1 00:00:00,000 --> 00:00:03,520 رسانه بزرگ نایــت‌مــووی تقدیم می‌کند WwW.NightMovie.Top 2 00:00:05,207 --> 00:00:10,455 برنده قرعه‌کشی ماهانه‌ی نایت‌مووی باش @nightmoviett :اطلاعات بیش‌تر در کانال تلگرام 3 00:00:10,823 --> 00:00:14,532 « ما را در تلگرام، اینستاگرام و توئیتر دنبال کنید » @NightMovie_Co 4 00:00:14,556 --> 00:00:17,475 ‫یک-یک-هفت-دو-پنج-دو. دامر ‫[ مرکز بازپروری کلمبیا در پرتیج ویسکانسین ] 5 00:00:25,567 --> 00:00:28,737 ‫یک-یک-نه-نه-چهار-دو. برایانت 6 00:00:29,320 --> 00:00:31,531 ‫یک-یک-شش-شش-پنج-چهار 7 00:00:36,995 --> 00:00:39,873 ‫ببین، درخواست دوتا کپسول سیانور 8 00:00:39,956 --> 00:00:41,249 ‫و یه تیغ داده بودم 9 00:00:42,459 --> 00:00:44,210 ‫می‌شه پیگیری‌شون کنی؟ 10 00:00:48,194 --> 00:01:08,194 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور با زیرنویس چسبیده WwW.NightMovie.Top 11 00:01:12,572 --> 00:01:16,576 ‫جف عزیز، دوستانم فکر می‌کنند ‫که من دیوانه‌ام که برای تو نامه می‌نویسم 12 00:01:16,659 --> 00:01:18,203 ‫اما می‌خواستم سلامی عرض کنم 13 00:01:18,703 --> 00:01:21,331 ‫می‌دونستی که از روت ‫لباس هالووین ساختن؟ 14 00:01:22,040 --> 00:01:25,001 ‫سه تا پسر از مدرسه‌مون با ظاهر تو ‫به هالووین اومدن 15 00:01:25,085 --> 00:01:26,961 ‫و همه ترسیدن 16 00:01:27,045 --> 00:01:30,465 ‫و حالا می‌گن که از سال بعد ‫کسی حق نداره با لباس خاص بیاد 17 00:01:31,216 --> 00:01:33,551 ‫یه کمیک درباره‌ت نوشتن ‫خبر داشتی؟ 18 00:01:38,223 --> 00:01:42,102 ‫به نظرم جالبه. ‫من همیشه با چیزهای ترسناک حال می‌کردم 19 00:01:44,771 --> 00:01:47,816 ‫می‌شه یه نقاشی‌ای چیزی ‫برام بفرستی؟ 20 00:01:47,899 --> 00:01:49,234 ‫من هم پنج دلار برات فرستادم 21 00:01:58,743 --> 00:02:03,373 ‫باز هم می‌فرستم اگه جوابم رو بدی. ‫طرفدار پر و پا قرصت، آلیس 22 00:02:21,172 --> 00:02:33,172 ترجمه از: احسان جولاپور Instagram: Mister.Cloner 23 00:03:27,457 --> 00:03:30,293 ‫تا حالا توجه کردین ‫که چقدر این شبیه شست دست انسانه؟ 24 00:03:33,213 --> 00:03:35,757 ‫حداقل وقتی کارم باهاشون تموم می‌شد ‫این شکلی می‌شدن 25 00:03:38,509 --> 00:03:42,764 ‫نه، درواقع ‫بیشتر این‌طوری 26 00:03:46,517 --> 00:03:48,603 ‫تو یه کسخل بدبختی، حاجی 27 00:03:49,270 --> 00:03:50,480 ‫باسن سفیدت رو بذار زمین! 28 00:03:53,900 --> 00:03:55,318 ‫من خوشم نمیاد، پسر 29 00:04:01,616 --> 00:04:02,909 ‫طرفدارام خوش‌شون میاد 30 00:04:13,586 --> 00:04:15,755 ‫می‌دونی که مجبور نیستی برگردی اونجا 31 00:04:15,838 --> 00:04:18,091 ‫هرچقدر که نیاز داری می‌تونی پیش ما بمونی 32 00:04:18,174 --> 00:04:21,719 ‫من اسباب زحمت کسی نمی‌شم ‫والسلام 33 00:04:21,803 --> 00:04:25,473 ‫- اما مامان... ‫- والسلام. اما ممنون 34 00:04:25,556 --> 00:04:27,267 ‫برو بقیه‌ی وسایل رو بیار 35 00:04:39,654 --> 00:04:41,406 ‫پس کی می‌خوان بیخیال شن؟ 36 00:04:42,323 --> 00:04:45,326 ‫زمان بده. ‫یه مسئله‌ی دیگه پیش میاد 37 00:05:01,801 --> 00:05:02,885 ‫برش می‌دارم 38 00:05:12,937 --> 00:05:14,063 ‫بیا مامان 39 00:05:38,379 --> 00:05:41,341 ‫- اه. نه ببخشید... نه احمقانه‌ست ‫- چیه؟ 40 00:05:41,424 --> 00:05:43,968 ‫مامان، نباید اینجا بمونی ‫و من نمی‌ذارم 41 00:05:45,803 --> 00:05:48,514 ‫آخه... وای خدا ‫هنوز بوش میاد 42 00:05:48,598 --> 00:05:50,600 ‫کاری که اون با اون افراد کرد... 43 00:05:52,226 --> 00:05:54,979 ‫مرگ و جنایتش ‫می‌دونم که تو هم بوش رو حس می‌کنی 44 00:05:56,522 --> 00:05:59,692 ‫اگه می‌خوای... اگه می‌خوای ‫کله‌شق بازی دربیاری و اقرار نکنی، عیب نداره 45 00:06:00,318 --> 00:06:02,153 ‫اما دروغ نگو. خودت یادم دادی ‫که دروغ نباید گفت 46 00:06:02,987 --> 00:06:05,656 ‫پس کجا قراره برم ‫هان؟ 47 00:06:06,199 --> 00:06:08,326 ‫اگه بخوام هم از پس خرجش ‫برنمیام 48 00:06:08,409 --> 00:06:10,870 ‫- پس بذار کمکت کنم ‫- ساندرا، نه 49 00:06:11,829 --> 00:06:13,998 ‫اون به اندازه کافی ‫به این دنیا ضربه زده 50 00:06:15,583 --> 00:06:18,336 ‫قرار نیست خونه‌ی من رو هم بگیره. ‫اجازه نمی‌دم 51 00:06:20,213 --> 00:06:21,589 ‫خب پس ‫یه قولی بهم بده 52 00:06:21,672 --> 00:06:24,092 ‫اگه ترسی به دلت راه پیدا کرد ‫برو همون‌جایی که بقیه می‌رن 53 00:06:24,175 --> 00:06:26,677 ‫می‌دونی که شب‌ها بقیه کجا می‌رن ‫نه؟ 54 00:06:26,761 --> 00:06:28,221 ‫مشکلی ندارم 55 00:06:28,971 --> 00:06:30,556 ‫قول بده 56 00:06:30,640 --> 00:06:33,726 ‫باشه! قول می‌دم. ‫یا خدا 57 00:06:33,810 --> 00:06:34,852 ‫بس می‌کنی؟ 58 00:06:34,936 --> 00:06:37,438 ‫یه‌جور رفتار می‌کنی انگار جف دامر ‫می‌خواد از تاریکی بپره بیرون 59 00:06:37,522 --> 00:06:38,648 ‫و من رو خفت کنه 60 00:06:38,731 --> 00:06:40,024 ‫داره آب خنک می‌خوره 61 00:06:40,108 --> 00:06:42,235 ‫دیگه نیست. ‫هیچ‌وقت 62 00:06:44,362 --> 00:06:48,032 ‫باشه. باشه، پس حداقل ‫بهم زنگ بزن 63 00:06:48,116 --> 00:06:50,368 ‫و لطفاً استراحت کن 64 00:06:52,120 --> 00:06:53,704 ‫- باشه ‫- خب؟ 65 00:06:53,788 --> 00:06:54,789 ‫باشه 66 00:07:17,979 --> 00:07:18,979 ‫آهای! 67 00:07:22,150 --> 00:07:24,944 ‫اگه بهت 20 دلار بدم ‫می‌تونی برام یه چیزی بیاری؟ 68 00:07:31,409 --> 00:07:33,536 ‫این دیگه چه کوفتیه؟ 69 00:07:35,288 --> 00:07:38,124 ‫اون کثافت رو خاموش کن ‫دامر! 70 00:07:38,207 --> 00:07:40,084 ‫ناسلامتی دارم می‌خوابم! 71 00:08:00,396 --> 00:08:02,148 ‫دامر، خاموشش کن! 72 00:08:04,025 --> 00:08:06,402 ‫چرا؟ سعی داشتم بخوابم 73 00:08:06,486 --> 00:08:08,279 ‫خاموشش کن و بدش به من! 74 00:08:12,492 --> 00:08:13,534 ‫مال خودمه 75 00:08:14,744 --> 00:08:15,953 ‫نمی‌تونی ازم بگیریش 76 00:08:16,412 --> 00:08:18,915 ‫یا بده ‫یا می‌اندازمت توی سوراخ 77 00:08:22,835 --> 00:08:24,337 ‫گه توش 78 00:08:37,600 --> 00:08:39,310 ‫کی گفته این نباید دست من باشه؟ 79 00:08:39,852 --> 00:08:43,981 ‫خوشت میاد، هان؟ ‫از صدای کشته شدن بقیه؟ 80 00:08:45,775 --> 00:08:47,193 ‫صدای نهنگه 81 00:08:47,693 --> 00:08:50,321 ‫واسم آرامش بخشه. ‫کمک می‌کنه بخوابم 82 00:08:50,404 --> 00:08:52,490 ‫چراغ‌های اینجا رو که نمی‌تونم خاموش کنم 83 00:08:53,282 --> 00:08:57,119 ‫که این‌طور؟ ‫پس برو به رئیس بگو 84 00:08:59,121 --> 00:09:01,123 ‫من پولش رو دادم! ‫همین‌طوری نمی‌شه بگیریش! 85 00:09:01,207 --> 00:09:02,333 ‫گور بابات، دامر 86 00:09:04,085 --> 00:09:07,129 ‫- باید می‌انداختنت روی صندلی الکتریکی ‫- من ازشون خواستم 87 00:09:07,713 --> 00:09:09,632 ‫درعوض 900 سال محکومم کردن 88 00:09:10,841 --> 00:09:12,176 ‫بیخیال، مرد 89 00:09:12,260 --> 00:09:14,762 ‫بازم صدای نهنگ گیر میارم، حاجی! 90 00:09:15,263 --> 00:09:16,931 ‫خفه خون بگیر، دامر! 91 00:09:17,640 --> 00:09:19,350 ‫خفه خون بگیر! 92 00:09:58,681 --> 00:10:00,016 ‫خانم هیوز عزیز 93 00:10:00,099 --> 00:10:02,810 ‫می‌شه لطف کنید ‫این رو برام امضا بزنید؟ 94 00:10:02,893 --> 00:10:06,272 ‫من یه پاکت واسه برگردوندن ‫به همراه تمبر همراهش فرستادم 95 00:10:07,481 --> 00:10:10,901 ‫ممنونم. ‫جاش ماهونی، از شهر شمپین ایالت ایلینوی 96 00:10:25,750 --> 00:10:28,085 ‫من متوجه خشم‌تون هستم، خانم هیوز 97 00:10:28,169 --> 00:10:31,088 ‫اما دادخواست‌های مدنی ‫چند سال می‌تونه به طول بینجامه 98 00:10:31,172 --> 00:10:34,216 ‫و حتی اگه برنده شیم، مشخص نیست ‫که دقیقاً چه مقدار پول 99 00:10:34,300 --> 00:10:37,345 ‫از شهر یا شرکت‌های نشر کوچکی ‫مثل همونی که کمیکه رو چاپ کرد 100 00:10:37,428 --> 00:10:39,347 ‫گیرمون بیاد 101 00:10:39,430 --> 00:10:42,016 ‫آقای گلداستاین ‫من توی این کار دنبال پول نیستم 102 00:10:42,099 --> 00:10:44,810 ‫هرچقدر هم پول بدن ‫پسرم تونی رو که برنمی‌گردونه 103 00:10:45,478 --> 00:10:47,229 ‫این یه کتاب شیطانیه 104 00:10:47,313 --> 00:10:49,148 ‫شیطانیه ‫با نیت شیطانی چاپ شده 105 00:10:49,690 --> 00:10:52,818 ‫یه نفر باید تاوان بده ‫و در این باره پاسخگو باشه 106 00:10:53,569 --> 00:10:54,569 ‫موافقم 107 00:10:55,237 --> 00:10:57,323 ‫می‌خوام یه نگاهی به این بندازین 108 00:10:59,033 --> 00:11:01,952 ‫پدر جفری دامر ‫کتابی نوشته 109 00:11:02,536 --> 00:11:06,457 ‫و به نظرم خیلی بیشتر از ‫اون کمیکه قراره فروش کنه 110 00:11:07,291 --> 00:11:11,087 ‫من از لیونل و همسرش شری شناخت کمی ‫در جریان دادگاه پیدا کردم 111 00:11:11,545 --> 00:11:13,172 ‫به نظر آدم‌های درستی می‌اومدن 112 00:11:13,255 --> 00:11:15,341 ‫ببین، در کنار شکایت از شهر 113 00:11:15,424 --> 00:11:17,968 ‫من می‌گم بریم سراغ دامر و خانواده‌ش 114 00:11:18,052 --> 00:11:21,305 ‫جلوی هر پولی که از فروش کتاب ‫بدست میارن رو بگیریم... 115 00:11:21,389 --> 00:11:23,724 ‫فیلم، حق تلویزیون ‫مصاحبه‌های پولی 116 00:11:23,808 --> 00:11:25,768 ‫شاید حتی صدقه‌های کوچکی 117 00:11:25,851 --> 00:11:28,312 ‫که طرفداران دامر ‫ممکنه توی زندان براش فرستن 118 00:11:28,396 --> 00:11:30,398 ‫و دارن می‌فرستن. ‫توی روزنامه خوندم 119 00:11:30,898 --> 00:11:33,484 ‫نذار حتی یه قرون هم دربیاره 120 00:11:34,443 --> 00:11:39,615 ‫نمی‌دونم. شکایت از شهر و دامر ‫به نظر کار درستی میاد 121 00:11:40,241 --> 00:11:44,245 ‫اما اینکه بریم سراغ خانواده‌ش؟ ‫با اون همه سختی‌ای که کشیدن؟ 122 00:11:47,707 --> 00:11:50,042 ‫ممکنه میلیون‌ها دلار بدست بیارن 123 00:11:50,126 --> 00:11:52,545 ‫صد البته که ممکنه افراد بدی نباشن 124 00:11:53,129 --> 00:11:58,634 ‫اما بعید می‌دونم بخواد بخشی از اون پول ‫رو به تو 125 00:11:58,718 --> 00:12:00,469 ‫یا به خانواده‌ی دیگر مقتولین بده 126 00:12:00,553 --> 00:12:02,221 اگه به خواست خودش باشه 127 00:12:03,889 --> 00:12:06,892 ‫خب... در این مبارزه شرکت می‌کنی؟ 128 00:12:15,901 --> 00:12:19,655 ‫«خواندن بررسی لیونل دامر از ارتباط ‫ناامیدانه و معیوبش 129 00:12:19,739 --> 00:12:23,868 ‫با پسرش جفری،‌ علی‌الخصوص ‫برای هر والدینی دردناک است» 130 00:12:23,951 --> 00:12:27,288 ‫«چنان رنج آشکار و ناامیدی‌ای ‫در متن کتاب داستان یک پدر 131 00:12:27,371 --> 00:12:32,084 ‫وجود دارد، که به سادگی نمی‌توان ‫از آن گذشت» 132 00:12:32,168 --> 00:12:35,045 ‫«چیزی که باعث گیرایی نویسندگی ‫لیونل دامر می‌شود...» 133 00:12:35,129 --> 00:12:37,173 ‫وای، «گیرایی» 134 00:12:37,882 --> 00:12:43,095 ‫«که او در این توصیفش نه تنها ‫به روح پسرش 135 00:12:43,721 --> 00:12:45,264 ‫بلکه به روح خود نیز نفوذ می‌کند» 136 00:12:48,017 --> 00:12:50,686 ‫وای عزیزم. عالیه 137 00:12:50,770 --> 00:12:52,855 ‫نمی... انگار خیلی خوبه 138 00:12:52,938 --> 00:12:54,815 ‫نظر وکیلت چیه؟ 139 00:12:54,899 --> 00:12:58,110 ‫لئونارد؟ اون هم هیجان‌زده‌ست. ‫آره، متن نیویورک تایمزه، پس... 140 00:12:58,194 --> 00:12:59,695 ‫عزیزم، این... 141 00:13:00,404 --> 00:13:03,699 ‫عالیه. ‫باید یه پیک به افتخارش بزنیم، نه؟ 142 00:13:05,201 --> 00:13:08,245 ‫به سلامتی شوهرم ‫نویسنده‌ی پرفروش 143 00:13:08,329 --> 00:13:10,956 ‫وایسا، بذار فعلاً پامون ‫رو از گلیم‌مون درازتر نکنیم، عزیزم 144 00:13:16,504 --> 00:13:19,048 ‫و برگشتیم سر موضوع ‫لیونل و شری دامر 145 00:13:19,131 --> 00:13:21,967 ‫کتابش ‫داستان یک پدر 146 00:13:22,051 --> 00:13:25,221 ‫که درباره‌ی قاتل زنجیره‌ای جفری دامر است ‫که به زودی به کتاب‌خانه‌هایمان می‌آید 147 00:13:25,304 --> 00:13:29,391 ‫خب، لیونل، توی وقت استراحت ‫گفتی که علایقی وجود داره 148 00:13:29,475 --> 00:13:31,352 ‫برای تبدیل این کتاب به فیلم؟ 149 00:13:31,435 --> 00:13:32,515 ‫احتمالش وجود داره 150 00:13:32,561 --> 00:13:34,814 ‫یه... ‫یه گزینه‌ست 151 00:13:34,897 --> 00:13:39,944 ‫و یه سری افراد به نام ‫آمبلر و دیکینسون 152 00:13:40,694 --> 00:13:45,491 ‫در شهر کانزاس علاقه‌مندن ‫که فیلمی از... 153 00:13:45,574 --> 00:13:48,410 ‫- آهای دامر. بیا بریم ‫- کل ماجرا بسازن 154 00:13:48,494 --> 00:13:49,620 ‫داستان یک پدر 155 00:13:49,703 --> 00:13:52,331 ‫- بسیارخب. باید چی‌کار کنم؟ ‫- داستان یک پدر 156 00:13:52,414 --> 00:13:54,100 ‫- شما همکاری می‌کنید ‫- بله 157 00:13:54,124 --> 00:13:55,376 ‫پدرم توی تلویزیونه 158 00:13:55,459 --> 00:13:59,338 ‫ایده‌ای درباره‌ی انتخاب بازیگر ‫برای نقش شما دونفر ندارین؟ 159 00:13:59,839 --> 00:14:01,257 ‫نمی‌دونم 160 00:14:02,049 --> 00:14:04,051 ‫شاید جان وویت. ‫فی دان‌اوی 161 00:14:04,134 --> 00:14:06,512 ‫یعنی چی باید بهشون سود بدم؟ 162 00:14:06,595 --> 00:14:08,472 ‫چطور باید این کار رو کنیم؟ ‫سود کجا بود؟ 163 00:14:08,556 --> 00:14:11,141 ‫خب، یه جواریی روزنه‌ی امید همینه 164 00:14:11,225 --> 00:14:14,728 ‫کتاب 50 هزار نسخه هم ازش فروش نرفته ‫که به سود برسه 165 00:14:14,812 --> 00:14:16,438 ‫پس چیزی برای تحویل دادن وجود نداره 166 00:14:16,522 --> 00:14:19,066 ‫اما چی... ‫اگه سود داشته باشه چی؟ 167 00:14:19,775 --> 00:14:21,026 ‫اون وقت بله 168 00:14:21,110 --> 00:14:24,196 ‫قاضی گفته که صاحب سود ‫خانواده‌ها هستن 169 00:14:25,489 --> 00:14:29,368 ‫- دنبال پول جف هم رفتن ‫- خب جف که پولی نداره 170 00:14:29,451 --> 00:14:32,913 ‫خب، هر ساعت 25 سنت با کار توی زندان ‫بدست میاره 171 00:14:32,997 --> 00:14:34,790 ‫و مردم براش پول می‌فرستن 172 00:14:34,874 --> 00:14:37,293 ‫اون فقط داره قهوه و سیگار ‫با اون پول می‌خره 173 00:14:37,376 --> 00:14:38,736 ‫خب، دیگه نمی‌تونه بخره 174 00:14:38,794 --> 00:14:40,796 ‫قاضی گفته اون‌ها هم به خانواده‌ها ‫تعلق دارن 175 00:14:40,880 --> 00:14:42,798 ‫وای خدا ‫عجب وضعیت... 176 00:14:42,882 --> 00:14:45,759 ‫ببینید، درک می‌کنم که مردم دردمند هستن. ‫متوجهم 177 00:14:45,843 --> 00:14:48,637 ‫اما، واقعاً؟ ‫بیست و پنج سنت؟ 178 00:14:48,721 --> 00:14:50,139 ‫حالا دقیقاً... 179 00:14:52,308 --> 00:14:53,684 ‫دقیقاً توی جیب کدوم‌شون می‌ره؟ 180 00:14:55,561 --> 00:14:57,062 ‫کار همه‌ی خانواده‌هاست 181 00:15:37,061 --> 00:15:38,187 ‫بله؟ 182 00:15:38,270 --> 00:15:40,856 ‫چرا برنمی‌گردی همون‌جایی که بودی؟ 183 00:15:40,940 --> 00:15:41,815 ‫الو؟ 184 00:15:41,899 --> 00:15:45,319 ‫هیچ‌کس شما رو اینجا نمی‌خواد! ‫سوار یه قایق تخمی شید و برگردین! 185 00:16:22,481 --> 00:16:23,774 ‫آروم باش 186 00:16:24,692 --> 00:16:26,610 ‫فقط می‌خوام چندتا عکس بگیرم 187 00:16:28,487 --> 00:16:29,655 ‫پاشو بیا 188 00:16:30,739 --> 00:16:32,324 ‫می‌خوام چیزی نشونت بدم 189 00:16:52,856 --> 00:16:55,896 ‫باید از اینجا بریم 190 00:17:01,311 --> 00:17:03,022 ‫تو ازش خبر داشتی! 191 00:17:32,259 --> 00:17:33,677 ‫تماشا کن چی می‌شه 192 00:18:54,804 --> 00:18:56,224 ‫چی‌کار می‌کنی؟ 193 00:19:00,828 --> 00:19:03,395 ‫چرا داری از توی عکس‌هامون ‫می‌بُریش؟ 194 00:19:06,751 --> 00:19:09,251 ‫ما که دیگه اسمش رو نمیاریم 195 00:19:10,689 --> 00:19:12,956 ‫درباره اتفاقی که افتاد ‫حرف نمی‌زنیم 196 00:19:14,297 --> 00:19:16,237 ‫و اسمشم رو نمیاریم 197 00:19:25,780 --> 00:19:27,100 ‫پسر کوچولوی من 198 00:19:29,418 --> 00:19:33,005 ‫امروز ما برای بزرگداشت ‫شجاعت 199 00:19:33,964 --> 00:19:38,010 ‫دلاوری، عزم و جرئتی مثال‌زدنی ‫گرد هم آمده‌ایم 200 00:19:38,802 --> 00:19:41,054 ‫جرئت در مواجهه با خطر 201 00:19:41,930 --> 00:19:43,473 ‫در مواجهه با تردید بزرگ 202 00:19:43,974 --> 00:19:45,058 ‫قهرمانان 203 00:19:46,018 --> 00:19:48,395 ‫وقتی اون طرف اتاق رو نگاه می‌کنم ‫اون‌ها رو می‌بینم 204 00:19:49,229 --> 00:19:52,065 ‫هر کدوم‌تون ثمره‌ی بهترین ما هستین 205 00:19:53,066 --> 00:19:55,903 ‫هرروز شهرواندان به زندگی‌تون رانده می‌شن ‫اما نه به عنوان پاداش 206 00:19:56,612 --> 00:19:57,821 ‫اما به عنوان اصول 207 00:19:58,530 --> 00:20:01,491 ‫که انجام کار خیر و عدالت است 208 00:20:01,575 --> 00:20:05,370 ‫وقتی اوباش آمدند ‫این دو نفر پابرجا باقی ماندند 209 00:20:06,288 --> 00:20:08,874 ‫و ما در کنارشان ایستادیم ‫و برای‌شان جنگیدیم 210 00:20:08,957 --> 00:20:12,252 ‫و برای هرکدام‌مان که نشان پلیس ‫آویزان کرده‌ایم 211 00:20:12,336 --> 00:20:14,963 ‫و به عنوان نمادی مقدس ‫به ما یادآور می‌شود 212 00:20:15,797 --> 00:20:18,300 ‫که ما از خود مراقبت می‌کنیم 213 00:20:18,383 --> 00:20:21,970 ‫این زن شجاع با رویارویی با موانع بزرگ ‫قدمش را بلندتر و فراتر گذاشت 214 00:20:22,054 --> 00:20:23,972 ‫تا از جامعه‌اش حفاظت کند 215 00:20:25,015 --> 00:20:27,601 ‫با نشان دادن عزمی پایدار 216 00:20:27,684 --> 00:20:30,979 ‫که در روحیه‌ی بالای اهالی میلواکی ‫نمونه است 217 00:20:31,980 --> 00:20:35,317 ‫خرسندم که برنده‌ی جایزه‌ی شهروند شایسته‌ی ‫امسال را 218 00:20:35,400 --> 00:20:36,693 ‫به سکو فرا بخوانم... 219 00:20:37,236 --> 00:20:39,947 ‫باعث افتخار و عرق فراوان من است 220 00:20:40,030 --> 00:20:42,407 ‫که دریافت‌کنندگان جوایز ‫افسران سال 221 00:20:42,491 --> 00:20:46,787 ‫از سازمان پلیس میلواکی ‫را به صحنه فرابخوانم 222 00:20:46,870 --> 00:20:48,163 ‫گلندا کلیولند 223 00:20:50,332 --> 00:20:54,086 ‫جان بالسرزک و جوسف گیبریش 224 00:21:15,107 --> 00:21:19,403 ‫ممنون، رئیس. ‫این قدمی در راه درست است 225 00:21:21,154 --> 00:21:25,200 ‫صادقانه،‌ حرفی به ذهنم نمی‌رسد 226 00:21:27,452 --> 00:21:28,870 ‫من فقط... 227 00:21:31,373 --> 00:21:34,459 ‫به یک شرط این جایزه رو می‌پذیرم 228 00:21:35,085 --> 00:21:37,296 ‫که در آینده ‫بیشتر تلاش کنید 229 00:21:39,548 --> 00:21:44,845 ‫این واسه پسر کانرکه ‫و تمام دیگر مقتولین 230 00:21:48,307 --> 00:21:50,058 ‫تذارین این اتفاق تکرار بشه 231 00:22:01,111 --> 00:22:03,280 ‫ما قصد داریم که از شهر ‫به اتهام نقض 232 00:22:03,363 --> 00:22:06,199 ‫حقوق پسرتون در قبال ‫حفاظت برابر در دادگاه فدرال شکایت کنیم 233 00:22:06,283 --> 00:22:09,494 ‫پلیس مطابق قانون وظیفه داشت ‫که از پسرتون حفاظت کنه 234 00:22:09,578 --> 00:22:10,746 ‫و شکست خورده 235 00:22:10,829 --> 00:22:13,874 ‫ما دنبال ده میلیون دلار غرامت ‫برای خانواده‌تون هستیم 236 00:22:14,458 --> 00:22:18,128 ‫می‌دونم که حتی اون مقدار پول ‫هم باعث کم شدن رنجی نمی‌شه 237 00:22:18,211 --> 00:22:19,713 ‫که الان متحملش هستین 238 00:22:20,213 --> 00:22:21,965 ‫اما پیام درستی رو می‌فرسته 239 00:22:22,632 --> 00:22:24,760 ‫چنین مبلغی نقش بسزایی 240 00:22:24,843 --> 00:22:27,346 ‫در سهولت بخشی به زندگی‌تون ‫خواهد داشت 241 00:22:29,675 --> 00:22:32,619 ‫می‌خوان از شهر شکایت کنن ‫و 10 میلیون دلار غرامت بگیرن 242 00:22:33,143 --> 00:22:36,313 ‫همچنین خبردارم که دارن ‫دارایی‌های دامر رو به مزایده می‌گذارن 243 00:22:36,396 --> 00:22:39,816 ‫و اطمینان حاصل می‌کنم ‫که تمامی اون مبالغ به دست قربانیان برسه 244 00:22:40,484 --> 00:22:42,652 ‫که البته شامل خانواده‌ی شما هم می‌شه 245 00:22:44,716 --> 00:22:46,136 ‫بیا کولاک، لوک 246 00:22:48,138 --> 00:22:50,204 ‫بیاین همه‌ی چیزهای محبوب‌تون... 247 00:22:52,458 --> 00:22:53,818 ‫تماما خانواده‌تون 248 00:22:55,086 --> 00:22:56,086 ‫دوستان‌تون 249 00:22:58,670 --> 00:23:00,350 ‫ما همه با تو هستیم، لوک 250 00:23:01,615 --> 00:23:03,615 ‫و برات یه مقدار گوشت جرکی ‫داریم 251 00:23:04,046 --> 00:23:05,046 ‫و خورش خوک 252 00:23:08,436 --> 00:23:10,770 ‫حتی اون کیک‌هایی که دوست داری ‫لوک... 253 00:23:35,330 --> 00:23:37,207 ‫- خفه شو! ‫- کمک! 254 00:23:43,547 --> 00:23:44,423 ‫کمک! 255 00:23:48,552 --> 00:23:49,428 ‫بذارش زمین! 256 00:23:49,511 --> 00:23:50,511 ‫کمک! 257 00:24:03,942 --> 00:24:06,254 ‫واقعاً عاشق این محصول می‌شید 258 00:24:06,278 --> 00:24:09,448 ‫اساساً فقط کافیه ‫بندازینش دور شانه‌هاتون 259 00:24:09,531 --> 00:24:11,450 ‫و می‌تونید مثل یه کول‌پشتی ازش استفاده کنید 260 00:24:11,533 --> 00:24:15,036 ‫توی بازار نظیرش وجود نداره. ‫استفاده ازش راحت و ساده‌ست 261 00:24:15,120 --> 00:24:16,872 ‫قیمت کمی هم داره... 262 00:24:43,607 --> 00:24:45,525 ‫- ممنون ‫- خواهش می‌کنم 263 00:24:46,735 --> 00:24:48,737 ‫قبلاً توی ساختمون دیدم‌تون 264 00:24:49,237 --> 00:24:51,781 ‫دینا. آپارتمان 201، انتهای راهرو 265 00:24:51,865 --> 00:24:54,743 ‫خوشحالم که بالاخره دیدمت، گلندا 266 00:24:55,494 --> 00:24:57,996 ‫توی روزنامه درموردت خوندم ‫که سعی داشتی اون پسره رو نجات بدی 267 00:24:59,164 --> 00:25:01,500 ‫چه کار خوبی داشتی می‌کردی 268 00:25:02,501 --> 00:25:03,960 ‫آره، خب 269 00:25:04,044 --> 00:25:06,546 ‫خوب هم که باشه ‫چی نصیب‌مون شد؟ 270 00:25:06,630 --> 00:25:08,840 ‫هنوز نمی‌تونیم توی جای خودمون ‫بخوابیم 271 00:25:09,341 --> 00:25:10,967 ‫کابوس می‌بینی؟ 272 00:25:12,677 --> 00:25:13,762 ‫من هم همین‌طور 273 00:25:13,845 --> 00:25:16,515 ‫اما همه میایم اینجا دنبال آرامش ‫نه؟ 274 00:25:17,015 --> 00:25:18,350 ‫ببین، به دخترم گفتم 275 00:25:18,433 --> 00:25:21,353 ‫گفتم که اگه ترسیدم بیام این پایین 276 00:25:21,436 --> 00:25:24,898 ‫همش گفتم من خوبم و نگرانم نباش ساندرا 277 00:25:24,981 --> 00:25:26,816 ‫اون دستش به من نمی‌رسه 278 00:25:26,900 --> 00:25:29,903 ‫اما اون توی اعصابمه ‫توی مغزمه 279 00:25:29,986 --> 00:25:32,030 ‫نمی‌تونم متوقفش کنم 280 00:25:32,739 --> 00:25:35,659 ‫من بدجور آرتروز دارم. ‫هر دو زانوم 281 00:25:36,159 --> 00:25:38,453 ‫از بالا و پایین رفتن پله‌ها بدم میاد 282 00:25:38,537 --> 00:25:43,041 ‫اما وقتی آشغال می‌خوام بندازم بیرون ‫تا طبقه سوم می‌رم بالا 283 00:25:43,124 --> 00:25:46,044 ‫تا ته راهرو می‌رم ‫و بعد تا کوچه می‌رم پایین 284 00:25:46,127 --> 00:25:50,340 ‫فقط چون از جلوی خونه‌ی اون مادر به خطا ‫رد نشم 285 00:25:52,384 --> 00:25:56,930 ‫دفعه بعد خواستی آشغال بندازی بیرون ‫بذار جلوی در خونه‌ات 286 00:25:58,723 --> 00:26:01,142 ‫لطف داری گلندا ‫اما نیازی نیست 287 00:26:01,226 --> 00:26:04,521 ‫دختر ما باید هوای هم رو داشته باشیم 288 00:26:06,898 --> 00:26:08,358 ‫باشه 289 00:26:32,173 --> 00:26:34,259 ‫پاشو عزیزم ‫پاشو عوضی 290 00:26:34,342 --> 00:26:35,342 ‫الو؟ 291 00:26:35,885 --> 00:26:38,471 ‫ده میلیون دلار، هان؟ ‫آسیایی تاپاله 292 00:26:38,555 --> 00:26:41,641 ‫چرا گورت رو کم نمی‌کنی برگردی ‫بری سر شالیزارت کار کنی؟ 293 00:27:02,579 --> 00:27:03,663 ‫ببخشید 294 00:27:05,290 --> 00:27:06,750 ‫ببخشید جماعت 295 00:27:07,751 --> 00:27:09,544 ‫لطفاً توجه کنید 296 00:27:12,797 --> 00:27:17,135 ‫ببخشید، اما به دلایل امنیتی 297 00:27:17,719 --> 00:27:21,806 ‫بهم گفتن که دیگه نباید به ساکنین ‫اجازه بدم توی راهرو بخوابن 298 00:27:23,642 --> 00:27:27,270 ‫اما... اما بعد از صحبت کردن ‫با مالکان ساختمون 299 00:27:27,354 --> 00:27:29,230 ‫اون‌هایی که علاقه دارن بمونن 300 00:27:29,314 --> 00:27:33,610 ‫خوشبختانه به اطلاع‌تون می‌رسونم ‫که اجاره‌تون 25% کاهش پیدا می‌کنه 301 00:27:35,236 --> 00:27:39,949 ‫و واسه اونایی که می‌خوان قرارداد رو فسخ کنن ‫هیچ جریمه‌ی وجود نخواهد داشت 302 00:27:42,077 --> 00:27:43,161 ‫ممنون 303 00:28:33,670 --> 00:28:37,048 ‫ببخشید. ‫من گلندا کلیولند هستم و... 304 00:28:37,132 --> 00:28:39,926 ‫بله، می‌دونم کی هستین. ‫ملاقات‌تون باعث افتخاره 305 00:28:40,719 --> 00:28:41,970 ‫من جورج هکر هستم 306 00:28:42,595 --> 00:28:44,931 ‫من در اوردن خانواده‌ها ‫از لائوس کمک داشتم 307 00:28:48,601 --> 00:28:52,981 ‫اونا هیچ‌وقت یه جسد کامل پیدا نکردن. ‫فقط... اعضاش رو پیدا کردن 308 00:28:54,733 --> 00:28:57,986 ‫مدتی طول کشید ‫اما بالاخره بودجه کافی رو براش جمع کردیم 309 00:28:58,987 --> 00:29:02,991 ‫اسقف‌اعظم واسه‌ی این تابوت کمک‌رسانی کرد ‫تا بتونیم یه یادبود مناسبی داشته باشیم 310 00:29:04,075 --> 00:29:06,953 ‫داشتم... داشتم فکر می‌کردم می‌شه... 311 00:29:07,620 --> 00:29:09,539 ‫این مادر پسره‌ست؟ 312 00:29:09,622 --> 00:29:10,498 ‫بله 313 00:29:10,582 --> 00:29:12,083 ‫نمی‌خوام... 314 00:29:15,462 --> 00:29:17,589 ‫ممکنه بتونم با پدرش حرف بزنم؟ 315 00:29:18,757 --> 00:29:20,091 ‫حتماً، بله 316 00:29:31,436 --> 00:29:32,645 ‫ببخشید 317 00:29:37,108 --> 00:29:38,985 ‫آقای سینتاسومفون 318 00:29:39,778 --> 00:29:41,613 ‫من گلندا کلیولند هستم 319 00:29:42,113 --> 00:29:46,242 ‫من همونی‌ام که درباره پسرتون ‫به پلیس زنگ زد 320 00:29:47,118 --> 00:29:48,453 ‫من توی همون ساختمون ‫زندگی می‌کنم 321 00:29:51,414 --> 00:29:52,415 ‫من... 322 00:29:53,082 --> 00:29:54,626 ‫واقعاً متأسفم 323 00:29:57,337 --> 00:29:59,255 ‫می‌دونستم خبری هست 324 00:30:01,466 --> 00:30:06,095 ‫و هرگز نباید به پلیس اعتماد می‌کردم ‫وقتی گفتن همه‌چیز مرتبه 325 00:30:07,847 --> 00:30:09,098 ‫چون نبود 326 00:30:11,100 --> 00:30:12,143 ‫اشکال نداره 327 00:30:12,644 --> 00:30:14,979 ‫نه. داره 328 00:30:18,441 --> 00:30:21,236 ‫هرکاری که تونستین رو انجام دادین 329 00:30:41,548 --> 00:30:44,217 ‫سلام. من اومدم کاترین دامر رو ببینم 330 00:30:46,386 --> 00:30:48,972 ‫پس حالا فیلمه قرار نیست ساخته شه 331 00:30:51,057 --> 00:30:53,268 ‫انگار تولیدکننده‌ها بیخیال شدن 332 00:30:56,062 --> 00:30:58,690 ‫اصلاً نمی‌دونم فکر خوبی بود یا نه 333 00:30:59,357 --> 00:31:03,862 ‫اما تنها خواسته‌ام همیشه این بود ‫که به دیگر والدین کمک کنم که... 334 00:31:05,113 --> 00:31:06,823 ‫حواس‌شون به علائم هشدار دهنده ‫باشه 335 00:31:09,617 --> 00:31:10,660 ‫خب... 336 00:31:14,247 --> 00:31:16,624 ‫من دوست داشتم ‫راکوئل ولچ نقشت رو بازی کنه، مامان 337 00:31:17,917 --> 00:31:19,419 ‫می‌دونم همیشه دوسش داشتی 338 00:31:21,379 --> 00:31:22,379 ‫آره 339 00:31:23,256 --> 00:31:24,632 ‫نقش خوبی از آب درمی‌اومد 340 00:31:37,145 --> 00:31:40,064 ‫پسره واقعآً دوستت داشت مامان. ‫به روش خودش 341 00:31:42,901 --> 00:31:44,527 ‫و تو بهترین رفتار رو باهاش کردی 342 00:31:45,528 --> 00:31:47,113 ‫بهترین رفتار ممکن 343 00:31:53,494 --> 00:31:55,705 ‫صد البته که مادر خوبی واسه منم هستی 344 00:32:02,670 --> 00:32:03,670 ‫باشه 345 00:32:07,175 --> 00:32:09,052 ‫فردا برمی‌گردم دیدنت 346 00:32:18,811 --> 00:32:20,897 ‫آره، چه خفنه 347 00:32:21,856 --> 00:32:23,358 ‫یکی دیگه 348 00:32:25,652 --> 00:32:27,487 ‫شما پسرها دقیقاً دارین چی‌کار می‌کنین؟ 349 00:32:27,570 --> 00:32:29,739 ‫- هیچی. داریم خوش می‌گذرونیم ‫- خوش می‌گذرونین؟ 350 00:32:29,822 --> 00:32:32,325 ‫- ساندرا، آروم باش ‫- اینجا تفرج‌گاه نیست 351 00:32:32,408 --> 00:32:34,619 ‫- خونه‌ی مادرمه ‫- ببین 352 00:32:34,702 --> 00:32:38,331 ‫ما توی پیاده‌روییم، املاک عمومی حساب می‌شه. ‫اجازه داریم عکس بندازیم 353 00:32:38,414 --> 00:32:39,457 ‫داری چی‌کار... 354 00:32:39,540 --> 00:32:42,627 ‫چه غلطی کردی!؟ ‫حق نداشتی! 355 00:32:42,710 --> 00:32:44,879 ‫افراد اینجا به قتل رسیدن! 356 00:32:45,672 --> 00:32:46,672 ‫می‌فهمین؟ 357 00:32:47,799 --> 00:32:49,550 ‫برو خونه. ‫برو! 358 00:32:50,885 --> 00:32:53,429 ‫ببخشید مامان. ‫نباید کنترلم رو اون‌طوری از دست می‌دادم 359 00:32:53,513 --> 00:32:55,556 ‫بیخیال. بیا بچه رو ببریم خونه 360 00:32:56,057 --> 00:32:57,684 ‫تو که خوبی 361 00:32:57,767 --> 00:33:00,979 ‫خب، جف، یکی از سوالاتی که پدرت ‫توی کتاب داشته 362 00:33:01,062 --> 00:33:03,106 ‫اینه که از کی گمراه شدی؟ 363 00:33:03,189 --> 00:33:05,775 ‫اشتباه می‌کنم یا اینکه واقعاً ‫چاق شده؟ 364 00:33:06,484 --> 00:33:10,113 ‫آره، انگار. ‫حتماً توی زندان خوب می‌خوره 365 00:33:10,196 --> 00:33:11,322 ‫نتونستی برگردی؟ 366 00:33:12,240 --> 00:33:14,033 ‫فکر کنم حوالی... 367 00:33:14,117 --> 00:33:15,827 ‫سن 14 یا 15 سالگی بود 368 00:33:16,828 --> 00:33:17,828 ‫کم کم... 369 00:33:18,371 --> 00:33:20,123 ‫یه سری افکار... 370 00:33:21,374 --> 00:33:24,293 ‫عقده‌ای 371 00:33:25,545 --> 00:33:28,256 ‫از خشونت همراه با سکس ‫به سرم زد 372 00:33:30,091 --> 00:33:33,219 ‫این کشتن بود ‫که باعث شوقت می‌شد؟ 373 00:33:34,595 --> 00:33:37,223 ‫یا دلیلش کارهای بعد از کشتن بود؟ 374 00:33:39,809 --> 00:33:42,937 ‫نه، کشتن صرفاً‌ وسیله‌ای بود ‫برای یک هدف 375 00:33:43,896 --> 00:33:46,441 ‫اون قسمت... از همه کم‌تر رضایت‌بخش بود... 376 00:33:47,130 --> 00:33:48,344 ‫نمی‌خوام توی خونه این رو ببینی 377 00:33:48,568 --> 00:33:49,777 ‫خاموشش کن 378 00:33:49,861 --> 00:33:52,822 ‫واسه همین سعی کردم... 379 00:33:53,823 --> 00:33:57,827 ‫زامبی‌های زنده بسازم ‫با... 380 00:33:59,120 --> 00:34:01,205 ‫اسید موریاتیک و دریل 381 00:34:02,290 --> 00:34:05,251 ‫یکی از اون آزمایشات ناموفق ‫در ساخت زامبی زنده 382 00:34:05,334 --> 00:34:07,253 ‫روی این پسربچه‌ی 14 ساله ‫انجام شد 383 00:34:07,336 --> 00:34:10,214 ‫جفری در سر او حفره‌ای با دریل درست کرد ‫و داخل آن اسید ریخت 384 00:34:10,298 --> 00:34:13,301 ‫تلاشی ناشیانه از لوبوتومی ‫که هیچ‌کدام از قربانیان زنده بیرون نیامدند 385 00:34:15,595 --> 00:34:16,888 ‫حالت خوبه، مامان؟ 386 00:34:19,057 --> 00:34:20,141 ‫درست نیست 387 00:34:22,268 --> 00:34:25,104 ‫نمی‌دونم چرا توی تلویزیون ملی ‫راهش می‌دن 388 00:34:25,188 --> 00:34:27,148 ‫که بیاد از جانب خودش ‫داستان رو تعریف کنه 389 00:34:27,231 --> 00:34:29,025 ‫متوجهم دختر 390 00:34:29,108 --> 00:34:32,612 ‫اما اگه بتونیم بفهمیم چی مشوقش بوده ‫شاید... 391 00:34:32,695 --> 00:34:34,155 ‫من واسه‌ام کافیه! 392 00:34:35,031 --> 00:34:36,991 ‫زیر سایه‌ش زندگی کردم ‫من... 393 00:34:38,910 --> 00:34:42,497 ‫- این یه داستان هالووینی نیست ‫- می‌دونم 394 00:34:42,580 --> 00:34:44,749 ‫این زندگیمه. ‫و من... 395 00:34:45,500 --> 00:34:46,709 ‫کیه؟ 396 00:34:46,793 --> 00:34:47,919 ‫پلیس 397 00:34:53,382 --> 00:34:54,383 ‫بله؟ 398 00:34:54,467 --> 00:34:55,384 ‫گلندا کلیولند؟ 399 00:34:55,468 --> 00:34:56,385 ‫بله؟ 400 00:34:56,469 --> 00:34:57,678 ‫می‌شه بیایم داخل؟ 401 00:34:57,762 --> 00:34:58,971 ‫نخیر نمی‌شه 402 00:34:59,555 --> 00:35:02,016 ‫صاحب‌خونه‌تون گفته که ممکنه ساندرا اسمیت ‫اینجا باشه 403 00:35:02,100 --> 00:35:03,643 ‫دخترتونه؟ ‫درست؟ 404 00:35:04,310 --> 00:35:05,686 ‫ساندرا اسمیت منم 405 00:35:07,063 --> 00:35:08,983 ‫خانم اسمیت، شما حق دارین ‫سکوت اختیار کنین 406 00:35:09,023 --> 00:35:10,399 ‫- من کاری نکردم ‫- چی؟ 407 00:35:10,483 --> 00:35:12,735 ‫- واسین ببینم. چرا دخترم رو دستگیر می‌کنین؟ ‫- آروم باشین 408 00:35:12,819 --> 00:35:14,139 ‫از طرف مرد جوانی شکایت شده 409 00:35:14,195 --> 00:35:16,739 ‫که دخترتون بهش حمله کرده ‫و دوربینش رو شکسته 410 00:35:16,823 --> 00:35:20,827 ‫- شکایت داره ‫- اون مرد جوان ورود غیرقانونی انجام داده بود 411 00:35:20,910 --> 00:35:22,745 ‫دخترتون بهش حمله کرد و دوربینش رو شکست؟ 412 00:35:24,997 --> 00:35:26,791 ‫کدوم کلانتری دارین می‌برینش؟ 413 00:35:26,874 --> 00:35:29,460 ‫- کلانتری منطقه یک در خیابون... ‫- می‌دونم کجاست 414 00:35:54,986 --> 00:35:55,903 ‫دیدی؟ 415 00:35:55,987 --> 00:35:58,531 ‫دارن تمام وسایل جفری دامر ‫رو به مزایده می‌گذارن 416 00:35:58,614 --> 00:35:59,490 ‫صبح بخیر، ریتا 417 00:35:59,574 --> 00:36:01,159 ‫مثلاً چی رو؟ ‫جمجمه و امثالهم؟ 418 00:36:01,242 --> 00:36:04,245 ‫آره، من اون دریلی که باهاش زامبی ‫درست کرده رو می‌خوام 419 00:36:04,328 --> 00:36:05,246 ‫صبح بخیر، رئیس 420 00:36:13,671 --> 00:36:17,008 ‫ریتا، به دین رینولدز ‫در خدمات اجتماعی زنگ بزن 421 00:36:20,595 --> 00:36:24,182 ‫خب، هر رقمی که هست ‫دارم بهت می‌گم که 100 هزارتا بالاتر می‌دم 422 00:36:24,265 --> 00:36:25,266 ‫باشه؟ 423 00:36:26,058 --> 00:36:28,811 ‫اما تک‌تک وسایل کوفتی رو صاحب می‌شم. ‫باشه؟ 424 00:36:31,189 --> 00:36:32,481 ‫آره، همونجا! 425 00:36:33,191 --> 00:36:34,317 ‫همه‌ش همینه؟ 426 00:36:35,401 --> 00:36:36,569 ‫وای، نگاه کن 427 00:36:37,528 --> 00:36:40,740 ‫همین الان بذارش زمین! ‫اون مال منه، عوضی! 428 00:36:42,158 --> 00:36:45,036 ‫اون‌طوری کیری من رو نگاه نکن 429 00:36:45,119 --> 00:36:47,455 ‫نماینده‌ی اتحادیه‌تون دوست صمیمیمه 430 00:36:47,538 --> 00:36:50,583 ‫می‌گم اخراجت کنن ‫مردک گوه! 431 00:36:50,666 --> 00:36:52,043 ‫- باشه بابا ‫- بیخیال 432 00:36:55,630 --> 00:36:57,423 ‫دفنش کن بره! 433 00:37:03,971 --> 00:37:06,974 ‫فاضی ادعامون در رابطه با وظیفه‌ی قانونی ‫پلیس برای حفاظت از پسرتون 434 00:37:07,058 --> 00:37:08,226 ‫رو رد کرده 435 00:37:08,768 --> 00:37:10,603 ‫اما شهر حاضر شده که توافق کنیم 436 00:37:10,686 --> 00:37:14,649 ‫با پذیرفتن این که حقوق حفاظت برابر ‫تحت قانون نقض کردن 437 00:37:14,732 --> 00:37:16,400 ‫اما رقمش چیزی نیست که دل‌مون رو خوش کنه 438 00:37:16,484 --> 00:37:18,527 ‫پیشنهاد 850 هزار دلار رو دادن 439 00:37:19,028 --> 00:37:21,030 ‫اما توصیه من اینه که قبولش کنید 440 00:37:21,113 --> 00:37:24,033 ‫این‌طوری بالاخره می‌شه ماجرا ‫رو پشت سر گذاشت، و زخم‌ها خوب بشن 441 00:37:40,341 --> 00:37:42,802 ‫من جو زیلبر هستم. ‫شما من رو نمی‌شناسین 442 00:37:43,678 --> 00:37:46,764 ‫می‌دونستم مبالغ بدست آمده در مزایده ‫به دست قربانیان می‌رسه 443 00:37:47,390 --> 00:37:49,225 ‫اما اصلاً نمی‌تونستم ‫تصور رو داشته باشم 444 00:37:49,308 --> 00:37:52,186 ‫که وسایلش بیفته دست کلکسیونر ‫نه؟ 445 00:37:52,270 --> 00:37:55,815 ‫پس یه‌خورده بیشتر پول دادم ‫و اطمینان حاصل کردم که همه‌شون نابود شدن 446 00:38:00,069 --> 00:38:01,821 ‫این سهم شما ازشه 447 00:38:02,989 --> 00:38:05,283 ‫بین 11 خانواده تقسیم شده 448 00:38:05,366 --> 00:38:06,993 ‫سی و دو هزار دلار 449 00:38:23,342 --> 00:38:24,176 ‫الو؟ 450 00:38:24,260 --> 00:38:26,095 ‫چرا اون 850 هزارتا رو نگرفتی 451 00:38:26,178 --> 00:38:27,930 ‫و سوار یه هواپیمای بزرگ و راحت شی 452 00:38:28,014 --> 00:38:31,767 ‫و برگردی به همون جنگل تخمی که ازش فرار کردی ‫مردک گُه چشم کج؟ 453 00:38:31,851 --> 00:38:35,229 ‫یه بار دیگه زنگ بزنی ‫کاری می‌کنم پشیمون شی! 454 00:38:39,066 --> 00:38:40,443 ‫شما دوتا چی‌کار می‌کنین؟ 455 00:38:40,526 --> 00:38:42,236 ‫سلام گروهبان 456 00:38:42,820 --> 00:38:44,363 ‫مگه وقت کاری‌تون تموم نشده بود؟ 457 00:38:44,447 --> 00:38:46,574 ‫- داشتیم جمع و جور می‌کردیم ‫- یه تماس گرفته بودیم 458 00:38:46,657 --> 00:38:47,700 ‫شب بخیر، گروهبان 459 00:38:49,493 --> 00:38:51,329 ‫خب، کریم 460 00:38:52,413 --> 00:38:54,415 ‫از آخرین باری که حرف زدیم ‫حالت چطور بوده؟ 461 00:38:56,584 --> 00:38:58,085 ‫بد نبوده 462 00:38:58,711 --> 00:39:00,004 ‫به نظر سرحال میای 463 00:39:00,671 --> 00:39:01,671 ‫آره 464 00:39:02,423 --> 00:39:05,760 ‫از وقتی جواب آزمایشم مثبت شده ‫تا حدودی خودم رو از مردم جدا کردم 465 00:39:06,594 --> 00:39:08,220 ‫دیگه بیرون نمی‌رم 466 00:39:09,638 --> 00:39:10,890 ‫نه کلوپ 467 00:39:12,391 --> 00:39:14,101 ‫نه دیدن دوست‌ها 468 00:39:14,935 --> 00:39:16,270 ‫حتی خانواده 469 00:39:20,274 --> 00:39:21,484 ‫نمی‌دونم 470 00:39:22,777 --> 00:39:24,028 ‫فقط حس... 471 00:39:25,404 --> 00:39:26,530 ‫شرمندگی دارم 472 00:39:28,407 --> 00:39:30,326 ‫بودن در کنار مردم سخته 473 00:39:31,952 --> 00:39:33,329 ‫خیلی اذیت‌کننده‌ست 474 00:39:35,039 --> 00:39:36,082 ‫ران! 475 00:39:38,000 --> 00:39:39,126 ‫ران! 476 00:39:47,593 --> 00:39:49,220 ‫حالت رو می‌فهمم 477 00:39:50,054 --> 00:39:53,099 ‫- ببین، کسشعر تحویلم نده ‫- نمی‌دم 478 00:39:54,016 --> 00:39:55,101 ‫باور کن 479 00:39:56,143 --> 00:39:57,728 ‫می‌فهمم 480 00:40:38,310 --> 00:40:40,312 ‫تا ابد نمی‌تونی توی آپارتمانت ‫قایم بشی 481 00:40:41,730 --> 00:40:43,190 ‫دیر و زود 482 00:40:44,275 --> 00:40:47,153 ‫باید با ترس‌هات رو به رو شی 483 00:40:48,112 --> 00:40:49,822 ‫و دوباره شروع کنی ‫به زندگی 484 00:41:03,669 --> 00:41:04,670 ‫گلندا 485 00:41:05,171 --> 00:41:07,173 ‫آقای پرینس‌ویل 486 00:41:08,048 --> 00:41:09,175 ‫سلام 487 00:41:09,258 --> 00:41:11,594 ‫اعلانیه رسمیش به زودی ‫بدست‌تون می‌رسه 488 00:41:11,677 --> 00:41:14,722 ‫اما می‌خواستم بهتون خبر بدم ‫که شهر داره ساختمون رو خریداری می‌کنه 489 00:41:15,264 --> 00:41:16,640 ‫و قراره خراب بشه 490 00:41:18,184 --> 00:41:21,604 ‫خراب بشه؟ پس یعنی می‌خوان ‫بندازن‌مون بیرون؟ 491 00:41:22,313 --> 00:41:25,357 ‫قراره هزینه‌ی انتقال تمام مستأجرین ‫رو فراهم کنن 492 00:41:25,858 --> 00:41:27,651 ‫اما بله ‫باید برین 493 00:41:28,152 --> 00:41:29,612 ‫چقدر وقت داریم؟ 494 00:41:29,695 --> 00:41:31,071 ‫شصت روز 495 00:41:32,615 --> 00:41:34,658 ‫و قراره جاش چی بسازن؟ 496 00:41:35,326 --> 00:41:37,495 ‫خبر ندارم. شنیدم که شاید پارک بسازن 497 00:41:37,578 --> 00:41:39,997 ‫باید یه‌جور یادبود ‫درست کنن 498 00:41:40,664 --> 00:41:43,834 ‫واسه اینکه مردم قربانی‌ها ‫رو فراموش نکنن 499 00:41:43,918 --> 00:41:46,629 ‫چیزی که یادشون رو گرامی بداره 500 00:41:46,712 --> 00:41:48,797 ‫حداقل کاری که از دست‌شون برمیاد اینه 501 00:41:49,965 --> 00:41:51,509 ‫حتماً بهشون می‌گم 502 00:41:52,843 --> 00:41:54,094 ‫متأسفم گلندا 503 00:41:54,762 --> 00:41:55,846 ‫بابت همه‌چیز 504 00:41:57,264 --> 00:41:58,390 ‫ممنون 505 00:41:59,558 --> 00:42:01,560 ‫شما مرد خوبی هستید ‫آقای پرینس‌ویل 506 00:42:17,135 --> 00:42:20,135 ‫[ دو ماه بعد ] 507 00:43:32,735 --> 00:43:36,071 ‫حقته بی‌شرف! 508 00:43:36,155 --> 00:43:38,240 ‫حقته بی‌شرف! 509 00:43:38,324 --> 00:43:40,951 ‫لیاقت نداری اینجا باشی! 510 00:43:41,452 --> 00:43:45,164 ‫- حقته بی‌شرف! ‫- عقب کلیسا قرنطینه شه 511 00:43:45,247 --> 00:43:46,915 ‫حمله‌ی مسلحانه‌ی زندانی 512 00:43:47,791 --> 00:43:49,043 ‫ترومای گردن 513 00:43:53,088 --> 00:43:54,173 ‫واسه‌ت نامه اومده 514 00:43:55,424 --> 00:43:57,217 ‫اما اکثر ما گیرمون نمیاد 515 00:43:58,385 --> 00:44:02,014 ‫هیچ‌وقت وقت کافی نیست ‫هیچ‌وقت تجهیزات کافی وجود نداره 516 00:44:03,807 --> 00:44:06,143 ‫در پایان، همه سعی کردیم ‫که فراموشش کنیم 517 00:44:06,852 --> 00:44:08,854 ‫روی مسائل دیگه تمرکز کنیم 518 00:44:09,521 --> 00:44:13,609 ‫و مهم‌تر از همه ‫سعی کردیم حتماً لباس تن‌مون باشه 519 00:44:16,111 --> 00:44:18,572 ‫درواقع چندان قول سختی نیست ‫که بهش وفادار باشیم 520 00:44:19,281 --> 00:44:20,532 ‫دیگه نه 521 00:44:22,409 --> 00:44:24,244 ‫فقط سه تا چیز هست ‫که لازم دارین 522 00:44:24,995 --> 00:44:25,871 ‫دانش 523 00:44:25,954 --> 00:44:29,166 ‫اشتیاق و تجهیزات درست 524 00:44:31,710 --> 00:44:34,463 ‫در حدود 20 دقیقه‌ی آینده ‫شما رو وارد 525 00:44:34,546 --> 00:44:37,174 ‫چیزی شبیه به کلاس وزنه‌برداری ‫در کالج می‌بریم 526 00:44:37,758 --> 00:44:42,221 ‫طوری طراحی شده که بهتون تعادلی متناسب ‫از عضله‌سازی 527 00:44:42,304 --> 00:44:43,889 ‫و قلبی قوی‌تر بده 528 00:44:44,807 --> 00:44:48,352 ‫حدوداً 30 دقیقه از وقت‌تون رو می‌گیره ‫سه روز در هفته 529 00:44:48,852 --> 00:44:50,813 ‫دوشنبه، چهارشنبه و جمعه 530 00:44:50,896 --> 00:44:53,649 ‫جف عزیز ‫من طرفدار پر و پا قرصتم 531 00:44:54,358 --> 00:44:56,985 ‫این کارت رو از یه خرازی ‫توی محل خریدم 532 00:44:57,486 --> 00:44:58,821 ‫خیلی خفنه، نه؟ 533 00:44:59,863 --> 00:45:02,950 ‫توی روزنامه خوندم ‫که می‌خواستن توی زندان بکشنت 534 00:45:03,033 --> 00:45:04,660 ‫خنده‌ام گرفت 535 00:45:04,743 --> 00:45:06,495 ‫اون‌ها هیچ‌وقت تو رو نمی‌کشن مرد 536 00:45:06,578 --> 00:45:10,457 ‫الان مثل مایکل مایرز ‫و فردی کوگر هستی 537 00:45:10,541 --> 00:45:14,378 ‫جفری دامر هرگز نخواهد مُرد. ‫می‌شه یه امضا برام بفرستی؟ 538 00:45:15,087 --> 00:45:17,256 ‫به پیوست یه پاکت برای پس فرستادن هست 539 00:45:17,339 --> 00:45:19,883 ‫کریسمس مبارک. ‫با عشق، دیو 540 00:45:30,211 --> 00:45:42,211 ترجمه از:‌ احسان جولاپور Instagram: Mister.Cloner 541 00:45:42,593 --> 00:45:52,093 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور با زیرنویس چسبیده WwW.NightMovie.Top 542 00:45:52,610 --> 00:45:56,110 [ دامـر ] 543 00:45:56,479 --> 00:46:03,479 [ دامـر ] [ هیولا: داستان جفری دامر ]