1 00:00:00,000 --> 00:00:01,000 ‫[آنچه گذشت] 2 00:00:01,000 --> 00:00:03,790 ‫خب حالا ادامه‌اش رو چیکار کنیم؟ ‫پادکست رو میگم 3 00:00:04,500 --> 00:00:06,880 ‫ما یه جنازۀ تر و تازه می‌خوایـم 4 00:00:06,880 --> 00:00:09,340 ‫ترجیحاً درست همینجا، ‫یا خیلی نزدیک به اینجا 5 00:00:09,340 --> 00:00:12,170 ‫یه ایمیل دیگه از بو ملون گرفتم 6 00:00:12,170 --> 00:00:14,380 ‫می‌خوان فیلم پادکست ما رو بسازن 7 00:00:14,380 --> 00:00:16,890 ‫- پارامونت؟ ‫- می‌خوان که برای یک جلسه در هفته آینده 8 00:00:16,890 --> 00:00:19,140 ‫به لس آنجلس پرواز کنیم 9 00:00:19,140 --> 00:00:20,640 ‫بریم سراغ بحث فیلم! 10 00:00:21,020 --> 00:00:22,810 ‫سز رو به پارتی دعوت کردم 11 00:00:22,810 --> 00:00:25,440 ‫ولی دوباره جوابم رو نمیده ‫و معمولاً فوری جوابم رو میده 12 00:00:25,440 --> 00:00:28,270 ‫می‌خواست راجع به یک چیز ‫حساس باهام صحبت بکنـه 13 00:00:28,270 --> 00:00:31,110 ‫خیلی از مفاصلش با فلز جایگزین شدن 14 00:00:31,110 --> 00:00:33,450 ‫ظاهراً بهترین جنس از بلغارستان میاد 15 00:00:33,450 --> 00:00:34,820 ‫اینا چی هستن؟ 16 00:00:35,160 --> 00:00:37,280 ‫نوشته بود می‌خوای شیشه آشپزخونه‌ات تعویض بشه 17 00:00:37,280 --> 00:00:39,620 ‫یه چیزی سوراخـش کرده 18 00:00:39,620 --> 00:00:40,700 ‫در حد سوراخ گلوله است؟ 19 00:00:46,171 --> 00:00:47,380 [بلغارستان] 20 00:00:52,880 --> 00:00:54,880 ‫باشه، همون.. آره 21 00:00:54,880 --> 00:00:56,340 ‫خب، همونجا وایسا 22 00:00:56,340 --> 00:00:59,140 ‫درواقع بدلکارها افراد نترسی نیستند 23 00:00:59,140 --> 00:01:01,220 ‫معلومه که خطر به نظر ما جذابـه 24 00:01:01,850 --> 00:01:03,480 ‫می‌دونید، دوست داریم باهاش لاس بزنیم 25 00:01:03,480 --> 00:01:04,770 ‫یه نوشیدنی دعوتـش کنیم 26 00:01:04,770 --> 00:01:08,810 اما اجازه نمی‌دیم که کارمون باهاش بیخ پیا بکنه، می‌دونی؟ 27 00:01:08,810 --> 00:01:11,150 ‫ما با احتیاط، خطر می‌کنیم 28 00:01:11,150 --> 00:01:12,780 ‫پس اگه آسیبی هم ببینیم 29 00:01:12,780 --> 00:01:15,030 ‫باز هم به کارمون ادامه می‌دیم 30 00:01:16,530 --> 00:01:18,490 ‫می‌دونید کی این رو بهم یاد داد؟ 31 00:01:18,490 --> 00:01:21,450 ‫بهترین بدلکار جهان 32 00:01:21,450 --> 00:01:25,120 ‫پدرم، سلیم پتاکی 33 00:01:26,960 --> 00:01:29,420 ‫- من از خانواده‌ای میام که بدلکاری توش رایجه ‫- آماده‌ای؟ 34 00:01:29,420 --> 00:01:30,630 ‫- آره! ‫- برو که رفتیم! 35 00:01:30,630 --> 00:01:32,420 ‫می‌دونید، با وجود این که بیشتر والدین 36 00:01:32,420 --> 00:01:33,960 ‫تلاش می‌کنن که بچه‌هاشون ‫دور از خطر باشن... 37 00:01:33,960 --> 00:01:35,550 ‫اوه! 38 00:01:35,550 --> 00:01:38,010 ‫والدین من بهم یاد دادن چطوری باهاش ‫دست و پنجه نرم کنم. به معنای واقعی 39 00:01:38,640 --> 00:01:40,390 ‫دوباره، دوباره، دوباره! 40 00:01:40,390 --> 00:01:43,140 ‫تلاش برای سقوط نکردن، بی‌فایده‌ست 41 00:01:43,140 --> 00:01:46,100 ‫آدم همیشه سقوط می‌کنـه. ‫اما نکته‌اش این هست که... 42 00:01:46,100 --> 00:01:48,900 ‫بلند بشی و خاک‌هات رو بتکونی 43 00:01:48,900 --> 00:01:52,820 ‫و حواست باشه که خودت ‫به خاک باز نگردی 44 00:01:54,530 --> 00:01:57,110 ‫چارلز، حالت خوبـه؟ 45 00:01:58,450 --> 00:02:01,240 ‫چی لازم داری؟ ‫ما اینجاییم 46 00:02:03,120 --> 00:02:04,160 ‫چیکار کنم؟ 47 00:02:05,790 --> 00:02:07,500 ‫دلـم نمیاد بشورمـش! 48 00:02:08,500 --> 00:02:10,500 ‫شاید بتونیم... 49 00:02:10,500 --> 00:02:12,170 ‫برات دستمال بیاریم؟ 50 00:02:12,170 --> 00:02:15,420 ‫آره. یه دستمال قشنگ ‫و توأم با احترام 51 00:02:15,420 --> 00:02:18,130 ‫یه دستمال نباید جایگاه نهایی سز باشه 52 00:02:18,130 --> 00:02:20,510 ‫خب، می‌تونی بزاری همینطوری بمونـه 53 00:02:21,640 --> 00:02:24,390 ‫اینطوری تا آخر عمر دستت سزی می‌مونـه 54 00:02:27,230 --> 00:02:28,730 ‫حرف آخرم رو پس می‌گیرم 55 00:02:30,650 --> 00:02:32,020 ‫من زنگ می‌زنم به پلیس 56 00:02:32,020 --> 00:02:33,230 ‫- خیلی خب ‫- عالیـه. آره 57 00:02:40,660 --> 00:02:42,240 ‫- می‌خوای که من... ‫- نه 58 00:02:44,540 --> 00:02:46,370 ‫خودم می‌دونم چیکار کنم 59 00:02:46,370 --> 00:02:47,960 ‫توی یک کاسه می‌شورمـش 60 00:02:47,960 --> 00:02:49,210 ‫- چه فکر خوبی ‫- یه کاسه! 61 00:02:49,210 --> 00:02:52,250 ‫اینطوری می‌تونم آب و خاکستر رو ‫بریزم داخل یه چیزی 62 00:02:52,250 --> 00:02:54,380 ‫بزارم آبش بخار بشه 63 00:02:54,380 --> 00:02:56,090 ‫شاید یه شیشۀ دردار! 64 00:02:56,090 --> 00:02:58,630 ‫- دنج و صمیمی. عجب فکری... ‫- آره، یه شیشۀ دردار 65 00:02:58,630 --> 00:03:01,840 ‫- از شیشه‌های دردار خوشم میاد ‫- الان می‌ریم برات میاریم 66 00:03:01,840 --> 00:03:02,930 ‫آره 67 00:03:12,230 --> 00:03:13,770 ‫سز... 68 00:03:35,710 --> 00:03:37,420 ‫آه! 69 00:04:03,410 --> 00:04:05,820 ‫هی، هی، هی خودتو درگیرش نکن 70 00:04:07,950 --> 00:04:10,000 ‫مردۀ من کوچیکترین مشکلی هست ‫که داری 71 00:04:10,000 --> 00:04:12,790 ‫در ضمن، دستات رو از سینه‌هام بکش 72 00:04:14,000 --> 00:04:22,790 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 73 00:04:22,790 --> 00:04:30,790 دیجی موویز در شبکه‌های اجتماعی @DigiMoviez 74 00:05:00,883 --> 00:05:05,179 « این قسمت: دروازه‌های بهشت » ‫ [فصل چهارم، قسمت دوم] 75 00:05:05,179 --> 00:05:09,701 ترجمه از: حـسـیـن هـیـدن Hidden 76 00:05:09,890 --> 00:05:13,180 ‫وای خدای، روی کل بدن منم هست! 77 00:05:13,180 --> 00:05:15,350 ‫حالا دقیقاً هم هفته‌ای این اتفاق افتاده ‫که خشکشوییـم قیمت‌هاش رو برده بالا 78 00:05:15,350 --> 00:05:19,360 ‫الیور، میشه سز رو نتکونی روی زمین ‫و مسیر گلوله رو در بیاری؟ 79 00:05:19,360 --> 00:05:21,860 ‫اوه آره، شرمنده، شرمنده. ‫خیلی خب. باشه 80 00:05:21,860 --> 00:05:25,490 ‫پس اگه اونجا جایی باشه ‫که سز تیر خورده 81 00:05:25,490 --> 00:05:28,240 ‫پس جایی که تیرانداز بوده، میشه... 82 00:05:28,240 --> 00:05:29,740 ‫آپارتمانی که اون گوشه‌ست 83 00:05:29,740 --> 00:05:31,700 ‫اما اگه 84 00:05:31,700 --> 00:05:33,950 ‫اینجا تیرخورده باشه و بعدش افتاده باشه چی؟ 85 00:05:34,370 --> 00:05:37,000 ‫خب اینطوری محل تیرانداری میشه... 86 00:05:37,000 --> 00:05:39,330 ‫- پنجرۀ کناریـش ‫- خیلی خب! 87 00:05:39,330 --> 00:05:41,130 ‫دست‌هام تمیز شدن 88 00:05:41,130 --> 00:05:43,050 ‫سز هم توی شیشه‌ست 89 00:05:43,050 --> 00:05:44,170 ‫توی این اتاق نه 90 00:05:44,590 --> 00:05:46,090 ‫می‌زارمـش درست اینجا 91 00:05:46,090 --> 00:05:47,760 ‫خیلی خب، نه وایسا! 92 00:05:47,760 --> 00:05:49,300 ‫اینجا بهتره 93 00:05:49,300 --> 00:05:51,680 ‫سز عاشق نشستن روی کابینت بود 94 00:05:51,680 --> 00:05:53,060 ‫پس این قطعاً... 95 00:05:53,060 --> 00:05:54,560 ‫مگراینکه بزارمـش اینـ... 96 00:05:54,560 --> 00:05:57,140 ‫نه، همون خوبـه. ‫این قطعاً خوبـه 97 00:05:57,140 --> 00:05:59,810 ‫چون وقتـش رسیده که ‫طبق روند پیش بریم 98 00:05:59,810 --> 00:06:01,150 ‫بیایید زنگ بزنیم پلیس 99 00:06:01,150 --> 00:06:03,360 ‫- وایسا! وایسا ‫- صبر کن! آخه... 100 00:06:03,360 --> 00:06:06,900 ‫- آره، کاری که باید بکنی رو بکن ‫- هرچی که لازمـه 101 00:06:06,900 --> 00:06:09,280 ‫هرطور راحتی چارلز. ‫فقط فکر کردیم 102 00:06:09,280 --> 00:06:12,280 ‫شاید باید قبل از این که کل ساختمان 103 00:06:12,280 --> 00:06:14,790 ‫به محاصره در بیاید 104 00:06:14,790 --> 00:06:16,830 ‫با چند نفری صحبت بکنیم 105 00:06:19,170 --> 00:06:22,130 ‫خب، تا اینجا چی می‌دونیم؟ 106 00:06:22,130 --> 00:06:25,840 ‫خب، پس سز اومد بالا دنبال شراب 107 00:06:25,840 --> 00:06:28,680 ‫یه جای گلوله توی شیشه‌ست 108 00:06:28,680 --> 00:06:31,140 ‫و مقداری خرده شیشه پایین ‫پنجره پیدا کردم 109 00:06:31,140 --> 00:06:33,810 ‫پس به نظر گلوله وارد شده، نه خارج 110 00:06:33,810 --> 00:06:37,180 ‫و همچنین سگ جسدیاب هوارد ‫فکر می‌کنه یه جسد تقریباً اینجا بوده 111 00:06:37,180 --> 00:06:38,810 ‫و بعد کشیده شده به سمت مجرای تخلیه زباله 112 00:06:38,810 --> 00:06:40,940 ‫توسط شخصی که به آپارتمانت ‫دسترسی داشته 113 00:06:40,940 --> 00:06:42,860 ‫که این خیلی ترسناکـه 114 00:06:42,860 --> 00:06:45,860 ‫و می‌دونیم که سز رو داخل ‫زباله سوز پیدا کردیم 115 00:06:45,860 --> 00:06:47,690 ‫سز بیچاره 116 00:06:47,690 --> 00:06:48,780 ‫سز بیچاره 117 00:06:48,780 --> 00:06:51,700 ‫کاش می‌تونستم چیزی اضافه کنم، ‫اما من فقط یه علامت 118 00:06:51,700 --> 00:06:54,870 ‫از وضعیت رو به افول مغز تو هستم، پس... 119 00:06:55,490 --> 00:06:58,000 ‫گلوله از برج سمت غرب شلیک شده 120 00:06:58,000 --> 00:07:00,620 ‫احتمالاً جایی در طبقۀ چهاردهم 121 00:07:00,620 --> 00:07:03,170 ‫اما باید بفهمیم که جسد ‫دقیقاً کجا بوده 122 00:07:03,170 --> 00:07:04,840 ‫تا متوجه بشیم دقیقاً کدوم واحد 123 00:07:04,840 --> 00:07:08,260 ‫می‌تونیم "لومینول" بزنیم روی زمین! ‫می‌تونم یه بطری ازش سفارش بدم 124 00:07:08,260 --> 00:07:09,340 ‫آره! 125 00:07:09,340 --> 00:07:12,010 ‫اونوقت لومینول چی هست خوره‌های قتل قشنگم؟ 126 00:07:12,010 --> 00:07:14,430 ‫یه نوع مواد شیمیایی هست که باعث میشه ‫خون توی تاریکی بدرخشـه 127 00:07:14,430 --> 00:07:18,100 ‫همینطور بقیه مایعات بدن. ‫من همینطوری فهمیدم که 128 00:07:18,100 --> 00:07:20,390 ‫کارگرای ساختمانی توی آپارتمان قدیمیم چکارا که نمی‌کردن 129 00:07:20,390 --> 00:07:21,650 ‫اُه! 130 00:07:21,650 --> 00:07:24,900 ‫متوجه نمیشم. آخه کی دنبال کشتن سز بوده؟ همه عاشقـش هستن 131 00:07:25,570 --> 00:07:27,940 ‫خب، یادت باشه 132 00:07:27,940 --> 00:07:30,990 ‫تیرانداز داخل ساختمان آرکونیا بوده 133 00:07:30,990 --> 00:07:33,530 ‫و تمرکزش روی آپارتمان تو بوده 134 00:07:33,530 --> 00:07:36,580 ‫و به شخصی شلیک کردن که ‫مثل تو لباس پوشیده بوده 135 00:07:36,580 --> 00:07:38,080 ‫و داخل آشپزخونه‌ات بوده 136 00:07:38,080 --> 00:07:39,500 ‫می‌دونی که یعنی چی! 137 00:07:39,500 --> 00:07:41,710 ‫می‌دونم یعنی چی! 138 00:07:41,710 --> 00:07:43,330 ‫فکر می‌کنید من هدف بودم؟ 139 00:07:43,330 --> 00:07:44,630 ‫این مهملـه! 140 00:07:44,630 --> 00:07:48,260 ‫با توجه به مجلات، من هشتمین پلیس تلویزیونی ‫مورد علاقه مردم بودم! 141 00:07:48,260 --> 00:07:50,130 ‫سال 1989 142 00:07:50,130 --> 00:07:51,260 ‫سال 1991 143 00:07:51,260 --> 00:07:52,340 ‫همم 144 00:07:52,760 --> 00:07:55,720 ‫خب پر واضح هست که سز درگیر یه چیز عجیب بوده 145 00:07:55,720 --> 00:07:58,890 ‫این یادداشت‌ها که داخل ساختمانـش ‫پیدا کردیم رو چی می‌گید؟ 146 00:07:58,890 --> 00:08:01,600 ‫حتماً... ببینید، ببینید. ‫"تولۀ مریض" 147 00:08:01,600 --> 00:08:03,690 ‫توی این یکی یه سری عدد تصادفی نوشته 148 00:08:03,690 --> 00:08:05,730 ‫- آره ‫- دودناف 149 00:08:06,610 --> 00:08:08,440 ‫اصلاً نمی‌فهمم یعنی چی 150 00:08:09,610 --> 00:08:12,910 ‫نگاه به چارلز 151 00:08:12,910 --> 00:08:16,280 ‫فرضیه سازی کردن در اولین قدم‌های تحقیق، اشتباهـه 152 00:08:16,280 --> 00:08:18,040 ‫نزار برن روی مخـت 153 00:08:18,040 --> 00:08:19,200 ‫اگه تو هدف بودی 154 00:08:19,200 --> 00:08:20,830 ‫معنیـش این میشه که من ‫بخاطر تو کشته شدم 155 00:08:20,830 --> 00:08:23,420 ‫که عذاب وجدانـش، از پا درت میاره 156 00:08:23,420 --> 00:08:25,000 ‫نمی‌دونیم کی هدف بوده! 157 00:08:27,790 --> 00:08:28,920 ‫ببین... 158 00:08:28,920 --> 00:08:31,970 ‫رفیق، شاید باید یه لیست از آدم‌هایی 159 00:08:31,970 --> 00:08:35,180 ‫که از تو و سز متنفر بودن درست کنیم 160 00:08:35,180 --> 00:08:38,140 ‫شاید اگه با سز شروع کنیم ‫سریعتر پیش بره 161 00:08:38,140 --> 00:08:39,640 ‫آه... 162 00:08:39,640 --> 00:08:42,850 ‫سز با جَن قرار می‌گذاشت، ‫یک قاتل محکوم شده 163 00:08:42,850 --> 00:08:45,190 ‫و سز گفت که باید با جن بهم بزنـه 164 00:08:45,190 --> 00:08:48,150 ‫و می‌دونیم که جن با کسایی که ‫باهاش بهم می‌زنن چیکار می‌کنـه 165 00:08:48,150 --> 00:08:50,480 ‫خیلی خب، اما جن توی زندانـه 166 00:08:50,480 --> 00:08:52,950 ‫و توام باهاش بهم زدی 167 00:08:53,450 --> 00:08:55,820 ‫درسته. الان زنگ می‌زنم به پلیس 168 00:08:55,820 --> 00:08:58,080 ‫یک هفته گذشته و شونۀ چپ ‫و زانوی بلغارستانیـش 169 00:08:58,080 --> 00:08:59,620 ‫هنوز هم داخل زباله سوز هستن 170 00:09:01,870 --> 00:09:03,870 ‫پلیس. آیا در معرض خطر جدی هستند؟ 171 00:09:03,870 --> 00:09:05,920 ‫نــه! ‫هیچ مدرکی دال بر این وجود نداره! 172 00:09:05,920 --> 00:09:08,130 ‫خیلی خب، پس لطفاً صبر کنید 173 00:09:08,130 --> 00:09:09,710 ‫ممنون که با پلیس تماس گرفتید 174 00:09:09,710 --> 00:09:13,300 ‫تعداد 68 نفر در صف انتظار ‫جلوی شما هستند 175 00:09:13,300 --> 00:09:15,050 ‫شصت و هشت! 176 00:09:15,050 --> 00:09:19,510 ‫خیلی خب، به نظر می‌رسه که ‫شهر پرشکوه‌مون بهمون یکم وقت داده 177 00:09:19,510 --> 00:09:22,220 ‫چرا در این فرصت از چیزهایی که ‫درمورد ساکنین 178 00:09:22,220 --> 00:09:23,980 ‫برج غربی می‌دونی صحبت نکنیم؟ 179 00:09:24,980 --> 00:09:26,230 ‫آه... 180 00:09:27,100 --> 00:09:30,110 ‫غربی‌ها 181 00:09:31,150 --> 00:09:33,650 ‫اونا غیر عادی و عجیب هستن 182 00:09:33,650 --> 00:09:35,240 ‫گوشه گیر هستن 183 00:09:35,240 --> 00:09:36,490 ‫اجاره نشین هستن 184 00:09:37,280 --> 00:09:38,660 ‫لازم نیست با این لحن بگی 185 00:09:38,660 --> 00:09:40,950 ‫آره پیرمرد، همه مثل شما موقعی که 186 00:09:40,950 --> 00:09:43,830 ‫قیمت آپارتمان مفت بود ‫به دنیا نیومده بودن 187 00:09:43,830 --> 00:09:45,500 ‫من الان حاضرم سر اجاره کردن آپارتمان، ‫یکی رو بکشم 188 00:09:45,500 --> 00:09:49,040 ‫خیلی خب چارلز. ‫درمورد غربی‌ها بهمون بگو 189 00:09:49,750 --> 00:09:52,590 ‫فقط محض صحبت کردن بگو ‫که چرا ممکنـه اونا 190 00:09:52,590 --> 00:09:54,210 ‫بخوان که تو بمیری 191 00:09:54,210 --> 00:09:55,880 ‫جوِ چپ چپ نگاه کن، اونجا زندگی می‌کنـه 192 00:09:56,970 --> 00:09:58,590 ‫به نظر پر از کینه‌ست 193 00:09:58,590 --> 00:10:00,600 همیشه نگاهـش اینجاست 194 00:10:00,600 --> 00:10:03,020 ‫و بهم چپ چپ نگاه می‌‌کنـه 195 00:10:04,560 --> 00:10:05,560 ‫آه 196 00:10:05,560 --> 00:10:07,850 ‫اونا هم خانوادۀ سسـی هستن 197 00:10:07,850 --> 00:10:10,520 ‫همیشۀ خدا دارن یه چیز 198 00:10:10,520 --> 00:10:12,610 ‫سس مانند رو هم می‌زنن 199 00:10:12,610 --> 00:10:14,860 ‫و اینجا رو نگاه می‌کنن 200 00:10:14,860 --> 00:10:17,780 ‫سه‌تا آدم، با کلی قابلمه 201 00:10:17,780 --> 00:10:20,490 ‫همیشه درحال هم زدن 202 00:10:20,490 --> 00:10:23,700 ‫آیا آن‌ها درحال هم زدن ‫راز یک قتل هستند؟ 203 00:10:23,700 --> 00:10:25,580 ‫اون یکی هم عجیب‌ترینـش هست 204 00:10:25,580 --> 00:10:27,920 ‫مرد همیشۀ خدا کریسمسی 205 00:10:27,920 --> 00:10:30,130 ‫یه مرد خوشتیپ و همیشه درحال ورزش کردن 206 00:10:30,130 --> 00:10:33,090 ‫هیچ وقت دکور کریسمس رو عوض نمی‌کنـه 207 00:10:33,090 --> 00:10:36,170 ‫تمام طول سال بافت کریسمسی می‌پوشه 208 00:10:36,880 --> 00:10:39,550 ‫اون یکی رو بیشتر از بقیه بهش اشراف دارم 209 00:10:39,550 --> 00:10:43,350 اون آپارتمان که هیچوقت ‫پرده‌هاش رو نمی‌کشه 210 00:10:44,310 --> 00:10:47,140 ‫گاهی خاموش و روشن شد چراغ‌ها رو ‫از لای پرده تشخیص میدم 211 00:10:47,140 --> 00:10:49,140 ‫اما هیچ وقت هیچ شخصی رو نمی‌بینم 212 00:10:50,100 --> 00:10:51,480 ‫جالبـه 213 00:10:51,480 --> 00:10:53,940 ‫خیلی خب بیایید قبل از رسیدن پلیس‌ها ‫این اطراف یه سرکی بکشیم 214 00:10:53,940 --> 00:10:56,780 ‫فکر می‌کنم باید بریم داخل خیابون ‫تا به در ورودی اون ساختمان برسیم، درسته؟ 215 00:10:56,780 --> 00:10:59,660 ‫درسته. بعد از این که یکی از غربی‌ها ‫یه فاحشه خونه توی ساختمانـش راه انداخت 216 00:10:59,660 --> 00:11:01,280 ‫از آرکونیا جداش کردن 217 00:11:01,280 --> 00:11:02,570 ‫چه فاحشه خونۀ خوبی هم بود 218 00:11:03,490 --> 00:11:06,870 ‫خیلی خب چارلز، وقتی که پلیس جواب داد ‫بهمون پیام بده 219 00:11:06,870 --> 00:11:08,250 ‫واو، واو، واو! 220 00:11:08,250 --> 00:11:11,170 ‫سز بدلکار من بود. ‫منم می‌خوام توی تحقیق باشم 221 00:11:11,170 --> 00:11:12,630 ‫ببین 222 00:11:12,630 --> 00:11:16,000 ‫می‌دونم که نمی‌دونیم چه کسی هدف بوده 223 00:11:16,000 --> 00:11:17,670 ‫اما صرفاً جهت امنیت 224 00:11:17,670 --> 00:11:19,930 ‫چرا از اینجا کمک‌مون نکنی؟ 225 00:11:19,930 --> 00:11:23,010 ‫با بستن پرده‌ها و منتظر موندن 226 00:11:23,010 --> 00:11:26,640 ‫یه تخته قتل جدید طراحی کن. ‫لومینول سفارش بده 227 00:11:26,640 --> 00:11:29,560 ‫لومینول! ‫سفارش 228 00:11:29,560 --> 00:11:31,940 ‫تاحالا انقد تکنیکی عمل نکرده بودیم 229 00:11:33,400 --> 00:11:36,730 ‫اتفاقیه که افتاده و ممکنه بخوایم دوباره شروع کنیم 230 00:11:41,820 --> 00:11:42,820 ‫هی! 231 00:11:42,820 --> 00:11:44,740 ‫دارید می‌فرستیدم پی نخود سیاه! 232 00:11:44,740 --> 00:11:48,620 ‫چارلز، کاری که قراره بکنی خیلی مهمه. ‫ازت می‌خوایم که این داخل در امان باشی 233 00:11:48,620 --> 00:11:49,870 ‫- و صبر کنی ‫- آره 234 00:11:49,870 --> 00:11:51,500 ‫- برای کمک کردن حتماً لازم نیست بیای بیرون ‫- درسته 235 00:11:51,500 --> 00:11:53,380 حالا بماند که اونا سعی کردن توی همین آپارتمان ‫بهت شلیک کنن 236 00:11:53,380 --> 00:11:55,250 ‫من هدف نبودم! 237 00:11:56,420 --> 00:11:58,340 ‫معلومه که نبودی! 238 00:11:58,340 --> 00:12:01,090 ‫اما قفل دوم در رو هم بنداز. ‫قاتل ممکنه کلید داشته باشه 239 00:12:01,090 --> 00:12:02,720 ‫دوستت داریم رفیق 240 00:12:02,720 --> 00:12:04,600 ‫همینطوره 241 00:12:04,600 --> 00:12:06,680 باید می‌گفتمـش 242 00:12:11,230 --> 00:12:12,730 ‫چارلز، قفل دوم 243 00:12:16,690 --> 00:12:19,650 ‫خیلی خب، داره با توهماتـش حرف می‌زنه 244 00:12:19,650 --> 00:12:21,990 ‫منم قبلاً با چند نفر که ‫مُرده بودن حرف می‌زدم 245 00:12:21,990 --> 00:12:24,910 ‫منم یک دفعه یه رقص به سبک فاسی ‫توی ذهنـم ساختم، رقصنده‌ها هم تو و چارلز بودید ‫[فاسی یک کارگردان معروف] 246 00:12:24,910 --> 00:12:27,490 ‫- البته توی تصوراتـم پاهاتون قنشگ‌تر بود ‫- هی، اون چیـه؟ 247 00:12:27,910 --> 00:12:29,040 ‫"جلسۀ امشب ساختمان 248 00:12:29,040 --> 00:12:31,710 ‫نباید اجازه بدهیم که ساختمان 249 00:12:31,710 --> 00:12:33,210 ‫بخاطر فیلمبرداری یک فیلم هالیوودی ‫اشغال شود" 250 00:12:33,210 --> 00:12:35,670 ‫نه، نه، نه. ‫این فیلم باید ساخته بشه 251 00:12:35,670 --> 00:12:39,670 ‫این تنها راهی هست که می‌تونم ‫دوست دختر سکسی و موفقـم رو نگه دارم 252 00:12:39,670 --> 00:12:43,090 ‫تازه می‌دونستی که هم‌بازی لورتا ‫توی اینترنت بخاطر چیزی 253 00:12:43,090 --> 00:12:45,970 ‫به اسم "جان هم در موقعیت شلواری" معروفـه؟ ‫[اشاره به عکسی که از جان هم منتشر شد ‫و توی عکس، آلتـش از زیر شلوار مشخص بود] 254 00:12:45,970 --> 00:12:48,560 ‫آره می‌دونم، ‫یه عصر بارونی رو کامل 255 00:12:48,560 --> 00:12:50,640 ‫توی اینترنت محو عکس‌ها بودم 256 00:12:50,640 --> 00:12:52,180 ‫مستند دروازه‌های بهشت 257 00:12:52,180 --> 00:12:53,980 ‫تاحالا دیدینـش؟ ‫داخل اون مستند، اولین باری بود که 258 00:12:53,980 --> 00:12:56,360 ‫آدم‌هایی رو دیدم که واقعاً ‫خودشون بودن 259 00:12:56,360 --> 00:12:58,820 ‫و واقعاً هم شخصیت‌های ارزشمندی بودن 260 00:12:58,820 --> 00:13:01,940 ‫مستنده درمورد قبرستون‌های حیوانات خانگی بود 261 00:13:01,940 --> 00:13:04,070 ‫اما همراه با.. 262 00:13:04,070 --> 00:13:07,450 ‫کلی حرف‌های مزخرف هستی گرایانه ‫درمورد زندگی پس از مرگ 263 00:13:07,910 --> 00:13:10,330 ‫و نه برای مرگ، من واقعاً... 264 00:13:10,330 --> 00:13:12,540 ‫تو صدها دفعه توی فیلم‌ها بودی 265 00:13:12,540 --> 00:13:15,080 ‫و تنها شکلی که صورتت به خاطر ها می‌مونـه 266 00:13:15,080 --> 00:13:16,420 ‫با این مستند قدیمی هست 267 00:13:16,420 --> 00:13:18,290 ‫خب... 268 00:13:18,290 --> 00:13:21,550 ‫بودن توی فیلم‌ها تنها راه ‫به خاطر موندن نیست 269 00:13:23,760 --> 00:13:26,720 ‫می‌دونی، حتی اگه هدف تو هم بودی 270 00:13:27,640 --> 00:13:29,850 ‫نباید عذاب وجدان داشته باشی 271 00:13:29,850 --> 00:13:31,350 ‫ماهیت کار من همینـه 272 00:13:31,350 --> 00:13:33,180 ‫من فدای بازیگرم میشم 273 00:13:38,270 --> 00:13:40,860 ‫فقط دارن سعی می‌کنن که من رو بترسونـن 274 00:13:40,860 --> 00:13:42,690 ‫من قرار نیست از آپارتمان خودم بترسـ... 275 00:13:46,780 --> 00:13:48,030 ‫کمد 276 00:13:48,870 --> 00:13:51,370 ‫نمی‌دونم چرا دارم بهت اینا رو میگم. ‫من فقط ناخودآگاهـت هستم 277 00:13:52,870 --> 00:14:04,260 «دیجــــی موویـــــز» 278 00:14:06,260 --> 00:14:07,260 ‫سلام چارلز 279 00:14:11,720 --> 00:14:14,020 ‫بلی. ‫واقعیـه 280 00:14:19,690 --> 00:14:22,820 ‫واو... ‫برج غربی 281 00:14:24,440 --> 00:14:28,070 ‫در گوشه‌ای از این دوزخ، ‫لانۀ یک عنکبوت پنهان شده 282 00:14:28,070 --> 00:14:31,200 ‫خب، این تنها شانسمون هست که مردم رو 283 00:14:31,200 --> 00:14:34,160 ‫قبل از این که پلیس همه رو خبر کنـه ‫ملاقات بکنیم 284 00:14:34,160 --> 00:14:36,620 ‫پس بیا به چندتا پنجره نگاه بندازیم ‫و گپ بزنیم 285 00:14:36,620 --> 00:14:38,790 ‫- باید دنبال چیزای عجیب بگردیم ‫- باشه، اول همه... 286 00:14:38,790 --> 00:14:41,710 ‫جوِ چپ چپ نگاه کنـه ترسناک 287 00:14:43,500 --> 00:14:46,300 ‫خیلی خب 288 00:14:48,470 --> 00:14:50,760 ‫هی! 289 00:14:50,760 --> 00:14:54,140 ‫شما همون پادکست‌سازهای معروف ‫از برج شرقی هستید 290 00:14:54,140 --> 00:14:57,480 ‫- آره، خودمونیم ‫- سلام، من میبل هستم 291 00:14:57,480 --> 00:14:59,060 ‫نمی‌دونم خبر دارید یا نه 292 00:14:59,060 --> 00:15:01,810 ‫اما قرار هست اینجا یه فیلم ‫بر اساس پادکست ما بسازن 293 00:15:01,810 --> 00:15:04,530 ‫- یه فیلم؟ ‫- آره، بازیگرای معروفی داره. خیلی هیجان انگیزه 294 00:15:04,530 --> 00:15:06,860 ‫واسه همین دنبال لوکیشن‌های احتمالی ‫برای تیربرداری هستیم 295 00:15:06,860 --> 00:15:09,070 ‫- فیلم! فیلمبرداری ‫- درسته 296 00:15:09,070 --> 00:15:11,320 ‫با دوربین. ‫اون تیر رو فراموش کن 297 00:15:11,320 --> 00:15:12,410 ‫آره 298 00:15:12,410 --> 00:15:14,540 ‫به همین خاطر علاقه‌ای دارید ‫که آپارتمانـتون رو، نشون ما بدید؟ 299 00:15:14,540 --> 00:15:17,540 ‫اوه آره! ‫من عاشق فیلم‌ها هستم! 300 00:15:17,540 --> 00:15:20,250 ‫هرچی بخواید نشون‌تون میدم. ‫بیایید داخل! 301 00:15:22,630 --> 00:15:24,210 ‫وینس فیش هستم 302 00:15:24,210 --> 00:15:27,380 ‫باید بابت چشم بند منو ببخشید 303 00:15:27,380 --> 00:15:29,800 ‫ورم چشمی مقاوم به انتی بیوتیک دارم 304 00:15:29,800 --> 00:15:32,800 ‫بین چشم‌هام جابجا میشه 305 00:15:32,800 --> 00:15:34,640 ‫هی اینور اونور میشه 306 00:15:34,640 --> 00:15:37,390 ‫عین این می‌مونه که یه ویروس ‫داره لی لی بازی می‌کنـه! 307 00:15:37,390 --> 00:15:39,430 ‫باید کمپرس بزارم روش 308 00:15:39,430 --> 00:15:41,520 ‫اما دوست ندارم زیر دستم حسـش کنم 309 00:15:41,520 --> 00:15:44,860 ‫چون بدجوری واگیر داره، خب؟ 310 00:15:44,860 --> 00:15:46,610 ‫واسه همین با این سیستم جلو میرم! 311 00:15:46,610 --> 00:15:48,650 ‫- ورم چشم. آره ‫- چه فکر خوبی کردید 312 00:15:48,650 --> 00:15:50,740 ‫اشکالی نداره از پنجره‌تون ‫یه نگاه به بیرون بندازیم 313 00:15:50,740 --> 00:15:52,870 ‫تا ببینیم زاویه‌ی خوبی به ‫ساختمان شرقی داره یا نه؟ 314 00:15:52,870 --> 00:15:54,620 ‫آره، آره بیاید! 315 00:15:54,620 --> 00:15:58,160 ‫آره، از اینجا زاویه دید خوبی دارید 316 00:15:58,620 --> 00:16:00,710 ‫همه خیلی کوچک به نظر می‌رسن 317 00:16:00,710 --> 00:16:02,880 ‫می‌تونید حتی تظاهر کنید ‫که آدم نیستن 318 00:16:02,880 --> 00:16:06,040 ‫فقط یه مشت مورچه کوچولوئن ‫که می‌تونید لهشون کنید! 319 00:16:06,040 --> 00:16:07,960 ‫لهشون کنید! 320 00:16:07,960 --> 00:16:10,220 ‫اما به خونۀ تو دید دارم، الیور 321 00:16:10,840 --> 00:16:12,220 ‫اونجا توی طبقه ده 322 00:16:12,220 --> 00:16:14,390 ‫و میبل... 323 00:16:14,390 --> 00:16:16,970 ‫قبلاً توی طبقه دوازده بودی و... 324 00:16:17,890 --> 00:16:19,020 ‫اونجا خونۀ دوستتون هست 325 00:16:20,770 --> 00:16:22,850 ‫چخبر ازش و اون املت‌های تنهاییش؟ 326 00:16:22,850 --> 00:16:24,350 ‫راستی چرا همش زل می‌زنه به اینجا؟ 327 00:16:24,980 --> 00:16:27,900 ‫کی از کار بقیه خبر داره آخه 328 00:16:27,900 --> 00:16:30,070 ‫بهرحال از اینجا نمیشه فیلمبرداری کرد 329 00:16:30,070 --> 00:16:32,650 ‫چون پنجره‌ها قفل شدن 330 00:16:35,530 --> 00:16:37,120 ‫اوه... 331 00:16:37,120 --> 00:16:39,240 ‫چه بد 332 00:16:39,240 --> 00:16:42,710 ‫آره. حتماً تصورش برای شما ‫شرقی‌ها سخته 333 00:16:42,710 --> 00:16:44,790 ‫شما همیشه پنجره‌تون رو باز می‌کنید 334 00:16:44,790 --> 00:16:47,250 ‫و هوای تازه میاد داخل 335 00:16:47,250 --> 00:16:50,260 ‫بگذریم! من دارم میرم خونۀ همسایه‌ها ‫تا یکم با هم "اوه هل" بازی کنیم [اوه لعنت] 336 00:16:50,260 --> 00:16:53,630 ‫پس اگه بخواید می‌تونید بیایید ‫که خونۀ اونا رو هم ببینید 337 00:16:53,630 --> 00:16:55,140 ‫- آره ‫- عالی میشه 338 00:16:55,140 --> 00:16:57,720 ‫- خیلی دوست داریم ‫- آره، چه خفن! دوستای جدید! 339 00:17:02,020 --> 00:17:04,600 ‫عقب! ‫عقب وایسا 340 00:17:04,600 --> 00:17:06,650 ‫چطوری از زندون اومدی بیرون؟ 341 00:17:06,650 --> 00:17:08,770 ‫با ترکیب چندتا ترفند پارکور که ‫سز بهم یاد داد 342 00:17:08,770 --> 00:17:11,320 ‫و بکارگیری روان‌جنسی 343 00:17:11,320 --> 00:17:14,400 ‫نمی‌خوام با جزئیاتـش حوصله‌ات رو سر ببرم 344 00:17:14,400 --> 00:17:16,740 ‫خب، من که حوصله‌ام سر نرفته 345 00:17:16,740 --> 00:17:19,160 ‫و خیلی ممنون بابت راهروهای پنهایی که 346 00:17:19,160 --> 00:17:20,830 ‫توی فصل دوم پادکست بهشون اشاره کردید 347 00:17:20,830 --> 00:17:22,120 ‫خیلی کمکـم کردن 348 00:17:22,120 --> 00:17:24,370 ‫چارلز! ‫انقد وول نخور! 349 00:17:27,420 --> 00:17:28,960 ‫نیومدم که بکشمـت 350 00:17:29,500 --> 00:17:31,960 ‫زدم بیرون چون نگران سز بودم 351 00:17:31,960 --> 00:17:33,880 ‫نگران سز؟ ‫چرا؟ 352 00:17:33,880 --> 00:17:36,220 ‫هفتۀ پیش بهم زنگ زد ‫سرحال به نظر نمی‌رسید 353 00:17:36,220 --> 00:17:38,100 ‫از اون موقع دیگه خبری ازش ندارم 354 00:17:38,100 --> 00:17:39,180 ‫تو داری؟ 355 00:17:39,180 --> 00:17:41,140 ‫ممنون که با پلیس تماس گرفتید 356 00:17:41,140 --> 00:17:43,430 ‫32 نفر در صف انتظار جلوی شما هستند 357 00:17:44,430 --> 00:17:45,940 ‫چارلز 358 00:17:46,600 --> 00:17:48,560 ‫چرا به پلیس زنگ زدی؟ 359 00:17:48,560 --> 00:17:51,820 ‫- اگه نکشیـم بهت میگم ‫- اگه بهم نگی می‌کشمت 360 00:17:52,650 --> 00:17:53,900 ‫تو بُردی 361 00:17:55,200 --> 00:17:57,200 ‫اوه 362 00:17:58,200 --> 00:18:00,200 ‫راستی می‌خواستم اینا رو بشورم 363 00:18:07,210 --> 00:18:10,000 ‫ما اینجا بیشتر مثل یک خانواده هستیم 364 00:18:10,000 --> 00:18:11,880 ‫می‌دونید، شاید اینجا ساختمان‌ها کوچیکتر باشن 365 00:18:11,880 --> 00:18:14,090 ‫اما قلب‌ها بزرگترن 366 00:18:14,090 --> 00:18:16,630 ‫اصلاً شاید واسه همین باشه ‫که ورم قلبی دارم 367 00:18:18,680 --> 00:18:21,100 ‫اینز! 368 00:18:21,100 --> 00:18:24,140 ‫مهمون داریم! 369 00:18:25,230 --> 00:18:27,730 ‫گوشت تازه! 370 00:18:27,730 --> 00:18:28,850 ‫ها! 371 00:18:28,850 --> 00:18:31,060 ‫- بیایید داخل ‫- زودباشید 372 00:18:31,060 --> 00:18:34,860 ‫یالا. یالا 373 00:18:34,860 --> 00:18:37,240 ‫- سلام ‫- سلام! سلام 374 00:18:39,320 --> 00:18:42,660 ‫- آلفونسو! میرا! ‫- آره، مامی؟ 375 00:18:42,660 --> 00:18:43,950 ‫لبخند بزن 376 00:18:43,950 --> 00:18:45,790 ‫می‌خوان باهامون "اوه هل" بازی کنن 377 00:18:45,790 --> 00:18:47,330 ‫اوه! 378 00:18:47,330 --> 00:18:49,880 ‫چه خوب که بلاخره می‌بینیم‌تون 379 00:18:49,880 --> 00:18:52,210 ‫مگه نه؟ ‫ملاقات برج‌ها 380 00:18:52,210 --> 00:18:54,300 ‫چرا زودتر این کار رو نکردیم؟ 381 00:18:54,300 --> 00:18:57,170 ‫- مامانـم دوست داشت دوستتون رو هم میاوردید ‫- آنا! 382 00:18:57,170 --> 00:18:58,550 ‫البته راست میگه‌ها 383 00:18:58,550 --> 00:19:02,100 ‫اینز عاشق برازوز هست 384 00:19:02,100 --> 00:19:03,180 ‫آه... 385 00:19:03,180 --> 00:19:04,930 ‫نه جدی میگم. ‫اولی که اومدیم اینجا 386 00:19:04,930 --> 00:19:07,680 توی حیاط دیدش، ‫و تقریباً خودشو خیس کرد 387 00:19:07,680 --> 00:19:11,150 ‫دلـم می‌خواست بزنـم اون ‫یارو رو بترکونـم، می‌دونید؟ 388 00:19:11,150 --> 00:19:14,150 ‫حتماً سال‌ها زندگی کردن در مجاور 389 00:19:14,150 --> 00:19:16,030 ‫خونۀ کراش زنـت، خیلی خسته، هان؟ 390 00:19:16,030 --> 00:19:18,360 ‫مخصوصاً وقتی زنـت موقع آشپزی ‫سوتین حجم دهنده می‌پوشـه 391 00:19:18,360 --> 00:19:21,910 ‫به من چه که برازوز دوست داره ‫من رو موقع سس درست کردن تماشا کنـه؟ 392 00:19:21,910 --> 00:19:23,950 ‫مامان! ‫باید از اینجا برم 393 00:19:23,950 --> 00:19:25,490 ‫خیلی خب، زود زود. ‫بیایید شروع کنیم 394 00:19:25,490 --> 00:19:27,750 ‫عاشق این بازی میشید 395 00:19:27,750 --> 00:19:29,580 ‫اما مراقب باشید 396 00:19:29,580 --> 00:19:32,670 ‫یکمـی خطرناکـه 397 00:19:36,130 --> 00:19:39,720 ‫آها! 398 00:19:39,720 --> 00:19:41,340 ‫خب؟ 399 00:19:41,340 --> 00:19:43,680 ‫نظرتون در مورد اوه هل چیـه؟ 400 00:19:43,680 --> 00:19:47,720 ‫خب جذابـه. ‫یکـم هم گیج کننده‌ست 401 00:19:47,720 --> 00:19:50,560 ‫منو یاد بازی هولناکِ "پینوکله" می‌ندازه 402 00:19:50,560 --> 00:19:54,150 ‫که یبار بار فرانک لانگلا شگفت انگیز ‫بازی کردم، کسی که... 403 00:19:54,150 --> 00:19:55,650 ‫خیلی از بازی خوشش اومده 404 00:19:55,650 --> 00:19:57,400 ‫خب میبل، تونستی به حداقل امتیاز برسی؟ 405 00:19:57,400 --> 00:19:58,900 ‫فکر نمی‌کنم 406 00:19:58,900 --> 00:20:01,570 ‫واقعاً دلم‌ می‌خوادها 407 00:20:01,570 --> 00:20:03,490 ‫چرا انقد درگیرش شدم؟ 408 00:20:03,490 --> 00:20:04,870 ‫خیلی اعتیادآور ـه 409 00:20:04,870 --> 00:20:07,870 ‫شرط می‌بندم که دوستت‌تون ‫آقای ساوج عاشقـش میشه 410 00:20:07,870 --> 00:20:10,370 ‫اون "مجوز موقت" منـه. می‌دونی ‫[برخی از زوج‌ها قراری می‌زارن که هرکدوم ‫یکبار خارج از ازدواج می‌تونن با شخصی رابطه داشته باشن] 411 00:20:10,370 --> 00:20:12,370 ‫و خب این رابطه هم نباید با 412 00:20:12,370 --> 00:20:14,750 ‫هرکی که از راه رسید باشه 413 00:20:14,750 --> 00:20:16,090 ‫یا مثلاً 414 00:20:16,090 --> 00:20:19,050 ‫هرکی که مثه خر با اون صورت تخمیـش ‫از پنجره نگاهـت می‌کنـه 415 00:20:19,050 --> 00:20:21,340 ‫پدر، بیخیال این برازوز شو 416 00:20:21,340 --> 00:20:23,510 ‫یارو پوکی استخوان داره. ‫مامان لهـش می‌کنـه 417 00:20:23,510 --> 00:20:26,310 ‫تمام سعیـم رو می‌کنم! 418 00:20:26,310 --> 00:20:28,350 ‫حالا کجا با این عجله؟ 419 00:20:28,350 --> 00:20:30,890 .یکم تقویت کننده انرژی می‌خوام ‫چاقو کجاست؟ 420 00:20:30,890 --> 00:20:33,770 ‫روی سینک. ‫تازه تیزش کردم 421 00:20:39,030 --> 00:20:40,320 ‫اهـم 422 00:20:41,150 --> 00:20:43,240 ‫خیلی خب! ‫منم یکی می‌خوام 423 00:20:43,240 --> 00:20:45,700 ‫نمی‌تونی جلو خودتو بگیری! 424 00:20:45,700 --> 00:20:47,280 ‫شوهر خودمی! 425 00:20:58,460 --> 00:21:01,300 ‫توی حموم چخبره؟ 426 00:21:01,300 --> 00:21:04,130 ‫شرمنده. راز غربی‌هاست 427 00:21:04,130 --> 00:21:05,760 ‫یه اسنایپر؟ 428 00:21:08,600 --> 00:21:10,680 ‫اسنایپرها عوضی هستن 429 00:21:11,430 --> 00:21:15,060 ‫چه فایده داره یکی رو بکشی اگه اونقدر ‫بهش نزدیک نباشی که بعدش هرمون‌هات ترشح بشن؟ 430 00:21:15,060 --> 00:21:16,860 ‫بهترین قسمتـش همینـه 431 00:21:16,860 --> 00:21:19,110 ‫یادت میاد، چارلز؟ 432 00:21:21,110 --> 00:21:22,740 ‫واقعاً دوستـش داشتم 433 00:21:24,530 --> 00:21:27,780 ‫ما تقریباً 40 سال با هم کار کردیم 434 00:21:27,780 --> 00:21:29,370 ‫تمام صحنه‌های خطرناک من رو بازی کرد 435 00:21:29,370 --> 00:21:31,580 ‫وقتی می‌رسید به خطرناک‌ترین ‫قسمت فیلمبرداری 436 00:21:31,580 --> 00:21:33,500 ‫و کارگردان داد می‌زد "بی‌حرکت" 437 00:21:33,500 --> 00:21:36,540 ‫و من بی‌حرکت می‌موندم. ‫بعدش سز می‌گفت... 438 00:21:36,540 --> 00:21:39,130 ‫- تعویض ‫- تعویض... 439 00:21:40,000 --> 00:21:43,010 ‫بعد درحال که من نشسته بودم نوشیدنی ‫می‌خوردم یه قایق مردابی از روی اون رد میشد 440 00:21:43,720 --> 00:21:45,680 ‫زیاد نمی‌تونست پروژه بگیره 441 00:21:45,680 --> 00:21:47,760 ‫چون قدش از زن‌های بازیگر ‫معمولاً بلندتر بود 442 00:21:49,600 --> 00:21:53,350 ‫می‌گفت که تو بهش این شانس رو دادی ‫که زندگیـش رو شروع بکنـه 443 00:21:53,350 --> 00:21:54,560 ‫اون دوستت داشت 444 00:21:54,560 --> 00:21:58,110 ‫ای خدا، چرا انقد داره احساسی میشه 445 00:21:58,110 --> 00:22:00,400 ‫بخاطر اون بود که نکشتمـت 446 00:22:00,400 --> 00:22:03,190 ‫با اینکه ساعت‌ها توی ذهنـم رویاپردازیـش کرده بودم 447 00:22:04,320 --> 00:22:06,200 ‫خب، ممنون سز 448 00:22:06,740 --> 00:22:08,240 ‫باید یه پیراهن ازت قرض بگیرم 449 00:22:08,240 --> 00:22:10,160 ‫معز نگهبان ریختـه روی این یکی 450 00:22:14,710 --> 00:22:16,080 ‫مغز نگهبان؟ 451 00:22:16,080 --> 00:22:17,750 ‫جن خودمونِ دیگه 452 00:22:18,710 --> 00:22:19,750 ‫اوه هل! 453 00:22:20,500 --> 00:22:22,420 ‫واو! ‫بهش نیاز داشتم! 454 00:22:27,050 --> 00:22:29,970 ‫- اوه! تو بردی! ‫- اوه! بردم؟ 455 00:22:29,970 --> 00:22:32,640 ‫من بردم! 456 00:22:32,640 --> 00:22:34,100 ‫- جداً؟ ‫- وای خدای من! 457 00:22:34,100 --> 00:22:37,310 ‫- اوه، ندیدم! ‫- خیلی خب رفیق جدیدا 458 00:22:37,310 --> 00:22:40,150 ‫به همین ترتیب تو یک سفر کوچولو ‫به حموم رو به دست آوردی 459 00:22:40,150 --> 00:22:41,770 ‫بزن بریم، رفیق 460 00:22:42,360 --> 00:22:45,280 ‫فکر نمی‌کنم بخوام... 461 00:22:45,280 --> 00:22:48,070 ‫- راستـش میگه، به دستـش آوردی ‫- اولی 462 00:22:49,070 --> 00:22:50,700 ‫اصرار می‌کنم 463 00:22:51,780 --> 00:22:53,910 ‫برو اون تو. ‫برو اون تو 464 00:22:53,910 --> 00:22:56,410 ‫برو اون تو. ‫برو اون تو 465 00:22:56,410 --> 00:22:58,620 ‫- برو اون تو! برو اون تو! ‫- چاقو رو بگیر! 466 00:22:58,620 --> 00:22:59,920 ‫- یالا! ‫- برو اون تو! 467 00:22:59,920 --> 00:23:03,630 ‫برو اون تو! برو اون تو! ‫برو اون تو! 468 00:23:03,630 --> 00:23:06,630 ‫برو اون تو! برو اون تو! 469 00:23:06,630 --> 00:23:09,050 ‫چاقو رو بگیر! 470 00:23:10,930 --> 00:23:13,010 ‫برو اون تو! 471 00:23:14,430 --> 00:23:15,470 ‫اون یه آدمـه؟ 472 00:23:15,970 --> 00:23:18,480 ‫مسخره بازی در نیار. ‫گوشت خوکـه 473 00:23:18,480 --> 00:23:20,850 ‫از پرتغال وارد شده، خیلی خاصـه 474 00:23:22,150 --> 00:23:24,940 !گوشت خوک، میبل ‫گوشت خوک توی حموم هست! 475 00:23:24,940 --> 00:23:27,110 ‫- آره! ‫- برو بگیرش! 476 00:23:27,110 --> 00:23:28,360 ‫خیلی خب! 477 00:23:28,360 --> 00:23:30,200 ‫خیلی خب! 478 00:23:30,200 --> 00:23:33,780 ‫فکر می‌کنم با همه افراد نصف طبقه ‫آشنا شدیم 479 00:23:33,780 --> 00:23:36,790 ‫بجز با مرد کریسمی و اونی که 480 00:23:36,790 --> 00:23:39,710 .درش قفل رمزدار داره ‫کی اونجا زندگی می‌کنـه؟ 481 00:23:39,710 --> 00:23:41,670 ‫اونجا خونۀ دودناف هست 482 00:23:43,250 --> 00:23:44,840 ‫دودناف؟ 483 00:23:44,840 --> 00:23:47,670 ‫می‌دونیم چطوری می‌تونیم باهاش ‫ارتباط برقرار بکنیم؟ 484 00:23:50,630 --> 00:23:52,390 ‫اصلاً فکر نکنم تلفن هم داشته باشه 485 00:23:54,510 --> 00:23:57,100 ‫سز خیلی نگرانـت بود، چارلز 486 00:23:57,100 --> 00:24:00,140 ‫امروز داره دائم بهتر میشه 487 00:24:00,140 --> 00:24:02,190 ‫می‌گفت که حس می‌کنـه یک نفر ‫تو رو زیر نظر داره 488 00:24:02,190 --> 00:24:04,980 ‫داشت اطراف ساختمان رو دنبال ‫اون شخص می‌گشت 489 00:24:04,980 --> 00:24:07,780 ‫توی این ساختمان؟ دنبال یکی بود ‫که اینجا زندگی می‌کنـه؟ 490 00:24:07,780 --> 00:24:10,240 ‫نمی‌دونم، آخرین باری که صحبت کردیم 491 00:24:10,240 --> 00:24:13,410 ‫گفت که فکر می‌کنـه ممکن هست ‫یک قاتل دیگه‌ام داخل ساختمان باشه 492 00:24:14,620 --> 00:24:17,660 ‫چهارشنبه هفته پیش بود، ‫بعد از جلسه رقص هیپ هاپ 493 00:24:17,660 --> 00:24:19,450 ‫میشه همون شبی که مرده 494 00:24:19,450 --> 00:24:21,500 ‫چارلز، قاتل‌ها فقط وقتی از شر جسد 495 00:24:21,500 --> 00:24:23,750 ‫خودشون رو خلاص می‌کنن، ‫که آدم اشتباه رو کشتـن 496 00:24:23,750 --> 00:24:25,920 و دلـشون نمی‌خواد آدم اصلی متوجه خطر بشه 497 00:24:27,210 --> 00:24:30,090 ‫بهم اعتماد کن، وقتی از خط عبور می‌کنی ‫و سعی می‌کنی یکی رو بکشی 498 00:24:30,090 --> 00:24:32,010 ‫اگه شکست بخوری 499 00:24:32,010 --> 00:24:35,510 ‫از طریق‌های دیگه‌ای تلاش می‌کنی ‫که کارت رو تموم بکنی 500 00:24:35,510 --> 00:24:37,560 ‫وقت رفتنـه 501 00:24:37,560 --> 00:24:39,600 ‫- چارلز! ‫- باز کن! 502 00:24:39,600 --> 00:24:42,560 ‫پلیس‌های احمق این قتل رو می‌ندازن گردن من 503 00:24:42,560 --> 00:24:45,440 ‫پس باید ناپدید بشم 504 00:24:45,440 --> 00:24:48,820 ‫امیدوارم بودم بشه برای آخرین بار، ‫قبل از این که کشته بشی سکس کنیم 505 00:24:48,820 --> 00:24:51,740 ‫یا حداقل یه جق مشترک، اما فکر می‌کنم ‫دیگه دیر شده 506 00:24:51,740 --> 00:24:52,820 ‫کجایی؟ 507 00:24:52,820 --> 00:24:54,990 ‫- خب یکم وقت داریما... ‫- دلـم برات تنگ میشه، چارلز 508 00:24:54,990 --> 00:24:56,660 ‫امیدوارم درد نکشی. واق! 509 00:24:58,990 --> 00:25:01,000 ‫- باز کن! ‫- در رو باز کن! 510 00:25:01,000 --> 00:25:02,370 ‫- چارلز! ‫- چارلز! 511 00:25:03,620 --> 00:25:06,340 ‫سلام. خب، اون آپارتمان که همیشه ‫پرده هاش کشیده هستن 512 00:25:06,340 --> 00:25:09,050 ‫مال شخصی به اسم دودناف هست. ‫همون که توی یادداشت سز بود! 513 00:25:09,050 --> 00:25:10,670 ‫خب نمی‌دونیم کی هست 514 00:25:10,670 --> 00:25:12,880 ‫اما غربی‌ها خیلی در مقابل باهاش ‫عجیب رفتار می‌کنن 515 00:25:12,880 --> 00:25:15,300 ‫تازه گوشت خوک دستشویی‌ای هم می‌خورن 516 00:25:15,300 --> 00:25:16,850 ‫- چی؟ ‫- و جو چپ چپ نگاه کن 517 00:25:16,850 --> 00:25:18,510 ‫- واقعاً چشمـش ورم داره ‫- آره 518 00:25:18,510 --> 00:25:21,270 ‫که احتمالاً وخیم‌تر از یه عفونت ساده‌ست، اما... ‫تو تخته درست کردی! 519 00:25:21,270 --> 00:25:22,730 ‫اوه، این خیلی خوبـه! 520 00:25:22,730 --> 00:25:24,940 ‫کی می‌دونه سز چرا اونجا بوده 521 00:25:24,940 --> 00:25:28,070 ‫اما یه قفل رمزدار روی در ‫دودناف هست 522 00:25:28,070 --> 00:25:29,150 ‫بچه‌ها 523 00:25:39,620 --> 00:25:41,620 ‫جن اینجا بود. ‫جن اینجا بود! 524 00:25:41,620 --> 00:25:43,790 ‫جن اینجا بود؟ 525 00:25:43,790 --> 00:25:45,540 ‫آره! 526 00:25:45,540 --> 00:25:47,000 ‫و هنوز هم اینجاست؟ 527 00:25:47,000 --> 00:25:48,340 ‫خب، متوجه نشـ... 528 00:25:48,340 --> 00:25:49,710 ‫مگه بوش رو حس نمی‌کنید؟ 529 00:25:49,710 --> 00:25:51,840 ‫من که می‌کنـم 530 00:25:52,970 --> 00:25:56,180 ‫- چارلز، جن داخل زندان هست ‫- آره 531 00:25:56,180 --> 00:25:58,260 ‫چطور ممکن هست داخل کمدت باشه؟ 532 00:25:58,260 --> 00:25:59,510 ‫پارکور 533 00:26:01,270 --> 00:26:02,810 ‫آه 534 00:26:02,810 --> 00:26:05,060 ‫و در همینجا بود که ما متوجه شدیم 535 00:26:05,060 --> 00:26:08,900 ‫چارلز سقوطـش را به سمت دیوانگی ‫آغاز کرده است 536 00:26:08,900 --> 00:26:10,690 ‫بچه‌ها، من هدف بودم 537 00:26:10,690 --> 00:26:12,570 ‫تیراندازی برای من بوده 538 00:26:12,570 --> 00:26:14,820 ‫سز بخاطر من مُرده 539 00:26:14,820 --> 00:26:16,410 ‫ممنون که با پلیس تماس گرفتید 540 00:26:16,410 --> 00:26:19,320 ‫19 نفر در لیست انتظار ‫جلوی شما قرار دارند 541 00:26:19,320 --> 00:26:22,240 ‫- خیلی هم خب. کارت توی صبر کردن عالیـه ‫- آره 542 00:26:22,240 --> 00:26:23,750 ‫لومینول سفارش دادی؟ 543 00:26:23,750 --> 00:26:26,250 ‫- تو راهـه ‫- خوش به حالـت، رفیق! 544 00:26:26,250 --> 00:26:28,830 ‫- بهت افتخار می‌کنیم ‫- هی الیور 545 00:26:29,210 --> 00:26:30,790 ‫- ببین. عددها ‫- یعنی این رمز 546 00:26:30,790 --> 00:26:33,340 ‫- اون قفلـه‌ست؟ ‫- شاید باشه 547 00:26:34,510 --> 00:26:37,050 ‫باید سعی کنیم هرچه سریع‌تر 548 00:26:37,050 --> 00:26:39,550 ‫وارد خونۀ دودناف بشیم ‫و بعدش برمی‌گردیم 549 00:26:39,550 --> 00:26:41,930 ‫خب، اگه پلیس ها برداشت یا لومینول رسید 550 00:26:41,930 --> 00:26:44,520 ‫بهمون پیام بده. ‫داری عالی کار می‌کنی 551 00:26:48,190 --> 00:26:50,860 ‫چارلز خیلی اوضاعـش روبراه نیست 552 00:26:50,860 --> 00:26:53,480 ‫آره، باید زود قاتل رو پیدا کنیم. ‫شده یه مرده متحرک 553 00:26:53,480 --> 00:26:56,450 ‫ایول، کار می‌کنـه 554 00:27:09,080 --> 00:27:12,960 ‫خب، اگه کسی اینجا زندگی می‌کنـه ‫مطمئناً یه روانیـه 555 00:27:12,960 --> 00:27:16,590 ‫یه دستگاه [گوشت خوک] ارتباطی. ‫کلی خوک اینجا هست 556 00:27:25,270 --> 00:27:26,680 ‫هی 557 00:27:26,680 --> 00:27:29,850 ‫ببین، یه ردپا روی رادیاتور هست 558 00:27:29,850 --> 00:27:32,150 ‫و تیکه‌های رنگ. ‫پنجره با اهرم باز شده 559 00:27:34,020 --> 00:27:36,110 ‫آه! 560 00:27:37,150 --> 00:27:39,400 ‫اینجا حتماً لونۀ اسنایپر هست 561 00:27:40,780 --> 00:27:43,780 ‫تازه برای یه سوییت جای بزرگیـه 562 00:27:46,200 --> 00:27:48,000 ‫هو، هو 563 00:27:49,620 --> 00:27:51,630 ‫این ریسه‌ست؟ 564 00:27:52,330 --> 00:27:53,710 ‫الیور! 565 00:27:53,710 --> 00:27:55,710 ‫- چیـه؟ ‫- بازم خوک هست! 566 00:27:57,800 --> 00:28:00,680 ‫اون خیلی نازه! ‫اسمـت چیـه؟ 567 00:28:00,680 --> 00:28:03,760 ‫خوک کوچولو؟ ‫خوک بدنامـه؟ 568 00:28:03,760 --> 00:28:05,060 ‫یا خدا! 569 00:28:05,060 --> 00:28:06,600 ‫وای لعنتـی 570 00:28:19,610 --> 00:28:20,700 ‫اوه! 571 00:28:20,700 --> 00:28:22,320 ‫هیـش! 572 00:28:25,330 --> 00:28:26,330 ‫وایسا 573 00:28:40,670 --> 00:28:42,930 ‫خوکِ فرار کرد 574 00:28:42,930 --> 00:28:45,720 ‫حداقل اینطوری شانس زنده موندن داره. ‫برو! 575 00:28:48,350 --> 00:28:51,350 ‫بیا چندتا چیز برداریم ‫و از اینجا بریم 576 00:28:51,350 --> 00:28:53,810 ‫حالا دیگه می‌ترسم برم بیرون 577 00:28:53,810 --> 00:28:55,400 ‫همینجا می‌مونیم 578 00:28:56,570 --> 00:28:58,070 ‫امن و آرومـه 579 00:28:58,980 --> 00:29:00,490 ‫برای همیشه 580 00:29:02,070 --> 00:29:05,070 ‫توی خیلی از فرهنگ‌ها روی زمین غذا می‌خورن. ‫خیلی هم خوب میشه 581 00:29:07,530 --> 00:29:10,040 ‫ممنون که با پلیس تماس گرفتید 582 00:29:10,040 --> 00:29:12,000 ‫هفت نفر در لیست انتظار جلوی شما هستند 583 00:29:12,000 --> 00:29:13,580 ‫داره نوبت‌مون می‌رسه 584 00:29:21,470 --> 00:29:23,470 ‫حتماً لومینول هست 585 00:29:24,090 --> 00:29:26,180 ‫طبقۀ پایین 586 00:29:26,180 --> 00:29:28,260 ‫لازم نیست بری اون پایین 587 00:29:30,310 --> 00:29:32,020 ‫یکی دیگه رو بفرست بگیرتـش 588 00:29:32,020 --> 00:29:35,600 ‫بزار غریبه‌ها قاتل حامی سرسختـت ‫رو پیدا بکنن 589 00:29:43,240 --> 00:29:45,740 ‫حداقلً باید برم جعبه رو بگیرم 590 00:29:47,240 --> 00:29:49,660 ‫فقط می‌خوام یه بسته بگیرم دیگه 591 00:29:49,660 --> 00:29:52,540 ‫کاری نداره. بدون این که کشته بشم ‫بسته رو تحویـ... اوه 592 00:29:53,330 --> 00:29:54,920 ‫خیلی خب 593 00:29:54,920 --> 00:29:58,380 ‫با لباس بدل میرم. ‫با لباس بدل میرم. خیلی خب 594 00:29:58,380 --> 00:30:01,000 ‫به لستر میگم "بهم زل نزن ‫و اسمـم رو نگو 595 00:30:01,000 --> 00:30:02,550 ‫اما اون بسته رو بهم بده" 596 00:30:02,550 --> 00:30:04,300 ‫من رو نکش! 597 00:30:05,630 --> 00:30:08,140 ‫- ساوج، جات امنـه؟ ‫- چی؟ نمی‌دونم، هست؟ 598 00:30:08,140 --> 00:30:11,220 ‫جن بلوز با استفاده از پارکور ‫و بکارگیری روان‌جنسی فرار کرده 599 00:30:11,220 --> 00:30:14,480 ‫یه نقاشی‌هایی هم کشیده بود که ‫توشون داشت بدجوری ترتیبـت رو می‌داد 600 00:30:14,480 --> 00:30:16,190 ‫حموم اسیدی، تو یکیـش هم داشت می‌شاشید روت 601 00:30:16,190 --> 00:30:17,860 ‫مطمئن نیستم چطوری این ‫ممکنـه یکی رو بکشه 602 00:30:17,860 --> 00:30:19,310 ‫اما باید حمومـت رو بررسی کنیم 603 00:30:19,310 --> 00:30:21,900 ‫دیدید؟ اون واقعی هست! ‫اون اینجا بود! 604 00:30:24,490 --> 00:30:25,820 ‫اون اینجا بود؟ 605 00:30:26,200 --> 00:30:28,910 ‫و تو گزارش ندادی؟ ‫با اینکه می‌دونستی این کار جرمـه؟ 606 00:30:31,330 --> 00:30:33,330 ‫ساوج، چیزی هست که بخوای بهم بگی؟ 607 00:30:33,330 --> 00:30:35,410 ‫پلیس، مورد اورژانسی‌تون چیـه؟ 608 00:30:39,330 --> 00:30:40,670 ‫سلام؟ 609 00:30:41,880 --> 00:30:43,920 ‫می‌خواستم گزارش یک قتل رو بدم 610 00:30:44,840 --> 00:30:47,840 ‫ناموساً نگو 611 00:30:47,840 --> 00:30:49,680 ‫شاید لازم باشه زباله‌سوز رو چک کنید 612 00:30:51,050 --> 00:30:53,560 ‫در ضمن، بسته‌ات رو هم تحویل گرفتیم 613 00:30:54,810 --> 00:30:57,390 ‫جناب، گفتید یک قتل؟ 614 00:31:03,530 --> 00:31:06,780 ‫یالا زود باشید. ‫پلیس‌ها که تا ابد توی زیرزمین نمی‌مونن 615 00:31:06,780 --> 00:31:08,820 ‫اجازه داریم همچین کاری با ‫صحنه جرم بکنیم؟ 616 00:31:08,820 --> 00:31:11,200 ‫ما معمولاً اول کارمون رو می‌کنیم ‫بعدش طلب بخشـش می‌کنیم 617 00:31:11,200 --> 00:31:13,740 ‫خیلی خب. گفتید این لومینول چیکار می‌کنـه؟ 618 00:31:13,740 --> 00:31:15,660 ‫بهمون نشون میده سز کجا خونریزی کرده 619 00:31:15,660 --> 00:31:17,160 ‫آماده‌ای؟ 620 00:31:19,710 --> 00:31:21,960 اول باید چند لحظه تنها باشم 621 00:31:48,070 --> 00:31:50,070 ‫من ناامیدت کردم، سز 622 00:31:50,610 --> 00:31:54,700 ‫خب، منم بهترین نبودم 623 00:31:54,700 --> 00:31:57,660 ‫و من توام، پس آره 624 00:31:58,370 --> 00:32:00,500 ‫بدجور خراب کردیم 625 00:32:00,500 --> 00:32:03,590 ‫آخه اگه بترسم برم بیرون پس چطوری ‫قراره قاتلـت رو پیدا کنم؟ 626 00:32:04,170 --> 00:32:07,670 ‫نمی‌دونم چطوری باید انجامـش بدم. ‫فقط می‌دونم چطوری باید بی‌حرکت باشم 627 00:32:07,670 --> 00:32:09,590 ‫یه بدلکار می‌خوای 628 00:32:10,720 --> 00:32:13,390 ‫یادت هست که توی فصل اول... 629 00:32:13,390 --> 00:32:16,890 ‫بدلکاری یک انفجار بزرگ ‫توی کلوب لختی رو داشتیم؟ 630 00:32:16,890 --> 00:32:18,180 ‫و برای ساعت‌ها 631 00:32:18,180 --> 00:32:20,690 ‫داشتی می‌دوئیدی و شیرجه می‌زدی توی 632 00:32:20,690 --> 00:32:22,440 ‫رودخونۀ کثیف 633 00:32:22,440 --> 00:32:25,730 ‫- آره، موهام آتیش می‌گرفتن. آره ‫- موهات آتیش می‌گرفتن 634 00:32:25,730 --> 00:32:27,320 ‫و اون قبل از ناهار بود 635 00:32:27,780 --> 00:32:30,150 ‫که من اون موقع داشتم ناهار می‌خوردم 636 00:32:30,150 --> 00:32:32,240 ‫تنها، طبق معمول 637 00:32:33,240 --> 00:32:34,740 ‫و بعدش... 638 00:32:35,620 --> 00:32:37,290 ‫بعد در اتاق من رو زدی 639 00:32:37,290 --> 00:32:39,540 ‫و پنج‌تا از اعضای فیلمبرداری رو 640 00:32:39,540 --> 00:32:41,420 ‫که تاحالا باهاشون حرف نزده بودم رو آوردی داخل 641 00:32:41,420 --> 00:32:45,290 ‫و اونا هم ازم تشکر می‌کردن که ‫به بازی پوکر دعوت‌شون کردم 642 00:32:46,090 --> 00:32:48,210 ‫- که نکرده بودم ‫- دروغ مصلحتی کوچیک 643 00:32:48,210 --> 00:32:49,720 ‫و بعدش... 644 00:32:49,720 --> 00:32:52,300 ‫هر هفته به مدت هشت سال 645 00:32:52,300 --> 00:32:54,390 ‫پوکر بازی می‌کردم 646 00:32:56,350 --> 00:32:58,180 ‫تو برام دوست پیدا کردی 647 00:33:00,140 --> 00:33:02,520 ‫اون یارو اسمـش چی بود؟ ‫اسلحه؟ 648 00:33:02,520 --> 00:33:04,730 ‫خیلی بامزه بود، و بعد... 649 00:33:04,730 --> 00:33:07,900 ‫اون یارو که موهای عجیب داشت. ‫اسمـش شما بود؟ اشما؟ 650 00:33:07,900 --> 00:33:09,320 ‫- شمیانگ ‫- شمیانگ 651 00:33:09,320 --> 00:33:11,150 ‫آره 652 00:33:11,150 --> 00:33:13,240 ‫تو برای من بیشتر از یک بدلکار بودی 653 00:33:15,030 --> 00:33:17,080 ‫تو هوای من رو داشتی 654 00:33:17,080 --> 00:33:19,870 ‫به هر طریقی که میشه ‫هوای یک نفر رو داشت 655 00:33:22,120 --> 00:33:24,040 ‫تو قدیمی‌ترین 656 00:33:24,040 --> 00:33:26,040 ‫بهترین دوست من هستی 657 00:33:28,000 --> 00:33:30,050 ‫بدون تو چیکار بکنم؟ 658 00:33:38,010 --> 00:33:41,480 ‫چارلز؟ ‫باید انجامـش بدیم 659 00:33:50,280 --> 00:33:52,740 ‫درست اینجا بوده 660 00:34:00,410 --> 00:34:03,040 ‫هی، اینجا رو ببین 661 00:34:05,080 --> 00:34:07,750 ‫با خونـش یه پیغام نوشته؟ 662 00:34:09,000 --> 00:34:11,420 ‫چارلز، می‌دونی معنیـش چیـه؟ 663 00:34:13,090 --> 00:34:14,590 ‫آره 664 00:34:15,380 --> 00:34:16,680 ‫می‌دونم 665 00:34:16,721 --> 00:34:17,847 [تعویض] 666 00:34:18,220 --> 00:34:21,520 ‫پدرم یک چیز دیگه‌ام یادم داد. می‌گفت اگه می‌خوای یه حرفۀ بلندمدت داشته باشی 667 00:34:21,520 --> 00:34:24,060 ‫باید آدمـت رو پیدا کنی 668 00:34:24,600 --> 00:34:26,400 ‫شماره یکـت رو 669 00:34:26,400 --> 00:34:29,020 ‫یکی که همیشه فداش بشی 670 00:34:29,020 --> 00:34:31,280 ‫و روزی که با چارلز هیدن ساوج آشنا شدم 671 00:34:32,480 --> 00:34:34,400 ‫می‌دونستم که آدمم رو پیدا کردم 672 00:34:35,780 --> 00:34:38,450 ‫و قضیه فقط داشتن ‫یک شغل ثابت نیست 673 00:34:38,450 --> 00:34:40,370 ‫پیدا کردن اون آدم شماره یک 674 00:34:40,370 --> 00:34:43,660 ‫شما رو مجبور می‌کنـه بخش‌هایی از ‫خودتون رو باز کنید، که ازشون حتی خبر نداشتید 675 00:34:49,920 --> 00:34:51,630 ‫چون هرکار که می‌کنید 676 00:34:53,460 --> 00:34:55,470 ‫دارید برای کسی می‌کنید که ‫براتون اهمیت داره 677 00:34:59,930 --> 00:35:01,140 ‫اوه هل 678 00:35:04,100 --> 00:35:06,230 ‫اونا عدد نیستن 679 00:35:06,230 --> 00:35:08,310 ‫حروف هستن 680 00:35:12,980 --> 00:35:15,610 ‫یعنی یکی از اونا سز رو کشته؟ 681 00:35:15,610 --> 00:35:17,700 ‫می‌فهمیم 682 00:35:17,700 --> 00:35:20,410 ‫ما دیگه درمورد قتل سز ‫تحقیق نمی‌کنیـم 683 00:35:21,780 --> 00:35:23,790 ‫درمورد قتل من تحقیق می‌کنیم 684 00:35:25,790 --> 00:35:30,790 ترجمه از: حـسـیـن هـیـدن Hidden 685 00:35:32,790 --> 00:35:40,790 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 686 00:35:42,790 --> 00:35:50,790 دیجی موویز در شبکه‌های اجتماعی @DigiMoviez