1 00:00:01,000 --> 00:00:10,000 مووی کاتیج، مرجع دانلود فیلم و سریال با زیرنویس چسبیده MovieCottage.com 2 00:00:10,343 --> 00:00:15,432 ‫خواهر سیمون، ‫باید جای جام مقدس رو مشخص کنی. 3 00:00:15,571 --> 00:00:16,971 ‫آنچه در «خانم دیویس» گذشت... 4 00:00:17,058 --> 00:00:18,934 ‫نمیخوام با «چیز» صحبت کنم. 5 00:00:19,169 --> 00:00:20,920 ‫چون پدرتو کشت؟ 6 00:00:20,945 --> 00:00:22,612 ‫آره، چون پدرمو کشت. 7 00:00:23,147 --> 00:00:24,845 ‫مامانت نابغه‌ـست. 8 00:00:24,870 --> 00:00:28,081 ‫کاش میشد یه نگاه کوچیک به کارگاهش بندازم. 9 00:00:29,256 --> 00:00:30,123 ‫اسمت چی‌ـه؟ 10 00:00:30,148 --> 00:00:32,306 ‫- «لیزی». اسم تو چی‌ـه ‫- «وایلی». 11 00:00:32,439 --> 00:00:34,481 ‫همیشه دلم می‌خواست یه ‫گاوچرون واقعی رو ببینم. 12 00:00:34,539 --> 00:00:37,202 ‫- لعنت بهت لیزی! ‫- آهای! الآن اسمم سیمون‌ـه. 13 00:00:37,741 --> 00:00:39,866 ‫وقتی ازت خواستگاری کردم چی گفتی؟ 14 00:00:39,891 --> 00:00:42,708 ‫گفتم «آره»...خدایا... 15 00:00:43,133 --> 00:00:44,920 ‫الگوریتم حواس کاربر رو پرت می‌کنه و... 16 00:00:44,953 --> 00:00:48,034 ‫دنبال بال‌های کصشر ‫به سفر اکتشافی می‌فرستشون. 17 00:00:48,059 --> 00:00:51,184 ‫اگه به اندازه کافی ازش استفاده کنی ‫بهت بال میده دیگه، درسته؟ 18 00:00:51,209 --> 00:00:52,092 ‫نخیر. 19 00:00:52,117 --> 00:00:55,076 ‫اگه اون به اندازه کافی ازت استفاده کنه ‫دیگه ولت نمی‌کنه. 20 00:00:57,196 --> 00:01:00,559 ‫بعد از اینکه چیز رو پیدا کردی ‫من خودمو می‌کُشم. 21 00:01:00,904 --> 00:01:02,645 ‫تو می‌دونی جام مقدس کجاست؟ 22 00:01:02,729 --> 00:01:03,937 ‫این آخرین کسی‌ـه که میگن... 23 00:01:03,962 --> 00:01:05,229 ‫جام دستش بوده. 24 00:01:05,254 --> 00:01:06,662 ‫اسمش «کلارا»ـه. 25 00:01:06,787 --> 00:01:08,374 ‫بهم سرنخ داد... 26 00:01:08,481 --> 00:01:09,699 ‫یه شماره. 27 00:01:11,149 --> 00:01:13,641 ‫سلام. من کلارا هستم. 28 00:01:13,666 --> 00:01:14,740 ‫یا خدا، کلارا! 29 00:01:14,878 --> 00:01:17,953 ‫دنبال جام مقدسم. ‫تو کجایی؟ 30 00:01:18,162 --> 00:01:19,037 ‫پشمام، زدیم تو خال! 31 00:01:19,062 --> 00:01:20,003 ‫شماره توی «لندن»ـه. 32 00:01:20,028 --> 00:01:21,945 ‫مثل اینکه باید بریم لندن. 33 00:01:34,126 --> 00:01:37,128 ‫نمی‌تونی برنده بشی. 34 00:01:39,202 --> 00:01:41,510 ‫دیگه شکست خوردی. 35 00:01:41,627 --> 00:01:43,018 ‫شُل کن. 36 00:01:43,393 --> 00:01:45,436 ‫عمراً! 37 00:01:47,181 --> 00:01:49,900 ‫چرا این کار رو می‌کنی «لدی»؟ 38 00:01:50,498 --> 00:01:55,323 ‫چرا؟ 39 00:01:56,646 --> 00:01:57,658 ‫غمگین یا شاد؟ 40 00:01:57,737 --> 00:01:59,421 ‫ناموساً؟ ‫[هفت سال قبل] 41 00:01:59,446 --> 00:02:01,246 ‫همین الآنش هم احساس خفگی دارم. 42 00:02:01,271 --> 00:02:03,560 ‫کراوات لباس فرم دشمنه. 43 00:02:03,585 --> 00:02:04,435 ‫اگه نپوشیش... 44 00:02:04,460 --> 00:02:05,960 ‫می‌فهمن جزوشون نیستی. 45 00:02:05,985 --> 00:02:07,376 ‫به این فکر کن وقتی داری ‫مغزشونو منفجر می‌کنی... 46 00:02:07,377 --> 00:02:09,176 ‫خیلی کمتر حال میده. 47 00:02:09,201 --> 00:02:11,226 ‫خیلی خب، خیلی خب. ‫اون شاده رو بده بیاد. 48 00:02:11,251 --> 00:02:11,984 ‫خیلی خب. 49 00:02:12,009 --> 00:02:14,802 ‫امشب در استادیوم«تراکی پارک»... 50 00:02:15,301 --> 00:02:16,051 ‫بلدی؟ 51 00:02:16,052 --> 00:02:17,369 ‫نه، بلد نیستم کراوات گره بزنم. 52 00:02:17,394 --> 00:02:18,262 ‫خیلی خب. 53 00:02:18,457 --> 00:02:20,055 ‫چه کسی شماره 13 بدشناس خواهد بود؟ 54 00:02:20,265 --> 00:02:23,100 ‫«جزبول»، جزبول، جزبول! 55 00:02:23,564 --> 00:02:27,039 ‫رسماَ یک سلاح کشتار جمعی معرفی می‌کنیم! 56 00:02:27,173 --> 00:02:29,781 ‫امشب در استادیوم تراکی پارک... 57 00:02:29,806 --> 00:02:35,352 ‫شاهد خشم مهار نشدنی جزبول باشید! 58 00:02:38,465 --> 00:02:40,868 ‫واقعاَ کدوم احمقی سوارش میشه؟ 59 00:02:41,290 --> 00:02:43,957 ‫راستش، خودِ گاوهاش اونقدر هم بد نیستند. 60 00:02:43,982 --> 00:02:45,448 ‫حتی بعضی‌هاشون گوگولی هم هستند. 61 00:02:45,473 --> 00:02:47,107 ‫با نهایت احترام به حُسن نیتت... 62 00:02:47,132 --> 00:02:49,323 ‫ولی از 11 سالگی ‫توی نمایش گاوبازی نبودی. 63 00:02:49,348 --> 00:02:50,737 ‫خب پس محض اطلاعت بگم که... 64 00:02:50,762 --> 00:02:54,370 ‫وقتی جوون بودم ‫خیلی از گاوها رو مغلوب کردم عزیزم. 65 00:02:54,395 --> 00:02:55,020 ‫چه عالی. 66 00:02:55,045 --> 00:02:57,120 ‫پس دیگه عمراً از چند تا وکیل نمی‌ترسی. 67 00:02:57,145 --> 00:02:58,459 ‫خیلی خب. ‫بذار یه دور دیگه مرور کنیم. 68 00:02:58,484 --> 00:03:00,343 ‫حاضری؟ خوبه. 69 00:03:00,368 --> 00:03:01,965 ‫از پسش برمیام. 70 00:03:01,990 --> 00:03:03,575 ‫اونا حرفاشون رو میزنن. 71 00:03:03,600 --> 00:03:07,783 ‫بعد تو پاکتو باز می‌کنی، ‫پشماشونو می‌ریزونی... 72 00:03:07,808 --> 00:03:11,148 ‫بعد اونا میگن که... 73 00:03:11,474 --> 00:03:16,362 ‫«مرد جوان... جدی که نمیگی؟» 74 00:03:16,699 --> 00:03:18,182 ‫جدی‌ام. جدی‌ام. 75 00:03:18,207 --> 00:03:20,124 ‫خیلی جدی راجع بهش فکر کردم. 76 00:03:20,149 --> 00:03:20,940 ‫آمم، این تصمیم... 77 00:03:20,965 --> 00:03:21,882 ‫نباید زیادی توضیح بدی. 78 00:03:21,907 --> 00:03:23,578 ‫آره، آره، آره. ‫خیلی خب. 79 00:03:24,194 --> 00:03:26,038 ‫خیلی خب. 80 00:03:26,283 --> 00:03:27,623 ‫من جدی‌ام. 81 00:03:27,920 --> 00:03:29,205 ‫راستش من انقدری می‌گیرم... 82 00:03:29,230 --> 00:03:32,640 ‫که من و زنی که عاشقشم ‫یه زندگی رو توی «آلاسکا» شروع کنیم. 83 00:03:34,274 --> 00:03:35,316 ‫همین بود. 84 00:03:35,341 --> 00:03:38,592 ‫آقای «وایلی»، از اون جایی که ما... 85 00:03:39,000 --> 00:03:42,249 ‫وکلای سنگدلِ یُبسی نسبت به... 86 00:03:42,274 --> 00:03:45,683 ‫تصورات عاشقانه مزخرف هستیم، 87 00:03:46,053 --> 00:03:49,353 ‫کاملاً مطمئنی که... 88 00:03:50,063 --> 00:03:53,607 ‫می‌خوای این کار رو انجام بدی؟ 89 00:03:56,255 --> 00:04:02,051 ‫تو کل زندگیم هیچوقت از چیزی ‫انقدر مطمئن نبودم. 90 00:04:17,140 --> 00:04:18,807 ‫برای شجاعت؟ 91 00:04:22,720 --> 00:04:24,346 ‫میریم آلاسکا. 92 00:04:25,108 --> 00:04:26,442 ‫برای شجاعت. 93 00:04:31,986 --> 00:04:33,313 ‫آقای وایلی. 94 00:04:33,314 --> 00:04:36,004 ‫پدر و مادرتون آدم‌های فوق‌العاده‌ای بودند. 95 00:04:36,371 --> 00:04:38,791 ‫از شنیدن مرگ غم‌انگیزشون خیلی ناراحت شدیم. 96 00:04:40,042 --> 00:04:42,918 ‫راستی، تولدتون هم مبارک. 97 00:04:43,037 --> 00:04:45,117 ‫آهان. بله. 98 00:04:45,385 --> 00:04:46,335 ‫ممنونم. 99 00:04:46,360 --> 00:04:47,312 ‫من یه کپی از... 100 00:04:47,337 --> 00:04:49,816 ‫آخرین وصیت‌نامه پدربزرگتون دارم که... 101 00:04:50,231 --> 00:04:53,101 ‫اظهار می‌کنه که شما، ‫«پرِستون جان وایلی سوم»، 102 00:04:53,538 --> 00:04:56,098 ‫به سبب ورود به 25 سالگی، 103 00:04:56,123 --> 00:04:58,626 ‫تمامی مایَملک مرحوم ‫که در حال حاضر... 104 00:04:58,651 --> 00:05:04,032 ‫712 میلیون دلار ارزش داره، ‫به ارث خواهید برد. 105 00:05:08,564 --> 00:05:11,391 ‫همه‌ش رو میدم بره. 106 00:05:14,226 --> 00:05:15,809 ‫نمی‌پرسید که جدی‌ام یا نه؟ 107 00:05:15,834 --> 00:05:16,398 ‫نیستین؟ 108 00:05:16,399 --> 00:05:17,441 ‫بابا ولم کن! 109 00:05:17,442 --> 00:05:19,860 ‫نیازی نیست زیادی توضیح بدم. 110 00:05:20,243 --> 00:05:24,504 ‫من از لحاظ اخلاقی نمی‌تونم ‫همچین ثروت هنگفتی رو قبول کنم... 111 00:05:24,586 --> 00:05:28,160 ‫برای همین هم همه‌ش رو به خیریه واگذار کردم. 112 00:05:28,540 --> 00:05:33,374 ‫همه‌ش منهای 85 هزار دلار... 113 00:05:33,667 --> 00:05:37,252 ‫که باهاش یه کلبه توی آلاسکا... 114 00:05:37,506 --> 00:05:39,672 ‫برای خودم و عشقم بخرم. 115 00:05:40,158 --> 00:05:41,489 ‫امروز میریم اونجا. 116 00:05:41,514 --> 00:05:46,436 ‫هیچ جوره هم نمی‌تونید جلومون رو بگیرید. 117 00:05:47,656 --> 00:05:48,893 ‫هیچ جوره... 118 00:05:49,182 --> 00:05:50,186 ‫نمی‌تونید... 119 00:05:50,211 --> 00:05:51,475 ‫جلومون... 120 00:05:51,817 --> 00:05:52,859 ‫رو... 121 00:05:52,963 --> 00:05:54,603 ‫بگیرید. 122 00:05:54,870 --> 00:05:58,498 ‫هیچوقت از چیزی توی زندگیم... 123 00:05:58,729 --> 00:06:01,273 ‫اینقدر مطمئن نبودم. 124 00:06:03,538 --> 00:06:04,772 ‫خیلی هم عالی. 125 00:06:04,797 --> 00:06:05,989 ‫هر کاری دلت میخواد بکن پسرم. 126 00:06:06,093 --> 00:06:07,715 ‫فقط کافی‌ـه اون برگه انصراف ‫از وصیت‌نامه رو... 127 00:06:07,740 --> 00:06:10,409 ‫بهمون بدی تا هر کاری می‌خوای ‫برات انجام بدیم. 128 00:06:29,523 --> 00:06:30,564 ‫«بو»؟ 129 00:06:30,849 --> 00:06:32,706 ‫شما این مرد رو می‌شناسید؟ 130 00:06:32,731 --> 00:06:36,186 ‫آقایون، ببخشید سرزده اومدم... 131 00:06:36,719 --> 00:06:40,931 ‫ولی با پرِستون وایلی کار دارم. 132 00:06:42,876 --> 00:06:45,377 ‫یه رازی هست که کل زندگیت... 133 00:06:45,402 --> 00:06:46,465 ‫بهت نگفتن و... 134 00:06:46,623 --> 00:06:48,206 ‫قبل از اینکه این پول رو برداری... 135 00:06:48,463 --> 00:06:51,076 ‫حق داری بدونی کی هستی. 136 00:06:51,381 --> 00:06:54,413 ‫هرچند بعضیا نمی‌خوان حقیقت رو بدونن. 137 00:06:54,747 --> 00:06:56,202 ‫ولی اگه تو می‌خوای بدونی، 138 00:06:56,227 --> 00:07:00,704 ‫یعنی کاری که گاوچرونای واقعی می‌کنن... 139 00:07:01,312 --> 00:07:05,984 ‫فقط بگو: «رک و راست بهم بگو، بو.» 140 00:07:06,209 --> 00:07:08,711 ‫من هم میگم. 141 00:07:11,592 --> 00:07:16,012 ‫رک و راست بهم بگو، بو. 142 00:07:17,206 --> 00:07:19,270 ‫تقریباً 20 سال پیش پدربزرگت می‌دونست که... 143 00:07:19,295 --> 00:07:22,552 ‫پاش لب گوره، 144 00:07:22,577 --> 00:07:24,748 ‫برای همین هم تعیین کرد که میراثش... 145 00:07:24,773 --> 00:07:27,071 ‫از یه نسل می‌گذره... 146 00:07:27,605 --> 00:07:30,699 ‫تا نوه‌ی عزیز دُردونه‌ـش.. 147 00:07:30,981 --> 00:07:33,452 ‫با کون بیافته تو عسل. 148 00:07:33,859 --> 00:07:35,871 ‫تنها کاری که تو باید می‌کردی هم... 149 00:07:36,111 --> 00:07:40,417 ‫این بود که به 25 سالگی برسی. 150 00:07:40,710 --> 00:07:44,064 ‫ولی پسر جون، ‫تو مادرزادی مریض بودی. 151 00:07:44,437 --> 00:07:45,422 ‫مشکل کبدت بود. 152 00:07:45,423 --> 00:07:48,342 ‫الآن هم نپرس چِت بوده، ‫من دکتر نیستم. 153 00:07:48,608 --> 00:07:51,178 ‫ولی خیلی بگایی بود. 154 00:07:51,531 --> 00:07:53,513 ‫فقط یه مشکلی وجود داشت... 155 00:07:53,538 --> 00:07:56,475 ‫به اندازه کافی بگایی نبود. 156 00:07:56,681 --> 00:07:58,278 ‫حالا ننه بابات... 157 00:07:58,303 --> 00:08:00,646 ‫چون خطر اونقدر هم حتمی نبود... 158 00:08:00,847 --> 00:08:02,731 ‫نتونستن ببرنت توی لیست اهدا. 159 00:08:02,965 --> 00:08:05,025 ‫ولی اگه کبدت میدادت لاکار و... 160 00:08:05,442 --> 00:08:07,486 ‫قبل از 25 سالگی می‌مردی، 161 00:08:07,733 --> 00:08:12,528 ‫پول بابابزرگت تا ابد بلوکه می‌موند. 162 00:08:14,369 --> 00:08:15,826 ‫برای همین منو استخدام کردند. 163 00:08:15,851 --> 00:08:18,572 ‫من برای نمایش گاوبازی جوون‌ها تعلیمت دادم، 164 00:08:18,597 --> 00:08:23,085 ‫نه به خاطر اینکه استعداد گاوبازی داشتی... 165 00:08:23,357 --> 00:08:24,670 ‫چون نداشتی... 166 00:08:24,977 --> 00:08:27,715 ‫دلیل دیگه‌ای داشت، 167 00:08:27,740 --> 00:08:30,634 ‫برای این بود که بری توی اون ‫لیست پیوند کبد لعنتی. 168 00:08:30,893 --> 00:08:32,913 ‫گمونم «شب همه یادگاران» رو که... 169 00:08:32,938 --> 00:08:35,085 ‫نمایش گاوبازی جوون‌ها بود یادته. 170 00:08:35,108 --> 00:08:36,581 ‫ولی نه یادته که... 171 00:08:36,606 --> 00:08:39,781 ‫گاوی که سوارش بودی چقدر کصخل بود، 172 00:08:39,806 --> 00:08:44,749 ‫نه یادته که تخمای گاوه رو با دستام گرفتم. 173 00:08:45,070 --> 00:08:47,874 ‫حالا بدبختی تخماش به زور ‫توی دستم جا می‌شدند، 174 00:08:47,899 --> 00:08:49,611 ‫ولی می‌دونستم باید جفتشونو بگیرم. 175 00:08:50,048 --> 00:08:52,197 ‫این کار رو هم کردم. 176 00:08:52,546 --> 00:08:55,943 ‫بعدش هم تخم‌های گاوه رو ‫یک ثانیه قبل از اینکه... 177 00:08:55,968 --> 00:09:00,414 ‫جفتتون از آبشار پرت بشید پایین فشار دادم. 178 00:09:00,827 --> 00:09:03,751 ‫توی بیمارستان منتظر بودی... 179 00:09:03,752 --> 00:09:05,586 ‫تا یک ساعت بعدش پیوندتو انجام بدی. 180 00:09:05,856 --> 00:09:07,263 ‫کبد بزرگ‌سالی که... 181 00:09:07,288 --> 00:09:10,415 ‫با دوست دخترِ کوچولوت شریک شدی. 182 00:09:11,050 --> 00:09:12,509 ‫به نظرت اگه خانواده‌ـت راهی برای... 183 00:09:12,510 --> 00:09:16,388 ‫نوبت پیدا نمی‌کرد ‫تا 25 سالگی زنده می‌موندی؟ 184 00:09:16,602 --> 00:09:17,848 ‫نمیشه فهمید. 185 00:09:18,217 --> 00:09:23,228 ‫ولی قبل از اینکه کل پول بابابزرگتو برداری 186 00:09:23,555 --> 00:09:28,067 ‫می‌خوام بدونی که همه چیز از اول ساختگی بود. 187 00:09:28,669 --> 00:09:32,318 ‫هیچ کدوم از مدال‌ها و ‫جایزه‌هایی که بردی رو... 188 00:09:32,343 --> 00:09:35,074 ‫خودت به دست نیاوردی. 189 00:09:35,520 --> 00:09:38,028 ‫من این همه سال سنگینی بارِ ‫حقیقتی رو که... 190 00:09:38,053 --> 00:09:40,954 ‫گفتی رک و راست بهت بگمش به دوش کشیدم. 191 00:09:40,955 --> 00:09:45,668 ‫پس منم رک و راست بهت میگمش ‫پرستون جان وایلی... 192 00:09:45,848 --> 00:09:47,483 ‫هیچی بدتر از گاوچرونی که... 193 00:09:47,508 --> 00:09:50,635 ‫لایق چکمه‌هاش نیست وجود نداره. 194 00:09:54,184 --> 00:09:57,864 ‫بابت این حرف‌ها ممنونیم آقای محترم. 195 00:09:58,328 --> 00:10:01,684 ‫ولی آقای وایلی داشتند بهمون می‌گفتند که... 196 00:10:01,951 --> 00:10:04,430 ‫می‌خوان همه‌ی این ثروت رو ببخشند... 197 00:10:05,945 --> 00:10:07,613 ‫ناموساَ؟ 198 00:10:11,003 --> 00:10:14,571 ‫ریدم. 199 00:10:14,839 --> 00:10:17,424 ‫تولدت مبارک پسر جون. 200 00:10:49,033 --> 00:10:50,431 ‫- دکتر! ‫- صبر کن! 201 00:10:50,456 --> 00:10:51,612 ‫وزنتو ننداز روش. 202 00:10:51,636 --> 00:10:53,320 ‫- یا خدا! ‫- این یکی خون‌ریزی داره! 203 00:10:53,345 --> 00:10:57,182 ‫دکتر! دکتر! 204 00:11:18,806 --> 00:11:21,433 ‫اسمت توی لیسته؟ 205 00:11:23,464 --> 00:11:25,517 ‫آره. 206 00:11:25,783 --> 00:11:27,659 ‫باید همون بالاها باشه. 207 00:11:27,684 --> 00:11:29,170 ‫همینطوره. 208 00:11:30,695 --> 00:11:32,232 ‫نفر بعد تویی. 209 00:11:32,597 --> 00:11:34,742 ‫اینو سفت بچسبون به خودت. 210 00:11:34,767 --> 00:11:38,155 ‫بهمون کمک می‌کنه اگه ‫صورتتو خورد پیدات کنیم. 211 00:11:38,505 --> 00:11:39,653 ‫چی؟ 212 00:11:43,836 --> 00:11:45,537 ‫وایلی! 213 00:11:45,784 --> 00:11:47,915 ‫ببخشید. 214 00:11:48,312 --> 00:11:50,146 ‫لیزی. سلام. سلام. 215 00:11:50,171 --> 00:11:51,212 ‫آم، سلام؟ 216 00:11:51,237 --> 00:11:54,264 ‫یه پیام عجیب و غریب راجع به ‫مردونگی برام می‌فرستی و... 217 00:11:54,289 --> 00:11:55,338 ‫بعد میگی نگران نباشم ولی... 218 00:11:55,363 --> 00:11:57,105 ‫یه کاری هست که باید انجامش بدی؟ 