1 00:00:01,986 --> 00:00:11,986 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:13,764 --> 00:00:14,932 ‫« لوئیس دِرست » 3 00:00:15,058 --> 00:00:17,632 ‫«هیچ چیز غیرواقعی‌تر از واقع‌گرایی نیست» 4 00:00:24,859 --> 00:00:26,778 ‫والی، توام اینجایی؟ 5 00:00:26,778 --> 00:00:29,197 ‫آره، یه نمایش رادیوییِ تریلر ‫رو برای نقد بهم دادن 6 00:00:29,197 --> 00:00:32,659 ‫آلن، فکر می‌کردم تا ساعت چهار تمرین داری ‫« سال ۱۹۴۷ » 7 00:00:32,659 --> 00:00:36,246 ‫داشتم، ولی زودتر تمومش کردم ‫تا خیالم راحت شه که به موقع می‌رسی 8 00:00:36,246 --> 00:00:38,582 ‫واو، تو یکم زیادی داری جدی می‌گیریش 9 00:00:38,582 --> 00:00:39,911 ‫فقط مامانمه 10 00:00:39,936 --> 00:00:42,377 ‫مامانت نقاش مستعدیه 11 00:00:42,377 --> 00:00:45,839 ‫اون بهتر از خیلی‌های دیگه ‫با قلمروی رؤیا آشناست 12 00:00:45,839 --> 00:00:48,216 ‫نه، نمی‌کشم. مادر مستعدم ‫بوش رو حس می‌کنه 13 00:00:48,216 --> 00:00:50,927 ‫کسایی که خودشون سیگارین ‫بوی سیگار بقیه رو حس نمی‌کنن 14 00:00:50,927 --> 00:00:54,431 ‫مادرم همه‌چی رو حس می‌کنه، ‫ازجمله افکارم 15 00:01:06,401 --> 00:01:07,777 ‫ببخشید 16 00:01:07,777 --> 00:01:10,322 ‫عذرخواهی برای چی! 17 00:01:11,865 --> 00:01:15,410 ‫جرج اوکیف گفته که ‫هیچ چیز غیرواقعی‌تر از واقع‌گرایی نیست 18 00:01:15,410 --> 00:01:18,713 ‫منم امیدوار بودم بتونیم از همون‌جا شروع کنیم 19 00:01:18,738 --> 00:01:21,349 ‫شالوده‌ی یه هنرمند سوررئال چیه؟ 20 00:01:21,374 --> 00:01:24,419 ‫هرچند مطمئن نیستم که هنرمند سوررئالی باشم 21 00:01:25,304 --> 00:01:26,634 ‫درسته 22 00:01:26,922 --> 00:01:29,459 ‫به‌نظر خودت شالوده‌ی یه هنرمند سوررئال چیه؟ 23 00:01:29,484 --> 00:01:32,344 ‫آندره برتان توی اولین بیانیه‌ی خودش از... 24 00:01:32,344 --> 00:01:34,012 ‫ولی خودت چی فکر می‌کنی؟ 25 00:01:36,181 --> 00:01:37,315 ‫به‌نظرم... 26 00:01:38,975 --> 00:01:42,229 ‫به‌نظرم به جست‌وجوی شگفتی ربط داره 27 00:01:43,605 --> 00:01:47,916 ‫ولی چی شگفت‌انگیزتر ‫از تلاش برای تعریف خودت؟ 28 00:01:47,941 --> 00:01:50,194 ‫من فقط می‌خوام بگم... 29 00:01:51,707 --> 00:01:53,981 ‫آثارتون بیننده رو توی... 30 00:01:54,006 --> 00:01:56,031 ‫بتی، پسرم رو دوست داری؟ 31 00:01:57,369 --> 00:02:01,331 ‫چون تابحال ندیده بودم ‫انقدر شیفته‌ی کسی بشه 32 00:02:01,331 --> 00:02:07,575 ‫و بعضی وقت‌ها باید از خودم بپرسم ‫ته این ماجرا کجاست؟ 33 00:02:11,741 --> 00:02:13,684 ‫لیز از «گالری وِست ترد»ـه 34 00:02:14,219 --> 00:02:16,150 ‫احتمالاً باید جوابش رو بدم 35 00:02:16,175 --> 00:02:18,990 ‫عذر می‌خوام، الان برمی‌گردم 36 00:02:19,015 --> 00:02:20,559 ‫می‌خواد با استاد صحبت کنه 37 00:02:20,559 --> 00:02:23,103 ‫خیلی‌خب... آماده باش 38 00:02:25,021 --> 00:02:26,507 ‫چطور پیش میره؟ 39 00:02:28,733 --> 00:02:30,576 ‫فکر کنم از اون‌ورِ بوم افتادم 40 00:02:30,601 --> 00:02:32,397 ‫متنی که توی «براونی» چاپ کردی رو خوندم 41 00:02:32,422 --> 00:02:34,385 ‫«ایالات متحده و ما» 42 00:02:34,410 --> 00:02:37,208 ‫باعث شد فکر کنم بدردنخور و پیرم 43 00:02:37,233 --> 00:02:38,902 ‫بالاخره یه تأثیری داری می‌ذاری 44 00:02:38,927 --> 00:02:41,346 ‫شما پیر نیستید، آقای دِرست 45 00:02:42,497 --> 00:02:45,834 ‫راستش رو بخوای نمی‌دونم ‫احساس پیری کردم یا حسودیم شد 46 00:02:47,335 --> 00:02:49,671 ‫این روزها همه‌ش این دوتا رو قاتی می‌کنم 47 00:02:49,671 --> 00:02:51,214 ‫کاش آلن هم این حس رو می‌کرد 48 00:02:51,214 --> 00:02:54,509 ‫اگه من جای پسرم بودم، ‫می‌بردمت نیویورک 49 00:02:55,319 --> 00:02:57,520 ‫می‌رفتیم «گرینیچ ویلج» دور می‌زدیم ‫(محله‌ی هنرمندان) 50 00:02:57,545 --> 00:03:00,757 ‫بعدش کمکت می‌کردم که به ‫یه روزنامه‌ی درست و حسابی بری 51 00:03:01,683 --> 00:03:05,270 ‫آخه... تو با این استعدادت... 52 00:03:06,062 --> 00:03:08,622 ‫می‌تونی به خیلی جاها برسی، مدی 53 00:03:11,568 --> 00:03:14,112 ‫- ممنون ‫- هال، لیز با تو کار داره 54 00:03:14,112 --> 00:03:17,699 ‫از لوئیس راجع‌به برنامه‌ی ‫ماه آینده‌ش توی گالری وست ترد بپرس 55 00:03:17,699 --> 00:03:19,034 ‫اینجوری به حرف میاد 56 00:03:19,034 --> 00:03:23,330 ‫- ممنون، خانم دِرست ‫- خیلی‌خب. دل تو دلم نیست بخونمش 57 00:03:23,330 --> 00:03:25,754 ‫موقع رفتن از آقای دِرست هم تشکر می‌کنم 58 00:03:28,335 --> 00:03:29,419 ‫آقای دِرست؟ 59 00:03:40,590 --> 00:03:42,602 ‫« هال » 60 00:03:59,152 --> 00:04:01,036 ‫اون باهات چه نسبتی داشت؟ 61 00:04:01,618 --> 00:04:04,079 ‫تو می‌خواستی راوی داستان تسی باشی 62 00:04:04,079 --> 00:04:06,161 ‫می‌خواستی راوی داستان من باشی 63 00:04:06,474 --> 00:04:11,337 ‫می‌خواستی راوی داستان هرکسی جز خودت باشی 64 00:04:18,361 --> 00:04:28,361 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 65 00:05:22,458 --> 00:05:25,572 ‫« بانوی درون دریاچه » ‫« قسمت دوم: ارتباط با جست‌وجوی شگفتی » 66 00:05:31,069 --> 00:05:33,362 ‫تسی، صدای ما رو می‌شنوی؟ 67 00:05:34,044 --> 00:05:36,004 ‫اون... اون اینجاست 68 00:05:43,081 --> 00:05:44,729 ‫لعنت بهش 69 00:05:47,098 --> 00:05:48,934 ‫دروغ نمی‌گفتی 70 00:05:48,934 --> 00:05:51,478 ‫- هی، پال؟ ‫- آره، من گزارش میدم 71 00:05:52,437 --> 00:05:53,851 ‫چقدر کوچیکه 72 00:05:56,077 --> 00:05:59,964 ‫اگه جرم جنسی باشه ‫من که تحملش رو ندارم 73 00:06:00,654 --> 00:06:01,988 ‫تو نداری؟ 74 00:06:01,988 --> 00:06:04,241 ‫دانلی‌ام، دختره رو پیدا کردیم... 75 00:06:06,993 --> 00:06:09,663 ‫از کجا می‌دونستی ‫باید اینجا رو بگردی، خانم... 76 00:06:10,056 --> 00:06:11,641 ‫شوارتز هستم 77 00:06:13,667 --> 00:06:15,900 ‫معمولاً یهودی‌ها رو سریع تشخیص میدم 78 00:06:17,045 --> 00:06:19,461 ‫یه عمر زمان می‌بره ما یهودی‌ها رو بشناسید 79 00:06:19,486 --> 00:06:22,114 ‫دست بر قضا بینی خوبی هم داره 80 00:06:24,469 --> 00:06:26,680 ‫همسرتون می‌دونه اینجایید، خانم شوارتز؟ 81 00:06:30,850 --> 00:06:33,436 ‫- براتون یه مقدار آب میارم ‫- ممنون 82 00:06:34,396 --> 00:06:36,476 ‫فقط چندتا سؤال دیگه داریم 83 00:06:37,016 --> 00:06:47,023 ‫« ترجمه از iredprincess و امیر فرحناک » ‫::. FarahSub & @iredsub@ .::‫ 84 00:06:49,953 --> 00:06:51,912 ‫بهتره حواست رو جمع کنی، پلت 85 00:06:52,622 --> 00:06:55,834 ‫...و بعدش سعی کردیم به ‫جست‌وجوی گروهی ملحق شیم 86 00:06:55,834 --> 00:06:57,672 ‫می‌بینم چیز تازه‌ای نداریم 87 00:06:58,086 --> 00:07:00,066 ‫آره. اون دختره، دِرست، رو پیدا کردن 88 00:07:01,131 --> 00:07:02,572 ‫به این زودی؟ 89 00:07:08,513 --> 00:07:10,074 ‫اینجا زندگی می‌کنی؟ 90 00:07:10,390 --> 00:07:11,391 ‫بله 91 00:07:11,391 --> 00:07:13,059 ‫جای پَرتیه 92 00:07:13,810 --> 00:07:16,566 ‫- ممنون، آقایون افسر ‫- وایسا 93 00:07:17,785 --> 00:07:21,443 ‫تا وقتی قاتل رو دستگیر نکردیم، ‫تو و رفیقت سرتیتر خبرهایید 94 00:07:21,443 --> 00:07:24,404 ‫پس حواس‌تون به خبرنگارها باشه 95 00:07:24,905 --> 00:07:26,994 ‫من که قصد مصاحبه ندارم 96 00:07:28,158 --> 00:07:29,534 ‫همراهیت می‌کنم 97 00:07:29,654 --> 00:07:31,501 ‫ممنون، خودم می‌تونم برم 98 00:07:31,828 --> 00:07:32,829 ‫باشه 99 00:07:33,580 --> 00:07:36,725 ‫فقط تا وقتی که کسی این‌ورها ‫زیر این خاک و گِل زیباییت رو نبینه 100 00:07:38,251 --> 00:07:39,544 ‫خدافظ 101 00:07:39,544 --> 00:07:40,629 ‫شب بخیر 102 00:07:52,102 --> 00:07:56,131 ‫« گوردن » 103 00:08:06,071 --> 00:08:10,158 ‫لعنت بهت، دورا. ‫فکر می‌کردم نشئه کنی اشتهات از بین میره 104 00:08:10,158 --> 00:08:12,994 ‫نه با اون آشپزخونه‌ای که شِل تدارک دیده 105 00:08:13,620 --> 00:08:15,538 ‫- خیلی‌خب، پله رو بپا ‫- یالا، بجنب 106 00:08:15,538 --> 00:08:19,042 ‫مثل اینکه یکی قراره پیش خودم بخوابه 107 00:08:19,709 --> 00:08:22,254 ‫مراقب پله‌ها باش، حواسم بهت هست 108 00:08:23,880 --> 00:08:25,139 ‫من دارمش 109 00:08:28,009 --> 00:08:29,219 ‫خیلی‌خب 110 00:08:30,470 --> 00:08:32,054 ‫به نفعته روی من تف نکنی 111 00:08:32,054 --> 00:08:34,349 ‫- خیلی‌خب ‫- من میرم داخل خاطرجمع شم چیزیش نمیشه 112 00:08:34,349 --> 00:08:36,726 ‫نه، عزیزم. من خسته‌ام. ‫می‌خوام تنها باشم 113 00:08:36,726 --> 00:08:37,811 ‫بیا ببینم 114 00:08:39,020 --> 00:08:41,481 ‫بیا اینجا ببینم. فقط یه بوسه 115 00:08:46,653 --> 00:08:48,238 ‫- خیلی‌خب ‫- بعد بهم یه سر بزن، خب؟ 116 00:08:48,238 --> 00:08:49,322 ‫باشه 117 00:08:55,954 --> 00:08:58,498 ‫برو خدا خدا کن شل بذاره ‫دوباره اجرا کنی 118 00:08:58,498 --> 00:09:00,250 ‫نه، قطعاً می‌ذاره 119 00:09:00,250 --> 00:09:02,752 ‫شل هر کاری بخوام می‌ذاره انجام بدم 120 00:09:02,752 --> 00:09:06,108 ‫آره، تا وقتی که دورا خانم بذاره ‫رجی باهاش بخوابه 121 00:09:07,215 --> 00:09:09,938 ‫- اصلاً اینجوری نیست ‫- واقعاً؟ چجوریه پس؟ 122 00:09:09,963 --> 00:09:11,464 ‫منو واسه صدام می‌خواد 123 00:09:14,848 --> 00:09:17,767 ‫آره، تو از ۱۶ سالگیت داری براش می‌خونی، 124 00:09:17,767 --> 00:09:21,438 ‫و من یادم نمیاد بهت ‫مواد و اتاق رایگان داده باشه، 125 00:09:21,438 --> 00:09:23,398 ‫تا وقتی که علف به دهن رجی شیرین اومد 126 00:09:23,398 --> 00:09:25,108 ‫شاید اونم به دهن من شیرین اومده 127 00:09:25,108 --> 00:09:26,431 ‫نه بابا؟ 128 00:09:26,818 --> 00:09:29,613 ‫دورا، جاهای دیگه هم می‌تونی بخونی 129 00:09:29,613 --> 00:09:32,949 ‫اگی وودز می‌گفت ‫کاکاسیاه‌ها پاریس اجرا می‌کنن 130 00:09:33,825 --> 00:09:35,369 ‫فکرش رو بکن! 131 00:09:36,411 --> 00:09:38,997 ‫این کشور رو به‌کل ول کنی بری 132 00:09:38,997 --> 00:09:40,206 ‫آخه با کدوم پول؟ 133 00:09:40,206 --> 00:09:43,168 ‫میرم ببینم کلئوپاترا توی دفترم چه شرطی بسته، 134 00:09:43,168 --> 00:09:45,420 ‫توام برامون شرط‌بندی می‌کنی 135 00:09:45,420 --> 00:09:48,757 ‫من با پولی که نیاز پسرهامه شرط‌بندی نمی‌کنم 136 00:09:50,425 --> 00:09:55,680 ‫من اینجا توی رؤیای رفتن‌مون به پاریسم 137 00:09:55,680 --> 00:09:57,807 ‫اون‌وقت تو می‌خوای ‫بچسبی به وَر دلِ مرتیل سامر 138 00:09:59,434 --> 00:10:01,478 ‫من وقت رؤیا‌پردازی ندارم 139 00:10:03,246 --> 00:10:05,916 ‫مرتیل یه کار آبرومند برام جور می‌کنه 140 00:10:05,941 --> 00:10:07,002 ‫آبرومند؟ 141 00:10:09,527 --> 00:10:12,697 ‫می‌دونی که شل ‫پول کمپین انتخاباتی اون رو داد؟ 142 00:10:14,015 --> 00:10:15,700 ‫همچین چیزی نیست 143 00:10:15,700 --> 00:10:18,411 ‫آره، مرتیل سامر ‫سنگ مردم رو به سینه می‌زنه 144 00:10:18,995 --> 00:10:23,041 ‫به فکر زنان سیاه‌پوسته، ‫بخصوص یکی‌شون... 145 00:10:24,751 --> 00:10:26,419 ‫مرتیل سامر 146 00:10:27,588 --> 00:10:30,068 ‫« م. سامر » 147 00:10:45,397 --> 00:10:47,315 ‫- مامان؟ ‫- مدلین 148 00:10:47,315 --> 00:10:49,150 ‫اینجا چیکار می‌کنی؟ 149 00:10:49,974 --> 00:10:51,858 ‫میلتون زنگ زد 150 00:10:52,237 --> 00:10:54,239 ‫عقلت رو از دست دادی؟ 151 00:10:54,239 --> 00:10:57,826 ‫کل شب رو نخوابید چون نگرانت بود 152 00:10:57,826 --> 00:11:00,120 ‫آره، عقلم رو از دست دادم 153 00:11:00,120 --> 00:11:02,163 ‫- سَت کجاست؟ ‫- حال اونم خیلی خرابه 154 00:11:02,163 --> 00:11:03,290 ‫باید لباسم رو عوض کنم 155 00:11:03,290 --> 00:11:06,960 ‫مدلین، نمی‌خوای تعریف کنی چی شده؟ 156 00:11:06,960 --> 00:11:09,462 ‫نیم ساعت دیگه تشییع جنازه‌ی تسی دِرستـه 157 00:11:09,462 --> 00:11:11,196 ‫میشه بذاریش واسه بعد از مراسم؟ 158 00:11:11,221 --> 00:11:12,555 ‫سَت نمی‌خواد بیاد 159 00:11:12,580 --> 00:11:13,790 ‫چی بهش گفتی؟ 160 00:11:13,815 --> 00:11:15,635 ‫من چی گفتم؟ ‫چرا باید واسه ناراحت بودن از... 161 00:11:15,635 --> 00:11:18,555 ‫مادری که ولش کرده چیزی بگم؟ 162 00:11:18,555 --> 00:11:19,723 ‫من سَت رو ول نکردم 163 00:11:19,723 --> 00:11:22,267 ‫درسته، منو ول کردی، مگه نه؟ 164 00:11:22,267 --> 00:11:24,888 ‫منو ول کردی؟ ‫چون من متوجه نمی‌شم 165 00:11:24,913 --> 00:11:28,801 ‫میلتون، پول نیاز دارم 166 00:11:28,826 --> 00:11:32,126 ‫باید چند هفته‌ای یه خونه اجاره کنم ‫تا بتونم افکارم رو سر و سامون بدم 167 00:11:32,151 --> 00:11:34,612 ‫- پول؟ افکارت رو سر و سامون بدی؟ ‫- اینجا نمی‌تونم 168 00:11:34,637 --> 00:11:35,879 ‫واقعاً که! 169 00:11:36,573 --> 00:11:40,911 ‫مدی، تو می‌خواستی تسی دِرست ‫رو پیدا کنی و حدس بزن چی! 170 00:11:40,911 --> 00:11:43,330 ‫پیداش کردی، باریکلا! 171 00:11:43,330 --> 00:11:46,082 ‫ولی الان دیگه چی میگی؟ ‫میشه لطفاً بگی... 172 00:11:46,082 --> 00:11:48,627 ‫داریم صحبت می‌کنیم. ‫من دارم میگم، تو داری میگی 173 00:11:48,627 --> 00:11:50,337 ‫- وقتی اینجوری حرف می‌زنی... ‫- منم می‌خوام همین کارو کنم 174 00:11:50,337 --> 00:11:52,172 ‫- ...دیگه نمی‌دونم کی هستی ‫- می‌خوام یه لحظه مکث کنم 175 00:11:52,172 --> 00:11:54,925 ‫تا ببینم چرا می‌خوام از اینجا برم 176 00:11:54,925 --> 00:11:56,927 ‫ولی نه، میلتون. ‫تو نمی‌خوای این اجازه رو به من بدی 177 00:11:56,927 --> 00:11:58,392 ‫می‌خوای جاش به مادرم زنگ بزنی، 178 00:11:58,417 --> 00:12:00,639 ‫و به پسرمون بگی که کار اشتباهی کردم 179 00:12:00,639 --> 00:12:03,266 ‫- من همچین حرفی بهش... ‫- بابا بهم چیزی نگفت 180 00:12:05,685 --> 00:12:07,270 ‫توام میای یا نه؟ 181 00:12:07,854 --> 00:12:08,980 ‫نه 182 00:12:08,980 --> 00:12:10,607 ‫همین دیروز مُرد 183 00:12:10,607 --> 00:12:14,027 ‫اصلاً نمی‌فهمم چطور ‫انقدر سریع بعدش مراسم می‌گیرن 184 00:12:14,861 --> 00:12:16,880 ‫تا روحش بتونه رها بشه 185 00:12:20,703 --> 00:12:22,605 ‫رها شه که به کجا بره، مدی؟ 186 00:12:23,036 --> 00:12:26,879 ‫مثل خیلی از آدم‌های دیگه‌ی شهرمون، ‫قراره متوجه شی که... 187 00:12:26,904 --> 00:12:31,221 ‫برای تو روح مردگان ‫بیشتر از زندگان اهمیت دارن 188 00:12:31,670 --> 00:12:34,297 ‫مدلین، باید بیشتر مشکی بپوشی 189 00:12:34,297 --> 00:12:35,382 ‫تو رو جَوون‌تر نشون میده 190 00:12:35,382 --> 00:12:36,466 ‫مامان! 191 00:12:36,466 --> 00:12:39,050 ‫عجیبه با این همه ‫نیش و کنایه‌ای که می‌زنی، 192 00:12:39,075 --> 00:12:41,179 ‫چطور زبونت از کار نیفتاده! 193 00:12:41,179 --> 00:12:43,008 ‫بیخیال، فقط یه نصیحت بود 194 00:12:47,310 --> 00:12:48,895 ‫انسان نقشه می‌کشه، خدا می‌خنده 195 00:12:48,895 --> 00:12:51,022 ‫معنیش رو می‌دونم، مامان. ‫کل زندگیم رو باهاش سیاه کردی 196 00:12:51,022 --> 00:12:52,970 ‫چطور می‌خوای از پس زندگی مجردی بربیای؟ 197 00:12:52,995 --> 00:12:55,360 ‫فقط برام سؤاله که ‫چطور از پس هزینه‌اش برمیای 198 00:12:55,360 --> 00:12:57,404 ‫اول از همه میرم ماشینم رو می‌فروشم 199 00:12:57,404 --> 00:12:59,072 ‫خدای من 200 00:13:00,073 --> 00:13:02,117 ‫مدلین 201 00:13:03,827 --> 00:13:07,289 ‫خدا رو شکر که مادرم مُرد این روز رو ندید 202 00:13:07,289 --> 00:13:09,416 ‫من فکر می‌کردم ‫مادرتون توی قتل‌عامل کشته شد 203 00:13:09,416 --> 00:13:10,333 ‫هی! 204 00:13:10,333 --> 00:13:14,087 ‫ولی خوشحالم که نیست تا ‫شاهد این اتفاق توی آمریکا باشه 205 00:13:15,601 --> 00:13:18,252 ‫یه گروه از نازی‌های ۱۹ ساله‌ان 206 00:13:19,009 --> 00:13:20,828 ‫یه شاخه از حزب ان‌اس‌آر‌پی تشکیل دادن 207 00:13:20,853 --> 00:13:24,778 ‫- خاخام کورن امروز کنیسه رو بست ‫- میلتون 208 00:13:24,803 --> 00:13:26,178 ‫کافیه 209 00:13:26,350 --> 00:13:27,689 ‫مدی 210 00:13:35,191 --> 00:13:36,368 ‫مدی 211 00:13:36,818 --> 00:13:39,070 ‫مدی، می‌دونم خیلی همدیگه رو نمی‌شناسیم 212 00:13:39,070 --> 00:13:44,077 ‫ولی شنیدم وقتی تسیِ منو پیدا کردی 213 00:13:45,160 --> 00:13:47,662 ‫از کنارش نرفتی. فقط خواستم بگم... 214 00:13:47,662 --> 00:13:49,122 ‫تسلیت میگم 215 00:13:49,122 --> 00:13:53,710 ‫صورتش رو... صورت مدی رو دیدی؟ 216 00:13:53,710 --> 00:13:56,796 ‫به‌نظرت دنبال مامانیش می‌گشت؟ 217 00:13:57,756 --> 00:13:59,466 ‫من پیشش نبودم 218 00:13:59,466 --> 00:14:01,051 ‫ولی تو اونجا بودی 219 00:14:01,051 --> 00:14:02,302 ‫تسلیت میگم 220 00:14:02,302 --> 00:14:05,305 ‫نمی‌تونم زنده‌اش کنم. ‫نمی‌تونم زنده‌اش کنم، مدی 221 00:14:05,305 --> 00:14:06,973 ‫نمی‌تونم... 222 00:14:06,973 --> 00:14:08,808 ‫نمی‌تونم... 223 00:14:08,808 --> 00:14:10,518 ‫تو مادر خوبی هستی 224 00:14:13,730 --> 00:14:16,274 ‫هی، کجا میری؟ 225 00:14:16,775 --> 00:14:19,319 ‫- سَت! سَت! ‫- دخترم! 226 00:14:19,319 --> 00:14:20,403 ‫دخترم! 227 00:14:22,656 --> 00:14:24,699 ‫- تسلیت میگم ‫- چرا دختر من... 228 00:15:00,902 --> 00:15:02,320 ‫استفان! 229 00:15:03,071 --> 00:15:04,114 ‫اینجایی؟ 230 00:15:08,410 --> 00:15:12,372 ‫پسره‌ی وزه! 231 00:15:14,082 --> 00:15:15,375 ‫پسره‌ی وزه! 232 00:15:17,836 --> 00:15:22,674 ‫توله سگ وزه! 233 00:15:25,719 --> 00:15:29,764 ‫بهت گفتم یه‌بار دیگه ‫این کارو کنی از خونه بیرونت می‌کنم 234 00:15:31,182 --> 00:15:35,478 ‫چرا مغازه نیستی؟ 235 00:15:36,938 --> 00:15:38,440 ‫توله‌ی عوضی! 236 00:15:39,009 --> 00:15:40,516 ‫« رهبری زنان » ‫« زمانی برای اقدام » 237 00:15:45,405 --> 00:15:47,741 ‫مادرم می‌گفت واسه اینکه ‫یه شغل خوب گیرم بیاد، 238 00:15:47,741 --> 00:15:51,620 ‫باید جوری رفتار کنم که انگار ‫تو دنیا هیچی برام اهمیت نداره 239 00:15:52,329 --> 00:15:55,415 ‫می‌گفت: «همه‌ی خانم‌ها این راز رو ‌می‌دونستن» 240 00:15:56,124 --> 00:15:58,627 ‫کل زندگیت فرصت داری ‫تظاهر کنی همچین آدمی هستی 241 00:15:59,821 --> 00:16:01,308 ‫مگه نه، مدی؟ 242 00:16:01,755 --> 00:16:03,840 ‫« سناتور مرتیل سامر » ‫« قانون‌گذار ناحیه‌ی ۴ - شهر بالتیمور » 243 00:16:03,840 --> 00:16:05,231 ‫اومد 244 00:16:06,051 --> 00:16:09,346 ‫کی؟ من؟ چی شده؟ 245 00:16:09,346 --> 00:16:12,599 ‫لیندا دبلیو‌جی‌زی رو راضی کرد ‫تجهیزات تلویزیون رو در اختیارمون بذارن 246 00:16:12,599 --> 00:16:15,727 ‫تازه پاتریس مورفی از «اَفرو» اینجاست 247 00:16:15,727 --> 00:16:17,354 ‫تا با مردم محل مصاحبه کنه 248 00:16:17,354 --> 00:16:18,723 ‫مصاحبه واسه چی؟ 249 00:16:19,030 --> 00:16:22,984 ‫واسه اینکه بگن چطور مرتیل ‫بهشون انگیزه داده تا برای تغییر بجنگن 250 00:16:22,984 --> 00:16:26,071 ‫حرفی که دیروز توی ‫مراسم خیریه زدی خیلی سر و صدا کرد 251 00:16:26,071 --> 00:16:27,989 ‫گفتم شاید بتونی امروز جلوی دوربین هم بزنیش 252 00:16:27,989 --> 00:16:30,575 ‫می‌تونم قبلش با خانم سامر صحبت کنم؟ 253 00:16:31,618 --> 00:16:33,536 ‫- بهش میگم که اینجایی ‫- باشه 254 00:16:33,536 --> 00:16:34,996 ‫داخل منتظر می‌مونم 255 00:16:34,996 --> 00:16:37,040 ‫- دوباره می‌بینمت؟ ‫- حتماً 256 00:16:38,333 --> 00:16:39,417 ‫خیلی‌خب 257 00:16:40,252 --> 00:16:42,511 ‫آره، نامه دستمه 258 00:16:44,089 --> 00:16:45,822 ‫ممنون، خدافظ 259 00:16:46,800 --> 00:16:48,980 ‫نمی‌خواستم مزاحمتون شم، خانم سامر 260 00:16:49,005 --> 00:16:53,390 ‫فقط خواستم از این بابت که اجازه دادین ‫دیروز صحبت کنم ازتون تشکر کنم 261 00:16:53,390 --> 00:16:55,684 ‫خب، تو ستاره‌ی خیریه بودی 262 00:16:55,684 --> 00:16:57,335 ‫درس پس میدم 263 00:16:58,270 --> 00:16:59,729 ‫اجازه هست بشینم؟ 264 00:17:02,514 --> 00:17:08,572 ‫امیدوار بودم بتونیم راجع‌به ‫یه شغل تمام‌وقت باهم صحبت کنیم 265 00:17:10,191 --> 00:17:14,778 ‫من نظر بقیه راجع‌به استخدامت ‫رو پرسیدم و همه استقبال کردن 266 00:17:15,411 --> 00:17:19,666 ‫تو اون وجهه‌ی بهترِ بالتیموری 267 00:17:21,418 --> 00:17:24,462 ‫ولی از اونجایی که ‫واسه آقای گوردن کار می‌کنی... 268 00:17:24,462 --> 00:17:28,507 ‫متأسفانه چندتا از خیرین‌مون ‫نگران ملحق شدنت به کمپین ما بودن 269 00:17:30,802 --> 00:17:33,346 ‫نصف مردم رنگین‌پوست این شهر ‫واسه آقای گوردن کار می‌کنن 270 00:17:33,930 --> 00:17:34,931 ‫کلیو... 271 00:17:37,350 --> 00:17:43,648 ‫بعد از بیانیه‌ی دیروزم، ‫استخدامت تأثیر بدی روی من می‌ذاره 272 00:17:45,400 --> 00:17:47,110 ‫انگار واسه حمایتت رشوه دادم 273 00:17:47,110 --> 00:17:50,614 ‫ولی اگه واسه شما کار می‌کردم، ‫دیگه نیازی نبود واسه آقای گوردن کار کنم 274 00:17:50,614 --> 00:17:57,067 ‫هیچکس از پیش یکی مثل آقای گوردن نمیره، ‫مگه اینکه خودش کسی رو اخراج کنه 275 00:17:57,092 --> 00:17:58,513 ‫ولی شما که رفتین! 276 00:17:58,538 --> 00:18:00,290 ‫من از اولش هم واسه اون کار نمی‌کردم 277 00:18:01,833 --> 00:18:05,295 ‫اگه منظورت اون کمک‌های مالی‌ایه ‫که دیگه دریافت نمی‌کنم، 278 00:18:05,295 --> 00:18:09,799 ‫پس باید بدونی که چرا به ‫این کمک‌های مالی نیاز دارم 279 00:18:11,426 --> 00:18:16,111 ‫کمکم کن دوباره انتخاب شم، ‫اون‌وقت کلی فرصت در خونه‌ت رو می‌زنه 280 00:18:16,136 --> 00:18:17,679 ‫چه فرصتی؟ 281 00:18:19,100 --> 00:18:20,810 ‫فرصتِ تسلیم شرافتم؟ 282 00:18:27,609 --> 00:18:30,866 ‫هرکسی باید منتظر بمونه تا نوبتش بشه، کلیو 283 00:18:38,245 --> 00:18:42,582 ‫من یونتا جانسون‌ام و ۳۰ سالمه 284 00:18:44,042 --> 00:18:47,392 ‫اغلب منو کلیو صدا می‌کنن، ‫مخفف «کلئوپاترا»ـه 285 00:18:47,963 --> 00:18:52,599 ‫وقتی خانم سامر معلمم بود ‫بچه‌ها به این اسم صدام می‌کردن 286 00:18:52,624 --> 00:18:56,834 ‫می‌گفت چون شبیه ملکه‌ی مصرم 287 00:18:57,597 --> 00:19:00,100 ‫ولی این روزها وقتی مردم منو می‌بینن، ‫ملکه‌ای نمی‌بینن 288 00:19:00,100 --> 00:19:04,396 ‫یه متصدی می‌بینن، یه دفتردار، 289 00:19:06,815 --> 00:19:09,370 ‫یه مانکن توی فروشگاه لباس 290 00:19:10,652 --> 00:19:12,821 ‫یه مستمند محتاج می‌بینن 291 00:19:15,407 --> 00:19:17,993 ‫وقتی یه دختر کوچولو بودم، ‫بابام همیشه می‌گفت: 292 00:19:20,328 --> 00:19:22,758 ‫«ما برای خودمون رؤیاپردازی نمی‌کنیم، 293 00:19:22,925 --> 00:19:25,375 ‫ما برای اونایی که ‫هنوز اینجا نیستن، رؤیا می‌بافیم» 294 00:19:27,043 --> 00:19:32,424 ‫و گمونم حق با اون بود، ‫چون خیلی وقته که واسه خودم... 295 00:19:32,424 --> 00:19:33,967 ‫رؤیاپردازی نکردم 296 00:19:35,969 --> 00:19:38,096 ‫ولی خونه دوتا پسر دارم، 297 00:19:39,264 --> 00:19:41,677 ‫و به‌نظر میاد دنیا ‫داره یه حق انتخابی رو بهم میده 298 00:19:41,702 --> 00:19:46,832 ‫من یا می‌تونم شرافتم رو حفظ کنم... 299 00:19:48,690 --> 00:19:50,880 ‫یا می‌تونم خرج اون‌ها رو بدم 300 00:19:52,110 --> 00:19:54,468 ‫ظاهراً خدا نمی‌ذاره جفتش رو داشته باشم 301 00:20:09,794 --> 00:20:14,366 ‫کلئوپاترا، همه‌چی خوبه؟ 