1 00:00:06,047 --> 00:00:07,424 ‫می‌فهمی چی داری میگی؟ 2 00:00:07,507 --> 00:00:09,175 ‫نگرانیم راجع به کاری که قبلا کردن ‫خیلی کمتر از 3 00:00:09,259 --> 00:00:10,819 ‫کاری که قراره انجام بدن. 4 00:00:10,885 --> 00:00:12,345 ‫- یه حمله‌ی دیگه؟ ‫- آره. 5 00:00:12,429 --> 00:00:13,429 ‫می‌خوامت. 6 00:00:13,471 --> 00:00:15,616 ‫چیکار می‌کنی؟ ‫بهت که گفتم کارمون تموم بشه زنگ می‌زنم. 7 00:00:15,640 --> 00:00:17,559 ‫یه چیز دیگه می‌خوام. ‫وایسا، چرا؟ 8 00:00:17,642 --> 00:00:19,477 ‫نه! 9 00:00:19,561 --> 00:00:20,770 ‫خفه شو. 10 00:00:23,314 --> 00:00:25,900 ‫- کاری داشتین؟ ‫- می خواستم خونه‌تون رو نشون همسرم بدم. 11 00:00:25,984 --> 00:00:27,027 ‫من اینجا بزرگ شدم. 12 00:00:27,110 --> 00:00:28,570 ‫می‌خواین داخلش هم ببینین؟ 13 00:00:31,114 --> 00:00:32,114 ‫پیداش کردم! 14 00:00:34,784 --> 00:00:38,246 ‫انگاری پول زیادی از حساب شرکت «ترن لیک» به ‫حساب «رد فیلد» معاون رئیس جمهور منتقل شده. 15 00:00:38,329 --> 00:00:40,081 ‫«ویک» چیزی از عملیات شبانه نمی‌دونست 16 00:00:40,165 --> 00:00:41,958 ‫مگه اینکه کسی توی کاخ سفید بهش گفته باشه. 17 00:00:42,042 --> 00:00:44,586 ‫«سادرلند» و اون دختره «لارکین» ‫راجع به تو و «ویک» فهمیدن. 18 00:00:44,669 --> 00:00:47,630 ‫نمی‌تونم با این مسئله سر و کله بزنم، «دایان». ‫دخترم گم شده. 19 00:00:47,714 --> 00:00:50,091 ‫میشه همونجور که قول داده بودی ‫خودت این مسئله رو حل کنی؟ 20 00:00:50,175 --> 00:00:51,384 ‫چیکار می‌خوای بکنی؟ 21 00:00:51,468 --> 00:00:52,844 ‫میگم «پیت» رو دستگیر کنن، 22 00:00:52,927 --> 00:00:56,014 ‫تنها گیرش بیاریم و ببینیم چطور می‌تونیم ‫از بقیه جداش کنیم. 23 00:00:56,097 --> 00:00:57,265 ‫حواستون به «سادرلند» باشه! 24 00:01:00,060 --> 00:01:01,686 ‫شما اونی که باهاش قرار داشتم نیستین. 25 00:01:01,770 --> 00:01:03,521 ‫باید یه لطفی کنی و قرارت رو کنسل کنی، پسر. 26 00:01:15,742 --> 00:01:17,535 ‫برام مهم نیست رئیس کیه. 27 00:01:17,619 --> 00:01:19,996 ‫تنها چیزی که مهمه پیدا کردن «مدی»ـه. 28 00:01:20,080 --> 00:01:22,415 ‫پس رئیسی اینجا وجود نداره. 29 00:01:22,499 --> 00:01:25,919 ‫اگه نتونیم دهن پیتر رو بسته نگه داریم، ‫می‌تونیم به جاش اعتبار و آبروش رو از بین ببریم. 30 00:01:26,002 --> 00:01:29,214 ‫دخترم دیشب دزدیده شده. 31 00:01:29,297 --> 00:01:31,817 ‫ سرویس مخفی یک شخص مضنون 32 00:01:31,841 --> 00:01:33,093 ‫در گم شدن «مدی» رو شناسایی کرده 33 00:01:33,176 --> 00:01:37,347 ‫اسم اون شخص «پیتر سادرلند جونیور» هستش. 34 00:01:55,194 --> 00:01:57,194 ‫[چهارده سال پیش] 35 00:01:59,244 --> 00:02:01,121 ‫چه جوری بیشتر از ما پول جمع کردن؟ 36 00:02:01,204 --> 00:02:02,122 ‫خب، گوش کن، 37 00:02:02,205 --> 00:02:06,126 ‫بیشتر رای دهنده هامون به زور پهنای باند دارن، ‫پس دسترسی گسترده اینترنتی هیچ اهمیتی برام نداره. 38 00:02:06,209 --> 00:02:08,962 ‫- بابا، مال منه. ‫- برام حامی مالی پیدا کن. 39 00:02:09,045 --> 00:02:11,673 ‫- ول کن. ‫- رای دهنده‌ها من رو روی صندلی ریاست نمی‌شونن. 40 00:02:11,756 --> 00:02:14,717 ‫ولی مدیر عامل ها و کمیته های اقدام سیاسی، ‫اون‌ها می تونن. پس اگه فقط بتونیم... 41 00:02:14,801 --> 00:02:16,386 ‫- !نه ‫- گوشی دستت. 42 00:02:16,469 --> 00:02:19,097 ‫«مدی»، اسباب بازی رو بده سارا. 43 00:02:19,180 --> 00:02:20,348 ‫ولی مال منه. 44 00:02:20,431 --> 00:02:22,142 ‫باهم بازی کنید، وگرنه می‌گیرمش. 45 00:02:24,352 --> 00:02:27,522 ‫ببخشید، دارم تنهایی با ‫دو تا بچه سر و کله می‌زنم. 46 00:02:27,605 --> 00:02:30,900 ‫بعضی وقت ها دلم می‌خواد با چاقوی داغ چشم ‫های خودم رو از کاسه دربیارم، باورت میشه؟ 47 00:02:30,984 --> 00:02:34,362 ‫نه، جای دیگه که نمیگم. ‫به تو دارم میگم. 48 00:02:36,447 --> 00:02:37,447 ‫سارا؟ 49 00:02:38,074 --> 00:02:39,074 ‫سارا؟ 50 00:02:39,993 --> 00:02:42,162 ‫نه! 51 00:02:47,417 --> 00:02:48,417 ‫سارا! 52 00:02:54,048 --> 00:02:55,049 ‫مدی! 53 00:02:55,884 --> 00:02:57,051 ‫مدی! 54 00:03:08,563 --> 00:03:10,440 ‫سارا برمی‌گرده، بابایی. 55 00:03:11,941 --> 00:03:12,941 ‫یعنی چی؟ 56 00:03:13,484 --> 00:03:16,738 ‫سارا عروسکم رو برداشت، منم آرزو کردم ‫برای همیشه از پیشم بره. 57 00:03:19,240 --> 00:03:20,617 ‫برای همین هم اینجوری شد. 58 00:03:21,284 --> 00:03:22,619 ‫ولی می‌تونم آرزو کنم برگرده. 59 00:03:22,702 --> 00:03:24,579 ‫تو قرار بود مراقبش باشی. 60 00:03:24,662 --> 00:03:26,539 ‫می‌دونم. ولی می‌تونم آرزو کنم... 61 00:03:26,623 --> 00:03:28,875 ‫اینجور آرزوها برآورده نمی‌شه، مدی. 62 00:03:29,667 --> 00:03:32,378 ‫کافیه یه بار آرزو کنی کسی ‫بمیره، دیگه تمومه. 63 00:03:32,879 --> 00:03:34,714 ‫سارا دیگه رفته، میفهمی؟ 64 00:03:35,965 --> 00:03:37,383 ‫برای همیشه رفته. 65 00:03:38,009 --> 00:03:40,094 ‫و تو قرار بود مراقبش باشی. 66 00:03:52,262 --> 00:03:57,262 ‫سریال «مامور شب» ‫فصل اول - قسمت هفت 67 00:03:57,286 --> 00:04:02,286 ‫تگ اول: ‫ارائه شده توسط وبسایت انیمه لیست ‫Https://anime-list.net 68 00:04:02,310 --> 00:04:07,310 ‫ .::ترجمه‌ای از کسری Caseraw::. 69 00:04:24,681 --> 00:04:25,890 ‫من کجام؟ 70 00:04:27,141 --> 00:04:28,893 ‫تو کی هستی؟ چرا اینکارو می‌کنی؟ 71 00:04:28,977 --> 00:04:30,103 ‫- بگو. ‫- پاشو. 72 00:04:32,522 --> 00:04:33,648 ‫پاشو. 73 00:04:38,027 --> 00:04:39,279 ‫روزنامه رو بگیر دستت. 74 00:04:43,157 --> 00:04:44,157 ‫صفحه اولش. 75 00:04:46,411 --> 00:04:47,411 ‫بالاتر. 76 00:04:47,829 --> 00:04:49,709 ‫هرچی بخوای، پدرم بهت میده. 77 00:04:49,747 --> 00:04:51,916 ‫فقط بذار باهاش حرف بزنم، لطفا؟ 78 00:04:53,751 --> 00:04:54,751 ‫خواهش می‌کنم! 79 00:04:56,754 --> 00:04:58,214 ‫چی ازم می‌خوای؟ 80 00:05:00,508 --> 00:05:02,427 ‫چی ازم می‌خوای؟! 81 00:05:35,835 --> 00:05:37,086 ‫یه لحظه هم تردید نکرد. 82 00:05:41,883 --> 00:05:43,092 ‫یه دفعه که بهش زنگ زدم. 83 00:05:44,969 --> 00:05:45,969 ‫بالافاصله اومد. 84 00:05:47,305 --> 00:05:49,766 ‫می‌دونم، توهم اگه جاش بودی همین کار ‫رو می‌کردی. 85 00:05:50,933 --> 00:05:53,603 ‫باید بازم ادامه بدیم. اگه الان تمومش کنیم ‫افراد زیادی صدمه می‌بینن. 86 00:05:53,686 --> 00:05:56,286 ‫- همین الانش هم افراد زیادی صدمه دیدن. ‫- هیچکدومش تقصیر تو نبود. 87 00:06:07,617 --> 00:06:11,704 ‫پیتر، تو اگه تو پا جلو نمی‌ذاشتی ‫من الان اینجا نبودم. 88 00:06:11,788 --> 00:06:13,498 ‫«سیسکو»، «لورنا»، 89 00:06:14,582 --> 00:06:18,252 ‫هیچکدوم‌شون نمی‌خوان ما تسلیم بشیم، ‫مخصوصا خاله و شوهرخاله‌ام. 90 00:06:20,129 --> 00:06:21,964 ‫اون جوری که «لورنا» درباره شون حرف میزد... 91 00:06:24,050 --> 00:06:25,176 ‫به نظر آدم های... 92 00:06:27,428 --> 00:06:28,596 ‫آدم‌های خیلی خوبی بودن. 93 00:06:31,516 --> 00:06:32,516 ‫متاسفم. 94 00:06:39,232 --> 00:06:41,275 ‫نمی دونم بدون اون ها می‌خوام چیکار کنم، 95 00:06:41,818 --> 00:06:43,736 ‫ولی می‌دونم قرار نیست پا پس بکشم. 96 00:06:45,530 --> 00:06:47,824 ‫پیتر، من حقیقت رو کشف می‌کنم، 97 00:06:49,492 --> 00:06:51,285 ‫و کاری رو که شروع کرده بودن، تموم می‌کنم. 98 00:06:52,995 --> 00:06:54,163 ‫یا می‌تونیم... 99 00:06:56,332 --> 00:06:59,544 ‫بریم یه جای دیگه، و همه‌ی این ‫اتفاق‌هارو فراموش کنیم. 100 00:07:00,211 --> 00:07:02,130 ‫شاید، ولی تو همچین آدمی نیستی. 101 00:07:03,840 --> 00:07:06,259 ‫اولین باری رو که به «عملیات شب» زنگ ‫ زدم، یادته؟ 102 00:07:06,342 --> 00:07:09,679 ‫یادته وقتی از ترس توی کمد قایم شده بودم، ‫چی بهم گفتی؟ 103 00:07:10,304 --> 00:07:12,515 ‫- نه. ‫- گفتی با تمام وجود بجنگم. 104 00:07:14,350 --> 00:07:16,477 ‫و الانم ازت میخوام همین کار رو بکنی. 105 00:07:17,979 --> 00:07:18,979 ‫به خاطر من. 106 00:08:01,772 --> 00:08:02,690 ‫وای خدا. 107 00:08:02,773 --> 00:08:04,567 ‫خوبی؟ 108 00:08:04,650 --> 00:08:06,527 ‫- من... ببخشید. ‫- آره، آره. 109 00:08:12,700 --> 00:08:13,951 ‫اوه آره، خوبم. 110 00:08:24,962 --> 00:08:27,006 ‫خب، «اف‌بی‌آی» لابد خیلی افتخار میکنه. 111 00:08:27,089 --> 00:08:29,818 ‫انقدر «سادرلند» رو توی نظارت متقابل خوب ‫آموزش دادین که الان کامل غیب شده. 112 00:08:29,842 --> 00:08:32,136 ‫من یه سر میرم پیش رفیق های دانشگاهش ‫ببینم اون‌ها چی می‌دونن. 113 00:08:32,220 --> 00:08:34,055 ‫«دیو» هم به نامزد سابقش ‫توی «تگزاس» زنگ میزنه. 114 00:08:34,138 --> 00:08:35,556 ‫خیلی خوب. خبری شد بگید. 115 00:08:41,729 --> 00:08:45,149 ‫حدس میزنم اقرارنامه و یا اظهارنامه ی هم ‫پیدا نکردین، درسته؟ 116 00:08:45,233 --> 00:08:47,109 ‫شک دارم «سادرلند» از این کارها بکنه. 117 00:08:47,193 --> 00:08:48,778 ‫می تونی خودت قفسه هارو یه چک کنی. 118 00:08:55,451 --> 00:08:57,870 ‫همم. چرا باید کتاب های که هیچوقت ‫نمی‌خونی رو نگه داری؟ 119 00:08:57,954 --> 00:09:01,874 ‫واسه خودنمایی. مثل 90 درصد از آدم هایی که ‫رمان «اینفینت جست» رو توی کتابخونه شون دارن. 120 00:09:06,212 --> 00:09:07,212 ‫من برمیدارم. 121 00:09:15,429 --> 00:09:16,430 ‫"دوست دارم، جیم." 122 00:09:16,514 --> 00:09:17,974 ‫آدرس برگشتی فرستنده رو نداره. 123 00:09:19,559 --> 00:09:20,685 ‫اینم از طرف جیم ـه. 124 00:09:20,768 --> 00:09:23,646 ‫انگاری «سادرلند» از سلیقه ی جیم ‫توی ادبیات خوشش نمیاد. 125 00:09:23,729 --> 00:09:26,169 ‫ولی اونقدری براش مهم بوده که کارت پستال ‫و کتاب هارو نگه داره. 126 00:09:26,732 --> 00:09:28,734 ‫«پاتریک»، این هارو بده برای انگشت نگاری. 127 00:09:28,818 --> 00:09:31,487 ‫دنبال یه فرستنده به اسم «جیم» و یا ‫«جیمز» می‌گردیم. 128 00:09:33,614 --> 00:09:37,243 ‫شاید این یارو «جیم» بدونه سادرلند با ‫مدی کجا غیبشون زده. 129 00:09:37,827 --> 00:09:39,954 ‫- به نظر منطقی نمیاد. ‫- چیش؟ 130 00:09:40,037 --> 00:09:43,040 ‫این خونه، این یارو. ‫فکر نکنم اون «مدی» رو دزدیده باشه. 131 00:09:43,874 --> 00:09:46,043 ‫هیچ شواهدی توی آپارتمان استاد هنره ‫علیه «سادرلند» وجود نداشت. 132 00:09:46,127 --> 00:09:48,254 ‫چیزی توی دفتر یا خوابگاه هم علیه‌اش نبود. 133 00:09:49,422 --> 00:09:51,257 ‫به نظر منم منطقی نیست. 134 00:09:51,340 --> 00:09:53,180 ‫یعنی کاخ سفید چی ‫درباره ی «سادرلند» می‌دونه 135 00:09:53,259 --> 00:09:55,595 ‫که به ما دلیل مضنون بودنش رو نمیگن؟ 136 00:09:55,678 --> 00:09:56,512 ‫مطمئن نیستم. 137 00:09:56,596 --> 00:09:58,889 ‫اگه درباره سادرلند اشتباه کرده باشن، ‫پس «مدی» چی میشه؟ 138 00:09:58,973 --> 00:10:01,213 ‫شاید باید این موضوع رو از زاویه های ‫دیگه‌ای هم بررسی کنیم. 139 00:10:01,726 --> 00:10:04,145 ‫-چیکار کنیم یعنی؟ ‫- هنوز اون آگهیه رو داری؟ 140 00:10:18,576 --> 00:10:21,162 ‫- همه‌اش پاپیچ‌اش بشین. ‫- چشم، خانم. 141 00:10:22,872 --> 00:10:23,872 ‫«والری». 142 00:10:24,915 --> 00:10:27,043 ‫با سناتور «بلین» تماس بگیر و ‫جلسه ی فردا رو کنسل کن. 143 00:10:30,254 --> 00:10:31,255 ‫خانم رئیس جمهور. 144 00:10:31,797 --> 00:10:34,550 ‫- می‌گفتین من میومدم دفترتون. ‫- نه، اشکالی نداره. 145 00:10:36,302 --> 00:10:37,302 ‫ممنون، «ول». 146 00:10:41,140 --> 00:10:44,268 ‫خبری از «مدی» نشد؟ ‫هنوز نه. ولی به احتمال زیاد زنده‌ست. 147 00:10:44,352 --> 00:10:47,271 ‫حتما درخواستی دارن که دختر معاون ‫ رئیس جمهور رو دزدیدن. 148 00:10:47,355 --> 00:10:50,316 ‫و اگه چیزی بخوان، ‫سلامت مدی تنها اهرم فشارشونه. 149 00:10:50,399 --> 00:10:52,878 ‫اگه کار «پیتر سادرلند»ـه، درخواستش چی هست؟ 150 00:10:52,902 --> 00:10:55,222 ‫مطمئن نیستم، ولی اون همیشه با ‫ماجرای پدرش مشکل داشت 151 00:10:55,279 --> 00:10:58,949 ‫و همیشه میگفت که براش پاپوش دوختن و ‫حقیقت رو باید کشف کنه و از این حرف‌ها. 152 00:10:59,033 --> 00:11:02,036 ‫شاید می‌خواد از این طریق توجه‌هارو ‫به اون جریان جلب کنه. 153 00:11:02,119 --> 00:11:03,954 ‫خب، دیشب چی شد؟ 154 00:11:04,872 --> 00:11:06,707 ‫دستگیرش کردین، بعد دوباره گم اش کردین؟ 155 00:11:06,791 --> 00:11:09,502 ‫همه‌ی سازمان‌های فدرال بیست و چهار ساعته ‫دارن دنبالش می‌گردن. 156 00:11:09,585 --> 00:11:12,630 ‫جبران مافات کردن کافی نیست، «دایان». 157 00:11:12,713 --> 00:11:14,799 ‫من می‌خوام بدونم چه جوری این اتفاق افتاده؟ 158 00:11:15,800 --> 00:11:19,261 ‫یعنی چی؟ اومدش، راجع به ‫پرونده «کمبل» حرف زدین. 159 00:11:19,345 --> 00:11:21,847 ‫بهش گفتم «رز لارکین» رو با خودش بیاره، ‫ولی تنها اومد. 160 00:11:21,931 --> 00:11:23,891 ‫بهم نگفتش کجاست. 161 00:11:23,974 --> 00:11:27,103 ‫بهمم نگفت چرا توی «جورج تاون» ‫دنبال «مدی» می‌گشته. 162 00:11:27,186 --> 00:11:30,022 ‫فقط گفتش که دیگه هیچ کمکی بهمون نمیکنه. 163 00:11:30,606 --> 00:11:31,607 ‫افسار گسیخته شده. 164 00:11:32,692 --> 00:11:35,861 ‫تا جایی که می‌دونم، الان هم ‫دختر «لارکین» رو گروگان گرفته. 165 00:11:35,945 --> 00:11:37,145 ‫تو قول داده بودی چیزیش نشه. 166 00:11:37,196 --> 00:11:40,116 ‫اگه اون موقع این چیزهارو می‌دونستم، قطعا ‫وارد این جریان نمی‌کردمش. 167 00:11:40,199 --> 00:11:42,660 ‫پس خودتم قبول داری که ضعف در قضاوت ‫از خودت نشون دادی؟ 168 00:11:43,911 --> 00:11:46,497 ‫چون خودم که حس میکنم اینکار رو کردم. 169 00:11:46,580 --> 00:11:48,249 ‫- چطور جرات میکنی؟ ‫- حواست باشه چی میگی. 170 00:11:48,332 --> 00:11:51,293 ‫من توی کل دوران سیاسی کاریت ‫ هوات رو داشتم، «میشل». 171 00:11:51,377 --> 00:11:54,380 ‫من کمکت کردم وارد کاخ سفید بشی، ‫سناتور شدنت، بعدم که رئیس جمهوریت، 172 00:11:54,463 --> 00:11:56,549 ‫اون وقت حالا میگی به من اعتماد نداری؟ 173 00:11:56,632 --> 00:11:59,385 ‫به تو نه، به قضاوتت روی این مسئله منظورمه. 174 00:11:59,468 --> 00:12:02,114 ‫همه‌ی کارهایی که کردم به خاطر چیزهایی بوده ‫که بهشون اعتقاد داشتی. همه کارهام. 175 00:12:02,138 --> 00:12:05,766 ‫نه به خاطر اینکه باهم دوست بودیم، یا توی ‫دانشگاه باهم صمیمی بودیم، 176 00:12:05,850 --> 00:12:07,476 ‫به خاطر اینکه بهت ایمان داشتم. 