1 00:00:05,951 --> 00:00:10,002 ‫[آنچه در «فال‌اوت» گذشت] 2 00:00:17,104 --> 00:00:18,896 ‫وایسا! لوسی! 3 00:00:20,021 --> 00:00:21,437 ‫دنبال پدرم می‌گردم. 4 00:00:22,146 --> 00:00:23,937 ‫تو دنیای منی. 5 00:00:24,812 --> 00:00:27,396 ‫توسط زنی به اسم «مولدیور» دزدیده شد. 6 00:00:27,479 --> 00:00:28,937 ‫باید بری خونه. 7 00:00:29,021 --> 00:00:31,562 ‫این‌جا، ساکنین والت گونه در خطر هستن. 8 00:00:32,562 --> 00:00:35,271 ‫تو اهل دنیای قاعده و قانونی. 9 00:00:35,312 --> 00:00:38,562 ‫این‌جا به این چیزها توجهی نمیشه. 10 00:00:39,062 --> 00:00:40,646 ‫بدون بابام بر نمی‌گردم. 11 00:00:40,729 --> 00:00:43,021 ‫پس باید خودت رو با شرایط وفق بدی. 12 00:00:44,729 --> 00:00:46,854 ‫یه جایزه‌بگیر اومد. 13 00:00:46,937 --> 00:00:50,396 ‫یکی از... انکلیو فرار کرد. 14 00:00:51,812 --> 00:00:54,979 ‫این هدف همراه خودش شی‌ءـی رو به همراه داره 15 00:00:55,062 --> 00:00:58,771 ‫که پتانسیل بالایی 16 00:00:58,854 --> 00:01:00,479 ‫برای آسیب زدن 17 00:01:02,729 --> 00:01:04,396 ‫یا نجات ملتمون داره. 18 00:01:07,396 --> 00:01:10,021 ‫- کجاست؟ ‫- نمی‌تونی با مردم این‌طور رفتار کنی! 19 00:01:12,021 --> 00:01:13,062 ‫آره؟ چرا نمی‌تونم؟ 20 00:01:14,937 --> 00:01:16,604 ‫به خاطر قانون طلایی. 21 00:01:17,604 --> 00:01:20,354 ‫کاری رو برای دیگران بپسند، ‫که برای خودت می‌پسندی. 22 00:01:23,271 --> 00:01:25,021 ‫تو چی هستی؟ 23 00:01:25,687 --> 00:01:27,687 ‫وای، من خود توـم عزیزم. 24 00:01:35,479 --> 00:01:38,562 ‫فقط یکم زمان بده. 25 00:01:40,854 --> 00:01:43,396 ‫والت‌تک بزرگ‌ترین شرکت تو آمریکاست. 26 00:01:43,479 --> 00:01:46,229 ‫کلی پول تو این که «آخر دنیا» رو ‫به خورد مردم بدی هست. 27 00:01:46,562 --> 00:01:48,687 ‫- این چیه؟ ‫- یه دستگاه شنوده. 28 00:01:48,771 --> 00:01:50,354 ‫می‌خوای جاسوسی همسرم رو بکنم؟ 29 00:01:50,437 --> 00:01:52,812 ‫هر کاری که لازم باشه انجام میدم ‫تا آدم‌هایی که دوستشون دارم... 30 00:01:52,896 --> 00:01:54,854 ‫که تو و جینی هستین... 31 00:01:54,937 --> 00:01:58,687 ‫وارد والت مخصوص مدیریت بشن. 32 00:02:00,146 --> 00:02:02,896 ‫آمریکا درگیر جنگ بر سر منابع شده. 33 00:02:02,979 --> 00:02:05,479 ‫والت‌تک وسایل مورد نیاز ‫برای پایان دادن به این جنگ رو خرید. 34 00:02:05,562 --> 00:02:08,521 ‫کولد فیوژن. انرژی بی‌نهایت. 35 00:02:10,271 --> 00:02:11,729 ‫ 36 00:02:12,562 --> 00:02:14,687 ‫پیش اومدن یه حادثه هسته‌ای، غم‌انگیزه. 37 00:02:14,771 --> 00:02:16,479 ‫اما یه موقعیت هم هست. 38 00:02:17,396 --> 00:02:19,562 ‫چون جنگ... خب... 39 00:02:21,812 --> 00:02:23,521 ‫جنگ هیچ‌وقت تغییر نمی‌کنه. 40 00:02:29,312 --> 00:02:30,646 ‫تراشه آبی نابود شده. 41 00:02:30,729 --> 00:02:34,104 ‫والت به مقداری که جمعیتمون رو ‫به مدت دو ماه زنده نگه داره، آب داره. 42 00:02:34,187 --> 00:02:36,687 ‫ما افراد خوش شانسیم. 43 00:02:36,771 --> 00:02:40,271 ‫سه والت از همدیگه جدا شدن ‫تا از شیوع خطرات جلوگیری بشه. 44 00:02:40,354 --> 00:02:43,896 ‫به نظرت عجیب نیست که همیشه ‫سرپرست رو از والت 31 انتخاب می‌کنیم؟ 45 00:02:43,979 --> 00:02:45,646 ‫استف اهل والت 31ـه. 46 00:02:48,229 --> 00:02:52,146 ‫بعضی از ماها برای شروعی جدید ‫به والت 32 نقل مکان می‌کنن. 47 00:02:57,812 --> 00:03:00,187 ‫بابام اهل این‌جاست؟ 48 00:03:02,021 --> 00:03:04,271 ‫این‌ها بادهای بادن. 49 00:03:04,354 --> 00:03:06,521 ‫بادهای من. ‫کارکنانی تعلیم دیده 50 00:03:06,604 --> 00:03:08,479 ‫از کارآموزهای برنامه تعلیم دستیار خودم 51 00:03:08,562 --> 00:03:10,437 ‫که به شدت تحت نظارت بودن. 52 00:03:10,711 --> 00:03:12,163 ‫[هنک مکلین، کارآموز دستیار] 53 00:03:12,187 --> 00:03:15,229 ‫چون آینده بشریت تو یه کلمه خلاصه میشه: 54 00:03:15,937 --> 00:03:17,312 ‫مدیریت. 55 00:03:17,396 --> 00:03:18,854 ‫می‌دونی، من باید برگردم خونه. 56 00:03:23,854 --> 00:03:25,979 ‫اسم من تیتوس نیست. ‫اسمم مکسیموسه. 57 00:03:26,354 --> 00:03:29,646 ‫تیتوس اسم شوالیه‌ایه که قبل من ‫این لباس رو می‌پوشید. 58 00:03:32,854 --> 00:03:34,312 ‫تو آدم خوبی هستی. 59 00:03:34,562 --> 00:03:36,229 ‫ویست‌لند کیریه. 60 00:03:39,479 --> 00:03:41,104 ‫برادری. 61 00:03:42,979 --> 00:03:44,896 ‫اون‌ها دست از گشتن دنبال شی‌ء بر نمی‌دارن. 62 00:03:49,479 --> 00:03:51,021 ‫من رو پیدا کن. 63 00:03:52,604 --> 00:03:54,521 ‫پیدات می‌کنم. 64 00:04:03,271 --> 00:04:05,187 ‫بابام رو بهم پس بده. 65 00:04:05,687 --> 00:04:07,479 ‫اما اولش... 66 00:04:08,521 --> 00:04:11,062 ‫اگه بهت بگم اون واقعاً کیه چی؟ 67 00:04:12,229 --> 00:04:14,521 ‫شیدی سندز. 68 00:04:15,229 --> 00:04:18,479 ‫پدرت اون شهر رو سوزوند و با خاک یکی کرد. 69 00:04:21,396 --> 00:04:23,354 ‫برام سواله که کسی زنده مونده اصلاً؟ 70 00:04:25,937 --> 00:04:27,396 ‫من زنده موندم. 71 00:04:29,729 --> 00:04:32,479 ‫اگه مشکل دنیا جناح‌هاـی هستن 72 00:04:32,562 --> 00:04:35,271 ‫تو مبارزه‌ای بی‌پایانن، تو جنگی بی‌پایانن، 73 00:04:35,354 --> 00:04:39,229 ‫پس چه راه حلی جز خلاص شدن ‫از شر جناح‌ها می‌مونه؟ 74 00:04:39,312 --> 00:04:42,062 ‫برای این که دنیا برای ما باشه، 75 00:04:42,146 --> 00:04:44,104 ‫برای این که شکل دادنش ‫دست خودمون باشه. 76 00:04:51,646 --> 00:04:53,396 ‫می‌بینی این‌جا چه بلایی سر آدم‌ها میاره؟ 77 00:04:56,896 --> 00:04:59,479 ‫من 200 سال صبر کردم 78 00:05:00,104 --> 00:05:03,562 ‫که از یکی یه سوال بپرسم. 79 00:05:05,021 --> 00:05:07,562 ‫خانواده لعنتی من کجان؟ 80 00:05:14,229 --> 00:05:17,021 ‫دنبال کردن خوکی که گیر افتاده ‫راحت‌تر از اینه 81 00:05:17,104 --> 00:05:19,396 ‫ازش بپرسی کجا داره میره. 82 00:05:21,687 --> 00:05:23,187 ‫حالا می‌تونی همین‌ جا بمونی 83 00:05:23,271 --> 00:05:25,896 ‫یا می‌تونی بیای و با خالقینت آشنا بشی. 84 00:05:33,937 --> 00:05:35,479 ‫باشه. 85 00:05:38,604 --> 00:05:40,479 ‫درود بر شوالیه مکسیموس! 86 00:05:40,937 --> 00:05:42,812 ‫درود بر شوالیه مکسیموس! 87 00:05:42,896 --> 00:05:45,021 ‫درود بر شوالیه مکسیموس! 88 00:05:45,104 --> 00:05:46,812 ‫درود بر شوالیه مکسیموس! 89 00:05:47,646 --> 00:05:50,021 ‫به این ویست‌لند که نگاه می‌کنی، 90 00:05:50,104 --> 00:05:51,687 ‫شبیه هرج و مرجی بیش نیست. 91 00:05:54,104 --> 00:05:56,229 ‫اما همیشه یه نفر هست ‫که پشت فرمون نشسته. 92 00:05:59,711 --> 00:06:03,811 ‫بــــدونِ سـانســـــور بـبـیـنیـد ‫.:: www.TvPedia.TV ::. 93 00:06:03,813 --> 00:06:07,813 ‫تـــرجـــمــه‌ای از: .:: Mohammad Alpha ::. 94 00:06:07,815 --> 00:06:11,947 در ایــنـسـتاگـــرام TvPedia.tv 95 00:06:13,150 --> 00:06:17,661 ‫[مردی که می‌دانست] 96 00:06:24,271 --> 00:06:25,396 ‫ 97 00:06:26,687 --> 00:06:28,604 ‫ 98 00:06:30,896 --> 00:06:33,187 ‫ 99 00:06:33,271 --> 00:06:34,979 ‫ 100 00:06:36,896 --> 00:06:39,229 ‫ 101 00:06:39,312 --> 00:06:42,396 ‫ببینین، نگرانی اصلی ما در صنایع راب‌کو 102 00:06:42,479 --> 00:06:45,687 ‫خلق بهره‌وری بهتر در محل کاره. 103 00:06:45,771 --> 00:06:48,146 ‫اگه دولت آمریکا برای راست و ریس کردن 104 00:06:48,229 --> 00:06:51,437 ‫جدال‌های بین‌المللی‌مون ‫نیاز به کمک داشته باشه... 105 00:06:52,812 --> 00:06:54,271 ‫می‌دونن با کی تماس بگیرن. 106 00:06:54,354 --> 00:06:56,354 ‫اون یه انگل لعنتیه. 107 00:06:57,604 --> 00:06:59,271 ‫ما به این حشره احمق رای ندادیم. 108 00:07:00,104 --> 00:07:01,896 ‫چرا، رای دادیم. 109 00:07:10,562 --> 00:07:12,979 ‫هر دلاری که خرج میشه، ‫یه رای به حساب میاد. 110 00:07:13,896 --> 00:07:17,354 ‫و اون یارویی که اون‌جاست، بیشتر از 111 00:07:17,437 --> 00:07:20,729 ‫تمام اون سیاست‌مدارهای کله گرد ‫توی واشنگتن رای تو جیبش داره. 112 00:07:23,229 --> 00:07:25,104 ‫طرفداری چیزیش هستی؟ 113 00:07:29,437 --> 00:07:30,562 ‫آره، چرا که نه. 114 00:07:31,687 --> 00:07:33,187 ‫آره، فکر کنم هستم. 115 00:07:35,396 --> 00:07:37,979 ‫و اگه اراده مردم آمریکا این بوده 116 00:07:38,062 --> 00:07:41,479 ‫که بخش بزرگی از ثروتشون رو ‫در اختیار این مرد قرار بدن، خب... 117 00:07:41,562 --> 00:07:43,937 ‫خب وای من، این که نمی‌تونه ‫چیزی بدی باشه، می‌تونه؟ 118 00:07:45,729 --> 00:07:47,937 ‫تو توی چه شغلی هستی رفیق؟ 119 00:07:50,062 --> 00:07:51,229 ‫ساخت و ساز. 120 00:07:52,146 --> 00:07:55,521 ‫اه. پس حتماً از میخ‌کوب اچ‌انداچ ‫استفاده می‌کنی. 121 00:07:56,562 --> 00:07:58,146 ‫دستگاه معرکه‌ایه. 122 00:07:59,229 --> 00:08:02,187 ‫هم خیلی خوش دسته، ‫هم روون کار می‌کنه. 123 00:08:02,271 --> 00:08:04,479 ‫قطعاً از استفاده از یه چکش قدیمی ‫و احمقانه بهتره، مگه نه؟ 124 00:08:05,771 --> 00:08:07,437 ‫اون وقت من فکر می‌کردم ‫که قدردان هم هستی. 125 00:08:09,062 --> 00:08:10,604 ‫«قدردان.» 126 00:08:11,771 --> 00:08:13,521 ‫فکر کنم تو بار اشتباهی هستی رفیق. 127 00:08:15,312 --> 00:08:18,312 ‫هوم، فرسودگی. 128 00:08:18,396 --> 00:08:21,187 ‫خیلی بد چیزیه. 129 00:08:22,312 --> 00:08:24,396 ‫می‌دونی، سعی دارم ‫که از دیدگاه شما هم بهش نگاه کنم، 130 00:08:24,479 --> 00:08:27,479 ‫اما تصور این که انقدر احمق باشی 131 00:08:27,562 --> 00:08:30,062 ‫که مسئله‌ای اجتناب‌ناپذیر ‫غافلگیرت کنه، واقعاً سخته. 132 00:08:34,187 --> 00:08:36,021 ‫اه... اه! 133 00:08:39,062 --> 00:08:41,062 ‫بزن تو دهنم. 134 00:08:41,146 --> 00:08:42,354 ‫فکر کنم ازش لذت ببرم 135 00:08:50,687 --> 00:08:54,312 ‫کم پیش میاد اشتباه کنم، اما بگذریم. 136 00:09:03,896 --> 00:09:08,396 ‫اون 31 میلیون دلاره. 137 00:09:12,021 --> 00:09:16,812 ‫حالا، برای همچین پولی ‫حاضرین چی کار کنین؟ 138 00:09:19,979 --> 00:09:21,146 ‫ایده کم آوردین؟ 139 00:09:22,146 --> 00:09:25,104 ‫خب، تعجبی هم نداره. ‫نظرتون چیه من یه ایده‌ای پیشنهاد بدم؟ 140 00:09:34,937 --> 00:09:37,354 ‫اجازه بده که این رو... 141 00:09:37,437 --> 00:09:38,771 ‫پشت گردنت قرار بدم. 142 00:09:40,146 --> 00:09:41,729 ‫این چه کوفتیه؟ 143 00:09:42,812 --> 00:09:47,437 ‫بیا اسمش رو بازاریابی به شیوه قدیمی بذاریم. 144 00:09:48,229 --> 00:09:51,062 ‫تمام خواسته‌م ازت اینه 145 00:09:51,146 --> 00:09:52,687 ‫که این رو به پشت گردنت وصل کنی، 146 00:09:52,771 --> 00:09:55,646 ‫و تمام پولی که اون‌جاست، ‫مال تو میشه. 147 00:09:57,229 --> 00:09:59,646 ‫نظرت چیه اون دست‌هات ‫که تاحالا ازشون استفاده نکردی رو بشکونم؟ 148 00:09:59,729 --> 00:10:01,729 ‫ببینیم اصلاً متوجه میشی یا نه. 149 00:10:01,812 --> 00:10:03,437 ‫بعدش پولش رو می‌گیریم. 150 00:10:03,521 --> 00:10:05,729 ‫- این پولدارهای تخمی خیلی... ‫- عه... خب... 151 00:10:25,396 --> 00:10:27,646 ‫دوست دارم که یه لطف کوچکی بهم بکنی. 152 00:10:29,437 --> 00:10:30,729 ‫از شر دوست‌هات خلاص شو. 153 00:10:36,312 --> 00:10:37,812 ‫بیل. 154 00:10:37,896 --> 00:10:39,562 ‫بیل. وای! 155 00:10:39,646 --> 00:10:40,646 ‫وای! 156 00:10:41,521 --> 00:10:42,646 ‫وای! 157 00:10:43,687 --> 00:10:46,521 ‫وای، پس شماها از میخ‌کوب اچ‌اند‌اچ ‫استفاده می‌کنین. 158 00:10:48,646 --> 00:10:49,896 ‫باید حس خوبی بهش داشته باشین. 159 00:10:50,854 --> 00:10:52,646 ‫پول همه این‌ها رو شما دادین. 160 00:11:32,437 --> 00:11:34,646 ‫ 161 00:11:34,729 --> 00:11:37,812 ‫ 162 00:11:37,896 --> 00:11:42,854 ‫دنیا ممکنه به پایان برسه، ‫اما پیشرفت دست از حرکت بر نمی‌داره. 163 00:11:45,092 --> 00:11:55,742 ‫سریال «فال‌اوت» ‫فصل دوم - قسمت 1 164 00:12:06,687 --> 00:12:08,229 ‫خان‌ها! 165 00:12:09,062 --> 00:12:11,937 ‫امروز براتون چیز جذابی آوردم. 166 00:12:18,562 --> 00:12:20,812 ‫این کونی از قبل به دنیا ‫اومدن پدربزرگ‌هاتون، 167 00:12:20,896 --> 00:12:22,854 ‫داشته ما خان‌ها رو عذاب می‌داده. 168 00:12:23,562 --> 00:12:24,937 ‫و امروز! 169 00:12:27,146 --> 00:12:31,146 ‫یه جایزه‌بگیر انداختتش بغل ما. 170 00:12:31,229 --> 00:12:33,229 ‫حالا، حسابمون رو تسویه می‌کنیم! 171 00:12:35,604 --> 00:12:37,437 ‫چه حسی بهش داری؟ 172 00:12:51,229 --> 00:12:52,896 ‫اون قبلاً یه فروشگاه نبود؟ 173 00:12:54,854 --> 00:12:58,771 ‫فکر کنم حدود 25 سال پیش ‫از اون‌جا یه نوشابه خریدم. 174 00:12:58,854 --> 00:13:01,271 ‫زرت تموم شد؟ 175 00:13:01,354 --> 00:13:03,021 ‫یه عدالتی داریم که باید بهش... 176 00:13:03,104 --> 00:13:06,396 ‫دارلا! آره، اون زنی که پشت دخل بود ‫اسمش دارلا بود. 177 00:13:06,479 --> 00:13:08,979 ‫زن خردمندی بود 178 00:13:10,437 --> 00:13:13,437 ‫تا وقتی که شما مادرجنده‌های کاپشن‌پوش ‫به این نقل مکان کردین. 179 00:13:15,854 --> 00:13:19,646 ‫خب، صحبت با همه‌تون خوش گذشت، ‫اما اگه شما مشکلی ندارین... 180 00:13:20,646 --> 00:13:22,312 ‫من براش آماده‌ام. 181 00:13:24,354 --> 00:13:26,062 ‫چی شد، صدام رو نمی‌شنوین؟ 182 00:13:26,146 --> 00:13:27,771 ‫بلندتر میگم. گفتم... 183 00:13:28,687 --> 00:13:30,771 ‫من براش آماده‌ام. 184 00:13:37,562 --> 00:13:39,479 ‫براش آماده‌ام. 185 00:13:46,104 --> 00:13:47,104 ‫کیرم توش. 186 00:13:57,562 --> 00:13:59,396 ‫- خب، تو... ‫- سلام، ببخشید. 187 00:13:59,479 --> 00:14:00,479 ‫سلام. 188 00:14:00,562 --> 00:14:02,562 ‫ببخشید. خیلی متاسفم. 189 00:14:02,646 --> 00:14:04,271 ‫امیدوارم که بتونی تکلیف یه بحثی 190 00:14:04,354 --> 00:14:06,854 ‫بین من و اون هم‌سفرم ‫که اون‌جاست رو روشن کنی. 191 00:14:06,937 --> 00:14:10,771 ‫ما داریم پدرم رو تعقیب می‌کنیم ‫که اصلاً آدم خوبی نیست. 192 00:14:10,854 --> 00:14:13,896 ‫و تو این سفر، دیدیم به غذا ‫و آذوقه نیاز داریم. 193 00:14:13,979 --> 00:14:16,979 ‫نقشه اول این بود که کاری بهتون ‫نداشته باشیم و از این سناریو دوری کنیم، 194 00:14:17,062 --> 00:14:19,937 ‫ولی سعیمون رو کردیم، ‫و دیدیم داریم از گشنگی می‌میریم. 195 00:14:21,354 --> 00:14:24,437 ‫نقشه دوم... بگم که ایده اون بود... ‫این بود که اون رو بهتون تحویل بدم 196 00:14:24,521 --> 00:14:26,062 ‫که شما گاوصندوقتون رو باز کنین 197 00:14:26,146 --> 00:14:27,771 ‫و جایزه‌ قابل ملاحظه‌ای ‫که براش مشخص کردین رو بهم بدین. 198 00:14:27,854 --> 00:14:30,437 ‫- شلیک کن دیگه! ‫- فکرش این بود که من با تیر بازش کنم، 199 00:14:30,521 --> 00:14:31,937 ‫اون سلاحتون رو برداره، 200 00:14:32,021 --> 00:14:34,854 ‫و از هر نوع خشونی ‫که برای فرارمون نیازه استفاده کنه. 201 00:14:34,937 --> 00:14:37,604 ‫که طبق تجربه‌م تا این‌‌جا... 202 00:14:38,521 --> 00:14:40,646 ‫خشونت زیادی نیازه، پس... 203 00:14:41,937 --> 00:14:44,146 ‫واقعاً امیدوارم که با نقشه سوم موافقت کنین؟ 204 00:14:46,437 --> 00:14:47,771 ‫نقشه سوم چیه؟ 205 00:14:50,396 --> 00:14:51,979 ‫ولمون کنی بریم. 206 00:14:53,604 --> 00:14:55,021 ‫و پولی که بهم دادی رو نگه داریم، 207 00:14:55,104 --> 00:14:58,146 ‫و سوءتفاهم هم نشه، ‫برای زنده موندن بهش نیاز داریم. 208 00:15:01,896 --> 00:15:04,271 ‫و این سوال رو باید بپرسم، ‫اگه بگم «لطفاً» تاثیری داره؟ 209 00:15:08,021 --> 00:15:10,771 ‫کسی که دختره رو بکشه، ‫می‌تونه سگه رو بخوره. 210 00:15:12,354 --> 00:15:14,021 ‫باشه دیگه! 211 00:15:20,312 --> 00:15:21,729 ‫اه، خدایا. 212 00:15:29,521 --> 00:15:30,937 ‫اه، کیرم توش! 213 00:15:39,562 --> 00:15:41,229 ‫مبتدی کیری. 214 00:16:01,729 --> 00:16:06,687 ‫ 215 00:16:08,021 --> 00:16:10,187 ‫ 216 00:16:10,271 --> 00:16:12,812 ‫ 217 00:16:14,229 --> 00:16:17,854 ‫ 218 00:16:17,937 --> 00:16:20,562 ‫ 219 00:16:20,646 --> 00:16:25,354 ‫ 220 00:16:27,687 --> 00:16:32,396 ‫ 221 00:16:33,979 --> 00:16:38,896 ‫ 222 00:16:39,812 --> 00:16:43,771 ‫ 223 00:16:43,854 --> 00:16:46,521 ‫ 224 00:16:46,604 --> 00:16:48,979 ‫ 225 00:16:49,062 --> 00:16:52,854 ‫ 226 00:16:52,937 --> 00:16:57,271 ‫ 227 00:16:57,354 --> 00:17:04,229 ‫ 228 00:17:16,021 --> 00:17:17,937 ‫می‌دونم فکر می‌کنی که... 229 00:17:18,771 --> 00:17:21,354 ‫با شلیک کردن به زانو ‫و کونشون داری کمک می‌کنی. 230 00:17:22,562 --> 00:17:24,521 ‫اما اگه بخوام راستش رو بگم، ‫این طور نیست. 231 00:17:24,604 --> 00:17:27,396 ‫بابت نکشتن مردم عذرخواهی نمی‌کنم. 232 00:17:31,396 --> 00:17:36,146 ‫خب، به تنها چیزی که اهمیت میدم اینه ‫که به اون طناب تخمی شلیک کردی. 233 00:17:44,021 --> 00:17:45,437 ‫خب، کردم دیگه، مگه نه؟ 234 00:18:28,146 --> 00:18:30,521 ‫هنوز شبیه عکس‌های قدیمیه. 235 00:18:33,771 --> 00:18:35,354 ‫بمب‌ها دفع شدن. 236 00:18:36,604 --> 00:18:38,312 ‫حداقل اکثرشون شدن. 237 00:18:42,021 --> 00:18:43,687 ‫خب، اگه اون‌ها می‌تونستن ‫این کار رو با لاس وگاس انجام بدن، 238 00:18:43,771 --> 00:18:45,896 ‫چرا با کل آمریکا نکردن؟ 239 00:18:47,521 --> 00:18:49,854 ‫چون «اون‌ها»ـی وجود نداشت. 240 00:18:49,937 --> 00:18:52,104 ‫فقط یه «اون» بود. 241 00:18:52,187 --> 00:18:54,354 ‫مردی به اسم رابرت هاوس. 242 00:18:55,854 --> 00:18:58,437 ‫شاید خانواده‌ت رفتن همون‌ جا. ‫و اون‌جا جاشون امنه. 243 00:18:59,812 --> 00:19:01,646 ‫هیچ جا نزدیکی رابرت هاوس امن نیست. 244 00:19:07,812 --> 00:19:09,729 ‫چرا باید بابام به لاس وگاس بره؟ 245 00:19:39,771 --> 00:19:41,396 ‫پایان دنیا، 246 00:19:41,479 --> 00:19:42,604 ‫پتانسیل سودهی خوبی داره. 247 00:19:49,812 --> 00:19:52,062 ‫چه طور می‌تونیم نتیجه رو تضمین کنیم؟ 248 00:19:54,729 --> 00:19:57,187 ‫خودمون بمب رو بندازیم. 249 00:20:05,146 --> 00:20:07,312 ‫جینی؟ عزیزم؟ 250 00:20:07,396 --> 00:20:08,646 ‫- جینی! ‫- بابایی. 251 00:20:08,729 --> 00:20:11,104 ‫- هی. هی. ‫- بابایی. 252 00:20:15,437 --> 00:20:17,146 ‫بهم گوش کن. 253 00:20:17,229 --> 00:20:19,396 ‫ازت می‌خوام که بری تو اتاقت، باشه؟ 254 00:20:19,479 --> 00:20:22,187 ‫و ازت می‌خوام که سه تا ‫از لباس‌های موردعلاقه‌ت 255 00:20:22,271 --> 00:20:24,604 ‫و اسباب‌بازی موردعلاقه‌ت رو برداری، باشه؟ 256 00:20:24,687 --> 00:20:26,187 ‫و بعد برگرد همین‌جا پیشم. 257 00:20:27,896 --> 00:20:29,187 ‫خیلی خب، برو. 258 00:20:38,854 --> 00:20:42,312 ‫ 259 00:20:44,437 --> 00:20:49,312 ‫ 260 00:20:51,896 --> 00:20:54,771 ‫ 261 00:20:54,854 --> 00:20:56,104 ‫کجا میریم بابایی؟ 262 00:20:58,521 --> 00:21:02,229 ‫ 263 00:21:02,312 --> 00:21:03,437 ‫بیکیرزفیلد. 264 00:21:03,521 --> 00:21:06,229 ‫عه... می‌خوایم بریم بیکرزفیلد عزیزم، باشه؟ 265 00:21:07,937 --> 00:21:09,396 ‫مامانی چی؟ 266 00:21:10,354 --> 00:21:12,312 ‫- اون هم باهامون میاد؟ ‫- به استحضار می‌رسانیم که 267 00:21:12,396 --> 00:21:14,437 ‫مانور آزمایشی سیستم ‫پخش هشدار شهروندی... 268 00:21:14,521 --> 00:21:15,854 ‫...تو شهرستان لس آنجلس 269 00:21:15,937 --> 00:21:17,562 ‫در 10 ثانیه آغاز می‌شود. 270 00:21:21,437 --> 00:21:23,479 ‫بیخیال، بیخیال، بیخیال، ‫بیخیال، بیخیال، بیخیال. 271 00:21:27,521 --> 00:21:31,379 ‫[صنایع ولت‌تک] 272 00:21:33,854 --> 00:21:39,104 ‫ 273 00:21:47,437 --> 00:21:49,437 ‫برین تو! 274 00:21:51,354 --> 00:21:53,937 ‫آغاز مانور آزمایشی. تکرار... 275 00:21:54,021 --> 00:21:55,604 ‫این آزمایشیه. 276 00:21:55,687 --> 00:21:56,937 ‫این فقط آزمایشیه! 277 00:21:58,104 --> 00:21:59,104 ‫باید همین الان بریم! 278 00:21:59,187 --> 00:22:01,187 ‫همه قراره بمیریم! 279 00:22:01,271 --> 00:22:02,271 ‫بابایی، ترسیده‌م. 280 00:22:03,854 --> 00:22:05,187 ‫- بیا بغلم. ‫- ترسیده‌م. 281 00:22:05,271 --> 00:22:06,687 ‫چیزی نیست. چیزی نیست. 282 00:22:12,577 --> 00:22:15,455 ‫[عزیزانت رو امن نگه‌دار] ‫[با والت‌تک] 283 00:22:20,687 --> 00:22:23,186 ‫ 284 00:22:23,229 --> 00:22:24,646 ‫چیزی نیست. 285 00:22:26,187 --> 00:22:27,562 ‫چیزی نیست. 286 00:22:27,646 --> 00:22:32,396 ‫ 287 00:22:54,312 --> 00:22:57,646 ‫ذخیره آبمون رو داریم با سرعت ‫دردسرسازی... هدر میدیم. 288 00:22:57,729 --> 00:22:59,479 ‫پس لازمه که به فیلترهای آبی موقتی‌مون 289 00:22:59,562 --> 00:23:02,979 ‫که از قطعات خالی درستشون کردیم، ‫برق توزیع کنیم. 290 00:23:04,562 --> 00:23:05,896 ‫سلام بچه‌ها. 291 00:23:07,104 --> 00:23:08,729 ‫می‌تونم بهت کمکی کنم رگ؟ 292 00:23:08,812 --> 00:23:10,229 ‫نورم رو دیدی؟ 293 00:23:10,312 --> 00:23:14,604 ‫نورم برای یه فرصت تحصیلی ‫تو زمینه رهبری به والت 31 فرستاده شد. 294 00:23:14,687 --> 00:23:17,021 ‫تو دنیا همه دارن پیشرفت می‌کنن جز من. 295 00:23:17,104 --> 00:23:21,896 ‫رگ، این جامعه همیشه برای بقا ‫کاری که لازم بوده رو انجام داده. 296 00:23:21,979 --> 00:23:24,104 ‫فکر کنم همین باشه. 297 00:23:25,104 --> 00:23:28,312 ‫- شماها روی چی کار می‌کنین؟ ‫- تراشه آبی. 298 00:23:28,396 --> 00:23:31,437 ‫که برای بقا بهش نیاز داریم. ‫که شکسته. 299 00:23:31,521 --> 00:23:33,646 ‫وای، درسته، آره، اون. 300 00:23:35,812 --> 00:23:37,021 ‫اگه کمکی از دستم بر میومد، بهم بگو. 301 00:23:37,104 --> 00:23:40,729 ‫مهندس نیستم، اما غافلگیر میشی 302 00:23:40,812 --> 00:23:42,979 ‫ببینی یکی که دکتری طراحی مراسم ‫داره چه کارهایی از دستش بر... 303 00:23:46,521 --> 00:23:48,812 ‫شاید بهتر باشه دنبال یه خروجی بگردی. 304 00:23:48,896 --> 00:23:50,729 ‫یه باشگاهی چیزی شروع کنی. 305 00:23:50,812 --> 00:23:52,104 ‫یه باشگاه؟ 306 00:23:52,896 --> 00:23:54,021 ‫چه جور باشگاهی؟ 307 00:23:54,104 --> 00:23:55,979 ‫این چند وقت همه‌مون ‫خیلی چیزها سپری کردیم. 308 00:23:56,062 --> 00:23:58,229 ‫شاید باید یه گروهی از آدم‌ها رو جمع کنی 309 00:23:58,312 --> 00:24:02,521 ‫که راجع به احساساتی که ممکنه ‫داشته باشی، صحبت کنین. 310 00:24:02,604 --> 00:24:04,187 ‫چه جور حسی دارم مگه؟ 311 00:24:05,146 --> 00:24:07,812 ‫شرم؟ بی‌خاصیت بودن؟ 312 00:24:07,896 --> 00:24:09,062 ‫حس بی‌خاصیت بودن ندارم. 313 00:24:10,187 --> 00:24:11,687 ‫اما از شرم خوشم اومد. 314 00:24:12,854 --> 00:24:14,146 ‫با شرم کنار میام. 315 00:24:15,229 --> 00:24:18,104 ‫البته، یه بودجه برای خوراکی نیازه. 316 00:24:18,187 --> 00:24:22,771 ‫درخواست آذوقه بفرست، ‫من امضاش می‌کنم. 317 00:24:26,937 --> 00:24:28,562 ‫قدرت، مسئولیت هم داره دیگه. 318 00:24:29,729 --> 00:24:31,479 ‫از نصفشم خبر نداری. 319 00:24:31,562 --> 00:24:34,271 ‫خب، می‌بینی با چی طرفم. 320 00:24:34,354 --> 00:24:37,646 ‫توی والت 33، اقامتگاهم رو ترک می‌کنم، ‫به سمت راست می‌پیچم، 321 00:24:37,729 --> 00:24:39,312 ‫دوباره به سمت راست می‌پیچم ‫تا به آسانسور برسم. 322 00:24:39,396 --> 00:24:43,896 ‫این‌جا توی والت 32، یه چپ ‫و یه چپ دیگه مسیر تا آسانسوره. 323 00:24:43,979 --> 00:24:47,687 ‫آره، و خب البته همه‌چیز این‌جا برعکسه، 324 00:24:47,771 --> 00:24:50,062 ‫فقط خلاف چیزی که قبلاً ‫انجام می‌دادی رو انجام بده. 325 00:24:50,146 --> 00:24:53,187 ‫مطمئن نیستم به این سادگی‌ها باشه. 326 00:24:53,271 --> 00:24:56,146 ‫چرا. 327 00:24:56,229 --> 00:24:59,812 ‫حالا، ببین، به عنوان ناظرت باید بپرسم... 328 00:25:00,854 --> 00:25:04,687 ‫این‌جا کاری داری که قابل پیگیری باشه؟ 329 00:25:04,771 --> 00:25:06,562 ‫چیزی که توش برات کاری از دستم بر بیاد. 330 00:25:07,812 --> 00:25:09,146 ‫تابلوی راهنما. 331 00:25:09,896 --> 00:25:12,229 ‫نه، اون ممکنه بحث برانگیز باشه. 332 00:25:12,312 --> 00:25:15,521 ‫شاید بتونی یه امکان‌سنجی 333 00:25:15,604 --> 00:25:18,437 ‫روی موضوع تابلوی راهنما ترتیب بدی. 334 00:25:27,021 --> 00:25:28,854 ‫عجب زنی داری چت. 335 00:25:28,937 --> 00:25:30,479 ‫ما درواقع ازدواج نکردیم. 336 00:25:30,562 --> 00:25:33,479 ‫- و بچه خوشگلی هم داری. ‫- بچه من نیست. 337 00:25:33,562 --> 00:25:36,771 ‫من هیچ‌وقت خانواده تشکیل ندادم. ‫چه اتفاقی افتاد؟ 338 00:25:36,854 --> 00:25:39,062 ‫فکر کنم... زندگیه دیگه. 339 00:25:39,146 --> 00:25:41,062 ‫این پایین همه‌چی خیلی سریع پیش میره. 340 00:25:41,146 --> 00:25:43,479 ‫منم خانواده نداریم دیوی. 341 00:25:43,562 --> 00:25:45,187 ‫خب، ازش لذت ببر. 342 00:25:47,896 --> 00:25:49,646 ‫از این سمت... 343 00:25:58,104 --> 00:25:59,187 ‫وای، تویی که. 344 00:25:59,687 --> 00:26:00,854 ‫هوف! 345 00:26:00,937 --> 00:26:03,854 ‫اون دیوی، یعنی... 346 00:26:03,937 --> 00:26:07,771 ‫قلب خوبی داره ولی، می‌دونی دیگه. 347 00:26:10,979 --> 00:26:14,104 ‫فقط می‌خواستم ببینم که تونستی ‫یه ماموریت کاری برام مشخص کنی یا نه. 348 00:26:14,187 --> 00:26:17,979 ‫چون می‌دونی، همه یه کاری دارن. 349 00:26:18,062 --> 00:26:22,187 ‫عه... اگه هنور نگهبان دروازه ‫انتخاب نکردی، من تجربه دارم. 350 00:26:22,937 --> 00:26:25,021 ‫چت، سرم خیلی شلوغ بوده. 351 00:26:25,104 --> 00:26:27,062 ‫و نیاز دارم که یکی مراقب بچه باشه، 352 00:26:27,146 --> 00:26:29,104 ‫و اون هم بهت عادت کرده. 353 00:26:29,187 --> 00:26:33,271 ‫اما اون که بچه من نیست. 354 00:26:34,271 --> 00:26:37,062 ‫همه جوری رفتار می‌کنن که انگار هست... 355 00:26:37,146 --> 00:26:38,396 ‫چت. 356 00:26:38,479 --> 00:26:40,646 ‫حداقل میشه یه اسمی براش در نظر بگیری؟ 357 00:26:40,729 --> 00:26:43,896 ‫چون کم کم همسایه‌ها دارن ‫چت جونیور صداش می‌کنن. 358 00:26:43,979 --> 00:26:45,562 ‫پس بیا همین صداش کنیم. 359 00:26:45,646 --> 00:26:49,646 ‫خب ببین، چت جونیور اسم پدرم بود. 360 00:26:49,729 --> 00:26:51,729 ‫این... چون از گرسنگی مردنش 361 00:26:51,812 --> 00:26:54,437 ‫توی قحطی ویویل رو دیدم، ‫یکم برام مسئله‌ای شخصیه. 362 00:26:56,354 --> 00:27:00,187 ‫چت؟ الان داریم بحث می‌کنیم؟ 363 00:27:04,062 --> 00:27:05,312 ‫اسمش چت جونیوره. 364 00:27:14,562 --> 00:27:17,396 ‫وای، کارت به کامپیوتر چه طوره؟ 365 00:27:17,479 --> 00:27:19,979 ‫اون تخصص نورم بود. 366 00:27:20,062 --> 00:27:21,687 ‫شاید بتونی تو ایستگاه ازش بپرسی. 367 00:27:22,354 --> 00:27:23,896 ‫ایده خوبیه. 368 00:27:23,979 --> 00:27:26,937 ‫یه پیام به اون یکی ولت می‌فرستم. 369 00:27:37,729 --> 00:27:38,729 ‫خیلی خب. 370 00:27:39,604 --> 00:27:42,771 ‫خیلی خب. 371 00:27:47,521 --> 00:27:50,896 ‫کد هم چیز اند رایس! 372 00:27:51,146 --> 00:27:52,687 ‫وای، نه، نه، نه! 373 00:27:52,771 --> 00:27:55,104 ‫ارتباطات درون ولتی غیرفعال شد؟ 374 00:27:55,187 --> 00:27:58,021 ‫خیلی خب، بذار ببینم. اون کجاست؟ 375 00:27:58,104 --> 00:27:59,437 ‫کجاست؟ کجایی تو؟! 376 00:27:59,521 --> 00:28:01,062 ‫دارم میام دنبالت. 377 00:28:01,146 --> 00:28:02,646 ‫دارم میام دنبالت! 378 00:28:03,104 --> 00:28:04,312 ‫الان میام بالا سرت. 379 00:28:05,312 --> 00:28:07,687 ‫وای خدایا، این کثافت رو ببین! 380 00:28:07,771 --> 00:28:10,896 ‫واقعاً یه حیوون کثیف و چندشی، مگه نه؟ 381 00:28:11,187 --> 00:28:13,396 ‫خب، امیدوارم از من انتظار نداشته باشی ‫که این رو تمیز کنم. 382 00:28:14,979 --> 00:28:17,021 ‫ 383 00:28:18,354 --> 00:28:20,771 ‫پس آب پیدا کردی، ‫ولی غذایی نداری. 384 00:28:20,854 --> 00:28:23,104 ‫مرگ از گرسنگی واقعاً روش سختی ‫برای سر کشیدن ریق رحمته. 385 00:28:24,896 --> 00:28:27,271 ‫من دارم راه حل موقرتری ‫نسبت به چیزی که برای خودت 386 00:28:27,354 --> 00:28:30,437 ‫انتخاب کردی بهت پیشنهاد میدم، پسر هنک. 387 00:28:30,521 --> 00:28:32,562 ‫وارد محفظه انجماد بابات شو. 388 00:28:33,562 --> 00:28:35,146 ‫زندانی تو نمیشم. 389 00:28:35,229 --> 00:28:37,354 ‫همین الانش هم زندانی منی. 390 00:28:37,437 --> 00:28:41,896 ‫فقط باید صبر کنی تا سطح زمین ‫برای مستقر شدنمون آماده بشه. 391 00:28:41,979 --> 00:28:44,479 ‫و بعد، به سمت روز بازپس‌گیری میریم. 392 00:28:45,146 --> 00:28:46,937 ‫و اون دقیقاً کِیه؟ 393 00:28:47,021 --> 00:28:49,604 ‫وقتی کسی روی سطح نمونده باشه ‫که باهامون مخالفت کنه. 394 00:28:51,646 --> 00:28:53,229 ‫یا فقط می‌تونی ولم کنی برم خونه. 395 00:28:54,479 --> 00:28:56,646 ‫مردم می‌فهمن که من غیبم زده. 396 00:28:56,729 --> 00:28:58,312 ‫ما برای همه‌چیز یه پروتکلی داریم، 397 00:28:58,396 --> 00:29:00,729 ‫از جمله برای مواقعی ‫که یه کسی از یه ولت گم میشه. 398 00:29:00,812 --> 00:29:04,146 ‫ناظرت حل و فصلش می‌کنه. ‫کسی نمیاد دنبالت رفیق. 399 00:29:05,146 --> 00:29:08,562 ‫شاید وقتی گرسنه‌تر بشی، ‫یکم عقلت سرجاش بیاد. 400 00:29:09,604 --> 00:29:12,479 ‫تو پیدا کردن غذا وقتی ‫که چیزی رو نمی‌بینی موفق باشی. 401 00:29:15,771 --> 00:29:17,437 ‫داری توی دنیای من زندگی می‌کنی. 402 00:29:18,646 --> 00:29:22,812 ‫این سه ولت محصول دهه‌ها استراتژی ریختنن. 403 00:29:22,896 --> 00:29:26,479 ‫زحمات صدها نفر از باهوش‌ترین مغزهای ‫قبل جنگ در کنار همدیگه 404 00:29:26,562 --> 00:29:29,604 ‫با تمام منابع یه تمدن درحال کار. 405 00:29:29,687 --> 00:29:33,229 ‫تو فقط یه آدم سرکشی ‫که تو راهرو اشتباهی سر و کله‌ش پیدا شد. 406 00:29:34,562 --> 00:29:37,521 ‫در مقابل بزرگ‌ترین دستاورد ‫در تاریخ ادغام عمودی، 407 00:29:37,604 --> 00:29:39,979 ‫چه امیدی داری؟ 408 00:29:40,062 --> 00:29:42,021 ‫قبولش کن پسر هنک. 409 00:29:43,521 --> 00:29:44,896 ‫گیر افتادی و راه درروـی نداری. 410 00:29:45,979 --> 00:29:49,604 ‫و کسی برای نجاتت هم نمیاد. 411 00:29:57,079 --> 00:30:00,612 ‫« ارائه‌ای از وبسایت تی وی پــدیــا » 412 00:30:24,271 --> 00:30:26,354 ‫خب، تو فکر می‌کنی که بابام قراره 413 00:30:26,437 --> 00:30:28,562 ‫تو رو به سمت خانواده‌ت ببره. 414 00:30:28,646 --> 00:30:30,562 ‫که یعنی فکر می‌کنی خانواده‌ت 415 00:30:30,646 --> 00:30:33,479 ‫بعد 200 سال هنوز زندن، ‫اون وقت من خوش‌بینم؟ 416 00:30:40,062 --> 00:30:41,312 ‫باباییت. 417 00:30:42,437 --> 00:30:44,604 ‫همیشه داره دوست جدید پیدا می‌کنه. 418 00:31:17,354 --> 00:31:20,104 ‫موقتی داشت رد می‌شد، باید دیده باشتش. 419 00:31:24,021 --> 00:31:26,271 ‫می‌تونیم ازش سوال بپرسیم. 420 00:31:33,062 --> 00:31:34,687 ‫ببخشید! 421 00:31:34,771 --> 00:31:35,979 ‫سلام. 422 00:31:36,062 --> 00:31:38,604 ‫یه کاسه... 423 00:31:38,714 --> 00:31:40,517 ‫[سوپ کک، دو در بطری] 424 00:31:42,021 --> 00:31:43,229 ‫سوپ کک می‌خوام. 425 00:31:44,562 --> 00:31:45,562 ‫حتماً. 426 00:31:50,479 --> 00:31:53,562 ‫خب عه... برام سوال شد ‫که یه وقت ندیدین کسی... 427 00:32:03,646 --> 00:32:06,646 ‫اگه می‌خوای کرکر هم دارم. 428 00:32:06,729 --> 00:32:08,437 ‫تو اون یکی شلوارمه. 429 00:32:09,271 --> 00:32:11,812 ‫عه... لازم ندارم ولی... 430 00:32:11,896 --> 00:32:13,896 ‫تا وقتی داغه بخور خانم. 431 00:32:20,854 --> 00:32:22,062 ‫ 432 00:32:25,396 --> 00:32:26,687 ‫آره. 433 00:32:26,771 --> 00:32:30,312 ‫خب، احیاناً ندیدین که... یه مردی 434 00:32:30,396 --> 00:32:34,562 ‫با یه لباس آهنی بزرگ رد بشه؟ 435 00:32:34,646 --> 00:32:36,187 ‫اون پسرم رو برد. 436 00:32:36,271 --> 00:32:38,437 ‫وای. مطمئنم که پسرتون... 437 00:32:38,521 --> 00:32:39,896 ‫اون مرده. 438 00:32:39,979 --> 00:32:41,771 ‫نه، ما که نمی‌دونیم. 439 00:32:41,854 --> 00:32:42,854 ‫نه. 440 00:32:42,937 --> 00:32:44,479 ‫اون مرده. 441 00:32:44,562 --> 00:32:46,021 ‫شانسم همینه. 442 00:32:47,521 --> 00:32:49,271 ‫اون حرومزاده بهم بدهکار بود. 443 00:32:52,354 --> 00:32:55,979 ‫متاسفم برای... پولتون. 444 00:32:56,062 --> 00:32:57,646 ‫اون سمتی رفت. 445 00:32:58,396 --> 00:32:59,479 ‫ممنون. 446 00:33:03,354 --> 00:33:07,021 ‫اگه روی جسدش پولی پیدا کردین، مال منه! 447 00:33:11,771 --> 00:33:13,937 ‫یه سوال. دقیقاً نقشه‌ت برای وقتی 448 00:33:14,021 --> 00:33:16,104 ‫که باباییت رو پیدا کردیم چیه؟ 449 00:33:17,104 --> 00:33:19,104 ‫طبق معمول پیش میریم؟ 450 00:33:19,187 --> 00:33:21,229 ‫تو به کونش شلیک می‌کنی، 451 00:33:21,312 --> 00:33:23,312 ‫و میذاری من به سرش شلیک کنم؟ 452 00:33:25,854 --> 00:33:26,979 ‫نه، من... 453 00:33:28,021 --> 00:33:30,437 ‫محاکمه‌ش می‌کنم. 454 00:33:30,521 --> 00:33:33,187 ‫به نظرت سزاوارشه؟ 455 00:33:33,271 --> 00:33:35,729 ‫جوری بزرگ شدم که باور داشتم ‫لیاقت همه همینه، 456 00:33:35,812 --> 00:33:38,521 ‫تا مردم بدونن باید چه طور رفتار کنن، 457 00:33:38,604 --> 00:33:40,062 ‫و از امیدشون دست نکشن. 458 00:33:40,146 --> 00:33:44,229 ‫میگی که این باور رو داشتی ‫اما در واقعیت... هنوز درونته. 459 00:33:46,854 --> 00:33:49,437 ‫خب، دوست ندارم این خبر رو بهت بدم عزیزم، 460 00:33:49,521 --> 00:33:51,562 ‫اما جوری که بزرگ شدی واقعی نبود. 461 00:33:53,062 --> 00:33:56,229 ‫می‌دونم. اما راه خودت رو ببین. 462 00:33:58,729 --> 00:34:00,604 ‫فکر کنم بهتره با مثال پیش برم. 463 00:34:48,994 --> 00:34:50,161 ‫[یه کمونیست بزن] 464 00:34:50,187 --> 00:34:51,812 ‫دور اون میز نشستن 465 00:34:51,896 --> 00:34:53,729 ‫و جوری راجع به پایان دنیا صحبت می‌کردن 466 00:34:53,812 --> 00:34:56,687 ‫که انگار دارن راجع به استراتژی ‫یه کسب و کار جدید صحبت می‌کنن. 467 00:34:56,771 --> 00:34:58,896 ‫به نظر میرسه چیز جالبی شنیدی. 468 00:35:00,604 --> 00:35:01,937 ‫چی، تو می‌دونستی؟ 469 00:35:03,271 --> 00:35:06,937 ‫و حالا تو هم می‌دونی، ‫خب قراره چه کاری راجع بهش انجام بدیم؟ 470 00:35:07,937 --> 00:35:09,937 ‫یعنی چی «قراره چه کاری ‫راجع بهش انجام بدیم؟» 471 00:35:10,021 --> 00:35:12,104 ‫بهت که گفتم. من جاسوس نیستم. 472 00:35:12,187 --> 00:35:14,687 ‫من عضو جناح قرمز نیستم. ‫من یه بازیگر هالیوود تخمیم 473 00:35:14,771 --> 00:35:17,062 ‫که از اسب و ماشین خوشش میاد. 474 00:35:17,146 --> 00:35:19,771 ‫و معروف هم هستی. 475 00:35:19,854 --> 00:35:23,104 ‫و معروفیت قدرت کمیابیه. 476 00:35:23,187 --> 00:35:26,771 ‫می‌تونی تو اتاق‌هایی بشینی که من نمی‌تونم، ‫با آدم‌هایی ملاقات کنی که من نمی‌تونم... 477 00:35:26,854 --> 00:35:28,354 ‫ملاقات... با کی ملاقات کنم؟ 478 00:35:30,521 --> 00:35:32,521 ‫رابرت هاوس رو می‌شناسی؟ 479 00:35:34,521 --> 00:35:37,562 ‫آره، رابرت هاوس رو می‌شناسم. 480 00:35:37,646 --> 00:35:39,396 ‫یارو صاحب نصف لس ‌آنجلسه. 481 00:35:39,479 --> 00:35:43,604 ‫داره تو لاس وگاس یه سیستم موشکی ‫با مالیکت شخصی می‌سازه... 482 00:35:44,646 --> 00:35:49,271 ‫که انقدری قدرت موشکی داره ‫که پیشنهادات همسرت رو عملی کنه. 483 00:35:50,937 --> 00:35:54,146 ‫وقتی بمب‌ها پرت میشن، ‫اونی که دکمه رو فشار میده، 484 00:35:54,229 --> 00:35:56,271 ‫رابرت هاوسه. 485 00:35:58,271 --> 00:36:02,021 ‫ازم می‌خوای که جاسوسی ‫ثروتمندترین مرد آمریکا رو کنم؟ 486 00:36:03,646 --> 00:36:04,937 ‫جاسوسی اون رو نکن. 487 00:36:11,729 --> 00:36:15,021 ‫- می‌خوای من... ‫- همسرت هفته بعد به وگاس میره 488 00:36:16,146 --> 00:36:19,354 ‫تا کولد فیوژن رو به رابرت هاوس بفروشه. 489 00:36:19,437 --> 00:36:22,646 ‫اون موقع، تمام چیزهایی ‫که برای فشار دادن 490 00:36:22,729 --> 00:36:23,896 ‫اون دکمه نیاز داره، 491 00:36:23,979 --> 00:36:25,646 ‫دیگه در اختیارشه. 492 00:36:25,729 --> 00:36:29,812 ‫با همسرت خوب برخورد کن ‫و خودت رو توی اون سفر به وگاس جا کن. 493 00:36:33,854 --> 00:36:35,229 ‫کجا میری؟ 494 00:36:35,312 --> 00:36:38,396 ‫خونه، هنوز یه خونه دارم. 495 00:36:38,479 --> 00:36:41,062 ‫وقتی دنیا داره تو آتش می‌سوزه، 496 00:36:41,146 --> 00:36:43,354 ‫حداقل وجدانت راحته ‫که دست تو بهش آلوده نیست. 497 00:36:51,854 --> 00:36:54,229 ‫جینی، بیا بریم. 498 00:36:54,312 --> 00:36:55,312 ‫بیا. بیا. 499 00:36:55,396 --> 00:36:56,396 ‫- چیه؟ ‫- بیا دیگه. 500 00:37:01,021 --> 00:37:04,646 ‫در اخبار تجاری، ارزش سهام وست‌تک به دلیل ‫گزارش‌های محصول بیولوژیکی جدیدشون... 501 00:37:04,729 --> 00:37:06,646 ‫که قراره انقلابی در بهداشت 502 00:37:06,729 --> 00:37:08,937 ‫و مراقبت پوستی باشه، ‫افزایش پیدا کرد. 503 00:37:09,021 --> 00:37:11,354 ‫در همین حین، مالک راب‌کو یعنی رابرت هاوس 504 00:37:11,437 --> 00:37:14,771 ‫امروز با اظهار نظر در مورد جنگی ‫که داره پرتنش‌تر میشه جنجالی به پا کرد. 505 00:37:14,854 --> 00:37:18,146 ‫در مصاحبه‌ای با گلکسی نیوز، ‫او بیان کرد مسئله این نیست 506 00:37:18,229 --> 00:37:20,812 ‫که دنیا به پایان میرسه یا نه، 507 00:37:20,896 --> 00:37:24,187 ‫بلکه مسئله این‌جاست ‫که دکمه رو کی فشار میده. 508 00:37:24,271 --> 00:37:27,021 ‫این داستان رو بعد از ‫صحبت‌های اسپانسرمون ادامه میدیم. 509 00:37:33,562 --> 00:37:35,812 ‫تخم مرغ‌های بوگندو خوش‌مزه! 510 00:38:01,562 --> 00:38:02,812 ‫به خونه خوش اومدی. 511 00:38:18,812 --> 00:38:20,979 ‫مثل این که بابایی مسیرش رو کج کرده. 512 00:38:25,479 --> 00:38:27,604 ‫تا حالا همچین ولتی ندیده بودم. 513 00:38:31,687 --> 00:38:33,896 ‫طبق تجربه من، عادیه. 514 00:38:35,354 --> 00:38:36,937 ‫توی ولت‌های زیادی بودی؟ 515 00:38:38,396 --> 00:38:39,562 ‫ 516 00:38:40,312 --> 00:38:41,854 ‫اوه. 517 00:38:42,771 --> 00:38:43,937 ‫باید ازشون خوشت بیاد. 518 00:38:47,687 --> 00:38:51,979 ‫هر دفعه که پا توی یکی از ‫این جعبه‌ کفش‌ها بتونی میذارم... 519 00:38:53,271 --> 00:38:55,479 ‫باید با این حقیقت کنار بیام ‫که ممکنه بالاخره بفهمم 520 00:38:55,562 --> 00:38:59,562 ‫که چه اتفاقی برای همسرم و دخترم افتاد. 521 00:39:01,271 --> 00:39:04,479 ‫چه زنده باشن، چه مرده، چه... 522 00:39:06,187 --> 00:39:07,729 ‫حتی چیزی بدتر از این حرف‌ها. 523 00:39:10,354 --> 00:39:11,396 ‫درسته. 524 00:39:13,229 --> 00:39:14,479 ‫راجع به آزمایش‌ها خبر دارم. 525 00:39:15,729 --> 00:39:16,729 ‫من توی ولت 4 بودم. 526 00:39:18,396 --> 00:39:21,271 ‫ولت 4 بهترین سناریوـه. 527 00:39:21,354 --> 00:39:24,146 ‫خب، بخوایم منصفانه بگیم از اونی ‫که من ازش اومدم یکم عجیب‌تر بود. 528 00:39:27,562 --> 00:39:29,354 ‫تنهایی فکر کردی؟ 529 00:39:29,437 --> 00:39:32,229 ‫توی ولت 4، چند تا شهر نابود کردن؟ 530 00:39:37,479 --> 00:39:39,021 ‫بازش کن. 531 00:39:54,229 --> 00:39:56,396 ‫واقعاً فکر می‌کنی بابام اون پایینه؟ 532 00:39:56,479 --> 00:39:58,062 ‫ردش نشون میده رفته تو. 533 00:39:59,562 --> 00:40:01,104 ‫همون رد نشون میده بیرون هم اومده. 534 00:40:07,437 --> 00:40:08,979 ‫اما چیزی که راجع بهش کنکجاوم... 535 00:40:10,812 --> 00:40:12,646 ‫اینه که اصلاً چرا اومد. 536 00:40:21,604 --> 00:40:23,396 ‫تو اصلاً کنجکاو نیستی؟ 537 00:40:48,312 --> 00:40:50,854 ‫تقصیر تو نیست که توی یه ولت به دنیا اومدی. 538 00:40:51,771 --> 00:40:52,937 ‫بگین بشنوم. 539 00:40:53,021 --> 00:40:55,854 ‫تقصیر من نیست که توی یه ولت به دنیا اومدم. 540 00:40:55,937 --> 00:40:59,062 ‫و تقصیر من نیست که والدینم ‫بهش ربطی داشتن یا دارن. 541 00:40:59,146 --> 00:41:00,979 ‫و تقصیر من نیست که والدینم... 542 00:41:01,062 --> 00:41:03,646 ‫- ...بهش ربطی داشتن. ‫- ...بهش ربطی داشتن یا دارن. 543 00:41:08,187 --> 00:41:10,104 ‫بلند بلند گفتنش حس خوبی داره، مگه نه؟ 544 00:41:11,937 --> 00:41:13,604 ‫این فقط اولین قدمه. 545 00:41:13,687 --> 00:41:17,229 ‫بهم اعتماد کنین، به عنوان کسی ‫که از دل همین در اومده، 546 00:41:17,312 --> 00:41:19,062 ‫می‌دونم چه حسی داره براتون سوال باشه 547 00:41:19,146 --> 00:41:22,104 ‫که آیا مردم به خاطر شجرنامه‌ خانوادگیتون ‫بهتون تحقیرآمیز نگاه می‌کنن. 548 00:41:22,187 --> 00:41:24,187 ‫یه آدم عادی می‌تونه فرورفتگی ناخن بگیره، 549 00:41:24,271 --> 00:41:27,604 ‫و اون چیزی جز یه فرورفتگی ناخن ساده نیست. 550 00:41:27,687 --> 00:41:28,937 ‫اما ما؟ 551 00:41:30,854 --> 00:41:34,271 ‫ما باید از خودمون بپرسیم نکنه ‫به خاطر اینه که ژنمون یه جوری داغونه. 552 00:41:35,437 --> 00:41:37,396 ‫نکنه من یه جوری داغونم. 553 00:41:39,354 --> 00:41:43,062 ‫خب، قراره قوانین رو عوض کنیم، درسته؟ 554 00:41:44,396 --> 00:41:45,437 ‫هوم؟ 555 00:41:45,521 --> 00:41:46,896 ‫تولید مثل در ولت ممنوع. 556 00:41:46,979 --> 00:41:48,354 ‫این رو عوض می‌کنیم، درسته؟ 557 00:41:49,437 --> 00:41:52,187 ‫نه. اصلاً... اصلاً مسئله راجع به این نیست. 558 00:41:52,271 --> 00:41:54,979 ‫همین قوانین خوبن. ‫اما به این معنا نیست ماهایی 559 00:41:55,062 --> 00:41:57,229 ‫که حاصل تولید مثلیم حس بدی بگیریم. 560 00:41:57,312 --> 00:41:58,521 ‫متوجهین؟ 561 00:41:59,646 --> 00:42:00,687 ‫بیا بریم. 562 00:42:09,271 --> 00:42:11,396 ‫- من یه سوال دارم. ‫- بله مریان. 563 00:42:11,479 --> 00:42:14,021 ‫من یه حساسیت ملایم به گرد و خاک دارم. 564 00:42:14,104 --> 00:42:17,521 ‫و بعضی وقت‌ها برام سواله ‫که تقصیر پدرمه یا نه 565 00:42:17,604 --> 00:42:21,229 ‫چون عاشق دخترعموش... ‫یعنی مادرم شد. 566 00:42:21,312 --> 00:42:24,771 ‫فقط برام سواله که آیا ‫ارتباطی بیولوژیکی داره یا نه. 567 00:42:26,479 --> 00:42:29,187 ‫من ژن‌شناسی نخوندم، پس... 568 00:42:29,271 --> 00:42:30,437 ‫وای، خب، باشه. 569 00:42:30,521 --> 00:42:32,771 ‫قطعاً ممکنه تقصیرش باشه. 570 00:42:33,521 --> 00:42:36,396 ‫می‌دونستم! راستی، عجب خوراکیه. 571 00:42:38,396 --> 00:42:40,521 ‫می‌دونی، همیشه حس می‌کردم ‫که مادرم من رو به عنوان یه رقیب می‌بینه، 572 00:42:40,604 --> 00:42:43,146 ‫که نمایانگر رابطه خودش و مادرش بود، 573 00:42:43,229 --> 00:42:46,062 ‫که مادرش عاشق پدرم ‫یعنی فامیل درجه پنجمش بود. 574 00:42:46,146 --> 00:42:48,854 ‫تمام فامیل‌های درجه پنج، ‫فامیل درجه چهار فامیل‌های درجه دو بودن. 575 00:42:48,937 --> 00:42:50,312 ‫یعنی، دقیق نیست... 576 00:42:50,396 --> 00:42:53,312 ‫ 577 00:42:53,396 --> 00:42:58,396 ‫ 578 00:42:58,479 --> 00:43:00,354 ‫دیگه طولی نمی‌کشه. 579 00:43:00,437 --> 00:43:04,312 ‫ 580 00:43:04,396 --> 00:43:06,021 ‫باید خیلی گرسنه 581 00:43:06,104 --> 00:43:07,354 ‫و تشنه‌ت شده باشه. 582 00:43:08,479 --> 00:43:11,604 ‫وقتی یه محفظه انجماد نرم ‫و راحت منتظرته که بپری توش، 583 00:43:11,687 --> 00:43:13,937 ‫چرا انقدر خودت رو عذاب میدی؟ 584 00:43:14,021 --> 00:43:17,021 ‫بابام چه طور آدمی بود؟ 585 00:43:18,687 --> 00:43:19,896 ‫جاه‌طلب. 586 00:43:21,604 --> 00:43:23,062 ‫پس چرا این‌جا بود؟ 587 00:43:23,146 --> 00:43:24,771 ‫خب، اون موقع‌ها داشتن نقش باد 588 00:43:24,896 --> 00:43:26,437 ‫برای باد، موقعیت خیلی باب میلی بود. 589 00:43:27,854 --> 00:43:29,562 ‫حتی از جای دوری مثل فرسنو هم ‫متقاضی داشتیم. 590 00:43:30,604 --> 00:43:33,979 ‫خوردن اون شاید ایده خوبی ‫به نظر برسه، اما سمی‌ـه. 591 00:43:34,062 --> 00:43:36,312 ‫مرگ آروم و دردناکی نصیبت میشه. 592 00:43:37,229 --> 00:43:39,646 ‫اگه حاضر نیستی تو محفظه انجماد بری، ‫هرموقع بخوای می‌تونی اجازه بدی 593 00:43:39,729 --> 00:43:41,187 ‫که این رو بهت تزریق کنم. 594 00:43:41,771 --> 00:43:45,187 ‫واقعاً خیلی راحت‌تر میشه. ‫برای جفتمون. 595 00:43:46,854 --> 00:43:50,687 ‫- چی کار می‌کنه؟ ‫- می‌کشتت، سریع و بدون درد. 596 00:43:50,771 --> 00:43:53,937 ‫بدنت به سرعت تجزیه ‫و تبدیل به گرد و خاکی میشه 597 00:43:54,021 --> 00:43:56,229 ‫که وارد سیستم تهویه میشه 598 00:43:56,312 --> 00:43:58,771 ‫و در نهایت مسیرش به خونه‌ت ‫یعنی کرن‌فیلدز منتهی میشه. 599 00:43:58,854 --> 00:44:01,229 ‫اگه بهش فکر کنی، خیلی هم بد نیست. 600 00:44:01,312 --> 00:44:05,271 ‫اون موقع لازم نیست بدبختی‌های ‫زنده بودن رو تحمل کنی. 601 00:44:06,479 --> 00:44:09,937 ‫پس، دو تا انتخاب منطقی داری. 602 00:44:10,021 --> 00:44:12,729 ‫یا وارد محفظه پدرت شو. یا بمیر. 603 00:44:14,771 --> 00:44:17,354 ‫راست میگی، ‫من فقط دوتا انتخاب منطقی دارم. 604 00:44:22,104 --> 00:44:23,812 ‫اما کلی انتخاب غیرمنطقی دارم. 605 00:44:25,521 --> 00:44:26,854 ‫داری چی کار می‌کنی؟ 606 00:44:27,854 --> 00:44:30,812 ‫دویست سال نقشه ریختی ‫که همه‌چی درست پیش بره. 607 00:44:30,896 --> 00:44:33,146 ‫اگه از من بپرسی، ‫خیلی زحمت زیادیه. 608 00:44:33,229 --> 00:44:35,104 ‫عقب وایسا. عقب وایسا. 609 00:44:35,396 --> 00:44:36,396 ‫اه! 610 00:44:36,479 --> 00:44:38,771 ‫به شخصه فکر می‌کنم که مردم ‫بیش از حد به نقشه کشیدن بها میدن. 611 00:44:41,062 --> 00:44:43,312 ‫نه، نه، نه. ‫وایسا، برای تهدیدت بهش نیاز دارم. 612 00:44:43,396 --> 00:44:45,396 ‫- داری چی کار می‌کنی؟ ‫- همه رو بیدار می‌کنم. 613 00:44:45,479 --> 00:44:48,729 ‫چی؟ نه! نمی‌تونی همه رو بیدار کنی. 614 00:44:52,062 --> 00:44:55,271 ‫نه، نه، نه. اون‌ها باید ‫هر 30 سال یه بار بیرون بیان. 615 00:44:55,354 --> 00:44:57,396 ‫برای نقشه‌ت حتی استدلالی هم نیست. ‫این فقط یه آشوبه. 616 00:44:57,854 --> 00:44:59,687 ‫موافقم. نقشه کشیدن سخته. 617 00:45:00,562 --> 00:45:03,521 ‫اما آشوب... آشوب به پا کردن خیلی راحته. 618 00:45:45,437 --> 00:45:47,646 ‫کاپشن‌پوش‌های بیشتری این‌جان. 619 00:45:53,854 --> 00:45:56,604 ‫چرا ولت‌تک باید به کمونیست‌ها اجازه بده ‫که وارد یکی از ولت‌هاشون بشن؟ 620 00:45:57,896 --> 00:45:59,937 ‫مطمئن نیستم اجازه داده باشن. 621 00:46:14,396 --> 00:46:17,562 ‫اولویت جمع به فرد ترجیح داده میشه. 622 00:46:23,771 --> 00:46:28,354 ‫...سربازی حقیقی همکاری رو ‫به تک‌روی ترجیح میده. 623 00:46:34,187 --> 00:46:37,396 ‫دشمنمون منفعت محصول رو 624 00:46:37,479 --> 00:46:39,896 ‫به منفعت مردم ترجیح داده. 625 00:46:39,979 --> 00:46:43,437 ‫ما مردم رو به محصول ترجیح میدیم. 626 00:46:53,521 --> 00:46:55,146 ‫این‌ها آمریکایی‌ـن. 627 00:46:56,646 --> 00:46:58,646 ‫ولت اون‌ها رو به کمونیست تبدیل کرد. 628 00:46:58,729 --> 00:47:01,021 ‫آزادی اجتناب‌ناپذیره. 629 00:47:10,271 --> 00:47:14,437 ‫این انقلاب پوچ نخواهد بود. 630 00:47:27,146 --> 00:47:30,604 ‫اولویت جمع به فرد ترجیح داده میشه. 631 00:47:38,104 --> 00:47:39,729 ‫بابام هارد رو برداشت. 632 00:48:41,146 --> 00:48:42,854 ‫خب، سلام عزیز دلم! 633 00:48:47,396 --> 00:48:50,229 ‫به نظر میرسه که بابات ‫یه موش آزمایشگاهی گیر آورده. 634 00:48:55,146 --> 00:48:56,979 ‫چی می‌خوای؟ 635 00:48:59,021 --> 00:49:00,021 ‫من... 636 00:49:01,229 --> 00:49:03,937 ‫همه‌چی رو... درست می‌کنم. 637 00:49:04,896 --> 00:49:07,396 ‫برو خونه... 638 00:49:08,729 --> 00:49:09,854 ‫عزیز دل. 639 00:49:11,187 --> 00:49:12,396 ‫برو خونه! 640 00:49:14,271 --> 00:49:15,271 ‫برو خونه! 641 00:49:17,437 --> 00:49:18,521 ‫برو! 642 00:49:20,854 --> 00:49:23,521 ‫ 643 00:49:50,979 --> 00:49:53,646 ‫تا حالا دیده بودی بابات ‫از این‌ها استفاده کنه؟ 644 00:49:55,187 --> 00:49:56,271 ‫نه. 645 00:49:58,646 --> 00:50:00,396 ‫می‌خوای به توصیه‌ش گوش بدی؟ 646 00:50:03,937 --> 00:50:06,312 ‫دست از آسیب زدن به مردم بر نمی‌داره. 647 00:50:07,062 --> 00:50:08,854 ‫نه بابا، تنهایی فکر کردی؟ 648 00:50:12,312 --> 00:50:14,229 ‫خب، پس بهتره راه بیوفتیم. 649 00:51:40,021 --> 00:51:41,271 ‫شما... 650 00:51:42,437 --> 00:51:47,937 ‫462,311 پیغام نخونده دارید. 651 00:51:49,187 --> 00:51:50,604 ‫بریم تو کارش. 652 00:51:55,937 --> 00:52:01,062 ‫‫تـــرجـــمــه‌ای از: .:: Mohammad Alpha ::. 653 00:52:01,354 --> 00:52:02,562 ‫ 654 00:52:45,854 --> 00:52:50,437 ‫ 655 00:52:50,521 --> 00:52:53,146 ‫[ارتباطات سراسری] 656 00:53:20,312 --> 00:53:23,479 ‫من هنک مک‌لین هستم، ‫درحال گزارش انجام وظیفه قربان. 657 00:53:26,396 --> 00:53:28,896 ‫هیچ کسی تو ولت‌تک ‫نمی‌دونه که من این‌جام. 658 00:53:31,312 --> 00:53:33,937 ‫و اصلاً توی ولت‌تک دیگه ‫کسی چیز خاصی نمی‌دونه. 659 00:53:36,979 --> 00:53:38,854 ‫می‌خواستم بهتون خبر بدم ‫که من هنوز زنده‌م. 660 00:53:40,771 --> 00:53:42,729 ‫امیدوارم شما هم باشین. 661 00:53:42,812 --> 00:53:45,979 ‫یعنی، شکی ندارم که هستین. 662 00:53:46,062 --> 00:53:47,646 ‫زمان زیادی رو صرف کردین... 663 00:53:48,729 --> 00:53:51,771 ‫که محاسبه کنین چه طور تحت ‫هر شرایط ممکنی زنده بمونین. 664 00:53:55,521 --> 00:53:57,687 ‫سرم خیلی شلوغ بوده. 665 00:53:57,771 --> 00:53:59,854 ‫این روزها تو وگاسم، 666 00:53:59,937 --> 00:54:02,146 ‫برگشتم به همون جای همیشگیتون، ‫درواقع... 667 00:54:03,146 --> 00:54:05,479 ‫می‌خوام از همون‌جایی ‫که همه‌تون ول کردین، دوباره ادامه بدم. 668 00:54:08,104 --> 00:54:10,229 ‫به نظر چندتا از آزمایشات ولت 669 00:54:10,312 --> 00:54:11,896 ‫به مشکلاتی بر خوردن. 670 00:54:13,562 --> 00:54:17,229 ‫بخش 24 توی ارتباط ‫مغز و کامپیوتر پیشرفت کرده. 671 00:54:19,604 --> 00:54:22,979 ‫این یکی هم توی کوچک‌سازی. 672 00:54:26,437 --> 00:54:28,229 ‫اما همه‌ش باید با همدیگه ادغام بشه. 673 00:54:29,229 --> 00:54:31,646 ‫اما مطمئنم اگه آستین بالا بزنم، 674 00:54:31,729 --> 00:54:33,562 ‫می‌تونم همه‌ش رو به سرانجام برسونم. 675 00:54:35,271 --> 00:54:38,104 ‫اون موقع، بالاخره می‌تونیم ‫راجع به ترفیعم صحبت کنیم. 676 00:54:44,187 --> 00:54:46,479 ‫من کاری که شروع کردین رو کامل می‌کنم. 677 00:54:47,521 --> 00:54:51,271 ‫و وقتی همه‌ش به پایان رسید، ‫بهم التماس می‌کنین که کمک کنم. 678 00:54:52,925 --> 00:54:57,058 در ایــنـسـتاگـــرام TvPedia.tv 679 00:54:57,059 --> 00:55:01,059 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت تی وی پدیا را در تلگــرام دنبال کنید @TvPediatv 680 00:55:02,539 --> 00:55:04,606 ‫[سریال پس از تیتراژ ادامه دارد] 681 00:56:18,049 --> 00:56:22,027 ‫[آنچه در «فال‌اوت» خواهید دید] 682 00:56:22,771 --> 00:56:24,104 ‫با همدیگه... 683 00:56:25,229 --> 00:56:27,437 ‫قولمون رو ادا می‌کنیم. 684 00:56:30,562 --> 00:56:33,396 ‫برای بهتر ساختن این دنیای سقوط‌کرده. 685 00:56:35,437 --> 00:56:36,687 ‫ببخشید مزاحم میشم. 686 00:56:39,187 --> 00:56:42,187 ‫متوجهم که داریم راجع به یه جنگ داخلی ‫صحبت می‌کنیم. 687 00:56:46,229 --> 00:56:47,854 ‫کامن‌ولث کلک همه‌مون رو می‌کنه. 688 00:56:47,937 --> 00:56:49,104 ‫مگه این که من جلوش رو بگیرم. 689 00:56:50,604 --> 00:56:51,896 ‫همیشه چی میگیم؟ 690 00:56:51,979 --> 00:56:55,021 ‫اکثر بچه‌ها به این سن نرسیده می‌میرن! 691 00:56:57,896 --> 00:56:59,646 ‫دنبال کسی می‌گردم. 692 00:56:59,729 --> 00:57:01,646 ‫وقتی پیداش کردی می‌خوای باهاش چی کار کنی؟ 693 00:57:01,729 --> 00:57:03,687 ‫نظرت چیه خانم مک‌لین؟ 694 00:57:05,562 --> 00:57:08,104 ‫خانواده‌ت ممکنه هنوز اون بیرون باشن. 695 00:57:08,187 --> 00:57:09,979 ‫اما جات بودم رو یه چیزی حساب باز نمی‌کردم، 696 00:57:10,062 --> 00:57:12,062 ‫این که از آدمی که بهش ‫تبدیل شدی خوششون بیاد. 697 00:57:18,437 --> 00:57:21,021 ‫اون بیرون، آدم‌های بدتر از منم هست. 698 00:57:23,937 --> 00:57:26,104 ‫نمی‌دونی تو وگاس چی میگن؟ 699 00:57:26,771 --> 00:57:30,062 ‫همه پیروزن! در نهایت. 700 00:57:30,646 --> 00:57:33,187 ‫طبق تجربه من، این برای ‫بازنده‌ها هم صدق می‌کنه. 701 00:57:33,271 --> 00:57:35,104 ‫جز یه نفر. 702 00:57:39,312 --> 00:57:40,687 ‫آقای هاوارد. 703 00:57:41,687 --> 00:57:44,687 ‫می‌دونم اومدی وگاس تا من رو بکشی. 704 00:57:47,021 --> 00:57:48,396 ‫برای این نیومدی؟ 705 00:57:50,896 --> 00:57:54,062 ‫و هنوز نمی‌دونم نقش تو ‫توی پایان دنیا چیه. 706 00:57:54,146 --> 00:57:56,312 ‫و قطعاً یه نقشی داری. 707 00:57:59,771 --> 00:58:03,646 ‫اگه بهمون کمک نکنی، ‫ولت 33ای دیگه وجود نخواهد داشت. 708 00:58:05,021 --> 00:58:06,312 ‫بابا، اگه صدام رو می‌شنوی... 709 00:58:07,021 --> 00:58:08,396 ‫چه بلایی سر ولتمون میاد؟ 710 00:58:26,937 --> 00:58:28,479 ‫عسل کوچولوی من.