1 00:00:04,110 --> 00:00:05,630 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:05,670 --> 00:00:06,670 ‫سلام خانم فدوروا، 3 00:00:06,720 --> 00:00:09,070 ‫آوردیمتون اینجا ‫که راجع به صد و پنجاه... 4 00:00:09,110 --> 00:00:12,460 ‫اتهام فدرال علیه خودتون صحبت کنیم. 5 00:00:12,510 --> 00:00:13,810 ‫من صرفا دنبال کسب و کارم. 6 00:00:13,860 --> 00:00:15,860 ‫جناب‌عالی مزدور تشریف دارین. ‫یه ارتش مزدور دارین. 7 00:00:17,990 --> 00:00:19,990 ‫تو گامبیا به هم رسیده بودیم. 8 00:00:20,040 --> 00:00:21,080 ‫سعی کرده بود من رو بکشه. 9 00:00:21,120 --> 00:00:22,520 ‫سلام والری ترنر. 10 00:00:22,560 --> 00:00:25,170 ‫واقعا شوهرت رو به «اف‌بی‌آی» تحویل دادی؟ 11 00:00:25,220 --> 00:00:26,780 ‫راجع به شوهرم تحقیق کردی؟ 12 00:00:26,830 --> 00:00:28,700 ‫- تو هم راجع به شوهر من تحقیق کردی دیگه. ‫- شوهرش سرگی بوده. 13 00:00:28,740 --> 00:00:29,920 ‫چی شده؟ 14 00:00:29,960 --> 00:00:31,530 ‫گمون کنم یکی از آشناهای قدیمی رو دیدم. 15 00:00:31,570 --> 00:00:33,610 ‫قیافه‌ات عین یکی از آشناهام تو اوکراینه. 16 00:00:33,660 --> 00:00:34,960 ‫طرف مرده. 17 00:00:35,010 --> 00:00:36,050 ‫به فکر هدفمون باش. 18 00:00:36,100 --> 00:00:37,710 ‫تا ابد با همیم. 19 00:00:37,750 --> 00:00:40,100 ‫فکر خوبیه که اطلاعاتمون رو ‫با هم به اشتراک بذاریم... 20 00:00:40,140 --> 00:00:41,620 ‫و نشونش بدیم ‫داریم با همدیگه همکاری می‌کنیم. 21 00:00:41,670 --> 00:00:43,410 ‫از اون‌جایی که فعلا دو بار شکست خوردین، 22 00:00:43,450 --> 00:00:45,890 ‫به نظرم این کارتون صرفا از روی سیاسته. 23 00:00:45,930 --> 00:00:47,540 ‫من دشمنتون نیستم. 24 00:00:47,590 --> 00:00:49,540 ‫بیاین دم بانک ‫که منظورم رو متوجه بشین. 25 00:00:49,590 --> 00:00:52,160 ‫الان دیگه عاشقم شدین مردم نیویورک؟ 26 00:00:52,200 --> 00:00:53,850 ‫کم‌کم دارم الگوی اعمالت رو تشخیص می‌دم. 27 00:00:53,900 --> 00:00:56,720 ‫- بالاخره اشتباه می‌کنی. ‫- ولی فعلا که نکردم. 28 00:00:56,770 --> 00:00:59,160 ‫احتمالش هست که تو همون ‫پناهگاه هم بهش پیغام برسونن. 29 00:01:02,380 --> 00:01:03,640 ‫همیشه بین سرقت از بانک‌ها... 30 00:01:03,690 --> 00:01:05,860 ‫و افرادی که فدوروا می‌خواد کله‌پاشون کنه... 31 00:01:05,910 --> 00:01:09,220 ‫یه ارتباطی هست. 32 00:01:12,200 --> 00:01:14,950 ‫[بانک شماره یک.] 33 00:01:30,150 --> 00:01:32,800 ‫جین، بیا دم تونل. 34 00:01:48,120 --> 00:01:49,950 ‫چیزی نمونده. 35 00:01:56,100 --> 00:01:59,050 ‫[«فرت توتن».] 36 00:02:01,700 --> 00:02:03,230 ‫مطمئن نیستم ‫که اوون می‌خواسته... 37 00:02:03,270 --> 00:02:04,840 ‫با این فلشه چه پیامی رو بهت برسونه، 38 00:02:04,880 --> 00:02:06,710 ‫آخه یه فایل صوتی بیشتر توش پیدا نکردم. 39 00:02:06,750 --> 00:02:08,450 ‫صدای محیط رو حذف کردم ‫و باقی نویزها رو کاهش دادم. 40 00:02:08,490 --> 00:02:10,230 ‫خیلی محوه، ولی... 41 00:02:13,020 --> 00:02:14,370 ‫راه دیگه‌ای نداریم. 42 00:02:14,410 --> 00:02:18,020 ‫اگه بذاریم همین‌طور پیش بره، ‫همگیشون می‌میرن. 43 00:02:18,070 --> 00:02:20,770 ‫- ظاهرا صدای خودته وال. ‫- صدای خودمه. 44 00:02:20,810 --> 00:02:24,420 ‫- از کجا اومده؟ ‫- مال یه مأموریت تو گامبیاست... 45 00:02:24,460 --> 00:02:26,900 ‫که رفته بودیم اعضای یه سازمان مردم‌نهاد ‫رو نجات بدیم؛ 46 00:02:26,950 --> 00:02:30,210 ‫فدوروا صدام رو ضبط کرده ‫و تو خونه‌ام جاسازش کرده بوده. 47 00:02:30,250 --> 00:02:33,130 ‫- که چی بشه؟ ‫- اونش رو باید خودمون بفهمیم. 48 00:02:33,170 --> 00:02:34,340 ‫صدای دیگه‌ای نبوده؟ 49 00:02:34,390 --> 00:02:36,480 ‫باز هم نویزهاش رو کاهش می‌دم، ‫ولی فعلا چیز دیگه‌ای نبوده. 50 00:02:36,520 --> 00:02:39,780 ‫چرا دست اوون بوده؟ ‫آخه از کجا... 51 00:02:39,830 --> 00:02:42,000 ‫شاید آدم یا میکروفون سهمی‌وار داشته. 52 00:02:42,050 --> 00:02:43,610 ‫ولی از فاصله نزدیکی ضبط شده. 53 00:02:43,660 --> 00:02:46,140 ‫اصلا گمون نمی‌کردم ‫این‌قدر نزدیک بوده باشه. 54 00:02:48,180 --> 00:02:49,580 ‫- یافته‌هات رو برام می‌فرستی؟ ‫- اوهوم. 55 00:02:49,620 --> 00:02:50,930 ‫مرسی حلیمه. ‫ناهار مهمون خودمی. 56 00:02:50,970 --> 00:02:54,230 ‫از کی تا حالا تو روز کاری ناهار هم می‌خوری؟ 57 00:02:57,890 --> 00:02:59,200 ‫راه دیگه‌ای نداریم. 58 00:02:59,240 --> 00:03:02,460 ‫اگه بذاریم همین‌طور پیش بره، ‫همگیشون می‌میرن. 59 00:03:02,500 --> 00:03:04,200 ‫وای، چه خاطرات قشنگی. 60 00:03:04,240 --> 00:03:06,680 ‫چرا پای گامبیا رو وسط کشیدی؟ ‫چرا الان وسط کشیدی؟ 61 00:03:06,720 --> 00:03:09,070 ‫من که یادم نمیاد اصلا رو وسط کشیده باشمش. 62 00:03:09,120 --> 00:03:10,680 ‫این‌قدر معما طرح نکن. 63 00:03:10,730 --> 00:03:12,990 ‫تصادف وجود خارجی نداره، ‫هیچ کار تو هم تصادفی نیست. 64 00:03:13,030 --> 00:03:17,040 ‫اوون که این رو همین‌جوری ‫نذاشته بود اونجا تا پیداش کنم. 65 00:03:17,080 --> 00:03:18,780 ‫زیاد صبور نیستی‌ها. 66 00:03:18,820 --> 00:03:20,480 ‫فهم این مسئله ‫که شوهرت چقدر تو این جریانات... 67 00:03:20,520 --> 00:03:22,480 ‫نقش داشته برات دشوار شده. 68 00:03:22,520 --> 00:03:24,870 ‫- باهات همدردی می‌کنم. ‫- سعی کن باهام همکاری کنی. 69 00:03:24,920 --> 00:03:28,920 ‫فرض کن که شاید کار بدی نکرده باشه. 70 00:03:28,960 --> 00:03:32,230 ‫فرض کنم چندین سال ‫دروغ گفتن شوهرم کار بدی نبوده؟ 71 00:03:32,270 --> 00:03:34,710 ‫چنین کاری رو مثبت قلمداد نمی‌کنم. 72 00:03:34,750 --> 00:03:37,100 ‫زندگی مشترک چالش‌برانگیزه، 73 00:03:37,150 --> 00:03:40,410 ‫مخصوصا وقتی آدم با کسی ‫که از بچگی باهاش بزرگ شده، ازدواج کنه. 74 00:03:40,450 --> 00:03:42,370 ‫در این زمینه وجه اشتراک داریم. 75 00:03:44,240 --> 00:03:46,630 ‫بهتره بگم وجه اشتراک داشتیم. 76 00:03:48,420 --> 00:03:50,900 ‫پیشنهاد می‌کنم دیدگاهت ‫به اوون رو تغییر بدی. 77 00:03:52,990 --> 00:03:56,210 ‫شاید به دلیل خوبی ‫تو این جریانات دخیل شده. 78 00:03:56,250 --> 00:03:57,640 ‫دیروقته. 79 00:03:59,080 --> 00:04:02,740 ‫بگو می‌خواستی با این ‫چه پیامی بهم برسونی؟ 80 00:04:02,780 --> 00:04:04,830 ‫شاید بهتر باشه ‫با یه داستان برات تعریف کنم؛ 81 00:04:04,870 --> 00:04:07,870 ‫قبل از خوابت، داستان یه گلوله رو ‫برات تعریف می‌کنم. 82 00:04:07,920 --> 00:04:10,530 ‫همون گلوله‌ای که تو گامبیا ‫بهم شلیک کرده بودی رو می‌گی؟ 83 00:04:10,570 --> 00:04:12,440 ‫اولین همکاریمون همون موقع بود. 84 00:04:12,490 --> 00:04:14,880 ‫گمون کنم تعریفمون از این کلمه... 85 00:04:14,920 --> 00:04:16,270 ‫با هم متفاوت باشه. 86 00:04:16,320 --> 00:04:18,580 ‫داشتیم با هم همکاری می‌کردیم. 87 00:04:18,620 --> 00:04:22,540 ‫الان هم داریم همکاری می‌کنیم. ‫گوش کن دیگه. 88 00:04:22,580 --> 00:04:24,890 ‫اون روز به خاطر بیار. 89 00:04:25,050 --> 00:04:27,700 ‫[گامبیا. ‫سال 2017.] 90 00:04:28,600 --> 00:04:36,600 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» 91 00:04:36,800 --> 00:04:42,800 ‫تبلیغ کسب و کارتون می‌تونه اینجا باشه! ‫کانال من در تلگرام: realKiarashNg@ 92 00:04:43,000 --> 00:04:49,000 ‫بهترین کانال موسیقی تلگرام: ‫RealGMusic@ 93 00:04:50,180 --> 00:04:51,790 ‫کلاسشون همون‌جاست. 94 00:04:51,830 --> 00:04:54,480 ‫معلم‌هاشون رو همون‌جا نگه داشتن. 95 00:05:00,050 --> 00:05:01,490 ‫ازشون کار بکش دیگه. 96 00:05:01,530 --> 00:05:03,620 ‫لزومی نداره این همه مدت تو بازار بمونن. 97 00:05:03,670 --> 00:05:04,970 ‫دقیقا همین‌طوره. ‫بی‌انضباطن. 98 00:05:05,020 --> 00:05:07,800 ‫حواستون باشه که همگیشون رو پیدا کنین. 99 00:05:07,850 --> 00:05:10,540 ‫دو دقیقه سر هر پستشون می‌مونن، 100 00:05:10,590 --> 00:05:12,850 ‫یعنی نود ثانیه فرصت داریم فراریشون بدیم. 101 00:05:19,120 --> 00:05:21,340 ‫بریم تو کارش. 102 00:05:28,040 --> 00:05:30,170 ‫لوئی، تو هم می‌بینی؟ 103 00:05:30,220 --> 00:05:33,570 ‫یه گروه سه نفره از ایالات متحده ‫دارن به مدرسه‌شون حمله می‌کنن. 104 00:05:33,610 --> 00:05:35,570 ‫زحمت ما رو کم کردن دیگه. 105 00:05:35,610 --> 00:05:37,610 ‫اون‌ها معلم‌ها رو نجات می‌دن. ‫ما هم کارشون رو تموم می‌کنیم. 106 00:05:39,440 --> 00:05:41,490 ‫ایالات متحده بالاخره ‫یه کار هوشمندانه کرد... 107 00:05:41,530 --> 00:05:43,970 ‫و ریاست گروهشون رو به یه زن سپرده. 108 00:05:48,450 --> 00:05:51,020 ‫خبر بدی دارم. ‫خانمه قراره بمیره. 109 00:05:51,060 --> 00:05:53,540 ‫نگهبانه پستش رو ول کرد. ‫داره برمی‌گرده تو. 110 00:05:53,590 --> 00:05:55,110 ‫براشون کمین کردن. 111 00:05:56,460 --> 00:05:57,680 ‫چه حیف. 112 00:05:57,720 --> 00:06:00,070 ‫چنین زنی به دردمون می‌خورد. 113 00:06:00,350 --> 00:06:02,800 ‫[بانک شماره یک. ‫زمان حال.] 114 00:06:12,430 --> 00:06:13,690 ‫جریان از چه قراره؟ 115 00:06:13,740 --> 00:06:15,390 ‫دیوار کوبیشون چند دقیقه پیش قطع شد، 116 00:06:15,430 --> 00:06:16,740 ‫بعدش تو دیوارها جنبش رویت شده. 117 00:06:16,780 --> 00:06:18,610 ‫معلومه که دارن سعی می‌کنن فرار کنن. 118 00:06:18,660 --> 00:06:19,960 ‫ما هم داریم دنبال خروجی می‌گردیم. 119 00:06:20,000 --> 00:06:21,660 ‫تو نقشه ساختمونش ‫که خروجی نداره، 120 00:06:21,700 --> 00:06:24,180 ‫ولی صاحبش گفته ‫نقشه‌اش قدیمیه و دقیق نیست. 121 00:06:24,230 --> 00:06:25,660 ‫گروه نجات گروگان‌ها رو بفرستم... 122 00:06:25,710 --> 00:06:26,880 ‫بفرستشون زیرزمین یا طبقه اول. 123 00:06:26,920 --> 00:06:28,320 ‫شاید دارن سعی می‌کنن برن بالا. 124 00:06:28,360 --> 00:06:29,620 ‫گروه عملیات ویژه چیزی نفهمیدن؟ 125 00:06:29,670 --> 00:06:30,880 ‫فقط صدای تکون خوردن می‌شنون. 126 00:06:30,930 --> 00:06:32,800 ‫اصلا معلوم نیست دارن می‌رن بالا یا پایین. 127 00:06:32,840 --> 00:06:34,370 ‫رئیس؟ 128 00:06:34,410 --> 00:06:36,110 ‫باید قبل از دست به کار شدن، ‫راهبردمون رو مشخص کنیم. 129 00:06:36,150 --> 00:06:38,020 ‫خانمه فرض رو بر این گذاشته ‫که ما عجولانه پیش بریم. 130 00:06:38,070 --> 00:06:39,890 ‫چشم رئیس. 131 00:06:39,940 --> 00:06:41,850 ‫دو بلوک اون‌طرف‌تر رو هم مسدود کنین. 132 00:06:41,900 --> 00:06:43,980 ‫ورودی گروه نجات گروگان‌ها رو باز کنین. 133 00:06:44,030 --> 00:06:45,770 ‫دیگه تو تله نمی‌افتیم. 134 00:06:45,810 --> 00:06:47,420 ‫امروز هوشمندانه عمل می‌کنیم. 135 00:07:01,520 --> 00:07:03,260 ‫دقیقا به موقع عمل کردیم. 136 00:07:03,310 --> 00:07:04,700 ‫«آلفا» اول بره. 137 00:07:07,700 --> 00:07:09,970 ‫گروه شماره یک مستقر شد. 138 00:07:14,150 --> 00:07:16,710 ‫گروه شماره یک جواز ورود داره. ‫برین تو! 139 00:07:16,760 --> 00:07:18,240 ‫رئیس، یه عده دارن میان بیرون. 140 00:07:18,280 --> 00:07:20,500 ‫کاری نکنین! کاری نکنین! ‫شلیک نکنین! 141 00:07:23,330 --> 00:07:24,900 ‫دست‌ها بالا، بالا! 142 00:07:24,940 --> 00:07:26,590 ‫نمی‌دونیم کی به کیه. 143 00:07:26,640 --> 00:07:27,680 ‫به کسی اعتماد نکنین! 144 00:07:27,720 --> 00:07:29,730 ‫بریم! ‫بریم، بریم، بریم! 145 00:07:31,550 --> 00:07:33,560 ‫- تو سرسرا خبری نیست. ‫- خالیه. همه‌شون رفتن. 146 00:07:33,600 --> 00:07:36,170 ‫قربان، بیاین اینجا. ‫یه تونل زدن. 147 00:07:40,260 --> 00:07:41,780 ‫به یه راهرو ختم می‌شه. 148 00:07:41,830 --> 00:07:44,780 ‫رئیس، واسه همین صدای دیوار کوبی می‌اومد. 149 00:07:44,830 --> 00:07:46,530 ‫حتما از همین طریق خارج شدن. 150 00:07:46,570 --> 00:07:47,700 ‫بریم! 151 00:08:17,560 --> 00:08:20,080 ‫پیداشون می‌کنیم. 152 00:08:20,120 --> 00:08:21,260 ‫امروز موفق می‌شیم. 153 00:08:29,920 --> 00:08:31,570 ‫سپیده‌دم زدن بیرون. 154 00:08:31,610 --> 00:08:33,140 ‫یه ساعت بیشتر ازمون جلو نیستن. 155 00:08:33,180 --> 00:08:34,700 ‫یه گروه ضربت کامل جمع کردن... 156 00:08:34,750 --> 00:08:36,180 ‫که فراری‌های «سفیدبرفی» رو پیدا کنن. 157 00:08:36,230 --> 00:08:38,190 ‫فیلم دوربین‌های شعاع ‫یک و نیم کیلومتری رو بررسی می‌کنیم. 158 00:08:38,230 --> 00:08:41,190 ‫- چه وسیع. ‫- دوک امروز تمرکز کرده. 159 00:08:41,230 --> 00:08:43,540 ‫دیگه از مسخره شدن خسته شده... ‫من هم اگه جاش بودم، خسته می‌شدم. 160 00:08:43,580 --> 00:08:45,020 ‫ولی بهش هشدار داده بودم دیگه. 161 00:08:45,060 --> 00:08:47,150 ‫من اگه جات بودم، ‫امروز صبح دیگه بهش هشدار نمی‌دم. 162 00:08:47,190 --> 00:08:48,200 ‫صرفا دارم پیشنهاد می‌کنم. 163 00:08:50,240 --> 00:08:52,680 ‫لباسشون رو قبل از فرارشون عوض کردن. 164 00:08:52,720 --> 00:08:54,680 ‫لباس‌هاشون نکته خاصی نداشت؟ 165 00:08:54,720 --> 00:08:57,030 ‫به جز دو الماس، نکته خاصی نبود. 166 00:08:57,070 --> 00:08:59,560 ‫یکیشون زیر بند یه کفش بود، ‫یکیشون هم کف یه چکمه گیر کرده بود. 167 00:08:59,600 --> 00:09:01,380 ‫گفتیم حتما موقع خراب کردن اتاق صندوق امانت، 168 00:09:01,430 --> 00:09:02,730 ‫از یه صندوق امانات افتادن بیرون دیگه. 169 00:09:02,780 --> 00:09:03,910 ‫به آزمایشگاه گوهرشناسی بگو ‫رد الماس‌ها رو بگیرن. 170 00:09:03,950 --> 00:09:05,260 ‫شاید بتونیم به صاحبشون پسشون بدیم. 171 00:09:05,300 --> 00:09:06,610 ‫دوک کجاست؟ 172 00:09:06,650 --> 00:09:08,090 ‫تو اتاق زیرشیروانیه که همون اولش... 173 00:09:08,130 --> 00:09:09,740 ‫لوستره رو از اون‌جا منفجر کرده بودن. 174 00:09:09,780 --> 00:09:11,260 ‫صاحب بانک هنوز نیومده؟ 175 00:09:11,310 --> 00:09:13,610 ‫داره میاد. ‫چیکارش داری؟ 176 00:09:13,660 --> 00:09:15,920 ‫می‌خوام بدونم چرا فدوروا ‫بانکش رو تصاحب کرده بوده. 177 00:09:15,960 --> 00:09:18,620 ‫به خاطر بانک کناری بوده دیگه... ‫مگه مدارک مربوط به دادستان کل... 178 00:09:18,660 --> 00:09:20,310 ‫دابلین رو از اون‌جا گیر نیاورده بود؟ 179 00:09:20,360 --> 00:09:23,270 ‫صرفا می‌خوام مطمئن بشم ‫دلیل دیگه‌ای نداشته. 180 00:09:23,320 --> 00:09:24,620 ‫مثلا چه دلیلی؟ 181 00:09:26,150 --> 00:09:27,100 ‫مثلا به گامبیا مربوط نباشه. 182 00:09:28,580 --> 00:09:29,930 ‫گامبیا. 183 00:09:29,980 --> 00:09:32,240 ‫جالبه، ولی الان باید ‫دنبال فراری‌ها باشی. 184 00:09:32,280 --> 00:09:33,980 ‫اطلاعات مربوط به هدف بعدیش... 185 00:09:34,020 --> 00:09:36,900 ‫تو داستان‌هایی که ‫تعریف می‌کرده موجود بوده... 186 00:09:36,940 --> 00:09:38,720 ‫و ممکنه کار مفیدتری باشه. 187 00:09:38,770 --> 00:09:40,420 ‫رئال گفت منابع در اختیارت بذارم. 188 00:09:40,470 --> 00:09:41,730 ‫من هم می‌ذارم. 189 00:09:41,770 --> 00:09:44,510 ‫اولین دستورم اینه ‫که فراری‌ها رو بازداشت کنین. 190 00:09:44,560 --> 00:09:47,820 ‫سی ثانیه دیرتر رسیده بودیم. 191 00:09:47,860 --> 00:09:50,040 ‫ببین، می‌خوام بهش فشار بیارم، ‫به نظرت اگه یکی از ستوان‌های... 192 00:09:50,080 --> 00:09:52,220 ‫رده بالاش رو بازداشت کنیم، ‫نمی‌شه بهش فشار آورد؟ 193 00:09:52,260 --> 00:09:53,740 ‫شاید بشه. 194 00:09:53,780 --> 00:09:55,090 ‫برین مرکز فرماندهی. 195 00:09:55,130 --> 00:09:57,090 ‫فیلم دوربین‌ها رو زیر و رو کنین. 196 00:09:57,130 --> 00:10:00,620 ‫بیا با همدیگه پیروز بشیم وال. 197 00:10:01,970 --> 00:10:03,580 ‫امروز ترکونده‌ها. 198 00:10:03,620 --> 00:10:04,920 ‫قربان، مادربورد یکی... 199 00:10:04,970 --> 00:10:06,670 ‫از بمب‌های لوسترشون رو پیدا کردیم. 200 00:10:06,710 --> 00:10:08,190 ‫ظاهرا خیلی پیچیده است. 201 00:10:08,230 --> 00:10:11,150 ‫- قربان؟ ‫- هنوز اینجایی وال؟ 202 00:10:11,190 --> 00:10:12,450 ‫قربان، تکون نخورین. 203 00:10:15,240 --> 00:10:17,280 ‫- این دیگه چه کوفتیه؟ ‫- بهش دست نزنین! 204 00:10:20,240 --> 00:10:22,640 ‫تکون نخورین! ‫کسی تکون نخوره! 205 00:10:29,200 --> 00:10:31,800 ‫[«فرت توتن».] 206 00:10:33,820 --> 00:10:36,130 ‫ظاهرا ناراحتین جناب رئیس. 207 00:10:36,170 --> 00:10:38,040 ‫مأمورین قانون باید از خیلی چیزها... 208 00:10:38,090 --> 00:10:39,610 ‫چشم‌پوشی کنن و دور بمونن. 209 00:10:39,660 --> 00:10:41,570 ‫شرایط تشکیلات جنایی هم همین‌طوره. 210 00:10:41,610 --> 00:10:43,310 ‫چنین شرایطی راحت نیست، 211 00:10:43,350 --> 00:10:44,700 ‫ولی بهترین مأمورین قانون می‌تونن... 212 00:10:44,750 --> 00:10:46,010 ‫تحت شرایط دشوار ‫باهاش کنار بیان. 213 00:10:46,050 --> 00:10:49,400 ‫شرایطی چون زندانی شدن ‫تو یه سایت سیاه «اف‌بی‌آی». 214 00:10:49,450 --> 00:10:51,410 ‫تو افرادم رو به خطر انداختی. 215 00:10:53,020 --> 00:10:55,500 ‫با بد کسی در افتادی. 216 00:10:58,060 --> 00:11:00,240 ‫نگرانیتون بابت چیه جناب رئیس؟ 217 00:11:01,550 --> 00:11:05,120 ‫نگران جون دوک هستین... 218 00:11:05,160 --> 00:11:07,200 ‫یا نگرانین در حین ذوب شدنش، ‫اطلاعاتی رو بشه؟ 219 00:11:07,250 --> 00:11:09,290 ‫می‌خوای با اون تله لیزری... 220 00:11:09,340 --> 00:11:11,430 ‫و مواد منفجره... 221 00:11:11,470 --> 00:11:12,730 ‫کله‌پاش کنی؟ 222 00:11:14,820 --> 00:11:16,340 ‫بالاخره یه موقعی... 223 00:11:16,390 --> 00:11:19,910 ‫دیگه به دردمون نمی‌خوری. 224 00:11:19,960 --> 00:11:22,740 ‫واسه خودت داستان بگو ‫و ملت رو به بازی بگیر، 225 00:11:22,790 --> 00:11:26,010 ‫ولی اگه به یکی از افرادم آسیبی برسونی، 226 00:11:26,050 --> 00:11:28,400 ‫روز خیلی شومی واسه خودت رقم می‌زنی. 227 00:11:31,230 --> 00:11:34,880 ‫همین موضوع واسه شما هم صادقه جناب رئیس. 228 00:11:42,070 --> 00:11:44,020 ‫حالت خوبه وندیگ؟ ‫خیلی مراقب باش، تکون نخور. 229 00:11:44,070 --> 00:11:45,370 ‫وای. 230 00:11:47,110 --> 00:11:49,770 ‫- وای، چه مهیب بود. ‫- آره، سرت ضربه خورد. 231 00:11:49,810 --> 00:11:50,860 ‫خوب شد که دقیقا زیرش نبودی. 232 00:11:50,900 --> 00:11:53,120 ‫تکون نخور، خب؟ ‫تکون نخور. 233 00:11:54,900 --> 00:11:56,640 ‫لیزر حالت جامده؛ 234 00:11:56,690 --> 00:11:58,120 ‫به احتمال زیاد منشاءشون... 235 00:11:58,170 --> 00:12:00,040 ‫شیشه یا بلوریه. 236 00:12:00,080 --> 00:12:01,780 ‫بلوریه؟ ‫مثلا از چه جنسیه؟ 237 00:12:01,820 --> 00:12:03,870 ‫ممکنه گارنت ایتریوم آلومینیوم باشه، 238 00:12:03,910 --> 00:12:05,740 ‫ممکنه یاقوت یا یاقوت کبود باشه. 239 00:12:05,780 --> 00:12:07,870 ‫- الماس چی؟ ‫- کاملا ممکنه. 240 00:12:07,920 --> 00:12:09,530 ‫چقدر طول می‌کشه ‫که به شبکه‌اش نفوذ کنین؟ 241 00:12:09,570 --> 00:12:11,140 ‫آلاینده‌های رایج رو به کار گرفتیم... 242 00:12:11,180 --> 00:12:13,310 ‫که تو انتقال انرژی به سطحش ‫اختلال ایجاد کنیم. 243 00:12:13,360 --> 00:12:16,010 ‫- ولی مدام ذوب می‌شن. ‫- به زبان ساده بگو. 244 00:12:16,060 --> 00:12:17,540 ‫احتمالا فقط کسی که روشنش کرده، 245 00:12:17,580 --> 00:12:19,060 ‫بتونه خاموشش کنه. 246 00:12:20,800 --> 00:12:22,580 ‫برو پیداش کن ترنر. 247 00:12:22,630 --> 00:12:24,590 ‫- زود باش. ‫- چشم قربان. 248 00:12:31,590 --> 00:12:35,250 ‫گروه عملیات ویژه این رو ‫از هارد دوربین‌ها درآوردن. 249 00:12:35,290 --> 00:12:37,120 ‫از ستوان‌های «سفیدبرفی»ـه، 250 00:12:37,160 --> 00:12:39,300 ‫متخصص مهمات هم هست. 251 00:12:39,340 --> 00:12:40,663 ‫انفجار اتاق صندوق امانات... 252 00:12:40,687 --> 00:12:42,950 ‫که به ساختمون کناری ختم می‌شد ‫هم کار خودش بود. 253 00:12:43,000 --> 00:12:44,430 ‫اگه گفتی الماس‌های لای لباس‌هاشون ‫به چه دردی می‌خورد آنتونی؟ 254 00:12:44,480 --> 00:12:46,130 ‫صنعتی بودن، ‫واسه لیزر بودن. 255 00:12:46,170 --> 00:12:48,130 ‫گوهرشناسمون گفت ‫یه نفر تو شهر... 256 00:12:48,170 --> 00:12:50,000 ‫به طور عمده می‌فروشدشون. 257 00:12:52,610 --> 00:12:53,700 ‫اون کیه؟ 258 00:12:53,750 --> 00:12:55,970 ‫موستاکاسه، صاحب بانکه. 259 00:12:56,010 --> 00:12:57,580 ‫چطوری می‌شه که صاحب بانک یه نفر باشه؟ 260 00:12:57,620 --> 00:13:01,320 ‫خیلی ثروتمنده دیگه. ‫تو همین شهر پنج‌تا بانک داره. 261 00:13:01,360 --> 00:13:04,100 ‫از من بشنو، این بانک رو ‫بی‌دلیل تصاحب نکرده بوده. 262 00:13:04,150 --> 00:13:05,890 ‫وال، اگه دوک بفهمه پیدا کردن... 263 00:13:05,930 --> 00:13:07,930 ‫فراری‌ها رو بابت بحث ‫راجع به گامبیا به تأخیر انداختیم... 264 00:13:07,980 --> 00:13:10,630 ‫دلیل مهمی داشته آنتونی، قول می‌دم. 265 00:13:10,680 --> 00:13:13,590 ‫فیلم دوربین‌ها رو تو مقر فرماندهی ‫سیار بررسی کن، 266 00:13:13,630 --> 00:13:16,030 ‫من هم رد الماس‌ها رو می‌گیرم. 267 00:13:16,070 --> 00:13:19,860 ‫ببینم چی دستگیرم می‌شه. 268 00:13:19,900 --> 00:13:21,160 ‫بله جناب رئیس؟ 269 00:13:21,210 --> 00:13:22,510 ‫گفتم شاید بهتر باشه بدونی... 270 00:13:22,560 --> 00:13:25,300 ‫که هنوز دارن با فدوروا ‫ارتباط برقرار می‌کنن. 271 00:13:25,340 --> 00:13:27,130 ‫خبر داره دوک تو بانکه گیر افتاده، 272 00:13:27,170 --> 00:13:28,870 ‫ولی من اسمش رو هم نیاورده بودم. 273 00:13:33,440 --> 00:13:35,310 ‫حتی حدس می‌زنم ‫احتمالا لب‌خوانی هم بلد باشه. 274 00:13:35,350 --> 00:13:36,960 ‫بالاخره بهش برتری پیدا می‌کنیم. 275 00:13:37,010 --> 00:13:38,310 ‫جدی؟ کی؟ 276 00:13:38,360 --> 00:13:41,660 ‫آخه این‌قدر داره رو اعصابم راه می‌ره... 277 00:13:41,710 --> 00:13:44,490 ‫که دیگه جای پاش حک شده. 278 00:13:44,540 --> 00:13:46,540 ‫رو اعصاب من هم هست جناب رئیس. 279 00:13:54,500 --> 00:13:57,150 ‫[زندان پیکسکیل.] 280 00:14:13,830 --> 00:14:16,610 ‫آهنگ خیلی قشنگیه، مگه نه؟ 281 00:14:16,650 --> 00:14:19,700 ‫وای، ببخشید. احتمالا روسی بلد نباشی. 282 00:14:19,740 --> 00:14:21,880 ‫اصلا بلد نیستم. 283 00:14:21,920 --> 00:14:23,270 ‫داستان زنی رو روایت می‌کنه... 284 00:14:23,310 --> 00:14:25,710 ‫که دل به دریای منجمد عشق می‌زنه... 285 00:14:25,750 --> 00:14:30,280 ‫و نمی‌دونه عاشق یه انسان شده، ‫یا عاشق یه کوه یخی. 286 00:14:30,320 --> 00:14:32,930 ‫چه جالب. 287 00:14:32,980 --> 00:14:36,760 ‫اصلا برام عادی نمی‌شه ‫که چقدر با دیدنت یاد سرگی می‌افتم. 288 00:14:36,800 --> 00:14:39,370 ‫آدم حیله‌گری بود. 289 00:14:39,420 --> 00:14:41,590 ‫اگه می‌خواست اسمش رو عوض کنه، 290 00:14:41,640 --> 00:14:43,720 ‫یعنی قطعا کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه‌اش بوده. 291 00:14:43,770 --> 00:14:46,030 ‫نمی‌دونم متوجه منظورم بشی یا نه، 292 00:14:46,080 --> 00:14:47,730 ‫ولی از اون افرادی بود ‫که اصلا نمی‌ذاشت قانون... 293 00:14:47,770 --> 00:14:49,510 ‫جلوی منافع خودش رو بگیره. 294 00:14:49,560 --> 00:14:52,040 ‫ولی تو که اصلا سرگی رو نمی‌شناسی، 295 00:14:52,080 --> 00:14:54,910 ‫آخه کالینزی دیگه. 296 00:14:57,260 --> 00:15:01,130 ‫حریم خصوصیم هم خیلی برام مهمه. 297 00:15:03,010 --> 00:15:06,010 ‫خلاصه که اگه جات بودم، ‫به حریم خصوصیم احترام می‌ذاشتم. 