1 00:00:04,221 --> 00:00:06,528 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:06,571 --> 00:00:08,617 ‫سلام خانم فدوروا، آوردیمتون اینجا... 3 00:00:08,660 --> 00:00:12,447 ‫که راجع به صد و پنج اتهام فدرال ‫علیه خودتون صحبت کنیم. 4 00:00:12,490 --> 00:00:14,101 ‫من صرفا دنبال کسب و کارم. 5 00:00:14,144 --> 00:00:15,984 ‫- جناب‌عالی مزدور تشریف دارین. ‫- یه ارتش مزدور دارین. 6 00:00:16,016 --> 00:00:17,495 ‫اون که چندین ساله تو همین کاره. 7 00:00:17,539 --> 00:00:19,323 ‫اگه جاتون بودم، فرض می‌کردم ‫ممکنه خودش، خودش رو لو داده باشه. 8 00:00:19,367 --> 00:00:20,518 ‫بیش از حد بادش می‌کنی‌ها. 9 00:00:20,542 --> 00:00:22,326 ‫گمون کنم شما دست‌کمش گرفتین. 10 00:00:22,370 --> 00:00:23,695 ‫با خودمون گفتیم ‫احتمالا به توافق رسیدن... 11 00:00:23,719 --> 00:00:24,850 ‫به نفع همگیمون باشه. 12 00:00:24,894 --> 00:00:26,504 ‫با بد کسی در افتادین. 13 00:00:28,419 --> 00:00:30,117 ‫همین الان شش تفنگدار به بانک حمله کردن. 14 00:00:30,160 --> 00:00:32,467 ‫بانک محاصره شده. ‫شیرین‌کاریت بی‌ثمر بود. 15 00:00:32,510 --> 00:00:33,618 ‫خب، ببینیم با بعدی... 16 00:00:33,642 --> 00:00:34,730 ‫حال می‌کنین یا نه. 17 00:00:37,341 --> 00:00:38,690 ‫برین. ‫از پاسگاه پیگیری کنین. 18 00:00:38,734 --> 00:00:40,823 ‫دیگه از بس کنارم گذاشتین ‫خسته شدم. 19 00:00:40,866 --> 00:00:42,346 ‫خودت گور خودت رو کندی. 20 00:00:42,390 --> 00:00:44,305 ‫احتمالا راهبرد وسیع‌تری رو پیاده کرده. 21 00:00:44,348 --> 00:00:46,046 ‫این آدم به فکر کارهای بزرگه. 22 00:00:47,500 --> 00:00:48,200 ‫[درست می‌گفتی.] 23 00:00:48,657 --> 00:00:50,789 ‫اگه خودش، خودش رو لو داده باشه، ‫ببین دلیلش چی بوده. 24 00:00:50,833 --> 00:00:52,182 ‫سلام والری ترنر، 25 00:00:52,226 --> 00:00:54,924 ‫واقعا شوهرت رو به «اف‌بی‌آی» تحویل دادی. 26 00:00:54,967 --> 00:00:56,447 ‫مأمور فدرالی که پول مواد... 27 00:00:56,491 --> 00:00:58,536 ‫به جیب زده باشه، ‫ده سال حبسش رو کامل می‌کشه. 28 00:00:58,580 --> 00:01:00,756 ‫- درخواست طلاقه؟ ‫- راجع به شوهرم تحقیق کردی؟ 29 00:01:00,799 --> 00:01:01,887 ‫تو هم راجع به شوهر من ‫تحقیق کردی دیگه. 30 00:01:01,931 --> 00:01:03,585 ‫شوهرش، سرگی، کی مرد؟ 31 00:01:03,628 --> 00:01:05,369 ‫- هجده ماه پیش مرد. ‫- عملی شد. 32 00:01:05,413 --> 00:01:07,371 ‫- امیدوارم شانس بیاری سرگی. ‫- شانس لازمم نمی‌شه. 33 00:01:07,415 --> 00:01:10,200 ‫الان دیگه النا رئیسه. ‫به زودی آزاد می‌شم. 34 00:01:10,244 --> 00:01:11,506 ‫خانم فدوروا مدارکی دارن... 35 00:01:11,549 --> 00:01:13,073 ‫که می‌تونن بیگناه اوون رو ثابت کنن. 36 00:01:13,116 --> 00:01:15,379 ‫- از کجا آورده؟ ‫- خودشون براش پاپوش دوخته بودن. 37 00:01:15,423 --> 00:01:18,904 ‫من هفت بانک رو تصاحب کردم، ‫ولی دنبال پول نبودم. 38 00:01:18,948 --> 00:01:21,298 ‫امروز که به شب برسه، ‫یکیتون از کار بیکار می‌شه. 39 00:01:21,342 --> 00:01:23,996 ‫می‌ترسین بعدش ‫نوبت خودتون باشه؟ نیست. 40 00:01:24,040 --> 00:01:25,346 ‫نوبت شماست. 41 00:01:28,800 --> 00:01:32,800 ‫[بلاروس. سال 2012.] 42 00:01:36,900 --> 00:01:39,400 ‫صورتت خیلی قشنگه. 43 00:01:41,950 --> 00:01:43,600 ‫صورت تو هم قشنگه. 44 00:01:43,850 --> 00:01:44,800 ‫از صورتت خوشم میاد. 45 00:01:46,000 --> 00:01:49,000 ‫شاید گاهی دلت بخواد ‫یه چک بخوابونی زیرش. 46 00:01:49,550 --> 00:01:52,400 ‫تا الان که جلوی خودم رو گرفته بودم. 47 00:01:52,450 --> 00:01:53,600 ‫کلا بی‌خیالش نشو. 48 00:01:54,200 --> 00:02:00,800 ‫«لازمه زندگی مشترک ‫تلاش، کوشش و سازشه.» 49 00:02:04,150 --> 00:02:06,212 ‫عین سخنرانی‌های مادرت صحبت کردی. 50 00:02:06,213 --> 00:02:08,432 ‫البته اون انگلیسی می‌گفت. 51 00:02:08,476 --> 00:02:13,394 ‫بهم می‌گه: «سرگی، ‫داری با یه خانم ازدواج می‌کنی،» 52 00:02:13,437 --> 00:02:16,745 ‫«ولی خودت هنوز پسربچه‌ای.» 53 00:02:18,050 --> 00:02:21,053 ‫نیت مادرت پاکه ‫و خیلی دوستت داره، 54 00:02:21,097 --> 00:02:23,404 ‫ولی تو اصلا پسربچه نیستی. 55 00:02:23,447 --> 00:02:27,930 ‫اما تو واقعا یه پا خانم واقعی هستی. 56 00:02:27,973 --> 00:02:32,456 ‫زندگیمون طوفانی می‌شه، 57 00:02:32,500 --> 00:02:34,589 ‫بهت قول می‌دم. 58 00:02:39,724 --> 00:02:41,204 ‫از عروسیمون جا می‌مونیم‌ها. 59 00:02:49,212 --> 00:02:51,432 ‫کلیسا پر شده. ‫اون پشت جای خالی هست. 60 00:02:53,600 --> 00:03:00,600 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» 61 00:03:00,800 --> 00:03:07,800 ‫تبلیغ کسب و کارتون می‌تونه اینجا باشه! ‫کانال من در تلگرام: realKiarashNg@ 62 00:03:08,000 --> 00:03:15,000 ‫بهترین کانال موسیقی تلگرام: ‫RealGMusic@ 63 00:03:16,065 --> 00:03:18,937 ‫روحت هم خبر نداره با کی درافتادی. 64 00:03:18,981 --> 00:03:21,636 ‫باز هم همون «مبارز خیابانی» سابق شدی. 65 00:03:21,679 --> 00:03:24,029 ‫می‌خوام یه داستان دیگه برات تعریف کنم. 66 00:03:24,073 --> 00:03:25,553 ‫نمی‌خوام داستانت رو بشنوم. 67 00:03:25,596 --> 00:03:28,164 ‫وکلات گفتن واسه شوهرم ‫پاپوش دوخته بودی. 68 00:03:28,208 --> 00:03:30,514 ‫می‌خوام دلیلش رو بهم بگی. 69 00:03:30,558 --> 00:03:32,690 ‫اول روایت جدیدم رو تعریف می‌کنم. 70 00:03:32,734 --> 00:03:35,040 ‫- به نظرم ازش خوشت میاد. ‫- شک دارم خوشم بیاد. 71 00:03:35,084 --> 00:03:38,740 ‫- تو که برمی‌گردی مأمور ترنر. ‫- می‌بینمت. 72 00:03:43,527 --> 00:03:45,616 ‫جریان مال چند وقت پیشه؟ 73 00:03:46,400 --> 00:03:48,576 ‫چند وقته که از هیچی خبر ندارم آنتونی؟ 74 00:03:49,577 --> 00:03:51,231 ‫واقعا از هیچی خبر نداری وال؟ 75 00:03:51,274 --> 00:03:52,797 ‫واقعا این وکیله طبق گفته خودش... 76 00:03:52,841 --> 00:03:54,625 ‫واسه اوون پاپوش دوخته بوده یا نه؟ 77 00:03:54,669 --> 00:03:57,062 ‫یهویی همون روزی ‫که طرف به شهر حمله می‌کنه، 78 00:03:57,106 --> 00:03:59,587 ‫درخواست طلاقش رو تحویلم می‌ده؟ 79 00:03:59,630 --> 00:04:01,806 ‫ضمنا، اوون داره با کل این مسائل کنار میاد. 80 00:04:01,850 --> 00:04:03,808 ‫برو زندان. ‫بهش فشار بیار. 81 00:04:03,852 --> 00:04:06,855 ‫شوهرم رو بازجویی کنم؟ 82 00:04:06,898 --> 00:04:08,683 ‫کارمون به اینجا کشیده؟ 83 00:04:08,726 --> 00:04:10,511 ‫خب؟ 84 00:04:10,554 --> 00:04:14,645 ‫همه‌شون با هم ارتباط دارن: ‫از فدوروا بگیر، تا بانک‌ها و اوون؛ 85 00:04:16,299 --> 00:04:18,475 ‫ولی هنوز نمی‌دونم چه ارتباطی دارن. 86 00:04:18,519 --> 00:04:19,844 ‫یه چند ساعتی بخواب وال. 87 00:04:19,868 --> 00:04:21,478 ‫باید به فکر خودت هم باشی. 88 00:04:21,522 --> 00:04:22,610 ‫مرسی آنتونی. 89 00:04:22,653 --> 00:04:24,089 ‫خواهش، هر کمکی ‫از دستم بیاد، دریغ نمی‌کنم. 90 00:04:29,965 --> 00:04:31,793 ‫وای اوون. 91 00:04:36,500 --> 00:04:38,200 ‫[بانک شماره دو.] 92 00:04:38,321 --> 00:04:40,410 ‫- برین بلوک شرقی! ‫- [روز دوم.] 93 00:04:40,454 --> 00:04:42,630 ‫فعلا اولویت اصلیمون همین بانکه. 94 00:04:42,673 --> 00:04:45,502 ‫علائم حاکی از فعالیت سرور و هک کردنشونه. 95 00:04:45,546 --> 00:04:47,417 ‫گمون می‌کنیم رهبرشون ‫توی بانک ایشون باشه. 96 00:04:47,461 --> 00:04:50,594 ‫اسمش، ملیتش و هر اطلاعاتی ‫که می‌شه رو گیر بیار. 97 00:04:50,638 --> 00:04:52,161 ‫جریان این سلاح‌های بزرگ چیه رئیس؟ 98 00:04:52,204 --> 00:04:53,467 ‫گروه نجات گروگان‌ها ‫داره یه دوربین سوراخ سوزنی... 99 00:04:53,491 --> 00:04:55,033 ‫جاسازی می‌کنه که مجددا ‫تصویر بانک رو داشته باشیم. 