1 00:00:01,251 --> 00:00:04,376 دیدی‌ش؟ دیدی چه اتفاقی واسه مامانم افتاد؟ 2 00:00:05,001 --> 00:00:07,376 صبرکن، پس این همون پسره‌ست که مینوتور رو کشته 3 00:00:07,459 --> 00:00:10,251 می‌دونم حس می‌کنی ضعیف و ناتوانی 4 00:00:10,334 --> 00:00:11,501 ولی نیستی 5 00:00:11,959 --> 00:00:13,834 همه‌چیز به‌وقتش آشکار می‌شه 6 00:00:14,501 --> 00:00:15,501 من آنابثم 7 00:00:15,526 --> 00:00:16,818 آنابث دنیا رو متفاوت می‌بینه 8 00:00:16,843 --> 00:00:18,459 همیشه شیش قدم از بقیه جلوتره 9 00:00:18,543 --> 00:00:21,434 کیرون سال‌هاست این نوید رو بهش داده که نیمه‌ خدایی میاد 10 00:00:21,459 --> 00:00:24,168 که مقدر به مأموریتی شده که حتی کیرون هم نمی‌تونه جلوش رو بگیره 11 00:00:25,001 --> 00:00:27,418 پوزئیدون سرپرستی تو رو به‌عهده گرفته 12 00:00:27,849 --> 00:00:29,808 پدرت به کمکت نیاز داره 13 00:00:29,918 --> 00:00:32,728 زئوس بهش اولتیماتوم داده 14 00:00:33,166 --> 00:00:35,353 که اگه ابر آذرخش رو برنگردونه 15 00:00:35,751 --> 00:00:36,751 جنگ به پا می‌شه 16 00:00:37,376 --> 00:00:38,376 ...مادرت دزدیده شده 17 00:00:38,584 --> 00:00:39,626 توسط هادس 18 00:00:40,084 --> 00:00:43,584 اگه بتونی اونجا پیداش کنی فکر کنم بتونی برش گردونی 19 00:00:45,001 --> 00:00:46,001 کی حرکت می‌کنیم؟ 20 00:00:49,353 --> 00:00:52,463 « پرسی جکسون و المپ‌نشینان » 21 00:00:57,944 --> 00:01:04,866 ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو .:: FilmKio.Com ::. 22 00:01:05,627 --> 00:01:14,127 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت فیلمکیو را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @FilmKio 23 00:01:15,030 --> 00:01:21,491 :کانال زیرنویس‌های فیلمکیو @SubKio 24 00:01:24,855 --> 00:01:34,246 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین .:: FilmKio.Com ::. 25 00:01:37,446 --> 00:01:45,351 « مترجمان: سینا اعظمیان و کیارش نعمت گرگانی » .:: Sina_z & KiarashNg ::. 26 00:01:45,376 --> 00:01:48,751 سلام، من پرسی‌م از دیدنت خوش‌وقتم 27 00:01:54,876 --> 00:01:58,793 بهم گفتن بدون تأییدِ تو مأموریتی (ماجراجویی) نمی‌شه رفت 28 00:02:01,543 --> 00:02:05,376 که با توجه به دکوراسیون هالویین‌ت خیلی عجیبه 29 00:02:07,918 --> 00:02:09,126 یا خدا 30 00:02:14,793 --> 00:02:16,834 به‌نظر سرت شلوغه بعدا برمی‌گردم 31 00:02:32,001 --> 00:02:33,001 وای 32 00:02:38,317 --> 00:02:41,918 بی‌خیال، ناموسا؟ 33 00:02:42,543 --> 00:02:47,584 باید به غرب بری و با خدای طغیان‌گر روبه‌رو بشی 34 00:02:49,043 --> 00:02:54,293 و باید اون وسیله دزدیده شده رو پیدا کنی و برش گردونی 35 00:02:57,316 --> 00:03:00,168 پیش‌گو چیزی رو که انتظارش رو داشتیم تأیید کرده 36 00:03:00,709 --> 00:03:04,918 که این مأموریت به سمت دنیای مردگان (جهان زیرین) آغاز می‌شه 37 00:03:05,959 --> 00:03:09,751 که تو در اونجا با خدایی که علیه‌ برادرانش شورش کرده روبه‌رو می‌شی 38 00:03:11,334 --> 00:03:12,418 هادس 39 00:03:13,084 --> 00:03:17,418 ورودی قلمرو هادس زیر شهر لس‌آنجلسه 40 00:03:17,584 --> 00:03:19,876 رهسپار اینجا می‌شی 41 00:03:20,626 --> 00:03:21,793 زمان تنگه 42 00:03:22,918 --> 00:03:25,918 من شاخص‌ترین کاندیدها رو انتخاب کردم 43 00:03:26,001 --> 00:03:29,501 که تو دو نفرشون رو انتخاب می‌کنی که همراهت به این مأموریت بیان 44 00:03:29,918 --> 00:03:31,043 و تضمین می‌کنی 45 00:03:31,168 --> 00:03:33,043 که موفق می‌شیم - آنابث - 46 00:03:37,834 --> 00:03:42,251 معمولا، بهتره یکی دوتا اسم قبلا از انتخاب‌شون بشنوی 47 00:03:43,043 --> 00:03:44,626 مطمئنی نمی‌خوای اسم بقیه رو بشنوی؟ 48 00:03:47,459 --> 00:03:50,168 این وسیله، ابر آذرخش زئوس 49 00:03:51,043 --> 00:03:52,293 باید پسش بگیریم درسته؟ 50 00:03:53,168 --> 00:03:55,918 بله - و به‌دست آوردنش خیلی سخته، درسته؟ - 51 00:03:56,793 --> 00:03:57,918 به‌شدت 52 00:03:57,943 --> 00:04:00,110 و اگه موفقیت این مأموریت مستلزم این باشه کسی باشه 53 00:04:00,251 --> 00:04:02,084 من رو از راه‌پله‌ها هُل بده پایین [ به‌معنای فدا کردن ] 54 00:04:03,168 --> 00:04:05,334 کسی رو نیاز داری که موقع انجامش تردید نکنه 55 00:04:08,709 --> 00:04:11,626 اولین کسی که در این مأموریت همراهی می‌کنه آنابث چیس ـه 56 00:04:14,751 --> 00:04:16,834 حالا بریم سراغ بقیه کاندیدها 57 00:04:24,129 --> 00:04:27,126 رفیق چی می‌خوردی؟ 58 00:04:28,334 --> 00:04:31,126 هی آروم باش قصذم دشمنی‌ باهات نیست 59 00:04:31,293 --> 00:04:32,584 واقعا کنجکاوم 60 00:04:42,334 --> 00:04:43,334 هی 61 00:04:44,876 --> 00:04:45,876 هی 62 00:04:46,668 --> 00:04:48,876 ببخشید نتونستم مراسم انتخابت رو بیام 63 00:04:50,457 --> 00:04:51,998 ...می‌دونی مشغول 64 00:04:55,418 --> 00:04:56,501 داشتم پشگل‌هاش رو جمع می‌کردم 65 00:04:58,834 --> 00:05:00,459 آره، بابتش متأسفم 66 00:05:01,126 --> 00:05:04,126 فکر کنم آقای دی از اینکه درمورد مامانم بهم گفتی شاکی بوده 67 00:05:04,251 --> 00:05:05,293 نه 68 00:05:06,126 --> 00:05:07,251 نه، نبود 69 00:05:09,293 --> 00:05:11,834 خب، کی رو انتخاب کردی که همراهت بیاد 70 00:05:13,668 --> 00:05:14,668 تو رو 71 00:05:15,959 --> 00:05:18,793 باشه خندیدم، نه جدی کی رو انتخاب کردی 72 00:05:20,001 --> 00:05:21,001 تو رو انتخاب کردم 73 00:05:23,334 --> 00:05:24,334 چرا؟ 74 00:05:26,459 --> 00:05:32,293 کسی که تو رو دوست خودش خطاب می‌کنه بهت خیانت می‌کنه 75 00:05:33,334 --> 00:05:39,084 و در نهایت موفق به نجات چیزی که مهمه نمی‌شی 76 00:05:40,626 --> 00:05:41,668 بهت اعتماد دارم 77 00:05:44,459 --> 00:05:49,001 و الان چیزی مهم‌تر از این نیست 78 00:05:52,168 --> 00:05:53,793 بهترین خوراکی‌ها رو میارم 79 00:06:12,751 --> 00:06:14,293 چه‌قدر بهت پول دادن؟ 80 00:06:15,043 --> 00:06:19,293 نقدی 200 دلار و یه بسته از این‌ها 81 00:06:21,084 --> 00:06:23,293 فکر کنم سکه کانادایی باشن 82 00:06:24,251 --> 00:06:25,793 یا شایدم مال رستوران‌های چاک ای چیز باشن 83 00:06:26,376 --> 00:06:27,584 دراخمای زرینه 84 00:06:29,001 --> 00:06:31,126 دلار مال دنیای انسان‌هاست دراخما مال دنیای افسانه‌ایه 85 00:06:31,209 --> 00:06:32,293 قاطی‌شون نکن 86 00:06:35,793 --> 00:06:36,918 این رو برات آوردم 87 00:06:49,918 --> 00:06:50,918 ...خب، این‌ها 88 00:06:52,334 --> 00:06:53,959 خیلی جالبن 89 00:06:59,501 --> 00:07:00,501 مایا 90 00:07:05,834 --> 00:07:07,084 قطعا خیلی جالبن 91 00:07:08,107 --> 00:07:11,482 یه هدیه‌، از طرف بابام 92 00:07:12,959 --> 00:07:14,001 مایا 93 00:07:21,126 --> 00:07:23,334 قبل انتخاب گروور درمورد انتخاب کردنت فکر کردم 94 00:07:23,380 --> 00:07:25,464 هی، گروور خیلی قوی‌تر از چیزیه که بقیه فکر می‌کنن 95 00:07:25,626 --> 00:07:26,626 ترسیدم 96 00:07:28,834 --> 00:07:31,626 فرصت نجات مامانم از دست هادس رو دارم 97 00:07:33,806 --> 00:07:35,376 نمی‌تونم اجازه بدم چیزی جلو دارم بشه 98 00:07:36,459 --> 00:07:38,209 ...و می‌ترسم 99 00:07:39,508 --> 00:07:42,175 اگه این سد راه این مأموریت بشه آنابث سعی کنه جلوم رو بگیره 100 00:07:42,251 --> 00:07:45,126 و تو بهم گفتی تحت هر شرایطی طرف اونی 101 00:07:45,209 --> 00:07:46,501 ...و - اشکالی نداره - 102 00:07:47,584 --> 00:07:50,209 جدی می‌گم، درک می‌کنم 103 00:07:53,293 --> 00:07:54,918 فقط اون بیرون حواس‌تون به هم باشه 104 00:08:09,168 --> 00:08:10,876 واقعا دلش برای این درخت تنگ می‌شه نه؟ 105 00:08:13,459 --> 00:08:15,918 بار اول وقتی آنابث با ثالیا و لوک اومدن اینجا 106 00:08:16,001 --> 00:08:17,668 هیولاها دنبال‌شون بودن 107 00:08:18,251 --> 00:08:20,751 مأمورهای هادس، خواهران 108 00:08:21,751 --> 00:08:22,751 فیوری‌ها 109 00:08:23,793 --> 00:08:25,293 خانم دادز؟ - آره - 110 00:08:26,126 --> 00:08:28,084 یکی‌شون معلم‌ جبرمون الکتو بود 111 00:08:29,834 --> 00:08:32,668 ثالیا برگشت باهاشون جنگید تا برای دوست‌هاش زمان بخره 112 00:08:33,376 --> 00:08:36,376 محافظ ساتیرش سعی کرد جلوش رو بگیره ولی اون گوشش بدهکار نبود 113 00:08:37,168 --> 00:08:38,709 پس، در لحظه آخر 114 00:08:39,918 --> 00:08:42,084 ...زئوس برای نجات جونش وارد عمل شد و 115 00:08:43,376 --> 00:08:44,418 شکلش رو عوض کرد 116 00:08:45,626 --> 00:08:49,293 ایده بکرِ قوی‌ترین موجود جهان 117 00:08:49,376 --> 00:08:50,876 ...برای نجات جونش دخترش 118 00:08:51,884 --> 00:08:53,676 تبدیل کردنش به یه درخت بود؟ 119 00:08:54,146 --> 00:08:56,313 اون شجاع‌ترین نیمه‌خدایی بود که می‌شناختم 120 00:08:57,271 --> 00:08:59,813 دلیرانه جنگید و سرنوشت قهرمانانه‌ای داشت 121 00:09:00,709 --> 00:09:02,001 به‌نظر سرنوشتش ختم به مخروط‌های کاج شد 122 00:09:05,084 --> 00:09:10,918 بچه‌های ممنوعه همیشه در خطرن حتی قوی‌ترین‌هاشون، حتی ثالیا 123 00:09:11,543 --> 00:09:14,209 و تو ثالیا نیستی 124 00:09:14,418 --> 00:09:17,376 هر چی گفتم بگو چشم تا شاید جون سالم به‌در ببری 125 00:09:18,709 --> 00:09:19,709 شیر فهم شدی؟ 126 00:09:26,168 --> 00:09:27,459 فکر می‌کنه رئیسه؟ 127 00:09:28,293 --> 00:09:29,459 پس فکر کردی که رئیسه؟ 128 00:09:29,751 --> 00:09:32,459 فکر کردم هرکی می‌خواد رئیس شه دست می‌گیره 129 00:09:37,543 --> 00:09:40,084 مأموریت‌های قهرمانان رویدادهایی هستن که جهان رو تعریف می‌کنن 130 00:09:42,459 --> 00:09:44,751 اون‌ها باعث تشکیل و نابودی امپراتوری‌ها شدن 131 00:09:46,543 --> 00:09:48,959 مسیر تمدن بشری رو تغییر دادن 132 00:09:50,334 --> 00:09:52,751 توازن قدرت توی المپ (المپوس) رو تغییر دادن 133 00:09:59,543 --> 00:10:01,418 این مأموریت‌ها مقدسن 134 00:10:05,376 --> 00:10:07,918 و رهبری این مأموریت 135 00:10:08,001 --> 00:10:09,251 مثل مکالمه داشتن با خود خدایانه 136 00:10:16,334 --> 00:10:18,793 عمرا یه مأموریت مقدس همچین بویی بده 137 00:10:19,084 --> 00:10:21,251 ما یه مُشت سربازیم که الان توی مأموریتیم مسافرت که نمی‌ریم 138 00:10:21,793 --> 00:10:23,501 مرسی که این رو برام روشن کردی 139 00:10:23,709 --> 00:10:26,918 ولی اگه این خیلی مهمه چرا کیرون بلیط هواپیما نخرید؟ 140 00:10:27,418 --> 00:10:30,126 به‌نظر اولویت اول و مهم‌شون نبوده 141 00:10:30,751 --> 00:10:32,918 ببخشید، فکر کردم یکی بهت گفته 142 00:10:33,751 --> 00:10:34,793 چی رو گفته؟ 143 00:10:34,818 --> 00:10:37,485 پرسی، فقط هیولاها قرار نیست سد راه‌مون بشن 144 00:10:38,751 --> 00:10:40,209 تو یه بچه ممنوعه‌ای 145 00:10:40,418 --> 00:10:42,918 زئوس شاید تصمیم بگیره خودش ناکارت کنه 146 00:10:43,459 --> 00:10:45,043 آسمون قلمروی اونه 147 00:10:45,126 --> 00:10:48,293 اگه از آسمون بریم انگار دو دستی تو رو تحویلش دادیم 148 00:10:49,584 --> 00:10:51,334 آره، کسی به این اشاره‌ای نکرد 149 00:10:56,035 --> 00:10:57,701 خیلی‌خب، من برم چندتا خوراکی بخرم 150 00:10:57,834 --> 00:11:00,293 باهات میام - نه، همین‌جا می‌مونی - 151 00:11:00,626 --> 00:11:02,334 چرا؟ این پشت بوی گوه می‌ده 152 00:11:02,876 --> 00:11:06,209 هیولاها نمی‌تون با وجود این بوت بکشن پس می‌خوام همین‌جا بمونی 153 00:11:06,793 --> 00:11:07,918 درخواست رأی‌گیری دارم 154 00:11:08,126 --> 00:11:10,168 کی فکر می‌کنه همه‌مون باید بریم و هوای عوض کنیم 155 00:11:10,251 --> 00:11:12,168 و خوراکی خودمون رو بخریم؟ - رأی‌گیری‌ای در کار نیست - 156 00:11:12,543 --> 00:11:13,834 چیپس و نوشابه می‌خورین؟ 157 00:11:13,959 --> 00:11:16,418 فکر نمی‌کنم تو باید تصمیم بگیری که رأی‌گیری داشته باشیم یا نه 158 00:11:16,751 --> 00:11:18,584 متأسفم که این رو می‌شنوم - باشه - 159 00:11:19,084 --> 00:11:21,126 می‌خوام سر این که تو می‌تونی رأی‌گیری رو نقض کنی یا نه رأی بگیریم 160 00:11:21,209 --> 00:11:23,793 ...گروور می‌تونی به 161 00:11:25,626 --> 00:11:28,043 دوستت کمک کنی؟ - نمی‌خوام سرنوشت تصمیم گردنم بیفته - 162 00:11:29,876 --> 00:11:31,001 یه فکر بهتری دارم 163 00:11:33,334 --> 00:11:37,793 ♪ اوه، همه‌چی داره سخت‌تر می‌شه چون چندتا دوست پیدا کردم ♪ 164 00:11:37,918 --> 00:11:39,834 ♪ که باهم کنار نمیان ♪ 165 00:11:39,918 --> 00:11:42,876 ♪خدای من، وقتی اعضای تیم بدخلق می‌شن ♪ 166 00:11:43,084 --> 00:11:45,834 ♪ راه‌حلش خوندن این آهنگه ♪ 167 00:11:45,959 --> 00:11:46,959 داداش، چی کار می‌کنی؟ 168 00:11:49,168 --> 00:11:50,501 آهنگ اتفاق نظره 169 00:11:51,126 --> 00:11:53,876 بند دومش مجبورمون می‌کنه حرف‌های خوبی درمورد هم بزنیم 170 00:11:54,293 --> 00:11:56,126 یه چند دور بخونیدش کف بُر می‌شین 171 00:11:56,209 --> 00:11:57,501 ...که چه‌طور این اختلافات 172 00:12:02,168 --> 00:12:03,168 از بین می‌رن 173 00:12:06,084 --> 00:12:07,376 نوشابه و چیپس حله؟ 174 00:12:07,459 --> 00:12:08,668 حالا هرچی - بله، لطفا - 175 00:12:09,251 --> 00:12:10,251 باشه 176 00:12:12,959 --> 00:12:14,584 سیستم رأی‌گیری‌مون مفت نمی‌ارزه 177 00:12:16,569 --> 00:12:17,975 [ بیگاف با طعم انبه، پرتقال، انگور، گیلاس ] 178 00:12:49,251 --> 00:12:51,459 نمی‌شه کاملا از هیولاها اجتناب کرد 179 00:12:52,626 --> 00:12:54,459 متداول‌تر از چیزی هستن که فکرش رو می‌کنی 180 00:12:55,709 --> 00:12:59,876 نکته مهم و کلیدی‌ش اینه که تو قبل از اون‌ها شناسایی‌شون کنی 181 00:13:03,418 --> 00:13:06,709 درسته، احتمال اینکه نیمه‌خدایان قوی‌تر رو حس کنن بیشتره 182 00:13:07,376 --> 00:13:11,126 فرزندان سه خدای بزرگ زئوس، پوزئیدون و هادس 183 00:13:11,209 --> 00:13:13,168 در معرض بیشترین خطر قرار دارن 184 00:13:17,001 --> 00:13:19,834 ولی دقیقا قدرتت نیست که جذب‌شون می‌کنه 185 00:13:20,584 --> 00:13:22,293 پیچیده‌تر از اینه 186 00:13:23,334 --> 00:13:24,376 ترس رو بو می‌کشن 187 00:13:24,668 --> 00:13:25,793 این که خصوصیت زنبورهاست 188 00:13:26,668 --> 00:13:30,084 چیزی که یه هیولا حس می‌کنه بسته به خود هیولا داره 189 00:13:31,376 --> 00:13:33,834 بعضی‌هاشون ضعف و بی‌کفایتی‌ت رو بهتر حس می‌کنن 190 00:13:34,626 --> 00:13:37,918 بعضی‌هاشون، نیازت به افتخار، شرمت رو 191 00:13:40,043 --> 00:13:42,793 مهمه در صورت رویارویی باهاشون این رو به‌یاد داشته باشی 192 00:13:44,584 --> 00:13:46,376 نقطه ضعفت هرچی باشه 193 00:13:47,001 --> 00:13:49,168 اون هیولا مستقیم میاد سراغش 194 00:13:49,626 --> 00:13:53,543 هیچی جلودارشون نیست، حتی مرگ 195 00:14:05,209 --> 00:14:06,834 اگه شماها توی کارتون بهتر بودین 196 00:14:07,584 --> 00:14:09,501 شاید به این راحتی متوجه‌تون نمی‌شدم 197 00:14:11,084 --> 00:14:12,834 ،اگه ثالیا توی کارش بهتر بود 198 00:14:12,918 --> 00:14:16,418 شاید الان یه خونواده سنجاب داخلش لونه نمی‌کردن 199 00:14:17,959 --> 00:14:19,751 هادس واسه همین فرستادتت اینجا؟ 200 00:14:20,251 --> 00:14:23,001 تا پُز یه کاری که واسه اولین بار نزدیک بود درست انجامش بدی رو بهم بدی؟ 201 00:14:23,126 --> 00:14:26,126 چه‌قدر همه‌چیز عوض شده 202 00:14:27,001 --> 00:14:30,376 تو دیگه اون دختر وحشت‌زده‌ای که سال‌ها پیش اومدم سراغش نیستی 203 00:14:31,084 --> 00:14:33,834 خودت رو الکی گول نزن این‌قدرها هم نترسیده بودم 204 00:14:35,001 --> 00:14:37,126 شاید این‌طور باشه 205 00:14:38,876 --> 00:14:42,501 در هر صورت الان به‌نظر می‌رسه دقیقا همونی که می‌گن هستی 206 00:14:43,543 --> 00:14:45,418 افتخار فرزندان آتنائی 207 00:14:46,459 --> 00:14:49,209 احتمالا قوی‌ترین بچه نیمه خدای زنده‌ای 208 00:14:49,293 --> 00:14:50,293 چرا اینجائی؟ 209 00:14:51,793 --> 00:14:53,459 اومدم دوستت رو ببرم 210 00:14:53,584 --> 00:14:55,501 ببری‌ش؟ واسه چی؟ 211 00:14:55,626 --> 00:14:57,001 می‌دونی که دستورات رو زیر سوال نمی‌برم 212 00:14:57,084 --> 00:15:00,126 بهم گفتن سریع و بی‌سر و صدا بیارمش 213 00:15:00,301 --> 00:15:05,009 از این اتوبوس دورش کن ببرش یه جایی که بتونم دور از چشم بقیه، بی‌ سر و صدا ببرمش 214 00:15:05,084 --> 00:15:08,501 و بعدش می‌تونی بدون هیچ مانع و بار اضافی مأموریتت رو انجام بدی 215 00:15:09,501 --> 00:15:11,584 جفت‌مون می‌دونیم اون هیچ کمکی نمی‌تونه بهت بکنه 216 00:15:11,668 --> 00:15:13,209 و شاید دست و پاگیرتم بشه 217 00:15:18,126 --> 00:15:20,459 بعضی بچه‌ها باید این رو از راه سختش یاد بگیرن 218 00:15:23,459 --> 00:15:25,376 ببین، من که مخالف اتفاق نظر نیستم 219 00:15:25,435 --> 00:15:27,977 فقط فکر نمی‌کنم این آهنگ اثر بخشی‌ای که فکرش رو می‌کنی رو داشته باشه 220 00:15:28,084 --> 00:15:30,126 بچه‌ها همین الان این شیشه رو باز کنین 221 00:15:31,084 --> 00:15:32,709 فکر نکنم باید این شیشه‌ها رو باز کنیم 222 00:15:34,141 --> 00:15:35,599 اوه، نه 223 00:15:36,793 --> 00:15:38,084 !برو 224 00:15:43,959 --> 00:15:47,001 همگی، وسایل‌تون رو بذارین و از در جلویی خارج شین 225 00:15:51,834 --> 00:15:53,626 ببخشید، خانوم 226 00:15:56,001 --> 00:15:57,209 آنابث، بیا بریم 227 00:16:02,793 --> 00:16:04,376 هی 228 00:16:11,084 --> 00:16:12,751 کارمون اینجا تمومه، بیاین بریم 229 00:16:26,459 --> 00:16:28,626 یه جایی جلوتر این تبدیل به یه مسیر ساتیرها می‌شه 230 00:16:29,543 --> 00:16:30,709 مسیر ساتیرها چیه؟ 231 00:16:31,126 --> 00:16:32,626 به مسیری از طبیعت وحش گفته می‌شه 232 00:16:33,001 --> 00:16:34,376 کاوشگران ساتیر ازش استفاده می‌کنن 233 00:16:34,751 --> 00:16:35,834 ره‌گیری‌مون براشون سخت‌تر می‌شه 234 00:16:36,001 --> 00:16:38,334 عالیه، ولی اگه توی طبیعت وحش بمونیم 235 00:16:38,418 --> 00:16:39,626 چه‌طوری تلفن پیدا کنیم؟ 236 00:16:39,959 --> 00:16:41,209 تلفن واسه چه کاری می‌خوایم؟ 237 00:16:41,793 --> 00:16:43,043 تا بتونیم با کمپ تماس بگیریم 238 00:16:43,918 --> 00:16:45,293 تا درخواست کمک کنیم 239 00:16:45,904 --> 00:16:47,654 نیازی به کمک نداریم، ردیفیم 240 00:16:48,584 --> 00:16:49,751 ردیفیم؟ 241 00:16:51,168 --> 00:16:54,209 هنوز به ترنتون نرسیدیم و توی یه جنگل سرگردونیم 242 00:16:54,234 --> 00:16:57,193 اصلا نمی‌دونستم توی نیوجرسی جنگل داریم ولی جنگل پیدا کردیم 243 00:16:57,709 --> 00:16:59,668 به‌نظر من که اصلا ردیف نیستیم 244 00:16:59,751 --> 00:17:01,626 پیش‌گو و خدایان ما رو 245 00:17:01,918 --> 00:17:02,918 به یه مأموریت فرستادن 246 00:17:03,418 --> 00:17:04,793 فکر کردی مثل آب خوردنه؟ 247 00:17:05,084 --> 00:17:06,793 باید سخت باشه 248 00:17:07,501 --> 00:17:09,334 واسه همینه که افراد خاص و محدودی انتخاب شدن 249 00:17:09,709 --> 00:17:12,834 اگه باهاشون تماس بگیریم یعنی اقرار کردیم انتخاب‌مون اشتباه بوده 250 00:17:14,709 --> 00:17:16,459 من که هیچ مشکلی با این ندارم 251 00:17:17,371 --> 00:17:18,579 همه اشتباه می‌کنن 252 00:17:19,459 --> 00:17:21,626 چرا این‌قدر از کسی که هستی می‌ترسی؟ 253 00:17:21,918 --> 00:17:23,084 چی؟ 254 00:17:24,168 --> 00:17:26,918 می‌دونین چیِ این مسیر ساتیرها باحاله؟ 255 00:17:27,001 --> 00:17:28,876 مسیریه عمو فردیناندم انتخاب کرد 256 00:17:28,959 --> 00:17:30,293 وقتی راهی مأموریتش می‌شد 257 00:17:30,376 --> 00:17:32,918 الان این که گفتی یعنی چی؟ از کسی که هستم می‌ترسم؟ اصلا هم نمی‌ترسم 258 00:17:33,459 --> 00:17:35,293 چرا، می‌ترسی 259 00:17:35,970 --> 00:17:37,262 تو یه بچه معمولی نیستی 260 00:17:38,501 --> 00:17:41,668 یه بچه معمولی، قادر به انجام کاری که تو با کلاریس توی کمپ کردی نیست 261 00:17:41,751 --> 00:17:45,334 هادس واسه یه بچه معمولی بهترین سربازش رو نمی‌فرسته 262 00:17:46,418 --> 00:17:48,084 می‌دونی، تو بخشی از چیزی هستی 263 00:17:48,168 --> 00:17:50,376 که خیلی بزرگ‌تر از چیزیه که الان قادر به درکش باشیم 264 00:17:50,793 --> 00:17:53,501 چه دوست داشته باشی چه نه باید به جلو حرکت کنیم 265 00:17:53,584 --> 00:17:55,043 چه بخوای چه نه 266 00:17:55,068 --> 00:17:56,860 نمی‌خوای با کمپ تماس بگیری، باشه 267 00:17:58,209 --> 00:18:00,668 حداقل با مامانت تماس بگیر 268 00:18:02,376 --> 00:18:03,376 جونم؟ 269 00:18:04,005 --> 00:18:05,839 آتنا؟ مادرت؟ 270 00:18:06,834 --> 00:18:08,718 اگه می‌تونستم با بابام تماس می‌گرفتم 271 00:18:08,742 --> 00:18:10,626 ولی الان رابطه‌مون خوب نیست و توی فاز حرف زدن نیستیم 272 00:18:10,959 --> 00:18:12,793 می‌دونی چون توی کل زندگی‌م درموردم غلفت و اهمال کرده 273 00:18:12,876 --> 00:18:16,418 ولی تو و مادرت به‌نظر رابطه نزدیکی دارین چرا کمک اون رو نخوایم؟ 274 00:18:16,501 --> 00:18:19,251 گروور، به دوستت بگو باید خودش رو جمع و جور کنه 275 00:18:20,876 --> 00:18:22,918 نمی‌تونی ازش بخوای، درسته؟ 276 00:18:24,126 --> 00:18:26,209 دفعه آخری که باهات حرف زد کِی بوده؟ - گروور - 277 00:18:26,293 --> 00:18:28,251 نمی‌دونم چرا اون رو هی می‌کشی وسط بحث‌مون؟ 278 00:18:28,334 --> 00:18:30,126 اون طرف منه - چرا همچین فکری می‌کنی؟ - 279 00:18:30,209 --> 00:18:31,918 محافظمه، وظیفه‌شه 280 00:18:31,943 --> 00:18:34,068 اول محافظ من بوده؟ - اول؟ - 281 00:18:36,043 --> 00:18:37,126 منظورت از "اول" چیه؟ 282 00:18:38,626 --> 00:18:42,751 خیلی هیجان‌انگیزه، که راه عمو فردیناند رو پیش بگیریم و ادامه بدیم 283 00:18:42,918 --> 00:18:46,376 تقریبا به خوبی حرف زدنه دوباره باهاشه 284 00:18:46,793 --> 00:18:49,293 ثالیا، لوک و آنابث یه محافظ ساتیر داشتن 285 00:18:50,543 --> 00:18:51,543 محافظ‌شون تو بودی 286 00:18:53,751 --> 00:18:55,418 چرا بهم نگفتی؟ 287 00:18:57,114 --> 00:18:58,418 شما هم این بو رو حس می‌کنین؟ 288 00:18:58,576 --> 00:19:02,118 ...گروور، شوخی نمی‌کنم - منم همین‌طور، هیس - 289 00:19:06,834 --> 00:19:07,834 همبرگر 290 00:19:16,834 --> 00:19:17,834 گروور 291 00:19:18,459 --> 00:19:20,834 ...چی کار داری - ،یکی داره وسط ناکجا آباد - 292 00:19:20,959 --> 00:19:23,293 توی یه مسیر ساتیر همبرگر درست می‌کنه 293 00:19:24,041 --> 00:19:25,291 ‫نمی‌دونم کیه... 294 00:19:26,541 --> 00:19:27,791 ‫ولی اهل دنیای خودمونه. 295 00:19:31,742 --> 00:19:37,055 ‫[بازار بزرگ کوتوله باغ خاله اِم 296 00:19:44,875 --> 00:19:46,125 ‫وای، بی‌خیال بابا. 297 00:19:46,150 --> 00:19:47,308 ‫[خاله اِم] 298 00:19:47,333 --> 00:19:48,375 ‫چیه؟ 299 00:19:48,791 --> 00:19:51,708 ‫خاله «اِم» باغی مملو ‫از مجسمه‌های سنگی وحشت‌زده داره. 300 00:19:52,625 --> 00:19:55,250 ‫آره، قطعا اهل دنیای خودمونه. 301 00:19:55,833 --> 00:19:58,166 ‫کسی نمی‌خواد حدس بزنه ‫«اِم» مخفف چیه؟ 302 00:20:00,791 --> 00:20:01,791 ‫آها. 303 00:20:06,916 --> 00:20:09,458 ‫خواهش می‌کنم بیاین ‫تا دیر نشده، از اینجا بریم. 304 00:20:17,291 --> 00:20:19,791 ‫بهتر بود وقتی هنوز فرصت داشتی، ‫پیشنهادم رو قبول می‌کردی. 305 00:20:21,083 --> 00:20:23,083 ‫پیشنهاد؟ کدوم پیشنهاد رو می‌گه؟ 306 00:20:26,375 --> 00:20:28,250 ‫امروز از این خبرها نیست دوستان. 307 00:20:29,000 --> 00:20:30,291 ‫دم در خونه من از این خبرها نیست. 308 00:20:34,875 --> 00:20:35,958 ‫وای، خاک بر سرم. 309 00:20:38,000 --> 00:20:41,583 ‫اگه می‌خواین مشکلتون رو حل کنین، ‫نظرتون چیه بیاین تو که کمکتون کنم؟ 310 00:20:43,000 --> 00:20:45,541 ‫الکتو؟ تو هم میای پیشمون؟ 311 00:20:47,791 --> 00:20:50,083 ‫نه، خب، گمون نمی‌کردم بیای. 312 00:20:52,125 --> 00:20:54,291 ‫تا وقتی پیش من باشین، ‫مزاحمتون نمی‌شه؛ 313 00:20:55,041 --> 00:20:56,916 ‫ولی گمون نکنم از اینجا بره، 314 00:20:57,000 --> 00:21:02,375 ‫آخه اگه بره، باید بهشون بگه ‫نتونست پسر پوزئیدون رو تحویل بده. 315 00:21:04,416 --> 00:21:05,416 ‫تو از کجا... 316 00:21:05,541 --> 00:21:07,375 ‫گفتن فرزندی ممنوعه وجود داره. 317 00:21:07,916 --> 00:21:09,916 ‫خیال می‌کردی چنین رازی ‫چقدر مخفی بمونه؟ 318 00:21:11,625 --> 00:21:14,166 ‫خیلی از آشناییت خوش‌وقتم ‫پسر پوزئیدون. 319 00:21:15,166 --> 00:21:16,500 ‫بنده مدوسا هستم. 320 00:21:22,375 --> 00:21:23,541 ‫پرسی، نه. 321 00:21:23,833 --> 00:21:25,000 ‫هیولایی بیش نیست. 322 00:21:25,458 --> 00:21:27,708 ‫خودمون تصمیم می‌گیریم ‫با کدوم هیولاها درگیر بشیم، 323 00:21:27,833 --> 00:21:31,375 ‫ولی ایشون فعلا می‌خواد ‫شما رو تکه پاره کنه، 324 00:21:32,625 --> 00:21:35,916 ‫اما من به ناهار دعوتتون می‌کنم. ‫تصمیمش با خودتونه. 325 00:21:37,516 --> 00:21:41,355 ‫فیــلــمکــیــو رو توی گــوگـل سـرچ کن 326 00:21:45,500 --> 00:21:46,666 ‫به نظرم می‌تونیم بهش اعتماد کنیم. 327 00:21:46,750 --> 00:21:47,875 ‫- چی؟ ‫- رفیق! 328 00:21:47,958 --> 00:21:49,416 ‫نمی‌تونم توضیح بدم، آخه... 329 00:21:50,375 --> 00:21:52,000 ‫مامانم قبلا داستانش رو برام تعریف می‌کرد. 330 00:21:53,041 --> 00:21:55,500 ‫پیام داستانش هم همیشه ‫از این قرار بود که برداشت ملت ازش اشتباهه. 331 00:21:56,041 --> 00:21:57,458 ‫من هم قطعا به مامانم اعتماد دارم. 332 00:22:00,208 --> 00:22:03,666 ‫خلاصه، من می‌رم تو. ‫شما هر کاری می‌خواین بکنین. 333 00:22:06,875 --> 00:22:07,916 ‫داری چیکار می‌کنـ... 334 00:22:09,157 --> 00:22:14,592 ‫[بازار بزرگ کوتوله باغ خاله اِم] 335 00:22:25,583 --> 00:22:26,750 ‫حتما خیلی گرسنه‌این. 336 00:22:27,416 --> 00:22:30,166 ‫مقدار تنقلات رو میز چیدم ‫تا غذای درست و حسابی آماده کنم. 337 00:22:36,083 --> 00:22:37,208 ‫به نظرت خوردنشون بی‌خطره؟ 338 00:22:38,833 --> 00:22:41,250 ‫پرسی، بهت دروغ نمی‌گم، ‫خیلی گرسنه‌ام... 339 00:22:41,333 --> 00:22:43,041 ‫و آماده‌ام چنین تصمیمی بگیرم. 340 00:22:46,000 --> 00:22:47,083 ‫مرسی که اومدی. 341 00:22:49,250 --> 00:22:51,125 ‫نظر من در این راستا ‫خیلی با شما متفاوته. 342 00:22:51,458 --> 00:22:52,458 ‫چطور مگه؟ 343 00:22:52,750 --> 00:22:55,166 ‫نگرانی صرفا چون دختر آتنایی، 344 00:22:55,250 --> 00:22:57,375 ‫از دست دلخور باشم؟ 345 00:22:58,875 --> 00:23:02,208 ‫نمی‌خواد نگران باشی. ‫ما که عین والدینمون نیستیم. 346 00:23:02,875 --> 00:23:05,333 ‫ضمنا، احتمالا من و تو بیش از تصوراتت ‫وجه اشتراک داشته باشیم. 347 00:23:08,166 --> 00:23:10,166 ‫بفرمایین، بشینین و میل کنین. 348 00:23:18,875 --> 00:23:20,583 ‫یعنی تو هیولا نیستی، ‫پس چی هستی؟ 349 00:23:22,666 --> 00:23:23,666 ‫از بازماندگانم. 350 00:23:23,875 --> 00:23:25,333 ‫حتما فراتر از این حرف‌هایی. 351 00:23:26,250 --> 00:23:28,500 ‫یه فیوری اون بیرونه ‫که ظاهرا خیلی ازت می‌ترسه. 352 00:23:28,916 --> 00:23:30,666 ‫آخه از نظرم نسبت به خودش خبر داره. 353 00:23:31,458 --> 00:23:35,333 ‫من از قلدرها خوشم نمیاد. ‫وقتی سر و کله یکیشون دم خونه‌ام پیدا می‌شه، 354 00:23:35,416 --> 00:23:38,791 ‫در نهایت خیلی بیشتر از انتظارات خودشون ‫اونجا می‌مونن. 355 00:23:39,458 --> 00:23:43,083 ‫موهبت خدایان به من ‫همینه که دیگه کسی نمی‌تونه اذیتم کنه. 356 00:23:44,250 --> 00:23:46,000 ‫کاری که مادرم باهات کرد، ‫موهبت محسوب نمی‌شد، 357 00:23:46,833 --> 00:23:47,833 ‫نفرین محسوب می‌شد. 358 00:23:49,375 --> 00:23:51,083 ‫به مادرت وفاداری. 359 00:23:51,875 --> 00:23:52,875 ‫درسته. 360 00:23:53,208 --> 00:23:55,958 ‫- ازش حمایت می‌کنی؟ ‫- همیشه. 361 00:23:56,583 --> 00:23:58,708 ‫- دوستش داری؟ ‫- معلومه که دارم. 362 00:23:58,791 --> 00:24:00,166 ‫من هم داشتم. 363 00:24:02,416 --> 00:24:03,458 ‫من هم داشتم. 364 00:24:05,041 --> 00:24:07,791 ‫داستان این‌طوری شدنم رو شنیدین؟ 365 00:24:07,916 --> 00:24:08,958 ‫من شنیدم. 366 00:24:09,833 --> 00:24:11,416 ‫واقعا شنیدی؟ 367 00:24:14,000 --> 00:24:15,041 ‫واقعا شنیدم؟ 368 00:24:17,333 --> 00:24:20,750 ‫آتنا دار و ندار من بود. 369 00:24:21,750 --> 00:24:26,500 ‫می‌پرستیدمش، به درگاهش دعا می‌کردم. ‫براش پیشکشی می‌آوردم... 370 00:24:27,583 --> 00:24:28,750 ‫ولی اصلا پاسخم رو نمی‌داد. 371 00:24:29,333 --> 00:24:32,833 ‫حتی نشانه‌ای ایجاد نمی‌کرد ‫که بفهمم محبتم براش ارزشمنده. 372 00:24:35,125 --> 00:24:37,041 ‫من عین تو نبودم عزیز دلم. 373 00:24:38,208 --> 00:24:39,291 ‫جای خودت بودم. 374 00:24:41,541 --> 00:24:44,125 ‫حاضر بودم تا آخر عمرم ‫همون شکلی در سکوت... 375 00:24:45,958 --> 00:24:47,083 ‫بپرستمش؛ 376 00:24:49,166 --> 00:24:53,208 ‫ولی روزی خدای دیگه‌ای اومد ‫و سکوتم رو شکست. 377 00:24:55,041 --> 00:24:58,875 ‫پدر تو رو می‌گم. ‫خدای دریا بهم گفت عاشقمه. 378 00:24:59,625 --> 00:25:03,791 ‫حس می‌کردم تا اون موقع ‫کسی اون‌قدر دوستم نداشته؛ 379 00:25:04,833 --> 00:25:07,958 ‫ولی بعدش آتنا اعلام کرد ‫آبروش رو بردم... 380 00:25:08,041 --> 00:25:09,500 ‫و باید مجازات بشم. 381 00:25:10,750 --> 00:25:11,750 ‫اون نباید مجازات بشه. 382 00:25:13,375 --> 00:25:14,375 ‫من باید مجازات بشم. 383 00:25:17,083 --> 00:25:19,041 ‫تصمیم گرفت دیگه هر کسی ‫که من رو ببینه، 384 00:25:19,166 --> 00:25:21,375 ‫زنده نمونه و نتونه خاطره دیدنم رو ‫تعریف کنه. 385 00:25:24,500 --> 00:25:25,666 ‫این‌طور نبود. 386 00:25:26,041 --> 00:25:28,583 ‫مادر من همیشه عادله. 387 00:25:28,708 --> 00:25:33,041 ‫خدایان می‌خوان باور کنین خطاناپذیرن؛ 388 00:25:34,000 --> 00:25:36,041 ‫ولی هدف اون‌ها هم ‫عین باقی قلدرهاست. 389 00:25:36,166 --> 00:25:39,041 ‫می‌خوان خودمون رو مقصر ‫کوتاهی‌هاشون بدونیم. 390 00:25:39,125 --> 00:25:42,083 ‫چنین اتفاقی نیفتاده بود. ‫تو هم دروغگویی. 391 00:25:48,500 --> 00:25:49,958 ‫چیزی داره می‌سوزه. 392 00:25:52,000 --> 00:25:55,166 ‫می‌شه بیای آشپزخونه کمکم کنی؟ ‫گمون کنم ناهار آماده است. 393 00:26:06,625 --> 00:26:07,666 ‫گروور... 394 00:26:09,041 --> 00:26:10,041 ‫آماده باش که فرار کنی. 395 00:26:27,416 --> 00:26:28,708 ‫رفتارش معمولا این‌طور نیست. 396 00:26:31,791 --> 00:26:34,291 ‫البته تا حدی هست، ‫ولی زیاده‌روی کرد. 397 00:26:34,375 --> 00:26:35,708 ‫قراره بهت خیانت کنه. 398 00:26:36,958 --> 00:26:38,833 ‫امثال اون همیشه... 399 00:26:39,250 --> 00:26:41,083 ‫در نهایت خیانت می‌کنن. 400 00:26:41,208 --> 00:26:42,500 ‫گمون نمی‌کنم چنین آدمی باشه. 401 00:26:42,583 --> 00:26:45,750 ‫پس وقت خیانتش که برسه، ‫راحت به خدمتت می‌رسه. 402 00:26:46,791 --> 00:26:47,791 ‫به تو چه ربطی داره؟ 403 00:26:49,416 --> 00:26:52,791 ‫می‌شه گفت من و مادرت ‫عین خواهر همدیگه می‌مونیم. 404 00:26:53,458 --> 00:26:55,250 ‫هیولای یکسانی دنبالمونه. 405 00:26:56,000 --> 00:26:58,166 ‫واسه همین حس می‌کنم ‫باید ازت محافظت کنم. 406 00:26:59,375 --> 00:27:00,416 ‫هیولا؟ 407 00:27:03,208 --> 00:27:05,375 ‫مامانم اصلا بابام رو ‫هیولا خطاب نمی‌کرد. 408 00:27:07,041 --> 00:27:08,250 ‫مادرت الان... 409 00:27:09,333 --> 00:27:10,416 ‫کجاست؟ 410 00:27:11,916 --> 00:27:13,041 ‫در امانه؟ 411 00:27:15,166 --> 00:27:16,166 ‫نه. 412 00:27:18,166 --> 00:27:19,208 ‫نیست. 413 00:27:21,541 --> 00:27:24,958 ‫خب، به دوستانت اعتماد داری ‫که واسه تأمین امنیتش کمکت کنن؟ 414 00:27:26,166 --> 00:27:30,500 ‫اگه تأمین امنیتش با مأموریت خودشون ‫در تضاد باشه، کمکت می‌کنن؟ 415 00:27:33,625 --> 00:27:34,875 ‫من می‌تونم... 416 00:27:36,416 --> 00:27:40,041 ‫کمکت کنم کنارشون بزنی... 417 00:27:41,083 --> 00:27:42,791 ‫که از شرشون خلاص بشی. 418 00:27:45,125 --> 00:27:46,333 ‫ولی خودت باید درخواست کنی. 419 00:29:29,125 --> 00:29:30,125 ‫بیاین. 420 00:29:45,000 --> 00:29:46,791 ‫ما سه نفریم ‫و خودش یه نفر بیشتر نیست. 421 00:29:47,125 --> 00:29:49,000 ‫اگه جدا بشیم، امکان نداره ‫همه‌مون رو همزمان تحت نظر بگیره. 422 00:29:49,083 --> 00:29:50,791 ‫- گمون نکنم به این سادگی‌ها باشه. ‫- می‌تونه باشه. 423 00:29:51,583 --> 00:29:55,083 ‫برنامه‌مون از این قراره: من پرواز می‌کنم، ‫توجهش رو جلب می‌کنم. 424 00:29:55,250 --> 00:29:57,791 ‫همین که گفتم «مایا»، ‫سریع... 425 00:29:57,916 --> 00:30:00,041 ‫ای وای! خیلی‌خب! اِم... 426 00:30:00,583 --> 00:30:04,500 ‫بسه. بریم پایین. 427 00:30:08,458 --> 00:30:09,958 ‫خب، پس باید برنامه جدیدی بریزیم. 428 00:30:10,541 --> 00:30:14,666 ‫اگه خودمون تصمیم نگیریم، ‫عین والدینمون نیستیم. 429 00:30:16,041 --> 00:30:17,916 ‫شما دو نفر تصمیمتون رو گرفتین. 430 00:30:22,916 --> 00:30:25,583 ‫دختر مادری خودخواه... 431 00:30:26,333 --> 00:30:29,083 ‫که تصمیم گرفت خودخواه باشه. 432 00:30:43,083 --> 00:30:47,000 ‫تو هم می‌تونستی به پدرت نشون بدی... 433 00:30:47,166 --> 00:30:50,541 ‫حمایت از عزیزان به چه شکله. 434 00:30:52,708 --> 00:30:55,541 ‫می‌تونستی تصمیم بگیری ‫به جای انجام درخواست‌های پدرت، 435 00:30:55,625 --> 00:30:58,083 ‫مادرت رو نجات بدی. 436 00:30:59,083 --> 00:31:01,625 ‫اگه هیچ‌کدومتون کمکم نمی‌کنین ‫این درس‌ها رو بهشون بدم، 437 00:31:02,125 --> 00:31:05,083 ‫شاید بهتر باشه خودتون درس عبرت بشین. 438 00:31:06,000 --> 00:31:08,958 ‫شاید وقتی مجسمه‌هاتون رو ‫به المپ فرستادم، 439 00:31:09,646 --> 00:31:10,308 ‫[شکستنی] 440 00:31:10,333 --> 00:31:14,333 ‫منظورم رو بهتر بهشون بفهمونم. 441 00:31:15,708 --> 00:31:16,708 ‫بلند شو. 442 00:31:19,083 --> 00:31:20,500 ‫بیا نگاهی بهت بندازم. 443 00:31:21,811 --> 00:31:22,337 ‫[شکستنی] 444 00:31:32,791 --> 00:31:35,916 ‫اصلا درست و حسابی برنامه‌ریزی نکرده بودم! 445 00:31:38,208 --> 00:31:39,208 ‫بزنش! 446 00:31:46,541 --> 00:31:48,875 ‫- تو هم شنیدی؟ ‫- آهای، حالت خوبه؟ 447 00:31:51,791 --> 00:31:53,166 ‫چیزی گفتی؟ 448 00:32:06,791 --> 00:32:08,916 ‫- ای بابا. ‫- پیداش کردی؟ 449 00:32:12,208 --> 00:32:13,208 ‫امیدوارم کرده باشم. 450 00:32:16,041 --> 00:32:17,458 ‫می‌خوای بقیه‌اش رو به من بسپاری؟ 451 00:32:17,541 --> 00:32:18,750 ‫نه، نه، خودم ردیفش می‌کنم. 452 00:32:18,916 --> 00:32:22,375 ‫فقط قبل از برداشتن کلاهم، ‫حواست باشه حتما... 453 00:32:22,458 --> 00:32:23,750 ‫جهتش درست باشه. 454 00:32:25,416 --> 00:32:27,333 ‫- نصیحت خوبی بود. ‫- خیلی‌خب. 455 00:32:31,125 --> 00:32:34,291 ‫- می‌شه گفت دستم پره... ‫- معلومه. 456 00:33:18,833 --> 00:33:19,833 ‫چیه؟ 457 00:33:23,333 --> 00:33:24,416 ‫عمو فردینانده. 458 00:33:25,041 --> 00:33:26,125 ‫وای نه. 459 00:33:26,250 --> 00:33:27,916 ‫گروور، خیلی تسلیت می‌گم. 460 00:33:30,833 --> 00:33:32,666 ‫مأموریتش رو تا همین‌جا پیش برده بود. 461 00:33:34,916 --> 00:33:36,583 ‫حتی به ترنتون هم نرسیدیم؛ 462 00:33:37,041 --> 00:33:38,333 ‫ولی ببینینش. 463 00:33:40,666 --> 00:33:42,291 ‫عین بقیه نیست، اصـ... 464 00:33:44,708 --> 00:33:45,875 ‫اصلا نترسیده. 465 00:33:50,666 --> 00:33:53,458 ‫اِم، با سرش از شر الکتو خلاص شدی؟ 466 00:33:54,333 --> 00:33:55,333 ‫آره. 467 00:33:56,666 --> 00:33:57,666 ‫خوبه. 468 00:33:59,833 --> 00:34:01,041 ‫کار درستی بود. 469 00:34:03,750 --> 00:34:07,500 ‫اِم، احتمالا بهتر باشه راه بیفتیم. ‫به زودی تاریک می‌شه. 470 00:34:08,708 --> 00:34:10,166 ‫ولی سرش رو چیکار کنیم؟ 471 00:34:11,458 --> 00:34:14,125 ‫من بدون نیت خاصی، ‫یه فیوری رو باهاش شکست دادم. 472 00:34:14,208 --> 00:34:16,166 ‫نمی‌شه که ولش کنیم ‫تا یکی دیگه پیداش کنه. 473 00:34:16,958 --> 00:34:18,791 ‫کلاهش رو سرش می‌ذاریم ‫و تو زیرزمین خاکش می‌کنیم، 474 00:34:19,041 --> 00:34:20,291 ‫احتمالا خطرش این‌طوری رفع بشه. 475 00:34:24,875 --> 00:34:25,875 ‫چرا که نه؟ 476 00:34:27,041 --> 00:34:29,208 ‫خب، حالا می‌شه از مشکل مهم‌ترمون بگیم؟ 477 00:34:30,041 --> 00:34:31,083 ‫مشکل مهم‌ترمون چیه؟ 478 00:34:31,166 --> 00:34:32,791 ‫«می‌تونستی مادرت رو نجات بدی.» 479 00:34:33,375 --> 00:34:35,583 ‫چنین حرفی بهت زده بود، ‫انگار قبلا هم صحبت کرده بودین. 480 00:34:35,666 --> 00:34:37,625 ‫- مادرت هنوز زنده است؟ ‫- پیش هادسه؛ 481 00:34:38,333 --> 00:34:41,250 ‫- ولی ممنونم که نگرانشی. ‫- بچه‌ها، خواهش می‌کنم بس کنین. 482 00:34:41,333 --> 00:34:43,958 ‫معلومه که نگرانم. ‫واقعا چرا به این مأموریت اومدی؟ 483 00:34:44,041 --> 00:34:45,916 ‫ضمنا، چرا باید این خبر رو ‫از زبون مدوسا می‌شنیدم؟ 484 00:34:46,000 --> 00:34:49,166 ‫خیلی‌خب، حالا که بحث شد، ‫«بهتر بود پیشنهادم رو قبول می‌کردی»؟ 485 00:34:49,666 --> 00:34:50,875 ‫به نظرت منظورش چی بود؟ 486 00:34:51,000 --> 00:34:52,500 ‫ضمنا، چرا باید این مسئله رو ‫از زبون الکتو می‌شنیدیم؟ 487 00:34:52,583 --> 00:34:53,625 ‫بسه دیگه! 488 00:34:56,541 --> 00:34:58,166 ‫کلاه هدیه مادرش بود. 489 00:34:59,041 --> 00:35:01,125 ‫تنها نشان ارتباطشون همینه. 490 00:35:01,208 --> 00:35:02,416 ‫حتما واسه آدم مهمه دیگه. 491 00:35:04,125 --> 00:35:05,875 ‫خیلی‌خب، ولی چطوری از بی‌خطر بودنش ‫اطمینان حاصل کنیم؟ 492 00:35:05,958 --> 00:35:07,041 ‫من هنوز پایه نیستم. 493 00:35:08,875 --> 00:35:13,083 ‫تو هم واقعا جدی می‌گی؟ ‫مامانش زنده است. 494 00:35:13,166 --> 00:35:15,583 ‫اصلا در تصورت می‌گنجه ‫چقدر گیج شده؟ 495 00:35:15,666 --> 00:35:18,333 ‫حس می‌کنه احتمالا باید ‫بین سرنوشت کل دنیا... 496 00:35:18,416 --> 00:35:21,333 ‫و سرنوشت تنها کسی که براش عزیز بوده، ‫یکی رو انتخاب کنه. 497 00:35:21,791 --> 00:35:23,291 ‫چرا این‌جوری صحبت می‌کنی؟ 498 00:35:23,791 --> 00:35:26,750 ‫آخه امروز کلا سعی داشتم ‫بدون ناراحت کردن هیچ کدومتون... 499 00:35:26,833 --> 00:35:29,875 ‫به مأموریتمون ادامه بدم؛ 500 00:35:30,916 --> 00:35:33,541 ‫ولی شاید شرایط باید کمی ‫ناراحت‌کننده بشه تا بتونیم ادامه بدیم. 501 00:35:34,875 --> 00:35:36,458 ‫تو جنگل ازت سوالی پرسیده بود، 502 00:35:36,541 --> 00:35:38,958 ‫ولی تو اصلا جواب ندادی. ‫از چی این‌قدر می‌ترسی؟ 503 00:35:39,041 --> 00:35:40,875 ‫- منظورت چیه؟ ‫- خودت شنیدی چی گفتم. 504 00:35:42,250 --> 00:35:44,333 ‫- نمی‌دونم. ‫- به نظرم می‌دونی. 505 00:35:45,458 --> 00:35:47,375 ‫مدام با خودش و خودم دعوا می‌کنی. 506 00:35:47,500 --> 00:35:50,541 ‫آخه پیش‌گوئه گفته بود ‫یکیتون بهم خیانت می‌کنین. خب؟ 507 00:35:53,583 --> 00:35:56,375 ‫«کسی که دوست خطابش می‌کنی، ‫بهت خیانت می‌کنه...» 508 00:35:56,458 --> 00:35:59,250 ‫«و در نهایت از پس نجات ‫مهم‌ترین چیز بر نمیای.» 509 00:36:00,250 --> 00:36:01,625 ‫باقی حرفش از همین قرار بود. 510 00:36:03,791 --> 00:36:07,125 ‫چون خیال نمی‌کردم اصلا دوست بشیم، ‫انتخابش کردم. 511 00:36:07,416 --> 00:36:10,458 ‫تو رو هم چون خیال می‌کردم ‫تنها کسی که ممکنه هوام رو داشته باشه خودتی، 512 00:36:10,541 --> 00:36:14,458 ‫انتخاب کردم. ‫ولی الان خیلی احساس تنهایی می‌کنم. 513 00:36:14,708 --> 00:36:17,666 ‫نمی‌دونم چه خیالی کنم ‫یا به کی اعتماد کنم. 514 00:36:28,291 --> 00:36:29,541 ‫چنین منظوری نداشتم. 515 00:36:34,416 --> 00:36:35,399 ‫الکتو بهم پیشنهاد داده بود... 516 00:36:35,423 --> 00:36:37,333 ‫اگه بهش تحویلت بدم، کمکمون کنه ‫مأموریتمون رو انجام بدیم. 517 00:36:38,666 --> 00:36:39,666 ‫تو چی گفتی؟ 518 00:36:41,708 --> 00:36:42,750 ‫خواهرش رو کشتم. 519 00:36:47,541 --> 00:36:48,612 ‫مدوسا بهم پیشنهاد داده بود... 520 00:36:48,636 --> 00:36:50,416 ‫اگه به شما پشت کنم، ‫کمکم کنه مامانم رو نجات بدم. 521 00:36:52,208 --> 00:36:53,250 ‫خب، تو چی گفتی؟ 