1 00:00:01,000 --> 00:00:02,001 ‫[آنچه گذشت...] 2 00:00:02,001 --> 00:00:04,588 ‫خب، چی درمورد قاتل دخترم و دزد می‌دونیم؟ 3 00:00:04,588 --> 00:00:07,424 ‫چرا از این سه نفر نمی‌پرسی؟ ‫احتمالاً کار خودشون بوده 4 00:00:07,424 --> 00:00:08,634 ‫برامون پاپوش دوختن 5 00:00:08,634 --> 00:00:10,761 ‫ما مظنونین هستیم. ‫خیلی فرق می‌کنه 6 00:00:10,761 --> 00:00:13,514 ‫کاری که‌ می‌کنیم اینه که به زور ‫وارد آپارتمان بانی می‌شیم 7 00:00:13,514 --> 00:00:15,516 ‫یه سرنخ پیدا می‌کنیم که خودمون رو تبرئه کنیم 8 00:00:15,516 --> 00:00:17,059 ‫خودت نمی‌خوای اسمت رو پاک کنی؟ 9 00:00:17,059 --> 00:00:19,144 ‫بانی یه پرنده داشته؟ 10 00:00:19,144 --> 00:00:20,521 ‫خانم گامبولینی 11 00:00:20,521 --> 00:00:21,688 ‫بکنش تو کونت 12 00:00:22,231 --> 00:00:24,399 ‫هر کاغذی که پیدا کردید، بزاریدش توی این کیسه 13 00:00:25,526 --> 00:00:27,778 ‫می‌خواستم به همه تون این اطمینان رو بدم 14 00:00:27,778 --> 00:00:29,780 ‫به عنوان مدیر هیئت مدیره جدید 15 00:00:29,780 --> 00:00:33,283 ‫اجازه نمی‌دم که مرگ بانی هیچ ‫تاثیر منفی‌ای روی ساختمان بزاره 16 00:00:33,283 --> 00:00:35,160 ‫حالا دیگه من مسئولم 17 00:00:35,160 --> 00:00:37,371 ‫و یک دوره جدید آغاز شده 18 00:00:37,371 --> 00:00:38,580 ‫از نینا نگم براتون 19 00:00:38,580 --> 00:00:40,123 ‫اگه فکر می‌کردید بانی عوضی بوده 20 00:00:40,123 --> 00:00:41,708 ‫وایسا اینو ببینی 21 00:00:41,708 --> 00:00:44,044 ‫یه نگاه دقیق تر به وصیت نامه بانی کردم 22 00:00:44,044 --> 00:00:46,004 ‫یه چیزی بوده که می‌خواسته دست شما باشه 23 00:00:46,004 --> 00:00:48,006 ‫نه! ‫قطعاً نه 24 00:00:48,006 --> 00:00:49,341 ‫هی! 25 00:00:49,341 --> 00:00:50,634 ‫هی! 26 00:00:53,387 --> 00:00:55,389 ‫می‌دونم کار کی بوده! 27 00:01:03,647 --> 00:01:05,524 ‫یک جنایت بی نقص؟ 28 00:01:05,524 --> 00:01:07,734 ‫اوه، تقریباً همینطور بوده 29 00:01:08,610 --> 00:01:12,114 ‫اما یک چیز وجود داره که قاتل ‫پیش بینی نکرده بوده 30 00:01:12,114 --> 00:01:13,615 ‫یک شاهد 31 00:01:13,615 --> 00:01:15,119 ‫کسی که دلیرانه موافقت کرده 32 00:01:15,119 --> 00:01:17,119 با پادکست فقط و فقط قتل های داخل ساختمان ‫مصاحبه‌ اختصاصی‌ای داشته باشه 32 00:01:17,119 --> 00:01:20,080 ‫خب، به شنوندگان ما بگو 33 00:01:20,080 --> 00:01:22,708 ‫کی بانی فولجر رو کُشته؟ 34 00:01:22,708 --> 00:01:23,959 ‫خفه خون بگیر، اولیور 35 00:01:23,959 --> 00:01:27,796 ‫خودت خفه خون بگیر خانم گامبولینی! ‫خودت گفتی می‌دونی کار کی بوده! 36 00:01:27,796 --> 00:01:29,965 ‫- کار کی بوده؟ ‫- چقد عالی 37 00:01:29,965 --> 00:01:32,718 ‫که بانی یه پرنده داشته که اندازه خودش رو اعصابه 38 00:01:32,718 --> 00:01:35,179 ‫هی، ممکنه اونی که درموردش صحبت می‌کنی، ‫خواهر ناتنی من باشه 39 00:01:35,179 --> 00:01:37,014 ‫راستی، میشه یبار دیگه هم واسم توضیح بدی 40 00:01:37,014 --> 00:01:38,390 ‫خب، ساده ست 41 00:01:38,390 --> 00:01:40,309 ‫پدر من شاید با مادر بانی خوابیده باشه 42 00:01:40,309 --> 00:01:43,312 ‫و احتمال این هست که این سکس پنهانی، ‫محافظت نشده بوده باشه 43 00:01:43,312 --> 00:01:46,398 ‫و اون سکس پنهانی محافظت نشده 44 00:01:46,398 --> 00:01:49,484 ‫ممکنه یه خواهر ناتنی گذاشته باشه رو دست من ‫که خیلی دیر شناختمش 45 00:01:49,484 --> 00:01:51,445 ‫- تموم شد؟ لطفاً بگو آره ‫- آره 46 00:01:51,445 --> 00:01:52,654 ‫- عالیه ‫- نه 47 00:01:52,654 --> 00:01:54,072 ‫من لب های بانی رو بوسیدم 48 00:01:54,072 --> 00:01:56,074 ‫- تو چیکار کردی؟ ‫- چی؟ 49 00:01:56,074 --> 00:01:58,702 ‫آره. یه مهمونی کریسمس بود، ‫و داشتیم خداحافظی می‌کردیم 50 00:01:58,702 --> 00:02:01,455 ‫می‌خواستیم روبوسی کنیم، ‫که یهو اشتباهی شد 51 00:02:01,455 --> 00:02:03,165 ‫زدیم لب های همدیگه رو ماچ کردیم 52 00:02:03,165 --> 00:02:04,750 ‫قبلشم چندتا پیک اگ‌ناگ هم زده بودیم 53 00:02:04,750 --> 00:02:07,628 ‫و یجورایی خوشمون اومد، ‫واسه همین همونطوری موندیم 54 00:02:07,628 --> 00:02:10,923 ‫و یکم با هم ملچ ملوچ کردیم، ‫و این اونقدا هم بد نیست، درسته؟ 55 00:02:10,923 --> 00:02:12,299 ‫میشه لطفاً این رو حلش کنی؟ 56 00:02:12,299 --> 00:02:13,550 ‫آره، البته 57 00:02:14,301 --> 00:02:16,845 ‫خیلی خب. ‫دو تا انتخاب داریم 58 00:02:16,845 --> 00:02:19,431 ‫یه سیلی می‌زنم تو گوشت و میگم ‫"به خودت بیا" 59 00:02:19,431 --> 00:02:21,600 ‫یا همینطوری می‌تونیم بپریم سراغ بخش بعد از این اتفاق 60 00:02:21,600 --> 00:02:24,019 ‫اونجایی که میگی "دمت گرم، بچه جون. ‫شنیدنش سخت بود، اما بهش نیاز داشتم" 61 00:02:24,019 --> 00:02:25,270 ‫قطعاً دلم سیلی نمی‌خواد 62 00:02:25,270 --> 00:02:26,396 ‫خوبه 63 00:02:26,396 --> 00:02:28,941 ‫- کار کی بوده؟ ‫- کار کی بوده؟ 64 00:02:28,941 --> 00:02:32,486 ‫خدایا، تو بدقلق ترین حیوونی هستی ‫که تاحالا کارگردانیش کردم 65 00:02:32,486 --> 00:02:35,280 ‫من فیلم مرد فیل‌نما رو با یه ‫فیل واقعی کار کردم 66 00:02:35,280 --> 00:02:38,867 ‫اولیور، تاحالا تلاش کردی وقتی باهاش ‫حرف می‌زنی ادای بانی رو در بیاری؟ 