177 00:12:07,560 --> 00:12:09,729 ‫نیت و اهداف تو خیلی به نفع این کشوره. 178 00:12:09,812 --> 00:12:12,106 ‫امیدوارم بدونی که هیچوقت خرابش کنم. 179 00:12:12,690 --> 00:12:16,277 ‫من راجع به «پیتر» اشتباه کردم، قبول دارم، ‫ولی پیداش می کنیم، و «مدی» رو نجات میدیم. 180 00:12:19,321 --> 00:12:21,824 ‫«میشل»، من طرف توام. 181 00:12:27,037 --> 00:12:29,248 ‫ما چیزهای زیادی رو باهم پشت سر گذاشتیم. 182 00:12:30,040 --> 00:12:31,250 ‫درسته. 183 00:12:31,333 --> 00:12:33,794 ‫ولی حس میکنم الان مسئولیت زیادی رو دوشته، 184 00:12:33,878 --> 00:12:38,215 ‫پس اگه می‌خوای از اهداف مون محافظت کنی، ‫سعی کن وظایفت رو قدم به قدم... 185 00:12:39,383 --> 00:12:42,595 ‫جلو ببری، و بهتره از این ‫پرونده کناره گیری کنی. 186 00:12:53,147 --> 00:12:54,187 ‫به «نیو لیف» خوش اومدین. 187 00:12:55,149 --> 00:12:57,359 ‫چه قدر خلوته. کارمندهاتون رفتن مرخصی؟ 188 00:12:57,443 --> 00:13:00,070 ‫خب، بیشترشون رفتن توی اعتراضات شرکت کنن. 189 00:13:00,154 --> 00:13:02,323 ‫بنده «دیلان» هستم. در خدمت‌تونم. 190 00:13:03,115 --> 00:13:04,492 ‫ما از طرف سرویس مخفی اومدیم. 191 00:13:05,451 --> 00:13:07,036 ‫راجع به «مدی ردفیلد» سوال داشتین؟ 192 00:13:07,119 --> 00:13:08,329 ‫می شناسیش؟ 193 00:13:08,412 --> 00:13:10,080 ‫می دونم کیه. و می دونمم که گم شده. 194 00:13:10,164 --> 00:13:11,373 ‫این مرده چطور؟ 195 00:13:11,874 --> 00:13:14,335 ‫آره، «پائلو»ـه. «پائلو بونتو». 196 00:13:14,418 --> 00:13:17,004 ‫یکی از اعضای اصلی‌مونه. ‫توی «جورج تاون» درس میده. 197 00:13:17,087 --> 00:13:19,215 ‫می‌گفت می خواد «مدی» رو بیاره اینجا، 198 00:13:19,298 --> 00:13:21,050 ‫ولی خب دیگه پیش نیومد. 199 00:13:21,133 --> 00:13:22,927 ‫دیشب می خواست درباره اش باهاش حرف بزنه. 200 00:13:23,010 --> 00:13:24,595 ‫پس تو می‌دونستی «پائلو» دیشب می‌خواسته 201 00:13:24,678 --> 00:13:26,889 ‫یه ملاقات محرمانه ‫با «مدی ردفیلد» داشته باشه؟ 202 00:13:27,389 --> 00:13:30,893 ‫شما... شما که نمی‌خواین بگین «پائلو» توی ‫گم شدن مدی نقشی داشته، نه؟ 203 00:13:30,976 --> 00:13:32,520 ‫- اون هیچوقت... ‫- پائلو مرده. 204 00:13:33,521 --> 00:13:35,856 ‫- چی؟ ‫- آدم ربای مدی بهش شلیک کرده و کشتتش 205 00:13:35,940 --> 00:13:39,151 ‫هرکی بوده می‌دونسته که «پائلو» و «مدی» ‫دیشب باهم قرار محرمانه دارن. 206 00:13:40,653 --> 00:13:41,653 ‫پائلو مرده؟ 207 00:13:42,238 --> 00:13:43,238 ‫آره. 208 00:13:43,572 --> 00:13:45,032 ‫خب دیشب شما کجا بودی؟ 209 00:13:45,574 --> 00:13:48,202 ‫امم...اوه، لازمه وکیل بگیرم؟ 210 00:13:48,786 --> 00:13:50,955 ‫- اگه چیزی رو داری قایم میکنی، آره. ‫- نه، نه، چیزی نیست. 211 00:13:51,038 --> 00:13:52,873 ‫من کل دیشب رو همین جا بودم. 212 00:13:52,957 --> 00:13:54,917 ‫از کجا می‌دونی «مدی» دیشب باهاش بود؟ 213 00:13:56,293 --> 00:13:57,920 ‫پائلو... بهم گفتش. 214 00:13:58,003 --> 00:14:02,174 ‫پائلو فکر می‌کرد اگه «مدی» بهمون ملحق بشه ‫می‌تونه پیام «نیو لیف» رو به همه برسونه، 215 00:14:02,258 --> 00:14:05,845 ‫و دیشب می خواست راضیش کنه که ‫ یه ویدئو برامون ضبط کنه. 216 00:14:05,928 --> 00:14:08,889 ‫بعدش قرار بود ویدئو رو برام بفرسته، ‫ولی دیگه جوابم رو نداد. 217 00:14:08,973 --> 00:14:10,349 ‫کی دیگه از این نقشه خبر داشت؟ 218 00:14:10,850 --> 00:14:12,726 ‫خب، نمیشه اسمش رو نقشه گذاشت. 219 00:14:12,810 --> 00:14:13,810 ‫این چی؟ 220 00:14:14,979 --> 00:14:15,979 ‫نه. 221 00:14:16,981 --> 00:14:18,107 ‫این چطور؟ 222 00:14:21,443 --> 00:14:23,237 ‫توی دردسر نیفتادی، «دیلان». 223 00:14:23,320 --> 00:14:24,363 ‫البته فعلا. 224 00:14:25,823 --> 00:14:27,116 ‫ بگو این کیه. 225 00:14:29,076 --> 00:14:30,953 ‫- «متئو»ـه. ‫- متئو؟ 226 00:14:31,036 --> 00:14:33,289 ‫- متئو چی؟ ‫- فامیلیش رو نمی‌دونم. 227 00:14:33,372 --> 00:14:36,625 ‫هشت، نه، ماه پیش با «پائلو» قرار می ذاشت، 228 00:14:36,709 --> 00:14:38,460 ‫ولی چند هفته میشه که ندیدمش. 229 00:14:42,923 --> 00:14:44,523 ‫ نشریه رم اول حقایق رو افشا کرد. 230 00:14:44,550 --> 00:14:47,136 ‫و اگه بقیه واقعا به حرف هامون درباره‌ی ‫پیتر سادرلند... 231 00:14:47,219 --> 00:14:48,429 ‫و بمب گذاری مترو گوش داده بودن 232 00:14:48,512 --> 00:14:51,140 ‫الان «مدی ردفیلد» صحیح و سالم خونه‌اش بود 233 00:14:51,724 --> 00:14:55,185 ‫و این پیام برای همه ی طرفداران وفادارمونه 234 00:14:55,269 --> 00:14:59,315 ‫ما از لحاظ اخلاقی و وجدانی مسئولیت داریم ‫تا این... این... آشغال رو پیدا کنیم 235 00:15:00,065 --> 00:15:01,233 ‫و به سزای اعمالش برسونیم 236 00:15:01,317 --> 00:15:03,527 ‫اینکه خبرهای منفی ببینی ‫کمکی به حالت نمیکنه. 237 00:15:04,653 --> 00:15:05,653 ‫آره. 238 00:15:11,452 --> 00:15:14,163 ‫گمونم همیشه دلم می خواست به پدرم ‫نزدیک تر باشم. 239 00:15:15,080 --> 00:15:16,248 ‫بالاخره به آرزوم رسیدم. 240 00:15:16,999 --> 00:15:19,418 ‫دقیقا به چی متهم شده بود؟ 241 00:15:24,298 --> 00:15:26,425 ‫یه سری پرونده محرمانه ‫به بیرون درز پیدا کرده بود، 242 00:15:26,508 --> 00:15:29,720 ‫که استراتژی های دفاعی ایالت متحده رو ‫در سراسر دنیا به خطر مینداخت. 243 00:15:30,429 --> 00:15:34,308 ‫ردش رو که گرفتن معلوم شد از بخش ‫ضدجاسوسی «اف‌بی‌آی» بوده. 244 00:15:35,017 --> 00:15:36,518 ‫پدرم رئیس بخش بود. 245 00:15:37,102 --> 00:15:39,438 ‫ مدرکی هم پیدا کردن، یا...؟ 246 00:15:42,149 --> 00:15:44,360 ‫قبل از اینکه بهش اتهام بزنن، فوت شد. 247 00:15:46,153 --> 00:15:47,655 ‫هیچکدوم از مدارک علنی نشدن. 248 00:15:47,738 --> 00:15:49,378 ‫خب، اگه می‌دونستی بی‌گناهه، 249 00:15:49,448 --> 00:15:51,659 ‫برای چی عضو «اف‌بی‌آی» شدی؟ 250 00:15:51,742 --> 00:15:52,742 ‫لابد ازشون متنفر بودی. 251 00:15:54,745 --> 00:15:55,745 ‫پدرم، 252 00:15:56,664 --> 00:15:59,667 ‫همیشه به این سازمان ایمان داشت، می‌دونی؟ 253 00:16:00,376 --> 00:16:02,378 ‫بهم یاد داد به رویه قانونی اعتماد کنم، 254 00:16:03,379 --> 00:16:06,006 ‫همیشه می‌گفت "تا وقتی گناه کسی ‫ثابت نشده اون آدم بی گناهه"... 255 00:16:08,217 --> 00:16:10,302 ‫و فکر می‌کردم اگه منم همین ‫طرز فکر رو داشته باشم... 256 00:16:10,386 --> 00:16:12,388 ‫می‌تونی یه روز اعتبارش رو برگردونی. 257 00:16:12,972 --> 00:16:13,972 ‫آره. 258 00:16:16,016 --> 00:16:18,435 ‫- ساده لوح بودم. ‫- به نظرم ساده لوحی نیست. 259 00:16:18,519 --> 00:16:21,188 ‫به نظرم مبارزه‌ای که الان ‫نمی‌تونی برنده شی، 260 00:16:21,772 --> 00:16:23,649 ‫و شاید یه مبارزه مهم‌تر الان ‫وجود داشته باشه. 261 00:16:24,650 --> 00:16:25,693 ‫آره، شاید. 262 00:16:28,654 --> 00:16:31,615 ‫حالا چیکار کنیم؟ ‫کل کشور داره دنبالم میگرده. 263 00:16:31,699 --> 00:16:34,535 ‫خب، می تونیم مدارکی رو که داریم پیش ‫یه نفر توی مطبوعات ببریم. 264 00:16:34,618 --> 00:16:37,371 ‫تا شواهد قطعی نداشته باشیم هیچ ‫روزنامه نگاری حرف‌مون رو باور نمیکنه. 265 00:16:38,163 --> 00:16:39,915 ‫خب، بیا پیداش کنیم. 266 00:16:39,999 --> 00:16:42,126 ‫چه چیزهای دیگه ای راجع به بمب گذاره یادته؟ 267 00:16:42,209 --> 00:16:46,005 ‫همه‌چی رو به «اف‌بی‌آی» گفتم. ‫از صدهانفر مضنون بازجویی کردن. 268 00:16:46,922 --> 00:16:48,424 ‫خب، می‌تونیم پرونده هاشون رو چک کنیم؟ 269 00:16:48,507 --> 00:16:50,009 ‫دسترسیم رو مسدود کردن. 270 00:16:53,303 --> 00:16:56,181 ‫وایسا، تو نشان یکی رو توی ‫کاخ سفید برداشتی. 271 00:16:56,724 --> 00:16:57,891 ‫مال «لیام» چطوره؟ 272 00:16:59,601 --> 00:17:02,062 ‫آره، ولی خب هنوز پسوردش رو لازم داریم. 273 00:17:02,646 --> 00:17:05,524 ‫خب، از شانس خوبت یه نفر هست که ‫بلده پسوردش رو پیدا کنه. 274 00:17:05,607 --> 00:17:08,736 ‫- خب، حالا دیگه هکر مجازی هم شدی؟ ‫- و توهم مجرم تحت تعقیبی. 275 00:17:08,819 --> 00:17:10,612 ‫ما چه تیم خوبی شدیم. 276 00:17:14,950 --> 00:17:17,369 ‫بیست دقیقه پیش این به دستم رسید. 277 00:17:18,328 --> 00:17:21,123 ‫هرچی بخوای، پدرم بهت میده. 278 00:17:21,206 --> 00:17:22,833 ‫فقط بذار باهاش حرف بزنم، لطفا؟ 279 00:17:23,417 --> 00:17:24,668 ‫درخواست هاشون رو بگو. 280 00:17:25,377 --> 00:17:26,377 ‫فقط یه درخواست دارن. 281 00:17:29,757 --> 00:17:32,092 ‫دو روز وقت داری. 282 00:17:32,176 --> 00:17:35,220 ‫"اعتراف کن که بمب گذاری مترو و لاپوشونی ‫کردنش، نقشه ی تو بوده." 283 00:17:38,849 --> 00:17:40,809 ‫"و همدست هات هم معرفی کن." 284 00:17:40,893 --> 00:17:44,021 ‫"اگه اینکارو نکنی، به «مدی» میگم ‫به کل دنیا بگه چیکار کردی، 285 00:17:44,104 --> 00:17:46,648 ‫و بعدش جلوی چشم همه، می کشمش. 286 00:17:47,608 --> 00:17:50,652 ‫این دیگه کیه؟ ‫واسه چی فقط برای تو فرستادتش؟ 287 00:17:50,736 --> 00:17:51,612 ‫مشخص نیست، 288 00:17:51,695 --> 00:17:54,073 ‫ولی افرادم دارن ایمیلش رو ردیابی میکنن. 289 00:17:54,156 --> 00:17:56,217 ‫- چیکار کنیم؟ ‫- طبق نقشه جلو میریم. 290 00:17:56,241 --> 00:17:59,036 ‫این یارو دوروز بهمون وقت داده تا پیداش ‫کنیم. چیزی نمیشه. 291 00:17:59,119 --> 00:18:01,914 ‫چیزی نمیشه؟ پای خانواده ام وسطه. ‫پای جون «مدی» وسطه. 292 00:18:01,997 --> 00:18:03,207 ‫دوربینی اینجا نیستش، 293 00:18:03,290 --> 00:18:05,542 ‫نیازی نیست نقش پدرهای دلسوز ‫رو بازی کنی. 294 00:18:05,626 --> 00:18:06,626 ‫اوه، گور بابات. 295 00:18:07,544 --> 00:18:08,462 ‫پای دخترم وسطه. 296 00:18:08,545 --> 00:18:10,881 ‫و دیگه برای اهمیت دادن بهش یکم دیر شده. 297 00:18:10,964 --> 00:18:13,842 ‫این آدم ربائه دنبال این نیست که فقط ‫تورو پایین بکشه. 298 00:18:13,926 --> 00:18:15,636 ‫میخواد همه مون رو باهم پایین بکشه. 299 00:18:16,136 --> 00:18:17,136 ‫راست میگه. 300 00:18:18,430 --> 00:18:20,808 ‫خدای من. 301 00:18:24,812 --> 00:18:25,812 ‫باشه. 302 00:18:28,857 --> 00:18:30,359 ‫اگه من اعتراف کنم چی؟ 303 00:18:30,442 --> 00:18:32,236 ‫آخه اصلا کی باورش میشه؟ 304 00:18:32,319 --> 00:18:37,157 ‫پدری که دخترش رو گروگان گرفتن، حاضره هر ‫حرفی برای آزادی دخترش بزنه، درسته؟ 305 00:18:38,325 --> 00:18:40,035 ‫خوبه همین، اعتراف میکنم. 306 00:18:40,119 --> 00:18:42,287 ‫و بعدش وقتی «مدی» برگشت، میزنم زیر همه چی، 307 00:18:42,371 --> 00:18:44,081 ‫و هیچکس حرفای قبلیم رو باور نمیکنه. 308 00:18:44,164 --> 00:18:47,960 ‫تا وقتی یه نفر شروع کنه به تحقیق کردن ‫و زیر و بم همه چی رو دربیاره. 309 00:18:48,544 --> 00:18:50,254 ‫تو نباید طبق خواسته ی اون ها عمل کنی، 310 00:18:50,337 --> 00:18:52,057 ‫اگه آدم رباـه ماجرا رو به «مدی» بگه، 311 00:18:52,089 --> 00:18:53,769 ‫حتی اگه سالم برش گردونیم، بعدش ‫می‌خوای چیکار کنی؟ 312 00:18:53,841 --> 00:18:55,717 ‫- من.. می‌تونم کنترلش کنم. ‫- می‌تونی؟ 313 00:18:55,801 --> 00:18:58,262 ‫آره، همونجور که همیشه کردم. 314 00:18:59,805 --> 00:19:00,722 ‫اگه بهت بگم «مدی» قرار بود 315 00:19:00,806 --> 00:19:03,934 ‫جلوی کل دنیا آبروت رو ببره چی؟ 316 00:19:04,518 --> 00:19:05,602 ‫چی داری میگی؟ 317 00:19:15,028 --> 00:19:17,281 ‫- این دیگه چیه؟ ‫- بازش کن. 318 00:19:22,619 --> 00:19:24,371 ‫دوربین جاساز دوران بچگیشه. 319 00:19:24,454 --> 00:19:26,540 ‫مدی داشت یه سری حرف ها به روانشناسش میزد، 320 00:19:26,623 --> 00:19:29,001 ‫و خوشبختانه، دکتر «هنیگز» زودتر ‫بهم خبر داد 321 00:19:29,084 --> 00:19:31,461 ‫که مدی می خواد یه چیزهایی رو پخش کنه. 322 00:19:31,962 --> 00:19:32,963 ‫بهتره تماشاش کنی. 323 00:19:33,630 --> 00:19:34,630 ‫من دیدمش. 324 00:19:35,382 --> 00:19:38,427 ‫- دخترت می خواد نابودت کنه. ‫- چرا داری اینکارو میکنی؟ 325 00:19:38,510 --> 00:19:40,679 ‫خودت ازم خواستی گندکاری هات ‫رو جمع کنم، یادته؟ 326 00:19:40,762 --> 00:19:42,306 ‫منم همینکارو کردم، 327 00:19:42,389 --> 00:19:46,727 ‫از روی اکراه، و با اجبار، ولی کاملا ‫موثر انجام دادم، 328 00:19:46,810 --> 00:19:50,564 ‫تا دست از این غرغر کردن ها ‫و آه و ناله هات برداری 329 00:19:50,647 --> 00:19:52,900 ‫و واقعیت زندگی رو قبول کنی. 330 00:19:53,567 --> 00:19:57,446 ‫هر سه تامون سوار یه هواپیماییم. ‫پس بهت اجازه نمیدم مارو با خودت پایین بکشی. 331 00:19:58,197 --> 00:20:00,991 ‫می‌تونی نگهش داری. ‫ازش کپی گرفتیم. 332 00:20:05,537 --> 00:20:07,581 ‫فکر کردم همه مون توی یه تیم‌ایم. 333 00:20:07,664 --> 00:20:09,875 ‫هستیم. اینم برای رسمی کردنشه. 334 00:20:18,759 --> 00:20:20,636 ‫کمک! 335 00:20:21,220 --> 00:20:22,554 ‫یکی کمکم کنه! 336 00:20:58,840 --> 00:21:01,343 ‫هر چه قدر دلت میخواد داد بزن، ‫کسی قرار نیست صدات رو بشنوه. 337 00:21:17,150 --> 00:21:19,361 ‫- چرا کشتیش؟ ‫- کی، پائلو؟ 338 00:21:19,444 --> 00:21:21,697 ‫نگرانش نباش. ‫ازت خوشش نمیومد. 339 00:21:21,780 --> 00:21:23,240 ‫فقط می‌خواست ازت استفاده کنه. 340 00:21:23,323 --> 00:21:24,616 ‫باهم نقشه اش رو ریختین؟ 341 00:21:24,700 --> 00:21:27,202 ‫پائلو فقط برای کمپین‌اش ازت ‫استفاده میکرد، 342 00:21:28,620 --> 00:21:30,580 ‫و منم از اون استفاده می‌کردم ‫تا به تو برسم. 343 00:21:30,664 --> 00:21:33,208 ‫جریان هرچی که هست، ‫مجبور نیستی تا آخرش پیش بری. 344 00:21:33,292 --> 00:21:35,377 ‫هنوز برای انجام کار درست، دیر نشده. 345 00:21:35,460 --> 00:21:37,254 ‫علاقه ای به انجام کار درست ندارم. 346 00:21:38,547 --> 00:21:39,965 ‫پس به چی علاقه داری؟ 347 00:21:40,590 --> 00:21:41,675 ‫انتقام. 348 00:21:42,426 --> 00:21:43,426 ‫انتقام چی؟ 349 00:21:46,221 --> 00:21:47,472 ‫به خاطر بابامه، مگه نه؟ 350 00:21:49,516 --> 00:21:51,268 ‫معلومه که هست. چیکار کرده؟ 351 00:21:54,271 --> 00:21:56,940 ‫- شاید من بتونم کمکت کنم. ‫- همینکه اینجایی خودش بهم کمک کرده. 352 00:21:57,024 --> 00:21:59,901 ‫تو نمیفهمی. من از پدرم متنفرم. 353 00:22:03,613 --> 00:22:05,657 ‫می خوای نابودش کنی؟ من می تونم کمکت کنم. 354 00:22:06,658 --> 00:22:07,701 ‫تلاش خوبی بود. 355 00:22:07,784 --> 00:22:09,244 ‫تبلیغات پدرت رو دیدم. 356 00:22:09,328 --> 00:22:12,497 ‫تو نورچشمی و مایه ی افتخار و پرنسس باباتی. 357 00:22:12,581 --> 00:22:15,417 ‫این اراجیف رو باور کردی؟ ‫همش یه مشت نمایشه. 358 00:22:16,001 --> 00:22:18,545 ‫می خوای نابودش کنی؟ من یه چی دارم ‫که می تونه نابودش کنه. 359 00:22:19,421 --> 00:22:21,548 ‫یه ویدئو دارم که کارش رو میسازه. 360 00:22:22,924 --> 00:22:24,468 ‫فقط ما باید بریم بیاریمش. 361 00:22:25,427 --> 00:22:26,720 ‫"مایی" وجود نداره. 362 00:22:28,930 --> 00:22:33,185 ‫توی «رسین ویسکانسینه». ‫خیابان «نورث لیک، پلاک 419». 363 00:22:34,561 --> 00:22:36,313 ‫ارزشش رو داره. قول میدم. 364 00:22:41,234 --> 00:22:42,694 ‫خب، اون هفته‌ای که مردش 365 00:22:42,778 --> 00:22:45,697 ‫«هاوکینز» داشته این 12 تا مضنون رو ‫آنلاین بررسی میکرده. 366 00:22:46,239 --> 00:22:50,452 ‫دنبال یه نفر با سابقه‌ی عضویت توی ارتش و ‫سن کمتر از 35 سال می‌گردیم. 367 00:22:50,952 --> 00:22:52,287 ‫باشه. 368 00:22:52,996 --> 00:22:55,624 ‫- که کلا دو نفر میمونن. ‫- «پدرو ناوارا». 369 00:22:55,707 --> 00:22:58,335 ‫که انگاری عذر موجهی اون شب داشته. ‫اون یکی کیه؟ 370 00:23:00,003 --> 00:23:02,130 ‫«کالین ورلی». مرده؟ 371 00:23:03,173 --> 00:23:06,968 ‫یه روز قبل از اینکه «اف‌بی‌آی» پیداش بشه ‫و ازش بازجویی کنه، مرده. 372 00:23:07,052 --> 00:23:08,345 ‫زمان بندیش مشکوکه؟ 373 00:23:08,887 --> 00:23:11,681 ‫حتی علت مرگش رو هم ننوشتن. 374 00:23:11,765 --> 00:23:12,891 ‫ببین چه قدر فایلش سبکه. 375 00:23:12,974 --> 00:23:14,601 ‫کسی به خودش زحمت نداده ‫درباره اش تحقیق کنه. 376 00:23:14,684 --> 00:23:16,478 ‫یا یه نفر دستکاریش کرده. 377 00:23:19,481 --> 00:23:23,318 ‫خب، پس اگه ثابت کنیم که «کالین ورلی» همون ‫بمب گذاره‌ست، 378 00:23:23,402 --> 00:23:25,028 ‫می‌تونیم باهاش به «ترن لیک» برسیم. 379 00:23:25,112 --> 00:23:26,112 ‫ممکنه همونی باشه که دنبالشیم، 380 00:23:26,154 --> 00:23:29,241 ‫کافیه توی سیستم سوابقش رو هک کنیم ‫و گزارش کالبدشکافی رو پیدا کنیم. 381 00:23:29,324 --> 00:23:31,451 ‫- بیخیال، هک؟ ‫- آره، هک کن. 382 00:23:31,535 --> 00:23:34,037 ‫اطلاعاتی که دنبالیشیم دیجیتالی نیست. ‫همه اش روی کاغذ ثبت شده. 383 00:23:34,121 --> 00:23:35,163 ‫فردا می‌تونیم بریم اسکله، 384 00:23:35,247 --> 00:23:38,125 ‫و مثل آدم‌های عادی به ‫اداره‌ی اسناد استان بریم. 385 00:23:40,627 --> 00:23:43,004 ‫هیچکدوم از دوستاش، و نامزد سابق‌اش ‫نمی دونن کجاست. 386 00:23:43,088 --> 00:23:45,507 ‫و از اونجایی که سادرلند مهارت خوبی ‫توی نظارت متقابل و پنهان شدن داره، 387 00:23:45,590 --> 00:23:47,342 ‫سرنخ های کمی از مکانش در دست داریم. 388 00:23:47,426 --> 00:23:51,304 ‫ولی فهمیدیم که استاد هنره قصد داشته ‫مدی رو مجاب کنه تا به «نیو لیف» بپیونده، 389 00:23:51,388 --> 00:23:52,848 ‫و دوست پسرش، متئو... 390 00:23:52,931 --> 00:23:55,892 ‫- همونی که چهره اش رو طراحی کردن؟ ‫- بله. اون هم ممکنه جزئی از این نقشه بوده باشه. 391 00:23:55,976 --> 00:23:59,062 ‫به نظرمون بازجویی از «متئو» ممکنه بهترین ‫سرنخ مون برای پیدا کردن مدی باشه. 392 00:23:59,146 --> 00:24:02,524 ‫با این وجود، «پیتر سادرلند» مضنون ‫اصلی مون باقی میمونه. 393 00:24:03,984 --> 00:24:06,653 ‫سروکله اش توی «جورج تاون» پیدا شد ‫و مدی رو تهدید کرد. 394 00:24:06,736 --> 00:24:10,157 ‫راجع به یه اتفاق توی گذشته ازش پرسیده بود، ‫فکر میکرد اون موقع مدی رو مورد حمله قرار دادن. 395 00:24:10,240 --> 00:24:12,576 ‫سادرلند از طریق تونل های کاخ سفید فرار کرد 396 00:24:12,659 --> 00:24:15,120 ‫تا از زیر بازجویی قسر در بره. ‫یه آدم بی‌گناه همچین کاری نمیکنه. 397 00:24:15,203 --> 00:24:18,165 ‫امکانش هست که اون و «متئو» باهم همدست ‫باشن، خانم. 398 00:24:18,248 --> 00:24:21,543 ‫تعداد زیادی از ماموران مون هنوز دارن دنبال ‫سادرلند می گردن. 399 00:24:21,626 --> 00:24:22,711 ‫من و افسر «ارینگتون» 400 00:24:22,794 --> 00:24:25,922 ‫فقط می خواستیم پیشنهاد بدیم که از ‫زاویه دیگه‌ای این موضوع رو بررسی کنیم. 401 00:24:26,006 --> 00:24:28,592 ‫در حال حاضر همه‌مون زیر میکروسکوپیم. 402 00:24:28,675 --> 00:24:32,012 ‫همه‌ی مردم ترسیده ان، عصبی‌ان، 403 00:24:32,095 --> 00:24:34,973 ‫و نمی‌دونن کی معاون اول «اف بی آی» رو ‫به قتل رسونده. 404 00:24:35,557 --> 00:24:38,310 ‫اگه بقیه ببینن که از تعقیب سادرلند ‫دست برداشتیم 405 00:24:38,393 --> 00:24:40,729 ‫تا دنبال یه دیوونه‌ی محیط زیستی که با ‫دمپایی می‌چرخه، بگردیم، 406 00:24:40,812 --> 00:24:43,482 ‫دیگه باید فاتحه‌ی این دولت و ‫اهداف‌مون رو بخونیم. 407 00:24:43,565 --> 00:24:46,026 ‫- مگه این موضوع به سرویس مخفی مربوط نمیشه؟ ‫- بس کن، ارینگتون. 408 00:24:47,611 --> 00:24:48,611 ‫حق با «فار»ـه. 409 00:24:50,197 --> 00:24:52,277 ‫- «مانکس»، سادرلند رو تعقیب کنین. ‫- قربان، به نظرم واقعا... 410 00:24:52,324 --> 00:24:55,410 ‫مگه تو نبودی که اجازه دادی طرف به راحتی ‫مدی رو بدزده؟ 411 00:24:57,329 --> 00:25:00,582 ‫پس به نظرم بهتره همه ی این انرژیت رو ‫برای پیدا کردنش بذاری. 412 00:25:01,333 --> 00:25:03,502 ‫و این مسئله با «پیتر سادرلند» به ‫پایان میرسه. 413 00:25:05,045 --> 00:25:06,087 ‫مرخصین. 414 00:25:15,889 --> 00:25:19,226 ‫داستان های که امروز از گزارش‌های خبری ‫به دست‌مون میرسن شوکه کننده هستن. 415 00:25:19,309 --> 00:25:22,938 ‫مدارکی که از بی‌توجهی، عدم استفاده ‫از داروهای مسکن داریم 416 00:25:23,021 --> 00:25:25,232 ‫این‌ها زن‌ها و مردانی هستن که ‫ازشون خواستیم همه چی رو به خطر بندازن 417 00:25:25,315 --> 00:25:27,692 ‫تا از ما و دموکراسی مون محافظت کنند 418 00:25:30,153 --> 00:25:32,197 ‫- خبر جدیدی ندارم. ‫- من دارم. 419 00:25:32,280 --> 00:25:35,158 ‫دوتا از مامورها سرنخ های خوبی درباره‌ی ‫مدی پیدا کردن. 420 00:25:35,242 --> 00:25:37,322 ‫دوباره فرستادمشون دنبال پیتر، ‫ولی باید سرنخ‌ها رو پیگیری کنیم. 421 00:25:37,369 --> 00:25:39,287 ‫- اسمی ازشون داری؟ ‫- فقط اسم کوچیکش. 422 00:25:39,371 --> 00:25:40,539 ‫متئو. 423 00:25:40,622 --> 00:25:42,457 ‫- برات آشنا نیست؟ ‫- نه. 424 00:25:42,541 --> 00:25:45,835 ‫وابسته ی به یکی از این گروه های محیط زیستی ‫به اسم «نیو لیف»ـه. 425 00:25:45,919 --> 00:25:48,672 ‫از این گروه های طرفدار محیط زیست صلح سبزـن ‫و از اون طرف تروریست های محیط زیست‌ان. 426 00:25:48,755 --> 00:25:50,590 ‫طرح چهره‌اش رو دارم. الان برات می فرستم. 427 00:25:55,053 --> 00:25:56,388 ‫شناختیش؟ 428 00:25:58,431 --> 00:26:00,225 ‫آره، شناختم. 429 00:26:18,034 --> 00:26:21,621 ‫خونه ای که توی «رسین»ـه، مال یه زن و شوهره ‫به اسم «فرنک» و «دنیس گیمبل»ـه. 430 00:26:21,705 --> 00:26:23,498 ‫موقعی که پدرم فرماندار شد ‫خونه مون رو عوض کردیم. 431 00:26:23,582 --> 00:26:25,500 ‫اون زنه، «دنیس»، هفته ی پیش اونجا ‫به قتل رسید، 432 00:26:25,584 --> 00:26:29,337 ‫و تنها چیزی که پلیس ها توی محل جرم ‫پیدا کردن، یه بچه ی دزدیده شده بود، 433 00:26:30,463 --> 00:26:32,507 ‫که بدجور عجیبه. 434 00:26:32,591 --> 00:26:35,260 ‫- یه بچه؟ ‫- برش گردوندن پیش مادرش. 435 00:26:35,343 --> 00:26:39,347 ‫ولی دیوارهای زیرزمین هم خراب کرده بودن، 436 00:26:39,431 --> 00:26:41,725 ‫که باعث شد پلیس ها به این نتیجه برسن ‫چیزی رو از داخل دیوار برداشتن. 437 00:26:43,393 --> 00:26:46,354 ‫من ویدئو رو توی زیرزمین گذاشته بودم، ‫ولی این یه راز بود. 438 00:26:46,438 --> 00:26:47,939 ‫کسی ازش خبر نداشت به جز... 439 00:26:50,025 --> 00:26:51,192 ‫به جز روانشناسم. 440 00:26:54,529 --> 00:26:55,530 ‫اون برای چی...؟ 441 00:26:57,782 --> 00:26:59,117 ‫چی توی ویدئو بود؟ 442 00:27:03,204 --> 00:27:05,644 ‫ -چرا حاضر نشدی؟ ‫- من نمیام. 443 00:27:05,707 --> 00:27:07,250 ‫انقدر خودخواه نباش. 444 00:27:07,334 --> 00:27:09,669 ‫خیریه‌ی خواهرت، حامی مالی این جشنه. 445 00:27:09,753 --> 00:27:12,005 ‫تو هم حتما باید شرکت کنی. 446 00:27:12,714 --> 00:27:15,383 ‫دیگه نمی‌خوام بشینم یه جا و ‫به دروغ‌های تو گوش بدم. 447 00:27:18,178 --> 00:27:19,178 ‫جانم؟ 448 00:27:19,804 --> 00:27:21,306 ‫می‌خوای بری اون بالا... 449 00:27:21,389 --> 00:27:24,517 ‫و شروع کنی گریه زاری که چون من ‫مراقب سارا نبودم اون مردش. 450 00:27:24,601 --> 00:27:27,562 ‫من خوب یادمه اون روز ‫کنار استخر چه اتفاقی افتاد. 451 00:27:27,646 --> 00:27:30,065 ‫تو همیشه می گفتی سارا به ‫خاطر من غرق شد 452 00:27:30,148 --> 00:27:33,401 ‫ولی تو بودی که ورودی کنار استخر رو ‫باز گذاشتی و جفتمون رو تنها ول کردی. 453 00:27:33,485 --> 00:27:36,988 ‫ببخشید که واسه کمتر شدن عذاب وجدان ‫خودت داری داستان درست می کنی، 454 00:27:37,072 --> 00:27:38,198 ‫ولی من می‌بخشمت. 455 00:27:38,281 --> 00:27:40,367 ‫سارا به خاطر تو غرق شد. 456 00:27:40,450 --> 00:27:43,453 ‫و توهم همش رو تقصیر من انداختی، ‫ولی تو اینکارو کردی. نه من. تو. 457 00:27:43,536 --> 00:27:44,954 ‫و منم به همه میگم چیکار کردی. 458 00:27:45,038 --> 00:27:48,458 ‫ای دختره ی نمک نشناس، دروغگوی، بی چشم و رو! 459 00:27:50,585 --> 00:27:51,711 ‫ولم کن! 460 00:27:51,795 --> 00:27:53,338 ‫سریع حاضر میشی میای پایین، 461 00:27:54,005 --> 00:27:56,591 ‫و دیالوگ هات رو مثل همیشه تکرار می کنی. 462 00:28:10,188 --> 00:28:12,524 ‫می‌خواستم ذات واقعیش رو ‫به کل دنیا نشون بدم. 463 00:28:12,607 --> 00:28:13,858 ‫پس چرا نشون ندادی؟ 464 00:28:14,359 --> 00:28:15,639 ‫چون باورش کرده بودم. 465 00:28:15,694 --> 00:28:17,070 ‫حاضر بود من رو بکشه. 466 00:28:19,406 --> 00:28:20,740 ‫بعدش جوری مغزم رو شستشو داد، 467 00:28:20,824 --> 00:28:23,618 ‫که دیگه فکر نمی کردم کسی حرفم ‫رو باور کنه. 468 00:28:28,289 --> 00:28:31,918 ‫هرچی که می‌خوای، هر نقشه‌ای ‫که برای پدرم داری، 469 00:28:32,001 --> 00:28:33,378 ‫می تونیم باهم انجامش بدیم. 470 00:28:37,465 --> 00:28:38,465 ‫حالا می بینیم. 471 00:28:43,054 --> 00:28:44,264 ‫نه. خواهش میکنم. 472 00:28:45,181 --> 00:28:46,558 ‫خواهش میکنم. 473 00:29:46,534 --> 00:29:48,369 ‫جواب زنگ هام رو نمی‌دادی. 474 00:29:48,453 --> 00:29:50,914 ‫برای همکارت کد لغو عملیات رو فرستادم. 475 00:29:52,332 --> 00:29:56,628 ‫اوضاع داره بهم می‌ریزه، هرچی کمتر ‫در ارتباط باشیم، بهتره. 476 00:29:58,171 --> 00:29:59,297 ‫اون مرده. 477 00:30:00,715 --> 00:30:01,758 ‫می‌دونم. 478 00:30:04,427 --> 00:30:07,013 ‫پس لغو کردن عملیاتی در کار نیست. 479 00:30:07,096 --> 00:30:09,098 ‫ببین، می‌فهمم چه حسی داری. 480 00:30:09,182 --> 00:30:10,809 ‫خفه شو. 481 00:30:12,227 --> 00:30:13,853 ‫تو هیچی نمی‌فهمی. 482 00:30:15,355 --> 00:30:16,355 ‫من و اون... 483 00:30:18,525 --> 00:30:20,360 ‫توی این دنیا ... 484 00:30:21,736 --> 00:30:22,736 ‫باهم جور بودیم. 485 00:30:26,449 --> 00:30:27,909 ‫و حالا اون رفته. 486 00:30:28,743 --> 00:30:32,539 ‫پس باید بهم بگی «پیتر سادرلند» کجاست. 487 00:30:32,622 --> 00:30:33,706 ‫نمی‌دونم. 488 00:30:35,208 --> 00:30:38,002 ‫- کل کشور دارن دنبالش می‌گردن. ‫- فکر کردی من احمقم؟ 489 00:30:38,086 --> 00:30:40,129 ‫نه، نه، اصلا. 490 00:30:40,213 --> 00:30:42,757 ‫باشه، ببین، بیا یه کاری کنیم. 491 00:30:43,466 --> 00:30:47,387 ‫من می‌دونم کی «مدی ردفیلد» رو دزدیده. ‫آدرس آخرین جایی که بوده رو بهت میدم. 492 00:30:47,470 --> 00:30:49,764 ‫تو آدم ربا رو پیدا کن، کارش رو تموم کن، 493 00:30:51,224 --> 00:30:53,560 ‫منم «پیتر سادرلند» رو برات پیدا می‌کنم. 494 00:30:55,937 --> 00:30:56,937 ‫قبوله؟ 495 00:31:01,734 --> 00:31:02,944 ‫بفرمایین. 496 00:31:13,454 --> 00:31:14,497 ‫- هی. ‫- هی. 497 00:31:16,040 --> 00:31:18,334 ‫ماشین‌هاشون رو توی ‫گاراژ اون بغل پارک می‌کنن. 498 00:31:18,418 --> 00:31:20,587 ‫- تا وقتی امنه بهتره کلید هارو برداریم. ‫- باشه. 499 00:31:23,131 --> 00:31:24,131 ‫واقعا؟ 500 00:31:31,306 --> 00:31:32,306 ‫باشه. 501 00:31:32,724 --> 00:31:33,558 ‫مراقب خودت باش. 502 00:31:33,641 --> 00:31:35,310 ‫توهم همینطور. زیاد طولش نده. 503 00:31:54,996 --> 00:31:55,996 ‫تف. 504 00:31:58,249 --> 00:32:01,252 ‫لوازم شخصی و کیف‌تون رو توی ‫جعبه‌ی سمت راست تون بذارین. 505 00:32:04,088 --> 00:32:04,964 ‫برید جلو. 506 00:32:07,133 --> 00:32:08,133 ‫می‌تونن رد شن. 507 00:32:09,218 --> 00:32:11,888 ‫لوازم شخصی و کیف تون رو توی ‫جعبه‌ی سمت راست تون بذارین. 508 00:32:26,903 --> 00:32:28,696 ‫- سلام. ‫- بفرمایید؟ 509 00:32:28,780 --> 00:32:33,743 ‫یه کپی از تمامی سوابق ‫آقای «کالین ورلی» می‌خواستم. 510 00:32:33,826 --> 00:32:35,411 ‫کالین ورلی؟ - ‫بله. - 511 00:32:35,912 --> 00:32:40,750 ‫خب، اول این فرم رو پر کنید، و کارت ‫شناسایی‌تون رو لطفا ببینم. 512 00:32:44,295 --> 00:32:45,755 ‫وای خدای من، شما هم ‫دانشگاه «کالیفرنیا» رفتین؟ 513 00:32:46,422 --> 00:32:48,091 ‫نه، پسرم داره درخواست میده. 514 00:32:48,174 --> 00:32:51,719 ‫ولی خب خارج از ایالت، شانسش کمه ‫ولی چه میشه کرد باید حمایتش کنیم. 515 00:32:51,803 --> 00:32:54,555 ‫خب، اگه اسم و مدرسه‌اش رو بهم بگین، 516 00:32:54,639 --> 00:32:56,432 ‫می‌تونم سفارشش رو براتون بکنم. 517 00:32:56,516 --> 00:32:59,435 ‫خودم فارغ التحصیل اونجام، ‫چند نفر رو توی پذیرش دانشگاه می شناسم. 518 00:32:59,519 --> 00:33:01,270 ‫- واقعا اینکار رو می کنین؟ ‫- معلومه که می‌کنم. 519 00:33:03,398 --> 00:33:07,402 ‫حقیقتا، وقتشه این دانشگاه هم به چندتا ‫دانش آموز خوب خارج از ایالت پذیرش بده. 520 00:33:07,485 --> 00:33:09,779 ‫«مکس» خیلی خوشحال میشه. ‫داخل ساختمون پارک کردین؟ 521 00:33:09,862 --> 00:33:11,542 ‫میشه به عنوان قدردانی کارت ‫پارکینگ تون رو شارژ کنم؟ 522 00:33:11,572 --> 00:33:12,865 ‫اوه نه، نیازی به این کارها نیست. 523 00:33:13,533 --> 00:33:15,952 ‫ولی خب می‌تونین یه کمک دیگه بهم بکنین. 524 00:33:17,161 --> 00:33:19,914 ‫این آقاـه «ورلی»، با خواهرم نامزد بود، 525 00:33:19,998 --> 00:33:22,041 ‫همیشه حس می‌کردم یه مشکلی داره، 526 00:33:22,125 --> 00:33:24,210 ‫ولی خواهرم هیچوقت حرفم رو باور نکرد ‫تا روزی که یهو غیبش زد. 527 00:33:24,293 --> 00:33:26,462 ‫یهویی از همه جا غیب شد. 528 00:33:26,546 --> 00:33:29,674 ‫فقط می‌خوام بدونم این آدم واقعا کیه ‫و ممکنه کجا رفته باشه. 529 00:33:29,757 --> 00:33:33,261 ‫اوه. تا شما فرم رو پر می کنین، می‌تونم برم ‫سوابقش رو براتون دربیارم. 530 00:33:34,053 --> 00:33:35,513 ‫مشکل اینه که، 531 00:33:35,596 --> 00:33:38,850 ‫آدم‌های که کالین باهاشون رفت و آمد می کرد، ‫از اون آدم‌های متصل به بالا و خطرناکی بودن. 532 00:33:38,933 --> 00:33:41,227 ‫اگه توی ناپدید شدنش نقشی داشته باشن 533 00:33:41,310 --> 00:33:43,187 ‫می‌فهمن که من دارم پرس و جو می‌کنم. 534 00:33:43,271 --> 00:33:45,732 ‫به نظرت امکانش هست بدون پر کردن اطلاعات 535 00:33:45,815 --> 00:33:47,316 ‫سوابقش رو بهم بدین؟ 536 00:33:47,400 --> 00:33:51,070 ‫ببخشید، ولی بدون کارت شناسایی تون ‫نمی‌تونم سوابقش رو بهتون بدم. 537 00:33:51,154 --> 00:33:53,156 ‫لطفا، خواهرم، من فقط می‌خوام ازش ‫محافظت کنم... 538 00:33:53,740 --> 00:33:55,700 ‫و حداقل یه توضیحی براش پیدا کنم. 539 00:33:55,783 --> 00:33:59,454 ‫درک می‌کنم که شرایط حساسیه، ‫ولی ممکنه من کارم رو از دست بدم. 540 00:34:00,079 --> 00:34:03,082 ‫اوه، خب، من اصلا نمی‌خوام ‫همچین اتفاقی بیافته. 541 00:34:04,333 --> 00:34:05,501 ‫خودم یه کاریش می‌کنم. 542 00:34:06,794 --> 00:34:08,212 ‫و، نگران نباشین، 543 00:34:08,296 --> 00:34:10,965 ‫حتما سفارش «مکس» رو به پذیرش ‫دانشگاه می‌کنم. 544 00:34:27,398 --> 00:34:28,398 ‫هی! 545 00:34:30,651 --> 00:34:31,736 ‫عذر می‌خوام، خانم؟ 546 00:34:35,948 --> 00:34:36,949 ‫این رو جا گذاشتین. 547 00:34:38,534 --> 00:34:40,161 ‫توی دفتر دوربین هست. 548 00:34:43,331 --> 00:34:45,333 ‫امیدوارم شما و خواهرتون به یه جوابی برسین. 549 00:34:45,875 --> 00:34:47,835 ‫منم همین‌طور. خیلی ممنون. 550 00:35:03,351 --> 00:35:04,393 ‫هی. 551 00:35:04,477 --> 00:35:07,188 ‫هی، شما با «پیتر سادرلند» توی ‫اون ماشین نبودین؟ 552 00:35:07,271 --> 00:35:08,773 ‫شما همون خانم فنی کاره نیستین؟ 553 00:35:09,398 --> 00:35:11,317 ‫من... فکر کنم اشتباه گرفتین. 554 00:35:11,859 --> 00:35:12,860 ‫هی، اون کجاست؟ 555 00:35:13,361 --> 00:35:14,612 ‫اون مجبورتون کرده؟ 556 00:35:15,154 --> 00:35:17,448 ‫- ما می‌تونیم ازتون محافظت کنیم. ‫- گم شو. 557 00:35:17,532 --> 00:35:19,450 ‫هی، می‌خوایم فقط حرف بزنیم. بیا اینجا. 558 00:35:19,951 --> 00:35:22,912 ‫- داری به اون خائن کمک می کنی؟ ‫- اون خائن نیست. 559 00:35:23,830 --> 00:35:26,040 ‫- دستگیرش کنین. زنگ بزن پلیس. ‫- ولم کن. 560 00:35:26,124 --> 00:35:28,668 ‫- وطن پرست‌های واقعی اینجوری عمل می کنن. ‫- هوو! 561 00:35:30,628 --> 00:35:32,296 ‫بچه‌ها، بچه‌ها، بچه‌ها، بچه‌ها، خودشه. 562 00:35:32,797 --> 00:35:34,966 ‫- هی، ولش کنین! ‫- تورو هم تحویل میدیم. 563 00:35:36,175 --> 00:35:37,718 ‫- خدای من! ‫- پیتر، بیارش پایین! 564 00:35:39,804 --> 00:35:41,722 ‫- رز، زود باش. خوبی؟ ‫- آره. 565 00:35:48,521 --> 00:35:50,189 ‫- رز چی با خودت فکر می کردی؟ ‫- چی؟ 566 00:35:50,273 --> 00:35:52,275 ‫که با اون روانپریش های توهم توطئه ‫دهن به دهن می ذاشتی. 567 00:35:52,358 --> 00:35:54,503 ‫- اون‌ها حرف حالیشون نمیشه. ‫- داشتن چرت و پرت می گفتن. 568 00:35:54,527 --> 00:35:55,695 ‫- مگه مهمه؟ ‫- برای من هست. 569 00:35:55,778 --> 00:35:59,073 ‫نمی‌تونم اجازه بدم به خاطر من خودت ‫رو توی همچین موقعیت خطرناکی قرار بدی. 570 00:35:59,157 --> 00:36:01,301 ‫- ارزشش رو نداره. ‫- مردم باید بدونن تو واقعا کی هستی. 571 00:36:01,325 --> 00:36:04,370 ‫توی این جریان تو آدم خوبه‌ای، و من ‫حاضرم برای اثباتش بجنگم. 572 00:36:06,539 --> 00:36:09,083 ‫- داریم برمی‌گردیم سمت قایق یا...؟ ‫- آره. 573 00:36:09,584 --> 00:36:12,837 ‫آره، ولی ماشین‌مون رو دیدن، ‫باید یه ماشین دیگه جور کنیم. 574 00:36:16,340 --> 00:36:17,340 ‫جیم ویلسون؟ 575 00:36:18,676 --> 00:36:19,677 ‫خودم هستم. 576 00:36:21,137 --> 00:36:22,263 ‫از سرویس مخفی اومدیم. 577 00:36:22,763 --> 00:36:25,099 ‫چندتا سوال درباره «پیتر سادرلند» داشتیم. 578 00:36:25,183 --> 00:36:28,060 ‫و فکر کردین من می‌دونم اون کجاست ‫مامور مانکس؟ 579 00:36:29,520 --> 00:36:31,856 ‫موقعی که به خاطر رئیس جمهور قبلی ‫تیر خوردین، 580 00:36:32,440 --> 00:36:34,650 ‫عکس شما باعث شد مقاله من رو ‫صفحه اول چاپ نکنن. 581 00:36:35,693 --> 00:36:37,653 ‫من خبرنگار «بالتیمور سان» هستم. 582 00:36:37,737 --> 00:36:41,157 ‫جناب «ویلسون»، دلیلی که ما اینجاییم اینه که ‫شما برای پیتر کارت تبریک تولد می‌فرستادین، درسته؟ 583 00:36:41,240 --> 00:36:42,283 ‫بله، درسته. 584 00:36:44,243 --> 00:36:45,661 ‫نگه‌شون داشته، ها؟ 585 00:36:48,331 --> 00:36:49,582 ‫بیاین داخل. صحبت کنیم. 586 00:36:53,336 --> 00:36:55,796 ‫- رابطه‌تون با پیتر چیه؟ ‫- پسرخوندمه. 587 00:36:56,589 --> 00:36:57,882 ‫البته بود. 588 00:36:57,965 --> 00:36:59,550 ‫یکم، پیچیده‌ست. 589 00:37:00,051 --> 00:37:00,968 ‫بیاین، بفرمایین بشینید. 590 00:37:05,681 --> 00:37:08,517 ‫پدر پیتر رفیق چند ساله و ‫دوست صمیمی من بود. 591 00:37:09,393 --> 00:37:10,478 ‫من هیچوقت بچه نداشتم، 592 00:37:10,561 --> 00:37:13,606 ‫برای همین هم پیتر رو ‫مثل پسر خودم می‌دونستم. 593 00:37:14,315 --> 00:37:18,277 ‫آخر هفته ها باهم بیرون می‌رفتیم، 594 00:37:19,070 --> 00:37:21,155 ‫موقعی که مادرش فوت شد باهم صمیمی‌تر شدیم. 595 00:37:22,156 --> 00:37:24,325 ‫واقعا اتفاقاتی که گذرونده، غم انگیزه. 596 00:37:24,825 --> 00:37:26,619 ‫پشت سر هم همه چیش رو از دست میداد. 597 00:37:26,702 --> 00:37:29,914 ‫اول مادرش، بعد پدرش، بعد هم شما. 598 00:37:31,249 --> 00:37:32,500 ‫من سعی کردم در ارتباط بمونیم. 599 00:37:32,583 --> 00:37:33,793 ‫چی بین تون فاصله انداخت؟ 600 00:37:35,086 --> 00:37:36,295 ‫دیدگاه متفاوت‌مون. 601 00:37:37,922 --> 00:37:40,258 ‫بعد از فوت پدر پیتر، من شروع به تحقیق کردم. 602 00:37:40,341 --> 00:37:44,303 ‫می‌خواستم بفهمم کی اون اسناد محرمانه ‫رو به بیرون درز داده... 603 00:37:44,387 --> 00:37:45,471 ‫چندین ماه وقت گذاشتم. 604 00:37:46,180 --> 00:37:50,685 ‫ولی همش به یه نتیجه می‌رسیدم. ‫بیشترین احتمال مال پیتر بود. 605 00:37:51,727 --> 00:37:52,812 ‫پیتر بزرگ البته. 606 00:37:52,895 --> 00:37:54,575 ‫به نظرتون بهترین دوستتون خائن بود؟ 607 00:37:54,647 --> 00:37:58,734 ‫نمی‌خواستم واقعیت رو قبول کنم، ‫ولی موظف بودم گزارش بدم. 608 00:37:58,818 --> 00:38:00,736 ‫مطمئنم پسرش خوب با این مسئله کنار نیومد. 609 00:38:00,820 --> 00:38:02,613 ‫نه. فکر می کرد بهش خیانت کردم. 610 00:38:03,447 --> 00:38:06,200 ‫تلاشم رو کردم بهش توضیح بدم، ‫ولی کار از کار گذشته بود. 611 00:38:06,284 --> 00:38:09,370 ‫و موقعی هم که رفت دانشگاه، ارتباطش ‫رو کامل قطع کرد، 612 00:38:10,288 --> 00:38:12,832 ‫و از اون موقع هیچ خبری ازش نداشتم. 613 00:38:14,625 --> 00:38:17,586 ‫پس در جواب سوالاتون باید بگم که، نه. 614 00:38:19,171 --> 00:38:21,632 ‫من نه می دونم که کجاست. و نه می‌دونم ‫که کجا بوده، 615 00:38:21,716 --> 00:38:23,092 ‫و نمی‌دونمم کجا میره. 616 00:38:24,010 --> 00:38:27,722 ‫تنها چیزی که می‌دونم اینه که ‫شما توی پرونده‌ی «مدی ردفیلد» 617 00:38:27,805 --> 00:38:29,307 ‫سراغ آدم اشتباهی رفتین. 618 00:38:29,390 --> 00:38:31,726 ‫- چطور مگه؟ ‫- پیتر به آدم ها اهمیت میده. 619 00:38:31,809 --> 00:38:34,270 ‫چه این آدم‌ها دوستاش باشن ‫چه غریبه باشن. 620 00:38:34,353 --> 00:38:36,689 ‫به طرز فکر مردم درباره‌ی خودش هم ‫اهمیت میده. 621 00:38:37,315 --> 00:38:39,317 ‫از خط قرمزش رد نمیشه. 622 00:38:39,900 --> 00:38:44,697 ‫اون آدمی نیست که یهویی پاشه بره ‫دختر معاون رئیس جمهور رو بدزده. 623 00:38:44,780 --> 00:38:47,700 ‫حتی اگه اینطور باشه، بازم لازمه که ‫پیداش کنیم و این مسئله رو مشخص کنیم. 624 00:38:48,284 --> 00:38:50,036 ‫جایی رو نمی‌شناسین که ممکنه رفته باشه؟ 625 00:38:53,748 --> 00:38:55,833 ‫این ویدئو مال دو ساعت پیشه. 626 00:38:55,916 --> 00:38:57,001 ‫دستگیرش کنین. 627 00:38:57,084 --> 00:39:00,671 ‫باید قبل از اینکه پیتر آسیبی ببینه یا به ‫کسی آسیب بزنه، پیداش کنیم. 628 00:39:00,755 --> 00:39:01,756 ‫هی، ولش کنین! 629 00:39:01,839 --> 00:39:03,424 ‫تورو هم تحویل میدیم! 630 00:39:03,507 --> 00:39:05,267 ‫- خدای من ‫- پیتر، بیارش پایین 631 00:39:06,010 --> 00:39:09,055 ‫نمی دونم والا چی بگم. ‫نمی دونم کجاست. 632 00:39:09,138 --> 00:39:11,349 ‫گفتین آخر هفته ها بیرون می رفتین. 633 00:39:11,432 --> 00:39:12,558 ‫- کجاها می رفتین؟ ‫- همه جا. 634 00:39:12,641 --> 00:39:15,311 ‫«بلو ریج»، «کت اسکیلز»، «ادیراندکز»، همه جا. 635 00:39:15,394 --> 00:39:18,439 ‫ماشین مسافرتی دارین؟ دیدم پشت ‫ماشین تون سیم بکسل وصل کردین. 636 00:39:18,522 --> 00:39:20,775 ‫توی خونه ی قدیمیمه، سمت «شناندوا». 637 00:39:21,609 --> 00:39:22,609 ‫آدرسش؟ 638 00:39:25,571 --> 00:39:27,924 ‫- جای دیگه ای هست که ممکنه رفته باشه؟ ‫- نمی دونم. 639 00:39:27,948 --> 00:39:28,948 ‫خودشه؟ 640 00:39:29,909 --> 00:39:30,909 ‫بله. 641 00:39:31,619 --> 00:39:33,662 ‫- قایق شماست؟ ‫- بله. 642 00:39:33,746 --> 00:39:35,206 ‫دیگه زیاد ازش استفاده نمی کنم. 643 00:39:35,289 --> 00:39:37,666 ‫شک دارم پیتر یادش باشه کجا گذاشتمش. 644 00:39:39,627 --> 00:39:41,128 ‫و اونوقت کجا گذاشتینش؟ 645 00:39:45,007 --> 00:39:47,301 ‫توی گزارش کالبدشکافی نوشته ‫که به دلیل اوردوز مواد مرده. 646 00:39:47,385 --> 00:39:49,845 ‫پزشکی قانونی هیچ نشونه ای از خشونت ‫پیدا نکرده. 647 00:39:49,929 --> 00:39:53,432 ‫نوشته که دادگاه چندین بار دستور ‫بازپروری اجباری به «کالین» داده بود، 648 00:39:53,516 --> 00:39:56,143 ‫پس احتمال اوردوز وجود داشته. 649 00:39:57,019 --> 00:39:58,019 ‫تف. 650 00:39:59,313 --> 00:40:02,483 ‫خب، وسایل شخصیش رو به نزدیک ترین ‫عضو خانواده اش دادن. 651 00:40:02,566 --> 00:40:04,402 ‫اسمی نزدن، ولی آدرسش هست. 652 00:40:04,485 --> 00:40:07,196 ‫وسایل شخصیش شامل، کیف پول، کلید، 653 00:40:07,905 --> 00:40:11,117 ‫و یه کارت ورود به یه شرکت ‫تولیدی «آلونتین» بوده. 654 00:40:11,909 --> 00:40:12,952 ‫یه سرچ بکن. 655 00:40:14,787 --> 00:40:17,498 ‫کارخانه ی «آلونتین». 656 00:40:19,375 --> 00:40:21,085 ‫اطلاعاتی ازشون نیست. 657 00:40:21,877 --> 00:40:25,423 ‫عجیبه، ولی مشکلی نیست. فقط باید ‫بفهمم کجا دنبالشون بگردم. 658 00:40:29,552 --> 00:40:30,552 ‫خدای من. 659 00:40:31,303 --> 00:40:32,138 ‫چیه؟ 660 00:40:32,221 --> 00:40:34,849 ‫این شرکت زیر مجموعه ی صنایع «ترن لک»ـه. 661 00:40:37,059 --> 00:40:38,185 ‫لعنتی. 662 00:40:39,019 --> 00:40:40,479 ‫این ها عکس های بازداشتی ـشه. 663 00:40:41,856 --> 00:40:44,024 ‫خودشه. «کالین ورلی» بمب گذاشته. 664 00:40:44,108 --> 00:40:45,276 ‫وایسا، از کجا می دونی؟ 665 00:40:45,359 --> 00:40:48,362 ‫چون اون یارویی که اون شب دنبالش ‫کردم همین تتو رو داشت. 666 00:40:48,446 --> 00:40:51,198 ‫«ترن لیک» می دونست چه جوری ‫یه نفر رو بکشه، و قسر در بره، 667 00:40:51,282 --> 00:40:53,409 ‫و یه کاری کنن تصادفی به نظر بیاد، انگار ‫که اوردوز کرده. 668 00:40:53,492 --> 00:40:57,246 ‫پس «ترن لیک» کالین ورلی رو استخدام میکنه، ‫تو جلوش رو گرفتی، تعقیبش کردی، اون فرار کرد... 669 00:40:57,329 --> 00:40:59,540 ‫بعدم اون ها برای پوشوندن رد شون ‫به قتل می رسوننش. 670 00:41:00,207 --> 00:41:02,793 ‫باید وسایل شخصی اش رو چک کنیم ‫ببینیم کارت ورودش مال کی بوده. 671 00:41:02,877 --> 00:41:05,880 ‫شاید فامیلش بدونه «ورلی» چه ‫نقشه ای داشته. 672 00:41:05,963 --> 00:41:07,840 ‫اگه بفهمیم کی رو می خواسته بکشه... 673 00:41:07,923 --> 00:41:10,634 ‫شاید بتونیم جلوی «فار» ‫و «ردفیلد» رو بگیریم. 674 00:41:10,718 --> 00:41:11,718 ‫آره. 675 00:41:15,055 --> 00:41:16,307 ‫باشه، ممنون. 676 00:41:16,390 --> 00:41:18,642 ‫کارمون که اینجا تموم شد توی ‫دانشگاه می بینمت. 677 00:41:19,643 --> 00:41:21,896 ‫پلیس «شناندوا» ماشین رو بررسی کرده. 678 00:41:21,979 --> 00:41:24,857 ‫هیچ نشونی از اینکه کسی اونجا زندگی می کرده ‫پیدا نکردن. 679 00:41:24,940 --> 00:41:27,544 ‫اگه سریع تر یه سرنخی پیدا نکنیم ‫«المورا» من رو از پرونده کنار میذاره. 680 00:41:27,568 --> 00:41:29,195 ‫نگران «المورا» نباش. 681 00:41:29,278 --> 00:41:31,030 ‫نگران خودم نیستم. 682 00:41:31,113 --> 00:41:33,282 ‫نگرانم که نتونم به «مدی» کمک کنم. 683 00:41:33,866 --> 00:41:37,286 ‫نگرانم که الان کجاست و توی چه وضعیتیه. 684 00:41:39,205 --> 00:41:42,124 ‫من و مدی همیشه سناریوهای اضطراری مختلفی ‫رو باهمدیگه اجرا می کردیم 685 00:41:42,208 --> 00:41:43,792 ‫که اگه تو دردسر افتاد بدونه چیکار کنه. 686 00:41:44,335 --> 00:41:48,005 ‫فکر می کرد مسخره بازیه، ولی به چشم ‫بازی میدید و انجامش میداد. 687 00:41:49,256 --> 00:41:51,091 ‫فکر کنم خودمم به چشم بازی می دیدم. 688 00:41:51,926 --> 00:41:53,719 ‫هیچوقت فکر نمی کردم یه روز... 689 00:41:59,475 --> 00:42:02,228 ‫دست ها بالا! ‫گفتم دستاتون ببرید بالا! کیفت رو بنداز! 690 00:42:02,311 --> 00:42:04,855 ‫- دستاتون رو ببرید بالا! ‫- بخوابید روی زمین ! 691 00:42:04,939 --> 00:42:06,482 ‫بشینین رو زانوهاتون، سریع! 692 00:42:08,025 --> 00:42:09,025 ‫حواسم هست. 693 00:42:18,035 --> 00:42:19,035 ‫پیتر؟ 694 00:42:19,078 --> 00:42:20,579 ‫آره. چیزی نمیشه. 695 00:42:24,291 --> 00:42:25,417 ‫درست میشه. 696 00:42:25,441 --> 00:42:35,441 ‫ .::ترجمه‌ای از کسری Caseraw::. 697 00:42:35,465 --> 00:42:45,465 ‫دانلود فیلم، سریال و انیمه بدون سانسور در وبسایت انیمه لیست ‫Https://anime-list.net ‫T.me//AnimeListTeam