1 00:00:01,480 --> 00:00:11,480 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:11,956 --> 00:00:15,013 ‫« سال ۱۹۴۶ » 3 00:00:25,527 --> 00:00:26,528 ‫کتز؟ 4 00:00:26,528 --> 00:00:28,154 ‫کتز، این وقت شب اینجا چیکار می‌کنی؟ 5 00:00:28,154 --> 00:00:29,599 ‫عذر می‌خوام، آقای درست 6 00:00:29,626 --> 00:00:32,332 ‫ولی شپیرو گفت ‫تا صبح مابقی قالب‌ها آماده شن 7 00:00:32,473 --> 00:00:33,655 ‫خیلی‌خب، باشه. خوبه 8 00:00:34,619 --> 00:00:39,082 ‫خب، ایشون خانم مورگنسترنه، ‫دوست‌دختر پسرم 9 00:00:39,082 --> 00:00:43,962 ‫قراره یه مقاله‌ای از اثر من ‫واسه «براونی» بنویسه 10 00:00:43,962 --> 00:00:46,029 ‫روزنامه‌ی دبیرستان‌شون 11 00:00:46,054 --> 00:00:48,598 ‫بسیارخب، فقط من مصاحبه‌ای نمی‌کنم 12 00:00:50,719 --> 00:00:54,592 ‫اون پسره می‌دونست مصاحبه‌ای در کار نیست 13 00:00:54,841 --> 00:00:57,719 ‫اون شک کرده بود ‫که مصاحبه‌ای در کار نیست 14 00:00:58,226 --> 00:01:00,154 ‫ولی لام تا کام حرف نمی‌زد 15 00:01:01,021 --> 00:01:02,063 ‫می‌دونی چرا؟ 16 00:01:02,731 --> 00:01:04,041 ‫چرا؟ 17 00:01:04,066 --> 00:01:05,902 ‫چون شغلش رو دوست داره 18 00:01:06,234 --> 00:01:07,360 ‫می‌دونم 19 00:01:08,528 --> 00:01:11,085 ‫فقط دیگه نمی‌خوام دروغ بگم 20 00:01:11,948 --> 00:01:13,575 ‫نمی‌خوام به آلن دروغ بگم 21 00:01:15,327 --> 00:01:17,120 ‫هروقت آماده بودیم بهش می‌گیم 22 00:01:18,163 --> 00:01:22,077 ‫ببین چی می‌گم، تو قراره ‫مثل یه شاهدخت سُنت‌شکن زندگی کنی 23 00:01:22,228 --> 00:01:23,822 ‫من استودیوی خودم رو دارم و... 24 00:01:24,044 --> 00:01:28,215 ‫توام اتاق مخصوصِ نویسندگی خودت رو داری، 25 00:01:29,799 --> 00:01:31,366 ‫و دیگه آزاد می‌شیم 26 00:01:33,011 --> 00:01:34,012 ‫هال... 27 00:01:35,900 --> 00:01:37,955 ‫فکر کنم مهمون ناخوانده داریم 28 00:01:51,254 --> 00:01:52,912 ‫« سیلور دلار » 29 00:01:55,445 --> 00:01:59,230 ‫« مفقود شده » ‫« یونتا کلیو جانسون » 30 00:02:00,718 --> 00:02:10,718 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 31 00:03:04,936 --> 00:03:07,944 ‫« بانوی درون دریاچه » 32 00:03:15,508 --> 00:03:18,395 ‫« سال ۱۹۶۷ » 33 00:03:25,749 --> 00:03:27,263 ‫مرسی که قبول کردی 34 00:03:27,288 --> 00:03:29,498 ‫شرمنده که این همه راه رو تا اینجا اومدی 35 00:03:29,523 --> 00:03:30,980 ‫ماشینم روشن نمی‌شد 36 00:03:33,632 --> 00:03:35,217 ‫چی میل دارید، آقا؟ 37 00:03:35,717 --> 00:03:37,344 ‫فقط قهوه، لطفاً 38 00:03:37,344 --> 00:03:38,762 ‫قهوه 39 00:03:38,762 --> 00:03:43,058 ‫حالا این گفت‌وگوی دوستانه رو مدیون چی‌ام؟ 40 00:03:49,147 --> 00:03:52,234 ‫ست از وقتی رفتی یه حالی شده 41 00:03:52,234 --> 00:03:53,318 ‫می‌دونم 42 00:03:54,819 --> 00:03:55,820 ‫متأسفم 43 00:03:55,820 --> 00:04:00,659 ‫دلش نمی‌خواد راجع‌بهش صحبت کنه، ‫ولی دیشب بالاخره حرف دلش رو زد 44 00:04:04,287 --> 00:04:05,949 ‫چی گفت؟ 45 00:04:08,750 --> 00:04:11,779 ‫گفت خونه‌ی تو احساس امنیت نداره 46 00:04:14,976 --> 00:04:16,206 ‫که اینطور 47 00:04:16,506 --> 00:04:17,737 ‫که اینطور 48 00:04:19,009 --> 00:04:20,462 ‫احساس امنیت نداره 49 00:04:21,888 --> 00:04:22,889 ‫بیا 50 00:04:27,060 --> 00:04:28,434 ‫این چیه؟ 51 00:04:30,146 --> 00:04:31,147 ‫مدارک طلاق 52 00:04:31,147 --> 00:04:33,942 ‫- بهم توصیه شده که... ‫- خیلی‌خب 53 00:04:33,942 --> 00:04:36,985 ‫به دلیل جداییت برگه‌ها رو پر کنم 54 00:04:42,117 --> 00:04:43,118 ‫بفرمایید، آقا 55 00:04:43,118 --> 00:04:44,202 ‫ممنون 56 00:04:50,000 --> 00:04:51,609 ‫بهم نفقه تعلق می‌گیره؟ 57 00:04:52,878 --> 00:04:54,296 ‫- چی؟ ‫- چیه؟ 58 00:04:54,838 --> 00:04:56,506 ‫دارم مُهر پایان زندگی مشترک‌مون رو می‌زنم 59 00:04:56,506 --> 00:04:59,509 ‫اون‌وقت اولین چیزی که به زبون میاری اینه؟ 60 00:04:59,509 --> 00:05:02,470 ‫- تا اینجا که هیچی بهم ندادی ‫- تو که خودت... 61 00:05:02,470 --> 00:05:04,097 ‫یه شغل پُرزرق و برق توی استار داری 62 00:05:04,097 --> 00:05:06,224 ‫تو از کجا می‌دونی بهم حقوق میدن؟ 63 00:05:06,725 --> 00:05:08,810 ‫- نمی‌دونم ‫- الان باید پاشم وکیل بگیرم؟ 64 00:05:08,810 --> 00:05:11,313 ‫یا باید زانو بزنم و به پات بیفتم؟ 65 00:05:11,313 --> 00:05:12,522 ‫این انتخاب خودت بود 66 00:05:12,522 --> 00:05:14,441 ‫خودت اینو خواستی 67 00:05:14,441 --> 00:05:15,859 ‫یادت که نرفته؟ 68 00:05:16,067 --> 00:05:18,153 ‫- پاتو از در بیرون گذاشتی و... ‫- وایسا ببینم 69 00:05:18,153 --> 00:05:20,280 ‫- با یکی آشنا شدی، مگه نه؟ ‫- تو پاتو... 70 00:05:20,280 --> 00:05:22,157 ‫- با یه خانمی آشنا شدی ‫- آره، با یکی آشنا شدم 71 00:05:22,157 --> 00:05:23,241 ‫آره، آشنا شدم 72 00:05:23,241 --> 00:05:24,768 ‫چند سالشه؟ 73 00:05:26,620 --> 00:05:29,122 ‫- چه فرقی داره، مدی؟ ‫- بیخیال، یه عددی بگو دیگه 74 00:05:29,122 --> 00:05:31,458 ‫- این چه بحثیه آخه مدی؟ ‫- چند سالشه؟ چقدر جوون‌تر از... 75 00:05:31,458 --> 00:05:33,501 ‫سپتامبر امسال میشه ۲۵ سالش 76 00:05:34,753 --> 00:05:36,421 ‫باریکلا بهت 77 00:05:36,421 --> 00:05:39,674 ‫- نه، من برات خوشحالم، جدی میگم ‫- مدی، میشه تمومش کنی؟ 78 00:05:39,674 --> 00:05:41,099 ‫- اونم غذای حلال درست می‌کنه؟ ‫- این الان چه... 79 00:05:41,124 --> 00:05:43,320 ‫- معلومه که درست می‌کنه، معلومه ‫- معلومه که درست می‌کنه 80 00:05:43,345 --> 00:05:45,639 ‫- چقدر هم عالیه ‫- خیلی هیجان‌زده‌ای، نه؟ 81 00:05:47,098 --> 00:05:48,975 ‫- بالاخره! ‫- شاید الان اگه طلاق بگیریم، 82 00:05:48,975 --> 00:05:52,270 ‫بالاخره بتونم بدون اجازه‌ی تو ‫ماشینم رو بفروشم 83 00:05:52,979 --> 00:05:54,394 ‫گمونم همین‌طوره 84 00:05:56,942 --> 00:05:59,007 ‫ولی همچنان به کمکت نیاز دارم 85 00:06:11,831 --> 00:06:14,125 ‫- شنیدی؟ گفتم به کمکت نیاز دارم ‫- آره، شنیدم 86 00:06:14,125 --> 00:06:15,252 ‫شنیدم 87 00:06:16,211 --> 00:06:17,587 ‫مخارج وکیل با من 88 00:06:17,587 --> 00:06:19,339 ‫- اذیتت نمی‌کنم ‫- خیلی ازت ممنونم 89 00:06:19,339 --> 00:06:22,592 ‫ولی نباید انقدر به پسرمون ‫فشار بیاری که پیش خودت بمونه 90 00:06:22,592 --> 00:06:24,427 ‫- بهم این قول رو میدی؟ ‫- من بهش فشاری نیاوردم 91 00:06:24,427 --> 00:06:27,013 ‫- اون بچه‌ی منه، دلم می‌خواد کنارش... ‫- نمراتش پایین اومده 92 00:06:28,265 --> 00:06:30,392 ‫الان به یه الگوی باثبات توی زندگیش نیاز داره 93 00:06:30,392 --> 00:06:32,404 ‫باید کنار پدرش باشه 94 00:06:40,110 --> 00:06:41,319 ‫منم باثباتم 95 00:06:43,126 --> 00:06:53,126 ‫« ترجمه از iredprincess و امیر فرحناک » ‫::. FarahSub & iredsub .:: 96 00:06:58,712 --> 00:07:00,422 ‫توی مقاله‌ات خوندم... 