219 00:11:57,130 --> 00:11:58,884 ‫آره. 220 00:12:00,044 --> 00:12:01,029 ‫آم، صبر کن. 221 00:12:01,054 --> 00:12:02,138 ‫عشقم بگو کاری که میخوای... 222 00:12:02,163 --> 00:12:03,619 ‫انجام بدی این نیست. 223 00:12:03,644 --> 00:12:05,477 ‫لیزی، نفر بعدی منم. 224 00:12:05,502 --> 00:12:07,340 ‫نفر بعدیِ چی؟ 225 00:12:09,312 --> 00:12:11,124 ‫یا خدا... وایلی! ‫چی کار می‌کنی؟ 226 00:12:11,149 --> 00:12:12,509 ‫از وقتی بچه بودی این کار رو انجام ندادی. 227 00:12:12,534 --> 00:12:14,265 ‫نه، نه، نه. عشقم گوش کن ببین چی میگم... 228 00:12:14,290 --> 00:12:17,570 ‫من هیچوقت این کار رو انجام ندادم، ‫همه‌ش الکی بوده. 229 00:12:17,595 --> 00:12:19,470 ‫خب من اصلاً نمی‌فهمم چی داری میگی، 230 00:12:19,495 --> 00:12:20,607 ‫ولی در هر صورت انگار... 231 00:12:20,632 --> 00:12:22,844 ‫کمبود تجربه واقعی داریم. 232 00:12:22,869 --> 00:12:25,494 ‫می‌دونم. ولی باید سوار اون گاو بشم. 233 00:12:26,342 --> 00:12:27,866 ‫خب پس اصلاً وقتی نمی‌خوای جلوت رو بگیرم، 234 00:12:27,891 --> 00:12:29,491 ‫چرا بهم زنگ زدی؟ 235 00:12:29,542 --> 00:12:32,334 ‫چون نمی‌خواستم تنها باشم. 236 00:12:32,512 --> 00:12:34,597 ‫فهمیدی؟ 237 00:12:38,314 --> 00:12:41,232 ‫پرستون وایلی، بیا. 238 00:12:44,199 --> 00:12:45,276 ‫برای شجاعت. 239 00:12:45,301 --> 00:12:48,261 ‫این شجاعت نیست. 240 00:12:55,072 --> 00:12:56,206 ‫چند دقیقه دیگه می‌بینمت. 241 00:12:56,231 --> 00:12:57,940 ‫وایلی! 242 00:14:03,444 --> 00:14:06,520 ‫پنج، چهار، 243 00:14:06,550 --> 00:14:11,554 ‫سه، دو، یک! 244 00:14:19,493 --> 00:14:23,137 ‫[بیرون لندن] 245 00:14:23,162 --> 00:14:26,324 ‫[زمان حال] 246 00:14:29,414 --> 00:14:30,515 ‫انقدر بهش زل نزن. 247 00:14:30,540 --> 00:14:32,473 ‫بهش زل نزدم، 248 00:14:32,539 --> 00:14:33,839 ‫تحت نظر دارمش. 249 00:14:34,247 --> 00:14:36,111 ‫نمی‌دونم چرا تحت نظر دارمش. 250 00:14:36,136 --> 00:14:37,837 ‫فقط داره کتاب می‌خونه. 251 00:14:37,862 --> 00:14:38,795 ‫تحت نظر داریمش چون... 252 00:14:38,820 --> 00:14:40,154 ‫ما رو صاف می‌بره پیش کلارایی که... 253 00:14:40,179 --> 00:14:42,350 ‫آخرین نفری‌ـه که جام مقدس دستش بوده. 254 00:14:42,375 --> 00:14:44,133 ‫ما هم فقط همینو درباره‌ش می‌دونیم؟ 255 00:14:44,204 --> 00:14:46,392 ‫می‌دونیم که موهاش قرمز آتشی‌ـه. 256 00:14:46,455 --> 00:14:47,504 ‫چی؟! 257 00:14:47,862 --> 00:14:49,189 ‫بهم گفتی الگوریتم فقط بهت یه... 258 00:14:49,214 --> 00:14:52,091 ‫شماره و اسم داده. 259 00:14:53,628 --> 00:14:56,729 ‫آره. 260 00:14:57,117 --> 00:15:01,191 ‫این هم بهم گفت که موهاش قرمز آتشی‌ـه. 261 00:15:01,478 --> 00:15:04,023 ‫داری بهم دروغ میگی لیزی؟ 262 00:15:04,048 --> 00:15:05,154 ‫سیمون. نخیر. 263 00:15:05,155 --> 00:15:07,977 ‫چون دروغ گفتن بر خلاف قانونتونه. 264 00:15:08,014 --> 00:15:09,910 ‫با این لباس کوچولوت هم که ‫اصلاً جور در نمیاد. 265 00:15:09,935 --> 00:15:12,450 ‫لباس کوچولو نیست. ‫لباس روحانیت‌ـه. 266 00:15:15,301 --> 00:15:16,760 ‫باید جواب بدم. 267 00:15:16,813 --> 00:15:18,215 ‫من هم باید دعا بخونم. 268 00:15:24,509 --> 00:15:26,677 ‫سلام. بهم بگو فهمیدی که... 269 00:15:26,702 --> 00:15:28,260 ‫مرد پیش‌بند پوش داره کجا میره. 270 00:15:28,261 --> 00:15:29,927 ‫می‌دونی که فهمیدم. 271 00:15:29,952 --> 00:15:31,161 ‫«اسکون، اسکاتلند» 272 00:15:31,186 --> 00:15:33,243 ‫یه جای دور از دسترس، ته نقشه که... 273 00:15:33,268 --> 00:15:34,821 ‫اگه یه چیزی نداشت... 274 00:15:34,846 --> 00:15:36,810 ‫به چُسِ هیچکس نبود، 275 00:15:36,979 --> 00:15:39,229 ‫«اِکسکالیبَتِل»! 276 00:15:39,508 --> 00:15:41,663 ‫اِکسکالیبَتِل؟ 277 00:15:41,871 --> 00:15:43,211 ‫هزاران سال پیش، 278 00:15:43,247 --> 00:15:46,142 ‫یه شمشیر گنده از زمین زده بیرون. 279 00:15:46,167 --> 00:15:47,386 ‫هیچکس نمی‌دونه چجوری یا چرا. 280 00:15:47,411 --> 00:15:48,659 ‫مثل «استون‌هنج»ـه. 281 00:15:48,688 --> 00:15:49,952 ‫فقط احمقانه‌تر. 282 00:15:49,977 --> 00:15:52,781 ‫آره بابا. خیلی احمقانه‌تر. 283 00:15:52,840 --> 00:15:55,833 ‫چهار بار در قرن یه جشنواره دارن، خب؟ 284 00:15:55,862 --> 00:15:58,580 ‫که توش مثل «شاه آرتور» لباس می‌پوشند. 285 00:15:58,632 --> 00:16:01,022 ‫به هر حال، مرد پیش‌بند پوش داره میره اونجا. 286 00:16:01,047 --> 00:16:03,350 ‫چون مربوط به جام مقدسه. 287 00:16:03,395 --> 00:16:05,473 ‫دقیقاً، چون مربوط به جام مقدسه. 288 00:16:05,498 --> 00:16:08,550 ‫لعنت به الگوریتم پسر. ‫خیلی قابل پیش‌بینی‌ـه. 289 00:16:08,575 --> 00:16:11,803 ‫خیلی کلیشه‌ایه پسر. ‫خیلی کلیشه‌ایه. 290 00:16:12,067 --> 00:16:13,066 ‫ببینم سر و صدای چیه؟ 291 00:16:13,091 --> 00:16:14,354 ‫به زور صداتو می‌شنوم. 292 00:16:14,379 --> 00:16:18,534 ‫آهان اون؟ ‫داداش روز تمرینه دیگه! 293 00:16:18,675 --> 00:16:19,520 ‫آره! 294 00:16:20,367 --> 00:16:21,690 ‫همین الان «گای» پشتک زد. 295 00:16:22,641 --> 00:16:24,900 ‫داری بهش اطلاعات میدی یا ‫می‌خوای بکنیش داداش؟ 296 00:16:24,952 --> 00:16:26,985 ‫بده‌ش من. 297 00:16:27,352 --> 00:16:28,412 ‫سلام. 298 00:16:28,449 --> 00:16:30,841 ‫سفر اکتشافی در چه حاله گاوچرون؟ 299 00:16:31,004 --> 00:16:32,408 ‫عالی. 300 00:16:32,633 --> 00:16:33,326 ‫بزن بریم. 301 00:16:33,741 --> 00:16:34,937 ‫راهبه‌هه چی؟ 302 00:16:34,962 --> 00:16:38,006 ‫فهمیده داری براش نقش بازی می‌کنی؟ 303 00:16:40,960 --> 00:16:42,579 ‫نه، نفهمیده. 304 00:16:42,604 --> 00:16:44,085 ‫نزدیک خودت نگهش دار. 305 00:16:44,166 --> 00:16:46,016 ‫یادت هم باشه بهت چی گفتم. 306 00:16:46,041 --> 00:16:46,993 ‫قفل روی هدف. 307 00:16:47,018 --> 00:16:48,752 ‫هدفمون چی‌ـه؟ 308 00:16:48,966 --> 00:16:49,779 ‫آزادی. 309 00:16:49,868 --> 00:16:51,719 ‫مثل فیلم «شجاع‌دلِ» لعنتی بگو! 310 00:16:54,413 --> 00:16:57,867 ‫آزادی! 311 00:16:58,025 --> 00:17:00,048 ‫همینه پسر! 312 00:17:01,966 --> 00:17:03,772 ‫آزادی! 313 00:17:04,268 --> 00:17:05,977 ‫آره! 314 00:17:19,288 --> 00:17:22,892 ‫سلام سیمون! 315 00:17:23,346 --> 00:17:25,181 ‫خانم دیویس، درسته؟ 316 00:17:26,248 --> 00:17:30,507 ‫راستش توی انگلیس، ‫بهم میگن مامان. 317 00:17:30,670 --> 00:17:31,482 ‫عه. 318 00:17:31,507 --> 00:17:33,510 ‫من بهت نمیگم مامان. 319 00:17:33,973 --> 00:17:35,095 ‫- بفرما تو. ‫- خب! 320 00:17:36,328 --> 00:17:39,933 ‫مأموریت فوق سریت برای پیدا کردن ‫جام مقدس در چه حاله؟ 321 00:17:40,363 --> 00:17:42,679 ‫شماره‌ای که بهمون دادی ما رو به مردی که... 322 00:17:42,704 --> 00:17:44,438 ‫توی واگن بعدی‌ـه رسوند. 323 00:17:44,913 --> 00:17:45,972 ‫در ضمن اگر انقدر در موردش صحبت کنیم... 324 00:17:45,997 --> 00:17:48,458 ‫دیگه اونقدر هم فوق سری نیست. 325 00:17:50,295 --> 00:17:53,423 ‫آهان. حق با توـه سیمون. 326 00:17:53,778 --> 00:17:57,117 ‫خب، راستش من فقط می‌خواستم ‫این هدیه رو بهت بدم. 327 00:17:57,426 --> 00:17:59,409 ‫بعدش هم میرم. 328 00:17:59,449 --> 00:18:03,215 ‫این برای هم‌سفرت آقای وایلی‌ـه. 329 00:18:03,297 --> 00:18:04,281 ‫خیلی خب. 330 00:18:04,306 --> 00:18:07,070 ‫خیلی جالبه که با عشق سابقت... 331 00:18:07,095 --> 00:18:10,381 ‫برای کمک گرفتن توی سفر اکتشافیت ‫دوباره ارتباط گرفتی. 332 00:18:10,850 --> 00:18:12,794 ‫خدایا، درباره‌ش اینجوری نگو. 333 00:18:12,905 --> 00:18:15,552 ‫قبلاً عاشقش بودی و الآن دیگه نیستی. 334 00:18:15,829 --> 00:18:18,472 ‫ببخشید. اشتباه فهمیدم؟ 335 00:18:18,708 --> 00:18:21,308 ‫نه، دقیقاً درسته. 336 00:18:21,730 --> 00:18:22,976 ‫خیلی هم عالی. 337 00:18:23,170 --> 00:18:25,813 ‫خب، از هدیه لذت ببَر. 338 00:18:26,236 --> 00:18:29,044 ‫اگه می‌دونستم «سلست» هم ‫باهاتون سفر می‌کنه... 339 00:18:29,081 --> 00:18:31,360 ‫یکی هم برای اون می‌آوردم. 340 00:18:33,492 --> 00:18:36,577 ‫ببخشید، الآن گفتی مامانم توی قطاره؟ 341 00:18:37,946 --> 00:18:39,243 ‫1042. 342 00:18:39,540 --> 00:18:40,577 ‫هدایت مجدد. 343 00:18:40,806 --> 00:18:41,952 ‫چی؟ 344 00:18:41,977 --> 00:18:43,710 ‫«سندی اسپرینگز»؟ 345 00:18:44,058 --> 00:18:45,082 ‫هدایت مجدد. 346 00:18:45,394 --> 00:18:46,091 ‫چی شده؟ 347 00:18:46,116 --> 00:18:48,848 ‫من در اعماق قلبم، یک جنگجو هستم. 348 00:18:49,063 --> 00:18:50,752 ‫ببخشید، چی... 349 00:18:50,777 --> 00:18:52,840 ‫1042. 350 00:18:53,133 --> 00:18:54,675 ‫چی؟ 351 00:18:55,018 --> 00:18:56,188 ‫سلست. 352 00:18:56,321 --> 00:18:59,179 ‫همین الآن توی واگن غذاخوری‌ـه. 353 00:18:59,714 --> 00:19:01,400 ‫نمی‌دونستی؟ 354 00:19:01,425 --> 00:19:03,051 ‫نه نمی‌دونستم. 355 00:19:04,965 --> 00:19:05,686 ‫سلام. 356 00:19:05,687 --> 00:19:06,917 ‫عن توش مامانم توی قطاره. 357 00:19:06,942 --> 00:19:09,106 ‫وای فحش دادی؟ ‫بالاخره قانونش چیه؟ 358 00:19:09,239 --> 00:19:11,173 ‫گفتی مامانت؟ 359 00:19:12,899 --> 00:19:14,411 ‫پدر. 360 00:19:14,436 --> 00:19:16,186 ‫خواهر. 361 00:19:39,790 --> 00:19:41,388 ‫مادر. 362 00:19:41,744 --> 00:19:43,663 ‫سلام «الیزابت». 363 00:19:49,921 --> 00:19:51,365 ‫لعنت بهش. 364 00:19:51,390 --> 00:19:53,933 ‫می‌بینم که هنوزم با ‫دلقک‌های گاوبازی می‌پری. 365 00:19:54,262 --> 00:19:55,139 ‫آره، سلام. 366 00:19:55,164 --> 00:19:56,806 ‫خیلی از دیدنت خوشحالم سلست. 367 00:19:57,058 --> 00:19:58,388 ‫اینجا چیکار می‌کنی؟ 368 00:19:58,413 --> 00:19:59,842 ‫معلومه، تو رو تعقیب می‌کنم. 369 00:19:59,973 --> 00:20:01,765 ‫چرا...چرا تعقیبم می‌کنی؟ 370 00:20:01,790 --> 00:20:04,110 ‫چرا بعد از تقریباً 10 سال... 371 00:20:04,134 --> 00:20:07,481 ‫زندگی معمولی توی صومعه، ‫یهو تصمیم گرفتی بار و بندیلتو جمع کنی و... 372 00:20:07,507 --> 00:20:09,927 ‫به بریتانیا سفر کنی. 373 00:20:09,952 --> 00:20:11,372 ‫مامان، سؤال اصلی اینه که... 374 00:20:11,397 --> 00:20:12,993 ‫فکر کنم ایشون می‌خواد رد شه. 375 00:20:13,018 --> 00:20:13,889 ‫چرا نمی‌شینی؟ 376 00:20:13,914 --> 00:20:15,462 ‫بشین، بشین. 377 00:20:15,865 --> 00:20:17,508 ‫ببخشید. ببخشید. 378 00:20:23,031 --> 00:20:25,679 ‫مامان، سؤال اصلی اینه که ‫اصلاً از کجا می‌دونستی من اینجام. 379 00:20:25,753 --> 00:20:27,854 ‫من مدیر موفق‌ترین شرکت امنیتیِ... 380 00:20:27,879 --> 00:20:29,728 ‫غرب ایالات متحده‌ام. 381 00:20:30,154 --> 00:20:31,897 ‫معلومه که برو و بیایِ... 382 00:20:31,898 --> 00:20:35,247 ‫دخترم رو زیر نظر دارم، ‫مخصوصآً وقتی داره یه سفر خارجی... 383 00:20:35,272 --> 00:20:37,903 ‫به منطقه‌ی خطرناک رزرو می‌کنه. 384 00:20:37,928 --> 00:20:39,340 ‫آهان. پس هنوز هم این کارو می‌کنی. 385 00:20:39,365 --> 00:20:40,948 ‫منطقه‌ی خطرناک چی‌ـه؟ 386 00:20:41,229 --> 00:20:43,063 ‫منطقه خطرناک جایی‌ـه که شکار من... 387 00:20:43,088 --> 00:20:44,518 ‫به احتمال زیاد توش قایم شده. 388 00:20:44,543 --> 00:20:46,804 ‫برای بار هزارم میگم مامان، ‫اون مُرده. 389 00:20:46,849 --> 00:20:48,128 ‫- مُرده. ‫- نه. 390 00:20:48,153 --> 00:20:49,550 ‫نمُرده. 391 00:20:49,575 --> 00:20:52,493 ‫پدرت زنده‌ست. 392 00:20:52,518 --> 00:20:55,575 ‫زنده‌ست و داره به ریش ‫همه‌ی اونایی که گولشون زده می‌خنده. 393 00:20:55,600 --> 00:20:59,442 ‫ولی نمی‌تونه منو گول بزنه. 394 00:20:59,853 --> 00:21:01,843 ‫بعد هم برای تثبیت کاری که کرده و... 395 00:21:01,868 --> 00:21:05,446 ‫حفظ سبک زندگیِ دور از همه چیش... 396 00:21:05,572 --> 00:21:09,569 ‫به یه هم‌دست با ‫توانایی‌های خارق‌العاده و... 397 00:21:09,594 --> 00:21:11,473 ‫کسی که مواخذه نشه احتیاج داره. 398 00:21:11,498 --> 00:21:13,224 ‫مثلاً یه راهبه. 399 00:21:13,249 --> 00:21:14,328 ‫فکر می‌کنی من برای اینکه به بابا... 400 00:21:14,353 --> 00:21:16,668 ‫کمک کنم مرگشو شبیه‌سازی کنه راهبه شدم؟ 401 00:21:16,693 --> 00:21:19,164 ‫چه دلیل دیگه‌ای می‌تونه وجود داشته باشه؟ 402 00:21:19,334 --> 00:21:21,487 ‫می‌خوام بدونی که من تو رو بابت اینکه ‫حالا به هر شکلی... 403 00:21:21,512 --> 00:21:24,154 ‫راضیت کرده تا به قایم شدنش ‫کمک کنی مقصر نمی‌دونم. 404 00:21:24,179 --> 00:21:26,823 ‫تو همیشه خوبیِ آدما رو می‌دیدی...، 405 00:21:26,848 --> 00:21:29,120 ‫حتی وقتی هر کاری می‌کردن تا بفهمی که... 406 00:21:29,145 --> 00:21:33,031 ‫جقدر لیاقت اعتمادت رو ندارن. 407 00:21:34,238 --> 00:21:35,968 ‫چند باری هم برات پیش اومده. 408 00:21:35,993 --> 00:21:37,731 ‫من قایمش نکردم. 409 00:21:37,756 --> 00:21:39,715 ‫هر کسی یه چیزایی رو مخفی می‌کنه الیزابت. 410 00:21:40,092 --> 00:21:43,761 ‫مثل یه تیرکمونِ مسلح شده ‫توی یه کارگاه مخفی؟ 411 00:21:46,787 --> 00:21:49,222 ‫من بهت هشدار دادم که اونجا نری. 412 00:21:49,247 --> 00:21:50,777 ‫من هم بهت هشدار میدم که ‫ازمون فاصله بگیری. 413 00:21:50,802 --> 00:21:52,525 ‫بابا مُرده. 414 00:21:52,591 --> 00:21:54,354 ‫جلوی چشمای خودم مُرد. 415 00:21:54,443 --> 00:21:56,273 ‫خیلی وحشتناک بود. 416 00:21:56,488 --> 00:21:59,115 ‫کاری که من کردمو بکن مامان. ‫بگذر. 417 00:22:01,089 --> 00:22:02,571 ‫هر جور مایلی. 418 00:22:03,067 --> 00:22:04,531 ‫این کار دختر بچه‌هاست. 419 00:22:04,894 --> 00:22:06,019 ‫نکن. 420 00:22:07,356 --> 00:22:09,912 ‫به ایستگاه «کُرور» رسیدیم. 421 00:22:10,150 --> 00:22:11,569 ‫حالا که می‌دونی اینجام، 422 00:22:11,594 --> 00:22:13,799 ‫عمراً منو ببری پیشش، پس... 423 00:22:13,824 --> 00:22:16,732 ‫من دیگه میرم. 424 00:22:16,757 --> 00:22:20,673 ‫ولی بهتره بدونی، ‫من نمیگذرم الیزابت. 425 00:22:21,074 --> 00:22:23,950 ‫میزنم به دلِ موج. 426 00:22:29,141 --> 00:22:30,891 ‫می‌خوای راجع بهش صحبت کنیم؟ 427 00:22:31,356 --> 00:22:32,191 ‫آره. 428 00:22:32,216 --> 00:22:34,217 ‫ولی با تو نه. 429 00:22:35,966 --> 00:22:37,766 ‫عجله نکن. 430 00:22:37,843 --> 00:22:41,312 ‫هنوز حدود 3 ساعت مونده که برسیم به... 431 00:22:41,342 --> 00:22:44,622 ‫[اکسکالیبتل] 432 00:22:48,713 --> 00:22:51,674 ‫خب، بالاخره رسیدیم. 433 00:22:53,576 --> 00:22:56,661 ‫پایِ گوشت! ‫پایِ گوشت! 434 00:23:03,851 --> 00:23:07,814 ‫پوشک! پوشک! ‫از اینجا پوشک بگیرید! 435 00:23:07,839 --> 00:23:09,411 ‫دیگه برای دستشویی واینَسید! 436 00:23:09,436 --> 00:23:12,850 ‫پوشک با جذب بالا برای مردای بزرگ! 437 00:23:13,120 --> 00:23:14,758 ‫این یارو داره پوشک می‌فروشه؟ 438 00:23:14,783 --> 00:23:16,249 ‫توپ قهوه‌ی فشرده شده. 439 00:23:16,274 --> 00:23:20,190 ‫خوابتون نبره، از همه جا ارزون‌تره. 440 00:23:20,679 --> 00:23:21,596 ‫باشه بابا ولش کن. 441 00:23:21,621 --> 00:23:22,663 ‫توپِ قهوه. 442 00:23:23,832 --> 00:23:25,422 ‫همه پادشاه خواهند بود، 443 00:23:25,447 --> 00:23:28,584 ‫رقابت دو دقیقه دیگر شروع می‌شود... 444 00:23:29,147 --> 00:23:31,290 ‫یعنی چی؟ 445 00:23:31,315 --> 00:23:32,656 ‫رقابت؟ 446 00:23:36,688 --> 00:23:37,782 ‫خودشه. 447 00:23:37,807 --> 00:23:39,516 ‫اون مرد پیش‌بند پوشه، ‫حتماً اون هم کلاراست. 448 00:23:39,541 --> 00:23:41,450 ‫موهای قرمزشو می‌بینی؟ 449 00:23:41,538 --> 00:23:43,672 ‫پشمام. 450 00:23:44,325 --> 00:23:46,766 ‫همینجوری یهو بریم پیشش، یا... 451 00:23:46,795 --> 00:23:49,373 ‫بعد از صدای شوفار... ‫(بوق جنگی که از شاخ قوچ ساخته میشه) 452 00:23:49,398 --> 00:23:52,040 ‫هر شرکت‌کننده‌ای که کلاه‌خود نداشته باشد، 453 00:23:52,065 --> 00:23:55,184 ‫حذف خواهد شد. 454 00:23:55,185 --> 00:23:57,144 ‫چی شده؟ داری چیکار می‌کنی؟ 455 00:23:57,145 --> 00:23:59,021 ‫می‌خوام یه کلاه‌خود بگیرم، ‫وگرنه حذف میشم. 456 00:23:59,022 --> 00:24:01,190 ‫- از چی حذف میشی؟ ‫- هرکاری که اون داره می‌کنه. 457 00:24:01,191 --> 00:24:03,275 ‫ببین، مرد پیش‌بندپوش داره به رقابت ‫ملحق میشه. 458 00:24:03,276 --> 00:24:04,360 ‫واسه همین می‌خوام به رقابت ملحق بشم، 459 00:24:04,361 --> 00:24:05,694 ‫ببینم چی می‌دونه. 460 00:24:05,695 --> 00:24:06,945 ‫ما به اون نیاز داشتیم که ‫ما رو به کلارا برسونه. 461 00:24:06,946 --> 00:24:08,405 ‫- اون کلاراست. ‫- آره، دقیقاً. 462 00:24:08,406 --> 00:24:09,907 ‫تو میری دنبال کلارا، من میرم دنبال اون. 463 00:24:09,908 --> 00:24:12,284 ‫باشه؟ از پسش برمیام. 464 00:24:12,285 --> 00:24:14,119 ‫از پس چی بر میای؟ 465 00:24:14,120 --> 00:24:15,204 ‫وایلی! 466 00:24:59,499 --> 00:25:02,543 ‫سلام. وایلی. خوشحالم می‌بینمت. 467 00:25:02,544 --> 00:25:03,753 ‫باشه. 468 00:25:06,631 --> 00:25:09,009 ‫آماده باشید آقایون. 469 00:25:11,344 --> 00:25:14,722 ‫پنج، چهار... 470 00:25:14,723 --> 00:25:18,393 ‫سه، دو... 471 00:25:27,027 --> 00:25:28,485 ‫کسی می‌دونه داریم چه گهی می‌خوریم؟ 472 00:25:31,448 --> 00:25:33,574 ‫الان... دقیقاً داریم چه گهی می‌خوریم آخه؟ 473 00:25:33,575 --> 00:25:35,701 ‫دارن ما رو... ما رو... ‫دارن ما رو تعقیب‌مون می‌کنن؟ 474 00:25:50,842 --> 00:25:53,344 ‫یعنی چی؟ 475 00:27:04,541 --> 00:27:09,545 ‫خدمت شما، اکس‌کالیبور! 476 00:27:20,849 --> 00:27:23,726 ‫اون کسانی که به شمشیر مقدس متصل نیستن، 477 00:27:23,727 --> 00:27:26,186 ‫به این وسیله حذف میشن. 478 00:27:26,187 --> 00:27:29,398 ‫همین الان از میدون جنگ برید بیرون! 479 00:27:29,399 --> 00:27:31,567 ‫بی‌لیاقت‌ها! 480 00:27:31,568 --> 00:27:33,318 ‫بی‌لیاقت‌ها! 481 00:27:33,319 --> 00:27:41,319 ‫بی‌لیاقت‌ها! 482 00:27:45,373 --> 00:27:47,041 ‫دوستان، 483 00:27:47,042 --> 00:27:50,377 ‫تقریباً چهار بار در قرن، 484 00:27:50,378 --> 00:27:53,547 ‫خورشید، ماه و ونوس، 485 00:27:53,548 --> 00:27:57,092 ‫در یک تقارن آسمانی قرار می‌گیرن. 486 00:27:57,093 --> 00:28:00,679 ‫توی روزی که این تقارن اتفاق میفته، 487 00:28:00,680 --> 00:28:02,931 ‫مرد جوانی به نام آرتور، 488 00:28:02,932 --> 00:28:06,268 ‫شمشیر سرنوشت رو از سنگ می‌کشه بیرون، 489 00:28:06,269 --> 00:28:10,064 ‫و خودش رو به عنوان تنها پادشاه بر حق ‫ثابت می‌کنه. 490 00:28:10,065 --> 00:28:14,693 ‫برای هر مردی که شکست خورده، کم آورده، 491 00:28:14,694 --> 00:28:17,488 ‫یا ناامید شده، این فرصت شما... 492 00:28:17,489 --> 00:28:20,824 ‫برای این رستگاری شکوه‌آمیزه. 493 00:28:20,825 --> 00:28:23,827 ‫اینجا، توی این مکان مقدس، 494 00:28:23,828 --> 00:28:26,955 ‫می‌تونید بالاخره حقیقت رو بفهمید. 495 00:28:26,956 --> 00:28:31,168 ‫لیاقتش رو دارید؟ 496 00:28:31,169 --> 00:28:35,255 ‫کسانی از شما که انقدر قوی هستن، 497 00:28:35,256 --> 00:28:39,093 ‫انقدر شجاع هستن، انقدر با لیاقت هستن، 498 00:28:39,094 --> 00:28:41,929 ‫که دست‌شون رو روی شمشیر... 499 00:28:41,930 --> 00:28:44,390 ‫بیشتر از بقیه نگه دارن، 500 00:28:44,391 --> 00:28:48,560 ‫اوه، شکوه و افتخاری که برای... 501 00:28:48,561 --> 00:28:50,896 ‫باقی عمرتون نصیب‌تون میشه! 502 00:28:50,897 --> 00:28:54,817 ‫تازه فارغ از یک جایزه‌ی نفیس نقدی... 503 00:28:56,903 --> 00:29:00,864 ‫شلغم و سیب‌زمینی همیشگی رایگان، 504 00:29:00,865 --> 00:29:04,201 ‫توی رستوران‌های خوش‌نمک مک‌ناتون. 505 00:29:04,202 --> 00:29:07,037 ‫قوانین ساده‌ان. 506 00:29:07,038 --> 00:29:10,499 ‫همیشه یک دست‌تون روی شمشیر باشه. 507 00:29:10,500 --> 00:29:14,920 ‫اگه رهاش کنید، نالایقید. 508 00:29:14,921 --> 00:29:17,339 ‫ولی اگه شما آخرین کسی باشید که... 509 00:29:17,340 --> 00:29:21,176 ‫هنوز دستش روی شمشیر مقدسه، 510 00:29:21,177 --> 00:29:26,515 ‫اونوقت بدون شک شما... 511 00:29:26,516 --> 00:29:28,392 ‫تنها پادشاه بر حق! 512 00:29:28,393 --> 00:29:36,393 ‫تنها پادشاه بر حق! 513 00:29:41,614 --> 00:29:44,075 ‫رقابت شروع میشه! 514 00:29:49,789 --> 00:29:52,666 ‫جارچی الان سرشماری رسمی رو ‫شروع می‌کنه. 515 00:30:35,627 --> 00:30:38,128 ‫خب. 516 00:30:38,129 --> 00:30:41,840 ‫فقط برو. 517 00:30:50,100 --> 00:30:52,851 ‫جارچی، سرشماری کردی؟ 518 00:30:52,852 --> 00:30:56,313 ‫چند نفر دست‌شون روی شمشیره؟ 519 00:30:56,314 --> 00:31:00,901 ‫چهل و هفت نفر داریم قربان! 520 00:31:05,699 --> 00:31:07,991 ‫چهل و شش نفر قربان. 521 00:31:18,932 --> 00:31:22,315 ‫[دو ساعت بر روی شمشیر] 522 00:31:22,340 --> 00:31:28,220 ‫دو ساعت بر روی شمشیر و هنوز ‫چهل شش فرد شجاع باقی موندن. 523 00:31:29,848 --> 00:31:31,140 ‫تماس دارید قربان. 524 00:31:33,393 --> 00:31:35,269 ‫از طرف خانمی که توی محوطه بود. 525 00:31:35,270 --> 00:31:37,771 ‫همون راهبه آقا. 526 00:31:42,152 --> 00:31:44,945 ‫وایلی؟ امتحان می‌کنم، امتحان می‌کنم. 527 00:31:44,946 --> 00:31:48,490 ‫خدایا. باورم نمیشه این کار می‌کنه. 528 00:31:48,491 --> 00:31:50,492 ‫پیشرفتی توی قضیه‌ی مرد پیش‌بندپوش داری؟ 529 00:31:50,493 --> 00:31:53,537 ‫آم... 530 00:31:53,538 --> 00:31:54,372 ‫خیر. 531 00:31:54,373 --> 00:31:56,290 ‫دارم عادی برخورد می‌کنم. 532 00:31:56,291 --> 00:31:58,083 ‫قرمز چطور؟ 533 00:31:58,084 --> 00:31:59,501 ‫هتلی که توش می‌مونه رو پیدا کردم. 534 00:31:59,502 --> 00:32:01,503 ‫خب با اسم سلست اتاق گرفته. 535 00:32:01,504 --> 00:32:03,464 ‫عجیبه. این اسم مادرته. 536 00:32:03,465 --> 00:32:05,382 ‫یعنی، ماتیلدا. ماتیلدا. 537 00:32:05,383 --> 00:32:06,884 ‫با اسم ماتیلدا اتاق گرفته. 538 00:32:06,885 --> 00:32:08,510 ‫من تعقیبش کردم... ‫راستی این یه لغزش فرویدی نبود. 539 00:32:08,511 --> 00:32:09,762 ‫من حتی راجع به مادرم فکر هم نمی‌کنم. 540 00:32:09,763 --> 00:32:11,180 ‫مشخصه. 541 00:32:11,181 --> 00:32:12,723 ‫من ماتیلدا رو، که یه اسم مستعاره، 542 00:32:12,724 --> 00:32:14,641 ‫چون اون مشخصاً کلاراست، تا بانک تعقیب کردم. 543 00:32:14,642 --> 00:32:15,893 ‫بعد به نظر می‌رسه اون کارمند بانکه، 544 00:32:15,894 --> 00:32:18,437 ‫که برعکس مادر منه. 545 00:32:18,438 --> 00:32:19,730 ‫می‌خوای راجع به مادرت حرف بزنی؟ 546 00:32:19,731 --> 00:32:22,399 ‫نه، بعد واسه چی با آقای پیش‌بندپوش ‫حرف نمی‌زنی؟ 547 00:32:22,400 --> 00:32:25,194 ‫چون منتظر فرصت مناسبم. 548 00:32:25,195 --> 00:32:26,904 ‫می‌دونی، کم کم دارم حس می‌کنم که... 549 00:32:26,905 --> 00:32:28,280 ‫اون اصلاً واسه تو اهمیتی نداره، 550 00:32:28,281 --> 00:32:31,241 ‫و فقط واسه بازی شمشیر احمقانه اینجایی. 551 00:32:31,242 --> 00:32:32,618 ‫بسیار خب. می‌خوای باهاش حرف بزنم؟ 552 00:32:34,746 --> 00:32:35,746 ‫قبوله. 553 00:32:37,874 --> 00:32:38,916 ‫آهای! 554 00:32:38,917 --> 00:32:41,251 ‫عذر می‌خوام. 555 00:32:41,252 --> 00:32:43,128 ‫آهای، رفیق. آقایی که پیش‌بند پوشیده. 556 00:32:43,129 --> 00:32:44,672 ‫ببخشید. عذر می‌خوام. 557 00:32:44,673 --> 00:32:46,465 ‫من از کنار شما رد میشم. نگران من نباشید. 558 00:32:46,466 --> 00:32:47,841 ‫من فقط می‌خوام که... ببخشید پسر. 559 00:32:47,842 --> 00:32:49,760 ‫دارم با دوستم که اینجاست حرف می‌زنم. 560 00:32:49,761 --> 00:32:51,303 ‫چه خبر؟ 561 00:32:51,304 --> 00:32:53,847 ‫یه کم پیش دیدم با یه مو قرمزی داشتی ‫حرف می‌زنی کثافت. 562 00:32:53,848 --> 00:32:55,140 ‫اون زنت بود؟ 563 00:32:55,141 --> 00:32:56,183 ‫سیکتیر! 564 00:32:59,437 --> 00:33:01,647 ‫ببخشید. 565 00:33:05,276 --> 00:33:06,735 ‫اگه می‌خوای به حرف بیاریش، 566 00:33:06,736 --> 00:33:07,945 ‫نصف روز که دست‌ها روی شمشیر باشه، 567 00:33:07,946 --> 00:33:09,405 ‫هر مردی مثل بلبل برات می‌خونه. 568 00:33:09,406 --> 00:33:10,948 ‫بهم اعتماد کن. می‌بینی. 569 00:33:14,661 --> 00:33:18,122 ‫♪ شکلات سنگی، سکه‌ی شکلات سنگی، ♪ ‫[شش ساعت بر روی شمشیر] 570 00:33:18,123 --> 00:33:21,750 ‫♪ که روی زانوی مادرت نشستی، ♪ 571 00:33:21,751 --> 00:33:25,045 ‫♪ یه سکه‌ی دیگه داره سلام می‌کنه، ♪ 572 00:33:25,046 --> 00:33:28,382 ‫♪ که واسه این خانم شکلات سنگی بخره. ♪ 573 00:33:28,443 --> 00:33:31,417 ‫[ده ساعت بر روی شمشیر] 574 00:33:31,442 --> 00:33:35,389 ‫♪ یه سکه‌ی دیگه داره سلام می‌کنه، ♪ ‫♪ که واسه خانم شکلات سنگی بخره ♪ 575 00:33:35,390 --> 00:33:38,809 ‫♪ شکلات سنگی، شکلات سنگی، ♪ 576 00:33:38,810 --> 00:33:42,312 ‫♪ وقتی بزرگ بشی به دریا میری، ♪ 577 00:33:42,313 --> 00:33:45,941 ‫♪ مامان قلکم رو بهم بده ♪ ‫[14 ساعت بر روی شمشیر] 578 00:33:45,942 --> 00:33:49,737 ‫♪ یه فروشنده‌ی پیر داره میاد، ♪ 579 00:33:49,738 --> 00:33:52,698 ‫♪ یه سبد هم توی دستش داره، ♪ 580 00:33:52,699 --> 00:33:56,535 ‫♪ داره شکلات سنگی می‌فروشه ♪ 581 00:34:00,582 --> 00:34:05,210 ‫میشه دیگه اون رو ننوازی؟ 582 00:34:16,056 --> 00:34:17,723 ‫ای بابا. 583 00:34:17,724 --> 00:34:19,391 ‫تو، برو بیرون! 584 00:34:22,812 --> 00:34:26,231 ‫♪ یه سکه کوچولو سلام می‌کنه، ♪ 585 00:34:27,692 --> 00:34:30,402 ‫♪ وقتی بزرگ بشی به دریا میری. ♪ 586 00:34:30,430 --> 00:34:32,922 ‫[16 ساعت بر روی شمشیر] 587 00:34:32,947 --> 00:34:35,115 ‫باید دوباره یه تلاشی ‫با آقای پیش‌بندپوش بکنی. 588 00:34:35,116 --> 00:34:36,200 ‫من داشتم دنبال اتاق ماتیلدا می‌گشتم... 589 00:34:36,201 --> 00:34:37,201 ‫وای، وای، وای، وای، وای. 590 00:34:37,202 --> 00:34:38,327 ‫یواشکی رفتی توی اتاقش؟ 591 00:34:38,328 --> 00:34:39,411 ‫یعنی، قفلش رو باز کردم. 592 00:34:39,412 --> 00:34:40,704 ‫من قفل باز می‌کنم. 593 00:34:40,705 --> 00:34:42,206 ‫آره، این شبیه راهبه‌ها نیست. 594 00:34:42,207 --> 00:34:43,540 ‫احمق جون، تمرکز کن. 595 00:34:43,541 --> 00:34:44,917 ‫می‌خواستم برم سراغ چمدون کلارا، 596 00:34:44,918 --> 00:34:47,878 ‫چمدون ماتیلدا، بعد یه لباس شنای ‫بسته‌بندی شده دیدم، 597 00:34:47,879 --> 00:34:51,423 ‫با اون جوراب‌های شنایی که جای انگشت‌های ‫مستقل دارن. 598 00:34:51,424 --> 00:34:53,217 ‫به هر حال، باید هر اطلاعاتی که می‌تونی رو ‫از مرد پیش‌بند پوش، 599 00:34:53,218 --> 00:34:54,385 ‫به دست بیاری، 600 00:34:54,386 --> 00:34:55,719 ‫چون فکر می‌کنم ماتیلدا می‌خواد... 601 00:34:55,720 --> 00:34:58,847 ‫توی اون جام مقدس یه آبی رو بریزه، 602 00:34:58,848 --> 00:35:01,684 ‫که با توجه به این که دور و برمون پر از ‫اقیانوس و دریاچه‌ست، 603 00:35:01,685 --> 00:35:04,436 ‫خیلی چیز دقیقی نیست. 604 00:35:04,437 --> 00:35:06,397 ‫دریاچه. بهشون میگن دریاچه. ‫[به لهجه‌ی دیگری] 605 00:35:06,398 --> 00:35:08,273 ‫ولی از اونایی که باز می‌کنی نیست. ‫[شباهت واژه‌ی قفل و دریاچه در انگلیسی] 606 00:35:08,274 --> 00:35:10,359 ‫تو خوبی؟ 607 00:35:10,360 --> 00:35:11,902 ‫- آره. ‫- به نظر مسخره میای. 608 00:35:11,903 --> 00:35:12,945 ‫من مسخره نیستم. 609 00:35:12,946 --> 00:35:15,197 ‫فقط... آره، به خاطر پاهامه. 610 00:35:15,198 --> 00:35:17,574 ‫پاهام. فقط، دارن می‌کشنم. 611 00:35:17,575 --> 00:35:19,994 ‫صبر کن. یه چیزی برات می‌فرستم. 612 00:35:32,424 --> 00:35:34,883 ‫مراقب باش. 613 00:35:34,884 --> 00:35:36,511 ‫از طرف اون خانم. 614 00:35:40,974 --> 00:35:42,433 ‫اینا رو از کجا گیر آوردی؟ 615 00:35:42,434 --> 00:35:44,476 ‫خانم دیویس دادشون بهم. 616 00:35:44,477 --> 00:35:45,728 ‫گفت که مال آدم قبلی‌ای هستن که... 617 00:35:45,729 --> 00:35:47,438 ‫که... مال همراهم توی سفرن. 618 00:35:47,439 --> 00:35:49,815 ‫اه! گه توش بابا. من اینا رو نمی‌خوام. 619 00:35:49,816 --> 00:35:52,317 ‫می‌تونی... می‌تونی با اونی که ‫پیش‌بند پوشیده بود راجع به آب حرف بزنی؟ 620 00:35:52,318 --> 00:35:53,736 ‫باید بدونم کلارا کجا رفته. 621 00:35:53,737 --> 00:35:55,487 ‫نگران نباش، باشه؟ از پسش برمیام. 622 00:36:02,287 --> 00:36:04,496 ‫اون رو دیدی؟ 623 00:36:04,497 --> 00:36:05,497 ‫نه، چی؟ 624 00:36:07,125 --> 00:36:10,210 ‫18 ساعت روی شمشیر! 625 00:36:24,976 --> 00:36:28,312 ‫19 ساعت روی شمشیر! 626 00:36:28,313 --> 00:36:31,315 ‫21 ساعت روی شمشیر! 627 00:36:31,316 --> 00:36:33,567 ‫تو لیاقتش رو داری؟ 628 00:36:36,529 --> 00:36:39,073 ‫22 ساعت روی شمشیر! 629 00:36:39,074 --> 00:36:41,200 ‫23 ساعت روی شمشیر! 630 00:36:41,201 --> 00:36:44,495 ‫19 نفر باقی موندن. 631 00:36:52,504 --> 00:36:54,630 ‫نمی‌تونم پاهام رو حس کنم! 632 00:36:54,631 --> 00:36:57,800 ‫خدایا! نمی‌تونم پاهام رو حس کنم. 633 00:37:06,101 --> 00:37:09,603 ‫به جهنم. 634 00:37:11,690 --> 00:37:15,567 ‫و شد 24 ساعت روی شمشیر! 635 00:37:20,031 --> 00:37:21,323 ‫نه! 636 00:37:25,370 --> 00:37:26,871 ‫تماس دارید آقا. 637 00:37:30,959 --> 00:37:32,460 ‫حرف بزن. 638 00:37:34,129 --> 00:37:36,213 ‫سلام پسرم. 639 00:37:40,343 --> 00:37:43,887 ‫می‌خواستم ببینم می‌تونی بهم بگی که... 640 00:37:43,888 --> 00:37:47,558 ‫اون کفش‌های فوق‌العاده رو از کجا آوردی؟ 641 00:37:47,559 --> 00:37:50,477 ‫از مامانت گرفتم! 642 00:37:52,272 --> 00:37:54,273 ‫از مامانت گرفتم پدر. 643 00:37:54,298 --> 00:37:58,133 ‫[ساعت‌های لعنتی زیادی روی شمشیر کوفتی] 644 00:38:07,746 --> 00:38:10,581 ‫می‌دونی چه حسی داره که... 645 00:38:10,582 --> 00:38:16,211 ‫یه زن رو عمیقاً دوست داشته باشی، 646 00:38:16,212 --> 00:38:21,091 ‫ولی با این حال براش نامرئی بمونی؟ 647 00:38:22,927 --> 00:38:25,304 ‫می‌دونم چه حسی داره. 648 00:38:25,305 --> 00:38:28,807 ‫من رو فرستاده بودن چراگاه، 649 00:38:28,808 --> 00:38:33,854 ‫از پستم حذفم کردن. 650 00:38:33,855 --> 00:38:37,775 ‫ولی اگه بتونم به اندازه دستم رو... 651 00:38:37,776 --> 00:38:42,613 ‫روی این شمشیر کوفتی نگه دارم، 652 00:38:42,614 --> 00:38:47,409 ‫اون می‌بینه که چه اشتباهی کرده، 653 00:38:47,410 --> 00:38:50,537 ‫و من رو دوباره می‌پذیره. 654 00:38:52,290 --> 00:38:54,500 ‫بعد اون... 655 00:38:54,501 --> 00:38:59,922 ‫بعد این خانمی که اخراجت کرد، 656 00:38:59,923 --> 00:39:03,592 ‫الان کنار یه دریاچه‌ست؟ 657 00:39:03,593 --> 00:39:05,886 ‫- دریاچه. [با لهجه] ‫- درسته. 658 00:39:05,887 --> 00:39:12,309 ‫بعد کدوم دریاچه بود راستی؟ 659 00:39:12,310 --> 00:39:14,478 ‫البته خودم خبر دارم. 660 00:39:14,479 --> 00:39:17,773 ‫معلومه که دریاچه‌ی دروملیه. 661 00:39:17,774 --> 00:39:21,610 ‫همونی که درخت‌های بزرگی داره که ‫اینطوری کردن. 662 00:39:32,997 --> 00:39:34,707 ‫ای بابا. 663 00:39:49,288 --> 00:39:53,159 ‫[31 ساعت روی شمشیر] 664 00:39:53,184 --> 00:39:54,768 ‫دریاچه‌ی دروملی. 665 00:39:54,769 --> 00:39:56,854 ‫خیلی تحرکات اطراف بانک توی شهر شده. 666 00:39:56,855 --> 00:39:58,897 ‫این زنی که کت و شلوار پوشیده ‫هی میاد و میره. 667 00:39:58,898 --> 00:40:01,275 ‫فکر می‌کنم دارن واسه یه جور انتقال ‫آماده میشن، 668 00:40:01,276 --> 00:40:02,484 ‫چون امشب شب تقارنه. 669 00:40:02,485 --> 00:40:04,361 ‫انتقال. فهمیدم. 670 00:40:04,362 --> 00:40:05,362 ‫چون کارمند بانکن. 671 00:40:05,363 --> 00:40:06,405 ‫چی؟ نه. 672 00:40:06,406 --> 00:40:07,781 ‫انتقال جام مقدس، 673 00:40:07,782 --> 00:40:10,617 ‫که قراره توی دریاچه‌ی دروملی اتفاق بیفته. 674 00:40:10,618 --> 00:40:13,121 ‫پس زود باش، بریم. من برامون دوچرخه گرفتم. 675 00:40:14,706 --> 00:40:16,081 ‫من می‌مونم. 676 00:40:16,082 --> 00:40:17,374 ‫چی؟ 677 00:40:17,375 --> 00:40:18,625 ‫می‌تونم توی این قضیه برنده بشم. 678 00:40:18,626 --> 00:40:20,377 ‫می‌دونستم. 679 00:40:20,378 --> 00:40:22,004 ‫مسئله... هیچوقت کمک کردن به من توی قضیه‌ی ‫آقای پیش‌بندپوش نبود. 680 00:40:22,005 --> 00:40:23,255 ‫اون دیگه نیست، ‫ولی تو هنوز اینجایی. 681 00:40:23,256 --> 00:40:25,466 ‫واسه چی؟ واسه چی؟ ‫شلغم و سیب‌زمینی رایگان؟ 682 00:40:25,467 --> 00:40:28,802 ‫نه، لیزی من هنوز اینجام، ‫چون من تنها پادشاه بر حقم، 683 00:40:28,803 --> 00:40:30,929 ‫اون مرتیکه شاخ‌داری که اونجاست هم، 684 00:40:30,930 --> 00:40:34,767 ‫تنها چیزیه که بین من و سرنوشتم وایساده. 685 00:40:34,768 --> 00:40:37,728 ‫می‌دونی چیه؟ ‫تو به سرنوشتت برس رفیق. 686 00:40:37,729 --> 00:40:39,688 ‫من میرم دنبال جام مقدس. 687 00:42:39,851 --> 00:42:41,560 ‫پشمام. 688 00:42:53,782 --> 00:42:56,325 ‫فکر نمی‌کردم انقدر احمق باشی که پیدات بشه. 689 00:42:56,326 --> 00:42:58,410 ‫مخصوصاً با این لباس مخصوص مسخره‌ات. 690 00:42:58,411 --> 00:43:00,245 ‫خب، این یه لباس مخصوص نیست، ‫این... 691 00:43:00,246 --> 00:43:02,122 ‫فریلی من گفت که تماس گرفتی. 692 00:43:02,123 --> 00:43:04,500 ‫بهتره دردسر درست نکنی کلارا. 693 00:43:04,501 --> 00:43:06,085 ‫باشه، وای. ما... 694 00:43:06,086 --> 00:43:07,920 ‫واقعاً خیلی داریم حاشیه می‌ریم. 695 00:43:07,921 --> 00:43:12,174 ‫باشه، بیا فقط با این شروع کنیم که... 696 00:43:17,889 --> 00:43:20,307 ‫گه توش. 697 00:43:24,771 --> 00:43:26,730 ‫خدا رو شکر. 698 00:43:26,731 --> 00:43:28,857 ‫ماتیلدا! 699 00:43:30,819 --> 00:43:33,612 ‫- ماتیلدا؟ ‫- بیاید برید جلو. 700 00:43:35,857 --> 00:43:39,607 ‫[40 ساعت روی شمشیر] 701 00:43:42,747 --> 00:43:46,291 ‫تو نمی‌تونی پیروز بشی. 702 00:43:46,292 --> 00:43:48,669 ‫تو شکست خوردی. 703 00:43:48,670 --> 00:43:51,463 ‫فقط ول کن. 704 00:43:51,464 --> 00:43:53,716 ‫هرگز! 705 00:43:53,717 --> 00:43:58,470 ‫واسه چی داری این کار رو می‌کنی؟ 706 00:44:00,932 --> 00:44:02,975 ‫یه طوفان از افق دیده میشه. 707 00:44:02,976 --> 00:44:04,393 ‫پناه بگیرید! 708 00:44:04,394 --> 00:44:07,312 ‫قراره بارون بیاد. ‫چترهاتون رو بردارید. 709 00:44:07,313 --> 00:44:10,357 ‫وایلی! من به یه قوطی نیاز دارم. 710 00:44:10,358 --> 00:44:12,317 ‫من حواس رقابت کننده‌ها رو پرت نمی‌کنم ‫بانوی من. 711 00:44:12,318 --> 00:44:14,528 ‫- حالا که دو نفر مونده نه. ‫- کی باقی مونده؟ 712 00:44:14,529 --> 00:44:17,656 ‫اونی که شاخ‌داره با آقایی که با شماست ‫و بال داره. 713 00:44:17,657 --> 00:44:18,991 ‫اون مردی که چی داره؟ 714 00:44:18,992 --> 00:44:20,701 ‫بال داره بانوی من. 715 00:44:20,702 --> 00:44:22,786 ‫بال. 716 00:44:22,787 --> 00:44:24,997 ‫اون خیلی مرد پرافتخاریه. 717 00:44:24,998 --> 00:44:26,707 ‫واسه همین به عنوان اربابم انتخابش کردم. 718 00:44:26,708 --> 00:44:29,001 ‫این که اون تماس‌های مجانی رو هم ‫به شما دادم واسه همین بود. 719 00:44:41,097 --> 00:44:42,848 ‫مادر خراب. 720 00:44:42,849 --> 00:44:44,850 ‫بانوی من! 721 00:44:48,563 --> 00:44:50,898 ‫بیننده توجه کن! 722 00:44:50,899 --> 00:44:55,611 ‫تو اجازه نداری به منطقه‌ی رقابت بری! 723 00:44:55,612 --> 00:44:57,654 ‫آهای! 724 00:44:57,655 --> 00:44:59,698 ‫لیزی، فکر نمی‌کنم بتونی بیای این بالا. 725 00:44:59,699 --> 00:45:00,949 ‫لیزی، فکر نمی‌کنم که... 726 00:45:00,950 --> 00:45:02,201 ‫تو بال داری؟ 727 00:45:02,202 --> 00:45:03,869 ‫- وای، وای، وای! ‫- چرا؟ 728 00:45:03,870 --> 00:45:04,912 ‫- وایسا! ‫- چرا؟ 729 00:45:04,913 --> 00:45:06,038 ‫میشه فقط آروم باشی؟ 730 00:45:06,039 --> 00:45:07,873 ‫تو واسه چی بال داری؟ 731 00:45:07,874 --> 00:45:09,083 ‫قضیه‌اش پیچیده‌ست. 732 00:45:09,084 --> 00:45:10,167 ‫- واسه اون کار می‌کنی؟ ‫- خدایا. 733 00:45:10,168 --> 00:45:11,460 ‫لیزی، بس کن. 734 00:45:11,461 --> 00:45:13,712 ‫گفتی ازش متنفری، ولی تو بال داری! 735 00:45:13,713 --> 00:45:15,464 ‫من ازش متنفرم! 736 00:45:15,465 --> 00:45:17,007 ‫تو یه دروغگویی! 737 00:45:17,008 --> 00:45:18,425 ‫تو هرکاری که بهت میگه رو می‌کنی! 738 00:45:18,426 --> 00:45:19,885 ‫این... این تنها راه‌مون واسه اینه که ‫دست‌مون بهشون برسه! 739 00:45:19,886 --> 00:45:23,806 ‫این تنها راهمون نیست. 740 00:45:26,893 --> 00:45:28,102 ‫اون چیه؟ 741 00:45:31,690 --> 00:45:33,899 ‫این یه تاریخ انقضاست. 742 00:45:33,900 --> 00:45:36,735 ‫وقتی یه دونه از اینا بگیری، اون... 743 00:45:36,736 --> 00:45:41,240 ‫این الگوریتم، بهت به طور خودکار بال میده. 744 00:45:41,241 --> 00:45:44,159 ‫یه میانبره. بدون ماموریت. 745 00:45:44,160 --> 00:45:45,661 ‫فقط باید وقتی زمانت فرا برسه، 746 00:45:45,662 --> 00:45:47,663 ‫خودت رو تحویل بدی. 747 00:45:47,664 --> 00:45:49,665 ‫وقتی زمانت برسه باید خودت رو تحویل بدی؟ 748 00:45:49,666 --> 00:45:53,419 ‫چی، تو... منظورت اینه بمیری؟ 749 00:45:56,089 --> 00:45:59,091 ‫وایلی، واسه چی همچین کاری رو کردی؟ 750 00:45:59,092 --> 00:46:03,595 ‫به خاطر این که... 751 00:46:03,596 --> 00:46:07,016 ‫می‌خواستم مردم بهم نگاه کنن و ببینن ‫که اهمیت دارم. 752 00:46:07,017 --> 00:46:09,518 ‫که ارزش جایگاه خودم رو دارم. 753 00:46:12,105 --> 00:46:15,941 ‫پس واسه همین ول نمی‌کنی. 754 00:46:15,942 --> 00:46:18,527 ‫درت رو بذار! 755 00:46:18,528 --> 00:46:21,780 ‫اصلاً اینجا داری چه گهی می‌خوری پسر؟ 756 00:46:21,781 --> 00:46:23,198 ‫مرتیکه حشری کثافت! 757 00:46:23,199 --> 00:46:25,284 ‫توی این که کاری کنی ول کنم ‫موفق باشی مادرجنده. 758 00:46:25,285 --> 00:46:28,495 ‫چون این دفعه، من ازت سواری می‌گیرم گاومیش! 759 00:46:28,496 --> 00:46:31,165 ‫اوه، گه توش. 760 00:46:32,751 --> 00:46:34,585 ‫به خاطر اون گاوبازیه. 761 00:46:37,130 --> 00:46:38,172 ‫به خاطر شهامت. 762 00:46:41,926 --> 00:46:43,427 ‫چند دقیقه دیگه می‌بینمت. 763 00:46:43,428 --> 00:46:44,720 ‫وایلی... 764 00:46:59,194 --> 00:47:03,822 ‫سه، دو، یک... 765 00:47:18,171 --> 00:47:20,130 ‫وایلی! 766 00:47:20,131 --> 00:47:28,131 ‫وایلی! 767 00:47:31,434 --> 00:47:33,018 ‫هیچوقت نگاهت رو وقتی از اون گاو... 768 00:47:33,019 --> 00:47:34,687 ‫پیاده شدم رو یادم نمیره. 769 00:47:34,688 --> 00:47:37,064 ‫انگار نوری که توی چشم‌هات بود، 770 00:47:37,065 --> 00:47:40,360 ‫نوری که واسه من بود، یه دفعه از بین رفت. 771 00:47:44,030 --> 00:47:48,200 ‫فقط بهم واقعیت رو بگو. 772 00:47:48,201 --> 00:47:51,036 ‫همون موقع بود که دیگه عاشقم نبودی، مگه نه؟ 773 00:47:51,037 --> 00:47:53,622 ‫همون روز، همون لحظه. 774 00:47:53,623 --> 00:47:57,876 ‫چون آدمی که واقعاً هستم رو دیدی. 775 00:47:57,877 --> 00:47:59,712 ‫یه ترسو. 776 00:47:59,713 --> 00:48:01,588 ‫باشه، باشه، باشه. 777 00:48:03,133 --> 00:48:04,341 ‫دیگه رازی در کار نیست. 778 00:48:04,342 --> 00:48:05,843 ‫چند دقیقه دیگه می‌بینمت. 779 00:48:05,844 --> 00:48:07,052 ‫وایلی... 780 00:48:08,805 --> 00:48:10,556 ‫من چاره‌ای نداشتم. 781 00:48:10,557 --> 00:48:12,182 ‫یه لحظه، داشتی سوار اون هیولا می‌شدی، 782 00:48:12,183 --> 00:48:15,436 ‫و می‌دونستم نمی‌تونم جلوت رو بگیرم. 783 00:48:15,437 --> 00:48:17,688 ‫می‌دونستم دیگه قرار نیست مثل قضیه‌ی ‫آلاسکا بشه. 784 00:48:17,689 --> 00:48:20,357 ‫قرار نبود دیگه تو باشی، 785 00:48:20,358 --> 00:48:22,735 ‫چون قرار بود بمیری. 786 00:48:22,736 --> 00:48:27,197 ‫پس همون کاری رو کردم که تا حالا ‫فقط دیدم آدم‌های دیگه بکنن... 787 00:48:27,198 --> 00:48:28,240 ‫لطفاً نجاتش بده، 788 00:48:28,241 --> 00:48:30,409 ‫لطفاً نجاتش بده، لطفاً نجاتش بده. 789 00:48:30,410 --> 00:48:34,413 ‫دست‌هام رو گذاشتم روی هم و دعا کردم. 790 00:48:34,414 --> 00:48:36,332 ‫چی؟ 791 00:48:38,209 --> 00:48:41,378 ‫حاضر بودم هرکاری بکنم. 792 00:48:41,379 --> 00:48:44,256 ‫گفتم لطفاً نجاتش بده. 793 00:48:44,257 --> 00:48:46,091 ‫لطفاً نجاتش بده، لطفاً نجاتش بده، 794 00:48:46,092 --> 00:48:48,427 ‫لطفاً نجاتش بده. 795 00:48:51,306 --> 00:48:55,142 ‫بعدش دیگه توی اون گاوبازی نبودم. 796 00:48:55,143 --> 00:48:56,935 ‫یه جای دیگه بودم. 797 00:48:58,730 --> 00:49:00,606 ‫توی یه رستوران. 798 00:49:00,607 --> 00:49:02,608 ‫متوجه نمی‌شدم، ولی یه جوری، 799 00:49:02,609 --> 00:49:04,777 ‫من... می‌دونستم که خواب نمی‌بینم. 800 00:49:04,778 --> 00:49:09,114 ‫می‌دونستم که واقعاً داره اتفاق میفته. 801 00:49:11,659 --> 00:49:12,619 ‫بعدش اون رو دیدم. 802 00:49:17,957 --> 00:49:21,043 ‫بعد تفاوتی نداشت که تا همون لحظه، 803 00:49:21,044 --> 00:49:22,378 ‫بهش باور نداشتم. 804 00:49:22,379 --> 00:49:25,464 ‫من یه دفعه می‌دونستم کیه. 805 00:49:31,221 --> 00:49:32,805 ‫بعد اون بهم غذا داد. 806 00:49:46,069 --> 00:49:49,738 ‫عشق توی نگاه اول بود. 807 00:49:49,739 --> 00:49:52,157 ‫غیرقابل انکار بود. 808 00:49:52,158 --> 00:49:54,993 ‫قطعی بود. 809 00:49:54,994 --> 00:49:56,495 ‫همیشگی بود. 810 00:50:03,169 --> 00:50:05,337 ‫درست میگی. 811 00:50:05,338 --> 00:50:07,840 ‫همه چیز اون روز عوض شد. 812 00:50:07,841 --> 00:50:09,174 ‫توی یه لحظه. 813 00:50:11,094 --> 00:50:14,555 ‫♪ Who knows what love is ♪ 814 00:50:14,556 --> 00:50:15,848 ‫وایلی تو به خاطر این که ترسو بودی، 815 00:50:15,849 --> 00:50:18,017 ‫از اون گاومیش پیاده نشدی. 816 00:50:18,018 --> 00:50:21,145 ‫پیاده شدی چون ازش خواستم که نجاتت بده ‫اون هم نجاتت داد! 817 00:50:24,983 --> 00:50:26,150 ‫تو رفتی یه رستوران؟ 818 00:50:26,151 --> 00:50:29,194 ‫آره. 819 00:50:29,195 --> 00:50:30,821 ‫اونجا غذا خوردی؟ 820 00:50:30,822 --> 00:50:32,239 ‫فلافل. 821 00:50:32,240 --> 00:50:33,615 ‫و این مثلاً یه استعاره نیست. 822 00:50:33,616 --> 00:50:36,243 ‫این... دقیقه. یعنی اینجا یه جای واقعیه. 823 00:50:36,244 --> 00:50:39,329 ‫هرچقدر که دلت بخواد واقعیه پسر. 824 00:50:39,330 --> 00:50:43,375 ‫بعد این پسره... 825 00:50:43,376 --> 00:50:45,252 ‫همون کسیه که فکر می‌کنم باید باشه؟ 826 00:50:45,253 --> 00:50:46,754 ‫آره. 827 00:50:46,755 --> 00:50:49,548 ‫بعد ببین، می‌خواستم بهت بگم که ‫کمکم کنی ازش بگذرم. 828 00:50:49,549 --> 00:50:52,509 ‫ولی من... فکر نمی‌کردم حرفم رو باور کنی. 829 00:50:52,510 --> 00:50:55,262 ‫فکر نمی‌کردی که باور کنم که... 830 00:50:55,263 --> 00:50:58,557 ‫توی بدترین روز زندگیم، 831 00:50:58,558 --> 00:51:01,518 ‫تو طی‌العرض کردی به یه رستوران، 832 00:51:01,519 --> 00:51:06,023 ‫و مسیح رو... دیدی و... 833 00:51:06,024 --> 00:51:07,900 ‫- عاشقش شدی. ‫- من... 834 00:51:07,901 --> 00:51:10,527 ‫بعد اون... بهت فلافل داد بخوری. 835 00:51:10,528 --> 00:51:12,404 ‫واقعاً خوب بود. 836 00:51:12,405 --> 00:51:13,864 ‫آخه، همیشه می‌خواستم بدونم که... 837 00:51:13,865 --> 00:51:15,282 ‫آیا کس دیگه‌ای هست لیزی؟ 838 00:51:15,283 --> 00:51:16,742 ‫ولی واقعاً این رو پیش‌بینی نمی‌کردم که... 839 00:51:16,743 --> 00:51:19,370 ‫به پادشاه کیری پادشاه‌ها باخته باشم. 840 00:51:19,371 --> 00:51:21,830 ‫به عیسی مسیح؟ 841 00:51:21,831 --> 00:51:22,998 ‫به عیسی مسیح لعنتی؟ 842 00:51:22,999 --> 00:51:25,751 ‫اینطوری... اینطوری نگو. 843 00:51:25,752 --> 00:51:27,961 ‫راجع به شوهرت کفر نگم؟ 844 00:51:27,962 --> 00:51:30,673 ‫نمی‌تونم به شوهرت بگم... ‫اون کسی که دوست دخترم رو دزدید... 845 00:51:30,674 --> 00:51:35,135 ‫نمی‌تونم بهش بگم عیسی مسیح مادرجنده‌ی لعنتی؟ 846 00:51:35,136 --> 00:51:38,889 ‫گور بابات، عیسی مسیح مادرجنده‌ی لعنتی! 847 00:51:49,693 --> 00:51:54,279 ‫من مُردم؟ 848 00:51:54,280 --> 00:51:57,241 ‫از این شانس‌ها نداری احمق. 849 00:51:57,242 --> 00:52:00,285 ‫من برنده شدم؟ 850 00:52:00,286 --> 00:52:01,662 ‫بهت یه گیره دادن. 851 00:52:01,663 --> 00:52:04,206 ‫پس آره. 852 00:52:04,207 --> 00:52:06,792 ‫تبریک میگم. تو لایقی. 853 00:52:06,793 --> 00:52:09,795 ‫ایول. 854 00:52:09,796 --> 00:52:11,130 ‫باید ببرمش دیگه خواهر. 855 00:52:11,131 --> 00:52:12,798 ‫میشه من هم باهاش برم؟ 856 00:52:12,799 --> 00:52:15,509 ‫متاسفانه فقط مریض‌ها می‌تونن ‫پشت ماشین باشن. 857 00:52:15,510 --> 00:52:18,804 ‫وایلی، من جام مقدس رو دیدم. 858 00:52:18,805 --> 00:52:20,305 ‫پیش اون زن‌ها، اون بانک‌دارهاست. 859 00:52:20,306 --> 00:52:22,808 ‫خیلی نزدیک شدیم. 860 00:52:22,809 --> 00:52:24,435 ‫با تمام احترام لیزی... 861 00:52:24,436 --> 00:52:27,479 ‫من جام مقدس به هیچ جام نیست. 862 00:52:29,315 --> 00:52:30,566 ‫از این بابت مطمئنی؟ 863 00:52:33,987 --> 00:52:37,906 ‫تا حالا توی زندگیم نسبت به هیچی ‫انقدر مطمئن نبودم. 864 00:53:19,532 --> 00:53:20,492 ‫می‌دونی کجا می‌تونیم اون آقایی رو پیدا کنیم، 865 00:53:20,493 --> 00:53:21,700 ‫که صاعقه زد بهش؟ 866 00:53:21,701 --> 00:53:25,371 ‫اون یکی آمبولانس همین الان بردش. 867 00:53:25,372 --> 00:53:26,497 ‫کدوم آمبولانس؟ 868 00:53:39,594 --> 00:53:43,305 ‫بسیار خب پسرم. 869 00:53:43,306 --> 00:53:48,018 ‫حالا که بالاخره یه ذره با هم تنها شدیم، 870 00:53:48,019 --> 00:53:49,895 ‫منتظرم که... 871 00:53:49,896 --> 00:53:52,648 ‫راجع به این صحبت کنیم که ‫اون کفش‌ها رو از کجا گرفتی. 872 00:53:52,649 --> 00:53:56,402 ‫یعنی چی... لعنتی، لعنتی. ‫وایسا، وایسا، وایسا، وایسا... 873 00:53:59,000 --> 00:54:04,000 زیرنویس از Black Hawk 874 00:54:04,024 --> 00:54:09,024 مووی کاتیج، مرجع دانلود فیلم و سریال با زیرنویس چسبیده MovieCottage.com 875 00:54:09,048 --> 00:54:14,048 مووی کاتیج، مرجع دانلود فیلم و سریال با زیرنویس چسبیده MovieCottage.com