1 00:00:01,050 --> 00:00:02,043 ‫[آنچه گذشت...] 2 00:00:02,044 --> 00:00:04,798 ‫الان همگیتون مظنون محسوب می‌شین. 3 00:00:04,798 --> 00:00:06,883 ‫- ممنون! ‫- اِم، یه سلفی بگیریم؟ 4 00:00:06,883 --> 00:00:08,843 ‫نظرتون چیه که بزنین به چاک؟ 5 00:00:08,843 --> 00:00:10,845 ‫ولی شب خوبی داشته باشین جناب. ‫خیلی ممنون. 6 00:00:11,763 --> 00:00:13,723 ‫- سلام آلیس. ‫- خیلی خوشحالم که اومدی. 7 00:00:13,723 --> 00:00:15,308 ‫من هم خیلی خوشحالم ‫که جعل هویت نکرده بودی. 8 00:00:15,308 --> 00:00:17,185 ‫بد نیست انرژی فرد جدیدی رو ‫به گروهمون اضافه کنیم. 9 00:00:17,185 --> 00:00:19,145 ‫یعنی می‌خوای جذبم کنی؟ 10 00:00:19,145 --> 00:00:20,230 ‫آسانسور رو نگه دارین! 11 00:00:20,230 --> 00:00:21,690 ‫عه، سلام ایمی شومر. 12 00:00:21,690 --> 00:00:24,568 ‫ممکنه یه روزی حق نشر ‫پادکستت رو بهم بفروشی... 13 00:00:24,568 --> 00:00:26,027 ‫که بتونم از روش... 14 00:00:26,027 --> 00:00:28,029 ‫یه سریال اینترنتی ‫هشت تا ده قسمتی بسازم؟ 15 00:00:28,029 --> 00:00:30,991 ‫راستش رو بخوای، ‫خودم یه طرح پیشنهادی دویست صفحه‌ای... 16 00:00:30,991 --> 00:00:32,366 ‫براش تهیه کردم و خونه خودمه. 17 00:00:32,366 --> 00:00:34,995 ‫- بزن به چاک الیور! ‫- صدای بانیه؟ 18 00:00:34,995 --> 00:00:36,413 ‫شما هم شنیدین؟ 19 00:00:37,372 --> 00:00:38,582 ‫بانی پرنده داشته؟ 20 00:00:39,624 --> 00:00:41,334 ‫یکی داره میاد! 21 00:00:42,794 --> 00:00:45,380 ‫بانی در زمینه آثار هنری تن‌کامه ‫خیلی خوش‌سلیقه بود. 22 00:00:45,380 --> 00:00:47,632 ‫نقاشی رز کوپرش این‌قدر گرونه... 23 00:00:47,632 --> 00:00:50,302 ‫- که زندگی آدم رو می‌سازه. تو اتاق خوابشه. ‫- دارن میان سمت ما! 24 00:00:51,303 --> 00:00:53,013 ‫باید نقاشی مرد برهنه‌ای ‫رو این دیوار می‌بود! 25 00:00:53,013 --> 00:00:54,890 ‫بچه‌ها. اینجا رو. 26 00:00:56,099 --> 00:00:58,226 ‫بانی آسانسور سری داشته؟ 27 00:00:58,226 --> 00:01:00,395 ‫- به کجا ختم می‌شه؟ به جهنم؟ ‫- ببینیم به کجا ختم می‌شه. 28 00:01:00,395 --> 00:01:02,689 ‫باشه. ولی از بیخ گوشمون گذشت. 29 00:01:02,689 --> 00:01:04,441 ‫ولی سرنخ مهمی دستگیرمون شد. 30 00:01:04,441 --> 00:01:06,943 ‫اگه نقاشیه رو پیدا کنیم، ‫قاتلش رو هم پیدا می‌کنیم. 31 00:01:06,943 --> 00:01:08,820 ‫نقاشی بانیه؟ 32 00:01:08,820 --> 00:01:10,697 ‫نقاشی توئه چارلز؟ 33 00:01:10,697 --> 00:01:12,324 ‫نقاشی پدرمه. 34 00:01:12,800 --> 00:01:17,800 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 35 00:01:18,000 --> 00:01:23,000 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@ 36 00:01:23,418 --> 00:01:25,670 ‫آغاز داستان زندگی بانی فولجر... 37 00:01:25,670 --> 00:01:28,089 ‫با داستان آرکونیا عجیب شده. 38 00:01:28,089 --> 00:01:30,675 ‫آرکونیا که سال 1908 به دست... 39 00:01:30,675 --> 00:01:32,344 ‫معمار و دخترباز منفوری به نام... 40 00:01:32,344 --> 00:01:35,555 ‫آرچیبالد کارتر در راستای ‫شکل دادن به محله آپر وست ساید... 41 00:01:35,555 --> 00:01:37,557 ‫ساخته شده بود، 42 00:01:37,557 --> 00:01:40,769 ‫چهارمین ساختمونی بود ‫که به همین سبک... 43 00:01:40,769 --> 00:01:42,312 ‫تو چهار کشور مختلف ساخته بود. 44 00:01:47,359 --> 00:01:49,903 ‫تک‌تک ساختمون‌های آرچیبالد... 45 00:01:49,903 --> 00:01:52,072 ‫رازهایی جزئی دارن... 46 00:01:52,072 --> 00:01:54,574 ‫که کسی جز معمار ‫ازشون باخبر نیست. 47 00:01:54,574 --> 00:01:57,202 ‫آرچیبالد هم رازهایی داشت... 48 00:01:57,202 --> 00:02:00,205 ‫که کسی جز معمار ساختمون ‫ازشون باخبر نبود. 49 00:02:03,000 --> 00:02:18,000 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 50 00:02:19,474 --> 00:02:21,726 ‫آرچیبالد در نهایت ازدواج کرد... 51 00:02:21,726 --> 00:02:24,229 ‫و خانواده‌اش رو تو آرکونیا بزرگ کرد. 52 00:02:25,397 --> 00:02:26,898 ‫دختر آرچیبالد هم... 53 00:02:26,898 --> 00:02:29,150 ‫که لئونورا نام داشت، ‫چندین سال بعد... 54 00:02:29,150 --> 00:02:31,653 ‫با آقای فولجر نامی ازدواج کرد... 55 00:02:31,653 --> 00:02:34,656 ‫و دخترشون به نام بانی رو ‫تو آرکونیا بزرگ کرد. 56 00:02:36,908 --> 00:02:40,579 ‫بانی از اول تا آخر عمرش ‫تو همون واحد ساکن بود. 57 00:02:42,414 --> 00:02:44,916 ‫آپر وست ساید تو دهه پنجاه... 58 00:02:44,916 --> 00:02:46,960 ‫محله طبقه متوسط... 59 00:02:46,960 --> 00:02:48,420 ‫و کارگران بود. 60 00:02:48,420 --> 00:02:50,797 ‫محل زندگی مهاجرین، هنرمندان... 61 00:02:50,797 --> 00:02:53,800 ‫و مثل همیشه، ‫علاقمندان به بازیگری بود. 62 00:02:53,800 --> 00:02:57,596 ‫«مارک، خودم به می‌دونم به نظرت مسخره است، ‫ولی وقتی خودت تونی رو بشناسی،» 63 00:02:57,596 --> 00:02:59,431 ‫«درک می‌کنی چرا چنین حرفی زدم.» 64 00:02:59,431 --> 00:03:01,474 ‫«عزیزم، الان دیگه درک می‌کنم.» 65 00:03:01,474 --> 00:03:03,935 ‫«چنین حرفی دلیل نمی‌شه ‫دیگه دوستم نداشته باشی.» 66 00:03:03,935 --> 00:03:06,062 ‫- اِم... ‫- نه. 67 00:03:06,062 --> 00:03:07,981 ‫«دلیل نمی‌شه دیگه دوستت نداشته باشم.» 68 00:03:07,981 --> 00:03:10,358 ‫بقیه‌اش رو خیلی خوب گفتی. ‫تو گزینش بازیگران می‌ترکونی. 69 00:03:10,358 --> 00:03:11,943 ‫باشه، ببینیم چی می‌شه. 70 00:03:11,943 --> 00:03:14,237 ‫فقط یادت باشه به مادرت نگی ‫امروز چیکار کردیم. 71 00:03:15,071 --> 00:03:16,865 ‫چرا مامان نمی‌خواد بازیگر بشی؟ 72 00:03:16,865 --> 00:03:18,950 ‫چون قاتل آرزوهاست پسرم. 73 00:03:20,410 --> 00:03:21,953 ‫چارلز، اون ساختمون رو باش. 74 00:03:24,623 --> 00:03:27,959 ‫اگه موفق بشم، ‫قراره اونجا ساکن بشیم. 75 00:03:36,509 --> 00:03:38,220 ‫پس پدرم سوژه نقاشی... 76 00:03:38,220 --> 00:03:41,223 ‫تن‌کامه خیلی گرونیه. 77 00:03:41,223 --> 00:03:43,183 ‫مطمئنی پدرته؟ 78 00:03:43,183 --> 00:03:45,560 ‫- شونه‌اش خیلی پهن‌تر بود. ‫- الیور... 79 00:03:45,560 --> 00:03:48,563 ‫موی سفیدش همین‌قدر خارق‌العاده بود، ‫ولی مشخصه... 80 00:03:49,689 --> 00:03:50,732 ‫که رانش لاغرتر بود. 81 00:03:50,732 --> 00:03:53,860 ‫یعنی ران پدرت این شکلیه، ‫ولی ران تو... 82 00:03:54,903 --> 00:03:56,404 ‫این شکلیه. 83 00:03:57,197 --> 00:03:59,157 ‫خودشه. زخم رو گردنش مطابقت داره. 84 00:03:59,157 --> 00:04:00,367 ‫اون ساعتش رو هم هنوز دارم. 85 00:04:00,367 --> 00:04:02,244 ‫ولی چرا نقاشیش رو کشیدن؟ 86 00:04:02,244 --> 00:04:04,746 ‫یعنی مدل بوده؟ ‫یعنی ژیگول بوده؟ 87 00:04:04,746 --> 00:04:06,873 ‫یعنی با رز کوپر سکس داشته؟ 88 00:04:08,124 --> 00:04:10,085 ‫ایشون هنرمند به شدت... 89 00:04:10,085 --> 00:04:12,587 ‫حشری و محترمی بوده. 90 00:04:13,713 --> 00:04:17,676 ‫نقاشی خیلی گرون قیمتی از پدرت رو... 91 00:04:17,676 --> 00:04:20,220 ‫از واحد زنی که به قتل رسیده دزدیدن... 92 00:04:20,220 --> 00:04:21,555 ‫و تو واحد خودت جاساز کردن، 93 00:04:21,555 --> 00:04:24,349 ‫اون‌وقت با سکس کردنشون مشکل داری؟ 94 00:04:24,349 --> 00:04:25,475 ‫امان از دست مردها. 95 00:04:25,475 --> 00:04:27,394 ‫واقعا افتضاحیم. ‫جنبش دیگر بس است حق داره. 96 00:04:27,394 --> 00:04:29,813 ‫طرف کلی راز داشت. 97 00:04:29,813 --> 00:04:33,233 ‫یعنی اصلا واقعا می‌خواست بازیگر بشه؟ ‫واقعا می‌خواست تو این ساختمون ساکن بشه؟ 98 00:04:34,192 --> 00:04:35,819 ‫اونجا رو سایه زده؟ 99 00:04:37,821 --> 00:04:39,364 ‫یا بخش کوچکی... 100 00:04:39,364 --> 00:04:41,533 ‫از تخمش رو کشیده؟ 101 00:04:41,533 --> 00:04:43,159 ‫هوم. مسائل خارق‌العاده‌ای مطرح شد... 102 00:04:43,159 --> 00:04:45,745 ‫که بتونی موقع تراپی بشکافیشون. 103 00:04:45,745 --> 00:04:48,957 ‫ضمنا، مشخصه که بابا ‫تخم بزرگی داشته. 104 00:04:48,957 --> 00:04:50,709 ‫ولی فعلا باید این رو از اینجا ببریم... 105 00:04:50,709 --> 00:04:52,502 ‫که همگیمون قاتل جلوه نکنیم... 106 00:04:52,502 --> 00:04:53,962 ‫و بتونیم باز به فکر خودم باشم. 107 00:04:53,962 --> 00:04:55,839 ‫امروز با ایمی شومر قرار کاری دارم. 108 00:04:55,839 --> 00:04:57,299 ‫اِم، بچه‌ها؟ 109 00:04:57,299 --> 00:05:00,260 ‫اسم نقاشیه «سوج»ـه. 110 00:05:00,260 --> 00:05:01,428 ‫چی؟ 111 00:05:02,846 --> 00:05:05,849 ‫عه، چه خوب! اسمم رو روش نوشتن! ‫اصلا هم شک‌برانگیز نیست! 112 00:05:05,849 --> 00:05:08,101 ‫خب، بهتره بگم... 113 00:05:09,185 --> 00:05:11,897 ‫که بانی قبل از مرگش ‫بهم چیزی گفته بود. 114 00:05:12,355 --> 00:05:13,773 ‫چهارده رو می‌گی. 115 00:05:13,773 --> 00:05:15,775 ‫علاوه بر چهارده... 116 00:05:15,775 --> 00:05:17,986 ‫«سوج». 117 00:05:17,986 --> 00:05:20,113 ‫- گفته بود «سوج». ‫- چی؟ 118 00:05:20,113 --> 00:05:21,948 ‫شاید می‌خواست بهت بفهمونه ‫منظورش همین نقاشیه. 119 00:05:21,948 --> 00:05:23,241 ‫شاید شاهد سرقتش بود. 120 00:05:23,241 --> 00:05:26,244 ‫شاید هم منظورش ساویچ بوده ‫و مثلا جسیکا ساویچ رو می‌گفته. 121 00:05:26,244 --> 00:05:27,662 ‫- اون دیگه کیه؟ ‫- گوینده اخبار مشهوری بود... 122 00:05:27,662 --> 00:05:29,414 ‫که مدت کوتاهی تو دهه هشتاد ‫با هم قرار عاشقانه می‌ذاشتیم. 123 00:05:29,414 --> 00:05:30,916 ‫قبل از من ساکن این ساختمون بود. 124 00:05:30,916 --> 00:05:33,001 ‫من رو ول کرد که با اد بردلی ‫از برنامه «شصت دقیقه» دوست بشه. 125 00:05:33,001 --> 00:05:34,419 ‫آها، راستی، تا حالا بهتون گفتم... 126 00:05:34,419 --> 00:05:36,588 ‫یه بار تو یه سالن ماساژ کره‌ای ‫استیو کرافت رو دیده بودم؟ 127 00:05:36,588 --> 00:05:39,007 ‫سینه سفت و قشنگش ‫واقعا نظیر نداشت. 128 00:05:39,007 --> 00:05:42,594 ‫خیلی‌خب، از این به بعد باید ‫واسه تعریف خاطراتت اجازه بگیری. 129 00:05:42,594 --> 00:05:43,845 ‫این اتفاقات اصلا منطقی نیست. 130 00:05:43,845 --> 00:05:45,513 ‫اول میل بافتنیه پیدا شد، ‫الان هم نقاشیه؟ 131 00:05:45,513 --> 00:05:48,183 ‫خب، معلومه یکی داره سعی می‌کنه ‫واسه شما دو نفر پاپوش بدوزه. 132 00:05:48,183 --> 00:05:50,018 ‫واسه من پاپوش ندوخته، ‫خیلی هم عجیبه، 133 00:05:50,018 --> 00:05:52,437 ‫آخه قطعا اون‌جوری راحت‌تر می‌تونست ‫بقیه رو قانع کنه. 134 00:05:52,437 --> 00:05:53,939 ‫باید این نقاشی رو از اینجا ببریم. 135 00:05:53,939 --> 00:05:57,484 ‫ممکنه هر کی اینجا جاسازش کرده، ‫همین الان‌ها پلیس‌ها رو هم خبر کرده باشه. 136 00:05:58,652 --> 00:05:59,903 ‫وای! نه... 137 00:05:59,903 --> 00:06:02,697 ‫- کسی خونه نیست! یعنی... یعنی... بیا... ‫- بذارش اینجا! 138 00:06:02,697 --> 00:06:06,076 ‫- نه، نه، نه! بذارینش تو کمد! ‫- کجاست؟ کجاست؟ 139 00:06:06,076 --> 00:06:07,619 ‫- بذارینش تو اتاق خواب! ‫- کجاست؟ 140 00:06:07,619 --> 00:06:09,829 ‫- کسی اصلا وارد اتاق خواب نمی‌شه! بجنبین! ‫- بریم تو اتاق خواب! 141 00:06:09,829 --> 00:06:11,831 ‫دارم پلیورم رو می‌پوشم! 142 00:06:14,584 --> 00:06:17,671 ‫عه! سلام به هاوارد موریس، ‫همسایه پیگیر عزیزم! 143 00:06:17,671 --> 00:06:18,630 ‫چه کمکی از دستم برمیاد؟ 144 00:06:18,630 --> 00:06:21,591 ‫سلام. شرمنده که مزاحم شدم، ‫ولی کلیدت پشت در مونده بود. 145 00:06:21,591 --> 00:06:23,718 ‫دنبالش می‌گشتم‌ها. 146 00:06:23,718 --> 00:06:24,970 ‫راستش، می‌خواستم یه سر بیام پیشت، 147 00:06:24,970 --> 00:06:26,972 ‫آخه واقعا بابت زحماتی که در حق ‫ساختمونمون کشیدی ممنونم. 148 00:06:26,972 --> 00:06:29,474 ‫- خب، ممنون. ‫- ضمنا، پادکستت رو خیلی دوست داشتم. 149 00:06:29,474 --> 00:06:31,726 ‫راستش، همون قسمت هشتم ‫فهمیده بودم کار دوست‌دخترته. 150 00:06:32,477 --> 00:06:34,896 ‫خب، کاش بهم می‌گفتی، ‫آخه به کارم می‌اومد. 151 00:06:34,896 --> 00:06:37,107 ‫خب، می‌خواستم ببینم ‫تهش چی می‌شه چارلز. 152 00:06:37,107 --> 00:06:40,944 ‫بگذریم، با حرفت تو پادکست جدیدت هم موافقم. 153 00:06:40,944 --> 00:06:41,987 ‫جانم؟ 154 00:06:42,445 --> 00:06:45,657 ‫نقاشیه دست هر کی باشه، ‫همون شخص قاتل بانیه. 155 00:06:45,657 --> 00:06:48,577 ‫راستش داریم اون فرضیه رو ‫کنار می‌ذاریم هاوارد. 156 00:06:48,577 --> 00:06:50,996 ‫سلام هاوارد! ‫چشمت چی شده؟ 157 00:06:50,996 --> 00:06:53,039 ‫وای، خیلی مسخره است. 158 00:06:53,039 --> 00:06:56,042 ‫داشتم با پیشی جدیدم، سولین، ‫قایم موشک بازی می‌کردم... 159 00:06:56,042 --> 00:06:57,878 ‫که شترق! 160 00:06:57,878 --> 00:07:00,547 ‫پرید تو مخفیگاهم. ‫پیدام کرد. 161 00:07:00,547 --> 00:07:02,424 ‫چه کاری از دسـ... 162 00:07:02,424 --> 00:07:05,427 ‫آها! اِم، الان تو واحد بانی جمع شدن. 163 00:07:05,427 --> 00:07:06,928 ‫افرادی که دوستش داشتن جمع شدن. 164 00:07:06,928 --> 00:07:08,805 ‫حتما افراد خیلی کمی شرکت می‌کنن. 165 00:07:08,805 --> 00:07:10,807 ‫به نظرم اگه شما سه نفر ‫هم یه سر بیاین، قشنگ می‌شه. 166 00:07:10,807 --> 00:07:14,519 ‫آها، گمون نکنم کسی ‫دلش بخواد ما رو ببینه. 167 00:07:14,519 --> 00:07:17,397 ‫آره. ضمنا، سر زدن ‫به مراسم یادبود قربانی... 168 00:07:17,397 --> 00:07:19,608 ‫همیشه کار افراد گناهکاره هاوارد. 169 00:07:19,608 --> 00:07:22,193 ‫ولی بهتر نیست به همین دلیل برین؟ ‫می‌تونین فرد گناهکاری رو... 170 00:07:22,193 --> 00:07:24,237 ‫که بیش از شما سه نفر ‫گناهکار جلوه می‌کنه، پیدا کنین. 171 00:07:25,280 --> 00:07:27,282 ‫هاوارد پر بیراه نمی‌گه. 172 00:07:28,116 --> 00:07:30,285 ‫خب، واسه چی خیال می‌کنین ‫براتون پاپوش دوختن؟ 173 00:07:30,285 --> 00:07:32,287 ‫برام تعریف کنین دیگه. ‫بیاین غیبت کنیم. 174 00:07:32,287 --> 00:07:33,955 ‫همه‌چی رو تو پادکستمون تعریف می‌کنیم. 175 00:07:33,955 --> 00:07:36,958 ‫این فصل می‌خوایم حق اشتراک هم بذاریم. 176 00:07:37,542 --> 00:07:39,211 ‫- مرسی که بهمون خبر دادی. ‫- راستش، 177 00:07:39,211 --> 00:07:40,587 ‫راستش، به ذهنم رسیده بود ‫یه قسمت جزئی بسازین... 178 00:07:40,587 --> 00:07:41,880 ‫که از دید خودم ممکنه... 179 00:07:43,256 --> 00:07:45,884 ‫خیلی‌خب، نظرتون چیه ‫مراسم یادبود بانی رو بهانه کنیم... 180 00:07:45,884 --> 00:07:48,303 ‫و نقاشیه رو برگردونیم تو واحدش؟ 181 00:07:48,303 --> 00:07:51,139 ‫فکر خوبیه. یه سر می‌ریم، ‫مظنونین رو شناسایی می‌کنیم، 182 00:07:51,139 --> 00:07:52,557 ‫من یواشکی می‌رم تو کمد بانی، 183 00:07:52,557 --> 00:07:54,559 ‫با آسانسور سریش ‫میام تو کوچه... 184 00:07:54,559 --> 00:07:56,394 ‫ما هم می‌تونیم ‫نقاشیه رو بیاریم اونجا. 185 00:07:56,394 --> 00:07:58,813 ‫بعدش هم برمی‌گردم واحد بانی و میام بیرون. 186 00:07:58,813 --> 00:08:02,025 ‫ایول! وای، چه نقشه‌ای. ‫به نظرم نقشه خیلی خوبیه! 187 00:08:02,025 --> 00:08:04,611 ‫- لمش داره دستمون میاد. ‫- شک نکن. 188 00:08:04,611 --> 00:08:06,613 ‫مشخصه فصل دوممونه. 189 00:08:08,615 --> 00:08:09,616 ‫اِم... 190 00:08:56,162 --> 00:08:58,498 ‫- [فصل دوم، قسمت دوم] ‫- سلام عزیزم. می‌شنوی؟ 191 00:08:58,498 --> 00:08:59,583 ‫- [پاپوش] ‫- می‌شنوی؟ 192 00:08:59,583 --> 00:09:02,002 ‫هاوارد رفیقمه. 193 00:09:02,002 --> 00:09:03,211 ‫هاوارد رفیقمه. 194 00:09:06,047 --> 00:09:09,593 ‫عه، چه خوب. ‫قاتلین تشریف آوردن. 195 00:09:09,593 --> 00:09:11,094 ‫دارین چه غلطی می‌کنین؟ 196 00:09:11,094 --> 00:09:13,972 ‫- سس دیپ آوردیم. ‫- مؤدب باش اوما. خودم دعوتشون کردم. 197 00:09:14,890 --> 00:09:17,350 ‫- اومدیم یادش رو گرامی بذاریم. ‫- شراب سر پیچی آوردین؟ 198 00:09:17,350 --> 00:09:19,060 ‫چی شد؟ جعبه پیدا نکردین؟ 199 00:09:20,770 --> 00:09:23,648 ‫می‌خوایم کمکتون کنیم ‫قاتل بانی رو پیدا کنین. 200 00:09:23,648 --> 00:09:27,193 ‫مرگش خیلی غم‌انگیز بود ‫و از بدترین روزهای عمرم رو رقم زد؛ 201 00:09:27,193 --> 00:09:29,029 ‫من هم تجربیات بد خیلی زیادی داشتم. 202 00:09:29,029 --> 00:09:32,324 ‫که این‌طور، آخه جناب‌عالی خیلی مهمی. 203 00:09:32,324 --> 00:09:34,159 ‫امان از نسل هزاره. ‫برو کار پیدا کن بابا. 204 00:09:34,159 --> 00:09:35,577 ‫برو کار پیدا کن دیگه! 205 00:09:35,577 --> 00:09:38,038 ‫باید واسه پرنده‌اش خونه جور کنم. 206 00:09:38,250 --> 00:09:40,581 ‫[با حضور در این جشن، ‫با ضبط صدای خود موافقت کرده‌اید] 207 00:09:40,582 --> 00:09:42,417 ‫عزیزم. عزیزم، عزیزم. 208 00:09:43,251 --> 00:09:46,504 ‫یکی از طرفداران پادکستتون ‫داشت سراغت رو می‌گرفت. 209 00:09:46,504 --> 00:09:49,299 ‫ده بسته «گات میلک» خرید. 210 00:09:49,299 --> 00:09:50,675 ‫کدوم طرفدار پادکستمون رو می‌گی؟ 211 00:09:50,675 --> 00:09:53,303 ‫عینکی، سفیدپوست و فضول بود... 212 00:09:53,303 --> 00:09:54,554 ‫و ده بسته خرید... 213 00:09:54,554 --> 00:09:57,390 ‫آها. باشه. خیلی‌خب... 214 00:09:57,390 --> 00:09:59,684 ‫دوستان، بنده نینا لین هستم. 215 00:09:59,684 --> 00:10:03,063 ‫اگه اجازه باشه، می‌خوام ‫به همگیتون اطمینان بدم... 216 00:10:03,063 --> 00:10:04,564 ‫که بنده که رئیس جدید هیئت مدیره هستم، 217 00:10:04,564 --> 00:10:08,443 ‫نمی‌ذارم درگذشت بانی ‫رو ساختمون تأثیر منفی داشته باشه. 218 00:10:08,443 --> 00:10:12,364 ‫الان دیگه من مدیرم ‫و دوره جدیدی آغاز می‌شه. 219 00:10:13,823 --> 00:10:16,993 ‫قطعا طرف خیلی مشتاقه ‫ریاست هیئت مدیره رو به دست بگیره. 220 00:10:16,993 --> 00:10:18,620 ‫دلم از نینا پره. 221 00:10:18,620 --> 00:10:19,913 ‫چطور مگه؟ ‫چه اطلاعاتی داری؟ 222 00:10:19,913 --> 00:10:21,748 ‫اینجا که نمی‌تونم راحت صحبت کنم. 223 00:10:21,748 --> 00:10:23,708 ‫احساسات مادرانه زیادی بروز می‌ده. 224 00:10:23,708 --> 00:10:24,709 ‫هوم! چه بامزه. 225 00:10:24,709 --> 00:10:27,045 ‫من که با دیدنش یاد «بچه رزماری» می‌افتم. 226 00:10:27,045 --> 00:10:28,964 ‫البته اگه رزماری ‫مدیر صندوق پوشش ریسک می‌بود... 227 00:10:28,964 --> 00:10:31,550 ‫و خودش مشتاق باردار شدن از شیطان بوده باشه. 228 00:10:31,550 --> 00:10:33,343 ‫رابطه بانی و نینا اصلا خوش‌آیند بـ... 229 00:10:33,343 --> 00:10:34,844 ‫نه، نه، نه. چیزی نگو. هیس. 230 00:10:34,844 --> 00:10:36,096 ‫میبل... 231 00:10:37,097 --> 00:10:38,932 ‫فقط در این حد می‌گم... 232 00:10:38,932 --> 00:10:40,850 ‫که اگه به نظرتون ‫بانی عوضی بود، 233 00:10:40,850 --> 00:10:42,227 ‫وایستین تا با این یکی آشنا بشین. 234 00:10:42,227 --> 00:10:44,062 ‫بانی که عوضی نبود. 235 00:10:44,062 --> 00:10:45,689 ‫تو این دنیا تک و تنها بود. 236 00:10:45,689 --> 00:10:48,400 ‫نه فرزندی داشت، نه خانواده‌ای. ‫فقط من رو داشت. 237 00:10:48,400 --> 00:10:51,111 ‫- برو بابا! ‫- خانم گامبولینی عوضی رو هم داشت. 238 00:10:51,111 --> 00:10:52,654 ‫چرا قاتلش جای نقاشیه، 239 00:10:52,654 --> 00:10:54,781 ‫این پرنده رو ندزدید؟! 240 00:10:55,282 --> 00:10:57,284 ‫اِم، راستش، 241 00:10:57,284 --> 00:10:58,535 ‫راستش، اِم... 242 00:10:58,535 --> 00:11:00,203 ‫مطمئن نیستیم نقاشیه ‫دست قاتلش باشه. 243 00:11:00,203 --> 00:11:02,789 ‫معلومه که نقاشیه دست قاتلشه. 244 00:11:02,789 --> 00:11:04,791 ‫نقاشی خودم رو می‌گین؟ 245 00:11:06,001 --> 00:11:07,043 ‫شما کی هستین؟ 246 00:11:07,919 --> 00:11:09,921 ‫بنده لئونورا فولجر، 247 00:11:09,921 --> 00:11:11,339 ‫مادر بانی هستم. 248 00:11:13,091 --> 00:11:16,469 ‫خب، نقاشی من کدوم گوریه؟ 249 00:11:21,099 --> 00:11:23,977 ‫می‌شه لطفا بانی بزرگه خطابش کنیم؟ 250 00:11:23,977 --> 00:11:27,105 ‫نه. اون نقاشی رز کوپر ‫مال دخترم نیست. 251 00:11:27,105 --> 00:11:28,148 ‫مال خودمه. 252 00:11:28,899 --> 00:11:31,318 ‫رسید خریدش همراهمه... 253 00:11:32,235 --> 00:11:35,280 ‫رسید خریدش از هنرمند اصلی رو دارم... 254 00:11:35,280 --> 00:11:36,865 ‫وای خدا. 255 00:11:37,490 --> 00:11:39,492 ‫بیا! تو پیداش کن! 256 00:11:40,785 --> 00:11:43,413 ‫من تباهی لکه زرد دارم. اِم... 257 00:11:43,413 --> 00:11:46,875 ‫دید مستقیمم رو حباب بزرگی پوشونده... 258 00:11:46,875 --> 00:11:49,336 ‫ولی دید جانبیم خیلی دقیقه. 259 00:11:49,336 --> 00:11:51,046 ‫اینه که اصلا... 260 00:11:51,046 --> 00:11:53,423 ‫با انگشت نوچ به کیفم دست نزن دخترک. 261 00:11:53,423 --> 00:11:55,091 ‫گمون کنم همین باشه؟ 262 00:11:59,346 --> 00:12:02,515 ‫خب، راجع به قتل دخترم ‫و سرقت نقاشی چه اطلاعاتی داریم؟ 263 00:12:02,515 --> 00:12:05,060 ‫چرا از این سه نفر نمی‌پرسی؟ ‫احتمالا کار یکی از همین‌ها بوده باشه. 264 00:12:05,060 --> 00:12:07,646 ‫- برامون پاپوش دوختن. ‫- مظنون محسوب می‌شیم. 265 00:12:07,646 --> 00:12:09,147 ‫- خیلی فرق می‌کنه. ‫- هوم. 266 00:12:13,443 --> 00:12:14,569 ‫بیاین جلوتر. 267 00:12:15,111 --> 00:12:16,571 ‫بیاین، بیاین، بیاین، ‫بیاین دیگه. 268 00:12:18,698 --> 00:12:19,699 ‫بیا دیگه. 269 00:12:33,213 --> 00:12:35,715 ‫آخی، دخترک نازم. 270 00:12:39,427 --> 00:12:40,887 ‫کار هیچ‌کدومشون نبوده. 271 00:12:41,346 --> 00:12:42,639 ‫کار این‌ها نبوده. 272 00:12:44,140 --> 00:12:46,226 ‫کارشون نبوده، ‫ولی اطلاعاتی دارن. 273 00:12:46,226 --> 00:12:48,186 ‫اطلاعاتی دارن. 274 00:12:48,770 --> 00:12:51,481 ‫خب، لطفا یکی برام مارتینی نارگیل درست کنه. 275 00:12:57,904 --> 00:12:59,864 ‫می‌خواستم گروه «یدل‌شاپ»ـم ‫واسه بانی آهنگ بخونن، 276 00:12:59,864 --> 00:13:02,367 ‫ولی به نظر اوما کار نامناسبی بود. 277 00:13:04,411 --> 00:13:06,871 ‫با «یدل‌شاپ» آشنایی داری لئونورا؟ 278 00:13:06,871 --> 00:13:08,373 ‫عین گروه‌های چهارنفره باربرشاپه، 279 00:13:09,874 --> 00:13:11,376 ‫ولی یدل می‌کنن. 280 00:13:13,962 --> 00:13:15,672 ‫این دیگه چه کوفتیه؟ 281 00:13:15,672 --> 00:13:17,424 ‫مارتینی نارگیله دیگه. 282 00:13:17,424 --> 00:13:19,801 ‫تو یخچال بانی سس شکلات پیدا کردم. 283 00:13:21,011 --> 00:13:23,263 ‫تو مارتینی نارگیل، ‫نارگیل می‌ریزن. 284 00:13:23,263 --> 00:13:26,474 ‫این که عین یه لیوان فاضلاب می‌مونه. 285 00:13:26,474 --> 00:13:27,976 ‫درسته. خیلی‌خب. 286 00:13:27,976 --> 00:13:30,854 ‫قطعا مامان بانیه. 287 00:13:30,854 --> 00:13:32,147 ‫نقاشی خودشه دیگه. 288 00:13:32,147 --> 00:13:34,649 ‫شاید رز کوپر رو بشناسه. ‫شاید بابام رو هم می‌شناخته. 289 00:13:34,649 --> 00:13:37,027 ‫شاید خودش بانی رو کشته ‫که نقاشیه رو گیر بیاره. 290 00:13:37,027 --> 00:13:38,737 ‫شاید کار مادر خودش بوده باشه. 291 00:13:40,864 --> 00:13:42,532 ‫چیه؟ تو «خانواده سوپرانو» ‫که این‌جوری شده بود. 292 00:13:42,532 --> 00:13:44,910 ‫به نظرت اون خانم ‫به کسی هشت بار چاقو زده؟ 293 00:13:47,245 --> 00:13:48,788 ‫عه... 294 00:13:55,086 --> 00:13:56,296 ‫عه... 295 00:13:56,296 --> 00:13:58,924 ‫خب، فعلا بی‌خیالش می‌شیم. 296 00:13:58,924 --> 00:14:01,092 ‫خیلی‌خب چارلز، وقتی نقاشیه رو... 297 00:14:01,092 --> 00:14:02,677 ‫آوردیم دم ساختمون، ‫بهت پیام می‌دیم... 298 00:14:02,677 --> 00:14:06,014 ‫که یواشکی بیاریمش بالا. ‫ولی خواهش می‌کنم عادی رفتار کن. 299 00:14:08,683 --> 00:14:10,268 ‫ببین... 300 00:14:11,519 --> 00:14:13,438 ‫کیه که از من عادی‌تر باشه؟ 301 00:14:14,814 --> 00:14:16,816 ‫- همه. ‫- اوهوم. 302 00:14:27,953 --> 00:14:29,663 ‫خیلی‌خب. خیلی‌خب. 303 00:14:29,663 --> 00:14:31,706 ‫کجای این روش بیرون بردن ‫یواشکی محسوب می‌شه؟ 304 00:14:31,706 --> 00:14:34,793 ‫خب، لستر گفت یکی دیگه ‫چرخ سالمه رو برداشته... 305 00:14:34,793 --> 00:14:37,420 ‫و بعدش هم سوال‌پیچم کرد. ‫این شد که صرفا... 306 00:14:37,420 --> 00:14:39,381 ‫صرفا خرابه رو برداشتم. 307 00:14:39,381 --> 00:14:41,258 ‫وای، وای! وای... 308 00:14:41,258 --> 00:14:43,718 ‫سالمه رو پس گرفتم. ‫بذارین کمکتون کنم بذارینش رو این. 309 00:14:43,718 --> 00:14:44,844 ‫نه، نه، خودمون ردیفش می‌کنیم لستر! 310 00:14:44,844 --> 00:14:47,055 ‫- نه، ممنون. ‫- حداقل بذارین هلش بدم. کارم همینه دیگه. 311 00:14:47,055 --> 00:14:48,557 ‫برو کنار پیرمرد! 312 00:14:54,813 --> 00:14:56,481 ‫می‌شه حداقل باهاتون بیام پایین؟ 313 00:14:56,481 --> 00:14:58,483 ‫اصلا حق نداری بیای تو آسانسور! 314 00:15:03,200 --> 00:15:06,650 ‫[آلیس: سری به کارگاه هنریم نمی‌زنی؟] 315 00:15:06,700 --> 00:15:07,950 ‫[شاید اگه زندانی نشدم، بزنم.] 316 00:15:08,000 --> 00:15:08,700 ‫[آلیس: هه هه.] 317 00:15:12,539 --> 00:15:15,250 ‫کیه که چنین لبخندی به لبت آورده؟ اسکاره؟ 318 00:15:16,042 --> 00:15:18,336 ‫عه، اِم... نه. 319 00:15:18,336 --> 00:15:21,715 ‫تجربیات بد مشترکی داریم، 320 00:15:21,715 --> 00:15:24,801 ‫ولی به نظرم هم خودم، ‫هم اسکار منتظریم که یکیمون... 321 00:15:24,801 --> 00:15:27,429 ‫به اون یکی پیام بده ‫«بیا دوست عادی باشیم»، متوجهی؟ 322 00:15:27,429 --> 00:15:29,431 ‫آها، خب، باشه. 323 00:15:30,223 --> 00:15:33,560 ‫راستش، وقتی آدم در خطره، 324 00:15:33,560 --> 00:15:35,770 ‫مملو از شور و سکس می‌شه. 325 00:15:35,770 --> 00:15:39,357 ‫ولی بعدش که اوضاع عادی می‌شه، 326 00:15:39,357 --> 00:15:40,859 ‫نمی‌شه راحت فهمید ‫بعدش چی می‌شه. 327 00:15:42,736 --> 00:15:45,322 ‫رابطه خودم و جودی دنچ ‫به همین دلیل بعد از... 328 00:15:45,322 --> 00:15:47,574 ‫پروازمون با هواپیمای «کنکورد» کمرنگ شد. 329 00:15:49,576 --> 00:15:51,494 ‫اصلا چنین اتفاقی نیفتاده بود، مگه نه؟ 330 00:15:52,954 --> 00:15:54,956 ‫ای خدا، چقدر خوب درکم می‌کنی. 331 00:15:58,043 --> 00:15:59,753 ‫ممنون که تشریف آوردین، 332 00:15:59,753 --> 00:16:03,340 ‫ضمنا، ممنون که تو مراسم یادبود بانی، ‫خودت رو مرکز توجهات کردی. 333 00:16:04,925 --> 00:16:06,343 ‫سلام. 334 00:16:07,510 --> 00:16:10,722 ‫امیدوار بودم بتونم ‫سوالات بیشتری راجع به نقاشیتون... 335 00:16:10,722 --> 00:16:12,974 ‫و رز کوپر ازتون بپرسم. 336 00:16:12,974 --> 00:16:15,518 ‫چرا صدات آشناست؟ 337 00:16:15,518 --> 00:16:17,604 ‫آها، بازیگر هستم. 338 00:16:17,604 --> 00:16:19,648 ‫تو سریال «برازوس» بازی می‌کردم. 339 00:16:19,648 --> 00:16:22,442 ‫آره، تو آسایشگاهم پخشش می‌کنن. 340 00:16:22,442 --> 00:16:24,569 ‫واسه پخش در پس‌زمینه ‫موقع مرگ آدم... 341 00:16:24,569 --> 00:16:26,154 ‫سریال مناسبیه. 342 00:16:27,322 --> 00:16:29,574 ‫می‌شه تکه‌کلامت رو بگی؟ 343 00:16:29,574 --> 00:16:31,201 ‫آها! آها. 344 00:16:32,369 --> 00:16:35,997 ‫با این اوصاف، روند تحقیقاتمون ‫به کل تغییر کرد. 345 00:16:36,998 --> 00:16:38,416 ‫واقعا افتضاحه. 346 00:16:41,550 --> 00:16:43,546 ‫[میبل: رسیدیم، بیا دم آسانسور.] 347 00:16:43,547 --> 00:16:45,048 ‫عذر می‌خوام. اِم... 348 00:16:45,715 --> 00:16:47,717 ‫خیلی از گپ زدن باهاتون لذت بردم. 349 00:16:53,682 --> 00:16:55,016 ‫خیلی‌خب. 350 00:16:56,059 --> 00:16:58,687 ‫- خیلی‌خب. خیلی‌خب. مراقب باش. بپا... ‫- ردیفی؟ 351 00:17:00,397 --> 00:17:01,439 ‫خیلی‌خب. 352 00:17:03,400 --> 00:17:05,110 ‫- پشـ... ‫- اورسولاست! برگرد! 353 00:17:12,200 --> 00:17:13,451 ‫خیلی‌خب. بریم. 354 00:17:17,622 --> 00:17:18,873 ‫میبل! 355 00:17:19,874 --> 00:17:20,959 ‫الیور! 356 00:17:23,003 --> 00:17:24,713 ‫- وای، امان... ‫- شوخیت گرفته؟ 357 00:17:24,713 --> 00:17:27,048 ‫اِم... کجا بودین؟ ‫شما که قرار بود اینجا باشین. 358 00:17:27,048 --> 00:17:29,926 ‫ما که همین‌جاییم، ‫الان هم همین‌جا گیر افتادیم. 359 00:17:29,926 --> 00:17:32,512 ‫این‌قدر به فکر مشکلاتت با بابات نباش ‫و حواست به کارت باشه. 360 00:17:32,512 --> 00:17:34,514 ‫برگرد مراسم و دوباره بیا پایین. 361 00:17:34,514 --> 00:17:36,433 ‫نمی‌تونم برگردم مراسم. ‫مراسمشون تموم شده. 362 00:17:36,892 --> 00:17:38,643 ‫خیلی‌خب، اصلا این رو ‫می‌اندازم تو سطل آشغال. 363 00:17:38,643 --> 00:17:40,061 ‫نه، کلی پولشه! 364 00:17:40,061 --> 00:17:42,814 ‫نمی‌شه که نقاشی پدرم رو ‫بندازی تو سطل آشغال! 365 00:17:42,814 --> 00:17:44,816 ‫این نقاشی نباید دست ما باشه! 366 00:17:44,816 --> 00:17:48,111 ‫اگه نقاشی مقتول رو دست ما پیدا کنن، ‫اصلا ختم به خیر نمی‌شه! 367 00:17:48,111 --> 00:17:50,071 ‫نه... 368 00:17:50,071 --> 00:17:53,116 ‫- عه، عه، این طرفش سنگین‌تره‌ها پسر! ‫- ولی من دارم برعکس می‌رم. 369 00:17:53,116 --> 00:17:55,952 ‫پشم‌هام... 370 00:17:55,952 --> 00:17:57,078 ‫بعدا میایم برمی‌داریمش. 371 00:17:57,078 --> 00:17:58,997 ‫- از اون طرف برو، خب؟ ‫- باشه... 372 00:18:01,249 --> 00:18:03,793 ‫عجب... 373 00:18:07,505 --> 00:18:09,466 ‫بدین ترتیب، 374 00:18:09,466 --> 00:18:12,802 ‫حالا که اصلا نمی‌دونیم ‫چی به سر نقاشی گرون‌قیمت قربانی اومده، 375 00:18:12,802 --> 00:18:14,763 ‫برگشتیم سر بررسی انگیزه. 376 00:18:14,764 --> 00:18:16,222 ‫[افرادی که ازمون متنفرن.] 377 00:18:16,223 --> 00:18:18,433 ‫ولی انگیزه چه کاری رو بررسی کنیم؟ 378 00:18:18,433 --> 00:18:20,810 ‫انگیز قتل بانی فولجر؟ 379 00:18:20,810 --> 00:18:23,313 ‫یا انگیزه پاپوش دوختن واسه یکیمون... 380 00:18:23,313 --> 00:18:25,315 ‫که قاتل جلوه کنیم؟ 381 00:18:32,150 --> 00:18:33,800 ‫[فهرست مظنونین:] 382 00:18:33,850 --> 00:18:36,350 ‫[خودم؟] 383 00:18:49,700 --> 00:18:53,300 ‫[فهرست مظنونین: خودم؟] 384 00:18:56,263 --> 00:18:57,764 ‫کسی نیست؟ 385 00:18:59,683 --> 00:19:02,477 ‫سلام! آلیس؟ 386 00:19:02,477 --> 00:19:03,520 ‫سلام. 387 00:19:03,979 --> 00:19:06,147 ‫- تونستی بیای. ‫- سلام! 388 00:19:06,690 --> 00:19:09,401 ‫چه خوب که زرق و برق اینجا ‫نسبت به اون شب کاهش یافته. 389 00:19:09,401 --> 00:19:10,402 ‫سلام. 390 00:19:10,402 --> 00:19:12,654 ‫عه. ببخشید. 391 00:19:12,654 --> 00:19:14,948 ‫اِم، آره، اینجا کار می‌کنیم دیگه. گاهی... 392 00:19:15,574 --> 00:19:18,577 ‫گاهی اوقات ترجیح می‌دم اینجا گریه کنم، ‫آخه سر همه کلاه می‌ذارم. 393 00:19:18,577 --> 00:19:19,828 ‫اینجا کارهای مختلفی می‌کنیم. 394 00:19:21,496 --> 00:19:24,416 ‫راستی، اسم هنرمندی ‫به نام رز کوپر به گوشت خورده؟ 395 00:19:24,416 --> 00:19:25,625 ‫معلومه. آره. 396 00:19:25,625 --> 00:19:27,961 ‫آثارش براندازانه و کلاسیک بودن، اِم... 397 00:19:27,961 --> 00:19:29,546 ‫مرگش مرموز بود. 398 00:19:29,546 --> 00:19:31,298 ‫- مرموز بود؟ ‫- آره. 399 00:19:32,340 --> 00:19:33,466 ‫واسه همین اومدی؟ 400 00:19:34,175 --> 00:19:36,595 ‫نه. می‌خواستم ببینمت. 401 00:19:36,595 --> 00:19:38,680 ‫خوبه. می‌خوام چیزی نشونت بدم. 402 00:19:38,680 --> 00:19:41,766 ‫یه ساله که به طرز وحشتناکی ‫نمی‌تونم اثری خلق کنم، 403 00:19:41,766 --> 00:19:43,935 ‫اسیر گذشته شدم ‫و پیشرفتی ندارم. 404 00:19:44,561 --> 00:19:45,770 ‫تا حالا چنین حسی بهت دست داده؟ 405 00:19:45,770 --> 00:19:47,939 ‫آره، همیشه دست می‌ده. 406 00:19:47,939 --> 00:19:49,941 ‫هوم، سوال احمقانه‌ای بود. ‫معلومه که دست می‌ده. 407 00:19:50,525 --> 00:19:52,527 ‫بگذریم، بعدش این رو خلق کردم. 408 00:19:59,784 --> 00:20:01,494 ‫وای. چه قشنگه. 409 00:20:03,038 --> 00:20:04,539 ‫خوشحالم خوشت اومده. 410 00:20:05,832 --> 00:20:07,125 ‫آخه خودته. 411 00:20:13,506 --> 00:20:16,092 ‫ولی ازت می‌خوام نابودش کنی. 412 00:20:37,781 --> 00:20:39,282 ‫وای! عجب! 413 00:20:40,242 --> 00:20:42,535 ‫از آخرین باری که اومده بودم اینجا، ‫خیلی عوض شده. 414 00:20:42,535 --> 00:20:44,871 ‫پس تکیلات کو؟ 415 00:20:45,580 --> 00:20:46,998 ‫عه، خیال می‌کردم شوخی می‌کنی. 416 00:20:46,998 --> 00:20:50,085 ‫فقط موقع کارم شوخی می‌کنم. ‫کارم شوخی کردنه. 417 00:20:50,085 --> 00:20:51,920 ‫معلومه دیگه. درسته. 418 00:20:51,920 --> 00:20:53,171 ‫خب، بیا. 419 00:20:53,171 --> 00:20:55,131 ‫باشه. 420 00:20:56,883 --> 00:21:00,428 ‫پیشنهادات هیجان‌انگیزی ‫راجع به سریالمون به ذهنم رسیده. 421 00:21:00,428 --> 00:21:02,681 ‫به نظرم تمرکز سریال ‫رو دو بازیگر باشه. 422 00:21:02,681 --> 00:21:04,432 ‫تیموتی شالامی نقش من رو بازی کنه، 423 00:21:04,432 --> 00:21:06,643 ‫خودت نقش میبل رو بازی کنی، ‫چارلز رو هم... 424 00:21:06,643 --> 00:21:08,562 ‫- از داستان حذف می‌کنیم. ‫- جالبه. 425 00:21:09,521 --> 00:21:12,065 ‫آخه به نظر من ‫که تمرکزش باید رو یه بازیگر باشه... 426 00:21:12,065 --> 00:21:13,400 ‫و داستان کلا راجع به... 427 00:21:13,817 --> 00:21:15,193 ‫جن باشه. 428 00:21:15,193 --> 00:21:17,696 ‫من نقش جن رو بازی کنم. ‫من جن می‌شم! 429 00:21:18,822 --> 00:21:22,284 ‫آها، از دید ضدقهرمان روایت بشه. ‫خیلی جالب و به روزه. 430 00:21:22,284 --> 00:21:24,953 ‫دقیقا! دقیقا! ‫می‌خوام ایفای نقش قابل احترامی داشته باشم. 431 00:21:24,953 --> 00:21:26,204 ‫اخیرا نقش‌های خیلی شجاعانه‌ای بازی کردم. 432 00:21:26,204 --> 00:21:27,664 ‫تو آخرین کارم... 433 00:21:27,664 --> 00:21:28,815 ‫وقتی داشتم با موتورسیلکت گازی... 434 00:21:28,839 --> 00:21:30,500 ‫پنجره‌ای شیشه‌ای رو ‫می‌شکوندم، به خودم ریدم... 435 00:21:30,500 --> 00:21:31,585 ‫و قصد شوخی هم نداشتم. 436 00:21:31,585 --> 00:21:34,629 ‫به نظرم جن عاشق‌پیشه‌ای نفرین شده است... 437 00:21:34,629 --> 00:21:36,798 ‫که دنبال عشقیه... 438 00:21:36,798 --> 00:21:39,009 ‫که در نهایت به نابودی خودش ختم می‌شه. 439 00:21:39,009 --> 00:21:42,220 ‫به نظر من صرفا آشپز بدی بود ‫که فاگوت‌نوازی بلد بود. 440 00:21:42,220 --> 00:21:43,555 ‫من هم چند وقته تمرین می‌کنم. 441 00:21:55,358 --> 00:21:56,610 ‫اون دیگه چیه؟ 442 00:21:57,152 --> 00:21:59,112 ‫عه، اون رو می‌گی؟ 443 00:22:04,951 --> 00:22:06,119 ‫سلام. 444 00:22:06,119 --> 00:22:07,954 ‫کمکی از دستم برمیاد؟ 445 00:22:07,954 --> 00:22:11,166 ‫می‌خواستی از نقاشیم بپرسی ‫و من هم می‌خوام دلیلش رو بدونم. 446 00:22:11,166 --> 00:22:13,835 ‫ضمنا، به نظرم بهت میاد... 447 00:22:13,835 --> 00:22:15,795 ‫مشروب نارگیلی داشته باشی. 448 00:22:21,259 --> 00:22:23,261 ‫خیلی ممنون. 449 00:22:24,221 --> 00:22:25,764 ‫وقتی رفته بودم دم سطل آشغال پیداش کردم. 450 00:22:25,764 --> 00:22:27,265 ‫- آها. ‫- خیلی الهام‌بخشه. 451 00:22:27,265 --> 00:22:30,060 ‫می‌خوام صحنه سکس جن و چارلز ‫دقیقا همین شکلی باشه. 452 00:22:30,060 --> 00:22:32,187 ‫تا حدی با دیدنش ‫یاد «برازوس» می‌افتم. 453 00:22:32,187 --> 00:22:33,813 ‫به نظر چارلز حاضره نقش خودش رو ایفا کنه؟ 454 00:22:35,315 --> 00:22:37,484 ‫راستش، مطمئن نیستم ‫این نقاشی به شخصیتت بخوره. 455 00:22:39,236 --> 00:22:41,196 ‫به نظرت شیک نیست؟ 456 00:22:41,655 --> 00:22:44,699 ‫می‌دونی چیه؟ ‫صرفا به نظرم انرژی بدی ساطع می‌کنه. 457 00:22:44,699 --> 00:22:45,909 ‫خودت حس نمی‌کنی؟ 458 00:22:45,909 --> 00:22:46,952 ‫بذار من بردارمش. 459 00:22:46,952 --> 00:22:47,994 ‫عه، پاتنوم؟ 460 00:22:49,704 --> 00:22:51,665 ‫اصلا به اثر هنری آشغالیم دست نزن. 461 00:22:53,833 --> 00:22:55,126 ‫یادم می‌مونه. 462 00:22:55,126 --> 00:22:57,963 ‫تو فکرش بودم مجموعه ویدیویی ‫درمان‌گرانه‌ای از آثار هنری بسازم. 463 00:22:59,548 --> 00:23:02,551 ‫مشخصه از اون آدم‌ها نیستی ‫که مشکلی رو با مدیتیشن پشت سر بذاری. 464 00:23:03,760 --> 00:23:05,428 ‫باید احساساتت رو بیشتر بروز بدی. 465 00:23:07,556 --> 00:23:10,100 ‫- چه بدونم... ‫- می‌تونم فیلمش رو بهت بدم. 466 00:23:11,726 --> 00:23:14,521 ‫برخی افراد با تماشا کردنش ‫خیلی بهتر می‌شن. 467 00:23:14,521 --> 00:23:15,939 ‫بهم اعتماد کن. 468 00:23:18,567 --> 00:23:20,277 ‫یه لحظه چشمت رو ببند. 469 00:23:23,613 --> 00:23:26,616 ‫می‌خوام به باری که به زور ‫رو دوشت گذاشتن فکر کنی. 470 00:23:29,995 --> 00:23:31,204 ‫اصلا تقصیر خودت نبوده. 471 00:23:31,997 --> 00:23:33,999 ‫به سوتفاهم‌هایی ‫که بارها و بارها... 472 00:23:33,999 --> 00:23:35,458 ‫طی عمرت برات پیش اومده... 473 00:23:35,458 --> 00:23:36,960 ‫فکر کن. 474 00:23:39,212 --> 00:23:41,089 ‫حتی به همین امروز هم فکر کن. 475 00:23:44,217 --> 00:23:45,260 ‫اجازه هست؟ 476 00:23:51,850 --> 00:23:53,852 ‫کمی تنهات می‌ذارم. 477 00:24:12,621 --> 00:24:14,873 ‫♪ زبونم رو گاز می‌گیرم، ‫منتظر فرصت مناسبم. ♪ 478 00:24:14,873 --> 00:24:18,126 ‫♪ رو لباسم هشدار نوشتم. ♪ 479 00:24:18,126 --> 00:24:20,045 ‫خیلی‌خب، می‌شه برگردیم ‫سر بحث سریالمون؟ 480 00:24:20,045 --> 00:24:21,630 ‫البته اگه علاقه‌ای نداری، ولش کنیم. 481 00:24:21,630 --> 00:24:24,716 ‫نه بابا، علاقه دارم. ‫خودم بیشتر از تو فکر کردم. 482 00:24:24,716 --> 00:24:27,093 ‫♪ رویاهام رو خراب می‌کنم. ♪ 483 00:24:27,802 --> 00:24:30,388 ‫♪ تخت‌خواب بزرگم سرده. ♪ 484 00:24:32,265 --> 00:24:33,725 ‫بدک نیست. 485 00:24:35,977 --> 00:24:37,604 ‫♪ بهتره وقتی تاج سرمه، من رو ببینی. ♪ 486 00:24:37,604 --> 00:24:40,523 ‫خب، راجع به نقاشیم چه سوالی داری؟ 487 00:24:42,400 --> 00:24:44,694 ‫مسئله دیگه‌ای رو هم بگم. 488 00:24:44,694 --> 00:24:48,573 ‫وکلای رو اعصابم می‌گن ‫نباید باز هم با قاتلین... 489 00:24:48,573 --> 00:24:50,033 ‫همکاری کنم. اینه که... 490 00:24:50,033 --> 00:24:52,410 ‫مسلما همگیتون باید ‫بیگناهیتون رو ثابت کنین... 491 00:24:52,410 --> 00:24:53,828 ‫تا بتونیم کارمون رو ادامه بدیم. 492 00:24:53,828 --> 00:24:54,871 ‫آها، درک می‌کنم. 493 00:24:56,039 --> 00:24:57,207 ‫فعلا هیچ مدرکی وجود نداره... 494 00:24:57,207 --> 00:24:59,960 ‫که نشون بده ما تو قتل بانی نقش داشتیم. 495 00:24:59,960 --> 00:25:01,795 ‫چه عالی! ‫من هم هیچ نقشی نداشتم. 496 00:25:02,462 --> 00:25:04,172 ‫♪ ورق‌هام رو می‌شمارم. ♪ 497 00:25:04,172 --> 00:25:05,507 ‫♪ ریزششون رو تماشا می‌کنم. ♪ 498 00:25:06,967 --> 00:25:08,927 ‫♪ دیوار مرمری خونی شده. ♪ 499 00:25:08,927 --> 00:25:12,430 ‫پس قاتل رو پیدا کنین ‫که کارمون رو شروع کنیم. 500 00:25:14,975 --> 00:25:16,685 ‫♪ جیغ می‌کشم، بگو ببینم... ♪ 501 00:25:16,685 --> 00:25:18,979 ‫وای. 502 00:25:18,979 --> 00:25:20,021 ‫واقعا نابودش کردی. 503 00:25:20,021 --> 00:25:21,022 ‫هوم. 504 00:25:22,607 --> 00:25:26,444 ‫راستش، منظورم از نابود کردنش... ‫استعاری بود. 505 00:25:26,444 --> 00:25:28,113 ‫♪ خواب نمی‌بینم. ♪ 506 00:25:28,113 --> 00:25:29,489 ‫شوخی کردم. 507 00:25:32,659 --> 00:25:34,703 ‫چه شکلی شده بودی. وای... 508 00:25:34,703 --> 00:25:37,497 ‫♪ به نظرم خوشگلی. ♪ 509 00:25:37,497 --> 00:25:38,873 ‫حالم بهتره. 510 00:25:39,916 --> 00:25:42,460 ‫♪ بهتره وقتی تاج سرمه، من رو ببینی. ♪ 511 00:25:42,961 --> 00:25:45,797 ‫♪ این شهر به درد نخور رو اداره می‌کنم. ♪ 512 00:25:46,256 --> 00:25:47,632 ‫♪ ببین چطوری مجبورشون می‌کنم تعظیم کنن. ♪ 513 00:25:47,632 --> 00:25:49,426 ‫♪ تک‌تکشون... ♪ 514 00:25:49,426 --> 00:25:50,969 ‫♪ تعظیم می‌کنن. ♪ 515 00:25:50,969 --> 00:25:52,512 ‫♪ تک‌تکشون... ♪ 516 00:25:52,512 --> 00:25:53,722 ‫♪ تعظیم می‌کنن. ♪ 517 00:25:53,722 --> 00:25:55,223 ‫حال من هم بهتره. 518 00:25:55,223 --> 00:25:57,100 ‫♪ تک‌تکشون تعظیم می‌کنن. ♪ 519 00:25:57,100 --> 00:25:58,518 ‫آره. 520 00:26:00,061 --> 00:26:03,315 ‫گفته بودین نقاشیه رو ‫از خود نقاش خریدین. 521 00:26:03,773 --> 00:26:05,442 ‫یعنی رز کوپر رو می‌شناختین؟ 522 00:26:05,442 --> 00:26:07,777 ‫خب، اتفاقی دیدمش. 523 00:26:07,777 --> 00:26:11,281 ‫داشت به هر دری می‌زد ‫که از دست مردی فرار کنه، 524 00:26:11,281 --> 00:26:13,617 ‫ولی اصلا پول نداشت. 525 00:26:14,576 --> 00:26:16,328 ‫من هم نقاشیش رو خریدم. 526 00:26:16,328 --> 00:26:19,247 ‫مدت کوتاهی بعد از خریدم، گم شد. 527 00:26:19,247 --> 00:26:22,292 ‫مدت کوتاهی بعدش هم گفتن... 528 00:26:22,292 --> 00:26:23,877 ‫مرده. 529 00:26:25,795 --> 00:26:27,464 ‫چطوری مرد؟ 530 00:26:28,298 --> 00:26:29,799 ‫سوال همین‌جاست دیگه. 531 00:26:30,717 --> 00:26:32,969 ‫مرموز بودن مرگش... 532 00:26:32,969 --> 00:26:35,597 ‫موجب شد قیمت آثارش... 533 00:26:35,597 --> 00:26:37,224 ‫سر به فلک بکشه. 534 00:26:37,933 --> 00:26:39,017 ‫البته مسلما اون موقع... 535 00:26:39,017 --> 00:26:41,102 ‫دار و ندار زنان همین بود. 536 00:26:41,102 --> 00:26:43,104 ‫باید ناپدید می‌شدن... 537 00:26:43,939 --> 00:26:46,441 ‫تا مشهور بشن. 538 00:26:49,945 --> 00:26:51,446 ‫خانم فولجر، 539 00:26:52,948 --> 00:26:55,867 ‫احیانا خونه رز اون طرف همین خیابون نبود؟ 540 00:26:57,160 --> 00:26:59,204 ‫اوهوم. بود. 541 00:27:03,166 --> 00:27:05,210 ‫همین‌جا بمون. کتابت رو بخون. 542 00:27:05,210 --> 00:27:07,921 ‫من بعد از آزمون گزینشم برمی‌گردم، 543 00:27:07,921 --> 00:27:10,674 ‫بعدش می‌ریم رستوران «نیتنز» ‫و هات‌داگ می‌خوریم. خب؟ 544 00:27:10,674 --> 00:27:12,801 ‫- باشه. ‫- جو مواظبت می‌مونه. 545 00:27:13,885 --> 00:27:16,137 ‫مرسی جو. 546 00:27:16,805 --> 00:27:18,306 ‫بابا! نمایش‌نامه‌ات جا موند! 547 00:27:19,391 --> 00:27:21,351 ‫آها! درست می‌گی. 548 00:27:21,351 --> 00:27:22,394 ‫مرسی. 549 00:27:34,281 --> 00:27:35,782 ‫حالت خوبه؟ 550 00:27:44,416 --> 00:27:47,168 ‫سلام. راجع به نقاشی رز کوپر ‫اطلاعاتی به دست آوردم. 551 00:27:47,168 --> 00:27:48,712 ‫نقاشی من رو می‌گی؟ 552 00:27:48,712 --> 00:27:50,505 ‫خیلی‌خب، نقاشی بانی دست ایمی شومره. 553 00:27:50,505 --> 00:27:52,382 ‫این‌جوری انگار خودش قاتله... 554 00:27:53,341 --> 00:27:54,926 ‫عه، سلام. 555 00:27:56,011 --> 00:27:57,888 ‫بئوی نارگیل میاد؟ 556 00:27:59,264 --> 00:28:02,017 ‫ایمی شومر سارق یا قاتل نیست! 557 00:28:02,017 --> 00:28:04,144 ‫- صرفا تو سطل آشغال پیداش کرده. ‫- می‌تونیم پسش بگیریم، 558 00:28:04,144 --> 00:28:05,604 ‫ولی باید خودمون دست به کار بشیم. 559 00:28:07,981 --> 00:28:09,482 ‫سلام ایمی! اِم، با دوستانم آشنا شو... 560 00:28:09,482 --> 00:28:12,861 ‫چارلز هیدن سوج. 561 00:28:13,612 --> 00:28:15,030 ‫وای... 562 00:28:15,030 --> 00:28:18,491 ‫پوسترت رو به سقف اتاقم زده بودم. 563 00:28:18,491 --> 00:28:21,036 ‫همون پوسترت رو می‌گم ‫که رو فرش پوست خرس برهنه بودی. وای... 564 00:28:21,036 --> 00:28:23,455 ‫به خاطر تو دلم می‌خواست ‫پشم سینه داشته باشم. 565 00:28:23,455 --> 00:28:24,456 ‫به خواسته‌اش هم رسید. 566 00:28:24,456 --> 00:28:26,291 ‫بچه که بودم، ‫تمرین می‌کردم موقع امضا بنویسم... 567 00:28:26,291 --> 00:28:29,711 ‫ایمی شومر سوج ‫که مخففش می‌شد «ای‌اس‌اس». 568 00:28:30,503 --> 00:28:31,963 ‫یعنی کون... 569 00:28:32,547 --> 00:28:34,382 ‫عه. ممنون؟ 570 00:28:34,925 --> 00:28:36,218 ‫بنده میبل هستم. 571 00:28:36,218 --> 00:28:38,762 ‫- خیلی‌خب. ‫- ایشون هم... 572 00:28:40,430 --> 00:28:42,474 ‫نقاشی من دست توئه. 573 00:28:48,063 --> 00:28:50,982 ‫وای خدایا، اینجا رو. ‫وای، خودشه! 574 00:28:52,400 --> 00:28:54,194 ‫خودشه! وای خـ... 575 00:28:54,194 --> 00:28:56,238 ‫نه، خیلی وقت بود که ازت دور بودم. 576 00:28:56,238 --> 00:28:59,282 ‫این اتفاقات از نظرم اصلا عادی نیست. 577 00:28:59,282 --> 00:29:02,744 ‫- می‌خوای صرفا شماره چارلز رو بهم بدی..؟ ‫- خیلی‌خب، باید آروم باشی. 578 00:29:02,744 --> 00:29:03,954 ‫نه‌خیر. 579 00:29:03,954 --> 00:29:05,121 ‫- خودش نیست. ‫- چی؟ 580 00:29:05,121 --> 00:29:08,041 ‫نیست. ‫پشت کرباسش پاره شده بود، 581 00:29:08,041 --> 00:29:11,253 ‫نقاشش هم آس و پاس بود، ‫واسه همین روش چسب زده بود، بعدش هم... 582 00:29:11,253 --> 00:29:13,171 ‫این که پاره نیست. این... 583 00:29:14,214 --> 00:29:17,008 ‫این کپیشه. 584 00:29:17,008 --> 00:29:19,594 ‫- اشتباه کرده بودیم. ‫- خیلی‌خب، 585 00:29:19,594 --> 00:29:20,762 ‫این مسائل اصلا برام مهم نیستن. 586 00:29:20,762 --> 00:29:23,598 ‫صرفا می‌خواستم نقاشی ‫برهنه چارلز رو داشته باشم... 587 00:29:23,598 --> 00:29:26,101 ‫- این که من نیستم. ‫- پس نمی‌خوامش! 588 00:29:26,101 --> 00:29:27,435 ‫از واحد استینگم ببرینش بیرون! 589 00:29:27,435 --> 00:29:29,646 ‫- خب، پس من می‌برمش. ‫- ای خدا، 590 00:29:29,646 --> 00:29:32,566 ‫نقاشی تخم یکی رو زده بودم به دیوارم. ایشه. 591 00:29:35,652 --> 00:29:37,696 ‫- وایستا، اِم، خب؟ ‫- اِم، چیه؟ ها؟ 592 00:29:37,696 --> 00:29:39,030 ‫بازیم باورپذیر بود؟ 593 00:29:39,030 --> 00:29:40,991 ‫- در چه نقشی؟ ‫- جن دیگه. 594 00:29:40,991 --> 00:29:43,827 ‫آها، خدا رو شکر! پس تو نقش رفته بودی. 595 00:29:43,827 --> 00:29:46,746 ‫- پس روانی نیستی. ‫- نه. به هیچ وجه. 596 00:29:46,746 --> 00:29:48,790 ‫خب، بهتره من دیگه برم. 597 00:29:51,793 --> 00:29:53,628 ‫جن... 598 00:29:54,629 --> 00:29:57,591 ‫خیلی‌خب. اصلا امروز اتفاقی افتاد... 599 00:29:57,591 --> 00:30:00,719 ‫که بتونیم تو پادکستمون بگیم ‫و به زندانی شدن خودمون ختم نشه؟ 600 00:30:00,719 --> 00:30:04,472 ‫خب، می‌دونیم نسخه اصلی ‫نقاشیه قطعا دست بانی بوده، 601 00:30:04,472 --> 00:30:06,892 ‫ولی واسه چی باید ‫می‌داد کپیش کنن؟ 602 00:30:07,392 --> 00:30:10,186 ‫شاید هم قاتله داده کپیش کنن... 603 00:30:10,186 --> 00:30:11,229 ‫که برامون پاپوش بدوزه؟ 604 00:30:12,814 --> 00:30:15,108 ‫احتمالا چارلزه. 605 00:30:17,652 --> 00:30:19,863 ‫خب، وصیت‌نامه بانی رو ‫با دقت بیشتری خوندم. 606 00:30:19,863 --> 00:30:22,115 ‫می‌خواست چیزی دست شما باشه. 607 00:30:24,242 --> 00:30:26,703 ‫نه. به هیچ وجه. 608 00:30:26,703 --> 00:30:28,330 ‫پخ! 609 00:30:28,330 --> 00:30:31,291 ‫گمون نکنم دلتون بخواد ‫به خواسته شخصی که ملت... 610 00:30:31,291 --> 00:30:33,376 ‫خیال می‌کنن به قتل رسوندینش ‫بی‌احترامی کنین. 611 00:30:33,376 --> 00:30:34,753 ‫مگه نه؟ 612 00:30:34,753 --> 00:30:37,088 ‫طول عمر متوسطش هشتاد ساله. 613 00:30:38,924 --> 00:30:40,842 ‫خیلی‌خب... 614 00:30:41,801 --> 00:30:43,261 ‫بانی حتی بعد از مرگش... 615 00:30:43,261 --> 00:30:45,347 ‫هم راهی پیدا کرد ‫که بره رو اعصابت. 616 00:30:45,931 --> 00:30:47,849 ‫وای، بامزه بود. 617 00:30:47,849 --> 00:30:49,226 ‫کاش داشتم صدات رو ضبط می‌کردم. 618 00:30:49,226 --> 00:30:50,727 ‫خودم داشتم می‌کردم! 619 00:30:50,727 --> 00:30:54,105 ‫وای خدا. لطفا نگو دارم عین خودت می‌شم. 620 00:30:56,900 --> 00:30:58,902 ‫ماچم کن ببینم. 621 00:31:21,550 --> 00:31:23,593 ‫گندش بزنن! 622 00:31:24,219 --> 00:31:26,179 ‫بابا؟ بابا! 623 00:31:26,179 --> 00:31:27,931 ‫- چیزی نیست رفیق! ‫- جریان چیه؟ 624 00:31:27,931 --> 00:31:30,016 ‫- اذیت نکن، پسرمه‌ها! ‫- بابا! 625 00:31:30,016 --> 00:31:31,268 ‫وایستا! 626 00:31:32,686 --> 00:31:33,937 ‫وایستا بابا... 627 00:31:33,937 --> 00:31:36,022 ‫بابا! 628 00:31:37,148 --> 00:31:40,151 ‫بابا. بابا. نه. 629 00:31:40,151 --> 00:31:42,153 ‫نه، بابا... 630 00:31:51,913 --> 00:31:54,165 ‫سلام خانم فولجر! تا نرفتین... 631 00:31:54,165 --> 00:31:55,875 ‫وای خدا، الان حوصله ندارم. 632 00:31:55,875 --> 00:31:58,044 ‫- این ساعت سرحال نیستم. ‫- آخه... 633 00:31:58,044 --> 00:32:01,006 ‫گمون کنم نقاشیه از پدرم بوده. 634 00:32:01,006 --> 00:32:02,507 ‫خب، معلومه که هست. 635 00:32:03,216 --> 00:32:04,259 ‫خبر داشتین؟ 636 00:32:04,759 --> 00:32:06,761 ‫خب، کور که نیستم. خب... 637 00:32:07,679 --> 00:32:10,640 ‫کور که هستم، ولی اون‌قدرها هم کور نیستم. 638 00:32:13,310 --> 00:32:17,022 ‫من سال‌ها با پدرت رابطه نامشروع داشتم. 639 00:32:18,273 --> 00:32:19,941 ‫خیال می‌کردم رز کوپر ‫باهاش رابطه نامشروع داشت. 640 00:32:19,941 --> 00:32:22,861 ‫- اون هم داشت. ‫- منظورتون اینه... 641 00:32:22,861 --> 00:32:25,864 ‫که پدرم هر دو طرف خیابون ‫رابطه نامشروع داشت؟ 642 00:32:26,573 --> 00:32:28,283 ‫خب، کجای ماجرا رو نفهمیدی؟ 643 00:32:28,283 --> 00:32:31,369 ‫این ساعت اصلا سرحال نیستم. ‫صرفا... 644 00:32:31,369 --> 00:32:33,872 ‫تعجبی نداره که پدرم ‫همیشه من رو می‌آورد اینجا. 645 00:32:34,915 --> 00:32:36,958 ‫چی به سرش اومد؟ 646 00:32:38,043 --> 00:32:39,920 ‫به سر بابام؟ اِم... 647 00:32:39,920 --> 00:32:41,630 ‫عاقبت خوشی نداشت. 648 00:32:41,630 --> 00:32:44,216 ‫الکلی شد، زندانی شد. 649 00:32:44,216 --> 00:32:45,926 ‫ضمنا، وقتی خودم بچه بودم، از دنیا رفت. 650 00:32:45,926 --> 00:32:47,928 ‫خیلی تسلیت می‌گم. تـ... 651 00:32:48,720 --> 00:32:50,222 ‫تسلیت می‌گم. 652 00:32:51,932 --> 00:32:53,934 ‫خانم فولجر، نقاشیتون چی می‌شه؟ 653 00:32:54,893 --> 00:32:58,146 ‫حسی بهم می‌گه ‫که بعدا دنبالم می‌گردی. 654 00:32:59,000 --> 00:33:09,000 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 655 00:33:09,241 --> 00:33:13,119 ‫بازگشت به جایی که آدم ‫ازش کلی خاطره داره، حس عجیبیه. 656 00:33:13,995 --> 00:33:17,457 ‫جایی که قبلا مفرح بود رو ‫الان ارواح تسخیر کردن. 657 00:33:21,670 --> 00:33:25,048 ‫شاید هم از اولش تسخیرشده بود. ‫ولی آدم تا خودش به یه قدمی... 658 00:33:25,048 --> 00:33:27,551 ‫روح شدن نرسیده باشه، ‫ارواح رو تشخیص نمی‌ده. 659 00:33:30,262 --> 00:33:32,264 ‫بالاخره اومدی. حالت خوبه؟ 660 00:33:32,264 --> 00:33:35,892 ‫رفته بودم دم خیابون که مخم با شنیدن ‫حرف‌های لئونورا فولجر سوت بکشه. 661 00:33:36,643 --> 00:33:38,144 ‫حرف خوش‌آیندی زده بود؟ 662 00:33:38,144 --> 00:33:39,854 ‫ظاهرا پدرم با رز کوپر... 663 00:33:39,854 --> 00:33:42,983 ‫و خانم فولجر رابطه نامشروع داشته. یعنی... 664 00:33:43,817 --> 00:33:45,068 ‫وایستا ببینم، یعنی... 665 00:33:45,777 --> 00:33:48,446 ‫ممکنه بانی خواهرم بوده باشه؟ 666 00:33:48,446 --> 00:33:50,699 ‫چی؟ 667 00:33:51,408 --> 00:33:53,326 ‫خانم گامبولینی واسه چی اومده اینجا؟ 668 00:33:53,326 --> 00:33:55,912 ‫- خیلی بامزه است، مگه نه؟ ‫- گه بخور. 669 00:33:55,912 --> 00:33:57,706 ‫شاید بتونم به یتیم‌خونه‌ای... 670 00:33:57,706 --> 00:33:59,416 ‫اهداش کنم. 671 00:33:59,416 --> 00:34:02,002 ‫گمون نکنم کار درستی باشه ‫که کنار بچه‌ها باشه. 672 00:34:02,002 --> 00:34:04,588 ‫آهای. آهای. 673 00:34:05,800 --> 00:34:10,800 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 674 00:34:11,000 --> 00:34:16,000 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@ 675 00:34:16,349 --> 00:34:18,351 ‫من می‌دونم کار کی بوده. 676 00:34:19,227 --> 00:34:22,606 ‫♪ ای پرنده زرد رنگ... ♪ 677 00:34:22,606 --> 00:34:26,276 ‫♪ که بر فراز درخت موز نشسته‌ای. ♪ 678 00:34:27,152 --> 00:34:30,614 ‫♪ ای پرنده زرد رنگ... ♪ 679 00:34:30,614 --> 00:34:34,242 ‫♪ که چون من، تک و تنها نشسته‌ای. ♪ 680 00:34:35,410 --> 00:34:37,787 ‫♪ باز هم عشقت... ♪ 681 00:34:37,787 --> 00:34:39,497 ‫♪ لانه‌تان را ترک گفت؟ ♪ 682 00:34:39,497 --> 00:34:41,666 ‫♪ چه غم‌انگیز است. ♪ 683 00:34:41,666 --> 00:34:43,710 ‫♪ غم وجودم را در بر می‌گیرد. ♪ 684 00:34:43,710 --> 00:34:45,629 ‫♪ می‌توانی پرواز کرده... ♪ 685 00:34:45,629 --> 00:34:48,006 ‫♪ و دل به آسمان بزنی. ♪ 686 00:34:48,006 --> 00:34:51,426 ‫♪ تو از من خوش‌شانس‌تری... ♪ 687 00:34:52,010 --> 00:34:55,513 ‫♪ پرنده زرد رنگ. ♪ 688 00:34:56,014 --> 00:34:59,851 ‫♪ پرنده زرد رنگ. ♪ 689 00:35:00,227 --> 00:35:04,189 ‫♪ پرنده... ♪ 690 00:35:04,189 --> 00:35:07,317 ‫♪ زرد رنگ. ♪