1 00:00:01,180 --> 00:00:05,926 ‫بامابین تقدیم می‌کند ‫.:: Bamabin.com ::. 2 00:00:13,013 --> 00:00:15,765 ‫ما چقدر والدینمون رو می‌شناسیم؟ 3 00:00:16,391 --> 00:00:17,684 ‫به عنوان مثال پدر من. 4 00:00:17,767 --> 00:00:20,061 ‫من همیشه فکر می‌کردم که آدم صاف و ساده‌ایه. 5 00:00:20,562 --> 00:00:24,232 ‫ مردی که تسلیم برنامه‌های گمراه کننده ‫و ابراز محبت‌های اغراق آمیز شده. 6 00:00:25,358 --> 00:00:26,693 ‫ولی وقتی که یه محصل بود... 7 00:00:26,776 --> 00:00:29,487 ‫به قتلی متهم شد که دقیقا ‫ اون بالا رخ داده بود. 8 00:00:30,488 --> 00:00:31,740 ‫همین دلیل میشه که برام سوال بشه... 9 00:00:37,537 --> 00:00:41,207 ‫دقیقا سی و دو سال پیش توی ‫ اون شب طوفانی چی شد؟ 10 00:00:42,181 --> 00:00:49,181 ‫مترجم: «تارخ علی‌خانی» ‫تلگرام: aManOfWar@ 11 00:01:01,936 --> 00:01:05,398 ‫فکر کنم شمشیر داشت، ‫و قطعا با هم مشکل داشتن. 12 00:01:06,941 --> 00:01:09,069 ‫دوست ندارم قصه سر هم کنم کلانتر واکر... 13 00:01:09,569 --> 00:01:11,404 ‫ولی همش تقصیر مورتیشا فرامپه. 14 00:01:12,322 --> 00:01:13,782 ‫دعواشون سر اون بود. 15 00:01:20,038 --> 00:01:20,997 ‫تیش... 16 00:01:21,498 --> 00:01:22,999 ‫نمی‌دونم چی بگم گومز. 17 00:01:23,083 --> 00:01:25,794 ‫این که می‌بینم بهت دستبند زدن ‫ و متهم به قتل شدی... 18 00:01:27,378 --> 00:01:28,755 ‫هیچ‌وقت به این اندازه دوستت نداشتم. 19 00:01:28,838 --> 00:01:29,964 ‫عشق من. 20 00:01:30,048 --> 00:01:32,008 ‫خیلی‌خب. کافیه آدامز. 21 00:01:32,092 --> 00:01:33,093 ‫بیا بریم. 22 00:01:36,888 --> 00:01:39,557 ‫بیایید بریم. راه بیافت. 23 00:01:44,396 --> 00:01:47,816 ‫[به مهمانی آخرهفته والدین خوش‌آمدید.] 24 00:01:49,276 --> 00:01:50,235 ‫[دفتر کلانتری جریکو در ورمانت] ‫[آدامز گومز] 25 00:02:04,249 --> 00:02:07,545 ‫فصل اول — قسمت پنجم ‫«آنچه درو می‌کنید، مصیبت شماست» 26 00:02:10,088 --> 00:02:13,424 ‫وای. حس و حال کثیف اضطراب نوجوانی. 27 00:02:13,508 --> 00:02:16,636 ‫بهترین دوران زندگیمون بود، مگه نه تیش؟ 28 00:02:16,719 --> 00:02:19,389 ‫همینطوره عزیزدلم. 29 00:02:22,267 --> 00:02:24,435 ‫امیدوارم ونزدی از دیدنمون خوشحال بشه. 30 00:02:25,186 --> 00:02:28,565 ‫چند پیام برای گوی شیشه‌ایش فرستادم. ‫جوابم رو نداد. 31 00:02:29,357 --> 00:02:31,276 ‫غصه نخور آلوچه‌ی سرخ من. 32 00:02:31,776 --> 00:02:34,112 ‫مطمئنم که خیلی مشتاقه ما رو ببینه. 33 00:02:37,532 --> 00:02:38,950 ‫زودباشید دیگه. 34 00:02:47,542 --> 00:02:51,462 ‫«هرگزگاه» برای این ساخته شد که ‫فرزندانمون پناهگاه امنی... 35 00:02:51,546 --> 00:02:53,756 ‫برای رشد و تحصیل داشته باشند. 36 00:02:53,840 --> 00:02:56,259 ‫با صرف نظر از این‌که کی یا چی هستند. 37 00:03:03,516 --> 00:03:05,101 ‫مطمئنم که اکثر شما حادثه‌ی غم‌انگیزی که... 38 00:03:05,185 --> 00:03:08,563 ‫درمورد یکی از دانش‌آموزانمون ‫رخ داده رو شنیدید. 39 00:03:08,646 --> 00:03:11,441 ‫ولی باعث خرسندیه که اطلاع بدم ‫یوجین رو به بهبودیه... 40 00:03:11,524 --> 00:03:13,735 ‫و انتظار میره که کاملا خوب بشه. 41 00:03:14,444 --> 00:03:15,987 ‫پس بیایید به چیزهای خوب فکر کنیم و... 42 00:03:16,070 --> 00:03:19,574 ‫و کاری کنیم که این مهمونی ‫ آخرهفته والدین عالی بشه. 43 00:03:22,577 --> 00:03:23,578 ‫رو به بهبودی؟ 44 00:03:24,537 --> 00:03:25,747 ‫بگی کما چطوره؟ 45 00:03:26,414 --> 00:03:27,582 ‫رفتی ببینیش؟ 46 00:03:28,625 --> 00:03:31,461 ‫- ناسلامتی دوستته. ‫- بخاطر من توی بیمارستانه. 47 00:03:31,544 --> 00:03:33,379 ‫این تقصیر تو نیست، باشه؟ 48 00:03:33,963 --> 00:03:36,925 ‫یه هفته می‌شه که هیولا به کسی حمله نکرده. 49 00:03:37,008 --> 00:03:38,676 ‫شاید بالاخره ترسوندیش. 50 00:03:38,760 --> 00:03:41,262 ‫شاید هم قایم شده که مجبورش ‫نکنن بیاد مهمونی. 51 00:03:42,263 --> 00:03:44,974 ‫اینجا رو ببین. بعضی‌چیزها اصلا عوض نمی‌شن. 52 00:03:47,602 --> 00:03:49,479 ‫می‌دونستم باید ماسک طاعونم رو بزنم. 53 00:03:51,105 --> 00:03:52,649 ‫خانواده من رو ببین. 54 00:03:52,732 --> 00:03:55,193 ‫صحبت تفکر گله‌ای مضر شد. 55 00:03:55,276 --> 00:03:58,529 ‫من که می‌گم سی ثانیه طول نمی‌شه که ‫ مامانم شروع به قضاوت کردن کنه. 56 00:04:00,365 --> 00:04:02,283 ‫مجبوریم بریم دیگه. 57 00:04:06,412 --> 00:04:08,122 ‫اومد. 58 00:04:08,206 --> 00:04:11,459 ‫چقدر دلم برای چشم‌های تهمت زن ‫و جوانی مغرورانه‌ت تنگ شده بود. 59 00:04:13,419 --> 00:04:15,922 ‫حالت چطوره ابر بارونی کوچولوی من؟ 60 00:04:16,005 --> 00:04:18,633 ‫مگه تینگ خبرکشیم رو پیشتون نمی‌کرد؟ 61 00:04:20,093 --> 00:04:22,553 ‫فورا این حقه حقیرانه‌ای که ‫ می‌خواستید بزنید رو فهمیدم. 62 00:04:24,055 --> 00:04:25,890 ‫خب حال طرف چطوره؟ 63 00:04:26,766 --> 00:04:28,851 ‫همه انگشت‌هاش هنوز سرجاشه؟ 64 00:04:28,935 --> 00:04:31,771 ‫نمی‌خواد نگران بشی. کاریش نکردم. 65 00:04:31,854 --> 00:04:32,772 ‫البته هنوز. 66 00:04:33,606 --> 00:04:35,233 ‫همه چیز رو برامون تعریف کن. 67 00:04:35,900 --> 00:04:39,070 ‫از وقتی که اینجا ولم کردید، ‫دنبالم کردن، عذابم دادن... 68 00:04:40,947 --> 00:04:42,865 ‫و به جانم سوء قصد کردن. 69 00:04:43,783 --> 00:04:47,120 ‫دلم برای هرگز‌گاه تنگ شده بود. 70 00:04:47,787 --> 00:04:48,913 ‫ایند. 71 00:04:48,997 --> 00:04:52,500 ‫بذار ببینمت. 72 00:04:52,583 --> 00:04:56,212 ‫- هزار و یک، هزار و دو... ‫- صورتت رو موم ننداختی؟ 73 00:04:56,296 --> 00:04:59,340 ‫سه ثانیه. رکورد زدی. 74 00:05:01,259 --> 00:05:04,262 ‫حالت خوبه؟ یکم رنگ پریده به نظر میای. 75 00:05:04,345 --> 00:05:06,472 ‫به اندازه کافی گوشت قرمز خوردی؟ 76 00:05:07,724 --> 00:05:09,600 ‫من هم از دیدنت خوشحالم مامان. 77 00:05:09,684 --> 00:05:11,019 ‫تو هم همین‌طور بابا. 78 00:05:18,026 --> 00:05:21,154 ‫نمی‌دونم چقدر دیگه این همنشینی با ‫ خانواده رو می‌تونم تحمل کنم. 79 00:05:22,155 --> 00:05:25,867 ‫فکر کنم یادت رفت بابت رفتار مزخرف ‫آخرهفته‌ت عذرخواهی کنی. 80 00:05:27,160 --> 00:05:28,953 ‫بابت اتفاقی که حین رقص افتاد متاسفم. 81 00:05:29,787 --> 00:05:32,248 ‫نباید چنین چیزی رو ازت می‌خواستم. 82 00:05:36,252 --> 00:05:38,629 ‫ پدرت امسال هم پیداش نشده؟ 83 00:05:38,713 --> 00:05:39,672 ‫نه. 84 00:05:40,506 --> 00:05:42,800 ‫امروز صبح یه پیام داد. ‫تو چی؟ 85 00:05:44,135 --> 00:05:46,763 ‫از وقتی اومدم اینجا گابریل رو ندیدم. 86 00:05:47,722 --> 00:05:50,558 ‫احتمالا داره یه جایی توی ‫ سیشل آفتاب می‌گیره. 87 00:05:50,641 --> 00:05:52,518 ‫دختر عزیزم. 88 00:05:54,896 --> 00:05:56,481 ‫من اومدم. 89 00:05:57,065 --> 00:05:59,150 ‫عمرا اگه این فرصت رو از دست بدم. 90 00:06:00,735 --> 00:06:02,070 ‫گمونم بد قضاوتش کردی. 91 00:06:10,411 --> 00:06:12,789 ‫کتاب سالانه قدیمیمون. 92 00:06:13,498 --> 00:06:17,085 ‫بیست سالی میشه که این رو ندیدم. 93 00:06:17,168 --> 00:06:20,213 ‫چقدر خوش گذروندیم، مگه نه لاریسا؟ 94 00:06:21,047 --> 00:06:22,840 ‫بعضی‌ها بیشتر خوش گذروندن. 95 00:06:22,924 --> 00:06:24,884 ‫انقدر فروتن نباش. 96 00:06:24,967 --> 00:06:28,012 ‫تو همیشه مثل یه درخت سکویای ثابت... 97 00:06:28,596 --> 00:06:31,224 ‫با حضورت اتاق رو در بر می‌گرفتی. 98 00:06:31,724 --> 00:06:34,727 ‫در این صورت می‌شه گفت تو چوب بر بودی. 99 00:06:35,603 --> 00:06:40,400 ‫این همون حس شوخ طبعی ‫کنایه‌آمیزته که عاشقش بودم. 100 00:06:42,235 --> 00:06:46,697 ‫اون اجرای دو نفرمون توی ‫برنامه استعدادیابی سولستیس رو یادته؟ 101 00:06:47,198 --> 00:06:50,910 ‫تقلیدت از جودی گارلند حرف نداشت. 102 00:06:51,911 --> 00:06:54,038 ‫کاملا خودکشی به نظر میاد. 103 00:06:57,667 --> 00:06:59,252 ‫عکس من نیست. 104 00:06:59,335 --> 00:07:01,504 ‫جدی؟ خیلی عجیبه. 105 00:07:02,797 --> 00:07:04,382 ‫میشه این رو برای آخرهفته قرض بگیرم؟ 106 00:07:05,174 --> 00:07:08,511 ‫این‌طوری من و گومز یکم ‫خاطرات رو زنده می‌کنیم. 107 00:07:10,888 --> 00:07:11,931 ‫خیلی‌خب. 108 00:07:12,014 --> 00:07:14,809 ‫بهتره بریم سراغ موضوعی که در جریانه، باشه؟ 109 00:07:16,811 --> 00:07:21,858 ‫متاسفانه ونزدی نتونسته خوب ‫با اینجا خو بگیره. 110 00:07:22,442 --> 00:07:23,693 ‫چون قصد ندارم که... 111 00:07:23,776 --> 00:07:26,904 ‫رسم بی‌صداقتی و انکاری که توی ‫ این مدرسه نفوذ کرده رو قبول کنم. 112 00:07:27,405 --> 00:07:28,573 ‫به عنوان مثال هیولایی ‫که روآن رو کشت... 113 00:07:28,597 --> 00:07:30,324 ‫و کاری کرد که یوجین توی ‫بخش مراقبت‌های ویژه بستری بشه. 114 00:07:30,908 --> 00:07:34,120 ‫البته شنیدم که رو به بهبودیه. 115 00:07:34,203 --> 00:07:37,165 ‫ما همیشه ونزدی رو تشویق کردیم ‫ که نظرش رو بیان کنه. 116 00:07:37,248 --> 00:07:40,543 ‫گاهی اوقات زبون درازش باعث دلخوری میشه. 117 00:07:40,626 --> 00:07:44,255 ‫ظاهرا روانشناسش فکر می‌کنه که ‫ خیلی دل به روند کار نمی‌ده. 118 00:07:44,338 --> 00:07:47,300 ‫جلساتشون با هم اون نتیجه‌ای ‫ که می‌خواستیم رو نداده. 119 00:07:47,383 --> 00:07:48,301 ‫من موش آزمایشگاهی نیستم. 120 00:07:49,385 --> 00:07:52,346 ‫من با دکتر کینبوت حرف زدم ‫ و هر دو معتقدیم... 121 00:07:52,430 --> 00:07:57,268 ‫که خیلی خوب می‌شه اگه همه‌ی شما، ‫آخرهفته توی یه جلسه خانوادگی شرکت کنید. 122 00:07:57,351 --> 00:07:58,269 ‫نه. 123 00:07:58,978 --> 00:08:02,857 ‫می‌دونستم چنین واکنشی نشون میدی، ‫ولی مطمئنم والدینت باهاش موافقت می‌کنن. 124 00:08:02,940 --> 00:08:07,737 ‫نمی‌خوام با ونزدی موافقت کنم، ‫ولی ما فقط برای آخرهفته اینجاییم. 125 00:08:09,197 --> 00:08:10,448 ‫بی‌خیال. 126 00:08:10,531 --> 00:08:12,158 ‫مگه چه ضرری داره؟ ‫راستش... 127 00:08:12,241 --> 00:08:15,578 ‫من همیشه کشته‌مرده‌ی روانی‌ها بودم. 128 00:08:15,661 --> 00:08:18,414 ‫این اون مدل روانی نیست عسلم. 129 00:08:19,499 --> 00:08:20,541 ‫خب. 130 00:08:21,584 --> 00:08:23,044 ‫ناامید شدم. 131 00:08:23,628 --> 00:08:25,004 ‫ولی برای دختر کوچولومون هرکاری می‌کنیم. 132 00:08:34,472 --> 00:08:35,431 ‫آره. 133 00:08:36,057 --> 00:08:39,018 ‫حتما اون غار رو خوب بگردید که ‫ یه چیزی از اون موجود پیدا کنید. 134 00:08:39,101 --> 00:08:42,855 ‫زیر سنگ هم شده پیداش کنید. ‫همه چیز رو جمع آوری و ضبط کنید، باشه؟ 135 00:08:44,357 --> 00:08:47,860 ‫و با آزمایشگاه هم تماس بگیر. ‫جواب آزمایش دی‌ان‌ای پنجه رو می‌خوام. 136 00:08:48,861 --> 00:08:51,948 ‫همین الانش هم یه بچه توی بخش ‫ مراقبت‌های ویژه‌ست، چند نفر هم مُردن. 137 00:08:52,031 --> 00:08:53,366 ‫نمی‌خوام از این بیشتر بشه. 138 00:08:55,785 --> 00:08:56,619 ‫خیلی‌خب. 139 00:09:02,291 --> 00:09:03,376 ‫ریدم توش. 140 00:09:05,086 --> 00:09:06,087 ‫چی شده؟ 141 00:09:06,170 --> 00:09:09,590 ‫تحمل این که یه قاتل بدون هیچ مجازاتی ‫ توی شهر پرسه بزنه، سخته. 142 00:09:11,259 --> 00:09:14,637 ‫حداقل انقدر به ونزدی اهمیت می‌دن ‫ که باهاش برن پیش روانشناس. 143 00:09:15,346 --> 00:09:17,181 ‫بی‌خیال تایلر. قبلا راجع بهش بحث کردیم. 144 00:09:17,265 --> 00:09:18,724 ‫من فقط... راحت نیستم که... 145 00:09:18,808 --> 00:09:21,394 ‫گذشته‌ شخصیم رو با یه غریبه درمیون بذارم. 146 00:09:21,978 --> 00:09:24,230 ‫خیال کردی برای من آسونه که بشینم ‫و راجع به مشکلاتم حرف بزنم؟ 147 00:09:24,313 --> 00:09:27,316 ‫الان سرم خیلی شلوغه رفیق. 148 00:09:31,571 --> 00:09:33,197 ‫جواب آزمایش انقدر زود آماده شد؟ 149 00:09:35,366 --> 00:09:37,868 ‫خیلی خب، محل رو ببندید. ‫الان میام. 150 00:09:39,161 --> 00:09:41,539 ‫حالت خوبه بابا؟ ‫چی شده؟ 151 00:09:43,791 --> 00:09:45,793 ‫رجی رو می‌شناسی؟ دادپزشک محلی. 152 00:09:47,545 --> 00:09:49,130 ‫الان مغزش رو منفجر کرد. 153 00:10:02,393 --> 00:10:04,687 ‫خب، کی می‌خواد شروع کنه؟ 154 00:10:07,940 --> 00:10:11,235 ‫شاید بهتر باشه راجع به این حرف بزنیم که ‫ نبودن ونزدی توی خونه چه حسی داره؟ 155 00:10:15,197 --> 00:10:17,158 ‫خب، برای من... 156 00:10:17,241 --> 00:10:21,412 ‫سخته که ونزدی پیشم نباشه. 157 00:10:22,663 --> 00:10:25,708 ‫هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم دلم ‫برای غرق مصنوعی تنگ بشه. 158 00:10:28,628 --> 00:10:30,212 ‫مورتیشا؟ گومز؟ 159 00:10:30,963 --> 00:10:34,300 ‫- برای شما چطور بوده؟ ‫- برای ما هم مثل شکنجه بوده. 160 00:10:34,884 --> 00:10:38,220 ‫خوشبخانه تخت شکنجه‌ی برادرم فستر، ‫ به اندازه دو نفر جا داره. 161 00:10:38,763 --> 00:10:42,642 ‫هیچ چیز مثل یه کشش خوب باعث نمی‌شه ‫ خود واقعیمون رو نشون بدیم. 162 00:10:42,725 --> 00:10:44,393 ‫عزیز دلمی. 163 00:10:49,649 --> 00:10:50,816 ‫کافیه! 164 00:10:53,694 --> 00:10:55,988 ‫به نظرم وقتشه پدر و مادرم باهاش روبرو بشن. 165 00:10:57,740 --> 00:10:59,158 ‫ظاهرا بهم دروغ می‌گفتن. 166 00:10:59,950 --> 00:11:01,243 ‫یه رمز و رازی دارن. 167 00:11:01,744 --> 00:11:03,871 ‫رازهایی راجع به قتل که باید گفته بشن. 168 00:11:07,208 --> 00:11:10,127 ‫گرت گیتز کیه و چرا تو متهم به قتلشی؟ 169 00:11:10,211 --> 00:11:11,462 ‫وای. 170 00:11:11,545 --> 00:11:14,674 ‫اون اتهام‌ها رفع شدند. ‫پدرت بی‌گناهه. 171 00:11:14,757 --> 00:11:16,842 ‫کلانتر محله که قانع به نظر نمیاد. 172 00:11:16,926 --> 00:11:18,886 ‫بس کن ونزدی. 173 00:11:18,969 --> 00:11:21,430 ‫اینجا نه جاشه، نه وقتشه. 174 00:11:21,514 --> 00:11:24,016 ‫درواقع دقیقا جاش همین‌جاست. 175 00:11:24,100 --> 00:11:27,395 ‫- این جلسات برای اینن که... ‫- این موضوع به شما ربطی نداره دکتر. 176 00:11:27,937 --> 00:11:31,649 ‫و حوصله ندارم راجع به ساحره‌گیری‌ای ‫که مال دهه‌ها پیشه بحث کنم. 177 00:11:31,732 --> 00:11:33,526 ‫- من... ‫- عزیزم شاید بهتر باشه... 178 00:11:33,609 --> 00:11:35,820 ‫نه. جلسه تموم شد. 179 00:11:35,903 --> 00:11:37,571 ‫هرطول مایلی مادر. 180 00:11:37,655 --> 00:11:39,990 ‫- ونز... ونزدی؟ ‫- اگه حقیقت رو نمیگی... 181 00:11:40,074 --> 00:11:42,076 ‫مجبورم خودم پیگیریش کنم. 182 00:11:44,036 --> 00:11:44,954 ‫تو... 183 00:11:47,581 --> 00:11:49,583 ‫بابت آبنبات ممنونم. 184 00:11:51,043 --> 00:11:53,170 ‫درواقع این برگ خشکه. 185 00:11:54,422 --> 00:11:56,090 ‫همه‌ش مال خودت. 186 00:12:03,180 --> 00:12:04,724 ‫این چه کاری بود؟ 187 00:12:05,391 --> 00:12:08,811 ‫چطور تونستی این‌طوری پدرت ‫ رو زیر سوال ببری؟ ونزدی. 188 00:12:09,395 --> 00:12:11,772 ‫چطور تونستم؟ ‫خودت اصرار داشتی بیام این مدرسه. 189 00:12:11,856 --> 00:12:14,024 ‫واقعا خیال کردی رازت رو نمی‌فهمیدم؟ 190 00:12:14,108 --> 00:12:17,111 ‫تو کل قضیه رو نمی‌دونی. ‫پدرت کار اشتباهی نکرده. 191 00:12:17,194 --> 00:12:18,320 ‫تصمیم اون با منه. 192 00:12:26,620 --> 00:12:27,663 ‫برگ خشک میل داری؟ 193 00:12:34,086 --> 00:12:35,171 ‫چطوری پیدام کردی؟ 194 00:12:35,254 --> 00:12:37,923 ‫جات توی انجمن نغمه صبح خالی بود. 195 00:12:38,591 --> 00:12:39,425 ‫من هم دلم برات تنگ شده بود. 196 00:12:39,508 --> 00:12:41,719 ‫منظورت از انجمن، فرقه‌ست؟ 197 00:12:41,802 --> 00:12:44,180 ‫ما یه جنبش توسعه شخصی هستیم که... 198 00:12:44,263 --> 00:12:46,515 ‫به مردم کمک می‌کنیم زندگیشون رو کنترل کنند. 199 00:12:46,599 --> 00:12:48,350 ‫البته بعد این که خودتون ‫حساب بانکیشون رو کنترل کردید. 200 00:12:48,434 --> 00:12:50,895 ‫من نیومدم که دعوا کنم برندی جین. 201 00:12:50,978 --> 00:12:52,396 ‫اسم من بیانکاست. 202 00:12:52,480 --> 00:12:54,064 ‫دیگه اسم و زندگی جدیدی دارم. 203 00:12:54,148 --> 00:12:55,441 ‫وقتشه برگردی خونه. 204 00:12:55,524 --> 00:12:57,234 ‫اونجا هیچ‌وقت خونه‌ی من نبوده. 205 00:12:57,318 --> 00:13:00,988 ‫- گیدیون گفته بود که مقاومت می‌کنی. ‫- اسم اون آدم رو جلوم نیار. 206 00:13:01,071 --> 00:13:03,866 ‫خیال کردی اگه پری‌دریایی نبودیم... 207 00:13:03,949 --> 00:13:05,367 ‫اون به ما اهمیتی می‌داد؟ 208 00:13:05,451 --> 00:13:08,996 ‫زشته اینطوری راجع به پدرخونده‌ت حرف بزنی. 209 00:13:09,705 --> 00:13:11,290 ‫واقعا باهاش ازدواج کردی. 210 00:13:11,373 --> 00:13:15,211 ‫اون می‌خواد برگردی خونه که ‫یه خانواده واقعی بشیم. 211 00:13:15,920 --> 00:13:16,837 ‫عمرا. 212 00:13:17,421 --> 00:13:19,256 ‫فعلا که یه پری‌دریایی داره ‫ که کارهاش رو انجام بده. 213 00:13:20,883 --> 00:13:21,967 ‫خداحافظ مامان. 214 00:13:22,927 --> 00:13:26,472 ‫دیگه هم نمی‌خوام دستبندهای نغمه‌ صبح ‫رو نزدیک این شهر ببینم. 215 00:13:27,556 --> 00:13:29,600 ‫نغمه پری‌دریایی من داره از بین می‌ره. 216 00:13:31,644 --> 00:13:33,103 ‫تعداد استخدام‌ها کم شده... 217 00:13:33,187 --> 00:13:36,190 ‫و آدم‌های بد شروع کردن به سوال پرسیدن. 218 00:13:37,900 --> 00:13:39,777 ‫این یه درخواست نبود. 219 00:13:40,611 --> 00:13:42,029 ‫و اگه قبول نکنم؟ 220 00:13:44,657 --> 00:13:49,328 ‫اون‌وقت همه اینجا می‌فهمن که ‫ چطوری تونستی وارد هرگزگاه بشی. 221 00:13:49,411 --> 00:13:52,498 ‫من بالاخره تونستم واسه خودم کسی بشم، ‫ و تو می‌خوای نابودش کنی. 222 00:13:52,581 --> 00:13:55,084 ‫تو هیچی نشدی بیانکا. 223 00:13:56,710 --> 00:13:58,462 ‫فقط حالا از آدم‌های باکلاس‌تری ‫ کلاهبرداری می‌کنی. 224 00:13:58,546 --> 00:13:59,964 ‫ولی دوستت نیستن. 225 00:14:01,048 --> 00:14:03,759 ‫بالاخره می‌فهمن کی هستی. 226 00:14:04,677 --> 00:14:07,763 ‫یه پری‌دریایی هیچ‌وقت نمی‌تونه ‫ خودش رو مخفی کنه. 227 00:14:09,640 --> 00:14:13,143 ‫تا آخر هفته وقت داری که ‫ با همه خداحافظی کنی. 228 00:14:20,985 --> 00:14:22,736 ‫عسل کندوی سوم رو جمع کردم. 229 00:14:24,363 --> 00:14:25,865 ‫دل زنبورها برات تنگ شده یوجین. 230 00:14:28,534 --> 00:14:29,493 ‫دل همه تنگ شده. 231 00:14:33,289 --> 00:14:34,582 ‫ممنون که حواست بهش هست. 232 00:14:36,542 --> 00:14:37,418 ‫خبری نشد؟ 233 00:14:40,004 --> 00:14:41,547 ‫لیاقتش این نبود. 234 00:14:43,424 --> 00:14:44,633 ‫من باید جاش می‌بودم. 235 00:14:45,843 --> 00:14:47,595 ‫چرا بدون من رفتی؟ 236 00:14:49,638 --> 00:14:52,933 ‫- نمی‌خواستم بترسونمت عزیزم. ‫- پس ونزدی تویی. 237 00:14:53,517 --> 00:14:56,270 ‫ما مامان‌های یوجین هستیم. سو و جنت. 238 00:14:56,353 --> 00:14:58,188 ‫اخیرا فقط راجع به تو حرف می‌زد. 239 00:14:58,272 --> 00:15:00,816 ‫خیلی خوشحال بود که عضو هامر شدی. 240 00:15:00,900 --> 00:15:04,236 ‫یوجین نمی‌تونست توی ‫ هرگزگاه با کسی صمیمی بشه. 241 00:15:04,320 --> 00:15:07,281 ‫خیلی هیجان زده بود که ‫بالاخره یه دوست پیدا کرده. 242 00:15:07,781 --> 00:15:09,074 ‫براش یکم عسل آوردم. 243 00:15:09,158 --> 00:15:12,536 ‫یوجین جوری اون زنبورها رو ‫دوست داره که انگار بچه‌هاشن. 244 00:15:13,829 --> 00:15:15,581 ‫بچه‌های ویز ویزیش. 245 00:15:18,042 --> 00:15:19,960 ‫حالش خوب میشه، نه؟ 246 00:15:20,044 --> 00:15:21,211 ‫بهتره من برم. 247 00:15:36,644 --> 00:15:39,563 ‫اولین باریه که یه نفر خودش ‫ رو توی سردخونه می‌کشه. 248 00:15:39,647 --> 00:15:41,607 ‫بچه‌ها نمی‌دونن با جنازه چیکار کنن. 249 00:15:41,690 --> 00:15:42,544 ‫چی پیدا کردین؟ 250 00:15:42,568 --> 00:15:45,152 ‫اسلحه قانونی بود و به ‫اسم خودش ثبت شده بود. 251 00:15:45,235 --> 00:15:46,445 ‫اسلحه کمری چهل و پنج میلی‌متری. 252 00:15:46,528 --> 00:15:48,364 ‫سرایدار میگه اسلحه رو توی میزش می‌ذاشت. 253 00:15:48,447 --> 00:15:50,157 ‫من هفته پیش دکتر رو دیدم. 254 00:15:50,699 --> 00:15:54,244 ‫داشت برنامه مسافرت دریایی با زنش می‌ریخت. ‫خیلی خوشحال بود که بازنشسته میشه. 255 00:15:54,328 --> 00:15:56,622 ‫گمونم نمیشه فهمید چی تو سر مردم می‌گذره. 256 00:15:56,705 --> 00:15:59,875 ‫ظاهرا گلوله می‌گذره. ‫فیلم امنیتی داریم؟ 257 00:16:00,459 --> 00:16:03,170 ‫نه. دوربین پوشونده شده بود. ‫آدامس بادکنکی سیاه. 258 00:16:03,837 --> 00:16:07,174 ‫بهشون گفتم فیلمش رو ببینن ‫که بفهمیم از کی اونجا بوده. 259 00:16:07,257 --> 00:16:08,884 ‫آدامس بادکنکی سیاه. 260 00:16:09,551 --> 00:16:11,178 ‫جدا؟ 261 00:16:12,221 --> 00:16:17,101 ‫نامه‌ خودکشیش میگه که بابت ‫ یه پرونده قدیمی ناراحت بوده. 262 00:16:17,184 --> 00:16:20,104 ‫نوشته قضیه رو پوشونده، ‫گزارش پزشکی قانونی رو جعل کرده. 263 00:16:20,187 --> 00:16:22,815 ‫و سال‌هاست که بابتش عذاب وجدان داره. 264 00:16:24,066 --> 00:16:25,150 ‫کدوم پرونده؟ 265 00:16:25,234 --> 00:16:26,527 ‫گرت گیتز. 266 00:16:27,861 --> 00:16:29,446 ‫گرت گیتز؟ شوخی می‌کنی دیگه؟ 267 00:16:29,530 --> 00:16:31,031 ‫ازش چیزی می‌دونی؟ 268 00:16:31,115 --> 00:16:33,242 ‫سی سال منتظر بودم که قاتلش رو بگیرم. 269 00:16:33,909 --> 00:16:35,244 ‫می‌دونی کار کی بوده؟ 270 00:16:35,327 --> 00:16:37,371 ‫فقط یه مظنون بوده. 271 00:16:37,454 --> 00:16:40,290 ‫همیشه می‌دونستم که حقیقت رو مخفی کردن. 272 00:16:41,917 --> 00:16:43,252 ‫حالا خودم مدرک دارم. 273 00:17:50,125 --> 00:17:54,932 ‫[گرت گیتز، فرزند و برادر عزیزی ‫که زود ترکمان کرد] 274 00:17:57,117 --> 00:17:59,703 ‫خیلی گرسنمه. 275 00:18:03,999 --> 00:18:06,001 ‫تو گرسنت نیست عزیزم؟ 276 00:18:06,085 --> 00:18:08,003 ‫اشتهام ترکم کرده مادر. 277 00:18:08,796 --> 00:18:10,839 ‫همونطور که صداقت تو رو ترک کرده. 278 00:18:19,723 --> 00:18:21,100 ‫باید بهش بگیم. 279 00:18:23,143 --> 00:18:25,229 ‫عمرا باور کنه. 280 00:18:26,313 --> 00:18:27,940 ‫باید قوی باشیم. 281 00:18:30,442 --> 00:18:34,738 ‫و امیدوار باشیم که یه چیز بدتر پیش بیاد ‫ که حواسش رو پرت کنه. 282 00:18:46,458 --> 00:18:48,961 ‫مجبورم می‌کنی بپرسم؟ 283 00:18:49,878 --> 00:18:53,298 ‫من و ایجکس هنوز روی رابطمون عنوانی نذاشتیم. 284 00:18:53,382 --> 00:18:55,342 ‫منظورم پسرها نبود. 285 00:18:55,425 --> 00:18:57,469 ‫هنوز گرگ نشدی؟ 286 00:19:02,015 --> 00:19:02,975 ‫نه. 287 00:19:03,767 --> 00:19:05,936 ‫خب، باعث ناامیدیه. 288 00:19:07,354 --> 00:19:08,397 ‫منم دیگه. 289 00:19:09,690 --> 00:19:11,358 ‫یه ناامیدی بزرگ. 290 00:19:23,120 --> 00:19:25,414 ‫می‌تونم بپرسم قضیه چیه کلانتر؟ 291 00:19:26,206 --> 00:19:28,167 ‫چی شده خانم تورن‌هیل؟ 292 00:19:28,250 --> 00:19:29,585 ‫خبر ندارم. 293 00:19:29,668 --> 00:19:31,086 ‫گومز آدامز. 294 00:19:35,591 --> 00:19:36,884 ‫چه کمکی از دستم برمیاد کلانتر؟ 295 00:19:36,967 --> 00:19:40,012 ‫تو به اتهام قتل گرت گیتز تحت بازداشتی. 296 00:19:40,095 --> 00:19:41,555 ‫تو حق داری که سکوت اختیار کنی. 297 00:19:41,638 --> 00:19:44,933 ‫هر حرفی که بزنی بر علیه‌ات ‫در دادگاه استفاده می‌شه. 298 00:19:45,017 --> 00:19:45,851 ‫بابا؟ 299 00:19:46,393 --> 00:19:48,270 ‫حق داری وکیل اختیار کنی. 300 00:19:48,353 --> 00:19:51,106 ‫اگر توانایی گرفتن وکیل ندارید، ‫وکیل تسخیری براتون گرفته می‌شه. 301 00:20:22,763 --> 00:20:25,807 ‫طوفان کوچولوی من، مادرت چطوره؟ 302 00:20:25,891 --> 00:20:28,268 ‫نابود شده. دوست نداره نارنجی بپوشی. 303 00:20:29,269 --> 00:20:31,980 ‫امروز دیدم که روی یه قبر گل رز گذاشت. 304 00:20:32,981 --> 00:20:35,234 ‫روی سنگ قبرش نوشته بود «گرت گیتز». 305 00:20:35,317 --> 00:20:37,903 ‫همونی که به جرم قتلش بازداشت شدی. 306 00:20:39,363 --> 00:20:40,572 ‫توضیحی داری؟ 307 00:20:45,244 --> 00:20:47,829 ‫گرت شیفته مادرت شده بود. 308 00:20:48,664 --> 00:20:51,750 ‫مهربونیش رو با علاقه اشتباه گرفت. 309 00:20:52,334 --> 00:20:55,462 ‫این شیفتگیش تبدیل به عقده شده بود، 310 00:20:56,046 --> 00:20:57,714 ‫و مادرت رو تعقیب می‌کرد. 311 00:20:57,798 --> 00:21:00,008 ‫- چرا به پلیس زنگ نزدی؟ ‫- سعی کردیم. 312 00:21:00,634 --> 00:21:03,303 ‫ولی خانوادش توی جریکو ‫ خیلی قدیمی و ثروتمند بودن. 313 00:21:03,387 --> 00:21:05,013 ‫هیچکس حرف ما رو باور نکرد. 314 00:21:05,847 --> 00:21:09,142 ‫پدر متعصب و خرافاتی گرت... 315 00:21:09,226 --> 00:21:12,145 ‫عصبانی بود که مادرت به تنها پسرش اتهام زده. 316 00:21:13,188 --> 00:21:16,316 ‫همه‌ش از مجلس رقص ریون شروع شد. 317 00:21:18,402 --> 00:21:20,946 ‫من و مادرت رفتیم بیرون که یه هوایی بخوریم. 318 00:21:28,370 --> 00:21:29,955 ‫آدامز! 319 00:21:30,038 --> 00:21:32,040 ‫اونجا بود که پیداش شد. 320 00:21:32,708 --> 00:21:34,543 ‫یواشکی وارد مدرسه شده بود. 321 00:21:35,043 --> 00:21:38,213 ‫عشق عجیبش به مادرت باعث ‫ شده بود که دیوانه بشه. 322 00:21:38,714 --> 00:21:43,427 ‫بهم خیره شده بود و توی ‫ چشم‌هاش انگیزه‌ی قتل بود. 323 00:21:44,011 --> 00:21:46,263 ‫برو. از اینجا برو. ‫به من آسیب نمی‌زنه. 324 00:21:47,306 --> 00:21:48,473 ‫گرت، نه! 325 00:21:48,557 --> 00:21:50,559 ‫بس کن گرت! 326 00:21:58,900 --> 00:22:01,236 ‫زندگیشم از جلوی‌ چشم‌هام رد شد. 327 00:22:02,070 --> 00:22:06,491 ‫تنفر و حسادت گرت رو کور کرده بود. 328 00:22:30,724 --> 00:22:32,225 ‫وقتی که شمشیر رو دیدم... 329 00:22:33,143 --> 00:22:35,520 ‫غریزه بقام زنده شد. 330 00:22:41,026 --> 00:22:44,029 ‫حادثه خیلی بدی بود. 331 00:23:06,259 --> 00:23:10,097 ‫اگه بخوام راستش رو بگم، ‫ اعترافش قابل قبول به نظر میاد. 332 00:23:10,180 --> 00:23:12,891 ‫کاملا با صداقت حرف زد. 333 00:23:12,974 --> 00:23:15,227 ‫شاید پدرم واقعا راستش رو میگه. 334 00:23:15,310 --> 00:23:17,145 ‫ممنون که صادقانه گفتی. 335 00:23:20,065 --> 00:23:22,484 ‫البته شیوه بیانش هم هست. 336 00:23:22,567 --> 00:23:25,070 ‫وقتی که سبیلش رو صاف می‌کنه. 337 00:23:25,153 --> 00:23:27,406 ‫وقتی که خیلی آروم چشمک می‌زنه. 338 00:23:28,156 --> 00:23:31,159 ‫از وقتی دوازده سالمه باهاش ‫ رولت روسی بازی می‌کنم. 339 00:23:31,660 --> 00:23:32,828 ‫خوب شیوه‌هاش رو می‌شناسم. 340 00:23:33,537 --> 00:23:36,248 ‫شرمنده که پدر بهتری نبودم. 341 00:23:36,331 --> 00:23:39,251 ‫ممکنه بی‌خیال نمایش افراطی احساسات بشیم؟ 342 00:23:39,960 --> 00:23:42,045 ‫می‌دونم که معذبت می‌کنن. 343 00:23:43,505 --> 00:23:46,299 ‫کدوم پدری به شمشیر میده دست دختر پنج سالش؟ 344 00:23:47,259 --> 00:23:50,137 ‫ضربه‌های گیج کننده‌ت حرف نداشتن. 345 00:23:50,220 --> 00:23:52,055 ‫یا بهش یاد میده که با کوسه‌ها شنا کنه؟ 346 00:23:52,139 --> 00:23:55,016 ‫اون‌ها هم مثل من فکر کردن خیلی خونسردی. 347 00:23:55,100 --> 00:23:57,018 ‫شیوه پوست کندن مار زنگی؟ 348 00:23:57,102 --> 00:23:59,938 ‫اگه درست بپزیشون دقیقا مزه مرغ می‌دن. 349 00:24:00,522 --> 00:24:03,733 ‫منظورم اینه که تو بهم یاد دادی ‫ قوی و مستقل باشم. 350 00:24:04,359 --> 00:24:07,654 ‫که چطوری توی دنیای پر از خیانت ‫ و تعصب زندگی کنم. 351 00:24:08,864 --> 00:24:11,741 ‫تو باعث شدی که بفهمم چقدر مهمه که... 352 00:24:11,825 --> 00:24:13,785 ‫هیچ‌وقت از خودم غافل نشم. 353 00:24:16,455 --> 00:24:20,083 ‫پس می‌شه گفت که توی پدری کردن کم نذاشتی. 354 00:24:23,712 --> 00:24:25,255 ‫ممنونم ونزدی. 355 00:24:30,969 --> 00:24:32,387 ‫باید حرف بزنیم. 356 00:24:34,514 --> 00:24:35,932 ‫چطوری اومدی داخل؟ 357 00:24:37,017 --> 00:24:39,269 ‫برنیس؟ برنیس! 358 00:24:39,352 --> 00:24:42,314 ‫ممکنه برنیس یه تماس دریافت کرده باشه ‫ که گربه خاکستریش یعنی سوییفتی... 359 00:24:42,397 --> 00:24:43,648 ‫رو گروگان گرفتن. 360 00:24:44,566 --> 00:24:46,985 ‫پدرم گرت گیتز رو نکشته. 361 00:24:47,861 --> 00:24:49,738 ‫خب من اعتراف امضا شده‌ش رو دارم. 362 00:24:49,821 --> 00:24:51,948 ‫و آلت قتاله رو هم تایید کرد. 363 00:24:52,032 --> 00:24:54,326 ‫و هردوش رو قراره به دادستان تحویل بدم. 364 00:24:54,910 --> 00:24:56,953 ‫به نظرت زمان‌بندیش جالب نیست؟ 365 00:24:57,454 --> 00:25:00,624 ‫پزشک قانونی خودش رو ‫بخاطر یه پرونده قدیمی... 366 00:25:00,707 --> 00:25:03,710 ‫دقیقا وقتی می‌کشه که ‫مظنون اصلی یعنی پدرم... 367 00:25:03,793 --> 00:25:04,794 ‫برای آخرهفته برگشته توی شهر. 368 00:25:05,462 --> 00:25:08,632 ‫چیزی که من می‌بینم اینه که بالاخره ‫یه مجرم قرار تقاص پس بده. 369 00:25:09,132 --> 00:25:12,636 ‫و این که خودم بهش دستبند زدم، ‫واقعا خیلی لذت‌بخش بود. 370 00:25:12,719 --> 00:25:14,888 ‫کلانتر، چرا متوجه نیستی که ‫ یه نفر داره سعی می‌کنه... 371 00:25:14,971 --> 00:25:17,140 ‫تحقیقات من رو منحرف بکنه؟ 372 00:25:17,224 --> 00:25:20,727 ‫من غار هیولا رو پیدا کردم ‫و مدرک دی‌ان‌ای رو بهت دادم. 373 00:25:20,810 --> 00:25:22,395 ‫اصلا آزمایشش کردی؟ 374 00:25:22,479 --> 00:25:25,690 ‫شاید برات شوکه کننده باشه، ‫ولی همه چیز به خواست تو پیش نمیره آدامز. 375 00:25:26,525 --> 00:25:28,944 ‫بیا. جواب دی‌ان‌ای. 376 00:25:29,945 --> 00:25:31,613 ‫مطابقت نداشت. بی‌نتیجه بود. 377 00:25:31,696 --> 00:25:34,533 ‫پس واقعا فکر می‌کنی همه‌ش تصادفیه؟ 378 00:25:35,116 --> 00:25:37,661 ‫هرکسی که یوجین رو زخمی کرده، ‫دادپزشک رو هم کشته. 379 00:25:37,744 --> 00:25:40,747 ‫متاسفانه یه نفر دوربین‌های امنیتی ‫ سردخونه رو خراب کرده، 380 00:25:40,830 --> 00:25:42,374 ‫برای همین نمی‌دونیم چی شده. 381 00:25:42,457 --> 00:25:44,000 ‫روی لنز آدامس بادکنکی چسبونده. 382 00:25:44,584 --> 00:25:46,169 ‫آدامس بادکنکی سیاه. 383 00:25:47,420 --> 00:25:49,005 ‫شاید بهتر باشه ازش آزمایش دی‌ان‌ای بگیرم. 384 00:25:49,089 --> 00:25:52,551 ‫یه نفر می‌خواد من رو از کنار بزنه. ‫حواس پرتیه. 385 00:25:52,634 --> 00:25:55,762 ‫نه‌خیر. عدالته که داره اجرا می‌شه. 386 00:25:55,845 --> 00:25:57,722 ‫خانواده گرت گیتز لیاقت این رو دارن ‫ که ببینن پرونده بسته شده. 387 00:25:58,306 --> 00:26:00,892 ‫حتی اگه هیچ‌کدومشون نباشن که نفس راحت بکشن. 388 00:26:01,434 --> 00:26:02,477 ‫چه بلایی سرشون اومده؟ 389 00:26:02,561 --> 00:26:04,145 ‫مادرش خودش رو توی ‫حیاط پشتی حلق‌آویز کرده. 390 00:26:04,229 --> 00:26:06,022 ‫پدرش انقدر مشروب خورد که توی جوانی مرد. 391 00:26:06,106 --> 00:26:07,983 ‫حتی خواهر کوچیکش هم نتونست نجات پیدا کنه. 392 00:26:08,650 --> 00:26:12,362 ‫یتیم شده بود. فرستادنش خارج و غرق شد. 393 00:26:13,071 --> 00:26:14,447 ‫همشون مردن. 394 00:26:15,156 --> 00:26:17,492 ‫فقط مرگ گرت تقصیر پدرت نیست... 395 00:26:17,576 --> 00:26:19,452 ‫مرگ کل اون خانواده تقصیر پدرته. 396 00:26:36,303 --> 00:26:38,597 ‫بیا. برات یه هدیه آوردم. 397 00:26:39,389 --> 00:26:42,601 ‫خیلی کار قشنگی کردی. ‫لازم نبود چیزی برام بگیری. 398 00:26:42,684 --> 00:26:47,772 ‫می‌دونم، ولی به نظرم آخرهفته‌مون ‫ رو بد شروع کرده بودیم. 399 00:26:48,481 --> 00:26:52,360 ‫فقط می‌خوام بدونی که من صلاحت رو می‌خوام. 400 00:27:07,959 --> 00:27:08,960 ‫این چیه؟ 401 00:27:09,419 --> 00:27:10,545 ‫بروشور. 402 00:27:11,379 --> 00:27:12,589 ‫واسه اردوی تابستونی. 403 00:27:12,672 --> 00:27:15,050 ‫این‌ها اردوی تابستونی معمولی نیستن. 404 00:27:16,301 --> 00:27:18,553 ‫اردوی تبدیل واسه گرگ‌سانانه. 405 00:27:18,637 --> 00:27:21,389 ‫لزومی نداره زیاده‌روی کنی ایند. 406 00:27:21,473 --> 00:27:23,933 ‫می‌خواین من رو بفرستین ‫تبدیل درمانی برای گرگ‌سانان؟ 407 00:27:24,017 --> 00:27:26,853 ‫واسه دخترعموت لوسیل که جواب داد، مگه نه؟ 408 00:27:27,646 --> 00:27:29,689 ‫هفت هفته اطراف بالکان بود و... 409 00:27:29,773 --> 00:27:32,525 ‫تا به خودش اومد دید داره ‫سمت ماه زوزه می‌کشه. 410 00:27:32,609 --> 00:27:34,235 ‫درستش هم همینه. 411 00:27:34,319 --> 00:27:38,239 ‫نمی‌خوای گرگ بشی تا ‫ بالاخره معمولی شی عزیزم؟ 412 00:27:50,960 --> 00:27:51,961 ‫ولم کن. 413 00:27:53,046 --> 00:27:54,756 ‫وسایل ماهیگیریت رو یادت رفت. 414 00:28:03,556 --> 00:28:05,016 ‫سعی نکن خوب رفتار کنی. 415 00:28:05,975 --> 00:28:07,018 ‫بهت نمیاد. 416 00:28:08,269 --> 00:28:09,813 ‫بابا برات از اون طعمه‌هایی ‫ دوست داری گذاشته. 417 00:28:27,831 --> 00:28:29,582 ‫چه بلایی سرش میاد؟ 418 00:28:30,333 --> 00:28:32,794 ‫خب اعتراف کرده، ‫پس دادگاهی درکار نیست. 419 00:28:33,878 --> 00:28:36,423 ‫بعد اینکه حکم بدن می‌برنش ندامتگاه ایالتی. 420 00:28:36,506 --> 00:28:39,384 ‫تا از جدایی مادر دیوانه بشه. 421 00:28:41,219 --> 00:28:44,389 ‫می‌دونستی از وقتی ازدواج کردن ‫ یه شب هم جدا نبودن؟ 422 00:28:45,306 --> 00:28:48,184 ‫همیشه فکر می‌کردم توی خانوادمون این ‫ من باشم که پاش به زندان باز می‌شه. 423 00:28:48,268 --> 00:28:50,186 ‫من و لرچ شرط بسته بودیم. 424 00:28:54,023 --> 00:28:56,651 ‫بیا ببینیم ماهی‌ها گاز می‌گیرن یا نه. 425 00:29:06,870 --> 00:29:08,621 ‫بدک نبود. 426 00:29:10,081 --> 00:29:11,499 ‫دلم براش تنگ می‌شه ونزدی. 427 00:29:11,583 --> 00:29:14,127 ‫هنوز تموم نشده. اون بی‌گناهه. 428 00:29:15,211 --> 00:29:16,045 ‫خب... 429 00:29:16,963 --> 00:29:19,466 ‫اگه یه نفر باشه که بتونه ‫ بفهمه واقعا کار کی بوده... 430 00:29:21,468 --> 00:29:22,302 ‫اون تویی. 431 00:29:22,385 --> 00:29:25,513 ‫باید حقیقت رو پیدا کنی و بابا رو آزاد کنی. 432 00:29:25,597 --> 00:29:28,975 ‫خب تا اون‌موقع هردومون می‌دونیم ‫ که مامان متلاشی می‌شه. 433 00:29:31,019 --> 00:29:32,896 ‫که یعنی باید ما قوی باشیم. 434 00:29:33,897 --> 00:29:35,440 ‫و از «ما» منظورم تویی. 435 00:29:38,818 --> 00:29:40,904 ‫حالا هم یکی به من بده. 436 00:29:55,084 --> 00:29:56,544 ‫اصلا مادر کجاست؟ 437 00:29:57,504 --> 00:29:59,506 ‫گفت می‌خواد تنها باشه. 438 00:29:59,589 --> 00:30:01,549 ‫جایی که کسی نمی‌تونه پیداش کنه. 439 00:30:15,104 --> 00:30:16,189 ‫سلام مادر. 440 00:30:19,692 --> 00:30:20,819 ‫سلام ونزدی. 441 00:30:22,028 --> 00:30:24,072 ‫پس تو هم عضو انجمن شبگردهایی. 442 00:30:24,155 --> 00:30:25,698 ‫خیلی طول نکشید. 443 00:30:25,782 --> 00:30:27,742 ‫راستش قبول نکردم. 444 00:30:27,826 --> 00:30:29,869 ‫چرا؟ چون من عضوشون بودم؟ 445 00:30:29,953 --> 00:30:31,913 ‫نمی‌تونم اینجا به پای تو برسم... 446 00:30:32,956 --> 00:30:33,915 ‫پس چرا سعی کنم؟ 447 00:30:35,083 --> 00:30:37,502 ‫اگه برنده جام پو بشم... ‫تو چهار بار بردیش. 448 00:30:38,002 --> 00:30:40,129 ‫اگه عضو تیم شمشیرزنی بشم، تو کاپیتانش بودی. 449 00:30:42,048 --> 00:30:45,093 ‫چرا باید من رو بفرستی جایی ‫که زیر سایه‌ت زندگی کنم؟ 450 00:30:46,386 --> 00:30:48,346 ‫این که رقابت نیست ونزدی. 451 00:30:48,429 --> 00:30:50,640 ‫همه چیز رقابته مادر. 452 00:30:52,016 --> 00:30:55,228 ‫ولی بیشترشون رو قبول نکردم، ‫ چون یه انجمن اجتماعی بی‌ارزشن. 453 00:30:55,311 --> 00:30:57,063 ‫قدیم‌ها خیلی بیشتر بودیم. 454 00:30:58,523 --> 00:31:02,151 ‫وظیفمون این بود که از مطرودی‌ها در مقابل ‫ آسیب و خرافات محافظت می‌کردیم. 455 00:31:03,611 --> 00:31:08,324 ‫درواقع یکی از نیاکان مکزیکی ‫ پدرت انجمن رو افتتاح کرده بود. 456 00:31:08,867 --> 00:31:11,077 ‫یکی از همون‌هایی که به آمریکا اومده بود. 457 00:31:11,160 --> 00:31:12,161 ‫گودی. 458 00:31:14,247 --> 00:31:15,915 ‫نقاشیش رو تویی جهان زائر دیدم. 459 00:31:20,086 --> 00:31:23,756 ‫چه جالب، چون همون بود که ‫ جوزف کرک‌استون رو کشت. 460 00:31:24,966 --> 00:31:29,512 ‫شبگردها راز مرگبار اون بودن. ‫در پاسخ رنجی که کشید. 461 00:31:32,140 --> 00:31:34,767 ‫می‌دونم چرا اومدی اینجا ونزدی. 462 00:31:36,936 --> 00:31:38,646 ‫بگو دیگه. بپرس. 463 00:31:40,607 --> 00:31:43,109 ‫پدر گرت گیتز رو نکشته، مگه نه؟ 464 00:31:45,778 --> 00:31:46,613 ‫نه. 465 00:31:50,366 --> 00:31:52,452 ‫وقتی که من رسیدم بالای پله‌ها... 466 00:31:52,535 --> 00:31:56,164 ‫دیدم که پدرت داره واسه زنده موندن می‌جنگه. ‫خیلی وحشتناک بود. 467 00:31:56,956 --> 00:31:57,832 ‫گرت، نه! 468 00:32:08,176 --> 00:32:09,510 ‫گرت! 469 00:32:09,594 --> 00:32:10,678 ‫بس کن گرت! 470 00:32:10,762 --> 00:32:11,888 ‫ولش کن! 471 00:32:18,937 --> 00:32:21,481 ‫هیچ‌وقت یادم نمیره که چطور نگاهم کرد. 472 00:32:23,107 --> 00:32:25,902 ‫حتی از دهنش کف بیرون می‌اومد. 473 00:32:27,654 --> 00:32:31,950 ‫انگار یه حیوان هار جلوم ایستاده بود. 474 00:32:49,550 --> 00:32:50,551 ‫اوه نه. 475 00:32:57,141 --> 00:32:58,935 ‫وقتی که صدای جیغ رو شنیدم... 476 00:32:59,018 --> 00:33:00,645 ‫فهمیدم چیکار کردم. 477 00:33:02,647 --> 00:33:04,148 ‫پدرت خیلی... 478 00:33:06,150 --> 00:33:08,111 ‫آروم و شجاع بود. 479 00:33:17,829 --> 00:33:20,540 ‫باید فورا از اینجا بری تیش. 480 00:33:20,623 --> 00:33:22,542 ‫برو توی اتاقت و در رو قفل کن. 481 00:33:23,126 --> 00:33:24,293 ‫تو اصلا اینجا نبودی. 482 00:33:24,377 --> 00:33:26,170 ‫متوجه‌ای؟ 483 00:33:26,754 --> 00:33:28,297 ‫مورتیشا؟ 484 00:33:29,757 --> 00:33:31,592 ‫این رو بذار روی میز. 485 00:33:32,677 --> 00:33:33,803 ‫- برو. ‫- باشه. 486 00:33:39,475 --> 00:33:42,854 ‫پدرت تقصیر من رو گرفت که ازم محافظت کنه. 487 00:33:47,567 --> 00:33:50,737 ‫وقتی اتهامش رفع شد خیلی خوشحال بودم. 488 00:33:50,820 --> 00:33:52,196 ‫ولی می‌دونستم... 489 00:33:53,489 --> 00:33:56,200 ‫یه روزی دوباره این قضایا برمی‌گرده. 490 00:34:01,164 --> 00:34:03,541 ‫گفتی از دهن گرت کف می‌اومد. 491 00:34:03,624 --> 00:34:05,334 ‫چشم‌هاش مثل انسان نبود. 492 00:34:06,586 --> 00:34:10,173 ‫توی عمرم ندیده بودم کسی ‫انقدر خشمگین شده باشه. 493 00:34:10,715 --> 00:34:12,133 ‫شاید اصلا خشم نبوده. 494 00:34:12,925 --> 00:34:16,137 ‫کف کردن دهن، گشادی مردمک چشم، گیجی ذهنی. 495 00:34:16,220 --> 00:34:18,681 ‫این‌ها نشونه‌های چی هستن؟ 496 00:34:25,271 --> 00:34:26,689 ‫چطور ممکنه؟ 497 00:34:27,732 --> 00:34:29,525 ‫فقط یه راه برای فهمیدنش هست. 498 00:34:32,737 --> 00:34:37,408 ‫یاد وقتی افتادم که اولین جعبه ‫وسایل نبش قبرت رو خریدیم. 499 00:34:37,492 --> 00:34:39,827 ‫انقدر خوشحال بودی که نزدیک بود لبخند بزنی. 500 00:34:41,079 --> 00:34:42,663 ‫مطمئنی نمی‌خوای کمک کنی؟ 501 00:34:43,247 --> 00:34:45,792 ‫نه، مشکلی ندارم عزیزم. 502 00:34:45,875 --> 00:34:47,460 ‫دوست ندارم تفریحت رو ازت بگیرم. 503 00:35:00,431 --> 00:35:01,641 ‫لحظه برملا شدن حقیقت. 504 00:35:02,290 --> 00:35:03,290 ‫[گرت گیتز] 505 00:35:09,524 --> 00:35:10,691 ‫سلام گرت. 506 00:35:12,652 --> 00:35:13,569 ‫حق با من بود. 507 00:35:14,654 --> 00:35:17,323 ‫خب، خب، اینجا چه خبره؟ 508 00:35:19,075 --> 00:35:21,369 ‫گمونم امشب قراره توی زندان... 509 00:35:21,452 --> 00:35:22,453 ‫خانواده آدامز تجدید دیدار کنن. 510 00:35:23,162 --> 00:35:24,914 ‫هردوی شما بازداشت هستید. 511 00:35:27,917 --> 00:35:30,545 ‫راحت باشید. فردا می‌تونید وثیقه بذارید. 512 00:35:33,214 --> 00:35:35,675 ‫حتی دست توانای قانون ‫هم نمی‌تونه ما رو جدا کنه. 513 00:35:35,758 --> 00:35:37,844 ‫حداقل شب آخر رو پیش هم هستیم. 514 00:35:37,927 --> 00:35:38,761 ‫آره. 515 00:35:38,845 --> 00:35:41,764 ‫حتی شغال‌هام بهتر از شما جلوی ‫ خودشون رو می‌گیرن. 516 00:35:43,266 --> 00:35:46,018 ‫هیچ‌کدومتون اونقدر قوی نیست که بتونه ‫ طولانی مدت زندان بمونه. 517 00:35:47,145 --> 00:35:48,646 ‫و به لطف من اصلا مجبور ‫نیستید که زندان بمونید. 518 00:35:48,729 --> 00:35:51,649 ‫می‌دونستم پرنده قفسی ‫کوچولومون نقشه فرار داره. 519 00:35:53,860 --> 00:35:57,155 ‫از گردشمون یه سوغاتی آوردم. ‫از گرت قرض گرفتمش. 520 00:35:58,239 --> 00:36:00,283 ‫اون با مسموم شدن از سم شبگردها مرد. 521 00:36:00,366 --> 00:36:03,703 ‫حفظ قابل توجه بافت نرم بدنش ‫و رنگ آبیش حرفم رو تایید می‌کنه. 522 00:36:04,745 --> 00:36:09,250 ‫- که یعنی گرت داشت می‌کرد... ‫- قبل اینکه با شمشیر بزنیش. 523 00:36:10,710 --> 00:36:13,713 ‫وقتی بی‌گناهیت اثبات می‌شه ‫حتی جذاب تر می‌شی. 524 00:36:13,796 --> 00:36:14,630 ‫آره. 525 00:36:14,714 --> 00:36:17,884 ‫می‌شه یه بار هم که شده ‫ هم رو ول کنید و تمرکز کنید؟ 526 00:36:19,719 --> 00:36:22,305 ‫ثابت که لیاقت این که پسرم باشی رو داری! 527 00:36:22,889 --> 00:36:24,807 ‫همه اون مطرودها رو بکش! 528 00:36:24,891 --> 00:36:27,518 ‫یواشکی برو داخل و کاسه نوشیدنی رو مسموم کن. 529 00:36:28,519 --> 00:36:29,812 ‫آدامز! 530 00:36:34,483 --> 00:36:35,568 ‫ونزدی. 531 00:36:39,947 --> 00:36:41,490 ‫رویا دیدی؟ 532 00:36:42,742 --> 00:36:43,868 ‫چی شد؟ 533 00:36:44,368 --> 00:36:45,870 ‫چی دیدی؟ 534 00:36:47,580 --> 00:36:48,706 ‫شبی که گرت مُرد... 535 00:36:48,789 --> 00:36:52,126 ‫یه شیشه کوچیک از سم شبگرد ‫ توی جیبش شکست. 536 00:36:52,210 --> 00:36:54,295 ‫فقط نمی‌خواست پدر رو بکشه. 537 00:36:55,671 --> 00:36:58,925 ‫می‌خواست با سم شبگرد ‫کل مدرسه رو مسموم کنه. 538 00:37:05,389 --> 00:37:08,309 ‫ممنون که انقدر زود درخواست ‫ ما رو قبول کردید آقای شهردار. 539 00:37:08,392 --> 00:37:11,020 ‫آره خب. تهدیدهای یواشکی باعثش شدن. 540 00:37:11,604 --> 00:37:14,106 ‫گرت گیتز به ضرب شمشیر کشته نشد. 541 00:37:19,570 --> 00:37:23,574 ‫این درخشش آبی بخاطر ‫مسمومیت با سم شبگرده. 542 00:37:23,658 --> 00:37:26,244 ‫ولی خودت می‌دونستی، مگه نه؟ 543 00:37:26,327 --> 00:37:28,246 ‫چون وقتی تو کلانتر بودی... 544 00:37:28,329 --> 00:37:30,206 ‫مسئول پرونده بودی و پنهونش کردی. 545 00:37:37,672 --> 00:37:41,634 ‫آنسل گیتز از مطرودها و هرگزگاه متنفر بود. 546 00:37:41,717 --> 00:37:44,679 ‫می‌گفت که زمینی که توش مدرسه رو ساختن... 547 00:37:44,762 --> 00:37:47,348 ‫حدود دویست سال پیش از خانوادش دزدیده شده. 548 00:37:48,182 --> 00:37:51,352 ‫گرت اون شب رفت اونجا که ‫ نوشیدنی رو مسموم کنه... 549 00:37:51,894 --> 00:37:53,854 ‫و همه بچه‌ها رو حین مجلس رقص بکشه. 550 00:37:54,438 --> 00:37:58,567 ‫آنسل یه بار حین مستی بهم ‫اعتراف کرد که فکر اون بوده. 551 00:37:58,651 --> 00:38:02,029 ‫چرا به دکتر آنوار گفتی که گزارش ‫ کالبدشکافی دروغین بده؟ 552 00:38:02,113 --> 00:38:04,824 ‫تو حقیقت رو می‌دونستی. ‫که چطور مرد. 553 00:38:04,907 --> 00:38:08,202 ‫ببین، شغل من اینه که صلح رو حفظ کنم. 554 00:38:08,286 --> 00:38:09,495 ‫اگه دادگاهی برگزار می‌شد... 555 00:38:09,578 --> 00:38:12,415 ‫آبروی جریکو و هرگزگاه از بین می‌رفت. 556 00:38:12,498 --> 00:38:15,960 ‫به نظرم تنها آبرویی که نگرانش بودی ‫ آبروی خودت بود. 557 00:38:17,044 --> 00:38:19,255 ‫یادمه گرت پز می‌داد که... 558 00:38:19,338 --> 00:38:21,716 ‫کلانتر زیر دست پدرش کار می‌کنه. 559 00:38:22,800 --> 00:38:26,178 ‫یک سال بعدش تو شهردار شدی. 560 00:38:26,262 --> 00:38:28,723 ‫که بدون شک با حمایت آنسل گیتز بود. 561 00:38:28,806 --> 00:38:31,017 ‫واقعا از حرفت ناراحت شدم. 562 00:38:31,100 --> 00:38:34,895 ‫چیزی که من رو ناراحت می‌کنه اینه که ‫اگه وقتی من بخاطر تعقیب کردنم... 563 00:38:34,979 --> 00:38:39,608 ‫ازش شکایت کردم، وظیفه‌ت رو انجام می‌دادی، ‫ می‌تونستی جلوی مرگ گرت رو بگیری. 564 00:38:40,109 --> 00:38:41,110 ‫ولی نکردی. 565 00:38:41,193 --> 00:38:46,365 ‫مردهایی مثل تو اصلا نمی‌دونن چه ‫حسی داره که حرفت رو باور نکنن. 566 00:38:53,414 --> 00:38:54,623 ‫چی می‌خواین؟ 567 00:38:58,627 --> 00:39:00,629 ‫تمام اتهام‌ها رفع بشه. 568 00:39:00,713 --> 00:39:02,340 ‫پدرم فورا آزاد بشه... 569 00:39:02,423 --> 00:39:05,509 ‫و دفتر کلانتر فورا و بدون چون و چرا ‫ ازش عذرخواهی کنه. 570 00:39:08,304 --> 00:39:10,097 ‫قبول می‌کنی؟ 571 00:39:23,694 --> 00:39:25,529 ‫خیلی تاثیرگذار بودی. 572 00:39:31,577 --> 00:39:33,454 ‫کی رویاهات شروع شد؟ 573 00:39:36,624 --> 00:39:37,833 ‫چند ماه پیش. 574 00:39:38,334 --> 00:39:40,336 ‫قبل این که رفتم هرگزگاه. 575 00:39:41,128 --> 00:39:43,089 ‫متاسفم که رفتارم جوری بود که نتونی بهم بگی. 576 00:39:45,257 --> 00:39:47,843 ‫می‌دونم اخیرا سختی‌هایی داشتیم. 577 00:39:48,386 --> 00:39:52,306 ‫رابطه مادر دختری ما پر از سختی و خائن بوده. 578 00:39:55,059 --> 00:39:57,561 ‫ولی من همیشه ازت حمایت می‌کنم ونزدی. 579 00:39:59,105 --> 00:40:00,189 ‫همیشه. 580 00:40:06,570 --> 00:40:08,739 ‫گاهی اوقات وقتی به چیزی ‫یا کسی دست می‌زنم... 581 00:40:09,740 --> 00:40:12,618 ‫تصاویر ناگهانی‌ای از ‫گذشته یا آینده می‌بینم. 582 00:40:14,120 --> 00:40:15,704 ‫نمی‌دونم چطوری کنترلش کنم. 583 00:40:17,415 --> 00:40:21,001 ‫توانایی ذهنی ما بستگی به شخصیتمون داره. 584 00:40:22,420 --> 00:40:23,921 ‫با توجه به روحیاتم... 585 00:40:24,004 --> 00:40:26,424 ‫رویاهای من همیشه مثبت هستن. 586 00:40:26,507 --> 00:40:27,842 ‫که این یعنی یه کبوتر هستم. 587 00:40:28,676 --> 00:40:32,471 ‫و من چی؟ کسی که دنیا رو شوم‌تر می‌بینه؟ 588 00:40:33,139 --> 00:40:34,306 ‫تو یک زاغی. 589 00:40:35,516 --> 00:40:38,352 ‫رویاهای تو قوی‌تر و واقعی تر هستند. 590 00:40:39,478 --> 00:40:42,565 ‫ولی اگه آموزش لازم رو نبینی ‫ ممکنه باعث دیوانگی بشه. 591 00:40:43,691 --> 00:40:46,110 ‫اگه می‌تونستم بهت کمک کنم، می‌کردم ونزدی. 592 00:40:46,193 --> 00:40:48,195 ‫ولی زنده‌ها به ما آموزش نمی‌دن. 593 00:40:49,113 --> 00:40:53,909 ‫وقتی آماده بشیم یه نفر از نیاکانمون ‫ از ماورا میاد تا بهمون کمک کنه. 594 00:40:55,161 --> 00:40:56,328 ‫گودی اومده. 595 00:40:57,204 --> 00:40:58,205 ‫قبلا دیدمش. 596 00:40:58,289 --> 00:41:00,082 ‫احتیاط کن ونزدی. 597 00:41:00,916 --> 00:41:03,043 ‫گودی ساحره قدرتمندی بود... 598 00:41:03,544 --> 00:41:05,963 ‫ولی حس انتقام‌جوییش ‫ باعث شد که زیاده‌روی کنه... 599 00:41:06,046 --> 00:41:08,132 ‫و حتی خودش هم نتونست کاری بکنه. 600 00:41:17,224 --> 00:41:18,476 ‫بابت همه چیز متاسفم. 601 00:41:20,644 --> 00:41:22,146 ‫من کینه‌‌‌ای نیستم. 602 00:41:22,730 --> 00:41:23,981 ‫فقط بدهی خون رو یادم می‌مونه. 603 00:41:25,941 --> 00:41:29,153 ‫پس دخترت و پسرم... 604 00:41:30,696 --> 00:41:31,530 ‫صمیمی شدن. 605 00:41:32,114 --> 00:41:35,159 ‫دلم واسه پسرهایی که گیر نگاه ‫افعی‌گونه‌ش می‌افتن، می‌سوزه. 606 00:41:35,242 --> 00:41:36,577 ‫ولی حتما ارزشش رو داره. 607 00:41:37,578 --> 00:41:40,164 ‫وگرنه تحملش نمی‌کرد. 608 00:41:40,915 --> 00:41:43,209 ‫از مادرش به ارث برده. 609 00:41:53,385 --> 00:41:54,303 ‫بابا! 610 00:41:55,179 --> 00:41:57,973 ‫خیلی دلم برات تنگ شده بود بابا. ‫خیلی دلم تنگ شده بود. 611 00:42:01,268 --> 00:42:02,269 ‫عزیزم. 612 00:42:03,646 --> 00:42:04,688 ‫عشق من. 613 00:42:05,189 --> 00:42:06,565 ‫دورم رو شلوغ نکنید. 614 00:42:19,870 --> 00:42:23,958 ‫خب مشخص شد دیگه. شیش هفته اردوی هاول. 615 00:42:24,041 --> 00:42:26,544 ‫- باید انتخاب کنی که توی چه فعالیتی... ‫- نه، لزومی نداره. 616 00:42:27,169 --> 00:42:28,295 ‫چون نمی‌خوام برم. 617 00:42:29,004 --> 00:42:30,798 ‫نه این تابستون. نه هیچ‌وقت. 618 00:42:30,881 --> 00:42:34,260 ‫اگه قرار باشه گرگ بشم، ‫می‌خوام خودم زمانش رو تصمیم بگیرم... 619 00:42:34,343 --> 00:42:35,344 ‫نه تو. 620 00:42:37,805 --> 00:42:40,933 ‫امیدوارم یه روزی برسه که ‫چیزی که هستم رو قبول کنید. 621 00:42:52,194 --> 00:42:53,696 ‫من بهت افتخار می‌کنم بچه. 622 00:42:55,114 --> 00:42:56,448 ‫خودت باش. 623 00:43:07,751 --> 00:43:10,421 ‫به یه شرط برمی‌گردم و بهت کمک می‌کنم. 624 00:43:10,504 --> 00:43:12,756 ‫صبر کن تا امسال مدرسه‌م تموم بشه. 625 00:43:12,840 --> 00:43:14,537 ‫از کجا بدونم که ‫دوباره فرار نمی‌کنی؟ 626 00:43:14,561 --> 00:43:17,136 ‫چون هردومون چیزهای ‫زیادی برای از دست دادن داریم. 627 00:43:17,219 --> 00:43:18,887 ‫ولی بعدش... 628 00:43:18,971 --> 00:43:22,558 ‫تو و نغمه سحر از زندگیم می‌رید بیرون... ‫برای همیشه. 629 00:43:30,149 --> 00:43:31,483 ‫زیاده‌روی نکن. 630 00:43:34,862 --> 00:43:38,991 ‫خب، حداقل می‌تونیم بگیم مهمونی ‫ آخرهفته والدین حوصله سر بر نبود. 631 00:43:39,074 --> 00:43:41,535 ‫می‌دونستم جربزه‌ش رو نداری که کسی رو بکشی. 632 00:43:42,244 --> 00:43:44,163 ‫با اینکه حرفت خیلی ناراحتم کرد... 633 00:43:45,331 --> 00:43:47,666 ‫ممنونم تله‌ی مرگ کوچولوی من. 634 00:43:54,715 --> 00:43:57,635 ‫وقتی ورق به ورق این دفتر سالنامه رو دیدم... 635 00:43:57,718 --> 00:44:02,681 ‫یاد اوقات خوبی که خودم اینجا داشتم افتادم. 636 00:44:02,765 --> 00:44:04,266 ‫ولی اون‌ها فقط همین بودن. 637 00:44:05,601 --> 00:44:06,602 ‫فقط مال من. 638 00:44:07,728 --> 00:44:10,397 ‫تو باید مسیر خودت رو بری. 639 00:44:12,107 --> 00:44:14,485 ‫من نمی‌خوام توی زندگیت یه غریبه باشم عزیزم. 640 00:44:15,486 --> 00:44:18,072 ‫اگه برای کاری بهم نیاز داشتی... 641 00:44:18,155 --> 00:44:19,698 ‫هرکاری... 642 00:44:21,283 --> 00:44:23,243 ‫فقط کافیه با گوی کریستال بهم پیام بدی. 643 00:44:24,912 --> 00:44:26,163 ‫ممنونم مادر. 644 00:45:05,786 --> 00:45:06,620 ‫می‌دونستم. 645 00:45:07,871 --> 00:45:10,124 ‫من اون شب شاهد قتل روآن بودم. 646 00:45:10,207 --> 00:45:11,166 ‫جانم؟ 647 00:45:11,250 --> 00:45:13,460 ‫وقتی روآن فرداش پیداش شد، کار تو بود. 648 00:45:14,044 --> 00:45:16,422 ‫وقتی تو با مادرم توی ‫ برنامه استعدادیابی شرکت کردی... 649 00:45:16,505 --> 00:45:18,424 ‫نه تنها نقش جودی گارلند رو بازی کردی... 650 00:45:18,507 --> 00:45:19,758 ‫بلکه خودش شدی. 651 00:45:21,009 --> 00:45:22,469 ‫تو یک دگرپیکری. 652 00:45:28,392 --> 00:45:30,561 ‫نظریه شگفت‌انگیزیه. 653 00:45:31,145 --> 00:45:34,148 ‫دوست دارم واکنش کلانتر گالپین ‫ رو حین شنیدنش ببینم. 654 00:45:37,359 --> 00:45:39,778 ‫تو به کسی نمیگی خانم آدامز. 655 00:45:39,862 --> 00:45:41,989 ‫و اگه می‌گفتی هم مهم نبود. 656 00:45:42,072 --> 00:45:44,199 ‫پدر روآن از قضیه خبر داره... 657 00:45:44,283 --> 00:45:47,453 ‫و کاملا از تصمیمم مبنی بر خبر نکردن ‫مسئولین حمایت می‌کنه. 658 00:45:48,162 --> 00:45:49,538 ‫چرا باید موافقت کنه؟ 659 00:45:49,621 --> 00:45:52,916 ‫چون روآن سلامت ذهنی نداشت. 660 00:45:53,500 --> 00:45:55,669 ‫توانایی‌های دورجنبیش داشت ‫ دیوانه‌ش می‌کرد... 661 00:45:55,753 --> 00:45:58,005 ‫و دوبار سعی کرد تو رو به قتل برسونه. 662 00:45:58,714 --> 00:46:03,135 ‫مرگ غم‌انگیزش این اجازه رو به ‫ما داد که بدون جلب توجه... 663 00:46:03,218 --> 00:46:06,847 ‫به روآن یا مدرسه، وضعیت رو درست کنیم. 664 00:46:07,848 --> 00:46:09,933 ‫تو و شهردار واکر مثل هم هستید، مگه نه؟ 665 00:46:11,101 --> 00:46:13,520 ‫جنازه‌ها رو دفن می‌کنید که ‫ رازهای کثیفتون رو مخفی کنید. 666 00:46:14,104 --> 00:46:17,900 ‫من برای حفاظت از مدرسه مقابل شایعات ‫ و جلوگیری از آسیب... 667 00:46:17,983 --> 00:46:19,651 ‫به دانش‌آموزانش، کار درست رو کردم. 668 00:46:19,735 --> 00:46:21,195 ‫پس یوجین چی؟ 669 00:46:23,155 --> 00:46:25,115 ‫این کارت چطور ازش محافظت می‌کنه؟ 670 00:46:37,377 --> 00:46:38,796 ‫چه خبره؟ 671 00:46:38,995 --> 00:46:46,012 ‫مترجم: «تارخ علی‌خانی» ‫تلگرام: aManOfWar@ 672 00:46:46,887 --> 00:46:49,682 ‫[آتش می‌بارد] 673 00:46:54,697 --> 00:47:01,697 ‫سیر تا پیاز سینمای جهان رو با ما ببین! ‫.:: Bamabin.com ::.