1 00:00:06,172 --> 00:00:07,207 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:07,215 --> 00:00:11,343 ‫یه پرونده‌ای زیر دستِ ‫دبیرکل سازمان ملل رفته 3 00:00:11,344 --> 00:00:12,928 ‫اون پرونده رو بیار برام 4 00:00:12,929 --> 00:00:16,640 ‫تا بهت بگم محل تولید سلاح فاکس‌گلاو کجاست و 5 00:00:16,641 --> 00:00:19,685 ‫در حال حاضر، خانم لارکین رو کجا بردن 6 00:00:23,106 --> 00:00:24,607 ‫برو توی صندوق 7 00:00:29,946 --> 00:00:31,905 ‫این یه پرونده‌ی جنایت علیه بشریتـه 8 00:00:31,906 --> 00:00:34,742 ‫- مظنون کیـه؟ ‫- اسمش ویکتور بالاست 9 00:00:34,743 --> 00:00:36,910 ‫یه جنایتکار جنگیـه که ‫توی لاهه زندونی شده 10 00:00:36,911 --> 00:00:38,495 ‫امیدوارم خیلی برات دردسر نتراشیده باشم 11 00:00:38,496 --> 00:00:41,290 ‫نه، فقط به قیمتِ قیافه‌ام و ‫اثرانگشتم تموم شد 12 00:00:41,291 --> 00:00:43,375 ‫تا صبح سابقه‌ات رو پاکِ پاک می‌کنم 13 00:00:43,376 --> 00:00:46,128 ‫رازت به یه شرط ‫پیش من محفوظ می‌مونه 14 00:00:46,129 --> 00:00:48,547 ‫هر وقت زنگ زدم، ‫سریع جواب بدی 15 00:00:48,548 --> 00:00:50,466 ‫- اینجا چه خبر شده؟ ‫- گرفتنش 16 00:00:50,467 --> 00:00:53,302 ‫- کی‌ایکس؟ ‫- چند ساعتی میشه که مارکوس و افرادش رفتن 17 00:00:53,303 --> 00:00:55,179 ‫یه مخزن پر از محفظه با خودشون بُردن 18 00:00:55,180 --> 00:00:56,680 ‫- کجان؟ ‫- سازمان ملل 19 00:00:56,681 --> 00:00:59,016 ‫جهان غرب به ما به چشم ‫یه مُشت وحشی نگاه می‌کنه 20 00:00:59,017 --> 00:01:01,518 ‫با این حال ابزار لازم برای ‫همین وحشی‌گری رو بهمون غالب می‌کنه 21 00:01:01,519 --> 00:01:03,103 ‫وقتشـه، مارکوس 22 00:01:03,104 --> 00:01:06,440 ‫اگه این محفظه‌ها توی سیستم‌ تهویه توزیع بشن، چی میشه؟ 23 00:01:06,441 --> 00:01:09,860 ‫ملت وسط خیابون خفه میشن. ‫تلفاتش وحشتناک و بی‌شماره. 24 00:01:09,861 --> 00:01:12,988 داریم زمینه‌ی یه حمله‌ی تروریستی همه‌جانبه رو فراهم می‌کنیم 25 00:01:13,012 --> 00:01:23,392 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی‌موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 26 00:01:23,416 --> 00:01:27,294 ‫اصل مطلب اینـه که ‫بدون حمایت فارغ‌التحصیلان بی‌نظیرمون 27 00:01:27,295 --> 00:01:31,965 ‫مثل تونی، هرگز نمی‌تونستیم ‫آینده‌ی نسل‌ جدید رو شکل بدیم (هشت سال پیش) 28 00:01:31,966 --> 00:01:35,135 ‫پس بنوشیم به افتخار آنتونی مینگ 29 00:01:35,136 --> 00:01:37,096 ‫نوش! 30 00:01:37,097 --> 00:01:42,227 ‫حالا، مرکز کارآفرینیِ آنتونی مینگ رو ‫خدمتتون معرفی می‌کنم 31 00:01:43,645 --> 00:01:45,396 ‫« مرکز کارآفرینی آنتونی مینگ » 32 00:02:01,037 --> 00:02:03,080 ‫همشون انگلی بیش نیستن 33 00:02:03,081 --> 00:02:05,792 زور می‌زنن از فربه‌ترین گاو اینجا سود ببرن 34 00:02:06,543 --> 00:02:09,504 ‫گمونم از مزایای زدن اسمت روی یه ساختمونـه 35 00:02:11,464 --> 00:02:12,757 ‫ای کاش می‌فهمیدن، نه؟ 36 00:02:15,135 --> 00:02:17,928 ‫یه شب شام و ضیافت مُفصل و نصف بطری «ماکالن ۲۵» پیاده شدم 37 00:02:17,929 --> 00:02:21,683 ‫تا تونستم بالاخره اسم جیکوب مونرو ‫رو از زیر زبون رئیس «‌وو» بکِشم بیرون 38 00:02:23,768 --> 00:02:26,770 ‫چیز جالب دیگه‌ای هم ‫در مورد من گفت؟ 39 00:02:26,771 --> 00:02:29,899 ‫دوتا مدرک حقوق، ‫ارشد مدیریت بازرگانی با نمره‌ی ممتاز 40 00:02:30,441 --> 00:02:32,568 ‫اما اشاره‌ای به این نکرد که چرا 41 00:02:32,569 --> 00:02:37,157 ‫وقتی بیشتر هزینه‌های اون ساختمون با تو بوده، ‫اسم تو روی تابلوش نخورده؟ 42 00:02:38,032 --> 00:02:40,952 ‫ترجیح میدم کمک‌های مالیم ناشناس بمونه 43 00:02:43,413 --> 00:02:44,622 ‫چقدر حیف 44 00:02:45,373 --> 00:02:46,456 ‫مرکز مونرو 45 00:02:46,457 --> 00:02:49,084 ‫دلم می‌خواد ببینم ‫آمریکایی‌های بیشتری اینجا برو بیا دارن 46 00:02:49,085 --> 00:02:51,588 ‫راستش تونی متولد کلیولنده 47 00:02:54,340 --> 00:02:58,803 ‫این همه کمک مالی رو چطوری تأمین می‌کنی؟ 48 00:03:00,597 --> 00:03:02,390 ‫بذار رک و پوست‌کنده حرفم رو بهت بزنم 49 00:03:03,099 --> 00:03:04,933 ‫مجله‌ی فارغ‌التحصیل‌ها به دستم میرسه 50 00:03:04,934 --> 00:03:06,768 ‫خیلی خوب می‌شناسمت 51 00:03:06,769 --> 00:03:09,438 ‫کاملاً می‌دونم چی زیر سر داری 52 00:03:09,439 --> 00:03:13,692 ‫به اندازه‌ی کافی وراجی کردی و ‫حرف اضافه زدی، 53 00:03:13,693 --> 00:03:15,777 ‫حالا هم کفگیرت خورده ته دیگ 54 00:03:15,778 --> 00:03:20,158 ‫اگه هوا برت داشته که از سر خیرخواهی یا ‫به خاطر احساس هم‌بستگی توی دانشگاه، 55 00:03:20,700 --> 00:03:23,286 ‫دسته چکم رو در میارم 56 00:03:24,162 --> 00:03:25,914 ‫باید بگم که سخت در اشتباهی 57 00:03:28,750 --> 00:03:30,251 تیری در تاریکی به جایی برنمی‌خوره 58 00:03:31,002 --> 00:03:31,961 ‫خب... 59 00:03:34,088 --> 00:03:36,049 ‫به این معنا نیست که ‫نتونیم دست همدیگه رو بگیریم 60 00:03:36,966 --> 00:03:39,219 ‫شاید من بتونم یکمی جستجو کنم و 61 00:03:39,969 --> 00:03:41,595 یه نبش قبر بکنم و 62 00:03:41,596 --> 00:03:44,097 ‫یه چیزی پیدا کنم که ‫رقیب‌مون رو از دور خارج کنه 63 00:03:44,098 --> 00:03:45,183 ‫در ازاش چی می‌خوای؟ 64 00:03:46,059 --> 00:03:48,895 ‫خب، مذاکره رو واسه همین گذاشتن دیگه، نه؟ 65 00:03:51,105 --> 00:03:54,483 ‫جذابیت ماجرا هم همینجاست، درست نمیگم؟ 66 00:03:54,507 --> 00:04:09,028 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی‌موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMovieZ@ 67 00:04:10,000 --> 00:04:20,000 ‫کاری از: H1tmaN و iredprincess @iredsub & @H1tmaN_Sub 68 00:04:23,596 --> 00:04:24,430 ‫قربان 69 00:04:25,556 --> 00:04:27,099 ‫پنج نفر با مشخصاتی که ارائه دادید 70 00:04:27,100 --> 00:04:29,351 ‫امروز صبح زود برای تعمیرات ‫سیستم گرمایشی و تهویه اومدن 71 00:04:29,352 --> 00:04:31,520 ‫- کارمند سازمان ملل بودن؟ ‫- همشون مجوز دارن 72 00:04:31,521 --> 00:04:33,855 ‫- الان روی پشت‌بوم‌ان ‫- بررسی‌شون کن. هویت‌شون تأیید بشه 73 00:04:33,856 --> 00:04:36,733 ‫- تخلیه تقریبا تا کِی طول می‌کِشه؟ ‫- مشغولیم 74 00:04:36,734 --> 00:04:39,111 ‫تونستیم شلوغی صبح رو پشت‌سر بذاریم، ‫اما هنوز بعضی‌ها همکاری نمی‌کنن 75 00:04:39,112 --> 00:04:41,154 ‫به محض اینکه مردم رو تخلیه کردید، ‫بهم اطلاع بده 76 00:04:41,155 --> 00:04:42,197 ‫چشم 77 00:04:46,119 --> 00:04:47,744 ‫- ساترلند ‫- جناب معاون 78 00:04:47,745 --> 00:04:49,371 ‫تا دلت بخواد ازت سؤال دارم 79 00:04:49,372 --> 00:04:52,708 ‫اما مسئول پرونده‌تون بهم اطمینان داد که ‫جواب‌های قانع‌کننده‌ای داری 80 00:04:52,709 --> 00:04:54,793 پس ‫فعلاً آماده باش 81 00:04:54,794 --> 00:04:57,045 ‫خانم لارکین، شما هم با من بیاید اتاق نظارت 82 00:04:57,046 --> 00:04:58,714 ‫- جدی؟ ‫- چندین سالـه که کسی مارکوس رو ندیده 83 00:04:58,715 --> 00:05:00,507 ‫حتی اسم بقیه رو هم نمی‌دونیم 84 00:05:00,508 --> 00:05:02,635 ‫- تنها کسی که می‌تونه شناسایی‌شون کنه، تویی ‫- خیلی‌خب 85 00:05:04,387 --> 00:05:05,722 ‫جریان چی بود؟ 86 00:05:06,431 --> 00:05:07,432 ‫یه سوءتفاهم 87 00:05:15,064 --> 00:05:16,482 ‫یه سوءتفاهم؟ 88 00:05:17,692 --> 00:05:18,609 ‫خوبـه 89 00:05:19,319 --> 00:05:20,861 ‫چون منتظر بودم یه توضیحی بدی که 90 00:05:20,862 --> 00:05:23,281 ‫چرا اوضاع کوفتی برعکسِ اونیـه که میگی! 91 00:05:23,990 --> 00:05:27,451 ‫اینکه چرا مأمورم این ماه برای دومین بار ‫یهو غیبش زد؟ 92 00:05:27,452 --> 00:05:30,788 ‫اون هم بعد از فراری دادن ‫یه مظنون مهم؟ 93 00:05:32,332 --> 00:05:34,751 اون ازت خواست ‫همچین کاری کنی دیگه، نه؟ 94 00:05:35,626 --> 00:05:37,003 ‫رئیس سولومون 95 00:05:37,587 --> 00:05:40,297 ‫وقتمون داشت تموم می‌شد. ‫باید یه آزمایشگاه سیار پیدا می‌کردم. 96 00:05:40,298 --> 00:05:42,924 ‫- واسه پیدا کردن رز ‫- نه، واسه ختم کردن این قائله 97 00:05:42,925 --> 00:05:43,926 ‫صفر تا صدش 98 00:05:44,469 --> 00:05:47,764 ‫هر وقت به نتیجه رسیدیم، ‫همه چی رو برات تعریف می‌کنم. خب؟ 99 00:05:50,933 --> 00:05:52,517 ‫مجبورت می‌کنم این کار رو کنی 100 00:06:00,943 --> 00:06:03,196 ‫« ۱۳۲‏ کیلووات بر ساعت » 101 00:06:06,157 --> 00:06:07,492 ‫چندتا مونده؟ 102 00:06:08,368 --> 00:06:09,202 ‫دوتا دیگه 103 00:06:10,328 --> 00:06:12,747 ‫زان و بقیه تا حالا باید می‌رسیدن 104 00:06:19,253 --> 00:06:20,754 ‫داریم به پشت‌بوم نزدیک میشیم 105 00:06:20,755 --> 00:06:22,715 ‫دریافت شد. ‫منتظر گزارشتون هستیم. 106 00:06:30,181 --> 00:06:33,017 ‫- پیتر و کاترین رو نمی‌بینم اینجا ‫- چون اینجا نیستن 107 00:06:33,976 --> 00:06:35,228 ‫رسماً نه 108 00:06:46,906 --> 00:06:48,157 ‫رفتن! 109 00:07:00,169 --> 00:07:02,504 ‫تیراندازی شد. نیروهای ویژه همراه با من. ‫راه میفتیم. 110 00:07:02,505 --> 00:07:03,548 ‫بریم 111 00:07:04,048 --> 00:07:05,925 ‫تیراندازی شد. صدای شلیک بود... 112 00:07:09,929 --> 00:07:12,682 ‫دست بجنبونید. ‫باید بریم سراغ هدف دوم. 113 00:07:14,517 --> 00:07:16,310 ‫« لوکاس » 114 00:07:17,311 --> 00:07:19,689 ‫- وارد میشیم ‫- باید بریم! فوراً! 115 00:07:20,523 --> 00:07:21,357 ‫بیاید! 116 00:07:23,568 --> 00:07:26,404 ‫پخش شید! یکیمون باید ‫این سلاح رو از اینجا خارج کنه! 117 00:07:31,993 --> 00:07:33,494 ‫بریم! بریم! 118 00:07:35,663 --> 00:07:37,832 ‫سمت راست بمونید. ‫سمت راست بمونید. 119 00:08:18,456 --> 00:08:21,542 ‫صدای شلیک! تیراندازی شد! ‫طبقه‌ی چهارم، انتهای راهرو سمت چپ. 120 00:08:56,911 --> 00:08:59,955 ‫هی! پیراهن سفید، دست‌هاتو ببر بالا 121 00:08:59,956 --> 00:09:00,957 ‫شلیک نکنید 122 00:09:01,541 --> 00:09:02,625 ‫من کارمند اینجام 123 00:09:08,506 --> 00:09:10,507 ‫- غیرمسلحـه ‫- گفتم که، کارمند اینجام 124 00:09:10,508 --> 00:09:11,717 ‫مشخص میشه. تشخیص هویت 125 00:09:13,135 --> 00:09:15,845 ‫- آره، یکی از خودشونـه ‫- هویتش تأیید شد. بازداشتش کنید 126 00:09:15,846 --> 00:09:18,891 ‫تموم واحدها به‌گوش باشید، ‫مظنونین تغییر پوشش دادن 127 00:09:19,517 --> 00:09:21,978 ‫تو پیشش بمون. جونز، دنبالم بیا 128 00:09:37,952 --> 00:09:40,370 ‫از این‌طرف. ‫مظنون توی سالن شرقیـه. 129 00:09:43,124 --> 00:09:44,958 ‫- جلو نیاید! ‫- مظنون محفظه دستشـه! 130 00:09:44,959 --> 00:09:46,043 ‫گفتم جلو نیاید! 131 00:09:48,588 --> 00:09:49,797 ‫مظنون زمین‌گیر شد 132 00:09:50,464 --> 00:09:52,258 ‫محفظه رو بررسی می‌کنم 133 00:09:54,635 --> 00:09:55,970 ‫محفظه سالمـه 134 00:10:32,923 --> 00:10:34,049 ‫مظنون در تیررس ماست 135 00:10:34,050 --> 00:10:35,426 ‫اتاق کنفرانس سی 136 00:10:36,302 --> 00:10:37,303 ‫داریم میایم 137 00:10:45,311 --> 00:10:46,729 ‫بریم. بجنب 138 00:11:06,207 --> 00:11:08,083 ‫لطفاً، خواهش می‌کنم 139 00:11:08,084 --> 00:11:10,293 ‫تو رو خدا، خواهش می‌کنم 140 00:11:12,380 --> 00:11:13,506 ‫ساکت باش! 141 00:11:20,971 --> 00:11:23,765 ‫چیزی نیست، خانم. ‫الان جاتون امنـه. حالتون خوبـه؟ 142 00:11:25,685 --> 00:11:27,352 ‫- کیفتون ‫- پلیس نیویورک 143 00:11:27,353 --> 00:11:28,771 ‫وزارت امنیت 144 00:11:29,355 --> 00:11:30,231 ‫کجاست؟ 145 00:11:30,940 --> 00:11:32,732 ‫مظنون کشته شد. ‫تشخیص هویت انجام بدید. 146 00:11:32,733 --> 00:11:34,484 ‫- اون هم همینطور ‫- هویت تأیید شد 147 00:11:34,485 --> 00:11:36,027 ‫یه صدایی اونجا شنیدم 148 00:11:36,028 --> 00:11:37,779 ‫ببریدش بیرون. ‫مکان رو پاکسازی می‌کنیم. 149 00:11:37,780 --> 00:11:40,240 ‫از زاویه‌ی دیگه هم افتاده؟ ‫قیافه‌اش رو ندیدم 150 00:11:40,241 --> 00:11:41,575 ‫- حراست سازمان ملل؟ ‫- آره 151 00:11:48,999 --> 00:11:50,417 ‫مارکوسـه. خودشـه 152 00:11:50,418 --> 00:11:53,336 ‫تمامی واحدها دنبال مظنون ‫با یونیفرم حراست سازمان ملل باشید 153 00:12:13,566 --> 00:12:14,817 ‫حواستون به خانم باشه 154 00:12:21,907 --> 00:12:23,492 ‫- هی... ‫- هنوز داخلـه 155 00:12:26,996 --> 00:12:29,540 ‫صبر کنید. افسری که همراهتون بود کجاست؟ 156 00:12:30,207 --> 00:12:31,375 ‫الان همینجا بود 157 00:12:32,334 --> 00:12:34,378 ‫کیفم هنوز پیششـه 158 00:12:39,091 --> 00:12:40,967 ‫جلوی همه‌ی نیروهای حراست سازمان ملل رو بگیرید 159 00:12:40,968 --> 00:12:42,094 ‫اینجا 160 00:12:45,681 --> 00:12:46,849 ‫دوتا هم اینجاست 161 00:12:47,433 --> 00:12:48,893 ‫چندتا هم اینجا پیدا کردم 162 00:12:51,520 --> 00:12:53,855 ‫ما ۱۳تا محفظه‌ی کی‌ایکس ‫بالای پشت‌بوم پیدا کردیم 163 00:12:53,856 --> 00:12:55,982 ‫فوراً واحد مقابله با مواد خطرناک رو بفرستید 164 00:12:55,983 --> 00:12:57,942 ‫یکی هم از مظنون مُرده گرفتیم. ‫میشه ۱۴تا محفظه. 165 00:12:57,943 --> 00:12:59,653 ‫ما ۱۵تا تولید کردیم 166 00:13:03,449 --> 00:13:04,408 ‫کجا میری؟ 167 00:13:21,008 --> 00:13:22,134 ‫« سازمان ملل » 168 00:13:26,180 --> 00:13:27,014 ‫« دنی » 169 00:13:28,516 --> 00:13:30,726 ‫سلام، خبری از سولومون نشد؟ 170 00:13:31,769 --> 00:13:34,021 ‫نگو که دوباره دُم به تله داده و گرفتنش 171 00:13:40,986 --> 00:13:41,862 ‫چی؟ 172 00:13:52,665 --> 00:13:59,672 ‫« تیم خنثی‌سازی بمب پلیس نیویورک » 173 00:14:09,807 --> 00:14:12,225 ‫- اثری از مارکوس نبود؟ ‫- اثری از کی‌ایکس گمشده هم نیست 174 00:14:12,226 --> 00:14:13,810 ‫پلیس نیویورک می‌خواد محوطه رو جستجو کنه 175 00:14:13,811 --> 00:14:16,020 ‫در تلاشیم باقی محفظه‌ها رو خنثی‌ کنیم 176 00:14:16,021 --> 00:14:18,773 ‫- تأخیر برای چیـه؟ ‫- سیم چاشنی غیرقابل‌نفوذه 177 00:14:18,774 --> 00:14:21,276 ‫باید تیم چک و خنثی رو می‌آوردیم. ‫یه ساعته جمع میشه. 178 00:14:21,277 --> 00:14:23,862 ‫اون آقایی که گرفتیم نمی‌دونه ‫مارکوس کجا رفته؟ 179 00:14:23,863 --> 00:14:26,322 ‫میگه نمی‌دونـه اما باعث شد بفهمم چی تو سرشـه 180 00:14:26,323 --> 00:14:28,449 ‫مارکوس محفظه‌ها رو کار گذاشته ‫تا کی‌ایکس آزاد بشه 181 00:14:28,450 --> 00:14:31,619 ‫وقتی که طرف‌های ظهر، مصرف برق ‫به ۲۰۰ کیلووات در ساعت برسه 182 00:14:31,620 --> 00:14:33,288 ‫در شلوغ‌ترین ساعت وزارت امنیت 183 00:14:33,289 --> 00:14:35,874 ‫همون موقع که شورای امنیت قرار بود 184 00:14:35,875 --> 00:14:38,668 ‫در مورد تقسیم اراضی ویکتور بالا توی سه کشور مجزا رأی‌گیری کنه 185 00:14:38,669 --> 00:14:41,045 ‫مارکوس هنوز هم به اندازه‌ی کافی کی‌ایکس داره که ‫جون هزاران نفر رو بگیره 186 00:14:41,046 --> 00:14:44,007 ‫واحدها رو می‌فرستیم سراغ نماینده‌های دائم ‫و اقامتگاه تموم اعضای 187 00:14:44,008 --> 00:14:47,010 ‫شورای امنیت، ‫شاید هدفش یکی از اون‌ها باشه 188 00:14:47,011 --> 00:14:48,178 ‫جناب معاون 189 00:14:48,721 --> 00:14:51,640 ‫یه سری به خانم لارکین بزن. ‫ظاهراً داره جادو جنبل می‌کنه. 190 00:14:56,562 --> 00:14:57,980 ‫بالاخره اومدی 191 00:14:58,981 --> 00:15:01,566 ‫- مارکوس رو پیدا کردی؟ ‫- نه، ولی پسرعموش، توماسو چرا 192 00:15:01,567 --> 00:15:03,234 ‫الان رفتم سراغ پلتفرم «ادورس» 193 00:15:03,235 --> 00:15:05,737 ‫توی چند هفته‌ی اخیر، دوتا مورد مطابق هست که شاید به دردمون می‌خوره 194 00:15:05,738 --> 00:15:07,739 ‫یکی از کاربرای تیک‌تاک از ‫پس‌زمینه‌ی یه ویدیو اونو شناخته که 195 00:15:07,740 --> 00:15:09,699 ‫با یه بابایی به اسم جرج سیمکو ‫داشته حرف می‌زده 196 00:15:09,700 --> 00:15:11,910 ‫طرف توی تیم حقوقی ویکتور بالاست 197 00:15:11,911 --> 00:15:14,037 ‫- دفترش توی ساختمون سیگرامـه ‫- دومین خبر چی؟ 198 00:15:14,038 --> 00:15:16,497 ‫تو حرف‌هاش گفت اسلون، ‫انگار دوست‌دختری چیزیشـه 199 00:15:16,498 --> 00:15:19,751 ‫از هفته‌ی پیش، با همدیگه توی ‫پنت‌هاوس هتل وینفیلد بودن 200 00:15:19,752 --> 00:15:22,795 ‫شاید یکی‌شون بدونه مارکوس کجا قایم شده، ‫یا کجا می‌خواد بره 201 00:15:22,796 --> 00:15:23,922 ‫پرسیدنش که ضرری نداره 202 00:15:23,923 --> 00:15:25,298 ‫تفرقه بینداز و حکومت کن. یالا 203 00:15:25,382 --> 00:15:27,009 ‫« خوش و خرمم » 204 00:15:33,974 --> 00:15:34,975 ‫توماس؟ 205 00:15:37,102 --> 00:15:38,394 ‫وای به حالت، 206 00:15:38,395 --> 00:15:41,230 ‫به نفعتـه قانعم کنی که ‫چرا جواب زنگ‌هام رو نمی‌دادی 207 00:15:41,231 --> 00:15:42,816 ‫دلم هزار راه رفت! 208 00:15:45,653 --> 00:15:46,987 ‫مارکوس! چی... 209 00:15:47,655 --> 00:15:49,864 ‫- تو چرا اینجایی؟ توماس کو؟ ‫- جاش امنـه 210 00:15:49,865 --> 00:15:52,242 ‫ولی هر سه‌تامون باید ‫کشور رو ترک کنیم 211 00:15:52,743 --> 00:15:54,994 ‫چرا؟ این دفعه دیگه ‫توی چه هچلی انداختیش؟ 212 00:15:54,995 --> 00:15:59,041 ‫چیز خاصی نیست. خودش بهت میگه. ‫ولی گفت جت رو حاضر کنی. 213 00:15:59,959 --> 00:16:01,292 ‫چرا خودش زنگ نزد بهم بگه؟ 214 00:16:04,672 --> 00:16:05,505 ‫مارکوس! 215 00:16:05,506 --> 00:16:09,509 ‫ببین، الان نمی‌تونه حرف بزنه. ‫اما گفت میاد فرودگاه جی‌اف‌کی پیشمون. 216 00:16:09,510 --> 00:16:11,844 ‫جت که تتربوروئـه. ‫همیشه همون جا بوده. 217 00:16:11,845 --> 00:16:14,013 ‫حالا هر قبرستونی. گفت انجامش بدیم 218 00:16:14,014 --> 00:16:17,350 ‫نخیر، باید با خودش صحبت کنم. ‫تا باهاش حرف نزنم هیچ کاری نمی‌کنم. 219 00:16:17,351 --> 00:16:20,520 ‫حرف حرف حرف. ‫تموم زندگیش صرف وِر رو کردن گذشت. 220 00:16:20,521 --> 00:16:22,022 ‫ببین آخر و عاقبتش چی شد 221 00:16:26,235 --> 00:16:27,652 ‫پلیس نیویورک رسیده 222 00:16:27,653 --> 00:16:29,779 ‫کُلی دیپلمات برای مجمع عمومی اومدن اینجا و 223 00:16:29,780 --> 00:16:31,030 ‫توی هتل‌های این اطراف مستقر شدن 224 00:16:31,031 --> 00:16:33,700 ‫ساختمون سیگرام ‫پنج دقیقه با اینجا فاصله داره 225 00:16:33,701 --> 00:16:35,910 ‫وکیله با من، ‫شما هم برید سراغ دوست‌دخترش 226 00:16:35,911 --> 00:16:39,247 ‫وقتی کارم تموم شد، ‫جفت‌تون جلوی ماشین باشید 227 00:16:39,248 --> 00:16:40,207 ‫فهمیدم 228 00:16:47,297 --> 00:16:49,215 ‫چیزی که بین تو و کاترین اتفاق افتاد 229 00:16:49,216 --> 00:16:51,217 ‫یه سوءتفاهم ساده نیست 230 00:16:51,218 --> 00:16:52,678 ‫چطوری پیدام کردی، پیتر؟ 