1 00:00:03,000 --> 00:00:04,639 ‫هنوز نمی‌تونی از سرت درش بیاری 2 00:00:04,640 --> 00:00:06,199 ‫تمام کارهای وحشتناکی که کردم 3 00:00:06,200 --> 00:00:07,639 ‫چیزی که توی اون هواپیما بود... 4 00:00:07,640 --> 00:00:10,719 ‫و چرا اسم خودتو الیوت استنلی گذاشتی؟ 5 00:00:10,720 --> 00:00:12,239 ‫برات مهم نیست؟ 6 00:00:12,240 --> 00:00:15,560 ‫چیزی رو دزدیدی که ‫قرار بود مال فرانک باشه 7 00:00:17,200 --> 00:00:19,439 ‫و فکر کنم هنوز دست توئه. 8 00:00:19,440 --> 00:00:21,639 ‫آه! 9 00:00:21,640 --> 00:00:25,119 ‫برخی چیزها بهتره دفن بمونن 10 00:00:25,120 --> 00:00:28,199 ‫می‌دونی که باید اینو گزارش بدم. ‫خودمو تحویل میدم 11 00:00:28,200 --> 00:00:31,039 ‫یهو به خاطر اون تمام کارهایی ‫که بابا باهات کرد رو یادت رفت؟ 12 00:00:31,040 --> 00:00:33,039 ‫از وقتی رسیده اینجا، همه چیز... 13 00:00:33,040 --> 00:00:36,079 ‫چیزی که بیشتر از همه در موردت ‫دوست دارم... 14 00:00:36,080 --> 00:00:38,239 ‫اینه که تو هر کاری لازمه می‌کنی... 15 00:00:38,240 --> 00:00:40,680 ‫تا از آدم‌هایی مراقبت کنی ‫که دوست‌شون داری 16 00:00:42,040 --> 00:00:44,679 ‫فکر می‌کنی آدمی هستم که بتونه ‫چنین کاری رو بکنه؟ 17 00:00:44,680 --> 00:00:47,039 ‫الیوت. یوجین کسیدی، تو رو به خاطر... 18 00:00:47,040 --> 00:00:48,919 ‫ارتکاب یک جرم درجه یک بازداشت می‌کنم... 19 00:00:48,920 --> 00:00:50,960 ‫به خصوص برای قتل دونال مک‌دانل 20 00:01:17,280 --> 00:01:19,880 ‫ملاقاتی داری 21 00:01:42,600 --> 00:01:45,999 ‫هلن! خدای من، توی بیمارستان ‫چی کار می‌کنی؟ 22 00:01:46,000 --> 00:01:47,520 ‫واقعا حالم خوبه 23 00:01:56,160 --> 00:01:58,639 ‫گمونم دیگه دکترها مشکلی ندارن ‫که بلند شدی و راه افتادی؟ 24 00:01:58,640 --> 00:02:00,960 ‫- گفتم حالم خوبه. ‫- ولی تیر خوردی. - می‌دونم 25 00:02:04,480 --> 00:02:06,040 ‫هی 26 00:02:07,240 --> 00:02:09,000 ‫هلن... 27 00:02:11,120 --> 00:02:13,480 ‫واقعا که فکر نمی‌کنی... 28 00:02:15,720 --> 00:02:18,479 ‫خدایا، اگه من کشته بودمش، فکر نمی‌کنی... 29 00:02:18,480 --> 00:02:21,919 ‫حداقل زور می‌زدم گیر نیافتم؟ 30 00:02:21,920 --> 00:02:23,400 ‫یه اسلحه رو پیدا کردن 31 00:02:24,880 --> 00:02:27,480 ‫اثر انگشتت همه جاش هست 32 00:02:29,040 --> 00:02:31,440 ‫ببین، می‌خواستم انجامش بدم 33 00:02:34,320 --> 00:02:36,759 ‫ولی نتونستم 34 00:02:36,760 --> 00:02:39,279 ‫اونو نکشتم 35 00:02:39,280 --> 00:02:41,520 ‫همچین آدمی نیستم 36 00:02:46,040 --> 00:02:49,079 ‫می‌دونی، اینطور که معلومه ‫می‌تونی توی کما... 37 00:02:49,080 --> 00:02:51,239 ‫خواب ببینی 38 00:02:51,240 --> 00:02:55,400 ‫می‌‌دونی، خواب دیدم که بیدار شدم ‫و با هم به استرالیا برگشتیم 39 00:02:56,600 --> 00:02:58,360 ‫رفتیم پیش هم زندگی کنیم 40 00:03:00,120 --> 00:03:01,760 ‫- به نظر قشنگ میاد ‫- قشنگ بود 41 00:03:04,240 --> 00:03:05,999 ‫تا یه مدت 42 00:03:06,000 --> 00:03:08,319 ‫توی یه آپارتمان گیر کرده بودم 43 00:03:08,320 --> 00:03:10,999 ‫نمی‌تونستم به اون سقوط ‫هواپیما نگاه نکنم 44 00:03:11,000 --> 00:03:14,999 ‫سعی داشتم بفهمم الیوت استنلی کی بوده و... 45 00:03:15,000 --> 00:03:17,079 ‫می‌خواستم از همه چی سر دربیارم 46 00:03:17,080 --> 00:03:19,200 ‫نمی‌تونستم بیخیالش بشم 47 00:03:22,760 --> 00:03:24,919 ‫بهم اعتماد نداری 48 00:03:24,920 --> 00:03:26,160 ‫من... 49 00:03:31,000 --> 00:03:32,520 ‫تو رو نمی‌شناسم 50 00:03:36,040 --> 00:03:39,880 ‫نمی‌دونم واقعا کی هستی و... 51 00:03:45,720 --> 00:03:48,599 ‫خدایا، ای کاش متفاوت بودم 52 00:03:48,600 --> 00:03:51,239 ‫ای کاش می‌تونستم خوشحال باشم 53 00:03:51,240 --> 00:03:53,240 ‫هنوزم می‌تونیم 54 00:04:00,160 --> 00:04:01,640 ‫متاسفم 55 00:04:08,280 --> 00:04:10,040 ‫متاسفم 56 00:04:13,680 --> 00:04:15,760 ‫عاشقتم 57 00:04:24,920 --> 00:04:26,760 ‫منم عاشقتم 58 00:04:29,960 --> 00:04:31,960 ‫ولی کافی نیست 59 00:04:31,961 --> 00:04:36,961 ‫ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو ‫.:: FilmKio.Com ::. 60 00:04:36,962 --> 00:04:41,962 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫فیلمکیو را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫FilmKio@ 61 00:04:41,963 --> 00:04:46,963 ‫کانال زیرنویس‌های فیلمکیو: ‫SubKio@ 62 00:04:46,964 --> 00:04:51,964 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::. 63 00:04:51,965 --> 00:04:56,965 ‫مترجم: Highbury 64 00:05:02,720 --> 00:05:06,200 ‫زیاد بزرگتر از تو نبودم ‫که بابام فوت کرد 65 00:05:09,000 --> 00:05:12,120 ‫حواست باشه که دم دست ‫کسیدی کوفتی نبودم 66 00:05:13,520 --> 00:05:15,840 ‫ولی به اندازه خودم سختی کشیدم 67 00:05:18,560 --> 00:05:22,320 ‫یه پدر قرار نیست زنده بمونه ‫تا اینجور چیزها رو ببینه، فرگال 68 00:05:24,520 --> 00:05:26,640 ‫نظم و ترتیبش این نیست 69 00:05:28,160 --> 00:05:32,639 ‫شنیدی که الان کی رو انداختن زندان؟ 70 00:05:32,640 --> 00:05:36,240 ‫اثر انگشت کی روی اسلحه‌ای پیدا شده ‫که کنار جسد پدرت افتاده بوده؟ 71 00:05:37,560 --> 00:05:39,079 ‫یوجین کسیدی 72 00:05:39,080 --> 00:05:42,799 ‫یوجین پدرسگ بی‌شرف کسیدی! 73 00:05:42,800 --> 00:05:44,359 ‫خب، یه چیز دیگه بهت میگم... 74 00:05:44,360 --> 00:05:47,359 ‫که بازم نظم و ترتیب طبیعی نداره، فرگال... 75 00:05:47,360 --> 00:05:50,560 ‫وقتی پدر خودت می‌زنه پدرتو می‌کشه 76 00:05:53,480 --> 00:05:55,440 ‫- اون پدرم نیست. ‫- کدوم یکی؟ 77 00:05:59,440 --> 00:06:01,560 ‫از پسش برمیای، می‌شنوی؟ 78 00:06:04,120 --> 00:06:06,080 ‫چون یه مک‌دانلی 79 00:06:08,040 --> 00:06:09,719 ‫مگه نیستی؟! 80 00:06:09,720 --> 00:06:12,320 ‫- آره، هستم. ‫- پس با صدای بلند بگو، پسر! 81 00:06:13,840 --> 00:06:15,200 ‫من یه مک‌دانلم 82 00:06:16,440 --> 00:06:19,000 ‫و حالا این فرصت رو داری، پسرم... 83 00:06:20,840 --> 00:06:23,880 ‫تا اسمی که این خونواده بهت ‫داده رو سربلند کنی... 84 00:06:25,200 --> 00:06:29,480 ‫تا همون مردی بشی که پدرت ‫می‌دونست می‌تونی بشی 85 00:06:30,920 --> 00:06:33,559 ‫برای این کار حاضری؟ 86 00:06:33,560 --> 00:06:35,720 ‫- آره. ‫- ولی واقعا حاضری؟ 87 00:06:42,520 --> 00:06:45,360 ‫- بدجور آماده‌م ‫- آره، معلومه هستی! 88 00:06:47,000 --> 00:06:49,959 ‫خب، این کار رو برای بابات بکن... 89 00:06:49,960 --> 00:06:51,560 ‫برای پسرم 90 00:06:54,120 --> 00:06:57,959 ‫این کار رو براش بکن، ‫تا تشویق کنه و کف بزنه... 91 00:06:57,960 --> 00:07:00,839 ‫می‌دونی که؟ 92 00:07:00,840 --> 00:07:03,280 ‫- پس کی هستی؟ ‫- یه مک‌دانلم 93 00:07:05,040 --> 00:07:06,920 ‫یه مک‌دانلی 94 00:07:30,960 --> 00:07:33,559 ‫می‌تونی بری 95 00:07:33,560 --> 00:07:34,959 ‫به همین راحتی؟ 96 00:07:34,960 --> 00:07:37,279 ‫من بودم کشور رو ترک نمی‌کردم 97 00:07:37,280 --> 00:07:40,279 ‫فکر نکنم بتونی زیاد دور بشی 98 00:07:40,280 --> 00:07:42,679 ‫درسته 99 00:07:42,680 --> 00:07:45,240 ‫درسته، باشه. فهمیدم 100 00:08:18,840 --> 00:08:20,440 ‫ایناهاش 101 00:08:23,120 --> 00:08:25,519 ‫گمونم به خاطر تو گذاشتن ‫از اونجا آزاد بشم؟ 102 00:08:25,520 --> 00:08:27,439 ‫راستش، نه 103 00:08:27,440 --> 00:08:31,359 ‫قبلا اینقدر پلیس می‌شناختم ‫که حد نداشت 104 00:08:31,360 --> 00:08:34,720 ‫ولی این، این یکی کار فرانک مک‌دانل ـه 105 00:08:36,440 --> 00:08:39,920 ‫کشتن یکی پشت میله‌ها ‫خیلی پیچیده و سخت‌تره 106 00:08:41,160 --> 00:08:43,039 ‫اینطوری راحتتره 107 00:08:43,040 --> 00:08:44,359 ‫یا مسیح 108 00:08:44,360 --> 00:08:48,119 ‫نگران نباش. حتی اونا هم اینقدر ‫احمق نیستن که بیرون... 109 00:08:48,120 --> 00:08:51,999 ‫- پاسگاه پلیس این کار رو بکنن ‫- من دونال رو نکشتم 110 00:08:52,000 --> 00:08:54,559 ‫یه جورایی، فکر نکنم فرانک حرفتو باور کنه 111 00:08:54,560 --> 00:08:56,680 ‫ولی من نکشتمش 112 00:08:58,760 --> 00:09:01,239 ‫الان پیش منی، یوجین... 113 00:09:01,240 --> 00:09:04,920 ‫و قول میدم که نمیذارم ‫اتفاقی برات بیافته 114 00:09:06,280 --> 00:09:09,159 ‫بیا بریم 115 00:09:09,160 --> 00:09:12,199 ‫- کجا میری؟ ‫- خونه کسیدی 116 00:09:12,200 --> 00:09:14,679 ‫میخونه خونوادگی. امروز ‫عصر یه جلسه هست... 117 00:09:14,680 --> 00:09:18,559 ‫تا این مزخرف مک‌دانل رو ‫یک بار و برای همیشه تمومش کنیم 118 00:09:18,560 --> 00:09:20,480 ‫لعنت بهش 119 00:09:24,760 --> 00:09:27,839 ‫دوران خیلی سختی داشتی 120 00:09:27,840 --> 00:09:30,439 ‫بیا برت گردونیم. ‫یه نوشیدنی بخور 121 00:09:30,440 --> 00:09:33,960 ‫تمام درگیری کسیدی - مک‌دانل... 122 00:09:35,480 --> 00:09:37,079 ‫جنگ من نیست 123 00:09:37,080 --> 00:09:39,280 ‫مدام به سمتش کشیده میشم، ولی... 124 00:09:41,720 --> 00:09:44,120 ‫مال یوجین ـه، نه من 125 00:09:52,440 --> 00:09:55,040 ‫ما خونواده‌ایم، پسرم 126 00:09:56,520 --> 00:09:58,960 ‫فقط همدیگه رو داریم 127 00:10:02,800 --> 00:10:05,640 ‫فکر کنم بدونم چرا فرار کردم 128 00:10:10,520 --> 00:10:13,720 ‫دونال برادرمو کشت چون ‫فکر کرد من بودم 129 00:10:20,200 --> 00:10:22,959 ‫من زنش رو باردار کردم... 130 00:10:22,960 --> 00:10:25,319 ‫میاد سراغم... 131 00:10:25,320 --> 00:10:28,640 ‫ولی برادرم آخر کار با یه ‫گلوله توی سرش می‌میره 132 00:10:37,320 --> 00:10:39,560 ‫هنوزم می‌خوای باهات بیام؟ 133 00:10:44,680 --> 00:10:47,560 ‫این خونه توئه، یوجین 134 00:10:59,360 --> 00:11:01,000 ‫چیه؟ 135 00:11:02,080 --> 00:11:04,039 ‫من... 136 00:11:04,040 --> 00:11:05,760 ‫باید یه ماشین قرض بگیرم 137 00:11:07,000 --> 00:11:09,679 ‫چرا از من می‌خوای یه ماشین قرض بگیری؟ 138 00:11:09,680 --> 00:11:11,759 ‫چون باید یه ماشین قرض بگیرم 139 00:11:11,760 --> 00:11:14,560 ‫پناه بر خدا، واقعا آدمو خسته می‌کنی 140 00:11:53,679 --> 00:11:55,679 ‫[فرودگاه کیلامور] 141 00:12:10,680 --> 00:12:14,160 ‫حقیقت داره! 142 00:12:27,680 --> 00:12:30,720 ‫آره، آره، آره. ‫عاشقشم، آره، آره 143 00:12:34,440 --> 00:12:37,839 ‫باشه، باید بپرسم چه غلطی دارین می‌کنین؟ 144 00:12:37,840 --> 00:12:39,799 ‫- هلن! ‫- هلن! 145 00:12:39,800 --> 00:12:42,119 ‫شنیدم از بیمارستان اومدی بیرون. ‫خیلی خوشحالم 146 00:12:42,120 --> 00:12:44,199 ‫قرار بود خودتو تحویل بدی 147 00:12:44,200 --> 00:12:47,359 ‫نمی‌دونم چی داری میگی، عزیزم، ولی... 148 00:12:47,360 --> 00:12:49,239 ‫من و رفیقم، رویری که اینجاست... 149 00:12:49,240 --> 00:12:51,839 ‫گمونم رفیق جدیدت روری بهت نگفته... 150 00:12:51,840 --> 00:12:53,999 ‫که منو دزدیده 151 00:12:54,000 --> 00:12:55,479 ‫دوباره بگو؟ 152 00:12:55,480 --> 00:12:57,640 ‫منو توی زیرزمینش زندانی کرد 153 00:12:59,240 --> 00:13:01,999 ‫صبر کن، چیزی که در موردش ‫توی میخونه بهم گفتی... 154 00:13:02,000 --> 00:13:04,839 ‫- همون چیز بد؟ ‫- خیلی مشکل داشتم... 155 00:13:04,840 --> 00:13:08,599 ‫- و گذاشتم برم، بدون هیچ آسیبی. ‫- با هم میرین تعطیلات؟ 156 00:13:08,600 --> 00:13:10,879 ‫خب، اتفاقی که افتاد این بود که... 157 00:13:10,880 --> 00:13:14,999 ‫با رویری در یه میخونه آشنا شدم و ‫وضع خیلی بدی داشت... 158 00:13:15,000 --> 00:13:17,559 ‫درست مثل من. ‫تصمیم گرفتیم دیدگاه‌مونو عوض کنیم... 159 00:13:17,560 --> 00:13:20,239 ‫تا دنیا رو ببینیم. پس برای مامانم ‫یه پرستار گرفتم... 160 00:13:20,240 --> 00:13:24,519 ‫و حالا داریم به بوداپست میریم تا... 161 00:13:24,520 --> 00:13:28,319 ‫چی بود که می‌خواستیم توی ‫بوداپست ببینیم، ایتان؟ 162 00:13:28,320 --> 00:13:30,799 ‫بلیتش ارزون بود، رویری، ‫دلیلش اصلیش این بود 163 00:13:30,800 --> 00:13:32,439 ‫به طرز تعجب‌آوری ارزون بودن 164 00:13:32,440 --> 00:13:34,759 ‫مسئولیت‌هایی داری 165 00:13:34,760 --> 00:13:38,439 ‫نه فقط به عنوان یه افسر پلیس ‫بلکه به عنوان یه انسان 166 00:13:38,440 --> 00:13:41,199 ‫ولی دیگه هیچوقت از اون کارها نمی‌کنم 167 00:13:41,200 --> 00:13:45,840 ‫مدت زیادی نیست که می‌شناسمش، ‫ولی واقعا بهش باور دارم 168 00:13:47,760 --> 00:13:49,880 ‫دوست پسرت باهات نیست؟ 169 00:13:51,840 --> 00:13:53,879 ‫راستش، الیوت بازداشت شده 170 00:13:53,880 --> 00:13:56,119 ‫البته به شما که هیچ ربطی نداره 171 00:13:56,120 --> 00:13:59,120 ‫نه، ولی آزادش کردن. مگه نشنیدی؟ 172 00:14:00,520 --> 00:14:03,680 ‫اینطور که من فهمیدم فرانک مک‌دانل ‫می‌خواد اون آزاد باشه تا... 173 00:14:05,400 --> 00:14:07,320 ‫تا یه هدف آسونتر بشه 174 00:14:10,800 --> 00:14:12,839 ‫خب، این... 175 00:14:12,840 --> 00:14:17,359 ‫یه مرد بالغه و اون... 176 00:14:17,360 --> 00:14:20,200 ‫ببین مسئله اینه که تو باید ‫کار درست رو انجام بدی 177 00:14:21,440 --> 00:14:23,839 ‫نه، می‌دونم 178 00:14:23,840 --> 00:14:26,840 ‫مسئولیت من نیست. نیست 179 00:14:28,680 --> 00:14:31,399 ‫سر الیوت چی میاد؟ 180 00:14:31,400 --> 00:14:33,719 ‫نمی‌دونم. چیز خوبی نمیشه 181 00:14:33,720 --> 00:14:36,080 ‫خب، من یکی که درگیر نمیشم 182 00:14:38,680 --> 00:14:41,360 ‫باشه، ببین، واقعا از خودم متنفرم ‫که اینو می‌پرسم، ولی... 183 00:14:42,720 --> 00:14:45,160 ‫رویروی، به کمکت نیاز دارم 184 00:15:01,000 --> 00:15:02,400 ‫سلام 185 00:15:03,680 --> 00:15:06,079 ‫مطمئن نبودم بیای 186 00:15:06,080 --> 00:15:10,119 ‫خب، توی پیام گفتم که میام، مگه نه؟ 