298 00:15:06,050 --> 00:15:07,310 ‫دریافت شد، تمام. 299 00:15:09,050 --> 00:15:11,140 ‫ولی اگه سرگی رو می‌شناختی، 300 00:15:11,190 --> 00:15:13,580 ‫قطعا اتفاقاتی که این روزها ‫واسه همسرش افتاده... 301 00:15:13,620 --> 00:15:15,580 ‫برات جالب می‌بود. 302 00:15:15,630 --> 00:15:17,150 ‫خبرش همه‌جا پخش شده. 303 00:15:17,190 --> 00:15:19,890 ‫ولی تو که اصلا از این چیزها خبر نداری. 304 00:15:19,940 --> 00:15:21,890 ‫تو کالینزی دیگه. 305 00:15:40,300 --> 00:15:44,090 ‫می‌دونی هورک یعنی چی؟ ‫هورک لقبشه. 306 00:15:44,130 --> 00:15:46,270 ‫یعنی راسوی اهلی. 307 00:15:46,310 --> 00:15:49,790 ‫راسوهای اهلی تو روستای پدربزرگم... 308 00:15:49,830 --> 00:15:51,490 ‫خیلی اذیتمون می‌کردن. 309 00:15:51,530 --> 00:15:53,790 ‫شبانه تونل می‌زدن و می‌رفتن تو لونه مرغ‌ها، 310 00:15:53,840 --> 00:15:56,580 ‫ما هم صبح می‌دیدیم ‫چه خرابی‌هایی به بار آوردن. 311 00:15:58,670 --> 00:16:00,930 ‫این بود که پدربزرگم... 312 00:16:00,980 --> 00:16:02,980 ‫یه سری شب‌ها... 313 00:16:03,020 --> 00:16:05,720 ‫یه پتک و شات‌گان برمی‌داشت... 314 00:16:05,760 --> 00:16:09,590 ‫و تو لونه مرغ‌ها می‌خوابید. 315 00:16:11,330 --> 00:16:13,120 ‫هورک رو می‌کشم. 316 00:16:17,690 --> 00:16:19,650 ‫بعدش چی می‌شه؟ ‫می‌ری انفرادی؟ 317 00:16:19,690 --> 00:16:21,650 ‫می‌فرستنت یه زندان دیگه؟ 318 00:16:21,690 --> 00:16:23,870 ‫ببین، مخالفت با خون‌ریزی ‫برام قابل احترامه، 319 00:16:23,910 --> 00:16:25,480 ‫ولی گاهی اوقات راه دیگه‌ای... 320 00:16:25,520 --> 00:16:27,480 ‫واسه حل قطعی مشکلاتمون نیست. 321 00:16:27,520 --> 00:16:32,010 ‫شش روز دیگه بیشتر نمونده، ‫بعدش این جریانات تموم می‌شه. 322 00:16:33,180 --> 00:16:35,140 ‫می‌شه به طرق دیگه‌ای هم ‫آفت‌زدایی کرد... 323 00:16:35,180 --> 00:16:36,840 ‫که گند بالا نیاد. 324 00:16:36,880 --> 00:16:38,970 ‫ولی تأثیر اون طرق کمتره دیگه. 325 00:16:39,010 --> 00:16:41,630 ‫من یه فکری دارم. 326 00:16:41,670 --> 00:16:43,240 ‫فقط باهام همکاری کن. 327 00:16:44,410 --> 00:16:46,200 ‫خونسرد باش. 328 00:16:46,240 --> 00:16:47,590 ‫خونسرد باشم، ها؟ 329 00:16:56,900 --> 00:16:58,420 ‫راه دیگه‌ای نداریم. 330 00:16:58,470 --> 00:17:01,210 ‫اگه بذاریم همین‌طور پیش بره، ‫همگیشون می‌میرن. 331 00:17:01,250 --> 00:17:03,080 ‫اولش صدای شلیکه، ‫بعدش هم صدای خودته. 332 00:17:03,130 --> 00:17:04,520 ‫دیگه چه صدایی هست؟ 333 00:17:04,560 --> 00:17:06,300 ‫باید بفهمیم چرا فدوروا ‫جاسازش کرده بود که پیداش کنم. 334 00:17:06,350 --> 00:17:08,830 ‫«همه‌شون» که گفته بودی ‫«می‌میرن»، کی بودن؟ 335 00:17:08,870 --> 00:17:09,743 ‫سه تن از اعضای آمریکایی... 336 00:17:09,767 --> 00:17:11,390 ‫یه سازمان مردم‌نهاد بودن، ‫معلم مدرسه‌شون بودن... 337 00:17:11,440 --> 00:17:13,350 ‫که یه جنگ‌سالار گامبیایی ‫به نام خلیل سوما... 338 00:17:13,400 --> 00:17:14,700 ‫گروگانشون گرفته بوده. 339 00:17:14,750 --> 00:17:16,050 ‫نجاتشون دادیم، 340 00:17:16,090 --> 00:17:18,620 ‫بعدش هم خودش اومد ‫و طرف رو کشت. 341 00:17:18,660 --> 00:17:20,710 ‫نه که حقش نبوده باشه‌ها، 342 00:17:20,750 --> 00:17:21,840 ‫ولی... 343 00:17:21,880 --> 00:17:23,970 ‫- آدمکشه دیگه. ‫- النا فدوروا؟ 344 00:17:24,020 --> 00:17:26,760 ‫راستش، به نظرم آدم شگفت‌انگیزیه. 345 00:17:26,800 --> 00:17:28,370 ‫- دست یه قاتل رو رو کرده. ‫- الان هم که چنین وضعی شده. 346 00:17:28,410 --> 00:17:30,240 ‫اصلا اخبار رو تماشا کردی؟ 347 00:17:30,280 --> 00:17:31,370 ‫کردم. 348 00:17:31,410 --> 00:17:33,020 ‫داره از خودش قهرمان ملی می‌سازه. 349 00:17:33,070 --> 00:17:36,110 ‫آره، ولی شاید من بتونم جلوش رو بگیرم. 350 00:17:36,160 --> 00:17:37,900 ‫ببین، باید قطع کنم. 351 00:17:37,940 --> 00:17:39,070 ‫طرف اومده بود اینجا. 352 00:17:39,120 --> 00:17:42,160 ‫بیست و پنج تا الماس مصنوعی ‫نیم‌قیراطی خریده بود. 353 00:17:42,210 --> 00:17:44,210 ‫گفته بود واسه تجهیزات علمی می‌خوادشون. 354 00:17:44,250 --> 00:17:46,470 ‫شماره تماسی بهتون نداده بود؟ 355 00:17:46,520 --> 00:17:48,650 ‫اصلا. ‫نقد حساب کرده بود. 356 00:17:50,300 --> 00:17:52,170 ‫وایستین ببینم، اِم، این چیه؟ 357 00:17:52,220 --> 00:17:53,390 ‫الماس مخصوص جواهراته؟ 358 00:17:53,440 --> 00:17:55,390 ‫آها، آره. ‫اون رو هم خریده بود. 359 00:17:55,440 --> 00:17:57,790 ‫الماس حلقه ازدواجش دو قیراطی ‫و صیقل داده شده بود، 360 00:17:57,830 --> 00:18:01,620 ‫جنس خود حلقه پلاتینی بود ‫و سابقه جنگی هم نداشته. 361 00:18:05,880 --> 00:18:07,360 ‫حلقه ازدواج بوده؟ 362 00:18:07,410 --> 00:18:10,110 ‫از همون روز اول تماس‌های متعددی رو... 363 00:18:10,150 --> 00:18:11,580 ‫بین بانک شماره یک و دو ردیابی کرده بود. 364 00:18:11,630 --> 00:18:13,720 ‫گمون می‌کردیم ستوان‌هاش ‫دارن راهبردشون رو... 365 00:18:13,760 --> 00:18:16,890 ‫هماهنگ می‌کنن، ‫شاید هم همین‌طور بوده باشه. 366 00:18:16,940 --> 00:18:19,070 ‫ولی با دوست‌دخترش هم تماس می‌گرفت، 367 00:18:19,110 --> 00:18:20,120 ‫اونی که موهاش رو گیس کرده بود ‫دوست‌دخترشه. 368 00:18:20,160 --> 00:18:21,590 ‫اصلا نتونستیم شناساییش کنیم. 369 00:18:21,640 --> 00:18:23,250 ‫شاید الان فرار کرده باشه، ‫ولی چون حلقه خریده، 370 00:18:23,290 --> 00:18:24,600 ‫احتمالش هست مخفی بشه ‫و منتظرش بمونه. 371 00:18:24,640 --> 00:18:26,160 ‫مخفیگاه که تو شهرمون زیاده. 372 00:18:26,210 --> 00:18:27,910 ‫فلاورز الان داره رد گوشیش رو می‌گیره. 373 00:18:27,950 --> 00:18:29,730 ‫عجله کنین ترنر. 374 00:18:29,780 --> 00:18:32,000 ‫راستی ترنر... 375 00:18:32,040 --> 00:18:33,520 ‫یه سوال دیگه هم دارم: 376 00:18:33,560 --> 00:18:35,830 ‫هنوز نفهمیدی فدوروا می‌خواد ‫کی رو کله‌پا کنه؟ 377 00:18:35,870 --> 00:18:38,440 ‫همیشه این شیرین‌کاری‌ها رو می‌کنه ‫که یکی رو کله‌پا کنه. 378 00:18:38,480 --> 00:18:40,960 ‫هنوز نفهمیدیم. 379 00:18:41,010 --> 00:18:42,440 ‫خیلی‌خب. 380 00:18:42,490 --> 00:18:44,880 ‫به فلاورز بگو مجهز باشه. 381 00:18:44,920 --> 00:18:47,880 ‫- رد تماس‌هاشون رو بگیرین. ‫- چشم. 382 00:18:51,320 --> 00:18:53,190 ‫برگردین. ‫برین عقب. 383 00:18:56,020 --> 00:19:00,110 ‫لیزره اومد جلو. ‫محفظه‌مون کوچک‌تر می‌شه. 384 00:19:06,250 --> 00:19:07,990 ‫- [بانک شماره یک.] ‫- فکر کنین دیگه آقای موستاکاس. 385 00:19:08,030 --> 00:19:09,560 ‫قضیه خیلی جدیه. 386 00:19:09,600 --> 00:19:10,770 ‫کاش کمکی از دستم برمی‌اومد. 387 00:19:10,820 --> 00:19:12,730 ‫ولی من از سامانه برقی... 388 00:19:12,780 --> 00:19:13,730 ‫این ساختمون اطلاعی ندارم. 389 00:19:13,780 --> 00:19:15,080 ‫اصلا بلد نیستم چطور می‌شه... 390 00:19:15,130 --> 00:19:17,430 ‫چنین سامانه لیزری‌ای رو برپا کرد... 391 00:19:17,480 --> 00:19:18,960 ‫یا خاموشش کرد. 392 00:19:19,000 --> 00:19:21,480 ‫رئیس، گمون کنم مولد... 393 00:19:21,520 --> 00:19:23,050 ‫یا باتریش جدا باشه، 394 00:19:23,090 --> 00:19:25,530 ‫البته من که می‌گم ‫فعلا کاریش نداشته باشیم. 395 00:19:25,570 --> 00:19:27,440 ‫باشه. 396 00:19:27,490 --> 00:19:29,140 ‫از اینجا ببرینش. 397 00:19:29,180 --> 00:19:31,010 ‫برین دیگه! 398 00:19:32,190 --> 00:19:34,010 ‫لیزر رو به شکلی نصب کردن... 399 00:19:34,060 --> 00:19:36,230 ‫که بتونه تا خود دیوار جا به جا بشه. 400 00:19:36,280 --> 00:19:37,980 ‫گیرمون انداختن. 401 00:19:38,020 --> 00:19:39,190 ‫خودمون کاری کردیم جلو بیاد؟ 402 00:19:39,240 --> 00:19:40,980 ‫من که حسگر حرکتی‌ای نمی‌بینم. 403 00:19:41,020 --> 00:19:43,330 ‫ممکنه از راه دور کنترلش کنن ‫یا زمان‌سنج داشته باشه. 404 00:19:43,370 --> 00:19:45,240 ‫خیلی‌خب. 405 00:19:45,290 --> 00:19:46,460 ‫خیلی‌خب. 406 00:19:46,510 --> 00:19:47,850 ‫می‌خوام یه گروه سوراخ‌کاری بیان... 407 00:19:47,900 --> 00:19:49,470 ‫که سقف رو سوراخ کنن و فرار کنیم... 408 00:19:49,510 --> 00:19:51,730 ‫قربان، ما که صحبت کرده بودیم... ‫ممکنه خرده‌هاش به لیزره بخوره. 409 00:19:51,770 --> 00:19:53,340 ‫پس از طبقه پایین یا اون طرف دیوار... 410 00:19:53,380 --> 00:19:55,120 ‫- سوراخ کنن. ‫- بتن خالصه. 411 00:19:55,170 --> 00:19:58,210 ‫سوراخ‌کاریشون حداقل دو ساعت طول می‌کشه. 412 00:20:00,300 --> 00:20:02,090 ‫ای آشغال عوضی! 413 00:20:04,650 --> 00:20:07,050 ‫آنتونی، اگه بخوایم ‫ستوان فدوروا رو پیدا کنیم، 414 00:20:07,090 --> 00:20:09,440 ‫باید بفهمیم کجای «بروکلین هایتس»ـه. 415 00:20:09,490 --> 00:20:11,400 ‫داریم سعی می‌کنیم ‫موقعیت حدودی گوشیش رو پیدا کنیم، 416 00:20:11,440 --> 00:20:13,400 ‫ولی نمی‌تونیم محیط منحنیش رو محدود کنیم. 417 00:20:13,450 --> 00:20:15,010 ‫کجای «بروکلین هایتس»ـه... 418 00:20:15,060 --> 00:20:18,020 ‫که احتمال عدم پیدا کردنش ‫تا چند روز وجود داشته باشه؟ 419 00:20:18,060 --> 00:20:20,190 ‫باید جایی باشه که دوربین ‫و آدم فضول نداشته باشه. 420 00:20:20,240 --> 00:20:22,370 ‫باید جایی باشه که بتونه... 421 00:20:22,410 --> 00:20:24,200 ‫به موقعش فرار کنه. 422 00:20:24,240 --> 00:20:26,070 ‫با اتوبوس که نمی‌ره، ‫فرودگاه هم نمی‌ره. 423 00:20:26,110 --> 00:20:28,590 ‫باید بدونه حواسمون به کل عوارضی‌ها هست. 424 00:20:28,630 --> 00:20:30,250 ‫جور دیگه‌ای که نمی‌شه ‫از بروکلین خارج شد. 425 00:20:32,030 --> 00:20:34,340 ‫از طریق آب می‌شه. 426 00:20:34,380 --> 00:20:36,030 ‫آنتونی، یه کم پایین‌تر... 427 00:20:36,080 --> 00:20:39,170 ‫ از پل بروکلین یه مارینا هست. 428 00:20:39,210 --> 00:20:42,170 ‫مارینای «وان فیفتین» بروکلینه. ‫با قایق می‌ره. 429 00:20:42,210 --> 00:20:44,040 ‫این‌جوری راحت می‌تونه ‫از شهر خارج بشه. 430 00:20:44,080 --> 00:20:47,870 ‫دارم می‌رم اونجا. 431 00:20:49,480 --> 00:20:51,700 ‫احتمالا رفته مارینا، خوبه. ‫امیدوارم به نتیجه برسین. 432 00:20:51,740 --> 00:20:53,050 ‫ببین، ناامید نشو. 433 00:20:53,090 --> 00:20:54,620 ‫هر خبر جدیدی که رسید، ‫اول از همه به خودت می‌گم. 434 00:20:54,660 --> 00:20:56,270 ‫ممنون می‌شم. 435 00:20:56,310 --> 00:20:58,320 ‫جناب رئیس، ‫همیشه شیرین‌کاری‌هاش... 436 00:20:58,360 --> 00:21:00,060 ‫به کله‌پا کردن یه نفر ختم می‌شه، 437 00:21:00,100 --> 00:21:01,540 ‫ولی می‌دونم که هنوز ‫نمی‌دونیم هدفش چه کسیه. 438 00:21:01,580 --> 00:21:03,150 ‫هنوز نمی‌دونیم. 439 00:21:04,580 --> 00:21:07,850 ‫به نظرتون احتمالش هست ‫که بخوان من رو کله‌پا کنن؟ 440 00:21:07,890 --> 00:21:09,240 ‫شما که کنار فدوروایین. 441 00:21:09,280 --> 00:21:10,980 ‫در این راستا چیزی نگفته؟ 442 00:21:14,900 --> 00:21:16,470 ‫من که زیاد به حرف خودش اعتماد نمی‌کنم. 443 00:21:16,510 --> 00:21:19,250 ‫ولی بحثش پیش نیومد؟ ‫رد نکرد؟ 444 00:21:19,290 --> 00:21:21,950 ‫دوک، بی حساب و کتاب نتیجه‌گیری نکن. 445 00:21:21,990 --> 00:21:23,990 ‫کل شیرین‌کاری‌هاش ‫به اعتراف یه نفر... 446 00:21:24,040 --> 00:21:26,740 ‫ختم شدن، ولی من کاری نکردم ‫که بخوام بهش اعتراف کنم. 447 00:21:26,780 --> 00:21:29,350 ‫متوجه شدم و ازت ممنونم. 448 00:21:29,390 --> 00:21:31,440 ‫خونسردیت رو حفظ کن دوک. 449 00:21:31,480 --> 00:21:33,610 ‫باهات تماس می‌گیرم. 450 00:21:38,490 --> 00:21:41,050 ‫اون لیزرها خیلی داغ می‌شن‌ها. 451 00:21:41,100 --> 00:21:43,710 ‫دوستتون داره کم‌کم ذوب می‌شه؟ 452 00:21:53,980 --> 00:21:56,110 ‫خیلی‌خب، چیزیمون نمی‌شه. 453 00:21:56,160 --> 00:21:58,380 ‫وای. 454 00:22:03,820 --> 00:22:05,340 ‫ای بابا. 455 00:22:08,730 --> 00:22:11,300 ‫تا جایی که تونستم مرورش کردم. 456 00:22:11,350 --> 00:22:13,170 ‫صدای وزش باد پشت سرت رو هم درآوردم. 457 00:22:13,220 --> 00:22:15,130 ‫خودم می‌دونم این دفعه ‫دارم خیلی تحت فشارت می‌ذارم، 458 00:22:15,180 --> 00:22:17,130 ‫ولی مطمئنم موضوع مهمیه. 459 00:22:17,180 --> 00:22:18,790 ‫این‌قدر بهبودش دادم... 460 00:22:18,830 --> 00:22:20,490 ‫که صدای پرواز یه پرنده رو هم می‌شنوم. 461 00:22:20,530 --> 00:22:22,360 ‫اطلاعات دیگه‌ای رو فلشه نیست. 462 00:22:22,400 --> 00:22:23,790 ‫مرسی حلیمه. 463 00:22:23,840 --> 00:22:25,620 ‫خیلی‌خب. 464 00:22:25,660 --> 00:22:27,800 ‫راجع به فایل صوتیه حرف می‌زدین؟ 465 00:22:27,840 --> 00:22:30,100 ‫- جریان گامبیا بود؟ ‫- بیست بار گوش دادمش. 466 00:22:30,150 --> 00:22:32,800 ‫- نمی‌تونم بی‌خیالش بشم. ‫- شاید بهتر باشه نشی. 467 00:22:32,850 --> 00:22:34,370 ‫غریزه‌ات واقعا حرف نداره. 468 00:22:34,410 --> 00:22:36,500 ‫ولی بی‌نقص نیست. 469 00:22:36,550 --> 00:22:38,760 ‫اون روز که نبود. 470 00:22:41,110 --> 00:22:43,120 ‫تو پسر منی. 471 00:22:43,160 --> 00:22:44,860 ‫پسر خودمی. 472 00:22:44,900 --> 00:22:47,160 ‫اون‌وقت بهم بی‌احترامی می‌کنی؟ 473 00:22:47,210 --> 00:22:49,170 ‫آبروی نام خانوادگیمون رو بردی! 474 00:22:49,210 --> 00:22:52,340 ‫عین نوازد گریه می‌کنه و می‌گه... 475 00:22:52,390 --> 00:22:55,690 ‫«چه کاری از دستم برمیاد بابا؟ ‫چه‌جوری روسفیدت کنم؟» 476 00:22:55,740 --> 00:22:57,830 ‫من هم بهش می‌گم «مرد باش!» 477 00:22:59,520 --> 00:23:01,740 ‫سرت رو بده بالا، ‫سینه‌ات رو بده جلو! 478 00:23:01,790 --> 00:23:04,750 ‫ازش می‌پرسم «بزرگ که شدی، ‫می‌خوای چیکاره بشی؟» 479 00:23:04,790 --> 00:23:07,710 ‫می‌گه «می‌خوام عین تو ‫جنگجو باشم بابا.» 480 00:23:07,750 --> 00:23:10,100 ‫گفتم «نه، نه، نه، نه پسرم». 481 00:23:10,140 --> 00:23:13,500 ‫«من جنگجو نیستم، من پیروز میدانم!» 482 00:23:13,540 --> 00:23:15,280 ‫درسته! درسته قربان! 483 00:23:20,420 --> 00:23:22,370 ‫وال؟ 484 00:23:22,420 --> 00:23:24,240 ‫وال. 485 00:23:51,100 --> 00:23:53,620 ‫«اف‌بی‌آی»! ‫بی‌حرکت! 486 00:23:55,280 --> 00:23:57,760 ‫دستت رو بیار بیرون! 487 00:23:57,800 --> 00:24:00,190 ‫این یکی رو می‌گین؟ ‫باشه. 488 00:24:00,240 --> 00:24:02,540 ‫- اون یکی رو هم دربیار! ‫- خیلی آروم دربیارش! 489 00:24:04,550 --> 00:24:06,030 ‫نارنجک دستشه وال! 490 00:24:20,300 --> 00:24:22,130 ‫اولین بانک رو به تو سپرده بود. 491 00:24:22,170 --> 00:24:24,000 ‫حتما تو تشکیلاتش... 492 00:24:24,040 --> 00:24:26,480 ‫- نقش خیلی مهمی داری. ‫- افراد مهم دیگه‌ای هم هستن. 493 00:24:26,520 --> 00:24:28,660 ‫با همدیگه صمیمی هستین؟ 494 00:24:28,700 --> 00:24:30,620 ‫هدف مشترکمون موجب اتحادمون شده. 495 00:24:30,660 --> 00:24:32,970 ‫- نمی‌خوای هدفت رو بگی؟ ‫- خودتون به زودی می‌فهمین. 496 00:24:33,010 --> 00:24:34,180 ‫بجنبین! 497 00:24:37,580 --> 00:24:39,760 ‫ظاهرا همگیتون همین رو می‌گین. 498 00:24:39,800 --> 00:24:41,930 ‫حاضری چقدر واسه فدوروا... 499 00:24:41,970 --> 00:24:44,020 ‫مایه بذاری؟ ‫حاضری بمب‌گذاری انتحاری کنی؟ 500 00:24:44,060 --> 00:24:45,980 ‫نمی‌خوام حرف بچگانه‌ای بزنم، 501 00:24:46,020 --> 00:24:48,150 ‫ولی اونش به خودم مربوطه. 502 00:24:48,200 --> 00:24:51,070 ‫ولی من می‌فهمم. 503 00:24:51,110 --> 00:24:53,770 ‫کی می‌خواستی از دوست‌دخترت خواستگاری کنی؟ 504 00:24:53,810 --> 00:24:56,470 ‫مهاجم بانک دومیه رو می‌گم. 505 00:24:56,510 --> 00:24:58,560 ‫- دیگه داری وقت تلف می‌کنی. ‫- طرح خفنی ریختی؟ 506 00:24:58,600 --> 00:25:00,300 ‫می‌خوای جلوش زانو بزنی؟ 507 00:25:00,340 --> 00:25:03,130 ‫داری وقت تلف می‌کنی ‫تا نیروی پشتیبانیتون مستقر بشه، 508 00:25:03,170 --> 00:25:05,520 ‫تا یگان ویژه، گروه خنثی‌سازی بمب ‫و تک‌تیراندازهاتون مستقر بشن. 509 00:25:05,560 --> 00:25:07,170 ‫باید در یه سطح باشیم دیگه. 510 00:25:07,220 --> 00:25:08,440 ‫خودت که نارنجک داری... 511 00:25:08,480 --> 00:25:10,260 ‫و یکی از مأمورین رده بالا رو ‫در معرض خطر قرار دادی. 512 00:25:10,310 --> 00:25:11,960 ‫ولی الان خودت در معرض خطری. 513 00:25:14,790 --> 00:25:17,100 ‫اولش بریم سراغ دستگاه لیزر تو بانک. 514 00:25:17,140 --> 00:25:18,750 ‫چجوری خنثی می‌شه؟ 515 00:25:18,790 --> 00:25:21,100 ‫با عرق و اشک ریختن خنثی می‌شه. 516 00:25:26,500 --> 00:25:28,760 ‫جناب رئیس، اگه خبر جدیدی ‫بهمون بدین، بد نمی‌شه. 517 00:25:28,800 --> 00:25:30,760 ‫فراریه هنوز همکاری نکرده. 518 00:25:30,810 --> 00:25:32,940 ‫ولی همکاری می‌کنه دوک. ‫منتظر باشین. 519 00:25:32,980 --> 00:25:35,420 ‫مطمئن نیستم دیگه بتونیم منتظر باشیم یا نه. 520 00:25:41,640 --> 00:25:43,300 ‫خواهشا بیخود خودت رو خسته نکن. 521 00:25:43,340 --> 00:25:46,260 ‫به حرف من که گوش نمی‌دی، ‫منطق سرت نمی‌شه، 522 00:25:46,300 --> 00:25:47,610 ‫مذاکره هم نمی‌کنی، 523 00:25:47,650 --> 00:25:49,300 ‫ولی شرط می‌بندم ‫به حرف یه نفر گوش می‌دی. 524 00:25:49,350 --> 00:25:50,780 ‫به حرف یه نفر بیشتر گوش نمی‌دم. 525 00:25:50,830 --> 00:25:53,480 ‫تعصبت به قدریه که حاضری ‫خودت رو به خاطرش منفجر کنی؟ 526 00:25:53,520 --> 00:25:55,000 ‫احتمالا بکنم. 527 00:25:55,050 --> 00:25:56,960 ‫به جناب رئیس خبر بدین! 528 00:25:57,010 --> 00:25:59,360 ‫فقط اگه فدوروا بگه، ‫دست برمی‌داره! 529 00:26:02,270 --> 00:26:05,320 ‫قربان... قربان، خواهش می‌کنم، ‫شاید اگه خودم... 530 00:26:05,360 --> 00:26:07,280 ‫بهتون بگم، تفاوتی حاصل بشه. 531 00:26:07,320 --> 00:26:08,450 ‫بگو دوک. 532 00:26:08,500 --> 00:26:09,930 ‫اون موقع که مأمور رده پایینی بودم، 533 00:26:09,980 --> 00:26:11,590 ‫رو یه پرونده قاچاق فنتانیل از ونزوئلا... 534 00:26:11,630 --> 00:26:13,150 ‫کار می‌کردم. 535 00:26:13,200 --> 00:26:15,200 ‫مافوقم بهم گفته گفته یه دلال ماشین... 536 00:26:15,240 --> 00:26:17,640 ‫اهل میامی رو ‫که بازداشت شده بود، آزاد کنم؛ 537 00:26:17,680 --> 00:26:20,640 ‫جوان بود و تاریخ دادگاهش تعیین شده بود. 538 00:26:20,680 --> 00:26:22,380 ‫گفته بودم نذارم ‫به جلسه تفهیم اتهام برسه... 539 00:26:22,420 --> 00:26:24,640 ‫و بچه‌ای بوده که صرفا ‫با رفقای ناباب گشته. 540 00:26:24,690 --> 00:26:25,950 ‫همون بچه چند سال بعد... 541 00:26:25,990 --> 00:26:28,170 ‫واسه خودش باند مواد زده بود. 542 00:26:28,210 --> 00:26:29,520 ‫خودش فنتانیل قاچاق می‌کرد. 543 00:26:29,560 --> 00:26:32,130 ‫خلوصش بیش از حد بالا بود... 544 00:26:32,170 --> 00:26:34,350 ‫و سی نفر رو به کشتن داده بود؛ 545 00:26:34,390 --> 00:26:37,350 ‫بعضی‌هاشون هم نوجوان بودن. 546 00:26:37,390 --> 00:26:39,350 ‫خیلی‌خب دوک. 547 00:26:39,400 --> 00:26:40,660 ‫باید چیکار می‌کردم؟ 548 00:26:40,700 --> 00:26:42,700 ‫خودم هم بچه بودم ‫و تازه مشغول شده بودم. 549 00:26:44,710 --> 00:26:46,580 ‫ای خدا. 550 00:26:46,620 --> 00:26:48,670 ‫خودم می‌دونم که از نظر بقیه ‫آدم خودستایی‌ام، 551 00:26:48,710 --> 00:26:52,370 ‫ولی درست پیش بردن کارم ‫خیلی برام مهمه. 552 00:26:52,410 --> 00:26:54,450 ‫طاقت ندارم دستم بیش از این ‫به خون آلوده بشه. 553 00:26:54,500 --> 00:26:57,500 ‫خواهش می‌کنم... 554 00:26:57,540 --> 00:26:59,900 ‫خواهش می‌کنم به فدوروا بگین. 555 00:26:59,940 --> 00:27:01,720 ‫شاید می‌خواسته به همین موضوع اعتراف کنم... 556 00:27:01,770 --> 00:27:03,250 ‫و به این جریان خاتمه بده. 557 00:27:07,550 --> 00:27:09,120 ‫الان بهش می‌گم. 558 00:27:13,300 --> 00:27:16,200 ‫[ترنر می‌گه: فراریه فقط به حرف ‫فدوروا گوش می‌ده.] 559 00:27:20,740 --> 00:27:23,570 ‫با مأمور ترنر تماس بگیرین. 560 00:27:23,610 --> 00:27:25,220 ‫بهش بگین به تک‌تیراندازان ‫یگان ویژه دستور بده... 561 00:27:25,270 --> 00:27:27,530 ‫مغز فراریه رو گلوله‌بارون کنن. 562 00:27:27,570 --> 00:27:29,190 ‫وایستین. 563 00:27:31,540 --> 00:27:33,280 ‫لابد واقعا لب‌خوانی بلده دیگه. 564 00:27:49,550 --> 00:27:51,290 ‫لوئی... 565 00:27:58,300 --> 00:28:00,740 ‫دست بردار. 566 00:28:08,830 --> 00:28:10,970 ‫لیزره رو چجوری خاموش کنم؟ 567 00:28:11,010 --> 00:28:13,880 ‫نمی‌خواد خاموشش کنین. ‫تأثیری ندارن. 568 00:28:18,020 --> 00:28:19,800 ‫پناه بگیرین، پناه بگیرین! 569 00:28:23,980 --> 00:28:27,240 ‫تموم شد. 570 00:28:27,290 --> 00:28:30,330 ‫تأثیری نداشتن. 571 00:28:30,380 --> 00:28:31,640 ‫هیچ تأثیری نداشتن. 572 00:28:37,730 --> 00:28:39,780 ‫قربان... 573 00:28:39,820 --> 00:28:41,610 ‫اینجا یه گاوصندوق هست. 574 00:28:50,010 --> 00:28:51,270 ‫تا حالا این رو ندیده بودم. 575 00:28:51,310 --> 00:28:53,010 ‫اصلا نمی‌دونم ‫چطوری باز می‌شه. 576 00:28:53,050 --> 00:28:54,790 ‫واقعا؟ جناب‌عالی صاحب بانکی، ‫اون‌وقت از گاوصندوقی... 577 00:28:54,840 --> 00:28:56,360 ‫که تو دیوارش مخفی کردن خبر نداری؟ 578 00:28:56,400 --> 00:28:57,580 ‫حتما از قبل بوده... 579 00:28:57,620 --> 00:28:59,840 ‫و بعد از بازسازی پشت دیوار مونده. 580 00:28:59,880 --> 00:29:01,800 ‫قدیمی که نیست، ‫خیلی هم تمیزه. 581 00:29:01,840 --> 00:29:03,240 ‫پس یکی دیگه جاسازش کرده. 582 00:29:03,280 --> 00:29:06,500 ‫- یکی دیگه؟ ‫- من اصلا... 583 00:29:06,540 --> 00:29:08,500 ‫ازش خبر ندارم. 584 00:29:08,550 --> 00:29:11,200 ‫که این‌طور. ‫ممنون. 585 00:29:15,730 --> 00:29:17,860 ‫- بازداشتش کنین. ‫- چشم رئیس. 586 00:29:17,900 --> 00:29:22,210 ‫اره پلاسما رو بیارین. ‫زود باشین ببرینش. 587 00:29:29,170 --> 00:29:32,260 ‫خب، اسمت لوئی بود، درسته؟ 588 00:29:32,310 --> 00:29:34,960 ‫اِم، اسم دوست‌دخترت چیه؟ 589 00:29:39,050 --> 00:29:40,880 ‫حتما خیلی زرنگی... 590 00:29:40,930 --> 00:29:43,190 ‫که ستوان ارشد فدوروایی. 591 00:29:43,230 --> 00:29:44,670 ‫می‌خوای به هوشت توهین کنم، 592 00:29:44,710 --> 00:29:46,580 ‫خودت و نامزدت رو تهدید کنم، 593 00:29:46,630 --> 00:29:48,500 ‫بهت بگم در نهایت گیرش می‌اندازیم، 594 00:29:48,540 --> 00:29:50,370 ‫ازش بازجویی می‌کنیم... 595 00:29:50,410 --> 00:29:52,460 ‫و فقط یکیتون می‌تونه ‫سر مصونیت به توافق برسه؟ 596 00:29:52,500 --> 00:29:54,160 ‫نه، نمی‌خواد این حرف‌ها رو بگین. 597 00:29:54,200 --> 00:29:55,510 ‫به نظر خودم هم بهتر بود نگم. 598 00:29:55,550 --> 00:29:57,640 ‫ولی باید راجع به گوشیت صحبت کنیم. 599 00:29:57,680 --> 00:30:00,080 ‫تیم غواصیمون به آب زدن. ‫توش چیه؟ 600 00:30:00,120 --> 00:30:02,860 ‫یه سری سلفی خاک‌برسریه. ‫خجالتی‌ام دیگه. 601 00:30:02,900 --> 00:30:04,600 ‫خیلی‌خب. 602 00:30:04,640 --> 00:30:05,380 ‫دیگه کاری ندارم. 603 00:30:05,430 --> 00:30:06,860 ‫زندان خوش بگذره. 604 00:30:06,910 --> 00:30:09,350 ‫خبر داشتین که قبلا هم همدیگه رو دیدیم؟ 605 00:30:09,390 --> 00:30:12,260 ‫شما اصلا من رو ندیده بودین، ‫ولی من تو گامبیا... 606 00:30:12,300 --> 00:30:14,480 ‫دیده بودمتون. 607 00:30:14,520 --> 00:30:16,270 ‫هنوز نفهمیدین پیام فایل صوتیه چیه؟ 608 00:30:18,220 --> 00:30:19,360 ‫ظاهرا که نفهمیدین، 609 00:30:19,400 --> 00:30:21,050 ‫وگرنه این‌قدر بهم اهمیت نمی‌دادین. 610 00:30:21,100 --> 00:30:22,360 ‫باید به کی اهمیت بدم؟ 611 00:30:22,400 --> 00:30:23,710 ‫ذهن آدم این‌قدر درگیر... 612 00:30:23,750 --> 00:30:26,190 ‫گوش دادن به صدای خودش می‌شه، 613 00:30:26,230 --> 00:30:28,020 ‫که وقایع کلی رو نادیده می‌گیره. 614 00:30:28,060 --> 00:30:30,280 ‫توضیح بده لوئی. 615 00:30:53,430 --> 00:30:55,220 ‫راه دیگه‌ای نیست. اگه... 616 00:31:01,220 --> 00:31:03,180 ‫راه دیگه‌ای نیست. 617 00:31:03,230 --> 00:31:05,310 ‫باورم نمی‌شه. 618 00:31:07,100 --> 00:31:09,270 ‫امکان نداره. 619 00:31:26,120 --> 00:31:28,730 ‫همیشه از غذا خوردن با غریبه‌ها لذت می‌برم. 620 00:31:28,770 --> 00:31:30,600 ‫مگه چقدر احمقی... 621 00:31:30,640 --> 00:31:33,210 ‫که اسم کسی رو ‫که خیر سرش مرده، به زبون میاری؟ 622 00:31:33,260 --> 00:31:34,780 ‫- اِم... ‫- اصلا چیکار کردی... 623 00:31:34,820 --> 00:31:37,610 ‫که زندانی شدی هورک؟ ‫باز هم از قبرستان دزدی کردی؟ 624 00:31:37,650 --> 00:31:39,700 ‫دیگه از اون کارها نمی‌کنم. 625 00:31:39,740 --> 00:31:40,960 ‫آها. 626 00:31:44,440 --> 00:31:46,620 ‫پیشنهاد خوبی برات دارم. 627 00:31:46,660 --> 00:31:48,100 ‫دهنت رو باز نکن، 628 00:31:48,140 --> 00:31:50,970 ‫اسم من، جریان اودسا ‫و همسرم رو فراموش کن. 629 00:31:51,010 --> 00:31:53,230 ‫شاید یه نفعی بهت رسید. 630 00:31:53,280 --> 00:31:54,750 ‫حالا عین همون... 631 00:31:54,800 --> 00:31:56,670 ‫سرگی سابق شدی. 632 00:31:56,710 --> 00:31:58,760 ‫قراره تقریبا یه ماه دیگه فرار کنیم، 633 00:31:58,800 --> 00:32:01,020 ‫بعدش هم بیرون دستمزد می‌گیریم. 634 00:32:01,070 --> 00:32:02,110 ‫سی و پنج هزار دلار به تو می‌رسه. 635 00:32:02,150 --> 00:32:03,550 ‫صد هزار دلار می‌خوام. 636 00:32:04,940 --> 00:32:06,110 ‫پنجاه هزار دلار آخرشه. 637 00:32:07,450 --> 00:32:09,400 ‫[قطره چشم.] 638 00:32:13,300 --> 00:32:15,040 ‫سلامتیت دوست قدیمی. 639 00:32:17,080 --> 00:32:18,520 ‫پیدات می‌کنم. 640 00:32:25,700 --> 00:32:28,180 ‫حداقل یه هفته تو درمانگاه می‌مونه. 641 00:32:28,220 --> 00:32:29,920 ‫کارمون زودتر تموم می‌شه. 642 00:32:29,960 --> 00:32:31,570 ‫عه. 643 00:32:31,620 --> 00:32:33,320 ‫- تو هم دیدی؟ ‫- آره. 644 00:32:33,360 --> 00:32:35,580 ‫- حالش خوبه؟ ‫- نمی‌دونم. 645 00:32:35,620 --> 00:32:38,620 ‫یه بهیار سریعا بیاد کافه‌تریا. 646 00:32:43,760 --> 00:32:45,150 ‫راه دیگه‌ای نداریم. 647 00:32:45,200 --> 00:32:48,590 ‫اگه بذاریم همین‌طور پیش بره، ‫همه‌شون می‌میرن. 648 00:32:48,630 --> 00:32:51,030 ‫صدای شلیک افراد جنگ‌سالاره... 649 00:32:51,070 --> 00:32:53,160 ‫موقع کشتار ساکنین روستائه بود. 650 00:32:53,200 --> 00:32:55,080 ‫- یادمه. ‫- من هم یادمه. 651 00:32:55,120 --> 00:32:56,900 ‫صدای جیغ و دادشون... 652 00:32:56,950 --> 00:33:00,560 ‫توأم با صدای شلیک زیر ‫کلاشینکف‌هاشون از یادم نمی‌ره. 653 00:33:00,600 --> 00:33:05,040 ‫ولی صدای شلیک کلاشینکف زیر نیست. 654 00:33:05,090 --> 00:33:06,440 ‫صدای شلیکش بم‌تره. 655 00:33:06,480 --> 00:33:08,000 ‫همین‌طوره. 656 00:33:08,050 --> 00:33:10,660 ‫تفنگ افراد اون جنگ‌سالاره... 657 00:33:10,700 --> 00:33:14,570 ‫«اِم16» بوده؛ 658 00:33:14,620 --> 00:33:17,360 ‫تولید آمریکا بوده. 659 00:33:17,400 --> 00:33:19,010 ‫از کجا گیرشون آورده بودن؟ 660 00:33:19,060 --> 00:33:20,620 ‫از تو که نخریده بودن. 661 00:33:20,670 --> 00:33:23,060 ‫«سفیدبرفی» هرگز تسلیحات ‫نظامی آمریکایی نفروخته. 662 00:33:23,100 --> 00:33:26,190 ‫هر کی چنین کاری بکنه، ‫سریعا توجه سازمان اطلاعات نظامیتون، 663 00:33:26,240 --> 00:33:28,110 ‫«سی‌آی‌ای» و «اف‌بی‌آی» رو جلب می‌کنه. 664 00:33:28,150 --> 00:33:31,070 ‫- سلاح‌هاشون رو از کی خریده بودن؟ ‫- از یه میهن‌پرست واقعی. 665 00:33:31,110 --> 00:33:32,900 ‫به بانک «کامرس» نیویورک که توش... 666 00:33:32,940 --> 00:33:35,680 ‫دستگاه لیزرت رو کار گذاشته بودی ‫مربوط می‌شه؟ 667 00:33:35,730 --> 00:33:38,510 ‫می‌دونستم نجات دادن جونت کار درستیه. 668 00:33:38,550 --> 00:33:40,080 ‫نجات دادن جونم؟ 669 00:33:40,120 --> 00:33:42,040 ‫هوم. 670 00:33:50,610 --> 00:33:52,180 ‫گاوصندوق بانک «کامرس» ‫نیویورک رو باز کردن... 671 00:33:52,220 --> 00:33:55,570 ‫کلی هارد درایو، حساب رمزارز و فایل توش بود. 672 00:33:55,610 --> 00:33:57,880 ‫دوک گفت اسم یکیشون «گامبیا»ست. 673 00:33:59,440 --> 00:34:01,660 ‫- برو بانک. ‫- چشم قربان. 674 00:34:03,710 --> 00:34:07,100 ‫بیست و هفت‌تا زیپ درایو ‫و چهارده‌تا حساب رمزارز بود... 675 00:34:07,150 --> 00:34:10,980 ‫که همگیشون تو تراکنش‌هایی ‫با بانک‌های خارجی نقش داشتن... 676 00:34:11,020 --> 00:34:13,370 ‫و حاکی از پول‌شویی بین‌المللی... 677 00:34:13,420 --> 00:34:14,940 ‫از ده سال پیشن... 678 00:34:14,980 --> 00:34:17,640 ‫که تو وزارت خزانه مشغول بودین. 679 00:34:17,680 --> 00:34:20,730 ‫من اصلا از این جریانات ‫یا خود گاوصندوقه خبر ندارم. 680 00:34:20,770 --> 00:34:23,600 ‫اثر انگشتتون که روش بوده. ‫اینش رو ثابت کردیم. 681 00:34:23,640 --> 00:34:25,470 ‫با وکیلم صحبت می‌کنم. 682 00:34:25,510 --> 00:34:27,170 ‫آقای موستاکاس، این‌قدر علیهتون مدرک هست... 683 00:34:27,210 --> 00:34:29,690 ‫که می‌خواستم خودم هم ‫چنین پیشنهادی بهتون بدم. 684 00:34:29,740 --> 00:34:33,090 ‫ولی تا بهتون دستبند نزدیم... 685 00:34:33,130 --> 00:34:36,790 ‫این اسناد حاکی از فروش پونزده محموله... 686 00:34:36,830 --> 00:34:39,310 ‫تسلیحات سرقتی آمریکایی... 687 00:34:39,350 --> 00:34:42,050 ‫به خلیل سوما، جنگ‌سالار گامبیاییه. 688 00:34:42,100 --> 00:34:44,320 ‫مطمئنم هیچ کدوم از اون اسناد... 689 00:34:44,360 --> 00:34:45,800 ‫با من ارتباطی ندارن. 690 00:34:45,840 --> 00:34:47,320 ‫من اگه جاتون بودم، اطمینان نداشتم. 691 00:34:47,360 --> 00:34:49,800 ‫با اون تفنگ‌ها روستایی رو ‫تصاحب کرده بودن... 692 00:34:49,840 --> 00:34:51,840 ‫که محض سرگرمی به زنانش تجاوز می‌کردن... 693 00:34:51,890 --> 00:34:53,585 ‫و اعضای یه سازمان ‫مردم‌نهاد آمریکایی رو... 694 00:34:53,609 --> 00:34:54,930 ‫ربوده بودن و شکنجه‌شون می‌کردن. 695 00:34:54,980 --> 00:34:56,850 ‫من تو اون کارشون هیچ نقشی نداشتم. 696 00:34:56,890 --> 00:34:59,290 ‫چیزی نمونده بود تفنگ‌هایی که فروخته بودین ‫به مرگ خودم منجر بشن. 697 00:34:59,330 --> 00:35:00,940 ‫می‌خواین وضع خودتون رو بهتر کنین؟ 698 00:35:00,980 --> 00:35:03,030 ‫النا فدوروا به خاطر همین کارتون... 699 00:35:03,070 --> 00:35:04,470 ‫خواسته کله‌پاتون کنه؟ 700 00:35:07,080 --> 00:35:09,120 ‫قبل از این که ملکم رو تصاحب کنه، ‫اصلا اسمش رو نشنیده بودم. 701 00:35:09,170 --> 00:35:11,650 ‫- گمون نکنم حرفتون رو باور کنم. ‫- مجبورین باور کنین. 702 00:35:14,520 --> 00:35:17,130 ‫بلند شین. 703 00:35:25,840 --> 00:35:28,320 ‫خیلی مغروره. 704 00:35:28,360 --> 00:35:32,580 ‫هر جا دیدی کسی کل دیوارش رو ‫با عکس و افتخاراتش پر کرده، 705 00:35:32,620 --> 00:35:34,670 ‫بدون طرف به هیچ دردی نمی‌خوره. 706 00:35:34,710 --> 00:35:36,890 ‫من راجع به موستاکاس تحقیق می‌کنم. 707 00:35:36,930 --> 00:35:39,460 ‫اگه از قدیم با فدوروا ‫کاری داشته بوده باشه، متوجه می‌شم. 708 00:35:43,030 --> 00:35:44,460 ‫آنتونی... 709 00:35:46,510 --> 00:35:49,340 ‫گمون کنم ارتباطشون رو کشف کردم. 710 00:35:49,380 --> 00:35:51,120 ‫همه‌شون تو این عکسه هستن. 711 00:35:58,390 --> 00:36:00,300 ‫یعنی اصلا دنبال کله‌پا کردن من نبود؟ 712 00:36:00,350 --> 00:36:02,220 ‫مطمئن شدیم؟ 713 00:36:02,260 --> 00:36:05,270 ‫بدموقع گیر افتاده بودی... ‫فدوروا تأیید کرده. 714 00:36:05,310 --> 00:36:08,010 ‫با تعاریفی که ازش شنیدم، 715 00:36:08,050 --> 00:36:09,490 ‫فرض می‌کنم با خرسندی هم تأیید کرده. 716 00:36:09,530 --> 00:36:11,840 ‫حرفت فقط به گوش خودم رسیده بود. 717 00:36:11,880 --> 00:36:14,010 ‫من هم به کسی نمی‌گم. 718 00:36:14,060 --> 00:36:17,150 ‫تحقیرآمیز بود، ‫ولی... 719 00:36:17,190 --> 00:36:19,150 ‫اعترافم حقیقت داشت. 720 00:36:20,540 --> 00:36:22,670 ‫مافوقت بلد نبود درست تصمیم بگیره، 721 00:36:22,720 --> 00:36:25,370 ‫همین باعث شد تجربه‌ای داشته باشی... 722 00:36:25,420 --> 00:36:28,510 ‫که بعدش مصمم باشی ‫آدم‌های بعد رو بدون در نظر گرفتن... 723 00:36:28,550 --> 00:36:30,550 ‫ثروت یا نفوذشون دستگیر کنی. 724 00:36:30,600 --> 00:36:33,690 ‫- از نظر من که این‌طور بوده. ‫- ممنون جناب رئیس. 725 00:36:35,560 --> 00:36:37,780 ‫ضمنا، ممنونم که گذاشتین ‫جزئیات عملیاتمون رو ببینم. 726 00:36:37,820 --> 00:36:40,690 ‫خوبه که از وسعت عملیاتمون باخبر باشی. 727 00:36:40,740 --> 00:36:42,390 ‫آخه راستش رو بخواین، 728 00:36:42,430 --> 00:36:45,520 ‫بی‌خبری باعث شده بود ‫تحت فشار باشم. 729 00:36:45,570 --> 00:36:48,220 ‫مطمئن نیستم وظایف اشخاص رو... 730 00:36:48,270 --> 00:36:49,530 ‫به طور درستی وضع کرده باشین. 731 00:36:49,570 --> 00:36:53,180 ‫اینجا بودن وال ترنر ‫و عملیات‌های خودت رو می‌گی. 732 00:36:53,230 --> 00:36:55,930 ‫مأمور میدانیه دیگه. 733 00:36:55,970 --> 00:36:57,580 ‫وقتی تازه بانک «کامرس» نیویورک رو... 734 00:36:57,620 --> 00:36:59,540 ‫آزاد کرده بودین، ‫اصلا حرف گامبیا وسط اومده بود؟ 735 00:36:59,580 --> 00:37:01,280 ‫وال ترنر چیزی نگفته بود؟ 736 00:37:01,320 --> 00:37:03,320 ‫اتفاقات متعددی رخ داده بود. 737 00:37:03,370 --> 00:37:05,500 ‫یعنی اگه طبق غرایزش پیش می‌رفتین، 738 00:37:05,540 --> 00:37:07,760 ‫ممکن بود اصلا این‌جوری... 739 00:37:07,810 --> 00:37:10,460 ‫آبروت نره، درست نمی‌گم؟ 740 00:37:10,510 --> 00:37:11,900 ‫اِم... 741 00:37:11,940 --> 00:37:14,680 ‫دسترسی و اطلاعات ایشون ‫از بقیه‌مون بیشتره. 742 00:37:14,730 --> 00:37:16,550 ‫من که به حرفش گوش می‌دم. 743 00:37:16,600 --> 00:37:17,730 ‫بهتره تو هم گوش بدی. 744 00:37:17,770 --> 00:37:19,170 ‫یعنی... 745 00:37:19,210 --> 00:37:20,650 ‫ازش دستور بگیرم؟ 746 00:37:24,300 --> 00:37:25,960 ‫انگار دارین مقامم رو تنزل می‌دین. 747 00:37:26,000 --> 00:37:27,780 ‫حقیقت از این قراره دیگه دوک. 748 00:37:39,970 --> 00:37:42,620 ‫نابودت می‌کنم. 749 00:37:44,370 --> 00:37:47,930 ‫ظاهرا امروز خیلی بهش سخت گذشته. 750 00:37:47,980 --> 00:37:50,940 ‫به نظرم به همگیمون سخت گذشته. 751 00:37:50,980 --> 00:37:52,850 ‫ولی با دیدن این خوشحال شدم. 752 00:37:56,250 --> 00:37:58,420 ‫همه‌شون خیلی از خود راضی ‫جلوه می‌کنن، مگه نه؟ 753 00:37:58,470 --> 00:38:00,080 ‫کل اشخاصی که کله‌پا کردی ‫تو این عکسی که تو دوران... 754 00:38:00,120 --> 00:38:03,170 ‫بر کار بودن دولت کاتلر ‫گرفته شده، حضور دارن. 755 00:38:03,210 --> 00:38:05,950 ‫- دادستان کل دابلین؟ ‫- اختلاس کرده بود. 756 00:38:06,000 --> 00:38:10,090 ‫- وزیر امنیت میهن برادبری. ‫- از یه کارتل مواد رشوه گرفته بود. 757 00:38:10,130 --> 00:38:12,610 ‫تایلر اریکسون... ‫خبرنگار و قاتل بود. 758 00:38:12,650 --> 00:38:14,400 ‫الان هم معلوم شد موستاکاس ‫تو کار پول‌شویی بوده... 759 00:38:14,440 --> 00:38:16,220 ‫و تو جریان گامبیا نقش داشته. 760 00:38:16,270 --> 00:38:18,530 ‫حالا که فهمیدی اشخاصی ‫که باید امنیتت رو تأمین می‌کردن، 761 00:38:18,570 --> 00:38:21,140 ‫جونت رو به خطر انداخته بودن، ‫چه حسی بهت دست داده؟ 762 00:38:21,180 --> 00:38:23,360 ‫- خیلی خشمگینم. ‫- در این زمینه هم وجه اشتراک داریم. 763 00:38:23,400 --> 00:38:26,360 ‫از خیلی جهات وجه اشتراک داریم ‫و نظراتمون تو خیلی از مسائل یکسانه. 764 00:38:26,410 --> 00:38:29,370 ‫بعدش می‌ری سراغ ‫بقیه افرادی که تو این عکس هستن؟ 765 00:38:29,410 --> 00:38:30,890 ‫منظورت اینه که یه مشت ‫خوک فاسدن یا نه؟ 766 00:38:30,930 --> 00:38:33,460 ‫منظورت اینه که حقشونه ‫هر چی رو با زحمت دادن به افراد درست‌کار... 767 00:38:33,500 --> 00:38:36,160 ‫واسه خودشون جمع کردن از دست بدن یا نه؟ 768 00:38:36,200 --> 00:38:38,380 ‫وال ترنر جواب سوالت رو کشف می‌کنه. 769 00:38:40,250 --> 00:38:43,120 ‫همکاریمون خیلی خوبه. 770 00:38:43,160 --> 00:38:46,170 ‫داستان همکاریمون ‫به جریان گامبیا برمی‌گرده. 771 00:38:46,210 --> 00:38:48,730 ‫همکاریمون از همون موقع شروع شده بود. 772 00:38:59,700 --> 00:39:02,530 ‫بدشانسی آورد دیگه. ‫عاقبت خوش‌آیندی در انتظارش نیست. 773 00:39:02,570 --> 00:39:05,270 ‫خب، هر کسی هر از گاهی ‫یه کم کمک لازم داره دیگه. 774 00:39:18,940 --> 00:39:22,330 ‫من جنگجو نیستم. ‫پیروز میدانم! 775 00:39:39,480 --> 00:39:42,000 ‫داره میاد. 776 00:39:42,050 --> 00:39:43,220 ‫شلیک کنین. 777 00:39:54,450 --> 00:39:56,710 ‫از اولش تحت نظرت داشتم. 778 00:39:56,760 --> 00:39:59,370 ‫زن شجاعی بودی ‫که تو تله افتاده بودی. 779 00:39:59,410 --> 00:40:02,070 ‫من بهت می‌گم چیکار کنی. 780 00:40:02,110 --> 00:40:04,370 ‫داستان یه گلوله رو رقم می‌زنیم... 781 00:40:04,420 --> 00:40:05,900 ‫که گلوله‌اش خودم هستم. 782 00:40:09,950 --> 00:40:11,430 ‫می‌خوای همکاری کنیم؟ 783 00:40:11,470 --> 00:40:14,080 ‫باید قدرتمون هم‌سطح بشه. 784 00:40:14,120 --> 00:40:16,870 ‫همکاری وقتی همیشه یه قدم ‫جلوتر باشی، کار راحتی نیست. 785 00:40:16,910 --> 00:40:18,210 ‫خودت بهم می‌رسی. 786 00:40:23,700 --> 00:40:25,700 ‫دارن چی تماشا می‌کنن؟ 787 00:40:25,740 --> 00:40:28,270 ‫مسلما دارن آغاز داستانمون رو تماشا می‌کنن. 788 00:40:41,980 --> 00:40:44,280 ‫گروه غواصی گوشی لوئی رو پیدا کردن. 789 00:40:44,330 --> 00:40:46,200 ‫گروه عملیات ویژه سیم‌کارتش رو بازیابی کردن. 790 00:40:46,240 --> 00:40:49,200 ‫پیام‌هاش... کلا صفر و یکی هستن. 791 00:40:49,250 --> 00:40:51,470 ‫یعنی یه‌جور رمز دودوییه؟ 792 00:40:51,510 --> 00:40:53,420 ‫فرض می‌کنیم همین‌طور باشه. ‫دارن روش کار می‌کنن. 793 00:40:53,470 --> 00:40:55,160 ‫به چه شماره‌ای پیام می‌داده؟ 794 00:40:55,210 --> 00:40:57,430 ‫سوابقش رو هم درآوردیم... ‫چند خط دیگه هم... 795 00:40:57,470 --> 00:40:59,780 ‫بهش پیام می‌دادن. 796 00:40:59,820 --> 00:41:01,690 ‫از همه‌جا بهش اطلاعات می‌رسونن. 797 00:41:01,740 --> 00:41:03,480 ‫داریم رد گوشی‌های مذکور رو می‌گیریم. 798 00:41:03,520 --> 00:41:04,700 ‫خیلی‌خب، سوال اینجاست... 799 00:41:04,740 --> 00:41:08,260 ‫که اطلاعاتشون رو از کجا دریافت می‌کنه؟ 800 00:41:08,310 --> 00:41:10,010 ‫گفتین پیام‌هاشون صفر و یکیه؟ 801 00:41:12,090 --> 00:41:14,140 ‫یه فکری به سرم زد. 802 00:41:22,410 --> 00:41:24,150 ‫- خوابه؟ ‫- بله. 803 00:41:24,190 --> 00:41:26,150 ‫خیلی‌خب، برو بیرون. 804 00:41:27,174 --> 00:41:37,174 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» 805 00:41:37,198 --> 00:41:47,198 ‫تبلیغ کسب و کارتون می‌تونه اینجا باشه! ‫کانال من در تلگرام: realKiarashNg@ 806 00:41:47,222 --> 00:41:57,222 ‫بهترین کانال موسیقی تلگرام: ‫RealGMusic@ 807 00:42:06,760 --> 00:42:11,460 ‫النا، قدرتمون بالا و پایین شد.