1 00:00:00,958 --> 00:00:10,958 ارائه‌ای از وبسایت دیجی‌موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:12,667 --> 00:00:15,958 ‫ولی خداوکیلی 3 00:00:16,042 --> 00:00:18,792 عجب ‫دم‌ودستگاهی اینجا به هم زدن ‫« اتیوپی، شهر آدوا - سال ۱۸۹۶ » 4 00:00:20,500 --> 00:00:23,875 ‫حیف که می‌خوان همه چی رو ‫با خاک یکسان می‌کنن 5 00:00:23,958 --> 00:00:27,167 ‫هر چی بیشتر توی دنیای بیرون بگردید، ‫شاهزاده تفاری، 6 00:00:27,250 --> 00:00:28,375 ‫چیزهای بیشتری می‌بینید 7 00:00:29,625 --> 00:00:33,375 ‫تاریخ بیگانه‌ها، سرتاسر بی‌رحمی و جنگ بوده 8 00:00:33,458 --> 00:00:37,792 ‫به خاطر همینـه که واکاندا ‫هیچوقت توش نقشی نداشته و نخواهد داشت 9 00:00:39,417 --> 00:00:42,417 این درگیری، کارِ ما رو برای خروج از اینجا سخت‌تر می‌کنه 10 00:00:45,083 --> 00:00:47,292 ‫خب، شنیدی که چی میگن، کودا 11 00:00:47,375 --> 00:00:49,542 ‫بزرگ‌ترین قهرمان‌های تاریخ، 12 00:00:49,625 --> 00:00:52,417 ‫توی کوره‌ی سوزان سخت‌ترین خطرات آبدیده شدن 13 00:00:54,042 --> 00:00:56,292 ‫من خوبم. چیزیم نشده 14 00:00:56,375 --> 00:00:58,000 ‫این تاجر، اون دوره‌ای که ‫توی اقیانوس هند 15 00:00:58,083 --> 00:01:00,958 ‫دزدِ دریایی بوده، ‫این تبر رو پیدا کرده 16 00:01:01,042 --> 00:01:03,208 ‫اگه اطلاعات‌مون صحت داشته باشه... 17 00:01:07,083 --> 00:01:09,208 ‫یحتمل توی انبارشـه 18 00:01:09,292 --> 00:01:12,958 ‫درست توی قلب این بلبشو 19 00:01:15,542 --> 00:01:20,042 ‫مطمئنم از مهلکه‌هایی از این بدتر هم جون سالم به در بردی 20 00:01:20,667 --> 00:01:22,875 ‫خب، نقشه چیـه؟ 21 00:01:23,750 --> 00:01:25,750 ‫نقشه‌ی من اینـه که یه راهی پیدا کنم 22 00:01:25,833 --> 00:01:29,000 ‫بدون اینکه کسی منو ببینه، ‫از میدون نبرد رد بشم 23 00:01:33,792 --> 00:01:36,417 ‫شما هم بشینید و از دور تماشا کنید 24 00:01:36,500 --> 00:01:39,125 ‫پدرومادرتون صرفاً برای نظارت فرستادنتون، ‫یادتون که نرفته؟ 25 00:01:39,208 --> 00:01:42,375 ‫ولی شاید اگه یکم از ‫پیش‌زمینه‌ی این درگیری بگم، 26 00:01:42,458 --> 00:01:44,667 توی ارزیابی شرایط ‫دردی ازمون دوا کنه 27 00:01:44,750 --> 00:01:45,750 ‫- شاهزاده‌ی من... ‫- ببین، 28 00:01:45,833 --> 00:01:47,833 ‫این سفیدپوست‌ها از دیاری ‫به اسم ایتالیا اومدن 29 00:01:47,917 --> 00:01:50,083 ‫- سرورم... ‫- این ایتالیایی‌ها 30 00:01:50,167 --> 00:01:52,958 ‫قصد دارن امپراتوری‌شون رو ‫تا خاک اتیوپی گسترش بدن، 31 00:01:53,042 --> 00:01:56,542 ‫اما روحشون هم خبر نداشت که ‫چه چیزی در انتظارشونـه 32 00:01:56,625 --> 00:01:58,167 ‫شاهزاده تفاری! 33 00:02:01,292 --> 00:02:04,042 ‫خیلی‌خب، اولاً، 34 00:02:04,125 --> 00:02:07,250 ‫ساکت‌کردنِ پسر پادشاه ‫می‌تونه خیانت تلقی بشه 35 00:02:08,042 --> 00:02:10,958 ما در حد نفوذ مجهزیم، نه درگیری 36 00:02:11,042 --> 00:02:13,917 ‫بخصوص با این وضع‌واوضاع. فعلاً ‫باید عملیات رو متوقف کنیم. 37 00:02:14,000 --> 00:02:16,000 ‫چی؟ پس تبر چی میشه؟ 38 00:02:16,542 --> 00:02:19,292 ‫مأموریت سگ جنگی‌ها فراتر از یه تبره 39 00:02:19,375 --> 00:02:22,833 گاهاً این مأموریت، دفع هر خطریـه که پادشاهی رو تهدید می‌کنه 40 00:02:22,917 --> 00:02:26,958 ‫نکنه می‌خوای بگی از ‫اولین مأموریتم دست‌خالی برگردم؟ 41 00:02:29,375 --> 00:02:30,833 ‫باید همین حالا، ‫تا وقتی که فرصت هست، 42 00:02:30,917 --> 00:02:32,958 ‫از اینجا بریم 43 00:02:33,042 --> 00:02:36,417 ‫دفتر تاریخِ ما، ‫روایت‌گر داستان افرادی نیست که فقط 44 00:02:36,500 --> 00:02:38,375 ‫عقب نشستن و نظاره کردن، کودا 45 00:02:38,458 --> 00:02:40,958 ‫نوبتِ ما رسیده 46 00:02:41,042 --> 00:02:43,083 ‫ما که نیومدیم تاریخ رو رقم بزنیم! 47 00:02:50,375 --> 00:02:53,875 ‫تفاری! تفاری! 48 00:02:53,958 --> 00:02:56,333 ‫تفاری؟ ‫جواب بدید، شاهزاده تفاری 49 00:02:59,708 --> 00:03:00,958 ‫فوراً برگردید 50 00:03:04,125 --> 00:03:05,917 ‫این یه دستوره 51 00:03:06,000 --> 00:03:08,000 ‫کاری نکنید بزنم زیر قول و قرارمون 52 00:03:11,917 --> 00:03:13,917 ‫از جاتون تکون نخورید، ‫دارم میام دنبالتون 53 00:03:14,000 --> 00:03:15,833 ‫نرید سراغ اون تبر ها 54 00:03:15,917 --> 00:03:17,875 ‫تکرار می‌کنم، نرید سراغ... 55 00:03:17,958 --> 00:03:19,583 ‫گرفتمش، پیداش کردم! 56 00:03:22,667 --> 00:03:25,125 ‫چرا از دیدنم خوشحال نشدی پس؟! 57 00:03:25,208 --> 00:03:27,083 ‫از دستور مستقیم من سرپیچی کردید 58 00:03:27,167 --> 00:03:29,000 ‫صاف رفتید تو دل خطر... 59 00:03:29,083 --> 00:03:32,833 ‫«سرشتِ یک سگ جنگی، ‫پیمودن راه خویش است؛ 60 00:03:32,917 --> 00:03:34,792 ‫نه راهی که برایش هموار ساخته‌اند.» 61 00:03:34,875 --> 00:03:36,083 ‫جان؟ 62 00:03:36,167 --> 00:03:37,417 ‫رئیس نونی، 63 00:03:37,500 --> 00:03:41,458 ‫اولین سگ‌جنگی‌ای که تونست ‫یکی از عتیقه‌های گمشده‌ی واکاندا رو پس بگیره 64 00:03:42,083 --> 00:03:43,542 ‫درست مثل ما 65 00:03:43,625 --> 00:03:48,250 ‫به نظرم حالا دیگه یکم ‫توی زمان حال سِیر کنید، سرورم، 66 00:03:48,333 --> 00:03:51,750 ‫البته اگه واقعاً دوست دارید ‫سالم برگردید واکاندا! 67 00:03:53,021 --> 00:04:03,021 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 68 00:04:56,546 --> 00:05:06,546 « زیرنویس از نهـال » .:: IRedSub ::. 69 00:05:11,792 --> 00:05:14,667 ‫شاید یه شاهزاده ‫هر کاری دلش بخواد انجام بده، 70 00:05:12,970 --> 00:05:14,970 ‫{\an8}« واپسین پلنگ سیاه » 71 00:05:14,750 --> 00:05:17,292 ‫اما یه مأمور میدانی پیرو اصولـه 72 00:05:17,375 --> 00:05:19,375 ‫بس کن دیگه چقدر نصیحت می‌کنی، کودا! 73 00:05:19,458 --> 00:05:21,958 ‫وایسید برگردیم شهر طلایی، 74 00:05:22,042 --> 00:05:23,708 ‫به رئیس میگم که 75 00:05:23,792 --> 00:05:26,125 ‫دیگه خبری از تمرینات میدانی نیست 76 00:05:26,208 --> 00:05:27,542 ‫برای امنیت خودتونـه 77 00:05:27,625 --> 00:05:28,833 ‫من که مشکلی ندارم 78 00:05:29,417 --> 00:05:32,833 ‫من می‌خواستم با اسطوره‌ی طایفه‌ی معدن، ‫یعنی کودا، همراه بشم، 79 00:05:32,917 --> 00:05:35,958 ‫مأموری که پوزه‌ی دزد دریایی، ‫بن پیز رو به خاک مالید 80 00:05:36,875 --> 00:05:39,042 ‫نه این کسی که بغل دستمـه 81 00:05:39,125 --> 00:05:40,500 ‫چی به سرت اومده؟ 82 00:05:40,583 --> 00:05:42,583 ‫بزرگ شدم، سرورم 83 00:05:42,667 --> 00:05:43,875 مسئولیت یه خانواده به گردنمـه 84 00:05:43,958 --> 00:05:46,333 ‫یحتمل یه روزی وضعیتم رو درک می‌کنید 85 00:05:46,417 --> 00:05:48,292 ‫موظفم که صحیح‌وسالم برگردم پیششون 86 00:05:48,375 --> 00:05:51,292 ‫تکلیف وظیفه‌ات در قبال ‫واکاندا چی میشه پس؟ 87 00:05:51,375 --> 00:05:55,625 ‫اگه سرِ افتخارهای الکی خودم رو کشتن بدم، ‫تموم وظایفم دود میشه میره هوا 88 00:05:55,708 --> 00:06:00,292 ‫با این حال، پس‌گرفتنِ این تبر رو ‫مدیون افتخار الکی من هستیم 89 00:06:00,375 --> 00:06:01,375 ‫شانس بیارم، 90 00:06:01,458 --> 00:06:05,125 ‫تا ابدالدهر سر زبون همه می‌مونه 91 00:06:05,208 --> 00:06:09,500 مأموریت یه سگ جنگی توی گمنامیش خلاصه میشه، سرورم 92 00:06:10,042 --> 00:06:14,042 ‫این مأموریتـه که مهمـه، ‫نه افسانه‌های نقل محافل 93 00:06:14,125 --> 00:06:16,000 ‫خب، گفتنش برای تو آسونـه 94 00:06:16,083 --> 00:06:18,458 ‫تو که جاپات توی دفتر تاریخ محکمـه 95 00:06:20,625 --> 00:06:22,708 ‫این منم که هنوز که هنوزه ‫دنبال جایگاه خودمم 96 00:06:22,792 --> 00:06:25,750 ‫تو پسرِ پادشاه و ملکه‌ی واکاندایی 97 00:06:25,833 --> 00:06:26,833 ‫پسر سوم 98 00:06:27,792 --> 00:06:30,167 ‫برادر ارشدم وارث تاج‌وتختـه 99 00:06:30,958 --> 00:06:34,542 ‫من هم وارثِ... خب... 100 00:06:35,625 --> 00:06:37,500 ‫هیچی‌ نیستم 101 00:06:37,583 --> 00:06:40,917 ‫به خیالم گفتم اگه ‫عضو سگ‌های جنگی بشم، 102 00:06:41,000 --> 00:06:44,958 ‫شاید بتونم به طریقی ‫اسمم رو توی داستان واکاندا جا کنم 103 00:06:46,750 --> 00:06:51,375 ‫هرچند، بعید می‌دونم پیگیر اینها بشم، ‫بتونم به جایی برسم 104 00:06:52,083 --> 00:06:55,333 ‫تبر چندان هم اوج فناوری نیست، 105 00:06:55,417 --> 00:06:57,375 ‫حتی با معیارهای بیگانه‌ها 106 00:06:57,458 --> 00:06:59,708 ‫حتی دسته‌اش هم قُلابیـه 107 00:07:01,000 --> 00:07:03,083 ‫خنجرش از وایبرنیومـه 108 00:07:03,167 --> 00:07:06,542 ‫بیگانه‌ها با تسلیحات خودشون ‫افتادن به جون هم 109 00:07:06,625 --> 00:07:09,167 ‫دیگه به گنجینه‌ی ما رحم نمی‌کنن 110 00:07:09,250 --> 00:07:11,000 ‫به خاطر خودمون و اونها هم که شده، 111 00:07:11,083 --> 00:07:13,542 ‫باید امنیت فناوری‌مون رو حفظ... 112 00:07:13,625 --> 00:07:15,208 ‫خوابم یا بیدار؟! 113 00:07:17,625 --> 00:07:18,750 ‫کودا، مراقب باش! 114 00:07:37,250 --> 00:07:38,333 ‫تفاری؟ 115 00:07:44,542 --> 00:07:46,625 ‫پروتکل اضطراری 116 00:07:48,875 --> 00:07:50,250 ‫سیگنال نداره 117 00:07:51,167 --> 00:07:52,500 ‫تفاری؟ 118 00:07:52,583 --> 00:07:55,292 ‫شاهزاده تفاری؟ شاهزاده تفاری؟ 119 00:08:19,875 --> 00:08:21,292 ‫اون دیگه چیـه؟ 120 00:08:25,667 --> 00:08:28,042 ‫هر چی که هستی، ‫ما باهات سرِ جنگ نداریم 121 00:08:28,583 --> 00:08:30,750 بس کن، وگرنه خودم جلوت رو می‌گیرم 122 00:08:46,917 --> 00:08:48,792 ‫سلاح، سلاح‌لازمیم 123 00:08:51,708 --> 00:08:54,125 ‫کودا، سرتو بدزد! 124 00:09:09,833 --> 00:09:10,833 ‫تفاری! 125 00:09:14,833 --> 00:09:17,167 ‫تفاری، تبر رو بگیر 126 00:09:17,250 --> 00:09:18,458 ‫برو سمت جنوب. بدو! 127 00:09:18,542 --> 00:09:20,708 ‫کودا. نه، من می‌تونم کمکت کنم 128 00:09:27,333 --> 00:09:29,083 ‫نه 129 00:09:33,083 --> 00:09:34,500 ‫کودا 130 00:09:37,792 --> 00:09:40,167 ‫حالا، تفاری! 131 00:09:44,454 --> 00:09:48,225 ‫خواهش می‌کنم. من دشمن شما نیستم 132 00:09:48,250 --> 00:09:51,167 ‫تو... اهل واکاندایی؟ 133 00:09:51,250 --> 00:09:52,750 ‫آره 134 00:09:52,833 --> 00:09:56,458 ‫خواهش می‌کنم، ‫الان وقت این کارها نیست 135 00:09:56,542 --> 00:09:59,167 ‫نه، نه، نه، محال ممکنـه 136 00:09:59,250 --> 00:10:01,458 ‫من تک‌تک مأمورهامون رو می‌شناسم، 137 00:10:01,542 --> 00:10:03,750 ‫اولین باره دارم این خانم رو می‌بینم 138 00:10:03,833 --> 00:10:07,708 ‫می‌فهمم که شاید هضم این مسئله ‫برات سخت باشه 139 00:10:07,792 --> 00:10:11,458 ‫اما التماست رو می‌کنم، ‫سرنوشت سرزمین‌مون در خطره 140 00:10:11,542 --> 00:10:13,167 ‫تو از سرزمین ما نیستی 141 00:10:13,750 --> 00:10:15,250 ‫میشم 142 00:10:15,333 --> 00:10:16,583 ‫چی؟ 143 00:10:16,667 --> 00:10:18,417 ‫یعنی چی آخه؟ 144 00:10:18,500 --> 00:10:19,583 ‫می‌تونم نشونتون بدم 145 00:10:24,250 --> 00:10:26,667 ‫حالا، چشم‌هاتون رو باز کنید 146 00:10:31,333 --> 00:10:32,375 ‫تفاری 147 00:10:33,958 --> 00:10:35,042 اینجا چه خبره؟ 148 00:10:39,500 --> 00:10:41,042 ‫کودا، اینجا... 149 00:10:42,167 --> 00:10:43,542 ‫شهر طلاییـه 150 00:10:43,625 --> 00:10:46,750 ‫پونصد سال دیگه 151 00:10:46,833 --> 00:10:51,375 ‫نه، محالـه این ویرونه، واکاندا باشه 152 00:10:51,458 --> 00:10:54,292 ‫توی زمونه‌ی من که ‫گورستانی بیش نیست 153 00:10:55,417 --> 00:10:57,792 ‫آوردگاه آخرین شکستِ ما 154 00:10:57,875 --> 00:11:00,375 ‫ولی چی شد که اینجوری شد؟ 155 00:11:02,458 --> 00:11:06,542 ‫وحوش؛ ‫از اون سرِ کهکشان اومدن و 156 00:11:06,625 --> 00:11:10,083 ‫آفتاب رو با سیاهیِ جمعیت سپاهشون پوشوندن 157 00:11:39,792 --> 00:11:43,208 ‫ملت‌های روی زمین ‫برای نبرد باهاشون متحد شدن، 158 00:11:43,292 --> 00:11:47,083 ‫اِلا اون ملتی که می‌تونست ‫سرنوشت‌ رو دگرگون کنه 159 00:11:47,583 --> 00:11:51,792 ‫قوانین واکاندا حکم می‌کنه که ‫دست بیگانه‌ها رو نگیریم 160 00:11:51,875 --> 00:11:55,917 ‫اینجوری شد که ‫بیگانه‌ها بی‌پناه موندن 161 00:11:56,000 --> 00:11:58,958 ‫بعدش که وحوش ‫چشم طمع به ما دوختن، 162 00:11:59,042 --> 00:12:03,125 ‫حتی ما هم نتونستیم ‫در مقابلشون ایستادگی کنیم 163 00:12:04,875 --> 00:12:06,417 ‫ما مقابله‌به‌مثل کردیم 164 00:12:07,875 --> 00:12:10,042 ‫اما همه‌مون رو از دم تیغ گذروندن 165 00:12:13,917 --> 00:12:17,208 ‫ما تنها بازمانده‌های سرزمین‌مون بودیم 166 00:12:17,292 --> 00:12:20,833 ‫مُشتی از دورا میلاژه‌ها، ‫ژنرال‌مون و 167 00:12:20,917 --> 00:12:26,875 ‫من و ملکه‌ی واکاندا و ‫واپسین پلنگ سیاه 168 00:12:29,458 --> 00:12:31,167 ‫آواره بودیم، 169 00:12:31,250 --> 00:12:37,042 ‫اما دورتادورمون پُر از ‫ بقایای فناوری واکاندا بود؛ 170 00:12:37,125 --> 00:12:40,625 ‫مِن‌جمله اسکنر کوانتومی من 171 00:12:40,708 --> 00:12:44,625 ‫در روزگار صلح، ‫برای پژوهش‌های تاریخی استفاده می‌شد 172 00:12:45,875 --> 00:12:49,375 ‫تنها امیدم همون بود 173 00:13:01,125 --> 00:13:04,750 ‫هر لحظه، حلقه‌ایـه توی زنجیره‌ی رویدادها 174 00:13:07,625 --> 00:13:09,708 ‫هر حلقه به دیگری پیوسته 175 00:13:19,333 --> 00:13:24,917 ‫پس راهی شدیم تا اون حلقه‌ای رو ‫پیدا کنیم که به آینده‌ی شوم ما ختم می‌شد 176 00:13:27,833 --> 00:13:29,167 ‫تا بشکنیمش 177 00:13:37,833 --> 00:13:39,125 ‫سال‌ها طول کشید 178 00:13:46,708 --> 00:13:51,083 ‫اما بالاخره پیداش کردیم 179 00:13:54,458 --> 00:14:00,667 ‫یه نقطه‌ی عطف بی‌نقص که ‫اگه احیا بشه، همه چی مثل روز اول میشه 180 00:14:04,708 --> 00:14:06,875 ‫سرآغاز همه‌ی این اتفاقات هم 181 00:14:06,958 --> 00:14:12,333 ‫وقتیـه که پسری فراموش‌شده از واکاندا، ‫اون تبر رو پیدا می‌کنه 182 00:14:13,958 --> 00:14:16,542 ‫این اولین قدم اون 183 00:14:16,625 --> 00:14:19,125 ‫در مسیر غصبِ تاج‌وتخت واکانداست 184 00:14:19,208 --> 00:14:21,833 ‫همین مسبب واکنشی زنجیره‌ای میشه که 185 00:14:21,917 --> 00:14:26,167 ‫چشم پادشاه برحق رو ‫به دنیای بیرون باز می‌کنه 186 00:14:27,042 --> 00:14:29,708 ‫واکاندا با کل بشر یکپارچه میشه 187 00:14:29,792 --> 00:14:30,958 ‫آره 188 00:14:31,042 --> 00:14:36,500 ‫با اتحاد جهان هم اون وحوش رو در هم می‌شکنیم 189 00:14:36,583 --> 00:14:38,458 ‫همش به خاطر یه تبر؟ 190 00:14:42,583 --> 00:14:44,375 ‫وقت زیادی نداریم 191 00:14:44,458 --> 00:14:46,500 ‫آدوا در آستانه‌ی سقوطـه 192 00:14:46,583 --> 00:14:51,667 ‫هر وقت سقوط کنه، ‫تبر باید درست همون جایی باشه که پیداش کردید 193 00:14:52,292 --> 00:14:54,208 ‫- نه ‫- کودا 194 00:14:54,292 --> 00:14:55,917 ‫ما مأموریت خودمون رو داریم 195 00:14:56,000 --> 00:14:57,208 ‫من هم همینطور 196 00:14:57,292 --> 00:15:02,125 ‫تبر رو که برگردونید، ‫خط زمانی من با این یکی هم‌سو میشه و 197 00:15:02,208 --> 00:15:05,750 ‫تموم اعمال وحوش رو ‫از صفحه‌ی روزگار پاک می‌کنه 198 00:15:05,833 --> 00:15:09,583 ‫نمی‌دونم با چجور حقه‌ای ‫اون چیزها رو توی ذهنمون کاشت، 199 00:15:09,667 --> 00:15:10,667 ‫- ولی ما... ‫- خواهش می‌کنم 200 00:15:10,750 --> 00:15:13,583 ‫جهش زمانی من به اینجا، ‫نزدیک بود من رو بکُشه 201 00:15:13,667 --> 00:15:16,667 ‫به لطف گیاه‌قلبی‌شکلـه که الان زنده‌ام 202 00:15:16,750 --> 00:15:20,417 ‫اما تاب تحمل یه جهش دیگه رو ندارم 203 00:15:20,500 --> 00:15:24,042 ‫شاید جور دیگه‌ای بتونی ‫حرف‌هات رو بهمون ثابت کنی 204 00:15:24,125 --> 00:15:25,583 ‫گفتی از آینده اومدی 205 00:15:25,667 --> 00:15:27,333 ‫آها، آره! آره 206 00:15:27,417 --> 00:15:30,042 ‫حالا یه چیزی بگو که ‫تنها آیندگان می‌دونن 207 00:15:30,125 --> 00:15:31,583 ‫می‌دونم که... 208 00:15:32,792 --> 00:15:37,500 ‫می‌دونم ملکه‌اتون بچه‌ی چهارمش رو بارداره 209 00:15:37,583 --> 00:15:38,833 دختره 210 00:15:38,917 --> 00:15:40,125 بازم دروغ 211 00:15:40,208 --> 00:15:43,500 ‫خطر: فرورفتگی زمانی ‫در حال فروپاشی مرگبار 212 00:15:43,583 --> 00:15:46,375 ‫پنجره‌ی کوانتومی در حال بسته‌شدن، ‫سه... 213 00:15:46,458 --> 00:15:47,958 ‫نه! الان نه! 214 00:15:48,042 --> 00:15:50,708 ‫باید برش گردونید! 215 00:15:56,250 --> 00:16:00,042 ‫کودا، باید این تبر رو برگردونیم 216 00:16:00,958 --> 00:16:02,375 ‫نه. نه 217 00:16:02,458 --> 00:16:03,458 ‫کودا! 218 00:16:03,542 --> 00:16:06,667 ‫باید هر چی دیدیم رو ‫برای شورا تعریف کنیم 219 00:16:06,750 --> 00:16:08,167 ‫تصمیم با اونهاست 220 00:16:08,250 --> 00:16:11,125 ‫کودا، اون گفت هر آن ممکنه ‫این شهر نابود بشه 221 00:16:11,208 --> 00:16:13,958 ‫پای سرنوشت واکاندا و ‫تموم دنیا در میونـه 222 00:16:14,042 --> 00:16:15,583 ‫وقتشـه دست‌به‌کار شیم 223 00:16:20,542 --> 00:16:23,458 ‫این راه، برگشتی نداره، تفاری 224 00:16:23,542 --> 00:16:24,833 ‫کودا! 225 00:16:24,917 --> 00:16:26,958 ‫درست نیست اینو میگم، 226 00:16:27,042 --> 00:16:29,917 ‫ولی حرفی که درباره‌ی مادرم زد ‫حقیقت داره 227 00:16:30,000 --> 00:16:31,208 ‫اون بارداره 228 00:16:31,292 --> 00:16:34,792 ‫رازیـه که فقط خانواده‌ی سلطنتی ازش باخبرن 229 00:16:34,875 --> 00:16:37,458 ‫سگ‌های جنگی همیشه میگن مأموریت‌شون 230 00:16:37,542 --> 00:16:40,167 ‫حراست از مردمان امروزِ واکانداست، 231 00:16:40,250 --> 00:16:42,667 ‫بلکه آینده‌ی مردمان فردا رو تضمین کنن 232 00:16:42,750 --> 00:16:45,458 ‫مثل خواهرم و خانواده‌ی خودت، کودا 233 00:16:45,542 --> 00:16:47,958 ‫سرنوشت نسل خودمون در میونـه 234 00:16:48,042 --> 00:16:49,667 ‫این تنها چیزیـه که مهمـه 235 00:16:49,750 --> 00:16:51,500 مسئولیتش هم روی دوش ماست 236 00:16:54,375 --> 00:16:56,042 ‫حق با شماست، سرورم 237 00:16:56,125 --> 00:16:58,167 ‫این دیگه مأموریت ماست 238 00:17:01,083 --> 00:17:03,083 ‫وای، باستت رو شکر، 239 00:17:03,167 --> 00:17:05,000 ‫فکر نمی‌کردم قبول کنی 240 00:17:05,750 --> 00:17:06,750 ‫کار آسونی نیست 241 00:17:06,833 --> 00:17:10,083 ‫خونه‌ی اون تاجر، درست توی کانون آشوب؛ ‫زیرِ همون برجـه 242 00:17:10,167 --> 00:17:12,708 ‫پس بهتره دست بجنبونیم 243 00:17:18,208 --> 00:17:19,292 ‫نه! 244 00:17:24,083 --> 00:17:27,042 ‫ملکه‌ی من. بانوی من! انجام شد؟ 245 00:17:27,125 --> 00:17:28,792 ‫نه 246 00:17:28,875 --> 00:17:31,958 ‫تبر دست دوتا مأمور واکانداییـه 247 00:17:32,917 --> 00:17:34,667 ‫یه جهش زمانی دیگه آماده کن 248 00:17:35,250 --> 00:17:36,833 ‫برمی‌گردم 249 00:17:38,125 --> 00:17:40,125 ‫جون سالم به در نمی‌برید 250 00:17:40,208 --> 00:17:42,125 ‫این مأموریت تموم نشده 251 00:17:42,208 --> 00:17:44,750 ‫اگه ناتموم بمونه، 252 00:17:44,833 --> 00:17:47,333 ‫تموم زحمات‌مون هیچ‌وپوچ میشه 253 00:17:47,417 --> 00:17:49,042 ‫هر چی قدرت مونده رو به کار بگیر 254 00:17:49,125 --> 00:17:51,792 حتی اگه آخرین قطره باشه 255 00:17:53,333 --> 00:17:54,875 ‫چطوری پیدامون کردن؟ 256 00:17:54,958 --> 00:17:57,042 ‫قطع به یقین ردّ مصرف انرژی رو زدن 257 00:18:05,917 --> 00:18:07,375 ‫آزمایشگاه رو مُهر و موم کنید! 258 00:18:20,354 --> 00:18:21,354 ‫دیــجی‌موویـــز ‫ در تلگرام: t.me/iredsub 259 00:18:23,708 --> 00:18:26,125 ‫خونه‌ی تاجر تقریباً ۳۰۰ متر جلوتره 260 00:18:26,250 --> 00:18:28,250 ‫یادتونـه تبر رو از کجا برداشتید؟ 261 00:18:28,750 --> 00:18:32,000 ‫پلنگ سیاه گفت باید ‫درست بذاریمش سر جاش 262 00:18:32,083 --> 00:18:35,708 ‫آره، توی یه محفظه‌ی مخفی ‫پشت ساعت ایستاده بود 263 00:18:37,000 --> 00:18:40,825 !‫توپخونه رو گرفتن !‫عقب‌نشینی کنید 264 00:19:12,833 --> 00:19:15,833 ‫بجنبید! دیگه چیزی نمونده. ‫فقط صد متر دیگه. 265 00:19:15,917 --> 00:19:17,542 ‫تفاری! 266 00:19:21,831 --> 00:19:24,267 ‫اهل اتیوپیـه! بکشیدش! 267 00:19:24,292 --> 00:19:26,500 ‫نه! 268 00:19:36,708 --> 00:19:38,333 ‫راه بیفتید، سرورم 269 00:19:41,208 --> 00:19:42,625 ‫بی‌فایده‌ست، بانوی من 270 00:19:42,708 --> 00:19:47,167 ‫حتی اگه از جهش جون سالم به در ببرید، ‫بدون شما نمی‌تونیم جلوی وحوش رو بگیریم 271 00:19:47,250 --> 00:19:50,500 ‫باید گذرگاه رو ببندیم تا ‫از اون خط زمانی دور بمونن 272 00:19:50,583 --> 00:19:54,083 ‫پس من باید بمونم و ‫از این گذرگاه دفاع کنم 273 00:19:54,167 --> 00:19:57,708 ‫نباید اجازه بدیم این وحوش ‫به زمونه‌ی اونها هم یورش ببرن 274 00:19:57,792 --> 00:20:00,083 ‫ولی علیاحضرت، مأموریت‌مون چی؟ 275 00:20:00,167 --> 00:20:03,417 ‫حالا دیگه تو دست‌های اجداد ماست 276 00:20:05,208 --> 00:20:08,917 ‫اگه به‌قدری ایمان داشته باشن که ‫حرف‌هام رو باور کنن، 277 00:20:09,000 --> 00:20:13,458 ‫پس ما هم باید ایمان داشته باشیم که ‫هرجورشده موفق میشن 278 00:20:19,958 --> 00:20:22,083 ‫اونجاست. درست پشت اون برج 279 00:20:23,625 --> 00:20:24,750 ‫پاشید بریم پس 280 00:20:27,208 --> 00:20:28,958 ‫برای یه شاهزاده‌ی دربار، ‫بدک نبود، نه؟ 281 00:20:29,042 --> 00:20:31,167 ‫آره، خیلی تحت تأ... 282 00:20:31,250 --> 00:20:32,792 ‫تفاری، برو کنار! 283 00:20:39,333 --> 00:20:40,500 ‫کودا! نه! 284 00:20:43,417 --> 00:20:46,208 ‫نگران نباش، کودا. الان ‫میارمت بیرون. 285 00:20:46,292 --> 00:20:47,708 ‫طاقت بیار 286 00:20:52,708 --> 00:20:55,417 ‫مأموریتتون رو انجام بدید، سرورم 287 00:20:55,500 --> 00:20:57,292 ‫نه! کودا! 288 00:20:57,375 --> 00:20:59,875 ‫من... خوبم 289 00:20:59,958 --> 00:21:02,083 شما باید تبر رو برگردونید 290 00:21:02,167 --> 00:21:03,917 ‫برای نجات من وقت ندارید 291 00:21:04,000 --> 00:21:06,833 ‫نه! ولت نمی‌کنم 292 00:21:07,458 --> 00:21:09,042 ‫موظفی برگردی پیش خانواده‌ات 293 00:21:09,125 --> 00:21:11,542 به این میگن سرشتِ 294 00:21:11,625 --> 00:21:13,333 ‫یک سگ جنگی 295 00:21:13,417 --> 00:21:15,208 ‫همون تاوانیـه که باید بپردازیم 296 00:21:18,458 --> 00:21:21,708 ‫مأموریتتون رو تموم کنید 297 00:21:29,542 --> 00:21:32,875 ‫می‌بینید؟ ‫بالاخره دارید از دستوراتم پیروی می‌کنید 298 00:21:54,125 --> 00:21:55,292 ‫نه! 299 00:22:04,667 --> 00:22:05,875 ‫ملکه‌ی من... 300 00:22:14,618 --> 00:22:16,818 « زیرنویس از نهـال » .:: IRedSub ::. 301 00:22:27,375 --> 00:22:28,417 ‫خیلی‌خب 302 00:22:28,500 --> 00:22:32,000 ‫خیلی‌خب، خیلی‌خب. ‫دقیق روی ساعت نُه. 303 00:22:36,500 --> 00:22:38,292 ‫کودا، انجام شد! 304 00:22:38,375 --> 00:22:40,708 ‫تبر برگشت سر جاش، ‫موفق شدیم! ما... 305 00:22:42,583 --> 00:22:43,708 ‫کودا 306 00:22:45,875 --> 00:22:47,625 ‫وای، نه 307 00:23:00,167 --> 00:23:02,875 ‫واکادا تا ابد 308 00:23:05,167 --> 00:23:07,833 ‫واکادا تا ابد 309 00:23:09,208 --> 00:23:12,667 ‫واکادا تا ابد! 310 00:23:12,743 --> 00:23:22,743 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 311 00:23:24,417 --> 00:23:25,417 ‫هوف 312 00:23:27,792 --> 00:23:29,958 ‫گفتم که برمی‌گردونمت خونه 313 00:23:31,292 --> 00:23:33,167 ‫بدک نبود، سرورم 314 00:23:33,250 --> 00:23:35,667 دست مریزاد 315 00:23:40,042 --> 00:23:44,625 ‫تا حالا دست‌خالی برنگشته بودم خونه 316 00:23:45,375 --> 00:23:48,958 ‫از کجا معلوم که تموم این کارها مُثمرثمر بوده یا نه؟ 317 00:23:54,583 --> 00:23:56,083 ‫چاره‌ی دیگه‌ای نداشتیم 318 00:23:56,167 --> 00:23:58,500 ‫با توجه به این حجم از ویرانی مشخصـه که 319 00:23:58,583 --> 00:24:02,208 ‫هر چی هم از تبر باقی مونده باشه، ‫به همراه بقیه‌ی شهر نابود شده 320 00:24:03,042 --> 00:24:06,833 ‫می‌خوام صراحتاً بگم که ‫رها کردنِ مأموریت فرمان من بود 321 00:24:06,917 --> 00:24:09,333 ‫با اینکه کودا مأمور ارشده، 322 00:24:09,417 --> 00:24:11,833 ‫ولی خب، من هم شاهزاده‌ام 323 00:24:12,500 --> 00:24:13,875 ‫از قدرتم استفاده کردم 324 00:24:18,333 --> 00:24:22,333 عجب شهامتی جلوی شورا و پدر و مادرت به خرج دادی 325 00:24:22,417 --> 00:24:25,333 ‫می‌دونم چقدر دلت می‌خواست ‫جاپات رو توی تاریخ محکم کنی 326 00:24:25,417 --> 00:24:27,958 ‫حالا با اینکه تاریخ رو نجات دادی، 327 00:24:28,042 --> 00:24:30,833 ولی هیچوقت ‫هیچکس خبردار نمیشه 328 00:24:31,500 --> 00:24:34,708 ‫مأموریت‌مونـه که مهمـه، کودا 329 00:24:34,792 --> 00:24:37,208 ‫نه افسانه‌های نقل محافل 330 00:24:38,792 --> 00:24:42,583 ‫کاش می‌تونستم این آینده‌ای که ‫براش جنگیدیم رو ببینم 331 00:24:46,167 --> 00:24:49,750 ‫یا دست‌کم بدونم چقدر مونده تا ‫از راه برسه 332 00:24:49,774 --> 00:24:59,774 ارائه‌ای از وبسایت دیجی‌موویز .:: DigiMoviez.Com ::.