67 00:02:39,618 --> 00:02:41,245 ‫آخه چرا من باید... 68 00:02:45,832 --> 00:02:49,586 ‫خانم گامبولینی، منم، بانی 69 00:02:49,586 --> 00:02:52,506 ‫چه کوفتی برام اتفاق افتاد، هان؟ 70 00:02:53,382 --> 00:02:55,425 ‫خیلی بانی بدی بودی. ‫راه یه بانی خوب بودن اینه که 71 00:02:55,425 --> 00:02:57,761 ‫صدات رو بدون اینکه بالا ببری، ‫ببری بالا 72 00:02:59,096 --> 00:03:03,016 ‫خانم گامبولینی، من چرا افتادم مُردم؟ 73 00:03:03,016 --> 00:03:04,393 ‫نه، نه، وحشتناک بود 74 00:03:04,393 --> 00:03:06,895 ‫اون لبخند بی روح تا بناگوش رو جا انداختی 75 00:03:08,188 --> 00:03:10,274 ‫خیلی طول نمی‌کشه 76 00:03:10,274 --> 00:03:12,317 ‫مگه اینکه خودت کشش بدی 77 00:03:12,317 --> 00:03:14,528 ‫خیلی طول نمی‌کشه 78 00:03:14,528 --> 00:03:16,446 ‫مگه اینکه خودت کشش بدی 79 00:03:16,446 --> 00:03:18,240 ‫- آره، اما داریم ادای بانی رو در میاریما ‫- اوه، خدا 80 00:03:18,240 --> 00:03:19,283 ‫این رو داشته باش 81 00:03:19,283 --> 00:03:22,786 ‫اگه دارید آدم می‌کشید، آدم نکشید! 82 00:03:22,786 --> 00:03:24,079 ‫- آره، خب... ‫- هی! 83 00:03:24,913 --> 00:03:26,957 ‫باید یکم پیشرفت داشته باشیم 84 00:03:27,499 --> 00:03:29,751 ‫خیلی خب. ‫چی می‌دونیم؟ 85 00:03:29,751 --> 00:03:32,171 ‫بانی با یک سوزن بافندگی 86 00:03:32,171 --> 00:03:33,839 ‫و چاقویی که گم شده، به قتل رسید 87 00:03:33,839 --> 00:03:35,757 ‫آخرین کلماتش 88 00:03:35,757 --> 00:03:37,843 ‫"چهارده" و "ساوج" بودن 89 00:03:37,843 --> 00:03:41,263 ‫اون یادداشت هایی دریافت کرده که تهدیدش می‌کردن ‫تا نقاشی گرون قیمت تخم های پدرت 90 00:03:41,263 --> 00:03:44,057 ‫که به گندگی اون سگِ تو تام و جری بودن رو بهشون بده 91 00:03:44,057 --> 00:03:46,810 ‫آره، و نسخه اصلی... ‫چیه پدرم؟ 92 00:03:46,810 --> 00:03:49,938 ‫سگه توی تام و جری؟ ‫چی سرهم کردم؟ 93 00:03:49,938 --> 00:03:52,566 ‫هی، این رو نگاه کنید. ‫رسید ها 94 00:03:53,567 --> 00:03:55,569 ‫از 12ام مارچ 95 00:03:56,528 --> 00:03:58,030 ‫روزی که بانی مُرد 96 00:04:00,073 --> 00:04:01,867 ‫ما اون روز بانی رو دیدیم 97 00:04:05,454 --> 00:04:07,581 ‫خیلی خب. این خیلی خوبه. ‫خیلی خب 98 00:04:09,666 --> 00:04:12,586 ‫آخرین روز عمر شما چگونه خواهد بود؟ 99 00:04:12,586 --> 00:04:14,505 ‫سوال خوبیه 100 00:04:14,505 --> 00:04:15,923 ‫مثل بقیه روز ها خواهد بود 101 00:04:15,923 --> 00:04:18,592 ‫یا خودش بهتون اعلام می‌کنه که زمان مرگتون رسیده؟ 102 00:04:19,009 --> 00:04:21,011 ‫درست جوری که ما داستان ‫روز آخر بانی رو بازسازی می‌کنیم 103 00:04:21,011 --> 00:04:24,014 ‫امیدوارم به ما رو به سرنخ 104 00:04:24,014 --> 00:04:25,849 و مظنونین برسونه 105 00:04:25,849 --> 00:04:28,227 ‫و خدای عزیز خواهش می‌کنم 106 00:04:28,227 --> 00:04:30,145 نه یه هزارتو 107 00:04:32,189 --> 00:04:34,733 ‫پاشو. ‫پاشو 108 00:04:34,733 --> 00:04:35,984 ‫بیدار شو 109 00:04:36,902 --> 00:04:38,820 ‫بیدار شو! ‫بانی! 110 00:04:38,820 --> 00:04:40,489 ‫- پاشو ‫- امم، خفه شو 111 00:04:40,489 --> 00:04:43,575 ‫وگرنه میام دکمه خاموشیت رو می‌زنم 112 00:05:02,469 --> 00:05:05,514 ‫باورم نمیشه که روز آخرمه 113 00:05:11,603 --> 00:05:14,106 ‫به عنوان مدیر هیئت مدیره 114 00:05:17,107 --> 00:05:22,107 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 115 00:05:25,108 --> 00:05:30,108 :ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @Digimoviez 116 00:05:59,999 --> 00:06:06,999 ‫مترجمین: «علی محمدخانی» و «حسین هیدن» ‫کانال تلگرام: AliMK_Sub@ 117 00:06:07,000 --> 00:06:09,243 ‫[قسمت سوم - فصل دوم] ‫[آخرین روز بانی فولجر] 118 00:06:09,244 --> 00:06:11,955 ‫اون عوضی داره تمام برنامه های استعدادیابی 119 00:06:11,955 --> 00:06:15,083 ‫که توی مدارس برگزار میشه رو از بین می‌بره. ‫می‌خواد بچه هامون احمق باشن 120 00:06:15,792 --> 00:06:18,587 ‫بعلاوه داره روی علوم ورزشی هم کار می‌کنه 121 00:06:18,587 --> 00:06:21,006 ‫توی پارک اسلوپ، توی بروکلین 122 00:06:21,006 --> 00:06:23,425 ‫نمی‌فهمم توی این شهر چخبره 123 00:06:23,425 --> 00:06:25,010 ‫هر گوشه‌ای که نگاه می‌کنی یه استارباکس هست 124 00:06:25,010 --> 00:06:27,554 ‫دیگه حتی یه پیراشکی درست حسابی هم پیدا نمیشه 125 00:06:27,554 --> 00:06:29,890 اسم همه پل ها داره تغییر می‌کنه 126 00:06:29,890 --> 00:06:33,685 ‫قطعاً این همون نیویورکی که ‫من توش بزرگ شدم نیست 127 00:06:40,800 --> 00:06:41,275 ‫[قاتل آرکونیا دستگیر شد] 128 00:06:41,276 --> 00:06:42,778 ‫وا مصیبتاه ‫[قاتل آرکونیا دستگیر شد] 129 00:06:44,280 --> 00:06:46,280 ‫[باختی دیگر برای دولان] 130 00:06:46,281 --> 00:06:49,326 ‫همون سیرک، با دلقک های متقاوت 131 00:06:49,326 --> 00:06:50,744 ‫دولان رو اخراج کنید 132 00:06:51,828 --> 00:06:52,955 ‫گل گفتی 133 00:06:53,455 --> 00:06:56,708 ‫"بیست و نه سال به عنوان مدیر هیئت مدیره 134 00:06:56,708 --> 00:06:59,253 ‫"من این مقام رو از مادرم به ارث بردم 135 00:06:59,753 --> 00:07:02,673 ‫"می‌دونی، مادرم بهم هشدار داده بود که توی این کار 136 00:07:02,673 --> 00:07:04,800 ‫"باید با آفت ها سر و کله بزنم 137 00:07:05,551 --> 00:07:09,096 ‫اما بهم نگفته بودن که آفت ها، همون ساکنین هستن" 138 00:07:10,639 --> 00:07:14,017 ‫مکث برای خنده ‫"البته که شوخی می‌کنم 139 00:07:14,852 --> 00:07:17,062 ‫"خدمت به شماها... 140 00:07:17,062 --> 00:07:19,064 ‫یکی از بزرگ ترین افتخارات... 141 00:07:28,782 --> 00:07:31,743 ‫اجازه نمی‌دم اون آشغالا اشکم رو ببینن 142 00:07:38,292 --> 00:07:40,460 ‫فک کنم زمان سکوت دیگه تموم شده 143 00:07:42,713 --> 00:07:45,716 ‫[آهنگ "تا وقتی بمیرم زندگی می‌کنم" از "سارا وان"] 144 00:07:48,927 --> 00:07:53,140 ‫# زندگی می‌کنم... 145 00:07:53,140 --> 00:07:55,392 ‫# تاوقتی که بمیرم 146 00:07:55,392 --> 00:07:58,353 ‫# به جای گریه، می‌خندم 147 00:07:58,353 --> 00:08:01,148 ‫# شهر رو بهم می‌ریزم 148 00:08:01,148 --> 00:08:04,109 ‫# زندگی، زندگی، زندگی می‌کنم تا وقتی که بمیرم 149 00:08:04,109 --> 00:08:05,819 ‫صبح بخیر، بانی! 150 00:08:05,819 --> 00:08:07,070 ‫دیشب بازی رو نگاه کردی؟ 151 00:08:07,070 --> 00:08:09,823 ‫آره. پس فکر کردی چرا حالم گرفته‌ست؟ 152 00:08:09,823 --> 00:08:11,617 ‫اوه 153 00:08:11,617 --> 00:08:14,203 ‫یه روز باید بریم به دیدن یه بازی، ‫الان که دیگه وقتت کامل آزاده 154 00:08:14,203 --> 00:08:16,997 ‫آره. ‫عالی میشه، تامی 155 00:08:16,997 --> 00:08:19,208 ‫- بعداً می‌بینمت ‫- باشه، بانی 156 00:08:19,208 --> 00:08:22,127 ‫# فرصت را غنیمت می‌شمرم و موفق میشم 157 00:08:22,127 --> 00:08:25,005 ‫# قبل اینکه روز مرگم برسه، ‫لیوانم رو پر می‌کنم 158 00:08:25,005 --> 00:08:27,299 ‫# زندگی، زندگی زندگی ، زندگی می‌کنم 159 00:08:27,299 --> 00:08:29,885 ‫ایول به خودم! 160 00:08:29,885 --> 00:08:33,472 ‫# تا وقتی که بمیرم... 161 00:08:36,391 --> 00:08:39,811 ‫چه قشنگ و کثیف! 162 00:08:42,773 --> 00:08:45,651 ‫به خودت زحمت نده، لستر. ‫خودم برمی‌دارمش 163 00:08:46,568 --> 00:08:48,737 ‫تو کاملاً بدرد نخوری 164 00:08:48,737 --> 00:08:50,322 ‫شرمنده، دارم کیک می‌خورم 165 00:08:51,365 --> 00:08:54,576 ‫من هنوزم تا چند ساعت دیگه مدیر این ساختمونم 166 00:08:54,576 --> 00:08:56,328 ‫هنوزم وقت دارم که یکی دیگه ‫رو بیارم جات، می‌دونستی؟ 167 00:08:56,328 --> 00:08:57,454 ‫آره، آره، می‌دونم 168 00:08:58,956 --> 00:09:01,500 ‫- به لورین بگو امیدوارم زانوش بهتر شده باشه ‫- هممم، حتماً 169 00:09:01,500 --> 00:09:04,837 ‫تا یادم نرفته، صورتحساب سرویس آسانسور 170 00:09:04,837 --> 00:09:06,964 ‫- اوه ‫- می‌دونی 171 00:09:06,964 --> 00:09:09,383 ‫این ساختمان بدون تو از هم می‌پاشه 172 00:09:09,883 --> 00:09:12,553 ‫وقتی نینا هم مدیر بشه بهش همین رو می‌گی 173 00:09:12,553 --> 00:09:14,888 ‫اصلاً 174 00:09:14,888 --> 00:09:17,266 ‫خب، می‌خوای با این همه وقت خالی چیکار کنی؟ 175 00:09:17,266 --> 00:09:19,059 ‫باورم نمیشه دارم این رو می‌گم 176 00:09:19,059 --> 00:09:21,395 ‫اما دارم دنبال یه جا توی شهر بوکا می‌گردم 177 00:09:22,479 --> 00:09:25,107 ‫انگار یه جاهایی روی این زمین هست 178 00:09:25,107 --> 00:09:26,900 ‫که زمستون ندارن 179 00:09:30,195 --> 00:09:32,197 ‫اونجا چه خبره؟ 180 00:09:33,407 --> 00:09:36,827 ‫به زیرزمین رسیدیم و من بلافاصله مشکل رو شناسایی کردم 181 00:09:36,827 --> 00:09:39,496 ‫گفتم: "میبل! مجرای پایین روی شوفاژ خونه 182 00:09:39,496 --> 00:09:40,789 ‫دستکاری شده. زود باش! 183 00:09:40,789 --> 00:09:43,375 ‫دریچۀ هوا رو بچرخون و لوله رو جدا کن!" 184 00:09:43,375 --> 00:09:46,545 ‫هان؟ فقط یادمه کلی چیز چیز کردی 185 00:09:46,545 --> 00:09:49,006 ‫"اون چیز رو چیز کن!" ‫و بعدش گفتی "چیز و چیز رو میگم"! 186 00:09:49,006 --> 00:09:51,175 ‫اوه! ‫و چارلز 187 00:09:51,175 --> 00:09:53,468 ‫درگیری با دوست دخترت چطوری بود؟ 188 00:09:53,468 --> 00:09:55,387 ‫اوه، خب اگه بخوام صادقانه بگم، ‫بیشتر از اینکه فکر کنم... 189 00:09:55,387 --> 00:09:56,430 ‫احتمالاً بخاطر مسمومیت 190 00:09:56,430 --> 00:09:59,808 ‫... عمل کردم. درحالی که یه اسلحه روم نشونه ‫رفته بود، یه وسیله نقلیه رو مصادره کردم 191 00:09:59,808 --> 00:10:02,811 ‫- یه کلسکه سگ ‫- زدمش به جن. شلیک کرد! 192 00:10:02,811 --> 00:10:04,271 ‫بنگ! ‫تیر خورد بهم! 193 00:10:04,271 --> 00:10:06,648 ‫- نه ‫- خورد نزدیکم. بعدش من جاخالی دادم 194 00:10:06,648 --> 00:10:08,400 ‫و بعدش اسلحه رو از دستش قاپیدم! 195 00:10:08,400 --> 00:10:11,528 ‫و بعدش میبل اومد داخل ‫و یه مشت زد تو صورت جن 196 00:10:13,488 --> 00:10:15,532 ‫بدجور افقیش کردیم 197 00:10:17,784 --> 00:10:19,161 ‫اوه هی، بانی 198 00:10:19,161 --> 00:10:22,289 ‫آه! بان بان! ‫یکم کیک برات نگه داشتیم 199 00:10:24,249 --> 00:10:26,251 ‫قانون 5.05 200 00:10:26,251 --> 00:10:28,795 ‫جمع شدن بیش از دوازده نفر 201 00:10:28,795 --> 00:10:30,547 ‫در منطقه مشترک ساختمان 202 00:10:30,547 --> 00:10:32,841 ‫بدون تصویب هیئت مدیره، ممنوع 203 00:10:32,841 --> 00:10:34,259 ‫میشه تصویب تو رو داشته باشیم؟ 204 00:10:34,259 --> 00:10:36,720 ‫نه. اون یه شعله روشنه؟ 205 00:10:36,720 --> 00:10:38,347 ‫اوه، بیخیال. میگم 206 00:10:38,347 --> 00:10:41,225 ‫امروز یک هفته میشه که اونا ساختمون رو نجات دادن 207 00:10:41,225 --> 00:10:42,351 ‫باید ازشون متشکر باشی 208 00:10:43,268 --> 00:10:46,230 ‫و از تو متشکر میشم اگه دخالت نکنی! 209 00:10:46,230 --> 00:10:48,899 ‫اوه! ‫الان بانی رید روم! 210 00:10:49,942 --> 00:10:52,736 ‫می‌دونی، یه مدتی فکر می‌کردم قاتل تویی 211 00:10:52,736 --> 00:10:55,239 ‫چون تیم شارژ ساختمانش عقب افتاده بود 212 00:10:55,239 --> 00:10:58,033 ‫و من به زنانی که توی موقعیت قدرت ‫قرار می‌گیرن اعتماد ندارم 213 00:10:58,033 --> 00:10:59,660 ‫- خدا نه، مارو ‫- نه، مارو نه. هیس 214 00:10:59,660 --> 00:11:02,287 ‫برای فروش اونا مجوز داری؟ 215 00:11:02,287 --> 00:11:04,748 ‫آه... ‫نخیر 216 00:11:04,748 --> 00:11:08,210 ‫فروش در ساختمان آرکونیا 217 00:11:08,210 --> 00:11:11,380 ‫بدون مجوز صادر شده توسط هیئت مدیره، ممنوع 218 00:11:11,380 --> 00:11:13,799 ‫عدم رعایت موجب شلاق خوردن در ملأ عام 219 00:11:13,799 --> 00:11:15,592 ‫و یک جرمیه 20 دلاری میشه 220 00:11:15,592 --> 00:11:17,678 ‫قوانین توی سال 1912 نوشته شدن 221 00:11:17,678 --> 00:11:19,429 ‫باید آپدیتشون کنیم 222 00:11:19,429 --> 00:11:21,682 ‫نمی‌خواد بابا، من از شلاق زدن خوشم میاد 223 00:11:22,641 --> 00:11:24,726 ‫نینا، بریم قدمی بزنیم 224 00:11:26,645 --> 00:11:29,898 ‫- در آینده اونا دهنت رو صاف می‌کنن ‫- نگران نباش. اینجا رو براشون جهنم می‌کنم 225 00:11:32,192 --> 00:11:33,277 ‫من یه ماگ برمی‌دارم 226 00:11:40,742 --> 00:11:43,579 ‫- اینا برای... ‫- بیرون آسانسور هاست؟ 227 00:11:43,579 --> 00:11:45,414 ‫دیدم قبلی ها پژمرده شدن 228 00:11:49,543 --> 00:11:52,045 ‫انگار ممکنه هفته آینده برف بیاد 229 00:11:52,838 --> 00:11:55,048 ‫به لستر یادآوردی می‌کنم که پادری ها رو ‫بزاره جلوی ورودی 230 00:11:55,048 --> 00:11:56,049 ‫همم... 231 00:11:57,301 --> 00:12:00,387 ‫- لامپ فواره... ‫- باید تعویض بشه 232 00:12:00,387 --> 00:12:02,139 ‫به آقای تورس می‌گم 233 00:12:03,432 --> 00:12:05,601 ‫تو تمرکزت رو بزاری روی خوش گذروندن 234 00:12:05,601 --> 00:12:07,603 ‫لیاقتش رو داری 235 00:12:13,108 --> 00:12:16,862 ‫بهش می‌گن طب فشاری. قابله می‌گه ‫برای القای زایمان خوبه 236 00:12:17,279 --> 00:12:19,072 حاضرم هرکار بکنم که بزام 237 00:12:19,615 --> 00:12:22,075 ‫مطمئنی از پس اداره کردن اینجا بر میای؟ 238 00:12:22,075 --> 00:12:23,660 ‫قطعاً 239 00:12:23,660 --> 00:12:27,247 ‫این بچه رو به دنیا میارم، و سریع می‌بیندمش به سینه‌ام و میرم سراغ کارا 240 00:12:28,332 --> 00:12:31,293 ‫یالا. ‫بپر بیرون 241 00:12:31,293 --> 00:12:33,879 ‫اوه. آخرین درس 242 00:12:33,879 --> 00:12:35,839 ‫مراقب مارک باش 243 00:12:36,673 --> 00:12:38,759 ‫می‌میره اگه دروغ نگه 244 00:12:38,759 --> 00:12:40,844 ‫باهات درمورد گردش تو عراق حرف می‌زنه 245 00:12:40,844 --> 00:12:43,847 ‫اما با گروهش رفته بوده. ‫اونقدا هم کارشون بد نیست 246 00:12:44,598 --> 00:12:46,850 ‫و سونیا... 247 00:12:48,727 --> 00:12:50,896 ‫یه وقتایی به شوهرش اشاره می‌کنه 248 00:12:50,896 --> 00:12:52,773 ‫یه وقتایی هم به دوست پسرش 249 00:12:52,773 --> 00:12:54,900 ‫دلش می‌خواد درموردش بپرسی 250 00:12:54,900 --> 00:12:56,026 ‫نپرس 251 00:12:56,818 --> 00:12:58,820 ‫همه‌چی رو درمورد همه می‌دونی 252 00:12:59,905 --> 00:13:01,406 ‫کارم اینه 253 00:13:04,117 --> 00:13:07,287 ‫این کار جنین رو می‌چرخونه. ‫باعث انقباضات میشه 254 00:13:08,789 --> 00:13:10,791 ‫اینجا نزا 255 00:13:11,834 --> 00:13:13,460 ‫اما اگه کیسه آبت پاره شد... 256 00:13:13,460 --> 00:13:17,172 ‫طی توی کمد شیشه‌ای دوم از طرف پله هاست، می‌دونم 257 00:13:18,423 --> 00:13:19,716 ‫خیلی خب 258 00:13:21,260 --> 00:13:24,513 ‫بزار اینا رو ببرم به خونه جدیدشون 259 00:13:30,394 --> 00:13:31,436 ‫نمیای؟ 260 00:13:32,062 --> 00:13:34,857 ‫نه. ‫یه سری کار دارم 261 00:13:34,857 --> 00:13:36,233 ‫توی جلسه هیئت مدیره می‌بینمت 262 00:13:36,608 --> 00:13:37,609 ‫هممم 263 00:13:40,654 --> 00:13:42,155 ‫فلوریدا؟ 264 00:13:42,155 --> 00:13:44,575 ‫واقعاً؟ ‫تو؟ 265 00:13:44,575 --> 00:13:46,243 ‫مگه من چمه؟ 266 00:13:46,243 --> 00:13:48,745 ‫چرا نتونم برم به جاهای گرم؟ 267 00:13:48,745 --> 00:13:50,747 ‫یه پسرعمو توی تالاهاسی دارم 268 00:13:50,747 --> 00:13:51,748 ‫خب؟ 269 00:13:51,748 --> 00:13:53,208 ‫خیلی عرق می‌کنه 270 00:13:53,208 --> 00:13:56,086 ‫یه نوع قارچی زیر بغلش داره که نمی‌تونه از شرش خلاص بشه 271 00:13:56,795 --> 00:14:00,215 ‫راه قشنگت برای گفتن اینکه نمی‌خوای برم همین ـه؟ 272 00:14:00,215 --> 00:14:03,510 ‫نه، برو. ‫می‌دونی که کلید دارم 273 00:14:03,510 --> 00:14:06,513 ‫شاید برم توی ساختمانت و لباس هات رو بپوشم 274 00:14:07,806 --> 00:14:10,309 ‫- گورت پدرت ‫- گورت پدرت 275 00:14:13,979 --> 00:14:16,481 ‫خیلی خب، اینطرفی می‌رم 276 00:14:22,196 --> 00:14:23,697 ‫الو؟ 277 00:14:25,032 --> 00:14:27,034 ‫اوه، تویی 278 00:14:27,743 --> 00:14:30,495 ‫نه، نمی‌خوام درمورد نقاشی صحبت کنم 279 00:14:30,495 --> 00:14:31,914 ‫انقد زنگ نزن! 280 00:14:47,471 --> 00:14:51,225 ‫در ظاهر، برای بانی اینم یک روز ‫مثه بقیه روز ها بود 281 00:14:51,225 --> 00:14:54,686 ‫پر از کارهای روزمره ‫و پر از قانون های ساختمانی 282 00:14:54,686 --> 00:14:57,773 ‫اما در کجای این تشریفات می‌شد فهمید 283 00:14:57,773 --> 00:15:00,817 ‫امروز هرچیزی هست، جز یک روز عادی؟ 284 00:15:00,817 --> 00:15:02,694 ‫خوش اومدی بانی. ‫امروز حالت چطوره؟ 285 00:15:02,694 --> 00:15:05,113 ‫آه، مثه قدیم 286 00:15:05,113 --> 00:15:07,199 ‫- من هنوزم همون ‫- پیر 287 00:15:07,199 --> 00:15:08,408 ‫همیشگی‌ام 288 00:15:09,409 --> 00:15:10,619 ‫همون همیشگی 289 00:15:10,619 --> 00:15:12,120 ‫الان میارم 290 00:15:12,746 --> 00:15:15,624 اون دوست دیروزیت میاد پیشت؟ 291 00:15:15,624 --> 00:15:17,334 دوستم؟ 292 00:15:17,334 --> 00:15:19,211 دیروز یه گارسون دیگه شیفت من رو برداشت 293 00:15:19,211 --> 00:15:21,421 و گفت که با یه نفر اومده بودی 294 00:15:21,421 --> 00:15:24,967 نه، نمیاد، و دوست منم نیست 295 00:15:34,434 --> 00:15:36,353 جدی میگم بابا، قضیۀ مهمی نیست 296 00:15:36,353 --> 00:15:39,606 چی میگی واسه خودت؟ خیلی هم مهمـه 297 00:15:39,606 --> 00:15:41,108 پسرم داره کارگردانی می‌کنه؟ - آره - 298 00:15:41,108 --> 00:15:42,818 یه نمایش توی مدرسۀ بچه‌ام 299 00:15:42,818 --> 00:15:45,195 خب، بالأخره باید از یه جایی شروع کرد می‌تونم یه چیزی بهت بگم؟ 300 00:15:45,195 --> 00:15:47,573 قراره عالی باشی چون تویِ خونِـته پسر 301 00:15:47,573 --> 00:15:49,575 غذاتون آماده‌ست - ممنون - 302 00:15:52,661 --> 00:15:54,830 !بانی - چی میگی؟ - 303 00:15:54,830 --> 00:15:56,748 پسرم ویل رو یادتـه؟ - البته - 304 00:15:56,748 --> 00:15:59,418 وقتی ده سالش بود پنجره مو شکوند 305 00:15:59,418 --> 00:16:01,753 هنوزم پولش رو ندادی 306 00:16:02,129 --> 00:16:03,714 می‌خوای به فلوریدا نقل مکان کنی؟ 307 00:16:03,714 --> 00:16:05,424 آره، منم دوست دارم یه جای گرم زندگی کنم 308 00:16:05,424 --> 00:16:06,592 نه، نه، نه 309 00:16:06,592 --> 00:16:07,801 من و بانی محکومیم به حبس ابد 310 00:16:07,801 --> 00:16:10,012 احتمالاً یه جایی توی آرکونیا دفنش می‌کنن 311 00:16:10,012 --> 00:16:13,307 و توی روزهای گرم، کل ساختمون می‌تونن بوـش رو حس کنن 312 00:16:13,307 --> 00:16:14,516 ،بگذریم 313 00:16:14,516 --> 00:16:17,769 باید برم دیگه. دارم با چارلز و میبل جشن می‌گیرم 314 00:16:17,769 --> 00:16:20,147 آخه پروندۀ تیم کونو رو حل کردیم 315 00:16:20,147 --> 00:16:21,648 دیگه خداحافظ 316 00:16:23,400 --> 00:16:25,027 از کدوم گوری راجع‌به اون پنجره می‌دونـه؟ 317 00:16:25,027 --> 00:16:26,778 چون اون واقعاً یه جادوگرِـه، برای همین 318 00:16:32,576 --> 00:16:35,162 خدمت شما - ممنون آیون - 319 00:16:37,331 --> 00:16:40,125 این برای غذا 320 00:16:41,084 --> 00:16:42,461 ...و اینم 321 00:16:44,046 --> 00:16:46,048 این دفعه یه انعام تپل می‌دم 322 00:16:48,759 --> 00:16:51,053 ...اوه، بانی 323 00:16:51,053 --> 00:16:52,734 این دیگه خیلی زیاده 324 00:16:53,305 --> 00:16:54,921 کس دیگه‌ای اندازۀ تو بهش نیاز نداره 325 00:16:55,557 --> 00:16:57,226 یالا دیگه، قبولش کن 326 00:16:57,851 --> 00:17:00,511 واسه خودت اون لوازمی که واسه دی‌جِی بودن می‌خواستی بخر 327 00:17:02,356 --> 00:17:03,857 باشه 328 00:17:05,067 --> 00:17:07,569 ممنون - و یه قولی بهم بده - 329 00:17:09,446 --> 00:17:11,823 فقط عاشق یه چیز نشو 330 00:17:12,908 --> 00:17:14,743 ،چون اگه فقط عاشق یه چیز بشی 331 00:17:14,743 --> 00:17:17,871 ...و بعد اون یه چیز از بین بره، خب 332 00:17:20,582 --> 00:17:22,960 بعدش دیگه هیچی نداری 333 00:17:22,960 --> 00:17:25,420 و اینم مزخرفـه 334 00:17:28,966 --> 00:17:31,677 هنوزم چای یخی می‌خوای؟ 335 00:17:34,805 --> 00:17:37,099 بالأخره فهمید چی میگم 336 00:17:51,738 --> 00:17:52,990 !نگهش دار 337 00:17:58,787 --> 00:18:00,914 می‌خوای بریم خونۀ من و عینک‌ها رو برداریم؟ 338 00:18:00,914 --> 00:18:03,041 !عالیـه - آره - 339 00:18:03,041 --> 00:18:05,544 ...می‌دونستی شامپاین اگه از منطقۀ شامپاین 340 00:18:05,544 --> 00:18:08,839 .نباشه در حقیقت شامپاین حساب نمیشه این از کجاست؟ 341 00:18:08,839 --> 00:18:11,300 سوپرمارکت «کی فود» توی خیابون 81ـم 342 00:18:11,300 --> 00:18:13,293 تاکستانِ دوست‌داشتنی 343 00:18:16,690 --> 00:18:17,524 سلام بانی 344 00:18:17,680 --> 00:18:18,849 چیزای خوبی خریدی 345 00:18:18,849 --> 00:18:22,008 خوراکی برای جلسۀ هیئت مدیره‌ست 346 00:18:27,774 --> 00:18:30,235 نفس عمیق بکش - سخت نگیر - 347 00:18:30,235 --> 00:18:33,856 مشکلی نیست. آتش‌نشان‌ها تو راهن 348 00:18:35,449 --> 00:18:38,410 من گرمم شده. کس دیگه‌ای هم گرمش شده؟ 349 00:18:38,410 --> 00:18:40,037 تهویۀ هوا از کار افتاده 350 00:18:43,207 --> 00:18:45,792 نسیم ملایم. یه نسیم ملایم حس می‌کنم 351 00:18:45,792 --> 00:18:47,711 این یعنی اکسیژن جاریـه 352 00:18:47,711 --> 00:18:49,439 ...یالا... خیلی‌خب 353 00:18:50,005 --> 00:18:51,882 بانی، چقدر خفنـی 354 00:18:52,466 --> 00:18:55,677 منو باش فکر می‌کردم یه پیرزن عوضی و بد اخلاقم 355 00:18:55,677 --> 00:18:57,739 آره، می‌دونستم از حرفم پشیمون میشم 356 00:19:11,360 --> 00:19:13,987 خب، خدا رو شکر، بدون تو چیکار می‌کردیم؟ 357 00:19:22,287 --> 00:19:23,814 می‌دونین الآن چی فهمیدم؟ 358 00:19:24,831 --> 00:19:27,125 از گرما متنفرم 359 00:19:36,969 --> 00:19:38,353 !سورپرایز 360 00:19:38,432 --> 00:19:40,501 [!دیگه تموم شد] 361 00:19:41,240 --> 00:19:43,826 تزئینش کار منـه! خوشت اومد؟ 362 00:19:43,851 --> 00:19:45,018 نگران نباش 363 00:19:45,018 --> 00:19:47,604 به تو هم کلاه می‌دیم 364 00:19:45,358 --> 00:19:47,552 {\an8}[!کارِت دیگه تمومـه] 365 00:19:51,191 --> 00:19:52,985 ...اوه 366 00:19:52,985 --> 00:19:54,987 آره. بهشون گفتم زیاده‌رویـه 367 00:19:56,071 --> 00:19:57,447 سلام 368 00:19:57,948 --> 00:19:59,992 سلام، هاوارد 369 00:19:59,992 --> 00:20:01,535 بجنب، بگو 370 00:20:02,286 --> 00:20:04,329 بانی به‌نظر ناراحتـه که قفس رو جابجا کردیم 371 00:20:04,329 --> 00:20:07,082 ولی خانم گامبولینی هم باید توی مهمونی می‌بود، نه؟ 372 00:20:07,082 --> 00:20:09,626 تو یه مرد خیلی تنهایی، مگه نه هاوارد؟ 373 00:20:09,626 --> 00:20:11,128 ببخشید 374 00:20:12,421 --> 00:20:15,924 ...خب، ایمی شومر بدون مجوزهای لازم 375 00:20:15,924 --> 00:20:18,343 درحال بازسازیـه پنت‌هاوسـه 376 00:20:18,343 --> 00:20:19,720 نظری ندارین؟ 377 00:20:19,720 --> 00:20:22,389 اوه، عاشقشم. خیلی پلیده 378 00:20:22,389 --> 00:20:24,099 ...شنیدم خونۀ استینگ 379 00:20:24,099 --> 00:20:27,978 ،شبیه زی گالری دهه نود بوده پس دیگه بدتر از اون نمیشه 380 00:20:27,978 --> 00:20:30,814 واقعاً داری کار می‌کنی؟ امروز آخرین روزتـه بانی 381 00:20:30,814 --> 00:20:33,942 تازه باید به آپارتمان کونو هم رسیدگی کنیم 382 00:20:33,942 --> 00:20:35,736 و حالا جن بلوز هم بهش اضافه شده 383 00:20:35,736 --> 00:20:38,155 بانی. من مست کردم دیگه 384 00:20:38,155 --> 00:20:40,073 من آماده‌ام صورت جلسه رو بنویسم 385 00:20:40,073 --> 00:20:42,701 بانی، من همۀ اینا رو توی جلسۀ بعدی حل می‌کنم 386 00:20:42,701 --> 00:20:44,036 ولی می‌تونیم الآن انجامش بدیم 387 00:20:44,036 --> 00:20:45,454 ...آخرین روزتـه 388 00:20:45,454 --> 00:20:46,622 !اینقدر اینو نگو 389 00:20:52,085 --> 00:20:53,378 قضیه چیه؟ 390 00:20:53,378 --> 00:20:54,880 ...من 391 00:20:57,216 --> 00:21:00,344 من... نظرم عوض شده 392 00:21:00,344 --> 00:21:03,180 کنار نمی‌کشم. شرمنده 393 00:21:03,805 --> 00:21:05,516 خب عالی شد. این همه تزئین من چی؟ 394 00:21:05,516 --> 00:21:07,726 ...خب، بازسازیِ ایمی شومر 395 00:21:07,726 --> 00:21:09,520 بانی. ما یه نقشه داشتیم 396 00:21:09,520 --> 00:21:12,147 امروز آخرین روزِتـه تصمیم خودت بود 397 00:21:12,147 --> 00:21:13,649 ...خودت گفتی 398 00:21:13,649 --> 00:21:15,317 هاوارد، چی گفتش؟ 399 00:21:16,902 --> 00:21:20,656 :توی جلسۀ ماهِ نوامبر، گوشواره داشتی و گفتی 400 00:21:20,656 --> 00:21:22,722 از روی صورت جلسه حرفای منو نقل قول نکن 401 00:21:23,450 --> 00:21:24,493 هاوارد 402 00:21:29,122 --> 00:21:30,958 نمی‌تونم تا ابد به این کار ادامه بدم» 403 00:21:30,958 --> 00:21:34,419 باید یه مدیر هیئت مدیرۀ جدید انتخاب کنیم ...و فکر می‌کنم نینا لین 404 00:21:34,419 --> 00:21:37,464 «بهترین گزینه برای ادامه دادن میراث من هست 405 00:21:38,632 --> 00:21:40,259 و هنوزم سر حرفم هستم 406 00:21:41,301 --> 00:21:43,011 ولی الآن نه 407 00:21:43,011 --> 00:21:44,680 خیلی عجله کردیم 408 00:21:44,680 --> 00:21:46,723 هنوزم خیلی چیزها هست که می‌تونم بهت یاد بدم 409 00:21:46,723 --> 00:21:49,977 بیا تظاهر نکنیم این کارها به خاطر منـه 410 00:21:49,977 --> 00:21:53,105 قضیه راجع‌به توئـه که می‌خوای تا زمانِ مرگت آرکونیا رو تحت سلطه داشته باشی 411 00:21:53,105 --> 00:21:55,440 آرکونیا هنوزم به من احتیاج داره 412 00:21:55,440 --> 00:21:56,900 نه، تو هنوز به آرکونیا احتیاج داری 413 00:21:56,900 --> 00:21:58,610 ولی نمی‌تونیم صبر کنیم 414 00:21:58,610 --> 00:22:01,321 آرکونیا باید امروزی‌‌تر بشـه 415 00:22:01,321 --> 00:22:02,531 منظورت چیه؟ 416 00:22:02,531 --> 00:22:04,616 کارآمدتر بشه 417 00:22:04,616 --> 00:22:07,411 به‌روزتر، درآمدزاتر 418 00:22:07,411 --> 00:22:10,414 این ساختمون باید همینطور که هست حفظ بشه 419 00:22:10,956 --> 00:22:12,583 نینا، راجع‌بهش حرف زدیم 420 00:22:12,583 --> 00:22:14,960 یا فقط داشتی چیزایی که دوست داشتم بشنوم رو می‌گفتی؟ 421 00:22:14,960 --> 00:22:18,088 ،همۀ اون شام‌ها، مکالمه‌های طولانی 422 00:22:18,088 --> 00:22:19,840 قدم زدن‌های هفتگی‌مون؟ 423 00:22:19,840 --> 00:22:21,258 همش کصشر بود؟ 424 00:22:21,884 --> 00:22:24,094 وقتشه کنار بکشی 425 00:22:26,054 --> 00:22:28,473 ای جندۀ قدرنشناس 426 00:22:28,974 --> 00:22:30,225 زنیکۀ قدرنشناسِ 427 00:22:30,225 --> 00:22:32,060 تشنۀ قدرتِ 428 00:22:32,060 --> 00:22:34,521 !بچه نق‌نقویِ جنده 429 00:22:35,772 --> 00:22:37,274 خیلی‌خب، باشه 430 00:22:37,274 --> 00:22:39,276 نمی‌خواستم جلوی همه این کارو بکنم 431 00:22:39,276 --> 00:22:41,153 ...مجبور نیستی که - ...نه، نه، نه، لطفاً نکن - 432 00:22:41,153 --> 00:22:43,322 ...تنها دلیل اینکه تو مدیر هیئت مدیره هستی 433 00:22:43,322 --> 00:22:44,907 برای اینه که مامانت مدیر بود 434 00:22:44,907 --> 00:22:46,825 ...با این‌حال توی مخیلّه‌ات نمی‌گنجه 435 00:22:46,825 --> 00:22:48,827 یه نفر دیگه بتونه این کارو انجام بده 436 00:22:48,827 --> 00:22:51,997 تو خیلی خودبزرگ‌بین و خودخواهی 437 00:22:51,997 --> 00:22:53,373 و توی گذشته گیر کردی 438 00:22:53,373 --> 00:22:55,709 !دیگه عطیقه شدی، بانی 439 00:22:55,709 --> 00:22:58,170 و نمی‌تونم بذارم این ساختمون هم عطیقه بشه 440 00:22:58,837 --> 00:23:01,089 روحتم خبر نداره 441 00:23:01,089 --> 00:23:03,175 لازمۀ این شغل چیه 442 00:23:03,175 --> 00:23:05,135 اون فشاری که هر روز خدا 443 00:23:05,135 --> 00:23:07,346 مجبورم تحملش کنم 444 00:23:09,056 --> 00:23:11,350 نمی‌ذارم از زیر این کارت در بری 445 00:23:12,434 --> 00:23:14,136 نمی‌ذارم جلوم رو بگیری 446 00:23:23,070 --> 00:23:25,172 آخرین مدرکِ ما 447 00:23:25,572 --> 00:23:27,407 صورت جلسۀ هاوارد - خیلی‌خب - 448 00:23:27,407 --> 00:23:29,535 فکر می‌کنیم کی بانی رو کشته؟ 449 00:23:29,535 --> 00:23:32,788 خب، می‌دونیم که اون ابرطرفدارهای ما رو تهدید کرده 450 00:23:29,590 --> 00:23:31,644 {\an8}[کی به قدری از بانی متنفر بود که اونو بکشه؟] 451 00:23:32,788 --> 00:23:34,581 که عاشق‌شونم. فقط یکم ناخوش احوالن 452 00:23:34,581 --> 00:23:36,583 اوه، دلت نمی‌خواد طرفدارها تو ناراحت کنی 453 00:23:37,042 --> 00:23:38,377 ،همچنین تهدید کرد لستر رو اخراج می‌کنه 454 00:23:38,377 --> 00:23:39,837 ولی لستر فکر می‌کنه فقط شوخی کرده 455 00:23:39,837 --> 00:23:43,131 اختلاف طبقات اجتماعی، خودش یه احتمالـه 456 00:23:43,131 --> 00:23:46,343 گفتی اونو توی رستوران «پیکل داینر» دیدی که یه بروشور از فلوریدا با خودش داشته 457 00:23:46,343 --> 00:23:49,304 داشته فرار می‌کرده؟ می‌خواسته معشوقه شو توی فلوریدا ببینه؟ 458 00:23:50,251 --> 00:23:52,850 چیه؟ جنبۀ عاشقانه‌شو توی فصل اول فراموش کردیم. دارم جنبه مثبت رو نظر می‌گیرم 459 00:23:52,850 --> 00:23:54,560 و در آخر، زد زیر حرفش 460 00:23:54,560 --> 00:23:56,895 و سمت مدیر هیئت مدیره رو به نینا نداده 461 00:23:56,895 --> 00:23:59,940 به نظر مهم میاد باید راجع‌به نینا اطلاعات جمع کنیم 462 00:24:00,691 --> 00:24:02,484 ...خب 463 00:24:02,484 --> 00:24:04,736 حالا یه مظنون شمارۀ یک داریم 464 00:24:05,737 --> 00:24:09,491 اوه، شاگردِ حامله یه نقشۀ مخرب برای گرفتن قدرت انجام داده؟ 465 00:24:09,491 --> 00:24:13,078 !واو، خیلی هیجان دارم 466 00:24:13,078 --> 00:24:16,874 می‌دونی، به نظرم از زمانِ قتلِ تیم بهتر شدم 467 00:24:29,261 --> 00:24:30,846 چیـه؟ 468 00:24:30,846 --> 00:24:32,431 حرفی برای گفتن نداری؟ 469 00:24:34,141 --> 00:24:37,144 تو هم فکر می‌کنی من یه عطیقۀ کله‌شقّم؟ 470 00:24:54,203 --> 00:24:55,913 اوه لعنت بهش، سر و صدا کردیم؟ 471 00:24:55,913 --> 00:24:57,956 نه. سر و صدا نکردین 472 00:24:57,956 --> 00:25:01,210 میبل، کیـ... اوه، بانی 473 00:25:01,210 --> 00:25:04,129 چارلز. اولیور - سلام - 474 00:25:04,129 --> 00:25:06,465 ،اگه دارین جشن می‌گیرین 475 00:25:06,465 --> 00:25:08,842 باید شامپاین درست و حسابی هم داشته باشین 476 00:25:09,510 --> 00:25:12,565 یه چیزی بهتر از اون شامپاین ارزونی که دارین 477 00:25:12,971 --> 00:25:14,681 !خیلی ممنون 478 00:25:14,681 --> 00:25:17,684 خب، شما آرکونیا رو نجات دادین 479 00:25:18,352 --> 00:25:21,271 حالا شاید شانس آورده باشین ولی مهم نتیجه‌ست 480 00:25:22,648 --> 00:25:23,690 ،من 481 00:25:24,233 --> 00:25:26,235 ،به گمونم تا الآن نگفتمش پس 482 00:25:27,236 --> 00:25:28,362 متشکرم 483 00:25:28,904 --> 00:25:31,986 بانی، خیلی لطف داری 484 00:25:33,325 --> 00:25:36,078 و ما هم یه هدیه برات داریم 485 00:25:36,078 --> 00:25:37,329 بفرمایین 486 00:25:37,329 --> 00:25:39,540 لباس خودت 487 00:25:40,040 --> 00:25:41,583 بپوشش 488 00:25:42,584 --> 00:25:46,046 این آخرین چیزی بود که از شما عوضی‌ها می‌خواستم 489 00:25:46,046 --> 00:25:48,173 !بیخیال - بپوشش دیگه - 490 00:25:49,675 --> 00:25:51,343 خیلی‌خب، خیلی‌خب 491 00:25:52,970 --> 00:25:55,222 ...اوه - عجب - 492 00:25:55,222 --> 00:25:57,724 همین الآنش هم خفنـه 493 00:25:57,724 --> 00:26:00,727 اوه - !عجب، بانی - 494 00:25:57,904 --> 00:26:00,599 {\an8}[فقط و فقط قتل های داخل ساختمان] 495 00:26:00,727 --> 00:26:03,188 آره. می‌دونی راستش خیلی زیبا شدی 496 00:26:03,188 --> 00:26:04,398 جدی؟ 497 00:26:04,398 --> 00:26:06,775 من توی فستیوال «ووداستاک» بودم 498 00:26:06,775 --> 00:26:08,694 شیک شدی 499 00:26:08,694 --> 00:26:10,529 خب، واسه شامپاین ممنون 500 00:26:10,529 --> 00:26:12,155 و تو راه مراقب خودت باش، باشه؟ 501 00:26:12,155 --> 00:26:13,323 خداحافظ - خیلی‌خب، خداحافظ - 502 00:26:16,243 --> 00:26:17,494 وایستا 503 00:26:17,911 --> 00:26:19,121 ...فکر می‌کنین که 504 00:26:20,163 --> 00:26:21,832 دلش می‌خواست به ما ملحق شه؟ 505 00:26:23,834 --> 00:26:25,210 نه 506 00:26:25,544 --> 00:26:27,671 ما هم نمی‌خوایم بهمون ملحق شه، نه؟ 507 00:26:30,174 --> 00:26:33,302 خدایا. بچه‌ها، هنوز این بیرونـه 508 00:26:33,302 --> 00:26:35,304 چی؟ 509 00:26:36,638 --> 00:26:37,931 ...اوه 510 00:26:40,434 --> 00:26:42,853 حالا چیکار کنیم؟ خیلی معذبـه که 511 00:26:42,853 --> 00:26:44,646 و یکمم چندش‌آور 512 00:26:55,532 --> 00:26:57,075 خدای من، داره گریه می‌کنه 513 00:26:57,576 --> 00:26:59,620 خیلی‌خب، خدایی مشکل این زن چیه؟ 514 00:27:01,747 --> 00:27:02,956 پشمام 515 00:27:09,353 --> 00:27:11,882 فکر نمی‌کردم بانی اینقدر بلند گریه کنه 516 00:27:11,882 --> 00:27:13,800 باید دعوتش کنیم داخل، نه؟ 517 00:27:13,800 --> 00:27:15,719 نه، نه، دیگه نمیشه به خاطر حس دل‌سوزیـه 518 00:27:15,719 --> 00:27:17,012 باید دعوتش کنیم 519 00:27:18,972 --> 00:27:20,265 هی، بانی؟ 520 00:27:30,275 --> 00:27:32,528 پس به گمونم مشکلی نیست دیگه؟ 521 00:27:32,528 --> 00:27:35,155 اگه برگرده چی؟ 522 00:27:35,155 --> 00:27:38,450 شاید بهتره بریم یه جای خصوصی‌تر مهمونی بگیریم 523 00:27:39,535 --> 00:27:42,246 پشت‌بوم - پشت‌بوم - 524 00:27:45,999 --> 00:27:48,085 ،«ما در «فقط و فقط قتل های داخل ساختمان 525 00:27:48,085 --> 00:27:50,796 بانی فولجر رو نکشتیم 526 00:27:50,796 --> 00:27:53,257 ولی احتمالش وجود داره که فقط ...با یه حرکت محبت‌آمیز 527 00:27:53,257 --> 00:27:55,551 می‌تونستیم جونش رو نجات بدیم 528 00:28:11,733 --> 00:28:14,236 یه پیک دیگه به سلامتی میبل 529 00:28:14,236 --> 00:28:15,946 به سلامتی میبل مورا 530 00:28:15,946 --> 00:28:17,239 !اه - اوه، ببخشید - 531 00:28:17,948 --> 00:28:20,897 اگه بانی جوری رفتار می‌کرد که انگار بیشتر حالیشه 532 00:28:20,922 --> 00:28:22,921 احتمالاً چون همینطور بوده 533 00:28:23,745 --> 00:28:26,237 همین الآن تلفنی با جیمی جای اسکله صحبت کردم 534 00:28:27,040 --> 00:28:28,834 می‌دونم کارِ کیـه - می‌دونم کارِ کیـه - 535 00:28:28,834 --> 00:28:30,711 می‌دونم کارِ کیـه 536 00:28:30,711 --> 00:28:33,088 بانی از قدیمی‌های نیویورک بود 537 00:28:33,088 --> 00:28:35,215 ،یه گنجینۀ باارزش از داستا‌ن‌ها 538 00:28:35,215 --> 00:28:37,384 رازها و دانشِ فراموش‌شده 539 00:28:37,384 --> 00:28:41,221 کس دیگه‌ای هم حس می‌کنه یه سری سؤالات بدون جواب موندن؟ 540 00:28:41,221 --> 00:28:43,098 سؤالات بدون جواب؟ 541 00:28:43,098 --> 00:28:45,559 نمی‌دونم. شاید همش یه حسـه 542 00:28:47,352 --> 00:28:50,564 بانی همیشه آرکونیا رو تو اولویت می‌ذاشت 543 00:28:50,564 --> 00:28:53,442 !خیلی دیره! دیگه نمی‌خوام باهاتون بگردم 544 00:28:53,442 --> 00:28:55,527 می‌خوام به خواهرت گلادیس زنگ بزنی 545 00:28:56,153 --> 00:28:58,155 ...و این باعث محبوب شدنش نمی‌شد 546 00:28:59,656 --> 00:29:01,325 حتی بین افرادی که بهشون اهمیت می‌داد 547 00:29:01,325 --> 00:29:02,951 شامپاین‌مون تموم شد 548 00:29:02,951 --> 00:29:05,495 میرم از آپارتمانم یکم بیارم 549 00:29:05,495 --> 00:29:07,039 !ممنون خانم 550 00:29:07,581 --> 00:29:08,832 خواهش 551 00:29:12,002 --> 00:29:13,295 تو چه کوفتی می‌خوای؟ 552 00:29:14,004 --> 00:29:16,006 !نه! ولم کن 553 00:29:16,006 --> 00:29:18,884 !ولم کن! چیکار می‌کنی؟ 554 00:29:21,887 --> 00:29:23,096 !کمک 555 00:29:23,129 --> 00:29:25,488 ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: @Digimoviez 556 00:29:25,535 --> 00:29:30,535 ‫مترجمین: «علی محمدخانی» و «حسین هیدن» ‫کانال تلگرام: AliMK_Sub@ 557 00:29:30,583 --> 00:29:36,598 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 558 00:29:36,777 --> 00:29:37,653 :نام آهنگ ♪ Somebody's Watching You by The Sacred Four ♪ 559 00:29:37,653 --> 00:29:39,738 ♪ مراقب باش ♪ 560 00:29:42,616 --> 00:29:47,788 ♪ همه باید مراقب باشن ♪ 561 00:29:47,788 --> 00:29:49,581 ♪ اوه، مراقب باش ♪ 562 00:29:52,876 --> 00:29:55,879 ♪ مراقب رفتارت با همسایه‌ات باش ♪ 563 00:29:58,131 --> 00:30:01,051 ♪ مراقب رفتارت با دوستت باش ♪ 564 00:30:03,262 --> 00:30:07,099 ♪ همون چیزی که به بچه‌ها میگی ♪ 565 00:30:10,060 --> 00:30:13,105 ♪ یه روز دوباره همون حرفا رو به خودت میگن ♪ 566 00:30:13,105 --> 00:30:14,523 ♪ بذار یه چیزی بهت بگم، گوش کن ♪ 567 00:30:14,523 --> 00:30:16,525 ♪ یکی حواسش بهت هست ♪ 568 00:30:16,525 --> 00:30:17,943 ♪ خدا همیشه نگاهت می‌کنه ♪ 569 00:30:17,943 --> 00:30:19,903 ♪ یکی حواسش بهت هست ♪ 570 00:30:19,903 --> 00:30:21,405 ♪ هرکاری می‌کنی رو می‌بینه ♪ 571 00:30:21,405 --> 00:30:23,323 ♪ یکی حواسش بهت هست ♪ 572 00:30:23,323 --> 00:30:24,908 ♪ اوه، حتماً می‌ریزمش بیرون ♪ 573 00:30:24,908 --> 00:30:26,910 ♪ یکی حواسش بهت هست ♪ 574 00:30:26,910 --> 00:30:28,328 ♪ هرکاری می‌کنی رو می‌بینه ♪ 575 00:30:28,328 --> 00:30:30,914 ♪ ...یکی حواسش بهت هست ♪