1 00:00:01,000 --> 00:00:01,835 ‫[آنچه گذشت...] 2 00:00:01,835 --> 00:00:04,003 ‫ما می‌خوایم توی پیدا کردن قاتل بانی کمک کنیم 3 00:00:04,003 --> 00:00:06,757 حالا دیگه من مدیر جدید هیئت مدیر هستم 4 00:00:06,757 --> 00:00:09,718 ‫قطعا طرف خیلی مشتاقه مدیر بشه 5 00:00:09,718 --> 00:00:11,887 ‫آرکونیا باید امروزی‌‌تر بشه 6 00:00:11,887 --> 00:00:14,348 ‫آرکونیا اسرار کوچکی در خودش داشت 7 00:00:14,348 --> 00:00:16,433 ‫که فقط معمارش ازشون خبر داشت 8 00:00:16,433 --> 00:00:17,809 ‫کنار نمی‌کشم 9 00:00:17,809 --> 00:00:20,229 ‫باید بیشتر درمورد نینا تحقیق کنیم 10 00:00:20,229 --> 00:00:22,189 ‫ویلی! ‫چارلز، این پسرم ویل ـه 11 00:00:22,189 --> 00:00:23,899 ‫شغل من کارگردانی ـه، 12 00:00:23,899 --> 00:00:26,276 ‫اما خانواده ام، اونا عشق من هستن 13 00:00:26,276 --> 00:00:29,321 ‫ما از یه تهدید به مرگ توسط ‫تدی دیماس جون سالم به در بردیم 14 00:00:29,321 --> 00:00:30,614 ‫داری به دلی کینگ تهمت می‌زنی؟ 15 00:00:30,614 --> 00:00:33,075 ‫این یه پیشنهاد هست؟ ‫من دوباره برازوز هستم؟ 16 00:00:33,075 --> 00:00:34,076 ‫عمو برازوز 17 00:00:34,076 --> 00:00:35,661 الانشم باریگر رو انتخاب کردیم 18 00:00:35,661 --> 00:00:38,038 ‫بعضی وقتا، بوی املتی که ‫درست می‌کنی رو می‌فهمم 19 00:00:38,038 --> 00:00:39,289 ‫من رو یاد لوسی می‌اندزه 20 00:00:39,289 --> 00:00:41,291 ‫خبری ازش داری؟ 21 00:00:42,501 --> 00:00:46,292 ‫لوسی: ‫سلام 22 00:00:48,757 --> 00:00:50,926 ‫♪ دوست داشتن یه مرد مثه من ♪ 23 00:00:50,926 --> 00:00:54,721 ‫- ♪ اون یه فرشته‌ دمپایی پوشه ♪ ‫- پیتا پوتا 24 00:00:54,721 --> 00:00:57,349 ‫- ♪ یه فرشته دمپایی پوش ♪ ‫- پیتا پوتا 25 00:00:57,349 --> 00:00:59,518 ‫♪ شلوار کوتاه و تاپ می‌پوشه ♪ 26 00:00:59,518 --> 00:01:01,979 ‫♪ و مردی مثه من رو دوست داره ♪ 27 00:01:01,979 --> 00:01:05,607 ‫- ♪ اون یه فرشته دمپایی پوشه ♪ ‫- ♪ پیتا پاتا ♪ 28 00:01:05,607 --> 00:01:07,484 ‫♪ جلوی اشک هام رو می‌گیره ♪ 29 00:01:08,569 --> 00:01:10,529 ‫♪ بوسه هاش مثه آبنبات جرقه‌ای می‌مونن ♪ 30 00:01:10,529 --> 00:01:13,490 ‫- ♪ و یه مردی مثه من رو هم دوست داره ♪ ‫- ♪ پیتا پاتا ♪ 31 00:01:13,490 --> 00:01:15,534 ‫♪ مردی مثه من رو دوست داره ♪ 32 00:01:15,534 --> 00:01:16,660 ‫♪ پیتا پاتا ♪ 33 00:01:16,660 --> 00:01:18,996 ‫هنوزم این کاره‌ای! 34 00:01:23,375 --> 00:01:25,752 ‫اون کلاه بهم نمیاد؟ 35 00:01:25,752 --> 00:01:28,005 ‫خیلی خب، برام مهم نیست. ‫بزار برا خودش باشه 36 00:01:29,882 --> 00:01:31,425 ‫آره، نه 37 00:01:36,847 --> 00:01:38,807 ‫خب... ‫آره 38 00:01:38,807 --> 00:01:42,269 ‫برگشتن به جایی بعد از کلی وقت 39 00:01:42,269 --> 00:01:44,021 ‫می‌تونه عجیب باشه 40 00:01:45,939 --> 00:01:47,149 ‫و فکر می‌کنم 41 00:01:47,149 --> 00:01:50,569 ‫دلیل و چرای برگشتن 42 00:01:50,569 --> 00:01:53,197 ‫با چقد عجیب بودنش ربط مستقیم دارن 43 00:01:55,115 --> 00:01:57,534 ‫خب، مامان می‌گه حالا دیگه حسابی قهرمان شدی 44 00:01:57,535 --> 00:02:00,329 ‫فکر می‌کنم مامانت می‌دونه من قهرمان نیستم 45 00:02:02,164 --> 00:02:05,167 ‫میزبانان پادکست جناب واقعی ‫دست قاتل سریالی را رو می‌کنند 46 00:02:05,167 --> 00:02:07,085 ‫هی ببین، کلید قدیمی آپارتمانت رو پیدا کردم 47 00:02:09,004 --> 00:02:10,923 ‫هنوزم کار می‌کنه [بیل دورکز] 48 00:02:14,760 --> 00:02:16,595 ‫هنوز هم... ‫کار می‌کنه 49 00:02:21,475 --> 00:02:22,518 ‫هنوزم ‫[عصا] 50 00:02:23,268 --> 00:02:24,478 ‫هنوزم! ‫[دزدی] 51 00:02:25,854 --> 00:02:27,231 ‫هنوزم! 52 00:02:28,440 --> 00:02:29,691 ‫کار می‌کنه ‫[بدترین] 53 00:02:30,526 --> 00:02:31,735 ‫کار می‌کنه! ‫[کلمات] 54 00:02:35,197 --> 00:02:37,491 ‫لباس ساقدوش عروس همراه با نوشیدنی فرپوچینو 55 00:02:40,452 --> 00:02:43,622 !واو ‫ساقدوش عروس؟ 56 00:02:43,622 --> 00:02:48,168 ‫مامان داره ازدواج می‌کنه 57 00:02:54,758 --> 00:02:57,803 ‫وای. ‫احسنت بهش 58 00:02:58,762 --> 00:03:01,256 !تو که راست می‌گی ‫[شرط] 59 00:03:02,683 --> 00:03:04,184 ‫شرط؟ 60 00:03:06,019 --> 00:03:08,522 ‫شرط؟ ‫سر چقد؟ 61 00:03:14,987 --> 00:03:17,906 ‫و هرچقدم برگشتن سخت باشه... 62 00:03:19,491 --> 00:03:21,994 ‫گاهی، جای دیگه‌ای برای رفتن نداری 63 00:03:29,084 --> 00:03:30,586 ‫تیم اول توی صحنه فیلمبرداری هستن؟ 64 00:03:30,586 --> 00:03:32,546 ‫تیم اول جای خودشونن. ‫دریافت شد 65 00:03:32,546 --> 00:03:35,340 ‫ایـول! ‫خانم ها و آقایون 66 00:03:35,340 --> 00:03:38,051 ‫چارلز هایدن ساوج! 67 00:03:42,055 --> 00:03:43,849 ‫خب، ممنونم! 68 00:03:43,849 --> 00:03:46,435 ‫خیلی ازتون ممنونم! ‫خیلی ازتون متشکرم! 69 00:03:46,435 --> 00:03:47,895 ‫تونی! ‫من با بابات کار کردم! 70 00:03:47,895 --> 00:03:49,771 ‫- اوه، هی! ‫- ممنون! 71 00:03:53,859 --> 00:03:55,652 ‫خوبه. ‫بریم سراغ جایگیری! 72 00:03:55,652 --> 00:03:58,906 ‫می‌دونید، مطمئن نبودم که ‫این روز هیچ‌وقت بیاد 73 00:03:58,906 --> 00:04:01,700 ‫مطمئن نبودم هیچ‌وقت به اینجا برگردم 74 00:04:01,700 --> 00:04:03,452 ‫سر فیلمبرداری برازوز 75 00:04:03,452 --> 00:04:06,830 ‫- خب، بهش رسیدی ‫- و تمام کردن یک داستان 76 00:04:06,830 --> 00:04:10,501 ‫و بازنگری یک کاراکتر ‫نه تنها برای من 77 00:04:10,501 --> 00:04:12,294 ‫بلکه برای آمریکا 78 00:04:12,294 --> 00:04:14,296 ‫کانادا و برزیل هم کلی مهمه 79 00:04:14,296 --> 00:04:16,924 ‫قطعاً. خب، خوبه. ‫حالا اگه آماده‌ای 80 00:04:16,924 --> 00:04:18,842 ‫بیایید بشینید روی ویلچر 81 00:04:18,842 --> 00:04:19,843 ‫آره 82 00:04:19,843 --> 00:04:21,428 ‫ویلچر؟ 83 00:04:22,221 --> 00:04:23,764 ‫توی فیلمنامه ویلچری ندیدم 84 00:04:23,764 --> 00:04:24,973 ‫اوه، صفحه‌های جدید دستت نرسیده؟ 85 00:04:25,974 --> 00:04:28,727 ‫استودیو یه چیزایی جدیدی به کاراکترت اضافه کرده 86 00:04:28,727 --> 00:04:31,647 ‫چیزای گنده‌ای نیستن. یه ویلچر. ‫با یه رده‌هایی از زوال عقل 87 00:04:31,647 --> 00:04:33,106 ‫زوال عقل؟ 88 00:04:33,565 --> 00:04:36,568 ‫قضیه همون پرونده قتلی هست که درگیرشی 89 00:04:37,861 --> 00:04:41,365 ‫استودیو باید تا جایی که میشه حواسش باشه، ‫که در صورتی که افتادی زندان 90 00:04:41,365 --> 00:04:42,533 ‫بتونه راحت نقشت رو حذف کنه 91 00:04:42,533 --> 00:04:44,409 ‫من نمیرم زندان 92 00:04:44,409 --> 00:04:46,954 ‫و من یه رده‌هایی از زوال عقل رو تمرین نکردم 93 00:04:46,954 --> 00:04:49,456 ‫- پنج دقیقه وقت نیاز دارم ‫- وایسا، اما همه چیز آمادۀ... 94 00:04:49,456 --> 00:04:51,750 ‫نه، این یه خبر شوکه کننده ست! 95 00:04:52,543 --> 00:04:54,127 ‫و.. و... ‫وایسا... 96 00:04:54,127 --> 00:04:56,129 رده‌هایی از زوال عقل 97 00:05:01,760 --> 00:05:03,011 ‫الان وقت مناسبی هست؟ 98 00:05:04,471 --> 00:05:05,973 ‫لوسی؟ 99 00:05:06,974 --> 00:05:11,974 ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 100 00:05:46,975 --> 00:05:51,975 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 101 00:05:54,855 --> 00:05:57,649 ‫قـسـمـت چـهـارم - فـصـل دوم ‫به افتخار دیدنت... 102 00:05:58,650 --> 00:06:00,650 مترجم: حـسـیـن Hossein Hidden 103 00:06:00,944 --> 00:06:03,989 ‫ببین ول، امروز نمی‌تونم برای تمرینت بیام 104 00:06:03,989 --> 00:06:05,240 ‫ببین پدر، ‫خواهش می‌کنم 105 00:06:05,240 --> 00:06:07,326 ‫کمک می‌خوام. ‫اینجا دارم سرویس میشم 106 00:06:07,326 --> 00:06:09,703 ‫نمی‌دونم چطوری کارگردانی کنم. ‫نمی‌دونم دارم چه غلطی می‌کنم 107 00:06:09,703 --> 00:06:10,954 ‫متوجه‌ام 108 00:06:10,954 --> 00:06:12,915 ‫اما به شکل مضحکی درگیر این پرونده‌ام 109 00:06:12,915 --> 00:06:14,499 ‫نه، متوجه نیستی، خب؟ 110 00:06:14,499 --> 00:06:16,585 ‫اینجا کلی وسیله داره میاد و میره 111 00:06:16,585 --> 00:06:18,670 ‫یه سری بچه هم شیش ساعته اینجا دارن جیغ میکشن 112 00:06:18,670 --> 00:06:21,798 ‫و صد در صد مطمئن نیستم، ‫اما فکر می‌کنم تین من ورم ملتحمه داره 113 00:06:21,798 --> 00:06:24,885 ‫عزیزم، توی جادوگر شهر اوز کسی به ‫تین من اهمیتی نمی‌ده 114 00:06:24,885 --> 00:06:26,762 ‫فقط چاق ترین بچه رو بکن شیر 115 00:06:26,762 --> 00:06:27,971 ‫- می‌زنه همه رو می‌کشه ‫- وایسا، پدر 116 00:06:27,971 --> 00:06:29,723 ‫- متوجه نیستی... ‫- بعداً بهت زنگ می‌زنم 117 00:06:33,101 --> 00:06:34,645 ‫ممنونم... 118 00:06:34,645 --> 00:06:35,979 ‫میشه لطفاً آسانسور رو نگه داری 119 00:06:40,275 --> 00:06:41,360 ‫اولیور 120 00:06:44,029 --> 00:06:45,030 ‫بیا داخل 121 00:06:46,281 --> 00:06:48,075 ‫خـب... ‫تدی، با آسانسور بعدی میرم 122 00:06:48,075 --> 00:06:49,826 ‫اوه، لوس نشو! ‫بیا دیگه 123 00:06:51,161 --> 00:06:52,454 ‫خیلی خب 124 00:06:54,081 --> 00:06:56,959 ‫- چطوری؟ ‫- من.. من خوبم 125 00:07:02,214 --> 00:07:03,715 ‫تو برگشتی 126 00:07:04,258 --> 00:07:06,969 ‫برای چند ماه. ‫در انتظار دادرسی هستم 127 00:07:06,969 --> 00:07:08,679 ‫آه. ‫متوجه‌ام 128 00:07:13,308 --> 00:07:16,270 ‫خب... ‫زندان چطور بود؟ 129 00:07:22,651 --> 00:07:24,444 ‫راستش... 130 00:07:24,444 --> 00:07:25,571 ‫تحول آفرین 131 00:07:26,572 --> 00:07:29,283 ‫نمی‌دونم استاد هان رو می‌شناسی یا نه 132 00:07:29,283 --> 00:07:31,660 ‫اما اون کمکم کرد متوجه بشم... 133 00:07:32,452 --> 00:07:34,997 ‫نباید بر اساس افکارم عمل کنم 134 00:07:34,997 --> 00:07:35,914 ‫آه 135 00:07:35,914 --> 00:07:38,876 ‫برای مثال، ‫همین الان، 136 00:07:38,876 --> 00:07:40,752 ‫فکر فشار دادن گردنت 137 00:07:40,752 --> 00:07:43,172 ‫واقعاً "چاکرای ریشه‌"ـم رو تحریک می‌کنه، [اولین چاکرای بدن] 138 00:07:43,172 --> 00:07:46,842 ‫اما احتمالاً ارزش این رو نداره که سه تا از ‫علامت‌های تمرکز حواسم رو از دست بدم 139 00:07:46,842 --> 00:07:47,926 ‫آه 140 00:07:49,845 --> 00:07:51,847 ‫خوب... ‫خوبه... 141 00:07:54,141 --> 00:07:55,851 ‫و تئو چطوره؟ 142 00:07:56,768 --> 00:07:59,521 ‫اونم منتظره 143 00:07:59,521 --> 00:08:01,773 ‫همینطور هم عصبانی 144 00:08:01,773 --> 00:08:03,734 ‫اون بعداً میاد تا باهات 145 00:08:03,734 --> 00:08:06,320 ‫درمورد اینکه چطوری از احساسات ‫به صورت پربار میشه استفاده کرد، صحبت ‌کنه 146 00:08:08,405 --> 00:08:11,408 ‫خب، اونم... ‫اونم خوبه. فقط... 147 00:08:12,618 --> 00:08:15,662 ‫باید همه خونسردی خودشون رو حفظ کنن. ‫این... 148 00:08:15,662 --> 00:08:16,955 ‫همه‌اش خوبه 149 00:08:20,250 --> 00:08:22,252 طبقۀ منه 150 00:08:22,252 --> 00:08:23,879 ‫خب، فکر می‌کنم اطراف ببینمت 151 00:08:25,589 --> 00:08:27,591 ‫اوه، قطعاً 152 00:08:27,591 --> 00:08:29,760 ‫چون قراره بگامت، اولیور 153 00:08:31,428 --> 00:08:33,847 ‫- جان؟ ‫- قراره بگامت 154 00:08:33,847 --> 00:08:35,807 ‫مطمئن نیستم... 155 00:08:35,807 --> 00:08:38,310 ‫کی و چطوری 156 00:08:39,061 --> 00:08:41,063 ‫اما بهرحال قراره بگامت 157 00:08:41,897 --> 00:08:42,981 ‫بدجور 158 00:08:42,981 --> 00:08:45,567 ‫جوری که تاحالا گاییده نشدی 159 00:08:45,567 --> 00:08:47,778 ‫یجوری که نفهمی از کجا 160 00:08:47,778 --> 00:08:49,446 ‫یه روزی 161 00:08:49,446 --> 00:08:52,282 ‫انگشتت کوچیکت رو توی یکی از ظرف‌های سس من 162 00:08:52,282 --> 00:08:55,077 ‫که خیلی دوست داری می‌کنی و بعدش می‌بینی... 163 00:08:56,078 --> 00:08:57,579 ‫داری خفه می‌شی 164 00:08:58,580 --> 00:09:02,084 ‫داری خفه میشی از شدت... 165 00:09:03,001 --> 00:09:05,295 ‫گاییده شدن 166 00:09:09,466 --> 00:09:11,260 ‫ناماسته 167 00:09:23,438 --> 00:09:25,107 ‫- خب اینجا چیـ... ‫- خب تو... 168 00:09:25,107 --> 00:09:28,235 ‫- نه، نه، تو اول بگو. تو... ‫- نه، نه، تو بگو 169 00:09:28,235 --> 00:09:29,903 ‫چی کشوندتت به منهتن؟ 170 00:09:29,903 --> 00:09:32,698 ‫فکر می‌کنم کار های باحالتری برای ...