونه مَرده چه شکلی بود؟ 761 00:48:34,480 --> 00:48:36,800 ‫ندیدیمش، ماسک زده بود 762 00:48:40,840 --> 00:48:42,920 ‫به گوی پیشگویی اعتقاد داری، آرتور؟ 763 00:48:43,000 --> 00:48:45,720 ‫پیشگوها، این‌جور چیزا 764 00:48:45,800 --> 00:48:50,240 ‫یه خالهٔ با موهبت داشتم، ‫به‌علت حصبه فوت کرد 765 00:48:50,320 --> 00:48:53,560 ‫شونزده سالش که بود ‫پیش‌بینی کرده بود حصبه می‌گیره می‌میره 766 00:48:53,640 --> 00:48:56,280 ‫خدای بزرگ، مراقب باش! ‫وایسا! وایسا! 767 00:49:00,560 --> 00:49:02,720 ‫بابی، می‌شه این‌قدر جلوی من نپری؟ 768 00:49:06,440 --> 00:49:09,200 ‫- باید این رو ببینی ‫- چرا این لباس تنـته؟ 769 00:49:09,280 --> 00:49:11,440 ‫یه چیز بامزه واست تعریف کنم، ‫یکی لباسم رو دزدیده 770 00:49:11,520 --> 00:49:12,960 ‫این رو ببین 771 00:49:13,040 --> 00:49:16,200 ‫خانم لئو کیمن، خواهر مرحوم، ‫موقع تحقیق و بررسی آمد 772 00:49:16,280 --> 00:49:18,400 ‫تابلوئه از این آدم‌های پُرمدعای توخالیه 773 00:49:18,480 --> 00:49:22,240 ‫و عکسش رو توی جیب مرحوم پیدا کردن 774 00:49:22,320 --> 00:49:24,920 ‫آفرین، تیکر، ‫یادت باشه بهش یه بسکوییت جایزه بدیم 775 00:49:25,000 --> 00:49:27,400 ‫نخیر، چون این عکسی نیست 776 00:49:27,480 --> 00:49:29,320 ‫که توی جیبِ الکس پریچارد دیدم 777 00:49:29,400 --> 00:49:31,040 ‫- مطمئنی؟ ‫- آره 778 00:49:31,120 --> 00:49:34,160 ‫این اون عکس نیست ‫و این اون زنِ توی عکس نیست 779 00:49:34,240 --> 00:49:36,280 ‫حاضرم زندگی‌م رو واسش به خطر بندازم 780 00:49:36,360 --> 00:49:38,800 ‫فکر نمی‌کنم الان موقع مناسبی ‫واسهٔ این حرف باشه 781 00:49:44,680 --> 00:49:46,480 ‫دو تا اف کوچیک 782 00:49:46,560 --> 00:49:48,200 ‫نپرس مخفف چیه 783 00:49:48,880 --> 00:49:50,520 ‫نمی‌فهمم چی می‌گی، رئیس 784 00:49:50,600 --> 00:49:55,400 ‫مَرده گفت اسمش باسینگتون‌فرنچه 785 00:49:55,480 --> 00:49:58,520 ‫وقتی منتظر بودم دکتر توماس کمک بیاره، ‫اومد لب ساحل 786 00:49:58,600 --> 00:49:59,920 ‫کاری از دستم برنمی‌اومد، 787 00:50:00,000 --> 00:50:02,520 ‫واسه همین ازش خواستم ‫جای من بایسته 788 00:50:04,240 --> 00:50:06,920 ‫و فکر می‌کنی اون جای عکس‌ها رو عوض کرده؟ 789 00:50:29,080 --> 00:50:30,920 ‫به حرفم گوش بده، ‫مثل من عمل نکن 790 00:50:31,920 --> 00:50:33,880 ‫اون مرد عجیب دیگه چی گفت؟ 791 00:50:33,960 --> 00:50:36,600 ‫چیز زیادی نگفت، ‫جای مناسبی واسه گپ‌زدن نبود 792 00:50:37,880 --> 00:50:39,640 ‫ولی فکر نمی‌کردی اهل اینجا باشه؟ 793 00:50:39,720 --> 00:50:41,840 ‫اصلا، خودش هم گفت، 794 00:50:41,920 --> 00:50:43,960 ‫گفت اومده دنبال خونه بگرده 795 00:50:44,040 --> 00:50:47,280 ‫توی زمین گلف؟ مشکوک می‌زنه... 796 00:50:47,360 --> 00:50:49,240 ‫ولی هرکی که توی دنبیشر خونه بخره، 797 00:50:49,320 --> 00:50:50,600 ‫پیشگو می‌دونه 798 00:50:56,600 --> 00:50:58,720 ‫ببخشید، اچ، ‫پلیس کلیدم رو برداشته 799 00:50:58,800 --> 00:51:02,040 ‫در آشپزخونه همیشه بازه، بانو فرانسیس 800 00:51:02,120 --> 00:51:04,480 ‫من بابی جونز رو از آشپزخونه نمیارم 801 00:51:04,560 --> 00:51:07,200 ‫دست بر قضا، از آشپزخونه هم اومدم 802 00:51:07,280 --> 00:51:08,880 ‫خیلی وقت پیش 803 00:51:10,240 --> 00:51:13,760 ‫بابی جونز دوباره موقع کوتاه‌کردن ‫چمن جنوب خونه بهم کمک کرده 804 00:51:13,840 --> 00:51:17,160 ‫به‌عنوان کادوی تولد، اجازه دادی کمکت کنم 805 00:51:17,240 --> 00:51:20,040 ‫به من این‌کارا نمیاد 806 00:51:20,120 --> 00:51:22,960 ‫پدرتون به همراه آقای برگ ‫توی کتابخونه هستن 807 00:51:23,640 --> 00:51:24,600 ‫باشه 808 00:51:25,960 --> 00:51:29,160 ‫خوشحال شدم دوباره دیدمتون، آقای رابرت. ‫خوش برگشتید 809 00:51:35,800 --> 00:51:38,800 ‫آخری، اینجا رو هم امضا کنید 810 00:51:40,920 --> 00:51:42,080 ‫باسینگتون؟ 811 00:51:42,160 --> 00:51:44,200 ‫آره، درسته. ‫فکر می‌کنیم حدود چهل سالش باشه 812 00:51:44,280 --> 00:51:45,320 ‫گفتی فرانسویه؟ 813 00:51:45,400 --> 00:51:46,920 ‫نه، اسمش اینه، ‫باسینگتون‌فرنچ 814 00:51:47,000 --> 00:51:48,360 ‫معنای خاصی نداره؟ 815 00:51:48,440 --> 00:51:49,880 ‫باید برم 816 00:51:49,960 --> 00:51:52,080 ‫بانو فرانسیس، مثل همیشه خوشحال شدم 817 00:51:52,160 --> 00:51:53,920 ‫برای ناهار نمی‌مونید، آقای برگ؟ 818 00:51:54,000 --> 00:51:56,480 ‫- خب... ‫- خدای من، ساعت دوازده بلیط قطار داره 819 00:51:56,560 --> 00:51:58,680 ‫- متاسفانه ‫- با قطار ساعت سه برید 820 00:51:58,760 --> 00:52:00,440 ‫- می‌دونید... ‫- خیلی طول می‌کشه! 821 00:52:00,520 --> 00:52:01,760 ‫قبل از این‌که برسی مردی 822 00:52:01,840 --> 00:52:03,880 ‫خیلی کنده 823 00:52:03,960 --> 00:52:05,640 ‫خیلی ممنون، بانو فرانسیس 824 00:52:06,680 --> 00:52:07,680 ‫لرد مارچم 825 00:52:09,160 --> 00:52:10,640 ‫زود باش، بابا، ‫برگردیم سر حرفمون 826 00:52:10,720 --> 00:52:12,960 ‫باسینگتون‌فرنچ، می‌شناسیش؟ 827 00:52:13,040 --> 00:52:15,520 ‫توی عمرم ندیدمش 828 00:52:15,600 --> 00:52:17,800 ‫نه، این بابی جونزه و دیدیش 829 00:52:17,880 --> 00:52:20,160 ‫دو تا تابستون اینا زندگی می‌کرد 830 00:52:20,240 --> 00:52:22,240 ‫- پسر کشیش ‫- سلام، قربان 831 00:52:22,320 --> 00:52:23,640 ‫پس باسینگتون‌فرنچ کیه؟ 832 00:52:24,440 --> 00:52:25,960 ‫می‌خواد خونه بخره 833 00:52:26,040 --> 00:52:27,560 ‫عضو نیروی دریایی بود 834 00:52:27,640 --> 00:52:30,600 ‫قبل از این‌که برم، ‫با دست سلام نظامی کرد، کف دستش پایین بود 835 00:52:30,680 --> 00:52:31,680 ‫عضو نیروی دریایی بوده 836 00:52:31,760 --> 00:52:33,240 ‫لباس من کجاست؟ 837 00:52:33,320 --> 00:52:36,000 ‫یوتلاند که بودیم ‫یه دریادار باسینگتون داشتیم 838 00:52:36,080 --> 00:52:40,160 ‫خانم لباس دزد اینجاست! 839 00:52:40,240 --> 00:52:41,800 ‫لباس رو قرض کردم، مامان، لطفا 840 00:52:41,880 --> 00:52:43,200 ‫ولی فرانسوی نبود 841 00:52:43,280 --> 00:52:45,720 ‫حالا حاری بهم می‌گه پای پلیس باز شده، 842 00:52:45,800 --> 00:52:47,040 ‫و خیلی خوشحالم می‌کنه 843 00:52:47,120 --> 00:52:48,720 ‫می‌شه یه دلیل درست‌ودرمون بهم بدی 844 00:52:48,800 --> 00:52:50,680 ‫که چرا نباید دستگیرت کنم؟ 845 00:52:50,760 --> 00:52:51,920 ‫من دخترتم 846 00:52:52,000 --> 00:52:54,920 ‫به نظرم خیلی باورش سخته 847 00:52:55,000 --> 00:52:56,360 ‫ناکر، منم 848 00:52:56,440 --> 00:52:58,000 ‫چرا بهم زنگ نزدی، رفیق؟ 849 00:52:58,080 --> 00:52:59,400 ‫چون بیمارستان بودم 850 00:52:59,480 --> 00:53:00,960 ‫دوست‌دخترت مریض شده بود؟ 851 00:53:01,040 --> 00:53:04,040 ‫همین که دستکش چرمِ جیر امیلی ‫رو گم کردی، به قدر کافی زشت بود 852 00:53:04,120 --> 00:53:05,400 ‫حقیقت نداره 853 00:53:05,480 --> 00:53:06,680 ‫یکیش رو گم کردم 854 00:53:06,760 --> 00:53:08,480 ‫گوش کن ناکر... 855 00:53:08,560 --> 00:53:10,360 ‫اسم باسینگتون‌فرنچ واست آشنا نیست؟ 856 00:53:10,440 --> 00:53:11,640 ‫مطمئنم عضو نیروی دریایی بوده 857 00:53:11,720 --> 00:53:12,720 ‫باسینگتون؟ 858 00:53:12,800 --> 00:53:14,040 ‫فرنچ، با دو تا اف کوچیک 859 00:53:14,920 --> 00:53:17,760 ‫- چرا؟ ‫- چرا؟ 860 00:53:17,840 --> 00:53:20,400 ‫فرنچ دو تا اف کوچیک داره، ‫این‌طوری نوشته می‌شه 861 00:53:20,480 --> 00:53:23,440 ‫ولی چرا آدم‌های پولدار همچین کاری می‌کنن؟ 862 00:53:23,520 --> 00:53:26,360 ‫تو که جونز با دو تا ج نیستی، نه؟ 863 00:53:26,440 --> 00:53:28,400 ‫- نه نیستم ‫- خوبه 864 00:53:28,480 --> 00:53:30,480 ‫چون تازه تابلو رو آوردن 865 00:53:35,800 --> 00:53:38,160 ‫خودم رو مقصر می‌دونم که بهت نفهموندم 866 00:53:38,240 --> 00:53:39,760 ‫وسیله شخصی یعنی چی 867 00:53:39,840 --> 00:53:42,160 ‫می‌خوام بدونم کاملا متوجه هستی ‫که دستکش‌ها چطوری هستن؟ 868 00:53:42,240 --> 00:53:45,160 ‫لباست رو به خشکشویی می‌دم ‫و می‌ذارمش توی کمدت 869 00:53:45,240 --> 00:53:47,240 ‫نزدیکِ کمد من نمی‌شی، 870 00:53:47,320 --> 00:53:48,920 ‫کمد من منطقه ممنوعه‌ست! 871 00:53:49,000 --> 00:53:52,160 ‫ببین چی می‌گم، کارت شده همه‌اش دله دزدی کردن 872 00:53:52,240 --> 00:53:53,760 ‫فردا دارم می‌رم لندن 873 00:53:53,840 --> 00:53:56,120 ‫با چی می‌ری؟ با ماشین دزدی؟ 874 00:53:56,200 --> 00:53:57,640 ‫از خانم هریس خواستم من رو ببره 875 00:53:57,720 --> 00:53:59,880 ‫درخواست از اون فایده‌ای نداره، زن بیچاره 876 00:53:59,960 --> 00:54:01,080 ‫پیشخدمت تنها کسیه 877 00:54:01,160 --> 00:54:02,920 ‫که می‌دونه توی این خونه چه خبره 878 00:54:03,000 --> 00:54:05,240 ‫توی اون مدرسه مضحک چیزی یاد نگرفتی؟ 879 00:54:05,320 --> 00:54:08,000 ‫لباسی که واسه بیست‌وپنجمین سالگرد ‫ازدواجمون پوشیده بودم 880 00:54:08,080 --> 00:54:09,280 ‫توی ایستگاه پلیسه 881 00:54:09,360 --> 00:54:12,000 ‫و غرقِ استفراغ پسر کشیشه! تدی! 882 00:54:13,280 --> 00:54:14,880 ‫غیرمنطقی حرف می‌زنم؟ 883 00:54:14,960 --> 00:54:17,280 ‫- منظورت سبزه‌ست؟ ‫- نه، اون... 884 00:54:24,800 --> 00:54:27,040 ‫داری می‌گی که رنگ اون لباس 885 00:54:27,120 --> 00:54:29,400 ‫رو یادت نمیاد؟ 886 00:54:29,480 --> 00:54:32,400 ‫هر رنگی که بود، ‫خیلی خوشگل شده بودی 887 00:54:49,880 --> 00:54:51,960 ‫چرا... 888 00:54:52,040 --> 00:54:53,520 ‫از ایوانز نخواستند؟ 889 00:54:53,600 --> 00:54:56,560 ‫چرا نیروی دریایی سلام‌ متفاوتی داره؟ 890 00:54:56,640 --> 00:54:58,520 ‫دست سربازها همیشه کثیف بود 891 00:54:58,600 --> 00:55:00,680 ‫به‌خاطر بادبان‌بندی پر از قیر بود 892 00:55:00,760 --> 00:55:02,680 ‫واسه همین از روی احترام ‫کف دستمون پایین 893 00:55:02,760 --> 00:55:04,880 ‫تو هیچ‌وقت دستت کثیف نشد، درسته؟ 894 00:55:04,960 --> 00:55:07,520 ‫تو مامور بودی با دستکش سفید 895 00:55:07,600 --> 00:55:11,760 ‫دستکش سفید می‌پوشیدم، درسته، ‫ولی فکر کنم یه بار ماهی گرفتم دستم کثیف شد 896 00:55:11,840 --> 00:55:14,120 ‫مطمئنم توی یونیفرم ‫خیلی خوشتیپ می‌شد، جونز 897 00:55:14,200 --> 00:55:18,120 ‫برای کی؟ یه کشتی پر از مردهایی ‫که دستاشون کثیف بود 898 00:55:18,200 --> 00:55:20,240 ‫به‌جز وقتی می‌اومدی بندر 899 00:55:20,320 --> 00:55:22,720 ‫یه شب دختر، عاشق ملوانی شد 900 00:55:25,840 --> 00:55:28,040 ‫ولی چرا از ایوان نخواستند؟ 901 00:55:28,120 --> 00:55:30,920 ‫یا چرا از ایوانز نخواستند؟ 902 00:55:31,000 --> 00:55:34,520 ‫چرا از ایوانز نخواستند؟ ‫داره دیوونه‌م می‌کنه 903 00:55:34,600 --> 00:55:36,200 ‫شاید هیچ‌وقت نفهمیم 904 00:55:36,280 --> 00:55:39,880 ‫مجبور نیستیم بفهمیم، ‫می‌تونیم از خودمون داستان بسازیم 905 00:55:39,960 --> 00:55:43,360 ‫می‌تونیم کارآگاهی کنیم و استنباط کنیم ‫و فرضیه بگیریم، 906 00:55:43,440 --> 00:55:46,560 ‫و بارونی‌های کمربنددار بپوشیم ‫و توی کوچه پیپ بکشیم 907 00:55:48,800 --> 00:55:50,080 ‫می‌تونیم این‌کار کنیم 908 00:55:51,200 --> 00:55:52,320 ‫اما نمی‌کنیم 909 00:55:55,200 --> 00:55:59,440 ‫فردا باید برم لندن، ‫ناکر می‌خوام مغازه رو باز کنه 910 00:55:59,520 --> 00:56:00,640 ‫باید اونجا باشم 911 00:56:00,720 --> 00:56:02,640 ‫مغازه ماشین دسته‌دوم؟ 912 00:56:04,880 --> 00:56:06,160 ‫به ناکر قول دادم و... 913 00:56:06,240 --> 00:56:07,680 ‫تو مرد حرفت هستی 914 00:56:10,760 --> 00:56:11,720 ‫خب، 915 00:56:12,240 --> 00:56:13,240 ‫شاید پرونده بعدی 916 00:56:20,800 --> 00:56:24,000 ‫هست درخشان و شادی، ‫راحت و عاری، 917 00:56:24,080 --> 00:56:27,200 ‫هست غرور و خوشی خانم‌ها! 918 00:56:27,280 --> 00:56:29,040 ‫شد عاشق کیت و جین، 919 00:56:29,120 --> 00:56:30,520 ‫دوباره زد به دریا... 920 00:56:32,280 --> 00:56:34,760 ‫خیلی لطف کردید، آقای کرو، ‫ممنون 921 00:56:34,840 --> 00:56:37,040 ‫بانو فرانسیس خیلی سخاوتمند هستن 922 00:56:37,880 --> 00:56:40,120 ‫برم خونهٔ کشیش؟ 923 00:56:40,200 --> 00:56:43,080 ‫نه، راستش می‌خوام برم بیمارستان، ‫اگه امکانش هست 924 00:56:43,160 --> 00:56:44,480 ‫مریض شدی؟ 925 00:56:44,560 --> 00:56:46,240 ‫نه، نه، فقط... 926 00:56:48,320 --> 00:56:50,600 ‫راستی یونیفرمت چی شد؟ 927 00:56:50,680 --> 00:56:53,080 ‫بردم خشکشویی، گِلی شد 928 00:56:57,240 --> 00:56:58,200 ‫وایسا، وایسا! 929 00:57:04,560 --> 00:57:06,440 ‫ببخشید، ببخشید 930 00:57:06,520 --> 00:57:08,080 ‫چیه! چی شده؟ 931 00:57:08,160 --> 00:57:10,080 ‫وحشتناکه، وحشتناکه 932 00:57:27,431 --> 00:57:31,431 ‫ترجمه از مـرتـضـی لـک‌زایـی و مـحـمـدعـلـی ‫Morteza_Lkz & mml.moh 933 00:57:31,455 --> 00:57:38,455 ‫‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 934 00:57:38,779 --> 00:57:45,779 ‫‫ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@