1 00:00:46,492 --> 00:00:51,492 «« تـقـدیـم بـه فـــارســـی‌زبـانـان عـزیـز »» 2 00:00:53,666 --> 00:00:58,366 شهر تالین ، جمهوری استونی 3 00:00:59,067 --> 00:01:01,442 عصربخیر 4 00:01:01,608 --> 00:01:04,483 برادرزاده‌ام واسه کریسمس یه دوچرخه می‌خواد 5 00:01:14,025 --> 00:01:19,192 خوبه ولی رنگ قرمز نمی‌خوام آبیش رو دارین؟ 6 00:01:20,525 --> 00:01:24,483 از اینا سفارش بدم؟ - میشه لطفا یکی‌شو بخریم؟ - 7 00:01:24,650 --> 00:01:27,525 توی زندگی هیچی قطعی نیست 8 00:01:27,692 --> 00:01:32,567 هنوز تا کریسمس کلی زمان مونده شاید دوچرخه نصیبت بشه، شاید نشه 9 00:01:34,067 --> 00:01:37,650 فکر کنم بشه - به اُمید خدا - 10 00:01:39,525 --> 00:01:41,400 خواهیم دید 11 00:01:45,400 --> 00:01:55,400 « بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » :.: Bia2Movies.bid :.: 12 00:01:55,425 --> 00:02:00,425 « دانلود اپلیکیشن با قابلیت پخش آنلاین » :.: WwW.Bia2Movies.App :.: 13 00:02:00,450 --> 00:02:13,643 :تـــــرجـــــمـــــه « سـیـروس فـخـری » « تـورج پـاکـاری » 14 00:02:15,158 --> 00:02:20,596 « ســواران عــدالــت » 15 00:02:49,900 --> 00:02:52,233 باباته 16 00:02:56,233 --> 00:03:01,400 هی، عزیزم، همه‌چی مرتبه؟ - همه‌چی خوبه. ماتیلدا رفت؟ - 17 00:03:01,567 --> 00:03:05,525 نه، توی ایستگاه دوچرخه‌اش رو دزدیدن واسه همین میرم دنبالش 18 00:03:05,692 --> 00:03:09,233 ولی الانم ماشین روشن نمیشه - اوه، ماشین - 19 00:03:09,400 --> 00:03:13,483 می‌خوای یکم بعد بهت زنگ بزنم؟ - نه، درهرصورت دیر می‌کنه - 20 00:03:13,650 --> 00:03:18,525 چه خبر شده؟ - خوب، ازم خواستن بمونم - 21 00:03:19,775 --> 00:03:22,442 تا کِی؟ 22 00:03:23,817 --> 00:03:25,275 سه ماه 23 00:03:41,525 --> 00:03:44,108 خونه نمیاد؟ 24 00:03:46,650 --> 00:03:48,733 نه 25 00:03:48,900 --> 00:03:50,442 اوه 26 00:03:50,608 --> 00:03:56,025 اینطوری حداقل جلوی ابنار نمی‌شینه تا مثل فلج‌ها به آسمون خیره بشه 27 00:04:01,025 --> 00:04:05,358 زودباش، تا ایستگاه قطار پیاده میریم گوشی رو بذار کنار 28 00:04:05,525 --> 00:04:08,733 زودباش. امروز مدرسه نمیری 29 00:04:12,567 --> 00:04:15,150 الگوریتم بدون هیچ شک و تردیدی به این نتیجه رسیده 30 00:04:15,317 --> 00:04:19,692 که آدمای با درآمد پایین سوار ماشین‌های کیا، فیات و هیوندا میشن 31 00:04:19,858 --> 00:04:24,400 افراد با درآمد متوسط تویوتا مدل بزرگتر، فورد و ولوو سوار میشن 32 00:04:24,567 --> 00:04:30,317 درحالی که افراد با درآمد بالا انتخاب‌شون مرسدس، تسلا و آئودی هست 33 00:04:30,483 --> 00:04:34,233 و چطور این کارو کردم؟ - اوتو، بذار همینجا حرفتو قطع کنم - 34 00:04:34,400 --> 00:04:39,442 تو و تیمت چقدر زمان روی این الگوریتم گذاشتین؟ 35 00:04:41,733 --> 00:04:43,983 اوه. گفتن زمان دقیقش سخته 36 00:04:44,150 --> 00:04:46,775 چهل و شش هفته - اکثرا فقط شب‌ها روش وقت گذاشتیم - 37 00:04:46,942 --> 00:04:49,983 پس یک سال و چهار میلیون روی این الگوریتم خرج کردی 38 00:04:50,150 --> 00:04:53,067 تا بگه آدمای فقیر «کیا» و آدمای پولدار مرسدس‌بنز سوار میشن؟ 39 00:04:53,233 --> 00:04:57,275 ...اما قسمت جالب الگوریتم اینکه 40 00:04:57,442 --> 00:05:01,608 خودش 82.504 گواهی ثبت‌نام با اظهارنامه مالیاتی 46 شهرداری رو 41 00:05:01,775 --> 00:05:05,067 برای ساخت آمار جامع پیدا کرده 42 00:05:05,233 --> 00:05:08,275 این متن‌ها سودی هم برامون داره، اوتو؟ 43 00:05:08,442 --> 00:05:12,317 .آره، البته، ولی هدف این نیست باید بزرگ‌تر فکر کنین 44 00:05:12,483 --> 00:05:16,108 وقتی قدرت پردازشی الگوریتم رو بالا ببریم 45 00:05:16,275 --> 00:05:18,317 می‌تونه اتفاقات رو پیش‌بینی کنه 46 00:05:18,483 --> 00:05:21,775 می‌تونی بهمون توضیح بدی مثلا چه اتفاقاتی؟ 47 00:05:21,942 --> 00:05:25,900 تمام اتفاقات در نتیجه مجموعه‌ای از رخدادهای قبلیه 48 00:05:26,067 --> 00:05:30,900 چون اغلب اطلاعات ناکافی داریم اونا رو جزو دسته‌بندی اتفاقات تصادفی قرار میدیم 49 00:05:31,067 --> 00:05:34,650 .ولی اینطور نیستن وقتی یه راننده مست در طوفان تصادف می‌کنه 50 00:05:34,817 --> 00:05:40,442 دیگه بهش اتفاق تصادفی نمیگیم چون داده‌های دقیقی که نیازه رو داریم 51 00:05:40,608 --> 00:05:45,483 ،ولی تصور کنین قبل اینکه اتفاقی بیفته می‌تونستیم مشکل رو بفهمیم 52 00:05:45,650 --> 00:05:47,942 مارکوداکتلی» چیه؟» 53 00:05:49,483 --> 00:05:54,775 یعنی کجی پا خاله‌ام توی شهر هورزنس هر دو پاش کجه 54 00:05:54,942 --> 00:05:59,650 پس با الگوریتم کجی پا یا ناشنوایی رو هم امتحان کردید؟ 55 00:05:59,817 --> 00:06:03,483 یکی از موضوعات مورد علاقه منه - لِنارت، بذار من حرف بزنم - 56 00:06:03,650 --> 00:06:10,983 الان الگوریتم اطلاعات 41534 بیمار رو از سال 1912 تا 2020 رو جمع کرده 57 00:06:11,150 --> 00:06:14,192 ...اطلاعات اولیه خنده‌دار 58 00:06:14,358 --> 00:06:18,858 حالا ارتباطی بین کجی پا و ناشنوایی بود؟ 59 00:06:19,025 --> 00:06:23,275 ارتباط؟ نه، نه، اصلا 60 00:07:27,525 --> 00:07:30,817 قشنگ بود - خیلی قشنگ بود - 61 00:07:30,983 --> 00:07:34,525 لطفا جای من بشینید واسه یه نفر جا هست 62 00:07:34,692 --> 00:07:36,983 نیازی نیست. همینجوری راحتم 63 00:07:37,150 --> 00:07:41,233 خواهش می‌کنم پاهای من یکم خواب رفته 64 00:07:45,192 --> 00:07:48,108 خیلی ممنون - خواهش میکنم - 65 00:08:43,192 --> 00:08:45,900 مامان؟ 66 00:08:49,733 --> 00:08:51,567 مامان؟ 67 00:09:15,692 --> 00:09:18,275 کارتون خوب بود، پسرها 68 00:09:18,442 --> 00:09:22,942 تا پنج دقیقه دیگه برای گرفتن گزارش توی چادر می‌بینمتون 69 00:10:56,233 --> 00:10:59,150 پلیس درحال بررسی محل حادثه است 70 00:10:59,317 --> 00:11:03,067 حرکت تمام قطارها تا ساعت 6 فردا تعطیل شده‌اند 71 00:11:03,233 --> 00:11:06,358 پلیس تروریسی بودن تصادف رو رد کرد 72 00:11:06,525 --> 00:11:10,067 و گفت تمام شواحد نشان از حادثه می‌دهند 73 00:11:10,233 --> 00:11:12,483 برخورد ساعت 3:31 دقیقه بعد از ظهر اتفاق افتاد 74 00:11:12,650 --> 00:11:17,192 بنظر قسمتی از قطار باری پارک شده با قطار درحال حرکت برخورد کرده است 75 00:11:17,358 --> 00:11:22,317 بیشتر خسارت به سه واگن جلویی قطار باری وارد شده است 76 00:11:22,483 --> 00:11:26,025 تعداد کشته ها به 11 نفر رسیده است ...همچنین تایید شده که 77 00:11:26,192 --> 00:11:31,108 جان ایگل اورخین از اعضای گروه موتورسوارن و وکیل وی جزو کشته‌شده ها می باشند 78 00:11:31,275 --> 00:11:35,525 ،ایگل قرار بود علیه گروه سابق خود یعنی سواران عدالت 79 00:11:35,692 --> 00:11:38,733 از جمله رئیس گروه، کرت تاندم اولسن شهادت بده 80 00:11:38,900 --> 00:11:44,442 پرونده مورد نظر یک پرونده قتل در خیابان کالوند بود 81 00:11:44,608 --> 00:11:48,275 که در آن چهار ترکیه‌ای به قتل رسیدند 82 00:12:22,650 --> 00:12:24,775 الان دیگه میریم خونه؟ 83 00:12:26,650 --> 00:12:31,025 نمی‌دونم. نمی‌دونم فکر کنم هنوز نه 84 00:12:31,192 --> 00:12:35,858 چهار مرحله وجود داره، که شما و ماتیلدا الان در مرحله شوک هستید 85 00:12:36,025 --> 00:12:40,442 می‌خوام همسرم رو ببینم - اکیدا توصیه میکنم اینکارو نکنید - 86 00:12:40,608 --> 00:12:43,192 می‌خوام ببینمش 87 00:12:46,567 --> 00:12:51,275 ...شما - حرف زدن کافیه. می‌خوام همسرم رو ببینم - 88 00:13:47,608 --> 00:13:52,317 من برای 26 سال با آمار و احتمال و داده‌های آماری کار کردم 89 00:13:52,483 --> 00:13:58,358 و کلی نشانه می‌بینم که این قضیه یک حادثه اتفاقی نبوده 90 00:13:59,233 --> 00:14:00,567 مثلا؟ 91 00:14:00,733 --> 00:14:05,192 مثلا یه شاهد کلیدی در پرونده قتل توسط گروه تبهکاری 92 00:14:05,358 --> 00:14:09,942 و وکلیش درست 15 روز قبل از شهادت توی قطار کشته شدن 93 00:14:10,108 --> 00:14:13,525 ...براساس حساب و کتاب من بذارید ببینم 94 00:14:13,692 --> 00:14:18,525 احتمالش 1 به 234.287.121 95 00:14:18,692 --> 00:14:21,442 سخته عدد به این بزرگی رو نادیده گرفت 96 00:14:21,608 --> 00:14:24,983 ...بیشتر مایه تاسفه ولی هیچ نشانه‌ای نیست 97 00:14:25,150 --> 00:14:28,025 که این قضیه بیش از یک حادثه بوده 98 00:14:28,192 --> 00:14:30,733 اعداد هرگز دروغ نمیگن 99 00:14:30,900 --> 00:14:34,150 اینکار نیازمنده اینکه یه نفر از اعضای سواران عدالت دقیقا بدونه 100 00:14:34,317 --> 00:14:38,442 ایگل قراره توی کدوم واگن و کدوم بخش بشینه 101 00:14:38,608 --> 00:14:40,900 با منطق جور درنمیاد 102 00:14:41,067 --> 00:14:45,317 مگه کار شما این نیست که با منطق جور دربیارین؟ یعنی میگم عدد خیلی بزرگیه 103 00:14:45,483 --> 00:14:49,483 .و ما بابتش خیلی سپاسگذاریم حتما یه نگاهی بهش می‌اندازیم 104 00:14:49,650 --> 00:14:52,317 ممنون که تشریف آوردید 105 00:14:52,483 --> 00:14:58,483 مشکل اینکه یه مَرد کاملا مشکوکی دیدم 106 00:14:58,650 --> 00:15:03,567 که درست قبل از حادثه پیاده شد 107 00:15:03,733 --> 00:15:07,442 خوب؟ چیش مشکوک بود؟ 108 00:15:07,608 --> 00:15:11,567 با یه ساندویچ و نوشیدنی خیلی بزرگ سوار قطار شد 109 00:15:11,733 --> 00:15:14,942 ولی فقط یه گاز کوچک زد و اصلا نوشیدنیش رو نخورد 110 00:15:15,108 --> 00:15:21,608 یهو بلند شد، کل ساندویچ و نوشیدنی رو توی سطل آشغال انداخت 111 00:15:21,775 --> 00:15:25,025 و از قطار پیاده شد 112 00:15:25,192 --> 00:15:27,858 صحیح 113 00:15:28,025 --> 00:15:30,650 اون ساندویچ و نوشیدنی 7.37 یورو پولش میشه 114 00:15:30,817 --> 00:15:35,317 اگه توشو بیشتر پُر کنه 8.10 یورو میشه و نوشیدنی بزرگ هم 7 یورو میشه 115 00:15:35,483 --> 00:15:41,192 هیشکی ساندویچ و نوشیدنی که 14 یورو پولش باشه رو اونطوری دور نمی‌اندازه 116 00:15:41,358 --> 00:15:44,400 بررسیش می‌کنیم - ممنون بابت کمک‌تون، آقای هافمن - 117 00:15:44,424 --> 00:15:49,424 ماشین خراب شد 118 00:16:01,750 --> 00:16:06,250 بابا زنگ زد راه طولانی رو رفتیم 119 00:16:10,550 --> 00:16:12,550 سیروس : تو فکرتم 120 00:16:15,555 --> 00:16:17,555 خیلی خوبی 121 00:16:31,483 --> 00:16:35,442 یه دقیقه دیگه میام داخل - می‌خوام برم مدرسه - 122 00:16:35,608 --> 00:16:40,942 فکر کنم بهتره نری. اگه میخوای بیرون بری می‌تونیم یکم بریم دور دور 123 00:16:41,108 --> 00:16:43,900 می‌خوام برم مدرسه 124 00:16:45,567 --> 00:16:48,192 دیگه واسه دویدن نمیری؟ 125 00:16:48,358 --> 00:16:52,608 نه - آخرین بار کِی رفتی؟ - 126 00:16:52,775 --> 00:16:54,608 نمی‌دونم 127 00:16:54,775 --> 00:16:59,358 پس طبق توافق‌مون، سه بار در هفته واسه دویدن نمیری 128 00:16:59,525 --> 00:17:04,358 ...ماتیلدا، واسه خاطر خودته - عجب عوضی هستی - 129 00:17:04,525 --> 00:17:08,192 ماتیلدا! چطوره من برسونمت؟ 130 00:17:22,442 --> 00:17:27,567 .یه حادثه نبود ترور شاهد بود، ولی نمی‌تونم ثابتش کنم 131 00:17:27,733 --> 00:17:31,192 ولی اگه بتونی سرور «فیتنس ورلد» رو هک کنی، شاید یه کمکی بشه 132 00:17:31,358 --> 00:17:35,817 فیتنس ورلد؟ باشگاه زنجیری رو میگی؟ - نه، باشگاه ساختمون‌سازی رو میگم، لنارت - 133 00:17:35,983 --> 00:17:41,233 باهام درست حرف بزن یا کمکت نمی‌کنم - متاسفم. ولی می‌تونی هک کنی؟ - 134 00:17:41,400 --> 00:17:43,942 یه بچه کورم می‌تونه با پاهاش اونو هک کنه 135 00:17:44,108 --> 00:17:48,608 هزار بار سرورشون رو هک کردم 136 00:17:48,775 --> 00:17:51,317 تو هزار بار سرورشون رو هک کردی؟ 137 00:17:51,483 --> 00:17:55,857 تا امن‌تالر رو رایگان وارد پیلاتس کنم - مگه امن‌تالر پیلاتس کار می‌کنه؟ - 138 00:17:56,025 --> 00:18:00,400 خدایا! ببین چقدر اطلاعات کمی از گروهت داری 139 00:18:00,567 --> 00:18:04,941 امن‌تالر سه ساله که کمر درد داره 140 00:18:05,108 --> 00:18:09,317 انتظار داشتی توی سرورشون چی پیدا کنی؟ - ایگل رو - 141 00:18:11,317 --> 00:18:14,525 ،اون هر روز ورزش می‌کرد که یعنی منظم می‌رفته 142 00:18:14,692 --> 00:18:18,275 اگه بتونیم ثابت کنیم که اون هر روز از یه تریدمیل استفاده می‌کرد 143 00:18:18,442 --> 00:18:21,150 پس احتمالش هم بوده که توی قطار روی یه صندلی خاص می‌نشسته 144 00:18:21,317 --> 00:18:24,775 پس یعنی اونا می‌دونستن کجا می‌شینه 145 00:18:24,942 --> 00:18:27,317 باشه - مرسی، لنارت - 146 00:18:27,483 --> 00:18:31,567 هنوزم باید کراس‌فیت خودمو تازه کنم 147 00:18:32,650 --> 00:18:38,483 وقتی معجزه‌ای رخ میده، اغلب ما اونو به یک شخصیت مقدس نسبت میدیم 148 00:18:38,650 --> 00:18:42,900 هرچند، زمانیکه صاعقه می‌زنه و یا تراژدی پیش میاد 149 00:18:43,067 --> 00:18:46,650 برامون سخته تا اینا رو به کسی نسبت بدیم 150 00:18:46,817 --> 00:18:49,733 و از اینرو اونو حادثه قلمداد می‌کنیم 151 00:18:49,900 --> 00:18:55,150 چرا که چطور خداوند بخشنده می‌تونه بخشی از این تراژدی ظالمانه باشه 152 00:18:55,317 --> 00:19:00,067 ،تراژدی که مادر و همسری عزیز اِما رو ازتون گرفته؟ 153 00:19:00,233 --> 00:19:04,358 ،ولی اگه همه‌چی تصادفی باشه اولین واکنش طبیعی‌مون این نخواهد بود 154 00:19:04,525 --> 00:19:07,025 که هیچی اهمیتی نداره؟ 155 00:19:07,192 --> 00:19:10,108 پس این همه غم و اندوه 156 00:19:10,275 --> 00:19:13,900 عصبانیت، ترس و تنهایی‌مون بخاطر چیه؟ 157 00:19:36,442 --> 00:19:39,483 چی شده، عزیزم؟ - نمیتونم بخوابم - 158 00:19:39,650 --> 00:19:43,817 فقط چشماتو ببند و از 500 به عقب بشمار 159 00:19:46,192 --> 00:19:50,442 فکر می‌کنی چرا مامان مُرد؟ - این حرفا فایده‌ای نداره - 160 00:19:50,608 --> 00:19:53,900 فکر می‌کنی واقعا حادثه بود؟ - آره، تا اتاق همراهت می‌کنم - 161 00:19:54,067 --> 00:19:57,775 اگه یه حادثه نبوده باشه، چی؟ - دیگه چی می‌تونه باشه؟ - 162 00:19:57,942 --> 00:19:59,858 نمی‌دونم 163 00:20:02,108 --> 00:20:03,983 خدا؟ - کافیه - 164 00:20:04,150 --> 00:20:07,067 حرفای مادر روحانی رو فراموش کن خودشم نصف چرندیاتش رو نفهید چی گفت 165 00:20:07,233 --> 00:20:11,483 سعی کن چشماتو ببندی و بخوابی، عزیزم 166 00:20:13,358 --> 00:20:18,442 پدربزرگ به خدا اعتقاد داشت - آره، ولی اونقدرا مَرد باهوشی نبود - 167 00:20:20,608 --> 00:20:24,900 خودت بچگیا به خدا ایمان نداشتی؟ 168 00:20:25,067 --> 00:20:29,025 ،به بابانوئل ایمان داشتم ...ولی وقتی آدم بزرگ میشه 169 00:20:29,192 --> 00:20:33,233 باید بتونه واقعیت و خیال رو ازهم تشخیص بده 170 00:20:35,442 --> 00:20:40,567 مادر روحانی مطمئن بود که خداوند برای مُردن مامان دلیلی داشته 171 00:20:40,733 --> 00:20:45,525 ببین چقدر احمقانه‌ست لعنت، اصلا خودت گوش کن چی میگی 172 00:20:47,275 --> 00:20:49,442 متاسفم 173 00:20:53,108 --> 00:20:56,817 فقط دلم خیلی واسش تنگ شده 174 00:20:58,358 --> 00:21:02,817 تحمل اینکه فکر کنم تنهاس، برام سخته 175 00:21:07,608 --> 00:21:10,108 درک می‌کنم 176 00:21:11,650 --> 00:21:14,608 ولی اون تنها نیست 177 00:21:14,775 --> 00:21:18,567 اون دیگه وجود نداره رفته 178 00:21:22,358 --> 00:21:25,233 انصاف نیست - آره - 179 00:21:29,483 --> 00:21:33,067 وقتی آدما می‌میرن، برای همیشه میرن، عزیزم 180 00:21:33,233 --> 00:21:38,525 .و تو باید الان اینو فهمیده باشی مگر اینکه توی جوونی بمیری 181 00:21:38,692 --> 00:21:41,483 وگرنه باید آخر سر اکثر کسایی که دوسشون داری رو، به خاک بسپاری 182 00:21:41,650 --> 00:21:44,858 و اگه همش خودتو با این اُمید واهی شکنجه بدی 183 00:21:45,025 --> 00:21:49,733 که نمی‌دونم روح و فرشته‌ها توی آسمونن، دیوونه میشی 184 00:21:49,900 --> 00:21:51,400 باشه؟ 185 00:21:55,442 --> 00:21:57,233 ...الان 186 00:21:59,650 --> 00:22:05,775 .چشماتو ببند و بخواب از 500 به پایین بشمار. کمکت می‌کنه 187 00:22:43,692 --> 00:22:46,233 بله؟ - مارکوس هنسن؟ - 188 00:22:48,275 --> 00:22:53,192 عصربخیر. من اوتو هافمن هستم و ایشونم لنارت‌ـه 189 00:22:53,358 --> 00:22:57,567 منم توی همون قطاری بودم که همسر و دخترتون سوار بود 190 00:23:00,108 --> 00:23:03,442 دخترتون خوبه؟ 191 00:23:03,608 --> 00:23:06,817 از کجا آدرس منو پیدا کردین؟ - کار سختی نبود - 192 00:23:06,983 --> 00:23:09,817 به اوتو گفتم اول زنگ بزنیم ...ولی اون اصرار داشت 193 00:23:09,983 --> 00:23:14,817 من درست کنار همسر و دخترتون بودم 194 00:23:15,942 --> 00:23:18,483 چی می‌خوای؟ 195 00:23:18,650 --> 00:23:23,108 فکر کنم حق دارین بدونین که این یک حادثه نبود 196 00:23:25,525 --> 00:23:29,233 می‌دونین جان ایگل اورخین، عضو گروه موتورسوران کیه؟ 197 00:23:33,192 --> 00:23:36,233 اجازه هست؟ - البته - 198 00:23:36,400 --> 00:23:41,192 اینا رو می‌ذارم کنار - عجب انباری‌ـه - 199 00:23:42,483 --> 00:23:46,733 در مقایسه با خونه‌ خیلی بزرگه 200 00:23:46,900 --> 00:23:52,233 سال ساخت اینجا رو می‌دونین؟ - نه. اینا چیه؟ - 201 00:23:52,400 --> 00:23:55,608 اینا گواهی وضعیت از طرف دکتر ایگل 202 00:23:55,775 --> 00:24:00,567 پرونده پزشکیش، پرونده جنایی، اطلاعات بانکی 203 00:24:00,733 --> 00:24:04,525 لیست تماس‌ها و اس‌اِم‌اس‌هاش 204 00:24:05,525 --> 00:24:09,900 از کجا اینارو بدست آوردین؟ - لنارت توی پیدا کردن چیزا کارش خوبه - 205 00:24:10,067 --> 00:24:14,567 آره. ولی قانونی هستن، البته نه خیلی زیاد 206 00:24:14,733 --> 00:24:19,067 جریمه‌اش درحد ساخت اسکله چوبی شخصی بدون جواز هست 207 00:24:19,233 --> 00:24:20,858 چرا میگی حادثه نبود؟ 208 00:24:21,025 --> 00:24:23,983 چون فیلم دوربین‌های مداربسته باشگاه بهمون میگه 209 00:24:24,150 --> 00:24:27,192 نه تنها آدمی عادتی بوده بلکه از مشکل وسواس هم رنج می‌بُرد 210 00:24:27,358 --> 00:24:29,775 که دفترچه بیمه‌اش هم اینو تایید می‌کنه 211 00:24:29,942 --> 00:24:33,525 سیتاپلاروم و دیازپام مصفر می‌کرد که برای بیماران «او‌سی‌دی» تجویز میشه 212 00:24:33,692 --> 00:24:39,525 و سوابق جناییش شش حمله به خطوط قطار رو نشون میده 213 00:24:39,692 --> 00:24:41,733 همین اواخر ماه نوامبر امسال 214 00:24:41,900 --> 00:24:44,942 وقتی یه باغبون بازنشسته قبول نکرد 215 00:24:45,108 --> 00:24:47,983 صندلیش رو بهش بده، با پا توی صورتش کوبید 216 00:24:48,150 --> 00:24:52,817 .ما کلی آمار غیرعادی داریم ما می‌دونیم که سواران عدالت می‌دونستن 217 00:24:52,983 --> 00:24:58,442 ایگل بخاطر مشکل وسواسش همیشه در دومین واگن، ردیف دوم می‌نشست 218 00:24:58,608 --> 00:25:02,108 و همینطور این شخص رو داریم 219 00:25:02,275 --> 00:25:04,067 اون کیه؟ - هنوز نمی‌دونیم - 220 00:25:04,233 --> 00:25:09,067 ولی همون ایستگاهی که همسر و دخترت سوار شدن، این فوری پیاده شد 221 00:25:09,233 --> 00:25:12,650 گمونم خیلیا پیاده شده باشن - آره - 222 00:25:12,817 --> 00:25:16,233 ولی این یارو کل ساندویچ و نوشیدنیش رو انداخت سطل‌آشغال 223 00:25:16,400 --> 00:25:21,483 شب قبلش، همون مَرد ساعت 10:14 دقیقه بعد از ظهر توی ایستگاه آسترپورت بود 224 00:25:21,650 --> 00:25:27,858 که از اونجا دسترسی کامل به قطار باری پارک‌شده داشت 225 00:25:32,483 --> 00:25:36,983 اینا رو به پلیس گفتی؟ - نمی‌تونم دقیقا اینارو به پلیس نشون بدیم - 226 00:25:37,150 --> 00:25:41,400 ولی سه بار با پلیس حرف زدیم اهمیتی به حرفامون ندادن 227 00:25:41,567 --> 00:25:46,025 فکر می‌کنن فقط دو تا شارلاتان هستیم 228 00:25:46,192 --> 00:25:49,858 .این یارو کلید ماجراست فقط کافیه بفهمیم این کیه 229 00:25:50,025 --> 00:25:52,650 داریم روش کار می‌کنیم ولی اونقدرا آسون نیست 230 00:25:52,817 --> 00:25:57,483 یه تناقصاتی با سیستم تشخیص چهره‌مون داریم 231 00:25:57,650 --> 00:26:03,317 می‌تونین این تناقصات رو رفع کنین و بفهمید این مَرد کیه؟ 232 00:26:03,483 --> 00:26:07,442 باید امن‌تالر رو وارد بازی کنیم 233 00:26:07,608 --> 00:26:11,442 بهش نیاز داریم - نمیشه - 234 00:26:11,608 --> 00:26:14,692 انبار قشنگی نبود؟ درست مثل همونیه که توی هورزنس داشتیم 235 00:26:14,858 --> 00:26:19,942 مطمئنی می‌تونی دنده‌عقب بری؟ - آره، فضای زیادی داره - 236 00:26:32,442 --> 00:26:35,067 مراقب سنگ باش 237 00:26:39,400 --> 00:26:43,983 .مرحله شوک برای هر فرد متفاوته بعضیا اهمیت میدن، میخوان ارتباط برقرار کنن و حرف بزنن 238 00:26:44,150 --> 00:26:47,650 بعضیا می‌خوان تنها باشن هردو مورد مشکلی نداره 239 00:26:47,817 --> 00:26:52,317 .ما بهتون شناخت درمانی رو پیشنهاد میدیم به صورت تکی یا باهم 240 00:26:52,483 --> 00:26:56,317 مرسی، اگه نیاز بود بهتون اطلاع میدم 241 00:26:56,483 --> 00:27:02,358 می‌تونیم یه روان‌شناس کودکان و بزرگسالان‌رو برای ویزیت به خونه‌تون بفرستیم 242 00:27:02,525 --> 00:27:05,317 فکر عالیه - من نمی‌خوام - 243 00:27:05,483 --> 00:27:08,983 چرا نمی‌خوای؟ - ...اغلب شخص متوجه نیست که - 244 00:27:09,150 --> 00:27:15,317 ،ما می‌خوایم برگردیم به روال عادی زندگی‌مون پس نمی‌خوایم مَردم تو زندگی‌مون سرک بکشن 245 00:27:28,400 --> 00:27:32,192 .دوباره باباتم یه ربع از 10 شبم گذاشت، ماتیلدا 246 00:27:32,358 --> 00:27:37,192 تا پنج دقیقه دیگه بهم زنگ بزن وگرنه میام دنبالت 247 00:27:46,067 --> 00:27:51,400 باستر و گوستاو مزاحم بودن - تاحالا باهام حرف نزده بودن - 248 00:27:51,567 --> 00:27:56,358 .ماتیلدا،ساعت 10:30 شده چرا جواب تلفنت رو نمی‌دی؟ 249 00:27:57,442 --> 00:28:01,775 متاسفم. رفته بودیم سینما - باید اینو بهم بگی - 250 00:28:01,942 --> 00:28:07,067 و ساعت 10:30 شب نباید بیرون باشی - اجازه‌شو دارم. من و مامان تا 11 توافق کرده بودیم - 251 00:28:07,233 --> 00:28:12,150 برو خونه. برو تو - حتما، ولی نباید سرش داد بزنی - 252 00:28:13,525 --> 00:28:15,983 چی گفتی؟ - منم میرم - 253 00:28:16,150 --> 00:28:21,192 ولی الان حرف زدن با اون لحن با ماتیلدا کار درستی نیست 254 00:28:22,483 --> 00:28:26,525 داری چه غلطی می‌کنی؟ دیوونه‌ای 255 00:28:45,775 --> 00:28:48,275 عزیزم، دَر رو باز کن - نه - 256 00:28:48,442 --> 00:28:53,317 چرا با لگد دَر رو نمی‌شکونی، روانی عوضی؟ 257 00:28:55,108 --> 00:28:59,692 ماتلیدا، نمی‌خواستم محکم بزنمش 258 00:28:59,858 --> 00:29:02,900 نباید می‌زدمش 259 00:29:06,775 --> 00:29:08,775 اون کی بود؟ 260 00:29:11,108 --> 00:29:12,567 دوست‌پسرته؟ 261 00:29:12,733 --> 00:29:15,900 الان که زدیش دیگه نمی‌دونم چیمه 262 00:29:16,067 --> 00:29:18,775 ...آره، کارم یجورایی 263 00:29:18,942 --> 00:29:20,817 نمی‌دونستم دوست‌پسرته 264 00:29:20,983 --> 00:29:23,858 نه، چون هیچوقت اینجا نیستی هیچی ازم نمی‌دونی 265 00:29:24,025 --> 00:29:26,858 اصلا منو نمی‌شناسی 266 00:29:29,358 --> 00:29:31,733 لطفا دَر رو باز کن 267 00:29:31,900 --> 00:29:34,358 رفتم روی تخت 268 00:29:36,025 --> 00:29:38,275 باشه 269 00:29:38,442 --> 00:29:43,150 خوب بخوابی فردا می‌بینمت، باشه؟ 270 00:29:56,000 --> 00:29:59,000 قطار اول رو ازدست دادیم مَرده صندلیش رو به مامان داد 271 00:29:59,024 --> 00:30:01,024 ماشین خراب شد 272 00:30:10,700 --> 00:30:12,700 دوچرخه رو دزدیدن 273 00:30:19,567 --> 00:30:22,025 چی می‌خوای؟ - اوتو و لنارت هستیم - 274 00:30:22,192 --> 00:30:24,317 خودم می‌بینم برین پِی‌کارتون 275 00:30:24,483 --> 00:30:29,358 زودباش، امن‌تالر. بهت نیاز داریم داریم از یه پرونده قتل پرده برمی‌داریم 276 00:30:31,150 --> 00:30:33,692 برات پیتزا آوردیم 277 00:30:50,983 --> 00:30:55,317 پیداش کردم آهارون ناهاس شدید، 38 ساله 278 00:30:55,483 --> 00:31:01,150 بعنوان تکنیسین کلینیک دندان‌پزشکی کار می‌کنه آدرس نازلت آل سمان، آل کبلی،خیابون 21 279 00:31:01,317 --> 00:31:05,150 نازلت ال سمان، آل هارام، شهر قاهره، کشور مصر 280 00:31:06,275 --> 00:31:07,567 پس این نیست - چرا، خودشه - 281 00:31:07,733 --> 00:31:11,442 این تنها کسیه که با نشانگرهای بیومتریک بالاتر از 99.12 درصد مطابقت داره 282 00:31:11,608 --> 00:31:14,525 لطفا دنبال اونایی باش که آدرس دانمارکی دارن 283 00:31:14,692 --> 00:31:20,067 دارم بهت میگم، هیچ کونی با این مشخصات توی دانمارک وجود نداره 284 00:31:20,233 --> 00:31:23,525 بالاترین درصد تطابقی که با یک شخص دانمارکی پیدا کردی، چقدره؟ 285 00:31:23,692 --> 00:31:28,983 نگاشون نکردم. چون بینشون هیچ شخصی با تطابق بالای 99.12 درصد وجود نداره 286 00:31:29,150 --> 00:31:33,567 ولی اگه برای مثال محدوده رو تا 95 درصد پایین بیاریم 287 00:31:33,733 --> 00:31:35,942 چی میشه؟ 288 00:31:36,108 --> 00:31:39,608 معلومه که می‌تونیم، ولی اینطوری دیگه منطقی نیست 289 00:31:39,775 --> 00:31:44,067 برای صلاحیت شرکت در پرش ارتفاع المپیک یه حداقل شرایطی نیاز داری 290 00:31:44,233 --> 00:31:47,108 دیگه برای بار سوم به این داستان تخمی المپیکت گوش نمیدم 291 00:31:47,275 --> 00:31:50,650 ما منظورت رو می‌فهمیم ولی می‌خوایم اونو تغییر بدی 292 00:31:50,817 --> 00:31:54,775 تا دیگه آدمای لعنتی آمریکای جنوبی یا آفریقا رو پیدا نکنه 293 00:31:54,942 --> 00:31:57,567 تا اینجا روز گهی داشتیم 294 00:31:57,733 --> 00:32:00,942 این کس‌شعرهاتو تحمل نمی‌کنم پیتزا رو بردارین و گم‌شین 295 00:32:01,108 --> 00:32:06,358 تو که پیتزا رو خوردی، خوک چاق - هردوتون آروم باشید - 296 00:32:06,525 --> 00:32:09,650 امن‌تالر، گوش کن 297 00:32:09,817 --> 00:32:15,900 هر دو تصویر گرفته شده از این مَرد از زاویه بالا هستن 298 00:32:16,067 --> 00:32:21,358 پس هر تطابقی هم باشه قطعی نیست، درسته؟ 299 00:32:21,525 --> 00:32:24,942 البته، درهرحال داده کافی برای مطابقت 100 درصدی نداریم 300 00:32:25,108 --> 00:32:31,317 دقیقا. واسه همین ازت می‌خوایم بهمون نشون بدی چی توی دانمارک پیدا کردی 301 00:32:31,483 --> 00:32:35,233 باشه، ولی اصلا با عقل جور درنمیاد 302 00:32:40,525 --> 00:32:46,400 یکی با مطابقت 95.84 درصدی هست می‌تونیم ببینیمش؟ لطفا؟ 303 00:32:56,650 --> 00:32:59,692 خودشه خود کثافتشه 304 00:33:01,400 --> 00:33:04,608 توی قطار دیدمش 305 00:33:04,775 --> 00:33:08,483 پیل اولسن، اینو ببین 306 00:33:12,567 --> 00:33:14,233 لعنتی 307 00:33:22,650 --> 00:33:25,400 صبح‌بخیر، عزیزم گرسنه‌ای؟ 308 00:33:25,567 --> 00:33:29,317 تخم‌مرغ و نون چاودار خریدم - من تخم‌مرغ نمی‌خورم - 309 00:33:29,483 --> 00:33:32,025 نمیشه اینقدر وقتت رو سر قایم کردن قوطی‌های خالی نکنی 310 00:33:32,192 --> 00:33:34,733 و بجاش جاسیگاری رو خالی کنی؟ واقعا حال‌بهم‌زنه 311 00:33:34,900 --> 00:33:38,067 ،برای درست کردن دوباره اوضاع چیکار می‌تونم بکنم؟ 312 00:33:38,233 --> 00:33:41,483 بهش زنگ بزنم؟ با والدینش حرف بزنم و عذرخواهی کنم؟ 313 00:33:41,650 --> 00:33:45,150 به مامانش گفته زمین خورده چون آدم کین‌ورزی نیست 314 00:33:45,317 --> 00:33:50,192 .می‌تونست به پلیس گزارشت رو بده باعث شدی دور چشمش کبود بشه 315 00:33:50,358 --> 00:33:52,900 اگه اسپاگتی بلونزه درست کنم چی؟ 316 00:33:53,067 --> 00:33:56,150 اونوقت همگی می‌تونیم اینجا بخوریم و منم ازش یه عذرخواهی درست‌حسابی بکنم 317 00:33:56,317 --> 00:33:58,483 اسپاگتی بلونزه؟ فکر کردی سه سالمونه؟ 318 00:33:58,650 --> 00:34:02,192 .از بیرون غذا می‌گیریم فقط بگو چی می‌خوای 319 00:34:02,358 --> 00:34:06,525 زودباش ماتیلدا دارم تمام تلاشم رو می‌کنم 320 00:34:09,275 --> 00:34:11,733 ازش می‌پرسم 321 00:34:22,150 --> 00:34:25,358 انباری اونجاس، امن‌تالر 322 00:34:32,442 --> 00:34:34,608 سلام - سلام - 323 00:34:34,775 --> 00:34:37,108 این امن‌تالر 324 00:34:38,858 --> 00:34:42,275 فهمیدید کیه؟ 325 00:34:42,442 --> 00:34:47,983 ،همه دوست دارن انبار رو ببینن پس چرا نریم اونجا و حر نزنیم؟ 326 00:34:49,483 --> 00:34:52,192 اسمش پیل اولسن‌ـه 327 00:34:52,358 --> 00:34:58,525 اون یه مهندس برق ویژه و آموزش‌دیده قطعات قطاره 328 00:34:58,692 --> 00:35:03,358 قبل از حادثه از قطار پیاده شده و شب قبلشم رفته سراغ قطار باری؟ 329 00:35:03,525 --> 00:35:06,067 ماجرا داره بهتر میشه - ...اون یه برادر داره - 330 00:35:06,233 --> 00:35:11,358 به اسم کرت تاندم اولسن، رئیس سواران عدالت 331 00:35:18,775 --> 00:35:23,483 ایگل قرار بود علیه اون شهادت بده - خفه‌شو. خودش می‌دونه - 332 00:35:25,400 --> 00:35:28,650 پس اونا برادرن 333 00:35:31,275 --> 00:35:34,192 همه میدونیم که داریم به دیدن یه عضو روانی گروه موتورسوران می‌ریم؟ 334 00:35:34,358 --> 00:35:39,608 .برادرش عضو گروهه خودش مهندس برق ویژه و آموزش‌دیده قطعات قطاره 335 00:35:39,775 --> 00:35:42,942 مواد مخدر، تعرض، حمله و دعوا 336 00:35:43,107 --> 00:35:46,442 ،سرقت، همدستی در قتل داشتن غیرمجاز اسحله 337 00:35:46,608 --> 00:35:49,983 ،دزدی اسب، داشتن مواد مخدر ...حمل غیرمجاز سلاح گرم 338 00:35:50,150 --> 00:35:55,066 حالا یه مهندس برق ویژه اتفاده تو راست غلط 339 00:35:55,233 --> 00:35:58,942 و کسیه که اسب می‌دزده - و یه زمانی یه اسبی رو دزیده - 340 00:35:59,108 --> 00:36:02,857 ولی دلیل نمیشه عضو گروه باشه - ببینیم چه واکنشی به تصادف نشون میده - 341 00:36:03,025 --> 00:36:06,150 و بعد میریم به پلیس گزارش میدیم 342 00:36:29,358 --> 00:36:33,317 برو یه دوری بزن. هنوز آماده نشده - سلام، اسم من مارکوس‌ـه - 343 00:36:33,483 --> 00:36:36,567 خب که چی؟ بازم هنوز آماده نیست برو یه دور بزن 344 00:36:36,733 --> 00:36:40,983 متوجه نشدید همسر من توی قطاری بود که تصادف کرد 345 00:36:41,150 --> 00:36:44,442 ما می‌دونیم که شما هم سوارش بودید - این دیگه چه کاریه؟ - 346 00:36:44,608 --> 00:36:47,483 ...می‌خوایم ازتون بپرسیم - بنظرم بهتره گورتو گُم کنی - 347 00:36:47,650 --> 00:36:51,025 ...ببین - خفه‌خون بگیر - 348 00:36:51,192 --> 00:36:54,400 می‌خوای یه گلوله وسط چشمات بکارم؟ گُم‌شو 349 00:36:54,567 --> 00:36:59,442 و سه تا خوک کوچولوت رو هم با خودت ببر گفتم گُم‌شو 350 00:37:08,567 --> 00:37:10,983 خوب،برامون روشن شد 351 00:37:14,108 --> 00:37:17,275 مارکوس، نه، نه، مارکوس 352 00:37:19,983 --> 00:37:21,775 ...حرومیه 353 00:37:48,358 --> 00:37:50,608 مُرده؟ 354 00:37:52,733 --> 00:37:58,358 زنگ بزنیم پلیس؟ - نه، نمی‌تونیم اینکارو بکنیم - 355 00:37:58,525 --> 00:38:02,692 دفاع ازخود بود - پلیس نیاز نیست. بیاین بریم - 356 00:38:02,858 --> 00:38:07,025 ،اگه قرار نیست گزارش بدیم حداقل باید از شر جسد خلاص بشیم 357 00:38:07,192 --> 00:38:11,400 شواهد پزشکی قانونی باعث دستگیری 87.4 مرتکبین قتل میشه 358 00:38:11,567 --> 00:38:16,275 دی‌اِن‌اِی مارکوس همه‌جاش هست امن‌تالر، بیا و کمک کن 359 00:38:16,442 --> 00:38:19,567 همین الان! قبل اینکه کسی ببینه - نمی‌تونیم با خودمون ببریمش - 360 00:38:19,733 --> 00:38:23,942 کارمون غیرقانونیه نمی‌خوام بخشی ازش باشم 361 00:38:25,525 --> 00:38:28,358 کارم اشتباه بود 362 00:38:28,525 --> 00:38:33,567 نباید اینکارو می‌کردم اشتباه کردم 363 00:38:33,733 --> 00:38:37,275 بریم - لیاقتش همین بود - 364 00:38:37,442 --> 00:38:39,692 لیاقتش همین بود 365 00:38:39,858 --> 00:38:44,067 اگه بدونین آدمای عوضی مثل این چند بار دنبالم بودن 366 00:38:44,233 --> 00:38:46,525 الان دیگه خیلی سرسخت نیستی، نه؟ 367 00:38:46,692 --> 00:38:50,858 الان پاشو واسمون قلدری بکن دیگه، مرتکیه عوضی 368 00:38:51,025 --> 00:38:56,358 الان کی خوک کوچولوـه، مرتیکه کیری؟ 369 00:38:57,150 --> 00:39:00,525 امن‌تالر، آروم باش - آشغال - 370 00:39:00,692 --> 00:39:03,983 کس‌ننه‌ات - آروم باش - 371 00:39:04,150 --> 00:39:07,400 بیاین بریم - اون چی میشه؟ - 372 00:39:07,567 --> 00:39:10,192 یه مُرده رو با خودمون نمی‌بریم 373 00:39:10,358 --> 00:39:13,858 حداقل بذارین یه چیزی واسه پاکسازی دی‌اِن‌ای‌هامون پیدا کنم 374 00:39:14,025 --> 00:39:17,900 فکر خوبیه. یه چیزی که توش سدیوم هیدرواکسید یا هیدروژن نیترید داشته باشه 375 00:39:18,067 --> 00:39:21,275 بنزیل سولفمافید بهتر جواب میده - حالا باز کلاس شیمی درس بده - 376 00:39:21,442 --> 00:39:25,358 مرسی! برو توی ماشین منتظر باش خودم حلش می‌کنم 377 00:40:07,900 --> 00:40:11,067 قبلا کسی رو کُشتی؟ 378 00:40:14,692 --> 00:40:19,108 قطعا بار اولت نبود 379 00:40:20,775 --> 00:40:23,900 ،مطمئنم همیشه موقع کشتن کسی یونیفرم می‌پوشی 380 00:40:24,067 --> 00:40:27,067 بهتره یکم ساکت بشیم، امن‌تالر 381 00:40:27,233 --> 00:40:30,358 می‌دونم چه حسی داری، مارکوس 382 00:40:30,525 --> 00:40:34,900 ممکنه خیلی بهم ربط نداشته باشن ولی منم بچگیام عاشق نواختن شیپور بودم 383 00:40:36,108 --> 00:40:39,225 اینا چه ربطی بهم دارن؟ - بذار حرفمو تموم کنم - 384 00:40:39,249 --> 00:40:42,149 همش می‌پرسی وسط حرفم :خلاصه حرفم اینکه 385 00:40:42,150 --> 00:40:46,608 توی ارکستر تیوالی با یونیفرم قرمز و کلاه مشکی با پوست خرسم شیپور می‌زدم 386 00:40:46,775 --> 00:40:51,067 ولی وقتی 17 ساله بشی، دیگه اجازه نداری جزو اونا باشی 387 00:40:51,233 --> 00:40:54,067 بعدش خودتی و خودت 388 00:40:54,233 --> 00:40:57,050 ...یکی دو بار سعی کردم شیپور بزنم، ولی 389 00:40:57,317 --> 00:41:01,358 ولی مثل این بود که من و یونیفرم باهمدیگه شیپور می‌زدیم 390 00:41:01,525 --> 00:41:04,233 و نمی‌تونستم تنهایی اینکارو بکنم 391 00:41:05,483 --> 00:41:09,150 شاید بهتره به آهنگ گوش بدیم 392 00:41:09,317 --> 00:41:11,483 آره 393 00:41:50,108 --> 00:41:53,650 من این همه راه رو رانندگی نمی‌کنم - داره تاکسی می‌گیره؟ - 394 00:41:53,817 --> 00:41:57,108 دیگه دنده‌عقب نمیرم دفعه آخر نزدیک بود برم توی فنس 395 00:41:57,275 --> 00:42:02,900 ببرش خونه، عوضی - اگه جایی بزنم، پول تعمیر بدنه‌اش رو میدی؟ - 396 00:42:23,025 --> 00:42:27,025 سلام. سیروس اومده - باشه - 397 00:42:29,067 --> 00:42:31,233 هی، سیروس - هی - 398 00:42:31,400 --> 00:42:35,358 و متاسفم - نیازی به عذرخواهی نیست - 399 00:42:35,525 --> 00:42:38,692 دوران سختی برای هردوتونه 400 00:42:38,858 --> 00:42:42,817 آره. باشه، خوبه 401 00:42:45,608 --> 00:42:50,358 ارتباط واضحی بین شغل تو و نحوه مدیریت بحران‌های زندگی وجود داره 402 00:42:50,525 --> 00:42:53,775 مربی یوگا برای حل مشکلاتش مدیتیشن می‌کنه 403 00:42:53,942 --> 00:43:00,567 یه ورزشکار برای حل مشکلش از یک الگوی رقابتی استفاده می‌کنه 404 00:43:00,733 --> 00:43:04,983 و هرچی باشه، خشونت جزوی از کار و زندگی روزانه توئه 405 00:43:05,150 --> 00:43:09,067 این بخشی از توئه، پدر و احتمالا خیلی وقته که اینطوریه 406 00:43:09,233 --> 00:43:13,025 برای همین تبدیل به تنها استراتژی حل مشکلات شده که بلدی 407 00:43:13,192 --> 00:43:16,150 متوجه هستی می‌خوایم چی رو بهت برسونیم؟ 408 00:43:16,317 --> 00:43:18,442 آره، فکر کنم 409 00:43:19,775 --> 00:43:22,442 اگه نانوا باشی، چی؟ 410 00:43:23,733 --> 00:43:27,900 اگه نانوا باشی، چطور مشکلاتت رو حل می‌کنی؟ 411 00:43:28,067 --> 00:43:31,483 طبیعتا یه الگو نمی‌تونه برای تمام شغل‌ها جواب بده 412 00:43:31,650 --> 00:43:34,942 آهان، پس از اون الگوهاس 413 00:43:36,025 --> 00:43:40,900 امروز دیگه چه کارا کردید؟ - باید یکم کمک بگیری، بابا - 414 00:43:42,150 --> 00:43:44,400 با کسی حرف زدید؟ 415 00:43:44,567 --> 00:43:46,942 البته - با کی؟ - 416 00:43:49,525 --> 00:43:52,525 با تو. حرف زدیم 417 00:43:52,692 --> 00:43:55,817 ،سیروس منظورش آدم حرفه‌ایه و نه، حرف نزدیم 418 00:43:55,983 --> 00:43:57,858 فکر کنم 419 00:43:58,025 --> 00:44:02,233 مادرم روان‌شناسه و اگه بخواین ...در دسترسه 420 00:44:14,275 --> 00:44:16,942 بس کن، ماتیلدا 421 00:44:18,233 --> 00:44:23,067 ازم می‌خوای چیکار کنم؟ - تو کمک نیاز داری، بابا - 422 00:44:24,525 --> 00:44:29,650 لطفا اجازه بده روان‌شناس‌های بحران بیان می‌تونه برای هردومون خوب باشه 423 00:44:38,317 --> 00:44:44,067 نمی‌تونم، عزیزم الان نمی‌تونم. نمی‌تونم باهاش سر و کله بزنم 424 00:45:02,150 --> 00:45:05,817 امروز حکم پرونده قتل‌های خیابانی کالوند صادر شد 425 00:45:05,983 --> 00:45:11,233 دو عضو گروه سواران عدالت به 16 سال زندان محکوم شدند 426 00:45:11,400 --> 00:45:15,442 ،درحالی که رئیس گروه، کرت تاندم اولسن ...اینجا دیده میشه که با دست‌راستش 427 00:45:15,608 --> 00:45:20,608 کنت توربوت جنسن از دادگاه خارج میشن و از تمام اتهامات تبرعه شدند 428 00:45:20,775 --> 00:45:24,317 طبیعتا ما ناامید شدیم ...ولی بدون شهادت ایگل 429 00:45:24,483 --> 00:45:27,942 .ما عملا چیزی در دست نداریم بدشانسی بیشتر از این نمیشد 430 00:45:28,108 --> 00:45:30,108 کرت، حرفی دارید؟ 431 00:45:30,275 --> 00:45:34,317 امروز روز خوبی برای برادرانم و من و درکل برای عدالت عمومی بود 432 00:45:34,483 --> 00:45:39,233 ،ولی با توجه به فوت برادرتون بازم دلیلی برای جشن گرفتن دارید؟ 433 00:45:39,400 --> 00:45:45,025 برادرم می‌خواست که پیروزی عدالت رو جشن بگیریم 434 00:45:45,192 --> 00:45:50,108 پس مام جشن می‌گیریم 435 00:45:56,858 --> 00:46:00,525 مرسی که اومدید - برای چی اینجاییم؟ - 436 00:46:00,692 --> 00:46:05,025 می‌خوام هرچی که می‌تونید از گروه سواران عدالت پیدا کنین 437 00:46:05,192 --> 00:46:08,775 چند عضو دارن، به چه جنایت‌هایی ...محکوم شدن یا مضنون بودن و 438 00:46:08,942 --> 00:46:11,858 اسامی، آدرس، روابط خانوادگی، خلاصه همه‌چی 439 00:46:12,025 --> 00:46:15,525 میشه بدون اینکه کسی ردمون رو بزنه، اینکارو بکنیم؟ 440 00:46:23,108 --> 00:46:28,108 می‌دونیم که برات خیلی آسونه - مثل آب خوردنه - 441 00:46:28,275 --> 00:46:32,025 می‌خوای با این اطلاعات چیکار کنی؟ - می‌خوام انتقام همسرم رو بگیرم - 442 00:46:32,192 --> 00:46:34,358 می‌خوای بکشی‌شون؟ 443 00:46:34,525 --> 00:46:37,733 منم هستم - نه. فقط منو بهشون نزدیک کنین - 444 00:46:37,900 --> 00:46:40,900 خودم بقیشو انجام میدم - همه می‌خوایم اینکارو بکنیم - 445 00:46:41,067 --> 00:46:46,150 ما هم درباره چیزی شبیه این حرف زده بودیم - فکر عالیه. منم می‌خوام کمک کنم - 446 00:46:46,317 --> 00:46:49,108 ما درباره قتل حرف نزدیم 447 00:46:49,275 --> 00:46:53,817 نه، ولی تو می‌خواستی حسابهاشونو خالی کنی و کلی عضو براشون ثبت‌ کنی 448 00:46:53,983 --> 00:46:56,817 یه فرق خیلی زیادی بین این تا قتل وجود داره 449 00:46:56,983 --> 00:47:02,067 .حرفم اینه ما درباره انتقام‌گیری بحث کردیم ،و اگه کاری که داریم واردش میشیم رو درنظر بگیری 450 00:47:02,233 --> 00:47:06,358 بخش‌های غیرقانونیش رو مارکوس انجام میده 451 00:47:06,525 --> 00:47:10,692 اوتو، اونا گروه موتورسواران هستن نمی‌خوایم که مهدکودک رو بفرستیم هوا. ما هستیم 452 00:47:10,858 --> 00:47:15,525 ببین، ما اطلاعات رو جمع میکنیم ولی کسی رو نمیکُشیم 453 00:47:15,692 --> 00:47:18,358 می‌دونستم - عجب رهبر ضعیفی هستی - 454 00:47:18,525 --> 00:47:23,108 پس قرارمون اینطور شد شما اطلاعات گیر میارین، بقیه‌اش با من 455 00:47:24,108 --> 00:47:27,150 اگه بهم نیاز داشتی، فقط زنگ بزن، باشه؟ - باشه - 456 00:47:29,650 --> 00:47:31,775 می‌بینمت 457 00:47:48,567 --> 00:47:52,025 سلام، عزیزم - سلام، به این زودی برگشتی خونه؟ - 458 00:47:52,192 --> 00:47:56,192 چهارشنبه‌ست. مدرسه ساعت 2 تعطیل میشه چه خبر شده؟ 459 00:47:57,442 --> 00:48:01,942 این مَرد توی قطار بود اون و مامان باهم حرف زدن 460 00:48:04,150 --> 00:48:08,567 درسته. اوتو بود آره، اون توی قطار بود 461 00:48:16,692 --> 00:48:21,067 چه خبر شده، بابا؟ - ...خوب، اون - 462 00:48:24,775 --> 00:48:27,150 من بهت میگم 463 00:48:27,317 --> 00:48:31,025 یه برنامه برای رودر رو شدن پدرت و اوتو تنظیم کردیم 464 00:48:31,192 --> 00:48:34,483 اوتو احساس گناه می‌کنه که صندلیش رو به مادرت داد 465 00:48:34,650 --> 00:48:37,900 ثابت شده خیلی سودمنده - خیلی خیلی زیاد - 466 00:48:38,067 --> 00:48:41,692 آره، این اتفاقیه که افتاد، ماتیلدا 467 00:48:43,067 --> 00:48:45,525 اوه، بابا. مرسی 468 00:48:45,692 --> 00:48:51,192 خیلی امُیدوار بودم که اجازه بدی بیان منم دلم می‌خواد باهاشون حرف بزنم 469 00:48:51,358 --> 00:48:54,942 آره...با کی؟ 470 00:48:55,108 --> 00:48:59,608 روان‌شناس‌های بحرانی شما روان‌شناس بحرانی هستید، درسته؟ - 471 00:48:59,775 --> 00:49:01,983 البته. خود خودشونیم 472 00:49:02,150 --> 00:49:05,483 شما روان‌شناس کودکانی یا بزرگسالان؟ - بزرگسالان - 473 00:49:05,650 --> 00:49:09,858 دکتر لنارت هورزنس...هورزنس‌تاون‌فارم 474 00:49:10,025 --> 00:49:14,775 سلام. و همکارم، روان‌شناس کودکان، اولف امن‌تالر 475 00:49:14,942 --> 00:49:18,650 اولف امن‌تالر، روان‌شناس بحرانی کودکان 476 00:49:18,817 --> 00:49:23,233 سلام. من یه چیزی بین کودک و بزرگسالم چی پیشنهاد میدین؟ 477 00:49:23,400 --> 00:49:27,483 ازنظر روان‌شناسی تو بالغ هستی بهتره با من حرف بزنی 478 00:49:27,650 --> 00:49:31,358 یا شاید بهتره صبر کنی - نه، برای همین اینجا اومدیم - 479 00:49:31,525 --> 00:49:35,358 بهتره که موانع اولیه رو الان برطرف کنیم 480 00:49:35,525 --> 00:49:37,858 باهام بیا، ماتیلدا 481 00:49:40,275 --> 00:49:43,192 لنارت حرف نداره 482 00:49:43,358 --> 00:49:46,483 توی این 40 سال بیش از 25 روان‌شناس مختلف دیده 483 00:49:46,650 --> 00:49:50,900 شخصا با اکثر بیمار‌ها در ارتباطه 484 00:49:55,525 --> 00:50:01,192 اون روز من و سیروس یه سگ دیدیم که ماشین زیرش گرفت. خون‌ریزی و ناله می‌کرد 485 00:50:01,358 --> 00:50:04,567 از زیرگرفته شدن می‌ترسی - ...نه - 486 00:50:04,733 --> 00:50:09,483 فقط هیچ حس ترحمی برای سگ نداشتم کلا هیچی حس نکردم 487 00:50:11,067 --> 00:50:14,108 شاید بخاطر اینکه مادرت رو ازدست دادی 488 00:50:14,275 --> 00:50:18,233 این حرفا تو کَتم نمیره چون مادرم مُرده و من عذاداری می‌کنم 489 00:50:18,400 --> 00:50:20,775 پس توان دلسوزی برای دیگران رو ندارم 490 00:50:20,942 --> 00:50:27,525 .نمی‌خواستم همچین چیزی بگم می‌خواستم یه چیز کاملا متفاوت بگم، ولی دیگه مهم نیست 491 00:50:27,692 --> 00:50:30,983 می‌ترسم مثل پدرم باشم 492 00:50:32,275 --> 00:50:37,983 هر صبح ناراحتم. به چیزی اهمیت نمیدم دوست ندارم کاری انجام بدم 493 00:50:38,150 --> 00:50:41,317 خوب، البته که شبیه پدرت هستی ژن‌های اونو داری 494 00:50:41,483 --> 00:50:44,650 و اگه بچه‌دار بشم، اونام این ژن‌ها رو دارن 495 00:50:44,817 --> 00:50:48,608 و به کسی و چیزی اهمیت نمیدن و میشن یه آدم سرد و خشن 496 00:50:48,775 --> 00:50:52,275 نمی‌تونی با اطمینان اینو بگی - از نظر آماری، اینطوری میشن - 497 00:50:52,442 --> 00:50:55,233 از نظر آماری ممکنه توی چاله غرق بشی 498 00:50:55,400 --> 00:50:59,108 ولی از این نمی‌ترسی 499 00:51:00,150 --> 00:51:04,150 ،تنها چیز خوب بعد این همه اتفاق بد اینکه بعیده دیگه بدتر از این پیش بیاد 500 00:51:04,317 --> 00:51:09,983 آمار و احتمال اینطوری کار نمی‌کنه هنوزم کلی اتفاقات بد می‌تونه توی زندگیت بیفته 501 00:51:10,150 --> 00:51:13,942 احتمالا همینطورم میشه ولی حتما اتفاقات خوبی هم هست 502 00:51:14,108 --> 00:51:17,192 که بهتره روی اونا تمرکز کنیم 503 00:51:17,358 --> 00:51:23,358 اولین باری که یه چیز واقعا ترسناک دیدی رو یادته؟ مثلا توی تلویزیون؟ 504 00:51:24,567 --> 00:51:29,733 آره. یه بار توی مدرسه فیلم بازداشگاه آشویتس دیدیم (محل كشتار يهوديان توسط نازی‌ها) 505 00:51:29,900 --> 00:51:34,442 کوهی از آدمای مُرده بود - اوه، آره - 506 00:51:34,608 --> 00:51:38,233 اون تصاویر ناراحتت کرد؟ - اره - 507 00:51:38,400 --> 00:51:43,692 .یا حداقل ترسوندم ولی اون موقع کوچیک بودم 508 00:51:46,275 --> 00:51:50,067 یا، میدونین، بزرگ بودم 509 00:51:50,233 --> 00:51:54,400 ولی اونقدرا سنم زیاد نبود 510 00:51:54,624 --> 00:51:56,624 شباهت به پدر ترس از چاق بودن 511 00:51:56,775 --> 00:52:01,025 .من بودم نگران نمیشدم اگه توی هورزنس یه چیزی یاد گرفته باشم 512 00:52:01,192 --> 00:52:04,567 اینکه مردم وقتی با تکرار روبرو میشن خیلی تمایلی به نشون دادن واکنش احساسی ندارن 513 00:52:04,733 --> 00:52:07,317 ما برای بار سوم به یک جوک نمی‌خندیم 514 00:52:07,483 --> 00:52:11,025 در یه مقطعی، برای مثال وقتی بارها و بارها 515 00:52:11,192 --> 00:52:17,358 توسط پدر یا عموت، بیرون از انباری بهت تجاوز میشه 516 00:52:17,525 --> 00:52:20,275 دیگه دست از گریه برمی‌داری 517 00:52:26,358 --> 00:52:31,733 منظورم اینه احساسات ما وقتی غافلگیر یا تحریک بشیم، بالا میره 518 00:52:31,900 --> 00:52:35,525 و الان هر روز توی تلویزیون یا یوتیوب مرگ و قطع‌عضو می‌بینیم 519 00:52:35,692 --> 00:52:38,192 برای همینه که هیچ احساسی نداری 520 00:52:38,358 --> 00:52:43,983 واقعا فکر می‌کنی قضیه فقط همینه؟ - مطمئنم. تو از درون نمُردی - 521 00:52:45,192 --> 00:52:48,317 ولی چاق هستی 522 00:52:48,483 --> 00:52:52,442 چی؟ - آره، مثل یه سوسیس چاقی - 523 00:53:05,817 --> 00:53:08,692 دانمارکی بلده؟ 524 00:53:08,858 --> 00:53:13,025 دانمارکی بلدی؟ به پلیس چی گفتی؟ 525 00:53:13,192 --> 00:53:16,400 هیچی. نه چیزی دیدم و نه شنیدم 526 00:53:16,567 --> 00:53:20,775 گفتم من آدم خاصی نیستم - اینو می‌بینی؟ - 527 00:53:20,942 --> 00:53:25,525 .شاید حافظه‌ات رو یه تکونی بده اسمت رو یادته؟ 528 00:53:25,692 --> 00:53:28,733 باداشکا لیتونیک 529 00:53:28,900 --> 00:53:31,358 نه، جواب نمیده 530 00:53:31,525 --> 00:53:35,150 ‫اسمت ینس اوله هستش. ‫اینطوری راحت‌تر یادمون میمونه 531 00:53:35,317 --> 00:53:39,108 ‫آره، واسه همه خیلی راحت‌تره. ممنون. ‫بابت اسمت جدید ممنون 532 00:53:39,275 --> 00:53:44,983 ‫اگه یادت نیاری، میزنم انگشت‌هات ‫رو میشکونم 533 00:53:45,150 --> 00:53:49,567 ‫و آخرین چیزی که میشنوی، ‫صدای بنگ اینه! 534 00:53:53,775 --> 00:53:57,358 ‫- بگو بشنوم ‫- یه مَرد رو دیدم 535 00:53:57,525 --> 00:54:01,317 ‫لباس شیک پوشیده بود. ‫مَرد خوشتیپی بود 536 00:54:01,483 --> 00:54:05,275 ‫شبیه گیتاریست گروه راکِ کوئین بود 537 00:54:05,442 --> 00:54:09,275 ‫ولی بعد صداشون رو شنیدم که ‫یه اسم رو میگفتن 538 00:54:09,442 --> 00:54:12,067 ‫یه اسم. انا تالر 539 00:54:15,483 --> 00:54:18,650 ‫- ان تالر؟ ‫- نه، نه. انا تالر 540 00:54:18,817 --> 00:54:23,067 ‫مثل ساندویچ پنیر. ‫چندبار اینو به زبون آوردن 541 00:54:24,567 --> 00:54:29,150 ‫- الم‌تالر؟ ‫- یا اِمن‌تالر 542 00:54:30,650 --> 00:54:31,733 ‫امن‌تالر 543 00:54:44,192 --> 00:54:46,233 ‫خیلی‌خب. اینم از آخری‌شون 544 00:54:51,983 --> 00:54:57,150 ‫- میخوای با سیم‌ها کمکت کنم؟ ‫- نه. بیخیال سیم‌ها شو! 545 00:54:57,317 --> 00:54:59,400 ‫دور شو. ‫دور شو 546 00:55:03,275 --> 00:55:08,483 ‫معذرت میخوام، مارکوس. من واقعا سر مانیتوری ‫که وضوح تصویر بدی داشته باشه عصبانی میشم 547 00:55:08,650 --> 00:55:12,608 ‫وضوح تصویر تخمی لنارت رو ببین. ‫چشم‌هام درد میگیرن 548 00:55:12,775 --> 00:55:17,275 ‫تو هنوزم خیلی به سیم‌ها نزدیکی، ‫لطفا برو اونورتر 549 00:55:17,442 --> 00:55:19,942 ‫از سیم‌ها دور شو 550 00:55:26,608 --> 00:55:31,150 ‫خیلی‌خب، یکی دیگه. یه قلپ گنده. ‫و یکی دیگه 551 00:55:31,317 --> 00:55:33,900 ‫بیشتر از اینام میتونی بخوری 552 00:55:35,608 --> 00:55:40,483 ‫- شماها چیکار میکنین ‫- وارونه نوشابه میخوریم. غیرممکنه اصلا 553 00:55:40,650 --> 00:55:44,150 ‫- لنارت، اوتو، باهام بیاین ‫- وسط یه جلسه نمیشه 554 00:55:44,317 --> 00:55:48,400 ‫و حالا بستنی. راحت باش. ‫کلی بستنی بخور 555 00:55:48,567 --> 00:55:52,817 ‫- ماتیلدا، اون آت و آشغال رو نخور ‫- به حرف اون گوش نده. بخور. بخور! 556 00:55:52,983 --> 00:55:56,025 ‫- لنارت، باهام بیا بیرون ‫- سرکار که نیستی. دستور نده 557 00:55:56,192 --> 00:55:59,233 ‫- لنارت میدونه داره چیکار میکنه ‫- اون آشغال رو تف کن بیرون 558 00:55:59,400 --> 00:56:02,233 ‫حالا وقتشه ایستادگی کنی. ‫یالا 559 00:56:03,192 --> 00:56:06,775 ‫بابا، من از چاق بودن نمیترسم 560 00:56:06,942 --> 00:56:10,525 ‫فقط بخاطر اینکه از داشتن یه دختری ‫که اضافه وزن داره میترسی... 561 00:56:10,692 --> 00:56:13,525 ‫نمیخوام شبیه یه سگ سورتمه گرسنه باشم 562 00:56:13,692 --> 00:56:18,442 ‫شناخت‌درمانی کلاسیک. لنارت از حساسیت‌زدایی منظم ‫استفاده نمیکنه، بلکه جریان رو به کار میبره 563 00:56:18,608 --> 00:56:23,108 ‫- ماتیلدا با اهریمن‌هاش روبرو میشه ‫- لنارت! 564 00:56:23,275 --> 00:56:26,858 ‫- تو رو یه پردازنده کورآی9 کار میکنی؟ ‫- بدون شک آره 565 00:56:28,108 --> 00:56:33,150 ‫مرتیکه احمق! من چطور میتونم رو همچین ‫پردازنده مسخره کوچیک، رد کسی رو بزنم؟ 566 00:56:33,317 --> 00:56:38,358 ‫یکی باید همین الان بره، ‫سرورها و مانیتورهام رو بیاره 567 00:56:38,525 --> 00:56:42,358 ‫وگرنه عمراً این کار تخمی رو شروع کنم. ‫کامپیوتر فسقلیِ تخمی‌تخیلی 568 00:56:42,525 --> 00:56:47,775 ‫من به این چرت و پرت‌های گستاخانه گوش نمیدم. ‫چطور جرئت میکنی، خوکِ چاقال؟ 569 00:56:47,942 --> 00:56:52,858 ‫انگار تجهیزات تو خیلی سر تره! ‫من اون کاروان رو اینور و اونور نمیکِشم! 570 00:56:53,025 --> 00:56:55,192 ‫مانیتورهای دره‌پیت! 571 00:56:55,358 --> 00:56:58,900 ‫- قضیه چیه، بابا؟ ‫- بله 572 00:57:00,692 --> 00:57:04,317 ‫دی‌ام‌ذی، درسته؟ 573 00:57:04,483 --> 00:57:09,067 ‫باریکلا، سیروس. ‫دقیقا دی‌ام‌ذی هستش 574 00:57:10,358 --> 00:57:13,525 ‫- دی‌ام‌ذی چیه؟ ‫- بعداً حرفش رو میزنیم 575 00:57:13,692 --> 00:57:18,983 ‫باید یه سری چیزها رو از خونه امن‌تالر بیاریم. ‫- درمان مبتنی بر ذهنیت 576 00:57:19,150 --> 00:57:22,692 ‫نقش بازی میکنی یا شبیه سازی انجام میدی ‫تا پاسخ احساسی‌ای رو بروز کنی 577 00:57:22,858 --> 00:57:27,275 ‫- این یه توضیح ساده‌ست ‫- لنارت! 578 00:57:27,442 --> 00:57:31,442 ‫حالا گوش کن... 579 00:57:34,108 --> 00:57:37,192 ‫یه چیزی درست نیست 580 00:57:40,858 --> 00:57:43,650 ‫جواب میده، ماتیلدا. ‫ببین 581 00:57:43,817 --> 00:57:49,025 ‫پدرت با بقیه ارتباط برقرار میکنه. ‫روش رو بیخیال شو. نتیجه‌ست که مهمه 582 00:57:49,192 --> 00:57:52,483 ‫داره از قبل عجیب‌تر رفتار میکنه 583 00:57:52,650 --> 00:57:56,983 ‫تو اون انبار کاه با اون کامپیوتر ‫دارن چیکار میکنن؟ 584 00:57:57,150 --> 00:58:01,192 ‫دیگه نه حرفی بهش میزنی، نه کار دیگه‌ای میکنی. ‫روشن شد؟ 585 00:58:01,358 --> 00:58:03,983 ‫اون از وزن اضافه کردن میترسه ‫چون تو همش بهش گیر میدی 586 00:58:04,150 --> 00:58:06,942 ‫- ما فقط داریم بهش کمک میکنیم ‫- اون کمک نیاز نداره 587 00:58:07,108 --> 00:58:13,150 ‫من بیش از چهار هزار ساعت روان‌کاوی کار کردم. ‫فکر کنم یکم از تو بیشتر حالیم باشه 588 00:58:13,317 --> 00:58:16,358 ‫حس میکنی اون چهار هزار ساعت کمکی کردن؟ 589 00:58:16,525 --> 00:58:20,525 ‫کسی اینو میگه که گردن آدما رو میشکونه ‫ولی از یکم نوشابه و بستنی میترسه 590 00:58:20,692 --> 00:58:22,525 ‫مراقب باش 591 00:58:22,692 --> 00:58:26,942 ‫تو به کمک نیاز داری، مارکوس. ‫و کمک نیاز داشتن خجالت نداره 592 00:58:27,108 --> 00:58:31,192 ‫چیزی که مهمه اینه که ‫تو هم دیگه روی خودت کار کنی 593 00:58:31,358 --> 00:58:35,108 ‫- چرا اون نمیتونه به خدا باور داشته باشه؟ ‫- بس کن 594 00:58:35,275 --> 00:58:38,692 ‫- داره سعی میکنه بفهمه چی به چیه. دلش واسه مادرش تنگ شده ‫- گفتم بس کن 595 00:58:38,858 --> 00:58:44,192 ‫شاید، ولی اینطوریا نیست. ‫به محض اینکه با درمان فعال موافقت کنی 596 00:58:44,358 --> 00:58:47,692 ‫نمیتونی هروقت برات دردناک بود ‫بگی بس کن 597 00:58:47,858 --> 00:58:53,067 ‫اگه همین الان تمومش نکنین ‫میزنم دهن جفت‌تون رو سرویس میکنم 598 00:58:54,275 --> 00:58:56,442 ‫یه کلمه دیگه هم نمیگین 599 00:58:59,858 --> 00:59:02,192 ‫نه، بذار یه چیزه آموزشی بهت بگم... 600 00:59:24,150 --> 00:59:27,400 ‫نه! معذرت میخوام ‫- چیکار میکنی؟ 601 00:59:27,567 --> 00:59:30,775 ‫- نه، نه، نه! ‫- هی، اینکارو نکن 602 00:59:30,942 --> 00:59:34,358 ‫- لطفا نزن ‫- بس کن! 603 00:59:34,525 --> 00:59:38,358 ‫خوب رفتار میکنم، قول میدم. ‫نه، نه، نه! 604 00:59:38,525 --> 00:59:41,775 ‫اینکارو نکن. نه 605 00:59:41,942 --> 00:59:45,025 ‫متاسفم! متاسفم! 606 00:59:45,192 --> 00:59:49,650 ‫محض رضای خدا 607 01:00:38,358 --> 01:00:42,150 ‫- من... ‫- نیازی نیست راجع‌بهش حرف بزنیم 608 01:00:46,275 --> 01:00:50,733 ‫- من اهل هورزنس نیستم ‫- دیگه نمیخوام چیزی بشنوم 609 01:00:52,900 --> 01:00:55,525 ‫همیشه درموردش دروغ گفتم 610 01:01:02,317 --> 01:01:04,275 ‫اهل راندرس‌ام 611 01:01:20,067 --> 01:01:22,733 ‫- خودشونن؟ ‫- آره 612 01:01:22,900 --> 01:01:26,025 ‫بذار ببینم. ‫ممکنه این یکی باشه 613 01:01:28,525 --> 01:01:33,192 ‫- نگاهشون کن. خودشونن؟ ‫- بله، خودشه 614 01:01:36,650 --> 01:01:38,025 ‫بخوابین! 615 01:02:12,817 --> 01:02:15,233 ‫پایین، پایین، پایین 616 01:02:43,150 --> 01:02:46,275 ‫نه! نکُشش! 617 01:02:49,150 --> 01:02:51,192 ‫نکُشش 618 01:02:51,358 --> 01:02:55,608 ‫- اون ما رو دیده ‫- با خودمون میبریمش 619 01:03:30,233 --> 01:03:34,067 ‫- میخوای منو بکشی؟ ‫- کسی اینجا کسی رو نمیکشه 620 01:03:34,233 --> 01:03:38,525 ‫آروم باش. اسمت چیه؟ 621 01:03:38,692 --> 01:03:41,442 ‫بوداشکا لیتویننکو 622 01:03:41,608 --> 01:03:46,900 ‫ولی خیلی‌ها منو ینس اوله صدا میکنن. ‫شما هم میتونین اینطوری صدام کنین 623 01:03:47,067 --> 01:03:51,692 ‫نه، چرا باید اینکارو کنیم؟ ‫همون چیزه اولی که گفتی صدات میکنیم 624 01:03:51,858 --> 01:03:54,275 ‫تو گوشی همراه داری؟ 625 01:04:03,483 --> 01:04:06,233 ‫اگه اونا میدونن من کی‌ام، ‫نمیتونم برگردم خونه 626 01:04:06,400 --> 01:04:09,483 ‫فعلا باید اینجا بمونی 627 01:04:09,650 --> 01:04:14,608 ‫- بهتر نیست امشب همه‌مون اینجا بمونیم؟ ‫- بله 628 01:04:14,775 --> 01:04:18,942 ‫باید یه سری اسلحه گیر بیاریم ‫تا بتونیم از خودمون دفاع کنیم 629 01:04:19,108 --> 01:04:25,025 ‫- میتونی با وسایل لنارت کار رو انجام بدی؟ ‫- بله، ولی لذت‌بخش نمیشه 630 01:04:25,192 --> 01:04:28,483 ‫دیوونگیه که الان بهمون اسلحه ندی ‫و یادمون ندی چطوری شلیک کنیم 631 01:04:28,650 --> 01:04:30,442 ‫اسلحه‌ای درکار نیست! 632 01:04:30,608 --> 01:04:34,150 ‫پس من باید تو یه انبار کاهِ سَرد ‫چشم‌هام رو داغون کنم 633 01:04:34,317 --> 01:04:37,567 ‫با یه کامپیوتر کوچیکِ تخمی ‫یه عالمه داده پیدا کنم 634 01:04:37,733 --> 01:04:40,817 ‫اگه من نتونم انتقامم رو بگیرم، 635 01:04:40,983 --> 01:04:45,942 ‫مطمئن نیستم بخوام بخشی از این کار باشم. ‫تمام فکرم شده انتقام 636 01:04:47,650 --> 01:04:52,733 ‫اگه همینجا و همین الان با اسلحه آموزش نبینم، ‫دست به هیچی نمیزنم 637 01:04:52,900 --> 01:04:58,150 ‫خیلی‌خب. تجهیزات رو راه بنداز، ‫بعدش آموزشت میدم 638 01:04:58,317 --> 01:05:02,400 ‫هرچی میتونی از اعضای باند پیدا کن، ‫و روی کرت تمرکز کن 639 01:05:02,567 --> 01:05:06,525 ‫باشه. بیا واسه شروع به چندتا پرنده شلیک کنیم 640 01:05:06,692 --> 01:05:09,900 ‫یا یه روباه. میشه هر کدوم‌مون ‫به یه روباه شلیک کنیم و تموم بشه بره؟ 641 01:05:10,067 --> 01:05:14,275 ‫- آره. فقط دست به کار بشین ‫- بوداشکا چی؟ 642 01:05:27,817 --> 01:05:32,942 ‫مامانم به خدمتکار ما پول اضافی میداد ‫چون فکر میکرد دستمزدش زیادی کم بود 643 01:05:33,108 --> 01:05:36,150 ‫ولی بستگی داره بوداشکا چقدر اینجا کار کنه 644 01:05:36,317 --> 01:05:40,483 ‫به گمونم میزان عادی باشه. ‫37 ساعت. درسته، مارکوس؟ 645 01:05:40,650 --> 01:05:45,525 ‫- 30 ساعت در هفته واسه خدمتکارها حداکثر زمان کاریه ‫- 37 ساعت خیلی هم برام خوبه 646 01:05:45,692 --> 01:05:49,525 ‫تو آخرین جایی که کار کردی ‫چقدر کار میکردی؟ 647 01:05:49,692 --> 01:05:52,817 ‫- فرق داره. هر روز 10 تا 12 ساعت ‫- آدما خیلی عوضی‌ان 648 01:05:54,192 --> 01:05:57,525 ‫- و چقدر بهت پول دادن؟ ‫- خب... 649 01:05:57,692 --> 01:06:01,983 ‫هر ماه حدود 12 هزار یورو در آوردم 650 01:06:02,150 --> 01:06:05,650 ‫ولی من فقط 250 تاش رو نگه میداشتم 651 01:06:05,817 --> 01:06:10,775 ‫بیا بگیم هفته‌ای 30 ساعت باشه، ‫اگه بیشتر شد، بیشتر بهت پول میدیم 652 01:06:10,942 --> 01:06:14,150 ‫- نمیمونی، بابا؟ ‫- ولش کن بره، ماتیلدا 653 01:06:14,317 --> 01:06:18,025 ‫مهمه که اجازه کنار کشیدن ‫رو داشته باشه 654 01:06:19,942 --> 01:06:23,192 ‫- تو شطرنج بازی میکنی، ماتیلدا؟ ‫- نه 655 01:06:24,025 --> 01:06:27,025 ‫نه 656 01:06:27,192 --> 01:06:32,108 ‫ولی میتونیم ستاره آفریقا بازی بکنیم. ‫این بازی رو زیاد کردیم 657 01:06:32,275 --> 01:06:35,692 ‫من یه همکار داشتم که اسمش ستاره آفریقا بود 658 01:06:38,317 --> 01:06:42,400 ‫تو شب سال نو یه مشتری عادی ‫اونو خفه کرد 659 01:07:13,775 --> 01:07:16,233 ‫- لنارت؟ ‫- بله؟ 660 01:07:17,358 --> 01:07:22,108 ‫میخوای قبل از خواب کونم رو بکنی؟ ‫تا خوب بخوابی؟ 661 01:07:24,275 --> 01:07:26,192 ‫نه 662 01:07:26,358 --> 01:07:28,483 ‫نه، ممنون 663 01:07:28,650 --> 01:07:33,900 ‫فردا روز درازی در پیش داریم. ‫ممنون ولی نمیخوام 664 01:07:34,067 --> 01:07:37,733 ‫باشه. شب بخیر 665 01:07:37,900 --> 01:07:40,150 ‫شب بخیر 666 01:07:45,525 --> 01:07:50,150 ‫لنارت؟ ‫ممنون که نجاتم دادی 667 01:07:50,317 --> 01:07:52,733 ‫و ممنون که کونم رو نکردی 668 01:07:54,692 --> 01:07:58,900 ‫حرفشم نزن. ‫خوب بخوابی، رفیق 669 01:08:12,233 --> 01:08:14,483 ‫- شب بخیر، امن‌تالر ‫- شب بخیر، اوتو 670 01:08:44,442 --> 01:08:46,650 ‫سلام. بابام کجاست؟ 671 01:08:46,817 --> 01:08:49,442 ‫- رفته واسه درمان صبحگاهی ‫- تو انبار؟ 672 01:08:49,608 --> 01:08:56,025 ‫- آره ‫- خیلی‌خب. بهش بگو سلام رسوندم و روز خوبی داشته باشه 673 01:08:56,192 --> 01:08:58,900 ‫یه دکمه لباست کنده شده 674 01:09:00,608 --> 01:09:03,150 ‫امشب میدوزمش 675 01:09:05,192 --> 01:09:06,900 ‫صبر کن 676 01:09:16,067 --> 01:09:20,442 ‫اینم از این. ‫تو خیلی خیلی خوشگلی 677 01:09:21,900 --> 01:09:28,525 ‫- ناهارت رو یادت نره. روز خوبی تو مدرسه داشته باشی ‫- مرسی. ممنون، خدافظ 678 01:09:28,692 --> 01:09:34,067 ‫کرت "تاندم" اولسن. محکوم به اعدام. ‫کنت "توربوت" جنسن. محکوم به اعدام 679 01:09:34,233 --> 01:09:35,983 ‫نواه "مانکی" فراندنسن. ‫محکوم به اعدام 680 01:09:36,150 --> 01:09:40,525 ‫آسون‌تر نیست که اسم کسایی رو بیاری ‫که محکوم به اعدام نیستن؟ 681 01:09:42,692 --> 01:09:45,525 ‫آنکر تریر، تیم "تراشر" پیترسن ‫و ویتوس "پورکی" کلاوزن آزادن 682 01:09:45,692 --> 01:09:48,900 ‫- همه‌شون بچه کوچیک دارن ‫- زیادی خشن رفتار نمیکنیم؟ 683 01:09:49,067 --> 01:09:52,317 ‫- این 22 تا قتله ‫- اونا سعی کردن ما رو بکشن 684 01:09:52,483 --> 01:09:56,192 ‫میدونن ما کی هستیم و تا اول ما اونا رو نکشیم ‫دست بردار نیستن 685 01:09:56,358 --> 01:10:01,400 ‫- پس الان همونطور که موافقت کردیم، عمل میکنیم ‫- 686 01:10:01,567 --> 01:10:05,233 ‫به محض اینکه بفهمن بهشون حمله شده، ‫دسترسی به کرت سخت‌تر میشه 687 01:10:05,400 --> 01:10:09,608 ‫همین الانشم سخته. اون هیچوقت تنها نیست، ‫همیشه ده نفر پیشش هستن 688 01:10:09,775 --> 01:10:13,317 ‫چطوره یکی‌شون رو بکشیم ‫و عین یه حادثه جلوه‌اش کنیم؟ 689 01:10:13,483 --> 01:10:16,192 ‫و بعد بقیه‌شون رو تو خاکسپاری ‫سر به نیست کنیم؟ 690 01:10:16,358 --> 01:10:19,483 ‫تو خاکسپاری پر از زن و بچه‌ست. ‫نمیتونیم اینکارو بکنیم 691 01:10:19,650 --> 01:10:22,483 ‫- کلاب‌شون چی؟ ‫- لنارت؟ 692 01:10:22,650 --> 01:10:24,483 ‫برو کنار! 693 01:10:24,650 --> 01:10:28,483 ‫با اینکه وضوح تصویر این مانیتورها خیلی بَدن... 694 01:10:28,650 --> 01:10:32,233 ‫میشه دید که چطور کلاب توسط... 695 01:10:32,400 --> 01:10:36,192 ‫پلیس و سازمان اطلاعات دانمارک تحت نظره. ‫غیرممکنه 696 01:10:36,358 --> 01:10:41,317 ‫ولی میدونم 24 ساعته کجان ‫و دارم گوشی‌ها و ایمیل‌هاشون رو ردیابی میکنم 697 01:10:41,483 --> 01:10:45,692 ‫واسه حمله به کرت، ‫صبر میکنیم تا فرصتی بشه که... 698 01:10:45,858 --> 01:10:50,317 ‫- حداکثر 5 تا 6 نفر کنارش باشن ‫- اگه بزرگتر از این بود، ما میتونیم کمک کنیم 699 01:10:50,483 --> 01:10:55,942 ‫مخصوصاً بعد از آموزش سلاح فشرده‌ای ‫که قولش بهمون داده شده 700 01:10:56,108 --> 01:10:58,900 ‫ام10 یه مدل قدیمیه 701 01:10:59,067 --> 01:11:02,650 ‫تشکیل شده از گیرنده پایینی، ‫بافر و فنر 702 01:11:02,817 --> 01:11:08,525 ‫گیرنده بالایی و لوله، ‫نشونه‌گیر، محمول بولت، پین شلیک 703 01:11:08,692 --> 01:11:15,608 ‫دسته مسلح و خشاب. ‫با گذاشتن بافر توی فنر شروع میکنیم 704 01:11:15,775 --> 01:11:19,067 ‫- نمیتونم بذارمش داخل ‫- واسه تو اینقدر آسون نیست 705 01:11:19,232 --> 01:11:24,192 ‫- فنر رو بذار تو گیرنده پایینی ‫- تموم شد 706 01:11:25,150 --> 01:11:27,649 ‫کجا اعزام شده بودی؟ 707 01:11:27,817 --> 01:11:31,857 ‫جایی اعزام نشدم. ‫منو ببین آخه 708 01:11:32,025 --> 01:11:35,233 ‫- چطوری اینقدر سریع سرهمش کردی؟ ‫- خب، چند قطعه بیشتر نیست 709 01:11:35,400 --> 01:11:38,692 ‫- یه جورایی ساده بود ‫- دیوونگیه 710 01:11:39,692 --> 01:11:42,191 ‫میتونی دوباره انجامش بدی؟ 711 01:11:50,482 --> 01:11:55,691 ‫- من فقط از سرهم کردن چیزا خوشم میاد ‫- تموم شد. نفر دوم 712 01:12:00,400 --> 01:12:04,982 ‫اصلا نمیفهمم. دقیقا کِی نیاز ‫به سرهم کردن اسلحه پیدا میکنیم؟ 713 01:12:05,149 --> 01:12:10,357 ‫ممکنه جون‌مون بهش بستگی پیدا کنه. ‫ولی واقعا خوبه. اسمش چیه؟ 714 01:12:10,525 --> 01:12:13,316 ‫اسمش کون لقت هستش، امن‌تالر 715 01:12:13,482 --> 01:12:17,566 ‫اگه میخوام چیز میز سرهم کنم، ‫میرفتم تو شرکت ایکه‌آ کار کنم 716 01:12:31,733 --> 01:12:36,817 ‫منبع پلیسم میگه گوشی کونیِ اوکراینی‌ها ‫تو خروجی 51 پیدا شده ‫[واژه توهین‌آمیزه به همجنسگرا] 717 01:12:36,983 --> 01:12:40,900 ‫ما باید انرژی‌مون رو اطراف خروجی 51 متمرکز کنیم 718 01:12:41,067 --> 01:12:46,816 ‫- تمرکز؟ ‫- اوکراینی‌ها رو پیدا کنیم، اونا رو هم پیدا میکنیم 719 01:12:46,983 --> 01:12:50,857 ‫اولف امن‌تالر دوتا رفیق داره 720 01:12:52,817 --> 01:12:55,983 ‫همه‌شون دو هفته پیش اخراج شدن 721 01:12:56,150 --> 01:13:01,858 ‫لنارت گرنر نیلسن ‫و این یارو، اوتو هافمن 722 01:13:02,025 --> 01:13:05,317 ‫اوتو هافمن یه دست ناقص داره 723 01:13:07,483 --> 01:13:10,233 ‫به نظرت پیدا کردن اونا راحت‌تر نیست 724 01:13:10,400 --> 01:13:14,775 ‫تا اینکه در خروجی 51 بشینیم و منتظر باشیم ‫تا یه کونیه اوکراینی رد بشه، ها کنِث؟ 725 01:13:14,942 --> 01:13:15,858 ‫حتما 726 01:13:17,483 --> 01:13:20,942 ‫- پس اون دست ناقص رو برام پیدا کنین ‫- باشه، باشه 727 01:13:21,108 --> 01:13:23,942 ‫اینو ببینین 728 01:13:24,108 --> 01:13:28,900 ‫این دقیقا عین پیتزاست ولی نیست. ‫زیادیه؟ 729 01:13:29,067 --> 01:13:32,108 ‫- هنوزم زیاده ‫- فقط فکر کردم... 730 01:13:32,275 --> 01:13:35,983 ‫- ملکه قوی‌ترینه، مگه نه؟ ‫- از نظر عددی آره 731 01:13:36,150 --> 01:13:40,567 ‫ولی از نظر استراتژیک، سربازه. ‫ولی بازی به بازی فرق میکنه 732 01:13:40,733 --> 01:13:43,858 ‫تمام مهره‌ها میتونن ثابت کنن که ‫قوی‌ترین هستن 733 01:13:44,025 --> 01:13:48,567 ‫شطرنج تنها بازی تو دنیاست ‫که به شانس و بخت نیست 734 01:13:48,733 --> 01:13:54,275 ‫نه تاسی تو کاره نه جوکری، چیزه مخفی‌ای نداره. ‫همه‌چی روبروی ماست 735 01:13:54,442 --> 01:13:57,983 ‫و فقط حرکات توئه که نتیجه ‫رو به ارمغان میاره 736 01:13:58,150 --> 01:14:00,192 ‫یه خورده خوراکی براتون آوردم 737 01:14:00,358 --> 01:14:05,150 ‫- یه عکس از ما میگیری؟ ‫- حتما. برو بشین روی مبل 738 01:14:05,317 --> 01:14:07,650 ‫- میشه فیلم بگیرم؟ ‫- اینطوری؟ 739 01:14:07,817 --> 01:14:13,400 ‫- داریم ضبط میکنیم ‫- بذار اینو بذارم... 740 01:14:13,567 --> 01:14:19,025 ‫به نظر میاد نولر و یه گروه هفت نفره ‫قراره امشب تو رستوران آنتورینی باهم دیدار کنن 741 01:14:21,317 --> 01:14:24,025 ‫تو منطقه بندرگاهه 742 01:14:25,275 --> 01:14:30,233 ‫توربوت تایید کرده که کرت ساعت 7 میره اونجا. ‫مهمون نولر هستن 743 01:14:30,400 --> 01:14:32,317 ‫12 نفرن 744 01:14:32,483 --> 01:14:36,525 ‫میتونی از پس اینقدر بربیای؟ ‫وگرنه، من میتونم باهات بیام 745 01:14:36,692 --> 01:14:40,275 ‫لنارت و اوتو هم تو جنگل ‫کلی تیر زدن 746 01:14:42,483 --> 01:14:47,150 ‫میتونیم موقعی که از رستوران میرن گیرشون بندازیم. ‫اینجا و اینجا تو یه آتش متقابل قرارشون میدیم 747 01:14:49,650 --> 01:14:53,067 ‫فرصت بهتری نصیب‌مون نمیشه، مارکوس 748 01:14:56,650 --> 01:14:58,775 ‫تو با من میای 749 01:15:03,942 --> 01:15:06,733 ‫نوترون کمی از پروتون سنگین‌تره 750 01:15:06,900 --> 01:15:13,150 ‫اگه برعکس بود، الان اتم‌‍‌ها وجود نداشتن. ‫و بدون اتم‌ها، نه زندگی‌ای بود، نه چیزی 751 01:15:13,317 --> 01:15:15,525 ‫- بریم، لنارت ‫- خیلی‌خب... کجا میریم؟ 752 01:15:15,692 --> 01:15:18,983 ‫- تو ماشین توضیح میدم ‫- نمیشه صبر کرد؟ ماتلیدا کیک پخته 753 01:15:19,150 --> 01:15:23,858 ‫- امن‌تالر، همین الان ‫- همگی درمان شبانه دارین. بیاین. اینو به تیم مدیونین 754 01:15:24,025 --> 01:15:27,650 ‫- چی داری میگی؟ ‫- بابا، نباید اینطوری بگیریش 755 01:15:27,817 --> 01:15:30,567 ‫- چرا همیشه باید... ‫- خفه شو، ماتیلدا 756 01:15:30,733 --> 01:15:33,483 ‫دخالت نکن. بریم! 757 01:15:38,358 --> 01:15:42,108 ‫مارکوس، نباید اینطوری با دخترت حرف بزنی. ‫این چیه؟ 758 01:15:42,275 --> 01:15:47,650 ‫- اسلحه؟ میخوای چیکار کنی؟ ‫- مارکوس تو ماشین توضیح میده 759 01:15:47,817 --> 01:15:50,942 ‫واسه چی اسلحه لازم داریم؟ ‫الان واسه تیراندازی زیادی تاریک نیست؟ 760 01:15:51,108 --> 01:15:54,317 ‫- به چیزی شلیک نمیکنیم ‫- قراره یه آتش متقابل انجام بدیم. ساکت باش 761 01:15:54,483 --> 01:16:00,150 ‫این دیوونگیه. با کشتن آدمای بیشتر ‫یا گلوله میخوری یا میوفتی زندان 762 01:16:00,317 --> 01:16:03,400 ‫- مگه ماتیلدا برات اهمیت نداره؟ ‫- خفه‌خون بگیر 763 01:16:03,567 --> 01:16:06,983 ‫- اوتو، من بودم این بحث رو وسط نمیکشیدم ‫- اینکار زنت رو برنمیگردونه 764 01:16:07,150 --> 01:16:09,192 ‫ماشین رو نگه میدارم ‫و میزنم دماغت رو میشکونم 765 01:16:09,358 --> 01:16:13,275 ‫بیا به عنوان یه تیم اینکارو انجام بدیم بره. ‫تا بتونیم بریم خونه و کیک موزی بخوریم 766 01:16:13,442 --> 01:16:16,692 ‫فقط دارم میگم اون مُرده 767 01:16:41,650 --> 01:16:45,358 ‫- الان واسه آتش متقابل نفر کم نداریم؟ ‫- مشکل اون چیه؟ 768 01:16:45,525 --> 01:16:51,108 ‫کلی مشکل داره. ولی درحال حاضر مشکلش اینه که ‫بی‌هوش تو یه مسیر دوچرخه سواری افتاده 769 01:16:53,650 --> 01:16:56,608 ‫دختر اونم تو یه تصادف مُرد 770 01:16:56,775 --> 01:17:02,442 ‫پس وقتی مسئله روابط بین پدر و دختر باشه ‫ممکنه یکم احساساتی رفتار کنه 771 01:17:02,608 --> 01:17:07,442 ‫احساس بد بهت دست نده، واسه سال‌ها پیشه. ‫با ماشین یه‌راست رفت توی درخت 772 01:17:07,608 --> 01:17:12,192 ‫اینطوری دستش ناقص شد. ‫12ام ژانویه سال 2002 بود 773 01:17:12,358 --> 01:17:16,275 ‫میزان الکل خونش 0.092 بود ‫و گواهی‌نامه‌اش رو معلق کردن 774 01:17:16,442 --> 01:17:19,817 ‫هفت هزار و دویست دلار جریمه شد 775 01:17:19,983 --> 01:17:24,525 ‫- تو پرونده رفیق‌هات رو هم هک میکنی؟ ‫- نه، نه 776 01:17:24,692 --> 01:17:27,608 ‫اوتو بهمون گفت 777 01:17:27,775 --> 01:17:30,900 ‫درکل یه چندباری بهش اشاره کرد 778 01:17:31,067 --> 01:17:35,067 ‫و بعد خودمون جزئیاتش رو خوندیم 779 01:17:36,567 --> 01:17:39,525 ‫تو خونه‌اش یه عکس از زن و دخترش داره 780 01:17:39,692 --> 01:17:44,358 ‫وقتی اینطوری زندگی خصوصیت رو به نمایش میذاری ‫یعنی خودت میخوای دیگه 781 01:18:06,483 --> 01:18:08,692 ‫آماده بشین 782 01:18:12,692 --> 01:18:17,483 ‫- نه لنارت، تو همینجا میمونی ‫- لنارت نمیاد؟ 783 01:18:21,817 --> 01:18:26,275 ‫اون دخترهای موتورباز دیگه کیَن؟ 784 01:18:26,442 --> 01:18:30,567 ‫باورم نمیشه! ‫فکر کردم گفتی تنهان 785 01:18:30,733 --> 01:18:34,400 ‫همینو نوشته بودن. ‫حتما یکی دختر با خودش آورده 786 01:18:34,567 --> 01:18:37,067 ‫بیا برگردیم سراغ کیک موزی 787 01:18:37,233 --> 01:18:39,692 ‫صبر کن 788 01:18:56,983 --> 01:19:01,317 ‫- تو اینجا بمون ‫- اون کجا میره؟ 789 01:19:30,233 --> 01:19:35,317 ‫چه غلطی داری میکنی، مَرد؟ ‫لعنت، مَرد! 790 01:20:03,442 --> 01:20:05,942 ‫متاسفم 791 01:20:09,275 --> 01:20:14,942 ‫متاسفم. نمیتونستم. ‫تو اینکارها خوب نیستم 792 01:20:15,108 --> 01:20:19,442 ‫- تو توی اینکار خوب ماهری. من نیستم ‫- اشکال نداره 793 01:20:19,608 --> 01:20:22,025 ‫نه، نیست 794 01:20:22,192 --> 01:20:25,400 ‫اونا الان مُردن. ‫اون مُرده 795 01:20:27,233 --> 01:20:31,608 ‫کشتن یه انسان راحت نیست. ‫مخصوصا اولین بار 796 01:20:31,775 --> 01:20:34,525 ‫نه، نه، نه. نمیتونم... 797 01:20:34,692 --> 01:20:39,608 ‫نمیخوام دیگه جزئی از این باشم. ‫دیگه اصلا 798 01:20:39,775 --> 01:20:45,567 ‫مجبورم نمیشی. ‫ولی سعی کن رو این تمرکز کنی که چرا داریم اینکارو میکنیم 799 01:20:45,733 --> 01:20:52,192 ‫دقیقا چرا داریم اینکارو میکنیم؟ ‫اگه اون یارویی که اونجا درازکِش بود هیچ تقصیری... 800 01:20:52,358 --> 01:20:57,358 ‫خفه شو! اونم دست داشته! ‫همه‌شون دست داشتن 801 01:21:00,525 --> 01:21:03,692 ‫به کاری که کردن فکر کن 802 01:21:03,858 --> 01:21:08,358 ‫به تمام زندگی‌هایی که نابود کردن ‫فکر کن 803 01:21:08,525 --> 01:21:10,858 ‫اوه، خدای مهربون 804 01:21:13,775 --> 01:21:17,608 ‫من باید... امن‌تالر؟ ‫رادیو رو روشن کنم؟ 805 01:21:17,775 --> 01:21:22,025 ‫دوست داری؟ ‫یکم رادیو گوش بدی؟ 806 01:21:23,317 --> 01:21:25,858 ‫بیا 807 01:22:30,775 --> 01:22:34,733 ‫- بابا ‫الان نه، عزیزم. داریم کار میکنیم 808 01:22:34,900 --> 01:22:39,400 ‫باشه. بخاطر این اومدم چون به اون یارو اوتو ‫که دست ناقص داره اشاره کرده بودی 809 01:22:43,233 --> 01:22:45,900 ‫ - اینطوری؟ ‫ - آره 810 01:22:49,108 --> 01:22:53,233 ‫- سیروس زِن کیه؟ ‫- فقط یه کونیه که دنبالش کردم 811 01:22:53,400 --> 01:22:57,275 ‫نمیشناسمش. ‫دستور پخت‌های خوبی پست میکنه 812 01:23:02,983 --> 01:23:06,067 ‫- صبح بخیر ‫- صبح بخیر، عزیزم 813 01:23:07,442 --> 01:23:09,608 ‫صبح بخیر 814 01:23:12,150 --> 01:23:14,817 ‫چه اتفاقی برات افتاده، اوتو؟ 815 01:23:23,817 --> 01:23:28,567 ‫تو اینکارو کردی؟ ‫تو مریضی 816 01:23:28,733 --> 01:23:32,858 ‫تو باید جای مامان میمُردی! 817 01:23:39,775 --> 01:23:47,108 ‫سلام. فقط اومدم بگم ‫بابات اینکارو نکرد. خوردم زمین 818 01:23:47,275 --> 01:23:51,608 ‫دروغ نگو. ‫اصلا دروغ گفتن بلد نیستی 819 01:23:51,775 --> 01:23:55,525 ‫- همه‌تون همینطوری‌این ‫- از دستت بابات عصبانی نشو 820 01:23:55,692 --> 01:23:59,233 ‫شاید همیشه کار درست رو نکنه، ‫ولی داره سعیش رو میکنه 821 01:23:59,400 --> 01:24:02,650 ‫پس اصلا سعی کردن بلد نیست 822 01:24:02,817 --> 01:24:07,442 ‫منصفانه‌ست. ‫ولی حالش خوب نیست 823 01:24:07,608 --> 01:24:10,192 ‫نه، میدونم 824 01:24:16,192 --> 01:24:20,567 ‫اینا تمام حوادثیه که تصادف ختم میشه؟ 825 01:24:24,067 --> 01:24:27,983 ‫و با دزدیده شدن دوچرخه‌ات شروع شد؟ 826 01:24:28,150 --> 01:24:33,858 ‫آره، چون اگه دوچرخه‌ام دزدیده نمیشد، ‫اصلا این اتفاق رخ نمیداد 827 01:24:34,025 --> 01:24:37,275 ‫مامانم مجبور نمیشد منو برسونه، ‫و در اون صورت اهمیتی هم نداشت... 828 01:24:37,442 --> 01:24:40,608 ‫که ماشین روشن نشه، ‫و با قطار نمیرفتیم 829 01:24:40,775 --> 01:24:43,150 ‫تاثیر تماس بابات تو این جریانات چیه؟ 830 01:24:43,317 --> 01:24:45,317 ‫اون گفت که نمیاد خونه 831 01:24:45,483 --> 01:24:49,317 ‫مامانم اونقدر ناامید شد که ‫گفت یه روز نرم مدرسه... 832 01:24:49,483 --> 01:24:51,983 ‫و اینکه بریم تو شهر 833 01:24:52,150 --> 01:24:57,358 ‫میدونی که هر کدوم از این حوادث ‫سِیر وقایع جدای خودش رو داره؟ 834 01:24:57,525 --> 01:24:59,525 ‫منظورت چیه؟ 835 01:24:59,692 --> 01:25:04,817 ‫به عنوان مثال، من اخراج شدم. ‫واسه همین زودتر از همیشه با قطار رفتم 836 01:25:04,983 --> 01:25:09,650 ‫ولی باید برگردی به اونجایی که ‫من یاد گرفتم صندلیم رو به یه زن پیشنهاد بدم 837 01:25:09,817 --> 01:25:14,483 ‫مَردی که اینو بهم یاد داده رو پیدا کنی. ‫و اون سِیر وقایع خودش رو داره 838 01:25:14,650 --> 01:25:20,817 ‫نخِ تمام حواث تو با وقایع دیگه و... 839 01:25:20,983 --> 01:25:23,650 ‫و زندگی بقیه آدما درحال مداخله‌ان، بی‌نهایت نیست، ‫ولی تو یه معادله خیلی بزرگ جریان داره 840 01:25:23,817 --> 01:25:27,608 ‫حتی قدرتمندترین کامپیوترهای دنیا هم ‫درحال حاضر توانایی... 841 01:25:27,775 --> 01:25:32,067 ‫پردازش تمام داده‌های تو رو ندارن، ‫و با اینکه تو دختر باهوشی هستی 842 01:25:32,233 --> 01:25:37,192 ‫مغز انسانیت هرگز نمیتونه ‫جزئی از اون مقدار داده رو پردازش کنه 843 01:25:37,358 --> 01:25:41,108 ‫و بنابراین هرگز نمیتونه ‫به نتیجه مفیدی برسه 844 01:25:41,275 --> 01:25:44,442 ‫هرگز با عقل جور در نمیاد 845 01:25:47,650 --> 01:25:50,525 ‫پس... 846 01:25:50,692 --> 01:25:53,275 ‫وقت تلف کردنه 847 01:26:00,733 --> 01:26:03,233 ‫میدونم 848 01:26:07,775 --> 01:26:13,150 ‫همه‌ اینا رو یه میلیون‌بار مرور کردم ‫تا به یه دلیلی برسم 849 01:26:13,317 --> 01:26:17,983 ‫- ولی دلیلی در کار نیست ‫- آره، همینه 850 01:26:18,150 --> 01:26:21,150 ‫هزاران دلیل داره 851 01:26:21,317 --> 01:26:24,900 ‫ولی کمکی بهت نمیکنن 852 01:26:31,483 --> 01:26:35,733 ‫بعضی وقت‌ها خواب مَردی رو میبینم ‫که دوچرخه‌ام رو دزدید 853 01:26:35,900 --> 01:26:40,442 ‫میبینمش که داره با دوچرخه‌ام میره، ‫و بعد منم میوفتم دنبالش... 854 01:26:40,608 --> 01:26:43,650 ‫و میگیرمش 855 01:26:46,567 --> 01:26:51,233 ‫ولی همینطورم میفهمم که تقصیر اون نیست. ‫تقصیر هیچکس نیست 856 01:26:52,817 --> 01:26:58,442 ‫فقط راحت‌تره که یکی باشه... 857 01:26:58,608 --> 01:27:01,442 ‫که از دستش ازش عصبانی باشی 858 01:27:07,275 --> 01:27:08,775 ‫بله 859 01:27:11,317 --> 01:27:15,817 ‫مادرم هفت‌تا بچه داشت، ‫ولی کم سن‌و‌سال‌ها گرسنگی میکشیدن 860 01:27:15,983 --> 01:27:20,733 ‫و مثل چوب کبریت لاغر بودن. ‫وقتی زمستون میرسید، بدجور سرما میکشیدیم 861 01:27:20,900 --> 01:27:27,025 ‫پس مامانم یه بچه رو فروخت. ‫بعد پله اومد و منو به آلمان برد 862 01:27:28,483 --> 01:27:31,567 ‫منو اجاره میداد... 863 01:27:33,692 --> 01:27:37,067 ‫من مثل یه دوچرخه شهری میمونم 864 01:27:37,233 --> 01:27:39,733 ‫که هرکسی میتونه بیاد و سوارم بشه 865 01:27:42,650 --> 01:27:48,192 ‫ولی بعد واسه تعطیلات رفتیم خونه ‫و تو رو دیدم 866 01:27:48,358 --> 01:27:53,525 ‫درست سه روز قبل از اینکه اونو بکُشی ‫و منو نجات بدی، اومده بودیم خونه 867 01:27:53,692 --> 01:27:58,317 ‫ممکن نیست اینطوری باشه. ‫پله هفته قبلش تو قطار بود 868 01:27:59,275 --> 01:28:03,817 ‫نه، قطار نبود. ‫با هواپیما اومدیم خونه 869 01:28:03,983 --> 01:28:08,108 ‫ولی نه سه روز قبلش؟ ‫حتما از قبل‌ترش از آلمان اومدی خونه 870 01:28:08,275 --> 01:28:11,358 ‫نه... ما دوشنبه فرود اومدیم 871 01:28:11,525 --> 01:28:14,608 ‫و تو پنج شنبه کُشتیش 872 01:28:14,775 --> 01:28:18,525 ‫فقط باید برم یه چیزی رو چک کنم 873 01:28:18,692 --> 01:28:21,192 ‫حرف اشتباهی زدم؟ 874 01:28:33,358 --> 01:28:34,942 ‫اوه، نه 875 01:28:38,442 --> 01:28:43,525 ‫نه، نه، نه، نه، نه! 876 01:28:51,692 --> 01:28:54,233 ‫ سلام علیکم 877 01:28:54,400 --> 01:28:57,275 ‫بچه‌های نازنینم 878 01:28:59,525 --> 01:29:04,608 ‫کشور زیباست و سرسبزه ‫و مثل یه نون صافه 879 01:29:04,775 --> 01:29:08,442 ‫ولی بزرگترین ناامیدی غذا بود 880 01:29:08,608 --> 01:29:12,525 ‫- باباتون بدترین ساندویچ دنیا رو خورد ‫- بدتر از ساندویچ‌های مامان‌بزرگ؟ 881 01:29:12,692 --> 01:29:17,983 ‫ماهی تن قدیمی و خیس بود، ‫نون عین ریگِ صحرا خشک بود 882 01:29:18,150 --> 01:29:22,775 ‫و آبمیوه‌ای بهم دادن ‫که مزه مدفوع شتر میداد 883 01:29:22,942 --> 01:29:27,233 ‫مجبور شدم همه‌شون رو بندازم تو آشغالی ‫و به رستوارن مک‌دونالد برم 884 01:29:28,900 --> 01:29:31,192 ‫فقط 3.28 درصدش فرق داشت 885 01:29:31,358 --> 01:29:35,983 ‫بعیده که یکی اونقدر شبیه ‫برادر کرت نلسن باشه 886 01:29:36,150 --> 01:29:40,108 ‫بهتون گفتم. ‫آستانه بیومتریک برآورده نشده بود 887 01:29:40,275 --> 01:29:43,108 ‫تو فقط میخواستی حقیقت داشته باشه 888 01:29:43,275 --> 01:29:46,692 ‫نه، اینطور نیست. اون یه مهندس برق کاربلد بود ‫که تخصصش اجزای قطار بود 889 01:29:46,858 --> 01:29:50,233 ‫- از نظر آماری، تقریباً غیرممکنه ‫- ولی فقط تصادفی بوده 890 01:29:50,400 --> 01:29:54,317 ‫تو بوجودش آوردی، اوتو 891 01:29:54,483 --> 01:29:58,150 ‫تو گفتی از تو قطار چهره‌اش رو میشناسی 892 01:29:58,317 --> 01:30:01,483 ‫اینطوری فکر میکردم 893 01:30:01,650 --> 01:30:05,233 ‫حتما خیلی فکرم دردگیر... 894 01:30:05,400 --> 01:30:08,942 ‫پس فقط یه حادثه بوده 895 01:30:09,108 --> 01:30:14,400 ‫- متاسفم، مارکوس ‫- پس کی بود؟ 896 01:30:14,567 --> 01:30:16,317 ‫چی؟ 897 01:30:17,733 --> 01:30:21,400 ‫اگه اون نبوده، پس کیه؟ 898 01:30:22,900 --> 01:30:25,317 ‫پس کیه؟ 899 01:30:26,858 --> 01:30:30,400 ‫تو بهم گفتی یه حادثه نبوده 900 01:30:34,775 --> 01:30:37,983 ‫ولی خودشه 901 01:30:41,567 --> 01:30:45,525 ‫خودشه. خودشه 902 01:30:46,525 --> 01:30:49,150 ‫- مارکوس... مارکوس... ‫- این... 903 01:31:58,525 --> 01:32:00,108 ‫مارکوس 904 01:32:00,275 --> 01:32:04,275 ‫مارکوس، مارکوس. ‫مارکوس 905 01:32:04,442 --> 01:32:09,567 ‫- خوب و آروم نفس بکش ‫- قضیه چیه؟ قضیه چیه؟ 906 01:32:10,483 --> 01:32:14,275 ‫- خوب و آروم. همینه ‫- من میترسم 907 01:32:17,650 --> 01:32:21,067 ‫- چی؟ ‫- من میترسم 908 01:32:21,233 --> 01:32:24,775 ‫درک میکنم 909 01:32:24,942 --> 01:32:27,400 ‫خیلی خوبم درک میکنم 910 01:32:28,692 --> 01:32:32,108 ‫تو چشم‌‎هام نگاه کن 911 01:32:33,650 --> 01:32:37,067 ‫اوه مُرده. ‫اون دیگه نیست 912 01:32:38,900 --> 01:32:43,067 ‫آره، مُرده. ‫حالا نفس بکش 913 01:32:43,233 --> 01:32:48,067 ‫بیا اینجا، بیا اینجا. ‫همینطوری 914 01:32:48,233 --> 01:32:51,817 ‫‌ 915 01:33:25,942 --> 01:33:31,608 ‫یه افسانه قدیمی اوکراینی ‫درمورد چیزهای اتفاقی هست 916 01:33:33,192 --> 01:33:38,525 ‫درمورد لیوبابا واسیلکوونا ‫از شهر ویتبسک هستش 917 01:33:38,692 --> 01:33:41,192 ‫یه شاهدخت زیبا 918 01:33:41,358 --> 01:33:47,942 ‫که صبح اولین ماه کامل بهار ‫میرفت خرس شکار کنه 919 01:33:48,108 --> 01:33:53,025 ‫یه خرس گنده بهش حمله میکنه ‫و انگشتش رو با گاز گرفتن قطع میکنه 920 01:33:53,192 --> 01:33:57,650 ‫انگشتی که حلقه الماس عزیزش توش بوده 921 01:33:57,817 --> 01:34:03,317 ‫ولی دقیقا ده سال بعد 922 01:34:03,483 --> 01:34:07,192 ‫صبحِ اولین ماه کامل بهار... 923 01:34:07,358 --> 01:34:11,900 ‫تو همون جنگل انبوه، ‫تو همون نقطه 924 01:34:12,067 --> 01:34:14,025 ‫دوباره میره شکار 925 01:34:14,192 --> 01:34:17,733 ‫و حالا به یه خرس گنده‌ی پیر شلیک میکنه 926 01:34:17,900 --> 01:34:21,067 ‫و وقتی شکم خرس رو باز میکنن 927 01:34:21,233 --> 01:34:24,317 ‫حلقه‌ای توش نبود 928 01:34:25,983 --> 01:34:28,067 ‫هیچی نبود 929 01:34:38,650 --> 01:34:40,567 ‫خیلی‎خب 930 01:34:47,358 --> 01:34:52,983 ‫خب، حالا خیلی هیجان‌انگیز میشه ‫که ببینیم آب به زودی جوش میاد 931 01:35:01,817 --> 01:35:04,983 ‫چرا اومدی اینجا، اوتو؟ 932 01:35:07,400 --> 01:35:10,400 ‫چون پلیس کمکی نمیکرد 933 01:35:17,483 --> 01:35:21,317 ‫یا فکر کنم واسه این اومدم که ‫جامون رو عوض کردیم 934 01:35:22,733 --> 01:35:26,233 ‫چون من اونی بودم که ‫باید میمُرد 935 01:35:29,358 --> 01:35:34,192 ‫بعد ماتیلدا رو تو بیمارستان دیدم ‫و به نظر خیلی درمونده میومد 936 01:35:37,817 --> 01:35:42,025 ‫لنارت و امن‌تالر، ‫اونا همینطوری باهات اومدن؟ 937 01:35:42,192 --> 01:35:46,025 ‫اونا دوست‌های زیادی ندارن 938 01:35:46,192 --> 01:35:50,692 ‫بعضی وقت‌ها فکر میکنم ‫آدمایی که مشکل دارن کنار هم جمع میشن 939 01:35:50,858 --> 01:35:53,400 ‫مثل آدمای چاق، 940 01:35:53,567 --> 01:35:56,567 ‫که وقتی کنار همدیگه‌ان ‫کمتر چاق به نظر بیان 941 01:35:56,733 --> 01:35:59,275 ‫کنار اومدن باهاش رو راحت‌تر میکنه 942 01:36:01,192 --> 01:36:05,233 ‫تو هم باید یاد بگیری ‫با یه سری چیزا کنار بیای 943 01:36:05,400 --> 01:36:08,942 ‫فکر نکنم چیزهایی داشته باشم ‫که باید یاد بگیرم باهاشون کنار بیام 944 01:36:09,108 --> 01:36:12,817 ‫باید یاد بگیری با مرگ زنت کنار بیای 945 01:36:15,942 --> 01:36:18,358 ‫چرا؟ 946 01:36:18,525 --> 01:36:22,483 ‫تو به کمک درست و حسابی نیاز داری 947 01:36:22,650 --> 01:36:25,733 ‫هیچی کمک نمیکنه 948 01:36:25,900 --> 01:36:30,108 ‫- دیگه هیچی مهم نیست ‫- آره، ولی... 949 01:36:32,233 --> 01:36:36,775 ‫- تو ماتیلدا رو داری ‫- و هیچوقت نباید به دنیاش میاوردیم 950 01:36:38,358 --> 01:36:41,567 ‫قبل از به دنیا اومدن اون، ‫حداقل من هنوز معتقد بودم... 951 01:36:41,733 --> 01:36:46,108 ‫که وقتی بچه‌دار بشیم، ‫همه‎چی جور در میاد 952 01:36:47,900 --> 01:36:51,483 ‫تو نسبت به دخترت مسئولیت داری 953 01:36:55,317 --> 01:36:58,858 ‫حتما. نه اینکه تو خیلی نسبت به ‫دخترت مسئولیت‌پذیر بودی 954 01:37:16,650 --> 01:37:18,567 ‫نه 955 01:37:20,817 --> 01:37:23,483 ‫نبودم 956 01:37:23,650 --> 01:37:26,650 ‫چون من یه احمق بودم 957 01:37:28,358 --> 01:37:31,067 ‫فقط به خودم فکر میکردم 958 01:37:36,358 --> 01:37:40,775 ‫ولی یه روزم نیست که آرزو نکنم... 959 01:37:45,192 --> 01:37:48,442 ‫که کاش فقط یه فرصت دیگه گیرم میومد 960 01:37:50,608 --> 01:37:54,233 ‫تا بتونم شونه‌ موهاش رو پیدا کنم یا... 961 01:37:54,400 --> 01:38:00,025 ‫درمورد اینکه میتونه سگ داشته باشه یا نه ‫باهم حرف بزنیم 962 01:38:00,192 --> 01:38:05,192 ‫یا بخاطر اینکه پاکت شیر رو بیرون ول کرده ‫از دستش عصبانی بشم 963 01:38:22,858 --> 01:38:26,108 ‫من هیچی ندارم که بخاطرش احساس افتخار کنم 964 01:38:27,650 --> 01:38:30,233 ‫ولی تو داری 965 01:38:32,067 --> 01:38:38,150 ‫من به تو و ماتیلدا نگاه میکنم ‫و آروز میکنم کاش جای تو بودم 966 01:38:40,900 --> 01:38:43,567 ‫شاید دیگه چیزی مهم نباشه 967 01:38:43,733 --> 01:38:46,858 ‫ولی وقتی با چیزی ارتباط نداشته باشی ‫مهم واقع نمیشه خب 968 01:38:47,025 --> 01:38:50,858 ‫تو ماتیلدا رو نمیشناسی. ‫واسه همینم درکش نمیکنی 969 01:38:51,025 --> 01:38:57,025 ‫فقط باید قبول کنی که وقت میبره ‫تا جور در بیاد 970 01:38:57,192 --> 01:39:00,108 ‫زمان میبره 971 01:39:00,275 --> 01:39:02,733 ‫ولی تو زمان داری 972 01:39:04,942 --> 01:39:06,900 ‫پس ازش استفاده کن 973 01:39:22,233 --> 01:39:25,650 ‫ببخشید اگه عصبانی شدم ‫و صدام رو بلند کردم 974 01:39:25,817 --> 01:39:27,900 ‫طوری نیست 975 01:39:29,692 --> 01:39:32,942 ‫و منم بخاطر دماغت معذرت میخوام 976 01:39:58,067 --> 01:40:00,525 ‫- سلام ‫- سیروس 977 01:40:01,817 --> 01:40:04,650 ‫- خودتی؟ ‫- بله 978 01:40:09,275 --> 01:40:11,942 ‫ نه، یعنی "بعداً بهت زنگ میزنم" 979 01:40:12,108 --> 01:40:14,567 ‫- دستت رو بده من ‫- نه! 980 01:40:16,067 --> 01:40:19,067 ‫خوب گوش کن. الان یه‌دونه ‫از انگشت‌هات رو میشکونم 981 01:40:19,233 --> 01:40:23,233 ‫و بعد بهم میگی کجا این ویدئو ‫رو از اوتو هافمن ضبط کردی 982 01:40:23,400 --> 01:40:25,400 ‫- کجا، کِی... ‫- بهت میگم! 983 01:40:25,567 --> 01:40:29,275 ‫بهت میگم. ‫انگشتم رو نشکون 984 01:40:29,442 --> 01:40:34,650 ‫- الان که پریدی وسط حرفم دوتاشون رو میشکونم ‫- لطفا اینکارو نکن. چی میخوای بدونی؟ 985 01:40:34,817 --> 01:40:38,108 ‫حالا سه‌تاشون رو میشکونم، ‫چون یه خبرچینی 986 01:40:38,275 --> 01:40:41,525 ‫و الان چهارتاشون کردی، ‫چون خیلی مینالی 987 01:40:41,692 --> 01:40:44,067 ‫فقط یه انگشته 988 01:41:02,483 --> 01:41:06,108 ‫تقریباً بصورت دقیق منظور رو میرسونه. ‫مقاله خیلی خوبیه، ماتیلدا 989 01:41:06,275 --> 01:41:08,567 ‫شاید بتونی یکم عامیانه‌ترش کنی 990 01:41:24,900 --> 01:41:27,858 ‫بدو تو اتاقت و زیر تختت قایم شو 991 01:41:28,025 --> 01:41:32,858 ‫هرچی که شد، فقط همونجا بمون، باشه؟ ‫غلت بزن! 992 01:41:42,692 --> 01:41:45,233 ‫- کسی تیر خورده؟ ‫- من پام تیر خورده 993 01:41:45,400 --> 01:41:49,692 ‫- شونه... پهلوم ‫- من تیر نخوردم 994 01:41:51,192 --> 01:41:55,400 ‫- منم تیر نخوردم ‫- امن‌تالر، بشین 995 01:41:55,567 --> 01:41:58,233 ‫تونستم گلوله رو جاخالی بدم. ‫راستش خیلی خفن بود 996 01:41:58,400 --> 01:42:01,942 ‫لنارت، کمک نیاز دارم. ‫بیا اینجا 997 01:42:04,108 --> 01:42:08,233 ‫ساکی که اسلحه‌های ام10 توشه پای پله‌ست. ‫تو سریع‌تر از منی، برو 998 01:42:11,525 --> 01:42:14,233 ‫میبینیش؟ 999 01:42:14,400 --> 01:42:18,233 ‫- چرا از هم جداشون کردی؟ ‫- بیخیال اینش شو، پرتشون کن سمتم 1000 01:43:00,775 --> 01:43:02,400 ‫سلام 1001 01:43:45,192 --> 01:43:47,275 ‫پسرک سرباز! 1002 01:43:49,650 --> 01:43:52,067 ‫بیا تو روشنایی 1003 01:43:53,817 --> 01:43:56,442 ‫پسرک سرباز، بیا تو روشنایی! 1004 01:44:03,567 --> 01:44:08,067 ‫بیا تو روشنایی وگرنه کله‌اش ‫رو میترکونم 1005 01:44:13,900 --> 01:44:17,358 ‫زانو بزن و اسلحه رو بنداز دور 1006 01:44:24,650 --> 01:44:27,525 ‫و اسلحه تو شلوارت هم دیگه 1007 01:44:39,900 --> 01:44:41,775 ‫بیاین پیرمَرد خرفت ‫رو بفرستیم اون دنیا 1008 01:45:19,442 --> 01:45:23,692 ‫این واقعا ریدمانه. ‫مگه ما چیکارت کردیم؟ 1009 01:45:30,858 --> 01:45:35,067 ‫نترس، عزیزم 1010 01:45:35,233 --> 01:45:38,233 ‫همه‌چی درست میشه. بیا... 1011 01:45:38,400 --> 01:45:41,400 ‫من زنگ میزنم آمبولانس بیاد 1012 01:45:49,275 --> 01:45:51,525 ‫نترس 1013 01:46:28,483 --> 01:46:30,483 ‫درد داره؟ 1014 01:46:30,650 --> 01:46:32,275 ‫نه 1015 01:46:35,192 --> 01:46:38,108 ‫فقط بدجور سردمه 1016 01:46:40,275 --> 01:46:44,358 ‫دارن میان، بابا. ‫دارن میان 1017 01:46:51,650 --> 01:46:54,900 ‫باید به حرفت گوش میدادم 1018 01:46:57,317 --> 01:47:00,317 ‫فکر کنم کمک نیاز دارم 1019 01:47:05,692 --> 01:47:07,358 ‫متاسفم 1020 01:47:13,650 --> 01:47:15,733 ‫بابا... 1021 01:47:17,650 --> 01:47:22,608 ‫الاناست که برسن. ‫فقط به حرف زدن ادامه بده 1022 01:47:28,233 --> 01:47:31,067 ‫متاسفم. متاسفم 1023 01:47:35,275 --> 01:47:37,358 ‫بابا 1024 01:47:38,608 --> 01:47:40,358 ‫‌ 1025 01:47:42,650 --> 01:47:44,775 ‫بابا... 1026 01:48:02,567 --> 01:48:05,025 ‫این چیه؟ 1027 01:48:06,733 --> 01:48:11,108 ‫- شطرنجه. خیلی ممنون، ماتیلدا ‫- خواهش میکنم 1028 01:48:12,108 --> 01:48:16,567 ‫- واقعا ازش خوشم میاد ‫- نوبت اوتوئه که یه هدیه انتخاب کنه 1029 01:48:16,733 --> 01:48:21,233 ‫بذار ببینم اینجا چی داریم. ‫این یکی. اوه، پسر 1030 01:48:21,400 --> 01:48:25,608 ‫واسه امن‌تالر از طرف مارکوس و ماتیلدا 1031 01:48:33,692 --> 01:48:37,483 ‫- وای... ‫- اون چه کوفتیه؟ 1032 01:48:38,525 --> 01:48:40,983 ‫یه شیپور فرانسویه 1033 01:48:42,150 --> 01:48:45,150 ‫میتونی باهاش جادو بنوازی، امن‌تالر؟ 1034 01:48:50,983 --> 01:48:56,192 ‫فکر نکنم. ‫میخواین چی بزنم؟ 1035 01:48:56,358 --> 01:49:00,442 ‫کی آخه اهمیت میده؟ ‫فقط هر آهنگ قدیمی‌ای که شد 1036 01:49:02,192 --> 01:49:05,108 ‫ولی چی؟ 1037 01:49:05,275 --> 01:49:09,067 ‫فقط همینطوری یه آهنگی بزن 1038 01:49:18,317 --> 01:49:24,067 ‫گوه بخورم شب کریسمس ‫همچین چیزی گوش بدم! 1039 01:49:24,233 --> 01:49:27,858 ‫آروم باش. نفس بکش 1040 01:49:32,400 --> 01:49:36,025 ‫- تو یونیفرم پوشیدی و تو باغ‌های تیولی هستی ‫- بله 1041 01:49:36,192 --> 01:49:38,775 ‫- روی چمن‌ها وایسادیم ‫- بله 1042 01:49:39,692 --> 01:49:42,067 ‫بیا. میدونم که از پسش برمیای 1043 01:50:36,069 --> 01:50:50,069 :تـــــرجـــــمـــــه « سـیـروس فـخـری » « تـورج پـاکـاری » 1044 01:50:50,094 --> 01:51:03,094 « ارائه‌ای از وب‌سایت بیاتوموویز » :.: Bia2Movies.bid :.: 1045 01:51:42,039 --> 01:51:47,039 :ترجمه‌شده در تاریخ « سیزدهم آوریل 2021 »