97 00:07:01,172 --> 00:07:04,342 ‫آخرین چیزی که تسی کوچولو ‫خواسته بود یه اسب دریایی بود 98 00:07:04,367 --> 00:07:06,279 ‫« خدمات پارک دروید هیل » 99 00:07:06,304 --> 00:07:10,015 ‫به امید کشف شگفتی وارد اون مغازه شد 100 00:07:10,765 --> 00:07:12,669 ‫ولی بخاطرش مجازات شد 101 00:07:13,685 --> 00:07:16,938 ‫درست همون‌طوری که من ‫واسه حرص و طمعم مجازات شدم 102 00:07:19,774 --> 00:07:21,234 ‫درست همون‌طوری که تو مجازات میشی 103 00:07:40,266 --> 00:07:41,946 ‫« مسدودسازی اضطراری » 104 00:08:08,657 --> 00:08:10,575 ‫هی، مدی. پیش گاسکا رفتی؟ 105 00:08:10,575 --> 00:08:11,785 ‫معلومه که رفتم، لو 106 00:08:12,744 --> 00:08:13,745 ‫تو حرف نداری، مدی 107 00:08:13,745 --> 00:08:15,580 ‫- بنازم ‫- برو بریم 108 00:08:15,580 --> 00:08:17,249 ‫این شد سرعت عمل 109 00:08:24,172 --> 00:08:25,715 ‫خانم ستون پشتیبانی عزیز، 110 00:08:25,715 --> 00:08:29,219 ‫خواستم هجوم موش‌ها از ‫شمال خیابون ۸۶ام رو گزارش بدم 111 00:08:29,219 --> 00:08:30,387 ‫اون‌ها حال آدم رو به‌هم می‌زنن 112 00:08:30,387 --> 00:08:32,639 ‫و شهرداری هم هیچ کاری ‫واسه حل این مشکل نمی‌کنه 113 00:08:32,639 --> 00:08:34,683 ‫- اینجا همه... ‫- شهروند آشفته‌ی عزیز، 114 00:08:34,683 --> 00:08:38,186 ‫من بررسی کردم و مشکل‌تون رو ‫به شهرداری گزارش دادم 115 00:08:38,186 --> 00:08:41,063 ‫خاطرجمع شدم به محض پایان این هوای سرد، 116 00:08:41,063 --> 00:08:45,443 ‫تحقیقات جامع و کامل به همراه ‫سم‌پاشی مؤثری صورت بگیره 117 00:09:06,298 --> 00:09:07,792 ‫چه‌خبر شده؟ 118 00:09:07,817 --> 00:09:10,385 ‫آقای هیث میگه واسه خاطر ‫چندتا چراغی که... 119 00:09:10,385 --> 00:09:13,054 ‫توی پارک دروید هیل سوخته بودن ‫به بخش امور عام‌المنفعه زنگ زدی 120 00:09:13,805 --> 00:09:16,433 ‫آره، یه نامه‌ای به دست‌مون رسید ‫که آقای هیث نمی‌خواست چاپ شه 121 00:09:16,433 --> 00:09:17,517 ‫منم با اون‌ها تماس گرفتم 122 00:09:17,517 --> 00:09:20,604 ‫یه آقایی رد می‌شد دید که ‫چراغ‌ها سوختن، چی شده مگه؟ 123 00:09:21,187 --> 00:09:24,482 ‫کارگرهای پارک رفتن چراغ‌ها رو ‫درست کنن که یه جسد پیدا کردن 124 00:09:24,482 --> 00:09:26,067 ‫جسد یه زن سیاه‌پوست 125 00:09:26,067 --> 00:09:27,152 ‫خدای من 126 00:09:28,194 --> 00:09:29,321 ‫می‌خوان با من صحبت کنن؟ 127 00:09:29,321 --> 00:09:31,156 ‫نه، نیازی به این کار نیست 128 00:09:31,156 --> 00:09:33,074 ‫همون نامه رو بهشون بدم ‫خودشون پیگیری می‌کنن 129 00:09:33,074 --> 00:09:35,577 ‫و... آقای مارشال چی؟ 130 00:09:35,752 --> 00:09:36,920 ‫نه 131 00:09:36,945 --> 00:09:39,398 ‫اگه نامه رو تحویل بدم ‫همه‌چی حل و فصل میشه 132 00:09:47,130 --> 00:09:49,608 ‫هویت زنه رو تشخیص دادن؟ 133 00:09:49,633 --> 00:09:51,676 ‫جسدش توی شرایط بدی بود 134 00:09:51,676 --> 00:09:54,554 ‫گفتن یکی به اسم کلیو جانسون بوده 135 00:09:55,388 --> 00:09:56,556 ‫کلیو جانسون؟ 136 00:09:57,057 --> 00:09:59,226 ‫توی «اَفرو» راجع‌بهش خوندم. ‫همون زنیه که مفقود شده 137 00:09:59,226 --> 00:10:02,520 ‫درست همون شبی که ‫استفان زوادسکی توی پارک دستگیر شد 138 00:10:10,153 --> 00:10:12,530 ‫شرمنده، حتماً دور انداختمش 139 00:10:12,530 --> 00:10:14,449 ‫خیلی اینجا جا ندارم 140 00:10:14,449 --> 00:10:15,575 ‫واقعاً؟ 141 00:10:15,575 --> 00:10:17,591 ‫چیزی یادت میاد ازش؟ 142 00:10:18,286 --> 00:10:20,664 ‫فقط یه پیام کوتاه از بیل اسمیت 143 00:10:20,664 --> 00:10:21,998 ‫بیل اسمیت؟ 144 00:10:21,998 --> 00:10:23,375 ‫- خدایا ‫- چیه؟ 145 00:10:24,042 --> 00:10:26,087 ‫اسم یارو جعلیه 146 00:10:26,112 --> 00:10:28,614 ‫می‌تونست حتی میکی ماوس هم باشه 147 00:10:29,673 --> 00:10:34,719 ‫ببین، اگه پیداش کردی ‫به کسی نشون نده 148 00:10:35,303 --> 00:10:37,657 ‫مارشال نمی‌خواد این قضایا دامن‌گیرش بشه 149 00:10:37,682 --> 00:10:41,326 ‫و می‌دونی... بذار اَفرو پیگیری کنه 150 00:10:41,826 --> 00:10:43,190 ‫حتماً 151 00:11:02,247 --> 00:11:04,485 ‫این همون دفتریه که باید بهش امیدوار باشم؟ 152 00:11:05,000 --> 00:11:07,833 ‫فکر کردی براشون بیگل میاری ‫قربون صدقه‌ت میرن؟ 153 00:11:12,591 --> 00:11:13,592 ‫ادنا 154 00:11:14,759 --> 00:11:18,555 ‫می‌خواستم ببینم میشه یکم نصیحتم کنی 155 00:11:19,055 --> 00:11:20,223 ‫اولین اشتباه خودتو کردی 156 00:11:20,223 --> 00:11:22,484 ‫- کدوم اشتباه؟ ‫- هرگز از کسی اجازه نگیر 157 00:11:22,509 --> 00:11:24,969 ‫- ببخشید، من فقط... ‫- اینم اشتباه دومت 158 00:11:25,395 --> 00:11:27,480 ‫- چی؟ ‫- هرگز عذرخواهی نکن 159 00:11:32,235 --> 00:11:35,739 ‫به یه دوراهی اخلاقی خوردم، ‫می‌خوام راجع‌بهش باهات صحبت کنم 160 00:11:37,282 --> 00:11:38,366 ‫تا سه نشه بازی نشه 161 00:11:38,366 --> 00:11:39,701 ‫دیگه چی؟ 162 00:11:39,701 --> 00:11:41,953 ‫همیشه موقعیت رو بسنج 163 00:11:42,704 --> 00:11:47,125 ‫من از دست اون حرومی‌های وراج ‫اومدم دستشویی تا... 164 00:11:47,125 --> 00:11:50,045 ‫پنج دقیقه آرامش داشته باشم ‫که بتونم کارم رو بکنم 165 00:11:50,837 --> 00:11:52,923 ‫تو الان تمایلی برای... 166 00:11:52,923 --> 00:11:55,467 ‫توصیه‌های خردمندانه از من می‌بینی؟ 167 00:12:10,106 --> 00:12:11,107 ‫استفان؟ 168 00:12:12,817 --> 00:12:14,027 ‫مدی 169 00:12:15,445 --> 00:12:18,060 ‫چشم به راهِ ملاقاتت بودم 170 00:12:18,740 --> 00:12:21,243 ‫ولی گمونم از قبل داستانت رو نوشتی 171 00:12:22,327 --> 00:12:24,320 ‫واسه همون اون نامه رو برام فرستادی؟ 172 00:12:24,613 --> 00:12:25,764 ‫« برجک الف » 173 00:12:25,789 --> 00:12:27,207 ‫تا دوباره بیام ببینمت؟ 174 00:12:27,207 --> 00:12:28,917 ‫کدوم نامه؟ 175 00:12:29,834 --> 00:12:30,877 ‫خیلی‌خب 176 00:12:32,087 --> 00:12:33,213 ‫بیا از اول شروع کنیم 177 00:12:35,257 --> 00:12:37,300 ‫چرا اون خانم رنگین‌پوست رو کشتی؟ 178 00:12:38,510 --> 00:12:41,137 ‫تا همین امروز که ‫راجع‌بهش منو سؤال‌پیچ کردن 179 00:12:41,137 --> 00:12:44,122 ‫حتی اسم این خانم هم به گوشم نخورده بود 180 00:12:45,141 --> 00:12:47,352 ‫پیش خودت بودم، مدی. یادته دیگه؟ 181 00:12:48,770 --> 00:12:50,146 ‫کسی غیر از تو اینو نمی‌دونه 182 00:12:50,146 --> 00:12:52,566 ‫یکی به اسم بیل اسمیت برام نامه نوشت 183 00:12:53,650 --> 00:12:57,070 ‫توی همون پارکی که تو رو گرفتن 184 00:12:57,904 --> 00:12:59,447 ‫همون شبی که اون خانم مفقود شد 185 00:13:00,407 --> 00:13:02,075 ‫چرا اون نامه رو برام نوشتی؟ 