1 00:00:00,000 --> 00:00:08,000 ‫دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم ‫Www.FoxMovie.Co 2 00:00:08,000 --> 00:00:16,000 ‫ترجمه از رضا حضرتی و ماهشاد Mahshad , RezaH 3 00:01:17,317 --> 00:01:18,608 ‫قبل اینکه چیزی بگی ‫باید بگم که من برادرت نیستم 4 00:01:18,692 --> 00:01:19,775 ‫برادر ناتنیت هستم 5 00:01:19,858 --> 00:01:21,108 ‫یعنی چی؟ 6 00:01:21,192 --> 00:01:23,108 ‫چرا باید بحثو اینجوری شروع کنی؟ 7 00:01:23,192 --> 00:01:25,150 ‫چون می‌خوای ازم پول بخوای 8 00:01:25,233 --> 00:01:26,817 ‫و هر وقت که بهت میگم چرا باید بهت پول بدم؟ 9 00:01:26,900 --> 00:01:29,567 ‫میگی چون داداشتم 10 00:01:29,650 --> 00:01:31,358 ‫ولی هیچوقت نگفتم که برادر ناتنیتم 11 00:01:31,442 --> 00:01:33,358 ‫هیچوقت نگفتم. ولی اخیرا اتفاقاتی افتاده... 12 00:01:33,442 --> 00:01:36,192 ‫سلام پکستون. لرزش نامنظم سرت چطورن؟ 13 00:01:36,275 --> 00:01:37,817 ‫اینو پرسیدم چون یه مقاله خوندم 14 00:01:37,900 --> 00:01:40,275 ‫راستش، تحت کنترل گرفتمش 15 00:01:40,358 --> 00:01:44,150 ‫کارای هنری سیمانیت در چه حالن؟ 16 00:01:44,233 --> 00:01:47,358 ‫یه قطعه به قیمت 50 هزار دلار فروخته 17 00:01:47,442 --> 00:01:48,650 ‫یه آبشار منجمد 18 00:01:48,733 --> 00:01:50,483 ‫به این شرایط میومد 19 00:01:50,567 --> 00:01:52,483 ‫از چه لحاظ به این دوره می‌خوره؟ 20 00:01:52,567 --> 00:01:53,983 ‫اصلا میدونی چیه؟ مهم نیست 21 00:01:54,067 --> 00:01:56,608 ‫راستش زنگ زدم ببینم حالت چطوره 22 00:01:56,692 --> 00:01:58,358 ‫چون شنیدم اوضاع نیویورک بده 23 00:01:58,442 --> 00:02:01,483 ‫بده. ان‌بی‌ای رو هم کنسل کردن 24 00:02:01,567 --> 00:02:04,567 ‫شنیدیم لندن توی قرنطینه کامله 25 00:02:04,650 --> 00:02:07,233 ‫راستش بهم مرخصی دادن 26 00:02:07,317 --> 00:02:08,817 ‫- عالیه ‫- آره 27 00:02:08,900 --> 00:02:11,525 ‫حالا دیگه هیچ هدفی تو زندگیم ندارم 28 00:02:12,442 --> 00:02:13,900 ‫لیندا چطوره؟ 29 00:02:13,983 --> 00:02:18,067 ‫یه جایی تو خونه ست 30 00:02:18,150 --> 00:02:19,858 ‫مشکلی هست؟ 31 00:02:19,942 --> 00:02:22,692 ‫مشکلی هست؟ بذار ببینم 32 00:02:22,775 --> 00:02:25,150 ‫یه دروغ مناسب برای تحلیل جنایی 33 00:02:25,233 --> 00:02:27,400 ‫مشکلات خونوادگیمون یا گفتن حقیقت؟ 34 00:02:27,483 --> 00:02:28,775 ‫خیلی خب، همون دروغ مناسب 35 00:02:28,858 --> 00:02:31,650 ‫نه. مشکلی نیست. ما اوکیم 36 00:02:31,733 --> 00:02:33,067 ‫میتونی بهش بگی بعدا از اسکایپ بهش زنگ میزنم؟ 37 00:02:33,150 --> 00:02:34,983 ‫راستی دیوید، موتورسیکلتم رو فروختم 38 00:02:35,067 --> 00:02:36,192 ‫چیکار کردی؟ 39 00:02:36,275 --> 00:02:37,525 ‫آره، یه خریدار دارم. بعد اینکه 40 00:02:37,608 --> 00:02:39,025 ‫از این زندون جهنمی روانی 41 00:02:39,108 --> 00:02:42,275 ‫خلاص بشیم پولشو میده 42 00:02:42,358 --> 00:02:44,525 ‫با شعله های کوفتی تنهایی سوزان 43 00:02:44,608 --> 00:02:46,400 ‫بگایی قرنطینه تا وقتی که 44 00:02:46,483 --> 00:02:48,983 ‫نتونی بدن خودت و از وسایل خونه تشخیص بدی 45 00:02:49,067 --> 00:02:50,733 ‫گاز دادن و ادامه راه 46 00:02:50,817 --> 00:02:54,067 ‫عملا غیر ممکن شده. تونستم مودم رو ‫بهتون انتقال بدم؟ 47 00:02:55,150 --> 00:02:56,525 ‫چرا موتورت رو فروختی؟ 48 00:02:56,608 --> 00:02:58,150 ‫تو موتورتی. موتورت تویی 49 00:02:58,233 --> 00:03:00,192 ‫آره، خودمو فروختم 50 00:03:00,275 --> 00:03:03,233 ‫من خود سابقم رو فروختم 51 00:03:03,317 --> 00:03:04,775 ‫دلم برای موتورم میسوخت 52 00:03:04,858 --> 00:03:07,900 ‫لیاقتش کسیه که بتونه ‫با عدالت رو در حق روحش برقرار کنه 53 00:03:07,983 --> 00:03:11,567 ‫کسی که هنوزم میتونه قوانین رو بشکنه 54 00:03:11,650 --> 00:03:13,900 ‫پس تو و لیندا باهم دعوا کردین؟ 55 00:03:13,983 --> 00:03:17,942 ‫لیندا گفت که میخواست تموم کنه 56 00:03:18,025 --> 00:03:22,608 ‫رابطمون یا هر چی که بود رو تموم کنه 57 00:03:22,692 --> 00:03:24,108 ‫چون از هم دور شدیم 58 00:03:24,192 --> 00:03:27,025 ‫یعنی اون پیشرفت کرده و من پس رفت 59 00:03:27,108 --> 00:03:29,608 ‫میخواست قبل از اینکه قرنطینه اعلام بشه ‫این کارو بکنه 60 00:03:31,025 --> 00:03:34,942 ‫...چون داشتیم داد میزدیم 61 00:03:35,025 --> 00:03:37,150 ‫من یه چیزایی گفتم ‫اونم یه چیزایی گفت 62 00:03:37,233 --> 00:03:39,192 ‫و الان اینجا پیش هم گیر افتادیم 63 00:03:39,275 --> 00:03:40,692 ‫در حالی که حرفایی که زدیم 64 00:03:40,775 --> 00:03:44,567 ‫مثل صدای زنگ توی خونه میپیجه 65 00:03:46,900 --> 00:03:49,400 ‫برای دو هفته اینجا پیش هم گیر افتادیم 66 00:03:52,108 --> 00:03:56,275 ‫بگذریم. راستش رو بخواین ‫فقط میخواست صدای یه نفرو بشنوم 67 00:03:56,358 --> 00:03:59,525 ‫- و انتخابت ما بود؟ ‫- آره، چرا که نه 68 00:03:59,608 --> 00:04:01,108 ‫مایک چی شد؟ ‫دوستت مایک 69 00:04:01,192 --> 00:04:03,983 ‫نه نه. من و مایک دیگه باهم حرف نمیزنیم 70 00:04:04,067 --> 00:04:05,692 ‫اون از حدش... ‫پیک اومد! 71 00:04:05,775 --> 00:04:09,192 ‫از حدش فراتر رفت وقتی گفت که 72 00:04:09,275 --> 00:04:11,400 ‫ویروس کوید نتیجه‌ی 73 00:04:11,483 --> 00:04:15,483 ‫تزریق سری دی ان ای یهودیای فضایی ها 74 00:04:15,567 --> 00:04:17,942 ‫به سیستم آب پاشیِ 75 00:04:18,025 --> 00:04:20,358 ‫یه تفریحگاه گلف چینی بوده 76 00:04:20,442 --> 00:04:22,192 ‫انگار غذا رسید 77 00:04:22,275 --> 00:04:24,483 ‫- پس مزاحمت نمیشیم ‫- غذا نیست. ساندویچه 78 00:04:24,567 --> 00:04:26,317 ‫آره، طاقت بیار برادر 79 00:04:26,400 --> 00:04:28,483 ‫- برادر ناتنی ‫- به لیندا بگو بهش زنگ میزنم 80 00:04:28,567 --> 00:04:31,150 ‫باشه، براش یه یادداشت میذارم ‫تا وضعیتمون ضایع تر بشه 81 00:04:32,942 --> 00:04:35,525 ‫ 82 00:04:40,858 --> 00:04:44,067 ‫ 83 00:04:44,150 --> 00:04:46,983 ‫ 84 00:04:47,067 --> 00:04:48,983 ‫ 85 00:04:49,067 --> 00:04:52,442 ‫ 86 00:04:52,525 --> 00:04:53,442 ‫ 87 00:05:14,983 --> 00:05:17,567 ‫ماریا، سلام! ‫همه چی روبراهه؟ 88 00:05:17,650 --> 00:05:19,317 ‫آره، همه چی عالیه 89 00:05:19,400 --> 00:05:21,567 ‫قوی میمونیم. آره، با پکستون حرف زدیم 90 00:05:21,650 --> 00:05:25,692 ‫آره، شنیدم. البته یکمیشو. ‫بالش انداخته بودم رو سرم 91 00:05:25,775 --> 00:05:28,192 ‫گفت که علائم کرونا رو داری 92 00:05:28,275 --> 00:05:31,358 ‫فکر کنم دیگه گذشت. امیدوارم گذشته باشه. ‫چه میدونم 93 00:05:31,442 --> 00:05:34,942 ‫باید طرز تهیه اسموتی گرین رو برام بفرستی 94 00:05:35,025 --> 00:05:36,567 ‫طرز تهیه نیست، یه عمله 95 00:05:36,650 --> 00:05:39,400 ‫فقط سبزی ها رو میریزی تو و دکمه استارتش رو میزنی 96 00:05:39,483 --> 00:05:41,192 ‫رابطه تو و پکستون چطوره؟ 97 00:05:41,275 --> 00:05:42,442 ‫همه چی روبراهه؟ 98 00:05:43,733 --> 00:05:46,192 ‫میدونی که همه چی روبراه نیست 99 00:05:46,275 --> 00:05:48,067 ‫نه تنها همه چی روبراه نیست 100 00:05:48,150 --> 00:05:49,525 ‫هیچی روبراه نیست 101 00:05:49,608 --> 00:05:51,733 ‫هیچی روبراه نبود و نیست. ‫حتی اسمش هم روبراه نیست 102 00:05:51,817 --> 00:05:55,275 ‫خودشم میگه. میگه حتی اسمشم ‫یه پیشگویی از قیامته 103 00:05:55,358 --> 00:05:57,025 ‫اخیرا همینجوری بوده 104 00:05:58,317 --> 00:06:00,483 ‫خیلی عوض شده 105 00:06:00,567 --> 00:06:01,900 ‫همه عوض میشیم 106 00:06:01,983 --> 00:06:04,108 ‫آخه لیندا، تو تکامل پیدا کردی. ‫اونم جهش پیدا کرده 107 00:06:04,192 --> 00:06:05,900 ‫یکم کمک لازم داره 108 00:06:05,983 --> 00:06:07,608 ‫- یه مقاله خوندم... ‫- دیروز گفت که 109 00:06:07,692 --> 00:06:10,775 ‫هر مردی که بالای 35 سالش میشه ‫و سوار اتوبوس میشه یه شکست خوردس؟ 110 00:06:10,858 --> 00:06:13,317 ‫هر روز سوار اتوبوس میشه. ‫شایدم قبلا سوار میشد 111 00:06:13,400 --> 00:06:16,233 ‫- اینو واسه شکنجه خودش میگه ‫- هیچ کسی همیشه کاملا هوشیار نیست 112 00:06:16,317 --> 00:06:18,108 ‫شنیدم که موتورش رو میفروشه 113 00:06:18,192 --> 00:06:19,483 ‫این قدم بزرگیه 114 00:06:19,567 --> 00:06:21,358 ‫آره، هردومون موافق بودیم که ‫یه مقداری زمان میخواد 115 00:06:21,442 --> 00:06:23,442 ‫برای همین از پول فروش موتور استفاده میکنه 116 00:06:23,525 --> 00:06:25,275 ‫تا بره قزاقستان و درمورد زندگیش فکر کنه 117 00:06:25,358 --> 00:06:26,942 ‫چرا قزاقستان؟ 118 00:06:28,358 --> 00:06:31,817 ‫ده سال پیش واسه سفر رفتیم اونجا 119 00:06:31,900 --> 00:06:34,108 ‫ده سال پیش؟ ‫یه میلیون سال پیش 120 00:06:34,192 --> 00:06:37,775 ‫بگذریم، الان اینجا گیر کرده ‫منم اینجا گیر کردم 121 00:06:37,858 --> 00:06:41,275 ‫- لیندا، کس دیگه‌ای هست؟ ‫- نه، فقط من و خودش 122 00:06:41,358 --> 00:06:43,692 ‫نه، منظورم پای مرد دیگه‌ای وسطه؟ 123 00:06:43,775 --> 00:06:45,817 ‫- نه ‫- یه زن؟ 124 00:06:46,942 --> 00:06:47,983 ‫چی؟ 125 00:06:48,067 --> 00:06:50,192 ‫فقط به فکرم رسید 126 00:06:50,275 --> 00:06:53,108 ‫به اون شبی که توی لندن ‫من و تو یکم زیادی روی کردیم فکر میکردم 127 00:06:53,192 --> 00:06:57,442 ‫اون فقط نتیجه‌ی چت کردن و کنجکاوی بود 128 00:06:57,525 --> 00:06:59,483 ‫هر دومون ارضا شدیم، لیندا 129 00:06:59,567 --> 00:07:01,983 ‫میدونی این تماس‌ها زیاد امن نیستن 130 00:07:02,067 --> 00:07:04,192 ‫بعضی وقتا درمورد اون شب فکر میکنم 131 00:07:04,275 --> 00:07:06,233 ‫- واقعا؟ ‫- آره، تو فکر نمیکنی؟ 132 00:07:06,317 --> 00:07:09,400 ‫گوش کن ماریا، کل روز تو اسکاپ ‫و زوم تماس تصویری داشتم 133 00:07:09,483 --> 00:07:11,817 ‫اداره توی قرنطینه ست. ‫باید یکم بخوابم 134 00:07:11,900 --> 00:07:13,567 ‫- خیلی خب، خدافظ ‫- خدافظ 135 00:07:13,650 --> 00:07:16,525 ‫- دوست دارم ‫- چی؟ 136 00:07:23,525 --> 00:07:24,983 ‫یا خدا 137 00:07:38,483 --> 00:07:40,442 ‫پکستون، جایی میری؟ 138 00:07:41,733 --> 00:07:42,942 ‫کجا باید برم؟ 139 00:07:43,025 --> 00:07:45,358 ‫شلنگ تو اگزوز چیکار میکنه؟ 140 00:07:47,192 --> 00:07:48,942 ‫میخواستم یه سلفی بگیرم 141 00:07:49,025 --> 00:07:51,025 ‫یکی از همکارام بهم پیام داد ‫و پرسید که 142 00:07:51,108 --> 00:07:52,275 ‫با قرنطینه چه میکنم 143 00:07:52,358 --> 00:07:53,858 ‫برای همین خواستم یه عکس از خودم 144 00:07:53,942 --> 00:07:56,067 ‫با شلنگ که داخل کلاهمه بگیرم ‫و جوابشو اینجوری بدم 145 00:07:56,150 --> 00:07:58,275 ‫گفتم خنده دار میشه 146 00:07:58,358 --> 00:08:00,942 ‫تصویری سرگرم کننده از ناامیدی 147 00:08:01,025 --> 00:08:03,567 ‫واقعا میخواستی سلفی بگیری؟ 148 00:08:03,650 --> 00:08:05,275 ‫آره، گوشیم تو دستم بود دیگه 149 00:08:05,358 --> 00:08:06,692 ‫نمیخواستی استارت بزنی؟ 150 00:08:06,775 --> 00:08:08,650 ‫اونوقت برم کجا؟ جایی نمیتونم برم 151 00:08:12,025 --> 00:08:15,400 ‫اومدم اینجا و بوی گاراژ و موتور رو حس کردم 152 00:08:15,483 --> 00:08:20,358 ‫و بوش... به دلایلی ناراحتم کرد 153 00:08:20,442 --> 00:08:24,150 ‫اونجا نفتیه، پشتت نفتی میشه 154 00:08:24,233 --> 00:08:26,608 ‫- محض رضای خدا، عجب روزیه! ‫- بد؟ 155 00:08:28,567 --> 00:08:30,483 ‫نه، مربوط به کاره. ‫یه خبر بد بهم دادن 156 00:08:30,567 --> 00:08:33,192 ‫ولی در مقایسه با بقیه چیزا هیچی نیست 157 00:08:33,275 --> 00:08:35,358 ‫راستی، واقعا میخواستم سلفی بگیرم 158 00:08:35,442 --> 00:08:37,817 ‫«راستی»، «محض اطلاعت» ‫«محض اینکه نگران باشی» 159 00:08:37,900 --> 00:08:40,358 ‫یه بازی کوچیک بود 160 00:08:41,775 --> 00:08:43,192 ‫یا تمرین 161 00:08:44,983 --> 00:08:48,067 ‫من... لطفا فکر نکن قصدی داشتم 162 00:08:48,150 --> 00:08:50,733 ‫میدونی ماریا زنگ زد ‫و گفت که عاشقمه؟ 163 00:08:50,817 --> 00:08:52,067 ‫- چی؟ ‫- میدونم 164 00:08:52,150 --> 00:08:53,650 ‫اسرار نادرست آشکار میشن 165 00:08:53,733 --> 00:08:55,192 ‫کلید داری بیای تو؟ 166 00:08:55,275 --> 00:08:57,608 ‫- نه ‫- درو برات باز نگه میدارم 167 00:09:19,692 --> 00:09:20,983 ‫چی شده؟ 168 00:09:24,567 --> 00:09:27,442 ‫تو با شلنگ و اگزوز بازی میکنی 169 00:09:27,525 --> 00:09:30,150 ‫و ما جوری ادامه میدیم که انگار ‫همه چی عادیه 170 00:09:33,025 --> 00:09:35,192 ‫این اواخر عادی نبودم، اینو میدونم 171 00:09:36,983 --> 00:09:40,025 ‫چند وقته اصلا نمیخوابم 172 00:09:41,442 --> 00:09:43,775 ‫هیچوقت عادی نبودم ولی... 173 00:09:43,858 --> 00:09:46,025 ‫قبلا بهش افتخار میکردم ولی الان... 174 00:09:47,400 --> 00:09:48,942 ‫- الان چی؟ ‫- چه میدونم 175 00:09:49,025 --> 00:09:53,067 ‫به طور شدیدی از ناراحتی‌ای که ایجاد میکنه آگاهم 176 00:09:53,150 --> 00:09:55,858 ‫سوپر آنالیزم از هر چیز جزئی‌ای 177 00:09:56,525 --> 00:09:57,983 ‫از هر کلمه 178 00:09:59,317 --> 00:10:02,483 ‫قرنطینه بدترش میکنه 179 00:10:02,567 --> 00:10:04,983 ‫باید یه راهی پیدا کنیم که ‫این دوره رو جدا از هم بگذرونیم 180 00:10:05,067 --> 00:10:06,942 ‫فقط واسه این باهمیم که ‫تو یه خونه‌ایم 181 00:10:07,025 --> 00:10:11,108 ‫میتونیم قیافه همدیگه رو تحمل کنیم ‫تا آزاد بشیم... 182 00:10:11,192 --> 00:10:13,275 ‫- چیه؟ جریان چیه؟ ‫- هیچی 183 00:10:14,150 --> 00:10:15,817 ‫شب بخیر 184 00:10:15,900 --> 00:10:17,442 ‫یه دکور کریسمسیه 185 00:10:17,525 --> 00:10:19,858 ‫از کریسمس اونجا مونده 186 00:10:19,942 --> 00:10:21,983 ‫دکترم میگه باید سعی کنم تحملش کنم 187 00:10:22,067 --> 00:10:23,650 ‫به عنوان یه امتحان ازش استفاده کنم 188 00:10:23,733 --> 00:10:25,108 ‫تا الان میتونستم تحملش کنم 189 00:10:25,192 --> 00:10:27,025 ‫به عنوان یه امتحان برای اثبات پیشرفتم 190 00:10:27,108 --> 00:10:29,025 ‫خب، لعنت به پیشرفت 191 00:10:29,108 --> 00:10:31,233 ‫- چرا پایین نمیاریش؟ ‫- نه، دکترم میگه... 192 00:10:31,317 --> 00:10:34,442 ‫- دکترتو گاییدم. پکستون... ‫- تو تقریبا این کارو کردی 193 00:10:34,525 --> 00:10:35,983 ‫بزرگ شو، بیارش پایین 194 00:10:36,067 --> 00:10:37,608 ‫اگه اذیتت میکنه بیارش پایین، خب؟ 195 00:10:37,692 --> 00:10:39,858 ‫کریسمس هم در هر حال خاطره خوبی نیست، هست؟ 196 00:10:39,942 --> 00:10:42,192 ‫کریسمس خاطره خوبی نیست. ‫باهات موافقم 197 00:10:43,775 --> 00:10:45,442 ‫شروع پایان ما بود، نه؟ 198 00:10:45,525 --> 00:10:47,233 ‫برای من خیلی قبل تر از کریسمس بود 199 00:10:50,692 --> 00:10:52,442 ‫متاسفم 200 00:10:52,525 --> 00:10:54,692 ‫چرا مردم فکر میکنن صدافت خوبه؟ 201 00:10:58,650 --> 00:11:00,775 ‫اصلا برای درمانت چیکار میکنی؟ 202 00:11:00,858 --> 00:11:02,608 ‫توی زوم قرار ملاقات میذاریم 203 00:11:02,692 --> 00:11:05,025 ‫دکترم رو دیوارش شاخ گوزن داره 204 00:11:05,108 --> 00:11:07,233 ‫اینا شرایط خارق العاده‌ای هستن، پکستون 205 00:11:07,317 --> 00:11:08,900 ‫تو که نمیتونی با زنی که باهات تموم کرده 206 00:11:08,983 --> 00:11:10,733 ‫و یه پولک روی سقف کنار بیای 207 00:11:10,817 --> 00:11:13,483 ‫- تصمیم گرفتیم به اینا بخندیم؟ ‫- چرا که نه 208 00:11:13,567 --> 00:11:15,067 ‫کار دیگه‌ای که نمیتونیم بکنیم 209 00:11:15,150 --> 00:11:16,317 ‫صندلی رو میخوای؟ 210 00:11:17,317 --> 00:11:18,817 ‫البته 211 00:11:26,567 --> 00:11:28,400 ‫آفرین 212 00:11:28,483 --> 00:11:30,483 ‫- لعنتی! الان بهتر شد ‫- یه لحظه 213 00:11:37,358 --> 00:11:40,025 ‫میدونی، وقتی توی گاراژ دیدمت ‫فکر کردم... 214 00:11:41,817 --> 00:11:45,025 ‫«واقعا اون همه سال من پشت موتورت سوار بودم؟» 215 00:11:46,525 --> 00:11:47,858 ‫آره، تو بودی 216 00:11:49,858 --> 00:11:51,775 ‫مینشستی و داد میزدی 217 00:11:54,025 --> 00:11:55,400 ‫خب، الانم همین کارو میکنم 218 00:11:55,483 --> 00:11:57,067 ‫مینشینم و داد میزنم ولی تو ‫صدامو نمیشنوی 219 00:11:57,150 --> 00:11:59,025 ‫هیچکی نمیشنوه. بگذیم، شب بخیر 220 00:12:00,442 --> 00:12:02,608 ‫واسه چی داد میزنی؟ 221 00:12:02,692 --> 00:12:06,983 ‫تو واسه چی داد میزنی؟ ‫این منم که داد میزنم 222 00:12:24,358 --> 00:12:25,442 ‫سلام غریبه! 223 00:12:28,150 --> 00:12:30,858 ‫- سلام ‫- حالت چطوره؟ 224 00:12:31,983 --> 00:12:34,025 ‫مزخرف. تو چی؟ 225 00:12:34,483 --> 00:12:35,608 ‫خیلی بد 226 00:12:41,233 --> 00:12:43,608 ‫سلام! 227 00:12:43,692 --> 00:12:47,525 ‫کسی توی زندون خیابان پورتلند عزیزمون ‫میخواد یه شعر بشنوه؟ 228 00:12:48,608 --> 00:12:50,525 ‫زیاد شعر میخونم 229 00:12:50,608 --> 00:12:53,858 ‫و این اواخر بیشتر هم خوندم ‫چون خوابم نمیبره 230 00:12:53,942 --> 00:12:55,775 ‫راستش راه خوبی برای فهمیدن اینه که 231 00:12:55,858 --> 00:12:58,150 ‫خودش تنها کس توی زمین نیست ‫که به گا رفته 232 00:12:58,233 --> 00:12:59,400 ‫پکستون! 233 00:13:00,400 --> 00:13:02,483 ‫چه غلطی داری میکنی؟ 234 00:13:02,567 --> 00:13:04,775 ‫دارم زندونی‌های همسایه‌مون رو سرگرم میکنم 235 00:13:04,858 --> 00:13:08,817 ‫اسم این شعر «پا پیش بگذاره» 236 00:13:08,900 --> 00:13:10,692 ‫و راستی از دی‌اج لارنسه 237 00:13:10,775 --> 00:13:12,733 ‫«راستی»، «محض اطلاعت» ‫«محض اینکه نگران باشی» 238 00:13:15,317 --> 00:13:16,567 ‫خیلی خب، شروع میکنیم 239 00:13:17,525 --> 00:13:20,608 ‫«پا پیش بگذار، اما نه برای مسیح» 240 00:13:21,442 --> 00:13:23,483 ‫یکم برای این کار دیره 241 00:13:23,567 --> 00:13:26,025 ‫پا پیش بگذار برای عدالت و زندگی خوب 242 00:13:26,108 --> 00:13:27,650 ‫به جای خوبش میرسیم 243 00:13:27,733 --> 00:13:32,608 ‫پا پیش بگذار، پا پیش بگذار برای عدالت، ای کلاهبردار عوضی 244 00:13:32,692 --> 00:13:37,025 ‫پا پیش بگذار و چند تا مشت بزن، ‫چند تا ضربه سنگین بزن 245 00:13:37,108 --> 00:13:42,608 ‫پا پیش بگذار برای یک نظم جدید ‫برای یه تغییر کلی زندگی 246 00:13:43,817 --> 00:13:46,775 ‫برای آزادی و لذت زندگی 247 00:13:46,858 --> 00:13:49,275 ‫تصرف کن و ازش دفاع کن! 248 00:13:54,108 --> 00:13:55,317 ‫ممنونم 249 00:13:55,400 --> 00:13:57,733 ‫ببخشید که بیدارتون کردم 250 00:13:57,817 --> 00:14:00,317 ‫ولی اخیرا یکم دیوونه شدم 251 00:14:01,442 --> 00:14:04,317 ‫توصیه من به همه 252 00:14:04,400 --> 00:14:07,067 ‫اینه که از این دوره‌ی عجیبی که همه داریم تحمل میکنیم 253 00:14:07,150 --> 00:14:10,192 ‫برای دزدیدن چیزهایی که فکر میکنین ‫زندگی به شما مدیونه، استفاده کنین 254 00:14:10,275 --> 00:14:11,900 ‫برو کپه مرگتو بذار، عوضی 255 00:14:11,983 --> 00:14:13,483 ‫خب اگه میتونستم که میخوابیدم 256 00:14:13,567 --> 00:14:15,150 ‫هی، دست از سرش بردار، رفیق! 257 00:14:15,233 --> 00:14:17,983 ‫اگه بازم شعر خوبی خوندم ‫براتون میخونم 258 00:14:18,067 --> 00:14:19,733 ‫عالی میشه! 259 00:14:19,817 --> 00:14:21,108 ‫شب بخیر، خیابون پورتلند 260 00:14:21,192 --> 00:14:22,525 ‫شب خوش! 261 00:14:22,608 --> 00:14:24,025 ‫ممنونم! 262 00:14:38,025 --> 00:14:41,025 ‫خدایا، لطفا بذار بخوابم 263 00:15:00,025 --> 00:15:01,483 ‫به خدا قسم! 264 00:15:01,567 --> 00:15:04,025 ‫توی باغ من چه غلطی می‌کنین؟ 265 00:15:05,358 --> 00:15:06,775 ‫حالت خوبه؟ 266 00:15:06,858 --> 00:15:09,525 ‫- ما فقط داریم از اینا جمع می‌کنیم ‫- خشخاشن 267 00:15:09,608 --> 00:15:11,067 ‫حباب های خشخاشن 268 00:15:11,150 --> 00:15:12,900 ‫همه ساقی‌های ایالتمون دستگیر شدن 269 00:15:12,983 --> 00:15:16,192 ‫چون اونا تنها آدمای توی خیابونا بودن، نه؟ 270 00:15:16,275 --> 00:15:19,567 ‫با این خشخاش‌ها میشه یه جور تریاک درست کرد 271 00:15:19,650 --> 00:15:21,650 ‫پوسته‌اش رو که می‌بری ‫شیره‌ای میزنه بیرون 272 00:15:22,650 --> 00:15:23,983 ‫از کجا میدونستین اینجا پیدا میشه؟ 273 00:15:24,067 --> 00:15:26,608 ‫ما توی اون برج زندگی میکنیم، رفیق 274 00:15:26,692 --> 00:15:29,400 ‫یکی از دوستامون تلسکوپ داره. ‫برای نگاه کردن به ستاره ها ازش استفاده میکنه 275 00:15:29,483 --> 00:15:31,650 ‫ولی ما برای نگاه کردن به خونه ‫و خنده استفاده میکردیم 276 00:15:31,733 --> 00:15:35,567 ‫داخل پنجره ها رو نگاه میکردیم و یهو چشممون ‫به اینا خورد که توی باغ شما دراومدن 277 00:15:35,650 --> 00:15:38,192 ‫توی باغ من چرا دراومدن؟ 278 00:15:38,275 --> 00:15:41,150 ‫فکر کنم هیپی‌ها توی دهه هفتاد ‫توی این خونه ها بودن 279 00:15:41,233 --> 00:15:43,942 ‫فکر کنم اینا رو پرورش دادن ‫و بعدش رفتن 280 00:15:44,025 --> 00:15:45,775 ‫چطوری شیره‌اش رو تصفیه میکنین؟ 281 00:15:45,858 --> 00:15:48,775 ‫تصفیه نمیخواد. بریزش داخل تنباکو ‫و بکشش 282 00:15:48,858 --> 00:15:51,650 ‫یا اگه بخوای میتونی بریزی داخل کوکا کولا و بنویشش 283 00:15:51,733 --> 00:15:55,192 ‫راستش دیگه چیزی نمیکشم ‫و کوکاکولا هم نمیخورم 284 00:15:55,275 --> 00:15:57,483 ‫هیچ موادی هم نمیکشم 285 00:15:57,567 --> 00:16:02,692 ‫ولی روزای بد گذشته کلی هروئین کشیدم 286 00:16:02,775 --> 00:16:04,275 ‫این به اندازه هروئین قوی نیست 287 00:16:04,358 --> 00:16:06,858 ‫یه پوک جزئیه 288 00:16:06,942 --> 00:16:08,275 ‫- ارگانیکه، رفیق ‫- ارگانیکه؟ 289 00:16:08,358 --> 00:16:09,900 ‫آره 290 00:16:09,983 --> 00:16:12,483 ‫الان جریان جوجه تیغی رو فهمیدم 291 00:16:12,567 --> 00:16:17,317 ‫یه جوجه تیغی تو باغ هست که ‫خیلی آروم و ریلکسه 292 00:16:22,650 --> 00:16:27,525 ‫یه مقدار کوچیکش به خواب کمک میکنه، نه؟ 293 00:16:27,608 --> 00:16:30,650 ‫تخت میخوابی. ‫آرومت میکنه 294 00:16:30,733 --> 00:16:33,775 ‫- شب هیچ صدایی اذیتت نمیکنه ‫شب هیچ صدایی اذیت نمیکنه؟ 295 00:16:33,858 --> 00:16:37,275 ‫عالی میشه. خب خب خب 296 00:17:18,150 --> 00:17:19,483 ‫پکستون! 297 00:17:39,108 --> 00:17:41,483 ‫پکستون، محض رضای خدا! 298 00:18:04,692 --> 00:18:06,192 ‫هی توبی! 299 00:18:07,275 --> 00:18:08,983 ‫- سلام ‫- سلام، سرفه‌هات چطورن؟ 300 00:18:09,067 --> 00:18:11,942 ‫یکم بهتر شدم. خودت چطوری؟ 301 00:18:12,025 --> 00:18:13,900 ‫یکم سرفه داشتم ولی بهتر شدم 302 00:18:13,983 --> 00:18:16,358 ‫البته امیدوارم. مثل والکری 303 00:18:17,067 --> 00:18:18,358 ‫چی؟ 304 00:18:18,442 --> 00:18:20,442 ‫یه روح وایکینگه که قبل از جنگ‌ها تصمیم میگیره 305 00:18:20,525 --> 00:18:22,900 ‫کی زنده بمونه و کی بمیره 306 00:18:22,983 --> 00:18:27,983 ‫والکری‌ها، تصمیماتشون رو بدون هیچ ‫دلیلی میگیرن 307 00:18:28,067 --> 00:18:30,733 ‫بدون هیچ اخلاقیاتی، چه خوب و چه بد 308 00:18:30,817 --> 00:18:33,650 ‫خیلی ناعادلانه ست که بعضیا خیلی مریض میشن ‫بعضیا اصلا مریض نمیشن 309 00:18:33,733 --> 00:18:36,567 ‫توبی، برگشتی. حالت چطوره؟ 310 00:18:36,650 --> 00:18:38,525 ‫عالی عالی. ممنونم 311 00:18:38,608 --> 00:18:41,275 ‫- سلام ‫- دونالد 312 00:18:41,358 --> 00:18:43,650 ‫کراوات بستی 313 00:18:43,733 --> 00:18:45,317 ‫یکی از کراواتای قدیمی پدرمه 314 00:18:45,400 --> 00:18:48,733 ‫نوستالژی جلسات رسمی قدیمی ‫رو دوست دارم 315 00:18:48,817 --> 00:18:52,775 ‫توی این جلسات زوم، همیشه تصور میکنم ‫هر مردی راست میکنه 316 00:18:52,858 --> 00:18:54,067 ‫ 317 00:18:54,150 --> 00:18:55,817 ‫دونالد، اونجا خونته؟ 318 00:18:55,900 --> 00:18:59,983 ‫نه، خونه مادرمه. ‫انتونی منو انداخت بیرون 319 00:19:01,942 --> 00:19:06,192 ‫همچین حقی نداره، داره؟ 320 00:19:06,275 --> 00:19:09,900 ‫شب بدی داشتیم و اینجوری پیش رفت 321 00:19:09,983 --> 00:19:12,483 ‫فهمیدیم که از هم متنفریم. برای همین 322 00:19:13,858 --> 00:19:15,483 ‫سلام 323 00:19:15,567 --> 00:19:20,025 ‫ملیسا سلام، ایتالیا چطوره؟ ‫شنیدیم اونجا اوضاع بده 324 00:19:20,108 --> 00:19:21,692 ‫نه، من توی سوئدم 325 00:19:22,817 --> 00:19:24,900 ‫- چی؟ ‫- ببین 326 00:19:26,108 --> 00:19:27,733 ‫اینجا میشه رفت بار 327 00:19:27,817 --> 00:19:30,775 ‫کسی هست از قوانین پیروی کنه؟ 328 00:19:44,108 --> 00:19:47,150 ‫بعد از ده سال هوشیاری، گل کاشتی 329 00:19:51,192 --> 00:19:53,400 ‫صبر کنین، منتظر کی هستیم؟ 330 00:19:53,483 --> 00:19:56,858 ‫- فکر کنم تیموتی ‫- تیموتی حالش خوبه؟ 331 00:19:56,942 --> 00:19:58,525 ‫چرا نباشه؟ 332 00:19:58,608 --> 00:20:00,900 ‫خب، چون یه کسالت نهفته داشت 333 00:20:00,983 --> 00:20:02,900 ‫- میدونی چه کسالتی؟ ‫- نه 334 00:20:02,983 --> 00:20:04,400 ‫فقط بهش میومد که از اون آدمایی باشه 335 00:20:04,483 --> 00:20:06,400 ‫که یه کسالت نهفته داره 336 00:20:06,483 --> 00:20:08,692 ‫میشه بدون تیموتی شروع کنیم؟ 337 00:20:08,775 --> 00:20:12,567 ‫راستی، کفش هم پوشیدم 338 00:20:12,650 --> 00:20:14,275 ‫جداً باید شروع کنیم 339 00:20:14,358 --> 00:20:17,608 ‫یه مسئله مهمی هست که باید بگم. ‫یه خبر مهم دارم 340 00:20:20,067 --> 00:20:23,275 ‫یه لحظه. یه پیام از تیموتیه 341 00:20:26,233 --> 00:20:29,650 ‫- یا خدا! ‫- مریض شده؟ 342 00:20:29,733 --> 00:20:31,442 ‫لیندای عزیز، از ساعت 9 صبح امروز 343 00:20:31,525 --> 00:20:33,192 ‫من فوراً از مقامم در میراکور مدیا 344 00:20:33,275 --> 00:20:35,817 ‫استعفا میدم. وقت داشتم که تنهایی فکر کنم 345 00:20:35,900 --> 00:20:37,608 ‫و فهمیدم که کاری که این کمپانی انجام میده 346 00:20:37,692 --> 00:20:39,442 ‫چرت و پرت‌های رسانه‌ای خودخواهانه ست 347 00:20:39,525 --> 00:20:42,108 ‫که برای حمایت از رژیم سرمایه داری فاسد بین المللی ‫در سراسر جهان است 348 00:20:42,192 --> 00:20:44,692 ‫ما باید از خلاقیتمان برای نجات کره زمین استفاده کنیم 349 00:20:44,775 --> 00:20:48,275 ‫نه فروش کیف دستی به زنان دیکتاتورهای فاشیست 350 00:20:48,358 --> 00:20:50,942 ‫ارادتمند شما در قرنطینه، تیموتی 351 00:20:51,025 --> 00:20:56,400 ‫فکر کنم مستندای دیوید اتنبراگ رو نگاه میکرده 352 00:20:56,483 --> 00:20:57,692 ‫یهویی قاطی کرده؟ 353 00:20:57,775 --> 00:20:59,567 ‫خیلی خب، پس دیگه لازم نیست ‫منتظر تیموتی باشیم 354 00:20:59,650 --> 00:21:01,692 ‫تمومش کنیم 355 00:21:01,775 --> 00:21:03,650 ‫ظاهرا مسئله خیلی مهمیه، لیندا 356 00:21:03,733 --> 00:21:06,650 ‫- بابایی، بابایی ‫- هیس، بابایی تو جلسه ست 357 00:21:10,567 --> 00:21:14,108 ‫دیروز، یه تماس طولانی از زوم ‫با رئیس شرکت در شیکاگو داشتم 358 00:21:14,192 --> 00:21:16,817 ‫به نمایندگی از همه قاره‌ها 359 00:21:16,900 --> 00:21:18,775 ‫و ظاهرا تو سراسر دنیا 360 00:21:18,858 --> 00:21:21,983 ‫کمپانی با همین مشکل ‫در این دوره‌ی سخت روبرو شده 361 00:21:22,067 --> 00:21:25,358 ‫به عنوان مدیرعامل میراکور انگلیس... 362 00:21:27,067 --> 00:21:29,483 ‫متاسفانه وظیفه‌ی منه که بهتون بگم 363 00:21:29,567 --> 00:21:33,192 ‫از امروز از هیئت مدیره شرکت چند نفر مرخص میشن 364 00:21:34,608 --> 00:21:36,858 ‫به علاوه‌ اضافی‌کاری‌هایی 365 00:21:36,942 --> 00:21:39,608 ‫حذف میشن 366 00:21:39,692 --> 00:21:46,817 ‫فکر کنم یعنی پیرمردها اخراج میشن 367 00:21:46,900 --> 00:21:49,775 ‫دونالد، لطفا از الان نتیجه گیری نکن 368 00:21:49,858 --> 00:21:51,650 ‫لیندا، منظورت چیه؟ 369 00:21:51,733 --> 00:21:54,442 ‫توی زمان‌های عادی، همه رو تو یه اتاق جمع میکردم... 370 00:21:54,525 --> 00:21:56,442 ‫همه رو؟ 371 00:22:00,775 --> 00:22:02,692 ‫با همه افراد توی این تماس زوم جلسه گذاشتم 372 00:22:02,775 --> 00:22:05,317 ‫چون همه‌ی مقام‌های شما دیگه قابل اجرا نیستن 373 00:22:05,400 --> 00:22:09,150 ‫و از امروز قرارداد کارمندی شما با ‫میراکور فسخ میشه 374 00:22:12,775 --> 00:22:13,775 ‫خیلی خب 375 00:22:13,858 --> 00:22:15,692 ‫خوشحالم خونه‌ام 376 00:22:15,775 --> 00:22:17,775 ‫میرم غذای جوجه‌ها رو بدم 377 00:22:19,317 --> 00:22:21,983 ‫این خیلی بده، لیندا. ‫چطور خوابت میبره؟ 378 00:22:23,400 --> 00:22:24,733 ‫سلام! 379 00:22:25,983 --> 00:22:27,900 ‫سلام 380 00:22:27,983 --> 00:22:30,233 ‫دایناسورم رو نگاه کن 381 00:22:35,108 --> 00:22:36,692 ‫بابایی 382 00:22:37,692 --> 00:22:39,192 ‫مالکوم، فکر کردم مرخص شدن 383 00:22:39,275 --> 00:22:41,067 ‫یعنی که دولت دستمزدم رو میده 384 00:22:41,150 --> 00:22:42,525 ‫ولی هیچ کاری نمیکنم 385 00:22:42,608 --> 00:22:44,108 ‫آره درسته، معنیش همینه 386 00:22:44,192 --> 00:22:45,525 ‫ولی کووید سختش کرده 387 00:22:45,608 --> 00:22:47,442 ‫غم انگیزه. خیلی غم انگیزه 388 00:22:47,525 --> 00:22:51,108 ‫همه اینا روی همه کشیش‌های زیر نظر من ‫فشار آورده 389 00:22:51,192 --> 00:22:53,400 ‫آره ولی من زیر نظر تو نیستم، درسته؟ 390 00:22:53,483 --> 00:22:54,983 ‫برای تو کار میکنم 391 00:22:55,067 --> 00:22:56,567 ‫و فقط اینو میخوام بدونم 392 00:22:56,650 --> 00:22:59,192 ‫اگه مرخص شدم، چرا میخوای کار کنم؟ 393 00:22:59,275 --> 00:23:00,317 ‫غیرقانونیه، نه؟ 394 00:23:00,400 --> 00:23:01,525 ‫من یه مسیحی هستم 395 00:23:01,608 --> 00:23:03,400 ‫همه میدونیم باایمان هستی 396 00:23:03,483 --> 00:23:05,317 ‫یه جوری میگی انگار زورت کردم 397 00:23:05,400 --> 00:23:07,192 ‫من زورت نمیکنم 398 00:23:07,275 --> 00:23:10,192 ‫مالکوم، فقط بگو ازم میخوای چیکار کنم 399 00:23:10,275 --> 00:23:11,858 ‫ما یه مشکلی داریم، پکستون 400 00:23:11,942 --> 00:23:14,025 ‫آره، اگه بهم نگی قطع میکنم 401 00:23:14,108 --> 00:23:15,317 ‫اول تماس که دعا میکردی، صبر کردم 402 00:23:15,400 --> 00:23:17,108 ‫همه فیس‌تایم ها رو با یه دعا شروع میکنم 403 00:23:17,192 --> 00:23:19,108 ‫تصمیمش با منه، درسته؟ ‫من رئیسم 404 00:23:19,192 --> 00:23:22,442 ‫آره، تو رئیسی. ازم میخوای چیکار کنم رئیس؟ 405 00:23:22,525 --> 00:23:25,775 ‫به خاطر قرنطینه، همه دپارتمان‌های انباری اصلی ‫توی وست اند بسته شدن 406 00:23:25,858 --> 00:23:28,650 ‫سرویس های حمل و نقل مدل تجارت به تجارت ‫به اضافه چندین کمپانی حمل و نقل دیگه 407 00:23:28,733 --> 00:23:33,650 ‫که بهشون درخواست حمل و نقل وسایل باارزش ‫از فروشگاه های وست اند 408 00:23:33,733 --> 00:23:37,483 ‫به تاسیسات انبار ایمن در خرابه‌هایی مثل ‫دگانهام داده شده بود 409 00:23:37,567 --> 00:23:41,025 ‫پکستون، فابریک جامعه‌مون پاره شده ‫اینو که متوجهی 410 00:23:41,108 --> 00:23:45,358 ‫ترس از شورش و غارت. این بیماری همه گیر. ‫شایعات قیامت 411 00:23:45,442 --> 00:23:48,192 ‫من ده ثانیه بهت وقت میدم که ‫بهم بگی میخوای چیکار کنم 412 00:23:48,275 --> 00:23:51,108 ‫- ده، نه، هشت ‫- به خاطر این بحران، شدیدا به راننده نیاز داریم 413 00:23:51,192 --> 00:23:53,317 ‫- راننده هایی مثل تو ‫- هفت، شش، پنج 414 00:23:53,400 --> 00:23:55,775 ‫انبارهای دپارتمان فقط اجازه میدن راننده‌هایی ‫اجناسشون رو منتقل کنن 415 00:23:55,858 --> 00:23:58,900 ‫- که سوءسابقه ندارن ‫- سه، دو 416 00:23:59,817 --> 00:24:01,358 ‫- تکرار میکنم 417 00:24:01,442 --> 00:24:04,983 ‫سرویس های حمل و نقل تجارت به تجارت ‫شدیدا به راننده های نیاز داره 418 00:24:05,067 --> 00:24:09,108 ‫که ما معرفی میکنیم و سوابقی ندارن 419 00:24:09,192 --> 00:24:11,150 ‫پس چرا داری به من میگی؟ 420 00:24:11,233 --> 00:24:13,983 ‫من قراردادهایی دارم که اجناس باارزشی رو ‫از 16 انبار دپارتمان 421 00:24:14,067 --> 00:24:17,650 ‫در سراسر لندن منتقل کنن و همه شون ‫میخوان که اینا تا چهار روز انجام بشه 422 00:24:17,733 --> 00:24:19,983 ‫و من فقط دو راننده کوفتی دارم 423 00:24:20,067 --> 00:24:21,442 ‫پس راه حلت چیه؟ 424 00:24:21,525 --> 00:24:25,358 ‫فریب، بخشندگی، رستگاری، شیتیل 425 00:24:25,442 --> 00:24:26,775 ‫شیتیل چیه؟ 426 00:24:26,858 --> 00:24:28,692 ‫یه اصلاح قدیمی شرقی برای پول هست، پکستون 427 00:24:28,775 --> 00:24:30,483 ‫در ازای یه فریب بزرگ 428 00:24:30,567 --> 00:24:33,192 ‫که با بخشندگی من و رستگاری تو ‫تسهیل میشه 429 00:24:33,275 --> 00:24:34,858 ‫خیلی خب، برو سر اصل مطلب. ‫اصل مطلب، مالکوم 430 00:24:34,942 --> 00:24:37,275 ‫یه کارت شناسایی با سطح امنیتی ای2 برات ‫جور کردم 431 00:24:37,358 --> 00:24:39,400 ‫پاک پاکه. با عکس تو و یه اسم 432 00:24:39,483 --> 00:24:41,483 ‫اسم خودت نیست 433 00:24:41,567 --> 00:24:43,108 ‫نمیتونم رسما تو رو از مرخصی بردارم ‫و بهت کار بدم 434 00:24:43,192 --> 00:24:45,317 ‫چون موتورسوار بودی 435 00:24:45,400 --> 00:24:47,650 ‫برای همین گفتم که یه آدم دیگه‌ای ‫و نقدی باهات حساب میکنم 436 00:24:47,733 --> 00:24:50,067 ‫تو هفت سال برای این شرکت ‫به عنوان راننده کار کردی 437 00:24:50,150 --> 00:24:51,692 ‫و هیچوقت هیچ شکایتی ازت نشنیدم 438 00:24:51,775 --> 00:24:53,733 ‫حتی بسته‌های بی ارزشی رو رسوندی 439 00:24:53,817 --> 00:24:56,483 ‫ولی معتقدم تو کسی هستی که ‫میشه بهش اعتماد کرد 440 00:24:58,942 --> 00:25:00,317 ‫اینو هستم 441 00:25:01,775 --> 00:25:03,817 ‫آره، میتونی بهم اعتماد کنی 442 00:25:03,900 --> 00:25:05,650 ‫آخه، مگه مدت ها پیش چی شد 443 00:25:05,733 --> 00:25:06,900 ‫آره، نمیخوام بدونم 444 00:25:06,983 --> 00:25:08,775 ‫نه، یه موتورسوار علیه موتورسوار بود 445 00:25:08,858 --> 00:25:11,733 ‫خدا میبخشه. سرویس حمل و نقل تجارت به تجارت هم میبخشه 446 00:25:11,817 --> 00:25:13,567 ‫اگه برای محکومیت اون شب نبود 447 00:25:13,650 --> 00:25:15,400 ‫الان کل زندگیم از ریشه یه جور دیگه بود 448 00:25:15,483 --> 00:25:17,317 ‫دویست تا تو یه روز نقدی 449 00:25:17,400 --> 00:25:20,483 ‫برام مهم نیست نقدی باشه. ‫میخوام باهات یه قراری بذارم، مالکوم 450 00:25:20,567 --> 00:25:22,525 ‫ببین، این کارو با این شرط انجام میدم 451 00:25:22,608 --> 00:25:25,442 ‫که وقتی تموم شد، منو به عنوان ‫یه کشیش در نظر بگیری 452 00:25:25,525 --> 00:25:27,150 ‫کل زندگیم بگایی شده 453 00:25:27,233 --> 00:25:28,900 ‫اونم به خاطر کارایی که توی یه شب کردم 454 00:25:28,983 --> 00:25:30,400 ‫زنم... 455 00:25:30,483 --> 00:25:32,192 ‫زنم ازم زده شده 456 00:25:32,275 --> 00:25:35,067 ‫چون هنوز یه اسکل پشت فرمونم 457 00:25:35,150 --> 00:25:36,650 ‫من اسکل نیستم 458 00:25:36,733 --> 00:25:37,733 ‫شعر میخونم 459 00:25:37,817 --> 00:25:38,900 ‫میتونم واسه خودم کسی باشم 460 00:25:38,983 --> 00:25:40,567 ‫یه تماس دیگه دارم، پکستون 461 00:25:40,650 --> 00:25:42,192 ‫این چند وقت سرم خیلی شلوغه، ‫وست اند داره غوغا میکنه 462 00:25:42,275 --> 00:25:43,483 ‫این کارو میکنی؟ 463 00:25:43,567 --> 00:25:44,858 ‫خیلی خب، اگه این کارو برات بکنم مالکوم 464 00:25:44,942 --> 00:25:47,192 ‫میخوام به قولت عمل کنی 465 00:25:47,275 --> 00:25:50,608 ‫درمورد بخشندگی و انسان گمشده و رستگاری 466 00:25:50,692 --> 00:25:53,108 ‫و بهم یه فرصت بدی آدم بشم 467 00:25:53,192 --> 00:25:54,817 ‫همه چی شدنیه، پکستون 468 00:25:54,900 --> 00:25:56,817 ‫خدا حفظت کنه 469 00:25:56,900 --> 00:25:58,775 ‫سلف ریج، پجشنبه. هاروی نیکولز، جمعه. ‫هارودز هم شنبه 470 00:25:58,858 --> 00:26:00,608 ‫- باشه بابا ‫- برنامه کامل سفر رو 471 00:26:00,692 --> 00:26:02,108 ‫با هویت جدیدت برات ایمیل میکنم 472 00:26:02,192 --> 00:26:05,025 ‫خیلی خب. و بعدش... ‫بعدش هارودز شنبه... 473 00:26:05,108 --> 00:26:06,733 ‫خدا حفظت کنه، پکستون 474 00:26:14,150 --> 00:26:15,442 ‫لعنتی 475 00:26:48,233 --> 00:26:51,817 ‫هی لیندا، قرنطینه چطوره؟ 476 00:26:51,900 --> 00:26:54,150 ‫خیلی بده 477 00:26:54,233 --> 00:26:55,650 ‫شیکاگو چطوره؟ 478 00:26:56,358 --> 00:26:57,650 ‫توی ورمانتم 479 00:26:57,733 --> 00:26:59,733 ‫آره، خونواده رو بردم ورمانت 480 00:26:59,817 --> 00:27:03,317 ‫همه اینجا خیلی خوشحالیم 481 00:27:03,400 --> 00:27:07,150 ‫بچه ها خیلی سر و صدا میکنن ‫واسه همین این ایرپاد پروها رو گرفتم 482 00:27:07,233 --> 00:27:10,525 ‫نویز کنسلینگ دارن. جوری جواب میدن ‫که انگار هیچی نمیشنوی 483 00:27:10,608 --> 00:27:12,317 ‫نه، از اونا ندارم 484 00:27:13,275 --> 00:27:15,317 ‫از صورتت میتونم برداشت کنم که 485 00:27:15,400 --> 00:27:18,442 ‫با بچه‌های توی ایونت صحبت کردی ‫و خبرو بهشون دادی 486 00:27:18,525 --> 00:27:21,650 ‫خبر. آره، بهشون خبر دادم 487 00:27:21,733 --> 00:27:24,192 ‫پیغامم رو براشون خوندی؟ 488 00:27:25,775 --> 00:27:27,692 ‫چیزایی که درمورد خونواده میراکور گفته بودی؟ 489 00:27:27,775 --> 00:27:31,275 ‫نه نه نه، فکر نکنم متوجه بشن 490 00:27:31,358 --> 00:27:36,483 ‫لیندا، اون پیغام رو از ته قلبم نوشتم. ‫و همه‌اش رو جدی گفتم 491 00:27:36,567 --> 00:27:38,567 ‫باورم نمیشه براشون نخوندی 492 00:27:38,650 --> 00:27:41,567 ‫به نظرم مناسب اون لحظه نبود که بگم ‫«میراکور یه خونواده ست 493 00:27:41,650 --> 00:27:43,442 ‫و توی زندگی هر خونواده‌ای یه زمانی میرسه 494 00:27:43,525 --> 00:27:46,275 ‫که به صلاحه که بعضی از اعضای خونواده ‫از لونه برن» 495 00:27:47,525 --> 00:27:49,025 ‫چرا مناسب نیست؟ 496 00:27:49,150 --> 00:27:50,650 ‫چون از لونه نمیرن، میرن؟ 497 00:27:50,733 --> 00:27:53,317 ‫از لونه پرت میشن 498 00:27:53,400 --> 00:27:54,900 ‫به علف‌های دراز زیر درخت 499 00:27:54,983 --> 00:27:56,900 ‫درختی نداریم. چه درختی؟ 500 00:27:56,983 --> 00:27:59,400 ‫بابا واسه مثال لونه‌ایه که گفتی. ‫تو با لونه مقایسه‌اش کردی 501 00:27:59,483 --> 00:28:01,108 ‫پس حتما باید درختی باشه ‫که لونه‌ای هم روش باشه 502 00:28:01,192 --> 00:28:02,733 ‫اعصابت خرابه، لیندا؟ 503 00:28:04,650 --> 00:28:07,817 ‫دو رویداد بزرگ هست که وقتی ‫قرنطینه شروع شد، برنامه‌اش چیده شد 504 00:28:07,900 --> 00:28:09,567 ‫یکیش توی وستفیلد بود 505 00:28:09,650 --> 00:28:11,483 ‫اون یکی هم توی خرید انبار ایو شوارتز در هارودز 506 00:28:11,567 --> 00:28:13,400 ‫ولی هردوی وستفیلد و هارودز تعطیل شدن 507 00:28:13,483 --> 00:28:14,692 ‫عاشق هارودزم 508 00:28:14,775 --> 00:28:16,567 ‫آره، منم عاشق هارودزم 509 00:28:16,650 --> 00:28:18,692 ‫برای 5 سال اونجا کار کردم. ‫بهترین روزای زندگیم اونجا بود 510 00:28:18,775 --> 00:28:20,733 ‫بگذریم، شروع کار کلکسیون ایو شوارتز میترکونه 511 00:28:20,817 --> 00:28:23,733 ‫برای همین هارودز رو انتخاب کردم ‫چون اندازه و سطح امنیتیش بالاتره 512 00:28:23,817 --> 00:28:26,692 ‫تو انتخاب کردی؟ فکر میکردم ملیسا ‫مدیر استراتژی رویدادهاست 513 00:28:26,775 --> 00:28:30,400 ‫راستش بعضی وقتا اونو زیر سوال بردم... ‫اصلا مهم نیست 514 00:28:30,483 --> 00:28:33,733 ‫برای مدت زیادی اون دپارتمان رو گردوندی 515 00:28:33,817 --> 00:28:36,275 ‫آره خب، خونواده بودن، نبودن؟ 516 00:28:36,358 --> 00:28:38,275 ‫و این کاریه که با خونواده میکنن 517 00:28:38,358 --> 00:28:40,233 ‫اداره‌شون میکنی تا وقتی که از شیکاگو دستور میاد ‫که اخراج بشن 518 00:28:40,317 --> 00:28:42,108 ‫و ناچارا چون وظیفته باید اخراحشون کنی 519 00:28:42,192 --> 00:28:44,275 ‫بگذریم، توی هارودز، پنج میلیون دلار جواهرات 520 00:28:44,358 --> 00:28:46,608 ‫لباس و اکسسوری داریم که برای گربه‌رو 521 00:28:46,692 --> 00:28:49,150 ‫و انبار تحت نظر میراکور اوکی شدن 522 00:28:49,233 --> 00:28:50,733 ‫و این شامل الماس هریس هم میشه 523 00:28:50,817 --> 00:28:52,775 ‫که قرار بود کالای اصلی گالری باشه 524 00:28:52,858 --> 00:28:56,108 ‫الماس هریس تحت بیمه ماست؟ 525 00:28:56,192 --> 00:28:57,525 ‫این... 526 00:28:57,608 --> 00:29:01,650 ‫جاش توی صندوق ایمن هارودز امنه ولی بله 527 00:29:04,233 --> 00:29:07,483 ‫به مدیرای ایو شوارتز توصیه کردم 528 00:29:07,567 --> 00:29:10,192 ‫که هر چه سریعتر همه رو بذاریم توی انبار هارودز 529 00:29:10,275 --> 00:29:12,025 ‫تا وقتی که... 530 00:29:12,150 --> 00:29:14,483 ‫تا وقتی که این مشکل تموم شه 531 00:29:14,567 --> 00:29:17,275 ‫ولی یه مشکل با بیمه داریم 532 00:29:19,150 --> 00:29:21,150 ‫ 533 00:29:21,233 --> 00:29:23,983 ‫خب، سیاست بیمه ایو شوارتز 534 00:29:24,067 --> 00:29:25,817 ‫یعنی اینکه اجازه ندارن کالاهاشون رو انبار کنن 535 00:29:25,900 --> 00:29:27,650 ‫مگه اینکه تحت نظر شرکت خودشون باشه 536 00:29:27,733 --> 00:29:29,483 ‫برای همین این کالا 537 00:29:29,567 --> 00:29:31,775 ‫باید از انبارها تحت حمل و نقلی ایمن منتقل بشه 538 00:29:33,067 --> 00:29:35,108 ‫بگذریم، انبارها برای کلکسیون اختصاص داده شدن 539 00:29:35,192 --> 00:29:38,317 ‫ما جمعه وستفیلد رو داریم ‫و هارودز رو شنبه 540 00:29:38,400 --> 00:29:41,108 ‫و بعدش درمورد نقشت و حقوقت صحبت میکنیم 541 00:29:41,192 --> 00:29:44,275 ‫مسئولیت‌های جدید و بیشتری خواهی داشت 542 00:29:44,358 --> 00:29:50,067 ‫- اوضاع داره تغییر میکنه ‫- خبر خیلی خوبیه. ممنونم 543 00:29:50,150 --> 00:29:52,067 ‫به لندن سلام کن 544 00:29:52,150 --> 00:29:54,733 ‫- از ورمانت لذت ببر ‫- معلومه 545 00:29:57,900 --> 00:30:00,192 ‫چی؟ لعنتی! کوئین! 546 00:30:09,233 --> 00:30:11,650 ‫میخوام مردگان متحرک رو اجاره بدم 547 00:30:11,733 --> 00:30:12,608 ‫که یکم شیر بگیرم 548 00:30:12,692 --> 00:30:14,025 ‫چیز دیگه‌ای میخوای؟ 549 00:30:15,817 --> 00:30:19,692 ‫کلمه «ما» رو بدون هیچ قصدی از اینکه ‫یه نهاد واحد رو برسونم میگم 550 00:30:19,775 --> 00:30:23,400 ‫ولی دلیلی نداره هردومون خورد و خوراکمون ‫رو جدا از هم بگیریم 551 00:30:24,733 --> 00:30:26,192 ‫اون بیرون اوضاع داره بدتر میشه 552 00:30:26,275 --> 00:30:27,775 ‫و بیشتر از قبل 553 00:30:27,858 --> 00:30:29,733 ‫آدمایی مثل من که قبلا حبس کشیدن 554 00:30:29,817 --> 00:30:31,400 ‫توی این واقعیت جدید پیشرفت میکنن 555 00:30:31,483 --> 00:30:34,067 ‫میدونی چیه، پکستون. ‫به درک. بیا تو 556 00:30:36,358 --> 00:30:41,733 ‫خیلی خب پکستون، اینا رو میخوام. ‫به اضافه شیر، سیگار میخوام 557 00:30:44,525 --> 00:30:47,192 ‫- چی؟ ‫- میخواستم سیگار کشیدنم رو قایم کنم 558 00:30:47,275 --> 00:30:50,567 ‫ولی از اونجایی که دیگه باهم نیستیم ‫دیگه مهم نیست، مهمه؟ 559 00:30:50,650 --> 00:30:52,233 ‫سیگار میکشی؟ 560 00:30:52,317 --> 00:30:55,067 ‫آره. تصمیم گرفتم تا وقتی قرنطینه تموم میشه ‫ادامه بدم 561 00:30:55,150 --> 00:30:57,900 ‫راستش عالیه 562 00:30:57,983 --> 00:30:59,942 ‫از کی دوباره سیگار کشیدن رو شروع کردی؟ 563 00:31:00,650 --> 00:31:02,108 ‫قبل از کریسمس 564 00:31:02,775 --> 00:31:04,275 ‫چرا؟ 565 00:31:04,358 --> 00:31:07,775 ‫وقتی رفتم پاریس ‫سیگار کشیدن رو شروع کردم 566 00:31:07,858 --> 00:31:09,400 ‫- رفتی پاریس؟ ‫- بله، رفتم پاریس 567 00:31:09,483 --> 00:31:10,817 ‫بهت نگفتم که رفتم پاریس 568 00:31:10,900 --> 00:31:13,025 ‫مایکل اسین به پاریس دعوتم کرد و منم رفتم 569 00:31:13,108 --> 00:31:14,817 ‫خیلی خب، دکترم... 570 00:31:14,900 --> 00:31:18,192 ‫این لحظات رو به عنوان بهمن اعتراف تشخیص میده 571 00:31:20,858 --> 00:31:22,525 ‫مایکل اسین کدوم خریه؟ 572 00:31:22,608 --> 00:31:23,817 ‫موسس میراکوره 573 00:31:23,900 --> 00:31:25,442 ‫هفتمین سرمایه دار بزرگ آلمان 574 00:31:25,525 --> 00:31:28,108 ‫- و تو باهاش رفتی پاریس؟ ‫- دقیقا نه 575 00:31:28,192 --> 00:31:30,358 ‫اون مدیرعاملای شش کشور دیگه رو 576 00:31:30,442 --> 00:31:32,650 ‫هم برای تولد شصت سالگیش ‫به پاریس دعوت کرد 577 00:31:32,733 --> 00:31:34,775 ‫اجازه هست اینو روشن کنم؟ ‫این وضعیت رو سالها... 578 00:31:34,858 --> 00:31:37,983 ‫اصلا میدونی چیه؟ تصمیمش با خودمه. ‫چرا اصلا دارم میپرسم؟ 579 00:31:44,275 --> 00:31:46,358 ‫وقتی به هتل رسیدم، یه سوئیت عالی رفتم 580 00:31:46,442 --> 00:31:48,400 ‫و شش مدیرعامل دیگه که مثل من بودن رو دیدم 581 00:31:48,483 --> 00:31:50,358 ‫ولی من تازه مدیرعامل شده بودم 582 00:31:50,442 --> 00:31:52,942 ‫برای همین تا وقتی که مدیرعاملای دیگه رو دیدم ‫نمیدونستم دقیقا کی هستم 583 00:31:53,025 --> 00:31:57,108 ‫بعدش یهو با خودم گفتم «پس الان دیگه اینم» 584 00:31:57,192 --> 00:31:59,275 ‫دور میز نشستیم و شامپاین خوردیم 585 00:31:59,358 --> 00:32:01,817 ‫و بحثمون هم بیشتر توش «بله» داشت 586 00:32:01,900 --> 00:32:04,275 ‫و یهو یکی میگفت «خوبه» ‫اونم صدای مایکل اسین بود 587 00:32:04,358 --> 00:32:07,650 ‫و بعدش گفت «ظهور بازارها» و من... 588 00:32:07,733 --> 00:32:10,858 ‫میدونی بعضی وقتا که آدما یه چیزی رو خلاصه ‫میگن ولی نمیفهمم؟ 589 00:32:10,942 --> 00:32:13,400 ‫خب، قدیما توی تخت خیلی چت کردیم 590 00:32:13,483 --> 00:32:18,150 ‫وقتی گفت «ظهور بازارها» یه چیزی به ذهنم اومد 591 00:32:18,233 --> 00:32:24,150 ‫یه شکلی از زیر میز ظاهر شد ‫و دور پاهامون شنا میکرد 592 00:32:24,233 --> 00:32:28,150 ‫راستش اون شب یکم تب داشتم ولی بگذریم 593 00:32:28,233 --> 00:32:30,650 ‫بعدش گفت «سیگار و داروسازی» 594 00:32:30,733 --> 00:32:33,942 ‫یکم شامپاین خوردم و یه نفر دیگه گفت ‫«تسهیل کننده» 595 00:32:34,025 --> 00:32:37,233 ‫که یعنی کسی که دولت ها رو قانع میکنه ‫که محصولات در امانن 596 00:32:37,317 --> 00:32:41,733 ‫و یه صدای دیگه اومد که گفت تسهیل کننده ها ‫یه اتصال خیلی مهم در این زنجیرن 597 00:32:41,817 --> 00:32:45,025 ‫و من این زنجیر بزرگ رو که کلی جلبک بهش چسبیده بود رو دیدم 598 00:32:45,108 --> 00:32:47,983 ‫بعدش صدای بزرگ گفت که به سلامتی فساد 599 00:32:48,067 --> 00:32:50,358 ‫و همه با طعنه خندیدن. از جمله خودم 600 00:32:50,442 --> 00:32:51,775 ‫پکستون منو نگاه کن! 601 00:32:55,108 --> 00:32:59,275 ‫و این چیز، این شکل دور پاهام شنا میکرد... 602 00:32:59,358 --> 00:33:01,192 ‫یهو یه صدایی گفت ظهور بازار 603 00:33:01,275 --> 00:33:03,608 ‫درصد بزرگی از سود میراکور رو تشکیل میده 604 00:33:03,692 --> 00:33:06,150 ‫و برای همین باید توی اروپا تعدیل نیرو کنیم 605 00:33:06,233 --> 00:33:08,358 ‫و یکم آب خوردم چون حالم خوش نبود 606 00:33:08,442 --> 00:33:10,858 ‫ولی واسه اینکه ممکن بود غش کنم ‫اما پیشخدمت گفت «برندی»، منم گفتم بله 607 00:33:10,942 --> 00:33:15,692 ‫و برنامه تعدیل نیرو از همونجا شروع شد 608 00:33:15,775 --> 00:33:17,858 ‫دور اون میز توی پاریس قبل کریسمس 609 00:33:17,942 --> 00:33:20,567 ‫و آدمای خوبی که امروز اخراج کردم 610 00:33:20,650 --> 00:33:23,233 ‫به خاطر ویروسی که بهشون گفتم ‫اخراج نشدن 611 00:33:23,317 --> 00:33:26,150 ‫اون یه دروغ بود. به خاطر این چیز 612 00:33:26,233 --> 00:33:27,942 ‫این شکل که 613 00:33:28,025 --> 00:33:30,233 ‫تا این اتاق باهام شنا کرد اخراج شدن 614 00:33:30,317 --> 00:33:35,567 ‫و واسه اینکه ازش خلاص شم، از یه لیوان ‫استفاده کردم تا آینه رو بشکونم 615 00:33:35,650 --> 00:33:37,567 ‫و به جای اینکه کل شب روی ‫اون شیشه ها پا بذارم 616 00:33:37,650 --> 00:33:39,650 ‫تصمیم گرفتم آخرین اتوبوس به لندن رو بیام 617 00:33:39,733 --> 00:33:41,442 ‫و وقتی که رسیدم به ایستگاه گیر دو نورد 618 00:33:41,525 --> 00:33:43,567 ‫یه بیخانمان اومد جلو و ازم سیگار خواست 619 00:33:43,650 --> 00:33:45,900 ‫بهش گفتم سیگاری نیستم ولی ‫تصمیم گرفتم براش یه پاکت سیگار بگیرم 620 00:33:45,983 --> 00:33:48,192 ‫چون فکر میکردم که شاید ‫خوبی کردن باعث بشه وجدانم درمورد 621 00:33:48,275 --> 00:33:51,108 ‫شخصی که تبدیل شدم آروم بگیره. ‫و وقتی سیگارو روشن کرد 622 00:33:51,192 --> 00:33:53,067 ‫تصمیم گرفتم منم یه سیگار بکشم 623 00:33:53,150 --> 00:33:55,233 ‫وقتی سیگارو کشیدم 624 00:33:55,317 --> 00:33:58,900 ‫اون چیز دیگه شنا نکرد 625 00:34:00,483 --> 00:34:04,358 ‫برای همین روی صندلی نشستم ‫و منتظر قطارم وایسادم 626 00:34:05,858 --> 00:34:08,775 ‫و برای همینه که بازم سیگارو شروع کردم 627 00:34:12,317 --> 00:34:16,192 ‫ولی برای اینکه جواب سوال اصلیت رو کامل کنم 628 00:34:16,275 --> 00:34:19,817 ‫به اضافه شیر، سیگار، نون 629 00:34:20,567 --> 00:34:22,733 ‫و شراب کوفتی هم میخوایم 630 00:34:25,817 --> 00:34:27,192 ‫یا خدا! 631 00:34:27,692 --> 00:34:29,567 ‫خدایا چی؟ 632 00:34:29,650 --> 00:34:31,358 ‫خب، ظاهرا تب داشتی 633 00:34:31,442 --> 00:34:33,192 ‫میگن که این بیماری قبل از کریسمس اومده 634 00:34:33,275 --> 00:34:35,108 ‫پکستون، مسئله ویروس نیست 635 00:34:35,192 --> 00:34:39,733 ‫درمورد اینه که بفهمم کیم ‫و برای امرار معاش چیکار کنم 636 00:34:41,192 --> 00:34:43,192 ‫البته یه چکاپ کامل زندگی کسی 637 00:34:43,275 --> 00:34:44,858 ‫ظاهرا از علائم کوید هست 638 00:34:45,858 --> 00:34:47,400 ‫- یه آینه رو شکستی؟ ‫- آره 639 00:34:47,483 --> 00:34:48,733 ‫آره، چون من توش بودم 640 00:34:48,817 --> 00:34:50,733 ‫بطری های شامپاین رو هم شکستم 641 00:34:50,817 --> 00:34:52,942 ‫چند تا گلس شامپاین و میخواستم ‫یه اسب شیشه ای با سوارکار رو هم بشکونم 642 00:34:53,025 --> 00:34:54,400 ‫ولی تصمیم گرفتم نگهش دارم 643 00:34:54,483 --> 00:34:56,525 ‫ولی بعدش توی قطار کوفتی جا گذاشتمش 644 00:34:56,608 --> 00:35:00,233 ‫اساسا به حالت «فول وایکینگ» که میگفتی رفتم 645 00:35:00,317 --> 00:35:01,733 ‫درواقع وقتی آینه رو شکستم 646 00:35:01,817 --> 00:35:04,108 ‫و صورت عصبیم رو توی اون شیشه های شکسته دیدم 647 00:35:04,192 --> 00:35:06,817 ‫- تو به ذهنم اومدی ‫- خیلی لطف داری. ممنونم 648 00:35:11,067 --> 00:35:12,400 ‫چرا بهم نگفتی؟ 649 00:35:15,233 --> 00:35:19,733 ‫شروع زمستون بود. زمستون ما 650 00:35:19,817 --> 00:35:21,567 ‫و بگذریم، به کسی نگفتم 651 00:35:21,650 --> 00:35:25,608 ‫چون اگه به کسی نگی ‫یعنی اتفاق نیوفتاده 652 00:35:25,692 --> 00:35:28,233 ‫- واسه آینه صورتحساب برات فرستادن؟ ‫- پکستون 653 00:35:28,317 --> 00:35:31,858 ‫پکستون، گور بابای آینه. ‫مسئله آینه نیست، مسئله... 654 00:35:38,192 --> 00:35:40,942 ‫قبلا، در این زمان... 655 00:35:41,025 --> 00:35:43,358 ‫- بغلت میکردم ‫- نه، نیازی نیست 656 00:35:43,442 --> 00:35:45,108 ‫و به علاوه تو میخوای بری خرید 657 00:35:45,192 --> 00:35:50,275 ‫پس، شیر، نون، شراب، سیگار 658 00:35:50,358 --> 00:35:53,608 ‫- و احتمالا تخم مرغ ‫- آرد سفید هم به لیست اضافه میکنم 659 00:35:53,692 --> 00:35:55,192 ‫نون درست میکنم 660 00:35:55,275 --> 00:35:57,608 ‫- لطفا نکن ‫- میدونی... 661 00:35:59,025 --> 00:36:01,858 ‫و چیزی که گفتی، اعتراف نبود 662 00:36:01,942 --> 00:36:03,233 ‫نگفتم که اعتراف بود 663 00:36:03,317 --> 00:36:04,358 ‫چون کار اشتباهی نکردی 664 00:36:04,442 --> 00:36:06,358 ‫نه، یه توضیح بود 665 00:36:06,442 --> 00:36:07,692 ‫هیچ کار اشتباهی نکردی 666 00:36:09,775 --> 00:36:11,900 ‫میخوای یه اعتراف بشنوی؟ 667 00:36:11,983 --> 00:36:17,192 ‫امروز صبح خواب موندم چون ‫دیشب تریاک کشیدم 668 00:36:18,650 --> 00:36:20,400 ‫آره! 669 00:36:20,942 --> 00:36:22,608 ‫آره 670 00:36:22,692 --> 00:36:24,358 ‫خیلی بدتر از سیگارت 671 00:36:24,442 --> 00:36:28,733 ‫تریاک رو از حباب‌های سبز داخل باغ لیس زدم 672 00:36:28,817 --> 00:36:30,317 ‫- نه، این کارو نکردی ‫- چرا، کردم 673 00:36:30,400 --> 00:36:32,108 ‫باغ ما پر هروئینه 674 00:36:32,192 --> 00:36:33,483 ‫از طناب لباس‌ها اونورتر. ‫مثل هلمند 675 00:36:33,567 --> 00:36:36,067 ‫بعد ده سال، پکستون؟ 676 00:36:36,150 --> 00:36:38,067 ‫سیگار کشیدن هم زیاد خوب نیست 677 00:36:38,150 --> 00:36:40,483 ‫اخیرا موانعی داشتم 678 00:36:40,567 --> 00:36:42,525 ‫آره خب، میدونی چیه پکستون؟ 679 00:36:42,608 --> 00:36:44,525 ‫اسموتی گرینی که هر روز صبح از ‫پاریس به بعد میخورم 680 00:36:44,608 --> 00:36:46,067 ‫دو شات ودکا توش هست 681 00:36:46,150 --> 00:36:47,567 ‫- فقط دو تا... ‫- دروغ میگی 682 00:36:47,650 --> 00:36:49,358 ‫نه، دروغ نمیگم 683 00:36:49,442 --> 00:36:51,442 ‫هر روز صبح هم نه ولی بعضی صبح ها ‫این کارو میکنم. این کارو کردم 684 00:36:51,525 --> 00:36:54,858 ‫فکر میکنی خیلی خوشحال و نرمالم ‫چون همش دارن بهم ترفیع میدن 685 00:36:54,942 --> 00:36:56,650 ‫آدما گیج میشن 686 00:36:56,733 --> 00:36:58,358 ‫نه، تاحالا نگفتم خوشحال و عادی هستی، لیندا 687 00:36:58,442 --> 00:37:03,442 ‫چون نیستم. خب؟ ‫کانسپت هایی میبینم 688 00:37:03,525 --> 00:37:04,775 ‫باید هنرمند میشدم 689 00:37:04,858 --> 00:37:06,442 ‫در ظاهر خوشحال بودی ولی خوشحال نیستی 690 00:37:06,525 --> 00:37:08,775 ‫بذار به روش زنونه وانمود کنیم همه چی روبراهه 691 00:37:08,858 --> 00:37:11,650 ‫و منم با اینکه در ظاهر بیخیالم، کاری ندارم 692 00:37:11,733 --> 00:37:14,108 ‫- هیچی ندارمف خوشحال نیستم ‫- نمیتونم نمیتونم 693 00:37:14,192 --> 00:37:15,942 ‫نمیتونم دوباره بحث کنم، خب؟ 694 00:37:16,025 --> 00:37:19,317 ‫فقط برو مغازه، شیر، نون، شراب، سیگار و تخم مرغ 695 00:37:19,400 --> 00:37:21,608 ‫آره، کون لقت. آرد میگیرم 696 00:37:21,692 --> 00:37:24,108 ‫باشه! ماسک داری؟ 697 00:37:27,983 --> 00:37:29,608 ‫نه، ماسک ندارم، نه 698 00:37:29,692 --> 00:37:32,650 ‫خب، باید یه چیزی دور دهن و دماغت بگیری 699 00:37:41,900 --> 00:37:43,608 ‫لعنتی! 700 00:37:45,608 --> 00:37:47,108 ‫دستمال گلدار قدیمم 701 00:37:47,192 --> 00:37:50,483 ‫آره، دیگه سمبل شورشی بودن نیست 702 00:37:50,567 --> 00:37:52,067 ‫الان دیگه توصیه دولته 703 00:38:01,692 --> 00:38:05,192 ‫وقتی توی استورگیس، جنوب داکوتا دیدمت ‫همینو داشتی 704 00:38:06,858 --> 00:38:09,025 ‫به نظرم شبیه دسپرادو بودی 705 00:38:09,108 --> 00:38:11,150 ‫نه، فقط میخواستم گرد و خاک نره تو دهنم 706 00:38:11,233 --> 00:38:12,483 ‫خرابش نکن 707 00:38:15,942 --> 00:38:19,067 ‫شیر و تخم مرغو یادت نره، دسپرادو 708 00:38:40,608 --> 00:38:42,942 ‫هوی! برو جلو 709 00:38:43,442 --> 00:38:44,900 ‫هوی 710 00:38:44,983 --> 00:38:46,650 ‫برو جلو دیگه 711 00:38:46,733 --> 00:38:47,900 ‫گمشو 712 00:38:51,442 --> 00:38:52,692 ‫هی، مگه چند تا کون داری؟ 713 00:38:52,775 --> 00:38:53,775 ‫گمشو! 714 00:39:43,025 --> 00:39:44,483 ‫پکستون 715 00:39:47,025 --> 00:39:50,983 ‫شنیدن داستان پاریس باعث شد فکر کنم... 716 00:39:51,067 --> 00:39:53,942 ‫وقتی قرنطینه تموم بشه ‫به استعفا از میراکور فکر میکنم 717 00:39:56,567 --> 00:39:57,983 ‫چرا اینو داری بهم میگی؟ 718 00:40:23,192 --> 00:40:24,525 ‫زنگ زدی؟ 719 00:40:24,608 --> 00:40:26,108 ‫خداوند بزرگ آسمان ها، به درگاهت دعا میکنم 720 00:40:26,192 --> 00:40:27,900 ‫مواظب من و پکستون باش 721 00:40:27,983 --> 00:40:29,483 ‫و گناه فریب ما را 722 00:40:29,567 --> 00:40:31,150 ‫که میخوایم برای رستگاری نهایی‌اش 723 00:40:31,233 --> 00:40:33,442 ‫انجام بدیم ببخش. آمین 724 00:40:35,483 --> 00:40:37,275 ‫آمین 725 00:40:37,358 --> 00:40:39,067 ‫هر دعا کننده‌ای خیاط لباسی برای ‫کسیه که خطاب میکنم 726 00:40:39,150 --> 00:40:41,525 ‫یا من اینا رو میگم یا عیسی 727 00:40:42,400 --> 00:40:44,192 ‫چی میخوای مالکوم؟ 728 00:40:44,275 --> 00:40:46,067 ‫کارت شناسایی جعلیت رو اوکی کردم 729 00:40:46,150 --> 00:40:48,233 ‫ویرجینیا کارت شناسایی رو میاره 730 00:40:48,317 --> 00:40:50,650 ‫میخواستم مطمئن بشم که هستی 731 00:40:50,733 --> 00:40:52,567 ‫میدونی چیه، مالکوم؟ ‫همه داخلن 732 00:40:52,650 --> 00:40:54,317 ‫و اسم جدیدت رو هم فرستادم 733 00:40:54,400 --> 00:40:56,358 ‫برات اس کردم. ‫توی تلفنته 734 00:40:57,067 --> 00:40:58,817 ‫خیلی خب 735 00:40:58,900 --> 00:41:02,483 ‫یه اسم جدید برای شروع یه زندگی جدید 736 00:41:03,442 --> 00:41:06,358 ‫و اسم جدیدم... 737 00:41:10,775 --> 00:41:12,025 ‫ادگار الن پو 738 00:41:12,108 --> 00:41:13,275 ‫آره 739 00:41:15,275 --> 00:41:16,775 ‫آره 740 00:41:18,067 --> 00:41:20,233 ‫آره. مالکوم، معلومه که نمیتونم از ای اسم استفاده کنم 741 00:41:20,317 --> 00:41:21,525 ‫چرا نه؟ 742 00:41:21,608 --> 00:41:22,858 ‫امیدوارم این یه شوخی باشه 743 00:41:22,942 --> 00:41:24,150 ‫ولی میشناسمت، پس احتمالا شوخی نیست 744 00:41:24,233 --> 00:41:25,275 ‫چه شوخی؟ 745 00:41:26,942 --> 00:41:28,192 ‫خیلی خب 746 00:41:28,275 --> 00:41:30,983 ‫ادگار الن پو اسم یه آدم معروف... 747 00:41:31,067 --> 00:41:32,358 ‫یه... 748 00:41:32,442 --> 00:41:34,567 ‫یه شاعر و نویسنده معروف و مهم آمریکاییه 749 00:41:34,650 --> 00:41:36,108 ‫تاحالا اسمش رو نشنیدم 750 00:41:36,192 --> 00:41:37,525 ‫خب، بهت اطمینان میدم 751 00:41:37,608 --> 00:41:41,400 ‫ادگار الن پو یه 752 00:41:41,483 --> 00:41:43,358 ‫نویسنده آمریکاییه که عاشقشم 753 00:41:43,442 --> 00:41:45,067 ‫من بودم که اسم ادگار رو گفتم 754 00:41:45,150 --> 00:41:46,567 ‫اسم بابابزرگمه 755 00:41:46,650 --> 00:41:48,275 ‫پس کی بخش الن پو رو گفت؟ 756 00:41:48,358 --> 00:41:49,817 ‫مارتین توی بخش توزیع 757 00:41:50,317 --> 00:41:51,775 ‫لعنتی 758 00:41:51,858 --> 00:41:53,900 ‫مارتین توی توزیع ازم متنفره 759 00:41:53,983 --> 00:41:56,483 ‫اون از قصد اینو توصیه کرده تا زندگیم رو 760 00:41:56,567 --> 00:41:57,858 ‫عجیب و غیرقابل تحمل کنه 761 00:41:57,942 --> 00:41:59,483 ‫کارت شناسایی پرس شده 762 00:41:59,567 --> 00:42:02,317 ‫مالکوم، نمیتونم برم داخل انبارهای گرون دپارتمان 763 00:42:02,400 --> 00:42:03,525 ‫توی وست اند، درسته؟ 764 00:42:03,608 --> 00:42:05,733 ‫و انتظار داشته باشم که 765 00:42:05,817 --> 00:42:07,983 ‫لباس های گروه و جواهراتشون رو به من بسپرن 766 00:42:08,067 --> 00:42:11,067 ‫و بهشون بگم که اسمم ادگار الن پو کوفتیه! 767 00:42:11,150 --> 00:42:13,817 ‫اگه اینقدر معروفه، چطوری تاحالا اسمشو نشنیدم؟ 768 00:42:13,900 --> 00:42:15,483 ‫چون تو کتاب نمیخونی 769 00:42:15,567 --> 00:42:17,067 ‫من کتاب مقدس رو میخونم 770 00:42:17,150 --> 00:42:18,567 ‫ولی معلومه که اون توی کتاب مقدس نیست. ‫اون آمریکاییه 771 00:42:18,650 --> 00:42:21,025 ‫همه آدمای اینجا، کسی نویسنده‌ای 772 00:42:21,108 --> 00:42:22,692 ‫به اسم ادگار الن پو شنیده؟ 773 00:42:23,942 --> 00:42:25,150 ‫نه؟ 774 00:42:25,233 --> 00:42:26,442 ‫هیچکی. بفرما 775 00:42:26,525 --> 00:42:27,775 ‫میدونم کسی اونجا نیست 776 00:42:27,858 --> 00:42:28,483 ‫همه از خونه کار میکنن 777 00:42:29,400 --> 00:42:30,650 ‫مارتین اینجاست 778 00:42:30,733 --> 00:42:32,067 ‫این فکر خودش بود! 779 00:42:32,150 --> 00:42:34,942 ‫خب، کارت شناسایی پرس شده 780 00:42:36,192 --> 00:42:38,525 ‫خیلی خب، قبول دارم که 90 درصد 781 00:42:38,608 --> 00:42:40,442 ‫از نگهبان های شیفت شبشون 782 00:42:40,525 --> 00:42:42,108 ‫توی وست اند اسم ادکار الن پو 783 00:42:42,192 --> 00:42:43,358 ‫رو نشنیدن 784 00:42:43,442 --> 00:42:44,733 ‫اساسا ربات هستن 785 00:42:44,817 --> 00:42:46,442 ‫ولی من یه آدم بدشانسم 786 00:42:46,525 --> 00:42:49,775 ‫سرنوشت همیشه آزمایشاتی روم انجام میده 787 00:42:49,858 --> 00:42:51,525 ‫کارت پرس شده 788 00:42:51,608 --> 00:42:53,983 ‫و مارتین هم یه نشان اسم جدید ‫برای یونیفرمت درست کرده 789 00:42:54,067 --> 00:42:55,442 ‫همه توی پاکت نامه ست 790 00:42:55,525 --> 00:42:56,858 ‫احیاناً 791 00:42:56,942 --> 00:42:58,733 ‫اسم یه جور 792 00:42:58,817 --> 00:43:02,400 ‫شخصیت تاریک و خودنگر بیشتر 793 00:43:02,483 --> 00:43:03,900 ‫به شخصیتم میخوره ولی لطفا... 794 00:43:06,067 --> 00:43:08,983 ‫فقط یه کارت دیگه با یه اسم دیگه بده 795 00:43:09,067 --> 00:43:11,067 ‫ربات ها براشون اسمت مهم نیست 796 00:43:11,150 --> 00:43:12,650 ‫فقط به عکس نگاه میکنن 797 00:43:12,733 --> 00:43:14,233 ‫باید بری سلفریج، سکوی بارگیری بی 798 00:43:14,317 --> 00:43:15,983 ‫امشب ساعت 6 799 00:43:16,067 --> 00:43:18,067 ‫یونیفرمت رو با اسمت بپوش 800 00:43:18,150 --> 00:43:20,025 ‫کارت شناساییت رو نشون بده 801 00:43:20,108 --> 00:43:23,150 ‫ببین، اگه میخوای عقب بکشی ‫الان بگو 802 00:43:23,233 --> 00:43:24,942 ‫نمیتونم دوباره بیوفتم تو دردسر، خب؟ 803 00:43:25,025 --> 00:43:28,483 ‫این ممکنه به عنوان فریب 804 00:43:28,567 --> 00:43:29,567 ‫و اقدام به سرقت تعبیر بشه 805 00:43:29,650 --> 00:43:30,942 ‫تو برام شمردی 806 00:43:31,025 --> 00:43:33,358 ‫منم برای تو میشمرم، عوضی 807 00:43:33,442 --> 00:43:37,192 ‫پنج، چهار، سه، دو 808 00:43:37,275 --> 00:43:39,900 ‫به درک! باشه، باشه. ‫انجام میدم 809 00:43:39,983 --> 00:43:41,358 ‫خوبه 810 00:43:41,442 --> 00:43:44,483 ‫جزئیاتش توی پیامیه که فرستادم. ‫خدا حفظت کنه، پکستون 811 00:43:58,275 --> 00:44:01,108 ‫نیازی به امضا نیست. ‫میشناسمش 812 00:44:01,192 --> 00:44:02,442 ‫تو نصفه‌ی دیگشی؟ 813 00:44:03,317 --> 00:44:04,692 ‫بله، بله هستم 814 00:44:04,775 --> 00:44:06,525 ‫خیلی خشکه، نه؟ 815 00:44:06,608 --> 00:44:08,233 ‫آره، هست 816 00:44:08,317 --> 00:44:10,233 ‫سلام پکستون 817 00:44:10,317 --> 00:44:12,192 ‫داشتم میگفتم که خیلی بامزه ای 818 00:44:12,275 --> 00:44:15,067 ‫آره هستم. خیلی بامزه‌ام 819 00:44:15,150 --> 00:44:17,233 ‫به نظرمون برای رانندگی خیلی باهوشه 820 00:44:17,317 --> 00:44:19,858 ‫نمیدونیم چرا نمیره سر کار بهتر 821 00:44:19,942 --> 00:44:21,317 ‫خب، این که راحته 822 00:44:21,400 --> 00:44:23,067 ‫چون ده سال پیش، توی یه بار موتوری ها 823 00:44:23,150 --> 00:44:24,650 ‫تو واتفورد یه نفرو کله پا کردم 824 00:44:24,733 --> 00:44:25,983 ‫میبینی؟ 825 00:44:26,067 --> 00:44:28,525 ‫همیشه چیزای خنده دار میگه 826 00:44:28,608 --> 00:44:30,192 ‫خیلی خشکه 827 00:44:30,275 --> 00:44:32,442 ‫سلامم رو به مارتین برسون، خب ویرجینیا؟ 828 00:44:32,525 --> 00:44:34,733 ‫بهش بگو دارم براش 829 00:44:34,817 --> 00:44:36,317 ‫خیلی خب 830 00:44:36,400 --> 00:44:37,942 ‫بعد اینکه این دیوونگی تموم شد میبینمت 831 00:44:38,025 --> 00:44:40,317 ‫آره خب، ولی واسه بعضیامون ‫این دیوونگی تموم بشو نیست 832 00:44:47,483 --> 00:44:49,942 ‫هیچوقت یادت نره، کسی که ‫کتکش زدی حقش بود 833 00:44:50,025 --> 00:44:52,067 ‫لطفا درمورد اینکه کی حقش چیه چیزی نگو 834 00:44:52,150 --> 00:44:54,733 ‫اگه به خاطر تو نبود، الان یه مرد کوچیک ‫به اسم آرچی بروس مرده بود 835 00:44:54,817 --> 00:44:56,942 ‫عدالت میخوای؟ 836 00:44:57,025 --> 00:44:59,358 ‫میدونم که شرایط بدی داشتی 837 00:44:59,442 --> 00:45:01,067 ‫- ولی در آینده... ‫- آینده؟ 838 00:45:01,150 --> 00:45:02,900 ‫وقتی قرنطینه تموم بشه ‫و جدا بشیم 839 00:45:02,983 --> 00:45:04,983 ‫باید دست از این باور که ‫سرنوشت باهات دشمنی داره برداری، خب؟ 840 00:45:05,067 --> 00:45:06,983 ‫باید دست از این باور برداری که ‫اسم پکستون 841 00:45:07,067 --> 00:45:08,233 ‫پیشروی قیامته 842 00:45:08,317 --> 00:45:10,858 ‫آره خب، اسم من پکستون هم نیست 843 00:45:13,525 --> 00:45:14,483 ‫آره 844 00:45:31,775 --> 00:45:35,150 ‫پکستون، نباید این کارو بکنی ‫میگیرنت 845 00:45:35,233 --> 00:45:37,233 ‫اگه به خاطر پول این کارو میکنی ‫من بهت پول میدم 846 00:45:37,317 --> 00:45:38,983 ‫برای پول این کارو نمیکنم 847 00:45:39,067 --> 00:45:42,233 ‫برای یه فرصت واسه یه زندگی بهتر این کارو میکنم 848 00:45:42,317 --> 00:45:44,233 ‫ولی چرا اینو بهت میگم؟ 849 00:45:50,942 --> 00:45:53,150 ‫لعنتی 850 00:45:57,358 --> 00:45:58,567 ‫پکستون 851 00:46:20,900 --> 00:46:22,150 ‫ 852 00:46:25,692 --> 00:46:27,067 ‫ 853 00:46:33,400 --> 00:46:34,442 ‫گور باباشون 854 00:46:37,817 --> 00:46:40,858 ‫و لیندا به نظر یه جورایی ‫از این جریان فاصله داره 855 00:46:40,942 --> 00:46:41,942 ‫هی 856 00:46:42,442 --> 00:46:43,525 ‫فاصله؟ 857 00:46:44,317 --> 00:46:45,275 ‫سلام لیندا 858 00:46:45,358 --> 00:46:46,525 ‫درمورد تو حرف میزدیم 859 00:46:46,608 --> 00:46:48,025 ‫همه داشتیم میگفتیم که 860 00:46:48,108 --> 00:46:49,358 ‫خیلی خوشمون میاد همیشه اینقدر ‫حرفه‌ای رفتار میکنی 861 00:46:49,442 --> 00:46:51,483 ‫فاصله از چی؟ 862 00:46:51,567 --> 00:46:53,358 ‫داشتم میگفتم که جریان ایونت‌ها رو 863 00:46:53,442 --> 00:46:56,317 ‫بدون اینکه اذیتت کنه ‫ترتیبشو دادی 864 00:46:57,900 --> 00:46:58,983 ‫خوب اخراجشون کردی 865 00:47:00,275 --> 00:47:02,942 ‫درسته. ممنونم 866 00:47:03,025 --> 00:47:04,025 ‫خوبه 867 00:47:05,483 --> 00:47:08,692 ‫لیندا، اون شرابه؟ 868 00:47:08,775 --> 00:47:10,483 ‫آره آره، هست 869 00:47:10,567 --> 00:47:12,025 ‫خب... 870 00:47:12,108 --> 00:47:13,900 ‫روش نوشته شراب 871 00:47:13,983 --> 00:47:15,317 ‫ولی طعم مواد شوینده‌های قدیم رو میده 872 00:47:15,400 --> 00:47:16,317 ‫پکستون اینو خریده 873 00:47:16,400 --> 00:47:17,442 ‫پکستون کیه؟ 874 00:47:17,525 --> 00:47:19,150 ‫بگذریم... 875 00:47:19,233 --> 00:47:21,400 ‫ما یه مشکلی داریم، پس شروع کنیم؟ 876 00:47:28,692 --> 00:47:29,775 ‫سلام مارتین 877 00:47:30,567 --> 00:47:32,483 ‫سلام ادگار 878 00:47:32,567 --> 00:47:34,067 ‫از وقتی به شرکت ملحق شدم 879 00:47:34,150 --> 00:47:35,650 ‫اونجور که شناختمت 880 00:47:35,733 --> 00:47:38,483 ‫تو شاه بلندترین از کار افتادگی عصبی 881 00:47:38,567 --> 00:47:40,567 ‫تاریخ رو داری 882 00:47:40,650 --> 00:47:43,400 ‫چرا نمیری یه جای گرم ‫و شکایت هات رو نمیشمری؟ 883 00:47:43,483 --> 00:47:45,733 ‫ون رو برات ضد عفونی کردم 884 00:47:45,817 --> 00:47:48,942 ‫هر چی که لازم داری، توی پاکته 885 00:47:49,025 --> 00:47:52,775 ‫وقتی مالکوم بهت گفت که یه ‫دسترسی امنیتی ای 2 بهت میده 886 00:47:52,858 --> 00:47:54,400 ‫بهش گفتم این کارو نکنه 887 00:47:54,483 --> 00:47:56,442 ‫مدل تجارت به تجارت معمولا آدمای آشغالی 888 00:47:56,525 --> 00:47:59,233 ‫مثل تو رو به دلیلی از ‫محموله‌های باارزش دور نگه میداره... 889 00:47:59,317 --> 00:48:01,108 ‫وسوسه 890 00:48:01,192 --> 00:48:03,192 ‫یادت رفت کلید ون رو بذاری داخل پاکت، مارتین 891 00:48:04,817 --> 00:48:07,900 ‫مشخصات منابع انسانیت رو خوندم 892 00:48:07,983 --> 00:48:11,108 ‫سوابق شخصی من باید محرمانه میموندن 893 00:48:11,192 --> 00:48:13,233 ‫ولی محض اطلاع جنابعالی 894 00:48:13,317 --> 00:48:15,858 ‫من الان عوض شدم. ‫کلید لعنتی رو بده 895 00:48:15,942 --> 00:48:17,400 ‫شاید مالکوم بهت نگفته 896 00:48:17,483 --> 00:48:19,108 ‫ارزش تخمینی محموله امشب 897 00:48:19,192 --> 00:48:22,442 ‫به سلف ریج 50 هزار پونده 898 00:48:22,525 --> 00:48:25,275 ‫ارزش کلکسیونت از هاروی نیکولاس روز جمعه 899 00:48:25,358 --> 00:48:27,025 ‫کمتر از 100 هزار پونده 900 00:48:27,108 --> 00:48:28,442 ‫ولی شنبه شب 901 00:48:28,525 --> 00:48:30,358 ‫که میری هارودز 902 00:48:30,442 --> 00:48:33,483 ‫بار انبار دپارتمان لاکچری 903 00:48:33,567 --> 00:48:35,775 ‫با جواهرات و اکسسوری‌هایی توی ونت 904 00:48:35,858 --> 00:48:37,983 ‫با ارزشی بالای سه میلیون پوند رو منتقل میکنی 905 00:48:38,692 --> 00:48:39,817 ‫بهش فکر کن 906 00:48:39,900 --> 00:48:41,525 ‫ماسک و دسکتش میپوشی 907 00:48:41,608 --> 00:48:43,525 ‫از یه هویت جعلی استفاده میکنی 908 00:48:43,608 --> 00:48:45,233 ‫بیرون توی خیابونا هم که خالیه 909 00:48:45,317 --> 00:48:46,733 ‫نگهبانای انبار که یک چهارم میشن 910 00:48:46,817 --> 00:48:48,983 ‫امنیت با غیابشون خیلی کم میشه 911 00:48:49,067 --> 00:48:50,650 ‫دیگه یه آشغال سابقه دار چی میخواد 912 00:48:50,733 --> 00:48:52,275 ‫که یه سرقت عالی رو انجام بده؟ 913 00:48:52,358 --> 00:48:54,692 ‫یه بار دیگه بهم بگو آشغال... 914 00:48:54,775 --> 00:48:56,858 ‫چیکار میکنی؟ عوضش میکنی؟ 915 00:48:56,942 --> 00:48:59,150 ‫خیلی خب، یه بار دیگه میگم 916 00:48:59,233 --> 00:49:01,608 ‫آشغال 917 00:49:01,692 --> 00:49:04,733 ‫مالکوم بهم گفت اگه این چند شبو کارتو درست انجام بدی 918 00:49:04,817 --> 00:49:07,025 ‫تو رو میذاره توی سرویس مشتری‌ها 919 00:49:07,108 --> 00:49:09,150 ‫میری و با مشتری‌ها ملاقات میکنی 920 00:49:09,233 --> 00:49:10,608 ‫چون خیلی بامزه‌ای 921 00:49:10,692 --> 00:49:13,400 ‫و دخترا رو به خنده میندازی 922 00:49:13,483 --> 00:49:15,150 ‫در حالی که من اینجا توی توزیع برای 923 00:49:15,233 --> 00:49:16,942 ‫هفت سال و نیم گیر افتادم 924 00:49:17,025 --> 00:49:19,400 ‫باید دست از این باور که کل دنیا علیه توئه برداری، مارتین 925 00:49:23,567 --> 00:49:25,358 ‫این کارو بکن، پکستون 926 00:49:25,442 --> 00:49:28,650 ‫از فرصتی که سرنوشت بهت میده استفاده کن 927 00:49:36,233 --> 00:49:39,442 ‫دقیقا چقدر محصول توی ایو شوارتز هارودز داریم؟ 928 00:49:39,525 --> 00:49:42,775 ‫حدودا سه میلیون پوند ‫جواهرات و اکسسوری 929 00:49:42,858 --> 00:49:44,108 ‫هارودز میخواد همه چی از انبار خارج بشه 930 00:49:44,192 --> 00:49:45,442 ‫و این مسئولیتش با ماست 931 00:49:45,525 --> 00:49:47,525 ‫فریز شدی، لیندا 932 00:49:48,317 --> 00:49:50,150 ‫صدامو دارین؟ 933 00:49:50,233 --> 00:49:52,525 ‫آره، صداتو دارم، فقط تصویرت فریز شده 934 00:49:52,608 --> 00:49:56,483 ‫قیافه‌ی عصبانیت فریز شده 935 00:49:56,567 --> 00:50:00,775 ‫یه نفر باید بره هارودز و کالاها رو بسته بندی کنه 936 00:50:00,858 --> 00:50:03,775 ‫و فهرست اموال رو چک کنه ‫و ببینه همه چی اوکیه 937 00:50:03,858 --> 00:50:05,400 ‫و باید کسی باشه که بهش اعتماد داریم 938 00:50:05,483 --> 00:50:07,608 ‫یکی که با بار آشناست 939 00:50:07,692 --> 00:50:09,317 ‫و میدونه روش کار سیستم هارودز چطوریه 940 00:50:09,400 --> 00:50:11,400 ‫که یعنی، ناچارا باید من باشم، نه؟ 941 00:50:11,483 --> 00:50:14,067 ‫خیلی خب، ولی یه دلیل دیگه هم برای ‫این تماس داریم 942 00:50:14,150 --> 00:50:17,400 ‫مایکل اسین تصمیمش رو گرفته. ‫میخواد بهت ترفیع بده 943 00:50:17,483 --> 00:50:19,400 ‫میخواد بیارتت خونه 944 00:50:19,483 --> 00:50:22,983 ‫بیاره توی نیویورک تا ایست کوست رو ‫اداره کنی 945 00:50:23,650 --> 00:50:25,067 ‫ 946 00:50:25,150 --> 00:50:27,108 ‫وای، خدایا 947 00:50:27,192 --> 00:50:28,525 ‫هیجان زده‌ام 948 00:50:28,608 --> 00:50:29,942 ‫یه تغییر یهویی 949 00:50:30,025 --> 00:50:31,483 ‫و شراب ارزون باهم جور درنمیان 950 00:50:31,567 --> 00:50:35,025 ‫باید خیلی درموردش فکر کنم 951 00:50:35,108 --> 00:50:37,400 ‫باشه، شب بخیر 952 00:50:37,483 --> 00:50:38,442 ‫آره، ممنونم 953 00:50:38,525 --> 00:50:39,983 ‫یعنی... 954 00:50:40,067 --> 00:50:41,400 ‫لیندا، هیجان زده... 955 00:50:45,733 --> 00:50:48,483 ‫یه تصویر فریز شده از عصبانیت 956 00:50:48,567 --> 00:50:53,608 ‫و اون فرزند دومشه، کارل فیلیپ امائول باخ 957 00:50:53,692 --> 00:50:55,608 ‫و اینم از سمفونی شماره 4 958 00:51:55,817 --> 00:51:57,317 ‫بعد از تماس دیشبمون 959 00:51:57,400 --> 00:51:59,358 ‫نگران حال روحی و روانی پکستون شدیم 960 00:51:59,442 --> 00:52:01,567 ‫نگرانیم که ممکنه از داخل یا بیرون منفجر بشه 961 00:52:01,650 --> 00:52:04,067 ‫با شناختی که از پکستون دارم ‫احتمالا از داخل منفجر میشه تا خارج 962 00:52:04,150 --> 00:52:05,942 ‫چه فرقی داره؟ 963 00:52:06,025 --> 00:52:08,150 ‫وقتی از داخل منفجر بشی ‫یعنی از توی بدن منفجر میشی 964 00:52:08,233 --> 00:52:10,358 ‫وقتی منفجر بشی، به بیرون فرو میپاشی 965 00:52:10,442 --> 00:52:12,400 ‫مثلا دیوید، وقتی عصبی میشه ‫از داخل منفجر میشه 966 00:52:12,483 --> 00:52:14,192 ‫من وقتی عصبی میشم ‫از بیرون منفجر میشم 967 00:52:14,275 --> 00:52:16,442 ‫- اگه مجبور بشم منم منفجر میشم ‫- به ندرت 968 00:52:16,525 --> 00:52:18,025 ‫معلومه که هیچوقت توی جلسات تجاری ‫منو ندیدی 969 00:52:18,108 --> 00:52:20,192 ‫خب، راستش دیدم. ‫از زمان قرنطینه دیدم 970 00:52:20,275 --> 00:52:22,108 ‫از پشت در شنیدی، ندیدی 971 00:52:22,192 --> 00:52:23,567 ‫خب پس، نشنیدنم از بیرون منفجر بشی 972 00:52:23,650 --> 00:52:25,150 ‫راستش جا خوردم که توی جلسات 973 00:52:25,233 --> 00:52:27,400 ‫چقدر حرف گوش کنی 974 00:52:27,483 --> 00:52:29,608 ‫- حرف گوش کن؟ ‫- تو رئیسی دیوید، باید مثل رئیس رفتار کنی 975 00:52:29,692 --> 00:52:32,442 ‫بگذریم، بهتون اطمینان میدم ‫پکستون خوبه 976 00:52:32,525 --> 00:52:34,900 ‫درواقع، پکستون شاید ترفیع بگیره 977 00:52:35,942 --> 00:52:37,817 ‫لیندا، تنهایی مست میکنی؟ 978 00:52:37,900 --> 00:52:40,567 ‫نه، سه تا آتش نشون ‫توی آشپزخونه منتظرمن 979 00:52:40,650 --> 00:52:43,400 ‫از زمان قرنطینه، دیوید خیلی ‫بیشتر مشروب میخوره 980 00:52:43,483 --> 00:52:47,358 ‫آره دیوید، مگه عالی نیست؟ 981 00:52:47,442 --> 00:52:49,900 ‫الان آمارش رو داریم. ‫بطری ها رو میشمریم 982 00:52:49,983 --> 00:52:52,067 ‫- برام مهم نیست ‫- بدنت که مهمه 983 00:52:52,150 --> 00:52:54,483 ‫بدنت بطری ها رو میشمره ‫و توی جیگرت لیستش میکنه 984 00:52:54,567 --> 00:52:58,900 ‫دیوید، رفیق مشروب خور من ‫میخوام یه رازی بهت بگم 985 00:52:58,983 --> 00:53:01,233 ‫- چه رازی؟ ‫- میدونی لیندا 986 00:53:01,317 --> 00:53:03,317 ‫لحظات زیادی تو زندگیم بودن 987 00:53:03,400 --> 00:53:05,442 ‫که چند گلس شراب خوردم و صبح روز بعد 988 00:53:05,525 --> 00:53:08,233 ‫بیدار شدم و گفتم «یا خدا ‫کاش این حرفو نمیزدم» 989 00:53:08,317 --> 00:53:11,317 ‫منم این کارو خیلی کردم 990 00:53:11,400 --> 00:53:13,483 ‫مانترای من اینه: اسرار و شراب 991 00:53:13,567 --> 00:53:15,483 ‫- باهم ساز نیستن ‫- بذار رازش رو بهم بگه 992 00:53:15,567 --> 00:53:17,233 ‫فکر کنم از رازم خوشش بیاد 993 00:53:17,317 --> 00:53:18,858 ‫فکر میکنم از رازم خیلی خوشت بیاد، دیوید 994 00:53:18,942 --> 00:53:20,900 ‫یه چیزی که شاید خوشش بیاد ‫نمیتونی مطمئن باشی 995 00:53:20,983 --> 00:53:22,858 ‫- نه، ممکنه نه ‫- شما دوتا دارین درمورد چی حرف میزنین؟ 996 00:53:22,942 --> 00:53:24,317 ‫- رازم اینه ‫- شاید تو جایگاهی نباشه 997 00:53:24,400 --> 00:53:25,775 ‫که باهاش اوکی باشه. ‫اون فاکس رو نگاه میکنه 998 00:53:25,858 --> 00:53:27,900 ‫این منم که موتور پکستون رو خریدم 999 00:53:30,483 --> 00:53:32,150 ‫چی؟ 1000 00:53:32,233 --> 00:53:33,608 ‫وقتی بهم گفت که اونو میفروشه 1001 00:53:33,692 --> 00:53:35,983 ‫یه دلال جور کردم که ناشناس بخرتش 1002 00:53:36,067 --> 00:53:38,067 ‫و دوباره میخرمش و بهش برش میگردونم 1003 00:53:38,692 --> 00:53:39,817 ‫هدیه جدایی. 1004 00:53:45,275 --> 00:53:47,442 ‫یه مدتیه که میدونستم باید ترکش کنم 1005 00:53:47,525 --> 00:53:48,608 ‫ولی... 1006 00:53:50,525 --> 00:53:53,692 ‫ولی از دست دادن موتور،اره، خیلی سنگینه 1007 00:53:55,358 --> 00:53:57,108 ‫و موتور برای منم یه معنی خاصی داره 1008 00:53:57,192 --> 00:53:59,400 ‫میدونی، جوونی 1009 00:53:59,483 --> 00:54:05,108 ‫سیگار.مشروب آشغالی که پکستون انتخاب میکرد. 1010 00:54:09,150 --> 00:54:10,775 ‫واو لیندا... ‫لیندا این فوق العاده س. 1011 00:54:10,858 --> 00:54:12,733 ‫ولی مسئله اینه دیوید من میخوام تو بهش بگی.. 1012 00:54:12,817 --> 00:54:14,692 ‫که تو کسی هستی که داره موتور رو میخره... 1013 00:54:14,775 --> 00:54:16,442 ‫و بهش پس میده. ‫نمیخوام بدونه کار منه. 1014 00:54:18,567 --> 00:54:19,858 ‫چرا؟ 1015 00:54:21,317 --> 00:54:22,692 ‫اینطوری کمتر ناراحتش می کنم. 1016 00:54:24,025 --> 00:54:25,817 ‫خب اون واقعا مال عهد دغیانوسه. 1017 00:54:27,233 --> 00:54:29,567 ‫من یه کم مستم و از آدمایی که سر این چیزا احساساتی میشن متنفرم... 1018 00:54:29,650 --> 00:54:31,233 ‫پس... 1019 00:54:54,400 --> 00:54:55,692 ‫لعنتی. 1020 00:55:09,483 --> 00:55:11,817 ‫تشویق برای NHS(سازمان سلامت ملی) 1021 00:55:15,442 --> 00:55:19,067 ‫اهنگ بتهوون کنسرت پیانو شماره 3 رو می شنویم. 1022 00:55:29,025 --> 00:55:30,567 ‫ووو! 1023 00:55:37,650 --> 00:55:38,775 ‫ووو! 1024 00:56:05,275 --> 00:56:06,442 ‫سلام. 1025 00:56:08,275 --> 00:56:10,275 ‫نتونستم بخوابم. 1026 00:56:10,358 --> 00:56:13,567 ‫اگرمشروب فابده نداره برو باغچه رو بلیس. 1027 00:56:13,650 --> 00:56:16,067 ‫امشب چه طور بود؟ 1028 00:56:17,650 --> 00:56:20,858 ‫هر مامور حراستی که دیدم سنش زیر 12 سال بود، 1029 00:56:20,942 --> 00:56:23,317 ‫و همشون هم انقدری مشغول بازی فورت نایت بودن که ... 1030 00:56:23,400 --> 00:56:25,192 ‫متوجه کارت شناساییم نشن. 1031 00:56:25,275 --> 00:56:28,650 ‫به هر حال به نظرم، برای نسل جوان ادبیات برتر مرده. 1032 00:56:28,733 --> 00:56:32,442 ‫میتونستم یه کارت شناسایی با اسم ویلیام شکسپیر داشته باشم. 1033 00:56:32,525 --> 00:56:34,900 ‫چند تا سفارش دیگه باید برداری؟ 1034 00:56:34,983 --> 00:56:37,775 ‫اووم، فردا، هاروی نیکولز ... 1035 00:56:37,858 --> 00:56:40,108 ‫و بعد شنبه، هارودز. 1036 00:56:41,692 --> 00:56:43,358 ‫هارودز؟ شنبه شب؟ 1037 00:56:43,442 --> 00:56:45,275 ‫همه چی اونجا بهم ریخته. 1038 00:56:45,358 --> 00:56:49,108 ‫یکی از مامورای حراست داشت درباره ی مدیران حقوقی بهم میگفت که ... 1039 00:56:49,192 --> 00:56:53,108 ‫که دارن همینطوری حلقه های الماس و ساعت هارو میریزن تو کیسه و... 1040 00:56:53,192 --> 00:56:54,650 ‫سوار اوبر میشن ، می برن. 1041 00:56:54,733 --> 00:56:56,608 ‫چی داری از هارودز میبری؟ 1042 00:56:56,692 --> 00:56:58,233 ‫نمی دونم. 1043 00:56:58,317 --> 00:57:00,233 ‫مارتین میگه ارزشش بیشتر از 3 میلیون پونده. 1044 00:57:00,317 --> 00:57:02,525 ‫بدون هیچ کمک راننده ای، به خاطر کووید. 1045 00:57:02,608 --> 00:57:04,817 ‫کجا می بریش؟ 1046 00:57:04,900 --> 00:57:08,525 ‫دفتر میگه باید ببرمش به هیثرو. پرواز ساعت 10 به نیویورک. 1047 00:57:08,608 --> 00:57:10,900 ‫هارودز به هیثرو، شنبه شب. 1048 00:57:10,983 --> 00:57:13,317 ‫سه میلیون پوند، پرواز ساعت 10 . 1049 00:57:13,400 --> 00:57:15,233 ‫عه ببین، خارپشته اینجاست. 1050 00:57:17,900 --> 00:57:19,192 ‫عه نه رفت. 1051 00:57:21,025 --> 00:57:22,483 ‫اه رفت. 1052 00:57:24,442 --> 00:57:25,692 ‫عصرت چه طور بود؟ 1053 00:57:26,608 --> 00:57:28,983 ‫اوکی ، اووم پکستون ببین. 1054 00:57:29,067 --> 00:57:31,858 ‫نمیشه شنبه اون سفارشو از هارودز تحویل بگیری. 1055 00:57:31,942 --> 00:57:34,317 ‫واقعا نباید. 1056 00:57:34,400 --> 00:57:35,650 ‫درباره چی حرف می زنی؟ 1057 00:57:35,733 --> 00:57:37,567 ‫اوکی، یادته یک بار ازت پرسیدم... 1058 00:57:37,650 --> 00:57:39,108 ‫به خدا اعتقاد داری یا نه، و تو گفتی که... 1059 00:57:39,192 --> 00:57:42,275 ‫باور داری که اون مشغول یه پروژه دیگه ست، 1060 00:57:42,358 --> 00:57:43,858 ‫ولی گاهی سرشو از در میاره تو؟ 1061 00:57:43,942 --> 00:57:45,942 ‫خب، به نظرم این یکی از مواقعیه که، 1062 00:57:46,025 --> 00:57:49,942 ‫خدا یا سرنوشت یا این ویروس راه مون رو تو تقاطع قرار داده. 1063 00:57:51,608 --> 00:57:53,525 ‫شنبه، من میرم هارودز تا باری رو که تو قراره تحویل بگیری رو ... 1064 00:57:53,608 --> 00:57:55,358 ‫جمع و جور کنم. 1065 00:57:55,442 --> 00:57:57,025 ‫لعنتی. 1066 00:57:57,108 --> 00:57:58,733 ‫درباره چی حرف می زنی؟ من... 1067 00:57:59,483 --> 00:58:01,858 ‫من باید اون بارو تحویل بگیرم. 1068 00:58:01,942 --> 00:58:03,692 ‫اگر این کارو بکنی گیر میوفتی. 1069 00:58:03,775 --> 00:58:05,400 ‫فرقی نداره داری از چه اسمی استفاده میکنی. 1070 00:58:05,483 --> 00:58:07,025 ‫این یه اسم تقلبیه و من وسیله بازبینی دارم. 1071 00:58:07,108 --> 00:58:08,692 ‫اینطوری نمیشه حتی از در رد بشی. 1072 00:58:08,775 --> 00:58:12,150 ‫می دونم، چون سیستم منه که جلوتو میگیره. 1073 00:58:18,942 --> 00:58:21,858 ‫متاسفم. و لعنتی حتی شروع نکن. 1074 00:58:21,942 --> 00:58:25,025 ‫من نمیتونم به هیچ جایی برسم! 1075 00:58:29,733 --> 00:58:31,650 ‫یعنی... 1076 00:58:31,733 --> 00:58:33,442 ‫نمیشه فقط بهشون بگی که منو میشناسی؟ 1077 00:58:33,525 --> 00:58:34,900 ‫که... 1078 00:58:34,983 --> 00:58:37,942 ‫بگی که میشه به من اعتماد کرد. که من... 1079 00:58:39,358 --> 00:58:41,358 ‫من شوهرت بودم. 1080 00:58:45,233 --> 00:58:47,025 ‫چی؟ ‫اینطوریا نیست. 1081 00:58:47,525 --> 00:58:48,900 ‫و من.. 1082 00:58:50,942 --> 00:58:52,650 ‫از وقتی که وارد میراکور شدم سه سال پیش، 1083 00:58:52,733 --> 00:58:55,400 ‫به کسی نگفتم که شوهر دارم. 1084 00:58:55,483 --> 00:58:58,233 ‫بخشیش به خاطر این بود که می خواستم کارمو جدا کنم. 1085 00:58:58,317 --> 00:59:00,233 ‫اره، ولی بیشتر به خاطر این که خجالت میکشیدی بگی... 1086 00:59:00,317 --> 00:59:01,858 ‫همسری داری که راننده ی ونه. 1087 00:59:04,233 --> 00:59:07,108 ‫اره. همه اینا که گفتی. من... 1088 00:59:07,192 --> 00:59:09,317 ‫ولی الان، دارم به خودم نگاه می کنم. 1089 00:59:09,400 --> 00:59:11,275 ‫از زمان قرنطینه، دارم به خودم نگاه میکنم 1090 00:59:11,358 --> 00:59:13,025 ‫که انگار اون اون موقع بود و این الانه. 1091 00:59:13,108 --> 00:59:14,733 ‫خب، خوش به حالت، لیندا، 1092 00:59:14,817 --> 00:59:16,317 ‫ولی اگر من این بارو شنبه شب تحویل نگیرم، 1093 00:59:16,400 --> 00:59:19,733 ‫اون وقت، نه تنها مالکولم بهم ارتقا نمیده ، 1094 00:59:19,817 --> 00:59:21,150 ‫بلکه اخراجم میکنه. 1095 00:59:22,858 --> 00:59:25,275 ‫همیشه میتونم دوباره هرویین پخش کنم. 1096 00:59:26,358 --> 00:59:27,942 ‫کثافت کاری کثافت کاریه. 1097 00:59:31,025 --> 00:59:34,400 ‫نه شغلی. نه موتوری. 1098 00:59:36,858 --> 00:59:37,900 ‫نه تویی. 1099 00:59:49,733 --> 00:59:53,150 ‫وقتی تو هارودز کار می کردم،خیلی حال می کردم. 1100 00:59:53,233 --> 00:59:55,608 ‫من همه رو میشناختم. همه منو میشناختن. 1101 00:59:55,692 --> 00:59:57,442 ‫بیشترشون هنوز اونجا کار می کنن. 1102 00:59:57,525 --> 00:59:59,025 ‫ممکنه ینی یه لحظه دوباره برگردیم به من؟ 1103 00:59:59,108 --> 01:00:00,150 ‫منظورم اینه که من کسی ام که زندگیش به فنا رفته. 1104 01:00:00,233 --> 01:00:01,650 ‫نه،نه، این درباره توعه. 1105 01:00:01,733 --> 01:00:03,442 ‫خیلی خب، من همه مامورای حراست رو میشناسم، همه رو. 1106 01:00:03,525 --> 01:00:06,150 ‫من سیستم های امنیتی رو میشناسم. ‫خب؟ 1107 01:00:06,233 --> 01:00:08,233 ‫خب یه راهی هست که تو بارو تو هارودز تحویل بگیری... 1108 01:00:08,317 --> 01:00:10,067 ‫و بدون لو رفتن برسونیش یه هیثرو. 1109 01:00:10,150 --> 01:00:12,442 ‫تو ترفیعتو میگیری و منم ازشر بار راحت میشم. 1110 01:00:12,525 --> 01:00:13,650 ‫و هیج کسی هم نمیفهمه. 1111 01:00:13,733 --> 01:00:15,525 ‫ولی باید قانون و بشکنیم. 1112 01:00:15,608 --> 01:00:20,150 ‫پس باید دقیقا هر کاری بهت میگم انجام بدی. 1113 01:00:43,608 --> 01:00:46,817 ‫مایکل مورگان. نایب رییس در حال حاضر بخش امنیت هارودز. 1114 01:00:46,900 --> 01:00:48,942 ‫اره، شما تو قسمتی هستین که من قبلا بودم. 1115 01:00:49,025 --> 01:00:50,817 ‫زندگی تو هارودز چه طوره؟ 1116 01:00:50,900 --> 01:00:53,025 ‫من تازه ملحق شدم. قبلا در نیرو دریایی سلطنتی بودم. 1117 01:00:53,108 --> 01:00:54,858 ‫اها، خب انگار یه کم تغییر کرده پس. 1118 01:00:54,942 --> 01:00:57,358 ‫نه راستش.نه، هارودز مثل یه کشتی بزرگه. 1119 01:00:57,442 --> 01:00:58,900 ‫اوه باشه. 1120 01:00:58,983 --> 01:01:01,442 ‫ینی خب مشخصا تفاوت های زیادی هست. 1121 01:01:01,525 --> 01:01:03,150 ‫البته. 1122 01:01:03,233 --> 01:01:05,025 ‫اوهوم و نه فقط تو شکل و شمایل ساختمون. 1123 01:01:05,108 --> 01:01:07,858 ‫یا تو این که ساختمون هارودز شناور نمیشه. 1124 01:01:07,942 --> 01:01:09,858 ‫می دونین، اون... ‫اوه ، اره... 1125 01:01:09,942 --> 01:01:12,358 ‫اوهوم، به نظرم محیط کارش خیلی باید متفاوت باشه. 1126 01:01:12,442 --> 01:01:14,733 ‫خب بله. خانم های زیادی اینجا هستن. 1127 01:01:14,817 --> 01:01:16,192 ‫اوهوم ‫اره 1128 01:01:16,275 --> 01:01:18,067 ‫اوم، تو کشتی فقط 4 تا زن بود. 1129 01:01:18,150 --> 01:01:19,775 ‫و،اه، دو نفرشون اسمشون کارن بود. 1130 01:01:19,858 --> 01:01:21,900 ‫کارن یک و کارن دو صداشون می کردیم. 1131 01:01:21,983 --> 01:01:23,608 ‫انگار کیت قراره بهمون ملحق شه؟ 1132 01:01:23,692 --> 01:01:25,233 ‫کیت اسمیث، بله از بخش امنیت. ‫اوه. 1133 01:01:25,317 --> 01:01:26,442 ‫وقتی میشناختمش اسمش کیت وایلی بود. 1134 01:01:26,525 --> 01:01:28,733 ‫حتما ازدواج کرده. 1135 01:01:28,817 --> 01:01:30,275 ‫اره ازدواج کرد ولی فک کنم بعدش همه چی خیلی خراب شد. 1136 01:01:30,358 --> 01:01:32,317 ‫از شنیدنش متاسفم. 1137 01:01:32,400 --> 01:01:34,317 ‫چه اتفاقی افتاد؟ 1138 01:01:34,400 --> 01:01:35,900 ‫نمی دونم. با من درباره این چیزها صحبت نمیکنن. 1139 01:01:35,983 --> 01:01:37,858 ‫لیندا! 1140 01:01:37,942 --> 01:01:39,192 ‫کیتی! 1141 01:01:39,275 --> 01:01:40,900 ‫وای خدا، وای خدا، حالت چه طوره؟ 1142 01:01:40,983 --> 01:01:43,233 ‫وای خدایا. می دونی ، میگذرونم. 1143 01:01:43,317 --> 01:01:44,733 ‫لیندا، ترکوندی !یهو خیلی پیشرفت کردی ! 1144 01:01:44,817 --> 01:01:45,983 ‫نه بابا! ‫منظورم اینه که واو خدایا! 1145 01:01:46,067 --> 01:01:47,567 ‫وقتی که گفتن مدیر اجرایی میراکور، 1146 01:01:47,650 --> 01:01:49,567 ‫فکر کردم وای حتما یه مرد کچله، 1147 01:01:49,650 --> 01:01:51,733 ‫ولی بعد اسم تورو دیدم. 1148 01:01:51,817 --> 01:01:54,858 ‫لیندا همین الان داشت میپرسید چی ازدواجتو خراب کرد. اون... 1149 01:01:54,942 --> 01:01:57,775 ‫داشت همین الان می پرسید. ‫نه نه نه نه نمی پرسیدم. نپرسیدم. 1150 01:01:57,858 --> 01:01:59,442 ‫وقتی قد یه مرد ازت کوتاه تره... 1151 01:01:59,525 --> 01:02:00,942 ‫و یهو تصمیم میگیره که ... 1152 01:02:01,025 --> 01:02:02,817 ‫ریششو خیلی خیلی بلند کنه.. 1153 01:02:02,900 --> 01:02:05,233 ‫و ذهنش پر شه از چیزی که بهش میگن جادوی سفید... 1154 01:02:05,317 --> 01:02:07,275 ‫یهو همه چی خیلی سریع ترسناک میشه. 1155 01:02:07,358 --> 01:02:09,442 ‫به هر حال ، چی کار میتونیم برات بکنیم؟ 1156 01:02:09,525 --> 01:02:11,567 ‫یه خبری درباره تخلیه بار ایو شوارتز تو روز شنبه دارم. 1157 01:02:11,650 --> 01:02:13,483 ‫تمام شرکت های باربری مطمین رزرو شده بودن.. 1158 01:02:13,567 --> 01:02:16,025 ‫و به نظر میرسه بخش مالی ما دیر به مهلکه رسیده. 1159 01:02:16,108 --> 01:02:17,942 ‫ایو شوارتز، میراکور. ‫خدمت شما. 1160 01:02:18,025 --> 01:02:19,525 ‫یه شرکت باربری استخدام کردن که من تا حالا قبلن استفاده نکردم، 1161 01:02:19,608 --> 01:02:20,858 ‫برای همینه که یه کم نگرانم. 1162 01:02:20,942 --> 01:02:23,150 ‫رنگش سبز لیموییه و اه.. 1163 01:02:23,233 --> 01:02:24,942 ‫پس درباره شرکت باربری نگرانی؟ 1164 01:02:25,025 --> 01:02:26,733 ‫قراره پیکان های سبز به سمت... 1165 01:02:26,817 --> 01:02:28,150 ‫پس اگر برای شما مشکلی نداره، 1166 01:02:28,233 --> 01:02:29,858 ‫من سیستم امنیتی هارودز رو میشناسم.. 1167 01:02:29,942 --> 01:02:31,775 ‫و میخوام خودم راننده رو بررسی کنم. 1168 01:02:31,858 --> 01:02:33,442 ‫اوه نه نه این کار عمرانه. اون.. 1169 01:02:33,525 --> 01:02:35,150 ‫عمران رو یادته لیندا؟ 1170 01:02:35,233 --> 01:02:36,567 ‫عمران و خیلی دوس دارم... 1171 01:02:36,650 --> 01:02:37,650 ‫عمران الان رییس بخش امنیت وقایعه س. 1172 01:02:37,733 --> 01:02:39,150 ‫اون رییس مایکله. 1173 01:02:39,233 --> 01:02:40,275 ‫اگر سوالی داری من میتونم همه شو ردیف کنم. 1174 01:02:40,358 --> 01:02:41,858 ‫بذار الان بهش پیام بدم. 1175 01:02:41,942 --> 01:02:42,817 ‫نه نده. پیکان ها قراره دست من باشن. پس... 1176 01:02:45,942 --> 01:02:47,233 ‫خیلی خب حله. 1177 01:02:47,317 --> 01:02:48,483 ‫فردا خودم از سیستم ردت می کنم.. 1178 01:02:48,567 --> 01:02:49,775 ‫و بعد میبرمت داخل انبار. 1179 01:02:49,858 --> 01:02:51,025 ‫بعد اون چه مشکلی ممکنه رخ بده؟ 1180 01:02:51,108 --> 01:02:53,483 ‫خیلی خوبه. ممنون. 1181 01:02:53,567 --> 01:02:55,650 ‫واقعا ازت ممنونم که اینکارو برای من میکنی. 1182 01:02:58,275 --> 01:03:01,025 ‫مشکل چیه؟ ‫نمی دونم. 1183 01:03:01,108 --> 01:03:02,733 ‫روزا خیلی سریع میگذره. 1184 01:03:04,608 --> 01:03:05,817 ‫وقتی امروز صبح بیدار شدم، 1185 01:03:05,900 --> 01:03:08,650 ‫برای اولین بار یهو متوجهش شدم. 1186 01:03:08,733 --> 01:03:11,067 ‫متوجه اینکه چه اتفاقی واقعا داره میوفته شدم. 1187 01:03:12,567 --> 01:03:14,608 ‫قرنطینه بالاخره تموم میشه. 1188 01:03:15,692 --> 01:03:16,692 ‫و اون وقت... 1189 01:03:18,400 --> 01:03:20,442 ‫عشق زندگیم میره... 1190 01:03:22,775 --> 01:03:26,025 ‫پکستون ازش عبور میکنی. خوب میشی. 1191 01:03:26,108 --> 01:03:29,067 ‫یه سوراخ خیلی بزرگ تو زندگیم می مونه. 1192 01:03:29,150 --> 01:03:32,733 ‫تو عوض میشی و رشد میکنی. و ... 1193 01:03:34,442 --> 01:03:36,858 ‫در نهایت تو هم... 1194 01:03:36,942 --> 01:03:38,108 ‫با یک نفر دیگه اشنا میشی. 1195 01:03:44,108 --> 01:03:46,358 ‫داشتی درباره موتور حرف می زدی ، نه؟ 1196 01:03:46,942 --> 01:03:48,192 ‫اره، چه طور؟ 1197 01:03:50,067 --> 01:03:54,525 ‫اون موتور یکی از عشقای زندگیمه. 1198 01:03:54,608 --> 01:03:55,775 ‫و منم یکی از سوراخاشم؟ 1199 01:03:55,858 --> 01:03:57,442 ‫مشخصا تو بزرگ ترین سوراخشی. 1200 01:03:57,525 --> 01:03:58,567 ‫اوه واو مرسی. 1201 01:04:00,525 --> 01:04:02,900 ‫می خواستم امروز موتور ببرم بیرون. 1202 01:04:02,983 --> 01:04:06,108 ‫خیابونا خالیه خالی ن. 1203 01:04:06,192 --> 01:04:08,692 ‫میخواستم اسمشو بذارم" اخرین سفر قرنطینه". 1204 01:04:09,442 --> 01:04:10,942 ‫فکر کردم شاید... 1205 01:04:12,108 --> 01:04:14,525 ‫اوه نه من نمیتونم باهات بیام پکستون. 1206 01:04:14,608 --> 01:04:16,358 ‫نه. یه قرار ملاقات مهم دارم. 1207 01:04:20,983 --> 01:04:23,525 ‫یه جاده باز و یه قلب شکسته. 1208 01:04:25,317 --> 01:04:26,733 ‫خودتو نکش. 1209 01:04:32,233 --> 01:04:33,942 ‫لیندا! ‫مایکل. 1210 01:04:34,733 --> 01:04:36,775 ‫چه جوری داری باهاش کنار میای؟ 1211 01:04:36,858 --> 01:04:38,442 ‫میدونی تقریبا خیلی سخته. 1212 01:04:38,525 --> 01:04:40,692 ‫میفهمم. ‫اومم.. 1213 01:04:40,775 --> 01:04:42,650 ‫میدونی، من روی قله کوه قرنطینه شدم.. 1214 01:04:42,733 --> 01:04:44,942 ‫فقط یا عقاب و خرس ها و خانواده م. 1215 01:04:45,025 --> 01:04:46,817 ‫لطفا خودتو نکش. 1216 01:04:46,900 --> 01:04:48,317 ‫چی؟ 1217 01:04:48,400 --> 01:04:50,900 ‫گفتم حتما خوبه که برای خودت وقت داری. 1218 01:04:50,983 --> 01:04:53,942 ‫به هرحال، قبل از اینکه مشغول کار هیجان انگیزت و تصمیم بزرگت برای برگشت به خونه به نیویورک.. 1219 01:04:54,025 --> 01:04:56,192 ‫بشیم... 1220 01:04:56,275 --> 01:04:59,483 ‫خبر خوب اینه که یه خریدار برای الماس هریس پیدا کردیم. 1221 01:04:59,567 --> 01:05:01,442 ‫اه در واقع هنوز تصمیم نگرفتم برگردم به خونه به نیویورک. 1222 01:05:01,525 --> 01:05:04,567 ‫خریدار الماس رو در نمایش مجازی دیده.. 1223 01:05:04,650 --> 01:05:06,900 ‫که تو جلوتر از تسلط شرکت ترتیبشو دادی. 1224 01:05:06,983 --> 01:05:08,817 ‫خب خیلی خوبه. کیه؟ 1225 01:05:08,900 --> 01:05:11,817 ‫تو دنیای جدید ما،لیندا، 1226 01:05:11,900 --> 01:05:13,442 ‫کسی نمیپرسه کی. ناشناسه. 1227 01:05:13,525 --> 01:05:15,650 ‫ولی میتونم اینو بهت بگم. اووم، اون.. 1228 01:05:15,733 --> 01:05:18,192 ‫یکی از اعضای ناخوشایند یه خانواده ناخوشاینده که.. 1229 01:05:18,275 --> 01:05:22,525 ‫یه کشور خیلی ناخوشایندو به یه روش خیلی ناخوشایند رهبری میکنه. 1230 01:05:22,608 --> 01:05:23,900 ‫اوه. 1231 01:05:23,983 --> 01:05:26,025 ‫اون داره شعبه میراکور رو تو کشورش میزنه.. 1232 01:05:26,108 --> 01:05:28,817 ‫منم شخصا براش واسطه خرید الماس شدم. 1233 01:05:28,900 --> 01:05:31,650 ‫خود هارولدز مستقیما هیچ رابطه ای باهاش نداره، 1234 01:05:31,733 --> 01:05:34,650 ‫برای همین منم به عنوان واسطه عمل کردم. 1235 01:05:35,775 --> 01:05:37,525 ‫خوش به حال ما ن؟ 1236 01:05:37,608 --> 01:05:39,233 ‫اره خوش به حال ما. 1237 01:05:39,317 --> 01:05:42,233 ‫خودش میخواد که الماس رو تحویل بگیره؟ 1238 01:05:42,317 --> 01:05:45,775 ‫تو انگلستان راهش نمیدن. یه ربطی به... 1239 01:05:45,858 --> 01:05:48,525 ‫پولشویی؟ سو استفاده از حقوق بشر؟ 1240 01:05:48,608 --> 01:05:51,442 ‫بگذریم، سوال اصلی لیندا، 1241 01:05:51,525 --> 01:05:54,733 ‫این مسیله فعلی آینده ی لینداس. 1242 01:05:54,817 --> 01:05:56,525 ‫کی میای خونه؟ 1243 01:05:57,317 --> 01:05:58,817 ‫اومم.. 1244 01:05:58,900 --> 01:06:01,317 ‫خب من تصمیم گرفتم تصمیمو درباره نیویورک.. 1245 01:06:01,400 --> 01:06:03,483 ‫بذارم برای بعد اینکه قرنطینه تموم شد. 1246 01:06:03,567 --> 01:06:07,442 ‫باشه. ‫وابستگی های زیادی تو لندن دارم. 1247 01:06:07,525 --> 01:06:09,650 ‫اها. بهم گفتن که تو مجردی. 1248 01:06:13,692 --> 01:06:17,400 ‫در واقع این قبلا درست نبود ولی الان هست. 1249 01:06:17,483 --> 01:06:21,525 ‫اینکه مجردی یکی از دلایلیه که می خوام برگردی به نیویورک. 1250 01:06:21,608 --> 01:06:23,692 ‫برنامه دارم بیشتر درباره ت بدونم. 1251 01:06:23,775 --> 01:06:24,858 ‫تو... 1252 01:06:24,942 --> 01:06:26,400 ‫ازت خوشم میاد لیندا. 1253 01:06:26,483 --> 01:06:28,442 ‫در ظاهر خیلی سرسختی، 1254 01:06:29,108 --> 01:06:30,317 ‫ولی در درون هم، 1255 01:06:31,483 --> 01:06:32,692 ‫ایا سرسختی؟ 1256 01:06:35,817 --> 01:06:37,983 ‫یادته وقتی اومدی پاریس؟ 1257 01:06:38,067 --> 01:06:39,733 ‫عصر اون روز بعد از جلسه، 1258 01:06:39,817 --> 01:06:41,567 ‫میخواستم برای شام دعوتت کنم. 1259 01:06:41,650 --> 01:06:45,858 ‫درواقع میخواستم اون شب سعی کنم تحریکت کنم. 1260 01:06:45,942 --> 01:06:50,150 ‫خب، فقط میتونم حدس بزنم اون شب چه طور شبی ممکن بود بشه. 1261 01:06:50,233 --> 01:06:54,233 ‫ولی حدس میزنم لیوان شکسته هم قاطیش بود. 1262 01:06:54,317 --> 01:06:56,317 ‫بگذریم،اه، باید الماس رو بفرستم .. 1263 01:06:56,400 --> 01:06:58,150 ‫به خونه این قاتل جمعی احتمالی .. 1264 01:06:58,233 --> 01:07:01,317 ‫یا باید بفرستم به شکنجه گاهش؟ 1265 01:07:01,900 --> 01:07:03,192 ‫چی؟ 1266 01:07:03,275 --> 01:07:04,900 ‫کجا میخواین که الماس رو بفرستم؟ 1267 01:07:06,025 --> 01:07:08,067 ‫اها بفرستش به نیویورک. 1268 01:07:08,150 --> 01:07:10,942 ‫اومم به خاطر کووید مستقیم ارسال میشه به.. 1269 01:07:11,025 --> 01:07:13,442 ‫یه گاوصندوق در وال استریت. 1270 01:07:13,525 --> 01:07:15,567 ‫کسی اونجا نیست بررسیش کنه، 1271 01:07:15,650 --> 01:07:20,108 ‫پس بی زحمت مطمین شو که اسناد تایید همراهش داخل جعبه باشه 1272 01:07:20,192 --> 01:07:22,150 ‫متوجه شدی؟ 1273 01:07:22,233 --> 01:07:25,108 ‫اومم.. ‫برای خیلی عظیم مشتری های جدیدمون، 1274 01:07:25,192 --> 01:07:28,275 ‫مالکیت خودش یه هدفه. 1275 01:07:28,358 --> 01:07:30,650 ‫باشه. تو نیویورک میبینمت لیندا. مواظب خودت باش. 1276 01:07:30,733 --> 01:07:31,858 ‫خب من... 1277 01:08:15,692 --> 01:08:17,150 ‫مسخره نباش لیندا. 1278 01:08:18,567 --> 01:08:20,192 ‫کمبود ماسک سه لایه، 1279 01:08:20,275 --> 01:08:22,275 ‫مردم دارن خودشون ماسکشون رو از البسه قدیمی میسازن. 1280 01:08:22,358 --> 01:08:24,983 ‫ولی who گفته نمیدونه که ایا ماسک های خانگی هم... 1281 01:08:25,067 --> 01:08:26,358 ‫سلام. 1282 01:08:26,442 --> 01:08:27,483 ‫کجا رفتی؟ 1283 01:08:27,567 --> 01:08:28,650 ‫پکهم رای. 1284 01:08:28,733 --> 01:08:31,150 ‫چرا؟ ‫نمیدونم. 1285 01:08:31,233 --> 01:08:32,733 ‫ینی چی نمیدونی؟ 1286 01:08:32,817 --> 01:08:34,192 ‫فقط داشتم خیلی خیلی تند میرفتم، 1287 01:08:34,275 --> 01:08:36,442 ‫چون پلیس داشت تعقیبم می کرد. 1288 01:08:36,525 --> 01:08:38,692 ‫چی؟ ‫داشتم یه بازی جدید تو قرنطینه می کردم. 1289 01:08:39,858 --> 01:08:41,650 ‫چراغ سبز وایسا ،قرمز حرکت کن. 1290 01:08:41,733 --> 01:08:42,817 ‫لعنتی! 1291 01:08:42,900 --> 01:08:44,108 ‫شماره پلاکتو برداشتن؟ 1292 01:08:44,192 --> 01:08:45,817 ‫نه، من براشون بیش از حد سریعم. 1293 01:08:45,900 --> 01:08:48,067 ‫من یه خط نور تو یه جاده خالی تو یه شهر برهوتم. 1294 01:08:48,150 --> 01:08:49,983 ‫اخرین مرد زنده. 1295 01:08:50,067 --> 01:08:53,067 ‫اجازه دادم جاده هدایتم کنه و به اون لحظه برتر رسیدم که.. 1296 01:08:53,150 --> 01:08:55,233 ‫موتور بخشی از بدنت میشه. 1297 01:08:55,317 --> 01:08:58,983 ‫خودمو در جنوب لندن تو یه جور مزرعه ی شهری با یه باغ وحش خونگی پیدا کردم.. 1298 01:08:59,067 --> 01:09:00,692 ‫و رفتم بین بز ها قایم شدم. 1299 01:09:00,775 --> 01:09:03,025 ‫یادته بز حیوون محافظم بود وقتی بی دین بودیم. 1300 01:09:03,108 --> 01:09:07,525 ‫پیش بز ها نشستم و بعدم وقتی ماشین های پلیش رد شدن سفرمو ادامه دادم. 1301 01:09:07,608 --> 01:09:09,192 ‫رفتم به پکهام. 1302 01:09:09,275 --> 01:09:10,608 ‫برات سیگار خریدم. 1303 01:09:10,692 --> 01:09:12,358 ‫خودمم یکی کشیدم. 1304 01:09:12,442 --> 01:09:15,067 ‫اولین، اولین نخ واقعی بعد 10 سال. 1305 01:09:15,150 --> 01:09:18,525 ‫و حق با تو بود، تنباکو مزه جوونی میده. 1306 01:09:18,608 --> 01:09:20,858 ‫و واقعیت واقعیته و تنباکوی واقعی منم، 1307 01:09:20,942 --> 01:09:22,275 ‫و الانم میخوام یکی دیگه بکشم، 1308 01:09:22,358 --> 01:09:23,858 ‫و میکشم. 1309 01:09:37,525 --> 01:09:40,650 ‫یه نگاهی تو چشمات داری که مدت زیادی ندیده بودم. 1310 01:09:40,733 --> 01:09:42,275 ‫نمیخوام بترسونمت. 1311 01:09:43,067 --> 01:09:44,317 ‫نترسیدم. 1312 01:09:46,025 --> 01:09:49,900 ‫یادته بهت درباره اسب و اسب سوار شیشه ای تو پاریس گفتم؟ 1313 01:09:49,983 --> 01:09:53,733 ‫نه هنوز پیش بزهام. چشاشون آبی بود. 1314 01:09:53,817 --> 01:09:55,858 ‫من اسب و اسب سوار نگه داشتم 1315 01:09:55,942 --> 01:09:58,233 ‫و تو هوا چرخوندمش و... 1316 01:09:58,317 --> 01:10:00,317 ‫یادمه سوارکار بودن چه حسی داشت ... 1317 01:10:00,400 --> 01:10:03,650 ‫و حس کنی که انگار بخشی از چیزی هستی که داری میرونیش. 1318 01:10:03,733 --> 01:10:05,317 ‫یه حس جنسیه. 1319 01:10:06,358 --> 01:10:07,567 ‫اره ،هست. 1320 01:10:07,650 --> 01:10:10,858 ‫حالا فک میکنم کاش باهات اومده بودم. 1321 01:10:11,483 --> 01:10:12,775 ‫واقعا؟ 1322 01:10:13,400 --> 01:10:15,275 ‫پکستون، 1323 01:10:15,358 --> 01:10:18,900 ‫من برای مدت زیادی میدونستم که رابطمون دیگه تموم شده. 1324 01:10:18,983 --> 01:10:22,192 ‫و برای مدت زیادی تنها چیز باقی مونده بینمون سکس بود. 1325 01:10:23,483 --> 01:10:24,775 ‫ادامه بده. 1326 01:10:24,858 --> 01:10:27,567 ‫این لحظه برام سخته چون... 1327 01:10:27,650 --> 01:10:29,400 ‫قسم خوردم این لحظه پیش نیاد، 1328 01:10:29,483 --> 01:10:32,358 ‫برای همین میشه فقط کت چرمیتو دربیاری.. 1329 01:10:32,442 --> 01:10:34,108 ‫و بری یه دستمال اشپزخونه برداری؟ 1330 01:10:34,192 --> 01:10:36,358 ‫یه دستمال اشپزخونه بردارم؟ ‫یا بری شیر بخری،اینم بهم کمک میکنه. 1331 01:10:36,442 --> 01:10:39,275 ‫شیر داریم. ‫یا بری نون بپزی. حتما این مودمونو از بین میبره. 1332 01:10:39,358 --> 01:10:41,608 ‫فقط میخوام سوار موتورم بشم و برونم و.. 1333 01:10:41,692 --> 01:10:43,067 ‫با دنیا حال کنم. 1334 01:10:46,150 --> 01:10:48,817 ‫خیلی خب پکستون داستان ازین قراره. 1335 01:10:50,400 --> 01:10:52,275 ‫احتمالا در نتیجه قرنطینه ، 1336 01:10:52,358 --> 01:10:54,775 ‫تو یه هوس دیوونه وار برای رد کردن چراغ قرمز با موتورت پیدا کردی . 1337 01:10:54,858 --> 01:10:56,692 ‫و از 2 ساعت پیش ،من هم یه هوس دیوونه وار... 1338 01:10:56,775 --> 01:10:58,317 ‫برای دزدیدن یه الماس سه میلیون پوندی .. 1339 01:10:58,400 --> 01:10:59,650 ‫از یه قاتل جمعی .. 1340 01:10:59,733 --> 01:11:00,942 ‫و برای استعفا دادن و هنرمند شدن پبدا کردم. 1341 01:11:01,025 --> 01:11:02,150 ‫چی؟ 1342 01:11:02,233 --> 01:11:03,900 ‫ولی به نظرم کاربردی ترین کاری که .. 1343 01:11:03,983 --> 01:11:05,608 ‫میتونیم بکنیم تا این دیوونگی رو بیخیال شیم.. 1344 01:11:05,692 --> 01:11:08,442 ‫اینه که قسممو بشکنم و همین الان بریم طبقه بالا .. 1345 01:11:08,525 --> 01:11:10,025 ‫و باهم بخوابیم. 1346 01:11:10,108 --> 01:11:12,067 ‫"اخرین سفر قرنطینه" 1347 01:11:13,900 --> 01:11:15,983 ‫بزها، حالا هم این. 1348 01:11:16,067 --> 01:11:17,775 ‫عجب روزی. 1349 01:11:26,483 --> 01:11:29,858 ‫سلام. اووم اون داره لباسشو عوض میکنه. 1350 01:11:30,650 --> 01:11:32,233 ‫اوه راستی، 1351 01:11:32,317 --> 01:11:34,483 ‫تا حالا اسم یه شاعر به ناک ادگار الن پو رو شنیدین؟ 1352 01:11:34,567 --> 01:11:36,608 ‫چی؟ ‫هیچی، بیخیال. 1353 01:11:36,692 --> 01:11:38,483 ‫خیلی خب. یه لحظه. 1354 01:11:38,567 --> 01:11:40,025 ‫دارین برنامه اوقات رانندگی با دامینبک رو میشنوین. 1355 01:11:40,108 --> 01:11:42,275 ‫و من جورج فردریک هندل هستم. 1356 01:11:56,233 --> 01:11:59,692 ‫لطفا گوشی رو بگذارید و برای گزینه های بیشتر دکمه هشتگ رو فشار بدهید. 1357 01:11:59,775 --> 01:12:02,733 ‫اه ، لیندا، فقط دارم زنگ میزنمکه بگم... 1358 01:12:02,817 --> 01:12:04,525 ‫میدونم این بعد از ظهری معنی خاصی نداشت ، 1359 01:12:04,608 --> 01:12:09,108 ‫ولی میخوام بدونی که حس اینو داشت که،اه... 1360 01:12:10,067 --> 01:12:11,358 ‫مثل داکوتای جنوبی بود.. 1361 01:12:11,442 --> 01:12:13,150 ‫اون بعد از ظهری که بارون میومد. 1362 01:12:14,275 --> 01:12:15,983 ‫و اینکه من این خاطره عجیب غریب رو دارم که.. 1363 01:12:16,067 --> 01:12:18,567 ‫دقیقا قبل اینکه سر به راه بشیم، 1364 01:12:18,650 --> 01:12:20,775 ‫تو یه چیزی درباره دزدیدن یه الماس بهم گفتی. 1365 01:12:20,858 --> 01:12:22,525 ‫...تو یه چیزی درباره دزدیدن یه الماس بهم گفتی. 1366 01:12:23,400 --> 01:12:25,067 ‫یا فقط خیال بافی کردم؟ 1367 01:12:25,150 --> 01:12:27,733 ‫اوه خدا! 1368 01:12:27,817 --> 01:12:29,025 ‫ممنون. 1369 01:12:32,983 --> 01:12:36,400 ‫نه مامان بزرگ به طور جدی بهش فکر نمیکنم. 1370 01:12:46,483 --> 01:12:47,608 ‫لعنتی. 1371 01:12:59,817 --> 01:13:03,483 ‫اینجا جاییه که معمولا بیمار رو بعد از جراحی میاریم. 1372 01:13:03,567 --> 01:13:07,942 ‫ولی الان، اینجا برای سرریز مریض های کووید19 بستری در بخش ICU نیازه. 1373 01:13:08,025 --> 01:13:11,525 ‫بیمارستان ها باید فضاها و امکاناتشون رو تطبیق بدن ... 1374 01:13:11,608 --> 01:13:13,858 ‫تا بتونیم با ویروس کرونا مقابله کنیم . 1375 01:13:13,942 --> 01:13:16,067 ‫من 18 سال در بخش ICU پرستار بودم.. 1376 01:13:16,150 --> 01:13:17,858 ‫و هرگز ندیده بودم... 1377 01:13:26,025 --> 01:13:27,233 ‫خیلی خب. 1378 01:13:28,108 --> 01:13:30,942 ‫شنبه مهمیه.هارودز. 1379 01:13:33,108 --> 01:13:35,067 ‫نیرنگ بزرگ. 1380 01:13:35,150 --> 01:13:37,483 ‫باید دقیقا بهم بگی چه کاری باید انجام بدیم. 1381 01:13:38,858 --> 01:13:39,983 ‫پکستون... 1382 01:13:42,525 --> 01:13:44,067 ‫بشین. اینجا صبرکن. 1383 01:13:48,233 --> 01:13:51,483 ‫این فقط برنامه ی کار هاییه که باید بکنیم. اوکی؟ 1384 01:13:51,567 --> 01:13:53,067 ‫هیچ چیز دیگه ای نیست. 1385 01:13:53,150 --> 01:13:54,692 ‫چرا، چه چیز دیگه ای میتونست باشه؟ 1386 01:13:54,775 --> 01:13:56,067 ‫هیچی. چرا میپرسی؟ 1387 01:13:57,358 --> 01:13:58,817 ‫خوبی؟ 1388 01:13:58,900 --> 01:14:02,942 ‫من؟ اره خوبم. شدیدا خوب و عادی ام. 1389 01:14:03,025 --> 01:14:04,775 ‫خب . پیش زمینه. 1390 01:14:04,858 --> 01:14:10,317 ‫هارودز. قسمت بالایی فضای عمومیه. 1391 01:14:10,400 --> 01:14:13,817 ‫ولی زیر زمین ، 7 طبقه هست. 1392 01:14:13,900 --> 01:14:15,733 ‫طبقه هایی که کالاها انبار میشن. 1393 01:14:15,817 --> 01:14:17,067 ‫و تونل های زیادی که.. 1394 01:14:17,150 --> 01:14:19,567 ‫کالاهای قیمتی مثل جواهرات .. 1395 01:14:19,650 --> 01:14:21,317 ‫با اسانسورهای محافظت شده ای جابه جا میشن. 1396 01:14:21,400 --> 01:14:22,983 ‫بالا همه چی بزرگ و محسورکننده س ... 1397 01:14:23,067 --> 01:14:25,192 ‫و پایین کارآمد و ترسناک. 1398 01:14:25,275 --> 01:14:27,358 ‫حراست تو هارودز به شدت محکم و قویه، 1399 01:14:27,442 --> 01:14:28,650 ‫غیرممکنه بشه واردش شد .. 1400 01:14:28,733 --> 01:14:30,650 ‫تا درواقع چیزیو بدزدی. 1401 01:14:30,733 --> 01:14:31,900 ‫بدزدی؟ 1402 01:14:31,983 --> 01:14:34,442 ‫کی درباره دزدی حرف زد؟ 1403 01:14:34,525 --> 01:14:36,567 ‫همه چی نرماله. پکستون انقد عجیب غریب بازی در نیار. 1404 01:14:36,650 --> 01:14:39,358 ‫من نیستم که دارم عحیب رفتار میکنم. 1405 01:14:39,442 --> 01:14:41,483 ‫منظورم اینه که واضحا مشخصه یه برنامه های مخفی داری، 1406 01:14:41,567 --> 01:14:43,692 ‫که درواقع زیادم مخفی نیست، ولی من نمیدونم چیه. 1407 01:14:43,775 --> 01:14:46,942 ‫یه خطم بالای چشمت کشیدی. 1408 01:14:47,025 --> 01:14:49,692 ‫دیشب پیامی که رو گوشیت فرستادم دیدی؟ 1409 01:14:49,775 --> 01:14:51,483 ‫درباره داکوتای جنوبی؟ 1410 01:14:52,317 --> 01:14:53,692 ‫و درباره ی الماس. 1411 01:14:53,775 --> 01:14:56,692 ‫پکستون، مشکلت چیه؟ 1412 01:14:56,775 --> 01:14:58,858 ‫من هیچ مشکلی ندارم. ‫جدا؟ 1413 01:14:58,942 --> 01:15:02,858 ‫دیروز داشتی درباره دزدیدن یه الماس حرف می زدی. 1414 01:15:02,942 --> 01:15:04,942 ‫داشتی درباره ش حرف می زدی، خیال بافی نبود. 1415 01:15:05,025 --> 01:15:07,900 ‫و امروز ، داری ساختمون هارودز رو نقاشی میکنی مثل اه... 1416 01:15:07,983 --> 01:15:10,567 ‫یه نقشه سری تو یه فیلم سرقت سری . 1417 01:15:10,650 --> 01:15:14,817 ‫چه طور میشه یه مستطیل کشید یه طوری که انگار تو یه نقشه مرموزی؟ من... 1418 01:15:14,900 --> 01:15:16,400 ‫یه نقشه سری داری؟ 1419 01:15:17,275 --> 01:15:19,692 ‫می دونی... 1420 01:15:19,775 --> 01:15:21,567 ‫دیروز چهره مادربزرگمو دیدم. 1421 01:15:21,650 --> 01:15:24,233 ‫بهش گفتم: "همه چی مرتبه مامان بزرگ، حالم خوبه. 1422 01:15:24,317 --> 01:15:26,233 ‫هیچ کار احمقانه ای قرار نیست بکنم" 1423 01:15:26,317 --> 01:15:28,900 ‫گفتی که اسم الماس، الماس هریسه. 1424 01:15:28,983 --> 01:15:31,400 ‫اوه یالا دیگه پکستون. 1425 01:15:31,483 --> 01:15:33,608 ‫امروز شنبه س. صبحه. 1426 01:15:33,692 --> 01:15:38,650 ‫همه فانتزی هاو فکرای عجیب غریب 4 صبحی دیگه مثل همیشه رفتن پی کارشون. 1427 01:15:38,733 --> 01:15:40,650 ‫درباره الماس بهم بگو. 1428 01:15:43,358 --> 01:15:45,900 ‫دو تا الماس هریس وجود داره. 1429 01:15:45,983 --> 01:15:49,650 ‫چی؟ ‫دو تا الماس هریس وجود داره، خب. وای خدا! 1430 01:15:49,733 --> 01:15:51,942 ‫چرا دوتان؟ 1431 01:15:52,025 --> 01:15:54,817 ‫فک میکنی من دیشب اصلا خوابیدم پکستون؟ 1432 01:15:54,900 --> 01:15:57,025 ‫خب درواقع ، نه، من نخوابیدم. 1433 01:15:57,108 --> 01:15:58,942 ‫و چی بیدار نگهت داشته بود؟ 1434 01:16:00,983 --> 01:16:03,858 ‫الماس هریس یک، الماس هریس 2. 1435 01:16:03,942 --> 01:16:09,108 ‫یکی واقعیه، و اون یکی تقلبیه. 1436 01:16:09,192 --> 01:16:11,275 ‫هر وقتی که الماسی به چنین ارزشی تو مغازه به نمایش درمیاد، 1437 01:16:11,358 --> 01:16:12,525 ‫از یه کپی از الماس واقعی استفاده میکنن 1438 01:16:12,608 --> 01:16:14,108 ‫تا در فضای عمومی قرار بدن. 1439 01:16:14,192 --> 01:16:16,733 ‫الماس اصلی توی گاوصندوق امن نگه داشته میشه. 1440 01:16:16,817 --> 01:16:19,400 ‫در حال حاضر الماس کپی.. 1441 01:16:19,483 --> 01:16:22,067 ‫اینجا تو طبقه ی همکفه. 1442 01:16:22,150 --> 01:16:27,858 ‫ولی الماس هریس واقعی اینجا، تو گاو صندوقه. 1443 01:16:27,942 --> 01:16:29,442 ‫امشب دقیقا سر ساعت 7، 1444 01:16:29,525 --> 01:16:30,817 ‫من و تو توسط تیم حراست تا گاوصندوف همراهی میشیم.. 1445 01:16:30,900 --> 01:16:32,567 ‫تا الماس هریس واقعی رو برداریم. 1446 01:16:32,650 --> 01:16:34,650 ‫و بعد میریم طبقه همکف.. 1447 01:16:34,733 --> 01:16:37,150 ‫در یه اسانسور حفاظت شده جایی که الماس رو.. 1448 01:16:37,233 --> 01:16:39,025 ‫به بقیه کالکشن ایو شوارتز اضافه می کنیم. 1449 01:16:39,108 --> 01:16:41,275 ‫اون وقت دقیقا سر ساعت 7:30 بعد از ظهر الماس اصلی .. 1450 01:16:41,358 --> 01:16:43,775 ‫و کپی خیلی خفنش رو در کنار هم خواهیم داشت، 1451 01:16:43,858 --> 01:16:45,858 ‫دقیقا کنار همدیگه، تقزیبا غیرقابل تشخیص. 1452 01:16:45,942 --> 01:16:47,608 ‫و بخاطر محدودیت های کووید، 1453 01:16:47,692 --> 01:16:51,775 ‫تنها کسانی که اون جا خواهند بود من وتوییم. 1454 01:16:51,858 --> 01:16:55,150 ‫خب، پس ما الماس واقعی رو ‫توی جعبه ی حفاظتی میذاریم... 1455 01:16:55,233 --> 01:16:56,983 ‫و به نیویورک می فرستیمش، ‫و ما نسخه ی تقلبی رو برمی داریم... 1456 01:16:57,067 --> 01:16:58,858 ‫و من میذارمش توی کیف دستیم، میبریمش که کلکلش رو بکنیم، 1457 01:16:58,942 --> 01:17:00,567 ‫و این قرار کاری باشه که انجام میدیم، 1458 01:17:00,650 --> 01:17:03,650 ‫دقیقا همین و نه بیشتر. ‫مامان بزرگ، عاشقتم. 1459 01:17:06,067 --> 01:17:07,650 ‫میشه ازت یه سوال خیلی واضح ‫بپرسم؟ 1460 01:17:07,733 --> 01:17:09,150 ‫نه، نمیشه. 1461 01:17:09,233 --> 01:17:12,067 ‫چی میشه اگه ما ‫نسخه ی جعلی رو بفرستیم نیویورک... 1462 01:17:12,150 --> 01:17:13,483 ‫و نمونه ی واقعیرو نگه داریم؟ 1463 01:17:13,567 --> 01:17:15,567 ‫من فکر میکنم به محض اینکه ‫به نیویورک برسه، 1464 01:17:15,650 --> 01:17:18,317 ‫یه نفر متوجه میشه که ‫اون قلابیه. 1465 01:17:18,400 --> 01:17:20,608 ‫نه، نمی فهمن. 1466 01:17:20,692 --> 01:17:23,317 ‫این همون دلیلیه که ‫نمی تونستم بخوابم. 1467 01:17:23,400 --> 01:17:25,567 ‫هرکدوم رو که بفرستیم ‫نیویورک، 1468 01:17:25,650 --> 01:17:27,733 ‫میره توی یه گاوصندوق امن ‫تو وال استریت... 1469 01:17:27,817 --> 01:17:29,733 ‫و حتی هیچ انسان دیگه ای ‫بهش نگاه نمی کنه... 1470 01:17:29,817 --> 01:17:32,442 ‫برای بیست، پنجاه، صد ساله دیگه. 1471 01:17:32,525 --> 01:17:33,775 ‫ای لعنت. 1472 01:17:35,775 --> 01:17:39,358 ‫سه میلیون پوند، ‫بدون مالیات. 1473 01:17:40,150 --> 01:17:41,233 ‫بدون هیچ پیامدی. 1474 01:17:41,317 --> 01:17:42,525 ‫یکی برای من، یکی برای تو، یکی برای ان اچ اس. 1475 01:17:42,608 --> 01:17:43,692 ‫تو قبلا بهش فکر کرده بودی. 1476 01:17:43,775 --> 01:17:46,858 ‫میدونی، من نیاز دارم ‫برم حسابی فکر کنم. 1477 01:17:46,942 --> 01:17:49,025 ‫تو مطمئنی که ‫اونا تو نیو یورک چک اش نمی کنن؟ 1478 01:17:49,108 --> 01:17:50,317 ‫خفه شو. ‫من نیاز دارم فکر کنم. 1479 01:17:50,400 --> 01:17:51,817 ‫چی داشتی می گفتی؟ 1480 01:17:53,067 --> 01:17:54,817 ‫مردی که الماس رو خرید ‫مرد بدیه. 1481 01:17:54,900 --> 01:17:56,775 ‫واقعا مرد بدیه، ‫و من و و تو خوبیم. 1482 01:17:56,858 --> 01:17:59,067 ‫و ان اچ اس خوبه. ‫و خوب بهتر از بده. 1483 01:17:59,150 --> 01:18:00,525 ‫وقتی همه ی اینا رو به مامان بزرگ ‫توضیح دادم، 1484 01:18:00,608 --> 01:18:01,983 ‫حتی گفت، ‫"خب، آره، درسته." 1485 01:18:02,067 --> 01:18:04,525 ‫و اون یه کالوینیسته( طرفداران مذهبیه جان کالوین)، ‫به راستی یه میله. 1486 01:18:04,608 --> 01:18:07,775 ‫برعکس من، کسی که در مقابل ‫تحریک ها ضعیفه. 1487 01:18:11,150 --> 01:18:12,858 ‫خطر کن یا بمیر، لیندا. 1488 01:18:12,942 --> 01:18:15,858 ‫پکستون، تو داری چیز خیلی مهمی ‫رو فراموش می کنی، باشه؟ 1489 01:18:15,942 --> 01:18:17,983 ‫فکر می کنم که ‫ما اینکارو کردیم، 1490 01:18:18,067 --> 01:18:20,067 ‫که قطعا نمی کنیم، 1491 01:18:20,150 --> 01:18:22,400 ‫چطور ممکنه دو تا آدم معمولی ‫مثل من و تو... 1492 01:18:22,483 --> 01:18:26,817 ‫یه راهی پیدا کنیم که بتونیم ‫یه الماس مسروقه سه ملیون پوندی رو بفروشیم؟ 1493 01:18:26,900 --> 01:18:28,483 ‫اوکی، همین بود. ‫آخرین تلاش من... 1494 01:18:28,567 --> 01:18:30,067 ‫تا یه دلیل منطقی پیدا کنم ‫که چرا نباید این کارو بکنیم، 1495 01:18:30,150 --> 01:18:32,233 ‫ولی تو می خوای بگی ‫" آرچی بروس"، اینطور نیست؟ 1496 01:18:32,317 --> 01:18:33,817 ‫بله، همین طوره. 1497 01:18:34,692 --> 01:18:35,733 ‫آرچی بروس. 1498 01:18:37,192 --> 01:18:40,275 ‫در طول سال ها، ‫من حواسم به کاراشون بوده. 1499 01:18:40,358 --> 01:18:41,567 ‫منظورم اینه که ، آرچی بروس، 1500 01:18:41,650 --> 01:18:43,608 ‫اون از دزدیدن موتور سیکلت ‫فارغ شد تا... 1501 01:18:43,692 --> 01:18:46,108 ‫تا ماشین های قدیمی کلکسیونی رو بدزده... 1502 01:18:46,192 --> 01:18:48,108 ‫تا آثار هنری و جواهرات. 1503 01:18:48,192 --> 01:18:51,275 ‫منظورم اینه که، اون آقای هریس رو ‫سریع میفرسته توی یه پنت هاوس تو مسکو... 1504 01:18:51,358 --> 01:18:53,108 ‫قبل ازین که سروصدایی به پا شه. 1505 01:18:53,192 --> 01:18:54,775 ‫و اون سفارشی باهات معامله میکنه، 1506 01:18:54,858 --> 01:18:57,025 ‫چون تو یه شب مداخله کردی ‫و جونش رو نجات دادی... 1507 01:18:57,108 --> 01:18:59,983 ‫تو یه کافه ی بین راهی در واتفورد. 1508 01:19:00,067 --> 01:19:01,650 ‫چرخه ی زندگی، ‫یه چیزی تو این مایه ها. 1509 01:19:03,692 --> 01:19:06,442 ‫با آرچی بروس، ‫کابوس شروع شد. 1510 01:19:06,525 --> 01:19:08,817 ‫شاید با آرچی بروس، ‫کابوس تموم بشه. 1511 01:19:11,025 --> 01:19:15,608 ‫خب، قراره چیکار کنیم، لیندا؟ 1512 01:19:19,067 --> 01:19:21,858 ‫اوکی، پکستون، این طوریه. 1513 01:19:24,108 --> 01:19:26,400 ‫ما امشب تصمیم می گیریم. 1514 01:19:26,483 --> 01:19:28,483 ‫وقتی با الماس ها تو هارودزیم، 1515 01:19:28,567 --> 01:19:30,150 ‫اون موقع میفهمیم چی درسته ‫و چی غلطه. 1516 01:19:30,233 --> 01:19:32,608 ‫در همون لحظه تصمیم می گیریم. 1517 01:19:32,692 --> 01:19:34,108 ‫یا می ذاریم که لحظه تصمیم بگیره. 1518 01:19:36,317 --> 01:19:37,400 ‫چه فرقی داره؟ 1519 01:19:37,483 --> 01:19:39,567 ‫قسمت در مقابل اختیار. 1520 01:19:39,650 --> 01:19:41,400 ‫کی سرنوشت ما رو کنترل می کنه؟ 1521 01:19:41,483 --> 01:19:42,775 ‫همه چیز قسمتی ‫از یه نقشه است... 1522 01:19:42,858 --> 01:19:44,817 ‫یا ما خودمون برای ‫خودمون گند بالا میاریم؟ 1523 01:19:46,442 --> 01:19:48,483 ‫امشب ساعت هفت ونیم، ‫می فهمیم. 1524 01:19:57,567 --> 01:19:58,650 ‫هی، برادر ناتنی. 1525 01:20:00,275 --> 01:20:02,692 ‫چی، الان؟ ‫می خوای زوم کنی؟ 1526 01:20:03,858 --> 01:20:05,775 ‫خیلی خب، ‫یه لحظه صبر کن. 1527 01:20:12,817 --> 01:20:16,608 ‫«آه، پکستون، ‫حالت چطوره؟» 1528 01:20:16,692 --> 01:20:19,192 ‫در واقع، من سر یه دو راهی ام ‫تو جاده. 1529 01:20:19,275 --> 01:20:21,608 ‫« واقعا؟ ولی در واقع ‫چیزی که باید بگم... 1530 01:20:21,692 --> 01:20:23,275 ‫تاثیر می ذاره رو اینکه ‫کدام مسیر رو انتخاب کنی، 1531 01:20:23,358 --> 01:20:24,983 ‫بخاطر اینکه ‫یجورایی به راه مربوطه.» 1532 01:20:26,858 --> 01:20:28,983 ‫« ببین، پکستون، ‫اون روز که داشتی می گفتی... 1533 01:20:29,067 --> 01:20:30,692 ‫که می خوای موتورت رو بفروشی، 1534 01:20:30,775 --> 01:20:35,192 ‫فکر کردم، " یه لحظه صبر کن. ‫واستا، تند نرو." 1535 01:20:35,275 --> 01:20:40,525 ‫و بعد، بعد از اینکه من ‫تلفن رو قطع کردم در مورد مامان فکر کردم. 1536 01:20:40,608 --> 01:20:41,983 ‫مامان؟ 1537 01:20:42,067 --> 01:20:43,400 ‫چه احساسی پیدا میکنه در مورد اینکه ‫تو می خوای... 1538 01:20:43,483 --> 01:20:44,858 ‫با ارزشترین دارایی ات رو بفروشی، 1539 01:20:44,942 --> 01:20:46,233 ‫در حالیکه همزمان، ‫اینجا... 1540 01:20:46,317 --> 01:20:48,067 ‫در دره ی زیبای هادسون، 1541 01:20:48,150 --> 01:20:50,567 ‫برادرت، برادر ناتنی ات وضعش چندان بد نیست. 1542 01:20:50,650 --> 01:20:55,108 ‫میدونی، وقتی که درخت های گیلاس ‫توی باغ میوه ات قارچی بشه، 1543 01:20:55,192 --> 01:20:57,817 ‫خیلی مزخرفه، ‫ولی چیزای بدتری هم وجود داره. 1544 01:20:59,983 --> 01:21:01,400 ‫اره، ولی نه برای درخت گیلاس. 1545 01:21:01,483 --> 01:21:02,733 ‫شاید بدتر برای یه درخت گیلاس... 1546 01:21:02,817 --> 01:21:04,275 ‫گام های استوار جورج واشینگتونه ... 1547 01:21:04,358 --> 01:21:05,608 ‫در حالی ک با یه تبر تو دستش داره نزدیک میشه.. 1548 01:21:05,692 --> 01:21:07,567 ‫و تو کله ش نیت های خوبی داره. 1549 01:21:07,650 --> 01:21:10,483 ‫به هرحال، فکر کردم مامان میخواست من چی کار کنم. 1550 01:21:10,567 --> 01:21:11,900 ‫خب، با یادآوری مامان، 1551 01:21:11,983 --> 01:21:13,567 ‫فکر کنم میخواست سریع بری سر اصل مطلب. 1552 01:21:15,483 --> 01:21:18,067 ‫خیلی خب پکستون، قضیه ازین قراره. 1553 01:21:19,567 --> 01:21:22,942 ‫این من بودم که موتور گرانبهات رو خریدم. 1554 01:21:23,025 --> 01:21:25,775 ‫خریدار موتور منم. 1555 01:21:25,858 --> 01:21:27,817 ‫و میخوام بهت پسش بدم. 1556 01:21:27,900 --> 01:21:30,608 ‫حرکتم به عنوان برادر ناتنی در حق برادر ناتنی 1557 01:21:30,692 --> 01:21:33,692 ‫موتورت دوباره مال توعه. 1558 01:21:33,775 --> 01:21:35,358 ‫از من تشکر نکن پسکتن. 1559 01:21:35,442 --> 01:21:36,983 ‫خواهش میکنم نیازی نیست. 1560 01:21:37,067 --> 01:21:40,067 ‫تنها چیزی که، تنها چیزی که ازت می خوام پکستون، 1561 01:21:40,150 --> 01:21:43,275 ‫اینه که از حالا به بعد با خودت مهربون باشی. 1562 01:21:43,358 --> 01:21:44,983 ‫که ازین درس بگیری. 1563 01:21:45,067 --> 01:21:46,608 ‫که دنیا از تو بدش نمیاد. 1564 01:21:46,692 --> 01:21:49,483 ‫که آره ، گاهی سرنوشت به نظر خشن و ظالم میاد، 1565 01:21:49,567 --> 01:21:51,692 ‫ولی آدما واقعا کار خوب... 1566 01:21:51,775 --> 01:21:55,233 ‫سلام دیوید، لیندام.سلااام! 1567 01:21:55,317 --> 01:21:57,775 ‫اه، لیندا، فک کردم فقط دارم با پکستون حرف میزنم. 1568 01:21:57,858 --> 01:21:59,942 ‫اره میدونم. شنیدم، دیوید ، این حرکت فوق العاده ت، 1569 01:22:00,025 --> 01:22:01,775 ‫و من.. نتونستم جلو خودمو بگیرم، 1570 01:22:01,858 --> 01:22:03,567 ‫نتونستم جلو خودمو بگیرم. باید یهو میپریدم وسط مکالمه... 1571 01:22:03,650 --> 01:22:05,817 ‫و بگم،"اوه خدای من، دیوید، 1572 01:22:05,900 --> 01:22:07,192 ‫تو چه طور آدمی هستی؟" 1573 01:22:07,275 --> 01:22:08,775 ‫دیوید موتور لعنتیمو خریده. 1574 01:22:08,858 --> 01:22:11,692 ‫آره، شنیدم. شنیدم، و بعد خطابه شو شنیدم، 1575 01:22:11,775 --> 01:22:13,025 ‫و فک کردم،"واو! 1576 01:22:13,108 --> 01:22:15,150 ‫نه تنها نسبت به پولش دست و دلبازه، 1577 01:22:15,233 --> 01:22:17,442 ‫بلکه از درایتشم حسابی مایه میذاره." 1578 01:22:19,400 --> 01:22:21,025 ‫به هرحال، پکستون، این طوریه... ‫نه،نه،نه. 1579 01:22:21,108 --> 01:22:22,858 ‫اجازه نده این لحظه پرمعنی رو قطع کنم. 1580 01:22:22,942 --> 01:22:24,317 ‫چی داشتی میگفتی دیوید؟ 1581 01:22:24,400 --> 01:22:25,358 ‫یه چیزی درباره خشن بودن سرنوشت... 1582 01:22:25,442 --> 01:22:26,942 ‫...ظالم بودنش؟ 1583 01:22:30,900 --> 01:22:32,108 ‫هووم. 1584 01:22:37,233 --> 01:22:38,442 ‫چرا از دستش عصبانی بودی؟ 1585 01:22:38,525 --> 01:22:40,025 ‫عصبانی نبودم. ‫چرا بودی. 1586 01:22:41,525 --> 01:22:43,108 ‫کار تو بود. 1587 01:22:44,067 --> 01:22:45,567 ‫تو موتورمو خریدی. 1588 01:22:45,650 --> 01:22:48,858 ‫پکستون، مسخره نباش. شنیدی دیوید چی گفت. 1589 01:22:48,942 --> 01:22:51,150 ‫دیوید هیچ وقت همچین کاری نمیکنه، 1590 01:22:51,233 --> 01:22:52,525 ‫ولی گردن میگیره. 1591 01:22:52,608 --> 01:22:54,192 ‫درحالی که تو همچین کاری میکنی. 1592 01:22:54,275 --> 01:22:56,483 ‫و میندازی گردن یکی دیگه. 1593 01:22:56,567 --> 01:22:58,275 ‫اینکارو کردی چون دلت برام میسوخت. 1594 01:23:00,192 --> 01:23:02,775 ‫آره، نگران بودم چه اتفاقی میوفته.. 1595 01:23:02,858 --> 01:23:04,900 ‫اگر همه چیزتو از دست بدی. 1596 01:23:04,983 --> 01:23:07,233 ‫بیشتر چون نمیخواستم باری روی وجدانم باشه. 1597 01:23:07,317 --> 01:23:09,942 ‫بهمن اعترافات، ولی من .. 1598 01:23:10,025 --> 01:23:12,192 ‫برای اینم انجامش دادم که موتور نماد هردومونه. 1599 01:23:12,275 --> 01:23:13,858 ‫و ... ‫نه،نه،نه. 1600 01:23:13,942 --> 01:23:18,358 ‫ترحم اینجاست و خب،و عشق هم اینجاست. 1601 01:23:18,442 --> 01:23:20,025 ‫و وانمود نکن پلی بینشون هست. 1602 01:23:22,275 --> 01:23:24,150 ‫ولی بازم برای مردی که یه الماس سه میلیون پوندی رو بدزده... 1603 01:23:24,233 --> 01:23:26,067 ‫احساس ترحم میکنی؟ 1604 01:23:28,567 --> 01:23:29,608 ‫من یه میلیونر میشم، 1605 01:23:30,483 --> 01:23:32,567 ‫و دوباره یه خلافکار میشم. 1606 01:23:34,317 --> 01:23:35,817 ‫شاید نظرتو عوض کردی. 1607 01:23:37,150 --> 01:23:39,067 ‫شاید باهم به سمت غروب روندیم. 1608 01:23:39,983 --> 01:23:41,483 ‫پکستون.. 1609 01:23:41,567 --> 01:23:44,150 ‫هر تصمیمی امشب بگیریم... 1610 01:23:44,233 --> 01:23:45,567 ‫بعدش راهمونو از هم جدا میکنیم. 1611 01:23:45,650 --> 01:23:48,400 ‫این پول یعنی دیگه هردومون آزادیم. 1612 01:23:51,650 --> 01:23:52,692 ‫خب، حتما تو برایند تصمیم گیریم... 1613 01:23:52,775 --> 01:23:54,983 ‫در نظرش میگیرم. 1614 01:23:57,483 --> 01:23:58,817 ‫مرسی بابت موتور. 1615 01:24:09,442 --> 01:24:10,900 ‫اوم.. 1616 01:24:10,983 --> 01:24:12,942 ‫خانم ها و آقایان... 1617 01:24:13,983 --> 01:24:15,150 ‫هم بندی های گرامی.. 1618 01:24:16,525 --> 01:24:18,650 ‫یه چیزی براتون دارم.. 1619 01:24:18,733 --> 01:24:20,942 ‫قبل ازینکه حرکت کنم به سمت اتوبوس 27... 1620 01:24:21,025 --> 01:24:23,650 ‫تا با سرنوشتم ملاقات کنم. 1621 01:24:23,733 --> 01:24:26,192 ‫یه بند از یه شعره... 1622 01:24:27,108 --> 01:24:30,025 ‫نوشته شده توسط تی اس الیوت، 1623 01:24:30,108 --> 01:24:31,900 ‫که مطمینم اونم تا حالا کسی اسمش رو نشنیده. 1624 01:24:34,108 --> 01:24:38,233 ‫" اون برمیگرده و یک لحظه در شیشه نگاه میکنه، 1625 01:24:38,317 --> 01:24:42,275 ‫درحالی که متوجه معشوق مرحومش نشده. 1626 01:24:42,358 --> 01:24:46,400 ‫مغزش اجازه عبور تفکری نصف و نیمه رو میده. 1627 01:24:47,733 --> 01:24:51,733 ‫خب، دیگه انجام شده، و خوشحالم که دیگه تموم شد." 1628 01:24:56,233 --> 01:24:58,525 ‫در لحظه میبینمت، لیندا. 1629 01:25:16,192 --> 01:25:18,483 ‫این ممکنه آخرین اتوبوسی باشه که سوار میشم. 1630 01:25:37,192 --> 01:25:39,275 ‫اوه تصمیم گرفتم خودم تنهایی برم. ممنون. 1631 01:25:39,358 --> 01:25:41,192 ‫مشکلی نیست. ‫ممنون. 1632 01:26:20,067 --> 01:26:25,400 ‫انجامش بده پکستون. از فرصتی که سرنوشت در اختیارت گذاشته استفاده کن. 1633 01:29:03,400 --> 01:29:05,275 ‫سلام غریبه. ‫اوه خدای من. 1634 01:29:05,358 --> 01:29:07,067 ‫می خوام بغلت کنم. 1635 01:29:07,150 --> 01:29:08,567 ‫نمی تونم بغلت کنم، نمی تونم بغلت کنم. 1636 01:29:08,650 --> 01:29:09,817 ‫از این ویروس متنفرم. 1637 01:29:09,900 --> 01:29:11,358 ‫دارم برات بوس میفرستم. 1638 01:29:11,442 --> 01:29:12,858 ‫اوه خدای من ‫سلام غریبه. 1639 01:29:12,942 --> 01:29:15,025 ‫سلام، اوه... 1640 01:29:15,108 --> 01:29:16,650 ‫اینجا وقتی تو رفتی، مرد. 1641 01:29:16,733 --> 01:29:18,275 ‫اوه ، شارلوت واقعا باید همین الان اسم.. 1642 01:29:18,358 --> 01:29:20,400 ‫مربی شخصی ورزشتو بهم بگی، جدی. 1643 01:29:20,483 --> 01:29:22,233 ‫در واقع به خاطر استرس وزن کم کردم، 1644 01:29:22,317 --> 01:29:23,483 ‫چون فهمیدم دوست دخترم داشت... 1645 01:29:23,567 --> 01:29:25,067 ‫کلی پول ازم می دزدید. 1646 01:29:25,150 --> 01:29:26,025 ‫چی؟ ‫داستانش طولانیه. 1647 01:29:26,108 --> 01:29:27,233 ‫برای الان نیست. 1648 01:29:27,317 --> 01:29:28,608 ‫سلام! ‫سلام 1649 01:29:28,692 --> 01:29:33,025 ‫تری،آره. ‫تری حدس بزن کی اینجاست؟ 1650 01:29:33,108 --> 01:29:35,025 ‫آره یه نگاهی به دوربین 14 بنداز. 1651 01:29:39,275 --> 01:29:41,025 ‫اوه لعنتی، لینداست. 1652 01:29:42,525 --> 01:29:44,275 ‫لیندا، این جا چیکار میکنی؟ 1653 01:29:44,358 --> 01:29:46,108 ‫اوه، اسمم تو لیست نیست، چون... 1654 01:29:46,192 --> 01:29:47,483 ‫با عمران یه قرار به خصوص گذاشتم. 1655 01:29:47,567 --> 01:29:48,858 ‫فقط برای 5 دقیقه به یه میز نیاز دارم. 1656 01:29:48,942 --> 01:29:51,775 ‫یا سه دقیقه. ‫شارلوت، میتونم؟ 1657 01:29:51,858 --> 01:29:53,817 ‫بیا رد شو. ‫باشه،اوه! 1658 01:29:53,900 --> 01:29:55,650 ‫اوم، باید برای راننده م صبر کنم. 1659 01:29:55,733 --> 01:29:57,567 ‫اوه، صبرکن. ‫ببخشید. 1660 01:29:59,358 --> 01:30:01,525 ‫سلام. ‫سرویس باربری B2B؟ 1661 01:30:01,608 --> 01:30:02,817 ‫اره. 1662 01:30:02,900 --> 01:30:03,983 ‫برای کالکشن ایو شوارتز؟ 1663 01:30:04,067 --> 01:30:05,358 ‫اها. ‫اره؟ 1664 01:30:05,442 --> 01:30:07,775 ‫خب، یه لحظه اینجا صبر کن. خب. 1665 01:30:07,858 --> 01:30:11,567 ‫نتونستیم از سرویس باربری معمولمون استفاده کنیم. 1666 01:30:11,650 --> 01:30:13,150 ‫دنیا بهم ریخته. 1667 01:30:13,233 --> 01:30:14,483 ‫باید این یارورو صد جور بررسیش کنم. 1668 01:30:14,567 --> 01:30:15,983 ‫فقط باید کارت شناساییش رو ببینیم. 1669 01:30:16,067 --> 01:30:17,858 ‫و عمران گفت که باید کارت شناسایی راننده رو چک کنیم. 1670 01:30:20,233 --> 01:30:21,442 ‫البته. 1671 01:30:26,275 --> 01:30:27,983 ‫میشه کارت شناساییتون رو ببینم؟ 1672 01:30:34,233 --> 01:30:35,817 ‫ممنون. 1673 01:30:35,900 --> 01:30:37,483 ‫اوپس. 1674 01:30:48,108 --> 01:30:49,317 ‫اوه ، خدای من، شارلوت. 1675 01:30:49,400 --> 01:30:51,650 ‫من بهت نگفتم. به تو از بین همه آدما. 1676 01:30:51,733 --> 01:30:52,817 ‫چی؟ 1677 01:30:52,900 --> 01:30:54,150 ‫فقط زلزله ترین، 1678 01:30:54,233 --> 01:30:55,650 ‫تاثیرگذارترین و شگفت انگیزترین خبره. 1679 01:30:55,733 --> 01:30:57,483 ‫یکی رو پیدا کردم. با یکی آشنا شدم. 1680 01:30:57,567 --> 01:30:59,275 ‫نه. ‫آره. 1681 01:30:59,358 --> 01:31:00,775 ‫اوه خدای من.فکر کردم میخوای تا ابد مجرد بمونی. 1682 01:31:00,858 --> 01:31:02,483 ‫منم! ‫اپلیکشن جفتیابی؟ بامبل(یک اپلیکیشن جفتیابی)؟ 1683 01:31:02,567 --> 01:31:04,817 ‫چه شکلیه؟ ‫اه، اون... 1684 01:31:07,108 --> 01:31:08,525 ‫یه شاعره. 1685 01:31:08,608 --> 01:31:09,983 ‫اوه؟ ‫آره. 1686 01:31:10,067 --> 01:31:11,567 ‫آره واقعا مثل یه شاعر خفنه. 1687 01:31:11,650 --> 01:31:12,942 ‫اوه، خدای من، خیلی رومانتیکه. 1688 01:31:13,025 --> 01:31:14,400 ‫همم، میدونم. 1689 01:31:14,483 --> 01:31:16,192 ‫ولی ببین، یه قرار برای گاوصندوق برای ساعت 7 دارم. 1690 01:31:16,275 --> 01:31:18,358 ‫باید کارای این یارو رو انجام بدم. ‫اوم-هوم. 1691 01:31:18,442 --> 01:31:21,192 ‫لیندا... ‫اوه زندگی، زندگی. 1692 01:31:21,275 --> 01:31:23,025 ‫نه؟هیچ وقت آدم نمیدونه چی سر راهش میاد. 1693 01:31:23,108 --> 01:31:24,733 ‫ام-هوم. ‫باشه. 1694 01:31:27,525 --> 01:31:28,942 ‫اوضاع خوبه. 1695 01:31:31,858 --> 01:31:33,525 ‫مرسی، مارک. 1696 01:31:33,608 --> 01:31:35,150 ‫هر کاری از دستم بربیاد، لیندا. 1697 01:31:37,275 --> 01:31:40,483 ‫خب،من یه کارت عبور هرودز برات می زنم.. 1698 01:31:40,567 --> 01:31:42,650 ‫که به همه قسمت ها بهت دسترسی بده. 1699 01:31:42,733 --> 01:31:46,233 ‫تاریخ تولد. ‫19 ام ژانویه 1809. 1700 01:31:46,317 --> 01:31:49,733 ‫ولی سال 1827 اولین شعرمو چاپ کردم. 1701 01:31:50,733 --> 01:31:52,150 ‫اوکی خیلی خب، خیلی خوبه. 1702 01:31:52,233 --> 01:31:54,400 ‫مسخره گرفتیش. ‫اصلا نترسیدی. 1703 01:31:54,483 --> 01:31:56,608 ‫19 ام ژانویه 1980. 1704 01:31:56,692 --> 01:31:58,233 ‫قد، 180 سانت. 1705 01:31:58,317 --> 01:31:59,733 ‫قامت.. ‫نیمه ورزشکاری. 1706 01:31:59,817 --> 01:32:02,025 ‫و من در درونم دارم میمیرم از دلهره. 1707 01:32:02,108 --> 01:32:04,900 ‫متوجهی که جفتمون دیوونه شدیم. 1708 01:32:04,983 --> 01:32:07,108 ‫ما هنوز هیچکاری انجام ندادیم. 1709 01:32:07,192 --> 01:32:10,733 ‫ارتکاب به جرم، هیچی. 1710 01:32:10,817 --> 01:32:12,317 ‫پس، کی اون لحظه شروع میشه؟ 1711 01:32:12,400 --> 01:32:15,025 ‫لحظه ای که قراره تصمیم بگیریم. 1712 01:32:15,108 --> 01:32:17,150 ‫تو اتاق کنترل دوربین های مدار بسته ، 1713 01:32:17,233 --> 01:32:19,900 ‫یه مرد ناشنواس که لبخونی میکنه. 1714 01:32:19,983 --> 01:32:22,108 ‫خفه شو. اینجارو ببین. 1715 01:32:22,942 --> 01:32:24,733 ‫چرا انقد واردی؟ 1716 01:32:32,858 --> 01:32:34,192 ‫اوه لیندا. 1717 01:32:34,275 --> 01:32:36,108 ‫فقط میخوام اسم این آقارو بدونم... 1718 01:32:36,192 --> 01:32:38,108 ‫در صورت آتشسوزی،پس... 1719 01:32:39,192 --> 01:32:41,192 ‫اسمش؟ ‫اوهوم. 1720 01:32:41,275 --> 01:32:42,733 ‫ادگار آلن پو. 1721 01:32:45,942 --> 01:32:47,483 ‫اه، ادگار. 1722 01:32:48,192 --> 01:32:51,067 ‫ادگار آلن پو. 1723 01:32:51,150 --> 01:32:52,650 ‫خوبه ممنون. 1724 01:32:55,025 --> 01:32:56,775 ‫این اولین بار تو صد سال اخیره که هارودز ... 1725 01:32:56,858 --> 01:32:59,442 ‫بسته شده. 1726 01:32:59,525 --> 01:33:02,233 ‫همه چیز باید بسته بندی بشه و داخل جعبه قرار داده بشه. 1727 01:33:02,317 --> 01:33:05,317 ‫مرواریدها، کیف ها، کارهای هنری عالی، جواهرات خاص. 1728 01:33:05,400 --> 01:33:06,317 ‫الماس ها. 1729 01:33:06,400 --> 01:33:08,025 ‫آره. الماس ها. 1730 01:33:13,358 --> 01:33:14,983 ‫یادته اون بازی ای که قبلنا میکردیم.. 1731 01:33:15,067 --> 01:33:16,733 ‫وقتی تو آسانسور تنهاییم، 1732 01:33:16,817 --> 01:33:18,317 ‫از هم یه سوالایی می پرسیم، 1733 01:33:18,400 --> 01:33:19,942 ‫و فقط اجازه داریم بهم دقیقا راستشو بگیم؟ 1734 01:33:21,442 --> 01:33:22,817 ‫بگو. 1735 01:33:22,900 --> 01:33:25,233 ‫بین منو تو چی خراب شد؟ 1736 01:33:27,442 --> 01:33:30,150 ‫وقتی باهات آشنا شدم، هیجان میخواستم و تو مهیج بودی. 1737 01:33:30,233 --> 01:33:34,817 ‫و بعد، من دیگه هیجان نخواستم توام دیگه مهیج نبودی. 1738 01:33:36,567 --> 01:33:38,275 ‫پس باید درست میشد که. ‫اره ولی نشد. 1739 01:33:38,358 --> 01:33:39,983 ‫چرا نشد؟ ‫نمی دونم. 1740 01:33:40,067 --> 01:33:43,650 ‫و این راستشه. 1741 01:33:43,733 --> 01:33:46,108 ‫<<درها باز می شوند.>> 1742 01:33:47,317 --> 01:33:49,483 ‫گشنته؟ ‫آره. 1743 01:34:11,775 --> 01:34:14,692 ‫یه ساعت قبل از نوبتمون برای گاوصندوق وقت داریم، 1744 01:34:14,775 --> 01:34:17,192 ‫پس چی میخوای بخوری پسکتون؟ 1745 01:34:17,275 --> 01:34:18,983 ‫به معنای واقعی همه چیز دارن. 1746 01:34:22,275 --> 01:34:24,108 ‫با بسته شدن مغازه، هارودز میخواد.. 1747 01:34:24,192 --> 01:34:26,025 ‫همه این عذاهارو به یه بانک عذا بده. 1748 01:34:31,067 --> 01:34:32,275 ‫خوبه. 1749 01:34:33,150 --> 01:34:34,733 ‫کسی داره مارو نگاه میکنه؟ 1750 01:34:35,317 --> 01:34:36,233 ‫شاید. 1751 01:34:37,692 --> 01:34:38,983 ‫یه کم بلندپروازی کن. 1752 01:34:43,150 --> 01:34:44,775 ‫بهترین خاویار بلوگا(بهترین نوع حاویار)؟ 1753 01:34:56,858 --> 01:34:58,317 ‫پس این اون لحظه س؟ 1754 01:34:58,858 --> 01:35:00,483 ‫نه. 1755 01:35:00,567 --> 01:35:03,817 ‫نه. باید قبل ازینکه تصمیم نهایی رو بگیریم یه چیزی رو مشخص کنیم. 1756 01:35:03,900 --> 01:35:06,067 ‫این ترافل پریگورد(نوعی قارچ گران قیمت) از ایتالیاس. 1757 01:35:06,150 --> 01:35:08,442 ‫735 پوند به فروش میره. 1758 01:35:08,525 --> 01:35:10,067 ‫فقط برای یه قارچ مسخره؟ ‫خب. 1759 01:35:10,150 --> 01:35:11,858 ‫خب، این چیزیه که باید تو ذهنمون مشخص بکنیم. 1760 01:35:11,942 --> 01:35:13,733 ‫تفاوت بین قیمت چیزها ، 1761 01:35:13,817 --> 01:35:15,400 ‫و ارزش چیزها برای من و تو چیه؟ 1762 01:35:15,483 --> 01:35:16,775 ‫پس، من یه پیکنیک ترتیب میدم. 1763 01:35:16,858 --> 01:35:17,942 ‫یه پیکنیک که در شرایط عادی ... 1764 01:35:18,025 --> 01:35:20,192 ‫حدود 5000 پوند برامون آب میخوره. 1765 01:35:49,858 --> 01:35:51,192 ‫<<در بسته می شود>> 1766 01:35:51,275 --> 01:35:53,150 ‫مادربزرگ عزیزم نژادپرست بود. 1767 01:35:53,233 --> 01:35:54,567 ‫واو. ‫آره. 1768 01:35:54,650 --> 01:35:56,192 ‫و من تازه تصمیم گرفتم اونو 1769 01:35:56,275 --> 01:35:57,483 ‫از آدمای هیِئت منصفه تو کله م... 1770 01:35:57,567 --> 01:35:59,192 ‫که کارایی که میکنمو قضاوت میکنن حذف کنم. 1771 01:36:01,483 --> 01:36:02,858 ‫پس دیگه کیا تو اون هیئت منصفه ن؟ 1772 01:36:04,233 --> 01:36:05,775 ‫مادر مرحومم، خدا و تو. 1773 01:36:06,567 --> 01:36:08,108 ‫چه طوریه که من هنوز اونجام؟ 1774 01:36:08,192 --> 01:36:09,692 ‫<<در باز می شود>> 1775 01:36:09,775 --> 01:36:12,192 ‫درها بازن، مجبور نیستم بهت راستشو بگم. 1776 01:36:14,733 --> 01:36:17,067 ‫قبلن برای وقت ناهارم میومدم اینجا. 1777 01:36:23,067 --> 01:36:25,483 ‫پس کدوم یکی ازون نقاشی هارو میخوای؟ 1778 01:36:25,567 --> 01:36:28,608 ‫آه، نمیخوام صاحب یه نقاشی باشم. 1779 01:36:29,733 --> 01:36:31,525 ‫میخوای یکی نقاشی کنی؟ 1780 01:36:31,608 --> 01:36:34,317 ‫فقط میخوام نقاشی کنم. 1781 01:36:36,358 --> 01:36:38,150 ‫پس، این لحظه ی موعوده. 1782 01:36:38,233 --> 01:36:39,692 ‫اوه، صبرکن. 1783 01:36:39,775 --> 01:36:41,942 ‫اون یارو ناشنوا داره نگاه میکنه؟ ‫چی؟ 1784 01:36:42,025 --> 01:36:44,733 ‫اوه، من اون یارورو از خودم درآوردم تا تو ساکت شی. 1785 01:36:44,817 --> 01:36:46,192 ‫اها. 1786 01:36:46,275 --> 01:36:47,942 ‫درباره ش فکر کن. 1787 01:36:48,025 --> 01:36:52,233 ‫سالی 100 هزار پوند برای ده سال. ‫سالی 50 هزار پوند برای 20 سال. 1788 01:36:52,317 --> 01:36:54,108 ‫یه میلیون پوند. ‫آره. 1789 01:36:54,192 --> 01:36:55,400 ‫تو میتونی نقاشی کنی. 1790 01:36:55,483 --> 01:36:57,108 ‫حتی لازم نیست چیزی بفروشی. 1791 01:36:57,192 --> 01:37:00,692 ‫<<در بسته می شود>> 1792 01:37:00,775 --> 01:37:02,858 ‫هیچ وقت دوچرخه سواری رو یاد نگرفتم . 1793 01:37:02,942 --> 01:37:03,900 ‫چی؟ ‫آره. 1794 01:37:03,983 --> 01:37:05,108 ‫هیچ وقت؟ ‫آره. 1795 01:37:05,192 --> 01:37:06,692 ‫مستقیم رفتم سراغ موتورسیکلت. 1796 01:37:08,317 --> 01:37:11,025 ‫قبل از کریسمس، یه رابطه جنسی با ماریا داشتم، 1797 01:37:11,108 --> 01:37:12,692 ‫و خیلی خوب بود. 1798 01:37:12,775 --> 01:37:14,400 ‫<<در باز می شود>> 1799 01:37:18,025 --> 01:37:22,192 ‫خب، پس مشخص کردیم که هردومون آزادی میخوایم. 1800 01:37:22,275 --> 01:37:25,275 ‫ماریا،واقعا؟ ‫اوه پکستون. 1801 01:37:25,358 --> 01:37:27,983 ‫پکستون ما نزدیکه مهمترین تصمیم .. 1802 01:37:28,067 --> 01:37:29,942 ‫زندگیمونو بگیریم. میشه تمرکز کنی؟ 1803 01:37:31,192 --> 01:37:33,525 ‫اوکی، تو فرایند تصمیم گیریمون، 1804 01:37:33,608 --> 01:37:35,733 ‫هنوز درباره اخلاقیات بحث نکردیم. 1805 01:37:35,817 --> 01:37:37,650 ‫اونو ببین. اون... 1806 01:37:37,733 --> 01:37:40,775 ‫کل شهر تو قرنطینه س. 1807 01:37:40,858 --> 01:37:43,233 ‫بیمارستانا نمیتونن باهاش کنار بیان. ‫یه میلیون پوند بهمون کمک میکنه. 1808 01:37:43,317 --> 01:37:46,067 ‫کار خوب هم میکنیم. به علاوه من فکرشو کردم. 1809 01:37:46,150 --> 01:37:47,900 ‫اگر پولا 50 پوندی باشه، همه ش تو یه چمدون جا میشه. 1810 01:37:47,983 --> 01:37:49,608 ‫میتونی بذاریش پشت در. ‫برش دار، مامانبزرگ. 1811 01:37:49,692 --> 01:37:52,900 ‫تو از شر مامانبزرگت راحت شدی. ‫آره خب، ممنون. 1812 01:37:52,983 --> 01:37:55,983 ‫پس خب، انجامش میدیم. 1813 01:37:57,192 --> 01:37:58,192 ‫لعنت بهش. 1814 01:37:59,025 --> 01:38:00,567 ‫همین الان تصمیم میگیریم. 1815 01:38:02,025 --> 01:38:02,942 ‫باشه. 1816 01:38:06,067 --> 01:38:07,900 ‫اگر قبلن بود میبوسیدمت. 1817 01:38:10,192 --> 01:38:11,983 ‫بذار ببینیم چی پیش میاد. 1818 01:38:31,525 --> 01:38:33,942 ‫باشه. ‫لعنتی. 1819 01:38:34,025 --> 01:38:35,525 ‫ماریا؟ ‫خیلی خب وقتشه بریم. 1820 01:38:35,608 --> 01:38:37,608 ‫واقعا؟ ‫باید بریم سمت گاوصندوق ها. 1821 01:38:39,692 --> 01:38:41,817 ‫پس قراره انجامش بدیم یا نه؟ 1822 01:38:57,358 --> 01:38:59,192 ‫خوبی؟ 1823 01:38:59,275 --> 01:39:01,608 ‫خدایا،نه. 1824 01:39:01,692 --> 01:39:03,733 ‫واقعا خدا بخشی از هیئت منصفه تو سرته؟ 1825 01:39:03,817 --> 01:39:05,025 ‫اها. 1826 01:39:05,108 --> 01:39:06,858 ‫و محض اطلاعت، خدا با هرکاری که تصمیم بگریم بکنیم ... 1827 01:39:06,942 --> 01:39:08,733 ‫مشکلی نداره. 1828 01:39:09,608 --> 01:39:11,025 ‫دونستنش خوبه. 1829 01:39:12,567 --> 01:39:14,400 ‫سلام، پی جی، درسته؟ ‫بله، خانم. 1830 01:39:14,483 --> 01:39:15,900 ‫راهنماییمون کن. 1831 01:39:18,400 --> 01:39:21,025 ‫چرا اسم ادگار آلن پو انقدر اشناس؟ 1832 01:39:34,983 --> 01:39:36,608 ‫ممنون. ‫خواهش میکنم. 1833 01:40:02,317 --> 01:40:03,900 ‫قراره اون چیزو بفرستی نیویورک؟ 1834 01:40:35,983 --> 01:40:37,525 ‫تم زیردریا بوده. ‫آره. 1835 01:40:37,608 --> 01:40:39,900 ‫ایده منه. ‫قشنگه. 1836 01:40:39,983 --> 01:40:41,983 ‫تو کاری که میکنی خیلی واردی. تو کاری که میکردی. 1837 01:40:43,775 --> 01:40:45,317 ‫خب فقط باید جواهرات و اکسسوری هارو ... 1838 01:40:45,400 --> 01:40:46,733 ‫بسته بندی کنیم. 1839 01:40:46,817 --> 01:40:48,150 ‫لباسا همه ش میره طبقات پایین، 1840 01:40:48,233 --> 01:40:49,358 ‫پس نباید زمان زیادی ببره. 1841 01:40:49,442 --> 01:40:51,150 ‫آره زمان زیادی نمیبره پس... 1842 01:40:52,192 --> 01:40:53,567 ‫درش بیارم؟ 1843 01:40:54,483 --> 01:40:56,525 ‫آره. چرا که نه؟ 1844 01:41:04,692 --> 01:41:05,858 ‫باشه. 1845 01:41:25,733 --> 01:41:27,233 ‫سریع انجامش بده، ماهی های توش پیرانان.( ماهی گوشت خوار) 1846 01:41:27,317 --> 01:41:30,483 ‫چی؟ ‫قرار بوده نمادین باشه. 1847 01:41:30,567 --> 01:41:31,983 ‫نماد چی؟... ‫یادم نیست، خب. 1848 01:41:32,067 --> 01:41:33,483 ‫فقط زود انجامش بده. 1849 01:41:33,567 --> 01:41:35,275 ‫مشکلی برات پیش نمیاد. 1850 01:41:51,442 --> 01:41:52,983 ‫پس، این اون لحظه س . 1851 01:41:54,608 --> 01:41:57,650 ‫به نظر خیلی راحت میاد. 1852 01:41:57,733 --> 01:41:59,733 ‫هیچ وقت موضوع درباره اینکه میتونیم از پسش بربیایم یا نه نبوده پکستون. 1853 01:41:59,817 --> 01:42:01,608 ‫درباره اینه که... ‫باید انجامش بدیم؟ 1854 01:42:01,692 --> 01:42:03,400 ‫و انجامش میدیم؟ ‫درباره من و توعه. 1855 01:42:03,483 --> 01:42:06,067 ‫و نمیگم که الان قراره انجامش بدیم، 1856 01:42:06,150 --> 01:42:10,192 ‫ولی اگر بدیم، لازمه که یه قدم به سمت چپ برداری. 1857 01:42:12,942 --> 01:42:15,150 ‫پس قدمو بردارم؟ 1858 01:42:17,192 --> 01:42:18,650 ‫قدمو بردار و بعدش تصمیم میگیریم. 1859 01:42:23,233 --> 01:42:24,692 ‫لیندا... 1860 01:42:24,775 --> 01:42:25,733 ‫اگرقراره تو لحظه تصمیم بگیریم ، 1861 01:42:25,817 --> 01:42:27,692 ‫من میگم انجامش بدیم. 1862 01:42:27,775 --> 01:42:29,442 ‫اگر قراره لحظه برامون تصمیم بگیره، 1863 01:42:29,525 --> 01:42:33,525 ‫اون وقت، به نظر من، لحظه داره بلند و واضح میگه که... 1864 01:42:33,608 --> 01:42:34,983 ‫"الماس بدلی رو بذار تو جعبه لعنتی.. 1865 01:42:35,067 --> 01:42:36,983 ‫و اصلی رو بذار تو کیفت." 1866 01:42:39,108 --> 01:42:43,650 ‫آزادی، لیندا، لحظه قشنگیه. 1867 01:43:16,150 --> 01:43:17,650 ‫باشه. 1868 01:43:18,650 --> 01:43:19,817 ‫باشه. 1869 01:43:22,150 --> 01:43:23,442 ‫همه چی تحت کنترله. ‫تحت کنترله. 1870 01:43:23,525 --> 01:43:25,608 ‫تحت کنترله. ‫آره. 1871 01:43:27,567 --> 01:43:30,733 ‫فکر کنم باید از کیف دستی ها شروع کنیم، 1872 01:43:30,817 --> 01:43:33,858 ‫و اه باید کیسه های کاورشونو... 1873 01:43:33,942 --> 01:43:35,150 ‫لیندا! 1874 01:43:35,233 --> 01:43:36,442 ‫لیندا منم. ‫دونالد. 1875 01:43:36,525 --> 01:43:39,608 ‫باید فورا باهات صحبت کنم. 1876 01:43:39,692 --> 01:43:42,442 ‫اوم ببخشید میشه یه دقیقه 1877 01:43:42,525 --> 01:43:44,192 ‫یه قدمی چیزی بزنی؟ 1878 01:43:44,275 --> 01:43:46,692 ‫یه چیز خیلی مهمی باید به همکارم بگم. 1879 01:43:48,608 --> 01:43:50,775 ‫اوهوم. 1880 01:43:53,275 --> 01:43:54,567 ‫اه.. 1881 01:43:55,067 --> 01:43:56,317 ‫دونالد... 1882 01:43:56,400 --> 01:43:59,067 ‫خب فک کردم اخراجت کردم ، 1883 01:43:59,150 --> 01:44:00,483 ‫ولی اینجایی. 1884 01:44:00,567 --> 01:44:02,983 ‫لیندا، گوش کن. یکی یه تماس ناشناس گرفته... 1885 01:44:03,067 --> 01:44:04,650 ‫با سردفتر میراکور. 1886 01:44:04,733 --> 01:44:06,983 ‫گفتن که راننده ای که از B2B اومده.. 1887 01:44:07,067 --> 01:44:08,942 ‫برای بردن کالکشن ایو شوارتز... 1888 01:44:09,025 --> 01:44:10,442 ‫داره از یه اسم تقلبی استفاده میکنه. 1889 01:44:10,525 --> 01:44:12,525 ‫و سو سابقه داره. 1890 01:44:13,567 --> 01:44:15,608 ‫مامان بزرگ سلام. 1891 01:44:15,692 --> 01:44:17,942 ‫به محض اینکه تونستم اومدم. ‫خداروشکر که حالت خوبه. 1892 01:44:18,025 --> 01:44:19,942 ‫- من خوبم. ‫- خب، پلیس داره میرسه. 1893 01:44:20,025 --> 01:44:22,317 ‫- پلیس داره میاد و... ‫- هر لحظه ممکنه برسن. 1894 01:44:22,400 --> 01:44:24,650 ‫هر آن ممکنه بریزن اینجا. ‫باشه، این... 1895 01:44:24,733 --> 01:44:26,067 ‫حالا زمان علیه ماست. 1896 01:44:26,150 --> 01:44:28,275 ‫آه، اگه اون بی گناهه ‫و همین کسی باشه که میگه، 1897 01:44:28,358 --> 01:44:29,983 ‫- اون وقت همه چی... ‫- همه چی درست میشه. 1898 01:44:30,067 --> 01:44:32,567 ‫و درست میشه، دونالد، ‫چون من میدونم چیکار کنم. 1899 01:44:32,650 --> 01:44:33,817 ‫منظورت چیه؟ 1900 01:44:33,900 --> 01:44:34,650 ‫- چیکار قراره بکنی؟ ‫- پکستون؟ 1901 01:44:34,733 --> 01:44:35,650 ‫پکستون؟ 1902 01:44:37,983 --> 01:44:40,317 ‫دونالد. پکستون. 1903 01:44:40,400 --> 01:44:41,775 ‫پکستون. دونالد. 1904 01:44:41,858 --> 01:44:42,942 ‫تو کی هستی؟ 1905 01:44:43,025 --> 01:44:44,650 ‫من ادگار آلن پو هستم، ‫مشخصا. 1906 01:44:44,733 --> 01:44:46,900 ‫- اون همین الان پکستون صدات کرد. ‫- آره، دونالد، این پکستونه. 1907 01:44:46,983 --> 01:44:49,650 ‫و من یه زنم که ‫اسمم لیندا جارویسه. 1908 01:44:49,733 --> 01:44:53,233 ‫من یه زن معمولی ام که، ‫شصت ثانیه پیش، 1909 01:44:53,317 --> 01:44:55,483 ‫یه تصمیم غیر معمولی ‫گرفتم. 1910 01:44:55,567 --> 01:44:56,942 ‫لیندا، ‫می خوای بهش چی بگی؟ 1911 01:44:57,025 --> 01:44:58,358 ‫اون چه ربطی به تو داره؟ 1912 01:44:58,442 --> 01:45:01,900 ‫ربطی که به اون ‫داره اینه که... 1913 01:45:01,983 --> 01:45:04,817 ‫من با اون برای ده ساله که تو رابطه ام و ‫معشوقه امه ، 1914 01:45:04,900 --> 01:45:06,733 ‫و فکر می کنم ‫که هنوز عاشقشم. 1915 01:45:06,817 --> 01:45:08,150 ‫واقعا؟ 1916 01:45:08,233 --> 01:45:10,692 ‫ولی از اون مهم تر، ‫اون همدستمه. 1917 01:45:10,775 --> 01:45:13,317 ‫میبینی، دونالد، همین الان... ‫فقط یک دقیقه ی پیش، 1918 01:45:13,400 --> 01:45:15,025 ‫من تصمیم گرفتم...ما تصمیم گرفتیم... 1919 01:45:15,108 --> 01:45:17,358 ‫تا الماس هریس به ارزش ‫سه ملیون پوند رو بدزدیم. 1920 01:45:17,442 --> 01:45:19,358 ‫ای لعنت. ‫ریزش اعترافات. 1921 01:45:19,442 --> 01:45:20,608 ‫نه، اشکالی نداره، ‫و من می دونم دونالد... 1922 01:45:20,692 --> 01:45:21,817 ‫و همین طور ‫ما انتخابی نداریم، 1923 01:45:21,900 --> 01:45:23,233 ‫چون دونالد به ‫پلیس زنگ زده... 1924 01:45:23,317 --> 01:45:24,608 ‫و اونا هر آن ممکنه برسن. 1925 01:45:24,692 --> 01:45:26,358 ‫- اوه، لعنت! ‫- همون طور که گفتم، 1926 01:45:26,442 --> 01:45:28,108 ‫قراره که درست بشه، ‫چون وقتی که پلیس رسید، 1927 01:45:28,192 --> 01:45:29,858 ‫ما قرار نیست اینجا باشیم، ‫ما قراره که رفته باشیم. 1928 01:45:29,942 --> 01:45:31,442 ‫- تو بری؟ ‫- آره، ما بریم. 1929 01:45:31,525 --> 01:45:33,025 ‫و دونالد قراره ‫بهشون بگه... 1930 01:45:33,108 --> 01:45:34,317 ‫که با لیندا صحبت کرده... 1931 01:45:34,400 --> 01:45:35,608 ‫و اون بهش گفته که ‫همه چی قراره درست بشه، 1932 01:45:35,692 --> 01:45:37,025 ‫همه چیز ‫یه سوءتفاهم بوده. 1933 01:45:37,108 --> 01:45:39,817 ‫و بعد، اون قراره اینو بهشون ‫بده، 1934 01:45:39,900 --> 01:45:41,567 ‫کارت شناسایی تو. 1935 01:45:41,650 --> 01:45:43,942 ‫و بعد تو قراره که بگی ‫راننده رو از ... 1936 01:45:44,025 --> 01:45:45,358 ‫از ماموریت دیگه ای شناختی. 1937 01:45:45,442 --> 01:45:46,733 ‫و بعد، تو قراره براشون ‫یه داستان تعریف کنی. 1938 01:45:46,817 --> 01:45:48,525 ‫تو قراره براشون یه داستان ‫تعریف کنی که... 1939 01:45:48,608 --> 01:45:50,858 ‫که این راننده چطور تو اداره اش یه ‫دشمن داشت که ازش متنفر بود. 1940 01:45:50,942 --> 01:45:52,483 ‫- قراره بگم؟ ‫- آره، می گی. 1941 01:45:52,567 --> 01:45:54,900 ‫و میدونی دونالد، ‫چرا قراره همه ی اینکارا رو بکنی؟ 1942 01:45:54,983 --> 01:45:58,108 ‫- نه. چرا؟ ‫- چون ما آدم های خوبی هستیم. 1943 01:45:58,192 --> 01:46:00,442 ‫پکستون، دونالد، ‫ما سه تامون آدم های خوبی هستیم. 1944 01:46:00,525 --> 01:46:02,150 ‫و اون حروم زاده هایی که ‫که بهم گفتن اخراجت کنم... 1945 01:46:02,233 --> 01:46:03,692 ‫و اون حروم زاده ای که ‫که الماس رو خرید، 1946 01:46:03,775 --> 01:46:06,067 ‫اونا حتی متوجه نخواهند شد ‫که اون رفته. 1947 01:46:06,150 --> 01:46:08,733 ‫- به ان اچ اس هم اشاره کن. ‫- آره. آره، اوه! 1948 01:46:10,983 --> 01:46:12,733 ‫دونالد، چی میگی؟ 1949 01:46:12,817 --> 01:46:14,733 ‫بخاطر ما دروغ میگی، دونالد؟ 1950 01:46:17,317 --> 01:46:21,567 ‫من فکر می کنم همه ی این هرج و مرج ‫بخاطر قرنطینه است. 1951 01:46:21,650 --> 01:46:24,108 ‫قرنطینه لعنتیه احمقانه ی دیوانه کننده... 1952 01:46:24,192 --> 01:46:25,608 ‫که همه ی ما رو آزاد کرده. 1953 01:46:25,692 --> 01:46:27,150 ‫دونالد، ما بهت پول میدیم. 1954 01:46:27,233 --> 01:46:28,650 ‫مرده شور پولو ببرن. ‫اینکارو برای پول نمیکنم، 1955 01:46:28,733 --> 01:46:29,692 ‫برای زیبایی میکنم. 1956 01:46:29,775 --> 01:46:31,650 ‫لیندا، تو فوق العاده ای. 1957 01:46:31,733 --> 01:46:35,608 ‫لیندا، و اونم معشوق خلافکار مرموزته، 1958 01:46:35,692 --> 01:46:37,608 ‫و تو داری تو صورت ‫سیستم یکپارچه همه چیز 1959 01:46:37,692 --> 01:46:39,400 ‫تف میکنی. 1960 01:46:39,483 --> 01:46:41,025 ‫در طول قرنطینه وقت داشتم که... 1961 01:46:41,108 --> 01:46:44,692 ‫فکر کنم و تو پارک نزدیک خونه مامانم قدم بزنم، 1962 01:46:44,775 --> 01:46:47,525 ‫اوه خدایا،جدا از کسایی که سگشونو اورده بودن بیرون و کسایی که میدویدن... 1963 01:46:47,608 --> 01:46:50,983 ‫که همه جا نفس میکشیدن، ‫وای خدایا، دنیای قشنگیه. 1964 01:46:51,067 --> 01:46:53,150 ‫حتی قبل از ‫ویروس لعنتی، 1965 01:46:53,233 --> 01:46:55,608 ‫همه مون توی روتین زندگی خودمون ‫گیر افتاده بودیم، 1966 01:46:55,692 --> 01:46:57,317 ‫مدل ‫خودمون... 1967 01:46:57,400 --> 01:46:58,567 ‫لیندا، ما باید گورمون رو ‫از اینجا گم کنیم. 1968 01:46:58,650 --> 01:47:00,108 ‫بذاریم دونالد لحظه ی خودش رو داشته باشه. 1969 01:47:00,192 --> 01:47:01,275 ‫...شروع به کار نکن! 1970 01:47:01,358 --> 01:47:02,567 ‫من فقط اومدم اینجا... 1971 01:47:02,650 --> 01:47:03,942 ‫بخاطر اینکه در موردت ‫نگران بودم، لیندا. 1972 01:47:04,025 --> 01:47:05,567 ‫من اهمیتی ‫به میراکور نمیدم، 1973 01:47:05,650 --> 01:47:08,108 ‫الماس لعنتیشون، ‫اهمیتی برام ندارن. 1974 01:47:08,192 --> 01:47:11,067 ‫من می خوام ‫همه چیز دزدیده بشه. 1975 01:47:11,150 --> 01:47:14,067 ‫من بخاطرت دروغ میگم، لیندا، 1976 01:47:14,150 --> 01:47:19,817 ‫بخاطر اینکه نوبت منه ‫که یه غلطی بکنم! 1977 01:47:32,317 --> 01:47:33,900 ‫دیوونگیه، همشون، اینطور نیست؟ 1978 01:47:33,983 --> 01:47:35,567 ‫آره. 1979 01:47:35,650 --> 01:47:37,442 ‫کی فکرش رو می کرد یه ماه پیش ‫ما در حال انجام اینکار باشیم. 1980 01:47:38,358 --> 01:47:39,483 ‫من که نه. 1981 01:47:41,608 --> 01:47:43,817 ‫«ادگار آلن پو.» 1982 01:47:43,900 --> 01:47:47,483 ‫«ادگار آلن پو، ‫لطفا به عوامل امنیتی اطلاع بده.» 1983 01:48:02,025 --> 01:48:03,692 ‫«آقای ادگار آلن پو، 1984 01:48:03,775 --> 01:48:06,483 ‫لطفا سریع تر به عوامل امنیتی گزارش بدین.» 1985 01:48:06,567 --> 01:48:08,150 ‫فکر می کنم باید ‫عجله کنیم. 1986 01:48:08,233 --> 01:48:10,817 ‫عجله نکن. ما قصد نداریم ‫که بندر داکیرک رو ترک کنیم! 1987 01:48:10,900 --> 01:48:12,108 ‫همون جا وایستا. اگه راه بری، 1988 01:48:12,192 --> 01:48:14,150 ‫باید سمت راست کشتی ‫باشی. 1989 01:48:16,525 --> 01:48:17,983 ‫رهاش کن. ‫رهاش کن. 1990 01:48:19,275 --> 01:48:20,858 ‫لیندا؟ 1991 01:48:20,942 --> 01:48:23,483 ‫« ادگار آلن پو.» 1992 01:48:23,567 --> 01:48:26,567 ‫«اقای آلن پو، ‫لطفا به امنیت اطلاع بدید.» 1993 01:48:26,650 --> 01:48:29,358 ‫اون مایکله با فلش هاش از زوم. 1994 01:48:34,775 --> 01:48:37,400 ‫«آقای ادگار آلن پو، 1995 01:48:37,483 --> 01:48:40,442 ‫لطفا هر چه سریع تر به امنیت اطلاع بدید.» 1996 01:48:42,567 --> 01:48:44,692 ‫اوه، لعنت. 1997 01:48:44,775 --> 01:48:46,650 ‫باید کارت عبور هارودزتو برگردونی. 1998 01:48:46,733 --> 01:48:48,025 ‫تو برو. خودت رو نجات بده. 1999 01:48:48,108 --> 01:48:49,400 ‫این منم که ‫سرنوشت داره سر به سرم میذاره. 2000 01:48:49,483 --> 01:48:51,358 ‫فقط به راه رفتن ادامه بده. 2001 01:48:53,108 --> 01:48:54,400 ‫ادگار آلن پو. 2002 01:48:59,067 --> 01:49:00,692 ‫این رو تو دفتر ‫جا گذاشتی. 2003 01:49:02,233 --> 01:49:03,942 ‫تو فرودگاه هیترو بهش نیاز داری. 2004 01:49:07,900 --> 01:49:10,150 ‫خیلی ممنونم. 2005 01:49:10,233 --> 01:49:13,275 ‫همه میگن، آه، ‫لیندا، زود برگرد، 2006 01:49:13,358 --> 01:49:14,650 ‫و همه دوست داریم. 2007 01:50:20,900 --> 01:50:22,150 ‫از اون شب، ‫ما تصمیم گرفتیم... 2008 01:50:22,233 --> 01:50:23,817 ‫که درسته الان جفتمون ‫پولداریم... 2009 01:50:23,900 --> 01:50:26,025 ‫و جفتمون دیگه شغل هایی ‫که ازش متنفر باشیم رو نداریم، 2010 01:50:26,108 --> 01:50:27,358 ‫کش اومدن قرنطینه... 2011 01:50:27,442 --> 01:50:28,983 ‫هنوز داره شدیدا ‫رابطمون رو تست می کنه. 2012 01:50:29,067 --> 01:50:30,650 ‫"خوشحال تا ابد" ‫نمی تونه باقی بمونه... 2013 01:50:30,733 --> 01:50:32,608 ‫وقتی کسی کیسه ی ‫آردت رو قایم کنه. 2014 01:50:32,692 --> 01:50:34,275 ‫اوکی، باشه دیگه. باشه. 2015 01:50:35,317 --> 01:50:37,692 ‫کیسه س آردت ایناهاش. ‫من فقط... 2016 01:50:37,775 --> 01:50:39,900 ‫ازت می خوام قول بدی که ‫دیگه قرار نیست نون بپزی. 2017 01:50:39,983 --> 01:50:41,233 ‫چرا نپزم؟ 2018 01:50:41,317 --> 01:50:43,192 ‫بخاطر کثیفی و ‫بی فایدگی... 2019 01:50:43,275 --> 01:50:45,858 ‫و چون غیر قابل خوردن میشه، ‫و مثل تمام نون های خونگی دیگه، 2020 01:50:45,942 --> 01:50:47,358 ‫یه گلوله ی آرد ‫بدرد نخور میشه. 2021 01:50:47,442 --> 01:50:49,233 ‫پدرم عادت داشت درست کنه ‫و ما مجبور بودیم بخوریم، 2022 01:50:49,317 --> 01:50:50,775 ‫در غیر اینصورت اون توی ‫کارگاهش ناپدید می شد... 2023 01:50:50,858 --> 01:50:53,108 ‫و این اسباب بازی های چوبی ‫ناامید کننده رو می ساخت. 2024 01:50:53,192 --> 01:50:55,025 ‫- دیگه هیچ وقت. ‫- لیندا، تو عقلت رو از دست دادی. 2025 01:50:55,108 --> 01:50:55,942 ‫چی؟ من گم گردم... 2026 01:50:56,025 --> 01:50:57,358 ‫تو یه جوجه تیغی رو خاک کردی... 2027 01:50:57,442 --> 01:50:59,567 ‫و یه سخنرانی ‫بالای قبرش لعنتی اش کردی. 2028 01:50:59,650 --> 01:51:01,775 ‫و عمدا یه بطری رو ‫بالای سقف گذاشتی 2029 01:51:01,858 --> 01:51:03,858 ‫- بالای پله ها. ‫نه، تمام مدت اونجا بود. 2030 01:51:03,942 --> 01:51:05,858 ‫- من تقریبا گردن لعنتی ام رو شکوندم. ‫- اگه ازم می پرسیدی، 2031 01:51:05,942 --> 01:51:07,108 ‫من نربون رو ‫نگه می داشتم. 2032 01:51:07,192 --> 01:51:08,192 ‫اگر "تمام مدت " اون جا بوده، 2033 01:51:08,275 --> 01:51:09,650 ‫من متوجه اش میشدم. 2034 01:51:09,733 --> 01:51:11,108 ‫ولی تو نفهمیدی ‫که هیچ فایده ای توی ... 2035 01:51:11,192 --> 01:51:12,483 ‫بستن چمدون نیست... 2036 01:51:12,567 --> 01:51:15,400 ‫بخاطر اینکه در حقیقت ‫جایی نیست که بتونی بری. 2037 01:51:15,483 --> 01:51:18,067 ‫اونا دوباره قرنطینه رو دو هفته ی دیگه ‫تمدید کردن. 2038 01:51:21,733 --> 01:51:23,150 ‫اوه، کثافت. 2039 01:51:25,192 --> 01:51:27,525 ‫خب... 2040 01:51:28,983 --> 01:51:30,400 ‫همه ی اینا برای ‫یه کیسه ی آرد... 2041 01:51:30,483 --> 01:51:32,900 ‫و مطمئنا برای یه بطری ‫که قبلا وجود داشته. 2042 01:51:32,983 --> 01:51:37,525 ‫و بخاطر اینکه امروز تولدمه. 2043 01:51:38,650 --> 01:51:39,942 ‫اشکالی نداره. 2044 01:51:40,025 --> 01:51:41,525 ‫- می دونم. ‫- اشکالی نداره. 2045 01:51:41,608 --> 01:51:43,567 ‫- قرنطینه است. ‫نه، میدونستم. 2046 01:51:43,650 --> 01:51:46,733 ‫- هیچکس نمیدونه چه روزیه، بیخیال تاریخ. ‫- و من برات یه چیزی گرفتم. 2047 01:51:46,817 --> 01:51:48,817 ‫من یه چیزی برات گرفتم ‫که تو واقعا، واقعا می خوای. 2048 01:51:56,317 --> 01:51:57,942 ‫برو حال کن. 2049 01:52:00,567 --> 01:52:04,317 ‫- دو هفته ی دیگه؟ ‫- دو هفته ی دیگه. 2050 01:52:04,400 --> 01:52:07,108 ‫خب، پس، ‫صبر طولانی سررفته من... 2051 01:52:07,192 --> 01:52:09,483 ‫شاید یه شعر دیگه نیاز داره. 2052 01:52:10,192 --> 01:52:11,358 ‫همم. 2053 01:52:11,442 --> 01:52:14,275 ‫«شمردن ضربان ها» ‫توسط رابرت گریوز. 2054 01:52:15,608 --> 01:52:19,567 ‫" تو، عشق، و من، ‫من و تو، 2055 01:52:19,650 --> 01:52:21,442 ‫و اگر بیشتر از ‫من و تو نباشه، 2056 01:52:21,525 --> 01:52:24,358 ‫چی به من وتو اهمیت میده؟ 2057 01:52:29,483 --> 01:52:35,733 ‫"شمردن ضربان ها، ‫شمردن ضربان های کند قلب ، 2058 01:52:35,817 --> 01:52:40,317 ‫خونریزی تا مرگ ‫با ضربان های کند قلب ، 2059 01:52:40,400 --> 01:52:42,983 ‫درحالی که بیداریم دروغ می گیم. 2060 01:52:43,067 --> 01:52:48,733 ‫روز بی ابر، شب، ‫و یه روز بی ابر دیگه، 2061 01:52:48,817 --> 01:52:53,483 ‫تا اون زمان یه روزی یه ابر بزرگ بالای ‫سرشون ظاهر میشه." 2062 01:52:53,567 --> 01:52:56,317 ‫و اون روز، ‫قرنطینه به پایان می رسه! 2063 01:52:59,233 --> 01:53:02,317 ‫"فقط اینجا، ‫همون طور که اینجاییم، با هم دیگه، 2064 01:53:02,400 --> 01:53:07,483 ‫الان و اینجا، ‫من و تو همیشه." 2065 01:53:07,507 --> 01:53:12,507 ‫ترجمه از رضا حضرتی و ماهشاد Mahshad, RezaH 2066 01:53:12,531 --> 01:53:20,665 وب سایتی خاص برای کاربرانی خاص www.FoxMovie.Co