100 00:04:55,077 --> 00:04:56,600 ‫دیگه کورکورانه پیش نمی‌رم. 101 00:04:56,644 --> 00:04:59,647 ‫این بانک‌ها رو یکی یکی پس می‌گیریم، ‫از همین بانک هم شروع می‌کنیم. 102 00:04:59,690 --> 00:05:02,693 ‫راستی، از «فرت توتن» چه خبری بهت رسیده؟ 103 00:05:03,564 --> 00:05:04,913 ‫خبر خاصی نرسیده. 104 00:05:04,956 --> 00:05:08,525 ‫آها، ببین، ‫تو به وال وفاداری، 105 00:05:08,569 --> 00:05:11,311 ‫وفاداریت هم برام قابل احترامه، ‫ولی می‌بینی تو چه وضعی هستیم؟ 106 00:05:12,224 --> 00:05:15,358 ‫تعداد ون‌هاشون و افراد فضول دم بانک‌ها ‫دم به دقیقه رو به افزایشه. 107 00:05:15,402 --> 00:05:16,968 ‫اگه این جریان بخواد همه‌گیر بشه، 108 00:05:17,012 --> 00:05:20,058 ‫من که نمی‌ذارم بشه، ‫ولی اگه بشه، 109 00:05:20,102 --> 00:05:21,756 ‫همگیمون بدبخت می‌شیم. 110 00:05:21,799 --> 00:05:25,325 ‫پس بد نیست یه کم بیشتر ‫اطلاعات در اختیارم بذاری. 111 00:05:25,368 --> 00:05:26,717 ‫این‌جوری هوشمندانه‌تره. 112 00:05:31,548 --> 00:05:34,943 ‫طب دوازده ساعتی ‫که هفت بانک رو در نیویورک... 113 00:05:34,986 --> 00:05:37,424 ‫تصاحب کردن، اقدامات «اف‌بی‌آی» در راستای... 114 00:05:37,467 --> 00:05:39,295 ‫باز پس گرفتنشون، بی‌نتیجه بوده. 115 00:05:39,339 --> 00:05:41,602 ‫گروهی بدون برنامه ‫که از روند امنیتی ضعیف... 116 00:05:41,645 --> 00:05:43,212 ‫- بانک‌های محله سواستفاده کرده، ‫- [«فرت توتن».] 117 00:05:43,255 --> 00:05:44,474 ‫- تصاحبشون کرده. ‫- [روز سوم.] 118 00:05:44,518 --> 00:05:45,843 ‫در راستای بانک «فدرال رزرو» نیویورک... 119 00:05:45,867 --> 00:05:47,410 ‫صرفا می‌گیم سرسراش رو گرفتن. 120 00:05:47,434 --> 00:05:49,131 ‫اصلا به طلاهاش دسترسی ندارن... 121 00:05:49,174 --> 00:05:50,654 ‫و هیچ‌جوره نمی‌تونن تخلیه‌شون کنن. 122 00:05:50,698 --> 00:05:52,787 ‫نیم ساعت دیگه خبرش رو پخش می‌کنن. 123 00:05:52,830 --> 00:05:56,181 ‫ما که اصلا خبر نداریم ‫تو «فدرال رزرو» چه خبره. 124 00:05:56,225 --> 00:05:57,705 ‫هیچ‌کس از تو بانک ‫ارتباطی برقرار نکرده، 125 00:05:57,748 --> 00:05:59,620 ‫از گروگانشون، امیره عوجه، هم خبری نشده. 126 00:05:59,663 --> 00:06:00,795 ‫«روابط عمومی» همینه دیگه. 127 00:06:00,838 --> 00:06:02,207 ‫انگار دارین جای گلوله رو ‫باندپیچی می‌کنین. 128 00:06:02,231 --> 00:06:04,494 ‫از واشینگتن درخواست کردن ‫اخبار رو محدود ارائه بدیم. 129 00:06:04,538 --> 00:06:07,192 ‫گفتن: «با احتیاط عمل کنیم ‫و حمله رو خنثی کنیم.» 130 00:06:07,236 --> 00:06:09,717 ‫افراد قدرتمند زیادی ‫این جریان رو با نگرانی... 131 00:06:09,760 --> 00:06:13,416 ‫- تحت نظر دارن. ‫- تعدادشون بیش از حد انتظاره؟ 132 00:06:13,460 --> 00:06:16,288 ‫- خیلی بیش از حد انتظاره. ‫- آماده‌ای که ادامه بدیم؟ 133 00:06:16,332 --> 00:06:19,466 ‫این یکی داستان راجع به ‫یه مادر و فرزنده. 134 00:06:19,509 --> 00:06:21,685 ‫این خانمه رد داده. 135 00:06:21,729 --> 00:06:25,689 ‫رفتار فرزند داستانمون خیلی پیچیده بود، 136 00:06:25,733 --> 00:06:27,735 ‫ولی مادر داستانمون به شدت وفادار بود. 137 00:06:28,649 --> 00:06:30,346 ‫با... با برنامه سفارش دادم، 138 00:06:30,390 --> 00:06:32,696 ‫ولی تو برنامه جایی نبود ‫که بنویسم کف اضافی داشته باشه. 139 00:06:32,740 --> 00:06:34,394 ‫همکارانم تو شرکتمون هم... 140 00:06:35,133 --> 00:06:36,787 ‫قهوه خاصی می‌خورن... 141 00:06:37,571 --> 00:06:39,616 ‫آره، کف اضافی داشته باشه. 142 00:06:39,660 --> 00:06:43,577 ‫اطمینان حاصل کرده بود ‫که فرزندش شغل خوبی داشته باشه... 143 00:06:43,620 --> 00:06:45,796 ‫و کل نیازهاش برآورده بشه. 144 00:06:45,840 --> 00:06:47,189 ‫ممنون. دارم میام. 145 00:06:47,232 --> 00:06:49,931 ‫ولی فرزندش همیشه خودش رو ‫تو دردسر می‌انداخت. 146 00:06:51,933 --> 00:06:53,456 ‫- آهای، بیا اینجا ببینم. ‫- این دیگه چه کاریه؟ 147 00:06:53,500 --> 00:06:55,589 ‫بگیرینش. راه بیفت! 148 00:07:02,509 --> 00:07:03,597 ‫- شما کی هستین؟ ‫- تکون نخور. 149 00:07:03,640 --> 00:07:05,381 ‫عه، بگین دیگه. ‫دنبال چی هستین؟ 150 00:07:05,425 --> 00:07:06,426 ‫سوار شو. 151 00:07:06,469 --> 00:07:07,905 ‫تکون بخور. 152 00:07:10,255 --> 00:07:13,520 ‫مادرش یه روز مجبور شد ‫واقعیت رو قبول کنه. 153 00:07:18,394 --> 00:07:19,569 ‫این دیگه چه مسخره بازی‌ایه؟ 154 00:07:19,613 --> 00:07:21,528 ‫مگه نمایشگرهای خبریمون امن نبودن؟ 155 00:07:21,571 --> 00:07:22,920 ‫به طرف بمب بستن. 156 00:07:25,575 --> 00:07:27,490 ‫وزیر برادبری. 157 00:07:27,534 --> 00:07:29,623 ‫وای خدایا. 158 00:07:31,668 --> 00:07:33,191 ‫جریان از چه قراره؟ 159 00:07:34,497 --> 00:07:36,194 ‫پسرتون دست منه. 160 00:07:42,592 --> 00:07:44,159 ‫وای. 161 00:07:51,688 --> 00:07:53,864 ‫بفرمایین. 162 00:07:55,213 --> 00:07:56,432 ‫ترافیک بود مامان. 163 00:07:56,476 --> 00:07:58,565 ‫ولی کل مهمون‌هامون ‫تونستن به موقع برسن. 164 00:07:58,608 --> 00:08:00,958 ‫باید یه لحظه با دخترمون صحبت کنم. 165 00:08:03,700 --> 00:08:05,659 ‫همه‌اش تقصیر خودش نیست. 166 00:08:05,702 --> 00:08:07,922 ‫خب، امروز روز مهمیه، ‫روز خودتونه. 167 00:08:07,965 --> 00:08:09,880 ‫می‌تونین هر موقع که دلتون خواست بیاین. 168 00:08:11,708 --> 00:08:13,710 ‫از وقتی پات به زندگیمون باز شد، 169 00:08:13,754 --> 00:08:16,583 ‫حس می‌کردم دختر خودمی. 170 00:08:16,626 --> 00:08:18,976 ‫ولی از دختر خودم هم بهتری، ‫آخه واقعا دخترم نیستی. 171 00:08:19,020 --> 00:08:21,152 ‫جونم رو مدیون شمام. ‫شما نجاتم دادین. 172 00:08:21,196 --> 00:08:24,504 ‫تو اصلا بهم مدیون نیستی. ‫یه پا گنجینه‌ای؛ 173 00:08:24,547 --> 00:08:26,418 ‫آینده خاندانمون هم هستی. 174 00:08:26,462 --> 00:08:28,290 ‫- با سرگی دیگه. ‫- درسته. 175 00:08:30,031 --> 00:08:32,816 ‫چهره کسب و کار خطرناکمون ‫همیشه مردها بودن، 176 00:08:32,860 --> 00:08:35,819 ‫ولی قدرت دست زنانمونه. 177 00:08:35,863 --> 00:08:39,040 ‫تو هم یه روزی ملکه جدیدمون می‌شی. 178 00:08:39,083 --> 00:08:42,391 ‫اینه که... 179 00:08:42,434 --> 00:08:44,175 ‫جواهر سلطنتیمون رو بهت می‌دم. 180 00:08:44,219 --> 00:08:47,657 ‫همیشه طی دوره‌های خطرناک ‫ازم محافظت کرده. 181 00:08:49,572 --> 00:08:51,531 ‫ما شباهت‌های زیادی داریم. 182 00:08:51,574 --> 00:08:54,751 ‫به عمرمون شاهد مرگ و مصیبت زیادی بودیم، 183 00:08:54,795 --> 00:08:58,363 ‫ولی تو از نو شروع می‌کنی. 184 00:09:04,500 --> 00:09:07,024 ‫صبر کنین گروه کر اجرا کنن. 185 00:09:09,200 --> 00:09:12,639 ‫خب، بهت گفت قبل از عروسی فرار کنی؟ 186 00:09:12,682 --> 00:09:14,118 ‫هنوز مرددم. 187 00:09:14,162 --> 00:09:16,164 ‫عه، دیگه فرصت نداری‌ها. 188 00:09:16,207 --> 00:09:18,949 ‫خب، لباسم رو که پوشیدم. 189 00:09:20,385 --> 00:09:22,605 ‫تا ابد عاشقت می‌مونم. 190 00:09:32,702 --> 00:09:34,835 ‫خیال کردی کدوم خری هستی؟ 191 00:09:36,401 --> 00:09:38,186 ‫یه زن عادی هستم ‫که غیرقانونی بازداشتش کردین. 192 00:09:38,229 --> 00:09:39,753 ‫می‌شه گفت ربودینش. 193 00:09:39,796 --> 00:09:41,755 ‫یعنی پسرم رو دزدیدی؟ پسرم رو دزدیدی؟ 194 00:09:43,452 --> 00:09:44,758 ‫مگه اون چیکار کرده؟ 195 00:09:44,801 --> 00:09:47,630 ‫هدفت از این کارها چیه؟ ‫دنبال چی هستی؟ 196 00:09:47,674 --> 00:09:50,328 ‫می‌خوام به سیخ بکشمت و آروم کبابت کنم. 197 00:09:53,593 --> 00:09:55,072 ‫ولی فعلا... 198 00:09:55,116 --> 00:09:57,640 ‫به لباس جدید هم قانعم. 199 00:09:57,684 --> 00:10:01,905 ‫الان دو روزه که همین لباس تنمه. 200 00:10:01,949 --> 00:10:04,429 ‫اگه بلایی سرش بیاد، 201 00:10:04,473 --> 00:10:06,606 ‫شخصا دارت می‌زنم. 202 00:10:07,824 --> 00:10:09,739 ‫لباس جدید می‌خوای؟ 203 00:10:09,783 --> 00:10:12,394 ‫لباس نارنجی زندان تنش کنین. 204 00:10:12,437 --> 00:10:13,874 ‫داری با دم شیر بازی می‌کنی‌ها. 205 00:10:13,917 --> 00:10:15,832 ‫ایشون شیر نیستن. 206 00:10:17,486 --> 00:10:18,966 ‫شیره خودم هستم. 207 00:10:20,837 --> 00:10:22,796 ‫وال، پنج تا گروه عملیات ویژه... 208 00:10:22,839 --> 00:10:24,643 ‫دارن تو محل ربایش جنسن ‫دنبال فیلم دوربین‌ها می‌گردن. 209 00:10:24,667 --> 00:10:25,799 ‫اگه پای بچه خودم وسط بود، 210 00:10:25,842 --> 00:10:26,950 ‫به کل اداره می‌گفتم ‫همین مسئله رو پیگیری کنن. 211 00:10:26,974 --> 00:10:28,584 ‫تو که جون برادبری نیستی. 212 00:10:28,628 --> 00:10:31,239 ‫گفته اگه خبرش پخش بشه ‫که فدوروا هفت‌تا بانک رو... 213 00:10:31,282 --> 00:10:34,372 ‫علاوه بر پسر وزیر امنیت میهن گرفته، ‫مردم وحشت می‌کنن. 214 00:10:34,416 --> 00:10:35,654 ‫نمی‌خواد ضعیف جلوه کنه. 215 00:10:35,678 --> 00:10:37,201 ‫داری یاد می‌گیری. 216 00:10:37,245 --> 00:10:40,944 ‫پلاک یه ماشینی رو موقع ورود ‫به تونل میدتاون منهتن شناسایی کردم. 217 00:10:43,164 --> 00:10:44,774 ‫ولی همون پلاک باید ‫بعدش تو کویینز رویت بشه، 218 00:10:44,818 --> 00:10:46,123 ‫اما نمی‌شه. 219 00:10:46,167 --> 00:10:47,995 ‫ماشین که وسط تونل غیب نمی‌شه. 220 00:10:48,038 --> 00:10:49,537 ‫الان دارم فیلم خروجی تونله رو می‌بینم. 221 00:10:49,561 --> 00:10:50,824 ‫بیرون نمیاد. 222 00:10:50,867 --> 00:10:52,913 ‫توی اون تونل که اصلا خروجی نداره. 223 00:10:52,956 --> 00:10:55,132 ‫- هیچ راه خروجی نداره. ‫- ترنره؟ 224 00:10:55,176 --> 00:10:58,005 ‫- تو ترافیک گیر کرده. ‫- خب، فرض می‌کنم اسم... 225 00:10:58,048 --> 00:10:59,702 ‫خانم سارقه تو بانک رو گیر آورده باشی؟ 226 00:10:59,746 --> 00:11:02,183 ‫هم تو سامانه‌های داخلی، ‫هم سامانه پلیس بین‌الملل... 227 00:11:02,226 --> 00:11:03,813 ‫بررسی کردم. ‫فعلا چیزی دستگیرم نشده. 228 00:11:03,837 --> 00:11:05,403 ‫یعنی به همین راضی شدی؟ 229 00:11:05,447 --> 00:11:06,903 ‫الان هم می‌شینی اونجا ‫و با رفیقت نقشه می‌ریزین؟ 230 00:11:06,927 --> 00:11:08,319 ‫باید هویتش رو گیر بیاریم. 231 00:11:08,363 --> 00:11:10,123 ‫اگه بتونیم صداش رو درست و حسابی ضبط کنیم، 232 00:11:10,147 --> 00:11:11,714 ‫می‌تونیم لهجه‌اش رو شناسایی کنیم. 233 00:11:11,758 --> 00:11:13,847 ‫حداقل اون‌جوری می‌دونیم از کجا شروع کنیم. 234 00:11:13,890 --> 00:11:16,893 ‫قربان؟ ‫تصویر توی بانک به دستمون رسید. 235 00:11:16,937 --> 00:11:18,329 ‫دوربین سوراخ سوزنی رو جاساز کردن. 236 00:11:20,941 --> 00:11:22,377 ‫آنتونی؟ 237 00:11:23,639 --> 00:11:25,162 ‫چیه وال؟ 238 00:11:25,206 --> 00:11:26,487 ‫بعدش چی از تونله بیرون میاد؟ 239 00:11:26,511 --> 00:11:28,252 ‫هیچ کامیون بزرگی بیرون نمیاد؟ 240 00:11:30,864 --> 00:11:32,735 ‫چرا، یه کامیون دیده بودم. 241 00:11:32,779 --> 00:11:34,017 ‫به گروه عملیات ویژه بگو پیداش کنن. 242 00:11:34,041 --> 00:11:35,192 ‫خیلی‌خب، دنبال چی هستیم؟ 243 00:11:35,216 --> 00:11:36,696 ‫پیداش که کردن، توضیح می‌دم. 244 00:11:41,875 --> 00:11:43,354 ‫دارن سرورش رو هک می‌کنن. 245 00:11:43,398 --> 00:11:45,356 ‫خب، برقشون رو قطع می‌کنیم، ‫اینترنتشون رو ضعیف می‌کنیم. 246 00:11:45,400 --> 00:11:47,489 ‫می‌تونن هک کنن و واردش بشن، ‫ولی چیزی دستگیرشون نمی‌شه. 247 00:11:47,532 --> 00:11:49,404 ‫فرصت نداریم مایکل. 248 00:11:50,622 --> 00:11:52,537 ‫چیزی نمونده. 249 00:11:52,581 --> 00:11:54,539 ‫فایل ویدیویی زمان می‌بره. 250 00:11:54,583 --> 00:11:56,237 ‫بجنب دیگه، بجنب. 251 00:11:59,457 --> 00:12:01,633 ‫تموم شد. ‫همه‌چی رو فلشه. 252 00:12:01,677 --> 00:12:03,548 ‫چه عالی. وقتشه مرحله بعدی رو عملی کنیم. 253 00:12:08,379 --> 00:12:09,598 ‫آها، ببخشید؟ 254 00:12:09,641 --> 00:12:13,210 ‫می‌شه یه دقیقه صحبت کنیم؟ 255 00:12:13,254 --> 00:12:17,998 ‫بقیه گروگان‌ها من رو به عنوان ‫سخنگوشون انتخاب کردن. 256 00:12:18,041 --> 00:12:20,150 ‫زمزمه‌هاتون رو دیده بودم، ‫ولی ندیدم رأی‌گیری کنین. 257 00:12:20,174 --> 00:12:21,784 ‫انگار داری بهشون زور می‌گی. 258 00:12:21,828 --> 00:12:24,569 ‫خب، اولین سوالم اینه ‫که چرا برق قطع شده؟ 259 00:12:24,613 --> 00:12:26,504 ‫ضمنا، کی غذا میارن؟ ‫راستش، خیلی گرسنه‌ایم... 260 00:12:28,225 --> 00:12:30,271 ‫داری هیجان‌زده می‌شی آقای لاتون. 261 00:12:30,314 --> 00:12:31,794 ‫آروم باش. 262 00:12:33,665 --> 00:12:35,450 ‫جواب هیچ سوالی رو نمی‌دم، 263 00:12:35,493 --> 00:12:37,321 ‫صرفا می‌گم که همین الان دارن... 264 00:12:38,845 --> 00:12:40,281 ‫غذا میارن. 265 00:12:48,463 --> 00:12:49,769 ‫نوش جان. 266 00:13:06,960 --> 00:13:08,024 ‫می‌خوای بدونی آدم‌رباها چطوری... 267 00:13:08,048 --> 00:13:09,199 ‫ماشینشون رو غیب کردن آنتونی؟ 268 00:13:09,223 --> 00:13:10,790 ‫این که یه کامیون عادیه. 269 00:13:15,185 --> 00:13:17,187 ‫ولی ماشین فرارشون توشه. 270 00:13:18,406 --> 00:13:19,711 ‫خیلی‌خب. 271 00:13:19,755 --> 00:13:21,801 ‫ماشین که همین‌جوری غیب نمی‌شه. 272 00:13:21,844 --> 00:13:23,846 ‫این‌جوری که جنسن رو پیدا نمی‌کنیم، 273 00:13:23,890 --> 00:13:25,389 ‫فرصت زیادی هم نمونده. 274 00:13:25,413 --> 00:13:27,981 ‫وای خدایا. اینجا رو بلدم. 275 00:13:29,547 --> 00:13:31,854 ‫آشغال عوضی. ‫گمون کنم همین اطراف باشه. 276 00:13:31,898 --> 00:13:33,595 ‫خب، از کجا این‌قدر مطمئنیم؟ 277 00:13:34,552 --> 00:13:36,511 ‫نمی‌دونم فدوروا واسه چی ‫جوری نقشه ریخته... 278 00:13:36,554 --> 00:13:38,818 ‫که من رو زجر بده، ‫ولی جریان از همین قراره. 279 00:13:38,861 --> 00:13:40,036 ‫امان از دست فدوروا و آزار روانیش. 280 00:13:40,080 --> 00:13:41,472 ‫منظورت چیه وال؟ 281 00:13:41,516 --> 00:13:45,259 ‫یادته راجع به یه مادر و فرزند ‫داستان تعریف کرده بود؟ 282 00:13:46,826 --> 00:13:48,784 ‫قبر مامان من اینجاست. 283 00:13:51,613 --> 00:13:53,702 ‫قبر کلی آدم اینجاست وال. 284 00:13:53,745 --> 00:13:55,791 ‫آها. 285 00:13:57,837 --> 00:14:02,406 ‫به نظرم اگه یا مادر، یا فرزند... 286 00:14:02,450 --> 00:14:05,757 ‫زودتر از موعد از دنیا برن، 287 00:14:05,801 --> 00:14:07,411 ‫علاقه‌شون مستحکم‌تر می‌شه. 288 00:14:08,935 --> 00:14:10,850 ‫من و زنی که جنینم تو رحمش بود ‫که همین شکلی بودیم. 289 00:14:11,938 --> 00:14:14,027 ‫زن خارق‌العاده‌ای بود. 290 00:14:15,376 --> 00:14:18,161 ‫علاقه‌مون بعد از فوتش، ‫یا به عبارتی... 291 00:14:18,205 --> 00:14:20,468 ‫به قتل رسیدنش، ‫مستحکم‌تر شد. 292 00:14:21,904 --> 00:14:24,472 ‫شاید وقتی پسرتون منفجر بشه، ‫علاقه شما هم مستحکم‌تر بشه. 293 00:14:24,515 --> 00:14:27,605 ‫جون، اگه طبق خواسته خودش پیش بریم، ‫به کارمون نمیاد. 294 00:14:28,258 --> 00:14:29,607 ‫جناب رئیس، چه جزئیاتی... 295 00:14:29,651 --> 00:14:31,368 ‫از سقف و کف محل ‫نگهداری جنسن می‌بینین؟ 296 00:14:31,392 --> 00:14:33,611 ‫دیوارش سنگیه، ‫زمینش خاکی شده. 297 00:14:34,656 --> 00:14:37,311 ‫- هجده دقیقه بیشتر نمونده. ‫- اگه اونجا نباشه چی؟ 298 00:14:37,354 --> 00:14:41,184 ‫جنسن، اگه صدام رو می‌شنوی، ‫یا داد بزن، یا جلوی دوربین نشون بده. 299 00:14:41,228 --> 00:14:43,708 ‫صدات رو می‌شنوه. 300 00:14:43,752 --> 00:14:44,927 ‫داره سعی می‌کنه ‫واکنش نشون بده. 301 00:14:44,971 --> 00:14:46,450 ‫گروه خنثی‌سازی بمب ‫دارن با هلیکوپتر میان. 302 00:14:46,494 --> 00:14:47,625 ‫دو دقیقه دیگه می‌رسن. 303 00:14:47,669 --> 00:14:50,454 ‫آنتونی، کجایی؟ ‫همین اطرافی؟ 304 00:14:50,498 --> 00:14:52,587 ‫دم خروجی مخصوص آتش‌سوزی‌ام. ‫دارم میام. 305 00:14:54,806 --> 00:14:57,070 ‫وال، بیا تو راه‌پله. 306 00:14:57,113 --> 00:14:58,854 ‫ظاهرا به زیرزمین ختم می‌شه. 307 00:14:58,898 --> 00:15:00,421 ‫مراقب باش آنتونی. 308 00:15:02,989 --> 00:15:05,687 ‫جنسن، باز هم داد بزن. 309 00:15:05,730 --> 00:15:07,254 ‫صداش رو می‌شنوم. جنسن؟ 310 00:15:07,297 --> 00:15:10,518 ‫از «اف‌بی‌آی» اومدیم، ‫خونسردیت رو حفظ کن. 311 00:15:14,609 --> 00:15:15,871 ‫جناب رئیس. 312 00:15:18,395 --> 00:15:20,528 ‫بمب ترکشی بزرگیه. 313 00:15:20,571 --> 00:15:21,746 ‫ممکنه همگیمون رو به کشتن بده. 314 00:15:28,188 --> 00:15:30,581 ‫کل اعضای خانواده‌ام مردن، 315 00:15:30,625 --> 00:15:34,368 ‫اون هم به خاطر چی؟ ‫فروش مواد؟ سلاح سرقتی؟ 316 00:15:34,411 --> 00:15:39,068 ‫تک‌تکشون رو می‌کشم. 317 00:15:40,200 --> 00:15:42,202 ‫تک‌تکشون تا صبح می‌میرن. 318 00:15:42,245 --> 00:15:43,855 ‫فقط ما دو نفر موندیم. 319 00:15:43,899 --> 00:15:46,467 ‫باید بریم، وگرنه ما رو هم می‌کشن. 320 00:15:46,510 --> 00:15:48,512 ‫نمی‌تونم ولش کنم. 321 00:15:49,426 --> 00:15:51,602 ‫اگه بدونن زنده‌ایم، ‫میان سراغمون. 322 00:15:51,646 --> 00:15:53,996 ‫ممکنه همین الان تو راه باشن. ‫باید بریم سرگی. 323 00:15:57,608 --> 00:16:01,438 ‫باید زنده بمونیم ‫که بتونیم انتقام بگیریم. 324 00:16:01,482 --> 00:16:03,614 ‫اگه زنده بود، همین رو می‌خواست. 325 00:16:13,059 --> 00:16:14,408 ‫بیا. 326 00:16:27,160 --> 00:16:28,335 ‫خیلی‌خب، جریان از چه قراره؟ 327 00:16:28,378 --> 00:16:29,727 ‫خواهشا بهم بگین جریان از چه قراره؟ 328 00:16:29,771 --> 00:16:31,729 ‫آروم باش جنسن. ‫همه‌چی درست می‌شه. 329 00:16:31,773 --> 00:16:33,142 ‫ماده منفجره خمیریش خیلی زیاده... 330 00:16:33,166 --> 00:16:34,689 ‫و به یه بمب ترکشی وصل شده. 331 00:16:34,732 --> 00:16:36,406 ‫احتمالا اگه دستم بهش برسه، ‫بتونم خنثی کنمش، 332 00:16:36,430 --> 00:16:38,750 ‫ولی بندی که بمب رو باهاش بستن، ‫جلوش رو گرفته. 333 00:16:38,780 --> 00:16:40,105 ‫- پس باید جداش کنیم. ‫- ولی بندش کلا... 334 00:16:40,129 --> 00:16:41,628 ‫از جنس تیتانیومه ‫که بریدنش به روش پلاسما... 335 00:16:41,652 --> 00:16:42,958 ‫شش دقیقه طول می‌کشه... 336 00:16:43,002 --> 00:16:44,842 ‫- خیلی‌خب، می‌شه خواهشا بجنبیم؟ ‫- آروم باش جنسن. 337 00:16:44,873 --> 00:16:46,048 ‫راه‌حل بعدیمون چیه؟ 338 00:16:46,092 --> 00:16:48,094 ‫جلوش یه صفحه‌شماره ‫حرفی‌عددی داره. 339 00:16:48,137 --> 00:16:50,835 ‫- یکی باید رمزش رو دربیاره. ‫- رمزش که اصلا معلوم نیست. 340 00:16:51,749 --> 00:16:53,055 ‫خیلی‌خب، وایستین. 341 00:16:53,099 --> 00:16:54,815 ‫النا گفته بود مادر و فرزند، درسته؟ 342 00:16:54,839 --> 00:16:56,276 ‫اطلاعات خاصی ازش در نمیاد وال. 343 00:17:00,671 --> 00:17:02,300 ‫- [خطا.] ‫- وای خدا. 344 00:17:09,115 --> 00:17:10,159 ‫می‌خواین رمزش رو بگم؟ 345 00:17:11,682 --> 00:17:13,336 ‫گمون کنم یه چهار داشته باشه. 346 00:17:13,380 --> 00:17:15,121 ‫نه، اون رمز یه چیز دیگه بود. 347 00:17:15,164 --> 00:17:17,688 ‫فعلا می‌تونی درست و حسابی مذاکره بزنی، 348 00:17:17,732 --> 00:17:20,474 ‫ولی اگه بمبه منفجر بشه، ‫خدا رحمتت کنه خانم جان. 349 00:17:20,517 --> 00:17:23,346 ‫مذاکره کنم؟ بعدا دبه می‌کنین. 350 00:17:24,086 --> 00:17:28,308 ‫ضمنا، پلی‌استر که تنم باشه، ‫ذهنم خوب کار نمی‌کنه. 351 00:17:30,049 --> 00:17:33,052 ‫جنسن، فکرت رو به کار بنداز. ‫احتمالش هست رمز باز کردن... 352 00:17:33,095 --> 00:17:35,117 ‫بندش یه ربطی به خودت و مامانت داشته باشه. 353 00:17:35,141 --> 00:17:36,881 ‫- چیزی به ذهنت نمی‌رسه؟ ‫- نه. 354 00:17:36,925 --> 00:17:38,424 ‫اگه یکی می‌خواست مامانت رو ‫کله‌پا کنه، 355 00:17:38,448 --> 00:17:39,580 ‫واسه چی باید بیاد سراغ تو؟ 356 00:17:39,623 --> 00:17:40,450 ‫این مسئله به این جریانات چه ربطی داره؟ 357 00:17:40,494 --> 00:17:41,538 ‫جنسن. 358 00:17:41,582 --> 00:17:42,539 ‫من هیچ کار اشتباهی نکردم. 359 00:17:42,583 --> 00:17:44,237 ‫جنسن، هر چیزی که به ذهنت می‌رسه بگو. 360 00:17:44,280 --> 00:17:45,779 ‫شش ماه تو دانشگاه ‫ساقی کوکائین بودم. 361 00:17:45,803 --> 00:17:47,172 ‫زیاد نمی‌فروختم، ‫خیلی کم می‌فروختم. 362 00:17:47,196 --> 00:17:49,131 ‫خیلی‌خب، این جریان ‫به مادرت چه ربطی داره؟ 363 00:17:49,155 --> 00:17:50,567 ‫بازداشتم کرده بودن، ‫ولی اون آزادم کرد. 364 00:17:50,591 --> 00:17:52,551 ‫با یکی تماس گرفت ‫و مدارکش رو گم و گور کردن. 365 00:17:52,593 --> 00:17:54,290 ‫کلمه‌ای یا عبارتی ‫در این راستا به ذهنت... 366 00:17:54,334 --> 00:17:56,268 ‫چرا، قبلا به ملت می‌گفتم ‫اسمم رو تو گوشیشون... 367 00:17:56,292 --> 00:17:58,251 ‫«آدم برفی» ذخیره کنن. ‫«آدم برفی» رو بزنین. 368 00:18:00,400 --> 00:18:01,400 ‫- [«آدم برفی».] ‫- [خطا.] 369 00:18:02,124 --> 00:18:03,928 ‫وال، به زور می‌گیرم می‌برمت‌ها. 370 00:18:03,952 --> 00:18:05,103 ‫- پنج ثانیه فرصت داری. ‫- وایستا، وایستا، نه. 371 00:18:05,127 --> 00:18:06,520 ‫وال. 372 00:18:06,563 --> 00:18:08,652 ‫این یکی داستانم راجع به یه مادر و فرزنده. 373 00:18:08,696 --> 00:18:10,132 ‫قبر مامانم اینجاست. 374 00:18:11,220 --> 00:18:13,527 ‫- آیزاک بیگبی رو وارد کن. ‫- کی هست؟ 375 00:18:13,570 --> 00:18:17,444 ‫- الف، ی، ز، ال، کاف، ب، ی، گاف، ب، ی. ‫- ردیفه. 376 00:18:17,487 --> 00:18:18,967 ‫- یالا، دربیارش. ‫- وای خدایا. 377 00:18:19,010 --> 00:18:20,621 ‫- بجنبین. ‫- پناه بگیرین. 378 00:18:20,664 --> 00:18:21,752 ‫پناه بگیرین. 379 00:18:29,760 --> 00:18:33,286 ‫- حال همگی خوبه؟ ‫- خوبیم. 380 00:18:44,427 --> 00:18:46,386 ‫کم چیزی نبود. 381 00:18:48,953 --> 00:18:51,608 ‫قطعا همگیمون رو به کشتن می‌داد. 382 00:18:53,500 --> 00:18:56,200 ‫[بانک شماره دو.] 383 00:19:08,234 --> 00:19:10,279 ‫گمون کنم یکی از گروگان‌ها مریضه. 384 00:19:14,892 --> 00:19:17,678 ‫لاتون، چی شده؟ 385 00:19:17,721 --> 00:19:21,029 ‫سینه‌ام درد می‌کنه، ‫سردرد شدیدی دارم. 386 00:19:21,072 --> 00:19:22,509 ‫حمله پانیکه. یه نفس بکش. 387 00:19:22,552 --> 00:19:24,641 ‫به من حمله پانیک دست نمی‌ده. 388 00:19:24,685 --> 00:19:26,861 ‫- میگرن نداری؟ ‫- اصلا. 389 00:19:26,904 --> 00:19:28,428 ‫می‌خوام فیلمش رو به یه بهیار نشون بدیم. 390 00:19:31,648 --> 00:19:33,607 ‫خیلی دوستت دارم مامان. 391 00:19:33,650 --> 00:19:35,652 ‫من هم خیلی دوستت دارم عزیز دلم. 392 00:19:37,828 --> 00:19:39,221 ‫مأمور ترنر. 393 00:19:42,006 --> 00:19:44,922 ‫بهم گفت خیلی شجاع بودین. 394 00:19:44,966 --> 00:19:47,229 ‫- ممنون. ‫- خواهش می‌کنم. 395 00:19:49,318 --> 00:19:54,628 ‫خانم وزیر، پای پسرتون رو با این بسته بودن. 396 00:19:54,671 --> 00:19:59,154 ‫سیم ایستاست، مخصوص قایق و کشتیه. ‫به نظرتون مفهوم خاصی نداره؟ 397 00:19:59,198 --> 00:20:00,677 ‫چیزی به ذهنم نمی‌رسه. 398 00:20:00,721 --> 00:20:04,551 ‫آخه هیچ کارش بی‌دلیل نبوده. 399 00:20:04,594 --> 00:20:06,727 ‫به نظرم هیچ مفهومی نداره. 400 00:20:07,815 --> 00:20:10,339 ‫کارم تو بیمارستان که تموم شد، ‫تو «فرت» می‌بینمت... 401 00:20:10,383 --> 00:20:11,514 ‫تا کارش رو تموم کنیم. 402 00:20:15,257 --> 00:20:17,651 ‫خب، آیزاک بیگبی دیگه کدوم خریه؟ 403 00:20:17,694 --> 00:20:19,696 ‫از کجا فهمیدی؟ 404 00:20:20,523 --> 00:20:22,003 ‫بهت که گفتم، 405 00:20:22,046 --> 00:20:25,006 ‫هیچ کارش بی‌دلیل نیست. 406 00:20:25,049 --> 00:20:27,748 ‫آیزاک بیگبی قاتل مادرمه. 407 00:20:35,538 --> 00:20:39,281 ‫باید گل تر و تازه بیارم. ‫حقشه گل تازه داشته باشه. 408 00:20:39,325 --> 00:20:40,804 ‫- می‌دونستم فوت شده. ‫- [مدلین بلمونت گریدی.] 409 00:20:40,848 --> 00:20:42,850 ‫ولی خبر نداشتم این‌قدر زود فوت شده بوده. 410 00:20:42,893 --> 00:20:46,157 ‫فوت شدن طبیعیه. ‫ولی کشتنش. 411 00:20:46,201 --> 00:20:50,814 ‫ساعت ده شب با ماشین ‫به رگبارمون بست. 412 00:20:50,858 --> 00:20:53,817 ‫خونه‌مون رو با سی گلوله ‫سوراخ سوراخ کرد. 413 00:20:53,861 --> 00:20:55,515 ‫آیزاک بیگبی به رگبار بسته بود. 414 00:20:56,864 --> 00:20:58,300 ‫بابام دیروزش... 415 00:20:58,344 --> 00:21:00,389 ‫به جرم قتل عمد گرفته بودش. 416 00:21:00,433 --> 00:21:05,264 ‫یه جوری فرار کرده بود ‫و اومده بود انتقام بگیره. 417 00:21:06,352 --> 00:21:08,005 ‫بیگبی هنوز زندانیه؟ 418 00:21:08,049 --> 00:21:10,965 ‫یه روز هم حبس نکشید. 419 00:21:11,008 --> 00:21:14,490 ‫دقیقا بعد از به رگبار بستن خونه‌مون، ‫گم و گور شد. 420 00:21:14,534 --> 00:21:19,800 ‫حتی نوجوان که بودم، ‫یه بار سعی کردم پیداش کنم. 421 00:21:20,409 --> 00:21:22,716 ‫بعد از این که تو اداره مشغول شدم، ‫مجددا سعی کردم. 422 00:21:24,021 --> 00:21:26,459 ‫قبرش تو بتن‌روژه. 423 00:21:27,895 --> 00:21:29,723 ‫کارش تموم شد. 424 00:21:29,766 --> 00:21:33,117 ‫- اصلا از این جریانات خبر نداشت. ‫- زیاد تعریفشون نمی‌کنم. 425 00:21:33,161 --> 00:21:36,817 ‫خب، فدوروا که خبر داره ‫و داره از همین طریق دستت می‌اندازه. 426 00:21:36,860 --> 00:21:39,515 ‫از خودم درنمیارم آنتونی. 427 00:21:39,559 --> 00:21:42,126 ‫نقشه‌اش فراتر از اون بانک‌هاست. 428 00:21:42,170 --> 00:21:46,348 ‫حتما آماده‌سازی نقشه‌اش ‫چندین سال طول کشیده بوده. 429 00:21:46,392 --> 00:21:49,177 ‫ضمنا، من و اوون هم به طریقی ‫تو برنامه‌اش نقش داریم. 430 00:21:51,135 --> 00:21:52,833 ‫من هم نمی‌دونم به کی اعتماد کنم... 431 00:21:52,876 --> 00:21:55,879 ‫و به همه‌چی مشکوک شدم. 432 00:21:58,665 --> 00:22:00,841 ‫وای خدا. 433 00:22:00,884 --> 00:22:02,625 ‫عین «مبارزان خیابانی» باهاشون... 434 00:22:02,669 --> 00:22:03,670 ‫برخورد می‌کنم. 435 00:22:03,713 --> 00:22:06,368 ‫باز هم همون «مبارز خیابانی» سابق شدی. 436 00:22:06,412 --> 00:22:08,892 ‫احتمالش هست تو ماشینم ‫میکروفون کار گذاشته باشه. 437 00:22:08,936 --> 00:22:11,765 ‫احتمالش هست که تو همون ‫پناهگاه هم بهش پیغام برسونن. 438 00:22:11,808 --> 00:22:15,246 ‫نه، اصلا نگو... نگو بدگمان شدم. 439 00:22:15,290 --> 00:22:16,639 ‫اصلا نگو دیوانه شدم. 440 00:22:16,683 --> 00:22:18,206 ‫می‌خواستم بگم ‫بیا ماشین‌هامون رو عوض کنیم. 441 00:22:18,249 --> 00:22:19,860 ‫بررسیش می‌کنم. 442 00:22:19,903 --> 00:22:21,383 ‫ممنون آنتونی. 443 00:22:24,800 --> 00:22:26,700 ‫[بانک شماره دو.] 444 00:22:32,002 --> 00:22:35,092 ‫- دارم از حال می‌رم. ‫- لاتون، ببین من رو. 445 00:22:35,789 --> 00:22:38,748 ‫- اگه دستمون انداخته باشی... ‫- قسم می‌خورم. 446 00:22:45,451 --> 00:22:47,496 ‫رنگش پریده، ‫تنگی نفس داره، 447 00:22:47,540 --> 00:22:48,845 ‫عرق کرده... 448 00:22:50,369 --> 00:22:52,588 ‫حالت تهوع داره. 449 00:22:52,632 --> 00:22:54,764 ‫احتمالش زیاده که داره ‫دچار ایست قلبی می‌شه. 450 00:22:54,808 --> 00:22:57,027 ‫قربان، من کل چهل و هشت ساعت اخیر... 451 00:22:57,071 --> 00:22:59,421 ‫تلاش کردم ذره‌ای به این خانم آسیب برسونم، ‫ولی الان که کم آورده، 452 00:22:59,465 --> 00:23:00,572 ‫حس می‌کنم قراره ‫خودمون هم آسیب ببینیم. 453 00:23:00,596 --> 00:23:02,119 ‫مطمئنیم که حتما آسیب می‌بینیم؟ 454 00:23:02,163 --> 00:23:04,097 ‫پای مدیر بانکی که جونش رو ‫واسه ارسال طرح‌واره بانک... 455 00:23:04,121 --> 00:23:06,646 ‫بهمون به خطر انداخته بود وسطه. ‫طرف عملا یه پا قهرمانه. 456 00:23:06,689 --> 00:23:08,648 ‫ای بابا. 457 00:23:08,691 --> 00:23:11,433 ‫ضمنا، جمعیت دور موانعمون ‫افزایش یافته قربان. 458 00:23:11,477 --> 00:23:13,304 ‫ون‌های خبری بیشتری اومدن. 459 00:23:13,348 --> 00:23:14,978 ‫من مایل نیستم ‫پوشش تصویریمون رو قطع کنم، 460 00:23:15,002 --> 00:23:18,440 ‫ولی اگه طرف بمیره، ‫واسه هیچ‌کس... 461 00:23:18,484 --> 00:23:19,615 ‫جلوه خوبی نداره. 462 00:23:19,659 --> 00:23:21,138 ‫اگه می‌ذارن، خارجش کنین. 463 00:23:21,182 --> 00:23:22,749 ‫الان که راجع بهش فکر می‌کنم، 464 00:23:22,792 --> 00:23:24,664 ‫احتمالش هست بتونیم تو این فرصت ‫به بانک حمله کنیم. 465 00:23:24,707 --> 00:23:26,859 ‫ببین، خون و خون‌ریزی هم ‫واسه هیچ‌کس جلوه خوبی نداره. 466 00:23:26,883 --> 00:23:29,190 ‫الان فرصت پیدا کردیم بشردوست باشیم. 467 00:23:29,233 --> 00:23:30,409 ‫خرابش نکن. 468 00:23:34,587 --> 00:23:36,937 ‫من اصلا عذرخواهی نمی‌کنم. 469 00:23:36,980 --> 00:23:38,939 ‫جنسن یه بار تو دانشگاه اشتباه کرده بود. 470 00:23:38,982 --> 00:23:41,420 ‫ممکن بود موجب خدشه‌دار شدن ‫سابقه تحصیلی بی‌قصش بشه. 471 00:23:41,463 --> 00:23:42,638 ‫من هم پارتی‌بازی کردم. 472 00:23:42,682 --> 00:23:45,336 ‫طی سی سال خدمت به خلق، ‫یه بار پارتی‌بازی کردم. 473 00:23:45,380 --> 00:23:47,513 ‫شما اگه جام بودین، چیکار می‌کردین؟ 474 00:23:47,556 --> 00:23:49,906 ‫اگه مسئله دیگه‌ای هم هست، ‫همین الان بگین... 475 00:23:49,950 --> 00:23:51,493 ‫که تا عمومی نشده، ‫خنثی کنیمش. 476 00:23:51,517 --> 00:23:52,779 ‫اذیت کردنتون به خاطر پارتی‌بازی... 477 00:23:52,822 --> 00:23:54,824 ‫سر یه بازداشت فروش کوکائین، ‫کار خیلی خفنی نیست. 478 00:23:54,868 --> 00:23:58,175 ‫درسته، نیست، آخه به شدت ‫وحشی و غیر قابل کنترله. 479 00:23:58,219 --> 00:23:59,481 ‫بمبه کشنده بود. 480 00:23:59,525 --> 00:24:03,006 ‫تقاص این کارش رو پس می‌ده، ‫ولی یه نگاهی بهش بنداز. 481 00:24:03,050 --> 00:24:05,226 ‫خودش می‌خواد برم تو. ‫می‌خواد سرش جیغ بکشم... 482 00:24:05,269 --> 00:24:08,447 ‫و سرگرمش کنم، ‫ولی چنین کاری نمی‌کنم، 483 00:24:08,490 --> 00:24:09,796 ‫چون می‌دونم چه‌جور آدمیه. 484 00:24:09,839 --> 00:24:12,102 ‫ولی تو از این زن ‫لولوخورخوره‌ای ساختی... 485 00:24:12,146 --> 00:24:14,235 ‫که اون طرف دیوار هم چشم داره مأمور ترنر. 486 00:24:14,278 --> 00:24:16,367 ‫طرف خلافکاره، 487 00:24:16,411 --> 00:24:18,108 ‫خلافکار جماعت هم کلا احمقه. 488 00:24:18,152 --> 00:24:19,980 ‫وگرنه که خلافکار نمی‌شد. 489 00:24:20,633 --> 00:24:22,722 ‫من می‌رم «سنت لوک» پیش پسرم. 490 00:24:24,637 --> 00:24:28,858 ‫بندازینش تو انفرادی جعبه سیاه. ‫باید به خاطر این کارش مجازات بشه. 491 00:24:35,386 --> 00:24:39,086 ‫خب، چند وقت بود ‫که یاد آیزاک بیگبی نیفتاده بودی؟ 492 00:24:40,870 --> 00:24:43,046 ‫احتمالا هر روز به یادشی، مگه نه؟ 493 00:24:45,571 --> 00:24:47,703 ‫اصلا زیاد به فکرش نیستم. 494 00:24:47,747 --> 00:24:49,923 ‫به اون فصل از زندگیم خاتمه دادم. 495 00:24:49,966 --> 00:24:51,402 ‫واقعا؟ 496 00:24:51,446 --> 00:24:53,317 ‫واقعا وقتی کسی ‫به عزیزان آدم آسیب می‌رسونه، 497 00:24:53,361 --> 00:24:54,971 ‫اسمشون از ذهن آدم پاک می‌شه؟ 498 00:24:56,016 --> 00:24:57,234 ‫تو چیکار داری؟ 499 00:24:57,278 --> 00:25:00,281 ‫من مرگ مادر واقعیم رو به خاطر ندارم. 500 00:25:00,324 --> 00:25:02,849 ‫ساکن برزیل بودیم ‫و خیلی کم سن و سال بودم، 501 00:25:02,892 --> 00:25:05,808 ‫ولی وقتی سوفیا رو ‫که بزرگم کرده بود... 502 00:25:07,288 --> 00:25:09,899 ‫ازم گرفتن، لحظه خیلی مهمی رقم خورد. 503 00:25:09,943 --> 00:25:13,555 ‫حس می‌کردم دارن از درون می‌بلعنم، 504 00:25:13,599 --> 00:25:16,384 ‫ولی مجبور بودم به خاطر خودم ‫و به خاطر سرگی... 505 00:25:16,427 --> 00:25:17,820 ‫قوی باشم. 506 00:25:18,778 --> 00:25:21,650 ‫من هم از مرگ مامانم ناراحت شده بودم، 507 00:25:21,694 --> 00:25:24,435 ‫ولی من که هفت‌تا بانک رو تصاحب نکردم. 508 00:25:24,479 --> 00:25:25,785 ‫لزومی نداشت بکنی. 509 00:25:26,916 --> 00:25:30,790 ‫ولی همین درد و فقدان... 510 00:25:32,052 --> 00:25:34,097 ‫وجه اشتراکمون محسوب می‌شه. 511 00:25:34,141 --> 00:25:38,101 ‫مادرهامون رو ازمون دزدیدن ‫و قدرتمند شدیم، مگه نه؟ 512 00:25:38,145 --> 00:25:40,930 ‫گمون کنم بعدش تمرکزم ‫تو زندگی یه کم بیشتر شد. 513 00:25:40,974 --> 00:25:44,151 ‫مأمور «اف‌بی‌آی» شدی ‫که بیگبی رو پیدا کنی. 514 00:25:44,194 --> 00:25:46,936 ‫من واسه دستگیر کردن ‫عوضی‌هایی که به نظرشون... 515 00:25:46,980 --> 00:25:48,938 ‫پیروی از قانون در حدشون نیست، ‫مأمور «اف‌بی‌آی» شدم. 516 00:25:48,982 --> 00:25:51,767 ‫داری سعی می‌کنی باهات همدلی کنم؟ 517 00:25:51,811 --> 00:25:54,814 ‫- آخه دلیل کارت رو درک نمی‌کنم. ‫- می‌کنی. 518 00:25:54,857 --> 00:25:57,425 ‫از نظر من که حقه‌بازی می‌کنی. 519 00:25:57,468 --> 00:25:59,253 ‫خیلی‌ها ولیشون رو از دست دادن. 520 00:25:59,296 --> 00:26:00,646 ‫واسه چی با من ور می‌ری؟ 521 00:26:00,689 --> 00:26:02,691 ‫اگه خودت دلیلش رو بفهمی، بهتره. 522 00:26:02,735 --> 00:26:04,998 ‫به علاوه، ملت دارن حرف‌هامون رو گوش می‌دن. 523 00:26:05,041 --> 00:26:06,608 ‫چه قانع‌کننده. 524 00:26:06,652 --> 00:26:07,609 ‫اگه همه‌چی رو یه راست بهت می‌گفتم، 525 00:26:07,653 --> 00:26:08,871 ‫حرفم رو باور نمی‌کردی. 526 00:26:08,915 --> 00:26:11,221 ‫قبلا گفته بودم ‫قراره با هم شریک بشیم. 527 00:26:11,265 --> 00:26:12,483 ‫فعلا همین اطلاعات ‫زیادی هم هست. 528 00:26:12,527 --> 00:26:14,573 ‫پای شوهرم کی به این جریان باز شد؟ 529 00:26:15,182 --> 00:26:17,358 ‫کی می‌تونم لباس جدید بپوشم؟ 530 00:26:17,401 --> 00:26:19,447 ‫می‌تونم بگم ‫بیارن تحویلش بدن. 531 00:26:19,490 --> 00:26:21,144 ‫آماده است. 532 00:26:21,188 --> 00:26:22,711 ‫لباسم رو بیار، ‫من هم راهنماییت می‌کنم. 533 00:26:22,755 --> 00:26:24,278 ‫همیشه یه قدم جلوتری. 534 00:26:24,321 --> 00:26:27,498 ‫هیچ مورد احتمالی‌ای ‫برات مشکل‌ساز نمی‌شه. 535 00:26:27,542 --> 00:26:29,152 ‫هنوز که نشده. 536 00:26:29,196 --> 00:26:32,547 ‫یکی از گروگان‌های بانک ‫«فرست کاپیتال سکیوریتی» رو به موته. 537 00:26:32,591 --> 00:26:34,157 ‫این هم بخشی از نقشه‌اته؟ 538 00:26:35,506 --> 00:26:36,769 ‫از بحث دور شدیم. آقای بیگبی... 539 00:26:36,812 --> 00:26:38,118 ‫عرق کردی؟ 540 00:26:38,161 --> 00:26:39,815 ‫کم سن و سال بودی. ‫دنبالش گشتی، 541 00:26:39,859 --> 00:26:42,122 ‫ولی پیداش نکردی. ‫به ذهنت نرسید... 542 00:26:42,165 --> 00:26:44,864 ‫که شاید خوب دنبالش نگشته باشی؟ 543 00:26:46,866 --> 00:26:50,565 ‫- داری بحث رو منحرف می‌کنی. ‫- واقعا؟ 544 00:26:50,609 --> 00:26:53,655 ‫یا شاید من و تو صرفا ‫داریم تبادل می‌کنیم. 545 00:26:53,699 --> 00:26:56,353 ‫نقشه‌هات همیشه یه لایه پنهان دارن. 546 00:27:00,357 --> 00:27:03,926 ‫گروگان مریضه... درست گفتم، مگه نه؟ 547 00:27:05,014 --> 00:27:07,669 ‫- نقشه‌ها همیشه یه لایه پنهان دارن. ‫- همین‌طوره. 548 00:27:17,400 --> 00:27:20,100 ‫[بانک شماره دو.] 549 00:27:22,553 --> 00:27:23,816 ‫جلو نیاین. 550 00:27:29,256 --> 00:27:31,693 ‫خیلی‌خب، حقه‌ای سوار نکنین. 551 00:27:31,737 --> 00:27:34,435 ‫باهاتون کاری نداریم. ‫فقط می‌خوایم مریضه رو ببریم. 552 00:27:34,478 --> 00:27:35,971 ‫اگه آماده‌این، عدد یک رو نشون بدین.. 553 00:27:35,995 --> 00:27:38,004 ‫اگه باز هم فرصت می‌خواین، ‫عدد دو رو نشون بدین. 554 00:27:42,225 --> 00:27:43,879 ‫بهیارهامون دارن میان دم در. 555 00:27:43,923 --> 00:27:45,359 ‫من هم باهاشون میام. 556 00:27:45,402 --> 00:27:48,014 ‫می‌ذاریمش رو برانکار، ‫بعدش هم می‌ریم. 557 00:27:48,057 --> 00:27:50,016 ‫خواهشا بهشون بگین بجنبن. 558 00:27:50,059 --> 00:27:52,148 ‫طاقت بیار دیگه. 559 00:27:56,762 --> 00:27:58,851 ‫وقتی نقشه بانک رو ‫واسه «اف‌بی‌آی» فرستادم، 560 00:27:58,894 --> 00:28:01,723 ‫صرفا می‌خواستم به گروگان‌ها ‫کمک کرده باشم. 561 00:28:01,767 --> 00:28:04,987 ‫نمی‌خوام قهرمان باشم. 562 00:28:05,031 --> 00:28:08,077 ‫لاتون، ‫قبل از تصاحب بانک، 563 00:28:08,121 --> 00:28:09,949 ‫خودم دیدم که چون یه خانم سیاه‌پوست... 564 00:28:09,992 --> 00:28:12,560 ‫یه بار حساب اعتبارش رو پرداخت نکرده بود، ‫بهش وام ندادی. 565 00:28:12,603 --> 00:28:14,170 ‫قوانین خاصی داریم دیگه. 566 00:28:14,214 --> 00:28:16,477 ‫از رد کردنش لذت بردی. 567 00:28:16,520 --> 00:28:17,957 ‫نه. 568 00:28:18,000 --> 00:28:19,741 ‫اگه از اینجا زنده بیرون رفتی، 569 00:28:19,785 --> 00:28:21,221 ‫خودم هم امیدوارم زنده برون بری، 570 00:28:21,264 --> 00:28:23,876 ‫باید قول بدی بهتر رفتار می‌کنی. 571 00:28:23,919 --> 00:28:26,487 ‫بهتر رفتار می‌کنم. 572 00:28:26,530 --> 00:28:28,402 ‫قسم می‌خورم. 573 00:28:36,497 --> 00:28:39,239 ‫اگه لازمه اوراقش کنین. ‫از من بشنو، 574 00:28:39,282 --> 00:28:41,110 ‫یه جوری اطلاعات جمع می‌کنه. 575 00:28:41,154 --> 00:28:42,261 ‫تازه دست به کار شدن. ‫فعلا هیچی دستگیرشون نشده. 576 00:28:42,285 --> 00:28:43,591 ‫داری کجا می‌ری؟ 577 00:28:43,634 --> 00:28:45,221 ‫نمی‌خوام تو ماشین اداره بگم کجا می‌رم. 578 00:28:45,245 --> 00:28:47,769 ‫وال، تو درگیر کردن ذهنت ‫خیلی مهارت داره، 579 00:28:47,813 --> 00:28:48,988 ‫ولی تحت نظرت بگیره؟ 580 00:28:49,031 --> 00:28:50,554 ‫این‌جوری راحت منفردت می‌کنه... 581 00:28:50,598 --> 00:28:52,489 ‫و حتی اگه تحت نظر نباشی، ‫خیال می‌کنی هستی. 582 00:28:52,513 --> 00:28:54,820 ‫خودم می‌دونم آنتونی. ‫به هر حال باز هم بگردین. 583 00:28:54,863 --> 00:28:58,040 ‫- سرگرد فلاورز. ‫- وال؟ 584 00:28:58,084 --> 00:28:59,650 ‫یادت رفته بودی بگی... 585 00:28:59,694 --> 00:29:01,628 ‫یه چمدون به ظاهر گرون‌قیمت ‫تو صندوق عقب ماشینته؟ 586 00:29:03,132 --> 00:29:04,438 ‫باورم نمی‌شه. 587 00:29:04,481 --> 00:29:06,222 ‫خیلی‌خب، بیاین عقب. ‫فاصله بگیرین. 588 00:29:06,266 --> 00:29:07,546 ‫باید سریعا جوخه خنثی‌سازی بمب رو بیاریم. 589 00:29:07,571 --> 00:29:09,617 ‫لازم نیست جوخه خنثی‌سازی بمب ‫خبر کنی آنتونی. 590 00:29:09,660 --> 00:29:12,011 ‫فدوروا که لباس خودش رو منفجر نمی‌کنه. 591 00:29:12,054 --> 00:29:13,577 ‫- لباس خودش رو؟ ‫- جاسازش کردن. 592 00:29:13,621 --> 00:29:16,232 ‫احتمالا وقتی رفته بودیم ‫سر قبر مامانم، جاسازش کردن. 593 00:29:16,276 --> 00:29:19,235 ‫ای بابا، چه بی‌رحمانه. 594 00:29:19,279 --> 00:29:21,368 ‫صندوق عقب ماشینم رو با دقت بگردین. 595 00:29:21,411 --> 00:29:23,544 ‫به جز لباس، چیز دیگه‌ای هم توش هست. 596 00:29:23,587 --> 00:29:25,633 ‫نقشه‌هاش همیشه یه لایه پنهان دارن. 597 00:29:39,429 --> 00:29:40,996 ‫خیلی‌خب، تحویلش گرفتیم. 598 00:29:42,911 --> 00:29:45,827 ‫ببین، بنده نائب رئیس، پاتریک دوک هستم. 599 00:29:45,871 --> 00:29:47,481 ‫مشخصه که تو رهبرشونی. 600 00:29:47,524 --> 00:29:49,570 ‫نمی‌شه صرفا اسمت رو بهم بگی... 601 00:29:49,613 --> 00:29:51,398 ‫که بتونیم متمدنانه‌تر ارتباط برقرار کنیم؟ 602 00:29:51,441 --> 00:29:54,662 ‫نه رئیس دوک، ‫هیچ اطلاعاتی بهت نمی‌دم. 603 00:30:10,460 --> 00:30:12,332 ‫صداش رو بررسی کنین. 604 00:30:12,375 --> 00:30:14,290 ‫می‌خوام در اسرع وقت ‫بفهمم این زنیکه کیه. 605 00:30:16,292 --> 00:30:18,164 ‫قراره بمیرم؟ 606 00:30:18,207 --> 00:30:20,035 ‫قسم می‌خورم بهتر رفتار می‌کنم. 607 00:30:20,079 --> 00:30:21,820 ‫خواهشا نذارین بمیرم. 608 00:30:21,863 --> 00:30:23,865 ‫قرار نیست کسی بذاره بمیرین آقای لاتون. 609 00:30:23,909 --> 00:30:26,085 ‫فقط بذارین این‌ها رو وصل کنم ‫که نوار قلب بگیرم. 610 00:30:40,577 --> 00:30:44,407 ‫انگار همین الان یه فیل ‫رو سینه‌ام پا گذاشت. 611 00:30:44,451 --> 00:30:46,148 ‫خوبه. راحت باشین. 612 00:30:54,896 --> 00:30:57,072 ‫نوار قلبشون رو تکمیل کن. ‫من می‌رم پشت فرمون. 613 00:30:57,116 --> 00:31:00,032 ‫نفسم بالا میاد. 614 00:31:06,255 --> 00:31:07,604 ‫بی‌حرکت. 615 00:31:08,475 --> 00:31:09,911 ‫تحویلش بده. 616 00:31:17,179 --> 00:31:20,269 ‫اثر انگشتت تو کارولینای شمالی ثبت شده بود. 617 00:31:20,313 --> 00:31:23,925 ‫تو که پلیس بودی. ‫چطور قانعت کرد... 618 00:31:23,969 --> 00:31:25,927 ‫کل زندگیت رو به خاطرش دور بریزی؟ 619 00:31:25,971 --> 00:31:28,887 ‫واقعا به نظرت جریان از این قراره؟ 620 00:31:28,930 --> 00:31:30,627 ‫جریان اصلا از این قرار نیست. 621 00:31:30,671 --> 00:31:32,412 ‫- کاملا برعکسه. ‫- کجاش برعکسه؟ 622 00:31:32,455 --> 00:31:33,804 ‫خودت می‌فهمی. 623 00:31:35,241 --> 00:31:39,071 ‫خودش بهت یاد داده ‫که عین خودش رو اعصاب باشی؟ 624 00:31:39,114 --> 00:31:40,681 ‫کلاس گذاشته بود؟ 625 00:31:40,724 --> 00:31:44,119 ‫کلاس طرق مخصوص خشمگین‌سازی ملت ‫به روش النا فدوروا گذاشته بود؟ 626 00:31:44,163 --> 00:31:46,295 ‫وقتی می‌گم خودت می‌فهمی ‫هدفمون از این کارها چیه، 627 00:31:46,339 --> 00:31:47,949 ‫منظورم این نیست که فردا ‫یا هفته آینده می‌فهمی. 628 00:31:47,993 --> 00:31:49,646 ‫منظورم اینه که همین الان می‌فهمی. 629 00:31:52,214 --> 00:31:53,824 ‫فلشه رو باز کردیم. 630 00:32:02,746 --> 00:32:05,358 ‫از اون‌جایی که تو داری ‫تو «فرت توتن» اطلاعات جمع می‌کنی... 631 00:32:05,401 --> 00:32:08,143 ‫و من هم مسئولیت بانک‌ها رو برعهده دارم، ‫فکر خوبیه... 632 00:32:08,187 --> 00:32:09,425 ‫که اطلاعاتمون رو با هم به اشتراک بذاریم. 633 00:32:09,449 --> 00:32:11,973 ‫قطعا به اشتراک می‌ذاریم رئیس. ‫چی تو فلشه بود؟ 634 00:32:12,017 --> 00:32:14,019 ‫یه فیلمه که به نظرم... 635 00:32:14,062 --> 00:32:15,822 ‫بهتره شخصا به جناب رئیس تحویلش بدیم. 636 00:32:15,846 --> 00:32:17,631 ‫نشونش بدیم که داریم ‫با همدیگه همکاری می‌کنیم؟ 637 00:32:17,674 --> 00:32:20,199 ‫همکاری می‌کنیم؟ واقعا؟ 638 00:32:20,242 --> 00:32:22,636 ‫وال، ببین. 639 00:32:22,679 --> 00:32:25,639 ‫ما اختلاف نظراتی داشتیم، ‫ولی من دوستتم. 640 00:32:25,682 --> 00:32:28,598 ‫همیشه دوستت بودم، ‫همیشه هم دوستت می‌مونم. 641 00:32:28,642 --> 00:32:31,775 ‫حرف آرامش‌بخشی زدین، ‫ولی من که چنین حسی نداشتم. 642 00:32:31,819 --> 00:32:33,690 ‫ضمنا، از اون‌جایی که فعلا ‫دو بار شکست خوردین، 643 00:32:33,734 --> 00:32:36,258 ‫به نظرم این کارتون صرفا از روی سیاسته. 644 00:32:36,302 --> 00:32:37,694 ‫هوم. 645 00:32:38,565 --> 00:32:39,827 ‫چه حیف وال. 646 00:32:39,870 --> 00:32:41,785 ‫خیال می‌کردم بهتر از این حرف‌ها باشی. 647 00:32:41,829 --> 00:32:44,397 ‫چی تو فلشه بود رئیس؟ 648 00:32:45,650 --> 00:32:48,183 ‫- [«فرت توتن».] ‫- خیلی‌خب، من اومدم. 649 00:32:48,879 --> 00:32:51,839 ‫بشین جون. ‫افراد فدوروا سعی کرده بودن... 650 00:32:51,882 --> 00:32:53,797 ‫این رو قاچاقی از «فرست کاپیتال» خارج کنن. 651 00:32:53,841 --> 00:32:56,061 ‫اون بانکه یه مزرعه سرور داره. 652 00:32:56,104 --> 00:32:57,888 ‫این‌طور که پیداست، ‫کارتل وراکروز... 653 00:32:57,932 --> 00:33:00,413 ‫تو سرورشون حساب ثانویه‌ای داشتن ‫که مخصوص وثیقه‌هاشون بوده. 654 00:33:00,456 --> 00:33:02,023 ‫فیلم و صدای دشمنانشون... 655 00:33:02,067 --> 00:33:05,331 ‫و افرادی که ممکنه باهاشون دشمن بشن رو ‫یواشکی ضبط کرده بودن. 656 00:33:05,374 --> 00:33:07,246 ‫چه عالی. ‫اداره من مدت‌هاست... 657 00:33:07,289 --> 00:33:09,378 ‫که دنبال اطلاعاتی از کارتل وراکروزه. 658 00:33:09,422 --> 00:33:10,684 ‫قربان؟ 659 00:33:14,166 --> 00:33:17,734 ‫ایشون کوئیتلوهاک ریوس، ‫رئیس کارتل وراکروزه. 660 00:33:17,778 --> 00:33:19,040 ‫آره، خودم عکس‌هاش رو دیدم. 661 00:33:20,520 --> 00:33:24,002 ‫ایشون هم شمایین. 662 00:33:26,395 --> 00:33:27,527 ‫خلاصه می‌گم. 663 00:33:27,570 --> 00:33:29,181 ‫باید سی‌ام آوریل هر سال، 664 00:33:29,224 --> 00:33:31,835 ‫ده میلیون دلار به حسابم واریز کنین. 665 00:33:31,879 --> 00:33:34,142 ‫اگه واریزش به هر دلیلی دیر بشه ‫یا دقیقه بعد از نیمه‌شب... 666 00:33:34,186 --> 00:33:36,536 ‫تو حسابم بشینه، ‫دیگه اصلا... 667 00:33:36,579 --> 00:33:37,859 ‫در راستای بنادر و گشت‌های گارد ساحلی... 668 00:33:37,885 --> 00:33:39,080 ‫بهتون هشدار نمی‌دم. 669 00:33:39,104 --> 00:33:41,323 ‫بی‌خبر می‌مونین. ‫مفهومه؟ 670 00:33:44,587 --> 00:33:47,764 ‫سیم ایستا به گارد ساحلی مربوط می‌شد. 671 00:33:47,808 --> 00:33:50,376 ‫لابد مفهوم خاصی داشت دیگه. 672 00:33:50,419 --> 00:33:51,942 ‫مدارک دیگه‌ای هم هست... 673 00:33:51,986 --> 00:33:53,814 ‫که خودشون ترتیب دستگیری ‫پسرت رو داده بودن... 674 00:33:53,857 --> 00:33:56,295 ‫تا سر کم کردن هزینه دریافتیت ‫مذاکره کنن. 675 00:33:56,338 --> 00:33:59,080 ‫شما هم هزینه‌تون رو ‫به پنج میلیون کاهش دادین. 676 00:34:00,908 --> 00:34:05,086 ‫مسلما این موضوع ‫شرایط دشواری برات فراهم می‌کنه روخلیو. 677 00:34:05,130 --> 00:34:06,827 ‫بابتش عذر می‌خوام. 678 00:34:06,870 --> 00:34:09,830 ‫- شرایط دشواری برای من فراهم می‌کنه؟ ‫- اگه خبرش پخش بشه،می‌کنه دیگه. 679 00:34:10,570 --> 00:34:15,227 ‫در اون صورت کل کشور خیال می‌کنن ‫همه‌چی تحت نظر یه پارتیزانه؟ 680 00:34:15,270 --> 00:34:18,447 ‫نه‌خیر، تصمیم خوبی نیست. 681 00:34:18,491 --> 00:34:20,319 ‫در اون صورت خیلی ضعیف جلوه می‌کنی، 682 00:34:20,362 --> 00:34:22,016 ‫ولی من یه فکری دارم. 683 00:34:22,060 --> 00:34:24,932 ‫- یعنی چه پیشنهادی دارین؟ ‫- مخاطبم ایشونه. 684 00:34:26,673 --> 00:34:28,370 ‫دابلین استعفا داد. 685 00:34:28,414 --> 00:34:31,199 ‫من هم چند هفته صبر می‌کنم ‫و استعفا می‌دم، 686 00:34:31,243 --> 00:34:32,766 ‫می‌گم به خاطر مشکلات خانوادگی بوده. 687 00:34:32,809 --> 00:34:34,115 ‫این‌جوری ماست‌مالی می‌شه. 688 00:34:38,163 --> 00:34:39,468 ‫جون. 689 00:34:40,817 --> 00:34:42,471 ‫جناب‌عالی بازداشتی. 690 00:34:43,646 --> 00:34:45,257 ‫بلند شین. 691 00:35:01,751 --> 00:35:03,536 ‫زیر و روش کردم. ‫جنس غیرمجازی توش نیست... 692 00:35:05,320 --> 00:35:06,452 ‫البته به جز این. 693 00:35:13,023 --> 00:35:14,808 ‫ضمنا، چیزی تو ماشینت نبود. 694 00:35:14,851 --> 00:35:17,245 ‫کارکنان نظامی بازش کردن ‫و زیر و روش کردن. 695 00:35:17,289 --> 00:35:19,029 ‫اگه خانمه داره اطلاعات کسب می‌کنه، 696 00:35:19,073 --> 00:35:20,248 ‫منبعش ماشین تو نیست. 697 00:35:22,120 --> 00:35:24,861 ‫از اینجا خوشم نمیاد وال. 698 00:35:24,905 --> 00:35:29,127 ‫بوی گند رازهای فجیع می‌ده، ‫تو هم چنین آدمی نیستی. 699 00:35:29,170 --> 00:35:32,173 ‫نه آنتونی، چنین آدمی نیستم. 700 00:35:36,395 --> 00:35:38,571 ‫اوون باهاشون چیکار داشته؟ 701 00:35:42,662 --> 00:35:46,492 ‫وزیر برادبری خیلی فاسد بود. 702 00:35:46,535 --> 00:35:49,016 ‫- حال آدم به هم می‌خوره، مگه نه؟ ‫- همین‌طوره. 703 00:35:49,059 --> 00:35:50,626 ‫پس واقعا من چقدر آدم بدی هستم؟ 704 00:35:50,670 --> 00:35:52,802 ‫فعلا که حقمه عین خودت ‫یه نشان بهم بدن. 705 00:35:52,846 --> 00:35:56,371 ‫امثال من که نشان داریم، ‫بمب‌گذاری نمی‌کنیم. 706 00:35:56,415 --> 00:35:59,026 ‫- نمی‌کنین؟ ‫- شعاع پرتاب ترکش‌هاش پونزده متر بود. 707 00:35:59,069 --> 00:36:01,202 ‫چیزی نمونده بود اون بچه رو بکشی. 708 00:36:01,246 --> 00:36:03,117 ‫در اون صورت هم عدالت برقرار می‌شد. 709 00:36:03,944 --> 00:36:06,164 ‫ولی احتمالش کم بود. 710 00:36:06,207 --> 00:36:09,036 ‫وال ترنر که بره تو کارش، ‫احتمالش کم می‌شه. 711 00:36:11,299 --> 00:36:13,606 ‫- چمدونم رو پیدا کردین. ‫- ولی توش... 712 00:36:13,649 --> 00:36:17,218 ‫عکس خودت، سرگی و شوهرم بود. ‫این عکس مال کیه؟ 713 00:36:17,262 --> 00:36:19,960 ‫سرگی زنده بوده، ‫یعنی حداقل مال دو سال پیشه؟ 714 00:36:20,003 --> 00:36:22,180 ‫- آره. ‫- کجا بودین؟ 715 00:36:23,529 --> 00:36:25,966 ‫- یادم نمیاد. ‫- عکاسش کی بوده؟ 716 00:36:26,009 --> 00:36:27,489 ‫افراد خودمون بودن. 717 00:36:27,533 --> 00:36:29,448 ‫شاید وزیر برادبری باهام موافق نباشه، 718 00:36:29,491 --> 00:36:31,667 ‫ولی هوشمندانه است که وقتی آدم... 719 00:36:31,711 --> 00:36:33,278 ‫کاری نسبتا غیرقانونی می‌کنه، 720 00:36:33,321 --> 00:36:36,324 ‫اسناد جلساتش با افراد مختلف رو ثبت کنه. 721 00:36:36,368 --> 00:36:41,199 ‫- واسه چی جلسه گذاشته بودین؟ ‫- این رو هم یادم نمیاد. 722 00:36:41,242 --> 00:36:43,113 ‫چرا مدام آدم رو ‫با وعده‌های دروغین جذب می‌کنی؟ 723 00:36:43,157 --> 00:36:45,377 ‫چون دید کلی‌تری دارم. 724 00:36:45,420 --> 00:36:47,553 ‫به دید من، دو خانم هستن ‫که یکیشون نمی‌خواد... 725 00:36:47,596 --> 00:36:49,424 ‫وجه اشتراکات متعددشون رو بپذیره. 726 00:36:49,468 --> 00:36:51,774 ‫به دید من، آدم‌های بد دارن ‫به سزای اعمالشون می‌رسن. 727 00:36:51,818 --> 00:36:53,602 ‫ضمنا، به دید من مأمور «اف‌بی‌آی»ـی... 728 00:36:53,646 --> 00:36:55,909 ‫که سال‌ها از حقیقت چشم‌پوشی کرده، 729 00:36:55,952 --> 00:36:58,433 ‫بالاخره از حقایق خبردار می‌شه، 730 00:36:58,477 --> 00:37:00,783 ‫ولی باید به مرور خبردار بشه. 731 00:37:00,827 --> 00:37:04,222 ‫من که باورم نمی‌شه خیرخواه باشی. 732 00:37:04,265 --> 00:37:06,311 ‫هیچ‌وقت هم باورم نمی‌شه. 733 00:37:06,354 --> 00:37:08,487 ‫می‌خوام داستان دیگه‌ای برات تعریف کنم. 734 00:37:08,530 --> 00:37:12,142 ‫نه، نه، می‌ذارم فردا تعریف کنم. 735 00:37:12,186 --> 00:37:14,014 ‫من که به قولم عمل کردم. 736 00:37:14,057 --> 00:37:17,017 ‫فقط در صورتی که به قول خودت عمل کنی، ‫اطلاعات بیشتری به دست میاری. 737 00:37:21,848 --> 00:37:23,110 ‫چمدونش رو بهش بدین. 738 00:37:23,153 --> 00:37:24,677 ‫خیلی‌خب وال. 739 00:37:33,163 --> 00:37:35,731 ‫مطمئن نیستم شبیه کبوتر دربیاد. 740 00:37:35,775 --> 00:37:37,255 ‫خوب درمیاد. 741 00:37:39,779 --> 00:37:41,650 ‫من رو به یادش می‌اندازه. 742 00:37:45,741 --> 00:37:48,744 ‫تموم که شد، ‫تو هم واسه من بزن. 743 00:37:48,788 --> 00:37:51,138 ‫نباید تا یه مدتی ازدواج کنیم. 744 00:37:51,181 --> 00:37:55,229 ‫تا زمان ازدواجمون، ‫این‌جوری عهد می‌بندیم. 745 00:37:56,970 --> 00:37:59,102 ‫زندگیمون از امروز شروع می‌شه. 746 00:37:59,146 --> 00:38:04,369 ‫وقتی عاملین این بلا دارن راست راست می‌چرخن، ‫نمی‌تونم زندگی کنم. 747 00:38:04,412 --> 00:38:06,588 ‫الان انتظارمون رو می‌کشن. ‫باید صبر کنیم. 748 00:38:09,112 --> 00:38:12,638 ‫وقتی خیالشون راحت شد، می‌کشیمشون. 749 00:38:14,379 --> 00:38:17,947 ‫خودم می‌دونم دم کلیسا ‫چی بهت گفته بود. 750 00:38:17,991 --> 00:38:20,776 ‫الان ملکه جدیدمونی. 751 00:38:27,827 --> 00:38:31,352 ‫ملکه منی. 752 00:38:38,100 --> 00:38:41,362 ‫- [زندان پیکسکیل.] ‫- اوون، باید جواب سوالاتم رو بدی. 753 00:38:43,364 --> 00:38:46,672 ‫وال، تو این ماجرا پیروز نمی‌شی. 754 00:38:48,195 --> 00:38:50,153 ‫ولی ببین، آدم بده منم. 755 00:38:50,197 --> 00:38:53,461 ‫بذار برو و دیگه برنگرد. 756 00:38:53,505 --> 00:38:56,377 ‫نه. قضیه فراتر از این حرف‌هاست. 757 00:38:56,421 --> 00:38:58,814 ‫داری خودت رو شکنجه می‌کنی. 758 00:38:58,858 --> 00:39:01,861 ‫یادته بعد از کشته شدن مادرم... 759 00:39:03,428 --> 00:39:06,039 ‫که از خونه زدم بیرون، ‫رفتم تو خیابون که دنبال... 760 00:39:06,082 --> 00:39:08,563 ‫آیزاک بیگبی بگردم ‫و کسی رو که اصلا... 761 00:39:08,607 --> 00:39:10,478 ‫نمی‌تونستم پیداش کنم، بکشم... 762 00:39:10,522 --> 00:39:12,480 ‫چی دستم بود؟ 763 00:39:12,524 --> 00:39:15,004 ‫- تیغ موکت‌بر دستت بود. ‫- خب، تو چیکار کرده بودی؟ 764 00:39:15,048 --> 00:39:16,876 ‫از دستت گرفته بودمش. 765 00:39:16,919 --> 00:39:19,705 ‫و گفتی با همدیگه حلش می‌کنیم. 766 00:39:21,228 --> 00:39:23,535 ‫من هم الان دارم همین کار رو می‌کنم اوون. 767 00:39:23,578 --> 00:39:26,451 ‫این دفعه فرق می‌کنه وال. 768 00:39:26,494 --> 00:39:28,496 ‫به نظر من که فرق نمی‌کنه. 769 00:39:28,540 --> 00:39:31,543 ‫تو واسه من کم نیاوردی، ‫من هم واسه تو کم نمیارم. 770 00:39:46,079 --> 00:39:47,820 ‫موفق باشی. 771 00:40:18,241 --> 00:40:19,895 ‫بهش چی گفتی؟ 772 00:40:19,939 --> 00:40:21,723 ‫هیچی نگفتم. 773 00:40:21,767 --> 00:40:22,942 ‫هیچی نگفتی؟ 774 00:40:22,985 --> 00:40:25,684 ‫نه چشمک زدی، نه علامتی دادی؟ 775 00:40:25,727 --> 00:40:29,731 ‫دارم طبق نقشه‌مون پیش می‌ریم، ‫ضمنا، اصلا بهم شک نکن. 776 00:40:29,775 --> 00:40:33,779 ‫تو که نمی‌دونی چقدر سختمه ‫با این حال ببینمش. 777 00:40:34,562 --> 00:40:37,652 ‫بذار یه لطیفه برات تعریف کنم اوون؛ ‫لطیفه مخصوص زندانه. 778 00:40:41,917 --> 00:40:45,094 ‫خانمه داشت از اتاق ملاقات می‌رفت بیرون ‫که به نگهبان زندان گفت: 779 00:40:45,138 --> 00:40:48,228 ‫«خجالت نمی‌کشین عین اسب ‫از شوهرم کار می‌کشین؟» 780 00:40:48,271 --> 00:40:49,795 ‫نگهبانه می‌گه: «از شوهر تو؟» 781 00:40:49,838 --> 00:40:52,754 ‫«اون که تنبل‌ترین زندانیمونه.» 782 00:40:52,798 --> 00:40:56,366 ‫خانمه می‌گه: «تنبله؟ ‫اون که همین الان بهم گفت...» 783 00:40:56,410 --> 00:40:59,935 ‫«چندین ماه داره تونل حفر می‌کنه.» 784 00:41:04,505 --> 00:41:06,855 ‫به زودی ردیف می‌شه اوون، ‫به زودی ردیف می‌شه. 785 00:41:06,899 --> 00:41:08,944 ‫فقط صبر پیشه کن. 786 00:41:10,337 --> 00:41:11,991 ‫عه، از لطیفه‌ام خوشت نیومد؟ 787 00:41:15,560 --> 00:41:17,692 ‫خیلی‌خب... 788 00:41:23,263 --> 00:41:25,047 ‫یکی رو می‌شناسم که خوشش میاد. 789 00:41:30,000 --> 00:41:40,000 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» 790 00:41:40,200 --> 00:41:50,200 ‫پیش‌نمایش قسمت‌های بعدی رو با زیرنویس فارسی ‫تو کانالم می‌ذارم: realKiarashNg@ 791 00:41:50,400 --> 00:42:00,400 ‫بهترین کانال موسیقی تلگرام: ‫RealGMusic@