187 00:15:10,120 --> 00:15:14,239 ‫آخه با توجه به اتفاقاتی ‫که توی هتل افتاد... 188 00:15:14,240 --> 00:15:16,999 ‫فکر می‌کنی چرا جایی رو انتخاب کردم ‫که کلی آدم باشه؟ 189 00:15:17,000 --> 00:15:18,600 ‫درسته. هوشمندانه‌س 190 00:15:20,040 --> 00:15:22,959 ‫فکر کردم انتخابش کردی چون اونجا ‫یه ساندویچ‌فروشی خیلی خوب هست 191 00:15:22,960 --> 00:15:27,399 ‫ساندویچ مرغ تند دارن ‫که خیلی خوشمزه‌س 192 00:15:27,400 --> 00:15:28,759 ‫آره، نه، من... 193 00:15:28,760 --> 00:15:32,439 ‫به خاطر ساندویچ مرغ تند انتخابش نکردم 194 00:15:32,440 --> 00:15:33,920 ‫درسته 195 00:15:37,400 --> 00:15:39,000 ‫ببین... 196 00:15:40,880 --> 00:15:43,359 ‫من باباتو نکشتم 197 00:15:43,360 --> 00:15:47,119 ‫و دلیلی نداری حرفمو باور کنی، ولی... 198 00:15:47,120 --> 00:15:49,160 ‫می‌خواستم از زبون من بشنوی 199 00:15:50,720 --> 00:15:52,240 ‫برام مهم نیست 200 00:15:55,360 --> 00:15:57,759 ‫می‌خواست تو رو پیش اونا ببرم 201 00:15:57,760 --> 00:16:00,399 ‫پیش اون و فرانک 202 00:16:00,400 --> 00:16:03,719 ‫گفتش که با من مهربونی و ‫مجبور بودم بهت زنگ بزنم 203 00:16:03,720 --> 00:16:05,439 ‫درسته 204 00:16:05,440 --> 00:16:08,800 ‫آره، مامانت بهم گفت که ‫یه برنامه‌ای برات در نظر گرفتن 205 00:16:11,040 --> 00:16:12,760 ‫این کار رو کردن 206 00:16:14,520 --> 00:16:16,559 ‫ببین هر چی که مامانت از فرانک گرفته... 207 00:16:16,560 --> 00:16:18,400 ‫بدجوری می‌خواد پسش بگیره 208 00:16:20,760 --> 00:16:22,720 ‫آره 209 00:16:26,840 --> 00:16:28,120 ‫ببین! 210 00:16:29,840 --> 00:16:33,199 ‫همون ساندویچ مرغ تنده 211 00:16:33,200 --> 00:16:36,239 ‫یه نگاه به طرفت بنداز. انگار... 212 00:16:36,240 --> 00:16:38,760 ‫یه گربه‌س که ساندویچ مرغ ‫به دندون گرفته 213 00:16:44,360 --> 00:16:46,600 ‫توی پیامت گفته بودی که ‫کمک منو می‌خوای 214 00:16:51,320 --> 00:16:54,639 ‫کاری که فرانک می‌خواد رو انجام نمیدم 215 00:16:54,640 --> 00:16:58,519 ‫که یعنی نمی‌تونم توی خونه بمونم، چون... 216 00:16:58,520 --> 00:17:00,039 ‫می‌دونی، با فرانک دربیافتی... 217 00:17:00,040 --> 00:17:01,959 ‫فکر می‌کنی پدربزرگ خودت ‫بهت آسیب بزنه؟ 218 00:17:01,960 --> 00:17:03,680 ‫می‌دونم که می‌زنه 219 00:17:09,680 --> 00:17:13,359 ‫- خب چی می‌خوای؟ ‫- یه جای امن برای موندن 220 00:17:13,360 --> 00:17:16,959 ‫پول ندارم تا از کشور برم، ولی... 221 00:17:16,960 --> 00:17:20,079 ‫فکر کردم شاید بتونم ‫جایی قایم بشم که... 222 00:17:20,080 --> 00:17:22,760 ‫به فکر هیچکس نرسه اونجا دنبالت بگردن 223 00:17:24,400 --> 00:17:25,960 ‫مادرم؟ 224 00:17:31,280 --> 00:17:33,399 ‫از کجا بدونم می‌تونم بهت اعتماد کنم؟ 225 00:17:33,400 --> 00:17:36,239 ‫خب، کمکت کردم از جزیره بری بیرون، نه؟ 226 00:17:36,240 --> 00:17:38,159 ‫و... 227 00:17:38,160 --> 00:17:39,640 ‫اگه کمک نکنی... 228 00:17:40,760 --> 00:17:42,280 ‫اونوقت... 229 00:17:44,680 --> 00:17:46,320 ‫اونوقت مُردم 230 00:17:50,800 --> 00:17:52,519 ‫زود باش 231 00:17:52,520 --> 00:17:54,640 ‫زحمت نکش، من میارمش 232 00:18:22,079 --> 00:18:24,079 ‫[رفت دیدن فرگال مک‌دانل.] 233 00:18:26,080 --> 00:18:28,080 ‫[دنبالش برم...] 234 00:18:32,080 --> 00:18:34,800 ‫از اینجا به بعدش با ما، کسیدی کثافت! 235 00:18:46,560 --> 00:18:50,079 ‫هی، کیران! گوش کن، دنبال آخرین ‫آدرس مشخص... 236 00:18:50,080 --> 00:18:52,440 ‫بیوه الیوت استنلی می‌گردم. میشه...؟ 237 00:18:54,120 --> 00:18:56,360 ‫نه، می‌دونم، خیلی وقت پیش. می‌دونم 238 00:18:57,520 --> 00:19:00,399 ‫بسیار خب، کیران. دستت درد نکنه 239 00:19:00,400 --> 00:19:02,239 ‫ممنونم. مرسی، خداحافظ 240 00:19:02,240 --> 00:19:04,720 ‫فعلا، خداحافظ، خدانگهدار 241 00:19:06,680 --> 00:19:09,279 ‫الان پشت میزش نیست... 242 00:19:09,280 --> 00:19:12,559 ‫ولی وقتی آدرس رو گیر بیاره زنگ می‌زنه 243 00:19:12,560 --> 00:19:14,080 ‫عالیه 244 00:19:16,560 --> 00:19:19,199 ‫ببین، از کمکت ممنونم، ‫ولی لازم نبود... 245 00:19:19,200 --> 00:19:21,119 ‫با من بیای 246 00:19:21,120 --> 00:19:23,999 ‫ولی اگه آدرس این خانم رو بگیرم... 247 00:19:24,000 --> 00:19:26,159 ‫و بری اونجا و جواب ‫سوال‌هاتو نده چی؟ 248 00:19:26,160 --> 00:19:29,000 ‫اگه یه افسر قانون کنارت ‫وایستاده باشه همه چی فرق می‌کنه 249 00:19:31,200 --> 00:19:33,559 ‫و می‌دونم اینو نخواستی، ولی... 250 00:19:33,560 --> 00:19:37,199 ‫اینجام چون می‌خوام بهت ‫نشون بدم عوض شدم 251 00:19:37,200 --> 00:19:39,839 ‫برای من یه فرصته تا یه کار ‫واقعا خوب انجام بدم... 252 00:19:39,840 --> 00:19:42,719 ‫و با کمک کردن به تو از خود گذشته باشم 253 00:19:42,720 --> 00:19:45,879 ‫اون و اینکه نمی‌خواستم تنهایی برم بوداپست 254 00:19:45,880 --> 00:19:49,319 ‫به ظاهر، نمیذارن توی حموم‌ها ‫شورت پات کنی 255 00:19:49,320 --> 00:19:52,519 ‫می‌دونی اینطور نیست که خجالت بکشم... 256 00:19:52,520 --> 00:19:56,079 ‫فقط اینکه نمی‌خوام ‫اونا خجالت بکشن. می‌دونی؟ 257 00:19:56,080 --> 00:19:58,799 ‫همه باید وقتی می‌تونستیم می‌رفتیم 258 00:19:58,800 --> 00:20:02,439 ‫خب، احتمالا تمام این کارها ‫فقط وقت تلف کردنه 259 00:20:02,440 --> 00:20:04,959 ‫ممکنه، ولی دوست پسرت در خطره... 260 00:20:04,960 --> 00:20:08,000 ‫و به نظر نمیاد از اون آدم‌ها باشی که ‫وقتی کمکی از دستشون برمیاد میذارن میرن 261 00:20:10,280 --> 00:20:12,280 ‫اون دیگه دوست پسرم نیست 262 00:20:13,320 --> 00:20:16,959 ‫دوست پسرت نیست، ها؟ 263 00:20:16,960 --> 00:20:19,519 ‫عجیب و غریب شد! 264 00:20:19,520 --> 00:20:21,519 ‫شاید، فقط دارم دنبال بهونه می‌گردم 265 00:20:21,520 --> 00:20:24,839 ‫گندش بزنن! خب، این شد یه چیزی 266 00:20:24,840 --> 00:20:26,759 ‫چیه؟ 267 00:20:26,760 --> 00:20:29,319 ‫کیران الان آدرس رو فرستاد 268 00:20:29,320 --> 00:20:32,240 ‫اصلا باورت نمیشه کجا زندگی می‌کنه 269 00:20:57,080 --> 00:20:59,199 ‫اه 270 00:20:59,200 --> 00:21:03,439 ‫رویری اسلیتر! کی‌می‌دونست ‫اینقدر دوست داری؟ 271 00:21:03,440 --> 00:21:06,399 ‫حالا که فکرشو می‌کنم کی ‫باورش می‌شد تو اصلا دوست داری؟ 272 00:21:06,400 --> 00:21:09,079 ‫باشه، دیردره؟ 273 00:21:09,080 --> 00:21:11,839 ‫خب، ببین، گوش کن، ‫ایشون هلن چمبرز هستن... 274 00:21:11,840 --> 00:21:14,719 ‫و چند تا سوال داره که ‫خوشحال میشه جواب‌شون بدی 275 00:21:14,720 --> 00:21:18,119 ‫توی دردسری افتادم؟ 276 00:21:18,120 --> 00:21:19,759 ‫باید وکیل بگیرم؟ 277 00:21:19,760 --> 00:21:23,439 ‫نه، نه، نه. اصلا اونطوری نیست. ‫در هیچ دردسری نیافتادی 278 00:21:23,440 --> 00:21:26,120 ‫فقط امیدوار بودم ‫باهاتون حرف بزنم در مورد... 279 00:21:28,640 --> 00:21:32,880 ‫قبلا با مردی به اسم الیوت استنلی ‫ازدواج کرده بودین؟ 280 00:21:36,800 --> 00:21:39,359 ‫این شما و الیوت هستین؟ 281 00:21:39,360 --> 00:21:43,959 ‫درسته. باورش سخته که زمانی ‫اون شکلی بودم، نه؟ 282 00:21:43,960 --> 00:21:48,680 ‫- نه اصلا. ‫- واقعا دروغگوی خوبی هستی 283 00:21:50,320 --> 00:21:55,159 ‫اینطور که فهمیدم شوهر شما ‫رفته دنبال یه هواپیمای غرق شده بگرده... 284 00:21:55,160 --> 00:21:57,680 ‫همراه با زنی به اسم نیو کسیدی؟ 285 00:21:58,760 --> 00:22:01,599 ‫درسته. همون زنیکه که کشتش! 286 00:22:01,600 --> 00:22:05,719 ‫دیگه اصلا خوب نیست اینطوری ‫حرف بزنیم، دیردره، باشه؟ 287 00:22:05,720 --> 00:22:07,759 ‫اینطور حرف زدن... 288 00:22:07,760 --> 00:22:09,399 ‫سریعتر از شلوار نداشتن سرتو به باد میده 289 00:22:09,400 --> 00:22:11,719 ‫ایتان 290 00:22:11,720 --> 00:22:13,760 ‫الیوت من یه غواص بود 291 00:22:15,280 --> 00:22:17,999 ‫در اون روزها شهرتی برای خودش داشت... 292 00:22:18,000 --> 00:22:21,079 ‫لاشه‌های غرق شده کشتی‌ها ‫رو پیدا می‌کرد... 293 00:22:21,080 --> 00:22:24,120 ‫برای همین فرانک برای پیدا کردن ‫یه هواپیما استخدامش کرد 294 00:22:25,320 --> 00:22:28,039 ‫و دوستان خوبی شدن 295 00:22:28,040 --> 00:22:29,959 ‫خیلی با هم صمیمی شدن 296 00:22:29,960 --> 00:22:33,839 ‫که نیو کسیدی در کجای ‫این ماجرا قرار می‌گیره؟ 297 00:22:33,840 --> 00:22:37,759 ‫هیچوقت خبر نداشتم که با ‫نیو کسیدی ارتباطی داره 298 00:22:37,760 --> 00:22:40,879 ‫تازه بعد از مرگش فهمیدم 299 00:22:40,880 --> 00:22:43,719 ‫اون موقع بود که مردم ‫شروع کردن به شایعه دراوردن 300 00:22:43,720 --> 00:22:49,039 ‫گفتن که الیوت من با نیو کسیدی ‫سوار یه تاکسی شده 301 00:22:49,040 --> 00:22:51,599 ‫و بعدش نیو کسیدی اون ‫روز بعد از ظهر اومد... 302 00:22:51,600 --> 00:22:53,120 ‫سر تا پا گلی بود 303 00:22:55,560 --> 00:22:58,719 ‫الیوتم دیگه هرگز دیده نشد 304 00:22:58,720 --> 00:23:01,399 ‫فکر می‌کنین نیو اونو کشته؟ 305 00:23:01,400 --> 00:23:04,119 ‫معلومه که اونو کشته 306 00:23:04,120 --> 00:23:06,999 ‫توی اون هواپیما هر چیزی که ‫با هم پیدا کردن... 307 00:23:07,000 --> 00:23:10,119 ‫زیر همون خاک دفنش کرده 308 00:23:10,120 --> 00:23:13,479 ‫کجا؟ یادتون میاد با هم کجا رفتن؟ 309 00:23:13,480 --> 00:23:15,399 ‫متاسفانه نه 310 00:23:15,400 --> 00:23:17,560 ‫برام خیلی کهنه شده 311 00:23:18,680 --> 00:23:20,319 ‫یه مشت شایعه شده 312 00:23:20,320 --> 00:23:24,679 ‫فقط می‌دونم که با هم سوار ‫یه تاکسی شدن... 313 00:23:24,680 --> 00:23:27,880 ‫و بعدش وسط شهر زنیکه تنهایی...4 314 00:23:29,560 --> 00:23:31,479 ‫پیاده شده 315 00:23:31,480 --> 00:23:33,119 ‫تاکسی؟ 316 00:23:33,120 --> 00:23:35,400 ‫شرکت تاکسیرانی دایموند اکسپرس 317 00:23:36,400 --> 00:23:39,919 ‫آره، اینو یادمه، چون مردم همیشه می‌گفتن... 318 00:23:39,920 --> 00:23:43,000 ‫اگه سر تا پا گلی باشی، ‫باید به اونا زنگ بزنی 319 00:23:44,360 --> 00:23:47,399 ‫به خاطر وقتی که گذاشتین ‫خیلی ممنونم 320 00:23:47,400 --> 00:23:49,320 ‫دستت درد نکنه، دیردره 321 00:23:50,320 --> 00:23:54,959 ‫هی، فکر نکنم یوجین کسیدی رو بشناسین؟ 322 00:23:54,960 --> 00:23:56,439 ‫اوه 323 00:23:56,440 --> 00:23:58,599 ‫پسر نیو کسیدی؟ 324 00:23:58,600 --> 00:24:01,119 ‫حالش چطوره؟ 325 00:24:01,120 --> 00:24:04,239 ‫حالش بد نیست 326 00:24:04,240 --> 00:24:07,440 ‫الیوت من یه ذره شیطون بود 327 00:24:09,280 --> 00:24:11,879 ‫بیا فقط همینو بگیم 328 00:24:11,880 --> 00:24:14,000 ‫در شهرهای کوچیکی مثل این... 329 00:24:15,080 --> 00:24:17,000 ‫اتفاقات زیادی می‌افته 330 00:24:19,000 --> 00:24:20,760 ‫باشه 331 00:24:22,320 --> 00:24:23,880 ‫بازم ممنون 332 00:24:40,760 --> 00:24:43,479 ‫میشه کمربندتو ببندی؟ 333 00:24:46,040 --> 00:24:48,959 ‫- فکر می‌کنی چی بگه؟ ‫- کی؟ 334 00:24:48,960 --> 00:24:51,800 ‫مامانت 335 00:24:54,000 --> 00:24:56,159 ‫اووه! 336 00:24:56,160 --> 00:24:57,640 ‫نه 337 00:24:59,600 --> 00:25:01,799 ‫لطفا کمربندتو ببند، باشه؟ 338 00:25:03,440 --> 00:25:07,119 ‫این یکی چی؟ بیخیال، این یکی کلاسیکه 339 00:25:07,120 --> 00:25:09,120 ‫فکر کنم دارن تعقیب‌مون می‌کنن 340 00:25:11,920 --> 00:25:15,839 ‫- چه وضعشه؟ ‫- حالا میشه کمربندتو ببندی 341 00:25:15,840 --> 00:25:18,359 ‫می‌دونی که چراغ قرمزه؟ 342 00:25:20,560 --> 00:25:22,199 ‫فکر کنم گم‌شون کردیم 343 00:25:22,200 --> 00:25:23,720 ‫وای دوچرخه! 344 00:25:26,720 --> 00:25:29,000 ‫مراقب باش! 345 00:25:30,920 --> 00:25:34,040 ‫- اونا هم دنبال‌مونن؟ ‫- اینطور به نظر میاد 346 00:25:35,880 --> 00:25:38,640 ‫محکم بشین 347 00:25:47,520 --> 00:25:49,879 ‫ماشین زرد برگشت ‫دو تا شدن! 348 00:25:49,880 --> 00:25:52,639 ‫آره، خودم می‌دونم 349 00:25:52,640 --> 00:25:54,119 ‫تراکتور! 350 00:25:54,120 --> 00:25:57,800 ‫- لعنتی، از کجا یاد گرفتی اینطوری رانندگی کنی؟ ‫- نمی‌دونم 351 00:26:00,960 --> 00:26:02,360 ‫محکم بشین 352 00:26:11,040 --> 00:26:15,600 ‫- چیزی می‌بینی؟ ‫- خب، معلومه که نه 353 00:26:19,040 --> 00:26:21,879 ‫- کمربندتو باز کن ‫- چرا؟ 354 00:26:21,880 --> 00:26:23,559 ‫بازش کن! 355 00:26:23,560 --> 00:26:26,160 ‫صبر کن، یه صخره کوفتیه؟! 356 00:26:49,480 --> 00:26:51,280 ‫هی، ند هستم 357 00:26:53,720 --> 00:26:55,559 ‫ند تولی 358 00:26:55,560 --> 00:26:57,879 ‫- باشه. ‫- به فرانک بگو یوجین رو پیدا کردیم 359 00:26:57,880 --> 00:27:00,079 ‫من و پسرها، محافظش رو کشتیم 360 00:27:00,080 --> 00:27:01,359 ‫اینقدر ترسوندیمش... 361 00:27:01,360 --> 00:27:03,679 ‫که با ماشین از یه صخره پرید پایین 362 00:27:03,680 --> 00:27:06,239 ‫حتما به فرانک اینو بگو، باشه؟ ‫پسرهای تولی... 363 00:27:06,240 --> 00:27:07,920 ‫کار رو تموم کردن 364 00:27:09,160 --> 00:27:11,039 ‫خبر خوب رو بده... 365 00:27:11,040 --> 00:27:13,559 ‫چون اینطوری در سازمان حسابی ‫ترفیع می‌گیریم 366 00:27:13,560 --> 00:27:17,399 ‫فرانک خیلی واضح دستور داد ‫که یوجین کسیدی نباید آسیب ببینه... 367 00:27:17,400 --> 00:27:19,119 ‫یا کسی بهش نزدیک نشه 368 00:27:19,120 --> 00:27:21,079 ‫نه، شنیدم که... 369 00:27:21,080 --> 00:27:22,599 ‫ند تولی، درسته؟ 370 00:27:22,600 --> 00:27:25,600 ‫مطمئن میشم فرانک اسمت ‫رو بشنوه، آقای تولی 371 00:27:26,720 --> 00:27:30,200 ‫تا خودش بیاد و یه گلوله توی ‫کله پوکت خالی کنه 372 00:27:32,680 --> 00:27:34,040 ‫لعنتی 373 00:27:52,000 --> 00:27:54,719 ‫- خوبی؟ ‫- آره، خوبم 374 00:27:54,720 --> 00:27:57,160 ‫- وحشتناک بود. ‫- لعنت بهش 375 00:27:58,800 --> 00:28:01,999 ‫خب، نباید اینجا بمونیم. زود باش 376 00:28:02,000 --> 00:28:03,999 ‫مطمئنی می‌خوای اونو نگه داری؟ 377 00:28:04,000 --> 00:28:06,159 ‫پیاده راه زیادیه 378 00:28:06,160 --> 00:28:08,279 ‫آره، آره، مطمئنم 379 00:28:08,280 --> 00:28:09,720 ‫باشه، زود باش 380 00:28:38,040 --> 00:28:39,320 ‫الو؟ 381 00:28:40,840 --> 00:28:42,320 ‫الو! 382 00:28:44,280 --> 00:28:46,360 ‫سلام 383 00:28:51,280 --> 00:28:54,079 ‫ببخشید. زمونه بدی شده 384 00:28:54,080 --> 00:28:57,759 ‫آدم نمی‌دونه کی میاد در خونه‌ش 385 00:28:57,760 --> 00:29:00,959 ‫ببین، یه موقع سوابق ‫رو نگه نمی‌دارین... 386 00:29:00,960 --> 00:29:03,479 ‫سوابق سفرهایی که رفتین... 387 00:29:03,480 --> 00:29:05,439 ‫پیاده کردن و سوار کردن ‫مشتری‌ها و از اینجور چیزها؟ 388 00:29:05,440 --> 00:29:07,919 ‫کارهامونو وارد سیستم می‌کنیم، بله 389 00:29:07,920 --> 00:29:10,439 ‫دنبال چه تاریخی هستی؟ 390 00:29:10,440 --> 00:29:12,920 ‫خب، مال ۴۲ سال پیشه 391 00:29:14,440 --> 00:29:15,799 ‫۴۲ سال؟! 392 00:29:15,800 --> 00:29:18,959 ‫ببین، می‌دونم احتمالش خیلی کمه 393 00:29:23,520 --> 00:29:25,160 ‫بیا تو 394 00:29:45,600 --> 00:29:47,840 ‫بابام یه مرد دقیق بود 395 00:29:49,600 --> 00:29:51,799 ‫هرگز چیزی رو بهم نمی‌زد 396 00:29:51,800 --> 00:29:54,760 ‫از اون آدم‌ها که در ‫رو سه بار قفل می‌کرد 397 00:29:57,120 --> 00:30:01,119 ‫با دستخط قشنگش هر ‫جزییاتی رو می‌نوشت 398 00:30:01,120 --> 00:30:04,319 ‫جدی؟ خب، خیلی عالیه 399 00:30:04,320 --> 00:30:05,679 ‫بله 400 00:30:05,680 --> 00:30:09,680 ‫پدرم عاشق نظم بود، ولی ‫عاشق یه چیزی بودن کافی نیست 401 00:30:15,040 --> 00:30:16,520 ‫از اینطرف 402 00:30:32,040 --> 00:30:33,159 ‫عجب 403 00:30:33,160 --> 00:30:37,320 ‫بابام رو آخرهفته‌ها و تعطیلات می‌دیدم ‫و فکر می‌کردم می‌شناسمش 404 00:30:38,400 --> 00:30:42,559 ‫و بعدش مرد و اومدم اینجا ‫و این اتاق رو پیدا کردم 405 00:30:42,560 --> 00:30:44,479 ‫چرا تمام اینا رو نگه داشتی؟ 406 00:30:44,480 --> 00:30:46,960 ‫چون منو یاد کسی که ‫واقعا بوده میندازه 407 00:30:48,480 --> 00:30:50,839 ‫خاطره‌م از مردی که ‫هیچ بی‌نظمی نداشت... 408 00:30:50,840 --> 00:30:55,279 ‫ولی دارین به واقعیتش نگاه می‌کنین 409 00:30:55,280 --> 00:30:58,879 ‫پس فکر می‌کنین تاریخی که ‫دنبالشیم اینجاست؟ 410 00:30:58,880 --> 00:31:04,520 ‫اصلا نمی‌دونم، ولی اگه وجود داشته ‫باشه، قطعا اینجاست 411 00:31:05,880 --> 00:31:07,720 ‫باشه، ممنونم 412 00:31:20,560 --> 00:31:22,720 ‫باشه 413 00:31:24,800 --> 00:31:26,440 ‫خیلی ساکتی 414 00:31:27,600 --> 00:31:32,479 ‫داشتم فکر می‌کردم که تازگی ‫خیلی اتفاقات بدی افتاده 415 00:31:32,480 --> 00:31:35,120 ‫مثل یه جغدی که از روی ‫یه خونه رد میشه 416 00:31:37,600 --> 00:31:39,160 ‫بدشانسی میاره 417 00:31:40,440 --> 00:31:41,760 ‫ممنونم 418 00:31:44,080 --> 00:31:49,239 ‫می‌دونی بدترین قسمت مردن بابام اینه... 419 00:31:49,240 --> 00:31:51,640 ‫که حس می‌کنم یه جورایی تقصیر منه 420 00:31:53,200 --> 00:31:55,959 ‫نه، واقعا نیست 421 00:31:55,960 --> 00:31:58,959 ‫آخه بارها دلم می‌خواست بمیره... 422 00:31:58,960 --> 00:32:04,319 ‫و می‌دیدم مامانم دندون‌هاش ریخته ‫یا پای چشمش کبود شده... 423 00:32:04,320 --> 00:32:05,479 ‫و فقط می‌تونستم با خودم بگم... 424 00:32:05,480 --> 00:32:07,599 ‫امیدوارم اون کثافت یه ‫بلایی سرش بیاد 425 00:32:07,600 --> 00:32:09,200 ‫ولی... 426 00:32:14,600 --> 00:32:18,400 ‫دیگه حس خوبی نداره ‫اون فکر رو بکنم 427 00:32:19,760 --> 00:32:22,119 ‫هیچ کاری نکردی 428 00:32:22,120 --> 00:32:24,840 ‫می‌دونم گفتم برام مهم نیست ‫که مرده و از این حرفها، ولی... 429 00:32:27,080 --> 00:32:28,480 ‫ولی برام مهمه 430 00:32:30,360 --> 00:32:32,999 ‫ام... 431 00:32:33,000 --> 00:32:34,520 ‫ببین، چرا این کار رو می‌کنی؟ 432 00:32:36,360 --> 00:32:39,199 ‫چرا اینقدر برای کمک به من ‫خودتو به خطر میندازی؟ 433 00:32:39,200 --> 00:32:43,639 ‫آره، زمان خیلی زیادی رو صرف ‫نگرانی برای اینکه کی هستم کردم 434 00:32:43,640 --> 00:32:46,400 ‫می‌دونی، نمی‌تونم گذشته رو عوض کنم، ولی... 435 00:32:47,520 --> 00:32:50,559 ‫می‌تونم چشم‌هامو حسابی باز کنم و... 436 00:32:50,560 --> 00:32:53,999 ‫به قدم بعدی که می‌خوام بردارم فکر کنم 437 00:32:54,000 --> 00:32:55,600 ‫سعی کنم کار درست رو انجام بدم 438 00:32:56,960 --> 00:33:00,439 ‫از کجا می‌دونی کار درستیه؟ 439 00:33:00,440 --> 00:33:03,239 ‫خب، افتضاحش همینه 440 00:33:03,240 --> 00:33:04,880 ‫نمی‌دونی 441 00:33:41,560 --> 00:33:43,080 ‫اوه! 442 00:34:01,080 --> 00:34:02,640 ‫اووه! 443 00:34:07,560 --> 00:34:10,239 ‫پس سعی داری که پیش اون برگردی، یا نه؟ 444 00:34:10,240 --> 00:34:12,959 ‫- جریان اینه؟ ‫- چی میگی؟ 445 00:34:12,960 --> 00:34:15,719 ‫گفتی که تو و الیوت نایس‌آرمز ‫با هم بهم زدین... 446 00:34:15,720 --> 00:34:18,039 ‫ولی الان اینجاییم 447 00:34:18,040 --> 00:34:20,799 ‫توی دردسر افتاده، من... 448 00:34:20,800 --> 00:34:24,640 ‫ببین، شاید یه احتمال احمقانه ‫و مسخره باشه، ولی شاید بتونم کمک کنم 449 00:34:27,000 --> 00:34:29,440 ‫خب، برای هر دو شما هم ‫همین کار رو می‌کردم 450 00:34:30,680 --> 00:34:33,959 ‫خب، راستش شاید نه برای تو 451 00:34:33,960 --> 00:34:36,999 ‫نه، درک می‌کنم 452 00:34:37,000 --> 00:34:40,999 ‫تمام زندگی‌تو ول کردی تا با ‫این یارو به تمام دنیا سفر کنی 453 00:34:41,000 --> 00:34:43,719 ‫همونقدر که مطمئنم اسمم ‫ایتان ایگناشیوس کرام ـه... 454 00:34:43,720 --> 00:34:46,399 ‫مطمئنم هنوزم دلت پیشش گیره 455 00:34:46,400 --> 00:34:48,839 ‫مهم نیست چه حسی دارم، باشه؟ 456 00:34:48,840 --> 00:34:50,959 ‫چون وقتی آدمی که عاشقشی بهت میگه... 457 00:34:50,960 --> 00:34:53,839 ‫کسی رو نکشته، باید حرفشو باور کنی... 458 00:34:53,840 --> 00:34:55,999 ‫- نه؟ ‫- چی؟ صبر کن، باز کی رو کشته؟ 459 00:34:56,000 --> 00:34:58,199 ‫هیچکس! 460 00:34:58,200 --> 00:34:59,520 ‫یعنی... 461 00:35:00,640 --> 00:35:03,319 ‫نمی‌دونم! 462 00:35:03,320 --> 00:35:05,319 ‫شاید کشته، شایدم نکشته... 463 00:35:05,320 --> 00:35:08,279 ‫ولی به هر حال مدام منو به فکر... 464 00:35:08,280 --> 00:35:11,679 ‫تمام کارهایی که قبلا کرده میندازه 465 00:35:11,680 --> 00:35:13,879 ‫و چه جور آینده‌ای ممکنه داشته باشیم... 466 00:35:13,880 --> 00:35:16,519 ‫اگه فقط بخوایم از گذشته فرار کنیم؟ 467 00:35:16,520 --> 00:35:18,040 ‫از یه آهنگ اینو گفتی؟ 468 00:35:20,080 --> 00:35:23,319 ‫ببین، می‌خوام تمام تلاشمو ‫برای کمک بکنم... 469 00:35:23,320 --> 00:35:25,160 ‫و بعد... 470 00:35:26,200 --> 00:35:28,399 ‫بعدش میرم خونه 471 00:35:28,400 --> 00:35:30,759 ‫تنها 472 00:35:30,760 --> 00:35:34,119 ‫میشه برگردیم سر کار؟ 473 00:35:34,120 --> 00:35:36,119 ‫وقت‌مون داره تموم میشه 474 00:35:36,120 --> 00:35:38,560 ‫جان دنور. جان دنوره، مگه نه؟ 475 00:35:44,320 --> 00:35:46,279 ‫باشه، آقای تولی 476 00:35:46,280 --> 00:35:49,559 ‫انگار روز شانس توست 477 00:35:49,560 --> 00:35:53,039 ‫فرانک، کسی توی ماشین نبوده 478 00:35:53,040 --> 00:35:55,679 ‫چی؟ مطمئنن؟ 479 00:35:55,680 --> 00:35:57,119 ‫صد در صد 480 00:35:57,120 --> 00:36:00,200 ‫که یعنی نوه‌ت هنوزم پیش اونه 481 00:36:04,000 --> 00:36:05,480 ‫خوبه 482 00:36:11,680 --> 00:36:14,559 ‫اون بالاست 483 00:36:14,560 --> 00:36:16,400 ‫میخونه کسیدی 484 00:36:17,440 --> 00:36:19,200 ‫شاید فکر بدی بود 485 00:36:20,880 --> 00:36:22,800 ‫نگران نباش. با منی 486 00:36:42,840 --> 00:36:45,959 ‫فکر نکنم فکر خوبی باشه 487 00:36:45,960 --> 00:36:48,880 ‫باور کن، الان ترجیح می‌دادم ‫یه جای دیگه باشم و یه کار دیگه بکنم 488 00:36:52,520 --> 00:36:54,160 ‫بیا 489 00:37:04,760 --> 00:37:06,359 ‫فکر کردم شوخی می‌کنن بی‌شرف‌ها... 490 00:37:06,360 --> 00:37:09,119 ‫وقتی گفتن با یه مک‌دانل اومدی اینجا 491 00:37:09,120 --> 00:37:11,919 ‫- چه بازی دراوردی، یوجین؟ ‫- بازی ندارم 492 00:37:11,920 --> 00:37:14,240 ‫- این پسر به کمک نیاز داره ‫- کمک، جدی؟ 493 00:37:15,640 --> 00:37:17,919 ‫- عقلتو از دست دادی؟! ‫- ترسیده بود 494 00:37:17,920 --> 00:37:20,999 ‫- جایی نداشت که بره ‫- بشونش اونجا 495 00:37:21,000 --> 00:37:22,200 ‫زود باشین، رفقا 496 00:37:27,640 --> 00:37:29,320 ‫توی اون کیف چیه؟ 497 00:37:31,040 --> 00:37:33,679 ‫توی اون کیف چیه، مک‌دانل بی‌پدر؟ 498 00:37:33,680 --> 00:37:36,639 ‫گندشو دراوردی. زود باش، فرگال، پا شو بریم 499 00:37:36,640 --> 00:37:38,720 ‫چرا خودت یه نگاه نمیندازی؟ 500 00:37:40,000 --> 00:37:42,839 ‫یه فکر بهتر دارم. ‫چرا تو بهمون نشون نمیدی؟ 501 00:37:42,840 --> 00:37:45,479 ‫شاید یه جور ماده منفجره باشه 502 00:37:45,480 --> 00:37:47,599 ‫هیچی توی کیف نیست 503 00:37:47,600 --> 00:37:49,319 ‫درسته، فرگال؟ 504 00:37:49,320 --> 00:37:52,520 ‫بهشون بگو، هیچی توی کیف نیست 505 00:37:56,400 --> 00:37:58,240 ‫برو اونطرف! 506 00:38:17,720 --> 00:38:18,920 ‫جوراب 507 00:38:21,200 --> 00:38:22,760 ‫خوراکی 508 00:38:23,760 --> 00:38:25,999 ‫یه مشت... 509 00:38:26,000 --> 00:38:28,079 ‫خوراکی و لباس و این چرت و پرتها 510 00:38:28,080 --> 00:38:29,759 ‫حالا میشه دست از سرش برداری 511 00:38:29,760 --> 00:38:32,240 ‫قرار نیست هیچ دردسری درست کنه 512 00:38:40,440 --> 00:38:41,920 ‫جدی میگی؟ 513 00:38:43,400 --> 00:38:46,039 ‫خب؟ 514 00:38:46,040 --> 00:38:48,879 ‫هر بی‌شرفی حداقل دو تا از اینا داره 515 00:38:48,880 --> 00:38:51,319 ‫مک‌دانلم. معلومه که باید اسلحه ‫داشته باشم 516 00:38:51,320 --> 00:38:54,279 ‫با یه سلاح اومدی توی خونه من 517 00:38:54,280 --> 00:38:56,039 ‫فکر می‌کنی این اعلام جنگ نیست؟ 518 00:38:56,040 --> 00:38:59,359 ‫- باشه، باشه، نیومده اینجا که... ‫- که چی؟ 519 00:38:59,360 --> 00:39:00,919 ‫میشه اسلحه رو بذاری کنار؟! 520 00:39:00,920 --> 00:39:02,999 ‫برای چی اومدی اینجا، پسر؟ 521 00:39:03,000 --> 00:39:04,639 ‫به یه جای امن نیاز داشتم 522 00:39:04,640 --> 00:39:06,359 ‫دروغگو! 523 00:39:06,360 --> 00:39:08,999 ‫توی جیبت چیزی نداری جز ‫خاکستر و رژ لب... 524 00:39:09,000 --> 00:39:10,519 ‫تا مثل یهودا بوسه کوفتی بزنی! 525 00:39:10,520 --> 00:39:12,439 ‫برگرد عقب 526 00:39:12,440 --> 00:39:14,199 ‫به اندازه کافی زحمت کشیدی، یوجین 527 00:39:14,200 --> 00:39:16,639 ‫- برو کنار. ‫- اسلحه رو بذار کنار 528 00:39:16,640 --> 00:39:19,719 ‫فرانک اونو فرستاده اینجا تا منو بکشه... 529 00:39:19,720 --> 00:39:21,520 ‫پس باید سر جاش نشونده بشه 530 00:39:23,680 --> 00:39:25,840 ‫همونطوری که پدرشو سر جاش نشوندم 531 00:39:26,960 --> 00:39:28,199 ‫تو؟ 532 00:39:28,200 --> 00:39:30,759 ‫وقتی دستگیر شدم یه گوشه وایستادی؟ 533 00:39:30,760 --> 00:39:32,559 ‫و آزاد شدی 534 00:39:32,560 --> 00:39:34,239 ‫تا فرانک بتونه آسونتر حسابمو برسه 535 00:39:34,240 --> 00:39:36,159 ‫هلن با این فکر رفت که ‫من اونو کشتم! 536 00:39:36,160 --> 00:39:37,919 ‫به فرانک زنگ بزن 537 00:39:37,920 --> 00:39:41,039 ‫بهش بگو نوه‌ش قراره ‫به دیار باقی بشتابه... 538 00:39:41,040 --> 00:39:44,199 ‫و می‌خواد از نزدیک شاهدش باشه یا نه؟ 539 00:39:44,200 --> 00:39:47,439 ‫- تو هر جا دلت می‌خواد برو، پسر ‫- اون چی؟ 540 00:39:47,440 --> 00:39:49,599 ‫به حرومزاده با ارزشت آسیبی نمی‌رسونم 541 00:39:49,600 --> 00:39:53,799 ‫فرانک رو میارم اینجا، ‫کاری که باید انجام بدم رو میدم... 542 00:39:53,800 --> 00:39:57,599 ‫و این احمق می‌تونه به زندگی فلاکت‌بارش... 543 00:39:57,600 --> 00:40:00,279 ‫برای خودارضایی و نادونی ادامه بده 544 00:40:00,280 --> 00:40:01,920 ‫هی! 545 00:40:03,920 --> 00:40:05,800 ‫باورت نمیشه بهش آسیبی نمی‌زنم؟ 546 00:40:07,360 --> 00:40:09,799 ‫فکر کنم بهتره بمونم تا مطمئن بشم... 547 00:40:09,800 --> 00:40:11,599 ‫اگه اشکالی نداره 548 00:40:11,600 --> 00:40:13,279 ‫عالی میشه 549 00:40:13,280 --> 00:40:15,480 ‫خیلی عالیه 550 00:40:23,000 --> 00:40:24,560 ‫اوه 551 00:40:25,560 --> 00:40:27,959 ‫هی! 552 00:40:27,960 --> 00:40:31,599 ‫- اونو از کجا اوردی؟ ‫- یه غذاخوردی 553 00:40:31,600 --> 00:40:35,079 ‫یا آدم‌های تنبل بهش میگن اغذیه... 554 00:40:35,080 --> 00:40:36,479 ‫که نمی‌تونن تمام کلمه رو بیان کنن 555 00:40:36,480 --> 00:40:38,919 ‫ولی... 556 00:40:38,920 --> 00:40:40,799 ‫کی رفتی غذا بگیری؟ 557 00:40:40,800 --> 00:40:42,839 ‫۱۵ دقیقه پیش 558 00:40:42,840 --> 00:40:45,959 ‫خیلی سرت گرم بود. ‫خیلی خوشمزه‌س 559 00:40:45,960 --> 00:40:48,919 ‫می‌تونستم مرغ تند رو انتخاب کنم... 560 00:40:48,920 --> 00:40:51,799 ‫- ولی گوشت خرگوش رو انتخاب کردم ‫- خرگوش؟ 561 00:40:51,800 --> 00:40:54,960 ‫آره، خرگوش. ماهیتش... 562 00:40:56,760 --> 00:40:58,799 ‫گمونم خرگوش باشه 563 00:40:58,800 --> 00:41:01,279 ‫- یا عیسی مسیح! ‫- می‌دونم. عادی نیست 564 00:41:01,280 --> 00:41:03,079 ‫نه، این... 565 00:41:03,080 --> 00:41:04,799 ‫پیداش کردم 566 00:41:04,800 --> 00:41:07,039 ‫واقعا پیداش کردم 567 00:41:07,040 --> 00:41:08,279 ‫آه! 568 00:41:08,280 --> 00:41:09,640 ‫بیاین بریم 569 00:41:34,040 --> 00:41:36,400 ‫تا وقتی من نگفتم کسی شلیک نمی‌کنه 570 00:41:49,800 --> 00:41:52,319 ‫داره میاد 571 00:41:52,320 --> 00:41:57,000 ‫خب پس، یه مهمونی ‫درست و حسابی برامون جور شد 572 00:42:20,920 --> 00:42:22,640 ‫باید همینجا باشه 573 00:42:24,480 --> 00:42:26,999 ‫تلفن عمومی هنوز اینجاست 574 00:42:27,000 --> 00:42:30,639 ‫آره، این اطراف از شر اینا ‫خلاص نمیشیم 575 00:42:30,640 --> 00:42:33,119 ‫انگار نمی‌خوایم گذشته رو فراموش کنیم 576 00:42:34,600 --> 00:42:36,800 ‫ببخشید، از پاسگاه‌س 577 00:42:37,920 --> 00:42:39,519 ‫اوه! 578 00:42:39,520 --> 00:42:42,519 ‫بیوه الیوت استنلی شنیده که ‫نیو پیاده شده... 579 00:42:42,520 --> 00:42:44,639 ‫و با سر تا پای گلی از شهر رد شده 580 00:42:44,640 --> 00:42:47,479 ‫پس فکر کنم هر چیزی که ‫از فرانک گرفته... 581 00:42:47,480 --> 00:42:48,839 ‫حتما دفنش کرده 582 00:42:48,840 --> 00:42:51,599 ‫- یه جایی نزدیک اینجا. ‫- ببین نمی‌خوام... 583 00:42:51,600 --> 00:42:54,959 ‫این وسط ضد حال بزنم و منفی‌بافی کنم... 584 00:42:54,960 --> 00:42:57,039 ‫ولی ۴۲ سال پیش بوده 585 00:42:57,040 --> 00:43:00,079 ‫می‌دونم، در بیمارستان در موردش ‫جستجو کردم... 586 00:43:00,080 --> 00:43:03,439 ‫و طوری که جواب داد، می‌دونم ‫که دورش ننداخته 587 00:43:03,440 --> 00:43:06,199 ‫باید همین اطراف باشه 588 00:43:06,200 --> 00:43:08,999 ‫فقط باید یه چیزی پیدا کنیم، هر چیزی 589 00:43:09,000 --> 00:43:13,840 ‫یه پیشرفتی در خونه مامان کسیدی حاصل شده 590 00:43:15,920 --> 00:43:18,120 ‫وضعیتی که ممکنه به جنگ ختم بشه 591 00:43:19,880 --> 00:43:21,200 ‫اونجاست؟ 592 00:43:24,400 --> 00:43:27,879 ‫چیزی که اینجا پیدا کنیم، ‫اگه چیزی پیدا کنیم... 593 00:43:27,880 --> 00:43:29,640 ‫رو نباید ببریم اونجا 594 00:43:30,840 --> 00:43:32,479 ‫خب، شاید مجبور بشیم 595 00:43:32,480 --> 00:43:34,039 ‫باید تنهایی بری 596 00:43:34,040 --> 00:43:37,079 ‫وجود یه پلیس در صحنه ‫فقط شرایط رو بدتر می‌کنه 597 00:43:37,080 --> 00:43:39,759 ‫باشه، قدم به قدم پیش بریم. ‫یعنی سوزن... 598 00:43:39,760 --> 00:43:43,159 ‫توی انبار کاه رو در شرکت ‫تاکسیرانی پیدا کردیم. خب... 599 00:43:43,160 --> 00:43:47,640 ‫فقط باید سوزن رو در این ‫دشت‌های بی‎‌پایان پیدا کنیم 600 00:43:57,080 --> 00:44:00,039 ‫تیم قدیمی پیش هم برگشتن 601 00:44:00,040 --> 00:44:02,200 ‫باشه، تو برو از اونطرف 602 00:45:32,680 --> 00:45:35,039 ‫هی 603 00:45:35,040 --> 00:45:36,519 ‫هی! 604 00:45:36,520 --> 00:45:38,999 ‫یکی اینجا رو کنده 605 00:45:39,000 --> 00:45:41,599 ‫چه فکری می‌کنی؟ 606 00:45:41,600 --> 00:45:44,360 ‫احتمالا همون چیزی که ‫نیو ۴۲ سال پیش فکر کرده... 607 00:45:46,360 --> 00:45:48,200 ‫ای کاش یه بیل اورده بودم 608 00:46:24,560 --> 00:46:25,999 ‫بسیار خب، همونجا وایستا 609 00:46:26,000 --> 00:46:28,559 ‫فکر می‌کنی همینجا وایمیستم و ‫میذارم منو بگردی؟ 610 00:46:28,560 --> 00:46:32,039 ‫می‌خوای شلیک کنی و جنگ جهانی سوم ‫رو توی خیابون شروع کنی... 611 00:46:32,040 --> 00:46:34,360 ‫راحت باش 612 00:46:51,560 --> 00:46:53,040 ‫به اندازه کافی نزدیکه 613 00:46:56,440 --> 00:46:58,999 ‫می‌بینم اینجا عوض نشده 614 00:46:59,000 --> 00:47:01,319 ‫هنوزم اون کثافت قدیمی رو می‌فروشه 615 00:47:01,320 --> 00:47:04,439 ‫روز سردی در جهنم میشه... 616 00:47:04,440 --> 00:47:06,879 ‫روزی که یه بطری ویسکی مک‌دانل رو بفروشم 617 00:47:06,880 --> 00:47:11,879 ‫خب اینجام. حالا چی میشه؟ 618 00:47:11,880 --> 00:47:14,400 ‫حالا؟ افرادت رو می‌فرستی خونه 619 00:47:15,480 --> 00:47:18,120 ‫بعدش میذارم نوه‌ت از اینجا بره 620 00:47:19,160 --> 00:47:20,680 ‫و بعدش چی؟ 621 00:47:21,960 --> 00:47:23,879 ‫می‌خوای منو بکشی، آره؟ 622 00:47:23,880 --> 00:47:25,600 ‫یه چیزی توی همین مایه‌ها 623 00:47:28,920 --> 00:47:32,879 ‫می‌بینم پسرت نقطه ‫ضعفت رو به ارث برده 624 00:47:32,880 --> 00:47:34,840 ‫نوه‌م بهم خیانت کرد... 625 00:47:36,520 --> 00:47:38,919 ‫و برای رحم کردن به تو پناه اورده 626 00:47:38,920 --> 00:47:41,639 ‫به همون مردی که پدرشو کشته 627 00:47:41,640 --> 00:47:46,759 ‫- نه، کار من نبود. ‫- می‌خواستی من بمیرم، فرانک مک‌دانل... 628 00:47:46,760 --> 00:47:50,559 ‫باید جسارت و قدرت می‌داشتی ‫که خودت این کار رو بکنی... 629 00:47:50,560 --> 00:47:53,959 ‫به جای اینکه یه پسر رو ‫بفرستی کار مردونه رو انجام بده 630 00:47:53,960 --> 00:47:55,840 ‫در این مورد مخالفتی ندارم 631 00:47:58,080 --> 00:48:00,680 ‫بهت نشون میدم قرار بود چی بیاره 632 00:48:08,280 --> 00:48:09,880 ‫یا عیسی مسیح! 633 00:48:11,440 --> 00:48:14,799 ‫گمونم توی وجودش زیادی ‫رگ کسیدی داره 634 00:48:14,800 --> 00:48:16,919 ‫لطفا با لگد یه بمب رو نفرست پیشم 635 00:48:16,920 --> 00:48:18,719 ‫می‌خوای تمومش کنی؟ 636 00:48:18,720 --> 00:48:21,600 ‫می‌تونیم سقف رو ‫بیاریم پایین، نیو 637 00:48:22,840 --> 00:48:26,279 ‫می‌دونی توی جنگ سرد یه ‫کلمه براش درست کردن 638 00:48:26,280 --> 00:48:30,719 ‫- دوباره درس تاریخی میدی؟ ‫- تخریب دوطرفه حتمی 639 00:48:30,720 --> 00:48:33,200 ‫همه می‌میرن و هیچکس نمی‌بره 640 00:48:34,400 --> 00:48:37,639 ‫می‌خوای اینجا چنین اتفاقی بیافته؟ 641 00:48:37,640 --> 00:48:39,639 ‫این چطوره؟ 642 00:48:39,640 --> 00:48:43,599 ‫همین الان با نوه‌م از اینجا میرم... 643 00:48:43,600 --> 00:48:46,679 ‫و همه برمی‌گردیم سر کار خودمون 644 00:48:46,680 --> 00:48:49,159 ‫وقتشه، فرانک 645 00:48:49,160 --> 00:48:51,439 ‫وقتشه که این ماجرا رو تموم کنیم 646 00:48:51,440 --> 00:48:53,200 ‫هر کسی که عاشقشی اینجاست 647 00:48:55,680 --> 00:48:58,079 ‫حاضری جون همه رو به خطر بندازی؟ 648 00:48:58,080 --> 00:49:00,799 ‫- شاید خاضرم. ‫- محض اطلاعت من نیستم 649 00:49:00,800 --> 00:49:04,079 ‫- انتخابش با تو نیست، یوجین. ‫- میشه بس کنی دیگه؟ 650 00:49:04,080 --> 00:49:06,879 ‫دیوونگیه. حاضری بمیری... 651 00:49:06,880 --> 00:49:09,239 ‫و آدم‌هایی که اینجان ‫برای چی بمیرن؟ 652 00:49:09,240 --> 00:49:12,880 ‫یه جایی توی سرت می‌دونی، ‫دقیقا برای چی 653 00:49:18,800 --> 00:49:20,439 ‫به افرادت بگو برن... 654 00:49:20,440 --> 00:49:22,000 ‫وگرنه می‌کشمش 655 00:49:24,200 --> 00:49:25,640 ‫نه 656 00:49:34,840 --> 00:49:37,080 ‫لطفا! مجبور نیستی این کار رو بکنی 657 00:49:40,320 --> 00:49:43,199 ‫- ببخشید، شرمنده. ‫- گفتش مهمه 658 00:49:43,200 --> 00:49:46,439 ‫مسلح نیست 659 00:49:46,440 --> 00:49:49,039 ‫بیاین 660 00:49:49,040 --> 00:49:51,319 ‫- چیزی که پدرت برات فرستاده رو پیدا کردم ‫- چی؟ 661 00:49:51,320 --> 00:49:54,679 ‫- چیزی که توی هواپیما بود ‫- نه. نه! 662 00:49:54,680 --> 00:49:58,159 ‫- نه! از کدوم گوری... ‫- نه، حتی فکرشم نکن 663 00:49:58,160 --> 00:50:00,759 ‫- از سر راهم برو کنار ‫- اینا چی هستن؟ 664 00:50:00,760 --> 00:50:02,679 ‫نامه‌های عشقی 665 00:50:02,680 --> 00:50:05,759 ‫نامه‌هایی که نیو اون موقع دفن کرده 666 00:50:05,760 --> 00:50:09,079 ‫اینا رو با الیوت استنلی پیدا کرده... 667 00:50:09,080 --> 00:50:11,199 ‫و ولش کرده بمیره... 668 00:50:11,200 --> 00:50:14,039 ‫تا نتونه اونا رو به دست تو برسونه 669 00:50:14,040 --> 00:50:15,919 ‫نامه‌های عشقی 670 00:50:15,920 --> 00:50:19,000 ‫نامه‌های زیبا، از صمیم قلب... 671 00:50:20,560 --> 00:50:22,639 ‫صادقانه... 672 00:50:22,640 --> 00:50:26,760 ‫و برای اون دوران بسیار ‫با شور و اشتیاق 673 00:50:28,600 --> 00:50:31,120 ‫از پدر تو به مادر اون 674 00:50:32,960 --> 00:50:35,439 ‫به خاطر رقابت خونوادگی نمی‌تونستن ‫کنار هم باشن... 675 00:50:35,440 --> 00:50:36,520 ‫برای همین صداشو درنیاوردن... 676 00:50:37,880 --> 00:50:39,800 ‫حتی اون زن رو حامله کرد 677 00:50:41,960 --> 00:50:45,359 ‫به تاریخش نگاه می‌کنی، فرانک؟ 678 00:50:45,360 --> 00:50:47,600 ‫چرا به خواهرت سلام نمی‌کنی؟ 679 00:50:51,760 --> 00:50:54,000 ‫هم‌خون نیستیم 680 00:50:55,440 --> 00:51:00,320 ‫زیادی خون همدیگه رو ریختیم ‫که بخوایم هم‌خون هم باشیم 681 00:51:02,920 --> 00:51:04,240 ‫چرا؟ 682 00:51:06,200 --> 00:51:09,199 ‫چرا اینا رو نشونم ندادی؟ 683 00:51:09,200 --> 00:51:11,999 ‫- از سر راهم برو کنار ‫- کافیه. این مزخرفات بسه! 684 00:51:12,000 --> 00:51:14,439 ‫- برو کنار. ‫- مجبور میشی بهم شلیک کنی 685 00:51:14,440 --> 00:51:17,919 ‫اونم تنهایی. نمی‌تونی به آدم دستور ‫بدی مثل دونال منو بکشه 686 00:51:17,920 --> 00:51:21,479 ‫همونجا وایستا، به چشم‌هام نگاه کن... 687 00:51:21,480 --> 00:51:22,840 ‫و بهم شلیک کن 688 00:51:50,640 --> 00:51:54,679 ‫چون احتمال زنا در اینجا زیاده... 689 00:51:54,680 --> 00:51:57,400 ‫اونم با وجود دو خونواده که... 690 00:52:00,080 --> 00:52:02,759 ‫بیرون منتظر می‌مونم 691 00:52:02,760 --> 00:52:04,160 ‫شرمنده. ببخشید 692 00:52:05,240 --> 00:52:10,439 ‫چرا اونا رو نگه داشتی؟ چرا ‫اونا رو نسوزوندی؟ 693 00:52:10,440 --> 00:52:12,679 ‫سعی کردم 694 00:52:12,680 --> 00:52:15,199 ‫ولی مال مادر بودن 695 00:52:15,200 --> 00:52:17,959 ‫و نمی‌تونی به این راحتی ‫تاریخچه‌تو بسوزونی... 696 00:52:17,960 --> 00:52:20,919 ‫و وانمود کنی هرگز اتفاق نیافتاده 697 00:52:20,920 --> 00:52:24,920 ‫اگه نمی‌تونی گذشته رو فراموش کنی، ‫پس چه امیدی هست؟ 698 00:52:33,000 --> 00:52:34,439 ‫نمی‌تونم فراموش کنم 699 00:52:34,440 --> 00:52:37,000 ‫فراموش نخواهم کرد! 700 00:52:39,560 --> 00:52:41,160 ‫برگشتی 701 00:52:52,040 --> 00:52:54,480 ‫فکر کردم نتونستی کارهایی ‫که کردم رو فراموش کنی 702 00:52:56,480 --> 00:52:59,680 ‫پس چه امیدی می‌مونه؟ 703 00:53:13,681 --> 00:53:15,681 ‫[شش ماه بعد] 704 00:53:24,080 --> 00:53:25,879 ‫عزیزم! 705 00:53:25,880 --> 00:53:28,079 ‫اومدم خونه 706 00:53:28,080 --> 00:53:32,839 ‫باید بهت بگم، هلندی‌ها، همچنین ‫ابداع جسارت هلندی... 707 00:53:32,840 --> 00:53:36,879 ‫و تقسیم کردن صورتحساب به ‫روش هلندی، خیلی چیزهای خوبی هستن 708 00:53:36,880 --> 00:53:39,439 ‫مدام سعی کردم توی راه خونه ‫یه عبارت دیگه بگم... 709 00:53:39,440 --> 00:53:41,520 ‫که کلمه هلندی توش باشه، ولی هیچی 710 00:53:42,800 --> 00:53:44,959 ‫هی، ببین 711 00:53:44,960 --> 00:53:46,999 ‫کارت ویزیت جدید 712 00:53:47,000 --> 00:53:49,679 ‫هلن چمبرز، کارآگاه خصوصی 713 00:53:49,680 --> 00:53:51,680 ‫یه جورایی از آواش خوشم میاد 714 00:53:53,440 --> 00:53:54,960 ‫آره، عالیه 715 00:53:56,920 --> 00:53:58,480 ‫خوبی؟ 716 00:54:05,320 --> 00:54:08,039 ‫اون چیه؟ 717 00:54:08,040 --> 00:54:12,719 ‫اون، عشق من، زندگی و زمونه ‫یوجین کسیدی ـه 718 00:54:12,720 --> 00:54:14,199 ‫چیه؟ 719 00:54:14,200 --> 00:54:16,360 ‫یه پرونده در مورد منه 720 00:54:17,560 --> 00:54:20,799 ‫یکی مقاله روزنامه رو دیده ‫و ردمو گرفته و اینو فرستاده 721 00:54:20,800 --> 00:54:23,399 ‫چرا باید یکی از تو یه پرونده داشته باشه؟ 722 00:54:23,400 --> 00:54:25,079 ‫نمی‌دونم 723 00:54:25,080 --> 00:54:26,599 ‫نخوندمش 724 00:54:26,600 --> 00:54:28,440 ‫جدی میگی؟ 725 00:54:30,720 --> 00:54:33,519 ‫ببین، هیچوقت ازت نپرسیدم ‫توی ایرلند از الیوت استنلی... 726 00:54:33,520 --> 00:54:35,080 ‫چی پیدا کردی، نه؟ 727 00:54:36,600 --> 00:54:39,560 ‫ببین، در مورد کسی که بودم ‫اهمیتی نمیدم 728 00:54:41,240 --> 00:54:42,560 ‫ولی... 729 00:54:43,880 --> 00:54:45,840 ‫نمی‌تونم این انتخاب رو برای تو بکنم 730 00:54:52,800 --> 00:54:55,959 ‫به یه پرونده نیاز ندارم که بهم بگه کی هستی 731 00:54:55,960 --> 00:54:57,599 ‫مطمئنی؟ 732 00:54:57,600 --> 00:55:00,279 ‫بله، مطمئنم 733 00:55:00,280 --> 00:55:02,040 ‫عالیه 734 00:55:15,320 --> 00:55:17,759 ‫فر هلندی 735 00:55:17,760 --> 00:55:20,919 ‫- چی؟ ‫- از چیزهای هلندی دیگه می‌پرسیدی 736 00:55:20,920 --> 00:55:22,479 ‫اوه 737 00:55:22,480 --> 00:55:24,040 ‫اوه، آره 738 00:55:27,480 --> 00:55:30,160 ‫یه غافلگیری برات دارم 739 00:55:32,080 --> 00:55:34,439 ‫نیلز گفت می‌تونیم از ‫سالن کنسرت استفاده کنیم 740 00:55:34,440 --> 00:55:37,320 ‫- از چی؟ ‫- زود باش، زود باش 741 00:55:38,360 --> 00:55:40,559 ‫نتونستی جای کوچیکتر پیدا کنی؟ 742 00:55:40,560 --> 00:55:44,520 ‫نیلز گفت اگه چیزی رو بشکنیم، ‫دیگه هرگز باهامون حرف نمی‌زنه 743 00:55:46,960 --> 00:55:48,279 ‫احمقانه‌س 744 00:55:48,280 --> 00:55:50,279 ‫خب، رقص بلد نیستم، هلن 745 00:55:50,280 --> 00:55:52,359 ‫مادرت در این مورد خیلی واضح حرف زد 746 00:55:52,360 --> 00:55:56,199 ‫رقص بلدی.، به ظاهر در هوا پرواز می‌کنی... 747 00:55:56,200 --> 00:55:57,999 ‫مثل یه دارکوب کوچولو 748 00:55:58,000 --> 00:56:00,879 ‫- دارکوب‌ها اصلا نمی‌رقصن. ‫- الیوت‌ها می‌رقصن 749 00:56:04,760 --> 00:56:06,799 ‫باید چی کار کنم؟ 750 00:56:06,800 --> 00:56:09,600 ‫هر کاری که به نظرت طبیعی میاد بکن 751 00:57:09,601 --> 00:57:14,601 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::. 752 00:57:14,602 --> 00:57:29,602 ‫« مترجم: Highbury »