186 00:13:02,075 --> 00:13:03,785 ‫من هروقت نامه‌ای بنویسم، 187 00:13:04,703 --> 00:13:08,123 ‫روش می‌زنه «کانون اصلاح و تربیت بالتیمور» 188 00:13:08,123 --> 00:13:11,751 ‫می‌تونستی از یکی که بیرونه ‫بخوای نامه رو بنویسه 189 00:13:11,751 --> 00:13:13,128 ‫یه شریک جرم 190 00:13:13,128 --> 00:13:16,631 ‫واسه چی؟ اگه کار خودم بود، ‫چرا باید کاری می‌کردم که پیداش کنن؟ 191 00:13:17,716 --> 00:13:19,259 ‫تا دوباره پای منو به ماجرا باز کنی 192 00:13:20,176 --> 00:13:21,177 ‫نه 193 00:13:22,846 --> 00:13:24,151 ‫کار من نبود 194 00:13:25,704 --> 00:13:28,310 ‫ولی هربار که جسدِ یکی ‫توی دریاچه پیدا میشه 195 00:13:28,310 --> 00:13:30,145 ‫ظاهراً یه سرش به تو ختم میشه 196 00:13:31,938 --> 00:13:36,735 ‫مخرج مشترک هردوی این اتفاقات من نیستم، مدی 197 00:13:36,735 --> 00:13:38,069 ‫تویی 198 00:13:55,580 --> 00:13:57,539 ‫اینم بانوی درون دریاچه 199 00:13:59,841 --> 00:14:02,177 ‫چند ماه داخل آب باشی همچین بلایی سرت میاد 200 00:14:03,053 --> 00:14:05,680 ‫مادرش هم همین شکلی باید می‌دیدش؟ 201 00:14:06,264 --> 00:14:07,599 ‫متأسفانه 202 00:14:07,599 --> 00:14:08,767 ‫خودش شناساییش کرد 203 00:14:09,517 --> 00:14:11,853 ‫شباهتی بین این و پرونده‌ی درست هست؟ 204 00:14:12,896 --> 00:14:15,440 ‫چیز خاصی نیست، ‫غیر از اینکه هردو توی آب پیدا شدن 205 00:14:18,443 --> 00:14:20,028 ‫ولی کشته شده، درسته؟ 206 00:14:20,987 --> 00:14:22,906 ‫توی این وضعی که هست ‫تشخیصش غیرممکنه 207 00:14:22,906 --> 00:14:28,670 ‫نه جمجمه‌ش آسیبی دیده، ‫نه نشونی از اختناق و خفگیه 208 00:14:29,621 --> 00:14:32,791 ‫حتی فکر می‌کنم ممکنه واسه شنا ‫رفته باشه و توی دریاچه یخ زده باشه 209 00:14:34,084 --> 00:14:37,212 ‫توی چله‌ی زمستون، اونم بالای فواره؟ 210 00:14:40,715 --> 00:14:42,509 ‫از این طرف، خانم مورگنسترن 211 00:14:42,509 --> 00:14:44,094 ‫- ممنونم ‫- بله 212 00:14:44,886 --> 00:14:46,972 ‫صورتجلسه‌ی دادگاه دوک رو برام بیار 213 00:14:47,597 --> 00:14:49,975 ‫بسیارخب. بهتون خبر میدم. 214 00:14:50,517 --> 00:14:52,185 ‫گفتم که بهتون اطلاع میدم 215 00:14:54,271 --> 00:14:55,272 ‫سلام، خانم مورفی 216 00:14:55,272 --> 00:14:57,816 ‫بنده مدی مورگنسترن هستم؛ ‫نویسنده‌ی خبرگزاری استار 217 00:14:57,816 --> 00:15:01,236 ‫کورا هم همین حرف رو زد، ‫اما من تا حالا اسم‌تون رو توش ندیدم 218 00:15:01,236 --> 00:15:03,405 ‫من ستون پشتیبان رو می‌نویسم 219 00:15:03,405 --> 00:15:05,949 ‫مردم منو ملقب به خانم پشتیبان می‌شناسن 220 00:15:07,325 --> 00:15:08,910 ‫در خدمتم، خانم پشتیبان 221 00:15:08,910 --> 00:15:11,162 ‫خب، شما خبرهای کلیو جانسون رو پوشش می‌دید 222 00:15:11,162 --> 00:15:13,623 ‫همین‌طوره، یه سه ماهی میشه 223 00:15:13,623 --> 00:15:15,250 ‫می‌خوام بازم درموردش بدونم 224 00:15:16,376 --> 00:15:17,502 ‫چرا؟ 225 00:15:17,502 --> 00:15:19,421 ‫خب، برای داستانم دیگه 226 00:15:21,172 --> 00:15:22,382 ‫این دخترک طفلی که غیبش زد، 227 00:15:22,382 --> 00:15:24,718 ‫اصلاً براتون اهمیتی نداشت که ‫چند کلمه‌ای توی خبرها درموردش بنویسید 228 00:15:25,468 --> 00:15:27,929 ‫حالا که خیال می‌کنید پای یه قاتلِ ‫سفیدپوست درمیونه... 229 00:15:27,929 --> 00:15:30,015 ‫راستش از نظر من، ‫اصلاً کار اون نبوده 230 00:15:30,015 --> 00:15:32,225 ‫- پس کار کیه از نظرت؟ ‫- دنبال همین جوابم 231 00:15:32,225 --> 00:15:33,894 ‫دبیرخونه‌تون مقاله‌ی خوبی درموردش نوشت 232 00:15:33,894 --> 00:15:34,978 ‫دقیقاً 233 00:15:34,978 --> 00:15:38,940 ‫راستش کار خودم بود، ‫اما اسمم رو ثبت نکردن 234 00:15:38,940 --> 00:15:40,025 ‫بذار رک و پوست‌کَنده بگم 235 00:15:40,025 --> 00:15:42,152 ‫واسه پیدا کردن سرنخ ‫خودم رو به آب و آتیش می‌زنم، 236 00:15:42,152 --> 00:15:43,862 ‫می‌شینم مصاحبه می‌کنم، ‫بازه‌های زمانی رو سرهم می‌کنم و 237 00:15:43,862 --> 00:15:45,614 ‫فکر کردی همه رو دودستی تقدیمت می‌کنم 238 00:15:45,614 --> 00:15:47,532 ‫بلکه بالأخره بتونی اسمت رو ‫توی روزنامه‌ی استار ثبت کنی؟ 239 00:15:47,532 --> 00:15:49,534 ‫خیلی ممنونم، خانم پشتیبان 240 00:15:49,534 --> 00:15:52,078 ‫با کمال احترام، خانم مورفی 241 00:15:52,954 --> 00:15:56,833 ‫وقتی «اَفرو» خبری رو منتشر می‌کنه، ‫فقط رنگین‌پوست‌ها می‌خوننش 242 00:15:57,417 --> 00:16:01,671 ‫حالا اگه «استار» چاپش کنه، عالم و آدم خبردار می‌شن 243 00:16:03,590 --> 00:16:06,009 ‫اگه احترامت همچین نتیجه‌ای برام داره، بذار دم کوزه آبشو بخور 244 00:16:07,135 --> 00:16:10,722 من روزنامه‌ی شما سفیدپوست‌ها رو دنبال می‌کنم 245 00:16:11,306 --> 00:16:12,557 ‫می‌خوای سر از دنیای من دربیاری... 246 00:16:15,685 --> 00:16:18,021 ‫پس تو هم بشین بخون، عزیزم 247 00:16:19,022 --> 00:16:21,149 ‫من پایین شهر می‌شینم، خانم مورفی 248 00:16:21,149 --> 00:16:24,194 ‫ترجیح میدم به چشم دنیامون بهش نگاه کنم 249 00:16:28,740 --> 00:16:30,242 ‫خب، ممنون وقت گذاشتید 250 00:16:31,368 --> 00:16:33,620 ‫یکی راه خروج رو به خانم پشتیبان نشون بده 251 00:16:35,747 --> 00:16:36,748 ‫بفرمایید 252 00:16:41,586 --> 00:16:42,921 ‫« کشیش‌ها حامیِ پاول » 253 00:16:48,468 --> 00:16:50,178 ‫« انجمن ملی برای پیشرفت رنگین‌پوست‌ها ‫طالب خسارت ۲۰۰ هزار دلاری شد » 254 00:17:03,149 --> 00:17:04,693 ‫عذر می‌خوام. ببخشید 255 00:17:06,987 --> 00:17:08,737 ‫ببخشید. با عرض معذرت 256 00:17:27,132 --> 00:17:28,257 ‫سرکار 257 00:17:31,595 --> 00:17:32,596 ‫خانم 258 00:17:32,596 --> 00:17:37,517 تصورم از حضورمون توی عموم همچین چیزی نبود 259 00:17:39,769 --> 00:17:40,937 می‌شناختیش؟ 260 00:17:41,771 --> 00:17:42,814 ‫نه کاملاً، خانم 261 00:17:42,814 --> 00:17:44,858 ‫عارضه‌ی غمناکی برای کل جامعه بوده 262 00:17:45,442 --> 00:17:47,277 ‫تا شخص خاطی رو دستگیر نکنیم ‫آروم نمی‌شینیم 263 00:17:47,277 --> 00:17:48,361 ‫عذر می‌خوام 264 00:17:48,385 --> 00:18:08,385 ‫دیجــــی‌موویـــــز ‫FarahSub & iredsub 265 00:19:08,191 --> 00:19:11,653 « سنت کریسمس ادامه دارد » 266 00:19:22,622 --> 00:19:25,375 ‫- خداروشکر! ‫- خداروشکر! 267 00:19:26,084 --> 00:19:28,628 ‫خداروشکر! 268 00:19:30,005 --> 00:19:31,381 ‫پروردگار عشق است! 269 00:19:32,799 --> 00:19:34,050 « به یاد یونتا کلیو جانسون عزیزمان » 270 00:19:35,927 --> 00:19:37,554 ‫عشق ورزیدن به کسی... 271 00:19:39,806 --> 00:19:40,932 ‫برابره با شناختنشون 272 00:19:42,809 --> 00:19:47,480 حالا وقتشه مروا شروود رو به پشت تریبون دعوت کنیم 273 00:19:54,738 --> 00:19:57,782 ‫یونتا تک دخترم بود 274 00:19:59,618 --> 00:20:01,202 ‫ولی پدرش که گذاشت رفت، 275 00:20:01,786 --> 00:20:06,666 کم‌کم باورش شده بود که خودش مادر خونه‌ست 276 00:20:07,459 --> 00:20:08,460 ‫بله 277 00:20:08,460 --> 00:20:13,048 ‫خواسته‌ی قلبی یونتا همیشه ‫این بود که با پدرش و 278 00:20:13,757 --> 00:20:15,258 ‫رفیقش دورا بخونه 279 00:20:15,258 --> 00:20:17,552 ‫دختر خوبی بود 280 00:20:18,303 --> 00:20:19,429 ‫ادامه بده 281 00:20:20,764 --> 00:20:22,140 ‫بهشون بگو! 282 00:20:22,140 --> 00:20:24,392 ‫اسلپی، چرا پا نمیشی بری، وحشی؟ 283 00:20:24,392 --> 00:20:26,978 ‫به خدا بگو چرا نمی‌ذاری ‫توی مراسم تشیع خانمم 284 00:20:26,978 --> 00:20:28,230 ‫کنار بچه‌هام بشینم 285 00:20:28,230 --> 00:20:30,815 ‫خدای من، از دست این مرد نجاتم بده! 286 00:20:30,815 --> 00:20:32,108 ‫از دست من نجاتت بده؟ 287 00:20:33,151 --> 00:20:35,862 با تک تکِ مسببین مرگش دست دادی 288 00:20:37,489 --> 00:20:38,698 اون‌وقت ‫از من می‌ترسی؟ 289 00:20:40,116 --> 00:20:42,202 ‫اون شب پیش تو بود 290 00:20:42,202 --> 00:20:44,704 ‫اگه پیشم می‌موند که ‫الان زنده بود 291 00:20:45,413 --> 00:20:47,707 بخاطر شما گذاشت رفت ‫چون خیال می‌کرد به دادش می‌رسید 292 00:20:48,291 --> 00:20:49,584 ‫ولی کاری نکردید 293 00:20:49,584 --> 00:20:51,086 ‫واسه همینه که الان زیر خروارها خاک خوابیده 294 00:20:51,795 --> 00:20:53,296 ‫درست می‌گم، خانم سامر؟ 295 00:20:55,632 --> 00:20:58,009 ‫حاضر نشدید استخدامش کنید ‫چون نمی‌خواستید وجهه‌تون خراب بشه؛ 296 00:20:58,009 --> 00:20:59,636 ‫واسه این که برای شل کار می‌کرده 297 00:21:00,470 --> 00:21:02,389 ‫خودشم اینو می‌دونست. ‫مگه نه، خلافکار؟ 298 00:21:05,308 --> 00:21:07,060 ‫الان وقتش نیست، اسلپی 299 00:21:07,060 --> 00:21:08,436 ‫سعی کرد گولش بزنه، پسر 300 00:21:08,436 --> 00:21:10,522 ‫می‌دونم داغ دیدی ‫اما برو بشین سرجات 301 00:21:10,522 --> 00:21:12,649 ‫چیه، دیگه نمی‌تونم ‫مستقیم با خودش صحبت کنم؟ 302 00:21:14,442 --> 00:21:17,028 می‌دونید که سیاه‌سوخته‌ها وقتی سری تو سرها درمیارن که یه مُشت سیاه‌سوخته‌ی حلقه‌به‌گوش نوکریش رو کنن 303 00:21:18,363 --> 00:21:20,824 ‫- آدم باش و... ‫- خیلی‌خب. خیلی‌خب. بیا 304 00:21:20,824 --> 00:21:22,200 ‫تو هم دلت خواست، حروم‌لقمه؟ 305 00:21:22,200 --> 00:21:24,953 ‫- بیخیال، آقای جانسون. بیا... ‫- الان شدم آقای جانسون؟ 306 00:21:24,953 --> 00:21:27,664 ‫زنم زنده بود که به یه وَرت نبود اسمم روشه 307 00:21:28,331 --> 00:21:30,375 ‫نیازی نیست اینجا صحبت کنیم. ‫بیا. بیا بریم ببیرون. بجنب 308 00:21:30,375 --> 00:21:33,128 ‫جونم براتون بگه که زنم با این داداش ‫کاکاسیاه قدبلندی که اینجاست، مشکلی نداشت 309 00:21:33,128 --> 00:21:35,255 ‫وقتی که هرشب می‌شستن مشروب... 310 00:21:35,255 --> 00:21:36,798 ‫- بابایی! ‫- اصلاً اهل مشروبم نیست ها 311 00:21:37,757 --> 00:21:38,758 ‫بیخیال 312 00:21:48,768 --> 00:21:49,853 ‫آقای جانسون 313 00:21:50,520 --> 00:21:51,855 ‫آقای جانسون 314 00:21:51,855 --> 00:21:54,190 ‫- حرفی باهاتون ندارم، خانم ‫- من مدی مورگنسترن‌ام 315 00:21:54,190 --> 00:21:56,067 ‫خبرنگار استارم 316 00:21:56,067 --> 00:21:59,154 ‫- به نظرم قاتل همسرتون شما نیستید ‫- جدی؟ 317 00:21:59,154 --> 00:22:01,990 ‫به نظرم استفان زوادسکی هم ‫هیچ ارتباطی به این جریانات نداشته 318 00:22:01,990 --> 00:22:04,534 ‫- چی ازش می‌دونی؟ ‫- خبری که ترکونده رو من نوشتم 319 00:22:04,534 --> 00:22:06,578 ‫می‌تونم کمکت کنم داستان خودت رو هم بگی 320 00:22:06,578 --> 00:22:10,081 ‫گوش بده، یه خانم آرایشگری اونجاست ‫که اسمش لوسیله 321 00:22:10,081 --> 00:22:13,043 ‫حساب و کتاب‌های آقای گوردون با کلیو بود. ‫اینو می‌دونستی؟ 322 00:22:13,043 --> 00:22:15,086 ‫این چه ربطی به لوسیل داره؟ 323 00:22:15,086 --> 00:22:18,256 ‫پسرم با یه دلال قمار کار می‌کنه ‫که برای لوسیل شرط‌بندی می‌کنه 324 00:22:18,256 --> 00:22:20,133 ‫شب کریسمس، عددش دراومد 325 00:22:20,133 --> 00:22:21,551 ‫خدای من، گمونم اونجا بودم 326 00:22:21,551 --> 00:22:24,095 ‫کلیو اون شب ناپدید شد. ‫منظورم رو می‌گیری؟ 327 00:22:24,095 --> 00:22:25,722 ‫کلیو شرط‌بندی رو با لوسیل تقسیم کرد؟ 328 00:22:25,722 --> 00:22:29,309 ‫اصلاً شرط‌بندی نبود. خبر داشت ‫که این عددها درمیان. 329 00:22:30,352 --> 00:22:33,438 ‫کلیو اصلاً اهل قمار نبود چون قمار باباش رو ازش گرفت 330 00:22:34,189 --> 00:22:37,025 ‫عددی رو بیاری که نباید می‌آوردی، ‫سرتو می‌کنن زیر آب 331 00:22:37,025 --> 00:22:38,360 ‫می‌گیری چی میگم؟ 332 00:22:38,360 --> 00:22:39,736 ‫بله. بله، آقای جانسون 333 00:22:39,736 --> 00:22:40,820 ‫آقای جانسون... 334 00:22:42,822 --> 00:22:46,284 ‫اگه حاضر باشید پای حرف‌هاتون بمونید، ‫فکر کنم بتونم کمک‌تون کنم 335 00:22:46,284 --> 00:22:47,369 ‫منو کمک کنی؟ 336 00:22:47,369 --> 00:22:49,871 ‫روحتم خبر نداره داری با کی درمیفتی، ‫نه خانم گزارشگر؟ 337 00:22:51,581 --> 00:22:52,749 ‫به نفعته سریع‌تر یاد بگیری 338 00:23:03,885 --> 00:23:07,389 « سالن زیبایی لوسیل » 339 00:23:14,354 --> 00:23:15,480 ‫- خانم مورگنسترن... ‫- سلام 340 00:23:15,480 --> 00:23:17,774 ‫...اینجا چیکار می‌کنید؟ ‫افتتاحیه هفته‌ی بعده. 341 00:23:17,774 --> 00:23:21,778 ‫توی مراسم تشیع کلیو دیدم‌تون، ‫همین اطراف بودم 342 00:23:21,778 --> 00:23:24,322 ‫گفتم بیام یه سری به سالن جدیدتون بزنم 343 00:23:26,741 --> 00:23:28,076 ‫به‌به 344 00:23:28,076 --> 00:23:30,370 ‫اینجا خیلی قشنگه 345 00:23:31,204 --> 00:23:32,664 ‫حتماً خیلی براتون خرج برداشته 346 00:23:33,373 --> 00:23:36,376 ‫گفتم که، هنوز آماده نشده 347 00:23:36,376 --> 00:23:38,545 ‫اما به محض اینکه افتتاح کردیم ‫بهتون خبر میدم 348 00:23:38,545 --> 00:23:40,171 چیکار داشتید؟ 349 00:23:41,923 --> 00:23:46,386 ‫راستش قصد داشتم ‫یکم فِرِ موهام رو بیشتر کنم 350 00:23:48,513 --> 00:23:50,765 ‫توی مراسم تشیع چیکار داشتید، خانم مورگنسترن؟ 351 00:23:50,765 --> 00:23:53,393 ‫این خانم جوان... 352 00:23:53,393 --> 00:23:56,396 ‫قصدتون اینه دست آقای جانسون رو رو کنید؟ 353 00:23:57,147 --> 00:24:00,191 ‫نه بابا، فقط جذب داستانش شدم 354 00:24:00,984 --> 00:24:02,110 ‫از دوستانت بوده؟ 355 00:24:02,110 --> 00:24:03,236 ‫نه، نه 356 00:24:03,236 --> 00:24:06,156 ‫راستش یکی دو باری ‫مثل خودتون، مشتریم بوده 357 00:24:06,156 --> 00:24:08,742 اما در همین حد 358 00:24:09,242 --> 00:24:10,660 ‫هفته‌ی بعدی برگردید 359 00:24:10,660 --> 00:24:11,870 ‫بهتون تخفیف میدم 360 00:24:11,870 --> 00:24:14,122 ‫- گمونم هفته‌ی بعدی ببینمت ‫- خیلی‌خب. خدافظ 361 00:24:20,086 --> 00:24:21,296 ‫خانم پشتیبان گرامی، 362 00:24:21,296 --> 00:24:23,840 دیگه توی خواب هم نمیشه سوار قطار یا تراموایی شد که 363 00:24:23,840 --> 00:24:25,342 ‫نقاشی‌های رکیک روی در و دیوار نباشه... 364 00:24:25,342 --> 00:24:26,760 شهروند ‫آزرده‌خاطر گرامی، 365 00:24:26,760 --> 00:24:28,345 ‫بعنوان یک مادر در بالتیمور باید بگم که 366 00:24:28,345 --> 00:24:31,723 ‫همه‌ی ما مِن باب گسترش نقاشی‌ها و تخریبات 367 00:24:31,723 --> 00:24:34,184 ‫موجود در برخی مناطق شهر نگرانـیم 368 00:24:34,184 --> 00:24:35,477 ‫خانم پشتیبان گرامی، 369 00:24:35,477 --> 00:24:38,939 ‫خسته شدم توی هوای گرم هم ‫مجبور به لباس پوشیدن میشم 370 00:24:38,939 --> 00:24:41,107 ‫هر دفعه که با لباس زیر بودم... 371 00:24:41,107 --> 00:24:42,359 شهروند ‫برهنگی‌گرای گرامی... 372 00:24:42,359 --> 00:24:45,946 ‫از دست تو، مدی! خودم می‌دونم ‫این فرعون کوفتی کدوم قبرستونیـه 373 00:24:45,946 --> 00:24:48,657 ‫خب، کلیو جانسون پیشخدمت اونجا بود 374 00:24:48,657 --> 00:24:51,743 ‫بعلاوه حساب و کتاب‌های ‫آقای گوردون دستش بوده، 375 00:24:51,743 --> 00:24:53,954 ‫کسی که توی ۲۰ سال گذشته، ‫بزرگترین بازی شرط‌بندی 376 00:24:53,954 --> 00:24:56,248 ‫- رو توی بالتیمور اداره می‌کنه ‫- ببین، اینم می‌دونم 377 00:24:56,248 --> 00:24:58,875 ‫- که شرط‌بندی اون کاکاسیاه چه کثافتیه، مَد... ‫- اینجوری صحبت نکن 378 00:24:58,875 --> 00:24:59,960 ‫چی؟ بگم شرط‌بندی تمیزش؟ 379 00:24:59,960 --> 00:25:01,711 ‫به نظرم همین شرط‌بندی کردنش 380 00:25:01,711 --> 00:25:04,589 ‫- به نظرت؟ ‫- ...باعث شد سرش رو بکنن زیر آب 381 00:25:04,589 --> 00:25:06,341 ‫خیلی‌خب. منبعت کیه؟ 382 00:25:06,341 --> 00:25:08,218 ‫منبعت کیه؟ 383 00:25:08,218 --> 00:25:09,511 ‫شوهر کلیو جانسون 384 00:25:10,136 --> 00:25:12,180 ‫توروخدا 385 00:25:12,180 --> 00:25:16,017 ‫اگه این مسئله رو با مارشال درمیون بذاری، باروبندیلت رو می‌اندازه رو کولت بری اَفرو، مدی 386 00:25:16,017 --> 00:25:18,645 ‫واسه همین اومدم پیش تو 387 00:25:19,813 --> 00:25:24,651 ‫من فکر می‌کنم این زن رو کشتن و ‫بهتره که داستانش رو پوشش بدیم 388 00:25:24,651 --> 00:25:26,319 دیگه مهم نیست سیاه‌پوسته یا نه 389 00:25:26,319 --> 00:25:27,445 ‫ببین... خواهش می‌کنم 390 00:25:28,613 --> 00:25:29,948 ‫- تو... تو... ‫- من چی؟ 391 00:25:29,948 --> 00:25:31,950 ‫تو کفگیرت ته دیگه خورده، مدی 392 00:25:31,950 --> 00:25:33,034 ‫هیچی تو چنته نداری 393 00:25:33,034 --> 00:25:34,119 ‫چرنده 394 00:25:35,036 --> 00:25:36,538 ‫تو بزدلی، باب 395 00:25:37,789 --> 00:25:40,542 ‫همینجوریش هم داری ‫لبه‌ی تیغ راه میری، خانم شوارتز 396 00:25:41,001 --> 00:25:44,379 ‫حالام برگرد پشت میزت و ‫بیخیال این داستان کسشعر شو، 397 00:25:44,379 --> 00:25:47,424 وگرنه پرونده‌ی خودت و این داستانت با همدیگه بسته میشه 398 00:26:01,229 --> 00:26:03,899 ‫سلام. می‌خوام با آقای گوردون صحبت کنم 399 00:26:03,899 --> 00:26:06,902 « مخصوص اعضا » 400 00:26:12,157 --> 00:26:13,491 ‫- سلام ‫- شرمنده، خانم‌ها 401 00:26:13,491 --> 00:26:14,576 ‫فقط ورود اعضا میّسره 402 00:26:14,576 --> 00:26:17,370 ‫من خبرنگار بالتیمور استار هستم. ‫من شما رو دیدم. 403 00:26:17,370 --> 00:26:19,998 ‫دیروز دیدم توی مراسم تشیع ‫کلیو جانسون شرکت کردید 404 00:26:19,998 --> 00:26:22,918 ‫می‌خوام دوکلمه با آقای گوردون ‫درمورد خانم جانسون صحبت کنم 405 00:26:24,336 --> 00:26:26,087 ‫- کاری از دستم برنمیاد، خانم ‫- نه، ببخشید؟ 406 00:26:26,087 --> 00:26:27,172 ‫معذرت می‌خوام 407 00:26:27,172 --> 00:26:28,465 ‫اجازه بدید رک و پوست‌کَنده بگم 408 00:26:29,382 --> 00:26:30,926 ‫خبرگزاری سرآمدِ بالتیمور 409 00:26:30,926 --> 00:26:33,220 ‫قصد داره از خانم سیاه‌پوستی ‫که به قتل رسیده گزارش بنویسه 410 00:26:33,220 --> 00:26:37,641 ‫از قضا کارمند این کلوب هم بوده؛ ‫اون‌وقت صاحب اینجا اجازه‌ی ملاقات بهم نمیده؟ 411 00:26:38,141 --> 00:26:39,976 ‫هیچ راه دیگه‌ای جلو روم نمی‌مونه 412 00:26:39,976 --> 00:26:43,480 ‫جز اینکه اتهامات وارده به آقای گوردون ‫از سمت شوهر خانم جانسون رو چاپ کنم 413 00:26:47,108 --> 00:26:48,109 همینجا منتظر بمونید 414 00:26:57,452 --> 00:26:59,204 ‫خیلی ممنونم 415 00:26:59,204 --> 00:27:01,957 ‫معذرت می‌خوام، ‫اسم‌تون چی بود؟ 416 00:27:03,333 --> 00:27:07,754 ‫- رجی ‫- رجی، پات چی شده؟ 417 00:27:07,754 --> 00:27:10,006 ‫توی تمرین اتفاقی اینجوری شد 418 00:27:10,006 --> 00:27:12,092 ‫من بوکسورم 419 00:27:13,093 --> 00:27:16,388 ‫گمونم توی ورزش بوکس ‫احتمال داره چشم‌تون هم کبود بشه 420 00:27:20,725 --> 00:27:21,726 ‫طناب‌بازی بوده 421 00:27:29,192 --> 00:27:31,736 ‫چند دقیقه دیگه بیا داخل و ‫بگو توی دفتر منتظرمون‌ان 422 00:27:31,736 --> 00:00:00,000 ‫- مطمئنی؟ ‫- آره 423 00:27:33,989 --> 00:27:35,240 ‫سلام، متشکرم 424 00:27:39,911 --> 00:27:40,912 ‫سلام 425 00:27:40,912 --> 00:27:42,622 ‫افتخار آشنایی چه کسی نصیبم شده؟ 426 00:27:42,622 --> 00:27:44,791 ‫من مدلین مورگنسترن هستم. ‫می‌تونید مدی صدام کنید. 427 00:27:44,791 --> 00:27:46,585 ‫خب حالا که اینجوریه، ‫شمام منو شل صدا کنید 428 00:27:46,585 --> 00:27:48,086 پس دارید خبر مرگ کلیو رو پوشش می‌دید؟ 429 00:27:48,086 --> 00:27:49,170 ‫همینطوره 430 00:27:50,297 --> 00:27:52,507 ‫عجب ماهی‌های حاره‌ای قشنگی دارید 431 00:27:52,507 --> 00:27:54,050 ‫رجی در زمینه‌ی ماهی‌ها ‫اطلاعات زیادی داره 432 00:27:54,926 --> 00:27:55,927 ‫بنده در خدمتم 433 00:27:55,927 --> 00:27:57,679 ‫- چی میل دارید؟ ‫- هیچی، ممنون 434 00:27:57,679 --> 00:28:01,016 ‫مطمئنید؟ به نظر من که ‫یه نوشیدنی سرحال میاردتون 435 00:28:02,017 --> 00:28:03,852 ‫اسکاچ می‌خورم، ممنونم 436 00:28:05,020 --> 00:28:07,147 ‫چقدر کلیو رو می‌شناختید؟ 437 00:28:07,147 --> 00:28:08,773 ‫از بچگی می‌شناختمش 438 00:28:08,773 --> 00:28:10,150 حساب و کتاب‌هاتون با ایشون بوده 439 00:28:10,150 --> 00:28:11,443 ‫درسته 440 00:28:11,443 --> 00:28:16,781 ‫تا چه اندازه درمورد... چطور بگم... ‫تا چه اندازه درمورد کسب‌وکار فرعی‌تون خبر داشت؟ 441 00:28:16,781 --> 00:28:18,867 ‫یا که شغل اصلی‌تون حساب میشه؟ 442 00:28:18,867 --> 00:28:20,243 ‫منظورتون کدوم کسب‌وکاره؟ 443 00:28:20,243 --> 00:28:21,786 ‫نیازه که به زبون بیارمش؟ 444 00:28:22,996 --> 00:28:23,997 ‫خب... 445 00:28:24,497 --> 00:28:28,043 ‫- ممنونم ‫- ترجیح میدم با صراحت حرف‌تون رو بزنید 446 00:28:30,629 --> 00:28:32,422 ‫طی ۲۰ سال اخیر، بزرگترین بازی شرط‌بندی ‫اعداد در بین رنگین‌پوست‌های بالتیمور 447 00:28:32,422 --> 00:28:34,758 ‫زیر دست شما می‌چرخیده 448 00:28:34,758 --> 00:28:38,678 ‫من روی سیاه‌پوست‌های بالتیمور ‫سرمایه‌گزاری کردم، خانم مورگنسترن 449 00:28:38,678 --> 00:28:40,680 ‫اگه قدرتی برای سیاه‌پوست‌ها به ارمغان نیاره، 450 00:28:40,680 --> 00:28:42,974 ‫دیگه همچین شرط‌بندی‌ای در جای‌جایِ ‫این کشور قانونی و بدون مشکله 451 00:28:42,974 --> 00:28:45,560 ‫بهتون قول میدم اگه دولت سفیدپوست‌ها ‫سدّ راهمون بشه، همچین اتفاقی میفته 452 00:28:45,560 --> 00:28:47,520 ‫رئیس، من میرم طبقه پایین... 453 00:28:47,520 --> 00:28:48,605 ‫نخیر 454 00:28:49,814 --> 00:28:50,815 ‫همینجا می‌مونی 455 00:28:51,399 --> 00:28:53,109 ‫بهتره به پای زخمیت یکم استراحت بدی 456 00:28:54,069 --> 00:28:56,488 ‫کجا میری؟ ‫از بالتیمور استار اومدن 457 00:28:56,488 --> 00:28:59,115 ‫شرط‌بندی‌ سیاه‌پوست‌ها ‫چشم‌شون رو گرفته 458 00:28:59,616 --> 00:29:01,993 ‫چشم من پیگیر کلیو جانسون و 459 00:29:01,993 --> 00:29:07,165 ‫پولیه که به لطف شرط‌بندی‌هایی ‫که فرمودید گیرش اومده 460 00:29:07,165 --> 00:29:08,375 ‫کدوم پول؟ 461 00:29:08,375 --> 00:29:09,834 ‫خب، شما بفرمایید 462 00:29:09,834 --> 00:29:12,796 ‫روحمم خبر نداره از چی حرف می‌زنید. ‫تو حرف‌هاشون رو می‌فهمی؟ 463 00:29:12,796 --> 00:29:15,215 ‫اصلا و ابدا متوجه نمی‌شم 464 00:29:18,426 --> 00:29:19,553 ‫ببخشید 465 00:29:19,553 --> 00:29:23,473 ‫خانم مورگنسترن، توی دفتر منتظرمونن 466 00:29:23,473 --> 00:29:24,599 ‫- یه دقیقه‌ی دیگه میام ‫- ایشون... 467 00:29:24,599 --> 00:29:26,726 ‫ایشون دستیار بنده، خانم وایسنستین هستن 468 00:29:26,726 --> 00:29:29,479 ‫مهلت کمی برای داستان ‫کلیو جانسون در اختیارمونه و 469 00:29:29,479 --> 00:29:33,483 ‫مایلم پاسخ‌ رسمی‌تون رو مکتوب بنویسم 470 00:29:33,483 --> 00:29:35,569 ‫خیلی ممنونم، خانم واینستین 471 00:29:40,115 --> 00:29:41,950 ‫دورا کارتر چطور؟ 472 00:29:43,159 --> 00:29:45,829 ‫- ایشون هم کارمند شما بوده، درسته؟ ‫- در حال حاضر پاریس تشریف دارن 473 00:29:46,413 --> 00:29:49,207 ‫دنبال شرایط بهتر و بالاتری بود 474 00:29:49,708 --> 00:29:54,921 ‫رجی جان هم سر همین مسئله ‫ناراحت و غمگین‌ان 475 00:29:54,921 --> 00:29:57,132 ‫شما و خانم کارتر عاشق هم بودید؟ 476 00:29:57,799 --> 00:29:59,759 ‫ظاهراً بله 477 00:30:00,802 --> 00:30:03,763 ‫از روی کنجکاوی می‌پرسم، عید شکرگزاری کجا بودید؟ 478 00:30:03,763 --> 00:30:05,015 شما ‫جشن می‌گیریدش؟ 479 00:30:05,765 --> 00:30:07,642 ‫بله، اکثراً جشن می‌گیرن 480 00:30:07,642 --> 00:30:08,768 ‫تعطیلات آمریکایی‌هاست 481 00:30:11,396 --> 00:30:12,981 ‫حتماً هم‌رنگ جماعت شدن ‫خیلی خوبه، درسته؟ 482 00:30:12,981 --> 00:30:14,816 خوبه، نه؟ 483 00:30:16,109 --> 00:30:19,279 ‫برای یهودی‌ها ارزش قائلـم، بله 484 00:30:19,279 --> 00:30:21,489 ‫یه نسل‌کشی رو تاب آوردید 485 00:30:21,489 --> 00:30:24,075 ‫نژادپرستی رو پشت‌سر گذاشتید 486 00:30:24,075 --> 00:30:28,997 ‫اما توی این کشور، این شهر، ‫همشیه حق با سفید‌پوست‌هاست 487 00:30:29,664 --> 00:30:32,459 ‫تا جایی هم که من در جریانم، ‫از همین جماعت‌اید 488 00:30:32,459 --> 00:30:35,295 ‫خب، نگم براتون که یه ملت صف کشیدن ما رو قضاوت می‌کنن 489 00:30:35,295 --> 00:30:39,049 ‫همونطوری که شما اومدید منو قضاوت می‌کنید، خانم مورگنسترن 490 00:30:39,883 --> 00:30:43,094 ‫هرکاری کردم ‫صرفاً برای خدمت به سیاه‌پوست‌ها بوده 491 00:30:43,094 --> 00:30:45,889 ‫منظورم قدرت مالی سیاه‌پوست‌هاست 492 00:30:46,389 --> 00:30:48,600 ‫اگه با یه مبلغ کم 493 00:30:49,100 --> 00:30:54,564 ‫بتونم ردّ امید رو ‫توی چشم‌ این بیچاره‌ها ببینم، 494 00:30:54,564 --> 00:30:57,317 ‫که اونم هرازگاهی جواب میده، 495 00:30:57,317 --> 00:30:58,568 ‫با کمایل میل انجامش میدم 496 00:30:58,568 --> 00:31:01,112 ‫کلیو جانسون امید نداشت؟ 497 00:31:02,280 --> 00:31:04,032 کارش به کجا کشید؟ 498 00:31:05,784 --> 00:31:07,410 ‫کلیو فقط اینجا کار نمی‌کرد 499 00:31:08,954 --> 00:31:11,831 ‫این تحقیق و تفحص تهمت‌آمیز ‫شامل حال کارفرماهای 500 00:31:12,582 --> 00:31:15,669 ‫یهودیش‌ هم میشه یا که ‫فقط مختص سیاه‌پوست‌هاست؟ 501 00:31:22,425 --> 00:31:23,552 ‫خانم پشتیبان گرامی، 502 00:31:23,552 --> 00:31:27,347 ‫ظاهراً برق تقاطع ۳۹ام و دیویس مشکل دارن... 503 00:31:27,347 --> 00:31:29,808 ‫متقاضی محترم، استار از قبل... 504 00:31:29,808 --> 00:31:31,601 ‫کلیو توی هکت کار می‌کرد، 505 00:31:31,601 --> 00:31:33,186 ‫جایی‌که مدل پشت شیشه بود 506 00:31:33,186 --> 00:31:34,854 ‫...خونواده‌ی یه کاکاسیاهی تازه نقل‌مکان کرده اینجا... 507 00:31:34,854 --> 00:31:36,815 ‫روزانه هزارجور مرد می‌دیدنش و 508 00:31:36,815 --> 00:31:39,859 ‫همین می‌تونسته باعث بشه ‫هرکسی نقشه‌ی قتلش رو بکشه 509 00:31:39,859 --> 00:31:41,695 ‫مادر نگران عزیز، به گمونم... 510 00:31:41,695 --> 00:31:43,947 ‫ولی هکت مال دارودسته‌ی خودتونه، درسته؟ 511 00:31:43,947 --> 00:31:45,115 ‫دوست‌دار سگ گرامی... 512 00:31:45,115 --> 00:31:47,450 ‫شک ندارم اصلاً اونجا نرفتی 513 00:31:54,416 --> 00:31:56,251 ‫- سلام ‫- از دیدنتون خوشحال شدم، خانم شوارتز 514 00:31:56,251 --> 00:31:58,837 ‫متأسفانه داریم می‌بندیم. ‫چیزی هست که... 515 00:31:58,837 --> 00:32:02,132 ‫راستش اومدم چند تا سوال ‫درمورد کلیو جانسون بپرسم 516 00:32:02,132 --> 00:32:04,342 ‫قبلاً مدل توی ویترین‌تون بود؟ 517 00:32:04,342 --> 00:32:06,219 ‫البته، کلیو رو یادمه 518 00:32:06,219 --> 00:32:08,179 ‫- چه خبر غم‌انگیزی ‫- آره 519 00:32:08,179 --> 00:32:09,931 ‫دختر خوش بر و رویی بود 520 00:32:10,599 --> 00:32:12,517 ‫راستش گمونم خودتون هم باید بشناسیدش 521 00:32:12,517 --> 00:32:13,602 ‫من؟ 522 00:32:13,602 --> 00:32:16,646 ‫عید شکرگزاری گذشته، ‫لباس تنش رو پوشیدید و رفتید 523 00:32:16,646 --> 00:32:19,524 خودش لباس رو تنهایی از تنش درآورد 524 00:32:20,358 --> 00:32:23,820 البته به شما خیلی بیشتر می‌اومد 525 00:32:53,350 --> 00:32:54,559 ‫خانم پشتیبان گرامی، 526 00:32:54,559 --> 00:32:56,269 ‫اصلا کمکی نمی‌کنید 527 00:32:56,895 --> 00:32:58,605 ‫مدی، بذار کمکت کنم 528 00:32:58,605 --> 00:33:00,273 ‫خودم از پسش برمیام 529 00:33:00,273 --> 00:33:02,776 ‫درحالیکه همچین پیراهنی توی کمد لباس‌هاته، ‫راه افتادی اینور و اونور دنبال سرنخ 530 00:33:02,776 --> 00:33:05,445 ‫بیخیال، مدی. ‫خیال کردی خوشم میاد همچین کاری کنم؟ 531 00:33:05,445 --> 00:33:07,530 تموم آرزوم اینه که ازت بچه‌دار شم 532 00:33:08,156 --> 00:33:09,157 ‫ولی فعلاً نه 533 00:33:09,866 --> 00:33:13,161 ‫قبلش باید مطمئن بشیم که ‫بالأخره نویسنده بشی 534 00:33:13,161 --> 00:33:16,039 ‫صرفاً یه دختربچه‌ای که داره توی گذشته‌اش دست‌وپا می‌زنه 535 00:33:21,002 --> 00:33:23,171 نمی‌دونی داری با کی در میفتی 536 00:33:23,171 --> 00:33:25,131 تا بالاخره بتونی اسمت رو توی استار منتشر کنی؟ 537 00:33:25,131 --> 00:33:27,050 ‫...یهودی‌ هم میشه یا که ‫فقط مختص سیاه‌پوست‌هاست؟ 538 00:33:27,050 --> 00:33:29,386 ‫ولی هربار که جسدِ یکی ‫توی دریاچه پیدا میشه 539 00:33:29,386 --> 00:33:31,221 ‫ظاهراً یه سرش به تو ختم میشه 540 00:33:41,481 --> 00:33:42,899 ‫اینجا چیکار می‌کنی؟ 541 00:33:46,486 --> 00:33:47,737 ‫خودت چیکار می‌کنی؟ 542 00:33:50,657 --> 00:33:51,658 ‫چه خبره؟ 543 00:33:53,785 --> 00:33:56,288 ‫روزی که تسی دِرست گم شده بود، دیدمش 544 00:33:58,623 --> 00:33:59,708 ‫- کی رو دیدی؟ ‫- کلیو 545 00:34:00,750 --> 00:34:01,793 ‫کلیو جانسون 546 00:34:04,921 --> 00:34:09,217 ‫این پیراهن رو از تنش درآوردم و خریدم 547 00:34:10,468 --> 00:34:11,803 ‫بعدش هم تسی رو پیدا کردم 548 00:34:11,803 --> 00:34:13,471 ‫بعدشم با تو آشنا شدم 549 00:34:13,471 --> 00:34:15,599 ‫بعدش استفان باهام صحبت کرد 550 00:34:15,599 --> 00:34:17,684 ‫بعد کلیو دقیقاً همون شبی گم شد 551 00:34:17,684 --> 00:34:19,436 ‫که استفان فرار کرده بود 552 00:34:19,436 --> 00:34:20,686 ‫واسه همین خیال می‌کنن کار اونـه 553 00:34:20,686 --> 00:34:23,106 ‫ولی همه‌چی رو که دنبال می‌کنم، ‫هردفعه به خودم برمی‌گرده 554 00:34:23,106 --> 00:34:24,190 ‫مدی 555 00:34:24,190 --> 00:34:27,068 ‫- مدی، دیگه بس کن، باشه؟ ‫- هی برمی‌گرده به خودم 556 00:34:27,068 --> 00:34:28,320 ‫تو هم می‌شناختیش 557 00:34:28,820 --> 00:34:31,615 ‫شوهر کلیو جانسون بهم گفت ‫که ازش خوشت می‌اومده 558 00:34:32,198 --> 00:34:33,240 ‫ازش خوشت می‌اومد؟ 559 00:34:33,240 --> 00:34:35,285 ‫مدی، این مسئله واسه قبل من و توئـه 560 00:34:36,702 --> 00:34:38,622 ‫بیخیال، بیا... بگیر بشین 561 00:34:40,874 --> 00:34:42,291 ‫تو منو فرستادی پیش لوسیل 562 00:34:42,291 --> 00:34:44,251 ‫- مدی، بیخیال. بیا بشین ‫- شوهرِ کلیو... 563 00:34:44,251 --> 00:34:45,921 ‫- بهم گفت که کلیو بهش... ‫- بیا بشین 564 00:34:45,921 --> 00:34:48,006 ‫...شماره‌های برنده رو داده و ‫سر همین هم کشتنـش 565 00:34:48,006 --> 00:34:50,717 ‫خودش این داستان رو سرهم کرده، خب؟ ‫یه داستانه فقط 566 00:34:50,717 --> 00:34:53,094 ‫به نظرت شل گوردون ‫توی این ماجرا دستی داشته؟ 567 00:34:53,094 --> 00:34:54,846 ‫منو بازجویی نکن، مدی 568 00:34:54,846 --> 00:34:56,181 ‫- اومدم کمکت کنم ‫- کلیو 569 00:34:56,181 --> 00:34:57,265 ‫می‌خوام کمکت کنم 570 00:34:57,265 --> 00:34:59,893 ‫- الان ذهنت خیلی درگیره ‫- کلیو توی فرعون برای شل کار می‌کرده و 571 00:34:59,893 --> 00:35:02,771 حساب‌وکتاب‌هاش دست اون بوده 572 00:35:03,521 --> 00:35:04,773 ‫مدی... هی، مدی 573 00:35:05,440 --> 00:35:07,734 ‫نصف رنگین‌پوست‌های بالتیمور ‫واسه شل گوردون کار می‌کنن 574 00:35:07,734 --> 00:35:09,903 ‫- با این چیزها به هیچ جایی نمی‌رسی ‫- تو هم آدم اونی؟ 575 00:35:14,699 --> 00:35:16,284 ‫مدی، من نیومدم با همدیگه دعوا کنیم 576 00:35:16,284 --> 00:35:18,119 ‫می‌دونم واسه چی اومدی 577 00:35:19,412 --> 00:35:20,538 ‫اینجوری نکن 578 00:35:20,538 --> 00:35:23,333 ‫نیازی نیست یادم بدی ‫چطوری کارم رو انجام بدم 579 00:35:24,918 --> 00:35:26,419 ‫کارت این نیست، خب؟ 580 00:35:26,920 --> 00:35:29,381 ‫کارت کارآگاه بازی نیست، عزیزم 581 00:35:29,381 --> 00:35:31,424 ‫چون پرونده زیر دستِ فردی پلتـه؟ 582 00:35:31,424 --> 00:35:33,969 ‫اولین کارآگاه جنایی سیاه‌پوست بالتیمور 583 00:35:33,969 --> 00:35:35,554 ‫- خب، باریکلا ‫- چرا داری... 584 00:35:35,554 --> 00:35:38,515 ‫دقیقاً عینهو بقیه پلیس‌های سفیدپوست شهر، ‫کلیو جانسون هم به یه وَرته 585 00:35:38,515 --> 00:35:40,141 ‫- اون‌وقت واسه تو مهمه، مدی؟ ‫- بله 586 00:35:40,141 --> 00:35:41,309 ‫دغدغه‌ات... گوش کن بهم 587 00:35:41,309 --> 00:35:44,229 ‫تنها دغدغه‌ات اینه که بتونی ‫رفیقت رو تبرئه کنی 588 00:35:44,229 --> 00:35:45,647 ‫- قاتل نیست ‫- جدی؟ روراست باش 589 00:35:45,647 --> 00:35:47,524 ‫حتماً چون خودش گفته، نه؟ 590 00:35:47,524 --> 00:35:50,110 ‫- بله، حرفش رو باور دارم ‫- معلومه که باور داری، مدی 591 00:35:50,110 --> 00:35:53,196 ‫- حرف مادرش رو هم باور کرده بودی ‫- هیچ مظنون دیگه‌ای وجود نداره 592 00:35:54,573 --> 00:35:55,574 ‫شایدم... 593 00:35:56,741 --> 00:36:02,289 ‫شایدم یادت رفته گزارش بدی ‫رجی رو می‌شناسی، همونی که بوکسوره 594 00:36:02,289 --> 00:36:05,041 ‫که برحسب اتفاق ایشون هم ‫کلکسیونی از ماهی‌های حاره‌ای داره 595 00:36:06,543 --> 00:36:08,169 ‫روحمم خبر نداره از چی حرف می‌زنی 596 00:36:09,004 --> 00:36:10,589 ‫خب؟ واقعاً می‌گم، ولی این... 597 00:36:11,339 --> 00:36:14,426 ولی این مثل روزنامه‌ی دبیرستانت نیست، مدی 598 00:36:14,426 --> 00:36:16,928 ‫پای جون ملت درمیونه 599 00:36:16,928 --> 00:36:18,597 ‫الان فقط مدی نیست که مهمه 600 00:36:21,099 --> 00:36:22,100 ‫می‌خوام تنها باشم 601 00:36:22,100 --> 00:36:24,060 ‫اینجوری بقیه رو بیرون می‌کنی؟ 602 00:36:25,520 --> 00:36:26,646 ‫می‌خوام تنها باشم 603 00:36:32,402 --> 00:36:33,820 ‫تو همیشه تنهایی، مدی 604 00:37:19,824 --> 00:37:22,494 ‫صبح بخیر، خانم زوادسکی. ‫من مدی مورگ... 605 00:37:22,494 --> 00:37:25,330 ‫می‌شناسمت، خانم مورگنسترن 606 00:37:28,124 --> 00:37:29,668 ‫امکانش هست وقت‌تون رو بگیرم؟ 607 00:37:31,044 --> 00:37:36,716 ‫مغازه‌مون که تعطیل شده، ‫دیگه الان تا دلت بخواد وقت آزاد دارم 608 00:37:38,885 --> 00:37:39,886 ‫ممنونم 609 00:37:43,265 --> 00:37:45,433 ‫چیزی میل دارید؟ 610 00:37:46,810 --> 00:37:48,520 ‫قهوه دارید؟ 611 00:37:49,020 --> 00:37:50,272 ‫قهوه‌تون چطوری باشه؟ 612 00:37:51,606 --> 00:37:52,649 ‫با شیر، خامه... 613 00:37:52,649 --> 00:37:53,858 ‫کدومش؟ 614 00:37:54,609 --> 00:37:57,445 ‫- اگه مشکلی نداره، شیر ‫- راحت باش لطفاً 615 00:37:57,445 --> 00:37:58,530 ‫ممنونم 616 00:38:02,617 --> 00:38:04,619 ‫خبر جدیدی از پسرم داری؟ 617 00:38:06,079 --> 00:38:08,540 ‫نه. شما چطور؟ 618 00:38:12,043 --> 00:38:13,587 ‫جدیداً خیلی نطقش باز نمیشه 619 00:38:14,713 --> 00:38:16,923 ‫فکر کنم دوست داره ‫بیشتر با شما هم‌کلوم بشه 620 00:38:18,383 --> 00:38:20,719 ‫احتمالاً ترس افتاده به جونش 621 00:38:21,803 --> 00:38:25,015 ‫به‌زودی حکمش صادر میشه، خانم زوادسکی 622 00:38:25,015 --> 00:38:26,099 ‫کاشا 623 00:38:27,392 --> 00:38:29,019 ‫کاشا، چه اسم قشنگی دارید 624 00:38:30,061 --> 00:38:32,105 ‫- کاتاژینا قشنگتره ‫- دستتون درد نکنه 625 00:38:32,105 --> 00:38:36,318 ‫اما نه وقتی که ملت با ‫لهجه‌ی آمریکایی‌شون صدام می‌کنن 626 00:38:36,318 --> 00:38:37,611 ‫شما لهستانی هستید؟ 627 00:38:37,611 --> 00:38:39,779 ‫هم متولد شدم و هم بزرگ‌شده‌ی اونجام 628 00:38:40,447 --> 00:38:42,240 ‫مادرم هم اهل لهستانه 629 00:38:42,240 --> 00:38:43,325 ‫- جدی؟ ‫- بله 630 00:38:43,325 --> 00:38:45,160 ‫- کجاش؟ ‫- ورشو 631 00:38:45,160 --> 00:38:46,244 ‫ممنونم 632 00:38:46,244 --> 00:38:47,787 ‫این مال باوهوفه 633 00:38:49,331 --> 00:38:50,415 ‫فقط از اونجا می‌خرم 634 00:38:55,837 --> 00:38:57,756 ‫شما اهل کجایید؟ 635 00:38:58,673 --> 00:38:59,883 ‫تربلینکا 636 00:39:01,801 --> 00:39:03,303 ‫روستای قشنگیـه 637 00:39:03,970 --> 00:39:06,056 ‫مزارعش، جنگل‌ سرسبزش 638 00:39:07,098 --> 00:39:08,225 ‫کل سال همین‌طوریه 639 00:39:09,392 --> 00:39:11,478 ‫- مردم خوبی داره ‫- آها 640 00:39:11,478 --> 00:39:13,688 همه میگن ما از یهودی‌ها نفرت داشتیم 641 00:39:13,688 --> 00:39:18,485 ‫ولی حقیقتاً هیچکدوم‌مون تا حالا ندیدیم‌شون 642 00:39:19,694 --> 00:39:22,197 ‫تا اینکه آلمانی‌ها اردوگاه‌های مرگ‌شون ‫رو اونجا بنا کردن 643 00:39:23,031 --> 00:39:24,366 ‫متأسفم 644 00:39:27,994 --> 00:39:30,330 ‫الان دیگه حتی کسی اسمش رو هم به زبون نمیاره 645 00:39:31,915 --> 00:39:34,793 ‫آخرهای جنگ با یه سربازی آشنا شدم 646 00:39:35,835 --> 00:39:40,006 ‫دختر خوش بر و رویی بودم، ‫حالا اگه باورت بشه 647 00:39:40,006 --> 00:39:42,133 ‫هنوزم زیبا هستی، کاشا 648 00:39:44,636 --> 00:39:46,763 ‫الان می‌فهمم چرا پسرم ازت خوشش میاد 649 00:39:47,847 --> 00:39:50,350 ‫عاشق این سربازه نشدم ها 650 00:39:52,143 --> 00:39:57,566 ‫صرفاً دلم می‌خواست تا جایی‌که میشه ‫از اونجا دور شم 651 00:40:01,069 --> 00:40:02,112 ‫از نو شروع کنم 652 00:40:09,452 --> 00:40:12,998 ‫ما برنامه می‌ریزیم و خدا بهمون می‌خنده 653 00:40:12,998 --> 00:40:14,874 ‫تا حالا نشنیده بودم 654 00:40:15,375 --> 00:40:16,376 ‫پسرم به جونم بسته‌ست 655 00:40:18,461 --> 00:40:19,838 ‫- درسته ‫- ولی... 656 00:40:21,548 --> 00:40:23,884 ‫مغزش تاب داره... 657 00:40:25,385 --> 00:40:28,430 ‫اجازه نمیدن درخواست عدم ‫صلاحیت عقلانی بدیم، می‌دونی؟ 658 00:40:29,306 --> 00:40:33,018 ‫شاید بخاطر اینه از نظرشون ‫قاتل کلیو جانسون هم هست 659 00:40:33,018 --> 00:40:36,396 ‫بله، به‌زودی مقصر ‫ترور رئیس‌جمهور کندی هم میشه 660 00:40:39,816 --> 00:40:40,817 ‫کاشا... 661 00:40:42,903 --> 00:40:48,450 ‫احتمالاً بدونم اون سیاه‌پوستی که ‫اون روز توی مغازه پیشش بوده، کیه 662 00:40:49,200 --> 00:40:52,370 ‫اگه باهام صحبت کنی، می‌تونم داستانِ ‫مفصلی بنویسم که به استفان کمک کنه 663 00:40:52,370 --> 00:40:54,497 ‫چه فرقی داره دیگه؟ 664 00:40:54,497 --> 00:40:57,751 ‫همون یارو سیاه‌پوستی که گفتی ‫چشمش کبود بود 665 00:40:57,751 --> 00:40:59,502 ‫یادت نمیاد؟ 666 00:41:00,795 --> 00:41:03,048 ‫نمی‌خوای پیداش کنیم؟ 667 00:41:03,048 --> 00:41:06,426 ‫اگه بتونیم پیداش کنیم، مزیت بزرگیه برای استفان 668 00:41:06,426 --> 00:41:07,928 ‫بله، شنیدم 669 00:41:08,553 --> 00:41:12,140 ‫جزئیات ظاهریش رو به پلیس، دادستان و ‫هرکسی که پرسید دادم 670 00:41:13,308 --> 00:41:14,768 ‫ازم چی می‌خوای؟ 671 00:41:18,730 --> 00:41:19,814 ‫من یه مادرم 672 00:41:22,150 --> 00:41:24,945 ‫منم مثل تو یه پسر دارم، 673 00:41:24,945 --> 00:41:26,029 ‫تک پسر 674 00:41:29,532 --> 00:41:31,368 ‫تقریباً هم سن پسر توئـه 675 00:41:33,912 --> 00:41:36,248 ‫می‌خوام تا جایی‌که می‌تونم به استفان کمک کنم 676 00:41:36,248 --> 00:41:37,624 ‫اگه واقعاً قصدت کمکه، 677 00:41:37,624 --> 00:41:40,335 ‫شاید بهتر باشه یکم آب‌خنک بخوره 678 00:41:40,877 --> 00:41:43,463 دنبال دردسر نباشه، ها؟ 679 00:41:53,765 --> 00:41:57,310 ‫می‌دونی روزی که پسرت فرار کرد ‫کجا رفت؟ 680 00:41:58,395 --> 00:41:59,688 ‫- اومد دیدن من ‫- نه 681 00:42:00,730 --> 00:42:01,731 ‫اومد دیدن من 682 00:42:03,358 --> 00:42:04,359 ‫داری دروغ میگی 683 00:42:04,359 --> 00:42:07,112 ‫دزدکی وارد خونه‌ام شد و ‫منتظرم موند 684 00:42:07,779 --> 00:42:09,114 ‫کسی بهم چیزی نگفت 685 00:42:09,114 --> 00:42:11,741 ‫- خب، من به کسی چیزی نگفتم ‫- استفان بهم چیزی نگفت 686 00:42:11,741 --> 00:42:13,743 ‫پسرها همه‌چی رو ‫برای مادرهاشون تعریف نمی‌کنن 687 00:42:17,289 --> 00:42:21,626 ‫اگه چیزی بهت گفته باشه، ‫تا حالا باید می‌رفتی پیش پلیس و 688 00:42:22,377 --> 00:42:24,379 ‫خیلی وقتِ پیش باید می‌اومدن سراغم 689 00:42:25,505 --> 00:42:28,091 ‫خب، اون‌موقع چیزی بهم نگفت پس 690 00:42:29,467 --> 00:42:32,262 ‫بعد از اینکه جسد کلیو جانسون پیدا شد، ‫من بهش زنگ زدم 691 00:42:33,305 --> 00:42:34,306 ‫حق با تو بود 692 00:42:34,931 --> 00:42:36,224 ‫خوشش میاد باهام صحبت کنه 693 00:42:36,224 --> 00:42:37,851 ‫داری مزخرف میگی 694 00:42:38,935 --> 00:42:40,520 ‫نه به تو و نه هیچ احد و ناسی 695 00:42:41,521 --> 00:42:43,899 ‫حرفی نزده 696 00:42:44,482 --> 00:42:48,278 ‫سرخود پا شدی اومدی اینجا ‫که ازم حرف بکشی 697 00:42:48,278 --> 00:42:49,738 ‫خیال ورت داشته که ‫یه دهاتی لهستانی هالوئـم 698 00:42:49,738 --> 00:42:52,824 ‫- از نظر من هالو نیستی، کاشا ‫- هرزه‌ی یهودی 699 00:43:30,403 --> 00:43:31,863 ‫گور سرت، فاحشه‌ی یهودی! 700 00:43:31,887 --> 00:43:45,686 ‫« ترجمه از iredprincess و امیر فرحناک » ‫::. FarahSub & iredsub .:: 701 00:43:45,710 --> 00:43:47,879 ‫بخاطر تو نمیفتم زندون 702 00:43:47,879 --> 00:43:49,798 ‫تو هم حاضر بودی ‫همچین کاری برای پسرت بکنی 703 00:43:49,798 --> 00:43:51,258 ‫می‌خوای تو زندون بمیرم؟ 704 00:43:51,258 --> 00:43:52,801 ‫خواسته‌ات اینه؟ 705 00:43:52,801 --> 00:43:54,511 ‫اینجوری خوشحال میشی؟ 706 00:43:58,098 --> 00:43:59,307 ‫ای خدا 707 00:44:48,869 --> 00:45:08,869 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 708 00:45:38,406 --> 00:45:40,158 ‫اپراتور. الو؟ 709 00:45:41,618 --> 00:45:42,827 ‫کسی اونجاست؟ 710 00:45:43,453 --> 00:45:44,955 ‫کسی پشت خطه؟ 711 00:45:56,508 --> 00:45:57,759 ‫الو؟ 712 00:45:57,783 --> 00:46:17,783 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::.