1 00:00:05,418 --> 00:00:12,418 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:18,435 --> 00:00:25,435 ‫ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: ‫ @Digimoviez 3 00:00:59,615 --> 00:01:09,358 ‫مترجم: تارخ علی‌خانی ‫تلگرام: aManOfWar@ 4 00:01:11,929 --> 00:01:13,390 ‫قضیه مال تابستونه. 5 00:01:16,059 --> 00:01:17,810 ‫من با چیپ توی سالن کار می‌کردم. 6 00:01:19,188 --> 00:01:21,105 ‫اون شب یه گروه از بچه‌های مدرسه اومده بودن. 7 00:01:24,525 --> 00:01:27,779 ‫گفتن آخرشب کنار آتیش مهمونی می‌گیرن. 8 00:01:28,112 --> 00:01:29,822 ‫توی جنگل‌های پشت مدرسه. 9 00:01:30,741 --> 00:01:31,950 ‫و ازم پرسیدن که میرم یا نه؟ 10 00:01:33,159 --> 00:01:34,201 ‫و من رفتم. 11 00:01:35,287 --> 00:01:36,687 ‫از چیپ خواستم که به‌جام وایسته. 12 00:01:37,121 --> 00:01:38,207 ‫جدی که نمیگی؟ 13 00:01:38,289 --> 00:01:40,849 ‫می‌خوای با چندتا احمق ‫و دوست‌دختر‌هاشون بری مهمونی؟ 14 00:01:45,422 --> 00:01:48,187 ‫میشه گفت اوایلش... 15 00:01:49,634 --> 00:01:52,922 ‫خوش گذشت، ‫ولی بعدش اوضاع تغییر کرد. 16 00:01:56,058 --> 00:01:59,570 ‫من خیلی مشروب نخورده بودم، ‫ولی سرگیجه گرفتم. 17 00:02:00,604 --> 00:02:01,604 ‫حالم خوب نبود. 18 00:02:02,773 --> 00:02:05,909 ‫گفتم بهتره برم خونه، ‫برای همین پیاده حرکت کردم. 19 00:02:07,611 --> 00:02:11,906 ‫ولی خب بعدش متوجه شدم که وارد جنگل شدم. 20 00:02:13,033 --> 00:02:14,535 ‫از بقیه دور شده بودم. 21 00:02:15,869 --> 00:02:20,081 ‫روی زمین. 22 00:02:22,500 --> 00:02:23,668 ‫و بعدش اون... ‫روی من بود. 23 00:02:27,798 --> 00:02:28,840 ‫تایلر بود؟ 24 00:02:30,175 --> 00:02:32,427 ‫بخاطر همین دیشب از دستش عصبانی بودی؟ 25 00:02:33,428 --> 00:02:35,471 ‫فکر می‌کردم اون باشه... 26 00:02:35,556 --> 00:02:37,098 ‫ولی وقتی بررسی کردم فهمیدم که... 27 00:02:38,140 --> 00:02:40,035 ‫اون هفته با خانواده‌ش رفته بود مسافرت. 28 00:02:40,059 --> 00:02:44,022 ‫نمی‌تونه اون بوده باشه، ‫نمی‌دونم کی بوده. 29 00:02:50,237 --> 00:02:51,237 ‫تبی... 30 00:02:53,197 --> 00:02:58,161 ‫خیلی متاسفم که اینطوری شده. 31 00:03:00,955 --> 00:03:01,998 ‫به مادرت چیزی گفتی؟ 32 00:03:03,124 --> 00:03:10,006 ‫نتونستم، ‫تا الان به کسی نگفته بودم. 33 00:03:16,346 --> 00:03:20,100 ‫من هم نمی‌دونم کی بوده. 34 00:03:22,769 --> 00:03:26,063 ‫حافظه من از تو هم ضعیف تره. 35 00:03:29,151 --> 00:03:30,276 ‫متاسفم ایموجن، 36 00:03:31,027 --> 00:03:33,237 ‫اگه دوست نداری تعریف کنی، ‫مجبور نیستی. 37 00:03:39,535 --> 00:03:40,535 ‫مشکلی نداره؟ 38 00:03:41,538 --> 00:03:42,538 ‫البته. 39 00:03:44,582 --> 00:03:46,042 ‫بیا اینجا. 40 00:04:09,107 --> 00:04:11,358 ‫فردا بعد از مدرسه باهام میای که... 41 00:04:11,443 --> 00:04:13,611 ‫بریم این منبع احتمالی رو ببینیم؟ 42 00:04:14,863 --> 00:04:15,863 ‫جوزف انگلاند. 43 00:04:16,155 --> 00:04:19,076 ‫یادته زنگ زد گفت که آنجلا ‫و مامان‌هامون رو می‌شناسه؟ 44 00:04:19,992 --> 00:04:20,992 ‫حتما. 45 00:04:21,660 --> 00:04:22,660 ‫عالیه. 46 00:04:24,748 --> 00:04:28,919 ‫ظاهرا توی محوطه راه‌آهن زندگی می‌کنه. 47 00:04:30,087 --> 00:04:31,087 ‫محض اطلاع میگم. 48 00:04:38,011 --> 00:04:40,972 ‫«دوشنبه» 49 00:04:42,431 --> 00:04:44,601 ‫برام سوال بود خانم کلارک... 50 00:04:45,434 --> 00:04:48,438 ‫میشه یکم پارچه به کرستم اضافه کنید؟ 51 00:04:49,396 --> 00:04:50,396 ‫مشکلش چیه؟ 52 00:04:59,240 --> 00:05:00,520 ‫می‌تونم یه پارچه توری اضافه کنم. 53 00:05:00,741 --> 00:05:01,741 ‫ممنونم خانم کلارک. 54 00:05:08,125 --> 00:05:09,835 ‫خبر خوب دارم بچه‌ها. 55 00:05:10,459 --> 00:05:14,880 ‫از مدیر کارگان ای‌بی‌تی، ‫خانم لورین درخواست کردم که... 56 00:05:15,214 --> 00:05:16,614 ‫بیاد و دریاچۀ قو رو ببینه. 57 00:05:17,259 --> 00:05:19,426 ‫و فردا هم به کلاس میاد. 58 00:05:19,844 --> 00:05:23,640 ‫تا از اجرای یکی از شما که جرئت اجرا ‫رو داره، انتقاد کنه. 59 00:05:24,224 --> 00:05:25,904 ‫تا آخر روز بهم خبر بدید. 60 00:05:29,854 --> 00:05:31,564 ‫کلی، ‫صبر کن. 61 00:05:32,940 --> 00:05:33,940 ‫میشه حرف بزنیم؟ 62 00:05:34,735 --> 00:05:37,404 ‫خیلی حرف‌هایی که بهت زدم زشت بود... 63 00:05:37,486 --> 00:05:39,030 ‫فرن، بهتره بدونی... 64 00:05:39,823 --> 00:05:42,743 ‫وقتی حرف‌هات رو به خانم جری گفتم، 65 00:05:43,242 --> 00:05:45,494 ‫می‌خواست از نمایش بندازتت بیرون. 66 00:05:46,830 --> 00:05:51,623 ‫تنها دلیلی که الان اینجایی اینه که، ‫من بهش گفتم نگهت داره. 67 00:06:01,052 --> 00:06:03,972 ‫هی، بعد هالووین بهم پیام ندادی. 68 00:06:04,890 --> 00:06:09,484 ‫ببخشید، مامان‌هام عصبانی بودن، ‫دیر رسیدم خونه. 69 00:06:09,935 --> 00:06:13,522 ‫پشمام، ‫باز هم میای بیرون؟ 70 00:06:14,149 --> 00:06:17,193 ‫گمونم بتونم، ‫دارم اعتمادشون رو جلب می‌کنم. 71 00:06:17,651 --> 00:06:20,056 ‫چرا؟ ‫مگه چه خبره؟ 72 00:06:20,197 --> 00:06:21,540 ‫گفتم که... 73 00:06:21,782 --> 00:06:26,077 ‫بریم بولینگ؟ فرداشب، ‫سالن میلوود مسابقه... 74 00:06:26,160 --> 00:06:28,200 ‫برای ساعت هفت داره، ‫به نظرت خوبه؟ 75 00:06:28,704 --> 00:06:30,414 ‫آره، خوبه. 76 00:06:31,625 --> 00:06:32,625 ‫عالیه. 77 00:06:35,628 --> 00:06:36,628 ‫پس می‌ریم سرقرار. 78 00:06:46,305 --> 00:06:47,681 ‫با من کاری داشتید مربی؟ 79 00:06:47,766 --> 00:06:48,766 ‫درسته. 80 00:06:54,271 --> 00:06:57,399 ‫سندی حین تمرین پاش آسیب دیده. 81 00:06:58,359 --> 00:06:59,944 ‫اگه بخوای می‌تونی نقشش رو بگیری. 82 00:07:03,281 --> 00:07:05,157 ‫بله، حتما مربی دی. 83 00:07:05,866 --> 00:07:07,493 ‫بابت پیشنهادتون ممنونم... 84 00:07:08,285 --> 00:07:10,330 ‫ولی الان اوضاع خونه خیلی بهم ریخته‌ست. 85 00:07:12,831 --> 00:07:14,831 ‫ولی برای ترم بهار آماده‌ام. 86 00:07:19,481 --> 00:07:20,481 ‫[پیتزبورگ] 87 00:07:35,437 --> 00:07:36,982 ‫[برای کوری برایانت] 88 00:07:41,568 --> 00:07:47,366 ‫[بعضی زخم ها دیده میشن، بعضی‌ها نمی‌شن، ‫ولی همه‌شون درد دارند.] 89 00:07:50,970 --> 00:07:51,970 ‫«سال 1999» 90 00:07:53,622 --> 00:07:54,662 ‫این یکی چطوره آنجلا؟ 91 00:07:55,166 --> 00:07:58,211 ‫- قشنگه کوری، دوستش دارم. ‫- عالیه. 92 00:07:58,295 --> 00:08:00,415 ‫چون همه‌مون داریم اول اسممون ‫ رو این مدلی می‌زنیم. 93 00:08:01,423 --> 00:08:02,423 ‫روی بازو. 94 00:08:04,759 --> 00:08:05,802 ‫کی اول میره؟ 95 00:08:06,135 --> 00:08:07,303 ‫دوستم آنجلا. 96 00:08:09,388 --> 00:08:10,388 ‫بی‌خیال آنجلا. 97 00:08:10,764 --> 00:08:12,844 ‫وقتی بقیه دختر‌ها ببینن چقدر خفنه، ‫ دیوانه می‌شن. 98 00:08:13,559 --> 00:08:14,559 ‫من هم بعد تو می‌زنم. 99 00:08:18,772 --> 00:08:21,484 ‫روزی دوبار وازلین بزن. 100 00:08:24,653 --> 00:08:25,653 ‫فهمیدی؟ 101 00:08:27,197 --> 00:08:28,197 ‫کوری؟ 102 00:08:44,049 --> 00:08:47,009 ‫گفتم شاید تو برای اون منتقده که ‫دوست خانم جریه اجرا کنی. 103 00:08:47,093 --> 00:08:49,887 ‫درسته، و می‌خوام به لورین نشون بدم که ‫توانایی‌هام خیلی بیشتر از... 104 00:08:49,971 --> 00:08:52,265 ‫قاطی شدن با یه مشت قو هست. 105 00:08:52,348 --> 00:08:54,629 ‫ول کن بابا، ‫اگه بخوای هم نمی‌تونی قاطیشون بشی. 106 00:08:55,225 --> 00:08:57,103 ‫تو خیلی خفنی، ‫یه ستاره‌ای. 107 00:08:58,228 --> 00:09:01,231 ‫ولی خوبه که فردا اجرا داری. 108 00:09:02,900 --> 00:09:04,940 ‫راستش اصلا نمی‌دونستم که از رقص خوشت میاد. 109 00:09:05,236 --> 00:09:08,113 ‫چی؟ ‫جدی میگی؟ 110 00:09:11,158 --> 00:09:12,158 ‫یعنی... 111 00:09:14,955 --> 00:09:20,250 ‫از سیاست‌ها و ریزه‌کاری‌های باله ‫ خوشم نمیاد. 112 00:09:22,211 --> 00:09:25,964 ‫ولی خود رقصش، خلوصش... 113 00:09:29,259 --> 00:09:30,259 ‫عاشقشم. 114 00:09:34,015 --> 00:09:36,016 ‫میشه بپرسم پشتت چی شده؟ 115 00:09:37,936 --> 00:09:38,936 ‫حادثه بوده؟ 116 00:09:39,479 --> 00:09:41,731 ‫نه، اسکولیوز داشتم. 117 00:09:43,024 --> 00:09:47,153 ‫وقتی هشت سالم بود جراحیش کردم. 118 00:09:47,236 --> 00:09:48,570 ‫از هشت سالگی می‌رقصیدی؟ 119 00:09:48,654 --> 00:09:50,989 ‫مامانم از شیش سالگی لباس باله تنم می‌کرد. 120 00:09:52,199 --> 00:09:55,202 ‫وقتی اولین مربی باله‌م ‫متوجه خمیدگی پشتم شد، 121 00:09:55,286 --> 00:09:57,406 ‫مامانم خیلی زود من رو برد پیش دکتر. 122 00:09:57,455 --> 00:09:59,248 ‫حتما باید جراحی می‌شد؟ 123 00:10:00,208 --> 00:10:02,961 ‫توی اون سن؟ ‫نمی‌شد پشت‌بند ببندی؟ 124 00:10:03,044 --> 00:10:09,133 ‫نمی‌شد دیگه، ‫پشت‌بند هم داشتم، هم بعد و هم قبل جراحی. 125 00:10:12,636 --> 00:10:13,636 ‫الان هم درد داره؟ 126 00:10:14,806 --> 00:10:15,806 ‫پشتت. 127 00:10:18,059 --> 00:10:19,059 ‫چیز زیادی نیست. 128 00:10:22,312 --> 00:10:23,773 ‫من باید برم خونه. 129 00:10:24,566 --> 00:10:27,276 ‫مامانم امشب از پیتزبورگ میاد. 130 00:10:27,359 --> 00:10:28,439 ‫فردا میاد کلاس؟ 131 00:10:28,694 --> 00:10:31,865 ‫بله، متاسفانه. 132 00:10:33,532 --> 00:10:34,868 ‫برو، من ترتیبش رو میدم. 133 00:10:35,742 --> 00:10:36,742 ‫ترتیبش رو بده. 134 00:10:47,547 --> 00:10:48,547 ‫تو ایموجن آدامزی؟ 135 00:10:52,719 --> 00:10:56,722 ‫آره، تو جوزفی؟ 136 00:10:56,806 --> 00:10:57,806 ‫جو روانی. 137 00:10:59,850 --> 00:11:01,728 ‫بیایید داخل، ‫گرم تره. 138 00:11:11,488 --> 00:11:13,408 ‫اگه سردتونه می‌تونم ببندمش. 139 00:11:13,906 --> 00:11:17,660 ‫جو روانی بودی؟ ‫نه ممنون، هوا خوبه. 140 00:11:20,789 --> 00:11:23,040 ‫خب جوزف، ‫یعنی جو. 141 00:11:26,377 --> 00:11:28,754 ‫چی شد که اومدی اینجا زندگی کنی؟ 142 00:11:29,713 --> 00:11:32,299 ‫شهرداری بهم پول میده که ‫ از واگن‌ها نگهداری کنم. 143 00:11:32,884 --> 00:11:34,164 ‫مراقب باشم که کسی آتیششون نزنه. 144 00:11:34,635 --> 00:11:36,554 ‫آره، منطقی به نظر میاد. 145 00:11:38,765 --> 00:11:42,519 ‫جو، گفتی که آنجلا واترز رو می‌شناختی؟ 146 00:11:43,061 --> 00:11:45,604 ‫خیلی زیاد، ‫من عاشقش بودم. 147 00:11:46,355 --> 00:11:47,814 ‫با هم نبودیم، 148 00:11:49,107 --> 00:11:52,861 ‫ولی خب دوست بودیم. 149 00:11:54,571 --> 00:11:57,742 ‫تا این‌که اون جنده‌ها نظرش ‫رو عوض کردن و ازم گرفتنش. 150 00:11:59,504 --> 00:12:00,838 ‫[مهمانی سال 2000] 151 00:12:00,870 --> 00:12:05,290 ‫اون رو بردن توی گروهشون، ‫تبدیلش کردن به یه جنده مثل خودشون. 152 00:12:10,255 --> 00:12:12,924 ‫سعی کردم بهش هشدار بدم، ‫ولی بهم توجهی نکرد. 153 00:12:13,800 --> 00:12:17,095 ‫و ببین چه بلایی سرش اومد؟ ‫ناراحت‌کننده‌ست. 154 00:12:19,139 --> 00:12:21,181 ‫می‌دونی چرا آنجلا خودش رو کشت؟ 155 00:12:22,182 --> 00:12:24,434 ‫آنجلا نمی‌تونست با اون‌ها رقابت کنه، 156 00:12:24,519 --> 00:12:27,730 ‫بخاطر همین فرو ریخت. 157 00:12:29,106 --> 00:12:30,266 ‫دقیقا شب سال نو سال 2000. 158 00:12:31,608 --> 00:12:32,608 ‫خانواده‌ش چی؟ 159 00:12:32,986 --> 00:12:34,611 ‫چیزی ازشون می‌دونی؟ 160 00:12:35,112 --> 00:12:37,197 ‫مادرش، رز. 161 00:12:40,325 --> 00:12:43,788 ‫اون تنها خانواده‌ش بود، ‫وقتی که پیداش کردن وحشت کرد. 162 00:12:47,584 --> 00:12:49,919 ‫یه روز با یه چاقوی قصابی اومد مدرسه. 163 00:12:54,423 --> 00:12:57,051 ‫خدای من... ‫برای چی اومده بود اونجا؟ 164 00:12:57,468 --> 00:12:58,468 ‫انتقام! 165 00:12:58,887 --> 00:13:01,680 ‫کسی رو زخمی کرد؟ 166 00:13:01,764 --> 00:13:03,890 ‫سعی کرد چند نفر رو بزنه. 167 00:13:03,975 --> 00:13:05,518 ‫همون‌هایی که آنجلا رو بردن توی گروهشون؟ 168 00:13:05,601 --> 00:13:07,520 ‫نه، رفت سراغ میز پسر‌ها. 169 00:13:08,563 --> 00:13:10,003 ‫یکی از معلم‌ها جلوش رو گرفت. 170 00:13:11,898 --> 00:13:13,651 ‫- خدای من... ‫- وای... 171 00:13:14,735 --> 00:13:19,490 ‫بردنش به یه مرکز، ‫تیمارستان ردلی. 172 00:13:20,490 --> 00:13:21,490 ‫توی رزوود؟ 173 00:13:24,954 --> 00:13:25,954 ‫هنوز اونجاست؟ 174 00:13:26,539 --> 00:13:27,539 ‫امکانش هست که باشه. 175 00:13:31,418 --> 00:13:32,418 ‫پولم رو آوردید؟ 176 00:13:33,838 --> 00:13:35,548 ‫بله، البته. 177 00:13:36,256 --> 00:13:37,256 ‫بفرمائید. 178 00:13:39,677 --> 00:13:42,805 ‫داشت راجع به مامان ما حرف می‌زد، ‫به قول خودش، «جنده‌ها». 179 00:13:42,888 --> 00:13:45,474 ‫- بدون شک همینه. ‫- شاید می‌خواستن به آنجلا کمک کنن، 180 00:13:45,558 --> 00:13:47,745 ‫یعنی منظور جو روانی از اینکه ‫«توی گروهشون بردنش» همین بود؟ 181 00:13:47,769 --> 00:13:50,062 ‫هرچی که بوده، ‫مشخصا جواب نداده. 182 00:13:52,607 --> 00:13:56,985 ‫تبی، مامانت قراره جلسه مشاور املاک بره، نه؟ 183 00:13:57,528 --> 00:13:58,571 ‫ممکنه. 184 00:13:58,654 --> 00:14:01,531 ‫عالیه، پس ما می‌ریم رزوود، ‫می‌ریم تیمارستان ردلی، 185 00:14:01,616 --> 00:14:03,325 ‫که شاید رز واترز رو پیدا کنیم. 186 00:14:09,958 --> 00:14:11,501 ‫کجا غیبت زد گرگ؟ 187 00:14:13,461 --> 00:14:17,340 ‫بعد اینکه... ‫روی هم ریختیم. 188 00:14:17,422 --> 00:14:20,385 ‫اون دختره تبی دهنم رو سرویس کرد. 189 00:14:21,760 --> 00:14:23,400 ‫شنیدم مشت زده توی صورت تایلر. 190 00:14:24,555 --> 00:14:26,658 ‫درست وسط دماغش، ‫و فکر کنم خیلی خجالت کشیده، 191 00:14:26,682 --> 00:14:28,402 ‫چون از اون موقع هنوز توی مدرسه ندیدمش. 192 00:14:29,935 --> 00:14:32,981 ‫خوبه. ‫تایلر خیلی لاشیه. 193 00:14:36,066 --> 00:14:37,819 ‫همه‌چیز از اون فیلم مسخره‌ش شروع شد. 194 00:14:39,028 --> 00:14:40,028 ‫شاید هم قبلش. 195 00:14:43,907 --> 00:14:44,907 ‫گرگ. 196 00:14:47,245 --> 00:14:48,245 ‫بی‌خیال. 197 00:14:49,831 --> 00:14:50,999 ‫مشکل چیه؟ 198 00:14:51,374 --> 00:14:54,002 ‫دیگه که بهش خیانت نمی‌کنیم، ‫کارن رفته. 199 00:14:55,169 --> 00:14:56,169 ‫دلت براش تنگ نمی‌شه؟ 200 00:14:58,423 --> 00:14:59,583 ‫هردومون میشه، ‫مگه نه؟ 201 00:15:02,134 --> 00:15:05,679 ‫برای همین توی مهمونی هم ‫رو بوسیدیم، نه؟ 202 00:15:07,015 --> 00:15:08,265 ‫شاید من نشه... 203 00:15:09,850 --> 00:15:14,480 ‫یعنی دلم تنگ نشه، ‫شاید همیشه تو رو می‌خواستم. 204 00:15:16,356 --> 00:15:17,356 ‫کلی. 205 00:15:34,708 --> 00:15:36,001 ‫نکن. 206 00:15:37,420 --> 00:15:39,380 ‫نکن، ‫نکن دیگه. 207 00:15:42,048 --> 00:15:44,128 ‫بی‌خیال دیگه، ‫شما بیزلی‌ها خشن دوست دارید. 208 00:15:45,260 --> 00:15:48,805 ‫شاید خواهرم اینطور بوده، ‫ولی من اینطوری نیستم مردک حشری. 209 00:15:49,347 --> 00:15:50,933 ‫و اگه می‌خوای شانسی داشته باشی... 210 00:15:51,976 --> 00:15:55,812 ‫بهتره توی نمایش ردیف اول وسط با گل بشینی. 211 00:15:58,358 --> 00:16:01,277 ‫خداحافظ، گرگ ‫من باید تمرین کنم. 212 00:16:28,261 --> 00:16:31,641 ‫امروز مربی دژاردین اومده بود سر تمرین. 213 00:16:34,769 --> 00:16:37,409 ‫میشه بگی چرا پیشنهاد ‫تیم ورزشی رو قبول نکردی؟ 214 00:16:41,943 --> 00:16:42,943 ‫نوا؟ 215 00:16:46,696 --> 00:16:50,200 ‫مامانم بابت دزدی دارو... 216 00:16:52,160 --> 00:16:56,084 ‫از بیمارستان اخراج شده. 217 00:16:58,084 --> 00:16:59,084 ‫چی؟ 218 00:16:59,377 --> 00:17:00,687 ‫باید ازش مراقبت کنم. 219 00:17:01,795 --> 00:17:04,465 ‫توی خونه یعنی، ‫سرش شلوغ باشه که دوباره مصرف نکنه. 220 00:17:04,548 --> 00:17:07,343 ‫نوا، تو همیشه می‌خواستی که برگردی توی تیم. 221 00:17:07,427 --> 00:17:09,708 ‫- به اندازه کافی براش فداکاری نکردی؟ ‫- نکن شان. 222 00:17:10,262 --> 00:17:11,262 ‫تو متوجه نیستی. 223 00:17:11,805 --> 00:17:13,437 ‫پدر و مادر تو بی‌نقصن. 224 00:17:14,392 --> 00:17:17,272 ‫نمی‌دونی که چطوری با اعتیاد سروکله بزنی، ‫یه مریضیه. 225 00:17:18,228 --> 00:17:19,628 ‫نمی‌تونم بهش پشت کنم. 226 00:17:20,898 --> 00:17:22,203 ‫یعنی نمی‌کنم. 227 00:17:27,571 --> 00:17:28,571 ‫[تماس دریافتی] 228 00:17:33,577 --> 00:17:34,786 ‫قوانین رو که می‌دونی استیو. 229 00:17:35,246 --> 00:17:36,900 ‫فقط یه بار، ‫همین. 230 00:17:37,582 --> 00:17:39,958 ‫این‌کار رو کردم که یه خاطره ‫با ریچل بهت بدم، 231 00:17:40,625 --> 00:17:41,878 ‫و باید باهاش کنار بیای. 232 00:17:42,253 --> 00:17:43,253 ‫متوجه‌م. 233 00:17:44,881 --> 00:17:45,923 ‫ممنونم. 234 00:17:46,007 --> 00:17:47,007 ‫خداحافظ استیو. 235 00:17:51,094 --> 00:17:52,429 ‫«سه‌شنبه». 236 00:17:52,513 --> 00:17:55,153 ‫راجع به اخراج مامانت از ‫بیمارستان عمومی میلوود شنیدم. 237 00:17:57,392 --> 00:17:59,808 ‫هنوز با کتی دوستم، ‫سرپرستار اونجا. 238 00:18:02,982 --> 00:18:06,574 ‫می‌دونم کارش اشتباه بود، ‫ولی باورم نمی‌شه که که اخراجش کرده باشن. 239 00:18:08,362 --> 00:18:09,780 ‫اون همه‌چیزش رو فدای بیمارستان کرده بود. 240 00:18:09,863 --> 00:18:11,120 ‫باور کن، می‌دونم. 241 00:18:11,948 --> 00:18:12,948 ‫خیلی غم‌انگیزه. 242 00:18:15,244 --> 00:18:18,535 ‫پرستار سیمونز، ‫مامان من عاشق پرستار بودنه. 243 00:18:20,124 --> 00:18:21,339 ‫شما کاری از دست شما برنمیاد؟ 244 00:18:21,959 --> 00:18:22,959 ‫برای کمک بهش. 245 00:18:23,586 --> 00:18:24,746 ‫من با مادرت کار کردم. 246 00:18:25,838 --> 00:18:29,050 ‫خیلی‌خب... ‫با کتی صحبت می‌کنم. 247 00:18:30,343 --> 00:18:31,801 ‫ببینم چه کاری از دستم برمیاد. 248 00:18:35,848 --> 00:18:36,848 ‫ممنونم. 249 00:18:38,351 --> 00:18:41,353 ‫و این یارو بهمون گفت که مادر آنجلا واترز... 250 00:18:41,436 --> 00:18:44,982 ‫توی تیمارستان ردلی رزوود بستری شده. 251 00:18:45,315 --> 00:18:50,071 ‫آره، ولی می‌تونیم به کسی که توی ‫محوطه راه‌آهن زندگی می‌کنه اعتماد کنیم؟ 252 00:18:50,820 --> 00:18:51,906 ‫نکته خوبیه. 253 00:18:51,989 --> 00:18:54,950 ‫و سوالی که پیش میاد اینه که، ‫امکانش هست که... 254 00:18:55,868 --> 00:18:57,619 ‫این یارو راه‌آهنیه، ‫همون «ای» باشه؟ 255 00:18:57,703 --> 00:18:58,746 ‫کاملا. 256 00:18:58,828 --> 00:19:00,681 ‫البته سعی نکرد ما رو بکشه، 257 00:19:00,705 --> 00:19:02,416 ‫ولی خیلی شک‌برانگیزه. 258 00:19:03,583 --> 00:19:06,419 ‫به‌هرحال، ‫ما راجع به تیمارستان ردلی تحقیق کردیم. 259 00:19:06,504 --> 00:19:09,423 ‫چندسال پیش بسته شده و تبدیل به یه هتل شده. 260 00:19:11,008 --> 00:19:12,676 ‫- آقای انگلاند... ‫- همون جو روانی خودمون. 261 00:19:14,095 --> 00:19:16,514 ‫چیزی که هممون بهش شک داشتیم رو تایید کرد. 262 00:19:17,265 --> 00:19:20,767 ‫که مامان‌هامون به قضیه ‫آنجلا واترز مربوط هستن، 263 00:19:20,851 --> 00:19:25,523 ‫و به نظر بخاطر همین «ای» ما ‫رو هدف قرار داده. 264 00:19:25,606 --> 00:19:28,566 ‫بنابراین اگه ما بتونیم قضیه ‫ مامان‌هامون و آنجلا واترز رو... 265 00:19:28,651 --> 00:19:32,154 ‫از کسی به جز خود مامان‌هامون بشنویم... 266 00:19:32,237 --> 00:19:34,072 ‫ممکنه بتونیم بفهمیم که «ای» کیه. 267 00:19:34,991 --> 00:19:36,700 ‫برای همین، ‫من و تبی گفتیم... 268 00:19:37,409 --> 00:19:40,787 ‫چطورن بی‌خیال مدرسه بشیم ‫و مسافرت بریم رزوود؟ 269 00:19:41,455 --> 00:19:42,455 ‫مثل «تلما و لوییس» ‫[اثر ریدلی اسکات] 270 00:19:42,748 --> 00:19:45,876 ‫که یکی رو پیدا کنیم که رز واترز رو بشناسه ‫ و راجع بهش بهمون بگه. 271 00:19:45,960 --> 00:19:50,381 ‫یا اصلا شانس بیاریم ‫و رز واترز رو پیدا کنیم. 272 00:19:51,548 --> 00:19:52,717 ‫من ماشین رئیسم رو گرفتم. 273 00:19:53,259 --> 00:19:54,259 ‫شنیدم آب گرم دارن. 274 00:19:55,176 --> 00:19:56,596 ‫من هم پول همراهمه. 275 00:19:59,597 --> 00:20:01,641 ‫استعدادیاب ای‌بی‌تی امروز میاد، 276 00:20:01,725 --> 00:20:03,936 ‫مامانم هم میاد. 277 00:20:04,019 --> 00:20:07,147 ‫و اجرای دریاچۀ قو فرداست ‫ و همتون باید بیایید. 278 00:20:07,815 --> 00:20:09,495 ‫آره، من هم باید مراقب مامانم باشم. 279 00:20:09,816 --> 00:20:14,195 ‫و من هم یه جور‌هایی... ‫با اش قرار بولینگ دارم. 280 00:20:16,239 --> 00:20:18,867 ‫پشمام، طرف مثل نوجوانی‌های کول اسپراوسه. 281 00:20:18,950 --> 00:20:20,493 ‫من خیلی پایه‌ام. 282 00:20:20,870 --> 00:20:22,371 ‫دیگه وقتش بود. 283 00:20:22,455 --> 00:20:23,872 ‫خیلی هیجان‌زده‌ام. 284 00:20:25,333 --> 00:20:26,334 ‫مضطرب هم هستم. 285 00:20:29,294 --> 00:20:30,463 ‫پس فقط من و توییم. 286 00:20:31,880 --> 00:20:33,080 ‫می‌خوای تلما باشی یا لوییس؟ 287 00:20:34,049 --> 00:20:35,049 ‫مهم نیست. 288 00:20:35,509 --> 00:20:38,136 ‫ولی حاضر نیستم از دره با ماشین بپرم. 289 00:20:38,219 --> 00:20:39,219 ‫قبوله. 290 00:20:39,930 --> 00:20:40,930 ‫مامان؟ 291 00:20:42,725 --> 00:20:43,845 ‫یه راهی هست، 292 00:20:44,184 --> 00:20:46,687 ‫پرستار سیمونز زنگ زد و گفت اگه حاضر بشی... 293 00:20:46,770 --> 00:20:48,530 ‫سی روز بری مرکز ترک اعتیاد، ‫دوباره استخدامت می‌کنن. 294 00:20:48,563 --> 00:20:49,563 ‫عزیزم... 295 00:20:50,107 --> 00:20:52,984 ‫من رو ببین، ‫من خوبم. 296 00:20:53,068 --> 00:20:54,487 ‫درست نیست مامان. 297 00:20:56,112 --> 00:20:59,950 ‫من کل زندگیم تا حالا تو رو ‫توی حالت طبیعی ندیدم. 298 00:21:04,996 --> 00:21:06,915 ‫فکر کردم... 299 00:21:06,999 --> 00:21:10,127 ‫وقتی که جات گردن گرفتم، ‫دارم بهت کمک می‌کنم. 300 00:21:10,210 --> 00:21:11,962 ‫که دیگه صبرت تموم میشه. 301 00:21:14,130 --> 00:21:15,210 ‫ولی نشد. 302 00:21:17,176 --> 00:21:18,176 ‫صبر من تموم شد. 303 00:21:22,390 --> 00:21:23,390 ‫حق با توئه. 304 00:21:24,099 --> 00:21:25,141 ‫جدا؟ 305 00:21:25,226 --> 00:21:27,685 ‫آره نواسیتا، ‫حق با توئه. 306 00:21:30,231 --> 00:21:31,856 ‫نباید اینجوری باشه. 307 00:21:33,191 --> 00:21:34,442 ‫که تو از من مراقبت کنی. 308 00:21:34,776 --> 00:21:37,988 ‫من باید از این خانواده مراقبت کنم. 309 00:21:38,072 --> 00:21:40,448 ‫بیا دوتایی مراقبت کنیم. 310 00:21:42,201 --> 00:21:43,201 ‫شریکی. 311 00:21:45,246 --> 00:21:49,332 ‫باشه میرم، ‫میرم مرکز ترک اعتیاد. 312 00:22:18,319 --> 00:22:19,571 ‫خانم برایانت؟ 313 00:22:21,282 --> 00:22:22,722 ‫سمت چپ رو ترجیح میدی، 314 00:22:23,491 --> 00:22:24,492 ‫مصدومیت داشتی؟ 315 00:22:27,412 --> 00:22:28,663 ‫اسکولیوز داره. 316 00:22:30,374 --> 00:22:33,210 ‫و یه زخم زشت روی پشتش. 317 00:22:35,962 --> 00:22:39,132 ‫پس بیشتر تحت تاثیر قرار گرفتم. 318 00:23:06,451 --> 00:23:08,412 ‫[به رزوود، شهری عالی، خوش‌آمدید] 319 00:23:08,496 --> 00:23:09,871 ‫خیلی‌خب، کجا باید بپیچم؟ 320 00:23:10,663 --> 00:23:12,707 ‫نوشته ردلی بعد خیابون کینگه. 321 00:23:26,054 --> 00:23:29,058 ‫وای، آب‌خیار هم دارن. 322 00:23:29,140 --> 00:23:30,392 ‫مشخصه خیلی شیکه. 323 00:23:37,482 --> 00:23:39,735 ‫میشه راجع به ردلی بپرسیم؟ 324 00:23:39,817 --> 00:23:41,320 ‫قبل اینکه هتل بشه. 325 00:23:41,402 --> 00:23:43,447 ‫وقتی که تیمارستان بود. 326 00:23:44,530 --> 00:23:45,573 ‫ما دانش‌آموزیم. 327 00:23:45,657 --> 00:23:48,493 ‫توی دبیرستان رزوود، داریم یه پروژه راجع ‫به تاریخ شهر انجام می‌دیم. 328 00:23:48,993 --> 00:23:51,287 ‫و ما مسئول ردلی هستیم. 329 00:23:51,371 --> 00:23:53,164 ‫توی اینترنت چیز زیادی نبود. 330 00:23:57,543 --> 00:24:00,923 ‫می‌تونم شما رو به ادی لمب ارجاع بدم، 331 00:24:01,340 --> 00:24:02,548 ‫مسئول تعمیرات. 332 00:24:03,175 --> 00:24:04,676 ‫سال‌هاست که اینجا کار می‌کنه. 333 00:24:04,760 --> 00:24:05,760 ‫میشه باهاش حرف بزنیم؟ 334 00:24:06,303 --> 00:24:07,847 ‫ادی تا فردا صبح نمیاد. 335 00:24:11,474 --> 00:24:13,644 ‫میشه شماره تلفنش رو بدید؟ 336 00:24:15,812 --> 00:24:19,524 ‫ما مسائل شخصی کارکنان رو منتشر نمی‌کنیم. 337 00:24:21,151 --> 00:24:22,695 ‫خیلی‌خب، ‫پس صبر می‌کنیم. 338 00:24:23,863 --> 00:24:25,114 ‫سالن انتظار فقط برای مشتری‌هاست. 339 00:24:30,201 --> 00:24:31,912 ‫خوشبختانه جف... 340 00:24:32,872 --> 00:24:35,665 ‫من تازگی یه کمپین سودده داشتم. 341 00:24:38,501 --> 00:24:39,501 ‫پول نقد خوبه؟ 342 00:24:58,230 --> 00:25:01,317 ‫یا... ‫خدا... 343 00:25:09,574 --> 00:25:12,244 ‫انگار تختش از پاستیل درست شده. 344 00:25:14,287 --> 00:25:18,792 ‫وای، توت فرنگی شکلاتی. 345 00:25:27,384 --> 00:25:28,885 ‫ایول! 346 00:25:31,263 --> 00:25:32,556 ‫لباس خواب! 347 00:25:35,892 --> 00:25:37,811 ‫خیلی خفنه. 348 00:25:40,021 --> 00:25:41,021 ‫به سلامتی. 349 00:25:41,564 --> 00:25:42,564 ‫به سلامتی. 350 00:25:49,531 --> 00:25:50,531 ‫سلام. 351 00:25:52,867 --> 00:25:54,495 ‫شان، ‫نوا خونه نیست. 352 00:25:54,995 --> 00:25:55,995 ‫می‌دونم. 353 00:25:56,622 --> 00:25:57,622 ‫مدرسه‌ست. 354 00:25:58,081 --> 00:25:59,641 ‫و من هم باید سر تمرین فوتبال باشم. 355 00:26:00,834 --> 00:26:02,502 ‫کاری از دستم برمیاد؟ 356 00:26:02,674 --> 00:26:03,301 ‫آره. 357 00:26:05,797 --> 00:26:08,466 ‫می‌دونی چقدر داری به زندگی ‫ دخترت آسیب می‌زنی؟ 358 00:26:10,593 --> 00:26:12,033 ‫می‌دونم که مجبورش کردی چیکار کنه. 359 00:26:13,638 --> 00:26:15,598 ‫مسئولیت اعتیادت رو انداختی گردنش. 360 00:26:16,976 --> 00:26:18,018 ‫خودش بهت گفت؟ 361 00:26:18,101 --> 00:26:19,101 ‫قرار نبود چیزی بگم. 362 00:26:19,936 --> 00:26:22,271 ‫ولی اون داره بخاطر تو، ‫ بی‌خیال یه موقعیت توی تیم میشه. 363 00:26:22,690 --> 00:26:23,890 ‫من ازش نخواستم. 364 00:26:24,692 --> 00:26:27,653 ‫ببین، اگه به نوا اهمیتی میدی... 365 00:26:28,862 --> 00:26:30,489 ‫پس قبل اینکه دیر بشه، ‫اون رو همراه خودت نکش پایین. 366 00:26:39,832 --> 00:26:41,312 ‫ببخشید که نتونستم بیام عزیزم. 367 00:26:41,375 --> 00:26:42,875 ‫مشکلی نداره، ‫سرکار بودی. 368 00:26:42,960 --> 00:26:44,795 ‫خوشحالم که مامانت اومد. 369 00:26:45,546 --> 00:26:48,799 ‫بودم، و خیلی هم مفتخرم. 370 00:26:49,382 --> 00:26:50,382 ‫می‌دونستم. 371 00:26:50,925 --> 00:26:54,554 ‫از همون اول که به راه رفتن افتادی، 372 00:26:54,637 --> 00:26:56,431 ‫می‌دونستم که قراره یه ستاره بشی. 373 00:26:57,473 --> 00:26:58,892 ‫و امروز بهم نشون دادی... 374 00:26:58,975 --> 00:27:02,979 ‫به همه نشون دادی... ‫از جمله اون بیزلی عوضی که... 375 00:27:03,063 --> 00:27:05,482 ‫اون وسط به اسکولیوزت اشاره کرد. 376 00:27:06,065 --> 00:27:08,359 ‫کلیه دیگه... 377 00:27:09,653 --> 00:27:11,947 ‫یا کارن، ‫حالا هرچی. 378 00:27:13,072 --> 00:27:15,741 ‫ولی یه فکری به ذهنم اومد، ‫حالا که بزرگ شدی... 379 00:27:16,242 --> 00:27:18,536 ‫به نظرم وقتشه ترتیب اون زخم رو بدیم. 380 00:27:19,288 --> 00:27:21,706 ‫یه جراح پلاستیک توی شهر پیدا کردم. 381 00:27:21,790 --> 00:27:24,710 ‫- خوشحال میشه باهات حرف بزنه. ‫- دیگه جراحی درکار نیست کوری. 382 00:27:24,792 --> 00:27:26,169 ‫فقط یه مشورته. 383 00:27:27,420 --> 00:27:29,580 ‫ولی خب اگه نمی‌خواید، ‫بی‌خیالش میشم. 384 00:27:29,923 --> 00:27:30,923 ‫شاید... 385 00:27:33,302 --> 00:27:35,596 ‫شاید بهتر باشه امتحانش کنم بابا. 386 00:27:36,138 --> 00:27:39,390 ‫شنیدن حرف دکتر که ضرری نداره. 387 00:27:40,392 --> 00:27:43,895 ‫اگه بتونم از شرش خلاص بشم، ‫یکی از نگرانی‌هام کم میشه. 388 00:27:43,979 --> 00:27:45,938 ‫اسمم بهتر دیده میشه. 389 00:27:46,439 --> 00:27:48,984 ‫فرن برایانت، رقاص محشر. 390 00:27:49,735 --> 00:27:50,819 ‫با توجه به اسکلیوزت. 391 00:27:52,029 --> 00:27:54,071 ‫هرچی که تو بخوای. 392 00:27:54,656 --> 00:27:55,656 ‫ارزش بررسی کردن رو داره. 393 00:27:56,533 --> 00:27:59,703 ‫برای همین فردا صبح یه نوبت گرفتم. 394 00:28:01,120 --> 00:28:03,749 ‫دیدی؟ ‫مامان صلاحت رو می‌‌خواد. 395 00:28:07,835 --> 00:28:10,631 ‫خب، چیکار کنیم؟ 396 00:28:13,425 --> 00:28:15,552 ‫وای خدا، ‫خیلی حرفم مسخره‌ست. 397 00:28:17,429 --> 00:28:18,429 ‫ولی میشه جایی نریم؟ 398 00:28:19,597 --> 00:28:24,227 ‫هفت ماهی میشه که انقدر راحت نبودم. 399 00:28:24,810 --> 00:28:26,145 ‫درک می‌کنم، ‫خوبه. 400 00:28:30,359 --> 00:28:34,946 ‫ولی اگه تو می‌خوای بری شهر رو گشت بزنی... 401 00:28:35,947 --> 00:28:36,947 ‫می‌تونی بری. 402 00:28:38,866 --> 00:28:40,869 ‫گشت زدن رو مطمئن نیستم. 403 00:28:41,662 --> 00:28:46,875 ‫ولی میشه یکم دور زد، ‫یعنی ببینم سینمایی، 404 00:28:46,958 --> 00:28:49,628 ‫کتاب‌خونه‌ای، یا چیز سوسولی ‫دیگه‌ای پیدا می‌کنم؟ 405 00:28:50,003 --> 00:28:53,005 ‫برو تو کارش! ‫برو، ایول. 406 00:29:38,342 --> 00:29:41,597 ‫دیدی؟ ‫تقریبا کامل زدم. 407 00:29:43,764 --> 00:29:45,099 ‫یهویی گرسنه‌م شد. 408 00:29:45,475 --> 00:29:46,475 ‫میشه یکم ناچو بگیری؟ 409 00:29:47,184 --> 00:29:48,227 ‫حتما. 410 00:29:48,312 --> 00:29:50,771 ‫ناچو با پنیر پلاستیکی، ‫الان میاد. 411 00:30:00,781 --> 00:30:01,991 ‫چه تصادف جالبی. 412 00:30:02,074 --> 00:30:03,660 ‫اینجا چه غلطی می‌کنی؟ 413 00:30:04,745 --> 00:30:06,788 ‫از بولینگ لذت می‌برم. 414 00:30:06,872 --> 00:30:08,665 ‫- تعقیبم کردی؟ ‫- چی؟ 415 00:30:11,167 --> 00:30:12,251 ‫من همیشه میام اینجا ریچل. 416 00:30:12,336 --> 00:30:15,756 ‫بس کن، ‫من ریچل نیستم. 417 00:30:16,380 --> 00:30:18,831 ‫من دختر واقعیت نیستم، ‫و هیچوقت نمیشم. 418 00:30:19,635 --> 00:30:22,637 ‫ببین، متاسفم که ازت گرفتنش، 419 00:30:22,721 --> 00:30:26,075 ‫می‌خواستم بهت آرامش بدم، ‫ولی دیگه تمومه. 420 00:30:26,934 --> 00:30:28,893 ‫و باید ازم دور بشی، باشه؟ 421 00:30:28,977 --> 00:30:30,227 ‫عه ببین، ‫دوستت اومد. 422 00:30:32,981 --> 00:30:34,524 ‫ماوس، چی شده؟ ‫این کیه؟ 423 00:30:34,857 --> 00:30:36,318 ‫- اون... ‫- سلام. 424 00:30:36,651 --> 00:30:38,027 ‫من پدر ماوس‌ام. 425 00:30:41,155 --> 00:30:42,324 ‫آره، پدرمه. 426 00:30:42,406 --> 00:30:44,992 ‫قضیه‌ش خیلی پیچیده و طولانیه. 427 00:30:47,119 --> 00:30:49,239 ‫من اش‌ام، ‫من و ماوس همکلاسی‌ایم. 428 00:30:51,458 --> 00:30:52,875 ‫خوشحال شدم، اش. 429 00:30:53,710 --> 00:30:56,630 ‫راستش من خیلی حالم خوب نیست. 430 00:30:57,004 --> 00:30:59,800 ‫بیشتر از اینکه گرسنه‌م باشه حالت تهوع دارم، ‫میشه بریم؟ 431 00:31:00,216 --> 00:31:02,135 ‫البته. 432 00:31:16,233 --> 00:31:17,233 ‫دروغ گفتی. 433 00:31:19,151 --> 00:31:20,311 ‫بهم دروغ گفتی. 434 00:31:20,946 --> 00:31:21,946 ‫خدا می‌دونه از کی تا حالا. 435 00:31:22,363 --> 00:31:23,532 ‫راجع به چی؟ 436 00:31:24,283 --> 00:31:25,908 ‫شان اومده بود اینجا. 437 00:31:26,534 --> 00:31:29,620 ‫و نه‌تنها گفت که همه‌چیز رو بهش گفتی، 438 00:31:30,330 --> 00:31:32,624 ‫همه کارهامون... ‫ راز‌هامون... 439 00:31:33,458 --> 00:31:36,795 ‫بعدش برام سخنرانی کرد که مایه سرافکندگیتم. 440 00:31:37,296 --> 00:31:39,096 ‫بخاطر این بود که نگرانه. 441 00:31:39,673 --> 00:31:40,673 ‫شان حق داشت. 442 00:31:41,258 --> 00:31:43,010 ‫تو به اندازه کافی فداکاری کردی. 443 00:31:43,844 --> 00:31:44,969 ‫عضو تیم بشو نوا. 444 00:31:45,469 --> 00:31:46,888 ‫من می‌تونم مراقب خودم باشم. 445 00:31:47,431 --> 00:31:49,266 ‫لازم نیست برم مرکز ترک اعتیاد، 446 00:31:49,349 --> 00:31:50,933 ‫همین‌جایی که هستم حالم خوبه. 447 00:31:52,144 --> 00:31:54,021 ‫درواقع، شغل هم پیدا کردم. 448 00:31:54,603 --> 00:31:56,815 ‫- چی؟ ‫- توی پیتزافروشی پین‌بال. 449 00:31:56,898 --> 00:31:58,232 ‫اینطوری دیگه اذیت نمی‌کنم. 450 00:31:58,858 --> 00:32:01,862 ‫لازم نیست اصلا نگران من باشی. 451 00:32:33,060 --> 00:32:34,912 ‫[مرد، زن، و اره‌برقی‌ها] 452 00:32:34,936 --> 00:32:35,936 ‫خوبه؟ 453 00:32:37,022 --> 00:32:38,862 ‫مرد، زن، و اره‌برقی‌ها برام ‫مثل انجیل می‌مونه. 454 00:32:40,692 --> 00:32:41,692 ‫اهل کجایی؟ 455 00:32:42,026 --> 00:32:44,695 ‫چون توی دبیرستان رزوود نیستی، ‫اگه بودی می‌دیدمت. 456 00:32:46,073 --> 00:32:48,533 ‫میلوود، برای یه شب اومدم اینجا. 457 00:32:49,034 --> 00:32:51,036 ‫می‌خوای یه فنجون قهوه بخوریم، 458 00:32:51,786 --> 00:32:53,466 ‫و بعدش اینجا رو بهت نشون بدم؟ 459 00:32:55,623 --> 00:32:56,957 ‫قهوه پیشنهاد خوبی به نظر میاد. 460 00:33:26,279 --> 00:33:27,279 ‫آروم باش. 461 00:33:28,657 --> 00:33:30,017 ‫- مشکل چیه؟ ‫- گفتم بس کن. 462 00:33:37,791 --> 00:33:39,501 ‫نظرت چیه؟ ‫مهمون من. 463 00:33:40,877 --> 00:33:43,128 ‫فکر کنم بهتر باشه کتابم رو بخونم. 464 00:33:44,297 --> 00:33:45,590 ‫- ولی ممنونم. ‫- مشکلی نیست. 465 00:33:47,092 --> 00:33:48,092 ‫عصربخیر. 466 00:34:08,738 --> 00:34:14,286 ‫ببخشید، ‫احیانا شما ادی لمب رو نمی‌شناسید؟ 467 00:34:31,720 --> 00:34:34,806 ‫[کلی یا کارن؟] 468 00:34:40,227 --> 00:34:41,227 ‫هنری؟ 469 00:34:41,813 --> 00:34:42,813 ‫داری چیکار... 470 00:34:46,026 --> 00:34:47,026 ‫کمک! 471 00:34:58,538 --> 00:34:59,538 ‫کمک! 472 00:35:00,998 --> 00:35:04,376 ‫نه! نه! ‫یه نفر کمک کنه! 473 00:35:21,811 --> 00:35:23,104 ‫لطفا! 474 00:35:23,187 --> 00:35:24,187 ‫در رو... 475 00:35:27,484 --> 00:35:28,735 ‫من کلی‌ام، ‫باشه؟ 476 00:35:29,569 --> 00:35:30,569 ‫کلی‌ام. 477 00:35:31,071 --> 00:35:33,198 ‫کلی‌ام. 478 00:36:00,970 --> 00:36:02,096 ‫سلام... 479 00:36:03,060 --> 00:36:04,103 ‫شبت چطور بود؟ 480 00:36:05,270 --> 00:36:06,270 ‫آخ. 481 00:36:08,024 --> 00:36:09,024 ‫خبر خاصی نبود. 482 00:36:10,610 --> 00:36:12,111 ‫خونه موندن چطور بود؟ 483 00:36:13,445 --> 00:36:15,323 ‫به طرز غیرمنتظره‌ای، بدردبخور. 484 00:36:18,034 --> 00:36:20,579 ‫با ادی لمب حرف زد. 485 00:36:21,538 --> 00:36:23,580 ‫که ظاهرا قبلا وقتی که ردلی ‫ تیمارستان بوده.... 486 00:36:23,665 --> 00:36:26,000 ‫اینجا یه پرستار بوده. 487 00:36:26,583 --> 00:36:27,583 ‫چی؟ 488 00:36:28,252 --> 00:36:30,337 ‫خیلی‌خب کارآگاه جوان. 489 00:36:31,047 --> 00:36:33,133 ‫راجع به خانم واترز ازش پرسیدم. 490 00:36:33,216 --> 00:36:35,296 ‫و فردا برای صبحانه میاد پیشمون. 491 00:36:36,219 --> 00:36:37,929 ‫و دفتر ملاقات‌های قدیمی رو میاره. 492 00:36:39,555 --> 00:36:40,639 ‫خوبه، مگه نه؟ 493 00:36:40,723 --> 00:36:41,723 ‫خیلی خوب. 494 00:36:48,106 --> 00:36:51,025 ‫«چهارشنبه». 495 00:36:57,032 --> 00:36:58,533 ‫هی، چطور بود؟ 496 00:36:59,075 --> 00:37:00,285 ‫دکتر کرید چی گفت؟ 497 00:37:02,329 --> 00:37:03,329 ‫خیلی چیز‌ها. 498 00:37:04,289 --> 00:37:05,915 ‫ولی جراحی نمی‌کنم. 499 00:37:07,125 --> 00:37:10,003 ‫جراحی‌ها درواقع. ‫یعنی چندتاست. 500 00:37:10,836 --> 00:37:12,255 ‫و خیلی سنگین ‌هستن. 501 00:37:12,880 --> 00:37:14,382 ‫دقیقا چی گفت؟ 502 00:37:14,465 --> 00:37:17,844 ‫همینطوری نشسته بودم گوش ‫ می‌دادم که می‌گفت.... 503 00:37:18,302 --> 00:37:21,430 ‫چقدر پروسه سختی داره... 504 00:37:21,514 --> 00:37:25,352 ‫و دردش چقدر زیاده، ولی قابل تحمله. 505 00:37:25,434 --> 00:37:29,271 ‫و با خودم می‌گفتم؛ «این چیزیه که می‌خوام؟» 506 00:37:30,565 --> 00:37:36,028 ‫«این باعث خوشحالیم میشه؟» 507 00:37:36,528 --> 00:37:37,613 ‫البته که می‌کنه. 508 00:37:40,408 --> 00:37:43,702 ‫خیلی خوشگل‌تر میشی، ‫و قوی‌تر. 509 00:37:43,786 --> 00:37:49,876 ‫مامان، وقتی‌ این حرف‌ها رو می‌زنی، ‫حس می‌کنم داری میگی که... 510 00:37:49,958 --> 00:37:54,506 ‫الان خوشگل و قوی نیستم. 511 00:37:54,588 --> 00:37:57,592 ‫خوشگل و قوی هستی. 512 00:37:58,300 --> 00:38:00,010 ‫ولی اون زخم... 513 00:38:00,095 --> 00:38:01,215 ‫زخم دارم، ‫خب که چی؟ 514 00:38:02,596 --> 00:38:04,224 ‫من می‌تونم باهاش کنار بیام، ‫چرا تو نمی‌تونی؟ 515 00:38:06,559 --> 00:38:08,894 ‫چرا انقدر به ظواهر اهمیت میدی؟ 516 00:38:10,270 --> 00:38:11,814 ‫فکر می‌کنی داری من رو بزرگ می‌کنی، 517 00:38:11,897 --> 00:38:14,024 ‫ولی داری برعکسش رو انجام میدی. 518 00:38:14,108 --> 00:38:17,653 ‫من هرکاری که کردم بخاطر تو بوده. 519 00:38:18,363 --> 00:38:22,741 ‫که قویت کنم، چون باور کن که ‫ قراره اذیتت کنن. 520 00:38:22,825 --> 00:38:26,954 ‫تنها کسی که اذیتم می‌کنه تو هستی. 521 00:38:32,709 --> 00:38:34,462 ‫اصلا لازم بود که جراحی کنم؟ 522 00:38:34,546 --> 00:38:35,630 ‫البته که بود. 523 00:38:36,631 --> 00:38:41,009 ‫دکتر گفت چیزیه که باید فورا انجام بشه، ‫و نباید صبر کنی. 524 00:38:41,093 --> 00:38:42,094 ‫خب اون مال اون‌موقع بود، 525 00:38:42,512 --> 00:38:43,595 ‫و الان فرق داره. 526 00:38:44,680 --> 00:38:47,391 ‫و این بدن منه مامان، ‫بدن من. 527 00:38:48,059 --> 00:38:50,894 ‫و تو باید قبولش کنی، ‫یا اصلا نکنی. 528 00:38:52,146 --> 00:38:53,226 ‫دیگه برام مهم نیست. 529 00:38:55,649 --> 00:38:56,775 ‫آقای لمب. 530 00:38:56,859 --> 00:38:58,570 ‫چرا بعد اینکه ردلی هتل شد، 531 00:38:59,278 --> 00:39:01,387 ‫هنوز اینجا کار کردید؟ 532 00:39:01,698 --> 00:39:03,801 ‫بهم یه شغل توی حمل و نقش پیشنهاد دادن. 533 00:39:04,284 --> 00:39:06,453 ‫قسط خونه‌م عقب افتاده بود، ‫پولش رو لازم داشتم. 534 00:39:08,658 --> 00:39:11,331 ‫همه ملاقاتی‌ها باید امضا می‌کردن، ‫و این کتاب امضا‌ها بود. 535 00:39:11,708 --> 00:39:15,447 ‫طبق کتاب رز واترز یه ملاقاتی ‫داشته به اسم... 536 00:39:16,421 --> 00:39:17,422 ‫ای. واترز؟ 537 00:39:19,673 --> 00:39:22,424 ‫ولی امضاشون فرق داره. 538 00:39:22,926 --> 00:39:23,927 ‫متوجه‌ش شدی. 539 00:39:24,596 --> 00:39:25,596 ‫یاد سرگیجه افتادم. ‫[اثر آلفرد هیچکاک] 540 00:39:26,723 --> 00:39:30,184 ‫خب، کلی آدم اومدن ملاقات خانم واترز، 541 00:39:30,268 --> 00:39:32,380 ‫و همشون اسم آنجلا رو نوشتن؟ 542 00:39:32,811 --> 00:39:34,147 ‫پنج نفر بودن. 543 00:39:35,141 --> 00:39:38,358 ‫پنج نفر که نوبتی اومدن. 544 00:39:38,901 --> 00:39:40,820 ‫چهره‌شون رو یادتون نیست؟ 545 00:39:48,658 --> 00:39:49,745 ‫خودشونن. 546 00:39:49,970 --> 00:39:51,239 ‫گفتم شاید یه خدمت اجتماعی باشه... 547 00:39:51,478 --> 00:39:53,540 ‫که از طرف مدرسه انجام میدن. 548 00:39:54,462 --> 00:39:56,021 ‫ملاقات یه زن روانی مثلا. 549 00:39:59,549 --> 00:40:02,217 ‫بیماریش چی بود؟ 550 00:40:02,300 --> 00:40:06,136 ‫روان‌پریش دراثر ضربه روحی، ‫و سپس شیزوفرنیا. 551 00:40:06,805 --> 00:40:08,805 ‫از اینجا خارج هم شد؟ 552 00:40:08,890 --> 00:40:12,768 ‫نه، تا وقتی که اینجا بسته شد همین‌جا بود. 553 00:40:14,646 --> 00:40:15,646 ‫بعدش چی شد؟ 554 00:40:16,563 --> 00:40:20,609 ‫بعضی‌ از مریض‌ها به «خواهران رحمت ساکت» ‫ توی ریوردیل ارسال شدن. 555 00:40:21,444 --> 00:40:24,905 ‫و بقیه مثل رز، آزاد شدن. 556 00:40:25,906 --> 00:40:26,906 ‫از شهر خارج شدن. 557 00:40:27,325 --> 00:40:29,702 ‫یه قضیه شنیدیم که رز واترز... 558 00:40:29,786 --> 00:40:32,288 ‫به یه سری دانش‌آموز توی ‫دبیرستان میلوود حمله کرده. 559 00:40:34,415 --> 00:40:38,711 ‫اون دچار یه حمله روانی شد.؟ 560 00:40:39,461 --> 00:40:42,673 ‫بعد اینکه به دخترش تجاوز شد و خودش رو کشت. 561 00:40:45,552 --> 00:40:51,599 ‫به آنجلا واترز تجاوز شده بود؟ 562 00:40:52,141 --> 00:40:53,781 ‫دقیقا قبل اینکه بپره. 563 00:40:54,559 --> 00:40:55,727 ‫طبق گفته‌های رز. 564 00:41:06,906 --> 00:41:08,549 ‫[زخم‌های تو و آنجلا خیلی عمیقه،] 565 00:41:08,573 --> 00:41:10,813 ‫[کوری به جفتتون خیلی صدمه زده، ‫برو توی کمدت رو ببین.] 566 00:41:27,635 --> 00:41:28,779 ‫[برای والدین و یا قیم فرن برایانت.] 567 00:41:28,803 --> 00:41:32,473 ‫[بیماری لاعلاج اسکولیوز تایید شد، ‫ دکتر مخالف جراحیست] 568 00:41:41,691 --> 00:41:43,567 ‫[اسکولیوز خفیف و معمولی.] 569 00:41:43,650 --> 00:41:46,770 ‫[به درخواست والدین، بیمار برای جراحی ‫ جوش‌ دادن مهره‌های ستون فقرات پذیرش شد.] 570 00:41:50,907 --> 00:41:52,534 ‫ممنون که به دیدنم اومدی فرن. 571 00:41:54,370 --> 00:41:55,370 ‫همه چیز مرتبه؟ 572 00:41:56,414 --> 00:42:01,461 ‫آره، فقط خبرهای بدی شنیدم. 573 00:42:02,503 --> 00:42:03,546 ‫ولی خوبم. 574 00:42:03,630 --> 00:42:04,630 ‫خوشحالم که خوبی. 575 00:42:05,089 --> 00:42:09,760 ‫کلی بیزلی به دلایل شخصی از ‫ نمایش دریاچه قو استعفاء داده. 576 00:42:10,970 --> 00:42:12,410 ‫می‌خوام تو نقش اودیل رو بازی کنی. 577 00:42:13,681 --> 00:42:15,141 ‫اگه هنوز یادت هست. 578 00:42:15,224 --> 00:42:17,985 ‫می‌تونم لباس رو بازسازی کنم ‫ که پشتت رو بپوشونه. 579 00:42:20,730 --> 00:42:21,730 ‫نقش رو یادمه. 580 00:42:22,857 --> 00:42:25,443 ‫قبول می‌کنم خانم جری. 581 00:42:27,277 --> 00:42:30,865 ‫ولی لازم نیست لباسم رو بازسازی کنید. 582 00:42:32,991 --> 00:42:33,991 ‫مشکلی ندارم. 583 00:42:38,039 --> 00:42:39,956 ‫واقعا متاسفم. 584 00:42:43,126 --> 00:42:46,171 ‫خیلی حس بدی دارم. 585 00:42:47,507 --> 00:42:48,673 ‫نباید چیزی می‌گفتم. 586 00:42:51,343 --> 00:42:53,096 ‫مهم نیست. 587 00:42:54,222 --> 00:42:55,430 ‫اون نمی‌خواد که بهتر بشه. 588 00:42:57,976 --> 00:43:00,937 ‫اگه می‌خواست، می‌کرد. 589 00:43:05,482 --> 00:43:08,068 ‫و من نمی‌تونم بهش کمک کنم. 590 00:43:16,410 --> 00:43:18,079 ‫رسمی شد دیگه. 591 00:43:18,162 --> 00:43:21,332 ‫توی این نمایش دریاچۀ قو، بیشتر از نمایش... 592 00:43:21,416 --> 00:43:23,336 ‫«مرد عنکبوتی: تاریکی را پس بزن»، ‫ نقش عوض شد. 593 00:43:24,961 --> 00:43:25,961 ‫تبریک میگم. 594 00:43:27,337 --> 00:43:28,506 ‫مضطربی؟ 595 00:43:28,589 --> 00:43:29,589 ‫اصلا. 596 00:43:30,382 --> 00:43:32,385 ‫ولی باید یه لطفی بهم بکنی. 597 00:43:33,176 --> 00:43:35,137 ‫می‌خوام شناس‌نامه‌م رو برای ‫هیئت مدیره عوض کنم، 598 00:43:36,472 --> 00:43:38,849 ‫و به یه عکس جدید نیاز دارم. 599 00:43:40,685 --> 00:43:41,977 ‫می‌تونی برام بگیریش؟ 600 00:43:43,520 --> 00:43:44,520 ‫کاملا. 601 00:43:47,065 --> 00:43:48,191 ‫یه مشکلی هست. 602 00:43:49,444 --> 00:43:50,570 ‫چی؟ 603 00:43:50,653 --> 00:43:51,696 ‫وقتی حموم بودی، 604 00:43:51,778 --> 00:43:54,198 ‫یه نگاهی به عکس‌هایی که از ‫ دفتر ادی گرفتیم انداختم. 605 00:43:54,282 --> 00:43:56,408 ‫گفت پنج‌تا امضاء بودن. 606 00:43:56,491 --> 00:44:00,830 ‫ولی تاجایی من می‌بینم، ‫شیش تاست. 607 00:44:01,414 --> 00:44:02,457 ‫یعنی چی؟ 608 00:44:02,540 --> 00:44:06,633 ‫شیش تا امضاء از طرف آنجلا واترز هست، 609 00:44:07,086 --> 00:44:09,463 ‫طبق حرف ادی، ‫پنج‌تاش مال مامان‌های ماست. 610 00:44:09,546 --> 00:44:10,546 ‫خدای من. 611 00:44:11,619 --> 00:44:13,838 ‫نفر شیشم کیه؟ 612 00:44:14,408 --> 00:44:18,097 ‫پس یه نفر اسرارآمیز هست. 613 00:44:18,181 --> 00:44:23,059 ‫که با اسم ای. واترز، به دیدن ‫مادر آنجلا رفته. 614 00:44:23,143 --> 00:44:30,026 ‫آره، و آنجلا قبل اینکه بمیره... 615 00:44:40,161 --> 00:44:41,579 ‫آنجلای بیچاره... 616 00:44:49,794 --> 00:44:53,840 ‫تبی، چیزی که بهم گفتی، 617 00:44:54,717 --> 00:44:58,429 ‫توی خونتون... ‫داستان من هم مثل همونه. 618 00:45:03,225 --> 00:45:05,144 ‫همون شبی بود که... 619 00:45:07,271 --> 00:45:09,816 ‫توی ماه مارس اون مهمونی مزخرف ‫ رو خونه کارن گرفتیم. 620 00:45:12,401 --> 00:45:14,319 ‫بعد اینکه گوشی تایلر رو گرفتم. 621 00:45:14,403 --> 00:45:16,363 ‫و کارن رو تحویل کلی دادم. 622 00:45:17,532 --> 00:45:19,200 ‫یه بطری ودکا برداشتم. 623 00:45:20,076 --> 00:45:22,245 ‫و تنهایی رفتم توی ساحل که بخورمش. 624 00:45:24,789 --> 00:45:26,958 ‫و این همه چیزیه که یادم میاد. 625 00:45:27,707 --> 00:45:31,920 ‫تا اینکه با درد بیدار شدم. 626 00:45:33,004 --> 00:45:36,508 ‫لباس‌زیرم گم شده بود. 627 00:45:36,591 --> 00:45:39,219 ‫و لباسم خونی بود. 628 00:45:42,847 --> 00:45:48,520 ‫همون شب بود که حامله شدم. 629 00:45:59,198 --> 00:46:01,741 ‫نمی‌دونی کار کی بوده؟ 630 00:46:06,164 --> 00:46:07,164 ‫بیا اینجا. 631 00:46:21,137 --> 00:46:23,013 ‫- ایموجن؟ ‫- بله؟ 632 00:46:25,975 --> 00:46:27,935 ‫به نظرت ممکنه همون آدم باشه؟ 633 00:46:31,980 --> 00:46:32,980 ‫شاید. 634 00:46:37,778 --> 00:46:39,613 ‫باورم نمیشه که این رو میگم... 635 00:46:43,701 --> 00:46:44,701 ‫ولی می‌خوام برم خونه. 636 00:46:46,953 --> 00:46:49,122 ‫حس می‌کنم که داریم... 637 00:46:50,665 --> 00:46:51,918 ‫به فهمیدن نزدیک تر می‌شیم. 638 00:46:54,545 --> 00:46:55,545 ‫من هم همینطور. 639 00:46:58,341 --> 00:47:02,887 ‫و می‌دونی... ‫اگه مستقیم بریم مدرسه... 640 00:47:02,970 --> 00:47:04,388 ‫می‌تونیم به اجرای فرن برسیم. 641 00:47:10,060 --> 00:47:11,060 ‫بیا بریم. 642 00:47:21,529 --> 00:47:22,572 ‫ببخشید دیر شد. 643 00:47:22,657 --> 00:47:23,657 ‫مشکلی نیست. 644 00:47:40,424 --> 00:47:42,635 ‫واقعا انجامش داد. 645 00:47:43,426 --> 00:47:44,512 ‫به نظرم خیلی قشنگه. 646 00:47:45,845 --> 00:47:46,845 ‫موافقم. 647 00:47:47,972 --> 00:47:50,476 ‫شناس‌نامه خفنیه. 648 00:47:50,558 --> 00:47:52,979 ‫خوشبحال فرن، ‫بهش افتخار می‌کنم. 649 00:47:53,728 --> 00:47:54,728 ‫جدی میگم. 650 00:47:55,355 --> 00:47:57,626 ‫شاید بعدش بتونیم بریم پیتزا بخوریم... 651 00:47:57,650 --> 00:48:00,736 ‫و شما بهمون بگید رزوود چطوریه. 652 00:48:06,117 --> 00:48:08,077 ‫لعنتی... ‫بهتره که... 653 00:48:08,160 --> 00:48:09,620 ‫آره، بیایید بریم داخل. 654 00:48:12,707 --> 00:48:15,459 ‫[تابلو بازیگران] 655 00:48:19,170 --> 00:48:23,466 ‫برخلاف میل دکتر، پدرم و خودم، 656 00:48:23,925 --> 00:48:26,804 ‫مادرم جراحی‌ِ غیرضروری‌ای ‫رو روم انجام داد، 657 00:48:26,887 --> 00:48:29,305 ‫تا من کامل به نظر برسم. 658 00:48:30,140 --> 00:48:32,726 ‫امشب من برای تمام دخترانی می‌رقصم، 659 00:48:32,809 --> 00:48:36,731 ‫که از درون یا بیرون زخمی هستند. 660 00:48:41,702 --> 00:48:42,569 ‫ببخشید، مربی؟ 661 00:48:44,529 --> 00:48:45,316 ‫نوا؟ 662 00:48:46,615 --> 00:48:47,949 ‫اگه هنوز دیر نیست... 663 00:48:48,575 --> 00:48:50,255 ‫می‌خواستم عضو تیم بشم. 664 00:48:50,870 --> 00:48:52,955 ‫هرچی زودتر بهتر. 665 00:48:53,039 --> 00:48:55,416 ‫فردا صبح چطوره؟ ‫ساعت پنج و نیم. 666 00:48:56,833 --> 00:48:58,085 ‫میام. 667 00:48:58,169 --> 00:48:59,169 ‫ممنونم. 668 00:49:13,391 --> 00:49:14,391 ‫چی رو از دست دادم؟ 669 00:49:15,436 --> 00:49:16,436 ‫هیچی. 670 00:49:28,615 --> 00:49:29,615 ‫موفق باشی. 671 00:49:30,868 --> 00:49:31,948 ‫نباید این رو بگی. 672 00:49:32,953 --> 00:49:33,953 ‫نظرت با این چیه؟ 673 00:49:34,996 --> 00:49:35,996 ‫خوشگل شدی. 674 00:49:44,798 --> 00:49:46,398 ‫برو و نشونشون بده برایانت. 675 00:49:46,424 --> 00:49:47,984 ‫برو و نشونشون بده هنری. 676 00:50:17,998 --> 00:50:19,041 ‫رسیدین! 677 00:50:19,123 --> 00:50:22,961 ‫آره، خداروشکر، چون عالی بودی. 678 00:50:23,045 --> 00:50:24,171 ‫بی‌شوخی میگم. 679 00:50:24,255 --> 00:50:27,048 ‫همه کسایی جلو نشسته بودن ‫ پشماشون ریخته بود. 680 00:50:32,136 --> 00:50:34,640 ‫بریم پیتزا بخوریم؟ 681 00:50:34,891 --> 00:50:35,625 ‫فرن؟ 682 00:50:36,516 --> 00:50:38,227 ‫- بابات. ‫- چی شده بابا؟ 683 00:50:38,310 --> 00:50:40,520 ‫- وسایلت رو بگیر، باید بریم. ‫- چرا؟ چی شده؟ 684 00:50:40,609 --> 00:50:43,009 ‫مامانت تصادف کرده، ‫الان توی بیمارستانه. 685 00:50:44,750 --> 00:50:51,750 ‫مترجم: تارخ علی‌خانی ‫تلگرام: aManOfWar@ 686 00:50:52,216 --> 00:50:58,423 ‫ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: ‫ @Digimoviez