231 00:16:54,263 --> 00:16:57,099 ‫بعد اینکه گرفتنت، ‫سولومون رو از بازداشت آزاد کردم 232 00:16:58,434 --> 00:17:00,727 ‫ترتیب یه ملاقات با رئیسش رو برام داد، ‫اون هم یه پیشنهادی برام داشت 233 00:17:00,728 --> 00:17:02,896 ‫موقعیت تو و آزمایشگاه سیار 234 00:17:04,356 --> 00:17:06,607 ‫در ازای لطفی که به خاطرش ‫مجبور بودم دزدکی وارد سازمان ملل بشم 235 00:17:06,608 --> 00:17:08,444 ‫تو هم بهش گفتی بره درش رو بذاره دیگه، نه؟ 236 00:17:08,944 --> 00:17:11,195 ‫- بگو که به خاطر من همچین کاری نکردی ‫- فقط به خاطر تو نبود 237 00:17:11,196 --> 00:17:14,449 ‫دیگه وقتی برامون نمونده بود و ‫اصلاً کسی تو فکر ویکتور بالا نبود 238 00:17:14,450 --> 00:17:16,951 ‫ولی اگه من اونجا نبودم، ‫چشم‌بسته نه می‌گفتی 239 00:17:16,952 --> 00:17:18,203 ‫حالا که بودی 240 00:17:18,704 --> 00:17:21,539 ‫قول دادم ازت محافظت کنم. ‫چقدر هم که تأثیر داشت. 241 00:17:21,540 --> 00:17:24,292 ‫تصمیم خودم بود بیام نیویورک دنبالت. ‫من از کاترین خواستم بمونه. 242 00:17:24,293 --> 00:17:26,461 ‫- جونم رو به خطر انداختم ‫- برای محافظت از من 243 00:17:26,462 --> 00:17:28,672 ‫آره، چقدر هم که این تأثیر داشت 244 00:17:30,924 --> 00:17:31,966 ‫بیا 245 00:17:33,552 --> 00:17:36,471 ‫هیچوقت نفهمیدم چرا انقدر ‫عاشق لباس‌های جذب بود 246 00:17:36,472 --> 00:17:37,765 ‫ولی الان می‌فهمم 247 00:17:38,557 --> 00:17:39,892 ‫حس خودبزرگ‌بینی بهش دست می‌داد 248 00:17:49,693 --> 00:17:51,570 ‫وقت پروازمونـه، اسلون 249 00:17:52,071 --> 00:17:55,406 ‫کُشتنت صرفاً اوضاع رو ‫برای من پیچیده‌تر می‌کنه 250 00:17:55,407 --> 00:17:58,410 ‫اما اگه مجبور شم، می‌کُشمت. حالیتـه؟ 251 00:18:01,121 --> 00:18:01,955 ‫خوبـه 252 00:18:11,381 --> 00:18:12,424 ‫همینجا بمون 253 00:18:14,760 --> 00:18:16,928 ‫خانم کیلوری، باز کنید. ‫از پلیس فدرال اومدیم. 254 00:18:16,929 --> 00:18:18,806 ‫- چندتا سؤال ازتون داریم ‫- ساکت 255 00:18:20,015 --> 00:18:21,766 ‫باز کنید دیگه، می‌دونم داخل هستید 256 00:18:21,767 --> 00:18:25,020 ‫اگه در رو باز نکنید، ‫به حراست میگم در رو باز کنه 257 00:18:26,271 --> 00:18:28,356 ‫- اوضاع مرتبـه، خانم؟ ‫- چه خبر شده؟ 258 00:18:28,357 --> 00:18:30,733 ‫- ناسلامتی دارم صبحونه می‌خورم ‫- شرمنده مزاحم شدم 259 00:18:30,734 --> 00:18:33,903 ‫فقط می‌خواستیم چندتا سؤال ‫در رابطه با دوست‌پسرتون، توماس بالا بپرسم 260 00:18:33,904 --> 00:18:36,697 ‫همینطور پسرعموش، مارکوس دارگن. ‫اخیراً باهاتون تماس گرفتن؟ 261 00:18:36,698 --> 00:18:39,659 ‫توماس چند روزی واسه سفر کاری رفته واشینگتن‌دی‌سی 262 00:18:39,660 --> 00:18:40,828 ‫مارکوس چطور؟ 263 00:18:42,246 --> 00:18:44,705 ‫چندین سالـه که با هم ارتباطی نداریم 264 00:18:44,706 --> 00:18:47,250 ‫- لطفاً، اگه اجازه بدید بیایم تو... ‫- جنابعالی کی باشی؟ 265 00:18:47,251 --> 00:18:49,502 ‫- به من چه اصلاً. حکم بازرسی دارید؟ ‫- نه 266 00:18:49,503 --> 00:18:52,338 ‫پس بذارید روشنتون کنم، ‫یا با حکم بیاید، 267 00:18:52,339 --> 00:18:55,425 ‫یا به حراست هتل میگم ‫به خاطر مزاحمت بندازتتون بیرون 268 00:19:01,265 --> 00:19:02,808 ‫شرمنده مزاحم شدیم، خانم 269 00:19:04,184 --> 00:19:07,146 ‫- دیدی؟ ‫- آره، علامت جهانی برای درخواست کمک 270 00:19:07,896 --> 00:19:11,775 ‫این یعنی که مارکوس پیششـه. خب؟ ‫زنگ بزن کاترین، به پلیس نیویورک خبر بده 271 00:19:17,322 --> 00:19:18,323 ‫کمک! 272 00:19:19,199 --> 00:19:20,533 ‫از اینجا برو، رز! 273 00:19:26,748 --> 00:19:29,459 ‫به پلیس‌های طبقه‌ی پایین میگم. ‫فقط خودتو برسون اینجا، کاترین. 274 00:19:34,840 --> 00:19:37,341 ‫انتظار داری چی بگم خب؟ ‫فقط بهشون بگو سیستم تهویه به فنا رفته. 275 00:19:37,342 --> 00:19:39,635 ‫هی، میشه... ببخشید، ‫کولر چش شده؟ 276 00:19:39,636 --> 00:19:41,555 ‫نگران نباشید، خانم. ‫داریم درستش می‌کنیم. 277 00:19:49,980 --> 00:19:52,232 ‫یه قدم دیگه برداری، ‫گلوش رو بیخ‌تابیخ می‌بُرم 278 00:19:52,733 --> 00:19:54,609 ‫- برو ‫- می‌دونی که نمی‌تونم، مارکوس 279 00:19:54,610 --> 00:19:56,695 ‫اما می‌تونیم مسالمت‌آمیز ‫این قائله رو ختم کنیم 280 00:20:07,080 --> 00:20:09,665 ‫- خانم، شما اجازه ندارید بیاید اینجا ‫- چند وقتـه که کولر خراب شده؟ 281 00:20:09,666 --> 00:20:12,920 ‫- شرمنده، ورود مهمون‌ها قدغنـه ‫- سؤال وامونده رو جواب بده 282 00:20:13,587 --> 00:20:15,297 ‫کم و بیش ۴۵ دقیقه 283 00:20:16,882 --> 00:20:18,133 ‫« طبقه‌ی ۱۳ به بالا » 284 00:20:18,217 --> 00:20:21,053 ‫دنبال چیزی می‌گردید؟ خانم! 285 00:20:22,971 --> 00:20:23,889 ‫این چیـه؟ 286 00:20:24,473 --> 00:20:27,016 ‫نه، بهش دست نزن. ‫سیم رهاساز بهش وصلـه. 287 00:20:27,017 --> 00:20:27,975 ‫رهاساز؟ 288 00:20:27,976 --> 00:20:31,521 ‫- چقدر طول می‌کِشه به ۲۰۰ کیلووات برسه؟ ‫- با حدأکثر ظرفیت؟ 289 00:20:32,898 --> 00:20:35,775 ‫- تقریباً هشت دقیقه ‫- باید سیستم رو خاموش کنی و دریچه‌ها رو ببندی 290 00:20:35,776 --> 00:20:37,151 این پایانه کار نمی‌کنه 291 00:20:37,152 --> 00:20:39,362 ‫یکی دیگه طبقه‌ی همکف هست. ‫باید به مدیریت اطلاع بدم. 292 00:20:39,363 --> 00:20:42,074 ‫پس بهشون بگو یه سلاح شیمیایی ‫توی ساختمونـه 293 00:20:48,121 --> 00:20:50,791 ‫می‌شنوی؟ الان‌هاست که پلیس نیویورک و ‫حراست هتل بریزن اینجا 294 00:20:51,333 --> 00:20:53,752 ‫باهام حرف بزن تا بتونیم ‫با همدیگه به یه نتیجه‌ای برسیم 295 00:20:59,091 --> 00:21:03,219 ‫زندگی خودت رو فدای کینه‌ی شتری عموت نکن 296 00:21:03,220 --> 00:21:05,681 ‫وقتی حاضر شد ‫پسر خودش رو قربانی کنه... 297 00:21:06,181 --> 00:21:08,600 ‫من به چشم ویکتور ‫عزیزتر از توماس بودم 298 00:21:19,403 --> 00:21:22,280 ‫راه فراری نداری، ‫اما می‌تونی زنده از اینجا بری 299 00:21:22,281 --> 00:21:24,115 ‫- به حرفش گوش کن ‫- خفه‌خون بگیر! 288 00:21:24,116 --> 00:21:25,492 ‫- به من گوش کن! ‫- نزدیک نشو! 289 00:21:29,788 --> 00:21:32,164 ‫ولش کن، مارکوس. با همدیگه ‫آروم از این ساختمون خارج می‌شیم. 290 00:21:32,165 --> 00:21:34,417 ‫هیچکس بهت صدمه‌ای نمی‌زنه. ‫لازم نیست امروز کسی بمیره. 291 00:21:34,418 --> 00:21:35,669 ‫واسه این دیگه خیلی دیره 292 00:21:40,257 --> 00:21:42,426 ‫مثل یه جنگجو می‌میرم. یه قهرمان 293 00:21:44,052 --> 00:21:44,886 ‫یه بالا 294 00:21:49,516 --> 00:21:50,600 ‫تو خوبی؟ 295 00:21:52,269 --> 00:21:55,313 ‫کی‌ایکس اینجاست. ‫تا فعال شدنش فقط شش دقیقه وقت داریم. 296 00:21:55,314 --> 00:21:56,355 ‫از ساختمون خارج شو 297 00:21:56,356 --> 00:21:58,316 ‫باید تا جای ممکن افراد رو ‫از ساختمون خارج کنیم 298 00:21:58,317 --> 00:21:59,234 ‫یالا 299 00:22:01,069 --> 00:22:03,195 ‫چقدر شلوغ و پر سر و صداست 300 00:22:03,196 --> 00:22:05,406 ‫- سلاح شیمیایی؟ ‫- همین رو گفت 301 00:22:05,407 --> 00:22:06,782 ‫همکارم رفت بالا بررسی کنه 302 00:22:06,783 --> 00:22:10,077 ‫از من بشنوید، باید کل ساختمون رو تخلیه کنیم 303 00:22:10,078 --> 00:22:12,121 ‫- این بیشتر از یه ساعت طول می‌کشه ‫- پس شروع کنید 304 00:22:12,122 --> 00:22:14,206 ‫حواس‌تون باشه همه رو تا جای ممکن دور کنید 305 00:22:14,207 --> 00:22:16,667 ‫- تو، باید سیستم تهویه رو خاموش کنیم ‫- باشه 306 00:22:16,668 --> 00:22:18,377 ‫من... می‌تونم ببرمت اتاق کنترل 307 00:22:18,378 --> 00:22:20,921 ‫از پله‌ها برید. تا جای ممکن برید پایین. ‫همین الان! برید! 308 00:22:20,922 --> 00:22:22,840 ‫باید همین الان اینجا رو تخلیه کنید. برید 309 00:22:22,841 --> 00:22:24,717 ‫- خیلی‌خب ‫- چقدر وقت برامون مونده؟ 310 00:22:24,718 --> 00:22:26,052 ‫حدوداً چهار دقیقه 311 00:22:27,387 --> 00:22:28,305 ‫بیا 312 00:22:29,973 --> 00:22:30,806 ‫بله؟ 313 00:22:30,807 --> 00:22:34,018 ‫نمی‌تونیم تهویه‌ی چهار طبقه‌ی بالایی رو ‫با پایانه‌ی کامپیوتر خاموش کنیم 314 00:22:34,019 --> 00:22:36,354 ‫- نمی‌تونیم به موقع همه رو خارج کنیم ‫- یه راه دیگه هست 315 00:22:36,355 --> 00:22:38,230 ‫اگه سیستم آتش‌سوزی رو تشخیص بده، 316 00:22:38,231 --> 00:22:40,274 ‫دریچه‌ها به صورت خودکار ‫بسته میشن تا خفه‌اش کنن، 317 00:22:40,275 --> 00:22:42,360 ‫که این کار نمی‌ذاره کی‌ایکس به بیرون درز کنه 318 00:22:42,361 --> 00:22:44,487 ‫ولی حسگرها طبقه‌ی بالا هستن 319 00:22:44,488 --> 00:22:45,572 ‫خیلی‌خب. الان میرم بالا 320 00:22:46,156 --> 00:22:47,656 ‫یه دقیقه‌ی دیگه صبر کن، بعدش برو پایین 321 00:22:47,657 --> 00:22:48,575 ‫- باشه؟ ‫- باشه 322 00:22:49,993 --> 00:22:52,244 ‫خانم، از اف‌بی‌آی هستم، ‫همین الان از ساختمون خارج شید 323 00:22:52,245 --> 00:22:53,205 ‫باشه 324 00:22:56,124 --> 00:22:58,167 ‫یالا. یالا 325 00:22:58,168 --> 00:22:59,544 ‫یالا. زود باش 326 00:23:01,100 --> 00:23:02,100 ‫رز 327 00:23:02,101 --> 00:23:03,382 ‫واسه ساختنش کمک کردم، ‫واسه متوقف کردنش هم کمک می‌کنم 328 00:23:03,382 --> 00:23:04,591 ‫دنبال چی می‌گردی؟ 329 00:23:05,634 --> 00:23:09,011 ‫هر چیزی که خوب بسوزه. خب؟ ‫حوله، ملافه، دستمال توالت... 330 00:23:09,012 --> 00:23:11,555 ‫- کبریت نیست؟ ‫- نه. فایده هم نداره، تهویه خاموشش می‌کنه 331 00:23:11,556 --> 00:23:14,810 ‫- یه چیز بزرگتر و سریع‌تر لازم داریم ‫- به ایده‌های بهتر نه نمیگم 332 00:23:16,395 --> 00:23:18,062 ‫- سولفوریک اسید ‫- چی؟ 333 00:23:18,063 --> 00:23:20,272 ‫سولفوریک اسید و اتانول، ‫به خودی خود با هم آتیش می‌گیرن 334 00:23:20,273 --> 00:23:23,442 ‫دکتر کول اینو یادم داد. فقط بهم اعتماد کن. ‫باید یه مقدار... 335 00:23:23,443 --> 00:23:24,360 ‫اتانول 336 00:23:24,361 --> 00:23:25,779 ‫- آره ‫- یالا، بزن بریم 337 00:23:43,130 --> 00:23:45,297 ‫ببین چقدر وقت برامون مونده، ‫من هم حسگر رو پیدا می‌کنم 338 00:23:45,298 --> 00:23:46,299 ‫باشه 339 00:23:49,177 --> 00:23:50,345 ‫یه دقیقه، شایدم کمتر 340 00:23:51,763 --> 00:23:53,265 ‫- اون بالا. یالا ‫- باشه 341 00:23:57,000 --> 00:24:07,000 ‫« دیجـــی‌موویــــز » 342 00:24:14,494 --> 00:24:16,413 ‫- چقدر؟ ‫- کلش رو خالی کن 343 00:24:22,169 --> 00:24:23,170 ‫عقب وایسا 344 00:24:29,843 --> 00:24:31,928 ‫- رز ‫- یه لحظه مهلت بده 345 00:24:35,348 --> 00:24:36,224 ‫رز 346 00:24:38,393 --> 00:24:39,311 ‫نگاه 347 00:25:10,091 --> 00:25:11,927 ‫تهویه‌ی طبقات 13 تا پنت‌هاوس هم مسدود شدن! 348 00:25:28,193 --> 00:25:32,280 ‫بگو ببینم، جورج، امروز باید ‫برای چند نفر دعا کنم؟ 349 00:25:43,708 --> 00:25:45,502 ‫آهای. بیا اینجا 350 00:25:50,131 --> 00:25:53,593 ‫وقتی رفتیم بیرون، ‫خودم رو تحویل میدم و 351 00:25:54,219 --> 00:25:56,179 ‫همه چی رو به کاترین اعتراف می‌کنم 352 00:25:57,138 --> 00:25:58,847 ‫نمی‌دونم بعدش چی میشه 353 00:25:58,848 --> 00:26:02,352 ‫بقیه‌ی عمرم رو توی یه سلول می‌گذرونم... 354 00:26:02,978 --> 00:26:03,895 ‫نمی‌دونم 355 00:26:04,479 --> 00:26:05,397 ‫ولی... 356 00:26:07,440 --> 00:26:09,067 ‫ازت می‌خوام یه قولی بهم بدی 357 00:26:10,652 --> 00:26:12,153 ‫مادامی که من یه مأمور شبم، 358 00:26:12,821 --> 00:26:15,490 ‫بقیه سعی می‌کنن ازت سوءاستفاده کنن ‫تا افسار منو به دست بگیرن 359 00:26:16,449 --> 00:26:17,534 ‫چون می‌دونن که 360 00:26:18,910 --> 00:26:20,036 ‫امنیتِ تو... 361 00:26:23,915 --> 00:26:27,085 ‫که تو، برام یه دنیا میارزی 362 00:26:28,503 --> 00:26:30,600 ‫مادامی هم که بیای دنبالم بگردی، 363 00:26:32,000 --> 00:26:33,090 ‫در خطری 364 00:26:33,091 --> 00:26:34,008 ‫پیتر، من... 365 00:26:34,009 --> 00:26:35,010 ‫اگه اشتباه میگم بگو 366 00:26:39,055 --> 00:26:39,931 ‫اشتباه نمیگی 367 00:26:42,559 --> 00:26:43,977 ‫آخه من خسته‌ام 368 00:26:45,979 --> 00:26:48,023 ‫از فرار کردن خسته شدم و... 369 00:26:51,109 --> 00:26:52,944 ‫فقط یه زندگی عادی می‌خوام 370 00:26:54,070 --> 00:26:55,071 ‫یه زندگی عادی بهت می‌رسه و حقتـه 371 00:26:56,197 --> 00:26:57,616 ‫- ولی من... ‫- بهم قول بده 372 00:26:59,200 --> 00:27:01,077 ‫منتظرم نمیشی زنگ بزنم 373 00:27:02,954 --> 00:27:05,624 ‫اگه شنیدی توی دردسر افتادم، ‫نمیای دنبالم بگردی 374 00:27:07,876 --> 00:27:09,002 ‫فقط منو فراموش کن 375 00:27:10,629 --> 00:27:11,546 ‫نمی‌تونم 376 00:27:28,313 --> 00:27:29,981 ‫- دست نگه دارید ‫- ممنون 377 00:27:34,194 --> 00:27:36,488 ‫بدون تو نمی‌تونستیم جلوش رو بگیریم، رُز 378 00:27:36,988 --> 00:27:37,822 ‫ممنون 379 00:27:39,658 --> 00:27:40,492 ‫تو حاضری؟ 380 00:27:41,493 --> 00:27:42,327 ‫آره 381 00:27:51,336 --> 00:27:52,837 ‫لازم نیست اینجا انجامش بدیم 382 00:28:53,398 --> 00:28:55,275 ‫پیتر ساترلند، جلسه‌ی دوم... 383 00:28:56,443 --> 00:28:58,903 ‫پیتر ساترلند جونیور، جلسه‌ی دوم 384 00:29:14,502 --> 00:29:19,005 ‫توی جلسه قبلی‌مون، پیتر، تو اعتراف کردی که ‫سالومون وگا رو از بازداشت آزاد کردی، 385 00:29:19,006 --> 00:29:22,051 ‫مظنون یکی از پرونده‌های در جریانِ آفند شبانه 386 00:29:23,219 --> 00:29:26,306 ‫همچنین اعتراف کردی که غیرقانونی ‫وارد مقر سازمان ملل متحد شدی 387 00:29:26,806 --> 00:29:30,184 ‫برای سرقت اطلاعاتِ حساس از دفتر دبیر کل، 388 00:29:30,185 --> 00:29:32,437 ‫که محتواش هم فعلاً مشخص نیست 389 00:29:33,521 --> 00:29:36,815 ‫و اطلاعات مذکور رو به دست ‫همکار ناشناس آقای وگا رسوندی 390 00:29:36,816 --> 00:29:40,153 ‫از چه اصطلاحی استفاده کردی؟ 391 00:29:40,695 --> 00:29:42,614 ‫یه «دلال اطلاعاتی» 392 00:29:44,199 --> 00:29:46,242 ‫خلاصه‌ی وقایعی که گفتم، بی‌کم و کاست بود؟ 393 00:29:47,619 --> 00:29:49,287 ‫بله قربان، هست 394 00:29:50,830 --> 00:29:54,042 ‫می‌خوام دوباره همه چی رو مرور کنیم، از اول 395 00:29:54,584 --> 00:29:56,085 ‫مطمئن شیم که چیزی رو از قلم ننداختیم 396 00:29:56,586 --> 00:29:58,129 ‫قبل اینکه شروع کنیم، سؤالی نداری؟ 397 00:29:59,130 --> 00:30:00,924 ‫نه، قربان... 398 00:30:02,133 --> 00:30:03,051 ‫من آماده‌ام 399 00:30:08,473 --> 00:30:10,724 ‫یکم دیگه. می‌گیریش؟ ‫[پشت آمریکا ایستاده‌ایم] 400 00:30:10,725 --> 00:30:11,934 ‫عالیه 401 00:30:11,935 --> 00:30:14,436 ‫- آره آره آره ‫- یکم... سمت چپت 402 00:30:14,437 --> 00:30:15,730 ‫وایسا. وایسا 403 00:30:17,023 --> 00:30:19,317 ‫- کیف‌تون، قربان ‫- البته 404 00:30:21,152 --> 00:30:22,737 ‫دست‌ها و پاهاتون رو باز کنید، لطفاً 405 00:30:23,905 --> 00:30:24,948 ‫بازرسی بدنی مجدد؟ 406 00:30:25,532 --> 00:30:29,326 ‫اینکه خیال می‌کنید پیرمردی مثل من ‫می‌تونه تهدید بزرگی باشه، برام مایه‌ی افتخاره 407 00:30:29,327 --> 00:30:31,411 ‫چیزی تا انتخابات نمونده، ‫می‌خوایم کارمون رو دقیق انجام بدیم 408 00:30:31,412 --> 00:30:34,665 ‫صد البته. همین رو کم داریم که ‫دموکراسی آمریکایی 409 00:30:34,666 --> 00:30:37,292 ‫با چاقوی ضامن‌دارِ یه جوونک خدشه‌دار بشه 410 00:30:37,293 --> 00:30:38,962 ‫یا با لپ‌تاپِ یه فسیل پیر 411 00:30:42,882 --> 00:30:44,132 ‫فرماندار هیگن منتظر شما هستن 412 00:30:53,000 --> 00:30:56,000 ‫«حمله‌ی تروریستی به مقر سازمان ملل خنثی شد» 413 00:31:01,234 --> 00:31:03,862 ‫وای، باورم نمیشه الان اینو گفت 414 00:31:04,779 --> 00:31:07,197 ‫- به نظرت همین جوابـه؟ ‫- خوبه 415 00:31:07,198 --> 00:31:10,701 ‫خیلی، زیادی خوبـه 416 00:31:10,702 --> 00:31:13,913 ‫آره. هشت سال، سه انتخابات با هم بودیم 417 00:31:14,497 --> 00:31:16,082 ‫این بزرگترین شاهکارتـه 418 00:31:18,042 --> 00:31:21,129 ‫- پنج دقیقه مونده، جناب فرماندار ‫- واسه سخنرانی می‌مونی؟ 419 00:31:22,255 --> 00:31:23,131 ‫بهتره راه بیفتم 420 00:31:24,507 --> 00:31:26,926 ‫- این پیش خودم می‌مونه دیگه؟ ‫- آره 421 00:31:27,510 --> 00:31:30,470 ‫موارد کم‌اهمیت‌تر رو پیش خودم نگه می‌دارم 422 00:31:30,471 --> 00:31:34,475 ‫نه، البته. نگهش دار. ‫پاداش دادن به کارِ خوب مهمـه. 423 00:31:38,855 --> 00:31:42,357 ‫بیا یادمون نره که کی برای کی کار می‌کنه 424 00:31:50,867 --> 00:31:53,536 ‫تابحال داستان این چکمه‌ها رو برات گفتم، جیکوب؟ 425 00:31:54,662 --> 00:31:55,579 ‫نه؟ 426 00:31:55,580 --> 00:31:59,541 ‫برمی‌گرده به چند سال قبل از آشنایی‌مون. ‫داشتم واسه مجلس ایالتی نامزد می‌شدم. 427 00:31:59,542 --> 00:32:02,502 ‫با اختلاف نسبتاً زیادی عقب بودم 428 00:32:02,503 --> 00:32:06,048 ‫نمی‌دونم کی و چطور، ولی ‫یه خبرنگار از جایی شنیده بود که 429 00:32:06,049 --> 00:32:08,634 ‫چکمه‌هایی که من توی ‫کارزار انتخاباتی پوشیده بودم، 430 00:32:08,635 --> 00:32:10,053 ‫واسه عموی جدّم بودن 431 00:32:10,637 --> 00:32:12,931 ‫رأی‌دهنده‌ها هم باورشون شد 432 00:32:13,431 --> 00:32:15,974 ‫«این مرد به گذشته احترام می‌ذاره، 433 00:32:15,975 --> 00:32:18,394 ‫به تاریخش احترام می‌ذاره، ارزش‌های آمریکایی» 434 00:32:19,062 --> 00:32:20,187 ‫نظرسنجی‌ها رو بگو... 435 00:32:21,397 --> 00:32:23,942 ‫اون انتخابات رو با 9 درصد اختلاف بردم 436 00:32:25,026 --> 00:32:28,236 ‫اگه اون خبرنگار حتی یکم ‫زحمت بررسی حقایق رو به خودش داده بود، 437 00:32:28,237 --> 00:32:30,489 ‫می‌فهمید که من 438 00:32:30,490 --> 00:32:33,409 ‫اینا رو یه سال قبل از فروشگاه تاناکورا خریدم 439 00:32:34,786 --> 00:32:35,999 ‫ولی به خودش زحمت نداده بود 440 00:32:36,746 --> 00:32:40,166 ‫و خب این... ‫درس باارزشی بهم داد 441 00:32:47,966 --> 00:32:51,678 ‫گاهی، بهتره بذاری مردم همون باوری رو ‫که دوست دارن، درموردت داشته باشن 442 00:32:56,265 --> 00:32:57,433 ‫شب خوش 443 00:33:07,485 --> 00:33:11,071 ‫وزارت امنیت داخلی درخواست‌های ‫اقامت دائمی شما رو جلو انداخته، 444 00:33:11,072 --> 00:33:12,781 ‫ولی درخواست‌ پناهندگی شما تأیید شده 445 00:33:15,368 --> 00:33:16,868 ‫بهمون پناهندگی دادن 446 00:33:16,869 --> 00:33:19,955 ‫واسه هر کدوم‌تون یه کد ملی صادر شده 447 00:33:19,956 --> 00:33:21,373 ‫کارت‌ها این داخلـن 448 00:33:21,374 --> 00:33:23,083 ‫می‌تونید باهاشون واسه برنامه‌های ‫حمایتی مختلف ثبت‌نام کنید، 449 00:33:23,084 --> 00:33:24,793 ‫مثل «حمایت از خانوارهای کم‌درآمد» و ‫«برنامه کمکی تغذیه الحاقی» 450 00:33:24,794 --> 00:33:26,754 ‫همه‌ی جزئیات داخل پوشه‌ست 451 00:33:27,000 --> 00:33:29,000 ‫«کارت تأمین اجتماعی» 452 00:33:30,001 --> 00:33:32,001 ‫«وزارت خزانه‌داری آمریکا» 453 00:33:32,135 --> 00:33:32,968 ‫این چیه؟ 454 00:33:32,969 --> 00:33:34,886 ‫جزئیات دقیق پرونده‌ی شما رو بهم نگفتن، 455 00:33:34,887 --> 00:33:37,264 ‫ولی چک‌هایی از این قبیل برای ‫جبران هرگونه زیان 456 00:33:37,265 --> 00:33:40,351 ‫یا آسیب وارد شده در حین خدمت به ‫دولت ایالات متحده بهتون داده میشه 457 00:33:42,353 --> 00:33:44,688 ‫به خیالِ آمریکا، ارزش برادرم اینقدر بوده؟ 458 00:33:44,689 --> 00:33:47,566 ‫دوباره عرض می‌کنم، ‫من در جریان وضعیت شما نیستم 459 00:33:47,567 --> 00:33:49,735 ‫فقط روال اداری کارهاتون رو پیش می‌برم 460 00:33:49,736 --> 00:33:51,069 ‫نمی‌فهمم 461 00:33:51,070 --> 00:33:52,237 ‫چیزی شده؟ 462 00:33:52,238 --> 00:33:53,197 ‫این برای چیه؟ 463 00:33:54,407 --> 00:33:55,907 ‫نگران نباش. ‫بعداً بهت میگم. 464 00:33:55,908 --> 00:33:57,576 ‫هر وقت خبر جدیدی داشتم باهاتون تماس می‌گیرم 465 00:33:57,577 --> 00:34:01,372 ‫ولی تا اون موقع، به ایالات ‫متحده‌ی آمریکا خوش اومدید 466 00:34:28,524 --> 00:34:30,902 ‫- من میرم واسه استراحت و ناهار ‫- باشه 467 00:34:32,653 --> 00:34:33,488 ‫سلام 468 00:34:41,537 --> 00:34:42,538 ‫چطوری پیدام کردی؟ 469 00:34:43,414 --> 00:34:45,666 ‫معلوم شد اون بالا بالاها پارتی دارم 470 00:34:47,710 --> 00:34:49,461 ‫- وای خدا، اینو تو درست کردی؟ ‫- اوهوم 471 00:34:49,462 --> 00:34:50,462 ‫حرف نداره 472 00:34:50,463 --> 00:34:51,631 ‫بدک نیست 473 00:34:52,215 --> 00:34:54,425 ‫ولی مزه‌ی غذای خونه رو نمیده 474 00:34:56,052 --> 00:34:57,052 ‫مامانت چطوره؟ 475 00:34:57,053 --> 00:34:59,931 ‫هفته‌ی پیش، نه غذا می‌خورد ‫نه از تخت بیرون می‌اومد 476 00:35:01,015 --> 00:35:02,683 ‫این هفته یکم اشتهاش باز شده 477 00:35:03,851 --> 00:35:08,898 ‫ولی تنها کاری که می‌کنه، کل روز ‫توی گوشیش به عکس فرهاد زل می‌زنه 478 00:35:10,274 --> 00:35:13,610 ‫بدتر از همه اینـه که اگه فرهاد فرصتش رو داشت 479 00:35:13,611 --> 00:35:15,154 ‫از اینجا خوشش می‌اومد 480 00:35:18,157 --> 00:35:20,243 ‫بابت همه چی متأسفم، نور 481 00:35:22,453 --> 00:35:24,413 ‫می‌دونم. ممنون 482 00:35:25,081 --> 00:35:27,582 ‫خب، اقلاً اینجا کار کردن رو دوست داری؟ 483 00:35:27,583 --> 00:35:28,918 ‫حداقل توی خونه نمی‌مونم 484 00:35:29,836 --> 00:35:32,380 ‫دارم واسه چندتا شغل جدید درخواست میدم، 485 00:35:33,297 --> 00:35:36,133 ‫ولی نمی‌تونن مدرک تحصیلی‌ام رو ‫با دانشگاه ایران تأیید کنن 486 00:35:36,134 --> 00:35:40,805 ‫پس شاید مجبور بشم اینجا ‫یه چندتا کلاس رو دوباره برم 487 00:35:42,598 --> 00:35:43,724 ‫بعضی روزها... 488 00:35:45,184 --> 00:35:47,686 ‫هر روز، فقط میگم کاش همه چی بهتر شه 489 00:35:47,687 --> 00:35:48,895 ‫میشه 490 00:35:48,896 --> 00:35:52,440 ‫وقتی شغل مورد علاقه‌ات رو پیدا کنی، ‫دوست پیدا کنی... 491 00:35:52,441 --> 00:35:54,485 ‫هر وقت هم خواستی می‌تونی به من زنگ بزنی 492 00:35:57,655 --> 00:35:58,613 ‫تو در چه حالی؟ 493 00:35:58,614 --> 00:36:01,659 ‫من خوبم. برگشتم کالیفرنیا 494 00:36:02,160 --> 00:36:03,994 ‫از وقتی ترفیع گرفتم، ‫مشغله‌ی کاریم خیلی زیاد شده 495 00:36:03,995 --> 00:36:07,039 ‫هفته‌ای دو بار میرم تراپی. خیلی خوبه 496 00:36:08,416 --> 00:36:10,877 ‫بالاخره حس می‌کنم که ‫دوباره می‌تونم زندگیمو شروع کنم 497 00:36:12,044 --> 00:36:13,087 ‫پیتر چی؟ 498 00:36:15,590 --> 00:36:16,465 ‫نمی‌دونم 499 00:36:19,218 --> 00:36:22,262 ‫ولی من... فکر کنم اینطوری بهتره 500 00:36:26,267 --> 00:36:27,434 ‫- نگاه ‫- محاله 501 00:36:27,435 --> 00:36:28,852 ‫- اینو دیدی؟ ‫- انصراف داد 502 00:36:28,853 --> 00:36:30,061 ‫- جدی؟ ‫- چی رو؟ 503 00:36:30,062 --> 00:36:31,188 ‫از رقابت کنار کشید؟ 504 00:36:40,656 --> 00:36:42,116 ‫بیا بریم یه قدمی بزنیم 505 00:36:47,496 --> 00:36:49,790 ‫هنوز تصمیم نگرفتید که قراره ‫باهام چیکار کنید؟ 506 00:36:51,417 --> 00:36:52,293 ‫هنوز نه 507 00:36:53,169 --> 00:36:56,088 ‫این چند هفته، از خیلی چیزها بی‌خبر بودی 508 00:37:02,000 --> 00:37:03,178 ‫«ناکس کنار رفت» 509 00:37:03,179 --> 00:37:06,000 ‫«در یک حرکت بی‌سابقه، پاتریک ناکس شب گذشته، 510 00:37:06,001 --> 00:37:08,000 ‫تنها دو هفته قبل از انتخابات عمومی، 511 00:37:08,001 --> 00:37:10,685 ‫از نامزدی برای ریاست جمهوری ‫ایالات متحده انصراف داد.» 512 00:37:10,686 --> 00:37:13,021 ‫ظاهراً، وقتی که پاتریک ناکس مدیر سی‌آی‌اِی بوده، 513 00:37:13,022 --> 00:37:16,691 ‫یه برنامه‌ی سلاح‌های شیمیایی ‫محرمانه رو هدایت می‌کرده 514 00:37:16,692 --> 00:37:17,818 ‫فاکس‌گلاو؟ 515 00:37:18,611 --> 00:37:19,612 ‫ناکس اجازه‌اش رو صادر کرده بوده؟ 516 00:37:20,321 --> 00:37:24,617 ‫تازه روی فروش سلاح فاکس‌گلاو ‫به ویکتور بالا هم نظارت داشت 517 00:37:31,332 --> 00:37:33,292 ‫همه‌ی اینا رو بعد از حمله فهمیدید؟ 518 00:37:34,669 --> 00:37:37,837 ‫از آرشیوی که از رایانه‌ی دبیرکل دزدیدم؟ 519 00:37:37,838 --> 00:37:40,131 ‫یه فایل صوتی از یه منبع ناشناس به دستِ 520 00:37:40,132 --> 00:37:41,716 ‫روزنامه‌ی نیویورک تایمز رسید 521 00:37:41,717 --> 00:37:42,926 ‫یکی از معاون‌های ناکس 522 00:37:42,927 --> 00:37:46,680 ‫یه نمونه از پروژه‌ی فاکس‌گلاو رو ‫به ویکتور بالا داده 523 00:37:46,681 --> 00:37:48,515 ‫فایل‌های صوتی سال‌ها پیش در جریانِ 524 00:37:48,516 --> 00:37:51,893 ‫تحقیقات سازمان ملل درباره‌ی استفاده‌ی ‫ویکتور بالا از سلاح‌های شیمیایی پیدا شدن 525 00:37:51,894 --> 00:37:55,605 ‫ولی هیچ‌وقت مستند نشدن 526 00:37:55,606 --> 00:37:58,441 ‫نمی‌فهمم. چرا دلال ازم خواست اینو براش بردارم؟ 527 00:37:58,442 --> 00:38:00,443 ‫غلط نکنم از اول نقشه‌اش همین بوده 528 00:38:00,444 --> 00:38:04,030 ‫با استفاده از پوشش هرج‌ومرج حمله، یکی رو ‫دزدکی بفرسته داخل مقر سازمان ملل متحد، 529 00:38:04,031 --> 00:38:06,908 ‫تا مدرک قطعی و مُحرزی که ناکس رو ‫به فاکس‌گلاو پیوند بده پیدا کنه 530 00:38:06,909 --> 00:38:07,827 ‫واسه چی؟ 531 00:38:09,495 --> 00:38:12,539 ‫الان ریاست‌جمهوریِ فرماندار هیگن ‫تقریباً تضمین‌شده‌ست 532 00:38:12,540 --> 00:38:16,209 ‫پس آمریکا چهار سال آینده رو در پی ‫یه سیاست انزواطلبانه می‌گذرونه و 533 00:38:16,210 --> 00:38:19,255 ‫تقاضا برای یه واسطه‌ و دلال اطلاعاتی ‫به شدت افزایش پیدا می‌کنه 534 00:38:21,048 --> 00:38:23,383 ‫داری میگی من نتیجه‌ی یه انتخابات ‫ریاست‌جمهوری رو تغییر دادم؟ 535 00:38:23,384 --> 00:38:24,301 ‫نه 536 00:38:24,302 --> 00:38:26,386 ‫دارم میگم تو به تغییر نتیجه‌ی 537 00:38:26,387 --> 00:38:28,973 ‫یه انتخابات ریاست‌جمهوری کمک کردی 538 00:38:31,000 --> 00:38:41,000 ‫کاری از: امیر ستارزاده و iredprincess @‫iredsub & @H1tmaN_Sub 539 00:38:45,823 --> 00:38:48,034 ‫باهات کاملاً روراست نبودم 540 00:38:48,993 --> 00:38:53,079 ‫اوایل دوران کاریم، روی یکی از بزرگترین ‫پرونده‌های آفند شبانه کار کردم 541 00:38:53,080 --> 00:38:55,200 ‫من و همکارم، مسئول پیدا کردنِ 542 00:38:55,201 --> 00:38:57,543 ‫نفوذی توی پنتاگون بودیم 543 00:39:01,088 --> 00:39:04,424 ‫- تو روی پدرم تحقیقات کردی؟ ‫- آخرش به همین ختم شد، آره 544 00:39:04,425 --> 00:39:06,634 ‫- چرا بهم نگفتی؟ ‫- می‌خواستم بهت فرصت بدم 545 00:39:06,635 --> 00:39:11,891 ‫گفتنش هم رابطه‌مون رو از همون اول خراب می‌کرد 546 00:39:12,892 --> 00:39:16,729 ‫من دیدم که جیمی هاوکینز چطوری ‫پدرت رو جاسوس دوجانبه کرد 547 00:39:17,313 --> 00:39:19,106 ‫و اونی که در نهایت به راه راست هدایتش کرد 548 00:39:20,441 --> 00:39:21,275 ‫تو بودی 549 00:39:21,901 --> 00:39:23,693 ‫گفت اگه یه روز حقایق برملا شد، 550 00:39:23,694 --> 00:39:26,404 ‫می‌خواد پسرش بدونه که ‫تمام تلاشش رو کرد 551 00:39:26,405 --> 00:39:28,031 ‫تا اشتباهاتش رو جبران کنه 552 00:39:28,032 --> 00:39:29,367 ‫تاوانش رو بده 553 00:39:30,534 --> 00:39:33,703 ‫- یه فرصت واسه جبران اشتباهت می‌خوای، پیتر؟ ‫- فقط بگو چطور 554 00:39:35,206 --> 00:39:36,123 ‫یه مأموریت جدید 555 00:39:36,791 --> 00:39:40,126 ‫احتمالش خیلی زیاده که این دلال ‫با رئیس‌جمهور فعلی همکاری می‌کنه 556 00:39:40,127 --> 00:39:42,545 ‫یا به‌زودی قراره افسارش رو به دست بگیره، 557 00:39:42,546 --> 00:39:45,548 ‫و هر اطلاعات محرمانه‌ای که 558 00:39:45,549 --> 00:39:47,592 ‫گذرش به «میز رزولوت» بخوره ‫[میز ریاست‌جمهوری در کاخ سفید] 559 00:39:47,593 --> 00:39:49,678 ‫میره واسه فروش و مزایده! 560 00:39:50,262 --> 00:39:55,058 ‫ازت می‌خوایم ماهیت دقیق رابطه‌شون رو معلوم کنی 561 00:39:55,059 --> 00:39:56,768 ‫رو چه حساب خیال کردی از پسش برمیام؟ 562 00:39:56,769 --> 00:39:59,229 ‫دلال نذاشت هیچ ردی ازت توی سازمان ملل بمونه 563 00:39:59,230 --> 00:40:01,189 ‫بنا به دلایلی می‌خواد دم دستش باشی 564 00:40:01,190 --> 00:40:04,526 ‫شاید واسه سوپاپ اطمینانِ بزرگترین مُهره‌اش؟ 565 00:40:04,527 --> 00:40:06,200 ‫یا واسه تشر زدن و نظارت روی مردی که 566 00:40:06,201 --> 00:40:08,071 ‫قراره بکنتش قدرتمندترین شخص دنیا 567 00:40:08,072 --> 00:40:10,490 ‫خب، در هر صورت، ‫هنوز خیال می‌کنه که دستت زیر سنگشـه 568 00:40:10,491 --> 00:40:13,702 ‫پس... میذاریم همین فکر رو بکنه 569 00:40:14,370 --> 00:40:17,914 ‫یه روزی فرا می‌رسه که ‫میاد سراغت و ازت کمک می‌خواد، 570 00:40:17,915 --> 00:40:19,667 ‫یا بهت دستوراتی میده 571 00:40:20,626 --> 00:40:22,252 ‫وقتی هم که این کار رو کرد، 572 00:40:22,253 --> 00:40:25,423 ‫ازت می‌خوام کاری رو که میگه مو به مو بکنی 573 00:40:26,006 --> 00:40:27,216 ‫اعتمادش رو بدست بیاری 574 00:40:27,716 --> 00:40:30,009 ‫همه‌ی خائن‌هایی که ‫نون‌خورش هستن رو پیدا کنی 575 00:40:30,010 --> 00:40:33,097 ‫بعدش، افشا، نابودی 576 00:40:33,681 --> 00:40:35,474 ‫اگه به دفتر ریاست‌جمهوری ختم بشه چی؟ 577 00:40:38,477 --> 00:40:40,562 ‫هر وقت به اون پل رسیدیم، ازش رد می‌شیم 578 00:40:40,563 --> 00:40:43,648 ‫در این حین، ‫این مأموریت فوق سرّیـه، 579 00:40:43,649 --> 00:40:45,275 ‫حتی از واحد آفند شبانه، 580 00:40:45,276 --> 00:40:47,735 ‫که سختی و خطرش رو بیشتر می‌کنه 581 00:40:47,736 --> 00:40:51,574 ‫ولی اگه پایه باشی، من و موزلی ‫سابقه‌ات رو پاک می‌کنیم 582 00:40:52,616 --> 00:40:53,451 ‫پس... 583 00:40:54,034 --> 00:40:55,494 ‫همین الانشم می‌دونی که پایه‌ام 584 00:40:56,954 --> 00:40:57,955 ‫حالا چی میشه؟ 585 00:40:59,373 --> 00:41:02,501 ‫حالا، منتظرش میشی که بهت زنگ بزنه 586 00:41:03,000 --> 00:41:13,000 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی‌موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 587 00:41:20,001 --> 00:41:30,001 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی‌موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMovieZ@