1 00:00:00,080 --> 00:00:05,481 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:07,050 --> 00:00:13,023 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫ DigiMoviez@ 3 00:01:12,614 --> 00:01:14,551 مسافرین عزیز، داریم برای فرود در آستین آماده می‌شیم 4 00:01:14,575 --> 00:01:17,356 ‫پس ازتون می‌خوایم که برگردین سر جاتون 5 00:01:17,411 --> 00:01:19,955 ‫احتمالاً تا یه ربع دیگه فرود اومدیم. 6 00:01:21,206 --> 00:01:22,040 ‫خوبی؟ 7 00:01:23,250 --> 00:01:25,043 ‫مطمئنی فکر خوبیه؟ 8 00:01:33,135 --> 00:01:34,612 ‫بیا بیلی. 9 00:01:34,636 --> 00:01:36,072 ‫یکی هم واسه تو، سوز 10 00:01:36,096 --> 00:01:37,615 ‫- ممنون. ‫- نوش جون 11 00:01:37,639 --> 00:01:39,339 ‫می‌تونستیم یکی با هم بخوریم. 12 00:01:39,363 --> 00:01:40,767 ‫دو تا دیگه زیادیه. 13 00:01:49,359 --> 00:01:50,326 ‫خوبی؟ 14 00:01:50,350 --> 00:01:51,820 ‫ظاهراً زیادی‌ام. 15 00:01:52,946 --> 00:01:55,175 ‫این هفته ۸-۹ باری اضافی بودم. 16 00:01:55,199 --> 00:01:57,743 ‫دیگه دارم فکر می‌کنم داره تعریف می‌کنه. 17 00:01:59,453 --> 00:02:01,330 ‫مطمئنی فکر خوبیه؟ 18 00:02:02,539 --> 00:02:05,334 ‫آره. شک ندارم. 19 00:02:06,001 --> 00:02:08,854 ‫یعنی خب، این‌که خواستهٔ ‫خودت رو از خواستهٔ اونا 20 00:02:08,878 --> 00:02:10,824 ‫از چیزی که واقعاً به صلاح‌شونه جدا کنی، 21 00:02:10,848 --> 00:02:13,050 ‫ باعث می‌شه تصمیمات پیچیده‌ای بگیری 22 00:02:13,967 --> 00:02:15,487 ‫که شامل تو نمی‌شه 23 00:02:15,511 --> 00:02:17,012 ‫باورش برام سخته 24 00:02:17,513 --> 00:02:19,890 ‫آره، چون من یه چیزی می‌دونم که تو نمی‌دونی. 25 00:02:20,432 --> 00:02:21,558 ‫نه بابا؟‌ چی هست؟ 26 00:02:22,518 --> 00:02:25,646 ‫تو قطعاً چیزی هستی که به صلاحشه 27 00:02:30,067 --> 00:02:32,236 ‫و خب می‌دونی، واسه من. 28 00:02:50,808 --> 00:02:54,961 ‫[۱۰ سال زندان در انتظار مدیرعامل شاپ] 29 00:03:14,945 --> 00:03:16,154 ‫ژاکتم رو می‌خوای؟ 30 00:03:16,947 --> 00:03:17,948 ‫نه 31 00:03:19,908 --> 00:03:20,909 ‫ممنون 32 00:03:23,186 --> 00:03:24,453 ‫[اف‌بی‌آی تحقیقات شاپ رو گسترش داد ] 33 00:03:24,496 --> 00:03:25,914 ‫خدایا 34 00:03:28,375 --> 00:03:29,710 ‫حلش می‌کنیم. 35 00:03:30,752 --> 00:03:31,753 ‫آها 36 00:03:35,924 --> 00:03:37,777 ‫تو فکرش بودم که بهتره از استادیوم شروع کنیم. 37 00:03:37,801 --> 00:03:38,726 ‫چی؟ 38 00:03:38,750 --> 00:03:41,573 ‫یه سری مطالعه در مورد خاطرات بچگی داشتم 39 00:03:41,597 --> 00:03:42,782 ‫خیلی‌خب 40 00:03:42,806 --> 00:03:44,975 ‫و انگاری اگه بریم استادیوم، شاید.. 41 00:03:46,059 --> 00:03:48,496 ‫شاید بتونی جزئيات بیشتری به یاد بیاری. 42 00:03:48,520 --> 00:03:51,541 ‫اینو یکی از اون مشتری‌های ‫هیپی نجارّی‌ات گفته؟ 43 00:03:51,565 --> 00:03:53,784 ‫خراطی بهش می‌گن 44 00:03:53,808 --> 00:03:56,588 ‫و قضیه علمیه. توی این سایته در موردش... 45 00:03:56,612 --> 00:03:59,757 ‫لطفاً بگو کل این ماجرا حول محور این نیست 46 00:03:59,781 --> 00:04:02,260 ‫که من یه چیزایی رو از یه قرن پیش یادم بیارم؟ 47 00:04:02,284 --> 00:04:03,678 ‫ سلام خانوما. کمربنداتون رو بستین؟ 48 00:04:03,702 --> 00:04:04,828 ‫آره، بستیم. 49 00:04:08,498 --> 00:04:10,685 ‫می‌فهمم، دختر خودمم نوجوونه 50 00:04:10,709 --> 00:04:11,793 ‫دخترش نیستم. 51 00:04:14,143 --> 00:04:20,802 ‫مــترجم: وحــید فرحناکی ‫≡ @Night_Walker77 ≡ 52 00:04:23,005 --> 00:04:24,625 ‫[آستین] 53 00:04:32,314 --> 00:04:36,461 ‫سلام، منم. ‫گفتم شاید بخوای برسونمت 54 00:04:36,485 --> 00:04:39,506 ‫ولی احتمالاً دیگه رفتی. 55 00:04:39,530 --> 00:04:42,115 ‫گوشیت خط می‌ده؟ ‫من که هنوز آنتن ندارم. 56 00:04:43,742 --> 00:04:45,953 ‫- شاید یکی گوشی‌ات رو ردیابی کرده. ‫- چی؟ 57 00:04:47,496 --> 00:04:48,497 ‫شوخی می‌کردم. 58 00:04:49,248 --> 00:04:51,416 ‫یه بار بزن رو حالت پرواز و دوباره برش دار 59 00:04:54,670 --> 00:04:56,672 ‫چیزی هم از دستت در نرفته در هر صورت 60 00:04:57,172 --> 00:04:58,173 ‫بابا زنگ نزده. 61 00:05:04,012 --> 00:05:04,989 ‫به هتل شهر خوش اومدین. 62 00:05:05,013 --> 00:05:08,141 ‫- بگم وسایل‌هاتون رو ببرن؟ ‫- نه ممنون 63 00:05:21,614 --> 00:05:23,134 ‫[پیغام صوتی از جولز] 64 00:05:23,208 --> 00:05:24,348 ‫[پیغام صوتی از شماره بلاک شده] 65 00:05:24,992 --> 00:05:25,993 ‫میای؟ 66 00:05:29,037 --> 00:05:32,416 ‫تو برو، منم الان میام. ‫برو تو صف. 67 00:05:47,097 --> 00:05:48,696 ‫سلام، جیک هستم. ‫باید باهات صحبت کنم 68 00:05:48,720 --> 00:05:50,368 ‫و هر چی زودتر باشه، بهتر. 69 00:05:50,392 --> 00:05:52,328 ‫اف‌بی‌آی می‌خواد یه مصاحبهٔ رسمی ترتیب بده 70 00:05:52,352 --> 00:05:53,372 ‫که یعنی یا بیشتر از 71 00:05:53,396 --> 00:05:54,789 ‫اون‌چه که می‌گن در مورد اوون خبر دارن 72 00:05:54,813 --> 00:05:57,375 ‫یا فکر می‌کنن یه چیزی در موردت پیدا کردن. 73 00:05:57,399 --> 00:05:59,586 ‫در کل اگه من زودتر از اونا تو رو نبینم 74 00:05:59,610 --> 00:06:01,421 ‫دیگه باهات مثل شاهد معارض برخورد می‌کنن 75 00:06:01,445 --> 00:06:04,448 ‫پس باید بهم زنگ بزنی، همین الان یعنی. 76 00:06:36,146 --> 00:06:38,875 ‫- کی زنگ زده بود؟ ‫- یه دوستی از لس آنجلس 77 00:06:38,899 --> 00:06:40,668 ‫- یه دوست؟ ‫- سلام 78 00:06:40,692 --> 00:06:42,837 ‫به آستین خوش اومدین. ‫چه امری داشتین؟ 79 00:06:42,861 --> 00:06:45,197 ‫به اسم مکس پارنس اتاق می‌خواستیم 80 00:06:45,279 --> 00:06:46,572 ‫[مکسین پارنس] 81 00:06:46,865 --> 00:06:49,284 ‫کلاه‌گیس و سیبیل مصنوعی هم آوردی؟ 82 00:07:45,966 --> 00:07:49,154 ‫از سال ۱۹۱۶ نماد تیم‌مون بوده 83 00:07:49,178 --> 00:07:53,158 ‫یه سؤال یهویی: ‫کسی می‌دونه قبل از «بیوو» چه نمادی داشتیم؟ 84 00:07:53,182 --> 00:07:54,933 ‫فکر کنم یه سگ بود 85 00:07:56,018 --> 00:07:57,370 ‫هشتمین استادیوم بزرگ دنیا. 86 00:07:57,394 --> 00:07:58,840 ‫حداقل ویکی‌پدیا این‌جوری گفته 87 00:07:58,864 --> 00:07:59,331 ‫جغد 88 00:07:59,355 --> 00:08:01,064 ‫اومدی شبکه آموزش؟ 89 00:08:01,565 --> 00:08:03,042 ‫چه خبره قربان؟ 90 00:08:03,066 --> 00:08:04,711 ‫آره، شما با لباس «رایس اولز» 91 00:08:04,735 --> 00:08:06,045 ‫چه خبره؟ 92 00:08:06,069 --> 00:08:08,089 ‫کی گذاشته ایشون بیاد؟ 93 00:08:08,113 --> 00:08:09,198 ‫بریم پیش‌شون 94 00:08:10,199 --> 00:08:13,094 ‫- هوا گرمه و اینا مسخره بازیه. ‫- خیلی‌خب، شاید 95 00:08:13,118 --> 00:08:15,221 ‫فقط می‌گم انگاری داریم وقت تلف می‌کنیم 96 00:08:15,245 --> 00:08:16,914 ‫ترجیح می‌دادی مدرسه باشی؟ 97 00:08:18,123 --> 00:08:20,602 ‫می‌شه حداقل بریم داخل؟ ‫از اونجا شروع کنیم؟ 98 00:08:20,626 --> 00:08:21,752 ‫چاره‌ای هم دارم؟ 99 00:08:22,753 --> 00:08:24,898 ‫آره. همیشه وقتی پیش منی چاره‌ای داری 100 00:08:24,922 --> 00:08:26,500 ‫خیلی‌خب، اگه دنبالم بیاید 101 00:08:26,524 --> 00:08:28,175 ‫می‌ریم سمت زمین مسابقه. 102 00:08:30,093 --> 00:08:31,868 ‫یعنی شما هم میای آقای اول (جغد) 103 00:08:31,892 --> 00:08:34,181 ‫بذار نشونت بدم استادیوم واقعی چه شکلیه 104 00:08:41,063 --> 00:08:43,773 ‫خب الان مثلا... باید چی‌کار کنم؟ 105 00:08:43,797 --> 00:08:46,360 ‫چشام رو ببندم و یه چیزی رو بخونم؟ 106 00:08:47,694 --> 00:08:50,906 ‫مقالاتی که خوندم فقط نوشته بودن که ‫سعی کنی خودت رو به محیط بسپری 107 00:08:51,406 --> 00:08:53,004 ‫حس کن الان چه حسی داره 108 00:08:53,028 --> 00:08:54,719 ‫که بتونی حس اون موقع رو یادت بیاد 109 00:08:54,743 --> 00:08:56,328 ‫این مقالات رو از کجا گیر آوردی؟ 110 00:08:56,912 --> 00:08:58,330 ‫سایت «روانشناسی امروز» 111 00:08:59,164 --> 00:09:01,542 ‫مکس یه مقاله از «ساینتیفیک آمریکن» فرستاد 112 00:09:34,950 --> 00:09:37,196 ‫چیزی حس نمی‌کنم. 113 00:09:37,220 --> 00:09:38,453 ‫عجیبه، نه؟ 114 00:09:40,497 --> 00:09:42,058 ‫شاید بهتره یه جا دیگه رو امتحان کنیم. 115 00:09:42,082 --> 00:09:44,352 ‫هشتمین استادیوم بزرگ جهانه، هانا 116 00:09:44,376 --> 00:09:46,020 ‫هزاران صندلی اینجاست. 117 00:09:46,044 --> 00:09:47,741 ‫نمی‌گم که همه رو امتحان کنیم. 118 00:09:47,765 --> 00:09:48,598 ‫خوبه. 119 00:10:49,024 --> 00:10:50,442 ‫بیلی؟ 120 00:10:55,030 --> 00:10:56,865 ‫فکر کنم اینجا... 121 00:10:57,866 --> 00:10:59,576 ‫- فکر کنم من... ‫- اینجا بودی 122 00:11:00,327 --> 00:11:01,328 ‫آره 123 00:11:02,996 --> 00:11:05,541 ‫ولی بابام، لباس کت و شلوار تنش بود. 124 00:11:06,166 --> 00:11:07,310 ‫تو بازی فوتبال؟ 125 00:11:07,334 --> 00:11:11,713 ‫آره، عجیبه. نه؟ ‫اصلاً منطقی نیست 126 00:11:12,422 --> 00:11:16,569 ‫ولی جالبه، یادمه که یه جورایی هم راحت نبودم. 127 00:11:16,593 --> 00:11:20,013 ‫که خارش داشتم، مثلاً یه لباسی نا راحتی تنم بود 128 00:11:20,931 --> 00:11:22,367 ‫گفتی که اومده بودین دیدن دوستاتون 129 00:11:22,391 --> 00:11:26,496 ‫از یه جا دیگه میومدین؟ ‫یه مهمونی‌ای چیزی؟ 130 00:11:26,520 --> 00:11:31,316 ‫فکر کنم تو مهمونی بودیم. ‫شایدم عروسی؟ 131 00:11:32,025 --> 00:11:34,069 ‫فکر کنم پیاده اومدیم از اونجا 132 00:11:34,570 --> 00:11:36,029 ‫- از عروسی؟ ‫- آره 133 00:11:38,240 --> 00:11:41,010 ‫نه، من... 134 00:11:41,034 --> 00:11:42,244 ‫مطمئن نیستم. 135 00:11:46,415 --> 00:11:48,393 ‫دو نفر تو ردیف ۴۰-سی هستن 136 00:11:48,417 --> 00:11:50,353 ‫- آره، دیدمشون. ‫- بریم. 137 00:11:50,377 --> 00:11:52,605 ‫اگه پیاده اومدین لابد نزدیک بودین 138 00:11:52,629 --> 00:11:54,298 ‫خیلی‌خب، ولی... 139 00:11:55,007 --> 00:11:56,008 ‫چی؟ 140 00:11:56,717 --> 00:11:59,136 ‫بابام، انگاری خیلی کیف می‌کرد 141 00:12:00,137 --> 00:12:00,707 ‫واسه بازی؟ 142 00:12:00,731 --> 00:12:02,490 ‫آره. بازی، تیم، استادیوم 143 00:12:02,514 --> 00:12:04,325 ‫همه‌چیش. ولی... 144 00:12:04,349 --> 00:12:05,851 ‫بابا که از فوتبال خوشش نمیاد 145 00:12:07,144 --> 00:12:08,145 ‫نه 146 00:12:18,989 --> 00:12:20,365 ‫خیلی‌خب، عالی. ‫ممنون بچه‌ها 147 00:12:22,451 --> 00:12:24,596 ‫سلام. پیشرفتی حاصل شد؟ 148 00:12:24,620 --> 00:12:27,348 ‫شاید. بیلی فکر می‌کنه اینجا اومدن عروسی 149 00:12:27,372 --> 00:12:28,725 ‫گفتم اگه یه کلیسا پیدا کنم 150 00:12:28,749 --> 00:12:31,186 ‫شاید بتونم بفهمم عروسی کی بوده 151 00:12:31,437 --> 00:12:34,147 ‫- و شاید بتونم باهاشون صحبت کنم... ‫- خیلی‌خب، من چطور می‌تونم کمک کنم؟ 152 00:12:34,171 --> 00:12:35,830 ‫اینترنتم قطع و وصل می‌شه. 153 00:12:35,854 --> 00:12:37,859 ‫می‌تونی یه لیست از همه کلیساهای ‫نزدیک استادیوم «د.ک.ر» برام بفرستی؟ 154 00:12:37,883 --> 00:12:39,569 ‫بیلی فکر می‌کنه پیاده اومدن 155 00:12:39,593 --> 00:12:42,071 ‫پس شاید کلیساهای تا شعاع ۳ کیلومتری؟ 156 00:12:42,095 --> 00:12:43,948 ‫آروم. آروم. بذار برم دفتر. 157 00:12:43,972 --> 00:12:45,182 ‫باشه، باشه. 158 00:12:47,559 --> 00:12:49,009 ‫خیلی‌خب. رسیدم پشت کامپیوتر 159 00:12:49,033 --> 00:12:50,788 ‫همهٔ کلیساهای ۳ کیلومتری اطراف استادیوم «د.ک.ر»؟ 160 00:12:50,812 --> 00:12:52,614 ‫و لیست بازی‌هایی که تو فصل ۲۰۱۱ 161 00:12:52,638 --> 00:12:54,501 ‫میزبان بودن. 162 00:12:54,525 --> 00:12:55,441 ‫سخت می‌شه پیدا کرد؟ 163 00:12:55,465 --> 00:12:56,544 ‫می‌دونی چندتا سایت ورزشی 164 00:12:56,568 --> 00:12:58,379 ‫واسه همچین اطلاعاتی درست کردن؟ 165 00:12:58,403 --> 00:13:00,507 ‫سلام. هانا هستم. ‫منو نمی‌شناسی؟ 166 00:13:00,531 --> 00:13:02,300 ‫خیلی‌خب. زیادن. خیلی. 167 00:13:02,324 --> 00:13:03,676 ‫خیلی‌خب. پس سخت نیست؟ 168 00:13:03,700 --> 00:13:06,554 ‫- نوچ. فقط ۲۰۱۱؟ ‫- فکر کنم 169 00:13:06,578 --> 00:13:08,765 ‫بیلی تقریباً مطمئنه که ‫مامانش تو عروسی بوده. 170 00:13:08,789 --> 00:13:12,519 ‫پس بازی قطعاً قبل از ۲۰۱۲ بوده 171 00:13:12,543 --> 00:13:14,896 ‫و سال ۲۰۱۰ هم به زور ۳ سالش شده، پس... 172 00:13:14,920 --> 00:13:17,357 ‫پس ۲۰۱۱ تنها سالیه که احتمالاً یادش بیاد 173 00:13:17,381 --> 00:13:19,341 ‫- آره. فکر کنم. ‫- خیلی‌خب، فهمیدم 174 00:13:20,175 --> 00:13:22,719 ‫سلام. هانا. مکس هستم ‫بیلی در چه حاله؟ 175 00:13:23,846 --> 00:13:26,172 ‫عالی نیست. 176 00:13:26,196 --> 00:13:28,684 ‫فکر می‌کنی دیوونه‌ام که آوردمش اینجا، نه؟ 177 00:13:29,184 --> 00:13:31,037 ‫به‌نظرم خیلی بهتره که از شهر زدین بیرون 178 00:13:31,061 --> 00:13:32,664 ‫خبرا فقط دارن بدتر می‌شن 179 00:13:32,688 --> 00:13:33,748 ‫چطور بدتر یعنی؟ 180 00:13:33,772 --> 00:13:34,857 ‫خب، منابعم دارن می‌گن 181 00:13:34,881 --> 00:13:36,376 ‫که تمرکز تحقیقات داره 182 00:13:36,400 --> 00:13:37,919 ‫هر ساعت عوض می‌شه 183 00:13:37,943 --> 00:13:40,737 ‫آخرین چیزی که شنیدم همهٔ ‫کارکنان ارشد ممکنه متهم بشن 184 00:13:41,738 --> 00:13:44,157 ‫هنوز اسم اوون نیومده، ولی.. 185 00:13:45,367 --> 00:13:46,574 ‫فرض می‌کنم که اون... 186 00:13:46,598 --> 00:13:47,828 ‫بچه‌ها، بعدا زنگ می‌زنم 187 00:13:48,620 --> 00:13:49,454 ‫بیلی؟ 188 00:13:51,498 --> 00:13:52,332 ‫بیلی؟ 189 00:14:01,008 --> 00:14:02,092 ‫بیلی! 190 00:14:13,831 --> 00:14:16,211 ‫[سالن کنسرت باس] 191 00:15:04,655 --> 00:15:06,073 ‫خدایا 192 00:15:06,657 --> 00:15:08,092 ‫نمی‌دونستم کجا رفتی. 193 00:15:08,116 --> 00:15:09,823 ‫بهت پیام دادم. ‫تلفنی صحبت می‌کردی. 194 00:15:09,847 --> 00:15:11,554 ‫پیام دادم که میام اینجا 195 00:15:11,578 --> 00:15:14,349 ‫بیلی، مهم نیست. ‫نمی‌شه این‌جوری غیبت بزنه 196 00:15:14,373 --> 00:15:15,517 ‫باشه. می‌شه آروم بگیری؟ 197 00:15:15,541 --> 00:15:17,248 ‫بیلی، گوش کن 198 00:15:17,272 --> 00:15:18,978 ‫با این وضعیت موجود، ‫حتماً باید پیش من بمونی. 199 00:15:19,002 --> 00:15:20,712 ‫واجبه پیش هم باشیم. 200 00:15:30,514 --> 00:15:32,683 ‫قرار بود امروز تمرین تک‌نوازی‌ام رو تموم کنم. 201 00:15:34,601 --> 00:15:36,412 ‫کلی ایده داشتم 202 00:15:36,436 --> 00:15:39,207 ‫و... با آقای ک باهاشون صحبت کردم 203 00:15:39,231 --> 00:15:40,737 ‫و مدام می‌گفت که 204 00:15:40,761 --> 00:15:43,026 ‫واقعاً مشتاق‌شونه و... 205 00:15:46,488 --> 00:15:49,074 ‫فکر کنم الان مسخره‌ست که بهش اهمیت بدم. 206 00:15:49,950 --> 00:15:51,076 ‫نه، نیست. 207 00:15:52,536 --> 00:15:56,290 ‫و بر می‌گردیم به اون روال، بیلی. ‫به همه چیزایی که داشتیم. قول می‌دم. 208 00:15:58,750 --> 00:16:00,085 ‫اگه بابا برنگرده چی؟ 209 00:16:01,295 --> 00:16:02,337 ‫بر می‌گرده. 210 00:16:04,715 --> 00:16:05,799 ‫از کجا می‌دونی؟ 211 00:16:06,466 --> 00:16:08,468 ‫اول این‌که، تو اینجایی. 212 00:16:13,390 --> 00:16:16,894 ‫جولز زنگ زده. ‫روی لیست کلیساها کار می‌کنه. 213 00:16:17,936 --> 00:16:19,813 ‫بیا قدم به قدم پیش بریم فعلا 214 00:16:23,901 --> 00:16:25,753 ‫سلام، همه‌چی مرتبه؟ 215 00:16:25,777 --> 00:16:27,213 ‫آره. ببخشید. 216 00:16:27,237 --> 00:16:30,049 ‫- مشکلی نیست. الان لیست رو فرستادم. ‫- عالی 217 00:16:30,073 --> 00:16:32,051 ‫ولی بگم که خیلی زیادن. 218 00:16:32,075 --> 00:16:34,304 ‫اشکال نداره. ‫فکر کنم خوبه حواس‌مون پرت شه 219 00:16:34,328 --> 00:16:35,412 ‫باشه پس 220 00:16:36,538 --> 00:16:38,415 ‫- در جریانم بذار، خب؟ ‫- ممنون 221 00:16:42,002 --> 00:16:43,921 ‫قرار نیست وضعیت‌شون بهتر بشه، نه؟ 222 00:16:45,088 --> 00:16:46,256 ‫نه به این زودیا 223 00:16:51,261 --> 00:16:52,679 ‫اولیش همین آخر خیابونه 224 00:16:53,305 --> 00:16:54,282 ‫چندتان؟ 225 00:16:54,306 --> 00:16:56,075 ‫یه ۱۲تایی هستن ‫ولی فقط ۳-۴ تایی‌شون 226 00:16:56,099 --> 00:16:57,687 ‫تو فاصله‌ای هستن که منطقی باشه 227 00:16:57,711 --> 00:16:59,811 ‫با یه دختر ۴ ساله بخوای پیاده بیای استادیوم 228 00:17:01,524 --> 00:17:02,684 ‫[تماس از شمارهٔ‌ بلاک شده] 229 00:17:02,981 --> 00:17:04,733 ‫- جواب می‌دی؟ ‫- آره 230 00:17:07,236 --> 00:17:08,338 ‫الو؟ 231 00:17:08,362 --> 00:17:09,570 ‫هانا، منم 232 00:17:11,781 --> 00:17:13,176 ‫بابا نیست، نه؟ 233 00:17:13,200 --> 00:17:14,535 ‫هانا، پشت خطی؟ 234 00:17:15,035 --> 00:17:15,647 ‫سلام بل 235 00:17:15,671 --> 00:17:17,555 ‫هانا، کلی خواستم زنگ بزنم 236 00:17:17,579 --> 00:17:19,349 ‫الان وقت خوبی واسه صحبت کردن نیست 237 00:17:19,373 --> 00:17:21,642 ‫آره می‌دونم واسه همین زنگ می‌زنم. 238 00:17:21,666 --> 00:17:22,751 ‫پشت خطه 239 00:17:24,920 --> 00:17:25,921 ‫سلام هانا 240 00:17:26,547 --> 00:17:27,548 ‫ایوت 241 00:17:28,048 --> 00:17:29,234 ‫کلی به شوهرت زنگ زدم. 242 00:17:29,258 --> 00:17:31,194 ‫گفتم شاید بتونی بهم بگی کجاست. 243 00:17:31,218 --> 00:17:33,863 ‫- بهش می‌گم زنگ زدی. ‫- عالی 244 00:17:33,887 --> 00:17:35,799 ‫این قضیه به زودی تموم می‌شه. 245 00:17:35,823 --> 00:17:37,975 ‫ما بی‌گناهیم. ‫می‌دونی دیگه، هانا. 246 00:17:38,475 --> 00:17:40,405 ‫یعنی خب... من که یه کارآفرینم 247 00:17:40,429 --> 00:17:41,871 ‫و شوهرتم یه نابغه 248 00:17:41,895 --> 00:17:45,542 ‫نیازی نیست بهت بگم. ‫هر چی نباشه فناوری اونه 249 00:17:45,566 --> 00:17:48,002 ‫فکر کنم منظورت فناوری شرکته 250 00:17:48,026 --> 00:17:49,712 ‫البته. البته. 251 00:17:49,736 --> 00:17:53,282 ‫منظورم اینه که این جریان ‫مشخصاً یه پاپوشه 252 00:17:53,782 --> 00:17:57,303 ‫خیلی‌خب، و دقیقاً کی برات پاپوش دوخته؟ 253 00:17:57,327 --> 00:18:00,306 ‫من از کجا بدونم؟ ‫دولت؟ یه رقیب 254 00:18:00,330 --> 00:18:02,451 ‫ولی باید قضیه رو جمع کنیم 255 00:18:02,475 --> 00:18:04,769 ‫چون این همه سال پدر خودم رو در نیاوردم 256 00:18:04,793 --> 00:18:07,480 ‫که با یه اشتباه حسابداری همه‌چی نابود بشه. 257 00:18:07,504 --> 00:18:11,734 ‫وایسا، پس الان اشتباه حسابداری بوده ‫و پاپوش نیست؟ 258 00:18:11,758 --> 00:18:12,920 ‫فقط می‌خوای یه چیزی بگی 259 00:18:12,944 --> 00:18:14,553 ‫که خودت بی‌گناه نشون بدی؟ 260 00:18:15,137 --> 00:18:16,221 ‫جانم؟ 261 00:18:16,722 --> 00:18:19,349 ‫فقط می‌خوام ببینم چی می‌خوای، ایوت 262 00:18:20,475 --> 00:18:22,561 ‫سعی دارم کمک کنم، هانا 263 00:18:23,520 --> 00:18:25,582 ‫اف‌بی‌آی بعد از من میاد سراغ اوون 264 00:18:25,606 --> 00:18:28,501 ‫و می‌دونم که نمی‌خواد طرف اشتباه این ماجرا باشه 265 00:18:28,525 --> 00:18:29,818 ‫نه با سابقه‌ای که داره. 266 00:18:31,778 --> 00:18:34,299 ‫- چه سابقه‌ای؟ ‫- فقط بگو اوون زنگ بزنه 267 00:18:34,323 --> 00:18:35,433 ‫وکلام کلی بهش زنگ زدن 268 00:18:35,457 --> 00:18:36,718 ‫و می‌خوای مطمئن بشیم 269 00:18:36,742 --> 00:18:38,928 ‫که قبل از این‌که با کسی صحبت کنه ‫با وکلام صحبت کنه. 270 00:18:38,952 --> 00:18:41,556 ‫هر دومون می‌دونیم که به صلاح اوون‌ـه 271 00:18:41,580 --> 00:18:45,292 ‫نه، نمی‌دونم. نمی‌فهمم ایوت. ‫چه سابقه‌ای؟ 272 00:18:45,876 --> 00:18:49,546 ‫واقعاً نمی‌دونی؟ ‫پس چرا از شهر فرار کردی هانا؟ 273 00:18:50,380 --> 00:18:51,649 ‫کی گفته از شهر فرار کردم؟ 274 00:18:51,673 --> 00:18:54,092 ‫فقط به اوون بگو که باید بهم زنگ بزنه 275 00:18:55,636 --> 00:18:56,803 ‫قضیه چی بود؟ 276 00:18:58,805 --> 00:18:59,991 ‫هیچی. نگران نباش. 277 00:19:00,015 --> 00:19:01,826 ‫می‌دونی که صدای ایوت میومدا... 278 00:19:01,850 --> 00:19:04,269 ‫فقط می‌خوام تو رو قاتی این مسائل نکنم، بیلی 279 00:19:05,521 --> 00:19:08,065 ‫نمی‌تونم. ‫کسی نمی‌تونه 280 00:19:09,650 --> 00:19:12,277 ‫چطوره که حقیقت رو بگی؟ 281 00:19:14,446 --> 00:19:19,093 ‫فکر کنم ایوت زنگ زده بود که ‫تهدیدم کنه. یعنی ما رو تهدید کنه 282 00:19:19,117 --> 00:19:20,944 ‫به‌نظر مقصر میومد، یا حداقل 283 00:19:20,968 --> 00:19:22,871 ‫انگاری سعی داره چیزی رو ماست‌مالی کنه. 284 00:19:23,372 --> 00:19:25,558 ‫و به‌نظر تعجب می‌کرد که 285 00:19:25,582 --> 00:19:28,210 ‫بابات به‌جای این‌که پیشش بمونه غیبش زده 286 00:19:28,710 --> 00:19:30,295 ‫پس گفته که بابام مقصره؟ 287 00:19:31,505 --> 00:19:33,173 ‫مسلماً که خواسته ما همچین فکری کنیم 288 00:19:34,007 --> 00:19:37,469 ‫و این‌که فکر کنیم یه آتویی از پدرت داره 289 00:19:41,640 --> 00:19:43,377 ‫بیلی، ایوت فقط... 290 00:19:43,401 --> 00:19:45,602 ‫سعی داره خودش رو نجات بده 291 00:19:46,186 --> 00:19:47,464 ‫و اینم بگم، هر چی آدمای بیشتری 292 00:19:47,488 --> 00:19:48,915 ‫سعی کنن قانعم کنن بابات گناهکاره 293 00:19:48,939 --> 00:19:50,396 ‫من بیشتر باور می‌کنم که نیست. 294 00:19:50,420 --> 00:19:52,460 ‫شاید سادگی کنم، ولی نمی‌دونم 295 00:19:52,484 --> 00:19:54,695 ‫یه حس ته دلم می‌گه که اون... 296 00:19:55,654 --> 00:20:00,075 ‫این کار رو داره به‌خاطر ما می‌کنه. ‫واسه تو. 297 00:20:06,790 --> 00:20:09,394 ‫می‌دونی، وقتی که گفتم حقیقت رو بگی 298 00:20:09,418 --> 00:20:13,255 ‫فقط منظورم این بود که ‫دروغ نگو که کی پشت خطه 299 00:20:14,131 --> 00:20:15,132 ‫درسته 300 00:20:16,800 --> 00:20:17,801 ‫پس زیادی گفتم؟ 301 00:20:19,469 --> 00:20:20,470 ‫آره 302 00:20:22,514 --> 00:20:23,724 ‫ولی خوبش 303 00:20:37,909 --> 00:20:41,736 ‫[کمپ ۵۱ همچنان رزرو شده] ‫[با عشق، ب] 304 00:21:17,244 --> 00:21:20,923 ‫[ک.ی -- دوست پسر ساعت ۲:۱۵ ظهر] 305 00:21:24,868 --> 00:21:27,263 ‫- چیه؟ ‫- اون برجه... 306 00:21:27,287 --> 00:21:30,457 ‫- آشنا به‌نظر میاد؟ ‫- بیشتر از دو تای قبل 307 00:21:50,811 --> 00:21:52,396 ‫فکر کردم آشناست، ولی.. 308 00:21:53,897 --> 00:21:56,751 ‫- بعدیش کجاست؟ ‫- بهتره استراحت کنیم 309 00:21:56,775 --> 00:21:59,629 ‫برگردیم هتل و فردا از اول شروع می‌کنیم 310 00:21:59,653 --> 00:22:03,448 ‫چی رو شروع کنیم، هانا؟ ‫به هیچ‌جایی نرسیدیم. 311 00:22:03,949 --> 00:22:06,261 ‫معلومه که رسیدیم. ‫ببین همین الانشم چیا یادت اومده 312 00:22:06,285 --> 00:22:07,762 ‫چی، هانا؟ چی یادم اومده؟ 313 00:22:07,786 --> 00:22:10,056 ‫که با پدرم رفتم مسابقهٔ فوتبال؟ 314 00:22:10,080 --> 00:22:11,623 ‫این‌که چیزی بهمون نمی‌گه. 315 00:22:12,165 --> 00:22:14,018 ‫و اصلاً شاید اشتباه یادم اومده باشه 316 00:22:14,042 --> 00:22:15,127 ‫ممکنه هر جایی باشه 317 00:22:48,994 --> 00:22:49,995 ‫بیلی 318 00:23:29,618 --> 00:23:30,869 ‫فکر کنم اینجا بود. 319 00:23:35,249 --> 00:23:36,426 ‫چی می‌خواید بدونید؟ 320 00:23:36,450 --> 00:23:38,228 ‫فقط یه لیست از عروسی‌هایی 321 00:23:38,252 --> 00:23:40,268 ‫که کشیش‌تون حین روزهایی که 322 00:23:40,292 --> 00:23:42,607 ‫سال ۲۰۱۱ بازی فوتبال ‫بوده برگزار کرده رو می‌خوایم. 323 00:23:42,631 --> 00:23:44,399 ‫خودم بیشتر کارای سختش رو انجام دادم 324 00:23:44,423 --> 00:23:46,694 ‫تاریخ‌ها رو اینجا دارم. 325 00:23:46,718 --> 00:23:48,679 ‫فقط ۵ تا بازی بود که میزبان بودن. 326 00:23:50,806 --> 00:23:52,561 ‫آها. 327 00:23:52,585 --> 00:23:55,453 ‫من اجازه ندارم همچین اطلاعاتی رو بدم. 328 00:23:55,477 --> 00:23:57,813 ‫اجازه ندارین؟ واقعا؟ 329 00:24:00,566 --> 00:24:02,209 ‫فکر کنم بیلی منظورش اینه 330 00:24:02,233 --> 00:24:03,962 ‫که الان تو شرایط خیلی غیرعادی‌ای هستیم 331 00:24:03,986 --> 00:24:07,090 ‫- شاید بشه یه استثناء قائل شین ‫- شرمنده 332 00:24:07,114 --> 00:24:08,951 ‫که شوهرتون گم شده 333 00:24:08,975 --> 00:24:11,118 ‫و مطمئنم که خیلی رنج می‌کشید 334 00:24:12,369 --> 00:24:14,681 ‫ولی از این کارا نمی‌کنیم. 335 00:24:14,705 --> 00:24:16,975 ‫می‌تونیم خودمون بشینیم و اسامی رو بخونیم 336 00:24:16,999 --> 00:24:18,309 ‫هیچی از این اتاق خارج نمی‌شه 337 00:24:18,333 --> 00:24:20,163 ‫متأسفانه باید از 338 00:24:20,187 --> 00:24:22,272 ‫حریم خصوصی اعضای کلیسامون محفاظت کنیم. 339 00:24:22,296 --> 00:24:25,525 ‫شوخی‌ات گرفته دیگه. ‫خدایا، فکر کردی کی هستیم؟ 340 00:24:25,549 --> 00:24:28,027 ‫من با اجازه‌اتون برم دیگه، دوستان. 341 00:24:28,051 --> 00:24:29,878 ‫یه گروه مطالعهٔ‌ انجیل داریم 342 00:24:29,902 --> 00:24:31,781 ‫و باید آماده بشم براش 343 00:24:31,805 --> 00:24:33,700 ‫خانم مک‌گاورن، بیلی قصدش بی‌ادبی نبود. 344 00:24:33,724 --> 00:24:36,810 ‫ولی شنیدین که پدرش چه مشکلی داره 345 00:24:37,561 --> 00:24:39,205 ‫و خونواده واسه ما خیلی مهمه 346 00:24:39,229 --> 00:24:41,356 ‫متوجه‌اید دیگه؟ 347 00:24:42,858 --> 00:24:44,860 ‫اگه شما جای من بودین 348 00:24:45,777 --> 00:24:46,921 ‫امیدوار بودین چه کاری کنم؟ 349 00:24:46,945 --> 00:24:49,031 ‫چون می‌دونم که من بودم بهتون کمک می‌کردم. 350 00:24:55,037 --> 00:24:56,747 ‫لطف خیلی بزرگی می‌کنید 351 00:25:06,089 --> 00:25:07,382 ‫اسامی از این اتاق خارج نشن 352 00:25:08,383 --> 00:25:09,736 ‫بشینید. 353 00:25:09,760 --> 00:25:11,237 ‫ممنون، جدی می‌گم. 354 00:25:11,261 --> 00:25:13,430 ‫از من تشکر نکن. ‫از نامادری‌ات تشکر کن. 355 00:25:19,561 --> 00:25:21,480 ‫اینو باید جواب بدم. 356 00:25:24,191 --> 00:25:25,877 ‫- سلام. ‫- کجا بودی؟ 357 00:25:25,901 --> 00:25:26,961 ‫ببخشید، چیزه... 358 00:25:26,985 --> 00:25:29,881 ‫نمی‌شه ازم کمک بخوای ‫و یهو غیبت بزنه 359 00:25:29,905 --> 00:25:31,490 ‫فهمیدم. چی شده؟ 360 00:25:31,990 --> 00:25:33,742 ‫ مدیر ارشد عملیاتی شاپ متهم شد. 361 00:25:36,161 --> 00:25:40,082 ‫- جوردن؟ ‫- کار اوون چقدر بهش نزدیک بود؟ 362 00:25:40,791 --> 00:25:42,376 ‫جوردن دست راست ایوون بود، پس... 363 00:25:42,960 --> 00:25:44,211 ‫- خیلی نزدیک. ‫- آره 364 00:25:45,295 --> 00:25:46,726 ‫هانا، رک بهت بگم 365 00:25:46,750 --> 00:25:48,274 ‫قضیه واسه اوون جالب نیست. 366 00:25:48,298 --> 00:25:50,342 ‫- اگه من وکیلش بودم... ‫- خب نیستی 367 00:25:51,301 --> 00:25:52,864 ‫آره. درست می‌گی. 368 00:25:52,888 --> 00:25:54,763 ‫و حقیقتاً شوهرت به ورمم نیست. 369 00:25:55,472 --> 00:25:59,410 ‫ولی تو برام مهمی. ‫باید از خودت محافظت کنی 370 00:25:59,434 --> 00:26:00,872 ‫اف‌بی‌آی تقاضای مصاحبه کرده 371 00:26:00,896 --> 00:26:03,248 ‫باید باهاشون صحبت کنی. 372 00:26:03,272 --> 00:26:07,401 ‫می‌دونم. فقط... باید یه روز ‫دیگه واسه‌ام وقت بخری، جیک 373 00:26:10,320 --> 00:26:13,091 ‫عصبی کردن اف‌بی‌آی فکر خوبی نیست. 374 00:26:13,115 --> 00:26:15,218 ‫می‌دونم روال کارشون واسه ‫همچین پرونده‌هایی چطوریه 375 00:26:15,242 --> 00:26:17,011 ‫ممکنه تو رو متهم به ‫ممانعت در اجرای قانون کنن. 376 00:26:17,035 --> 00:26:19,430 ‫ممکنه بخوان به‌عنوان شریک جرم متهمت کنن. 377 00:26:19,454 --> 00:26:21,266 ‫دیگه نگم این‌جوری بچهٔ اوون 378 00:26:21,290 --> 00:26:23,142 ‫در معرض ادعای حضانت از طرف بستگانش بشه. 379 00:26:23,166 --> 00:26:25,294 ‫نه، اوون بستگانی نداره. 380 00:26:26,086 --> 00:26:27,087 ‫تا جایی که تو خبر داری 381 00:26:28,255 --> 00:26:30,358 ‫چیزی از کارآگاه خصوصی‌ات شنیدی؟ 382 00:26:30,382 --> 00:26:32,735 ‫گفت تا آخر امروز یه چیزی دستگیرش می‌شه. 383 00:26:32,759 --> 00:26:33,969 ‫ایوت زنگ زد. 384 00:26:35,220 --> 00:26:37,740 ‫یه‌جوری حرف می‌زد انگاری ‫یه چیز بد در مورد اوون می‌دونه 385 00:26:37,764 --> 00:26:40,160 ‫در مورد گذشته‌ش یعنی. 386 00:26:40,184 --> 00:26:42,251 ‫دقیقاً منم همین رو می‌گم. 387 00:26:42,275 --> 00:26:44,581 ‫اگه اوون درگیر یه چیز مشکوک بوده باشه 388 00:26:44,605 --> 00:26:46,368 ‫باید به اف.بی.ای کاملاً واضح بگی 389 00:26:46,392 --> 00:26:48,293 ‫که تو هیچ خبری ازش نداشتی. 390 00:26:48,317 --> 00:26:49,384 ‫باید همکاری کنی 391 00:26:49,408 --> 00:26:51,087 ‫که باور کنن حقیقت رو می‌گی، 392 00:26:51,111 --> 00:26:52,547 ‫مهم نیست چی برملا بشه. 393 00:26:52,571 --> 00:26:53,798 ‫دارم حقیقت رو می‌گم 394 00:26:53,822 --> 00:26:55,119 ‫پس بذار باهاشون 395 00:26:55,143 --> 00:26:56,700 ‫واسه فردا صبح جلسه بذارم. 396 00:26:57,659 --> 00:27:00,346 ‫اگه می‌خوای حضوری مشاوره ‫بدم می‌تونم بیام سانفرانسیسکو 397 00:27:00,370 --> 00:27:03,016 ‫می‌خوای شماره و تاریخ الکی بگم؟ 398 00:27:03,040 --> 00:27:04,267 ‫- نه، چیزه... ‫- باید برم 399 00:27:04,291 --> 00:27:06,269 ‫- صبر کن، هانا ‫- یه روز دیگه برام وقت بخر، جیک 400 00:27:06,293 --> 00:27:07,520 ‫لطفاً. 401 00:27:07,544 --> 00:27:09,272 ‫- اشتباهه. ‫- می‌شه مراقب حرف زدنت باشی؟ 402 00:27:09,296 --> 00:27:11,357 ‫منطقی نیست. ‫یه دفتر دیگه رو ببین. 403 00:27:11,381 --> 00:27:12,817 ‫- نه، دفترمون اشتباه ننوشته. ‫- مطمئنم اینجا بودم 404 00:27:12,841 --> 00:27:14,225 ‫می‌تونی هر کدوم از این ‫تاریخ‌ها رو که خواستی ببینی 405 00:27:14,249 --> 00:27:15,153 ‫می‌شه دوباره ببینی؟ 406 00:27:15,177 --> 00:27:16,905 ‫- چه خبره؟ ‫- نه. دوبار بررسی کردم 407 00:27:16,929 --> 00:27:19,240 ‫منطقی نیست. ‫من اینجا بودم. 408 00:27:19,264 --> 00:27:21,534 ‫طبق سوابقی که اینجاست 409 00:27:21,558 --> 00:27:23,870 ‫واسه ساخت‌وساز توی پاییز ۲۰۱۱ تعطیل بودیم 410 00:27:23,894 --> 00:27:25,809 ‫درهای کلیسا رو اول سپتامبر بستیم 411 00:27:25,833 --> 00:27:28,124 ‫و تا مارس باز نشدن. 412 00:27:28,148 --> 00:27:30,835 ‫هیچ خدمات، هیچ مراسم و هیچ عروسی‌ای نبوده 413 00:27:30,859 --> 00:27:32,795 ‫من اینجا بودم. ‫می‌دونم که اینجا بودم. 414 00:27:32,819 --> 00:27:34,506 ‫خب، شاید سالش رو اشتباه می‌گید. 415 00:27:34,530 --> 00:27:36,216 ‫نه، سالش رو اشتباه نگفتیم. 416 00:27:36,240 --> 00:27:38,760 ‫- حتماً ۲۰۱۱ بوده. ‫- پس اینجا نبودی 417 00:27:38,784 --> 00:27:40,970 ‫کلیساهای دیگه‌ای هستن این ‫اطراف، که شبیه اینجا باشه؟ 418 00:27:40,994 --> 00:27:42,538 ‫فکر نکنم. 419 00:27:47,751 --> 00:27:49,103 ‫چطوره شماره‌ت رو بهم بدی 420 00:27:49,127 --> 00:27:50,939 ‫و اگه چیزی یادم اومد بهت زنگ بزنم؟ 421 00:27:50,963 --> 00:27:52,565 ‫آره انگاری چیزی هم یادت میاد. 422 00:27:52,589 --> 00:27:55,342 ‫- بیلی. ‫- ولم کن بابا. دیگه خسته شدم. 423 00:28:02,182 --> 00:28:05,912 ‫- شرمنده. ممنون بابت کمکتون. ‫- مشکلی نیست 424 00:28:05,936 --> 00:28:07,646 ‫می‌دونم که از دست من عصبی نیست. 425 00:28:09,690 --> 00:28:11,880 ‫اگه چیزی به ذهنتون اومد 426 00:28:11,904 --> 00:28:14,295 ‫حتی اگه به‌نظر مهم هم نبود، لطفاً زنگ بزن. 427 00:28:14,319 --> 00:28:15,404 ‫می‌زنم. 428 00:28:18,490 --> 00:28:20,325 ‫کی همچین بلایی سر خونواده‌ش میاره؟ 429 00:28:21,535 --> 00:28:22,786 ‫کسی که چاره‌ای نداره. 430 00:28:51,565 --> 00:28:53,170 ‫چی‌کار می‌کنی اینجا رفیق؟ 431 00:28:53,194 --> 00:28:54,401 ‫تو دیگه کدوم خری هستی؟ 432 00:29:00,991 --> 00:29:03,285 ‫- من از دوستای اوون هستم. ‫- عه، پس دوستشی 433 00:29:04,411 --> 00:29:05,662 ‫همکارشم بیشتر. 434 00:29:07,372 --> 00:29:09,893 ‫اریک کازینز. ‫رئيس حراست شاپ. 435 00:29:09,917 --> 00:29:11,269 ‫پس ایوت تو رو فرستاده؟ 436 00:29:11,293 --> 00:29:13,545 ‫فقط نگران سلامت اوون هستش 437 00:29:14,671 --> 00:29:15,964 ‫پس نگران اینه؟ 438 00:29:17,299 --> 00:29:18,359 ‫بذار شیرفهمت کنم. 439 00:29:18,383 --> 00:29:20,778 ‫چطوره به ایوت بگی که ‫اگه کسی دیگه رو بفرسته 440 00:29:20,802 --> 00:29:23,013 ‫کاری می‌کنم قاضی بری ‫وثیقه‌ش رو باطل کنه. 441 00:29:27,935 --> 00:29:29,978 ‫حالا راه بیفت. بزن به چاک. 442 00:30:50,809 --> 00:30:52,644 ‫کجا رفتی، هانا؟ 443 00:31:27,137 --> 00:31:28,180 ‫خدایا. 444 00:31:43,695 --> 00:31:46,132 ‫می‌دونی راز پنیر گریل شده خوب چیه؟ 445 00:31:46,156 --> 00:31:48,951 ‫که نون رو به‌جای کره ‫توی مایونز بزنیم. 446 00:31:50,077 --> 00:31:51,070 ‫لطفاً نگو که تو خونه 447 00:31:51,094 --> 00:31:52,287 ‫این‌جوری پنیر گریل شده درست می‌کنی 448 00:31:53,121 --> 00:31:54,098 ‫متأسفانه همینه. 449 00:31:54,122 --> 00:31:57,000 ‫تنها چیزی بود که واقعاً ‫در موردت دوست داشتم. 450 00:32:00,128 --> 00:32:01,964 ‫چی‌کار می‌کنی؟ 451 00:32:04,967 --> 00:32:07,678 ‫خب، می‌دونم کلیساها به جایی نرسیدن 452 00:32:09,346 --> 00:32:10,786 ‫ولی پیش خودم گفتم که شاید 453 00:32:10,810 --> 00:32:12,558 ‫هنوز بتونیم اطلاعاتی ‫در مورد این عروسی پیدا کنیم. 454 00:32:13,141 --> 00:32:14,674 ‫می‌تونیم یه سر تا «استیتسمن» بریم 455 00:32:14,698 --> 00:32:15,412 ‫استیتسمن چیه دیگه؟ 456 00:32:15,436 --> 00:32:17,413 ‫یه روزنامهٔ محلیه. ‫جولز آشنا داره. 457 00:32:17,437 --> 00:32:19,916 ‫گفتم شاید بریم فایل‌های بایگانی رو ببینیم 458 00:32:19,940 --> 00:32:22,252 ‫و آگهی‌های ازدواج ۲۰۱۱ رو ببینیم 459 00:32:22,276 --> 00:32:25,380 ‫نه. اینجا چیزی دستگیرمون نمی‌شه. 460 00:32:25,404 --> 00:32:26,732 ‫خب حداقلش اینه که 461 00:32:26,756 --> 00:32:28,258 ‫می‌خوام برم اداره مارشال‌های آمریکا 462 00:32:28,282 --> 00:32:31,285 ‫و از یکی بپرسم که مأمور ‫بردفورد در خونه‌مون چی‌کار می‌کرده 463 00:32:31,952 --> 00:32:34,097 ‫چرا؟ چه فرقی می‌کنه، هانا؟ 464 00:32:34,121 --> 00:32:37,308 ‫بابا نیست. نه زنگ زده ‫نه ایمیل و نه چیزی. 465 00:32:37,332 --> 00:32:38,643 ‫نمی‌خواد پیداش کنیم. 466 00:32:38,667 --> 00:32:42,564 ‫خیلی‌خب، ولی شاید دلیل خوبی براش باشه 467 00:32:42,588 --> 00:32:44,232 ‫یه چیزی که باید بفهمیم چیه. 468 00:32:44,256 --> 00:32:45,368 ‫نه، فقط داری کسشر می‌بافی 469 00:32:45,392 --> 00:32:46,693 ‫که حال خودت رو بهتر کنی. 470 00:32:46,717 --> 00:32:49,178 ‫ولی حال‌مون بهتر نمی‌شه، ‫چون شرایط کیریه. 471 00:32:50,137 --> 00:32:51,611 ‫هر جریانی که هست، 472 00:32:51,635 --> 00:32:53,366 ‫مسلماً درگیر چیزی بوده که بهمون نگفته 473 00:32:53,390 --> 00:32:54,747 ‫و شرلوک بازی من و تو هم 474 00:32:54,771 --> 00:32:56,286 ‫قرار نیست چیزی رو عوض کنه. 475 00:32:56,310 --> 00:32:57,662 ‫- حالیت نیست؟ ‫- آروم 476 00:32:57,686 --> 00:33:00,606 ‫نه، نه. نمی‌شنوی چی می‌گم. ‫من.. می‌خوام برم خونه دیگه. 477 00:33:01,607 --> 00:33:02,667 ‫نه، بابا 478 00:33:02,691 --> 00:33:03,859 ‫حرفام رو نمی‌فهمی. 479 00:33:11,909 --> 00:33:13,118 ‫چه خبره؟ 480 00:33:13,619 --> 00:33:16,806 ‫مامان بابای بابی دعوتش ‫کردن باهاشون بره تو قایق‌شون. 481 00:33:16,830 --> 00:33:17,915 ‫گفتی نه 482 00:33:18,457 --> 00:33:20,593 ‫تو یه چشم به هم زدن 483 00:33:20,617 --> 00:33:23,313 ‫یعنی خب، هنوز ‍‍۱۶ سالشم نشده 484 00:33:23,337 --> 00:33:25,172 ‫اونا هم که اصلاً مراقب نیستن. 485 00:33:25,672 --> 00:33:26,673 ‫روی قایق؟ 486 00:33:28,717 --> 00:33:29,718 ‫قایق بزرگیه. 487 00:33:31,303 --> 00:33:33,222 ‫خب، فکر کنم تصمیم منطقی‌ایه. 488 00:33:33,722 --> 00:33:34,723 ‫آره 489 00:33:36,183 --> 00:33:38,995 ‫پس چرا این‌جا یه گوشه تو تاریکی نشستی 490 00:33:39,019 --> 00:33:40,771 ‫و قلّک‌‌ـش رو تو دستت گرفتی؟ 491 00:33:43,482 --> 00:33:46,985 ‫مامان‌بزرگش روز تولدش براش خرید. 492 00:33:52,282 --> 00:33:54,868 ‫به زودی دیگه نمی‌تونم بهش «نه» بگم 493 00:33:56,578 --> 00:33:58,806 ‫قراره از این خونه بره، دقیقا ‫همون کاری که می‌خواد رو بکنه 494 00:33:58,830 --> 00:34:03,794 ‫و فکر نکنم تا حالا کاملاً بهش فکر کرده باشم. 495 00:34:05,462 --> 00:34:07,256 ‫یا شاید خودم نمی‌خواستم. 496 00:34:09,091 --> 00:34:10,592 ‫وای خدا 497 00:34:18,266 --> 00:34:19,869 ‫یه زمانی میاد که دیگه 498 00:34:19,893 --> 00:34:21,978 ‫نمی‌تونم مراقبش باشم. 499 00:34:24,231 --> 00:34:25,524 ‫مقابل هیچی 500 00:34:31,530 --> 00:34:32,406 ‫سلام 501 00:34:33,114 --> 00:34:34,324 ‫کلیسا چطور پیش رفت؟ 502 00:34:35,033 --> 00:34:38,805 ‫خیلی خوب نبود. ‫فکر کنم فردا برگردیم. 503 00:34:38,829 --> 00:34:40,496 ‫خب، خوشحال می‌شم ببینمت. 504 00:34:42,416 --> 00:34:44,960 ‫- چیه؟ ‫- فقط... 505 00:34:45,710 --> 00:34:49,106 ‫بیلی خیلی حالش بده اینجا. ‫نمی‌دونم چرا. 506 00:34:49,130 --> 00:34:50,605 ‫مطمئنم که بیلی 507 00:34:50,629 --> 00:34:52,176 ‫هر جا می‌بود این‌جوری بوده. 508 00:34:53,051 --> 00:34:54,447 ‫نمی‌دونم. فکر کنم شاید 509 00:34:54,471 --> 00:34:55,846 ‫واسه این باشه که داریم یه چیزی رو پیدا می‌کنیم. 510 00:34:58,223 --> 00:35:00,102 ‫ولی خب بازم شاید صرفاً سعی دارم 511 00:35:00,126 --> 00:35:01,828 ‫از اون اوضاع داغون اونجا دوری کنم. 512 00:35:01,852 --> 00:35:03,788 ‫می‌دونی، غرایز خیلی خوبی داری. 513 00:35:03,812 --> 00:35:07,000 ‫واسه همین ۳ روزه با شوهرم صحبت نکردم. 514 00:35:07,024 --> 00:35:08,918 ‫به خودت سخت نگیر، می‌شه؟ 515 00:35:08,942 --> 00:35:11,033 ‫من و چه به این حرفا؟ 516 00:35:11,057 --> 00:35:11,921 ‫هنوز سر کاری؟ 517 00:35:11,945 --> 00:35:13,280 ‫تازه رفتم. چرا؟ 518 00:35:13,780 --> 00:35:15,517 ‫می‌شه یه سر بری دم خونهٔ من 519 00:35:15,541 --> 00:35:17,886 ‫شک ندارم چیزی نیست 520 00:35:17,910 --> 00:35:19,480 ‫ولی یه قلک هست و 521 00:35:19,504 --> 00:35:21,747 ‫توی اتاق بیلیه، یه نگاهی بهش بنداز. 522 00:35:22,414 --> 00:35:25,292 ‫قلک؟ از اون استعاره‌های ‫آدماییه که تو کار تکنولوژی هستن؟ 523 00:35:25,959 --> 00:35:27,103 ‫کاش این‌جوری بود. 524 00:35:27,127 --> 00:35:28,880 ‫یه پوشهٔ عجیب روی 525 00:35:28,904 --> 00:35:30,565 ‫لپ‌تاپ اوون بود که رمز داشت. 526 00:35:30,589 --> 00:35:34,510 ‫و راهنماش ل. پائول بود. ‫لیدی پائول 527 00:35:35,469 --> 00:35:38,597 ‫که فکر کنم همون اسمی باشه که روی قلکه‌ست. 528 00:35:39,890 --> 00:35:43,495 ‫و دیگه از ۴۸ ساعت پیش ‫بعید می‌دونم هیچ‌چیزی اتفاقی باشه 529 00:35:43,519 --> 00:35:45,646 ‫خیلی‌خب. الان می‌رم. 530 00:35:46,230 --> 00:35:47,272 ‫لیاقتت رو ندارم. 531 00:35:47,773 --> 00:35:48,899 ‫هیچ‌کس نداره. 532 00:35:49,608 --> 00:35:50,984 ‫وقتی رسیدم زنگ می‌زنم 533 00:36:02,105 --> 00:36:04,384 ‫[بابی: دلم برات تنگ شده] 534 00:36:05,879 --> 00:36:08,679 ‫[بابا - شاپ - بابی - سوز] 535 00:36:09,426 --> 00:36:11,332 ‫[در حال تماس با بابی] 536 00:36:20,597 --> 00:36:21,723 ‫- بیلی جون؟ ‫- سلام 537 00:36:23,809 --> 00:36:26,270 ‫پس اس‌مورها مؤثر بودن ‫(خوراکی) 538 00:36:26,937 --> 00:36:29,189 ‫- چی؟ ‫- خونه‌ای؟ 539 00:36:29,857 --> 00:36:30,959 ‫در رو باز کن. 540 00:36:30,983 --> 00:36:34,003 ‫من الان تو آستینم 541 00:36:34,027 --> 00:36:35,904 ‫آستین؟ چرا؟ 542 00:36:36,488 --> 00:36:40,951 ‫سؤال خوبیه. نمی‌دونم. ‫از طرفدارام قایم شدم. 543 00:36:42,578 --> 00:36:44,431 ‫خب، دوست نداشتم بهت بگم 544 00:36:44,455 --> 00:36:46,331 ‫ولی خب دیگه تو رو بورس نیستی. 545 00:36:46,915 --> 00:36:48,184 ‫- واقعا؟ ‫- آره 546 00:36:48,208 --> 00:36:52,296 ‫لیوی و الکس رابطه‌شون رو ‫به طرز خیلی جالبی تموم کردن. 547 00:36:53,005 --> 00:36:54,274 ‫چی شد؟ 548 00:36:54,298 --> 00:36:56,025 ‫این‌جوری فکر کن که تهش ‫یه بطری نوشابه رژیمی بزرگ 549 00:36:56,049 --> 00:36:57,926 ‫روی سر الکس ریخته شد. 550 00:36:59,428 --> 00:37:02,347 ‫تا الان این‌قدر از اهمیت نداشتن ‫خیالم راحت نشده بود. 551 00:37:03,599 --> 00:37:06,058 ‫خوبه. پس... 552 00:37:06,082 --> 00:37:08,896 ‫بیام از دست نامادری شرورت نجات بدم؟ 553 00:37:10,898 --> 00:37:12,941 ‫شاید همچین هم شرور نباشه 554 00:37:13,775 --> 00:37:17,738 ‫شرمنده، فکر کردم دارم با بیلی مایکلز صحبت می‌کنم. 555 00:37:39,718 --> 00:37:40,719 ‫آهای؟ 556 00:38:24,513 --> 00:38:25,889 ‫این دیگه چه کوفتیه؟ 557 00:38:51,206 --> 00:38:54,334 ‫هر کی اینجاست بدونه که الان زنگ زدم پلیس. 558 00:38:55,294 --> 00:38:56,545 ‫جولز؟ 559 00:39:01,800 --> 00:39:03,177 ‫تو اینجا چه غلطی می‌کنی؟ 560 00:39:03,760 --> 00:39:04,863 ‫باید با هانا صحبت کنم. 561 00:39:04,887 --> 00:39:06,990 ‫همین‌جوری سرت رو انداختی پایین تو خونه‌ش؟ 562 00:39:07,014 --> 00:39:08,199 ‫در کاملاً باز بود 563 00:39:08,223 --> 00:39:09,558 ‫ولی منم از دیدنت خوشحالم. 564 00:39:11,476 --> 00:39:14,563 ‫- اینجاست؟ ‫- نه، نیست. 565 00:39:15,647 --> 00:39:18,483 ‫- خب باید باهاش صحبت کنم. ‫- خدایا. در مورد چی؟ 566 00:39:20,235 --> 00:39:22,112 ‫باید به خودش بگم. 567 00:39:23,197 --> 00:39:25,824 ‫خب، باید اول به من بگی، جیک 568 00:39:26,325 --> 00:39:28,243 ‫چون فقط منم که می‌دونه کجاست. 569 00:39:34,467 --> 00:39:36,880 ‫[نام مسافر اول: هانا ] 570 00:39:37,307 --> 00:39:39,907 ‫[نام خانوادگی: هال] 571 00:39:48,201 --> 00:39:49,767 ‫[عروسی کی بوده؟] 572 00:39:49,848 --> 00:39:51,221 ‫[اعلامیهٔ عروسی توی روزنامه] 573 00:39:51,355 --> 00:39:52,669 ‫[احتمالات دیگر؟] 574 00:39:52,756 --> 00:39:54,030 ‫[ارتباط آستین و اوون چیه؟] 575 00:39:54,156 --> 00:39:55,443 ‫[گریدی بردفورد] 576 00:40:04,380 --> 00:40:06,047 ‫[هانا] 577 00:40:07,464 --> 00:40:09,417 ‫[مراقبش باش] 578 00:40:15,697 --> 00:40:19,036 ‫[پرواز ساعت ۶ - لغو بدون هزینه طی ۲۴ ساعت آتی] 579 00:40:30,710 --> 00:40:32,437 ‫[تماس از جولز] 580 00:40:38,522 --> 00:40:40,232 ‫سلام، قلک رو پیدا کردی. 581 00:40:40,858 --> 00:40:41,859 ‫آره 582 00:40:43,110 --> 00:40:44,111 ‫ولی... 583 00:40:46,071 --> 00:40:47,322 ‫بیلی صدات رو می‌شنوه؟ 584 00:40:48,323 --> 00:40:50,951 ‫نه، خوابیده. ‫چرا؟ چی شده؟ 585 00:40:52,369 --> 00:40:54,222 ‫جیک اینجاست. ‫می‌دمش بهش 586 00:40:54,246 --> 00:40:56,266 ‫چی؟ جیک چرا اونجاست 587 00:40:56,290 --> 00:40:57,374 ‫سلام 588 00:40:58,292 --> 00:41:00,043 ‫تو خونهٔ من چی‌کار می‌کنی؟ 589 00:41:01,420 --> 00:41:06,216 ‫می‌خواستم اینجا بشم. ‫باید این رو حضوری بهت می‌گفتم. 590 00:41:07,134 --> 00:41:09,094 ‫چی رو بگی جیک؟ 591 00:41:09,887 --> 00:41:12,479 ‫کارآگاهم خبر داد 592 00:41:12,503 --> 00:41:15,350 ‫یه‌کم طول کشید چون خب... 593 00:41:16,351 --> 00:41:20,022 ‫سوابق و گذشتهٔ اوون و بیلی ‫با هم جور در نمیان. 594 00:41:21,315 --> 00:41:23,192 ‫منظورت چیه جور در نمیاد؟ 595 00:41:23,859 --> 00:41:25,350 ‫چندین اوون مایکلز هستن که 596 00:41:25,374 --> 00:41:27,255 ‫توی نیوتونِ ماساچوست بزرگ شدن 597 00:41:27,279 --> 00:41:29,841 ‫و یه چند نفری که از دانشگاه ‫پرینستون فارغ‌التحصیل شدن 598 00:41:29,865 --> 00:41:32,012 ‫ولی تنها اوون مایکلزی 599 00:41:32,036 --> 00:41:34,387 ‫که اهل نیوتون بوده و رفته پرینستون 600 00:41:34,411 --> 00:41:37,140 ‫یه مرد ۷۸ ساله‌‌ست و الان هم ‫با پارتنرش 601 00:41:37,164 --> 00:41:40,876 ‫تئو سیلوراستین توی پراوینستاونِ ماساچوست زندگی می‌کنه 602 00:41:41,668 --> 00:41:42,669 ‫محاله 603 00:41:43,170 --> 00:41:44,858 ‫طرف نتونست هیچ سند ازدواجی 604 00:41:44,882 --> 00:41:46,483 ‫واسه اوون مایکل یا اولیویا میلر پیدا کنه. 605 00:41:46,507 --> 00:41:49,027 ‫و هیچ مدرکی هم پیدا نکرده که 606 00:41:49,051 --> 00:41:52,095 ‫اوون و اولیویا خونه‌ای توی سیاتل داشتن. 607 00:41:53,180 --> 00:41:54,848 ‫وایسا، نمی‌فهمم، من... 608 00:41:55,933 --> 00:41:57,893 ‫چیزی هم در مورد بیلی نتونستیم پیدا کنیم 609 00:41:58,477 --> 00:42:00,086 ‫هیچ گواهی تولدی توی سیاتل 610 00:42:00,110 --> 00:42:02,165 ‫واسه بیلی مایکلزی که توی اوایل دههٔ ۲۰۰۰ باشه نیست. 611 00:42:02,189 --> 00:42:06,109 ‫هیچ سوابق زایمان بیمارستان و ‫ثبت‌نام پیش‌دبستانی هم نداره. 612 00:42:06,944 --> 00:42:08,838 ‫کارآگاهه مطمئنه که هیچ‌گونه سوابقی 613 00:42:08,862 --> 00:42:12,366 ‫چه از اوون و چه بیلی قبل ‫از سائوسالیتو وجود نداره 614 00:42:12,950 --> 00:42:13,951 ‫واقعا؟ 615 00:42:14,701 --> 00:42:20,040 ‫اساساً اوون و مایکلز وجود خارجی ندارن. 616 00:42:33,679 --> 00:42:34,805 ‫هانا؟ 617 00:42:35,281 --> 00:42:40,567 ‫مــترجم: وحــید فرحناکی ‫≡ @Night_Walker77 ≡ 618 00:42:40,833 --> 00:42:47,446 ‫دانلود آهنگ‌های پخش شده ‫ 💢@Night_sub💢 619 00:42:48,299 --> 00:42:54,439 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫ DigiMoviez@ 620 00:42:56,255 --> 00:43:02,549 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::.