302 00:20:17,677 --> 00:20:20,180 ‫کلیو، عزیزم، اگه نگرانی... 303 00:20:20,180 --> 00:20:21,848 ‫کلیو! چه مرگته؟ 304 00:20:21,848 --> 00:20:24,768 ‫بیا، عزیزم. ‫کلیو، عزیزدلم، باید دیگه... 305 00:20:24,768 --> 00:20:27,103 ‫نمی‌تونی جلوی دوربین... 306 00:20:30,732 --> 00:20:32,619 ‫باشه، باشه. پنج دقیقه استراحت؟ 307 00:20:36,446 --> 00:20:39,157 ‫کلیو، من پشت درم 308 00:20:46,257 --> 00:20:50,789 ‫حتی اگه رایگان هم بخواید به فروش بذارید، ‫تا همسرتون امضا نکنه نمی‌تونم قبول کنم 309 00:20:50,814 --> 00:20:53,129 وقتی ماشین به نام منه ‫دیگه چرا همسرم باید امضا کنه؟ 310 00:20:53,129 --> 00:20:55,556 ‫چون ایشون همسرتونه، خانم شوارتز 311 00:20:56,091 --> 00:20:57,509 ‫‏۲۵۰۰ دلار 312 00:20:57,509 --> 00:21:00,011 ‫‏۲۵۰۰ دلار به‌علاوه‌ی امضا همسرتون 313 00:21:01,555 --> 00:21:03,056 ‫‏۲۰۰۰تا چی؟ 314 00:21:03,056 --> 00:21:04,391 ‫شرمنده، خانم 315 00:21:06,268 --> 00:21:08,812 ‫می‌تونید بدون امضا ماشین رو ازم بخرید؟ 316 00:21:08,812 --> 00:21:10,209 ‫همسرتون مُرده؟ 317 00:21:10,404 --> 00:21:11,481 ‫نه هنوز 318 00:21:11,481 --> 00:21:13,233 ‫پس باید برگه رو امضا کنه، خانم 319 00:22:12,751 --> 00:22:14,002 ‫ببخشید 320 00:22:14,002 --> 00:22:15,253 ‫تلفن دارید؟ 321 00:22:15,253 --> 00:22:16,838 ‫بله، اون پشته 322 00:22:16,838 --> 00:22:17,923 ‫ممنون 323 00:22:31,603 --> 00:22:32,896 ‫بفرمایید، چه کمکی می‌تونم بکنم؟ 324 00:22:32,896 --> 00:22:34,189 ‫ازم دزدی کردن 325 00:22:34,189 --> 00:22:35,924 ‫کجایید، خانم؟ 326 00:22:36,164 --> 00:22:38,652 ‫یکی وارد آپارتمانم شده 327 00:22:38,652 --> 00:22:41,238 ‫می‌ترسم برم داخل. ‫میشه پلیس رو بفرستید؟ 328 00:22:41,238 --> 00:22:42,614 ‫آدرس‌تون رو بگید 329 00:22:43,198 --> 00:22:45,303 ‫درست بعد از... کبابی سیلور دلار 330 00:22:45,328 --> 00:22:46,451 ‫کجا؟ سند‌تاون؟ 331 00:22:46,451 --> 00:22:47,744 ‫بله، توی سند‌تاون 332 00:22:48,453 --> 00:22:50,531 ‫- بررسی می‌کنم خدانگه‌دار ‫- ممنون 333 00:23:01,383 --> 00:23:03,093 ‫چطوری، سانی؟ 334 00:23:03,093 --> 00:23:05,324 ‫- یه دلار بده روی ۳۲۵ ببندم ‫- خیلی‌خب 335 00:23:05,622 --> 00:23:07,477 ‫خیلی متأسفم 336 00:23:08,431 --> 00:23:09,432 ‫تدی قدبلنده 337 00:23:09,432 --> 00:23:10,809 ‫یه چیزی واسه چارلی پیره دارین؟ 338 00:23:10,809 --> 00:23:14,521 ‫- جنکینز رو دارم، هولمز، بروکس ‫- خیلی‌خب 339 00:23:14,521 --> 00:23:16,648 ‫خب، روی ۸۵۷ واسه آقای بروکس 340 00:23:16,648 --> 00:23:18,540 ‫باشه، بهش میگم 341 00:23:19,232 --> 00:23:20,840 ‫بیا، تدی 342 00:23:22,153 --> 00:23:24,531 ‫- حواست باشه ها! قابل نداشت ‫- مرسی، آقای سدریک 343 00:23:24,531 --> 00:23:28,910 ‫شل گوردن یه مجرمه که ۲۰ ساله ‫قمار غیرقانونی برپا می‌کنه 344 00:23:28,910 --> 00:23:35,959 ‫تنها کسب‌وکار واقعیش تفکیک ‫و محتاج نگه داشتن مردم به خودشه 345 00:23:35,959 --> 00:23:38,795 ‫مرتیل سامر در مورد قمار اعداد... 346 00:23:38,795 --> 00:23:40,922 ‫موضع بحث‌برانگیزی می‌گیره 347 00:23:40,922 --> 00:23:44,801 ‫این قمار غیرقانونی و زیرزمینی اکثراً... 348 00:23:44,801 --> 00:23:48,597 ‫در طبقات فقیر و کارگرِ محلات سیاه‌پوست ‫در سراسر کشور برگزار می‌شود 349 00:23:48,597 --> 00:23:50,829 ‫رقیبان خانم سامر مدعی‌ان این بازی اعداد، 350 00:23:50,854 --> 00:23:52,976 ‫به کسب‌وکارهای کوچک ‫مردم سیاه‌پوست کمک مالی می‌کند 351 00:23:53,001 --> 00:23:57,063 ‫دروغی که مجریان قانون ‫برای نابودیِ آن هرروز در تلاش‌اند 352 00:23:57,063 --> 00:23:58,975 ‫بازیکنان این بازی اعداد... 353 00:23:59,000 --> 00:24:02,096 ‫گاهاً از دفتری به اسم ‫«دفتر رؤیا» استفاده می‌کنند 354 00:24:02,121 --> 00:24:04,863 ‫تا رؤیاهایشان را به اعدادِ برنده تبدیل کنند 355 00:24:04,863 --> 00:24:07,601 ‫درحالی که به‌تدریج آن پولی ‫که به زحمت بدست آورده بودند را... 356 00:24:07,626 --> 00:24:10,181 ‫به سرکرده‌ی گروه تبهکاری ‫محله‌ی خود می‌بازند 357 00:24:21,087 --> 00:24:22,564 ‫هی، بذار بیاد داخل 358 00:24:26,301 --> 00:24:27,636 ‫اینجا رو 359 00:24:27,636 --> 00:24:29,679 ‫می‌خوام ببینی. یه مدل جدیده 360 00:24:29,679 --> 00:24:31,932 ‫زشته، ولی سرعتش دو برابر دستگاه رمسانزه 361 00:24:31,932 --> 00:24:33,016 ‫بهش نشون بده 362 00:24:38,730 --> 00:24:40,281 ‫هیچ خرجی هم نداره 363 00:24:40,440 --> 00:24:43,193 ‫اگه خراب شد؟ یکی دیگه‌شو برات می‌خرم 364 00:24:44,319 --> 00:24:46,029 ‫این روزها همه‌چی پیدا میشه 365 00:24:46,029 --> 00:24:47,030 ‫دقیقاً 366 00:24:47,030 --> 00:24:49,950 ‫حالا مرتیل و حزب پلنگ سیاه ‫می‌تونن تا صبح ناله کنن 367 00:24:49,950 --> 00:24:52,743 ‫این نه رأی مخالفه نه گلوله. ‫این خود سرمایه‌ست 368 00:24:52,768 --> 00:24:56,495 ‫منم می‌خواستم راجع‌به همین ‫باهاتون صحبت کنم، آقای گوردن 369 00:24:57,457 --> 00:24:58,867 ‫من میرم، رئیس 370 00:25:02,462 --> 00:25:04,589 ‫امیدوار بودم بتونم پیشنهادتون رو قبول کنم 371 00:25:04,589 --> 00:25:06,258 ‫از پشت اون مشروب‌فروشی بیام بیرون 372 00:25:06,758 --> 00:25:09,594 ‫و نه فقط کارهای قانونی بلکه کارهای ‫غیرقانونی دفترتون رو انجام بدم 373 00:25:09,594 --> 00:25:11,657 ‫هر کاری. هر کاری که بخواین 374 00:25:11,682 --> 00:25:13,351 ‫خیلی‌خب، خبر خوبیه 375 00:25:14,307 --> 00:25:16,017 ‫ولی مطمئنم که قبول داری... 376 00:25:16,017 --> 00:25:18,979 ‫یکی توی موقعیت من باید ‫به کسایی اعتماد کنه که انگیزه دارن 377 00:25:19,521 --> 00:25:21,773 ‫می‌تونید به من اعتماد کنید، آقای گوردن 378 00:25:21,773 --> 00:25:24,651 ‫تنها هدف من بزرگ کردن پسرهامه 379 00:25:24,651 --> 00:25:25,989 ‫جدی میگم، می‌تونید اعتماد کنید 380 00:25:26,014 --> 00:25:27,654 ‫مطمئنم امشب توی «فرعون» می‌بینمت 381 00:25:27,654 --> 00:25:30,948 ‫مابقی اعتمادم رو با رفتارت می‌تونی جلب کنی 382 00:25:33,076 --> 00:25:34,995 ‫- باشه؟ ‫- باشه 383 00:25:34,995 --> 00:25:38,790 ‫اگه دنبال پول چرب و چیلی، ‫یادت نره اسلپی رو واسه اجرا بیاری 384 00:25:38,790 --> 00:25:40,166 ‫توی فرعون می‌بینم‌تون 385 00:25:43,210 --> 00:25:44,127 کشتیِ توی اقیانوس 386 00:25:44,170 --> 00:25:46,298 ‫پسر، لازم نیست از دفتر رؤیا عددی حفظ کنم 387 00:25:46,298 --> 00:25:48,967 ‫یه دلال قمار صرفاً با ارقام پیش نمیره، پسرم 388 00:25:48,967 --> 00:25:50,677 ‫بلکه دستی توی فروش رؤیا داره 389 00:25:51,303 --> 00:25:54,264 ‫تدی، درمورد اون کشتی توی اقیانوسی که خوابشو دیدم برام بگو 390 00:25:54,264 --> 00:25:57,767 ‫این یه نشونه‌ی حقیقی از ‫رضایت درونیه 391 00:25:57,767 --> 00:25:59,644 ‫روی شماره‌ی ۳۹۵ شرط ببند 392 00:25:59,644 --> 00:26:01,938 ‫- از دست این بچه... ‫- آفرین 393 00:26:04,482 --> 00:26:06,318 ‫درمورد شرط‌بندی ‫چی گفته بودم بهت، تدی؟ 394 00:26:06,318 --> 00:26:07,360 ‫مامان! 395 00:26:07,360 --> 00:26:09,279 ‫خیال کردی اینجا منو نمی‌بینی، نه؟ 396 00:26:09,279 --> 00:26:10,363 ‫نزن. نزن 397 00:26:10,363 --> 00:26:12,324 ‫- چشم منو دور دیدی؟ ‫- توروخدا بس کن 398 00:26:12,324 --> 00:26:13,408 ‫- بخاطر چی؟ ‫- توروخدا 399 00:26:13,408 --> 00:26:16,119 ‫- بخاطر یه قرون دو هزار؟ ‫- خواهش می‌کنم، ببخشید 400 00:26:16,119 --> 00:26:18,622 ‫آروم باش، کلیو. ‫منظورت رو رسوندی، خب؟ 401 00:26:18,622 --> 00:26:20,582 ‫- اذیتش نکن ‫- ظاهراً آب تو هاون کوبیدم 402 00:26:20,582 --> 00:26:23,126 ‫حالم از این دفتر رؤیا به‌هم می‌خوره، تدی 403 00:26:23,126 --> 00:26:25,420 ‫- لعنتی، کلیو! ‫- همینجا وایسا! وایسا ببینم! 404 00:26:26,671 --> 00:26:30,050 ‫چارلی، نبینم دیگه دوروبر پسر من می‌پلکی 405 00:26:30,842 --> 00:26:32,385 ‫دیگه تکرار نمی‌کنم 406 00:26:33,511 --> 00:26:34,888 ‫کتت رو بپوش 407 00:26:35,889 --> 00:26:38,308 ‫- تدی‌جون، گریه نکن ‫- دیگه تکرار نمی‌کنم 408 00:26:38,808 --> 00:26:41,686 ‫نگران نباش. همه‌چی رو بسپر به من، داداش 409 00:26:43,563 --> 00:26:45,023 ‫تدی 410 00:26:45,023 --> 00:26:46,691 ‫تدی، وایسا! 411 00:26:50,028 --> 00:26:51,238 ‫تدی، وایسا! 412 00:26:55,116 --> 00:26:57,577 ‫خداروشکر 413 00:26:58,578 --> 00:26:59,412 ‫خانم شوارتز؟ 414 00:26:59,412 --> 00:27:00,956 ‫درسته، خداروشکر رسیدید 415 00:27:00,956 --> 00:27:02,707 ‫بنده افسر پلت و ‫ایشون افسر دیویس هستن 416 00:27:02,707 --> 00:27:04,251 ‫ممنون که سریع خودتون رو رسوندید 417 00:27:04,251 --> 00:27:07,796 ‫بله، خانم. خب، من اینجا گشت می‌زنم و ‫تا حالا توی این محله ندیدم‌تون 418 00:27:07,796 --> 00:27:09,130 ‫تازه همین دیروز ساکن اینجا شدم 419 00:27:09,130 --> 00:27:11,258 ‫نه، خانم. منظورم اینه که ‫این محله درخور شما نیست 420 00:27:12,092 --> 00:27:13,426 ‫درست نیست اینجا زندگی کنید 421 00:27:13,426 --> 00:27:14,844 ‫چرا؟ چون یهودی‌ام؟ 422 00:27:14,844 --> 00:27:17,222 ‫نه، خانم. نه دقیقاً 423 00:27:17,222 --> 00:27:20,225 ‫خب، بقیه بهم هشدار دادن ها ‫ولی فکرشم نمی‌کردم دزد بیاد خونه‌ام 424 00:27:20,225 --> 00:27:23,103 ‫البته. خب... چی گم شده، خانم شوارتز؟ 425 00:27:23,103 --> 00:27:27,524 ‫جواهرات، البته اکثراً لباس‌هام رو بردن ‫ولی یه انگشتر الماس داشتم که نیست 426 00:27:29,067 --> 00:27:30,235 ‫بسیارخب 427 00:27:31,236 --> 00:27:33,947 ‫مأمور دیویس، می‌خواید از همسایه‌ها ‫پرس‌وجو کنید؟ شاید کسی چیزی دیده باشه 428 00:27:33,947 --> 00:27:37,659 ‫من هم خانم شوارتز رو ‫تا آپارتمان جدیدشون همراهی می‌کنم 429 00:27:37,659 --> 00:27:38,827 ‫ممنونم 430 00:27:39,953 --> 00:27:40,996 ‫بفرمایید 431 00:27:40,996 --> 00:27:42,706 ‫چهره‌تون خیلی برام آشناست 432 00:27:43,456 --> 00:27:45,083 ‫ولی این اطراف ندیدم‌تون. ‫از کدوم محله اومدید اینجا؟ 433 00:27:45,083 --> 00:27:46,376 ‫پایکسویل 434 00:27:46,376 --> 00:27:47,752 ‫- پایکسویل ‫- الان اینجا مستقرم 435 00:27:47,752 --> 00:27:49,087 ‫امروز مراسم خاکسپاری بزرگی بود اونجا 436 00:27:49,087 --> 00:27:51,798 ‫بله. شاید همونجا دیدینم 437 00:27:51,798 --> 00:27:54,718 ‫دیشب کلانتری بودم 438 00:27:55,385 --> 00:27:57,262 ‫شما همون خانمی هستید که جسد ‫تسی دِرست رو پیدا کرد، درسته؟ 439 00:27:57,262 --> 00:27:58,346 ‫همینطوره 440 00:27:59,431 --> 00:28:00,682 ‫حالا هم که دزد اومده خونه‌تون 441 00:28:00,682 --> 00:28:04,060 ‫شک ندارم این دو مورد ‫ارتباطی به هم ندارن 442 00:28:05,000 --> 00:28:25,000 دیـــجی‌موویــــز 443 00:28:48,396 --> 00:28:51,066 ‫این محله سالن مانیکور پیدا نمیشه، نه؟ 444 00:28:51,858 --> 00:28:54,945 ‫چیز خاصی نیست، ‫توی مسیر یکم خاک گرفته 445 00:28:55,779 --> 00:28:56,780 ‫اوهوم 446 00:28:58,740 --> 00:29:00,909 ‫باید با کارآگاه‌های دایره‌ی مبارزه با سرقت تماس بگیرم 447 00:29:01,701 --> 00:29:02,911 ‫من تلفن ندارم 448 00:29:03,536 --> 00:29:07,082 ‫من هم بی‌سیم ندارم 449 00:29:07,999 --> 00:29:09,542 ‫خب، چون من... 450 00:29:10,460 --> 00:29:13,338 ‫چون بی‌سیم ندارم، ‫کلید یه کیوسک تلفن دستمه 451 00:29:13,338 --> 00:29:15,048 ‫که داخل سیلور دلاره 452 00:29:15,882 --> 00:29:18,510 ‫اونجا زنگ می‌زنم و ‫می‌تونیم طبقه‌ی پایین منتظر بمونیم 453 00:29:19,928 --> 00:29:21,972 ‫بهتره اینجا به چیزی دست نزنیم، خانم شوارتز 454 00:29:21,972 --> 00:29:22,973 ‫بله 455 00:29:24,683 --> 00:29:25,684 ‫بریم؟ 456 00:29:31,356 --> 00:29:33,066 ‫- ممنون ‫- خواهش می‌کنم 457 00:29:36,820 --> 00:29:38,154 ‫لطف کردید 458 00:29:38,154 --> 00:29:39,239 ‫نوش جان 459 00:29:42,367 --> 00:29:46,162 ‫راستش توی لحظه‌ی اول، ‫شما و دوستتون مظنون بودید 460 00:29:46,162 --> 00:29:47,831 ‫- جدی؟ ‫- بله 461 00:29:47,831 --> 00:29:51,293 ‫افسر باسکو فکر می‌کرد ‫جنایت جنسی همجنس‌گرایی‌ای چیزی اتفاق افتاده 462 00:29:52,002 --> 00:29:53,461 ‫حتماً شوخی‌تون گرفته 463 00:29:53,461 --> 00:29:55,005 ‫به‌خدا جدی میگم 464 00:29:55,005 --> 00:29:58,133 ‫اما بعدش زیر ناخن دختره، ‫شن آکواریوم پیدا کردن 465 00:29:58,133 --> 00:30:00,510 ‫یه یارویی که ماهی‌فروشی داره ‫رو قراره بازداشت کنن 466 00:30:00,510 --> 00:30:03,305 ‫به گفته‌ی بعضی‌ها دیدن که ‫دختره وارد اون مغازه شده 467 00:30:03,889 --> 00:30:06,766 ‫دخترک طفلی 468 00:30:12,105 --> 00:30:13,273 ‫میشه یه سؤالی ازتون بپرسم؟ 469 00:30:14,316 --> 00:30:15,400 ‫حتماً 470 00:30:15,400 --> 00:30:16,610 ‫انگشترتون بیمه بود؟ 471 00:30:18,361 --> 00:30:19,529 ‫بله 472 00:30:23,658 --> 00:30:26,578 ‫می‌دونید ممکنه ماه‌ها طول بکشه ‫تا بیمه هزینه رو پرداخت کنه؟ 473 00:30:27,787 --> 00:30:30,206 ‫اگه روی اون پول حساب کردید، ‫این مسئله رو هم در نظر بگیرید 474 00:30:30,206 --> 00:30:32,584 ‫- یعنی چی اگه روی اون پول حساب کردم؟ ‫- خودتون متوجه منظورم شدید 475 00:30:34,252 --> 00:30:36,880 ‫در هر صورت، ‫حتماً کارآگاه دایره‌ی سرقت تا حالا رسیده 476 00:30:38,173 --> 00:30:39,257 ‫بریم 477 00:30:47,015 --> 00:30:48,099 ‫ببخشید 478 00:30:49,517 --> 00:30:51,728 ‫ممفیس که رفته بودم، با پادشاه عشق و صفا کردیم 479 00:30:51,728 --> 00:30:54,439 ‫- کدوم پادشاه؟ ‫- مارتین نه، مارتین نبود. الویس 480 00:30:55,607 --> 00:30:57,400 ‫تازه من واسه سرگرم کردنش نرفته بودم 481 00:30:57,400 --> 00:31:01,071 ‫با همدیگه وقت می‌گذروندیم، ‫خونه‌اش رفتم، ماشین‌هاش رو دیدم 482 00:31:01,071 --> 00:31:03,406 یه روز دیدم ‫دختر کوچولوش داره بیرون لی‌لی بازی می‌کنه 483 00:31:03,406 --> 00:31:04,574 ‫پرسیدم دخترت چند سالشه 484 00:31:04,574 --> 00:31:07,911 ‫برگشت گفت دخترم نیست که، زنمه. ‫اونجا بود که برگام ریخت 485 00:31:11,623 --> 00:31:12,540 ‫چیزی شده؟ 486 00:31:13,291 --> 00:31:14,292 ‫نخیر 487 00:31:15,460 --> 00:31:18,213 ‫دارم زهره‌ترک میشم. ‫چرا قیافه‌ات اینجوریه؟ 488 00:31:18,213 --> 00:31:19,631 اشتباه برداشت کردی 489 00:31:20,549 --> 00:31:23,218 ‫این قیافه‌ام میگه: «می‌دونم این کاکاسیاه‌ ‫نیومده اینجا وقتش رو به بطالت بگذرونه، 490 00:31:23,218 --> 00:31:25,011 ‫درحالی که باید بره دنبال کار بگرده» 491 00:31:25,011 --> 00:31:27,264 کار چی؟ الان سرکارم دیگه 492 00:31:27,264 --> 00:31:28,557 ‫- این شد کار کردن؟ ‫- کار من اینطوریه 493 00:31:28,557 --> 00:31:30,308 ‫- بیخیال، اسلپ ‫- چند بار باید یه چیزو بهت بگم؟ 494 00:31:30,308 --> 00:31:32,769 ‫- چرنده ‫- بیخیال. اول مشاهده می‌کنم 495 00:31:32,769 --> 00:31:34,271 ‫بعدش با مشاهداتم جوک می‌سازم 496 00:31:34,813 --> 00:31:36,022 ‫- واقعاً؟ ‫- نمیشه که هم یه شغل داشته باشم و 497 00:31:36,022 --> 00:31:37,357 ‫هم‌زمان جوک‌هام رو بنویسم 498 00:31:37,357 --> 00:31:38,858 ‫- باشه، باشه، باشه ‫- دیوونگیه 499 00:31:38,858 --> 00:31:40,277 ‫می‌دونی چی میگم؟ 500 00:31:40,277 --> 00:31:41,820 ‫- چه خبر، جورج؟ ‫- چطوری؟ 501 00:31:41,820 --> 00:31:43,029 ‫چی شده؟ 502 00:31:43,029 --> 00:31:46,283 ‫دو تا بده. ممنونم. ‫ایشون خانمم هستن 503 00:31:46,283 --> 00:31:48,076 ‫دود رو اون‌وَری بده بیرون 504 00:31:50,036 --> 00:31:50,912 ‫خیلی بامزه‌ای 505 00:31:50,912 --> 00:31:52,998 ‫دارم جون می‌کَنم همینو بفهمی 506 00:31:53,582 --> 00:31:58,169 ‫یه اجرا برات توی فرعون گرفتم. ‫فردا شب 507 00:31:59,713 --> 00:32:00,714 ‫چطوری؟ 508 00:32:01,715 --> 00:32:02,716 از ‫شل 509 00:32:03,466 --> 00:32:05,719 ‫گفت دلش نمی‌خواد سقوط ‫یه کاکاسیاه دیگه رو ببینه 510 00:32:06,636 --> 00:32:08,388 ‫ولی بدش نمیاد ببینه نوکریش رو می‌کنیم؟ 511 00:32:08,388 --> 00:32:10,181 ‫- اینجوری‌هام نیست ‫- وادارت کرده چیکار کنی؟ 512 00:32:10,181 --> 00:32:11,933 ‫- هیچی ‫- روراست باش 513 00:32:16,438 --> 00:32:17,439 ‫بیخیال 514 00:32:18,732 --> 00:32:22,986 ‫نظرت چیه فردا شب یه سر بری اونجا و... 515 00:32:24,279 --> 00:32:26,448 ‫بخاطر بچه‌ها یه اجرای تروتمیز داشته باشی؟ 516 00:32:27,908 --> 00:32:28,909 ‫توروخدا 517 00:32:37,959 --> 00:32:38,835 ‫صابونت رو عوض کردی؟ 518 00:32:40,462 --> 00:32:42,422 ‫اسلپ، سعی دارم شرایط بهتری برای خودمون بسازم 519 00:32:44,132 --> 00:32:45,759 ‫تو هم باید کنارم باشی 520 00:32:46,718 --> 00:32:50,138 ‫من همیشه کنارتم. ‫لعنتی تو فقط لب تر کن 521 00:32:50,680 --> 00:32:51,973 ‫پاشو 522 00:32:53,433 --> 00:32:54,851 ‫خیلی خوشگل شدی 523 00:32:55,435 --> 00:32:59,105 ‫- خوشگل نیست، رفقا؟ ‫- بس کن 524 00:32:59,105 --> 00:33:01,483 ‫بیخیال. انگار یکمی تحت فشاری 525 00:33:01,483 --> 00:33:06,404 ‫باید بیشتر از این کارها بکنیم. ‫چه بوی خوبی میدی 526 00:33:07,489 --> 00:33:08,907 ‫چون بهداشت رو رعایت می‌کنم 527 00:33:20,460 --> 00:33:24,422 ‫مدلین شوارتز؟ ‫بنده باب بائر هستم از استار 528 00:33:24,422 --> 00:33:26,883 ‫ستون روزنامه‌تون رو می‌شناسم 529 00:33:26,883 --> 00:33:29,386 ‫- طرح‌هایی که از خانم‌تون می‌زنید قشنگن ‫- ممنونم 530 00:33:29,386 --> 00:33:32,889 ‫ببخشید... میشه بیام داخل؟ ‫واقعاً یه لیوان آب لازم دارم 531 00:33:32,889 --> 00:33:36,351 ‫سه طبقه بالا اومدن واسه آدم چاقی مثل من کابوسه 532 00:33:36,351 --> 00:33:38,937 ‫اونقدرهام چاق نیستید حالا 533 00:33:38,937 --> 00:33:42,607 ‫خب، نی‌قلیونم که نیستم 534 00:33:42,607 --> 00:33:46,111 ‫نزدیک بود برم اون یکی آدرس ‫اما منبعم گفت بیام اینجا 535 00:33:46,111 --> 00:33:47,862 ‫- منبع‌تون؟ ‫- بله 536 00:33:47,862 --> 00:33:50,198 ‫بفرمایید. می‌شناسم‌شون؟ 537 00:33:50,198 --> 00:33:51,658 ‫نمی‌تونم لو بدم 538 00:33:52,742 --> 00:33:56,663 ‫قول میدم اسمی از شما نبرم 539 00:33:56,663 --> 00:34:01,293 ‫متأسفانه چیزی جز آب ندارم ‫تقدیم‌تون کنم، آقای بائر 540 00:34:01,293 --> 00:34:03,670 ‫علاقه‌ای به رسانه‌ای شدن ندارم، بنابراین... 541 00:34:03,670 --> 00:34:05,297 ‫بله، اما به نظرتون 542 00:34:05,297 --> 00:34:07,382 ارزش نداره داستان پیدا کردن جسد تسی دِرست 543 00:34:07,382 --> 00:34:09,384 توسط شما و دوست‌تون رو بقیه بشنون؟ 544 00:34:09,384 --> 00:34:10,594 ‫ابداً 545 00:34:11,219 --> 00:34:13,012 ‫من خودم هم یه روزی خبرنگار بودم 546 00:34:13,012 --> 00:34:15,056 ‫همسرم وکیله 547 00:34:15,056 --> 00:34:19,477 ‫شوهرتون خبر داره که شما و ‫معشوقه‌تون مظنون پرونده‌اید؟ 548 00:34:19,477 --> 00:34:22,521 ‫گمونم منبع‌تون در این مورد ‫براتون شفاف‌سازی نکرده 549 00:34:23,440 --> 00:34:26,985 ‫ما نه عاشق و معشوقیم و ‫نه دیگه مظنون پرونده‌ایم 550 00:34:26,985 --> 00:34:28,737 ‫خب، کیه پس؟ 551 00:34:28,737 --> 00:34:31,865 در نظر داشته باشید برای سرنخ‌های خوب هزینه می‌کنیم 552 00:34:31,865 --> 00:34:32,824 ‫من... 553 00:34:34,701 --> 00:34:36,786 ‫اگه واقعاً مایلید بدونید 554 00:34:36,786 --> 00:34:40,539 ‫آقایی که به جرم قتل تسی دِرست دستگیر شده 555 00:34:40,539 --> 00:34:44,085 ‫یه ارتباطی با شن آکواریومی که زیر ناخن ‫اون بچه پیدا شده، داره 556 00:34:44,085 --> 00:34:46,213 ‫شاید بهتر باشه از منبع‌تون جویا بشید 557 00:34:47,255 --> 00:34:48,256 ‫حتماً 558 00:34:49,090 --> 00:34:50,090 ‫راستی 559 00:34:51,343 --> 00:34:52,469 ‫ممنون بابت آب 560 00:35:59,160 --> 00:36:00,870 ‫درست فکر می‌کنم؟ 561 00:36:02,205 --> 00:36:06,126 ‫شنیدم دیروز توی دفتر خانم سامر ‫چه اتفاقی افتاد. دختر خوب 562 00:36:06,835 --> 00:36:09,588 ‫وقتشه کلئوپاترا دوباره به ‫دوران حکومتش برگرده 563 00:36:10,714 --> 00:36:11,882 ‫ممنون، شل 564 00:36:49,502 --> 00:36:52,797 ‫اسفان زوادزکی، ‫خونه‌ی شما در محاصره‌ی پلیسه 565 00:36:55,383 --> 00:36:56,927 ‫مادرت رو آزاد کن 566 00:36:58,428 --> 00:37:01,348 ‫گروگان رو رها کن 567 00:37:06,645 --> 00:37:08,355 ‫دلتون نمی‌خواد همچین کاری کنید 568 00:37:10,690 --> 00:37:11,942 ‫زود باش بیا بیرون 569 00:37:11,942 --> 00:37:15,070 ‫اگه همین حالا بیای بیرون ‫اتفاقی برات نمیفته 570 00:37:15,070 --> 00:37:16,947 ‫صبر کنید، شلیک نکنید! 571 00:37:20,617 --> 00:37:23,328 ‫دلت نمی‌خواد همچین کاری کنی 572 00:37:23,328 --> 00:37:26,831 ‫تضمین می‌کنم اگه همین الان بیای بیرون، ‫آسیبی نمی‌بینی 573 00:37:30,252 --> 00:37:32,337 ‫دست‌هات رو ببر بالا و بیا بیرون 574 00:37:32,337 --> 00:37:33,713 ‫دلت نمی‌خواد همچین کاری کنی 575 00:37:58,989 --> 00:38:01,199 ‫دست‌هات رو بذار روی سرت و بیا بیرون 576 00:38:03,368 --> 00:38:05,370 ‫من چیزیم نشده 577 00:38:05,370 --> 00:38:06,663 ‫همه‌چی مرتبه 578 00:38:07,247 --> 00:38:10,959 ‫لطفاً شلیک نکنید. توروخدا شلیک نکنید ‫« مظنون قتل تسی دِرست دستگیر شد » 579 00:38:10,959 --> 00:38:13,211 ‫توروخدا شلیک نکنید. شلیک نکنید 580 00:38:13,211 --> 00:38:16,631 ‫این پسرمه. با پای خودش باهاتون میاد 581 00:38:28,852 --> 00:38:30,854 ‫بهش یه سرنخ خوب دادم 582 00:38:30,854 --> 00:38:33,565 ‫باید می‌ذاشتی همون جنایت جنسی همجنسگرایی رو دنبال کنن 583 00:38:33,565 --> 00:38:35,567 ‫حتماً بابام سکته می‌کرد 584 00:38:35,567 --> 00:38:38,737 ‫حالا که حرف سکته شد... 585 00:38:38,737 --> 00:38:41,448 ‫میشه از بابات بخوای ‫واسه اجاره خونه بهم مهلت بده؟ 586 00:38:42,032 --> 00:38:45,702 ‫تا وقتی که بیمه هزینه‌ی ‫انگشتر دزدیده شده‌ام رو پرداخت کنه 587 00:38:45,702 --> 00:38:48,204 ‫بابام عصبانی میشه ‫بفهمه از من خواستی 588 00:38:48,204 --> 00:38:49,331 ‫آره 589 00:38:50,081 --> 00:38:53,293 ‫شایدم ترسیدم ازش بپرسم 590 00:38:56,630 --> 00:38:58,757 ‫ازش می‌پرسم 591 00:38:59,883 --> 00:39:01,259 ‫اگه باهام گل بکشی 592 00:39:09,684 --> 00:39:12,020 ‫هی، رج. اینجا جای مجری‌هاست 593 00:39:12,771 --> 00:39:13,897 ‫بهتره بامزه باشه، کاکاسیاه 594 00:39:20,654 --> 00:39:24,241 ‫- خیلی‌خب، حاضری؟ ‫- ساعت ۹ـه 595 00:39:24,241 --> 00:39:26,284 ‫گمونم باید نوشیدنی بیشتری بهشون بدی ‫تا یکمی شل کنن 596 00:39:26,284 --> 00:39:29,537 ‫اسلپی، وقتی همچین حرفی می‌زنی ‫یعنی اجرات قرار نیست درست‌وحسابی باشه 597 00:39:29,537 --> 00:39:32,749 ‫منظورت بی‌دردسره؟ ‫«وای، بیخیال، اسلپ.» 598 00:39:32,749 --> 00:39:35,293 ‫«نبینم جوکی بگی که ملت رو معذب کنه» 599 00:39:35,293 --> 00:39:38,964 ‫خیلی‌خب. باشه. باشه. ‫باید این مسئله رو درک کنی 600 00:39:38,964 --> 00:39:41,299 ‫که ملت میان اینجا تا ‫بدبختی‌هاشون رو فراموش کنن، اسلپ 601 00:39:47,097 --> 00:39:48,848 ‫شاید براشون پالتوی آبی بگیرم 602 00:39:48,848 --> 00:39:51,560 ‫خانم‌ها و آقایان، ‫امشب میزبان مهمان ویژه‌ای هستیم 603 00:39:51,560 --> 00:39:54,271 ‫چند وقتی میشه که سر صحنه نرفته 604 00:39:54,271 --> 00:39:59,609 ‫ازتون می‌خوام یه کف مرتب ‫به افتخار اسلپی دارک جانسون بزنید 605 00:40:06,032 --> 00:40:07,867 ‫هی، هی. ممنونم. ممنون 606 00:40:07,867 --> 00:40:10,036 ‫وای، چقدر خوشحالم که برگشتم 607 00:40:10,662 --> 00:40:13,164 ‫چه خوب که همچین مهمون‌های ‫خوش برو و رویی جلوم نشستن 608 00:40:13,164 --> 00:40:16,751 ‫سیاه‌پوست‌هایی که جزو قشر مرفه‌ان. ‫دیگه جدیداً کاکاسیاه‌ها مارتینی‌خور شدن 609 00:40:18,295 --> 00:40:21,381 ‫البته هنوز یکمی استرس دارم. ‫راستش من اهل جنوبم 610 00:40:21,381 --> 00:40:24,384 ‫اونجایی که من زندگی می‌کردم ‫اگه این همه سیاه‌پوست پولدار زیر یه سقف می‌نشستن 611 00:40:24,384 --> 00:40:27,178 ‫حتماً اونجا رو خیلی زود ‫با خاک یکسان می‌کردن 612 00:40:27,178 --> 00:40:29,139 ‫توی تالسا این جوک‌ها طرفدار نداره 613 00:40:30,390 --> 00:40:31,683 می‌ترکونه 614 00:40:35,687 --> 00:40:37,439 ‫بچه که بودم توی گرجستان 615 00:40:37,439 --> 00:40:40,317 ‫توی مسیر رفتن به مدرسه، ‫همیشه می‌دیدم کاکاسیاه‌ها از درخت آویزون شدن 616 00:40:40,317 --> 00:40:41,943 ‫شوخی کردم بابا. مدرسه کجا بود؟ 617 00:40:41,943 --> 00:40:44,529 ‫به خیالتون این بدبختیه؟ 618 00:40:44,529 --> 00:40:46,489 ‫فکر کردید کفش جدید‌هامون از کجان؟ 619 00:41:04,591 --> 00:41:05,675 ‫فردی دیدت اومدی اینجا؟ 620 00:41:09,179 --> 00:41:10,180 ‫خوبه 621 00:41:11,473 --> 00:41:13,099 ‫دخلی به این ماجرا نداره 622 00:41:13,934 --> 00:41:16,102 ‫فرمانده دوست داره نامه‌های ‫آقای گوردون به دستش برسه 623 00:41:16,102 --> 00:41:17,229 ‫نه بابا؟ 624 00:41:21,816 --> 00:41:23,985 ‫اون دختر بچه‌ی سفیدپوستی که ‫اون شبی جسدش پیدا شد رو می‌شناسی؟ 625 00:41:26,571 --> 00:41:27,864 درمورد‫ش شنیدم 626 00:41:27,864 --> 00:41:29,824 ‫روانی‌ای که این کار رو کرده رو گرفتن 627 00:41:30,700 --> 00:41:34,162 ‫مادرش سعی داشت تقصیرها رو ‫بندازه گردن یه بابایی که توی مغازه بود 628 00:41:35,038 --> 00:41:37,123 ‫جوون سیاه‌پوستی که یه چشمش کبود بود 629 00:41:39,918 --> 00:41:41,711 ‫یه کاکاسیاهِ چشم‌سیاه 630 00:41:43,380 --> 00:41:44,464 ‫آره 631 00:41:45,173 --> 00:41:46,258 ‫تو... 632 00:41:47,926 --> 00:41:49,761 ‫کمتر آفتابی شو تا چشمت خوب شه 633 00:41:54,391 --> 00:41:55,559 ‫رو چشمم، رئیس 634 00:41:58,853 --> 00:42:01,064 ‫فکر کنم هیت تابمن کُس‌تپل بود 635 00:42:04,776 --> 00:42:05,902 ‫گوش کنید حالا 636 00:42:05,902 --> 00:42:07,612 ‫کاکاسیاه‌ها رو مجبور می‌کرد ‫از خونه‌شون برن بیرون و 637 00:42:09,739 --> 00:42:11,199 ‫تو دل جنگل بدوئن و 638 00:42:12,951 --> 00:42:15,287 ‫جون‌شون رو بخاطر آزادی ‫به خطر بندازن؟ 639 00:42:15,287 --> 00:42:17,038 ‫هیچکس نمی‌دونست آزادیه چه کوفتیه 640 00:42:18,456 --> 00:42:20,584 ‫فقط یه کُس تپل داشته باشی ‫می‌تونی ملت رو اینجوری خر کنی 641 00:42:23,128 --> 00:42:24,212 ‫شوهرته؟ 642 00:42:24,796 --> 00:42:27,215 ‫- از کجا فهمیدی؟ ‫- یواشکی از دم عمارت ارباب... 643 00:42:27,215 --> 00:42:29,009 ‫از نگاهت مشخصه 644 00:42:29,009 --> 00:42:30,468 ‫...واق‌واقِ سگ‌ها رو گذروند 645 00:42:32,596 --> 00:42:34,180 ‫کارت دارم 646 00:42:36,141 --> 00:42:37,434 همه‌ش واسه اینکه فقط یه بار با هریت باشه 647 00:42:37,434 --> 00:42:39,102 ‫باید یه کاری برام انجام بدی 648 00:42:40,353 --> 00:42:41,354 ‫الان؟ 649 00:42:44,107 --> 00:42:45,108 ‫این چیه؟ 650 00:42:45,609 --> 00:42:47,027 ‫باید تحویلش بدی 651 00:42:47,027 --> 00:42:49,654 ‫نگو از طرف کی رفتی. ‫آدرس داخلشه 652 00:42:52,824 --> 00:42:54,701 ‫این درخواست از طرف توئـه یا شل؟ 653 00:42:54,701 --> 00:42:56,244 ‫درخواست نیست، کلیو 654 00:42:57,121 --> 00:42:59,496 ‫به آقای گوردون گفتی می‌تونه بهت اعتماد کنه 655 00:42:59,521 --> 00:43:01,007 حالا اثباتش کن 656 00:43:01,249 --> 00:43:04,085 ‫پسرم اصلاً مدرسه هم نمیره. ‫اونجا که نمی‌تونه پول دربیاره 657 00:43:08,089 --> 00:43:09,799 ‫چون باید کمربند بخره 658 00:43:11,551 --> 00:43:13,970 ‫می‌دونید چقدر سخته ‫از بچه‌ات بخوای کمربند بخره؟ 659 00:43:13,970 --> 00:43:16,097 ‫خدافظ 660 00:43:16,097 --> 00:43:17,849 ‫بعدش کمربند رو برگردوندم 661 00:43:19,017 --> 00:43:20,644 ‫سعی داریم پول‌مون رو پس بگیریم 662 00:43:20,644 --> 00:43:21,853 ‫چه خبر، پلت؟ 663 00:43:21,853 --> 00:43:25,440 ‫گمونم احتمالاً زیادی موندم 664 00:43:25,440 --> 00:43:27,150 ‫- عادت داری ‫- چی از کفم رفت؟ 665 00:43:27,150 --> 00:43:29,945 ‫بابایی که دخترک دِرست رو کشت رو گرفتن 666 00:43:29,945 --> 00:43:31,655 ‫- واقعاً؟ ‫- آره 667 00:43:34,282 --> 00:43:37,035 ‫می‌دونی چیه؟ منو تا پایین‌شهر برسون، ‫یه سر به خانم شوارتز بزنم 668 00:43:37,035 --> 00:43:39,120 ‫باید... باید از زبون پلیس بشنوه 669 00:43:39,120 --> 00:43:40,205 ‫خانم شوارتز؟ 670 00:43:41,748 --> 00:43:42,749 ‫خانم شوارتز، آره 671 00:43:44,459 --> 00:43:46,294 ‫آره، بدو برو بهش بگو 672 00:43:54,511 --> 00:43:55,554 ‫کیه؟ 673 00:43:56,680 --> 00:43:57,973 ‫بخاطر... بخاطر دوک اومدم 674 00:44:05,146 --> 00:44:06,147 ‫شما دوکی؟ 675 00:44:06,147 --> 00:44:09,943 ‫شبیه دوک جماعته؟ 676 00:44:09,943 --> 00:44:10,944 ‫دوک! 677 00:44:13,530 --> 00:44:15,407 ‫چه پالتوی آبی قشنگی تنته 678 00:44:15,907 --> 00:44:16,950 ‫ممنون 679 00:44:19,786 --> 00:44:22,080 ‫انقدر بلند حرف نزن، ‫پرنده‌هام رو می‌ترسونی، سیاه‌سوخته 680 00:44:22,080 --> 00:44:24,624 ‫از دست تو و این پرنده‌ها. ‫وای خدای من 681 00:44:29,629 --> 00:44:33,049 ‫چیزی نیست. آروم بگیرید 682 00:44:35,802 --> 00:44:37,220 ‫منتظر یکی دیگه بودم 683 00:44:37,804 --> 00:44:41,099 ‫اومدم اینو تحویل بدم و برم 684 00:44:48,356 --> 00:44:49,858 واسه یه زنگ در زدن و 685 00:44:49,858 --> 00:44:52,027 چهارتا جواهرات و پول‌دزدی پول زیادیه 686 00:44:52,027 --> 00:44:54,529 پول خوبیه که اگه خفه‌خون نگیری گیرت نمیاد 687 00:44:57,574 --> 00:44:59,826 ‫هی... میگم... نوشیدنی می‌خوای؟ 688 00:44:59,826 --> 00:45:00,785 ‫- نه ‫- مطمئنی؟ 689 00:45:00,785 --> 00:45:02,913 ‫- اوهوم. ممنونم ‫- خیلی‌خب 690 00:45:04,289 --> 00:45:07,459 ‫سلام، عزیزم. سلام، دخترکم 691 00:45:07,459 --> 00:45:10,003 ‫کارول 692 00:45:13,381 --> 00:45:15,675 ‫ببین کی اینجاست 693 00:45:15,675 --> 00:45:18,553 ‫ببخشید. من باید برگردم سرکارم 694 00:45:18,553 --> 00:45:21,848 ‫چقدر عجله داری تو! 695 00:45:23,058 --> 00:45:24,643 ‫واسه کی کار می‌کنی مگه؟ 696 00:45:25,644 --> 00:45:28,146 ‫نذاری برم، شک نکن خودت می‌فهمی 697 00:45:29,397 --> 00:45:30,398 ‫جداً؟ 698 00:45:39,866 --> 00:45:41,618 ‫چه جنگجوییه. خوشم اومد 699 00:45:42,160 --> 00:45:43,203 ‫بشین پشت فرمون 700 00:45:43,203 --> 00:45:45,538 ‫نه، واسه این کار نیومدم. ‫فقط اومدم اینو تحویل بدم 701 00:45:45,538 --> 00:45:47,499 ‫نه، نه، نه 702 00:45:47,499 --> 00:45:51,336 ‫نمیشه بذاری یه زنیکه ‫بشینه پشت فرمون ماشین چری ۶۲ 703 00:45:51,962 --> 00:45:54,005 ‫- من می‌شینم پشت فرمون ‫- بتمرگ سرجات ببینم 704 00:45:54,005 --> 00:45:57,926 ‫پسر، ریدم توی ماشینت. داستان چیه؟ 705 00:45:58,802 --> 00:46:00,512 ‫- چه خبره؟ ‫- هی 706 00:46:07,269 --> 00:46:08,979 ‫خیلی‌خب، باشه 707 00:46:08,979 --> 00:46:11,314 ‫جنده، من هیچی ازت نمی‌دونم 708 00:46:11,314 --> 00:46:13,692 ‫رئیس اینجا نیست، 709 00:46:13,692 --> 00:46:16,152 ‫پس نوچه‌اش همراهت میاد 710 00:46:24,828 --> 00:46:26,913 ‫وای، پسر. همه‌اش رو خودت نوشتی؟ 711 00:46:28,039 --> 00:46:29,749 ‫خاطراتم‌ان 712 00:46:30,709 --> 00:46:33,044 ‫خب، بعضی خاطراتت شاهکار ادبی‌ان 713 00:46:33,044 --> 00:46:35,213 ‫آنائیس نین رو می‌شناسی؟ 714 00:46:35,213 --> 00:46:36,298 ‫نه 715 00:46:36,923 --> 00:46:39,718 ‫هرشب دفترچه‌ی خاطراتش رو می‌خونم 716 00:46:40,218 --> 00:46:42,095 ‫شرط می‌‌زنم خونه‌اش پایکسویل نبوده 717 00:46:42,095 --> 00:46:44,848 ‫پاریس زندگی می‌کنه 718 00:46:44,848 --> 00:46:49,311 ‫خاطراتش درمورد افکار خصوصی و روزمرگی‌هاشه 719 00:46:50,520 --> 00:46:52,689 روزمرگی‌های پاریس 720 00:46:53,189 --> 00:46:55,859 ‫حتماً مثل بیگل خریدن توی پایکسویله 721 00:46:58,945 --> 00:47:02,949 ‫فکرش از سرم بیرون نمیره. ‫راستش یکمی از نوشته‌هاش رو حفظ کردم 722 00:47:02,949 --> 00:47:04,117 ‫واقعاً؟ 723 00:47:05,911 --> 00:47:10,540 ‫«علاقه‌ای به... ‫...زندگی معمولی ندارم 724 00:47:11,207 --> 00:47:15,712 ‫همیشه دنبال لحظات مهیج‌ام 725 00:47:16,880 --> 00:47:20,884 هم‌سو با سوررئالیست‌ها 726 00:47:21,384 --> 00:47:24,638 ‫در جست‌وجوی شگفتی‌ام 727 00:47:27,015 --> 00:47:32,145 ‫می‌خوام نویسنده‌ای باشم که به دیگران ‫یادآوری می‌کنه این لحظات حقیقت دارن 728 00:47:33,104 --> 00:47:38,401 ‫می‌خوام ثابت کنم که ‫فضای بی‌پایان، معنای بی‌حدوحصر... 729 00:47:42,948 --> 00:47:44,282 ‫بُعد بی‌نهایت وجود داره 730 00:47:48,453 --> 00:47:51,831 ‫ولی همیشه در حالتی که ‫اسمش رو لطف خدا گذاشتم نیستم 731 00:47:52,958 --> 00:47:58,380 ‫روزهای روشنگری و پُرشوری رو پشت‌سر می‌ذارم» 732 00:48:00,090 --> 00:48:04,052 ‫«روزهایی هستن که ‫موسیقی توی ذهنم متوقف میشه 733 00:48:07,931 --> 00:48:11,017 ‫بعد جوراب‌ها رو می‌دوزم و 734 00:48:11,935 --> 00:48:14,896 ‫درخت‌ها رو هرس می‌کنم، ‫میوه‌ می‌خورم و 735 00:48:15,855 --> 00:48:17,107 ‫مبلمان رو برق می‌اندازم 736 00:48:19,276 --> 00:48:23,029 ‫اما در حین انجام این کارها، ‫حس زنده بودن ندارم» 737 00:48:27,033 --> 00:48:28,076 ‫کیه؟ 738 00:48:29,202 --> 00:48:30,287 ‫افسر پلت 739 00:48:32,247 --> 00:48:33,582 ‫یه لحظه 740 00:48:34,541 --> 00:48:35,542 ‫خیلی‌خب 741 00:48:40,171 --> 00:48:41,798 ‫دارم میام. یه لحظه صبر کنید 742 00:48:48,930 --> 00:48:50,891 ‫مادرو پدرم منتظرمن 743 00:48:52,517 --> 00:48:53,643 ‫سلام 744 00:48:53,643 --> 00:48:55,687 ‫یادت نره بابت اجاره از بابات بپرسی 745 00:49:01,776 --> 00:49:02,944 ‫همه‌چی مرتبه؟ 746 00:49:05,697 --> 00:49:09,034 ‫داشتم می‌رفتم گشت زنی که ‫از پنجره‌تون دیدم برق روشنه 747 00:49:09,701 --> 00:49:13,246 ‫با خودم فکر کردم بهتره بهتون خبر بدم ‫مظنون پرونده‌ی دِرست رو بازداشت کردن و 748 00:49:13,246 --> 00:49:15,874 ‫هیچ سرنخی علیه شما وجود نداره، خانم شوارتز 749 00:49:15,874 --> 00:49:19,419 ‫بنابراین برای بیمه وجهه‌ی خوبی داره 750 00:49:20,670 --> 00:49:23,715 ‫بالاخره یه خبر خوش شنیدم 751 00:49:31,514 --> 00:49:35,810 ‫غیرقانونیه اگه آبجو تعارف‌تون کنم، افسر؟ 752 00:49:39,522 --> 00:49:40,523 ‫آم... 753 00:49:46,613 --> 00:49:48,114 ‫اگه نخواید گزارش نمیدم 754 00:50:02,462 --> 00:50:03,463 ‫اینجا بپیچ 755 00:50:22,566 --> 00:50:24,150 ‫اینجا خونه‌ی مرتیل سامره 756 00:50:24,943 --> 00:50:26,111 ‫درسته 757 00:50:27,529 --> 00:50:29,739 ‫لطفاً این کار رو نکن. ‫مجبور نیستی واقعاً 758 00:50:29,739 --> 00:50:31,950 ‫- توروخدا ‫- من که کاری نمی‌کنم 759 00:50:31,950 --> 00:50:34,369 ‫من توی ماشین با تو و ‫کارول تیزوبُزه نشستم 760 00:50:34,995 --> 00:50:36,371 ‫می‌خوایم آتیش‌بازی تماشا کنیم 761 00:50:37,664 --> 00:50:39,958 ‫پسر، من فقط دنبال یه لقمه ‫نونم واسه شب کریسمس 762 00:50:40,500 --> 00:50:42,836 ‫دوبار بهش شلیک کن، ‫اون‌وقت بابانوئل دوبار میاد سراغت 763 00:50:43,712 --> 00:50:44,880 ‫درست میگم، عزیزدلم؟ 764 00:50:46,006 --> 00:50:48,216 ‫- من اینجوری نیستم، پسر ‫- این کاکاسیاهه رو باش 765 00:50:48,216 --> 00:50:50,719 ‫هرچیزی جز جواهرات و سنگ قیمتی باشه، ‫من می‌کشم کنار 766 00:50:50,719 --> 00:50:52,137 ‫انقدر روی پرنده‌ام تف نکن، سیاه‌سوخته 767 00:50:53,597 --> 00:50:56,057 ‫ریدم دهن تو و پرنده‌ی تخمیت 768 00:50:58,184 --> 00:50:59,853 ‫چه زری زدی؟ 769 00:51:01,646 --> 00:51:03,732 ‫پشت این حروم‌لقمه وایسا 770 00:51:03,732 --> 00:51:06,443 ‫اگه بهش شلیک نکرد، خودت شلیک کن 771 00:51:07,527 --> 00:51:09,154 ‫پرنده‌ی تخمیم رو بده من 772 00:51:22,375 --> 00:51:23,585 ‫از اینجا برو 773 00:51:23,585 --> 00:51:26,171 ‫در رو ببند، سیاه‌سوخته. ‫مامانت یادت نداده پشت‌سرت در رو ببندی؟ 774 00:51:40,393 --> 00:51:42,604 ‫توروخدا این کار رو نکنید. خواهش می‌کنم 775 00:51:43,188 --> 00:51:44,314 ‫خفه‌خون بگیر دیگه! 776 00:51:58,161 --> 00:51:59,246 ‫وای، گندش بزنن! 777 00:52:13,982 --> 00:52:23,982 ‫« ترجمه از iredprincess و امیر فرحناک » ‫::. FarahSub & @iredsub@ .::‫ 778 00:52:24,042 --> 00:52:34,042 ارائه‌ای از وبسایت دیجی‌موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 779 00:52:34,067 --> 00:52:44,067 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@