1 00:00:00,000 --> 00:00:07,000 ‫ تـرجمه از «آیــــدا و محمدعلی sm» ‫ ::. Ayda.NDR & mmli_sm .:: 2 00:00:07,084 --> 00:00:14,084 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 3 00:01:00,040 --> 00:01:03,880 ‫[دروغ‌گوهای کوچک زیبا: گناه نخستین] 4 00:01:09,440 --> 00:01:15,980 ‫[میلوود، پنیسیلوانیا، سی و یک دسامبر ۱۹۹۹] 5 00:01:18,570 --> 00:01:19,700 ‫کمک. 6 00:01:20,580 --> 00:01:21,620 ‫سیدنی؟ 7 00:01:22,580 --> 00:01:23,700 ‫کوری؟ 8 00:01:26,120 --> 00:01:27,210 ‫دیوی، خواهش می‌کنم. 9 00:01:28,170 --> 00:01:29,170 ‫دیوی؟ 10 00:01:34,300 --> 00:01:35,220 ‫خواهش می‌کنم. 11 00:01:59,950 --> 00:02:04,580 ‫کمک. کمک. خواهش می‌ کنم. خواهش می‌کنم. 12 00:02:04,660 --> 00:02:06,910 ‫خواهش می‌کنم،‌ بهم نگاه کن. خواهش می‌کنم. 13 00:02:15,960 --> 00:02:18,970 ‫سیدنی. سیدنی. سیدنی! 14 00:02:19,050 --> 00:02:21,010 ‫سیدنی، خواهش می‌کنم، بهم نگاه کن. 15 00:02:21,090 --> 00:02:22,680 ‫خواهش می‌کنم، التماس می‌کنم. 16 00:02:22,760 --> 00:02:25,890 ‫بهم نگاه کن. خواهش می‌کنم. 17 00:02:25,970 --> 00:02:28,980 ‫- بریم سید. ‫- دیوی، بهتر نیست... 18 00:02:29,060 --> 00:02:31,560 ‫مگه درموردش حرف نزده بودیم؟ 19 00:02:32,770 --> 00:02:34,860 ‫خواهش می‌کنم. 20 00:02:38,360 --> 00:02:40,610 ‫خب، رفیقای اهل پارتی خودم! 21 00:02:40,700 --> 00:02:44,080 ‫آبجوها رو بردارین و آماده ‫ شین که وقتش رسیده! 22 00:03:17,190 --> 00:03:21,280 ‫بیست، نوزده، هجده... 23 00:03:21,360 --> 00:03:24,370 ‫هفده، شونزده، پونزده... 24 00:03:24,450 --> 00:03:28,040 ‫چهارده، سیزده، دوازده... 25 00:03:37,780 --> 00:03:39,710 ‫حالا دیگه من رو می‌بینین؟! 26 00:03:39,800 --> 00:03:41,300 ‫انجلا 27 00:03:43,550 --> 00:03:44,180 ‫نه! این کار رو نکن! 28 00:04:10,200 --> 00:04:14,050 ‫[۲۲ سال بعد] 29 00:04:18,840 --> 00:04:19,880 ‫ایموجن 30 00:04:19,960 --> 00:04:20,800 ‫شیرت رو بخور. 31 00:04:20,880 --> 00:04:23,170 ‫- کی با ناهار شیر می‌خوره آخه؟ ‫- باشه بابا. 32 00:04:23,260 --> 00:04:25,300 ‫نمیشه که کلسیوم بدنت فقط از 33 00:04:25,390 --> 00:04:29,180 ‫شرکت بن و جری تامین بشه. ‫(شرکت لبنیاتی که بستنی، ماست یخ زده و سربه تولید می‌کنه) 34 00:04:34,270 --> 00:04:35,900 ‫ممنون. 35 00:04:41,650 --> 00:04:43,520 ‫مطمئنی که آمادگیش رو داری عزیزم؟ 36 00:04:43,520 --> 00:04:46,020 ‫چون می‌تونی خیلی راحت وسایلش رو بسوزونی. 37 00:04:46,220 --> 00:04:49,030 ‫- مثلاً برم تو حیاط، آتیش درست کنم؟ ‫ - مجازات معمول به‌‌خاطر 38 00:04:49,120 --> 00:04:51,120 ‫رفیق نیمه‌راه بودن همینه. 39 00:04:51,200 --> 00:04:53,620 ‫و یه زنیکه جنده‌‌ی روانی بودن. 40 00:04:53,620 --> 00:04:56,040 ‫مامان! چه طرز حرف زدنه؟ 41 00:04:58,580 --> 00:05:01,300 ‫اگه صدای جیغ شنیدی... درخواست کمک کن. 42 00:05:21,070 --> 00:05:24,440 ‫گرگ تو ماشین منتظره... ‫ نمی‌خوام داستان بشه. 43 00:05:25,240 --> 00:05:26,200 ‫منم همینطور. 44 00:05:27,470 --> 00:05:29,160 ‫سلام کارن. 45 00:05:29,240 --> 00:05:30,690 ‫چندوقته کم پیدایی. 46 00:05:31,000 --> 00:05:32,290 ‫سلام خانم آدامز. 47 00:05:32,540 --> 00:05:33,830 ‫سرم شلوغ بود. 48 00:05:35,040 --> 00:05:37,750 ‫بفرمایین. به در خونه‌تون وصل شده بود. 49 00:05:39,940 --> 00:05:41,860 ‫[برای دیوی] 50 00:05:42,800 --> 00:05:44,920 ‫وسایلم کجاس؟ 51 00:05:45,010 --> 00:05:47,880 ‫طبقه بالا... تو اتاقم. 52 00:05:48,060 --> 00:05:50,160 ‫[مثل مهمونی سال ۱۹۹۹] 53 00:05:53,390 --> 00:05:54,930 ‫مامان؟ همه‌چی مرتبه؟ 54 00:05:55,020 --> 00:05:56,890 ‫آره، آره. 55 00:05:56,980 --> 00:05:59,690 ‫واسه رستوران جدید شهر آگهی زدن. 56 00:05:59,770 --> 00:06:02,000 ‫شما برین بالا. 57 00:06:14,560 --> 00:06:18,190 ‫[مُرده ولی فراموش نشده. نمیشه تا ابد گذشته ‫ رو نادیده گرفت. شمارش معکوس شروع شده] 58 00:06:31,550 --> 00:06:34,040 ‫تو این پیرهن رو داده بودی بهم، بادته؟ 59 00:06:34,640 --> 00:06:37,000 ‫دیگه نمیشه پوشیدش که. 60 00:06:37,000 --> 00:06:39,020 ‫کارن، بهت که گفتم. 61 00:06:39,020 --> 00:06:41,940 ‫بهت که گفتم من گرگ رو ‫ بوس نکردم. اون بوسم کرد. 62 00:06:42,020 --> 00:06:43,610 ‫خفه‌شو! 63 00:06:43,690 --> 00:06:45,110 ‫پس کی می‌خوای ول کنی؟ 64 00:06:47,320 --> 00:06:48,570 ‫ول کنم؟ 65 00:06:49,600 --> 00:06:54,100 ‫تو مهمونی کوفتی خودم، زبون دوست پسرم ‫ رو تا ته کرده بودی تو حلقت! 66 00:06:54,580 --> 00:06:56,580 ‫اصلاً می‌دونی چیه؟ 67 00:06:56,580 --> 00:06:58,000 ‫ولش کن. این وسایل واسه خودت. 68 00:06:58,000 --> 00:06:59,770 ‫به‌هرحال یه مشت آشغالن. 69 00:07:12,760 --> 00:07:13,850 ‫مامان؟ 70 00:07:44,990 --> 00:07:48,780 ‫[اجازه بدین میلوود دل‌تون رو به‌دست بیاره!] 71 00:07:54,420 --> 00:07:58,790 ‫[یک ماه بعد. بیست و هشت سپتامبر. دوشنبه] 72 00:08:06,110 --> 00:08:07,400 ‫خوشگل کردی مامان. 73 00:08:07,480 --> 00:08:09,530 ‫از سایت دوست‌یابی کسی رو پیدا کردی؟ 74 00:08:09,610 --> 00:08:11,110 ‫چه بامزه. 75 00:08:11,190 --> 00:08:13,030 ‫شام رو چه کار کنیم؟ 76 00:08:13,110 --> 00:08:15,570 ‫من که تا دیروقت سر کارم. هفته‌ی ‫برایان دی پالماس. (کارگردان) 77 00:08:15,660 --> 00:08:18,260 ‫می‌خوایم «بادی دابل» و ‫ «در لباسی خیره‌کننده» رو پخش کنیم. 78 00:08:18,260 --> 00:08:19,290 ‫خب، این چندوقته 79 00:08:19,370 --> 00:08:22,160 ‫شیفت اضافه زیاد وایسادی. 80 00:08:22,250 --> 00:08:26,460 ‫یه جورایی که میشه گفت... ‫ دلت نمی‌خواد خونه باشی. 81 00:08:26,540 --> 00:08:28,710 ‫موضوع این نیست. فقط ‫می‌خوام بعد این اتفاقات... 82 00:08:28,790 --> 00:08:30,500 ‫بذارم ایموجین 83 00:08:30,590 --> 00:08:31,920 ‫یکم با خودش باشه. 84 00:08:52,020 --> 00:08:53,690 ‫ببین، میشه یه زحمتی بکشی 85 00:08:53,780 --> 00:08:56,740 ‫و کلید زاپاس رو بذاری تو خونه‌ش؟ 86 00:08:56,820 --> 00:08:57,660 ‫بذار زیر پادری. 87 00:08:57,660 --> 00:08:59,460 ‫نظافت‌چیا قبل شروع نمایش هفته بعد 88 00:08:59,460 --> 00:09:00,620 ‫باید وارد خونه بشن. 89 00:09:00,700 --> 00:09:01,740 ‫صبح‌بخیر 90 00:09:02,830 --> 00:09:03,870 ‫صبح‌بخیر، ایموجن. 91 00:09:05,210 --> 00:09:07,830 ‫- صبحونه می‌خوری؟ ‫- نه 92 00:09:07,920 --> 00:09:09,670 ‫دیشب خوابم نبرد، و یه نیم کیلویی 93 00:09:09,750 --> 00:09:12,300 ‫کیک شکلاتی براونی خوردم، ‫ حول و حوش پنج صبح بود. 94 00:09:14,140 --> 00:09:16,000 ‫بعد مدرسه می‌خرم. 95 00:09:16,000 --> 00:09:16,760 ‫طوری نیست. 96 00:09:18,680 --> 00:09:20,300 ‫مدرسه؟ 97 00:09:21,260 --> 00:09:23,770 ‫مطمئنی عزیزم؟ 98 00:09:23,850 --> 00:09:25,890 ‫مجبورم خانم هیورث. 99 00:09:25,980 --> 00:09:28,770 ‫حتی اگه فقط واسه پرت شدن حواسم باشه. 100 00:09:28,850 --> 00:09:30,480 ‫بعدش هم، اگه بازم غیبت کنم، 101 00:09:30,560 --> 00:09:34,180 ‫احتمالاً مجبورم می‌کنن امسال رو ‫دوباره .بخونم و مامانم خیلی ناراحت میشه 102 00:09:35,320 --> 00:09:36,650 ‫ناراحت... میشد. 103 00:09:36,740 --> 00:09:40,320 ‫تو دبیرستان همه‌کاری واسه مامانت می‌کردم. 104 00:09:42,120 --> 00:09:43,870 ‫اون هم همینطور. 105 00:09:48,080 --> 00:09:50,250 ‫می‌تونیم باهم پیاده بریم. 106 00:09:50,330 --> 00:09:53,000 ‫مامان، کلیدا که گفتی رو میدی؟ 107 00:09:53,750 --> 00:09:55,130 ‫اصلاً یه چیزی. 108 00:09:55,210 --> 00:09:57,380 ‫تو نگران نباش. خودم بعداً می‌ذارم. 109 00:09:58,220 --> 00:10:00,720 ‫اشکالی نداره... جدی میگم. 110 00:10:00,800 --> 00:10:02,510 ‫راستش خودم هم داشتم دنبال یه عکس می‌گشتم 111 00:10:02,600 --> 00:10:05,080 ‫که باید تو خونه باشه. 112 00:10:11,940 --> 00:10:15,030 ‫ می‌دونستی مامان‌هامون تو دبیرستان با هم دوست بودن؟ 113 00:10:15,110 --> 00:10:16,940 ‫چون من روحم هم خبر نداشت. 114 00:10:17,030 --> 00:10:19,910 ‫منم همینطور. 115 00:10:19,990 --> 00:10:22,780 ‫من و مامانم تقریباً درباره‌ی ‫ همه‌چی حرف می‌زدیم. 116 00:10:24,620 --> 00:10:27,870 ‫- البته یه چیزای محوی درمورد دبیرستان می‌گفت. ‫- مامان منم همینطور. 117 00:10:27,960 --> 00:10:30,880 ‫خب، کاری که می‌کنی بنظرم خیلی شجاعانس. 118 00:10:30,960 --> 00:10:33,880 ‫برگشتن به اون خراب‌شده ‫رو میگم، دبیرستان میلوود. 119 00:10:34,500 --> 00:10:35,460 ‫اضطراب داری؟ 120 00:10:35,550 --> 00:10:36,760 ‫احتمالاً مثل اون موقعه 121 00:10:36,840 --> 00:10:38,300 ‫که خبر حاملگیم پخش شد. 122 00:10:38,300 --> 00:10:41,520 ‫خبر فاجعه‌ی نوجوونی مال من میشه 123 00:10:41,520 --> 00:10:43,340 ‫تا این که یه بچه‌ی دیگه پیداش میشه 124 00:10:43,340 --> 00:10:46,040 ‫که زندگیش حتی از منم داغون‌تره. 125 00:10:59,320 --> 00:11:01,450 ‫مشکلی نیست... من میرم. 126 00:11:05,830 --> 00:11:07,240 ‫باشه 127 00:11:07,330 --> 00:11:10,000 ‫منم یه وقت دیگه میام دنبال عکسم. 128 00:11:31,350 --> 00:11:34,810 ‫ای خدا، هفته‌ی دانش‌آموزیه؟ 129 00:11:34,900 --> 00:11:38,030 ‫ای کسانی که وارد اینجا ‫میشین، امید نداشته باشید. 130 00:11:38,110 --> 00:11:39,990 ‫هنوز واسه برگشتن دیر نشده. 131 00:11:40,960 --> 00:11:41,900 ‫نه 132 00:11:43,030 --> 00:11:44,780 ‫باید از شرش خلاص شم. 133 00:11:57,550 --> 00:12:00,010 ‫بیا. بهشون نگاه نکن. 134 00:12:00,550 --> 00:12:02,300 ‫ایموجن؟ 135 00:12:03,180 --> 00:12:04,470 ‫یاخدا 136 00:12:07,010 --> 00:12:09,310 ‫فکر می‌کردم امسال برنمی‌گردی. 137 00:12:09,390 --> 00:12:10,680 ‫حالت چطوره؟ 138 00:12:10,770 --> 00:12:11,980 ‫اگه اینقدر خودشیفته نبودی 139 00:12:11,980 --> 00:12:13,150 ‫و حالش برات مهم بود 140 00:12:13,150 --> 00:12:14,000 ‫الان خبر داشتی. 141 00:12:14,230 --> 00:12:15,310 ‫سرت تو کار خودت باشه، تبیتا. 142 00:12:15,400 --> 00:12:18,520 ‫تو که اونجا نبودی، باشه؟ من بودم. 143 00:12:19,230 --> 00:12:20,530 ‫دیوونه‌کننده بود. 144 00:12:25,570 --> 00:12:27,910 ‫ببین، اگه چیزی لازم داشتی... 145 00:12:27,990 --> 00:12:28,780 ‫بهم بگو، باش؟ 146 00:12:30,160 --> 00:12:32,330 ‫باش. 147 00:12:32,410 --> 00:12:33,830 ‫خب دیگه، بریم ایموجن. 148 00:12:35,250 --> 00:12:36,250 ‫وایسا 149 00:12:36,750 --> 00:12:38,130 ‫یه چیز دیگه. 150 00:12:42,470 --> 00:12:44,050 ‫بچه‌ها شاید باهات خوش‌رفتاری کنن، 151 00:12:44,130 --> 00:12:46,680 ‫ولی مطمئن باش، 152 00:12:46,760 --> 00:12:52,250 ‫هیچکس نمی‌خواد قیافه‌ی تخمی ‫ توی حامله و بدبخت رو ببینه. 153 00:12:54,940 --> 00:12:57,270 ‫روز اول برگشت خوش بگذره، باش؟ 154 00:12:57,350 --> 00:12:59,160 ‫کارن، مجبوری سر هر مسئله‌ای 155 00:12:59,160 --> 00:13:01,020 ‫اینقدر سلیطه‌بازی دربیاری؟ 156 00:13:10,500 --> 00:13:12,910 ‫کارن دختر پرخاشگر گنده‌ایه، 157 00:13:13,000 --> 00:13:14,710 ‫ولی ما باهمدیگه‌ایم. 158 00:13:14,790 --> 00:13:16,790 ‫می‌خوای موقع ناهار پیش هم بشینیم؟ 159 00:13:16,870 --> 00:13:18,750 ‫آره... حتماً. 160 00:13:18,830 --> 00:13:20,460 ‫خوبه، تو کافه همدیگه رو می‌بینیم، 161 00:13:20,540 --> 00:13:22,130 ‫و راستی... ایموجن 162 00:13:22,960 --> 00:13:24,260 ‫لعنت بهشون. 163 00:13:24,340 --> 00:13:25,670 ‫مگه ازت طلب دارن؟ 164 00:13:25,760 --> 00:13:27,380 ‫ممنون تبی. 165 00:13:44,680 --> 00:13:45,460 ‫فران! 166 00:13:55,980 --> 00:13:58,190 ‫[به باشگاه منشور دبیرستان ‫میلوود بپیوندید. روز آشکارسازی!] 167 00:13:58,190 --> 00:14:00,790 ‫تو لازم نیست چیزی رو آشکار کنی، رودنت. 168 00:14:00,880 --> 00:14:03,090 ‫همه خبر داریم. 169 00:14:03,170 --> 00:14:05,140 ‫راستی، هنوز رای ندادی؟ 170 00:14:06,300 --> 00:14:07,800 ‫اسمم ماوسه، آشغال. 171 00:14:09,930 --> 00:14:11,010 ‫جان؟ 172 00:14:11,100 --> 00:14:12,970 ‫شنیدی چی گفتم، باربی خانم. 173 00:14:14,140 --> 00:14:16,180 ‫ای تف توش، شرمنده. 174 00:14:17,640 --> 00:14:19,190 ‫اشکالی نداره. 175 00:14:19,270 --> 00:14:21,650 ‫و راست می‌گفتی... بیزلی خیلی آشغاله. 176 00:14:21,730 --> 00:14:24,360 ‫با کلی، دوقلوهای شیطانی‌ان. 177 00:14:27,530 --> 00:14:28,610 ‫این هم از سفارش‌تون. 178 00:14:29,030 --> 00:14:30,240 ‫ممنون. 179 00:14:30,320 --> 00:14:31,780 ‫حال مامانت چطوره، نوآ؟ 180 00:14:31,870 --> 00:14:34,490 ‫دلم واسه بیمارستان تنگ نشده، واسه اون شده. 181 00:14:34,580 --> 00:14:36,810 ‫خوبه... تحمل می‌کنه. 182 00:14:36,980 --> 00:14:39,830 ‫چه‌خبر کِلی؟ 183 00:14:39,920 --> 00:14:41,460 ‫سلامم رو بهش می‌رسونی؟ 184 00:14:41,540 --> 00:14:44,420 ‫آره... حتماً. 185 00:14:44,500 --> 00:14:46,170 ‫فردا صبح می‌بینمت. 186 00:14:46,840 --> 00:14:48,300 ‫اول صبح. 187 00:14:48,380 --> 00:14:49,630 ‫مثل همیشه. 188 00:14:57,430 --> 00:14:59,690 ‫هی، هی، هی. وایسا نوآ. چیشده؟ 189 00:15:00,940 --> 00:15:03,480 ‫زندگیم مثل سطل زباله می‌مونه شاون. 190 00:15:03,560 --> 00:15:05,480 ‫باید هرروز کارایی که می‌کنم رو توضیح بدم. 191 00:15:05,570 --> 00:15:07,860 ‫هی، هی، هی. 192 00:15:07,940 --> 00:15:09,190 ‫فقط سه هفته‌ی دیگه مونده نوآ. 193 00:15:09,280 --> 00:15:12,360 ‫نه، پابند الکترونیک فقط سه هفته‌ی دیگس. 194 00:15:12,450 --> 00:15:13,910 ‫تا آخر سال باید تو یه لیوان دستشویی کنم 195 00:15:13,990 --> 00:15:16,450 ‫و هر روز هم باید خدمات اجتماعی انجام بدم. 196 00:15:17,910 --> 00:15:20,290 ‫و آخر هفته هم که مراسم رقص داریم. 197 00:15:20,370 --> 00:15:21,750 ‫فکر می‌کردم رقص دوست نداری. 198 00:15:21,830 --> 00:15:25,710 ‫نه... ولی تو رو که دارم. 199 00:15:25,790 --> 00:15:27,600 ‫تو هم که همیشه این مهمونی‌های ‫ باحال رو از دست میدی، 200 00:15:27,600 --> 00:15:28,880 ‫چون مجبوریم بمونیم خونه. 201 00:15:28,960 --> 00:15:30,720 ‫نه بابا، یه مراسم رقص بیخوده. 202 00:15:31,680 --> 00:15:32,760 ‫عوضش میام خونه شما. 203 00:15:32,840 --> 00:15:34,600 ‫ما که همیشه میریم خونه. 204 00:15:34,780 --> 00:15:36,350 ‫یکم دیگه صبر کنی از شر پابند خلاص میشی. 205 00:15:36,430 --> 00:15:37,770 ‫به ریسکش نمی‌ارزه. 206 00:15:38,310 --> 00:15:40,680 ‫راست میگی. 207 00:15:40,770 --> 00:15:45,900 ‫هی... این هفته مامانت شبا سر کاره دیگه؟ 208 00:15:45,980 --> 00:15:49,150 ‫پس همون شد که گفتم... خونه‌ی تو می‌مونیم. 209 00:15:53,110 --> 00:15:53,950 ‫فعلاً 210 00:16:05,130 --> 00:16:06,740 ‫[اگه نمی‌خوای بیفتی زندان، خلاف نکن.] 211 00:16:10,320 --> 00:16:11,760 ‫[تو دیگه کدوم خری هستی؟] 212 00:16:11,760 --> 00:16:13,080 ‫[وجدانت] 213 00:16:22,180 --> 00:16:23,940 ‫همونطور که گفتیم، با یکی همکار میشین 214 00:16:24,020 --> 00:16:27,560 ‫و یه فیلم کوتاه که با الهام از یه فیلم کلاسیک 215 00:16:27,650 --> 00:16:30,190 ‫که تو این فهرست هست، تهیه می‌کنین. 216 00:16:30,280 --> 00:16:31,660 ‫- بله، تبیتا ‫- آقای اسمیتی، 217 00:16:31,660 --> 00:16:33,070 ‫بیست‌تا فیلم تو این فهرست هست، 218 00:16:33,150 --> 00:16:35,280 ‫و کارگردان هیچکدومشون، رنگین‌پوست نیست. 219 00:16:35,360 --> 00:16:36,820 ‫تازه نذارین بگم 220 00:16:36,910 --> 00:16:38,910 ‫که فقط دوتا زن کارگردان تو فهرستن. 221 00:16:38,990 --> 00:16:40,910 ‫آقای اسمیتی، تبی راست میگه. 222 00:16:40,990 --> 00:16:43,960 ‫نه کورساوا هست، نه گیرمو دل تورو... 223 00:16:44,040 --> 00:16:46,250 ‫نه جان سینگلتون، نه ایوا دوورنی... 224 00:16:46,330 --> 00:16:49,800 ‫همونطور که همیشه میگم، خانم هیورث، ‫ علاقه‌ی شما به فیلم‌ها قابل ستایشه، 225 00:16:49,880 --> 00:16:54,430 ‫ولی این برنامه‌ی تحصیلی توسط ‫همکارانم و انجمن مدرسه تهیه شده. 226 00:16:54,510 --> 00:16:56,590 ‫شما می‌تونین هر فیلمی که دل‌تون می‌خواد تماشا کنین 227 00:16:56,680 --> 00:16:59,970 ‫ولی بیرون این کلاس درس. 228 00:17:01,810 --> 00:17:02,850 ‫نکته خوبی گفتین... 229 00:17:04,180 --> 00:17:07,640 ‫برای همین دارم یه مجموعه فیلم .و توی اورثیوم شروع می‌کنم 230 00:17:07,840 --> 00:17:09,860 ‫از جوردن پیل شروع میشه ‫که یه بلیط واسه دوتا فیلمش... 231 00:17:09,940 --> 00:17:13,030 ‫فوق‌العادس، ولی با اینحال باید تو کلاس شرکت کنین 232 00:17:13,110 --> 00:17:15,820 ‫با فیلمی که تو فهرست مورد تایید منه. 233 00:17:23,770 --> 00:17:26,440 ‫[فیلم ترسناک موردعلاقت چیه؟] 234 00:17:29,650 --> 00:17:33,590 ‫[ببخشید، شما؟] 235 00:17:33,590 --> 00:17:34,780 ‫[یه چشم‌چرون] 236 00:17:36,260 --> 00:17:38,550 ‫پیامک‌بازی تو کلاس ممنوعه خانم هیورث. 237 00:17:42,960 --> 00:17:45,890 ‫مورد دیگه‌ای که ملویل و هاوثورن ‫ رو به‌همدیگه مرتبط می‌کنه، 238 00:17:45,980 --> 00:17:47,310 ‫سمبل‌گراییه. 239 00:17:47,390 --> 00:17:50,740 ‫ سمبل ملویل ‫یه نهنگ سفیده. 240 00:17:50,590 --> 00:17:52,670 {\an8}‫[از پنجره به بیرون نگاه کن.] 241 00:17:50,860 --> 00:17:53,610 ‫برای هاوثورن، حرف قرمز «اِی» هست. 242 00:17:53,690 --> 00:17:56,030 ‫که هستر پرین مجبوره که اون ‫ رو به دلیل گناه‌کار بودنش 243 00:17:56,110 --> 00:17:57,200 ‫دور گردنش بندازه 244 00:17:58,240 --> 00:17:59,490 ‫ایموجن؟ 245 00:17:59,570 --> 00:18:01,950 ‫ایموجن آدامز؟ 246 00:18:02,030 --> 00:18:06,460 ‫بله... ببخشید. سوال چی بود؟ 247 00:18:06,540 --> 00:18:09,670 ‫می‌تونی درمورد دوگانگی هستر صحبت کنی؟ 248 00:18:18,330 --> 00:18:21,460 ‫[مینی ماوس می‌تونه بیاد ‫ بیرون که بریم بازی کنیم؟ میکی] 249 00:18:39,660 --> 00:18:40,990 ‫نقش‌های اصلی، 250 00:18:41,070 --> 00:18:42,700 ‫شاهزاده سیگفرید، هنری. 251 00:18:42,780 --> 00:18:46,160 ‫شاهزاده اودت، قوی سفید، 252 00:18:46,250 --> 00:18:47,660 ‫کلی بیزلی. 253 00:18:47,980 --> 00:18:51,170 ‫و اودیل، قوی سیاه... 254 00:18:51,920 --> 00:18:52,540 ‫فران 255 00:18:53,340 --> 00:18:57,380 ‫پس یعنی من نقشی ندارم؟ 256 00:18:57,460 --> 00:19:00,050 ‫ببخشید کارن، اسمت رو جا انداختم. 257 00:19:00,130 --> 00:19:01,760 ‫تو با ملکه می‌رقصی. 258 00:19:02,390 --> 00:19:04,390 ‫مادر سیگفرید؟ 259 00:19:04,470 --> 00:19:06,430 ‫خیلی‌خب، پنج دقیقه استراحت ‫ و بعدش شروع می‌کنیم. 260 00:19:18,110 --> 00:19:21,450 ‫- تبریک میگم. ‫- ممنون کارن. 261 00:19:22,020 --> 00:19:23,570 ‫آخه... 262 00:19:23,660 --> 00:19:25,990 ‫شیری احتمالاً مجبور شده نقش ‫ قوی سیاه رو بده بهت چون... 263 00:19:26,080 --> 00:19:27,660 ‫خب، تو تنها دختری هستی که... 264 00:19:27,740 --> 00:19:31,080 ‫که چی... کارن؟ 265 00:19:32,920 --> 00:19:33,960 ‫فراموشش کن. 266 00:19:34,670 --> 00:19:36,550 ‫تو به ملکه بودنت برس. 267 00:19:46,290 --> 00:19:49,250 ‫[واسه نقش قوی سیاه می‌ترکونی] 268 00:19:58,720 --> 00:20:00,820 ‫[ممنون. ولی شما؟] 269 00:20:00,820 --> 00:20:02,760 ‫[طرفدار شماره یکت] 270 00:20:10,650 --> 00:20:13,020 ‫[پیتسبرگ] 271 00:20:15,250 --> 00:20:17,920 ‫مامان، گرفتمش! نقش رو گرفتم. 272 00:20:19,760 --> 00:20:22,090 ‫ایول! می‌دونستم. 273 00:20:22,170 --> 00:20:26,010 ‫دخترجونم بالرین ارشد دبیرستان میلووده. 274 00:20:28,390 --> 00:20:29,930 ‫عزیزم، پشت تلفنی؟ 275 00:20:30,020 --> 00:20:31,600 ‫آره، ببخشید. 276 00:20:32,230 --> 00:20:32,310 ‫خب... 277 00:20:33,890 --> 00:20:34,980 ‫میای؟ 278 00:20:35,060 --> 00:20:36,520 ‫این دیگه چه سوالیه؟ 279 00:20:36,610 --> 00:20:39,360 ‫مامان، تو که هیچوقت واسه ‫ اینجور مراسمای مدرسه‌م نمیومدی. 280 00:20:44,240 --> 00:20:47,570 ‫واسه این یکی استثنا قائل میشم. 281 00:20:47,660 --> 00:20:49,910 ‫خیلی بهت افتخار می‌کنم عزیزم. 282 00:20:49,990 --> 00:20:51,410 ‫ماچ! 283 00:20:56,330 --> 00:20:59,170 ‫ایی، ازت درخواست کرد؟ 284 00:20:59,250 --> 00:21:01,710 ‫خیلی مسخرس. من جات بودم راهم ‫ رو می‌کشیدم و می‌رفتم. 285 00:21:01,800 --> 00:21:03,420 ‫ایموجن، 286 00:21:03,510 --> 00:21:07,010 ‫- تسلیت میگم. خیلی بی‌رحمانه بود. ‫- ممنون سندی. 287 00:21:07,090 --> 00:21:09,390 ‫برنامت چیه؟ 288 00:21:10,180 --> 00:21:12,600 ‫خونه‌ی خانم هیورث می‌مونم. 289 00:21:12,680 --> 00:21:14,600 ‫نه، بچه رو میگم. 290 00:21:14,690 --> 00:21:19,020 ‫می‌خوای تنهایی بزرگش کنی، ‫ یا باباش هم کمک می‌کنه؟ 291 00:21:19,110 --> 00:21:21,090 غریق‌نجات بود دیگه؟ 292 00:21:26,110 --> 00:21:28,280 ‫چه کمکی از دستم برمیاد، ایموجن؟ 293 00:21:28,370 --> 00:21:30,580 ‫خانم سیمونس، می‌خوام از شرش خلاص شم... 294 00:21:31,580 --> 00:21:33,450 ‫هرچه سریع‌تر، مثلاً امروز. 295 00:21:35,160 --> 00:21:36,340 ‫ایموجن 296 00:21:37,290 --> 00:21:38,460 ‫من و مامانم... 297 00:21:38,540 --> 00:21:42,840 ‫می‌خواستیم بچه رو نگه داریم ‫ و با همدیگه بزرگش کنیم، 298 00:21:42,920 --> 00:21:45,000 ‫ولی مشخصاً همچین اتفاقی نمیفته، 299 00:21:45,000 --> 00:21:46,700 ‫و پدرش هم کمکی نمی‌کنه، 300 00:21:46,700 --> 00:21:47,430 ‫پس فکر کنم... 301 00:21:49,970 --> 00:21:51,850 ‫داشتم به این فکر می‌کردم... 302 00:21:51,930 --> 00:21:55,350 بهترین انتخابی که ‫می‌تونم بکنم، سقط کردنه. 303 00:21:55,430 --> 00:21:56,940 ‫متوجهین؟ 304 00:21:57,020 --> 00:21:59,400 ‫و می‌دونم که شما نمی‌تونین... 305 00:21:59,480 --> 00:22:01,380 ‫اینحا این کار رو بکنین... 306 00:22:01,380 --> 00:22:02,970 ‫ولی میشه با کلینیک تماس بگیرین؟ 307 00:22:02,970 --> 00:22:05,280 ‫الان ماه ششم بارداریته ایموجن. 308 00:22:05,360 --> 00:22:09,070 ‫واسه‌ی سقط بچه خیلی دیره. خودت هم می‌دونی. 309 00:22:12,530 --> 00:22:13,330 ‫بله 310 00:22:15,160 --> 00:22:16,250 ‫بله، می‌دونم. 311 00:22:17,830 --> 00:22:18,870 ‫البته 312 00:22:21,500 --> 00:22:23,250 ‫من فقط... 313 00:22:25,300 --> 00:22:26,970 ‫یکم... شوکه شدم. 314 00:22:27,050 --> 00:22:30,340 ‫فقط سه ماهه ایموجن. 315 00:22:31,930 --> 00:22:34,140 ‫بعدش می‌تونی بچت رو واگذار کنی. 316 00:22:34,220 --> 00:22:36,730 ‫سه ماه دیگه رو می‌تونی تحمل کنی، مگه نه؟ 317 00:22:38,100 --> 00:22:38,480 ‫حتماً 318 00:22:42,360 --> 00:22:43,690 ‫هی الیوار، وایسا 319 00:22:46,780 --> 00:22:47,990 ‫واسه ملکه اسپیرت بهم رای میدی؟ (یکی از جشن‌های مدرسه) 320 00:22:48,070 --> 00:22:50,110 ‫به تو رای نمیدم، کارن. 321 00:22:50,200 --> 00:22:51,820 ‫مهم نیست. من که رقیبی ندارم. 322 00:22:51,820 --> 00:22:53,270 ‫پس چرا گفتی بهت رای بدم؟ 323 00:22:53,410 --> 00:22:55,120 ‫اصلاً ولش کن. دیرم شده. باید برم. 324 00:22:55,200 --> 00:22:57,660 ‫داری میری خدمات اجتماعی؟ 325 00:22:57,750 --> 00:23:00,000 ‫خیلی حیف شد که مجبوری ‫ با اون اراذل کار کنی. 326 00:23:01,710 --> 00:23:03,210 ‫سلامم رو به بابام برسون. 327 00:23:07,420 --> 00:23:10,970 ‫طبق گفته‌ی شهردار، این ‫ بلوک آماده‌ی بازسازیه. 328 00:23:11,050 --> 00:23:12,340 ‫قدم اول، 329 00:23:12,430 --> 00:23:13,640 ‫همه این آت و آشغالا 330 00:23:13,720 --> 00:23:16,220 ‫که این چندساله اینجا .تلمبار شده رو جمع می‌کنین 331 00:23:16,310 --> 00:23:18,020 ‫هرکی بره سراغ یه بخش. 332 00:23:20,230 --> 00:23:23,400 ‫ساعت شیش میاین پیش ‫من، یه دقیقه زودتر هم نشه. 333 00:23:53,560 --> 00:23:54,640 ‫سلام؟ 334 00:23:56,140 --> 00:23:57,980 ‫ببخشید؟ 335 00:24:12,360 --> 00:24:15,700 ‫- ببخشید. اشتباه کردم. ‫- آره. دیگه داشتم مشکوک می‌شدم. 336 00:24:15,780 --> 00:24:16,530 ‫این هم از سالن. 337 00:24:16,620 --> 00:24:19,910 ‫- سلام تبی. چه‌خبر؟ ‫- سلام چیپ. 338 00:24:20,000 --> 00:24:21,580 ‫غرفه رو هم تی می‌کشی، چیپ؟ 339 00:24:21,660 --> 00:24:23,370 ‫خیلی کثیف شده. 340 00:24:23,460 --> 00:24:25,580 ‫حتماً ولی طبق برنامه‌ی زمانی، نوبت تبیه. 341 00:24:25,670 --> 00:24:29,020 ‫- ببخشید تبز. ‫- تبی واسه پفیلاها بهم کمک می‌کنه. 342 00:24:29,280 --> 00:24:32,000 ‫میشه تو غرفه رو تی بکشی لطفاً؟ 343 00:24:32,470 --> 00:24:34,430 ‫باشه، حتما... اشکالی نداره. 344 00:24:41,020 --> 00:24:42,310 ‫پفیلا؟ 345 00:24:42,680 --> 00:24:43,640 ‫حله 346 00:25:01,000 --> 00:25:02,370 ‫کیر توش. 347 00:25:02,450 --> 00:25:03,460 ‫گزارشت رو میدم! 348 00:25:40,370 --> 00:25:42,240 ‫نباید حداقل وانمود کنی که داری کار می‌کنی؟ 349 00:25:42,330 --> 00:25:45,330 ‫الان مدیر منم. لازم نیست وانمود کنم. 350 00:25:46,080 --> 00:25:48,540 ‫این هم کاره دیگه. تحقیقاته. 351 00:25:48,630 --> 00:25:50,670 ‫اساتید وحشت. 352 00:25:50,750 --> 00:25:52,440 ‫بذار حدس بزنم. همون سه‌تان که با «ک» شروع میشه؟ 353 00:25:52,440 --> 00:25:54,130 ‫کارپنتر، کروننبرگ و کروین؟ 354 00:25:54,210 --> 00:25:56,470 ‫و رفیقت دی پالما هم که حذف کردن. 355 00:25:56,550 --> 00:25:59,140 ‫فهمیدی؟ چیزی که بیشتر مردم ‫ درمورد دی پالما نمی‌دونن 356 00:25:59,220 --> 00:26:01,350 ‫اینه که اون هم فیلم‌ساز ‫مولفه، به خوبی هیچکاک. 357 00:26:01,430 --> 00:26:02,350 ‫حتی بهتر. 358 00:26:02,430 --> 00:26:04,100 ‫آخه اون سکانس تعقیب 359 00:26:04,180 --> 00:26:05,750 ‫توی «در لباسی خیره‌کننده» شاهکاره. 360 00:26:05,750 --> 00:26:08,480 ‫آره، ولی یعنی بهتر از سکانس ‫ حمام روانیه؟ (ساخت هیچکاک) 361 00:26:08,480 --> 00:26:09,520 ‫تازه اینم نگم که تو «لباسی خیره‌کننده» 362 00:26:09,600 --> 00:26:11,650 ‫قربانی‌ها قبل از این که 363 00:26:11,730 --> 00:26:14,230 ‫با یه تیغ تیز کشته بشن، ‫ از نظر جنسی جذاب میشن. 364 00:26:14,320 --> 00:26:16,440 ‫مطمئنی که فقط یه بچه دبیرستانی‌ای تبز؟ 365 00:26:17,380 --> 00:26:19,120 ‫چون همش من رو یاد دخترایی می‌ندازی 366 00:26:19,120 --> 00:26:22,040 ‫که توی دانشگاه نیویورک ‫ باهاشون دوست می‌شدم. 367 00:26:22,330 --> 00:26:24,200 ‫مدرسس دیگه. 368 00:26:28,920 --> 00:26:32,130 ‫هی... حالا که حرف از اساتید وحشت شد، 369 00:26:32,210 --> 00:26:33,930 ‫پایه‌ای پنج‌شنبه با یه بلیط، دوتا فیلم 370 00:26:33,930 --> 00:26:36,380 ‫«برون بیرون» و «ما» رو بعد از مدرسه پخش کنیم؟ ‫(دو فیلم ترسناک به کارگردانی جوردن پیل) 371 00:26:36,380 --> 00:26:38,220 ‫- واسه‌ی...؟ ‫- بچه‌های دبیرستان میلوود. 372 00:26:38,300 --> 00:26:39,680 ‫می‌خوام طیف وسیع‌تری 373 00:26:39,760 --> 00:26:42,200 ‫از تولیدات فیلم معاصر رو بهشون نشون بدم. 374 00:26:42,200 --> 00:26:43,890 ‫گفتم که خود سانس رایگان باشه، 375 00:26:43,970 --> 00:26:46,000 ‫ولی پول پفیلا و نوشابه رو ازشون می‌گیریم. 376 00:26:46,000 --> 00:26:47,680 ‫خیلی خوبه. بریم تو کارش. 377 00:26:49,190 --> 00:26:51,380 ‫هی، امشب می‌خوای تا خونه برسونمت؟ 378 00:26:52,160 --> 00:26:53,380 ‫باشه. 379 00:26:53,940 --> 00:26:54,940 ‫عالیه. 380 00:28:14,770 --> 00:28:17,270 ‫- سلام مامان. ‫- سلام. 381 00:28:17,360 --> 00:28:19,820 ‫خدمات اجتماعی چطور بود؟ 382 00:28:21,990 --> 00:28:24,950 ‫بدک... نبود. 383 00:28:25,030 --> 00:28:27,120 ‫با بقیه‌ی بچه‌ها که حرف نمی‌زنی؟ 384 00:28:27,200 --> 00:28:29,450 ‫مشکل اونا نیستن. 385 00:28:29,540 --> 00:28:32,000 ‫نباید بذاری روت تاثیر بذارن. 386 00:28:35,130 --> 00:28:36,250 ‫شیفتت ساعت چنده؟ 387 00:28:37,590 --> 00:28:40,630 ‫شبه متاسفانه. 388 00:28:40,710 --> 00:28:42,630 ‫دستات رو می‌شوری؟ 389 00:29:22,594 --> 00:29:24,262 ‫حرفی که زدم جدی بود. 390 00:29:26,598 --> 00:29:27,765 ‫تو با همه فرق داری، این رو می‌دونی تبز؟ 391 00:29:31,936 --> 00:29:33,062 ‫خاصی! 392 00:29:34,272 --> 00:29:34,898 ‫واقعاً می‌گم. 393 00:29:37,484 --> 00:29:40,862 ‫حتی استادهاـم هم اینطور فکر می‌کنن. 394 00:29:40,945 --> 00:29:43,698 ‫چی؟ از من پیش‌شون تعریف کردی؟ 395 00:29:43,781 --> 00:29:45,533 ‫معلومه که اره، رفتن به اون دانشگاه آرزو توئه! ‫نه؟ 396 00:29:45,617 --> 00:29:49,829 ‫اونجا یا دانشگاه کالیفورنیا، یا دانشگاه فیلم‌سازی ‫یا جایی که... 397 00:29:49,913 --> 00:29:53,124 ‫همونجایی که آری استر درس می‌خونده اره. 398 00:29:53,208 --> 00:29:54,751 ‫باورم نمی‌شه من و اون هم سنیم. 399 00:29:54,834 --> 00:29:58,546 ‫از آری استر بد نگو لطفاً. ‫(کارگردان معـروف) 400 00:29:58,630 --> 00:29:59,714 ‫میــدسامر زیاد خوب نبود، ‫(فیلمی از آری‌استر) 401 00:29:59,797 --> 00:30:01,466 ‫اما موروثی، یه شاهکار کامله! 402 00:30:01,549 --> 00:30:04,886 ‫اصلاً چرا بحث رو عوض کردی؟ 403 00:30:04,969 --> 00:30:08,348 ‫از من پیش استادهات تعریف کردی؟ ‫درمورد چی اصلاً؟ 404 00:30:08,431 --> 00:30:11,518 ‫گفتم یه فیلم‌ساز خفن و جوونی که... 405 00:30:11,601 --> 00:30:13,186 ‫اونا حتماً عاشقت می‌شن. 406 00:30:24,822 --> 00:30:27,116 ‫وس... 407 00:30:27,200 --> 00:30:30,245 ‫ماشینُ روشن کن! 408 00:30:31,037 --> 00:30:33,623 ‫- همینجا باش ‫- وس! 409 00:30:33,706 --> 00:30:37,627 ‫زودیاک دیوید فینچر رو ندیدی؟ نرو! 410 00:30:59,607 --> 00:31:03,236 ‫- سلام ‫- سلام، چرا دیر کردی؟ 411 00:31:03,319 --> 00:31:04,612 ‫ایموجن خیلی وقته خوابیده! 412 00:31:04,696 --> 00:31:06,447 ‫اره، باید حساب کتاب مغازه رو انجام می‌دادیم. 413 00:31:06,531 --> 00:31:09,075 ‫بعدشم وس من رو رسوند. 414 00:31:09,158 --> 00:31:11,119 ‫- گشنه‌ت نیست؟ ‫- نه... 415 00:31:11,202 --> 00:31:11,953 ‫دوتا پاکت پاپ‌کورن کاراملی خوردم. 416 00:31:12,036 --> 00:31:14,956 ‫و راستش الان باید برم تکالیفم رو انجام بدم. 417 00:31:15,039 --> 00:31:17,083 ‫- شب‌بخیر ‫- شب‌بخیر 418 00:31:52,310 --> 00:31:54,610 ‫«ســــه‌شــنبه» 419 00:32:13,264 --> 00:32:14,515 ‫خوبه! 420 00:32:14,599 --> 00:32:16,643 ‫برای امروز دیگه کافیه. 421 00:32:16,726 --> 00:32:17,060 ‫کلاس تمومه. 422 00:32:19,395 --> 00:32:20,730 ‫کارت خوب بود، برایانت. 423 00:32:21,397 --> 00:32:22,982 ‫ببخشید که عرقی‌ات کردم. 424 00:32:23,066 --> 00:32:25,985 ‫اشکالی‌نداره هنری، پیش میاد توی رقصیدن. ‫نه؟ 425 00:32:28,071 --> 00:32:29,572 ‫فـرن؟ 426 00:32:29,656 --> 00:32:31,240 ‫می‌شه چندلحظه بیای؟ 427 00:32:33,743 --> 00:32:34,786 ‫موفق باشی. 428 00:32:37,121 --> 00:32:39,874 ‫دیشب واسه تمرین نبودی! 429 00:32:40,833 --> 00:32:41,918 ‫کار داشتم. 430 00:32:42,001 --> 00:32:44,420 ‫فرن، واقعاً خوشحالم که تو توی ‫کلاسمون هستی. 431 00:32:44,504 --> 00:32:45,922 ‫جداً می‌گم؛ 432 00:32:46,005 --> 00:32:47,548 ‫اما با این رفتارهای غیرحرفه‌ای... 433 00:32:47,632 --> 00:32:49,050 ‫نمی‌تونی یکی مثل آلوین الی بشی! ‫(رقصنده سیاه‌پوست معروف) 434 00:32:49,133 --> 00:32:51,052 ‫کی گفته من می‌خوام مثل آلوین الی باشم؟ 435 00:32:51,135 --> 00:32:53,137 ‫- اینطور نیست؟ ‫- چون سیاه‌پوستم اینطوری می‌گی؟ 436 00:32:53,805 --> 00:32:56,474 ‫خیلی دوست دارم توی ای‌بی‌تی باشم! ‫(گروه رقصده‌های باله ملی آمریکا) 437 00:32:56,557 --> 00:32:58,893 ‫با توجه به سابقه پزشکی‌ات... 438 00:32:58,976 --> 00:33:00,603 ‫فکرنکنم ای‌بی‌تی برای رقصنده‌ای مثل تو... 439 00:33:01,312 --> 00:33:03,356 ‫جای مناسبی باشه. 440 00:33:04,399 --> 00:33:07,694 ‫اگه ای‌بی‌تی از انحراف‌ ‫ ستون فقرات‌ـت خبردار بشه... 441 00:33:07,777 --> 00:33:09,320 ‫فکرنکنم قبولت کنن. 442 00:33:09,404 --> 00:33:12,448 ‫ممکنه وضعت وخیم‌تر بشه! 443 00:33:12,532 --> 00:33:15,535 ‫اما نگران نباش، من به کسی چیزی نمی‌گم. 444 00:33:16,244 --> 00:33:18,996 ‫ممنونم...خانم جری. 445 00:33:33,636 --> 00:33:37,765 ‫- هی، یه‌لحظه وقت داری؟ ‫- چیه؟ 446 00:33:37,849 --> 00:33:39,100 ‫چه‌خبرا؟ 447 00:33:39,183 --> 00:33:40,935 ‫سلام...من اَش‌ام. 448 00:33:42,603 --> 00:33:43,855 ‫منم ماوس‌ام. 449 00:33:43,938 --> 00:33:47,608 ‫توی سالن دیدمت، 450 00:33:47,692 --> 00:33:48,985 ‫داشتی آگهی‌ای که زده بودم رو نگاه می‌کردی 451 00:33:49,068 --> 00:33:52,113 ‫اگه دوست داری می‌تونی تو یکی ‫از گردهمایی‌هامون شرکت کنی. 452 00:33:52,196 --> 00:33:57,076 ‫ممنون، اما من زیاد به... 453 00:33:57,160 --> 00:34:00,580 ‫برنامه‌های گروهی و اینا علاقه ندارم. 454 00:34:01,080 --> 00:34:01,873 ‫متوجه‌ام. 455 00:34:01,956 --> 00:34:05,710 ‫اما بیشتر شبیه یه جای... 456 00:34:05,793 --> 00:34:08,337 ‫خیلی امن و راحت برای حرف زدن ‫و آشنا شدن با بقیه‌ست. 457 00:34:09,130 --> 00:34:09,630 ‫و راستش... 458 00:34:09,714 --> 00:34:11,924 ‫خوراکی‌های خوبی هم داریم! 459 00:34:12,008 --> 00:34:15,970 ‫خوراکی دوست دارم. 460 00:34:16,053 --> 00:34:18,639 ‫جدا از اون، دوست‌ داری با هم ناهار بخوریم؟ 461 00:34:19,390 --> 00:34:21,142 ‫حتماً. 462 00:34:22,393 --> 00:34:23,561 ‫حالت... 463 00:34:24,437 --> 00:34:26,814 ‫چطوره ایموجن؟ 464 00:34:28,399 --> 00:34:29,567 ‫خوبم. 465 00:34:30,568 --> 00:34:32,987 ‫ممنون که پرسیدین، مدیر کلنتن. 466 00:34:33,070 --> 00:34:35,323 ‫پرستار سیمونس اومد پیشم و ‫درمورد تو یه‌چیزایی گفت. 467 00:34:38,576 --> 00:34:40,703 ‫احیاناً ایشون نباید درمورد بیمارانش... 468 00:34:40,787 --> 00:34:41,996 با کسی صحبت نکنه؟ 469 00:34:42,079 --> 00:34:44,373 ‫خب همه اینا از روی نگرانیه... 470 00:34:44,457 --> 00:34:47,835 ‫ما فقط نگرانت هستیم، ایموجن. 471 00:34:47,919 --> 00:34:49,545 ‫راستش داشتیم درمورد این صحبت می‌کردیم که 472 00:34:49,629 --> 00:34:53,007 ‫شاید دبیرستان میل‌وود قادر نباشه... 473 00:34:53,090 --> 00:34:56,152 ‫تا اونطور که باید حواس‌ش به شما باشه و جای مناسبی برای شما باشه 474 00:34:58,596 --> 00:34:59,514 ‫یعنی طِی این بازه زمانی حساس. 475 00:34:59,597 --> 00:35:03,518 ‫من روز خیلی بدی داشتم، مدیر کلنتن. ‫خیلی بد! 476 00:35:03,601 --> 00:35:04,811 ‫اما... 477 00:35:05,853 --> 00:35:06,938 ‫لطفاً... 478 00:35:07,647 --> 00:35:08,439 ‫من رو اخراج نکنید! 479 00:35:08,523 --> 00:35:11,150 ‫نه! کسی قرار نیست ‫شما رو اخراج کنه. 480 00:35:11,234 --> 00:35:12,109 ‫شما که کار اشتباهی مرتکب نشدید، 481 00:35:12,193 --> 00:35:14,654 ‫اما من به عنوان یه مدیر، وظایفی در قبال... 482 00:35:14,737 --> 00:35:17,615 ‫دانش‌آموزان مدرسه دارم. 483 00:35:19,033 --> 00:35:21,035 ‫بعضی از همکلاسی‌هاتون... 484 00:35:22,829 --> 00:35:24,455 ‫با حضور شما در اینجا اذیت می‌شن. 485 00:35:26,374 --> 00:35:29,669 ‫دقیقاً کیا؟ 486 00:36:02,952 --> 00:36:05,872 ‫شوخیت گرفته کارن؟ 487 00:36:07,665 --> 00:36:09,917 ‫- جانم؟ ‫- خودتُ نزن به اون راه! 488 00:36:10,001 --> 00:36:12,170 ‫که انگار اصلاً نرفتی پیش مدیر و درمورد من ‫کسشعر نبافتی! 489 00:36:12,253 --> 00:36:13,195 ‫پشمام 490 00:36:18,676 --> 00:36:22,930 ‫ایموجن...تو حالت خوب نیست. 491 00:36:23,014 --> 00:36:24,724 ‫واقعاً فکر می‌کنی با این وضعیتی که الان داری... 492 00:36:24,807 --> 00:36:26,767 ‫اینجا واقعاً برات جای مناسبی‌ـه؟ 493 00:36:26,851 --> 00:36:29,478 ‫دمت‌گرم که اینقدر نگران منی... 494 00:36:29,562 --> 00:36:32,273 ‫اما من خوبم! 495 00:36:32,356 --> 00:36:34,525 ‫رفتار روان‌پریشانه‌ات چیز دیگه‌ای می‌گه. 496 00:36:34,609 --> 00:36:37,570 ‫مگه من چیکارت کردم؟ واقعاً؟ 497 00:36:38,738 --> 00:36:40,990 ‫و تو گرگ... 498 00:36:41,073 --> 00:36:41,949 ‫حروم‌زاده ترسو! 499 00:36:42,033 --> 00:36:44,535 ‫نمی‌خوای بلاخره به کارن حقیقتُ بگی؟ 500 00:36:45,703 --> 00:36:48,289 ‫اینجا جای تو نیست! 501 00:36:48,372 --> 00:36:51,751 ‫و من تنها کسی نیستم که اینطور فکر می‌کنه 502 00:36:56,881 --> 00:36:59,008 ‫خب بذار بگم من هیچ‌جا نمی‌رم. 503 00:37:01,529 --> 00:37:02,313 ‫" چه کسی ملکه اسپیرت میشه؟ " 504 00:37:02,637 --> 00:37:04,764 ‫راستشو بخوای... 505 00:37:07,058 --> 00:37:09,185 ‫من قراره ملکه اسپریت مدرسه بشم! 506 00:37:09,894 --> 00:37:12,730 ‫درست مثل مامانم. 507 00:37:12,813 --> 00:37:17,068 ‫- چی داری می‌گی بابا؟ ‫- حواستُ جمع کن کارن! 508 00:37:17,151 --> 00:37:22,323 ‫رقیب سرسخت‌ـت منم... 509 00:37:22,907 --> 00:37:24,992 ‫و حتماً برنده می‌شم. 510 00:37:34,418 --> 00:37:35,544 ‫از الان رای منُ داره! 511 00:37:38,089 --> 00:37:40,466 ‫می‌شه دفعه بعد تو هم یه‌چیزی بهش بگی؟ 512 00:37:40,549 --> 00:37:41,884 ‫مدرسه چطور بود دخترها؟ 513 00:37:42,593 --> 00:37:43,844 ‫خوب بود. 514 00:37:44,887 --> 00:37:45,888 ‫نه. 515 00:37:46,555 --> 00:37:47,598 ‫خوب نبود. 516 00:37:48,224 --> 00:37:50,977 ‫هـمه رد دادن. 517 00:37:51,060 --> 00:37:52,520 ‫اول از همه که اون ایموجن آدامز... 518 00:37:52,603 --> 00:37:54,021 ‫فکر می‌کنه خیلی عادی‌ـه که... 519 00:37:54,105 --> 00:37:56,357 ‫با شکم شش ماه باردارش... 520 00:37:56,440 --> 00:37:58,067 ‫و اون ماجرای خودکشی مامانش، توی مدرسه باشه! 521 00:37:58,150 --> 00:38:00,403 ‫و بعدش هم خانم جری نقش اصلی... 522 00:38:00,486 --> 00:38:02,029 ‫نمایش " دریاچه قــو " رو داد به یه دختر دیگه 523 00:38:02,113 --> 00:38:04,115 ‫- چون... ‫- از تو بهتره! 524 00:38:05,866 --> 00:38:06,492 ‫چی؟ 525 00:38:06,575 --> 00:38:09,745 ‫از تو بهتر می‌رقصه؟ 526 00:38:09,829 --> 00:38:11,122 ‫کارن هم خیلی خوب می‌رقصه بابا. 527 00:38:16,627 --> 00:38:17,670 ‫کارن. 528 00:38:18,879 --> 00:38:19,922 ‫یعنی خب... 529 00:38:21,924 --> 00:38:22,758 ‫فکرنکنم. 530 00:38:24,051 --> 00:38:26,303 ‫به دور و ورت نگاه کن! 531 00:38:27,471 --> 00:38:29,390 ‫لباس‌های شیک‌ـت... 532 00:38:29,473 --> 00:38:30,433 ‫و این خونه‌. 533 00:38:30,516 --> 00:38:33,769 ‫می‌دونی همه این‌ها چطوری به دست اومدن؟ 534 00:38:40,109 --> 00:38:43,279 ‫چون من توی کارـم از همه بهترم! 535 00:38:44,655 --> 00:38:46,115 ‫اگه می‌خوای نقش اصلی رو داشته باشی، 536 00:38:46,198 --> 00:38:49,744 ‫باید از هرکس دیگه‌ای بهتر برقصی. 537 00:38:56,167 --> 00:38:57,501 ‫بیاین دسر بخوریم دیگه... 538 00:39:06,853 --> 00:39:08,753 ‫[درخواست گفت‌وگو از طرف اش] ‫[* قبول شد*] 539 00:39:10,006 --> 00:39:11,906 ‫[ سلام من اش‌ام، توی مدرسه آشنا شدیم. بیداری که!] 540 00:39:15,811 --> 00:39:18,147 ‫سلام 541 00:39:18,230 --> 00:39:20,232 ‫با کی حرف می‌زنی؟ 542 00:39:20,316 --> 00:39:22,193 ‫یکی از دوستای مدرسه‌ایم. 543 00:39:22,276 --> 00:39:25,029 ‫دوست ندارم زیادی سرتُ بکنی تو فضای مجازی، ماوس. 544 00:39:25,112 --> 00:39:26,405 ‫چیز خاصی نیست. 545 00:39:26,489 --> 00:39:27,907 ‫حواست رو جمع کن فقط. 546 00:39:29,492 --> 00:39:31,535 ‫آدم‌های خوبی اون بیرون نیستن. 547 00:39:31,953 --> 00:39:33,633 ‫[صحنه‌هایی از سریال اصلی] 548 00:39:34,371 --> 00:39:36,707 ‫- شب‌بخیر ‫- شب‌بخیر 549 00:39:47,134 --> 00:39:49,470 ‫اره! 550 00:39:55,476 --> 00:39:57,561 ‫باید یه کت‌وشلوار بخریم برات. 551 00:39:57,645 --> 00:39:58,979 ‫وقتی ملکه اسپریت شدم نمی‌خوام با اون... 552 00:39:59,063 --> 00:40:00,523 ‫با اون لباس مسخره ارزونت کنارم وایستی. 553 00:40:00,606 --> 00:40:04,985 ‫عزیزم، بهت که گفتم ‫یه کُت خیلی خوشگل خریدم. 554 00:40:05,069 --> 00:40:07,113 ‫اگه همینطوری بلومبونی باید بری یکی دیگه بخری... 555 00:40:07,196 --> 00:40:09,657 ‫چرا هی پشت هم می‌رینی بهم؟ ‫امروز تمرین " دو " داریم 556 00:40:09,740 --> 00:40:11,325 ‫تقصیر من نیست اگه دوباره... 557 00:40:11,408 --> 00:40:13,077 ‫سر میز شام ریدن بهت. 558 00:40:13,160 --> 00:40:14,495 ‫منکه مامانت نیستم. 559 00:40:14,578 --> 00:40:16,163 ‫نمی‌تونی هرطوری دلت می‌خواد ‫باهام حرف بزنی. 560 00:40:16,247 --> 00:40:19,625 ‫خدایا، اون که رَدیه! 561 00:40:20,251 --> 00:40:22,253 ‫هیچوقت نمی‌خوام مثل اون بشم. 562 00:40:23,712 --> 00:40:24,338 ‫و بابام، 563 00:40:24,422 --> 00:40:27,133 ‫اونم یه کسکش‌ بدتر، که... 564 00:40:27,216 --> 00:40:28,592 ‫می‌گه من حقم نیست نقش اصلی رو داشته باشم 565 00:40:28,676 --> 00:40:30,928 ‫درحالی که خیلی بهتر از اون جنده‌خانم می‌رقصم. 566 00:40:31,428 --> 00:40:32,638 ‫باله‌ست دیگه. 567 00:40:33,764 --> 00:40:34,932 واسه کی مهمه؟ 568 00:40:37,726 --> 00:40:38,519 واسه کی مهمه؟ 569 00:40:40,813 --> 00:40:43,816 ‫- چه مرگته آخه؟ ‫- تو چه مرگته مثل سگ شدی! 570 00:40:44,775 --> 00:40:47,361 ‫ببین، مگه من می‌رم پیش این و اون 571 00:40:47,444 --> 00:40:48,863 ‫جـار بزنم ریدی با این فوتبال بازی کردنت؟ 572 00:40:48,946 --> 00:40:50,072 ‫اونم در حالی که پشت هم می‌بازی! 573 00:40:50,156 --> 00:40:52,032 ‫نه، من همینجام... 574 00:40:52,116 --> 00:40:54,702 ‫تشویقت می‌کنم، حمایت‌ـت می‌کنم... 575 00:40:54,785 --> 00:40:56,996 ‫چون یه دوست‌دختر خوب، این‌کارا رو می‌کنه. 576 00:40:57,955 --> 00:40:59,915 ‫خدایا، تو دیگه چقدر کسخلی... 577 00:40:59,999 --> 00:41:01,417 ‫از خدات باشه اجازه دادم حتی لمسم کنی! 578 00:41:04,003 --> 00:41:06,672 ‫- کجا میری؟ ‫- امشب واقعاً حوصله ندارم، کارن. 579 00:41:08,799 --> 00:41:10,801 ‫آهان پس من پول شام رو بدم. 580 00:41:10,885 --> 00:41:12,720 ‫عجب جنتلمنی هستی، گرگ. 581 00:41:12,803 --> 00:41:13,304 ‫گور بابات، کارن! 582 00:42:05,356 --> 00:42:08,067 ‫چرا سر تمرین نیستی؟ 583 00:42:09,318 --> 00:42:10,319 ‫من... 584 00:42:11,654 --> 00:42:14,031 ‫دارم یه استراحتی می‌کنم. 585 00:42:14,114 --> 00:42:16,033 ‫باید استقامت‌ـت رو قوی کنی. 586 00:42:17,117 --> 00:42:18,744 ‫اما می‌دونم که تو فکرشی! 587 00:42:20,621 --> 00:42:20,871 ‫فردا می‌بینمت. 588 00:42:30,756 --> 00:42:34,635 ‫- ملکه اسپیرت، که اینطور... ‫- اره! 589 00:42:34,718 --> 00:42:35,803 ‫از الان من رو برنده بدون. 590 00:42:35,886 --> 00:42:37,513 ‫و داغ‌ترین اتفاق هفته... 591 00:42:37,596 --> 00:42:39,807 ‫- سوسک کردن کارن! ‫- چی؟ 592 00:42:39,890 --> 00:42:42,768 ‫جلوی همه به کارن گفتی جنده؟ 593 00:42:42,851 --> 00:42:43,852 ‫والا توهین نبوده... 594 00:42:43,936 --> 00:42:45,729 ‫راستشو گفتی! 595 00:42:45,813 --> 00:42:46,689 ‫نه حالا زیاد... 596 00:42:49,275 --> 00:42:51,110 ‫من... 597 00:42:51,193 --> 00:42:53,654 ‫دیروز حمله عصبی بهم دست داد.. 598 00:42:53,737 --> 00:42:57,950 ‫چندتا پشت هم... 599 00:42:58,033 --> 00:43:00,077 ‫خدای من! 600 00:43:00,160 --> 00:43:02,454 ‫منظورت از حمله عصبی یعنی... 601 00:43:02,538 --> 00:43:04,039 ‫یعنی پشت هم بالا میاوردم، 602 00:43:04,123 --> 00:43:07,501 و به دکتر سیمونس گفتم برای سقط جنین، یه وقت برام بگیره. 603 00:43:08,627 --> 00:43:10,879 - اما یکی باید... ‫- گوش‌کن. 604 00:43:10,963 --> 00:43:14,842 ‫هیچکس بیشتر از من عاشق یه سفر جاده‌ای ‫برای سقط جنین نیست... 605 00:43:14,925 --> 00:43:16,593 ‫- اما فکرنکنم.... ‫- می‌دونم 606 00:43:18,637 --> 00:43:20,347 ‫اصلاً درخواست منطقی‌ای نبود. 607 00:43:22,308 --> 00:43:23,934 ‫فقط همه‌چی... 608 00:43:25,102 --> 00:43:26,312 ‫خیلی سخت شده. 609 00:43:28,314 --> 00:43:30,357 ‫یعنی قبلاً با وجود مامانم هم خیلی سخت بود، 610 00:43:30,441 --> 00:43:31,859 ‫اما الان که خودم تنهام... 611 00:43:31,942 --> 00:43:33,944 ‫می‌دونم. 612 00:43:35,321 --> 00:43:35,571 ‫من... 613 00:43:37,906 --> 00:43:39,742 ‫دیشب برگشتم خونه. 614 00:43:40,451 --> 00:43:43,245 ‫تبی، شبی که مامانم... 615 00:43:46,915 --> 00:43:49,376 ‫اون شب، این به دست مامانم رسید 616 00:43:49,460 --> 00:43:50,544 ‫کارت‌دعوت یه مهمونی... 617 00:43:50,627 --> 00:43:53,047 ‫از اون قدیم قدیم ها، وقتی مدرسه می‌رفته. 618 00:43:53,964 --> 00:43:59,219 ‫اصلاً نمی‌دونم چرا خودش رو کشت. 619 00:43:59,303 --> 00:44:00,971 ‫مامانم هیچوقت... 620 00:44:02,639 --> 00:44:05,225 ‫هیچوقت اینطوری من رو تنها نمی‌گذاشت... 621 00:44:05,309 --> 00:44:07,436 ‫مخصوصاً وقتی... 622 00:44:08,812 --> 00:44:11,273 ‫نامه‌ای چیزی ننوشته؟ 623 00:44:23,243 --> 00:44:25,454 ‫عکسی که دنبالش می‌گشتم اینه. 624 00:44:27,790 --> 00:44:30,626 ‫مامانم اومد بیمارستان و دستم رو گرفت... 625 00:44:30,709 --> 00:44:34,421 ‫و گفت همه‌چی درست می‌شه. 626 00:44:36,799 --> 00:44:39,802 ‫فکرکنم...این حرفش دروغ بود 627 00:44:41,095 --> 00:44:43,222 ‫همه‌چی درست می‌شه... 628 00:44:43,847 --> 00:44:46,600 ‫و اگه این حالت رو بهتر می‌کنه 629 00:44:46,683 --> 00:44:49,812 ‫فکرکنم بهتره برای ملکه اسپیرت شدن آماده شی. 630 00:44:49,895 --> 00:44:51,438 ‫- وای خدا. ‫- یالا! 631 00:44:51,522 --> 00:44:53,982 ‫بیا اون جنده‌خانم رو بشونیم سرجاش! 632 00:44:54,066 --> 00:44:56,026 ‫می‌تونیم واسه کمپین حمایت ازت ‫ بروشور درست کنیم، 633 00:44:56,110 --> 00:44:56,610 ‫و همه‌جا بچسبونیم. 634 00:44:56,693 --> 00:44:59,279 ‫و در بدترین حالت... 635 00:44:59,363 --> 00:45:01,365 ‫یکوچولو ترس به جون کارن بندازیم! 636 00:45:01,448 --> 00:45:02,741 ‫اینطوری فکرکنم... 637 00:45:04,535 --> 00:45:06,912 ‫ارزشش رو داشته باشه. 638 00:45:13,585 --> 00:45:16,130 ‫هی! می‌تونم کمک‌تون کنم؟ 639 00:45:16,213 --> 00:45:18,298 ‫اجازه ندارید اینجا باشید! 640 00:45:18,632 --> 00:45:19,925 ‫آهای! 641 00:46:01,759 --> 00:46:03,427 ‫اینجا چه غلطی می‌کنی؟ 642 00:46:03,510 --> 00:46:07,139 ورود به اینجا ممنوعه! 643 00:46:07,222 --> 00:46:08,474 ‫اینجا ملک مدرسه‌ست. 644 00:46:09,600 --> 00:46:11,310 ‫برو بابا، زنگ می‌زنم پلیس! 645 00:46:30,163 --> 00:46:32,743 ‫«چــــهارشــنبه» 646 00:46:35,876 --> 00:46:36,876 ‫" جــنده " 647 00:46:38,129 --> 00:46:39,169 ‫" هرزه خانم " 648 00:46:41,965 --> 00:46:45,093 ‫- وایسا ببینم... ‫- کی اینکارو کرده؟ 649 00:46:45,594 --> 00:46:47,930 ‫کارن! 650 00:46:48,013 --> 00:46:50,140 ‫خانم آدامز، خانم هیورث... 651 00:46:50,933 --> 00:46:52,726 ‫ اتاق من، همین حالا! 652 00:46:57,356 --> 00:46:59,441 ‫خودکار نداری؟ 653 00:47:10,285 --> 00:47:11,954 ‫خدای من. 654 00:47:15,999 --> 00:47:16,959 ‫یا امام. 655 00:47:17,709 --> 00:47:19,920 ‫آقای جی! 656 00:47:20,003 --> 00:47:22,497 ‫- چی شده؟ ‫- مدیر کلنتن می‌خواد هرچه سریع‌تر شما رو ببینه 657 00:47:23,382 --> 00:47:25,842 ‫تو توی کیف... 658 00:47:25,926 --> 00:47:28,262 ‫کارن موش مُرده گذاشتی؟ 659 00:47:28,345 --> 00:47:31,848 ‫آزمایش شیشه‌ات مثبت شده، نوآ. 660 00:47:31,932 --> 00:47:33,225 ‫چی؟ نه! 661 00:47:33,308 --> 00:47:37,062 ‫نه! ممکن نیست ‫حتما یکی دست کاری‌اش مرده! 662 00:47:37,145 --> 00:47:39,565 ‫مثلاً کی؟ و چرا؟ 663 00:47:39,648 --> 00:47:43,819 ‫- باید به کلانتر بیزلی اطلاع بدم ‫- نه! لطفاً. توروخدا 664 00:47:43,902 --> 00:47:45,028 ‫اما اینکارو نکردم، به‌جاش به مادرت زنگ زدم. 665 00:47:45,112 --> 00:47:50,200 ‫تا یه هفته از مدرسه اخراج می‌شی و ‫تا آخر تابستون مدام باید تست بدی. 666 00:47:56,498 --> 00:47:59,042 ‫- چی شده؟ ‫- حالت خوبه؟ 667 00:47:59,126 --> 00:47:59,876 ‫چی شده کارن؟ 668 00:47:59,960 --> 00:48:03,630 ‫پـام! نمی‌دونم چی شد. 669 00:48:20,689 --> 00:48:23,150 ‫آخه چرا فرن؟ تو که نقش اصلی رو داشتی! 670 00:48:23,233 --> 00:48:24,818 ‫چی؟ 671 00:48:26,236 --> 00:48:27,921 ‫- کار من نیست ‫- پس عمه‌ام کرده؟ 672 00:48:28,004 --> 00:48:30,506 ‫فرن، برو توی دفترم تا بیام... 673 00:48:32,159 --> 00:48:35,245 ‫تا یک ساعت از جاتون تکون نمی‌خورید. 674 00:48:35,329 --> 00:48:37,748 ‫دقیقاً یک ساعت. 675 00:48:37,831 --> 00:48:38,832 ‫فهمیدین؟ 676 00:48:52,179 --> 00:48:54,640 ‫گـوه تو این وضعیت! 677 00:48:54,723 --> 00:48:56,516 ‫ما حق‌مون نیست اینجا باشیم، تبی. 678 00:48:56,600 --> 00:48:57,893 ‫وایسا ببینم! 679 00:48:57,976 --> 00:48:59,269 ‫شما ها پوستر های مسخره 680 00:48:59,352 --> 00:49:01,980 ‫کارن رو خراب کرده بودین؟ 681 00:49:02,064 --> 00:49:05,067 ای کاش می‌تونستیم بکنیم ولی نه. 682 00:49:05,150 --> 00:49:09,321 ‫ما نکردیم! کارن خودش اینکارو کرده ‫تا ما رو آدم بده کنه! 683 00:49:09,404 --> 00:49:11,323 ‫یه پیامی روی پوسترها برام نوشته بود. 684 00:49:11,866 --> 00:49:12,866 ‫«ای» 685 00:49:13,408 --> 00:49:15,952 ‫پیامی که فقط من منظورش رو می‌فهمم. 686 00:49:16,787 --> 00:49:19,122 ‫اما کار خودشه! باور کنید. 687 00:49:19,206 --> 00:49:20,540 ‫فکر می‌کردم شما دوتا خیلی بهم نزدیک هستین. 688 00:49:20,624 --> 00:49:21,875 ‫نه، سال پیش اینطور بود. 689 00:49:21,958 --> 00:49:24,211 ‫اما امسال مثلاً می‌خواد ‫من رو نابود کنه. 690 00:49:24,294 --> 00:49:26,463 ‫چرا؟ 691 00:49:26,546 --> 00:49:28,507 ‫اولش به‌خاطر این بود که فکر می‌کرد... 692 00:49:28,590 --> 00:49:30,008 ‫من دوست پسرش رو بوسیدم. 693 00:49:30,092 --> 00:49:33,512 ‫اما الان هرکاری که می‌کنم فشاری‌اش می‌کنه. 694 00:49:33,595 --> 00:49:34,888 ‫مدیر کلنتن هم... 695 00:49:34,971 --> 00:49:36,022 ‫حرف کارن رو به‌جای ما باور کرد. 696 00:49:36,106 --> 00:49:38,358 ‫با این حال که ما دونفر بودیم و اون یه‌نفر. 697 00:49:39,309 --> 00:49:42,270 ‫کارن توی کفش‌های تیغ گذاشت 698 00:49:42,354 --> 00:49:43,689 ‫و به همه گفت کار من بوده 699 00:49:43,772 --> 00:49:45,065 ‫و باعث شد از نمایش " دریاچه قـو " اخراجم کنن. 700 00:49:45,148 --> 00:49:47,884 ‫لعنتی! دعوا سر باله! 701 00:49:47,967 --> 00:49:48,694 ‫اره. 702 00:49:48,777 --> 00:49:51,363 ‫واسه برنده شدن هرکاری می‌کنه... 703 00:49:51,446 --> 00:49:54,157 ‫وگرنه هرکسی که به پر و پاش بپیچه رو ‫از سر راهش می‌زنه کار. 704 00:49:55,492 --> 00:49:57,411 ‫خب چرا به مربی‌ات حقیقت رو نگفتی؟ 705 00:49:57,494 --> 00:49:59,538 ‫سعی کردم... 706 00:49:59,621 --> 00:50:02,582 ‫اما اونم یه‌جورایی نسخه بزرگونه کارنه! 707 00:50:02,666 --> 00:50:04,626 ‫کل مدرسه طرف کارن‌ـن. 708 00:50:04,710 --> 00:50:06,753 ‫مدیر کلنتن، همه معلم‌ها... 709 00:50:06,837 --> 00:50:08,630 ‫باید هوای ما رو داشته باشن، نه ‫که از پشت خنجر بزنن. 710 00:50:08,713 --> 00:50:12,508 ‫خیلی‌خب، الان که فکر می‌کنم ممکنه ‫دلیل اخراج شدنم کارن باشه. 711 00:50:13,343 --> 00:50:15,387 ‫ببینید... 712 00:50:15,470 --> 00:50:18,181 ‫من باید آزمایش موادمخدر می‌دادم. 713 00:50:18,265 --> 00:50:20,016 ‫و پرستار سیمونس گفت آزمایشم مثبت بوده. 714 00:50:20,100 --> 00:50:24,104 ‫مطمئنم اون جنده به خواهرش گفته ‫آزمایشم رو دست‌کاری کنه. 715 00:50:24,187 --> 00:50:26,189 ‫فقط به خاطر اینکه گفتم بهش رای نمی‌دم! 716 00:50:26,273 --> 00:50:30,110 ‫واسه کارن دقیقاً همین کافیه. 717 00:50:30,193 --> 00:50:32,612 ‫تازه قبل از اینکه با گرگ وارد رابطه بشه، 718 00:50:32,696 --> 00:50:35,532 ‫- می‌خواست دوست‌پسر منُ مال خودش کنه! ‫- وایسا ببینم... 719 00:50:35,615 --> 00:50:38,952 ‫- دوست پسرت شاون نوبو‌ـه؟ ‫- اره! 720 00:50:42,706 --> 00:50:43,874 ‫کارن مثل سگ دنبالش بود، 721 00:50:43,957 --> 00:50:47,210 ‫و شاون اصلاً ازش خوشش نمی‌اومد، 722 00:50:47,294 --> 00:50:50,130 قطعاً به خاطر همین از تو بدش میاد، 723 00:50:50,213 --> 00:50:52,632 ‫- ببخشید... ‫- برام مهم نیست اون روانی چی فکر می‌کنه. 724 00:50:52,716 --> 00:50:56,136 ‫اصلاً حوصله ندارم باباش هم قاطی ماجرا بشه. 725 00:50:57,304 --> 00:50:58,638 ‫کارن گفته من توی کیفش مـوش گذاشتم. 726 00:50:58,722 --> 00:50:59,514 ‫- چی؟ ‫- چی؟ 727 00:50:59,598 --> 00:51:01,892 ‫- پشمام ‫- واقعاً اینکارو کردی؟ 728 00:51:01,975 --> 00:51:03,935 ‫معلومه که نه! 729 00:51:04,019 --> 00:51:05,479 ‫کار خودش بوده. 730 00:51:05,562 --> 00:51:08,190 ‫روز اول مدرسه، وقتی توی کلاس... 731 00:51:08,273 --> 00:51:10,150 ‫خودم رو بهش معرفی کردم و گفتم 732 00:51:10,233 --> 00:51:11,985 ‫" سلام، من ماوس ام " 733 00:51:12,068 --> 00:51:15,071 ‫- گفت... ‫- اسم جک و جونور روت گذاشتن؟ 734 00:51:15,155 --> 00:51:16,615 ‫اه! حالم بهم خورد. 735 00:51:16,698 --> 00:51:20,410 و از اون روز به بعد تا الان بهم می‌گه " جک و جونور " 736 00:51:20,494 --> 00:51:22,245 ‫باشه اما الان چیکارت داره؟ 737 00:51:22,329 --> 00:51:25,123 ‫حقیقت ترسناک درمورد کارن همینه... 738 00:51:25,207 --> 00:51:26,458 ‫اون به هیچ دلیلی برای انجام کارهاش ‫نیاز نداره. 739 00:51:26,541 --> 00:51:29,836 ‫اما یه‌بار بهش گفتم حسود پلاستیکی... 740 00:51:29,920 --> 00:51:32,339 ‫و گفتم دهنشو ببنده! 741 00:51:32,422 --> 00:51:33,840 ‫پس فکرکنم واسه همین. 742 00:51:33,924 --> 00:51:35,342 ‫فشاری شده! 743 00:51:35,425 --> 00:51:37,677 ‫چون می‌ترسه ملکه اسپیرت نشه! 744 00:51:37,761 --> 00:51:38,678 ‫من کارنُ به چالش کشیدم... 745 00:51:38,762 --> 00:51:41,097 ‫و شما همه‌تون بهش فهموندین... 746 00:51:41,181 --> 00:51:43,016 ‫که عمراً بهش رای بدید. 747 00:51:43,099 --> 00:51:46,186 ‫پس یعنی الان همه‌مون به‌خاطر اون جـنده ‫اینجا حبس شدیم. 748 00:51:46,269 --> 00:51:48,897 ‫و توی این خراب‌شده این موضوع ‫ اونقدری برای بقیه مهم نیست... 749 00:51:48,980 --> 00:51:51,900 ‫- تا پیگیری کنن دقیقاً چی شده. ‫- واقعاً چطوری تا الان طرد نشده؟ 750 00:51:53,568 --> 00:51:55,529 شاید ما باید دست به کار بشیم. 751 00:51:55,612 --> 00:52:00,867 ‫مامانم فوت کرد و حتی به خودش زحمت نداد ‫توی مراسم خاک‌سپاری‌اش شرکت کنه. 752 00:52:00,951 --> 00:52:02,869 ‫همونطور که تو گفتی، بیزلی خیلی لاشی‌ـه! 753 00:52:03,662 --> 00:52:05,121 ‫اما وقت انتقامه! 754 00:52:05,622 --> 00:52:07,707 ‫کی پایه‌ست؟ 755 00:52:07,791 --> 00:52:10,877 ‫من پایه‌ام، هرطوری که شده ‫پایه‌ام. 756 00:52:10,961 --> 00:52:13,338 ‫به به! بیاین دهنشو سرویس کنیم. 757 00:52:13,421 --> 00:52:14,673 ‫اره! 100 درصد پایه ام. 758 00:52:14,756 --> 00:52:16,716 ‫عالیه! 759 00:52:16,800 --> 00:52:19,886 ‫حالا سوال اینه که ‫دقیقاً چیکار کنیم؟ 760 00:52:20,387 --> 00:52:21,513 ‫چیکارا می‌تونیم؟ 761 00:52:21,596 --> 00:52:22,138 ‫آسونه... 762 00:52:24,099 --> 00:52:25,141 ‫فکر می‌کنم... 763 00:52:25,976 --> 00:52:29,062 ‫باید کارن بیزلی رو بکشیم! 764 00:52:29,855 --> 00:52:38,031 ‫تـرجمه از «آیــــدا و محمدعلی sm» ‫::. Ayda.NDR & mmli.sm .:: 765 00:52:38,906 --> 00:52:45,170 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::.