522 00:36:55,125 --> 00:36:56,250 ‫سرش رو قطع کردم. 523 00:37:00,416 --> 00:37:02,125 ‫خودتون انتخاب نکردین نیمه‌خدا باشین. 524 00:37:03,666 --> 00:37:05,625 ‫خودمون این مأموریت رو انتخاب نکردیم؛ 525 00:37:07,291 --> 00:37:10,875 ‫ولی می‌تونیم تصمیم بگیریم ‫تا وقتی هر سه‌تامون کنار هم باشیم، 526 00:37:11,750 --> 00:37:13,041 ‫هیچ‌کدوممون تنها نباشه. 527 00:37:15,958 --> 00:37:18,875 ‫حالا اگه از پسش بر نمیایم، ‫بهتره همین الان برگردیم کمپ. 528 00:37:21,000 --> 00:37:22,250 ‫آخه در اون صورت موفق نمی‌شیم. 529 00:37:26,458 --> 00:37:28,541 ‫گمون کنم فکر بهتری ‫در راستای حل این مسئله به ذهنم رسیده. 530 00:37:34,041 --> 00:37:37,125 ‫هرمس پیکه، این‌ها رو ‫به همه‌جا ارسال می‌کنه. 531 00:37:37,833 --> 00:37:39,333 ‫بعضی‌هاشون رو به المپ ارسال می‌کنه. 532 00:37:41,208 --> 00:37:44,250 ‫پرسی، نمی‌شه که سر مدوسا رو ‫به المپ ارسال کنی. 533 00:37:45,166 --> 00:37:46,166 ‫چرا نمی‌شه؟ 534 00:37:47,041 --> 00:37:49,000 ‫- چون خدایان خوششون نمیاد. ‫- اصلا خوششون نمیاد. 535 00:37:49,500 --> 00:37:50,666 ‫- به هیچ وجه خوششون نمیاد. ‫- واسه چی؟ 536 00:37:50,750 --> 00:37:52,166 ‫چیزهای خطرناک رو همون‌جا می‌فرستن دیگه. 537 00:37:52,916 --> 00:37:55,916 ‫باتری رو هم دوباره ‫واسه کارخونه‌اش می‌فرستن. 538 00:37:56,375 --> 00:37:57,833 ‫خیلی‌خب. ببین، فکر بدیه. 539 00:37:59,125 --> 00:38:01,458 ‫- چنین کاری از نظرشون گستاخی محسوب می‌شه. ‫- من گستاخم دیگه. 540 00:38:01,833 --> 00:38:03,416 ‫آره، ولی ما نیستیم. 541 00:38:03,500 --> 00:38:04,791 ‫شوخی ندارم، اصلا نیستیم. 542 00:38:05,375 --> 00:38:06,458 ‫ببینین. 543 00:38:07,166 --> 00:38:11,666 ‫مدوسا سعی کرد مأموریتمون رو منحرف کنه. ‫بدجوری با مامانت خصومت داره. 544 00:38:11,750 --> 00:38:13,208 ‫اگه از این دید در نظر بگیریم، 545 00:38:13,291 --> 00:38:15,708 ‫می‌شه گفت پیشکشی محسوب می‌شه، مگه نه؟ 546 00:38:16,833 --> 00:38:17,916 ‫ضمنا... 547 00:38:20,541 --> 00:38:23,458 ‫این‌طوری همچنان بخشی از مامانت همراهمونه. 548 00:38:26,083 --> 00:38:27,125 ‫ممنون. 549 00:38:28,640 --> 00:38:32,253 ‫[هرمس پیک] 550 00:38:32,875 --> 00:38:36,708 ‫خب، منظورم از انتخاب همدیگه ‫چنین کاری نبود. 551 00:38:38,666 --> 00:38:41,875 ‫واقعا خطرات زیادی در میونه ‫که اصلا نباید... 552 00:38:46,291 --> 00:38:48,166 ‫می‌خوای آهنگه رو بخونی، مگه نه؟ 553 00:38:48,583 --> 00:38:50,375 ‫خیلی‌خب. 554 00:38:50,458 --> 00:38:52,000 ‫♪ ای وای ♪ 555 00:38:52,125 --> 00:38:53,500 ‫- ♪ جاده داره ناهموار می‌شه ♪ ‫- خب حالا. 556 00:38:53,583 --> 00:38:54,583 ‫♪ به توافق برسین ♪ 557 00:38:59,003 --> 00:39:02,235 ‫[هرمس پیک] ‫[شکستنی] 558 00:39:02,260 --> 00:39:03,082 ‫[هرمس پیک] 559 00:39:03,592 --> 00:39:07,859 ‫[ساختمان امپایر استیت] 560 00:39:08,075 --> 00:39:20,684 ‫« مترجمان: سینا اعظمیان و کیارش نعمت گرگانی » ‫.:: Sina_z & KiarashNg ::. 561 00:39:21,427 --> 00:39:24,842 ‫[طبقه ۶۰۰] 562 00:39:24,867 --> 00:39:27,988 ‫[گیرنده: نیویورک، طبقه ۶۰۰ ساختمان ‫امپایر استیت، کوه المپ، خدایان] 563 00:39:28,012 --> 00:39:29,994 ‫[فرستنده: پرسی جکسون، با آرزوی بهترین‌ها] 564 00:39:37,625 --> 00:39:43,666 ‫♪ نیویورک ♪ 565 00:39:46,833 --> 00:39:48,833 ‫گذرگاه کوه المپ. 566 00:39:48,858 --> 00:39:54,516 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::. 567 00:39:54,541 --> 00:39:56,375 ‫باورتون نمی‌شه بچه‌ها. 568 00:39:56,400 --> 00:39:57,141 ‫«پس از تیتراژ رو از دست ندین.» 569 00:39:57,166 --> 00:39:59,833 ‫♪ آرتور باب میل خودش عمل می‌کنه ♪ 570 00:40:00,625 --> 00:40:04,291 ‫♪ کل عمرش به اسباب‌بازی‌های... ♪ 571 00:40:04,416 --> 00:40:06,875 ‫♪ اربابش دل بسته ♪ 572 00:40:07,708 --> 00:40:09,416 ‫♪ پسربچه‌ای بیش نیست ♪ 573 00:40:11,333 --> 00:40:14,416 ‫♪ به فکر آینده نیست ♪ 574 00:40:14,500 --> 00:40:18,166 ‫♪ و واسه خودش خوش می‌گذرونه ♪ 575 00:40:18,291 --> 00:40:23,166 ‫♪ به درخواست‌هاشون از خودش می‌خنده ♪ 576 00:40:25,458 --> 00:40:30,458 ‫♪ خودم می‌دونم وقتی آدم ♪ ‫♪ بین ماه و نیویورک گیر می‌افته، ♪ 577 00:40:31,875 --> 00:40:33,833 ‫♪ خیلی باورنکردنیه؛ ♪ 578 00:40:35,541 --> 00:40:36,625 ‫♪ ولی واقعا همین‌طوره ♪ 579 00:40:39,416 --> 00:40:45,250 ‫♪ اگه بین ماه و نیویورک گیر افتادی، ♪ 580 00:40:46,458 --> 00:40:49,875 ‫- ♪ کاری جز... ♪ ‫- ♪ کاری جز... ♪ 581 00:40:50,000 --> 00:40:52,000 ‫♪ کاری جز... ♪ 582 00:40:52,625 --> 00:40:53,666 ‫♪ عاشق شدن از دستت بر نمیاد ♪ 583 00:40:53,791 --> 00:40:58,083 ‫♪ خودم می‌دونم وقتی آدم ♪ ‫♪ بین ماه و نیویورک گیر می‌افته، ♪ 584 00:40:59,541 --> 00:41:01,291 ‫♪ خیلی باورنکردنیه؛ ♪ 585 00:41:03,250 --> 00:41:04,583 ‫♪ ولی واقعا همین‌طوره. ♪ 586 00:41:07,291 --> 00:41:13,000 ‫♪ اگه بین ماه و نیویورک گیر افتادی. ♪ 587 00:41:13,958 --> 00:41:17,666 ‫- ♪ کاری جز... ♪ ‫- ♪ کاری جز... ♪ 588 00:41:17,750 --> 00:41:20,041 ‫♪ کاری جز... ♪ 589 00:41:20,166 --> 00:41:21,666 ‫♪ عاشق شدن از دستت بر نمیاد ♪ 590 00:41:21,791 --> 00:41:25,416 ‫♪ وقتی بین ماه و نیویورک گیر افتادی... ♪ 591 00:41:27,783 --> 00:41:35,152 ‫«پرسی جکسون و المپ‌نشینان» 592 00:41:47,000 --> 00:41:48,250 ‫الان دیگه بهتره فرار کنی. 593 00:41:52,541 --> 00:41:53,666 ‫کیمیرا بود؟ 594 00:41:57,092 --> 00:41:58,433 ‫[خروجی] 595 00:41:58,458 --> 00:42:00,166 ‫پوزئیدون که قبلا اصلا کمکم نکرده. 596 00:42:03,250 --> 00:42:04,583 ‫از این به بعد هم نمی‌کنه.