1 00:00:01,000 --> 00:00:05,000 ‫« موزه‌ی گاتهام » 2 00:00:05,001 --> 00:00:15,001 ‫ارائه‌ شده توسط وب‌سایت دیجی موویز ‫© DigiMoviez.Com 3 00:00:16,726 --> 00:00:19,145 ‫بفرما، رفیق. ‫اوبراین هستم از روزنامه‌ی گازتا. 4 00:00:19,228 --> 00:00:21,480 ‫اگه بعد از دیدنِ عکس‌تون توی روزنامه، ‫یه نسخه‌ی کپی‌شو خواستید، باهام تماس بگیرید 5 00:00:21,564 --> 00:00:23,232 ‫نرخ‌هام خیلی معقول هستن 6 00:00:35,000 --> 00:00:38,000 ‫« مجموعه‌ی وین » 7 00:00:40,040 --> 00:00:42,168 ‫به اینا میگن مرواریدِ درست‌حسابی 8 00:00:43,169 --> 00:00:46,589 ‫- مگه خوشگل‌تر از اینا هم داریم؟ ‫- چرا نداشته باشیم؟ 9 00:00:46,672 --> 00:00:49,675 ‫خیلی دلم می‌خواد یه ست ‫درست مثل این داشته باشم 10 00:00:49,759 --> 00:00:51,510 ‫باید نگران باشم؟ 11 00:00:51,594 --> 00:00:55,347 ‫چرا، آقای وین؟ ‫اصلاً نمی‌دونم منظورتون چیه 12 00:00:55,431 --> 00:01:00,686 ‫خب، شنیدم دور و بر شما همه چی ‫سر به نیست میشه، خانم کایل، اون هم زیاد 13 00:01:00,770 --> 00:01:03,647 ‫چی بگم؟ چیزای قشنگ رو دوست دارم و 14 00:01:03,731 --> 00:01:06,817 ‫گاهی اتفاقی همراهم میان خونه 15 00:01:06,901 --> 00:01:10,946 ‫ولی واقعاً، اکثر اون حرف‌ها شایعه‌ست 16 00:01:11,030 --> 00:01:14,408 ‫یه چندتا پس‌گردنی هم بابتش توی دادگاه ‫خوردم. واسه کدوم دختری پیش نیومده؟ 17 00:01:14,492 --> 00:01:16,994 ‫- اوهوم ‫- می‌دونی 18 00:01:17,077 --> 00:01:18,621 ‫باید یه موقعی واسه نوشیدنی دعوتم کنی 19 00:01:18,704 --> 00:01:20,372 ‫- جدی؟ ‫- آره 20 00:01:20,456 --> 00:01:22,833 ‫آخه، من اصولاً توی گاتهام ‫تنها زنِ همه‌چی‌تمومی‌ام که 21 00:01:22,917 --> 00:01:24,168 ‫باهاش بیرون نرفتی 22 00:01:24,251 --> 00:01:26,837 ‫به سرم زده که قضیه رو شخصی کنم 23 00:01:26,921 --> 00:01:29,924 ‫بعلاوه، کلی نقاط مشترک داریم 24 00:01:30,007 --> 00:01:32,468 ‫جفت‌مون هم یتیم و پولداریم 25 00:01:32,551 --> 00:01:35,221 ‫پدر تو به خاطر کلاهبرداری مالیاتی توی زندانـه 26 00:01:35,304 --> 00:01:37,890 ‫خب، می‌دونم دقیقاً مثل هم نیستیم 27 00:01:37,973 --> 00:01:40,267 ‫ولی با این‌حال، شرط می‌بندم بیشتر از ‫اون زن‌های بی‌بند و باری که 28 00:01:40,351 --> 00:01:42,269 ‫دورت رو گرفتن، حرف واسه گفتن داشته باشیم 29 00:01:43,020 --> 00:01:44,605 ‫به نظرت قیمتش چقدره؟ 30 00:01:44,688 --> 00:01:47,358 ‫- ده هزار دلار، بیست هزار دلار؟ ‫- همین رو میگم 31 00:01:47,441 --> 00:01:50,486 ‫کدوم خری با همچین مرواریدی ‫میره توی «کوچه‌ی جنایت»؟ 32 00:01:50,569 --> 00:01:53,155 ‫آخه، با خودت چی فکر کردی، خانم؟ ‫«ایست اِند»ـه ها ناسلامتی 33 00:01:57,159 --> 00:01:58,536 ‫وای خدا 34 00:01:59,000 --> 00:02:09,000 ‫دیجی موویز در شبکه‌های اجتماعی ‫DigiMovieZ@ 35 00:02:20,999 --> 00:02:30,999 ‫ترجمه از: امـیـر سـتـارزاده ‫AM1Я H1tmaN 36 00:02:31,000 --> 00:02:35,000 ‫« بتمن: شوالیه‌ی شنل‌پوش » 37 00:02:35,114 --> 00:02:36,991 ‫به هر حال، اتفاقی که افتاد همین بود 38 00:02:37,074 --> 00:02:40,327 ‫و گمونم وکیلم با دفتر دادستانی ناحیه ‫به یه توافقی برسه، 39 00:02:40,411 --> 00:02:44,039 ‫و اینطوری شد که الان روی ‫کاناپه‌ی شمام، دکتر کوئینزل 40 00:02:44,123 --> 00:02:46,333 ‫منظورم به صورت استعاریـه 41 00:02:46,417 --> 00:02:50,629 ‫کاناپه خیلی راحت‌تره، بروس. ‫برو اونجا بشین. 42 00:02:50,713 --> 00:02:53,924 ‫نه، راحتم. نمی‌خوام زیاد ‫وقت‌تون رو بگیرم، دکتر 43 00:02:54,008 --> 00:02:57,595 ‫- من زیاد اهل گِلِه کردن و نِق زدن نیستم ‫- نه، البته 44 00:02:58,262 --> 00:03:01,515 ‫ولی این مشکل «ضرب و شتم مجرمانه» هست 45 00:03:01,599 --> 00:03:04,768 ‫و کمی غر زدن بخشی از ‫مصالحه‌ی شما برای زندان نرفتن بوده 46 00:03:04,852 --> 00:03:05,769 ‫درسته. ولی من... 47 00:03:05,853 --> 00:03:09,148 ‫فقط باید چند هفته بیای تراپی. ‫مثل آب خوردنه، عزیزم. 48 00:03:09,231 --> 00:03:13,777 ‫پس، با توجه به وخامت موضوع، به نظرم ‫باید هرچقدر که لازمه براش وقت بذاریم 49 00:03:13,861 --> 00:03:15,529 ‫ها؟ 50 00:03:15,613 --> 00:03:17,531 ‫خوشحالم که هم‌نظریم 51 00:03:17,615 --> 00:03:19,950 ‫حالا، تابحال شده که توی موقعیت‌های دیگه‌ای 52 00:03:20,034 --> 00:03:22,536 ‫به خشونت متوسل بشید؟ 53 00:03:22,620 --> 00:03:25,039 ‫چی؟ بیخیال 54 00:03:25,122 --> 00:03:28,334 ‫به من می‌خوره زیاد از کوره در برم؟ 55 00:03:28,417 --> 00:03:31,170 ‫ظاهر معمولاً فریبنده‌ست 56 00:03:31,253 --> 00:03:34,548 ‫و حقیقت اینه که بروس، ‫تو واقعاً از کوره در رفتی 57 00:03:35,466 --> 00:03:39,136 ‫ببین، یارو مادرم رو مسخره کرد، ‫من هم یه مشت بهش زدم 58 00:03:39,219 --> 00:03:40,888 ‫هر کسی جای من بود همین کار رو می‌کرد 59 00:03:40,971 --> 00:03:45,059 ‫ولی آره، گمونم می‌دونم که کارم اشتباه بود 60 00:03:46,268 --> 00:03:52,149 ‫اون فاجعه‌ای که توی دوران کودکیت داشتی، ‫معلومـه و منطقی‌ـه که منبع درده 61 00:03:52,775 --> 00:03:55,319 ‫می‌خوای راجع به اتفاقی که واسه ‫پدر و مادرت افتاد حرف بزنیم؟ 62 00:03:55,402 --> 00:03:56,820 ‫نه 63 00:03:56,904 --> 00:04:00,199 ‫ببین، این واسه خیلی وقت پیش بود و ‫خیلی بد بود 64 00:04:00,282 --> 00:04:04,411 ‫ولی من الان یه مرد بالغم. ‫دیگه چندان بهش فکر نمی‌کنم. 65 00:04:04,495 --> 00:04:08,374 ‫می‌دونی، ترومای سرکوب شده ‫یه چیزیه که ممکنه حتی 66 00:04:08,457 --> 00:04:11,126 ‫متوجه نشی دچارش هستی ‫تا وقتی که اتفاقی بیفته 67 00:04:11,210 --> 00:04:13,253 ‫سرکوب شدن یجورایی... 68 00:04:16,840 --> 00:04:22,680 ‫می‌تونی سارق مسلح رو برامون توصیف کنی؟ ‫مثلاً موهاش یا چشماش چه رنگی بود؟ 69 00:04:22,763 --> 00:04:25,849 ‫- هیچی؟ ‫- نه 70 00:04:25,933 --> 00:04:28,018 ‫خیلی تاریک بود 71 00:04:28,102 --> 00:04:29,436 ‫نتونستم صورتش رو ببینم 72 00:04:29,520 --> 00:04:33,983 ‫حتی... اسلحه‌اش رو هم ندیدم 73 00:04:34,066 --> 00:04:39,279 ‫کارآگاه، این بچه به قدر کافی عذاب کشیده. ‫اصرار دارم که دیگه باید ببرمش. 74 00:04:39,363 --> 00:04:42,825 ‫آره. خیلی‌خب. ‫اگه خبر جدیدی شد اطلاع میدم. 75 00:04:42,908 --> 00:04:44,660 ‫ممنون 76 00:04:44,743 --> 00:04:48,122 ‫- تراپی چطور بود، ارباب بروس؟ ‫- یه ساعت وقت الکی حروم شد 77 00:04:48,205 --> 00:04:50,332 ‫دکتر خیال می‌کنه می‌تونه روی افکارم اثر بذاره 78 00:04:50,416 --> 00:04:52,334 ‫از این خبرها نیست 79 00:05:00,000 --> 00:05:02,500 ‫« پنجشنبه‌ی آینده می‌بینمت، بروس. ‫دکتر کوئینزل » 80 00:05:02,928 --> 00:05:06,515 ‫- اون چیه، قربان؟ ‫- هیچی 81 00:05:10,894 --> 00:05:11,894 ‫« نفر اول » 82 00:05:11,895 --> 00:05:13,313 ‫دوشیزه سلینا 83 00:05:14,732 --> 00:05:17,443 ‫خانم سلینا. وقتشـه پا شید 84 00:05:17,526 --> 00:05:20,571 ‫گرتا، بیخیال 85 00:05:20,654 --> 00:05:23,574 ‫لنگِ ظهره، خانم سلینا 86 00:05:23,657 --> 00:05:26,827 ‫داره عصر میشه 87 00:05:28,000 --> 00:05:31,000 ‫« مهلت پرداخت گذشته » ‫« اخطار نهایی » 88 00:05:31,165 --> 00:05:34,460 ‫- امروز بازم صورت‌حساب و قبض اومد ‫- بذار کنار بقیه 89 00:05:37,504 --> 00:05:39,048 ‫دوشیزه سلینا 90 00:05:39,131 --> 00:05:41,759 ‫به زودی برق رو قطع می‌کنن 91 00:05:41,842 --> 00:05:44,970 ‫و من هم بدم نمیاد یه حقوقی بگیرم 92 00:05:45,054 --> 00:05:48,307 ‫تقصیر من نیست که بابایی هیچی برامون نذاشته 93 00:05:48,390 --> 00:05:51,643 ‫خب، میشه اقلاً گربه‌های ولگرد رو نیارید خونه؟ 94 00:05:51,727 --> 00:05:54,438 ‫هزینه‌ی غذای گربه به تنهایی ‫جیب‌مون رو خالی کرده 95 00:05:54,521 --> 00:05:58,650 ‫اینقدر نگران نباش، گرتا. ‫ترتیب همه چی رو میدم. 96 00:05:58,734 --> 00:06:00,360 ‫- به نحوی ‫- بله 97 00:06:00,444 --> 00:06:03,572 ‫این لحن‌تون حسابی بهم دلگرمی داد 98 00:06:03,655 --> 00:06:05,574 ‫هیچوقت اینطوری سر بالا به پدرم جواب نمی‌دادی 99 00:06:05,657 --> 00:06:07,993 ‫خیال نکن متوجه نمیشم 100 00:06:11,080 --> 00:06:13,290 ‫آهای گرتا، عزیزم؟ 101 00:06:13,373 --> 00:06:16,627 ‫هنوز یه چرخ خیاطی داریم، مگه نه؟ 102 00:06:23,050 --> 00:06:24,426 ‫عالیه، مگه نه؟ 103 00:06:24,927 --> 00:06:27,763 ‫تعریفِ من این نیست، ولی باشه 104 00:06:28,000 --> 00:06:30,200 ‫« سرقت جسورانه از جواهرفروشی مرکز شهر » 105 00:06:30,201 --> 00:06:32,501 ‫« پنج سرقت جواهر در سه روز! » 106 00:06:32,502 --> 00:06:36,002 ‫« دزد گربه‌ای دوباره سرقت کرد » ‫« نگهبان گفت: سارق بوی خوبی می‌داد » 107 00:06:53,497 --> 00:06:55,374 ‫تکون نخور! پلیس! 108 00:07:02,548 --> 00:07:03,715 ‫بی‌حرکت! 109 00:07:28,657 --> 00:07:30,450 ‫اوه، سلام 110 00:07:31,577 --> 00:07:35,414 ‫از اون طرحی که توی روزنامه ازت می‌کِشن ‫هزار برابر سکسی‌تر هستی 111 00:07:35,497 --> 00:07:39,543 ‫- تو کی هستی؟ ‫- کت‌وومن، عزیزم. معلومه دیگه 112 00:07:40,169 --> 00:07:43,172 ‫چه کنیم؟ تو الهام‌بخشم بودی 113 00:07:50,345 --> 00:07:53,140 ‫ماس‌ماسک هم داری؟ 114 00:08:00,063 --> 00:08:03,525 ‫آهای فلس. همون ضعیفه سلینا کایلـه 115 00:08:03,609 --> 00:08:07,446 ‫- جنون دزدی از اشراف داره ‫- آره 116 00:08:07,529 --> 00:08:10,490 ‫چیکار می‌کنی، خانم؟ ‫می‌خواستی به یه نون و نوایی برسی؟ 117 00:08:10,574 --> 00:08:12,826 ‫یجورایی نقشه‌ام همین بود، آره 118 00:08:23,086 --> 00:08:24,504 ‫چه ماشین خوبی 119 00:08:38,060 --> 00:08:41,563 ‫چطوره وقتی برگشتیم ‫یه فنجون شکلات داغ بخورید؟ 120 00:08:41,647 --> 00:08:43,482 ‫این چطوره، ارباب بروس؟ 121 00:08:51,698 --> 00:08:53,116 ‫آقای وین؟ 122 00:08:53,951 --> 00:08:54,993 ‫بروس؟ 123 00:08:55,077 --> 00:08:58,747 ‫شرمنده. یه‌کم خمارم. ‫تا دیر وقت با دوستِ خانمم بودم. 124 00:08:58,830 --> 00:09:00,082 ‫سؤالتون چی بود؟ 125 00:09:00,165 --> 00:09:04,086 ‫داشتم می‌گفتم جلسه‌ی قبلی‌مون ‫مشخص کرد که شما صد درصد 126 00:09:04,169 --> 00:09:06,588 ‫اثرات قتل والدین‌تون رو سرکوب کردید 127 00:09:06,672 --> 00:09:10,801 ‫تابحال به این فکر کردید که شاید ‫از جهات دیگه هم خودتون رو سرکوب می‌کنید؟ 128 00:09:10,884 --> 00:09:13,845 ‫کل این زندگی که برای خودتون ساختید، 129 00:09:13,929 --> 00:09:17,724 ‫به نظر خیلی... معلوم و واضح میاد 130 00:09:17,808 --> 00:09:19,643 ‫یجورایی کلیشه‌ای‌ـه 131 00:09:19,726 --> 00:09:23,814 ‫شاید راهی برای محافظت از خودتون ‫در برابر دردهای آتی‌ـه 132 00:09:23,897 --> 00:09:25,941 ‫اگه اینطور باشه، قابل درکه 133 00:09:26,024 --> 00:09:28,026 ‫مصیبت سختی داشتید، اون هم توی بچگی 134 00:09:28,110 --> 00:09:30,862 ‫یا هم که هیچی رو سرکوب نمی‌کنم و 135 00:09:30,946 --> 00:09:34,908 ‫کلی درآمد مازاد و یه زندگی اجتماعی ‫خیلی فعال دارم 136 00:09:34,992 --> 00:09:37,494 ‫اوه، بله. شما رو توی صفحات اجتماعی دیدم 137 00:09:37,577 --> 00:09:40,789 ‫شما و مدل‌ها، شما و ستاره‌های سینما 138 00:09:40,872 --> 00:09:45,002 ‫ولی بروس، با چند نفر بودی که ‫به قرار دوم ختم بشه؟ 139 00:09:45,085 --> 00:09:48,130 ‫- این تراپی‌ـه یا اعتراف توی کلیسا؟ ‫- بیخیال 140 00:09:48,213 --> 00:09:52,175 ‫طوری وانمود می‌کنی که انگار ‫شادترین و شهوتی‌ترین مجرد گاتهام هستی 141 00:09:52,259 --> 00:09:55,887 ‫ولی هیچ کدوم از این زن‌ها ‫چیزی بیشتر از وسیله برات بودن؟ 142 00:09:55,971 --> 00:09:59,057 ‫اصلاً عشقی در کار بوده؟ ‫یا حتی شهوت؟ 143 00:09:59,141 --> 00:10:01,685 ‫یا فقط رفع تکلیف می‌کنی و 144 00:10:01,768 --> 00:10:04,855 ‫می‌خوای همون شخصی باشی که ‫اطرافیانت توقع دارن؟ 145 00:10:04,938 --> 00:10:09,276 ‫من فقط از هر باغی یه گل می‌چینم، دکتر. ‫این که نقص شخصیتی نیست، مگه نه؟ 146 00:10:09,359 --> 00:10:11,862 ‫زندگی برای آدمایی که ‫جایگاه من رو دارن، متفاوتـه 147 00:10:11,945 --> 00:10:14,156 ‫منظورتون آدمایی که پولدارن؟ 148 00:10:14,239 --> 00:10:16,825 ‫مطمئنم همینطوره 149 00:10:16,908 --> 00:10:18,577 ‫خیلی متأسفم، جناب قاضی 150 00:10:18,660 --> 00:10:23,248 ‫قسم می‌خورم، فقط توی زمان اشتباه ‫توی مکان اشتباهی بودم 151 00:10:23,332 --> 00:10:27,753 ‫من دزدکی وارد اون مغازه‌ها نشدم. ‫لابد کار اون یارو بتمن‌ـه. 152 00:10:27,836 --> 00:10:31,882 ‫اینا همه‌اش یه سوءتفاهم غم‌انگیزه 153 00:10:31,965 --> 00:10:34,968 ‫خانم کایل، اولین بارتون نیست که ‫پاتون به دادگاه باز شده 154 00:10:35,052 --> 00:10:37,846 ‫بهتره توی زندگی‌تون ‫تصمیمات بهتری بگیرید 155 00:10:37,929 --> 00:10:40,766 ‫دارم سعی‌ام رو می‌کنم، جناب قاضی 156 00:10:40,849 --> 00:10:44,728 ‫آقای دنت، دادستانی نظرش چیه؟ 157 00:10:44,811 --> 00:10:47,189 ‫خب، جناب قاضی، از اونجا که ‫هیچ مدرکی نداریم که خانم کایل 158 00:10:47,272 --> 00:10:50,734 ‫مرتکب این جرایم شده یا کار بتمن بوده ‫که اتفاقاً بتمن هم توی صحنه بوده، 159 00:10:50,817 --> 00:10:53,820 ‫و از اونجا که تمام جواهرات ‫دزدیده شده برگردونده شدن، 160 00:10:53,904 --> 00:10:58,450 ‫مدعی‌علیه مایله اتهامات رو رفع کنه و ‫دوباره به خانم کایل یه فرصت مجدد بده 161 00:11:00,494 --> 00:11:02,996 ‫خیلی‌خب پس. پرونده بسته شد 162 00:11:09,002 --> 00:11:11,797 ‫پس وقتی موکل‌های من باشن، ‫خودت رو جر میدی که بندازی‌شون زندان 163 00:11:11,880 --> 00:11:14,674 ‫ولی وقتی پولدار و مشهور باشن، ‫قسر در میرن؟ 164 00:11:14,758 --> 00:11:17,135 ‫اون چه نقشی داره، هاروی؟ ‫حامی مالی کارزارتـه؟ 165 00:11:17,219 --> 00:11:20,013 ‫بیخیال، باربارا. ‫به نظرت اینقدر به قهقرا میرم؟ 166 00:11:21,681 --> 00:11:25,394 ‫خب، شاید می‌رفتم... ‫اگه ورشکسته و آس و پاس نبود 167 00:11:29,731 --> 00:11:31,983 ‫- بریم خونه، خانم سلینا؟ ‫- هنوز نه 168 00:11:32,067 --> 00:11:35,487 ‫گمونم باید بدیم روی ماشین کار کنن 169 00:11:36,238 --> 00:11:40,784 ‫شنیدم اون زنیکه کایل قسر در رفته، ‫بعد تو سر بزنگاه توی صحنه با مدرک گرفتیش 170 00:11:40,867 --> 00:11:43,954 ‫لباس گربه پوشیده بوده؟ بیخیال بابا 171 00:11:44,037 --> 00:11:46,832 ‫چطوری همچین پرونده‌ی آسونی رو ‫به فنا دادی، بولاک؟ 172 00:11:46,915 --> 00:11:49,584 ‫- ببند در گاله رو، کوهن! ‫- آروم باش، بولاک 173 00:11:49,668 --> 00:11:52,337 ‫آره. خدایی، «صورت‌زخمی» 174 00:11:52,421 --> 00:11:56,508 ‫گوش کن، نگران کوهن و ‫اون گربه‌ی موی دماغ نباش 175 00:11:56,591 --> 00:12:01,346 ‫اون گربه دیگه جونش تموم شده. ‫باور کن. فقط خودش هنوز نمی‌دونه. 176 00:12:01,972 --> 00:12:04,516 ‫آخرین گزارش‌ها نشان می‌دهد که ‫تورم و بیکاری در گاتهام 177 00:12:04,599 --> 00:12:06,351 ‫همچنان در حال افزایش است 178 00:12:06,435 --> 00:12:09,646 ‫و در حالی که مشاوران مالی شهردار ‫به دنبال راه حل هستند، 179 00:12:09,729 --> 00:12:12,149 ‫افزایش متعاقب جرایم خشونت‌آمیز، 180 00:12:12,232 --> 00:12:15,652 ‫وضعیت اداره پلیس شهر گاتهام را که ‫قبلاً تحت فشار قرار گرفته بود، بدتر کرده 181 00:12:15,735 --> 00:12:18,530 ‫و در اتفاقی غافلگیرانه، ‫امروز بعد از ظهر، سلینا کایل، 182 00:12:18,613 --> 00:12:22,159 ‫همون به اصطلاح کت‌وومن، ‫بدون اینکه اتهامی بهش زده بشه آزاد شد 183 00:12:22,242 --> 00:12:25,745 ‫ظاهراً او مظنون اصلی سلسله سرقت جواهرات 184 00:12:25,829 --> 00:12:27,497 ‫در «آپر ایست ساید» بوده است. 185 00:12:27,581 --> 00:12:29,583 ‫- ولش کردن ‫- بله، قربان 186 00:12:29,666 --> 00:12:32,502 ‫ولی گویا قول داده که دیگه ‫اون کارها رو نکنه 187 00:12:32,586 --> 00:12:34,386 ‫...و از محکوم کردنش امتناع کردند 188 00:12:54,232 --> 00:12:57,694 ‫چشمای مامانت عجب برقی می‌زد 189 00:12:57,777 --> 00:12:59,988 ‫آره، واقعاً 190 00:13:00,071 --> 00:13:04,242 ‫نگران نباش. قول میدم ‫خوب ازشون مراقبت کنم 191 00:13:20,000 --> 00:13:30,000 ‫«دیجــــی موویـــــز» 192 00:13:35,899 --> 00:13:37,150 ‫آخ! 193 00:13:44,616 --> 00:13:46,409 ‫قهرمانِ من 194 00:13:56,920 --> 00:13:59,798 ‫بس کن. داری وقتم رو تلف می‌کنی 195 00:13:59,881 --> 00:14:02,175 ‫خب، پس چرا همه‌اش دنبالم راه میفتی؟ 196 00:14:05,554 --> 00:14:09,474 ‫مطمئن نبودم این جواب بده، ولی یا خدا 197 00:14:32,706 --> 00:14:34,040 ‫وای! 198 00:14:44,634 --> 00:14:46,886 ‫همونطور که پایین هم عرض کردم، 199 00:14:46,970 --> 00:14:50,890 ‫خانم کایل دیروز بعد از اینکه از ‫دادگاه آزاد شد، از اینجا نقل مکان کرد 200 00:14:50,974 --> 00:14:53,685 ‫تخم سگ... ‫دیشب به چهار تا گاوصندوق زده 201 00:14:53,768 --> 00:14:57,480 ‫- چهار تا! ‫- آره. و حالا غیب شده 202 00:15:03,528 --> 00:15:08,033 ‫خانم سلینا، نمی‌دونم چطوری توقع دارید ‫توی همچین جایی زندگی کنیم 203 00:15:08,116 --> 00:15:10,452 ‫بهش عادت می‌کنیم، گرتا. مجبوریم 204 00:15:10,535 --> 00:15:11,578 ‫ما فراری هستیم و 205 00:15:11,661 --> 00:15:15,832 ‫این اطراف هیچکس براش مهم نیست ‫ما کی هستیم و با پلیس هم حرف نمی‌زنن 206 00:15:15,915 --> 00:15:19,210 ‫بعلاوه، از سرقت دیشب ‫پول یه سال اجاره‌ی اینجا رو دادم 207 00:15:19,294 --> 00:15:20,837 ‫دیگه به کسی بدهکار نیستیم 208 00:15:20,920 --> 00:15:23,590 ‫هنوز یه بدهی‌هایی دارید، خانم سلینا 209 00:15:23,673 --> 00:15:26,301 ‫قطعاً که این زندگی اشرافی نیست 210 00:15:26,384 --> 00:15:28,386 ‫ولی اگه قراره مثل مجرم‌ها زندگی کنیم، 211 00:15:28,470 --> 00:15:31,473 ‫باید از خیر یه سری چیزا بگذریم، نه؟ 212 00:15:31,556 --> 00:15:34,184 ‫آره خب، تابحال از من خواسته نشده بود که ‫مثل مجرم‌ها زندگی کنم، 213 00:15:34,267 --> 00:15:36,978 ‫ولی هیچکس حرف منو گوش نمیده، مگه نه؟ 214 00:15:37,062 --> 00:15:38,271 ‫درسته 215 00:15:38,355 --> 00:15:41,200 ‫گربه‌ی سوگلی مامانی نیستی تو؟ ‫آره که هستی 216 00:15:41,300 --> 00:15:44,933 ‫« موج جنایت گربه ادامه دارد... » 217 00:15:44,944 --> 00:15:47,280 ‫شاید وقتشه برید بالا 218 00:15:47,364 --> 00:15:49,824 ‫سعی کنید یه چند ساعتی بخوابید 219 00:15:49,908 --> 00:15:52,035 ‫شاید بهتره بذارید پلیس‌ها ‫با خانم کایل سر و کله بزنن 220 00:15:52,118 --> 00:15:56,623 ‫هر چی نباشه، اون فقط یه دزد جواهراتـه. ‫نه یه شرور واقعی، قربان. 221 00:15:56,706 --> 00:15:59,459 ‫و بروس وین امروز ‫قرار ملاقات داره، پس... 222 00:15:59,542 --> 00:16:01,836 ‫قرار ملاقات؟ فکر خوبیـه 223 00:16:01,920 --> 00:16:03,463 ‫لیموزین رو در بیار 224 00:16:03,546 --> 00:16:05,131 ‫میرم لباس عوض کنم 225 00:16:07,884 --> 00:16:11,137 ‫مطمئنید هیچ‌جوره نمی‌تونم ‫نظرتون رو عوض کنم؟ 226 00:16:11,221 --> 00:16:13,932 ‫نمایش قرار بود تا سه هفته‌ی دیگه هم ‫ادامه پیدا کنه و... 227 00:16:14,015 --> 00:16:16,309 ‫نه. متأسفانه باید اصرار کنم 228 00:16:16,393 --> 00:16:18,645 ‫و مطمئنم خانواده‌های دیگه هم ‫باهام موافقن 229 00:16:18,728 --> 00:16:20,855 ‫با وجود اون زنیکه کت‌وومن 230 00:16:20,939 --> 00:16:24,234 ‫میشه اقلاً تا آخر هفته بمونن؟ 231 00:16:26,945 --> 00:16:30,532 ‫- خب، همه چی خوب پیش رفت؟ ‫- نقشه در جریانه. ببرمون خونه 232 00:16:30,615 --> 00:16:35,161 ‫راستش، یه قرار دیگه دارید، قربان، ‫با دکتر کوئینزل 233 00:16:37,997 --> 00:16:40,834 ‫و در اخبار دیگر، موزه‌ی گاتهام سه هفته زودتر 234 00:16:40,917 --> 00:16:43,336 ‫نمایش جواهراتش را تعطیل کرد 235 00:16:43,420 --> 00:16:46,273 ‫پس اگه دنبالِ بهترین جواهراتی هستید که 236 00:16:46,297 --> 00:16:50,844 ‫اشراف گاتهام اونا رو به موزه بخشیدن، ‫فقط دو روز دیگه وقت دارید 237 00:16:52,387 --> 00:16:55,640 ‫- این آخرین جلسه‌ی منـه ‫- جدی؟ 238 00:16:55,724 --> 00:16:57,684 ‫زمان چقدر سریع می‌گذره 239 00:16:57,767 --> 00:17:00,937 ‫و من...واقعاً می‌خوام ازتون ‫تشکر کنم، دکتر کیو 240 00:17:01,020 --> 00:17:06,109 ‫اعتراف می‌کنم که اولش یه‌کم سماجت می‌کردم، ‫ولی به نظرم خیلی مفید بود 241 00:17:09,362 --> 00:17:10,613 ‫جدی میگم 242 00:17:10,697 --> 00:17:14,075 ‫می‌دونی چیه، بروس؟ ‫مدارکت رو امضاء می‌کنم 243 00:17:14,159 --> 00:17:15,994 ‫وای خدا. ممنون دکتر. من واقعاً... 244 00:17:16,077 --> 00:17:19,289 ‫چون فکر نکنم برای خودت یا ‫بقیه خطری محسوب بشی 245 00:17:19,372 --> 00:17:22,625 ‫ولی گذشته از این، فکر نمی‌کنم ‫باهمدیگه به پیشرفتی رسیده باشیم 246 00:17:22,709 --> 00:17:23,793 ‫خنده‌داره 247 00:17:23,877 --> 00:17:26,588 ‫اکثر بیمارانم از خداشونـه که 248 00:17:26,671 --> 00:17:29,883 ‫مقصرانه‌‌ترین رازها و تاریک‌ترین ‫امیال‌شون رو باهام درمیون بذارن 249 00:17:29,966 --> 00:17:32,093 ‫اگه نمی‌دونستم، 250 00:17:32,177 --> 00:17:36,556 ‫خیال می‌کردم همین آدم تو خالی و ‫سطحی‌نگری که تظاهر می‌کنی هستی 251 00:17:37,390 --> 00:17:38,933 ‫ولی من کارم رو بلدم 252 00:17:39,017 --> 00:17:41,394 ‫موانع تو خیلی بلند هستن 253 00:17:41,478 --> 00:17:44,731 ‫واسه من بیش از حد بلند هستن ‫که نمی‌تونم ازشون رد بشم 254 00:17:44,814 --> 00:17:46,858 ‫ولی من حاضرم ادامه بدم 255 00:17:46,941 --> 00:17:49,611 ‫حاضرم اگه بخوای، ادامه بدم بروس 256 00:17:49,694 --> 00:17:51,821 ‫جلساتی که دادگاه دستورش رو داده بود تموم شد، 257 00:17:51,905 --> 00:17:55,867 ‫ولی گمونم بهتره به جلساتت ‫به‌عنوان بیمارم ادامه بدی 258 00:17:55,950 --> 00:17:58,119 ‫حالا، به نظرت جالب نیست؟ 259 00:17:58,745 --> 00:18:03,500 ‫ممنون بابت پیشنهادتون، دکتر، ‫ولی الان ردیفِ ردیفم، قول میدم 260 00:18:04,334 --> 00:18:06,920 ‫پس میشه اینا رو برام امضاء کنید؟ 261 00:18:08,755 --> 00:18:13,009 ‫- اینا رو به دست لوشس فاکس برسون حتماً ‫- جلسه‌ی آخرتون بود، نه؟ 262 00:18:13,092 --> 00:18:15,094 ‫آره، خدا رو شکر 263 00:18:15,178 --> 00:18:18,264 ‫واقعاً از حرف زدن باهاش ‫هیچی عایدتون نشد، قربان؟ 264 00:18:18,348 --> 00:18:20,934 ‫چون اغلب فکر می‌کردم که شاید مفید باشه... 265 00:18:21,017 --> 00:18:23,186 ‫من خوبم. حالا تمومش کن 266 00:18:24,187 --> 00:18:26,648 ‫بله، ارباب بروس 267 00:19:13,486 --> 00:19:15,530 ‫اونا تاوانش رو پس میدن 268 00:19:16,614 --> 00:19:19,200 ‫- اونا؟ ‫- همه‌شون 269 00:19:19,284 --> 00:19:21,911 ‫کاری می‌کنم تقاصش رو پس بدن 270 00:19:21,995 --> 00:19:24,122 ‫و تو هم قراره کمکم کنی 271 00:19:30,545 --> 00:19:33,631 ‫ارباب بروس، حتی اگه امشب ‫خانم کایل رو بگیرید، 272 00:19:33,715 --> 00:19:35,675 ‫قاضی شاید دوباره ولش کنه 273 00:19:35,758 --> 00:19:38,094 ‫این دفعه نه 274 00:19:48,563 --> 00:19:53,109 ‫عضو انجمن شهرداری، همسرت ‫این رو ببینه چه حالی میشه؟ 275 00:19:53,192 --> 00:19:54,235 ‫یا خدا! 276 00:19:54,319 --> 00:19:56,404 ‫وای خدا! 277 00:19:56,487 --> 00:19:59,240 ‫بیل اوبراین از روزنامه‌ی گاتهام گازتا؟ 278 00:19:59,324 --> 00:20:02,327 ‫آره، یعنی... نه؟ 279 00:20:02,410 --> 00:20:06,039 ‫- به کمکت نیاز دارم ‫- البته. چه...کمکی؟ 280 00:20:06,122 --> 00:20:09,334 ‫خودت چی فکر می‌کنی؟ ‫ازت می‌خوام یه سری عکس بگیری 281 00:20:22,430 --> 00:20:25,117 ‫تمام گشتی‌ها به گوش. ‫آژیر بی‌صدا از موزه‌ی گاتهام... 282 00:20:25,141 --> 00:20:26,225 ‫دریافت کردیم 283 00:20:26,309 --> 00:20:27,936 ‫تمام گشتی‌ها، لطفاً اعزام بشید 284 00:20:28,019 --> 00:20:30,355 ‫شنیدی که. بزن بریم 285 00:20:39,155 --> 00:20:40,823 ‫بذارش سر جاش 286 00:20:42,825 --> 00:20:44,869 ‫دفعه‌ی پیش می‌تونستی بگی که ‫قرار عاشقانه می‌خوای 287 00:20:47,497 --> 00:20:49,457 ‫ولی من امشب تنها نیومدم 288 00:21:32,542 --> 00:21:35,003 ‫نیازی بهش نیست 289 00:21:56,691 --> 00:22:00,653 ‫تو نجاتم دادی. می‌دونستم یه چیزی... ‫آخ! آهای! 290 00:22:00,737 --> 00:22:02,697 ‫اینقدر سفت نبند! 291 00:22:03,740 --> 00:22:06,075 ‫می‌دونی، خیلی ضد حالی 292 00:22:06,159 --> 00:22:08,786 ‫آره، همینطوره 293 00:22:16,335 --> 00:22:20,590 ‫خب چند تا عکس گرفتم. ‫ولی، فقط عکس کت‌وومن نیست. 294 00:22:20,673 --> 00:22:23,676 ‫چندتا عکس از تو هم هست که داشتی... ‫ترتیب اون پلیس‌ها رو می‌دادی 295 00:22:23,760 --> 00:22:26,262 ‫همه‌اش توی یه حلقه فیلمـه 296 00:22:26,345 --> 00:22:29,348 ‫ولی می‌تونم... همه رو نابود کنم، ‫اگه همین رو می‌خوای 297 00:22:29,432 --> 00:22:31,017 ‫من... سعی ندارم... 298 00:22:31,100 --> 00:22:34,437 ‫فقط مطمئن شو عکس‌های کت‌‌وومن پخش میشن. ‫بقیه‌اش برام مهم نیست. 299 00:22:41,360 --> 00:22:43,738 ‫گرتا؟ چه عجب 300 00:22:43,821 --> 00:22:45,698 ‫گوش کن، فاجعه شده 301 00:22:45,782 --> 00:22:48,117 ‫اونا مدرک و عکس و همه چی دارن 302 00:22:48,201 --> 00:22:50,036 ‫پس ازت می‌خوام برام وثیقه بذاری 303 00:22:50,119 --> 00:22:51,662 ‫شرمنده، خانم سلینا 304 00:22:51,746 --> 00:22:55,166 ‫ولی این امکان نداره. ‫شما پولی ندارید. 305 00:22:55,249 --> 00:22:58,002 ‫نه، نه. گوش کن، ‫یه چندتا از تابلوها رو گرو بذار 306 00:22:58,086 --> 00:23:00,379 ‫و اون مجسمه طلایی که بابایی عاشقش بود 307 00:23:00,463 --> 00:23:02,673 ‫همونی که رقاص بالرین ‫روی انگشت‌های پاش وایستاده 308 00:23:02,757 --> 00:23:06,219 ‫بله، می‌دونم، خانم سلینا. ‫قبلاً فروختمش و 309 00:23:06,302 --> 00:23:09,180 ‫همه‌ی چیزهایی که داشتید و دوزار میارزید رو 310 00:23:09,263 --> 00:23:12,475 ‫- چی؟ گرتا! ‫- سه ساله بهم حقوق ندادی 311 00:23:12,558 --> 00:23:14,060 ‫پس الان پولم رو می‌گیرم 312 00:23:14,143 --> 00:23:18,397 ‫کشتی‌ام یه ساعت دیگه به طرف ‫باهاما حرکت می‌‌کنه. به امید دیدار! 313 00:23:18,481 --> 00:23:20,399 ‫چرا... 314 00:23:20,483 --> 00:23:22,276 ‫اون دله‌دزد لاشی! 315 00:23:26,614 --> 00:23:30,076 ‫گمونم این دفعه شواهد علیه کت‌وومن ‫توی دادگاه قابل استناد باشن 316 00:23:30,159 --> 00:23:33,663 ‫اون برمی‌گرده. ولی گاتهام ‫یه مدت از دستش خلاص شده 317 00:23:33,746 --> 00:23:35,373 ‫من هم همینطور 318 00:23:35,456 --> 00:23:39,252 ‫اون عکس‌های شما شاید ‫بیشتر از کت‌وومن دردسرساز بشن 319 00:23:39,335 --> 00:23:42,505 ‫شاید. ولی حالا همگی می‌دونن که ‫میام سراغ‌شون 320 00:23:42,588 --> 00:23:48,052 ‫می‌دونید قربان، کمی قبل‌تر داشتم به حرف‌تون ‫راجع به جلسه با دکتر کوئینزل فکر می‌کردم 321 00:23:48,136 --> 00:23:49,387 ‫قهوه سرد شده 322 00:23:51,931 --> 00:23:54,350 ‫یه فنجون تازه‌ش رو براتون میارم، قربان 323 00:23:55,000 --> 00:24:05,000 ‫کاری از: امـیـر سـتـارزاده ‫AM1Я H1tmaN 324 00:24:10,001 --> 00:24:20,001 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 325 00:24:20,002 --> 00:24:30,002 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫@DigiMovieZ