انجام دادن داری تا دیدن پیر 171 00:09:32,698 --> 00:09:35,617 ‫تا دیدن پدر سابق خفنم که ستاره تلوزیون ـه؟ 172 00:09:38,203 --> 00:09:39,788 ‫نه، من... 173 00:09:39,788 --> 00:09:41,832 خب من سه روز تعطیلم چون معلوم شده 174 00:09:41,832 --> 00:09:44,209 ‫یکی از معلم های شیمی توی محیط مدرسه 175 00:09:44,209 --> 00:09:45,335 ‫جی‌ایچ‌بی پخت می‌کرده ‫[نوعی مخدر] 176 00:09:45,335 --> 00:09:47,296 ‫و همینطور یه فرقه جنسی به سبک "نکسیام" هم داشته ‫[شرکتی که اعضای مؤنث را به بردگی جنسی می‌گرفته] 177 00:09:50,424 --> 00:09:52,885 ‫منم فکر کردم فرصت خوبیه که از 178 00:09:52,885 --> 00:09:56,597 ‫از ایالت کنتیکت خراب شده بزنم بیرون ‫و یکم منهتنی طور زندگی کنم 179 00:09:58,682 --> 00:10:00,851 ‫اوه، این، آه... 180 00:10:00,851 --> 00:10:02,853 ‫خب، این، آم... 181 00:10:03,937 --> 00:10:05,480 ‫برای عروسی مادرت هیجان داری؟ 182 00:10:06,106 --> 00:10:07,149 ‫آه، ازدواج کرد دیگه 183 00:10:08,400 --> 00:10:09,860 ‫تقریباً دو هفته پیش 184 00:10:09,860 --> 00:10:11,361 ‫اوه 185 00:10:12,696 --> 00:10:13,697 ‫خوب بود؟ 186 00:10:14,406 --> 00:10:17,534 ‫خوب فقط... ‫یه یکمشه 187 00:10:18,702 --> 00:10:21,330 ‫انگار هنوز قفل جدیدش رو پیدا نکرده 188 00:10:21,330 --> 00:10:22,706 ‫خب، تدی برگشته! 189 00:10:22,706 --> 00:10:24,708 ‫داره برای انتقام نقشه می‌کشه 190 00:10:24,708 --> 00:10:27,294 ‫فکر می‌کنم اون می‌خواد من رو بکشه، دفنم کنه، ‫بعد از قبر درم بیاره، دوباره بکشتم 191 00:10:27,294 --> 00:10:29,922 ‫باید یه فکری برا نینا بکنیم. ‫هوارد بهم دایرکت داد 192 00:10:29,922 --> 00:10:33,217 ‫گفت می‌خواد یه سری دری وری درمورد نینا بگه، ‫ممکنه هر لحظه بیاد اینجا... 193 00:10:34,176 --> 00:10:36,428 ‫لوسی. ‫اولیور، میبل 194 00:10:37,596 --> 00:10:39,556 ‫لوسی! 195 00:10:39,556 --> 00:10:41,099 ‫اوه خدای من، لوسی! ‫سلام! 196 00:10:41,099 --> 00:10:43,060 ‫وای! ‫چقد ناز 197 00:10:43,060 --> 00:10:45,771 ‫چارلز بیشتر از هرکس دیگه‌ای، ‫درمورد تو حرف می‌زنه 198 00:10:45,771 --> 00:10:48,398 ‫تو و پدر مرموز فوت شدش. ‫به یه اندازه 199 00:10:48,398 --> 00:10:50,484 ‫چقد خفن که می‌بینمتون. ‫من پادکستتون رو گوش کردم 200 00:10:50,484 --> 00:10:52,236 ‫اما معمولاً موقع گوش کردنش سرعت پخش رو دو برابر می‌کنم 201 00:10:52,236 --> 00:10:54,112 ‫واسه همین صداهاتون از چیزی که فکر می‌کردم، کلفت تره 202 00:10:55,781 --> 00:10:57,533 ‫- عاشق این مدل شلوارام. یه جفت دارم... ‫- هی 203 00:10:57,533 --> 00:10:59,785 ‫- میشه یه لحظه با شما دو نفر صحبت کنم؟ ‫- البته. قطعاً 204 00:10:59,785 --> 00:11:01,787 ‫تو می‌تونی با گوشیت بازی کنی 205 00:11:03,121 --> 00:11:05,332 ‫- اون اینجا چیکار می‌کنه؟ ‫- نمی‌دونم 206 00:11:05,332 --> 00:11:06,667 ‫خودش میگه برای وقت گذروندن اومده 207 00:11:06,667 --> 00:11:09,378 ‫خیلی دلم این رو می‌خواست، ‫اما الان اصلاً آماده نیستم 208 00:11:09,378 --> 00:11:13,215 ‫آخه حالا بزرگتر شده، ‫و یه ساک هم همراهش آورده 209 00:11:13,215 --> 00:11:15,759 ‫این معنیش اینه که می‌خواد بمونه؟ 210 00:11:15,759 --> 00:11:18,220 ‫چیزایی که میگه رو نمی‌فهمم 211 00:11:18,220 --> 00:11:20,514 ‫میشه بری باهاش حرف بزنی ‫ببینی چی دستگیرت میشه؟ 212 00:11:20,514 --> 00:11:22,182 ‫چرا؟ ‫چون دخترم؟ 213 00:11:22,182 --> 00:11:23,767 ‫نه! ‫چون جوونی 214 00:11:23,767 --> 00:11:25,727 ‫اون یجا گفت "منهتنی طور" 215 00:11:25,727 --> 00:11:27,729 ‫و توام یجا گفتی "دری وری" 216 00:11:27,729 --> 00:11:30,566 ‫جوری حرف می‌زنید انگار دارم ‫بازی مرکب رو بدون زیرنویس می‌بینم 217 00:11:30,566 --> 00:11:32,526 ‫خب... ‫بهت 200 دلار میدم 218 00:11:32,526 --> 00:11:35,612 ‫برات مجانی انجامش میدم. ‫توی این منطقه بالا شهر با 200 دلار 219 00:11:35,612 --> 00:11:37,865 ‫فقط می‌تونم یه پیراشکی و یه لاته سویا بگیرم 220 00:11:37,865 --> 00:11:40,242 ‫- آره، آره، آره، آره ‫- خیلی خب 221 00:11:42,286 --> 00:11:45,873 ‫هی لوس! شاید تو و میبل بتونید یکم بیشتر آشنا بشید 222 00:11:45,873 --> 00:11:49,293 ‫درحالی که من و الیور کارای بزرگونمون رو انجام می‌دیم، می‌دونی 223 00:11:49,293 --> 00:11:51,795 ‫مثلاً صحبت کردن توی یه اتاق دیگه 224 00:11:57,509 --> 00:11:59,511 ‫- هی دختر ‫- هی 225 00:12:00,512 --> 00:12:02,181 ‫فقط من اینطور فکر می‌کنم یا "کارای بزرگونه" 226 00:12:02,181 --> 00:12:03,515 ‫یه کد همجنس گرایانه‌ست؟ 227 00:12:03,515 --> 00:12:05,559 ‫- بیشتر فک کنم یه کد برای پیرمرد ها باشه. ‫خب... 228 00:12:05,559 --> 00:12:07,519 ‫این خیلی غیر قابل تصور هست که ‫چارلز با تو دوست هست 229 00:12:07,519 --> 00:12:10,230 ‫آخه تو الان به معنای واقعی کلمه ‫یکی از باحال ترین آدم های اینترنتی 230 00:12:10,230 --> 00:12:11,440 ‫- اوه... ‫- جدی میگم، میبل خونی 231 00:12:11,440 --> 00:12:12,774 ‫این بعد از اون جریانه که بچه جادوگرا 232 00:12:12,774 --> 00:12:14,860 ‫می‌خواستن ماه رو جادو کنن، ‫این قضیۀ مورد علاقه منه 233 00:12:14,860 --> 00:12:16,486 ‫اشکشون در اومد. ‫بگذریم... 234 00:12:16,486 --> 00:12:19,156 ‫- من تو رو توی "دیزد 100" آپلود کردم ‫- اوه، چی؟ ‫[پلتفرمی که سالانه اسم 100 نفر از افرادی ‫که درحال تغییر دادن فرهنگ هستن رو منتشر می‌کنه] 235 00:12:19,156 --> 00:12:22,284 ‫فکر می‌کنم داستان تو واقعاً ‫الهام بخشه 236 00:12:22,284 --> 00:12:24,161 ‫اون چیزا درمورد سلامت روانی ‫توی تیک تاک رو دیدی؟ 237 00:12:24,161 --> 00:12:25,579 ‫آه... 238 00:12:25,579 --> 00:12:27,706 ‫نه. ‫چی تو رو کشوند پیش چارلز؟ 239 00:12:27,706 --> 00:12:30,751 ‫آره، خب این تیک تاکر، اون یه ‫تاریخچه از زندگی تو ساخته 240 00:12:30,751 --> 00:12:34,213 ‫و بعدش با توجه به "دی‌اس‌ام5" مرگ‌ها و قتل‌ها ‫و اینطور چیزا رو بررسی می‌کنه ‫[راهنمای تشخیصی اختلال‌های روانی] 241 00:12:34,213 --> 00:12:35,714 ‫بهرحال، تو خیلی خوش شانسی 242 00:12:35,714 --> 00:12:39,551 ‫احتمالاً برای تو آسونه که کاری کنی زانیز و کلونوپین ‫بیماریت رو تشخیص بدن ‫[تیک تاکر های معروف] 243 00:12:40,427 --> 00:12:42,638 ‫من که صاف ماف شدم انقدی که ‫دعا کردم یکی بیماری روانیم رو تشخیص بده 244 00:12:42,638 --> 00:12:45,474 ‫اما مامانم رو نگم برات، اون از ‫صنایع داروسازی جهانی متنفره، واسه همین... 245 00:12:47,476 --> 00:12:50,687 ‫بچه‌ها؟ کارهای بزرگونه تموم نشد؟ ‫لطفاً؟ 246 00:12:50,687 --> 00:12:52,731 ‫بهتون 200 دلار می‌دم 247 00:12:52,731 --> 00:12:54,316 ‫هی، ببین چی پیدا کردم 248 00:12:54,316 --> 00:12:57,027 ‫چارلز می‌گه این یکی از آهنگ های مورد علاقه لوسی بوده 249 00:12:57,027 --> 00:12:59,279 ‫اون تویی؟ 250 00:13:01,114 --> 00:13:02,157 ‫اوه خدای من... 251 00:13:02,741 --> 00:13:05,494 ‫♪ تک و تنها قدم می‌زنم درحالی که ‫گذشته‌ام جلوی چشمه ♪ 252 00:13:05,494 --> 00:13:08,539 ‫♪ مرد تنهایی که جایی برای رفتن نداره ♪ 253 00:13:08,539 --> 00:13:11,708 ‫♪ دارم دنبال زنی می‌گردم که همه آهنگ ها ‫بهم قولش رو دادن ♪ 254 00:13:11,708 --> 00:13:13,126 ‫وقت املته، لوسی! 255 00:13:13,126 --> 00:13:15,712 ‫درست مثل قدیم ها! ‫بگیر که فلفل اومد 256 00:13:15,712 --> 00:13:16,797 ‫بگیر که فلفل اومد! 257 00:13:16,797 --> 00:13:18,423 ‫♪ فرشته دمپایی پوش ♪ 258 00:13:18,423 --> 00:13:20,092 ‫می‌دونی، این... ‫می‌دونی 259 00:13:20,092 --> 00:13:23,387 ‫من بدجور طرفدار آهنگ های افتضاح هستم. ‫چطور تاحالا این رو نشنیده بودم؟ 260 00:13:23,387 --> 00:13:24,805 ‫- مجوز هم گرفتی؟ ‫- آره، خب 261 00:13:24,805 --> 00:13:26,014 ‫هرچقد دلتون خواست مسخره‌اش کنید 262 00:13:26,014 --> 00:13:27,391 ‫اما توی آلمان خیلی موفق بود 263 00:13:27,391 --> 00:13:29,434 ‫توی جدول به رتبه 83 رسید 264 00:13:29,434 --> 00:13:32,729 ‫و بعدش دیوار برلین فرو ریخت و این باعث شد ‫جلوی حرکت سعودیش گرفته بشه 265 00:13:34,606 --> 00:13:36,316 ‫وایسا، چرا انقد این آشناست؟ 266 00:13:36,316 --> 00:13:37,317 ‫اوه. ‫وایسا ببین 267 00:13:37,317 --> 00:13:39,653 ‫این از آهنگ های 50 ستاره رپ نمونه برداری شده 268 00:13:39,653 --> 00:13:41,905 ‫- ♪ روی ساحل ♪ ‫- ♪ پیتا پوتا، پیتا پوتا ♪ 269 00:13:41,905 --> 00:13:44,449 ‫خدای من ، این تویی! ‫شناختمش! 270 00:13:44,449 --> 00:13:47,494 ‫آره، پست مالون و میسی الیوت ‫ازشون استفاده کرده بودن ‫[هر دو رپر] 271 00:13:47,494 --> 00:13:49,496 ‫- آره و "دل فانکی هوموساپین" ‫- خدای بزرگ ‫[رپر] 272 00:13:49,496 --> 00:13:51,123 ‫چقد پول از این در آوردی؟ 273 00:13:51,123 --> 00:13:53,125 ‫حدوداً، آم... 274 00:13:53,584 --> 00:13:55,335 ‫200 دلار توی سال 275 00:13:55,335 --> 00:13:57,337 ‫آره، حال می‌کنی؟ ‫- خیلی خب، پایان خفن! 276 00:13:57,337 --> 00:14:01,008 ‫♪ دوست داشتن مردی مثل من... ♪ 277 00:14:01,884 --> 00:14:03,635 ‫پیتا پوتا 278 00:14:05,554 --> 00:14:07,347 ‫اوه خدا، اینا رو نمی‌شورید؟ 279 00:14:11,810 --> 00:14:13,812 ‫- چیه؟ ‫- اون خونه؟ 280 00:14:16,356 --> 00:14:17,858 ‫چارلز، خواهش می‌کنم بهم بگو 281 00:14:17,858 --> 00:14:20,110 ‫دیشب تو آشپزخونه‌ات گرازی ‫چیزی سر بریدی 282 00:14:20,110 --> 00:14:22,112 ‫لعنت بهش. ‫این چاقو قاتل ـه؟ 283 00:14:22,779 --> 00:14:25,157 ‫- وایسا. این مال منه! ‫- هی، بهش دست نزن! 284 00:14:25,157 --> 00:14:26,950 ‫اثر انگشت 285 00:14:27,701 --> 00:14:30,829 ‫شب افتتاحیه، بچه‌های مک‌بیتز این رو بهم دادن 286 00:14:30,829 --> 00:14:33,373 ‫نمایش موزیکال مکبثم توی سال 1991 ‫با بازی وانیلا آیس 287 00:14:33,373 --> 00:14:36,585 ‫دفعه بعد قرار چی جلومون سبز بشه؟ ‫تیکه‌های جسد توی فریزر؟ 288 00:14:36,585 --> 00:14:37,711 ‫دارید درمورد چی صحبت می‌کنید؟ 289 00:14:37,711 --> 00:14:40,005 ‫کلی مدرک هی داره توی ساختمان هامون پیدا میشه 290 00:14:40,005 --> 00:14:41,882 ‫و ما هم نمی‌دونیم چطوری. 291 00:14:41,882 --> 00:14:43,842 ‫اول اون نقاشی که اونجاست، ‫الانم سلاح قاتل؟ 292 00:14:44,968 --> 00:14:47,513 ‫لوسی، تو نمی‌تونی گرفتار این قضیه بشی 293 00:14:47,513 --> 00:14:49,181 ‫باید بری. حالا. ‫شرمنده 294 00:14:50,390 --> 00:14:52,392 ‫باشه. ‫میرم 295 00:14:53,143 --> 00:14:54,186 ‫توی حموم 296 00:14:55,145 --> 00:14:56,980 ‫خیلی خب، چه خبره؟ 297 00:14:56,980 --> 00:14:58,732 ‫اون نباید قاطی این داستان بشه 298 00:14:58,732 --> 00:15:00,609 ‫حالا هم اثر انگشتش افتاده روی سلاح؟ 299 00:15:00,609 --> 00:15:02,486 ‫- میرم بشورمش ‫- نه... 300 00:15:02,486 --> 00:15:04,655 ‫وایسا! ‫اثر انگشت من روش نیست! 301 00:15:04,655 --> 00:15:06,740 ‫- این می‌تونه ثابت کنه من بی‌گناهم ‫- بچه ها، بسه! 302 00:15:06,740 --> 00:15:10,244 ‫خواهش می‌کنم فکر کنید. ‫یکی داره 303 00:15:10,244 --> 00:15:11,954 ‫واضحاً باهامون بازی می‌کنه 304 00:15:11,954 --> 00:15:13,580 ‫منظورم اینه که اگه اینا بخاطر این بود که گیر بیوفتیم 305 00:15:13,580 --> 00:15:15,332 ‫پلیس الان باید محکم در می‌زد... 306 00:15:16,750 --> 00:15:19,002 ‫چرا من این چاقو رو نگه داشتم؟ 307 00:15:22,548 --> 00:15:24,216 ‫اوه خدا. ‫بازه که 308 00:15:24,216 --> 00:15:25,467 ‫بچه ها، گوش کنید 309 00:15:25,467 --> 00:15:28,762 ‫من خیلی متاسفم. ‫می‌دونم بهتون قول یه سری دری وری رو دادم، اما... 310 00:15:28,762 --> 00:15:30,472 ‫این واقعا... 311 00:15:30,472 --> 00:15:31,974 ‫بیشتر یه اعتراف ـه 312 00:15:33,433 --> 00:15:35,561 ‫من درمورد شکل مجروح شدنم توی شب 313 00:15:35,561 --> 00:15:37,938 ‫مرگ بانی صادق نبودم 314 00:15:37,938 --> 00:15:39,189 ‫نینا لین بهم مشت زد! 315 00:15:39,857 --> 00:15:41,400 ‫اون خشن ـه 316 00:15:41,400 --> 00:15:42,860 ‫و بعد از اینکه از پشت به بانی خنجر زد 317 00:15:42,860 --> 00:15:45,654 ‫فکر می‌کنم ممکنه این قضیه ‫چاقو خوردنش از جلو هم کار خودش باشه 318 00:15:45,654 --> 00:15:47,114 ‫این کار ازش بر میاد 319 00:15:47,614 --> 00:15:49,616 ‫می‌تونید از این توی پادکست استفاده کنید 320 00:15:52,494 --> 00:15:53,787 ‫چرا دارید بهم نگاه می‌کنید... 321 00:15:53,787 --> 00:15:56,915 ‫- بخاطر دری وری که گفتی ممنونیم، هوارد ‫- باید هضمش کنیم 322 00:15:56,915 --> 00:15:58,166 ‫البته می‌تونستی اینا رو توی پیام بهمون بگی 323 00:15:58,166 --> 00:15:59,418 ‫اوه، خواهش می‌کنم 324 00:15:59,418 --> 00:16:02,462 ‫اون قسمتی که وارد گوشی تیم کونو شدین رو گوش کردم 325 00:16:02,462 --> 00:16:03,922 ‫هیچوقت نمی‌تونستید رمز گوشی من رو حدس بزنید 326 00:16:03,922 --> 00:16:05,048 ‫"اولین" ـه؟ 327 00:16:07,718 --> 00:16:09,261 ‫نه 328 00:16:09,261 --> 00:16:10,971 ‫روز خوش 329 00:16:14,308 --> 00:16:16,935 ‫خیلی خب، پس نینا لین رگه‌ای از خشونت ‫توی خودش داره؟ 330 00:16:23,483 --> 00:16:25,235 ‫لوسی! ‫اون تو همه‌چیز مرتبه؟! 331 00:16:25,235 --> 00:16:27,613 ‫- شاید باید بزاری یکم خلوت کنه ‫- یه لحظه! 332 00:16:33,410 --> 00:16:34,912 ‫می‌دونی، وقتی بچه بودم 333 00:16:34,912 --> 00:16:37,539 ‫وقتی زیادی توی حموم می‌موندم 334 00:16:37,539 --> 00:16:39,541 ‫ننه بزرگم در می‌زد و می‌گفت 335 00:16:39,541 --> 00:16:42,002 ‫"اولیور؟ می‌خوای بیام داخل 336 00:16:42,002 --> 00:16:44,505 ‫و یکم وازلین روی مقعدت بمالم؟" 337 00:16:49,885 --> 00:16:51,386 ‫می‌تونید بیایید داخل! 338 00:17:07,986 --> 00:17:10,614 ‫فکر کنم می‌دونم چطوری دارن وارد خونه‌تون میشن 339 00:17:16,662 --> 00:17:19,164 ‫خدای من... 340 00:17:36,807 --> 00:17:38,100 ‫این چیزا رو از کجا می‌دونی؟ 341 00:17:38,100 --> 00:17:40,978 ‫قبلاً با آنایا که خونه شون اون طرفه ‫اینجا قایم با شک بازی می‌کردیم 342 00:17:40,978 --> 00:17:43,647 ‫اوه، صحیح. ‫انگار خیلی رقابت داشتید 343 00:17:43,647 --> 00:17:45,148 ‫اوه... 344 00:17:47,484 --> 00:17:51,154 ‫اینا احتمالاً توی دوران ممنوعیت مشروبات الکلی ‫برای قاچاق مشروب استفاده می‌شدن 345 00:17:52,155 --> 00:17:55,158 ‫- یا برای چشم چرونی ‫- اوه! بزار ببینم 346 00:17:59,288 --> 00:18:01,582 ‫ببین، واسه همینه که من ورزش نمی‌کنم 347 00:18:02,457 --> 00:18:04,626 ‫- برای چی؟ ‫- چون آدم این شلکی میشه 348 00:18:04,626 --> 00:18:06,587 ‫داره مثه "وینی پو" بعد از ده قدم راه رفتن عرق می‌ریزه ‫[کاراکتر انیمیشنی] 349 00:18:09,631 --> 00:18:12,342 ‫هیچ‌کدوم از این گذرگاه‌ها ‫توی نقشه ساختمان نیستن 350 00:18:12,342 --> 00:18:14,678 ‫- خیلی عجیبه ‫- عجیب؟ 351 00:18:14,678 --> 00:18:17,848 ‫فقط همین؟ ‫تو 30 سال اینجا زندگی‌ کردی 352 00:18:17,848 --> 00:18:20,350 ‫برات سوال نیست ملت چیا ازت دیدن؟ 353 00:18:20,350 --> 00:18:23,312 ‫اوه، اون هیچ کاری نمی‌کنه. ‫بهم اعتماد کن، هیچکس چیزی ازش ندیده 354 00:18:23,312 --> 00:18:26,190 ‫با یک پیشرفت شوکه کننده 355 00:18:26,190 --> 00:18:28,984 ‫ما مخفی گاه قاتل رو... ‫پیدا کردیم 356 00:18:29,651 --> 00:18:33,030 ‫چه دروغ های در مرکز این ‫"دخمه‌کونیا" قرار دارد؟ ‫[ترکیب دخمه و آرکونیا] 357 00:18:35,407 --> 00:18:37,367 ‫- اوه! اون طرفی نرو ‫- چرا؟ 358 00:18:37,367 --> 00:18:40,913 ‫- بن بسته. باید دنبال من بیایید ‫- دنبال تو بیایم؟ 359 00:18:40,913 --> 00:18:43,665 ‫تو قستمی از این داستان نیستی. ‫الان به مامانت زنگ می‌زنم 360 00:18:43,665 --> 00:18:46,668 ‫آه، اون نمی‌خواد من رو ببینه. ‫بعد از اینکه عروسیش رو نرفتم 361 00:18:48,045 --> 00:18:49,755 ‫- عروسیش نرفتی؟ ‫- خیلی خب 362 00:18:49,755 --> 00:18:51,757 ‫میشه خانواده درمانی رو بزارید برای بعد؟ 363 00:18:51,757 --> 00:18:54,676 ‫چون الان به معنای واقعی داریم مثه ‫موش‌ها توی دیوار ها وول می‌خوریم 364 00:18:54,676 --> 00:18:56,845 ‫لوسی، چقد درمورد این گذرگاه‌ها می‌دونی؟ 365 00:18:56,845 --> 00:18:58,889 ‫جواب رو نده. ‫اون قسمتی از این داستان نیست 366 00:18:58,889 --> 00:19:01,058 ‫معلومه که نیست. ‫لوسی، تو قسمتی از این داستان نیستی 367 00:19:01,058 --> 00:19:03,060 ‫اما اگه فرضاً بودی 368 00:19:03,060 --> 00:19:05,062 ‫می‌دونستی چطوری می‌شه به طبقه شیشم رسید؟ 369 00:19:06,146 --> 00:19:09,107 ‫یه نردبون هست که می‌رسه ‫به یه آسانسور مخفی 370 00:19:09,107 --> 00:19:11,527 ‫توی ای-لاین. ‫فرضاً 371 00:19:11,527 --> 00:19:13,195 ‫- خیلی ممنون ‫- هی 372 00:19:14,238 --> 00:19:15,531 ‫داری کجا می‌ری؟ 373 00:19:15,531 --> 00:19:17,658 ‫خب، اگه تدی داره تهدید می‌کنه که می‌خواد من رو بگاد 374 00:19:17,658 --> 00:19:19,701 ‫می‌خوام حداقل بدونم براش چی بپوشم 375 00:19:19,701 --> 00:19:21,912 ‫ازش خوشم میاد 376 00:19:38,178 --> 00:19:40,681 ‫نینا؟ ‫اینجایی، عزیزم؟ 377 00:19:45,435 --> 00:19:46,603 ‫نینا؟ 378 00:19:54,361 --> 00:19:55,612 ‫اینجایی 379 00:19:56,405 --> 00:19:58,657 ‫- این دیگه کیه؟ ‫- نمی‌دونم 380 00:19:58,657 --> 00:20:00,158 ‫همکارشه؟ 381 00:20:00,158 --> 00:20:01,660 ‫یه مبارز ام‌ام‌ای ـه؟ 382 00:20:01,660 --> 00:20:04,997 ‫یه مبارز ‌ام‌ام‌ای خیلی جذابه ‫که کت و شلوار اداری پوشیده؟ 383 00:20:06,123 --> 00:20:07,374 ‫چی شده، عزیزم؟ 384 00:20:07,374 --> 00:20:09,585 ‫به نظر می‌رسه بابای بچه‌اش باشه 385 00:20:09,585 --> 00:20:11,545 ‫نمی‌تونم درمورد بانی فکر نکنم 386 00:20:12,087 --> 00:20:13,839 ‫داریم کار درستی می‌کنیم، درسته؟ 387 00:20:14,756 --> 00:20:16,717 ‫توام مثه من این رو می‌دونی 388 00:20:17,551 --> 00:20:19,094 ‫اون باید می‌رفت 389 00:20:19,845 --> 00:20:22,264 ‫- بانی باید می‌رفت؟ ‫- درست می‌گی 390 00:20:22,264 --> 00:20:23,807 ‫وقتی رای هیئت مدیره رو گرفتیم 391 00:20:23,807 --> 00:20:25,809 ‫خیالمون راحت میشه، عزیزم 392 00:20:25,809 --> 00:20:27,394 ‫خدا، دوستت دارم 393 00:20:27,394 --> 00:20:29,271 ‫منم دوستت دارم عزیزم 394 00:20:30,063 --> 00:20:31,815 ‫وایسا، اون گوشه رو ببین 395 00:20:32,733 --> 00:20:34,526 ‫هممم. ‫چه بوی خوبی می‌دی 396 00:20:35,319 --> 00:20:38,947 ‫دارن سر یه معامله برای تغییر آرکونیا ‫به توافق می‌رسن؟ 397 00:20:38,947 --> 00:20:41,825 ‫با گذاشتن یه سفینه فضایی غول‌پیکر رو ساختمان؟ 398 00:20:41,825 --> 00:20:44,536 ‫بانی هیچ‌وقت با همچین چیزی موافقت نمی‌کرد 399 00:20:44,536 --> 00:20:47,956 ‫واسه همین هم بانی باید می‌رفت 400 00:20:50,334 --> 00:20:52,628 ‫اوه... 401 00:20:52,628 --> 00:20:55,130 ‫- واو. خیلی خب ‫- این غیراخلاقی ـه 402 00:20:57,674 --> 00:20:59,718 ‫هی. هنوزم خون دماغ میشی 403 00:20:59,718 --> 00:21:00,719 ‫اوه... 404 00:21:00,719 --> 00:21:02,471 ‫مطمئنی اشکالی نداره؟ ‫با بچه؟ 405 00:21:02,471 --> 00:21:04,473 ‫- اوه، مشکلی نیست ‫- خدا... 406 00:21:18,654 --> 00:21:20,489 ‫تئو، انقد حساس نشو 407 00:21:21,281 --> 00:21:22,824 ‫انقد حساس نباش، خواهش می‌کنم! 408 00:21:24,409 --> 00:21:27,204 ‫می‌تونیم درستش کنیم، خیلی خب؟ ‫فقط باید بهم اعتماد کنی! 409 00:21:30,415 --> 00:21:32,709 ‫تئو؟ ‫تئو! 410 00:21:34,002 --> 00:21:37,214 ‫هرکاری که من کردم ‫برای مراقبت از تو بود 411 00:21:39,550 --> 00:21:41,176 ‫چی؟ ‫این رو نگو 412 00:21:41,176 --> 00:21:42,594 ‫تو پسر منی! 413 00:21:46,390 --> 00:21:47,516 ‫چی؟ 414 00:21:48,475 --> 00:21:52,354 ‫حالا دیگه وکیل خودت رو داری؟ 415 00:21:53,146 --> 00:21:54,147 ‫تئو! 416 00:21:54,147 --> 00:21:56,650 ‫تئو! ‫من تنها کسی هستم 417 00:21:56,650 --> 00:21:58,777 ‫که دنبال منافع تو بودم! 418 00:21:58,777 --> 00:22:01,572 ‫تو داری من رو به کشتن می‌دی! 419 00:22:03,031 --> 00:22:05,534 ‫من دیگه‌ زندگی‌ای ندارم! 420 00:22:15,377 --> 00:22:18,297 ‫تئو. ‫متاسفم 421 00:22:18,755 --> 00:22:22,050 ‫من خیلی... ‫دوستت دارم 422 00:22:23,594 --> 00:22:26,471 ‫تو... ‫تنها چیزی... 423 00:22:26,471 --> 00:22:29,474 ‫هستی که تو دنیا برام مهمه 424 00:22:32,311 --> 00:22:33,812 ‫تئو... 425 00:22:59,588 --> 00:23:01,089 ‫تئو! 426 00:23:02,633 --> 00:23:05,177 ‫- تو پسر... ‫- اوه خدایا 427 00:23:12,935 --> 00:23:14,686 ‫چی درمورد تدی فهمیدی؟ 428 00:23:14,686 --> 00:23:16,271 ‫هیچی 429 00:23:16,271 --> 00:23:18,607 ‫جز اینکه گریه‌اش رو دیدم 430 00:23:20,234 --> 00:23:23,612 ‫انگار داشتم "دارث ویدر" بدون کلاه رو نگاه می‌کردم ‫[یکی از شخصیت های جنگ ستارگان] 431 00:23:23,612 --> 00:23:25,489 ‫من کاملاً توی شوک هستم 432 00:23:25,489 --> 00:23:26,990 ‫جدی می‌گم 433 00:23:26,990 --> 00:23:28,992 ‫و هیچوقت انقد دلم نمی‌خواسته پسرم رو بغل کنم 434 00:23:30,827 --> 00:23:31,912 ‫بگذریم؛ چی از دست دادم؟ 435 00:23:31,912 --> 00:23:35,123 ‫نینا می‌خواد با گذاشتن یه سفینه فضایی ‫غول پیکر رو ساختمان ما پول در بیاره 436 00:23:35,123 --> 00:23:37,125 ‫آره، و بانی مخالفت کرده 437 00:23:37,125 --> 00:23:38,418 ‫واسه همین نینا کشتتش 438 00:23:38,418 --> 00:23:39,962 ‫اما هیچ‌کدوم از اینا رو ظبط نکردیم 439 00:23:39,962 --> 00:23:41,839 ‫واسه همین حالا باید بفهمیم ‫که چطوری باید گیرش بندازیم 440 00:23:41,839 --> 00:23:42,589 ‫هی 441 00:23:43,340 --> 00:23:46,426 خب پس برید صداش رو ظبط کنید 442 00:23:46,426 --> 00:23:48,178 نینا الان از نظر هورمونی بهم ریخته 443 00:23:48,178 --> 00:23:50,264 ‫اون لبه پرتگاهه 444 00:23:50,264 --> 00:23:52,140 ‫فقط یه هل کوچیک بهش بدید 445 00:23:58,856 --> 00:24:00,858 ‫سـلـام! 446 00:24:00,858 --> 00:24:02,901 ‫فقط اومدیم اینجا به مدیر جدید یه تبریکی بگیم 447 00:24:02,901 --> 00:24:04,486 ‫و یه هدیه برای بچه‌اش بهش بدیم 448 00:24:04,486 --> 00:24:05,988 ‫یه سری صنایع دستین 449 00:24:05,988 --> 00:24:07,781 ‫با هم جمعشون کردیم، ‫هرکدوم یچی آوردیم 450 00:24:07,781 --> 00:24:09,366 ‫ممنونم 451 00:24:09,366 --> 00:24:11,952 ‫یه کنسرو... ‫وگان 452 00:24:11,952 --> 00:24:13,245 ‫یه پتو... 453 00:24:13,245 --> 00:24:15,289 ‫روغش بچه و یه توپ تنیس 454 00:24:15,289 --> 00:24:16,290 ‫خیس ـه 455 00:24:16,290 --> 00:24:19,501 ‫واسه اینه که.. شستمش. ‫فقط بخاطر تو 456 00:24:20,127 --> 00:24:22,129 ‫فقط می‌خواستم ببینیم حالت چطوره ‫می‌دونی 457 00:24:22,129 --> 00:24:24,882 ‫با بچه‌ای که داره درست بعد از مرگ 458 00:24:24,882 --> 00:24:27,885 ‫مربی مدیر هیئت مدیره‌ بودنت میاد 459 00:24:29,011 --> 00:24:30,012 ‫اوه خدا... 460 00:24:30,012 --> 00:24:31,930 ‫و گیرش انداختیم 461 00:24:31,930 --> 00:24:33,891 ‫بازی تمومه، نینا 462 00:24:33,891 --> 00:24:35,642 ‫وقتشه که اعتراف کنی 463 00:24:35,642 --> 00:24:37,811 ‫اوه خدای من 464 00:24:37,811 --> 00:24:39,188 ‫به جرد نیاز دارم 465 00:24:39,188 --> 00:24:42,024 ‫- اون رفته لحظه آخری وسیله بچه بگیره ‫- نمی‌تونه نجاتت بده 466 00:24:42,024 --> 00:24:43,525 ‫حالا دیگه هیچکس نمی‌تونه نجاتت بده 467 00:24:43,525 --> 00:24:44,860 ‫احساس بدی داری؟ 468 00:24:44,860 --> 00:24:47,779 ‫خب، بایدم داشته باشی! ‫بریز بیرون! بریز بیرون! 469 00:24:47,779 --> 00:24:49,698 ‫اوه! 470 00:24:50,824 --> 00:24:52,868 ‫آه! 471 00:24:52,868 --> 00:24:55,495 ‫اوه خدای من! ‫داره چه اتفاقی می‌افته؟ 472 00:24:55,495 --> 00:24:57,664 ‫اوه خدای من، داره میاد! 473 00:24:57,664 --> 00:24:59,291 ‫چیکار کنم؟ 474 00:24:59,291 --> 00:25:01,835 ‫- خیلی خب، باشه. بیا. بیا ‫- نه، نه، نه! اون پتوی وینی ـه! 475 00:25:01,835 --> 00:25:03,712 ‫ببنید، ببنیید. ‫هی، زنگ بزنید اورژانس 476 00:25:03,712 --> 00:25:05,339 ‫براش صندلی بیارید. ‫صندلی بیارید 477 00:25:05,339 --> 00:25:06,757 ‫بیا. زود باش، این طرفی. ‫فقط بشین 478 00:25:09,343 --> 00:25:11,762 ‫بیا. ‫این رو فشار بده 479 00:25:11,762 --> 00:25:13,430 ‫این رو با دستت فشار بده. ‫بگیرش توی دستت 480 00:25:13,430 --> 00:25:15,057 ‫فشارش بده. ‫درسته 481 00:25:15,057 --> 00:25:16,934 ‫حالا نفس بکش. ‫سریع 482 00:25:20,395 --> 00:25:22,814 ‫اوه خدای من. ‫اگه مامان بدی باشیم چی؟ 483 00:25:22,814 --> 00:25:25,275 ‫چی؟ نه! ‫مامان بدی نمی‌شی! 484 00:25:25,275 --> 00:25:28,195 ‫اما چرا همچین فکری می‌کنی؟ ‫چون کار های بدی کردی؟ 485 00:25:28,195 --> 00:25:29,446 ‫الان نه! ‫اون رو بزار کنار! 486 00:25:29,446 --> 00:25:31,406 ‫نینا، من رو نگاه کن 487 00:25:31,406 --> 00:25:32,282 ‫من رو ببین 488 00:25:32,282 --> 00:25:34,368 ‫همه‌چی درست می‌شه 489 00:25:34,368 --> 00:25:37,371 ‫آره. هی، هی، ‫اون عکس کیه؟ 490 00:25:39,748 --> 00:25:41,041 ‫- مامانم ‫- اوه، جداً؟ 491 00:25:41,041 --> 00:25:42,626 ‫مامان خوبی بود؟ 492 00:25:43,168 --> 00:25:44,795 ‫آره؟ ‫و چرا؟ 493 00:25:46,171 --> 00:25:48,590 ‫اون... ‫پیشم بود 494 00:25:48,590 --> 00:25:51,802 ‫- بهم اهمیت می‌داد ‫- درسته 495 00:25:51,802 --> 00:25:54,680 ‫و حالا توام همین کار رو می‌کنی. ‫منظورم اینه، اشتباهاتی می‌کنی 496 00:25:54,680 --> 00:25:57,724 ‫منظورم اینه، این آخری باری نیست که بچه‌ات ‫بدجوری می‌ترسونتت 497 00:25:57,724 --> 00:26:00,394 ‫اما همه‌چیز مرتب می‌شه 498 00:26:00,394 --> 00:26:03,355 ‫و تمام قسمت های سختش ارزشش رو داره. ‫بهت قول می‌دم 499 00:26:07,609 --> 00:26:09,194 ‫فقط نفس بکش. ‫نفس، نفس، نفس 500 00:26:09,987 --> 00:26:11,113 ‫آره 501 00:26:18,078 --> 00:26:19,663 ‫کاش بانی اینجا بود 502 00:26:20,581 --> 00:26:23,125 ‫خیلی هیجان داشت این بچه رو ببینه 503 00:26:23,125 --> 00:26:24,751 ‫من رو نگاه کن! 504 00:26:24,751 --> 00:26:27,462 ‫تو قاتلش رو پیدا می‌کنی 505 00:26:27,462 --> 00:26:30,883 ‫و وقتی این کار رو کردی من رو با اون ‫مادرجنده پنج دقیقه توی اتاق تنها می‌ذاری 506 00:26:35,137 --> 00:26:38,098 ‫خیلی خب، خیلی خب، شاید من مجبور باشم ‫این بچه رو به دنیا بیارم 507 00:26:38,098 --> 00:26:41,101 ‫اما نگران نباشید، یک دفعه نقش یه ‫متخصص بیهوشی زنان و زایمان رو 508 00:26:41,101 --> 00:26:42,394 ‫یه سریال به اسم "رهاننده" بازی می‌کردم 509 00:26:42,394 --> 00:26:44,855 ‫و توی اون برنامه، همه بچه ها ‫سالم به دنیا می‌اومدن! 510 00:26:48,859 --> 00:26:50,235 ‫- اوه، خدا رو شکر ‫- خدا رو شکر 511 00:26:50,235 --> 00:26:51,278 ‫اوه، خدایا 512 00:26:51,278 --> 00:26:53,238 ‫خدمت شما 513 00:26:53,238 --> 00:26:55,866 ‫من نجات دهنده‌ام یا منجی؟ 514 00:26:57,201 --> 00:26:58,535 ‫یکی از دیالوگ های "رهاننده" بود 515 00:26:58,535 --> 00:27:00,329 ‫اوه، خدایا... 516 00:27:03,540 --> 00:27:05,834 ‫می‌دونی، این عجیبه که فکر کنم... 517 00:27:05,834 --> 00:27:07,920 ‫چی می‌شد اگه مسائل جور دیگه‌ای پیش می‌رفت؟ 518 00:27:07,920 --> 00:27:10,797 ‫14سی می‌تونست هنوز خونۀ من باشه 519 00:27:10,797 --> 00:27:12,382 ‫این آدم می‌تونست پدرم باشه 520 00:27:12,382 --> 00:27:14,593 ‫من رو ببره به بازدید از دانشگاه ها 521 00:27:14,593 --> 00:27:16,428 ‫نگران خورد و خوراک باشه 522 00:27:16,428 --> 00:27:19,431 ‫وقتی ضمایرم رو عوض می‌کنم اشتباه منظورم رو بگیره 523 00:27:22,434 --> 00:27:24,269 ‫از دست دادن یه پدر خیلی خوب رو درک می‌کنم 524 00:27:26,230 --> 00:27:29,191 ‫من وقتی خیلی جوون بودم ‫پدرم رو از دست دادم 525 00:27:30,943 --> 00:27:34,571 ‫چارلز گاهی من رو یاد اون می‌ندازه، ‫فکر کنم 526 00:27:36,990 --> 00:27:39,243 ‫می‌تونی باهاش صادق باشی 527 00:27:40,369 --> 00:27:41,411 ‫بهش حقیقت رو بگو 528 00:27:43,497 --> 00:27:44,540 ‫منظورت چیه؟ 529 00:27:45,249 --> 00:27:47,709 ‫تو به یه دلیلی اومدی اینجا، ‫مگه نه لوسی؟ 530 00:27:49,086 --> 00:27:50,587 ‫اونم این رو می‌دونه 531 00:27:53,465 --> 00:27:55,592 ‫هرچی هست بهش بگو 532 00:28:07,104 --> 00:28:09,565 ‫خب، عجب روزی بود 533 00:28:10,566 --> 00:28:13,569 ‫دیدم یه پسر کر و لال ‫در سکوت پدرش رو نابود کرد 534 00:28:14,820 --> 00:28:18,198 ‫دیدم که چارلز یه سخنرانی مثه اونا که توی ‫فیلم های تلوزیونی هست درمورد فرزندپروری کرد 535 00:28:18,198 --> 00:28:20,409 ‫که راستش من رو تحت تاثیر قرار داد 536 00:28:20,409 --> 00:28:22,452 ‫فهمیدیم یه مشت چشم چرون نگاهمون می‌کنن 537 00:28:22,452 --> 00:28:24,246 ‫باید دیوار های ساختمانم رو بپوشونم 538 00:28:24,997 --> 00:28:26,206 ‫دیگه چی؟ 539 00:28:28,000 --> 00:28:31,003 ‫اوه راستی. سلاح قاتل ‫توی سقف 540 00:28:31,753 --> 00:28:33,463 ‫خب، حالا نوبت نقش آفرینی منه 541 00:28:33,463 --> 00:28:36,383 ‫و می‌دونم دقیقاً باید چیکار کنم 542 00:28:39,052 --> 00:28:42,139 ‫- می‌خوای از شرش خلاص بشی؟ ‫- تو نگران نباش 543 00:28:42,139 --> 00:28:44,600 ‫- خیلی نگرانم ‫- لوسی، خدافظ 544 00:28:44,600 --> 00:28:46,018 ‫- می‌بینمت! ‫- آره، خدافظ 545 00:28:46,018 --> 00:28:47,644 ‫انقد غریبی نکن، سگ 546 00:28:48,645 --> 00:28:51,440 ‫دیگه هیچ‌وقت این رو نگو 547 00:28:53,483 --> 00:28:55,068 ‫هی، میشه درمورد جان ازت بپرسم؟ 548 00:28:56,195 --> 00:28:57,988 ‫اوه پسر. ‫برو که رفتیم 549 00:28:57,988 --> 00:28:59,489 ‫نه، نه. ‫آه... 550 00:29:00,407 --> 00:29:02,701 ‫نه، فقط می‌خواستم بگم که 551 00:29:02,701 --> 00:29:04,870 ‫وقتی داشتم به پادکستت گوش می‌کردم 552 00:29:04,870 --> 00:29:06,747 ‫به نظر اونم، جان بهت میومد 553 00:29:06,747 --> 00:29:09,750 ‫پس نباید بخاطرش احساس شرمندگی کنی 554 00:29:10,751 --> 00:29:11,877 ‫می‌دونی، همیشه فکر به این که 555 00:29:11,877 --> 00:29:15,380 ‫بعد رفتن ما تو تنها شدی ‫من رو آزار می‌داد، و ... 556 00:29:15,380 --> 00:29:17,341 ‫خب، حرفم اینه که 557 00:29:17,341 --> 00:29:19,051 ‫امیدوارم یه روز یکی رو پیدا کنی 558 00:29:19,801 --> 00:29:23,222 ‫و درک می‌کنم چرا جان قبل این که ‫همه‌چی قاطی بشه خوب به نظر می‌رسیده 559 00:29:24,640 --> 00:29:28,352 ‫خب، حداقل تونستم قبول کنم که همه‌چی ‫بین من و مادرت تموم شده 560 00:29:29,186 --> 00:29:31,980 ‫آره. من و مامان دعوامون شد. ‫دوباره 561 00:29:32,773 --> 00:29:35,275 ‫واسه همینم عروسی رو پیچوندم 562 00:29:36,276 --> 00:29:37,945 ‫اون می‌دونه که از اون یارو خوشم نمیاد 563 00:29:38,612 --> 00:29:39,780 ‫خب اون... 564 00:29:40,197 --> 00:29:42,699 ‫اون آدم بدی نیست. ‫اون فقط... 565 00:29:45,244 --> 00:29:48,205 ‫اما مطمئنم اون کاری نمی‌کنه که بیوفتی ‫اینور و اونور دنبال تحقیق درمورد یه قتل 566 00:29:50,582 --> 00:29:52,084 ‫می‌دونی، آسون نبود 567 00:29:53,210 --> 00:29:54,711 ‫با مامان 568 00:29:55,587 --> 00:29:56,797 ‫بدون تو 569 00:29:58,841 --> 00:30:00,926 ‫می‌دونی، خیلی خیلی خوب بود 570 00:30:00,926 --> 00:30:03,554 ‫که بلاخره بهم پیام دادی، ‫اما هشت سال... 571 00:30:04,471 --> 00:30:06,306 ‫خیلی وقت زیادیه 572 00:30:08,892 --> 00:30:10,018 ‫متاسفم 573 00:30:10,018 --> 00:30:12,437 ‫نمی‌دونستم اجازه‌اش رو دارم یا نه 574 00:30:12,437 --> 00:30:15,232 ‫مامانت گفت هیچ ارتباطی در کار نباشه 575 00:30:16,316 --> 00:30:17,693 ‫خب، اجازه داری 576 00:30:21,154 --> 00:30:22,447 ‫خیلی خب 577 00:30:24,366 --> 00:30:26,660 ‫خب، می‌دونی... 578 00:30:26,660 --> 00:30:29,079 ‫از اونجایی که پنج تا پدر داشتم 579 00:30:29,079 --> 00:30:30,706 ‫تو... 580 00:30:30,706 --> 00:30:33,041 ‫تو با اختلاف پدر مورد علاقه منی 581 00:30:34,251 --> 00:30:35,878 ‫و می‌مونم 582 00:30:46,054 --> 00:30:47,556 ‫پیتا پاتا ‫پیتا پاتا 583 00:30:52,144 --> 00:30:54,313 ‫بچه‌ها! بیایید بریم سراغ کار، باشه؟ 584 00:30:54,313 --> 00:30:55,772 ‫نوار های زرد 585 00:30:55,772 --> 00:30:58,066 ‫جاده خشتی زرد هستن. ‫دنبالشون کنید 586 00:30:58,066 --> 00:30:59,902 ‫هیچکس حتی به حرفم گوش هم نمی‌کنه 587 00:30:59,902 --> 00:31:02,529 ‫خب، اگه این بهترین کارگردان ‫نورث جرسی نیست، پس کیه 588 00:31:02,529 --> 00:31:04,531 ‫هی، دورتی 589 00:31:04,531 --> 00:31:08,160 ‫ویل، یه بچه لاغر رو کردی شیر؟ 590 00:31:08,160 --> 00:31:09,161 ‫اصلاً به من گوش می‌کنی؟ 591 00:31:09,161 --> 00:31:11,914 ‫- فقط لطفاً کمک کن ‫- هی، بچه ها! 592 00:31:11,914 --> 00:31:15,125 ‫من یه کیسه آب نبات دارم که به هرکی ‫توی جاده خشتی زرد وایسه می‌دمش 593 00:31:19,213 --> 00:31:20,756 ‫جودی گارلند رو هم همینطوری می‌آوردن سر کار 594 00:31:20,756 --> 00:31:22,049 ‫ولی بجای اینا بهش آمفتامین می‌دادن 595 00:31:22,049 --> 00:31:23,175 ‫هممم 596 00:31:24,801 --> 00:31:27,596 ‫ممنونم که هیچوقت ازم ناامید نشدی، ویلی 597 00:31:30,224 --> 00:31:31,266 ‫اوه 598 00:31:32,809 --> 00:31:35,354 ‫اوه، گندش بزنن. ‫آب نبات های بیشتری می‌خوایم 599 00:31:35,354 --> 00:31:36,980 ‫اینم از این 600 00:31:38,857 --> 00:31:41,485 ‫مستقیم برو تا کنتیکت. !اصلاً جای دیگه‌‌ای نرو 601 00:31:45,030 --> 00:31:46,114 ‫آم... 602 00:31:46,907 --> 00:31:48,283 ‫سلام من رو به مامانت برسون 603 00:31:49,409 --> 00:31:50,786 ‫هی، آم... 604 00:31:51,745 --> 00:31:54,414 ‫می‌دونی، شب عروسی دقیقاً همون ‫شبی بود که دستگیر شدی 605 00:31:55,791 --> 00:31:59,044 ‫و بجای رفتن به کلیسا، سعی کردم ‫بیام اینجا که تو رو ببینم 606 00:32:01,630 --> 00:32:03,298 ‫توی خونۀ من 607 00:32:03,298 --> 00:32:05,384 ‫- یه بطری شراب خوب توی یخچال دارم ‫- نه 608 00:32:05,384 --> 00:32:08,011 ‫برای نون تست شامپاین می‌خوام 609 00:32:08,011 --> 00:32:10,681 ‫ببین، تو پنیرش رو میاری 610 00:32:10,681 --> 00:32:12,808 ‫اولیور هم که تمام سس ها رو می‌خوره 611 00:32:12,808 --> 00:32:15,310 ‫گفتم شاید بشه من یه کار دیگه‌ای بکنم، ‫اما... 612 00:32:15,311 --> 00:32:16,311 ‫لوسی: ‫سلام، من توی شهر هستم. ‫می‌خواستم ببینمت 613 00:32:21,316 --> 00:32:23,360 ‫شرمنده‌ام لوسی، کاش می‌تونستم 614 00:32:23,360 --> 00:32:25,529 ‫اما امشب نمی‌تونم. ‫به زودی می‌بینمت، باشه؟ 615 00:32:25,529 --> 00:32:26,152 ‫خیلی خب 616 00:32:28,282 --> 00:32:30,868 ‫- باید تو خونه من انجامش بدیم؟ ‫- خب، من مبل دارم 617 00:32:38,125 --> 00:32:40,335 ‫خب، خوشحالم که اونشب نبودی 618 00:32:40,335 --> 00:32:42,588 ‫دلم نمی‌خواست اون شب اصلاً نزدیک اینجا باشی 619 00:33:08,113 --> 00:33:09,907 ‫خب، آره 620 00:33:09,907 --> 00:33:13,702 ‫برگشتن به جایی بعد از کلی وقت 621 00:33:13,702 --> 00:33:15,412 ‫می‌تونه عجیب باشه 622 00:33:16,455 --> 00:33:19,541 ‫همه‌چی کوچیکتر و خالی تر به نظر می‌رسه 623 00:33:20,375 --> 00:33:23,545 ‫و فکر می‌کنم ‫دلیل و چرای برگشتن 624 00:33:23,545 --> 00:33:26,173 ‫با چقد عجیب بودنش 625 00:33:26,173 --> 00:33:27,966 ربط مستقیم دارن 626 00:33:41,271 --> 00:33:42,272 ‫اوه! 627 00:34:18,100 --> 00:34:20,727 ‫می‌دونی، اومدم اینجا چون واقعاً نگرانتم 628 00:34:20,727 --> 00:34:23,146 ‫- تو لازم نیست نگران من باشی ‫- چرا، هست 629 00:34:23,146 --> 00:34:26,024 ‫هست. اتفاق های عجیبی داره توی ‫این ساختمون می‌افته، چارلز 630 00:34:26,024 --> 00:34:27,568 ‫و تو باید سرسخت تر بشی 631 00:34:27,568 --> 00:34:30,279 ‫باید قبل این که پیدات کنن ‫پیداشون کنی 632 00:34:33,073 --> 00:34:35,784 ‫این اواخر این دومین باریه که دارم ‫یکی رو سوار ماشین می‌کنم 633 00:34:35,784 --> 00:34:37,703 ‫و حس می‌کنم که اونا بیشتر از من می‌دونن 634 00:34:37,703 --> 00:34:39,705 ‫واقعاً نمی‌دونم اینی که گفتی یعنی چی، اما... 635 00:34:40,789 --> 00:34:43,542 ‫شاید باید یه کاری درمورد اون حس بکین 636 00:34:54,136 --> 00:34:55,179 ‫مستقیم برو تا اونجا! 637 00:35:09,818 --> 00:35:11,778 ‫[ناشناس] 638 00:35:13,779 --> 00:35:18,779 مترجم: حـسـیـن Hossein Hidden 639 00:35:25,042 --> 00:35:27,586 ‫خب، تماس گیرنده ناشناس 640 00:35:28,879 --> 00:35:30,380 ‫تو یه مسئله‌ای به کمکت نیاز دارم 641 00:35:33,592 --> 00:35:36,512 ‫سلام، چارلز. ‫دلم برات تنگ شده بود 642 00:35:38,513 --> 00:35:42,513 ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 643 00:35:44,514 --> 00:35:49,514 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez