1 00:00:07,165 --> 00:00:10,645 ‫ ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو ‫ .:: FilmKio.Com ::. 2 00:00:10,670 --> 00:00:15,892 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫ فیلمکیو را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫ FilmKio@ 3 00:00:15,916 --> 00:00:18,017 ‫«ترجمه از محمدرسول نوبهاری» 4 00:01:21,074 --> 00:01:22,210 ‫مضطربی؟ 5 00:01:22,643 --> 00:01:24,514 ‫هه هیچوقت. 6 00:01:27,720 --> 00:01:31,997 ‫خبر خوب اینه که، من فکر می‌کنم ‫دنیس قراره ترفیع بگیره. به زودی. 7 00:01:32,497 --> 00:01:35,645 ‫و وقتی اون ترفیع بگیره، ‫منم می‌تونم ترفیع بگیرم، و... 8 00:01:35,669 --> 00:01:39,010 ‫آره ۳ دلار بیشتر در ساعت خیلیه. 9 00:01:41,749 --> 00:01:43,895 ‫- درست می‌شه. ‫- آره، می‌دونم عزیزم. 10 00:01:43,919 --> 00:01:45,916 ‫من... من فقط یکم بهم شوک وارد شد، 11 00:01:45,941 --> 00:01:47,727 ‫وقتی در مورد افزایش اجاره شنیدم. ‫واسه همین هم... 12 00:01:47,727 --> 00:01:48,897 ‫عزیزم، 13 00:01:49,631 --> 00:01:51,802 ‫درست می‌شه. 14 00:01:52,838 --> 00:01:54,450 ‫من نمی‌خوام اینجا رو از دست بدیم. 15 00:01:54,474 --> 00:01:56,053 ‫- نمی‌دیم. ‫- نمی‌تونیم 16 00:01:56,077 --> 00:01:58,415 ‫می‌دونی، لویی مجبور میشه ‫مدرسه عوض کنه، 17 00:01:58,439 --> 00:02:00,228 ‫اون تازه داره دوست پیدا می‌کنه. 18 00:02:00,252 --> 00:02:01,890 ‫دوست‌های جدید پیدا می‌کنه. 19 00:02:01,890 --> 00:02:03,492 ‫شاید. 20 00:02:03,692 --> 00:02:04,905 ‫اون یه جورایی عوضیه. 21 00:02:04,929 --> 00:02:07,433 ‫- تینا. ‫- حالا کلاً دارم می‌گم. 22 00:02:08,266 --> 00:02:10,106 ‫سابقه‌اش خوب نیست. 23 00:02:12,410 --> 00:02:13,555 ‫خوب نیست، نه؟ 24 00:02:13,579 --> 00:02:15,382 ‫نه، بد ـه. 25 00:02:19,624 --> 00:02:20,962 ‫یه لطفی بهم بکن. 26 00:02:21,162 --> 00:02:22,730 ‫به این زودی وحشت نکن. 27 00:02:23,800 --> 00:02:25,303 ‫بهم می‌گی کی وحشت کنم؟ 28 00:02:25,436 --> 00:02:28,075 ‫من مطمئناً بهت می‌گم ‫کی وحشت کنی. 29 00:03:17,072 --> 00:03:18,642 ‫- سلام مامان. ‫- سلام. 30 00:03:18,743 --> 00:03:21,614 ‫- حالت چطوره؟ ‫- خوبم. زانوت چطوره؟ 31 00:03:22,483 --> 00:03:24,387 ‫منو میشناسی. هیچوقت شکایت نمی‌کنم. 32 00:03:28,328 --> 00:03:29,765 ‫- بس کن. ‫- تینا. 33 00:03:29,989 --> 00:03:31,368 ‫می‌تونم یه دقیقه باهات صحبت کنم؟ 34 00:03:31,368 --> 00:03:32,905 ‫حتماً. باشه. 35 00:03:32,929 --> 00:03:34,807 ‫- بعدا صحبت می‌کنیم. ‫- خیلی‌خوب. اوهوم. 36 00:03:35,844 --> 00:03:37,982 ‫باور کنید هیچکس نمی‌خواست ‫کار به اینجا بکشه، 37 00:03:38,081 --> 00:03:40,786 ‫اما واقعیت شرایط فعلی اینه. 38 00:03:40,786 --> 00:03:43,358 ‫اوم، همه‌ی شما کارکنان ‫فوق‌العاده‌ی شرکت بودید، 39 00:03:43,382 --> 00:03:46,531 ‫و ما برای سال‌ها خدمات شما ‫سپاسگزاریم. 40 00:03:43,592 --> 00:03:46,531 ‫ 41 00:03:46,664 --> 00:03:48,002 ‫جدا شدن هیچوقت آسون نیست، 42 00:03:48,135 --> 00:03:51,207 ‫اما فکر می‌کنم با گذشت ‫زمان متوجه خواهید شد که... 43 00:04:34,660 --> 00:04:36,698 ‫- دوستت دارم. ‫- منم دوستت دارم. 44 00:04:43,078 --> 00:04:44,480 ‫کار چطور بود؟ 45 00:04:44,680 --> 00:04:45,951 ‫همون همیشگی، همون همیشگی. 46 00:04:46,150 --> 00:04:48,155 ‫لویی، شام حاضر ـه. 47 00:04:48,155 --> 00:04:49,925 ‫پاشو بیا اینجا دیگه! 48 00:05:02,116 --> 00:05:03,318 ‫بیداری؟ 49 00:05:03,920 --> 00:05:05,155 ‫هوم. 50 00:05:06,224 --> 00:05:07,793 ‫می‌تونم یه چیزی بهت بگم؟ 51 00:05:08,695 --> 00:05:09,998 ‫البته. 52 00:05:12,002 --> 00:05:13,338 ‫من کارم رو از دست دادم. 53 00:05:26,231 --> 00:05:27,366 ‫چی شد؟ 54 00:05:28,668 --> 00:05:30,138 ‫همه رو اخراج کردن. 55 00:05:32,776 --> 00:05:34,280 ‫خیلی متاسفم عزیزم. 56 00:05:35,716 --> 00:05:37,954 ‫فردا می‌رم یه کار دیگه پیدا می‌کنم. 57 00:05:38,788 --> 00:05:40,158 ‫همه چی درست می‌شه. 58 00:06:07,730 --> 00:06:08,959 ‫[رزومه‌ی تینا ماخرو] 59 00:06:08,984 --> 00:06:10,453 ‫لویی، اون لعنتی رو خاموش کن! 60 00:06:29,992 --> 00:06:31,094 ‫سلام. 61 00:06:31,895 --> 00:06:33,007 ‫می‌تونم رزومه‌ام رو بدم؟ 62 00:06:33,031 --> 00:06:35,436 ‫اوم، می‌توستید فقط تو ‫لینکدین درخواست بدید. 63 00:06:35,436 --> 00:06:36,771 ‫راحت‌تر بود. 64 00:06:40,312 --> 00:06:42,250 ‫و ویژگی فوق‌العاده‌ای ‫ که این کار داره 65 00:06:42,450 --> 00:06:43,858 ‫اینه که به معنای واقعی ‫کلمه، هیچ محدودیتی 66 00:06:43,883 --> 00:06:44,964 ‫برای میزان درآمد شما وجود نداره. 67 00:06:44,988 --> 00:06:47,994 ‫تماماً به خودتون و اینکه چقدر ‫می‌خواید کار کنید بستگی داره. 68 00:06:48,128 --> 00:06:51,601 ‫خودم رو بگم، من پارسال ‫۱۰0 هزار دلار درآمد داشتم. 69 00:06:51,801 --> 00:06:54,942 ‫حالا، شما یه پولی رو پیشاپیش میدید، ‫اما این فقط برای شروع فروشه. 70 00:06:55,075 --> 00:06:56,946 ‫در اصل این تعهد شما به خودتونه، 71 00:06:57,146 --> 00:07:00,519 ‫و یه قوله که شما هرچی در توان دارید ‫برای این کار می‌ذارید. 72 00:07:01,889 --> 00:07:05,062 ‫پنج سال پیش کارت اتوبوسم منقضی ‫شد. داشتم تو خیابون راه می‌رفتم. 73 00:07:05,162 --> 00:07:08,001 ‫اومدم اینجا، و اون روز ‫زندگی من تغییر کرد. 74 00:07:14,080 --> 00:07:15,482 ‫لویی، بسه! 75 00:07:25,168 --> 00:07:26,538 ‫سلام. اوه... 76 00:07:26,538 --> 00:07:28,508 ‫می‌تونم رزومه‌ام رو بدم؟ 77 00:07:29,978 --> 00:07:32,182 ‫ما قطعاَ این رو توی ‫پرونده نگه می‌داریم. 78 00:07:32,483 --> 00:07:33,485 ‫باشه. 79 00:07:33,485 --> 00:07:35,122 ‫ممنون. 80 00:07:37,326 --> 00:07:40,441 ‫پسر عموی دیگو رو می‌شناسی ‫که شرکت حمل و نقل داره؟ 81 00:07:40,465 --> 00:07:43,305 ‫به گمونم این آخر هفته ‫موقعیت کاری مازاد دارن، 82 00:07:43,873 --> 00:07:45,509 ‫واسه همین هم به یکی دیگه نیاز دارن. 83 00:07:45,509 --> 00:07:49,116 ‫گفت ۸۰۰ دلار می‌شه، شاید بیشتر ‫اگه اون خونواده خوب انعام بده. 84 00:07:49,985 --> 00:07:52,757 ‫تو چطور دو تا کار پیدا می‌کنی ‫و من تو یکیش موندم؟ 85 00:07:52,957 --> 00:07:54,560 ‫روز شانسمه به گمونم. 86 00:07:54,560 --> 00:07:58,168 ‫به نظرت پسر عموی دیگو ‫موقعیت شغلی دیگه‌ای نداره؟ 87 00:07:58,168 --> 00:08:00,539 ‫مثلا یه چیزی برای یه ‫خانوم مسن ناموفق. 88 00:08:00,539 --> 00:08:02,710 ‫یه خانوم جوون زیبا. 89 00:08:18,876 --> 00:08:19,677 ‫سلام. 90 00:08:19,678 --> 00:08:20,981 ‫می‌تونم بهتون کمکی کنم؟ 91 00:08:21,147 --> 00:08:23,653 ‫اوه، نه... شما جذب نیرو دارید؟ 92 00:08:23,653 --> 00:08:25,422 ‫اوه، نه، متاسفانه. 93 00:08:25,422 --> 00:08:28,830 ‫اما اگه دنبال چیزی این ‫اطراف بودید بهم بگید. 94 00:08:28,830 --> 00:08:30,801 ‫باشه. اوم، می‌تونم رزومه‌ام رو بدم؟ 95 00:08:30,801 --> 00:08:33,773 ‫اوه، ما جذب نیرو نداریم، اما ممنون. 96 00:08:33,773 --> 00:08:36,745 ‫- آره، اگه به کمک نیاز داشتید بگید، خب؟ ‫- باشه. 97 00:08:46,097 --> 00:08:47,801 ‫به چی داری فکر می‌کنی؟ 98 00:08:47,825 --> 00:08:52,110 ‫هر روز یه گوشه تمرگیدم و هیچ ‫غلط مفیدی نمی‌کنم، و انگار که... 99 00:08:52,110 --> 00:08:54,313 ‫عزیزم، همش دو هفته گذشت. 100 00:08:54,313 --> 00:08:57,587 ‫می‌دونم، ولی من اینجوری نیستم. 101 00:08:57,621 --> 00:08:58,624 ‫من کار کردن رو دوست دارم. 102 00:08:58,648 --> 00:09:00,001 ‫من روتین داشتن رو دوست دارم 103 00:09:00,025 --> 00:09:02,072 ‫می‌فهمم عزیزم. واقعا می‌گم. 104 00:09:02,096 --> 00:09:04,434 ‫آره ولی تو میری سر کار. 105 00:09:04,434 --> 00:09:05,803 ‫اوهوم. 106 00:09:06,437 --> 00:09:08,174 ‫تی، من یه دربانم. 107 00:09:08,909 --> 00:09:10,621 ‫باید برای مردم در باز کنم. 108 00:09:10,645 --> 00:09:12,551 ‫آره، ولی من نمی‌تونم ‫هیچ گوهی رو باز کنم. 109 00:09:13,166 --> 00:09:14,190 ‫[کار اداری] 110 00:09:15,122 --> 00:09:16,524 ‫سلام مامان. 111 00:09:16,524 --> 00:09:18,137 ‫آره، هنوزم محصولات آوون رو می‌فروشی؟ 112 00:09:18,161 --> 00:09:21,334 ‫اوه، هنوزم اون کار کمک‌معلمی رو ‫برای کودکان استثنایی انجام میدی؟ 113 00:09:21,334 --> 00:09:23,104 ‫نه، من خوبم. 114 00:09:23,104 --> 00:09:25,952 ‫مـ... من فقط می‌خواستم بدونم که ‫هنوزم از اون دوقلوها مراقبت می‌کنی؟ 115 00:09:25,976 --> 00:09:28,048 ‫خب، من درست بعد از دبیرستان ‫تو «فیلن» کار می‌کردم، 116 00:09:28,248 --> 00:09:29,918 ‫پس به فروشگاه‌های بزرگ آشنام. 117 00:09:29,918 --> 00:09:31,188 ‫اوه نه. حتماً. 118 00:09:31,188 --> 00:09:33,292 ‫فقط اگه خبری شنیدید بهم بگید. 119 00:09:33,292 --> 00:09:35,663 ‫فقط اگه شیفتی خالی شد بهم خبر بدید. 120 00:09:35,687 --> 00:09:37,633 ‫اگه هر کاری بود بهم خبر بدید. 121 00:10:04,220 --> 00:10:06,058 ‫خب کار بیشتر در ارتباط با ‫برگه‌های زمانی 122 00:10:06,058 --> 00:10:07,961 ‫و تاییدشون برای حقوقه. 123 00:10:07,961 --> 00:10:10,474 ‫به علاوه مدیریت برنامه‌ی ‫شیفت‌های کاری و این جور چیزها. 124 00:10:10,498 --> 00:10:13,782 ‫آره، این دقیقاً همون کاریه که تو شغل ‫قبلیم انجام می‌دادم، پس عالیه. 125 00:10:13,806 --> 00:10:17,948 ‫عالیه. بذارید یه سری فرم بیارم که پر کنید، ‫بعدش می‌تونیم یه مصاحبه داشته باشیم. 126 00:10:17,948 --> 00:10:20,152 ‫- مرجعی اینجا دارید؟ ‫- اوهوم. 127 00:10:20,720 --> 00:10:22,957 ‫هوم. مدرک کارشناسی‌تون رو دارید؟ 128 00:10:24,327 --> 00:10:26,397 ‫یعنی... از دانشگاه؟ 129 00:10:26,397 --> 00:10:27,633 ‫خیلی متاسفم. 130 00:10:27,657 --> 00:10:29,537 ‫اینجا تو این مورد واقعاً سختگیرن. 131 00:10:29,537 --> 00:10:31,484 ‫می‌دونم که فوق‌العاده آزاردهندست، 132 00:10:31,508 --> 00:10:33,922 ‫اما همیشه سعی می‌کنن ‫از نیروهای خودمون ارتقا بدن، 133 00:10:33,946 --> 00:10:36,862 ‫واسه همین هم همه‌ی استخدامی‌های ‫جدید باید مدرک تحصیلی داشته باشن، 134 00:10:36,886 --> 00:10:39,165 ‫برای پتانسیل رهبری. 135 00:10:39,189 --> 00:10:42,630 ‫امـ... اما من دقیقاً همین کار ‫رو ۱۵ سال انجام دادم. 136 00:10:42,630 --> 00:10:44,333 ‫- نه، حتما. ‫- پس... 137 00:10:44,333 --> 00:10:45,804 ‫متاسفم. 138 00:10:45,804 --> 00:10:48,141 ‫شاید بتونید مدرسه‌ی ‫شبانه رو امتحان کنید؟ 139 00:10:48,141 --> 00:10:50,512 ‫قطعا تو شغل پیدا کردن کمک می‌کنه. 140 00:10:52,149 --> 00:10:53,853 ‫آره، شاید. 141 00:10:54,053 --> 00:10:56,290 ‫ 142 00:10:55,053 --> 00:10:56,290 ‫ممنون که اومدید. 143 00:10:56,725 --> 00:10:58,028 ‫هوم. 144 00:10:56,925 --> 00:10:58,028 ‫ 145 00:11:04,106 --> 00:11:07,513 ‫لویی در مورد اون کارتون‌ها ‫چی بهت گفتم؟ کمش کن! 146 00:11:12,873 --> 00:11:15,263 ‫[استخدام مدیر] ‫[مصاحبه‌ی استخدامی فردا] ‫[سلام تینا. می‌خوایم تو رو دعوت کنیم...] 147 00:11:18,002 --> 00:11:20,005 ‫اوه، ممنون. 148 00:11:43,017 --> 00:11:44,153 ‫ممنون عزیزم. 149 00:11:45,622 --> 00:11:49,197 ‫واقعا حس خوبی نسبت به ‫این مصاحبه دارم. 150 00:11:49,230 --> 00:11:51,400 ‫می‌دونم این این قراره ‫نتیجه بده. من... 151 00:11:51,400 --> 00:11:52,971 ‫نفس بکش مامان. 152 00:11:57,646 --> 00:11:59,250 ‫می‌دونم از روی مهربونیته... 153 00:12:01,387 --> 00:12:03,191 ‫اما می‌دونم تو دردسر افتادیم، 154 00:12:03,860 --> 00:12:08,201 ‫و من واقعا به این کار ‫نیاز دارم، می‌دونی؟ 155 00:12:12,009 --> 00:12:13,045 ‫من ناامیدت کردم؟ 156 00:12:13,244 --> 00:12:15,182 ‫نه عزیزم. 157 00:12:15,917 --> 00:12:17,119 ‫نه. 158 00:12:19,223 --> 00:12:20,694 ‫یادته وقتی ۲۰ ساله بودیم؟ 159 00:12:20,994 --> 00:12:22,062 ‫آره. 160 00:12:23,298 --> 00:12:24,567 ‫اینجوری ترسناک بود؟ 161 00:12:24,567 --> 00:12:25,670 ‫آره. 162 00:12:25,670 --> 00:12:28,475 ‫یه جور دیگه ترسناک بود، اما آره. 163 00:12:30,045 --> 00:12:31,949 ‫- آره. ‫- اوم. 164 00:12:35,690 --> 00:12:38,094 ‫من نمی‌خوام هیچوقت ‫نگران باشی، عزیزم. 165 00:12:39,130 --> 00:12:40,167 ‫می‌دونم. 166 00:12:39,430 --> 00:12:40,967 ‫ 167 00:12:41,669 --> 00:12:43,138 ‫می‌دونم عزیزم. 168 00:12:47,780 --> 00:12:49,083 ‫موفق باشید. 169 00:12:49,383 --> 00:12:50,485 ‫ممنون. 170 00:14:04,166 --> 00:14:05,368 ‫سلام. 171 00:14:10,145 --> 00:14:11,916 ‫من برای مصاحبه اومدم. 172 00:14:12,616 --> 00:14:14,596 ‫اون... لغو شده. 173 00:14:14,620 --> 00:14:15,348 ‫اون‌ها... 174 00:14:15,372 --> 00:14:17,150 ‫دیروز یکی رو استخدام کردن. 175 00:14:18,261 --> 00:14:20,332 ‫آره، اما من تو لینکدین درخواست دادم. 176 00:14:21,167 --> 00:14:23,872 ‫- یه ایمیل گرفتم... ‫- اوه، آره. 177 00:14:23,872 --> 00:14:28,248 ‫اوه، شاید، اما هیچ ‫موقعیت شغلی‌ای نیست. 178 00:14:28,916 --> 00:14:30,185 ‫متاسفم. 179 00:14:32,991 --> 00:14:33,993 ‫مطمئـ... 180 00:14:34,093 --> 00:14:37,300 ‫باید... شاید... شاید ‫بتونید یه چک کنید... لطفا؟ 181 00:14:34,393 --> 00:14:37,500 ‫ 182 00:14:37,633 --> 00:14:40,706 ‫آره. مـ... من چک کردم. اوه... 183 00:14:40,806 --> 00:14:43,712 ‫ام... هیچ شغلی نیست. ‫مـ... متاسفم. 184 00:14:46,350 --> 00:14:48,087 ‫باشه، ام... 185 00:14:46,550 --> 00:14:48,087 ‫ 186 00:14:48,087 --> 00:14:53,097 ‫خب، پس، اوم، شما باید ‫اون پست رو حذف کنید. 187 00:14:54,166 --> 00:14:55,268 ‫مثلاً بلافاصله، می‌دونید؟ 188 00:14:55,435 --> 00:14:57,707 ‫مردم ممکنه امیدوار بشن. 189 00:14:59,277 --> 00:15:02,549 ‫و این حکم تبلیغات دروغ رو داره، ‫یا حالا هر چیز دیگه‌ای، می‌دونید؟ 190 00:15:03,251 --> 00:15:05,756 ‫باشه. بهشون می‌گم. 191 00:15:09,430 --> 00:15:10,632 ‫عالیه. 192 00:15:11,735 --> 00:15:12,837 ‫عالیه. 193 00:15:14,374 --> 00:15:17,079 ‫و... و، می‌دونی دیگه چی ‫می‌تونی بهشون بگی؟ 194 00:15:20,585 --> 00:15:21,722 ‫تف بهتون. 195 00:15:27,566 --> 00:15:28,669 ‫اوه وای. 196 00:16:01,134 --> 00:16:02,402 ‫لعنتی. 197 00:16:03,483 --> 00:16:06,137 ‫[تاخیر ۳۵ دقیقه] ‫[تاخیر ۲۸ دقیقه] 198 00:16:08,548 --> 00:16:09,651 ‫لعنت بهت. 199 00:16:13,464 --> 00:16:14,534 ‫[بیف] 200 00:16:23,679 --> 00:16:26,117 ‫خیلی‌خب! ‫امروز در چه حالیم خوش تیپ؟ 201 00:16:28,756 --> 00:16:31,060 ‫... قهوه با شکر و خامه، دو تا ‫سیب زمینی و یه کوکاکولا؟ 202 00:16:31,060 --> 00:16:32,830 ‫آره. برات میارم، برات میارم. 203 00:16:32,830 --> 00:16:34,901 ‫قهوه با شکر و خامه. ‫سیب زمینی و کوکاکولا. 204 00:16:37,239 --> 00:16:38,743 ‫- مارتی. ‫- دوتا قهوه بی‌نام. 205 00:16:38,767 --> 00:16:39,838 ‫[ساندویچ گوشت ایتالیایی] 206 00:16:42,516 --> 00:16:46,258 ‫خانوم. هی، خانوم، دیگه ‫نمی‌تونید اینجا سیگار بکشید. 207 00:16:46,390 --> 00:16:47,694 ‫- بله شما. ‫- نوبت مارتیه! 208 00:16:47,694 --> 00:16:49,964 ‫- مارتی... ‫- دو تا قهوه‌ی بی‌نام آمادست. 209 00:16:49,964 --> 00:16:52,780 ‫سیب زمینی و یه کوکاکولا. ‫دو تا قهوه با شکر و خامه. 210 00:16:52,804 --> 00:16:54,808 ‫- آره، میشه ۲۱/۵۰ دلار. ‫- جزمین، سفارشت آمادست! 211 00:16:54,808 --> 00:16:57,280 ‫- ممنون. آره. ‫- واقعا فکر می‌کنی من خوش‌تیپم؟ 212 00:16:57,304 --> 00:16:59,184 ‫ده از ده ای. 213 00:16:59,184 --> 00:17:02,924 ‫- خیلی‌خب، ماماسیتا، چی می‌خوری؟ ‫- اوه، فقط یه قهوه. 214 00:17:02,924 --> 00:17:04,560 ‫- همین؟ ‫- فقط قهوه. 215 00:17:04,560 --> 00:17:07,065 ‫- چجوری می‌خوای؟ سیاه؟ مدل دانکین؟ ‫- سیاه. سیاه. 216 00:17:07,065 --> 00:17:08,501 ‫مارک. مارک. مارک. 217 00:17:08,534 --> 00:17:10,707 ‫مارک مامور نارک (نیروی پلیس). ‫ممنون، مارک، ممنون. 218 00:17:10,707 --> 00:17:13,645 ‫- سفارش آقای ریشو رو آماده کردی؟ ‫- سفارش آقای ریشو الان آماده میشه. 219 00:17:13,645 --> 00:17:15,783 ‫بفرمایید. یه قهوه‌ی سیاه. ‫مهمون من. 220 00:17:15,916 --> 00:17:17,253 ‫- سفارش... ‫- مارتی! 221 00:17:17,386 --> 00:17:18,856 ‫- سفارش آقای ریشو. ‫- ممنون. 222 00:17:18,856 --> 00:17:21,127 ‫- مارتی! ‫- گور پدرت. سفارش تخمیت رو میندازم دور. 223 00:17:21,151 --> 00:17:22,430 ‫بفرمایید عشقم. 224 00:17:22,462 --> 00:17:24,200 ‫- این برای شماست، خانوم جوان. ‫- ممنون. 225 00:17:24,224 --> 00:17:25,670 ‫- خواهش می‌کنم. ‫- به حساب خودمونه. 226 00:17:25,670 --> 00:17:27,239 ‫- این چیه؟ ‫- یه ساندویچ گوشت گاو ایتالیاییه. 227 00:17:27,439 --> 00:17:29,043 ‫گوشت گاو ایتالیایی چیه؟ 228 00:17:29,209 --> 00:17:31,581 ‫گوشت گاو ایتالیایی چیه؟ اوم... 229 00:17:31,581 --> 00:17:33,819 ‫- می‌دونی ساندویچ دیپ فرانسوی چیه؟ ‫- آره. 230 00:17:33,819 --> 00:17:35,422 ‫این یه دیپ ایتالیاییه. 231 00:17:35,422 --> 00:17:37,293 ‫- باشه. ‫- امیدوارم دوست داشته باشید. 232 00:17:37,526 --> 00:17:38,562 ‫من ریچی‌ام. 233 00:17:38,729 --> 00:17:40,700 ‫من تینام. ممنون ریچی. 234 00:17:40,700 --> 00:17:41,769 ‫از ملاقاتت خوش‌وقتم. 235 00:17:41,769 --> 00:17:43,004 ‫نوش جان. 236 00:17:43,004 --> 00:17:45,442 ‫خیلی‌خب. ‫هی، نایک ایر، بیایید بترکونیم! 237 00:17:45,466 --> 00:17:47,146 ‫منتظر دعوتنامه‌ی رسمی‌ای؟ 238 00:17:47,345 --> 00:17:48,415 ‫یکی دیگه. 239 00:17:48,514 --> 00:17:49,618 ‫اینم از این، آبراهام. 240 00:17:49,642 --> 00:17:51,454 ‫اوه، یه «شماره هفت» می‌خوای؟ ‫(ساندویچ بیکن و کاهو و گوجه با مرغ) 241 00:17:51,478 --> 00:17:53,591 ‫یه «شماره هفت» واسه این ‫بچه خوشگل شبیه خودشیفته‌ها. 242 00:17:53,615 --> 00:17:55,195 ‫یه «شماره هفت» می‌خوای، 243 00:17:55,195 --> 00:17:57,566 ‫برو همون مک دونالد کوفتی پسر. خب؟ 244 00:17:57,934 --> 00:17:59,169 ‫برو. آره. 245 00:17:59,203 --> 00:18:00,472 ‫چه مرگته تو؟ 246 00:18:00,472 --> 00:18:01,942 ‫گمشو بیرون. 247 00:18:05,181 --> 00:18:07,119 ‫لعنتی رفیق. باشه. 248 00:18:07,285 --> 00:18:09,190 ‫باید تو یه موضع قدرت باشی داداش. 249 00:18:09,190 --> 00:18:11,695 ‫اگه تو موضع قدرت نباشی ‫هیچوقت این مرحله رو رد نمی‌کنی. 250 00:18:11,719 --> 00:18:13,631 ‫ولی من خروس طلایی رو گرفتم. 251 00:18:13,631 --> 00:18:15,870 ‫آره، این جادوگره می‌زنه دمار ‫از روزگارش درمیاره احمق. 252 00:18:15,870 --> 00:18:18,709 ‫می‌خوای تو تمیز کردن میز کمک ‫کنی یا اینجایی که بازی کنی؟ 253 00:18:18,709 --> 00:18:21,147 ‫- آره، می‌تونم بعد از اینکه ‫جادوگره رو دیدم... ‫- نیل! 254 00:18:21,147 --> 00:18:23,820 ‫«می‌تونم بعد از اینکه ‫جادوگره رو دیدم کارمو بکنم؟» 255 00:18:23,820 --> 00:18:26,323 ‫«می‌خوام بعد از ‫دیدن جادوگره کار کنم.» 256 00:18:26,490 --> 00:18:27,626 ‫- هی، نیل. ‫- چیه؟ 257 00:18:27,760 --> 00:18:29,530 ‫یه صف کامل اینجا داریم. ‫چی کار داری می‌کنی؟ 258 00:18:29,530 --> 00:18:30,833 ‫- بازی می‌کنی؟ ‫- الانه که جادوگره رو ببینم. 259 00:18:30,833 --> 00:18:32,335 ‫- «جادوگر.» ‫- ناموساً؟ 260 00:18:32,335 --> 00:18:34,239 ‫- آره. ‫- هی، چی‌چی، سفارش‌ها رو بگیر. 261 00:18:34,439 --> 00:18:35,608 ‫حس می‌کنم داره میاد. 262 00:18:35,608 --> 00:18:37,388 ‫رفیق، به معنای واقعی ‫کلمه هیچ شانسی وجود نداره 263 00:18:37,412 --> 00:18:38,581 ‫که این مرحله رو رد کنه. 264 00:18:38,581 --> 00:18:40,351 ‫چرا، یه احتمال قوی هست. 265 00:18:40,351 --> 00:18:42,555 ‫هیچ احتمال کوفتی‌ای مثل جاذبه نیست، فک. 266 00:18:42,555 --> 00:18:45,229 ‫و تو نمی‌تونی با جاذبه مذاکره کنی! 267 00:18:45,229 --> 00:18:46,865 ‫- بویاکاشا! ‫- بجنب، بیا! 268 00:18:46,965 --> 00:18:48,869 ‫بجنب. 269 00:18:52,911 --> 00:18:54,882 ‫[کمترین امتیاز ممکن] ‫اوه! 270 00:18:53,511 --> 00:18:54,882 ‫ 271 00:18:54,882 --> 00:18:56,551 ‫- من خیلی بازندم! ‫- ای عقب مونده‌ی لعنتی! 272 00:18:56,685 --> 00:18:58,588 ‫- اوه، بی‌خیال! ‫- عقب مونده! 273 00:18:58,588 --> 00:19:00,025 ‫- باید به مامانت زنگ بزنی. ‫- آره! 274 00:19:00,025 --> 00:19:01,829 ‫به مامانت زنگ بزن بگو مُردی. 275 00:19:01,829 --> 00:19:03,264 ‫آره درسته. 276 00:19:03,531 --> 00:19:05,469 ‫- من زنده‌ام. ولم کن! ‫- هی پسرعمو. پسرعمو. 277 00:19:05,469 --> 00:19:07,406 ‫- بس کن! ‫- هی به اون خانوم چی گفتی؟ 278 00:19:07,606 --> 00:19:11,147 ‫- من هیچی نگفتم. ‫- یه ساندویچ مجانی بهش دادم. 279 00:19:11,147 --> 00:19:12,750 ‫واقعاً داره گریه می‌کنه. 280 00:19:12,750 --> 00:19:14,554 ‫آره، چون تو توی این بازی ‫کوفتی خیلی داغونی. 281 00:19:14,754 --> 00:19:16,223 ‫آره، خب منم الان ناراحتم. 282 00:19:16,257 --> 00:19:17,626 ‫آره، ناراحتی. 283 00:19:16,457 --> 00:19:17,626 ‫ 284 00:19:18,428 --> 00:19:19,631 ‫تو ناراحتی. 285 00:19:18,628 --> 00:19:19,731 ‫ 286 00:19:19,655 --> 00:19:21,069 ‫باید بهش بگی که گریه نکنه. 287 00:19:19,864 --> 00:19:21,769 ‫ 288 00:19:21,093 --> 00:19:24,006 ‫- لعنتی من باید اینو بگم؟ ‫- همه‌ی آدم‌های عادی رو می‌ترسونه. 289 00:19:21,769 --> 00:19:24,006 ‫ 290 00:19:24,006 --> 00:19:25,442 ‫می‌خوای چی بهش بگم؟ 291 00:19:25,575 --> 00:19:27,012 ‫- نمی‌دونم. می‌دونی... ‫- چی؟ 292 00:19:27,345 --> 00:19:29,050 ‫یه جنتلمن باش پسرعمو. ‫برو بهش بگو دیگه. 293 00:19:29,050 --> 00:19:30,787 ‫-چی بهش بگم؟ ‫- نمی‌تونه اینجا گریه کنه. 294 00:19:30,787 --> 00:19:32,833 ‫- همینجوری اینو بگم؟ ‫- نمی‌تونه اینجا گریه کنه. 295 00:19:32,857 --> 00:19:34,870 ‫نمی‌خوای اون جواهر کوچیک همدلی ‫کوفتی رو به مردم بدی رفیق؟ 296 00:19:34,894 --> 00:19:35,964 ‫نمی‌تونه اینجا گریه کنه. 297 00:19:35,964 --> 00:19:37,767 ‫- تو یه بربر کوفتی‌ای. ‫- برو به صف برس. 298 00:19:37,767 --> 00:19:39,569 ‫- فک، می‌تونی کمک کنی؟ ‫- آره. 299 00:19:39,593 --> 00:19:41,409 ‫آره؟ می‌تونی به درد بخوری ‫و فقط بری کمک کنی؟ 300 00:19:41,833 --> 00:19:43,344 ‫اوه... 301 00:19:59,009 --> 00:20:00,813 ‫واقعاً ساندویچه انقدر بده؟ 302 00:20:01,948 --> 00:20:05,021 ‫اوه نه. من، من... من فقط... 303 00:20:05,021 --> 00:20:06,057 ‫من خوبم. 304 00:20:06,057 --> 00:20:07,660 ‫- آره؟ ‫- آره. 305 00:20:07,660 --> 00:20:11,433 ‫نمی‌دونم، چون قبل‌تر دیدمت. 306 00:20:12,235 --> 00:20:14,607 ‫انگار گریه می‌کردی. 307 00:20:14,707 --> 00:20:16,645 ‫فکر نمی‌کنم واقعا گریه می‌کردم. 308 00:20:16,645 --> 00:20:20,218 ‫نمی‌دونم. به نظر من که ‫داشتی واقعاً گریه می‌کردی. 309 00:20:20,218 --> 00:20:21,821 ‫آره، اما نه، مثل هق هق کردن. 310 00:20:21,821 --> 00:20:23,892 ‫هق هق نمی‌کردی؟ ‫خیلی‌خب، این درست. 311 00:20:23,992 --> 00:20:28,134 ‫هق هق نمی‌کردی، اما فکر ‫کنم داشتی گریه می‌کردی. 312 00:20:31,107 --> 00:20:32,409 ‫یه جورایی. 313 00:20:34,714 --> 00:20:35,849 ‫روز بدی داشتی، نه؟ 314 00:20:36,718 --> 00:20:38,421 ‫- بدترین. ‫- آره. 315 00:20:38,756 --> 00:20:40,492 ‫شما چی؟ 316 00:20:38,956 --> 00:20:40,492 ‫ 317 00:20:40,492 --> 00:20:45,837 ‫اوم، نمی‌دونم. می‌تونم بگم، ‫یه روز گند عادی و معمولی. 318 00:20:46,403 --> 00:20:48,174 ‫آره، می‌دونم. 319 00:20:48,174 --> 00:20:50,780 ‫تصور کن چه خوب بود اگه نمی‌دونستی؟ 320 00:20:50,780 --> 00:20:53,719 ‫می‌دونی؟ مثلا اگه این خط پایه نبود. 321 00:20:53,719 --> 00:20:56,057 ‫آره، اونوقت انسان نبودم. 322 00:20:56,057 --> 00:20:58,061 ‫دقیقاَ. 323 00:20:58,061 --> 00:20:59,463 ‫اوه. 324 00:20:59,931 --> 00:21:01,600 ‫می‌تونم من اول بگم؟ 325 00:21:02,502 --> 00:21:03,839 ‫- خواهش می‌کنم. آره. ‫- آره؟ 326 00:21:03,839 --> 00:21:05,508 ‫خیلی‌خب. بشینم؟ 327 00:21:05,709 --> 00:21:07,713 ‫- بشین آره. ‫- آره؟ 328 00:21:08,782 --> 00:21:10,720 ‫ما یه دسشویی اون پشت داریم 329 00:21:10,853 --> 00:21:12,933 ‫که، انگار... یعنی این دسشویی ‫تسخیر شدست. 330 00:21:12,957 --> 00:21:15,528 ‫- هی همش داره منفجر می‌شه. 331 00:21:15,563 --> 00:21:18,835 ‫انگار که... انگار که، به یه اندازه ‫افسرده کننده و نفرت انگیزه. 332 00:21:15,763 --> 00:21:18,835 ‫ 333 00:21:18,835 --> 00:21:21,507 ‫و انگار همه‌ی زمین اطرافش ‫کاملا پوسیدست. 334 00:21:21,708 --> 00:21:22,911 ‫پس این... 335 00:21:22,911 --> 00:21:24,681 ‫نمی‌دونم. وضعیت بد اوله. 336 00:21:24,814 --> 00:21:27,352 ‫شماره‌ی دو، اوم... شرکت تحویله. 337 00:21:27,352 --> 00:21:29,156 ‫این یارو پیکمون... ‫شرایط ما رو تغییر داد. 338 00:21:29,156 --> 00:21:32,797 ‫ما رو از پرداخت طی ۴۵ روز به ۳۰ روز ‫رسوند، که خیلی بده، می‌دونی؟ 339 00:21:32,797 --> 00:21:35,568 ‫چون من می‌خواستم ازش بخوام ‫که پرداخت ما رو ۶۰ روزه کنه. 340 00:21:35,669 --> 00:21:37,372 ‫پس به جای این گفتگوی دوست‌داشتنی، 341 00:21:37,372 --> 00:21:39,152 ‫الان باید در مورد یه ‫برنامه‌ی پرداخت صحبت کنیم. 342 00:21:39,176 --> 00:21:41,114 ‫و به گمونم شماره‌ی سه... 343 00:21:41,114 --> 00:21:45,155 ‫شماره سه تو یه سطح کلی.. ‫و به نوعی سطح کلانه، 344 00:21:45,155 --> 00:21:47,326 ‫ما خب... به اندازه‌ی کافی ‫اینجا نیرو نداریم. 345 00:21:47,326 --> 00:21:50,733 ‫پس کسایی که اینجا هستن یه جورایی ‫نسبت به هم بداخلاقی می‌کنن 346 00:21:50,833 --> 00:21:52,704 ‫چون ما مدام با هم ‫یه برخورد کوفتی داریم. 347 00:21:52,704 --> 00:21:57,345 ‫پس نمی‌دونم، حال و ‫هوای کلی افتضاحه. 348 00:21:57,345 --> 00:21:59,917 ‫و، آره، به گمونم ‫این منو ناراحت می‌کنه. 349 00:22:01,553 --> 00:22:03,859 ‫هوم، مورد چهارم‌ای هم هست؟ 350 00:22:03,859 --> 00:22:05,194 ‫اوه. 351 00:22:05,194 --> 00:22:07,499 ‫آخرین باری که به رختخواب ‫رفتم رو یادم نیست. 352 00:22:07,733 --> 00:22:08,835 ‫می‌دونی؟ 353 00:22:09,537 --> 00:22:11,641 ‫چطوره...، اوم، تو بگی؟ 354 00:22:14,647 --> 00:22:17,027 ‫اوم... یک، صاحبخونم ‫اجاره‌مون رو افزایش داده... 355 00:22:17,051 --> 00:22:20,124 ‫-...خیلی زیاد، که مشکل سازه. ‫- خب. 356 00:22:20,124 --> 00:22:24,700 ‫دو، شوهرم سال‌هاست ‫که منتظر ترفیعه 357 00:22:24,900 --> 00:22:26,403 ‫که احتمالا قرار نیست اتفاق بیوفته. 358 00:22:26,838 --> 00:22:29,310 ‫اوه، سه، کارم رو از دست دادم. 359 00:22:29,310 --> 00:22:34,086 ‫چهار، من برای هر شغلی تو این شهر ‫درخواست دادم و به چیزی نرسیدم. 360 00:22:35,055 --> 00:22:39,563 ‫پنج، من ۴۶ سالمه. 361 00:22:42,002 --> 00:22:42,904 ‫اوه پسر. 362 00:22:43,037 --> 00:22:44,340 ‫آره. 363 00:22:44,340 --> 00:22:46,945 ‫اوم... مورد شیشم‌ای هم هست؟ 364 00:22:49,516 --> 00:22:52,356 ‫من هم آخرین باری که به رختخواب ‫رفتم رو یادم نیست. 365 00:22:52,356 --> 00:22:53,792 ‫عه؟ 366 00:22:53,959 --> 00:22:57,565 ‫خیلی‌خب. بهتری؟ 367 00:22:58,668 --> 00:23:01,206 ‫- نه واقعا. ‫- حتی یه ذره‌ی کوفتی هم نه. 368 00:23:02,476 --> 00:23:04,213 ‫آره. آره. 369 00:23:04,213 --> 00:23:05,482 ‫خب، ما سعی کردیم، درسته؟ 370 00:23:05,482 --> 00:23:06,851 ‫آره. 371 00:23:11,327 --> 00:23:12,629 ‫اینو نگاه. 372 00:23:16,070 --> 00:23:17,272 ‫این چه کوفتیه؟ 373 00:23:17,272 --> 00:23:19,209 ‫هیچ نظری ندارم. 374 00:23:19,209 --> 00:23:20,412 ‫نه، من، اوه... 375 00:23:21,114 --> 00:23:24,453 ‫داداش کوچیکم، اون سرآشپزه. 376 00:23:24,453 --> 00:23:26,524 ‫- اوه، چه باکلاس. ‫- آره. 377 00:23:26,524 --> 00:23:27,860 ‫اون... ام... 378 00:23:28,561 --> 00:23:29,496 ‫اون کارش درسته. 379 00:23:29,529 --> 00:23:30,766 ‫- عه؟ ‫- آره. 380 00:23:31,266 --> 00:23:32,502 ‫تو، ام... 381 00:23:32,502 --> 00:23:34,750 ‫تا حالا با کسی آشنا شدی که مثلا... 382 00:23:34,774 --> 00:23:37,245 ‫می‌دونه دقیقاً تو این دنیا ‫چه خبره و می‌خواد چی کار کنه؟ 383 00:23:37,245 --> 00:23:39,785 ‫یعنی قشنگ می‌دونه و نه تنها می‌دونه، 384 00:23:39,785 --> 00:23:41,621 ‫توش هم واقعاً خوبه. 385 00:23:42,221 --> 00:23:43,768 ‫هوم. مثل یه رویا به نظر میاد. 386 00:23:43,792 --> 00:23:48,033 ‫دارم میگم، من، من واقعاً ‫فکر می‌کنم که این یه رویاست. 387 00:23:48,367 --> 00:23:49,569 ‫هوم. 388 00:23:50,104 --> 00:23:51,307 ‫این یه کسب و کار خونوادگیه؟ 389 00:23:51,473 --> 00:23:52,476 ‫هی. 390 00:23:52,500 --> 00:23:54,790 ‫می‌دونی... ‫بابام اینجا رو راه انداخت. 391 00:23:52,710 --> 00:23:54,648 ‫ 392 00:23:54,814 --> 00:23:56,250 ‫اونم خودشو فرسوده کرد. 393 00:23:56,350 --> 00:24:00,300 ‫با یه... با یه انبوه بزرگ از ‫بدهی‌های پرداخت نشده. 394 00:24:00,324 --> 00:24:01,761 ‫یه نگاهی انداخت و رفت، می‌دونی؟ 395 00:24:01,861 --> 00:24:04,200 ‫سریع رفت. فرار کرد سمت تپه‌ها، ‫هیچوقت برنگشت. 396 00:24:04,200 --> 00:24:05,970 ‫هوم. همین‌جورین. 397 00:24:05,970 --> 00:24:07,172 ‫چی، بدهی‌ها؟ 398 00:24:07,196 --> 00:24:09,811 ‫- باباها. ‫- آره واقعاً. 399 00:24:10,311 --> 00:24:12,115 ‫خب، این کار رو دوست داری؟ 400 00:24:12,115 --> 00:24:13,351 ‫اوم. 401 00:24:13,351 --> 00:24:16,623 ‫نـ... نمی‌دونم یعنی من... ‫من آدم‌ها رو دوست دارم. 402 00:24:17,258 --> 00:24:19,229 ‫خب، اما کار رو دوست داری؟ 403 00:24:20,866 --> 00:24:23,505 ‫قطعاً دوست ندارم که ‫هیچوقت حال نکردم. 404 00:24:23,505 --> 00:24:28,214 ‫می‌دونی؟ من من من دوست ندارم ‫هر روز به اندازه کافی پول در بیارم 405 00:24:28,214 --> 00:24:29,717 ‫تا بتونم خرج دیروز رو بدم. 406 00:24:29,717 --> 00:24:31,822 ‫دوست ندارم وقتی، اوم... ‫اتفاقات بد می‌افته. 407 00:24:31,822 --> 00:24:34,761 ‫فر خراب میشه یا فاضلاب می‌زنه بالا. 408 00:24:34,861 --> 00:24:38,167 ‫دوست ندارم وقتی شرکت تحویل پیازهای ‫کوفتی رو یادش میره، می‌دونی؟ 409 00:24:38,167 --> 00:24:39,904 ‫ولی آره. نه، من دوست دارم. من... 410 00:24:40,571 --> 00:24:43,310 ‫من... من آدم‌ها رو دوست دارم، می‌دونی؟ 411 00:24:43,645 --> 00:24:44,981 ‫هوم. 412 00:24:44,981 --> 00:24:46,885 ‫پس گمونم مردم برای همین ‫این کارو می‌کنن. 413 00:24:47,051 --> 00:24:48,889 ‫- چی کار؟ ‫- رستوران می‌زنن. 414 00:24:48,889 --> 00:24:50,726 ‫- آره؟ ‫- آره. 415 00:24:50,726 --> 00:24:52,563 ‫نمی‌دونم. یعنی می‌دونم، انگار... 416 00:24:52,563 --> 00:24:54,141 ‫می‌دونم خیلی گند به نظر میاد، 417 00:24:54,165 --> 00:24:56,805 ‫اما من فکر می‌کنم که، ‫اگه واقعاً بهش فکر کنی، 418 00:24:56,805 --> 00:24:58,141 ‫می‌دونی، اون... اون... 419 00:24:58,141 --> 00:25:00,611 ‫می‌دونی، اون لحظات ‫خاص زندگیت رو مثل... 420 00:25:00,911 --> 00:25:03,661 ‫جشن‌ها، اوقات خوش، ‫می‌دونی، خوشی‌ها... 421 00:25:03,685 --> 00:25:07,760 ‫حس می‌کنم، می‌دونی، همیشه ‫کنار غذا اتفاق می‌افتن، می‌دونی؟ 422 00:25:07,760 --> 00:25:09,095 ‫به این باور داری؟ 423 00:25:11,200 --> 00:25:14,741 ‫آره. من... فکر کنم ‫دارم کم کم باور می‌کنم. 424 00:25:14,941 --> 00:25:16,376 ‫- باشه. ‫- آره. 425 00:25:16,376 --> 00:25:17,780 ‫- حتماً. ‫- آره. 426 00:25:19,784 --> 00:25:23,358 ‫پس اگه می‌تونستی هر کاری داشته ‫باشی، شغل رویاییت چی بود؟ 427 00:25:23,358 --> 00:25:25,863 ‫خدایا. نمی‌دونم. تو چی؟ 428 00:25:25,963 --> 00:25:28,634 ‫فکر نمی‌کنم من شغل ‫رویایی داشته باشم. 429 00:25:28,634 --> 00:25:30,271 ‫من تو هیچی اونقدر خوب نیستم، پس... 430 00:25:30,271 --> 00:25:32,877 ‫آره یعنی من فکر می‌کنم ‫تو خیلی چیزها خوبم، 431 00:25:32,877 --> 00:25:35,649 ‫اما نه مثلا در حد ‫درخشان بودن تو یه چیزی. 432 00:25:35,649 --> 00:25:37,218 ‫- فکر کنم بیشترمون همینیم. ‫- آره. 433 00:25:37,318 --> 00:25:39,832 ‫یادمه وقتی بچه بودم ‫به یه سفر علمی رفتم. 434 00:25:39,856 --> 00:25:41,093 ‫اصلا یادم نیست برای چی بود، 435 00:25:41,093 --> 00:25:43,131 ‫اما یادمه وارد یه ساختمون ‫قدیمی شدیم، می‌دونی؟ 436 00:25:43,131 --> 00:25:46,212 ‫زیبا بود. مثل یه آرت دکوی بی‌نقص. 437 00:25:46,236 --> 00:25:49,977 ‫و هر طبقه، مثل یه کسب و کار ‫متفاوت بود، می‌دونی؟ 438 00:25:50,301 --> 00:25:51,380 ‫همه‌چی رسمی بود. 439 00:25:51,380 --> 00:25:54,956 ‫می‌دونی، یه سری با کت ‫و شلوار و لباس رسمی کار می‌کردن 440 00:25:54,980 --> 00:25:56,790 ‫و انگار براش ساخته شده بودن. 441 00:25:56,190 --> 00:25:58,127 ‫ 442 00:25:57,290 --> 00:25:58,127 ‫و... 443 00:25:58,127 --> 00:26:01,902 ‫یادمه به این ساختمون به چشم ‫ساختمون رویاها فکر می‌کردم، می‌دونی؟ 444 00:26:02,101 --> 00:26:03,672 ‫چه نوع رویاهایی؟ 445 00:26:03,672 --> 00:26:06,177 ‫خب، اگه به تک تک ‫اون آدم‌ها فکر کنی، 446 00:26:06,277 --> 00:26:08,314 ‫اون‌ها یه رویا داشتن، درسته؟ 447 00:26:08,338 --> 00:26:11,988 ‫و اون رویا اون‌ها رو به اون ساختمون و بعد ‫به اون طبقه و بعد به اون شغل هدایت کرده. 448 00:26:12,055 --> 00:26:13,959 ‫و اینجوری بود... می‌دونی؟ 449 00:26:13,959 --> 00:26:16,965 ‫ 450 00:26:15,159 --> 00:26:16,965 ‫پس برات الهام‌بخش بوده. 451 00:26:17,065 --> 00:26:19,904 ‫نه. منظورم اینه که، رفیق، ‫کاملاً افسرده کننده بود. 452 00:26:20,071 --> 00:26:21,975 ‫- یعنی منو کشت. ‫- چطور؟ 453 00:26:21,975 --> 00:26:23,277 ‫من آخه... نمی‌دونم. 454 00:26:23,310 --> 00:26:25,823 ‫منظورم اینه که، من یه بچم و اونجام، ‫و پیش خودم می‌گم: 455 00:26:25,847 --> 00:26:27,920 ‫«خب، این اتفاق برای من نمی‌افته.» 456 00:26:28,789 --> 00:26:30,157 ‫می‌دونی، من می‌دونستم... 457 00:26:30,157 --> 00:26:32,631 ‫می‌دونستم قراره ازش محروم باشم؟ 458 00:26:32,931 --> 00:26:35,568 ‫می‌دونی؟ مثلاً... من یه سری ‫کارها داشتم، می‌دونی؟ 459 00:26:33,331 --> 00:26:35,568 ‫ 460 00:26:35,869 --> 00:26:38,474 ‫من کسایی رو داشتم که باید ‫ازشون مراقبت می‌کردم، انگار... 461 00:26:39,509 --> 00:26:42,616 ‫نمی‌دونم. اون چرت و پرت‌های ‫رویایی... هوف، می‌دونی، فقط... 462 00:26:43,917 --> 00:26:46,056 ‫می‌دونی، قرار نبود ‫برای من اتفاق بیوفته. 463 00:26:54,639 --> 00:26:57,211 ‫من ۱۵ سال اونجا بودم. 464 00:26:57,946 --> 00:26:59,950 ‫جایی که اخراجم کردن. 465 00:27:00,953 --> 00:27:02,089 ‫بی‌رحمانست. 466 00:27:02,089 --> 00:27:04,460 ‫هوم. بی‌رحمانه. 467 00:27:04,460 --> 00:27:07,432 ‫و وقتی برای همه‌ی این شغل‌ها ‫درخواست می‌دم... 468 00:27:07,565 --> 00:27:09,436 ‫همش بچه‌هان. درسته؟ 469 00:27:09,436 --> 00:27:10,705 ‫بچه به نظر میان. 470 00:27:10,705 --> 00:27:12,509 ‫رفیق، این بدترین چیز نیست؟ 471 00:27:12,509 --> 00:27:13,544 ‫آره. 472 00:27:13,544 --> 00:27:17,954 ‫اما همچنین قشنگ، می‌دونی؟ 473 00:27:18,187 --> 00:27:19,523 ‫چرا؟ چطور؟ 474 00:27:19,556 --> 00:27:22,562 ‫- به نظر گرسنه میان، می‌دونی؟ ‫- آره. 475 00:27:23,263 --> 00:27:24,233 ‫و... 476 00:27:24,365 --> 00:27:25,568 ‫و من با خودم فکر می‌کردم، 477 00:27:25,568 --> 00:27:28,441 ‫شاید من این رو در خودم از دست دادم. 478 00:27:28,441 --> 00:27:29,442 ‫- آره. ‫- می‌دونی؟ 479 00:27:29,442 --> 00:27:33,050 ‫مثلاً من نگران پرداخت اجاره‌ام. 480 00:27:33,150 --> 00:27:36,590 ‫مثلاً، نگران پول خرید روزانه، ‫چیزهای واقعی، درسته؟ 481 00:27:36,590 --> 00:27:42,269 ‫و فکر می‌کردم جداً برام آسونه که ‫واقعاً از دست این بچه‌ها عصبانی شم. 482 00:27:42,269 --> 00:27:45,675 ‫مثلا بگم «تف به بچه‌ها. ‫گوه بارشون نیست.» 483 00:27:45,675 --> 00:27:49,416 ‫اون‌ها هیچی نکشیدن، ‫نمی‌دونن استرس واقعی چیه. 484 00:27:49,984 --> 00:27:53,223 ‫اما من اینم می‌گم که... 485 00:27:54,727 --> 00:27:57,666 ‫«من هر بهایی می‌دم تا یکی ‫از اون‌ها لعنتی‌ها باشم.» 486 00:27:57,933 --> 00:27:59,904 ‫اوه، رفیق. 487 00:27:59,904 --> 00:28:01,473 ‫خیلی درسته لعنتی. 488 00:28:01,773 --> 00:28:04,279 ‫من مثل چی حسودیم میشه. 489 00:28:04,279 --> 00:28:05,348 ‫هی! 490 00:28:05,481 --> 00:28:07,787 ‫- مثل چی. آره. ‫- اوه لعنتی. 491 00:28:08,053 --> 00:28:11,327 ‫- خنده‌داره که چقدر سخت بوده... ‫- اوهوم. 492 00:28:11,327 --> 00:28:13,230 ‫...برای من که چیزی پیدا کنم، مرد. 493 00:28:13,230 --> 00:28:16,237 ‫- من ظرف می‌شورم، زمین تمیز می‌کنم. ‫- هوم. 494 00:28:16,237 --> 00:28:18,607 ‫آت و آشغال می‌فروشم، می‌دونی؟ 495 00:28:18,607 --> 00:28:21,213 ‫من باید خرجمو در بیارم، درسته؟ 496 00:28:23,618 --> 00:28:25,321 ‫من نیازی به روحیه ندارم. 497 00:28:25,321 --> 00:28:28,194 ‫من نیازی به اشتیاق ندارم. ‫من نیازی به جادو ندارم. 498 00:28:28,327 --> 00:28:31,166 ‫من نیازی به نجات دنیا ندارم، ‫می‌دونی؟ 499 00:28:31,733 --> 00:28:33,370 ‫من فقط... 500 00:28:33,370 --> 00:28:36,176 ‫من فقط می‌خوام شکم ‫بچمو سیر کنم، می‌دونی؟ 501 00:28:36,376 --> 00:28:37,678 ‫ایول. 502 00:28:38,680 --> 00:28:40,084 ‫آره مرد. 503 00:28:40,084 --> 00:28:42,455 ‫فقط یه روتین بهم بده. 504 00:28:42,756 --> 00:28:44,058 ‫من پایه‌ام. 505 00:28:48,634 --> 00:28:50,739 ‫باشه. اوه. 506 00:28:50,739 --> 00:28:54,512 ‫گوش کن، ممکنه اون ساندویچ ‫کوفتی رو کامل پرت کنی تو صورتم، 507 00:28:54,536 --> 00:28:57,327 ‫و و و، مثلا این کار رو بکنی، خب؟ 508 00:28:57,351 --> 00:29:00,291 ‫چون من می‌خوام صادقانه بگم، اینجا... 509 00:29:00,291 --> 00:29:02,328 ‫این رستوران کوفتی، افتضاحه. 510 00:29:02,352 --> 00:29:06,003 ‫یعنی افتضاحه. مثلا میری خونه ‫و بوی کوفتیش هست. می‌دونی؟ 511 00:29:06,027 --> 00:29:07,272 ‫و اینجا دیوونه‌واره. 512 00:29:07,296 --> 00:29:09,944 ‫و اینجا کلی داد و بی‌داد کوفتی هست. 513 00:29:10,110 --> 00:29:13,752 ‫اما قسم می‌خورم، روزهایی هست ‫که خیلی خوش می‌گذره. 514 00:29:13,752 --> 00:29:15,321 ‫یعنی خیلی خوش می‌گذره‌ ها. 515 00:29:15,321 --> 00:29:17,625 ‫و... و... و حقوقش بده، خب؟ 516 00:29:17,625 --> 00:29:20,698 ‫اما روزهایی هست که کلی ‫از انعام درمیاریم و انگار... 517 00:29:20,799 --> 00:29:23,805 ‫- حس خیلی خوبی داره، می‌دونی؟ ‫- هوم. 518 00:29:23,805 --> 00:29:25,174 ‫پس... 519 00:29:25,608 --> 00:29:27,211 ‫اوه... 520 00:29:28,748 --> 00:29:30,551 ‫چی داری از من می‌خوای؟ 521 00:29:32,188 --> 00:29:34,092 ‫من به یه آشپز جدید نیاز دارم. 522 00:29:34,392 --> 00:29:35,428 ‫جدی؟ 523 00:29:35,428 --> 00:29:36,696 ‫آره. 524 00:29:36,797 --> 00:29:40,279 ‫من یه رزومه‌ی واقـ... ‫من یه رزومه‌ی واقعی دارم. 525 00:29:40,303 --> 00:29:41,582 ‫با رزومه جه گهی قراره بخورم؟ 526 00:29:41,606 --> 00:29:43,444 ‫من با رزومه دسشویی تمیز می‌کنم. 527 00:29:43,444 --> 00:29:45,281 ‫- هوی. ‫- من نیازی به رزومه ندارم. ‫من با تو صحبت کردم. 528 00:29:45,281 --> 00:29:47,419 ‫- چیه؟ می‌دونی؟ نظرت چیه؟ ‫- هوی، پسرعمو! 529 00:29:47,443 --> 00:29:49,189 ‫مایکل! دستگاه نوشابه باز به گا رفته. 530 00:29:49,189 --> 00:29:50,759 ‫رفیق، من صدای تخمیت رو شنیدم! 531 00:29:50,759 --> 00:29:52,863 ‫خفه خون بگیر دیگه! 532 00:29:53,063 --> 00:29:56,236 ‫پس اینو می‌بینی؟ اساساً ‫این‌جوریه، یعنی همیشه. 533 00:29:56,260 --> 00:29:58,240 ‫- هوی پسر عمو، چی گفتی؟ ‫- محض رضای خدا. 534 00:29:58,240 --> 00:30:00,278 ‫بذار برم ببینم این چی میگه، خب؟ 535 00:30:00,278 --> 00:30:02,925 ‫اوه ببین، ممنون. ‫در موردش فکر کن، خب؟ 536 00:30:02,949 --> 00:30:04,419 ‫راستی من تینا ماخرو هستم. سلام. 537 00:30:04,552 --> 00:30:06,457 ‫- سلام. مایکل برزاتو و... ‫- باشه. 538 00:30:06,457 --> 00:30:09,162 ‫- مایکل! نوشابه، مایکل. ‫- از گفتگویی که داشتیم ممنونم. 539 00:30:09,162 --> 00:30:12,244 ‫- من هم همین‌طور. ممنون مرد. ‫- آره از ساندویچت لذت ببر. 540 00:30:12,268 --> 00:30:14,048 ‫- حتماً. ‫- در موردش فکر کن. من همینجام. 541 00:30:14,072 --> 00:30:16,443 ‫- باشه مایکل. ‫- رفیق، صادقانه. یعنی چرا؟ 542 00:30:16,467 --> 00:30:18,848 ‫رفیق... بچه‌ها همون گوه همیشگیه. 543 00:30:18,848 --> 00:30:21,821 ‫- فقط از یه صدای کوفتی داخلی استفاده کن. ‫- لعنتی. 544 00:30:22,588 --> 00:30:23,825 ‫من فقط یکی دارم. 545 00:30:24,359 --> 00:30:25,527 ‫چی؟ 546 00:30:28,300 --> 00:30:29,402 ‫هوم... 547 00:30:30,271 --> 00:30:32,108 ‫هوووم... 548 00:30:59,262 --> 00:31:01,366 ‫هوم. بوش خوبه. 549 00:31:01,399 --> 00:31:03,437 ‫تقریباً آمادست. 550 00:31:05,274 --> 00:31:06,409 ‫چطور پیش رفت؟ 551 00:31:06,877 --> 00:31:08,180 ‫عالی. 552 00:31:08,647 --> 00:31:10,284 ‫خوبه. 553 00:31:21,302 --> 00:31:22,794 ‫[بیف] 554 00:31:27,311 --> 00:31:32,757 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫ .:: FilmKio.Com ::. 555 00:31:32,782 --> 00:31:36,482 ‫«ترجمه از محمدرسول نوبهاری»