1 00:00:01,415 --> 00:00:10,415 ‫« بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » ‫:.: Bia2Movies.bid :.: 8 00:00:34,959 --> 00:00:40,959 ‫« دانلود اپلیکیشن با قابلیت پخش آنلاین » ‫:.: WwW.Bia2Movies.App :.: 9 00:01:00,960 --> 00:01:09,960 ‫»» تــرجــمــه: تـورج پـاکـاری و حـسـیـن «« ‫:.:.: HosseinTL & Stef@n :.:.: 1 00:00:11,416 --> 00:00:13,416 ‫خیلی‌خب. ‫از سوراخِ توی دیوار فیلم میگیریم 2 00:00:13,500 --> 00:00:15,166 ‫توشیرو، دوربین رو ببر روی ایوون 3 00:00:17,250 --> 00:00:19,291 ‫خیلی‏خب. ‫در ورودی خونه رو ببندین 4 00:00:20,833 --> 00:00:22,208 ‫ردیفه. ‫بیاین آماده ضبط باشیم 5 00:00:24,333 --> 00:00:26,083 ‫آره. عالیه 6 00:00:30,208 --> 00:00:32,958 ‫خیلی‎خب. میریم واسه شروع. ‫و حرکت 7 00:01:22,957 --> 00:01:25,410 ‫[اسکار آیزاک - جسیکا چستین] 8 00:01:25,411 --> 00:01:28,310 ‫[صحنه‌هایی از یک ازدواج] 9 00:01:28,311 --> 00:01:31,311 ‫«صحنه‌ی سوم» ‫« دره‌ی اشک » 10 00:01:35,958 --> 00:01:38,000 ‫عجب 11 00:01:38,083 --> 00:01:39,708 ‫ازش خوشت نمیاد؟ ‫خوشت میاد؟ 12 00:01:39,791 --> 00:01:42,041 ‫نه. این فقط... ‫بیا تو. بیا تو 13 00:01:45,416 --> 00:01:46,625 ‫- سلام ‫- سلام 14 00:01:50,250 --> 00:01:52,625 ‫هی 15 00:01:56,583 --> 00:01:58,583 ‫خیلی‎خب. ‫بیا داخل 16 00:01:59,875 --> 00:02:01,958 ‫- خوابیده؟ ‫- آره. آره 17 00:02:02,041 --> 00:02:03,416 ‫زود خوابید 18 00:02:03,500 --> 00:02:05,250 ‫زمان خواب چطور بود؟ 19 00:02:05,333 --> 00:02:06,958 ‫- آم... ‫- یه اتاق نشیمنِ جدید داری 20 00:02:07,041 --> 00:02:11,541 ‫بله. خب، صندلی‌های دسته‌دار... ‫اونا... میدونی... 21 00:02:11,625 --> 00:02:12,625 ‫هنینگزنس‌ها؟ 22 00:02:12,708 --> 00:02:15,166 ‫آره. آره. ‫خوشگل بودن، 23 00:02:15,250 --> 00:02:17,541 ‫ولی واسه تلوزیون تماشا کردن ‫خیلی راحت نبودن 24 00:02:17,625 --> 00:02:19,375 ‫قبلا ازشون ایراد نمی‌گرفتی 25 00:02:19,458 --> 00:02:21,208 ‫خب، قبلا اصلا تلوزیون تماشا نمیکردم 26 00:02:21,291 --> 00:02:22,666 ‫اوه 27 00:02:22,750 --> 00:02:26,583 ‫و فرش... ‫یعنی گوش کن، این... 28 00:02:26,666 --> 00:02:30,333 ‫واقعا خیلی زشته 29 00:02:30,416 --> 00:02:31,333 ‫واقعا همچین نظری داری؟ 30 00:02:31,416 --> 00:02:33,416 ‫اوه، خدای من. آره. ‫این کاناپه رو ببین 31 00:02:33,500 --> 00:02:34,458 ‫چشه؟ 32 00:02:34,541 --> 00:02:35,833 ‫یه توهین به مبل سبزه‌ست 33 00:02:35,916 --> 00:02:37,333 ‫ببین، انگار باهم سر جنگ دارن 34 00:02:37,416 --> 00:02:39,208 ‫آره خب، ولی خیلی راحته 35 00:02:39,291 --> 00:02:41,083 ‫خیلی زشته. ‫از کجا گرفتیش؟ ایکیا؟ 36 00:02:41,166 --> 00:02:42,625 ‫راستش رو بخوای، آره 37 00:02:42,708 --> 00:02:45,000 ‫- آره. ولی گرم و نرمه ‫- حالا، چرا بهم زنگ نزدی؟ 38 00:02:45,083 --> 00:02:46,625 ‫می‌بردمت خرید 39 00:02:46,708 --> 00:02:48,708 ‫نمیدونم، یعنی... ‫حتی خودم انجامش میدادم 40 00:02:48,791 --> 00:02:50,666 ‫نمیدونم. ‫فقط خودم انجامش دادم 41 00:02:52,041 --> 00:02:54,041 ‫خب، کِی این کارها رو با موهات کردی؟ 42 00:02:54,125 --> 00:02:55,583 ‫حدود یه هفته پیش 43 00:02:55,666 --> 00:02:58,208 ‫- اوه، باشه ‫- فکر کردم ایوا بهت میگه، پس... 44 00:02:58,291 --> 00:03:02,000 ‫نه، اون... ‫ایوا محتاط‌ترین... 45 00:03:02,083 --> 00:03:04,125 ‫بچه‌ی پنج ساله روی کره‌ی زمینه 46 00:03:04,208 --> 00:03:05,916 ‫بعضی وقت‌ها اینکه چقدر احساسات... 47 00:03:06,000 --> 00:03:08,083 ‫- رو تو خودش میریزه، قلبم رو به درد میاره ‫- میدونم. آره 48 00:03:09,083 --> 00:03:10,916 ‫اون امروز بعد از مدرسه چطور بود؟ 49 00:03:12,041 --> 00:03:14,708 ‫خوب بود. آره. ‫چیز غیر عادی‌ای نبود. چطور؟ 50 00:03:14,791 --> 00:03:18,041 ‫اوه. فقط موقع رسوندنش به مدرسه ‫یکم وضعش خوب نبود، میدونی؟ 51 00:03:18,125 --> 00:03:20,333 ‫شکمش درد میکرد، ‫و یکم گریه کرد 52 00:03:20,916 --> 00:03:21,916 ‫هوم 53 00:03:22,000 --> 00:03:23,958 ‫تو رسوندیش یا پالی؟ 54 00:03:24,041 --> 00:03:27,666 ‫من. پالی نیستش. ‫چند روز پیش رفت 55 00:03:27,750 --> 00:03:30,541 ‫- باشه ‫- راستش وقتی اون میرسونتش راحت‎تره 56 00:03:32,416 --> 00:03:33,625 ‫جور در میاد 57 00:03:33,708 --> 00:03:35,333 ‫آره. میدونم 58 00:03:38,708 --> 00:03:41,250 ‫خب، میخواستی حرف بزنی؟ 59 00:03:42,958 --> 00:03:43,875 ‫آره 60 00:03:43,958 --> 00:03:46,166 ‫- باشه. میخوای اونجا بشینی؟ ‫- حتما. آره 61 00:03:53,541 --> 00:03:56,750 ‫اوه، عجب. ‫نمیدونستم دوباره اینو شروع کردی 62 00:03:56,833 --> 00:03:59,166 ‫اوه چی، شام شبات؟ ‫آره 63 00:03:59,250 --> 00:04:01,458 ‫آره، نمیدونم. ‫یه‌جورایی... 64 00:04:01,541 --> 00:04:04,166 ‫چند هفته پیش مامان و بابام ‫واسه شبات اومدن اینجا 65 00:04:04,250 --> 00:04:06,333 ‫و ایوا واقعا ازش خوشش اومد 66 00:04:06,416 --> 00:04:07,625 ‫- واقعا؟ ‫- آره 67 00:04:07,708 --> 00:04:09,250 ‫- ها ‫- این اذیتت میکنه؟ 68 00:04:09,333 --> 00:04:10,375 ‫نه 69 00:04:11,208 --> 00:04:13,375 ‫فکر نکنم 70 00:04:13,458 --> 00:04:15,500 ‫یعنی، به نظرم ده سال میشه... 71 00:04:15,583 --> 00:04:17,166 ‫- که این کارو نکرده بودی ‫- آره، خب... 72 00:04:17,250 --> 00:04:19,291 ‫تو هیچوقت خوشت نمیومد 73 00:04:19,375 --> 00:04:21,125 ‫تو خوشت اومد که من خوشم نمیومد 74 00:04:23,500 --> 00:04:26,125 ‫درواقع به نظرم واقعا واسه ایوا خوبه، میدونی؟ 75 00:04:26,208 --> 00:04:28,208 ‫بهش یه حس... 76 00:04:28,291 --> 00:04:30,166 ‫ساختاری و یه احساس تعلق بهش میده 77 00:04:32,375 --> 00:04:34,375 ‫میخوری؟ 78 00:04:34,458 --> 00:04:36,250 ‫از بیگل‌های روزنفلده، ‫خیلی خوشمزه‌ان 79 00:04:36,333 --> 00:04:37,375 ‫نه، مرسی 80 00:04:38,125 --> 00:04:39,666 ‫یکم شراب میخورم 81 00:04:39,750 --> 00:04:41,000 ‫باشه. حتما 82 00:04:52,791 --> 00:04:53,875 ‫منم بهت ملحق میشم 83 00:04:53,958 --> 00:04:55,041 ‫باشه 84 00:04:56,333 --> 00:04:57,541 ‫ لخایم ‫[معنی: به سلامتی زندگی] 85 00:04:59,625 --> 00:05:00,625 ‫به سلامتی 86 00:05:00,708 --> 00:05:02,250 ‫چشم‌ها 87 00:05:33,666 --> 00:05:34,791 ‫خب... 88 00:05:41,708 --> 00:05:45,875 ‫خب، ترفیعی بهم پیشنهاد شده 89 00:05:48,750 --> 00:05:51,083 ‫- تبریک میگم ‫- ممنون 90 00:05:51,166 --> 00:05:54,708 ‫واسه نظارت بر بخش اروپایی هستش 91 00:05:54,791 --> 00:05:56,250 ‫اوه. عجب 92 00:05:56,333 --> 00:05:58,541 ‫ولی باید به لندن نقل‌مکان کنم 93 00:06:01,083 --> 00:06:02,875 ‫پس میدونی، وقتی از تل‌آویو برگشتم 94 00:06:02,958 --> 00:06:08,500 ‫آکرمن، از کاری که انجام دادم ‫واقعا راضی بود 95 00:06:08,583 --> 00:06:10,375 ‫یعنی میدونی، کارم خوب بود 96 00:06:10,458 --> 00:06:12,541 ‫فقط بی‌طرفانه بگیم 97 00:06:12,625 --> 00:06:15,375 ‫پس به هرحال، ‫ما دفتر تل‌آویو رو... 98 00:06:15,458 --> 00:06:17,750 ‫به بخش اروپایی ادغام کردیم ‫و اون گفت، 99 00:06:17,833 --> 00:06:19,916 ‫آکرمن رو میگم، گفتش ‫"فقط کل اروپا رو به دست بگیر" 100 00:06:21,208 --> 00:06:23,208 ‫- مدیر لندن داره شرکت رو ترک میکنه ‫- باشه 101 00:06:25,166 --> 00:06:27,583 ‫- ترفیع بزرگیه ‫- مشخصه 102 00:06:27,666 --> 00:06:29,583 ‫کلی پوله 103 00:06:32,708 --> 00:06:36,250 ‫پس امیدوار بودم که بتونیم، ‫میدونی... 104 00:06:36,333 --> 00:06:39,333 ‫یه سری ایده‌هایی رو باهم مرور کنیم ‫و ببینیم که میشه استراتژی‌ای پیاده کرد 105 00:06:39,416 --> 00:06:40,583 ‫- استراتژی‌ای پیاده کرد؟ ‫- آره 106 00:06:40,666 --> 00:06:42,333 ‫منظورت چیه؟ ‫در چه مورد استراتژی پیاده کنیم؟ 107 00:06:42,416 --> 00:06:45,083 ‫خب، نمیدونم. ‫میخواستم راجع‌به همین باهات حرف بزنم 108 00:06:46,791 --> 00:06:48,916 ‫ولی چی... 109 00:06:49,000 --> 00:06:51,916 ‫به آکرمن چی گفتی؟ ‫یعنی، در جواب بهش چی گفتی؟ 110 00:06:52,000 --> 00:06:55,083 ‫گفتم که میدونی، ‫اول باید با تو حرف بزنم 111 00:06:55,166 --> 00:06:58,166 ‫پیشنهاد فوق‌العاده‌ای بود، ‫ولی میدونی، 112 00:06:58,250 --> 00:06:59,541 ‫باید با تو حرف میزدم 113 00:07:02,875 --> 00:07:05,166 ‫باشه. خب... 114 00:07:05,250 --> 00:07:07,875 ‫تو فکری که دوباره... 115 00:07:07,958 --> 00:07:10,666 ‫- هر یه آخر هفته در میون بیای ایوا رو ببینی؟ ‫- نه. نه، البته که نه 116 00:07:10,750 --> 00:07:12,583 ‫واقعا فکر میکنی که دوباره ولش میکنم؟ 117 00:07:12,666 --> 00:07:14,250 ‫اوه، خیلی‎خب. خیلی‎خب. ‫پس بعد چی؟ 118 00:07:15,375 --> 00:07:16,458 ‫اونو با خودت می‌بری؟ 119 00:07:17,500 --> 00:07:19,416 ‫نه. نه. دقیقا نه 120 00:07:20,875 --> 00:07:22,875 ‫آره خب، به گمونم اینم ممکنه ‫گزینه‌ای باشه اگه... 121 00:07:22,958 --> 00:07:24,708 ‫نه. یه گزینه نیست 122 00:07:24,791 --> 00:07:27,083 ‫امکانش وجود نداره، ‫پس بیخیالش شو 123 00:07:27,791 --> 00:07:29,333 ‫باورم نمیشه 124 00:07:29,416 --> 00:07:31,833 ‫خیلی‎خب. من که نگفتم ‫میخوام همچین کاری کنم 125 00:07:31,916 --> 00:07:34,291 ‫گفتم میخوام باهم راجع‌بهش صحبت کنیم 126 00:07:34,375 --> 00:07:37,625 ‫پس چرا... ‫عزیزم، چرا داری اینقدر ناراحت میشی؟ 127 00:07:37,708 --> 00:07:40,541 ‫این موقعیت خیلی بزرگیه، ‫و کلی هم پول توشه 128 00:07:40,625 --> 00:07:41,875 ‫پولی که واسه همه‌مون اهمیت داره 129 00:07:41,958 --> 00:07:43,416 ‫خیلی‏خب. ‫میشه اینقدر از پول حرف نزنی؟ 130 00:07:43,500 --> 00:07:44,708 ‫خب، من راه‌حال قطعی‌ای ندارم 131 00:07:44,791 --> 00:07:46,041 ‫واسه همینم امیدوار بودم که ‫بتونیم باهم درموردش حرف بزنیم 132 00:07:46,125 --> 00:07:47,208 ‫آره، معلومه که راه‌حل قطعی‌ای نداری 133 00:07:47,291 --> 00:07:48,541 ‫چون راه‌حل قطعی‌ای وجود نداره 134 00:07:48,625 --> 00:07:50,833 ‫پس چرا باید حرفش رو پیش میکِشیدی؟ ‫فقط واسه اینکه ببینی من چه واکنشی نشون میدم؟ 135 00:07:56,958 --> 00:07:58,000 ‫خیلی‏خب 136 00:08:00,458 --> 00:08:01,500 ‫می‌فهمم 137 00:08:06,458 --> 00:08:08,250 ‫شاید اومدنم به اینجا اشتباه بود 138 00:08:11,041 --> 00:08:13,000 ‫مطمئن نیستم بدون اینکه ‫همدیگه رو آزرده نکنیم... 139 00:08:13,083 --> 00:08:14,833 ‫بتونیم با همدیگه یه‌جا باشیم 140 00:08:23,333 --> 00:08:24,416 ‫چی؟ 141 00:08:25,750 --> 00:08:27,291 ‫چی؟ ‫چی رو بهم نمیگی؟ 142 00:08:29,208 --> 00:08:32,708 ‫میرا؟ ‫من می‌شناسمت 143 00:08:32,791 --> 00:08:35,458 ‫اگه برنامه‌ای نداشتی ‫این بحث‌ها رو پیش نمی‌کِشیدی 144 00:08:37,708 --> 00:08:38,833 ‫چی میخوای؟ 145 00:08:41,041 --> 00:08:44,125 ‫من... خیلی‏خب. ‫داشتم فکر میکردم... 146 00:08:46,416 --> 00:08:49,708 ‫شاید شما دو نفر ‫بتونین بیاین لندن 147 00:08:50,458 --> 00:08:52,750 ‫یعنی ایوا و تو 148 00:08:57,125 --> 00:08:59,000 ‫با خودم فکر کردم که ‫این امکانش وجود داره 149 00:09:01,375 --> 00:09:06,500 ‫یعنی، امسال استراحت کاری داری، درسته؟ 150 00:09:06,583 --> 00:09:09,375 ‫پس از هرجایی میتونی بنویسی. ‫حتما که نباید اینجا باشه 151 00:09:13,166 --> 00:09:16,625 ‫یعنی، اگه میتونستی نزدیک ‫بهم یه آپارتمان بگیری؟ 152 00:09:16,708 --> 00:09:19,166 ‫و می‌تونستیم مثل اینجا ‫حضانت رو باهم شریک بشیم 153 00:09:21,458 --> 00:09:24,541 ‫لندن واسه نویسندگیت بهترین جاست 154 00:09:24,625 --> 00:09:26,500 ‫کلی کتاب‌خونه و آرشیو هست 155 00:09:26,583 --> 00:09:29,041 ‫و آکسفورد هم که اونجاست، پس... 156 00:09:29,125 --> 00:09:30,916 ‫میدونی، اگه از هورایزن درخواست کنم... 157 00:09:31,000 --> 00:09:33,583 ‫که یه آپارتمان دیگه بگیرن و مخارج زندگی رو بدن، ‫خوشحالم میشن 158 00:09:33,666 --> 00:09:34,750 ‫اوه، عجب. ‫چقدر مهربونن 159 00:09:34,833 --> 00:09:36,416 ‫خب، حقیقت داره 160 00:09:36,500 --> 00:09:37,583 ‫یعنی... 161 00:09:40,166 --> 00:09:42,791 ‫بیخیال. ‫واقعا بدجور دلت نمیخواد از اینجا بری؟ 162 00:09:45,416 --> 00:09:48,125 ‫همیشه میگی که این کشور ‫داره مسمومت میکنه 163 00:09:51,625 --> 00:09:54,208 ‫و تجربه‌ متحول‌سازی واسه ایوا میشه 164 00:09:55,375 --> 00:09:59,166 ‫فرصت بزرگی براش میشه 165 00:09:59,250 --> 00:10:00,666 ‫نمیتونی اینو انکار کنی 166 00:10:00,750 --> 00:10:02,500 ‫نمیتونم... ‫باورم نمیشه... 167 00:10:02,583 --> 00:10:05,625 ‫که الان داری جدی میگی. ‫واقعا باورم نمیشه 168 00:10:07,541 --> 00:10:09,416 ‫الان جوابم رو نده. ‫فقط بهش فکر کن 169 00:10:11,250 --> 00:10:13,166 ‫فقط فکر کن... 170 00:10:13,250 --> 00:10:15,625 ‫میدونی، مجبور نیستیم که ‫همین الان تصمیم بگیریم 171 00:10:15,708 --> 00:10:16,750 ‫- فقط... ‫- درسته. آره. آره 172 00:10:16,833 --> 00:10:18,166 ‫فقط میدونی، خَطش نزن 173 00:10:18,250 --> 00:10:19,625 ‫- فقط همینو ازت میخوام ‫- خیلی‏‎خب، باشه. خطش نزن 174 00:10:19,708 --> 00:10:22,125 ‫معلومه که خطش میزنم بره. ‫تو چی... چی... 175 00:10:22,208 --> 00:10:25,458 ‫فکر میکنی ما فقط یه چمدونیم... 176 00:10:25,541 --> 00:10:27,583 ‫که میتونی پرش کنی ‫و با خودت ببری؟ 177 00:10:27,666 --> 00:10:29,041 ‫- عجب ‫- اینکه هرجا عشقت کشید... 178 00:10:29,125 --> 00:10:31,208 ‫دنبالت میایم، ‫مهمم نیست چقدر واسه ایوا... 179 00:10:31,291 --> 00:10:33,375 ‫- و من دگرگون‌ساز باشه؟ ‫- باشه. از طرف خودت حرف بزن 180 00:10:33,458 --> 00:10:34,875 ‫مطمئنم که ایوا خیلی ‫از این خوشحال میشه 181 00:10:34,958 --> 00:10:35,916 ‫نه، من از طرف ایوا حرف میزنم 182 00:10:36,000 --> 00:10:38,500 ‫چون مشخصه که یکی باید این کارو بکنه 183 00:10:38,583 --> 00:10:41,416 ‫- اوه، باشه ‫- تازه دوباره به اینجا بودنت عادت کرده 184 00:10:41,500 --> 00:10:43,916 ‫و زندگی تو دوتا خونه ‫و این چیزها 185 00:10:44,000 --> 00:10:45,541 ‫ولی اونجا هم همینطوریه. ‫اونجا هم دوتا خونه‌ست 186 00:10:45,625 --> 00:10:46,875 ‫- مثل اینجا نمیشه ‫- اونجا هم همون برنامه زمانیه 187 00:10:46,958 --> 00:10:48,833 ‫میرا، یه‏جور نیستن. ‫اون اینجا یه دنیای کاملی داره 188 00:10:48,916 --> 00:10:50,291 ‫- دوست‌هاش اینجان ‫- من... خیلی‏خب 189 00:10:50,375 --> 00:10:52,333 ‫- میدونم ‫- و پدربزرگ و مادربزرگش که خیلی دوستشون داره 190 00:10:52,416 --> 00:10:54,375 ‫خیلی‏خب، تابستون میتونه اونا رو ببینه 191 00:10:54,458 --> 00:10:57,500 ‫اون اینجا یه زندگی کامل داره 192 00:10:57,583 --> 00:10:59,375 ‫- اینو می‌فهمی؟ ‫- اوهوم. آره 193 00:10:59,458 --> 00:11:01,166 ‫یه خانواده. ‫یه اجتماع کامل 194 00:11:01,250 --> 00:11:03,041 ‫- اجتماع ‫- بله. یه... 195 00:11:03,125 --> 00:11:04,333 ‫ببخشید که این کلمه ناراحتت میکنه 196 00:11:04,416 --> 00:11:06,583 ‫میدونم که شماها تو یه زیستگاه جهانی زندگی میکنین... 197 00:11:06,666 --> 00:11:08,416 ‫که اونجا مهم نیست چی می‌بینین، 198 00:11:08,500 --> 00:11:10,875 ‫فرقی نداره که کجا میرین ‫یا این چیزها 199 00:11:10,958 --> 00:11:12,625 ‫ببخشید. ‫منظورت از "شماها" کیه؟ 200 00:11:12,708 --> 00:11:13,958 ‫- واقعا؟ ‫- آره 201 00:11:15,958 --> 00:11:17,041 ‫شماها 202 00:11:39,541 --> 00:11:41,750 ‫بیا. ‫روی کابینت بود 203 00:11:44,875 --> 00:11:46,708 ‫میدونی، حالا که داریم ‫در این مورد حرف میزنیم 204 00:11:46,791 --> 00:11:48,541 ‫احتمالا بهتره یکم... 205 00:11:48,625 --> 00:11:50,208 ‫درمورد طلاق حرف بزنیم 206 00:11:53,083 --> 00:11:54,166 ‫طلاق؟ 207 00:11:54,250 --> 00:11:57,333 ‫آره. فقط به نظر میاد که کم کم باید ‫فیصله‌ دادن قضایا رو شروع کنیم 208 00:11:57,416 --> 00:11:58,500 ‫به نظرت اینطور نیست؟ 209 00:12:01,041 --> 00:12:03,458 ‫حتما. ‫اگه برات مهمه 210 00:12:04,875 --> 00:12:06,708 ‫میتونیم یه روزه انجامش بدیم. ‫این... 211 00:12:08,041 --> 00:12:09,458 ‫آره، فکر کنم یکم پیچیده‏تر از ایناست 212 00:12:09,541 --> 00:12:10,916 ‫مطمئن نیستم یه روزه تموم بشه 213 00:12:11,000 --> 00:12:12,250 ‫پس یه هفته 214 00:12:12,333 --> 00:12:13,791 ‫مخصوصاً اگه میخوای به زودی سفر کنی 215 00:12:13,875 --> 00:12:14,958 ‫اوهوم. ‫آره. حتما 216 00:12:15,041 --> 00:12:16,250 ‫هرچی که واسه تو جواب میده، جاناتان 217 00:12:16,333 --> 00:12:17,500 ‫- مشکلی نیست ‫- باشه 218 00:12:20,708 --> 00:12:22,916 ‫چرا؟ ‫داری به... 219 00:12:23,000 --> 00:12:24,916 ‫ازدواج دوباره یا همچین چیزی فکر میکنی؟ 220 00:12:25,000 --> 00:12:26,500 ‫چی؟ ‫نه. نه، نه، نه 221 00:12:26,583 --> 00:12:29,166 ‫فقط به نظرم با این... 222 00:12:29,250 --> 00:12:31,250 ‫میدونی، وضعیت برزخی ‫خیلی برات مفید نیست 223 00:12:31,333 --> 00:12:33,000 ‫برزخی؟ بیخیال. ‫ناچیز نشمُرش 224 00:12:33,083 --> 00:12:36,333 ‫نه، نه. فقط منظورم این وضعیت موقته، 225 00:12:37,083 --> 00:12:39,500 ‫میدونی، این در مابِینی 226 00:12:39,583 --> 00:12:40,833 ‫با کسی دوست شدی؟ 227 00:12:42,500 --> 00:12:44,333 ‫این اصلا چه ربطی به چیزی داره؟ 228 00:12:44,416 --> 00:12:46,250 ‫پس همینطوره؟ 229 00:12:47,041 --> 00:12:48,625 ‫اوه، دست از سرم بردار 230 00:12:48,708 --> 00:12:51,291 ‫چیه؟ ‫چرا نمیتونی راجع‌بهش بهم بگی؟ 231 00:12:51,375 --> 00:12:53,208 ‫چون نمیخوام 232 00:12:54,250 --> 00:12:55,333 ‫باشه 233 00:12:56,875 --> 00:12:58,000 ‫بگذریم... 234 00:13:00,375 --> 00:13:01,625 ‫به نظرم... 235 00:13:06,166 --> 00:13:07,583 ‫یکم تعیین و آگاهی داشتن... 236 00:13:09,625 --> 00:13:12,416 ‫به نفع‌ همه‌مون هست 237 00:13:12,500 --> 00:13:15,125 ‫تو اینطور فکر نمیکنی؟ 238 00:13:15,208 --> 00:13:16,875 ‫پس تصمیم گرفتی خودت رو بکشی؟ 239 00:13:16,958 --> 00:13:17,875 ‫اوه، بیخیال 240 00:13:17,958 --> 00:13:20,125 ‫دوباره از کِی شروع به سیگار کشیدن کردی؟ 241 00:13:20,208 --> 00:13:21,708 ‫- نمیدونم ‫- نمیدونی؟ 242 00:13:21,791 --> 00:13:24,000 ‫چند ماه پیش. ‫خیلی نمی‌کِشم 243 00:13:24,083 --> 00:13:25,333 ‫جلوی ایوا نمی‌کِشم 244 00:13:25,416 --> 00:13:26,833 ‫باشه. هرکاری میخوای بکن. ‫دفعه بعدی‌ای که حمله آسمی بهت دست میده... 245 00:13:26,916 --> 00:13:28,875 ‫من اینجا نیستم که برسونمت در اورژانس 246 00:13:28,958 --> 00:13:30,125 ‫حمله‌ای بهم دست نمیده 247 00:13:30,208 --> 00:13:31,875 ‫آخرین باری که بهم حمله دست داد ‫رو یادم نمیاد 248 00:13:31,958 --> 00:13:33,041 ‫باشه 249 00:15:05,833 --> 00:15:09,291 ‫همه‏چی روبراهه؟ ‫خواب بود؟ 250 00:15:18,291 --> 00:15:20,000 ‫هیچی راجع‌بهش نمیدونم 251 00:15:21,208 --> 00:15:22,541 ‫چی، دفتر کار؟ 252 00:15:23,791 --> 00:15:26,291 ‫دارم بهت میگم، ‫اون بچه واقعا راز نگه‌داره 253 00:15:29,708 --> 00:15:31,333 ‫قضیه‌ی اینجا چیه؟ 254 00:15:31,416 --> 00:15:33,375 ‫منظورت چیه؟ 255 00:15:33,458 --> 00:15:35,458 ‫تخت خواب‌های بالا چشونه؟ 256 00:15:35,541 --> 00:15:39,291 ‫میدونی، فقط... 257 00:15:39,375 --> 00:15:42,291 ‫بالا برامون حس خیلی بزرگی پیدا کرد ‫بعد از اینکه... 258 00:15:42,375 --> 00:15:45,750 ‫نمیدونم، کل خونه حس خیلی بزرگی پیدا کرد ‫و... 259 00:15:45,833 --> 00:15:48,791 ‫و اون تنهایی خوابش نمی‌برد 260 00:15:48,875 --> 00:15:51,333 ‫پس آخر سر پیش من ‫تو تختم می‌خوابید و... 261 00:15:52,208 --> 00:15:53,541 ‫وقتی میرفتم پایین کار کنم، 262 00:15:53,625 --> 00:15:55,250 ‫بیدار میشد و دنبالم میکرد ‫میومد پایین 263 00:15:55,333 --> 00:15:57,666 ‫پس وضعیت یه‌جورایی به طور طبیعی ‫تحول پیدا کرد 264 00:16:01,583 --> 00:16:03,791 ‫والا من نیازی به اتاق کار ندارم، میدونی؟ 265 00:16:03,875 --> 00:16:06,125 ‫من بیشتر تو سالن کار میکنم، پس... 266 00:16:08,000 --> 00:16:09,750 ‫حریم خصوصیت چی؟ 267 00:16:09,833 --> 00:16:11,875 ‫خب، اون قفسه کتاب بین‌مونه 268 00:16:11,958 --> 00:16:14,583 ‫- تقریباً عین یه دیوار می‌مونه ‫- اگه یکی رو بیاری خونه، چیکار... 269 00:16:15,583 --> 00:16:18,583 ‫چیکار میکنی؟ ‫یعنی، ایوا بیدار نمیشه؟ 270 00:16:18,666 --> 00:16:22,791 ‫وقتی ایوا اینجاست، کسی رو نمیارم خونه. ‫هیچوقت 271 00:16:29,916 --> 00:16:31,916 ‫- میشه نگاه کنم؟ ‫- حتما 272 00:17:24,000 --> 00:17:25,458 ‫چیزی اینجا نیاز داری؟ 273 00:17:30,375 --> 00:17:34,375 ‫اونجا یه جعبه با یه مقدار ‫وسایل آشپزخونه هست... 274 00:17:34,458 --> 00:17:36,833 ‫و ظروف چینی‌ای که ‫پدربزرگ و مادربزرگ بهمون دادن 275 00:17:36,916 --> 00:17:38,291 ‫آره. من... 276 00:17:40,125 --> 00:17:43,208 ‫این هفته یکی رو میفرستم دنبال‌شون 277 00:17:43,541 --> 00:17:44,666 ‫عجله‌ای نیست 278 00:18:06,750 --> 00:18:08,208 ‫- حالت خوبه؟ ‫- آره 279 00:18:10,875 --> 00:18:13,833 ‫میدونی، فکر کنم من دیگه میرم 280 00:18:13,916 --> 00:18:15,583 ‫نوشیدنی دیگه‌ای میخوای؟ 281 00:18:19,250 --> 00:18:20,458 ‫شاید بازم یکم شراب؟ 282 00:18:22,500 --> 00:18:23,583 ‫فقط یه ذره؟ 283 00:18:26,416 --> 00:18:27,791 ‫- باشه. یکمی ‫- باشه 284 00:18:27,875 --> 00:18:29,458 ‫- باشه. آره ‫- خیلی‏خب 285 00:18:48,458 --> 00:18:50,208 ‫- مرسی ‫- اوهوم 286 00:18:51,500 --> 00:18:53,625 ‫به زودی اثری از من اینجا نمی‌مونه 287 00:18:57,208 --> 00:18:58,375 ‫طوری نیست 288 00:19:00,083 --> 00:19:02,291 ‫اصلا عیبی نداره. ‫فقط یه... 289 00:19:05,041 --> 00:19:06,791 ‫دلبستگیِ مسخره‌ای نسبت به اثاثیه‌ست 290 00:19:09,625 --> 00:19:11,083 ‫افسانه‌ی یه خونه 291 00:19:14,166 --> 00:19:17,041 ‫و و تمام وابستگی‌مون به این چیزها 292 00:19:18,250 --> 00:19:20,333 ‫همینه که همش داره ‫همه‌چی رو خراب میکنه 293 00:19:20,416 --> 00:19:22,875 ‫یعنی، واسه ما که همین خرابش کرد 294 00:19:22,958 --> 00:19:27,500 ‫میدونی، وابستگی به این اشیاء 295 00:19:29,041 --> 00:19:32,375 ‫آره میدونی، اشیاء هیچوقت... 296 00:19:32,458 --> 00:19:34,416 ‫واقعا اهمیتی برام نداشتن 297 00:19:34,500 --> 00:19:37,500 ‫بیخیال. ‫کل رابطه ما به یه شیء تبدیل شد 298 00:19:37,583 --> 00:19:40,791 ‫خونه، خانواده... 299 00:19:40,875 --> 00:19:42,500 ‫میدونی که منظورم چیه 300 00:19:45,625 --> 00:19:46,708 ‫اوهوم 301 00:19:48,833 --> 00:19:51,875 ‫پس، چیه... 302 00:19:51,958 --> 00:19:54,250 ‫الان برات فرق نمیکنه؟ 303 00:19:54,333 --> 00:20:00,708 ‫تو خونه جدیدت نسبت به لوازم ‫احساس وابستگی‌ای نمیکنی؟ 304 00:20:00,791 --> 00:20:03,666 ‫منظورت آپارتمان لوکسِ توی برج هزاره‌ست؟ 305 00:20:03,750 --> 00:20:06,208 ‫حالا هرچی 306 00:20:09,833 --> 00:20:12,375 ‫ولی آره، منظورم همینه. ‫منظورم اینه که... 307 00:20:15,416 --> 00:20:19,458 ‫اونجا هیچ وابستگی شخصی‌ای ‫به چیزی ندارم 308 00:20:20,958 --> 00:20:25,041 ‫تازه دادم یه طراح داخلی ‫خونه رو بچینه و بعد... 309 00:20:28,291 --> 00:20:33,250 ‫ولی پالی... ‫این رویاشه 310 00:20:33,333 --> 00:20:36,083 ‫رویای آمریکاییشه، میدونی؟ 311 00:20:37,291 --> 00:20:39,958 ‫طبقه بیستم، با چشم‌انداز پارک 312 00:20:41,375 --> 00:20:42,458 ‫دربان و این چیزها 313 00:20:42,541 --> 00:20:46,750 ‫شگفت‌انگیزه که این چطور ‫بهش اعتماد به نفس میده 314 00:20:48,916 --> 00:20:50,083 ‫هوم 315 00:20:53,750 --> 00:20:55,958 ‫فکر کنم من به نقطه‌ای از زندگیم رسیدم... 316 00:20:56,041 --> 00:21:00,833 ‫که دیگه مهم نیست ‫کجا زندگی کنم 317 00:21:00,916 --> 00:21:02,333 ‫یعنی، هیچ جایی تو دنیا نیست 318 00:21:02,416 --> 00:21:05,166 ‫که بهم احساس امنیت بده 319 00:21:07,916 --> 00:21:09,166 ‫متاسفم که اینو می‌شنوم 320 00:21:10,333 --> 00:21:11,500 ‫نباش 321 00:21:13,583 --> 00:21:14,666 ‫من متاسف نیستم 322 00:21:17,375 --> 00:21:20,625 ‫برعکس، ‫خیالم راحت شده، میدونی... 323 00:21:22,375 --> 00:21:25,500 ‫یعنی، همچین چیزی نیست 324 00:21:25,583 --> 00:21:27,666 ‫یعنی امنیت و ایمنی 325 00:21:30,708 --> 00:21:32,250 ‫فکر میکردیم که بود 326 00:21:34,916 --> 00:21:36,375 ‫میخواستیم باشه 327 00:21:38,791 --> 00:21:41,083 ‫ولی بعد ما به یه آیین تبدیلش کردیم، میدونی؟ 328 00:21:41,166 --> 00:21:43,625 ‫- انگار... ‫- میدونم که... 329 00:21:46,291 --> 00:21:47,375 ‫میدونم که این نیاز رو داری 330 00:21:47,458 --> 00:21:48,916 ‫تا هرچی که داشتیم ‫رو حقیر بشمُری... 331 00:21:49,000 --> 00:21:50,208 ‫نه، من... 332 00:21:50,291 --> 00:21:51,875 ‫- و توجیهش کنی. تو... ‫- عزیزم، من حقیرش نمی‌شمُرم 333 00:21:51,958 --> 00:21:54,000 ‫نه. برعـ... 334 00:21:54,083 --> 00:21:56,416 ‫- به نظر که اینطور میاد ‫- نه، نیست. من... 335 00:21:56,500 --> 00:22:00,375 ‫فقط دارم سعی میکنم بهت بگم ‫که واسه من... 336 00:22:01,250 --> 00:22:03,333 ‫انکار زیادی وجود داشت، میدونی؟ 337 00:22:04,750 --> 00:22:07,375 ‫یعنی امروز، میدونم. ‫من تنهام. تنهای تنهام 338 00:22:07,458 --> 00:22:08,916 ‫هیچی هم اینو عوض نمیکنه 339 00:22:10,166 --> 00:22:13,750 ‫مهم نیست کجام یا با کی‌ام 340 00:22:17,500 --> 00:22:21,250 ‫و... 341 00:22:21,333 --> 00:22:23,833 ‫خوبه که اینو فهمید ‫و باهاش کنار اومد، میدونی؟ 342 00:22:23,916 --> 00:22:26,958 ‫به نظرم حتی نشونه‌ای از قوّته 343 00:22:36,166 --> 00:22:37,500 ‫چیه؟ 344 00:22:37,583 --> 00:22:39,083 ‫هیچی. ‫دارم گوش میدم 345 00:22:43,166 --> 00:22:45,250 ‫اینقدر نگران نباش. ‫من خوبم 346 00:22:46,083 --> 00:22:47,250 ‫- خوب هستی؟ ‫- آره 347 00:22:47,333 --> 00:22:49,458 ‫- واقعا؟ ‫- آره! 348 00:22:52,125 --> 00:22:53,708 ‫- چیه؟ ‫- نمیدونم. فقط... 349 00:22:53,791 --> 00:22:56,375 ‫میدونی، دارم یاد... 350 00:22:58,083 --> 00:22:59,791 ‫تک‌گویی‌هایی دانشگاهت میوفتم 351 00:23:01,916 --> 00:23:04,958 ‫هر دفعه که تو و لوکاس بهم میزدین، ‫میدونی... 352 00:23:05,041 --> 00:23:10,666 ‫همیشه اینطوری بود، ‫"اوه، چه فوق‌العاده‎ست که قبول کنی... 353 00:23:10,750 --> 00:23:12,625 ‫که واقعا تو دنیا تنهایی" 354 00:23:12,708 --> 00:23:14,500 ‫من هیچوقت نگفتم که فوق‌العاده بود 355 00:23:14,583 --> 00:23:16,750 ‫آره، ولی منظورم اینه که مشخصا... 356 00:23:16,833 --> 00:23:19,625 ‫یه‌جور جنون بود 357 00:23:19,708 --> 00:23:22,166 ‫که داشتی تمام اون درد ‫رو سرکوب میکردی، 358 00:23:22,250 --> 00:23:23,541 ‫ولی بعد تبدیل به افسردگی میشد... 359 00:23:23,625 --> 00:23:24,708 ‫و میدوئیدی میرفتی پیشش... 360 00:23:24,791 --> 00:23:26,375 ‫چون واقعا نمیتونستی تنها باشی 361 00:23:27,666 --> 00:23:29,083 ‫یعنی، خیلی واضح بود 362 00:23:29,166 --> 00:23:32,916 ‫خیلی واضحه که این یه مکانیزم دفاعیه 363 00:23:34,791 --> 00:23:36,500 ‫عالیه 364 00:23:38,583 --> 00:23:41,333 ‫میدونی، خیلی توهین‌‍‌آمیزه ‫وقتی یکی از روان‌شانسی استفاده میکنه... 365 00:23:41,416 --> 00:23:44,875 ‫تا سعی کنه نگرش واقعی‌ای که... 366 00:23:44,958 --> 00:23:46,416 ‫واقعا داشتی رو تحلیل کنه 367 00:23:47,583 --> 00:23:49,750 ‫نمیتونی فقط باور کنی که ‫من همچین احساسی دارم؟ 368 00:23:49,833 --> 00:23:51,833 ‫باور میکنم 369 00:23:51,916 --> 00:23:53,958 ‫- منم میدونی... ‫- حق با توئه. عذر میخوام 370 00:23:54,041 --> 00:23:56,250 ‫دیگه از اون موقعیت نمیام 371 00:23:56,333 --> 00:23:58,208 ‫20 سالم نیست، میدونی؟ 372 00:23:58,291 --> 00:23:59,458 ‫باشه 373 00:24:01,375 --> 00:24:04,416 ‫اصلا جریان این چرت و پرت‌های روانشناسی چیه؟ 374 00:24:04,500 --> 00:24:07,333 ‫چیه، با یه روان‌پزشک دوست شدی؟ 375 00:24:11,041 --> 00:24:12,500 ‫دارم پیش یه روان‌پزشک میرم 376 00:24:13,833 --> 00:24:17,041 ‫آره. روان‌پزشک که نه. ‫یه روان‌کاو 377 00:24:18,958 --> 00:24:20,000 ‫آره 378 00:24:21,125 --> 00:24:23,375 ‫داری... داری شوخی میکنی 379 00:24:23,458 --> 00:24:25,958 ‫نه، نه، نه. ‫دارم میرم واقعاً 380 00:24:26,041 --> 00:24:29,375 ‫خب نیازش داشتم. ‫و... 381 00:24:29,458 --> 00:24:32,125 ‫حقیقتش کمکم کرده. ‫دارم کمکم میکنه 382 00:24:33,958 --> 00:24:35,625 ‫تو چی کمکت میکنه؟ 383 00:24:37,791 --> 00:24:41,000 ‫عه... اول از همه، ‫برای فهمیدن، میدونی؟ 384 00:24:41,083 --> 00:24:43,291 ‫برای سر در آوردن از همه‌چی 385 00:24:45,500 --> 00:24:46,625 ‫از اتفاقی که افتاد 386 00:24:48,250 --> 00:24:50,125 ‫- که بتونم با کلمات توصیفش کنم ‫- آره 387 00:24:50,208 --> 00:24:54,708 ‫چون... حتی یه ذره هم ‫اتفاقی که افتاد رو... 388 00:24:54,791 --> 00:24:56,333 ‫درک نمیکردم 389 00:24:57,833 --> 00:24:58,958 ‫میدونی؟ 390 00:25:00,958 --> 00:25:03,416 ‫یه تمرینی بهم داد که اسمش... 391 00:25:03,500 --> 00:25:06,375 ‫صفحه‌های صبحگاهیه؛ ‫اینجوریه که لحظه‌ای که بیدار میشی 392 00:25:06,458 --> 00:25:08,416 ‫باید سه صفحه بنویسی 393 00:25:08,500 --> 00:25:11,458 ‫قبل از قهوه خوردن، ‫قبل از اینکه هر کاری بکنی 394 00:25:11,541 --> 00:25:14,750 ‫میدونی، اولین چیزی که به ذهنت میاد 395 00:25:14,833 --> 00:25:15,958 ‫به گوشت رسیده؟ 396 00:25:16,500 --> 00:25:19,583 ‫هوم، آره. شاید 397 00:25:20,916 --> 00:25:22,416 ‫ببخشید 398 00:25:23,166 --> 00:25:24,166 ‫اشکالی نداره 399 00:25:25,416 --> 00:25:27,250 ‫خیلی خسته‌ام 400 00:25:27,333 --> 00:25:29,583 ‫بخاطر شراب و... 401 00:25:31,250 --> 00:25:32,458 ‫آخه از بعدِ، میدونی... 402 00:25:32,541 --> 00:25:34,000 ‫از بعد پیشنهاد لندن نخوابیدم 403 00:25:34,083 --> 00:25:36,625 ‫آکرمن خیلی داره بهم فشار میاره 404 00:25:38,166 --> 00:25:41,833 ‫حتماً. آره. ‫اشکالی نداره. می‌فهمم 405 00:25:41,916 --> 00:25:44,458 ‫عه، میتونی تا خونه برونی؟ 406 00:25:44,541 --> 00:25:46,125 ‫مطمئنی قهوه نمیخوای؟ 407 00:25:46,208 --> 00:25:47,375 ‫وایسا. داشتی یه چیزی ‫تعریف میکردی 408 00:25:47,458 --> 00:25:49,666 ‫نه، اشکال نداره. اوکیه 409 00:25:51,291 --> 00:25:52,791 ‫- چی... ‫- اسپرسو دیگه، نه؟ 410 00:25:52,875 --> 00:25:54,041 ‫هی! 411 00:25:55,333 --> 00:25:57,125 ‫خواهش میکنم شلوغش نکن 412 00:25:57,208 --> 00:25:58,500 ‫هیچ ربطی به چیزی نداره 413 00:25:58,583 --> 00:26:00,625 ‫آخه... میخوام برام تعریف کنی 414 00:26:00,708 --> 00:26:02,666 ‫بخاطر چیزه... ‫خیلی خسته‌ام 415 00:26:02,750 --> 00:26:03,791 ‫بخاطر خستگیه 416 00:26:03,875 --> 00:26:05,291 ‫نه. ببین، هیچی نشده. ‫همه‌چی روبراهه 417 00:26:05,375 --> 00:26:07,166 ‫آخه میخواستم... ‫میخوام تا آخر 418 00:26:07,250 --> 00:26:08,458 ‫تعریفش کنی. خواهش میکنم 419 00:26:08,541 --> 00:26:10,375 ‫شاید اصلاً بتونی برام بخونیش 420 00:26:10,458 --> 00:26:11,583 ‫چی رو؟ 421 00:26:11,666 --> 00:26:13,791 ‫همون کاغذهای صبحگاهی، فکر کنم... 422 00:26:13,875 --> 00:26:15,708 ‫- صفحه‌های صبحگاهی ‫- نه. نه، نه... 423 00:26:15,791 --> 00:26:18,208 ‫اصلاً هدفش اینه که ‫به کسی نشونش ندی 424 00:26:18,291 --> 00:26:21,458 ‫خب، میتونی فقط... ‫میتونی برام بخونیش، باشه؟ 425 00:26:21,541 --> 00:26:23,250 ‫منم به کسی نمیگم، خب؟ 426 00:26:23,333 --> 00:26:24,291 ‫بیا 427 00:26:24,375 --> 00:26:25,791 ‫قهوه نمیخوام 428 00:26:29,416 --> 00:26:31,875 ‫برام بخونش، لطفاً 429 00:26:31,958 --> 00:26:33,708 ‫چرا انقدر برات مهمه؟ 430 00:26:36,125 --> 00:26:37,375 ‫تو برام مهمی 431 00:26:40,750 --> 00:26:42,500 ‫میتونم خودم بیارمش 432 00:26:42,583 --> 00:26:44,291 ‫نه. باشه، باشه. قبول 433 00:26:47,375 --> 00:26:48,750 ‫- میارمش ‫- مرسی 434 00:27:10,583 --> 00:27:12,208 ‫فکر نکنم بتونم... 435 00:27:12,291 --> 00:27:15,208 ‫دستخط خودم رو بخونم 436 00:27:15,291 --> 00:27:17,541 ‫بنظرم اینی رو بخونم ‫که امروز صبح نوشتم 437 00:27:17,625 --> 00:27:19,166 ‫هنوز یه جورایی یادمه 438 00:27:27,916 --> 00:27:28,916 ‫خیلی‌خب 439 00:27:33,208 --> 00:27:35,666 ‫سوم شخص نوشتمش 440 00:27:35,750 --> 00:27:38,333 ‫نمیدونم چرا اینجوری اومد تو ذهنم. ‫یهویی شد 441 00:27:38,416 --> 00:27:40,291 ‫اساس قضیه اینه که باید... 442 00:27:40,916 --> 00:27:42,625 ‫خودتو تو جریان رها کنی 443 00:27:44,708 --> 00:27:46,291 ‫خیلی‌خب. عه... 444 00:27:46,375 --> 00:27:50,875 ‫"ظاهرا، طرز فکر عقلانی وسواس‌گونه‌اش 445 00:27:50,958 --> 00:27:55,916 ‫در اون سن فقط برای تلافیِ... 446 00:27:56,000 --> 00:27:58,666 ‫تمام اضطراب‌هاش بوده 447 00:27:58,750 --> 00:28:02,541 ‫چون پدرش بود، ‫یه پدر مقتدر 448 00:28:02,625 --> 00:28:05,041 ‫که روش سایه انداخته بود 449 00:28:05,125 --> 00:28:09,208 ‫یه پدر اهل قضاوت، ‫با مقررات اخلاقی سختگیرانه 450 00:28:09,291 --> 00:28:11,791 ‫و اون..." یعنی من 451 00:28:11,875 --> 00:28:12,833 ‫هوم 452 00:28:12,916 --> 00:28:16,166 ‫"خیلی تلاش میکرد ‫که این پدر رو خشنود کنه 453 00:28:16,250 --> 00:28:18,458 ‫که به استانداردهاش برسه 454 00:28:18,541 --> 00:28:20,666 ‫اما همیشه حس میکرد شکست خورده 455 00:28:20,750 --> 00:28:25,708 ‫بنابراین به تدریج، یه حس دائمی ‫درونش ایجاد شد 456 00:28:25,791 --> 00:28:31,083 ‫که «به قدر کافی خوب نیستم؛ ‫به قدر کافی اخلاق‌مدار نیستم 457 00:28:31,166 --> 00:28:33,375 ‫زیادی خودبینم» 458 00:28:33,458 --> 00:28:35,541 ‫که این خودبینی تو دنیایی ‫که توش بزرگ شده بود 459 00:28:35,625 --> 00:28:37,375 ‫بدترین گناه ممکنه 460 00:28:40,250 --> 00:28:42,875 ‫و از سمت دیگه، ‫مادری بود 461 00:28:42,958 --> 00:28:46,916 ‫که همیشه ضعیف‌تر از اون بود ‫که جلوی این پدر سرسخت بایسته 462 00:28:47,000 --> 00:28:49,375 ‫اما خودش هم به قدری ‫آدم مضطربی بود 463 00:28:49,458 --> 00:28:53,750 ‫که پسر حتی با مادرش هم ‫نمیتونست خودش باشه 464 00:28:53,833 --> 00:28:56,041 ‫نمی‌تونست سختی‌ها و ترس‌هاش ‫رو باهاش در میون بذاره 465 00:28:56,125 --> 00:28:59,333 ‫چون مادره در لحظه به قدری ‫مضطرب میشد 466 00:28:59,416 --> 00:29:02,416 ‫که اضطرابش فقط به اضطراب ‫پسر اضافه میکرد 467 00:29:02,500 --> 00:29:05,458 ‫و زمانی که فهمید ‫هیچکس نمیتونه واقعاً اونو ببینه 468 00:29:05,541 --> 00:29:07,541 ‫یعنی خود واقعیش رو 469 00:29:07,625 --> 00:29:11,250 ‫هیچکس نمی‌تونست کمکش کنه ‫با مشکلاتش کنار بیاد 470 00:29:11,333 --> 00:29:14,000 ‫بیشتر و بیشتر به درون خودش ‫سقوط کرد 471 00:29:14,083 --> 00:29:17,000 ‫و تمام درد و اضطرابش ‫رو درونش نگه داشت 472 00:29:17,083 --> 00:29:19,208 ‫و هیچ چیز به هیچکس نگفت 473 00:29:19,291 --> 00:29:21,291 ‫و این شکافِ درونش 474 00:29:21,375 --> 00:29:24,166 ‫نمی‌ذاشت تو یه رابطه واقعی باشه 475 00:29:24,250 --> 00:29:26,583 ‫چون همیشه بخشی از وجودش بود ‫که مخفی نگهش میداشت 476 00:29:27,375 --> 00:29:29,000 ‫همیشه بخشی از ذهنش جای دیگه بود 477 00:29:30,125 --> 00:29:31,333 ‫تا اینکه میرا پیداش شد 478 00:29:33,458 --> 00:29:37,458 ‫و تا حدی تونست نجاتش بده ‫با دیدنش 479 00:29:37,541 --> 00:29:41,291 ‫برای اولین بار در زندگیش، ‫حس کرد ممکنه 480 00:29:41,375 --> 00:29:43,708 ‫از این تنهایی ذاتی بیرون کشیده بشه 481 00:29:46,500 --> 00:29:50,875 ‫اما بعد از رفتنش بود ‫که فهمید چقدر... 482 00:29:50,958 --> 00:29:55,500 ‫حتی با میرا، ‫حضور نصفه و نیمه داشت 483 00:29:55,583 --> 00:29:58,125 ‫و باید چقدر سخت بوده باشه ‫که با این زندگی کنه 484 00:29:58,208 --> 00:30:01,333 ‫با کسی که همیشه بخشی از وجودش ‫جای دیگه‌ست 485 00:30:01,416 --> 00:30:03,458 ‫تو ذهن خودش 486 00:30:03,541 --> 00:30:07,333 ‫این چقدر حس تنهایی ‫و دیده نشدن به میرا میداده 487 00:30:07,416 --> 00:30:11,958 ‫و رسیدن به این درک کمکش کرد ‫اینکه میرا ترکش کرده رو هضم کنه 488 00:30:12,583 --> 00:30:14,583 ‫دلیلش رو پیدا کنه 489 00:30:14,666 --> 00:30:16,666 ‫و این باعث شد این فکر ‫از سرش بیاد بیرون 490 00:30:16,750 --> 00:30:21,291 ‫که "قربانی یه تحول ناگهانی شده" 491 00:31:55,625 --> 00:31:56,958 ‫لعنتی 492 00:32:00,250 --> 00:32:01,666 ‫بسه 493 00:32:01,750 --> 00:32:03,791 ‫- این خوب نیست ‫- چی؟ 494 00:32:04,500 --> 00:32:05,666 ‫خوب نیست 495 00:32:07,583 --> 00:32:10,416 ‫من نمیخوام. ‫نمیخوام باهات بخوابم 496 00:32:11,708 --> 00:32:13,083 ‫برام خوب نیست 497 00:32:15,458 --> 00:32:18,208 ‫خیلی طول کشید که به اینجایی ‫که هستم برسم 498 00:32:18,291 --> 00:32:19,375 ‫نمیخوام... 499 00:32:20,416 --> 00:32:23,041 ‫نمیخوام به اون عذاب تخمی برگردم 500 00:32:25,333 --> 00:32:26,458 ‫نه 501 00:32:27,416 --> 00:32:28,875 ‫فقط نمیخوام... 502 00:32:35,958 --> 00:32:37,625 ‫فکر نکنم واقعاً متوجه باشی 503 00:32:37,708 --> 00:32:39,750 ‫که یه سال پیش من اینجا ‫چه حالی داشتم 504 00:32:41,708 --> 00:32:45,916 ‫میخوام بدونم. بگو بهم. بگو 505 00:32:47,041 --> 00:32:48,750 ‫- واقعاً میخوای؟ ‫- آره 506 00:32:56,583 --> 00:32:58,125 ‫اولش... 507 00:33:01,791 --> 00:33:03,125 ‫رو حالت خودکار بودم 508 00:33:05,541 --> 00:33:09,416 ‫آوا رو بیدار کردم، ‫لباسش رو پوشوندم 509 00:33:09,500 --> 00:33:10,958 ‫رسوندمش مهد کودک 510 00:33:11,041 --> 00:33:14,083 ‫همه کلاسام رو کنسل کردم ‫و برگشتم خونه 511 00:33:16,625 --> 00:33:21,041 ‫و حس کردم جدی جدی ‫دارم دیوونه میشم 512 00:33:25,166 --> 00:33:27,416 ‫و یه لحظه رسید که حس کردم 513 00:33:27,500 --> 00:33:31,583 ‫حتی نمیخوام زنده بمونم 514 00:33:34,250 --> 00:33:35,916 ‫لحظات زیادی هم بود که مطمئن بودم 515 00:33:36,000 --> 00:33:37,791 ‫نمیخوام تو زنده باشی 516 00:33:39,666 --> 00:33:41,666 ‫یعنی واقعاً می‌خواستم بمیری 517 00:33:45,958 --> 00:33:50,916 ‫و بعد... 518 00:33:52,958 --> 00:33:56,458 ‫یه لحظه خواستم آوا بمیره 519 00:34:01,250 --> 00:34:02,916 ‫که اینجوری انتقام بگیرم 520 00:34:04,375 --> 00:34:07,708 ‫همون شب، بدجور سرفه‌ش گرفت 521 00:34:09,708 --> 00:34:12,000 ‫تا اینکه از شدت سرفه ‫بالا آورد 522 00:34:12,083 --> 00:34:15,041 ‫و یهو تبش رسید به 40 درجه 523 00:34:15,125 --> 00:34:18,625 ‫و نمیدونستم باید ببرمش اورژانس یا نه 524 00:34:18,708 --> 00:34:21,375 ‫برای همین خوابوندمش تو وان 525 00:34:21,458 --> 00:34:25,541 ‫و کل شب وضع همین بود؛ ‫منم تا حد مرگ ترسیده بودم 526 00:34:27,000 --> 00:34:28,416 ‫فکر کردم کشتمش 527 00:34:34,833 --> 00:34:39,000 ‫سه روز طول کشید تا آنتی‌بیوتیک‌ها اثر کنن 528 00:34:39,083 --> 00:34:40,958 ‫مثل کابوس بود، ‫ولی همینطور بهترین اتفاقی بود 529 00:34:41,041 --> 00:34:43,958 ‫که می‌تونست برام بیفته، ‫چون... 530 00:34:44,041 --> 00:34:47,625 ‫یه ثانیه هم آزاد نبودم. ‫حتی خیلی کم خوابیدم 531 00:34:47,708 --> 00:34:50,791 ‫آخر هفته هم که تو برگشتی 532 00:34:50,875 --> 00:34:52,791 ‫و بردیش و... 533 00:34:52,875 --> 00:34:55,916 ‫تبش تا اون موقع خوب شده بود 534 00:34:56,000 --> 00:34:59,375 ‫منم... منم یهو تنها شدم 535 00:35:01,625 --> 00:35:04,583 ‫ولی بازم وضعیت آدمیزادی‌تری داشتم 536 00:35:07,000 --> 00:35:08,333 ‫دیگه می‌تونستم نفس بکشم 537 00:35:09,875 --> 00:35:13,333 ‫و داشتم میرفتم سمت بهتر شدن 538 00:35:15,333 --> 00:35:18,750 ‫بعد پیش میومد که چند دقیقه ‫بهش فکر نکنم 539 00:35:21,583 --> 00:35:23,041 ‫به تو 540 00:35:25,166 --> 00:35:26,666 ‫بعد چند ساعت 541 00:35:30,291 --> 00:35:33,875 ‫حالا، نصف روزم بدون ‫فکر کردن بهش میگذره 542 00:35:35,833 --> 00:35:40,000 ‫بعضی وقتا یه روز کامل، ‫بخصوص وقتی آوا هست 543 00:35:43,375 --> 00:35:46,666 ‫پس، آره، عمراً نمیخوام ‫برگردم به اون وضع 544 00:35:48,083 --> 00:35:50,666 ‫میدونی، سکس میکنیم ‫و خیلی هم معرکه میشه 545 00:35:50,750 --> 00:35:53,375 ‫بعد دوباره برمیگردم سر خونه اول 546 00:35:56,000 --> 00:35:57,125 ‫عمراً 547 00:36:02,458 --> 00:36:05,208 ‫چرا فکر میکنی وضع من بهتر بوده؟ 548 00:36:07,208 --> 00:36:09,333 ‫وای، میرا 549 00:36:11,833 --> 00:36:13,791 ‫برای منم کابوس بود 550 00:36:18,291 --> 00:36:20,250 ‫نمی‌تونستم از فکرت دربیام 551 00:36:21,083 --> 00:36:22,625 ‫حتی یه ثانیه 552 00:36:23,708 --> 00:36:25,041 ‫فقط... 553 00:36:29,416 --> 00:36:31,750 ‫خواهش میکنم... ‫خواهش میکنم این کارو نکن 554 00:36:33,000 --> 00:36:34,375 ‫چی کار؟ 555 00:36:36,458 --> 00:36:37,833 ‫نکن 556 00:36:39,458 --> 00:36:42,125 ‫حرفایی نزن که از ته دل نیستن 557 00:36:42,208 --> 00:36:45,083 ‫که فقط ثابت کنی وضعمون مثل همدیگه‌ست، ‫چون نیست 558 00:36:45,916 --> 00:36:47,250 ‫خب تو از کجا میدونی؟ 559 00:36:51,000 --> 00:36:52,833 ‫همیشه دلم برات تنگ میشه 560 00:36:56,708 --> 00:36:59,583 ‫هیچوقت دست از دوست داشتنت ‫برنداشتم، حتی یه لحظه 561 00:37:05,208 --> 00:37:06,875 ‫هیچوقت دست از خواستنت برنداشتم 562 00:37:12,541 --> 00:37:14,291 ‫الان خیلی میخوامت 563 00:37:17,375 --> 00:37:20,291 ‫کل هفته فقط تو فکر تو بودم 564 00:37:25,958 --> 00:37:26,958 ‫صبر کن 565 00:37:34,833 --> 00:37:38,458 ‫عزیزم، نکن. خواهش میکنم. ‫لطفاً، نه 566 00:37:38,541 --> 00:37:39,666 ‫ببخشید 567 00:37:46,000 --> 00:37:47,000 ‫ببخشید 568 00:37:48,166 --> 00:37:49,166 ‫اشکال نداره 569 00:38:09,375 --> 00:38:11,375 ‫میخوای دیگه برم؟ 570 00:38:27,750 --> 00:38:28,750 ‫مرسی 571 00:38:31,583 --> 00:38:34,375 ‫مطمئنی نمیخوای قهوه‌ و اینا برات بیارم؟ 572 00:38:34,458 --> 00:38:35,541 ‫نه؟ باشه 573 00:38:53,708 --> 00:38:56,041 ‫کِی میای دنبال آوا؟ 574 00:38:56,125 --> 00:38:57,750 ‫صبح طرفای ده 575 00:38:57,833 --> 00:38:58,916 ‫باشه 576 00:38:59,000 --> 00:39:01,291 ‫کیفش رو برای مدرسه‌ی ‫دوشنبه آماده میکنی؟ 577 00:39:01,375 --> 00:39:02,500 ‫حتماً 578 00:39:05,000 --> 00:39:06,125 ‫خیلی‌خب 579 00:39:15,000 --> 00:39:18,625 ‫اگه قرار بود پالی نیاد، ‫نظرت عوض میشد؟ 580 00:39:20,208 --> 00:39:21,208 ‫چی؟ 581 00:39:23,625 --> 00:39:25,416 ‫اگه قرار بود من تنها برم لندن... 582 00:39:28,333 --> 00:39:30,208 ‫ممکن بود تو هم با آوا بیای؟ 583 00:39:36,666 --> 00:39:38,750 ‫به پالی چه ربطی داره؟ 584 00:39:42,666 --> 00:39:43,750 ‫خیلی‌‌خب 585 00:40:07,166 --> 00:40:08,583 ‫الان نمیتونم رانندگی کنم 586 00:40:09,958 --> 00:40:13,708 ‫امشب اینجا بمون، باشه؟ خب؟ 587 00:41:02,500 --> 00:41:04,458 ‫چند تا تی‌شرت دارم. ‫میخوای؟ 588 00:41:05,208 --> 00:41:06,208 ‫مرسی 589 00:41:11,458 --> 00:41:13,708 ‫- کمکم میکنی؟ ‫- آره 590 00:42:49,666 --> 00:42:52,333 ‫گندش بزنن، ببخشید 591 00:43:02,333 --> 00:43:05,125 ‫دوست‌دخترته؟ 592 00:43:07,125 --> 00:43:08,666 ‫تا اون حد حاضر نیستم جلو برم 593 00:43:10,416 --> 00:43:12,750 ‫هم‌خوابته؟ 594 00:43:16,583 --> 00:43:19,000 ‫بهش گفتی امشب من میام؟ 595 00:43:22,291 --> 00:43:23,250 ‫آره 596 00:43:28,416 --> 00:43:30,000 ‫سعی کن محل ندی 597 00:43:36,208 --> 00:43:37,875 ‫بیخیال نمیشه. ‫به این میگن تعهد 598 00:43:50,208 --> 00:43:52,166 ‫ببخشید. الان خاموشش میکنم 599 00:43:56,541 --> 00:43:58,375 ‫یه لحظه صبر کن، باشه؟ 600 00:44:06,333 --> 00:44:07,458 ‫سلام 601 00:44:09,958 --> 00:44:11,666 ‫خوبه. آره، گوش کن 602 00:44:11,750 --> 00:44:14,166 ‫جالب نیست که منو به توپ ببندی با... 603 00:44:14,250 --> 00:44:16,833 ‫ چون قرار بود بهم زنگ بزنی 604 00:44:16,916 --> 00:44:18,833 ‫ گفتم وقتی رفت بهت زنگ میزنم 605 00:44:18,916 --> 00:44:20,750 ‫ اوه، پس هنوز نرفته؟ 606 00:44:20,833 --> 00:44:23,791 ‫نه، نرفته. ‫هنوز اینجاست، خب؟ 607 00:44:25,875 --> 00:44:27,333 ‫الان رو تخته 608 00:44:30,333 --> 00:44:31,500 ‫تخت من 609 00:44:32,333 --> 00:44:34,625 ‫ببین. لارا؟ لارا؟ 610 00:44:34,708 --> 00:44:36,250 ‫باید حرف بزنیم، ‫چون این وضع... 611 00:44:36,333 --> 00:44:37,916 ‫واقعاً این وضعیت... 612 00:44:40,791 --> 00:44:43,041 ‫باشه، خب دارم میگم باید ‫فعلاً از هم فاصله بگیریم 613 00:44:43,125 --> 00:44:44,041 ‫چون این رابطه... 614 00:44:44,125 --> 00:44:46,041 ‫الان برای من جواب نمیده 615 00:44:49,000 --> 00:44:51,166 ‫نه اینکه... من... 616 00:44:54,291 --> 00:44:56,833 ‫خیلی‌خب، بذار همینجا... ‫بذار همینجا حرفت رو قطع کنم 617 00:44:56,916 --> 00:44:59,166 ‫تا چیزی نگفتی که بعداً ‫ازش پشیمون شی 618 00:45:04,041 --> 00:45:07,375 ‫ببین، واقعاً متأسفم که باید ‫اینجوری تموم شه 619 00:45:07,458 --> 00:45:11,666 ‫ولی راستش یه مدته حس میکنم که... 620 00:45:11,750 --> 00:45:14,000 ‫میدونی... 621 00:45:14,083 --> 00:45:16,416 ‫نمیخوام... 622 00:45:19,708 --> 00:45:22,375 ‫باشه، خدافظ 623 00:45:29,708 --> 00:45:31,958 ‫- شرمنده‌ها ‫- اشکال نداره 624 00:45:32,041 --> 00:45:34,750 ‫فقط ناخواسته حرفات رو شنیدم 625 00:45:34,833 --> 00:45:38,375 ‫آره، منم زیاد سعی نکردم که... 626 00:45:38,458 --> 00:45:40,000 ‫نشنوی 627 00:45:44,166 --> 00:45:45,625 ‫چرا از تخت بلند شدی؟ 628 00:46:00,750 --> 00:46:02,166 ‫ناراحتت کرد؟ 629 00:46:02,875 --> 00:46:04,500 ‫نه، معلومه که نه 630 00:46:07,500 --> 00:46:09,375 ‫چرا بهش گفتی من رو تختتم؟ 631 00:46:11,791 --> 00:46:13,458 ‫- چرا؟ ‫- آره 632 00:46:13,541 --> 00:46:16,625 ‫نمیدونم. حس کردم لازم نیست 633 00:46:16,708 --> 00:46:18,708 ‫قایمش کنم 634 00:46:18,791 --> 00:46:20,291 ‫ولی امشب با اون برنامه داشتی 635 00:46:20,375 --> 00:46:22,083 ‫و میدونستی ناراحت میشه 636 00:46:25,666 --> 00:46:26,791 ‫خیلی‌خب 637 00:46:30,208 --> 00:46:33,875 ‫میرا، متأسفم که اینجوری شد 638 00:46:33,958 --> 00:46:35,250 ‫میشه فراموشش کنیم؟ 639 00:46:37,500 --> 00:46:38,625 ‫باشه؟ 640 00:46:46,125 --> 00:46:48,791 ‫- چیه؟ ‫- هیچی 641 00:46:48,875 --> 00:46:50,833 ‫فقط... آخه حیف شد 642 00:46:50,916 --> 00:46:52,958 ‫حرفاتون جدی بنظر میرسید، نه؟ 643 00:46:54,791 --> 00:46:56,208 ‫نمیدونم، بهرحال... 644 00:46:56,291 --> 00:46:57,958 ‫دیگه مهم نیست، درسته؟ 645 00:46:59,583 --> 00:47:03,083 ‫نمیدونم. غیرقابل‌بخشش نیست 646 00:47:03,166 --> 00:47:05,250 ‫پس... مطمئنم درک میکنه 647 00:47:14,583 --> 00:47:15,583 ‫لعنتی 648 00:47:24,750 --> 00:47:26,875 ‫استعدادت تو گفتنِ ‫حرف اشتباه تو زمان اشتباه 649 00:47:26,958 --> 00:47:29,541 ‫رو از دست ندادی. ‫این توش شکی نیست 650 00:47:32,041 --> 00:47:36,375 ‫فقط آخه... ‫یکم غمگین شدم، میدونی؟ 651 00:47:36,458 --> 00:47:37,916 ‫- برات ناراحت شدم ‫- آره. لطف کردی 652 00:47:38,000 --> 00:47:39,208 ‫نظرت چیه بکشی بیرون، ها؟ 653 00:47:39,291 --> 00:47:40,625 ‫چون مشاور زوجین من نیستی 654 00:47:40,708 --> 00:47:42,458 ‫خب، فقط بنظرم حیفه ‫اینجوری یه رابطه خوب 655 00:47:42,541 --> 00:47:44,208 ‫- رو با دو تا پیام تموم کنی... ‫- بسه! 656 00:47:45,333 --> 00:47:46,333 ‫بسه! 657 00:48:00,833 --> 00:48:03,083 ‫میشه یه چیزی بهت بگم میرا؟ 658 00:48:03,541 --> 00:48:04,666 ‫حقیقتاً... 659 00:48:06,000 --> 00:48:10,791 ‫این حرفای "چکامه‌ای برای تنهایی"طورت ‫تو کتم نمیره 660 00:48:10,875 --> 00:48:12,708 ‫خب؟ کسشره 661 00:48:13,875 --> 00:48:16,000 ‫و فکر نکنم ‫که خودتم باورش کرده باشی 662 00:48:17,208 --> 00:48:21,041 ‫یه ضعفه. ترسه. نقطه قوت نیست 663 00:48:21,125 --> 00:48:24,416 ‫و نمیدونم چه بلایی سرت میاد اگه نتونی... 664 00:48:24,500 --> 00:48:26,666 ‫نمیخوام... نمیخوام کوچیکت کنم 665 00:48:26,750 --> 00:48:31,041 ‫ولی می‌بینم که آشفتگی ‫و انزوات... 666 00:48:31,125 --> 00:48:33,958 ‫انزوای کاملت و... 667 00:48:42,083 --> 00:48:45,291 ‫یادمه اون موقع‌ها چجوری بودیم 668 00:48:45,375 --> 00:48:47,208 ‫قبل از اینکه با هم زندگی کنیم 669 00:48:48,083 --> 00:48:50,083 ‫و یادمه خودمون رو از چی نجات دادیم 670 00:48:52,750 --> 00:48:55,500 ‫یادمه همدیگه رو دقیقاً از... 671 00:48:55,583 --> 00:48:59,041 ‫دقیقاً از همین تنهایی که ‫حرفش رو میزنی کشیدیم بیرون 672 00:49:00,708 --> 00:49:05,250 ‫توهم نبود، خودتم میدونی 673 00:49:09,291 --> 00:49:10,625 ‫معجزه بود 674 00:49:10,708 --> 00:49:13,625 ‫بزرگترین معجزه‌ی زندگیمون بود 675 00:49:18,375 --> 00:49:20,458 ‫و داریم راحت همش رو دور میریزیم 676 00:49:22,416 --> 00:49:24,750 ‫و این... 677 00:49:26,416 --> 00:49:28,583 ‫این کار... اشتباه وحشتناکیه 678 00:49:28,666 --> 00:49:31,083 ‫وحشتناکه. و... 679 00:49:31,166 --> 00:49:33,666 ‫باید... نمیدونم 680 00:49:33,750 --> 00:49:35,833 ‫باید هر کاری از دستمون برمیومد میکردیم که... 681 00:49:37,666 --> 00:49:38,750 ‫که... 682 00:49:40,625 --> 00:49:42,541 ‫نجاتش بدیم، نه اینکه بیخیالش شیم 683 00:49:49,500 --> 00:49:51,041 ‫نمیتونم... 684 00:49:54,750 --> 00:49:56,458 ‫نمیدونم چجوری... 685 00:50:04,000 --> 00:50:05,458 ‫خیلی حالت تهوع دارم 686 00:50:12,958 --> 00:50:14,958 ‫من یه مرگیمه 687 00:50:19,291 --> 00:50:21,625 ‫یه چیزی تو وجودم بگا رفته 688 00:50:43,458 --> 00:50:44,875 ‫میشه یه چیزی برات پخش کنم؟ 689 00:50:47,416 --> 00:50:48,583 ‫چیزی پخش کنی؟ 690 00:50:49,541 --> 00:50:51,250 ‫آره. یه... 691 00:50:51,333 --> 00:50:53,375 ‫یه وُیس ـه که صبح بهم رسید 692 00:50:55,916 --> 00:50:57,375 ‫یه لحظه وایسا 693 00:51:01,041 --> 00:51:02,958 ‫ سلام جاناتان. پالی هستم 694 00:51:03,041 --> 00:51:05,458 ‫ عه، الان تو فرودگاهم 695 00:51:05,541 --> 00:51:07,500 ‫ یه هفته میرم جایی، برای همین... 696 00:51:08,166 --> 00:51:09,875 ‫ گوش کن... 697 00:51:09,958 --> 00:51:13,416 ‫ میدونم امشب میرا میاد پیشت، خب؟ 698 00:51:13,500 --> 00:51:15,708 ‫ نمیدونم میخواین با همدیگه چیکار کنین 699 00:51:15,791 --> 00:51:18,750 ‫ اینجا یه کشور آزاده، ‫ شما هم هنوز زن و شوهرید 700 00:51:18,833 --> 00:51:20,666 ‫ قانوناً، پس... 701 00:51:21,750 --> 00:51:23,500 ‫ فقط میگم... 702 00:51:23,583 --> 00:51:26,125 ‫ این وضعیت تخمی الان... 703 00:51:26,208 --> 00:51:30,291 ‫ شک کردنا و دعواها و اینا... 704 00:51:30,375 --> 00:51:32,750 ‫ به من نمیخوره 705 00:51:32,833 --> 00:51:35,416 ‫ شما با هم بشینین، حرف بزنین 706 00:51:35,500 --> 00:51:37,750 ‫ تصمیم بگیرین میخواین ‫ با همدیگه چیکار کنین 707 00:51:37,833 --> 00:51:39,500 ‫ من دیگه بسمه 708 00:51:39,583 --> 00:51:42,458 ‫ اگه خواست برگرده پیشت، ‫ باور کن 709 00:51:42,541 --> 00:51:45,708 ‫ من یکی که جلوش رو نمی‌گیرم، خب؟ 710 00:51:45,791 --> 00:51:47,958 ‫ میتونی اینو به میرا هم بگی اگه خواستی 711 00:51:48,041 --> 00:51:50,750 ‫ همینجوریش هم احتمالاً ‫ همه‌چی رو بهت گفته، پس... 712 00:51:50,833 --> 00:51:53,250 ‫ فقط منو در جریان بذار - ‫- آوا. سلام! 713 00:51:53,333 --> 00:51:55,583 ‫- سلام عزیزم! ‫- پالی کجاست؟ 714 00:51:56,500 --> 00:51:58,791 ‫پالی؟ عه... پالی اینجا نیست 715 00:51:58,875 --> 00:52:00,583 ‫الان تو خونه باباییم عزیزم 716 00:52:00,666 --> 00:52:03,291 ‫آخه گشنمه، میخوام پالی ‫برام پنکیک درست کنه 717 00:52:03,375 --> 00:52:04,958 ‫عزیزم، ما نصف شب غذا نمیخوریم 718 00:52:05,041 --> 00:52:07,250 ‫- باشه؟ بیا ببینم ‫- آخه پالی اجازه میده 719 00:52:07,333 --> 00:52:09,000 ‫عه؟ جدی؟ 720 00:52:09,083 --> 00:52:10,666 ‫میدونی چیکار کنیم؟ ‫بیا بریم دراز بکشیم 721 00:52:10,750 --> 00:52:12,000 ‫و سعی میکنیم بخوابیم 722 00:52:12,083 --> 00:52:14,000 ‫و اگه بازم گشنت بود، ‫یه چیزی درست میکنیم، باشه عزیزم؟ 723 00:52:15,083 --> 00:52:16,000 ‫قبول؟ 724 00:52:16,083 --> 00:52:18,333 ‫ولی میشه رو تخت تو بخوابم مامان؟ 725 00:52:19,583 --> 00:52:22,166 ‫عزیزم... فردا میتونی 726 00:52:23,458 --> 00:52:25,541 ‫- قول میدم، فردا ‫- بیا. بریم دراز بکشیم 727 00:52:25,625 --> 00:52:27,166 ‫منم کنارت دراز میکشم، باشه؟ 728 00:52:27,250 --> 00:52:28,916 ‫بیا یه بوس آبدار به مامان بده 729 00:52:29,958 --> 00:52:31,000 ‫دوستت دارم 730 00:52:31,083 --> 00:52:32,541 ‫خیلی‌خب. بریم 731 00:52:33,583 --> 00:52:34,833 ‫یه لحظه صبر کن 732 00:52:34,916 --> 00:52:36,083 ‫باشه 733 00:52:36,166 --> 00:52:40,000 ‫آره، بیا... آفرین 734 00:52:40,083 --> 00:52:41,458 ‫خیلی‌خب 735 00:52:42,875 --> 00:52:45,166 ‫چطوره یه شعر خواب برات بخونم؟ 736 00:52:48,250 --> 00:52:50,041 ‫نمیخوام الان بخوابم 737 00:52:50,125 --> 00:52:51,708 ‫معلومه که الان نمیخوای بخوابی 738 00:52:51,791 --> 00:52:53,250 ‫قرار نیست بخوابیم، باشه؟ 739 00:52:53,333 --> 00:52:54,750 ‫فقط میخوام یه شعر بخونم 740 00:52:55,375 --> 00:52:57,083 ‫- باشه ‫- بیدار بمون 741 00:52:59,291 --> 00:53:02,416 ‫♪ سندمن منتظره ♪ ‫(شخصیت افسانه‌ای که بچه‌‌ها را به خواب میبرد) 742 00:53:02,500 --> 00:53:06,083 ‫♪ که رویاهام رو بهم برسونه ♪ 743 00:53:06,166 --> 00:53:07,500 ‫ادامه بده 744 00:53:09,416 --> 00:53:14,208 ‫♪ برو و برو قطار کوچولو ♪ 745 00:53:14,291 --> 00:53:15,375 ‫چشماتو ببند 746 00:53:17,083 --> 00:53:19,625 ‫♪ ترمزچی، سوتت رو بزن ♪ 747 00:53:19,708 --> 00:53:23,083 ‫♪ وزنت رو بنداز رو زنجیر ♪ 748 00:53:23,166 --> 00:53:27,625 ‫♪ راه رو باز کنید، ♪ ‫♪ هر چه خواهد بود ♪ 749 00:53:29,583 --> 00:53:34,375 ‫♪ بین سندمن و ترمزچی و من خواهد بود ♪ 750 00:53:39,576 --> 00:53:46,376 ‫»» تــرجــمــه: تـورج پـاکـاری و حـسـیـن «« ‫:.:.: HosseinTL & Stef@n :.:.: 751 00:53:47,377 --> 00:53:55,377 ‫« ارائه‌ای از وب‌سایت بیاتوموویز » ‫:.: Bia2Movies.bid :.: